آموزش فروش: ۱۰ اشتباه رایج و مهم فروشندگان

در این مطلب از سلسله مباحث آموزش فروش به ذکر و ارائه راهکار برای ۱۰ مورد از تصورات اشتباه در فروش می پردازیم که تاثیر مخربی بر چرخه فروش می گذارند.

  1. این تصور که مشکل اصلی همان چیزی است که مشتری می گوید

اینکه چنین تصوری داشته باشید، طبیعی است، اما در هر مورد باید نگاه عمیق تری به موقعیت موجود بیندازید. شما هم مانند یک پزشک باید از خود بپرسید که آیا چیزی که می شنوید مشکل اصلی مخاطب است یا اینکه فقط نشانه ای از وجود یک مشکل دیگر است. پیش از تعیین چالش و ارائه راهکار برای حل آن، باید سوالات بیشتری بپرسید تا مشکل مشتری را ریشه یابی کنید و با کمک به تحقق هدف اصلی وی برایش ارزش آفرین باشید.

  1. این تصور که معرفی و توضیحاتی که ارائه می کنید، معامله را جوش خواهد داد

شما همیشه باید تلاش کنید تا به مشتری کمک کنید که بهترین دلایل خرید از شما را کشف کند، نه اینکه به او بگویید که چرا باید از شما خرید کند. مشتری خیلی قبل تر از آنکه شما آخرین توصیه ها و پیشنهادات خود را ارائه کنید باید نسبت به خرید از شما رغبت پیدا کرده باشد.

  1. صحبت کردن بیش از اندازه

غالباً و مخصوصاً در ابتدای یک رابطه، فروشندگان تصور می کنند که باید نقش یک سخنران را بر عهده بگیرند، در حالیکه کاری که باید انجام بدهند این است که سوال بپرسند و گوش کنند. به خاطر داشته باشید که اگر مشتری به دنبال کسب اطلاعات درباره محصولات یا خدمات شما بود، می توانست به وبسایت تان مراجعه کند. فرآیند فروش یک مکالمه است که باید صادقانه و روان باشد.

  1. این باور که می توانید هر چیزی را به هر کسی بفروشید

مردم فقط به این خاطر که شما می خواهید و می گویید از شما چیزی نمی خرند. پیش از آنکه مشتری به این نتیجه برسد که محصول یا خدمات شما بهترین راهکار است، باید خودش به بررسی و تحلیل بپردازد و در این مسیر هدایت شود. مقاومت در ذات ما وجود دارد و انسانها دوست ندارند که کسی به آنها بگوید که چنین یا چنان کنند. یک جایگزین بهتر برای «فروختن با گفتن» این است که سوالات کلیدی بپرسید یا داستان سایر مشتریان خود را مطرح کنید تا مشتری بالقوه منافع و مزایای محصول یا خدمات شما را کشف کند. هنگامی که سوالاتی را می پرسید که به اکتشاف منجر می شوند، با توجه به اینکه مشتری شخصاً آن کشف را انجام داده، مقاومت محو می شود. به هر حال، غالباً مردم با خودشان سر ناسازگاری ندارند.

  1. زیاده روی در ارائه اطلاعات، در حالیکه باید فرآیند فروش را دنبال کنید

هدف اولیه فروش درک این موضوع است که چرا و تحت چه شرایطی، مشتری بالقوه از شما خرید خواهد کرد. پرسیدن سوال در اولویت قرار دارد و پس از آن ارائه اطلاعات و خصوصیات در مرتبه دوم قرار می گیرد. زیاده روی در ارائه اطلاعات غالباً تاثیر مثبتی بر فروش ندارد و فقط باعث اتلاف وقت خواهد شد.

  1. از یادبردن این نکته که فروشنده، تصمیم گیرنده نیز هست

هر فروشنده ای در هر مرحله از چرخه فروش باید در رابطه با ادامه سرمایه گذاری زمانی روی رابطه با مشتریان احتمالی تصمیمات حساس و اثرگذاری را اتخاذ کند. اگر شما به عنوان یک فروشنده در تصمیم گیری های خود قاطعانه عمل نکنید، تردید و ابهام شما روی رفتار مشتری تاثیر خواهد گذاشت. به یاد داشته باشید که هر چه چرخه فروش شما کوتاهتر باشد، در بلندمدت حجم بیشتری از فروش را به سرانجام خواهید رساند.

  1. ذهن خوانی

همیشه اطلاعات مرتبط با نیازهای مشتری و چرایی آن نیازها را مستقیماً از خود مشتری دریافت کنید. هنگامی که چیزی مبهم به نظر می رسد، مودبانه سوال بپرسید. غالباً فروشندگان باسابقه قربانی ذهن خوانی می شوند، زیرا تصور می کنند که تجربه زیادی دارند و به دفعات در موقعیت های مشابه قرار داشته اند. اما تصورات غلط آنها در بهترین حالت به اتلاف وقت و در بدترین حالت به از دست رفتن فرصت منجر می شود.

  1. کارکردن به عنوان یک «مشاور مجانی» در تلاش برای به سرانجام رساندن فروش

هنگامی که یک مشتری احتمالی، پیش از تصمیم گیری خود برای خرید درخواست مشاوره و ارائه اطلاعات بیشتری را مطرح می کند که تا حدی زیاده روی به حساب می آید، از او بخواهید تا موقعیتی را تصور کند که شما زمینه های لازم را مهیا کرده اید و راهکاری را ارائه می کنید که همه نیازهای وی را برآورده می کند؛ حالا چه می شود؟ آیا مشتری از شما خرید خواهد کرد؟ اگر مشتری احتمالی در تصور اینکه حتی پس از زحمات اضافی شما خرید کند تردید دارد یا اگر هنوز به یک قدم یا مرحله دیگر در فرآیند فروش نیاز دارد، در اینصورت احتمالاً وقت آن فرا رسیده که کنار بکشید یا اینکه مستقیماً به سراغ آن مرحله مورد نظر بروید. هنگامی که می خواهید از آینده سر در بیاورید باید آن را به زمان حال بیاورید.

  1. اینکه خودتان بدترین دشمن خود باشید

اگر فرآیند فروش راکد مانده، مشتری را سرزنش نکنید. در عوض، به خودتان مراجعه کنید. دلگرم کردن مشتری و جلوگیری از انحراف چرخه فروش جزو وظایف فروشنده است. تنها راه تقویت فرآیند فروش این است که روشها، رویکرد و تکنیک های فروش خود را به طور مستمر بهبود دهید.

  1. به این امید نشستن که مشتری متوجه وجود مشکل نشود

تنها راه اجتناب از یک فاجعه بالقوه این است که پیش از آنکه روی بدهد آن را حل و فصل کنید. اگر مشکلی در طول فرآیند فروش پیش آمد، پنهانکاری نکنید. مشتری برای صداقت ارزش قائل است و با در میان گذاشتن مشکل می توانید یک تیم قوی برای رویارویی با موضوع ایجاد کنید و با هم به حل مشکل بپردازید.


آیا شما هم مرتکب این اشتباهات شده اید؟ لطفاً نظر خود درباره این مطلب از سری مقالات آموزش فروش را در بخش دیدگاه ها با ما در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

مدل برند شما…!

ماهنامه معیشت – بهروز شیخ رودی: توسعه فردی در دنیای امروز دیگر نسخه های عمومی و رایج را نمیپذیرد. باید پذیرفت که دوران نصایح برایان تریسی ها کاربردی جز ترویج و ایجاد انگیزه ندارد و نسخه عملی مبتنی بر شرایط فردی را در اختیار هیچ یک از ما قرار نمی دهد. یکایک ما برای توسعه فردی خود و دستیابی به جایگاه شایسته خودمان در جامعه انسانی به روش های عملی و منسجم در چارچوب یک مدل شخصی متناسب با خودمان نیازمندیم.

روش شما برای توسعه شخصی شما

دانیلا ویک، یکی از مربیان و استراتژیست های فعال در حوزه برند شخصی، برای توسعه همه جانبه و یکپارچه نام، مهارت ها و کسب و کار الگویی مبتنی بر روابط میان انسان ها (انسان با انسان) ارائه داده است. او این روش را Metodo You یا همان روش شما نام گذاری کرده است.

 مدل برند شما...!

روش پیشنهادی دانیلا از چهار بخش تشکیل شده است که «شما» کانون اجزای این مدل به شمار می روید؛ یعنی باید این اجزا را حول محور خودتان بنا کنید.

–    مربیگری شما؛
–    برند شخصی شما؛
–    شبکه ارتباطات شما؛
–    کسب و کار شما.

اجزای تشکیل دهنده روش شما برای توسعه شما به کار می آیند. با توجه به اینکه موضوع محوری ما، شهرت و نام شخصی شماست، در ادامه به «برند شخصی شما» می پردازیم.

مدل برند شخصی شما

آیا در آرزوی مسیری تازه در زندگی خود هستید آیا مایلید شهرت و اعتبارتان را برای دستیابی به اهدافتان مدیریت کنید؟ بسیاری از ما آرزوی مسیری تازه در زندگی خود داریم و می خواهیم منبع شهرت و اعتبارمان را دریابیم.

با اینکه در دنیای سرشار از تغییر، روش ها و فرمول های متعددی وجود دارند که زندگی شخصی و شهرت ما را پر از تجربیات و چالش های روزافزون می کنند، اما بیشتر ما نیازمند روشی ساختارمند برای بازآفرینی خودمان و زندگی مان هستیم. روشی مفید و موثر که ما را به نتیجه برساند، نه آنکه ما را با انبوهی از اطلاعات و مطالعات موردی حیران واگذارد.

«مدل برند شخصی کانواس» یک الگوی موفق برای ساخت و بازآفرینی نام و برند شخصی شما به شمار می رود.

این مدل یک صفحه ای هرچند ممکن است بسیار ساده و ابتدایی بنمایاند، اما نباید فراموش کرد که امروز «طرح یک صفحه ای» کسب و کار کانواس در دنیای کسب و کارهای جدید و استارتاپ ها نیز شگفتی های متعددی آفریده و چراغی فراروی  مسیر کسب و کارها روشن کرده است.

با کمک مدل برند شخصی کانواس شما می توانید تردیدها را با اطمینان جایگزین کنید. این مدل به بازآفرینی و طرح ریزی هزاران برند شخصی در سراسر دنیا کمک کرده است و روشی نظام مند برای بهبود مهم ترین عنصر زندگی شما، یعنی نام شماست، مدل برند شخصی شما.

مدل برند شخصی کانواس، ابزاری تصویری، نوآورانه و قدرتمند است که به شما در ارزیابی خود، نامتان و کارهایی که می توانید انجام دهید، کمک می کند.

این مدل یک صفحه ای از نه بخش مختلف تشکیل شده است. بخش هایی که نقشی کلیدی در زندگی و نام شما دارند.

چرا مدل برند شخصی کانواس؟

شما برای رسیدن به هدف نیاز به نقشه راه دارید؛ نقشه راهی «شفاف» و «آسان» که شما را «سریع» به مقصود برساند. مدل برند شخصی کانواس که ما آن را در یک صفحه با نه بخش مختلف می بینیم، همان نقشه راه است.

این نقشه اجزای یک مدل کلی را تبیین می کند و این شما هستید که متناسب با مقصد و مقصودتان آن را تکمیل می کنید و در دسترس دارید تا مطابق این نقشه راه به پیش روید.

مطمئنا این نقشه ساده، قابل فهم و کاربردی در برابر مجموعه ای از فرمول هایی که رابطه هیچ یک با دیگری شفاف نیست، برای ساخت یک برند شخصی کاربردی در زندگی روزمره موثر و مفید واقع می شود.

مدلی برای شما، نه برای سیاستمداران یا مدیران

مدل برند شخصی کانواس یک مدل کاربردی و موفق برای برند شخصی شما در زندگی روزمره است.

اگر شما می خواهید برند شخصی سیاسی یا برند رهبری و مدیریتی خود را بازآفرینی کنید، این مدل برند فقط می تواند تا مرحله نام شما را پیش و پس از آن نقش آفرینی مدیریتی و سیاسی همراهی کند. برای برند شخصی، سیاسی و برند رهبری، کانواس دارای الگویی متفاوت است و باید به سراغ الگوهای تکامل یافته و اختصاصی آن رفت تا به مقصود رسید.


منبع: برترینها

غلبه بر افسردگی، چگونه یک مدیر را قوی‌تر کرد؟

من دچار بیماری افسردگی بالینی هستم. افسردگی نبرد زندگی من و رازی بزرگ در آن بوده است. هیچ زمانی را نمی‌شناسم که در این شرایط نگذرانده باشم. مدت‌ها تلاش کردم آن را از همه پنهان کنم. ظاهرا تنها گزینه موجود در جهان این است که افراد افسرده نالان و نامرتب و ناامید از زندگی به نظر می‌رسند، نه مدیرانی موفق، پیروز و الهام‌بخش. سال‌ها پیش این موضوع باعث شد این باور در من ایجاد شود که: من قوی نیستم، من افسردگی دارم، من ضعیف هستم.

خوشبختانه، حالا دیگر این شعار را دنبال نمی‌کنم و در نهایت یاد گرفتم به خودم بگویم: «چه کسی اهمیت می‌دهد که مغز من در انتقال هورمون سروتونین سخت عمل می‌کند؟» وقتی یاد گرفتم به جای جنگیدن، با شرایطی که دارم کنار بیایم، توانستم به مدیر اثرگذارتری تبدیل شوم. چند دلیل این موضوع را در ادامه ذکر می‌کنم.

 غلبه بر افسردگی چگونه یک مدیر را قوی‌تر کرد

در تکرار مداوم عالی هستم

درمان افسردگی بسیار پیچیده است و آزمون و خطاهای متعددی دارد. هیچ دو موردی در این بیماری مثل هم نیستند. در این مسیر یاد می‌گیرید که تسلیم نشوید، بلکه گزینه‌های درمانی متعددی را امتحان کنید. برخی از این گزینه‌ها موثر واقع می‌شوند و برخی نه و کشف اینکه چگونه باید به نتیجه رسید، فرآیندی واقعا ناامیدکننده است.

اما من فهمیده‌ام که تکرار مکررات تنها راه درمان افسردگی نیست. آزمایش کردن در فرآیند ایجاد یک تجربه کاربر خوب حیاتی است؛ چیزی که در کارم در شرکت HubSpot زیاد با آن سروکار دارم.در حقیقت، آزمایش کردن تقریبا در هر کاری درون یا بیرون دنیای تکنولوژی حیاتی است. طراحی یک سیستم به شیوه‌ای که کاربر آن را درک کند و تجربه خوبی با آن به دست آورد، به تست کردن و تکرار صبورانه نیاز دارد و من خیلی خوب به چنین چیزی دست یافته‌ام.

قدرت در ادراک است

وقتی سنم خیلی کم بود که بتوانم شرایطم را درک کنم، یاد گرفتم فراست بالایی داشته باشم. دوست نداشتم بیش از این نگران خودم باشم، بنابراین سعی کردم آگاهی بیشتری نسبت به اطرافم به دست آورم و یاد گرفتم چطور دیگران را تفسیر کنم و زبان بدنشان را بفهمم.

در واقع، هوش احساسی را در خودم تقویت می‌کردم.هر روز به خاطر این حس ادراکی که به دست آورده بودم احساس خوشحالی می‌کردم، چون الگوهایی را می‌بینم و ارتباطاتی ایجاد می‌کنم که دیگران ندارند. این موضوع به‌ویژه در ایجاد تیم‌هایی که کارکرد قوی دارند به من کمک کرده است. من می‌توانم دینامیک‌هایی را که در صورت کنترل نشدن به ایجاد محیط‌های مسموم می‌انجامند، شناسایی کنم و سپس بهترین استراتژی را برای پرداختن به آنها بچینم.

با همه توان و از درون گوش دادن

وقتی در دهه ۲۰ زندگی به دنبال درمان افسردگی‌ام بودم، روی اینکه به خودم گوش دهم کار می‌کردم. مجبور بودم یاد بگیرم چیزی را که می‌خواهم باور کنم کنار بگذارم (اینکه من بیمار نیستم) و به جای آن به چیزی که واقعا درست بود گوش دهم (اینکه در عذاب بودم و به کمک احتیاج داشتم). توانایی سکوت کردن و گوش دادن – واقعا و از درون گوش دادن – موهبتی است که یک مدیر می‌تواند داشته باشد. من به شدت بر گوش دادن به اعضای تیمم، مشتریانم و کاربرانم متمرکز هستم. یاد گرفته‌ام که گوش دادن یک مهارت دست کم گرفته شده در نقش‌های مدیریتی است.

خندیدن بسیار مهم است

شرایطم باعث شده هدیه‌ای ارزشمند را به دست آورم: حس نابکار شوخ‌طبعی. به‌طور واضح باید بگویم در افسردگی هیچ‌چیز خنده‌داری وجود ندارد. اما در مسیر درمانم، به نقطه‌ای رسیدم که یاد گرفتم چطور دوباره بخندم و این لحظه زندگی من را تغییر داد. یاد گرفتم توانایی خندیدن وسط درد و ناراحتی گاهی می‌تواند موثرتر از هر نسخه تجویزی باشد. به‌طور مشابه، وقتی تیمی را مدیریت می‌کنید، شوخ‌طبعی اغلب نوعی صمیمیت ایجاد می‌کند که باعث می‌شود همه به هم اعتماد کنند.

نسبت به انتقاد، موضع تدافعی کمتری دارم

وقتی با افسردگی می‌جنگید، خوش‌بینی خیلی کم است. اما زمان‌هایی بوده که همین کمبود نسبی خوش‌بینی به کارم کمک کرده است. وقتی همه توان‌تان را برای یک محصول می‌گذارید، کاملا به این اطمینان می‌رسید که برای هر کسی کاربرد خواهد داشت و کمتر احتمال می‌دهید که این محصول دچار نقص‌ها یا مشکلاتی شود. اما نگاه کمتر خوش‌بینانه من باعث می‌شود هیچ‌گاه این‌طور فکر نکنم. به‌عنوان مثال، وقتی یک مشتری به ما می‌گوید دستگاه رابطمان قدیمی شده یا طراحی محصول کاربرپسند نیست، این نظرات را با تندخویی و عکس‌العمل تدافعی جواب نمی‌دهم. می‌پذیرم که ممکن است حق با آنها باشد و در نتیجه بررسی عمیق‌تری انجام می‌دهم تا راه حل مشکل را پیدا کنم.

کار کردن در حوزه طراحی با محوریت انسان باعث شده یاد بگیرم واکنش‌های ما به سختی‌ها، دردهای ناشی از تجربیات شخصی و توانایی عبور از ناراحتی‌ها، باعث شده تجربیات کاربر زیبایی ایجاد کنیم. بنابراین، به‌عنوان مدیر نباید تیم‌هایمان را با تجربیات شخصی هدایت کنیم که الهام‌بخش آنها برای طراحی شرایط انسانی شویم.افسردگی و بیماری‌های روحی اگر به درستی مورد توجه و درمان قرار نگیرند، می‌توانند فلج‌کننده باشند. اما در ضمن می‌توانند منابع بالقوه خلاقیت و قدرت هم باشند.

احساس خوشبختی می‌کنم که برچسب بیماری روحی در زندگی‌ام به تدریج کمرنگ شده است. این موضوع به من جرات می‌دهد قدمی رو به جلو بردارم و دیگران را هم به کارهایی که خودم کردم تشویق کنم. اما کارم تمام نشده است. از آنجا که مدیرانی که با چنین شرایطی زندگی گذرانده‌اند همواره «ضعیف» توصیف شده‌اند، باید داستان‌هایی همچون داستان من تکرار شوند تا نظر دیگران تغییر کند. بیایید نشان دهیم که آسیب‌پذیری به برقراری ارتباط منجر می‌شود و ارتباط محرک انتقال فکر و انتقال فکر محرک نوآوری است.


منبع: برترینها

لطفا در محل کار، پل‌های پشت سرتان را خراب نکنید

شاید هرگز ندانید که همکاران سابق شما – حتی کسانی که در دل از آن‌ها نفرت دارید – ممکن است روزی ارجاع کور شما باشند و به اصطلاح زیر آبتان را بزنند. بله، این اتفاق می‌افتد. پس سعی کنید روی زبان و رفتارتان کنترل داشته باشید و مراقب باشید که هرگز پل‌های پشت سر خود را خراب نکنید.

آیا قبل از آن که شرکت را ترک کنید به همکارانتان می‌گویید که چقدر از کار کردن با آن‌ها متنفرید؟ مکانی که محل کسب و به اشتراک گذاشتن دانش باشد، به افراد قدرت می‌دهد تا از دیگران بیاموزند و درک بهتری از جهان داشته باشند. وقتی پله‌های موفقیت را طی می‌کنید با آدم‌ها مهربان باشید چون هنگام پایین آمدن مجبورید دوباره آن‌ها را ملاقات کنید.

آماده‌اید شغل خود را ترک کنید؟ لطفا پل‌های پشت سرتان را خراب نکنید

شاید شما هم بارها شاهد چنین اتفاقی بوده‌اید. بازنده‌هایی که ایمیل‌های پایان ناپذیری را به شبکه‌های کاری می‌فرستند و از احساسات و ماجراهای زندگی‌شان می‌گویند.  در شرکت‌هایی مانند سیسکو روزانه حدود ۲۰۰ ایمیل از این دست دریافت می‌شوند، این نوع سوء استفاده ناخوشایند بسیار ناامید کننده است. و همچنین آدم‌های نادانی که چیزی جز چاپلوسی مدیرانش نمی‌دانند. در حالی که هر دوی این‌ها مدیر هستند و مانند بسیاری دیگر مسیر ترقی در شغل را پیموده‌اند.

رمز موفقیت در کار این است که سعی کنید کسانی که از شما متنفرند را از کسانی که هنوز به در مورد احساسشان مطمئن نیستید، دور نگاه دارید. شاید به نظرتان خنده‌دار باشد، اما حقیقتی در آن وجود دارد. روابط و نگرش کاری شما از جنبه‌های مهم زندگی شما هستند. اگر می‌خواهید در شغل خود باقی بمانید، بدانید که این افراد یعنی همان‌هایی که از شما متنفرند سالها به دنبال شما خواهند بود و بر سر راهتان قرار خواهند گرفت. تصور نکنید که با تاثیربدی که از خود بر جا می‌گذارید به خصوص زمانی که دیگر کارتان برایتان مهم نیست، می‌توانید به نوعی تلافی کنید.

وقتی می‌خواهید محل کار را ترک کنید، لبخند بزنید. برای همه بهترین‌ها را آرزو کنید. ارتباط خود را با کسانی که دوستشان دارید و کسانی که می‌توانند بعدها به درد آینده کاری شما بخورند، حفظ نمایید و به کسانی که دوستشان ندارید چیزی نگویید. شاید ندانید که همین افراد می‌توانند زمانی “ارجاع کور” شما باشند، بله امکانش هست. آن‌ها به “عاملین مخفی دشمن” تبدیل می‌شوند که دست تنها می‌توانند شانس شما را در مرحله بعدی کارتان به کلی نابود کنند. پس چرا چنین ریسکی می‌کنید؟

 آماده‌اید شغل خود را ترک کنید؟ لطفا پل‌های پشت سرتان را خراب نکنید

یکی از مهمترین نکاتی که در محیط کار می‌آموزید این است که خشم خود را کنترل کنید، صبور باشید و دهانتان را بسته نگاه دارید. انجام هر سه مورد در محل کار به نظر دشوار می‌آید، بخصوص با گذشت زمان که مدام با افراد در ارتباط نزدیک هستید و همکارانتان همانند خانواده شما برایتان مهم می‌شوند. شما با عادت‌های بد آنان آشنا هستید و آن‌ها هم شما را می‌شناسند. بصیرت و قدرت تصمیم‌گیری بیشترین اهمیت را در این وضعیت دارد. شما هنگام ترک شرکت با به زبان آوردن نقاط ضعف همکارتان، غیر از ۵ دقیقه رضایت بی‌رحمانه چیز دیگری عایدتان نمی‌شود.

اگر آن‌ها تا به حال از شرکت اخراج نشده‌اند پس نطق انتقادآمیز شما هیچ فایده‌ای نداشته و در ضمن اگر آن فرد بخواهد به تلافی کار شما اعتبار و آبروی شما را زیر سوال ببرد، دیگر آنجا نیستید که از خودتان دفاع کنید. ” سکوت اغلب بهترین کار برای انجام دادن است و همیشه بهترین حرف برای گفتن”.

شرکت‌ها احساس ندارند. اما آدم‌ها دارند.  به همین دلیل فراموش نمی‌کنند. وقتی اعتبار و آبروی شما آسیب ببیند بازگرداندن آن کار بسیار دشواریست. شاید شما هم این جمله را در جایی دیده و یا شنیده باشید که ” برای من خیلی دیر شده، اما برای تو دیر نیست” پس سعی کنید مراقب رفتارتان باشید تا هرگز پشیمان نشوید. این جملات را دائم با خودتان تکرار کنید:” من زبانم را کنترل می‌کنم، و به آن اجازه نمی‌دهم بیهوده، رکیک و با بی‌حرمتی سخن بگوید. من خشمم را کنترل می‌کنم و از کارها و آدم‌هایی که من را می‌رنجانند، عصبانی نمی‌شوم. من افکارم را کنترل می‌کنم، و اجازه نمی‌دهدم آرزوهای احمقانه اهداف هوشمندانه من را نابود کنند.”   و در یک جمله ” من پل‌های پشت سرم را خراب نمی‌کنم” 


منبع: برترینها

آموزش فروش: ۵ استراتژی ضروری فروش برای کسب و کارهای کوچک

ایجاد یک قیف فروش موفق برای کسب و کارهای کوچک نسبت به کسب و کارهای بزرگ بسیار دشوارتر است. دلیلش هم این است که آنها هنوز برند شناخته شده ای ندارند و تنها عده معدودی از آنچه که ارائه می دهند باخبر می شوند. به همین دلیل، برنامه ریزی برای یک استراتژی فروش موفق برای شرکتهای کوچک اهمیت مضاعفی پیدا می کند. رهبران و مدیران کسب و کارهای کوچک باید فرآیندی را ایجاد کنند که قابلیت اندازه گیری و نظارت داشته باشد و بتوان بارها و بارها از آن استفاده کرد. تحقیقات نشان داده است که یکی از موثرترین دلایل ناتوانی کسب و کارهای کوچک و متوسط و فروشندگان در تحقق اهداف فروش، استفاده از استراتژی های فروش غیرموثر است. تهیه و تعریف یک استراتژی فروش موثر به تلاش و تمرکز فراوانی نیاز دارد، اما در بلندمدت می تواند ثمرات گرانبهایی را برای کسب و کارهای کوچک به ارمغان بیاورد. آنچه در این مطلب از مطالب آموزش فروش می خوانید، ذکر و شرح نکات اصلی طراحی یک استراتژی فروش موثر است.

استراتژی فروش

استراتژی فروش

  1. بازار هدف خود را محدود کنید

از آنجایی که کسب و کارهای کوچک نیاز مضاعفی به مرحله مشتری یابی دارند، غالباً از عوامل فروش خود می خواهند که تا جایی که امکان دارد اعداد و ارقام را بالاتر ببرند. به همین دلیل است که فروشندگان بدون اینکه بدانند که آیا طرف مقابل شان واقعاً علاقمند است یا خیر، همه را هدف قرار می دهند. اما حقیقت این است که شما نمی توانید با همه کار کنید. مشتری باید هدفمند باشد و کلی نگری در مشتری یابی فقط وقت و سرمایه شما را هدر خواهد داد. در بسیاری از شرکت ها بین بازار مناسب یا مشتری هدف و مشتریان فعلی ارتباطی وجود ندارد. چنانچه اکثریت مشتریان در قالب persona یا شخصیت مشتری مطلوب نگنجند، قطعاً از استراتژی های درستی استفاده نشده است. کسب و کارها باید فقط بازار هدف و مشتریانی را انتخاب کنند که بیشترین بازده را برای آنها فراهم می کنند. نکته کلیدی در اینجا، جذب مشتری مناسب است. شما باید بازار هدف مناسب خود را محدود کنید تا به آن مشتری مناسب دست پیدا کنید. به علاوه، باید از خود بپرسید که آن عملی که اگر به طور مستمر در طول سه ماه آینده انجام بدهید بیشترین تاثیر را در فروش محصولات یا خدمات شما ایجاد می کند چیست.

  1. با نزدیکترین شبکه ها شروع کنید

پس از انتخاب بازار، گام بعدی برقراری ارتباط و تماس فروشندگان با شبکه نزدیکترین آشنایانی است که می توانند مشتری بالقوه شما باشند. این ارتباط را می توان از طریق ایمیل، تلفن یا تماس در چارچوب لینکدین انجام داد. هدف در اینجا این است که از طریق رابطه های موجود، فرصتی برای معرفی محصول یا خدمات خود پیدا کنید. به علاوه، می توانید از شبکه نزدیکان خود بخواهید تا نزدیکان و اطرافیان شان را به شما معرفی کنند.

  1. تحقیق جامع و گسترده

همیشه پیش از ملاقات با مشتری احتمالی، تا می توانید در مورد وی تحقیق کنید و ارزشی که توسط کسب و کارتان می توانید به او ارائه کنید را نیز مشخص و درک کنید. یک فروشنده وظیفه دارد که برای درک نیازهای مشتری وقت بگذارد و ببیند که چگونه می تواند بر اساس آن نیازها راهکار خود را ارائه کند و برای مشتری ارزش آفرین باشد. معیار سنجش ارزش برای مشتریان احتمالی شما به دریافت پایین ترین قیمت ها گره خورده است.

جای تاسف است که هنوز هم به جای گفتگوی عمیق و موشکافانه درباره نیازهای مشتری، بازارگرمی های قدیمی را می شنویم. فعالان حوزه فروش باید به چیزی فراتر از بیان مزایای محصولات و خدمات کسب و کار تکیه کنند. در این راستا، باید اهداف مشتری را درک کنند، ببینند که قبلاً از کدام محصولات یا خدمات استفاده کرده و از نیازهای وی اطلاع پیدا کنند.

  1. خودتان را با «سوال» تجهیز کنید

پرسیدن سوال، یکی از مهم ترین و موثرترین تکنیک های فروش است، اما در عین حال بیشتر از هر تکنیک دیگری نسبت به آن غفلت می شود. هر فروشنده باید فهرستی از سوالات را برای پرسیدن از مشتری بالقوه تهیه کند. این یکی از نادرترین فرصت ها برای شناخت کامل مشتری و ارائه راهکار بر اساس نیازهای منحصر به فرد او است. این موقعیتی است که به جای آنکه به تعریف از خدمات و محصولات خود بپردازید، باید سوالاتی را مطرح کنید که حاکی از علاقه شما به حل مشکل مشتری باشند. به جای استفاده از لحن کسالت بار فروشندگی، به خریدار نشان بدهید که چقدر نسبت به او شناخت دارید و می توانید چه تاثیر مهمی را روی زندگی یا کسب و کار او بگذارید.

  1. به وعده های خود عمل کنید و راه را برای خلق رابطه های ماندگار هموار کنید

بسیاری از فروشندگان با این هدف که فروش به هر قیمتی انجام بگیرد، وعده هایی می دهند که نمی توانند از پس تحقق آنها برآیند. رابطه های ماندگار و بلندمدت بر مبنای اعتماد ساخته می شوند و تنها راه جلب اعتماد مشتری این است که هیچ یک از وعده های شما روی زمین باقی نماند. همیاری و پشتیبانی مستمر در هر مرحله از فرآیند فروش چیزی است که باعث خواهد شد تا مشتری شما را رها نکند. به محض اینکه یک مشتری پیدا کردید، هر کاری که از دست تان بر می آید انجام بدهید تا با وی یک رابطه واقعی بسازید.

فقط به سرانجام رساندن فرآیند فروش کافی نیست؛ هنگامی که تحویل و ارائه محصول یا خدمات آغاز می شود، فروشندگان باید بررسی کنند که برنامه چطور پیش رفته است. یکی از روشهای این کار، ارزیابی روند فروش در طول ماه های گذشته است. در صورت وجود هرگونه مشکلی باید مسأله تحلیل شود و برای حل ایرادات احتمالی در ماه های پیش رو برنامه ریزی شود.

در نتیجه، داشتن یک استراتژی ضروری است، اما پایان راه به حساب نمی آید. آموزش فروش را فراموش نکنید؛ شما باید به نیروی فروش خود بیاموزید تا استراتژی فروش شما را به نحو موثری در روند فروش خود پیاده کنند. اگر می خواهید که تیم فروش تان استراتژی فروش شما را اجرا کنند، باید با آنها ارتباط مستمری داشته باشید و به ایشان نشان بدهید که چگونه تصمیمات، تمرکز و رفتارهای خاص آنها می تواند استراتژی فروش را به موفقیت برساند یا با شکست مواجه کند.


منبع: گویا آی‌تی

همه روسای پارلمان تجار ایران

هفته نامه صدا – مهران علی یاری: مدتی از پدرش خبری نبود تا این که فهمیدند به کرمان رفته است. برای یافتن پدرش از اصفهان به کرمان رفت. نوشته اند در آن زمان خانواده او اثاث و وسیله های منزل را فروختند و به سختی هزینه سفرش به کرمان را فراهم کردند. زمانی که به کرمان رسید، فهمید که پدر صرافش از دنیا رفته و محمد حسن را با کوهی از بدهی تنها گذاشته است. بدهی هایی که با میانجیگری تجار اصفهانی پرداخت شد، اما این آخر کار نبود. دیگر دشواری های زندگی محمد حسن خان را راهی تهران کرد. او در تهران از یک یونانی رسم و راه تجارت را یاد گرفت و پس از آن کارش را بین المللی کرد.

محمد حسن خان به بیشتر کشورهای پیشرفته دنیا سر می زد تا هم صادر کند و هم وارد کند. او در این سفرها شیفته فناوری و البته سبک زندگی و کار ممالک پیشرفته شد و البته همیشه حسرت این که چرا در ایران ما مردم به این شدت و اندازه کار نمی کنند دلش را می سوزاند. او طی سفرهای مختلفی که به نقاط دور و نزدیک دنیا داشت، برای امین السلطان صدر اعظم دوره قاجار و برادرش ابوالقاسم نامه می نوشد.

محمد حسن خان در یکی از نامه ها حالش در پاریس را اینطور توصیف می کند: «در این پاریس که جای هیچ گونه غصه نیست از چشم هایم خون بیرون می آید. والله اعظم که شب و روزی نیست که در وقت نماز بی اختیار گریه و زاری نکنم و توبه و انابه نکنم. وضع این مملکت و مردم را می بینم و وضع آنجا را می بینم، دیوانه می شوم.»۱

«علم اینها را به کار (وا) داشته است و علم آنها از روی توجه است و مجلس وزرا و عقلا آنها را به طوری مجبور کرده اند که احدی نمی تواند غرض به خرج بدهد یا مداخله کند یا حمایت کند. طوری حد و حدود خود را دارند که به شهادت یک پلیس آدم را حبس می کنند یا این که از کشتن نجات می (دهند). نوشتجات تاجر و بقال و کفش دوز و وزیر – تمام بدن تعلل و تعطیل اجرا می شود. هر کس راه خود را و فکر خود را می داند.

 همه روسای پارلمان تجار ایران
کسی را زهره دزدی و تقلب و خیال بد نیست. یکصد ده هزار درشکه کرایه در این مملکت توی کوچه ها و بازارها حرکت می کند، غیر از مخصوص مردم و غیر از راه آهن کوچه ها. از لندن و ینگه دنیا و حتی … برلین و روسیه و اطریش هر ساعت راه آهن وارد می شود و مسافر و مال التجاره او را از آن طرف می برد. صدا از احدی بلند نیست. کسی نمی فهمد چه آمد و چه رفت و چه شد. نمی دانم چه قانون و قواعد گذاشته شده، تمام ایران به قدر پاریس جمعیت ندارد و همه دولت پرست هستند. حکمات دولت را به گوش و جان و دل می کنند و مطیع هستند.»۲

«تمام مردم اروپا گویا یک پارچه اند و متحد به یکدیگر هستند. اعلی و ادنی، فقیر و غنی، آدم ها و حیوانات، حتی سگ ها متحدا مشغول به کار هستند و کار می کنند و هر کس صبح و روز و شب در هر ساعت تکلیف معین و مشخصی دارد.»۳

همین دل نگرانی ها بود که محمد حسن خان امین الضرب را به بنیانگذاری یکی از متجددترین تجلی های توسعه به نفع بخش خصوصی در ایران ترغیب کرد. اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران که امروز بیش از ۱۷ هزار عضو دارد از دل مجلس وکلای تجار شکل گرفته است، مجلسی که محمد حسن خان امین الضرب آن را در ۱۴ مرداد سال ۱۲۶۳ خورشیدی بنیان گذاشت. در گذر زمان نام مجلس وکلای تجار به «اطاق تجارت تهران» و «اتاق بازرگانی تهران» تغییر کرده است.

این نهاد ۱۳۴ ساله روزگار تلخ و شیرین زیادی را به خود دیده است. ۹ تاجر و فعال اقتصادی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بر پارلمان بخش خصوصی ریاست کردند. پارلمانی که در جریان اعتراض تجار در زمان قاجار به شیوه اداره امور اقتصادی کشور شکل گرفت. در آن زمان حاج محمد حسن امین الضرب که ارتباط نزدیکی با صاحب منصبان در زمان قاجار داشت، پیشاهنگی جریان اعتراضی را به دست گرفت و در نهایت ناصرالدین شاه قاجار را قانع کرد که طی فرمانی دستور تشکیل مجلس وکلای تجار را برای استقلال بیشتر بازرگانان ایرانی صادر کند.

مشکل عدم امنیت مالی بازرگانان و مصادره اموال آنان توسط نماینده های دولت یکی از مهم ترین مسائل تجار در زمان قاجار بود. آنانی که به مجلس وکلای تجار برای شنیده شدن صدای شان توسط درباره قاجار امید بسته بودند. حکام دربارها عوض شدند و در نهایت طومار دربارها در هم پیچیده شد اما پارلمان بخش خصوصی همچنان برای حفظ منافع فعالان اقتصادی باقی مانده است.

کسانی که ریاست کردند

طی ۱۳۴ سال فعالیت مجلس وکلای تجار که امروز تبدیل به اتاق بازرگانی تهران شده است، ۱۴ فعال اقتصادی بر پارلمان بخش خصوصی ریاست کرده اند. محمد حسن امین الضرب اولین موسس و اولین رییس مجلس وکلای تجار بود. میراث امین الضرب امروز با رأی فعالان اقتصادی و بازرگانان تهرانی به مسعود خوانساری رسیده است.

* روسای مجلس وکلای تجار و اتاق بازرگانی تهران
* ۶۱ سال بی قراری
* محمد حسن امین الضرب
* دوره ریاست: ۱۲۶۳ تا ۱۲۶۵

 همه روسای پارلمان تجار ایران
حاج محمد حسن خان اصفهانی که بعدها ملقب به امین الضرب شد، از اولین بازرگانانی است که توانست برای واردات کالا و تکنولوژی با کشورهای غربی ارتباط تجاری برقرار کند. شغل خانوادگی امین الضرب صرافی بود. وقتی امین الضرب جوان بود، پدرش را از دست داد و کفیل خانواده شد. پس از مدتی از اصفهان به تهران آمد. بعضی گفته اند که او در این دوره در خیابان ها دوره گردی می کرد که البته این ادعا ثابت نشده است. کسب و کار حسن زمانی دگرگون شد که با پانایوتی یک بازرگان یونانی آشنا شد. او با کمک پانایوتی وارد کار صادرات پشم به اروپا شد و پس از مدتی با شراکت دو نفر دیگر که یکی از آنها برادرش بود، شرکت مستقلی را تاسیس کرد. از این دوره به بعد کار بازرگانی امین الضرب رونق گرفت.

او به کشورهای مختلف از جمله روسیه، گرجستان، ترکیه و کشورهای اروپایی از جمله فرانسه سفر کرد. نامه های حسن از مشاهداتش در کشورهای غربی نشان می دهد که او تا چه اندازه نسبت به کار دائمی و سازنده در کشورهای غربی مشتاق و از تنبلی و بیکاری مردم ایران آزرده خاطر و به آن منتقد بود. توجه او در سفر به فرانسه بیشتر به نهادهای اثرگذار بر جامعه متمرکز شد و شاید تشکیل مجلس وکلای تجار از همین جا کلید خورد.

امین الضرب تنها به کار تجارت مشغول نبود. امور عام المنفعه و انجام اقداماتی به نفع حاکمیت وقت از او بازرگانی همه فن حریف ساخته بود که بی نهایت مورد اعتماد و وثوق دستگاه قاجار قرار گرفت. امین الضرب در سال ۱۲۶۳ مجلس وکلای تجار را بنیان گذاشت که امروز از آن به عنوان گرانبهاترین میراث او برای بازرگانان ایرانی یاد می شود. در بهمن ماه سال گذشته اتاق تهران در همایشی از کارآفرینان ایرانی با تقدیم نشان امین الضرب قدردانی کرد نا نام محمد حسن خان اصفهانی را در یادها زنده کند. حسن امین الضرب در سال ۱۲۷۷ خورشیدی درگذشت.

* پدر برق ایران
* محمد حسین امین الضرب
* دوره ریاست: ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۱

 همه روسای پارلمان تجار ایران
محمد حسین امین الضرب پسر محمد حسن امین الضرب موسس مجلس وکلای تجار بود. او پس از موسس مجلس وکلای تجار به ریاست آن رسید. دوره زندگی محمد حسین همزمان با پادشاهی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار بود؛ دو پادشاهی که اولی پدر او را معتمد می دانست و ضرب سکه را به او سپرده بود و دومی پدرش را به اتهام تقلب در ضرب سکه به زندان انداخت. محمد حسین در نهایت توانست با پرداخت جریمه به صنیع الدوله داماد مظفرالدین شاه پدرش را از این مخمصه نجات دهد. جریمه ای چهل هزار تومانی در آن زمان.

محمد حسن پس از این اتفاق از ضرابخانه شاهنشاهی کنار گذاشته شد. افت و خیزهای زندگی پدر، محمد حسین را از جوش و خروش نینداخت. او در نهایت با وارد کردن برق به ایران لقب پدر برق ایران را به خود اختصاص داد. بعضی منابع نقل کردند که او همراه مظفرالدین شاه به روسیه سفر کرده بود که با کارخانه برق آشنا شد و آن را خریداری کرد.برق در آن زمان تنها به خیابان های متصل به دربار اختصاص یافت و در تهران با مقاومت بعضی از مردم که شناختی از این دستاورد بشری نداشتند همراه شد.

امین الضرب تنها یک تاجر نبود. او از سن ۱۶ سالگی با فنون صرافی آشنا شده بود، تجارت را از پدرش آموخته بود و معاشرت با سید جمال الدین اسدآبادی شخصیت او را تحت تاثیر قرار داده بود. استعدادهای محمد حسین امین الضرب در نهایت از چشم دربار مظفری دور نماند و او مثل پدرش تبدیل به یک فعال اقتصادی و سیاسی مورد اعتماد شد.

پس از پیروزی انقلاب مشروطه و صدور فرمان مشروطیت توسط شاه پیر قاجار، محمد حسین به عنوان نماینده تجار تهران وارد مجلس شد و البته به عنوان نایب رییس مجلس هم انتخاب شد. محمد حسین امین الضرب ۲۶ سال پس از صدور فرمان مشروطه درگذشت. او وصیت کرده بود که در شهر مقدس نجف به خاک سپرده شود.

* همیشه گرفتار
* حبیب الله امین التجار
* دوره ریاست: ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۲

 همه روسای پارلمان تجار ایران
حاج حبیب الله امین التجار سومین رییس مجلس وکلای تجار بود. او در پنج دوره مجلس شورای ملی، نمایندگی مردم اصفهان را بر عهده داشت. حبیب الله امین در جنگ جهانی اول در کرمانشاه به اسارت قوای انگلیس در آمد. این اسارت یک سال طول کشید. او سرانجام در سال ۱۲۹۶ خورشیدی از اسارت انگلیسی ها آزاد شد. ۹ سال پس از این اسارت، رضاخان میرپنج به عنوان رضاشاه پهلوی پس از احمدشاه قاجار تاجگذاری کرد و حبیب الله امین ۶ سال بعد به ریاست مجلس وکلای تجار که از سال ۱۳۰۸ اتاق تجارت تهران نامیده می شد، رسید.

ریاست حبیب الله امین التجار بر پارلمان بخش خصوصی طولی نکشید. او یک سال نماینده تجار تهران در مهم ترین نهاد بخش خصوصی بود. حبیب الله تا پایان ۱۳۱۲ رییس اتاق تجار تهران بود که با پایان یافتن دوره اش از این سمت کنار رفت و پس از برگزاری انتخابات، عبدالحسین نیکپور جای او را گرفت.

امین التجار در دوره اولین شاه پهلوی انحصار صدور تریاک کل ایران را به مدت سه سال به دست گرفت، محصولی که محمد حسن خان امین الضرب به واسطه سود فراوان از صادرات آن به آسیای دور از سوی دربار تشویق شده بود. البته این انحصار سه ساله دوامی نیاورد، به این دلیل که امین التجار به اتهام پرداخت رشوه به عبدالحسین خان تیمورتاش وزیر دربار و از مهره های کلیدی حکومت رضا شاه به زندان افتاد. حکومت اموال حبیب الله خان را به همین اتفاق توقیف کرد. او شش ماه به حبس افتاد اما در نهایت عفو رضاشاه نجاتش داد و از زندان بیرون آمد. او در سال ۱۳۳۳ خورشیدی یعنی ۷۰ سال پس از تاسیس مجلس وکلای تجار از دنیا رفت.

* عبور از بحران
* میرزا عبدالحسین نیکپور
* دوره ریاست: ۱۳۱۲ تا ۱۳۳۵

چهارمین رییس میراث امین الضرب کسی نبود جز تاجر بلور میرزا عبدالحسین نیکپور که بیش از ۲۳ سال ریاست مهم ترین نهاد بخش خصوصی در ایران را بر عهده گرفت. بیست و پنجمین سال ریاست نیکپور بر پارلمان بخش خصوصی همزمان با سی امین سال تاسیس اتاق بازرگانی تهران بود. نیکپور طولانی ترین دوره ریاست بر پارلمان بخش خصوصی را پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به نام خود ثبت کرده است. اتاق بازرگانی در دوره ریاست نیکپور از بحران های متعددی عبور کرده است. ملی شدن صنعت نفت، اشغال ایران توسط متفقین و سختگیرانه شدن قوانین نظارتی بر کار تجار از عمده ترین مسائلی بود که پارلمان بخش خصوصی در دوره ریاست نیکپور از سر گذراند.

تحولات سیاسی در دوره ریاست نیکپور بیش از هر زمان دامن اتاق را گرفت. زمانی اتاق بازرگانی به افزایش اتاق ها و نمایندگان روی آورد اما با تغییر دولت ها همه چیز به هم ریخت و امکانات تازه ای که برای تجار در نظر گرفته شده بود، سوخت. یک نمونه از این تحولات این بود که نخست وزیر مصدق با استفاده از اختیارات قانونی اش نمایندگان اتاق تهران را از ۱۵ نفر به ۳۰ نفر ارتقا داد. به این ترتیب نمایندگان پیشه وران، اصناف و صنایعی مثل بیمه و حمل و نقل هم به عضویت اتاق در آمدند و انجمن هایی را تشکیل دادند اما با روی کار آمدن کابینه زاهدی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، این انجمن ها از سوی دولت غیرقانونی شناخته شدند.

انتشار نشریه مرتب و مستقل، تاسیس بیمارستان خیریه، تاسیس خیریه مستمر بازرگانان و تشریک مساعی با بانک ها و بیمه ها دستاوردهایی بود که نیکپور برای اتاق بازرگانی تهران در دوره ریاستش به ارمغان آورد. او در جشن ۳۰ سالگی اتاق زودتر از موعدی که قانون مقرر کرده بود به دلیل بیماری از ریاست اتاق کناره گیری کرد.

نیکپور در سال ۱۳۴۷ درگذشت. کارنامه او سرشار از عناوین و سمت های مختلف سیاسی و اقتصادی است. عضویت در مجلس موسسان اول، نمایندگی مردم در مجلس شورای ملی در دوره نهم تا سیزدهم و دوره پانزدهم، عضویت در مجلس سنا، عضویت در کمیسیون اقتصادی قوام السلطنه در مذاکرات مسکو، تاسیس بانک پارس و موسسات بیمه ای بعضی از فعالیت های سیاسی و اقتصادی نیکپور است.

* رییس ناکام
* ابوالحسن صادقی
* دوره ریاست: ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۶

ابوالحسن صادقی را می توان اولین رییس تحصیل کرده و کمتر تاجر اتاق بازرگانی برشمرد. پیش از صادقی تحصیلات روسای اتاق محدود به مکتبی، دروس قدیم، دوره متوسطه و در بهترین حالت دوره های مطالعاتی در اروپا می شد اما در سال ۳۵، اتاق بازرگانی تهران رییسی را به خود دید که بیش از تجارت تحصیل کرده و بیشتر از فعال اقتصادی یک بانکدار بود. صادقی در تبریز به دنیا آمده بود اما تحصیلاتش را در مدرسه سن لوئی تهران به پایان رسانده بود. در بعضی منابع آمده که او در رشته اقتصاد و امور دارایی در دانشگاه های اروپایی تحصیل کرده بود.

صادقی در اولین سال های فعالیت اقتصادی اش، جذب وزارت دارایی شد. او از وزارتخانه به بانک ملی رفت و مدتی هم به عضویت هیئت اقتصادی دولت در اروپا درآمد. صادقی پیش از این نماینده مردم تبریز در مجلس شورای ملی بود. وزارت راه و وزارت اقتصاد از دیگر سوابق اجرایی اوست. او پس از کار در دولت دوباره به مجلس بازگشت اما این بار نماینده مردم بود. مدیریت چند شرکت بازرگانی در نهایت پای صادقی را به پارلمان بخش خصوصی باز کرد و او در سال ۱۳۳۵ و پس از کناره گیری نیکپور به ریاست میراث امین الضرب رسید، دوره ای که خیلی طول نکشید.

صادقی در مسیر رسیدن به مراسم افتتاح فروشگاه فردوسی سکته کرد و مرد. مردی که یک سال زودتر از درگذشت امین الضرب به دنیا آمده بود در سالگرد ۷۳ سالگی مجلس وکلای تجار درگذشت.

* سینما، کفش، دانشگاه
* علی وکیلی
* دوره ریاست: ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۲

 همه روسای پارلمان تجار ایران
وکیل دومین رییس تبریزی اتاق بازرگانی تهران بود. وکیلی شش سال ریاست میراث امین الضرب را بر عهده گرفت. در کارنامه او انواع و اقسام اقدامات تجاری و فرهنگی دیده می شود وکیلی تحصیل کرده سوییس بود. او پس از بازگشت از فرنگ به یزد رفت و به استخدام اداره کل انحصار تریاک این شهر در آمد. پس از مدتی به تهران بازگشت و به تجارت کفش مشغول شد. درج آگهی در مطبوعات برای فروش کفش، راه اندازی نمایندگی کفش ساکسون، راه اندازی نمایندگی اتومبیل های فورد، سرمایه گذاری در سینما و راه اندازی اولین سالن نمایش فیلم به نام گراند سینما، راه اندازی اولین سالن نمایش فیلم اختصاصی برای بانوان و انتشار مجله سینمایی «سینما و نمایشات» بعضی اقدامات اقتصادی و فرهنگی علی وکیلی است.

وکیلی همچنین سابقه نمایندگی مردم در مجلس شورای ملی در پنج دوره را در کارنامه داشت و در دو دوره نماینده مجلس سنا بود. در دورانی که او به ریاست اتاق بازرگانی رسید موسسه اعتباری دانشگاه راه اندازی شد که به دانشجویان فقیر کمک هزینه تحصیل می داد بدون این که وثیقه ای دریافت کند.

در دوره ریاست او دانشگاه بازرگانی هم تاسیس شد. در دور دوم انتخاب وکیلی به عنوان رییس اتاق بازرگانی تهران یعنی هفتمین انتخابات اتاق بازرگانی زنان هم در رأی گیری شرکت کردند و این بار، وکیلی دوباره بیشترین آراء را به دست آورد. وکیلی در دوره بعدی انتخابات اتاق بازرگانی یعنی در هشتمین دوره نامزد شد. او در سال ۱۳۴۶ در فروردین ماه در گذشت. نشریه اتاق بازرگانی نامه پس از درگذشت علی وکیلی و در پوشش خبری مراسم ترحیم او نوشت: «مرحوم علی وکیلی به خاطر خدمات ارزنده ای که طی زندگی افتخارآمیز خود انجام داد، به دریافت نشان هایی از رضا شاه و محمدرضا شاه و همچنین به دریافت نشان لژیون دونور از دولت فرانسه توفیق یافت.»

* تحصیل کرده آلمان
* محمد خسروشاهی
* دوران ریاست: ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۹

 همه روسای پارلمان تجار ایران

ساختمانی که امروز به عنوان ساختمان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران در خیابان طالقانی شناخته می شود، یادگاری از ریاست محمد خسروشاهی هفتمین رییس اتاق بازرگانی بود. او پس از انقلاب سفید محمدرضا پهلوی روی کار آمد و در برخی منابع به عنوان یک فعال اقتصادی نزدیک به دولت معرفی شده است.

خسروشاهی در رشت متولد شد اما در دوره سیزدهم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده مردم تبریز با پارلمان راه یافت. خسروشاهی در آلمان تحصیل کرده بود، پس از این چند سالی را برای تجارت به کشور بازگشت. او فارغ التحصیل رشته بازرگانی بود. خسروشاهی دو دوره ریاست پارلمان بخش خصوصی را بر عهده گرفت و سابقه عضویت در هیئت نمایندگی ایران در کنفرانس غرامات لندن و دبیرکلی کنفرانس اقتصادی تهران را هم بر عهده داشت.

* ریاست نائب رئیس
* علی اکبر محلوجی
* دوره ریاست: ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۳

علی اکبر محلوجی نائب رئیس خسروشاهی بود. او در دهمین دوره انتخابات ریاست اتاق تهران اکثریت آرا را به دست آورد و رئیس شد. در این دوره اتاق ایران هم تاسیس شده بود. علی اکبر محلوجی تا دوره لیسانس در ایران تحصیل کرده بود. او رشته اقتصادی و قضایی را در دانشکده حقوق تمام کرد و برای گرفتن فوق لیسانس به لوزان سوییس رفت.

محلوجی در غرب ماندگار نشد و به ایران بازگشت و سه سال مدیریت یک شرکت خانوادگی را بر عهده داشت. دو سال دیگر از فعالیت او در شعبه نیویورک این شرکت انجام شد. او در اواخر دهه ۲۰ به ایران بازگشت و شرکتی را تاسیس کرد که نمایندگی بیش از ۱۰ کارخانه آلمانی سازنده ماشین آلات سنگین بود. محلوجی شرکت های دیگری هم تاسیس کرد و بیشتر در کار واردات از اروپا فعالیت می کرد. او در سال ۴۱ به عنوان نائب رییس اتاق انتخاب شد و تنها یک دوره ریاست اتاق بازرگانی را تجربه کرد.

* آخرین رئیس
* عنایت بهبهانی
* دوره ریاست: ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷

عنایت بهبهانی متولد اهواز بود. او در دومین دوره ای که انتخابات اتاق بازرگانی تهران و ایران جداگانه برگزار می شد در انتخابات شرکت کرد. در این دوره محلوجی نامزد نشده بود، پس بهبهانی رأی آورد تا عنوان آخرین رییس اتاق بازرگانی تهران پیش از انقلاب را از آن خود کند. او فارغ التحصیل دبیرستان البرز بود و در میشیگان و مریلند آمریکا ماشین آلات کشاورزی و مکانیک خوانده بود. پدر عنایت از کارخانه دارهای معروف پیش از انقلاب بود. پسر هم زمانی که به ایران بازگشت، برای اداره کارخانه ها به پدر پیوست. او دو دوره نماینده مردم در مجلس شورای ملی بود و شرکت صنعتی جنرال را اداره کرد. بهبهانی در سال ۵۷ از سمت ریاست اتاق بازرگانی تهران استعفا داد.

* اولین رئیس انقلابی
* علینقی سید خاموشی
* دوره ریاست: ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۱

 همه روسای پارلمان تجار ایران
خاموشی اولین رئیس اتاق بازرگانی تهران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. ریاست خاموشی بر اتاق تهران ۲۰ سال طول کشید. خاموشی جزو هشت نفری بود که به فرمان امام خمینی (ره) وارد اتاق بازرگانی شده بودند. پس از حضور این گروه هشت نفره در اتاق بازرگانی تهران برای سروسامان دادن به امور در سال ۶۴ برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برای انتخاب هیئت رئیسه انتخابات برگزار شد.

در این انتخابات هم خاموشی رأی خوبی کسب کرد و رئیس اتاق ماند. در دوره خاموشی ریاست دو اتاق تهران و ایران یکی شده بود تا زمانی که گروه تحول خواهان با سرگروهی بهزادیان در انتخابات اتاق تهران رأی بالایی به دست آوردند و از آن پس، خاموشی تنها رئیس اتاق ایران باقی ماند. خاموشی هم مثل بیشتر روسای پیشین پارلمان بخش خصوصی سابقه نمایندگی در قوه مقننه را در کارنامه دارد؛ البته در دوره چهارم مجلس شورای اسلامی.

او در دوره ای به ریاست بنیاد مستضعفان رسید. معاون وزیر بازرگانی بود، به عضویت شورای پول و اعتبار در آمد و عضو هیئت مدیره چند شرکت ریسندگی و بافندگی هم بود. از پنج دوره ریاست خاموشی بر اتاق بازرگانی به عنوان دوران بی هیاهو و حاشیه نام می برند. دوره ای که دست کم اگر اختلاف و مشکلی هم بود رسانه ای نمی شد. علینقی سید خاموشی هم اکنون عضو هیئت مدیره شرکت سرمایه گذاری ایران است.

* تحول خواه
* محمدرضا بهزادیان
* دوره ریاست: ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴

 همه روسای پارلمان تجار ایران
محمدرضا بهزادیان فارغ التحصیل دانشگاه امیرکبیر و معاون امور اداری و مالی وزیر کشور در دولت اصلاحات بود. او سابقه حضور به عنوان نماینده مردم قائنات در سومین دوره مجلس شورای اسلامی را هم داشت. بهزادیان پس از ۲۰ سال ریاست علینقی خاموشی یکی از سه عضو زنده از گروه هشت نفره فرمان امام (ره) بود و به ریاست اتاق بازرگانی رسید اما دوره ریاست او خیلی طول نکشید.

از از مهم ترین اتفاقات دوره ریاست سه ساله بهزادیان که با روی کار آمدن دولت نهم به پایان رسید، جداسازی اتاق تهران و ایران بود. در این دوره علینقی خاموشی ریاست اتاق ایران را بر عهده داشت و تصمیم بهزادیان برای جداسازی اتاق تهران از اتاق ایران باعث بروز تنش هایی بین آنها شد. بهزادیان و گروه تحول خواهان از نظر فکری متفاوت از جریان اتاق ایران حرکت می کردند.

بخشی از درآمد اتاق ایران از توان اجرایی و اداری اتاق تهران تامین می شد و جداسازی این دو، به کاهش درآمدهای اتاق ایران منجر می شد. همین مسئله یکی از دلایلی بود که به شکل گیری گروه مخالفان جداسازی کمک کرد. تنش های بین خاموشی و بهزادیان در این دوره بالا گرفت. به نظر می رسد که در دوره پنجم اتاق بازرگانی تلافی ۲۰ سال بی حاشیه بودن اتاق در آمده است. سه سال ریاست بهزادیان بر پارلمان بخش خصوصی تهران پر از تنش و درگیری با خاموشی بود. خاموشی در نهایت زمینه استیضاح بهزادیان را فراهم کرد. این استیضاح باعث شد هیئت رئیسه اتاق تهران از کار بر کنار شود. پس از آن دوره ریاست محمد آقا نهاوندیان آغاز شد.

* یک صبحانه کاری مهم
* محمد آقا نهاوندیان
* دوره ریاست: ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶

 همه روسای پارلمان تجار ایران
صبحانه با مسئولان نام طرحی ابتکاری است که آقا نهاوندیان برای استحکام هر چه بیشتر ارتباط پارلمان بخش خصوصی و مسئولان دولتی در دوره ریاستش در اتاق بازرگانی اجرا کرد. نهاوندیان پس از بهزادیان به ریاست اتاق تهران رسید. او تحصیلکرده، دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا بود و دکترای اقتصاد گرفته بود. نهاوندیان سابقه تدریس در دانشگاه های تهران و تربیت مدرس را دارد. دوره ریاست او بر اتاق تهران با روی کار آمدن دولت نهم آغاز شد و پیش از اتمام دور اول ریاست جمهوری احمدی نژاد به پایان رسید.

او در خرداد سال ۸۶ به ریاست اتاق بازرگانی ایران رسید. طی سال های ریاست جمهوری احمدی نژاد حواشی برای نهاوندیان ایجاد شد اما مشی میانه روی او مانع تشدید فشارها بود. تلاش های نهاوندیان در ارتقای سطح روابط اتاق بازرگانی با مسئولان دولتی و قانونگذاران نقش اتاق را پر رنگ تر کرد. با روی کار آمدن دولت یازدهم، نهاوندیان به عنوان رییس دفتر رئیس جمهور برگزیده شد و پیش از ارائه کابینه پیشنهادی رئیس دولت دوازدهم به مجلس، نام او در بین گمانه زنی ها درباره وزرای دولت دوم روحانی پررنگ بود.

* وزیر بازرگانی حامی بخش خصوصی
* یحیی آل اسحاق
* دوره ریاست: ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۴

 همه روسای پارلمان تجار ایران
یحیی آل اسحاق از اواسط دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد تا نیمه دوره اول ریاست جمهوری روحانی بر اتاق تهران ریاست کرد. آل اسحاق از طرفداران اقتصاد آزاد است. او در دوره ای به عنوان وزیر بازرگانی فعالیت کرد و در داستان الحاق و تفکیک وزارتخانه های بازرگانی از صنعت و معدن، همیشه از طرفداران تشکیل وزارتخانه ای جدا برای تجارت بوده است.

آل اسحاق در دوره وزارت بازرگانی در دولت های سازندگی و اصلاحات به عنوان حامی بخش خصوصی شناخته شد. او در دوره ای رئیس هیئت امنا و قائم مقام بنیاد مستضعفان بود. آل اسحاق در سه دوره انتخابات اتاق بازرگانی تهران رأی بالایی کسب کرد. این طرفدار نگاه غیر سیاسی به اقتصاد کشور در آخرین انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرد اما رأی نیاورد. آل اسحاق هم اکنون عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران است اما در هیئت رئیسه حضور ندارد.

* یادآور نام امین الضرب
* دوره ریاست: ۱۳۹۴ تاکنون
* مسعود خوانساری

رئیس کنونی اتاق تهران در رشته مهندسی کشاورزی تحصیل کرده است. خوانساری سابقه معاونی وزرای کشاورزی و راه ترابری را در کارنامه دارد. او همچنین موسس و مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری آتی سامان است. عضویت در هیئت مدیره سیمان خاش، فارس، خوزستان و کارون، ریاست هیئت مدیره شرکت لیزینگ اقتصاد نوین و مدیرعاملی شرکت آکام تجارت صدرا از دیگر سوابق رئیس کنونی اتاق تهران است.

ریاست مسعود خوانساری بر اتاق تهران همزمان با آغاز تلاش های دولت برای لغو تحریم ها و اجرای برجام بود. استفاده از فرصت های برجام با برقراری رابطه فعالانه با بخش خصوصی کشورهای صاحب فناوری از مهم ترین رویکردهای ریاست فعلی اتاق تهران است. همچنین در دوره ریاست مسعود خوانساری مراسم امین الضرب با حضور فعالان بخش خصوصی برای زنده کردن نام حسن امین الضرب بنیانگذار مجلس وکلای تجار و تقدیر از کارآفرینان نمونه کشور برگزار شد. در این مراسم علاوه بر تقدیر از کارآفرینان برتر و پیشکسوت از پژوهشگران فعال در زمینه کارآفرینی و رسانه های برتر اقتصادی با اهدای نشان امین الضرب قدردانی شد.

پی نوشت

۱٫ حاج محمد حسن امین الضرب: از پیشگامان تجدد ایران، ایران نامه، پاییز ۷۶، شماره ۶۰، صفحات ۵۹۱ تا ۶۱۲
۲٫ همان، صفحه ۶۰۴
۳٫ همان، صفحه ۶۰۵


منبع: برترینها

آموزش فروش: ایجاد و حفظ گشتاور فروش در سه مرحله

ایجاد گشتاور به چه معنی است؟ در فیزیک « اندازه مقدار نیروی وارد بر یک جسم که باعث می شود جسم شروع به چرخش کند، گشتاور نامیده می شود». در فروش هم از این کلمه منظور مشابهی داریم؛ می خواهیم کاری کنیم که چرخ فروش ما بیشتر، بهتر و سریع تر بچرخد. در همین راستا، پرسیدن این سوال سودمند خواهد بود که «امروز چه کاری از دستم بر می آید که با انجام آن در سال آینده و در چنین روزی پیشرفت قابل توجهی کرده باشم؟» برای پاسخ به این سوال و ایجاد گشتاور در فروش خود با این مطلب از مجموعه مقالات آموزش فروش همراه باشید و سه مرحله ای که شرح آنها در ادامه می آید را دنبال کنید.

گام اول: یک تصویر واضح از هدف خود ترسیم کنید

کاری که اکنون انجام می دهید در بلندمدت روی فروش شما تاثیر خواهد گذاشت. از خودتان بپرسید که همین حالا به دنبال چه دستاوردهایی هستید و فروش ماهانه شما در طول سال چقدر باید باشد.

پس از آنکه مشخص شد که هر ماه چه عملکردی باید از خود نشان بدهید، باید بررسی کنید که چه نوعی از فروش می تواند شما را به ارقام مورد نظر برساند.

بدون شک، هر ماه به معاملات کوچک و بزرگ و ترکیب متعادلی از تجدید دوره، بیش فروشی و فروش جدید نیاز خواهید داشت. اما باید توجه کنید که چرخه فروش برخی از این موارد از بقیه طولانی تر است، بنابراین برنامه ریزی برای ایجاد یک ترکیب متناسب و متعادل ضروری است. به علاوه، مشتری یابی (prodpecting) شما هم در ابتدای فرآیند فروش باید بر اساس همین برنامه باشد.

اما آیا واقعاً اینطور است؟ آیا مشتریانی که در حال حاضر هدف گرفته اید برای رسیدن به اهداف ایده آل این ماه شما مناسب هستند؟

اگر معمولاً برای به سرانجام رساندن فروش به ۱۰ جلسه نیاز دارید، نباید انتظار داشته باشید که بتوانید این تعداد را به ۵ برسانید و اصطلاحاً زودتر سر و ته کار را جمع کنید. تلاش کنید تا یک قیف فروش استاندارد ایجاد کنید و عادتهای اشتباهی که دارید -مثلاً پیشنهادات خود را خیلی زود مطرح می کنید- را کنار بگذارید.

واقع بینانه ترین و در عین حال، بهترین نسخه از یک قیف فروش را برای خود در نظر بگیرید که بر اساس شرایط و تجربه های خودتان تنظیم شده باشد. این به شما کمک خواهد کرد تا جهت دهی و تمرکزی که برای ایجاد تصویر واضحی از قیف فروش مورد نیاز خود لازم دارید را به دست بیاورید.

گام دوم: ابتدا روی صلاحیت سنجی مشتری تمرکز کنید

۱۰، ۲۰ یا حتی ۱۰۰ فروش آخری که به سرانجام رسانده اید را بررسی کنید. در هر کدام از آنها از اولین جلسه تا قرارداد امضا شده یا اولین چک چقدر فاصله زمانی وجود داشته است؟ با تقسیم این زمانها بر تعدادی که به حساب آورده اید میانگین زمان انجام فروش شما به دست می آید.

اگر میانگین چرخه فروش شما مثلاً شش ماه است، اما برخی از فروشها را نیز در عرض یک ماه به سرانجام رسانده اید، در اینصورت می توان نتیجه گرفت که امکان بهبود در شتاب فروش (sales velocity) وجود دارد.

چرا همه فروش ها یک ماه طول نمی کشند؟ اگر فقط مشتریان بالقوه ای را هدف می گرفتید که واقعاً آمادگی خرید داشتند، در اینصورت این تبدیل به روند معمول شما می شد.

یکی از دلایل اصلی چرخه های فروش طولانی، انجام نگرفتن مشتری یابی و صلاحیت سنجی (qualifying) و همچنین personal marketing یا بازاریابی شخصی است.

بیشتر فروشندگان به جای توجه به اهداف بلندمدت فروش، در هر کاری که انجام می دهند فقط تیری در تاریکی می اندازند. آنها به جای آنکه آنقدر به مشتری یابی ادامه بدهند تا بالاخره آن دسته از مشتریان آماده ای را پیدا کنند که فرآیند فروش را سریع تر به سرانجام می رسانند، فقط با هدف ایجاد فرصت های کافی به مشتری یابی می پردازند.

به منظور کوتاه تر کردن چرخه فروش، جلوگیری از اتلاف وقت و ایجاد گشتاور مناسب باید فرصت های فروشی را شناسایی کنید که زودتر در فرآیند فروش به سرانجام می رسند.

روشهایی که برای صلاحیت سنجی مشتریان احتمالی از آنها استفاده می کنید را زیر ذره بین ببرید. به جز ویژگیهای معمول، دیگر به دنبال چه خصوصیاتی هستید؟ مثلاً:

  • آیا این خریدار و شرکتش می توانند هدف من باشند؟
  • آیا از عهده خرید راهکار من بر می آیند؟
  • آیا اصلاً به چیزی که ارائه می کنم نیاز دارند؟

برای تعیین شایستگی مشتری، علاوه بر سوالات بالا باید به این سوال نیز پاسخ بدهید:

«آیا پیشنهاد من می تواند با کاری که اکنون انجام می دهند یا بعداً برای انجام آن برنامه دارند ارتباطی پیدا کند؟»

اگر پاسخ به این سوال مثبت باشد، در اینصورت مشتری بالقوه شما باید به آسانی بتواند حمایت داخلی لازم برای تصمیم گیری و تامین بودجه را جلب کند.

اما اگر پاسخ به سوال بالا منفی است، در اینصورت احتمالاً چیزی که می شنوید این است که مورد شما منطقی است، اما در واقع کنار گذاشته می شوید. این چیزی است که برای بیشتر فرآیندهای فروش اتفاق می افتد و یکی از دلایل اصلی طولانی شدن این فرآیند است که در نهایت، گشتاور و سرعت کار شما را کند می کند.

گام سوم: گفتگو و رابطه را ادامه بدهید

بدون شک، نظرات متنوعی در رابطه با اینکه یک فروشنده چطور باید پیگیری های بعدی را مدیریت کند، برای برگزاری جلسات بعدی وقت بگیرد، پیشنهاد خود را ارسال کند و مواردی از این قبیل وجود دارند. متاسفانه، قوانین کاملاً قاطعی وجود ندارند که به وسیله آنها بتوان مشخص کرد که هر بار چه کاری می تواند تاثیرگذار باشد یا چه چیزی مشتری را کاملاً دلسرد می کند.

طبیعتاً شما باید پیگیری های لازم را انجام بدهید و برای قدم های بعدی کار با مشتریان احتمالی خود برنامه ریزی کنید، اما ما در اینجا به دو قانون اشاره می کنیم که توجه به آنها باعث می شود که روی فعالیت های درست و مناسب تمرکز کنید و همچنان به روند روی به جلوی خود ادامه بدهید:

قانون ۱: تحت هر شرایطی پیگیری کنید

حتی اگر یک تماس هیچ نتیجه ای را هم دربرنداشت، حداقل کاری که باید انجام بدهید این است که به مشتری بالقوه یک ایمیل بفرستید و بخاطر وقتی که گذاشته از وی تشکر کنید.

شاید آن شخص در حال حاضر به چیزی که شما عرضه می کنید نیازی نداشته باشد، اما کسی چه می داند؛ چه بسا شغل یا سِمَتش تغییر کند و در موقعیتی قرار بگیرد که بتواند و بخواهد که در راهکار شما سرمایه گذاری کند یا کسی را به شما ارجاع بدهد. در دنیای فروش، حفظ رابطه به شدت حیاتی است.

اگر یک مشتری بالقوه از خود علاقه نشان داده، اما به ایمیل شما برای تعیین وقت تماس پاسخ نداده است، در اینصورت باید پیگیری کنید و با یک لحن آرام گزینه های مناسبی را در اختیار وی قرار بدهید.

افرادی که برای دسترسی و ارتباط با آنها تلاش می کنید گرفتار هستند و هر روز توسط حجم انبوهی از پیام های مختلف بمباران می شوند. به همین دلیل، باید در ارتباط خود با آنها فعّال و مرتباً پیگیر باشید.

قانون ۲: توجه کنید که چه زمانی باید دست از تلاش بردارید

هیچ کس نباید چیز یا کسی را تا ابد دنبال کند. به همین دلیل تعیین استانداردهای تشخیصی برای تحلیل قیف فروش به شما کمک خواهد کرد تا متوجه الگوهایی بشوید که حاکی از آن است که نباید وقت خود را برای پیگیری هایی که به هیچ جا ختم نخواهند شد تلف کنید.

چنانچه بعد از چندین پیام صوتی یا ایمیل پیگیری، مشتری احتمالی شما همچنان واکنشی نشان نمی دهد، در اینصورت احتمالاً زمان آن رسیده تا برای مدتی کار روی وی را متوقف کنید.

البته لزومی ندارد که کاملاً او را کنار بگذارید، بلکه بهتر است که پیش از آنکه دوباره ارتباط را از سر بگیرید، اجازه بدهید که مدتی بگذرد. اینکه این مدت یک ماه باشد یا یک سال به شرایط و کسب و کار شما بستگی دارد.

کلام آخر: به بهبود و تقویت ادامه بدهید

هدف شما باید این باشد که هر کاری که انجام می دهید، در هر بار نسبت به دفعه قبل بهتر باشد. پس از آنکه کاری را برای بار اول انجام می دهیم، روش ما در مرتبه صدم تکرار آن کار بسیار متفاوت خواهد بود.

توجه کنید که چگونه جلسه را آغاز می کنید، چیزی که شرکت تان ارائه می کند را چطور عرضه می کنید و به منظور کسب اطلاعات مناسب چگونه با مشتری گفتگو می کنید. آیا همه این کارها را از روی عادت انجام می دهید؟

با تمرکز روی رفتارهای خود در فرآیند فروش -که احتمالاً به عادت تبدیل شده اند- و نظارت مستمر بر آنها می توانید جرح و تعدیلاتی را در آنها پیاده کنید تا کارآمدتر شوید و در نهایت به موفقیت بیشتری دست پیدا کنید.

به خاطر داشته باشید که تمرکز خود را روی گزینه ها، موارد و آیتم های درست حفظ کنید تا گشتاور فروش شما سرعت بگیرد.

آیا شما هم در این زمینه ایده ای دارید؟ ما همیشه چشم انتظار و مشتاق خواندن نظرات شما درباره مقالات آموزش فروش گویا آی تی هستیم.


منبع: گویا آی‌تی

یک قدم رو به جلو در تکنیک‌های تبلیغات و بازاریابی آفلاین

تکنولوژی و فناوری به طور کل صنعت تبلیغات را تغییر داده است. برای این‌که متوجه این تغییرات شوید، لازم نیست عصر کنونی را با تبلیغات آفلاین ۵۰ سال قبل مقایسه کنید. سرعت تغییرات در نحوه‌ی تبلیغات به قدری زیاد است که کافیست چند سال به عقب برگردید.

تکنولوژی و فناوری به طور کل صنعت تبلیغات را تغییر داده است. برای این‌که متوجه این تغییرات شوید، لازم نیست عصر کنونی را با تبلیغات آفلاین ۵۰ سال قبل مقایسه کنید. سرعت تغییرات در نحوه‌ی تبلیغات به قدری زیاد است که کافیست چند سال به عقب برگردید.

یک قدم رو به جلو در تکنیک‌های تبلیغات و بازاریابی آفلاین 
ده سال پیش، تبلیغات برای اولین بار وارد فضاهای آنلاین شدند. تبلیغات کلیکی، پاپ‌آپ‌ها، ایمیل‌های رگباری و … . در آن زمان تبلیغات فضای آنلاین را همانند دنیای واقعی پوشش داده بودند.

تبلیغات آنلاین آن زمان همانند بنرها و تابلوهای تبلیغاتی بود که فقط حجم زیادی داشتند.

اما در ده سال گذشته، فناوری‌های آنلاین به سرعت توسعه پیدا کردند و توانستند راه‌های جدیدی برای هدف قرار دادن مصرف‌کنندگان کشف کنند. در حالی که تبلیغات آنلاین توسعه پیدا می‌کردند، اما تبلیغات دنیای آفلاین و بازاریابی آفلاین هم‌چنان ثابت و یکنواخت باقی ماند.

چهار ترفند تبلیغات و بازاریابی آفلاین اثربخش

البته بیلبوردهای دیجیتالی ساخته شدند، اما به هیچ وجه هوشمندانه نبودند.

فروشگاه‌های فیزیکی از راهکارهای دیجیتالی استفاده می‌کردند تا مشتریان بیشتری جلب کنند، اما آن‌ها شناختی از مشتریان واقعی خود نداشتند و به همین دلیل اسپم بودن، کاری انجام ندادند.

کارشناسان به این نتیجه رسیده‌اند که برای بهبود تبلیغات و بازاریابی آفلاین باید حجم انبوه تبلیغات را کاهش داده و بر شخصی‌سازی و تعاملات بپردازند.

در ادامه چهار ترفند تبلیغات آفلاین آورده شده است که این روزها واقعا کارایی دارند.

  • تکنولوژی‌های جدید بیلبوردی
  • همه‌ی ما روزانه با تعداد زیادی از بیلبوردها مواجه هستیم.
  • اغلب زمانی‌که در ترافیک هستیم، آن‌ها را مشاهده می‌کنیم.
  • آن‌ها تبلیغات مختلفی را نمایش می‌دهند، اما تعداد افرادی که به آن‌ها توجه می‌کنند، بسیار کم است.

تکنولوژی جدیدی به نام Dooh اختراع شده است.

این تکنولوژی سعی دارد تبلیغاتی که روی بیلبوردها نمایش داده می‌شود را تا حدی شخصی سازی کند.

اما چگونه؟

این تکنولوژی به گوشی‌های همراه افرادی که در نزدیکی بیلبورد حضور دارند، وصل می‌شود.

اطلاعات مشخصی را از گوشی‌ها، شبکه‌های اجتماعی و غیره جمع‌آوری کرده، تبلیغات مرتبط‌تری نشان می‌دهد.

البته این تکنولوژی برآیند علایق مجموع افرادی که در نزدیکی بیلبورد حضور دارند را در نظر می‌گیرد.

به عنوان مثال، اگر صد نفر از افراد را بیابد که به صورت مشترک به فوتبال علاقه‌مندند، تبلیغاتی مرتبط با فوتبال نمایش می‌دهد.

این تکنولوژی می‌توانید سرآغازی برای انقلاب‌های بزرگ در توسعه‌ی بیلبوردها باشد.

حضور در رویدادها

این روزها شاهد رویدادهای بسیار زیادی هستیم.

رویدادها نقش بسیار مهمی در اکوسیستم‌های مختلف ایفا می‌کنند.

رویدادها قادر هستند، چند ساعتی ما را از دنیای آنلاین دور کرده، کنار همدیگر جمع کنند و کمک کنند تا کارهای مشترکی را صورت دهیم.

برخلاف شرایط عمومی که میزان توجه ما به مسائل دوروبرمان به شدت کم است، در رویدادها این آستانه‌ی توجه به بالاترین حد خود می‌رسد.

به عنوان یک کسب‌وکار می‌توانید به طرق گوناگونی در رویدادها حضور پیدا کنید.


منبع: برترینها

یادداشت های «دارن هاردی» برای درآمد بیشتر

مجله پنجره خلاقیت – ترجمه شادی حسن پور: وقت بخیر! امروز می خواهم به شما کمک کنم تا پول بیشتری به دست بیاورید. وقتی بحث درآمد بیشتر پیش می آید، دو قانون وجود دارد که من با آنها زندگی می کنم. خوشبختانه من زمانی این دو قانون را آموختم که فقط دوازده سال داشتم.

من هم، مثل هر پسربچه دوازده ساله عاشق خودروی دیگری، آرزو می کردم که یک روز بتوانم یک خودروی فراری داشته باشم. روی دیوارهای اتاقم خبری از پوستر بازیگران، ورزشکاران یا فضانوردان نبود، بلکه چهار پوستر از خودروی فراری روی دیوار نصب کرده بودم که همه شان به رنگ آلبالویی بودند.

 یادداشت های «دارن هاردی» برای درآمد بیشتر

یک روز وقتی بعد از مدرسه به خانه برمی گشتم، متوجه شدم مشاور کاری پدرم، که قبلا مربی فوتبال او بود، به منزل ما آمده است. روی مبل نشسته بود. به همراه من سری به اتاقم زد و با دیدن پوسترها گفت: «پس عاشق فراری هستی، درست است؟ تا حالا به این فکر کردی که چطور باید یک فراری بخری؟» جواب دادم: «نه راستش!» من فقط یک پسربچه رنگ پریده دوازده سال بودم. ادامه داد: «خب اگر چنین چیزی می خواهی، باید حسابی کار کنی.»

به او گفتم که کار می کنم؛ چمن می زنم و میخ جمع می کنم و به ازای هر میخ یک پنی می گیرم. سوال کرد: «هفته ای چقدر درآمد داری؟» با خجالت پاسخ دادم: «بیست و پنج دلار.» خندید و گفت: «با این درآمد یک لاستیک فراری را هم نمی توانی بخری! باید بیشتر درآمد داشته باشی. آن هم خیلی سریع تر.» پرسیدم: «اما چطور؟» جمله ای که در جواب شنیدم، قانون شماره یک پول سازی است.

مشاور پدرم روی میز خم شد و با لحنی که نشان می داد جمله بعدی، جمله بسیار مهمی است، گفت: «می خواهی سریع تر پول دربیاوری، کار ترسناکی پیدا کن و انجام بده. کاری که هر کسی جرات انجام دادنش را نداشته باشد. کارهای ترسناک بیشترین درآمد را دارند.»

شب وقتی روی تختم دراز کشیده بودم، یادم افتاد یکی از دوستانم در مورد شغل نیمه وقتی صحبت می کرد که متقاضی باید به مکان های شلوغی مثل ایستگاه راه آهن یا پاساژهای تجاری می رفت و از افراد کاملا غریبه درخواست می کرد فرم نظرسنجی را پرکنند.

اصلا دلم نمی خواست این کار را انجام دهم؛ معلوم است که مردم نمی خواهند کسی مزاحمشان شود و یک فرم نظرسنجی به دستشان بدهد. واقعا ترسناک بود.

اما روز بعد به همراه یک پسر شانزده ساله، که عاشق لامبورگینی بود، جلوی ایستگاه اتوبوس نزدیک خانه مان ایستاده بودم و داشتم از مردم درخواست می کردم آن فرم را پر کنند! ما کل روز را سراغ غریبه هایی می رفتیم که ما را کنار می زدند، سرمان داد می زدند و حتی روی ما تف می انداختند. در بهترین حالت هم سعی می کردند ما را نادیده بگیرند. حتی خانمی رد شد و گفت: «برو شغل آبرومندانه تری پیدا کن. همان چمن زنی بهتر نبود؟» باور کنید همین فکر به ذهن خودم هم رسید.

در طول آن شش ساعت کار بیش از تمام عمرم دلم می خواست آن کار را رها کنم. بعد از پایان شیفت توانسته بودم ۵۶ نفر را قانع کنم که فرم را پرکنند. به ازای هر فرم کامل دو دلار پرداخت می شد، یعنی می شد ۱۱۲ دلار در تنها یک روز! بیشتر از چیزی که در طول یک ماه به دست می آوردم. وقتی داشتیم می رفتیم که فرم ها را تحویل بدهیم و پول نقد دریافت کنیم، می توانستم بوی چرم استفاده شده در فراری عزیزم را استشمام کنم! اما متاسفانه وقتی که رییس فرم ها را شمرد، تمام آن ۱۱۲ دلار را به آن پسر عاشق لامبورگینی تحویل داد.

او که ترس و تعجب را در چهره ام دیده بود، گفت: «متاسفم پسر! امروز آزمایشی بود! باید چند روز دیگر هم آزمایشی کار کنی تا بتوانی پولی دریافت کنی.»

عصبانی و آزرده به خانه برگشتم، در ورودی را محکم کوبیدم و دیدم که مشاور پدرم باز هم به منزل ما آمده و روی مبل نشسته است. به او گفتم که چرا عصبانی ام؛ گفتم که کار ترسناکی پیدا کردم و انجامش دادم، اما تمام پول من را به کس دیگری دادند. در گیر و دار جوش و خروش نوجوانی ام بودم که مشاور پدرم قانون شماره دو پول سازی را به من آموخت. او گفت: «کارآموزی همیشه ارزشش را دارد. درست است که در ازایش پولی نمی گیرید، اما مهارت ها و درس های باارزشی می آموزید که تا آخر عمر بارها و بارها استفاده خواهید کرد.

و اگر بتوانید به بهترین شکل ممکن از آنها استفاده کنید، میلیونر خواهیدشد»

مواجهه با پاسخ های منفی، غلبه بر موانع، فروش چیزی به اهداف متحرک، مهارت ارتباط با مردم، مقاومت، همه و همه را در آن روز سخت آموختم و تا امروز از آنها استفاده کرده ام. راستی، وقتی پانزده ساله شدم، بعد از مدت ها تلاش و انجام کارهای ترسناک، آنقدر پول داشتم که یک خودروی زیبای آلبالویی بخرم: مزدا آر ایکس ۷٫ اگرچه فراری نبود، اما همان احساس خرید فراری را به من می داد.

قوانین پول سازی را فراموش نکنید.


منبع: برترینها

درباره‌ی «طوفان مغزی» و جلسات ایده پردازی

مجله پنجره خلاقیت – ترجمه شادی حسن پور: هر چند وقت یک بار برای حل مسئله ای دست به دامن جلسات ایده پردازی می شوید؟

احتمالا تا به حال حداقل یک بار در این گونه جلسات شرکت کرده اید، حتی اگر متوجه آن نشده باشید.

ده ها سال است که مردم برای به دست آوردن ایده های جدید یا راه حل های خلاقانه برای مشکلاتشان به طوفان مغزی (brainstorming) می پردازند؛ با این حال باید از این جلسات به شکل درستی استفاده کنید تا کارایی شان را به حداکثر برسانید.

سعی کنید در این جلسات با آمادگی حاضر شوید تا بیشترین نتیجه را به دست آورید.

طوفان مغزی چیست؟

طوفان مغزی رویکردی است که در آن افراد تشویق می شوند تا متفاوت فکر کنند و ایده هایی به دست بیاورند که ممکن است در ابتدا خنده دار باشد، اما با کمی تفکر بیشتر شابد بتواند به راه حلی اصیل و خلاقانه منتهی شود. بنابراین در جلسات ایده پردازی نباید به انتقاد از ایده ها یا پاداش دادن به آنها پرداخت؛ فقط باید سعی کنید همه احتمالات را در نظر بگیرید و فرضیه های نادرست را در مورد محدودیت های مسئله کنار بگذارید. هرگونه قضاوت و تحلیل ایده در این مرحله باعث کاهش توانایی افراد در ایده پردازی و محدودکردن خلاقیت آنها خواهدشد. بهتر است ایده ها در پایان جلسه و با رویکردهای معمول مورد بررسی قرار گیرند.

 طوفان مغزی چیست؟

چرا باید از این نوع جلسات ایده پردازی استفاده کنیم؟

جلسات معمول حل مسئله اغلب تحت الشعاع رفتارهای نامناسبی مانند خودسانسوری، بیان حرف های کلیشه ای، عدم توانایی در مخالفت با افراد ارشد و سایر مشکلات قرار می گیرند. این جلسات باید روندی تحلیلی و محدود به چارچوبی خاص داشته باشند که همین موضوع راه را بر ایده های خلاقانه می بندد. اما جلسات ایده پردازی محیطی راحت و باز ایجاد می کند که همه می توانند در آن مشارکت داشته باشند. ایده های عجیب و فکرنشده مورد پذیرش قرار می گیرند و روی آنها فکر می شود. به دلیل مشارکت همه جانبه، راه حل های خلاقانه و نامحدودی ایجاد می شود.

اما فراموش نکنید که اگرچه طوفان مغزی راه حل بسیار خوب و کارآمدی است، اما باید با روشنفکری و رویکردی خالی از قضاوت در آن شرکت کنید؛ در غیر این صورت نه تنها ایده های خلاقانه ای به دست نخواهید آورد، بلکه به روحیه و احساسات کارمندان خود نیز آسیب می زنید.

انواع جلسات ایده پردازی

– جلسات انفرادی:

اگرچه جلسات ایده پردازی گروهی کارایی بیشتری نسبت به جلسات قدیمی حل مسئله دارند، اما مطالعات نشان داده اند که جلسات ایده پردازی انفرادی حتی از آنها هم بهتر و خلاقانه تر هستند. این مسئله شاید به این خاطر باشد که در گروه همیشه مشکلات رفتاری به وجود می آید. به عنوان مثال، در گروه همه به انتظار شنیدن صحبت افرادی می نشینند که تا به حال حرف نزده اند و این افراد هم نمی توانند روی ایده همکارانشان متمرکز شوند، زیرا فکرشان تمام و کمال درگیر ایده ای است که می خواهند بیان کنند.

این مسئله در جلسات ایده پردازی انفرادی رخ نمی دهد زیرا دیگر نگران حرف و حدیث دیگران نیستید و می توانید آزادانه تر و خلاقانه تر عمل کنید. یکی از نکات منفی این نوع جلسات محدودشدن تجربیات افراد و عدم بهره گیری از تفکر جمعی است. برای اینکه بیشترین نتیجه را از چنین جلساتی بگیرید، در مکان آرامی بنشینید و فکر کنید. عواملی را که ممکن است حواستان را پرت کنند، کاهش دهید تا بتوانید روی مسئله مورد نظر فکر کنید. از نمودارها و جدول ها نیز کمک بگیرید. این نوع جلسات انفرادی برای حل مشکلات نسبتا ساده مناسب هستند.

جلسات گروهی
در این جلسات می توانید از تجربه و خلاقیت تمام اعضای گروه بهره مند شوید. وقتی ایده ارائه شده به وسیله یکی از اعضا به بن بست می خورد، دیگران می توانند به او در بسط دادن ایده اش کمک کنند.

یکی از مزایای جلسات گروهی ایده پردازی این است که همه احساس می کنند در پیدا شدن راه حل سهیم بوده اند. این احساس می تواند نقش مهمی در فرآیند تیم سازی تان داشته باشد.

جایگاه مدیر یا مسئول جلسه نیز بسیار مهم است، چرا که افراد در این جلسات ایده های خامی را بیان می کنند که ممکن است در صورت عدم مدیریت، از سوی دیگران به سخره گرفته شده و احساساتشان جریحه دار شود. باید بتوانید این جلسات را به خوبی مدیریت کنید.

جلسات ایده پردازی گروهی برای حل مسائل پیچیده، که نیازمند تجربیات فراوان هستند، مناسب اند.

روش های خلاقانه ایده پردازی

اگر متوجه شدید که در طول جلسه نتوانسته اید ایده های کافی یا خوبی دریافت کنید، بهتر است رویکردتان را تغییر دهید و یکی از تاکتیک های زیر را به کار ببرید.

روش نردبانی

روش نردبانی ابزار ساده ای برای مدیریت زمان و ورود اعضا به جلسه تصمیم گیری یا ایده پردازی است که به تمام اعضای حاضر در جلسه این امکان را می دهد تا قبل از اینکه تحت تاثیر افراد دیگر قرار بگیرند، ایده شان را در جمع بیان کنند. این روش در سال ۱۹۹۲ به وسیله استیون روگلبرگ، جنت بارنز فارل و چارلز لووه ابداع شد.

این تکنیک پنج مرحله دارد؛

مرحله اول: قبل از اینکه گروه را دور هم جمع کنید، مسئله مورد نظر را به همه اعلام کنید. به همه زمان کافی برای فکرکردن و ایده پردازی بدهید و از آنها بخواهید تا بهترین روش حل مسئله را از دیدگاه خودشان بیان کنند.

مرحله دوم: دو نفر از افراد را به عنوان هسته مرکزی انتخاب کنید و از آنها بخواهید در مورد مشکل بحث کنند.

مرحله سوم: شخص سومی را به هسته مرکزی اضافه کنید. نفر سوم ایده هایش را برای دو نفر اول شرح می دهد، سپس ایده هایی را که از قبل بیان شده بودند، می شنود. بعد از اینکه سه نفر تمام راهکارها و ایده هایشان را به اشتراک گذاشتند، در مورد این ایده ها به بحث می نشینند.

مرحله چهارم: همین مرحله را با فرد چهارم و افراد دیگر نیز تکرار کنید. بعد از اینکه هر فرد ایده اش را بیان کرد، زمان کافی به بحث و گفت و گو اختصاص دهید.

مرحله پنجم: زمانی به تصمیم گیری نهایی بپردازید که همه اعضا وارد جلسه شده و ایده هایشان را بیان کرده باشند.

روش نوبت گردشی

روشی است که به اعضای تیم اجازه می دهد ایده هایشان را بدون اینکه تحت تاثیر دیگران قرار بگیرند، به اشتراک بگذارند.

این روش شش مرحله دارد؛

مرحله اول: اعضای تیم را گرد یک میز جمع کنید. به هر فرد یک برگه بدهید تا افراد بتوانند ایده هایشان را روی آن بنویسند.

مرحله چهارم: زمانی که همه ایده هایشان را روی نفر کاغذ ثبت کردند، از آنها بخواهید که برگه شان را به بغل دستی بدهند. در این مرحله همه باید یک برگه کاغذ در دست داشته باشند که ایده نفر بغل دستشان روی آن است.

مرحله پنجم: از افراد بخواهید سعی کنند براساس ایده نفر قبلی، ایده جدیدی ارائه کرده یا همان ایده را بسط دهند. سپس مرحله چهارم را دوباره تکرار کنید.

مرحله ششم: تا زمانی که وقت دارید، این کار را تکرار کنید تا ترجیحا همه افراد حاضر در جلسه نظرشان را در مورد تمام ایده ها روی کاغذها بنویسند. در پایان جلسه برگه ها را جمع کرده، بررسی کنید و سپس در جلسه دیگری در موردشان بحث کنید.

روش ایده پردازی معکوس

حالا بیایید جهت فکری مان را در جلسه ایده پردازی تغییر دهیم و از ترکیب «ایده پردازی» به اضافه «مهندسی معکوس» استفاده کنیم. برای استفاده از این روش از دو سوال معکوس استفاده کنید:

به جای اینکه بپرسید: «چطور این مشکل را حل کرده یا از آن جلوگیری کنیم؟»، بپرسید «چطور می توان این مشکل را به وجود آورد؟»، و به جای اینکه بپرسید «چطور باید به این نتایج دست پیدا کنم؟»، بپرسد «چطور باید نتایجی خلاف آنچه می خواهم به دست آورم؟»

مرحله اول: به وضوح مشکل یا چالش را بیان کرده و آن را بنویسید.

مرحله دوم: با پرسیدن سوالی مانند «چطور می توانم این مشکل را ایجاد کنم، مسئله را معکوس کنید.

مرحله سوم: در مورد مسئله معکوس شده ایده پردازی کنید تا ایده هایی معکوس به دست آورید. در این مرحله تمام ایده ها قابل قبول هستند.

مرحله چهارم: زمانی که ایده هایی در زمینه مسئله معکوس شده به دست آوردید و دیگر ایده ای به ذهنتان نرسید، وقت آن است که ایده ها را معکوس کرده تا مناسب مسئله اصلی باشند.

مرحله پنجم: حالا ایده ها و راه حل ها را ارزیابی کنید. راه حل مناسبی می بینید؟


منبع: برترینها

افراد موفق در روزهای تعطیل چه می کنند؟

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: اکثر ما بر این باوریم که اگر هفته‌ سختی را پشت سر گذاشتیم، می‌توانیم در روزهای تعطیل استراحت مطلق داشته باشیم. اما افراد موفق همگی، یک ویژگی مهم‌ دارند. آنها از همه‌ روزها، از جمله روزهای تعطیل خود، نهایت استفاده را می‌برند. اگر می‌خواهید بدانید چه ویژگی‌هایی آنها را از دیگران متمایز می‌کند در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

برنامه ریزی می کنند

افراد موفق نه تنها برای روزهای کاری، بلکه برای روزهای تعطیل خود نیز برنامه ریزی می کنند. در واقع اگر آنها برای روزهای تعطیل از قبل برنامه ای نداشته باشند، احتمال این که در کار خود غرق شوند زیاد است. البته این برنامه ریزی خیلی دقیق نیست و انعطاف پذیری بیشتری دارد. به عنوان مثال آنها برنامه ریزی می کنند تا با فرزندان شان به گشت و گذار بروند اما این که دقیقا به کجا بروند، چندان اهمیتی و احتیاج به برنامه ریزی دقیق ندارد.

 افراد موفق در روزهای تعطیل چه می کنند؟

کارهایشان را قبل از تعطیلات به اتمام می رسانند

افراد موفق کارهای ضروری خود را قبل از شروع تعطیلات به اتمام می رسانند، بنابراین دیگر فکرشان درگیر کارهای عقب افتاده نبوده و به سادگی از تعطیلات شان نهایت لذت را خواهند برد.

از تکنولوژی به دورند

از آنجا که ما از صبح که چشم هایمان را باز می کنیم تا شب با تکنولوژی در تماس ایم، تعطیلات زمان خوبی است که خودمان را از آنها دور کنیم. بنابراین تلفن همراه و لپ تاپ خود را حتی برای نیمی از روز یا چند ساعت از خود دور کنید.

در زمان های استراحت، به صفحه مانیتور زل نزنید. هر چه از تکنولوژی دورتر باشید، استرس شما کمتر، ذهن تان آزادتر و خواب راحت تری خواهید داشت.

با دیگران کاری ندارند

زمانی که شما در مسافرت به سر می برید، امکان این که دوستان یا همکاران تان با شما تماس بگیرند، زیاد است. اگر کار واجبی با آنها ندارید، برای این که تا جای ممکن از تکنولوژی به دور بمانید، از آنها بخواهید که در تعطیلات شما را تنها بگذارند. شاید فکر کنید که آنها به این امر واقف اند اما گاهی لازم است که به گوش خودشان بشنوند تا عمل کنند.

مدیتیشن می کنند

برنامه ریختن برای تعطیلات خوب است اما این برنامه لزوما به معنای انجام دادن فعالیت خاصی نیست. به عنوان مثال شما می توانید برای خودتان برنامه بریزید تا هیچ کاری نکنید، تنها در فضایی سرسبز دراز بکشید و از آرامش محیط لذت ببرید. افراد موفق همانطور که از تک تک لحظات شان به بهترین شکل ممکن استفاده می کنند، به خوبی می دانند که استراحت و مدیتیشن نیز برایشان واجب است.

 افراد موفق در روزهای تعطیل چه می کنند؟

زمان شان را با خانواده می گذرانند

در طول هفته، به دلیل مشغله کاری، خیلی نمی توان زمان زیادی را به خانواده اختصاص داد اما تعطیلات زمان خوبی است تا این کمبود را جبران کرد. شاید شما دوستان زیادی داشته باشید و همیشه سرتان گرم باشد اما هیچکس جای خانواده را نخواهد گرفت.

ورزش می کنند

افراد موفق به اهمیت ورزش آگاهند. آنها می دانند که برای داشتن یک ذهن سالم و فعال، باید بدنی سالم داشت. بنابراین تنبلی نمی کنند و حتی در تعطیلات خود از ورزش و فعالیت بدنی غافل نمی شوند.

طبیعت گردی می کنند

 تعطیلات زمان خوبی است تا به بیرون از خانه بروید و هوای تازه را نفس بکشید، به خصوص پس از یک هفته کاری شلوغ. مهم نیست که در چه ماهی از سال هستید، لباس هایتان را بپوشید و از طبیعت اطراف تان انرژی بگیرید. پابرهنه روی چمن ها راه بروید، کفش هایتان را در آورید و تنی به آب بزنید یا که برگ های درختان را لمس کنید. آنوقت خواهید دید که چقدر انرژی تان افزایش خواهد یافت.

افراد موفق در روزهای تعطیل چه می کنند؟ 

به یک سفر کوتاه می روند

سفر رفتن یکی از کارهایی است که تاثیر زیادی بر روحیه افراد می گذارد. افراد موفق از کوچک ترین فرصت ها برای لذت بردن استفاده می کنند. به عنوان مثال آنها برای تعطیلات خود سفرهای کوتاه و ساده را انتخاب می کنند. برخی از سفرها خستگی ما را بیشتر می کند، اما اگر مکانی که تنها یک یا دو ساعت با شما فاصله دارد را انتخاب کنید، نه تنها خسته نمی شوید بلکه انرژی وافری نیز به دست خواهید آورد.

به علاقمندی هایشان می پردازند

فعالیت مورد علاقه شما چیست؟ ورزش، کتاب خواندن، خرید، نقاشی یا عکاسی؟ در روزهایی که زمان کافی دارید، سعی کنید کارهایی را که بدان علاقه دارید، انجام دهید، کارهایی که در طول هفته های شلوغ قادر به انجام آنها نیستید. با این کار خستگی اخیرتان به کل برطرف خواهد شد.

فکر کار را از سرشان بیرون می کنند

ذهن ما مدام در حال فکر کردن است به طوری که به سختی می توان فکرهای آشفته را از آن بیرون کرد، اما افراد موفق در این کار مهارت زیادی دارند. آنها در مورد اتفاق های آینده نگران نیستند یا به اشتباهاتی که در گذشته انجام داده اند، غبطه نمی خورند. به جای آن تمرکز خود را روی کارهایی که در حال حاضر باید انجام دهند می گذارند و از لحظه لحظه زندگی شان لذت می برند.

آنها به میزان کافی می خوابند

یدن ما احتیاج به استراحت دارد که این کار در طول هفته برایمان به اندازه کافی میسر نیست. افراد موفق از تعطیلات خود برای این کار استفاده می کنند. اگر چه آنها برنامه ریزی های خود را دارند اما از خواب شان نمی گذرند زیرا تا بدن انرژی از دست رفته خود را پس نگیرد، توان انجام فعالیت های دیگر را نخواهد داشت.

افراد موفق در روزهای تعطیل چه می کنند؟ 

با تمرکز بالا کار می کنند

برخی از افراد موفق برای روزهای تعطیل خود به گونه دیگری برنامه ریزی می کنند. آنها از این فرصت استفاده می کنند و اگر برایشان امکان داشته باشد به محل کار می روند تا در سکوت و آرامش آنجا تمرکز بیشتری بر کارهایشان داشته باشند. در این شرایط بازدهی کاری که می کنند نیز دو برابر خواهد شد.

برای زمان شان ارزش قائلند

زمان چون برق و باد در حال گذر است، به همین دلیل باید قدرش را بدانیم. افراد موفق نیز برای تک تک دقایق شان ارزش قائلند. به عنوان مثال اگر برنامه ای را دوست نداشته باشند، رک و رو راست به آن «نه» می گویند. در واقع آنها به دنبال فعالیت هایی که شادشان می کنند می روند تا در آینده پشیمان لحظاتی که گذشت، نشوند.

از تنهایی خود لذت می برند

موفق ترین افراد، آنهایی هستند که قدر خود را می دانند و برای شادی خود تلاش می کنند. آنها به خوبی می دانند که هیچ فردی جز خودشان مسئول شادی آنها نیست، پس از تنهایی خود نیز نهایت لذت را می برند.

افراد موفق در روزهای تعطیل چه می کنند؟ 


منبع: برترینها

آموزش ایمیل مارکتینگ: ۷ روش برای رشد و تقویت استراتژی های ایمیل مارکتینگ شما

برای اینکه استراتژی ایمیل مارکتینگ موفقی داشته باشید، باید همیشه برای مشتری ارزش آفرین باشید و روش های خود را به طور مستمر به منظور کسب بهترین نتایج جرح و تعدیل کنید. اگر می خواهید که شاهد رشد و تقویت استراتژی ایمیل مارکتینگ خود باشید، باید روشهایی که در این مقاله از سلسله مقالات آموزش ایمیل مارکتینگ به ذکر آنها می پردازیم را امتحان کنید.

چندین دهه از ورود ایمیل و ایمیل مارکتینگ به جمع ابزارهای بازاریابی می گذرد، اما فقط استراتژیهای ایمیل مارکتینگ پیچیده تر شده است. یک استراتژی موفق برای ایمیل مارکتینگ به سادگی ارسال انبوه اطلاعات و پیام های ترویجی نیست؛ هرچند که این هم یکی از مولفه های ایمیل مارکتینگ است. در یک استراتژی موفق، برای کسب نتیجه از بازاریابی ایمیلی خود باید به مشتری منفعت ارائه کنید یا اصطلاحاً ارزش آفرین باشید و به منظور دستیابی به بهترین نتایج، استراتژی های خود را پیوسته جرح و تعدیل کنید. آنچه در ادامه این مطلب از مطالب آموزش ایمیل مارکتینگ می آید، شرح هفت روش برای رشد و تقویت استراتژی ایمیل مارکتینگ شما است.

  1. از هر طریقی که می توانید، آدرس ایمیل جمع آوری کنید

اگر به درستی کار کرده باشید، همین الآن باید یک فرم در وبلاگ خود تعبیه کرده باشید که آدرس ایمیل مخاطبان علاقمند را جمع آوری می کند. در کنار این فرم، از فرم های پاپ آپ و تبلیغات درون سایتی استفاده کنید تا آدرس های بیشتری را به دست بیاورید. به علاوه، می توانید از رسانه های اجتماعی هم کمک بگیرید و فرم های خود یا لینکی که به صفحه فرود سایت شما ختم می شود را در آنها منتشر کنید. در عین حال، توجه کنید که همانطور که قبلاً هم در یک مقاله مجزا به طور مفصّل توضیح داده ایم، خرید فهرست های ایمیل به سود شما نخواهد بود.

  1. برای فُرواردکردن محتوا انگیزه ایجاد کنید

آیا ایمیل های زنجیره ای را به خاطر می آورید؟ اینها همان ایمیل هایی بودند که با کمک استراتژی های خاصی دریافت کننده ایمیل را ترغیب می کردند تا ایمیلی که دریافت کرده را برای همه مخاطبان خود فُروارد کند. ارسال کنندگان این دسته از ایمیل ها بنا به دلایلی به هدف خود می رسیدند و برای مدتی که زیاد هم از آن نگذشته است، حجم انبوهی از آنها را در اینباکس کاربران می دیدیم.

امروز هم از این ایده می توان استفاده کرد، البته باید به درستی و سنجیده تر عمل کنیم. اگر به مخاطبان خود برای فُرواردکردن ایمیل هایتان دلیل خوبی بدهید، آنها این کار را انجام می دهند. به عنوان مثال، برای مشترکانی که ایمیل شما را به دوستان خود ارسال می کنند یک کوپن تخفیف ۱۰ درصدی در نظر بگیرید. غالباً مردم برای دستیابی به چنین پیشنهاداتی از دل و جان مایه می گذارند.

  1. ارائه پیشنهادات ویژه، تخفیف و آیتم های رایگان

برای مقابله با جمعیت روزافزونی که ایمیل های ترویجی را به عنوان اسپم یا هرزنامه نشانه گذاری می کنند، با گنجاندن پیشنهادات ویژه، کوپن های تخفیف و آیتم های رایگان به مشتریان خود نشان بدهید که ایمیل های شما ارزش حضور در اینباکس آنها را دارند.

  1. در بخش فرستنده از اسم اشخاص حقیقی استفاده کنید

با استفاده از اسم های واقعی به جای آدرس شرکت، در بخش from ایمیل هایی که ارسال می کنید تنوع ایجاد کنید. البته این کار به آن معنی نیست که هرگز نباید با عنوان شرکت خود ایمیل بفرستید. در واقع، این یکی از بخش های مهم برندسازی است. با این وجود، مردم اشتیاق دارند که در اینترنت ارتباطات انسانی داشته باشند و ارسال ایمیل از طرف یک انسان واقعی می تواند برای شما مزایای فراوانی را به همراه داشته باشد. به عنوان نمونه، ارسال ایمیل از طرف یک شخص امکان پاسخ مخاطبان به ایمیل را فراهم می کند. هنگامی که مشتری، از فلان فلانی، مدیر بازاریابی شرکت شما پیامی دریافت می کند، نه تنها این را به عنوان یک تجربه کاربری فوق العاده در نظر می گیرد، بلکه فرصت ارزشمندی برای ارائه بازخورد از طریق پاسخ به ایمیل برای وی فراهم می شود.

  1. امضای ایمیل های خود را به یک فراخوان به عمل تبدیل کنید

امضای شما در انتهای ایمیل به عنوان بخشی از استراتژی برندسازی تان باید طرح منسجم و یکپارچه ای داشته باشد و باید در پایان تک تک ایمیل هایی که ارسال می کنید وجود داشته باشد. به منظور بهره برداری بیشتر از این بخش، بهتر است که آن را به یک فراخوان به عمل یا Call to Action تبدیل کنید.

به عنوان مثال، پس از آنکه در انتهای ایمیل، نام شرکت خود را درج کردید، با عبارت «برای کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید» به صفحه اصلی سایت لینک بدهید. حالا شما یک امضای ایمیل دارید که به عنوان یک فراخوان به عمل دائمی عمل می کند.

  1. محتوای ایمیل خود را پویاتر کنید

از ارسال ایمیل های تک بعدی و خشک خودداری کنید. در کنار اینکه می توانید محتوای خود را از نظر ظاهری جذاب تر کنید، سعی کنید که محتوای هر ایمیل را متناسب با مخاطبانی که آن را دریافت می کنند شخصی سازی کنید. مثلاً می توانید ایمیل های خود را به دو بخش تقسیم کنید (بخش بندی در ایمیل مارکتینگ) و یک ایمیل را به افرادی ارسال کنید که قبلاً از شما خرید داشته اند و یک لینک هم به یک پیش نمایش اختصاصی از پیشنهادهای آتی در آن بگنجانید. ایمیل دیگر را می توانید برای افرادی ارسال کنید که قبلاً هیچ خریدی نداشته اند و می تواند حاوی یک تخفیف وسوسه انگیز برای افرادی باشد که اولین خریدشان را انجام می دهند.

  1. تبلیغ و ترویج متقابل ایمیل و رسانه های اجتماعی

یکی از بهترین روشها برای جمع آوری آدرس ایمیل و گسترده تر کردن دامنه ایمیل مارکتینگ، ترویج ایمیل مارکتینگ به کمک رسانه های اجتماعی است. این کار امکان و کیفیت تعامل را تقویت می کند و به شما اجازه می دهد تا با پیام های صمیمانه تری با مخاطبان خود ارتباط داشته باشید و کاربران را ترغیب کنید تا محتوای ایمیل را با دیگران به اشتراک بگذارند.

آسانترین روش برای پیوند دادن این دو این است که آیکُن های لینک شده به صفحات خود در رسانه های اجتماعی را در ایمیل های خود قرار دهید و سپس از مشترکان فهرست ایمیل مارکتینگ خود بخواهید که عضو این صفحات شده، در آنها فعالیت کنند و محتوای شما را به اشتراک بگذارند. برای تشویق مشترکان خود، مزایایی مانند کوپن های تخفیف و پیشنهادات خاص بیشتری را برای آنها در نظر بگیرید.

ایمیل و رسانه های اجتماعی دو نوع از قدرتمندترین روش های ارتباطی در جهان هستند که ترکیب آنها در یک طرح بازاریابی متقابل می تواند همان چیزی باشد که برای رشد مضاعف نتایج ایمیل مارکتینگ خود به آن نیاز دارید.

نظر شما چیست؟ شما چه ایده های بکر و نابی دارید؟ لطفا ایده ها و نظرات خود درباره مقالات آموزش ایمیل مارکتینگ را در بخش دیدگاه ها با ما در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

آموزش فروش: ۵ ویژگی دوست داشتنی فروشندگان حرفه ای و مدرن

این مطلب از سلسله مقالات آموزش فروش، نوشته آقای جان بونینی (John Bonini) است. آقای بونینی یک مدیر بازاریابی باسابقه و نویسنده ای است که در حوزه بازاریابی و فروش تبحر و تجربه دارد.

چند ماه قبل، بالاخره یک ماشین جدید خریدم. این بدترین تجربه عمرم بود. البته شاید هم کمی زیاده روی کرده باشم، چرا که بیرون آمدن از نمایشگاه ماشین با یک خودروی جدید خارق العاده است، اما می توانم به شما اطمینان بدهم که فرآیند خرید ماشین عذاب آور بود. هیچ کس به حرف من گوش نمی کرد، به من دروغ گفته شد، آن هم چند بار! کاملاً درگیر یک «جوجه بازی» شده بودم (توضیحش را از اینجا بخوانید) که باعث شد از یک نمایشگاه بیرون بزنم، درحالیکه همینطور که به سمت یک نمایشگاه دیگر می رفتم، فروشنده مرتب با من تماس می گرفت.

آموزش فروش

آموزش فروش

خوشبختانه، اینطور نیست که همه نسبت به تحولی که در روش خرید و مصرف مردم ایجاد شده بی توجه باشند. بسیاری از کسب و کارها از روشهایی استفاده می کنند که مشتری را در اولویت قرار می دهد، چرا که باید پذیرفت که کنترل رابطه در دست مشتری است.

مشتری تحقیقات خود را انجام داده، نقد و نظرات مختلف را خوانده و ویژگیها و مشخصات فنّی را می داند. تنها چیزی که به آن نیاز دارد کمک شما است. در چنین شرایطی، فروشندگان حرفه ای و مدرن اینطور هستند:

یک فروشنده حرفه ای، دو گوش شنوا دارد

فروشنده اولین نمایشگاه ماشین اصرار می کرد که از لیزینگ استفاده کنم. گویا این بیشتر به نفع آنها است، اما من به وضوح این را نپذیرفتم.

«مطمئنی؟»

البته که مطمئن بودم، اما جناب فروشنده دو بار دیگر هم پیشنهاد خود را مطرح کرد. همانطور که حدس زدید، این نمایشگاهی بود که در نهایت از آن بیرون زدم. اگر فروشنده حرف من را می شنید، چه بسا ماشینم را از او می خریدم.

یک فروشنده حرفه ای و مدرن به این درک رسیده که فرمان در دست مشتری است. مشتری همه اطلاعات لازم را دارد و به دنبال منطقی ترین راهکاری است که از بقیه راهکارها با نیازش متناسب تر باشد. نکته مهم درباره نیاز این است که تا وقتی که گوش نکنید، نمی توانید کاملاً آن را درک کنید.

فقط در اینصورت است که فروشنده می تواند یک راهکار ارزنده را به مشتری ارائه کند.

فروشندگان حرفه ای و مجرب، اطلاعات زمینه ای لازم را در اختیار دارند

تکنولوژی این امکان را برای فروشندگان فراهم کرده تا به همان اندازه که مشتری درباره محصول یا خدمات آنها اطلاعات دارد، آنها هم درباره مشتری اطلاعات کسب کنند.

فارغ از اینکه از این وضعیت خوشتان می آید یا نه، این یک تحول مثبت در رابطه بین مشتری و فروشنده ایجاد می کند. این یعنی وقت کمتری برای متقاعدکردن من برای لیزینگ هدر می رود، در حالیکه مشخصاً ترجیح می دهم که همه چیز را نقداً بخرم. اگر فروشنده از قبل این را در مورد من می دانست، احتمالاً گفتگوی سازنده تری داشتیم.

فروشندگان حرفه ای از اطلاعاتی که درباره مشتری دارند به منظور ارائه راهکاری استفاده می کنند که به احتمال قریب به یقین به مذاق وی خوش می آید. آنها می دانند که از چه صفحاتی و چند بار بازدید کرده اید. آنها می دانند که چطور وبسایت شان را پیدا کرده اید و کدام آیتم محتوایی شما را به آنجا کشانده است.

از همه مهم تر، این فروشندگان مدرن از این اطلاعات برای فراهم کردن تجربه ای استفاده می کنند که متناسب با علایق و نیازهای شما است.

فروشندگان حرفه ای و مردن، صادق و روراست هستند

فروشندگان حرفه ای، نیاز به قرارداد را حذف می کنند. البته منظورم این نیست که همه چیز و از جمله سیاست های شرکت را کنار می گذارند؛ بلکه آنقدر صادقانه همه چیز را با شما در میان می گذارند که هنگامی که نوبت به نشستن پشت میز معامله می رسد غافلگیر نخواهید شد.

به عنوان مثال، در همان روز خرید خودرو، بین قیمت برچسب روی ماشین و فاکتور سفارش یک اختلاف ۴۰۰۰ دلاری وجود داشت. در نتیجه، هنگامی که داشتم نمایشگاه را ترک می کردم، فروشنده سه بار مذبوحانه تلاش کرد تا مرا برگردانَد. چرا از همان اول صادقانه بهترین پیشنهادش را ارائه نکرد؟

اما فروشنده بعدی همین کار را انجام داد و من هم ماشین را از او خریدم.

فروشنده های حرفه ای، صادق هستند. این صداقت اگر هیچ دلیل دیگری نداشته باشد، حداقل به این علت است که یک فروشنده حرفه ای می داند که امروزه مشتریان در هنگام خرید، اطلاعات کافی و وافی را در اختیار دارند. این یعنی هیچ بعید نیست که مشتری به همان اندازه فروشنده یا حتی بیشتر از او نسبت به محصول اطلاعات داشته باشد.

این هم دوباره به کمک به مشتری برای پیداکردن راهکار بر می گردد. یک فروشنده مدرن می داند که اطلاعات مورد نظر مشتری در پلتفرم های مختلف وجود دارد. بنابراین، کاری که می کند این است که خیلی سریع به سراغ آشکار کردن ارزش محصول خود برای مشتری می رود.

یک فروشنده حرفه ای و مجرب همیشه در دسترس است

فروش دیگر یک جاده یک طرفه نیست و درست مثل کار و تجارت، به شدت رابطه محور شده است. بخشی از این به دلیل اهمیت روزافزون رسانه های اجتماعی در موفقیت کسب و کارها است. اگر می خواهید خود را به گونه ای نشان بدهید که ارزش صرف کردن وقت را داشته باشید، باید رابطه ایجاد کنید.

فروشندگان حرفه ای و مدرن در شبکه های اجتماعی حضور فعال دارند؛ نه فقط برای نظارت بر رفتار مشتریان به منظور کسب اطلاعات، بلکه برای اینکه در صورت وجود هرگونه سوال، فوراً در دسترس باشند و تعامل مورد نیاز را برقرار کنند.

فروشندگان مدرن و حرفه ای، «میانگرا» هستند

یک فروشنده مدرن، یک ترکیب بی نظیر از برونگرایی و درونگرایی است. فروشندگان حرفه ای برای فروش سماجت نمی کنند، بلکه با شما همکاری می کنند تا راهکاری را پیدا کنید که با توجه به نیازها و چالش های منحصر به فردتان برای شما متناسب باشد.

در واقع، این تنها گزینه است. هر کسی که در دنیای مملو از اطلاعات ما به رقابت می پردازد، باید خیرخواهی را سرلوحه کار خود قرار بدهد.

فروشنده مدرن

فروشنده مدرن

نظر شما چیست؟ به نظر شما یک فروشنده حرفه ای و البته مدرن چه ویژگیهای دیگری هم باید داشته باشد. لطفاً نظرات و ایده های خود درباره مقالات آموزش فروش گویا آی تی را با ما در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

کار در خانه؛ نکاتی برای موفقیت و لذت بردن از آن

کار در خانه، تنها پوشیدن پیژامه و خوردن غذا در حالی که خرده‌ریزه‌های آن روی صفحه‌کلید می‌ریزد نیست! اگر مقدمات این کار را فراهم کنید و به اصول کار در خانه پای‌بند باشید، می‌توانید کار در خانه را به یک موفقیت و یک تجربه لذت‌بخش و کارآمد برای خودتان تبدیل کنید. برنامه‌نویسان و طراحان وب، مدیران سایت‌های اینترنتی، طراحان گرافیک، مهندسان طراحی و معماری، نویسندگان و مترجمان و بسیاری دیگر از افرادی که کارهای خلاقانه دارند، روز به روز تمایل بیشتری پیدا می‌کنند که در خانه کار کنند. این روزها حتی اپراتورهای بسیاری از شرکت‌ها، نه تنها در محل شرکت حضور ندارند؛ بلکه حتی ممکن است در کشوری دیگر در خانه خود مشغول به کار باشند.

 10 نکته اساسی برای موفقیت کسانی که در خانـه کار می‌کنند

شرکت‌‌ها و سازمان‌های بزرگ و کوچک هم از تمایل بسیاری افراد خلاق برای کار در خانه آگاهند و حداکثر استفاده از آن را می‌کنند. چرا که لازم نیست برای این دسته از کارکنان، ساختمان، فضای کار، میز و سیستم کامپیوتری، لوازم جانبی و نرم‌افزار فراهم کنند و مشکلات و درگیری‌های معمول بین کارکنان را هم ندارند و هزینه‌های مربوط به بیمه و عیدی  سنوات و… نیز به طور معمول شامل حال آن‌ها نمی‌شود. دولت‌ها هم مشغول سرمایه‌گذاری روی این نوع کار کردن هستند.

«دورکاری» واژه‌ای است که مدتی است که در فضای سازمان‌های دولتی ما زیاد به گوش می‌خورد.کار در خانه می‌تواند مشکلاتی هم داشته باشد. برآورده کردن انتظارات مشتریان سخت است. همه کسانی که در خانه کار می‌کنند به مشکلاتی بر می‌خورند که باید از خانه بیرون بروند و حلشان کنند. برای آن که کار در خانه برای شما تبدیل به یک تجربه لذت‌بخش و موفقیت‌آمیز باشد، اصول و قواعدی وجود دارد. در این مقاله سعی می‌کنیم شما را با این اصول آشنا کنیم.

۱٫  فضای کاری مخصوص به خودتان را داشته باشید

پیدا کردن یک جای اختصاصی برای کار کردن در خانه، از نان شب هم واجب‌تر است. کار کردن در خانه‌ای که در آن حتی یک هم‌خانه داشته باشید، سخت است. دنج‌ترین جای خانه را پیدا کنید و بساط‌‌‌تان را پهن کنید؛ اگر اتاق کار مخصوص خودتان را ندارید، بعضی وقت‌ها لازم است  با پاراوان، یا چیزی شبیه آن  یک بخش خانه را جدا کنید؛ اگر تعداد بچه‌ها زیاد و یا همسرتان اهل مهمان‌بازی است، تیغه بکشید (البته مجوز بگیرید تا سرکارتان با ماموران شهرداری نیفتد!). این کار باعث می‌شود سر و صدا به حداقل ممکن برسد.

 10 نکته اساسی برای موفقیت کسانی که در خانـه کار می‌کنند

برای جابجایی در خانه معمولا لپ‌تاپ بهتر از کامپیوتر رومیزی است چون می‌توانید اگر جایی از خانه شلوغ است، به بخش دیگری بروید، اما همیشه هم این کار ممکن نیست. پس جای خودتان را از اول مشخص کنید؛ حتی، اگر پیش از شروع کار مجبور بشوید به فکر تهیه یک خانه جدید باشید که به شما امکان کار بدون مزاحمت در خانه را بدهد.


۲٫  به مشتریان‌تان امکان دسترسی به خودتان را بدهید

حالا که گوشه دنج خودتان را پیدا کردید، این را در نظر داشته باشید که یک جور دیگری باید از این گوشه دنج خارج شوید یا دیگران را به آنجا دعوت کنید! اما نگران نباشید. منظور من رفت و آمد از نوع مجازیش بود. وقتی که قرار است در خانه کار کنید باید مشتریان یا به طور کلی همه کسانی که با شما کار می‌کنند، امکان دسترسی راحت به شما را داشته باشند.

 10 نکته اساسی برای موفقیت کسانی که در خانـه کار می‌کنند

متاسفانه یا خوشبختانه ما در ایران پول زیادی بابت نرم‌افزار نمی‌دهیم. اما تا دلتان بخواهد، باید برای داشتن یک اتصال اینترنتی معمولی،  سر کیسه را شل کنیم؛ به هر حال، چون شما در محل کار حضور فیزیکی ندارید و چون با مشتریان‌تان اغلب چهره به چهره کار نمی‌کنید، باید اینترنت‌تان سرعت بالایی داشته باشد. به یک سرویس‌دهنده هم قناعت نکنید. حتی یک اتصال لاک‌پشتی جی‌پی‌آر‌اس هم می‌تواند مواقعی که سرویس اصلی شما کار نمی‌کند شما را از شرمندگی در بیاورد؛ اگر همه این کارها را کردید، حتما شماره تلفن یک پیک موتوری یا تاکسی تلفنی نزدیک منزل‌تان را هم یک جایی یادداشت کنید؛ چون اگر منطقه مخابراتی شما کابل برگردان یا یک چیزی شبیه این نداشته باشد، منطقه مخابراتی مشتری شما حتما دارد و اینترنت شما درست کار نمی‌کند و به فرض که مناطق مخابراتی کارشان درست باشد، ‍پاره شدن فیبر نوری و کابل‌های زیردریایی و … باعث می‌شوند اینترنت شما درست کار نکند. پس همه راه‌های جایگزین را مدنظر داشته باشید.


۳٫  ابزارتان را کامل و به‌روز کنید

برای کار در خانه به ابزارهای ذخیره‌سازی مناسبی احتیاج دارید.‌ هاردی که بتوانید کارها را ذخیره کنید و حتی در صورت لزوم آن را با خودتان به جایی ببرید. این روزها استفاده از سرویس‌های ابری مثل دراپ باکس و گوگل درایو خیلی رایج شده است. شما حتی اگر برای کاری مثل یک سمینار، از دفتر/ خانه خودتان خارج بشوید، از طریق درآپ باکس به همه فایل‌هایتان دسترسی دارد. تازه می‌توانید به مشتریانتان هم امکان دیدن فایل‌ها را بدهید. امکانات ویدئو کنفرانس یکی از ضروریات کار در خانه است. اسکایپ و ابزارهای پیام‌رسانی مناسب و رایج را تهیه کنید و البته مهم تر از همه، یک اسمارت‌فون و یا تبلت خوب.

 10 نکته اساسی برای موفقیت کسانی که در خانـه کار می‌کنند

۴٫ منظم باشید

شاید فکر کنید حالا که دارید در خانه خودتان  کار می‌کنید، صبح‌ها تا هر وقت خواستید می‌توانید بخوابید و یا شب‌ها تا دیروقت بیدار بمانید و ترتیب روز و شبتان به هم بخورد هم مشکلی نیست؛ اما این بدترین اتفاقی است که می‌تواند برای شما بیفتد. به زودی ساعت بیولوژیک بدن شما به هم می‌ریزد و تمرکز کاریتان را از دست می‌دهید. بگذریم که با این کار هم سلامتی جسمانی‌تان را هم به خطر می‌اندازید و هم روابط کاری با مشتریان‌تان را. لازمه نظم در کار، وجود نظم در مغز است.

اگر ذهن‌تان منظم باشد کارهایتان هم درست پیش می‌رود. تحقیقات دانشمندان در دانشگاه‌های مختلف به ویژه دانشگاه ییل درباره خوشبختی و شادی یک چیز را نشان می‌دهند: احساس خوشبختی چیزی نیست به جز برقراری نظم در ذهن. یک کتاب یا مقاله مناسب برای مدیریت زمان پیدا کنید و پیش از شروع به کار، آن را حسابی مطالعه کنید. یا دریکی از کارگاه‌های خوبی که در انجمن‌های روانشناسی معتبر برگزار می‌شود شرکت کنید. نرم‌افزارهای مدیریت زمان می‌توانند برای تنظیم کارها به شما کمک کنند. از ابزارها آرشیو کردن اسناد و کارها  کمک بگیرید تا بتوانید بدون کمترین دردسر و تلف کردن زمان به کارهایتان برسید و به اسنادتان دسترسی داشته باشید.

 10 نکته اساسی برای موفقیت کسانی که در خانـه کار می‌کنند

این روزها جنبش عظیمی‌ در روانشناسی به وجود آمده تحت عنوان Mindfullness که در فارسی به «بهوشیاری»، «ذهن آگاهی» و یا «حضور ذهن» ترجمه شده است. اساس تئوریک این مکتب، این است که تنها موقعی می‌توانیم از مغزمان بیشترین استفاده را بکنیم که افکار مزاحم و نشخوارهای فکری نداشته باشیم و ذهن ما در آرامش باشد. برای  در امان ماندن از این افکار مزاحم، ذهن‌مان را باید به همان کاری متمرکز کنیم که مشغول انجام آن هستیم؛ به عبارتی، در لحظه زندگی کنیم. برای این کار (زیستن در لحظه) روش‌های و تمرین‌های متعددی وجود دارد.

انجام تمرینات آرام‌سازی (ریلکسیشن) ساده و یا عضلانی پیش‌رونده می‌تواند کمک بسیار زیادی در آرامش ذهن و روان ما داشته باشد. با یک جستجوی ساده، فایل‌های ریلکسیشن نسبتا خوبی را می‌توانید در سایت‌های اینترنتی مرتبط با روانشناسی پیدا کنید. آثار دکتر نیما قربانی استاد دانشگاه تهران و دکتر پروانه محمدخانی استاد دانشگاه علوم بهزیستی ایران می‌تواند برای علاقه‌مندان به مبحث بهوشیاری با ذهن آگاهی جالب باشد.


۵٫ خودتان را حبس نکنید

حالا که در خانه کار می‌کنید، مشتریانی که به شما پول می‌دهند، نباید این طور احساس کنند که شما یک آدم تنها، تارک دنیا یا بی‌جا و مکان هستید. علاوه بر تهیه زیرساخت‌های ارتباطی، آرشیوی و کاری،  در همایش‌های تخصصی و کاری شرکت کنید و با افراد دیگر حوزه کاریتان در ارتباط باشید. کار در خانه با همه مزایایی که دارد باعث می‌شود بیش از پیش به ابزارهای ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی وابسته شوید و این خطر بزرگی است. برنامه‌هایی داشته باشید که در طول هفته، با مشتریان‌تان در یک فضای آرام ملاقات کنید. با دوستی در رستورانی قرار ناهار بگذارید.

 10 نکته اساسی برای موفقیت کسانی که در خانـه کار می‌کنند

در برنامه‌های جمعی دوستانه مشارکت کنید تا دنیای شما فقط محدود به فضایی نشود که در آن زندگی و کار می‌کنید. ورزش – حتی یک پیاده روی نیم ساعته در روز – پاداشی است که می‌توانید به دلیل رهایی از گیرکردن در ترافیک روزانه، به خودتان بدهید. با وجود چیزهایی که گفتم؛ شاید این طور به نظر برسد که کار در خانه هزینه بیشتری دارد تا کار در جایی مانند یک شرکت. شاید هم در نگاه اول همین‌طور باشد؛ اما شاید مهم ترین مزیت کار در خانه، نکته بعدی است.


۶٫  در زمان‌های طلایی خودتان کار کنید

نتیجه این همه سرمایه گذاری مالی و انضباط شخصی و ارتباطی که به آن‌ها اشاره کردم، این است که شما به لحاظ زمانی می‌توانید کارها را طوری برنامه‌ریزی کنید که به طور طبیعی در خلاقانه ترین زمان و موقعیت خود کار کنید. هر کسی خود بهتر می‌داند که چه ساعتی در شبانه روز به لحاظ خلاقیت و کارآمدی، در موقعیت مناسب‌تری است. وقتی برای خودتان کار می‌کنید، استفاده از این زمان‌های طلایی دست خودتان است. نکته طلایی هم همین جاست.

 10 نکته اساسی برای موفقیت کسانی که در خانـه کار می‌کنند

وقتی شما برای شرکتی کار می‌کنید، به دلیل آن که مقید به ساعات خاصی هستید و آن ساعات لزوما با زمان‌های خلاقیت شما هماهنگ نیست، ممکن است دچار فرسودگی شغلی شوید. این موضوع به ویژه برای کسانی که کارهای خلاقانه یا هنری دارند مانند برنامه‌نویسی، طراحی وب، نویسندگی یا گرافیک بیشتر صدق می‌کند. یک ساعت کارکردن در زمانی که در اوج خلاقیت خود هستید، بیش از ده ساعت کار در زمانی که خُلق مناسبی ندارید، بازدهی دارد و در عین حال لذتی روانی (و نیز خستگی‌ لذت‌بخشی) به همراه دارد که می‌تواند به زندگی شما رنگ و بویی از رضایت و خشنودی بدهد.


۷٫ از دوستانتان بپرسید

از دوستان و افرادی که با شما همکاری می‌کنند بپرسید که از بیرون چگونه به نظر می‌رسید؛ اگر آن‌ها مشتری شما باشند، آیا همه چیزهای لازم برای کار با شما را مهیا می‌بینند؟  فهرستی از کم و کاستی‌هایی که دوستانتان می‌گویند تهیه کنید و تلاش کنید که آن‌ها را برطرف کنید. این که می‌گویند دوست آیینه شماست، همین‌جا مصداق پیدا می‌کند. به‌ویژه دوستانی که در حوزه کاری شما متخصص هستند و می‌توانند از دید یک مشتری به کسب و کار شما نگاه کنند.

 10 نکته اساسی برای موفقیت کسانی که در خانـه کار می‌کنند

۸٫  افراد مزاحم را برانید

مزاحم‌ها دو دسته‌اند: افراد مزاحم، ابزارها و موقعیت‌های مزاحم. افراد مزاحم همان‌هایی هستند که وقت شما را هدر می‌دهند و معمولا هم غریبه نیستند. مراقب آن‌ها باشید؛ به ویژه در زمان‌های طلایی. افراد مزاحم نیت بدی ندارند. گاه فقط می‌خواهند با شما درددل کنند. اما اگر شما در زمان‌های طلایی بخواهید به درددل دیگران گوش کنید، ممکن است خودتان دچار دل‌درد بشوید! بنابر این خیلی راحت، به دوستان و افراد خانواده بگویید که در ساعت‌های خاصی با شما تماس نگیرند (موارد اضطراری را می‌توانید مستثنی کنید)  و حتی می‌توانید راه‌های ارتباطی را در این گونه موارد ببندید.

 10 نکته اساسی برای موفقیت کسانی که در خانـه کار می‌کنند

ابزارها و موقعیت‌های مزاحم، بیشتر به خودتان بستگی دارد. خیلی از ما عادت داریم که وسط کارهای مهم، سری هم به فلان شبکه اجتماعی بزنیم و ببینیم آخرین پست ما چقدر بازدید داشته است. نگاه کردن به میل‌باکس، برای بعضی از ما تبدیل به عادت ثانویه شده است. برای این کارها زمان‌های خاصی را درنظر بگیرید. زمانی که نه طلایی است و نه حتی نقره‌ای! این کار می‌تواند یکی از همان تمرین‌های مناسب برای برقراری نظم در ذهن و زندگی شما هم باشد.


۹٫  استراحت و تفریح کنید

کار کردن در جایی، در عین حال زندگی کردن در همانجا، با همه مزایایش، می‌تواند آسیب‌زا هم باشد. شاید به نظرتان برسد که هنگام خستگی می‌توانید کمی‌دراز بکشید و چرتی بزنید و این کار در شرکت‌ها میسر نیست؛ اما استراحت و تفریح فقط درازکشیدن نیست. هر جا که زندگی می‌کنید، چه در کلان شهری مثل تهران یا شهری کوچک در شمال یا جنوب کشور، حتما جاهایی برای گشت و گذار وجود دارد. منظورم گشت‌و گذار مجازی نیست. حالا می‌توانید درها را بازکنید و از دوستان و خانواده بخواهید که شما را همراهی کنند.

 10 نکته اساسی برای موفقیت کسانی که در خانـه کار می‌کنند

آیا می‌دانید که موزه هنرهای معاصر در تهران تعدادی از مشهورترین نقاشی‌های جهان را در خود جای داده است؟ آیا می‌دانید که در همین تهران پر از دود و دم، نمایشگاه‌هایی برای گل و گیاه و آشپزی برگزار می‌شود؟ ساعتی گشت‌وگذار در آن‌ها می‌تواند خُلق شما را بسیار بهتر کند. راستی آخرین باری که با همسرتان به یکی از دره‌های خوش آب هوای شمال تهران مثل اوین یا درکه رفتید یا فرزندتان را به باغ وحش یا شهر بازی بردید کی بود؟ زندگی در جاهای دیگری، غیر از فضای مجازی هم جریان دارد.


۱۰٫ درک کنید که دوستان و فامیل شما را درک نکنند

قدیمی‌ها می‌گفتند مرد باید صبح علی‌الطلوع از خانه خارج شود و شب در حالی که با شانه‌هایش در را باز می‌کند بازگردد. با چنین باورهایی، کار کردن در خانه به ویژه برای مردان، می‌تواند از آن‌ها موجوداتی عجیب و غریب یا بیکاره نزد همسایه‌ها و فامیل ترسیم کند. فارغ از اینکه مرد هستید یا زن،  اگر اصول کار در خانه را رعایت می‌کنید، نگران این حرف و حدیث‌ها نباشید. سعی نکنید برایشان توضیح بدهید یا اثبات کنید که شما مشغول کارهستید. کارتان را بکنید و از کارتان لذت ببرید.

 10 نکته اساسی برای موفقیت کسانی که در خانـه کار می‌کنند

 و یک «در»

در شماره اول ماهنامه شبکه که در مرداد ماه ۱۳۷۷ منتشر شد، مقاله‌ای چاپ شده بود با عنوان «کار، کار دوست داشتنی؛ خانه، خانه دوست داشتنی». اگر اصول ده گانه را رعایت کنید، هم کارتان دوست داشتنی خواهد بود و هم خانه‌تان. کار در خانه اگر چه مفهوم خیلی تازه ای نیست و قبلا هم افرادی مثل نویسندگان و هنرمندان در خانه کارهای زیادی انجام می‌دادند؛ اما فقط پس از پیدایش تکنولوژی‌های نوین پردازشی و ارتباطی، این نوع از کار کردن به شیوه کار میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا تبدیل شده است؛ اگر همه چیز را برای کار در خانه مهیا کرده‌اید، به عنوان آخرین توصیه، مراقب یک «در» هم باشید. مراقب باشید این در به تدریج فرسوده و در نهایت حذف نشود. کار «در» خانه؛ بین کار و خانه یک «در» وجود دارد. این در اگر حذف شود، چیزی که می‌ماند کارخانه است. مراقب این در باشید تا خانه شما تبدیل به کارخانه نشود.


منبع: برترینها

۵ راه ساده برای داشتن ذهنیت مثبت

برترین ها – ترجمه از پلاد ناصری: بزرگ ترین تفاوت میان کسانی که موفق می شوند با کسانی که به موفقیت نمی رسند چیست؟ مطمئنا نوع نگرش افراد مهم ترین و اصلی ترین تفاوت میان آنان است. ذهنیت مثبت، ابزار کوچکی است که می تواند شما را به تغییرات بزرگ رهنمون سازد و در راه رسیدن به احساس اعتماد به خود، عزت نفس و شایستگی، نقش موثری داشته باشد.

بدون شک هر فردی، در هر مرحله ای از زندگی خود که به موفقیت دست می یابد، نیاز به ذهنیت و تفکری مثبت داشته است. پس شما نیز برای رسیدن به جایگاه های بالاتر به آن نیاز دارید. پنج عاملی که در ادامه معرفی می کنیم به شما کمک می کنند که در راه رسیدن به موفقیت به نگرش و ذهنیت مثبت دست پیدا کنید.

 گفتگو با خود

فکر می کنید تنها صحبت کردن با کسانی که به آنها اعتماد دارید و حرف هایشان برای شما مهم است، در شکل گیری تفکرتان کفایت می کند؟ جواب این سوال کاملا منفی است. گفتگویی که شما با خودتان انجام می دهید و حرف هایی که در نزد خود بازگو می کنید مهم ترین چیزی است که در فکر و نگرش شما تاثیر می گذارد.

 پنج عامل برای داشتن ذهنیت مثبت

قطعا شما هم با این نظر موافق هستید که ما در طول روز بارها و بارها با خودمان حرف می زنیم، و در نهایت همین گفتگو با خودمان باعث می شود که مفاهیم و باورهایمان در رابطه با توانمندی هایی که داریم شکل بگیرند.

پس به حرف هایی که با خودتان می زنید بیشتر دقت کنید و مراقب گفته هایتان در مورد خودتان باشید. این حرف ها، به مانند دانه هایی هستند که موفقیت از آنها جوانه می زند و سبز می شود. در نتیجه هر چه این دانه ها شامل حرف های مثبت و الهام بخش باشند تاثیر به مراتب بالاتری بر روی فکر شما خواهند داشت.

اراده

اراده ای که در راه رسیدن به موفقیت با خود به همراه دارید، موفقیت شخصی و حرفه ای شما را شکل خواهد داد. آیا اراده ای که برای انجام کارها دارید، به اندازه ای هست که وضعیت شما را برای تلاش در مسیر موفقیت به چالش بکشد؟ اگر پاسختان به این سوال منفی است، باید وسیع تر فکر کنید و کمی از حاشیه امنی که برای خودتان ساخته اید فاصله بگیرید.

مطمئنا آسودگی و آرامش را با فاصله گرفتن از این حاشیه امن فکری به دست خواهید آورد. با داشتن اراده ای بزرگ تر و مصمم بودن برای رسیدن به موفقیت می توانید تغییرات بزرگ را به وجود بیاورید. پس دیدی گسترده و واقع بینانه در مورد خودتان داشته باشید و به نتایج بزرگ تری فکر کنید. باور کنید که هیچ قدرتی به اندازه داشتن تفکرات بزرگ برایتان ارزشمند نخواهد بود.

ثابت قدم بودن

بسیاری از روانشناسان برجسته معتقد هستند هر چقدر که داشتن استعداد و توانایی ذاتی برای کسب موفقیت در زندگی نیاز است، تلاش برای رسیدن به آن اهمیت دوچندانی دارد. در نتیجه باید در تلاش و کوشش خود ثبات داشته باشید. اشتیاق و علاقه شما در انجام کارها، در کنار پشتکار و استقامتی که به خرج می دهید، عوامل بسیاری مهمی برای کسب موفقیت های بلند مدت هستند.

مطمئنا هیجان و اشتیاقی که در قدم اول برای خودتان ایجاد می کنید، فوق العاده مهم و ارزشمند است، اما سخت ترین کار این است که در طول مدت زمانی طولانی برای رسیدن به اهدافتان تلاش کنید و در جهت کسب موفقیتی که انتظارش را می کشید، ثابت قدم باقی بمانید. داشتن پشتکار، ما را از تسلیم شدن و کوتاه آمدن، به ویژه در هنگام مواجه شدن با سختی ها باز می دارد. خبر خوب در این رابطه این است که می توانید با کمی تمرین و ایجاد تغییراتی مثبت در خود، این پشتکار و ثبات را تقویت کنید.

استراتژی

هر چند تعیین اهداف و چشم انداز مناسب در ابتدای امر بسیار مهم است، اما به تنهایی نمی تواند تضمین کننده رسیدن به موفقیت باشد. با تشکیل ساختار عملی و برنامه ریزی دقیق می توانید با سرعت و قدرت به مراتب بالاتری رو به جلو حرکت کنید.

 پنج عامل برای داشتن ذهنیت مثبت

اهداف خودتان را به بخش های کوچک تر تقسیم کنید و اقدامات خود را برای رسیدن به این اهداف کوچک سازمان دهی نمایید. به این ترتیب توانایی مدیریت بهتری بر امور خود خواهید داشت. سعی کنید همیشه برنامه ای مدون و استراتژیک داشته باشید و فعالیت هایی که انجام می دهید را از قبل برنامه ریزی کنید. این کار لازمه رسیدن به موفقیت پایدار است. از این طریق هیچ گاه کارهایی که باید انجام دهید را فراموش نخواهید کرد و همیشه نسبت به فعالیت هایتان آگاه خواهید بود. همچنین با این کار به راحتی می توانید بازخوردهایی که از کار خودتان می بینید را ارزیابی کنید و با آغوش باز در مقابل اتفاقات و مشکلات بایستید.

اقدام و عمل

تدوین یک استراتژی مناسب، اولین اقدام برای شروع است. اما بعد از آن، تلاش و اقدام در جهت عملی کردن استراتژی اهمیت بسیار زیادی دارد. در مورد فعالیت هایی که می خواهید انجام دهید، پیش از شروع به کار، خوب فکر کنید و قدرتمندانه ترین راه را برای انجام آن ها انتخاب نمایید. شاید روزهای بسیاری برایتان پیش بیاید که هیچ کاری در راه رسیدن به اهدافتان و کسب موفقیت انجام ندهید. اما این مسئله به هیچ وجه مهم نیست و نباید موجب دلسرد شدن شما باشد.

تنها کافی است که روی فعالیت هایی که باید انجام دهید متمرکز شوید و تا جایی که می توانید تلاش کنید. موفقیت سیبی است که باید گاز بزنید و آنقدر این کار را تکرار کنید تا کاملا خورده شود. فرقی نمی کند که چه کارهایی را برای محقق کردن اهدافتان انجام می دهید.

شاید یک تماس تلفنی، یا ارسال یک ایمیل به نظر کارهای ساده ای برسند. اما همین کارهای کوچک و ساده می توانند نقش زیادی در رسیدن شما به مقصدی که انتظارش را می کشید داشته باشند. اقدام و عملی که انجام می دهید باعث می شود که به خودتان اعتماد کنید و موفقیت هایتان را در آینه عملکرد خودتان ببینید. قدم هایی که در راه رسیدن به موفقیت بر می دارید، همین اقدامات ساده ای هستند که به انجام می رسانید و ذهنیت خود را برای کسب موفقیت می سازید.


منبع: برترینها

بازاریابی رویداد چیست و چگونه می‌توان از آن بهره‌مند شد؟

در میان هزاران روش بازاریابی آنلاین و آفلاینی که امروزه پدید آمده‌اند، برخی از روش‌ها از بازگشت سرمایه‌ی بسیار بالایی برخوردار هستند. امروزه بسیاری از افراد به روش‌ها و تاکتیک‌های بازاریابی اینترنتی روی آورده‌اند، چون برای بسیاری از کسب‌‌وکارها نتیجه‌بخش بوده است. با این حال، یک استراتژی صحیح بازاریابی ازترکیبی از استراتژی آنلاین و آفلاین را استفاده می‌کند.

بازاریابی رویدادی یکی از بهترین انواع بازاریابی آفلاین است که برندها از آن برای تبلیغ محصول و یا خدمات شرکت خود بهره‌مند می‌شوند. رویداد در واقع به جمع‌شدن تعدادی از افراد کنار هم و صحبت حول یک موضوع خاص گفته می‌شود. برندها می‌توانند میزبان رویداد، شرکت‌کننده و یا حامی رویدادها باشند.

بازاریابی رویداد چیست و چگونه می‌توان از مزیت‌های آن بهره‌مند شد؟ 
چرا شرکت‌ها از بازاریابی رویدادی استفاده می‌کنند؟

همان‌طور که گفتیم یک استراتژی صحیح بازاریابی ترکیبی از استراتژی‌های بازاریابی آفلاین و آنلاین است.
کسب‌وکارها سعی می‌کنند از هر راهی شده، رشد و توسعه پیدا کنند.
بازاریابی رویدادی نقش بسیار موثری در رشد کسب‌وکارها دارد، بنابراین شرکت‌ها علاقه‌مندند که از آن بهره‌مند شوند.  در ادامه برخی از مزایای بازاریابی رویدادی را می‌خوانید.

برندینگ و افزایش آگاهی از برند

یکی از بزرگ‌ترین دلایل شرکت‌ها برای میزبانی یک رویداد ایجاد و ساخت هویت تجاری‌شان است.
شما با بازاریابی رویدادی قادر خواهید بود، خود را از سایر رقبا متمایز و شناخته‌شده‌تر نمایید.
۷۴٪ از شرکت‌کنندگان رویدادها معتقدند که شرکت‌ آن‌ها، برند و خدمات پس از رویداد آن‌ها توسعه یافته است.

بیایید نگاهی به چند رویداد مهم در سراسر جهان بیندازیم و ببینیم چرا برندها در آن‌ها شرکت می‌کنند؟

هفته مد:

        یک برند سبک زندگی که می‌خواهد لوکس به نظر برسد

سوپرباول:

        برندهایی که می‌خواهند نام‌شان در کنار بزرگ‌ترین برندهای جهان دیده شود و به سیل مخاطبان آن‌ها دست پیدا کنند.

رویدادهای خیریه:

       برندهایی که می‌خواهند مسئولیت اجتماعی قبول کنند و دوست دارند از خیریه‌ها حمایت کنند.

 رویدادهای کارآفرینی:

      برندهایی که می‌خواهند نشان دهند برای رشد جامعه تلاش می‌کنند.

  هنگامی‌که می‌خواهید رویدادی را میزبانی کنید، باید به این موضوع فکر کنید که مشتری شما کیست و حدس می‌زنید در چه رویدادهایی حضور پیدا کنند؟

   یکی دیگر از راه‌ها ارتباط با خبرنگارانی است که در رویدادها حضور دارند. آن‌ها می‌توانند سروصدای زیادی ایجاد کنند و توجهات را به سمت شما جلب کنند.

بازاریابی رویداد چیست و چگونه می‌توان از مزیت‌های آن بهره‌مند شد؟ 
افزایش تعامل با مشتری با بازاریابی رویداد

هم‌اکنون بسیاری از برندها از طریق وبلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی با مشتریان خود در ارتباط هستند. همان‌طور که می‌دانید هیچ روش ارتباطی نمی‌تواند جایگزین ارتباطات رو در رو شود.  این امکان را برای شما و مشتریان‌تان فراهم می‌کند تا از نزدیک با هم در ارتباط باشید و مسلما تاثیر بسیار مثبتی در ذهن مشتری خواهد گذاشت.براساس تحقیقات افزایش تعامل با مشتری منجر به افزایش ۵ برابری وفاداری مشتری و حفظ و نگهداری آنان است.

تولید سرنخ‌های بازاریابی

امروزه هیچ کدام از روش‌های بازاریابی به انداز‌ه‌ی بازاریابی دهان به دهان موثر و تاثیرگذار نیست.

بازاریابی رویدادی باعث سروصدای زیادی می‌شود و هر کسی که بخواهد در رویداد شرکت کند، مسلما به دنبال همراه است.

۷۹٪ از بازاریابان آمریکایی مشتریان بالقوه‌ی خود را از رویدادها جذب می‌کنند.

شما باید اطلاعات کسانی که در رویداد شما شرکت کرده‌اند را ثبت کنید.

اطلاعاتی که جمع‌آوری می‌کنید باید سطح ارتباط مشتری با برند شما را نشان دهد.

بدین ترتیب شما می‌توانید مشتریان بالقوه را از بین تعدادی از زیادی از افراد شرکت‌کننده شناسایی کنید و با پیگیری‌های بعدی، آن‌ها را به مشتریان دائمی خود تبدیل کنید.

آموزش از طریق بازاریابی رویداد

۶۵٪ از برندها معتقدند که رویدادها به آن‌ها کمک می‌کنند تا نسبت به محصولات و برندها درک بهتری داشته باشند. آن‌ها معتقدند رویدادها(آفلاین و آنلاین مثل وبینارها) روش مناسب‌تری نسبت به تبلیغات تلویزیونی و سایر انواع تبلیغات هستند.آموزش در رویداد به طرق مختلفی می‌تواند صورت بگیرد، اگر نحوه استفاده از محصول شما پیچیده است، می‌توانید وبینارهایی برگزار کنید و نحوه استفاده از آن را آموزش دهید. یا می‌توانید غرفه‌ای در یک نمایشگاه مشهور اجاره کنید و به آموزش کسب‌وکار خود بپردازید. همه چیز به ایده‌های شما و مشتریان‌تان بستگی دارد.

افزایش مشتری از طریق بازاریابی رویداد

رویدادها بسیار اعتمادساز هستند.

در واقع، رویدادها نقش اساسی در اعتمادسازی ایفا می‌کنند.

مردم به برندهایی که از نزدیک با آن‌ها آشنا هستند بیشتر اعتماد می‌کنند.

این نکته را هم فراموش نکنید که رویدادها می‌توانند آنلاین هم شکل بگیرند، مثل وبینارهایی که این روزها تعداد آن‌ها بسیار زیاد شده است.

حتی وبینارهای آنلاین هم که اغلب با هدف آموزش صورت می‌گیرند، منجر به افزایش اعتماد می‌شوند.

اعتماد باعث می‌شود که تعداد مشتریان شما روز به روز افزایش پیدا کند.

زیرا مشتریان وفادار بهترین مبلغان برند شما خواهند بود.


منبع: برترینها

چرا ایمیل مارکتینگ جزو سرمایه های کسب و کارهای کوچک به شمار می رود؟

از زمانی که اولین ایمیل در چهار و نیم دهه قبل ارسال شد، بازاریابی مسیر طولانی و پر پیچ و خمی را پشت سر گذاشته است. پیشرفت هایی مانند رسانه های اجتماعی و بازاریابی با استفاده از موتورهای جستجو باعث شده است که کسب و کارها برای دسترسی به مخاطب هدف خود هیچ کمبودی را احساس نکنند. پس چرا در عصر بازاریابی نوین هنوز هم ایمیل مارکتینگ به عنوان یکی از مولفه های اصلی بازاریابی کسب و کارها به شمار می رود؟

در یک نظرسنجی که توسط انجمن بازاریابی مستقیم (DMA) انجام شد، بیش از نیمی از بازاریاب ها با اشاره به بازگشت سرمایه فوق العاده بازاریابی ایمیلی اظهار داشتند که برای افزایش بودجه ایمیل مارکتینگ خود برنامه ریزی کرده اند.

ما در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش ایمیل مارکتینگ به پاسخ به این سوال می پردازیم که چرا هنوز هم بازار این کانال بازاریابی باسابقه گرم است.

  1. ایمیل مارکتینگ، اطلاعات دقیق و عملیاتی ارائه می کند

یکی از بزرگترین مزایای داشتن یک برنامه ایمیل مارکتینگ خوب و حساب شده، آمار دقیقی است که از کمپین خود کسب می کنید.

در مقایسه با سایر کانال های بازاریابی -مانند بیلبوردهای تبلیغاتی یا تبلیغات تلویزیونی- شاخص های ایمیل مارکتینگ اطلاعات به مراتب بیشتری را در رابطه با موفقیت یا شکست کمپین های بازاریابی در اختیار شما قرار می دهد.

پیگیری نرخ بازشدن و نرخ کلیک جزو استانداردهای همه برنامه های نظارت بر ایمیل مارکتینگ است، اما به آسانی می توانید از این اطلاعات پایه فراتر بروید و ببینید که مخاطبان شما چقدر برای خواندن ایمیل های شما وقت می گذارند و از چه دستگاه هایی برای چک کردن ایمیل استفاده می کنند. تجزیه و تحلیل اطلاعاتی از این قبیل به شما اطلاعات ارزشمندی می دهد که با کمک آن می توانید به بررسی نقاط ضعف و قوت کمپین های خود بپردازید.

  1. ایمیل مارکتینگ شما را مجبور می کند تا بازاریاب بهتری باشید

اساس و بنیاد یک کمپین ایمیل مارکتینگ موفق -حتی پیش از محتوا- فهرست مشترکان شما است. تعریف و بخش بندی مخاطبان و تصمیم گیری برای ارسال ایمیل به هر دسته از آنها، کسب و کارهای کوچک را مجبور می کند تا نگاه دقیق تر، متمرکزتر و علمی تری نسبت به جامعه هدف خود داشته باشند. این اندازه دقت در تحلیل برای سایر بخش های بازاریابی کسب و کارهای کوچک نیز سودمند واقع خواهد شد.

داشتن یک درک دقیق نسبت به مخاطبان و اینکه چه چیزی به آنها انگیزه می دهد، به منظور تعیین کلمات کلیدی مناسب برای سئو (SEO) و تبلیغات پرداخت در ازای کلیک (PPC)، استفاده از استراتژی ها و محتوای مناسب در شبکه های اجتماعی، طراحی وبسایت با هدف بهینه سازی نرخ تبدیل و مواردی از این قبیل ضروری است.

  1. ایمیل مارکتینگ وقت شما را بیشتر آزاد می کند تا بتوانید به اداره کسب و کار خود بپردازید

اغلب چیزهای خوب وقت گیر هستند و برخی از بقیه بیشتر.

برای کسب و کارهای کوچکی که بدون در اختیار داشتن منابع لازم برای یک دپارتمان بازاریابی قوی و بزرگ فعالیت می کنند، تجزیه و تحلیل هزینه-سود همه کانال های بازاریابی همیشه باید مد نظر قرار بگیرد. همانطور که در سایر مقالات مرتبط با ایمیل مارکتینگ بارها و بارها ذکر کرده ایم، هزینه و وقتی که برای راه اندازی کمپین های ایمیل مارکتینگ صرف می شود نسبت به سایر کانال های بازاریابی بازده بیشتری دارد. به علاوه، با استفاده از نرم افزارهای ایمیل مارکتینگ و سیستم های اتوماسیون یا خودکارسازی، می توانید زمان لازم برای رسیدگی به امور مختلف بازاریابی ایمیلی، از طراحی قالب و آمارگیری گرفته تا تست و ارسال را به حداقل برسانید و روی اداره کسب و کار خود تمرکز کنید.

  1. ایمیل مارکتینگ درآمد شما را تضمین می کند

نکته مهم در بازاریابی برای کسب و کارهای کوچک این است که همه چیز به بازگشت سرمایه ختم می شود و البته، هرچه سریع تر، بهتر.

در واقع، ریال به ریال هزینه ای که برای بازاریابی صرف می کنید اهمیت دارد و به همین دلیل است که کسب و کارهای کوچک به ایمیل مارکتینگ روی می آورند.

ایمیل مارکتینگ مقرون به صرفه ترین کانال بازاریابی است. بر اساس ادعای DMA، بازگشت سرمایه ایمیل مارکتینگ در ازای هر دلاری که صرف می شود، چیزی نزدیک به ۴۴ دلار است. اگرچه باید تا حدی به این آمار با دیده بدبینی نگریست، اما نمی توان قدرت ایمیل مارکتینگ در ارائه بازده خارق العاده را نادیده گرفت.

ایمیل مارکتینگ میوه هایی از درخت را هدف قرار می دهد که در دسترس هستند (فهرست مخاطبان شما) تا بتوانید مشتریان قبلی را دوباره فعال کنید، مشتریان جدید را به قسمت های انتهایی قیف فروش هدایت کنید یا اینکه درصدد بیش فروشی یا فروش جانبی به مشتریان فعلی برآیید.

هنگامی که ایمیل مارکتینگ را به ترکیب بازاریابی و به رابطه های کنونی خود اضافه می کنید، با یک روش غیرتهاجمی در پیشخوان ذهن مخاطبان خود ماندگار می شوید.

این واقعیت که ایمیل مارکتینگ همچنان نقش برجسته ای در بازاریابی کسب و کارهای کوچک برعهده دارد اتفاقی نیست. ایمیل به عنوان یکی از موثرترین روشها برای رشد کسب و کارهای کوچک همچنان بازگشت سرمایه سریع و اطلاعاتی که کسب و کارهای کوچک برای رشد بیشتر به آن نیاز دارند را فراهم می کند.

به نظر شما ایمیل مارکتینگ چه مزایای دیگری می تواند برای کسب و کارهای کوچک داشته باشد؟ لطفاً نظرات و ایده های خود در رابطه با مقالات آموزش ایمیل مارکتینگ گویا آی تی را با ما در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

آموزش فروش: چگونه یک مدیر فروش برتر باشیم؟

چه چیزی باعث می شود که یک مدیر فروش عملکرد فوق العاده ای را از خود نشان بدهد؟ با توجه به نقش مهم و غیرقابل انکاری که مدیران فروش در موفقیت تیم فروش بر عهده دارند، ما در این مطلب از سلسله مطالب آموزش فروش، به ذکر ۵ روش می پردازیم که با استفاده از آنها می توانید کیفیت کار خود را افزایش دهید.

بر اساس یک تحقیق که توسط هاروارد بزینِس رویو انجام شد، ۶۹ درصد از فروشندگانی که عملکرد بهتری نسبت به ارقام پیش بینی شده از خود نشان دادند، مدیر فروش خود را با عنوان عالی یا بالاتر از حد متوسط ارزیابی کرده بودند. به علاوه، کیفیت و کمیت فروش مستقیماً با رهبری فروش در ارتباط است. ۵۶ درصد از فروشندگانی که فرآیند فروش را با عنوان عالی ارزیابی کردند، مدیر فروش شرکت را نیز با همین عنوان رتبه بندی کرده بودند.

این اتفاقی نیست و مدیران فروش موفق برای خودشان و اداره تیم فروش روشهای خاصی دارند. آنچه در ادامه می آید ۵ مورد از بهترین روشهایی است که مدیران فروش برتر را از سایرین متمایز می کند و به آنها این امکان را می دهد تا اهداف فروش را با موفقیت محقق کرده و از آن هم فراتر بروند.

  1. تعیین اهداف و انتظارات از همان ابتدا

آیا تیم شما به خوبی با اهداف و انتظاراتی که از آنها می رود آشنایی دارند؟ و آیا واقعاً متوجه هستند که مسئولیت شما چیست؟ اگر نسبت به نقش ها و مسئولیت ها تردیدی وجود دارد، اکنون بهترین زمان برای روشن کردن وضعیت است.

مدیران فروش موثر به منظور کسب اطمینان از آگاهی همه نسبت به اینکه هر کس مسئول تحقق چه نتایجی و در چه زمانی است وقت و انرژی صرف می کنند. به علاوه، آنها همیشه تلاش می کنند تا همه اعضای تیم، پیامدهای تحقق یا عدم تحقق اهداف را درک کنند.

یک مدیر فروش موثر برای جلوگیری از شکست روی اهمیت فرآیند تعیین اهداف تاکید می کند و تیم خود را موظف و ترغیب می کند تا اهدافی را برای خود مشخص کنند که دقیق، قابل سنجش، قابل حصول، واقع بینانه و برای آن برهه از زمان مناسب هستند.

نکته کلیدی برای تعیین چنین اهدافی، همکاری و پرسش است. از خودتان و اعضای تیم خود سوالات متعدد و حساب شده ای بپرسید تا بتوانید استراتژی های خود را به بهترین شکل ممکن جرح و تعدیل کنید و اطمینان پیدا کنید که بیش از حد وعده نمی دهید یا از واقع گرایی عدول نکرده اید.

به علاوه، ارزیابی و انجام تغییرات لازم و به عبارت دیگر، انعطاف پذیری را فراموش نکنید، چرا که همه چیز در کسب و کار در حال تغییر است و نیاز به ارزیابی، تطبیق و تغییر یک نیاز دائمی است.

  1. برگزاری جلسات انفرادی با تک تک فروشندگان

شاید این کار طاقت فرسا به نظر برسد، اما بهترین مدیران فروش با برگزاری جلسات حضوری انفرادی، کار خود و فروشندگانشان را تقویت می کنند. آنها یک برنامه منسجم را برای این کار تنظیم می کنند.

فارغ از اندازه تیم فروش تان، اولین کاری که باید انجام بدهید تنظیم یک برنامه زمانی است که امکان اختصاص زمان برای تک تک فروشندگان را فراهم می کند. پس از تعیین یک زمان مناسب، اطمینان پیدا کنید که این جلسات به طور مستمر برگزار می شوند.

شاید گاهگاهی امکان برگزاری این جلسات فراهم نشود، اما زمانبندی برای این جلسات از قبل و پافشاری بر رعایت نظم در برگزاری آنها به شما کمک می کند تا از تداخل مسئولیت ها جلوگیری کنید. علاوه بر این، تعیین یک برنامه مشخص به شما و فروشنده کمک می کند تا تمرکز خود را روی استراتژی های اصلی حفظ کنید و جلسات را به سمت و سوی موارد سودمند دیگری نیز پیش ببرید.

باید توجه کنید که هر فروشنده در نوع خودش منحصر به فرد است و نقاط قوت و ضعف متفاوتی دارد و حتی شیوه های یادگیری آنها با هم فرق می کند. برای شناخت بیشتر تک تک فروشندگان وقت بگذارید تا بتوانید به گونه ای جلسات آماده سازی را جرح و تعدیل کنید که علاوه بر تاثیر بیشتر، به مذاق آنها هم خوش بیاید.

  1. تمرکز روی نقاط قوت

همانطور که در نکته قبلی یادآور شدیم، بهترین مدیران فروش با همه فروشندگان رفتار یکسانی ندارند. چرا؟ زیرا شخصیت ها و سبک های فروش متعددی وجود دارند که هر یک نسبت به دیگری مدیریت متفاوتی را می طلبد.

در حالیکه یک مدیر فروش معمولی از یک رویکرد کلی در کار خود استفاده می کند، مدیران فروش برتر روی شناسایی و درک نقاط قوت هر فروشنده کار می کنند. به عنوان مثال، اگر یک نماینده فروش داشته باشید که در تقویت رابطه با مشتری و ایجاد وفاداری عملکرد فوق العاده ای دارد، آیا باید وقت او را برای مشتری یابی صرف کنید؟ شما باید از وی بخواهید تا استراتژی های خود برای تمدید سرویس و رشد را تقویت کند و تلاش کند تا رضایت و وفاداری مشتریان فعلی را افزایش بدهد.

نقش شما به عنوان یک مدیر فروش، هدایت تیم فروش است. مدیران برتر فروش آنهایی هستند که به اعضای تیم خود اجازه می دهند تا روی نقاط قوت خود تمرکز کنند، که در نهایت همین باعث می شود که فروشندگان با انگیزه و انرژی بیشتری کار کنند.

به علاوه، مطالعه ای که توسط گالوپ انجام شد نشان داد که سیستم های مدیریتی مبتنی بر بهره برداری از نقاط قوت می توانند بین ۱۰ تا ۱۹ درصد فروش را افزایش بدهند.

  1. موفقیت ها را با تیم فروش در میان بگذارید

شما چشم و گوش تیم فروش هستید. بنابراین، این شما هستید که چالش ها و همچنین موفقیت ها را می بینید و می شنوید.

مشاهدات خود را با تیم فروش در میان بگذارید و آنها را ترغیب کنید تا درباره آنها با هم گفتگو کنند. به عنوان مثال، پس از موفقیت های بزرگ باید وقت بگذارید و عواملی که باعث شد تا معامله انجام بگیرد را با اعضای تیم در میان بگذارید. آشکارا حوزه هایی که نمایندگان فروش در آنها عملکرد خوبی داشته اند و فعالیت هایی که مثمر ثمر واقع نشده را مورد ارزیابی قرار بدهید و بررسی کنید که چه کارهایی را در آینده می توان به روش های موثرتری انجام داد.

به اشتراک گذاشتن بهترین روشها و نمونه ها با همه فروشندگان به ابراز نظرات و دیدگاه های مختلف کمک می کند و مباحث و گفتگوهای مفیدی را درباره موضوعاتی که برای شما، تیم فروش و شرکت تان اهمیت دارند آغاز می کند.

  1. نهادینه کردن فرهنگ یادگیری

نهادینه شدن فرهنگ یادگیری و آموزش مستمر در فروش، شرایط لازم برای رشد مستمر و موفقیت در بلندمدت را فراهم می کند.

به منظور کسب موفقیت در فروش، بخش فروش باید همیشه به دنبال توسعه دانش فروشندگان نسبت به محصول، competitive intelligence یا هوش رقابتی، مشتری یابی، مدیریت زمان و فرصت و همچنین برنامه ریزی و ارتباط حرفه ای باشد. آموزش، یک مزیت رقابتی ایجاد می کند که غالباً نسبت به آن غفلت می شود.

حتی اگر بهترین سال را هم پشت سر گذاشته اید، این به آن معنی نیست که دیگر نباید به دنبال پیداکردن روشهای تازه ای برای بهبود و پیشرفت بخش هایی باشید که در آنها به موفقیت دست پیدا کرده اید. بهترین مدیران فروش همیشه به دنبال یافتن روشهایی برای افزایش بهره وری خود و تیم فروش هستند. به همین دلیل است که یکی از ویژگیهای اصلی یک مدیر فروش موثر، آمادگی وی برای یادگیری و دریافت بازخورد است. اگر یک مدیر فروش برای یادگیری آمادگی داشته باشد، فرهنگ یادگیری را در شرکت نهادینه می کند. به هر حال، نمی توانید انتظار داشته باشید که تیم فروش شما کاری را انجام بدهد که خودتان به انجام آن تمایلی ندارید. با ایجاد فرهنگ یادگیری، فرهنگ کاری باز و صادقانه ای را به وجود می آورید که همه در آن نگرش و ارزشهای مشترکی دارند.

مدیران فروش از روش های متفاوتی استفاده می کنند، اما ما در این مطلب از مقالات آموزش فروش به مواردی اشاره کردیم که توسط مدیران فروش برجسته استفاده می شوند.

برای اینکه بهترین باشید، به یاد داشته باشید که: به منظور کسب اطمینان از اینکه همه چیز روشن است در همان ابتدا اهداف و انتظارات را مشخص کنید، برای برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی با تک تک فروشندگان جلسه بگذارید، روی تقویت نقاط قوت هر فروشنده کار کنید، به منظور ایجاد بحث و گفتگوی سازنده، داستانهای فروش موفق را با فروشندگان در میان بگذارید و سرانجام، فرهنگ یادگیری و آموزش را در بخش فروش نهادینه کنید.


منبع: گویا آی‌تی

موفقیت «رولکس»؛ ۶۰ سال با سوارکاران

ماهنامه عصر زمان: یکی از ساعت هایی که بسیار مورد توجه مردم جهان قرار دارد، برند رولکس است که آن را می توان در قیمت های مختلف یافت تا طیف گسترده تری از مشتریان را بتواند جذب کند. «رولکس» در رویدادهای مختلفی حضور داشته و حامی ورزش ها، نمایشگاه ها و… شده است، اما شاید در هیچ زمینه ای تا حد سوارکاری موضوع را جدی نگرفته باشد.

 رولکس 60 سال با سوارکاران

اسناد نشان می دهد برند «رولکس» با ورزش سوارکاری پیوندی دیرینه دارد که قدمت این پیوند به ۶۰ سال می رسد. رابطه طولانی بین برند «رولکس» و دنیای شیک سوارکاری به سال ۱۹۵۷ باز می گردد. زمانی که Pat Smythe یکی از قهرمانان رشته پرش با اسب، یک ساعت از این برند را به مچ داشت. این ورزشکار پیشگام، در میدان مسابقه، ساعت رولکس Oyster Perpetual را به مچ داشت؛ ساعتی که گفته می شود در آن زمان نخستین ساعت ضدآب جهان بوده و به دلیل نوآوری و ابتکار، طول عمر و نیز شیک بودن آن مورد تحسین بسیاری از مردم قرار گرفت.

از آن زمان به بعد، این برند و ساعت ساز سوییسی متعهد شد برای ورزشکاران خوش قیافه با هیکل هایی کاملا ورزشکاری، ساعت هایی را ارائه دهد که بسیار شیکند که البته در همین راستا با ورزش سوارکاری و سوارکاران برجسته، انس بیشتری گرفت و برای این رشته ورزشی با جدیت گام برداشت.

حالا دیگر ۶۰ سال است که این برند به عنوان یک نشان زیبا و برجسته سوارکاری در جهان شناخته می شود و در این مدت، همچنان اسپانسر و تاییدکننده این رشته ورزشی بوده است، چرا که سوارکاری نیز مانند برند «رولکس» با کنترل، روح شجاعانه ماجراجویی و مهر و علاقه به دیگران نیز تعریف شده است.

رولکس 60 سال با سوارکاران

به این ترتیب، رولکس از برترین سوارکاران جهان و همچنین مسابقات سوارکاری بزرگ و معروف که نقطه عطفی در تاریخ این ورزش محسوب می شود، حمایت می کند. از جمله این رویدادها می توان ۳ مورد از بزرگ ترین نمایش های مربوط به سوارکاری یعنی فستیوال جهانی سوارکاری CHIO Aachen در آخن آلمان، فستیوال CSIO Spruce Meadows ‘Masters’ در کانادا و همچنین CHI Geneva در ژنو اشاره کرد.

(فستیوال سوارکاری  آخن یک نمایش اسب محبوب و بین المللی است که هر سال تابستان در آخن آلمان برگزار می شود و رشته های پرش با اسب، درساژ را شامل می شود و در اروپا بسیار معتبر است. درباره رویداد اسب سواری که هر سال پاییز در کانادا برگزار می شود هم می توان گفت که تاکنون بریتانیا با ۱۰ پیروزی از ۲۹ دوره، بیشترین پیروزی ها را از آن خود کرده است و البته در سال ۲۰۰۶ کانادا یعنی میزبان برای نخستین بار برنده شد. رویداد ژنو نیز امسال برای پنجاه و هفتمین بار در ژنو برگزار خواهدشد.)

رولکس همچنین در سال ۲۰۱۳یک «شو» پرش با اسب با عنوان Rolex Grand Slam of Show Jumping را پایه گذاری کرد؛ یک کار ابتکاری جهانی که به سوارکاری که جایزه Grand Prix را در هر یک از سه مسابقه این رویداد به خود اختصاص می دهد اهدا می کند. البته باید گفت که «اسکات براش» اسکاتلندی، تنها سوارکاری است که تاکنون در تاریخ موفق به دریافت جایزه Rolex Grand Slam در سال ۲۰۱۵ شده است. چون برنده کسی است که در هر ۳ رشته بتواند به مقام برتر دست پیدا کند.

 رولکس 60 سال با سوارکاران

 
در کنار «اسکات براش»، رولکس از سوارکارانی همچون Meredith Michaels Beerbaum که در امریکا متولد شده ولی به عنوان سوارکار آلمانی در این مسابقه شرکت کرد و نیز Rodrigo Pessoa برزیلی نیز حمایت کرده است. این سوارکار برزیلی در این باره نیز گفت: حمایت برندهای بزرگ و مطرحی مانند «رولکس» از سوارکاران نشان می دهد آنها به ورزش سوارکاری و نیز بالا بردن سطح حرف ای آن، بسیار متعهدند.

پیشرفت سوارکاران در چند سال اخیر بسیار چشمگیر و خیره کننده بوده است و باید گفت این موضوع بدون حمایت برندهای بزرگ امکانپذیر نیست.

«زارا تیندال» دارنده مدال المپیک هم از سال ۲۰۰۶ تاکنون مورد حمایت و تایید برند رولکس بوده است. یعنی درست از زمانی که وی در فستیوال CHIO Aachen مدال طلای مسابقات را از آن خود کرد. وی در این باره گفت:

حمایت رولکس از من بسیار شیرین بود و این مدال طلا را بسیار شیرین می دانم.

رولکس هم چنین آکادمی سوارکاران جوان (The Young Riders Academy) را در سال ۲۰۱۴ راه اندازی کرد که جوانان مستعد در رشته پرش با اسب را شناسایی و تربیت می کند.

نکته مهم دیگر آن که امروزه ساعت Rolex Oyster Perpetual مرزهای زمان را برای زنان و مردان درهم شکسته و در خط مقدم جبهه ساعت سازی مد قرار گرفته است.


منبع: برترینها

بعد از خرابکاری، چطور اوضاع را مدیریت کنیم؟

مجله پنجره خلاقیت – ترجمه غزاله رسول زاده: یکی از موضوعاتی که در مقاله های کارآفرینی کمتر به آن پرداخته شده این است که برای جبران اشتباهات و خرابکاری ها باید چه کار کنیم؟

همه انسان ها در طول زندگی خود اشتباهات زیادی مرتکب می شوند. کسانی که من را می شناسند، می دانند هم در زندگی شخصی و هم در زندگی کاری خود اشتباهات زیادی داشته ام؛ اما به خاطر آن اشتباهات سپاسگزارم زیرا هر کدام از آنها درس های زیادی را به من آموختند.

اگر اوضاع به هم ریخته است و نمی توانید راه حل مناسبی پیدا کنید، در درجه اول آرامش خود را حفظ کنید؛ آنگاه خواندن نکات زیر می تواند به شما کمک کند تا کنترل اوضاع را در دست بگیرید.

 بعد از خرابکاری، چطور اوضاع را مدیریت کنیم؟

نکته اول: هر چه زودتر سهامداران را از اخبار بد مطلع کنید

من و همسرم هر هفته در روزی خاص در مورد زندگی و موفقیت هایی که به آنها افتخار نمی کنیم، یا مسائل و مشکلاتی که به دلایلی از یکدیگر پنهان کرده ایم، گفت و گو می کنیم. این جلسات خانوادگی به من آموخت که بهتر است مشکلات و مسائل را هر چه زودتر بازگو کرد تا به موقع راه حل مناسبی برای آنها پیدا شود. هرچه این مسائل دیرتر بیان شود، اوضاع بدتر می شود. بعضی از آسیب ها و مشکلات در ابتدا به آسانی قابل حل هستند اما با گذشت زمان صدمات جبران ناپذیری خواهندداشت.

این مسئله درباره کسب و کار نیز صدق می کند. اشتباهاتتان را هرچه زودتر با سهامداران و کسانی که در معرض آسیب قرار دارند، در میان بگذارید. در شرایط دشوار، اعتمادداشتن اعضا به یکدیگر بسیار مهم است و اعتماد همیشه با صداقت و شفافیت به وجود می آید. نزدیک ترین افراد به شما تنها زمانی می توانند به شما کمک کنند که از همه چیز اطلاع داشته باشند. در چنین شرایطی اگر آنها از همه چیز باخبر نباشند، همه چیز خراب می شود.
رید می هالکو، مشاور و دوست من، روش زیر را برای شروع یک گفت و گو و بازگو کردن خبرهای بد پیشنهاد داده است:

در آینده ای نزدیک با آن شخص قرار ملاقات تعیین کنید و از قبل به او بگویید باید خبرهای بدی به او بدهید؛ با این کار او می تواند خودش را برای آن جلسه آماده کند.

در روز جلسه به آنها بگویید که حامل خبرهای بدی هستید و نگران واکنش آنها هستید. بگویید امیدوارید که اول حرف های شما را گوش کنند. سپس واکنش نشان دهند. آنها با شنیدن این جملات، قبل از عصبانی شدن، واکنش خود را می سنجند. حالا اشتباه خود را به طور کامل و با صداقت توضیح دهید و خواهید دید که آنها با دقت و تفکر بیشتری واکنش نشان خواهندداد.

نکته دوم: از مطبوعات و خبرگزاری ها دور کنید.

مطبوعات و خبرگزاری ها فقط منتظر فرصتی هستند که اشتباه کنید تا با انتشار اخبارتان شما را مجبور کنند از خود دفاع کنید. در این گونه موارد من همیشه سعی کرده ام ساکت بمانم و از آنها دوری کنم.

خبرگزاری ها می توانند بسیار بی رحم باشند؛ یک شکست کوچک در کسب و کارتان می تواند منجر به چاپ مطالب متعددی در اخبار هفتگی شود. شما ممکن است احساس کنید که این بی عدالتی است زیرا فقط یک بعد از ماجرا گفته شده است. اما من به شما توصیه می کنم هیچ واکنشی نشان ندهید زیرا اوضاع بدتر خواهدشد و خبرهای بیشتر و بدتری از شما به چاپ می رسد.

مهم سهامدارانتان هستند که از این موضوع باخبرند. بهتر است بقیه مردم تا موفقیت بعدی تان از این موضوع بی اطلاع باشند، بنابراین ساکت بمانید زیرا با پخش شدن این اخبار شما نمی توانید جلوی تاثیرات منفی و تیترهای بد را در مورد کسب و کارتان در گوگل بگیرید.

نکته سوم: خودتان را ببخشید و به راهتان ادامه دهید.

مهم ترین نکته بعد از اشتباهاتتان این است که مسئولیت کارتان را قبول کنید و پشیمانی خود را به کسانی که تحت تاثیر اشتباه شما قرار دارند، ابراز کنید تا بتوانید دوباره اعتمادشان را جلب کنید. به آنها بگویید از اشتباهتان به شدت پشیمانید و در اولین فرصت آن را جبران خواهیدکرد.

اما پس از یک زمان مشخص باید اشتباهتان را فراموش کنید و به کارتان ادامه دهید. اگر پس از مدت طولانی نتوانید با اشتباه و شکست خود کنار بیایید، از خودتان متنفر خواهید شد و نمی توانید به کسب و کارتان ادامه دهید. یک مدت مشخص برای پرداختن به آن اشتباه در نظر بگیرید و بعد از آن مدت کاملا فراموش کنید. به آینده فکر کنید و تمام تلاش خود را برای رسیدن به موفقیت های بعدی به کار ببندید.

همه اشتباه می کنند اما موفق ترین کارآفرینان کسانی هستند که بتوانند اوضاع را با کمترین آسیب مدیریت کنند و به کسب و کارشان ادامه دهند. اگر مرتکب اشتباهی شدید، در قدم اول به سهامداران و افراد تحت تاثیر اطلاع دهید؛ سپس سعی کنید صدمات و مشکلاتی را که بعد از اشتباهتان ایجاد شده، برطرف کنید. پس از برطرف شدن تمام مشکلات، یک مدت مشخص و کوتاه به پشیمانی و ناراحتی خود اختصاص دهید، اما پس از آن اشتباهتان را به کلی فراموش و روی موفقیت های آینده تمرکز کنید.


منبع: برترینها