۷ مهارت لازم برای رهبران جوان

با وجود اینکه رهبری مهارتی است که می توان آن را گسترش داد و بهبود بخشید، اما بهترین رهبران نیز به نوبه خود مهارت هایی دارند که به آنها کمک می کند تا تیم خود را بهتر مدیریت کنند.

در یک نظرسنجی، از یک گروه ۳۳۰۰۰۰ نفره از روسا و همتایان آنها و کارکنان بخش های مختلف خواسته شد تا به مهارت های ضروری برای رهبران فوق العاده -و از جمله، رهبران جوان- امتیاز بدهند. از میان پاسخ هایی که دریافت شد، مشاوران توسعه پروژه در جمع بندی خود به هفت مهارت رسیدند که در ادامه با آنها آشنا می شویم:

  1. به دیگران انگیزه می دهند

بهترین رهبران جوان، ابعاد انسانی کارکنان زیر نظر خود را درک می کنند و به جای یک برخورد ماشینی با کار، برای کسب بهترین نتایج به اعضای تیم خود انگیزه می دهند و الهام بخش آنها هستند. آنها می توانند کارهایی که باید انجام شوند و زمان آنها را به درستی مشخص کنند و به تیم خود نشان می دهند که با کسب نتایج مورد نظر، چه مزایایی در انتظار آنها خواهد بود.

  1. صداقت خود را حفظ می کنند

در شرایطی که فشار زیاد است، شاید به آسانی تسلیم شویم و اهداف، ارزش ها و خواسته های خود را با شرایط تطبیق بدهیم. با این حال، رهبران جوانِ واقعا خارق العاده، صداقت، اهداف و باورهای خود را تحت هر شرایطی حفظ می کنند و اعضای تیم هم به همین دلیل به آنها احترام می گذارند.

  1. مسائل را از ریشه بررسی می کنند

معمولا مردم در هنگام تلاش برای حل مسائل، فقط به راه حل های سطحی متوسل می شوند و مساله اصلی که تیم را تحت تاثیر قرار می دهد را نادیده می گیرند. اما رهبران جوان قوی، همیشه راه حل هایی را پیدا می کنند که ریشه مشکل را هدف قرار می دهند.

  1. رابطه های خود را گسترش می دهند

دوره فاصله کهکشانی بین رئیس و مرئوس مدت ها است که گذشته است. امروزه معمول تر این است که با رئیس خود یک ارتباط واقعی و مستحکم برقرار کنید، و رهبری که برای شکل دادن به چنین رابطه هایی وقت و انرژی صرف کند، واقعاً صاحب مهارت ارزشمندی است.

  1. یک تخصص فنی دارند

داشتن یک مهارت قابل توجه که توانایی های شما را به رخ دیگران می کشد لزوما مهم ترین مهارت لازم برای رهبری نیست، اما قطعا به رهبران جوان کمک می کند تا اعتبارشان را در میان اعضای تیم خود افزایش بدهند.

  1. نقش یک مربی را ایفا می کنند

رهبرانی که در یادها باقی می مانند آنهایی هستند که با ما ارتباطات عمیق تری برقرار می کنند و الهام بخش ما می شوند تا به عنوان انسان – و نه فقط اعضای یک تیم کاری- رشد کنیم. ارائه کمک و راهنمایی به اعضای تیم شاید وقتگیر باشد، اما به کارکنان شما کمک می کنند تا به شما به عنوان کسی نگاه کنند که برای کار و اعضای تیم خود ارزش قائل است و در نتیجه با تاثیر بر ابعاد روانی آنها، انگیزه ایشان را دو چندان می کند.

  1. فعال و پویا هستند

بهترین رهبران جوان می توانند با تغییر روندها و گرایشات متداول، به سرعت تغییرات لازم را در کسب و کار خود ایجاد کنند. آنها خلاق هستند، در کاری که انجام می دهند سرآمد هستند و شرکت خود را با تغییرات دنیای همیشه در حال تحول کسب و کار هماهنگ می کنند.


منبع: گویا آی‌تی

اشتباهات رایج کسب و کار در فرآیند برندسازی

می‌توان گفت اکثر بازاریابان در تلاش برای به موفقیت رساندن برند کسب و کارها هستند و فشار زیادی را برای تحقق این امر تحمل می‌کنند. اما سوال اینجاست که برای موفقیت برند چه کارهایی باید انجام گیرد؟ و از همه مهمتر این‌که برندهای محبوب چگونه موفق به کسب این موفقیت شده‌اند؟ در حقیقت می‌توان گفت یکی از چالش برانگیزترین موضوع‌هایی که برندهای بزرگ با آن رو به رو بوده‌اند بحث موفقیت برند بوده است. از سوی دیگر تلاش برای کسب شهرت باعث شده است که بسیاری از برندهای بزرگ جهان بهای سنگینی را بپردازند. در ادامه این مطلب اشتباهاتی را که یک کسب و کار برای موفقیت برند خود مرتکب می‌شود، مورد بررسی قرار می‌دهیم.

 اشتباهات رایج کسب و کارها در فرآیند برندسازی و موفقیت برند
کسب سهم از ذهن مشتری

بسیاری از برندها سهم از ذهن مشتری را معادل با سهم از بازار برند می‌دانند. از این رو تمام تلاش خود را برای کمک به ماندگاری نام برند خود در ذهن مشتری انجام می‌دهند. برندهایی که اهمیت زیادی به داشتن سهم از ذهن مشتری قائل هستند، تمام تلاش خود را برای جلب توجه مشتری می‌کنند. این برندها با کسب محبوبیت در شبکه‌های اجتماعی تعداد مخاطبان خود را افزایش می‌دهند. اما نکته‌ی مهمی که نباید از آن چشم‌پوشی کرد این است که این سهم از ذهن مشتری زمانی برای برند موثر واقع خواهد شد که سبب جذب مشتری وفادار و افزایش فروش شود. در غیر این صورت ارزشی ندارد. از این رو داشتن مدل صحیح کسب و کار در کنار توجه به بستر نرم‌افزاری مناسب می‌تواند گام موثری در موفقیت برند باشد.

درک نادرست از تعامل با مشتری

به عنوان یک بازاریاب حرفه‌ای باید این نکته را همواره به خاطر داشته باشید که سوالات رایجی مثل درخواست قیمت محصولات به معنی تعامل اثربخش با مشتری نیست. در حقیقت افزایش حاشیه‌ی تعامل با مشتری و پرسش و پاسخ‌های سازنده است که می‌تواند به موفقیت برند کمک کند. هر چند منحصر به فرد بودن و شهرت یک برند می‌تواند سودآوری زیادی برای یک کسب و کار داشته باشد. اما در نهایت این جذب مشتری وفادار است که قادر خواهد بود حاشیه سود را افزایش دهد.

 اشتباهات رایج کسب و کارها در فرآیند برندسازی و موفقیت برند
موفقیت برند

سوالات رایجی مثل درخواست قیمت محصولات به معنی تعامل اثربخش با مشتری نیست. بلکه افزایش حاشیه‌ی تعامل با مشتری و پرسش و پاسخ‌های سازنده است که می‌تواند به موفقیت برند کمک کند.

ناتوانی در پوشش تقاضای مشتری

هر کسب و کاری در تلاش برای افزایش محبوبیت برند خود و جذب مشتری است. اما متاسفانه بسیاری از آن‌ها در صورت افزایش تصاعدی تقاضا از ارائه‌ی محصول مورد نظر مشتری عاجز می‌مانند. در حقیقت می‌توان گفت که برنامه‌ی از پیش تعیین شده‌ای برای پاسخ به نیازهای مشتری و پوشش تقاضای محصولات ندارند. این عامل یکی از اشتباهات رایج کسب و کارهای نوپایی است که در تلاشند تا جای پای خود را در میان برندهای مختلف محکم کنند.

بیش از حد در دسترس بودن

یک برند برای موفقیت و جذب مشتری لازم است که همواره در دسترس باشد و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند. اما جالب است بدانید که بیش از حد در دسترس بودن یک برند نتیجه‌ی منفی خواهد داشت. زیرا عموم مردم ترجیح می‌دهند کالاهایی را خریداری کنند که فقط در فروشگاه‌های معتبر موجود است. بنابراین بیش از حد در دسترس بودن محصولات یک برند ذهنیت منفی در مورد کیفیت آن ایجاد خواهد کرد.

منتظر نگه داشتن مشتریان وفادار

درست است که روش آزار مشتری و منتظر نگه داشتن او یکی از شیوه‌های بازاریابی است. اما این نکته را فراموش نکنید که منتظر نگه داشتن مشتریان وفادار سبب از بین رفتن محبوبیت برند در بین آن‌ها خواهد شد. زیرا مشتریان وفادار یک برند با داشتن درک کاملی از آن تصمیم به خرید می‌گیرند. از این رو انتظار دارند تا در سریع‌ترین زمان ممکن خدمات یا محصول مورد نظر خود را دریافت کنند. بنابراین در کنار ارسال سیگنال‌های فریبنده برای جذب مشتری سعی کنید زمان انتظار مشتریان وفادار خود را نیز تا جای ممکن کاهش دهید.

موفقیت برند ۲

منتظر نگه داشتن مشتریان وفادار سبب از بین رفتن محبوبیت برند در بین آن‌ها خواهد شد. زیرا مشتریان وفادار یک برند با داشتن درک کاملی از آن تصمیم به خرید می‌گیرند. از این رو انتظار دارند تا در سریع‌ترین زمان ممکن خدمات یا محصول مورد نظر خود را دریافت کنند.

بیان تمام ایده‌ها و برنامه‌های آینده

هر چند ارائه‌ی چشم‌اندازی از اهداف و برنامه‌های آینده یک کسب و کار تاثیر مثبتی در موفقیت برند آن خواهد داشت. اما این نکته نیز قابل چشم پوشی نیست که رقبای هر برند و رهبران بازار در صورت اطلاع از تمام ایده‌ها و برنامه‌های آینده یک برند ممکن است به کپی برداری از ایده‌ها بپردازند. بنابراین برای کمک به موفقیت برند خود لازم نیست که تمام ایده‌ها و برنامه‌های آتی خود را در اختیار عموم قرار دهید. اطلاع رسانی از زمان رونمایی محصول جدید و تخفیف‌های خاص می‌تواند تاثیر مثبتی بر روی موفقیت برند شما داشته باشد.

در نهایت می‌توان گفت که موفقیت عملی ذهنی و نسبی است که طرز تفکر شما آن را شکل می‌دهد. عواملی مانند طرز تفکر صاحبان کسب و کار، اعتماد به نفس آن‌ها و میزان سرمایه‌گذاری و قدرت ریسک‌پذیری دست در دست هم می‌دهند تا منجر به شکست یا موفقیت یک برند یا کسب و کار شوند.


منبع: برترینها

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

مجله چشم انداز ایران – فیلیپ بوئر*، ترجمه مریم پوررحیم:

نوآوری محصول فکر منطقی نیست، اگرچه نتیجه گره خورده به ساختاری منطقی است.» (آلبرت اینشتین)

نوآوری با یک جرقه به وجود نمی آید

در ارتقای کامیابی اجتماعی هیچ عاملی از نوآوری مهم تر نیست. ایجاد و توسعه نوآوری در سطح قانون گذاری و سیاست به هیچ وجه کار ساده ای نیست. از یک سو تعداد کسانی که باید درباره پروسه رسیدن به موفقیت در نوآوری بدانند کم هستند: چگونه ایده ها به وجود می آیند؛ چگونه اینده ها به محصولات مفید تبدیل می شوند و چگونه این محصولات به طور موفقیت آمیزی در بازار وارد می شوند؛ و از سوی دیگر چون اغلب دسته بندی کردن نوآوری سخت است می تواند به سرعت در دام خودکامگی های سیاسی بیفتد.

به طور کلی می توان هر حرکت سیاسی در جهت ارتقای موقعیت اقتصادی را عملی در راستای نوآوری دانست. در سال های اخیر، عملا تمام اقتصادهای توسعه یافته تصریح کرده اند که نوآوری به عنوان اولویت سیاست رشد و توسعه آنها بوده است که به افزایش چشمگیری در برنامه های سیاسی منتج شده است.

 راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟
به ویژه در دوره های رونق اقتصادی، سیاستمداران مبالغ هنگفتی را برای تسهیلات پژوهش و پروژه ها وعده می دهند. در این میان کشورهایی هستند که با مشکلات مالی مواجه شده اند و تا تنظیم جدید بودجه ملی شان مجبورند پروژه های تحقیق و هزینه های مربوط به تحصیلات را قطع و متوقف کنند.

مشکل اینجاست که پژوهش مستلزم میزان مشخصی از ثبات است و این یعنی، تعهدات دولتی و بخش خصوصی نباید وابسته به شرایط اقتصادی باشد. پرسش مهم این است که برای حفظ و توسعه ظرفیت نوآوری در دنیای امروز چه می توان انجام داد؟ امکانات بسیاری وجود دارد ولی هر تصمیمی منتهی به موفقیت نمی شود و در برخی موارد آنها می توانند نتیجه معکوس داشته باشند. نوآوری نه می تواند با فناوری خاصی یکسان فرض شود و نه می تواند به صورت یک دستور پیش ساخته از یک کاتالوگ بیرون بیاید.

سوئیس با تولید ناخالص ملی حدود ۸۰ هزار دلار برای هر نفر، نرخ بیکاری ۳٫۵ درصد و ضریب ۳۵ درصد بدهی دولت، از نظر اقتصادی در شرایط بسیار قوی و مستحکمی است. نوآوری و مهارت سنگ بنای این رونق است. سوئیس به عنوان کشوری کوچک و بدون منابع طبیعی همیشه باید بر ثروت ایده هایش تکیه کند

. در سوئیس نوآوری و ابتکارات از قدیم ارزش بسیاری داشته است و این سنت هنوز در مقایسه با اروپا و جهان به قوت خود پابرجاست اما ستون های سازنده موفقیت حال حاضر سوئیس کدام اند؟ در ادامه تلاش می کنیم که مهم ترین عوامل را در قالب هفت اصل موفقیت بیان کنیم. بیشتر این عوامل بالذاته طولانی مدت هستند و هیچ کدام یک شبه به وجود نمی آیند.

مفهوم و تخریب خلاق

نوآوری به وسیله فرهنگ، اندیشه و طرز برخورد مردم هر جامعه تعریف می شود و از نظر سیاسی تغییر این عوامل نرم کار ساده ای نیست. به علاوه آماده شدن برای توسعه های جدید جرأت می خواهد. تغییرات می تواند تنها به وجود بیاید، اگر ما آماده ترک سنت ها و عادات کهنه و قدیمی پشت سرمان شویم. اصطلاح تخریب خلاق به خوبی این موضوع را بیان می کند. این هفت اصل موفقیت چارچوبی را تشکیل می دهد که نیاز است از طریق ظرفیت سیاسی ایجاد شود تا نوآوری و رفتارهای خلاقانه را تشویق کند به نحوی که افراد بتوانند به رشد ادامه دهند یا به بیان دیگر محیطی را مهیا کند که برای در آغوش کشیدن یک تخریب خلاق آماده است.

اصل اول: تقویت رقابت

وقتی از سیاست نوآوری صحبت می شود، هم زمان درباره سیاست رقابت و موقعیت نیز گفته می شود. این ها به طور مجازی از یکدیگر جداناپذیرند. به گفته شومپیتر، «کارآفرینان خلاق» باید قادر به گستردن بال های شان باشند. فعالیت سیاسی باید چالش واقع شود و در زمان دخالت دولت با احتیاط بررسی شود. از همین رو زمانی که پای رقابت به میان می آید، کشورهایی مانند سوئیس، سنگاپور، سوئد، فنلاند و آلمان در موقعیت بسیار قوی در سطح جهان قرار دارند.

جالب است بدانیم که معمولا همین کشورها در شاخص های نوآوری پیشتاز هستند. رقابت و نوآوری همگام با یکدیگر حرکت می کند. در نتیجه پیمودن راه نوآوری به معنای تقویت رقابت رو به رشد است.

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

این واقعیت که سوئیس در حال حاضر در شاخص های نوآوری در جایگاه بسیار خوبی قرار دارد، می تواند به سیاست متوازن آن مرتبط باشد که در هماهنگی با بخش تجارت، بستر برای نوآوری و شرایط ساختاری مفید ایجاد می شود.

سیاستی که بر معیارهای سنتی قانونی (دسترسی آزاد به بازار، مالکیت خصوصی ابزار تولید، آزادی قراردادها، اصل مسئولیت و سیاست ثبات اقتصادی) استوار است، بهترین راه توسعه و ارتقای رقابت یک کشور است.

اقتصاد خرد، پایداری سیاسی و حقوقی نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. شرکت ها باید بتوانند روی داشتن یک جو باثبات حساب کنند، در غیر این صورت آنها تمایل به ایجاد سرمایه گذاری بلندمدت نخواهند داشت. به علاوه استاندارد آموزشی یک کشور اثر عمده ای بر رقابتش دارد. شرکت ها به پرسنل واجد شرایط برای موفقیت نیازمندند. اهمیت شاخص قانون گذاری نیز نباید دست کم گرفته شود.

اصل دوم: ترویج و ترقی ریاضیات و علوم

مردم و توانایی های شان همیشه نقطه شروع هر نوآوری هستند. ولی این شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که مشخص می کند تا چه میزان مردم می توانند توانایی های شان را توسعه و بروز دهند. فرصت ها می توانند تنها سودمند باشند، اگر مردم بتوانند بهترین استفاده ممکن را از آنها ببرند.

امروزه، آموزش یکی از اساسی ترین شاخص های تضمین ارتقای توسعه و نوآوری است و از این منظر بسیار مهم است که مطمئن شویم استانداردهای آموزش همراه با بهبود تکنولوژی توسعه می یابد. زمانی که نوبت به تولید ظرفیت های تحقیق می رسد، ارتباط بنیادینی بین آموزش از یک سو و پژوهش و فعالیت های آموزشی از سوی دیگر وجود دارد. داشتن تعداد کافی پرسنل واجد شرایط و با تحصیلات بالا پیش شرطی برای تضمین بهترین استفاده ممکن از سرمایه های عمومی و خصوصی است.

اگر ما آموزش را از منظر نوآوری در نظر بگیریم، اهمیت کیفیت آموزش نمی تواند به قدر کافی مورد تاکید واقع شود. مبتکرانی مانند لاری پیج و سرگی برین (از استنفورد)، جفری بزوس (از پرینستون)، تیم برنرزلی (از دانشگاه ام آی تی) و دنیل بورل (از دانشگاه پلی تکنیک لوزان) تنها گزیده کوچکی از اشخاص خلاقی هستند که در چند سال گذشته جهان را از طریق ایده های تجاری شان تغییر داده اند.

تنها چیزی که در این افراد مشترک است این واقعیت است که آنها در دانشگاه های تراز اول تحصیل کرده اند. یکی از مهم ترین نقش های این دانشگاه ها این است که برترین ذهن های جهان را دور هم جمع می کنند. آمریکا با دانشگاه های ممتازش به طور ویژه ای اثر بین المللی قوی دارد که در عملکرد اقتصادی اش نمود دارد.

سوئیس بیشترین تراکم جهانی را در بین پانصد دانشگاه برتر در درآمد سرانه دارد. سیستم آموزش سوئیس ممکن است در موقعیت بسیار خوبی در مقیاس بین المللی قرار داشته باشد اما سبقتش بر دیگر کشورها بسیار ضعیف است. این یک واقعیت ناخوشایند است که در مقطع دوم تحصیلی، اهمیت رشته های دانشگاهی در علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (که در ادامه آنها را رشته های چهارگانه خواهیم نامید) در سال های اخیر کاهش یافته است.

در برنامه آموزشی مقطع دوم مدرسه، اهمیت کمتری به علوم تجربی به خصوص در مقایسه با زبان و علوم انسانی داده می شود و تعداد دانش آ»وزان رشته های چهارگانه در دانشگاه ها و مراکز آموزشی فناوری در مقایسه با تعداد دانشجویان علوم انسانی و علوم اجتماعی کاهش یافته است. از منظر سیاست نوآوری، این روند بی نهایت مشکل ساز خواهد بود. بی شک نیروی انسانی کافی دارای تحصیلات در رشته های چهارگانه برای نگهداری قدرت در حوزه نوآوری و برای تضمین بهبود فناوری در آینده ضروری است.

در نتیجه برای حل این معضل رویه های موجود باید سریعا اصلاح شوند و در این راه آنچه از همه مهم تر است این است که سرمایه گذاری بیشتری می بایست در تدریس رشته های چهارگانه صورت گیرد چه برای افزایش کارایی آموزشی استادان و چه برای جذاب تر کردن این دوره های آموزشی برای دانشجویان.

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

گام دیگر تنظیم اهمیت این رشته ها در تحصیلات دبیرستانی است، زیرا صرفا از این طریق است که دانشجوی لازم برای تحصیلات دانشگاهی فراهم خواهد شد و زمینه لازم برای موقعیت شغل های مرتبط با رشته های چهارگانه در جامعه ایجاد خواهد شد. در قدم اول درک متناسبی از فناوری و علوم نیاز است که به وجود آیند به ویژه به دلیل این که تصور عام این است که رشته های چهارگانه رشته هایی سخت تر و زمان برتر از رشته های علوم انسانی هستند. در برنامه آموزشی امروزه دبیرستان ها، زبان به طور چشمگیری اهمیت بیشتری برای پیشرفت تحصیلی در مقایسه با علوم تجربی دارد و اینجاست که ضروری است حداقل وضعیت تعادلی بین این دو برگردانده شود.

اصل سوم: ایجاد نظام آموزشی دوگانه

تحصیلات عالی تنها یک طرف سیستم آموزشی خوب است. اگر ما رزومه کارآفرینان موفق را بررسی کنیم، یک نکته سریعا آشکار می شود: آنها در جریان تحصیلات شان تمایل به کسب یک حوزه وسیعی از مهارت ها و توانایی های نشان می دهند. این عملکرد با نظریه کارآفرینی «جک لازر» مطابقت دارد. نظریه ای که بر پایه این فرضیه است که کارآفرینان بالقوه طرفدار یک تحصیل متعادل و وسیع هستند.

در حالی که جویندگان مشاغل متمایل هستند که بیشتر بر یک حوزه خاص آموزشی تمرکز کنند. اقتصاددانان این تئوری را موضوع یک پژوهش میدانی در سوئیس قرار دادند: یافته های شان این فرضیه را تایید می کند که کارآفرینان ترکیبی از تحصیلات آکادمیک و فنی حرفه ای را ترجیح می دهند در حالی که برعکس، کارمندان مایل اند که یکی از این دو را انتخاب کنند، زیرا به این طریق آنها می توانند مهارت های تخصصی شده ای را به نسبت تحصیلات وسیع به دست آورند. در نتیجه گیری شان، نویسندگان پژوهش پیشنهاد می کنند که تغییر بین رشته ها باید در سوئیس آسان تر شود به طوری که جوانان بتوانند تحصیلاتی با حوزه وسیع تر یا ترکیبی داشته باشند.

سیستم آموزشی دوگانه در سوئیس نشان می دهد که به لطف امکان انجام کارآموزی آسان تر پس از دوره سوم تحصیلی، در سوئیس، تحصیلات در حوزه وسیع تری نسبت به سایر کشورها صورت می پذیرد؛ بنابراین سهم کارآفرینان در سوئیس به طور چشمگیری در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی بالاتر است و این پژواک روشنگر این وضعیت است که ساختار سیستم آموزشی به ساختار اقتصادی و به تشکیل شرکت ها وابسته است.

این یک واقعیت است که کارآفرینان نیاز دارند که هم در زندگی تجاری و هم حرفه ای ریشه داشته باشند. آنها می توانند تنها انتظار فرصت های خوب تجاری را داشته باشند اگر با بازار آشنایی داشته باشند و به نیازهای خاص مصرف کنندگان آگاه باشند. آنها همچنین نیاز دارند که دارای مهارت های عملی ضروری باشند.

در سوئیس برای جوانان تقویت مهارت هایی که برای کارفرمایان ضروری است، فرصت مطالعه در سطح بالاتر بعد از تکمیل کارآموزی یک عامل تعیین کننده است. اگر ما به بازار کار در حال حاضر سوئیس نگاه کنیم در می یابیم که شرکت ها آشکارا دانشجویانی که تازه تحصیلات شان را در دانشگاه های صنعتی تمام کرده اند به سایر فارغ التحصیلان ترجیح می دهند.

محتمل ترین دلیل برای این موضوع این است که در دانشگاه های صنعتی علاوه بر آ»وزش های آکادمیک، دانشجویان ملزم به گذراندن دوره های کارآموزی نیز هستند که در طی آن مهارت های عملی را فرا می گیرند. در نتیجه روشن است که برای به دست آوردن یک موقعیت شغلی مطمئن صرفا داشتن تحصیلات عالی تعیین کننده نیست. قابلیت انتقال و ارتباط عملی نیز عناصر مهمی هستند برای تضمین این که جوانان قادر به بهره برداری از تمام ظرفیت های شان باشند.

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

اصل چهارم: فراهم کردن سرمایه برای تحقیق و پژوهش

همسو با یک جهت گیری استراتژیک به سمت نوآوری در چند سال گذشته کشورهای مختلفی تلاش شان را برای ارتقای تحقیق و توسعه تشدید کرده اند. به دنبال امضای استراتژیک معاهده لیسبون اروپا در سال ۲۰۰۰، سران کشورها و دولت های اروپایی یک برنامه برای ارتقای ظرفیت نوآوری و رقابت ارائه کرده اند. چندین کشور آسیایی و همچنین اعضا یکشورهای بریکس۱ نیز اولویت های خودشان را از نو تعیین کرده اند.

در فوریه ۲۰۰۶ برای مثال چین برنامه جدید سیاست نوآوری خود را که با هدف ارتقای توسعه علوم و تکنولوژی با تاکید زیاد بر اغنای ظرفیت های نوآوری کشور تا سال ۲۰۲۰ است اعلام کرد. سهم هزینه های مربوط به تحقیق و توسعه قرار است تا ۲۰۲۰ به ۲٫۵ درصد از سرانه ملی برسد. در همین دوره زمانی قرار است ظرفیت سیستم دانشگاه های چین به منظور بهبود توسعه دانشگاه های برتر افزایش یابد.

امروزه روند آشکاری به سمت انتقال تسهیلات پژوهش به آسیا وجود دارد. تقریبا سه چهارم مراکز تحقیق و توسعه قرار است در آینده در چین یا در هند ایجاد شوند. در نتیجه این روند ترس آن می رود که موقعیت قوی سوئیس در زمینه های تحقیق و تکنولوژی در طی این مدت از بین برود. برای مثال نرخ رشد هزینه خالص تحقیق و توسعه در بخش خصوصی در دوره چهار ساله ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ تنها یک افزایش متوسط را برای سوئیس بیان می کند.

برای اسرائیل که در حال حاضر در رأس است، این رقم تقریبا چهار برابر بیشتر است. در آمریکا و کره جنوبی نیز نرخ رشد تقریبا سه برابر بیشتر از سوئیس است. حتی شرکت های سوئیسی در حال سرمایه گذاری در خارج از کشورند تا از شرایط جذاب موجود در جاهای دیگر بهره بیشتری ببرند. در اواخر دهه هشتاد، سوئیس برای شرکت های داخلی برای مراکز پژوهش جذاب تر بود. تا سال ۲۰۰۸ شرکت های سوئیسی تقریبا ۲۵ درصد بیشتر در خارج از کشور سرمایه گذاری کرده بودند.

اولویت هزینه های تحصیلات و پژوهش

در اینجا به طور اورژانسی یکسری اقدامات خنثی کننده لازم است. به عنوان کشوری کوچک با میزان بالای مهارت بدون منابع طبیعی، سوئیس بر میزان کافی سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه تکیه دارد. بخش خصوصی و دولتی هر دو باید با این چالش روبرو شوند. نیاز است که هزینه برای تحقیق و توسعه اولویت سازی شود و به طرز چشمگیری افزایش یابد ولی این به معنای انتقال مسئولیت از بخش خصوصی به دولتی نیست. برعکس این واقعیت که بخش زیادی از سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه از طریق بخش خصوصی انجام می شود یکی از نقاط قدرت سوئیس است.

مشارکت دولتی (اکثرا در تحقیق های پایه) بنایی را تشکیل می دهد که بخش خصوصی بر آن می تواند ساخته شود. با توجه به فاصله زمانی طولانی بین سرمایه گذاری دولت در آموزش و پژوهش با آغاز رشد نوآوری به یک سیاست طولانی مدت نیاز است. از آنجایی که بیشتر پروژه های تحقیق چند سالی زمان می برد، دانشگاه ها باید بر اساس برنامه طولانی مدتی تنظیم شوند. اعمال سیاست های کجدار و مریز برای هزینه های دولتی در تحصیلات و تحقیق اگرنه غیرممکن ولی بسیار سخت است.

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

اصل پنجم: باز نگه داشتن بازار

ظرفیت نوآوری اشخاص حقیقی و شرکت های خارجی در سوئیس همیشه فراوان بوده و قدمتی طولانی داشته است. افرادی مانند هنری نسله (نسله)۲، والتر باوری (ای بی بی)۳ و بسیاری دیگر همگی نقش عمده ای در کامیابی هایی داشته اند که سوئیس از آن بهره می برد. بسیاری از شرکت های پیشرو حال حاضر در سوئیس شرکت هایی هستند که یا از شرکت های خارجی منشعب شده یا اصالتا در خارج تاسیس شده اند. جذابیت سوئیس برای شرکت ها تا امروز ادامه دارد و این که بیش از ۳۰ سازمان بین المللی سوئیس را به عنوان مقر خود تعیین کرده اند گواه این ادعاست.

در حالی که نرخ پایین مالیاتی مهم ترین استدلال برای انتخاب مقر در نظر گرفته می شد، امروزه عوامل دیگری در حال اهمیت یافتن هستند؛ برای مثال کیفیت سطح زندگی و ثبات سیاسی و شرایط قانونی. سوئیس در موقعیت بسیار قدرتمندی قرار دارد و در نتیجه قادر به جذب شرکت های خارجی و پرسنل کارکشته است. در سال های اخیر این امر به «تسخیر مغزها»ی عظیمی منجر شده است که بدون آن سوئیس قادر نبود این موقعیت برجسته جهانی را به دست بیاورد.

قدرت نوآوری هر کشور زمانی رو به افزایش می رود که تعداد زیادی پرسنل خارجی داشته باشد. مع الوصف اثبات یک رابطه علی – معلولی دشوار است، چرا که کشورهای کامیاب و نوآور در همه زمینه ها جذاب اند خصوصا برای مهاجران.

مطالعات اخیر در آمریکا به روشنی اثر مثبت سیاست تعادلی مهاجرت را بر رشد و توسعه اقتصاد کشور نشان می دهد. دو عامل بسیار مهم، انگیزه ها و سطح تحصیلات مهاجران است. به بیان دیگر انتخاب، قطعا قاطع است. طبقه گفته جنیفر هانت، اقتصاددان، مهاجران جوان و دارای شرایط عالی که دانشجو یا کارمند بسیار شایسته ای هستند، قادرند سطح بالایی از ارزش افزوده را در اقتصاد در دراز مدت ایجاد کنند.

آنها همچنین زمان راه انداختن شرکت ها فعال تر می شوند. در آمریکا آنها به عنوان مثال دو برابر بیشتر از مردم محلی حق اختراع ثبت کرده اند. این واقعیت بسیار با اهمیت است که آنها در زمینه علوم و تکنولوژی برترین شرایط را دارند. دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد یا دکتری سودآورترین گروه هستند و در نتیجه باید به طور ویژه ای جذب و حمایت شوند.

تسهیلات استخدام پرسنل خارجی برای بازار کار سوئیس در گذشته به شدت بحث برانگیز بوده و هست. در دهه های ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ میلادی مهاجران زیادی که نسبتا شرایط مناسبی نداشتند در سوئیس ساکن شدند اما در دهه های گذشته تمرکز سیاست مهاجرت به سمت پرسنل واجد شرایط تغییر کرده است. اگرچه هنوز برای نتیجه گیری قاطع این تغییر خط مشی زود است. یک نکته پیش از این روش شده است که عمدتا مهاجرانی که امروز استخدام می شوند (اغلب از کشورهای همسایه) نه تنها به طرز بسیار راحتی در جامعه پذیرفته شده اند، بلکه مشاغلی را برای شهروندان سوئیسی ایجاد کرده و در افزایش بهره وری اقتصادی مشارکت می کنند.

اگرچه این موج جدید مهاجرت به آثار جانبی منفی متنوعی منجر شده است ولی سود خالص اساسا مثبت است حتی وقتی که هزینه های اجتماعی در نظر گرفته می شود.

اصل ششم: ارتقای شبکه بین المللی

این مورد اتفاق نظر بسیاری است که استارت آپ ها۴ و شرکت های کوچک و متوسط، محرکان مهم نوآوری هستند ولی نقش اصلی شرکت های چند ملیتی در زمینه نوآوری نادیده گرفته می شود. این شرکت ها معمولا عنصری مسلم برای رشد اقتصادی هستند.

 راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟
به لطف شبکه های عالی جهانی و استخدام بین المللی و ظرفیت های توزیعی شان، شرکت های چند ملیتی کانون اصلی نوآوری را تشکیل می دهند. این شرکت ها حدود ۲۵ درصد از تولید خالص داخلی را تشکیل می دهند و نرخ رشد توسعه متوسط شان در بازه زمانی ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ تقریبا دو برابر دیگر شرکت ها بود. آنها ۷۴ درصد ارزش افزوده به نسبت هر کارمند تولید کردند و بیش از ۱۴۰ هزار شغل ایجاد کردند.

فعالیت بین المللی به عنوان محرک نوآوری

در شرکت های بزرگ، شبکه های بین المللی یکی از نیروهای محرک اصلی در ظرفیت نوآوری هستند و همین نیز برای اقتصاد به طور کل می تواند گفته شود. در این راه سوئیس قادر است تا حدودی ضررهایی را که به عنوان کشوری کوچک باید بر آنها فائق شود جبران کند. مهارت و ایده ها در مرزهای ملی متوقف نمی شوند و پروسه های نوآوری به بخش های فردی محدود نمی شود.

اگرچه امکان حمایت مستقیم نظام سیاسی از بخش خصوصی وجود ندارد مع الوصف همچنان این امکان برای دولت ها وجود دارد تا با حذف موانع پیش روی شرکت های خصوصی برای فعالیت در خارج از کشور، به آنها در مسیر نوآوری و توسعه کمک کنند. همچنین دولت ها می توانند امکان برخورداری بخش خصوصی از منابع دولتی مرتبط با پژوهش را فراهم آورند.

اصل هفتم: سیاست ایجاد آزادی عمل

اقتصاددان، جان تینبرگن، این واقعیت را به روشنی بیان کرده است که ابزار سیاست اقتصادی همیشه باید برای دستیابی به یک هدف واحد استفاده شود. اگر وسیله ای برای برآورده کردن بیش از یک هدف به کار رود، در پایان هیچ یک از اهداف به طور کامل به دست نخواهند آمد. یکی از دلایل این است که تعارض منافع می تواند به وجود بیاید. درباره حمایت از محیط زیست برای مثال بسیاری از اقدامات اثر منفی بر رشد و در نتیجه بر اشتغال دارند ولی این به آن معنا نیست که این اقدامات نباید اجرا شوند. در اینجا ضروری است که هزینه های اجتماعی در مقابل مزایای حاصله سنجیده شود.

توانمندسازی مردم برای تحقق کامل پتانسیل های شان

یک سیاست نوآوری درست آزادی عمل ایجاد می کند. این خود سیاست نیست که می تواند نوآوری ایجاد کند یا آن را ارزیابی کند، بلکه این پتانسیل مردم است که باید در موسسات و شرکت های پژوهش از طریق قوانین و مقررات مربوطه به طور دقیقی ارتقا یابد. اگر شرایط اصلی درست نباشد، نوآوری نمی تواند به دست بیاید.

به بیان دیگر سیاست هم دوست و هم دشمن نوآوری است. با یک سیاست قوی، نوآوری می تواند زمینه را برای رشد و موفقیت ایجاد کند در حالی که یک سیاست ضعیف نوآوری باعث هزینه های بالا بدون ثمر دادن هیچ سودی می شود یا حتی ممکن است به اقتصاد صدمه بزند. در حالی که ایده های سیاسی زیادی در اولین نگاه به نظر می رسد که نوآوری را ارتقا می دهد، با یک نگاه دقیق تر بی بازده بودن آنها را آشکار می سازد.

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

یک پازل با تکه های بسیار زیاد

دوره زمانی که برای معرفی هر تولید جدید لازم است از سرمایه گذاری در آموزش و پژوهش شروع شده و می تواند خیلی طولانی باشد و امکان قصور نیز عنصر ذاتی در هر پروسه نوآوری است. چنین پروسه هایی هرگز در یک روش خطی یا مطابق با الگویی قابل پیش بینی به پیش نمی روند. نه تفکیک روشنی بین دانشگاه ها، مراکز پژوهش تکنولوژی و بخش خصوصی وجود ندراد و نه در عمل تفکیکی بین تحقیق های پایه، تحقیق های کاربری و توسعه بازار خاص شدنی است. در عوض، همه چیز ابتدا یا باید مانند تکه های یک پازل در کنار یکدیگر قرار گیرند. دولت قادر است بعضی از این تکه ها را بهینه سازی کند و در ادامه امید داشت که فرد دیگری در تکه های دیگر همکاری کند و آنها را به نحو درستی در کنار یکدیگر قرار دهد به طوری که یک ایده یا یک تصویر کلی پدیدار شود.

تنها از این طریق است که یک نوآوری با ارزش افزوده ارائه می شود. در پروسه نوآوری بنابراین باید اعتماد در یک عملکرد روان اقتصاد بازار قرار بگیرد. همچنین مهم است که بسیاری از معیارها که اثر غیر مستقیم بر ظرفیت نوآوری کشور دارند شناسایی و به رسمیت شناخته شوند … برای مثال سیستم مالیاتی یک کشور و نرخ های مالیاتی بر رقابت پذیری اش اثر می گذارد و بنابراین بر ظرفیت نوآوری آن ولو به نحو غیرمستقیم اثر می گذارد.

رقابت، انگیزه ساز است و نه تهدید

در این نوشتار، هفت اصل برای سیاست نوآوری موفق بر اساس مدل سوئیس ارائه شد. در حالی که برخی از پیشنهادها بسیار خاص هستند، اما بسیاری از موارد به نحو کلی برای استفاده عمومی بیان شد. رقیبان خارج از اروپا به ویژه از اقتصادهای نوظهور مانند چین و برزیل به سرعت در حال یادگیری و پیشرفت اند اما این موضوع بیشتر از این که تهدید پنداشته شود، باید فرصتی برای منفعت بردن از یکدیگر و انگیزه ای برای توسعه و تعقیب سیاست نوآوری قوی در نظر گرفته شود.

* Philipp c. Bauter


منبع: برترینها

دیجیتال مارکتینگ از سیر تا پیاز (۳)

تب تند دیجیتال مارکنینگ

س- محتوا:

ما معتقدیم؛ غذای اصلی دیجیتال مارکتینک “خوراک محتوایی” است و مابقی تکنیک ها، همانند ادویه هاست که باعث بهبود کیفیت میشود.

یادتان باشد؛

  •     محتوا و متن باید خوانا، ساده و سریع و به راحتی قابل دسترس باشند.
  •     محتوا جذاب، خنده دار، جالب، علمی و بحث برانگیز بوده و یا حالت اطلاع رسانی داشته باشد.
  •     محتوای متنی شما باید حداقل ۲۰۰ تا ۵۰۰ لغت باشد.

این موارد را نیز در نوشتن متن لحاظ کنید:

۱.        فاصله ها را در جملات و پاراگراف ها رعایت نمایید.

۲.        از جملات کوتاه استفاده کنید.

۳.        از خط فاصله و سایر موارد مشابهی که موجب سرعت و سهولت در خواندن می شوند، استفاده کنید.

۴.        در داخل متن، عنوان اصلی و عناوین فرعی باید در نظر گرفته شوند.

۵.        سایت خود را به عنوان های فرعی طبقه بندی کنید.

* همیشه به یاد داشته باشید که بیشتر کاربران وب، کل مقاله و محتوا را نمی خوانند، بلکه آنها را بطور سطحی و سریع مرور می کنند. در نتیجه باید کار آنها را ساده کنید.

در صفحات خود از تیتر و حروف پررنگ استفاده کنید، این موارد به عنوان تفکیک کننده استفاده می شوند. به این صورت، چشم به طور خودکار به سمت موضوعات و عناوین و عبارات پررنگ رفته و جذب آنها می شود.

این جمله طلایی را همیشه در ذهنتان مرور کنید:

” بدون تولید محتوای خوب، موفقیت بلند مدت با هیچ روشی امکان پذیر نیست! “

دیجیتال مارکتینگ از سیر تا پیاز (3)

ش- حیله:

از هرچیزی که به صورت حیله و فریب و یا موضوع غیر اخلاقی برای موتور های جستجو گر تعریف می شود، اجتناب کنید.

ص- لینک دادن:

هنگامی که از شما درخواست لینک شد، قبل از ارائه ی لینک، سایت مورد نظر را کاملا بررسی کنید.

ض- گزینه های به اشتراک گذاری:

از گزینه هایی مانند ایمیل به دوستان، به اشتراک گذاری و آیکن های شبکه ی اجتماعی استفاده نمایید.

ط-  سندرم آگهی و بروشور:

مراقب باشید که سایت شما به یک بروشور تبلیغاتی تبدیل نشود. به این موضوع بیندیشید که مردم چه می خواهند؟! تا حد امکان در مقالات، صحبت زیادی درباره شما و محصولاتتان نباشد.

خوب است بدانید، کاربران سایت، وارد سایت شما نمی شوند که محتوای مورد نظر شما را ببینند! آنها وارد سایت شما می شوند که محتوای مورد نظر خودشان را ببینند!

سعی کنید تبلیغات سایتتان محدود، جذاب، بامعنا و مرتبط باشد. دقت کنید تا وقت ارزشمند کاربران را با تبلیغات زیاد و غیر حرفه ای مانند پاپ آپ تلف نکنید.

ظ- هر روز یک صفحه بسازید:

سازگاری و هماهنگی محتوا، مهم است. تداوم و پایداری نیز یک مورد کلیدی برای دستیابی به موفقیت است. هرگز این دو مورد را فراموش نکنید.

ع- گزارش های سایت:

گزارش های سایت خودتان و سایت رقبا (چه بسا محدود) را نیز مطالعه کنید. در این گزارش ها نکات کلیدی و طلایی نهفته است.

غ- موضوعات بجا و به موقع:

موضوعات جدید از رقابت کمتری در فضای مجازی برخوردارند.

فراموش نکنید که، زمان بندی درست یکی از مهم ترین فاکتورهای موجود برای موفقیت شرکت هاست. حتی بهترین نظریات و ایده ها نیز وابسته به زمان هستند، به این معنا که یک ایده خوب نمی تواند در زمان غلط، خوب باشد.

ف- خانواده و دوستان:

ایجاد شبکه ارتباطی، موضوعی کلیدی در موفقیت یک سایت است.

ق- نکات و یادداشت ها:

اگر نکات و موارد جدید را در جایی یادداشت نکنید، حتی بهترین نظرات را فراموش خواهید کرد. اگر تصمیم دارید که در سایتتان تغییری ایجاد کنید، آن را در جایی یادداشت نمایید.

بدانید که “کم رنگ ترین مداد ها از قوی ترین حافظه ها ماندگار تر است.”

ک- بررسی موارد ارائه شده در شش ماه:

به موارد قبلی خود باز گردید و ببینید که آیا پس از شش ماه در لیست موتورهای جستجوی مورد نظر، قرار گرفته اید یا خیر؟ اگر لازم است، مجددا پست مورد نظر را ارائه نموده و راهنمایی ها را مجددا مرور کنید.

گ- محتوای با کیفیت بسازید:

به دلیل اهمیت مضمون ومحتوا، گوگل خواهان مضامین و محتوای با کیفیت است. بدون مفهوم و محتوای با کیفیت، هیچ یک از پیشنهادات بالا تاثیرگذار نخواهد بود.

ل- کانال های مختلف:

رنگ، طرح، فونت، پس زمینه تمامی کانال های دیجیتال مارکتینگ باید شبیه هم باشند و یا حداقل مرتبط به هم به نظر بیایند. مانند؛ صفحات اینستاگرام، فیسبوک، توییتر و لینکدین.

م- در نگاه اول:

نام سایت، رنگ، طرح، تبلیغات و دیگر جذابیت ها، اولین بار باعث ورود کاربران به سایت شما می شود. اما این محتوا  است که تعیین می کند کاربران در سایت شما بمانند و یا مجددا بازگردند. لذا؛ به هزینه های مالی و زمانی که صرف دعوت به سایت کرده اید، دقت کنید تا به آسانی تلف نشود.

برای ترغیب مشتریان و کاربرانی که از دست داده اید، هزینه و وقت بیشتری صرف کنید و هرگز دلسرد نشوید!

ن- خودتان جای دیگران:

خودتان را در جای دیگران بگذارید. آیا محتوا و یا سایت را به اشتراک می گذارید؟ دلیل را از خودتان بپرسید و حتما صادقانه پاسخ دهید!

و- شرکت های مختلف:

هیچ کس و هیچ شرکتی نمی تواند جایگاه سایت شما را در موتور های جستجوگر (مانند گوگل) برای کلید واژه هایی قطعی تضمین کند، چون:

  •     گوگل بیش از ۲۰۰ فاکتور برای سئو لحاظ می کند که هیچ کس همه آنها را نمی داند.
  •     گوگل هر از چند گاهی، الگوریتم خود را به روز رسانی کرده و تغییر می دهد.
  •     هیچ کس رقیب های جدید و سایت های آینده را نمی تواند پیش بینی کند.

ی- برند :

“برند شما دارایی شماست.”، همان تعهد قیمت، کیفیت وعده داده شده محصول و خدمات شماست. در حفظ آن کوشا باشید!

موفق باشید:

از آنجایی که روزانه بیش از ۴۰۰  هزار وب سایت جدید در سراسر جهان تشکیل می شوند، بنابراین، هر چه زودتر شروع کنید با رقابت کمتری مواجه خواهید شد.


منبع: برترینها

وبسایت شما برای جذب مشتری باید به این ۴ سوال پاسخ بدهد

طراحی وب و بازاریابی دیجیتال نسبت به گذشته پیچیدگی های بیشتری پیدا کرده اند. امروزه گزینه های بیشتری در برابر شما قرار دارد که می توانید از آنها در وبسایت خود استفاده کنید، و انبوهی از دستورالعمل ها و راهنماهای بازاریابی در دسترس هستند که به طُرُق مختلف به شما می گویند که چگونه باید با بازدیدکنندگان سایت خود تعامل داشته باشید، آدرس ایمیل شان را بگیرید و آنها را به مشتریان راغب خود (lead) تبدیل کنید. اما سایت های شرکتی متعددی نیز وجود دارند که چیزی که حقیقتا در طراحی و محتوای سایت اهمیت دارد از چشم شان مغفول مانده است: اینکه به مردم نشان بدهند که اصلا چرا سایت و محتوای آن باید برایشان اهمیتی داشته باشد و واقعا چه سودی به مصرف کننده می رسانند. به عبارت دیگر، بسیاری از وبسایت های شرکت ها ارزشی که ارائه می دهند را برای مشتری روشن نمی کنند.

دفعه بعد که تصمیم به بازطراحی سایت خود گرفتید، کمی وقت بگذارید و برای کسب اطمینان از اینکه وبسایت شما واقعا برای انتخاب مشتری به او دلایل مستدل و محکمی را ارائه می دهد، از خود چند سوال عمده بپرسید.

موارد زیر چند سوال در ذهن مشتریان بالقوه شما هستند که وبسایت تان باید پاسخگوی آنها باشد:

  1. چرا راه حل شما از همه بهتر است؟

راه حل شما لزوما نباید برای همه کس، همه چیز باشد. به جای اینکه تک تک ویژگیهای محصولات یا خدمات خود را فهرست کنید، فقط روی مهم ترین جنبه ها و خصایص خاص چیزی که می فروشید تاکید کنید. ویژگی منحصر به فرد راه حل شما چیست؟ کدام ویژگیِ چیزی که ارائه می کنید بیشتر از همه مورد تحسین و تمجید مشتریان قرار می گیرد؟ شما چه چیزی می توانید ارائه کنید که هیچ شرکت دیگری قادر به ارائه آن نیست؟

  1. چرا مردم باید از شما چیزی بخرند؟

اینجا جایی است که باید مزیت رقابتی شرکت خود را توضیح بدهید. شما چه کاری را از همه بهتر انجام می دهید؟ چگونه می توانید به مشتری کمک کنید تا پولش را پس انداز کند، بهره وری خود را افزایش دهد یا سود بیشتری را کسب کند؟ آمار ارائه کنید و داستان های تاثیر موفقیت آمیز کالا یا خدمات خود را روایت کنید؛ از ویدیو استفاده کنید و در عمل نشان بدهید که استفاده از محصولات یا خدمات شما چرا و چگونه بهترین نتایج را به بار می آورد. خرید از شرکت شما و همکاری با شما چگونه است؟ فرآیند کار با شرکت خود را از زاویه خدماتی که به مشتریان شرکت ارائه می کنید توضیح بدهید؛ در مرحله اجرا چه کارهایی انجام می شود؟ نصب سیستم های آی تی چقدر طول می کشد؟ شرکت بیمه شما چگونه می تواند به مشتریان برای پس انداز بیشتر کمک کند؟ به خاطر داشته باشید که همه این جزئیات باید دیدگاه مشتری را در نظر گرفته و به این سوال مهم پاسخ بدهند: «چه نفعی برای من دارد؟» سعی کنید سوالاتی که احتمالا در طول فرآیند خرید به ذهن مشتری می رسد را پیش بینی کنید و آن سوالات را در و به کمک وبسایت خود پاسخ بدهید.

  1. چطور می توانید اثبات کنید که راه حل شما موثر است؟

یکی از مهم ترین بخش های سایت شما باید صفحه یا قسمتی باشد که در آن نظرات مثبت مشتریان قبلی را نشان می دهید. یک صفحه یا بخش خاصی را در سایت خود ایجاد کنید که درون آن تحقیق های مرتبط، داستان موفقیت و تمجید مشتریان راضی خود را به اشتراک می گذارید. با مشتریان راضی خود مصاحبه کرده و آن مصاحبه ها را در قالب ویدیو یا پادکست منتشر کنید؛ نترسید و در صورت امکان وارد جزئیات و زندگی خصوصی آنها شوید، از چاشنی طنز استفاده کرده و داستان های واقعی را به تصویر بکشید. در اغلب موارد، بهترین راه برای اینکه ارزش خود را به مشتری بالقوه نشان بدهید، به اشتراک گذاشتن داستان های جذاب شخصی با این محوریت است که چگونه کسب و کار شما باعث بهبود زندگی دیگران شده است. خلاقیت به خرج بدهید. از اینفوگرافیک های رنگارنگ، نقاشی هایی کمیک (داستان مصور) یا انیمیشن استفاده کنید. گزارشات تحقیقاتی که ارائه می کنید لزوما نباید سازمانی و خسته کننده باشند؛ می توانید آنها را در قالب داستانهای به یادماندنی که قابلیت به اشتراک گذاری دارند ارائه کنید.

  1. مرحله بعد چیست؟

سرانجام، سایت شما باید یک فراخوان به عمل (Call to Action) واضح داشته باشد. مرحله بعد از بازدید از سایت برای مشتری هر چه که هست، تماس، ارسال ایمیل، یا ثبت نام برای دریافت اطلاعات بیشتر از تیم فروش خود را تسهیل و تسریع کنید. فراخوان به عمل خود را در معرض دید قرار دهید، دسترسی به آن در دستگاه های همراه را نیز مد نظر قرار دهید و انجام عمل مورد نظر را ساده تر کنید. به عنوان مثال، مشتری را مجبور نکنید تا کادرهای یک فرم کوچک که به سختی خوانده می شود را برای ارسال ایمیل به شما پر کند؛ در عوض، آدرس ایمیل یا شماره تلفنی ارائه کنید که در صورت لزوم با لمس آن در گوشی هوشمند خود بتواند با شما ارتباط برقرار کند.


چنانچه بتوانید تمرکز خود را روی چند سوال کلیدی حفظ کنید، بازاریابی دیجیتال لزوما نباید آنقدرها برای شما پیچیده باشد. اطمینان حاصل کنید که وبسایت شما به این سوالات اساسی پاسخ می دهد تا بازدیدکنندگان متقاعد شوند که محصول یا خدمات شما همان چیزی است که آرزوی آن را در سر می پرورانده اند.

موفق باشید ?


منبع: گویا آی‌تی

هوش آنقدرها که فکر می کنید مهم نیست، این ویژگی ها اولویت دارند…

برای اینکه انسان موفقی باشیم به چه چیزی نیاز داریم؟ آیا باید باهوش ترین و بهترین باشیم؟

امروزه زیاد می شنویم که فلانی به خاطر هوش مفرط خود به جایی رسیده یا اینکه هوش، دروازه فرصت ها است. این تصور که هوش و استعداد مادرزادی بین انسانها تفاوت ایجاد می کند، باعث می شود که باورهای خاصی را نسبت به جهانی که در آن زندگی می کنیم شکل بدهیم.

اگر شخصی را ببینیم که عملکرد بهتری از ما دارد، به سرعت فرضیه سازی می کنیم که آن شخص باید از ما باهوش تر باشد یا ذاتا باید استعداد بیشتری داشته باشد. این تفکر برای ما بهانه ای درست می کند تا دست از تلاش برای تحقق اهداف مشابه برداریم.

به عنوان مثال، آیا تا به حال چنین افکاری به ذهن شما خطور کرده:

  • «ایول! چقدر این طرف موفقه! من هیچ وقت نمی تونم همچین کاری بکنم.»
  • «خیلی دلم می خواست می تونستم همچین کاری بکنم، اما استعداد ندارم.»
  • «این چطور انقدر خوش اندامه؟ من اصلا آفرینشم اینطوری نیست.»

به باورهای محدودکننده دقت کردید؟

شاید این افکار را آگاهانه به زبان نیاوریم یا با دقت و توجه به عواقب شان به آنها فکر نکنیم، اما در هر صورت، آنها وجود دارند و وظیفه خودشان را به خوبی انجام می دهند. این افکار منفی، انفعال ما را توجیه می کنند.

البته ما هم موافقیم که انسانها همه در شرایط یکسانی به دنیا نمی آیند. برخی از ما بر اثر عوامل مختلف در کسب برخی مهارتها عملکرد بهتری پیدا کرده ایم. اما سوال این است که آیا برای موفقیت باید نابغه باشید؟

خلاقیت و نقش آن در موفقیت

داشتن یک نگرش و ذهن باز و قراردادن خود در موقعیت هایی که موجب رشد شما می شوند بخشی از فرآیند پیداکردن فرصت های خوب است. چرا؟

زیرا این دو مورد باعث می شوند که ایده های تازه ای به ذهن ما خطور کند. به علاوه، ما را ترغیب می کنند تا آن ایده ها را عملی کنیم.

اما پیش از آنکه بیشتر به این موضوع بپردازیم، بیایید درباره این دیدگاه که «ایده های خوب فقط به ذهن یک عده آدم خوش شانس خطور می کنند که با استعداد به دنیا آمده اند» صحبت کنیم. آیا برای کسب دستاوردهای بزرگ باید باهوش ترین باشید؟

شاید پاسخ مستدل ما شما را غافلگیر کند.

در گزارش یک تحقیق که درباره هوش و خلاقیت انجام شد، محققان چنین نوشته اند:

«در بررسی یک معیار معمولی از ابتکار در اندیشه پردازی (یعنی دو ایده بکر)، آستانه ای در حدود امتیاز آی کیوی ۱۰۰ مشاهده شد. از طرف دیگر، هنگامی که معیار سختگیرانه تر شد (یعنی ایده های بکر زیاد)، آستانه ۱۲۰ امتیازی را شاهد بودیم.»

آیکیوی یک انسان معمولی ۱۰۰ است. متوسط آیکیو برای فارغ التحصیلان دبیرستان ۱۰۵، برای فارغ التحصیلان دانشگاهی ۱۱۵ و برای دارندگان مدرک دکترا در رشته های علوم انسانی ۱۲۵ است.

با توجه به گزارش بالا، اگر آیکیوی شما متوسط باشد، حداقل دو ایده بکر به ذهن شما خطور خواهد کرد. اما اگر آیکیوی شما ۱۲۰ باشد، که البته نشان از هوش بالایی دارد ولی در حد نبوغ نیست، ایده های متعددی به ذهن شما خطور می کند.

اما اگر با رسیدن به یک مرز (آستانه)، ایده های تازه به ذهن شما خطور خواهند کرد (کم یا زیاد)، در اینصورت چه چیزی باعث ایجاد تمایز بین افراد معمولی با انسانهای سرآمد می شود؟

این بخش دوم گزارش محققان است: «علاوه بر این، ما شواهدی پیدا کردیم مبنی بر اینکه به محض عبور از آستانه هوش، تاثیر عوامل شخصیتی بر خلاقیت، بیشتر قابل پیش بینی می شود.»

منظور از این بخش این است که برای اینکه ایده های فوق العاده به ذهن شما خطور کند، لزومی ندارد که جَدّاً در جد نابغه بوده باشید. همینکه هوش شما از میزان متوسط بیشتر باشد، سایر عوامل وارد بازی می شوند.

ویژگیهای لازم برای برتری

اما برای کسب موفقیت به چه ویژگیهای شخصیتی نیاز دارید؟

به عنوان اولین نمونه، این تحقیق نشان داد که داشتن ذهن باز، پتانسیل خلاقیت را افزایش می دهد. به عبارت دیگر، آیا برای آگاهی از ایده های جدید و کشف دنیای پیرامون خود کنجکاو هستید؟

دانشمندان، هنرمندان و متخصصانی که به خلاقیت احتیاج دارند، ذهن های بازتر و پذیراتری دارند. البته جای تعجبی هم ندارد، چرا که خلق یک شاهکار نیازمند بررسی موضوعات از زوایای مختلف و تمایل به تجربه های تازه است.

با این وجود، هوش و داشتن ذهن باز برای تجربه های جدید به ما کمک نخواهد کرد اگر که از آنها استفاده نکنیم. اینجا است که پشتکار وارد ماجرا می شود.

برای تقویت هر مهارتی باید مجموعه فعالیت های یکسانی را مستمراً تکرار کنید، هر چند خسته کننده به نظر برسند یا در ابتدا نتیجه کمی از آنها بگیرید. پشتکار به این معنی است که در هنگامی که با مانعی مواجه می شوید، به جای سوال «باید دست از کار بکشم؟»، به پاسخ به سوال «چطور می تونم این مانع رو بردارم؟» فکر کنید.

پشتکار یعنی باید برای نتایج بلندمدت، نسبت به رنج و ناراحتی های کوتاه مدت اولویت قائل شوید. این دقیقا مثل شطرنج است. هنگامی که یک بازیکن حرفه ای احساس می کند که به بن بست رسیده، ناراحت نمی شود یا بازی را به هم نمی زند. در عوض، در سکوت می نشیند، عمیقا فکر می کند و در کمال آرامش و با منطق با مشکل دست و پنجه نرم می کند.

بازیکنان حرفه ای شطرنج، دید بلندمدتی نسبت به بازی دارند و برای دو تا سه حرکت بعد هم از قبل برنامه ریزی می کنند. آنها نیامده اند که یک دور بازی کنند و جای خود را به نفر بعدی بدهند. آنها آمده اند تا برنده باشند.

وقفه های موقتی بخشی از سفر هستند.

موفقیت جادو نیست

گاهی مردم چنان رویکردی نسبت به موفقیت دارند که انگار شکلی از جادوگری است؛ یک تکان به چوب جادوگری و بعد، اجی مجی لا ترجی! بفرمایید! این شما و این استعداد و هوش و به ناچار، موفقیت! البته پشت چنین ایده ای این جادوی تلخ نیز وجود دارد که با چنین تصوری، انسان برای موفقیت تلاش نمی کند و بی ارادگی خود را به گردن نداشتن استعداد و هوش نسبت می دهد و از کار دشوار انسانهای موفق، فقط جایگاه درخشانی که کسب کرده اند را می بیند.

اما در عمق آن درخشش، تمایل برای تجربه و تلاش مستمر شبانه روزی وجود دارد. در کُنه آن درخشش، انسانی وجود دارد که با مانع روبرو می شود، اما بجای ناامید شدن به دنبال راهی می گردد تا بتواند از آن عبور کند، انسانی که بدون توجه به بدبینی ها و شکست ها راه خود را ادامه می دهد.

خبر خوب این است که همه ویژگیهای لازم برای کسب موفقیت، تحت کنترل خودمان قرار دارند. فقط کسی لازم است که واقعا بخواهد تلاش کند. اگر شما آن فرد هستید، منتظر جادوی واقعی باشید.


منبع: گویا آی‌تی

۶ مورد از انتظاراتی که کارمندان شرکت از شما دارند!

یکی از چالش‌هایی که یک کارآفرین با آن مواجه می‌شود، نحوه مدیریت کارکنان است. در این رابطه کتاب‌های زیادی تالیف شده‌اند و کلاس‌های آموزشی متعددی نیز تشکیل شده‌ است. اما زمانی که اداره خود را پر از کارمندان نسل جدیدی می‌بینید که هرکدام شخصیت متمایز، نقاط قوت و ضعف و همچنین رویاهای خود را دارند، زمان آموزش و یادگیری واقعی آغاز می‌شود.

 
یکی از مواردی که در این دوره به سرعت می‌آموزید، مسایلی است که پس از استخدام ممکن است فرد کارجو با رییس خود داشته باشد و به همین دلیل از شغل خود استعفا دهد. در صورتی که برای هدایت و رهبری کارکنان خود زمان کافی بگذارید و تلاش کنید، نشان داده‌اید که دوست ندارید تا ریاست نادرستی داشته‌ باشید. طبیعی است که مطرح کردن این موضوع از عمل به آن آسان‌تر است، چرا که به ندرت اتفاق می‌افتد تا کارمندان نسبت به راهنمایی‌های رییس خود احساس رضایت کنند و طبق گفته او رفتار نمایند.

به عبارت ساده‌تر، می‌توان گفت که کارمندان نسل جدید اگر معتقد باشند که رییس‌شان آن‌ها را درک می‌کند و از نیازهای آن‌ها آگاه است، سخت‌تر کار می‌کنند و وفادار باقی می‌مانند. در ادامه به ۶ مورد از انتظاراتی که کارمندان شرکت از شما دارند، اشاره می‌کنیم.

۱. وقت آن‌ها از پول با ارزش‌تر است

زمانی که رییس، کارمندان را تا دیروقت در اداره نگه می‌دارد یا حجم زیادی از کار را در اواخر شب و یا تعطیلات به عهده آن‌ها می‌گذارد، این مساله قطعا نفرت کارمندان را در پی خواهد داشت. بنابراین می‌بایست به زمان کارکنان ارزش قایل شوید و به آن احترام بگذارید.

اکثر پروژه‌ها به کار گروهی احتیاج دارند و هنگامی که یکی از اعضای تیم بخش اختصاصی خود را تمام می‌کند و آن‌ را به شما تحویل می‌دهد، این انتظار را از شما دارد که به سرعت کار او را کامل کنید تا به وظایف دیگر خود برسد و منتظر شما نماند. دانستن این نکته که رییس شرکت یک گلوگاه برای تکمیل امور نیست بسیار اهمیت دارد و از ناکارآمدی اداره جلوگیری می‌کند.

۲. آن‌ها مایلند تا از اتفاقاتی که ممکن است برای شرکت بیافتد، مطلع شوند

6 مورد از انتظاراتی که کارمندان شرکت از شما دارند! 
در صورتی که فعالیت اداره شما به صورت کاملا محرمانه صورت می‌گیرد، این احتمال وجود دارد که کارکنان شما از این طبقه‌بندی رضایت نداشته باشند.

اگر کارمندان در تصمیمات اتخاذ شده برای شرکت دخیل نباشند، معمولا از این بابت رنجیده نمی‌شوند. اما اگر این اتفاق درمورد برنامه‌ها و مسیرهای پیش روی شرکت باشد، باعث ناراحتی آ‌ن‌ها خواهد شد.

کارکنانی که در برابر تعداد زیادی از رویدادهای غیرمعمول شرکت تحمل می‌کنند یا هیچ تصوری از ۶ ماه آتی شرکت شما ندارند، به مرور حس بی اعتمادی در آن‌ها ایجاد خواهد شد. هیچ کس دوست ندارد تا بدون اطمینان از در اختیار گذاشتن اطلاعات ضروری به او، نهایت تلاش خود را برای کسب و کار و رییسش به کار گیرد.

۳. آن‌ها به یادگیری مسایل جدید علاقه‌مند هستند

این روزها به ندرت پیش می‌آید که یک کارمند طبق روال ثابتی که برای همه مقامات شرکت در نظر گرفته‌ شده، فعالیت خود را به شکل صحیح ادامه دهد.

یکی از راه‌های نتیجه‌ بخش برای جلب رضایت آن‌ها، این است که مطمین شوید آن‌ها همسو با وظیفه که در شرکت دارند، مهارت‌های تازه‌ای را می‌آموزند. بدین وسیله به طور مداوم بر دانش و توانایی‌های کارکنان شما افزوده می‌شود.

یادگیری مسایل جدید اعضای شرکت را مشغول نگه می‌دارد و این آگاهی را به آن‌ها می‌دهد که در صورت رفتن به سوی شغل دیگر، اداره شما از آن‌ها کارمند بهتری را ساخته است.

۴. آن‌ها از عدم وجود حریم خصوصی متنفر هستند

 
در چند سال اخیر، اکثر شرکت‌ها به سمت محیط اداری باز، سیستم خود را تغییر داده‌اند. بدین وسیله کارمندان فضای کاری مشترکی را در اختیار دارند که میان میزهای هرکدام پارتیشن کوچکی وجود دارد یا حتی ممکن است به طور کامل دیواری میان آن‌ها وجود نداشته باشد. نظریه‌ای که این رویکرد را بوجود آورده، معتقد است که بدین وسیله ارتباطات، همکاری و شفافیت بهبود می‌یابد.

عمل به این روش، این حس را برای کارمندان ایجاد می‌کند که در فضای باز نظارت بهتری روی فعالیت آن‌ها دارید و نتیجه آن کاهش اطمینان نسبت به افراد سازمان شما خواهد بود.
۵. آن‌ها به تحسین و ترفیع نیاز دارند

به عنوان یک کارآفرین، اغلب ما انتظار داریم که گروه‌ها برای شرکت در کسب موفقیت تجارت‌مان نهایت تلاش خود را به کار گیرند. این اتفاق تنها ممکن است در ابتدای کار صورت گیرد.

اما اگر که کارکنان شما تلاش زیادی می‌کنند و به تعهدات خود بدون هیچ چشم‌داشتی عمل می‌کنند، باید به سرعت از احتمال افت فعالیت سودمند آن‌ها جلوگیری کنید. کارفرمایان نهایت سعی خود را می‌کنند تا برای موفقیت کسب و کار خود، وظایف متعددی را به عهده کارمندان بگذارند، اما در این راستا تنها ۲ عامل باعث رسیدن به این مهم می‌شود: یکی ستایش کیفیت کاری کارمندان و دیگری افزایش پاداش برای افراد سخت‌کوش است.

۶. هیچ‌کس به معنای واقعی رییس خود را دوست ندارد

6 مورد از انتظاراتی که کارمندان شرکت از شما دارند! 
به عنوان یک رهبر برای سازمان خود، شایسته است که به کارکنان خود احترام بگذارید و به آن‌ها اعتماد داشته باشید. بسیاری از کارفرمایان به اشتباه، برای تحسین و علاقه کارمندان نسبت به خود طمع می‌کنند.

مهم نیست که فضای کاری شما تا چه اندازه لذت‌بخش است یا چقدر خود را در زندگی کارمندان تاثیرگذار می‌بینید. حقیقت این است که هیچ‌کس عاشق رییس خود نیست.

کارمندان شما به رهبری احتیاج دارند که دیدگاهی هوشمندانه، عادلانه و دلگرم‌کننده داشته باشد. اگر به حس علاقه بیشتری در زندگی نیاز دارید، می‌بایست زمان و انرژی بیشتری را برای دوستان و خانواده خود صرف کنید. اگر که کارکنان خود را از خانواده خود بدانید، واکنش احترام‌آمیز کمتری در برابر آن خواهید دید. به کارمند خود کمک کنید تا به وظیفه‌ای که برعهده دارد عشق بورزد، نه به کسی که برایش کار می‌کند.


منبع: برترینها

راه‌های جذب مشتری وفادار در عصر ارتباطات

در هر کسب و کاری و در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کنید باید این موضوع را مد نظر قرار دهید که نیازهای مشتری پس از گذشت زمان دچار تغییراتی می‌شود. از این رو کسب و کارها برای جذب مشتری وفادار باید از روش‌های جدید بازاریابی و طراحی محصول بهره گیرند. تا از این طریق بتوانند به جایگاه مناسبی در بین مشتریان خود دست یابند. اگر شما هم در جذب مشتری وفادار برای کسب و کار دچار مشکل هستید در ادامه با ما همراه باشید. تا راه‌کارهایی را که می‌توانند سبب جذب مشتری وفادار شوند را با هم بررسی کنیم.

فعال نگه داشتن شبکه‌های اجتماعی کسب و کار

همانگونه که می‌دانید امروزه شبکه‌های اجتماعی تاثیر به سزایی در رشد و توسعه کسب و کارها و جذب مشتری دارند. با پیدایش گوشی‌های هوشمند نیز مردم ساعت‌ها از وقت خود را صرف فعالیت در شبکه‌های اجتماعی می‌کنند. از این رو فعال نگه داشتن شبکه‌های اجتماعی کسب و کارها، باعث می‌شود تا مردم از اخبار جدید برند محبوب خود باخبر باشند. این کار باعث جذب مشتری وفادار می‌شود. از سوی دیگر از آنجایی که امکان برقراری ارتباط و تعامل با مشتری در شبکه‌های اجتماعی ساده‌تر است. امکان پیش‌بینی نیازهای مشتری نیز بیشتر می‌شود.

مشتری وفادار

با گسترش شبکه‌های اجتماعی و افزایش استفاده از گوشی‌های هوشمند مردم ساعتها از وقت خود را صرف فعالیت در رسانه‌های اجتماعی می‌کنند. از این رو به روز نگه داشتن شبکه‌های اجتماعی تاثیر به سزایی در جذب مشتری وفادار برای برندها دارد.

برقراری ارتباط با مشتری برای یادآوری

برقراری ارتباط با مشتریان به شکل‌های مختلفی می‌تواند انجام گیرد. از آنجایی که اطلاعات تماس با مشتری هر کسب و کاری در CRM آن موجود است. برقراری تماس تلفنی، ایمیلی، تلگرامی و … با مشتریان سبب ایجاد حس مثبتی نسبت به آن کسب و کار در مشتریان می‌شود. هر کسب و کاری باید به کمک استراتژی مناسبی بتواند با برقراری ارتباط سازنده اطلاعاتی را در مورد نیازهای جدید مشتری کسب کند. این اطلاعات می‌تواند در پیش‌بینی بازار و نیازهای مشتری کمک بزرگی برای کسب و کارها باشد.

تهیه هدیه کوچکی برای مشتریان وفادار

در هر کسب و کاری که فعالیت کنید مطمئنا می‌دانید که دریافت هدیه‌ی کوچکی در کنار محصول مورد نظر کمک به سزایی در ایجاد ذهنیت مثبت در مشتری و جذب مشتری دارد. این هدیه در کسب و کارها به عنوان اشانتیون نیز شناخته می‌شود. هر چه هدیه‌ همراه محصول به نوع محصولات کسب و کار نزدیک‌تر باشد تاثیرگذاری بیشتری بر روی مخاطب خواهد داشت. این هدیه باعث می‌شود که پس از گذشت زمان مشخصی از خرید محصول نیز نام برند در ذهن مشتری باقی بماند از این رو تعداد مشتری وفادار به برند افزایش می‌یابد.

ارائه تخفیف ویژه فصلی

در هر کسب و کاری که فعالیت داشته باشید مطمئنا امکان ارائه‌ی تخفیف فصلی خواهید داشت. به عنوان مثال اگر فروشگاه اینترنتی در زمینه مراسم عروسی دارید می‌توانید در فصل زمستان که تعداد مراسم عروسی برگزار شده نسبت به تابستان کمتر است، تخفیف ویژه فصل به مشتریان خود ارائه دهید. تخفیف فصلی و کاهش قیمت تاثیر به سزایی در ایجاد ذهنیت مثبت در مشتری و جذب مشتری وفادار خواهد داشت.

امکان پرداخت مبلغ سفارش به شکل اینترنتی

متاسفانه بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی قبل از گرفتن نماد اعتماد الکترونیکی امکان پرداخت اینترنتی مبلغ سفارش را ندارند. اما جالب است بدانید که این امر باعث دلسرد شدن مشتری از خرید می‌شود. زیرا پرداخت الکترونیکی پایه و اساس یک فروشگاه اینترنتی است. بنابراین اگر این امکان برای مشتری فراهم نشود در حقیقت به نیاز مشتری توجه نشده است. بنابراین برای جذب مشتری وفادار در فروشگاه اینترنتی در صورتی که امکان راه‌اندازی درگاه پرداخت الکترونیکی هم ندارید می‌توانید از درگاه پرداخت زرین پال استفاده کنید.

راه‌های جذب مشتری وفادار برای کسب و کارها در عصر ارتباطات

پرداخت الکترونیکی پایه و اساس یک فروشگاه اینترنتی است.

دلیلی برای جذب مشتری وفادار ایجاد کنید

ایجاد ارتباط عاطفی و احساسی با مشتریان یکی از اصول جذب مشتری وفادار در عصر ارتباطات است. از آنجایی که در عصر ارتباطات تمام مراحل بازاریابی به سمت دیجیتالیزه شدن میل می‌کند. از این رو برقراری ارتباط احساسی و همدلی با مشتری تاثیر به سزایی در پیشبرد استراتژی بازاریابی احساسی و جذب مشتری وفادار دارد. زیرا عواطف و احساسات بخش بزرگی از تصمیم‌گیری‌های انسان در خرید را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

نتیجه‌گیری

در عصر بازاریابی دیجیتال جذب مشتری وفادار و یا به عبارت بهتر مشتری مداری هنر و علمی است که شالوده‌ی سال‌ها تجربه است. امروزه مشتری‌ها در کنار کیفیت بالای محصولات به دنبال همدلی و خرید اینترنتی ساده و برقراری ارتباط دوستانه با برند محبوب خود هستند.


منبع: برترینها

دیجیتال مارکتینگ از سیر تا پیاز (۲)

ت- اندازه ی صفحه وب:

تا میتوانید صفحات وب را کوچکتر انتخاب کنید. اگر چه دشوار است ولی ارزشش را دارد. (سعی کنید هر صفحه بین ۵k تا ۱۰k باشد). این موضوع هم برای کاربر مفید است و هم برای موتور جستجوگر.

سرعت تقریبا مهمترین عامل است. اگر صفحات بزرگتر باشد شما ۱۰% از کاربران را از دست خواهید داد که همین ۱۰% تفاوت، میتواند فاصله از شکست یا موفقیت باشد.

ث- زمان بندی تولید محتوا:

  •     روز و زمان بندی انتشار محتوا مهم است.
  •     کانال شبکه های اجتماعی و همچنین خود سایت در روز و ساعات مختلف، ترافیک متفاوت و مختلفی دارد.

به عنوان مثال؛ آمار نشان می دهد که نمودار اشتراک گذاری عکس و فیلم و ساعات و روز های استفاده از شبکه های فیسبوک با اینستاگرام کاملا متفاوت هستند. در نتیجه برای به روزرسانی کانال های مختلف دیجیتال مارکتینگ، باید برنامه ریزی کرد و نقاط اوج ترافیک و اشتراک گذاری ها را پیدا کرد.

ج- مکان یابی و تراکم واژه ها:

از “واژه ی کلیدی” یک بار در قسمت عنوان، یک بار در قسمت توضیح، یک بار در تیتر، یک بار در url، یک بار بصورت پررنگ، یک بار بصورت مورب، و یک بار در بالای صفحه استفاده نمایید. این تراکم باید بین ۵ تا ۲۰% باشد.

چ- لینک های ورودی و خروجی:

گوگل ارزش زیادی برای لینک ها قائل است.

–         لینک های ورودی، لینک های سایت های دیگران به سایت شما است.

–         لینک های خروجی، لینک های سایت شما به سایت های دیگران است.

گوگل از هر دو مورد در الگوریتم خود استفاده می کند:

از دیدگاه گوگل، لینک های ورودی، لینک هایی هستند که دیگر سایت ها طبق آنها می گویند که شما چه کسی هستید، و لینک های خروجی، لینک هایی هستند که طبق آن، شما خود را معرفی می کنید. در نتیجه دقت داشته باشید که در صفحات خود فقط به سایت های معتبر و مربوط لینک دهید.

ح- لینک های بین صفحات سایت:

ساختار لینک دهی به صفحات سایت شما، حائز اهمیت است. باید تمام صفحات سایت با ۲ الی ۳ کلیک به راحتی قابل دسترس باشند.

خ- آنلاین گذاشتن سایت:

    قبل از آنکه سایت خود را با آنلاین گذاشتن در دسترس قرار دهید از کیفیت آن مطمئن باشید زیرا نداشتن یک سایت بهتر از داشتن سایت بی ارزش و خالی از محتوا است.
    مطمئن شوید که سایت شما قابلیت بهره برداری توسط اسپایدر ها یا (وب کرالرها، روبات ها) را دارد.

د- ارسال سایت به جستجوگر ها:

پس از آنکه سایت آماده شد و آن را آنلاین قرار دادید، دامنه اصلی سایت را یک بار به گوگل، یاهو و بینگ ارسال نمایید. مرحله سخت از این نقطه آغاز می شود. یعنی به مدت شش ماه به هیچ جستجوگر و یا دایرکتوری دیگری سایت خود را ارسال و یا معرفی نکنید. بهتر است بر روی محتوای سایت و ایجاد صفحات جدید تمرکز کنید.

ذ- ورود به سیستم و رهگیری:

از یک نرم افزار “تجزیه و تحلیل ترافیک” خوب و دقیق استفاده کنید که بر مبنای گزارش های این نرم افزار، کاربری سایتتان را تجزیه و تحلیل کنید و در صورت لزوم سایت را تغییر داده و اصلاح کنید.

ر- ربات های موتور های جستجوگر (اسپایدر ها):

اطمینان کسب کنید که ربات ها و اسپایدر های موتور های جستجوگر که وارد کل سایت می شوند می توانند سایتتان را به آسانی جستجو کنند. اگر اینگونه نباشد، مجددا سیستم لینک گذاری خود را بررسی نمایید تا اطمینان کسب کنید که اسپایدر ها مسیر خود را پیدا کرده اند. در غیر اینصورت صفحات سایت شما ممکن است در نتایج جستجو سایت هایی مانند گوگل نمایش داده نشوند.

ز- فهرست دایرکتوری ها:

پس از آن که ۶ ماه از راه اندازی سایت پر محتوا و جذاب شما گذشت، حال می توانید سایت خود را در جایگاه و فهرست مناسب برای دایرکتوری ها ارسال نمایید.


منبع: برترینها

اشتباهاتی که می‌تواند آینده حرفه‌ای شما را نابود کند

اگر می‌خواهید مدیر موثری برای سازمان تان باشید،این افسانه را فراموش کنید که رهبری یک خصوصیت ژنتیکی است و رهبران بزرگ با این ویژگی منحصربه‌فرد متولد می‌شوند. انجام تمرینات مدیریتی، یادگیری مهارت‌های خاص و درنهایت رشد و پیشرفت شخصیتی است که یک رهبر قدرتمند و موفق را به وجود می‌آورد.

 بسیاری از کارشناسان معتقدند که هر رهبر در مرحله‌ای از دوران حرفه‌ای خود بالاخره احساس تنهایی را تجربه خواهد کرد. به‌هرحال مجموعه‌ای از اطلاعات و موارد محرمانه و مهم وجود دارد که یک رهبر نمی‌تواند آن‌ها را با دیگر اعضای گروه در میان بگذارد و باید مسئولیت آن‌ها را به‌تنهایی به دوش بکشد.

اما اگر می‌خواهید مدیر موثری برای سازمانتان باشید، این افسانه را فراموش کنید که رهبری یک خصوصیت ژنتیکی است و رهبران بزرگ با این ویژگی منحصربه‌فرد متولد می‌شوند. انجام تمرینات مدیریتی، یادگیری مهارت‌های خاص و درنهایت رشد و پیشرفت شخصیتی است که یک رهبر قدرتمند و موفق را به وجود می‌آورد. اگرچه افراد زیادی ممکن است این ویژگی‌ها را داشته باشند، اما معمولا درصد کمی از آن‌ها می‌توانند خود را به بالای قله موفقیت برسانند.

یکی از ویژگی‌های مهم یک رهبر، ریسک‌پذیری بالای اوست که البته گاهی او را در نگاه دیگران یک «بازنده» جلوه می‌دهد، به‌خصوص اگر در ابتدای راه باشد و تجربه و دانش کمش سبب شکست او شود. بنابراین بسیار مهم است که نسبت به مشکلات و موضوعاتی که می‌تواند شکست شما را رقم بزند، آگاه باشید. در این مقاله می‌خواهیم به ۹ مورد از اشتباهات یک رهبر اشاره‌ کنیم که ممکن است او و سازمانش را با مشکلات و چالش‌های جدی مواجه کند و تاثیرگذاری او را از بین ببرد

 9 اشتباهی که می‌تواند آینده حرفه‌ای شما را نابود کند

اعتراف نکردن به ‌اشتباه

اشتباه کردن و داشتن دیدگاه‌های نادرست بخشی از فرایند رهبری است و ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد. اما چگونگی برخورد یک رهبر با اشتباهی که اتفاق افتاده است، اهمیت زیادی دارد و تفاوت او را با یک مدیر معمولی نشان می‌دهد. یک رهبر قدرتمند می‌تواند یک اشتباه را حتی اگر اشتباهی بزرگ باشد، به فرصت تبدیل کند، یا این‌که تحت تاثیر تبعات آن اشتباه قرار بگیرد و همه ‌چیز خود را از دست بدهد. از طرف دیگر اگر اشتباهات این‌چنینی اتفاق نیفتد، پس از کجا می‌توانید تجربیات ارزشمند حاصل از آن‌ها را به دست بیاورید. درنهایت این شما هستید که انتخاب می‌کنید این تجربیات چگونه در خدمت شما باشند. اشتباهات همیشه حضور دارند تا به شما به‌عنوان رهبر یک تیم یا سازمان نکات مهمی را آموزش دهند.

از دست دادن کنترل خود در مقابل دیگران

رهبری که نمی‌تواند در حضور دیگران و افراد سازمانش احساسات خود را کنترل کند، بعدها با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد.

هدف‌گذاری نکردن

هر مقاله یا کتابی که درباره مدیریت و شیوه‌های رهبری نوشته شده، قطعا به موضوع هدف و شیوه‌های هدف‌گذاری به‌عنوان یک اصل مهم و اساسی پرداخته است. یادتان باشد که انتخاب هدف به‌تنهایی کافی نیست، بلکه هدف شما باید مشخص، قابل‌ اندازه‌گیری، در دسترس، منطقی و مطابق با برنامه زمان‌بندی کاری باشد که قصد انجامش را دارید.

مشاور نگرفتن از افراد حرفه‌ای

راهنمایی و مشاوره حرفه‌ای همیشه به یک رهبر کمک می‌کند تا در مسیر مناسب باقی بماند. فراموش نکنید که یک رهبر با وجود ویژگی و مهارت‌های منحصربه‌فردی که به صورت ذاتی داشته یا به مرور کسب کرده است، باز هم کمبودهای زیادی دارد که به ‌وسیله مشاوره با افراد حرفه‌ای می‌تواند آن‌ها را جبران کند.

بی‌توجهی به ترکیب تیمی

کیفیت، شخصیت و مهارت‌های هر فردی به‌ مرور تغییر می‌کند و نیرویی که در ابتدای سال به تیم شما اضافه شده، در پایان سال دیگر همان آدم قبلی نخواهد بود. بنابراین بسیار مهم است که سنجش‌های ماهانه و سالانه انجام شود تا خیالتان از بابت کارکرد اعضا در تیم راحت باشد.

عدم مشارکت در کار تیمی

یک رهبر خوب و تاثیرگذار باید بر اساس مشارکت تیم و فعالیت گروهی، سازمان خود را اداره کند. یک رهبر خوب باید بتواند نیروهای خود را به‌‌خوبی آموزش دهد و وظایف را به‌صورت کاملا کاربردی و متناسب با ویژگی‌های افراد تیم، بین اعضا تقسیم کند. نکته طلایی در این بخش این است که هرکس توانایی خاصی دارد و رهبر باید بتواند توانایی افرادش را به‌خوبی شناسایی کند.

عدم نظارت بر فعالیت‌های سازمان

آن دسته از مدیرانی که به نظارت بر سازمانشان اعتقاد ندارند، طبیعتا متوجه نمی‌شوند چه زمانی اعضای گروه نیاز به راهنمایی و هدایت رهبر خود دارند. اگر با این پیش‌فرض جلو می‌روید که اگر کسی سوال یا مشکلی  داشته باشد، خودش پیش‌قدم می‌شود و از شما کمک می‌خواهد، قطعا به مرور در اداره سازمانتان دچار مشکل خواهید شد.

فاصله گرفتن از خلاقیت

رهبران بزرگ همیشه با خلاقیت خود ایده‌ها و اهداف بزرگی را برای سازمان خود مطرح می‌کنند. البته یادمان باشد که هر ایده و هدفی با رفتار و تلاش هم‌اندازه به نتیجه می‌رسد.

یافتن راه‌حل‌های سریع

همه ما می‌دانیم که همیشه برای حل مشکلات، راه‌حل‌های سریع و دم‌دستی وجود دارد، اما مشکل از جایی شروع می‌شود که یک رهبر آن‌قدر درگیر حل مشکل و مسئله پیش‌آمده در سریع‌ترین زمان ممکن است که چند نکته ریز را از قلم می‌اندازد و فراموش کردن همین نکات و جزئیات کوچک است که باعث می‌شود دوباره اسیر مشکلات این‌چنینی شود. بنابراین یک رهبر قدرتمند و تاثیرگذار زمانی که یک مشکل را حل می‌کند، باید به‌دقت دلیل بروز آن مشکل را بررسی کند تا بتواند خود را برای چنین مسائل و مشکلاتی در آینده مجهز کند. به‌طور کلی تأثیرگذاری دوران حرفه‌ای یک رهبر، به خود او بستگی دارد.


منبع: برترینها

ثروتمندترین جوانان جهان

ماهنامه آینده روشن: در گذشته میلیونر بودن به مردان و زنان میانسال محدود بود؛ امروزه به نظر می رسد نسل جوان از داستان موفقیت های معجزه آسای خود اخباری دارند و این را می توان به عصر انفجار اطلاعات و تحولات فناوری امروزی نسبت داد؛ اینترنت در جیب های ماست و مردم هزاره جدید این واقعیت را پذیرفته اند که تمامی زندگی خود را صرف یادگیری چیزهای جدید خواهندکرد و برای انجام دادن این کار خرسند هستند.

این یک حقیقت است که آن ها بیشتر می آموزند و خودشان بخت موفقیت خود را رقم می زنند. این ریشه برتری آن ها در مقایسه با نسل های قبل است. ثروتمندشدن، آن هم در اوج جوانی، آرزویی است که البته از قدیم گفته اند بر جوانان عیب نیست؛ اما داشتن پول و سرمایه هنگفت برای برخی از جوانان، نه تنها آرزو نیست، به حقیقت پیوسته است.

حال این اتفاق چگونه افتاده است؟ فکرکردن به آینده تان یک چیز است، انجام کاری برای رسیدن به اهدافی که برای خود تعیین می کند همه بازی را شامل می شود. اگر به زمان بندی میلیونرهای جوان بنگرید، خواهیددید که بسیاری از آنان ۱۰ تا ۱۲ ساعت در روز کار می کنند و از انجام دادن آن شادمان اند. شما به جوانی خود نیاز دارید که خود را ثابت کنید و به نتایجی که برای پیشرفت نیاز دارید برسید. در اینجا جوانانی معرفی می شوند که به معنای واقعی کلمه پول پارو می کنند و ثروتمند هستند. در حالی که همه آن ها کمتر از ۴۰ سال دارند، پول خردشان میلیون است و با میلیارد سر و کار دارند. جوان ترین ثروتمندان دنیا را بیشتر بشناسید.

داستین موسکوویتز

  • سن: ۳۲ سال
  • ثروت: ۳٫۱ میلیارد دلار
ثروتمندترین جوانان جهان 

هم اتاقی مارک زاکربرگ در دوران دانشگاه و سومین کارمند فیسبوک جوان ترین ثروتمند جهان است. داستین موسکوویتز که تنها هشت روز با زاکربرگ فاصله سنی دارد به همراه او درس و دانشگاه هاروارد را رها کرد و به کالیفرنیا رفت که به همراه رفیق شفیق خود تمامی وقتش را برای کار روی شبکه ای اجتماعی صرف کند. موسکوویتز که ابتدا مسئول ارشد بخش فناوری و سپس معاون زاکربرگ در فیسبوک شد در سال ۲۰۰۸ از این شبکه اجتماعی جدا شد که شرکت نرم افزاری آسان را تاسیس کند.


مارک زاکربرگ

  • سن: ۳۲ سال
  • ثروت: ۵۵ میلیارد دلار
ثروتمندترین جوانان جهان 

این روزها نام مارک زاکربرگ مترادف با پول و سرمایه شده است. شبکه اجتماعی او، فیسبوک که او بنیان گذارش بود، آن قدر قوی است که در انقلاب های تونس، مصر، یمن و لیبی نقش کلیدی ایفا کرد. همین نقش پررنگ دلیلی کافی برای محبوبیت صدچندان و در نتیجه سرازیرشدن سرمایه به سمت فیسبوک بود. زاکربرگ بدون هیچ تردید و با محاسبه ای سرانگشتی ثروتمندترین جوان این روزهاست که رازهای موفقیت او ابتکار و فناوری مدرن بوده است.


آلبرت وون تارن اوند تاکسیز

  • سن: ۳۲ سال
  • ثروت: ۴ میلیارد دلار
ثروتمندترین جوانان جهان
 

آلبرت وون تارن اوند تاکسیز، جوان آلمانی، زمانی که تنها هشت سال داشت سر از فهرست ثروتمندان اروپا درآورد، اما به صورت رسمی در سال ۲۰۰۱ و همزمان با تولد ۱۸ سالگی اش صاحب ارثی هنگفت شد. ثروتی که آلبرت وون تارن اوند تاکسیز صاحبش شد املاک و مستغلات، شرکت فناوری هنری، به علاوه ۳۰ هزار هکتار جنگل در آلمان را شامل می شود.


ایمان حریری

  • سن: ۳۸ سال
  • ثروت: ۲٫۱ میلیارد دلار
ثروتمندترین جوانان جهان
 

ایمان حریری فرزند دیگر رفیق حریری، رییس جمهور فقید و پیشین لبنان است. او هم، مانند برادرش، در فهرست ثروتمندان جوان جهان قرار گرفته است. ایمان حریری که رییس هیئت مدیره شرکت عربستانی Oger است در زمینه ساخت و ساز و مخابرات و املاک و مستغلات فعالیت می کند. او به لطف ارثی که پدر برایش باقی گذاشته پول پارو می کند.


ادواردو ساورین

  • سن: ۳۴ سال
  • ثروت: ۶٫۷ میلیارد دلار
ثروتمندترین جوانان جهان 

ادواردو ساروین از جمله همراهان زاکربرگ در فیسبوک بود که صاحب ۳ درصد سهام این شرکت شد، اما چندی بعد رابطه آن ها با شکایت زاکربرگ از او به هم خورد. ادواردو ساورین هم اکنون تنها صاحب ۲ درصد از سهام فیسبوک است که البته چون سهام به شرکت فیسبوک متعلق است، حتی ۱ درصد آن هم مبلغی چشمگیر به شمار می آید.


فهد حریری

  • سن: ۳۴ سال
  • ثروت: ۸٫۱ میلیارد دلار
 ثروتمندترین جوانان جهان

فهد حریری کوچک ترین پسر نخست وزیر پیشین لبنان، رفیق حریری، است. با ارثیه ای که پدرش برای او به جا گذاشته او توانسته است در فهرست ثروتمندان جوان جهان قرار گیرد. فهد حریری که در حال حاضر در پاریس زندگی می کند پس از مرگ پدر در سال ۲۰۰۵ سهامدار شرکت های ساخت و ساز و مخابرات و املاک و مستغلات پدر شد.


سین پارکر

  • سن: ۳۶ سال
  • ثروت: ۴٫۲ میلیارد دلار
ثروتمندترین جوانان جهان 

سین پارکر کارآفرین آمریکایی است که جزو گروه موسس فیسبوک به حساب می آید. او شرکت هایی چون نپستر را نیز تاسیس کرد. پارکر که یک تاجر عرصه فناوری است از جمله جوان ترین ثروتمندان حال حاضر دنیاست.


یوشیکازو تاناکا

  • ثروت: ۱٫۱ میلیارد دلار
ثروتمندترین جوانان جهان 

یوشیکازو تاناکا موسس شبکه اجتماعی Gree، برزگترین شبکه اجتماعی ژاپن، شاید روزی جا پای زاکربرگ و فیسبوک بگذارد و به جای قرار گرفتن در رده دهم این فهرست صدرنشین شود.


اسکات دانکان

  • سن: ۳۲ سال
  • ثروت: ۱٫۱ میلیارد دلار
ثروتمندترین جوانان جهان 

اسکات دانکان که پسر دن دانکان است پس از مرگ پدر کنترل امپراتوری یکی از خط لوله های نفت در آمریکا، به ارزش ۱۲٫۴ میلیارد دلار، را به عهده گرفت. اسکات دانکان در کودکی با فقر بزرگ شد، اما امروزه صاحب بیش از ۴۹ هزار مایل خط لوله در آمریکاست.


یانگ هویی یان

  • سن: ۳۵ سال
  • ثروت: ۹٫۶ میلیارد دلار
ثروتمندترین جوانان جهان 

یانگ هویی یان، تنها زن حاضر در میان ۱۰ ثروتمند جوان دنیا، متولد چین است. پدر یانگ هویی یان یکی از بزرگ ترین سرمایه داران چین در گوانگژو است و دخترش به لطف چنین سرمایه ای در این فهرست قرار گرفته است. در سال ۲۰۰۷ پدر هویی یان پیش از اینکه سهام این دارایی عمومی کند آن را به دخترش بخشید.


منبع: برترینها

تاثیر چاقی بر درآمد

علیرغم تحرکات اجتماعی برای تقویت مثبت اندیشی نسبت به وضعیت و حجم بدن، و جلوگیری از شرمساری مردان و زنان بخاطر ظاهر بدن و اندام خود، هنوز هم به نظر برخی از مدیران، عده ای از کارکنان شان برای دریافت ترفیع بیش از حد چاق هستند. بر طبق یک تحقیق که توسط دانشگاه کورنِل در ایالات متحده آمریکا انجام شد، این وضعیت بیش از همه برای زنان سفیدپوست مصداق دارد که هرچه شاخص توده بدنی (BMI) بیشتری داشته باشند، دریافتی کمتری دارند و البته بالعکس.

تحقیقات قبلی پیوند بین چاقی و کاهش دریافتی را مورد مطالعه قرار داده بودند، اما این گزارش ارتباط بین وزن و دریافتی را با توجه به جنسیت و نژاد بررسی می کند. یافته ها نشان می دهند که مردان و زنان سفیدپوست آمریکایی مدت ها است که سلیقه خود برای لاغری در زنان و هیکل معمولی برای مردان -بدنی که نه بیش از حد چاق و نه بیش از حد لاغر باشد- را حفظ کرده اند و بعضا همین سلیقه میزان پرداختی را تحت تاثیر قرار می دهد. در عین حال، در میان بخش های سیاه پوست جامعه، هیکل های بزرگتر به شکل فزاینده ای بیشتر و بیشتر مورد پذیرش قرار می گیرند و کمتر به این طریق جریمه می شوند.

ویدا مارالانی، یکی از محققان این مطالعه و استادیار جامعه شناسی دانشگاه کورنِل می گوید: «اینطور به نظر می رسد که چاقی باید به مذاق بیننده خوش بیاید! قضاوت مردم بسته به شخصیت شان متفاوت است. “خیلی چاق” در دنیای پزشکی عینی است. ما می توانیم آن را اندازه گیری کنیم. اما در جامعه اینطور نیست. به نظرات افراد مختلف وابسته است.»

وی ادامه می دهد: «ما در طول زمان و با توجه به نتایج نهایی، الگوهای منسجمی را برای آمریکایی های سفیدپوست پیدا کردیم. برای مردان سفیدپوست، هم برای لاغری زیاد و هم چاقی زیاد، وجود این به اصطلاح جریمه مشهود بود. برای زنان سفیدپوست تقریبا در همه موارد لاغری بهتر است. اما در مورد آمریکایی های سیاه پوست، پیوند بین توده بدنی و این نتایج محو می شود. به نظر می رسد که سیاه پوست ها اندام درشت تر را پذیرفته اند. اما این در مورد سفیدپوست ها صادق نیست.»

این مطالعه به این نکته نیز اشاره می کند که همه انسانهایی که اضافه وزن دارند، شرایط اجتماعی یکسانی را تجربه نمی کنند. خانم مارالانی اضافه می کند: «به نظر من تعریف پزشکی ما از چاقی باعث انحراف مان از این واقعیت شده که در جامعه، برای معنی چاقی در گروههای مختلف، تعاریفی وجود دارند که متغیر بوده و کاملا به نظر افراد بستگی دارند.»


منبع: گویا آی‌تی

جنبه های مثبت و منفی حذف مخاطبان ناشناس در لینکدین

این مطلب برای تصمیم گیری درباره حفظ یا حذف مخاطبان ناشناس به شما کمک می کند

صادقانه به این سوال پاسخ بدهید: آیا تک تک مخاطبان لینکدین (Linkedin) خود را می شناسید؟

بگذارید پاسخ شما را حدس بزنیم: جواب تان منفی است.

احتمالا اضافه گردن یا پذیرفتن مخاطبان ناشناس برای شما یک حرکت استراتژیک است؛ شاید می خواهید با کارفرمایان یا افرادی که در شرکت رویایی شما کار می کنند ارتباط نزدیک تری داشته باشید. شاید هم اعتقاد شما بر این است که اساسا هدف از رسانه های اجتماعی شبکه سازی و ایجاد ارتباط با افراد جدید است. شاید مخاطب (های) ناشناس شما چند مخاطب مشترک با شما داشته، یک متن تبریک برایتان فرستاده، یا فقط عنوان شغلی جالبی داشته است.

دلایل ممکن برای افزودن این مخاطبان بیش از اینها است، اما مساله این است: احتمالا در فهرست مخاطبان شما انبوهی از مخاطبان غریبه حضور دارند و چه بسا بارها از خود پرسیده اید:

منطقی تر اینه که حذفشون کنم یا نگهشون دارم؟!

با وجود اینکه ما نمی توانیم به شما بگوییم که همه آنها را حفظ کنید یا اینکه همه را حذف کنید، کاری که می توانیم انجام بدهیم نشان دادن ابعاد مثبت و منفی تصمیم گیری برای حذف آنها است.

مثبت: حذف مخاطبان کار نسبتا ساده ای است

مراحلی که در بخش راهنمای لینکدین ذکر شده نسبتا سرراست است، بنابراین می توانید بدون زحمت خاصی تغییرات لازم را انجام دهید:

  • به صفحه پروفایل مخاطب مورد مورد نظر بروید
  • روی «…» سمت راست تصویر مخاطب کلیک کنید
  • گزینه « Remove connection» را انتخاب کنید
  • مشاهده می کنید که Remove connection به No Longer Connected تغییر می کند

منفی: نمی توانید حذف را لغو کنید

پیش از آنکه در حذف مخاطبان غریبه افراط کنید، به خاطر داشته باشید که با وجود اینکه حذف مخاطب فقط با چند کلیک انجام پذیر است، اما دکمه لغو یا undo وجود ندارد. در واقع، برای ارتباط مجدد باید دوباره یک درخواست جدید را برای طرف مقابل ارسال کنید.

بنابراین، اکنون وقت مناسبی است تا بین غریبه ها (آنهایی که فاصله زیادی با محل اقامت و کار شما دارند، در یک حوزه متفاوت فعالیت می کنند و هرگز یک کامنت هم برای شما نگذاشته اند) و افرادی که هرگز با آنها ملاقاتی نداشته اید، اما در حوزه های مرتبط با فعالیت شما کار می کنند، برای پست های شما کامنت می گذارند و با همکاران شما ارتباط دارند تمایز قائل شوید.

علاوه بر این، به یاد داشته باشید که می توانید به مخاطبان فهرست خود به رایگان پیام (InMail) ارسال کنید، اما برای ارسال پیام به هر فردی که جزو مخاطبان تان نیست، باید حساب پریمیوم خریداری کنید.

مثبت: لینکدین به مخاطبان حذف شده اطلاع رسانی نمی کند

لینکدین به طرف مقابل پیامی مبنی بر اینکه از فهرست شما حذف شده ارسال نمی کند، بنابراین احتمالا او اصلا متوجه نخواهد شد. البته باز هم این در شرایطی است که اصلا تعاملی با هم نداشته باشید (یعنی در گروههای مشترک حضور نداشته باشید و از آن پیام های پیش فرض تبریک ارسال نکرده باشید.)

منفی: احتمالا بالاخره متوجه این تغییر می شوند

با حذف مخاطب، لینکدین همه ارتباطات بین پروفایل های شما را حذف می کند؛ بنابراین همه endorsement هایی (تایید مهارت ها) که شما یا فرد مقابل انجام داده اید حذف خواهند شد (توصیه ها یا Recommendation هایی که برای یکدیگر داشته اید هم حذف خواهند شد که در اینجا نباید تاثیری داشته باشد.)

به علاوه، اگر مخاطب حذف شده به صفحه پروفایل شما مراجعه کند، دیگر به عنوان یک مخاطب درجه یک (با علامت ۱st در کنار تصویر پروفایل) برای او به نمایش در نخواهید آمد.

مثبت: به فید خود نظم می بخشید

لینکدین را می توان یک شبکه اجتماعی حرفه ای دانست. با این وجود، احتمالا مخاطبانی را هم در فهرست خود دارید (شاید حتی برخی از آنها را هم بشناسید!) که مطالبی ارسال می کنند که بیشتر به درد تلگرام و اینستاگرام می خورد. اگر مخاطبان غریبه فقط صفحه فید (صفحه اصلی یا Home لینکدین) شما را شلوغ می کنند، در اینصورت حذف آنها باعث می شود که از دست محتواهای بی ربط خلاص شوید.

منفی: این همیشه کار خوبی نیست

در عین حال، وجود افراد مختلف و متفاوت در فهرست مخاطبان شما به این معنی است که در فید خود دیدگاه ها و مقالاتی را مشاهده می کنید که در غیر اینصورت شاید هرگز به سمع و نظرتان (!) نمی رسید. بنابراین، اگر فردی را اصلا نمی شناسید اما همیشه محتواهای جالبی را ارسال می کند، در اینصورت پیش از حذف او کمی درنگ کنید. (یک نکته برای خودتان: انتشار محتوای باکیفیت می تواند دیگران را ترغیب کند تا شما را در فهرست مخاطبان خودشان حفظ کنند!)

حرف آخر

یک شبکه بلااستفاده پر از غریبه هیچ فایده ای ندارد. بنابراین اگر افرادی در فهرست خود دارید که حتی تصور ارسال پیام به آنها را هم در ذهن ندارید، یا اگر همین امروز درخواست برقراری ارتباط بدهند رد می کنید، در اینصورت استفاده از گزینه Remove connection هیچ منعی ندارد.

با این وجود، اگر احتمال اینکه بالاخره بخواهید با آنها ارتباط برقرار کنید وجود دارد، شاید بهتر باشد که این ارتباط انفعالی را حفظ کنید. اگر هدف شما فقط این است که وقت خود در لینکدین را به شکل کارآمدتری صرف کنید و فقط مطالب افرادی را مشاهده کنید که می شناسید، در اینصورت به جای حذف مخاطبان، از دکمه «unfollow» استفاده کنید (درست دو گزینه پایینتر از Remove connection در منوی سمت راست تصویر پروفایل مخاطب مورد نظر).

این کار، پست های فرد مورد نظر را پنهان می کند، در نتیجه فقط مطالب مخاطبانی را مشاهده خواهید کرد که می خواهید با آنها ارتباط داشته باشید.


منبع: گویا آی‌تی

پنج تیپ آدم بدقلق

آیا تابه‌حال در ایجاد ارتباط درست با دوستان و همکاران و مشتریانتان به مشکل برخوردید؟ آیا اتفاق افتاده است که نتوانید آن‌ها را درک کنید و ارتباط مناسبی با آن‌ها داشته باشید و به‌طورکلی ارتباطتان را با آن‌ها قطع کرده باشید.

 
از آنجا که نمی‌توانید دیگران را تغییر دهید بهتر است دیگران را بشناسید و نحوه درستِ برقراری ارتباط با آنها را بیاموزید.

این ۵ تیپ به ترتیب افراد تانک یا تهاجمی، زیرآب زن، نارنجکی، همه‌چیزدان، بادکنکی، همیشه موافق، همیشه مخالف، ممکنی یا شایدی، خنثی، نق زن می‌باشند.

پنج تیپ آدم بدقلق 
افراد تانک

افراد تانک صدای کلفت و خشنی دارند و با تن صدای بلند صحبت می‌کنند و جملات آن‌ها به‌صورت کوتاه و زورگویانه است و به‌صورت تهاجمی رفتار می‌کنند.

هنگامی‌که این افراد شما را به‌صورت لفظی مورد حمله قرار می‌دهند و متهم می‌کنند باید رفتار شما بر اساس احترام باشد، چون این افراد به‌سادگی نمی‌توانند به افرادی که به آن‌ها احترام می‌گذارند حمله کنند. افراد مهاجم نیاز به پاسخ قاطعانه دارند. رفتار شما باید یک سیگنال روشن که شما قوی و توانا هستید را به این افراد منتقل کند.

راهکارهایی که در برابر افراد تانک باید داشت:

در جای خود محکم ایستادن: نه عقب و نه جلو بروید و به چشم‌های او نگاه کنید و توجه خود را به تنفس خود معطوف کنید تنفس عمیق باعث می‌شود که مجدد کنترل خود را به دست بیاورید.

با احترام رفتار کردن: یک راه‌حل مسالمت‌آمیز پیشنهاد دهید، یک‌زمان و موقعیت دیگر را برای ادامه صحبت انتخاب کنید.

کارهایی که در برابر افراد تانک نباید انجام داد:

عقب‌گرد نکنید، نباید حرف‌های خودشان را به خودشان توضیح داد و مرور کرد.

قضاوت نکنید، برای مثال نخواهید به آن‌ها بگویید که منظور شما این بود.

ارتباط را کامل تمام نکنید و درهای مذاکره برای آینده را نبندید.

مثالی برای ارتباط مناسب با افراد تانک

اگر مشتری دارید که فکر می‌کند خدماتی را که از شما دریافت کرده است کامل نبوده است و جز تیپ افراد تانک است و به‌صورت پرخاشگرانه و بلند صحبت می‌کند. بهترین برخورد شما این هست که محکم جلوی مشتری بایستید و هیچ تغییری در رفتار و جای شما مبنی بر ترس و عقب‌نشینی مشاهده نشود. هنگام نفس‌گیری چند بار نام مشتری را خطاب قرار می‌دهید و توجه مشتری را جلب می‌کنید و با ۷۰ تا ۷۵ درصد تن صدای مشتری شروع به صحبت کنید و از کلمه ما به‌جای من استفاده کنید.

افراد زیرآب زن

افراد زیرآب زن به‌صورت طعنه‌آمیز صحبت می‌کنند و تخصص زیادی در احمق نشان دادن شما دارند و اصولاً سعی می‌کنند با نقاط ضعفتان شما را در موقعیت ضعیف قرار دهند.

راهکارهایی که در برابر افراد زیرآب زن باید داشت:

عقب‌گرد کنید: قسمتی از جملات خودش را به‌صورت سؤالی بازگو کنید.

از سؤالات مستقیم استفاده کنید.

شفاف‌سازی کنید: با شفاف‌سازی امکان دارد این افراد به حالت افراد تانک تبدیل شوند که در این مواقع استراتژی‌های ارتباطی با افراد تانک را بدانید تا بتوانید درست برخورد کنید.

کارهایی که در برابر افراد زیرآب زن نباید انجام داد:

با قواعد خودشان رفتار نکنید، چون این افراد در رفتار خود حرفه‌ای هستند و از نقاط ضعف شما استفاده می‌کنند.

مثالی برای ارتباط مناسب با افراد زیرآب زن

فرد زیرآب زن به شما طعنه‌ای می‌زند و شما می‌توانید با سؤالی که من هنوز منظور شما را از بیان این جمله متوجه نشدم» که با این کار شخص را از موضع پشت پرده بودن خارج می‌کنید و در این موارد معمولاً جواب‌های افراد زیرآب زن این هست که من شوخی کردم. این نوع سؤال باعث می‌شود که احتمال رفتار مشابه را در آینده با شما از بین ببرد.

افراد نارنجکی

این افراد رفتارشان ما بین افراد تانک و زیر آب زن است اصولاً این افراد ساکت هستند و دنبال تائید می‌گردند.

راهکارهایی که در برابر افراد نارنجکی باید داشت:

توجه این افراد را جلب کنید. هنگامی‌که این افراد کنترل خودشان را از دست می‌دهند، توجه آن‌ها را با خطاب قرار دادن نامشان جلب کنید

موقعیت و جایگاه خود را در برابر این افراد محکم نگه دارید؛ و سعی کنید متناسب با تن صدای فرد نارنجکی صحبت کنید.

به این افراد آرامش بدهید. در طول مکالمه کم‌کم تن صدای خود را پایین بیاورید به این شکل این افراد متوجه می‌شوند که هم به آن‌ها توجه کرده‌اید و هم به آرامش آن‌ها.

عقب‌گرد کنید.

کارهایی که در برابر افراد نارنجکی نباید انجام داد:

برای این افراد به‌هیچ‌عنوان عصبانی نشوید.

اصلاً قضاوت نکنید، چون با کوچک‌ترین موردی امکان دارد این افراد به حالت افراد تانک تبدیل شوند.

افراد همه‌چیزدان

این افراد سطح آگاهی و دانش خیلی بالایی دارند که تعدادشان خیلی کم هست؛ و سرعت بالایی در صحبت کردن دارند و مجال صحبت کردن به شما نمی‌دهند. در ۹۸ درصد مسائلی که شما صحبت می‌کنید اطلاعات دارند و می‌توانند مشکلات را حل کنند.

راهکارهایی که در برابر افراد همه‌چیزدان باید داشت:

به‌صورت محترمانه و با تأیید به حرف‌هایشان عقب‌گرد کنید.

دیدگاه‌هایتان را به‌صورت غیرمستقیم بیان کنید. با جملاتی که ممکن هست و یا شاید

نقش شاگرد و مربی را ایفا کنید. اگر بتوانید نقش شاگردی را در برابر این افراد بپذیرید مجال این را پیدا خواهید کرد که نظرات و ایده‌های خود را بیان کنید.

خیلی خوب و مؤثر گوش دهید. این افراد باید متوجه شوند که شما دارید حرف‌هایشان را خوب گوش می‌کنید، چون اگر احساس کنند که شما حرف‌هایشان را گوش نمی‌کنید مجدد تکرار می‌کنند پس هر از چند گاهی بعضی از جملاتشان را تکرار و تأیید کنید.

کارهایی که در برابر افراد همه چیزدان نباید انجام داد:

چیزی را برای آن‌ها نخواهید که اثبات کنید، چون شما را به نتیجه نخواهد رساند.

روی ایده‌های خودتان اصرار نکنید، چون به‌صورت قطع شکست خواهید خورد.

مثالی برای ارتباط مناسب با افراد همه‌چیزدان

آقای… اگر درست متوجه شده باشم برنامه آموزشی برای کارکنانتان و مشخص کردن استراتژی‌هایتان در راستای برنامه‌ریزی برای برندتان هست.

افراد بادکنکی

این افراد در مورد همه‌چیز اظهار نظر می‌کنند و زیاد صحبت می‌کنند و این افراد بسیار دنبال تأیید هستند و هدف آن‌ها جلب توجه است. بیشتر از جملات همیشه و اکثراً استفاده می‌کنند و در حقیقت تعمیم می‌دهند.

راهکارهایی که در برابر افراد بادکنکی باید داشت:

عقب‌گرد کنید:، چون این افراد دنبال جلب‌توجه و دیده شدن هستند عقب‌گرد به جملاتشان احساس خوبی را به آن‌ها می‌دهد پس سعی کنید از جملات خودشان استفاده کنید.

سعی کنید تا حد امکان نظرات ایشان را تأیید کنید، ولی در کار و زندگی‌تان نظراتشان را به کار نبرید.

چرخه تکرار را بشکنید: درصورتی‌که تند تند صحبت می‌کنند با اسم ایشان را خطاب قرار می‌دهید و قسمتی از حرف‌های ایشان را تکرار و تأیید کنید به‌این‌ترتیب سریع‌تر به نتیجه می‌رسید.

کارهایی که در برابر افراد بادکنکی نباید انجام داد:

به‌هیچ‌عنوان حبابشان را نترکانید: دنبال این نباشید که به این افراد ثابت کنید که نظراتشان اشتباه است.

زود قضاوت نکنید.

مثالی برای ارتباط مناسب با افراد بادکنکی

فرد بادکنکی ادعا می‌کند که مقاله‌های زیادی در رابطه با موضوع مدیریت و ارتباط مؤثر خوانده است و مدام در مورد آن‌ها صحبت می‌کند و در این مورد می‌توانید چرخه تکرار را بشکنید و بگویید، ولی من متأسفانه فرصت مطالعه این مقاله را نداشتم و به‌اصطلاح فرصت پیدا می‌کنید تا مذاکره را زودتر به نتیجه برسانید.


منبع: برترینها

۶ کار ضروری برای راه اندازی یک تجارت موفق در شبکه های اجتماعی

مجله پنجره خلاقیت: تعداد زیادی از مدیران کسب و کار، روش اشتباهی برای بازاریابی رسانه ای در نظر گرفته اند. آنها فقط شنیده اند که باید در رسانه های اجتماعی فعال باشند اما نمی دانند این کار مستلزم چه شرایطی است. بازاریابی رسانه ای باید تاثیرگذار و قابل اجرا باشد اگر به شکل درستی اجرا شود می تواند منجر به تعادل هر نوع کسب و کاری شود. اگر از روش های سنتی مانند تبلیغات تلویزیونی و رادیویی و چاپ آگهی استفاده کنید یا پیامتان را به مخاطبان نادرست انتقال دهید، حداقل نتیجه ممکن را به دست می آورید.

من با شش کارآفرین صحبت کردم و فهرستی از «بایدها»یی که به شما کمک می کند بازاریابی رسانه ای موفقی داشته باشید را برایتان تهیه کرده ام.

4 کار ضروری برای راه اندازی یک تجارت موفق در شبکه های اجتماعی

۱٫ برای یادگیری عملکرد رسانه های اجتماعی وقت بگذارید

نکات زیادی در مورد بازاریابی رسانه ای وجود دارد که شما می توانید به صورت رایگان و آنلاین از آنها استفاده کنید (البته سایت هایی وجود دارند که برای کلاس های آنلاین خود از شما هزینه دریافت می کنند) اگر برای این کار وقت بگذارید، می بینید که خیلی پیچیده نیست.

چارلز کامبلی، مدیر شرکت مخابراتی «فلاور» می گوید: «با اینکه اصول بازاریابی رسانه ای تقریبا برای تمام کسب و کارها یکسان است، شما باید برای یادگیری نکاتی که مناسب کسب و کار خاص شما است، وقت بگذارید تا بتوانید باعث جلب توجه مشتری هایتان شوید. ابتدا از تمام منابعی که در دسترستان است استفاده کنید، سپس می توانید به دنبال جزییات مد نظرتان باشید.»

۲٫ به خواسته های مشتری ها گوش کنید.

رایان کوچل، معاون رییس شرکت بازاریابی «ای.بی.او.دی.او» (برند سس ها و غذاهای تند و ادویه دار): «تنها راهی که بتوانید خواسته های مشتری ها را درک کنید این است که به حرف هایشان گوش دهید. خیلی مهم است که از رسانه های اجتماعی برای شنیدن نظرات مشتری ها درباره خدماتتان استفاده کنید، زیرا این روزها مردم برای ارائه نظراتشان از شبکه های اجتماعی بیشتر از تلفن و ای میل استفاده می کنند.»

یاد بگیرید به مخاطبانتان گوش کنید زیرا اطلاعات ارزشمندی به دست می آورید.

۳٫ از سیستم خودکار اطلاع رسانی استفاده کنید.

از سیستم های خودکار اطلاع رسانی استفاده کنید و مراقب باشید. با تبلیغات بیش از حد مخاطبان را کلافه نکنید، زیرا این کار سریع ترین راه برای از دست دادن همه آنهاست. شما باید از این طریق با مخاطبان ارتباط برقرار کنید و اطلاعات مفید و ارزشمندی را در اختیارشان قرار دهید. به این ترتیب شما پشتیبان های برندتان را افزایش می دهید و باعث افزایش فروشتان می شوید.

دنبل موراک از شرکت «استریت سا»: «اگر کارمندان تمام وقت برای ساماندهی شبکه های اجتماعی برندتان فعال هستند، نرم افزارهای زیادی مانند «هوت سوییت» برای خودکار کردن فعالیت شبکه های اجتماعی وجود دارد. این نرم افزار رایگان است و باعث افزایش تاثیرگذاری شما می شود. شما می توانید پست های شبکه های اجتماعی برندتان را به صورت خودکار برنامه ریزی کنید تا وقت بیشتری برای ارتباط و پاسخگویی به مخاطبانتان داشته باشید.»

4 کار ضروری برای راه اندازی یک تجارت موفق در شبکه های اجتماعی

۴٫ با مخاطبان در ارتباط باشید و خشنودشان کنید.

روی سوردج از بوتیک پیچز: «فعال بودن در رسانه های اجتماعی مسئله مهمی نیست. بلکه شما باید با مخاطبان در ارتباط باشید و باعث شوید که به مشتری های رضایتمند برندتان تبدیل شوند. من مدیران کسب و کارهای کوچک زیادی را دیده ام که روزانه دوبار در شبکه های اجتماعی پست می گذارند و فکر می کنند راه درستی را در پیش گرفته اند. بازاریابی رسانه های به این معنا نیست که فقط در شبکه های اجتماعی پست بگذارید، اگر این روش را انتخاب کنید مهم ترین فرصت ارتباط با مخاطبانتان را از دست می دهید.»

ارتباط با مخاطبان به شما کمک می کند مشکلات کسب و کارتان را که باعث عدم رضایت مشتری می شود، شناسایی کنید و قبل از اینکه آن مشکل از کنترل خارج شود و باعث از دست دادن مشتری ها شود، حلش کنید.

۵٫ لازم نیست در تمام شبکه های اجتماعی فعال باشید.

فعال بودن در تمام شبکه های اجتماعی، تقریبا غیرممکن و بی نتیجه است. من همیشه به برندهای تازه کار توصیه می کنم در ابتدا با دو یا سه شبکه اجتماعی، که مطمئن هستند، شروع کنند و وقتی به محبوبیت بالایی رسیدند، به تفریح با پیشرفت کسب و کارشان از شبکه های اجتماعی دیگر نیز استفاده کنند.

جاسپر هیلاد یکی از مدیران «الف ۹۲۵» به اهمیت استفاده از رسانه هایی که مکمل برند شما هستند، تاکید می کند و می گوید: «ممکن است بازاریابی از طریق پینترست برای بعضی کسب و کارها تاثیرگذار نباشد، اما برای ما فوق العاده بود.

وقتی یک شبکه اجتماعی برای شرکت های حقوقی مناسب نیست، دلیل نمی شود که برای شما هم مناسب نباشد. شما باید در شبکه هایی تمرکز کنید که می دانید مخاطبانتان از آن استفاده می کنند.»

۶٫ عملکرد و نتایجتان را بررسی کنید.

اریک ریتر، بنیانگذار و مدیرعامل دیجیتال نیبر: «اگر نتایج و عملکردتان را بررسی نکنید، بازاریابی رسانه ای موفقی نخواهیدداشت. بسیار مهم است که برای خودتان هدف گذاری کنید و ببینید تلاشتان نتیجه ای دارد یا خیر. با جمع آوری اطلاعات و بررسی آنها، شما می توانید در روش هایتان تغییر ایجاد کنید تا به نتیجه دلخواه برسید.»

اینکه بودجه روزانه شما برای بازاریابی رسانه ای، ده دلار است یا یک عدد شش رقمی، کاملا بی اهمیت است. هدف شما یکسان است. شما فقط باید پیامتان را به مخاطب های درست برسانید و آنها را به ارتباط با شما و کسب و کارتان تشویق کنید.

جاناتان لانگ
مترجم: غزاله رسول زاده


منبع: برترینها

۴ خواسته ساده هر گروه از رهبر تیم

با وجود اینکه تبدیل شدن به یک رهبر فوق العاده و تحقق دستاوردهای بزرگ می تواند دشوار باشد، اما رهبری درست آنقدرها سخت و غیرممکن نیست. معمولا مردم تمایل دارند که رهبری را بیش از حد پیچیده جلوه بدهند، اما در حقیقت رهبری را می توان به سادگی هرچه تمام تر انجام داد. در واقع، اگر سه مورد ساده زیر را انجام بدهید، اعضای تیم تان قدردان شما خواهند بود، از شما پیروی می کنند و در کنار یکدیگر دستاوردهای بزرگی را محقق خواهید کرد.

  1. دستورالعمل های واضح

این وظیفه شماره یک رهبر گروه است. اگر فقط بخواهید یک کار را انجام بدهید، آن کار باید ارائه راهنمایی ها و دستورات واضح به تیم تان باشد. اجازه بدهید که تک تک اعضای گروه از اهداف و برنامه ها آگاهی داشته باشند. در موارد متعددی شاهد ابهام در دستورات هستیم که به سردرگمی، ناهماهنگی، دلسردی و دل بریدن از کار منجر می شود. گاهی همه آن چیزی که یک گروه نیاز دارد، دستورات واضح است.

  1. حمایت و پشتیبانی

اعضای گروه شما بخش اعظم کار را بر عهده گرفته اند، و شما به عنوان رهبر وظیفه دارید که هر چیزی که برای موفقیت نیاز دارند را در اختیارشان قرار بدهید. اگر شرایط موفقیت را فراهم کنید، در غالب موارد، بیشتر گروه ها فرصت فراهم شده را غنیمت می شمارند و موفق می شوند. رهبری یعنی به تیم خود خدمت کنید، نه اینکه گوشه ای بنشینید و دستور بدهید. البته این به معنی آن نیست که کار را برای آنها انجام بدهید؛ بلکه به این معنی است که محیط و فضای مناسبی را فراهم کنید و در صورت نیاز برای کمک در دسترس باشید.

  1. آزادی عمل

به تیم خود فضای کافی بدهید تا بتوانند کارشان را انجام بدهند. از آنها پشتیبانی کنید اما سعی نکنید در هر کاری دخالت کنید. این کار، مدیریت ذره بینی یا خُرد (Micromanagement) است. مدیریت ذره بینی نه تنها آزاردهنده است و انگیزه ها را از بین می برد، بلکه از آنجایی که تیم شما را تحت فشارهای غیرضروری می گذارد، می تواند درصد خطا را نیز افزایش بدهد. مدیریت ذره بینی نه برای شما و نه برای اعضای تیم تان هیچ مزیتی ندارد. اگر به چنین نوعی از مدیریت معروف بشوید، بهترین استعدادها کار در شرکتهای رقیب را انتخاب خواهند کرد و با مسائل عمده ای در حوزه استخدام و حفظ افراد مستعد مواجه خواهید شد. اینکه روی تیم خود نظارت داشته باشید، ببینید روند کار چگونه است و چه کمکی از دست تان بر می آید خوب است، اما باید در محدوده منطق انجام شود.

  1. تحسین و قدردانی

بازخورد مثبت، کلید شکل دادن به یک تیم موفق است. جای تعجب دارد که چرا بسیاری از رهبران و مدیران در برابر تشویق و تحسین کارکنان خود مقاومت می کنند. شما باید فرهنگ تحسین را در شرکت خود جا بیندازید و این فرهنگ سازی با تقدیر از تلاش کارکنان توسط خودتان شروع می شود. هیچ کس فورا به موفقیت نمی رسد، بنابراین باید از تلاش هایی که کارکنان شما برای کسب موفقیت انجام می دهند تقدیر کنید. چیزی که مورد تحسین قرار می گیرد تکرار می شود و ما می خواهیم که کارکنان مان بارها و بارها تلاش کنند، چرا که همین به موفقیت منجر خواهد شد. اگر برای تحسین تیم خود منتظر موفقیت آنها باشید، در اینصورت احتمالا باید بیشتر از آنچه که تصور می کنید صبر کنید.


اگر می خواهید رهبر بهتری باشید، یا تمایل دارید که اعضای تیم شما به نتایج بهتری دست پیدا کنند، توجه به چهار مورد بالا تاثیر قابل توجهی در افزایش انگیزه و سعی و تلاش آنها خواهد داشت.

رهبری از آن چیزی که فکر می کنید بسیار ساده تر است؛ بی دلیل آن را پیچیده نکنید.


منبع: گویا آی‌تی

وبینارهای‌ آکادمی ای‌نتورک، فرصت یادگیری آنلاین

با فراهم شدن زیر ساخت‌ها و رشد تکنولوژی، دسترسی به سرعت اینترنت بالا در کشور فراهم شده است و این به معنای بهره‌مندی از سرویس‌های جانبی است که امکان استفاده در زمینه‌های تحقیقاتی و آموزشی را خواهند داشت.

در این بین می‌توانیم وبینارها را، فرصت یادگیری آنلاین بسیار ارزشمندی بدانیم که به سادگی در دسترس همه کاربران از هر نقطه جغرافیای قرارگرفته است و همچنین از لحاظ زمان و هزینه کاملا به صرفه هستند.

آکادمی دیجیتال مارکتینگ ای‎نتورک یکی از منابع آموزش آنلاین است که با انتشار محتوا در زمینه بازاریابی دیجیتال به صورت مقالات آموزشی، نمونه‌های موردی و کتاب‌های الکترونیکی قصد دارد تا دانش مخاطبان خود را در این زمینه افزایش دهد.

اکنون نیز خوشحال هستیم به اطلاع شما برسانیم که بخش جدید وبینار آکادمی ای‌نتورک، آماده ارایه آموزش‌های در زمینه دیجیتال مارکتینگ است که به صورت وبینارهای یک تا دوساعت برای علاقه‌مندان این حوزه فراهم شده است.

موضوعات مورد بحث شامل:

– بهینه سازی سایت (SEO)

– بازاریابی ایمیلی

– کمپین‌های تبلیغات آنلاین

– بازاریابی شبکه های اجتماعی

و دیگر مباحث دنیای بازاریابی آنلاین می‌شود.

با توجه به اینکه در هر وبینار تعداد شرکت کنندگان محدود است پیشنهاد می‌کنیم همین حالا به صفحه وبینار مراجعه و ثبت نام کنید. همچنین ما برای مخاطبان گویا آی‌تی یک کد تخفیف ۲۵ درصدی در نظر گرفته‌ایم.

چگونه از کد تخفیف استفاده کنم؟

پس از ورود به صفحه وبینار آکادمی ای‌نتورک و انتخاب مبحث موردنظر، در ادامه برای تکمیل ثبت نام به کافه تدریس هدایت خواهید شد. سپس کد تخفیف gooyait را در کادر مربوطه وارد نماید.


منبع: گویا آی‌تی

ایمیل و جوانان: آیا هنوز هم ایمیل برای جوانان کاربرد دارد؟

از جوانان صحبت می کنیم. از نسلی که همه چیز برایش قابل گوگل کردن است و هیچ سوالی درباره اسرار کوچک و بزرگ زندگی برایش بی پاسخ نمی ماند. چیزی که این نسل را به شکل خاصی برای متخصصان بازاریابی جالب توجه می کند این است که به لطف رسانه های اجتماعی و کوکی ها (cookie)، خواندن افکار، درک و شناخت این نسل نسبت به نسل های گذشته آسانتر شده است. اما رابطه جوانان و ایمیل چطور است؟ آیا هنوز هم می توانیم از بازاریابی ایمیلی برای جوانان استفاده کنیم؟

جوانان و ایمیل

تحقیقات متعددی نشان داده اند که جوانان به ایمیل اعتقاد دارند، هر روز -شاید چند بار- ایمیلهای خود را چک می کنند و در ارتباطات اداری خود اولویت بالایی برای آن قائل هستند. در حالیکه غالباً استفاده از رسانه های اجتماعی در جهت سرگرمی و ارتباط با دوستان ترجیح داده می شود، ایمیل برای موضوعات رسمی تر یا دریافت اطلاعات بروز درباره محصولات جدید و تخفیف های برندهای مورد علاقه جوانان، نقش اصلی را ایفا می کند.

بازاریابی ایمیلی خود را با ذائقه جوانان تنظیم کنید

اگرچه وضعیت رابطه جوانان و بازاریابی ایمیلی مثبت به نظر می رسد، نباید تطبیق کمپین های خود با نسل مورد نظر را فراموش کنیم. موارد زیر پنج مورد اصلی از مواردی هستند که باید به آنها توجه کنید:

  1. شخصی سازی محتوا

از ارسال ایمیل های گروهی عام به جوانان پرهیز کنید. نه تنها باید به هر گروه محتوای مناسبی را ارسال کنید، بلکه در هر جایی که امکان دارد باید هر ایمیل را برای هر دریافت کننده نیز سفارشی کنید. منظور ما از شخصی سازی فقط این نیست که ایمیل خود را با «سلام [اسم کوچک] شروع کنید و کار را تمام شده فرض کنید؛ این ترفندی است که دیگر همه به آن عادت کرده ایم. فهرست ایمیل های خود را بخش بندی کنید و از هر اطلاعاتی که در اختیار دارید استفاده کنید: مشترک جوان ما دقیقا به چه دلیلی ثبت نام کرد؟ کجا و چه زمانی بود؟ چه محصولاتی را خریداری یا مشاهده کرده است؟ در چه زمانی از روز ایمیل خود را باز می کند؟ و مواردی از این قبیل. توجه داشته باشید که جوانان از شما انتظار دارند که نشان بدهید که آنها را می شناسید و درک شان می کنید.

  1. جوانان چند بعدی

جوانان خود را به یک روش محدود نمی کنند. وجود رسانه های اجتماعی، وبسایت و ایمیل در آنِ واحد برای ایمیل تهدیدی محسوب نمی شود، بلکه فرصتی است تا از هر کانال بهره برداری متناسب با آن را داشته باشید. اجازه بدهید که برای توضیح این مفهوم، فرض کنیم که برند شما تولیدکننده کالاهای الکترونیکی است:

  • تصاویر و ویدیوهای موقعیت هایی که در آنها از محصولات شما استفاده می شود را در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارید.
  • یک خبرنامه حاوی محصولات جدید، پیشنهادات تازه و لینک های مستقیم به بخش های مختلف فروشگاه آنلاین خود ارسال کنید. برای تطبیق با سلیقه هر یک از مشترکان از بخش بندی استفاده کنید.
  • از مشتریان خود دعوت کنید تا محصولاتی که دوست دارند یا از وبسایت شما خریداری کرده اند را در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارند و به آنها یادآوری کنید تا در خبرنامه شما عضو شوند (اگر عضو نیستند) و در نتیجه چرخه را تکمیل کنید.
  1. زمان مناسب

بر اساس یک تحقیق از ادوبی (Adobe)، ۷۰ درصد جوانان ایمیل های خود را در رختخواب مطالعه می کنند. این ممکن است ما را به این نتیجه برساند که برای افزایش نرخ بازشدن ایمیل ها، باید آنها را در اوایل صبح ارسال کنیم. به علاوه، ایمیل های صبحگاهی احتمالا تعامل بیشتری را نیز جذب خواهند کرد. استفاده از تست های دوبخشی (A/B) برای زمان و روزهای ارسال به شما نشان می دهد که آیا چنین چیزی برای مشترکان شما هم مصداق دارد یا خیر. آنقدر پیشنهادات جذابی ارائه کنید که حتی در صورتی که مشترک در همان لحظه نتواند اقدام کند، بعدا در شرایط مناسب دوباره به ایمیل شما مراجعه کند.

  1. واکنشگرایی (Responsive)

همان تحقیق از ادوبی نشان داد که ۸۸ درصد از جوانان ایمیل های خود را از طریق گوشی های هوشمندشان چک می کنند. بنابراین، دیگر طراحی مختص رایانه های دسکتاپ کافی نیست. طراحی خبرنامه باید با در نظر گرفتن موبایل انجام شود و واکنشگرا باشد. به این فکر کنید که چطور می توانید پیام خود را از طریق دستگاه های همراه و صفحات اکثرا کوچکتر آنها بهتر انتقال دهید و آنقدر طرح را جرح و تعدیل کنید تا متناسب شود.

علاوه بر این، از محتوای دقیق و تعاملی استفاده کنید. شما برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب و انتقال پیام تان اندکی بیشتر از یک ثانیه وقت دارید. لینک به وبسایت و رسانه های اجتماعی را فراموش نکنید.

  1. ایجاز

روشهای ارتباطی در طول این سالها دستخوش تغییراتی شده اند. برای ایجاد تحول در متن و عنوان ایمیل های تان به خود ترس راه ندهید. عموما «کمتر، غنی تر است»، و این سیاستی است که سالها در پیامک از آن استفاده کرده ایم.

امروزه استفاده از اِموجی، هشتگ و حتی علامت های اِموجی شکل، مثل : ) به بخشی از روال گفتگوی روزمره جوانان تبدیل شده و دیگر عجیب به نظر نمی رسند. با این وجود، اگر برای استفاده از این موارد ۱۰۰ درصد مطمئن نیستید بیشتر احتیاط کنید، زیرا زیاده روی یا استفاده نامناسب می تواند آزاردهنده و غیرحرفه ای به نظر برسد. علاوه بر این، به خاطر داشته باشید که استفاده از کاراکترهای خاص در عنوان می تواند فیلترهای ضد هرزنامه (اسپم) را فعال کند، و یک تحقیق نشان داده است که استفاده از هشتگ در عنوان، نرخ بازشدن را پایین می آورد. به علاوه، اگر لازم است که از متن طولانی استفاده کنید، حتما خلاصه ای از آن را به شکل بارز در ابتدا یا انتهای مطلب قرار دهید. برای درک اینکه چه مواردی برای شما و مخاطبان تان تاثیرگذار است، موارد مختلف را امتحان کنید.


جوانان هنوز هم -مخصوصا برای امور رسمی و ارتباط با برندها- از ایمیل استفاده می کنند. با این حال، اطمینان پیدا کنید که کمپین های خود را با گروه های هدف مختلف هماهنگ می کنید و نکات بالا را نیز مد نظر قرار دهید.


منبع: گویا آی‌تی

تولید محتوا در شبکه‌های اجتماعی، برای جذب مشتری

امروزه شبکه‌های اجتماعی به بخش جدایی‌ناپذیری از کسب و کارها تبدیل شده‌اند. بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی یکی از روش‌های بازاریابی در عصر نوین است که در پیشبرد استراتژی‌های بازاریابی تاثیر به سزایی دارد.

 ایده‌های جذاب تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی برای جذب مشتری

موفقیت در رسانه‌های اجتماعی نیز مانند سایر روش‌ها نیازمند داشتن یک استراتژی قوی و اثر بخش است. از آنجایی که مردم در عصر دیجیتال ساعتها از وقت خود را صرف فعالیت در شبکه‌های اجتماعی می‌کنند. برای موفقیت استراتژی بازاریابی این رسانه‌ها لازم است که کسب و کارها نیز برنامه‌ی از پیش تعیین شده‌ای برای تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی داشته باشند. زیرا استفاده از ایده‌های خلاقانه و مردم پسند در تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی می‌تواند تاثیر فوق‌العاده‌ای بر فروش و رشد یک کسب و کار داشته باشد.

در تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی علاوه بر خلاقیت و برنامه‌ریزی باید به جذابیت و افزایش تعامل با کاربران نیز توجه کرد. زیرا جذابیت سبب به اشتراک‌گذاری پست توسط کاربران می‌شود. تعامل با کاربران نیز سبب جلب اعتماد شده و به ماندگاری نام برند در ذهن مشتری کمک می‌کند. در ادامه این مطلب ایده‌هایی را برای تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی برای بازاریابان و مدیران فروش گردآوری شده‌اند.

ایده‌های جذاب تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی برای جذب مشتری

برای موفقیت استراتژی بازاریابی رسانه‌های اجتماعی لازم است که کسب و کارها برنامه‌ی از پیش تعیین شده‌ای برای تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی خود داشته باشند.

 برنامه و تم هفتگی داشته باشید

داشتن یک برنامه‌ی دقیق برای محتوای شبکه‌های اجتماعی می‌تواند تاثیر به سزایی در رشد و توسعه کسب و کارها داشته باشد. سعی کنید در برنامه‌ی تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی کسب و کار خود موضوعات متنوعی را تحت پوشش قرار دهید. البته توجه داشته باشید که از موضوع کسب و کار خود خارج نشوید. زیرا هدف از بازاریابی شبکه‌های اجتماعی افزایش تعامل با کاربران، ایجاد اعتماد و در نهایت افزایش فروش است. انتخاب تم و رنگ هفته‌ی متناسب با ماه‌های سال نیز با تحت تاثیر قرار دادن احساسات مشتری، نقش موثری در پیشبرد بازاریابی احساسی کسب و کارها دارد.

به مناسبت‌ها توجه کنید

مناسبت‌ها بهترین زمان برای تولید محتوای مناسبتی و پیشبرد استراتژی بازاریابی مناسبتی هستند. برای کمک به ماندگاری نام برند خود در ذهن مشتری سعی کنید علاوه بر مناسبت‌های تقویم ملی مناسبت‌های بامزه‌ی تقویم جهانی را نیز تحت پوشش قرار دهید. تولید محتوای خلاق علاوه بر جلوگیری از خسته کننده شدن فرآیند بازاریابی سبب جلب توجه مشتریان نیز می‌شود.

با طرح سوالاتی ذهن خواننده را درگیر کنید

به یاد داشته باشید که هدف از تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی افزایش تعامل با مخاطبان و افزایش فروش است. بنابراین طرح سوالاتی که ذهن مخاطبان را به چالش می‌کشد می‌تواند نقش موثری در پیشبرد استراتژی شبکه‌ای اجتماعی داشته باشد. این سوالات می‌توانند موضوعاتی مانند نظرسنجی در مورد محصول، تحلیل استراتژی، استراتژی قیمت گذاری و … را تحت پوشش قرار دهند. این نوع سوالات علاوه بر افزایش تعامل با مشتری می‌تواند اطلاعات مفیدی را در مورد مخاطبان در اختیار کسب و کارها قرار دهد.

 با انتشار جمله‌ای ناتمام از کاربران بخواهید که جای خالی را با کلمه دلخواه خود پر کنند

نظرسنجی، اتمام جمله‌های ناتمام و یا ارائه تعریف یکی از استراتژی‌هایی است که از دیر باز محتوای شبکه‌های اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است. تحقیقات نشان داده است که بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی از این که می‌توانند نظرات خود را در این پست‌ها مطرح کنند احساس خوبی دارند. همین امر نیز باعث می‌شود که این جملات بازخورد بالایی را به خود اختصاص دهند. سعی کنید در تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی خود راهکار هوشمندانه‌ای را در پیش بگیرید تا اطلاعات مفیدی را از تحلیل داده‌های آن‌ها به دست آورید.

 عکس‌های مختلفی از کسب و کار و اعضای تیم خود منتشر کنید

انتشار عکس‌هایی از مراحل طراحی و تولید محصول، جلسات ایده‌پردازی و اعضای تیم طراحی و فروش محصول می‌تواند ذهن مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهند. از این رو انتشار عکس‌های واقعی از مراحل مختلف کسب و کار می‌تواند بهترین نوع محتوا برای جلب اعتماد مشتریان در شبکه‌های اجتماعی باشد. برای تاثیرگذاری بیشتر این نوع عکس‌ها می‌توانید اعضای تیم خود را روی عکس‌ها تگ کنید تا مخاطبان بتوانند با مراجعه به صفحه‌ی شخصی آن‌ها با علایق و روحیات آن‌ها آشنا شوند.

از مخاطبان خود بخواهید برای کسب و کار شما تولید محتوا کنند

محتوای تولید شده توسط کاربر یکی از موثرترین روش‌ها برای بازاریابی مدرن است. برگزاری کمپین، مسابقه و یا انتشار عکس‌های مربوط به یکی از محصولات با هشتگ اختصاصی از جمله مهمترین روش‌های تولید محتوا توسط کاربر است. برای تاثیرگذاری بیشتر محتوای شبکه‌های اجتماعی خود می‌توانید از مشتریان خود بخواهید که تجربه‌ی استفاده از محصولات شما را در قالب پاراگراف کوتاهی به همراه عکس محصول برای شما ارسال کنند. انتشار این عکس و نظر کاربران می‌تواند تاثیر مثبتی در جلب اعتماد مشتریان داشته باشد.

محتوای ویدیویی را فراموش نکنید

تولید محتوای ویدیویی و یا بازاریابی ویدیویی یکی از موثرترین روش‌های بازاریابی در عصر دیجیتال است. با توجه به افزایش کاربران شبکه‌های اجتماعی انتشار ویدیوهای کوتاه و جذاب در رسانه‌های اجتماعی کسب و کارها می‌تواند تاثیر مثبتی بر استراتژی بازاریابی آن‌ها داشته باشد. علاوه بر ویدیوهای مربوط به محصول، قرار دادن ویدیوهای جذاب انگیزشی و ارائه دهنده ایده‌های خلاقانه نیز می‌تواند محتوای مناسبی برای شبکه‌های اجتماعی برندها باشد.


منبع: برترینها

اقتصاد ایران، در حسرت شراکت با خارجی ها

هفته نامه تجارت فردا – محمدکاظم رحیمی: برخورداری از ۲۴ مرز جاده‌ای بین‌المللی، پنج مرز ریلی و بیش از ۱۱ بندر تجاری کوچک و بزرگ، قرار گرفتن در مسیر کریدورهای ترانزیتی بین‌المللی، عبور مسیر تاریخی جاده ابریشم از ایران که شرق آسیا را به اروپا متصل می‌سازد، قرار گرفتن در شاهراه ترانزیتی که می‌تواند شرق را به غرب و شمال را به جنوب متصل کند، به طوری که مسیر عبور از ایران بسیار کوتاه‌تر از مسیرهای جایگزین باشد، وجود راه‌های دریایی در شمال و جنوب کشور و نزدیک بودن به بازارهای پرمصرف کشورهای آسیای میانه، تنها بخشی از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های اقتصاد ایران را نشان می‌دهد. با این اوصاف اما وضعیت و عملکرد اقتصاد ایران با ظرفیت‌های آن، فرسنگ‌ها فاصله دارد، به خصوص زمانی که شاخص‌ها و متر اقتصادی، به اندازه‌گیری حجم و ارزش تجارت خارجی و میزان جذب سرمایه‌گذاری خارجی اختصاص پیدا کند، وضعیت در هر دو مورد بسیار شکننده و ضعیف است.

اقتصاد ایران، در حسرت شراکت با خارجی ها 

در رابطه با تجارت خارجی بررسی روند آمارهای گمرک برای سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ از واقعیتی تلخ در مورد تعدد و تنوع شرکای تجاری حکایت دارد، به طوری که در سال ۱۳۹۰، ۷۷ درصد، سال ۱۳۹۱، ۸۰ درصد، سال ۱۳۹۲، ۸۳ درصد، سال ۱۳۹۳، ۸۲ درصد و در سال ۱۳۹۴ معادل ۸۴ درصد از کل صادرات کشور تنها به مقصد ۱۰ کشور دنیا (این ۱۰ کشور لزوماً در همه سال‌ها یکی نیستند) اتفاق افتاده است. در جهت عکس، این مساله برای واردات نیز صادق است، به گونه‌ای که برای سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ به ترتیب معادل ۷۷، ۷۷، ۸۱، ۸۴ و ۸۲ درصد کل واردات ما تنها از مبدأ ۱۰ کشور دنیا (این ۱۰ کشور لزوماً در همه سال‌ها یکی نیستند) اتفاق افتاده است. سهم از کل صادرات به ۱۰ کشور اول مقاصد صادراتی و همچنین سهم از کل واردات از ۱۰ کشور اول، طی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ در جدول ۱ نیز تصویر شده است. آنچه به عنوان ماحصل این جدول، جلب توجه می‌کند، آن است که عمده تجارت ایران تنها با چند کشور خاص اتفاق می‌افتد و این مساله به شدت عملکرد تجارت خارجی را زیر سوال می‌برد.

پر‌واضح است که کاهش شرکای تجاری، افزون بر آنکه ممکن است در زمان تحریم یا تغییر در سیاست‌های یک کشور (به هر دلیل ممکن)، به تحمیل هزینه بالا بر اقتصاد کشورمان بینجامد، موجب می‌شود ریسک سرمایه‌گذاری نیز بالاتر برود و خبری از سرمایه‌گذاری خارجی و سرمایه‌گذاری مشترک نیز نباشد. این عدم تنوع از طرف دیگر موجب محدود شدن افراد و سرمایه‌گذاران در انتخاب کالاهای وارداتی و تحمیل کالاهای با کیفیت پایین به مصرف‌کنندگان داخلی می‌شود و عواقب جبران‌ناپذیری دارد، شاهد ادعا، بسیاری از کالاهای بنجل، رده پنجمی و بی‌کیفیت چینی که بعضاً در قبال کالاهای صادراتی به کشور ایران تحمیل می‌شود.

اقتصاد ایران، در حسرت شراکت با خارجی ها 

به عنوان شاخص دوم به بررسی سرمایه‌گذاری خارجی و سرمایه‌گذاری‌های مشترک می‌پردازیم. سرمایه‌گذاری خارجی و سرمایه‌گذاری مشترک از این جهت که می‌تواند به حل مشکل اشتغال کمک کند و همچنین به ورود تکنولوژی‌های روز و انتقال دانش فنی و مدیریتی و یادگیری در حین کار برای کشور مبدأ منتهی شود، جالب و جذاب است. نگاهی به آمار سرمایه‌گذاری خارجی در ایران طی سال‌های ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۵ نشان می‌دهد اقتصاد ایران به‌رغم ظرفیت‌های موجود، به طور متوسط جاذب ۰۷ /۰ درصد از متوسط کل سرمایه‌گذاری خارجی در این مدت بوده است. روند سرمایه‌گذاری خارجی برای اقتصاد ایران از نمودار ۱ تصویر روشن‌تری از وضعیت شاخص سرمایه‌گذاری خارجی به دست می‌دهد.

در حوزه جذب سرمایه‌گذاری‌های مشترک خارجی نیز به‌رغم آنکه عقد قرارداد با دیگر کشورها برای انجام پروژه‌های مشترک می‌تواند منافع بسیاری، از جمله بهره‌مندی و دسترسی به تکنولوژی‌های پیشرفته‌تر، دسترسی به افراد و کارشناسان متخصص و حرفه‌ای، و همچنین خلق ایده‌های جدیدتر و محصولات متنوع‌تر را برای کشور به ارمغان بیاورد، بسیار ضعیف عمل شده است و در عوض کشورهای رقیب حوزه خلیج فارس از جمله عربستان و قطر در این زمینه به شدت موفق عمل کرده‌اند.

بررسی عملکرد تجارت خارجی و همچنین سرمایه‌گذاری‌های خارجی و قراردادهای مشترک دو سوال اساسی و مهم را پیش روی قرار می‌دهد.

سوال اول اینکه موانع سرمایه‌گذاری خارجی و ضعف عملکرد تجارت خارجی با دیگر کشورها مشکلات مربوط به اقتصاد سیاسی است یا به مسائل مربوط به فضای کسب‌و‌کار و دیگر متغیرها ارتباط پیدا می‌کند؟ و سوال دوم اینکه دیگر کشورهای خارجی چه مشوق‌هایی برای جذب سرمایه‌گذاران ارائه می‌دهند، که وضعیت بهتری نسبت به کشور ما دارند؟

موانع سرمایه‌گذاری و ضعف عملکرد تجارت خارجی

۱- مسائل مربوط به فضای کسب‌و‌کار

در پاسخ به این سوال که چه متغیرهایی توضیح‌دهنده ضعف در عملکرد تجارت خارجی و پایین بودن حجم سرمایه‌گذاری خارجی است، با یک نگاه از بالا می‌توان به سه عامل فضای نامناسب کسب‌و‌کار در کشور، ضعیف بودن زیرساخت‌های اجتماعی و مسائل اقتصاد سیاسی اشاره کرد. فضای کسب‌و‌کار به آن دسته از مولفه‌هایی اطلاق می‌شود، که خارج از اداره و کنترل صاحبان کسب‌و‌کار و فعالان بخش خصوصی و سرمایه‌گذاران رقم خورده، اما مستقیماً بر عملکرد آنها تاثیرگذار است. این عوامل بیشتر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیک است. محیط مساعد کسب‌و‌کار هزینه فعالیت‌های اقتصادی و هزینه فرصت سرمایه‌گذاری را به شدت کاهش می‌دهد و باعث بهبود عملکرد بنگاه‌های اقتصادی و سرریز شدن سرمایه‌های خارجی به درون کشور می‌شود. در صورتی که یک محیط نامناسب هزینه بالایی را بر تولیدکنندگان تحمیل کرده و باعث از بین رفتن انگیزه سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی می‌شود.

اقتصاد ایران، در حسرت شراکت با خارجی ها 

اگر این موضوع را بپذیریم، بنابراین اصلاح مستمر و بهبود فضای کسب‌و‌کار نه‌تنها گامی مهم در جهت فعال‌تر کردن بخش خصوصی قلمداد می‌شود، بلکه به طور قطع راهی بسیار مهم برای استقبال سرمایه‌گذاران خارجی برای ورود به کشور و ارتقای روابط با دنیای خارج است. در صورتی که فضای کسب‌و‌کار مساعد نباشد، هزینه‌های بالای کسب‌و‌کار موجب بالارفتن قیمت تمام‌شده محصولات و در نتیجه کاهش رقابت‌پذیری آنها در مقایسه با کالاهای مشابه خارجی می‌شود. گزارش انجام کسب‌و‌کار۱ که هرسال توسط بانک جهانی۲ منتشر می‌شود، آسان یا دشوار بودن راه‌اندازی کسب‌و کار در یک کشور را برای کارآفرینان، در مواجهه با قوانین و مقررات نشان می‌دهد و شامل ۱۰ زیرشاخه شروع یک کسب‌و‌کار، اخذ مجوز ساخت، اشتراک برق، ثبت دارایی‌ها، اخذ اعتبار، حمایت از سرمایه‌گذاران، پرداخت مالیات، تجارت فرامرزی، اجرای قراردادها و رفع ناتوانی از پرداخت دیون می‌شود.

البته به‌زعم نگارنده فضای مساعد کسب‌و‌کار علاوه بر اینکه در ۱۰ مولفه بالا نمره قابل قبولی دارد، محیطی است که از یک نگاه بالاتر در تمامی شئون لازم شفاف و عاری از فساد باشد، محیطی است که مقررات زائد در آن جایی نداشته و قاچاق کالا در آن به کمترین حد ممکن تنزل یابد.

برای ارزیابی تجربی رابطه سرمایه‌گذاری خارجی و محیط کسب‌و‌کار از داده‌های بانک جهانی، برای ۱۸۷ کشور در حال توسعه، آمار این دو متغیر را استخراج کرده‌ایم. هرچه فضای کسب‌و‌کار نامناسب‌تر باشد میزان جذب سرمایه‌گذاری خارجی نیز کاهش یافته است. البته این ارتباط چندان قوی و یک به یک نیست به همین دلیل اتکای صرف به محیط کسب‌و‌کار برای نشان دادن ضعف در جذب سرمایه کفایت نمی‌کند و باید متذکر شد که عوامل بسیار زیادی بر جریان جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی موثر است که از جمله آن می‌توان به بازدهی واقعی سرمایه‌گذاری، دسترسی به بازارهای هدف، قوانین کشور میزبان، ثبات سیاسی، توسعه‌یافتگی بازارهای مالی و‌… اشاره کرد، که اثر آنها بر سرمایه‌گذاری خارجی قابل توجه است و صرف مناسب بودن فضای کسب‌و‌کار نمی‌توان نتیجه گرفت سرمایه‌گذاری خارجی به کشوری سرازیر شود.

۲- عدم ارائه زیرساخت‌های مناسب

دومین عامل مهم در توضیح عملکرد ضعیف تجارت خارجی ایران و جذب سرمایه‌گذاری خارجی به نبود زیرساخت‌های مناسب در کشور برمی‌گردد. زیرساخت‌های اجتماعی۳ به عنوان یکی از مهم‌ترین متغیرهای توضیح‌دهنده تفاوت‌های فاحش در بین کشورها شامل زیرساخت‌های حمل و نقل (از جمله آزادراه‌ها، بزرگراه‌ها، حمل و نقل ریلی مناسب، ناوگان هواپیمایی مناسب، سهولت دسترسی به حمل‌ونقل بین‌المللی و…)، زیرساخت‌های فناوری اطلاعات، زیرساخت‌های بیمه‌ای، زیرساخت‌های گردشگری و هتلداری، مساله حفظ و تضمین حقوق مالکیت، زیرساخت‌های قضایی مناسب و… می‌شود، که اهمیت کلیدی در جذب و دفع سرمایه‌های داخلی و خارجی دارد.

تقریباً تمامی کشورهایی که سرمایه‌گذاری خارجی بالایی در آنها صورت گرفته است در رده‌بندی شاخص زیرساخت‌های ارائه‌شده توسط موسسات جهانی نسبت به سایر کشورها از وضعیت بسیار مساعدتری در ارائه زیرساخت‌ها برخوردار بوده‌اند. در مورد ایران، مشخص است که حمل‌ونقل هوایی در صادرات ایران جایگاه چندانی ندارد. حمل و نقل زمینی و ریلی هم چندان با استانداردهای جهانی مطابقت نداشته و در مورد سایر زیرساخت‌ها هم وضعیت اصلاً مناسب نیست. این مسائل سرجمع موجب فاصله گرفتن عملکرد کشور با ظرفیت‌های واقعی اقتصاد شده است.

۳- اقتصاد سیاسی

مساله اقتصاد سیاسی به عنوان دیگر متغیر توضیحی در رابطه با عملکرد ضعیف اقتصاد ایران در حوزه تجارت و جذب سرمایه‌گذاری خارجی مطرح می‌شود. مهم‌ترین مانع سیاسی به مساله تحریم‌های ظالمانه و خصمانه آمریکا علیه جمهوری اسلامی مربوط می‌شود که مهم‌ترین پیامد آن کاهش تولید و صادرات کالاها در داخل است. تحریم اگر از نوع مبادلات بانکی باشد به مبادله کالا به کالا منجر می‌شود و به نوعی حق انتخاب از مصرف‌کنندگان داخلی گرفته می‌شود.

از طرف دیگر تحریم‌ها باعث می‌شود کشورهای دنیا برای سرمایه‌گذاری مشترک و سرمایه‌گذاری خارجی این هزینه‌ها را لحاظ کنند و بنابراین این مساله نیز موجب کاهش جذب سرمایه‌گذاری خارجی و عملکرد ضعیف در برقراری تجارت با دیگر کشورها می‌شود. پس از موانع سیاسی خارجی می‌توان به موانع اقتصاد سیاسی داخلی از جمله عدم اجماع داخلی بر سر جذب و چگونگی جذب سرمایه خارجی اشاره کرد. عدم انسجام و هماهنگی لازم بین دستگاه‌های مختلف اجرایی و چندگانگی در تابع هدف نهادهای کشور، اجماع داخلی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی و جذب سرمایه‌گذاری‌های مشترک را تحت تاثیر قرار داده است. عوامل دیگری مانند نداشتن راهبردهای سیاسی و امنیتی، تفسیرهای گوناگون از استقلال سیاسی، اختلاف‌نظر بین جریانات سیاسی راجع به حضور سرمایه‌گذاران خارجی و… را نیز می‌توان در این رابطه ذکر کرد.

اقتصاد ایران، در حسرت شراکت با خارجی ها 

نمودار یک

امتیازات دیگر کشورها به سرمایه‌گذاران

اما چه امتیازاتی دیگر کشورهای خارجی به سرمایه‌گذاران می‌دهند که در کشور ایران از آنها خبری نیست؟ برای پاسخ به این سوال چند کشور برتر در زمینه جذب سرمایه‌گذاری خارجی در جهان و منطقه بررسی شده است. سنگاپور یکی از کشورهای جهان است که توسعه اقتصادی‌اش را مبتنی بر استراتژی جذب سرمایه‌گذاری خارجی قرار داده ‌است. مهم‌ترین دلیل جذب سرمایه بالا در این کشور را می‌توان فضای بسیار مساعد کسب‌و‌کار در این کشور برشمرد. در کنار این مساله، سنگاپور با داشتن سیستم ساده قانونگذاری، اعطای وام‌های مناسب به سرمایه‌گذاران خارجی، مشوق‌های مالیاتی، ثبات سیاسی و مهم‌تر از اینها، فضای عاری از فساد، این کشور را به مقصد امنی برای سرمایه‌گذاران خارجی بدل کرده است به گونه‌ای که بر اساس گزارش سال ۲۰۱۵ کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد)۴ سنگاپور پنجمین مخاطب بزرگ سرمایه‌گذاری خارجی در دنیا قلمداد می‌شود.

همچنین ترکیه و امارات به عنوان اولین و دومین مقصد سرمایه‌گذاری خارجی در منطقه خاورمیانه معرفی می‌شوند که استفاده از تجربه این دو کشور نیز می‌تواند راهگشا باشد. ترکیه به عنوان اولین مقصد جذب سرمایه‌گذاری خارجی در منطقه خاورمیانه با حرکت به سمت استانداردهای کسب‌و‌کار اروپایی، در سال‌های اخیر توانسته است سرمایه‌های زیادی را به خود جذب کند.

امارات بعد از ترکیه دومین مقصد سرمایه‌گذاری خارجی در منطقه است که با بهره بردن از نیروی کار ارزان، زیرساخت‌های جاده‌ای و هوایی مناسب، در کنار معافیت مالیاتی بر بنگاه‌ها، نبود کنترل ارزی و بخش بانکی و دیگر قوانین موضوعه که به نفع سرمایه‌گذاران برقرار شده است، توانسته مقصد خوبی برای سرمایه‌گذاری باشد.

تجربه کشورهای عربستان و قطر نیز در زمینه جذب سرمایه‌گذاری خارجی آموزنده است. کشور عربستان در ابتدا انحصار فعالیت آرامکو در بخش بالادستی گاز را لغو و از سرمایه‌گذاران خارجی برای سرمایه‌گذاری در این بخش دعوت کرد. به موازات این حرکت، موانع قانونی برای سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف اقتصاد رفع شد و حمایت‌های لازم از سرمایه‌گذاران به عمل آمد. به‌علاوه فضای کسب‌و‌کار تا حد زیادی بهبود قابل توجهی یافت به طوری که رتبه این کشور از ۳۸ در سال ۲۰۰۶ به ۱۲ در سال ۲۰۱۲ ارتقا یافت.

در قطر نیز سرمایه‌گذاری‌های مشترک شرکت ملی نفت قطر با سرمایه‌گذاران خارجی در بخش گاز و پتروشیمی سبب افزایش جریان سرمایه‌گذاری خارجی به این کشورها شد. سوئیس به واسطه مزیت‌های استراتژیک که آزادراهی به بازارهای اروپا، آفریقا و خاورمیانه است در کنار آن، زیرساخت‌های فناوری اطلاعات، حمل و نقل هوایی و زمینی مناسب، نیروی کار مناسب و آموزش‌دیده و با مهارت‌های بالا، محیط قاعده‌مند و قانونی نافع کسب‌و‌کار منجر به جذب سرمایه‌گذاری خارجی بالا در این منطقه شده است. از دیگر امتیازاتی که کشورهای خارجی به سرمایه‌گذاران می‌دهند می‌توان به معافیت‌های مالیاتی در سال‌های ابتدایی، در اختیار قرار دادن زمین‌های ارزان‌قیمت، خرید تضمینی محصولات و… اشاره کرد.

پی‌نوشت‌ها:

۱- Doing Business
2- World Bank
3- Social infrastructure
4- Unctad

منابع:

۱- مسعود نیلی و همکاران، اقتصاد ایران به کدام سو می‌رود؟
۲- علی سرزعیم، اقتصاد برای همه
۳- نگاهی به سرمایه‌گذاری خارجی در ایران، عصر دیپلماسی
۴- آمارهای گمرک جمهوری اسلامی ایران
۵- گزارش کسب‌و‌کار سال ۲۰۱۶ بانک جهانی
۶- گزارش سال ۲۰۱۶ آنکتاد

منبع: برترینها