قیچی بزنید، پول پارو کنید

روزنامه هفت صبح – فرشاد عزیزی: یک آرایشگر حرفه ای اگر درصدی کار کند می توند دو سه میلیون تومان درآمد داشته باشد اما اگر خودتان آرایشگاه نیمه لوکس داشته باشید، می توانید روی سود شش، هفت میلیون تومانی آن در ماه حساب کنید.

کسی را می شناسم که اصلا حوصله نشستن زیر دست آرایشگر ندارد. هر چقدر او اهل تفریط است، دوست دیگری دارم که ماهی دو بار به آرایشگاه می رود. از این یکی دوستم افراطی تر، چند نفر دیگر بودند که گروهی هر هفته دو بار اول صبح می رفتند تا آن آرایشگری که چندین دوره در خارج از کشور دیده بود، موهای سر و صورت شان را اصلاح کند. فکر کنید اگر چندتا از این مشتری های وسواسی داشته باشد، آن آرایشگر چه پولی به جیب می زند؟

قیچی بزنید، پول پارو کنید

باورکردنی نیست. آن هم با دستمزدهایی که آرایشگرها این روزها از مشتریان شان می گیرند. فکر کنید یک اصلاح ۱۰ دقیقه ای انجام می دهند و حداقل ۱۰ هزار تومان در تهران دستمزد می گیرند. نوش جانشان، بخیل که نیستیم. البته در شهرستان ها قیمت ها خیلی کمتر است؛ در عوض هزینه های اجاره مغازه و کلا خرج و مخارج کمتر است.

آرایشگرها با کلی مشکل درگیر هستند. ممکن است دیسک گردن و مچ یا حتی کمر بگیرند اما در عوض تحقیقات نشان داده که آرایشگری شادترین شغل دنیاست. آرایشگرها کار متنوعی دارند. هر مشتری که می آید موهایی با رنگ و جنس و حجم مختلفی دارد و شما می توانید ایده های خود را روی آن موها پیاده کنید اما این وجه بامزه و قشنگ ماجراست.

برای تاسیس یک آرایشگاه جمع و جور باید حداقل ۸، ۹ میلیون تومان البته منهای رهن و اجاره مغازه داشته باشید. سالن های لوکس تر ممکن است فقط ۱۰۰ میلیون تومان هزینه تجهیزات داشته باشد. درآمدشان هم بد نیست. می شود روی حدود دو، سه میلیون تومان حساب باز کرد اما این نگاه، نگاه بدبینانه ای است. اگر آرایشگاه برای خودتان باشد می توانید ماهی شش، هفت میلیون تومان سود دشت کنید. پس پیش به سوی یک شغل مفرح، سخت و پردرآمد.

اوضاع آرایشگرهایی که به نرخ های دولتی وفادارند

نرخ های دولتی به شوخی می ماند. اگر آرایشگرهای مردانه بخواهند چنین قیمت هایی را از مشتریان شان بگیرند، باید بعد از یکی، دو ماه که از جیب بخورند، در مغازه را ببندند و بروند پی یک کار دیگر. اصلاح سر بدون آرایش می شود ۱۵ هزار تومان. این برای یک اصلاح درجه یک است. برای یک کار درجه دو روی موهای سر ۱۲ هزار تومان و برای اصلاح درجه سه ۱۰ هزار تومان باید خرج کرد.

اگر بخواهید موهای فرزندتان را در یک آرایشگاه درجه یک اصلاح کنید باید ۱۲ هزار تومان، برای اصلاح درجه دو ۱۰ هزار تومان و برای اصلاح درجه سه باید ۹ هزار تومان هزینه کنید.

یک تعرفه هم برای اصلاح صورت مدل دار وجود دارد. برای چنین اصلاح صورتی باید به ترتیب ۱۰، ۹ و ۷ هزار تومان آن هم برای اصلاح های درجه یک تا سه پرداخت کنید. اگر هم اهل ته ریش گذاشتن هستید باید بین پنج تا هفت هزار تومان بابت اصلاح های درجه یک تا سه بپردازید. البته این نرخ ها، قیمت هایی هستند که بهمن ماه پارسال ۲۵ درصد افزایش پیدا کرد و به این سطح رسید.

چند نفر از طریق آرایشگری روزی می خورند؟

رییس اتحادیه آرایشگران مردانه تهران می گوید، حدود دو هزار و ۱۰۰ آرایشگاه با مجوز در تهران وجود دارد. قبلا پنج هزار واحد بدون مجوز در تهران فعالیت می کردند. این تعداد در بهار امسال به اندازه دو هزار و ۴۰۰ واحد کاهش پیدا کرد.

مصطفی گواهی اینطور ادامه می دهد که به دلیل اینکه بخش زیادی از آرایشگاه های مردانه بدون مجوز، مستاجر هستند؛ شناسایی این واحدها به راحتی قابل انجام نیست و این واحدها سالانه جابجا یا تعطیل می شوند. همین الان که دارید گزارش ما را می خوانید ۹۰ تا ۹۵ آرایشگاه لوکس در سطح شهر تهران مشغول به فعالیت هستند.

قیچی بزنید، پول پارو کنید

 این را از خودمان نمی گوییم. مصطفی گواهی، رییس اتحادیه آرایشگران مردانه تهران به فارس گفته است. متراژ و وسعت این جور آرایشگاه های لوکس باید بیشتر از ۴۰ متر باشد. او توضیح می دهد که این واحدها باید به سرویس بهداشتی، بیش از چهار صندلی، آرایشگرهای حرفه ای و دستگاه های اتوکلاو و یووی مجهز باشند. البته آنها باید اینترنت رایگان و حوله و پیش بند یک بار مصرف هم به مشتریان خود بدهند.

چطور آرایشگر شویم؟

می توانید مثل قدیم، بروید «وردست» یک آرایشگر حرفه ای بایستید و بعد از چند هفته، کم کم راه بیفتید اما اگر می خواهید خودتان مغازه بزنید باید آموزش ببینید و مدرک بگیرید تا مجوز تاسیس سلمانی را به شما بدهند.

 به نوشته دریک آنلاین، برای آموزش دیدن اصولی و گرفتن مجوز باید دوره های سه تا شش ماهه تئوری و عملی آموزشگاه هایی را که زیر نظر سازمان فنی و حرفه ای کشور کار می کنند، بگذرانید. بعد در آزمون وزارت کار شرکت کنید و مدرک معتبر فنی و حرفه ای بگیرید. خود اتحادیه هم رایگان آموزش می دهد و فقط لازم است تا هزینه مواد مصرفی تان را حساب کنید.

بعد از گرفتن مدرک باید امتحان بدهید تا به شما مجوز بدهند. صورت شناسی و ابزارشناسی دوتا از مهم ترین مباحثی هستند که باید آموزش ببینید. اگر هم خودتان مدرک ندارید، یعنی به صورت کارآموزی کار را یاد گرفته اید و می خواهید مجوز بگیرید، باید به اصطلاح مباشر تعیین کنید؛ یعنی از طریق کسی که مدرک آرایشگری دارد، مجوز بگیرید.

آرایشگرها باید به چه ویژگی مشتری شان دقت کنند؟

آرایشگرها باید به ساز مشتری برقصند. اولین چیزی که «اوستاکار»های این حرفه به جوان ترها سفارش می کنند، همین است. اینکه وقتی مشتری می گوید یک مدل خاص را بزنید، اگر می توانید حتما به نظر مشتری احترام بگذارید. فرم صورت از نظر استخوانی یا گوشتی بودن، جنس مو، اندازه گردن، اشکال هندسی سر و سایر گزینه ها را باید آرایشگر در نظر بگیرد و بعد، تصمیم می گیرد که مو را چگونه اصلاح کند.

حتما باید آرایشگاه را در حاشیه خیابان تاسیس کرد؟

جواب، یک نه بزرگ است. هیچ ربطی ندارد. چون تعداد مشتری های گذری خیلی کم هستند. معمولا هر کسی یک آرایشگر ثابت دارد و حاضر نیست پیش آرایشگر دیگری برود و موهایش را اصلاح کند؛ بنابراین مهم نیست در حاشیه یک بلوار یا خیابان معروف آرایشگاه خود را تاسیس کنید.

شما می توانید مثل یکی از آرایشگرهایی که با او گفتگو کرده ایم، در یکی از کوچه پس کوچه های مناطق متوسط شهر، یک خانه را کرایه کنید و غم تان هم نباشد. او هر جا که می رود، مشتری های خودش را هم با خود به مکان جدید می برد.

فرصت شغلی و بازار کار آرایشگری

شما می توانید در آرایشگاه های مختلف کار کنید. در این نوع کار معمولا به صورت درصدی و توافقی با صاحب آرایشگاه کار می کنید. در صورت داشتن تجربه لازم و سرمایه مورد نیاز، می توانید مستقل شده و برای خود آرایشگاهی راه اندازی کنید.

اگر سرمایه کافی ندارید، می توانید با چند آرایشگر دیگر به صورت مشترک، آرایشگاهی تاسیس کنید. همچنین می توانید با گذراندن دوره های تخصصی و گرفتن مدرک مربیگری، آموزشگاه آرایشگری راه اندازی کنید.

قیچی بزنید، پول پارو کنید

هزینه های راه اندازی یک آرایشگاه یا آموزشگاه آرایشگری ممکن است زیاد باشند اما آرایشگران اگر بتوانند خدمات خوبی ارائه کرده و مشتری جذب کنند، به زودی با درآمد خود می توانند این هزینه ها را جبران کنند.

برای تاسیس آرایشگاه چقدر باید سرمایه داشته باشیم؟

برای تاسیس یک آرایشگاه ابتدا باید یک مکان مناسب که حداقل ۱۲ متر مربع باشد، تهیه کرد که به طور میانگین ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان رهن و ۱٫۵ تا ۴ میلیون تومان هم اجاره نیاز است.

بعد از تهیه مکان مناسب باید سراغ تجهیزات و تزیینات مغازه برویم. این روزها هر صندلی برقی سلمانی بین یک میلیون و ۲۰۰ هزار تا چهار میلیون تومان خرج برمی دارد که برای داشتن یک آرایشگاه متوسط حداقل سه صندلی لازم است.

هزینه دکوراسیون، سیستم گرمایش و سرمایش و تجهیزات پیرایش هم بالغ بر ۱۰ تا ۲۰ میلیون می شود. پس شما برای راه اندازی یک آرایشگاه متوسط اما زیبا و با کیفیت به حداقل ۵۰ میلیون تومان سرمایه اولیه احتیاج دارید.

یک آرایشگر می گوید می شود با هزینه های خیلی کمتری هم یک آرایشگاه را راه انداخت و نیازی به این همه ریخت و پاش نیست. او تاکید می کند که می شود با حدود ۸، ۹ میلیون تومان هم یک آرایشگاه را تجهیز کرد.

سروش شیرازی می گوید البته در مناطق لوکس شهر نمی شود با چنین هزینه هایی کار را آغاز کرد. او به تجربه خود اشاره می کند که حدود شش سال پیش یک آرایشگاه را با ۵۵ میلیون تومان سرمایه تجهیز کرد که هزینه فوق العاده بالایی بود.

درصد آرایشگرها چقدر است؟

اگر فرض کنیم با توجه به محدودیت زمانی که آرایشگر با آن روبروست ساعات مفید کاری آرایشگاه در طول روز نهایتا ۸ ساعت باشد و یک آرایشگر در هر ساعت به طور متوسط دو موی سر اصلح کند، بنابراین در طول روز می تواند ۱۶ موی سر اصلاح کند که اگر تعرفه اصلاح را طبق نرخ اتحادیه (اصلاح مو بدون شستشو ۱۵۰۰۰ تومان) در نظر بگیریم، روزانه ۲۴۰ هزار تومان درآمد برای هر صندلی خواهیم داشت که با در نظرگیری ۲۵ روز مفید کاری در ماه، شش میلیون تومان درآمد حاصل خواهد شد. پس اگر صاحب آرایشگاهی که سه صندلی دارد خود شش میلیون تومان کار کند و ۵۰ درصد از دو صندلی دیگر سهم دریافت کند ۱۲ میلیون تومان درآمد خواهد داشت و دو آرایشگر دیگر هر کدام سه میلیون تومان سود خواهند برد.

حال صاحب آرایشگاه باید هزینه های آرایشگاه را از درآمد خود پرداخت کند؛ هزینه هایی از قبیل انرژی، اجاره بها، مالیات و … که چیزی در حدود پنج تا شش میلیون تومان خواهد بود. بنابراین صاحب آرایشگاه بین پنج تا هفت میلیون تومان سود می کند که اگر فرض کنیم چهار میلیون آن را به عنوان دستمزد شخصی برای خود برداشت کند، بنابراین ماهانه بین یک تا سه میلیون تومان پس انداز می تواند کند و در نتیجه طی حداکثر حدود ۱۵ ماه سرمایه گذاری اولیه خود را به دست می آورد اما این به حرف راحت است، پای عمل که می رسد باید مشتری داشته باشد.

اگر بخواهید آن اعداد و ارقامی که گفتیم را به دست بیاورید، باید برای هر سه صندلی در مجموع ۴۸ مشتری وجود داشته باشد. بسیاری از آرایشگرها همین میزان مشتری را هم ندارند و بسیاری دیگر چندین برابر بیشتر دارند.

صاحب کار چقدر درآمد دارد، آرایشگر چقدر؟

در یک آرایشگاه میزان درآمد صاحب آرایشگاه با آرایشگری که برای او کار می کند متفاوت است. معمولا آرایشگرها یا به صورت درصدی از میزان درآمد با صاحب آرایشگاه همکاری می کنند و یا یک صندلی را از صاحب آرایشگاه اجاره می کنند که در صورت همکاری به صورت درصدی معمولا ۶۰ درصد از درآمد به صاحب آرایشگاه و ۴۰ درصد به آرایشگر مربوطه پرداخت می شود و در صورت حرفه ای بودن آرایشگر درصد توافق معمولا «پنجاه – پنجاه» است.

قیچی بزنید، پول پارو کنید

معمولا آرایشگرها تجهیزات پیرایشی و مصرفی خود را با خود همراه می آورند. سروش سالاری آرایشگر جوانی است که بیشتر از ۱۰ سال کار آرایشگری می کند. می گوید خود من به نیرویم ۴۰ درصد پرداخت می کنم اما به طور معمول همان فرمول پنجاه – پنجاه اجرا می شود اما در بحث گریم داماد چون هزینه مواد بالاست سهم صاحب کار ۶۰ درصد و سهم آرایشگر فقط ۴۰ درصد می شود.

آرایش داماد نرخ متفاوتی دارد

ارائه خدمات جانبی برای دامادها و رنگ مو و گذاشتن انواع ماسک های تقویتی که با نرخ توافقی ارائه می شوند می تواند درآمد آرایشگاه را به شدت افزایش دهد. یک آرایشگر که به صورت تخصصی در حوزه گریم داماد کار می کند، می گوید کار اصلاح داماد کاملا به فصول مختلف سال وابسته است.

مثلا در ماه رمضان و محرم بازار کار ما خراب است اما در روزهای منتهی به اعیاد مذهبی مانند نیمه شعبان، عید فطر و … بازار ما داغ داغ است. سروش شیرازی به هفت صبح می گوید با اینکه این کار زمان بسیار زیادی از آرایشگر می گیرد اما درآمد خیلی خوبی دارد.

او توضیح می دهد که کار اصلاح مو به علاوه شیرینی که در کنارش دریافت می شود روی هم رفته چیزی حدود ۶۰-۵۰ هزار تومان بیشتر نمی شود اما اگر بخواهیم کار همسان سازی، متعادل سازی و چهره پردازی را هم انجام دهیم، هزینه مشتری تازه از ۱۵۰ هزار تومان شروع می شود و تا یک میلیون تومان هم ممکن است پیش برود.

سروش شیرازی می گوید اگر داماد موهای کم پشتی داشته باشد کار سخت تر می شود و کار گریم و اصلاح او به شرط و تضمین ماندگاری ۲۴ ساعته، چیزی نزدیک به ۴۰۰-۳۰۰ هزار تومان می شود.

او اضافه می کند که اصلاح داماد حدود ۴۵ دقیقه، اصلاح با گریم دو ساعت و اصلاح و گریم و کاری که ۲۴ ساعت دوام داشته باشد حدود چهار ساعت زمان می برد و طول می کشد. این آرایشگر می گوید در بهترین حالت در ماه پنج میلیون تومان بابت گریم داماد درآمد دارم و در ضعیف ترین حالت ۴۰۰-۳۰۰ هزار تومان که مربوط به ایامی است که عروسی برگزار نمی شود.


منبع: برترینها

۳ عامل مهم که در کنار تعداد مشترکان فهرست بر ایمیل مارکتینگ شما تاثیر می گذارند

همه ما با این کلیشه آشنا هستیم: ایمیل مارکتینگ همچنان بیشترین بازگشت سرمایه را در مقایسه با هر کانال بازاریابی دیگری حاصل می کند و به شما این امکان را می دهد تا تقریباً یک ارتباط چهره به چهره با مشتریان خود داشته باشید.

به دلایلی از این دست، بسیاری از بازاریاب ها روی رشد تعداد مشترکان فهرست ایمیل مارکتینگ خود تمرکز می کنند. با وجود اینکه اندازه فهرست بازاریابی شما اهمیت دارد، اما تنها عاملی نیست که باید به آن توجه داشته باشید.

ما در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش ایمیل مارکتینگ به سه مولفه مهم دیگر اشاره می کنیم که در کنار اندازه فهرست خود باید روی آنها نیز تمرکز کنید.

  1. کیفیت فهرست ایمیل مارکتینگ

شما فهرست ایمیل مارکتینگ خود را چگونه می سازید؟ آدرس های ایمیل را از کجا به دست می آورید؟ آیا به صورت دوره ای آن را پاکسازی می کنید؟

اگر برای افرادی ایمیل ارسال می کنید که خودشان در فهرست شما ثبت نام نکرده اند، یا اگر فهرست خود را از ایمیل های بلااستفاده یا آدرس هایی که حذف شده اند پاکسازی نمی کنید یا اینکه (دور از جان) فهرست خود را خریداری کرده اید، در اینصورت افرادی را هدف قرار داده اید که علاقه ای به شما، کسب و کار و محتوایی که ارسال می کنید ندارند.

با وجود اینکه توسل به چنین روشهایی می تواند در کوتاه مدت فهرست شما را بزرگتر کند، اما بدون شک این اشتباهات باعث افزایش نرخ پرش یا دفع کاربر (Bounce Rate) خواهد شد. به احتمال قریب به یقین ایمیل های شما توسط سرویس دهندگان ایمیل مسدود خواهند شد، شهرت فرستنده یا Sender Reputation شما به شدت نزول خواهد کرد و بازگشت قابل ملاحظه ای را از سرمایه ای که صرف کرده اید شاهد نخواهید بود. حتی چه بسا برند خود را تضعیف کنید و به کسب و کار خود صدمه بزنید.

یک فهرست عظیم اما بی کیفیت با فهرست کوتاه تری که به دقت و هوشیارانه ایجاد شده است و تعامل بسیار بیشتری را از جانب مشترکان بر می انگیزد قابل مقایسه نیست.

اما چگونه می توانید فهرست با کیفیتی بسازید که مخاطبان بیشتری را درگیر می کند؟ علاوه بر مواردی که در سایر مطالب بخش آموزش ایمیل مارکتینگ به شرح و بسط آنها پرداخته ایم به نکات زیر هم توجه کنید:

  • فقط به مشترکانی ایمیل ارسال کنید که خودشان برای دریافت ایمیل از جانب برند شما در فهرست ایمیل مارکتینگ تان ثبت نام کرده اند. حتی بهتر است از فرآیند ثبت نام دو مرحله ای استفاده کنید تا اطمینان پیدا کنید که مشترکان شما واقعاً، مشتاقانه و آگاهانه به دنبال دریافت ایمیل های شما هستند.
  • از همه کانال های ارتباطی خود استفاده کنید تا ثبت نام متناسب ترین مشترکین بالقوه در فهرست شما آسانتر شود. یک گزینه فعالسازی اشتراک چشمگیر و نمایان در وبسایت خود قرار بدهید. از دنبال کنندگان خود در رسانه های اجتماعی دعوت کنید تا در فهرست بازاریابی ایمیلی شما نیز عضو شوند. هنگامی که در سمینارهای مختلف یا رویدادهای رابطه ساز شرکت می کنید، در سخنرانی و گفتگوهای خود و همچنین از طریق تراکت ها و سایر اقلام توزیعی به ثبت نام در فهرست ایمیل مارکتینگ خود اشاره کنید.
  • دقیقاً برای مخاطب خود مشخص کنید که با ثبت نام در فهرست شما چه چیزی عایدش خواهد شد؛ به عنوان مثال، آیا به یک محتوا یا پیشنهاد خاص و انحصاری دست پیدا خواهد کرد، یا اینکه اولین کسی خواهد بود که امکان خرید جدیدترین محصولات برایش مهیا می شود، یا تخفیفات یا امکانات خاص دیگری را دریافت خواهد کرد.

  1. روش بخش بندی فهرست

حتی اگر هدف شما فقط رشد و پیشرفت است، اینکه چطور فهرست خود را بخش بندی می کنید تاثیر قابل توجهی روی میزان تعامل مخاطبان تان خواهد داشت. همیشه باید به این نکته توجه داشته باشید که موفقیت در ایمیل مارکتینگ مستلزم ارتباط با فرد مناسب با پیام مناسب و در زمان مناسب است.

اگر برای همه مشترکین فهرست خود محتوای یکسانی را ارسال کنید فرصت های ارزشمندی برای تقویت رابطه و تعامل به کمک شخصی سازی را از دست خواهید داد.

شخصی سازی در دنیای بازاریابی مشابه با تفاوت بین ورود به یک هتل با قدم گذاشتن در خانه خودتان است. کجا بیشتر احساس می کنید که راحت هستید و کنترل بیشتری دارید؟ بخش بندی ایمیل این امکان را به شما می دهد تا محتوا را به نحوی برای مخاطبان مختلف تنظیم و ارسال کنید که همگی احساس کنند که درک شان می کنید و برای ایشان ارزش قائل هستید.

بر طبق یک گزارش، ۷۷ درصد از بازگشت سرمایه ایمیل مارکتینگ در سال ۲۰۱۵ در نتیجه کمپین های بخش بندی شده، هدفمند و خودکار بوده است.

روش های متعددی برای بخش بندی فهرست مشترکان ایمیل مارکتینگ وجود دارد و انتخاب بهترین روش برای برند شما به مخاطبان تان وابسته است.

ما در اینجا به چند روش برای بخش بندی فهرست مشترکان ایمیل مارکتینگ اشاره می کنیم:

بر اساس مرحله خرید

مشتریان در مراحل مختلف خرید خود به دنبال اطلاعات متفاوتی هستند.

آیا یک فروشگاه خرده فروشی آنلاین دارید؟ در این صورت می توانید برای مشتریانی که اخیراً از فروشگاه شما خرید کرده اند پیشنهاداتی برای خرید محصولات مکمل محصول خریداری شده یا برای مشتریانی که مدتی است با شما تعاملی نداشته اند یک کد تخفیف ارسال کنید.

آیا برند شما B2B (فروش به کسب و کارهای دیگر) است و فرآیند فروش پیچیده تری دارید؟ مشترکان خود را بر اساس مرحله ای از خرید که در آن قرار دارند بخش بندی کنید و متناسب با گروهی که در آن قرار می گیرند برای آنها محتوای مناسب، پیشنهاد بهره برداری از دوره های آزمایشی استفاده از محصول یا خدمات و نکات جالب توجه برای استفاده از محصولات یا خدمات تان را ارسال کنید تا تعامل مشتریان بالقوه و بالفعل با برند شما حفظ و تقویت شود.

بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی

اگر از لحاظ منطقی برای مخاطبان تان و آنچه که ارائه می کنید مناسب به نظر می رسد، با بخش بندی بر اساس سن، موقعیت جغرافیایی یا سطح تحصیلات می توانید زیرمجموعه های مختلفی از مخاطبان خود که به ابعاد مختلف کسب و کار شما علاقمند هستند را هدف قرار بدهید.

تصور کنید که مثلاً در قشم زندگی می کنید و یک برند برای شما ایمیلی با این عنوان ارسال می کند که «۱۰ نکته برای محافظت از خودرو در سرما» یا اینکه مجرد هستید و ایمیلی با عنوان «توصیه های نجات بخش برای والدین» را در اینباکس خود مشاهده می کنید. چنین ایمیل های بی ربطی ناخواسته محسوب می شوند و آزاردهنده هستند.

بر اساس حوزه فعالیت

بسیاری از برندهای B2B در بازاریابی خود برای محصولات یا خدمات شان گروه های مختلفی از کسب و کارها را هدف قرار می دهند. حتی اگر محصول یا خدمات مورد نظر یکسان باشد، احتمالاً شرکت های مختلف به روش های متفاوتی از آن استفاده می کنند.

بخش بندی بر اساس حوزه فعالیت به شما اجازه می دهد تا محتوای خود را به نحوی تنظیم کنید که در هر بار ارسال به جای آنکه فقط به مذاق درصدی از مخاطبان شما خوش بیاید برای همه آنها مناسب و متناسب باشد.

  1. کیفیت محتوای ایمیل

اگر از محتوای خوبی در ایمیل های خود استفاده نکنید بهترین فهرست ایمیل هم نمی تواند برای شما کاری را از پیش ببرد.

حتی درست در همان هنگامی که برای رشد فهرست خود تلاش می کنید نباید ضرورت درگیرسازی و حفظ مشترکان را از یاد ببرید. این فقط با ارسال محتوای ارزشمند به مخاطبان مناسب در زمان مناسب امکانپذیر است.

توجه به نکات زیر به شما کمک می کند تا محتوای باکیفیتی را برای ایمیل های خود تولید و ارائه کنید:

  • محتوای منحصر به فرد و خاص ارائه کنید. در این روز و روزگار، ارائه مشخصات تماس به معنی اعتماد است. با ارائه محتوای خاص و منحصر به فرد به مشترکان خود که در واقع به شما اعتماد کرده اند به آنها پاداش بدهید. این پاداش می تواند دسترسی به پیشنهادات خاص، مقاله های تحقیقی یا محصولات و ابزارهایی باشد که هنوز به تولید انبوه نرسیده اند.
  • به آمار میزان تعامل مشترکان خود توجه کنید. به آمار و ارقام موجود توجه کنید و ببینید که مشترکان شما با چه انواعی از محتوا بیشتر تعامل دارند و سپس محتوای بیشتری از همان نوع را در اختیار آنها قرار بدهید.
  • محتوای خود را تعاملی کنید. نظرسنجی، ویدیو، بازی و گیف می تواند توجه مخاطب را به شما جلب کند و راهی را برای تعامل با محتوا و برند شما باز کند.

ایجاد یک فهرست طولانی و بلندبالا یکی از بخش های مهم همه استراتژی های بازاریابی ایمیلی است، اما تنها چیزی نیست که اهمیت دارد. علاوه بر این، باید به سلامتی و کیفیت فهرست خود، روش بخش بندی آن و محتوایی که ارسال می کنید هم توجه داشته باشید.

نظر شما چیست؟ آیا شما هم به نکاتی که در این مطلب از بخش آموزش ایمیل مارکتینگ به آنها اشاره کردیم توجه کرده اید؟ نتیجه این توجه چه بوده است؟


منبع: گویا آی‌تی

مری کی اش؛ میلیاردری از جنس زنانگی

برترین ها – ترجمه از الهام مظفری: کم نیستند زنانی که توانسته اند با ایجاد کسب و کار های موفق و پولساز نام خود را به عنوان یک کارآفرین و بیزنس وومن جهانی مطرح کنند، اما تعداد زنانی که با کسب و کار های زنانه و با تقویت روحیه ای از جنس اقتدار زن و حس مادرانه، به موفقیت رسیده اند، زیاد نیست. ماجرای زندگی زنی که در ادامه خواهید خواند، داستان یکی از ماندگارترین شخصیت های صنعت مد و زیبایی است. زنی که از فقر مطلق و با پشتکار و تلاش شبانه روزی و انتخاب های صحیح از خود زنی خودساخته و موفق ساخت و نام خود را در صنعت زیبایی و بین کارافرینان زن جاودانه کرد.

 «مری کی اش»، موسس شرکت لوازم آرایشی “مری کی” است و یکی از موفق ترین پیشگامان حوزه کسب و کار برای تمامی زنان جهان محسوب می شود. در این بیوگرافی درمورد دوران کودکی، زندگی خانوادگی، دستاوردها و حقایق جالب زندگی او بیشتر خواهید دانست.

«مری کی» زن بازرگان مشهور آمریکایی و بنیانگذار محصولات آرایشی مری کی است. استراتژی کسب و کار او بر اساس فلسفه مسیح بود. او از کارکنان خود خواست که اولویتشان اول خدا، سپس خانواده و در نهایت کارشان باشد. او زنان را تشویق می کرد جنبه های خوب خود را به عنوان مادر و همسر کشف کنند درحالی که همزمان در کارشان موفق شوند. او از هفت سالگی نه تنها مجبور به مراقبت از پدر بیمارش بود، بلکه همه وظایف خانه شامل خرید، پخت و پز و نظافت را انجام می داد. مادرش همیشه با گفتن جمله «تو می توانی، مری کی، تو می توانی» او را تشویق می کرد.

بعدها وقتی ۴۵ ساله شد غیرممکن را ممکن کرد، او پس از اینکه ارتقایش بارها توسط کارکنان مرد رد شد، شرکت خودش را افتتاح کرد. او در سال ۱۹۶۳ با سرمایه ۵۰۰۰ دلار، پنج محصول پایه و نه پرسنل فروش کار خود را آغاز کرد. او در عرض چند ماه به سود دست یافت و هر سال به رشدش ادامه داد و واحدهای تولیدی در ایالات متحده آمریکا، سوئیس و چین باز کرد. وقتی خانم اش در اوایل قرن فوت کرد، شرکت بیش از ۸۰۰۰۰۰ مشاور داشت که محصولاتی به ارزش ۱٫۲ میلیارد دلار در سراسر جهان می فروختند. مجله «Forbes» آن را در لیست ۱۰۰ شرکت برتر آمریکایی قرار داد.او در واقع می خواست فرصت برابری برای زنان در جهانی که تحت سلطه مردان بود فراهم کند.

 مری کی اش؛ میلیاردری از جنس زنانگی

اوایل زندگی و دوران کودکی

–    مری در ۱۲ مه ۱۹۱۸ در هات ولز، هریس کانتی در تگزاس با عنوان مری کاتلین واگنر متولد شد. در دو سالگی خانواده اش به هوستون مهاجرت کردند و در آنجا بود که سال های رشدش را سپری کرد.

–    پدرش ادوارد الکساندر واگنر به بیماری سل دچار شد. وقتی مری حدود سه سال داشت او را به یک آسایشگاه بیماران سل فرستادند جایی که چهار سال در آن زندگی کرد. اما علیرغم این درمان در زندگیش ناتوان ماند.

–    مادرش لولا ومبر هستینگز از آن ها مراقبت می کرد. یک پرستار آموزش دیده که بعدا مدیر رستوران شد و از ۵ صبح تا ۹ شب و هفت روز هفته کار می کرد. بااین وجود به عنوان یک کارگر زن هرگز دستمزد کافی به او پرداخت نمی شد.

–    مری کوچکترین فرزند والدینش بود. دو خواهرش به نام های دیلیا کوچ و دیزی واگنر و برادرش سسیل دویت واگنر داشت وقتی پدرشان از آسایشگاه برگشت خانه را ترک کرده بودند. بنابراین مری هفت ساله از او مراقبت می کرد.

–    مری باید خانه داری، و برای خودش و پدرش نظافت، خرید و پخت و پز می کرد  وقتی با مشکلی مواجه می شد با مادرش تماس می گرفت و تلفنی از او راهنمایی می خواست.

–    مادرش در حالی که به او می گفت چه کار کند همیشه می افزود: تو می تونی، مری کی، تو میتونی» این جمله مهم همیشه در طول زندگی همراه او ماند و او بعدها همیشه آن را تکرار کرد تا به کارمندانش انگیزه دهد.

–    مری کی تحصیلاتش را در دبستان Dow آغاز کرد و بعد به دبیرستان ریگان رفت و از آنجا در سال ۱۹۳۴ فارغ التحصیل شد. او دانش آموز خوبی بود و به عنوان سخنران جوایز زیادی کسب کرد. اگرچه او تحصیلات دانشگاهی را خیلی دوست داشت اما می دانست که خانواده اش هرگز از پس آن برنمی آیند.

سخن ماندگار: از نظر آیرودینامیکی، یک زنبورعسل نباید بتواند پرواز کند اما زنبورعسل این را نمی داند و به هرحال پرواز می کند.

ازدواج و اوایل زندگی حرفه ای

–    در سال ۱۹۳۵، مری کی با «جی بن راجر» ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شدند. این ازدواج موفق نبود و راجر پدر مسئولیت پذیری نبود. مری کی برای حمایت از خانواده اش شروع به فروش کتاب های روانشناسی کودکان کرد و خانه به خانه می رفت و کمیسیون فروش کتاب ها را دریافت می کرد.

 مری کی اش؛ میلیاردری از جنس زنانگی

–    در سال ۱۹۳۹ بعد از چند بار تغییر شغل، در نهایت به شرکت محصولات خانگی استنلی پیوست. در اینجا او باید محصولات شرکت را در مهمانی هایی که در خانه های خصوصی برگزار می شد نمایش می داد. او یک زن کوچک بود و حمل محصولات خانگی سنگین برایش کار آسانی نبود. بااین حال شانه خالی نمی کرد.

–    وقتی امریکا وارد جنگ جهانی دوم شد، راجر به ارتش پیوست و آن ها را ترک کرد. مری کی اکنون با کار فروش خانواده خود را حمایت می کرد. تا پایان جنگ، او توانست پول کافی برای شرکت در دانشگاه هوستون را پس انداز کند.

–    در سال ۱۹۴۶ درحالیکه مری کی ترم اول بود، راجر به خانه بازگشت و تقاضای طلاق کرد. اگرچه این ازدواج اصلا شاد و موفق نبود اما مری کی احساس افسردگی و حقارت کرد.

–    مری کی با وجود رشد علائم آرتریت روماتوئید غرق کارش بود و جوایز زیادی به دست می آورد. بااین حال وقتی که نوبت به ترفیعش می رسید استنلی نامش را نادیده می گرفت، زیرا او یک زن بود. بنابراین مری ناامید شد و شغلش را در سال ۱۹۵۲ ترک کرد و به دالاس رفت و به «ورد گیفت» پیوست.

–    در اینجا نیز در کارش موفق عمل کرد. او دست تنها یک سال گردش مالی شرکت را ۵۰ درصد افزایش دهد. با گذشت زمان او مدیر آموزش ملی این شرکت شد. اما خیلی زود مجبور شد آن را ترک کند.

–    در سال ۱۹۶۳ وقتی زمان ارتقای بیشتر فرا رسید، مردی که از او آموزش دیده بود به جای او ارتقا یافت و حقوقش دو برابر شد. مری کی با درک اینکه بار دیگر قربانی تبعیض جنسیتی شده است شغلش را ترک کرد و تصمیم گرفت کتابی برای کمک به زنان در کسب و کار بنویسد.

سخن ماندگار:  وانمود کنید که هر کسی که می بینید یک علامت دور گردنش دارد که می گوید: «کاری کن که احساس کنم مهم هستم.» با این روش نه تنها در فروش بلکه در زندگی هم موفق می شوید.

کسب و کار

–    مری کی شروع به کار روی کتاب جدیدش کرد. پشت میز آشپزخانه نشست و ابتدا دو لیست ایجاد کرد؛ یکی شامل چیزهای خوبی می شد که در شرکت هایی که برای آن ها کار کرده بود دیده بود و دیگری شامل ویژگی هایی می شد که باید بهتر می شد.

–    او در حال بررسی این لیست متوجه شد که پایه های یک سرمایه گذاری موفق را برای کارکنان زن با فرصت های برابر برای دستیابی به موفقیت های شخصی و مالی ایجاد کرده است و تصمیم گرفت شرکت خودش را افتتاح کند.

 مری کی اش؛ میلیاردری از جنس زنانگی

–    مری کی تنها ۵۰۰۰ دلار پس انداز داشت و می دانست که باید بسیار بااحتیاط کار کند. او با «اوا اسپونمور» تماس گرفت که در یکی از مهمانی های محصولات خانگی استنلی او را ملاقات کرده بود.

–    پدر اوا یک فرمول محصول مراقبت پوستی را توسعه داده بود که دستانش را نرم و بدون چروک نگه داشته بود. مری کی فرمول را از اوا به قیمت ۵۰۰ دلار خرید و بقیه پس اندازش را روی ایجاد یک شرکت فروش مستقیم سرمایه گذاری کرد.

–    در حالی که مری کی به فروش توجه داشت، نامزدش «جورج هالنبک» مراقب جنبه های مالی کسب و کار بود. اما او بر اثر سکته قلبی جان خود را از دست داد، شرکت ماه بعد راه اندازی شد.

–    مری کی طبق برنامه اش پیش رفت و پسر ۲۰ ساله اش ریچارد را قانع کرد که مسئولیت مالی را به عهده بگیرد. سرانجام در جمعه ۱۳ سپتامبر ۱۹۶۳ شرکت «Beauty By Mary Kay» درهایش را در یک فضای ۴۵ متری در دالاس آغاز کرد. هشت ماه بعد پسرش هم به کسب و کار او پیوست.

–    در ابتدا تنها ۹ فروشنده و ۵ محصول پایه وجود داشت: کرم پاک کننده ۲ دلاری، کرم شب ۴٫۹۵ دلاری، کرم فرشنر ۳٫۵ دلاری، رادیانس روز ۱٫۵ دلاری و ماسک جادویی ۴ دلاری. مثل فروش خانگی استنلی، کارمندان فروش از دوستانشان دعوت می کردند از محصولات زیبایی رایگان استفاده کنند و سپس آن ها را به فروش می رساندند.

–    تفاوت فروش محصولات زیبایی مری کی با دیگران دخالت او در اجرا بود. در شرکت دیگری مثل Avon، زنان که تیم فروش را تشکیل می دادند تقریبا در اجرا حضور نداشتند. اما در اینجا، مری کی نه تنها رئیس شرکت بود

 بلکه در هر حوزه ای فعال بود.

–    مهمتر از همه، او از ویژگی های زنانه استفاده می کرد. او رنگ صورتی را برای محصولاتش انتخاب کرد. مردم او را به عنوان مادر باایمان سه فرزند می دیدند و همزمان کسی که به زنان فقیر و بیچاره کمک می کرد در زندگی پیشرفت کنند.

–    مری کی سیاست حقوق برابر برای کار برابر را دنبال کرد و زنان فروشنده را «مشاور» نامید. هریک از آن ها که مشاوران دیگری استخدام می کرد، کمیسیونی از فروش آن ها هم دریافت ی کرد و یک گام بالاتر می رفت. همه آن ها دختران او بودند و او آن ها را عشق هدایت می کرد.

–    در عرض چند ماه، شرکت به سود دست یافت و تا آخر سال مالی ۱۹۸۰۰۰ دلار محصولات آرایشی فروخت. در سال ۱۹۶۴ مری کی اولین کنوانسیون فروش خود را برگزار کرد و آن را سمینار نامید.

–    این سمینار در یک انبار برگزار شد که با بادکنک تزئین شده بود و بیشتر شبیه جشن بود. در اینجا به دخترانش غذا مرغ و سالادی داد که خودش آماده کرده بود. در نهایت، این تبدیل به یک رویداد سالانه سه روزه شده که شبیه جشن های جوایز آکادمی بود.

–    شرکت در اولین دهه به تجربه رشد دو رقمی خود ادامه داد. در سال ۱۹۶۸ عمومی شد، ابتدا سهامش در بازار و بعد از سال ۱۹۷۶ در بورس اوراق بهادار نیویورک آورده شد.

–    تا سال ۱۹۷۹ گردش مالی شرکت به ۱۰۰ میلیون دلار رسید. در ادامه رشد، در ده سال بعد این مقدار دو برابر شد. در همین حال در سال ۱۹۸۵، وقتی قیمت سهام شکسته شد، مری کی دوباره شرکتش را به قیمت ۴۵۰ میلیون دلار خریداری کرد.

–    مری کی در کنار هدایت شرکت، شروع به نوشتن داستان زندگی خود کرد. داستان موفقیت پویاترین زن بازرگان آمریکا. این کتاب اولین بار در سال ۱۹۸۱ منتشر شد و بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رفت و به چندین زبان ترجمه شد.

–    به غیر از کتاب «مری کی» او سه کتاب دیگر نیز داشت. آن ها «مری کی در مدیریت انسانی» در سال ۱۹۸۴، «مری کی: می توانی به همه چیز برسی» در سال ۱۹۹۵ و «معجزه اتفاق می افتد» در سال ۲۰۰۳٫

–    خانم اش تا سال ۱۹۸۷ رئیس شرکت لوازم آرایشی مری کی بود. پس از آن، او خود را بازنشسته کرد و تا سال ۱۹۹۶ در شرکت فعال ماند تا ینکه دچار سکته مغزی شد. تا آن زمان شرکت آن قدر بزرگ شده بود که نامش در «Forbes 500» آورده شود.
–    
سخن ماندگار: بزرگترین مشکلی که امروزه با آن روبرو هستیم منفی اندیشی است.

 مری کی اش؛ میلیاردری از جنس زنانگی

جوایز و دستاوردها

–    مری کی اش جوایز و افتخارات زیادی دریافت کرد. مهم ترین آن ها عبارت بودند از جایزه برجسته ترین شهروند آمریکای هوراسیو آلگر در سال ۱۹۷۸، جایزه رهبری دیل کارنگی در سال ۱۹۷۷، جایزه گلدن پلیت توسط آکادمی دستاوردهای آمریکایی در سال ۱۹۸۰ و ….

–    در سال ۱۹۹۶ او وارد سالن مشاهیر کسب و کار Junior Achievement آمریکا شد.

–    در سال ۱۹۹ از او به عنوان برجسته ترین زن در کسب و کار در قرن بیستم توسط تلویزیون لایف تایم تقدیر شد.

–    در سال ۲۰۰۱ او جایزه «عدل برابر» را از خدمات حقوقی شمال تگزاس دریافت کرد.

زندگی شخصی و میراث

–    مری کی در سال ۱۹۳۵ با جی.بن راجرز، کارمند پمپ بنزین ازدواج کرد که هم چنین با یک گروه محلی موسیقی می نواخت. این ازدواج در سال ۱۹۴۶ به طلاق ختم شد. این زوج سه فرزند داشتند که بعدها به کسب و کار خانوادگی پیوستند.

–    درحالی که پسر کوچکتری ریچارد ریموند راجرز در اوایل کسب و کار به این شرکت پیوست، پسر بزرگش هشت ماه بعد به آن ها پیوست. در سال ۱۹۸۱ دخترش مریلین رید نیز به عنوان یکی از مدیران شرکت به این کسب و کار پیوست.

–    در سال ۱۹۶۳، دو ماه قبل از اینکه لوازم آرایشی مری کی راه اندازی شود، با جورج آرتور هالنبک که شیمیدان بود ازدواج کرد. اما او بر اثر سکته قلبی یک ماه بعد از ازدواجشان جان خود را از دست داد.

–    در سال ۱۹۶۶، او با ملویل جرومه اش یک فروشنده بازنشسته ازدواج کرد. این ازدواج موفق بود و آن ها تا زمان مرگش بر اثر سرطان ریه تا ۷ جولای ۱۹۸۰ با هم زندگی کردند.

–    در ماه فوریه در سال ۱۹۹۶ مری کی سکته کرد که باعث شد خانه نشین شود و نتواند صحبت کند. او پنج سال به همین شکل زندگی کرد تا اینکه در ۲۲ نوامبر ۲۰۰۱ به علل طبیعی در خانه اش در دالاس درگذشت. او

در گورستان پارک یادبود Sparkman-Hillcrest دفن شد.

–    در سال ۱۹۶۶ او بنیاد خیریه مری کی را تاسیس کرد. با تکیه بر میراث او، این خیریه هم چنان به حمایت از تحقیقات سرطان و کار برای ریشه کن کردن خشونت خانگی ادامه می دهد.

 

ثروت خالص

مری کی اش در زمان مرگش ثروت تخمینی ۹۸ میلیون دلار داشت، یعنی بیش از دو سوم سهام شرکت.

 مری کی اش؛ میلیاردری از جنس زنانگی

مری کی اش، همان کودکی که در فقر مطلق بزرگ شد، هیچ گاه رویاهای خود را فراموش نکرد و تصویری عالی از شخصیت یک زن به نمایش گذاشت. زنی که توانست با اتکا به همین زنانگی خود را در تاریخ جاودانه سازد.

کتاب هایی که مری کی در باب موفقت و کسب و کار نوشته است، میتواند شما را با جنبه های دیگر و کاملتری از شخصیت و نگاه به زندگی این زن موفق آشنا کند. این باور که در دنیای غرب فضای پیشرفت برای انواع مری کی ها فراهم تر از خاورمیانه و کشور عزیز ماست، باوری غلط و انگیزه کش است. هیچگاه خود را دست کم نگیری و رویاهای زنانه خود را فراموش نکنید. تک تک شما می توانید یک مری کی اش باشید!


منبع: برترینها

فیلم: ۲۰ توصیه مهم برای مدیریت زمان

برترین ها – احسان درخشنده: بسیاری از ما از کمبود زمان برای انجام کارهای روزانه می‌نالیم؛ بسیاری از ما کارها و وظایف مُحَولّه را به صورت ناقص و ناتمام انجام می‌دهیم؛ بسیاری از ما با ضرب‌الاَجل‌ها و مهلت‌های مقرر برای اتمام کارها مشکل داریم؛ بسیاری از ما از زمان به نحوِ اَحسَن بهره‌مند نمی‌گردیم؛ اما چاره‌ی کار چیست؟ شک نکنید که «مدیریت زمان»‌ می‌تواند حلّال بسیاری از این مشکلات باشد.

در این بخش، ویدئویی شامل ۲۰ توصیه به شما عزیزان ارائه گشته است که با بهره‌گیری از آن‌ها می‌توانید زمانِ خود را بهتر مدیریت کنید.

امیدواریم ویدئوی زیر بتواند شما را در حل برخی از مشکلات ناشی از کمبودِ زمان یاری دهد. فراموش نکنید که «وقت طلاست».

  در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.  

فیلم: توصیه هایی پیرامون مدیریت زمان 


منبع: برترینها

هوش مصنوعی، آینده‌ی بازاریابی محتوایی

برترین ها – ترجمه از حمید گنجی: در سال ۲۰۱۵، آژانس بازاریابی من درگیر این مسئله بود که در عین حفظ کیفیت، بتواند محتواهای کافی نیز تولید کند. این یکی از چالش‌برانگیزترین عرصه‌ها برای سازمان‌های بازاریابی محسوب می‌شود. در همین زمان، پیشرفت‌های صورت گرفته در هوش مصنوعی بازاریابی من را قانع کرد که در آینده‌ای نزدیک می‌توانیم شاهد محتوای پشتیبانی شده توسط ماشین باشیم.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

اما سوال بزرگی که نمی‌توانستم از ذهنم بیرون کنم این بود که: آیا شرکت من می‌تواند با استفاده از هوش مصنوعی بازاریابی، فعالیت‌های بازاریابی‌مان را خودکارسازی و مقیاس‌پذیر کند تا بتوانیم درنهایت ارزش بیشتری را به مشتریانمان ارائه دهیم و کارایی کسب‌وکار خود را نیز بالا ببریم؟

من پیش‌تر از سردبیر خبرگزاری آسوشیتدپرس و مدیرعامل Automated Insights شنیده بودم که خبرگزاری آسوشیتدپرس چگونه با استفاده از هوش مصنوعی فرآیند تولید گزارش‌ها را به‌صورت اتوماسیون درآورده است و من می‌دانستم که ما باید بیشتر در این فناوری کنکاش کنیم.

هوش مصنوعی و بازاریابی محتوایی

در نظر بگیرید که شما و تیم‌تان چقدر زمان را روی فعالیت‌های بازاریابی محتوایی صرف می‌کنید. مواردی مانند کشف کردن کلمات کلیدی، برنامه‌ریزی موضوعات پست‌های وبلاگی، نوشتن، بهینه‌سازی، شخصی‌سازی و خودکارسازی محتوا، تست کردن لندینگ پیج‌ها، برنامه‌ریزی به اشتراک‌گذاری محتوا در شبکه‌های اجتماعی، بررسی آنالیزها و تغییر استراتژی‌های بازاریابی.

حالا تصور کنید که یک ماشین به‌جای شما می‌توانست تمامی این فعالیت‌ها را انجام دهد و تنها کار شما این بود که بجای تولید، روی این موارد نظارت داشته باشید. درواقع، بسیاری از راه‌حل‌ها در زمان کنونی برای انجام دادن این فعالیت‌ها وجود دارند. این راه‌حل‌ها فضا را برای بازاریابان مهیا می‌کنند تا فعالیت‌هایی ارزشمند را انجام داده و عملکرد کسب‌وکار را نیز بهبود دهند. این تغییرات احتمالا مدیون هوش مصنوعی است.

بر اساس تعریف مدیرعامل DeepMind، یک استارتاپ هوش مصنوعی تصاحب شده توسط گوگل، هوش مصنوعی عبارت است از «علم هوشمند کردن ماشین‌ها». هوش مصنوعی به نوبه خود می‌تواند دانش و توانایی‌های انسان را ارتقا دهد.

هوش مصنوعی یک عبارت کلی برای تعریف مجموعه‌ای از فناوری‌های منحصربه‌فرد و مرتبط در درجه‌های مختلف است. این شامل یادگیری ماشینی، یادگیری عمیق، شبکه‌های عصبی، پردازش زبان طبیعی و تولید زبان طبیعی می‌شود.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

بیشتر عملکرد ماشین‌ها به الگوریتم‌ها وابسته است. الگوریتم عبارت است از مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های ریاضی که به ماشین می‌گوید باید چه‌کاری انجام دهد. اما با هوش مصنوعی یک ماشین می‌تواند الگوریتم‌های خود را ایجاد کرده، راه‌های جدید را تعریف کند و پتانسیل‌های نامحدود را برای پیشبرد بازاریابی، کسب‌وکار و نسل بشر باز کند.

پیامدهای آن برای بازاریابان محتوا

امروز، بازاریابان به‌صورت دستی گردش کار را برای اتوماسیون بعدی به هم پیوند می‌دهند. مثلا اگر بازدیدکننده وب‌سایت یک کتاب الکترونیکی را دانلود کند، سپس به آن‌ها یک ایمیل سه بخشی ارسال می‌شود.

اتوماسیون بازاریابی محتوایی که امروزه بازاریابان از آن استفاده می‌کنند بیش‌ازحد دستی است. این پلتفرم‌ها باعث صرفه‌جویی در زمان می‌شوند، کارایی و بهره‌وری را بالا می‌برند و عملکرد را نیز افزایش می‌دهند. اما نمی‌توانند چشم‌اندازی عمیق به درون داده‌ها، اقدامات پیشنهادی، پیش‌بینی خروجی‌ها یا تولید محتوا را به دست بدهند و وقتی‌که هوش مصنوعی را به‌عنوان چاشنی به این اضافه می‌کنید، بازی به‌طور کامل تغییر می‌کند.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

اختلال، تحول و فرصت

بر اساس آمارهای منتشرشده، تقریبا ۹۰ درصد از داده‌های موجود در جهان در دو سال گذشته به لطف توسعه اینترنت و ویدئو ایجاد شده است. به‌عنوان نتیجه، بازاریابان و سایر افراد در اطلاعات غرق می‌شوند. بازاریابان این روزها به داده‌هایی از چندین منبع مختلف دسترسی دارند. منابعی مانند: مانیتورینگ اجتماعی، آنالیز وب، ایمیل، رهگیری تماس، فروش، تبلیغات، بازاریابی مجدد و تجارت الکترونیک.

اما بااین‌حال، انسان توانایی محدودی برای پردازش اطلاعات، ایجاد استراتژی‌ها بر اساس این اطلاعات و تولید محتوا دارد. در مقابل، سیستم‌های هوش مصنوعی تقریبا از توانایی نامحدودی برای پردازش داده، پیش‌بینی، توصیه‌ها و تولید محتوا برخوردار هستند و عملکرد این سیستم‌ها نیز بهتر، سریع‌تر و ارزان‌تر است.

بااین‌وجود، بازاریابی محتوایی هم‌اکنون عمدتا به‌صورت دستی توسط خود انسان‌ها انجام می‌شود و مقدار کمی چاشنی اتوماسیون نیز با آن مخلوط شده است. اما همان‌طور که سایر صنایع نشان می‌دهند، آینده ممکن است از آن چیزی که فکر می‌کنیم نزدیک‌تر باشد.

هم‌اکنون در وال‌استریت، بیش از ۶۰ درصد از تجارت‌ها به‌وسیله هوش مصنوعی انجام می‌شود و انسان کمترین دخالت را انجام این تجارت‌ها دارد.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

بازاریابی قدم بعدی است

شبکه اجتماعی فیس‌بوک در حال حاضر از یادگیری عمیق و هوش مصنوعی برای فیلتر کردن فید اخبار کاربران و شناسایی چهره‌‌ها در عکس‌های آپلود شده استفاده می‌کند. در بلندمدت، فیس‌بوک به دنبال درک هوش و ساخت ماشین‌های هوشمند است.

سرپرست واحد هوش مصنوعی گوگل نیز اکنون مدیریت عملیات‌های جستجو این شرکت را برعهده گرفته است و این نشان می‌دهد که هر ساختار سازمانی از اینترنت به هوش مصنوعی وابسته خواهد بود.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

شرکت IBM نیز در حال حاضر ۸۲۵ پتنت مرتبط با هوش مصنوعی را به ثبت رسانده است. آی بی ام همچنین فناوری به نام IBM Watson را توسعه داده است. این فناوری برای استخراج کردن چشم‌اندازها از حجم عظیم داده‌های غیر ساختاری از پردازش زبان طبیعی و یادگیری ماشینی استفاده می‌کند. جالب است بدانید که IBM Watson توانست در یک برنامه تلویزیونی، دو نفر از رقبای انسانی خود را شکست دهد!

غول‌های اینترنتی تنها شرکت‌هایی نیستند که به سمت استفاده هرچه بیشتر از هوش مصنوعی حرکت می‌کنند. بر اساس بررسی‌های ما، در حال حاضر بیست‌وچهار استارتاپ فعال در زمینه هوش مصنوعی در حال فعالیت‌اند و این استارتاپ‌ها توانسته‌اند ۲۱۸ میلیون دلار سرمایه نیز جذب کنند. در میان تمامی صنایع، معاملات برای استارتاپ‌های هوش مصنوعی در طول پنج سال گذشته حدود ۴٫۶ برابر افزایش داشته است. هوش مصنوعی در زمینه بازاریابی می‌تواند مشاغل را دچار دگرگونی کرده، نقش‌ها را تغییر دهد و برای کسب‌وکارهایی که به هوش منصوعی در بازاریابی متکی هستند، فرصت‌های زیادی را ایجاد کند.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

چگونه در عصر هوش مصنوعی زنده بمانیم و رشد کنیم؟

درحالی‌که اختلال بسیار سریع‌تر از پیش‌بینی‌ها اتفاق می‌افتد، این مهم است که بدانیم ما هنوز در ابتدای راه هوش مصنوعی قرار داریم. بسیاری از شرکت‌های فناوری هوش مصنوعی از سرمایه‌های مالی قابل‌توجهی برخوردار هستند، اما بازار برای اثبات موفقیت محصولات آن‌ها هنوز بسیار محدود است.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

هوش مصنوعی همچنین به حجم عظیمی از داده و راه‌حل‌های سفارشی نیاز دارد، بنابراین شرکت‌های بزرگ بیشتر تمایل دارند تا مزیت‌های کوتاه‌مدتی از سرمایه‌گذاری روی هوش مصنوعی نصیبشان شود. اما به‌هرحال، برخی شرکت‌ها در تلاش هستند تا فناوری هوش مصنوعی را مقرون‌به‌صرفه و قابل‌دسترس‌تر کنند که این خود نیازمند تسریع توسعه و تطبیق هوش مصنوعی است. اما چالش اصلی در اینجا پیدا کردن استعدادهای فنی توانا در ساخت و اجرای راه‌حل‌های هوش مصنوعی است. این به آن معنی است که اکنون بهترین زمان برای بازاریابان است تا خود را یک گام جلوتر از سایرین قرار دهند. چطور؟ به این صورت:

ارزیابی وظایف تکراری و دستی بازاریابی که می‌توانند هوشمندانه خودکارسازی شوند: ده‌ها ابزار بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها برای برنامه‌ریزی، بهینه‌سازی، ایجاد، شخصی‌سازی، ترویج، اندازه‌گیری و آنالیز محتوا استفاده کنید.

ارزیابی فرصت‌ها برای کسب اطلاعات بیشتر از داده‌ها: روش‌های زیادی برای کشف چشم‌اندازها، پیش‌بینی خروجی‌ها، طراحی استراتژی‌ها، شخصی‌سازی محتوا و داستان‌سرایی با نوع و حجم مناسبی از داده وجود دارد. البته نوع و حجم مناسب داده به سازمان و نیازهای شما وابسته است. بازاریابان باید تیم‌های داده سازمان را در فرآیند بازاریابی دخیل کنند.

قابلیت‌های هوش مصنوعی فناوری‌های بازاریابی کنونی خود را درنظر بگیرید: پلتفرم‌هایی مانند Salesforce و HubSpot به‌صورت فعالانه هوش مصنوعی را در محصولات فعلی خود ادغام کرده‌اند. پلتفرم‌های موجود، فضایی بسیار مناسب را برای بازاریابان ایجاد می‌کنند تا آن‌ها با قابلیت‌های هوش مصنوعی آشنا شوند.

فرصت‌های شغلی بازاریابی محتوایی به‌سرعت در حال تغییر‌اند

همان‌طور که گفتم، ما هنوز در ابتدای راه هوش مصنوعی قرار داریم. درحالی‌که توسعه در این بخش به‌سرعت پیش رود، اما اغلب بازاریان محتوا دقیقا نمی‌دانند که هوش مصنوعی چگونه می‌تواند روی شغل، عملکرد و کسب‌وکار آن‌ها تاثیرگذار باشد.

هوش مصنوعی تنها برخی فعالیت‌های خاص بازاریابی محتوایی را خودکارسازی یا تقویت نمی‌کند، بلکه می‌تواند نحوه کارکرد کانال‌های بازاریابی و مهارت‌های مورد نیاز برای رشد در آینده‌ای نزدیک را نیز دستخوش تغییر کند.
وقتی سیستم‌های هوش مصنوعی بازاریابی قادر هستند تا به‌صورت خودکار کمپین‌های جستجو را بهینه‌سازی کنند، ارزش مهارت‌های بازاریابان دچار تغییر می‌شود.

همان‌طوری که بازاریابی هوش مصنوعی به طرزی فزاینده می‌تواند گزارشات چشم‌انداز را تولید کند، نوع تحلیل مورد نیاز و ارزش‌گذاری شده توسط بازاریابان متفاوت از گذشته است. اگر بازاریابی هوش مصنوعی قادر به نوشتن محتوای اولیه باشد، بازاریابان محتوا نیاز به انطباق دارند.

این نکته‌ای واضح است که مهارت‌های بازاریابی در طول زمان تغییر می‌کنند، اما با بازاریابی هوش مصنوعی، سرعت تغییر این مهارت‌ها سریع‌تر از گذشته خواهد بود. همان‌طور که سیستم‌های هوشمند یاد می‌گیرند و بهبود می‌یابند، آن‌ها بیشتر و بیشتر قادر به انجام وظایفی شناختی هستند که قبلا برای انسان‌ها محفوظ بوده است.


منبع: برترینها

با این کارها فروش‌تان دو برابر می‌شود

مجله پنجره خلاقیت – مارک وی شک، ترجمه شادی حسن پور: دو روش ابتدایی برای افزایش میزان فروش وجود دارد: یا باید بیشتر بفروشید یا معامله های بزرگ تری انجام دهید. بیشتر فروشندگان سعی می کنند بیشتر بفروشند، اما موفق ترین فروشندگان آنهایی هستند که تلاش می کنند با مشتریان بهتر و غول های صنعتشان کار کنند.

البته مشکلی وجود دارد! اگر می خواهید به مشتریان سطح بالا یا سازمان های بزرگ دسترسی پیدا کنید، نمی توانید فقط با تماس گرفتن یا ارسال ای میل آنها را متقاعد به خرید کنید. بلکه باید یک استراتژی صد در صد موفق را به کار بگیرید: یک کمپین کامل و برنامه ریزی شده به شما کمک خواهد کرد که فروشتان را به بیش از دو برابر افزایش دهید و نسبت به رقبایتان برتری پیدا کنید.

۱٫ ۱۰ مشتری ایده آلتان را فهرست کنید.

ایرادی ندارد اگر بخواهید ده سازمان یا شرکت ایده آلی را که می خواهید با آنها در زمینه فروش همکاری داشته باشید، فهرست کنید، اما باید دیدگاه استراتژیک تری را در پیش بگیرید. افراد مشخصی را که باید با آنها ملاقات یا تماس داشته باشید، شناسایی کنید. وقتتان را با مدیران سطح دوم و سوم هدر ندهید. به سراغ نایب روسا، مدیران سطح دوم و سوم هدر ندهید. به سراغ نایب روسا، مدیران عامل یا اجرایی بروید که قدرت لازم برای تصمیم گیری در مورد پیشنهاد شما را داشته باشد.

تنها استراتژی ای که می تواند فروش تان را بیش از دو برابر کند 

۲٫ از قبل برای بخش ارتباطتان با این افراد برنامه داشته باشید.

زمانی که می خواهید به سراغ مشتریان ارزشمندتری بروید، تماس های تلفنی از پیش تعیین شده بدترین روش ممکن خواهد بود. این افراد روزانه با صدها نفر صحبت می کنند. به منظور اینکه خود را نسبت به بقیه متمایز کنید، قبل از برقراری تماس یا ارسال ایمیل، هر قسمت از پیام و برنامه ارتباطی تان با آنها را مشخص کنید.

۳٫ غیرمتعارف فکر کنید.

سپس باید هفت روش متفاوت را برای تاثیرگذاری روی این مشتریان خارق العاده پیدا کنید. تماس تلفنی و ای میل در این هفت مورد جایی ندارند. روش هایی منجر به فرد پیدا کنید تا بتوانید ارزشی واقعی به آنها ارائه دهید و توجهشان را جلب کنید.

۴٫ شبکه ارتباطی تان را گسترش دهید.

اگر یکی از مشتریان یا شرکای تجاری مشتری مورد نظرتان بتواند شما را به مدیرعامل معرفی کند، قطعا مسیر ساده تری برای اولین ملاقات با او خواهید داشت. همچنین می توانید برای پیدا کردن شبکه های ارتباطی، از شبکه اجتماعی لینکدین استفاده کنید.

۵٫ بسته های شخصی سازی شده برایشان ارسال کنید.

زمانی که دارید به هفت روش تاثیرگذاری فکر می کنید، به دنبال راه هایی نیز باشید که چیز باارزش و شخصی سازی شده ای را برای مشتری مورد نظرتان بفرستید. گزارش ها، نمونه ها، مطالعات موردی، یادداشت های دست نویس و دعوت نامه به همایش های بزرگ و پراهمیت نمونه های خوبی از این راه های ارتباطی هستند. درعوض، این پیشنهادهای باارزش و پر از اطلاعات شما را به عنوان یک متخصص در ذهن مشتری تان جا می اندازند. زمانی که می خواهید فروش بسیار زیادی داشته باشید، باید با صرف مقداری زمان و هزینه، این بسته های شخصی سازی شده را تهیه کنید.

۶٫ همه چیز را از طریق پست پیشتاز بفرستید.

باور کنید من در اداره پست کار نمی کنم! اما مشخص است که هر کسی آنقدر کنجکاو هست که بخواهد داخل بسته های پست پیشتاز، یا از آن بهتر، بسته های ارسالی به وسیله پیک را باز کند. حتی مدیران عامل شرکت های بزرگ نیز نمی توانند در مقابل این کنجکاوی مقاومت کنند. این کار روشی عالی برای اطمینان از این موضوع است که مخاطبتان حتما این بسته ها را باز خواهدکرد و چشمش به بسته سفارشی شما، خواهدافتاد که آنقدر بادقت برنامه ریزی و شخصی سازی شده است.

۷٫ حالا می توانید تماس بگیرید یا ای میلی بفرستید.

زمانی که بسته سفارشی تان را فرستادید، می توانید به وسیله تماس تلفنی یا ارسال ای میل آن را پیگیری کنید. به دلیل آنکه مشتری مورد نظرتان اسم شما و بسته باارزشی را که برایش فرستاده اید، دیده است، تمایل خیلی بیشتری برای شناخت و برقراری ارتباطی با شما خواهدداشت. این کار شروع مکالمه را برایتان بسیار آسان تر کرده و جو صمیمانه تری را ایجاد خواهدکرد.

۸٫ تسلیم نشوید.

برخی از مشتریان به سرعت به شما پاسخ مثبت می دهند. برخی دیگر این طور نیستند. فقط کافی است به تاثیرگذاری خود ادامه دهید. اگر اصلا پاسخی دریافت نکردید، به سراغ یک مشتری سطح بالای دیگر در همان سازمان بروید و دوباره تلاش کنید. بستن قراردادهای بزرگ نیازمند مداومت در کار و صبوری است، اما قطعا دو برابر کردن میزان فروش، ارزش این صبر و پشتکار را خواهدداشت.


منبع: برترینها

۵ روش برای پیش بینی فروش

پیش بینی فروش یا Sales Forecasting که در مطالب قبلی بخش آموزش فروش گویا آی تی به آن پرداختیم از چندین روش انجام پذیر است. ما در این مطلب به شرح پنج مورد از مهم ترین این روش ها خواهیم پرداخت.

  1. پیش بینی مرحله محور

این روش به مراحل مختلف فرآیند فروش هر معامله توجه می کند. هر چه به مراحل پایانی و به انتهای قیف فروش نزدیکتر باشیم شانس به سرانجام رسیدن معامله بیشتر می شود؛ به عنوان مثال، احتمال اینکه مشتریان بالقوه ای که به دنبال اطلاع مقدماتی از آنچه که ارائه می دهید هستند به مشتری بالفعل تبدیل شوند ۱۰ درصد است، اما همین رقم برای آنهایی که از شما یک نمونه یا دمو از محصول می خواهند به ۳۰ درصد و بیشتر می رسد.

در این روش پس از انتخاب یک بازه زمانی برای گزارش دهی (بسته به طول چرخه فروش و هدف تیم فروش؛ معمولاً ماهانه یا سالانه)کافی است که ارزش بالقوه هر معامله را در احتمال به سرانجام رسیدن آن ضرب کنید. به عنوان نمونه، اگر شانس به سرانجام رسیدن یک معامله ۱۰۰۰ تومانی ۴۰ درصد باشد، پیش بینی شما ۶۰۰ تومان خواهد بود.

پس از آنکه این کار را برای تک تک معاملات قیف فروش انجام دادید، همه را با هم جمع بزنید تا پیش بینی کلی فروش را به دست بیاورید.

اگرچه پیش بینی فروش از این طریق نسبتاً آسان است، اما نتایج حاصله در غالب موارد دقیق نیستند. این روش به عمر فرصت ها توجهی نمی کند. به عبارت دیگر، تا وقتی که زمان به سرانجام رسیدن معاملات یکسان باشد، بین معامله ای که سه ماه است که فروشنده شرکت شما درگیر به سرانجام رساندن آن بوده با یک معامله یک هفته ای تفاوتی قائل نمی شود.

علاوه بر این، ممکن است که این نوع از پیش بینی بیش از حد به اطلاعات موجود از سوابق وابستگی پیدا کند. این در حالی است که طبیعتاً اگر پیام، محصول، فرآیند فروش یا هر متغیر دیگری را تغییر بدهید وضعیت نسبت به گذشته تغییر خواهد کرد و اگر اطلاعات کافی نداشته باشید اساساً فقط باید حدس بزنید.

  1. پیش بینی با توجه به طول چرخه فروش

این روش پیش بینی از طول عمر تک تک فرصت ها برای پیش بینی زمان احتمالی به سرانجام رسیدن آنها استفاده می کند. به عنوان مثال، اگر میانگین طول چرخه فروش شما ۶ ماه باشد و فروشنده شما سه ماه است که روی یک فروش کار می کند، احتمالاً پیش بینی شما نشان می دهد که شانس به سرانجام رسیدن آن معامله ۵۵ درصد است.

از آنجایی که این روش منحصراً به اطلاعات عینی وابسته است و به بازخورد فروشنده توجهی ندارد، پیش بینی های شما سخاوتمندانه نخواهند بود. فرض کنید که یک فروشنده پیش از آنکه مشتری آمادگی کامل برای خرید پیدا کند یک قرار با وی می گذارد تا دموی محصول را به وی نشان بدهد. شاید فروشنده به شما بگوید که به مرحله خرید بسیار نزدیک شده است، اما بر اساس محاسبات این روش انجام این خرید بعید است، چرا که فقط چند هفته است که گفتگوی مشتری و فروشنده آغاز شده است.

ضمناً این روش می تواند چرخه های فروش مختلفی را در بر بگیرد. خرید یک مشتری راغب می تواند تقریباً شش ماه طول بکشد، اما این زمان در مورد مشتریان ارجاعی به یک ماه و در نمایشگاه های تجاری تقریباً به هشت ماه می رسد. برای هر نوع از مشتریان می توانید میانگین طول چرخه فروش را در نظر بگیرید.

به منظور کسب نتایج دقیق لازم است که چگونگی و زمان دقیق ورود مشتریان احتمالی به قیف فروش فروشندگان را به دقت زیر نظر بگیرید.

در این روش اگر CRM شما با نرم افزار بازاریابی تان یکپارچه نباشد و تعاملات را نیز به طور خودکار ضبط نکند، عوامل فروش شما باید وقت زیادی را برای واردکردن اطلاعات به صورت دستی صرف کنند.

  1. پیش بینی شهودی

برخی از مدیران فروش فقط از عامل فروش می خواهند که احتمال به سرانجام رسیدن فروش را تخمین بزند. مثلاً فروشنده چنین پاسخی می دهد: «مطمئنم که در عرض ۱۴ روز خرید انجام می شه و ارزش این معامله N تومنه.»

از یک طرف، این روش برای نظر افرادی اهمیت قائل می شود که از همه به مشتری نزدیکتر هستند؛ یعنی همان فروشندگان شما. از طرف دیگر، معمولاً فروشندگان بیش از حد خوش بین هستند و چه بسا آمار و ارقام بسیار سخاوتمندانه ای را ارائه کنند.

به علاوه، هیچ روش تعمیم پذیری برای تایید درستی ارزیابی آنها وجود ندارد. برای اینکه مدیر فروش بتواند مطمئن شود که خرید مشتری احتمالی واقعاً قریب الوقوع است باید بنشیند و به تماس ها گوش کند، ملاقات ها را زیر نظر بگیرد و تک تک گفتگوها را بررسی کند.

این روش در مراحل اولیه کار شرکت یا عرضه محصول سودمند واقع می شود، زیرا اطلاعات موجود صفر یا نزدیک به صفر است.

  1. پیش بینی تاریخی

یک روش سریع برای پیش بینی فروش در یک ماه، فصل یا سال این است که میزان فروش در همان دوره زمانی در گذشته را در نظر بگیرید و فرض کنید که نتایج شما با نتایج قبلی برابر یا از آنها بیشتر خواهد بود.

به عنوان مثال، اگر تیم فروش شما در آذرماه سال جاری در مجموع ۸۰ میلیون تومان فروش داشته، می توانید فرض کنید که فروش دی ماه شما هم ۸۰ میلیون تومان یا بیشتر خواهد بود.

برای اینکه این روش منطقی تر و متقن تر شود می توانید میزان رشد معمول و جاری در فروش خود را نیز به آن اضافه کنید. مثلاً اگر فرض کنیم که به طور مستمر در هر ماه بین ۶ تا ۸ درصد رشد را شاهد هستید، احتمالاً در دی ماه چیزی نزدیک به ۸۵ میلیون تومان فروش خواهید داشت.

این مدل هم چند ایراد دارد. اول اینکه فصلی بودن فروش برخی از محصولات و کسب و کارها را در نظر نمی گیرد. مثلاً اگر دی ماه برای فروش در حوزه فعالیت شما ماه خوب نباشد، چه بسا فقط ۳۰ میلیون تومان فروش داشته باشید. دوم اینکه این روش بر این پیش فرض استوار است که تقاضای بازار مستمر است. مورد سوم هم اینکه سوابق و تاریخچه باید به عنوان یک معیار مورد استفاده قرار بگیرد، نه بنیادی برای پیش بینی فروش.

  1. تحلیل چند متغیره

هوشمندانه ترین روش پیش بینی فروش برای پیش بینی های خود از تجزیه و تحلیل استفاده می کند و چند مورد از موارد بالا، مانند میانگین طول چرخه فروش، احتمال به سرانجام رسیدن فروش با توجه به نوع فرصت و همچنین عملکرد انفرادی فروشنده را نیز در تحلیل های خود ادغام می کند.

ما در اینجا به یک مثال ساده اشاره می کنیم: تصور کنید که دو فروشنده دارید که هر یک روی یک فروش مجزا کار می کنند. اولین فروشنده در روز شنبه برای تامین موجودی یک دپارتمان مربوطه جلسه دارد، در حالیکه فروشنده دوم به تازگی اولین جلسه را با تیم خرید شرکت مقابل برگزار کرده است.

با توجه به نرخ موفقیت اولین فروشنده برای این مرحله از فرآیند فروش و همچنین با در نظر گرفتن بزرگی تخمین زده شده برای این معامله و تعداد روزهای باقیمانده از سه ماهه جاری، شانس به سرانجام رسیدن این فروش ۴۰ درصد است. پیش بینی شما برای این فروش ۹۶ میلیون تومان خواهد بود.

فروشنده دوم در مراحل اولیه فروش قرار دارد، اما معامله کوچکتر است و نرخ به سرانجام رساندن فروش او بسیار بالا است. احتمال به سرانجام رسیدن این فروش هم ۴۰ درصد است و پیش بینی شما برای این فروش ۶۸ میلیون تومان خواهد بود.

با ترکیب این دو به پیش بینی فروش ۱۶۴ میلیونی برای سه ماه مورد نظر خواهید رسید.

این نوع از پیش بینی از سایر مدل ها دقیق تر است. با این حال، به تجزیه و تحلیل های پیشرفته ای نیاز دارد که اگر بودجه محدودی در اختیار داشته باشید انجام آنها امکانپذیر نیست. علاوه بر این به اطلاعات دقیق و روشنی نیاز دارید. لذا در صورتی که فروشندگان شما در ثبت و ضبط اطلاعات مربوط به پیشرفت فروش و فعالیت های مرتبط با آن ساعی و کوشا نباشد نتایج دقیقی را به دست نخواهید آورد.

نظر شما چیست؟ شما از چه روش یا روشهایی برای پیش بینی فروش خود استفاده می کنید؟


منبع: گویا آی‌تی

۱۰ مهارت مدیریت کسب و کار برای داشتن حداکثر کارایی

رهبران کسب و کار میزان بهره وری رو با کیفیت و کمیت میزان خروجی کارشون اندازه گیری می کنند. به نظر می رسه مدیران نقش مهمی در یک کسب و کار دارند. اونها تصمیم می گیرند، اقدامات رو عملی می کنند و در نهایت اون ها رو تحت کنترل قرار می دند..

مهارت های حرفه ایی و نقش مدیران مهم و کاربردی هستند و نه تنها افرادی که توی کسب کار هستند می تونند ازش استفاده کنند بلکه افراد معمولی هم می تونند از اون ها الگو برداری کنند و در زندگی شون به کار ببرند.

ده مهارت مدیریت کسب و کار برای داشتن حداکثر کارایی 
اولویت بندی وظایف

یادداشت کردن و تنظیم کارهای روزانه می تونه یکی از روش های موثر برای رسیدن به کارایی بهتر باشه. روی کارهایی که مهم هستند تمرکز کنید، می تونید با پرسیدن این سوال از خودتون که: کدوم کار لازمه اول انجام بشه؟ و یا سنجیدن ارزش کارهایی که باید انجام بدید، اون ها رو مشخص کنید. بسیار ضروریه که کارهایی که باید اول انجام بشند رو تشخیص بدید تا کار درست در زمان درست انجام بشه.

زمان رو به درستی مدیریت کنید

در اسرع وقت شروع کنید. “کارهاتون رو به جای اینکه به زمان دیگه محول کنید همین الان انجامش بدید.” این جمله رو میشه جزو رازهای افرادی که در کسب و کار هستند قرار داد، اون ها به کمک این اصل می تونند به بسیاری از کارهاشون برسند. برنامه ریزی و یادداشت به اون ها کمک می کنه تا فعالیت ها و میزان پیشرفت شون رو در طول روز دنبال کنند. و با استراحت کوتاه به خودشون پاداش میدند، به اندازه کافی کوتاه هست تا از اتلاف وقتشون جلوگیری بشه اما به اندازه کافی هم وقت دارند تا ذهنشون رو برای کار جدید آماده کنند.

بدونید چه زمانی باید “بله” و چه زمانی باید “نه” بگید

“من می دونم چی می خوام، و با گفتن “نه” زمانی که تمایل به کار یا چیزی ندارم و گفتن “بله” زمانی که واقعا منظورم “بله” ست، خودم رو تقویت می کنم.”

اون چیزی که باعث می شه مردم به جای گفتن “نه” بگند “بله” (وقتی که جواب واقعی شون نه هست)، ترس از دادن فرصت هاست. در برخی موارد هم افرادی وجود دارند که نمی خوان به دیگران بی ادبی کنند و اون ها رو برنجونن، بنابراین مسئولیت اون ها رو می پذیرند. اما همه چیز به خودتون بستگی داره. بیاید بیشتر راجبش فکر کنیم، هر کسی خواسته ها و اولویت هایی برای خودش در زندگی داره. هیچ اشتباهی در گفتن “نه” به چیزهایی که نمی خواید و علاقه ایی به انجام اون ها ندارید، وجود نداره، البته تا زمانی که گفتن اون آسیبی به دیگران نزنه.

در کسب و کار اهدافتون رو مشخص کنید

مدیران تصویر واضحی از اهدافی که در پایان روز، هفته، ماه و یا آخر سال می خوان بهش برسند رو دارند. این کار به اون ها کمک می کنه تا روی علایق مهم شون تمرکز کنند. همچنین دارای تفکر “خودباوری و ایمان به خود” هستند، که به شما میگه؛ “تو می تونی از پس این کار بربیای”. استراتژی های کارآمد و به موقع می تونه منجر به دستیابی موفقیت آمیز اهداف بشه. توقع نداشته باشید همه چیز خود به خود درست بشه، با منتظر نشستن هیچ اتفاقی نمی افته، بنابراین مهمترین قدم اینه که شما دست به کار بشید.

به یادگیری و پیدا کردن راه جدید ادامه بدید

دانش در همه جا یافت می شه. این چیزی نیست که مردم تنها در مدرسه ها بهش برسند، بلکه از طریق تجربیات شخصی شون هم می تونند بدست بیارند. کارآفرینان کسب و کار به دنبال سرگرمی هایی هستند که یادگیری اون ها رو هر روزه تقویت می کنه. اون ها کشف می کنند و راه های جدیدی که به رشد ذهنی، جسمی و احساسی اون ها کمک می کنه رو بدست میارند.

 ده مهارت مدیریت کسب و کار برای داشتن حداکثر کارایی
منابع رو بطور موثر تخصیص بدید

در اصطلاحات کسب و کار، تخصیص منابه به معنای واگذاری مناسب و مدیریت منابع کمیاب به منظور حمایت موثر از اهداف سازمان است. مدیران می دونند که چطور زمان (برای انجام وظایف قبل از مهلت مقرر) و قدرت (برای ایجاد و انجام دادن کارهای موثر در هر روز) خود رو به حداکثر برسونند. اون ها یاد گرفتند به اونچه که امروز دارند ارزش ببخشند و اقدامات عاقلانه ایی انجام بدند، زیرا چیزهایی که در اختیار داریم برای همیشه نخواهند بود.

برای داشتن بازدهی خوب از ابزار مناسب استفاده کنید

ابزار های بهره وری می تونند در موقع انجام کارها سطح بهره وری رو افزایش بدند و کارایی رو به حداکثر برسونند. تلفن های همراه، هر چند بصورت عینی قابل مشاهده نیست، اما بدیهیه که در هنگام کارهای گروهی ضروریه، برای مثال؛ در پروژه های گروهی می تونه شکاف های ارتباطی با اعضای گروه رو برطرف کنه. با افزایش تکنولوژی، برنامه های بهره وری در دستگاه های تلفن همراه بسیار مفید و قدرتمند هستند و به افراد کمک می کنند تا برنامه های روزانه شون رو پیگیری کنند و سطح یهره وری خود رو افزایش بدند.

در زمان حال زندگی کنید

“دقیق تر کار کنید، نه سخت تر.”

افراد کارآفرین معمولا در مورد چیزهایی که هنوز بهش نرسیدند، صحبت می کنند و براشون تلاش می کنند. اما در عین حال همیشه برای داشته هاشون هم قدر دانند و روی اون ها تمرکز می کنن. اون ها از نگران بودن در مورد مسائلی که مربوط به آینده ست و می تونه کل روزشون رو خراب کنه، دوری می کنند.

با اتفاقات غیرمنتظره مقابله کنید

حوادث غیر منتظره می تونه در هر کجا، در هر زمان و برای هر کسی اتفاق بیفته. مدیران برای بدترین شرایط آماده هستند، اون ها یاد می گیرند همه چیز رو به ذهن شون بسپرند تا پاسخ و واکنش سریع و معنی داری ارائه بدند.

 ده مهارت مدیریت کسب و کار برای داشتن حداکثر کارایی
سازماندهی کنید

سازماندهی رو از خودتون شروع کنید قبل از اینکه دیگران بتونند اون رو ببینند. افراد سازمان یافته می دونند که چگونه همه چیز رو در جای مناسب خود نگه دارند. اون ها عاشق تهیه لیست برای اطلاعاتشون هستند. اطلاعاتشون رو طبقه بندی می کنند بنابراین هر چیزی در جای مناسب خودش قرار می گیره.


منبع: برترینها

ترس از خرید اینترنتی و مشکلات آن چیست؟

ماهنامه معیشت – امیدرضا فرهادی پور: خرید آنلاین شیوه خرید بعضی افراد را تغییر داده است و تبدیل به جزء اصلی زندگی آن ها شده و همچنین راحت ترین راه خرید برای مردم شده است. خرید آنلاین سبب صرفه جویی در وقت و هزینه می شود چون مادام که در خانه یا اداره یا هر جای دیگری هستید، می توانید اقدام به خرید آنلاین کنید و آن را درِ منزل خود دریافت کنید. از طرفی فروشندگان نیز در بسیاری موارد فروش اینترنتی را ترجیح می دهند چون بسیاری از معضلات فروش مانند ازدحام و شلوغی یا چانه زدن های بی دلیل با مشتری را کاهش می دهد.

عموما اجناسی که شما می توانید به صورت آنلاین سفارش دهید، غیرمعمول هستند و نمی توانید آن ها را در هر فروشگاهی بیابید. در حال حاضر تقریبا همه محصولات مورد نیاز ما به صورت آنلاین به فروش می رسند و صدها وب سایت برای فروش محصولات متنوع می بینیم که قیمت های پایین ترین هم دارند، همچنین شما می توانید حین خرید اینترنتی از نظرات سایر خریداران محصول یا محصولات مدنظر خود مطلع شوید و مقایسه و تصمیم گیری بهترین داشته باشید. اما برخی مشکلات عمده در خرید آنلاین وجود دارد که ممکن است با آن ها مواجه شوید. ما در اینجا فهرستی از مشکلات رایج در خرید آنلاین را برای آگاهی شما آورده ایم. 

کیفیت و درستی محصول

کیفیت و درستی محصول یکی از مشکلات اصلی در خریدهای آنلاین است. پس از دریافت محصول ممکن است متوجه شوید که محصول اشتباهی برای شما ارسال شده است. ممکن است سایز محصول ارسالی با رنگ مد نظر شما تفاوت داشته باشد یا شما رنگ محصول ارسالی را نپسندید. گاهی ممکن است کیفیت محصول کمتر از حد استاندارد باشد یا کیفیت آن کمتر از میزان هزینه ای باشد که پرداخت کرده اید. شاید امکان تعویض یا دریافت مبلغ پرداختی برایتان وجود داشته باشد، اما باز هم باید هزینه حمل و نقل کالا را متقبل شوید. بنابراین قبل از سفارش آنلاین یک محصول بهتر است که مروری بر وضعیت آن داشته باشید، حتی ممکن است شرح وضعیت محصول هم واهی باشد، اما کمک می کند که شناختی از محصول مد نظر خود در این خرید داشته باشید.

مشکلات رایج که ممکن است در خرید آنلاین با آن‌ها مواجه شوید 

سیاست بازگشت

این مورد نیز فاکتور مهم دیگری حین خریدهای آنلاین است؛ زیرا شما بینش و احساس صد در صدی درباره محصولی که می خواهید به صورت آنلاین بخرید ندارید. به احتمالات زیادی ممکن است پس از تحویل محصول آن را نپسندید یا به دلایل دیگری شما بخواهید محصول را پس دهید و پول خود را بازپس بگیرید که در اینجا سیاست بازگشت مرجع فروش آنلاین مهم است. اگر شما از مراجع اینترنتی معتبری مثل آمازون، فلیپکارت و مواردی از این دست خرید اینترنتی خود را انجام داده باشید، به مشکل خاصی در زمینه پس دادن کالا بر نمی خورید، اما اگر از وب سایت های فروش نه چندان معتبری خرید کرده باشید برای فرایند پس دادن باید سیاست نامه پس گرفتن آن ها را به دقت بخوانید.

هزینه های پنهان

هنگام خرید آنلاین حتما هزینه نهایی را بررسی کنید؛ زیرا ممکن است هزینه حمل و نقل در قیمت نهایی اضافه نشود و قیمت نهایی نمایش داده شده ممکن است متفاوت باشد. از این رو هر زمان که اقدام به خرید آنلاین کردید، قیمت های زیرمجموعه مربوط به خرید خود را بررسی کنید. بسیاری از فروشگاه های آنلاین حمل و نقل رایگان را برای فروش محصولاتشان در نظر نمی گیرند و برخی حمل و نقل رایگان را فقط برای محصولاتی محدود انجام می دهند. اگر شما هم به صورت آنلاین هزینه خرید خود را پرداخت نمی کنید و می خواهید پس از دریافت هزینه را بپردازید، بهتر است درست قیمت ها را بررسی کنید؛ زیرا ممکن است هنگام  تحویل هزینه بیشتری از شما درخواست شود. از این رو حتما قیمت نهایی را وارسی کنید تا حس فریفته شدن یا پرداخت بیشتر به شما دست ندهد.

امنیت

برخی فروشگاه های خرید آنلاین کلاه بردارند و با آن که خرید از آن ها بی خطر به نظر می آید و حتی محصول را با هزینه کمتری ارائه می دهند، ممکن است پس از به دست آوردن اطلاعات کارت پرداخت و اطلاعات شخصی شما هزینه را دریافت کنند و هیچ محصولی به شما تحویل ندهند. بنابراین از فروشگاه های آنلاینی که از اعتبار آن ها اطمینان ندارید خرید نکنید. حتی اگر از وب سایت هایی که گواهی خرید آنلاین دارند خرید می کنید، ممکن است از شبکه های وای فای ناامن یا کامپیوترهای محافظت نشده در برابر ویروس ها استفاده کنید که باز هم خرید شما را با ریسک همراه می کند.

عدم پشتیبانی از مشتری

هنوز بسیاری از سایت های فروش اینترنتی در حین یا پس از خرید پشتیبانی مناسبی را به مشتری ارائه نمی دهند. چون ممکن است مشتی در هنگام خرید دچار مشکل شود یا درباره سایز محصول مشورت نیاز داشته باشد یا نیاز به بحث راجع به خصوصیات محصول داشته باشد که در بسیاری از سایت ها پشتیبانی سریع برای این موضوعات صورت نمی گیرد. بهتر است سایت های فروش شماره تماسی را برای ارتباط با مشتریان یا امکان چت آنلاین برای ارتباط سریع تر ایجاد کنند. عموما این گونه سایت ها ایمیل هایی را برای پشتیبانی ارائه می دهند که در بسیاری مواقع دیر به آن ها رسیدگی می شود و گاه اصلا پاسخی حاصل نمی شود.

مشکلات تحویل

فقط بعضی سایت ها زمان تحویل محصول را بلافاصله پس از خرید اعلام می کنند. به فرض اگر می خواهید لباسی را در مناسبت خاصی بپوشید یا از محصول خریداری شده در زمان خاصی استفاده کنید، باید بدانید که ممکن است در زمان تحویل تاخیر ایجاد شود؛ از این رو بهتر است که از خرید آنلاین در این مواقع اجتناب کنید. زمان تحویل را هنگام خرید آنلاین بررسی کنید.

فروشگاه های آنلاینی مانند آمازون محصول را با قیمت کمتری عرضه می کنند؛ اما ممکن است زمان تحویل بسیار دیرتر از حد انتظار باشد و این همان موضوعی است که باعث عدم کارایی خریدهای آنلاین در بسیاری از موضوعات می شود. همچنین زمان تحویل در شهرهای مختلف متفاوت است. به همین منوال مشکلات زیادی در خریدهای آنلاین وجود دارد؛ زیرا میزان افرادی که رو به خریدهای آنلاین آورده اند، در حال افزایش است، البته با استفاده از تکنولوژی های جدید قطعا زمان ارسال کاهش می یابد و این مشکل نیز مرتفع می گردد.


منبع: برترینها

عوامل موثر بر پیش بینی فروش

ما در مطلب قبل از مجموعه مطالب آموزش فروش گویا آی تی به توضیح و دلیل اهمیت مبحث Sales Forecasting یا پیش بینی فروش پرداختیم. در این مطلب با عوامل موثر بر این موضوع آشنا خواهید شد.

در ابتدا به مواردی که برای پیش بینی فروش به آنها نیاز خواهید داشت اشاره می کنیم.

موارد لازم برای پیش بینی فروش

برای اینکه پیش بینی دقیقی داشته باشید به مولفه های زیر نیاز خواهید داشت:

  • آستانه مورد انتظار با توجه به سوابق قبلی: به منظور ارزیابی عملکرد باید تعریف واضحی از «موفقیت» داشته باشید.
  • یک فرآیند مستند و ساختارمند برای فروش: اگر کارشناسان فروش شما به طور مستمر و منسجم از مراحل و روشهای مشابهی استفاده نکنند نمی توانید احتمال به سرانجام رسیدن فروش را پیش بینی کنید.
  • ارائه یک تعریف استاندارد برای فرصت، مشتری راغب، مشتری بالقوه و به سرانجام رسیدن فروش: همه باید بر سر اینکه مشتریان چه وقت و چگونه وارد قیف فروش شده و از آن خارج می شوند توافق داشته باشند.
  • یک CRM: کارشناسان فروش شما برای نظارت و ارزیابی فرصت ها به پایگاه داده ای نیاز دارند تا بتوانند پیش بینی های دقیق تری را در رابطه با به سرانجام رسیدن فروش در اختیار شما قرار بدهند.
  • نظارت، حساب کشی و مسئولیت پذیری: آیا اگر یک فروشنده نتواند پیش بینی ها را محقق کند پیگیر می شوید تا دلیل این وضعیت را پیدا کنید؟ اگر پاسخ شما منفی است، با این رفتار خود نشان می دهید که به واقعیت پیوستن پیش بینی ها برای شما هیچ ضرورتی ندارد.

حال که با مولفه های لازم برای پیش بینی فروش آشنا شدید به سراغ عواملی می رویم که بر پیش بینی فروش شما تاثیر می گذارند.

مواردی که در ادامه به ذکر و شرح آنها می پردازیم اصلی ترین مولفه هایی هستند که در پیش بینی های خود باید به آنها توجه داشته باشید.

عوامل درونی

استخدام ها و اخراج ها: هنگامی که فروشندگان شما شرکت تان را ترک می کنند –چه به خاطر استعفا یا اخراج- درآمدتان کاهش پیدا خواهد کرد، مگر آنکه لیستی از فروشندگان بالقوه مناسب را برای استخدام در اختیار داشته باشید. اگر در یک برهه زمانی جمعیت قابل توجهی از فروشندگان به شرکت شما اضافه می شوند پیش بینی فروش باید یک رشد چشمگیر در فروش را پیش بینی کند.

تغییر در سیاست های فروش: با هر تغییری که در برنامه های خود برای فروش ایجاد می کنید پیش بینی فروش تان را نیز باید تغییر بدهید. به عنوان مثال، اگر سیاستی را مبنی بر پرداخت کمیسیون در بازه های زمانی چهار ماهه تنظیم کنید احتمالاً درآمد شما کاهش خواهد یافت، زیرا فروشندگان شرکت فقط متناسب ترین مشتریان بالقوه را هدف قرار خواهند داد. در عین حال، پس از مدتی درآمدتان افزایش پیدا خواهد کرد، چرا که مشتریان کمتری را از دست می دهید. یا اینکه مثلاً اعلام می کنید که تخفیف دادن بعد از پانزدهم هر ماه ممنوع است. در اینصورت نرخ به سرانجام رسیدن فروش در دو هفته اول افزایش پیدا خواهد کرد و در ادامه ماه فروش کمتری را شاهد خواهید بود.

تغییر بخش یا حوزه فعالیت فروشندگان: آشنایی فروشندگان شرکت شما با بخش ها و حوزه های جدید زمانبر است، بنابراین حتی با این فرض که بخش جدید ساماندهی مناسبی دارد، افت فروش برای مدتی قابل پیش بینی است.

عوامل بیرونی

چالش های رقابتی: پر واضح است که هر کاری که رقیب شما انجام می دهد بر نرخ موفقیت شما تاثیر خواهد گذاشت. به عنوان مثال، اگر یک شرکت دیگر قیمت محصولات خود را پایین بیاورد، شما هم باید تخفیف بیشتری را در قیمت کالاهای خود منظور کنید، در غیر اینصورت بازار را از دست خواهید داد. از طرف دیگر، اگر مثلاً یک شرکت رقیب به دلایلی از بازار حذف شود تقاضا افزایش خواهد یافت و سود بیشتری عاید شما خواهد شد.

شرایط اقتصادی: هنگامی که اقتصاد قوی و پررونق باشد احتمال خرید مشتریان به طور کلی بیشتر می شود. از طرف دیگر، در شرایط اقتصادی نامناسب معمولاً چرخه فروش طولانی تر است و مشتریان در هر خرید خود بیشتر احتیاط به خرج می دهند.

تغییرات بازار: همیشه اطلاعات به روزی از وضعیت یا کسب و کار مشتری خود داشته باشید. به عنوان مثال، اگر به هتل ها خدمات می دهید رونق صنعت گردشگری به نفع شما است.

بازار محصولات مکمل: اگر تقاضا برای محصولی که به نحوی مکمل محصولی که شما می فروشید است افزایش پیدا کند احتمالاً شما هم فروش بیشتری را تجربه خواهید کرد. مثلاً فرض کنیم که شما فروشنده قند و شکر هستید. در این صورت، با افزایش فروش چای احتمالاً فروش شما نیز افزایش خواهد یافت.

تغییرات قانونی: وضع قوانین و دستورالعمل های جدید می تواند به کسب و کار شما کمک کند یا اینکه تیشه به ریشه آن بزند. به عنوان مثال، اگر فروشنده موبایل باشید و شرایط واردات دشوارتر شود، قیمت ها افزایش پیدا می کند و دست کم برای مدتی فروش کمتری را شاهد خواهید بود.

اِعمال تغییر در محصول: اگر یک ویژگی که مشتریان زیادی خواستار آن بودند را به محصول خود اضافه کرده اید، یک مدل قیمتگذاری جدید را ارائه کرده اید یا یک محصول مکمل را به محصولات خود اضافه کرده اید، در اینصورت می توانید انتظار افزایش حجم فروش، کوتاه تر شدن چرخه فروش و رشد کسب و کار خود را داشته باشید.

تغییرات فصلی: طبیعتاً فروش برخی از محصولات در برخی از فصول یا ایام خاص از سال بیشتر است. به عنوان مثال، اگر لوازم خانگی گرم کننده می فروشید طبیعی است که در فصول سرد سال فروش بیشتری را تجربه کنید.

ما در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش به عوامل موثر بر پیش بینی فروش اشاره کردیم. به نظر شما کدام عوامل اهمیت بیشتری دارند؟

Sales Forecastingآموزش فروشپیش بینی فروش


منبع: گویا آی‌تی

۲ نکته مهم برای طراحی مجدد قالب ایمیل

همینطور که برندها رشد می کنند، تکامل پیدا می کنند، با شرکت های مختلف ادغام می شوند و دستخوش تغییرات غیرقابل اجتناب دنیای کسب و کار می شوند، تصویری که از آنها منعکس می شود نیز به تناسب این تغییرات باید تغییر کند. حتی شناخته شده ترین و مشهورترین برندها (از جمله کوکا کولا، اَپل، ویندوز) از آغاز کار تا کنون هویت بصری خود را به دفعات تغییر داده اند. یکی از بخش های این هویت قالبی است که از آن در ایمیل هایی که برای مشترکان فهرست ایمیل مارکتینگ خود ارسال می کنید استفاده می کنید. چنانچه کسب و کار شما رو به رشد است، زمانی فرا خواهد رسید که این قالب را نیز باید تغییر بدهید. هنگامی که نوبت به این تغییر برسد، باید دو هدف اصلی داشته باشید:

  • به روز رسانی قالب با توجه به موقعیت جدید برند و حفظ توجه به بهترین روش ها
  • ساده سازی ظاهر و فضای کلی

  1. شناسایی و توجه به مولفه های اصلی برند

هنگامی که می خواهید روح تازه ای در جان برند خود بدمید، قبل از هر کاری باید مشخص کنید که کدام مولفه ها و ویژگی ها به برند شما شکل می دهند. به بیان دیگر، باید به پاسخ به این سوال توجه داشته باشید که اگر لوگوی برند را کنار بگذاریم، کدام مولفه های طراحی (مثلاً رنگ بندی، فونت ها، سبک و سیاق تصاویر، ترکیب ظاهری و مواردی از این قبیل) باقی می مانند که نشانه برند شما هستند. به عنوان نمونه، ممکن است که برای یک برند فونت ها و سبک تصاویر آن و ترکیب این دو پایه و ستون آن برند به حساب بیایند. در اینصورت لازم است که تا جایی که امکان دارد سبک و سیاق فونت ها و تصاویر حفظ شود.

  1. کمتر، بیشتر است

حال که فرصتی برای حلول یک روح تازه در برندتان فراهم شده، علاوه بر بازطراحی قالب باید طراحی کلی ایمیل های خود را نیز به روز و مدرن تر کنید. کافی است که نگاهی به اینباکس خودتان بیندازید تا متوجه یک رویکرد محبوب در طراحی ایمیل بشوید و این رویکرد چیزی جز «مینیمالیسم» نیست: متن کمتر، تصاویر بزرگتر، فضای خالی بیشتر و محتوای کمتر.

حرف آخر

بازطراحی قالب، چه به خاطر به روزرسانی برند باشد یا اینکه فقط به دلیل نیاز به بهبود و تازگی، در هر صورت اجتناب ناپذیر است. اگرچه ایمیل چالش های خاص خودش را دارد، اما با کمی خلاقیت در طراحی و کدنویسی قطعاً می توانید قالب هایی را طراحی کنید که برای برند شما مناسب هستند، با اصول ایمیل سازگاری دارند و فوق العاده به نظر می رسند.

email marketingآموزش ایمیل مارکتینگآموزش بازاریابی ایمیلی


منبع: گویا آی‌تی

عیب یابی و اشکال زدایی از توقف رشد فهرست مشترکان ایمیل مارکتینگ

بسیار خوب، بالاخره کمر همت بسته اید تا جامعه مشترکان فهرست ایمیل مارکتینگ خود را گسترش بدهید. شما مطالب قبلی بخش آموزش ایمیل مارکتینگ در رابطه با رشد فهرست های بازاریابی ایمیلی را مطالعه کرده اید، شرایط خاص کسب و کار خود را سنجیده اید و با همکاران تان برای به کار گیری تاکتیک هایی برای جذب مشترک به مشارکت می پردازید. اما وقتی که نوبت به مشاهده نتایج می شود چه می بینید؟ هیچ!

فهرست شما هنوز هم رشد چندانی نکرده است. بعد از آنکه با غم و غصه خود کنار آمدید و وجود مشکل را پذیرفتید، نوبت به ارزیابی شرایط و پیداکردن بخش هایی می رسد که محتاج بهینه سازی و تقویت هستند. ما در ادامه این مطلب از مجموعه مطالب آموزش بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ به شما کمک خواهیم کرد تا فرآیند عیب زدایی از کار خود را آغاز کنید. به علاوه به چند تاکتیک اشاره می کنیم که در مرحله دوم می توانید از آنها استفاده کنید.

میزان لغو اشتراک

اگر مشترکان بیشتری را به فهرست خود اضافه کرده اید، اما فهرست شما رشد نمی کند شاید به این دلیل است که میزان لغو اشتراک مشترکان فعلی شما بیشتر است. البته این میزان در هر حوزه ای با دیگری متفاوت است، اما میانگین لغو اشتراک در سال گذشته چیزی نزدیک به ۰٫۱۲ درصد بود. حتی اگر میزان لغو اشتراک شما در محدوده طبیعی قرار دارد، تلاش برای کاهش همین میزان هم می تواند در بلندمدت تعداد قابل توجهی از مشترکان را برای شما نگه دارد. به عنوان مثال، اگر اندازه فهرست ایمیل مارکتینگ شما ۱ میلیون مشترک باشد، چنانچه فقط بتوانید نرخ لغو اشتراک خود را ۰٫۱ درصد کاهش بدهید به ازای هر ایمیل از لغو اشتراک ۱۰۰۰ مشترک جلوگیری کرده اید.

هنگامی که میزان لغو اشتراک فهرست خود را بررسی می کنید علاوه بر ایمیل های تبلیغی به پیام های خودکار نیز توجه کنید. چه بسا نرخ لغو اشتراک ایمیل های تبلیغی شما در محدوده طبیعی قرار داشته باشد، اما مثلاً ایمیل های خوشامدگویی شما نرخ لغو اشتراک تان را بالا برده باشند. راه اندازی و بهینه سازی یک یا دو کمپین برای کاهش نرخ لغو اشتراک می تواند به تقویت فهرست ایمیل مارکتینگ شما کمک کند.

ساختار و آمارگیری

یکی از مواردی که احتمالاً هم دلتان می خواهد و هم از آن واهمه دارید این است که شاید فهرست بازاریابی ایمیلی شما واقعاً در حال رشد است، اما گزارش هایی که دریافت می کنید درست نیست. چند موردی که برای عیب زدایی می توانید مد نظر قرار دهید عبارتند از:

  • آیا همه افرادی که در فهرست ایمیل مارکتینگ شما ثبت نام می کنند واقعاً به فهرست اصلی ارسال اضافه می شوند؟ همه روشهای خود برای جذب مشترک را ارزیابی کنید تا اطمینان پیدا کنید که همگی بر طبق انتظار عمل می کنند.
  • آیا فهرستی که گزارش های آن را بررسی می کنید همان فهرست مورد نظر است؟ علاوه بر این، آیا به مشکلات احتمالی در برنامه ایمیل مارکتینگ و سیستم های مرتبط با آن توجه کرده اید؟

جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی مستلزم آن است که به طور مرتب برنامه های خود را تحت نظر داشته باشید. همه ما امیدواریم که برنامه ها و اتوماسیون مطابق با انتظار پیش بروند، اما خودتان هم خوب می دانید که فرضیات ما ره به جایی نمی برند.

مشترکان و مشتریان

شاید در شرایطی قرار داشته باشید که این سوال برای شما مطرح شده باشد: «درآمد و سفارش ها بیشتر شده، نباید فهرست ما هم رشد کنه؟». پاسخ شما تقریباً منفی است و این چند دلیل دارد. اولین دلیلش این است که شاید خریداران محصولات شما همان مشترکان فعلی شما باشند. به علاوه، معمولاً همه خریداران عضو فهرست ایمیل مارکتینگ نیستند. شاید برخی از خریداران بعد از اولین خرید خود اشتراک شان را لغو کنند. به علاوه، احتمالاً مشتریان را در هنگام خرید به فهرست خود اضافه نمی کنید.

حتماً در صفحه ثبت نام و همچنین در صفحه تکمیل خرید یک چک باکس تعبیه کنید که کاربر با علامت زدن آن بتواند فوراً در فهرست ایمیل مارکتینگ شما عضو شود. برای این دست از ثبت نام ها نیز فرآیند خوشامدگویی و انتخاب دسته بندی های مورد نظر را مشخص کنید.

اگر مشاهده کردید که کسی از طریق صفحه ثبت نام یا خرید در فهرست ایمیل مارکتینگ شما عضو نمی شود می توانید به صورت خودکار همه کاربرانی که عضو شده یا خرید کرده اند را به فهرست اصلی خود اضافه کنید. البته احتمالاً این مورد را باید با سرویس دهنده خدمات ایمیل مارکتینگ خود در میان بگذارید، اما معمولاً تا وقتی که امکان لغو اشتراک وجود داشته باشد با مشکلی مواجه نخواهید شد. ارسال پیام برای این گروه می تواند محتاطانه تر باشد یا اینکه مستقیماً می توانید یک ایمیل درخواست ثبت نام ارسال کنید و با تایید آن وارد فاز معمول شوید.

علاوه بر توجه به این تاکتیک های اشکال زدایی، بهینه سازی و تقویت استراتژی هایی که هم اکنون از آنها استفاده می کنید را نیز مد نظر قرار بدهید:

  • هدفگیری پاپ آپ های وبسایت خود را به نحوی جرح و تعدیل کنید که مخاطبان بیشتری را شامل شود یا پاپ آپ های شما به دلایل و مناسبت های بیشتری ظاهر شوند.
  • پیشنهادات و مشوق های ثبت نام را تقویت و اصلاح کنید: مشوق ها را متناسب تر، بهتر و بیشتر کنید یا اگر پیشنهاد خاص یا مشوقی را در نظر نگرفته اید این کار را انجام بدهید.
  • فرم ثبت نام وبسایت خود را از بالای صفحه به پایین (و یا بالعکس) انتقال بدهید.

حرف آخر

هیچ وقت دلسرد نشوید. هیچ کلید جادویی یا دستورالعمل مخفیانه ای برای رشد فهرست ایمیل مارکتینگ و به طور کلی تقویت ایمیل مارکتینگ وجود ندارد. لذا لازم است که امتحان و تجربه کنید و با در نظر داشتن نکات این مطلب و سایر مطالبی که در بخش آموزش ایمیل مارکتینگ به آنها اشاره کرده و می کنیم آمار مشترکان فهرست بازاریابی ایمیلی خود را به سقف بچسبانید.


منبع: گویا آی‌تی

۴ راه برای تمرکز روی خواسته‌های واقعی‌مان

ماهنامه همشهری تندرستی: این سوالات و نکات را به عنوان راهنمایی برای تمرکز بر خواسته های واقعیتان در نظر بگیرید.

هر اولویت بندی ای چهار بخش دارد

ضروری و مهم؛ ضروری اما نامهم؛ غیرضروری اما مهم؛ غیرضروری و بی اهمیت. ما می توانیم از شر کارهای بخش آخر خلاص شویم. اما به نظر می رسد «ضروری اما نامهم» خودش را بر برنامه هایمان غالب می کند در حالی که باید زمانی برای کارهای «غیرضروری اما مهم» پیدا کنیم.

فهرستی از نبایدها

گه گاه فهرستی از کارهایی که نباید انجام دهید تهیه کنید. همیشه که نباید فهرست مربوط به کارهایی باشد که باید انجام دهید. این فهرست دقیقا مشابه فهرست کارهایی است که باید انجام دهید.

چگونگی رسیدن به تمرکز 

استفاده از کلمه «باید» را متوقف کن

وقتی به خودت می گویی باید این کار را انجام دهم از خودت بپرس واقعا چه کاری را باید انجام دهی. تعیین بایدها یک امر بسیار دشوار است که ظرافت های خاص خودش را دارد. اگر تعیین و تفکیک این باید ها برایتان دشوار است مورد آخر را مطالعه کنید.

برای استراحت نیز مثل کار برنامه ریزی کن

در غیر این صورت وقت را با پرسه زدن در اینترنت، تماشای تلویزیون و… تلف می کنی. اتفاقاتی که قطعا جز تلف کردن وقت، یکی از عوامل مخفی ایجاد حس شلوغی ذهنی شماست. قطعا نیازی به گوشزد کردن طلایی بودن زمان وجود ندارد.

انتخاب اتفاقی

به جای این که زمان و انرژی زیادی برای یافتن ترتیب مناسب انجام دادن کارها صرف کنی… کارها را به ترتیب اولویت روی تکه های کاغذ یادداشت کن توی کلاه بیانداز. کاری که روی برگه ای که از کلاه خارج شود را انجام بده.


منبع: برترینها

چرا مشتریان، به موقع هزینه‌ها را پرداخت نمی‌کنند؟

مجله پنجره خلاقیت – شادی حسن پور: پرداخت به موقع هزینه محصولات، امری حیاتی برای کسب و کارتان است. اما گاهی پیش می آید که حداقل یک مشتری، هزینه محصولات را به موقع پرداخت نکند. اگر این مشکل ادامه پیدا کرد، وظیفه شماست که دست به کار شده و این وضعیت را اصلاح کنید.

چرا پرداخت به موقع بسیار اهمیت دارد؟

در وهله اول بیایید به دلایل اهمیت این موضوع بپردازیم. اگر مشتریانتان هزینه خرید را به موقع پرداخت نکنند، چه اتفاقی می افتد؟

گردش مالی؛ اولین و مهم ترین اتفاقی که بعد از پرداخت دیرهنگام رخ می دهد، تاثیر منفی روی گردش مالی شرکت است. اگر به موقع پول نگیرید، نمی توانید سر وقت و به شکلی مداوم درآمد داشته باشید. اگر درآمد منظمی نداشته باشید، نمی توانید بدهی ها و قسط های شخصی تان را نیز سر وقت بدهید. جدا از کسب درآمد منظم، گردش مالی نشانگر توانایی شرکتتان در کسب موفقیت نیز هست.

درواقع حتی ممکن است گردش مالی نامناسب باعث تعطیلی شرکتی شود. حتی اگر آن شرکت روی کاغذ و به لحاظ فنی درآمدزا بوده باشد. صورت حساب ها را بررسی کنید و اقداماتی را در جهت اصلاح پرداختی های دیرهنگام صورت دهید تا بتوانید گردش مالی مثبتی داشته باشید.

تنظیم امور حسابداری؛ پرداخت به موقع هزینه خرید محصولات باعث می شود تا تنظیم و بستن حساب های ماهیانه و سالیانه به شکل راحت تری انجام شود. صورت حساب های ثبت شده معمولا به عنوان درآمد در نظر گرفته می شوند، ولی اگر این درآمد هنوز وجود خارجی پیدا نکرده باشد، اشتباهاتی در گزارش هایتان رخ خواهدداد. شاید این موضوع خیلی برای کسب و کارهای کوچکی که به تازگی کارشان را شروع کرده اند، اهمیت نداشته باشد، با این حال اگر می خواهید گزارش های مالی تان را به سرمایه گذاران یا عموم مردم ارائه دهید، باید توضیحات کاملی دراختیار داشته باشید.

چرا مشتریان، به موقع هزینه ها را پرداخت نمی کنند؟

شهرت؛ اگر بپذیرید که مشتریانتان با دیرکرد زمانی وجه مورد نظر را پرداخت کنند، به شهرت خود صدمه می زنید و خود را در معرض مشکلاتی در آینده، از جمله دیرکرد طولانی مدت تر قرار می دهید. مشکلات فزاینده؛ همه این مشکلات در طول زمان بیشتر می شوند، بنابراین هرچه بیشتر برای اصلاح این وضعیت تعلل کنید، با عواقب بیشتری مواجه خواهیدشد. به عنوان مثال، وقتی مشتری متوجه شود که پرداخت دیرهنگام ایرادی ندارد، آن را (خودآگاه یا ناخودآگاه) به یک عادت تبدیل می کند. هرچه حساب و کتاب های مالی ماهیانه و سالیانه تان پیچیده تر شود، پیش بینی میزان پیشرفت کلی تان نیز سخت تر خواهدشد.

استراتژی هایی برای اصلاح دیرکرد زمانی پرداخت مشتریان

خوشبختانه مجموعه استراتژی هایی وجود دارد که می توانید به کار بگیرید تا از این وضعیت رهایی پیدا کنید.

۱٫ بر فرآیند صدور صورتحساب، کنترل کامل داشته باشید.

فرآیند صدور صورتحساب ها را مورد ممیزی و حسابرسی قرار دهید. احتمال دارد که جایی اشتباهی صورت گرفته باشد. اگر فرآیند ثبت صورتحساب ها را به صورت کاملا مستند در اختیار ندارید، اصلاحات کارتان را از همین جا شروع کنید. علاوه بر این شما باید همواره نسبت به صدور صورتحساب ها و نحوه ارتباط میان دپارتمان های مختلف شرکت آگاه باشید.

هرگونه شرایط خرید و جریمه دیرکرد باید به وضوح مشخص شود. اگر فرآیند پیگیری مناسبی نداشته باشید، صورتحساب هایتان گم شده یا مورد بی توجهی واقع می شوند. این فرآیند دو مرحله دارد: اول اینکه مطمئن شوید فرآیندهای کاری تان روی کاغذ منطقی به نظر می رسند. آیا قوانین سفت و سختی دارید یا کارمندانتان هر شرط و شروطی که بخواهند، برای مشتری می گذارند؟ سپس با کارمندانتان ارتباط برقرار کرده و به بررسی این موضوع بپردازید که آنها فرآیندهای کاری را به درستی دنبال می کنند.

۲٫ به شکلی رسمی اخطار بدهید

اگر موعد پرداخت مشتری تان چند روز به تعویق افتاده است، می توانید اخطاری رسمی برای او بفرستید. در ابتدا ای‌میلی برای او ارسال کنید و با لحنی دوستانه موعد و شیوه های پرداخت را یادآوری کنید. اگر کارساز نبود، از ای‌میل نامه یا تماس تلفنی برای پیگیری استفاده کنید. در صورت نیاز می توانید به مشتری اخطار دهید که در صورت عدم پرداخت، با مشکلات قانونی رو به رو خواهدشد. شاید آنها فقط فراموش کرده باشند هزینه خرید را واریز کنند و شاید برای پرداخت هزینه نیاز به اعمال فشار داشت باشند.

۳٫ شرایط مختلفی را برای بهترین (و بدترین) مشتریانتان در نظر بگیرید.

اگر چند مشتری مشکل ساز دارید، یا از طرف دیگر، مشتریانی دارید که همیشه به موقع هزینه خرید را پرداخت می کنند، بهتر است شرایط خرید متفاوتی را برای هر کدام از آنها در نظر بگیرید. به عنوان مثال، اگر مشتری ای همیشه پول را با دیرکرد زمانی پرداخت می کند، شرایط سخت تر و جریمه مالی در ازای دیرکرد را برای او در نظر بگیرید.

۴٫ شیوه های پرداخت متنوع تری را بپذیرید.

برخی از مشتریان به دلیل مشکلات و شرایطی که دارند، نمی توانند هزینه خرید را به موقع پرداخت کنند. این مشکلات ممکن است ناشی از گردش ضعیف مالی یا فشار زیاد کار باشد. خوشبختانه روش هایی وجود دارد که به وسیله آنها می توانید این مشکل را حل کنید. به عنوان مثال، می توانید یک صورتحساب سنگین را به چند صورتحساب سبک تر تبدیل کنید. اگر می توانید، مکالمه ای دوستانه و صریح با مشتری مورد نظر داشته باشید و سعی کنید با او در مورد نحوه پرداخت به توافق برسید.

۵٫ از شرکت های تحصیلداری استفاده کنید.

اگر شرایط سختی دارید و گزینه های بالا به شما کمکی نکرد، می توانید از شرکت های تحصیلداری استفاده کنید. فرآیند این کار ساده است: با یک شرکت تحصیلداری صحبت کنید، صورتحساب های پرداخت نشده تان را به آنها بفروشید و مبلغی کمتر از مبلغ صورتحساب دریافت کنید و دیگر به آن صورتحساب کاری نداشته باشید! آنها خودشان با مشتری مورد نظر تماس گرفته و براساس روند کاری شان، وجه مورد نظر را از آنها می گیرند. البته این روش، روش خوبی برای طولانی مدت نیست، چرا که هم باید پول کمتری دریافت کنید، هم آن مشتری را احتمالا از دست می دهید. اما اگر چاره دیگری نداشتید، این روش را امتحان کنید.

۶٫ با مشتریان مشکل ساز کار نکنید.

اگر تعدادی از مشتریانتان به طور مرتب مشکلاتی در زمینه پرداخت برایتان ایجاد می کنند، باید آنها را کنار بگذارید. شاید فکر کنید این کار برای شما که شرکت کوچکی دارید، مانند دور ریختن پول است؛ اما اینطور نیست، چرا که با وجود این مشتریان، درآمد ثابتی نخواهید داشت.

۷٫ قانونی برخورد کنید.

اگر همه راه ها را امتحان کرده اید و باز هم به در بسته خورده اید، دیگر وقت آن رسیده که از طریق قانونی دست به کار شوید. تا می توانید اطلاعات گردآوری و صورتحساب ها و فاکتورها را تنظیم کنید. سپس به دنبال یک وکیل خبره باشید تا بتوانید از روش قانونی، حق و حقوق خود را پس بگیرید. البته بررسی کنید که احتمالا هزینه استخدام وکیل و طی کردن فرآیندهای قانونی بیشتر از هزینه ای که می خواهید بگیرید، نباشد، که در این صورت با ضرر بیشتری رو به رو خواهیدشد.


منبع: برترینها

زنان پیشگام ایرانی (۲)

مجله همشهری دانستنیها: شش زنی که در عرصه آموزش در ایران پیشرو بودند.

معلم هایی که ماندگار شدند
 

توران میرهادی: موسس شورای کتاب کودک

زنان پیشگام ایرانی
همه‌‎ی فرزندان من

«توران میرهادی» یکی از چهره های موثر ادبیات کودک و نوجوان ایران و چهره برجسته آموزش و پرورش مدرن ایران بود که به او لقب «مادر ادبیات کودکان» را داده بودند. او در سال ۱۳۰۶ از یک مادر آلمانی و پدری ایرانی در تهران متولد شد. پدرش از دانشجویان اعزامی به خارج از کشور بود و همان جا با دختری آلمانی ازدواج کرده بود. مادرش بعد از ازدواج به همراه آقای میرهادی به ایران آمد و ۵۰ سال در این جا زندگی کرد. «مادرم اصرار داشت من باغبانی بخوانم و مرتب می گفت همه که نباید دکتر و مهندس بشوند، باغبان هم لازم داریم.» خواهر و برادر توران در اتریش پزشکی می خواندند و توران میرهادی هم فکر می کرد در نهایت باید پزشک بشود، نه باغبان. باغبانی را دوست نداشت و در عوض به زیست شناسی علاقه مند بود.
 
به همین دلیل هم در دانشکده علوم دانشگاه تهران در رشته طبیعی ثبت نام کرد. سال دوم دانشگاه تصمیم گرفت از ایران برود و در اروپا درسش را ادامه بدهد. پدرش با این شراط که بعد از تمام شدن تحصیلش به ایران برگردد، به او اجازه رفتن داد. توران نوزده ساله، یک سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم روی صندلی های «دانشگاه سوربن» فرانسه نشست تا رشته روان شناسی و تعلیم و تربیت پیش دبستان و ابتدایی را بخواند. همزمان دوره های اختصاصی آموزش ابتدایی و آموزش پیش از دبستان را گذراند و در مدارس ابتدایی و کودکستان های شهر پاریس کارآموز شد. در همان سال های دور از وطن بود که به او خبر دادند برادر کوچک ترش، فرهاد، در تصادف رانندگی فوت کرده است.
 
همان جا با خودش قرار گذاشت بعد از برگشتن به ایران کاری برای بچه ها بکند و نام برادرش را زنده نگه دارد. توران میرهادی بعد از چهار سال درس خواندن در فرانسه و یک سال کار در آلمان، به ایران بازگشت و شروع به تدریس در مدارس ابتدایی و پیش دبستانی کرد. «یک روز پدر من را صدا کرد و گفت توران تو حیفی با این کارهایت. گفتم چرا؟ مگر من چه کار دارم می کنم؟ گفت تو رفته ای درس خوانده ای، تجربه پیدا کرده ای و آمده ای شده ای یک معلم ساده توی یک دبستان؟» پدر و مادرش کمکش کردند تا با وجود شرایط سخت زندگی، یک کودکستان برای خودش دایر کند و تجربیاتی را که در فرنگ یاد گرفته بود، در آن به کار بگیرد. اسم کودکستان هم به یاد برادر از دست رفته اش «فرهاد». کودکستان با دو کلاس در کنار خانه کودکی های میرهادی شکل گرفت.
 

زنان پیشگام ایرانی 
خودش بچه های کوچک را از همه جای شهر جمع می کرد و طبق آموخته هایش به آن ها آموزش می داد. تلاش های توران میرهادی نتیجه داد و کودکستان بزرگ و بزرگ تر شد. سال ۱۳۳۶ دبستان و سال ۱۳۵۰ دوره راهنمایی هم به آن اضافه شد. در آخرین ماه های فعالیت مدرسه، ۱۲۰۰ نفر در آن درس می خواندند. سال ۱۳۴۱ بود که ایده تاسیس شورای کتاب کودک، با هدف برداشتن قدم هایی اساسی در حوزه ادبیات کودک، به ذهن او و همکارش رسید. آن ها این شورا را با کمک گروهی از دوستداران کودکان مثل «مهدی آذریزدی»، «پرویز کلانتری»، «مرتضی ممیز»، «بیژن مفید» و… برپا کردند. توران میرهادی سال ها هم در مدرسه فرهاد کار می کرد، هم در دانشسرای عالی و دانشگاه ابوریحان امروزی درس می داد و هم در شورای کتاب کودک حضور داشت.

میرهادی سال ۱۳۵۸ با بخشی از سرمایه ای که از شوهر مرحومش «محسن خمارلو» به جا مانده بود و به خاطر وصیت او، تدوین «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» را شروع کرد؛ دانشنامه ای برای سنین ۱۰ تا ۱۶ سال که قرار است به سوالات آن ها در زمینه های مختلف جواب بدهد. این کتاب در سال ۱۳۷۷  به عنوان کتاب سال انتخاب شد و در سال ۱۳۷۹ جایزه ترویج علم ایران را دریافت کرد. میرهادی سال های سال، صبح تا شب را در محل فرهنگنامه گذارند، با این حال پروژه بسیار بزرگ و گسترده است و کار همچنان ادامه دارد. توران میرهادی چهار دوره داوری جشنواره «هانس کریستین اندرسون» را برعهده داشت و یکی از ۲۰ متخصص دعوت شده برای شرکت در جلسه برنامه ریزی ده ساله آینده جهان بود.

او شهریور ۱۳۹۵ به خاطر سکته مغزی در بیمارستان بستری شد و در نهایت ۱۸ آبان ۱۳۹۵ درگذشت. میرهادی به جز همکاری در تالیف کتاب های درسی مثل تعلیمات اجتماعی، تاریخ و جغرافی و همکاری در تدوین فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، تعداد زیادی کتاب از تجربیات زندگی و کاری اش چاپ کرده است. «مادر و پنجاه سال زندگی در ایران» خاطرات او از مادرش است که در آن با جزییات زیاد نقش مادرش در زندگی اش را شرح می دهد.
 
تجربه های مدرسه فرهاد هم در سه جلد منتشر شد که بخشی از تجربیاتش در مدرسه داری را شرح می دهد. مجموعه گفت و گوهای توران میرهادی هم در کتاب دیگری با اسم «گفت و گوهای زمان» چاپ شده است که در آن هم از زندگی اش حرف می زند و هم از سبک کاری و اندیشه هایش. پیوست پیک هم که در روز تشییع جنازه او دست عده زیادی از مردم بود، گفت و گویی با او در مورد مادری کردن خودش برای فرزندانش است.
 
 


پری رخ دادستان: چهره ماندگار روان شناسی

زنان پیشگام ایرانی 
بازگشت از ژنو

«خانم دادستان، تزی با نتایج عالی به دانشگاه ارائه داده اند که در آرشیو روان شناسی دانشگاه ژنو به چاپ خواهدرسید و من هم از این اثر در کتابی که در دست نگارش دارم، استفاده کرده ام. خیلی خوشحالم که ایشان به لطف حمایت های شما بتوانند تحقیقاتشان را در ایران ادامه بدهند. این تحقیقات قطعا برای کشور شما مفید خواهدبود.» این بخشی از متن توصیه نامه ای است که سال ۱۳۳۹، «ژان پیاژه»، یکی از بزرگ ترین روان شناسان معاصر دنیا در مورد «پری رخ دادستان» به رییس وقت دانشگاه تهران، دکتر «علی اکبر سیاسی»، نوشت. پری رخ دادستان که اول فروردین سال ۱۳۱۲ در تهران متولد شده بود، تحصیلات ابتدایی را از سن پنج سالگی در دبیرستان خورشید آغاز کرد، سال ۱۳۲۸ دیپلم علمی اش را از دبیرستان ناموس و یک سال بعد دیپلم ادبی اش را از دبیرستان شاهدخت تهران گرفت.

او اولین زنی بود که توانست در سن شانزده سالگی در آزمونی که وزارت فرهنگ و آموزش عالی برای اعزام به خارج از کشور گذاشته بود، قبول شود و در سال ۱۳۳۰ برای ادامه تحصیل به سوییس رفت. دادستان، گواهینامه علوم تربیتی در رشته روان شناسی، دانشنامه تخصصی روان شناسی بالینی کودک، دانشنامه عمومی روان شناسی کاربردی، لیسانس روان شناسی و کارشناسی ارشد روان شناسی را از دانشگاه ژنو گرفت. درخشش او در سال های تحصیلش در این دانشگاه باعث شد ژان پیاژه، راهنمایی پایان نامه دکترای او را برعهده بگیرد. ۱۰ سال بعد از این که پری رخ هیجده ساله وارد دانشگاه ژنو شد، دکتر پری رخ دادستان به ایران بازگشت. بازگشت او اتفاقی از سر اجبار یا اکراه نبود.
 
«من همه امکانات را در همه زبان ها برای این در دانشگاه های خارج باشم، داشتم، اما در مملکتم ماندم.» او می دانست که باید برگردد و آنچه را آموخته است، به افرادی در کشور خودش منتقل کند. پری رخ به ایران برگشت، اما چون حس کرد دانشگاه شاید هنوز جای مناسبی برای او نباشد، دبستان دوزبانه «رویا» را جایی حوالی میدان فلسطین کنونی تاسیس کرد تا با آنچه آموخته بود، دانش آموزان را پرورش بدهد. او دو سال مسئولیت دفتر روان شناسی دانشگاه پلی تکنیک را برعهده گرفت و رد سال ۱۳۵۴ برای تدریس به دانشگاه تهران دعوت شد و وارد دنیای آموزش دانشگاهی شد.

زنان پیشگام ایرانی 
دکتر دادستان در تمام سال های تدریس در دانشگاه ها، پژوهش را اصل آموزش خود قرار داد و دانشجویانی تربیت کرد که همزمان با آموختن دروس، ملزوم به انجام کارهای پژوهشی بودند. میز ناهارخوری دکتر دادستان در خانه اش و اتاق کارش در طبقه چهارم دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، جایی بود که او و دانشجویانش پژوهش های زیادی را در کنار هم پیش بردند و پایان نامه های زیادی را به پایان رساندند. دکتر دادستان که در طول سال های فعالیتش بیش از ۱۵ کتاب و ۵۰ مقاله تالیف کرده است، یکی دیگر از کارهای اصلی اش در تمام آن سال ها، واژه گزینی یا پیدا کردن معادل های فارسی برای واژگان تخصصی حوزه روان شناسی بود و اصلا خیلی ها ایشان را با معادل هایی که انتخاب کرده بودند به یاد دارند.

او در سال ۱۳۷۹ از کار بازنشسته شد، اما فعالیت های خود را متوقف نکرد. بعد از آن تدریس را در دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه تربیت معلم و دانشگاه آزاد آغاز کرد، مجله «روان شناس علمی» را در دانشگاه آزاد بنیانگذاری کرد و در سال ۱۳۸۱ به عنوان اولین روان شناس، عنوان چهره ماندگار ایران را دریافت کرد. دکتر دادستان روز ۲۲ آبان سال ۱۳۸۹ بر اثر بیماری سرطان از دنیا رفت.
 


 

ملکه ملک زاده‌ی بیابانی: پایه گذار رشته های «سکه شناسی» و «مهرشناسی»
 
زندگی در دنیای سکه ها

سال ۱۲۸۹ در تهران به دنیا آمد. پدرش دکتر «مهدی ملک زاده» یکی از پایه گذاران علم پزشکی جدید در ایران و نویسنده کتاب تاریخ مشروطیت ایران، پدربزرگش «ملک المتکلمین» از افراد مشهور دوره قاجار و از مشروطه خواهان معروف بود. ملکه جوان بعد از گرفتن مدرک دیپلم، در سال ۱۳۱۳ به پاریس رفت تا نقاشی بخواند. دکتر ملک زاده همزمان در رشته باستان شناسی در دانشکده لوور دانشگاه سوربن تحصیل کرد و توانست مدرک فوق لیسانس را هم از این دانشگاه بگیرد. او در این دانشگاه توانست در رشته سکه شناسی هم تخصص کسب کند. دکتر ملک زاده بعد از این دوره، در سال ۱۳۱۷ به وطنش برگشت و ریاست بخش «سکه ها، مهرها و الواح موزه ملی ایران» را برعهده گرفت. او در این دوره توانست این بخش را به شکل علمی راهاندازی کند.

این باستان شناس ایرانی، سال ۱۳۴۷ وارد دانشگاه تهران شد و تا زمان بازنشستگی یعنی سال ۱۳۵۷ در گروه باستان شناسی و تاریخ هنر این دانشگاه، «سکه شناسی» و «مهرشناسی» را آموزش داد. به خاطر فعالیت های خانم ملک زاده در این دوران، ایشان را پایه گذرا تدریس علمی این شاخه از مطالعات باستان شناسی در ایران می دانند. او در سال های فعالیتش کارهای بزرگی کرده است؛ موزه سکه بانک سپه، قرار گرفتن در فهرست مشاهیر علم و فرهنگ جهان، قرار گرفتن در فهرست بانوان مشهور جهان در کتابی که در دانشگاه کمبریج انگلستان تدوین شده است،
 
عضویت در انجمن بین المللی کارشناسان سکه که مرکز آن در فرانسه و سوییس بود و عضویت در یونسکو (شعبه ایران) در اولین دوره تاسیس این موسسه علمی- فرهنگی در ایران از عناوین و افتخارات این دانشمند ایرانی هستند. ملکه ملک زاده با دکتر «خان بابا بیانی» استاد تاریخ دانشگاه تهران ازدواج کرد و دو فرزند این دو استاد یعنی دکتر «شیرین بیانی» و دکتر «سوسن بیانی» هر دو از استادهای شناخته شده دانشگاه تهران در گروه تاریخ و گروه باستان شناسی این دانشگاه هستند. ملکه ملک زاده در دوازدهم خردادماه سال ۱۳۷۸ از دنیا رفت.
 


طوبی آزموده: موسس اولین دبیرستان دخترانه در ایران

زنان پیشگام ایرانی 
جایی برای دخترها هست

در سال های بعد از انقلاب مشروطه، تاسیس مدارس دخترانه و تشویق زنان و دختران به ادامه تحصیل، یکی از مهم ترین فعالیت های جنبش های زنان بود. «طوبی آزموده»، یکی از زنان تاثیرگذار همان دوره بود؛ او که در سال ۱۲۵۷ متولد شد، فرزند میرزاحسن خان، سرتیپ ارتش بود. طوبی آزموده در سال ۱۲۸۶ دبستان ناموس را در منزل شخصی اش در خیابان سنگلج تاسیس کرد؛ این مدرسه البته چند سال بعد به خیابان فرمانفرما و بعد از آن به خیابان شاهپور منتقل شد.
 
آزموده بعد از مدتی تعداد مدارس دخترانه تهران را به عدد شش رساند. او تا سال ۱۲۹۳ توانست سه هزار و ۴۷۴ دختر دانش آموز را برای تحصیل وارد این مدارس کند. البته اولین مدرسه دخترانه به وسیله خان «بی بی خانم استرآبادی» به نام «دبستان دوشیزگان» در سال ۱۲۸۵ در تهران تاسیس شده بود، اما به خاطر حملاتی که از طرف دولت به آن شد، این مدرسه تنها برای مدت کوتاهی پابرجا بود. با این حال خانم آزموده توانست مبارزه کند و در سال ۱۳۰۷ اولین دبیرستان دخترانه تهران را هم تاسیس کند.
 
مدرسه ناموس کم کم به یکی از مهم ترین و مجهزترین مدارس متوسطه تهران تبدیل شد. «توران آزموده»، «فخر عظمی ارغنون»، «بی بی خانم خلوتی»، «گیلان خان»»، «فرخنده خانم» و «مهرانور سمیعی» اولین فارغ التحصیلان این مدرسه بودند. طوبی آزموده علاوه بر برپا کردن این مدارس، کلاس های اکابر را هم برای آموزش زنان مسن تر دایر کرد. این زن فعال ایرانی در اول مهر سال ۱۳۱۵، در سن پنجاه و هشت سالگی در تهران فوت کرد. بعد از فوت او «طوبی مشکوه نفیسی» مدیریت مدرسه ناموس را برعهده گرفت و در سال ۱۳۱۹ هم این مدرسه به وزارت فرهنگ واگذار شد.
 


ایران اعلم: اولین استاد زن رشته پزشکی

آغازی بی پایان

در سال ۱۳۴۲ اتفاقی مهم در امر آموزش در مقطع تحصیلات عالیه در ایران و به ویژه در رشته پزشکی رخ داد. در این دوران هر چند زنان توانسته بودند در عرصه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، هنری و علمی وارد میدان کار و رقابت با مردان شوند، اما طبابت و پزشکی در رشته های مختلف برای زنان هنوز جای خود را کاملا در جامعه سنتی آن روزهای ایران باز نکرده بود. درواقع بودند کسانی که زنان را تنها به عنوان ماما و قابله قبول داشتند، اما پذیرش زنی که متخصص قلب یا جراح باشد برای بسیاری از مردم ایران، سخت و حتی دور از ذهن بود.
 
در چنین فضایی بود که زنی با تحصیلات عالی، توانست سدهای پیش رو را پشت سر بگذارد  و گذشته از طبابت، به عنوان استاد دانشکده پزشکی و به عنوان اولین زن استاد در این رشته وارد دانشگاه شود. «ایران امیراعلم»، فرزند دکتر امیرخان امیراعلم بود؛ پدری پزشک، استاد دانشگاه و سیاستمدار. امیرخان امیراعلم دو بار ازدواج کرده بود و از همسر دوم به نام «افسرخانم» که دختر وثوق الدوله، نخست وزیر دوره های مختلف در دوره پهلوی بود، شش فرزند داشت که ایران یکی از آنان بود. ایران تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مدرسه فرانسوی بیروت گذراند و سپس برای ادامه تحصیلات به پاریس رفت و وارد دانشکده پزشکی شد.
 
او بعد از گذراندن دوره دانشگاه، موفق به دریافت فوق لیسانس تخصصی در رشته مامایی و امراض زنان و مدرک دکترای دولتی (دتا) و اجازه طبابت در فرانسه شد. دکتر امیراعلم در سال ۱۳۴۲ به ایران بازگشت و پس از کسب شرایط لازم، توانست با درجه استادی و به عنوان اولین استاد زن رشته پزشکی وارد دانشکده پزشکی «دانشگاه تهران» شود. دکتر امیراعلم همچنین ریاست بخش زنان «بیمارستان رضا پهلوی» (شهدای تجریش فعلی) و «بیمارستان بانک ملی» را برعهده داشت و  مدتی هم ریاست شورای مرکزی سازمان زنان را عهده دار بود.
 


فاطمه سیاح: اولین استاد زن دانشگاه تهران

زنان پیشگام ایرانی 
زنی در دانشگاه

خانم دکتر رضازاده محلاتی که بعد از ازدواج با «حمید سیاح» با نام او معروف شد، در سال ۱۲۸۱ در مسکو به دنیا آمد و تحصیلات عالی را هم در اتحاد جماهیر شوروی به پایان برد. او دانشنامه دکترای ادبیات خود را از دانشگاه مسکو دریافت کرد و بعد از اخذ مدرک دکتری، چند سال به عنوان دانشیار، «تاریخ ادبیات» و «سنجش ادبیات اروپایی» تدریس کرد و بعد از آن به ایران آمد. او ابتدا به عنوان مترجم نصف روز به استخدام اداره انطباعات وزارت معارف درآمد و بعد از آن به عنوان سردبیر در دانشسرای عالی استخدام شد و در آن جا به تدریس «تاریخ صنایع» پرداخت.

فاطمه سیاح در سال ۱۳۱۵، داوطلب تدریس در دانشگاه تهران شد. شورای دانشگاه در جلسه سی و سوم خود در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۱۵ اعلام کرد که در صورت امکان خانم سیاح به عنوان دانشیار دانشکده ادبیات پیشنهاد شود. یک سال بعد، شورای دانشگاه درباره صلاحیت خانم سیاح برای دانشیاری «روش تاریخ ادبیات و سنجش ادبیات زبان های اروپایی» در دانشکده ادبیات موافقت کرد و به این ترتیب اولین معلم زن، همکاری خود را با دانشگاه تهران آغاز کرد.

در سال ۱۳۱۶، شورای عالی معارف به بررسی مدارک دانشگاهی خانم سیاح پرداخت و سرانجام مدارک او را معادل مدرک دکتری شناخت و در نهایت او توانست در دانشگاه به رتبه دانشیاری ارتقاء پیدا کند. چهار سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۲، شورای دانشگاه با رتبه استادی خانم دکتر سیاح موافقت کرد و به این ترتیب اولین معلم زن در دانشگاه تهران، به مقام اولین استاد زن در تاریخ دانشگاه های ایران ارتقا پیدا کرد. متاسفانه دوره استادی خانم دکتر سیاح و دوره همکاری او با دانشگاه تهران چندان دوام نیافت و او در سن چهل و پنج سالگی در اسفند ۱۳۲۶ به دلیل سکته قلبی از دنیا رفت.

ادامه دارد…


منبع: برترینها

هیچ گاه برای ثروتمندشدن دیر نیست

مجله پنجره خلاقیت – ترجمه شادی حسن پور: می خواهم چیزی را در مورد خودم به شما بگویم که امیدوارم بتواند انگیزه بخش شما در زندگی باشد. واقعیت این است که من اولین چک یک میلیون دلاری ام را زمانی دریافت کردم که ۵۱ سال سن داشتم. هیچ گاه برای میلیونر شدن دیر نیست. اگر این مسئله را در نظر داشته باشید که من در ۲۱ سالگی از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل شدم، متوجه می شوید که ۳۰ سال طول کشید تا بتوانم دانش، ارتباطات و تجربه ام را به چنین مبلغ پولی تبدیل کنم. رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود. شما چگونه رهرویی هستید؟ چه کاری می توانید در زندگی انجام دهید تا نگرش میلیونر شدن را در خود ایجاد کنید؟ می خواهم به شما بگویم که امروزه، با وجود حجم زیاد اطلاعات رایگان در اینترنت، دیگر نیازی نیست که ۳۰ سال صبر کنید. چهار چیزی که برای میلیونر شدن به آن نیاز دارید.

۱٫ ذهنیت میلیونر شدن را در خود ایجاد کنید.

در وهله اول باید باور داشته باشید که به سادگی می توانید میلیونر شوید. باور در نتیجه انتخاب هایمان ایجاد می شود. تمام باورها و عقاید درواقع نوعی فکر هستند. افکاری که آنقدر به آنها فکر می کنید و فکر می کنید و فکر می کنید که دیگر حتی متوجه نمی شوید که آنها نیز زمانی افکار خودآگاه شما بوده اند، بلکه آنها را واقعیت می پندارید. اما شما می توانید عقاید خود را تغییر دهید. برای تقویت کردن باورهای خود باید هر روز جملات مثبت و انگیزه بخشی را برای خود تکرار کنید:

«من از اینکه هر سال یک میلیون دلار درآمد دارم، خوشحالم و خدا را شکر می کنم.»
«من از اینکه دارایی خالص دو میلیون دلاری (یا هر چقدر که می خواهید) دارم، خوشحال و قدردان هستم.»

«من خوشحالم که مانند میلیونرها زندگی می کنم.»

هیچ گاه برای ثروتمندشدن دیر نیست
اگر این جملات مثبت را بارها و بارها پیش خود تکرار کنید، به باور جدیدی دست پیدا می کنید و آن را حقیقت می پندارید. آن زمان است که ضمیر ناخودآگاه تان نیز شروع به کمک کردن به شما خواهدکرد.

۲٫ هدفی را که از میلیونر شدن دارید، به خوبی بشناسید.

دومین کاری که باید انجام دهید این است که بدانید میلیونر شدن چه معنایی برای شما دارد. این کار تمرکز شما را به خوبی حفظ می کند. آیا هدفتان امنیت است؟ یا آزادی؟ قدرت؟ پرستیژ اجتماعی؟ سفر کردن به هر نقطه ای از دنیا که دلتان می خواهد؟ انسان دوستی؟ توانایی ایجاد تفاوت در زندگی اطرافیانتان؟ سرمایه گذاری؟ مالکیت یک یا دو خانه یا ویلایی در شهری که دوست دارید؟ میلیونر شدن هم معنایی که برایتان داشته باشد، باید مطمئن شوید که آن را روی کاغذ بیاورید و دقیقا بدانید که چرا می خواهید میلیونر شوید. میلیونر شدن برای من به معنای داشتن خانه بزرگ و خودرو نبود.

من این چیزها را دارم، اما هدف واقعی ام این بود که آنقدر آزادی مالی داشته باشم تا بتوانم نگرش هایم را دنبال کنم و زندگی معناداری را برای خودم بسازم، بتوانم منابع علمی کافی به دست آورم، کارمندانی را استخدام کنم، تجهیزات الکترونیکی لازم برای سمینارهایم را داشته باشم، بتوانم سالن کنفرانس اجاره کنم و هزینه تبلیغات را بپردازم. تمام چیزهایی که می خواستم، در جهت نگرشم مبنی بر تغییر دادن دنیا بود. می خواستم به مردم انگیزه و توانایی لازم برای رسیدن به بالاترین استانداردهایشان را بدهم تا دنیا را به جای بهتری تبدیل کنند.
مطمئن شوید که به خوبی هدف خود را از میلیونر شدن بشناسید، چرا که این شناخت به بزرگ ترین انگیزه شما تبدیل خواهدشد. این هدف درواقع احساسی است که می خواهید به دست بیاورید و تاثیری است که می خواهید روی زندگی خود یا دیگران بگذارید.

به همین دلیل هدفتان بسیار بسیار اهمیت دارد. پیشنهاد می کنم که یک قاب عکس را روی دیوار اتاقتان نصب کنید و داخل آن را با عکس هایی مرتبط با سیک زندگی مورد علاقه تان در هنگام میلیونر شدن، لغات انگیزه بخشی مانند «فراوانی»، «موفقیت، «آزادی مالی»، «مسافرت به دور دنیا»، «توانایی نامحدود» و «کمک به دیگران» یا تجربیات احتمالی آینده تان بچسبانید. کار ساده ای است. حتی می توانید این کار را روی یخچال و به کمک چند آهن ربا نیز انجام دهید.

۳٫ منطقه آسایش مالی تان را تغییر دهید.

همه ما ترموستاتی برای مسائل مالی مان داریم. زمانی که به سطح مشخصی از درآمد دست پیدا می کنیم، این ترموستات خاموش می شود. به عنوان مثال منطقه آسایش مالی برای برخی از مردم ۷۵ هزار دلار در سال است. آنها تا زمانی که ترموستات مالی خود را خاموش نکنند، نمی توانند پول بیشتری به دست آورند. باید ترموستات مالی تان را ری ست کنید. می خواهم داستانی را در این مورد برای تان تعریف کنم. چهل سال پیش شغلی را در موسسه ای آموزشی در لس آنجلس به دست آورده بودم. مدیر آن شرکت به من گفت که می خواهد برود و چند لباس بخرد و اگر مایل باشم، می توانم با او بروم. به فروشگاهی به نام Allandale در وست لیک، کالیفرنیا رفتیم که ارزان ترین پیراهن در آنجا حدود ۱۰۰ دلار قیمت داشت. مدیر شرکت پیراهن هایی با قیمت ۱۵۰ دلار خرید. من هیچ گاه پیراهنی گران تر از ۲۸ دلار نخریده بودم.

خرید پیراهن صد دلاری به معنای خروج از منطقه آسایش دلاری ام بود. نمی خواستم که جلوی مدیرم خرید نکنم، پس پیراهنی خریدم که ۱۴۸ دلار برایم آب خورد. هیچ وقت فراموش نمی کنم. به خانه برگشتم. پوشیدمش و وقتی کثیف شد، به خشکشویی فرستادمش. مدتی بعد متوجه شدم که این پیراهن به انتخاب اول من تبدیل شده است، چون کیفیت بهتری داشت، زیبا دوخته شده بود و شیک به نظر می رسید. طبیعتا من هم با این پیراهن احساس خیلی بهتری داشتم. خیلی زود منطقه آسایش مالی ام در زمینه خرید لباس تغییر کرد. دیگر پیراهن های ۳۸ دلاری نمی خریدم و استاندارد قیمتی ام به ۱۵۰ دلار تغییر کرده بود. تغییر منطقه آسایش باعث شد که احساس کاملا متفاوتی نسبت به خودم پیدا کنم و دیگر با پوشیدن لباس های ارزان قیمت احساس خوبی نداشته باشم. مناطق آسایش نقاط بسیار قدرتمندی هستند اما شما می توانید با تصویرسازی، تایید و اقدام به عمل آنها را تغییر و ارتقا دهید.

۴٫ دقیقا تصمیم بگیرید که در زندگی چه چیزی می خواهید.

در نهایت شما باید تصمیم بگیرید که چه مقدار پول در زندگی تان می خواهید؛ درآمد خالص سالیانه، سود خالص کسب و کار، دارایی خالص، درآمد حاصل از سرمایه گذاری و میزان پول مورد نیاز برای بازنشستگی. باید باور داشته باشید که می توانید به این مبالغ دست پیدا کنید، پس مبلغ مشخصی را بیان کنید. برای اینکه بتوانید تمرکز خود را حفظ کنید، دوباره باید از جملات مثبت انگیزشی استفاده کنید: «از اینکه می بینم هر سال مبلغ یک میلیون دلار درآمد دارم، خوشحال و قدردان هستم.»

بعد از اینکه جملات مثبتی را با استفاده از مبالغ مورد نظرتان ساختید، هر روز صبح و شب چند دقیقه را به تکرار این جملات اختصاص دهید. چشمانتان را ببندید و آن را تجسم کنید. خود را در حالتی تصور کنید که به اهداف خود دست پیدا کرده اید. چه احساسی دارید؟ زندگی تان چگونه است؟ همه را با جزییات در ذهن خود به تصویر بکشید. کجا هستید؟ چه کسی با شماست؟ چه چیزی می گویید و می شنوید؟ چه احساسی دارید؟ شادی؟ قدردانی؟ غرور؟ قدرت یا دست و دلبازی؟

دست به کار شوید.

هر روز به خود یادآوری کنید که چه چیزی می خواهید داشته باشید و چه کاری می خواهید انجام دهید و سپس برای رسیدن به آن جایگاه هر کاری را که لازم است، انجام دهید و به شدت تلاش کنید. نکات و تصاویر انگیزه بخش را روی آینه، یخچال یا روی میز کارتان قرار دهید. حتی می توانید از آن عکس بگیرید و روی پس زمینه کامپیوترتان قرارش دهید.


منبع: برترینها

۵ راه ساده برای نگه داشتن مشتری در پشت خط تلفن

باید بپذیریم که فروش از طریق تلفن کار آسانی نیست. کافی است که از هر فروشنده ای که می خواهید درباره مشتری یابی تلفنی سوال کنید تا سیلی از ناله و گلایه جاری شود. مثلاً «مشتری ها همیشه تلفن را قطع می کنند. هیچ وقت نمی توانم به تصمیم گیرنده اصلی دست پیدا کنم. حساب پیغام هایی که روی منشی تلفنی گذاشته ام از دستم در رفته است!». اینها برای شما آشنا نیست؟

اما در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش برای شما خبر خوبی داریم. شما به جای آنکه کلاً تماس های تلفنی را کنار بگذارید می توانید از چند استراتژی ساده استفاده کنید که در عمل باعث می شوند که مشتری بالقوه مورد نظر تلفن را قطع نکند.

به محض اینکه استفاده از این تکنیک ها را شروع کنید خواهید دید که هنوز هم تلفن یکی از موثرترین ابزارها برای جلب توجه مشتریان احتمالی محسوب می شود. در ادامه به پنج روش بسیار ساده اشاره می کنیم که به کمک آنها می توانید مشتری را پشت خط نگه دارید تا بتوانید به اهداف خود دست پیدا کنید.

  1. برخلاف انتظار صحبت و رفتار کنید

به خاطر داشته باشید که شما تنها کسی نیستید که از تلفن برای مشتری یابی استفاده می کند. در عین حال، معمولاً همه همکاران شما شبیه به هم صحبت و رفتار می کنند.

تلاش کنید تا متمایز به نظر برسید. سعی کنید چیزی بگویید که بر خلاف آن چیزی باشد که از شما به عنوان یک فروشنده انتظار می رود. از خلاقیت خود بهره برداری کنید، سنجیده سخن بگویید و سعی کنید که تحمیل گر یا سمج به نظر نرسید.

  1. قرار بگذارید و به وعده خود عمل کنید

انتقال تماس به منشی تلفنی به معنی از دست رفتن فرصت نیست. بر عکس، این می تواند فرصتی باشد تا به مخاطب خود نشان بدهید که مصمم هستید تا با وی ارتباط برقرار کنید. یک تاریخ و ساعت دقیق برای تماس مجدد مشخص کنید و رأس همان زمان تماس بگیرید.

به عنوان مثال، به جای آنکه پیام بگذارید و از مخاطب بخواهید که با شما تماس بگیرد یا اینکه بگویید که بعداً مجدداً تماس خواهید گرفت دقت نظر خود را نشان بدهید. مثلاً می توانید چیزی شبیه به این بگویید: «اگر نتونستید با من تماس بگیرید، روز پنج شنبه هفتم دی در ساعت ۱۰ صبح با شما تماس می گیرم.»

  1. پشتکار داشته باشید

بعد از اینکه یکی دو بار پیغام گذاشتید دست از تلاش برندارید. یکی از بزرگترین اشتباهات فروشندگان در فروش تلفنی این است که تصور می کنند که اگر یک مشتری بالقوه پس از یک یا دو پیغام تماس نگرفت به این معنی است که علاقه ای به کالا یا خدمات مورد نظر ندارد. امروزه برای اینکه بتوانید یک مشتری بالقوه مناسب را به پای تلفن بکشانید گاهی باید چیزی نزدیک به ۱۰ پیغام بگذارید.

کلید موفقیت در این است که دلسرد نشوید. در حالیکه فروشندگان دیگر مشتریانی که دسترسی به آنها دشوار است را رها می کنند شما باید مُصر باشید. شاید لازم باشد که ماه ها این روند را ادامه بدهید، اما بالاخره آن ارتباط برقرار خواهد شد. پشتکار یکی از موثرترین راه ها برای ایجاد ارتباط با بهترین مشتریان است.

  1. شوخ طبع و مُشوّق باشید

لزومی ندارد که منشی تلفنی را برای خود به عذاب الهی تبدیل کنید. در واقع، می توانید این دشواری را به چیز جالبی تبدیل کنید. مثلاً می توانید چیزی شبیه به این بگویید: «هر چی تلاش می کنم نمی تونم باهاتون تماس بگیرم. یا خیلی سرتون شلوغه یا اینکه از من خوشتون نمیاد!» استفاده از شوخ طبعی در پیغام های تلفنی باعث می شود که نسبت به رقبا متمایز به نظر برسید، چرا که اکثر فروشندگان هنگامی که پیام می گذارند تلاش می کنند تا فوق العاده حرفه ای و عصا قورت داده به نظر برسند. راحت تر باشید و توجه مشتری را به خود جلب کنید.

  1. برنامه داشته باشید

تقریباً همه مشتریان در ابتدا تلاش می کنند تا هر چه سریع تر تماس تلفنی را خاتمه بدهند. اما این نباید شما را بترساند یا دلسرد کند. حتی ممکن است که بهترین و شایسته ترین مشتریان هم در طی تماس تلفنی آنقدرها پر اشتیاق به نظر نرسند، اما این به معنی بی علاقگی آنها به موضوع فروش شما نیست. به همین دلیل است که باید برنامه داشته باشید تا بتوانید مشتریان ارزشمند خود را برای مدت زمان بیشتری پشت تلفن نگه دارید.

اگر یک مشتری می گوید که سرش خیلی شلوغ است و نمی تواند صحبت کند با چیزی مثل این پاسخش را بدهید: «من کاملاً متوجهم، نظرتون چیه که ۲۰ ثانیه از وقت تون رو به من بدید تا دلیل تماسم رو بهتون بگم، اگه براتون جالب نبود بعد از اون می تونیم تماس رو قطع کنیم.» پاسخی شبیه به این می تواند حصار دفاعی مشتری را بشکند و راه را برای به سرانجام رساندن فروش باز کند.

نظر شما چیست؟ شما از کدام یک از نکاتی که در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش به آنها اشاره شد استفاده خواهید کرد؟


منبع: گویا آی‌تی

موفقیت نسل هزاره: متولدین ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰

مجله پنجره خلاقیت – ترجمه شادی حسن پور: خیلی ها نسل ایگرگ، یا نسل هزاره را به عنوان جوانانی تنبل و لوس می شناسند! این نگرش از زمان مدرسه رفتن این نسل وجود داشت و با افزایش امکاناتی که در اختیار آنها قرار می گرفت بیشتر هم می شد. اما این موضوع همیشه صادق نیست. نسل هزاره سطح کارایی بسیار بیشتری نسبت به نسل های قبلی دارد و این مسئله از دلایل زیادی ناشی می شود. به هفت دلیل کارایی بیشتر نسل هزاره توجه کنید:

۱٫ آنها از تکنولوژی بهره می گیرند.

نسل هزاره به خوبی با تکنولوژی آشناست. آنها با کامپیوتر و اینترنت بزرگ شده اند. به همین خاطر اطلاعات زیادی در مورد نحوه به کارگیری این منابع دارند. هر فرد جوانی که نداند کاری را چطور باید انجام دهد، به سرعت به یوتیوب سری می زند و ویدئویی در مورد آن مشاهده می کند و دیگر نیازی نیست با آزمون و خطا چیزی را امتحان کند و یاد بگیرد. آنها می دانند که چه منبع فنی ای باعث افزایش بهره وری شان می شود و همیشه از این منابع، از جمله ویکی پدیا، انواع اپلیکیشن یا حتی تایمر گوشی هوشمندشان استفاده می کنند.

 نسل هزاره: متولدان دهه 1980 تا 2000

۲٫ آنها کسب و کار جانبی دارند.

اقتصاد باعث شده که نسل هزاره، حتی آنهایی که شغلی تمام وقت و حرفه ای دارند، به کسب و کارهای جانبی نیز روی بیاورند: تدریس در کلاس های بدنسازی، پرستاری از کودک یا باریستایی. در حقیقت یک چهارم از جوانان نسل هزاره یک کسب و کار جانبی نیز دارند. این کسب و کارهای جانبی وقت زیادی از آنها می گیرد. پس آنها باید زمانشان را مدیریت کنند. فقط از این طریق است که جوانان نسل هزاره می توانند هم از پس شغل تمام وقتشان برآیند و هم کسب و کارشان را به جایی برسانند. چنین کاری منبع درآمد دیگری برای آنها خواهدبود.
اگر بدانید در صورت عدم پیشبرد کارتان، آن را از دست خواهیدداد، انگیزه بیشتری برای مدیریت صحیح کار خواهید داشت. به همین دلیل است که نسل هزاره کارایی بیشتری نسبت به نسل های قبلی، که امنیت شغلی بیشتری داشتند، دارد.

۳٫ آنها ارزش زیادی برای بهره وری قائل هستند.

معمولا مردم کارهایی را که از نظرشان ارزشمند هستند به شکل بهتری انجام می دهند. پژوهشی که به تازگی از سوی مایکروسافت صوت گرفته نشان می دهد که ۹۳ درصد از جوانان نسل هزاره باور دارند که بهره وری و کارایی کلید اصلی رسیدن به شادی و خوشبختی است.
این نسل جوان، چه بخواهد اپلیکیشن رایگانی برای مدیتیشن پیدا کند، چه به دنبال نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری بگردد و چه بخواهد یک سیستم اتوماتیک سازی راه اندازی کند، معیار اصلی خود را «کارایی» می داند. دوران کودکی بسیار منظم این نسل از آنها افرادی ساخته که پرمشغله بودن و به دست آوردن خواسته هایشان را معادل زندگی خوب می دانند. این نشانه بسیار خوبی برای کارفرمایان و هر کس دیگری است که می خواهد کارمندانی کارآمد پیدا کند. بیشتر این افراد حتی معتقدند باید در زمانی از روز از خواب بیدار شوند که بیشترین بهره وری را داشته باشد (و این زمان لزوما صبح نیست).

۴٫ آنها استراتژی هایی برای افزایش بهره وری خود دارند.

همان پژوهشی که از سوی مایکروسافت انجام شده بود، نشان می داد که ۹۲ درصد از جوانان نسل هزاره برنامه کارهای روزمره شان را یادداشت می کنند. به همین خاطر آنها به درستی می دانند که چه اولویت هایی دارند و کارهایشان را باید تا چه زمانی تحویل دهند. آنها فهرست کارهای روزمره شان را اغلب در گوشی های هوشمندشان ثبت می کنند، اما این موضوع چیزی از ارزش های این کار کم نمی کند.

نسل هزاره: متولدان دهه 1980 تا 2000 

۵٫ مرز میان کار و تفریح مشخص نیست.

والدین نسل هزاره بر این عقیده بودند که کار، کار است و خانه، محل استراحت. اما این مرزبندی برای جوانان نسل هزاره خیلی مشخص نیست. آنها حتی در محل کارشان نیز تفریح می کنند: عضو تیم فوتبال شرکت می شوند و جمعه ها با همکاران به گردش می روند. با این حال آنها احتمالا بیشتر از نسل قبل کارهایشان را به خانه می آورند. ممکن است یکی از این افراد را ببینید که سه شنبه شب، ساعت ده، پشت لپ تاپ نشسته و دارد روی گزارشی کار می کند که باید روز جمعه تحویل دهد. آنها تا زمانی که کارشان انعطاف کافی داشته باشد، با کارکردن طولانی تر مشکلی ندارند.

۶٫ آنها از شکست درس می گیرند.

نسل هزاره با بازی های کامپیوتری بزرگ شده؛ بازی هایی که شکست در آنها فقط به منزله شانس دیگری برای شروع مجدد و عمل کردن بهتر بوده است. شاید به همین خاطر است که آنها انعطاف پذیری بیشتری نسبت به آزمودن ایده هایشان و حتی شکست خوردن دارند. این نسل عاشق این است که پروژه های جدیدی را قبول کند، حتی اگر مطمئن نباشد که می تواند از پس آن بربیاید. البته کارها به این شکل سریع تر پیش می روند، چرا که این افراد تمایلی به کمال گرایی ندارند. فراموش کنید قبل از اینکه کارهایتان را به نسل هزاره بسپارید، تصمیم بگیرید که سرعت کار برایتان بیشتر مهم است یا دقت انجام آن، و سپس در مورد این مسئله با جوانان نسل هزاره صحبت کنید.

۷٫ آنها عاشق و خبره مالتی تسکینگ (انجام همزمان چند کار) هستند.

ذهن جوانان نسل هزاره با تکنولوژی زنده است. به همین خاطر آنها می توانند با سرعت زیادی به ده ها محرک پاسخ دهند. اگر کسب و کاری دارید که در ان به کارمندانی چندبعدی نیاز دارید که بتوانند چند کار را به طور همزمان مدیریت کنند، از نسل هزاره کمک بگیرید. این کار برایشان، مثل بازی تتریس، مانند آب خوردن است!


منبع: برترینها

۳ نکته برای نوشتن پروفایل‌های حرفه‌ای در لینکدین

برترین ها – ترجمه از حمید گنجی: این روزها، همه افراد را می‌توان به‌نوعی یک فروشنده دانست. شما ممکن است محصولی را به فروش برسانید، ایده‌ای را به رئیس خود بفروشید و یا تجربه‌ای را به مشتری احتمالی عرضه کنید. در صورت انجام این کارها و بسیاری موارد دیگر، شما یک فروشنده محسوب می‌شوید و یکی از بهترین ابزارها برای شغل فروشندگی، پروفایل شبکه اجتماعی لینکدین است.

برای اینکه بتوانید خود را به‌عنوان یک فروشنده موفق در لینکدین معرفی کنید، باید پروفایل‌هایی حرفه‌ای داشته باشید. پروفایل شما اولین چیزی است که بازدیدکننده با آن مواجه می‌شود و از روی پروفایلتان می‌توان درجه حرفه‌ای بودن شما را حدس زد. بنابراین نوشتن پروفایل‌هایی قوی و گیرا از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین خاطر، در این مطلب از مجله برترین‌ها قصد داریم سه ترفند برای نوشتن پروفایل‌هایی حرفه‌ای را با شما به اشتراک بگذاریم. تا پایان با ما همراه باشید.

 3 نکته برای نوشتن پروفایل‌های حرفه‌ای در لینکدین

با «چرا» آغاز کنید و این سوال را از خودتان بپرسید

اگر شما یک آدم نرمال هستید و خودخواهی و خودپرستی در شما جایی ندارد، توصیف خودتان با عبارات و جملاتی درخشان کمی سخت می‌شود. این نرمال بودن شما هرچقدر هم که ویژگی مثبتی باشد، اما نوشتن پروفایل‌های لینکدین را سخت می‌کند. اما می‌توان این مشکل را به‌نوعی حل کرد.

سوالی که در ادامه با شما اشتراک گذاشته می‌شود، توسط ما به افراد مختلفی عرضه شده است تا آن‌ها از طریق این سوال بتوانند «چرایی» خود را شناسایی کنند. این سوال به همه کمک می‌کند که در جایگاه واقعی خود قرار بگیرند. چرا شما کاری را انجام می‌دهید؟ چرا برای دنبال کردن یک مسیر شغلی خاص انگیزه دارید؟ چرا موفق شده‌اید؟

این سوال را از خودتان بپرسید: فلسفه راهنمایی در حرفه من چه بوده است؟

بگذارید برای فهم بهتر این موضوع، مثالی بزنم: یکی از مدیرانی که من این سوال را از او پرسیدم گفت که او با ارتش رستگاری خود بسیار فعال است. شعار آن‌ها این بود: «انجام بهترین کارها» و او گفت که این ایده با او، چه ازلحاظ شخصی و چه ازلحاظ حرفه‌ای، عجین شده است. او تلاش می‌کند که زندگی خود را با همین اخلاق به‌پیش ببرد و همچنین این اخلاق را در تعاملات خود با مشتریان نیز بگنجاند. او خودش را در چالشی قرار می‌دهد که بهترین کار ممکن را برای خود و سازمان انجام دهد. و این دقیقا کلید موفقیت او بوده و به او کمک کرده است تا به‌عنوان یک شریک قابل‌اعتماد نزد همه شناخته شود.

مشتریان او می‌دانند که او علاقه‌اش را در قلبش نگهداری می‌کند و بنابراین کسب‌وکارهای خود را به دست او می‌سپارند و نه سازمانش.

بعدازاینکه شما نیز فلسفه راهنمایی خود را شناسایی کردید، آن را به داستانی که در لینکدین در مورد خودتان می‌گویید بچسبانید.

فروش را برجسته کنید

همه ما ممکن است با چنین شرایطی مواجه هستیم. شما یک کنفرانس تلفنی دارید و یا قرار است برای اولین بار با یک مشتری احتمالی ملاقات داشته باشید. چک کردن پروفایل لینکدین آن‌ها یکی از آن کارهایی است که باید پیش از انجام این دیدارها انجام دهید.

اما چقدر احتمال دارید که بخواهید اساسا تمامی شرکت‌هایی که شخص مقابل شما در طول ۱۵ سال گذشته در آن‌ها مشغول به کار بوده است را مطالعه کنید؟ اگر مانند من باشید، که احتمالا هرگز. شما اول هدلاین را می‌خوانید و با کلیت موضوع آشنا می‌شوید. سپس به بخش تجربه‌ها می‌روید تا ببینید که شخص موردنظر شما در کجا مشغول به کار بوده است و شاید نگاهی نیز به تحصیلات او داشته باشید.

بنابراین شما واقعا نیاز دارید که «فروش» را در پروفایل خود برجسته کنید. برای این کار باید روی هدلاین و بخش خلاصه پروفایل خود متمرکز شوید. برای این کار می‌توانید از ترفندهای زیر بهره بگیرید:

هدلاینی گیرا و جذاب بنویسید: شما می‌توانید عنوان شغلی خود را در بخش هدلاین بیاورید. اما این حرکت را نمی‌توان یک حرکت متمایز و خوب دانست. در این صورت شما بجای چرایی انجام کار، در حال انتقال عنوان شغلی خود به مخاطب هستید. رویکرد بهتر این است که یک نگاه اجمالی از خود را ارائه دهید و این ارائه دادن را در عباراتی بیاورید که به این سوال بازدیدکننده پروفایلتان پاسخ بدهد: «چه چیزی در آن برای من وجود دارد؟». بخش هدلاین درواقع مانند یک بیلبورد بین جاده‌ای است. شما شما فقط ۳ ثانیه وقت دارید تا توجه شخصی با سرعت ۹۰ کیلومتر بر ساعت را جلب کنید.

روی بخش خلاصه زمان صرف کنید: بخش خلاصه همان‌جایی است که شما یک داستان را در مورد خودتان می‌گویید. من به‌شخصه دوست دارم این بخش را با یک جمله سرآغاز شروع کنم و سپس پاراگراف‌هایی کوتاه بنویسم که ارزش کاری‌ام را به‌خوبی نمایش می‌دهد.

 3 نکته برای نوشتن پروفایل‌های حرفه‌ای در لینکدین

وجهه‌ای انسانی به خود بگیرید

بیایید شفاف صحبت کنیم. لینکدین هنوز یک شبکه حرفه‌ای است. اما به‌تازگی دیده‌شده است که عنوان‌هایی غیرحرفه‌ای نیز در این شبکه اجتماعی به اشتراک گذاشته می‌شود. لینکدین یک سایت برای دوست‌یابی یا سایتی مانند ردیت نیست. لینکدین سایتی نیست که بخواهید در آن در مورد آخرین سردرد خود صحبت کنید.
شما می‌توانید از طریق پروفایل وجهه انسانی خود را به نمایش بگذارید. عضویت در گروه داوطلبانه نجات حیوانات؟ قرار گرفتن در جایگاه هیئت مدیره یک سازمان غیرانتفاعی؟ این موارد را می‌توانید به بخش داوطلبانه‌های پروفایل خود اضافه کنید. همچنین توجه داشته باشید که هر فعالیتی که در خارج از چارچوب کاری خود انجام می‌دهید از طریقی به فلسفه راهنمایی شما مربوط می‌شود و بنابراین برای پروفایل شما نیز بسیار مناسب است.

 
روش دیگری که می‌توانید از طریق آن وجهه‌ای انسانی به پروفایل خود بدهید این است که URL پروفایل را از حالت پیش‌فرض خارج کنید و برای آن یک آدرس کاربری منحصربه‌فرد بنویسید. URL های پیش‌فرض لینکدین طولانی و حاوی عبارات و اعداد اضافی هستند.

نکته آخر

شاید برای اولین‌بار در چند سال گذشته است که می‌خواهید دستی به سر و گوش پروفایل خود بکشید و متوجه می‌شوید که موارد زیادی به به‌روزرسانی نیاز دارند. بدترین کاری که در این موقع می‌توانید انجام دهید این است که شبکه‌های خود را از تغییرات کوچک ایجادشده در پروفایل مطلع کنید. اگر حواستان جمع نباشد، این تغییرات در نیوزفید شبکه‌تان نمایش داده می‌شوند.

برای اینکه مطمئن شوید چنین فاجعه‌ای رخ نمی‌دهد، Share profile changes را به NO تغییر دهید. وقتی‌که پروفایل خود را آپدیت می‌کنید، این گزینه را در پایین هر بخش می‌توانید مشاهده کنید.

می‌دانم که به‌روزرسانی پروفایل لینکدین‌تان ممکن است کاری دشوار باشد و وقتی‌که بیش‌ازحد مشغول هستید قطعا آن را مدام پشت گوش خواهید انداخت. اما این کار هرچقدر هم که دشوار و زمان‌بر باشد اما مهم است و ارزشش را دارد. زیرا همان‌طور که گفتم، همه ما به‌نوعی یک فروشنده هستیم. حتی خود شما.


منبع: برترینها

اصول و محدودیت های طراحی ایمیل

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا نمی توانید از همان طرح های زیبا، تعاملی و خلاقانه وبسایت تان در ایمیل های خود نیز استفاده کنید؟ با ما در ادامه این مطلب از سلسله مطالب آموزش ایمیل مارکتینگ گویا آی تی همراه شوید تا شما را با اصول و محدودیت های طراحی ایمیل آشنا کنیم.

یک نگاه اجمالی به تاریخچه ایمیل

ایمیل در همان اولین روزهای ظهور اینترنت متولد شد. در آن ایام بازیگران اصلی این حوزه در تکاپوی جذب کاربران بیشتر بودند و طبیعتاً به همکاری با یکدیگر در ساخت برنامه های مدیریت ایمیل یا موتورهای رندر محتوا فکر نمی کردند.

دقیقاً به همین دلیل است که مبحث کدنویسی برای ایمیل هنوز هم یکی از پرمناقشه ترین مباحث HTML است. برنامه های مدیریت ایمیلی که امروزه از آنها استفاده می کنیم موتورهای رندرینگ بسیار متفاوتی دارند و فرآیند استانداردسازی نیز به کندی پیش می رود.

ضرورت استفاده از عرض ۶۰۰ پیکسلی؛ افسانه یا واقعیت؟

به علت کوچکی صفحات در نخستین روزهای ظهور ایمیل های HTML بود که عرض ۶۰۰ پیکسلی جایگاه خود را به عنوان پرکاربردترین عرض در طراحی ایمیل تثبیت کرد.

اما آیا هنوز هم استفاده از عرض ۶۰۰ پیکسلی برای ایمیل ضروری است؟

اگرچه صفحات نمایش دستگاه های مختلف نسبت به آن زمان بزرگتر شده است، اما هنوز هم برخی برنامه های مدیریت ایمیل، مانند یاهو مِیل و Outlook هستند که با ایمیل های عریض مشکل دارند.

اغلب کاربران Outlook از حالت نمایش سه ستونه استفاده می کنند. در این حالت بیشتر صفحه توسط دو ستون اول اشغال می شود و چیزی کمتر از ۵۰ درصد برای نمایش ایمیل باقی می ماند.

کاربران یاهو نیز از حالت نمایش سه ستونه استفاده می کنند، اما در عمل یک ستون دیگر برای تبلیغات بنری یاهو در سمت راست صفحه اضافه می شود که فضای نمایش ایمیل را کمتر می کند.

طی یک بررسی، چندین تست برای ارزیابی نحوه رندر شدن ایمیل ها انجام شد تا مشخص شود که عرض های مختلف ایمیل در برنامه های ایمیل خوان یاهو و Outlook چگونه به نمایش در می آیند.

ایمیلی که در تصویر زیر مشاهده می کنید دارای عرض ۷۵۰ پیکسلی است که نحوه نمایش آن در برنامه ایمیل یاهو ارزیابی شده است:

همانطور که مشاهده می کنید، با وجود استفاده از رزولوشن رایج ۱۳۶۶×۷۶۸ سمت راست ایمیل دیده نمی شود. این ایمیل در برنامه Outlook هم وضعیت مشابهی خواهد داشت.

بر اساس تست های انجام شده، حداکثر عرض قابل نمایش ایمیل برای Outlook و یاهو تقریباً ۶۵۰ پیکسل است. بنابراین اگر بیشتر مشترکان فهرست ایمیل مارکتینگ شما از این برنامه ها استفاده می کنند لازم است که عرض ایمیل های خود را کمتر از ۶۵۰ پیکسل حفظ کنید یا اینکه از همان عرض ۶۰۰ پیکسلی استفاده کنید.

سایر محدودیت های طراحی ایمیل

علاوه بر عرض ایمیل، محدودیت های دیگری نیز برای طراحی ایمیل وجود دارد که یا باید آنها را بپذیرید و یا اینکه به دنبال راهی باشید تا به نحوی بتوانید آنها را دور بزنید.

ویدیو در ایمیل

اغلب برنامه های مدیریت ایمیل از نمایش ویدیو در ایمیل (به صورت embed شده) پشتیبانی نمی کنند. فقط برخی از این برنامه ها، مانند Apple Mail از ویدیوهای HTML5 پشتیبانی می کنند.

اگر بیشتر مشترکان فهرست ایمیل مارکتینگ شما از برنامه هایی مشابه با Apple Mail استفاده می کنند می توانید روی استفاده از ویدیو در ایمیل خود حساب باز کنید، در غیر اینصورت می توانید از گیف (GIF) های متحرک استفاده کنید.

استفاده از گیف

به کمک گیف های متحرک تقریباً می توانید همان تأثیر ویدیو را ایجاد کنید، بنابراین زیاد در استفاده از آنها محتاط نباشید. گیف های متحرک در اغلب برنامه ها به درستی به نمایش در می آیند، اما در نسخه های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۳ برنامه Outlook فقط اولین فریم آنها نمایش داده می شود.

فونت های مدرن

فونت های پیش فرض Arial یا Times New Roman آنقدر تکراری شده اند که طراحان و بازاریاب ها را به فکر پیدا کردن راه هایی برای ایجاد تنوع انداخته اند. در همین راستا، سرویس دهنده های معروفی مانند Mailchimp فونت های گوگل را به محیط طراحی ایمیل خود اضافه کرده اند.

برخی از برنامه های ایمیل خوان از تگ @font-face یا @import پشتیبانی می کنند و همین به شما اجازه می دهد تا از فونت مورد نظر خود استفاده کنید. فونت شما باید در مکان دیگری مانند Google fonts آپلود شده باشد یا اینکه آن را از طریق تگ @import در ایمیل بارگذاری کنید.

البته باز هم بیشتر برنامه های مدیریت ایمیل از این تگ ها پشتیبانی نمی کنند، بنابراین کدنویسی لازم برای نمایش یک فونت مناسب جایگزین در صورت عدم امکان نمایش فونت مورد نظر ضروری است.

تصاویر پس زمینه

برخی از برنامه های مدیریت ایمیل، مخصوصاً هاتمِیل و نسخه های ۲۰۰۷ به بعد Outlook به طور خودکار نمایش تصاویر پس زمینه در کمپین های ایمیلی شما را غیرفعال می کنند.

ترجیحاً سعی کنید که از استفاده از تصاویر پس زمینه خودداری کنید و از طرح هایی استفاده کنید که متن و تصویر در آنها به خوبی از هم تفکیک شده باشند.

اگر استفاده از تصاویر پس زمینه برای شما یک ضرورت است می توانید از VML (Visual Markup Language) استفاده کنید تا مشکل عدم نمایش در Outlook نیز حل شود. در هر صورت، همیشه رنگ مناسبی را برای پس زمینه ایمیل خود در نظر بگیرید تا در صورتی که تصویر مورد نظر به درستی نمایش داده نشد طرح ایمیل شما به هم نریزد.

آیا اصلاً لازم است که ایمیل های HTML پر نقش و نگار بفرستید؟

در برخی از موارد، ایمیل هایی که دارای کمترین میزان کدنویسی HTML هستند و بیشتر در آنها از متن ساده استفاده شده است نسبت به ایمیل هایی که مملو از کدهای مختلف هستند عملکرد بهتری دارند. به عنوان مثال، ایمیل های سرد فروش به کسب و کارها (B2B)، ایمیل های جذب نیرو، ایمیل های دوره های آنلاین و مواردی از این قبیل غالباً کمتر از HTML استفاده می کنند.

اگر محتوای شما متن محور است و واقعاً به دنبال تمرکز بر قدرت کلام هستید، بعید است که به طرح های پرطرمطاق نیازی داشته باشید.

در هر صورت، توجه داشته باشید که در غالب موارد وجود برخی تصاویر در ایمیل ضروری است:

  • لوگو یا نماد شرکت
  • تصاویری برای محصولات یا خدمات
  • آیکن های شبکه های اجتماعی

پیش از آنکه طراحی اولین قالب ایمیل خود را آغاز کنید ببینید که سایر کسب و کارهای حوزه فعالیت شما از چه انواعی از ایمیل استفاده می کنند، چرا که امروزه برای آنکه بتوانید در رقابت طاقت فرسای موجود برنده شوید باید نسبت به دیگران متمایز به نظر برسید و سبک و سیاق خودتان را داشته باشید.


منبع: گویا آی‌تی