نقش ویتامین ها درجلوگیری از اکسیداسیون کلسترول

امروزه به دنبال تحقیقات و بررسی ها و زحمات بیست ساله دانشمندان، می دانیم که کلسترول زمانی می تواند به دیواره عروقی بچسبد، رسوب کرده و جمع شود که در معرض رادیکال های آزاد گیرد. رادیکال های آزاد باعث اکسیده شدن کلسترول و رسوب آن در دیواره عروقی می شوند. اکسیده شدن کلسترول توسط رادیکال های آزاد زمانی در بدن صورت می گیرد که ویتامین های آنتی اکسیدان در بدن کم باشند. پس معطل نکنید! از همین الان به جای ترس از کلسترول، به دنبال ویتامین ها برای جلوگیری از اکسیداسیون کلسترول بروید.
در صورت فراهم بودن ویتامین های آنتی اکسیدان در بدن به مقدار کافی (ویتامین های C ، E)، هیچ عامل دیگری در بدن نمی تواند کلسترول و چربی های مفید در بدن را اکسیده کند و هیچ منبعی علمی تاکنون وجود ندارد که بتواند این مسئله را رد کرده و با ادعایی صحت آن داشته باشد. تحقیقات علمی زیادی با افراد بی شماری انجام شده و نشان داده است که ویتامین E دارای قدرت آنتی اکسیداسیون خیلی قوی است و فراهم بودن این ویتامین به مقدار کافی مانع از اکسیده شدن چربی ها و کلسترول می شود.
کره و سایر روغن ها در طبیعت تا زمانی که حاوی ویتامین E هستند، فاسد نشده (Ransid) و بوی مخصوص فساد روغن را نمی دهند. عدم اضافه کردن ویتامین E و یا برداشتن آن ها از چربی ها باعث فساد زودرس آن ها خواهد شد. در داخل بدن ما نیز دقیقاً همین است. وجود ویتامین E مانع از فساد و خرابی و ضررهای حاصل از اکسیده شدن با  Ransid شدن چربی های بدن می شود. آزمایشات و پژوهش های علمی انجام شده توسط دکتر استامفر DR.STAMPHER نشان می دهد که اگر مقدار ویتامین E در خون کافی باشد، حتی با وجود بالا بودن کلسترول خون، این کلسترول نمی تواند خطرناک باشد ولی اگر سطح ویتامین E در بدن پایین باشد، کلسترول اکسیده شدن و به عنوان ریسک یا عامل برای ایجاد آرتری واسکلروز عمل می کند. این پژوهش را گروه تحقیقاتی دیگری تحت سرپرستی دکتر گری و گروهش (DR.GRAY AT AL) تایید کردند.
این پژوهش گران مشاهده کردند که در بین مریض های متعددی که سکته قلبی کرده بودند. تنها ۲۹% آن ها با میزان کلسترول ارتباط داشته است و ۷۱% افرادی که دچار سکته قلبی شده بودند گرفتگی عروق آن ها هیچ ارتباطی با کلسترول (حتی اگر سطح کلسترول خون طبیعی نداشتند) نداشته و عوامل دیگر در بروز سکته ها نقش داشته است.
دکتر گری در ادامه می گوید : هم چنین در بررسی فوق دیده شده است که از هر ۱۰۰ نفری که مبتلا به سکته های قلبی شده بودند، ۷۰ نفر (۷۰%) دارای کمبود ویتامین E در خون بوده اند و همین آمار اهمیت کمبود ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدان را در مقابل کلسترول در بیماران دچار تنگی عروقی نشان می دهد.
یکی دیگر از تحقیقات علمی بسیار جالب در این زمینه بنام Monika Study بوده است که از طرف سازمان بهداشت جهانی، نظارت و اجرا شده که در صفحات قبل معضلاً در مورد آن توضیح داده شده است.
پس از اعلام نتایج تحقیقات دکتر گری، سازمان بهداشت جهانی، جهت انجام بررس و تحقیقات بیشتر شروع شد. در این پروژه بزرگ ۱۶ کشور اروپایی شرکت داشتند و نتایج آن در سال ۱۹۹۳ م، در مجله علمی clin.invest منتشر شد. در این تحقیق نشان داده شده است که ۸۷% سکته ها به علت کمبود ویتامین های اکسیدان خصوصاً ویتامین E بوده است و در این بررسی نشان داده شده است که عامل اصلی سکته ها، کمبود ویتامین E بوده و کلسترول نقش اندکی در این جا داشته است.
در این جا جالب است که بدانید سکته های مغزی در کسانی که سطح ویتامین های C ، E و بتاکاروتن (سه آنتی اکسیدان مهم برای بد) خون آن ها کمتر از حد معمول بوده است. ۲/۴ برابر نسبت به سایر افراد بوده است و ۴۰% آن ها ویتامین E کمتر از ۱۲ میلی گرم در خون داشته اند. در صورتیکه می دانیم، امروزه دانشمندان متفق القول معتقدند که مصرف ۱۰۰ میلی گرم روزانه ویتامین E برای هر فردی ضروری است.
نقش ویتامین ها درجلوگیری از اکسیداسیون کلسترول
 
 
منبع: مه شو

چگونه از بروز سکته قلبی و مغزی جلوگیری کنیم؟

پروفسور پاولینگ (از دانشگاه کالیفرنیا) که متخصص بیوشیمی و بنیان گذار علم نوین تغذیه و علم پزشکی تغذیه به نام ارتومولکولر پزشکی می باشد و موفق به دریافت دو جایزه نوبل شده اند، به اثبات رساندند که سکته های قلبی و مغزی، دو عامل اصلی مرگ و میر انسان ها در اثر نااگاهی و بی اطلاعی از تغذیه سالم بوجود می آید. وی هم چنین تاکید دارد سکته های قلبی و مغزی خود در بدن بوجود نمی آیند بلکه خود انسان ها هستند که به مواد حیاتی غذا ناآگاه بوده و همین اشتباهات تغذیه و روی آوردن به مواد غیر طبیعی و ناسالم منجر به گرفتگی عروق و رسوبات عروقی و در نهایت سکته های قلبی یا مغزی می شود. همچنین ایشان می فرمایند، که در قرن بیست و یکم سکته های قلبی و مغزی که در اثر رسوبات زاید و اشتباهات تغذیه ای در جدار عروق و تنگی معتاقب آن ایجاد می شود می تواند از بین برود و ناپدید شود همان گونه که در قرن های گذشته شاهد ریشه کن شدن اپیدمی های (همه گیری) امراضی مثل طاعون وبا، فلج اطفال و … بوده ایم. پروفسور روزه ویلیامز (از مرکز تحقیقات و پژوهش انگلستان که در سالهای ۱۹۴۲-۱۹۴۱ جنگ جهانی دوم- دو ویتامین از خانواده گروه B به نام های اسید فولیک و اسیدپانتوتنیک را کشف کردند) نیز نتایج تحقیقات پروفسور پاولینگ را تایید می کنند و معتقدند  که با دانش تغذیه صحیح و مصرف ویتامین های مورد نیاز بدن، می توان از تشکیل رسوبات زائد مواد غذایی در جدار عروق، جلوگیری کرد و بدین وسیله کلیه امراض عروقی منجر به سکته ها را از بین برد.
در حال حاضر میلیاردها دلار در سال صرف هزینه های درمان بیماران قلبی- عروقی و مغزی می شود که مسلماً صدمه اقتصادی بالایی برای هر کشور و دولتی است . بر طبق آمار بین المللی بدست امده، در کشور آلمان در سال ۱۹۹۵ میلادی حدود چهارصد هزار انسان جان خود را از دست داده اند و علت اصلی آن عدم آگاهی به نحوه صحیح غذا خوردن و نیازهای بدن و افزایش مصرف بی رویه چربی های مضر و ناسازگار با بدن بوده است. کشور آلمان کشوری صاحب نام در تکنولوژی پیشرفته پزشکی و خدمات پزشکی می باشد ولی می بینیم که با وجود تکنولوژی پیشرفته و هزینه های گزافی که صرف دارو و درمان و امکانات بیمارستانی و بشری می شود و با وجود کاردیولوگ های معروف (متخصصین قلب و عروق)، آمار تعداد بیماران و مرگ و میر روز به روز نه تنها کاسته نمی شود بلکه افزوده هم می شود. فکر می کنید راه علاج و کاهش مرگ و میر در چیست؟
آگاه کردن مردم از نحوه تغذیه صحیح می تواند به راحتی این مسئله را حل کند.با داشتن روش صحیح تغذیه ای و اهمیت دادن به علم تغذیه و پیشگیری قبل از ابتلا و آگاهی دادن مردم، نه تنها همه انسان ها می توانند زندگی سالم و به دور از بیماری داشته باشند. بلکه از هزینه های گزافی که بی مورد در این راه هدر می رود نیز کاسته می شود.
به یاد داشته باشید که ارزان ترین داروی الهی که طبیعت در اختیار ما قرار داده است میوه ها سبزیجات و ویتامین ها هستند که ما را از کلیه امراض محافظت می کنند.
چگونه از بروز سکته قلبی و مغزی جلوگیری کنیم؟
منبع: مه شو

بیماری های قلبی عروقی چگونه ایجاد می شوند ؟

مکانیسم گرفتگی عروق سالیان سال است که در تمامی کتاب های علمی نوشته شده است ولی واقعیت آن در چند سال گذشته شناخته شده است و همان طور که گفته شد برای یافتن راه علاج هرچیزی ابتدا باید عامل ایجاد کننده شناخته شده تا بتوانیم به طور صحیح و کامل با آن مبارزه کنیم و چون در دورانی به سر می بریم که گفته می شود پی به آن برده اند، می توانیم علاج را هم داشته باشیم ۶۰ سال گذشته با همه پیشرفت های انجام شده شاهد افزایش روند سکته ها بوده ایم ولی امروزه می توانیم جلوی آن را بگیریم. سکته ها و بیماری های قلبی عروقی به دنبال گرفتگی و تنگی های عروق ایجاد می شوند. به عبارتی ریشه سکته های قلبی، تنگی عروق است. امروزه به عوامل ایجاد کننده تنگی عروق پی برده شده است. آرتریواسکلروز یا تنگی عروق به دنبال سخت شدن تدریجی جدار عروق (شریان ها) که به آن Stenosis (استنوز) گویند شروع می شود با ازدیاد تنگی جدار شریان ها که به دنبال اشتباهات تغذیه ای پیشرفت می کند، در نهایت گرفتگی کم کم بیشتر و جریان خون عبور کننده کمتر شده تا زمانی که گرفتگی کامل شده و اجازه عبور خون در رگ ها را ندهد. در این حالت سلول ها و اعضایی که از این شریان خون و اکسیژن لازم را دریافت می کردند، دچار کاهش اکسیژن و مواد لازم شده و از بین می روند که در این حالت سکته ایجاد می شود.
از طرفی در زمانی که جدار عروق تنگ می شود، خون با فشار بیشتری عبور می کند (طبق قوانین فیزیک) و می تواند باعث کنده شدن توده های ترومبوسیتی (به علت به هم چسبیدن ترومبوسیت ها ایجاد می شوند و به آن ها ترومبوز گویند) و حرکت آن ها در عروق و همراه خون شود. این توده ها در شریان های ریزتر گیر کرده و می توانند باعث انسداد ناگهانی در مسیر شریان شده و عوارض قطع خونرسانی را بدهند و همان گونه که گفته شد بدون خون و اکسیژن بافت ها و سلول ها در فشار ناشی از نرسیدن اکسیژن قرار گرفته و دچار بی غذایی و کم اکسیژنی می شوند و اگر این حالت ادامه یابد، سلول ها در اثر کم اکسیژنی می میرند. اگر این حالت در قلب ایجاد شود، باعث سکته قلبی می شود، به عبارتی سلول های قلبی به دنبال گرفتگی عروق و نرسیدن اکسیژن و غذا به سلول ها در عرض چند دقیقه خواهند مرد که به این حالت کرونال اسکلروز یا آرتریواسکلروز قلبی- عروقی گویند که نتیجه آن سکته قلبی است. مشابه چنین حالتی در عروق مغز و سلول های مغزی، سکته مغزی را ایجاد می کند و اگر در عروق بزرگ پاها چنین اتفاقی بیافتد و مانع از رسیدن اکسیژن و غذا به شریان های تحتانی شود، منجر به لنگیدن متناوب (claudicassio intermittent) می گردد، که با درد و لنگیدن پا خود را نشان می دهد.
همه ما خوشبختانه در سال های اخیر در دنیا علاج این بیماری های ناعلاج قبلی بدست آمده است و FDA آمریکا و I.K.S سوئیس هم آنرا تایید کرده اند این شگفتی قرن۲۱، پادما ۲۸ PADMA نام دارد که از ۲۲ ماده گیاهی تشکیل شده است و امروزه برای درمان آرتریواسکلروز عروق قلبی و گرفتگی عروق پا و دیگر عروق استفاده می شود.
بیماری های قلبی  عروقی چگونه ایجاد می شوند ؟
منبع: مه شو

مکانیسم ایجاد گرفتگی عروق چیست؟

همان طور که اشاره شد تنگی عروق در ابتدا بواسطه التهاب مزمن جدار داخلی شریان ها ایجاد می شود و به احتمال زیاد این التهاب مزمن و به دنبال آن تنگی مزمن در سنین بالاتر بیشتر وجود دارد (به عبارتی با سن رابطه مستقیم دارد) داشتن زندگی ناسالم مانند سیگار کشیدن، استفاده از مشروبات الکلی و بی حرکتی در افزایش بروز آن مؤثر است. این التهاب مزمن بدون علامت باعث فعال شدن سیستم ایمنی بدن می شود و به دنبال این فعال شدن سیستم ایمنی بدن در مقابل التهاب، سلول ها به مبارزه برخاسته و تعداد زیادی از سلول های سیستم ایمنی بدن و دیواره التهابی در این مبارزه درگیر شده و مرگ سلولی در هر دو جهت (هم سلول های سیستم ایمنی مهاجرت کرده به منطقه و هم سلول های جدار عروق) ایجاد می شود. از سلول های مرده، موادی که سلول ها است مثل چربی، کلسترول و … آزاد می شود که در همان داخل دیواره سلولی باقی می ماند (در محل التهاب در جدار داخلی دیواره سلولی) تجمع این مواد که حاصل مرگ سلولی اند، توده ای به نام پلاک را تشکیل می دهند که در ابتدا نرم است. صدمات داخل دیواره در ابتدا با تغذیه صحیح و رساندن مواد حیاتی قابل ترمیم و درمان هستند ولی در صورتی که این مراحل پیشرفت کرده و ترمیم نشوند، این روند ادامه یافته و تجمع مواد در محل این پلاک ها بیشتر و بیشتر می شود و از حالت نرمی در آمده و سخت می شوند و این پلاک ها رشد کرده و ضخیم تر می گردند تا جائیکه دیواره داخلی ضخیم تر می شود. هم چنین حالت شکنندگی پیدا کرده و در طی سالیان طولانی به دنبال مصرف چربی های اشباع شده و کمبود ویتامین های آنتی اکسیدان، خصوصاً ویتامین C باعت ترک های میکروسکوبی جدار عروق می گردد. کمبود دو ویتامین در بدن نقش عمده و اساسی در ایجاد و افزایش این ترک ها دارند. ویتامین C و ویتامین E (اسیداسکوربیک و آلفا توکرفرول) که به ان ها ویتامین های آنتی اکسیدان گویند، کمبود این ویتامین ها باعث اکسیده شدن کلسترول و رسوب کلسترول های اکسیده شده بر روی ترک های ایجاد شده می شود. جدار عروق را مشابه آسفالت سطح خیابان ها می توان تصور کرد. هرکجا آسفالت دچار خرابی و ترک و فرورفتگی شود، در همان محل آب و … جمع می شود. در مورد رگ ها نیز هرکجا دچار ترک و شکنندگی گردد، در همان محل کلسترول، توانایی رسوب و در نهایت، ایجاد پلاک و تنگی را پیدا می کند. تجمع پلاک ها از طرفی دیگر به کمک ترومبوسیت های خون که از آن جا رد می شوند ترومبوز را ایجاد می کنند. این ترومبوز یا لخته ها می توانند کنده شده و در عروق به حرکت در آیند و باعث انسداد عروق کوچک تر در مسیر حرکت خود شوند. پلاک ها و لخته ها عامل ایجاد سکته ها در افراد مختلف هستند.
مکانیسم ایجاد گرفتگی عروق چیست؟
منبع: مه شو

ویتامین E چه نقشی در بیماری های قلبی و گرفتگی های عروق بازی می کند ؟

کمبود ویتامین E در سرعت پیشرفت مراحل فوق نقش عمده ای دارد، کلسترول در خون به وسیله دو حمل کننده جا به جا می شود LDL (Low density lipoprotein) و HDL (High density lipoprotein ) این دو ماده درخون جریان دارند و کلسترول را با خود حمل می کنند. اگر مقدار LDL خون بیشتر از حد معمول باشد؛ احتمال خطر بروز آرتریواسکلروز، بر طبق مکانیسمی که توضیح داده شد افزایش می یابد. ویتامین E و ویتامین C به عنوان دو آنتی اکسیدان، معروف شناخته شده اند. ویتامین E به عنوان یک ماده حیاتی آنتی اکسیدان چربی دوست (لیپوفیل) است که فقط در چربی حل می شود. و برعکس ویتامین C یک آنتی اکسیدان هیدورفیل یعنی آب دوست، است و فقط در آب حل می شود. ویتامین E در محل های حاوی چربی مثل غشاء سلول ها جمع می شوند و مانع از صدمات رادیکال های آزاد می شوند. به عبارتی ویتامین E مانع از اکسیده شدن کلسترول در غشا سلولی و یا سایر محل ها و یا کلسترول آزاد می شود. تا زمانی که ویتامین E به مقدار کافی در خون باشد، هیچ سلولی مورد حمله رادیکال ها نیست. بنابراین کسانی که ویتامین E به اندازه کافی استفاده می کنند، از حمله رادیکال ها و آسیب آن ها در امان بوده و از طرف دیگر کلسترول موجود در سلول های آن ها و یا خارج سلولی اکسیده نمی شوند. ولی اگر ویتامین E در بدن کافی نباشد، بر طبق آزمایشات مختلف نشان داده شده است که کلسترول به شکل LDL (که مقدار بیشتری نسبت به HDL در خون می چرخد) سریعاً اکسیده شده و پس از اکسیده شدن، شکلی از LDL ایجاد می شود که می توان آن را به حالت کره ای که به مدت طولانی در خارج از یخچال و در معرض هوا نگه داشته شده باشد، تشبیه کرد. کره پس از ماندن در هوا و درجه حرارت محیط، اکسیده شده و حالت Ransid به خود می گیرد . کلسترول در بدن بدون وجود ویتامین E همین حالت را به خود می گیرد، این ویتامین (ویتامین E) مانع از Ransid شدن کلسترول در بدن می شود.
از طرفی دیگر سلول های بیگانه خوار از اعضا مهم سیستم ایمنی بد محسوب می شوند و پس از صدمه دیدن کلسترول، (Ransid شدن) به دنبال کمبود ویتامین E در بدن، این سلول های ماکروفاژ و بیگانه خوار در اثر اختلال ایجاد شده به محل حمله می کنند تا این کلسترول خراب شده را قبل از هرگونه صدمه و ضرری برای بدن دفع کنند. در حین این فعالیت ها، ماکروفاژها خود به تناسب LDL اکسید شده، رادیکال آزاد تولید می کنند و برای مقابله با کلسترول اکسید شده، ماکروفاژها در خون افزایش یافته و تولید رادیکال آزاد هم افزایش می یابد و سلول های کفی (cells-Vantoma cells foam) وارد دیواره داخلی سلول ها می شوند و تجمع مواد فوق باعث افزایش تنگی می شود و به دنبال تمام مراحل فوق، ویتامین E کاهش می یابد و برعکس، کلسترول زیاد می شود و یک چرخه معکوس را تشکیل می دهد. در نتایج علمی بدست آمده نیز نشان داده شده است، در انسان هایی که سطح ویتامین E در خون آن ها بسیار پایین تر از حد معمول است، ریسک ابتلا به بیماری های عروقی چهار مرتبه بالاتر می باشد.
ویتامین E چه نقشی در بیماری های قلبی و گرفتگی های عروق بازی می کند ؟
منبع: مه شو

نقش مهم ویتامین E در سالم نگه داشتن عروق و قلب

بررسی آزمایشگاهی وسیعی به نام Monika Study (Monitoring Cardio Vascular Disease) توسط سازمان بهداشت جهانی WHO(World Health Organization) انجام گرفته است که درآن تعداد زیادی از کشورهای مختلف شرکت داده شده بودند. شرکت کنندگان، مردان سنین متوسط از ۱۶ کشور اروپایی بوده اند که تنها ۶۰۰۰ نفر آن ها از کشور آلمان (شهرهامبورگ) بوده است. این بررسی بزرگترین آزمایش انجام شده در این زمینه بوده است و نشان داد که ۷۴% افرادی که سطح ویتامین E خونشان کمتر از حد معمول بوده است، دچار سکته های قلبی- عروقی و مغزی شده بودند. علاوه بر ویتامین E، ویتامین C و بتاکاروتن (پیش ویتامین A) را نیز در این بررسی در نظر گرفتند و مشاهده کردند که میزان بروز سکته ها در کسانی که دچار کمبود هرسه عامل ذکر شده (سه آنتی اکسیدان : ویتامین C ، E و بتاکاروتن) بوده اند به ۸۹% رسیده است. جالب این است که بالا بودن فاکتور چربی و کلسترول LDL، با داشتن ویتامین های E و C بالا، ریسک بالاتری برای ابتلا به سکته ها را نشان نداده است.
ویتامین E نقش بسیار بزرگی را در سالم نگه داشتن عروق و قلب به عهده دارد. امروزه معتقدند که می توان ۱۰۰۰ میلی گرم ویتامین E روزانه مصرف کرد و این مقدار ۸۰ مرتبه بیشتر از عددی است که قبلا به عنوان میزان مورد نیاز روزانه هر فردی تعیین کرده بودند (قبلاً بطور متوسط ۱۲ میلی گرم ویتامین E برای تامین نیاز هر روز در نظر می گرفتند) و تاکنون عوارضی از مصرف این مقدار مشاهده نشده است. دیده شده است که با مصرف ۱۰۰۰ میلی گرم ویتامین E، میزان اکسیداسیون کلسترول بسیار کم شده است.
ویتامین E در درمان بیماری های عروقی هم موثر است و می تواند پلاک های ضخیم شده را از بین ببرد. بنابراین در درمان کلیه بیماران مبتلا به مشکلات عروقی و آتریواسکلروزیس، مصرف ویتامین E با دوز بالا توصیه می شود. مصرف دوز بالای ویتامین E در بیماران قلبی، جریان گردش خون را بهتر می کند و همین باعث اکسیژن رسانی بهتر به سلول ها، مانع از چسبیدن ترومبوسیت ها و ایجاد ترومبوز، علاوه بر ممانعت از اکسیده شدن کلسترول می شود و سطح کلسترول را کاهش می دهد و در مجموع هم به عنوان عامل ممانعت کننده از بروز مشکلات عروقی و هم به عنوان عاملی جهت جلوگیری از پیشرفت آرتریواسکلروز عمل می کند.
پزشکان زیادی در کلینیک های بالینی به این نتیجه رسیده اند که ویتامین E می تواند باعث از بین رفتن آنژین پکتورالیس (دردهای قفسه صدری به دنبال تنگی عروق و نرسیدن خون به سلول های قلبی) در یک چهارم بیماران مبتلا بدون مصرف هیچ گونه دارویی شود.
هم چنین دیده شده است که در مردان سیگاری که دچار اختلالات عروقی در پاها می شوند، مصرف ویتامین E به مدت شش ماه با دوز بالا توانسته است نصف گرفتگی و تنگی سیستم گردش خون را کاهش دهد و ۳۰ % کسانی که هیچ امیدی به بهبودی آن ها نبوده و دچار گرفتگی بسیار شدید بوده اند توانسته اند شروع به راه رفتن کنند.
نقش مهم ویتامین E در سالم نگه داشتن عروق و قلب
منبع: مه شو

آیا می دانید تغذیه نا سالم جان انسان را می گیرد؟

آیا می دانید
در اثر تغذیه غلط در دنیایی که ما زندگی می کنیم از هر دو زن و یا دو مرد یک نفر به علت ابتلا به گرفتگی عروق و بیماری ها قلبی– عروقی جان خود را از دست می دهند ؟
آیا می دانید
از هر دو نفر (زن یا مرد)، گرفتگی عروقی در یک نفر از سنین بسیار پایین (۱۳-۱۲ سالگی- حوالی سن بلوغ) شروع می شود و علت آن هم چیزی جز اشتباهات تغذیه ای نمی باشد. به عبارتی در این افراد از سن نوجوانی کلنگ سکته ها خورده شده ومتاسفانه در بهترین سنین عمر (دهه ۳ و ۴ ) آن ها را درگیر خواهد کرد.
آیا می دانید
در بین سال های ۲۰۰۰- ۱۹۹۲ میلادی، شصت میلیون جان خود را به علت سکته های قلبی-عروقی از دست داده اند؟ پس بیایید آگاهانه با مسئله برخورد کنیم و به فکر پیشگیری از آن با رعایت تغذیه ای مناسب و صحیح و داشتن زندگی سالم باشیم. خداوند متعال و مهربان، سلامتی، این نعمت بزرگ الهی را به رایگان در اختیار ما انسان ها قرار داده است ولی متاسفانه ما ارزش آن را نمی دانیم و تنها وقتی به بهای بالای آن پی می بریم که یک بار آن را از دست بدهیم و یا با دوستان و بستگان بیمار مواجه شده و یا برای مرگ کسی متأثر شویم.
به یاد داشته باشید
ما فقط یک بار به دنیا می آییم و یک بار از نعمت سلامتی برخوردار می شویم ولی در طول زندگی با امراض بی شماری مواجه می شویم، بیایید با آگاهی و رعایت رژیم تغذیه ای صحیح حافظ این هدیه بزرگ الهی باشیم.
آیا می دانید تغذیه نا سالم جان انسان را می گیرد؟
منبع: مه شو

راهکارهایی برای کاهش اختلالات حرکتی در بیماری پارکینسون

مشکلات حرکتی
برخی حرکات ساده بدنی، همانند برخاستن از صندلی برای مبتلایان به بیماری پارکینسون بسیار دشوار می شود، چرا که معلولیت های جسمانی مانع از فعالیت آنها می شود.
فیزیوتراپی
فیزیوتراپی در برطرف کردن برخی مشکلات کارساز است. در ضمن تاثیرات به سزایی نیز در تقویت روحیه بیمار دارد و به او می قبولاند که کاری مثبت در حال انجام است و او نیز نقشی فعال در درمان خود دارد. انگیزه ها، شخصیت و طرز تفکر بیمار و فرد فیزیوتراپیست، به وضوح بر نتایج حاصله تاثیرگذار است. عادات ناپسند را در اوایل شکل گیری آنها، آسان تر می توان کنار گذاشت. در مراحل پیشرفته بیماری، انگیزه بیمار کاهش می یابد، حافظه و تمرکز او مختل می شود و همکاری کارامد از جانب او غیر ممکن خواهد بود.
گام اول ارزیابی است که شامل موارد زیر می باشد:
• معلولیت های جسمانی
• شرایط خانه
• توان یادگیری و وضعیت روحی-روانی
• حضور دوستان و خانواده ای سالم و قوی جهت تداوم و انجام دستور العمل های پزشک
نرمش کردن
نرمش کردن و فعالیت داشتن از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که مفاصل و عضلات را حرکت می دهد و از سفتی اندام ها می کاهد. همچنین حالت و وضعیت قرار گرفتن بدن را بهبود می بخشند. هدف از انجام نرمش این است:
• تصحیح طرز راه رفتن غیر عادی
• برطرف کردن حالت غیر عادی بدن
• جلوگیری و یا به حداقل رساندن سفتی و انقباض مفاصل
• بهبود بخشیدن توانایی و کارایی عضلات دست و پا
• ارایه رژیمی که بیمار بتواند در خانه از آن استفاده نماید.
در صورتی که معلولیت اجازه بدهد، نرمش منظم بسیار سودمند است و باعث حفظ کشیدگی طبیعی و قدرت ماهیچه ها می شود و همچنین از انقباض و سفتی آنها جلوگیری می نماید. پیاده روی یکی از مفیدترین انواع نرمش ها است.
اغلب افراد در مراحل ابتدایی بیماری پارکینسون می توانند روزانه یک یا دو مایل و گاهی بیشتر پیاده روی کنند. بیمار باید با تلاش آگاهانه خود با کمری صاف، شانه هایی به عقب داده و سری رو به بالا، گام هایی بلند اما آهسته بردارد. حتی بیماران دارای بیماری شدید نیز اغلب می توانند ۳۰۰ یا ۴۰۰ یا رد پیاده روی کنند و شاید هم این کار را هر روز یک یا دو بار تکرار کنند. البته باید از راه رفتن بر سطوح لغزنده، برفی، یخ زده و سطوح خیس حتما حذر نمایند.
فرد فیزیوتراپیست سعی می کند به شما بیاموزد چگونه راست بنشینید (اغلب در یک صندلی قائم و با کمک گرفتن از پشتی در پشت فرد). او به شما نشان می دهد که چگونه به هنگام راه رفتن پاشنه پای خود را روی زمین بگذارید. چگونه حرکت خود را از حالت نشسته بر برخاسته بهبود بخشید، چگونه به هنگام برخاستن پاشنه پاهای خود را به سمت زیرین لبه جلویی صندلی حرکت داده و بکشید و وزن خود را به طرف جلو بیندازید. ایستادن در جلوی یک آینه بلند و قدی به شما کمک می کند خمیدگی و یا حالت خمیده گردن و بالاتنه خود را ببینید و آن را اصلاح کنید.
منبع: مه شو

مراقبت های تخصصی از بیمار مبتلا به پارکینسون

پزشک عمومی به طور کلی از شما مراقبت می نماید. چرا که شاید به بیماری دیگری نیز مبتلا باشید که نیازمند درمان پزشکی است.
بسیاری از مشکلات پیش روی بیماران، ناشی از خود بیماری پارکینسون نیست، بلکه بیماری های توامان و اتفاقی است که بیشتر مردم بدان ها مبتلا می شوند و مستلزم مراقبت های پزشکی مجزایی می باشند. برخی بیماران مرض قند دارند، بعضی فشار خون بالا، برخی به آسم مبتلا هستند و افرادی هم از بیماری قلبی و یا برونشیت رنج می برند و بسیاری از آنها نیز دچار التهاب مفاصل هستند. لذا مراقبت کامل از بیماران کاری بسیار ضروری است و بر عهده دکترها، اعم از پزشک عمومی و یا یک متخصص می باشد.
تشخیص مشکلات
برخی مشکلات به طور معمول در بیماری پارکینسون بروز می نمایند و گام اول، تشخیص آنها است. سپس باید شیوه های کمک و اصلاح این مشکلات را به صورت خلاصه بنویسیم. موارد زیر مشکلات رایج حرکتی می باشند که ممکن است تا به حال متوجه آنها شده باشید، البته دشواری های دیگری نیز وجود دارند:
• راه رفتن کند و آهسته
• راه رفتن با گام های کوتاه و کشیدن پاها روی زمین
• توقف و یا مکث به هنگام گذشتن و عبور از درهای ورودی
• دشواری در چرخیدن در فضایی محدود، بدون افتادن
• دشواری در برخاستن از صندلی
• دشواری در چرخیدن به طرفین در رختخواب
• دشواری در استفاده از دست ها با ظرافت تمام، پوشیدن و درآوردن لباس
• دشواری در استفاده صحیح از پیچ گوشتی
• میخ کوب و خشک شدن پاها روی زمین
• دشواری در حرکت غیر ارادی دست ها به جلو و عقب به هنگام راه رفتن.
• دشواری در انجام نظافت روزانه
• دست خط ریز، لرزان و پر از خطوط بی معنا
• دشواری در دوختن دگمه و قلاب بافی
منبع: مه شو

مشکلات عمل جراحی برای درمان پارکینسون

تعداد این قبیل عمل های جراحی هنوز اندک است و دلیل اصلی آن این است که این نوع پیوندها مستلزم انجام جراحی های بزرگ در مراکز دارای تجارب تخصصی است. همچنین در بدست آوردن و استفاده از بافت اهدایی جنین، مسایلی اخلاقی مطرح است و هنوز در مورد مزایای دراز مدت آنها اطلاع چندانی در دست نیست. علاوه بر این تعداد بیمارانی که احتمالا از روش های موجود سود می برند، اندک است.
قبل از این که بتوانیم بگوییم که انجام عمل جراحی در برخی انواع و یا مراحل بیماری پارکینسون مثمر ثمر است و یا برعکس هیچ سودی به حال بیمار ندارد، انجام کنترل های علمی دقیق جهت مقایسه مواردی که تحت عمل جراحی قرار گرفته اند و یا جراحی نشده اند بسیار ضروری است. افرادی که مقایسه می شوند باید از نظر جنس، سن و شدت بیماری یکسان باشند تا بتوان گفت جراحی مفید بوده یا خیر. با این همه، این مساله که بافت های پیوندی جنین به مغز انسان به خوبی دوام می آورد و زنده می ماند، امیدوار کننده است؛ این بافت ها منبع عصبی جدیدی را در سلول های عصبی آسیب دیده در عقده های پایه ای ایجاد می نمایند.
در حال حاضر این روش ها دائما در حال پیشرفت هستند، اما خوش بینی ما باید با احتیاط همراه باشد. هنوز مشخص نیست که آیا پیوند عضو، روند پیشرفت و یا سرانجام بیماری را تغییر می دهد یا خیر. همچنین نمی دانیم که آیا مزایای احتمالی آن پایدار است یا خیر. علاوه بر این آشکار نیست که آیا عوامل ابتدایی بروز بیماری بافت پیوندی را نیز تخریب خواهند کرد یا خیر. همچنین باید به خاطر داشته باشیم که بیماری پارکینسون صرفا نشان دهنده اختلال در انتقال دوپامین نیست، بلکه اختلال در سایر ناقلین عصبی نیز می باشد که با پیوند نمی توان آنها را جایگزین کرد (حتی اگر بافت پیوندی خوب کار کند).
این روش ها امیدوار کننده هستند، اما نمی دانیم که آیا جایگاهی همیشگی در درمان اقلیت کمی از بیماران خواهند داشت یا خیر. در عین حال، تا زمانی که تحقیقات بیشتری انجام شود، هیچ بیماری نباید تصور کند از پیوند بافت محروم و بی نصیب است.
منبع: مه شو

درمان پارکینسون از طریق عمل جراحی

اگرچه در حال حاضر جراحی های اندکی انجام می شود. اما تحقیقات در مورد انواع جدید درمان از طریق جراحی هنوز ادامه دارد.
جراحی مربوط با استرئوتاکسی
به ندرت عمل جراحی برای درمان بیماری پارکینسون پیشنهاد می شود. در حدود ۳۰ سال پیش گرایش شدیدی به قرار دادن لزیون های کوچک و مخرب در عقده های پایه ای وجود داشت، آن هم از طریق دستگاه استرئوتاکسی که امکان قرار دادن صحیح و دقیق لزیون ها را فراهم می آورد. این روش تا اندازه ای در کنترل لرزش و سفتی عضلات کارامد بود (البته چنانچه یک طرفه بود). عمل جراحی مربوط به استرئوتاکسی در بهبود وضعیت و حالات چهره، صدای ضعیف، کندی حرکت، حالت خمیده بدن و افتادن های مکرر هیچ تاثیری نداشت.
در واقع، این نشانه ها را شدت می بخشید. عمل جراحی استرئوتاکسی هنوز هم کاربرد دارد و بخصوص اگر چنانچه سایر اقدامات مثمرثمر نباشد، در درمان لرزش و سفتی عضلات یک طرفه در آغاز بیماری مورد استفاده قرار می گیرد (در ژاپن). با این همه در مراکز بسیار تخصصی بریتانیا و ایالات متحده این روش ندرتا کاربرد دارد، چرا که داروهای لوودوپا به رغم برخی نقاط ضعف، به طور کلی بسیار نتیجه بخش هستند. چنانچه مشکل اصلی بیماران لرزش و سفتی عضلات یک طرف بدن باشد که با درمان دارویی قابل کنترل نیست، گاهی اوقات این عمل جراحی برای آنان مفید خواهد بود.
تصمیم در این مورد بسته به نظر پزشک متخصص مغز و اعصاب است. روش های جدیدی نیز در حال ابداع است، اما ارزیابی و بررسی کامل مزایا و خطرات آنها زمان می برد. تالاموتومی گاما با استفاده از استرئوتاکتیک با موفقیت همراه بوده است و سفتی عضلات و همچنین لرزش را در برخی موارد مقاوم بیماری کاهش داده است.
پیوند ماده سیاه رنگ
در سال ۱۹۸۱ در کشور سوئد برای نخستین بار تلاش هایی انجام گرفت تا مدولای غده فوق کلیوی خود بیمار را به هسته دم دار پیوند بزنند (پیوند یکی از اعضای بیمار به خود او). این هسته دم دار قسمتی از بازال گانگلیا است که در انتقال دوپامین نقش دارد. مدولای غده فوق کلیوی از لحاظ آمین ها از جمله دوپامین بسیار غنی است. پزشکان امید داشتند که این کار باعث فراهم آمدن منشا دیگری از دوپامین طبیعی شود. در نخستین بیماران نتایج دلسرد کننده بود و مزایای احتمالی و اندک این عمل جراحی به سرعت از بین رفت. با این همه، با انجام این کار ثابت شد که عمل جراحی امکان پذیر است و همچنین بافت غده فوق کلیوی منبع خونی جدید را قبول می کند و تا حدی نیز ارتباطات عصبی جدیدی در مکان گیرنده ایجاد می نماید.
در مکزیک در مورد انجام این روش در بیماران جوان تر تبلیغات گسترده ای شد. این کار، نوعی مطالعه کنترل شده نبود و تبلیغات پر زرق و برق در مطبوعات ملی، با انتقادات حاکی از شک و تردید دانشمندان متخصص مغز و اعصاب مواجه شد. گزارش های پراکنده از روش هایی مشابه در آمریکای شمالی نیز درستی این نوع برخورد محتاطانه را تایید نمود. عمل های بعدی پیوند مغز غده فوق کلیوی نیز نشان دهنده مزایایی اندک و متغیر بود. بافت پیوندی غده فوق کلیوی پس از پیوند زنده نمی ماند، اما این بافت ها می توانستند باعث رشد فیبرهای عصبی در هسته های دم دار میزبان شوند. در حال حاضر این روش مورد استفاده قرار نمی گیرند.
منبع: مه شو

هشدارهایی در مورد داروهای مورد استفاده در درمان پارکینسون

برخی داروها را نباید در بیماری پارکینسون مصرف کرد. بیشتر از داروهای آرام بخش فنوتیازین و داروهای آنتی سایکوتیک (نورولپتیک) نام برده شد. به هر حال این داروها در درمان حالت تهوع و یا حملات سرگیجه پیشنهاد می شوند اما به ندرت در درمان بیماری پارکینسون به کار می روند. مصرف بازدارنده های آنزیم مونوآمین اکسیداز که در درمان افسردگی به کار می روند، مجاز نیست اما داروهای ضد افسردگی تری سیکلیک را می توان مصرف نمود. بیماران مبتلا به برخی انواع آب سیاه و یا ملانوم پوستی نیز نباید داروهای لوودوپا را مصرف کنند.
ویتماین B6 (پیریدوکسین) که در داروهای مولتی ویتامین یافت می شود و در بهبود ناراحتی های پیش از قاعدگی به کار می رود، فعالیت لوودوپا را متوقف می نماید، اما چنانچه با سی نمت و یا مادوپار مصرف شود، تاثیر متقابلی بر هم نخواهند داشت. در صورت تردید همواره با پزشک معالجتان مشورت کنید.
ژن درمانی
علاوه بر داروهای جدید، روش های درمانی نوینی نیز ابداع شده است. ژن درمانی قابلیت چشم گیری در درمان بیماری های سیستم عصبی مرکزی دارد. وارد کردن ژن های کارامد به مغز بیماران مبتلا به پارکینسون، روش مفیدی است تا این ژن های سالم جایگزین ژن های معیوب شوند.
هدف از انجام این کار وارد کردن پروتئینی است که از آسیب سلولی ممانعت نماید و یا عملکرد سلول آسیب دیده را مجددا برقرار می نماید و یا امکان انتقال فیزیولوژیکی را در ناقلین عصبی ناقص فراهم آورد. راه بردهای روش ژن درمانی فراتر از شیوه قدیمی جایگزین کردن دوپامین بوده و به سوی استفاده از عواملی رفته است که باعث رشد سلول عصبی می شوند، آن هم از طریق افزایش عملکرد سلول و یا ممانعت از مرگ سلول.
منبع: مه شو

آیا کنار گذاشتن موقت داروهای پارکینسون در درمان بیماری اثرگذار است ؟

کنار گذاشتن موقت داروها
در مواردی که بیماری مقاوم به دارو شده است و به همراه آن حالات آن-آف و کنترل ضعیف علایم دیده می شود، داروها را موقتا کنار می گذارند. هدف این است که با کنار گذاشتن داروها، تلاشی انجام گیرد تا گیرنده های دوپامین که تحت تاثیرات داروهای لوودوپا و سایر داروها قرار گرفته اند، استراحت کنند و دوباره به حالت عادی خود بازگردند و همچنین مغز نیز از پیامدهای جانبی و ظاهرا مسموم کننده این داروها رهایی یابد. این مساله فرضیه ای اثبات نشده است و در عمل صرفا بیمارانی که بیش از حد دارو مصرف کرده اند، از آن بهره می برند.
با ثبت نشانه ها، معلولیت ها، عملکردهای روانی و عوارض جانبی داروهای بیماری پارکینسون در چارت بیمار در بیمارستان در هر ساعت، باید دوباره به وضعیت او ثبات بخشید. این مشاهدات معمولا مشکل را آشکار می نمایند و سپس ما تجویز و مصرف داروهای غیر ضروری و یا ضعیف و همچنین داروهای بدون اثربخشی در بیماری های اتفاقی را اغلب متوقف می نماییم.
در این روش دوز لوودوپا به میزان ۵۰ تا ۷۵% کاهش می یابد و با برطرف شدن عوارض جانبی، مصرف داروها مجددا و به تدریج شروع می شود تا این که بتوان حداقل دوز اثربخش را پیدا کرد. ساده سازی علامت بارز یک درمان نتیجه بخش است.
سلژیلین (الدپریل)
این دارو، از جمله داروهای ضد پارکینسون ضعیف است. اما تا حدی تاثیرات داروهای لوودوپا را شدت می بخشد و چه بسا تغییر حالات آن –آف به خصوص عدم تحرک در مرحله آف را کاهش دهد. بهتر است این دارو در اوایل بیماری مصرف شود و در این مرحله مفیدتر است، چرا که به مدت ۱ یا ۲ سال اکثر نشانه های ابتدایی بیماری را تحت کنترل در می آورد.
گزارش های ابتدایی مبنی بر این که سلژیلین تاثیر حفاظتی دارد و روند پیشرفت بیماری را کند می نماید، با کمال تاسف نادرست از آب درامد. یک دوز ۱۰ میلی گرمی در صبح ها به خوبی قابل تامل است و عوارض جانبی آن نیز شایع نیست. گروهی از محققان بریتانیایی دریافته اند که میزان مرگ و میر تقریبا روز افزون و بروز حملات غش (سنکوپ) در برخی بیماران را می توان با سلژیلین کاهش داد، اگر چه مجموعه های پزشکی منتشر شده حاکی از این نوع تاثیرات نیستند. لازم به ذکر است که برای این ادعا هیچ دلیلی ارائه نگردیده است و از آنجا که هنوز هیچ نوع رابطه علت و معلولی نیز به دست نیامده است، اکثر پزشکان همچنان دارو را در دوز استاندارد تجویز می نمایند.
منبع: مه شو

آپومورفین ، یکی از داروهای مورد استفاده در درمان پارکینسون

این دارو قدیمی است اما اخیرا نیز مورد استفاده قرار گرفته است. این دارو نیز از آگونیست های دوپامین است، اما آن را باید به وسیله یک وسیله ای مانند پمپ و یا با تزریق زیر پوستی در قسمت پایینی شکم و یا روی ران استفاده نمود که می توان این طرز استفاده را به اکثر بیماران و بستگانشان آموزش داد. چنانچه قبل از مصرف آن، از دامپریدون خوراکی که یک داروی قوی ضد حالت تهوع است، استفاده نشود، باعث می شود بیمار استفراغ نماید.
تزریق آپومورفین مثمر ثمر است و تقریبا در حدود ۱ ساعت (۵۰ تا ۹۰ دقیقه) اثربخشی قطعی آن ادامه دارد، که در عرض ۵ تا ۱۰ دقیقه پس از تزریق شروع می شود. چنانچه کار و یا قرار اجتماعی مهمی دارید، این دارو به شما کمک خواهد کرد. با توجه به توصیه های فرد متخصص، تزریق این دارو باید ۲ یا ۳ بار در روز انجام شود. در صورت بالا بودن دوز دارو اختلالات عصبی حرکتی بروز می نماید و دوز مناسب خود را باید با روش آزمون و خطا پیدا کنید و همواره نیز با دوز کم شروع کنید.
در میان بسیاری از گروه های دارویی جدید که مورد بررسی قرار گرفته اند، انتاکوپون با ممانعت از فعالیت آنزیمی به نام کاتکول امتیل ترانسفراز که لوودوپا را تجزیه می کند عمل خود را انجام می دهد و بنابراین اثربخشی لوودوپا را بیشتر می نماید. به دلیل عوارض جانبی گهگاه شدید تولکاپون، از تجویز و مصرف آن صرف نظر می شود. برای بررسی و مطالعه اثربخشی و بی خطر بودن انتاکوپون به تجارب کلینیکی بیشتری نیاز است.
این گروه از داروها، عملکرد حرکتی یا به عبارت دیگر حرکات قدرتی و هماهنگ و همچنین طول فاز آن را بهبود می بخشند و از دوز لوودوپا نیز می کاهند. لازابمید (RO19-6327) یک داروی دارای اثربخشی کوتاه و بازدارنده انتخابی آنزیم مونو آمین اکسید از نوع Bاست که مشابه سلژیلین نیز می باشد. پس از ۴ هفته استفاده از لازابمید، می توان دید که فعالیت های زندگی روزمره بهبود چشم گیری داشته اند و عوارض جانبی آن نیز حداقل ممکن است.
منبع: مه شو

آگونیست های دوپامین ، از داروهای مورد استفاده برای درمان پارکینسون

در رویه معمول، پزشکان این داروها را در مراحل اولیه و قبل از لوودوپا تجویز می کنند، زیرا در مقایسه با لوودوپا، کمتر باعث بروز اختلال عصبی-حرکتی می شوند و تصور بر این است که این داروها بروز این گونه اختلالات وو نوسانات ناشی از مصرف لوودوپا را به تاخیر می اندازند. استفاده دیگر این داروها درمان اختلالات حرکتی-عصبی، عوارض جانبی روانی و یا نوسانات آن و آف می باشد چرا که این داروها باعث فعال شدن بیشتر گیرنده های دوپامین می شوند.
پرگولید، برموکریپتین و لیزورید، داروهایی مشابه و از نوع آگونیست دوپامین می باشند. روپینیرول نیز اثر مشابهی دارد و تقریبا از همان قدرت و کارایی لوودوپا برخوردار است. هنگامی که این دارو توام با لوودوپا مصرف شود، از زمان عدم کارایی تدریجی داروها کاسته می شود و همچنین امکان کاهش دوز لوودوپا را نیز فراهم می کند. بیماران مبتلا به بیماری های قلبی-عروقی، کلیه و کبد و یا زنان باردار و شیرده، معمولا باید از مصرف این گروه داروها اجتناب کنند. مصرف آنها با دوزهای کم شروع می شود و به تدریج هر هفته افزایش می یابد تا بدون پدیدار شدن عوارض جانبی شدید، منافع آنها آشکار شود. تقریبا ۲ تا ۳ ماه طول می کشد تا بهترین دوز ثابت را بیابید. چنانچه این دارو به همراه سی نمت و مادوپار مصرف شود با شروع اثربخشی آن، می توان دوز لوودوپا را به میزان ۲۵% کاهش داد.
عوارض جانبی
آگونیست های دوپامین داروهایی قوی هستند که کلیه نشانه های بیماری پارکینسون را کاهش می دهند، اما عوارض جانبی آنها بسیار شدید است. این داروها باعث بروز مشکلات و اختلالات روانی شدیدی همچون گیجی، توهمات و رفتارهای پرخاشگرانه در برخی بیماران می شوند.
این اختلالات روانی بیشتر در افراد بالای ۷۰ سال و در آنان که سابقه گیجی و یا زوال عقل داشته اند، بروز می نماید. همچنین آگونیست های دوپامین می توانند باعث شدیدتر شدن زخم معده و بیماری های شریانی در پاها شوند. به طور کلی این داروها را نباید برای افراد مسن تجویز کرد و همواره بایستی تحت نظر یک پزشک متخصص مصرف شوند.
منبع: مه شو

مراقبت های عمومی از بیمار مبتلا به پارکینسون

با کمک گرفتن از پزشک عمومی خود از آخرین پیشرفت های علم پزشکی و حمایت های ناشی از آن برخوردار خواهید بود. همچنین او بر درمان دارویی و جسمانی شما نظارت خواهند داشت و در مورد عوارض جانبی احتمالی توصیه هایی را خواهد نمود.
پزشکان متخصص شاغل در درمانگاه ها نیز می توانند رهنمودهایی تخصصی تر به شما ارائه دهند و در صورتی که سلسله مراتب کاری و امکانات، این امکان را فراهم آورد، باید بر اکثر بیماران نظارت و مراقبت داشته باشند. همچنین خدمات اجتماعی و بخش های بیمارستان نیز می توانند در صورت لزوم توسط فیزیوتراپیست ها، کاردرمانگرها و مددکاران اجتماعی از بیماران حمایت و پشتیبانی نمایند، اما در حال حاضر کیفیت و کمیت ارائه این نوع خدمات متغیر است.
فعالیت داشتن در طول بیماری از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، تا آنا که در توانتان است فعال باشید، اما به میزان معقول و منطقی یعنی نه آن چنان که از پا بیفتید. ۳ بار پیاده روی در روز، به میزان ۴۰۰ یارد در هر مرتبه، به اندازه یک بار پیاده روی به میزان ۱۲۰۰ یارد، مفید است. همچنین باید در روش زندگی خود تغییراتی انجام دهید که این تغییرات بدیهی بوده و تدریجی می باشد، لذا برای انجام این کار فرصت کافی دارید. ممکن است مجبور باشید وقت بیشتری را صرف لباس پوشیدن و یا سر کار رفتن نمایید و یا برای برنامه ریزی و جمع کردن وسایل برای تعطیلات یا سفر مجبور شوید دقت بیشتری بگذارید. چه بسا برای کوتاه کردن چمن مجبور شوید دوباره مسیر خود را طی نمایید نه یک بار. سعی کنید این اشکالات شما را عصبانی و ناراحت نکند؛ اندکی برنامه ریزی و بیشتر وقت گذاشتن، انجام همه فعالیت ها را ممکن می سازد.
زیاد در قید و بند طرح های بی پایه و اساسی که می خوانید و یا حرف های مهملی که می شنوید، نباشید. با پرداختن به درمان های فریبکارانه، غذاهای بهداشتی، طب سوزنی، استخوان درمانی و غیره، پول هنگفتی را به هدر می دهید. نظریات پزشکی مخالفت و اعتراض آن چنان شدیدی نسبت به این نوع درمان ها ندارد، اما در عین حال از به کار بردن آنها اجتناب می نماید، مگر این که این درمان ها دقیقا و از طرق علمی آزمایش شوند. تا فایده و یا ضرر رسانی آنها کاملا مشخص شود.
منبع: مه شو

رژیم غذایی مناسب برای مبتلایان به پارکینسون

رژیم غذایی
مبتلایان به پارکینسون به رژیم غذایی خاصی نیازمند نیستند، اما رژیم غذایی آنها باید متعادل، لذیذ و شامل گوشت قرمز و سفید تازه و میوه و سبزیجات باشد. گاهی اوقات و بخصوص پس از صرف ناهار، دوز مادوپار و سی نمت از اثربخشی لازم برخوردار نیست و دلیل آن هم این است که پروتئین های باقی مانده از وعده غذایی در معده و روده مانع از جذب دارو به جریان خون می شوند.
چه بسا پزشک متخصص به شما توصیه کند در ناهار از مقدار کمتری مواد پروتئین دار (به عنوان نمونه گوشت قرمز و سفید، تخم مرغ و پنیر) میل نمایید اما این غذا ها را در غذای اصلی خود در شب بگنجانید چرا که پس از شام و در شب به اندازه روز فعالیت نخواهید داشت.
مساعدت های ارتباطاتی
کمک های ارتباطاتی شامل استفاده از اسکن کردن اجو-کام می گردد، این دستگاه وسیله ای است که در آن به یک کلمه یا تصویر اشاره شده و بدین ترتیب فرد منظور و مقصود خود را بیان می کند.
ریز نویسنده به یک تلویزیون، چاپگر و یا یک ترکیب گر گفتاری متصل می شود و در صورت عدم موفقیت آموزش گفتاری، به کمک بیمار می آید. با استفاده از کامپیوتر شخصی (PC) می توانید نامه های خود را بنویسید، فعالیت های تجاری خود را انجام دهید و از خانه به امور مالی خود بپردازید. چنانچه فردی تازه آشنا با جهان فن آوری هستید، باید گفت که یادگیری برنامه های مدرن نسبتا آسان است و انواع بسیار زیاد بازی های تفریحی و اطلاعات آموزشی، توجه شما را به خود جلب می نماید که بدان ها علاقمند می شوید.
کمک های نوشتاری
یک کامپیوترخانگی کوچک، به بیماران درگیر با مشکلات نوشتاری، کمک های بسیاری می نماید.
منبع: مه شو

مواد جانبی تشکیل دهنده شامپو

عامل صدفی کننده : عامل صدفی کننده (مانند اتیلن گلیکول) به شامپو حالت و شکل صدفی می دهد.

عامل غلیظ کننده : عامل غلیظ کننده (مثل نمک طعام) باعث غلیظ شدن شامپو می شود.
ارزیابی شامپوها
از خواص ضروری شامپوها اینست که ضمن ایجاد کف مناسب (از لحاظ کیفی و کمی) موها را تمیز- حالت پذیر- نرم و براق نمایند و حساسیت روی بافت چشم و پوست نداشته باشند.
یک شامپوی مناسب باید خصوصیات زیر را دارا باشد:
از قابلیت کاربرد آسان و توزیع مناسب روی پوست سر برخوردار باشد. مناسب بودن مشخصات کف مانند سرعت تولید کف- حجم کف- حالت کف (رقیق یا کرمی بودن آن)- پایداری کف- سهولت شستشوی کف از بین موها و پوست سر
پس از مصرف شامپو موی مرطوب آسان شانه شود.
عطر آن ملایم بوده و ایجاد حساسیت نکند.
مدت خشک شدن مو پس از شستشو زیاد نباشد.
موهای خشک حالت پذیری مناسب داشته باشند.
موهای حالت یافته باید نرم- براق- صاف- لغزنده- قابل کنترل و همچنین در حالت خشک و مرطوب به راحتی شانه شوند.
پس از شستشو موها باید خوب روی یکدیگر قرار بگیرند و لخت و قابل کنترل باشند.موها پس از مصرف شامپو جلوه ی ظاهری مناسب داشته باشند.
شامپو روی پوست و مو ایجاد حساسیت نکند.
یک شامپو باید قدرت پاک کننده گی ملایمی داشته باشد. شامپویی که کل چربی موها را بزداید شامپوی مطلوبی نیست.
پس از شستشو موها الکتریسیته ساکن نداشته باشد یعنی موها وز کرده نباشند.
منبع: مه شو

شامپوهای مختلف و ترکیبات آنها

شامپوها فرآوردهایی هستند که پس از مصرف چربیهای سطحی ترشحات طبیعی پوست- چرکهای ناشی از محیط و باقی مانده فرآورده های آرایشی را از مو و پوست سر بدون آن که اثر نامطلوبی داشته باشند پاک می کنند و بعداز شستشو باید موی سر براق- طبیعی- بدون شوره و شکنندگی و از لحاظ فرم پذیری قابل کنترل باشد. قبل از پیدایش شامپو به صورت امروزی مردم برای شستشوی موهای خود از صابونهای گیاهی نظیر (سدر-چوبک و کتیرا) و برخی مواد معدنی مانند خاکهای سیلیسی استفاده می نمودند. ولی صابون متداولترین ماده جهت شستشوی مو بوده و به همین علت اولین شامپوها، شامپوهای صابونی بوده اند. ولی کم کم با پیدایش پاک کننده های مصنوعی مخلوطی از صابون و پاک کننده و بلاخره پاک کننده ها خالص عرضه گردیده اند.
ترکیبات شامپوها
عامل پاک کننده : عامل پاک کننده باعث جدا شدن ذرات چرک و کاهش چربی از سطح مو می شود، که خود شامل ۳ دسته مواد فعال سطحی آنیونی مثل سدیم لوریل اتر سولفات و تری اتانول آمین سولفات (آمفوتری) ثل بتاتین کوکو آمیدو پروپیل و غیریونی هستند.

عامل تقویت کننده کف : عامل تقویت کننده کف (مثل بتاتین) باعث ایجاد کف غلیظ مقاوم می شوند.
عامل حالت دهنده مو : عامل حالت دهنده مو باعث می شود، مو به آسانی شانه شده و هنگام شانه کردن به هوا بلند نشود.
عامل نگهدارنده : عامل نگهدارنده مو را از مواد ضدعفونی کننده و میکروب کش نگه می دارند.
مواد پاک کننده در شامپوها دترژنت ها (سورفکتانت ها) هستند که برای پاک کردن مو و پوست سر و تولید کف بکار می روند . مواد افزودنی بیشتر برای جلب رضایت مصرف کننده و بهبودی کیفیت شامپو بکار می روند. این مواد شامل : مواد اصلاح کننده ویسکوزیته – مواد کدر کننده و صدفی کننده- مواد شفاف کننده-مواد حالت دهنده ی مو- مواد ضد شوره و ضد میکروبی- مواد کاهش دهنده ی سختی آب- مواد محافظ-پایدار کننده ها- رنگها- عطرها و …. می باشد. اغلب دترژنت ها موها را به نحوی می شویند که موها بخوبی قابل کنترل نبوده و در نتیجه حالت طبیعی خود را ندارند. عوامل حالت دهنده به صورت لایه نازکی روی موها قرار گرفته و موها را قابل کنترل کرده و شانه کردن را آسان می کنند.
فساد شامپوها به علت قارچها و میکروارگانیسمها است. باکتریها می توانند موجب فساد دترژنت ها و از بین بردن رنگ فرآورده شوند. اغلب شامپوها محیط مناسبی برای رشد ارگانیسمها به ویژه پسودوموناس بوده و در صورت کافی نبودن ماده محافظ مناسب، بوی نامطلوب تولید شده وظاهراً شامپو کدر می شود. پایدار کننده ها موادی هستند که شامپو را در برابر اکسیدشدن-نور- تغییرات PH و رسوب ذرات جامد محافظت می کنند. چون شامپوها یکی از فرآوردهای بهداشتی برای مصرف روی پوست سر و موها می باشند بوی آنها بسیار مهم است و از طرفی جهت پوشش بوی نامطلوب دترژنتها افزایش ماده معطر به شامپوها ضروری است. پایدار کننده های کف نیز موادی هستند که در صورت اضافه شدن به شامپو کیفیت- حجم و پایداری کف را افزایش می دهند. این مواد اغلب ویسکوزیته را افزایش داده و موها را لخت و نرم می کنند.
منبع: مه شو

تعداد دفعات صابون یا شامپو زدن به موها

تعداد دفعات صابون یا شامپو زدن نیز باید رعایت گردد زیرا شستشوی مو به دفعات خیلی زیاد با هر کیفیتی که مو داشته باشد می تواند در طول زمان منجر به اختلالات مو شود. در هر نوبت حمام نیز بهتر است شامپو را دو قسمت کرده تا بتوانید دوبار متوالی موها را شسته و هر بار با آب صاف و زلال آبکشی کنید. کسانی که حالت استثنایی داشته و بدلیل حساسیت شدید پوست سر، استعمال صابون یا شامپو را به سختی تحمل می نمایند، بایستی به پزشک متخصص پوست و مو مراجعه نمایند تا دستورات لازم تجویز گردد.
برس زدن روزانه ی موها و ماساژ مرتب آن باعث تشدید سرعت جریان خون شده و نیز مانع از جمع شدن گرد و غبار و کثافات در سر گشته و سبب می گردد تا هوا بهتر به ریشه موها برسد ولی در هرحال تعداد دفعات برس کشیدن روزانه موها نبایستی از دو بار تجاوز کند زیرا برس زدن های خیلی شدید و مکرر و یا خیلی طولانی موجب شاخه شاخه شدن نوک مو، شکسته شدن مو و ریزش آن می گردد.
لازم است موها را تقریباً هر ۳-۴ هفته یک بار اصلاح نمود و برای این کار باید یک سالن آرایش خیلی تمیز انتخاب کرد تا از انتقال عفونتهای میکروبی یا انگلی و قارچی به وسیله وسایل آرایش کثیف که بقدر کافی تمیز نشده اند جلوگیری شود.
پس از شستشو برای خشک کردن موها از مالش شدید با حوله خودداری نمایید بلکه به جای آن موها را با فشار دادن به حوله خشک کنید. زیرا موی تر دارای قوه ی کشش کمتری است و به آسانی می شکند همچنین برای خشک کردن کامل موها از خشک کننده هایی استفاده کنید که حرارت آن قابل تنظیم باشد تا از حرارت دادن زیاد به موها خودداری شود.
برای بهداشت موها به برنامه غذایی نیز باید توجه خاص شود. ویتامینها و کلسیم برای سلامت مو موثرند. ناراحتی های عصبی، بی خوابی، بدی تغذیه در وضع موها اثر مهمی داشته لذا باید مورد توجه واقع شوند.
منبع: مه شو