نکات طلایی برای رسیدن به هدف‌هایمان

یکی از بزرگترین مشکلات برای پیگیری و پیش برد اهداف این است که آن‌ها را به صورت پیوسته و ممتد دنبال نمی‌کنیم، اکثر مردم با توجه به غفلتی که برای اجرای اهداف به سراغ‌شان می‌آید، از هدف‌ها و آرمان‌های خود دور می‌مانند.

 کلیدهای طلایی برای رسیدن به موفقیت
در این مقاله سعی شده است که شما را با روش‌های مختلف پیگیری و پیش‌برد اهداف آشنا کنیم تا با پیروی از آن بتوانید با زحمت کمتری به هدف خود برسید. توجه داشته باشید، شما برای رسیدن به هدف باید چیزی برای پیگیری و ردیابی داشته باشید تا بتوانید با توجه به خواسته‌های خود اهداف خود را پیش ببرید. سعی کنید قبل از اجرای اهداف خود درباره سود و یا زیان آن‌ها به اندازه کافی تفکر و تامل کرده باشید و پس از مطمئن شدن از نتیجه آن برنامه خود را برای رسیدن به اهدا‌‌فتان پیاده کنید.

استفاده از روش‌های جدید

یکی از دلایلی که باعث می‌شود مردم نتوانند اهداف خود را دنبال کنند، این است که ما تمایلی برای امتحان کردن یک روش جدید برای پیاده کردن هدف خود نداریم و به طور معمول از رفتار دیگران کپی برداری می‌کنیم و با توجه به تجربه آن‌ها سعی می‌کنیم مسیرمان را ادامه دهیم. شاید هدفی که شما در ذهن دارید به آسانی قابل دستیابی باشد اما استفاده از روش‌های نادرست برای رسیدن به این چنین هدفی باعث می‌شود تا از مسیر اصلی‌تان گمراه شوید و در نهایت به هدف خود نرسید.

یادتان باشد برای رسیدن به هر هدفی ابتدا باید برنامه ریزی داشته باشید و سپس این برنامه ریزی را به طور منظم و مستمر اجرا کنید. یادتان نرود راه‌های زیادی برای رسیدن به اهداف‌تان وجود دارد، فقط کافی است قبل از اقدام، کمی درباره آن راه‌ها و روش‌ها فکر کرده باشید و با توجه به شرایط خود هدف‌تان را پیگیری کنید.

اهداف خود را منظم مرور کنید

سعی کنید به صورت روزانه درباره کاری که انجام می‌دهید، فکر کنید و زمان خاصی از طول شبانه روز را برای بررسی اهداف خود قرار دهید. این کار باعث می‌شود تا بتوانید بهتر در مورد کاری که انجام می‌دهید، تمرکز داشته باشید. حتما پیگیر اهداف‌تان باشید. سعی کنید تمامی اهدافی که دوست دارید طی زمان خاصی پیاده کنید را درون یک دفترچه و یا در سیستم کامپیوتری خود ثبت کنید و در روزهایی که زمان کافی در اختیار دارید، اهدافی را که یادداشت کرده‌اید بخوانید و از خودتان بپرسید که این اهداف چگونه می‌توانند در آینده روی زندگی‌تان تاثیر گذار باشند. دانستن این موضوع به شما کمک می‌کند تا با رغبت بیشتری پیگیر اهداف‌تان باشید.

درباره هدف‌هایتان فکر کنید

سعی کنید عملکرد خود را برای پیش‌برد هدف‌تان بسنجید، تا با استفاده از جوابی که به دست می‌آورید بتوانید زمان باقی مانده تا رسیدن به هدف‎تان را حدس بزنید. به طور مثال اگر کم کاری کرده‌اید، زمان بیشتری برای پیش برد اهداف‌تان در نظر بگیرید و یا اگر از برنامه خود جلو افتاده‌اید، شاید بتوانید یک هدف جدید را در برنامه روزانه خود لحاظ کنید.

با این کار از هدر رفت وقت خود در طول شبانه روز جلوگیری می‌کنید و همین امر نشانه آن است که شما برای رسیدن به هدف‌تان کاملا جدی هستید. در ضمن فکر کردن بر روی اهداف می‌تواند مسیرهای دیگری را پیش روی‌تان باز کند که با پیروی از ‌آن‌ها راحتر به مقصودتان برسید. چنین رفتارهایی به مرور زمان باعث می‌شوند تا ذهنتان به طور خودکار روش‌های جدید و تازه‌ای را برای پیش برد اهداف‌تان در اختیارتان قرار دهد.

زمانبندی درستی داشته باشید

دیده شده که بسیاری از مردم تمام وقت‌شان را برای رسیدن به یک هدف صرف می‌کنند و به دیگر هدف‌های ضروری زندگی کاری ندارند. برای رسیدن به یک هدف بزرگ ابتدا باید آن هدف را به اهداف کوچکتر تقسیم کرد و به مرور زمان به تمامی اهداف که در اصل یک هدف بزرگ است، دست یافت.

چرا که دست یابی به اهداف کوچک خیلی راحت تر است تا دست یابی به یک هدف خیلی بزرگ. برای مثال برای شروع یک کسب و کار، کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام گیرند. لزومی ندارد که شما حتما در یک مقیاس بزرگ کسب و کار را شروع کنید. برای کسب و کار شما با موارد بسیار زیادی همچون؛ تهیه مواد اولیه، خدمات پس فروش، لیست اقلام مورد نیاز، نیاز بازار و غیره… روبه‌رو می‌شوید. این کار اگر قرار باشد در یک فروشگاه بزرگ صورت گیرد بدون شک از عهده یک نفر چه از نظر توانایی جسمی و چه از نظر زمانی بر نخواهد آمد. اگر هم شخصی بتواند از عهده این گونه کارها در حجم بزرگ بر بیاید بدون شک ظرف مدت کوتاهی خسته شده و مجبور می‌شود یا کار را رها کند و یا با دیگران تقسیم کند.هر کاری اصول خاص خود را دارد، شما نمی‌توانید با اعتماد به نفس بالا تمام کارها را پیش ببرید.

اگر در انجام چنین کارهایی ممارست کنید، در نهایت شکست خواهید خورد. توجه داشته باشید وقتی شما بخشی از کار را که توانایی انجام آن را دارید انجام می‌دهید، بدون شک به مرور زمان در آن کار خبره خواهید شد. لزومی ندارد که ما از تمام کارها و حرفه‌ها سر در بیاوریم، مهم این است؛ کاری که از ما خواسته می‌شود را به نحو احسن انجام دهیم. این کار در کل به نفع ما خواهد بود. البته کمی مطالعه درباره کارهای غیر تخصصی چیزی از ارزش ما کم نمی‌کند. بلکه بر دانسته‌ها و ارزش ما نیز می‌افزاید. یادتان نرود برای رسیدن به هر هدفی که دارید، ابتدا باید قدم‌های کوتاه و مطمئن بردارید تا بتوانید به مرور زمان پیشرفت کنید.

هدف‌تان را به نتایج تبدیل کنید

سعی کنید هدف‌تان را قابل اندازه گیری کنید و آن را به صورت یک عدد در بیاورید. به عنوان مثال اگر هدف شما کم و یا زیاد کردن وزن‌تان است، تعداد کیلو گرم‌های کم و یا زیاد شده وزن‌تان را در طول یک هفته یادداشت کنید و یا اگر قصد کتاب‌خواندن دارید، تعداد صفحاتی که می‎توانید در طول یک شب بخوانید را در گوشه‌ای یادداشت کنید و اما اگر هدفتان صرفه جویی در مخارج منزل و یا مخارج شخصی است، سعی کنید مقدار پولی که در طول یک ماه خرج می‌کنید را یادداشت کنید و یا از یک کارت اعتباری استفاده کنید و پرینت خرج کرد را نزد خود نگه دارید.

این اعداد به شما کمک می‌کنند تا بتوانید راحت‌تر بفهمید که به صورت عرف در هدف‌تان پیشرفت کرده‌اید یا پس رفت. چنین داده‌هایی پس از گذشت چند ماه می‌توانند سندهای ارزشمندی از کارهای شما، به خودتان ارائه دهند، با این همه داده با ارزش می‌توانید در صورت نیاز، رویکرد خود برای انجام هر چه بهتر به ثمر رساندن هدف‌تان تغییر دهید. چرا که خودتان از عملکرد و کارایی خودتان بیشتر از هر شخصی اطلاعات کافی در اختیار دارید. این مقدار داده به راحتی نشان می‌دهد که روش شما برای به ثمر رسیدن هدف‌تان مفید است یا باید روش خود را تغییر دهید.

پیگیری هدف

اهدافی در زندگی وجود دارند که نمی‌توان آن‎ها را با استفاده از اعداد اندازه گیری کرد. چرا که چنین اهدافی با توجه به‌ساختاری که دارند معمولا با روش عددگذاری قابل اندازه گیری نیستند. اهدافی مانند تغییر در رفتار شخصی، داشتن یک ذهنیت مثبت، نمی‌توانید از اعداد برای محاسبه پیشرفت در انجام آن‌ها استفاده کنید. در چنین مواردی باید از میزان زمان صرف شده استفاده کرد تا بفهمید که به چه میزان برای رسیدن به آن هدف خاص وقت صرف کرده‌اید.


منبع: برترینها

«چرا» ی مشتریان شما از «چه» ها و «خواسته» های آنها مهم تر است

نویسنده این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش جِف شُر (Jeff Shore) است. آقای شُر یک کارآفرین، کارشناس فروش و نویسنده است. او بنیانگذار یک شرکت ارائه خدمات مشاوره در حوزه مدیریت امور کسب و کار است. این مطلب اندکی جرح و تعدیل شده است.

اگر به دنبال ایجاد تغییری در نطق فروش خود هستید که بتواند به شما کمک کند تا موفقیت های قابل توجهی را تجربه کنید، این پیشنهاد را امتحان کنید: دست از تلاش برای اطلاع از خواسته های مشتری بردارید!

امروزه بسیاری از فروشندگان صرفاً روی پیدا کردن راهکار تمرکز می کنند. ذهن آنها در حالی درگیر پیدا کردن پاسخ است که سوالات درستی را نمی پرسند. تعیین چیزی که مشتری می خواهد به چیزی وابسته است که به سمت آن حرکت می کند. اگر می خواهید یک فروشنده نمونه باشید باید ببینید که مشتری از چه چیزی می گریزد.

اما چه کنیم؟ راهکار چیست؟

دست به کار شوید و ببینید که مشتری چرا می خواهد.

فرض کنید که من فروشنده اتوموبیل هستم. من می توانم مشتری را در رابطه با قیمت مورد نظرش، مدل، صفر کیلومتر یا کارکرده بودن خودرو، آپشن های مختلف و موارد مشابه سوال پیچ کنم. کار دیگری که می توانم انجام بدهم این است که ببینم اساساً چرا مشتری مورد نظر به دنبال خرید اتوموبیل است. وقتی که پاسخ به آن «چرا» را پیدا کنم، بهترین «چه» را پیدا خواهم کرد.

حالا فرض کنید که بنگاه معاملات املاک دارم و می خواهم به یک مشتری خانه بفروشم. من می توانم درباره تعداد اتاق خواب ها، مکان، قیمت، روش پرداخت، مساحت، امکانات و مواردی از این قبیل با مشتری صحبت کنم. در طرف مقابل می توانم ببینم که چه تغییری در زندگی مشتری من ایجاد شده که به فکر اسباب کشی افتاده است.

چه روشی موثرتر خواهد بود؟

اگر به دنبال یک تکنیک خاص هستید، من یک پیشنهاد سه قسمتی را به شما ارائه می کنم. کافی است که جمله های زیر را متناسب با نیازهای خود بازنویسی کنید:

  • به دنبال درک اتفاقی باشید که باعث آغاز جستجوی مشتری در جهت خرید شده است: «چی شد که به فکر خریدن یک … افتادید؟»
  • سپس به یک سوال پیگرانه احتیاج دارید تا درک عمیق تری از موقعیت مشتری به دست بیاورید: «لطفاً بیشتر برام توضیح بدید.»
  • پیش از آنکه به سراغ ارائه راهکار بروید، سری به عواطف (شاد، غمگین یا هر چیز دیگری) بزنید: «چه احساسی دارید؟»

من ملتمسانه از شما خواهش می کنم که مثل هزاران فروشنده ای نباشید که مسلسل وار به تعریف و تمجید محصول خود می پردازند. دست از «چه» محور بودن بردارید و یک فروشنده «چرا» محور باشید.

همین کار را درست انجام بدهید تا دنیای خودتان و مشتری را تغییر بدهید.

آموزش فروشچطور بفروشیمفروشندگی حرفه ای


منبع: گویا آی‌تی

۷ تکنیک ذهنی برای مدیریت زمان

مدیریت زمان تقریباً یکی از دغدغه های همه انسان ها به حساب می آید. همیشه یک موضوع برای حواس پرتی وجود دارد که می تواتد ساعت ها و حتی روزها شما را مشغول به خود نگه دارد و وقت شما را تلف کند. گاهی این سرگرمی ها نه مفید هستند و نه واقعاً لذت بخش، فقط و فقط هدر دادن زمان می باشند که احتمالاً پس از آنها باید با عذاب وجدانی هم که به سراغتان می آید، کنار بیایید.

مدیریت زمان تقریباً یکی از دغدغه های همه انسان ها به حساب می آید. همیشه یک موضوع برای حواس پرتی وجود دارد که می تواتد ساعت ها و حتی روزها شما را مشغول به خود نگه دارد و وقت شما را تلف کند. گاهی این سرگرمی ها نه مفید هستند و نه واقعاً لذت بخش، فقط و فقط هدر دادن زمان می باشند که احتمالاً پس از آنها باید با عذاب وجدانی هم که به سراغتان می آید، کنار بیایید. اگر واقعاً تصمیم دارید که زمان خود را به بهترین شکل مدیریت کنید، در ادامه این مطلب به شما ۷ تکنیک مفید برای مدیریت زمان را آموزش خواهیم داد. پس با ماه همراه باشید.

 

7 تکنیک ذهنی برای مدیریت زمان
۱٫ اهداف روزانه خود را تجسم کنید

هنگامی که هر روز صبح بیدار می شوید، تصمیم بگیرید که در ادامه روز چه کارهایی می خواهید انجام دهید. امروز چه وظایفی دارید؟ چه تفریحی برای خودتان در نظر گرفته اید؟ (اهداف روزانه لزوماً نباید مرتبط با کار شما باشد، شاید هدف شخصی این باشد که مدتی از زمان امروز را با خانواده خودش سپری کند.) پس از آن تجسم کنید که تمام اهداف روزانه خود را انجام داده اید، در آن لحظه چه حسی خواهید داشت؟ این احساس رضایت از تجسم تکمیل وظایف، شما را به سمت انجام آنها هدایت خواهد کرد.

۲٫ کارهای خود را پشت گوش نندازید

به عنوان یک انسان، متاسفانه ما علاقه داریم که به جای انجام واقعی کارها، وقتمان را صرف فکر کردن و نگرانی در خصوص انجام ندادن آن کار کنیم. زمانی که وظایفمان را پشت گوش میندازیم، همیشه در گوشه ای از مغزمان به آنها فکر می کنیم. سخت می شود از اوقات فراغت لذت ببریم و به صورت ناخودآگاه به کارهای انجام نشده فکر می کنیم. برای جلوگیری از هدر رفتن انرژی و درگیری های نگران کننده ذهنی در خصوص کارهای انجام نشده، همیشه وظایف خودتان را کامل انجام دهید.

۳٫ ضرب الاجل تعیین کنید

چیزهای کمی هستند که بیشتر از ضرب الاجل (Deadline) برای انسان ایجاد انگیزه می کنند. برخی از وظایفی که به عهده شما گذاشته می شوند ددلاینی دارند و برخی دیگر نه. به نفع خودتان است که برای همه وظایفتان ددلاین تعیین کنید. تعیین خط قرمز می تواند مانع به تعویق افتادن کارها شود و حتی زمانی که هیچ چشم اندازی به تکمیل کار ندارید، به شما انگیزه میدهد. این خیلی مهم است که زمانی که برای کارتان ددلاینی مشخص کردید، به آن متعهد باشید. اگر از کنار خط قرمز وظایفتان بی اهمیت بگذرید، در آینده تلاش کمتری برای مدیریت زمان خود خواهید کرد.

۴٫ یک لیست کاری درست کنید

یکی از بهترین ابزارها برای مدیریت زمان، درست کردن لیست است. گاهی اوقات نوشتن کارهایی که باید انجام شود بر روی کاغذ، حس انجام پذیری به آنها میدهد. نوشتن وظایف به شما نشان میدهد که چه کارهایی باید انجام دهید، چه کارهایی انجام داده اید و در کجای مسیر قرار گرفته اید. برای آنکه حس بهتری در تهیه لیست داشته باشید، بعد از مشخص شدن وظایف، برای انجام هر کدام یک پاداش در نظر بگیرید.

۵٫ از چند مسوولیتی بودن دست بردارید

بسیاری از افراد حس می کنند که در مالتی تسکینگ (multitasking) یا همان چندکاره بودن بسیار خوب عمل می کنند، اما در واقع تنها درصد بسیار کوچکی از مردم، از این توانایی برخوردارند. مطالعات نشان داده است که ما زمانی که در انجام یک کار تمرکز می کنیم، بسیار کارآمدتر از زمان هایی هستیم که همزمان در چند کار مشغولیم. با یادگیری اینکه چگونه اولویت بندی کنید، شما می تواند وظایف خود را بهتر انجام دهید. در واقع ما نه تنها زمانی که چندکار را همزمان انجام میدهید، ناکارآمدتر عمل میکنیم، بلکه شانس موفقیت خودمان را در انجام ظایف جداگانه نیز می سوزانیم. چرا که در هنگام چندکاره بودن، وظایف سخت تر به نظر میاید و استرس کاری بالاتر میرود. به جای اینکه تلاش کنید همه کارها را با هم در یک زمان انجام دهید، بر طبق اولویت وظایفتان را بر روی یک لیست نوشته و آنها را به ترتیب انجام دهید. به یاد داشته باشید که تمام تمرکز خودتان را بر روی یک کار بگذارید و قبل از اتمام آن کار دیگری را آغاز نکنید.

۶٫ به خودتان جایزه دهید

زمانیکه کاری را با موفقیت به پایان میرسانید، به خودتان پاداش دهید. این به آن معنی نیست که برای انجام هرکاری، هر دفعه یک جشن بزرگ بگیرید. برای خیلی از آدما تموم کردن یک وظیفه، جایزه ساده ای مانند بیرون رفتن، تنفس هوای تازه، یک بستنی یا بازی مورد علاقه خواهد داشت. فقط مطمئن باشید که جایزه ای که به خودتان میدهد زیاد از حد نباشد و سلامتی شما را به خطر نیندازد. مثلاً یک جعبه نان خامه ای برای پاس کردن یک درس اختیاری، خیلی ایده خوبی به نظر نمیاید و در واقع پاداش های کوچک می تواند تأثیرات بزرگتری داشته باشد.

۷٫ زمانی را برای استراحت در نظر بگیرید

اگر شما هم مانند ما، مهم نیست که چقدر کار می کنید، همیشه کارهایی برای انجام دادن دارید، باید فکری به حال خودتان بکنید. غرق شدن در کار و انجام مسوولیت ها، بدون هیچ استراحت و وقفه ای شما را به نقطه ای خواهد رساند که مسوولیت های خود را سخت تر و در مدت زمان طولانی تری به پایان خواهید رساند. از آن نقطه به بعد مهم نیست که شما چقدر تلاش می کنید، کیفیت کار شما هرگز مانند قبل نخواهد شد و هرگز نمی توانید در مدت زمانی مانند گذشته کارهایتان را به سرانجام برسانید. بدترین جنبه این کار اینست که این موضوع برای سلامتی شما هم ضرر دارد. مهم است که بدانیم چه زمانی باید یک گام به عقب برداریم و استراحت کنیم.

با انجام تکنیک های ذهنی بالای، برای بهبود مدیریت زمان می توانید سریعتر و راحت تر از آنچه که تصور میکنید، وظایف خود را انجام دهید.


منبع: برترینها

آریانا هافینگتون؛ کامیابی روی نردبان مشکلات

ماهنامه پیشه و تجارت: آریانا هافینگتون ناشر ۱۳ کتاب، یک روزنامه نگار، مفسر، مجری برنامه رادیویی Left, Right & Center و مادر دو فرزند است. او را بیشتر با وبلاگ خبری موفق هافینگتون پست می شناسیم که آریانا موسس آن بوده است. او پیش از هافینگتون پست یک بار دیگر هم شهرت یافته بود، اما این بار شهرت برای او خوش نامی نبود.

در سال ۲۰۰۳ آریانا هافینگتون برای انتخابات فرمانداری ایالت کالیفرنیای آمریکا نام نویسی کرد، اما یک هفته قبل از انتخابات زمانی که از باخت خود مطمئن شد، از انتخابات کناره گیری کرد؛ با این وجود نام او در بین نامزدهای انتخاباتی باقی ماند و ۵۵٫۰ درصد آرای ایالت را به عنوان نفر پنجم به خود اختصاص داد. اما این بزرگ ترین شکست او به شمار نمی رفت. بلکه ردشدن کتاب دومش برای سی و ششمین بار از سوی ناشر، یکی از سهمگین ترین اتفاقاتی بود که برای او رخ داد. با وجود چنین ضربه سهمگینی، هافینگتون نه تنها گوشه گیر نشد و بهانه زمین خوردن را نگرفت، بلکه شجاعت و فضیلت بیشتری یافت و از شکست خود برای رقابت های بزرگ تر درس گرفت.

پس از آن که کتاب او برای آخرین بار برای انتشار رد شد، در انتخابات توانست از طریق کمپین های اینترنتی نزدیک به یک میلیون دلار حمایت کسب کند. به گفته خودش: «آن زمان بود که به قدرت اینترنت پی بردم.» دو سال بعد او و کن لِرر، شریک تجاری آریانا، هافینگتون پست را راه انداختند. امروز همچنان که هافینگتون پست به برتری خود در دنیای رسانه ادامه می دهد و سود سرشاری را از آن خود می کند و ترافیک اینترنتی آن پنج برابر رقبای رسانه ای جدیدش است، آریانا انتشار آخرین کتابش «آمریکای جهان سوم» که از سوی انتشارات Crown منتشر شد را جشن می گیرد. در این کتاب او عملکرد سیاستمداران را برای تضعیف رویای آمریکایی و همچنین معیشت طبقه متوسط زیر سوال می برد. وی می  گوید: «تضعیف طبقه متوسط در آمریکا موضوع مهمی است، موضوعی که ما باید به آن بپردازیم.» او این کتاب را یک موفقیت می داند.

کامیابی روی نردبان مشکلات

شکست پله ترقی است

هافینگتون که حالا در دهه ۶۰ زندگی اش به سر می برد، بخش بزرگی از انعطاف پذیری و خوش شانسی رسانه ای خود را به زندگی اش در دوران نوجوانی در آتن مربوط می داند. والدینش الی و کنستانتینوس استاسینوپولوس در سن ۱۱ سالگی او از هم طلاق گرفتند و این یکی از نقاط عطف بدشانسی های او در زندگی اش بود. آریانا درباره مادرش می گوید: «مادرم این معنا را به من القا کرد که شکست موضوع ترسناکی نیست و این که شکست در مقابل پیروزی قرار ندارد، بلکه پله ای به سمت موفقیت است و من این گونه بود که هیچ وقت از شکست نترسیدم. فهمیدم که استقامت همه چیز است و من هیچ وقت تسلیم نشدم. هر کسی شکست هایی دارد، اما مردم موفق راه شان را ادامه می دهند… مادرم مربی زندگی من بود.» به گفته آریانا مادرش روحیه آموزش داشت و اصرار می ورزید که او و خواهر کوچک ترش، آگاپی، در درس خواندن نظم داشته باشند.

در سال ۱۹۶۷ پس از یک کودتای نظامی در یونان، قوانین حکومت نظامی در شهر برقرار می شود و آریانا که باید در کلاس های اقتصادی حاضر می شده تا به رویای رفتن به دانشگاه کمبریج جامه عمل بپوشاند، با این مانع رو به رو می شود؛ و باید بین رویای خودش یا احترام به قوانین حکومت نظامی یکی را انتخاب می کرده است. آریانا می گوید: «آن زمان تصمیم گرفتم قوانین را نادیده بگیرم و به کلاس بروم. اما این تصمیم من بیشتر به دلیل اصرار مادرم بود. درواقع مادرم هیچ بهانه ای را برای نرفتن به کلاس نمی پذیرفت.» آن طور که آریانا می گوید، مادرش در راه موفقیت فرزندانش از هیچ کاری دریغ نکرد. او در کتاب «نترس شدن در عشق، کار و زندگی» می نویسد: «مادرم از فرش زیر پا تا گوشواره های طلا و همه چیزش را برای مدرسه و معلم خصوصی ما فروخت و راه من را برای ورود به دانشگاه کمبریج و راه خواهرم را برای ورود به دانشگاه رویال در رشته هنرهای نمایشی هموار کرد.»

دنیای تازه

برای آریانای ۱۷ ساله دانشگاه کمبریج یک دنیای جدید بود. به گفته خودش: «لهجه من به طور آشکار چالشی برای حضور در مباحث کلاسی بود؛ ضمن آن که کلاس های کمبریج همه مشارکتی بود و من همچون بز گری در جمع بودم. اما در نهایت حس درونی من برای حضور در مباحث بر این مانع غلبه کرد و با همان لهجه در مباحث شرکت کردم.» شخصیت آریانا کم کم با تجارب و دروسی که در زندگی آموخته بود رشد کرد. یک بار زمانی که در یک مناظره تلویزیونی از سوی ویلیام اف باکلی، نویسنده و مفسر معروف مورد تحقیر قرار گرفت، گفت: «من آموختم که هیچ کس اندازه خودمان به تحقیرها و شکست ها اهمیت نمی دهد. شاید من آن روز در آن برنامه تلویزیونی فکر کردم که کار من تمام است، اما دیگران به اندازه من به یک برنامه تلویزیونی آن قدر اهمیت نمی دادند.»

کامیابی روی نردبان مشکلات

هافینگتون ۲۳ ساله بود که اولین کتابش با عنوان «زن مونث» را در مورد قوانین در حال تغییر در مورد زنان نوشت که به ۱۱ زبان ترجمه شد. پس از آن که او در سال ۱۹۸۰ از لندن به نیویورک نقل مکان کرد به نوشتن ادامه داد و پرفروش ترین کتاب خود را در سال ۱۹۸۱ با عنوان ماریا کالاس، که زندگی نامه ستاره اوپرا ماریا کالاس بود، منتشر کرد. کتاب های «رزومه قوی» ۱۹۸۸ (زندگی نامه پابلوپیکاسو که بعدها به فیلم تبدیل شد) و «پرفروش ترین خوک های درون کوزه نیویورک تایمز: چطور طمع شرکت ها و فساد سیاسی آمریکا را تضعیف می کند» دیگر آثار آریانا هافینگتون بودند. در سال ۱۹۸۶، او با مایکل هافینگتون، میلیونر نفتی آمریکا که بعدها نماینده مجلس ایالت کالیفرنیا شد، ازدواج کرد. این زوج ۱۱ سال بعد طلاق گرفتند. آریانا دو دختر خود از شوهرش، کریستیانا و ایزابلا را این گونه توصیف می کند: «مهم ترین چیزهای زندگی من»

جایگاه ملی

زمانی که شوهر آریانا برای انتخابات مجلس سنا در سال ۱۹۹۴ نام نویسی کرد، او شوهرش را در کمپین ها همراهی کرد. هر چند شوهر او در انتخابات موفق نشد اما موجب محبوبیت سیاسی و اجتماعی وی در شبکه های اجتماعی، تلویزیون و حتی شوهای تلویزیونی شد. بعدها کتاب «اشتباه از نظر سیاسی» او نیز موفق به دریافت جایزه امی سال ۱۹۹۴ و محبوبیت او شد. آن طور که خودش می گوید: «قبل از پیوستن به کمپین، خیلی از مردم تلاش کردند من را از این کار بازدارند، آنها به من می گفتند تو کتاب ها، ستون روزنامه و برنامه رادیویی خودت را داری، با این کار به خودت لطمه می زنی. مردم همیشه سعی می کنند تو را نقد و کارهایت را قضاوت کنند اما اجازه ندهید این حرف ها بر شما چیزه شود، والا هیچ وقت قادر نخواهیدبود چیز جدید و ریسک پذیری را انجام دهید.»

 
در نهم مه می سال ۲۰۰۵ هافینگتون پست کار خود را آغاز کرد. آریانا در کتاب «نترس» می نویسد: «این شروع انگار تیری در قلب جادوگران بود.» نیکی فینک در مجله LA Weekly تیتر زد: «دلایلی که هافینگتون پست شکست می خورد» و در مقاله خود توضیح داد که سرمایه گذاری برای این سایت یک شکست است و به هیچ وجه نجات نخواهدیافت. هافینگتون پست با افتخار یک سال بعد مقاله جدید فینک را با عنوان « هافینگتون پست، دارایی دیالوگ اینترنت» منتشر کرد که در آن توضیح داده بود هافینگتون پست رسانه ای برای انتشار جریانات خبری اصلی است که در دیگر سایت ها حذف می شود. آریانا بعدا توضیح داد که فینک شخصا گزارش های خود را برای درج در هافینگتون پست ارسال می کند و این ماجرا برای ما خوشحال کننده است.

کامیابی روی نردبان مشکلات 

آریانا و همسرش میشل هافینگتون در سال ۱۹۹۴

نویسندگان اولیه هافینگتون پست دوستان فرهیخته هافینگتون و شریکش لرر بودند و بعد از آن نویسندگان دیگر هم به گروه اضافه شدند. آن طور که آریانا می گوید: «ابتدا کار با ۱۵۰۰ بلاگر شروع شد و حالا بیش از ۶ هزار نفر برای هافینگتون می نویسند. هر ماه هافینگتون ۴۰ میلیون بازدیدکننده مجزا دارد و ۵۰۰ میلیون بار بازدید کلی سایت است و ۳ میلیون کامنت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در سایت درج می شود. ۱۲۵ کارمند به صورت تمام وقت در این سایت فعالیت می کنند و ۲۰ ناظر کامنت به صورت پاره وقت فعالیت دارند.» لرر و هافینگتون به طور مساوی میزان سرمایه خود را برای سایت ارتقا دادند. آنها سرمایه شان را در سال ۲۰۰۶ به ۵ میلیون دلار و در سال ۲۰۰۸ به ۲۵ میلیون دلار رساندند و در سال ۲۰۱۰ ارزش کلی سایت به ۱۰۰ میلیون دلار رسیده است.

سایت هافینگتون در بین سایر کارها رسانه ای او شامل رادیو، مجلات و رسانه های الکترونیک، برای او ارزشمندتر است. آریانا می گوید: «من عاشق همه کارهایم هستم. هرکدام از آنها چالش ها و ارزش خود را دارند، من سیزدهمین کتابم را تمام کردم و این موضوع زمانی اتفاق افتاد که با خودم گفتم دیگر کتاب نمی نویسم؛ چیزی در نوشتن کتاب هست که همیشه مرا به درون خود می کشد.» آن طور که هافینگتون می گوید او از زندگی پرمشغله خود لذت می برد. او می گوید: «اصلا تمایل ندارم که سرعت زندگی ام را کاهش بدهم. من همیشه در زندگی ام با مدیتیشن، کوه نوردی، صرف کردن زمان با دختران و دوستانم خودم را شارژ می کنم و سریعا به کارم باز می گردم و حتی از کارم هم لذت می برم. درواقع وقتی من سر کارم هستم هم به نوعی لذت بردن از زندگی است و هیچ وقت فکر نمی کنم که زودتر کارم را تمام کنم تا به خانه برومن.

درواقع من کارم را بخشی از زندگی ام می دانم که برایم مهم و حیاتی است و نمی توانم به این فکر کنم که از کارم بزنم که به زندگی ام برسم. هر کدام از آنها ارزش خود را برای من دارد و من به هر کدام بهای مخصوص به خود را می دهم. چالش های کاری هم برای من به نوعی چاشنی زندگی به شمار می روند و وقتی با آنها مواجه می شوم همچون یک بازی فکری به دنبال چاره ای برای حل موضوع می گردم و تا آن را حل نکنم از پای نمی نشینم.» حالا هافینگتون چندین کار را با هم انجام می دهد و هیچ وقت از این موضوع ناراحت نیست. به عقیده او انجام چند کار به طور همزمان کارایی فرد را بالا می برد. درواقع به عقیده او کسی که در چند کار فعالیت می کند، موفقیتش در همه کارها بیشتر است. او می گوید: «من احساس می کنم زندگی برای این نیست که شما تاثیرگذار باشید، بلکه زندگی برای این است که شما لذت و هدف را برای خود بیابید. موفقیت به نظر من یک لذت است.»


منبع: برترینها

آموزش ایمیل مارکتینگ: نسبت تصویر و متن در ایمیل

شما همین الآن هم به اندازه کافی برای چیزهایی از قبیل بخش بندی فهرست، طرح و قالب ایمیل، سازگار کردن آن با موبایل و دستگاه های همراه، کیفیت محتوا و مواردی از این دست دل مشغولی دارید. بنابراین اینکه بخواهیم ذهن شما را درگیر موضوعی به نام نسبت تصاویر و متون ایمیل کنیم ظالمانه است. با این حال، در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش ایمیل مارکتینگ قصدی جز این نداریم! در عین حال، متاسفانه یک پاسخ جامع هم وجود ندارد که به درد همه بخورد. اما مطالبی را ارائه خواهیم کرد که نیاز شما را پوشش می دهد.

بهترین روش ها

در این بخش به مواردی اشاره می کنیم که در مجموع بهترین روش ها برای تناسب بین متن و تصویر به شمار می روند:

  1. قانون ۶۰ – ۴۰

رایج ترین توصیه ای که در این زمینه می شنوید این است که از حداقل ۶۰ درصد متن و حداکثر ۴۰ درصد تصویر استفاده کنید. با وجود اینکه استثنائاتی هم به این قانون وارد است، اما به طور کلی رعایت آن می تواند شما را از دردسرهای قابلیت تحویل یا Deliverability به دور نگه دارد. البته اگر نسبت متن به تصویر ایمیل شما ۶۱ به ۳۹ هم بود فیلترهای سرویس دهندگان ایمیل آن ایمیل را رد نخواهند کرد، اما عدم رعایت این قانون تاثیراتی را از خود بر جای خواهد گذاشت. در عین حال، به منظور پیدا کردن بهترین تناسب بهتر است که دست به کار شوید و ایمیل های خود را تست کنید.

  1. تعادل و تناسب با مخاطب هدف

درست به مانند راه رفتن، اگر قرار است که سکندری نخورید باید تعادل داشته باشید. اطمینان پیدا کنید که تعادلی را بین نسبت میزان تصاویر و متن ایمیل خود برقرار می کنید که برای نوع دستگاهی که آن را دریافت می کند صحیح و منطقی باشد. چنانچه هدف شما موبایل است، محور قرار دادن تصاویر ارجح است. اگر مخاطبان هدف شما از نرم افزاری همچون Outlook استفاده می کنند، تمرکز روی متن بهتر است. تعادل لازم را بر اساس نیازهای کمپین بازاریابی ایمیلی خود مشخص کنید.

اولویت محتوا

محتوای شما قایقی است که پیام تان را با خود حمل می کند و آن را به سرمنزل مقصود می رساند. محتوای بد قایق شما را غرق خواهد کرد.

  1. ایمیل خود را به نحوی تنظیم کنید که با حذف تصاویر هم در پیام مورد نظر خللی ایجاد نشود

به این نکته مهم توجه کنید: بسیاری از برنامه های نمایش ایمیل، مانند نسخه تحت وب جیمیل و برنامه Outlook، به صورت پیشفرض تصاویر ایمیل را نشان نمی دهند. معمولاً در این دست از برنامه ها کاربر باید شخصاً روی یک دکمه یا لینک یا روی تک تک تصاویر کلیک کند و مجوز نمایش تصویر یا تصاویر مورد نظر را صادر کند، در غیر اینصورت هیچ چیز به جز متن در ایمیل شما وجود نخواهد داشت. در هنگام تنظیم هر ایمیل، بیش از آنکه به نسبت ها فکر کنید روی محتوای خود تمرکز داشته باشید و ایمیل های خود را به نحوی تنظیم کنید که متن آنها بتواند بار عدم نمایش تصاویر را هم بر دوش بکشد.

  1. از متن alt یا جایگزین برای تصاویر ایمیل خود استفاده کنید

با استفاده از متن جایگزین یا alt برای تصاویر ایمیل چنانچه آن تصاویر به نمایش در نیامدند باز هم می توانید موضوع و ماهیت آنها را نشان بدهید. در واقع باید این کار را انجام بدهید، اما روی محتوا تمرکز کنید. اگر می گویند که محتوا پادشاه است بی دلیل نیست. در هر صورت، در هنگام استفاده از تگ های جایگزین یا alt همیشه باید accessibility یا قابلیت دسترسی، سهل الاستفاده و سهل الوصول بودن را مد نظر قرار دهید. استفاده از متن جایگزین مناسب به صفحه خوان ها (Screen Reader) این امکان را می دهد تا موضوع تصاویر را دقیقاً برای افرادی که از آنها استفاده می کنند توضیح بدهند. در عین حال، همه تصاویر به متن جایگزین نیاز ندارند. اگر یک تصویر صرفاً برای زیبایی و قالب بندی ایمیل استفاده می شود، مثلاً برای ایجاد سایه یا فاصله، از یک تگ جایگزین خالی (alt=””) برای آن تصویر استفاده کنید. این به صفحه خوان می گوید که باید از تصویر مورد نظر عبور کند.

موقعیت هایی که می توانید قوانین را زیر پا بگذارید

موبایل

اگر آمار و نتایج تجزیه و تحلیل ها حاکی از آن است که ایمیل های شما بیشتر روی دستگاه های همراه باز و خوانده می شوند می توانید بیشتر از تصاویر استفاده کنید. موبایل و عکس با هم تناسب دارند و معمولاً استفاده از تصاویر یکی از راه های موثر در صفحات کوچک برای جلب توجه مخاطب است.

حرف آخر

  1. بالاخره مهم هست یا نیست؟

در غالب موارد می توانیم بگوییم زیاد نه. اگر از قواعد و قوانین معمول و صحیح زیاد تخطی نکنید چیز زیادی تغییر نخواهد کرد. البته باید تست کنید و مخاطبان خاص خودتان را مد نظر قرار دهید.

  1. خب، چکار کنم؟

روی محتوای ایمیل تمرکز کنید. اطمینان پیدا کنید که اگر مخاطب شما به هر دلیلی نتوانست هیچ یک از تصاویر ایمیل شما را مشاهده کند، باز هم پیام مورد نظر به بهترین شکل ممکن انتقال پیدا می کند.

  1. چیز دیگری هم مانده که باید به آن توجه کنم؟

بله، تست کنید و تست کنید! هیچ چیز مانند تست کردن در رفع مشکلات احتمالی، اضطراب و تشویش و به طور کلی پیشگیری موثر عمل نمی کند. با بررسی و امتحان کردن ایمیل های خود در وقت تان صرفه جویی می کنید، متوجه می شوید که در دستگاه ها و صفحات کوچک و بزرگ مختلف چه سر و شکلی خواهند داشت و دغدغه نسبت متن و تصویر را نیز به دست باد خواهید سپرد.

email marketingآموزش ایمیل مارکتینگآموزش بازاریابی ایمیلی


منبع: گویا آی‌تی

نکاتی برای مخ زدن در بازاریابی تلفنی

مجله پنجره خلاقیت – ترجمه شادی حسن پور: فروش تلفنی کاری طاقت فرسا و ترسناک به نظر می رسد. وقتی گوشی تلفن را بر می دارید و بدون داشتن هیچ اطلاعاتی از مخاطب، با او تماس می گیرید، به نظر غیرممکن می رسد که بتوانید ارتباطی مناسب برقرار کنید و چیزی به او بفروشید.

احتمال شنیدن پاسخ منفی بسیار بالاست و به همین دلیل از قبل احساس می کنید که تلاشتان بی فایده است. اگر هم از قبل تجربه فروش تلفنی نداشته باشید، این کار به مراتب سخت تر به نظر خواهدرسید. با این حال، نیازی نیست که فروش تلفنی را این قدر برای خود ترسناک جلوه دهید. این نوع فروش حتی می تواند روشی عالی برای رشد کسب و کارتان باشد. اگر نکات و شیوه های درستی را به کار بگیرید، می توانید هر کسی را متقاعد به خرید کنید؛ حتی اگر از قبل او را نشناسید. اگر به دنبال استراتژی هایی حرفه ای برای افزایش بهره وری فروش تلفنی تان هستید، نکات زیر را امتحان کنید.

تلفنی، مُخ بزنید! 

تحقیق کنید.

اگر فقط یک فهرست اسم و شماره تلفن دارید و می خواهید به ترتیب با آنها تماس بگیرید، طرف مقابل به آسانی به این موضوع پی خواهدبرد. اینکه پیام از پیش نوشته شده و یکسانی را برای همه تکرار کنید، کار بیهوده و بی نتیجه ای است. اگر نمی توانید رابطه ای واقعی با طرف مقابل برقرار کنید، هیچ شانسی برای متقاعد کردن مشتری احتمالی به خرید نخواهید داشت. قبل از اینکه گوشی تلفن را بردارید، در مورد شخصی که می خواهید با او تماس بگیرید، تحقیق کنید. بدانید که او چه کسی است، به چه دلیل ممکن است به محصولات و خدمات شما علاقه مند باشد و به طور روزمره به چه مشکلاتی سر و کار دارد و شما چه کمکی می توانید به او در حل این مشکلات بکنید. اگرچه این تحقیق شخصی ممکن است کمی زمان بر باشد، اما در شخصی سازی پیام تلفنی و در نهایت احتمال بیشتر بستن قرارداد تاثیرگذار خواهدبود.

از لحاظ ذهنی آماده باشید.

زمانی که طرف مقابل گوشی تلفن را بر می دارد، شما باید از قبل خود را آماده فروختن کرده باشید. اگر ذهنتان آماده فروش محصولات نباشد، درواقع فقط وقت با ارزشتان را هدر خواهید داد. هرچه زمان بیشتری را پای تلفن هدر دهید، مشتری تان از شما ناامیدتر خواهدشد و اگر بیش از حد کلافه شان کنید، ممکن است گوشی تلفن را قطع و شما را از جذب مشتری جدید، ناامید کنند. قبل از اینکه شماره مشتری بعدی را بگیرید، کمی به خودتان زمان بدهید و متمرکز شوید. به این فکر کنید که چه چیزی می خواهید بگویید، چه نکاتی را می خواهید
پوشش دهید و چطور می خواهید روند مکالمه را پیش ببرید. هر زمان که حس کردید به اندازه کافی متقاعدکننده، تاثیرگذار و مفید به نظر می رسید، گوشی تلفن را بردارید و منتظر پاسخ مثبت مشتری باشید.

سعی کنید محصول را به خودتان بفروشید.

اگر قبلا فروشی تلفنی انجام داده باشید، می دانید که بسیاری از مردم نسبت به خرید تلفنی مشکوک هستند! کلاهبرداران زیادی وجود دارند که باعث می شوند مشتریان احتمالی در مورد خرید از شما احتیاط کنند. به منظور اینکه تعداد مشتریان تلفنی خود را افزایش دهید، باید خود را آماده کنید که به سوالاتی در مورد خودتان پاسخ بدهید و اعتماد مشتریان را جلب کنید. قبل از اینکه گوشی تلفن را بردارید، تمام جوانب را در نظر بگیرید. فهرستی از تمام سوالات احتمالی که ممکن مشتریان بپرسند، آماده کنید و به صورت نکته وار به آنها پاسخ دهید. اگر منابع لازم را برای پاسخگویی به سوالات مشتریان رو به روی خود داشته باشید، احساس آمادگی و اعتماد به نفس بیشتری خواهیدداشت.

زبان بدن مثبتی داشته باشید.

زمانی که به فروش تلفنی می پردازید، طرف مقابل شما را نمی بیند. با این حال اگر زبان بدن مثبتی داشته باشید، اعتماد به نفس بیشتری به دست می آورید و این اعتماد به نفس در صدایتان، خود را نشان می دهد. اما اگر دچار استرس باشید و احساس بی قراری کنید، لرزشی در صدایتان احساس خواهدشد. آرام باشید، لبخند بزنید و استرس نداشته باشید تا مشتری با لحن سرشار از اعتماد به نفس شما رو به رو شود. با اینکه طرف مقابل، شما و در نتیجه زبان بدنتان را نمی بیند، اما به شکلی طبیعی صحبت کنید، انگار که او رو به روی شما نشسته است و دارید با او حرف می زنید. در تمام مدت مکالمه لبخند به لب داشته باشید. اگر وقتی می ایستید و حرف می زنید، اعتماد به نفس بیشتری دارید، حتما به همین شکل تماس های تلفنی خود را برقرار کنید.

آماده شنیدن پاسخ منفی باشید.

فروش تلفنی به خاطر نرخ بالای پاسخ های منفی، کاری طاقت فرسا تلقی می شود. متاسفانه این موضوع رواج زیادی در این نوع فروش دارد. اگر بتوانید بر ترس از شنیدن پاسخ منفی غلبه کنید و بپذیرید که عده ای از مردم علاقه ای به خرید محصولات و خدمات شما ندارند، با آرامش و اعتماد به نفس بیشتری می توانید به فروش تلفنی بپردازید. فهرستی از تمام تماس ها و نتایجی که از آنها به دست آورده اید، تهیه کنید. با این کار، درک بهتری نسبت به تعداد جواب های مثبت و منفی ای که دریافت کرده اید، پیدا می کنید و مدتی بعد به خوبی خواهید دانست که معمولا پس از چند تماس باید منتظر گرفتن نتیجه ای مثبت باشید.

اگر این پنج استراتژی را به خوبی یاد بگیرید و تمرین کنید، خیلی زود به فردی حرفه ای در زمینه فروش تلفنی تبدیل خواهیدشد.


منبع: برترینها

راه‌هایی برای افزایش تمرکز در کار کردن از خانه

برترین ها – ترجمه از حمید گنجی: نه رفت و آمدی، نه جلسه‌ای و نه لباس رسمی. کار ریموت می‌تواند یک رویا باشد، تا زمانی که الزامات شخصی سد راه شما قرار نگرفته‌اند. این حواس‌پرتی‌ها را در محیط کار به راحتی می‌توان نادیده گرفت. اما وقتی که در خانه کار می‌کنید، تنظیم مرز بین زمان‌های شخصی و حرفه‌ای کاری دشوار است.

برای مثال، فرض کنید که روی یک پروژه کار می‌کنید و ناگهان یک دوست با شما تماس می‌گیرد. می‌دانید که باید کار خود را به پایان ببرید، اما از طرفی هم جواب ندادن به تماس آن دوست ممکن است حرکتی بی‌ادبانه تلقی شود. یا مثلا فکر کنید که در حال برنامه‌ریزی کارهای روزانه‌تان هستید، اما در عین حال نیز باید در مورد تعهدات شخصی‌تان نیز تصمیم‌گیری کنید.

به عنوان کسی که ۱۲ سال کار ریموت انجام داده و به مربی‌گری مدیریت زمان برای کارکنان ریموت نیز مشغول است، در این سال‌ها چیزهایی خوب، بد و زشت را به چشم دیده‌ام. من دریافته‌ام که متمرکزترین و موثرترین کارکنان ریموت برای خودشان مرزهایی تعیین می‌کنند و به همین خاطر است که می‌توانند کارهای خود را به نحو احسن انجام دهند.

 چگونه در زمان‌‎های کار از خانه، تمرکز خود را حفظ کنیم؟

در ادامه ترفندهایی برای شما ذکر شده است که می‌تواند کار از خانه را برایتان بهره‌ور تر و راضی‌کننده‌تر کند.

ساعات کاری خود را تنظیم کنید

هرچند که ممکن است کمی احمقانه باشد، اما اگر می‌خواهید روز کاری متمرکزتری داشته باشد، باید وانمود کنید که از خانه کار نمی‌کنید. قبل از اینکه مربی مدیریت زمان باشم، برنامه زمانی من پر از هرج و مرج بود. هیچ زمان مشخصی برای نشستن پشت کامپیوتر نداشتم و اغلب قرارهای ملاقات شخصی را برنامه‌ریزی می‌کردم و یا ساعات کاری‌ام در طول روز پراکنده بود. و از آنجایی که زندگی شخصی‌ام هیچ مرزی نداشت، زندگی کاری‌ام نیز به همین صورت درآمد. وقتی که در خانه بودم، برای چک کردن ایمیل‌های مرتبط با کارم در تمام ساعات شب و روز احساس گناه می‌کردم.

اما وقتی‌که شروع به تنظیم «ساعات کاری» برای خودم کردم، یک تغییر بزرگ حاصل شد. این ساعات کاری برای من از ساعت ۹ صبح آغاز می‌شد و تا ۶ عصر ادامه داشت. من همچنین دقیقا مشخص کردم که در طول این ساعات چه کاری باید انجام شود و همچنین نباید به سمت چه کارهایی بروم. از خودم پرسیدم: «اگر در دفتر کار بودم، آیا این کار را در طول روز انجام می‌دادم؟» و پاسخ این سوال منفی بود. من می‌دانستم که باید این کار را قبل و یا بعد از ساعات کاری انجام بدهم.

کارهای خانه، گشت و گذار با دوستان و فعالیت‌های این چنینی تماما به فعالیت‌هایی تبدیل شدند که باید قبل یا بعد از ساعات کاری به آن‌ها می‌پرداختم. هرچند که دراین‌بین نیز ممکن بود استثنائاتی مانند دریافت تماس از یک دوست یا تعمیر خودرو به وجود می‌آمد و من مجبور می‌شدم که در طول روز و بین ساعات کاری به آن‌ها بپردازم، اما این‌ها فقط و فقط استثنا بودند و نه قانون. در تعیین این حدومرزها، من نه‌تنها یک‌زمان کاری اختصاصی ایجاد کردم، بلکه فهمیدم که می‌توانم بعد از ساعات کاری، روی کارهای شخصی‌ام نیز تمرکز کنم.

روزتان را برای موفقیت ساختاربندی کنید

شما می‌توانید با ساختاربندی کردن روز خود به روشی متفاوت از یک روز کاری معمولی، میزان اثرگذاری آن را به حداکثر برسانید. برای مثال، اگر فقط یک روز در هفته یا به‌صورت پراکنده در خانه کار می‌کنید، به‌هیچ‌عنوان هیچ جلسه‌ای را در این روز برگزار نکنید. اگر نمی‌توانید از جلسات اجتناب کنید، حداقل یک نصفه روز را برای کار با تمرکز اختصاص دهید. براساس هر جلسه مورد نیاز و سطح انرژی خود، زمانی را انتخاب کنید که برای شما بهترین است.

سپس یک یا دو آیتم کلیدی که می‌خواهید در طول این زمان به پایان برسانید را مشخص کنید. این آیتم‌ها می‌توانند مواردی باشند که به یک ساعت یا بیشتر کار بدون حواس پرتی نیاز دارند و یا حتی آیتم‌هایی که خلاقیت و تفکر استراتژیک بیشتری را می‌طلبند. همچنین خوب است که ایمیل‌هایتان را در طول این زمان خاموش کنید و یا حداقل برای یک ساعت از آن‌ها دور بمانید. همکارانتان را از زمان‌هایی که مشغول کار هستید و نمی‌توانید به آن‌ها پاسخ دهید آگاه کنید تا از جواب ندادن‌های شما سورپرایز یا نگران نشوند.

با دیگران حد و مرز تعیین کنید

برای اینکه تلاش‌هایتان تداوم داشته باشد، با کسانی که کار کردن شما در خانه را به چشم یک روز معمولی که در خانه استراحت می‌کنید می‌بینند، شفاف و بی پرده باشید. به دوستان، خانواده و دیگران توضیح دهید که روزهایی که شما به صورت ریموت کار می‌کنید، روزهایی برای فعالیت‌های غیرکاری نیستند. برای مثال، اگر با همسرتان در خانه هستید به او بگویید: «من می‌خواهم که از ساعت ۸ تا ۵ بعد از ظهر پشت کامیپوتر باشم. اگر صحبتی هست در وقت ناهار انجام می‌دهیم. به غیر از این ساعات من مشغول هستم.». به صورت معمول وقتی که انتظارات را مشخص می‌کنید و به آن پایبند می‌مانید، افراد محدودیت‌های شما را درک می‌کنند و دیگر فکر نمی‌کنند که شما در دسترس هستید. همچنین توصیه می‌کنم که یک مکان اختصاصی و جدا از دیگران را برای خود درنظر بگیرید تا کسی مزاحمتان نشود.

اما در شرایطی که یک مهمان ناخوانده برایتان می‌آید باید دیپلماتیک رفتار کنید. اگر یکی از همسایه‌ها آمد، دقایقی را به صحبت با او اختصاص دهید، همانند همان دقایقی که یکی از همکارنتان در محیط کار دقایقی سر میز با شما گپ می‌زند. اما به هیچ وجه این همسایه را برای نوشیدن یک فنجان چای یا ادامه بحث به داخل دعوت نکنید. بجای این کار، بگویید «از صحبت کردن با شما بسیار لذت بردم، اما یکسری کار دارم که باید به پایان برسانم» سپس زمانی را به دیدار مجدد با این همسایه در روزها و یا هفته‌های آینده اختصاص دهید. یا اگر صاحبخانه می‌گوید که می‌خواهد یکسری تعمیرات را انجام دهد، بجای اینکه اجازه دهید او زمان را تعیین کند، زمان یا روزی را به او پیشنهاد دهید که برایتان بهترین باشد.

اگر مجبور شدید که در طول روز زمانی را به فعالیت‌های غیرکاری اختصاص دهید، همانند برنامه زمانی خود در دفتر کار، دقیقا مشخص کنید که چقدر زمان در اختیار دارید. برای مثال، اگر خانواده‌تان از شما درخواستی می‌کنند، تخمین بزنید که در طول زمان ناهار می‌توانید چه کارهایی را انجام دهید، سپس فقط به آن متعهد بمانید. برای مثال بگویید «می‌توانم در زمان ناهار به خشکشویی بروم یا شیر بخرم، اما تا بعد از زمان کاری، نمی‌توانم یک خرید مفصل داشته باشم.» یا همچنین می‌توانید این درخواست‌ها را به بخش‌های کوچکتر نیز تقسیم کنید. مثل: «می‌توانم ماشین را امروز به تعمیرگاه ببرم، اما نمی‌توانم تا فردا به شرکت بیمه زنگ بزنم.»

وقتی که محدودیت‌های خود را توضیح می‌دهید، لازم نیست که این کار را به طوری محکم انجام دهید. شما باید همان احترامی که برای زمانتان در مواقع حضور در دفتر کار قائل هستید را برای زمان‌هایی که در خانه کار می‌کنید نیز داشته باشید. همانطور که به زندگی و ارتباط با این انتظارات ادامه می‌دهید، سایر افراد نیز به تدریج آن‌ها را می‌پذیرند و در نهایت می‌بینید که زمان بیشتری را برای کار کردن با تمرکز در اختیار دارید.


منبع: برترینها

چرا فاصله بین فروشندگان برتر و متوسط بزرگترین تهدید (و فرصت) برای کسب و کار شما است

یک بررسی نشان می دهد که اغلب تیم های فروش از ۲۰ درصد فروشنده دارای عملکرد عالی، ۶۰ درصد با عملکرد متوسط و ۲۰ درصد دارای عملکرد ضعیف تشکیل شده اند. فاصله ای که بین عملکرد دو گروه اول وجود دارد یکی از بزرگترین مشکلاتی است که گریبانگیر کسب و کارها می شود.

چنان به نظر می رسد که انگار من حیث المجموع فروشندگان پذیرفته اند که آنهایی که عملکرد فوق العاده ای را از خود نشان می دهند برخی ویژگیهای ذاتی، مانند اعتماد به نفس، خلاقیت، مسئولیت پذیری و انگیزه هایی دارند که هر کسی نمی تواند آنها را داشته باشد. به همین دلیل است که کسب و کارها به دنبال مدیران فروشی می روند که انسانهای مشوق و الهام بخشی هستند که می توانند با زیردستان خود ارتباط برقرار کنند و آنها را به اصطلاح به سمت جلو هل بدهند.

در عین حال، تحقیقی که در ابتدای این مطلب به آن اشاره شد با تجزیه و تحلیل بیش از نیم میلیون تماس سرد و گرم نشان می دهد که این یک راهکار مبهم برای یک مشکل مبهم است. ما در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش به این نکته اشاره می کنیم که چرا فاصله مذکور خطرناک است و چگونه می توان این مشکل را مرتفع کرد.

فروشندگان متوسط بیشتر از چیزی که تصور می کنید برای شما هزینه دارند

فروشندگان متوسط یعنی همانهایی که بد نیستند مشکل سازند. ناتوانی آنها در نزدیک کردن آمار فروش به همکاران برترشان تاثیر قابل توجهی بر مجموع آمار فروش شما خواهد داشت.

اگر هر یک از این فروشندگان متوسط عملکرد خود را فقط پنج درصد بهتر کند، به اهداف فروش رسیده و از آنها فراتر هم خواهید رفت. در غیر اینصورت، آن پنج درصد بازتابی از انبوهی از مشتریان راغبی خواهد بود که وارد قیف فروش می شوند ولی هیچ گاه به انتهای آن نمی رسند.

این کارکنان متوسط برای هر معامله ای که جوش می دهند نسبتاً وقت و پول بیشتری را به کسب و کار شما تحمیل می کنند. علاوه بر این، همان فروش هایی که به سرانجام هم می رسند نسبت به سایرین کوچکتر و جزئی تر هستند. در نهایت، هزینه ها بیشتر از درآمد خواهد بود یا اینکه کار آنها آنچنان مقرون به صرفه نخواهد بود.

اما ماجرا به همینجا ختم نمی شود.

این قضیه پیچیده تر هم خواهد شد: هر چه تیم فروش شما بزرگتر باشد، مشکلی که این شکاف ایجاد می کند بزرگتر خواهد بود.

چنانچه یک تیم کوچک داشته باشید، مثلاً پنج نفر، همان یک نفری که عملکرد بالایی دارد نتایج متوسط چهار نفر دیگر را جبران خواهد کرد. اما اگر یک تیم ۱۰۰ نفره داشته باشید، ۲۰ فروشنده برتر شما نمی توانند عملکرد متوسط ۸۰ نفر دیگر را جبران کنند. این چیزی است که شاید در نگاه اول به چشم خیلی ها نیاید.

بعد چه می شود؟ به اهدافی که در قالب آمار و ارقام برای فروش تعیین کرده اید دست پیدا نمی کنید، اخراج می کنید و باز هم متحمل هزینه می شوید.

بر اساس یک گزارش، ۲۶ درصد از تعدیل نیروی فروش به دلیل ناتوانی فروشنده در تحقق آمار مورد نظر صورت پذیرفته است. تصور کنید که در شرایطی که هر کسب و کاری در هر سال باید بیشتر پیشرفت کند، اگر ۶۰ درصد تیم فروش شما نتوانند به آمار و ارقام خود تکانی بدهند چه خواهد شد و به قطع همکاری با چند نفر باید فکر کنید.

همه اینها را در کنار هزینه های استخدام، حقوق، تسویه حساب و صدها فروش بالقوه ای در نظر بگیرید که هرگز بالفعل نشده اند یا آنطور که باید و شاید به فعلیت نرسیده اند.

اما چرا کسی به فکر پر کردن این شکاف نیست؟ عجیب است که به اندازه کافی روی این موضوع تمرکز نشده است.

با این حال، نگران نباشید، این مسأله قابل حل است.

در این روزگار، اگر کسی بگوید که نمی توانید عملکرد کارکنان خود را با تمام جزئیات آن به زیر ذره بین ببرید به گزاف سخن گفته است. البته اندازه گیری و سنجش مولفه های انسانی پیچیده به خصوص در فروش همیشه دشوار تلقی شده است.

در عین حال، با اینکه این فرآیند دشواری ها و ابهامات خاص خودش را دارد، اما هوش مصنوعی قدم های بلندی را در این زمینه برداشته است. شرکتهای SaaS یا نرم افزار به عنوان سرویس درک ما از قیف فروش را تغییر داده اند و این امکان را فراهم می آورند که طرز صحبت کردن فروشنده در پشت تلفن را نیز ارزیابی کنیم.

نرم افزار این قدرت را دارد که مشتریان ایده آل را پیدا کند، آنها را در اختیار افراد مناسب و متناسبی از تیم فروش قرار بدهد و نسبت به استانداردسازی فرآیند فروش اقدام کند. به علاوه، می تواند آن مولفه هایی که در فروشندگان برتر وجود دارد و پیش از این غیرقابل سنجش و اندازه گیری محسوب می شد را تجزیه و تحلیل کند و با استفاده از آنها آن ۶۰ درصد دیگر را هم جلو بیندازد. امروزه اطلاعاتی در دسترس شما قرار می گیرد که قبلاً تصور دستیابی به آنها غیرممکن بود.

بنابراین، کاری که انجام می دهید این است که گفتگوها را تحلیل می کنید و فروش را افزایش می دهید

امکانات نرم افزاری عصر حاضر می تواند به وضوح نشان بدهد که کدام عوامل در تماس های سرد و گرم فروش موثر هستند؛ از کلمات مناسب تا نسبت صحبت به شنیدن و بهترین سرعت کلام. مدیران فروش به کمک تحلیل هزاران تماسی که شرکت در هر سال با مشتریان مختلف برقرار می کند می توانند چیزهایی که فروشندگان برترشان را از بقیه متمایز می کند را درک کنند و به ۶۰ درصد دیگر در جهت تقویت آن موارد کمک کنند.

نتیجه چه خواهد شد؟ همه ابعاد انسانی فروش واضح و مبرهن می شود. در چنین شرایطی اهداف محقق می شوند، استخدام و اخراج کمتری انجام می شود، کارکنان آموزش دیده ای خواهید داشت و کار فروش دقیق تر و بهتر انجام می گیرد. تصور کنید که با پر کردن فاصله های موجود چه تحولی ایجاد خواهد شد.

نوشته Amit Bendov


منبع: گویا آی‌تی

محیط کاری را لذت‌بخش کنیم

زندگی بسیار کوتاه‌تر از آن است که ما بخواهیم چندین ساعت از هر ۲۴ ساعت آن را در محل کارمان به گونه‌ای سپری کنیم که از آن لذت نبریم. بنابراین لازم است با ایجاد یک محیط کاری لذت‌بخش برای همه، به سمت کار بیشتر و شادتر حرکت کرد. در اینجا به ۱۰ توصیه برای تزریق لذت و سرزندگی به محیط کاری اشاره می‌شود.

محیط کاری لذت‌بخش برای همه 

کارل استایب؛ زندگی
بسیار کوتاه‌تر از آن است که ما بخواهیم چندین ساعت از هر ۲۴ ساعت آن را در
محل کارمان به گونه‌ای سپری کنیم که از آن لذت نبریم. بنابراین لازم است
با ایجاد یک محیط کاری لذت‌بخش برای همه، به سمت کار بیشتر و شادتر حرکت
کرد. در اینجا به ۱۰ توصیه برای تزریق لذت و سرزندگی به محیط کاری اشاره
می‌شود.

۳۰ دقیقه را در هر روز به ایده‌پردازی خلاقانه اختصاص دهید:

اگر در محل کارتان دچار چنین حالاتی شدید و حس کردید که در آنجا انرژی
کافی وجود ندارد، از سر جایتان بلند شوید و از ذهن خود کار بکشید و بکوشید
تا ایده‌های خلاقانه‌ای را در ذهن خود بپرورانید. در این حالت کار کردن برای
همه لذت‌بخش‌تر خواهد بود و دستیابی به اهداف نیز آسان‌تر.

هر روز یکی از
مشکلات آزاردهنده خود را حل کنید:

حل‌کردن تنها یکی از مشکلات مزمن کاری در
هر روز می‌تواند شادی و انرژی فوق‌العاده‌ای به همه کارکنان بدهد. این فضای
مثبت و سازنده را می‌توان با یک جشن کوچک با شرکت همه اعضای گروه و سرو یک
نوشیدنی تکمیل کرد.به یاد داشته باشید که «هر کس را بهر کاری ساختند»:
افراد هنگامی اوج بهره‌وری را از خود بروز می‌دهند که همان کاری را انجام
دهند که برایش ساخته شده و به آن علاقه‌مندند. پس همیشه از اعضای تیم خود
بپرسید که کدام بخش از یک پروژه را می‌توانند بهتر انجام دهند.

طالب
شادی در کار باشید:

نگرشی که افراد نسبت به کارشان دارند تاثیر بسزایی در
شکل‌گیری احساس‌شان در محل کار دارد. پس گفت‌وگوی درونی مثبت درباره کاری
که انجام می‌دهیم می‌تواند تاثیر بسزایی در بهبود عملکردمان داشته
باشد..

پرتکاپو و پویا باشید:

کار کردن پیوسته و پرتکاپو اما با ریتم آرام
نه تنها فرد را خسته نمی‌کند، بلکه به او احساس مفید و سرزنده بودن در محیط
کار می‌دهد و در این حالت، ساعات طولانی کاری به گونه‌ای برای فرد سپری
می‌شود که گویی فقط چند دقیقه گذشته است.همیشه به دنبال یادگیری باشید:
یادگرفتن چیزهای جدید در محل کار و به چالش کشیدن دانسته‌ها و آموزه‌های
قبلی می‌تواند به افراد احساس سرزندگی و تحریک دهد به ویژه زمانی که بتوان
آموخته‌های جدید را بلافاصله مورد استفاده قرار داد.

به دیگران توجه
و از آنها ستایش کنید:

اینکه به دیگران کمک کنید تا روز کاری بهتری داشته
باشند برای شما نیز بسیار خوب و سازنده است. پس اگر هر کدام از همکاران،
مافوق‌ها و زیردستان‌تان در حال انجام کاری مهم است یا دستاورد
فوق‌العاده‌ای داشته است، نظر مثبت‌تان را درباره آن بیان کنید.به دنبال
انجام کارهای پرانرژی و مطلوب‌تان باشید: همیشه آن کاری را انجام دهید که
عاشقش هستید. به هر کاری که علاقه دارید بپردازید و از آن نهایت لذت را
ببرید.نقش فردی خود برای شادتر کردن محل کارتان را ایفا کنید: حتی اگر در
یک محیط کاری خشک و بی‌روح کار می‌کنید باز هم ناامید نباشید و به نوبه خود
برای بهتر شدن شرایط گام بردارید. برای این کار از یک لبخند ساده و انرژی
مثبت دادن به دیگران شروع کنید.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

روند تصمیم گیری اقتصادی در کشورهای قدرتمند دنیا

ماهنامه پیشه و تجارت: این همه نهادهای موازی برای مدیریت در اقتصاد ایران، به اعتقاد خیلی ها، می تواند زمینه ساز اختلافات عمده در نظام تصمیم گیری اقتصادی کشور باشد. در این بین، اختلاف نظرهایی که مدیران این نهادها با یکدیگر دارند هم شاید مزید بر علت باشد برای آن که در نهایت، چرخ اقتصاد، لنگ بزند و کندتر از آنچه که باید بچرخد. شکی نیست که هر کشوری باید بنا به موقعیت و شرایطی که در سیاست و اقتصادش حکمرانی می کند، تصمیمات مختلف را اتخاذ کند اما در این بین نگاهی به سیستم های مدیریت اقتصادی کشورهای پیشرفته دنیا، قطعا می تواند نقشه راه مناسبی برای این باشد که در نهایت باید از چه سیستمی برای مدیریت اقتصادی استفاده کرد. قطعا نگاهی به سیستم مدیریت اقتصادی در کشورهایی که در این حوزه توانسته اند به درصدی از موفقیت برسند که شرایط برایشان به خوبی پیش برود، می تواند ما را در راهیابی به آنچه مدنظر است، بیش از پیش کمک کند.

روند تصمیم گیری اقتصادی در کشورهای قدرتمند دنیا

ژاپن؛ کشوری با تصمیم گیران اقتصادی مشخص

حتما اکثر قریب به اتفاق کارشناسان و آنهایی که سری از اقتصاد در می آورند این نکته را می پذیرند و به آن اذعان می کنند که ژاپن کشوری است که توانسته اقتصاد خود را به شیوه ای کاملا مناسب مدیریت کند و در نتیجه آن شرایطی را به وجود آورد که مردمش در آسایش و آرامش از نظر اقتصادی زندگی کنند. شاید بد نباشد این را بدانید که در ژاپن، کلیت اقتصاد دست وزارت امور اقتصادی و بانک مرکزی است. به عبارت دیگر، وزیر امور اقتصادی و رییس کل بانک این کشور که اتفاقا کاملا تفکیک شده از یکدیگر عمل می کنند اساس برنامه ریزی و سیاست ریزی اقتصاد را برعهده دارند. واقعیت این است که ژاپنی ها از بعد از جنگ جهانی دوم به این سو، به این نتیجه رسیدند که باید سیستم اقتصادی شان را به گونه ای طرح ریزی کنند که در نتیجه آن، وزیر امور اقتصادی، قدرتمندترین فرد در این حوزه باشد و حرف آخر را برای آنچه در اقتصاد کشور می گذرد، او بزند.

البته برای این که این جایگاه به این درجه از اهمیت رسیده بود، می توان دلایل متعددی را بیان کرد اما بدون شک، ایجاد ذخایر ارزی قابل توجه که باعث شده بود این کشور تا سال ۱۹۹۰ در صدر کشورها از نظر میزان ذخایر ارزی باشد را می توان یکی از مهم ترین آنها به حساب آورد. در آن سال ها این موقعیت ویژه ژاپن عملا باعث شده بود که شرایط به گونه ای پیش برود که همه بپذیرند، ژاپن به یکی از قدرتمندترین ساختارهای اقتصادی دنیا تبدیل شده است. اتفاقی که البته با پیدایش بحران های اقتصادی بین سال های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۸ رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. بحران هایی که در نتیجه، قدرت وزارت امور اقتصادی این کشور را به شدت کاهش داد و کاری کرد که در نهایت، ید قدرت این وزارتخانه در کنترل سیاست های پولی و مالی به جایی دیگر برسد؛ به جایی به اسم آژانس خدمات مالی؛ جایی که مسوولیت نظارت بر بانک ها، اوراق دولتی، ارز و بخش های بیمه ای کشور را برعهده داشت. اما ماجرا در مورد بانک مرکزی ژاپن کمی متفاوت است. رییس این بانک توسط قانون گذاران مشخص و سپس به دولت معرفی می شود.

شاید همین قدرت باعث شده که او در سیاست گذاری هایی که دارد کاملا مستقل است و همین استقلال هم باعث شده که در عملکردهایش هم به صورت جداگانه از ساخت اصلی قدرت در دولت عمل کند. البته باید به این موضوع اشاره داشت که در سال ۱۹۹۷ قانون کشور در مورد بانک مرکزی بازنگری شد تا در نتیجه آن، رییس کل این بانک، به مجلس پاسخگو باشد؛ فردی که نفوذ بسیار زیادی بر بدنه دولت دارد و مهم ترین وظیفه اش هم مدیریت و اعمال سیاست های پولی است. با این تفاسیر مشخص می شود که در ژاپنی که اقتصادش می تواند برای بسیاری از کشورها، الگو باشد، دو جایگاه هست که تکلیف اصلی سیاست های اقتصادی را روشن می کند؛ اتفاقی که عملا نشان می دهد موازی کاری توسط ارگان ها و دستگاه های مختلف از بین رفته و هر چیزی که قرار است در چارچوب سیاست های اقتصادی در کشور رخ دهد، یا از طریق بانک مرکزی یا از طریق وزارت امور اقتصادی، تصمیم گیری می شود.

روند تصمیم گیری اقتصادی در کشورهای قدرتمند دنیا 

آمریکا؛ کشوری با یک سیاست گذار و یک برنامه ریز

بررسی سیستم مدیریت اقتصادی در آمریکا ما را با سه بخش کاملا متفاوت از یکدیگر مواجه می کند. سه بخشی که هرکدام، برای خود اهمیت ویژه ای دارند اما در نهایت بین آنها یک بخش است که فرماندهی اقتصادی را در این کشور برعهده دارد. بخش اول از این سه بخش را باید به مشاوران اقتصادی رییس جمهوری ایالات متحده اختصاص دهیم. افرادی که کارشان تحلیل و بررسی اوضاع اقتصادی چه در داخل کشور و چه خارج از کشور است. این تیم، تعدادی از نخبگان اقتصاد را در خود جای می دهد که هرکدام شان قابلیت های بسیاری دارند. حتی تاریخ نشان داده که در این تیم، برنده نوبل اقتصادی هم در دوره ای حضور داشته است. این تیم، قدرت اجرایی ندارد؛ نمی تواند به شخص یا سازمانی دستور دهد؛ نمی تواند کاری کند که مغایر با سیاست های کلان اقتصادی است؛ بلکه تنها، نتایج تحلیل ها و بررسی هایش را به شخص رییس جمهوری می رساند و اوست که با استناد به این نتایج، تصمیم گیری می کند.

به عبارت دیگر، یک ساز و کار کاملا مشخص در خدمت یک شخص، به نام رییس جمهوری. اما سیستم بعدی که در مجموعه سیاست گذاری اقتصادی آمریکا نقش ویژه ای دارد، فدرال رزرو است. فدرال رزرو سیاستگذار اصلی اقتصاد در ایالات متحده است. سازمانی که در ۱۹۱۳ شکل گرفت و براساس وظایفی که کنگره آمریکا برای او در نظر گرفته است، جایگاه ویژه ای در اقتصاد ایالات متحده پیدا کرده است. فدرال رزرو سه کارکرد مشخص دارد که متعادل کردن نرخ درازمدت بهره، حداکثر اشتغال و ثبات قیمت هاست. البته در این بین، بنا به شرایط ممکن است که قدرت فدرال رزرو از این هم فراتر رود و کارکردهای دیگری را هم برعهده بگیرد. با این شرایط به نظر می رسد جایگاهی که فدرال رزرو برای کشور آمریکا دارد عملا او را به فرمانده اقتصادی این کشور تبدیل می کند. فرماندهی که گرچه پیش از او این کشور دارای وزیر خزانه داری بوده است. وزیری که در حقیقت همان وزیر امور دارایی است و کار اصلی اش مدیریت بر درآمدهای دولت.

براساس آنچه قانون آمریکا می گوید این وزارتخانه باید ماموریت «ایجاد اقتصادی قوی و خلق فرصت های شغلی و اقتصادی» را در دستور کار خود قرار دهد. علاوه بر این، تقویت منافع ملی، مقابله با تهدیدات و حفاظت از یکپارچگی سیستم مالی و مدیریت منابع مالی دولت و کشور را هم می توان از دیگر وظایف این وزارتخانه دانست؛ وزارتخانه ای که نظارت بر بانک های داخلی و نهادهای اعتباری را هم برعهده دارد. در چنین شرایطی و با در نظر گرفتن آن که فرماندهی اقتصادی ایالات متحده عملا برعهده فدرال رزرو است، وزارت خزانه داری عملا برنامه ریزی های اقتصادی را انجام می دهد. به عبارت دیگر، فدرال رزرو سیاست گذاری می کند و وزارت خزانه داری برای رسیدن به آن سیاست ها برنامه ریزی. با این تفاسیر شاید گفتن این جمله بتواند ماجرا را روشن کند. این که فدرال رزرو، مغز متفکر است و خزانه داری پیکره اجرایی. ماجرایی که نشان می دهد سیستم اقتصادی آمریکا هم گرچه از تکثر بیشتری نسبت به ژاپن برخوردار است، اما به صورت روشن و شفاف مشخص کرده چه کسی باید حرف آخر را بزند؛ حدود اجرایی هر کدام از این بخش ها مشخص است و در نهایت این که هر بخش هر روز باید چه کاری را انجام دهد، روشن.

 روند تصمیم گیری اقتصادی در کشورهای قدرتمند دنیا

انگلستان؛ کشوری با یک تصمیم گیر اقتصادی ویژه

اهمیت مطالعه سیستم اقتصادی انگلستان، جایی بیش از پیش روشن می شود که بدانیم این کشور اولین کشوری است که اقتصاد لیبرال را سرلوحه کارهایش قرار داد. ایفای نقش در بسیاری از موقعیت های حساس و روشن بودن سیستم اقتصادی در این کشور، عملا کاری کرده که انگلستان، در میان کشورهای اروپایی، زبانزد باشد. فارغ از بحران هایی که به دلیل بعضی سیاست گذاری ها در این کشور به وجود آمده، عملا شاهدیم که در بریتانیا هم سیستم مدیریت اقتصاد، کاملا روشن و شفاف عمل کرده و هر جایگاهی می دهد که تا کجا اجازه ورود به سیستم تصمیم گیری اقتصادی دارد. بد نیست بدانید که در انگلستان، وزیر امور مالی که عملا صدراعظم خزانه داری است، جایگاه بسیار ویژه و مهمی دارد؛ درست برعکس آن چیزی که درباره آمریکا گفتیم و اگر یادتان باشد ذکر کردیم که وزیر خزانه داری تنها برنامه ریز است و نه سیاست گذارد. اگر بخواهیم با دقت بیشتری به سیستم انگلستان توجه کنیم می بینیم که وزیر خزانه داری این کشور آن قدر فرد مهمی است که بعد از نخست وزیر، بالاترین رتبه و درجه را در میان کابینه دارد.

اما این همه داستان نیست. اگر روزی روزگاری گذرتان به خیابان داونینگ استریت افتاد، اگر خواستید منزل نخست وزیر که در شماره ۱۰ این خانه قرار دارد و خیلی هم معروف است را ببینید، بدانید که وزیر خزانه داری عملا همسایه دیوار به دیوار اوست. یعنی شماره ۱۱٫ پس دیگر نیازی به این دیده نمی شود که بحث کنیم تا ببینیم چه کسی حرف آخر را در اقتصاد این کشور می زند. قطعا او، فرمانده اقتصاد بریتانیاست. فردی که نظارت بر هزینه های عمومی و هدف گذاری نرخ تورم را برعهده دارد و این یعنی بانک انگلستان زمانی می تواند نرخ بهره سالانه را تنظیم کند که وزیر اقتصاد نرخ تورم هدف گذاری شده را اعلام کند. اگر می خواهید بیشتر بدانید بد نیست حواس تان به این هم باشد که صدراعظم خزانه داری این کشور قدرت نصب چهار نفر از ۹ نفر عضو کمیته سیاست گذاری پولی را داراست. افرادی که به آنها اعضای بیرونی گفته می شود. اما این همه ماجرا نیست. این فرد قدرتمند، آن قدر مهم است که وقتی قرار می شود رییس کل بانک انگلستان و قائم مقام او انتخاب شود، اگر او مورد مشورت نباشد، ماجرا به هم می ریزد.

دست آخر بد نیست این را هم بدانید که گرچه کمیته سیاستگذاری پولی انگلستان زیرمجموعه بانک این کشور است- بانکی که باید ثبات قیمت ها و تقویت اعتماد به ارزش پول را مورد توجه قرار دهد- اما صدراعظم خزانه داری این کشور می تواند در شرایط خاص، به صورت شخصی، بانک را دور بزند و دستورات ویژه خود را به این کمیته ارائه کند و آنها هم ملزم به اجرای آن هستند. حالا و با شناخت سیستم تصمیم گیر اقتصادی در سه قدرت اقتصادی بزرگ دنیا، می توانیم به این نتیجه برسیم که چقدر میان آنچه در ایران تجربه می شود با آنچه در این کشورها آزموده و حالا دیگر به روالی عادی تبدیل شده است، فاصله است. شاید اگر به درستی به مشکلات اقتصادی ایران بنگریم، می بینیم بخش عمده ای از این مشکلات برای این رخ می دهد که مشخص نیست چه کسی در چه جایگاهی باید تا چه اندازه به یک موضوع ورود کند. وقتی قرار به چینش مدیران میانی است، هر کدام از این ژنرال ها تلاش می کنند تیم خود را در آنجا به کار بگیرند و همه اینها باعث می شود که ما دست آخر ندانیم که باید سراغ بلبشوی اقتصادی را از کدام نهاد بگیریم.


منبع: برترینها

خود را برای حمله‌های سایبری آماده کنید

زمانی که شرکت ایکوئیفاکس (Equifax) مورد حمله سایبری قرار گرفت، حساب مالی ۱۴۳ میلیون نفر در دسترس هکرها قرار گرفت و سرمایه‌گذاری این افراد مورد تهدید قرار گرفت. این حمله سایبری به شرکت‌های بزرگ جزو بزرگترین حمله‌ها به‌شمار می‌رود. شرکت ورایزن (Verizon) چندی پیش اعلام کرد، حساب ۱۴ میلیون از کاربرانش توسط هکرها لو رفت.

دکتر محیا کربلایی| زمانی که شرکت ایکوئیفاکس (Equifax) مورد حمله سایبری قرار گرفت، حساب مالی ۱۴۳ میلیون نفر در دسترس هکرها قرار گرفت و سرمایه‌گذاری این افراد مورد تهدید قرار گرفت. این حمله سایبری به شرکت‌های بزرگ جزو بزرگترین حمله‌ها به‌شمار می‌رود. شرکت ورایزن (Verizon) چندی پیش اعلام کرد، حساب ۱۴ میلیون از کاربرانش توسط هکرها لو رفت.

خود را برای حمله‌های سایبری آماده کنید 

 بلاکانادا (Bella Canada) قبل از آن تایید کرد که ۱۹ میلیون کاربر آن مورد حمله سایبری قرار گرفته‌اند. سایت آموزشی ادمودو (Edmodo) گفت اطلاعات مربوط به ۷۸ میلیون کاربر آن در سایت‌های غیرقانونی به فروش رسیده‌اند و یکی از بزرگترین اتفاقاتی که یاهو آن را نهایتا پس از چهار سال تایید کرد، این بود که در حمله سایبری سال ۲۰۱۳، تمامی ۳ میلیارد حساب کاربری در یاهو هک شده بودند.

اخبار مربوط به حملات سایبری دیگر تقریبا به یک مورد روتین تبدیل شده‌ است. شاید اخبار مربوط به شرکت‌های ایرانی کمتر به گوش برسد، اما این به معنای آن نیست که شرکت‌های ایرانی از طرف هکرها تهدید نمی‌شوند. کارشناسان معتقدند، شرکت‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند: شرکت‌هایی که متوجه می‌شوند که مورد حمله سایبری قرار گرفته‌اند و شرکت‌هایی که از آن مطلع نمی‌شوند.

البته در این بین خبر خوبی نیز وجود دارد؛ و آن اینکه به دلیل انتشار این اخبار، بسیاری از شرکت‌ها اکنون این مساله را کاملا جدی می‌گیرند و سعی می‌کنند خود را پیشاپیش برای چنین مشکلاتی آماده کنند. سطح امنیت در بسیاری از شرکت‌ها برای حفاظت از اطلاعات و داده‌هایشان به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای افزایش یافته است.

این در حالی است که یک دهه قبل، مساله امنیت اطلاعات تنها در صنعت فناوری اطلاعات (IT) مطرح بود. اما امروزه در بسیاری از شرکت‌ها مساله امنیت سایبری در سطح هیات‌مدیره و هیات‌رئیسه شرکت‌ها مطرح و بحث می‌شود. بسیاری از شرکت‌های بزرگ، به‌خصوص شرکت‌های بورسی موضوع بررسی وضعیت امنیت داده‌های شرکت را بخشی ثابت از صورت‌جلسه‌های خود قرار داده‌اند. ما در این مطلب با تاکید بر بحران‌های سایبری راهکارهایی را به مدیران پیشنهاد می‌کنیم که برای مواجهه با حملات احتمالی به بهترین شکل به‌کار بگیرند، اما بسیاری از این راهکارها می‌توانند برای هر بحران عمده‌ای به‌کار گرفته شوند.

  تیم برخورد با بحران را از پیش تعیین کنید

حملات سایبری به هر شکلی که باشند می‌توانند به یک بحران واقعی بدل شوند. به همین دلیل لازم است از قبل افرادی را از مجموعه خودتان تعیین کنید که مسوولیت برخورد با این بحران را بر عهده داشته باشند. با اینکه این موضوع ممکن است ساده به نظر برسد، اما بسیاری از شرکت‌ها برای شرایط اضطراری، تیم مشخصی را ندارند و در نتیجه در این شرایط هرکس به دنبال مقصر می‌گردد.

این مساله باعث افزایش هرج و مرج در شرکت شده و روابط را بدتر از قبل می‌کند. هنگام بروز بحران، نباید به دنبال مقصر بگردید، در این شرایط حتی نباید به دنبال فرد شایسته برای حل آن نیز باشید، بلکه باید از قبل افراد مناسب را برای آن تعیین کرده باشید. افرادی که می‌توانند در بحرانی‌ترین شرایط آرامش و تمرکز خود را حفظ کرده و به دنبال بهترین راه‌حل باشند.

مسوولیت هر یک از افراد این تیم باید از قبل تعیین شده باشد؛ چه کسی قرار است این موضوع را به گوش کارمندان برساند؟ چه کسی آن را با بازار درمیان خواهد گذاشت؟ چه کسانی به دنبال بازگرداندن سیستم به شرایط قبلی خواهند بود؟ این تیم طبیعتا نباید تنها متشکل از متخصصان آی‌تی شما باشد، بلکه باید به غیر از چند متخصص آی‌تی، مدیرعامل و مدیرمالی شرکت، فرد یا افرادی، بسته به فعالیت و اندازه شرکت، از بخش ارتباطات عمومی و ارتباط با سرمایه‌گذاران نیز در این تیم حضور داشته باشند و شاید حتی فردی از بخش نیروی انسانی. مطمئن شوید که حداقل دو نفر از اعضای این تیم قابلیت برقراری ارتباط مناسب را با رسانه‌ها دارا هستند؛ اینکه خبر حمله سایبری را چگونه به رسانه‌ها ارائه می‌کنید، می‌تواند تاثیر زیادی در آینده شرکت شما در بازار سهام داشته باشد.

  ریسک‌های خود را مشخص کنید

یکی از وظایف تیم ارتباط با سرمایه‌گذاران این است که یک استراتژی برخورد با شرایط بحرانی را از پیش تعیین کند و به‌صورت دستورالعمل آماده داشته باشد. این استراتژی باید براساس ریسک‌هایی که این حمله می‌تواند در شرکت شما ایجاد کنند، تعیین شود. ممکن است تیم آی‌تی شرکت شما خود به خود به‌صورت دوره‌ای چنین گزارش‌هایی داشته باشد و ریسک‌های موجود را شناسایی کرده باشد و بنابراین لازم نباشد شما دوباره این کار را انجام دهید.

تنها کافی است در بازه‌های زمانی مشخصی با تیم آی‌تی شرکت جلساتی را داشته باشید که در آن گزارش این ریسک‌ها به شما منتقل شوند. به یاد داشته باشید برای اینکه بتوانید استراتژی صحیحی از برخورد و کاهش این ریسک‌ها تعیین کنید، باید آنها را به درستی درک کنید. در بسیاری از موارد، از آنجا که مدیران سایر بخش‌ها ممکن است به اندازه متخصصان آی‌تی از این مسائل سررشته نداشته باشند، به سختی این مشکل را درک خواهند کرد. اما تجربه شرکت‌های موفق نشان داده است، اگر قصد دارید چنین بحرانی را با موفقیت پشت‌سر بگذارید، هر دو بخش آی‌تی و سایر مدیران باید سعی کنند این مفاهیم را برای گروه دیگر ساده و قابل درک کنند.

پس از اینکه ریسک‌ها تعیین شدند، باید وظایف هر فرد از تیم بحران در هنگام این ریسک‌ها را مشخص کنید. هرچه بتوانید این وظایف و عملکردها را در شرایط خارج از بحران بهتر مشخص کنید، در شرایط بحرانی کمتر دچار سردرگمی خواهید شد و هر فرد بهتر می‌تواند وظایفش را به‌درستی انجام دهد.

  نقش هیات‌مدیره را فراموش نکنید

یکی از درس‌هایی که از لو رفتن اطلاعات ایکویفاکس گرفته شد، این بود که هیات‌مدیره باید به خوبی از میزان امنیت داده‌ها و اطلاعات شرکت مطلع باشد. معمولا در کشورهای توسعه‌یافته با بورس‌های پیشرفته، مقام ناظر بر بورس انتظار دارد هیات‌مدیره شرکت‌ها از وضعیت خود در برابر حملات سایبری کاملا مطلع باشند و سیاست مشخصی را برای برخورد با آن از پیش تعیین کرده باشند.

در برخی موارد مقام ناظر از شرکت‌های بزرگ می‌خواهد تیم برخورد با بحران سایبری را با حداقل یک متخصص آی‌تی خود معرفی کند که ریسک‌های شرکت را برآورد کرده‌اند. هرچند که انتظار نمی‌رود هیات‌مدیره مستقیما در تصمیم‌گیری برای حل مشکل وارد شود، اما انتظار می‌رود آنقدر آگاهی داشته باشد که در صورت بروز بحران بتواند پاسخگوی بازار و مقامات ناظر باشد.

  پیام‌هایتان را از پیش تهیه کنید

زمانی که ریسک‌های شرکت را تعیین کردید و برای برخورد با هرکدام، یک یا چند سناریو را در نظر گرفتید، باید برای مخابره آنها از پیش پیام‌هایی را آماده کنید. برای این کار می‌توانید یک ساختار مشترک تعیین کنید. وقتی ساختار این پیام‌ها از قبل تعیین شده باشند، هر فرد در تیم بحران با توجه به نقش خود بخشی از آن را آماده خواهد ساخت؛ اینکه چه بخش‌هایی از شرکت حادثه دیده است، عواقب آن چه می‌توانند باشند؛ افرادی که مورد تهدید قرار گرفته‌اند چه گروه‌هایی هستند؛ این بحران نهایتا تا چه اندازه ممکن است شرکت شما را تهدید کند.

می‌توانید در جلساتی، گروهی از همکاران‌تان را در موقعیت سهامداران یا رسانه‌ها قرار دهید و سعی کنید سوالات احتمالی را از خود بپرسید و پاسخ‌های مناسبی برای آنها تعیین کنید. حتی می‌توانید گزارش‌های ارائه شده از سوی شرکت‌هایی که مورد حمله قرار گرفته‌اند را بررسی کنید و ببینید آیا برای شرایط مشابه پاسخ‌های مناسبی دارید یا خیر.

طبیعی است که هیچ فردی نمی‌تواند تمامی شرایط را از قبل پیش‌بینی کند و به همین دلیل لازم است تیمی که برای برخورد با بحران تعیین می‌‌کنید قابلیت پاسخگویی و تصمیم‌گیری در شرایط بحرانی را داشته باشند، اما هرچه بیشتر بتوانید از قبل شرایط را حدس بزنید، کار خود و تیم‌تان را در شرایط نامناسب ساده‌تر کرده‌اید.

بسیاری از شرکت‌ها تصور می‌کنند حل مشکلات ناشی از حمله سایبری می‌تواند به سرعت انجام شود و به همین دلیل مرتکب اشتباهی بزرگ می‌شوند؛ آنها سعی می‌کنند تا جایی که بتوانند این بحران را از رسانه‌ها و بازار مخفی نگه دارند و همین مساله به مشکلات عدیده‌ بعدی دامن می‌زند.

ایکویفاکس بعد از ۴۰ روز حمله سایبری، لو رفتن اطلاعات مشتریان خود را تایید کرد. این موضوع باعث شد تحلیلگران و سهامداران آن را بیش از پیش مقصر بدانند. در حالی که اطلاع‌رسانی به‌موقع نه‌تنها می‌تواند شما را از شایعات دور نگه دارد، بلکه به این ترتیب می‌توانید کنترل شرایط را به دست بگیرید.

سهامداران‌تان را قبل از شرایط بحرانی بشناسید، نه بعد از آن. یکی دیگر از اشتباهاتی که شرکت‌ها مرتکب آن می‌شوند این است که تا قبل از بروز بحران با سهامداران خود ارتباطی نزدیک برقرار نمی‌کنند. در زمان بروز بحران با عجله به سراغ آنها می‌روند و می‌خواهند همه را مطمئن سازند که قابلیت برخورد موفق با این مشکل را دارند و به عبارتی، جای نگرانی وجود ندارد.

در واقع مدیران به‌خصوص واحد ارتباط با سرمایه‌گذاران باید از قبل به فکر این مساله باشد و حداقل با سهامداران عمده و تحلیلگران اصلی بازار جلساتی را برگزار کند که مختص معرفی قدرت آنها در برخورد با بحران‌های سایبری است. وقتی این افراد متوجه شوند که شما از پیش آمادگی برخورد با این مساله را دارید، در زمان بروز مشکل با اعتماد بیشتری با آن برخورد خواهند کرد.

آنها به یاد خواهند آورد که شما این مشکل را از قبل پیش‌بینی کرده بودید و بنابراین راه‌حل‌های مناسبی را نیز تهیه کرده‌اید. این موضوع باعث می‌شود این سهامداران در هنگام انتشار اخبار مربوط به حمله سایبری به سرعت اقدام به فروش سهام خود نکنند و همین رفتار آنها می‌تواند آرامش خوبی را در بازار برقرار کند تا تیم برخورد با بحران شما به انجام وظایفش بپردازد.به‌یاد داشته باشید، اگر به دنبال سرمایه‌گذاران خارجی هستیم باید نشان دهیم که از استانداردهای بین‌المللی برای مقابله با بحران برخورداریم.

با توسعه تکنولوژی، هکرها نیز قابلیت‌های خود را دائما افزایش می‌دهند. انکار این مساله که ممکن است شما روزی قربانی چنین حمله‌هایی باشید، مانند این است که آشغال‌ها را زیر فرش مخفی کنید. پس بهتر است به جای آن خود را برای برخورد با این مشکلات مجهز کنید.


منبع: فرادید

تجربه وفادارسازی مشتریان

مشتریان حوزه سازمانی، یا همان B۲B مشتریان خاص هر سازمانی را تشکیل می‌دهند. عموما سازمان‌هایی که می‌توانند موفق به ارائه خدمات یا فروش محصولات به حوزه B۲B شده و وارد این عرصه شوند، می‌توانند حجم کم ولی پر سودی از مشتریان را نیز برای خود داشته باشند.

وحید محمدی| در این مقاله به این نکته می‌پردازیم که اساسا یک برنامه بازاریابی برای شناسایی نیاز بازار مشتریان B۲B و فروش محصول و خدمت به آنان چگونه در نهایت منجر به وفادارسازی آنها خواهد شد؟ آیا مساله وفادارسازی مشتریان با منطق B۲B سازگاری دارد؟ آیا مشتریان B۲B رفتاری مشابه مشتریان حوزه B۲C یا اشخاص حقیقی دارند؟ و در نهایت سوالات بسیار زیادی که هنوز در این حوزه پاسخ قانع‌کننده‌ای برای آن داده نشده است.

تجربه مشتریان و وفادارسازی در حوزه B۲B 

به قولی یک ایده خوب، هرچقدر هم خوب باشد، اگر به درستی اجرا نشود از نبود آن ایده به مراتب بدتر خواهد بود. پس چه بهتر که یا برنامه‌های وفادارسازی برای مشتریان این حوزه نوشته نشود یا اگر نوشته می‌شود، حداقل به درستی اجرا شود. اما نکته بسیار مهم در خصوص مشتریان سازمانی در یک جمله خلاصه می‌شود«حرفه‌ای بودن.» مشتریان حوزه سازمانی همگی افرادی از جنس حرفه‌ای هستند و دست کم انتظار از این مشتریان این است که آنها حرفه‌ای باشند و حرفه‌ای رفتار کنند.

  منظور از حرفه‌ای بودن در چند منظر بیان می‌شود. اول اینکه این مشتریان عموما افرادی را به‌عنوان رابط با سازمان فروشنده (یا خدمات‌دهنده) انتخاب می‌کنند که در حوزه آن خدمت یا محصول آشنایی مختصری داشته باشند. به عنوان مثال می‌توان صنعت تلکام را نام برد که در آن به مشتریان سازمانی خدماتی همچون خدمات ارتباطی یا اینترنت سازمانی ارائه می‌شود.

برای تماس با مشتریان سازمانی، شرکت خدمات‌دهنده نیاز دارد تا با فرد یا افرادی به‌عنوان رابط حقیقی (در شرکت حقوقی که مشتری محسوب می‌شود) در ارتباط باشد. افرادی که مشتریان به عنوان نمایندگان خود برای دریافت خدمات ارتباطی و اینترنت سازمانی انتخاب می‌کنند عموما افرادی خواهند بود که یا تخصص ویژ‌ه‌ای در حوزه فناوری اطلاعات داشته یا تخصص آنها در حوزه ارتباطات یا مخابرات است.

بنابراین باید به این نکته توجه شود که مشتریان حوزه B۲B ما افرادی هستند که به میزانی نزدیک به صد در صد، احساسات را از منطق جدا کرده و با تمامی موضوعات اصولی، منطقی و غیراحساسی برخورد می‌کنند. پس نمی‌توان چه در فروش، چه پیش از فروش، چه بازاریابی، و چه برنامه‌ها و خدمات پس از فروش، همان رفتاری را با آنان داشته باشیم که با مشتریان حوزه انبوه و B۲C داشته و خواهیم داشت.

باید سعی شود تا تلفیقی از نکات فنی و علمی و نکات بازاریابی را با یکدیگر به اجرا درآورده و در سیاست‌های خود به‌کار گیریم. کسب‌وکارهای این روزها شرایط رقابتی را تجربه می‌کنند و آنها عموما به دنبال راه‌های رقابتی هستند که سایر رقبا کمتر انجام داده یا اصلا دیده نشده‌اند. دنیا به سمتی می‌رود که سیستم‌های مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM) اگرچه به‌عنوان یک عامل موثر در نظر گرفته شده ولی توجهات سازمان‌های موفق عموما به سمت سیستم‌های جذاب مدیریت تجربه مشتری (CEM) به پیش می‌رود.

به عبارتی دیگر این CRM‌ها هستند که با داده‌های خود توانایی برنامه‌ریزی و ایجاد تجربه‌ای جذاب را برای مشتریان B۲B و خلق تجربه فراهم می‌آورند. نرم‌افزارها و ابزارهای CRM همچنان به‌عنوان محبوب‌ترین ابزارهای مدیریتی برگزیده شده‌اند. مطابق تحقیقات Microsoft نرخ بازگشت سرمایه در پیاده‌سازی سیستم‌های مدیریت ارتباط با مشتریان حدود ۲۴۳ درصد بوده است. اما این مفهوم در مقامی پیچیده‌تر و تخصصی‌تر به مدیریت تجربه مشتریان می‌رسد.

این مبحث جذاب، در عرصه مشتری‌مداری، نه تنها بر بهبود روابط و ارتباطات با مشتریان تاکید دارد، بلکه ایجاد یک حس خوب و البته تجربه‌ مناسب، طی فرآیند پیش از فروش تا پس از فروش را برای مشتریان طلب می‌کند. در سیستم‌های تجربه مشتریان B۲B موفق، مشتریان عموما بدون آنکه خود آنها بدانند در مسیری قرار می‌گیرند که علاوه‌بر رضایت از کیفیت محصول یا خدمات، تجربه برتری را از خدمات یا محصول و موارد جانی آن کسب می‌کنند.

رضایت‌سنجی منظم از مشتریان حوزه B۲B (به‌عنوان مثال هر ۶ ماه یک‌بار) باعث می‌شود تا نقاط ضعف سازمان از دیدگاه مشتریان شناسایی شده و برای بهبود آنها برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام داد، همچنین، با دریافت و تکمیل داده‌ها و اطلاعات (مشخصات) از مشتریان می‌توانیم از لحاظ روانی و سیستم‌های وفادارسازی آنها را به سازمان وفادارتر کنیم و با توجه به علایق ثبت شده آنها، برای آنان برنامه‌ریزی کنیم.

در این میان مبحث دریافت مشخصات مشتریان حوزه B۲B برای ثبت در سامانه مدیریت ارتباط با مشتریان برای ایجاد تجربه‌ای جدید برای آنان بسیار مبهم و پیچیده می‌شود و اینجاست که مبحث حقوقی و حقیقی مشتری برای ما مطرح خواهد شد. به عبارت دیگر ما نیاز داریم تا در دو وجه مشخصات مشتریان را دریافت کنیم، ابتدا وجه حقوقی سازمان خواهد بود که اطلاعاتی مانند نام سازمان، تاریخ تاسیس، مشخصات مدیرعامل و رویدادهای مهم سازمان را شامل می‌شود و مبحث دیگر افراد حقیقی حاضر در سازمان بوده که به عنوان نماینده مشتری با شما به عنوان نماینده سازمان خدمات‌دهنده یا فروشنده در ارتباط هستند. از این افراد نیز می‌توان مشخصاتی همچون نام، تاریخ تولد، علاقه‌مندی‌ها، تحصیلات و… را دریافت کرد.

در نهایت شما اطلاعات کاملی از مشتری حقوقی خود به همراه نمایندگانش در اختیار خواهید داشت. حالا شما هستید و اطلاعات کاملی از مشتریان حوزه سازمانی خود و حالا نوبت شماست که برای تجربه‌ای متفاوت برنامه‌ریزی کنید. این تجربه متفاوت از کیفیت خدمات، از محصولات شروع شده و تا خدمات پس از فروش و پشتیبانی مناسب را شامل می‌شود.

علاوه‌بر اینها این شمایید که باید با خلاقیت و اتاق‌های فکر مناسب برنامه‌های ارزش افزوده، تسهیلات و خدمات منحصربه‌فردی را برای تکریم و سپاس از مشتریان خود برنامه‌ریزی کنید. امروزه تمامی کسب‌وکارها در حال دگرگونی، پیشرفت و برنامه‌ریزی‌های جدید برای خود هستند، برای تغییرات بزرگ در سازمان، نیاز به داده‌ها بسیار احساس می‌شود، داده‌هایی که از مشتریان حوزه B۲B خود دریافت می‌کنید تا در سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان خود ثبت و از این داده‌ها برای ایجاد تجربه جذاب برای مشتریان خود استفاده کنید. مدیریت تجربه مشتریان حوزه B۲B به شما کمک می‌کند تا به راحتی تمایز خود را از دیگران به رخ مشتری بکشید و بتوانید بهترین تجربه را برای آنان ایجاد کنید.

زمانی که شما مالک یک آژانس گردشگری هستید و یک سازمان بزرگ از شما خدمات گردشگری دریافت می‌کند، بلیت‌ها، تورها و سفرهای خود را با شما هماهنگ می‌کند و این شمایید که با خلق ارزش افزوده و شاید اندکی کم‌کردن از سود خود می‌توانید تجربه‌ای را برای او رقم بزنید که سود بلندمدت بسیار زیادی را برای شما به همراه خواهد داشت.

شاید اگر مشتری سازمانی شما هنگام خرید بلیت هواپیما به مقصد پاریس برای ۱۰ نفر از مدیران خود اقدام می‌کند، انتظاری درخصوص ترانسفر، جایگاه تشریفات اختصاصی  Cip  فرودگاه یا میهمان شما شدن در رستورانی لوکس را نداشته باشد، اما این عدم انتظار و انجام آن از سوی شما تجربه‌ای متفاوت را برای مشتری رقم زده و باعث شود تا رضایت او بیش از پیش شده و به سازمان شما وفادارتر بماند. در سال‌های اخیر نقش دارایی‌های نامشهود سازمان‌ها در کنار افزایش سیستم رقابتی بسیار افزایش یافته است، به طوری که برند به عنوان یکی از عوامل مهم متمایز کننده و مزیت رقابتی سازمان‌ها جایگاه بسیار ویژه‌ای پیدا کرده است.

تجربه مشتریان نقش بسزایی در عملکرد برند شما و تصویر ذهنی مشتریان از آن دارد. خلق اقداماتی که در ذهن مشتری حک شده و بتواند مشتری را به سمت سازمان تحت مدیریت شما سوق دهد اگرچه پیچیده ولی در عین حال بسیار جذاب و خاص خواهد بود. مفهوم تجربه مشتری را اولین بار پاین و گیلمور در مقاله‌ای در سال ۱۹۹۸ مطرح کردند و اعتقاد داشتند اجرای برنامه مدیریت تجربه مشتری فرآیندی خلاقانه و تحلیلی است که روی استراتژی و عملکرد متمرکز است. تجربه مشتریان در حوزه B۲B تاثیر مستقیمی بر عملکرد برند شما و نقش آن در ذهن مشتریان این حوزه خواهد داشت.

در نتیجه می‌توان با ایجاد کیفیت مناسب محصولات یا خدمات، همچنین با افزایش کارآیی و ایجاد یک پشتیبانی مناسب در خدمات پس از فروش و حمایت مشتریان بعد از خرید تجربه مناسب و اولیه را برای مشتریان ایجاد کرد. همچنین با ارائه خدماتی مضاف بر خدمات اصلی سازمان و خلق لحظات و اتفاقاتی خاص در کنار اقدامات اصلی، تمایز خود را نسبت به دیگران مشخص کنید.

یکی از اقداماتی که سازمان‌های بزرگ برای مشتریان حوزه B۲B خود انجام می‌دهند قرار دادن یک فرد به صورت اختصاصی برای حمایت از مشتری و پشتیبانی از اوست. به عبارتی سازمان‌ها برای مشتریان خود افرادی که در برخی موارد به آنها Account Manager یا مدیر پروژه گفته می‌شود مسوولیت رسیدگی به آن مشتری سازمانی را به عهده گرفته و نقش رابط سازمان خود با مشتری را بر عهده دارند. این افراد عموما از حال مشتری خبر داشته و به سازمان برای ارائه یا بهبود خدمات با توجه به شناخت بالایی که از مشتری بعد از مدتی پیدا می‌کنند مشاوره می‌دهند.

 این مهم امروزه در بسیاری از سازمان‌هایی که به صورت حرفه‌ای در حوزه B۲B فعالیت دارند، مشاهده می‌شود و حتی سازمان‌هایی که بسیار فراتر نگاه می‌کنند علاوه‌بر این افراد، پشتیبانی‌های ۲۴ در ۷ یا همان ۲۴ ساعت روز در هفت روز هفته را در نظر گرفته و برخی دیگر فراتر نگاه کرده و پشتیبانی فنی را نیز به جمع این افراد اضافه کرده‌اند. اما مهم‌ترین اقدام در مدیریت ارتباط با مشتریان، اعتقاد راسخ به تجربه مشتریان بوده و باید با پیگیری و نظارت دقیق بر ایجاد حس و تجربه خوب برای مشتریان اقدام کرد. این مفهوم بسیار گسترده و برنامه‌های آن بر بستر B۲B دارای پیچیدگی‌های زیادی بوده که دارای اهمیت بسیار زیاد و نیازمند دریافت بازخورد مناسب و مداوم از مشتریان است.


منبع: فرادید

۶ قانونی که در تست های دوبخشی (A/B) باید از آنها پیروی کنید

هر مخاطبی با مخاطب دیگر تفاوت دارد. یک مشوق می تواند برای مخاطبان شما بی تاثیر باشد، اما برای مخاطبان یک کسب و کار دیگر شور و شوق وصف ناپذیری را ایجاد کند. به همین دلیل است که باید با تست محتوا، مشوق ها، زمان ارسال و مواردی از این قبیل را امتحان کنید و امتحان کنید و امتحان کنید.

ما در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی قصد داریم به قواعد و قوانینی اشاره کنیم که با تبعیت از آنها می توانید عملاً استراتژی بازاریابی بلند مدت خود را بهبود ببخشید. برای اینکه تستی را اجرا کنید که نتایج تکرارپذیر و درستی را ارائه می کند باید از یک رویکرد سیستماتیک و سازمان یافته استفاده کنید. در اینجا پیش از آنکه به ۶ نکته مهم اشاره کنیم که در هنگام اجرای تست های دوبخشی باید به آنها توجه داشته باشید، اجازه بدهید که ببینیم که تست دوبخشی یا A/B در مورد ایمیل در عمل به چه معنا است.

تست A/B یا دوبخشی چیست؟

تست دوبخشی یا A/B یک روش ساده برای تست طرح فعلی (A) در مقایسه با تغییراتی است که در صفحه/ایمیل/تبلیغ (B) خود اعمال می کنید تا مشخص شود که کدامیک (A یا B) بهترین نتیجه را فراهم می کند. این تکنیک را می توان با توجه به شاخص هایی مانند میزان ثبت نام، دانلود، خرید و امثال آنها اجرا کرد تا مشخص شود که کدام نسخه می تواند نتیجه مطلوب تری را ایجاد کند.

یک جرح و تعدیل کوچک در کمپین ایمیل مارکتینگ یا وبسایت می تواند تاثیر قابل توجهی در نتیجه نهایی داشته باشد؛ به همین دلیل، اجرای تست هایی از این قبیل باید اولویت شماره یک شما باشد. حال به سراغ قواعدی می رویم که توجه به آنها نتایج بهتری را از تست های دوبخشی عاید شما خواهد کرد:

اطلاع از نتایج معیار

اگر از اعداد و ارقام معمول اطلاع نداشته باشید نمی توانید متوجه شوید که آیا تست های دوبخشی شما نتایج مثبتی را به بار می آورند یا خیر. منظور ما از اطلاع از نتایج معیار این است که باید بدانید که میانگین نرخ بازشدن، کلیک و تبدیل شما در حال حاضر چقدر است. به عنوان مثال، اگر یک تست A/B اجرا کردید و نرخ تبدیل شما برای A برابر با ۱٫۳ درصد و نرخ تبدیل B برابر با ۳٫۲۳ درصد بود، اما نرخ تبدیل معیار شما ۴٫۵ درصد است، تست شما یک برنده دارد، با این حال در بلندمدت نمی تواند تاثیر مثبتی بر بازده کار شما داشته باشد. در واقع، علاوه بر اینکه A و B را با هم مقایسه می کنید، لازم است که یکی از آنها نتیجه بهتری از حالت معمول را برای شما به ارمغان بیاورد.

در هر بار فقط یک مولفه را تست کنید

این مورد برای کسب نتایج موفقیت آمیز و درست ضروری است. به عنوان مثال، دو طرح یا قالب و دو فراخوان به عمل (CTA) متفاوت را به صورت همزمان تست نکنید. این باعث اخلال در شرایط کنترل خواهد شد و چیزی نخواهید داشت که تغییرات را با آن مقایسه کنید. اگر قرار باشد که چندین عامل را در یک تست دوبخشی با هم مقایسه کنید، قادر به تعیین عنصری که مسبب کلیک، تبدیل و … بیشتر شده است نخواهید بود.

هر دو نسخه را به طور همزمان تست کنید

در هنگام اجرای تست، هر دو نسخه ای که مورد امتحان قرار می گیرند باید به طور همزمان ارسال شوند. زمانی که تست ها را اجرا می کنید می تواند تاثیر چشمگیری روی نتایج نهایی داشته باشد. به عنوان مثال، بر طبق بررسی های MailChimp، بهترین روزها برای اجرای کمپین های ایمیلی روزهای سه شنبه و جمعه است (به تفاوت روزهای کاری ایران با سایر کشورها توجه داشته باشید)، بنابراین اگر یک نسخه از تست خود را در سه شنبه و نسخه دیگر را در روز جمعه ارسال کنید، نتایج دقیقی را به دست نخواهید آورد. دلیل این امر هم این است که متغیرهایی که بین سه شنبه و جمعه تغییر کرده اند از دامنه کنترل و نظارت شما خارج هستند.

داده هایی را بسنجید که اهمیت دارند

آیتم های بسیار متنوع و متعددی وجود دارند که می توانید آنها را تست کنید، مثلاً طرح ایمیل، تصاویر، عناوین وفراخوان به عمل های مختلف، اما به خاطر داشته باشید که هر یک از این موارد روی بخش های مختلفی از فرآیند تبدیل تاثیر خواهند داشت.

به عنوان مثال، اگر به دنبال آن هستید که دو دکمه فراخوان به عمل متفاوت را تست کنید، بررسی نرخ بازشدن ایمیل ها منطقی نیست. در عوض، داده ای که باید روی آن تمرکز کنید، نرخ کلیک یا CTR است. اما اگر به عنوان نمونه بخواهید دو عنوان متفاوت را تست کنید، در اینصورت می توانید به نرخ بازشدن ایمیل ها مراجعه کنید.

کل فهرست ایمیل مارکتینگ خود را تست کنید، نه فقط یک زیرمجموعه از آن را

هرچه نمونه و جامعه آماری تست شما بزرگتر باشد، نتایج شما تکرارپذیرتر، دقیق تر و قابل اعتمادتر می شود. چنانچه فقط یک گروه کوچک از فهرست مشترکان ایمیل مارکتینگ خود را تست کنید، نتایج معنادار و قابل توجهی را به دست نخواهید آورد.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشید این است که اعضای هر بخش را به صورت کاملاً تصادفی انتخاب کنید. اگر دو گروه را انتخاب کنید که ویژگیهای مشابهی دارند، با توجه به ساختار آن گروه ها نتایج قابل اطمینانی را به دست نخواهید آورد. در واقع، «انتخاب» گروه ها می تواند روی نتایج شما تاثیر منفی بگذارد. به یاد داشته باشید که اطلاعاتی که به درد شما خواهد خورد اطلاعات تجربی است و نه اطلاعات جهت دار.

اطمینان پیدا کنید که نتایج حاصله از نظر آماری معنادار و موثق است

اگر نتایجی که به دست آورده اید از نظر آماری معنادار نباشد (Statistically Significant)، تست دوبخشی شما شکست خورده است. مسأله این است که به کرّات شاهد آن هستیم که نتایج حاصله صرفاً ناشی از شانس هستند. عبارت «آمار معنادار» مقارن با یک عبارت دیگر در رابطه با تست های A/B با عنوان «سطح اطمینان» (Confidence Level) است. منظور از سطح اطمینان احتمال تفاوت نتایج سنجیده شده با نتیجه کنترل به دلایلی به جز شانس محض است.

برای اینکه آمار خود را معنادار بدانید و بتوانید به آن اتکا کنید سطح اطمینان نتایج حداقل باید بین ۹۰ تا ۹۵ درصد باشد. به عنوان مثال، اگر میزان واکنش نسبت به ایمیلی که روز قبل از آغاز سال نو ارسال کرده اید بسیار پایین بود، باید این را در نظر بگیرید که شاید آن روز خاص روی نرخ بازشدن ایمیل شما تاثیر منفی گذاشته باشد. اعداد و ارقام اهمیت دارند، اما باید بتوانید آن اعداد و ارقام را به شکل منطقی آنالیز کنید تا خلاصه قابل اعتمادی را از نتایج به دست بیاورید. در تست های دوبخشی یا A/B کیفیت بر کمّیت در هر شرایطی مقدم است. هرگاه که با ذره ای تردید مواجه شدید، به منظور تایید نتایج حاصل شده تست را دوباره اجرا کنید.

حرف آخر

و کلام آخر اینکه همیشه این دو جمله را در ذهن داشته باشید که:

حدس زدن ممنوع! تست کنید!


منبع: گویا آی‌تی

۴ روش استفاده از استوری اینستاگرام برای افزایش فروش

استوری (Story) در اینستاگرام یک قابلیت محبوب برای عموم مردم و یکی از امکانات کارآمد برای کسب و کارها به شمار می رود. در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش به برخی از روشهای استفاده از این ابزار تاثیرگذار برای افزایش میزان فروش اشاره خواهیم کرد.

قابلیت استوری که اولین بار توسط اسنپ چت معرفی شد یک فرمت داستان گویی یا روایتگری است که به کاربر اجازه می دهد تا تصاویر و ویدیوهایی از زندگی خود را به صورت سلسله وار در معرض دید دیگران قرار دهد. این استوری ها بعد از ۲۴ ساعت محو می شوند که البته همین بر جذابیت آنها به خاطر حس تازگی و طراوتی که به همراه دارند می افزاید.

پس از موفقیت اسنپ چت، مرغان مقلد به سرعت وارد میدان شدند. امروزه، فیسبوک، اینستاگرام و اخیراً یوتیوب نسخه های خاص خود از این سرویس را ارائه کرده اند. با توجه به محبوبیتی که این قابلیت پیدا کرده است، به احتمال قریب به یقین در سال های پیش رو پلتفرم های بیشتری امکانات مشابهی را در دسترس کاربران خود قرار خواهند داد.

از آنجایی که اینستاگرام به خودی خود در کشور ما محبوبیت بالایی دارد و این قابلیت هم مزید بر علت شده، بد نیست که در این مطلب با ما همراه باشید تا به ذکر چند روش برای بهره برداری از استوری بپردازیم.

  1. از قابلیت نظرسنجی که در استوری اینستاگرام تعبیه شده بهره برداری کنید

اینستاگرام در ماه اکتبر امسال (۲۰۱۷) قابلیتی را به استوری اضافه کرد که به کاربر اجازه می دهد تا در استوری خود از مخاطبانش نظرسنجی کند. این قابلیت یک روش جالب و ساده برای تعامل با مخاطبان و کسب اطلاع از نظرات آنها در رابطه با هر موضوعی است. در واقع، از این طریق می توانید نظر مخاطبان خود در رابطه با ایده ای که برای یک محصول دارید، تصمیمی که می خواهید بگیرید و موارد مشابه را به رای بگذارید تا وقت، سرمایه و انرژی برند خود را تلف نکنید.

به عنوان مثال، می توانید از نظرسنجی اینستاگرام استفاده کنید و از دنبال کنندگان خود بپرسید که کدام صفحه فرود را به دیگری ترجیح می دهد یا اینکه کدام قابلیت فلان محصول شما را بیشتر می پسندند. اگر پیش از عرضه محصولات یا خدمات خود با سلایق و خواسته های مشتریان هدف خود آشنایی داشته باشید، شرایط بسیار مناسبی را برای افزایش فروش خود مهیا کرده اید.

  1. از پشت صحنه کسب و کار خود تصویربرداری کنید

یکی از چیزهایی که رشد سریع استوری آن را اثبات کرده، ارزش محتوای بکر از دید مخاطب است؛ بنابراین مستندسازی فعالیت هایی که در پشت صحنه کسب و کار شما جریان دارد در قالب یک استوری می تواند مثمر ثمر باشد.

به علاوه، اصل تقابل (که در واقع به این اشاره دارد که انسان ها تلاش می کنند تا لطف یکدیگر را جبران کنند) نیز در اینجا کاربرد دارد؛ به این معنی که اگر مخاطب شما تلاشی که روی پروژه های خود به کار می بندید را مشاهده کند، احتمال اینکه از شما خرید کند افزایش پیدا خواهد کرد.

چه یک هنرمند هستید و روی آلبوم بعدی خود کار می کنید یا به عنوان یک نویسنده مشغول نوشتن صفحه بعدی از کتاب خود هستید، و یا اینکه به عنوان یک برند طراحی و دوخت لباس سرگرم طراحی و دوخت و دوز هستید، در هر صورت همراه کردن مخاطب در مسیر خلق محصول نهایی ارزش وقتی که صرف می کنید را دارد. در این میان، مخاطبان خود را در جریان مشکلات و همچنین موفقیت هایی که تجربه می کنید قرار بدهید.

  1. با قرار دادن لینک در استوری، ترافیک صفحات فرود و فروش سایت خود را افزایش بدهید

هنگامی که پای فروش در رسانه های اجتماعی به میان می آید، ارتباط نزدیکی که از طریق استوری ایجاد می کنید فقط هنگامی ارزشمند خواهد بود که بتوانید از توجهی که به خود جلب کرده اید سودی را عاید برندتان کنید. ساده ترین روش برای این سودآوری و ارزش آفرینی از طریق لینک مستقیم امکانپذیر می شود.

خوشبختانه این امکان در استوری اینستاگرام مهیاست (البته لازم به ذکر است که برای اینکه امکان قرار دادن لینک را داشته باشید، یا باید حساب شما verified یا تایید شده باشد، یا اینکه پروفایل خود را به حالت Business تغییر داده باشید و بیشتر از ۱۰ هزار دنبال کننده داشته باشید). به کمک این قابلیت می توانید لینک مستقیم صفحه کالا یا خدماتی که ارائه می کنید یا یک صفحه فرود را در استوری خود قرار بدهید تا مشتری به آسانی بتواند وارد صفحه مورد نظر شود.

  1. یک داستان واقعی را روایت کنید

اینکه تعداد بسیار کمی از برند ها از استوری برای روایت یک استوری (داستان) واقعی استفاده می کنند تعجب برانگیز است. روایت داستانی که آغاز و پایان مناسبی داشته باشد می تواند ورق فروش را به نفع شما برگرداند. روایتگری ستون اصلی همه روشهای فروش است و این برای استوری اینستاگرام هم مصداق دارد.

به عنوان مثال، فرض کنیم که شما صاحب یک شرکت تولید کننده کفش های ورزشی هستید و می خواهید که به یک قله صعود کنید. در اینصورت می توانید نقاط برجسته سفر خود را از ابتدا تا به انتهای آن در یک مجموعه استوری ثبت کنید.

هنگامی که منظره بالای قله را به مخاطبان خود نشان دادید، یک عکس از کفش هایی که در طول کوهنوردی خود پوشیده بودید بگیرید و یک لینک مستقیم به صفحه خرید آنها بدهید تا مشتری در صورت تمایل بتواند آنها را خریداری کند.

امروزه به کمک راهکارهای متعددی که در بستر رسانه های اجتماعی در دسترس صاحبان کسب و کارها و فروشنده ها قرار گرفته است هزینه ها به شدت کاهش یافته و کارآمدی و بهره وری با افزایش چشمگیری روبرو شده است. در عین حال، عموماً هیچ قانون و فرمول مشخصی برای بهره برداری از امکانات موجود وجود ندارد و این خلاقیت و مهارت فروشنده است که می تواند برای وی موفقیت را به ارمغان بیاورد. با بهره برداری از راهکارهایی که در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش گویا آی تی به آنها اشاره کردیم می توانید به رایگان از امکانات استوری اینستاگرام در جهت افزایش فروش کسب و کار خود بهره برداری کنید.


منبع: گویا آی‌تی

روش‌های کنترل احساسات در مکالمات سخت کاری

برترین ها – ترجمه از حمید گنجی: در یک مکالمه شتاب‌زده و سخت، از دست دادن کنترل احساسات کار سختی نیست. از همه این‌ها گذشته، اختلاف‌نظر می‌تواند به‌عنوان یک تهدید تلقی شود. شما می‌ترسید که دراین‌بین چیزی را واگذار کنید. برای مثال، دیدگاهتان، روشتان برای انجام کاری و یا قدرت خود را.

بنابراین در چنین شرایطی بدن شما به‌واسطه سیستم عصبی سمپاتیک برای مبارزه آماده می‌شود. این‌یک پاسخ طبیعی است. ضربان قلب و میزان تنفس شما افزایش می‌یابد، ماهیچه‌هایتان سفت می‌شوند و خون با فشار بیشتری در رگ‌ها به جریان می‌افتد و نوعی احساس ناراحتی و بی‌قراری در شما به وجود می‌آید.

هیچ‌کدام از این موارد نمی‌تواند شما را در شرایط درست ذهنی برای حل درگیری قرار دهد. اگر بدن شما به حالت «جدال یا گریز» درآید، شما ممکن است دسترسی به قسمتی از مغز که مسئول تفکر منطقی است را از دست بدهید. گرفتن تصمیمات منطقی دقیقا همان کاری است که در زمان یک مکالمه دشوار باید انجام دهید. در چنین شرایطی، نه‌تنها ممکن است توانایی‌تان برای تفکر منطقی را از دست بدهید، بلکه نشانه‌هایی از استرس نیز در شما ظاهر می‌شود.

برای مثال، ممکن است صورتتان قرمز شود و سرعت حرف زدنتان بالا برود. و به خاطر نورون‌های آینه که باعث می‌شوند ما احساسات را از شخص دیگری دریافت کنیم، همکار شما نیز ممکن است همین احساس بی‌قراری و عصبانیت را از شما دریافت کند و قبل از اینکه بدانید، مکالمه به پایان راه خود می‌رسد و مناقشه شدیدتر می‎شود.

 چگونه در یک مکالمه سخت، روی احساساتمان کنترل داشته باشیم؟

اما خوشبختانه قطع کردن این پاسخ فیزیکی، کنترل روی احساسات و باز کردن مسیری برای مکالمات بهره‌ور امری ممکن است. کارهای زیادی وجود دارد که می‌توانید برای حفظ آرامش خود در طول یک مکالمه انجام دهید و یا اگر برانگیخته شده‌اید، خودتان را با این روش‌ها آرام کنید.

نفس بکشید

 تکنیک‌های ذهنی ساده می‌توانند بهترین دوست شما در شرایط دشوار باشند و هیچ کدام از این تکنیک‌ها ساده‌تر و قابل دسترس‌تر از تنفس نیست. بنابراین وقتی‌که احساس برانگیختگی می‌کنید، سعی کنید که روی تنفستان تمرکز کنید. روی هوایی که به شش‌هایتان وارد و از آن خارج می‌شوید متمرکز شوید. این کار می‌تواند توجه شما را از علائم فیزیکی ترس سلب کرده و تمرکز شما را حفظ کند. برای کنترل بهتر، می‌توانید تنفس‌های خود را با شمارش همراه کنید. مثلا، تا ۱۰ بار دم و بازدم کنید و سپس از اول شروع کنید.

روی بدنتان تمرکز کنید

ثابت نشستن در یک جا در موقع مکالمات دشوار می‌تواند باعث برانگیختگی بیشتر شما شود. متخصصان می‌گویند که ایستادن و راه رفتن در چنین شرایطی می‌تواند بخشی از ذهن که مسئول فکر کردن است را فعال کند. اگر شما و هم‌تایانتان دور یک میز نشسته‌اید، بر خواستن ناگهانی ممکن است چندان کار خوبی نباشد. بجای این کار، بگویید «فکر می‌کنم که باید کمی راه بروم. آیا ازنظر شما اشکالی ندارد؟». اگر این کار افاقه نکرد، می‌توانید کارهای فیزیکی ساده‌ای مانند حلقه کردن انگشتان و کشش آن‌ها را انجام دهید. چنین کاری می‌تواند در شرایط استرس‌زا بسیار کارساز باشد.

 چگونه در یک مکالمه سخت، روی احساساتمان کنترل داشته باشیم؟

یک عبارت آرام‌بخش را با خود تکرار کنید

Amy Jen Su، یکی از مدیران Paravis Partners و نویسنده کتاب Own the Room دراین‌باره می‌گوید که یکی دیگر از کارهایی که می‌توانید در شرایط سخت انجام دهید این است که واژه‌ها و عباراتی را به خود یادآوری کنید که باعث آرامشتان شود. برای مثال، با خود بگویید «این نیز خواهد گذاشت» یا «این هم بخشی از کار است».

احساسات خود را ابزار و برچسب‌گذاری کنید

این تاکتیک را سوزان دیوید، نویسنده کتاب Emotional Agility پیشنهاد می‌دهد. به گفته این نویسنده «زمانی که احساساتی می‌شوید، توجهی را که به افکار و احساساتتان معطوف می‌کنید، باعث آشفتگی ذهنتان می‌شود و فضای خالی برای آزمودن آن‌ها وجود ندارد.» سوزان دیوید می‌گوید که برای فاصله گرفتن از این احساسات، باید آن‌ها را برچسب‌گذاری کنید. یعنی یک فکر را فقط فکر بنامید و احساس را فقط احساس.

برای مثال، با خود بگویید «او در مورد این قضیه اشتباه می‌کند و این من را به مرز دیوانگی رسانده است، زیرا من فکر می‌کنم که همکارم اشتباه می‌کند و عصبانی هستم.». برچسب‌گذاری به این طریق به شما اجازه می‌دهد که نمود واقعی احساسات و افکارتان را مشاهده کنید.

 چگونه در یک مکالمه سخت، روی احساساتمان کنترل داشته باشیم؟

استراحت کنید

از دیدگاه من، این رویکرد نسبت به رویکردهای دیگر بسیار کمتر موردتوجه و استفاده قرار می‌گیرد. اگر زمان بیشتری را به پردازش احساسات خود اختصاص دهید، شدت آن‌ها کمتر خواهد شد. بنابراین وقتی‌که جدل بالا می‌گیرد، لحظاتی را به خودتان استراحت بدهید، یک فنجان قهوه یا یک لیوان آب بنوشید، دوش بگیرید و یا قدمی کوتاه در اطراف دفتر بزنید. اما این استراحت‌های کوتاه را نباید به‌گونه‌ای انجام دهید که سایر طرف‌ها فکر کنند که اوضاع خوب پیش نمی‌رود و شما سعی دارید از مهلکه فرار کنید. می‌توانید بگویید: «ببخشید که در صحبت‌ها وقفه ایجاد می‌کنم، اما دوست دارم قبل از اینکه صحبت‌ها را ادامه دهیم یک فنجان قهوه بنوشم. چیزی نیاز دارید برای شما هم بیاوریم؟».

به یاد داشته باشید که شما احتمالا تنها شخصی نگران در یک جمع پرتنش نیستید و همتایان شما نیز ممکن است عصبانیت و ناامیدی خود را نیز ابزار کنند. درحالی‌که شاید شما بخواهید به آن‌ها مشاوره بدهید، اما هیچ‌کس قطعا دوست ندارد که به او گفته شود بهتر است نفس عمیق بکشد یا استراحت کند. بنابراین ممکن است در شرایطی قرار بگیرید که به شخص اجازه دهید خودش را ابراز کند. اما گفتن این حرف از انجام دادنش راحت‎‌تر است. زیرا وقتی کسی شما را مورد هجوم قرار می‌دهد، شما نیز به‌طور طبیعی به‌سوی او حمله می‌کنید.

جین برت، استاد حل اختلافات و مذاکرات در دانشکده مدیریت Kellogg، می‌گوید تصویر کنید که کلمات همکاران شما در اطرافتان در حال حرکت‌اند ولی به شما آسیبی نمی‌رسانند. این مهم است که به شخص مقابل نشان دهید که در حال گوش دادن به حرف‌های او هستید. اگر با احساسات منفی خود، بنزین روی آتش احساسات منفی همکارانتان نریزید، این احساسات قطعا فروکش خواهند کرد.


منبع: برترینها

اقتصاد سنگاپور در دستان یک زن مسلمان

ماهنامه پیشه و تجارت: در راس زمامداری ببر آسیا یک زن قرار گرفت. این نکته که اصولا انتخاب حلیمه یعقوب تا چه اندازه قادر است روند رشد اقتصادی این کشور را شتاب ببخشد، به گفتمان مشترک بسیاری از کارشناسان اقتصادی تبدیل شده است. به هر حال نسخه موفقیت معجزه رشد اقتصادی آسیا همواره روی میز سیاست گذاران قرار گرفته است و بسیاری با دیده حسرت به آن نگاه می کنند. در این میان بسیاری تلاش دارند تا این مدل موفق را در کشور خود اجرایی کنند تا شاید قادر شوند ره صدساله را یک شبه بپیمایند.

با این حال مرور تجربیات نشان داده است که تاکنون تنها کاریکاتوری ناموفق از مدل سنگاپور در بسیاری از کشورها اجرا شده است. به همین دلیل، بسیاری با دیده شک نسبت به انتخاب حلیمه یعقوب نگاه می کنند کما این که این انتخاب جنجال زیادی را ایجاد کرده است. هر چند حلیمه یعقوب را باید در دسته افرادی قرار داد که آهسته و پیوسته، توانسته است مدارج ترقی را طی کند  هیچ گاه یک شبه و بدون تجربه کافی به مناصب بالا دست نیافته است. شاید وجود همین ویژگی ها سبب شده که کمیته انتخابات ریاست جمهوری به این نتیجه برسد که از میان کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری و رقبای مرد موفق در عرصه اقتصاد، حلیمه بنت یعقوب بهترین گزینه است.

اقتصاد سنگاپور در دستان یک زن مسلمان 

اعتراض ها

هرچند انتخاب حلیمه یعقوب از سوی بسیاری با استقبال رو به رو شد اما واقعیت این است که نحوه انتخاب حلیمه یعقوب موجب شد تا تجمعات اعتراضی برای انتخاب رییس جمهور ۶۳ ساله برگزار شود. نکته بسیار مهم برگزاری تجمع، اعتراض در کشوری است که مردم تمایل زیادی به کار سیاسی از خود نشان نمی دهند. به همین دلیل این تجمعات به صورت گسترده تحت پوشش خبری قرار گرفت. هزاران سنگاپوری با برگزاری تظاهرات سکوت علیه انتخابات ریاست جمهوری عجیب این کشور که در آن نامزدی چهار تن رد شد و حلیمه یعقوب بدون رفتن به پای صندوق رای انتخاب شد، به خیابان ها آمدند. بسیاری از معترضان بر این باورند که اگر انتخابات برگزار می شد، تمام شهروندان بالای ۲۱ سال واجد شرایط رای دادن بودند. البته این اولین بار نیست که دولت سنگاپور که برای چندین دهه تک حزبی اداره می شود، تمامی کاندیداهای ریاست جمهوری را رد صلاحیت کرده و برگزاری انتخابات را غیرالزام آور اعلام کرده است.

با این حال، ناآرامی ها در این دوره افزایش یافته است زیرا برای اولین بار یک زن مالایی بدون برگزاری انتخابات، رییس جمهوری سنگاپور شده است. نکته قابل توجه این است که به جز حلیمه یعقوب که برای سه سال متوالی در یک پست دولتی بوده است، چهار نامزد دیگر رد صلاحیت شدند. یکی از نامزدهای سابق ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۱ در فیس بوک خود نوشته بود: «مردم از شخص رییس جمهور حلیمه ناراضی نیستند بلکه اعتراض آنها به روندی است که در جریان انتخابات ریاست جمهوری پیش آمده است». البته کمیته انتخابات ریاست جمهوری سنگاپور این اعتراض ها را نادرست می دادند. این کمیته پیشتر به دو رقیب اصلی حلیمه یعقوب یعنی فرید خان ۶۱ ساله رییس شرکت خدماتی مارینه و صالح ماریکان ۶۷ ساله رییس اجرایی یک شرکت معاملاتی اطلاع داده بود که آنها برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آتی واجد شرایط نیستند.

دو رقیب حلیمه یعقوب یعنی ماریکان و فریدخان از چهره های موفق اقتصادی در کشور خود هستند. ماریکان در شرکت خود ناوگانی با بیش از ۵۰۰ کشتی را اداره می کند و در بیش از ۴۵ کشور دارای ۹ هزار و ۳۰۰ کارمند است. وی با وجود این  که در کارت شناسایی به عنوان فردی پاکستانی معرفی شده، اما خود را یک مالایی می داند. البته این نکته لازم به ذکر است که مالایی بودن حلیمه یعقوب به او کمک زیادی کرد. با توجه به این که ۴۷ سال از زمانی که یک مالایی رییس جمهور بوده می گذرد و با وجود قانون سنگاپور، وی توانست رییس جمهور شود. براساس قانون، در صورتی که برای پنج دوره متوالی فردی از یک نژاد یا اقلیت به پست ریاست جمهوری این کشور دست نیابد، براساس مفهومی به نام «تحریک ناشی از وقفه» این پست در دوره بعد به نمایندهای از آن نژاد یا اقلیت تعلق می گیرد.

اقتصاد سنگاپور در دستان یک زن مسلمان 

سخن آخر

حال باید منتظر ماند تا مشخص شود حلیمه یعقوب تا چه اندازه قادر است پیشران رشد اقتصادی در کشورش شود. به هر حال سنگاپور به عنوان مدل موفقی که قصد حذف پول و ایجاد جامعه ای بدون پول نقد را داشته و تلاش دارد تا به کسب و کار مدرن رونقی بدهد، همواره مطرح بوده است. نکته جالب این است که سنگاپور به عنوان یک مدل تحسین برانگیز به این موفقیت در حوزه تجارت اکتفا نکرده و افق های مهم تری را برای کشور خود ترسیم کرده است؛ همچنان که دولت سنگاپور در سال ۲۰۱۶ بودجه ای معادل ۱۹ میلیارد دلار این کشور (۱۴ میلیارد دلار آمریکا) را برای تحقیق و توسعه یک دوره پنج ساله تخصیص داده بود تا کسب و کار نوین را شناسایی کنند. این تلاش درست در برابر سیاست های اقتصادی ایران تعریف می شود که برای حفظ کسب و کار شکست خورده سنتی حاضر است بودجه عظیمی را صرف کند.

البته هدف بسیاری از مسوولان کشوری این است تا به خیال خود گرهی از بحران بیکاری باز کنند. وجود شاخصه های مهم و تاثیرگذار در امر اقتصاد سنگاپور موجب شده تا این ساختار به صورت اساسی در جامعه سنگاپور ریشه بدواند. به همین دلیل هر فردی که در راس حکومت قرار بگیرد ناچار است این ساختار را به رسمیت بشناسد. همین موجب شده که بسیاری بر این نکته تاکید کنند که حلیمه یعقوب با کارنامه قابل قبول در بخش دولتی و خصوصی قادر خواهدبود روزگار بهتری را برای سنگاپور رقم بزند. به عبارت دیگر ببر آسیا با وجود حلیمه یعقوب به رشد اقتصادی فراتر از حد تصور دست خواهدیافت.

متولد: ۲۳ آگوست ۱۹۵۴
تحصیلات: دکتری حقوق از دانشگاه ملی سنگاپور
سوابق:
افسر قانونی در کنگره اتحادیه صنفی ملی، مدیر موسسه مطالعات کار سنگاپور،
نماینده مجلس، معاون بین الملل در وزارت توسعه اجتماعی و خانوادگی، رییس
شورای شهر Jurong، ریاست پارلمان 


منبع: برترینها

راه پیشگیری از ورشکستگی

مساله توسعه، یکی از بخش‌های لاینفک مدیریت است که هرقدر علوم و فنون مدیریت پیشرفت می‌کند، اهمیت آن بیش از پیش نمایان می‌شود. از یک نگاه به‌طور کلی می‌توان مدیریت را به دو بخش اساسی اداره و توسعه تقسیم کرد.

دکتر سید علی ابطحی| مساله توسعه، یکی از بخش‌های لاینفک مدیریت است که هرقدر علوم و فنون مدیریت پیشرفت می‌کند، اهمیت آن بیش از پیش نمایان می‌شود. از یک نگاه به‌طور کلی می‌توان مدیریت را به دو بخش اساسی اداره و توسعه تقسیم کرد.

در نگاه‌های کلاسیک، اصولا نظم دهی به سازمان موضوع اصلی بوده که این مفاهیم در قالب تئوری‌های نظم و اداره، مطرح شده است. اما با گسترش اقتصادها و بنگاه‌های اقتصادی و رشد روز افزون آنها، بخش توسعه در دنیای مدیریت اهمیت بیشتری پیدا کرده است. پویایی و تغییرات شدید محیطی و ظهور قدرت‌های جدید اقتصادی همگی عواملی هستند که دست به دست هم داده و فضای جدیدی را در مدیریت بنگاهی خلق کرده‌اند.

فضایی که در آن مساله توسعه، مساله اصلی کسب و کارها بوده و دغدغه اصلی آنها از نظم و بوروکراسی به سمت توسعه و افزایش رقابت پذیری معطوف شده است. چراکه ساختارهای بسیار منظم و پیشرفته نیز در صورت عدم توانایی رقابتی با ضعف در بازار و در نتیجه ضعف در جذب مشتری و منابع مالی مواجه می‌شوند که این موضوع نهایتا آنها را با بحران‌های ضعف نقدینگی ناشی از دست رفتن سهم بازار روبه رو خواهد کرد.

در محیط پویا و متغیر و پیچیده فعلی، که همه کسب و کارها با شدت زیادی در حال رقابت و توسعه خود هستند، هر بنگاهی که توسعه پیدا نکند، طبیعتا قلمرو خود را به دیگران واگذار خواهد کرد. حتی اگر بنگاهی بخواهد سهم خود را از بازار حفظ کرده و به قلمرو فعلی از بازار بسنده کند، باز هم باید اقدامات توسعه‌ای انجام دهد؛ چراکه حفظ سهم موجود نیز در حالی که رقبا در حال تلاش برای تصاحب آن هستند، به سطح قابل توجهی از برنامه‌های توسعه‌ای نیاز دارد.

بنابر این در شرایط پیچیده رقابت عصر امروز و تحرک گسترده رقبای داخلی و خارجی در بازار، موضوع توسعه و رقابت پذیری، باید در صدر دغدغه‌های مدیران بنگاه‌های اقتصادی قرار گرفته و طراحی صحیح و اجرای درست برنامه‌ای برای توسعه خرد محور بنگاه، به مساله اصلی همه بنگاه‌های بزرگ و کسب و کار‌های متوسط و کوچک، تبدیل شود. چراکه کم توجهی به آن مساوی است با از دست دادن سهم بازار و قرار گرفتن در گرداب ورشکستگی.

بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی هنوز با روال سنتی در حال اداره هستند. یعنی هنوز به مهم‌ترین چیزی که فکر می‌کنند موضوع ساختار داخلی و بوروکراسی درونی آنهاست. این رویکرد در شرایط فعلی اقتصاد جهانی، رویکرد ناقصی است. نکته مهم این است که در رقابت جدید، رقبا برای تصاحب قلمرو دیگران از روش‌های تغییر معادلات بازار به نفع خود استفاده می‌کنند.

از این شکل رقابت می‌توان به آنچه در رقابت تولیدکنندگان گوشی تلفن همراه، اتفاق افتاد و در نتیجه آن، تولیدکنندگانی با سهم بازار اندک که به‌موقع روی گوشی‌های هوشمند سرمایه‌گذاری کرده بودند، توانستند با تغییر معادلات بازار، اکثر سهم بازار تولیدکنندگان بزرگ و سنتی تلفن همراه را به سمت خود جذب کنند.

بنابر این باقی ماندن بنگاه‌ها در فضای یکسان خود، که معمولا از غرور داشتن سهمی از بازار و دلخوشی به حاشیه سود ناشی از آن، شکل می‌گیرد، وضعیت مهلکی است که دیر یا زود آنها را از پای در می‌آورد. به همین جهت بنگاه‌های اقتصادی پیشرو، تمام تلاش خود را صرف ایجاد روندی از توسعه خردمحور برای افزایش سطح رقابت پذیری خود می‌کنند.

البته در این حالت از توسعه، مساله فراتر از شکل‌های سنتی و واحدهای کوچک تحقیق و توسعه شرکت‌ها یا اضافه کردن ظرفیت و خطوط تولید آنها است. اینجا مساله افزایش ارزش افزوده موجود در کالا و خدمات است. بنابر این در شرایط امروز اقتصاد جهانی، توسعه خردمحور، نه تنها موضوعی لوکس نیست، بلکه تنها راه ادامه حیات بنگاه‌های اقتصادی است.

در این شرایط تنها بنگاه‌هایی می‌توانند به بقای میان مدت خود امیدوار باشند، که برنامه روشنی برای توسعه داشته و اهتمام اصلی آنها به تحقق این برنامه معطوف شود. تنها از این مجرای توسعه خردمحور و افزایش توان رقابت پذیری است که یک بنگاه اقتصادی می‌تواند قلمرو خود را در بازار اولا حفظ کرده و ثانیا گسترش دهد. در همین راستا می‌توان به بند ۳ و ۸ از سیاست‌های اقتصاد مقاومتی اشاره کرد که موضوع رقابت‌پذیری در آنها مورد تاکید قرار گرفته است.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

آداب ایمیل

امروزه با توجه به ضرورت ایجاد رابطه با مشتری، بعضاً شاهد تغییر لحن ایمیل ها از رسمی به خودمانی هستیم. این تغییر لحن را نمی توان یک تغییر منفی قلمداد کرد، اما چنانچه دقت کافی وجود نداشته باشد، پدیدار شدن تبعات منفی دور از ذهن نخواهد بود. در واقع، هیچ بعید نیست که کسب و کارهایی که در صدد بهره برداری حداکثری از ایمیل مارکتینگ و افزایش فروش به کمک ایجاد رابطه های نزدیک هستند کار را به جایی برسانند که اصول حرفه ای گری در هر دو مقوله فروش و بازاریابی را زیر پا بگذارند. ما در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش ایمیل مارکتینگ و فروش به اصلی ترین آداب ایمیل اشاره می کنیم که تحت هر شرایطی باید آنها را رعایت کنید.

تاثیر اولیه مثبت

در هر رابطه ای، مخصوصاً در روابط کاری، برداشتی که در اولین برخورد در ذهن مخاطب ایجاد می کنید آینده آن رابطه را تعیین می کند. شاید یک مشتری بالقوه را در یک مراسم برای خرید آماده کرده باشید، اما نمی توانید به همین راحتی تصور کنید که وی را تحت تأثیر قرار داده اید. در هنگامی که مجدداً با هر یک از مخاطبان خود تماس یا ارتباطی برقرار می کنید، برای اینکه موضوعیت گفتگو را نشان بدهید به طور خلاصه رابطه خود با طرف مقابل را به او یادآوری کنید. اینجا جایی نیست که زندگینامه خود را شرح بدهید: فقط به اندازه ای جزئیات ارائه کنید که مشتری متوجه شود که چرا تعامل با شما باید برایش اهمیتی داشته باشد. به علاوه، در فرآیند معرفی خود جانب ادب و احترام را حفظ کنید. به ایمیل معرفی به عنوان اولین فصل رابطه خود با مشتری نگاه کنید. پیش از ارسال هر ایمیل معرفی از خودتان بپرسید که آیا آن ایمیل را می توان به عنوان یک مصافحه گرم و مثبت در نظر گرفت یا خیر. اگر در پاسخ به این سوال با تردید روبرو شدید در ارسال اییمل مورد نظر تجدیدنظر کنید.

ضمناً پر واضح است که سلام و احوالپرسی ایمیل باید با میزان رسمیت رابطه کاری شما هماهنگی داشته باشد. گاهی «جناب فلانی عزیز» به اندازه «سلام حمید» مناسب و منطقی نیست. در عین حال به یاد داشته باشید که هر چقدر هم که با مخاطب خود رابطه نزدیکی ایجاد کرده باشید، عباراتی مانند «داداش» یا «عزیزم» در مناسبات کاری جایی ندارند.

وقت شناسی

در رابطه های حرفه ای و کاری نیز به مانند همه انواع روابط دیگر، ایجاد و حفظ رابطه مستلزم احترام متقابل است. با وقت شناسی در ارسال ایمیل ها (هم ایمیل های ترویجی و هم ایمیل هایی که در پاسخ به ایمیل مشتری باید ارسال کنید) به مخاطب خود نشان می دهید که برای وی احترام قائل هستید. اما این وقت شناسی برای ایمیل دقیقاً به چه معنی است؟ در مورد ایمیل هایی که در قالب کمپین های ایمیل مارکتینگ خود ارسال می کنید، بهترین و مناسب ترین زمان را برای هر یک در نظر بگیرید. مثلاً ارسال ایمیل های اطلاع رسانی برای یک فروش ویژه مناسبتی بعد از گذشتن زمان آن مناسبت زیاد حرفه ای نیست.

در ارتباط با مشتریان و سایر کسب و کارها تعریف وقت شناسی دشوارتر می شود. در عین حال، اگر باید پاسخ ایمیل یک مشتری مهم را بدهید برای آن اولویت قائل شوید و در بازه زمانی ۲۴ تا ۴۸ ساعت پس از دریافت ایمیل پاسخ آن را ارسال کنید. برای ارتباطاتی که اهمیت کمتری دارند و فوریتی برای آنها وجود ندارد تا آخر هفته کاری فرصت دارید.

نکته مهم این است که اگر نمی توانید در زمان مناسب به یک ایمیل پاسخ بدهید، لازم است که یک ایمیل کوتاه برای فرستنده ارسال کنید و از طریق آن اعلام کنید که ایمیل را دریافت کرده اید و در اولین فرصت به آن پاسخ خواهید داد.

تأثیر نپذیرفتن از شرایط زودگذر

ترافیک سنگین، یک ملاقات پر استرس و رد شدن همه پیشنهادات تان توسط یک مشتری می تواند حال و هوای شما را به هم بریزد. در چنین شرایطی ارسال ایمیل برای یک مشتری یا حتی یکی از همکاران تان منطقی است؟ نه چندان.

بد نیست یادآوری کنیم که ایمیل هایی که ارسال می کنید به لطف فضای ابری، نه فقط در همان نیم ساعتی که اعصاب شما به هم ریخته بود، بلکه تا ابد باقی خواهند ماند. در واقع، ایمیلی که ارسال می کنید سندی است که پس از ارسالش دیگر هیچ کنترلی روی آن نخواهید داشت.

بنابراین پیش از فشردن دکمه ارسال به این فکر کنید که آیا مایلید که از ناراحتی موقتی خود یک اثر ماندگار و جاودانه خلق کنید؟ بنابراین، پیش از ارسال هر ایمیل اطمینان پیدا کنید که در آرامش کامل به سر می برید.

در ضمن، همین موضوع درباره هیجانات شما هم مصداق دارد. اگر روز خارق العاده ای را پشت سر گذاشته اید مراقب باشید که بیش از حد مشتاق، تحمیل گر یا حریص به نظر نرسید؛ مخصوصاً از علامت های تعجب متعدد استفاده نکنید. در بسیاری از موارد این عمل به عنوان یک رفتار غیرحرفه ای و کودکانه تعبیر می شود.

وقار

یک ایمیل قدردانی و تشکر خرجی ندارد، اما به نحو شگفت انگیزی موثر است. با قدردانی از مشتری به وی نشان می دهید که برای وی ارزش قائل هستید و احساسات مثبتی را به سمت برند خود جلب می کنید. معمولاً این احساسات مثبت نسبت به برند به معنی خرید مجدد مشتری است.

در عین حال، در ارسال ایمیل های سپاسگزاری خود سنجیده عمل کنید. استفاده از متن های دراماتیک یا ارسال ایمیل در ازای هر رفتار مثبتی که مشتری انجام می دهد می تواند تکراری و خسته کننده شود و این برداشت را به وجود بیاورد که زیاد پاسخ مثبت دریافت نمی کنید. چه بسا همین باعث برگشتن نظر مشتری بالقوه شما شود.

بخش بزرگی از وقار به ادب و متانت شما وابسته است. برای نشان دادن این ادب و متانت در ایمیل هایی که ارسال می کنید باید تلاش کنید تا در ارتباطات و تعاملات خود حرفه ای و فرهیخته به نظر برسید. در همین راستا لازم است که از جملات کامل، دستور زبان صحیح و علائم نگارشی و کلمات مناسب استفاده کنید.

امتحان کردن

یکی از مراحل مهم و به شدت تاثیرگذاری که در بسیاری از موارد نسبت به آن غفلت می شود مرحله تست و امتحان کردن ایمیل ها در برنامه های ایمیل خوان و دستگاه های مختلف است تا از این طریق اطمینان حاصل شود که هیچ مشکلی در نمایش و محتوای ایمیل وجود ندارد. امتحان کردن ایمیل قبل از ارسال نه تنها بازگشت سرمایه (ROI) ایمیلی شما را تضمین می کند، بلکه جایگاه کسب و کارتان به عنوان یک شریک کاری یا برند باوقار و مبادی آداب را نیز حفظ خواهد کرد.

نظر شما چیست؟ آیا آداب دیگری نیز به نظر شما می رسد که باید در مورد ایمیل آنها را رعایت کنیم؟


منبع: گویا آی‌تی

چه موقع می‌توان با داستان سرایی مشتری جذب کرد؟

مجله پنجره خلاقیت – مایک تیلر، ترجمه شادی حسن پور: بیشتر مردم از فروش متنفرند؛ دلیل خوبی هم دارند؛ ایده کلی گرفتن وقت مردم و سعی در صحبت کردن با آنها و متقاعد کردن شان به خرید چیزی که احتمالا علاقه ای به آن ندارند، برای خیلی ها کار جذابی نیست.

با این حال حیطه فروش، حیطه ای حیاتی در کسب و کار، کسب و کار موضوعی حیاتی برای کسب درآمد و درآمد، مسئله ای حیاتی برای زندگی است.

پس سوال اینجاست که چطور می توانید بدون آزردن مردم، محصولات و خدمات را به فروش برسانید؟ واقعیت این است که بسیاری از شرکت ها بدون تکیه کردن به روش های فروش، به رشد خود ادامه می دهند. در عوض می دانند که چطور باید از داستانسرایی به نفع خود و برای فروش محصولات شان استفاده کنند.

می گویند داستانسرایی کنید؛ اما دقیقا کجا؟ 

داستان سرایی به کسب و کارهای مختلف اجازه می دهد تا در آن واحد هم وفاداری و اعتماد بیشتری در مشتریان شان ایجاد کنند، هم محصولات شان را به فروش برسانند.

داستان سرایی، ارتباطی همه جانبه بین شما و مشتریان بالقوه تان ایجاد می کند. از همه بهتر این است که با به کار گرفتن داستان سرایی، از دست تاکتیک های عجیب و غریب بازاریابی و تخفیف های سنگین خلاص خواهید شد.

خب اگر این مسئله به مذاقتان خوش آمده است و آماده اید تا هم اعتماد و وفاداری مشتریان تان را به دست آورید و هم تعداد مشتریان تان را افزایش دهید، احتمالا باید داستانسرایی را در برنامه کاری تان بگنجانید. در این مقاله به پنج مکانی که می توانید داستان خود را به مشتری ارائه دهید اشاره می کنیم.

در شبکه های اجتماعی

داستانی که مد نظر ماست، حتما نباید داستانی مکتوب یا ضبط شده باشد که تمام اصول و قواعد داستان نویسی در آن رعایت شده و دارای شروع جذاب، کشش زیاد و پایانی دراماتیک باشد! بلکه می تواند داستانی همیشگی در مورد سبک زندگی که کسب و کار شما ایجاد می کند، باشد.

نمونه بارزی از این نوع داستان سرایی، استفاده از اینستاگرام و ارسال عکس هایی از افرادی که دارند از محصولات شما استفاده می کنند و سبک زندگی آنهاست. هدف شما لزوما این نیست که محصولات یا خدمات تان را به فروش برسانید، بلکه فقط باید کاری کنید که مردم آن سبک زندگی به همراه محصولات شما را برای خود تجسم کرده و مشتاق به دست آوردن آن شوند.

طبیعی است که هر کدام از مشتریان تان سبک زندگی مشخص و عقاید بعضا مشترکی دارند. بنابراین ارسال عکس ها و ویدئوهایی همسو با این سبک زندگی می تواند تاثیر زیادی بر ایجاد وفاداری بین آنها داشته باشد. پس از داستانسرایی در شبکه های اجتماعی خود استفاده کرده و عکس، استوری یا ویدئوهایی ارسال کنید تا مشتریان، خود را عضوی از قبیله شما حس کنند.

در وبلاگ

بعضی اوقات داستانسرایی دقیقا همان چیزی است که از نام آن می توان فهمید: تعریف کردن یک داستان! این داستان می تواند در مورد یک مشتری شاد باشد، یا در مورد نحوه به وجود آمدن کسب و کارتان. شما باید از این داستان ها به عنوان روشی برای جذابیت بخشیدن به ارسال های وبلاگ تان استفاده کنید.

می گویند داستانسرایی کنید؛ اما دقیقا کجا؟ 
احتمالا دیده اید که از روش داستانسرایی در وبلاگ های آموزشی و برای جذاب تر کردن موضوع مورد بحث استفاده می شود. همین مفهوم را می توان برای تولید مقالات خواندنی تر نیز به کار برد. در واقع شما باید مقالات تان را با یک داستان شروع کنید، سپس وارد موضوع اصلی شوید.

در صفحه «درباره ما»ی وب سایتتان

صفحه «درباره ما» در بعضی وب سایت ها، صفحه ای است که انگار هیچ طرفداری ندارد و هیچ توجهی به آن نمی شود. حتی گاهی وقتی به خواندن توضیحات موجود در این صفحات می پردازید، خواب تان می گیرد! آنها فقط از شغل شان می نویسند؛ این که چه مدت طولانی را در این حیطه گذرانده اند و چقدر از رقیبان شان بهتر و حرفه ای تر هستند!

اگر واقعا می خواهید مردم را به خود جلب کرده و تاثیری ماندگار به جا بگذارید، صفحه «درباره ما»ی وب سایت تان را با داستان سرایی جذاب تر کنید. داستان خاص کسب و کار شما چیزی است که باعث ایجاد تمایز بین شما و همه رقبای تان می شود و اگر این داستان را در صفحه «درباره ما» ذکر کنید، تاثیر طولانی مدتی روی مشتریان خود می گذارید.

در پیام های الکترونیکی تان

در این زمینه، درک هالپرن بهترین نمونه ای است که می شناسم. زمانی که او محصول جدیدی را معرفی می کند، از مزایا و ویژگی های آن صحبت نمی کند، بلکه داستانی در آن مورد برای تان ایمیل می کند.

به عنوان مثال، وقتی که او دوره آموزش «ساخت نرم افزار» آنلاین خود را شروع کرد، داستان هایی از تجربیات قبلی مشتری و تاثیر این دوره بر ایجاد یا بهبود کسب و کارشان را برای مخاطبانش ایمیل کرد.

او به کمک داستانسرایی برای همه تعریف کرد که مشتریان قبلی اش چطور توانسته اند بر مشکلات شان غلبه کنند و کسب و کاری بسازند که زندگی شان را دگرگون کرده است.

مردم پس از دریافت این نوع تبلیغات ایمیلی، می توانند ارزش محصول را واقعا درک کرده و تمایل پیدا کنند تا برای حل مشکلاتشان از آن محصول استفاده کنند.

در تبلیغاتتان

تبلیغات مسئله هزینه برداری است، به همین خاطر بیشتر کارآفرینان مایل اند از انواع کوتاه تر تبلیغات استفاده کرده و فقط به ذکر عنوان کاری، مزایا و ویژگی ها و فراخواندن مشتریان بپردازند. اما اگر داستانسرایی را نیز در تبلیغات تان بگنجانید، تاثیر خیلی بیشتری روی مشتریان خواهید گذاشت.


منبع: برترینها

کسب درآمد از اینترنت، کلیک کنید پول بگیرید

وبسایت درآمدسازان: چه کسی هست که دوست نداشته باشد پول بیشتری بدست آورد؟ چه از طریق شغل پاره‌وقت و چه انجام پروژه‌ها بصورت فریلنسری، اضافه شدن پول به حساب بانکی شما همیشه دلپذیر است. اما متاسفانه همه افراد نمی‌توانند شغل دومی داشته باشند یا روی شغل اول‌شان اضافه‌کاری دریافت کنند. اگر شما نیز از این دسته افراد هستید یا اینکه دوست دارید در منزل‌تان درآمد کسب کنید، تسلیم نشوید. به جای اینکار، از جایی که بیشترین زمان خود را آنجا تلف می‌کنید بهره بگیرید: اینترنت.

راه‌های بسیار زیادی برای کسب درآمد آنلاین وجود دارد، برخی بدون سرمایه هستند و برخی نیاز به سرمایه دارند (کوچک یا بزرگ)، برخی روش‌های کسب درآمد، مرتبط با سایت‌های خارجی است و برخی دیگر با سایت‌های ایرانی سروکار دارید. در ادامه این مطلب بطور مفصل به ۳۸ روش کسب درآمد اینترنتی می‌پردازیم.

کسب درآمد از اینترنت، کلیک کنید پول بگیرید 
۱ – کسب درآمد با ساخت و انتشار ویدئو

با افزایش پهنای باند و افزایش سرعت اینترنت ایرانیان، نسبت به گذشته، ویدئوهای بیشتر و بیشتری توسط افراد بازدید می‌شود. بسیاری از کاربران اینترنت روزانه وقت خود را صرف تماشای ویدئوهای آنلاین می‌کنند. افزایش تمایل به بازدید ویدئوها، یک فرصت مناسب برای افرادی است که می‌توانند ویدئوهای مختلف آموزشی تولید کنند و آنرا به فروش برسانند.

نیازی نیست کیفیت ویدئوی شما در حد فیلم‌های سینمایی باشد. در حدی که بتوانید دانسته‌های خودتان درباره یک موضوع خاص را به ویدئو تبدیل کنید و کیفیت آن قابل قبول باشد کافیست. می‌توانید آنرا بصورت یک محصول دانلودی بفروشید و خریداران ویدئو را پس از خرید دانلود کنند. با این روش فروش، حتی نیازی به کپی کردن ویدئو روی DVD یا حافظه فلش نیست و خریدار نهایی نیز رضایت کامل خواهد داشت زیرا محصول خیلی سریع بدستش رسیده است.

برای تهیه ویدئوهای آموزشی، می‌توانید از نرم‌افزار camtasia studio استفاده کنید، این نرم‌افزار برای ضبط فیلم از محیط دسکتاپ کامپیوتر شماست. شما برای ضبط به یک میکروفون نیز نیاز دارید، هدست‌های برند logitech می‌توانند صدای شما را کیفیت خوبی ضبط کنند. بسته به اینکه آموزش شما در مورد چیست، آموزش در دسکتاپ کامپیوتر می‌تواند درون نرم‌افزار پاورپوینت یا هر نرم‌افزار دیگری انجام شود. اگر آموزش شما فقط در محیطی خارج از محیط دسکتاپ قابل تهیه است (مثلا قصد دارید از نحوه ساخت یک صنایع دستی زیبا را فیلم بگیرید) حتی استفاده از دوربین یک موبایل خوب، کفایت می‌کند. اما دقت کنید که دوربین باید ثابت باشد، برای اینکار از استندهای موبایل استفاده کنید.

در این روش کسب درآمد، شما باید توانایی ارائه اطلاعات کاربردی و مفید که مشکلی از کاربر را حل کند را داشته باشید. اطلاعات عمومی، اطلاعات کپی‌شده از سایرین و آموزشی که هیچ طرفداری ندارد، برای شما نیز فروشی در پی نخواهد داشت.

برای فروش ویدئوهایتان، می‌توانید از فروشگاه‌سازهایی مانند ووکامرس استفاده کنید که رایگان است.

اما اگر ویدئوهایی ساختید که قابل فروش نیست یا ارزش فروش ندارد چطور؟ باز هم می‌توان از آنها درآمد کسب کرد! کافیست در سایت جعبه (jabeh.com) ثبت نام کنید و ویدئوهایتان را آپلود نمایید. به ازای هر ۱۰۰۰ بازدید از ویدئوی شما، ۵۰۰۰ تومان درآمد بدست می‌آورید.

۲ – خرید و فروش وسایل دست دوم

چند سایت‌ وجود دارد که وسایل دست‌دوم و نو در آن توسط کابران برای فروش گذاشته می‌شود که مشهورترین آنها این ۳ سایت است:

esam.ir

sheypoor.com

divar.ir

به دلیل وجود یک بازار بسیار گسترده برای این نوع وسایل (هم خریدار و هم فروشنده) گاهی اوقات می‌توان اجناسی را در این سایت‌ها پیدا کرد که پایین‌تر از قیمت واقعی ثبت شده است یا اینکه شخص فروشنده به دلیل عجله داشتن در فروش، حاضر می‌شود تخفیف خوبی برای این کالا در نظر بگیرید. شما می‌توانید چنین کالاهایی را شناسایی کنید (باید از آن کالا شناخت کافی داشته باشید) و سپس آنرا در همین سایت یا در بازار بیرون به شخص دیگری بفروشید.

شاید راه بهتر این باشد که کالاهای دست‌دوم را در بازار بیرون بخرید و سپس در این سایت‌ها آگهی فروش آنرا قرار دهید. البته چند نکته باید در نظر بگیرید:

 – سایت esam.ir درصدی از شما بابت هر فروش دریافت می‌کند، این درصد بابت حق واسطه‌گری آنهاست چون آنها تا زمانی که خریدار صحت کالای دریافتی را در سایت تایید نکرده، مبلغ پرداختی خریدار را به حساب فروشنده واریز نمی‌کنند.

 – در معامله کالاهای دست دومی که احتمال خرابی یا تقلبی بودن آنها بسیار بیشتر است (مانند گجت‌ها، عتیقه‌جات) باید دقت کافی داشته باشید.

 – در صورتی که توانایی تعمیر این وسایل را دارید، می‌توانید پس از خریداری آنها، با قیمت بالاتری آنها را بفروشید. مثلا میز یا صندلی را رنگ کنید یا صفحه شکسته موبایل را تعویض کنید و مجددا برای فروش قرار دهید.

۳ – وبلاگ‌نویسی

نوشتن بلاگ، به آن صورت که در ذهن اکثر شما نقش بسته، نوشتن شعرهای عاشقانه و داستان نیست. منظور وبلاگیست که بصورت حرفه‌ای به موضوع خاصی می‌پردازد و سعی دارد با محتوای خود، ارزشی خاص به مخاطب خود ارائه دهد. این وبلاگ می‌تواند درباره هرچیزی باشد که فکرش را می‌کنید. شاید شما یک خانم آرایشگر هستید، می‌توانید دانسته‌های خودتان درباره مو، اصلاح صورت، لوازم آرایشی و هرچیزی که فکر می‌کنید برای خانم‌ها سوال است را در بلاگ‌تان ارسال کنید. محتوایی که برای وبلاگ‌تان تولید می‌کنید می‌بایست مفید بوده و حداقل کمک کند یکی از مشکلات و دغدغه‌های خواننده رفع شود.

وبلاگ خوب، دارای یک برنامه برای انتشار محتواست. مهم نیست این برنامه روزانه باشد یا ماهانه، مهم این است تداوم داشته باشد و محتوای عالی برای مخاطب هدف در آن منتشر شود.

پس از اینکه وبلاگ خوانندگان ثابتی پیدا کرد و ترافیک آن افزایش یافت، از طریق ارائه مشاوره اختصاصی، فروش محصول خودتان یا معرفی محصول دیگران از آن درآمد کسب کنید.

۴ – کسب درآمد از پاپ‌آپ

این روش برای بسیاری از بازدیدکنندگان خوشایند نیست اما روشی است که حتی مشاهده می‌شود در برخی سایت‌های مشهور از آن استفاده می‌کنند. نحوه کسب درآمد به این صورت است که شما با راه‌اندازی سایت یا وبلاگ حاوی مطالب جذاب، بازدیدکنندگان را از طریق موتورهای جستجو یا شبکه‌های اجتماعی به سایت می‌کشانید، با هرکلیک بازدیدکننده در صفحه سایت، یک صفحه پاپ آپ حاوی تبلیغات باز می‌شود و به ازای هر پاپ‌آپ مبلغی پول به حساب شما اضافه می‌گردد.

توجه: این روش‌ یکی از روش‌های به اصطلاح زرد کسب درآمد از اینترنت است و فقط به منظور آگاهی شما در اینجا ذکر شد، وگرنه توصیه‌ای به استفاده از آن نیست.

۵ – کسب درآمد از جذب تبلیغات بنری

در مقایسه با تبلیغات پاپ‌‌آپ، جذب تبلیغات بنری آزاردهندگی کمتری دارد ولی این نوع تبلیغات نیز در ماه‌ها و سال‌های اخیر به شدت جذابیت خود را از دست داده است و فقط برای سایت‌های بزرگی که ترافیک زیاد دارند درآمد ایجاد می‌کند.

توجه: این روش‌ یکی از روش‌هایی است که برای کسب درآمد از آن نیاز به انرژی بسیار دارد. بهتر است انرژی که برای اینکار صرف می‌شود را برای کارهای دیگر اختصاص دهید و درآمد بیشتری کسب کنید.

۶ – کسب‌ درآمد از بیت‌کوین

رشد حیرت‌انگیز بیت‌کوین در سال ۲۰۱۷ و با بالا رسیدن قیمت آن به ۲۰۰۰ دلار، بسیاری را به سمت این پول دیجیتال کشانده و افراد زیادی که حتی نام بیت‌کوین را نشنیده بودند حالا با افزایش قیمت آن، به این نوع ارز دیجیتال علاقه‌مند شده‌اند. البته کارکرد جذابی هم دارد، یک حساب بیت‌کوین مانند یک گاو صندوق شیشه‌ای است که همه می‌توانند موجودی آنرا ببینند ولی فقط صاحب آن کلید بازکردن گاو صندوق را دارد.

انتقال سریع و با کارمزد پایین به حساب‌های دیگر، نداشتن مرکزیت و صاحب، عدم وجود مشکلاتی مانند تحریم، عدم امکان بلوکه کردن آن توسط دولت‌ها و بسیاری مزایای دیگر (که شاید برخی از آنها ترسناک به نظر برسد) باعث رشد شگفت‌انگیز این ارز دیجیتال از سال ۲۰۰۹ تاکنون شده است.

اما کسب درآمد از بیت‌کوین، بیشتر به سایت‌های خارجی باز می‌گردد. اولین راهکار کسب بیت‌کوین که اکثر افراد به آن برخورد می‌کنند، سایت‌هایی هستند که به ازای هربار درخواست شما، مبلغ بسیار کمی بیت‌کوین به حساب کاربری‌تان اضافه می‌کنند که بعدا قابل برداشت به کیف پول بیت‌کوین است. اما درآمد از این روش با وجودی که سایت‌ها پرداختنی دارند، حتی اگر روزانه ۱۲ بار (هر یک ساعت یکبار) به این درخواست دهید حتی به نیم‌دلار نیز نمی‌رسد.

اما درآمد بالاتر از بیت‌کوین با خرید و فروش آن میسر است، چند سایت‌ وجود دارد که اینکار را بصورت حرفه‌ای برای کاربران فراهم کرده است. با وجود ریسک بسیار بالا، درباره معامله‌گری بیت‌کوین ، اینکار می‌تواند سود بالایی را برای کسانی که در تحلیل بازارهای مالی مهارت دارند ایجاد کند.

۷ – همکاری در فروش

روش موردعلاقه من، کسب درآمد از معرفی و فروش محصولات دیگران (affiliate marketing) است. این روش نه تنها نیاز به هیچ سرمایه‌ی اولیه‌ای ندارد، بلکه پتانسیل درآمدزایی بسیار زیاد (بیش از ۱۰ میلیون تومان در ماه) را داراست. مزایای کسب درآمد از همکاری در فروش به شرح زیر است:

 – پشتیبانی مشتری برعهده شما نیست.
 – تقریبا هیچ سرمایه‌ای نیاز نیست، گرچه اگر برای ابزار کارتان (مانند راه‌اندازی سایت، پنل ایمیل و…) هزینه کنید سریعتر به نتایج بهتر می‌رسید
 – نیازی نیست حتی قبل از خرید با مشتریان صحبت کرده باشید. بسیاری از صفحات فروش محصول آنقدر ترغیب کننده هستند که فقط کافیست افراد علاقه‌مند را به سایت ارسال کنید.
 – پتانسیل درآمد نامحدود وجود دارد: هرچقدر بیشتر بفروشید، درآمد و پورسانت بیشتری دریافت می‌کنید.

بازاریابان حرفه‌ای در این روش عاشق محصولاتی هستند که مفید و کاربردی است، پورسانت خوبی دارد و شرکت ارائه‌دهنده آن معتبر و پایدار است. درباره نحوه کسب درآمد از همکاری در فروش، یک مطلب کامل تهیه شده که از اینجا می‌توانید بخوانید.

۸ – نصب اسکریپت و CMS ها

بسیاری از کسانی که در فکر راه‌اندازی سایت هستند، از نکات فنی و ریزه‌کاری‌های نصب اسکریپت‌ها و CMS ‌هایی مانند وردپرس، جوملا، انجمن‌سازها و فروشگاه‌سازهایی مانند پرستاشاپ و اوپن‌کارت بی‌اطلاع‌اند. چون نصب این اسکریپت‌ها گاهی اوقات دردسر زیادی برای آنها دارند، به خوبی حاضر خواهند شد مبلغی به شما بپردازند تا صفر تا صد نصب اسکریپت را شما انجام دهید.

می‌توانید حتی یک پکیج تعریف کنید که شامل هاست، دامنه و نصب اسکریپت دلخواه مشتری باشد. بسیاری از مشتریانی که به وقت خود اهمیت می‌دهند از پکیج‌هایی که جامع هستند استقبال خواهند کرد. قیمت این پکیج‌ها بسته به نوع هاست و خدماتی که ارائه می‌شود می‌تواند متغیر باشد اما قیمت حداقلی ۲۰ هزارتومان برای هر نصب، منصفانه به نظر می‌رسد.

آموزش نصب کلیه اسکریپت‌ها در اینترنت به وفور موجود است، اگر نحوه نصب آنها را نمی‌دانید خودتان دست به کار شوید، با چندبار نصب و سعی و خطا می‌توانید هر اسکریپتی را روی هاست نصب کنید. CMS های پرطرفدار در حال حاضر وردپرس و جوملا هستند و می‌توانید از این دو مورد شروع کنید.

کسب درآمد از اینترنت، کلیک کنید پول بگیرید 
۹ – کارمند خانگی (کار در منزل)

برخی از شرکت‌ها برای اینکه هزینه‌هایشان را کمتر کنند، کارهایی مانند انتشار محتوا، پشتیبانی مشتریان، پاسخگویی به ایمیل، تماس با افراد، پاسخگویی آنلاین با چت را به افرادی خارج از شرکت واگذار می‌کنند. این نحوه کار در دنیا به remote jobs مشهور است. شخص در این شیوه از راه دور و از طریق اینترنت کارهای خود را انجام و تحویل شرکت می‌دهد و شرکت نیز مطابق توافق خود، حقوق را به حساب کارمند واریز می‌کند.

طیف خدماتی که شرکت از کارمند می‌طلبد می‌تواند بسیار متفاوت باشد. در این رابطه عبارت “استخدام کارمند غیر حضوری” را در اینترنت جستجو کنید و با یافتن شغلی که توانایی آنرا دارید رزومه خود را برای شرکت بفرستید.

۱۰ – کوتاه‌کردن لینک

سایت‌هایی وجود دارند که شما با ثبت‌نام در آنها، می‌توانید لینک‌های خودتان را کوتاه کنید و به ازای هر کلیکی که سایر افراد روی آن لینک انجام می‌دهد، مبلغ را در حساب کاربری‌تان دریافت نمایید. این مبلغ پس از رسیدن به حداقل برداشت، به حساب بانکی شما واریز می‌شود سایت‌ ایرانی که در این زمینه فعال است: opizo.com و سایت خارجی shorte.st

]اما چرا این سایت‌ها پس از کلیک کاربران روی لینک‌های کوتاه شدن پول می‌دهند؟ این سایت‌ها دارای تبلیغ‌دهندگانی هستند که حاضرند به ازای نمایش یا کلیک روی تبلیغات‌شان به سایت پول پرداخت کنند. به همین دلیل پس از کلیک کردن روی لینک کوتاه شده، کاربر ابتدا تبلیغاتی را مشاهده می‌کند و سپس به لینک هدف (لینک قبل از کوتاه شدن) وارد می‌شود.

۱۱ – کسب درآمد از خرید و فروش سهام

در این نوع کسب درآمد، ریسک ضرر نهفته است و شاید نتوان آنرا در دسته‌بندی روش‌های کسب‌درآمد گذاشت، زیرا خرید و فروش سهام نوعی سرمایه‌گذاری است و سرمایه‌گذاری نیز هیچ وقت دارای تضمین بازگشت نبوده، بنابراین با این روش با احتیاط به پیش بروید.

 شروع خرید و فروش سهام، شرایط چندان دشواری ندارد. شما به یک کارگزار مراجعه می‌کنید و با در دست داشتن کارت ملی، شناسنامه و آخرین مدرک تحصیلی، ثبت‌نام خودتان را انجام می‌دهید. به اینکار دریافت کد بورسی گفته می‌شود. (ثبت‌نام بصورت غیرحضوری نیز مقدور است. برای دریافت کد بورسی بصورت غیرحضوری اینجا کلیک کنید) پس از چند روز مشخصات ورود به سایت معاملات آنلاین به موبایل و ایمیل شما ارسال می‌گردد و می‌توانید پس از ورود به سایت در همان لحظه (اگر بازار باز باشد) سفارش خرید و فروش سهام را ارسال کنید.

خرید و فروش سهام دارای نکات و قوانین بسیار زیادی است، در این رابطه توصیه می‌کنیم سایت بورسینس را برای آموزش بورس مطالعه کنید.

۱۲ – کسب درآمد از آپلود و دانلود

یکی از راه‌هایی که از راه‌های زرد کسب درآمد از اینترنت به شمار می‌آید، درآمد از دانلود و آپلود است. در این روش شما با آپلود کردن فایل‌های خود بر روی سایت‌های دانلود مانند uploadboy.com ، لینک دانلود آن فایل‌ها را در اینترنت پخش می‌کنید یا در سایت و وبلاگ‌تان قرار می‌دهید. به ازای هرشخصی که آن فایل را دانلود کند، مبلغی پول به حساب کاربری شما در سایت دانلود اضافه می‌شود و که پس از رسیدن به حداقل موردنیاز، قابل برداشت خواهد بود.

چرا سایتی مانند uploadboy.com به ازای هر دانلود، به آپلودکننده پول می‌دهد؟ زیرا کاربر دانلودکننده، پس از ورود به سایت در معرض تبلیغات سایت قرار می‌گیرد و درآمد آپلودبوی نیز از نمایش تبلیغات است، بنابراین هرچقدر بازدیدکننده سایت بیشتر باشد، درآمد بیشتری بدست می‌آورد.

شروع اینکار تقریبا هیچ هزینه‌ای ندارد (اگر قصد آپلود فایل‌های سنگین داشته باشید به VPS نیاز دارید) و کسب درآمد میلیونی از این روش مقدور است. برای داشتن درآمد بالا باید مهارت‌تان در افزایش ترافیک و سئو را افزایش دهید. می‌توانید در رسانه‌های اجتماعی مانند تلگرام برای پخش کردن لینک دانلود استفاده کنید. میزان درآمد به ازای هر ۱۰۰۰ دانلود فایل شما توسط کاربران، حدود ۳۵۰۰ تومان است.

۱۳ – فروشگاه شارژ ایرانسل و همراه اول

برخی شرکت‌ها امکان ساخت فروشگاه کارت شارژ را به رایگان فراهم کرده‌اند و به ازای فروش هر کارت شارژ، تا ۵۰ درصد از سودشان را به حساب شما واریز می‌کنند. برای کسب درآمد بالا از این روش، نیاز است ترافیک هدفدار زیادی به سایت شما وارد شود. سود فروش شما از کارت شارژ ۲۰۰۰ تومانی همراه اول ۴۰ تومان و ۲۰۰۰ تومانی ایرانسل ۲۰ تومان است. بنابراین اگه فرض کنیم هدف شما کسب درآمد روزانه ۴۰ هزارتومان باشد، باید روزانه ۱۰۰۰  شارژ ۲ هزارتومانی ایرانسل یا ۵۰۰ شارژ ۲ هزارتومانی همراه اول بفروشید تا به این میزان سود برسید.

این رقم فروش، نیازمند داشتن روزانه ده‌ها هزار بازدیدکننده است و جذب این میزان بازدیدکننده (با توجه به رقابت سنگینی که در این زمینه وجود دارد) مشکل است.

۱۴ – کسب درآمد از فروش عکس

برای اینکار نیاز به یک دوربین عالی، شوق عکاسی و مهارت در گرفتن عکس‌های زیبا و پرطرفدار دارید، عکس‌هایی که خریدار دارد. پس از گرفتن عکس، می‌توانید در سایت‌هایی زیر برای فروش قرار دهید:

سایت عکس‌بردار (aksbardar.com)

سایت عکس‌باکس (axbox.ir)

سایت استوک‌فوتو (stockphoto.ir)

قیمت هرعکس متفاوت است و بسته به کیفیت و اندازه عکس شما نیز دارد. توصیه می‌کنیم قیمت عکس‌های مشابه را ببینید و سپس درباره قیمت‌گذاری عکس‌هایتان تصمیم بگیرید.

۱۵ – کسب درآمد از طراحی قالب و افزونه

تعداد بسیار زیادی از سایت‌های دنیا با سیستم‌های مدیریت محتوای وردپرس و جوملا ساخته شده، بیش از ۳۰ درصد کل سایت‌های جهان با وردپرس راه‌اندازی شده است! با وجودیکه این CMS دارای افزونه‌ها و قالب‌های بسیار زیادی است و افراد زیادی تمرکزشان را روی ارائه خدمات و محصولات مرتبط با وردپرس گذاشته‌اند ( توسعه دهنده، طراح قالب، طراح افزونه وردپرس) بازهم با وجود این، در صورتی که در طراحی قالب، کدنویسی php مهارت پیدا کنید می‌توانید مشتریان زیادی برا محصولات خودتان داشته باشید.

باید نیاز بازار را بسنجید و در این رابطه تحقیق و بررسی کنید. سایت‌های ایرانی که می‌توانید برای فروش قالب و افزونه وردپرس از آنها استفاده کنید:

سایت راست‌چین (rtl-theme.com)

سایت ژاکت (zhaket.com)

۱۶ – درآمد از نوشتن و تولید محتوا

محتوا در اینترنت حرف اول را می‌زند. شما بهترین و زیباترین سایت دنیا را هم راه‌اندازی کنید ولی هیچ محتوایی در آن وجود نداشته باشد، عملا وقت و پول خودتان را تلف کرده‌اید. نوشتن مطلب و تولید محتوا برای سایت‌ها همیشه تقاضا دارد و این تقاضا مرتب در حال افزایش است. نویسندگی و تولید محتوا می‌تواند نوشتن یک مطلب ترجمه شده از منابع خارجی، جمع‌آوری اطلاعات و نظم‌بخشیدن به آنها، یا نوشتن یک مطلب از روی مطلبی دیگر به صورت تکمیلی‌تر باشد.

مدیران سایت‌ها و وبمستران از نوشتن مطلب تعریف‌های متعددی دارند. برای برخی، مطلب به معنای یک متن ۳۰۰ تا ۴۰۰ کلمه‌ای است که قصد دارد برای معرفی یک فیلم در سایت خود منتشر کنید و برای شخصی دیگر، مقاله‌ای ۱۵۰۰ کلمه‌ای است که باید بصورت تخصصی نوشته شود. بنابراین تولید محتوا برای زمینه‌های مختلف متفاوت است.

وقتی پایه و اساس تولید محتوای متنی را فرا بگیرید، خیلی راحت‌تر می‌توانید سفارشات تولید محتوا را انجام دهید. به منظور یافتن فرصت‌های کسب درآمد از تولید محتوا می‌توانید لیست پروژه‌ها در سایت‌هایی مانند ponisha.ir و یا parscoders.com را مشاهده کنید.

کسب درآمد از اینترنت، کلیک کنید پول بگیرید 
۱۷ – کسب درآمد از طراحی گرافیک، لوگو و بنر

شما کمتر سایت معتبری می‌بینید که در آن از لوگو، تصاویر اختصاصی، بنرها تشکیل نشده باشد و به همین دلیل طراحی تصاویر گرافیکی و بنرها از شغل‌های پردرآمدی است که با سرمایه‌گذاری برای یادگیری آن، پشیمان نخواهید شد. اگر دستی در فتوشاپ دارید و با نرم‌افزارهای طراحی بنر کار کرده‌اید، از الان شروع به تمرین کنید. نمونه کارهای بنرهای زیبا را ببینید و تحقیق کنید از چه نرم‌افزارهایی برای ساخت بنرهای حرفه‌ای استفاده می‌شود. (اگر چنین نرم‌افزاری می‌شناسید در بخش کامنت بنویسید)

با راه‌اندازی یک سایت نمونه‌ کارهایتان را در آن به نمایش بگذارید. با افزایش نمونه کارهایتان، افراد بیشتری تمایل پیدا می‌کنند به شما سفارش دهند. حتی اگر نمونه کار ندارید، برای نشان دادن سبک کارتان حداقل ۱۰ بنر بسازید و به عنوان نمونه کار معرفی کنید.

برای افزایش درآمد، پکیج‌هایی شامل بنر و لوگو تعریف کنید، مثلا ۵ بنر در اندازه‌های پرطرفدار به همراه یک لوگو می‌تواند یک پکیج با قیمت بالای ۱۰۰ هزارتومان یا مبالغ خیلی بالاتر باشد.

۱۸ – درآمد از مینی جاب

مینی جاب به معنای کارهای کوچک است. سایت‌هایی هستند که دو دسته افراد در آن فعالیت می‌کنند: دسته اول افرادی‌اند که کارهای کوچکی را در سایت ثبت می‌کنند و به ازای انجام هر کار، مبلغی پرداخت می‌کنند. دسته دوم افرادی‌اند که این کارها را انجام می‌دهند تا پس از بررسی صحت انجام شدن کار، درآمد آن به حساب کاربری‌شان اضافه شود.

مدل‌های مختلفی از این روش کسب درآمد وجود دارد. در مدلی دیگر، ابتدا افرادی که توانایی انجام کارهای مختلف دارند، توانایی‌های خود را به عنوان یک محصول در سایت ثبت می‌کنند و هرکس نیاز به آن محصول یا خدمات داشت آنرا خریداری می‌کند. این مدل در سایت انجام‌میدم پیاده شده است.

با ورود به سایت anjammidam.com می‌توانید مشاهده کنید مردم چه کارهایی برای ارائه دارند. اگر شما نیز کار خاصی مهارت دارید، می‌توانید در آن ثبت کنید.

۱۹ – ادمین شدن برای سایت و کانال

“نیاز به ادمین فعال برای گروه و کانال داریم”. این متن را شاید قبلا دیده باشید، برخی افراد به دلیل مشغله کاری یا به دلیل اینکه حجم کارها به نحویست که یک‌نفر نمی‌تواند آنرا انجام دهد یک ادمین برای سایت، کانال تلگرام، گروه یا انجمن استخدام می‌کنند. البته ادمین شدن در بسیاری گروه‌های کوچک درآمدی ندارد ولی اگر کسب‌وکاری وجود داشته باشد و مدیر از انجمن، کانال یا گروه در حال کسب درآمد باشد، احتمالا نیاز به ادمین و کمک‌کننده دارد. وظایفی که ادمین‌ها بر عهده دارند می‌تواند متغیر باشد، از جمله تهیه و انتشار مطلب، پاک کردن اسپم در گروه و انجمن، مسدودکردن کاربران مختلف، پاسخگویی به کاربران، هدایت کاربران به منابع معتبر، پشتیبانی، رسیدگی به درخواست‌ها و…

معمولا فقط گروه‌ها و انجمن‌های شلوغ به ادمین نیاز داشته دارند، می‌توانید این گروه‌ها و انجمن‌ها را بیابید و درخواست همکاری به عنوان ادمین و توانایی‌هایتان را برای آنها ارسال کنید.

۲۰ – درآمد از تلگرام

حتما با کانال‌های تلگرام و درآمد هنگفتی که برخی از آنها دارند آشنایی دارید. آمار بالای استفاده ایرانیان از تلگرام بر هیچکس پوشیده نیست و بعید است شخصی یک ایرانی گوشی هوشمند داشته باشد ولی تلگرام روی آن نصب نباشد. وجود بالای ۲۵ میلیون ایرانی در تلگرام، این روزها این اپلیکیشن را به عنوان یکی از برترین راه‌های کسب درآمد، تبلیغات و فروش تبدیل کرده است.

درآمد از تلگرام خود به طیف وسیعی از روش‌ها تقسیم می‎شود، از فروش محتوا و محصول گرفته تا دریافت وجه به ازای تبلیغات، معرفی محصولات دیگران، ساخت ربات، ارائه خدماتی مانند افزایش ممبر (عضو)، افزایش ویو (بازدید) پست‌ها و…

به دلیل گستردگی این روش، در مطالب جداگانه‌ای به این موضوع خواهیم پرداخت.

۲۱ – درآمد از اپلیکیشن و بازی

کافیست در مارکت‌های اندروید ایرانی مانند بازار و مایکت، نگاهی به اپلیکیشن‌های پولی و آمار نصب برخی از آنها بیندازید تا پتانسیل درآمدزایی این روش را درک کنید. برخی از اپلیکیشن‌ها که پرداخت داخلی دارند (یعنی شخص برای خرید یک سرویس، دسترسی به اطلاعاتی خاص یا دسترسی به امکانات ویژه به طراح اپلیکیشن پول پرداخت می‌کند) حتی مبالغ خیلی بالاتری درآمد دارند که البته درآمد آنها در مارکت‌های اندروید برای همه قابل مشاهده نیست.

اپلیکیشنی که طراحی می‌کنید و برای فروش قرار می‌دهید می‌تواند دارای اطلاعاتی مفید یا ابزاری مفید و کاربردی باشد. فرض کنید شما بصورت قدم به قدم نحوه افتتاح یک کافی‌شاپ را می‌دانید، می‌توانید این اطلاعات را بصورت اپلیکیشن اندروید درآورید و با قیمت ۱۰۰۰ تا ۱۰ هزارتومان در مارکت‌های اندروید به فروش برسانید. یا اینکه اپلیکیشن را به رایگان قرار دهید ولی شخص برای دسترسی به مراحل پیشرفته‌تر کار کافی‌شاپ و نحوه سودآوری کافی‌شاپ لازم باشد مبلغی را به شما پرداخت کند.

نوشتن اپلیکیشن برای شخصی که در برنامه‌نویسی اندروید مهارت ندارد زمان زیادی خواهد گرفت، زیرا یادگیری این روش زمانبر است. برای افزایش سرعت در کار، طراحی و ساخت اپلیکیشن را به طراح واگذار کنید یا اینکه از اپلیکیشن‌سازهایی مانند puzzley.ir استفاده کنید.

۲۲ – درآمد از فروش توسط اینستاگرام

براساس آمارهای منتشر شده اینستاگرام یک شبکه اجتماعی است که طیف وسیعی از کاربران آنرا زنان و دختران تشکیل می‌دهند. برخی از آمارهای اینستاگرام:

 – بیشتر کاربران اینستاگرام بین ۱۸ تا ۲۹ سال سن دارند.
 – بسیاری از نوجوانان اینستاگرام را به عنوان شبکه اجتماعی اصلی خود تلقی می‌کنند.
 – اینستاگرام بیش از ۶۰۰ میلیون کاربر دارد که ۴۰۰ میلیون آن روزانه فعال هستند.
 – روزانه ۹۵ میلیون عکس و ویدئو روی اینستاگرام به اشتراک گذاشته می‌شود.

به دلیل فیلتر بودن اکثر شبکه‌های اجتماعی بزرگ مانند توئیتر و فیس‌بوک در ایران، اینستاگرام و تلگرام به شبکه اجتماعی اصلی ایرانیان تبدیل شده است. این فرصت مناسبی برای کسب درآمد از این رسانه‌هاست.

کسب درآمد در اینستاگرام می‌تواند از طریق فروش محصول، خدمات افزایش لایک و فالوور ( که از جمله روش‌های زرد کسب درآمد محسوب می‌شود)، خرید و فروش پیج، پذیرش تبلیغات در پیج و… صورت گیرد.

توصیه ما، فروش روی اینستاگرام است. محصولاتی که طرفدارانش خانم‌ها هستند در صورتی که به خوبی معرفی شوند می‌تواند درآمدهای میلیونی برای شما داشته باشند. زیورآلات، عروسک، صنایع دستی، دکور منزل، پوشاک و چنین کالاهایی مناسب هستند. برای شروع کار نیازی نیست حتما این کالاها را تهیه کنید و یک انبار محصول داشته باشید، کافیست با یک فروشنده توافق کنید که به ازای هر فروش، درصدی پورسانت به شما تعلق گیرد یا اینکه محصولاتی را تهیه کنید که بعدا امکان پس دادن آن به فروشنده امکان‌پذیر باشد.

اینستاگرام یک شبکه اجتماعی بصری است و گرفتن تصویر مناسب از محصولات می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای در درآمد شما داشته باشد. عکاسی حرفه‌ای، عکس گرفتن از زوایای مختلف حتی با یک گوشی موبایل که کیفیت دوربین بالایی دارد نیز مقدور است. پس از گذاشتن چند محصول در صفحه اینستاگرام، اکنون باید به فکر جذب فالوورهای بیشتر بود.

برخی از راهکارهای افزایش فالوور:

  – ارسال دایرکت (پیام مستقیم) به مخاطبانی که فکر می‌کنید می‌توانند مشتری احتمالی شما باشند.
– follow افراد و سپس unfollow با ربات یا بصورت دستی (روش‌های زرد!)
– تبلیغ در سایر پیج‌ها (بازدهی پایین)
– برگزاری مسابقه و دادن جوایز به ازای تگ کردن افراد:
کافیست بصورت گسترده اطلاع‌رسانی کنید که هرکس در پایین پست شما در اینستاگرام حداقل ۵ نفر از دوستانش را تگ کند، به قید قرعه یک گجت از طرف شما هدیه می‌گیرد. پس با مسابقات خلاقانه، افراد زیادی را به صفحه اینستاگرام جذب نمایید.

برای دریافت هزینه محصول از خریداران، در سیستم‌های پرداخت آنلاین مانند زرین‌پال فرمی برای پرداخت ساخته و لینک آنرا از طریق پیام خصوصی (دایرکت) برای خریدار ارسال کرد. خریدار با کلیک روی لینک آسان‌پرداخت وارد صفحه‌ای از سایت زرین‌پال می‌شود و می‌تواند هزینه محصول را بصورت آنلاین پرداخت کند. با پرداخت هزینه محصول، این مبلغ در حساب کاربری شما در سایت زرین‌پال اضافه می‌شود و می‌توانید آنرا درخواست دهید تا به حساب بانکی‌تان واریز گردد.

پس از دریافت وجه از خریدار، با روش ارسال دلخواه، محصول را برای مشتری ارسال می‌کنید. برای ارسال محصول می‌توانید با شرکت‌هایی که خدمات پرداخت درب منزل را ارائه می‌کنند نیز قرارداد ببندید تا بسته‌های پستی شما را از محل کار یا منزل شما دریافت کنند و برای مشتری بفرستند، مشتری پس از دریافت محصول، وجه آنرا به مامور پست پرداخت می‌کند. شما این مبلغ را بصورت هفتگی از شرکتی که با آن قرارداد دارید دریافت می‌کنید.

۲۳ – راه‌اندازی فروشگاه اینترنتی

با وجودیکه فروشگاه‌های بزرگی مانند دیجی‌کالا و بامیلو بخش بزرگی از خرید اینترنتی را به خود اختصاص داده‌اند و افراد زیادی خریدهایشان را از این فروشگاه‌ها انجام می‌دهند، بازهم می‌توان با راه‌اندازی فروشگاه‌هایی که محصول اختصاصی و تخصصی را ارائه می‌کند، درآمد قابل‌توجهی از این طریق بدست آورد. کالای اختصاصی می‌تواند محصولات تولیدی خودتان یا یک دسته خاص از محصولات باشد که فروشنده آن در اینترنت کم است و از طرف دیگر برای آن محصول متقاضی و مشتری وجود دارد.

به طور مثال فروشگاهی می‌تواند فقط مارک خاصی از ساعت مچی یا دیواری را عرضه کند یا اینکه لوازم جانبی مارک خاصی از موبایل را عرضه کند، چنین فروشگاه‌هایی به دلیل تخصصی بودن، توانایی رقابت را خواهند داشت، زیرا مشتریان به دنبال افرادی هستند که در کارشان تخصص دارند. خود شما وقتی قصد خرید پارچه را داشته باشید، به مغازه پارچه‌فروشی مراجعه می‌کنید و برفرض مثال به یک لحاف‌دوز که پارچه نیز می‌فروشد مراجعه نخواهید کرد.

تخصصی بودن و فعال بودن در یک حوزه خاص یک مزیت است که فروشگاه‌های بزرگ از آن بی‌بهره‌اند، دیجی‌کالا قبلا بطور تخصصی فقط کالاهای دیجیتال را عرضه می‌کرد ولی دیگر چنین نیست و دوران تخصصی بودن این فروشگاه به پایان رسیده است.

این روزها راه‌اندازی فروشگاه اینترنتی با هزینه پایینی مقدور است و نیازی نیست چندمیلیون بابت طراحی سایت هزینه کنید. اسکریپت‌ها و CMS های آماده‌ای مانند وردپرس هستند که امکان راه‌اندازی فروشگاه را به سادگی فراهم کرده‌اند. یکی از بهترین روش‌های راه‌اندازی فروشگاه اینترنتی استفاده از افزونه ووکامرس است که وردپرس را به یک فروشگاه تبدیل می‌کند.

گام بعدی پس از راه‌اندازی فروشگاه، تنظیم درگاه پرداخت آنلاین روی آن است. اگر نماد اعتماد الکترونیک نداشته باشید، نمی‌توانید از درگاه‌های مستقیمی که بانک‌ها ارائه می‌دهند استفاده کنید. تا زمان دریافت نماد اعتماد، می‌توان از سایت‌های واسطه درگاه پرداخت مانند زرین‌پال استفاده کرد.

تهیه اجناس جهت فروشگاه‌تان بستگی به نوع محصولاتی دارد که قصد دارید بفروشید. توصیه من به شما این است که ابتدا در مقیاس بسیار کوچک اجناس را تهیه کنید یا اینکه حتی از یک فروشنده تخفیف بگیرید و هرزمان سفارشی داشتید اجناس را از آن فروشنده تهیه کرده و برای خریدار بفرستید. تا زمانی که پرطرفدار بودن محصولات شما ثابت نشده، هیچگاه نباید برای خرید تعداد زیاد کالا هزینه کنید.

۲۴ – درآمد از فالوور و ممبر اینستاگرام و تلگرام

جذب فالوور اینستاگرام و ممبر برای کانال تلگرام، از روش‌های زرد دیگر کسب درآمد از اینترنت است که بسیاری به آن مشغولند. فالوور اینستاگرام، لایک اینستاگرام، افزایش ممبر کانال و ویو پست تلگرام نیز توسط افرادی انجام می‌شود. اکثر این افراد با ربات‌ها، نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌های خاصی این خدمات را ارائه می‌کنند.

از جمله ربات‌های اینستاگرام سایت instarobat.com است و نمونه‌های خارجی نیز بسیار زیادند. طرز کار ربات‌ها به این صورت است که شما تنظیمات خاصی انجام می‌دهید و ربات‌های در اینستاگرام بصورت اتوماتیک، صفحات و پست‌های دیگران را فالو، لایک می‌کنند یا زیر پست‌ها کامنت ‌می‌گذارند. افراد زیادی پیجی که از طریق آن، ربات در اینستاگرام فعالیت کرده را مشاهده می‌کنند و تعدادی از آنها عکس‌های پیج را لایک یا صفحه را فالوو می‌کنند و به این ترتیب صاحب پیج به هدف خود می‌رسد.

برای شروع اینکار در سایت‌های که ربات اینستاگرام دارند عضو می‌شوید، مشخصات پیج مانند نام‌کاربری و رمز را وارد می‌کنید، با واردکردن کلمات کلیدی، هشتگ‌ها و… تنظیم می‌کنید که ربات وارد چه پیج‌هایی شود، چه کسانی را فالو کند و چه پست‌هایی را لایک کند. حتی می‌توانید تعریف کنید کامنت خاصی برای عکس‌ها درج شود. امکان زمان‌بندی لایک و درخواست آنفالوکردن فالورها نیز وجود دارد.

خدمات افزایش ممبر و بازدید پست‌های کانال تلگرام نیز از طریق ارسال نوتیفیکیشن روی اپلیکیشن‌های مختلف، گذاشتن پاپ‌آپ روی سایت‌ها، تبلیغات زرد در کانال‌های دیگر، تبادل، استفاده از بات‌های تلگرام و … انجام می‌گیرد. ترفندهای زیادی برای افزایش ویو پست‌های تلگرام نیز وجود دارد.

توصیه‌ای به استفاده از این روش نیست، زیرا پایداری ندارد. به نظر من به جای زمان گذاشتن برای یادگیری این روش، می‌توان روی روش‌های مفید دیگر که درآمد پایدارتری نیز دارند وقت گذاشت.

کسب درآمد از اینترنت، کلیک کنید پول بگیرید 
۲۵ – جذب زیرمجموعه

سایت‌هایی وجود دارند که صرفا براساس جذب زیرمجموعه پول پرداخت می‌کنند. برخی دیگر شرط گذاشته‌اند زیرمجموعه‌ای که جذب می‌کنید فعالیت خاصی مانند  کلیک، خرید یا هراقدام دیگری را انجام دهد تا درآمدی برای شما بدست آید. کسب درآمد از زیرمجموعه اکثرا در سایت PPC یا پرداخت به ازای کلیک وجود دارد اما برخی سیستم‌های همکاری در فروش نیز امکان جذب زیرمجموعه را دارند و شما با هر فروش زیرمجموعه‌تان، درصدی مشخص را بدست می‌آورید.

برای درک کامل این روش، فرض کنید شما علی را به سایت همکاری در فروش x معرفی کرده‌اید. علی با معرفی محصولات سایت x به دیگران، مشتری جذب می‌کند و مشتری از طریق لینک اختصاصی علی، خریدی را در سایت x انجام می‌دهد. در این هنگام پورسانت فروش محصول به علی می‌رسد و از طرف دیگر، چون شما علی را به سایت x معرفی کرده‌اید، درصدی پورسانت را به عنوان بالاسری به شما تعلق می‌گیرد. البته این درصد پورسانت از پورسانت علی کسر نمی‌شود.

این روش کسب درآمد شاید برای خیلی‌ها جذاب‌تر باشد، زیرا شما از فعالیت زیرمجموعه خود درآمد کسب می‌کنید، بدون اینکه خودتان زحمت بکشید. ولی در واقع اینگونه نیست، زیرا افرادی که زیرمجموعه شما می‌شوند نیاز به آموزش و پیگیری دارند تا بتوانند محصولات آن سایت را به دیگران معرفی کرده و بفروشند.
۲۶ – نشر و فروش آنلاین کتاب

برای کسب درآمد از این روش، کافیست موضوعات پرطرفدار که درباره آن منابع آموزشی کمی وجود دارد را بیابید و یک کتاب الکترونیک درباره آن موضوع تهیه کنید، سپس کتاب را در سایت خودتان یا سایت‌های دیگر برای فروش رسانید. این روش به دلیل اینکه اتوماتیک است و نیاز به تحویل محصول ندارد (خریدار پس از خرید محصول را دانلود می‌کند) یکی از روش‌های بسیار سریع کسب درآمد است.

نکته مهم در این روش، دانستن چگونگی یافتن موضوعات پولساز، نحوه گردآوری اطلاعات و جمع‌کردن آن در یک کتاب و سپس نحوه بازاریابی و فروش آن است. یک راه ساده برای یافتن موضوعات پول‌ساز، مشاهده فایل‌های پرفروش در سایر فروشگاه‌های فایل است تا بدانید چه موضوعاتی پرطرفدار است.

برای فروش کتاب می‌توانید از سایت‌هایی مانند ketabrah.ir استفاده کنید. این سایت‌ها در ازای دریافت درصدی از قیمت کتاب، آنرا در سایت برای فروش قرار می‌دهد. راه دیگر فروش کتاب‌های الکترونیک، انتشار یک فصل آن بصورت رایگان و قراردادن لینک خرید نسخه کامل در انتهای فایل است، این روش تاثیرگذاری بسیاری دارد زیرا رفته‌رفته با پخش شدن نسخه رایگان کتاب شما، لینک خرید نسخه اصلی نیز همراه آن در دسترس تعداد زیادی از افراد قرار می‌گیرد.

در استفاده از سیستم‌های واسطه‌ای که به ازای فروش کتاب شما، پورسانت دریافت می‌کنند یک روش سریع برای معرفی کتاب شما به افراد زیاد است. اگر پورسانت بالایی برای کتاب‌تان در نظر بگیرید و سایت موردنظر دارای بازاریاب باشد، افراد بیشتری برای معرفی کتاب شما وقت صرف می‌کنند زیرا با اینکار پورسانت بالاتری نصیب‌شان می‌شود.

۲۷ – فری لنسینگ

فری‌لنسینگ (freelancing) یا آزادکاری، نوعی شیوه کار است که مخصوصا در کشورهای پیشرفته بسیار رواج یافته است. در ایران نیز طی سال‌های اخیر با راه‌اندازی سایت‌هایی مانند ponisha.ir و parscoders.com برخی از افراد درآمد بسیار خوبی از این راه بدست می‌آورند.

داشتن یک مهارت خاص در برنامه‌نویسی، نویسندگی، طراحی گرافیک، ضبط صدا و ویدئو، ویرایش، ترجمه، CMS ها، سئو و موضوعات مرتبط برای کسب درآمد از این روش حیاتی است. درآمد از این روش به دلیل اینکه درآمد شما بسته به مهارت‌تان دارد، بسیار متغیر است و ممکن است اگر مهارت شما محدود باشد تا مدت زیادی، پروژه مناسب بدست نیاورید.

برای کسب درآمد از این روش، کافیست در یکی از سایت‌های ذکر شده عضو شوید و مهارت‌های خودتان را ثبت کنید. پس از آن به باید پروژه‌هایی که در سایت ثبت می‌شوند را پیگیری نمایید تا ببینید کدامیک را می‌توانید انجام دهید و سپس برای آن پروژه پیشنهاد ارسال کنید.

اگر کارفرما پیشنهاد شما را قبول کند، پروسه هماهنگی با کارفرما و انجام کار آغاز می‌شود. پس از اینکه کار را تحویل کارفرما دادید، کارفرما مبلغ فریز شده نزد سایت را آزاد می‌کند و مابقی حق‌الزحمه شما را نیز می‌پردازد.

۲۸ – فروش کالاهای دست‌ساز خودتان

اگر خودتان یا آشنایان‌تان مهارتی در ساخت صنایع دستی و لوازم دست‌سازی دارید که می‌تواند فروش خوبی داشته باشد، باید امتحان کنید ببینید واقعا خریدار دارد یا نه. بهترین راه برای اینکار، ثبت محصول برای فروش در تلگرام و اینستاگرام است. می‌توان برای اینکار فروشگاهی نیز راه‌اندازی کرد، اما در اینستاگرام و تلگرام خیلی سریعتر می‌توانید بازخورد بگیرید. فقط اینکه باید زمان مناسب برای تست صرف کنید و برفرض مثال اگر در روز اول هیچ فروشی نداشتید، ناامید نشوید و اینکار را تا مدتی که تعداد زیادی از افراد محصول شما را ندیده‌اند متوقف نسازید.

۲۹ – راه‌اندازی مجله اینترنتی

موضوعات پرطرفداری مانند اخبار تکنولوژی، اخبار بازیگران، فیلم و سریال، بازی و سرگرمی و موضوعات مرتبط با بانوان می‌تواند موضوع یک مجله اینترنتی پرطرفدار نیز باشد. منظور از مجله اینترنتی، سایت‌هایی هستند که با انتشار اخبار و محتوای جذاب، ترافیک زیادی را جذب می‌کنند و از طریق نمایش تبلیغات و فروش محصول درآمد بدست می‌آورند.

برای راه‌اندازی مجله اینترنتی شما نیاز دارید نحوه یافتن موضوعات پرطرفدار، گردآوری مطالب، انتشار صحیح، نحوه پست‌دهی و مهارت یک وبمستر را داشته باشید. این مهارت‌ها در کوتاه مدت بدست نمی‌آید و بسیاری از مجله‌های موفق، آنرا با آزمون و خطا آموخته‌اند.

اگر به فکرتان رسیده که با مطالب کپی شده و تکراری یک مجله راه‌اندازی کنید، بهتر است وقت خودتان را تلف نکنید. چون حتی اگر تعدادی بازدیدکننده نیز جذب کنید این بازدیدها پایدار نخواهد بود و سایت شما نیز تا حد مشخصی رشد می‌کند و رشد بزرگی نخواهد داشت.

محتوای جذاب، جزء جدانشدنی این مجله‌هاست و کسی که بتواند در گوگل رتبه بالاتری بدست آورد و به هر حال از هرطریق ممکن، توجه بازدیدکننده را به سمت خود جلب کند برنده است.

۳۰ – راه‌اندازی سایت ابزار مفید

ابزارهای مفیدی مانند ایمیل موقت، اپلودسنتر، قالب وبلاگ، آمارگیر سایت، کوتاه‌کننده لینک و… به خاطر اینکه رایگان هستند معمولا ترافیک خوبی بدست می‌آورند. برای راه‌اندازی این سایت‌ها اسکریپت‌های آماده‌ای وجود دارد که می‌توان آنها را خریداری کرده و آنرا شخصی‌سازی کرد.

هزینه راه‌اندازی بستگی به ابزارهایی دارد که ارائه می‌کنید، برخی سایت‌ها را می‌توان با سرمایه کم نیز شروع کرد. نکته مهم در این زمینه، صبر، تبلیغات، افزایش ترافیک و ارائه ابزاری واقعا مفید است که نمونه آن کمتر وجود داشته باشد.

برای تهیه اسکریپت‌های کاربردی می‌توانید در سایت‌هایی مانند codecanyon.net جستجو کنید یا اینکه سرمایه بیشتری بگذارید و اسکریپت اختصاصی طراحی کنید.

قبل از هرکار باید بازدهی اینکار را بسنجید، یکی از روش‌ها برای سنجش پرطرفدار بودن یک سایت در یک موضوع خاص، مشاهده رنک الکسای سایت‌های برتر در آن زمینه است. سایت‌هایی که رنک الکسای خوبی دارند طبیعتا ترافیک زیادی را به خود جذب کرده‌اند و اگر رقابت در آن زمینه برای شما ممکن باشد، شاید با راه‌اندازی چنین سایتی بتوان درآمد بالایی کسب کرد.

۳۱ – خرید و فروش دامنه و سایت

خرید یا ثبت دامنه و قراردادن آن برای فروش، می‌تواند یکی از راه‌های جانبی یا اصلی کسب درآمد باشد. بسیاری از افراد با تصور اینکه هر دامنه‌ای ارزشمند است، با پیش‌فرض‌های اشتباه اقدام به ثبت دامنه‌هایی می‌کنند که هیچ ارزشی ندارد. برای کسب درآمد از این روش، باید تجربه و صبر بالایی داشته باشید.

ثبت دامنه‌هایی که در آینده پرطرفدار می‌شود به دلیل اینکه بازدهی بسیار بالایی دارد، از روش‌های مناسب برای سرمایه‌گذاری در اینترنت است. یک دامنه با پسوند ir در سایت طلاهاست فقط سالیانه ۴ هزارتومان و پنج ساله ۱۲ هزارتومان است، همین دامنه اگر به درستی ثبت و انتخاب شده باشد، با مبالغ بالایی (حتی بیش از ۱۰۰ هزارتومان) به فروش می‌رسد.

۳۲ – تهیه دوره آنلاین و فروش آن

دوره‌های آنلاین مطالبی بصورت ویدئویی، تصویری (عکس)، صوتی و یا حتی بصورت متنی هستند که در چند درس ارائه می‌شوند و مشکلی از مخاطب را حل می‌کنند یا اینکه مطلب مفید و کاربردی به کاربر می‌آموزند. این دوره‌ها در موضوعات مختلف یافت می‌شود. کافیست عبارت “دوره‌های آنلاین” را در گوگل جستجو کنید تا نمونه این سایت‌ها را ببینید.

دوره‌های آنلاین مانند فروش فایل و کتاب الکترونیک، به دلیل اینکه امکان فروش آن بارها و بارها، بدون نیاز به تحویل فیزیکی آنها وجود دارد، از روش‌های کسب درآمد با پتانسیل بالاست. کسب مهارت در بازاریابی اینترنتی برای فروش دوره‌های آنلاین الزامی است.

برای فروش این دوره‌ها دو راه وجود دارد و می‌توان از هر دو راه بطور همزمان درآمد داشت. راه اول ثبت و فروش دوره‌ها در سایت‌هایی مانند فرادرس (faradars.com) است که چندان توصیه نمی‌شود زیرا درصد بسیار پایینی به آموزش‌دهنده پرداخت می‌کنند (۱۵ تا ۲۰ درصد) . ارزش دانش شما بالاتر از اینهاست که وقت خودتان را برای این مقدار کم تلف کنید. راه دوم راه‌اندازی سایت خودتان برای دوره آنلاین است، با وردپرس می‌توان یک سیستم آموزش آنلاین جذاب باکیفیت خوب راه‌اندازی کرد.

تهیه دوره‌های ویدئویی با نرم‌افزار camtasia studio و سایر لوازمی که تهیه آن چندان مشکل و هزینه‌دار نیست مقدور است.

تهیه و فروش دوره‌های آنلاین مبحث بسیار گسترده‌ای است و البته با تهیه دوره و راه‌اندازی سایت، درآمد به سمت شما سرازیر نمی‌شود و باید برای سایت‌تان بازدیدکننده و برای دوره‌هایتان مشتری جذب کنید.

کسب درآمد از اینترنت، کلیک کنید پول بگیرید 
۳۳ – فروش اشتراک ویژه سایت

این روش کسب درآمد بازهم مرتبط با تولید محتواست. منظور از فروش اشتراک ویژه، در دسترس قراردادن محتوایی خاص در سایت‌تان به افرادی است که مبلغی پول بابت حق اشتراک به شما پرداخت کرده‌اند. این اشتراک می‌تواند در مدت دلخواه (هفتگی، ماهانه و…) تعریف شود و مبلغ دلخواهی برای آن در نظر بگیرید. این مبلغ باید براساس ارزشی که برای خواننده ایجاد می‌کنید تعریف شود.

فروش اشتراک ویژه سایت به دلیل اینکه امکان داشتن ده‌ها، صدها و حتی هزاران عضو ویژه وجود دارد و شما یکبار محتوا تولید می‌کنید ولی تعداد زیادی از افراد آنرا استفاده می‌کنند، یکی از راه‌هایی است که درآمد بسیار بالایی می‌توان از آن کسب کرد. فرض کنید اشتراک ویژه یکماهه در سایت شما ۱۵ هزارتومان باشد و فقط ۱۰۰ نفر آنرا تهیه کرده باشند، درآمد ماهانه شما ۱٫۵ میلیون تومان خواهد بود و این میزان درآمد فقط با ۱۰۰ نفر عضو ویژه محقق شده است. اگر محتوای شما واقعا کاربردی و با ارزش باشد، افراد خیلی بیشتری حاضر خواهند شد به شما پول پرداخت کنند تا به محتوای ویژه سایت‌تان دسترسی یابند.

۳۴ – مشارکت در فروم‌ها و انجمن‌ها

شاید عنوان این نحوه کسب درآمد برای شما عجیب باشد، ولی آیا واقعا نوشتن تاپیک و موضوع در انجمن‌ها می‌تواند باعث درآمد شود؟ بله. این روش کسب درآمد را شاید به عنوان یک روش جانبی بتوان در نظر گرفت. فعالیت در انجمن‌ها گذشته از آنکه باعث شناخته شدن و افزایش اعتبار شما می‌شود، می‌تواند برایتان درآمد نیز به همراه داشته باشد. یکی از ساده‌ترین راه‌ها این است که در امضای خودتان در انجمن، لینک سایت‌تان، یک تبلیغ خاص، یا معرفی یک محصول را قرار دهید.

اگر تعداد پست‌های شما بالا باشد و فعالیت مداومی داشته باشید، افراد زیادی امضای شما را خواهند دید و اگر تبلیغی که قرار دادید به اندازه کافی ترغیب کننده باشد، کاربر عملی که می‌خواهید را انجام می‌دهد و درآمد آن نصیب شما می‌شود. عملی که از کاربر می‌خواهید شاید به سادگی کلیک روی یک لینک، خرید محصول یا هر فعالیت دیگری باشد که برای شما سود دارد.

۳۵ – مشاوره دادن با خط ویژه ۹۰۹ مخابرات

روش کسب درآمدی که خیلی از افراد به آن توجه نمی‌کنند ولی از روش‌های پرقدرت کسب درآمد است. در برخی سایت‌ها (مثلا سایت‌های دانلود، سایت‌های مشاوره حقوقی، خانواده و…) احتمالا دیده‌اید که تبلیغ بزرگی با یک شماره تماس که با ۹۰۹ شروع می‌شود توجه شما را جلب می‌کند. این خطوط که توسط مخابرات ارائه می‌شوند، خطوط ویژه‌ای هستند که وقتی مخاطب آن تماس می‌گیرد به حساب کسی که خط را اجاره کرده مبلغی پول اضافه می‌شود. این مبلغ براساس تعرفه‌ای که قبلا مشخص شده و در ابتدای تماس ذکر می‌شود، به ازای هر دقیقه هزینه مشخص است.

اما مبلغ چطور از تماس‌گیرنده کسر می‌شود؟ این مبلغ روی قبض تلفن تماس‌گیرنده اضافه می‌شود و سپس مخابرات آنرا به حساب بانکی اجاره‌کننده خط واریز می‌کند.

۳۶ – ترجمه متون

شاید این روش کسب درآمد را نتوان کسب درآمد آنلاین به شمار آورد، زیرا کسب‌وکار آنلاین باید بصورتی باشد که وقتی شما یکبار یک محصول یا خدمات را تولید کردید، بتوانید تا مدت زیادی از آن سود کسب کنید ولی ترجمه معمولا به اینصورت نیست. مگر اینکه بتوانید فایل‌ها و محصولاتی را ترجمه کنید و برای فروش قرار دهید که در این صورت درآمد بیشتری با زحمت کمتر می‌توان بدست آورد (به شرطی که بازاریابی اینترنتی نیز بدانید)

۳۷ – گویندگی برای فیلم‌ها، کتاب‌های صوتی

به دلیل رونق کتاب‌های صوتی، فیلم آموزشی و دوره آنلاین، نیاز به افرادی که توانایی گویندگی دارند در حال افزایش است. اگر صدای واضح و شفافی دارید، می‌توانید با تولیدکنندگان کتاب‌های صوتی و سازندگان فیلم‌های آموزشی همکاری کنید. همکاری محدود به این زمینه‌ها نمی‌شود و خودتان نیز می‌توانید محصولات خودتان را بسازید، محصول شما می‌تواند کتاب صوتی یک کتاب رایگان در اینترنت باشد، یعنی اینکه کتابی که به رایگان در اینترنت قرار داده شده و حق تالیف آن متعلق به کسی نیست را به کتاب صوتی تبدیل کنید و آنرا بفروشید.

۳۸ – تبلیغات ایمیلی و پیامکی

ارسال پیامک و ایمیل تبلیغاتی، با روش‌هایی که بازدهی خوبی برای مشتریان‌تان داشته باشد یک روش کسب درآمد است که پتانسیل درآمد بالایی دارد. مخصوصا زمانی که ارسال‌ها بصورت هدفمند انجام می‌گیرد. به دلیل وجود رقابت شدید در این حوزه، می‌بایست خدمات شما با سایرین تفاوت بزرگی داشته باشد یا اینکه کار را در ابعاد بزرگتر با هزینه کمتر بتوانید انجام دهید.

دریافت نمایندگی ارسال پیامک‌های تبلیغاتی، به دلیل اینکه با ارسال هرپیامک توسط مشتری، مبلغی پول نیز به حساب شما واریز می‌شود از شیوه‌های درآمدزایی با درآمد بالاست. در این شیوه، یک شرکت بزرگتر، نمایندگی فروش پنل‌های پیامک خود را در اختیار دیگران قرار می‌دهد تا شما با جذب مشتری، به ازای هر خرید مشتری مقداری پورسانت بدست آورید.

از شرکت‌هایی که در این زمینه فعالیت می‌کند سایت inoti.ir است.

کسب درآمد از اینترنت، کلیک کنید پول بگیرید 


منبع: برترینها