چگونه کسب‌و‌کار خود را نوآورتر کنیم؟

آیا در فکر روش‌هایی هستید تا کسب‌و‌کار خود را نوآورتر کنید؟ نوآوری بخشی حیاتی از موفقیت برای هر کسب‌و‌کاری است.

چگونه کسب‌و‌کار خود را نوآورتر کنیم؟

اگر در تلاشید تا کسب‌و‌کار خود را نوآورتر کنید، در زیر چند ترفند و توصیه فوق‌العاده ارائه شده است که به شما کمک خواهند کرد.

به گزارش دنیای اقتصاد، آیا در فکر روش‌هایی هستید تا کسب‌و‌کار خود را نوآورتر کنید؟ نوآوری بخشی حیاتی از موفقیت برای هر کسب‌و‌کاری است. تکنولوژی موجب شده است تا گسترش جهانی، دستیابی به مخاطبان هدف بزرگ‌تر و افزایش قابل‌توجه سودها آسان‌تر شود؛ اما رقابت بسیار زیادی را نیز به همراه داشته است.

به این معنی که کسب‌و‌کارها برای پیشرفت باید این اطمینان را ایجاد کنند که آنها نوآور هستند و قادرند محصولات و خدمات جدید و جذابی را تولید کنند. اگر در تلاشید تا کسب‌و‌کار خود را نوآورتر کنید، در زیر چند ترفند و توصیه فوق‌العاده ارائه شده است که به شما کمک خواهند کرد.
 
یک قدم به عقب برگردید
ممکن است اندکی زیان‌آور به نظر بیاید، اما اگر از موفق‌ترین کارآفرینان بپرسید که ترفندهای آنها برای نوآوری چه بوده است، به شما خواهند گفت همه چیز به این برمی‌گردد که بدانید چه زمانی به عقب برگردید.وقتی استرس دارید، نمی‌توانید بهترین ایده‌های خود را ارائه دهید.

فشار ثابتی که از راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار ناشی می‌شود، می‌تواند به شانس نوآور بودن شما و ارائه تفکر خلاق صدمه بزند. یک قدم به عقب برگشتن و دور شدن از محیط کار برای مدتی کوتاه می‌تواند تفاوت شگرفی ایجاد کند. این کار به تقویت مغز و تفکر بهتر برای پیشبرد کسب‌و‌کار کمک قابل‌توجهی خواهد کرد.
 
مطمئن شوید شرکای درستی انتخاب می‌کنید
ایجاد نوآوری درست به یک تیم نیاز دارد و شرکت‌هایی که با آنها مشارکت می‌کنید، موفقیت شما را تعیین خواهند کرد. اطمینان یابید که شرکت‌هایی را انتخاب می‌کنید که برای خدمات نوآوری‌شان مشهور هستند و گزینه‌های خود را مقایسه کنید. حتی خدمات تحویل کالایی که انتخاب می‌کنید نیز می‌تواند تفاوت چشم‌گیری ایجاد کند.
 
مشتریان خود را در ذهن بسپارید
یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که می‌توانید مرتکب شوید، این است که فقط به‌خاطر اینکه می‌خواهید نوآور باشید دست به آن بزنید. اینکه یک برند با محصولات و خدمات تکنولوژی بالا تولید کنید بسیار خوب است؛ اما اگر این محصول یا خدمات عاری از علاقه شما به مشتریان‌تان باشد، هیچ نتیجه‌ای نخواهد داد.

زمانی که می‌خواهید محصول یا خدمات جدیدی را توسعه دهید، همیشه مشتریان‌تان را در ذهن داشته باشید. به چیزهایی فکر کنید که زندگی آنها را بهتر خواهد کرد. نوآوری درست زمانی ایجاد می‌شود که آنچه مشتریان می‌خواهند را حتی پیش از اینکه حتی خودشان به آن پی ببرند، در اختیارشان قرار دهید.
 
کارمندان نوآور استخدام کنید
برخی افراد به‌طور طبیعی نوآورتر از سایرین هستند. بنابراین اگر با تیم فعلی خود مشکل دارید، شاید زمان آن رسیده است که روی یک کارمند جدید سرمایه‌گذاری کنید. به دنبال کاندیداهایی باشید که بتوانند دیدگاه جدید برای شرکت شما به ارمغان بیاورند.

نسل هزاره در زمینه نوآوری فوق‌العاده هستند؛ چرا که در عصر دیجیتال رشد کرده‌اند.اگر استطاعت استخدام کارمندان جدید را ندارید، به فکر روش‌هایی باشید تا کارمندان فعلی خود را به افزایش خلاقیت در کار تشویق کنید. هر کارمندی می‌تواند تفاوت قابل‌توجهی ایجاد کند؛ تنها باید این فرصت به او داده شود.

به‌طور کلی، نوآوری برای پیشرفت کسب‌و‌کارها در دنیای امروز ضروری است. تنها باید از ناحیه امن خود خارج شوید و بیاموزید که متفاوت فکر کنید.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

قطعه گمشده توسعه عملکرد کارکنان

ارزیابی‏های عملکرد سالانه سنتی در برخی سازمان‏ها به مرور جای خود را به رویکردهای نوین بهبود عملکرد شخصی می‏دهند.

قطعه گمشده توسعه عملکرد کارکنان

«بازخوردهای زمان واقعی» به مرور جایگزین اهداف توسعه، ارزیابی‎های سالانه و
ابزارهای بازخورد رسمی خواهند شد که مستقیما از سوی مدیران صف دریافت و
منتشر می‏شوند. 

به گزارش دنیای اقتصاد، ارزیابی‏های عملکرد سالانه سنتی در برخی سازمان‏ها به مرور جای خود را به رویکردهای نوین بهبود عملکرد شخصی می‏دهند. انقلابی آرام در زمینه مدیریت عملکرد کارکنان در جریان است.

در سال‌های اخیر، سازمان‏ها اجرای فرآیندهایی را اولویت بخشیده‎اند که در نهایت بهتر از رویه ‏های سنتی، ارزیابی عملکرد نیروی انسانی را بهبود می‎بخشند. «بازخوردهای زمان واقعی» به مرور جایگزین اهداف توسعه، ارزیابی‎های سالانه و ابزارهای بازخورد رسمی خواهند شد که مستقیما از سوی مدیران صف دریافت و منتشر می‏شوند.
 
گرچه چنین تغییری نویدبخش است، اما خطراتی را به ‎همراه دارد، برای مثال میزان توان مدیران در کمک به توسعه مهارت‎های کارکنان. بررسی ۵۰۰ مدیر در سراسر جهان نتایجی دربر داشت. یک سوم این مدیران اذعان داشتند کمک به کارکنان به منظور شناسایی و درک رفتارهای مستلزم تغییر، کار دشواری نیست.

درست همان میزان از مدیران نیز بر این باور بودند که به خوبی می‏دانند چگونه بازخوردهایی در این خصوص جمع‎آوری کنند. اما کمتر از ۱۰درصد از این مدیران در خصوص ثبات تغییرات ایجاد شده در طول زمان ابراز امیدواری کرده‌اند. کمتر از نیمی از مدیران بر این باور بودند که تغییر در رفتار واقعا کارساز است. در حالی‌که مدیران عملیاتی به‌عنوان رکن اصلی فرآیند بهبود عملکرد در سازمان شناخته می‏شوند، نرخ ۵۰ درصدی موفقیت در اجرای این برنامه به نظر کافی نیست.
 
توصیفی ساده از یافته‏های نظرسنجی حاکی از این است که ایجاد تغییر امری دشوار است. اما با این وجود مطالعات نشان می‎دهند افراد قادر و مصمم به ایجاد آن هستند. سرخوردگی‏های مورد اشاره مدیران نه بر دشوار بودن فرآیند توسعه، بلکه بر غیر قابل پیش بینی بودن آن دلالت دارند.

روانشناسان و اقتصاددانان در خصوص سازوکار تغییر رفتار اطلاعات بسیاری در اختیار دارند. چالش اصلی این است که دیدگاه‎های این گروه به ندرت به صورت قابل اجرا به مدیران منتقل می‏شوند. در طول ۵ سال گذشته نتایج دهه‎ها پژوهش در حوزه علوم روان‏شناسی با هدف کمک به مدیران در زمینه بهبود موثر عملکرد نیروی انسانی بررسی شده است. رویکردهای مرسوم در زمینه تغییر شامل یک فرآیند دو مرحله‎ای ساده است: نخست، شناسایی هرآنچه مستلزم تغییر است و سپس رفع مساله که معمولا به واسطه ارائه اطلاعاتی در خصوص ویژگی رفتار جدید در قالب توصیه، بازخورد یا آموزش انجام می‎گیرد. بسیاری از سازمان‏ها با شناسایی محدودیت‎های موجود اخیرا به استفاده ‏از رویکرد مربیگری روی آورده‎اند.

تعاملاتی که بر پایه مربیگری شکل می‎گیرند، از لحن تعاملی‎تر برخوردار هستند، نه دستوری. اما هسته اصلی این رویکرد نیز همچنان بر شناسایی تغییرات مورد نیاز افراد و اقدامات ضروری در جهت تحقق آن تمرکز دارد.
 
نقش زمینه
معمولا زمینه را به عنوان ویژگی‎های آشکار و بیرونی افراد- موقعیت‎ها و محیطی که در آن حضور دارند- تلقی می‏‎کنیم. اما نوع دیگری از زمینه وجود دارد که از نظر محققان این حوزه از اهمیت بالایی برخوردار است: هر آنچه در درون افراد در جریان است و تلاش فرد برای تغییر رفتار. یکی از مولفه‎ها به توانایی‎ها و قابلیت‎های شخص مربوط می‎شود. مولفه دوم میزان اعتماد به نفس افراد و تعهد درونی به تغییر است.برای شناسایی اینکه کدام یک از فاکتورهای زمینه‎ای نقش مهم‌تری در شکل‎گیری تغییر دارند شواهدی از چهار مکتب مختلف پژوهشی در حوزه روانشناسی بررسی شده است: رفتارگرایی، روان‎شناسی شناختی، روان‎درمانی سیستماتیک و اقتصاد رفتاری. در مرحله بعدی چهار عامل کلیدی تاثیرگذار بر تلاش‎های افراد در زمینه ایجاد تغییر انتخاب شده است که به قرار زیر هستند:
 
• انگیزش: آیا افراد خواهان توسعه هستند؟ مطالعات انجام شده پیرامون انگیزش بسیار شفاف هستند. اگر فرد خواهان تغییر نیست بنابراین احتمال ایجاد تغییر وجود نخواهد داشت. هنگامی که افراد از انگیزش کافی برای ایجاد یک تغییر خاص برخوردار هستند، فاصله کمی با موفقیت خواهند داشت. در حالی که مدیران از این موضوع آگاه هستند، اما روش‎های ایجاد انگیزش در افراد چندان روشن نیستند. در واقع، مطالعات نشان می‎دهد تنها ۲۸ درصد از مدیران از اعتماد به نفس کافی در خصوص توانایی ایجاد انگیزش در کارکنان برخوردار هستند.
 
این موضوع با وجود سرمایه‎گذاری‎های گسترده سازمان‎ها در زمینه پیاده‎سازی سیستم‎های تشویقی به نظر غیر عادی می‎رسد. اغلب اوقات شرکت‎ها از پاداش‎ها یا مجازات‎هایی تحت عنوان انگیزاننده‎های بیرونی استفاده می‎کنند. اگرچه شواهدی مبنی بر تاثیرگذاری آن در تغییر رفتار در دست است، اما این تنها نیمی از تصویر پیش رو است. انگیزش درونی نوعی از انگیزش است که نه به واسطه محرک‎های بیرونی، بلکه از طریق احساسات درونی حاصل از لذت‌بخش بودن هر تجربه خوشایند شکل می‎گیرد و معمولا قوی‎تر و با دوام‎تر است.
 
• توانایی: آیا افراد می‎دانند چه رفتارهایی مستلزم تغییر هستند؟ آیا از مهارت‏های لازم برای توسعه عملکرد برخوردار هستند؟ از میان تمامی فاکتورهای موجود در مدل، توانایی احتمالا از رایج‎ترین مولفه‎های مورد توجه مدیران کسب‎وکارها به‌شمار می‎رود. برای موفقیت هر چه بیشتر برنامه توسعه عملکرد شخصی، مدیران باید از تحقق سه نکته زیر اطمینان حاصل کنند:
 

  • ۱) آیا نقش هر فرد در سازمان فرصت انجام رفتار مطلوب را برای او فراهم می‎کند؟
  •  ۲) آیا فرد مهارت‎ها و دانش کافی برای اجرای رفتار خاص را دارد؟
  •  ۳) آیا فرد منافع فیزیکی (نظیر تجهیزات، زمان و پول) مورد نیاز برای یادگیری و انجام رفتار جدید را داراست؟

 
• سرمایه روانی: آیا از منابع درونی کافی برای حفظ مستمر تغییر (نظیر اعتماد به نفس، اراده و انعطاف‎پذیری) برخوردارند؟ روان‏شناسان سال‌ها موضوع سرمایه‎های روانی را مورد بحث و بررسی قرار داده‎اند. بر اساس تحقیقات انجام شده، دو فاکتور تاثیرگذار بر حفظ رفتار جدید شناسایی شده‎اند: اعتماد به نفس فرد در زمینه کسب موفقیت و اراده و انعطاف پذیری. مطالعات حاکی است افرادی که اعتماد به نفس بیشتری دارند از شانس موفقیت بیشتر و همچنین استقامت بیشتر در مقابله با موانع برخوردار هستند. نکته قابل توجه اینکه مهم‏ترین معیار پیش‏بینی‏کننده میزان سرمایه‏های روانی افراد در فضای شغلی، رفتار مدیران و محیط کاری است که فرد در آن فعالیت می‏کند.
 
• محیط حمایتگر: آیا محیط کار ویژگی‎هایی نظیر حمایت اجتماعی، نشانه‎های موقعیتی و هنجارهای اجتماعی و حمایت از توسعه عملکرد شخصی را داراست؟ آخرین فاکتور محیط خارجی حمایت‏کننده است که شامل محیط و فضای فیزیکی شغلی، پویایی تیم و فرهنگ سازمانی است که می‏تواند بر توانمندی‏های فردی تاثیرگذار باشد. با این حال مدیران می‏توانند از سه اهرم اصلی برای ایجاد تغییر و توسعه عملکرد استفاده کنند. حمایت‏های اجتماعی، ارائه پیشنهادها، مشوق‏ها و اطلاعات هدف‏دار و ساختار عادتی. هر یک از این سه اهرم را می‏توان با هدف حمایت از طرح‏های توسعه عملکرد به‌کار گرفت. هر سه این اهرم‏ها تاثیر قابل‌توجهی در موفقیت طرح‏های مذکور دارند.
 
مدیریت توسعه عملکرد
فاکتورهای اشاره شده را می‏توان به واسطه تکنیک‏های نسبتا ساده اجرا کرد. موسسه Deloitte در بررسی‏های خود به این نتیجه رسید که سالانه بالغ بر ۲ میلیون ساعت از وقت سازمان صرف تخمین رتبه‏بندی‏های عملکردی کارکنان می‏شود.

روشن است که فرصت‎هایی برای تغییر مسیر زمان مدیریتی و تلاش برای تغییر رفتار و توسعه عملکرد وجود دارد. قبل از تحقق این امر، سازمان باید مدل‏هایی فراتر از نمونه‏های ساده را به منظور اجرای تغییر و توسعه مد نظر قرار دهد.

کسب اطمینان از کارآمدی برنامه‏های تغییر و توسعه از الزامات به‌شمار می‏رود و این دلیل اهمیت رویکرد اتخاذ شده در خصوص مدیریت توسعه عملکرد در سازمان است. بدون تغییر مدیران نخواهند توانست نقش حمایت‏گرایانه مورد نیاز برای توسعه‏ای تاثیرگذار را ایفا کنند. این روزها انقلاب واقعی در نحوه بهره‏برداری مدیران از فرآیندهای مدیریت عملکرد در حال شکل‏گیری است.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

پنج عامل تعیین کننده در بازشدن ایمیل های بازاریابی

چیزی نزدیک به نیمی از کمپین های ایمیل مارکتینگ دچار اشتباهاتی می شوند که به راحتی قابل اجتناب هستند

ما اخیرا به طور متناوب به انتشار مطلب در زمینه نکات و ترفندهای مرتبط با آموزش ایمیل مارکتینگ پرداخته ایم. دلیل ما این است که ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی، آخرین نوع از بازاریابی برونگرا (outbound marketing که با عناوین بازاریابی بیرونی، بازاریابی خروجی و بازاریابی سنتی نیز شناخته می شود) است که هنوز منجر به فروش و تولید مشتری راغب می شود.

در عین حال، پر واضح است که اگر هیچ کس ایمیل شما را باز نکند، کمپین ایمیل مارکتینگ شما هیچ فایده ای نخواهد داشت. بنابراین لازم و ضروری است که از پنج عاملی که در بازشدن ایمیل های بازاریابی نقش عمده و تعیین کننده ای را بازی می کنند اطلاع داشته باشید:

  1. زمان ارسال: احتمال بازشدن ایمیل هایی که در ساعات پیک کاری ارسال می شوند کمتر از آنهایی است که در خارج از این وقت فرستاده شده اند.
  2. فرستنده: احتمال بازشدن ایمیل های افراد ناشناس نسبت به ایمیل های دوستان و آشنایان به مراتب کمتر است.
  3. عنوان ایمیل: احتمال بازشدن ایمیل هایی که از عناوین طولانی و مبهم استفاده می کنند نسبت به ایمیل های حاوی عنوان های کوتاه و دقیق کمتر است.
  4. سلام ابتدای نامه (از آن با عنوان تحیّت یاد می شود): احتمال بازشدن ایمیل هایی که با عناوین رسمی آغاز می شوند («جناب آقای مدیری گرامی») نسبت به ایمیل هایی که با عبارات خودمانی تر شروع شده اند («مهران») کمتر است.
  5. پیش نمایش (همان بخشی از ابتدای ایمیل که بعد از عنوان در فهرست ایمیل ها در اینباکس مخاطب نشان داده می شود): احتمال بازشدن ایمیل هایی که ۱۰ تا ۲۰ کلمه ابتدای آنها بی معنی است نسبت به ایمیل هایی که سرآغاز معناداری دارند کمتر است.

این پنج مولفه اهمیت فراوانی دارند، زیرا همه آنها مستقیماً در اینباکس بیشتر برنامه های (تحت وب، اپ یا کامپیوتری) مشاهده ایمیل به نمایش در می آیند. به منظور آشنایی بیشتر با خطاهایی که در این رابطه اتفاق می افتند، به نمونه های زیر توجه کنید:

  1. هشدارهای بی معنی

در این نمونه، فرستنده با نشان دادن پیامی که فقط پس از بازشدن ایمیل معنا پیدا می کند، سرمایه ارزشمند پیش نمایش ایمیل در اینباکس را هدر داده است.

شرایط وقتی بیشتر وخیم می شود که این پیام این تداعی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که اگر ایمیل را باز کند، چه بسا به درستی نشان داده نشود، و البته در شرایطی که مخاطب شما باید نسبت به بازکردن ایمیل تان تصمیم بگیرد، ایجاد چنین تصوری ایده خوبی نیست.

حتی عنوان هم در این نمونه تا حدی حکایت از استیصال فرستنده دارد. به طور کلی چنین ایمیلی فریاد می زند که «مرا حذف کن و خودت را از دردسر نجات بده.»

  1. تکرار عنوان

در این نمونه از عنوان خوبی استفاده شده است؛ به هر حال، چه کسی نمی خواهد متخصص بشود؟

اما این نمونه باز هم با تکرار عنوان، سرمایه اینباکس را تلف می کند. کاربران اینترنت عموماً از تکرار متنفر هستند. تصور کنید تکرار در این فضای کوچک چه تاثیری بر ذهن مخاطب شما می تواند داشته باشد.

علاوه بر این، استفاده از عباراتی که مستقیماً حاکی از این هستند که هدف ایمیل یادآوری است هم تکرار را تداعی می کنند.

  1. تظاهر آشکار

به فضای بین سلام و ویرگول توجه کنید. نرم افزار ایمیل باید نام مخاطب را در این فضا قرار می داده، اما پر واضح است که فهرستی که بازاریاب در اختیار داشته، فاقد اسم کوچک مخاطب بوده و در نتیجه اینطور ارسال شده است.

این اشتباه متعاقبا با نشان دادن یک دغدغه و نگرانی تصنعی نسبت به سلامتی مخاطب تکمیل می شود و پس از آن نوید خبر خوشی داده می شود که عملاً در عنوان ایمیل لو رفته است.

برای اینکه ایمیل مارکتینگ شما به موفقیت دست پیدا کند، لازم است که به تمامی مواردی که می توانند در بازشدن ایمیل های شما کوچکترین نقشی داشته باشند اشراف داشته باشید، چرا که اگر ایمیلی که ارسال می کنید باز نشود، کمپین بازاریابی ایمیلی شما با شکست مواجه خواهد شد.

نظر شما چیست؟ آیا شما هم در موضوع آموزش ایمیل مارکتینگ و در راستای همین مطلب ایده ای دارید؟ اگر پاسخ تان مثبت است، لطفا دیدگاه و نظر خود را با ما در گویا آی تی در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

تمرینات حافظه‌ای که یادگیری را ساده‌تر می‌کنند

آیا تا به حال پیش آمده که به سادگی قرارها را فراموش کنید و یا وظایفتان یادتان برود؟ آیا پیش خودتان نگرانید که عقلتان را از دست بدهید؟ اصلا نترسید شما و خیلی های دیگر هر روز با یک مشکل مشابه درگیر هستید.

ما در دنیایی پر سرعت زندگی می کنیم که ارتباطات بسیاری دارد به همین دلیل فراموش کردن کارهای روزمره اتفاق می افتد. درباره اش فکر کنید. ۳۰ سال پیش می توانستید با استفاده از حافظه شماره ای را بگیرید و اصلا هم به خودتان زحمت ندهید. حالا دیگر به لیست مخاطبین گوشی همراهمان وابسته شده ایم و اصلا نیازی به حفظ کردن آنها نداریم.

 تمرینات حافظه ای که یادگیری را برایتان ساده تر می کند
زمانی که می خواهیم یک چیز را به خاطر بسپاریم و حس می کنیم نمی توانیم چه اتفاقی می افتد؟ برای حل این مشکل در زمان به عقب می رویم ، راهکارهای قدیمی را پیدا و جدیدشان می کنیم.

خلاق شوید و همه چیز را آهنگین کنید

یکی از ساده ترین راه ها برای به خاطر سپردن چیزی این است که به آن قافیه دهیم و یک آهنگ بسازیم. برای مثال به خاطر دارم وقتی کودک بودم به اشتباه ولنتاین را دائم ولنتایم می گفتم برای اینکه مجبور شوم این کلمه را درست ادا کنم شعر ” will you be my Valentine ” را حفظ کردم چون با خواندنش مجبور می شدم ولنتاین را درست تلفظ کنم. همیشه به خاطر آوردن چیزی که ریتم دارد برای مغز ساده تر است چون آهنگش ما را به یاد آن خواهد انداخت.

اگر در به خاطر سپردن عادی مشکل دارید آن موضوع را با چیزهای دیگر همراه کنید

نام ها یکی از شایع ترین چیزهایی است که ما فراموششان می کنیم، مخصوصا بعد از اینکه با کسی ملاقات می کنیم. به من گفته بودند وقتی با کسی ملاقات کردی برای فراموش نکردن نامش آن را چند بار پشت سرِ هم بگو اما من بیشتر اوقات این کار را بی فایده دیدم. من برای به خاطر آوردن نام دیگران سعی می کردم بین نامشان و یک شخصیت، وسیله یا هرچیز مربوط ارتباطی ایجاد کنم. با این روش به خاطر آوردن نام ها ساده تر می شود.

تصور کنید از کلمات تصویر بسازید

گاهی از کلمات پر می شویم و فراموش می کنیم که می توانیم پا از آنها فراتر بگذاریم. از تصاویر استفاده کنید تا اطلاعات را به خود یاد آوری کنید. اگر تصوری پویا داشته باشید و عادت به تصویر سازی از قبل در شما شکل گرفته باشد می توانید به سادگی از این ترفند استفاده کنید.

قبل از انجام کاری کمی مکث کنید و نیازهای خود برای انجام آن را تصور نمایید

چند بار تا به حال برایمان پیش آمده که به یک اتاق برویم و فراموش کنیم اصلا چرا به آن اتاق رفته ایم؟ مسلما شما هم تجربه اش کردید و خیلی هم آزار دهنده است اما مطمئن باشید به سادگی می توانید از آن جلوگیری کنید. کمی مکث کنید و به این فکر کنید که از آن اتاق چه می خواستید. فرض کنیم برای خوردن یک لیوان آب به آشپزخانه رفته اید قبل از رفتن به آن اتاق به چیزی که میخواهید فکر کنید و هنگامی که وارد آشپزخانه شدید نیز به همین شکل ادامه دهید نگذارید هیچ چیز ذهنتان را منحرف کند.

 تمرینات حافظه ای که یادگیری را برایتان ساده تر می کند
از همه مهمتر به همه اطلاعاتی که حاضر هستند توجه کنید

مطمئنم همه شما می گویید اما من که توجه می کنم! کاملا درک می کنم اما وقتی با کسی در این باره به تازگی صحبت می کنم معمولا فک می کنیم که توجه می کنیم در حالی که چنین نیست. وقتی نام ها را فرموش می کنیم بیشتر به این خاطر است که تحت شعاع محیط و نگرانی دیدار با کسی قرار گرفته ایم. وقتی به آشپزخانه می رویم و یادمان می رود برای چه آنجاییم به این خاطر است که یکباره به جهت های مختلف کشیده می شویم. کمی صبر کنید، نفسی عمیق بکشید و با دقت به اطلاعاتی که در دست دارید توجه کنید.

با دنبال کردن همین کارهای ساده خواهید دید آنقدرها هم که فکر می کنید فراموشکار نیستید.


منبع: برترینها

ویدئو مارکتینگ چگونه بر سئو اثر می‌گذارد؟

بسیاری از بازاریابان محتوا همچنان از اهمیت ویدئو مارکتینگ در بهبود سئوی وب‌سایت غافل هستند. اما سوال مهم این است که بازاریابی ویدئویی چگونه بر بهینه‌سازی وب‌سایت برای موتورهای جست‌وجو تأثیر می‌گذارد و چگونه می‌توان از آن در استراتژی بازاریابی محتوا استفاده کرد؟ در ادامه چگونگی تاثیر محتوای ویدئویی بر سئوی وب‌سایت را تشریح خواهیم کرد.

رتبه ویدئوها در صفحه نتایج موتور جست‌وجو (SERP)

طبق آخرین اطلاعاتی که از به‌روزرسانی الگوریتم‌های گوگل در اختیار است، صفحات دارای ویدئو، ۵۳ درصد بیشتر احتمال حضور در صفحه نخست نتایج جست‌وجو را دارند و به نوعی گوگل، نتایج ویدئویی را در اولویت قرار می‌دهد. البته همچنان هم تاثیر محتوای متنی در سئوی وب‌سایت را نمی‌توان نادیده گرفت. بهترین روش‌ها برای قرار‌گرفتن در صفحه نتایج ویدئویی گوگل، این است که ویدئوی شما باید کوتاه و کمتر از ۴ دقیقه باشد و همچنین دارای rich video snippets یا همان قطعات کوچک ویدئویی باشد.

ویدئو مارکتینگ چگونه بر سئوی شما اثر می‌گذارد؟

افزایش کلیک

تحقیقات نشان می‌دهد که نتایج جست‌وجوی دارای ویدئو، میزان ۴۱ درصد بیشتر از محتوای متنی کلیک می‌خورند. درصد زیادی از این کلیک‌ها به دلیل همان rich video snippets ها هستند که در کنار نتایج جست‌وجو به نمایش درمی‌آیند. برای مثال یوتیوب به طور خودکار، این تصاویر کوچک را ایجاد می‌کند اما برای تاثیرگذاری در سئو نباید به یوتیوب برای انجام این کار اکتفا کنید چراکه ریچ اسنیپت‌های ویدئویی کانال یوتیوب شما یا دیگر وب‌سایت‌های اشتراک ویدئو، کاربر را مستقیما به آن سایت هدایت می‌کنند نه دامنه و وب‌سایت شما. بهترین روش‌ها برای افزایش کلیک این است که ویدئوها را به همراه اسنیپت‌های ویدئویی، مستقیما در وب‌سایت خود قرار دهید.

جذاب‌کردن صفحه سایت

میانگین توجه کاربران به محتوای شما کمتر از ۸ ثانیه است. نرخ خروج کاربران یکی از عواملی است که بیشترین صدمه را به رتبه شما در نتایج جست‌وجوها وارد خواهد کرد. ویدئو‌مارکتینگ راحت‌ترین کاری است که می‌توان برای ماندن کاربران در سایت انجام داد.

نتایج تحقیقات درباره وب‌سایت‌های خرده‌فروشی نشان می‌دهد که بازدیدکنندگانی که یک ویدئو را تماشا می‌کنند، ۲ دقیقه بیشتر در سایت می‌مانند و ۶۴ درصد بیشتر احتمال دارد که از وب‌سایت شما خرید کنند. بهترین روش‌ها برای کاهش نرخ خروج کاربران این است که ویدئوی خود را در بالای سایت در معرض دید قرار دهید و از انطباق عنوان ویدئو با محتوای داخل آن اطمینان حاصل کنید چون هیچ کاربری دوست ندارد به او دروغ گفته شود.

ویدئوها لینک می‌سازند

یکی از عواملی که در سئو تاثیر دارد، مربوط به ساخت لینک است. محتوای ویدئویی در مقایسه با محتوای متنی، تقریبا تعداد  لینک‌دهی را سه برابر می‌کند؛ اما چگونه؟ این کاربران هستند که لینک‌های محتوای شما را ایجاد می‌کنند و مردم ویدئو را دوست دارند چون ارزشش بیش از یک میلیون کلمه است. تولید ویدئوی با کیفیت و با انتخاب مخاطبان هدف درست، بک لینک‌های عالی برای سایت شما ایجاد خواهد کرد. بهترین روش‌ها برای لینک‌سازی این است که حتما ویدئوی حرفه‌ای و با کیفیت خود را در سایت خودتان قرار دهید نه وب‌سایت‌های اشتراک ویدئو.

در ادامه به چند روش استفاده از ویدئو برای بهبود سئوی وب‌سایت، اشاره خواهیم کرد:

ادغام فایل ویدئویی: ویدئو نشانی از یک محتوای باکیفیت است و به‌عنوان بخشی از یک ترکیب چندرسانه‌‌ای در یک وب‌سایت، سیگنال‌هایی به موتورهای جست‌وجو ارسال می‌کند که صفحه‌ شما دارای محتوای غنی است که می‌تواند مرتبط با نیازها و درخواست‌های مخاطبان باشد. بنابراین وجود ویدئو در کنار محتوای متنی، رتبه سایت را افزایش می‌دهد.

برچسب‌های کلیدواژه: گنجاندن کلیدواژه‌ها برای سئوی محتوای متن برای توضیح ویدئوهایتان (در عنوان‌ها، نام فایل‌ها، توضیحات و تگ‌ها) تضمین می‌کند که ارتباط ویدئوی شما با نتایج جست‌وجو برای موتورهای جست‌وجو مشخص است.

متن ویدئو: کپشن‌نویسی و نوشتن متن بخش‌های صوتی ویدئوهایتان بر میزان دیده‌شدن آن تأثیرگذار بوده و به ارتباط آن با جست‌وجوها بیشتر کمک می‌کند.

نقشه سایت ویدئو: Video Sitemap ضمیمه‌ای برای نقشه کلی وب شماست که به صورت مجزا برای نقشه کلی سایت تعریف شده و اطلاعاتی نظیر مدت زمان، اولویت، دفعات بازدید و غیره در آن ثبت می‌شود.

بهینه‌سازی ویدئوها برای زمان بارگذاری: زمان بارگذاری صفحه بر تجربه کاربر اثر می‌گذارد و همین دلیل در سئو نیز تأثیر خواهد داشت. ۵۷ درصد کاربران تلفن همراه، پس از ۳ثانیه انتظار از سایت خارج می‌شوند.


منبع: برترینها

۵ اشتباه در ایمیل مارکتینگ که باعث می شود غیرحرفه ای به نظر برسید

در مشاغلی که ارتباط در آنها اهمیت دارد، باید اطمینان پیدا کنید که کاملا حرفه ای به نظر می رسید. با مطالعه این متن از سلسله مباحث آموزش ایمیل مارکتینگ، به این هدف دست پیدا خواهید کرد.

امروزه فعالان حوزه کسب و کار، با ایمیل و ایمیل مارکتینگ زیاد سر و کار دارند؛ با این حال بسیاری از ما هنوز درک کامل و درستی نسبت به آداب ایمیل و ایمیل مارکتینگ نداریم؛ حوزه ای که به طور فزاینده ای سهل و ممتنع به نظر می رسد.

در مشاغلی که ارتباط و کیفیت برقراری آن اهمیت بیشتری دارد -مانند روابط عمومی یا فروش- باید اطمینان پیدا کنید که تا جایی که امکان دارد حرفه ای به نظر می رسید. موارد زیر پنج مورد از اشتباهات رایج ایمیل مارکتینگ هستند که فروشندگان به کَرّات مرتکب آنها می شوند. ما با این امید که کمتر شاهد اینگونه خطاهای فاحش باشیم، در این بخش از آموزش ایمیل مارکتینگ به شرح این اشتباهات می پردازیم.

  1. لحن و احوالپرسی بیش از حد خودمانی

هنگامی که برای بازاریابی ایمیلی خود ایمیل می نویسید، هیچ بعید نیست که وسوسه شوید تا برای اینکه رابطه خود را با مخاطب تان صمیمی تر نشان بدهید، از عبارات خودمانی -مثلا «چطوری رضا؟» یا «چه خبر؟»- استفاده کنید. استفاده از لحن مناسبی که رسمیت کمتری دارد بسته به نوع کسب و کار شما می تواند چندان بد هم نباشد، اما اگر چنین روندی با کسب و کارتان تناسب زیادی پیدا نمی کند یا دقیقاً نمی دانید که چگونه بنویسید، بهتر است احتیاط کنید و از لحن رسمی تری استفاده کنید؛ چرا که در هر صورت معمولا لحن شما نسبت به هدفی که داشته اید خودمانی تر تعبیر می شود.

  1. خطاهای املایی یا نگارشی

وجود خطاهای املایی یا نگارشی در ایمیل حاکی از عدم تسلط شما بر زبان به عنوان مهم ترین ابزار ارتباطی و نشان دهنده بی ملاحظگی و سهل انگاری شما است. به علاوه، مخاطب با دریافت اینگونه ایمیل ها علاوه بر اینکه اطمینان پیدا می کند که بویی از حرفه ای گری نبرده اید، نسبت به سطح بهره هوشی شما هم دچار تردید می شود. طبیعتاً تحت چنین شرایطی امید زیادی به موفقیت کمپین ایمیل مارکتینگ شما نخواهد بود. در نتیجه، برای اینکه مهارت ارتباطی، هوشمندی، توجه و حرفه ای بودن خود را نشان بدهید، همیشه اطمینان پیدا کنید که ایمیل شما فاقد هرگونه خطای املایی یا دستوری است.

  1. ارسال ایمیل پیش از آنکه آماده باشد

عجله در فشردن دکمه ارسال هم می تواند حاکی از بی ملاحظگی شما باشد. برای تاکید بر نظم و مسئولیت پذیری خود، باید پیش از آنکه ایمیل مورد نظر را ارسال کنید، چند بار آن را بررسی کنید تا مطمئن شوید که همه چیز در سر جای خودش قرار دارد. حتی بهتر است ایمیل خود را به چند آدرس ایمیل از سرویس دهنده های مختلف که متعلق به خودتان هستند نیز ارسال کنید تا علاوه بر بررسی متن، از کیفیت ظاهری آنها هم اطمینان پیدا کنید. در همین راستا، بررسی ظواهر و طرح ایمیل خود در دستگاه های همراه و موبایل را نیز از یاد نبرید.

  1. بی احترامی به قومیت یا فرهنگ

هنگامی که رو در رو گفتگو نمی کنیم، انتقال منظور دقیق مان می تواند کار دشواری باشد. حتی آگاه ترین افراد هم می توانند نسبت به پیام های الکترونیکی سوء برداشت داشته باشند. بنابراین، به تصاویر، متن ها و طرح ایمیل خود به دقت توجه کنید تا با موازین قومی، فرهنگی یا حتی مذهبی هیچ قشری در تضاد نباشد. ضمناً به خاطر داشته باشید که برخی از فرهنگ ها هویت محافظه کارتر، سردتر یا حساس تری نسبت به بقیه دارند، بنابراین در فعالیت های بازاریابی و کسب و کار خود این نکته را نیز در نظر بگیرید.

  1. شوخی

حتی اگر منظور بدی هم نداشته باشید، معمولا بیان لطیفه و شوخی از طریق واسطه های الکترونیکی، به اصطلاح به درستی از آب در نمی آید. در غالب موارد، از شوخی ها برداشت درستی انجام نمی گیرد، گاهی توهین تلقی می شوند و گاهی هم به مذاق برخی خوش نمی آیند. در نتیجه، بهتر است که بحث شوخی و طنز را به کلی از ایمیل مارکتینگ خود کنار بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

ایمیل مارکتینگ در سال ۱۴۰۰: هوش مصنوعی، امکانات تعاملی، شخصی سازی و آینده ای روشن

در ادامه مباحث آموزش ایمیل مارکتینگ گویا آی تی، در این مطلب سری به آینده می زنیم، چرا که برای درک زمان حال باید گذشته را درک کنید و با درک حال، می توانید آینده را هم پیش بینی کنید. با پیش بینی آینده بازاریابی ایمیلی می توانید استراتژی های بازاریابی خود را به تناسب جرح و تعدیل کنید.

اخیراً اتفاقات هیجان انگیزی در دنیای ایمیل مارکتینگ به وقوع پیوسته است: طرح های زیبای قابل نمایش در موبایل و دستگاه های همراه، قابلیت های تعاملی، ویدیو و قس علی هذا. این حوزه ها هنوز جای پیشرفت بسیاری دارند، اما در عین حال به رویه معمول و استاندارد ایمیل مارکتینگ تبدیل شده اند.

اما در سال ۱۴۰۰ شاهد چه اتفاقاتی در دنیای ایمیل مارکتینگ خواهیم بود؟

  • ایمیل مارکتینگ به رشد خود ادامه خواهد داد. در حال حاضر رشد تعداد ایمیل هایی که بازاریاب ها ارسال می کنند از تعداد مشتریان آنها بیشتر است. این به آن معنی است که تعداد ایمیل در ازای مشتری سال به سال افزایش پیدا می کند و همین حاکی از تقاضای مستمری است که انتظار می رود که روند افزایشی خود را حفظ کند.
  • ارسال ایمیل های انبوه یا Bulk email به کلی منسوخ خواهد شد. در واقع، این دسته از ایمیل ها هم اکنون هم به سختی نفس می کشند. کاربران، برندهایی که آنها را هر هفته با ایمیل های عمومی بمباران می کنند را کنار می گذارند. به طور کلی، ایمیل های انبوه بیش از آنکه سودی برسانند، مضر هستند.
  • هوش مصنوعی (AI) به ما این امکان را خواهد داد تا ایمیل مارکتینگ خود را هدفمندتر کنیم. در همین راستا، اتوماسیون بازاریابی و نرم افزارهای مدیریت ارتباط مشتری (CRM) به جرگه ابزارهای ضروری بازاریابی برای کسب و کارها خواهند پیوست. هوش مصنوعی چنان عملکردی خواهد داشت که دریافت کنندگان ایمیل اصلا متوجه نخواهند شد که ایمیلی که دریافت کرده اند را یک انسان ارسال نکرده است.
  • کسب و کارهای کوچک به تنهایی نخواهند توانست که در حوزه ایمیل مارکتینگ به رقابت بپردازند. هر کسب و کاری که به دنبال رقابت است باید از نرم افزارهای اتوماسیون بازاریابی ایمیلی استفاده کند.
  • انجام تنظیمات و پیاده سازی اتوماسیون ایمیل مارکتینگ فقط چند دقیقه طول خواهد کشید.
  • ترکیب ایمیل مارکتینگ با مدیریت ارتباط مشتری باعث افزایش تمرکز بر شخصی سازی، تقویت گزارشات و بهبود فروش می شود.
  • تامین کنندگان خدمات ایمیل از الگوریتم های به شدت محدودکننده تری استفاده خواهند کرد و همین باعث می شود که راهیابی ایمیل های بازاریابی به اینباکس مخاطب به طرز فزاینده ای از قبل هم دشوارتر شود. حتی در حال حاضر نیز عقب نماندن از قافله هماهنگی با این تغییرات برای کسب و کارها دشوار است و این چالش در آینده بسیار بیشتر هم خواهد شد.
  • بازگشت سرمایه (ROI) ایمیل مارکتینگ افزایش پیدا خواهد کرد. بازگشت سرمایه بازاریابی ایمیلی هم اکنون هم بسیار زیاد است: میانگین بازگشت سرمایه ایمیل در ازای هر یک دلار، ۳۸ دلار است (بر اساس گزارش انجمن بازاریابی و اطلاعات ایالات متحده). این رقم بسیار بالا است و انتظار نمی رود که پایین بیاید.
  • با بهتر شدن هوش مصنوعی، بهبود نرم افزارهای شخصی سازی و هدفگیری مخاطب و افزایش نفوذ و راحتی استفاده از اینترنت، هزینه های کسب و کارها کاهش پیدا خواهد کرد و نرخ تبدیل ایمیل مارکتینگ نیز افزایش قابل توجهی خواهد داشت. بنابراین، انتظار می رود که با ایمیل های کمتر، سود حاصل از بازاریابی ایمیلی افزایش پیدا کند.
  • کسب و کارهای کوچک می توانند در حالی کمپین های بازاریابی ایمیلی حرفه ای و به شدت هدفمندی را راه اندازی کنند که درک کاملی از روش کارکرد آنها ندارند. این به دلیل قدرت اتوماسیون است.

سال ۱۴۰۰ پیش از این بسیار دور از ما به نظر می رسید، اما اکنون فقط چند قدم با آن فاصله داریم. ایمیل مارکتینگ در سال ۱۴۰۰ اهمیت خود را حفظ خواهد کرد، اما در عین حال بیش از پیش سهل و ممتنع خواهد شد. کسب و کارهای کوچک نیز قادر خواهند بود که از مزایای ابزارها و منابع جدید و قدرتمندی که آینده در اختیارشان قرار خواهد داد به نفع خود بهره برداری کنند.


منبع: گویا آی‌تی

کنجکاوی‌های شادی‌آور

یادم نمی‌آید چه موقع این عبارت زیبا را شنیدم که «فقط آدم‌های خسته کننده، خسته می‌شوند.» این حرف را کاملا قبول دارم.

کنجکاوی‌های شادی‌آور

سیاری از ما فکر می‌کنیم که باید از قدرت کنجکاوانه و جست‌وجوگرانه خود فقط
برای حل مشکلات کاری مثل فروش، حسابداری و بازاریابی استفاده کنیم؛ حال
آنکه چنین نیست و می‌توانیم از این قدرت بی کران برای تمام مشکلات جسمی و
روحی خود بهره‌گیریم. 

به گزارش دنیای اقتصاد، یادم نمی‌آید چه موقع این عبارت زیبا را شنیدم که «فقط آدم‌های خسته کننده، خسته می‌شوند.» این حرف را کاملا قبول دارم. هنگامی که ما متفاوت و جالب دیدن چیزهای کوچک را فراموش کنیم، ‌به‌طور حتم شادیمان را از دست خواهیم داد. چرا باید لذت‌های کوچک و ساده‌ای که می‌تواند همکارانمان را بخنداند فراموش کنیم و به جای آن به عوامل نگران‌کننده و منفی بپردازیم؟ بهترین زمان برای جست‌وجوی کنجکاوی، درست زمانی است که دچار نگرانی و دلهره می‌شوید.

بسیاری از ما فکر می‌کنیم که باید از قدرت کنجکاوانه و جست‌وجوگرانه خود فقط برای حل مشکلات کاری مثل فروش، حسابداری و بازاریابی استفاده کنیم؛ حال آنکه چنین نیست و می‌توانیم از این قدرت بی کران برای تمام مشکلات جسمی و روحی خود بهره‌گیریم.
 
کنجکاوی‌ها از احساساتمان سرچشمه می‌گیرند
کنجکاوی راه حلی درخشان و ایده‌آل برای رفع خستگی و کسالت از کار و سرزندگی در محیط کار به شمار می‌آید. می‌توانید با پیوند زدن ایده‌های گوناگون موجود در زندگی کاری‌تان و پل زدن بین آنها، ‌به راه‌حل‌های خلاقانه دست یابید. یادم می‌آید یک بار پس از پایان یک جلسه پراسترس، گردنم به شدت گرفت و تا شب آن گرفتگی از بین نرفت. می‌توانستم منتظر گذشت زمان و خوب شدن تدریجی آن باشم؛ اما تفکر خلاقانه و سرچشمه گرفته از کنجکاوی ام به من کمک کرد با امتحان کردن درمان‌های مختلف، خیلی زود از آن درد خلاصی یابم.

سعی کردم با آرامش کامل روی صندلی‌ام تکیه دهم و از سایر همکاران خواستم برای حل مشکلم هر چه به ذهنشان می‌رسد، ‌پیشنهاد دهند.پس از آن بود که چند پیشنهاد جالب و خلاقانه را دریافت کردم و با به‌کار گیری آنها خیلی زود سلامتم را به دست آوردم. به عقیده من مهم‌ترین بخش و عنصر کنجکاوی ‌عبارت است از جذب و پردازش ایده‌ها و راه حل‌های موجود و نه رسیدن مستقیم و سریع به راه حل.
 
ایده، آزمایش، تعدیل و تکرار
چندی بعد، گردن درد دوباره به سراغم آمد و کسی در اطرافم نبود که از او نظر بخواهم. بنابراین خودم دست به‌کار شدم و به موسیقی گوش کردم، روی صندلی‌های مختلفی نشستم، ماساژ درمانی را امتحان کردم، اما هیچ کدام موثر واقع نشد تا اینکه یک روز به کتابخانه رفتم و کتابی درباره یوگا و تاثیر مثبت آن بر بدن انسان امانت گرفتم.

در آن کتاب خواندم که با دور نگه داشتن آرنج از بدن و تغییر زاویه قرار گرفتن آن در برابر گردن می‌توان بر درد گردن غلبه کرد. من نیز چنین کردم و خیلی زود به نتیجه رسیدم. در آن کتاب توصیه‌هایی برای جلوگیری از تکرار گردن درد ذکر شده بود که با رعایت آنها برای همیشه از این درد رهایی یافتم.

هر کدام از شما ممکن است از برخی دردهای جسمی و روحی رنج ببرید، اما بدانید این خود شما هستید که باید کنجکاوی تان را فعال کرده و راه حل مناسبی را بیابید. مطمئن باشید که هیچ چیز را نمی‌توان بدون جست‌وجو و تلاش انجام داد و پس از همین کنجکاوی‌ها و ماجراجویی‌هاست که احساس شادی در محل کار به سراغ شما خواهد آمد.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

شیوه‌های صحیح ارتباط با سرمایه‌گذاران

آیا روابط میان شرکت و سهامداران به اندازه‌ای هست که یک شرکت باید به فکر ایجاد «روابط با سرمایه‌گذاران» بیفتد؟

شیوه‌های صحیح ارتباط با سرمایه‌گذاران

آیا ارائه اطلاعات به سرمایه‌گذاران ممکن است برای شرکت خطرآفرین شود؟ 

به گزارش دنیای اقتصاد، در ماه‌های گذشته و مجموعه مطالبی که تاکنون مطرح کردیم، سعی شده است مفهومی جدید با عنوان «روابط با سرمایه‌گذاران» معرفی شود. در بازخوردهایی که از خوانندگان مختلف به دستمان رسیده است، تقریبا همگی این سوال‌ها را مطرح کرده‌اند که آیا اساسا ایجاد چنین ساختاری در شرکت‌های ایرانی ممکن است؟ آیا روابط میان شرکت و سهامداران به اندازه‌ای هست که یک شرکت باید به فکر ایجاد «روابط با سرمایه‌گذاران» بیفتد؟ آیا ارائه اطلاعات به سرمایه‌گذاران ممکن است برای شرکت خطرآفرین شود؟
 
هرچند ممکن است در کشور ما همچنان برخی ساختارها و سازوکارها سنتی باشند، اما در مجموع می‌توانیم مشاهده کنیم مفاهیم نوینی که در کشورهای پیشرفته معرفی و به‌کار گرفته می‌شوند، دیر یا زود به کشور ما نیز راه خواهند یافت.

شاید تا یک دهه پیش مفهومی چون مدیریت ارشد کسب‌وکار (MBA) به نظر بسیاری از صاحبان شرکت‌ها امری غیرضروری می‌رسید؛ اما امروز بسیاری از این شرکت‌ها به دنبال مدیرانی هستند که این دوره را گذرانده‌اند.

مدیریت ریسک در بسیاری از مجموعه‌ها تا چند سال قبل، موضوعی بود که سرمایه‌گذاری برای آن و تربیت افراد متخصص را توجیه نمی‌کرد، اما امروز بانک‌ها و موسسات و شرکت‌های بزرگ همه بر آنند تا با به‌کارگیری ابزارهای موجود در این زمینه ریسک فعالیت‌های اقتصادی خود را کاهش دهند.

بدیهی است که همین رویکرد می‌تواند در مورد مفهوم جدید «ارتباط با سرمایه‌گذاران» مصداق داشته باشد. اما اینکه این مساله در کشور ما جدید است، موجب نمی‌شود که کاربرد نداشته باشد.

به علاوه، نباید فراموش کنیم چنانچه در آینده پیش رو درب‌های کشور به سوی بازارهای پیشرفته باز شوند و سرمایه‌گذاران خارجی بتوانند به‌طور موثر وارد بازارهای ایرانی شوند، شرکت‌هایی شانس ایجاد همکاری با سرمایه‌گذاران درجه یک را خواهند داشت که بتوانند با آنها «ارتباط» درستی برقرار کنند.
 
لزوم شناخت درست
در بازارهای توسعه‌یافته، اکثرا افراد شخصا به سرمایه‌گذاری در بورس اقدام نمی‌کنند. در اروپا، برخلاف روندی که در بورس کشورهایی نظیر چین و ایران مشاهده می‌کنیم، سرمایه‌گذاران حقیقی تنها بخش اندکی از بازار را تشکیل می‌دهند. بخش حقیقی در اکثر موارد با سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری و بازنشستگی، اقدام به سرمایه‌گذاری در بورس می‌کند.

سرمایه‌گذاران حقوقی، چه موسسات سرمایه‌گذاری و بانک‌ها و چه شرکت‌ها، مجموعه‌هایی هستند که انتظارات مشخصی از یک شرکت به‌منظور سپردن سرمایه خود به آنها دارند. وظیفه برآورده کردن این انتظارات بر عهده واحد «ارتباط با سرمایه‌گذاران» یک شرکت است.طبیعتا افشای اطلاعات، به این معنا نیست که یک شرکت برای جلب نظر سرمایه‌گذاران همه دار و ندار خود و استراتژی‌هایش را اعلام کند.

در بسیاری از موارد، ارائه اطلاعات ممکن است تنها در جلسات خصوصی با سرمایه‌گذاران عمده صورت بگیرد. هرچند ممکن است روزی سرمایه‌گذار عمده شما، تصمیم به ترک شرکت و خارج کردن سرمایه‌اش بگیرد، اما اینکه شما در تمام سال‌هایی که از سرمایه این فرد یا مجموعه استفاده کرده‌اید و در مقابل، او را در جریان مسائل شرکت قرار داده‌اید، باعث نمی‌شود که بعدا از طرف وی دچار تهدید شوید.
 
چرا؟ چون سرمایه‌گذاران نیز انسان هستند و به غیر موارد استثنایی به ضوابط اخلاقی پایبند هستند. به‌عنوان مثال، دوستی را فرض کنید که سال‌ها در منزل شما رفت و آمد داشته و از بسیاری از مسائل خانوادگی شما مطلع است. ممکن است روزی به هر دلیلی، رابطه شما با این فرد قطع شود، اما بر اساس قوانین انسانی، احتمال اینکه این فرد بعدا تمامی رازهای شما را برای سایرین برملا کند، کم است. هرچند این اتفاق قطعا برای بسیاری ممکن است افتاده باشد، اما این موارد استثنا محسوب می‌شوند.

در واقع چنانچه این اتفاق برای شما رخ داد، در درجه اول باید خود را سرزنش کنید که چرا با چنین فردی رابطه دوستی برقرار کردید و بعد از آن به دنبال دلایل دیگر بگردید.همین مثال در مورد شرکت‌ها نیز مصداق خواهد داشت. همان‌طور که یک سرمایه‌گذار برای سپردن سرمایه‌اش به دنبال شناخت شرکت است، شرکت‌ها نیز برای واگذاری سهامشان به یک سرمایه‌گذار، باید شناخت خوبی از وی داشته باشند.

عواقب همکاری با فرد یا مجموعه‌ای که شناختی از آنها نداریم می‌تواند وخیم باشد، اما اگر از شخصیت و پایبندی اخلاقی سرمایه‌گذارمان مطمئن هستیم، لزومی نخواهد داشت که از به اشتراک‌گذاری برخی مسائل درونی شرکت بترسیم، بلکه بر عکس، هدف از «ارتباط با سرمایه‌گذاران» این است که رابطه‌ای با سرمایه‌گذاران برقرار کنیم که خود به خود آنها را به ماندگاری در شرکت و حتی افزایش سرمایه تشویق کند.

اگر از ابتدا یک شرکت با این دید که با وجود به‌کارگیری تمامی ابزارها، سرمایه‌گذارانش شرکت را ترک خواهند کرد، به ایجاد این واحد در مجموعه خود اقدام کند، بعید است اصلا بتواند ارتباط درستی با سرمایه‌گذاران شکل دهد.
 
اهمیت سود بالا
بار دیگر یادآوری می‌کنیم که سرمایه‌گذاران و سهامداران در اصل صاحبان اصلی شرکت‌ها هستند. هرچند ممکن است در کشور ما هنوز توقعات آنها از شرکت‌ها شکل نگرفته باشد، اما این اتفاق دیر یا زود رخ خواهد داد و تنها مدیرانی که بتوانند به این نیازها پاسخ درستی بدهند، می‌توانند سرمایه این افراد یا مجموعه‌ها را حفظ کنند.

سودهای چشمگیر یکی از مسائلی است که می‌تواند سرمایه‌گذاران را به یک شرکت جذب کند. یکی از مسائل مهم‌تر، اعتمادی است که آنها به مجموعه دارند. در بسیاری از مواقع سرمایه‌گذاران با دید بلندمدت، ترجیح می‌دهند با سودی کمتر، در شرکتی سرمایه‌گذاری کنند که ارتباط تنگاتنگی با آن دارند و از آینده سرمایه خود مطمئن‌تر هستند. این ارتباط فقط و فقط از طریق ایجاد کانال‌های درست شکل خواهد گرفت، خواه این شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران ایرانی باشند یا خارجی.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

آموزش ایمیل مارکتینگ: راز سر به مُهر بازاریابی ایمیلی

بارها و بارها از اهمیت و ارزش بازاریابی ایمیلی و آموزش ایمیل مارکتینگ سخن گفته ایم. از دیدگاه بازاریابی، روش های زیادی وجود ندارند که به این اندازه قدرتمند و موثر باشند. در عین حال، چیزی که بیش از هر چیزی اهمیت دارد این است که در ابتدا ایمیل شما توسط مخاطب باز و خوانده شود و همین جایی است که بسیاری به درستی از ایمیل استفاده نمی کنند.

روش درست (و غلط) استفاده از ایمیل

حقیت این است که هیچ کس به دنبال دریافت خبرنامه نیست. در عوض، ما می خواهیم داستانهای سرگرم کننده ای را مطالعه کنیم که به ما درس های ارزشمند یا آموزنده می دهند. ما می خواهیم با فردی که برایمان ایمیل ارسال می کند ارتباط نزدیک و شخصی داشته باشیم.

نکته کلیدی این است که از عنوان و چند جمله به عنوان مقدمه استفاده کنیم که مخاطب ما را وادار کند تا برای ادامه مطالعه متن، ایمیل را در رایانه یا دستگاه همراه خود باز کند.

اگر به ایمیل های خود به دوستان و خانواده فکر کنید، می بینید که ما برای این دسته از ایمیل ها از عناوین رسمی استفاده نمی کنیم. ما از عناوین جالبی استفاده می کنیم که بعضاً کنجکاوی طرف مقابل را تحریک می کنند.

ایمیل مارکتینگ در عمل

به یک نمونه واقعی ایمیل مارکتینگ توجه کنید. کدام عنوان بیشتر به شما انگیزه می دهد تا یک ایمیل را باز کنید؟

«وبینار رایگان لینکدین» یا «یک لحظه ترسناک»؟

هدف یکی از آخرین ایمیل هایی که برای فهرست مشترکان بازاریابی ایمیلی خود ارسال کردم، دعوت به شرکت در یک وبینار رایگان درباره لینکدین بود.

با این حال، به جای اینکه اصل موضوع را در عنوان ایمیل قرار بدهم، تصمیم گرفتم که با استفاده از یک داستان واقعی که هم منظور من را می رساند و هم رابطه ایمیلی ما را عمیق تر می کرد، توجه مخاطبانم را جلب کنم.

این متن آن ایمیل است:

«[عنوان ایمیل] یک لحظه ترسناک

[بدنه ایمیل]

مثل کابوس بود.

بچه ها از در پشتی در حالی به سمت من می دویدند که برای جلب توجه من فریاد می زدند.

زیرزمین را سیل گرفته بود و من در حیاط پشتی مشغول چمن زنی بودم.

بگذارید داستان را خلاصه کنم؛ زیرزمین ما عملاً از بین رفت.

خوشبختانه حال همه خوب است و صاحبخانه هم خانه را بیمه کرده بود.

همین من را به فکر فرو برد. آیا اگر برای دوران رکود کسب و کارهایمان هم بیمه داشتیم واقعاً فوق العاده نبود؟

و البته داریم! و اسمش لینکدین است، و خوشبختانه هیچ فرانشیزی هم ندارد.

این هفته قصد دارم چند مورد از بهترین توصیه های خودم درباره روش استفاده از لینکدین برای جذب مشتری راغب و افزایش درآمد برای کسب و کارتان را با شما در میان بگذارم … »

و از اینجا مردم را به وبینارم دعوت می کنم و توضیح می دهم که با حضورشان چه منافعی عاید آنها خواهد شد.

یک رویکرد جدید به ایمیل مارکتینگ

به این ساختار توجه کردید؟ با یک داستان یا تم شخصی شروع می کنیم و بعد به یکی از اهداف مهم مخاطب خود می پردازیم (افزایش فروش و مشتری راغب) و یک راهکار ارائه می کنیم (استفاده از لینکدین).

هنگامی که به جای پیام هایی که بن مایه آنها فقط کسب و کار یا پرداختن به اصل مطلب است از این سبک از ایمیل استفاده می کنیم، نرخ باز شدن ایمیل و تعامل مخاطب افزایش پیدا می کند و نتایج بسیار بهتری را به دست می آوریم.

نه برای همه

آیا همه مشترکین فهرست ایمیل مارکتینگ شما از این رویکرد لذت می برند؟ البته که نه. نگران واکنش های چند مشترک بدخلق نباشید که احتمالاً با خود می گویند که «من دنبال کسب و کارم، نه زیرزمین مسخره تو!» بگذارید اشتراک خود را لغو کنند؛ شما باید روی آنهایی که با مطلب شما تعامل می کنند تمرکز کنید، چرا که اینها آن افرادی هستند که می خواهند شما را بشناسند، دوستتان بدارند و به شما اعتماد کنند. و در نتیجه این یعنی یک قدم به خرید از شما نزدیک تر شده اند.

بنابراین بیایید تا ایمیل را دوباره به جایگاه واقعیش برگردانیم؛

رابطه شخصی ایجاد کنید،

گفتگو کنید،

کنجکاوی مخاطب را برانگیزید،

داستانهای خارق العاده تعریف کنید،

یک درس یا استراتژی ارزشمند را با آنها در میان بگذارید.

به دنبال فروش بیشتر هستید؟ ایمیل های بهتری بنویسید!

ایمیل مارکتینگ همچنان یکی از موثرترین روشها برای تعامل با مخاطب علاقمندی است که مشتاق ارتباط با شما، استفاده از محتوایی که ارائه می کنید و کسب اطلاع درباره محصولات و خدماتی که می فروشید است.

نکته مهم این است که روش مناسب استفاده از ایمیل را درک کنید. همه روزه، انبوهی از ایمیل های کسالت آور، سرد و بی احساس و مملو از کلمات تخصصی در اینباکس کاربران روی هم انباشته می شوند.

متفاوت باشید! شخصیت و درس های زندگی خود را با خوانندگان در میان بگذارید، اما همیشه اطمینان پیدا کنید که آن عناوین و اطلاعات جالب و شخصی را با نکات، درس ها یا توصیه های ارزشمندی در هم می آمیزید.


نویسنده این مطلب جان نِمو است. آقای نمو مربی و مشاور در حوزه کسب و کار است که تمرکز خود را روی لینکدین معطوف کرده است. او مولف هفت کتاب است که یکی از آنها «جواهرات لینکدین: چگونه از بزرگترین شبکه حرفه ای جهان برای تقویت برند، تولید مشتری راغب و افزایش درآمد استفاده کنیم» نام دارد.


منبع: گویا آی‌تی

آیا توانایی رهبری و مدیریت، به ژنتیکِ ما بستگی دارد؟

ژن CHRNB3 با احتمال تصاحب مناصب رهبری در ارتباط است.

یک تحقیق علمی بسیار هیجان‌انگیز در سال ۲۰۱۳ یک متغیر متداول را در ژن CHRNB3 یافت که با احتمال اینکه فردی یک منصب رهبری را تصاحب کند یا نه در ارتباط است. اما این کشف چطور این باور را که همه افراد توانایی و قابلیت به دست آوردن مهارت‌های رهبری و تبدیل شدن به رهبری فوق‌العاده را دارند، به چالش می‌کشاند؟

تحقیقات ژنتیکی تا امروز اطلاعات بسیار مهمی درمورد اینکه ویژگی‌های شخصیتی، هوش، علایق و حتی ارزش‌های ما چطور شکل می‌گیرند، برای ما فراهم آورده است. بااینکه کشفیات ژنتیکی هنوز در مراحل ابتدایی خود هستند، نکاتی که درمورد رهبران و آموزشات منابع انسانی بسیار گسترده بوده است.

 نقش ژنتیک در توانایی رهبری و مدیریت
البته هر کشف ژنتیکی باید با کمی احتیاط مورد بررسی قرار گیرد. فقط به این دلیل که فردی یک متغیر خاص را در DNA خود دارد به این معنی نیست که ویژگی‌های مربوط به آن را از خود نشان خواهد داد. در ایجاد مهارت‌های جدید، یادگیری نواختن یک ساز موسیقی نمونه خوبی است برای اینکه ببینیم چطور تمرین و پیشرفت می‌توانند بر ژنتیک غالب شوند.

تحقیقات بر روی دوقلوها هم این دیدگاه را تایید می‌کند. این تحقیقات که ویژگی‌های دوقلوهای همسان با DNA یکسان را با دوقلوهای غیرهمسان که در ۵۰٪ DNA خود یکسان هستند، مقایسه می‌کند، نشان می‌دهد که حدود ۵۰٪ از سبک شخصیتی و رهبری فرد از ژنتیک او ناشی می‌شود. این می‌تواند کشفی مثبت برای آندسته از افرادی باشد که DNA رهبری مناسب نیستند و به همه ما این فرصت را می‌دهد که سبک رهبری و مدیریتی خودمان را پیشرفت داده و تغییر دهیم تا با محیطمان سازگارتر باشد.

اما باوجود این، تا قبل از اینکه انتخاب رهبران از طریق بررسی اطلاعات ژنتیکی افراد انجام شود، چه مدت زمان طول خواهد کشید؟ کشفیات ژنتیکی بسیار مهمی تا امروز برای توضیح ویژگی‌هایی مثل همدلی، هوش احساسی، خلاقیت، برونگرایی، روان‌رنجوری و ریسک‌پذیری انجام گرفته است. اما آیا شناسایی استعدادهای برتر می‌تواند تحت‌تاثیر ویژگی‌های ژنتیکی افراد باشد؟ آیا استاندارد امنیتی و معاینات سلامت شامل آزمایشات ژنتیکی هم خواهند شد؟

چشم‌انداز اینکه افراد با ترکیب DNA خود بعنوان بخشی از آزمایشات قبل از استخدام آشنا باشند ممکن است خیلی‌ها را بترساند. درواقع تا همین ۵ سال پیش آنالیز DNA بیش از ۱۰۰۰ یورو هزینه داشت. اما الان امروز اینکار با کمتر از ۱۰۰ یورو هم قابل انجام است و ممکن است تا ۱۰ سال آینده همه ما مجبور شویم کارت ترکیب ژنتیکی‌مان را مثل کارت شناسایی همیشه همراهمان داشته باشیم.

چرا ژنتیک می‌تواند در آموزش منابع انسانی مهم باشد؟

ژنتیک به کنار، همه ما کسانی را می‌شناسیم که فاقد ویژگی‌هایی هستند که برای داشتن یک نقش رهبری بسیار مهم است و این یعنی تلاش آنها برای تبدیل شدن به یک رهبر یا مدیر کارآمد با شکست همراه خواهد بود. اگر همه ما برای رهبر شدن به دنیا نیامده باشیم، اینکه در آینده برای استخدام علاوه بر تست‌های روانشناختی که امروزه اغلب انجام می‌گیرد، مجبور به انجام آزمایش ژنتیکی هم شویم، چندان دور از ذهن نیست.

چنین پیشرفت‌هایی پیشبینی می‌کند که درمورد علم ژنتیک ما با آینده‌ای ترسناک روبه‌رو هستیم. و هرچه تعداد افرادی که اطلاعات ژنتیکی خود را در این راستا بررسی می‌کنند و مراکزی که برای چنین آزمایشاتی راه‌اندازی می‌شوند، بیشتر شوند، احتمال اینکه مجبور باشیم به صورت رسمی و قانونی این آزمایشات را انجام دهیم، بیشتر خواهد شد.

 نقش ژنتیک در توانایی رهبری و مدیریت
این مسئله مشکلات اخلاقی عظیمی را پیش خواهد آورد. بااینکه اطلاعات ژنتیکی در سازمان به خودی خود چیز بدی نیست، اینکه از این اطلاعات به چه نحوی استفاده می‌شود و اینکه چطور بر سیاست‌های تصمیم‌گیری اثر می‌‌گذارد، می‌تواند مخرب باشد. دانستن اینکه چه کسی ویژگی ژنتیکی مناسبی برای رهبری دارد به طرق مختلف برای شناسایی افراد با قابلیت‌های بالا و انتخاب اینکه آیا منابع بیشتری برای پیشرفت آنها در نظر گرفته شود یا خیر و یا اینکه استعداد تمامی کارکنان به طرق مختلف پیشرفت داده شود، چندان تاثیری ندارد.

با این تغییر چشم‌انداز، منابع انسانی اگر می‌خواهد در قلب مشکلات مردمی سازمان باقی بماند، باید وارد عمل شود. باید قبل از اینکه بازار او را مجبور به استفاده از ژنتیک رهبری کند، آن را در برنامه کاری خود قرار دهد.


منبع: برترینها

نقش بازاریابی دیجیتال در رشد کسب و کار

برای ایجاد تغییر در دنیای کسب و کار آنلاین امروز، عوامل مختلفی باید دست به دست هم دهند. از این رو چندین روند بازاریابی دیجیتال در کنار هم کسب و کار را تقویت کرده و به رشد آن سرعت می‌بخشند. به عنوان مثال توسعه گوشی‌های هوشمند تلفن همراه باعث پرطرفدار شدن شبکه‌های اجتماعی و مجازی شده است. در کنار آن، افزایش کیفیت دوربین‌های تلفن همراه نیز موجب افزایش محتوای تولید شده توسط کاربر در شبکه‌های اجتماعی مختلف شده است.

وای فای‌های سریع و ارزان قیمت، امروزه به اندازه جریان الکتریسیته اهمیت یافته‌اند و …. تمام این پیشرفت‌ها نیز موجب انتقال ویدیوها از داخل کامپیوترهای شخصی به گوشی‌های تلفن همراه شده است. در این مطلب با چند مورد روند بازاریابی دیجیتال و نقش آن‌ها در رشد کسب و کارها آشنا می‌شویم.

 نقش بازاریابی دیجیتال در رشد کسب و کار
۱) رشد درآمد و قدرت

سیستم‌های عامل، اپلیکیشن‌ها و ابزارهای مختلفی برای ایجاد، کنترل و بازاریابی برندها وجود دارند. در این میان گوگل بیشترین سهم را در تسریع روند بازاریابی دیجیتال دارد. مدیران گوگل برنامه ریزی کرده‌اند تا بتوانند ۴۰/۷% درآمد خود را از طریق بازاریابی دیجیتال ایالات متحده کسب کنند. این درآمد به منظور توسعه استراتژی بازاریابی صرف ایجاد شبکه‌های اجتماعی، استارت آپ‌ها و اجرای کمپین‌ها خواهد شد.

۲) ضرورت بازاریابی آنلاین

ظهور شبکه‌های اجتماعی باعث افزایش حضور افراد در اینترنت شده است. به عنوان مثال تا چند سال پیش تعداد رقبا در بازی‌های آنلاین اندک بوده و این بازی‌ها بسیار ساده بودند. تعداد شبکه‌های مجازی اجتماعی محبوب نیز اندک بود. از این رو هر فردی به راحتی با قرار دادن چند مطلب، تعداد مخاطبان خود را افزایش می‌داد. اما امروزه شرایط پیچیده‌تر شده است.

امروزه تعداد شبکه‌های اجتماعی، روش‌های موجود برای تبلیغات و روش‌های تولید محتوا افزایش یافته‌اند. به علاوه رسانه‌هایی نیز که در گذشته برای تولید محتوا استفاده می‌شدند، آنالوگ بودند مثل پرینتر، رادیو و تلوزیون. اما امروزه از اینفوگرافی، گیف‌ها و … برای این منظور استفاده می‌شود. که همه این موار بیانگر رشد روند بازاریابی دیجیتال می‌باشند.

۳) رشد هوش مصنوعی

ظهور هوش مصنوعی در بازاریابی برای برخی افراد جذاب و برای برخی نگران کننده است. بخش نگران کننده این رشد، جایگزینی ماشین‌ها به جای انسان‌هاست. زیرا در چنین شرایطی فرصت‌های شغلی برای افراد کاهش می‌یابد. از طرفی با توسعه و رشد هوش مصنوعی انجام کارهای تکراری و یکنواخت دیگر توسط انسان‌ها انجام نمی‌شود که این همان قسمت جذاب داستان است.

همانگونه که می‌دانید از چند دهه پیش استفاده از کامپیوترهای شخصی، اینترنت، فضای مجازی، ربات‌ها و گوشی‌های هوشمند تلفن همراه به یکی از ضروریات زندگی در عصر جدید تبدیل شده است. وجود همه این تکنولوژی‌ها و سرگرمی‌ها روند بازاریابی دیجیتال و کسب و کارها را دگرگون کرده است. همچنین توسعه این تکنولوژی‌ها سبب شده است که امروزه همه ما ویدیوهایی بسازیم، عکس‌های سلفی بگیریم، مطالبی را بنویسیم و آن را با میلیون‌ها نفر به اشتراک بگذاریم.

چرا امروزه به “ماشین‌ها” نیازمندیم؟

امروزه حجم محتوا بسیار زیاد است. از سوی دیگر نیز حجم اطلاعات به صورت تصاعدی در حال افزایش است. برای مدیریت این حجم از داده به هوش مصنوعی و ماشین‌هایی با قدرت پردازش قوی نیازمندیم. این بدان معنی است که باید بازاریابی به کمک هوش مصنوعی انجام گیرد. بازاریابی هوش مصنوعی در سه مرحله صورت می گیرد: جمع‌آوری، علت‌یابی و عمل.

  •     جمع‌آوری: حجم اطلاعاتی که بازاریابان با آن مواجه می‌شوند بسیار زیاد است. از این رو برای عملکرد صحیح در بازاریابی به کامپیوترها برای مواجهه و جمع٬آوری این اطلاعات نیاز است.
  •     علت‌یابی: هوش مصنوعی می‌تواند به مقدار زیادی از اطلاعات در مقیاس بالا، مفهوم بخشد.
  •     عمل: از این مفاهیم برای تولید محتوا و ارسال پیام برای پیشبرد اهداف بازاریابی استفاده می‌شود.

نقش بازاریابی دیجیتال در رشد کسب و کار

رشد هوش مصنوعی یکی از عوامل بهبود روند بازاریابی دیجیتال است.

ضرورت بازاریابی از طریق هوش مصنوعی

بر اساس تحقیقات انجام شده، بازاریابی هوش مصنوعی بینش، آنالیز و تبیین چشم اندازها را قدرت و سرعت می‌بخشد.

۴) ضرورت پرداخت هزینه برای بازاریابی دیجیتال

بازاریابی دیجیتال مجانی نیست. هر چند برخی شبکه‌های اجنماعی که برای اهداف بازاریابی مورد استفاده قرار می‌گیرند، برای مدت محدودی ممکن است رایگان باشند. اما بعد از مدتی امکان استفاده رایگان از آن‌ها سلب می‌گردد. اگر نگاهی به تاریخ بازاریابی داشته باشیم می‌بینیم که در دهه نود میلادی کمپانی یاهو از سایت خود برای بازاریابی دیجیتال استفاده کرد. از همان زمان ضرورت امر بازاریابی دیجیتال برای جذب مشتری مورد توجه همگان قرار گرفته است.

در اوایل سال ۲۰۰۰ کمپانی گوگل یک گزینه جدید را برای کاربران خود ارائه کرد. این گزینه جدید “جستجوی تبلیغات” است. جستجوی تبلیغات این امکان را برای کاربران خود فراهم کرده است که به جستجوی تبلیغات‌هایی که در سطح اینترنت موجود هستند، بپردازند. هر چند بازاریابی آنلاین در ابتدا هزینه کمی داشته است. اما امروزه صاحبان شبکه‌های مجازی از طریق رشد روند بازاریابی دیجیتال درآمد زیادی به دست می‌آورند.

۵) پخش ویدئوی زنده

امروزه پخش ویدئوی زنده پرطرفدارترین روند بازاریابی دیجیتال محسوب می‌شود. شبکه‌های مجازی بسیاری، این امکان را برای کاربران فراهم کرده‌اند. هر چند برخی افراد ویدئوهایی متعدد و کم حجم را به صورت زنده پخش می‌کنند که محتوای کارآمدی ندارند. و از محبوبیت ویدئوهای زنده می‌کاهند. اما فراموش نکنید که هیچ گاه کمیت جای کیفیت بالا را نمی‌گیرد.

۶) ظهور و رشد الگوریتم‌ها

الگوریتم‌های گوگل اولین ماشین‌هایی هستند که لیست نتایج جستجو را کنترل می‌کنند. امروزه از الگوریتم‌هایی برای فیلتر کردن ایمیل‌های دریافتی استفاده می‌شود. از این رو معمولا پیام‌هایی که محتوای تبلیغاتی دارند در پوشه‌ای جداگانه ذخیره می‌شوند. در مقابل بازاریابان عصر دیجیتال تمایل دارند محتوای تبلیغات آن ها در صدر لیست موتورهای جستجو و ایمیل‌ها قرار بگیرد. از این رو رقابت تنگاتنگی بین بازاریابان دیجیتال و صاحبان شبکه‌ها وجود دارد.

۷) فعالیت برای بازاریابی موثر

وب‌سایت‌های اجتماعی مطالب زیادی را در سطح جهانی منتشر می‌کنند. وبلاگ نویسان محتوای مختلفی در زمینه‌های مد، غذا و… تولید می‌کنند. از طریق تولید محتوا، صفحات مجازی کسب و کارها، پرطرفدارتر می‌شود. مخاطبان نیز بر پایه اعتبار و اعتمادی که از طریق تولید محتوا ایجاد شده، نسبت به برند موردنظر وفادار می‌مانند.

این نکته نیز قابل چشم‌پوشی نیست که هر چه کمیت مطالب منتشر شده در اینترنت افزایش یابد، بازاریابی دیجیتال و جذب مشتری دشوارتر می‌شود. امروزه برندها برای افزایش مشتری و طرفداران خود هزینه‌ی زیادی پرداخت می‌کنند.

راه‌حل

در این بخش، چند راهکار برای مدیریت روند بازاریابی دیجیتال، در این دنیای پر تغییر را بیان می‌کنیم:

  •     از ابزارهای هوش مصنوعی غافل نشوید.
  •     از اتوماسیون برای مدیریت و آمارگیری استفاده کنید.
  •     ضرورت آموزش و یادگیری مداوم را فراموش نکنید.
  •     قبل از پیاده‌سازی الگوریتم‌ها و انجام اقدامات جدید، حتما آزمایش‌های کافی انجام دهید.
  •     داستان کسب و کارتان را در فضای مجازی بیان کنید.

هیچ گاه دست از خلق کردن، استنتاج کردن و بازسازی برندارید. زیرا این عوامل مهمترین راه رسیدن به موفقیت است.


منبع: برترینها

درس‌هایی از یک شرکت مواد غذایی موفق

کارآفرینان همیشه در جست‌وجوی سرمایه، استعدادها و شبکه‌ای هستند که برای رشد شرکت‌شان به آن نیاز دارند.

درس‌هایی از یک شرکت مواد غذایی موفق

شرکت چوبانی (Chobani) می‌داند که کارآفرینان در صنعت مواد غذایی با مجموعه
منحصربه‌فردی از چالش‌ها مواجه هستند؛ از نیازهای سرمایه در گردش بین
تجهیزات و موجودی کالا تا وظیفه خطیر هدایت یک شبکه غیرشفاف از
تولیدکنندگان، دلالان، خریداران و شرکت‌هایی که مواد غذایی یا محصولات
مشابه را برای مشتریان تولید و بسته‌بندی می‌کنند. 

به گزارش دنیای اقتصاد، کارآفرینان همیشه در جست‌وجوی سرمایه، استعدادها و شبکه‌ای هستند که برای رشد شرکت‌شان به آن نیاز دارند. شتاب‌دهندگان (Accelerators) و مراکز رشد (incubators) روش‌هایی فوق‌العاده برای دسترسی به این منابع در کنار همتایان شما به‌شمار می‌روند و طیف وسیعی از برنامه‌ها نیز در هر صنعت و بخش وجود دارند.

شرکت چوبانی (Chobani) می‌داند که کارآفرینان در صنعت مواد غذایی با مجموعه منحصربه‌فردی از چالش‌ها مواجه هستند؛ از نیازهای سرمایه در گردش بین تجهیزات و موجودی کالا تا وظیفه خطیر هدایت یک شبکه غیرشفاف از تولیدکنندگان، دلالان، خریداران و شرکت‌هایی که مواد غذایی یا محصولات مشابه را برای مشتریان تولید و بسته‌بندی می‌کنند.
 
دلیل شروع Chobani Food Incubator همین است: کمک بی‌چشمداشت به نسل بعدی کارآفرینان صنعت مواد غذایی برای ارائه مواد غذایی بهتر به افراد بیشتر. ما با یک سرمایه ۲۵ هزار دلاری، طی یک دوره شش ماهه شبکه چوبانی را شروع کردیم تا عملیات آنها را گسترده کنیم و به رشد قابل‌توجه دست یابیم.

ما به دنبال سازندگان نوآور و جاه‌طلب هستیم؛ کسانی که محصولات غذایی خوشمزه، مغذی، طبیعی و در دسترس تولید می‌کنند. این به آن معناست که ما از شرکت‌های کوچک با ایده‌های بزرگ در خانواده چوبانی استقبال می‌کنیم. اما ما در یک متقاضی ایده‌آل به دنبال چه هستیم؟ در اینجا سه روایت مهم را برای زمانی که از یک برنامه شتاب‌دهنده یا مرکز رشد استفاده می‌کنید، برایتان بازگو می‌کنیم:
 
۱٫ تیم و استعداد: بگویید که چرا شما و تیم‌تان بهترین افراد برای حل این مشکل یا ارائه این راه‌حل هستید. اشتیاق، توانایی و نگرش نوآورانه شما باید رسا و آشکار باشد. در نهایت، شتاب‌دهندگان روابطی را با شرکت‌های موجود در سبد سهام خودشان ایجاد می‌کنند و مانند هر سرمایه‌گذار دیگر این رابطه، باید رابطه‌ای مبتنی بر اهداف و ارزش‌های مشترک باشد.

ما به دنبال انعطاف‌پذیری، اشتیاق برای ایده یا محصول، آشنایی قوی با رقابت، کنجکاوی و پذیرا بودن ایده‌های جدید هستیم. اطمینان یابید که روی آنچه به شما انگیزه می‌دهد تمرکز کنید. همچنین توجه به اینکه چگونه منابع اضافی و دسترسی شبکه به شما کمک خواهد کرد تا آن هدف بزرگ را به سرانجام برسانید، بسیار مهم و ضروری است.
 
۲٫ موقعیت‌یابی مساله و راه‌حل: خودتان را در جایگاه متخصص مساله قرار دهید. متمایز ساختن راه‌حل یا محصول منحصربه‌فرد شما نیاز به درک عمیقی از آنچه در دسترس است و اینکه چرا راه‌حل‌های موجود به نتیجه نمی‌رسند، دارد. مساله موردنظر را به شیوه‌ای شکل دهید که یک دیدگاه کلان از مسائل و نگاهی اجمالی به ارزش‌های شرکت شما داشته باشد.
 
۳٫ یک روایت مبتنی بر داده از کشش و رشد بیان کنید: اگر یک شرکت نوپا تیم درست و استعدادهایی برای حل یک مساله منحصر‌به‌فرد داشته باشد، تکه باقی‌مانده از داستان از داده‌هایی استفاده می‌کند که شما برای رسم تصویری از کشش قوی و پتانسیل قابل‌توجه رشد در اختیار دارید.

موفقیت، حتی در بازارهای محدود، می‌تواند یک داستان موثر باشد؛ چراکه به این معناست که با برخی نظرات کارشناسانه یا یک تزریق سرمایه، یک شتاب‌دهنده می‌تواند تفاوت شگرفی ایجاد کند. چه این یک بازخورد اولیه از مشتریان باشد یا شروعی موفقیت‌آمیز در بازارهای کوچک، حتی در صورت داشتن داده‌های محدود، همیشه می‌توانید روایتی از پتانسیل برای رشد نقل کنید.

برچسب ها: ، ، ،


منبع: فرادید

راه‌های تبدیل شدن به یک مدیر استراتژیک

در دنیای پرتکاپوی امروز که خلاقیت و نوآوری حرف اول را می‌زند، رقابت سختی بین مدیران و رهبران برای متمایز شدن از دیگران و تبدیل شدن به مدیران استراتژیک و رهبران تاثیرگذار در جریان است.

راه‌های تبدیل شدن به یک مدیر استراتژیک

برای تبدیل شدن به یک مدیر استراتژیک و موثر راهکارهایی وجود دارد که شاید
در کتاب‌های درسی و کلاسیک مدیریت نتوان آنها را پیدا کرد.

به گزارش دنیای اقتصاد، در دنیای پرتکاپوی امروز که خلاقیت و نوآوری حرف اول را می‌زند، رقابت سختی بین مدیران و رهبران برای متمایز شدن از دیگران و تبدیل شدن به مدیران استراتژیک و رهبران تاثیرگذار در جریان است به طوری که هر مدیری می‌کوشد با استفاده از ترفندها و رویکردهای متفاوتی در قلب مشتریان، سهامداران و کارکنانش نفوذ کند و خود را به‌عنوان عاملی تعیین‌کننده در پیشبرد اهداف سازمانی معرفی کند.

در این میان برای تبدیل شدن به یک مدیر استراتژیک و موثر راهکارهایی وجود دارد که شاید در کتاب‌های درسی و کلاسیک مدیریت نتوان آنها را پیدا کرد. در ادامه به چند مورد از این راهکارهای عملی و کاربردی اشاره خواهد شد.
 
بر بیش از یک رشته تسلط یابید
در گذشته طبق نظر برخی از کارشناسان، افرادی که نمی‌توانستند رهبر استراتژیک شوند، از رده خارج می شدند و افرادی که می‌توانستند این کار را انجام دهند پاداش می‌گرفتند. اما مساله اینجا بود که این رهبران شکست خورده قبلا به‌عنوان رهبران تاکتیکی رده پایین‌تر عملکرد موفقی داشته‌اند، اما نتوانستند آن موفقیت‌ها را به سطح بالاتر منتقل کنند. 

به همین دلیل بود که چند سال پیش از من خواسته شد علت این مساله را تحلیل کنم و راه حلی ارائه کنم که به رهبران تاکتیکی موفق کمک کند قبل از آنکه در معرض موقعیت‌های شغلی عالی قرار بگیرند، نقاط ضعف خود و اصل مشکل را درک کنند و آنچه نیاز دارند انجام دهند تا در آینده مدیران ارشد موفقی باشند. به‌طور کلی در سطوح بالا، رهبراستراتژیک باید به‌طور دائم در تعامل با سایر متخصصان در خارج از سازمان باشد و نظارت مستقیمی روی تمام زیر دستان خود اعمال کند. 

چنین مدیری نیاز دارد با ماموران دولتی، رسانه، مدیران شرکت‌های رقیب و حتی ماموران و مدیران در سایر کشورها مواجه شود. به علاوه، بسیاری از زیردستان رهبر سازمان در سطوح مختلف، دانش و تخصص فنی فراوانی در زمینه‌هایی دارند که او، اطلاعات و تجربه کمی در آن زمینه‌ها دارد. بنابراین می‌تواند از دیگران چیز‌های بسیاری بیاموزد.
 
ارتباط با سایر رشته‌ها را گسترش دهید
شاید بازی کودکانه تلفن بازی را به یاد بیاورید که در آن کودکان دایره وار دور هم نشسته و نفراول رازی را در گوش هم شاگردی سمت راست خود زمزمه می‌کرد و او هم آن را به نفر بعدی منتقل می‌کرد و همین‌طور تا آخر. نکته جالب در اغلب موارد این است که رازی که در نهایت بیان می‌شود، تفاوت چشمگیری با آن چیزی دارد که در ابتدا بیان می‌شد.

در اغلب موارد داستانی که بازگو می‌شود هر بار متفاوت تر از آن چیزی بود که برای نفر اول خوانده می‌شود به طوری که در آنها مثلا مردها زن می‌شوند، شغل‌ها تغییر می‌کردند و حتی شکل کلی داستان نیز تغییر می‌کرد. در پایان این تمرین هم همه شرکت‌کنندگان به دشواری انتقال یک پیام ساده بر سطوح مختلف مدیریتی واقف می‌شوند. جالب‌تر آنکه این دشواری در صورت متفاوت بودن تخصص‌ها و رشته فعالیت مدیران بیشتر می‌شود.
 
برنامه‌ای که در اینجا برای تبدیل مدیران به رهبران استراتژیک ارائه شده، چندان پیچیده نیست و در نتیجه این برنامه را هر مدیری می‌تواند به راحتی اجرا کند. عنصر اصلی در این میان عبارت است از اینکه برای تبدیل شدن به یک رهبر استراتژیک باید خلاقیت داشته باشید و برای نیل به این هدف باید شروع به تفکر و عمل استراتژیک کنید.

این موقعیت خوبی است تا براساس علایق تان مسیری را انتخاب کنید که به خاطر جنبه‌های اصلی حرفه خود آنها را نادیده می‌گرفتید. زیاد مهم نیست حوزه تخصص شما چه باشد. باید در زمینه دیگری متخصص شوید که با آنچه انجام می‌دادید فاصله داشته باشد.

این مساله ابتدا، شاید کمی غیرطبیعی به نظر برسد و ممکن است وقت و انرژی زیادی را صرف آن کنید، اما بدانید که شما در آنچه انجام می‌دهید آنقدر صلاحیت‌دارید که هر چیز جدیدی را که در حوزه دیگری می‌آموزید، به دانسته‌های پیشین خود مرتبط سازید.
 
هر روز مطالعه کنید
اولین عنصر فرعی و مکمل برای آنکه یک متفکر استراتژیک شوید مطالعه کردن است. پس توصیه می‌‌شود که عادت مطالعه روزانه را بسط دهید. البته نیازی نیست زمان طولانی باشد و ۳۰دقیقه مطالعه کافی است. علاوه‌بر این، نباید تنها به خواندن کتاب‌های عمومی مدیریت و تخصصی بازرگانی اکتفا کنید، بلکه کتاب‌های عمومی در زمینه تاریخ، سیاست، اقتصاد، موضوعات اجتماعی و غیره و حتی کتاب‌های علمی تخیلی را نیز بخوانید.

یک مدیر استراتژیک کسی است که به جدیدترین و نوآورانه‌ترین روش‌های انجام کار آگاهی دارد و آنها را به زیردستانش منتقل می‌کند. چنین مدیری می‌تواند به تکیه گاه مطمئنی برای کارکنان و پاسخگویی به نیازهای فکری شان تبدیل شود.

تبدیل شدن مطالعه به یکی از عادات روزمره مدیران مزیت دیگری نیز دارد و آن اینکه مطالعه می‌تواند به بخشی از فرهنگ سازمانی تبدیل شود و کارکنان نیز به سمت مطالعه و به روز رسانی اطلاعات و دانسته‌های خود گرایش پیدا می‌کنند.
 
نوشتن را شروع کنید
برای پیشرفت کردن در کارتان لازم است دست به قلم شوید. اما ممکن است بپرسید که در مورد چه باید نوشت؟ پاسخ این است که درباره هر چیزی که دوست دارید. برای شروع نخستین موضوع را از یکی از کتاب‌هایی که جدیدا خوانده‌اید انتخاب کنید.

بدانید که هرچه بیشتر بنویسید بهتر است. اگر فراتر بروید و آنچه را که می‌نویسید به چاپ برسانید، بهتر است. یک مثل قدیمی است که می‌گوید تا وقتی چیزی ننویسید، واقعا آن را درک نمی‌کنید، پس نوشتن سبب بالا رفتن درک شما از موضوعات می‌شود.

بسیاری از مدیران و رهبران بزرگ و تاثیرگذار جهان عادت به نوشتن دارند و کتاب‌ها و مقالات متعددی را منتشر می‌کنند، آن هم نه به خاطر انگیزه‌هایی همچون شهرت یا رقابت کردن با همقطارانشان، بلکه به خاطر متمرکز کردن افکار و تشریح آینده‌ای که قصد ساختنش را دارند.


منبع: فرادید

نتایج تحقیقات جدید درباره روشهای جذب مشترک برای کمپین های ایمیل مارکتینگ

بدون شک، ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی برای تمامی کسب و کارها -بدون توجه به اندازه آنها- ابزار موثری به حساب می آید. بر طبق گزارش انجمن بازاریابی مستقیم آمریکا، هنگامی که سخن از خریدهایی به میان می آید که در نتیجه دریافت پیام های بازاریابی انجام می شوند، ایمیل با غلبه بر سایر انواع بازاریابی مانند بازاریابی رسانه های اجتماعی و پست مستقیم، دارای بیشترین نرخ تبدیل (۶۶ درصد) است.
در عین حال، بسیاری از صاحبان کسب و کار، به هنگام تهیه فهرست ایمیل مارکتینگ خود به چالش هایی بر می خورند. ضمنا باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که استفاده از فهرست هایی که به فروش می رسند، هم مضر است و هم می تواند به شهرت فرستنده لطمه بزند.
نکته کلیدی برای جلب مخاطب در جهت ثبت نام در فهرست های ایمیل، ارائه چیز سودمندی است که باعث شود که مخاطب احساس کند که صرف وقت برای ثبت نام و خواندن ایمیل های شما ارزشش را دارد. در شرایطی که بسیاری از مصرف کنندگان از ایمیل اشباع شده اند و هیچ تمایلی به شلوغ تر کردن غیرضروری اینباکس خود ندارند، حرف زدن از عمل کردن به مراتب آسانتر است. اما اخیراً یک تحقیق بهترین مشوق ها برای ایجاد انگیزه در مصرف کنندگان در جهت ثبت نام در فهرست های ایمیل مارکتینگ را آشکار کرد.

آموزش ایمیل مارکتینگ

آموزش ایمیل مارکتینگ
محققان به منظور تعیین عوامل موثر بر جنبه های مختلف چرخه ایمیل مارکتینگ -از جذب مشترک گرفته تا ایجاد انگیزه برای تعامل- از بیش از ۱۱۰۰ بازاریاب نظرسنجی به عمل آوردند و اطلاعات کمپین های ایمیل مارکتینگ چندین سال اخیر را مورد بررسی قرار دادند.
نتایج این تحقیق نشان داد که مشوق های مالی بیشترین تاثیر را در ایجاد انگیزه برای ثبت نام در فهرست های ایمیل مارکتینگ داشتند. بیشتر افرادی که در این نظرسنجی شرکت کردند (۸۵ درصد) اینطور گفتند که با این امید برای دریافت ایمیل های بازاریابی ثبت نام می کنند که تخفیف یا پیشنهادهای ویژه برندها را دریافت کنند.
به علاوه، این تحقیق به بررسی تاثیر پیشنهادات ویژه مختلف روی مخاطبان نیز پرداخت. پیشنهاداتی که مصرف کنندگان بیش از همه مایل به دریافت آنها بودند به ترتیب عبارتند از: تخفیف های درصدی (۳۵ درصد)، ارسال رایگان (۲۰ درصد)، دوره های آزمایشی رایگان (۱۴ درصد)، و تخفیف های ثابت (۱۴ درصد).
تحلیل موثرترین انواع پیشنهادات، نکات سودمندی را آشکار می کند که بازاریاب ها می توانند از آنها در ایمیل های بازاریابی خود استفاده کنند. به عنوان مثال، اگرچه همه مردم چیزهای رایگان را دوست دارند، اما دوره های آزمایشی رایگان عملکرد ضعیف تری نسبت به سایر پیشنهادات دارند، زیرا اینگونه پیشنهادات در ذهن مردم با پیام های آزاردهنده تمدید دوره استفاده و ارتقا به سایر پلن ها تداعی می شوند. به علاوه، باید به این مورد نیز توجه کرد که علاقه مردم نسبت به دریافت تخفیف های درصدی (مثلا ۲۵ درصد) تقریبا دو برابر تخفیف های ثابت (مثلا ۱۰۰۰۰ تومان) است.
البته مشوق های سودمند دیگری نیز وجود دارند، اما هیچ کدام از آنها به اندازه مشوق های مالی موثر نیستند. مثلاً در مقایسه با درصد افرادی که به دنبال مشوق های مالی هستند، تنها نیمی از شرکت کنندگان در این نظرسنجی (۴۱ درصد) به منظور کسب اطلاع درباره محصولات و خدمات جدید عضو فهرست ایمیل می شوند. در عین حال، این تعداد هنوز هم دو نفر از هر پنج مصرف کننده است که جمعیت قابل توجهی به حساب می آید.
به علاوه، بیش از یک سوم مصرف کنندگان (۳۸ درصد) صرفاً به خاطر علاقه خود به برند در فهرست ثبت نام می کنند و ثبت نام بیش از یک چهارم مشترکان (۲۷ درصد) به منظور مشارکت در پژوهش محصول (product research) است. این اطلاعات نشان می دهد که روش های متعددی برای تشویق کاربران به ثبت نام در فهرست های ایمیل مارکتینگ وجود دارد و اگر بتوانید خواسته مخاطب را برآورده کنید، او هم به سمت شما خواهد آمد.
تمرکز روی مشترکان اهمیت قابل توجهی دارد. مشترکان ایمیل چیزی بیش از مخاطب هدف هستند و می توانند همان ارزش و سودمندی طرفداران و دنبال کنندگان برند در رسانه های اجتماعی را برای برند داشته باشند. یک مطالعه دیگر نشان می دهد که احتمال به اشتراک گذاری محتوا در رسانه های اجتماعی توسط مشترکان ایمیل نسبت به سایر کاربران، چیزی نزدیک به ۳ برابر بیشتر است.
بنابراین، اگرچه ایمیل مارکتینگ در ابتدا می تواند دشوار باشد و چالش های فراوانی را ایجاد کند، اما ایجاد جامعه ای از افرادی که چشم انتظار دریافت تخفیف ها و اطلاعات به روز محصولات و خدمات شما هستند ارزش هر تلاشی را دارد و بازده خود را اثبات خواهد کرد.
منبع: گویا آی‌تی

۳ تاکتیک شخصی سازی ایمیل برای تقویت ایمیل مارکتینگ شما

لزوم و ضرورت استفاده از ایمیل مارکتینگ به عنوان بخشی از کمپین های بازاریابی بر هیچ کس پوشیده نیست. با این وجود، به مانند سایر کانال های بازاریابی، باید راهی پیدا کنید تا صدای شما در میان این بازار شلوغ به گوش مخاطب هدف تان برسد. به این منظور، می توانید از شخصی سازی شروع کنید. با ما در بخش آموزش ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی همراه باشید.


امروزه مشاهده یک اینباکس مملو از ایمیل های تبلیغاتی چیز عجیبی به نظر نمی رسد. بنابراین، اینکه ایمیل همچنان یکی از موثرترین ابزارهای بازاریابی برای کسب و کارها است بر خلاف انتظار است. به علاوه، ایمیل مارکتینگ برخلاف برخی از تاکتیک های دیگر، در میان همه بخش ها و گروه های جامعه و حتی جوانان نیز پرطرفدار و تاثیرگذار است. علیرغم اینکه بسیاری شکوِه می کنند که ایمیل های بازاریابی زیاد شده یا ایمیل مارکتینگ دیگر محبوبیت ندارد، تحقیق ادوبی (Adobe) در ایالات متحده حاکی از اعتیاد آمریکایی ها به ایمیل است. بسیاری از ما به خصوص به خاطر امور کاری مان همیشه و در همه جا ایمیل خود را چک می کنیم.

شاید رسانه های اجتماعی تبدیل به نور چشمی بازاریاب ها شده باشند، اما ایمیل ابزار مورد علاقه مصرف کنندگان برای ارتباط با شرکت ها است. به علاوه، بازاریابی ایمیلی به خصوص برای فراتر رفتن از یک رابطه سطحی و ایجاد روابط عمیقتر با مشتری، از بازاریابی رسانه های اجتماعی موثرتر است. در واقع، بیش از نیمی از بازاریاب های دیجیتال شرکت کننده در یک تحقیق اعلام کردند که ایمیل، موثرترین ابزار بازاریابی آنها است و در مجموع، همگی آن را جزو یکی از تاکتیک های اصلی بازاریابی خود ذکر کردند.

بنابراین، تبدیل شدن ایمیل به پای ثابت استراتژی های بازاریابی از اوجب واجبات است، مخصوصاً اگر برای کانال های مختلفی محتوا تولید می کنید و می خواهید اطمینان پیدا کنید که مخاطبان علاقمند شما از آن محتوا استفاده می کنند. با این حال، به مانند همه کانال های بازاریابی دیگر -از مجلات و تلویزیون گرفته تا پیامک یا اس ام اس- باید راهی پیدا کنید تا به واسطه آن صدای خود را به گوش مخاطب برسانید.

با شخصی سازی شروع کنید، اما این فقط به معنی اضافه کردن اسم کوچک مخاطب در ابتدای ایمیل نیست. همه انواع بازاریابی محتوایی، حول درک کامل مشتری و اولویت قائل شدن برای نیازهای وی -از محتوا و قالب گرفته تا زمان و تناوب ارسال ایمیل- می چرخند. ارتباط و ارسال محتوا از طریق ایمیل مارکتینگ نیز همینطور است.

آنچه در ادامه می آید سه مورد از مواردی است که در راستای ارسال ایمیل های شخصی سازی شده موثر باید به آنها توجه کنید:

  1. سکان را به دست آنها بسپارید: با توجه به حجم انبوه اطلاعات موجود در اینترنت، تمایل مردم نسبت به اینکه نقشی در انتخاب چیزی که می خوانند داشته باشند جای تعجبی ندارد. با استفاده از یک رویکرد هوشمندانه، می توانید کنترل محتوای ایمیل را با ارائه مجموعه ای از کلمات کلیدی در قالب دسته بندی های مختلف برای انتخاب مخاطب، به دست وی بسپارید. اگر کار خود را به تازگی شروع کرده اید یا امکانات تان محدود است، خبرنامه هایی را ارسال کنید که برای بخش بندی های مختلف فهرست ایمیل مارکتینگ شما بهینه سازی شده اند.

از میان گزینه های دیگری که می توانید امکان انتخاب آنها را برای مخاطب خود فراهم کنید، می توان به کنترل بر تناوب (روزانه، هفتگی) یا بهترین زمان روز برای دریافت ایمیل اشاره کرد. این گزینه ها را در فرم اولیه ثبت نام بگنجانید و در هر ایمیل نیز روشهای شخصی سازی را به مشترکان خود یادآوری کنید. این به نوبه خود می تواند روش موثری برای حفظ اشتراک آنها باشد.

  1. شناخت بهتری نسبت به آنها پیدا کنید: یکی از عواملی که باعث می شود که شخصی سازی ایمیل مارکتینگ به یک چالش تبدیل شود، کمبود اطلاعات درباره مشترکان است. شاید فهرستی از گذشته دارید که فقط حاوی آدرس ایمیل است و اطلاعات شخصی یا هیچ آگاهی نسبت به علاقمندی های مشترکان خود ندارید. ایجاد فرصت هایی برای مشترکان در جهت پرکردن خلأهای اطلاعاتی درباره خودشان به شما کمک می کند تا آنها و آنچه که از برندتان می خواهند را درک کنید. این کار را می توانید از طریق ارائه اطلاعات سودمند یا تخفیف در قبال ارائه مقداری جزئیات شخصی، مانند عنوان یا حوزه فعالیت شغلی به دست بیاورید.

به علاوه، از طریق رفتارهای مخاطبان خود نیز می توانید اطلاعات زیادی را درباره آنها کسب کنید. تست های دوبخشی (A/B) و تجزیه و تحلیل می تواند نسبت به علاقمندی های آنها به شما ایده بدهد. ببینید که روی کدام لینک های ایمیل کلیک می کنند، یا آیا برای دریافت یکی از پیشنهادهای ویژه شما ثبت نام می کنند یا خیر. این اطلاعات به شما کمک می کند تا فهرست خود را بخش بندی کنید تا ارتباطات آینده شما هدفمندتر و ارزشمندتر باشند.

  1. انسان باشید: اگر غیر از خودتان کس دیگری هم در شرکت تان کار می کند، در اینصورت به احتمال زیاد به جای یک فرد، با عنوان یک برند شناخته می شوید. به مانند رسانه های اجتماعی، برقراری ارتباط تحت عنوان برند در دنیای ارتباطات دوسویه با خود چالش هایی را به همراه دارد. با استفاده از اطلاعات خود درباره علاقمندی های مخاطبان و ایجاد فضایی مبنی بر ارزشهای مشترک، می توانید در تعاملات خود تا حدی بر این مشکل غلبه کنید.

در صورت امکان فردی که واسطه ارتباطات برند است را از طریق اطلاعات تماس درون ایمیل و نشانی ایمیل در دسترس مخاطب قرار دهید. استفاده از لحن محاوره ای و کلماتی مانند «من» و «ما» را مد نظر قرار دهید. نشان دادن یک موجودیت مجزا از برند در ارتباطات مبتنی بر محتوا فایده چندانی نخواهد داشت.


تحقیقات نشان داده است که مردم نه تنها به شدت به کنترل علاقمندند، بلکه از اطلاعات مفرط نیز رویگردان هستند (مخصوصا اگر ربطی به آنها نداشته باشد). شخصی سازی روشی را برای مدیریت هر دوی این مسائل فراهم می کند. به علاوه باید به خاطر داشته باشید که شخصی سازی چیزی بیش از یک ابزار برای افزایش نرخ بازشدن و کلیک ایمیل است. شخصی سازی چیزی است که بازاریابی ایمیلی را سودمند می کند، و محتوای سودمند چیزی است که رابطه های معنادار و هدفمندی را به وجود می آورد که در بلندمدت، باعث موفقیت شما خواهند شد.


منبع: گویا آی‌تی

چگونه عنوان و مقدمه ای برای ایمیل خود بنویسیم که توجه مخاطب را جلب کند

این هفته چند مورد از این ایمیل های مرتبط با ایمیل مارکتینگ را حذف کرده اید:

«با سلام، امیدواریم که حالتان خوب باشد. خواستیم با شما تماس بگیریم تا درباره جنس بنجلی که می فروشیم اطلاع رسانی کرده باشیم. ضمناً ما به این چیزها واقعا اهمیت نمی دهیم و فقط می خواهیم پاداش مان را بگیریم تا بتوانیم آن را به زخم های زندگی مان بزنیم.»

شاید متن بالا مضحک به نظر برسد، اما مضمون اغلب ایمیل هایی که در رابطه با ایمیل مارکتینگ دریافت می کنید یا حداقل آنچه که از این گونه ایمیل ها به ذهن شما متبادر می شود چیزی شبیه به همین است که البته، پر واضح است که هرگز موثر واقع نمی شود.

کلاس های نگارش مدرسه و دانشگاه روش نوشتن ایمیل به صورتی که مردم به خواندن آن تمایل داشته باشند را به شما یاد نمی دهند. به علاوه، در این دسته از موقعیت های آموزشی، چیزی درباره فرهنگ و آداب نگارش ایمیل یا روش بهره برداری بهترین و موفق ترین بازاریاب ها از ایمیل مارکتینگ چیزی نمی گویند.

تا فرارسیدن زمانی که واحدهای درسی آموزش ایمیل مارکتینگ رسماً در همه محیط های آموزشی جهان تدریس شوند (آرزو بر ما عیب نیست!)، توجه شما را به چهار نکته درباره جلب و حفظ توجه مخاطب توسط متخصصان حرفه ای بازاریابی ایمیلی جلب می کنیم تا پیش از آنکه مخاطب شما ایمیل تان را راهی سطل زباله، یا دور از جان به پوشه اسپم روانه کند آنها را مد نظر و سرلوحه کار خود قرار بدهید:

از عناوین کوتاه و شیرین استفاده کنید

اگر می خواهید مردم ایمیل شما را باز کنند -و بخوانند- عنوان شما باید مختصر و مفید باشد. ایمیل، یک داستان اسرارآمیز که در انتهای آن پرده از راز بزرگی برداشته می شود نیست. پیشنهاد ما این است که برای جلب توجه از طریق عنوان ایمیل خود، از سوال، اعداد و ارقام و البته کلمات کلیدی مورد نظرتان استفاده کنید.

به علاوه، عنوان ایمیل شما باید کوتاه باشد. بر طبق مطالعات انجام شده، اگر از بیشتر از ۵۰ کاراکتر یا نویسه در عنوان ایمیل خود استفاده کنید، ایمیل شما روانه پوشه اسپم خواهد شد.

از زبان ضعیف استفاده نکنید

آیا با چنین لحنی مطلب می نویسید: «امیدواریم که …»؟ امید و آرزو و کلماتی از این قبیل، کلمات ضعیفی به شمار می روند و به شدت انفعالی هستند. در واقع، از این طریق برای تحقق نتیجه مورد نظر به هیچ عملی استناد نمی شود. مخاطب شما به دنبال دریافت نتیجه و ارزش از جانب برند شما است و برند شما باید با زبان قوی و مستدل نشان بدهد که می تواند در جهت تحقق منافع وی کاری انجام بدهد، نه اینکه کار را به دست امید و آرزو بسپارد.

ایمیل مارکتینگ خود را وارد فاز شخصی کنید: از اسم کوچک استفاده کنید

از اسم کوچک مخاطب خود در سرآغاز ایمیل استفاده کنید. ایمیل هایی که حاوی مقدمه های مرسوم، مانند «مشتری گرامی» و امثالهم هستند، سرسری، اسپم و یا هر دوی اینها به نظر می رسند. احتمالا هنگامی که کسی از شما چیزی می خواهد، اما از نام شما استفاده نمی کند احساس خوشایندی به شما دست نمی دهد؛ بنابراین چرا باید با مخاطب ایمیل خود چنین رفتاری داشته باشید؟

اگر می خواهید که مخاطب شما پس از خواندن عنوان، به مطالعه ایمیل شما ادامه بدهد، از نام وی و حتی اسم کوچکش استفاده کنید. از این طریق، نه تنها احتمال حذف شدن ایمیل شما کاهش پیدا می کند، بلکه احتمال کسب نتایج مورد نظر نیز افزایش خواهد یافت. یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۳ میلادی نشان داد که نرخ بازشدن ایمیل های مرتبط با ایمیل مارکتینگ که شخصی سازی می شوند ۲۹ درصد بالاتر است، میزان کلیک های منحصر به فرد آنها ۴۱ درصد بیشتر است و نسبت به سایر ایمیل ها شش برابر درآمد بیشتری ایجاد می کنند.

از مقدمه های متفاوت استفاده کنید

هرچه لحن شما در مقدمه بی آلایش تر، صادقانه تر و خاص تر باشد، میزان واکنش دریافت کنندگان نسبت به آن بیشتر خواهد بود.

مثلا به جای آنکه در مقدمه ایمیل خود بنویسید «سلام، مهران»، بنویسید «مهران عزیز، سلام ما را از تهران بارانی پذیرا باشید.» با اسم دریافت کننده ایمیل شروع کنید و پس از آن مقداری جزئیات درباره خودتان و موقعیتی که در آن قرار دارید اضافه کنید تا مخاطب به سر شوق بیاید.

اگر می خواهید از این هم فراتر بروید، جزئیات بیشتری اضافه کنید تا فضای ارتباطی شخصی تر و صمیمانه تر شود؛ مثلا چیزی شبیه به این: «مهران عزیز، سلام گرم ما را از تهران سرد پذیرا باشید. واقعا به آب و هوای معتدلی که شما در یزد دارید غبطه می خوریم.»


منبع: گویا آی‌تی

ریسک کنید و به سمت کارهای جدید بروید

شاید بار ها شنیده اید که راز موفقیت این است که تمام توان و زمانمان را پای کاری بگذاریم که در آن استعداد داریم. این موضوع کاملا غلط نیست، شما به موفقیت دست خواهید یافت. اما آیا با این کار از تمام توانتان استفاده کرده اید؟

بله، از لحاظ کاری این درست است. ممکن است برای مثال هر آنچه که درباره ی کدزنی وجود داشته باشد را بدانید، اما اگر قدمی برداشته و از کمی دورتر به زندگی خود نگاه کنید، آیا به نظرتان کامل و بی نقص است؟

من در طول هفته از ساعت ۹ تا حدود ۶ در یک دفتر کار می کنم. کاری که میزان زیادی از آن به لپ تاپم وابسته است. با اینکه مجذوب کار هایی هستم که برایم جذابند، اعتراف می کنم که بیشتر روزم جلوی کامپیوتر سپری می شود که ایرادات خود را دارد. برای مثال من در حال حاضر برای دیدن مسافت های به دورتر به عینک احتیاج دارم.

برخی مواقع بروید سراغ کارهایی که در آن خوب نیستید

باور رایج امروزه این است که مردم به طور غیر ارادی، خود را همراه با دوستانشان و آدم هایی که از نظرهای سیاسی و اجتماعی مشترکی با خود دارند در یک حباب قرار می دهند. این نشان می دهد که ما چقدر راحت می توانیم ارتباط خود را با محیط اطرافمان قطع کنیم.

تخصص در یک کار می تواند به شما جهت دهد اما اگر مراقب نباشید انجام دادن تنها یک کار که در آن مهارت دارید ممکن است شما را کور کند. ممکن است به این فکر کنید که اختصاص دادن زمان خود به نقاط قوتتان شما را قوی تر می کند اما این قضیه لزوما حقیقت ندارد.

تحقیقات نشان داده که اگر یک فرد راست دست از دست چپ خود در فعالیت های روزانه بیشتر استفاده کند، فعالیت مغز وی بیشتر می شود. تنها یک نیم کره از مغز ما هنگامی که از یک دست خود استفاده می کنیم فعال می شود اما هنگام استفاده دست کم فعال تر هر دو نیمکره ی مغز ما فعال می شود.

دانشمندان علوم اعصاب برجسته ی Jaeggi و buschjuhel به این ننتیجه رسیده اند که افزایش حافظه ی فکری شما با انجام دادن بازی های فکری در ساعاتی معین (مانند سودوکو و بازی های فکری ای که در آن یک طرح خاص را پیدا می کنید) می تواند در دراز مدت روی هوش سیال شما تاثیر داشته باشد. مشابه این قضیه در ورزش هم به چشم می خورد. بسیاری از مربی های تیم های ورزشی از آن ها می خواهد تا ورزش های دیگری مانند یوگا را هم تجربه کنند حتی اگر به طور مستقیم اثری روی ورزش اصلی بازیکنان نداشته باشد.‬

نمی خواهم بگویم که به هر نحوی باید جلوی مهارت اصلی خود را بگیرید. به جای آن در باقی ساعات روز خود را صرف افزایش مهارت و دانش خود در جهت بهتر شدن مهارت اصلی خود کنید. به این علت که اگر در کاری خوب نیستید، احتمالا همان کار می تواند شما را به تعادل برساند.‬

افرادی که با عدد و رقم سر و کار دارند خوب است که مثلا به کلاس های هنری بروند. افرادی که به طور حرفه ای ورزش می کنند جالب می شود اگر به مدیتیشن های نشسته بپردازند. افراد درونگرا دفعه ی بعدی که به یک کافی شاپ رفتند با باریستای خود کمی گپ بزنند.

مهم نیست اگر به شدت در این کار ها بد هستید. اتفاقا نکته ی اصلی همین است. استاد یوگای من همیشه می گوید: اگر در یک حرکت تعادل خود را از دست دادید، اتفاق خوبی است چرا که نشان می دهد که دارید نورون های جدیدی را برای ساخت راهی برای حافظه عضلات خود می سازید. تلاش شما راه های زیادی را برای شما باز خواهد کرد. هم از نظر فکری و هم فیزیکی. باشد که با این کار به مهارت های جدید و نگرشی جدید و موفقیت در شکست ها برسیم.‬

این فعالیت ها را تک تک وارد برنامه ی خود کنید. با اینکه این کار راحت نیست اما با قدم های کوچک، به مرور “من نمی توانم” هایتان به “من می توانم” تبدیل خواهد شد. با تمرین شاید به مراحل عالی نرسید اما به شما شجاعت خواهد داد. چرا که هنگامی که تلاش می کنید تا در کاری که می دانید در آن خوب نیستید تلاش کنید، دو اتفاق ممکن است بیافتد: به هدف خود نمی رسید، اما چند راه برای بهتر شدن خود یاد گرفته اید و دوباره تلاش خواهید کرد.

یا با وجود تمام سختی ها به هدف خود می رسید و حس شیرین غرور و موفقیت را تجربه خواهید کرد. مهم نیست کدام اتفاق بیافتد، به هر حال به شما حس قدرت دست خواهد داد چرا که شما کاری را انجام دادید که هیچ وقت حتی فکر انجام دادنش را هم نمی کردید.‬

زندگی درباره ی این نیست که سریع تر، باهوش تر، خوش سیما تر، پولدار تر یا محبوب تر از دیگران باشید. آنچه اهمیت دارد این است که راهی هرچند کوچک پیدا کنید تا به نمونه ای بهتر از خود دیروزتان برسید. ‬


منبع: برترینها

تسویه‌ی بدهی یا سرمایه گذاری؟!

ماهنامه دنیای سرمایه گذاری: بسیاری از افراد جوان، زمانی که برای نخستین بار با یک مشاور مالی گفتگو می کنند، این سوال را از او می پرسند: «من مقداری پول پس انداز کرده ام و نمی دانم با آن چه کار کنم!» من برای پاسخ به این سوال ابتدا چهار سوال همیشگی را از آنها می کنم:

* آیا در حال حاضر بدهی داری؟
* آیا برای رساندن حساب بازنشستگی خود به حداکثر مقدار، تلاشی می کنی؟
* هزینه های زندگی تو در چه میزان است؟
* چقدر به امنیت درآمد خود اطمینان داری؟

در این مقاله، فرض می کنیم که پاسخ به سوالات دو و سه و چهار به این صورت است که فرد حساب بازنشستگی خود را به حداکثر می رساند و درآمد نسبتا مطمئنی دارد و همچنین در صورت نیاز برای مدت سه الی شش ماه می تواند هزینه زندگی خود را بپردازد. در این صورت فقط سوال شماره ۱ باقی می ماند.

تسویه‌ی بدهی یا سرمایه گذاری؟!

مقایسه گزینه های پیش رو

استفاده از پول نقد برای پرداخت پیش از موعد یک وام، معادل سرمایه گذاری معاف از مالیات و با یک نرخ بازده بدون ریسک برابر با نرخ بهره تطبیق یافته با مالیات برای همان وام است. برای مشخص کردن این عبارت، مثالی می زنیم: اگر شما بدهی کارت اعتباری خود با نرخ بهره ۱۵ درصد را تسویه کنید، در واقع نوعی سرمایه گذاری خریداری کرده اید که یک نرخ بازده پس از مالیات ۱۵ درصدی را برای شما تضمین می کند. این ایده بسیار خوبی است.

در موقعیت امروزی که نرخ های بهره بسیار پایین آمده است، هیچ نوع سرمایه گذاری دیگری را نمی توانید بیابید که یک بازده تضمینی را حتی نزدیک به ۱۵ درصد برای شما به همراه داشته باشد.

در حال حاضر، دولت آمریکا به ازای ۵ سال سپردن پول خود، سود سالانه ای معادل ۱٫۳۲ درصد به شما پرداخت می کند و به ازای ۳۰ سال ۲٫۷۷ درصد سود پرداخت می کند. اگر شما در یک حساب استاندارد سرمایه گذاری کنید، باید به ازای بهره ای که دریافت می کنید مالیات بپردازید. اگر در محدوده مالیاتی حداقلی قرار داشته باشید، در این صورت سودی که در نهایت به شما می رسد به ترتیب ۰٫۹۵ درصد و ۲ خواهد بود.

معاف از مالیات در مقایسه با غیرمعاف از مالیات

انواع مختلفی از بدهی وجود دارد؛ اما به طور کلی، می توان آنها را در دو دسته معاف از مالیات و غیرمعاف از مالیات قرار داد. زمانی که می خواهیم تصمیم بگیریم که کدام وام را تسویه کنیم، در ابتدا باید همه وام ها را بر اساس انطباق مالیاتی برابر کنیم. برای این کار، نرخ بهره وام معاف از مالیات را به دست آورده و حاصل ضرب نرخ حداقلی مالیات در نرخ بهره را از آن کم می کنیم.

برای مثال، اگر شما رهن معاف از مالیاتی را با بهره ۵ درصد پرداخت می کنید و در محدوده مالیاتی حداقلی قرار دارید، در این صورت از این فرمول استفاده می کنیم. به این ترتیب می توان یک رهن معاف از مالیات را با یک وام ماشین غیرمعاف از مالیات مقایسه کرد.

ملاحظاتی فراتر از نرخ های بهره

مدت بازپرداخت وام زمانی که وام دهنده برای پرداخت وام در اختیار شما قرار می دهد، یک عامل مهم در تصمیم گیری شما است. تسویه یک وام یک ساله با بهره ۳ درصد ممکن است کاملا معقولانه باشد، در حالی که تسویه یک وام ۳۰ ساله با همین بهره شاید خیلی منطقی نباشد. دلیل این موضوع به گزینه های جایگزین سرمایه گذاری برای شما مربوط می شود.

با یک افق سرمایه گذاری کوتاه مدت (می دانید که برای پس دادن وام به پول نیاز دارید)، سرمایه گذار نمی تواند با نوسان پذیری بالایی را متحمل شود و ناچار خواهد شد به اوراق قرضه کوتاه مدت و با کیفیت اعتباری بالا روی آورد. در آن سو، داشتن یک افق ۳۰ ساله به فرد کمک می کند تا راحت تر در محیط های ناپایداری چون بازار سهام که احتمال افزایش آن در بلندمدت بیشتر است، در آن پول خود را سرمایه گذاری کند.

نیازهای نقدینگی: یکی دیگر از عوامل مهم در تصمیم گیری شما نقدینگی است. اگر فکر می کنید که در آینده نزدیک به پول نقد نیاز دارید (مثلا عروسی در پیش دارید یا قصد مسافرت دارید یا قصد خرید منزل دارید) تسویه بدهی نمی تواند گزینه چندان مناسبی برای شما باشد، حتی اگر نرخ بهره وام ها بالاتر از بهره به دست آمده در حساب جاری شما باشد.

شرایط منحصر به فرد: علاوه بر موارد بالا، شرایط خاصی وجود دارد که می تواند جذابیت تسویه وام را بیشتر یا کمتر کند. برای مثال، فرض کنید شما خانه ای به مبلغ ۵۰۰ هزار دلار را با داشتن ۵۰ هزار دلار موجودی نقد و استقراض ۴۵۰ هزار دلار، خریداری کرده اید.

همچنین فرض کنید که وام دهنده تا زمانی که اصل وام به ۴۰۰ هزار دلار برسد، از شما ۱ درصد بیمه خصوص رهن بر روی مبلغ باقیمانده از اصل وام می خواهد. در این مورد گذاشتن ۵۰۰۰۰ دلار روی وام رهن باعث حذف بیمه خصوصی رهن شده و ۴۵۰۰ دلار در سال برای شما ذخیره خواهد داشت. این یک بازده تضمین شده حدود ۹ درصد از بهره وام شماست.

سایر شرایط منحصر به فرد، شامل این موارد است: وام هایی با نرخ های بهره تطبیق پذیر، وام های دانشجویی که پرداخت آنها پس از اشتغال به کار شما آغاز می شود یا وام هایی که در صورت مرگ شما به طور کامل پرداخت می شود.

شما باید چه کار کنید؟

اگر به درستی کار خود را انجام دهید، به کار بردن اهرم یک راه فوق العاده برای مدیریت جریان نقدینگی و به دست آوردن ثروت است. بسیاری از میلیاردرها یک وام می گیرند و سهام می خرند. با این حال، شما باید کاری را انجام دهید که به شما آرامش می دهد. اگر فکر می کنید که ریسک پذیری پایینی دارید، رو آوردن به سود تضمینی تسویه همه بدهی های تان یک راهکار بسیار مناسب و بدون دغدغه است. اگر شما فرد ریسک پذیری هستید که علاقه مند به برداشتن سنگ های بزرگ و بازده های اهرمی هستید، می توانید دست به کارهای بزرگ پر ریسک بزنید.

فقط به یاد داشته باشید که قوانین مالیاتی پیچیده اند و اگر چیزی برای یک فرد معاف از مالیات باشد، لزوما همان چیز نمی تواند برای فردی با درآمد و دارایی های متفاوت معاف از مالیات باشد. قبل از هر تصمیمی با یک مشاور مالیاتی صحبت کنید.


منبع: برترینها

چرا مارک زاکربرگ درباره ایمیل اشتباه می کرد

با رشد سریع برنامه های پیام رسان، بسیاری پیش بینی می کردند که ایمیل مارکتینگ هم در کنار سایر انواع روش های ارتباطی بازاریابی نابود خواهد شد

مارک زاکربرگ در سال ۲۰۱۰، درست در هنگام معرفی سیستم جدید پیام رسانی فیسبوک اعلام کرد که ایمیل رو به نابودی است. او گفت: «ما تصور نمی کنیم که یک سیستم پیام رسانی مدرن بتواند چیزی شبیه ایمیل باشد.» حتی شِریل سَندبِرگ نیز چنین جملاتی را بر زبان آورد: «اگر می خواهید بدانید که افرادی مثل ما در آینده چه کارهایی انجام خواهند داد، ببینید امروز نوجوانان چه می کنند. احتمالاً ایمیل -که البته من نمی توانم زندگی بدون آن را تصور کنم- کنار گذاشته خواهد شد.»

البته زاکربرگ درباره رشد سریع پیام رسان ها کاملا درست می گفت، با این حال در حال حاضر، ایمیل نه تنها دوام آورده، بلکه ایمیل مارکتینگ رونق بیشتری هم پیدا کرده است. بر طبق گزارش مارکِتینگ شِرپا، ۷۲ درصد از مصرف کنندگان ترجیح می دهند که ارتباط شرکتها با آنها از طریق ایمیل باشد.

و البته همان نوجوانانی (اکنون پا به دوران جوانی گذاشته اند) که هم زاکربرگ و هم سندبرگ به آنها اشاره داشتند، به منظور ارتباط با برندها عملاً استفاده از ایمیل را ترجیح می دهند. به علاوه، بر اساس گزارش لیتموس، زمانی که صرف خواندن ایمیل می شود در طول شش سال گذشته ۷ درصد رشد داشته است.

به لطف گزارش سِندگرید، رشد بخش های مختلف بازاریابی ایمیلی در تصویر زیر قابل مشاهده است:

علاوه بر این، ایمیل مارکتینگ با بازگشت سرمایه حیرت انگیز ۴۳۰۰ درصد (بر طبق گزارش DMA)، یکی از مقرون به صرفه ترین کانال های بازاریابی است. اگر به درستی از ایمیل استفاده شود، این بستر ارزشمند می تواند به سودآورترین ابزار بازاریابی شما تبدیل شود.

بسیارخوب، دوام و پتانسیل ایمیل را درک کردیم. اما چگونه می توانیم از این کانال برای تعامل بهتر با مخاطبان خود استفاده کنیم؟

آنچه در ادامه می آید، مروری بر مهم ترین مولفه ها در ایمیل مارکتینگ برندها است:

طرز فکر «ابتدا موبایل»: اغلب بازاریاب ها در ایمیل های خود از طراحی واکنشگرا استفاده می کنند تا در همه دستگاه ها به درستی نمایش داده شوند. اما تفکر «ابتدا موبایل» به چیزی فراتر از خوب به نظر رسیدن ایمیل روی صفحه گوشی توجه می کند.

متن خود را خلاصه کرده و از فضای کافی و فونت مناسبی استفاده کنید که به راحتی در یک صفحه پنج اینچی قابل خواندن باشد. چه محتوایی را برای مخاطب ارسال می کنید یا اینکه در مورد فروش ویژه خود اطلاع رسانی می کنید، در هر صورت خواندن متن های طولانی در موبایل برای مخاطب شما دشوار است.

علاوه بر اندازه فونت، دکمه ها را هم بزرگتر کنید (در صورت امکان و به تناسب) تا کاربر بدون نیاز به زوم کردن در صفحه بتواند عمل مورد نظر شما را انجام بدهد. کوچکترین دشواری می تواند به ترک صفحه و عقیم ماندن تلاش های شما منجر شود.

فراهم آوردن ارزش و منفعت: به منظور دریافت واکنش در هر نوعی از ارتباط با یک مشتری بالقوه یا بالفعل، باید چیزی برای ارائه داشته باشید. صندوق ورودی ایمیل یا همان اینباکس کاربران مملو از پیام های مرتبط با ایمیل مارکتینگ است. برندهایی که متوجه این نکته هستند که حضور در اینباکس یک امتیاز است و نه یک حق مسلّم، اطمینان پیدا می کنند که هر ایمیل برای مشتری ارزشمند است و منافعی را برای او ارائه می کند.

خساست و تلاش در جهت اینکه صرفاً برای برند خود منافعی کسب کنید، فوراً به لغو اشتراک و انتقال به  پوشه اسپم منتهی می شود! شاخص های موفقیت شما فقط اعداد وارقام نیستند، پشت همه آنها انسان وجود دارد. از ایمیل برای ایجاد یک رابطه واقعی و دوسویه با مشتریان خود استفاده کنید.

بگذارید بروند!: یکی از بزرگترین اشتباهاتی که در ایمیل مارکتینگ شاهد آن هستیم، پنهان کردن گزینه لغو اشتراک است. البته دفن کردن گزینه لغو اشتراک با فونت سایز ۷ در فوتر ایمیل می تواند باعث کاهش تعداد افرادی که اشتراک خود را لغو می کنند بشود، اما به نظر شما وقتی که مخاطب نمی تواند یک راهکار ساده برای توقف ارتباط پیدا کند، به چه راهکاری متوسل خواهد شد؟

بازاریاب های مجرّب می دانند که راهکار ثانویه مخاطبان، مهلک ترین عملی است که یک کاربر می تواند انجام بدهد: علامتگذاری ایمیل شما به عنوان اسپم! اگر میزان لغو اشتراک های شما بالا رفته، باید به دنبال دلیل آن باشید، نه اینکه گزینه انصراف کاربر را پنهان کنید. در عوض، کیفیت الگوی فعالیت، خلاقیت، محتوا و بخش بندی ایمیل های خود را ارزیابی کنید.

ایمیل مارکتینگ یک روش قدرتمند بازاریابی برای همه برندها است. توانایی ایمیل برای ارسال آیتم های محتوایی طولانی تر و کمک به انتشار انواع مختلف بازاریابی محتوایی از مزایای این ابزار توانمند به شمار می رود. پیام رسان ها، به خصوص در موقعیت هایی که کاربران به پاسخ فوری نیاز دارند به رشد خود ادامه خواهند داد. در عین حال، ایمیل همچنان پلتفرم قابل اطمینان، مقرون به صرفه، غیرمزاحم و خوشایندی را برای بازاریابی و ارتباط در اختیار برندها قرار می دهد.


منبع: گویا آی‌تی