کمک‌های مردم کیش به مناطق زلزله‌زده از ۵۰ تُن گذشت

کمک‌های مردم کیش به مناطق زلزله‌زده از 50 تُن گذشت

پول‌نیوز – به همت شهروندان و اصناف کیش، بیش از ٣٨ تن اقلام مورد نیاز زلزله‌زدگان غرب کشور تاکنون به کرمانشاه ارسال شده است؛ بیش از ۱۵ تن از کمک‌های مردمی نیز آماده ارسال است.

​به گزارش گروه گردشگری پول‌نیوز، با هماهنگی انجام شده در سازمان منطقه آزاد کیش و همکاری جمعیت هلال احمر این جزیره، به منظور کمک به زلزله‌زدگان اقلام مورد نیاز اهدایی کیشوندان در پایگاه‌های هلال احمر جمع‌آوری شد؛ این اقلام شامل پتو، چادر، پوشاک و مواد خوراکی است که در چهار روز گذشته توسط پرواز دو هواپیمای بویینگ و ایرباس کیش ایر و دو پرواز سی ١٣٠ ارتش به کرمانشاه ارسال شده است.

سازمان منطقه آزاد کیش علاوه بر تخصیص هواپیماهای کیش ایر برای ارسال کمک‌های مردمی، ٢۵٠٠ تخته پتو و هفتصد چادر نیز برای کمک به زلزله زدگان به کرمانشاه ارسال کرد.

روند جمع آوری کمک‌های مردمی در جزیره کیش همچنان ادامه دارد و ١۵ تُن دیگر از کمک‌های مردمی نیز در فرودگاه این جزیره دپو شده که به زودی به مناطق زلزله‌زده غرب کشور ارسال می‌شود.

داوود کرمی، قائم مقام مدیرعامل و معاون توسعه مدیریت سازمان منطقه آزاد کیش پیش از این از استقبال خوب کیشوندان برای کمک‌رسانی به هوطنان زلزله‌ زده خبر داده بود.

وی با اشاره به تماس تلفنی مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش با استاندار کرمانشاه در ساعات نخست وقوع زلزله گفت: در این تماس، دکتر انصاری لاری در خصوص اعزام هر نوع کمکی به استان کرمانشاه اعلام آمادگی کرد و بلافاصله برای جمع‌آوری مایحتاج ضروری زلزله زدگان به جوامع و اصناف کیش اطلاع‌رسانی شد.

در پروازهای انجام شده از کیش، جمعی از امدادگران هلال احمر و آتش‌نشانان جزیره نیز برای کمک رسانی به مناطق زلزله زده اعزام شدند.


منبع: پول نیوز

نونواری موزه مبارک، استاد علی اکبرخان!

هفته نامه کرگدن – مریم اطیابی: سید محمدعلی جمالزاده سال ۵۶ درباره آثار او در کیهان چنین نوشته است: در این کارها مقصود بیشتر نمایاندن فقر اجتماعی است که بعد از جنگ بین الملل، دنیا را به قعر بیچارگی کشید.

«متاسفانه قسمت مهمی از آثار بنده مثل صحنه قتل امیرکبیر، مجلس درس حاج ملاهادی سبزواری، شام آخر واریون مسیح، سید جمال الدین اسدآبادی، گاندی، مرحوم دهخدا، ملک الشعرای بهار، عارف قزوینی، حاج سید رضا فیروزآبادی- بانی مریضخانه شهر ری- و صحنه هایی از اجتماع محرومان و حتی کارگردان زحمتکش، همچنین کاوه آهنگر و ابومسلم خراسانی که خوشبختانه عکس بعضی از صحنه های تاریخی پیش بنده موجود است و خلاصه زحمت یک عمرم به وسیله گروهی افراد جاهل و نادان از بین رفت.

من فقط آرزو می کنم خداوند به مرتکبین این گونه اعمال دانایی عطا فرماید که به قول شاعر: بسوختند چو پروانه خویش و بیگانه/ به دور شمع وجودش هم از عوام و ادیب// خدا خراب کند خانه ستمگر را/ بلای جنگ نیارد به بار جز تخریب» این هم از عجایب روزگار و رسم زمانه است؛ آن که با مردم عجین تر است، گزند بیشتری می بیند.

 نونواری موزه مبارک، استاد علی اکبرخان!

از این رو است که مرحوم استاد علی اکبرخان صنعتی، یکی از مردمی ترین هنرمندان مجسمه ساز ایرانی که خود طعم فقر و یتیمی کشیده است و با دستان معجزه گرش به گچ ها روحی دوباره می بخشد و درد و رنج مردم این سرزمین را به تصویر می کشد، مزدش در ۲۸ مرداد ۳۲ می شود تخریب تندیس هایش در موزه ضلع شمال غربی توپخانه و نابود کردن تندیس هایش در موزه میدان راه آهن در سال ۵۷٫ می توان حدس زد در این هنگامه ها فرشته عدالتی که او در ورودی کاخ دادگستری تهران به همراه مرحوم ابوالحسن صدیقی و مرحوم ارژنگ رحیم زاده طراحی کرده و ساخته، به چه فکر می کرد.

سید محمدعلی جمالزاده سال ۵۶ درباره آثار او در کیهان چنین نوشته است: «در این کارها مقصود بیشتر نمایاندن فقر اجتماعی است که بعد از جنگ بین الملل، دنیا را به قعر بیچارگی کشید. مثلا یکی از آن ها صحنه «مرد بیکار را با عائله اش» نشان می دهد که نگران آینده است. در کار دیگری صحنه ای از اطفال یتیم و بی پناه ساخته شده است که اگر کسی به فکر آن ها نباشد، خیلی احتمال دارد که سرنوشتشان به زندان برسد.

در صحنه دیگر ۳۵ تن زندانی را نشان داده و صحنه دیگر حضرت مسیح را در بالای صلیب نشان می دهد با جمعی از بینوایان که دور صلیب جمعند و دعا می کنند و می خواسته توجهی را نشان بدهد که حضرت مسیح به بینوایان داشته و همواره نوع بشر را به محبت و داد دعوت می کرده است.»

می گویند ساخت بنای موزه استاد صنعتی همزمان با احداث میدان توپخانه در سال ۱۲۸۴ هجری قمری (۱۲۴۶ هجری شمسی) به دستور میرزاتقی خان امیرکبیر آغاز شد. طبقه نخست این بنا در دوره رضاشاه، اصطبل و طبقه دوم آن هم مکان استراحت او بوده است. هر چند برخی معتقدند رضاشاه در دوره ای که عضو بربگاد (تیپ) قزاق بوده و در میدان مشق مشغول به خدمت بوده، این جا سکنی گزیده است، اما عبدالله انوار تهران شناس- چنین سخنی را روا نمی داند و معتقد است رضاخان هرگز چنین خانه ای نداشته است.

علی اکبر خان متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان است. پدرش پس از جنگ جهانی اول بر اثر طاعون به دیار باقی می شتابد و مادرش که توان نگهداری او را نداشته، پسرش را به حاج علی اکبر خان صنعتی، موسس پرورشگاه صنعتی کرمان، می سپارد. حاج علی اکبر خان صنعتی از مردان نیک روزگار است. او در بازگشت از سفر حج با برخی دوستان سیاسی اش به دیدن سید جمال الدین اسدآبادی می رود و سید با گفتن این جمله که عبادت به جز خدمت خلق نیست، از او می خواهد به کرمان بازگردد و کودکان بی سرپرست را پناهی دهد و به آموزش و پرورش آن ها بپردازد.

 نونواری موزه مبارک، استاد علی اکبرخان!

حاج علی اکبر خان در بازگشت، زمینی ۱۰ هزار متری پیدا می کند که قرار بوده زندان شود. او می گوید: «زمین را به من بدهید، در عوض کاری می کنم که اصلا نیازی به زندان نباشد.» چرا که به اعتقاد او بیشتر بزهکاران همین کودکان بی سرپرست بودند که در بزرگسالی به دلیل نداشتن راهنمای کودکی دست به چنین کارهایی می زدند. به این ترتیب پرورشگاه صنعتی در کرمان راه اندازی شد و کودکان نصف روز را در آن جا درس می خواندند و نصف روز را در کارگاه پارچه بافی همان پرورشگاه کار می  کردند.

علی اکبر کوچک هم در آن جا روزگار می گذراند. آن قدر به نقاشی علاقه داشت که تصویری گلی را در دفتر می کشد و چون مداد رنگی نداشته، با گل واقعی درون آن را تزیین و به معلمش تقدیم می کند. او هم علی اکبر را به کشیدن نقاشی تشویق می کند. البته تصویر کشیدن از باقی معلمان این گونه ختم به خیر و مهر و محبت نمی شود و هر بار تنبیهی به دنبال می آورد که البته مانع عشق او به نقاشی نمی شود.

حاج علی اکبر خان صنعتی این پسر را سرانجام نزد پسرش عبدالحسین خان به تهران می فرستد تا به مدرسه کمال الملک برود و ۱۲ سالی نزد استادانی همچون ابوالحسن خان صدیقی، علی محمد حیدریان، هادی تجویدی، اسماعیل اشتیانی، حسین خان شیخی، علی رخساز، حسنعلی خان وزیر و حسین طاهرزاده بهزاد هنر بیاموزد.

در سال ۱۳۱۹ پس از اخذ مدرک کارشناسی و درست یک سال پس از فوت علی اکبر خان راهی کرمان می شود تا به چهل تن از اعضای پرورشگاه ادای دین کند و به آن ها نقاشی یاد بدهد.

در سال ۱۳۲۴ بنا به درخواست عبدالحسین خان صنعتی بار دیگر راهی تهران می شود تا با همراهی شیر و خورشید سرخ ایران (هلال احمر) در طبقه فوقانی ساختمان ضلع شمال غربی میدان توپخانه مستقر شود و آثارش را به نمایش بگذارد و پلو فروش بلیتش خرج مستمندان شود. خرداد ۱۳۲۵ این مرکز توسط مرحوم دکتر امیراعلم، موسس و بانی شیر و خورشید سرخ، افتتاح می شود و مورد استقبال مردم قرار می گیرد. بعدها در سال ۵۶ به همت همایون، پسر عبدالحسین خان نوه حاج علی اکبر خان، در کرمان هم موزه صنعتی را راه اندازی می کنند که همچنان پابرجاست و یکی از مشهورترین موزه های کرمان است.

نمایشگاه میدان سپه (توپخانه) هنوز دایر بوده که علی اکبرخان در نیمی از خانه مسکونی عبدالحسین صنعتی در چهارراه کالج نمایشگاه دیگری از آثارش چون عارف قزوینی، ملک الشعرای بهار، صحنه قتل امیرکبیر، ستارخان، باقرخان، قائم مقام فراهانی، فردوسی، حافظ، سعدی، جمالزاده، نظامی، بوعلی سینا، سید حسن مدرس، سید جمال الدین اسدآبادی، فیروزآبادی، حاج ملاهادی سبزواری، دهخدا، آلبرت شوایتزر، ویکتور هوگو و گاندی را با دستان جادویی اش از دل گچ به تصویر می کشد و مجسمشان می کند؛ اما این بار مخاطبانش نه مردم کوچه و بازار، بلکه اقشاری هستند از طبقه دیگر که زبان رنج برایشان چندان قابل درک نیست و دنبال طرح های مدرن ترند.

 نونواری موزه مبارک، استاد علی اکبرخان!

پس این بار آثارش را راهی ساختمانی در میدان راه آهن می کند که باز هم مانند میدان توپخانه مورد استقبال قرار می گیرد؛ آن قدر که مردمان با دیدن تندیس حافظ و سعدی فاتحه ای نثارشان می کنند؛ اما این موزه هم در گیر و دار وقایع انقلاب مورد بی مهری عده ای قرار می گیرد و تخریب می شود.

پس علی اکبرخان می ماند و آثارش، اعم از تندیس های گچی و برنزی و تابلوهای نقاشی در موزه میدان توپخانه که آن جا هم چندان روی آسایش نمی بینند. با آغاز پروژه ساخت متروی تهران در سال ۷۶ تعطیلی موزه صنعتی هم آغاز می شود و به دلیل ساخت مترو برخی از ساختمان های میدان ویران می شود و بنای موزه صنعتی با بی دقتی شرکت مترو و مدیریت وقت موزه، آسیب می بند.

پس از تخریب قسمت های قابل توجهی از میدان توپخانه، ساختمان موزه صنعتی و بانک تجارت، تنها بازماندگان این میدان قدیمی می شوند. به همین دلیل سازمان میراث فرهنگی، ساختمان موزه صنعتی را چند ماه پس از فوت استاد (۱۳فروردین ماه) در آبان ماه سال ۸۵ در فهرست آثار ملی ثبت می کند.

با مرگ استاد علی اکبر صنعتی اوضاع موزه رو به وخامت می گذارد. در سال ۸۶ شرکت مترو تصمیم می گیرد ورودی های ایستگاه متروی امام خمینی را افزایش دهد. یکی از ورودی ها هم از زیر ساختمان موزه صنعتی عبور می کند و این دلیلی می شود برای تعطیلی دوباره موزه. افزون بر نم گرفتن دیوارهای این موزه، تردد خودروها باعث آسیب پذیرتر شدن این موزه می شود.

پس از عبور مترو از زیر ساختمان موزه و تبدیل شدن حیاط موزه به ورودی مترو و رعایت نشدن حریم این بنای تاریخی، ساختمان موزه در شرایط بدتری قرار می گیرد و به دلیل لرزش هایی که با هر بار عبور مترو از زیر ساختمان به بدنه آن وارد می شود، سقف و دیواره های بنا در حال ریزش قرار می گیرد. هم چنین ساختمان موزه از سال ۸۹ به انبار دستفروش ها تبدیل می شود؛ انباری که در آن همیشه باز بود و به راحتی می شد در آن رفت و آمد کرد.

سرانجام پس از بارها رسانه ای شدن موضوع سال ها بسته بودن این موزه، سه ضلع میراث فرهنگی، شهرداری تهران و جمعیت هلال احمر توافق کردند برای مشارکت در احیا و مرمت موزه برنامه ریزی کنند. فعالیت ساماندهی موزه استاد صنعتی از اردیبهشت  ۹۳ آغاز شد و یک ماه بعد داربست ها دور موزه را گرفتند.

مسئولان وعده دادند تا خرداد سال ۹۵ موزه سامان می گیرد، حتی سخن از افتتاح موزه برای ۲۲ بهمن سال ۹۵ به میان آمد؛ اما در مراحل پایانی مرمت، کم کم زمزمه هایی پیچید که هلال احمر قصد تبدیل موزه استاد صنعتی به دفتر کار را دارد و حتی با سازمان زیباسازی شهرداری در زمینه بهره برداری دچار اختلاف نظر شده است. سرانجام مدیر کل میراث فرهنگی تهران در نامه ای خطاب به رییس سازمان زیباسازی خواست تا هرچه زودتر کار مرمت پایان یابد و موزه برای بازدید عموم آماده شود. در نهایت با برقراری صلح بین سه دستگاه، پس از ۱۲ سال تعطیلی، این موزه تاریخی با ۱۰۰ تابلوی نقاشی و بیش از ۱۲۰ تندیس از آثار استاد صنعتی، ۱۴ شهریور ۹۶ افتتاح شد.

 نونواری موزه مبارک، استاد علی اکبرخان!

از کنار گودبرداری ساختمان بلدیه می گذرم. سال هاست طرح باززنده سازی ساختمان بلدیه روی میزها خاک می خورد. گودبرداری هم به امان خدا رها شده است. شهرداری و شورای شهر پیشین چه مشکلی با ساخت این ساختمان داشتند، خودش مثنوی هفتاد من است. فقط می توان امیدوار بود در دوره جدید بالاخره میدان توپخانه صاحب ساختمان بلدیه شود. هنوز هم مردم در میدان توپخانه نشانی «پست شهرداری» را در مکالمات روزمره به کار می برند. شاید با احداث این ساختمان حال فرهنگی میدان توپخانه بهتر شود.

درها و پنجره های موزه صنعتی نونوار شده اند. ساختمان لباس تازه بر تن کرده و مجسمه ها برق می زند. صدای خنده شان را می توان شنید. رو به روی مجسمه نادرشاه می ایستم ؛ به گمانم دوست دارد سبیلش را تاب بدهد. شاه عباس هم روی اسب در عوالم خودش سیر می کند.

بر می گردم و آهسته به امیرکبیر می گویم: «اگر روزنامه وقایع اتفاقیه تان منتشر می شد، از حال خوش مجسمه های استاد صنعتی گزارشی می نوشتید.» به نظرم نی لبک زن هم حال خوشی دارد! حتی مادری که طفلش را در آغوش کشیده است. دیگر نه از خاک و نم خبری است، نه از لرزش و فروریختن سقف.

طبقه دوم نقاشی های آبرنگ مرحوم صنعتی بر سینه دیوار می درخشد. پنجره ها باز است. از این جا میدان توپخانه حال دیگری دارد. یک آسانسور هم انتهای سالن دیده می شود. یکی از پنجره ها رو به کافی شاپ موزه باز می شود. روحت شاد استاد علی اکبر صنعتی! ای کاش امروز بودی و این جا را می دیدی. نمی دانم آفتاب از کدام طرف طلوع کرده که یک بار هم حوزه فرهنگ عاقبت به خیر شده است!

«مرمت موزه در سه فاز بنا، مجسمه ها و نقاشی ها تعریف شده است. در کلیت مرمت بنا به اتمام رسیده است. از سویی جاوید رمضانی ۹۹ تابلوی نقاشی استاد را مرمت کرده است. ما مهم ترین آرشیو نقاشی آبرنگ استاد صنعتی را داریم. در مورد تندیس ها به دلی غیرقابل حمل بودن آن ها، محدودیت های زیادی داشتیم، اما خوشبختانه یک تیم جوان با نظارت حمید شانس (کارشناس هنری و مجسمه ساز) آثار را مرمت و قالب گیری کردند. اکنون فقط مرمت چهار، پنج سردیس و یک سری خرده کاری ها مانند نصب اسپیلت و دریافت ضمانت ها آسانسور باقی مانده است.

در مورد ساعات بازدید و قیمت بلیت هم قرار است محمدرضا کارگر- مدیرکل امور موزه های میراث فرهنگی- هر آنچه را در موزه های میراث عرف است، برای ما ابلاغ کند. در مورد هزینه ها هم حدود ۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان هزینه شده است که ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان آن را سازمان زیباسازی هزینه کرده است.»

این ها سخنان فرهاد علی اکبری گاوزن- رییس موزه استاد صنعتی- است. حالا پس از مرمت این بنا هلال احمر ترغیب شده تا ساختمان های تاریخی اش در اصفهان و تبریز را هم مرمت کند. هلال احمر یک موزه و مرکز اسناد هم در خیابان ولیعصر، نرسیده به چهارراه نیایش دارد که بنای آن مدرن است.

با تزریق سه لایه بتن در کف بنای موزه استاد صنعتی دیگر لرزش مترو احساس نمی شود. فرامرز پارسی، مدیر شرکت عمارت خورشید، که مسئولیت مرمت بنا را برعهده داشته، در این باره می گوید: «از اواخر ۹۴ کار شروع شد و اواخر ۹۵ کار به اتمام رسید. در طرح احیای طبقه پایین به تندیس های ساخته شده استاد صنعتی اختصاص یافت. طبقه دوم به گالری تبدیل شد که هم نقاشی های استاد صنعتی به نمایش درآید، هم در صورت تمایل به صورت دوره ای آثار مختلفی از هنرمندان به دید عموم گذاشته شود.

 نونواری موزه مبارک، استاد علی اکبرخان!

علت این کار زنده ماندن فضاست، چون اگر فقط می خواستیم آثار استاد را به نمایش گذاریم، هر کس یک بار بیشتر به موزه نمی آمد، اما قصد ما این است که فضای موزه به پاتوق هنری تبدیل شود. در این حالت هر کس برای دیدن نمایشگاه بیاید، قطعا به دیدن تندیس های استاد صنعتی هم خواهدرفت. در چنین وضعیتی موزه زندگی و پویایی خود را حفظ می کند.»

قسمت پشت بنا هم ساختمانی به شکل انبار بود که پارسی و گروهش آن را مرمت کردند تا به شکل کافی شاپ درآید و پاتوق مجسمه سازان و نقاشان شود. این اقدامات در کنار هم انجام شده تا یک هم افزایی و فضای زنده ای را به وجود آورد. او علت تعبیه آسانسور را دسترسی معلولان و سالخوردگان به گالری عنوان می کند.

بنای موزه صنعتی بنایی ترکیبی از خشت و آجر بوده که سقف طبقه دوم خرپاهای چوبی داشته و در سقف طبقه اول آهن استفاده شده بود. یک سازه تکه تکه که استحکام بخشی آن با چنین حالتی سخت تر می شد. لرزش بنا به علت عبور مترو هم مزید بر علت بود. از سویی مطالعات درباره بستر خاک موزه نشان می داد که کیفیت خوبی ندارد.

بنابراین گروه عمارت خورشید ابتدا خاک بستر را با سیمان و آهک تقویت کرد و سپس استحکام بخشی صورت گرفت. اکنون گفته می شود بنا حتی در مقابل زلزله هم مقاوم شده است. با دیدن موزه صنعتی یک آرزو بر دل می ماند؛ آیا روزی فرا خواهدرسید که زلزله ها و پس زلزله های فرهنگی در بازار سود و سودا به پایان برسد؟


منبع: برترینها

سفر به منطقه جنگلی «سیاه رودبار» در علی آباد کتول

ماهنامه همشهری سرزمین من – مجید ابراهیمی: جنگل های وسیع گلستان، اگرچه همه زیر این نام جمع شده اند، اما بیشتر مناطق جنگلی این منطقه به واسطه نزدیکی به یک روستا یا جاذبه طبیعی، نامی خاص گرفته اند. منطقه جنگلی «سیاه رودبار» در فاصله تقریبا ۲۰  کیلومتری شهر «علی آباد کتول» نامش را از روستای همسایه اش گرفته. این منطقه که غیر از این روستا، چندین روستای دیگر در اطرافش دارد، در دامنه های ارتفاعات شرقی البرز قرار دارد و آب و هوایی معتدل و پوشش گیاهی بکر و متنوع دارد؛ از گیاهان و بوته های جنگلی مختلف گونه های کمیاب سرخدار و انجیلی است.

پیشنهاد ما این است که برنامه سفر خود را طوری تنظیم کنید که چند روزی را در این منطقه اقامت کنید و به قدر کافی زمان برای سرزدن به گوشه و کنار آن داشته باشید. جنگل گردی، دره نوردی، کوهنوردی، روستاگردی، دوچرخه سواری، تماشای آثار تاریخی و حتی سوارکاری از جمله کارهایی است که می توانید در سفر به این منطقه از جنگل های استان گلستان تجربه کنید.

 سفر به منطقه جنگلی «سیاه رودبار» در علی آباد کتول

کجا بمانیم؟ مهمان خانه و ارگانیک ها

اگر قصد اقامت در سیاه رودبار را دارید می تواند قبل از سفر با «فرهاد مسعودی» به شماره ۰۹۱۱۹۶۷۰۹۳۵ تماس بگیرید. در این روستا انواع غذاهای ارگانیک، گیاهان دارویی، عسل جنگلی و محصولاتی تهیه شده از میوه های جنگلی برای خرید مهیاست. از کارگاه های قالی بافی، عروسک دوزی یا پارچه بافی روستا هم بازدید کنید.

چطور برسیم؛ چند روستا تا جنگل

از بلوار امام رضا (ع) به سمت جاده زرین گل- شیرین آباد رفته، وارد مسیر جنگلی شوید. بعد از طی حدود ۱۸ کیلومتر به دوراهی سیاه رودبار می رسید. مسیر سمت راست به سمت روستای معرف «ابر» در استان سمنان می رود و مسیر سمت چپ با تابلوی روستای «میان رستاق» به سمت روستای سیاه رودبار می رود. فاصله روستا تا علی آباد کتول حدود ۲۰ کیلومتر و ارتفاع ان حدود ۷۰۰ متر بالاتر از سطح دریاست.

سفر به منطقه جنگلی «سیاه رودبار» در علی آباد کتول 

چه می بینیم؛ گلگشت در جنگل

مهم ترین جاذبه سفر به این منطقه گشت و گذار در جنگل های باستانی زیباست.

هم پیاده و هم با اسب می توانید به دیدن جاذبه های جنگلی روستا بروید.

مسیر جنگلی: با وارد شدن به جاده زرین گل- شیرین آباد چشم اندازهای زیبا شروع می شود؛ شالیزارهای برنج در کف دره در سمت چپ تان و جنگل های توسکا و افرا در سمت راست تان قرار دارد. صدای پرندگان و صدای جریان آب، در بیشتر بخش های مسیر شما را همراهی می کند. هر قدر بیشتر ارتفاع می گیرید، تنوع گیاهی مسیر بیشتر می شود و کم کم سر و کله درختانی مثل نمدار، بلوط، ملیچ، ون، انجیلی و داغداغان هم پیدا می شود.

 سفر به منطقه جنگلی «سیاه رودبار» در علی آباد کتول
 
یکی از مهم ترین گونه های جنگلی این منطقه درختان زیبا و قدیمی سرخدار هستند. می توانید در محل مناسبی در میانه جنگل از خودروی تان پیاده شوید و گشت و گذار جنگلی را شروع کنید. در این منطقه جنگلی گراز، شغال، روباه، راسو، سمور و جوندگان بیشتر از خرس و شوکا است. محلی ها در این جا پلنگ و گرگ هم دیده اند. هم به دلیل وجود این حیوانات و هم خطر گم شدن در جنگل به هیچ وجه بدون بلدهای محلی وارد جنگل نشوید.

روستای سیاه رودبار و تفرجگاه های تاریخی: روستای سیاه رودبار مهم ترین روستای هم نام این منطقه جنگلی است. خانه های قدیمی روستا، خشتی و گلی با سقف های چوبی هستند، اما خانه ها تازه تر سقف و بدنه تازه تری دارند. روستای بسیار باصفا و روی تپه سرسبزی شکل گرفته است و درختان، اطرافش را گرفته اند. اگر فرصت کردید، به روستاهای «چینو»، «میان رستاق» و «افراتخته» هم سربزنید.

از پایین دره هرچه به سمت ارتفاعات و ییلاق ها حرکت کنید، نوع مصالح به کاررفته در ساخت خانه ها نیز تغییر میکند. منطقه جنگلی سیاه رودبار به خاطر جنگل های بکر، راه های دسترسی به ارتفاعات و روستاهای قدیمی در آن، منطقه ای ایده آل برای سفر است. «افراتخته» در کنار رویشگاه طبیعی درختان سرخدار، یک اکو کمپ در دل جنگل قرار دارد. قلعه باستانی «سیاه چال» و «قلعه موران» هم محل هایی مناسب برای گشت و گذارند؛ در سایت باستانی سیاه چال هنوز هم می توانید آثار سفال های آبرسانی داخل قلعه را تماشا کنید.

 سفر به منطقه جنگلی «سیاه رودبار» در علی آباد کتول

یک پدیده زمین شناسی منحصر به فرد در این منطقه، چشمه آب شور با املاحی سرخ رنگ است. اگر فرصت داشتید، در مسیر رفت یا برگشت می توانید برنامه ای برای گشت و گذار از آبشار کبودوال و دریاچه سد مخزنی علی آباد کتول را هم داشته باشید.


منبع: برترینها

میدان مشق و هزاران خاطره!

هفته نامه کرگدن – مریم اطیابی: میدان مشق در زمین فتحعلی شاه قاجار، خارج از حصارهای شهر، کنار خندق شمالی در زمینی به مساحت حدود ۲۵ هکتار به ابعاد ۴۳۰ قدم در ۵۴۰ قدم ساخته شد.

«امروز نایب السلطنه (کامران میرزا امیرکبیر) زن های فقیر را در میدان مشق جمع  کرده، به این معنی که گفته بودیم، به هزار نفر از زن های فقیر بلیت بدهند، در میدان مشق حاضر شوند؛ هزار تومان ما پول می دهیم، نایب السلطنه به آن ها تقسیم کند. امروز نایب السلطنه پول را برده بود؛ میرزامحمدخان هم با نایب السلطنه بود. وقتی وارد میدان مشق شده بودند، دیده بودند زن ها از هزار تجاوز کرده، به سه هزار نفر رسیده اند؛ لابد هزار تومان را طوری تقسیم کرده بود که با کمال نظم به همه رسیده، پولشان را گرفته، خوشحال رفته بودند.»(نقل و تلخیص از روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه)

قرار است به موزه ملک بروم و این جا میدان مشق است؛ محدوده ای که از شمال به خیابان سوم اسفند (سرهنگ سخایی کنونی)، از شرق به خیابان علاءالدوله (فردوسی کنونی)، از غرب به خیابان قوام السلطنه (سی تیر کنونی) و از جنوب به خیابان باغشاه یا سپه (امام خمینی کنونی) محدود می شود و موزه ملک بعد از سردر باغ ملی سمت چپ این میدان چشم انتظار بازدیدکنندگان است.

 برسد به دست حاج حسین آقا ملک

از سردر باغ ملی که بگذری، میتوانی مردمان را از دوره قاجار تاکنون در میدان مشق تصور کنی؛ آن هنگام را که عباس میرزا برای نجات ایران از تجاوز روس ها به  مشق نظامی سربازان دلبسته بود، یا روزگاری را که نقاره زنان بر سر در این میدان می رفتند و صبح و عصر نقاره می زدند و عده ای مطرب با لباس های خاص طلوع و غروب را به پایتخت نشینان اعلام می کردند، یا زمانی را که ناصرالدین شاه با لباس نظامی و سردوشی و کلاهی که الماس «دریای نور» بر آن می درخشید، از ارتش سان می دید، یا جنازه میرزارضا کرمانی بر دار را که قاتل ناصرالدین شاه بود و اعدام شد.

صداهای دیگر هم می آید؛ صدای بازی الک دولک، تمرین دوچرخه سواری و موتور سیکلت سواری، فرود آمدن هواپیمای نوع بلریو با خلبان لهستانی اش در جنگ  جهانی اول که سه روز مردم تهران را به تماشا خود کشاند، مراسم روضه خوانی و عزاداری سردار سپه، توپ وسط میدان که هر روز ساعت ۱۲ ظهر و در ایام ماه رمضان در سحر و افطار شلیک می شد، شور مارگیران، شعبده بازان، قلندران و درویش ها آن هنگام که این جا باغ ملی بود و…

میدان مشق در زمان فتحعلی شاه قاجار در خارج از حصارهای شهر، کنار خندق شمالی، در زمینی به مساحت حدود ۲۵ هکتار به ابعاد ۴۳۰ قدم در ۵۴۰ قدم ساخته شده. جنگ های ۲۵ ساله پی در پی دوره فتحعلی شاه با روس ها، بی خانمانی، بدبختی و ویرانی عجیبی را بر ایران مستولی کرد. فتحعلی شاه و عباس میرزا چاره را در ارتقای توان نیروهای نظامی خود دانستند. از این رو ایران از فرانسه و انگلیس کمک خواست تا ارتش را که توان رویارویی با ارتش مدرن روسیه را نداشت، آموزش دهد و با فنون نظامی روز جهان آشنا کند.

در نتیجه دولت فرانسه هیئتی هفتاد نفره به فرماندهی ژنرال گاردان را به تهران فرستاد تا به تربیت پیاده نظام ایران در میدان مشق بپردازد. علت انتخاب میدان مشق نزدیکی آن به میدان توپخانه و ارگ سلطنتی بود.

در سال ۱۲۴۰ شمسی دیواری به دور میدان مشق کشیدند، محمدخان سپهسالار، وزیر جنگ دوره ناصرالدین شاه، در سال ۱۲۴۱ آن جا را تجدید بنا کرد و دیواری آجری به همراه طاق نما ساخت. حالا دیگر میدان مشق اصطبل، کالسکه خانه، باروخانه و… داشت و هفته ای یک بار شاه ایران و هر روز هم یکی از امرای ارتش مانند سپهسالار یا شاهزاده حمزه میرزا حشمت الله از نیروهای نظامی در حال تیراندازی با توپ و تفنگ و سایر تمرین های نظامی دیدن می کرد.

 برسد به دست حاج حسین آقا ملک

با گسترش تهران، میدان مشق در داخل شهر قرار گرفت. در همین ایام و در سفر دوم ناصرالدین شاه به اروپا، روس ها شاه را مجبور کردند تا یک فوج قزاق را برای آموزش ارتش راهی ایران کند، به این ترتیب جای مستشاران نظامی را قزاق های روسی گرفتند و قزاقخانه و عمارت کلاه فرنگی را در این میدان بنا نهادند. از سویی بخش هایی از زمین شمالی میدان مشق به هیئت امریکایی مبلغ دین مسیح برای احداث کلیسا و بیمارستان واگذار شد.

در اواخر حکومت احمدشاه با قدرت گرفتن سردار سپه به عنوان وزیر جنگ، میدان در سال ۱۳۰۱ به شکل مربع درآمد و دیوارهایی با طاق نماهای آجری گرداگرد آن ساخته و صاحب نقاره خانه ای به جای سردر ناصری شد. براساس عکس های پیشین، سردر قدیم در گوشه جنوب شرقی میدان و رو به میدان توپخانه بوده است. دو طرف بنای سردر دو اتاقک نگهبانی بود که با ساخته شدن بنای پست در شرق و کمپانی نفت ایران و انگلیس در غرب، احتمالا از بین رفت.

رضاخان دستور ساخت سردر جدید را برای یادبود کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و فتح تهران داد و استاد جعفرخان معمارباشی که سردر مجلس و مدرسه فیروز بهرام را ساخته بود، سردر میدان مشق را بنا نهاد. کاشیکاری و نقاشی روی کاشی های سردر هم اثر استاد حاج حسین کاشی پز (متولد قم) است که در حال حاضر فرزندانش به خاندان خاک نگار مقدم مشهورند. می گویند او برای طراحی نقش سربازان و قزاقان از مدل های زنده استفاده می کرد و کارگاهش درست مقابل سردر باغ ملی بود.

با به قدرت رسیدن رضاشاه، پادگان ها به خارج از شهر رفتند و در میدان مشق باشگاه افسران، زندان موقت شهربانی و وزارت جنگ شکل گرفت. در سال ۱۳۰۶ تصمیم بر این شد که بخشی از میدان مشق به باغی عمومی تبدیل شود و افزون بر ساختمان مهمانخانه بلدیه، بناهایی برای تئاتر، سینما، بوفه، زمین تنیس و فوتبال و… در قسمت آخر میدان که به خیابان سپه (امام خمینی) وصل می شد، جانمایی و دکان ها و مغازه هایی ساخه شود.

به این ترتیب بلدیه تهران دو کامیون شمشاد از رشت به میدان مشق آورد و درختان را غرس کرد و در ضلع غربی میدان باغی را احداث کرد که هر چند پنج سال بیشتر رونق نداشت، اما به باغ ملی شناخته می شد و تا امروز شب های این باغ و چراغ های روشن آن، جشن های اعیاد مذهبی، جشن صنوف مختلف، آتش بازی و موسیقی آن از ذهن ها پاک نشد. گواهش نام سردر میدان مشق است که همه به سردر باغ ملی می شناسندش. بعدها جای این باغ را ساختمان های موزه ملی، کتابخانه و وزارت امور خارجه گرفت.

اما موزه ملک از چه زمانی در میدان مشق خوش نشین شد؟ مرحوم حسین ملک متولد تهران در سال ۱۲۵۰ شمسی و درگذشته به سال ۱۳۵۱، فرزند ارشد حاج محمدکاظم ملک التجار بود. خانواده اش اصالتا تبریزی و مجتهدزاده بودند. خیریات و موقوفات حاج حسین آقا زبانزد خاص و عام است، تا آن جا که آستان قدس رضوی اداره ای به نام اداره موقوفات ملک دارد.

کتابخانه و موزه بزرگ ملک تهران هم از موقوفات او است. حاج حسین آقازاده تهران و ساکن مشهد، دو میلیون مترمربع زمین هم در مشهد به ساخت خانه برای فرهنگیان اختصاص داده و چند ده هزار متر زمین هم وقف ساخت پارک عمومی در مشهد کرده است.

مرضیه مرتضوی، کارشناس ارشد تاریخ و موزه دار موزه ملک، درباره او نوشته است: «مرحوم ملک در سال ۱۳۱۶ با وقف نامه ای شش دانگ عمارت پدری را به انضمام کلیه کتب و نسخ خطی، خطوط خوشنویسی، کتب ایرانی، فرنگی، عربی، تابلوهای نقاشی وقف کرد.

او کتابخانه اش را از مشهد به خانه پدری در تهران انتقال داد، اما چون این مسجد در دل بازار تهران، میان مسجد شاه و مسجد ملک و در بازار حلبی سازها قرار داشت و بیشتر محل رفت و آمد بازاریان بود، قطعه زمینی به متراژ ۶۰۰۰ مترمربع واقع در باغ ملی تهران را در مقابل املاکی که رضاشاه در جوار کاخ سعدآباد از او گرفته بود، از شهرداری وقت جهت تاسیس کتابخانه گرفت، اما چون زمین در قلب وزارت امور خارجه بود و این وزارتخانه از آن زمین برای فرود بالگرد استفاده می کرد تا زمان حیات حاج حسین آقا (۱۳۵۱ شمسی) کار احداث بنا عملی نشد.

 برسد به دست حاج حسین آقا ملک

پس از انقلاب با پیگیری های عزت ملک، ناظر استصوابی موقوفات ملک و دختر آن مرحوم، از امام خمینی (ره) این قطعه زمین از وزارت امور خارجه بازپس گرفته و به آستان قدس رضوی واگذار شد تا طبق وصیت مرحوم ملک در آن کتابخانه احداث شود.»

کار احداث بنا در سال ۱۳۶۴ آغاز شد و موزه و کتابخانه ملک به طور رسمی سال ۱۳۷۶ افتتاح شد. در مردادماه امسال در طبقه دوم کتابخانه و موزه ملی ملک، تالارهای جدید موزه ای با نام «مجموعه تمبرهای حاج حسین آقا ملک» و «تالار هزار داستان» افتتاح شده است.
حالا مجموعه ای از تمبرهای گنجینه حاج حسین ملک و گنجینه تمبرهای اهدایی به این مجموعه از قبیل مجموعه مرحوم ثابتی، مرحوم قوامی، بانو نسرین دستغیب بهشتی و… در این موزه به نمایش گذاشته شده اند. نخستین تمبر در سال ۱۸۴۰ میلادی در لندن از تکه کاغذ سیاه و کوچکی با تصویر ملکه الیزابت تهیه شد که چون یک پنس ارزش داشت، بعدها به تمبر پنی سیاه معروف شد.

نوزده سال بعد، ناصرالدین شاه پس از سفرش به اروپا در بازگشت به ایران، گروهی را مامور کرد تا ایران صاحب تمبر شود. این هیئت در سال ۱۲۴۴ شمسی به کوشش محسن خان سرتیپ (معین الملک) از طریق اداره پست فرانسه با طراح فرانسوی به نام «آلبرت بار» آشنا و وارد مذاکره می شود و از او می خواهد طرحی را برای تمبر ایران آماده کند. به این ترتیب از سال ۱۲۴۷ خورشیدی ایران هم صاحب تمبر شد.

سیستم پست نخستین بار به دستور کوروش کبیر و با راه اندازی چاپارخانه در ایران شکل گرفت. چاپارخانه ساختمان های بین راهی بودند که چاپارها (حاملان نامه ها و دستورات دولتی از مرکز به ایالات و برعکس) برای استراحت و تعویض اسب های خسته با اسب های تازه نفس به این امکان مراجعه می کردند.

جالب است بدانیم به گفته هرودوت، تاریخ نویس یونان باستان، این سخن داریوش هخامنشی درباره چاپارهای ایران است: «نه برف، نه باران، نه گرما، نه تاریکی شب نمی تواند این پیک ها را از انجام تند و تیز وظیفه شان بازدارد.» و حالا سردر اداره پست «جیمز فارلی» شهر نیویورک نوشته ای با این اقتباس تبدیل به شعار مشهوری برای این مرکز شده است: «باران یا آفتاب، برف یا بوران، ما پیغام های خود را خواهیم رساند!»

نشان تمبر رسمی ایران، معروف به «تمبر باقری»، در دوره قاجار با نشان رسمی دولت ایران، «شیر و خورشید»، منتشر شد؛ تصویر شیری ایستاده که شمشیری در دست راستش گرفته و خورشیدی از پشت آن پیداست؛ همچنین در چهار طرف آن عدد مربوط به بهای تمبر شامل ۸، ۴، ۲، ۱ شاهی نقش بسته بود.

سری تمبر سلاطین هم شامل چهره پادشاهان قاجار از ناصرالدین شاه تا دوره پهلوی است که البته این سری افزون بر چهره شاهان ایران، آثار تاریخی معماری ایران را هم به نمایش می گذارد.

سری تصویر ناصرالدین شاه در اتریش چاپ شده است، اما به طور کلی سری نخست تمبرها علاوه بر اتریش، بیشتر در هلند و فرانسه چاپ شدند. یکی از تمبرهای جالب در این دسته تمبری است که به مناسبت پنجاهمین سالگرد سلطنت ناصرالدین شاه چاپ شده که چون شاه زودتر از آماده شدن تمبر ترور شد، این تمبر دیگر مورد استفاده قرار نگرفت.

جالب این که در بین مجموعه تمبرها، تمبرهایی وجود دارد که در انتشار آن ها با روش چاپ سنگی یا لیتوگراف حتی در شیوه های نوین و با فیلم و زینک اشتباهاتی رخ داده است؛ اشتباهاتی مانند جا به جایی در رنگ (دپلاسه)، اشتباه وسط وارو، دو طرفه که گروه ویژه ای در تمبرها ایجاد کردند. وسیله ای به نام سورشارژ یا انگ هم وجود دارد که فلزی یا لاستیکی است با طرح، نام، تاریخ یا قیمت جدید که با جوهرهای رنگی روی تمبرها چاپ می شود؛ سورشارژ هم می تواند باعث ایجاد تمبرهای اشتباه شود.

سورشارژ به دلایل مختلفی روی تمبر قرار می گیرد؛ یکی از آن ها تغییر حکومت است. زمانی که حکومت قاجار به پهلوی و پهلوی به جمهوری اسلامی تغییر کرده، سورشارژها هم دگرگون شده اند؛ مثلا در موزه ملک تمبری هست که چهره احمدشاه را بر روی تمبر سیاه چاپ کرده اند. چهره محمدرضا شاه هم سیاه شده است.

 برسد به دست حاج حسین آقا ملک

فاطمه رازی پور، کارشناس موزه ملک و مسئول بخش تمبر این موزه، می گوید: «سری تمبرهای «ویکتور کاستین» هم برای مجموعه داران ایرانی حائز اهمیت است. در سال ۱۲۸۰ شمسی (۱۹۰۲ میلادی) به دلیل کمبود تمبر در ایران، دولت تمبرهایی به صورت موقتی منتشر کرد. در این بین برخی مراکز پستی بدون اجازه اقدام به چاپ تمبر در شهرستان ها کردند. از جمله رئیس بلژیکی پست و گمرک خراسان، ویکتور کاستین، که بعدها به همین دلیل از ایران اخراج شد. او یک سری تمبر با ذکر حروف مخفف اول نام و نام خانوادگی خود و به خط لاتین در وسط تمبر چاپ کرد که در پستخانه های مشهد، قوچان و بجنورد مورد استفاده قرار گرفت.»

در جنگ جهانی اول ایران هم به نوعی دیگری جنگ شد و کمشکش های سیاسی باعث شد نامه هایی که در کشورهای مختلف جا به جا می شود، مهر سانسور بخورد و محتوای آن چک شود تا در صورت لزوم این نامه ها معدوم شود و هرگز به مقصد نرسد.

در ویترین موزه ملک نامه ای هست که مهر سانسور جرج پنجم در فرانسه را خورده و بار دیگر مهر سانسور شهرستان برازجان بر آن نقش بسته است. تمبرهای انقلابی هم سری جذابی هستند. تمبرهای حکومت موقت آزادستان، تمبرهای حکومت میرزا کوچک خان و تمبرهای سری لار به رهبری عبدالحسین مجتهد که در لارستان چاپ شده است. در عرف و دیپلماسی سیاسی ضرب سکه و تمبر مستقل از دو نشان اعلام استقلال و خودمختاری هستند.

یکی از ویترین ها به راحتی همه را مسحور می کند. تا به حال فکر کرده اید یک تمبر می تواند با پوست ماهی، چوب پنبه و… تهیه شود؟ در موزه ملک تمبرهای یادبودی وجود دارد که از ابریشم، چرم، پوست ماهی کاد، چوب درخت غان (توس)، چوب پنبه، شماره دوزی و نقاشی پشت شیشه برای طراحی آن استفاده شده است. برخی تمبرهای یادبود و مناسبتی ایران هم جذاب است؛ مانند تمبر گفت و گوی تمدن ها، یادبود شهدا، روز کودک با عکس هایی از شهید فهمیده، روباه و زاغ، دختری سوار تاب و نوروزهای مختلف، کنگر بزرگداشت فردوسی، لباس محلی کردستان و…

جدیدترین تمبر یادبود هم تمبر مشترک ایران و ارمنستان است با تصاویر مسجد کبود ایروان و کلیسای وانک ایران که در تاریخ ۱۷ مرداد ۹۵ منتشر شده است. حتما به موزه ملک سر بزنید و قسمت های مختلف آن، به ویژه دو بخش تمبر و نمایشگاه هزار داستان، را ببینید. نمایشگاه هزار داستان هم گزیده ای است از قصه ها و روایت هایی که صدها سال سینه به سینه در میان ایرانیان نقل شده، گاه به نظم درآمده و گاه به نثر نوشته شده است. در این نمایشگاه افزود بر دیدن نسخ خطی مصور می توانید داستان ها را از طریق دستگاهی بشنوید یا صفحات آن را ورق بزنید و بخوانید.


منبع: برترینها

حقایق جالب درباره تالار اپرای سیدنی(+عکس)

پول نیوز-سیدنی از مهم‌ترین شهرهای کشور استرالیا به شمار می‌رود که یکی از زیباترین و متمایزترین بناهای قرن معاصر را نیز در میان هم‌همه‌های خود جای داده است. تالار اپرای سیدنی ویژگی‌های منحصربه‌فرد بسیاری دارد که در نتیجه توانسته است به عنوان نماد منطقه قد علم کند.

با این مقدمه به سراغ برخی از حقایق و نکات جالب این بنا می‌رویم.
۱٫ تالار اپرای سیدنی با نام «سیدنی اپرا هاوس» (Sydney Opera House) یکی از جذاب‌ترین بناهای جهان است که در سیدنی استرالیا به عنوان مهم‌ترین نماد و همچنین جاذبه‌ی گردشگری اصلی منطقه قرار دارد.

۲٫در ژانویه سال ۱۹۵۷ بود که طرح «یورن اوتزان» (Jorn Utzon) از میان ۲۳۲ طرح دیگر برای تالار اپرا برگزیده شد. به همین مناسبت این طراح دانمارکی جایزه‌ی ۵ هزار پوندی را از آن خود کرد.

۳٫  پیش از آغاز ساخت تالار اپرا هزینه‌ی تخمینی آن ۷ میلیون دلار استرالیا برآورد شده بود؛ با این وجود در زمان اتمام پروژه بیش از ۱۰۰ میلیون دلار صرف ساخت آن شد.

۴٫ساخت این سازه در سال ۱۹۵۹ با ۱۰ هزار کارگر شروع شد.

حقایق جالب درباره تالار اپرای سیدنی

۵. کار ساخت و ساز این بنا پس از ۱۴ سال در سال ۱۹۷۳ پایان یافت. این در
حالی است که بر اساس بازه‌ی زمانی مقرر شده، ساخت آن می‌بایست ۱۰ سال به
طول می‌انجامید.

۶. پس از افتتاح تالار اپرا توسط ملکه الیزابت، یورن اوتزان مدال طلای سلطنتی معماران استرالیا را کسب کرد.

۷. اولین نمایش اپرایی که در این تالار صورت گرفت، در سپتامبر سال ۱۹۷۳ بود.

۸. معماری نوآورانه و مدرن تالار اپرای سیدنی بود که این بنا را به عنوان نمادی برای سیدنی و استرالیا مطرح کرد.

حقایق جالب درباره تالار اپرای سیدنی

۹. کل مساحت محوطه‌ی این مجموعه نزدیک به ۶ هکتار است.

۱۰. این سازه از ۱۸۵ متر طول و ۱۲۰ متر عرض برخوردار است.

۱۱. بخشی از سقف داخلی این بنا از ۲۱۰۵ قطعه بتون پیش‌ساخته تشکیل شده است.

۱۲. سقف بیرونی این سازه مجموعا بیش از ۱ میلیون کاشی را شامل می‌شود.

حقایق جالب درباره تالار اپرای سیدنی

۱۳. در ساخت تالار اپرا در مجموع از ۶۲۲۵ متر مربع شیشه و ۶۴۵ کیلومتر کابل برق استفاده شده است.

۱۴. شیشه‌های به کار رفته در این سازه از نوع مخصوصی هستند که از فرانسه وارد شده‌اند. از طرفی بسیاری از کاشی‌های این بنا نیز ساخت کشور سوئد هستند.

حقایق جالب درباره تالار اپرای سیدنی

۱۵.
از دیگر ویژگی‌های برجسته‌ی این بنا ساز بادی آن است که در سالن اصلی قرار
دارد. این ساز متشکل از ۱۰۲۴۴ لوله‌ی بادی است که از این حیث بزرگ‌ترین
نوع حساب می‌شود.

منبع: کجارو


منبع: پول نیوز

سوغات آذربایجان شرقی چیست؟(+عکس)

پول نیوز- سوغات شهر تبریز مانند شهرهای دیگر ایران شامل انواع مواد خوراکی و شیرینی‌ها و صنایع دستی می‌شود. این شهر دیدنی و خوش آب و هوا مرکز استان آذربایجان شرقی و یکی از مقاصد گردشگری محبوب در ایران است.

تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی و یکی از شهرهای بزرگ ایران و از نظر جمعیت، پنجمین شهر پرجمعیت کشور است. تبریز از سابقه‌ی تاریخی ویژه‌ای برخوردار است، این شهر که بنای اولیه‌ی آن مربوط به دوران‌های اشکانی و ساسانی است، در حکومت‌های زیادی پایتخت ایران بوده است که از شناخته‌شده‌ترین آن‌ها می‌توان به خوارزمشاهیان، ایلخانان و صفویان اشاره کرد.

سوغات آذربایجان شرقی چیست؟

اوج شکوفایی شهر تبریز مربوط به دوره‌ی ایلخانان و سپس صفویان است. به نحوی که در ابتدای قرن شانزدهم میلادی و هم‌زمان با پایتخت بودنش در حکومت صفوی به عنوان پنجمین شهر بزرگ جهان شناخته می‌شده است. شهر تبریز در دوره‌ی قاجار نیز به دو دلیل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است؛ یکی این‌که شهر ولیعهدنشین دوره‌ی قاجار بوده و دیگر این‌که نهضت مشروطه از این شهر آغاز شده است.

سوغات آذربایجان شرقی چیست؟

این شهر به لحاظ جغرافیایی یک جلگه‌ی نسبتا بزرگ بین کوهی است که از شمال، جنوب و شرق به کوهستان ختم می‌شود. عبور رودخانه‌ی تلخه‌رود از شمال غربی شهر تبریز و رودخانه‌ی قوری‌چای از داخل آن از ویژگی‌های بارز جغرافیایی این جلگه است. تبریز، زمستان‌ها تحت تاثیر جغرافیای کوهستانی‌اش جزو مناطقی است که سرمای بیشتری را تجربه می‌کند. نزدیکی کوه سهند و وجود باغ‌های فراوان پیرامون شهر در تابستان‌های گرم موجب تعدیل هوا می‌شود و به همین دلیل شهر تبریز بیشتر روزهای تابستان دمای بسیار بالایی ندارد.

تبریز علاوه بر سابقه‌ی ویژه‌ی تاریخی، پیشینه‌ای درخشان در زمینه‌های فرهنگی و هنری دارد. این شهر که خاستگاه یکی از مکتب‌های نگارگری ایران به نام مکتب تبریز است، در کنار شخصیت‌های سیاسی برجسته، مشاهیر زیادی در زمینه‌های گوناگون علمی، ادبی و هنری دارد؛ شعرایی همچون پروین اعتصامی و شهریار، علمای بزرگی مانند علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان و شخصیت‌های سیاسی مهمی نظیر باقرخان و ناصرالدین شاه قاجار.

شهر تبریز با توجه به سابقه‌ی تاریخی خود، اماکن تاریخی زیادی داشته است که بسیاری از آن‌ها بر اثر درگیری‌های نظامی بی‌شماری که در این شهر به وقوع پیوسته و حوادث طبیعی به ویژه زلزله‌های ویرانگر شهر تبریز، یا به صورت کامل از بین رفته‌اند یا جز مخروبه‌ای، از آن‌ها اثری برجای نمانده است. اما هنوز در جای جای این شهر، ابنیه‌ی تاریخی بی‌نظیری وجود دارد که مشهورترین آن‌ها مجموعه‌ی ایل گلی است که در واقع نماد شهر تبریز است.

سوغات تبریز مانند بسیاری از شهرهای دیگر ایران یا از محصولات تولیدی صنایع دستی است یا از مواد غذایی. برترین صنایع دستی شهر تبریز، یکی کفش‌های چرمی معروف آن است و دیگری فرش تبریز که شهره‌ی عام و خاص است.

سوغات آذربایجان شرقی چیست؟

البته در سفر به شهر تبریز امکان خرید صنایع دستی شهرهای اطراف آن که در بازار تبریز به فروش می‌رسند نیز وجود دارد؛ صنایع دستی زیبایی مانند روسری‌ها و پارچه‌های اسکو، سفال و سرامیک زنوز و سوزندی‌های ممقان.

سوغاتی‌های خوراکی شهر تبریز، شیرینی‌ها و آجیل‌های نام‌آشنای تبریزی هستند. در ادامه سوغاتی‌های شهر تبریز را جهت آشنایی علاقمندان به تبریز و مسافرانی که مقصد سفرشان این شهر دیدنی است، معرفی می‌کنیم.

سوغات آذربایجان شرقی چیست؟

منبع: کجارو


منبع: پول نیوز

شهرهای گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (۲)

برترین ها – ترجمه از حمید پاشایی:
تصور این موضوع که یک شهر ممکن است به طور کامل گم شود سخت است ولی این
دقیقاً اتفاقی است که برای شهرهای گمشده در این لیست افتاده است. در حقیقت
دلایل زیادی وجود دارد که چرا یک شهر ممکن است متروکه شود. جنگ، بلایای
طبیعی، تغییرات آب و هوایی و نبود شرکای تجاری مهم چند تا از این دلایل
هستند.

دلیل آن هر چه باشد، این شهرهای گمشده در طول زمان به فراموشی سپرده شدند تا این که قرن ها بعد مجدداً کشف شدند.

۱۷٫ تخت جمشید (Persepolis)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

تخت
جمشید یا پرسپولیس (به معنای پایتخت پارس در زبان یونانی) مرکز و پایتخت
تشریفاتی امپراتوری بزرگ ایران بود. این شهر زیبا به وسیله آثار هنری
ارزشمند تزئین شده که متأسفانه امروزه مقدار بسیار کمی از آن باقی مانده
است. در سال ۳۳۱ پیش از میلاد اسکندر مقدونی در فرایند تصرف امپراتوری
ایران، تخت جمشید را به عنوان انتقامی به خاطر آتش زدن آکروپولیس آتن به
آتش کشاند.

تخت جمشید به عنوان استانی از امپراتوری مقدونیه، پایتخت ایران باقی ماند ولی در طول زمان تنزل پیدا کرد.

۱۶٫ لپتیس ماگنا (Leptis Magna)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

لپتیس
ماگنا یا لپسیس ماگنا، شهری مهم در امپراتوری روم بود که در کشور کنونی
لیبی واقع شده است.  بندرگاه طبیعی آن رشد شهر را به عنوان مسیر تجاری مهمی
در حوضه مدیترانه و صحرای بزرگ آفریقا تسهیل کرد، و همچنین بازاری برای
تولید کشاورزی در منطقه ساحلی حاصلخیز شد.

سپتیموس سوروس امپراتور روم
(سال های ۱۹۳ تا ۲۱۱ میلادی) که در لپتیس به دنیا آمده بود، حاکم بزرگ شهر
شد. تحت هدایت او، برنامه ساختمانی بلندپروازانه ای آغاز شد. ولی در قرن
های بعدی، لپتیس به علت افزایش مشکلات امپراتوری روم رو به زوال رفت. بعد
از پیروزی مسلمانان در سال ۶۴۲، این شهر گمشده تبدیل به ویرانه شد و برای
قرن ها زیر شن دفن شد.


۱۵٫ گرگانج (Urgench)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

گرگانج
که سابقاً در رود آمودریا در ازبکستان واقع شده بود، یکی از بزرگترین
شهرها در جاده ابریشم بود. قرن های دوازدهم و سیزدهم دوران طلایی گرگانج
بود، چرا که پایتخت امپراتوری خوارزم در آسیای مرکزی شد. در سال ۱۲۲۱،
چنگیز خان این شهر را با خاک یکسان کرد. زنان جوان و کودکان به عنوان برده
در اختیار سربازان مغول قرار داده شدند، و بقیه جمعیت قتل عام شد. این شهر
بعد از ویرانی توسط چنگیز مجدداً احیا شد ولی تغییر ناگهانی مسیر آمودریا
به شمال ساکنان آن را مجبور به ترک محل برای همیشه کرد.


۱۴٫ ویجایاناگارا (Vijayanagara)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

ویجایاناگارا
زمانی با ۵۰۰ هزار نفر جمعیت یکی از بزرگترین شهرهای جهان بود. این شهر
هندی بین قرن های چهاردهم تا شانزدهم در زمان اوج قدرت امپراتوری
ویجایاناگار رونق گرفت. در این زمان، این امپراتوری اغلب در درگیری با
پادشاهی های مسلمان بود. در سال ۱۵۶۵، ارتش این امپراتوری متحمل شکستی سخت و
سنگین شد و ویجایاناگارا به تصرف درآمد. ارتش های فاتح مسلمان شروع به
نابود کردن و خالی از سکنه کردن این شهر کردند و معابد هندوی آن را در طول
چند ماه تخریب کردند. با اینکه این امپراتوری بعد از آن همچنان وجود داشت،
ولی پایتخت اصلی هیچ گاه مجدداً ساخته نشد. از آن زمان تاکنون هیچ جمعیتی
در این مکان زندگی نکرده است.


۱۳٫ کالاکمول (Calakmul)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

پنهان
در دل جنگل های ایالت مکزیکی کامپچه، کالاکمول یکی از بزرگترین شهرهای
تمدن مایا است که تاکنون پیدا شده است. کالاکمول شهری قدرتمند بود که برتری
شهر تیکال را به چالش کشید و دارای این استراتژی بود که آن را با شبکه ای
از متحدان خود احاطه کند.

از نیمه دوم قرن ششم پس از میلاد تا اواخر قرن
هفتم، کالاکمول قدرت بیشتری پیدا کرد هر چند نتوانست قدرت تیکال را کاملاً
از بین ببرد و در جنگ تعیین کننده ای که در سال ۶۹۵ پس از میلاد رخ داد،
تیکال موفق شد ورق را به نفع خود برگرداند. در نهایت هر دو شهر به همراه
امپراتوری مایا سقوط کردند.


۱۲٫ پالمیرا (Palmyra)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

برای
چندین قرن پالمیرا (شهر درختان نخل) شهری مهم و ثروتمند واقع در مسیر
کاروان بین ایران و بندرهای مدیترانه ای سوریه (استان روم) بود. از سال ۲۱۲
میلادی با تصرف دجله و فرات توسط ساسانیان، تجارت در پالمیرا دچار افت شد.
دیوکلتیان امپراتور روم دیواری ساخت و شهر را گسترش داد تا سعی کند آن را
در مقابل تهدید ساسانیان حفظ کند. این شهر در سال ۶۳۴ توسط عرب های مسلمان
تصرف شد ولی دست نخورده باقی ماند. شهر در زمان حکومت عثمانی رو به زوال
رفت، و تبدیل به روستایی در کویر شد. در قرن هفدهم مکان آن توسط مسافران
غربی مجدداً کشف شد.


۱۱٫ تیسفون (Ctesiphon)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

در
قرن ششم تیسفون یکی از بزرگترین شهرهای جهان و یکی از بزرگترین مکان های
بین النهرین باستان بود. به خاطر اهمیت آن، تیسفون هدف نظامی مهمی برای
امپراتوری روم بود و پنج بار توسط روم، و بعداً امپراتوری بیزانس، تصرف شد.
این شهر در زمان فتح ایران توسط اسلام در سال ۶۳۷ به دست مسلمانان افتاد.

بعد
از انتخاب بغداد به عنوان پایتخت خلافت عباسیان در قرن هشتم، تیسفون دچار
نزولی سریع شد و خیلی زود تبدیل به شهری متروکه شد. گفته می شود که تیسفون
پایه و اساس شهر اسبانیر در داستان های هزار و یک شب است. تیسفون هم اکنون
در عراق قرار دارد و تنها باقیمانده پیدای آن طاق بزرگ کسری است.


۱۰٫ هالسی (Hvalsey)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

هالسی
مزرعه ای در زیستگاه شرقی، بزرگترین زیستگاه در بین سه زیستگاه وایکینگ ها
در گرینلند، بود. آن ها در حدود سال ۹۸۵ بعد از میلاد به وسیله کشاورزان
نورس از ایسلند دارای جمعیت شدند. این مکان در دوران اوج خود دارای تقریباً
۴۰۰۰ نفر سکنه بود. بعد از سقوط زیستگاه غربی در میانه های قرن چهاردهم،
زیستگاه شرقی به مدت شصت تا هفتاد سال دیگر ادامه پیدا کرد. در سال ۱۴۰۸ یک
مراسم عروسی در کلیسای هالسی ثبت شد، ولی این آخرین خبری است که از این
منطقه در دست است.


۹٫ آنی (Ani)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

آنی
که در کنار مسیر کاروانی مهمی از شرق به غرب واقع شده بود، در ابتدا در
قرن پنجم اهمیت پیدا کرد و شهری رو به پیشرفت و پایتخت ارمنستان در قرن دهم
بود. کلیساهای زیادی که در این دوره ساخته شد شامل برخی از بهترین نمونه
های معماری قرون وسطی است و باعث شد که شهر لقب «شهر ۱۰۰۱ کلیسا» را به دست
آورد. در دوران اوج خود، آنی جمعیتی بین ۱۰۰ هزار تا ۲۰۰ هزار نفر داشت.

آنی
اصلی ترین شهر ارمنستان باقی ماند تا اینکه حمله مغول ها در قرن سیزدهم،
زلزله ای مهیب در سال ۱۳۱۹، و تغییر مسیرهای تجاری آن را دچار تنزلی جبران
نشدنی کرد. در نهایت این شهر متروکه شد و برای چندین قرن به فراموشی سپرده
شد. خرابه های آن هم اکنون در ترکیه قرار دارد.


۸٫ پالنکه (Palenque)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

پالنکه
در مکزیک بسیار کوچکتر از دیگر شهرهای گمشده امپراتوری مایا است، ولی
دارای برخی از زیباترین معماری ها و مجسمه های ساخته شده به وسیله مایا
است. تاریخ بیشتر بناها در پالنکه به حدود سال ۶۰۰ تا ۸۰۰ میلادی بر می
گردد. این شهر در قرن هشتم رو به زوال رفت. جمعیتی کشاورز برای چندین نسل
به زندگی در آنجا ادامه دادند، تا اینکه این شهر متروکه شد و به تدریج جنگل
جای آن را گرفت.


۷٫ تیواناکو (Tiwanaku)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

تیواناکو
که در نزدیکی ساحل جنوب شرقی دریاچه تیتیکاکا در بولیوی واقع شده، یکی از
مهم ترین شهرها پیش از امپراتوری اینکا است. در طول دوره ای زمانی بین سال
های ۳۰۰ پیش از میلاد تا ۳۰۰ پس از میلاد، تصور می شود که تیواناکو مرکزی
اخلاقی و کیهان شناسی بوده که مردم به آنجا سفر می کردند. جمعیت شهرنشین آن
بین قرن های هفتم تا نهم رشد کرد، و قدرت منطقه ای مهمی در کوه های جنوبی
آند شد.

در اوج خود، این شهر بین ۱۵ هزار تا ۳۰ هزار سکنه داشت هر چند
تصاویر ماهواره ای اخیر نشان از جمعیت بسیار بیشتری دارد. در حدود سال ۱۰۰۰
بعد از میلاد، بعد از تغییراتی ناگهانی در آب و هوا، با از بین رفتن تولید
غذا که منبع قدرت و اقتدار امپراتوری بود، تیواناکو ناپدید شد.


۶٫ پمپئی (Pompeii)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

در
تاریخ ۲۴ آگوست سال ۷۹ پس از میلاد، آتشفشان وزوو در ایتالیا فوران کرد و
شهر پمپئی در نزدیکی آن را با خاک و خاکستر یکسان کرد، و از همان روز شوم
آن شهر را به همان حالت باقی نگه داشت. همه چیز از شیشه ها و میزها گرفته
تا نقاشی ها و مردم آن در زمان منجمد شدند. پمپئی به همراه هرکولانیوم
متروکه شد و در نهایت نام و مکان آن ها به فراموشی سپرده شد.

این دو
شهر در نتیجه حفاری ها در قرن هجدهم مجدداً کشف شدند. این شهرهای گمشده
جزئیاتی فوق العاده در مورد زندگی مردم در دو هزار سال پیش فراهم کرده اند.


۵٫ تئوتیهواکان (Teotihuacan)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

در
قرن دوم پیش از میلاد تمدنی جدید در دره مکزیک به پا خواست. این تمدن
کلانشهر تئوتیهواکان و اهرام دارای پله های بزرگ آن را ساخت. کاهش جمعیت در
قرن ششم پس از میلاد به خشکسالی های طولانی مدت به علت تغییرات آب و هوایی
نسبت داده می شود. هفت قرن بعد از سقوط امپراتوری تئوتیهواکان، اهرام این
شهر گمشده مورد احترام آزتک ها قرار گرفت و تبدیل به مکانی زیارتی شد.


۴٫ پترا (Petra)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

پترا
پایتخت باستانی پادشاهی نبطی ها بود. شهری بزرگ و منحصر به فرد در دره
وادی موسی در جنوب اردن که نبطی ها آن را تبدیل به تقاطعی مهم برای مسیرهای
ابریشم و ادویه جات کردند که چین، هند، و جنوب شبه جزیره عرب را به مصر،
یونان و روم متصل می کرد.

بعد از چندین زلزله که سیستم حیاتی مدیریت آب
را دچار مشکل کرد، شهر تقریباً به طور کامل در قرن ششم متروکه شد. بعد از
جنگ های صلیبی، پترا در جهان غرب به فراموشی سپرده شد تا اینکه این شهر
گمشده در سال ۱۸۱۲ به وسیله یوهان لودویگ بورکهارت مسافر سوئیسی مجدداً کشف
شد.


۳٫ تیکال (Tikal)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

بین
سال های ۲۰۰ تا ۹۰۰ پس از میلاد، تیکال بزرگترین شهر امپراتوری مایا با
جمعیتی بین ۱۰۰ هزار تا ۲۰۰ هزار نفر بود. وقتی که تیکال به اوج جمعیت خود
رسید، محیط اطراف شهر دچار جنگل زدایی و فرسایش شد و متعاقب آن کاهشی سریع
در سطوح جمعیتی رخ داد. تیکال اکثر جمعیت خود را در دوره ای از سال ۸۳۰ تا
۹۵۰ از دست داد و به نظر می رسد قدرت مرکزی آن نیز به سرعت سقوط کرد. بعد
از سال ۹۵۰ تیکال تقریباً خالی از سکنه شد، هر چند جمعیتی کوچک ممکن است در
کومه های میان ویرانه ها به زندگی ادامه داده باشند. حتی این مردم هم شهر
را در قرن های دهم یا یازدهم ترک کردند و جنگل های بارانی گواتمالا برای
چندین هزار سال بعدی خرابه ها را متعلق به خود کرد.


۲٫ آنگکور (Angkor)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

آنگکور
شهر معبدی بزرگی در کامبوج است که دارای بقایای باشکوه چندین پایتخت از
امپراتوری خمر از قرن های نهم تا پانزدهم میلادی است. این بقایا شامل
آنگکور وات (بزرگترین بنای مذهبی جهان) و معبد بایون (در آنگکور توم) با
نماهای سنگی بزرگش است.

آنگکور در تاریخ طولانی خود دچار تغییرات مذهبی
زیادی شد و چندین بار از آیین هندو به آیین بودا تغییر پیدا کرد. پایان
دوره آنگکور عموماً سال ۱۴۳۱ در نظر گرفته می شود، سالی که آنگکور به وسیله
مهاجمان آیوتایا غارت و چپاول شد، هر چند که این تمدن پیش از آن هم رو به
زوال بود. تقریباً تمام شهر آنگکور متروکه شد، به جز آنگکور وات که معبدی
بودایی باقی ماند.


۱٫ ماچو پیچو (Machu Picchu)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

ماچو
پیچو به عنوان یکی از معروف ترین شهرهای گمشده در جهان، بعد از اینکه قرن
ها در بالای دره اوروبامبا پنهان شده بود، در سال ۱۹۱۱ به وسیله هیرام مورخ
اهل هاوایی مجدداً کشف شد. «شهر گمشده اینکا ها» از پایین دیده نمی شود و
به وسیله زمین های کشاورزی و چشمه های طبیعی آب احاطه شده است.

با این که این منطقه هر در خود کشور پرو شناخته شده بود، ولی تا زمان کشف آن در سال ۱۹۱۱ برای جهان بیرون کاملاً ناشناخته بود.


منبع: برترینها

سفری به سن خوزه، کاستاریکا (+عکس)

پول‌نیوز -​سن خوزه، پایتخت کاستاریکا، شهر فوق‌العاده‌ای نیست. خاکی و کمی کثیف است و تنها دو یا سه روز برای گردش در این شهر کافی است. در سن خوزه و قبل از رفتن به قسمت‌های جذاب‌تر کشور، کار‌های کمی برای انجام دادن وجود دارد.

راهنمای سفر به سن خوزه، کاستاریکا (+عکس)

 از طلاهای درخشان و موزه‌ی یشم سبز گرفته تا مرکز ملی هنر و فرهنگ، مکان‌های دیدنی سن خوزه محسوب می‌شوند. در این شهر هزینه‌ی غذا و اقامت معقول است و تور‌های روزانه نیز برای گردش در داخل یا خارج شهر وجود دارند. به هر حال برای گردش در این شهر، بیش از سه روز وقت نگذارید.

راهنمای سفر به سن خوزه، کاستاریکا (+عکس)

برای اتاقی خوابگاهی بین ۵۷۵۰ تا ۸۶۵۰ کلون (۱۰/۶ تا ۱۵/۹ دلار) و برای اتاق یک تخته‌ی خصوصی ۹۲۰۰ کلون (۱۷ دلار) برای هر شب اقامت باید پرداخت کنید. هاستل‌های پانخیا (Pangea) و کاستاریکا بک‌پکرز (Costa Rica Backpackers) بهترین هاستل‌های شهر هستند. یکی از این دو را برای اقامت انتخاب کنید.
هتل‌های ارزان قیمت

هتل‌های ارزان قیمت زیادی در سن خوزه وجود دارند که هزینه‌ی آن‌ها از تنها ۱۰۰۰۰ کلون (۱۸/۴ دلار) شروع می‌شود و به ۲۵۰۰۰ کلون (۴۶/۱ دلار) در جایی زیبا و مرکز شهر می‌رسد. با استفاده از سایت Booking.com، فهرستی از بهترین هتل‌ها و اتاق‌ها را پیدا کنید.

همه‌ی مکان‌های دیدنی شهر نزدیک به هم قرار دارند و پیاده می‌توانید به آن‌ها سر بزنید، اما اگر به تاکسی نیاز داشته باشید، کرایه‌ی آن‌ها از ۶۴۰ کلون (۱/۱ دلار) شروع شده و ۱۰۷ کلون (۰/۱ دلار) به ازای هر مایل افزایش می‌یابد. خیلی کم پیش می‌آید برای گردش در کل شهر بیش از ۲۶۷۰ کلون (۴/۹ دلار) برای تاکسی پرداخت کنید. اگر می‌خواهید از شهر خارج شوید، حدود ۷۴۷۸ کلون (۱۳/۸ دلار) باید پرداخت کنید. کرایه‌ی تاکسی برای رفتن به فرودگاه حدود ۱۳۳۲۵ کلون (۲۴/۶ دلار) است. هزینه‌ی اتوبوس‌ها بسیار کم‌تر است و برای هر مسیر کم‌تر از ۵۳۵ کلون (۰/۹ دلار) پرداخت خواهید کرد.

در موزه‌ی هنر کاستاریکا، ۳۲۰۰ اثر هنری مربوط به دو قرن اخیر به نمایش گذاشته شده‌اند. همچنین در این موزه، باغی وجود دارد که مجسمه‌های افراد مشهوری چون فرانسیسکو زونیگا (Francisco Zuniga)، جورج جیمنز (Jorge Jimenez) و دیگر هنرمندان مشهور را در خود جای داده است. اکثر بازدیدکنندگان یک روز کامل را برای قدم زدن در خیابان‌های باشکوه اطراف، پارک سابانا و بازدید از موزه اختصاص می‌دهند.

منبع:کجارو


منبع: پول نیوز

نخستین شهر شناور جهان (+عکس)

پول‌نیوز -​  نخستین شهر شناور جهان با ظرفیت ۳۰۰ نفر قرار است تا سال ۲۰۲۰ توسط یک شرکت فرانسوی ساخته شود و هنوز نامی برای آن انتخاب نشده است. این شهر در ۴۹۰۰ مایلی استرالیا و در سواحل تاهیتی و مشرف به مجمع الجزایر «پلی نزی» ساخته می‌شود. در طراحی این شهر، ۵ شاخه ۴ طبقه (به شکل گل ۵ برگ) در نظر گرفته شده است و برای ساخت آن نیز از چوب، بامبو، فیبر نارگیل، فلزها و پلاستیک قابل بازیافت استفاده می‌شود.

منبع:اقتصادآنلاین


منبع: پول نیوز

شهرهای گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (۱)

برترین ها – ترجمه از حمید پاشایی: تصور این موضوع که یک شهر ممکن است به طور کامل گم شود سخت است ولی این دقیقاً اتفاقی است که برای شهرهای گمشده در این لیست افتاده است. در حقیقت دلایل زیادی وجود دارد که چرا یک شهر ممکن است متروکه شود. جنگ، بلایای طبیعی، تغییرات آب و هوایی و نبود شرکای تجاری مهم چند تا از این دلایل هستند.

دلیل آن هر چه باشد، این شهرهای گمشده در طول زمان به فراموشی سپرده شدند تا این که قرن ها بعد مجدداً کشف شدند.

۳۴٫ کارتاژ (Carthage)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

کارتاژ که در کشور کنونی تونس قرار دارد، به وسیله استعمارگران فنیقی‌ تأسیس شد و تبدیل به قدرتی مهم در حوضه مدیترانه شد. دشمنی بین سیراکوز و روم باستان با چندین جنگ همراه بود و هر دو طرف شروع به تهاجم به سرزمین های یکدیگر کردند، که معروف ترین آن اشغال ایتالیا به وسیله هانیبال بود.

این شهر در سال ۱۴۶ پیش از میلاد تخریب شد. رومی ها خانه به خانه اقدام به دستگیری، تجاوز و اسیر نمودن مردم کردند و تمام شهر کارتاژ را به آتش کشیدند. با این حال، رومی ها کارتاژ را مجدداً تأسیس کردند و این شهر تبدیل به یکی از بزرگترین و مهم ترین شهرهای امپراتوری روم شد. کارتاژ شهری مهم باقی ماند تا اینکه در سال ۶۹۸ بعد از میلاد در زمان حمله های مسلمانان برای بار دوم تخریب شد.


۳۳٫ سیوداد پردیدا (Ciudad Perdida)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

سیوداد پردیدا (به معنای شهر گمشده در زبان اسپانیایی) شهری باستانی در سیرا نوادا در کلمبیا است که تصور می شود در حدود سال ۸۰۰ بعد از میلاد تأسیس شد. این شهر گمشده شامل مجموعه ای از پادگانه ها است. در اطراف کوهستان، شبکه ای از جاده های کاشی کاری شده و چندین میدان کوچک قرار دارد.

اعضای قبیله های محلی این شهر را تِیونا می نامند و اعتقاد دارند که مرکز شبکه ای از روستاهاست که اجداد آن ها (تمدن تایرونا) در آن مناطق سکونت داشتند. در زمان حمله اسپانیایی ها، این منطقه به طور کامل متروکه شد.


۳۲٫ تروا (Troy)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

تروا شهری افسانه ای است که در شمال غربی ترکیه امروزی قرار گرفته، و در شعر حماسی هومر به نام ایلیاد معروف شد. بر اساس کتاب ایلیاد، در تروا بود که جنگ تروجان شکل گرفت. مکان باستانی تروا شامل چندین لایه خرابه است. لایه Troy VII احتمالاً همان تروای هومر است و تاریخ آن به میانه تا اواخر قرن سیزدهم پیش از میلاد بر می گردد.


۳۱٫ سکارا برای (Skara Brae)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

سکارا برای در جزیره اصلی اورکنی واقع شده و یکی از دهکده های عصر سنگ در اروپا است که به بهترین شکل حفظ شده است. این شهر برای صدها سال به وسیله شن و ماسه دفن شده بود تا اینکه طوفانی سهمگین در سال ۱۸۵۰ این مکان را آشکار کرد. دیوارهای سنگی تقریباً به خوبی حفظ شده اند چرا که بلافاصله بعد از اینکه این مکان متروک شد خانه های آن به وسیله شن پر شد. از آنجایی که هیچ درختی در جزیره وجود نداشت، اسباب و اثاثیه از سنگ ساخته شده بودند و در نتیجه سالم باقی ماندند. سکارا تقریباً بین سال های ۳۱۸۰ تا ۲۵۰۰ پیش از میلاد دارای ساکنین بود. بعد از اینکه آب و هوا تغییر کرد و بسیار سردتر و مرطوب تر شد، این شهر توسط ساکنین آن متروکه شد.


۳۰٫ منف (Memphis)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

منف در حدود سال ۳۱۰۰ پیش از میلاد ساخته شد و شهر افسانه ای مِنِس است، فرعونی که شمال و جنوب مصر را با هم متحد کرد. در ابتدا، منف بیشتر شبیه قلعه ای بود که منس از آنجا مسیرهای زمینی و آبی بین شمال مصر و دلتای نیل را کنترل می کرد. تا زمان دودمان سوم مصر، سقاره تبدیل به شهری بزرگ شده بود. این شهر به ترتیب تحت تصرف نوبه، امپراتوری آشور، ایران و مقدونیه در زمان حکومت اسکندر مقدونی قرار گرفت.

اهمیت این شهر به عنوان مرکزی مذهبی با گسترش مسیحیت و سپس اسلام، کاهش پیدا کرد. این شهر بعد از تصرف مصر توسط مسلمانان در سال ۶۴۰ بعد از میلاد متروکه شد. ویرانه های آن شامل معبد بزرگ پتاح، کاخ های سلطنت، و مجسمه ای عظم از رامسس دوم است. نزدیک آن تمام اهرام سقاره قرار دارد.


۲۹٫ کارل (Caral)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

کارل که در دره سوپه در پرو واقع شده، یکی از باستانی ترین شهرهای گمشده در قاره آمریکاست. این شهر بین حدوداً سال های ۲۶۰۰ تا ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد دارای سکنه بود. با بیش از ۳۰۰۰ نفر ساکنین، کارل یکی از بزرگترین شهرهای تمدن نورته چیکو بود. این شهر دارای قسمت عمومی مرکزی با شش تپه باستانی بزرگ دور میدانی بزرگ است.

تمام شهرهای گمشده در دره سوپه دارای شباهت هایی با کارل هستند. آن ها پلتفرم هایی کوچک یا حلقه های سنگی دارند. کارل احتمالاً کانون این تمدن بود.


۲۸٫ بابل

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

شهر بابل، مرکز تمدن بابل امپراتوری باستانی بین النهرین، شهری کنار رود فرات بود. این شهر حدود سال ۱۱۸۰ پیش از میلاد به دلیل نداشتن حکومت رو به انحطاط رفت، ولی در قرن نهم پیش از میلاد به عنوان حکومتی فرعی از امپراتوری آشوری ها مجدداً شکوفا شد.

رنگ و لعاب شهر بابل از روزهای نبوکدنصر (۶۰۴ تا ۵۶۲ پیش از میلاد)، که ساخت باغ های معلق را به او نسبت می دهند، افسانه ای شد. تمام بقایای این شهر معروف امروز تپه ای از ساختمان های خرابه آجری و گِلی و باقیمانده هلال حاصلخیز بین رودهای دجله و فرات در عراق است.


۲۷٫ تاکسیلا (Taxila)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

تاکسیلا که در شمال غربی پاکستان واقع شده، شهری باستانی است که توسط داریوش بزرگ شاه ایران در سال ۵۱۸ پیش از میلاد به تصرف در آمد. این شهر تحت حکومت فاتحان زیادی درآمد و تبدیل به مرکز بودایی مهمی شد. ظاهراً توماس حواری (یکی از حواریون مسیح) در قرن نخست بعد از میلاد به تاکسیلا سفر کرد.

رفاه و سعادت تاکسیلا در دوران باستان به خاطر موقعیت جغرافیایی آن در نقطه اتصال سه مسیر تجاری بزرگ بود. وقتی جایگاه مهم این مسیرها کاهش پیدا کرد، اهمیت شهر نیز کمتر شد.  این شهر سرانجام در قرن پنجم به وسیله قوم هون ها تخریب شد.


۲۶٫ سوکوتای (Sukhothai)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

سوکوتای یکی از اولین و مهم ترین شهرهای تاریخی تایلند است. سوکوتای که در ابتدا شهری استانی در زمان امپراتوری خمر در آنگکور بود، در قرن سیزدهم استقلال خود را به دست آورد و به عنوان پایتخت اولین حکومت متحد و مستقل تای جایگاه مهمی پیدا کرد. گفته می شود که این شهر باستانی حدود ۸۰۰۰ نفر سکنه داشت.

بعد از سال ۱۳۵۱، زمانی که آیوتایا به عنوان پایتخت یک سلسله رقیب و قدرتمند تأسیس شد، تأثیرگذاری سوکوتای کاهش پیدا کرد و این شهر در سال ۱۴۳۸ فتح شد و به عنوان بخشی از پادشاهی آیوتایا درآمد. سوکوتای در اواخر قرن پانزدهم یا اوایل قرن شانزدهم متروکه شد.


۲۵٫ تیمگاد (Timgad)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

تیمگاد شهری استعماری در الجزایر متعلق به پادشاهی روم بود که حدود سال ۱۰۰ بعد از میلاد توسط امپراتور تراژان تأسیس شد. این شهر که در ابتدا برای جمعیتی حدود ۱۵ هزار نفر طراحی شده بود، به سرعت نسبت به مشخصات اولیه خود رشد کرد.

در قرن پنجم، این شهر توسط وندال ها و دو قرن بعد توسط قوم بربر غارت شد. این شهر با محو شدن از تاریخ تبدیل به یکی از شهرهای گمشده امپراتوری روم شد، تا اینکه در سال ۱۸۸۱ حفاری شد.


۲۴ – موهنجو دارو (Mohenjo-daro)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

موهنجو دارو که حدود سال ۲۶۰۰ پیش از میلاد در پاکستان کنونی ساخته شد، یکی از اولین سکونتگاه های شهری در جهان بود. از این شهر گاهی وقت ها به عنوان «کلانشهر باستانی تمدن دره سند» یاد می شود. طراحی آن بر اساس شبکه ای از خیابان هاست که در قالب الگوهایی عالی طرح ریزی شده بودند. این شهر در اوج دوران خود احتمالاً چیزی ۳۵۰۰۰ سکنه داشت.

ساختمان های شهر بسیار پیشرفته بودند، و سازه ها از آجر خشک با سایز یکسان ساخته شده بودند. موهنجو دارو و تمدن دره سند بدون هیچ ردی در حدود سال ۱۷۰۰ پیش از میلاد ناپدید شدند تا اینکه در دهه ۱۹۲۰ کشف شدند.


۲۳٫ زیمبابوه بزرگ (Great Zimbabwe)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

زیمبابوه بزرگ مجموعه ای از ویرانه های سنگی است که در مساحتی بزرگ در کشور کنونی زیمبابوه قرار دارد. نام خود کشور زیمبابوه از این ویرانه ها گرفته شده است. واژه «بزرگ» این مکان را از صدها ویرانه کوچک دیگر که در بخش های مختلف این کشور قرار دارد، متمایز می کند. ساخت این مکان توسط مردم بومی بانتو در قرن یازدهم آغاز شد و به مدت ۳۰۰ سال طول کشید.

تخمین زده می شود که زیمبابوه بزرگ در اوج دوران خود چیزی حدود ۱۸۰۰۰ سکنه داشت. گفته می شود که دلایل افت و در نهایت ترک همیشگی این مکان به علت کاهش تجارت، بی ثباتی سیاسی، و قحطی و کمبود آب به خاطر تغییرات آب و هوایی بود.


۲۲٫ هترا (Hatra)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

هترا به عنوان شهری مستحکم تحت تأثیر شاهنشاهی اشکانی و پایتخت اولین پادشاهی عرب، به لطف دیوارهای بلند و ضخیم و برج های خود در مقابل چندین حمله رومی ها ایستادگی کرد. این شهر در سال ۲۴۱ بعد از میلاد به دست شاهنشاهی ساسانی در زمان شاپور یکم افتاد و نابود شد.

ویرانه های هترا در عراق، به ویژه معبدهایی که معماری هلنیستی و رومی با ویژگی های تزئینی شرقی ترکیب شده اند، نشان از عظمت تمدن آن دارند.


۲۱٫ سانچی (Sanchi)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

مکان سانچی تاریخی بیش از هزار ساله از ساختمان ها است، که با استوپا های قرن سوم پیش از میلاد شروع می شود و با مجموعه ای از معابد و صومعه های بودایی، که در قرن دهم یا یازدهم ساخته شدند و حالا تبدیل به ویرانه شده اند، به پایان می رسد. در قرن سیزدهم، بعد از زوال آیین بودایی در هند، سانچی متروکه شد و جنگل به سرعت جای آن را گرفت. این شهر در سال ۱۸۱۸ به وسیله افسری بریتانیایی مجدداً کشف شد.


۲۰٫ خاتوشا (Hattusa)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

خاتوشا پایتخت امپراتوری هیتی در قرن هفدهم پیش از میلاد شد. این شهر به همراه خود امپراتوری هیتی در حدود سال ۱۲۰۰ پیش از میلاد، به عنوان بخشی از سقوط عصر برنز، نابود و متعاقباً متروکه شد. تخمین زده می شود که جمعیت شهر بین ۴۰ هزار تا ۵۰ هزار نفر در اوج آن بود. خانه هایی که با الوار چوبی و خشت خام ساخته شده بودند در این مکان ناپدید شدند و تنها خرابه های معابد و کاخ های ساخته شده از سنگ باقی مانده است.

این شهر گمشده در آغاز قرن بیستم در مرکز ترکیه به وسیله گروهی آلمانی از باستان شناسان کشف شد. یکی از مهم ترین اکتشافات در این مکان لوح های رسی است که حاوی کدهای حقوقی، رویه ها و ادبیات خاور نزدیک در دوران باستان است.


 ۱۹٫ چان چان (Chan Chan)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

شهر بزرگ خشتی چان چان در پرو بزرگترین شهر در دوران پیشاکلمبی آمریکا بود. آجر خشتی به عنوان مصالح برای ساختمان ها استفاده می شد. مرکز شهر شامل چندین ارگ بود که اتاق های تشریفاتی، تالارهای تدفین و معابد در آن قرار داشت. این شهر در حدود سال ۸۵۰ بعد از میلاد توسط قوم چیمو ساخته شد و تا زمان فتح آن به دست امپراتوری اینکا در سال ۱۴۷۰ بعد از میلاد دوام داشت. تخمین زده می شود که حدود ۳۰ هزار نفر در شهر چان چان زندگی می کردند.


۱۸٫ میزا ورده (Mesa Verde)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو

میزا ورده در جنوب غربی ایالت کلرادو در آمریکا، محل خانه های صخره ای معروف مردم باستانی آناسازی است. در قرن دوازدهم، مردم آناسازی شروع به ساخت خانه هایی در غارهای کم عمق و زیر برآمدگی های دیوارهای کانیونی کردند. برخی از این خانه ها به بزرگی ۱۵۰ اتاق بودند. تا سال ۱۳۰۰، تمام مردم آناسازی منطقه میزا ورده را ترک کردند ولی ویرانه های آن تقریباً دست نخورده باقی مانده است. دلیل عزیمت ناگهانی آن ها ناشناخته است. نظریه های مطرح شده در این مورد شامل عدم موفقیت در برداشت محصول به علت خشکسالی و همچنین نفوذ قبایل خارجی از شمال می شود.


منبع: برترینها

روستاگردی از دل کویر تا قلب نیشابور

سفر برای رهایی از دود، ترافیک و ازدحام شهرها، مهم‌ترین بهانه گردشگری است اما در اغلب موارد گردشگران به‌جای رفتن به منطقه‌ای آرام به شهرهایی سفر می‌کنند که ساعت‌ها در ترافیک جاده‌ها سرگردان می‌مانند و البته از ازدحام جمعیت نیز نمی‌توان چشم‌پوشی کرد. فصل هزار رنگ پاییز، فرصتی عالی برای سفر است. سفری که اگر مقصد آن بکرترین و البته آرام‌ترین منطقه باشد، می‌تواند رویای هر گردشگری محسوب شود. در گوشه و کنار این سرزمین هزاران منطقه بکر و البته خارق‌العاده برای سفر وجود دارد. روستاهای بکر و ناشناخته می‌توانند بهترین گزینه سفر در فصل خزان باشند.

روستاهایی که می‌توانند زیبا‌ترین خاطرات شما را رقم بزنند؛ چرا که مهمان‌نوازی و خون‌گرمی روستاییان زبانزد خاص و عام است. در روزگاری که صنعت نوپای گردشگری ایران با مشکلات بسیاری مواجه است و از طرفی شاهد مهاجرت بی‌رویه روستاییان به شهر‌ها به‌دلیل فقر و محرومیت هستیم، روستاگردی می‌تواند کلید توسعه صنعت گردشگری، ایجاد اشتغال و رفاه در روستاها باشد.

در پاییز، بازار کویرنوردی به‌شدت داغ است. حال تصور کنید این بازدید از کویر با چاشنی روستاگردی نیز همراه شود؛ لذتی وصف ناشدنی که باید از نزدیک آن را تجربه کرد.

خرانق قلب کویر یزد

 روستاگردي از دل كوير تا قلب نيشابور
روستای خرانق یزد با قدمتی ۴۵۰۰ ساله می‌تواند بهترین گزینه روستاگردی در کویر باشد. این روستا یکی مقاصد کمتر دیده شده و بکر کشورمان بوده که بسیار مورد توجه گردشگران اروپایی قرار گرفته است.

این روستا از نظر تاریخی بسیار ارزشمند است اما متاسفانه به دلیل عواملی همچون فرسایش شاید در سال های آتی اثری از آن نماند و از جمله آثار در معرض خطر در ایران است.

کاروانسرای قدیمی خرانق که برای اقامت مسافران آماده و تجهیز شده است، سفری متفاوت و اقامتی به یاد ماندنی را برای شما رقم خواهد زد. اقامت در این کاروانسرا، این فرصت را به شما می دهد که از تماشای آسمان پرستاره به‌هنگام شب لذت ببرید.

خرانق، گردشگران را از اقصی نقاط جهان به سوی خود می کشاند و به حدی در اروپا شهرت دارد که به هنگام صحبت درباره ایران نام این روستا بیش از نام کشورمان شنیده می شود.همه آن را به نام خرانق و قدیمی تر ها با عنوان خورانق به معنای زادگاه خورشید می‌شناسند. جایی که دو بخش جدید و قدیم را شامل می‌شود و هر یک جاذبه‌های خاص خود را دارند. در بخش جدید، جریان زندگی موج می‌زند و تو را غرق در شیرینی و سادگی گذران روزگار در روستا می‌کند و در بخش قدیم یا همان قلعه خرانق با وجود آنکه دیگر صدای پای آدمی و همهمه تلاش و کوشش مردمان نمی پیچد، تاریخ قد علم کرده و تو را به درون یکی از سازه های بزرگ خشتی ایران فرا می‌خواند. سازه ای که تا چندی پیش میزبان مردمان روستا بود اما به دلیل فرسودگی، حدود ۳۰ سال پیش به متروکه‌ای دیدنی و با ارزش تبدیل شده است.

قلعه خرانق

 روستاگردي از دل كوير تا قلب نيشابور

قلعه خرانق، یادگاری از دوران‌های تاریخی پس از اسلام ‌است که ۱/۱ هکتار وسعت دارد و یکی از بزرگ‌ترین قلعه‌های مسکونی روستایی استان یزد به شمار می رود. قدمت برج و باروی آن به زمان ساسانیان و چیزی حدود ۱۸۰۰ سال پیش بازمی‌گردد. وجود حصارها بر استحکام و امنیت این قلعه افزوده است و نشان از مقاومت این بنا برای حفظ موجودیت و اصالت خویش دارد. مسیرهای پیچ در پیچ و باریک، ابزاری برای غافلگیر کردن دزدان و راهزنان بوده اند و یکی از آن‌ها به‌عنوان کوچه گرگ شناخته می‌شود.

برای مقابله با دزدان آن‌ها را به این کوچه می‌کشاندند و سپس به آن‌ها حمله می‌کردند.در گذشته دور تا دور قلعه را خندق های عمیقی محاصره کرده بودند تا ساکنان از یورش دشمنان در امان بمانند. ۶ برج نگهبانی شامل یک برج در شمال و دومی در جنوب غربی قلعه و چهار برج دیگر نیز در جبهه غربی به بدنه قلعه متصل هستند و چهار دروازه به نام‌های دروازه بالا، پایین، رضا خان سرداری و خالو در اطراف آن قرار دارند.

۸۰ خانه در این قلعه تعبیه شده که بیشترشان دارای دو یا سه طبقه هستند و طراحی هریک متناسب با توانایی اقتصادی و موقعیت اجتماعی قلعه نشینان در نظر گرفته شده است. دیوارهای خشتی و گلی و سقف گنبدی و گهواره‌ای از تیرهایی از جنس حصیرهای الیافی، چوب و پوشال هنر دست‌سازندگان را به تصویر می کشند. مخلوط خاک و آهک برای مسطح ‌کردن کف اتاق ها، ملات کاهگل برای روکاری سطوح بیرونی ساختمان ها و گچ برای تزیین دیوار اتاق ها، تالارها و ایوان ها به کار رفته است.

حمام خرانق

 روستاگردي از دل كوير تا قلب نيشابور

حمام تاریخی خرانق، بنایی مربوط به دوره قاجار بوده که در کاروانسرا و در نزدیکی کشت زار واقع شده است. برای آنکه در این حمام به راحتی بتوان به آب قنات دسترسی پیدا کرد، آن را در سطحی پایین‌تر از قلعه و بالاتر از سطح متوسط روستا ساخته‌اند. همچنین با به کار گیری این روش هوشمندانه، فاضلاب حمام به زمین های اطراف قلعه هدایت می‌شود و گود ساختن آن از اتلاف گرما نیز جلوگیری می کند. دیوارهای حمام از آجرهای بسیار ضخیم ساخته شده و پوشش سقف نیز از آجرهای آب انباری به صورت سقف های گنبدی است.

نور حمام از روزنه‌های کوچک سقف تامین می‌شده است.این حمام به دو بخش حمام کوچک و حمام بزرگ تقسیم می شود که هر دو دارای تمام اجزای حمام کامل ایرانی همچون ورودی، هشتی، سربینه، میاندر، بینه، خزینه، تون، گرمخانه و گلخن هستند. حمام کوچک مخصوص زنان بوده و حمام بزرگ از صبح تا شب در اختیار بانوان قرار داشته است و از شب تا صبح آقایان از آن استفاده می کردند. در اواخر دوره پهلوی با تعطیل شدن خزینه و کاشی شدن دیوارها و کف، مشخصات یک حمام نمره را به خود می گیرد تا اهالی از آن استفاده کنند.

کاروانسرای خرانق

 روستاگردي از دل كوير تا قلب نيشابور

در روستا خرانق، کاروانسرایی وجود دارد که قدمت بنای اولیه آن به دوره ساسانی بر می‌گردد. این کاروانسرا پس از تخریب در اثر گذشت زمان به فرمان محمد ولى میرزا، فرزند فتحعلى شاه ساخته و مرمت شد و به کاروانسراى شاهزاده تبدیل شد که امروزه به‌عنوان محلی برای اسکان مسافران از آن استفاده می‌شود.کاروانسرای خرانق به شکل کاروانسراهای دشتی که یک طبقه‌اند، ساخته شده است و سبک ساخت بنای فعلی را شاه عباسی می‌دانند.

این کاروانسرا به شکل حیاط مرکزی است و اتاق‌ها و صفه‌هایی با سقف‌های قوسی، دور تا دور آن قرار دارند.چهار تیمچه ( کاروانسرای کوچک ) در آن وجود دارند که سه تای آن‌ها دارای سقف و یکی بدون سقف است. سقف بیشتر صفه ها ( تالارها و فضاها ) نوک تیز و شیب‌دار و بام‌ها، مسطح و کم شیب در نظر گرفته شده‌اند. سقف‌های فضاها و اتاق‌های بزرگ، قوس شکل هستند؛ در حالی که سقف تیمچه‌ها با آجر پوشیده شده است. یکی از نکات جالب این فضاها، این است که اگردر وسط تیمچه پای خود را بر زمین بکوبید، صدا تا چند لحظه در سقف گنبدی آن می‌پیچد.

آجر کاری، کاشی کاری، گچ بری و سنگ بری، زینت بخش نمای بیرونی کاروانسراست و در قسمت دروازه ورودی، تاق‌نماها و ایوان‌ها نیز به آجرکاری مزین شده‌اند. هر گوشه از این کاروانسرا، حکایت از تاریخ دارد واین مکان در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۷۷ با شماره ثبت ۲۲۳۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منارجنبان خرانق

 روستاگردي از دل كوير تا قلب نيشابور
با شنیدن نام منارجنبان تصویری از اصفهان در ذهن همگان نقش می بندد اما بهتر است بدانید این سازه تنها مناره ای نیست که در ایران تکان می‌خورد و می‌جنبد. خرانق نیزیک منار جنبان دارد که حرکت آن به وضوح دیده می شود و از منارجنبان اصفهان کهن‌تر است.منارجنبان خرانق که با شماره ۲۴۴۰ در فهرست آثار ملی ایران قرار دارد، مناره ای است که قدمت بنای اولیه آن به دوران ساسانیان بازمی‌گردد و با ارتفاع ۱۵ متر از بام مسجد، از مرتفع‌ترین بناهای منطقه به شمار می رود. این منارجنبان سه طبقه و دو راه پله حلزونی برای رفت و برگشت دارد و به عنوان برج دیده‌بانی و فانوس‌خانه، کاربرد داشته است.

پلکان‌های داخلی در قسمت پایین ۶۰ تا ۷۰ سانتی متر و در قسمت بالا ۴۰ تا ۵۰ سانتی‌متر عرض دارند. ساختاری چوبی در بالای آن قرار داشته که اهالی پس از کج شدن آن بر اثر زلزله و وزش باد، آن را بریده و پایین آورده اند.

راه دسترسی به خرانق

روستای خرانق در مرکز بخش خرانق در شهرستان اردکان و در ۸۵ کیلومتری شهر یزد واقع شده است . این روستا در منطقه شمالی یزد قرار دارد و برای رفتن به آن باید راهی شهرستان اردکان شوید. با ورود به جاده اردکان – طبس و طی کردن ۵۰ کیلومتر به این روستای تاریخی می رسید.


دهکده چوبین در قلب نیشابور

روستای دیگری نیز در کشور وجود دارد که کمتر ایرانی نام آن را شنیده است. روستایی که کافی است تنها یک‌بار به آن سفر کنید؛ آن زمان است که این روستا به یکی از مقاصد اصلی و همیشگی سفر شما در ایران تبدیل می‌شود.

 
دهکده چوبین که در میان روستای ملامحمد آقازاده سر برآورده است مانند روستاهای دیگر ایران، می تواند شما را هر چند کوتاه از هیاهوی شهری دور کند و سکوت و آرامش کویر را در کنار سرسبزی که حاصل از عشق سازنده دهکده است، به شما هدیه دهد.

دهکده چوبی، نخستین دهکده اکولوژیکی ایران، روستایی با ساختمان‌هایی مانند مسجد، رستوران، خانه، موزه و کتابخانه چوبی است که تمام جنبه های زندگی را در بر می گیرد. این سازه‌ها تنها ساختمان‌هایی چوبی نیستند که برای جلب گردشگر ساخته شده باشند بلکه روح زندگی در آن‌ها جریان دارد و مردم هر روزه از آن‌ها استفاده می کنند و موثر از ارزش‌های والای فرهنگی-اسلامی هستند که در مسجد روستا، این ارزش ها بیشترین جلوه را دارد. مهندس مجتهدی تا سال ۹۲ مسئول رسیدگی به روستا بودند و بعد از فوت ایشان، همسر او خانم حشمت سررشته دار عمرانی، فارغ التحصیل رشته هنر (نقاشی) از دانشگاه آمریکا، مدیریت دهکده چوبی را بر عهده دارد.

به گزارش کارناوال، اینجا با یک شهر کوچکِ چوبی روبه‌رو هستید؛ شهری که تمام آنچه را که نیاز دارید، در خود جای داده مثل مسجد چوبی، موزه و کتابخانه، رستوران، فروشگاه و نانوایی، آلاچیق، سوییت‌ها، فضای سبز و اکوسیستم زیبای روستا به همراه کشاورزی و دامپروری که کار و زندگی مردم روستا را شکل می دهد. در این سفر گویی که به دنیای دیگری قدم گذاشته‌اید که این بار بوی چوب از همه جای آن به مشام می رسد.در ادامه همراه و همسفر ما باشید تا با بخش ها و قسمت های مختلف دهکده چوبی نیشابور آشنا شویم.

مسجد چوبیِ دهکده چوبین

 روستاگردي از دل كوير تا قلب نيشابور
مسجد چوبیِ دهکده چوبین که مشهورترین سازه روستای ملامحمد آقازاده است، نخستین مسجد چوبی جهان است. این مسجد در برابر زلزله مقاوم است و تا هشت ریشتر لرزش را تاب می آورد که نشان از هوش و دانش سازنده آن دارد. اما شگفتی این مسجد باشکوه و دل انگیز تنها به این ختم نمی‌شود؛ مسجد چوبی باوجود قرار گرفتن در منطقه‌ای موریانه‌خیز، در برابر هجوم موریانه ها مقاوم است و امکان نفوذ را به آن‌ها نمی دهد. مهندس مجتهدی با درایت و دانش خود، برای مقابله با موریانه‌ها، مسجد و دیگر خانه ها و بناهای چوبی را با عایقی که خود ساخته بود، مقاوم ساخت. مسجد با سه درب ورودی و پنج پنجره، پناه عبادت‌کنندگان و افتخار اهالی روستاست.

مسجد در زمینی به مساحت ۲۰۰ متر مربع بنا شده، سقفی شیروانی دارد و دو مناره آن سه بار در روز، آمدن وقت سخن با خدا را یادآوری می کنند. این مناره ها ۱۳متر از سطح زمین ارتفاع دارند و وزن هر کدام از آن‌ها چهار تن است‌. ساخت مسجد حدود دو سال طول کشیده و از ۴۰ تن چوب در ساخت آن استفاده شده است. دیواره‌های دوجداره که بین این جدارها، اسکلت بنا قرار گرفته، مسجد را تبدیل به سازه ای کرده است که تا قرن‌ها از تخریب و ناملایمتی در امان بماند. اسکلت مناره ها و همین‌طور سقف و دیواره ها به روش عنکبوتی به یکدیگر متصل هستند. از آنجایی که شیوه ساخت این اسکلت‌ها مانند تار عنکبوت بوده به این نام مشهور شده است.

اسکلت مسجد به شیوه Two by Four یا DoubleL ساخته شده است. در این روش اتصال گلدسته‌ها ‌به‌گونه‌ای است که وزن ‌چهار تنی خود را به میزان مساوی ابتدا بر روی سقف، سپس دیواره و از آنجا به زمین منتقل می کند. هنر این شیوه در آن است که به دلیل این مدل اتصال، نیازی به ستون در داخل مسجد برای استحکام و نگاه داشتن سقف بنا نیست. علاوه بر این‌ها دیوارها کمی زاویه دارند تا وزن را راحت تر از مناره به زمین منتقل کنند.

نکته جالبی که در مورد این مناره ها وجود دارد، این است که از طریق نردبان داخل مناره‌ها می‌توان به بالای مناره دسترسی پیداکرد و در آنجا شگفتی معماری دیگری را کشف کرد. در محل اتصال گلدسته‌ها به سقف، دریچه ای قرار دارد که مانند یک کانال تهویه در تابستان‌ها هوای گرم داخل مسجد را به بیرون و هوای تمیز را از راه بادگیر مخصوصی که در سقف بنا تعبیه شده است به داخل مسجد هدایت می‌کند. این دانش مهندسی حمید مجتهدی است که به خدمت سازه در می‌آید و تهویه طبیعی را در اختیار نمازگزاران قرار می دهد. کارهای کوچک و فکر شده‌ای که مسجد را از ساختمانی ساده به شاهکاری معماری تبدیل می‌کند.

کتابخانه و موزه

 روستاگردي از دل كوير تا قلب نيشابور
در کنار مسجد، بنای چوبی کتابخانه و موزه با ۱۲۰متر مساحت قرار دارد. در ابتدا این ساختمان به نیت پسر بزرگ‌تر مهندس مجتهدی و اینکه ایشان در روستا بمانند و در همان‌جا تشکیل خانواده بدهند، ایجاد شد. اما پس از اینکه پسر ایشان دهکده را ترک کرد، این ساختمان به موزه و کتابخانه تغییر کاربری داد. ساختمان کتابخانه مانند مسجد چوبی دیواره ای دوجداره دارد و نمای خارجی آن (سقف شیروانی و دیواره ها) پوشیده از چوب‌های پولکی است. ساختمان دودرب ورودی و خروجی دارد و دو راه پله، دو طبقه آن را به یکدیگر متصل می کند. طبقه اول موزه ای است که با چوب و آیینه کاری تزیین شده و کتابخانه در طبقه دوم نیز باکتاب‌های مختلفی از جمله کتاب‌هایی در وصف آثار دیدنی و گردشگری ایران و راهنماهای سیاحتگری، مزین شده است.

رستوران دهکده چوبی

 روستاگردي از دل كوير تا قلب نيشابور
بعد از مسجد، رستوران دهکده چوبی زیباترین ساختمان در تمام دهکده چوبی است. این سازه دو طبقه کمی پایین تر از مسجد ساختمانی ‌هشت ضلعی با دیوارهای مشبک خودنمایی می کند و مانند مسجد و موزه اسکلت چوبی دارد و در برابر زلزله مقاوم است. معماری آن به گونه ای است که خیال می کنی درختی سر از زمین بر آورده و در درون خود، شما را میهمان غذاهای رستوران می کند. رستوران در فضایی به وسعت ۲۰۰ متر بنا شده و همزمان ۱۳۰ تا ۱۴۰ نفر را میزبانی می کند.

در درون رستوران خلاف معمول تمام رستوران‌هایی که تا به حال قدم در آن گذاشته اید، گلدان ها نه در کنار و گوشه رستوران در تکه های تنه درختان جای گرفته‌اند. این تنه های درختان بعد از برش عرضی درون‌شان خالی شده و به عنوان گلدان مورد استفاده قرار گرفته اند و طراوت و زیبایی را به فضای رستوران می آورند. گلدان‌هایی که با سلیقه هنرمندانه ای روی دیوارهای رستوران نصب شده و چشم را نوازش می دهند.

به مانند دیگر سازه های چوبی دهکده، اجزای داخلی رستوران نیز به مانند نیمکت ها و میزها چوبی هستند. کف محوطه رستوران را چوب و موزاییک فرش کرده است. برای انجام این کار تنه های درخت به صورت عرضی برش خورده و در کنار موزاییک ها و با کمک ملاتی مخصوص، زمین رستوران را شکل داده است. این کارها باعث شده هنگامی وارد رستوران می شوید، تصور کنید به مکانی قدم گذاشته‌اید که قبلا جنگلی پرپشت بوده و اکنون درختان آن بریده شده اند.

آلاچیق ها

روستاگردي از دل كوير تا قلب نيشابور
در میان باغ های میوه ای که در دهکده چوبی ساخته شده، دوستداران طبیعت می توانند از آلاچیق هایی برای لذت بردن از فضای دلنواز باغ‌ها استفاده کنند و در آنجا به استراحت بپردازند. باغ میوه در مکانی جدا از مجتمع اصلی ساخته شده و درختان میوه لذت حضور در میان زیبایی های روستا را دوچندان می کند. به مانند رستوران، آلاچیق ها نیز با پوششی پلاستیکی بر سقف و کناره های آن در فصل‌های پاییز و زمستان مهیای حضور بازدیدکنندگان است.

تفریحات در دهکده چوبی

حضور در دهکده ای که تمام ساختمان های آن چوبی و تداعی بخش داستان ها و فیلم های کارتونی است، تنها در دهکده چوبین نیشابور امکان پذیر است. فضای صمیمانه و دلپذیر یک روستای چوبی، عطر چوب، بوی گل ها و گیاهانی که در فضا پراکنده است، صفای غذا خوردن در رستورانی تماما چوبی، لذت بردن از منظره و محیط دهکده چوبی در سایه آلاچیق ها و قدم‌زدن در موزه ای کوچک و جالب، خنکای استخر دهکده و نورپردازی های زیبای مسجد که نوید شادی و رنگ می‌شود و صحبت با خدا در مسجد دل انگیز چوبی، همه از دلایلی هستد که می توانند شما را به دهکده چوبین بکشانند و خاطرتان را پر از آرامش و خوشی کنند.


منبع: برترینها

دیدنی های مادرید؛ نمونه کوچکی از اسپانیا (+عکس)

پول‌نیوز -مادرید پایتخت و بزرگ‌ترین شهر اسپانیا و شهری سرشار از شور و نشاط، تاریخ،‌ موسیقی و فوتبال است که از دیدنی‌ها چیزی کم ندارد. مادرید نه تنها یک کلان شهر بلکه کشوری کوچک یا به عبارتی نمونه کوچکی از کشور اسپانیا است؛ بدین معنا که از تمام سنت‌ها و جذابیت‌هایی که در این کشور جذاب وجود دارد، یک نمونه از آن در مادرید پیدا می‌شود. از کلکسیون‌های هنری معروفش گرفته تا میدان‌های شلوغش و بناهای تاریخی‌اش، همه چشمگیر و خیره‌کننده هستند.

دیدنی های مادرید؛ نمونه کوچکی از اسپانیا (+عکس)

میدان پلازا مایور میدانی مستطیل شکل و معروف در مادرید است که دور تا دور آن را آثار تاریخی و ساختمان‌هایی با آجرهای قرمز رنگ احاطه کرده‌اند. مجسمه شاه فیلیپ، رستوران‌ها، کافه‌ها و مغازه‌های سنتی، دلیل محبوبیت این میدان هستند و از جاذبه‌های آن محسوب می‌شوند.

دیدنی های مادرید؛ نمونه کوچکی از اسپانیا (+عکس)

کاخ سلطنتی مادرید همچون جعبه جواهری در قلب شهر مادرید می‌درخشد. این کاخ سلطنتی نسخه اسپانیایی کاخ ورسای فرانسه به شمار می‌رود.

دیدنی های مادرید؛ نمونه کوچکی از اسپانیا (+عکس)

 نقاشی‌های دیواری، مجسمه‌ها و تابلوهای نقاشی که در این کاخ وجود دارند، همه از هنرمندان معروف اسپانیا نظیر رافائل، گویا و کاراواجو هستند. در حال حاضر این کاخ، به کاخ موزه تبدیل شده و تنها برای مراسم تشریفاتی دولت از آن استفاده می‌شود.

گران ویا، خیابانی قدیمی و شلوغ است که شاهراه شرق به غرب مادرید به محسوب می‌شود. این خیابان به طور حتم یکی از جذاب‌ترین خیابان‌های مادرید است که در آن می‌توانید تئاترهای بسیار و فروشگاه‌های معروف فراوان پیدا کنید. اگر به مادرید سفر کردید، حتما زمانی را برای بازدید از این خیابان بزرگ و دیدنی اختصاص دهید.

منبع:کجارو


منبع: پول نیوز

سفری به مکزیک (+عکس)

پول‌نیوز -مکزیک کشوری زیبا و متنوع از همه‌ی جهات است. شور و شوق زندگی در شهرهای آن جاری است. مردمی مهربان و مهمان‌نواز و غذاهایی لذیذ با طعمی فراموش‌نشدنی دارد. آثار معماری شگفت‌انگیز، تاریخ طولانی و پرفرازونشیب و طبیعت فوق‌العاده، از ویژگی‌های این کشور دیدنی هستند که توجه گردشگران را جلب می‌کنند.

سفری به مکزیک (+عکس)

مکزیک جاذبه‌های متنوعی برای گردشگران دارد؛ از آثار به‌جامانده از تمدن مایا و جنگل‌های انبوه که هزاران طوطی در آن زندگی می‌کنند تا شهرهای شلوغ و مدرن و جاذبه‌های شهری و امروزی. هر سلیقه‌ای که داشته باشید، در مکزیک جاذبه‌ای وجود دارد که توجه شما را جلب کند.

سفری به مکزیک (+عکس)

وضعیت آب‌و‌هوایی

مکزیک کشوری پهناور است، از این رو، آب‌و‌هوای متنوعی در مناطق مختلف دارد. اما به طور کلی در مناطق ساحلی غرب و ارتفاعات داخلی، خشک است. در رشته‌کوه‌ها و فلات جنوبی، آب‌و‌هوا مرطوب‌تر می‌شود. در برخی از نواحی استوایی جنوبی، رطوبت زیاد و بارندگی فراوان است. تقریبا در تمام مناطق مکزیک، تابستان، پرباران‌ترین فصل سال است.

سفری به مکزیک (+عکس)

دمای هوا از شمال تا جنوب به تدریج افزایش می‌یابد بنابراین نواحی جنوبی کاملا آب‌و‌هوای گرمسیری دارند. ارتفاع از سطح دریا هم بر شرایط آب‌و‌هوا در برخی مناطق مکزیک تاثیرگذار است. بسیاری از شهرهای مکزیک در ارتفاعات بالا قرار گرفته‌اند بنابراین سردرتر هستند از جمله پایتخت مکزیک.

در فصل زمستان، باد سردی از سمت ایالات متحده آمریکا می‌وزد که باعث کاهش ناگهانی دما می‌شود. به دلیل وزش این باد، مناطق داخلی شمالی، زمستان سردی را می‌گذرانند.

در مجموع، بارندگی و میانگین دمای هوا در فصل‌ها و مناطق مختلف متفاوت است و شما باید زمان سفر را با توجه به مقصدتان در نظر بگیرید.

منبع:کجارو


منبع: پول نیوز

تغییر شکل هتل ها، از گذشته تا کنون

برترین ها – ترجمه از حمید پاشایی: از زمانی که تمدن انسانی به وجود آمده هتل ها هم وجود داشته اند، هر چند اولین هتل ها کمی متفاوت با هتل های امروزی بودند. در دوران اولیه کتب مقدس، مسافران سرگردان اغلب در خانه مردم محلی اقامت می کردند. با اینکه مهمانخانه هایی با چندین اتاق موجود بود (آن طور که در کتب مقدس ذکر شده)، بیشتر آن ها تنها اصطبل های خود را به رهگذران کرایه می دادند. برای میهمانان یک یا دو وعده غذایی نیز فراهم می شد، ولی آن ها معمولاً تنها یک شب می ماندند و صبح روز بعد سفر خود را ادامه می دادند.

بیشتر شکل های اولیه هتل به عنوان محل استراحت مختصری به شمار می رفتند، چرا که اقامت طولانی مدت خارج از شهر محل زندگی افراد بسیار نادر بود و تنها به منظور تجارت انجام می گرفت. در نخستین تمدن های یونانی، بسیاری از دهکده ها امکاناتی مثل حمام آب گرم در اختیار مسافران قرار می دادند تا بتوانند به بدن خود استراحت بدهند.

با اینکه آن ها شب را در چنین مکان هایی سپری نمی کردند، با این حال حمام فرصت استراحت بسیار مناسبی را برای مسافران فراهم می کرد. در روم باستان، مقامات حکومتی و عالی رتبه این مزیت را داشتند که در عمارت هایی مجلل سکونت کنند که علاوه بر حمام، امکانات اقامتی و غذا نیز برایشان فراهم بود. در مسیرهای تجاری اولیه در خاورمیانه، کاروان هایی برپا می شد که محل اقامتی امن در چادرهایی ساده برای مسافران فراهم می کرد.

 تاریخچه هتل

در حدود سال ۱۲۰۰ میلادی، هتل های دائمی بیشتری ساخته شد. اولین نمونه های این هتل ها l’ Auberge Cour Saint Georges در خنت بلژیک و Angel Inn در لینکلن‌شر انگلیس بود. هتل های بیشتری در این زمان پدیدار شد تا امکانات اقامتی مناسب در اختیار مسافران در اروپا و سایر نقاط قرار بگیرد. این هتل ها ساختمان هایی ساده بودند، ولی زمینه را به عنوان مدل هتل به عنوان تجارت فراهم کردند که در قرن های بعدی هم ادامه پیدا کرد.

شروع صنعت هتل که امروزه می شناسیم در واقع در ابتدای قرن پانزدهم شکل گرفت، زمانی که قوانینی در فرانسه تصویب شد که مدیران هتل را مجبور می کرد تا اسامی و اطلاعات میهمانان را ثبت کنند.

انگلیس هم به سرعت قانونی مشابه تصویب کرد، و بیش از ۵۰۰ مهمانخانه در مدت دو قرن ایجاد شد. هتل ها بزرگتر شدند و اغلب دارای حیاط نیز بودند که اتاق خواب ها رو به آن ها قرار می گرفتند، و امکاناتی همچون آشپزخانه و اصطبل در پشت ساختمان برای نگهداری اسب ها نیز داشتند. هتل ها شروع به تبلیغات سرویس های خود کردند، و در قرن شانزدهم، اولین کتابچه های راهنما مخصوص مسافران شروع به معرفی «بهترین ها» در زمینه هتل ها از نظر نظافت و غذا کردند.

 تاریخچه هتل

در هنگام انقلاب صنعتی بود که تغییر و تحول واقعی در صنعت هتلداری شروع شد. با اختراع موتور بخار، مسافرت کردن بسیار راحت تر شد و تمام شهرهای بزرگ (از نیویورک گرفته تا کپنهاگن تا بمبئی تا توکیو) هتل هایی برای میهمانان برپا کردند. برخی از جالب ترین تحولات در قاهره اتفاق افتاد، جایی که حرم سراها تبدیل به هتل برای میهمانان شد. در ونیز نیز کاخ های ویران شده به عنوان اقامتگاه هایی مدرن نوسازی شدند. در همین زمان، هتل ترمونت در بوستون تبدیل به اولین هتلی شد که منوی سفارش غذا و توالت های داخلی ارائه داد، و هالت هاوس در نیویورک سیتی اولین هتلی شد که حمل چمدان را به مسافران ارائه داد. نوآوری های دیگری نیز در این زمان شکل گرفت (حمام های خصوصی، سوئیت های بزرگتر، قفل روی درها) و طراحی هتل ها شکل مدرنی پیدا کرد.

اولین هتل واقعاً مدرن، گرند هتل پاریس (Le Grand Hôtel Paris) بود که در سال ۱۸۶۲ در پاریس افتتاح شد. این هتل ساختمان سنگی یکپارچه باشکوهی بود که طراحی آن نشان دهنده موفقیت، زیبایی، و ابهت امپراتوری دوم فرانسه بود. طاق های بلند نمای بیرونی هتل از خانه اپرایی نزدیک به آن الهام گرفته شده بود و هتل دارای چندین مسیر روشنایی داخلی بود که ۴۰۰۰ جت گاز قدرت آن ها را فراهم می کردند. تا سال ۱۸۹۰، این هتل کاملاً توسط برق روشن شد که پیشرفتی مهم در آن زمان به شمار می رفت.

از سایر هتل های مشهور آن زمان می توان به هتل ساگامور در لیک جرج نیویورک، هتل پالمر هاوس در شیکاگو، هتل لودویگزوبورگ در وین، و هتل ارمیتاژ در مونته کارلو اشاره کرد. در قرن بیستم، شهرهای پایتخت در همه نقاط جهان شروع به تقلید از سبک های باشکوه پاریس، وین، نیویورک و شیکاگو کردند و به زودی، هتل های لاکژری باکلاس در همه جای جهان ایجاد شد.

 تاریخچه هتل

در قرن بیست و یکم، نوآوری در صنعت هتل همچنان ادامه دارد. در سال های اخیر شاهد ساخت هتل های یخی، و گسترش هتل های با کیفیت مقرون به صرفه برای مردم با پیشینه های مختلف اجتماعی و اقتصادی بوده ایم. سهولت رزرو نیز به نوعی به افزایش استفاده از هتل ها کمک کرده، که بخش زیادی از آن مدیون تکنولوژی است. سایت های رزرو آنلاین همه را قادر می سازند که تجربه سفری منحصر به فرد و خاص بر اساس سلیقه، محل و بودجه خود به دست آورند. دسترسی به هتل ها هیچ زمانی آسان تر از حالا نبوده، و گزینه ها در زمینه انتخاب هتل به راستی نامحدود است.


منبع: برترینها

چطور وسایل سفر را در یک چمدان جا دهیم؟

برترین ها: مهم نیست قصد دارید آخر هفته به یک سفر کوتاه بروید یا سفری که یک ماه یا بیشتر طول می کشد، بستن چمدان کاری بسیار دشوار تر از آن چیزی است که فکر می کنید. البته سفر های مختلف نیاز به بردن وسایل های مختلف دارند. برای رفتن به یک تفریح ساحلی، نیازی به بردن پالتو ندارید یا برای گردش آخر هفته در شهر، نیازی به بردن کفش های کوهنوردی ندارید.

با این حال چیز هایی وجود دارد که هیچ وقت نباید در سفر کوتاه یا بلند مدت، آنها را در چمدانتان قرار دهید. از مجموعه محصولات آرایشی و مو گرفته تا کتابخانه شخصی سفرتان و هر چیزی که می توانید بعد از رسیدن به مقصد خریداری کنید. در این مطلب چیز هایی که بهتر است در خانه نگه دارید و بعد از برگشت از سفر از آنها استفاده کنید ارائه شده است.

مقدار بسیار زیادی پوشاک و لباس

آیا مثل من هستید که هر زمان آماده سفر می شوید، وسوسه می شوید تا لباس های زیادی را با خود ببرید، زیرا فکر می کنید در سفر لازم است همه  آنها را بپوشید.

 چيز هايي كه نبايد هيچگاه هنگام سفر در چمدان تان قرار دهيد

دچار این وسوسه نشوید. به شما نشان می دهیم چگونه باید به طور مفید، چمدانتان را پر از لباس برای سفر کاری تان کنید: چیزی که باید به خاطر داشته باشید، بردن لباس به تعداد ۵، ۴، ۳، ۲، ۱ عدد است. اولا ۵ جفت جوراب و زیرپوش بردارید. سپس ۴ عدد تاپ، ۳ دست شلوار، شلوارک یا دامن، ۲ جفت کفش و ۱ کلاه بردارید. البته می توانید این موارد را طبق نیازتان برای آن سفر خاص تغییر دهید.

قصد سفر به ساحل دارید؟ لباس شنا باید به همراه داشته باشید. می خواهید به عروسی بروید؟ یک یا دو لباس بردارید. می خواهید آخر هفته را در یک کنفرانس کاری بگذرانید؟ کت تان را فراموش نکنید. برای انتخاب بقیه لباس های مورد نیازتان، طبق این فرمول انتخاب کنید و مطمئن باشید همه چیز هایی که واقعا نیاز داشتید را برداشته اید.

تعداد زیادی کفش

کفش، فضای زیاد و با ارزشی از چمدان تان را می گیرد.  بیایید برای چند لحظه صادق باشیم: بگویید آخرین باری که کفش های نوک تیز و خیلی بلندتان را با خود بردید و خود را دلخوش کردید تا کل شهر را به سختی با آنها راه بروید، کی بوده است؟

طبق گفته کتاب راهنمای سفر “لونلی پلانت” یا “سیاره تنها،” نباید بیشتر از دو جفت کفش با خود ببرید مگر این که دلیلی برای بردن جفت سوم وجود داشته باشد. اگر می خواهید در رویدادی حاضر شوید که نیاز به کفش خاصی دارد می توانید آنها را ببرید. در غیر این صورت آنها را در خانه بگذارید.

 چيز هايي كه نبايد هيچگاه هنگام سفر در چمدان تان قرار دهيد

ابزار های مربوط به مو

آیا هر باری که می خواهید چند روز به سفر بروید، مشکل بردن دستگاه فر کننده مو، سشوار و اتو مو را دارید؟ اگر می خواهید که در یک هتل، خانه اجاره ای مجهز و آپارتمان بمانید یا با دوست بخشنده تان سفر کنید نیاز به بردن این وسایل نیست.

پائول فرولیچ، در مصاحبه با سایت برتر گردشگری “تریپ ادوایزر” یا “مشاور سفر”، گفت: سشوار و اسپری مو تقریبا در اکثر هتل ها وجود دارد و هتل های بهتر هم فر کننده مو قرض می دهند. این موضوع را با هتل یا میزبانی که می شناسید چک کنید تا ببینید که آیا این ابزار ها را قرض می دهند، در این صورت می توانید همه این دستگاه های حالت دهنده را در کشو قرار دهید و با خود به سفر نبرید.

لباس هایی که با آن ها راحت نیستید

پر کردن چمدان و قراردادن انواع لباس ها در چمدانتان، که به ندرت پیش می آید در زندگی عادی روزمره تان آنها را بپوشید، کاری راحت است. اگر معمولا لباسی را نمی پوشید، دلیلی برای نپوشیدن آن دارید.

اگر از پوشیدن آن لباس در خانه احساس ناراحتی می کنید یا به هر دلیل دیگر، پس قطعا نباید آن را با خود به سفر ببرید. باید در سفر راحت باشید و از آن لذت ببرید نه اینکه احساس عذاب وجدان از پوشیدن لباسی داشته باشید. پس آن لباس هایی که در آن راحت نیستید، مخصوصا لباس های شنا و همه نگرانی های مرتبط را در خانه بگذارید. آنها آخرین چیزی هستند که در سفر دلتان برایشان تنگ خواهد شد.

چتر

بستن درست چتر به طوری که فضای کمی اشغال کند سخت است زیرا فضای زیادی اشغال می کند. می توانید چتر خود را در خانه گذاشته و از این فضا برای بردن وسایل دیگر استفاده کنید. طبق وبلاگ راهنمای سفر به نام “سفر معتبر”، بسیاری از هتل ها، مهمانخانه ها و خانه های کرایه ای در صورت نیاز به صورت رایگان به شما چتر خواهند داد. اگر واقعا به چتر نیاز پیدا کردید به بخش گردشگری شهر بروید و یک چتر ارزان بخرید و نگران شکستن آن یا آوردن آن به خانه نباشید زیرا می توانید آن را بعد از سفر به کسی ببخشید یا دور بیاندازید.

 چيز هايي كه نبايد هيچگاه هنگام سفر در چمدان تان قرار دهيد

کیف کامل لوازم آرایشی تان

همان طور که نباید مجموعه کامل دستگاه های مربوط به مو را به سفر بیاورید این قضیه برای وسایل آرایشی هم صدق می کند. طبق گفته کارشناسان سفر در سایت “سفر هوشمندانه تر”، از وسایل ها یا لوازم آرایشی-بهداشتی چندکاره فراهم شده در هتل ها استفاده کنید. می توانید برخی از چیز ها را با همراهان سفرتان شریک شوید و وسایل آرایشی که حاوی چند رنگ هستند را بخرید. در نتیجه مجبور نیستید بسیاری از اقلام را با خود ببرید، زیرا فضای زیادی اشغال می کنند.

وسایل آرایشی ضروری تان را با خود ببرید مگر اینکه دلیلی برای نبردن این وسایل باشد. هیچ دلیلی برای آوردن همه خرت و پرت ها و وسایل با خودتان به سفر وجود ندارد آنها فقط فضا اشغال می کنند.

هر چیزی را در صورت نیاز با خود به سفر ببرید

اندی کرانز ، بنیان گذار شرکت “چمدان پاراول”، در یک مصاحبه با ماهنامه آمریکائی “راهنمای سفر عالی”، انتخاب ساک کوچک تر را برای بردن وسایلی که فکر می کنید ضروری باشد توصیه کرد. به طوری که با انتخاب ساک کوچکتر مجبور خواهید شد فقط وسایلی که نیاز دارید را با خود ببرید.

کتاب

کتاب سنگین است، پس صادقانه بگوییم که کتاب های خوب تان را در خانه بگذارید. جاناتان ساک، در یک مصاحبه با سایت برتر گردشگری گفت: با اینکه یک نرم افزار کتابخوان الکترونیکی نمی تواند جای کتاب را بگیرد اما یک تصمیم عالی برای سفر، بردن این کتابخوان های الکترونیکی است، زیرا هزاران کتاب را در یک نرم افزار می توانید ذخیره کنید. همچنین می توانید کتاب های بیشتری را در صورت اتصال به اینترنت وایرلس دانلود کنید.

 چيز هايي كه نبايد هيچگاه هنگام سفر در چمدان تان قرار دهيد

چیز هایی که می توانید بعد از رسیدن به مقصد خریداری کنید

شاید هوشمندانه به نظر برسد که بعد از رسیدن به مقصد، وسایلی که نیاز دارید را خریداری نمایید، اما نیازی به صرف هزینه برای خرید چیزهایی که قبلا در اطرافتان بوده ندارید. زمانیکه دنبال کم کردن فضا در چمدان تان هستید، خرید چیزهایی که به راحتی در مقصد سفرتان در دسترس است ایده ای هوشمندانه است. اگر قصد دارید چیزی را در حین سفر خریداری کنید، آن وسیله را در اندازه کوچک خریداری کنید یا مطمئن شوید که قابل دور انداختن هستند زیرا نمی خواهید مجدد آنها را با خودتان برگردانید و بعد از راه افتادن کارتان، می توانید آن را دور بیاندازید.

 چيز هايي كه نبايد هيچگاه هنگام سفر در چمدان تان قرار دهيد


منبع: برترینها

شگفت انگیزترین مناظر دنیا (+عکس)

پول‌نیوز -در این میان با نگاه کردن به جاری شدن آب رودخانه و گوش دادن به صدای دلنواز آن ؛ با نشستن در کنار ساحل و نگاه کردن به امواج دریا و گوش دادن به صدای زیبای امواج آرام و خروشان آن یا با خیس شدن در زیر قطرات باران می توان آرامش در حد آرامش ابدی را حس کرد.
منبع:میهن پست

منبع: پول نیوز

مشاور امور بین‌ الملل مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش منصوب شد

محمدی، عنوان مشاور وزیر و سخنگوی وزارت امور خارجه را در کارنامه کاری خود دارد.

مشاور امور بین‌ الملل مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش منصوب شد

پول‌نیوز – طی حکمی از سوی مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش، محمود محمدی به عنوان «مشاور امور بین‌ الملل مدیرعامل» منصوب شد.

به گزارش گروه گردشگری پول‌نیوز، در
حکم محمد ابراهیم انصاری لاری خطاب به محمدی آمده است: «با عنایت به سوابق
روشن و تجارب ارزشمند جنابعالی، به موجب این حکم به عنوان مشاور امور بین‌
الملل مدیرعامل منصوب می شوید. امید است با عنایت خداوند متعال در راستای
انجام این امر خطیر، پیوسته موفق و موید باشید».

محمدی، عنوان مشاور وزیر و سخنگوی وزارت امور خارجه را در کارنامه کاری خود دارد.

وی همچنین مدیرکل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه بوده است.

محمدی سفیر ایران در جمهوری تونس بوده است؛ وی همچنین در سال ۱۳۸۹ راهی الجزایر شد و تا سال ۱۳۹۳ سفیر ایران در الجزایر بود.

نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، نایب رئیس اول کمیسیون امنیت ملی و
سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، رییس کمیته روابط خارجی مجلس شورای اسلامی
و رییس گروه های‌ دوستی پارلمانی ایران و فرانسه و ایران و تونس از جمله
سوابق وی در خانه ملت است.

محمدی، دبیری اولین اجلاس شهرداران پایتخت‌ها و کلان شهرهای آسیایی را در کارنامه دارد.

محمدی، مشاور بین الملل رییس دانشگاه و سرپرست معاونت بین‌ الملل دانشگاه آزاد اسلامی بوده است.

از دیگر سوابق مدیریتی وی در حوزه آموزش می توان به «قائم مقام دانشکده
روابط بین‌ الملل وزارت امور خارجه، استاد مرکز آموزش های دیپلماتیک ویژه
دیپلماتهای خارجی وزارت امور خارجه، استاد دانشگاه آزاد اسلامی و دانشکده
روابط بین‌ الملل وزارت امور خارجه» اشاره کرد.

وی سابقه عضویت در گروه‌های بلند پایه بین‌ الملل را دارد.

محمدی که به چهار زبان ایتالیایی، انگلیسی، فرانسه و عربی تسلط دارد تا
کنون مقالات زیادی در زمینه سازمانهای بین‌ المللی و منطقه‌ای، سیاست خارجی
و سیاست بین‌ الملل به رشته تحریر در آورده و مقالات وی در سمینارها
وکنفرانسهای بین‌ المللی ارائه شده است.

وی دارای دکترا در سیاست بین‌ الملل از دانشگاه خاور شناسی ناپل ایتالیا و مدرک تخصصی فوق دانشگاهی در مطالعات اروپایی است.


منبع: پول نیوز

کیش برای جذب گردشگر نیازمند مزیت رقابتی است

انصاری لاری رونق دوباره کیش را نیازمند یک همت جمعی دانست و افزود: همه کشورهایی که امروز در عرصه گردشگری حرفی برای گفتن دارند یک بار هزینه رشد خود را پرداخت کرده اند.

کیش برای جذب گردشگر نیازمند مزیت رقابتی است

پول‌نیوز – مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش، این جزیره را نیازمند مزیت رقابتی در مقایسه با کشورهای همسایه برای جذب گردشگر خواند؛ وی همچنین ایجاد در آمدهای پایدار را از اولویت‌های برنامه کاری خود برشمرد.

به گزارش گروه گردشگری پول‌نیوز، محمد ابراهیم انصاری لاری در نشستی با نمایندگان انجمن سرمایه‌گذاران و کار آفرینان کیش به بررسی علل رکود اقتصادی و گردشگری جزیره پرداخت.

اقتصاد کیش مستقل از فروش اراضی باشد

در این نشست، مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش با اشاره به تشکیل کارگروهی برای شناسایی مشکلات و راه کارها گفت: در خصوص کاهش هزینه‌ها و زمان برای صدور مجوزهای مختلف نیز این کارگروه با بررسی موانع به تسریع و تسهیل امور کمک می‌کند.

انصاری لاری ایجاد درآمدهای پایدار برای کیش را یکی از مهمترین اولویت‌های برنامه کاری خود برشمرد و افزود: اقتصاد کیش باید مستقل از فروش اراضی این منطقه باشد؛ به همین منظور دو طرح درآمدزا در جهت ثبات اقتصادی منطقه مد نظر داریم که پس از بررسی های اولیه در خصوص اجرای این طرح ها تصمیم‌گیری می‌شود.

خلاقیت، شرط لازم برای سرمایه‌گذاری در کیش

وی تاکید کرد: سرمایه‌گذاری‌ها در کیش باید هدایت شده باشند. در حال حاضر جزیره ظرفیت سرمایه‌گذاری در حوزه مسکن را ندارد؛ در زمینه صنعت نیز صرفا باید در حوزه صنایع های‌ تک، دانش بنیان و نانو تلاش کرد.

مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش شرط لازم برای سرمایه‌گذاری در کیش را خلاقیت و ایجاد جاذبه‌های نوین برشمرد و گفت: جزیره کیش نیاز به اتفاقات نو در گردشگری دارد. امروز در تمامی شهرهای کشور انواع هتل‌ها، بازارها و مراکز تفریحی وجود دارند و این امکانات مزیت رقابتی برای کیش نیست. برای اینکه گردشگر به کیش جذب شود، باید تفریحات جذاب و نو آورانه داشته باشیم تا گردشگران در مقایسه با کشورهای اطراف، انگیزه‌ای برای سفر به کیش داشته باشند.

ضرورت ارتقای خدمات و کیفیت کالاها  

وی تصریح کرد: در جهان امروز گردشگران تنها به خاطر ارزانی، مقصد خود را انتخاب نمی‌کنند، بلکه مزیت‌های دیگری نیز مورد توجه است. در خصوص جزیره کیش نیز تنها با کاهش هزینه های سفر نمی‌توان گردشگر جذب کرد بلکه نیاز است ضمن ارتقای خدمات دهی و کیفیت کالاها، امکاناتی در کیش ایجاد شود که برای گردشگران جذاب باشد.

انصاری لاری رونق دوباره کیش را نیازمند یک همت جمعی دانست و افزود: همه کشورهایی که امروز در عرصه گردشگری حرفی برای گفتن دارند یک بار هزینه رشد خود را پرداخت کرده اند.

 وی توضیح داد: در جزیره کیش هم نیاز است همه دست به دست هم دهند و با کاهش هزینه‌ها و قیمت‌ها از یک سو و افزایش کیفیت خدمات و کالاها از سوی دیگر گردشگران را جذب کنند؛ در این صورت شاید در ماه‌های اول سود زیادی وجود نداشته باشد اما ادامه این روند در بلند مدت رونق دایمی و سود آوری برای جزیره کیش به ارمغان می آید.

وی از انجمن سرمایه گذاران و کار آفرینان کیش خواست برای ایجاد یک تحول در جزیره کیش همه صنوف را همراه کنند تا با کاهش هزینه ها، ارتقای کیفیت خدمات و کالاها و افزایش جاذبه‌های گردشگری رونق را به کیش بازگردانند.

گفتنی است در این نشست نمایندگان انجمن سرمایه گذاران وکار آفرینان کیش در خصوص همراهی و همکاری با مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش در جهت حل مسائل و مشکلات کیش اعلام آمادگی کردند.


منبع: پول نیوز

جاذبه های گردشگری سوادکوه

بیش از ۵۰ سال است که شمال ایران مقصد بسیاری از ایرانیانی است که می‌خواهند جایی را برای سفری چند روزه انتخاب کنند. مازندران هم در این بین شاخص‌ترین نقاط جذب گردشگر را دارد. شما هم حتما بارها به مازندران سفر کرده‌اید و در ساحل و جنگل و دشت‌هایش ساعاتی را گذرانده‌اید.

نیازی به جست‌وجو در آمارها نیست تا مشخص شود چند درصد گردشگران و مسافرانی که به مازندران سفر می‌کنند به چه نقاطی می‌روند. غرب این استان همیشه بیشترین سهم از گردشگری را دارد. البته چند سالی هم هست که برخی روستاها در نقاط مختلف مازندران مقصد گردشگری شده‌اند‌ اما هنوز در فهرست مناطق دیدنی که مسافران برای حضور در مازندران انتخاب می‌کنند، بسیاری از مناطق این استان دیده نمی‌شود. برای همین است که مازندران هنوز از نظر گردشگری استانی ناشناخته است.

اگر فکر می‌کنید همه جای مازندران شرجی بالایی دارد، یا دیدنی‌های این استان به بابلسر، غرب استان و ساحل و جنگل محدود شده است، باید در دانسته‌های خود از ظرفیت‌های گردشگری این استان تجدید نظر کنید.

شاید خیلی از مسافرانی که راهی شمال شده‌اند، نام سوادکوه را شنیده باشند، شهرستانی که از مسیر جاده تهران-قائمشهر، دروازه ورودی مازندران محسوب می‌شود و سالانه میلیون‌ها نفر از آن عبور می‌کنند؛ بی‌آنکه بدانند با پشت سر گذاشتن این شهر چند جاذبه گردشگری را از دست داده‌اند و حتی می‌توانند در این شهرستان اقامتی چند روزه داشته باشند و از تنوع گردشگری در آن لذت ببرند. اگر در پاییز قصد سفر به مازندران را دارید، ابتدا این گزارش را بخوانید و بعد نام سوادکوه را وارد مقصدهای سفر خود کنید.

مقصد ؛ همین جا 

چطور برویم؟

برای سفر به سوادکوه دو مسیر دسترسی وجود دارد. اگر از تهران قرار است با عبور از جاده فیروزکوه به مازندران سفر کنید، پس از پشت سر گذاشتن گردنه گدوک، وارد شهرستان سوادکوه می‌شوید. وقتی از این مسیر قرار است وارد سوادکوه شوید، حتما در ورودی مازندران و سوادکوه، یعنی گردنه گدوک توقف کنید. هوای گدوک حتی در دل تابستان هم گاهی سرد است. دوغ و‌ آش گدوک می‌تواند آغاز سفر شما به سوادکوه از این مسیر باشد.

اگر هم از شرق یا غرب مازندران وارد این استان شدید، کافی است به قائمشهر برسید و مسیر حرکت‌تان را به سمت جنوب تغییر دهید تا پس از طی ۲۰ کیلومتر وارد شیرگاه شوید.

شیرگاه نخستین شهر سوادکوه از سمت شمال است. البته سال ۹۲ سوادکوه شمالی به‌عنوان شهرستانی مستقل با مرکزیت شیرگاه تاسیس شد و حالا از نظر تقسیمات کشوری دو سوادکوه داریم؛ یکی سوادکوه شمالی با یک شهر و دو بخش و دیگری همان سوادکوه قدیمی که سه شهر پل‌سفید، زیرآب و آلاشت و ده‌ها روستا را شامل می‌شود.

سوار بر خط تاریخ

یک مسیر جذاب دیگر هم برای رسیدن به سوادکوه وجود دارد که برای ماجراجوها می‌تواند جذابیت بیشتری داشته باشد. اگر اهل سفر با قطار هستید، می‌توانید از تهران تا سوادکوه را با قطار سفر کنید و از حضور در مسیری ریلی که نقش زیادی در شکل‌گیری نقشه امروز جهان داشت، برای خودتان خاطره ثبت کنید.

 ایستگاه‌های راه‌آهن در سوادکوه هنوز بناهای قدیمی با معماری ۸۰ سال پیش هستند که در سفر با قطار به این منطقه می‌توانند برای شما جذاب باشند. از جاذبه‌های طبیعی و تاریخی این مسیر هم قطعا لذت خواهید برد.

 فقط با قطار می‌توانید دورتادور کوه‌های کوچک و بزرگ سوادکوه را ببینید؛ بدون اینکه حس کنید قطار در حال طی کردن مسیری شیبدار است!

قسمت‌هایی از خط آهن شمال که به‌خاطر موازی دیده شدن سه خط ریل روی کوه‌ها، به «سه خط طلا» معروف شده است. «سه خط طلا» و «پل ورسک» در این مسیر، هم دیدنی‌های خوبی هستند و هم لذت عبور از روی آنها می‌تواند خاطره خوبی را برای شما رقم بزند.

 به سوادکوه خوش آمدید!

مقصد ؛ همین جا 

برای سوادکوهی‌ها فرقی ندارد که با قطار به این منطقه سفر کرده‌اید، با تور مهمان‌شان شده‌اید یا با خودروی شخصی وارد این شهرستان پر از تاریخ شده‌اید.

حالا که مهمان آمده، باید از او به خوبی پذیرایی شود و بخش مهمی از پذیرایی هم معرفی مناطق و جاذبه‌هایی است که مهمان از حضور و تماشای آنها لذت ببرد.

سوادکوه از این نظر دست پری برای مهمانانش دارد؛ از بناها و مناطق تاریخی گرفته تا طبیعت بکر و آبشارهای زیبا و حتی خوردنی‌های خوشمزه و متنوع. در این شهرستان مشکلی برای تهیه سوغاتی هم نخواهید داشت.

صنایع‌دستی در نقاط مختلف این شهرستان بخش جدا نشدنی از اقتصاد خانواده‌هاست. جاجیم آلاشت یکی از برندهای مطرح صنایع‌دستی مازندران است. در کنار آن محصولات سنتی دیگری هم وجود دارد که بتوانید برای خود یا دوستان‌تان انتخاب کنید. به هر حال به سوادکوه خوش آمدید.

 جاذبه های گردشگری سوادکوه

کوچک‌ترین کلیسای جهان

مقصد ؛ همین جا 

فکر می‌کنید کوچک‌ترین کلیسای جهان کجا قرار دارد؟ در واتیکان یا یکی از کشورهای اروپایی؟ اگر تا‌کنون نشنیده‌اید که این کلیسا کجاست، از وجود آن در سوادکوه شگفت‌زده نشوید. هر سال میلیون‌ها نفر از کنار آن رد می‌شوند، بدون اینکه بدانند بنایی که به‌خاطر قرار گرفتن پشت یک رستوران حتی به چشم‌شان نیامده، کوچک‌ترین کلیسای دنیاست.

این کلیسا در زمان پهلوی اول و به‌خاطر حضور و فعالیت مهندسان اروپایی در سوادکوه برای اجرای پروژه راه‌آهن شمال ساخته شد. کلیسایی به ابعاد تقریبی ۳ متر در ۳ متر که دو پنجره کوچک دارد. پس از دیدن ورسک که در بالادست جاده خود‌نمایی می‌کند، در محدوده سرخ‌آباد و روبه‌روی ایستگاه راه‌آهن این منطقه می‌توانید این کلیسا را ببینید. بنا هنوز سالم است‌ اما درِ آن باز نیست.

روی سر در کلیسا عبارتی به زبان ایتالیایی نوشته شده که نشان می‌دهد مهندسان ایتالیایی آن را ساخته‌اند. این بنا سال‌ها مورد بی‌توجهی قرار گرفته بود و در معرض تخریب قرار داشت، اما هفت مرداد سال ۸۲، سازمان میراث فرهنگی این بنا را به‌عنوان یک اثر ملی به ثبت رساند. این کلیسا هنوز برای خیلی‌ها شناخته شده نیست و نمی‌دانند در چند متری جاده‌ای که از آن عبور می‌کنند چنین جاذبه تاریخی وجود دارد.


غار اسپهبد خورشید

مقصد ؛ همین جا 

از کوچک‌ترین کلیسای جهان که دور شوید، می‌توانید بزرگ‌ترین طاق طبیعی جهان را ببینید. اهل کوهنوردی هم نباشید، حتما بدتان نمی‌آید که یک سلفی خوب با بزرگ‌ترین طاق طبیعی جهان بیندازید. غار اسپهبد خورشید، از مسیر تهران به سوادکوه، بعد از پل ورسک در دسترس‌ترین جاذبه تاریخی- طبیعی سوادکوه است. غاری پر رمز و راز که از داخل خودرو و در مسیر هم به چشم می‌آید.

این غار در منطقه دوآب و مقابل ورودی خطیرکوه واقع شده است. اسپهبد خورشید فقط یک غار نیست؛ غار قلعه‌ای است که داخل آن اتاق‌هایی از دوره ساسانیان وجود دارد. این غار که در فهرست آثار ملی ثبت شده و برنامه‌ریزی‌هایی برای ثبت جهانی آن هم وجود دارد، سال‌هاست که به‌خاطر فعالیت برخی معادن شن و ماسه در اطراف آن در حال تهدید است. شاید توجه بیشتر گردشگران به آن باعث شود که حساسیت‌ها روی آن افزایش یابد.

این به استقبال شما از تماشای غار بستگی دارد. ضمناً اگر با کوهنوردی آشنا نیستید، بهتر است از سراشیبی پایین غار به سمت دهانه آن بالا نروید و قید ورود به آن را هم کلا بزنید‌ اما تماشای این جاذبه طبیعی- تاریخی که یکی از «ترین‌»های طبیعت دنیاست را از دست ندهید.


   آلاشت

مقصد ؛ همین جا

پل‌سفید را که به سمت شمال پشت‌ سر بگذارید، دقیقا در مقابل پلیس‌راه خروجی این شهر، مسیری وجود دارد که شما را به سمت غرب هدایت می‌کند. ابتدای میسر تابلوی «آلاشت ۳۵ کیلومتر» را خواهید دید. این دوراهی، می‌تواند آغاز یک سفر کوتاه و جذاب برای شما باشد. حدود ۲۰ کیلومتر را که طی کنید جاده وارد محدوده جنگلی و پر پیچ و خم گردنه‌ای شکلی می‌شود.

هر چه بالاتر بروید زیبایی‌های مسیر بیشتر شما را جذب خواهد کرد. اگر عصر را برای رفتن به آلاشت انتخاب کردید، ممکن است با هوای مِه‌آلود در میانه گردنه‌های مسیر مواجه شوید. هم زیباست و هم می‌تواند درصورت بی‌احتیاطی خطرناک باشد. روستای لیند را که رد کنید، پنج کیلومتر دیگر به آلاشت می‌رسید. این شهر کوهستانی همه امکانات لازم برای اقامت کامل را دارد.

از سوئیت‌های اجاره‌ای شهرداری گرفته تا خانه‌های استیجاری که برای اقامت خانواده نیاز است. امکانات خدماتی و رفاهی هم در آلاشت مهیاست. درمانگاهی تقریبا مجهز با حضور دائمی پزشک، رستوران، سفره‌خانه، پمپ بنزین، کلانتری و فروشگاهی بزرگ که در کنار چند مارکت کوچک‌تر نیازهای شما و همراهان‌تان را تأمین می‌کنند.

 

در آلاشت به جز هوای خنکی که در دل تابستان دارد و ممکن است شما را با ورود یک توده مِه غلیظ غافلگیر کند، چند جاذبه خوب گردشگری هم در دسترس شماست. موزه مردم‌شناسی آلاشت نخستین جاذبه‌ای است که مورد توجه مسافران قرار می‌گیرد؛ بنای قدیمی و زیبای باقیمانده از دوره قاجار که به‌عنوان زادگاه رضا‌خان نیز آن را می‌شناسند. در این موزه اشیای قدیمی و بسیاری از ملزومات زندگی بومی مردم منطقه نگهداری می‌شود. در محوطه بیرونی این بنا زنان هنرمند صنایع‌دستی آلاشت محصولات‌شان را عرضه می‌کنند.

جاجیم آلاشت یکی از معتبرترین محصولات صنایع‌دستی مازندران است که در کنار آن محصولات و بافته‌های دیگری هم عرضه می‌شود. بنابراین خریدن سوغاتی برای شما در آلاشت کار راحتی خواهد بود.مسجد آلاشت هم از دیگر جاذبه‌های این شهر است که به‌احتمال زیاد نمونه آن را از نظر معماری ندیده‌اید. مسجدی که زنده‌یاد «حسین لرزاده»، معمار برجسته ایرانی آن را طراحی و اجرا کرد؛ با حیاطی زیبا و نماکاری‌های متفاوت که گنبد هشتی شکل و مناره‌های آجرنمای آن بر زیبایی‌هایش افزوده است.اگر شب را در آلاشت ماندید و آسمان هم صاف بود، آلاشت تنها نقطه در شمال کشور است که به شما فرصت رصد آسمان را می‌دهد.

رصدخانه آماتور و مجهز آلاشت می‌تواند سفرتان به سوادکوه را به آسمان گره بزند و شما را در کهکشان راه شیری به گردشی علمی و نورانی ببرد. تا پایان شهریور هم نمایشگاه عکس آسمان شب و طبیعت مناطق اطراف آلاشت از یکی از عکاسان آلاشتی در این شهر کوهستانی و زیبا برپاست که مشاهدات شما از آسمان را تکمیل می‌کند.

قدم زدن در کوچه‌های تنگ و بین دیوارهای کاهگلی آلاشت را هم از دست ندهید. بافت آلاشت در فهرست میراث فرهنگی ثبت شده و یکی از جاذبه‌های اصلی سوادکوه به شمار می‌آید. البته اگر ساخت‌وسازها باقیمانده این بافت را از بین نبرد.


 آبشار گزو

 مقصد ؛ همین جا

مسیرهای متعددی برای طبیعت‌گردی در سوادکوه وجود دارد‌ اما مسیر رسیدن به آبشار مرتفع گزو یکی از بهترین‌ مسیرهاست. آبشار گزو با بیش از ۴۰ متر بلندا و دیواره‌ای سنگی قوسی‌ شکلش یکی از آبشارهای زیبا و متفاوت شمال کشور است که عموما هم مورد توجه سنگ‌نوردان و کوهنوردان قرار دارد. این آبشار در ۱۵ کیلومتری شهر زیرآب قرار دارد. در نزدیکی آن بقعه معروفی از امامزادگان واقع شده که به‌خاطر داشتن امکانات مناسب، سفر به این آبشار را برای خانواده‌ها نیز راحت می‌کند.

با این حال، بهتر است برای رفتن به این مسیر امکانات مناسب پیاده‌روی و جنگل‌پیمایی را به همراه داشته باشید. ضمن اینکه به هیچ وجه درصورت آشنا نبودن به جنگل‌های بکر این منطقه اقدام به پیاده‌روی در جنگل و مسیرهای ناشناخته آن نکنید. یک راه رسیدن به آبشار از پشت سد البرز در جاده کارسنگ است که با طی ۲۳ کیلومتر جاده خاکی و جنگلی به این منطقه می‌رسید.

راه دیگر مسیر جمشیدآباد در ۵ کیلومتری زیرآب است که در نهایت به همان مسیر لفور و کارسنگ ملحق می‌شود. پس از طی این مسیر به امامزاده‌ گزو می‌رسید و از آنجا مسیری پاکوب با شیبی نسبتا تند تا زیر آبشار قرار دارد که پس از حدود یک ساعت جنگل‌پیمایی در دل جنگل آبشار را خواهید دید.


  لاجیم

 مقصد ؛ همین جا

 به مرکز شهر زیرآب که برسید، میدانی وجود دارد که سمت شرق آن به جاده‌ای جنگلی و در نهایت چند روستای زیبا می‌رسد. کمی که وارد این مسیر شوید و سربالایی‌های آن را طی کنید، نمای زیبایی از شهر زیرآب خواهید دید. ادامه این مسیر هم شما را وارد جنگل‌های زیبای بهمنان می‌کند. در انتهای این مسیر و پس از پشت سر گذاشتن روستای اَتو، روستای زیبایی به نام «لاجیم» وجود دارد که برج تاریخی موجود در این روستا باعث شهرت‌ آن شده است. بنایی تقریبا هزار ساله و باقیمانده از دوران حکمرانی آل زیار بر مازندران که ۸۵ سال پیش در فهرست آثار ملی ثبت شد. طبیعت اطراف این روستا و موقعیت تاریخی آن به شما فرصت یک گردشگری موقت تاریخی-طبیعی را می‌دهد.


  شیرگاه

 مقصد ؛ همین جا

سفرتان را می‌توانید به سمت شیرگاه ادامه دهید. شهری که اگر تا پنج سال پیش عده معدودی از ایرانی‌ها آن را می‌شناختند، با پخش سریال «پایتخت» و به‌ویژه از «پایتخت۲» به بعد، کمتر کسی است که تصویری از شیرگاه ندیده باشد. در شیرگاه می‌توانید گشت و‌ گذاری داشته باشید و از حضور در شهر «نقی معمولی» و خانواده‌اش لذت ببرید.

احتمالا دیدن برخی نقاط شهر که در سریال دیده‌اید برای‌تان می‌تواند جذاب باشد، اما اگر هم نبود، شیرگاه خودش دیدنی است. شهری سرسبز و در دامنه کوه که به‌خاطر عبور دو رودخانه تالار و کسلیان و دره‌های کم عمق به شهر پل‌ها معروف است. پل‌های راه‌آهن در منطقه سرتپه و داخل شهر و پل‌های تاریخی شاپور، پل دختر در روستای چالی و پل شاه‌عباسی آبدنگسر هم از پل‌های معروف شیرگاه هستند.

 در اطراف شیرگاه هم جاذبه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید برای لذت بردن از آنها برنامه‌ریزی کنید. روستاهای بورخانی و کلیج‌خیل مناطق مناسبی برای روستاگردی هستند.

اگر هم خواستید در محیطی دلباز اقامت موقتی داشته باشید به سد سنبل‌رود شیرگاه بروید. همان محوطه‌ای که خانواده «نقی معمولی» در پایتخت۳ سکانس تحویل سال را در آن گذراندند. سدی خاکی در ۸ کیلومتری جاده شیرگاه-بابل که امکانات مناسبی هم برای اقامت چند ساعته روزانه دارد. اگر امکانات و تجهیزات ماهیگیری به همراه دارید، در این سد می‌توانید قلابی هم به آب بیندازید.


 پلنگ‌دره

مقصد ؛ همین جا

برای آنهایی که یک طبیعت‌گردی کمی خیس و خنک را می‌خواهند در سوادکوه تجربه کنند، دو مقصد از بین نقاط مناسب موجود در این منطقه را پیشنهاد می‌کنیم؛ آبشار و جنگل پلنگ‌دره است. محوطه‌ای سرسبز و زیبا در شمال شرقی شیرگاه که از زیباترین مسیرهای طبیعت‌گردی مازندران به شمار می‌آید. وارد جاده منابع طبیعی که بشوید، ۱۳کیلومتر مسیر خاکی پس از نگهبانی منابع طبیعی را باید پشت سر بگذارید.

خاکی بودن مسیر بهانه خوبی است که آرام و آهسته از جنگل زیبا و بکر منطقه عبور کنید تا از تماشای این مسیر لذت ببرید. خوبی پلنگ‌دره این است که با وجود بکر بودن، امکان سفر با همه اعضای خانواده به آن وجود دارد. چون مسیر رسیدن به آن دشوار‌گذر(صعب‌العبور) نیست. کمتر از یک ساعت طول می‌کشد تا به آبشار برسید‌ اما اگر قصد رفتن به کنار آبشار و نشستن در کنار حوضچه سنگی زیر آن را دارید، باید لباس مناسب یا اضافه همراه‌تان باشد؛ چون باید از عرض رودخانه عبور کنید.

با توجه به اینکه امکانات رفاهی و خدماتی در این منطقه وجود ندارد، سعی کنید پیش از سفر به پلنگ‌دره وسایل مربوط به کمک‌های اولیه و یکسری خوراکی را تهیه کنید. پیشنهاد دیگر اینکه اگر اهل دوچرخه‌سواری در کوهستان هستید و امکان همراه آوردن دوچرخه را هم دارید، حتما در این مسیر رکاب بزنید. پلنگ‌دره شیب تندی ندارد و یکی از مسیرهای مناسب برای دوچرخه‌سواری در کوهستان و جنگل است.


 

 جوارم

مقصد ؛ همین جا 

اگر دوست دارید که در منطقه‌ای جنگلی‌ اما با امکانات ایمن، اقامتی موقت داشته باشید، پارک جنگلی و منطقه نمونه گردشگری جوارم را به شما پیشنهاد می‌کنیم؛ پارکی ۳۶۵ هکتاری با طبیعتی بسیار زیبا که برای رسیدن به آن باید شش کیلومتر از زیرآب به سمت شیرگاه خارج شوید. این پارک جنگلی یک مجموعه گردشگری کامل است.

جاده‌ مناسب و آسفالت، محوطه‌های مناسب برای نشستن خانواده‌ها و پیک‌نیک روزانه، فروشگاه، نمازخانه، آلاچیق، سکوهای اسکان، سرویس بهداشتی، سفره‌خانه سنتی و محوطه بازی کودکان در این پارک جنگلی زیبا وجود دارد. پایگاه پلیس و نیروی امدادی هم در ورودی این پارک مستقر است. بابت از دسترس خارج شدن تلفن همراه هم نگرانی نداشته باشید. نصب دکل تقویت آنتن تلفن همراه در این منطقه باعث شده که در جوارم از دسترس خارج نشوید.


 سد لفور

 جاذبه های گردشگری سوادکوه

سد شاید برای خیلی‌ها جاذبه محسوب نشود. تماشای یک دیوار بتنی یا خاکی و دریاچه پشت آن احتمالا به تنهایی جذابیتی ندارد، یا اگر هم دارد برای چند لحظه بیشتر نیست. اما اگر این سد و دریاچه پشت آن در دل طبیعتی سحرانگیز باشد و برای رسیدن به آن هم از جاده‌های سبز و زیبا عبور کنید، آن وقت دیگر فقط یک سازه بتنی و خاکی نیست؛ بلکه یک جاذبه گردشگری است که در انتهای یک بسته سفر می‌تواند خستگی سفر را از تن شما بیرون کند.

سد لفور یا سد البرز یکی از همین سدهاست. سدی با ۷۲متر ارتفاع در دهستان لفور سوادکوه شمالی که در منطقه‌ای به نام «دِئوتِک» ساخته شده ‌ و آب سه رودخانه کارسنگ‌رود، آذررود و اسکلیم‌رود را پشت خود جمع کرده است. با ویژگی‌های فیزیکی و امکانات فنی آن اگر مایل بودید در سفر به این منطقه آشنا شوید‌ اما امکانات گردشگری موجود در منطقه را باید از حالا بدانید.

در اطراف سد فروشگاه وجود ندارد‌ اما در پایین‌دست آن روستاهایی وجود دارد که می‌توانید اقلام مورد نیاز خود را از مغازه‌های این روستاها تهیه کنید.

در مسیر رسیدن به سد از جاده‌ای زیبا و سر سبز عبور می‌کنید که در یک طرف آن و زیر جاده رودخانه جاری است و در سمت دیگرش جنگل‌های لفور را می‌بینید. در بسیاری از نقاط مسیر می‌توانید بساط تفریح خود را پهن کنید. البته عرض جاده کم است و بهتر است با احتیاط رانندگی کنید. در مناطق اطراف، فضای مناسب برای چادر زدن وجود دارد. به‌خاطر حضور پرتعداد مسافران، مأموران نیروی انتظامی حضور مناسبی در منطقه دارند.

تماشای دریاچه‌ای بزرگ در دل جنگل‌های انبوه تجربه‌ای نیست که در هر نقطه از ایران بتوانید کسب کنید. حواس‌تان هم باشد که زیبایی این دریاچه و محیط اطرافش شما را برای شنا کردن در آب دریاچه پشت سد وسوسه نکند. این تصمیم می‌تواند سفر را برای شما به تلخ‌ترین تجربه زندگی خود یا همراها‌ن‌تان تبدیل کند. اگر قصد کردید که به سد لفور بروید، حتما در مسیر رسیدن به سد از چند مرکز پرورش ماهی قزل‌آلا که در اطراف جاده وجود دارد دیدن کنید.

در این مسیر چند مرکز پرورش ماهی وجود دارد که هم می‌توانید ماهی بخرید و نیز در همانجا ماهی را در استخر انتخاب کنید و سفارش دهید که برای‌تان کباب کنند. حتی اتاقک‌هایی برای اقامت موقت یا شبانه هم درنظر گرفته شده است. لذت خوردن ماهی کباب در دل طبیعت را از دست ندهید.


 شورمست

مقصد ؛ همین جا

سوادکوه روستاهای زیادی دارد که هر کدام می‌توانند برای یک گردشگر علاقه‌مند به فرهنگ بومی جذاب باشند. دلیلش هم این است که هنوز در روستاهای سوادکوه فرهنگ بومی دیده می‌شود و می‌توان اصالت را از نزدیک دید. شورمست یکی از این روستاهاست؛ روستایی در منطقه‌ای زیبا با دریاچه‌ای در دل جنگل و ارتفاعات سوادکوه.

شورمست طی چند سال اخیر تحولاتی از نظر بافت داشته ‌است‌ اما این تحولات هدایت شده و درست بود. یکی از ویژگی‌های شورمست امروزی نمای زیبای گذرگاه‌های آن است. کوچه و خیابان‌های روستا با طرحی متفاوت و مبتنی بر معماری بومی سنگفرش شده و دیوارهای روستا هم به شکلی سنتی و کاهگلی ساخته شده‌اند.

این فضای جذاب قطعاً برای هر مسافری جذاب خواهد بود. این روستا تا شهر پل‌سفید حدود شش کیلومتر فاصله دارد. گشت و گذار در شورمست به بافت زیبای روستایی آن محدود نمی‌شود. در حاشیه این روستا دریاچه شورمست قرار دارد که تنها دریاچه سوادکوه است.

این دریاچه ۱۵ هزار مترمربعی در شش ‌ماه نخست سال مسافران زیادی را به‌خود جذب می‌کند. امکاناتی برای حضور موقت مسافران و ارائه برخی خدمات در اطراف آن تعبیه شده که مورد استفاده مسافران قرار می‌گیرد. تصور کنید در دل تابستان به منطقه‌ای کوهستانی رفته‌اید و کنار دریاچه‌ای نشسته‌اید که اطرافش پر از درخت‌های بلند و کهنسال است.پس اگر به سوادکوه آمدید شورمست را فراموش نکنید.


بوم‌گردی

 مقصد ؛ همین جا

اگر اهل گردشگری‌های بومی یا همان بوم‌گردی هستید و دوست دارید اقامت‌تان در مقصد سفر، شبیه زندگی بومیان همان منطقه باشد، سوادکوه یکی از بهترین گزینه‌هاست. چند سالی می‌شود که بوم‌گردی در این منطقه مورد توجه تعدادی از فعالان گردشگری قرار گرفته است.

هم‌اکنون علاوه بر یک مهمانپذیر و ۲۲خانه مسافر ثبت شده سوادکوه، ۱۱مجموعه بوم‌گردی نیز در سوادکوه فعال هستند؛ مجموعه‌هایی که به شما فرصت اقامت در خانه‌های بومی و البته با امکانات مناسب را در دل طبیعت می‌دهند. البته خانه‌هایی که بومیان در مناطق مختلف سوادکوه برای اقامت اجاره می‌دهند بسیار بیشتر از این تعداد است اما ۱۱مجموعه‌ بوم‌گردی معرفی شده دارای همه امکانات لازم و با معیارهای مناسب برای اقامت مسافران هستند.


جاذبه‌های تاریخی و طبیعی

 مقصد ؛ همین جا

 روستای آتو

در سوادکوه علاوه بر همه این جاذبه‌ها فرصت‌های گردشگری زیادی وجود دارد؛ از نقاط زیبای طبیعی گرفته تا بناهای تاریخی و بافت‌های سنتی روستایی که همگی در جای خود زیبا و جذاب هستند.

منطقه حفاظت شده اِساس، روستاهای اَتو، کاکرون، جنگل‌های انجیلی و جنگل بکر و بسیار جذاب هلی‌دار با درختانی کم‌نظیر و میوه‌های جنگلی خاص، پل‌های زیبا و خاص راه‌آهن با معماری بی‌نظیر، قلعه تاریخی کنگلو و بسیاری از مناطق دیگر در سوادکوه وجود دارند که اگر فرصت کنید، می‌توانند چند روز کامل شما را در این شهرستان متوقف کنند.


منبع: برترینها

پارک جمشیدیه تهران؛ بوستان سنگی شمال پایتخت

پارک ها از جمله جاذبه ها و دیدنی هایی هستند که رنگ تازه ای به زندگی در شهر دود گرفته و شلوغ تهران می دهند. می شود برای لحظاتی دل از همه ی سر و صداهای شهر کند و راهی یکی از این پارک ها شد و به جستجوی آرامش پرداخت.

در هر منطقه ای از پایتخت، تعدادی پارک به چشم می خورند اما بعضی از آن ها، فضایی خاص دارند و برای بسیاری از ساکنان و مهمانان این شهر، خاطره ای شیرین را یادآوری می کنند. برخی از آن ها خاطره ی یک دورهمی گرم و دلپذیر را در خود دارند؛ بعضی هایشان شیطنت های کودکانه را به یادمان می آورند و تعدادی نیز شاهد قدم زدن هایمان بوده اند.

امروز می خواهیم به شمال شهر تهران برویم و قدم به پارکی بگذاریم که طرفداران بسیاری دارد و گشت و گذار در آن، یکی از به یادماندنی ترین لحظات زندگیتان می شود؛ یک پارک تماشایی با فرشی از سنگ که می توانید در هر فصلی از سال بر روی آن قدم بزنید و خاطره سازی کنید. مقصد امروزمان، پارک جمشیدیه است که سال های سال در پایتخت جا خوش کرده و از میهمانانی که به دنبال فضایی به دور از شلوغی های شهر هستند، میزبانی می کند.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

چرا پارک جمشیدیه؟

  •     پارک جمشیدیه در شمال تهران قرار دارد و با آب و هوای نسبتا خوب می تواند گردشی متفاوت را برایتان رقم بزند.
  •     این پارک امکانات مناسبی برای خوشگذرانی دارد و وجود رستوران، کافه، دریاچه و … آن را به مقصدی جذاب تبدیل کرده است.
  •     جمشیدیه یکی از پارک های پرطرفدار تهران برای قدم زدن است و کفپوش سنگی آن باعث شده تا فضایی خاص در این پارک به وجود آید.
پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

آشنایی با پارک جمشیدیه، تفرجگاهی سنگی برای همه

بوستان جمشیدیه یکی از پارک های مشهور تهران است که با مساحتی حدود ۱۰ هکتار در شمال این شهر قرار دارد. این بوستان از شمال با کوه کُلَک‌چال و از جنوب با باغی به نام دولو همسایه است، از شرق به خیابان جمشیدیه و از غرب به جاده کلک‌چال محدود می شود.

 
بر اساس نظرسنجی های انجام شده در مرکز تحقیقات و مطالعات رسانه‌ای همشهری، بوستان جمشیدیه پس از پارک ملت دومین پارکی است که مردم تهران، به یک میهمان غیر تهرانی معرفی می‌کنند و آن را از جاذبه های دیدنی شهرشان می دانند. یکی از دلایلی که این بوستان را به تفرجگاهی پرطرفدار تبدیل کرده، این است که همه ی اقشار جامعه و از هر گروه سنی می توانند در آن فرصتی برای خوشگذرانی بیایند و لحظاتی شیرین را برای خود خلق کنند. کوهنوردان به این بوستان می آیند تا گرد هم جمع شوند و راهشان را به سمت کلک‌چال و کوه های شمال تهران و رشته کوه البرز ادامه دهند، مسن تر ها فضای این پارک را برای کسب آرامش انتخاب می کنند و برخی نیز با کافه ها و رستوران ها خودشان را سرگرم می نمایند.

در ادامه به جای جای این پارک می رویم که به بوستان سنگی نیز شهرت دارد و زیبایی های بسیاری را در خود جای داده است.

 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
دیدنی های پارک جمشیدیه

فرقی نمی کند که از کدام یک از چهار ورودی پارک به آن وارد شوید. از همان ابتدا این فضای سنگی پارک و آرامش آن است که شما را مسحور خود خواهد کرد و گشت و گذارتان درست از همین جا آغاز می شود. در این بوستان می توانید به تماشای دیدنی های زیر بروید:

۱- دریاچه و آبشار و آبنماهای سنگی

یکی از دیدنی هایی که نگاه هر کسی را به خود جلب می کند، رقص آب در جای جای جمشیدیه است که در محل دریاچه به اوج خود می رسد. حضور آب در این پارک طراوت خاصی به آن بخشیده و به نوعی، تصویری از باغ های ایرانی را در ذهن تداعی می کند. در مجاورت آبشار و دریاچه نیمکت هایی وجود دارند که به شما فرصت می دهند برای ساعت ها به این جلوه ی روح نواز آب خیره شوید و از رقص ماهی ها در آب نیز لذت ببرید. اردک ها و مرغابی ها نیز سر و صدای خودشان را دارند و در میان دریاچه چرخ می زنند. حضور این جانداران نیز زیبایی این مکان را دوچندان می کند.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
۲- گذرگاه های سنگی و رویایی

در ابتدای ورود به پارک جمشیدیه، نخستین چیزی که توجه شما را به خود جلب می کند، گذرگاه های سنگ فرش شده هستند که می توانید بر روی آن ها قدم بزنید و گوشه گوشه ی پارک را از نظر بگذرانید. درختان سر به فلک کشیده در دو سوی این گذرگاه ها منظره ای رویایی و مسیری چشم نواز را پیش رویتان قرار می دهند و شما را با خود به دنیایی دیگر می برند.

۳- حیوانات و تندیس های سنگی

یکی از دیدنی های جالب توجه جمشیدیه، تخته سنگ‌هایی هستند که تغییر شکل داده شده اند و هیبت حیوانات مختلف را در ذهن تداعی می کنند. کافیست کمی از قدرت رویاپردازی خود بهره بگیرید تا غرق تماشای این حیوانات سنگی شوید. این باغ وحش سنگی به حدی جذاب است که گردشگران رنج پیمودن ۶۰۰ پله را برای تماشای این حیوانات، به جان می خرند و از گردش خود لذت می برند. در این میان، به جز حیوانات، تندیس های دیگری هم دیده می شوند که مفاهیم طبیعی، فرهنگی و عرفانی دارند و با شکل و شمایل خاص خود قوه ی تخیل شما را به کار می اندازند.

۴- بوستان فردوسی

بوستان جمشیدیه تا به امروز ۲ بار مورد بازسازی قرار گرفته تا زیبایی هایش حفظ شوند و مردم بتوانند به راحتی از امکانات آن استفاده کنند. یکی از این بازسازی ها در سال های ۱۳۷۵- ۱۳۷۴ صورت گرفت که طی آن حدود ۱۶‌ هکتار دیگر به جمشیدیه اضافه شد؛ اما نام تازه ای به خود گرفت و به پاس ۳۰ سال رنج شاعر نامدار در سرایش شاهنامه، با نام فردوسی مزین گردید.

بیش از ۶۳۱۷ متر مربع از این پارک به گلکاری اختصاص یافت و آمیزش دو عنصر سنگ و گیاه، جلوه ای متفاوت به آن داد. حالا این بوستان همچون فرزند پارک جمشیدیه است و با داشتن فضایی روح نواز مردم را به سوی خود می کشاند.

۵- نمایشگاه های فصلی

در برخی ایام سال می توانید شاهد برپایی نمایشگاه های هنری مختلف در جمشیدیه باشید. به عنوان مثال ممکن است در این پارک با هنرمندان صنایع دستی مواجه شوید که گرد هم آمده اند و حاصل هنر خود را عرضه می دارند. وجود این نمایشگاه ها در فضای خاص پارک، علاقه مندان بسیاری را راهی جمشیدیه می کند تا لحظات خوبی را در آن بگذرانند.

متاسفانه تصویری از این نمایشگاه ها در دست نیست

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
 
تفریحات در پارک جمشیدیه

بوستان جمشیدیه، فرصت های خوبی را برای خوشگذرانی در اختیار شما قرار می دهد و می توانید با انجام فعالیت های زیر لحظات خوشی را در آن تجربه کنید:

۱- پیاده روی و کوهنوردی

درست است که جمشیدیه مثل پارک های دیگر، زمین بازی ندارد؛ اما در عوض بهترین فضا را برای یک پیاده روی لذتبخش در اختیارتان می گذارد. کافیست کفش مناسب به پا کنید و با اعضای خانواده یا دوستانتان راهی گذرگاه های زیبای این پارک شوید و گذر زمان و خستگی را فراموش کنید.

البته همه چیز به پیاده روی ختم نمی شود؛ این پارک میعادگاه کوهنوردانی است که قصد رفتن به کلک چال و ارتفاعات شمالی تهران را دارند. اگر به انجام یک کوهنوردی سبک علاقه مندید، راهتان را به سمت جمشیدیه کج کنید و به گروه های کوهنوردی بپیوندید. راه را بپیمایید تا به پناهگاه کلکچال برسید که نماد همبستگی اجتماعی است و سنگ بنای اولیه آن پس از سرنگونی دولت مردمی دکتر مصدق در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲  گذاشته شد. البته این برج چند سالی است که به روی کوهنوردان بسته شده اما تماشای آن در یکی از مرتفع‌ترین نقاط تهران، خالی از لطف نیست. اگر کمی نزدیک‌تر بروید، می‌توانید اسامی سازندگان برج را از روی آجرها و سنگ‌های آن بخوانید که عده ای از جوانان دهه ۳۰ هستند.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

۲- پیک نیک

وجود آلاچیق و امکانات مناسب باعث شده تا جمشیدیه به مکان خوبی برای گذراندن یک روز به یادماندنی در کنار دوستان یا خانواده تبدیل شود. کافیست وسایل و مواد خوراکی لازم را بردارید و یکی از نقاط این پارک را انتخاب کنید تا در آن بنشینید و طعم شیرین دورهم بودن را بچشید.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

۳- عکاسی

پایتان که به جمشیدیه برسد، سوژه های عکاسی یکی پس از دیگری پیش چشمتان رژه می روند و وسوسه‌تان می کنند که دست به دوربین شوید و با زدن یک دکمه گوشه ای از خاطره انگیز ترین روز زندگیتان را ثبت کنید. این پارک در هر فصلی جلوه ای تازه دارد. در بهار جوانه های سبز درختان لباس تازه ای بر تن پارک می نشانند و در تابستان به سرسبزترین حالت دیده می شوند. پاییز در این پارک حال و هوای دیگری دارد و فرشی از برگ های رنگارنگ را زیر پایتان پهن می نماید. زمستان هم با برف می آید و لباس سپیدش بر قامت درختان خودنمایی می کند. همه ی این جلوه ها بهانه ای برای ثبت تصویر به دستتان می دهد؛ چیزی که نمی توانید به راحتی از آن چشم پوشی کنید.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

۴- خوشمزه گردی

با کمی قدم زدن در پارک و پیمودن پله ها و سربالایی ها به دریاچه و آبشار می رسید و در کنار آن گزینه های خوشمزه ای را می بینید که مقابلتان صف کشیده اند؛ مجموعه رستوران هایی با غذاهای محلی و سنتی کردی، آذربایجانی، شمالی و … با فضایی سنگی و معماری سنتی که نیمکت هایشان را را رو به پارک چیده اند و اجازه می دهند در کنار غذا خوردن از منظره ی پیش رویتان نیز لذت ببرید.

 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

۵- پرنده نگری

یکی از تفریحات جالبی که در جمشیدیه می توانید به آن مشغول شوید، تماشای ۶۰ گونه پرنده است که در فضای این بوستان به این سو و آن سو می روند و صدایشان از هر جایی به گوش می رسد. می توانید ساعت ها به انتظار بنشینید و به تماشای این جاندارن زیبای خلقت بپردازید و یا به کنار دریاچه بروید و رقص آن ها را در آب ببینید.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

۶- تماشای چشم اندازی متفاوت از تهران

اگر راهتان را به سمت بخش های بالایی پارک جمشیدیه ادامه دهید، در نهایت به جایی می رسید که می توانید تهران را به صورتی متفاوت تماشا کنید. هر چه قدر هم که این شهر شلوغ باشد، از آن بالا همه چیز آرام به نظر می رسد و ما را غرق در تفکر می کند.

 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

تاریخچه بوستان جمشیدیه

پیش از آنکه ایده ایجاد یک بوستان عمومی مطرح شود، قرار بر این بود که یک سرای سالمندان در موقعیت کنونی پارک جمشیدیه احداث گردد تا مسن تر ها بتوانند در فضایی به دور از شهر و شلوغی ها و سرشار از آرامش و هوای پاک، به زندگی خود ادامه دهند. در آن زمان، املاک زیادی در تهران به طایفه دولو که از مشهورترین خانواده‌های وابسته به قاجار بودند تعلق داشت و نام مهندس جمشید دولو قاجار نیز به عنوان مالک زمین این بوستان ثبت شده بود. وی که از مالکان بزرگ تهران به شمار می رفت، ملک ۶۹ هزار مترمربعی خود را به همسر پهلوی دوم بخشید و نامش بر سر زبان ها افتاد.

 سرانجام ایده ی احداث خانه سالمندان نتوانست نظر مسئولین را به خود جلب کند و در سال ۱۳۵۶ این منطقه به شکل یک پارک عمومی در آمد. نام این پارک را به یاد صاحب اولیه آن یعنی جمشید دولو قاجار، جمشیدیه نهادند. طی چند سال این بوستان که در شمالی‌ترین نقطه پایتخت قرار داشت، به شهرت رسید و میزبان علاقه مندان بسیاری شد.
جمشیدیه

گیاهانی که در جمشیدیه می بینید

فضای سبز جمشیدیه یکی از زیبایی های آن به شمار می رود و جلوه ی خاصی به پارک داده است. در این فضای سبز درختان و گیاهانی همچون اقاقیا، نارون، چنار، زبان گنجشک، افرای سیاه، بیدمجنون، سرو، بلوط، زردآلو، سیب، گلابی و گیلاس را خواهید دید که هر یک زیبایی خاص خودشان را دارند.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

طراح بوستان جمشیدیه

آنچه که امروز به عنوان بوستان جمشیدیه می شناسیم، در طول سال ها دچار تغییرات شده اما طراحی اصلی آن را کامران طباطبایی دیبا انجام داده است. وی که از نوادگان خاندان طباطبایی‌های تبریز است، در ۱۴ اسفند ۱۳۱۵ در تهران متولد شد و در سال ۱۳۳۵، تحصیل در رشته معماری در دانشگاه هاوارد را در شهر واشینگتن دی.سی. را آغاز کرد. او نقاش، شهرساز و معمار نوگرا و صاحب سبک ایرانی است که بناهای زیبا و ماندگاری همچون موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و فرهنگسرای دانشجو، پارک شفق و … را در کارنامه ی خود دارد و امروزه در خارج از ایران زندگی می کند.


منبع: برترینها