فرمان تولید محتوا را بدهید دست مشتری!

محتوای تولیدی کاربر (UGC) به هر چیزی که مشتریان یک شرکت تولید می‌کنند و به بازاریابی محتوا کمک کند، اشاره دارد. پست‌های شبکه‌های اجتماعی، عکس‌ها، پادکست‌ها و حتی نظرات، محتوای تولیدی کاربر محسوب می‌شوند. به نظر می‌رسد کسب‌وکارهای B2C در استفاده از این نوع محتوا بسیار موفق عمل کرده‌اند …

زیرا آن سوی پلتفرم مصرف‌کننده نهایی قرار دارد. اما آیا امکان استفاده از مزایای این محتوا برای کسب‌وکارهای B2B نیز وجود دارد و اینکه چگونه می‌توان کسب‌وکارهای دیگر را تشویق به تولید محتوا برای کسب‌وکار خود کرد؟ در بازاریابی محتوا مرزهای بین کسب‌وکارهای B2C و B2B در حال از بین رفتن است چرا که آنچه ما با آن روبه‌رو هستیم (P2P  (Person to Personاست. انسان‌ها فارغ از نقش‌های اجتماعی که پذیرفته‌اند، نیاز به شخصی‌سازی دارند. سازمان‌ها دیگر از ساختارهای خشک خارج شده و هویت و شخصیتی انسان‌گونه گرفته‌اند.

ما با برندهایی در ارتباط هستیم که بیش از اینکه سازمان باشند، یک انسان هستند. در حالی که برخی بازاریابان به تحلیل مشکلات استفاده از محتوای تولیدی کاربر برای کسب‌وکارهای B2B متمرکز شده‌اند، بسیاری از برندها از فرمول جالبی استفاده کرده‌اند و آن را «از B2B به B2C» نامیده‌اند.

هر کسب‌وکار B2B در حال ارائه خدمات و محصولاتی به کسب‌وکارهایی است که در نهایت به مصرف‌کننده نهایی ختم می‌شود. از این رو، یکی از راه‌حل‌های این فرمول آن است که کسب‌وکارهای B2B می‌توانند مصرف‌کنندگان نهایی مشتریان خود را تشویق به تولید محتوایی کنند که تمرکز بر راهکار شما برای مشتری خود دارد. به عبارت دیگر، چگونه حضور شما منجر شده است که آنها با کسب‌وکار واسط ارتباط بهتری داشته باشند. علاوه بر این، ممکن است راهکارهایی وجود داشته باشد که کسب‌وکارهای هدف شما نیز به تولید محتوای تشویق شوند:

 فرمان تولیدمحتوا را بدهید دست مشتری!
یک انجمن تخصصی ایجاد کنید

 بسیاری از شرکت‌های B2B انجمن‌هایی ایجاد کرده‌اند که متخصصان می‌توانند از طریق آن روندهای تولید محصولات را مورد بحث قرار دهند و از همکاران و مخاطبان خود مشاوره بگیرند. نتیجه این است که شرکت‌ها می‌توانند راهکارهایی برای بهبود روندها کشف کنند و درعین‌حال ارتباط عمیقی با مخاطب برقرار کنند.

 با مشتریان همکاری کنید

 شرکت‌های B2B می‌توانند با مشتریان خود برای تولید محتوا کار کنند، مشتریان با تلاش کمتر نقطه‌نظرت خود را منتقل می‌کنند. به عبارت دیگر، مطالعات موردی موفق از مشتریان خود را در قالب‌های اثربخش مانند ویدئو و یا کتاب الکترونیک تهیه و منتشر کنید.

     هنگامی که عبارت محتوای تولیدی کاربر را می‌شنوید، اولین چیزی که به ذهنتان خطور می‌کند، شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، اینستاگرام، اسنپ چت و غیره است که از محبوبیت زیادی برخوردارند؛ اما روش‌های دیگری هم  برای میزبانی محتوای تولیدی کاربر وجود دارد

مسابقه برگزار کنید

مسابقه یک روش مؤثر و کارآمد است که مخاطب را تشویق می‌کند کاری انجام دهد. در این روش کسب‌وکارهای هدف شما برای بهره‌مندی از جوایزی که شما در نظر گرفته‌اید، برای تولید محتوا تلاش می‌کنند. این کمپین باید بسیار دقیق طراحی شود، جوایز آن به اندازه کافی انگیزاننده باشد و از روش‌های ارتباطی مؤثر مانند تماس تلفنی و یا ایمیل شخصی به اطلاع کسب‌وکارهای مشتری شما برسد.

نظرسنجی اجرا کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای گنجاندن مشتریان موجود و مشتریان آینده در خروجی بازاریابی محتوا، نظرسنجی از آنهاست. نظرسنجی باید در رابطه با صنعت شما باشد. با استفاده از نظرسنجی، پاسخ‌ها جمع‌آوری، تحلیل و به آمار تبدیل می‌شوند. شما از این طریق یک گزارش پژوهشی و یا کتاب الکترونیک جدید دارید. این کار یک تاکتیک بازاریابی محتوای تولیدی کاربر یا جذب مشتری مناسب برای شماست.

کمپین‌های هشتگ را در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کنید

 این تکنیک یکی از بهترین راه‌های برقراری ارتباط با مشتریان است. علاوه بر این، شرکت‌های B2B می‌توانند از طریق محتوای تولیدی کاربر، اعتبار حساب‌های شبکه‌های اجتماعی خود را افزایش دهند. با این کار می‌توان به طیف متنوعی از مخاطبان کانال‌ها دست یافت. نزدیک به ۹۹درصد محتوای تولیدی کاربر متعلق به شبکه‌های اجتماعی است. اگر می‌خواهید شهرت خود را افزایش دهید و مالکیت محتوای تولیدی کاربر اولویت شرکت شما نیست، کمپین هشتگ روشی مؤثر و کارآمد برای بازاریابی محتواست.

یک صفحه پرسش و پاسخ پویا ایجاد کنید

 هنگامی که عبارت محتوای تولیدی کاربر را می‌شنوید، اولین چیزی که به ذهنتان خطور می‌کند، شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، اینستاگرام، اسنپ چت و غیره است که از محبوبیت زیادی برخوردارند؛ اما روش‌های دیگری هم  برای میزبانی محتوای تولیدی کاربر وجود دارد. صفحات پرسش و پاسخ وب‌سایت شما یکی از آنهاست. همیشه جایی مناسب برای دریافت پاسخ وجود دارد ولی سعی کنید با استفاده از ایده‌ها و طرح‌های خلاقانه یک صفحه پرسش و پاسخ زیبا و مفید بسازید. بدین منظور، شما همیشه می‌توانید از مشتریان خود برای ایجاد آن صفحه با پرسیدن نظرات آنها از طریق نظرسنجی، تحقیق و غیره استفاده کنید.

اگرچه محتوای تولیدی کاربر ابتدا در حوزه بازاریابی B2C آغاز شد اما دلیلی وجود ندارد که بگوییم این نوع بازاریابی محتوا برای شرکت‌های B2B مفید نیست. تمام کاری که باید انجام دهید این است که کمی خلاقانه‌تر بیندیشید و به یاد داشته باشید که بازاریابی محتوای تولید کاربر یک راه ارتباط بسیار عالی و خوب با مشتریان است و یک سلاح جدید و قدرتمند در مجموعه بازاریابی محتوای شرکت B2B شما خواهد بود.


منبع: برترینها

۶ عنصر اصلی در یک استراتژی بازاریابی موثر

آیا گاهی احساس می‌کنید، استراتژی بازاریابی شما چیزی کم دارد؟ شاید مشتریان راغب، به‌رغم داشتن محصولی فوق‌العاده، در دسترس نیستند. یا شاید تلاش‌های شما در راس قیف بازاریابی، در وهله اول مشتریان راغب چندانی گردآوری نمی‌کند. (Marketing Funnel، یک مدل بازاریابی ا‌ست که نشان می‌دهد یک مشتری برای خرید کردن چه مسیری را طی می‌کند.)

 6 عنصر اصلی در یک استراتژی بازاریابی موثر
آیا گاهی احساس می‌کنید، استراتژی بازاریابی شما چیزی کم دارد؟ شاید مشتریان راغب، به‌رغم داشتن محصولی فوق‌العاده، در دسترس نیستند. یا شاید تلاش‌های شما در راس قیف بازاریابی، در وهله اول مشتریان راغب چندانی گردآوری نمی‌کند. (Marketing Funnel، یک مدل بازاریابی ا‌ست که نشان می‌دهد یک مشتری برای خرید کردن چه مسیری را طی می‌کند.)

باید بگوییم که شما تنها نیستید. اکثر کسب‌و‌کارها -تقریبا ۷۸ درصد آنها- از نرخ تبدیل فروش‌شان راضی نیستند. صرف‌نظر از آنچه در حال فروش آن هستید یا جایی که مشکل شما در آنجا نهفته است، ۶ عنصر کلیدی از هرگونه استراتژی بازاریابی موثر وجود دارد. در اینجا این ۶ المان را با هم مرور می‌کنیم.

۱٫ با یک داستان جذاب شروع کنید.
ارین برمن (Erin Berman)، موسس Blackbeard Studios، یک آژانس خلاق دیجیتال، یک قصه‌گوی ثابت برند و کارشناس بازاریابی جاذبه‌ای درونگرا (inbound marketing) است که به ده‌ها استارت‌آپ کمک کرده است تا به مشتریان بیشتری دست یابند.طبق گفته‌های برمن، بازاریابی موثر همه عناصر یک داستان قوی را شامل می‌شود. این عناصر شامل کاراکترها (مخاطب هدف)؛ چالش‌های آنها (مشکلات) و انگیزه‌ها (پیامدهای مطلوب)؛ زمینه (درک رابطه بین ایده‌ها و تجربیات)؛ موانع (برای پیامد مطلوب)؛ اوج (ارزشی که راه‌حل شما ارائه می‌کند) و یک نتیجه (تحویل آن ارزش) است.

اگر این عناصر را در جای مناسب داشته باشید، می‌توانید شروع به ایجاد پیام کنید؛ پیامی که نشان می‌دهد چگونه محصول یا خدمات شما، سناریویی ایده‌آل برای مخاطب تصویر می‌کند که منجر به بهبود زندگی او می‌شود.مطمئن نیستید که از کجا شروع کنید؟ توصیه برمن به کارآفرینان و بازاریابان این است که «به داستان‌هایی توجه کنید که شما را جذب می‌کنند. اگر ایده‌های شما به نظر احمقانه یا بسیار پیچیده می‌آید، نگران نباشید. برای ایده‌های خلاقانه در خود انگیزه ایجاد کنید و سپس آنها را بنویسید.»

۲٫ دانش فنی خود را گسترش دهید.
کریستین المانی (Christine Alemany) از مشاوران رشد Trailblaze توضیح می‌دهد که «شما باید بسیار بیشتر از یک درک سرسری، از تکنولوژی‌های اساسی مورد بحث در کل اکوسیستم اطلاع داشته باشید تا به‌طور موفقیت‌آمیز معیارهایی ایجاد کنید که شما را قادر به مدیریت یک برنامه بازاریابی سازد.»وقتی تلاش‌های بازاریابی شما کامل می‌شود، از سرمایه‌گذاری در تکنولوژی، آموزش و پرسنل مورد نیاز برای موثر نگه داشتن آنها در بلندمدت اطمینان حاصل کنید.

۳٫ پیام‌رسانی خود را هماهنگ کنید.
همه تلاش‌های بازاریابی شما باید بر مبنای استراتژی متحد باشد؛ به این معنی که باید یک داستان ثابت را در همه کانال‌ها و نقاط تماس مشتری بگویید.رایان کلارک (Brian Clark)، موسس و مدیر ارشد اجرایی Rainmaker Digital می‌گوید پیام‌‌های بی‌ربط نه تنها یکی از بزرگ‌ترین موانع برای دستیابی به نرخ بازگشت سرمایه (ROI) برای برنامه‌های بازاریابی دیجیتال، بلکه یکی از معمول‌ترین آنهاست.

او می‌گوید: «تا به امروز، شاهد بوده‌ایم که افراد به بازاریابی محتوا، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی و بهینه‌سازی موتور جست‌وجو به‌عنوان سه چیز متفاوت اشاره می‌کنند؛ گویی هرکدام تاکتیکی است که شما می‌توانید به تنهایی به آن دست یابید.» در عوض، کلارک می‌گوید هر کدام از این تاکتیک‌ها و تاکتیک‌های دیگری که شما استفاده می‌کنید، باید بخشی از یک «استراتژی جامع باشد که حول محتوای جذابی مرکزیت یافته است.»

۴٫ بازاریابی محتوا، هزینه‌ها را هدایت می‌کند.
محتوا باید اساس هر استراتژی بازاریابی مدرنی باشد. نظرات متفاوت بسیار زیادی در مورد آنچه محتوا را فوق‌العاده می‌سازد وجود دارد؛ اما بالاتر از همه، محتوای شما باید معتبر باشد؛ این محتوا باید از داستان منحصربه‌فرد برند شما نشات بگیرد.محتوای فوق‌العاده به مشتریان و برند شما مربوط است و ارزشی به مشتریان اضافه می‌کند که با ماموریت بزرگ‌تر شرکت‌تان منطبق باشد.

۵٫ از صداهای مشتری استفاده کنید.
محتوای معتبر به صدای منحصربه‌فرد برند شما متکی است و کارمندان شما بخشی از این صدا هستند. به این ترتیب، جان‌هانسن (John Hansen) از Recall Americas پیشنهاد می‌دهد که شرکت‌ها به کارمندان برای تبدیل شدن به «مدافعان برند» اختیار و قدرت بدهند. «بسیاری از سازمان‌ها بی‌میل به دادن این کنترل هستند؛ چون از اینکه کارمندان چگونه پیام بازاریابی را تغییر خواهند داد، هراس دارند.»

به‌جای ترس از آنچه آنها ممکن است بگویند، رهبران کسب‌و‌کار و بازاریابان باید کارمندان را تشویق به صحبت در مورد خدمات و ارزش‌هایی کنند که سازمان‌شان ایجاد می‌کند. اگر به کارمندان خود اعتماد کنید، آنها نیز این اعتماد را جبران خواهند کرد.

۶٫ بر برندسازی تمرکز کنید؛ نه فروش.
پیام‌رسانی بازاریابی شما باید همیشه بر بیان داستان‌تان و نه فروش محصولات و خدمات‌تان تمرکز کند.

به‌جای تلاش برای جلب توجه همه، داستان شما با مشتریانی تشدید خواهد یافت که ارزش‌های شما را به اشتراک می‌گذارند و آنها را به سوی شما می‌کشند. گری واینرچاک (Gary Vaynerchuk) بازاریاب افسانه‌ای اپل، از مثالی از یک شرکت استفاده می‌کند که بر داستان‌رسانی استراتژیک برند تسلط یافته است. او می‌پرسد: «چه زمانی تبلیغاتی از شرکت اپل دریافت کرده‌اید که به شما می‌گوید محصول‌شان را بخرید؟ این اتفاق هیچ‌گاه نمی‌افتد. اپل بر ایجاد یک رابطه تمرکز می‌کند.»

بازاریابی اپل، مشتریان بالقوه را به داستان برند خود می‌کشاند و به آنها نشان می‌دهد که اگر آنها (با استفاده از محصولات اپل) با آن داستان زندگی کنند، زندگی شبیه چیست. نتایج خودش گویای همه چیز است. بازاریابی هم یک هنر و هم یک علم است و اگر شما در تلاش برای انجام درست این کار هستید، از کارشناسان این حوزه راهنمایی بخواهید. بر اجرای ۶ المان کلیدی که در بالا مطرح شد تمرکز کنید، آنگاه موفقیت خود را در این حوزه تضمین خواهید کرد.

مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد

منبع: Forbes

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

چهار منبع قدرت برای حاضر شدن در پای میز مذاکره

هدف اصلی یک مذاکره‌کننده پشت میز مذاکره این است که به بهترین نتیجه ممکن برسد. این نتیجه می‌تواند حقوق بالاتر، قطعات جانبی بیشتر هنگام خرید یک خودرو یا تملک یک شرکت با قیمتی پایین‌تر از معمول باشد.

 چهار منبع قدرت برای حاضر شدن در پای میز مذاکره

هدف اصلی یک مذاکره‌کننده پشت میز مذاکره این است که
به بهترین نتیجه ممکن برسد. این نتیجه می‌تواند حقوق بالاتر، قطعات جانبی
بیشتر هنگام خرید یک خودرو یا تملک یک شرکت با قیمتی پایین‌تر از معمول
باشد.

صرف‌نظر از
اینکه فرد در مورد چه چیزی مذاکره می‌کند، مهم‌ترین عامل پیش‌بینی‌کننده
نتیجه مذاکره، میزان قدرتی است که یک نفر دارد. اگرچه قدرت داشتن به دلایل
متعدد مهم است، اما این قدرت به دو روش اساسی‌تر می‌تواند به نفع
مذاکره‌کنندگان باشد.

۱) قدرت افراد را به مذاکره‌کنندگانی جسور تبدیل می‌کند.
اولین
مزیت قدرت این است که به افراد جسارت می‌دهد و باعث می‌شود اعتماد به نفس و
خوش‌بینی بیشتری داشته باشند. قدرت احتمال به نتیجه رسیدن فرد در قدم اول
را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود او احساس کند نتیجه مثبت قابل دستیابی است.
همچنین افرادی که قدرت دارند، اولین پیشنهاد خود در جلسه مذاکره را
جاه‌طلبانه مطرح می‌کنند.

این
مساله خیلی مهم است، چون بزرگی پیشنهاد اول و اینکه کدام طرف در مذاکره
اول پیشنهاد خود را مطرح می‌کند، بر کیفیت نتیجه تاثیر می‌گذارد. در واقع،
تحقیقات نشان داده افرادی که قدرت بیشتری دارند، به احتمال بیشتر اولین
پیشنهاد را مطرح می‌کنند و در نهایت به توافق بهتری می‌رسند.

۲) قدرت از فرد مذاکره‌کننده در برابر تاکتیک‌های طرف مقابل حفاظت می‌کند
روش
دومی که قدرت برای مذاکره‌کننده نفع می‌آورد، حفاظت از او در برابر
تلاش‌های طرف مقابلی است که می‌خواهد بر او اثر بگذارد. قدرت، می‌تواند
مقاومت شخصی را نسبت به آنچه در محیط اتفاق می‌افتد افزایش دهد. به عنوان
مثال، افرادی که قدرت بیشتری دارند، کمتر با عقاید دیگران همراه می‌شوند.
همچنین قدرت داشتن باعث می‌شود فرد مذاکره‌کننده کمتر تحت تاثیر تاکتیک‌های
استراتژیک طرف مقابل قرار گیرد. به عنوان مثال، تحقیقات نشان می‌دهد کسی
که قدرت دارد، اگر با همتایی عصبانی در مذاکره مواجه شود، به او امتیاز
نمی‌دهد.

چهار منبع قدرت مذاکره‌کننده
با
توجه به مزیت‌های متعدد قدرت داشتن در یک مذاکره، بسیار مهم است که بدانیم
چطور این مزیت‌ها را به دست آوریم. قدرت در مذاکره میزان احتمالی است که
یک فرد می‌تواند بر روند مذاکره به نفع دستاورد ایده‌آل خودش اثر بگذارد.
در اینجا چهار منبع مهم قدرت که به افراد در میز مذاکره کمک می‌کنند،
شناسایی و معرفی می‌شوند:

• منبع قدرت اول: پیشنهاد جایگزین‌
داشتن
گزینه‌های دوم و سوم و… یا داشتن بهترین گزینه در یک توافق مورد مذاکره،
شاید مهم‌ترین منبع قدرت باشد. وقتی مذاکره‌کنندگان یک پیشنهاد جذاب از
بیرون دارند، کمتر منتظر می‌مانند ببینند طرف مقابل برای رسیدن به هدف
نهایی مذاکره چه می‌گوید. یک پیشنهاد جایگزین ارزشمند، به کسی که آن را
مطرح کرده قدرت می‌دهد که طرف مقابل را تحت فشار بگذارد. همچنین
مذاکره‌کننده‌ها هنگام پیشنهاد دادن به طرف مقابل، از این موارد جایگزین به
عنوان نقطه مرجع استفاده می‌کنند. این نقطه مرجع طرف مقابل را تشویق
می‌کند که بیشتر سوال بپرسد.

• منبع قدرت دوم: اطلاعات
دومین
منبع قدرت از اطلاعاتی نشات می‌گیرد که به مذاکره ربط پیدا می‌کند. به
عنوان مثال، داشتن اطلاعات در مورد اولویت‌های طرف مقابل یا قیمت کلام آخر
او، بسیار ارزشمند است. اگر مذاکره‌کننده قیمت کلام آخر طرف مقابل خود را
بداند، می‌تواند پیشنهادی بدهد که حتی از قیمت مد نظر خودش بهتر باشد.

مذاکره‌کننده‌ها
به روش‌های مختلفی می‌توانند اطلاعات به دست آورند. اول، در مرحله
برنامه‌ریزی برای مذاکره می‌توانند تمرین آمادگی انجام دهند. دوم، با
سوال‌پیچ کردن طرف مقابل در حین مذاکره اطلاعات به دست می‌آید؛ سوالاتی مثل
«چرا می‌خواهید این آیتم را بخرید (یا بفروشید)؟ اولویت‌های شما در این
مساله کدامند؟» سوم، مذاکره‌کنندگان می‌توانند دائما خودشان را جای طرف
مقابل بگذارند تا بفهمند اهداف و اولویت‌های او چیست.

• منبع قدرت سوم: جایگاه
منبع
قدرت دیگر در یک مذاکره جایگاه فرد مذاکره‌کننده از نظر دیگران است. افراد
با جایگاه بالا و پایین با هم فرق دارند و تقاضاهای گروه اول معمولا بیشتر
اجابت می‌شود. همچنین مذاکره‌کنندگانی که جایگاه بالا دارند معمولا
شایسته‌تر به چشم می‌آیند (حتی اگر واقعا هم این‌طور نباشد) و افرادی که در
تیم مذاکره حضور دارند، بیشتر به سمت آنها متمایل هستند. جایگاه افراد
معمولا تثبیت شده است و به‌تدریج در طول زمان به دست می‌آید.

• منبع قدرت چهارم: سرمایه اجتماعی
سرمایه
اجتماعی چهارمین منبع قدرت است. هر چقدر یک مذاکره‌کننده ارتباطات اجتماعی
یا حرفه‌ای بیشتری داشته باشد، از نظر دیگران بانفوذ‌تر است. سرمایه
اجتماعی علاوه‌بر اینکه به تنهایی منبع قدرت محسوب می‌شود، به عنوان
تسهیلگری برای سه منبع قدرت دیگر هم کاربرد دارد. به عنوان مثال،
مذاکره‌کنندگانی که شبکه اجتماعی بزرگی دارند، از شانس بیشتری برای ارائه
پیشنهادهای جایگزین، گرفتن اطلاعات ارزشمند در مورد طرف مقابل و دیده شدن
به عنوان پیش‌شرط جایگاه بالا، برخوردارند.

ارتباطات گسترده لزوما
به معنی داشتن دوستان یا متحدان نزدیک نیست. مطالعات نشان داده اصطلاحا
«وابستگی‌های ضعیف» مثل تعاملاتی که به‌طور متناوب اتفاق نمی‌افتند یا سطح
نزدیکی کمتر به دیگران، اتفاقا می‌تواند مفید باشد. ارتباط با همکاران
قدیمی یا دوستان دور، به احتیاط کمتری نیاز دارد، اما می‌تواند در مواقع
لازم فعال شود.

ترتیبی که این منابع قدرت نام برده شدند، به میزان
اهمیت و قدرت آنها بستگی دارد. یک پیشنهاد جایگزین قوی شاید ارزشمندترین
منبع توانایی شما باشد. اطلاعات جزئی در مورد طرف مذاکره نیز می‌تواند شما
را کاملا قدرتمند کند، درحالی‌که جایگاه و سرمایه اجتماعی به شکلی
غیرمستقیم‌تر مثل تسهیل کارکرد دیگر منابع قدرت اثرگذار هستند.

در
اختیار داشتن هر چهار منبع قدرت، بهترین حالت است، اما همیشه ضروری نیست.
به عنوان مثال، مذاکره‌کننده‌ای که پیشنهاد جایگزین مهمی ندارد، همچنان
می‌تواند با تکیه بر اطلاعاتی که از طرف مقابل دارد یا به کمک جایگاه ویژه
خود، به دستاوردی سودمند برسد.

مترجم: مریم رضایی

منبع: Knowledge INSEAD

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

زبان بدن و ۵ حرکتی که باعث می شوند که هر فروشنده ای غیرحرفه ای به نظر برسد

آن چیزی که زبان یا بدن تان به صورت ناخودآگاه به مخاطب انتقال می دهد بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد

زبان بدن در فروش

زبان بدن در فروش

در برخی از حرفه ها چیزی که مخاطب انتقال می دهید واقعاً مهم است – حتی اگر آن را به زبان نیاورید. از آنجایی که تمرکز فروش روی ارتباط با دیگران قرار دارد، در نتیجه چیزی که می گویید یا حرکاتی که با بدن خود انجام می دهید از هر چیز دیگری مهم تر است.

ما در این مطلب از مجموعه مقالات آموزش فروش به سه مورد از اشتباهاتی اشاره می کنیم که فروشندگان از روی عادت به کمک زبان بدن به مشتری بالقوه انتقال می دهند و انجام آنها باعث می شود که به شدت غیرحرفه ای به نظر برسند. اگر شما هم یک فروشنده هستید باید هوشیارانه از انجام این حرکات خودداری کنید.

  1. قوزکردن

آثار احساسات و به خصوص احساسات تند و قوی فوراً در بدن ما ظاهر می شود. هنگامی که درباره یک محصول هیجان زده یا خوشحال هستیم بدون اینکه چیزی بگوییم این هیجان یا شادی به وضوح برای طرف مقابل آشکار می شود. در واقع، فروشندگانی که نسبت به چیزی که می فروشند شور و شوقی دارند راست می ایستند، شانه هایشان به سمت عقب و پشت شان صاف است و اطمینان نسبت به آن محصول یا خدمات از سر و رویشان می بارد. اما فروشنده هایی که علاقه کمتری به محصول مورد نظر دارند بیشتر خم می شوند و حتی به عنوان نشانه ای از احساسات منفی که نسبت به محصول یا خدماتی که برای فروش آن تلاش می کنند دارند قوز می کنند. اگر بدن شما شور و شوق تان را به مشتری نشان ندهد، در اینصورت آنها هم اشتیاقی به خرید چیزی از شما نخواهند داشت.

  1. نداشتن توجه کافی

هنگامی که به خریدار به اندازه کافی توجه نمی کنید، از نقطه اصلی تمرکز گفتگو یعنی همان فردی که می خواهید وی را متقاعد کنید فاصله می گیرید. اطمینان پیدا کنید که مشتری از طریق زبان بدن تان کاملاً متوجه می شود که توجه خود را کاملاً وقف وی کرده اید. با حفظ ارتباط چشمی خود با مخاطب یک شنونده فعال باشید. متکلم وحده نباشید. گاهی اگرچه در ظاهر تلاش می کنید تا نشان بدهید که توجه تان کاملاً به مخاطب معطوف است، اما زبان بدن تان شما را لو می دهد. هنگامی که به چیزی علاقه نداریم به ضربات پراکنده یا شانه بالا انداختن های گاه و بی گاه متوسل می شویم تا بی علاقگی خود را نشان بدهیم. مراقب باشید که اعضای بدن تان علامت هایی را از خود بروز ندهند که حاکی از آن هستند که به خریدار علاقه ای ندارید.

  1. تماس چشمی نامناسب

اجتناب از تماس چشمی یکی از نشانه های عدم صداقت است و اگر مراقب نباشید هیچ بعید نیست که مشتری شما را به چنین صفتی موصوف کند. فروشندگان به طور خاص باید تماس چشمی مستقیم خود را با مشتریان شان حفظ کنند تا نیت خالص خود را نشان بدهند. در غیر اینصورت، به وضوح این پیام را به مخاطب خود ارسال می کنید که نباید به گفته های شما اعتماد کند. این در حالی است که هر فروشنده ای می داند که ایجاد رابطه با مشتری کاملاً به ایجاد حس اعتماد با وی بستگی دارد.

آنچه در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش گویا آی تی به آن اشاره کردیم، سه مورد از حرکات نامناسبی است که فروشندگان هرگز نباید با زبان بدن خود انجام بدهند. آیا غیر از این حرکات، حرکت نامناسب دیگری هم به ذهن شما می رسد؟ لطفا نظرات و دیدگاه های خود را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

عادات موفق ترین ستاره های جهان چیست؟

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: همه ما دوست داریم که هر چه سریع تر به آرزوهایمان دست یابیم. گرچه حرف زدن در این مورد ساده است اما عمل به آن کار دشواری است که از پس هر کسی بر نمی آید.

به راستی چگونه می توانیم به آرزوهایمان دست یابیم؟ شاید بد نباشد که به عادات، رفتار و اعتقادات موفق ترین ستاره های جهان نگاهی بیاندازیم و از آنها الهام گیریم.

ساندار پیچای: از عادات صبح خود باخبر باشید

ساندار پیچای مهندس و مدیر اجرایی هندی تبار در حوزه فناوری اطلاعات است که از به عنوان مدیر عامل اجرایی گوگل انتخاب شد. 

او معتقد است که هر فردی باید عادات صبحگاهی خود را بداند. چه چیزی بیدارش می کند؟ انجام چه کاری سر حالش می کند؟ 

 عادات موفق ترین ستاره های جهان چیست؟

ساندار پیچای عادت دارد که هر صبح یک فنجان چای و املت بخورد. او می گوید: «من همیشه صبح ها سخت از خواب بیدار می شوم، بنابراین باید حتما زمانی را صرف نوشیدن چای کنم تا کاملا بیدار شوم.»

بنابراین آگاهی به عادات صبحگاهی از مهمترین عوامل برای شروع روزی زیباست. شما باید بدانید که چگونه خودتان را برای یک روز دیگر آماده کنید. این کار می تواند نوشیدن یک فنجان چای، قهوه، ورزش کردن یا حتی خواندن یک بیت شعر باشد.

بنابراین با زمان گذاشتن برای خود، در واقع شما خودتان را برای انجام فعالیت هایی بهتر جهت رسیدن به آرزوهایتان آماده می کنید.

مارک زاکربرگ: انتخابات خود را ساده کنید

مارک زاکربرگ برنامه‌نویس رایانه و مؤسس وب‌گاه شبکه اجتماعی آنلاین فیس‌بوک در آمریکا است. مجله «تایم» او را به عنوان شخصیت سال ۲۰۱۰ انتخاب کرده ‌است.

به گفته او برای رسیدن به موفقیت ما باید انتخاب هایمان را ساده کنیم. ما در طول روز مجبور به انتخاب های زیادی هستیم. البته زندگی همین است اما گاهی این انتخابات می توانند ما را به زمین زنند. هر انتخاب هزینه ای دارد، به همین دلیل است که به عنوان مثال یک تصمیم کارشناس فیسبوک می تواند ۴۸۰ بیلیون دلار به شرکت سود برساند. 

 عادات موفق ترین ستاره های جهان چیست؟

برای راحتی کار، ما باید انتخاب هایی که اهمیت چندانی ندارند را از زندگی مان حذف کنیم. به عنوان مثال  مارک زاکربرگ هر روز صبح برای کار یک یونیفرم خاصی به تن می کند که شامل شلوار جین، تی شرت طوسی و کتانی است. او می گوید با این کار دیگر ذهن من هر روز درگیر این که برای فردا چه بپوشم، نمی شود. 

بنابراین هر چه انتخاب هایمان را کمتر کنیم، می توانیم روی انتخاب های بزرگ تر تمرکز بیشتری داشته باشیم و در نهایت احتمال موفقیت ما نیز افزایش می یابد. 

بیانسه: درباره اهداف تان با دیگران صحبت نکنید

شاید سخت باشد که اهداف مان را در سر نگه داریم و با هیچکس در موردشان صحبت نکنیم اما به اعتقاد بیانسه، به محض این که اهداف مان را برای دیگران فاش کنیم، احتمال موفقیت در آنها کاهش می یابد. تحقیقات ثابت کرده زمانی که ما از مشکلات مان سخن می گوییم، در واقع ذهن مان تصور می کند که به آنها دست یافته، به همین دلیل تلاش کمتری برای رسیدن به آنها می کند. به بیان دیگر، هر چه بیشتر در مورد ایده ها و آرزوهایمان با دیگران سخت بگوییم، انگیزه کمتری برای دست یابی به آنها پیدا خواهیم کرد.

 عادات موفق ترین ستاره های جهان چیست؟

بنابراین ما نیز باید مثل بیانسه عمل کنیم. او قبل از آنکه آلبوم سال ۲۰۱۶ خود را روانه بازار کند، از آن هیچ نگفت. اما پس از انتشار آن نشان داد که چقدر در این کار موفق بوده است.

آنگلا مرکل: تمام گزینه هایتان را در نظر بگیرید

برخی ها فکر می کنند که هر چه بر سرعت کارهایشان بیافزایند، سریع تر به موفقیت می رسند اما واقعیت چیز دیگری است. اگر چه سرعت عمل خوب است اما گاهی مانع از رسیدن ما به هدف هایمان می شود. اگر ما عجولانه تصمیم بگیریم، ممکن است که در مراحل بعدی از پیشرفت باز بمانیم. بنابراین بهتر است که قبل از هر تصمیمی تمام گزینه ها را مد نظر بگیریم و پس از بررسی تک تک آنها بهترین را انتخاب کنیم.

 عادات موفق ترین ستاره های جهان چیست؟

بیل گیتس و ایلان ماسک: برنامه ریزی دقیق داشته باشید

ایلان ماسک مهندس، مخترع و شخص نامی تجارت در صنایع پیشرفته آمریکایی و بیل گیتس کارآفرین، بازرگان، سرمایه‌دار، نیکوکار و مدیر ارشد اجرایی آمریکایی است که شرکت مایکروسافت را تأسیس نمود.

این دو راز موفقیت شان را در برنامه ریزی دقیق می بینند. به گفته خودشان هر دقیقه از زندگی شان روی برنامه پیش می رود. این نوع برنامه ریزی به افراد انگیزه می دهد تا با تلاش بیشتری برنامه هایشان را عملی کنند.

 عادات موفق ترین ستاره های جهان چیست؟

اپرا وینفری: از خودتان سوالات سخت بپرسید

از تعویق نترسید. حتی افراد موفقی چون اپرا وینفری نیز گاهی کارهایشان را به تاخیر می اندازند. زمانی که او نمی تواند تصمیم بگیرد از خودش می پرسد: «چی چیزی مانع از روبه رو شدن من می شود؟ بدترین اتفاقی که ممکن است رخ دهد چیست؟» اگر چه ایستادن و سوال کردن ممکن است سرعت رسیدن شما به هدف تان را کندتر کند اما در نهایت موفقیت شما را تضمین می کند.»

 عادات موفق ترین ستاره های جهان چیست؟

بیل گیتس، شریل سندبرگ و ریچارد برانسون: کارهایتان را بنویسید

بیل گیتس، شریل سندبرگ و ریچارد برانسون در یک عادت مشترک بودند. آنها اهداف شان را روی کاغذ می نوشتند. در واقع آنها همیشه همراه شان کاغذ و قلم داشتند و زمان هایی که ایده ای به ذهن شان می رسید، آنها را یادداشت می کردند. همین کار راه آنها را به سمت موفقیت نزدیک تر می کرد.

عادات موفق ترین ستاره های جهان چیست؟ 

جف بیزوس: زمان تان را وقت جلسات نکنید

جلسات کاری زمان زیادی از آدم می گیرند که گاهی آنقدر هم مهم و تاثیرگذار نیستند. جف بیزوس اعتقاد دارد که من در جلساتی که دو تا پیتزا نمی تواند افراد حاضر در آنجا را سیر کند، وقتم را تلف نمی کنم. 

حالا چرا ۲ پیتزا؟ بدین منظور که او معتقد است جلساتی که بیشتر از ۳ یا ۴ نفر در آن حضور داشته باشند، جلسات مفیدی نخواهند بود. در واقع گروه های کوچک تر ایده های خلاقانه تر و تغییرات بیشتری را ایجاد خواهند کرد.بنابراین با حذف جلسات کم اهمیت، وقت بیشتری را برای رسیدگی به اهداف مان خواهیم داشت.

 عادات موفق ترین ستاره های جهان چیست؟

جی.کی. رولینگ: مهم نیست که دیگران چه فکر می کنند، کاری که آغاز کرده اید را به اتمام برسانید

اگر شما آرزویی در سر دارید که برای رسیدن به آن قدمی برداشته اید، هیچگاه از حرکت باز نایستید. جی.کی. رولینگ می گوید: «کارهای خلاقانه خود را به اتمام برسانید، مهم نیست که دیگران آنها را ببینند، بشنوند یا حتی بخوانند، مهم آرزوی شماست که باید به سرانجام برسد.»

 عادات موفق ترین ستاره های جهان چیست؟

این نویسنده توانا تا قبل از فروش کتاب های هری پاتر، در فقر به سر می برد اما آنقدر به آرزوهایش باور داشت که در نهایت تبدیل به یکی از ثروتمندترین زنان جهان شد. به گفته او «هر ایده ای ارزش دنبال کردن دارد زیرا انگیزه و علاقه ای پشت آن نهفته است.»


منبع: برترینها

۵ اشتباه در عناوین ایمیل های بازاریابی که ایمیل مارکتینگ شما را به شکست محکوم می کنند

عنوانی که از آن برای ایمیل های بازاریابی و فروش خود استفاده می کنید کارت ویزیت شماست؛ انگار که به کمک آن بر درب ورود به ذهن یک غریبه می کوبید. اگر نتوانید کاری کنید که کسی آن در را برای شما باز کند، هر چقدر هم که برای بهبود و تقویت بدنه ایمیل و محتوای درون آن تلاش کنید نتیجه ای را برای شما در بر نخواهد داشت.

اگرچه همه فروشندگان به خوبی می دانند که برای اینکه شانسی برای انجام فروش داشته باشند باید ابتدا به ساکن ایمیل هایی که ارسال می کنند باز شود، اما بسیاری از آنها عواقب دام پهن کردن برای مشتری احتمالی با استفاده از عناوین انحرافی و فریبکارانه را در نظر نمی گیرند. در چنین شرایطی، حتی اگر خریدار ایمیل شما را باز کند، باز هم احتمالاً شرکت شما خوب و حرفه ای به نظر نمی رسد و به احتمال قریب به یقین واکنش و پاسخ مثبتی را هم از جانب مخاطب خود دریافت نخواهید کرد.

فروشندگان ناموفق همانهایی هستند که عادت دارند تا با استفاده از عناوین تکراری، عام و کلیشه ای به خیال خود از میانبر استفاده کنند. از طرف دیگر، فروشندگان موفق و حرفه ای به اهمیت خلاقیت، صداقت و استفاده از عناوین جذاب کاملاً واقف هستند.

اگر شما هم تمایل دارید که شانس بازشدن ایمیل های بازاریابی و فروشی که ارسال می کنید افزایش پیدا کند و به واقع، آن ایمیل ها باز شوند، دیده شوند و بلکه پسندیده شوند، در اینصورت با این مطلب از مجموعه مطالب آموزش بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ همراه باشید تا به ذکر و شرح پنج اشتباهی بپردازیم که باید از آنها اجتناب کنید:

هنگامی که ایمیلی را در اینباکس خود مشاهده می کنید که مانند یک پیشنهاد بازاریابی کم ارزش به نظر می رسد، اولین کاری که انجام می دهید حذف یا علامتگذاری آن به عنوان اسپم است. به همین دلیل یکی از بدترین کارهایی که می توانید انجام بدهید این است که عنوانی بنویسید که مانند آن ایمیل هایی به نظر برسد که افزایش قد -و البته یک سری چیزهای دیگر- یا کسب درآمد میلیاردی از اینترنت را تبلیغ می کنند.

از جمله شاخصه های ایمیل های بازاریابی که به صورت انبوه و عمومی ارسال می شوند می توان به استفاده از کلمات و عباراتی مانند رایگان، پس انداز، صرفه جویی، کلیک کنید، پیشنهاد ویژه و همچنین یک یا چند علامت تعجب و بعضاً سوال اشاره کرد.

اگر رویای دریافت واکنش و پاسخی از جانب مخاطب خود را در سر می پرورانید، به جای آنکه چنان به نظر برسد که گویی یک بازاریاب بی هدف به شکل به اصطلاح کیلویی ایمیل های فروش و بازاریابی را ارسال می کند، ایمیل های شما باید حس یک مکالمه چهره به چهره را در مخاطب ایجاد کنند. شما باید تلاش کنید تا به ایمیل های خود سر و شکل یادداشت های خاص و شخصی سازی شده ای را بدهید که مانند یک گفتگوی خصوصی با شخص مخاطب هدف تان به نظر می رسند.

  1. تظاهر به آشنایی

یکی از روشهایی که با کمک آن می توان مخاطب را به بازکردن ایمیل های بازاریابی و فروش ترغیب کرد، استتار عنوان در ظاهر پاسخ به یک گفتگوی جاری (مثلاً با استفاده از Re: در ابتدای عنوان یا استفاده از عناوینی مثل «اطلاعاتی که درخواست کرده بودید») است.

در حالیکه شاید شما یا افرادی که از چنین تاکتیک هایی استفاده می کنند بر این باور باشید که این روش برای افزایش نرخ بازشدن ایمیل های بازاریابی تان روش بسیار موثری است، اما در حقیقت با استفاده از چنین ترفندهایی شانس خود برای اقامت دائمی در پوشه اسپم را افزایش می دهید. نرم افزارهای اسپم یاب با چنین ترفندهایی به خوبی آشنایی دارند و به سرعت نسبت به آنها واکنش نشان می دهند. به همین ترتیب، مخاطب شما هم فوراً متوجه می شود که (دور از جان) وی را احمق فرض کرده اید و هم ناراحت شده و هم احساس خواهد کرد که به او توهین کرده اید. در چنین شرایطی نه تنها یک مشتری بالقوه را از خود رانده اید، بلکه حتی احتمالاً یک منتقد پر و پا قرص نیز برای برند شرکت خود دست و پا کرده اید.

  1. بی توجهی به ایجاز و خلاصه نویسی

ایمیل شما چه در رایانه و چه از طریق یکی از دستگاه های همراه باز شود، در هر صورت به احتمال زیاد مخاطب شما فقط بخشی از عنوان (در بسیاری از موبایل ها و تبلت ها همان شش یا هفت کلمه ابتدایی) را مشاهده می کند. بنابراین، اگر یک عنوان جذاب اما بلند نوشته اید، احتمالاً وقت خود را هدر داده اید، زیرا بیشتر آن هرگز در اینباکس مخاطب به نمایش در نخواهد آمد.

غالباً خلاصه نویسی و رعایت اصل ایجاز در مورد عناوین ایمیل ها متقاعدکننده تر و کارسازتر است. می توانید عنوان بلند را به عنوان یک فکر ناتمام در نظر بگیرید؛ اگر مخاطب شما همه آن را نبیند، نمی تواند منظورتان را متوجه شود و در نتیجه قدرت مجاب سازی آن به شدت کاهش خواهد یافت.

  1. تمرکز روی خودتان (به جای تمرکز بر مشتری)

استفاده از عناوینی مانند «عرضه فلان محصول در طول پنج روز آینده!» آنچنان تاثیری ندارد، زیرا این دسته از عنوان ها بر این پیش فرض قرار دارند که مخاطب به شرکت شما و پیشنهادهای آن علاقمند است. البته استفاده از چنین عناوینی در کمپین های بازاریابی قطره ای می تواند موثر باشد، زیرا مخاطب علاقه خود به برند شما را نشان داده است. اما این نوع از خودشیفتگی در ایمیل های سرد، کمپین ایمیل مارکتینگ شما را به نابودی خواهد کشاند.

برای اینکه بتوانید کسی را نسبت به خواندن ایمیل های خود ترغیب کنید، از همان ابتدا باید برای وی ارزش آفرین باشید و به عبارت دیگر کاری کنید که مخاطب احساس کند که پیشنهاد شما برایش سودمند است. چرا عرضه محصول شرکت شما باید برای مخاطب مهم باشد؟ این چه سودی برای او دارد؟ عنوان ایمیل بازاریابی و فروش خود را با توجه به مشکلات و نیازهای مخاطب بنویسید تا بتوانید فوراً توجه وی را به خود جلب کنید.

  1. برآورده نکردن انتظاری که با عنوان ایمیل بازاریابی خود ایجاد کرده اید

شاید یک عنوان جذاب که وعده های بزرگی می دهد بتواند کاری کند که ایمیل بازاریابی شما باز شود، اما اگر نتوانید انتظاراتی که با وعده های خود ایجاد کرده اید را در محتوای ایمیل و عملاً برآورده کنید، در اینصورت فرصت بزرگی را از دست می دهید و چه بسا خود و کسب و کارتان را نیز متحمل خسارات های جبران ناپذیری کنید. به عنوان مثال، اگر در عنوان ایمیل وعده داده اید که مشتریانِ مخاطب خود را در عرض ۳ تا ۵ روز ۳ برابر می کنید، اما در بدنه ایمیل به شرح یک فرآیند یک هفته ای می پردازید، در چنین شرایطی همه چیز را بر باد داده اید.

عناوینی که با هدف تحریک مخاطب نسبت به کلیک کردن نوشته می شوند (clickbait) و وعده هایی که می دهند را عملی نمی کنند باعث تضعیف تاثیر تلاش های شما و از بین رفتن اعتبارتان می شوند و این احساس را در مشتری به وجود می آورند که فریب خورده است. استفاده از عناوین رویایی تنها در صورتی می تواند موثر باشد که بتوانید برای آنها پشتوانه ای از پیشنهادات واضح، عملی و ملموس و همچنین تاییدات اجتماعی (social proof) متناسب با ادعاهایی که دارید فراهم کنید.

ما در این مطلب از سلسله مقالات آموزش بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ ۵ مورد از مهم ترین اشتباهاتی که در عناوین ایمیل شاهد آنها هستیم را ذکر کردیم. شما با چه اشتباهات دیگری در اینباکس خود روبرو شده اید؟ لطفاً نظرات و ایده های خود را با ما و کاربران گویا آی تی در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

۵ راه برای شگفت زده کردن مشتریان

مجله پنجره خلاقیت: قبل از شروع هر کاری، از خود بپرسید «آیا کاری که می کنید قابلیت تاثیرگذاری بر مشتری ها را دارد؟» اگر نتوانید جواب این سوال را پیدا کنید، به احتمال زیاد کسب و کارتان مشتریان ثابتی نخواهدداشت.

براساس نوشته سایت کرون: «تاثیرگذار بودن یعنی محصولات و خدماتتان فراتر از حد انتظار مشتری ها باشد». شما به عنوان مدیران کسب و کارهای کوچک نسبت به رقیبانتان یک مزیت دارید، مشتری های شما کمتر هستند و راحت تر می توانید آنها را تحت تاثیر قرار دهید.

تاثیرگذار بودن کسب و کارهای کوچک به قدری مهم است که باید یکی از اصل های ارتباط شما و مشتری ها باشد. چرا؟ زیر اگر بتوانید آنها را تحت تاثیر قرار بدهید، مشتری های ثابتی پیدا خواهید کرد که آنها نیز با تعریف کردن از برند شما باعث جذب مشتری های جدید می شوند.

اکنون سوال اینجاست که چگونه مشتری ها را تحت تاثیر قرار دهید؟ اگر شما مشتری هایتان را بشناسید، متوجه می شوید چه چیزی آنها را شگفت زده می کند. با توجه به نکات زیر، شما می تواند عامل تاثیرگذار مخصوص کسب و کار خود را پیدا کنید:

۵ راه برای شگفت زده کردن مشتریان

۱٫ استفاده از دست خط خودتان

چه چیزی به مشتری ها نشان می دهد که شما برای آنها وقت بیشتری گذاشته اید؟ یک دست نوشته! ما این روزها به ندرت یادداشت یا دست نوشته دریافت می کنیم؛ اما حتما به یاد می آورید که وقتی از دوستان کارت پستال یا نوشته ای دریافت می کردید، چقدر هیجان زاده می شدید. «ایتسی» سفارش من را با این یادداشت تحویل داد: «ممنون کیمبرلی، امیدوارم از خریدن لذت ببری!» من بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و به سرعت عکسش را در «اسنپ چت» به اشتراک گذاشتم. این کار نیازمند اختصاص دادن وقت بیشتر برای هر مشتری است اما نتیجه بسیار خوبی خواهدداشت.

۲٫ اهمیت بسته بندی

در سال ۲۰۱۶، ۵۱ درصد از خریدها به صورت آنلاین بود. سفارش های آنلاین باید برای مشتری ها ارسال شوند، بنابراین بسته بندی آنها باید متفاوت باشد. کاری کنید که بازکردن بسته بندی به یک لحظه خاطره انگیز تبدیل شود. زمانی که از یک شرکت محلی جواهری خریدم، آن را در یک کیسه کوچک که در جعبه ای براق قرار داشت، به همراه یک بروشور کوچک درباره شرکت و چند برچسب تحویل دادند. همه چیز طوری طراحی شده بود که باز کردن بسته بندی را جذاب تر کند. شما هم با دقت در بسته بندی می توانید مشتری ها را تحت تاثیر قرار دهید.

۳٫ اعتماد به مشتری

گاهی اوقات اعتماد کردم به مشتری ها می تواند بهترین راه برای تحت تاثیر قرار دادن آنها باشد. سرپرست بازاریابی ما، کوین اسرج، یک آباژور از یک شرکت لوازم خانگی خریده بود؛ بعد از باز کردن بسته بندی متوجه شد یکی از پایه ها کمی آسیب دیده است؛ او با شرکت تماس گرفت، در حالی که هنوز تردید داشت، زیرا به احتمال زیاد باید برای برگرداندن آن بسته بزرگ به شرکت هزینه ای پرداخت می کرد؛ اما در کمال تعجب آنها جنس جدیدی ارسال کردند و جنس قبلی را برای اثبات از مشتری نخواستند. آنها همه چیز را برای مشتری آسان کرده بودند. واضح است که این کار هر کسی را تحت تاثیر قرار می دهد و او را برای خریدهای بعدی مشتاق تر می کند.

۴٫ هدیه ها تاثیرگذارند

مردم عاشق وسایل مجانی هستند، اما تاثیر یک هدیه دور از انتظار و هوشمند بسیار بیشتر است. سال گذشته یکی از دوستانم دندان عقلش را کشیده بود. کشیدن دندان معمولا تجربه جالبی نیست اما بسته ای که در روز بعد دریافت کرد این تجربه را برای او کمی خوشایندتر کرد. درون بسته یک کارت هدیه ده دلاری برای خرید ماست یخ زده و یک یادداشت از دندانپزشکش بود. او نوشته بود که ماست یخ زده به بهبود درد لثه هایش کمک خواهدکرد. حتما شما می توانید واکنش ما و دوستم را تصور کنید، بله ما بسیار شگفت زده شدیم.

۵٫ و حالا کمی تفاوت

مردم زمانی تحت تاثیر قرار می گیرند که شما کارهای معمولی را به صورت خارق العاده انجام دهید. همه ما از خراب شدن وسیله محبوبمان پس از کمی استفاده ناامید می شویم. معمولا مشتری باید به دنبال رسید خرید بگردد تا اگر کاملا هنوز شامل گارانتی می شود آن را تعویض کند، اما یک کارخانه چاقوسازی در سن دیه گو (این کارخانه متعلق به دو فرد باتجربه است که برای ارتش چاقو می سازند) عکس العمل متفاوتی دارد؛ آنها به محصولات خود اعتماد زیادی دارند، بنابراین چاقوهای آنها گارانتی مادام العمر دارند؛ آنها با این تفاوت مشتری ها را تحت تاثیر قرار می دهند.

داشتن مشتری هایی که از کار شما راضی باشند خوب است اما داشتن مشتریانی که از کار شما لذت برده اند، لازمه رشد و توسعه کسب و کارتان است. بنابراین سعی کنید با شگفت زده کردن مشتری ها، آنها را خوشحال کنید و به یاد داشته باشید که تداوم این کار رمز موفقیت شماست.

کیمبرلی ده سیلوا
مترجم: غزاله رسول زاده


منبع: برترینها

باید و نبایدها در تولید محتوا

هر نوع اطلاعاتی که به‌نوعی کاربر را درگیر می‌کند محتوا نامیده می‌شود. به لطف فرهنگ دیجیتال قرن حاضر کاربران در معرض حجم وسیعی از اطلاعات قرار دارند مضاف بر این حجم معما سازِ اطلاعات، صاحبان کسب‌وکار به دنبال جذب گروه‌های هدف هستند و محتوا یکی از عناصر کلیدی است که در جلب‌توجه کاربران و تبدیل آن‌ها به خریدار می‌تواند کارساز باشد …

زینب محمدی استراتژیست محتوا :  هر نوع اطلاعاتی که به‌نوعی کاربر را درگیر می‌کند محتوا نامیده می‌شود. به لطف فرهنگ دیجیتال قرن حاضر کاربران در معرض حجم وسیعی از اطلاعات قرار دارند مضاف بر این حجم معما سازِ اطلاعات، صاحبان کسب‌وکار به دنبال جذب گروه‌های هدف هستند و محتوا یکی از عناصر کلیدی است که در جلب‌توجه کاربران و تبدیل آن‌ها به خریدار می‌تواند کارساز باشد. همین ضرورت زمینه‌ساز جان گرفتن مفهوم بازاریابی محتوا شد. بازاریابی محتوا درواقع راه‌های اثبات‌شده ایست که به جذب مشتری و تبدیل آن‌ها به خریدار می‌انجامد.

همانطور که اشاره شد کاربر در معرض حجم وسیعی از اطلاعات قرار دارد و برای تصمیم‌گیری بهتر نیاز دار به‌جایی متصل و متمرکز باشد و دقیقاً همین نیاز محل رقابت تولیدکنندگان محتواست و کسی برنده این رقابت است که؛ محتوایی باکیفیت و منطبق بر نیاز کاربر تولید کند. در این مقاله سعی شده است در چند مرحله به روشهایی که به تولید محتوای اصولی می‌انجامد اشاره شود. لازم به ذکر است که این مقاله چهارچوبی کلی ارائه می‌کند و دست شما برای طراحی روش خاص خودتان کاملاً باز است.

 باید و نبایدها در تولید محتوا
 برنامه‌ریزی

بسیار پیش‌آمده که نویسنده محتوا را بدون برنامه خاصی در فضای مجازی منتشر می‌کند، مثلاً یک مقاله یا پست وبلاگی و سپس منتظر بازخورد مخاطب می‌مانند؛ اما مسئله اینجاست با توجه به رشد روز افزون فضای وب امکان دیده شدن محتوا مدام پایین میاید و در چنین شرایطی برای حرکت به برنامه‌ای دقیق نیاز است. یکی از لازمه‌های تولید محتوا برنامه‌ریزی است. از جمله مواردی که در این برنامه‌ریزی باید پوشش دهید می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

تعیین هدف

پیش از هر چیزی مشخص کنید،  هدف شما از تولید محتوا چیست؟ این هدف می‌تواند مواردی از قبیل معرفی برند، حفظ مشتری هدایت مشتری، بازاریابی دهان‌به‌دهان یا غیره باشد.

 تعریف پرسونا یا اوتار

هیچ چیز به‌اندازه شناخت مشتری در تولید محتوا تأثیر گذار نیست. پیش از هر چیزی باید بدانید مشتری شما کیست و چه ویژگی‌هایی دارد. در شناخت مشتری علاوه بر ویژگی‌های جمعیت شناختی سنتی نظیر سن، تحصیلات، سطح درآمد، محل زندگی و جنسیت باید ویژگی‌های روان‌شناختی و الگوی های رفتاری مخاطب را هم دخیل کنید.

در واقع باید بدانید مشتری چه دغدغه‌ای دارد، از چه کانالی با شما ارتباط گرفته است، چگونه تصمیم‌گیری می‌کند و سایر ویژگی‌های روان‌شناختی دیگری که به‌نوعی در عرضه محتوا می‌تواند به شما کمک کند. درواقع با تعریف پرسونا ویژگی‌های مشترک جمعیت هدف را در یک شخصیت خیالی خلاصه می‌کنید و گویی تنها با همین شخص مواجه هستید. شناخت درست مشتری و تعریف یک پرسونای دقیق این فرصت را برای شما ایجاد می‌کند تا دقیق و به موقع عمل کنید.

تعریف برند

برداشت مشتری از محصول شما همان برند یا نام تجاری است. در واقع محتوای تولیدی باید چهارچوبی منظم و یکدست در ذهن مشتری ایجاد کند و ایجاد این چهار چوب بر عهده شماست. به طور مثال در تولید محتوا نوشتاری سبک نوشتاری، لحن نوشته، علامت‌گذاری، کیفیت و کمیت تصاویر استفاده‌شده و غیره همگی در ایجاد و معرفی برند شما تأثیر گذار است.

پس بهتر است یک شیوه نامه دقیق تهیه کنید و در آن برای نوع محتوا تولیدی استانداردهایی تعریف کنید و این شیوه نامه را در اختیار گروه نویسندگان خود قرار دهید. سعی کنید اعمال سلیقه‌های تأثیر گذار را در این شیوه نامه محدود کنید.

توجه به قیف خریداران

منظور از قیف خریداران موقعیت‌های احتمالی مشتریان نسبت به شماست. به طور کلی سه موقعیت برای مشتریان احتمالی متصور است. موقعیت اول مشتریانی که تنها به دنبال محتوای آموزشی هستند.

موقعیت دوم مشتریانی که به محتوای شما اعتماد کرده‌اند و برای خدمت یا محصول مورد نظری که به دنبال آن هستند شما را به عنوان یکی از گزینه‌های احتمالی در نظر گرفته‌اند.
و در نهایت خریداران محصول یا خدمتی که ارائه می‌کنید. شما برای هر سه طیف مشتری باید محتوایی مناسب تولید کنید. در مورد مشتریانی که در جایگاه دوم و سوم قرار دارند هدف انتقال آن‌ها به مرحله بعدی قیف است و در مورد خریداران هدف حفظ آن‌ها و استفاده از آن‌ها به منظور تبلیغ خودجوش و ارگانیک محصول شماست.

 زیرساخت‌ها

یکی از مهم‌ترین مراحل بازاریابی محتوا کیفیت زیرساخت است. منظور از زیرساخت، ظرفی است که محتوا در غالب آن ارائه می‌شود. این ظرف می‌تواند وب سایت، وبلاگ، کانال یا اپلیکیشن شما باشد.

اگر مشکلی در این زیرساخت‌ها وجود داشته باشد، شما عملاً وارد رقابت محتوا نخواهید شد. شاید فکر کنید که اصل کار محتوا است، اما واقعیت این است که هرچقدر هم محتوای تولیدی منسجم باشد؛ اگر به‌درستی ارائه نشود بی فایده است. کارایی سایت روی مشتری‌ها تأثیر گذار است، طبق آمار ۴۰ و ۷۳ درصد از کاربران دسکتاپ و موبایلی، سایتی‌هایی که بارگذاری آن‌ها به ترتیب بیش از ۴ و ۲ ثانیه به طول بیانجامد ترک می‌کنند. در ادامه به دو نکته که می‌تواند در بهبود زیرساخت‌ها مؤثر باشد اشاره ‌شده است.

 آماده‌سازی سایت

به این منظور می‌توانید اهدافی را برای بهبود عملکرد سایت تعیین کنید. یکی از این اهداف می‌تواند رساندن سرعت سایت به ۴ ثانیه برای کاربران دسکتاپ باشد. قدم بعدی که می‌تواند به شما کمک کند کنترل آمارهای مختلف سایت از قبیل متوسط زمانی که کاربرد در سایت صرف می‌کند، بونس ریت و غیره است.

 باید و نبایدها در تولید محتوا
تقویت محتوای اعتماد ساز

منظور از محتوای اعتماد ساز محتوایی است که دل کاربر را به سایت شما قرص کند. به طور مثال:

لوگوی حرفه‌ای که معرف پرستیژ کاری شما باشد.

شماره تماس و آدرس محل کار

شرایط ارائه خدمات و وضعیت حریم خصوصی

استفاده از لوگوهای اعتمادسازی نظیر نماد اعتماد الکترونیک

و استفاده از لید مگنت (lead magnet) قوی و جذاب، منظور از لید مگنت در واقع صفحات فرود (landing page) یا پاپ آپ هایی هستند که با ارائه یک پیشنهاد ویژه سعی در جلب توجه مشتری و به دست آوردن اطلاعات شخصی نظیر ایمیل یا شماره تماس فرد دارند. این پیشنهادها می‌تواند پیشنهاد عضویت در خبرنامه، دانلود مقالات یا استفاده از خدمات مختلف سایت باشد.

طبق مطالعات صورت گرفته دامنه تمرکزی (مدت زمانی که فرد می‌تواند روی موضوع خاصی تمرکز کند.) افراد طی سالهای ۲۰۰۰-۲۰۱۵ از ۱۲.۵ ثانیه به ۸.۵ ثانیه کاهش‌یافته است؛ با این اوصاف نیاز است برای جلب توجه مخاطب شوکی به او وارد کرد و این کار وظیفه لید مگنت است.

خطاهایی احتمالی این مرحله:

دریافت اطلاعات تماس کاربر و ارتباط نگرفتن به موقع: هرچقدر هم لید مگنت شما حرفه‌ای و کار درست باشد، بی‌توجهی به اطلاعات کسب‌شده در واقع بی‌اجر کردن لید مگنت است.

حداکثر تا ۲۴ ساعت بعد از دریافت اطلاعات تماس با کاربر ارتباط بگیرید، مطمئناً شما تنها سایتی نیستید که کاربر در طول روز به آن مراجعه کرده است و اگر دست نجنبانید احتمال فراموشی یا اسپم شدن شما بالا می‌رود.

گذاشتن کاربر به امان خدا: بعد از ارتباط اولیه کاربر را فراموش نکنید. سعی کنید در بازه‌های زمانی مشخص با کاربر ارتباط بگیرید و به او خط مشی بدهید. این خط مشی به خواسته شما از کاربر بستگی دارد.

کلافه کردن کاربر با تولید محتوا بیش از حد: مخاطب نیازی به دانستن همه چیز ندارد! او دقیقاً به دنبال چیزی است که می‌خواهد؛ پس با تولید محتوای افراطی مخاطب را فراری نکنید و محتوا را بر نیاز آن‌ها منطبق کنید.
تولید محتوا

اگر تولید محتوا را غول مرحله آخر بنامیم پر بیراه نیست. بعد از تعریف پرسونا و تشخیص نیاز مشتری که در مرحله اول به آن اشاره شد نوبت به تولید محتوا می‌رسد. به همین منظور بهتر است حوزه‌های زیر را مد نظر قرار دهید:

پیدا کردن موضوعات پربازدید: شناخت مشکل نیمی از حل مشکل است. قبل ارائه راه حل باید بدانید مخاطب با مشکل خود چگونه روبه‌رو می‌شود و از چه کلماتی برای جست و جوی استفاده می‌کند. از میان قوانین سئو، قانون کلمه کلیدی همچنان به قوت خود باقی است. به طور کلی سه نوع جست و جو وجود دارد،

جست و جو اطلاعات: جست و جویی که در آن فرد فقط به دنبال کسب اطلاعات است و معمولاً با کلمات چطور می‌توان؟ کجا می‌توانم؟… چیست؟ و غیره همراه است.

جست وجو معین: فرد آدرس سایت مورد نظر را دارد و به آن مراجعه می‌کند.

جست و جو به منظور خرید: هدف فرد خرید است و این دقیقاً نوع جست وجویی است که شما در تولید محتوا باید مد نظر قرار دهید و مطمئن شوید که در نتایج این جست و جو گنجانده‌شده‌اید.

در انتخاب کلمات کلیدی این نکته را در نظر بگیرید، کلماتی را استفاده کنید که علاوه بر جذب طیف اول (کسانی که به دنبال اطلاعات هستند) خریداران را نیز جذب کند. بهتر است روی کلمات کلیدی طولانی تمرکز کنید چون کاربرانی که قصد خرید دارند معمولاً عبارات طولانی‌تری را سرچ می‌کنند. نکته مهم دیگر ویروسی بودن کلمه انتخابی است. مطالب ویروسی مطالبی هستند که انگیزش روانی بالایی دارند، احساس نقش تعیین‌کننده‌ای در بروز رفتارهای اشتراک‌گذاری بازی می‌کند. سایت‌های مختلفی وجود دارند که می‌توانند در پیدا کردن و انتخاب کلمات کلیدی به شما کمک کند (quora.com و buzzsumo.com)

رعایت تنوع در نوع محتوا تولیدی:  

به طور کلی می‌توان محتواهای تولیدی را در دو دسته قرارداد: محتوا اصلی و گزینشی. شما در تولید محتوا باید نسبت مناسبی بین این دو نوع محتوا برقرار کنید. منظور از محتوای اصلی محتوایی است که مستقیماً به کالا و خدمتی که شما ارائه می‌کنید مرتبط است.

پاسخ به سؤالات متدوال، شرایط ارائه خدمات و غیره نمونه‌ای از این دست محتواست. محتوای گزینشی،  محتوای عادی است که بیشتر جنبه آموزشی دارد. راه‌های متفاوتی برای تولید این نوع محتوا وجود دارد؛  از جمله تهیه محتوای علمی و ارجاع به منابع استفاده‌شده، استفاده مستقیم از محتوای تولیدی دیگر منابع معتبر با ذکر لینک مطلب و در نهایت تغییر محتوای تولیدی دیگران، به طور مثال شما می‌توانید محتوایی که در قالب اینفوگرافی تهیه‌شده است به متن تبدیل کنید.

 توجه به قدرت عنوان: کم پیش نیامده که مطلبی به شدت کاربردی و منسجم به خاطر اشتباه در انتخاب عنوان مهجور مانده است. در انتخاب عنوان این نکات را مد نظر قرار دهید: برانگیختن احساسات مخاطب، جذب کاربران هدف و استفاده از کلمات کلیدی در عنوان مطلب (رعایت سئو عنوان)، بهتر است عنوان را به گونه‌ای انتخاب کنید که نماینده شایسته‌ای برای کل متن باشد.

 استفاده از تقویم محتوا: وظیفه این تقویم‌ها تسهیل مدیریت فرایند تولید محتواست. این تقویم‌ها به صورت کتابچه‌های آماده و تقویم‌های دیجیتال (نظیر trello,get flow) وجود دارند؛ البته شما می‌توانید یک تقویم مخصوص طراحی کنید. این تقویم‌ها تصویر کلی از کار در اختیار شما قرار می‌دهند، امکان سنجش منابع و نیرو کار را در هر لحظه فراهم آورده‌اند و از بی‌نظمی‌های احتمالی جلوگیری می‌کنند.

 تقویت محتوا

 باید و نبایدها در تولید محتوا
 بعد از تولید محتوا نوبت به تقویت محتواست. یکی از راه‌های تقویت محتوا به اشتراک‌گذاری هرچه بیشتر محتواست. نکات زیر را در به اشتراک‌گذاری محتوا در نظر بگیرید.

تعیین شیوه به اشتراک‌گذاری: برای به اشتراک‌گذاری مطلب چند راه پیش رو دارید:

  • استفاده از شبکه‌های اجتماعی
  •  استفاده از پایگاه خودتان (وب سایت یا وب لاگ)
  •  انتشار مطلب در سایت‌های پربازدید
  • استفاده از روشهای تبلیغی (پرداخت هزینه)

 قبل از هر چیز روش یا روش‌های مورد نظر خود را مشخص کنید.

 استفاده از اشتراک‌گذاری ارگانیک:

منظور از اشتراک‌گذاری ارگانیک نوعی از اشتراک‌گذاری است که در آن مخاطب بدون دخالت شما محتوا را منتشر می‌کند، کیفیت محتوا و ویروسی بودن آن نقش تعیین‌کننده‌ای در این مورد دارد.

 فروش محتوا:

می‌توانید در قبال برخی محتواهای تولیدی پولی از مخاطب دریافت کنید.

 استفاده از مشتریان پر نفوذ:

خریداران و مخاطبان پر نفوذ را پیدا کنید و از آن‌ها برای انتشار محتوا استفاده کنید. جمعیتی که مشتریان پر نفوذ جذب می‌کنند،  از دو جهت بهینه هستند؛ یک اینکه مخاطب جدید به‌احتمال زیاد مخاطب هدف شماست و دو اینکه معمولاً مشتریان پر نفوذ مشتریان پرنفوذی با خود می‌آورند. احساسات آن‌ها را تحریک کنید و کار خود را توسعه ببخشید.

انتشار مطلب در وب سایت‌های پربازدید: انتشار مطلب در این رسانه‌ها مزایای زیادی به همراه دارد از جمله معرفی برند و تأیید اجتماعی. در واقع وقتی مشتری ببیند وب سایتی معتبر چنین مطلبی منتشر کرده است، راحت‌تر به شما اعتماد می‌کند و تأثیر عمده‌ای برافزایش ترافیک سایت شما خواهد داشت.

 ارزیابی

بعد از تمامی این کارها نوبت به ارزیابی کار می‌رسد، مطمئناً نواقصی در کار وجود دارد و تنها با ارزیابی است ک می‌توان به اصلاح و به ثمر نشستن کار امید داشت.

ارزیابی آماری روشهای به کار گرفته‌شده:

برای هرکدام از اهداف و روش‌های انتخابی یک معیار سنجش تعیین کنید، فرضاً  اگر هدف شما حفظ مشتری است، تعداد لایک ها و بازنشر مطالب معیاری خوبی برای سنجش این هدف است. به همین ترتیب می‌توانید آستانه‌های خاصی را برای موفقیت در نظر بگیرید. یکی از مزایای این ارزیابی شناسایی و تقویت کانال‌های جذب مشتری است.

 تحلیل قیف خریداران:

همانطور که پیشتر اشاره شد مخاطب در سه موقعیت احتمالی نسبت به شما قرار دارد و برای هر مرحله شما باید ابزار تحلیلی متفاوتی را در نظر بگیرید.

  • صدر قیف (مخاطبانی که به دنبال اطلاعات هستند.) بهترین ابزار برای سنجش رفتار این مشتریان استفاده از ابزار گوگل آنالیتیک است برای بالا بردن دقت این ابزار می‌توانید کدهای UTM را به لینک‌های خود اضافه کنید تا تأثیر هر لینک به دقت تعیین شود.
  • وسط قیف (مخاطب راغب) معمولاً این دسته از مخاطبین سعی می‌کنند با شما ارتباط برقرار کنند، بهترین راه برای سنجش رفتار آن‌ها مراجعه به صندوق ورودی ایمیل سایت است.
  • انتهای قیف (خریداران) حفظ مشتری از جذب مشتری جدید کم‌هزینه‌تر است؛ پس مراقب این دسته از مخاطبان باشید. برای سنجش رفتار این طیف به لیست فروش خود مراجعه کنید.

در انتها اگر قصد دارید از نرم افزارهای تولید محتوا استفاده کنید، دقت کنید که ویژگی‌های ذکرشده را تا حدودی پوشش دهند. مهندسی هم‌زمان را فراموش نکنید و آنقدر اصلاح و امتحان کنید تا به نتیجه مطلوب برسید.


منبع: برترینها

۱۰ شگرد افزایش درآمد راننده‌ها در تاکسی‌های آنلاین

روزنامه هفت صبح – سیامک کمان ابرو: حدود ۱۸ ماه قبل بود که نام هایی تازه در بازار حمل و نقل درون شهری کشور مطرح شد. تاکسی های آنلاین با سرعت زیاد همه گیر شدند و پس از گسترش حوزه کارشان در شهرهای کشور، حالا به عنوان یکی از پردرآمدترین راه های کسب و کار به حساب می آیند. البته رسیدن به مرحله درآمد زیاد در هر کسب و کاری به صبر و حوصله و البته خلاقیت نیاز دارد.

حالا مسافران می توانند با استفاده از گوشی موبایل خورد، در هر جای شهر که باشند، با قیمت های رقابتی، درخواست خودرو دهند و به مقصد خود برسند. دیگر خبری از کرایه های سرسام آور آژانس ها و تاخیرهای آزاردهنده آنها نیست. هنگامی که مسافران درخواست خودرو می دهند، ظرف کمتر از چند دقیقه خودرویی برای سوار کردن آنها در محل حاضر می شود. راننده این خودروها اغلب با استفاده از مسیریاب های آنلاین از سریع ترین راه ممکن مسافر خود را به مقصد می رساند.

یکی دیگر از مهم ترین مزایای سرویس ها جا به جایی مسافران با کولر/ بخاری روشن در فصول مختلف سال است. همین مزایای کوچک اما تاثیرگذار باعث شد، ظرف مدت کوتاهی استقبال بی نظیر از این سرویس ها بین مردم ایجاد شود. از طرف دیگر در کنار مسافرانی که از این بازار تازه سود می برند، رانندگان سرویس دهنده عزیز رویای کسب و کاری مناسب را دارند. بیشترشان می گویند در یک شیفت صبح بین مردم ایجاد شود.

 10 شگرد افزایش درآمد راننده ها در تاکسی های آنلاین

از طرف دیگر در کنار مسافرانی که از این بازار تازه سود می برند، رانندگان سرویس نیز رویای کسب و کاری مناسب را دارند. بیشترشان می گویند در یک شیفته کامل هشت ساعته به طور متوسط بین ۱۵۰ تا هزار تومان درآمد دارند. استقبال زیاد مسافران از این نرم افزارها البته مشکلاتی برای رانندگان به وجود آورده است.

از وقتی این شرکت ها سعی کردند با افزایش و گسترش ناوگان خود مشکل کمبود خودرو را حل کنند، به اصطلاح بازاری، دست زیاد شده و سرویس های کمتری به راننده ها می رسد. اتفاقی که باعث کاهش درآمد رانندگان نیز شده است. بعد از افزایش تعداد راننده های شاغل بسیاری از راننده های قدیمی از کاهش درآمد خود ناراضی هستند. بسیاری از آنان فکر می کنند کار از طریق این نرم افزارها دیگر به صرفه نیست و باید برای امرار معاش به کار دیگری فکر کنند. اما آیا واقعا این اتفاق افتاده است؟ من فکر نمی کنم. هنوز هم با رعایت چند نکته ساده مثل نکاتی که در ادامه می خوانید، می توان از طریق این نرم افزارها به درآمدی چند میلیون تومانی در ماه رسید.

۱٫ درصد قبول درخواست های خود را بالا نگه دارید

هنگامی که درخواست خودروی جدیدی از طرف مسافر وارد سیستم می شود، این نرم افزارها آن را ابتدا برای راننده ای که در آن منطقه است و درصد قبول درخواست بالاتری نسبت به بقیه دارد، ارسال می کند.

چون طبق الگوریتم این برنامه ها احتمال قبول کردن درخواست از سمت راننده ای که قبلا تعداد بیشتری از درخواست های مسافران را قبول کرده، بالاتر است و در نتیجه مسافر می تواند در سریع ترین زمان ممکن به مقصد برسد. بنابراین راننده هایی که درصد قبول درخواست بالایی دارند، هنگامی که آماده انجام کار هستند، شانس بیشتری برای دریافت درخواست جدید و افزایش درآمد دارند. ضمن آن که مزایای این شرکت ها مثل جوایز، کمک هزینه ها و… بیشتر به این رانندگان تعلق می گیرد.

۲٫ از نرم افزارهای مسیریاب آنلاین استفاده کنید

وضعیت ترافیک تهران آنقدر پیچیده و غیرقابل پیش بینی شده است که حتی اگر آشنایی کامل با نقشه و مسیرهای تهران نیز داشته باشید، ممکن است در ترافیک های پیش بینی نشده ای قرار بگیرد و وقت تان را از دست بدهید. مسیریاب های آنلاین میزان ترافیک خیابان ها را در نظر می گیرند و برای رسیدن به مقصد سریع ترین مسیر را به شما پیشنهاد می دهند. این مسیریاب ها بسیار پیشرفته و هوشمند شده اند و در اغلب موارد بهترین مسیر را به شما پیشنهاد می دهند. به آن ها اعتماد کنید. برای تهران مسیریاب آنلاین شناخته شده Google Maps وجود دارد. هر چند مطابق تجربه اغلب رانندگان، مسیریاب فیلترشده قبلی گزینه بهتر و هوشمندتری بود.

۳٫ در ساعات خلوت روز هم کار کنید

با توجه به تغییرات قیمت این نرم افزارها در ساعات مختلف روز، بعضی از رانندگان ترجیح می دهند در ساعات ارزان تر، مثل ظهرها کار نکنند اما با توجه به آن که در این ساعات تهران نسبتا خلوت تر از بقیه ساعات است اگر در ساعات خلوت روز هم فعال باشید، می توانید تعداد سفر بیشتری داشته و درآمد خوبی کسب کنید. ضمن آن که از ترافیک خسته کننده بعد از ظهرها هم دوری کرده اید.

۴٫ مراقب مناطق خطرناک شهر در ساعات پیک ترافیک باشید

بعضی مناطق شهر، به خصوص مناطقی که بافت اداری بیشتری دارند، در ساعات پیک ترافیک مثل سیاه چاله هایی می مانند که ممکن است شما را یکی، دو ساعت در خود نگه دارند. اگر در ترافیک این مناطق در ساعات پیک گیر کردید، مطمئن باشید آن روز درآمد کمتری خواهید داشت. پس سفرهای خود را هوشمندانه انتخاب کنید و مراقب این مناطق باشید.

۵٫ در مناطقی که شناخت بیشتری از آنها دارید کار کنید

گاهی حضور در مناطقی از شهر که شناخت کمتری نسبت به آن دارید باعث می شود بعد از اتمام سفر دیرتر بتوانید مسافر بعدی خود را پیدا کنید. زیرا احتمال دارد ندانید در کجای آن منطقه احتمال پیدا کردن مسافر بیشتر است.

۶٫ بعد از قبول درخواست با مسافر تماس بگیرید

بسیاری از مسافرانی که از نرم افزارهای درخواست خودرو استفاده می کنند تا حد بسیار زیادی با نحوه کار با آنها آشنا هستند، اما همیشه این احتمال را در نظر بگیرید که مسافر شما با نحوه استفاده از نرم افزار چندان آشنا نیست. بعضی از مسافران نقطه مبدا سفر را روی نقشه اشتباه مشخص می کنند و در صورتی که بعد از قبول درخواست با آنها تماس نگیرید تا از درست بودن مبدا مطمئن شوید، باید زمان قابل ملاحظه ای را صرف کنید تا به مبدا صحیح برسید.

۷٫ مراقبت خود و خودرویتان باشید

متاسفانه بین درآمد کار به عنوان راننده در سرویس های آنلاین، درخواست خودرو و مقدار زمانی که برای آن صرف می کنید، رابطه بسیار مستقیمی وجود دارد. اگر یک روز کار نکنید، آن روز درآمد نخواهیدداشت. بنابراین مراقبت سلامتی خود و خودرویتان باشید تا خدای نکرده، شرایطی مثل بیماری یا خرابی خودرو برایتان پیش نیاید که باعث شود نتوانید کار کنید.

۸٫ در صورت امکان، مجوز طرف ترافیک هفتگی خریداری کنید

شهرداری تهران تعداد محدودی مجوز طرح ترافیک در قالب مجوزهای روزانه و مجوزهای هفتگی به فروش می رساند. مجوزهای هفتگی را می توانید به قیمت ۱۳۲ هزار تومان خریداری کنید. یعنی برای آنکه یک ماه مجوز ورود به طرح ترافیک را داشته باشید، باید ۵۲۸ هزار تومان برای خرید آن صرف کنید.

در نگاه اول مبلغ زیادی است اما برای کسانی که به مناطق طرح ترافیک آشنایی دارند و می خواهند در آن مناطق کار کنند، بسیار به صرفه است. ترافیک در این مناطق کمتر، مسافر بیشتر و قیمت های سفرها نیز بالا است. از این گذشته بعضی از نرم افزارهای آنلاین تاکسی به رانندگانی که مقدار مشخصی در مناطق طرح ترافیک فعالیت داشته باشند، مبلغ ۱۳۰ هزار تومان به صورت هفتگی پرداخت می کند. اگر کمی خوش شانس و منظم باشید، روی این مبلغ نیز می توانید حساب کنید تا هزینه خرید مجوز طرح ترافیک تان  جبران شود.

۹٫ از حواشی پیش بینی نشده دوری کنید

در نظر داشته باشید که زمان برای شما بسیار ارزشمند است. هرچقدر زمان تلف شده کمتری داشته باشید، درآمد بیشتری نیز خواهیدداشت. گاهی حین کار پیش می آید که مسائل پیش بینی نشده ای باعث اتلاف وقت تان شود. گاهی مسافری برای پرداخت کرایه نیاز به ۵۰۰ تومانی دارد، گاهی برای هزار تومان پول نقدی که کمتر از میزان کرایه همراهش است از شما می خواهد جلوی عابربانک توقف کنید، گاهی برای یک توقف کوتاه بین مسیر از شما می خواهد با مرکز پشتیبانی شرکت برای محاسبه دقیق قیمت تماس بگیرید و… . مطمئن باشید هر چقدر شما بیشتر درگیر این مسائل باشید، بیشتر وقت تان تلف خواهدشد. اگر این موارد برای تان پیش آمد، از کنار آن بگذرید و به کارتان ادامه دهید.

۱۰٫ صبور باشید

یکی از امتیازات مهم این سرویس ها برای مسافران قیمت های بسیار مناسب آن است. بنابراین در طول روز حتما برایتان پیش خواهدآمد که سفری را قبول کنید و با نگاه به مسیر و زمانی که باید برای آن صرف کنید، با خود فکر می کنید که انجام این سفر برایتان به صرفه نیست. یکی از مهم ترین راه های کسب درآمد در این سیستم ها صبور بودن است.

صبور باشید و بدون ناامیدی و ناراحتی به کارتان ادامه دهید. در انتهای روز و در پایان ساعات کاری خود نگاهی به درآمدی که کسب کرده اید بیندازید. خواهیددید که با کار متناسب با هدف درآمدی که می خواستید داشته باشید، حتی با وجود سفرهای ارزانی که رفته اید، درآمد مورد نظرتان را کسب کرده اید.


منبع: برترینها

۱۰ ضرورت برای موفقیت در ایمیل مارکتینگ

ایمیل به یکی از بهترین ابزارها برای کسب و کارها به منظور دسترسی و برقراری ارتباط با مشتریان شان تبدیل شده است. مقرون به صرفه بودن، قابلیت به اشتراک گذاری و سرعت ارسال پیام باعث شده است که کمپین های ایمیل مارکتینگ به عنوان یکی از مولفه های اساسی در استراتژی بازاریابی اغلب کسب و کارها جایگاه ویژه و استواری پیدا کنند. در عین حال، همراه با محبوبیت و رواج ایمیل مارکتینگ، ریسک انسداد ایمیل (بلاک شدن) و نرسیدن آن به اینباکس مشتریان نیز به طور روزافزون در حال افزایش است.

آنچه در ادامه این مطلب از سلسله مقالات آموزش ایمیل مارکتینگ می آید، ۱۰ نکته مختصر و مفید برای کسب و کارهای کوچک است که به کمک آنها می توانید کمپین های ایمیل مارکتینگ موفقی را ایجاد کنید:

  1. هدفگیری: به منظور افزایش میزان واکنش و عمل به فراخوان به عمل از سوی دریافت کنندگان ایمیل های بازاریابی، اطمینان پیدا کنید که فهرست ایمیل مارکتینگ خود را به درستی بخش بندی کرده اید. شما از طریق بخش بندی، مشتریان تان را بر اساس برخی ویژگی های خاص و تاثیرگذار به گروه های مختلف تقسیم می کنید و برای هر یک از آن گروه ها ایمیل های متناسب با ویژگی شان را ارسال می کنید.
  2. وضوح و دقت: هنگامی که برای مشتریان فعلی و بالقوه ایمیل ارسال می کنید، اطمینان پیدا کنید که محتوای ایمیل بازاریابی شما واضح و دقیق است. پیشنهادی که ارائه می کنید نیز باید به شکل برجسته در ایمیل مشخص بوده و درک آن آسان باشد.
  3. فراخوان به عمل: ایمیل هایی که ارسال می کنید باید فراخوان به عملی داشته باشند که روشن و مشخص باشد. به علاوه، باید یک حس فوریت و اضطرار ایجاد کنید. به کمک تعیین یک مهلت معین برای پیشنهاد خود می توانید مشتری را تحریک کنید تا فوراً نسبت به انجام عمل مورد نظرتان اقدام کند.
  4. طرح واکنشگرا: طراحی و ایجاد ایمیل هایی که چه روی مرورگر وب رایانه باز شوند و چه در یک دستگاه همراه در هر صورت چشم نواز و حرفه ای به نظر می رسند یک ضرورت مسلّم است. اینجاست که طراحی واکنشگرا به کمک شما می آید تا ایمیل های بازاریابی تان در همه دستگاه ها و در همه اندازه های صفحات نمایش به شکل متناسب و درست به نمایش در بیایند.
  5. عناوین قوی و جذاب: عنوان ایمیل باید بتواند نظر مخاطب را جلب کند تا ایمیل را باز کرده و اطلاعات بیشتری به دست بیاورد. در اینجا نیز بهتر است که حس اضطرار و نیاز به اقدام فوری ایجاد شود.
  6. ایجاز: عناوین و محتوای ایمیل های بازاریابی خود را بیش از حد طولانی نکنید و تا جایی که امکان دارد مختصر و مفید بنویسید.
  7. صفحات فرود: پیش از ارسال ایمیل، کیفیت و تاثیرگذاری صفحه فرود کمپین بازاریابی ایمیلی خود را ارزیابی کنید. صفحه فرود باید یک کپی از پیشنهادی باشد که در ایمیل روی آن تمرکز شده و شکل و شمایل مشابهی با طرح ایمیل داشته باشد.
  8. تحلیل و آمار: به منظور بهره برداری حداکثری از کمپین ایمیل مارکتینگ خود باید از جهات مختلفی روی آن نظارت داشته باشید و داده ها و آماری که به دست می آورید را مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار بدهید. در این راستا لازم است که برای نظارت بر فروش و همچنین نرخ تبدیل حاصله از کمپین ایمیل مارکتینگ از ساز و کارهای متناسب و حرفه ای استفاده کنید.
  9. فراهم کردن امکان واکنش یا عمل به فراخوان به عمل از کانال های مختلف: علاوه بر صفحه فرود، یک شماره تماس نیز به عنوان یک راهکار جایگزین در اختیار مشتریان خود قرار بدهید.
  10. یادآوری و تاکید: ارسال چندباره یک پیام باعث افزایش آگاهی نسبت به برند (brand awareness) و همچنین کسب نتایج بهتر می شود. با این وجود، توجه داشته باشید که هر بار باید خلاقیت به خرج بدهید و از عنوان و محتوای متفاوتی استفاده کنید.

ما در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش ایمیل مارکتینگ به ده نکته موجز برای کمک به پیشبرد کمپین های ایمیل مارکتینگ کسب و کارهای کوچک اشاره کردیم. لطفاً چنانچه نکات ضروری دیگری نیز به ذهن شما می رسد آنها را در بخش دیدگاه ها با ما و سایر کاربران گویا آی تی در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

الکسا وون توبل کیست و چه کرده؟

استارت‌آپ لرن‌وست و بنیانگذار ۲۷ ساله‌اش را بشناسید. او چگونه به یک میلیون زن کمک کرد.

در سال ۲۰۰۶، الکسا وون توبل که مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه هاروارد اخذ کرده بود، متوجه شد که نحوه مدیریت پول امر بسیار مهمی است که او اطلاعات زیادی درباره آن ندارد. هیچ‌یک از کتاب‌ها درک این موضوع را برایش آسان‌تر نکرد و برنامه‌ریزان مالی نیز پول هنگفتی می‌گرفتند …

الکساوون توبل کیست و چه کرده؟ 
الکسا وون توبل کیست و چه کرده؟

در سال ۲۰۰۶، الکسا وون توبل که مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه هاروارد اخذ کرده بود، متوجه شد که نحوه مدیریت پول امر بسیار مهمی است که او اطلاعات زیادی درباره آن ندارد. هیچ‌یک از کتاب‌ها درک این موضوع را برایش آسان‌تر نکرد و برنامه‌ریزان مالی نیز پول هنگفتی می‌گرفتند. خیلی زود الکسا متوجه شد که زنان یک مخاطب محروم در دنیای امور مالی شخصی هستند و ایده راه‌اندازی یک استارت‌آپ به ذهنش رسید.

پس از اینکه به مدت دو سال به عنوان تاجر در شرکت مورگان استنلی مشغول به کار بود، دوباره به دانشگاه هاروارد بازگشت تا در رشته بازرگانی تحصیل کند. او مصمم شده بود تا اطلاعات مربوط به امور مالی شخصی را در اختیار زنان قرار داده و به آنها آموزش دهد. امروز الکسا وون توبل، در سن ۲۷ سالگی، بنیانگذار و مدیرعامل استارت‌آپ دوساله LearnVest است. این استارت‌آپ یک وب‌سایت مالی برای زنان است.

تاکنون لرن‌وست به بیش از یک میلیون زن کمک کرده است تا امور مالی خود را کنترل و مدیریت کنند. الکسا می‌گوید زنان در آمریکا ۸۳ درصد از تصمیمات مربوط به مخارج و هزینه‌ها را می‌گیرند. او می‌خواست با راه‌اندازی لرن‌وست یک منبع سرگرم‌کننده ایجاد کند که به طور مستقیم درباره تمام تصمیماتی که می‌گیرند با آنها صحبت کند و مرحله به مرحله آنها را راهنمایی نماید. سایت او، که عضویت در آن برای کاربران رایگان است، به زنان در هر مرحله از زندگی‌شان محتوای مالی، ابزارها و پشتیبانی مالی ارائه می‌دهد: بازگشت به مدرسه، از دست دادن شغل، تغییر شغل، بچه‌دار شدن، اجاره یا خرید خانه، دریافت وام و غیره.

بنابراین اگر شما در تمام امور مالی خود به کمی آموزش نیاز دارید، از تفاوت بین حساب پس‌انداز و جاری گرفته تا موارد مالی پیچیده‌تر یا نحوه گرفتن وام یا پیدا کردن بهترین کارت اعتباری، گرفتن کمک از زن جوانی که وقتی دیگران پول خود را زیر تشک‌هایشان مخفی می‌کردند، با مدیریت سرمایه خطرپذیر ۱.۱ میلیون دلاری استارت‌آپ لرن‌وست را راه‌اندازی کرد، ایده بدی به نظر نمی‌رسد.

علاوه بر اینکه او تنها بنیانگذار ایده نوآورانه لرن‌وست است، الکسا تاثیر چشمگیری روی گروهی از مشاوران متخصص و هیات مدیران گذاشته است به طوری‌که این افراد با کمال میل از او حمایت می‌کنند. این افراد شامل لی باربا (مدیرعامل سابق لرن‌وست) و بتسی مورگان (مدیرعامل سابق هافینگتون پست) می‌شوند. این تیم طرفدار لرن‌وست موجب افزایش ارزش این سایت شد و به اعتبار الکسا افزود.

 الکساوون توبل کیست و چه کرده؟

پس از تزریق اولین سرمایه ۱.۱ میلیون دلاری، الکسا نمونه اولیه سایت خود را اصلاح کرد. سپس در سال ۲۰۰۹ در کنفرانس تک‌کرانچ ۵۰ شرکت کرده و به طور رسمی لرن‌وست را راه‌اندازی کرد. این کنفرانس با هدف پیدا کردن بهترین استارت‌آپ‌های وب۲  و راه‌اندازی آنها جلوی چشمان تاثیرگذارترین سرمایه‌داران خطرپذیر در این صنعت، شرکت‌ها و مطبوعات برگزار می‌شد. حضور الکسا در این کنفرانس موجب شد لرن‌وست در صحنه دیجیتال و جلوی چشم همه معرفی شود.

در آن سال او یکی از دو مدیرعاملی بود که یک شرکت مخصوص به زنان را در صنعت وب معرفی کرد. پس از این کنفرانس، از اواخر پاییز ۲۰۰۹ تا اوایل سال ۲۰۱۰، لرن‌وست به طور آزمایشی به فعالیت آنلاین خود ادامه داد. در طول این مدت، کاربران می‌توانستند در سایت بگردند و همین موجب شد که داده‌های اولیه‌ای جمع‌آوری شود تا برای ورود به مرحله دوم از روند تامین بودجه این استارت‌آپ، در اختیار سرمایه‌گذاران قرار گیرد.

در یکم ژانویه یک آیتم خبری کوچک در سایت DailyCandy قرار گرفت که داده‌های کاربری لرن‌وست را به استراتوسفر «ثروت اطلاعات» ارسال کرد. این سایت مطلبی را درباره آغاز کار اولین برنامه ایمیل مالی لرن‌وست منتشر کرد. در عرض ۲۴ ساعت از انتشار این مطلب، بیش از ۱۰هزار نفر در لرن‌وست ثبت نام کردند. این میزان مشارکت و اینکه این تعداد کاربر داشتند رفتار مالی خود را تغییر می‌دادند، داده‌های بیشتری را به لرن‌وست ارائه می‌داد و این استارت‌آپ نیز آنها را در اختیار سرمایه‌گذاران قرار داد.

در نتیجه، در آوریل ۲۰۱۰، الکسا توانست با وجود رکود اقتصادی یک‌بار دیگر بودجه زیادی را تامین کند. این‌بار در عرض ۴ هفته در کل ۴.۵ میلیون دلار از Accel Venture Partners بودجه دریافت کرد. اخیرا‌ نیز الکسا دور دوم تامین بودجه را با ۱۹ میلیون دلار به پایان رساند.
الکسا با راه‌اندازی این استارت‌آپ توانست به موفقیت چشمگیری دست یابد. او در لیست سیلیکون‌ولی به عنوان یکی از بهترین کارآفرینان جوان معرفی شده است.


منبع: برترینها

«عادت‌های خوب» خانواده موفق

وب سایت فرادید: شما می‌توانید با انجام برخی کارها و خوردن مواد غذایی سالم استحکام خانوادگی خود را بالا ببرید.

 «هر خانواده‌ای بنا بر تعریفی که اعضای آن دارند شکل و شمایل متفاوتی دارد. بعضی‌ها به دلیل نوع شغلشان ساعات زیادی از روز نمی‌توانند در کنار هم باشند بنابراین شب‌ها برای این خانواده حکم بخش اصلی ارتباطی را دارد. بعضی دیگر صبح یا ظهر را در کنار هم سپری می‌کنند. شما می‌توانید با انجام برخی کارها و خوردن مواد غذایی سالم استحکام خانوادگی خود را بالا ببرید. جالب است بدانید که داشتن یک زندگی خانوادگی سالم می‌تواند خطر ابتلا به حمله قلبی را کاهش و شانس زنده ماندن شما را افزایش دهد.

در اینجا به چند نمونه از این عادت‌های خوب خانوادگی اشاره می‌کنیم.

اسنک‌های هوشمند

 «عادت‌های خوب» خانواده موفق

والدین می‌توانند تنظیمات غذایی فرزندان خود را تحت تأثیر قرار داده و مغز آنها را با انتخاب غذاهای سالم پرورش دهند. در تحقیقات ثابت شده که بچه‌ها از طریق والدین خود با غذاهای فرآوری شده که عامل سرطان هستند، آشنا می‌شوند. مادران و پدران می‌توانند به جای این غذاهای ناسالم مثل کوکی، کراکر یا سوداها میان‌وعده‌های غذایی سالم در اختیار بچه‌ها قرار دهند مثل میوه و سبزی‌های تازه. سیب، کره، کرفس، انگور، موز، اسفناج، آووکادو و خوراکی‌های سالمی مثل اینها می‌توانند جزو انتخاب والدین برای بچه‌ها باشند.

به آرامی میل کنید

خانواده‌های سالم همراه با فشار و استرس و عجله غذا نمی‌خورند. آنها سعی می‌کنند از صداهای آرام و موزیک ملایم زمان صرف غذا در کنار خانواده استفاده کنند. در زمان غذا خوردن فقط روی این کار تمرکز می‌کنند. این زمان خوبی است که شما بتوانید در کنار خانواده از طعم و زنگ و بوی غذا لذت ببرید. سعی کنید این کار را یکی از عادت‌های خانوادگی خود کنید و از بودن در کنار خانواده و خوردن غذا به‌ خوبی استفاده کنید.

از بزرگ‌ترهای خانواده مراقبت کنید

مراقبت از یکی از عزیزان سالخورده راهی شگفت‌انگیز برای نشان دادن محبت است و این به معنی این نیست که شما باید همه چیز را قربانی کنید. خانواده‌های سالم در کنار پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ را هم دارند، تأثیر حضور والد پیر در خانه و گاهی مراقبت کردن از آنها در کل خانواده دیده می‌شود. درست است که این‌ کار عواقب مثبت و منفی را با هم دارد و گاهی ممکن است برای خانواده ایجاد گرفتاری و حتی درگیری بکند اما حضور یک بزرگ‌تر و گاهی همراهی آنها در جمع خانوادگی برای گردش و پیاده‌روی به خصوص برای بچه‌ها کوچک، بسیار مفید و جذاب است.

به روابط زناشویی خود اهمیت دهید

همیشه سعی کنید با وجود همه کارها و گرفتاری‌ها و داشتن فرزند، زندگی زناشویی و روابط خود را با همسرتان در اولویت قرار دهید. در کنار همه دغدغه‌ها زمانی را برای بودن با همسرتان بگذارید، بچه‌ها را به کسی سپرده و با هم به تفریحات دو نفره بروید. گاهی بعد از خوابیدن بچه‌ها با هم فیلم ببینید و وقت خود را بیشتر از هر کس با همسرتان سپری کنید. بعد از چند وقت تأثیر آن را در شاد و سرزنده شدن کل خانواده می‌بینید.

موبایل‌ها را خاموش کنید

 «عادت‌های خوب» خانواده موفق

غیر از این که خیره شدن زیاد به موبایل و لپ‌تاپ به بینایی شما لطمه می‌زند، می‌تواند به روابط خانوادگی شما هم ضربه وارد کند. سعی کنید وقتی کنار خانواده هستید همه وسایل الکترونیکی را خاموش کنید. مثلاً تماشای تلویزیون در کنار خانواده نه تنها باعث ارتباط و هم‌کلامی بیشتر اعضای خانواده می‌شود بلکه در آینده فرزندان خاطرات شیرینی از با هم بودن‌تان بر جای می‌گذارد. برای این کار می‌توانید یک سبد ابزار داشته باشید. در کنار در ورودی یا هر جایی دور از دسترس یک سبد بگذارید و به همه یاد بدهید قبل از ورود به خانه وسایل الکترونیکی خود را آنجا بگذارند.پیروزی‌های همدیگر را جشن بگیرید

اهمیت دادن به اتفاقات و شادی‌های اعضای خانواده حتی کوچک‌ترین فرد، خیلی در استحکام روابط و ایجاد صمیمیت تأثیر دارد. همیشه استعدادهای خود و اعضای خانواده را شناسایی کنید، برای هر موفقیت هرچند کوچک یک جشن ساده در کنار هم برگزار کنید. این شادی‌های کوچک در کنار خانواده از بهترین خاطرات سال‌های آینده می‌شود.

در آشپزی همکاری کنید

غذا خوردن با خانواده فقط به بخش پختن و خوردن ختم نمی‌شود. تهیه غذا فرآیندی است که می‌تواند همه افراد خانواده را درگیر کند. از خرید کردن تا انتخاب غذا و بعد تهیه کردن آن می‌تواند یک برنامه همگانی در خانواده باشد. با این کار هم شما حس مشارکت در خانواده را تقویت کرده‌اید و هم از خوردن غذایی که با کمک هم درست کردید لذت بیشتری می‌برید.

زمان شام حرف بزنید

«عادت‌های خوب» خانواده موفق 

زمان صرف شام موقعیت خوبی است تا با اعضای خانواده خود گفت‌وگو کنید. انتخاب موضوعاتی که برای همه جالب باشد گزینه خوبی است. در زمان صرف شام وقت خوبی دارید که در کنار خانواده‌تان باشید و راجع به اتفاقات روزانه و علایق و برنامه‌های فردا حرف بزنید. پس این موقعیت خوب را از دست ندهید.با هم پیاده‌روی کنید

یکی از سبک‌ترین و راحت‌ترین ورزش‌هایی که می‌توانید با خانواده انجام دهید، رفتن به پیاده‌روی است. این کار را شاید نتوانید هر روز صبح با توجه به مشغله زیاد اجرا کنید ولی سعی کنید برنامه روزهای تعطیل را جوری هماهنگ کنید که چند ساعتی در کنار هم راه بروید و با هم از هوای صبحگاهی برای یک هفته آینده انرژی بگیرید. چند بار در هفته می‌توانید بعد از شام به پیاده‌روی بروید و ادامه صحبت‌های میز شام را داشته باشید. این کار به سلامت جسمی و روحی شما هم کمک می‌کند.

قدردانی کردن را پرورش دهید

یکی از عادت‌های خوب یک خانواده سالم تشکر و قدرانی از همدیگر است. اگر والدین برای کارهای خوب از همدیگر تشکر و قدردانی کنند، خود به خود فرزندان این کار را یاد می‌گیرند. تلاش کنید این کار را در خانواده جا بیندازید تا همیشه یادتان باشد برای هر کار خوب اعضای خانواده از آنها قدردانی کنید.

باغچه خانوادگی داشته باشید

برای فرار از دنیای دیجیتال و حبس شدن در خانه یک راه ساده وجود دارد، ایجاد یک باغچه کوچک خانوادگی و پرورش گل و گیاه به همراه هم. اگر این کار برای شما در فضای زندگی شهری مقدور نیست با کاشت گل و پرورش گلدان‌های خانگی زمانی را در کنار هم صرف کنید و به بچه‌ها دوست شدن با گیاهان را آموزش دهید.

محیط خانه را ایمن کنید

اگر فرزند خردسال دارید برای این که خیال خودتان راحت شود و مجبور نباشید مدام دنبال فرزندتان با دلهره حرکت کنید، یک محیط سالم و امن ایجاد کنید. این ایجاد ایمنی کردن از خردسالی با دور نگه‌ داشتن وسایل خطرناک شروع می‌شود و در بزرگسالی به دور کردن بچه‌ها از مواد مخدر و فعالیت‌های خطرناک می‌رسد. اگر محیط روانی خانه سالم باشد فرزندان در امنیت و سلامت رشد می‌کنند.

با هم بازی کنید

بازی کردن فقط برای بچه‌ها نیست. والدین هم می‌توانند با شرکت در بازی‌های گروهی خانوادگی فضای شادی در خانه ایجاد و با این کار حس همدلی و همراهی را به فرزندان منتقل کنند.

موبایل را از اتاق خواب دور کنید

 «عادت‌های خوب» خانواده موفق

بودن موبایل در اتاق خواب یکی از ۲۱ نشانه وابستگی شدید به دنیای الکترونیک است. به بچه‌ها یاد بدهید صبح‌ها به جای زنگ موبایل با یک ساعت زنگ‌دار بیدار شوند و هر بهانه‌ای برای بودن موبایل در اتاق خواب را از آنها بگیرید.

سنت‌های خانوادگی داشته باشید

یکی از جالب‌ترین فعالیت‌های خانواده داشتن سنت‌های مخصوص است. جدا از سنت‌های ملی و مذهبی هر کشوری می‌توانید یکی سری سنت برای خانواده خود بگذارید، آن را روی یک تخته مخصوص جلوی دید همه بنویسید و سر موقع این سنت‌ها را اجرا کنید. مثلاً یک شام مخصوص در یک شب خاص، یک تفریح ویژه و کارهایی مثل این.
استرس‌ها را با هم حل کنید

مشکلات و نگرانی‌ها خود را با خانواده در میان بگذارید و با انجام فعالیت‌هایی مثل پیاده‌روی و یوگا و ورزش‌های ذهنی دیگر با هم بر مشکلات غلبه کنید. حل کردن فشار و استرس به کمک خانواده خیلی مفیدتر است.

روزهای تعطیل تفریح کنید

 علاوه بر استراحت کردن در روزهای تعطیل، سعی کنید برنامه‌های ویژه‌ای برای تعطیلات داشته باشید. این تنها روز بی‌دغدغه کاری در هفته است پس قدر آن را بدانید و با هم تفریحات جالب و سرگرم کننده داشته باشید.

درباره پول صادق باشید

 «عادت‌های خوب» خانواده موفق

پول مثل یک خط راه‌آهن در وسط خانواده‌ها حضور دارد و این‌ جور به نظر می‌رسد که همه مشکلات با آن حل می‌شود اما نباید اجازه دهید این باور در بچه‌ها شکل بگیرد که بدون پول زندگی شادی نخواهند داشت. شاید کمی سخت باشد اما بودن در کنار خانواده و سلامتی و شادی و تفریح با آنها می‌تواند خیلی از پول و ثروت باارزش‌تر باشد.
جلسات مالی برگزار کنید

یکی از کارهایی که خانواده‌ها می‌توانند برای مسائل مالی انجام دهند، گذاشتن جلسات مالی است. با هم در پایان هر ماه جمع شوید و حساب و کتاب مالی را بررسی کنید.

تجربه‌های جدید داشته باشید

برای بیشتر با هم بودن یک راه، پیدا کردن تجربه‌های جدید است. مثلاً یک غذای خاص و جدید در یک رستوران تازه را امتحان کنید. با هم به تفریحات جدید بروید، سفرهای تازه را برنامه‌ریزی کنید و از کشف جدیدترین‌ها باهم لذت ببرید.

آرزوهای بزرگ داشته باشید

یک دفتر خانوادگی بردارید و در آن آرزوهای خانواده را بنویسید. مثلاً تصور کنید ۱۰۰ میلیون پول دارید و می‌خواهید با خانواده آن را خرج کنید. در این کار از بچه‌های بالای سه سال خود کمک بگیرید آنها آرزوهای قشنگی دارند.

از هم سؤال کنید

در یک خانواده سالم هیچ وقت حرف یا سؤالی نگفته نمی‌ماند. از هم درباره اتفاقات روزمره و شرایط کاری و برنامه‌ها سؤال کنید اما هرگز در یک خانواده سؤالات با چرا شروع نمی‌شود. با این روش همدیگر را مواخذه نکنید.

عادلانه دعوا کنید

به هر حال در هر خانواده‌ای بحث و جدل پیش می‌آید مخصوصاً اگر بچه‌های کوچک در خانه باشند. هنگامی که درگیری ناگزیر به وجود می‌آید، نباید با یکدیگر همدست شوید، باید احساسات یکدیگر را تشخیص دهید. وقتی درگیری ایجاد می‌شود افراد خانواده باید بدانند که نظرشان ارزش دارد. بعد تلاش کنید ابزارهایی را برای حل منازعات پیدا کنید. هیچ‌کس نباید از محیط دور شود یا برخورد خشنی بکند زمانی که اختلاف نظر وجود دارد.

 کنترل‌گر نباشید

در یک خانواده سالم والدین مأمور کنترل جزییات زندگی بچه‌ها نیستند. آنها به جای کنترل کردن فرزندان راه‌های نه گفتن به خطرات را به آنها آموزش می‌دهند. مثلاً فرزندان باید آموزش ببینند که برای سلامتی خودشان به مخدر نه بگویند، نه از ترس والدین. پس یاد بگیرید پدر و مادر کنترل‌گری نباشید.

با بچه‌ها حرف بزنید

هیچ وقت فکر نکنید بچه‌ها نباید در مسائل خانواده شرکت کنند. بلکه آنها یکی از مهم‌ترین اعضای خانواده هستند، نظرات آنها را در مورد مسائل خانه بپرسید و اجازه دهید با شما در تقسیم افکار شریک شوند. با این کار فرزندان سالم و متکی به نفسی تربیت می‌کنید

به سلامتی خانواده اهمیت دهید

«عادت‌های خوب» خانواده موفق 

باید همه افراد خانواده از مسائل پزشکی هم باخبر باشند. اگر فرصت ندارید با هم به دکتر بروید حتماً از پرونده پزشکی همسرتان مطلع شوید. در صورت نیاز خوردن داروها را به هم یادآوری کنید و زمان ویزیت سالیانه را از یاد نبرید.
قرار شام با فرزندان بگذارید

فارغ از زمانی که همه خانواده دور هم جمع می‌شوید برای صرف غذا، بعضی وقت‌ها با فرزند خود به تنهایی برای شام وقت بگذارید. او را به رستوران ببرید و یک برنامه خصوصی با پسر یا دخترتان داشته باشید. می‌بینید که این کار چقدر در تحکیم روابط والدین با فرزند به خصوص فرزند هم‌جنس تأثیر دارد.

عذرخواهی کنید

ما به بچه ها یاد می‌دهیم که در صورت انجام کار غلط عذرخواهی کنند اما این کار یک اجبار و تنبیه حساب می‌شود. به‌ جای این رفتار بهتر است خودتان در صورت بروز هر کار اشتباهی سریع از خانواده و فرزندانتان عذرخواهی کنید. به مرور این رفتار در فرزندتان نهادینه می‌شود و نیازی به‌ زور نیست.»


منبع: برترینها

آموزش فروش: فروش با گوش

در این مطلب از مجموعه مطالب مرتبط با مبحث آموزش فروش به شرح عبارت خوش قافیه «فروش با گوش» و اهمیت آن می پردازیم.

کلیشه رایجی که در رابطه با فروشندگان وجود دارد این است که معمولاً متکلّم وحده هستند، اما اگر شما هم برای فروش به چنین روشهایی تکیه کنید فرصت های بزرگ و قابل توجهی را از دست خواهید داد. در واقع، یکی از توصیه های مهمی که در دنیای فروشندگی باید به آن توجه کنید این است که از آنجایی که دو گوش و یک دهان دارید، باید به همین نسبت هم از آنها استفاده کنید. به عبارت دیگر، در موقعیت های فروش، دو برابر مقداری که صحبت می کنید باید گوش کنید.

در طول فرآیند فروش، مشتریان احتمالی در مورد افکار و احساسات خود در رابطه با شما و محصولات یا خدمات تان سرنخ هایی را در اختیارتان قرار می دهند. به بیان دیگر، آنها به شما می گویند که چه چیزهایی را دوست دارند، چه چیزهایی را دوست ندارند و چه چیزهایی برایشان اهمیت دارد. این دقیقاً همان اطلاعاتی است که برای به سرانجام رساندن فروش به آن نیاز دارید و مخاطب تان هم آن را در اختیار شما قرار می دهد. بنابراین، اگر توجه نکنید، خیلی بیشتر از چیزی که لازم است باید برای فروش تلاش کنید.

گوش دادن فعال یکی از تکنیک های ایده آل برای تمامی فروشندگان است. برای اینکه شنیدن شما «فعال» به حساب بیاید باید به گفته های طرف مقابل خود گوش کنید، آنچه که می گوید را درک کنید و با یک خلاصه موجز از چیزی که شنیده اید به وی پاسخ بدهید. استفاده از گوش دادن فعال در تعامل با مشتری احتمالی دو مزیت عمده دارد. اولاً چیزی که مشتری به شما می گوید را کاملاً درک می کنید و با استفاده از سرنخ هایی که به دست آورده اید می توانید فروش را با موفقیت به سرانجام برسانید. دوم اینکه از این طریق احترامی که برای مخاطب خود قائل هستید را در عمل به وی نشان می دهید و این در راستای ایجاد حس تفاهم و درک متقابل به شدت تاثیرگذار خواهد بود.

انسانهای کمی -و فروشندگان کمتری- وجود دارند که ذاتاً شنوندگان خوبی هستند. برای اینکه عادتهای نادرست خود در این زمینه را کنار بگذارید احتمالاً به وقت و تلاش قابل توجهی نیاز خواهید داشت. اما اگر از پس انجام چنین کاری بر بیایید، متوجه خواهید شد که مزایای آن هم به همان اندازه چشمگیر و قابل توجه است.

یکی از رایج ترین موانع برای گوش دادن موثر هنگامی قد علم می کند که چیز جالبی را می شنوید و بلافاصله شکل دادن به یک پاسخ یا برنامه ریزی برای واکنش نشان دادن به چیزی که شنیده اید را آغاز می کنید. طبیعتاً در طول مدتی که به چیزی که طرف مقابل بر زبان جاری کرده فکر می کنید به بقیه صحبت های وی توجه نمی کنید.

یکی از ترفندهایی که به کمک آن می توانید تمرکز ذهنی خود روی گفته های گوینده را حفظ کنید این است که در ذهن خود همان چیزی را که می شنوید تکرار کنید (پژواک ذهنی).

هنگامی که مشتری احتمالی در حال صحبت کردن است، سعی کنید که علاوه بر گوش های خود از چشم هایتان نیز استفاده کنید. زبان بدن هم به اندازه زبان گفتاری برای انتقال معنا اهمیت دارد، بنابراین اگر گوش کنید اما نگاه نکنید نیمی از پیام را از دست خواهید داد. به علاوه، تماس چشمی نیز به سخنران نشان می دهد که به گفته های وی توجه دارید.

پس از آنکه صحبتهای طرف مقابل به اتمام رسید، گفته های وی را خلاصه وار تکرار کنید. به عنوان مثال، می گویید: «به نظر می رسه که از مدل فعلی تون راضی هستید، اما فقط دوست داشتید که یه کم کوچیک تر بود.» این به مشتری نشان می دهد که به صحبت های وی گوش کرده اید و به علاوه، بلافاصله فرصتی را برای رفع هرگونه سوءبرداشت در اختیار وی قرار می دهد. علاوه بر این، خلاصه کردن منظور مشتری معمولاً باعث می شود که جزئیات بیشتر و دقیق تری ارائه شود (مثلاً «بله، ضمن اینکه ترجیح می دم رنگش هم قرمز باشه و …»). این به شما کمک خواهد کرد تا دقیق تر و موثرتر صحبت کنید.

سرانجام، اگر سوال یا نظری دارید، سعی کنید که آن را به شکل کاملاً غیرتهاجمی و با لطافت و ظرافت هرچه تمام تر مطرح کنید. مثلاً اگر مشتری احتمالی می گوید: «متوجه نمی شم که چرا نمی تونید تا سه شنبه سفارش رو تحویل بدید؛ یک هفته کامل فرصت دارید!» می توانید در پاسخ چیزی شبیه به این بگویید: «متوجه هستم که آماده نشدن فوری محصول آزاردهنده است، اما ما یک سری فرآیندهای دقیق و سختگیرانه در رابطه با کنترل کیفیت و ارزیابی و تست محصول داریم که حتماً برای اطمینان از اینکه تجهیزات باکیفیتی در اختیار مشتری هامون قرار می دیم باید انجام بشه.»

گوش دادن به صحبت های مشتری برای کارآمدی هرچه بیشتر فرآیند فروش و به سرانجام رسیدن آن اهمیت شایانی دارد. با توجه به گفته های مشتری بالقوه می توانید خوسته ها و نیازهای وی را به درستی درک کرده، حس تفاهم و درک متقابل ایجاد کنید و فروش را به سرانجام برسانید.

عملکرد شما در زمینه گوش دادن فعال چگونه است؟ آیا علاوه بر روش پژواک ذهنی از تکنیک خاصی برای حفظ توجه خود به سخنان مشتری استفاده می کنید؟ لطفاً نظرات و ایده های خود در رابطه با مقالات آموزش فروش را در بخش دیدگاه ها با ما در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

چالش بهره‌وری در ایران

هفته نامه تجارت فردا – سارا صدر: در سال ۱۳۴۴ خورشیدی ایران با وجود فقدان تشکیلات بهره‌وری در کشور به عضویت سازمان بهره‌وری آسیا (APO) درآمد. در سال ۱۳۶۷ مجلس شورای اسلامی تمدید عضویت ایران در سازمان بهره‌وری آسیایی را مورد تصویب قرار داد و وزارت صنایع سنگین وقت، مسوولیت دبیرخانه‌ای آن را بر عهده گرفت تا تشکیلات بهره‌وری به طور مستقل در سال ۱۳۷۱ راه‌اندازی شود.

این سوابق نشان می‌دهند که مفهوم بهره‌وری برای اقتصاد ایران چندان هم غریب نیست. به طوری که در برنامه‌های توسعه‌ای مختلف بعد از انقلاب هدف‌گذاری‌هایی در حوزه بهره‌وری صورت گرفته است که با عملکرد واقعی ایران در حوزه بهره‌وری فاصله زیادی دارند.

برای دیدن تصویر در سایز بزرگ تر بر روی آن کلیک کنید.

 چالش بهره‌وری در ایران

نگاهی به آمارهای منتشرشده در مورد سهم بهره‌وری عوامل تولید در رشد تولید ناخالص داخلی نشان‌دهنده آن هستند که ایران هنوز به اهمیت بهره‌وری در فرآیند رشد و توسعه پی نبرده است، حال آنکه آمارهای منتشرشده از کشورهای در حال توسعه‌ای چون کره و مالزی نشان می‌دهد این کشورها بخش قابل ملاحظه‌ای از رشد تولید ناخالص داخلی خود را مرهون رشد بهره‌وری عوامل تولید هستند.

نگاهی به آمارهای منتشر‌شده از شاخص‌های بهره‌وری در طول برنامه‌های توسعه‌ای بعد از انقلاب گویای این مطلب است که پیش‌بینی‌های در نظر گرفته شده برای سهم بهره‌وری در رشد تولید ناخالص داخلی در عمل محقق نشده‌اند و فاصله بسیاری با اهداف این برنامه‌ها دارند.

اگر یک دوره بلندمدت ۵۵‌ساله را در نظر بگیریم، متوسط رشد اقتصادی کشور رقمی برابر با ۶ /۴ درصد است. محاسبات نشان می‌دهد این رشد عمدتاً از محل رشد موجودی سرمایه ثابت حاصل شده است. حال آنکه آمار سازمان بهره‌وری آسیایی گویای آن است که اقتصاد چین طی سال‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۴ به‌طور متوسط نرخ رشدی برابر با ۶ /۸ درصد داشته که ۳۶ درصد آن از محل رشد بهره‌وری به دست آمده است. در مورد اقتصاد هند نیز متوسط رشد اقتصادی طی همان دوره برابر با ۳ /۵ درصد بوده که ۳۵ درصد آن از محل رشد بهره‌وری حاصل شده است.

بر اساس برآورد سازمان بهره‌وری آسیایی در مورد ایران، در همان دوره زمانی، متوسط رشد اقتصادی برابر با ۶ /۳ درصد بوده که سهم بهره‌وری در آن صفر بوده است. در واقع رشد اقتصادی بلندمدت ایران همواره از محل رشد عوامل تولید به‌ویژه موجودی سرمایه ثابت حاصل شده و رشد بهره‌وری نقشی در رشد اقتصادی نداشته است، گویی مفهوم درست بهره‌وری در ایران درک نشده است.

مفهوم صحیح بهره‌وری

بهره‌وری یکی از مفاهیم مهم اقتصاد است که رابطه بین استفاده از عوامل تولید و محصول تولید‌شده را نشان می‌دهد. در زبان فارسی واژه بهره‌وری معادل Productivity تعریف شده است. از سوی سازمان‌های بین‌المللی تعاریف مختلفی برای بهره‌وری مطرح شده است، به عنوان مثال آژانس بهره‌وری اروپا (EPA)، بهره‌وری را درجه استفاده موثر از هر یک از عوامل تولید می‌داند و سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه (OECD)، بهره‌وری را این‌گونه تعریف می‌کند: «بهره‌وری مساوی نسبت ستانده به یکی از عوامل تولید است.

عوامل تولید ممکن است سرمایه، کار، مواد خام، انرژی و… باشند.» در واقع کارایی (Efficiency)، بازده نظام تولید را اندازه‌گیری می‌کند. به صورت روشن‌تر می‌توان گفت راندمانی که طی آن منابع به محصول تبدیل می‌شوند به صورت اشتباه مصطلح به آن بهره‌وری می‌گویند، حال آنکه باید کارایی نامیده می‌شد. پس بهره‌وری بالاتر به مفهوم تولید بیشتر از مقدار معینی از نهاده یا تولید مقدار مشخصی از محصول با استفاده از مقدار کمتری نهاده است.

در سطح یک کارخانه یا فعالیت، بهره‌وری نسبت ستانده به نهاده است اما در سطح کلان نشان‌دهنده عملکرد اقتصاد یک کشور است. به طور کلی بهره‌وری را می‌توان ترکیبی از کارایی (Efficiency) و اثربخشی (Effectiveness) دانست، یعنی درست انجام دادن کار درست.

در این تعریف، درست انجام دادن کار را کارایی نیز می‌گویند به این معنی که از حداقل مواد، حداکثر محصول برداشت شود یا از مقدار معینی مواد، محصولی با کیفیت بالاتر تولید شود. اثربخشی به مفهوم کار صحیح است، یعنی ممکن است با مصرف کمتر نهاده‌ها محصول بیشتری تولید کرد ولی این محصول کیفیت مورد نظر مصرف‌کننده را نداشته باشد. در این حالت کارایی واقع شده ولی چون محصول فاقد کیفیت است، از این‌رو اثربخش نبوده و نمی‌تواند رضایت مصرف‌کننده را جلب کند. به این ترتیب تحقق کارایی و اثربخشی هر کدام به تنهایی موجب افزایش بهره‌وری نخواهد شد.

با افزایش بهره‌وری در فرآیند تولید می‌توان با استفاده از سطح معینی از نهاده‌ها به تولید بیشتری دست یافت. نیروی کار و سرمایه دو نهاده مهم تولید هستند، به همین جهت دو مفهوم بهره‌وری نیروی کار و بهره‌وری سرمایه در حقیقت استفاده بهینه از نیروی کار و سرمایه را نشان می‌دهند.

همچنین بهره‌وری کل عوامل تولید (TFP)، استفاده بهینه از ترکیب عوامل مذکور را نشان می‌دهد. رشد بهره‌وری کل عوامل، علاوه بر رشد کمی نهاده‌های تولید، یکی از منابع مهم تامین‌کننده رشد اقتصادی در سطح کلان است و در واقع به نوعی نشان‌دهنده مدیریت استفاده از منابع تولید است.

 چالش بهره‌وری در ایران

اهمیت بهره‌وری در توسعه اقتصادی

امروزه رقابت در عرصه تولید و تجارت جهان به واسطه کمرنگ شدن مرزهای اقتصادی ابعاد دیگری یافته و کوشش در جهت بهبود و ارتقای بهره‌وری پایه اصلی این رقابت را تشکیل می‌دهد. به بیان دیگر بهبود بهره‌وری مستلزم به فعل درآوردن توان بالقوه است، از این‌رو این حرکت به یک ابزار محرک نیاز دارد، و مناسب‌ترین محرک، رقابت در صحنه بازارهای داخلی و خارجی است.

ارتقای بهره‌وری سبب پیشرفت و توسعه‌یافتگی می‌شود و اکثر کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه به منظور اشاعه نگرش به مقوله بهره‌وری و تعمیم به‌کارگیری اصول و روش‌های آن، سرمایه‌گذاری زیادی انجام داده‌اند. بررسی عملکرد کشورهایی که در چند دهه اخیر رشد اقتصادی قابل توجهی داشته‌اند، حاکی از آن است که اکثر این کشورها رشد را از طریق افزایش بهره‌وری به دست آورده‌اند.

در جهان امروز بهره‌وری تقریباً مترادف با پیشرفت است. استاندارد زندگی در یک جامعه به درجه‌ای از تامین حداقل نیازهای جامعه بستگی دارد. به عبارت دیگر مقدار و کیفیت غذا، پوشاک، مسکن، آموزش و امنیت اجتماعی، استاندارد زندگی را تعیین می‌کنند. برای ارتقای استاندارد زندگی باید غذا، پوشاک و مسکن بیشتری تولید شود.

افزایش مقدار تولید کالاها و خدمات می‌تواند از طریق افزایش نهاده‌های نیروی کار و سرمایه صورت پذیرد یا از منابع موجود به صورت کاراتری استفاده شود. با توجه به محدود بودن منابع کشورها، بهره‌وری بیشتر یک ضرورت برای ارتقای استاندارد زندگی یک ملت محسوب می‌شود. بهره‌وری بیشتر موجب رشد اقتصادی و اجتماعی خواهد شد. با بهبود بهره‌وری شاغلان به دستمزد بیشتر و شرایط کاری مناسب‌تر خواهند رسید و فرصت‌های شغلی بیشتری نیز تولید خواهد شد.

بهره‌وری بالاتر از یک سو موجب کاهش قیمت‌ها شده و از سوی دیگر سود سهامداران را افزایش می‌دهد. با توجه به ترکیب سنی جمعیت ایران که عمدتاً جمعیت مصرف‌کننده هستند، وجود نرخ بیکاری نسبتاً بالا، عدم استفاده از ظرفیت کامل واحدهای تولیدی و نبود ساختارهای مناسب در اکثر بخش‌های اقتصادی، توجه به بهبود بهره‌وری و ارتقای آن در همه سطوح به عنوان زمینه‌ساز توسعه و پیشرفت اقتصادی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

سطوح مختلف محاسبه بهره‌وری

بهره‌وری در سطوح مختلفی محاسبه می‌شود. بسته به نوع تحقیق و اهداف مورد انتظار آن سطح محاسبه بهره‌وری نیز تعیین می‌شود. بالاترین سطح بررسی بهره‌وری سطح بین‌المللی و پایین‌ترین سطح آن، بهره‌وری فردی است.

 بررسی بهره‌وری در سطح جهانی تاریخی مقارن با مطرح‌شدن مفاهیم رقابت و رقابت‌پذیری و اهمیت آنها در توسعه اقتصادی کشورها دارد. مجمع جهانی اقتصاد (WEF) یکی از موسسات معتبری است که از سال ۲۰۰۴ هر‌ساله با محاسبه شاخصی تحت عنوان شاخص رقابت‌پذیری، توان رقابت‌پذیری کشورهایی را که سهمی در تجارت جهانی دارند محاسبه کرده و از این طریق بهره‌وری این کشورها را نیز مورد بررسی و مقایسه قرار می‌دهد.

در سطح منطقه‌ای نیز سازمانی به عنوان سازمان بهره‌وری آسیایی (APO) در این ارتباط پروژه‌ای را تعریف کرده و در سطح کشورهای عضو که ایران نیز جزو آنهاست، به اجرا درآورده است. این سازمان هر‌ ساله گزارشی از شاخص‌های بهره‌وری کشورهای عضو منتشر کرده و عملکرد آنها را در این حوزه با یکدیگر مقایسه می‌کند.

بررسی بهره‌وری در سطح کلان اقتصاد نیز از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا می‌تواند پیش‌زمینه‌ای برای اتخاذ تصمیم‌های سیاستی صحیح باشد. محاسبه بهره‌وری در سطح کلان عموماً دارای دو جنبه است: اول آنکه محاسبه شاخص‌های بهره‌وری در سطح کل اقتصاد، مانند شاخص نیروی کار، سرمایه و…، امکان مقایسه سطح و میزان رشد شاخص‌ها با سایر کشورها را فراهم کرده و جایگاه کشور را در سطح منطقه و جهان مشخص می‌کند. دوم آنکه، با استفاده از شاخص‌های بهره‌وری محاسبه‌شده، وضع موجود تبیین و با توجه به اهداف تعیین‌شده، استراتژی حرکت به سمت تحقق اهداف مشخص می‌شود.

 چالش بهره‌وری در ایران

بهره‌وری در سطح بخش‌های مختلف اقتصادی مانند کشاورزی، صنعت و معدن، نفت و گاز نیز محاسبه می‌شود و مبنای بررسی‌های گوناگونی است. مقایسه بهره‌وری بین بخش‌های مختلف اقتصادی تنها برای عواملی از تولید امکان‌پذیر است که به طور مشترک مورد استفاده قرار می‌گیرند. بهره‌وری عوامل اصلی تولید، نیروی کار و سرمایه، و شاخص بهره‌وری کل عوامل تولید به تفکیک بخش‌های نه‌گانه اقتصادی توسط سازمان ملی بهره‌وری ایران به طور سالانه محاسبه و منتشر می‌شود.

همچنین به دلیل اهمیت بهره‌وری انرژی در کشور، این سازمان به محاسبه این شاخص به تفکیک بخش‌های کشاورزی، صنایع و معادن و حمل‌ونقل نیز می‌پردازد.

بهره‌وری در سطوح سازمان، شرکت و واحد تولیدی نیز قابل محاسبه است و برابر با نسبت کار انجام‌شده برای تولید کالاها یا ارائه خدمات در طول یک زمان معین به منابع مصرف‌شده که در تولید نقش داشته‌اند، است. همان‌طور که قبلاً نیز اشاره شد، پایین‌ترین سطح محاسبه بهره‌وری، بهره‌وری فردی است. میزان بهره‌وری شاغلان تحت تاثیر عوامل مختلفی از قبیل اندازه تجهیزات، شرایط کاری، فرآیندها، آگاهی و انگیزش قرار دارد، که از میان این عوامل انگیزش مهم‌ترین عامل ارتقای بهره‌وری فردی است.

با توجه به مفهوم بهره‌وری، اعتقاد بر این است که رشد بهره‌وری در سطح هر فرد موجب رشد بهره‌وری در سطح شرکت یا سازمان، بخش اقتصادی و در نهایت رشد بهره‌وری ملی خواهد شد. به عبارت دیگر رشد بهره‌وری ملی به رشد بهره‌وری تک‌تک افراد وابسته است. با پذیرش این واقعیت که انسان تنها عاملی است که می‌تواند خود را تغییر دهد و در محیط خود تغییر ایجاد کند، نقش کلیدی شاغلان به طور خاص و انسان به طور عام در فرآیند بهره‌وری آشکار می‌شود.

بهره‌وری نیروی کار و سرمایه

رشد تولید ناخالص داخلی در سطح ملی یا ارزش افزوده در هر یک از بخش‌های اقتصادی از دو طریق می‌تواند انجام گیرد: افزایش نهاده‌ها (نیروی کار و سرمایه) و بهبود ساختارها (ماشین‌آلات و تجهیزات، بهبود کیفیت نیروی کار و مدیریت و…). در موقعیت کنونی به واسطه رقابت فشرده‌ای که بین کشورها برای سهم بیشتری از بازار جهانی وجود دارد، آنها سعی می‌کنند رشد تولید ناخالص داخلی یا ارزش افزوده بخش‌ها را حتی‌الامکان از طریق بهبود ساختارها تامین کنند، یعنی به جای اینکه تعداد نیروی انسانی را افزایش دهند، تلاش می‌کنند با اجرای برنامه‌های آموزشی کوتاه‌مدت تخصصی، سطح مهارت شاغلان را افزایش دهند یا اینکه به جای ایجاد ظرفیت‌های جدید، سعی می‌کنند ظرفیت‌های موجود را به آخرین فناوری نوین مجهز کنند تا به این ترتیب محصولاتی با کیفیت بالاتر تولید کرده و توان رقابتی خود را افزایش دهند.

برای برنامه‌ریزی در زمینه ارتقای بهره‌وری باید بدانیم که از منظر سطح بهره‌وری در کجا قرار داریم و به کجا می‌خواهیم برویم و برای رسیدن به مقصد چه راهکارهایی مناسب‌تر است. صاحب‌نظران علم بهره‌وری این مقولات را در چارچوب «مدیریت بهبود بهره‌وری» مطرح کرده و به آن در اصطلاح PDCA می‌گویند. در این کلمات اختصاری، P حرف نخست کلمه D ، Plan حرف اول Do،  C حرف اول Check و A حرف آغازین کلمه Affirm است، که این حروف اختصاری خود به روشنی گویای ترتیب عملکرد این چرخه است. از این‌رو اولین قدم در این چرخه برنامه‌ریزی است و برای برنامه‌ریزی اطلاع از اندازه شاخص‌های بهره‌وری الزامی است.

بهره‌وری به عنوان یک اصطلاح اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم در کتب و متون اقتصادی جایگاه خود را باز کرد و در بسیاری از کنفرانس‌ها و کمیته‌های بین‌المللی مورد بحث قرار گرفت، به طوری که به تدریج مراکز علمی و موسسات مطالعات بهره‌وری در سراسر جهان تاسیس شد. از جمله مهم‌ترین مراکزی که جنبه بین‌المللی دارد می‌توان به اتحادیه مراکز بهره‌وری کشورهای آمریکایی، آژانس بهره‌وری اروپایی وابسته به OECD و سازمان بهره‌وری آسیایی اشاره کرد که ایران نیز عضو آن است.

سازمان بهره‌وری آسیایی APO

سازمان بهره‌وری آسیایی، سازمانی منطقه‌ای و میان‌دولتی است که با هدف مشارکت در توسعه اقتصادی-اجتماعی کشورهای عضو و بهبود کیفیت زندگی برای مردم آن کشورها از طریق ارتقای بهره‌وری در سال ۱۹۶۱ تاسیس شد. پس از رکود بزرگ سال ۱۹۲۹ میلادی، علاقه زیادی نسبت به وضعیت دو عامل درآمد ملی و بهره‌وری به عنوان شاخص ارزیابی عملکرد اقتصاد به وجود آمد. موسسات بهره‌وری پس از جنگ جهانی دوم ابتدا در اروپا و سپس در آسیا شروع به کار کردند. اولین مرکز بهره‌وری در سال ۱۹۵۰ در فرانسه تاسیس شد.

در اروپا، «مرکز بهره‌وری اروپایی» و در آسیا، سازمان بهره‌وری آسیایی تشکیل شد و ایران نیز در سال ۱۹۶۴ به عضویت این سازمان درآمد. هدف اصلی تشکیل این سازمان مشارکت در توسعه اقتصادی-اجتماعی کشورهای آسیایی عضو و بهبود استانداردهای زندگی مردم این کشورها از طریق افزایش بهره‌وری تحت روحیه همکاری متقابل بین کشورهای عضو است. هم‌اکنون ۲۰ کشور آسیایی عضو این سازمان هستند: بنگلادش، کامبوج، جمهوری چین، فیجی، هنگ‌کنگ، هند، اندونزی، ایران، ژاپن، جمهوری کره، لائو، مالزی، مغولستان، نپال، پاکستان، فیلیپین، سنگاپور، سریلانکا، تایلند و ویتنام. این کشورها متعهد شده‌اند که یکدیگر را در پیش بردن بهره‌وری با روحیه همکاری در تسهیم دانش، اطلاعات و تجربه کمک کنند.

فعالیت این سازمان از طریق شبکه‌ای از سازمان‌های بهره‌وری ملی (NPOs) در کشورهای عضو صورت می‌گیرد که به عنوان بدنه‌های رسمی رابط برای اجرای پروژه‌های این سازمان و پیشبرد حرکت‌های ملی بهره‌وری در کشورها فعالیت می‌کنند. در ایران نیز سازمان ملی بهره‌وری که کار خود را از سال ۱۳۷۱ آغاز کرده است، به عنوان دبیرخانه سازمان بهره‌وری آسیایی در ایران محسوب می‌شود. APO از طریق دبیرخانه خود در توکیو به عنوان مغز متفکر و مشاور منطقه‌ای برای ۲۰ عضو این سازمان، اقدام به راه‌اندازی تحقیقات و بررسی‌هایی برای شناسایی نیازهای معمول برای توسعه طرح‌های عملی مناسب کرده که از تلاش‌های اعضا برای توسعه اقتصادی از طریق بهره‌وری حمایت می‌کند.

APO همچنین از طریق برگزاری سمینارها، کنفرانس‌ها، کارگروه‌ها و جلسات می‌کوشد تا دانش و اطلاعات درباره متدولوژی‌ها و ابزارهای بهره‌وری در منطقه را بین کشورهای عضو منتشر کند. اجلاس سران سازمان‌های ملی بهره‌وری هر‌سال برای برنامه‌ریزی راهبردی و تعریف برنامه جاری و نیز برنامه‌های تفصیلی برای دو سال آتی و بررسی پروژه‌های سال گذشته، برگزار می‌شود.

برنامه‌ها و فعالیت‌های این سازمان طیف گسترده‌ای دارند. اما از میان آنها می‌توان به توسعه اقتصادی-اجتماعی، توسعه بنگاه‌های اقتصادی کوچک و متوسط، مدیریت منابع انسانی، تحلیل و سنجش بهره‌وری، مدیریت دانش، مدیریت فناوری و تولید، فناوری اطلاعات، توسعه NPOها، بهره‌وری سبز، توسعه انجمن یکپارچه، تجارت محصولات کشاورزی، توسعه کشاورزی، فناوری و منابع و بازاریابی کشاورزی، در بخش‌های مختلف اقتصادی اشاره کرد.

 چالش بهره‌وری در ایران

مقایسه ایران با کشورهای موفق APO

نگاهی به کارنامه رشد اقتصادی و بهره‌وری در برخی از کشورهای آسیای جنوب شرقی عضو این سازمان نشان می‌دهد که این کشورها توانسته‌اند به رشد اقتصادی قابل‌توجهی دست پیدا کنند و سهم چشمگیری از این رشد نه از طریق سرمایه‌گذاری جدید، بلکه از طریق بهبود ساختارهای مدیریتی، نیروی انسانی، تجهیزات و ماشین‌آلات، حاصل شده است.

به عنوان نمونه کشورهای کره جنوبی، هند، سنگاپور، مالزی و چین در میان کشورهای آسیایی عضو سازمان بهره‌وری آسیایی جزو کشورهایی هستند که توانسته‌اند در دوره بلندمدت ۴۴‌ساله به موفقیت‌های چشمگیری در ارتباط با رشد بهره‌وری دست پیدا کنند. نگاهی به روند رشد بهره‌وری در این کشورها نشان می‌دهد که آنها توانسته‌اند با افزایش بهره‌وری کل در بازه زمانی سال‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۴ قدم‌های محکمی در حرکت به سمت توسعه پایدار اقتصادی بردارند و سهم بهره‌وری از رشد اقتصادی خود را در طول سالیان افزایش دهند.

کشور هند یکی از شاخص‌ترین اقتصادها در میان این کشورهاست که توانسته سهم بهره‌وری کل خود را از ۵ /۰درصد در بازه زمانی سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۵، به ۴ /۲ درصد در فاصله سال‌های ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۰ و ۶ /۲ درصد در فاصله زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ برساند، که موفقیت بسیار چشمگیری محسوب می‌شود.

کشورهای سنگاپور و مالزی نیز که در دهه ۱۹۷۰ و نیمه اول دهه ۱۹۸۰، بهره‌وری منفی را تجربه کردند، با سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی توانسته‌اند بهره‌وری خود را در سال‌های بعد به میزان قابل ملاحظه‌ای افزایش دهند. کشور چین نیز با بالاترین رشد بهره‌وری در میان کشورهای عضو سازمان بهره‌وری آسیایی پیشتاز عرصه بهره‌وری و با فاصله زیادی از دیگر کشورها قرار دارد.

کشورهای چین با رشد تولید ناخالص متوسط سالانه ۶ /۸ درصد، سنگاپور و کره ۹ /۶ درصد پرچمدار بالاترین رشد اقتصادی در میان این کشورها هستند. که در میان آنها کشور چین بالاترین رشد بهره‌وری را به خود اختصاص داده است (۳۶ درصد از رشد تولید ناخالص ملی این کشور مربوط به رشد بهره‌وری است). نرخ بهره‌وری کشور چین در بازه زمانی ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۴، به‌طور متوسط سالانه ۱ /۳ درصد رشد داشته است.

ایران اما در میان اعضای این سازمان جزو کشورهایی است که در زمینه رشد بهره‌وری در بلندمدت توفیق زیادی را کسب نکرده است. با این‌وجود توانسته است از رشد بهره‌وری منفی ۶ /۲‌درصدی سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۵، بهبود یافته و رشد بهره‌وری خود را در دو بازه زمانی بعد به ۴ /۱ درصد و یک درصد برساند.

ایران در میان کشورهایی مانند فیلیپین، نپال و فیجی در این بازه زمانی رشد بهره‌وری منفی را تجربه کرده‌اند که می‌تواند معلول استفاده ناکارا از منابع در نتیجه دخالت بیش از اندازه دولت در اقتصاد باشد. که این وضع پایدار نیست و در بلندمدت تغییر یافته است. حرکت کردن هر چه بیشتر اقتصادها به سمت اقتصاد بازار سبب افزایش سهم بهره‌وری در رشد اقتصادی کشورها می‌شود. نمونه بارز این امر مغولستان است که در سال ۱۹۹۲ با اتخاذ سیاست‌های اقتصادی بازار‌محور توانست رشد بهره‌وری منفی را در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ به طور قابل توجهی جبران کند و به رشد بهره‌وری ۲ /۴‌درصدی دست پیدا کند.

داده‌های منتشر‌شده در گزارش سالانه سازمان بهره‌وری آسیایی همچنین گویای این مطلب است که در دوره بلندمدت ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۴، بیشتر رشد اقتصادی این کشورها از طریق سرمایه بوده است و کشور ایران که ۸۶ درصد از رشد اقتصادی آن مربوط به سرمایه است پیشتاز این گروه از کشورهاست.

با وجود این داده‌های مربوط به زیرگروه‌های این دوره گویای این نکته هستند که گرچه در بازه زمانی ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۵ انباشت سرمایه در حدود دوسوم تا سه‌چهارم رشد اقتصادی این کشورها را شامل می‌شده است، در سال‌های بعد و با افزایش سهم بهره‌وری، کاهش یافته است. در واقع، گرچه انباشت سرمایه در سال‌های اولیه حرکت به سمت توسعه‌یافتگی، ضروری است، ولی این مولفه لزوماً رشد اقتصادی را تضمین نمی‌کند. کشور ایران یکی از مثال‌های مشخص این واقعیت است.

نگاهی به تجربه موفق کشورهای هند و چین نشان می‌دهد این کشورها در فرآیند توسعه توجه ویژه‌ای به فناوری اطلاعات و تاثیر بسزای آن در رشد اقتصادی داشته‌اند. با توجه به نقش بسیار زیاد بخش خدمات در اقتصاد، نتایج سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌تواند برای رشد اقتصادی بسیار بزرگ باشد، به طوری که قابلیت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات یک کشور ترسیم‌کننده رشد بلندمدت کشور است.

 چالش بهره‌وری در ایران

بهره‌وری در برنامه‌های توسعه اقتصادی ایران چه جایگاهی دارد

در سال ۱۳۴۴ شمسی ایران بدون اینکه سازمان و تشکیلات ملی بهره‌وری داشته باشد به عضویت سازمان بهره‌وری آسیایی درآمد. با وقوع انقلاب، عضویت در این سازمان به حالت تعلیق درآمد، تا اینکه در سال ۱۳۶۷ مجلس شورای اسلامی عضویت ایران را مجدداً مورد تصویب قرار داد و وزارت صنایع سنگین مسوولیت دبیرخانه‌ای آن را بر عهده گرفت. این تشکیلات در سال ۱۳۷۲ تحت عنوان «سازمان بهره‌وری ایران» به طور مستقل آغاز به کار کرد. این سازمان تقریباً از اوایل برنامه‌های توسعه اقتصادی کشور، برنامه دوم توسعه، هدایت حرکت بهره‌وری کشور را بر عهده داشته است.

پس از تاسیس سازمان ملی بهره‌وری در سال ۱۳۷۲، مقوله بهره‌وری در قالب تبصره ۳۵ قانون برنامه دوم، برای اولین بار در برنامه توسعه پنج‌ساله مطرح شد. در این تبصره دستگاه‌های اجرایی کشور مکلف شده بودند بخشی از اعتبارات خود را، برای افزایش بهره‌وری نظام اداری، بهبود سیستم‌ها و روش‌های کار، استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته و افزایش مهارت‌های مدیران، به توسعه و افزایش بهره‌وری اختصاص دهند.

سازمان برنامه‌وبودجه نیز موظف به تهیه و تدوین شاخص‌های بهره‌وری بخش‌های مختلف اقتصادی شده بود تا اینکه عملکرد برنامه پنج‌ساله دوم به وسیله آن مورد ارزیابی قرار گیرد. در برنامه سوم توسعه اقتصادی اما تبصره مستقیمی در ارتباط با بهره‌وری وجود نداشت، هیات وزیران بر اساس مصوبه‌ای دستگاه‌های اجرایی را مکلف به طراحی شاخص‌ها، تحلیل عوامل، برنامه‌ریزی و اجرای چرخه بهره‌وری با هماهنگی سازمان بهره‌وری کرد. با وجود این برنامه‌ریزی‌ها اما مشاهده روند شاخص بهره‌وری در سال‌های برنامه دوم و سوم توسعه اقتصادی نشان از روند نزولی این شاخص در این سال‌ها دارد.

رشد بهره‌وری کل در سال‌های برنامه دوم توسعه اقتصادی، ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۸، منفی ۰ /۱ درصد بوده است و از این‌رو بهره‌وری در رشد اقتصادی هیچ سهمی نداشته است. در طول برنامه سوم توسعه اقتصادی، فاصله سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳، اما رشد بهره‌وری با اندکی رشد، به عدد ۴ /۱ رسیده است و سهم بهره‌وری کل عوامل تولید از رشد اقتصادی به ۲۸ درصد رسیده است.

نکته جالب توجه اینجاست که در دوره برنامه اول توسعه اقتصادی، یعنی فاصله سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲، که هنوز تشکیلات مستقلی برای بهره‌وری در کشور وجود نداشته است، رشد بهره‌وری کل عوامل تولید، ۴ /۴ درصد و ۶۴ درصد از رشد اقتصادی کشور مربوط به رشد بهره‌وری در این دوره بوده است، که در مقایسه با سال‌ها بعد که بهره‌وری در برنامه‌های توسعه گنجانده شده وضعیت مطلوب‌تری داشته است.

در برنامه چهارم توسعه به مقوله بهره‌وری توجه خاصی شده بود. بر اساس اهداف پیش‌بینی‌شده در این برنامه، نرخ رشد اقتصادی سالانه معادل هشت درصد در نظر گرفته شده بود که ۵ /۲ درصد آن می‌بایست از محل رشد بهره‌وری و بقیه از محل رشد تولید باشد. بدین معنی که بهره‌وری کل عوامل تولید می‌بایست سالانه معادل ۵ /۲ درصد افزایش یابد تا ۳ /۳۱ درصد از رشد اقتصادی را تامین کند و مابقی رشد از طریق رشد سرمایه‌گذاری و تولید به دست آید.

ماده ۵ برنامه چهارم توسعه اقتصادی به تفصیل به لزوم توجه به مقوله بهره‌وری پرداخته و دستگاه‌های اجرایی را مکلف به همکاری در جهت حرکت از یک اقتصاد نهاده‌محور به اقتصادی بهره‌ور کرده است. در واقع در این برنامه برای نخستین بار ارتقای همزمان میزان نهاده‌ها و بهره‌وری آنها مورد توجه قرار می‌گیرد، در حالی که اغلب کشورهای توسعه‌یافته سال‌هاست که بخش مهمی از رشد اقتصادی خود را از طریق ارتقای بهره‌وری کل عوامل به دست می‌آورند. ولی با وجود هدف‌گذاری‌های تعیین‌شده در برنامه چهارم توسعه اقتصادی، رشد بهره‌وری کل عوامل تولید در فاصله سال‌های برنامه چهارم، ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸، ۱ /۱ درصد، و سهم بهره‌وری در رشد اقتصادی این سال‌ها، ۲۵ درصد اعلام شده است.

در برنامه پنجم توسعه اقتصادی نیز مانند برنامه چهارم هدف‌گذاری ایده‌آلی برای رشد بهره‌وری در کشور در نظر گرفته شد. ماده ۷۹ از فصل پنجم این برنامه، ارتقای سهم بهره‌وری به یک‌سوم از رشد اقتصادی را برای سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ در نظر گرفته بود. متاسفانه آمارهای مربوط به شاخص‌های بهره‌وری در سال‌های برنامه پنجم توسعه نیز نشان از محقق نشدن اهداف این برنامه در زمینه بهره‌وری دارند. علت اصلی رشد بهره‌وری بسیار پایین در این سال‌ها منفی شدن رشد اقتصادی در سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ و به تبع آن منفی شدن رشد بهره‌وری در این سال‌هاست، که این همه در نتیجه تاثیر بسیار منفی تحریم‌های اقتصادی بر اقتصاد ایران در دولت دهم بوده است.

سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در گزارشی از شاخص‌های بهره‌وری برنامه پنجم، علت کاهش بهره‌وری نیروی کار را ناشی از کاهش سرمایه سرانه، و عواملی چون نبود انگیزه برای استخدام نیروی متخصص و فضای تقریباً غیررقابتی حاکم بر اقتصاد در این سال‌ها عنوان کرده است. رشد منفی بهره‌وری سرمایه در این سال‌ها نیز در این گزارش به رکود اقتصادی و طولانی شدن دوره ساخت طرح‌های سرمایه‌گذاری نسبت داده شده است. در سال ۱۳۹۳ اما وضعیت کمی بهبود یافت، زیرا رشد اقتصادی توانست به مثبت سه درصد صعود کند که ۱ /۲ درصد آن ناشی از رشد بهره‌وری بوده است.

در واقع در حدود ۷۰ درصد از رشد اقتصادی در این سال از طریق بهره‌وری اتفاق افتاده است که موفقیت بزرگی محسوب می‌شود. با وجود این بهره‌وری همچنان یکی از چالش‌های بزرگ کشور محسوب می‌شود زیرا رشد بهره‌وری باید در میان‌مدت و در طول زمانی پنج تا شش‌ساله سنجیده شود. در سال ۱۳۹۳ با کاسته شدن از شدت تحریم‌ها رشد بهره‌وری افزایش یافته است.

به طور کلی بررسی روند شاخص‌های بهره‌وری در طی سال‌های بعد از انقلاب نشان می‌دهد که اقتصاد کشور عمدتاً بر پایه استفاده از منابع شکل گرفته است و در زمینه مدیریت استفاده از نیروی کار و سرمایه، کارایی در حد بهینه وجود نداشته است. در واقع رشد مقطعی بهره‌وری در کشور در سال‌هایی بوده است که افزایش قیمت نفت سبب افزایش درآمد ملی شده است. روند نزولی شاخص‌های بهره‌وری در این سال‌ها موید این است که مشکلات و نقاط ضعف جدی در این راستا وجود دارد.

به عنوان مثال در ارتباط با بهره‌وری نیروی کار در کشور، با وجود جمعیت جوان و تحصیل‌کرده کشور که سرمایه انسانی ارزشمندی محسوب می‌شوند، به علت ضعف‌هایی چون عدم ارتباط دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی با فضای کسب‌وکار و عدم آموزش‌های حین خدمت نیروی کار در کشور، شاهد بهره‌وری پایین این نیروها در کشور هستیم. از جمله عمده‌ترین دلایل بازدهی پایین سرمایه در کشور نیز می‌توان به فرسودگی ماشین‌آلات و عدم جایگزینی آنها، عدم توجه کافی به توجیهات فنی، اقتصادی و مالی در انتخاب پروژه‌ها و تخصیص غیربهینه منابع سرمایه‌گذاری اشاره کرد.

در برنامه ششم توسعه اقتصادی نیز سهم ۳۵‌درصدی برای بهره‌وری از رشد اقتصادی در نظر گرفته شده است؛ در این برنامه مقرر شده است که ۳۵ درصد از رشد اقتصادی پیش‌بینی‌شده هشت‌درصدی برای اقتصاد ایران، می‌بایست از طریق رشد بهره‌وری حاصل شود، که بر این اساس بهره‌وری می‌بایست سالانه رشدی معادل ۸ /۲ درصد داشته باشد.

به طوری که ۷ /۱ درصد از رشد اقتصادی از محل بهره‌وری نیروی کار و ۱ /۱ درصد از محل بهره‌وری سرمایه پیش‌بینی شده است. اما تجربه برنامه‌های توسعه اقتصادی قبلی نشان می‌دهند که تنها هدف‌گذاری برای رشد بهره‌وری راه رسیدن به آن نیست و این مهم تنها از طریق اصلاح ساختارها و سیاست‌های موجود عملی خواهد شد.

رسیدن به اهداف بهره‌وری در برنامه ششم نسبت به گذشته مشکل‌تر نیز خواهد بود، زیرا محاسبات نشان‌دهنده آن هستند که رشد موجودی سرمایه ثابت در سال‌های اخیر نسبت به روند بلندمدت گذشته کاهش یافته است. آنچه در ارتباط با اقتصاد ایران مسلم است آن است که بسیاری از ساختارها و سیاست‌های موجود، مشوق بهره‌وری نیستند. در یک بازار رقابتی، هر بنگاه اقتصادی برای افزایش رقابت‌پذیری خود ناگزیر از افزایش بهره‌وری از طریق نوآوری، بهبود فرآیندها، آموزش نیروی انسانی، مدیریت هزینه‌ها و انتقال فناوری است.

برآیند افزایش بهره‌وری بنگاه‌ها در نهایت منجر به افزایش بهره‌وری کل اقتصاد خواهد شد. طبیعتاً در هر اقتصادی که موانع تجاری افزایش یافته و از رقابت و حضور رقبای خارجی ممانعت شود، انگیزه بنگاه‌ها برای ارتقای بهره‌وری و رقابت‌پذیری از بین خواهد رفت. از این‌رو برداشته شدن انحصارات و موانع تجاری می‌تواند گام بلندی در جهت نیل به اهداف بهره‌وری در کشور باشد. کوچک کردن بخش عمومی اقتصاد و باز کردن راه برای فعالیت بخش خصوصی در کشور نیز گام بسیار بزرگی در جهت اقتصاد بازار و بهره‌وری بالاتر است.

 چالش بهره‌وری در ایران


منبع: برترینها

سراب مشاغل اینترنتی

این روزها بازار کسب‌وکارهای اینترنتی داغ است .صاحبان مشاغل سنتی نیز رفته رفته در حال پیوستن به موج کسب و کارهای اینترنتی هستند

خیلی از افراد بدون علم به مصایب راه اندازی کسب و کار اینترنتی به انجام آن اقدام می‌کنند. این مشاغل تنها ایجاد یک سایت نیست و انواع مذاکره و سختی و پیگیری و ممارست را شامل می‌شود. موج چهارم تافلر به ایران نیز رسیده و باید در این راه هم‌راستا باشیم، در غیر این صورت غرق خواهیم شد

«کسب و کار میلیون دلاری خود را راه اندازی کنید»، این جمله این روزها به سنگ بنای تبلیغاتی تبدیل شده که صاحبان آن مدعی اند یک شبه پولدار شدن رویا نیست! در جامعه ای که بیکاری و ضعف اشتغال زایی یکی از معضل های اصلی است، بروکراسی‌های اداری جان فرساست، تحصیلات در بازار کار سنتی بلااستفاده مانده، بودجه اشتغال‌زایی دولت محدود است و افراد با حداقل دستمزد به هر شرایطی از جانب کارفرما تن می دهند، یک شبه ره صد ساله رفتن نه تنها به رویا که به جنون جمعی تبدیل شده است.

 سراب مشاغل اينترنتي

به ویژه که این روزها بازار کسب و کارهای اینترنتی داغ است و مردم تصور می کنند با دو ماه آموزش و راه اندازی یک وب سایت، به تمام مصایب دوران کارمندی بدرود گفته و برای هفت نسل بعد از خود اندوخته به جای خواهند گذاشت. درست است، استارتاپ‌ها در اشتغال‌زایی بی‌نظیر هستند اما راه اندازی چنین کسب و کاری به‌طورحتم با تبلیغاتی که به دیوار زده شده یا کف خیابان افتاده، ممکن نیست. آغاز یک کسب و کار آنلاین موفق، نه فقط به جنون زندگی لاکچری که به ایده‌پردازی و کارآفرینی نیازمند است و تازه بعد از آن، نقش تسهیل‌گری کسب و کار و آموزش آن نیز به طور حقیقی و نه با تبلیغات کاذب، معنا خواهد یافت.

این نکته ای است که «محمدصادق مالکی» رییس کنسرسیوم کسب و کارهای اینترنتی ایران و مدیرعامل شتاب دهنده کسب و کار پویش در گفت‌وگو با «قانون» مطرح می‌کند. به گفته مالکی اگر افراد بدون علم به مصایب راه اندازی کسب‌و‌کار اینترنتی به انجام آن اقدام کنند، در واقع فقط دور خود چرخیده و در نهایت متضرر خواهند شد و در این بین، سودجویان نیز به دزد رویاهای واهی تبدیل شده‌اند. بسیاری از آن‌ها با ادعای آموزش صفر تا ۱۰۰ کسب و کارهای اینترنتی، کلاهبرداری می‌کنند؛ در حالی که رییس کنسرسیوم کسب‌و‌کارهای اینترنتی ایران معتقد است این مشاغل، تنها راه‌اندازی یک وب سایت نیست و پشت این سایت‌ها انواع مذاکره و ممارست و سختی وجود دارد.

مالکی که این روزها برگزاری یک از بزرگ‌ترین همایش‌های استارتاپی را در دست اجرا دارد، در یک روز گرم شهریور پای صحبت با «قانون» نشست و از اشتغال‌زایی استارتاپی و ارتقای زندگی مردم صحبت کرد. او آینده اشتغال در ایران را به تصویر کشید و از موج چهارم گفت که «تافلر» پیش از این ورود آن را خبر داده بود. ایران این روزها نه تنها به این موج سلام کرده که دست آن را نیز به گرمی فشرده است. مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانید:

رویای یک شبه پولدار شدن در استارتاپ‌ها چقدر حقیقت دارد؟

پایه استارتاپ ها کارآفرین بودن است اما دیدگاه ناگهان به ثروت رسیدن، باعث شده برخی از افراد که قصد ورود به این حیطه را دارند، نه کارآفرین باشند و نه سختی های مسیر را بشناسند. چنین ایده ای که به صرف راه‌اندازی یک وب سایت می‌توان ثروتمند شد، در دنیا نیز وجود داشته و دارد. درست مثل یک دهه قبل که هر جوانی که یک گیتار روی شانه اش می انداخت، فکر می‌کرد موسیقی‌دان شده است.

بعد می‌دید که دست روی سیم گیتار گذاشتن، سختی‌های خود را دارد و انگشت‌هایش که تاول می زد، موسیقی را می‌بوسید و کنار می‌گذاشت. در مشاغل استارتاپی نیز وضع به همین منوال است. همه می خواهند به عنوان یک ترک تحصیل کرده، استیو جابز بعدی باشند. یکی از دلایل ساخت برنامه کلید همین بود که مردم، مستندی از زندگی کارآفرینان را ببینند و بدانند در چنین فضای فرهنگی و اقتصادی، استعفا دادن و استارتاپ راه انداختن بدون علم به مصایب این مسیر، فرقی با دور خود چرخیدن ندارد.

یکی از کارآفرینان در این برنامه گفت که زندگی با یک کارآفرین از دور جذاب و دلفریب اما از نزدیک غیر قابل تحمل است. این افراد اغلب زندگی و زمان و دل‌مشغولی های عادی ندارند یعنی فرصت چندانی برای آن ندارند و برآمدن از پس این شرایط، کار هر کسی نیست.

 سراب مشاغل اينترنتي
اما آنچه بین مردم شایع است این است که چند جوان دور هم سایتی راه انداختند و پولدار شدند.

این مشاغل تنها دور هم جمع شدن چند جوان و ایجاد یک سایت نبوده‌است. پشت این سایت ها انواع مذاکره و سختی و پیگیری و ممارست وجود دارد. انواع مشکل را به جان می خری، سر وکله می زنی و ریسک می کنی. این جنون ثروت نیست، جنون کارآفرینی است، حتی در دوره‌هایی بی پولی به همراه دارد اما پای بی پولی، بدهکاری، رفتن به سازمان ها برای گرفتن مجوز و زمین خوردن و بلند شدن و غیره می‌ایستی و خسته نمی‌شوی.

در ساده‌ترین حالت مجبوری که حتی شب ها را در محل کار بگذرانی و خانواده به این موضوع عادت کنند، تا پروژه ای به اتمام برسد. اما افراد عادی فکرنمی‌کنندکه چنین شب‌هایی می‌تواند وجود داشته باشد. کار برای آن‌ها ، حقوق خوب گرفتن از یک سازمان معتبر و ساعت کار مشخص معنا شده است. این بد نیست اما می خواهم بگویم که با خصوصیات کارآفرینی متفاوت است و چنین شخصی به‌طورحتم در فعالیت استارتاپی زمین می خورد. آن‌ها شوق و لذتی برای خلق کردن ندارند.

احتمال مورد سوءاستفاده قرار گرفتن این افراد از جانب سودجویان چه‌اندازه است؟

رویای یک شبه پولدار شدن با راه اندازی استارتاپ، در حال حاضر با فرهنگ سازی هایی که صورت گرفته کمرنگ‌تر شده اما همچنان وجود دارد و زمینه را برای سوءاستفاده سودجویان هموار کرده است. افرادی هستند که با ادعای آموزش صفر تا ۱۰۰، کسب و کارهای اینترنتی و میلیاردر شدن، در هر دوره از شرکت کنندگان مبلغی بیش از ۶۰۰ هزار تومان دریافت می کنند و چیزی نیز برای ارائه ندارند.

چگونه می توان تبلیغات حقیقی و کاذب را از یکدیگر تشخیص داد؟

اگر شخص، داعیه تدریس کسب و کار اینترنتی دارد اما خود تا این لحظه این کسب و کار را راه اندازی نکرده، پس یادگیری از او بی معناست. یا اگر فردی از کسب و کار میلیون دلاری و راه های آن صحبت می‌کند اما هنوز با اتومبیل ساده اش تردد می کند، غیرمنطقی است که بتوان چیزی از اوآموخت. کم پیش می آید که استثنا داشته باشد، برای مثال انسان دانشمندی که در این حوزه صاحب کارهای تحقیقاتی زیاد و مشاور شرکت های بزرگ است، یعنی از همین راه درآمد خوبی دارد و کسب و کار دیگری راه اندازی نکرده است.

در مجموع نمی‌توان برای تشخیص فعالیت‌های کاذب و حقیقی،دستورالعمل خاصی ارائه داد. متاسفانه هنوز دوران آزمون و خطا در این حیطه به سر نرسیده است. اما یکی از خصوصیت افراد کارآفرین، همین قوه تشخیص است. آن‌ها برای تشخیص فرصت‌های حقیقی، نیاز به پاس کردن واحدهای درسی و آموزش ندارند. شم فرصت شناسی اغلب آن ها را هدایت می کند.

فعالیت های نتورک مارکتینگ یا شبه هرمی نیز با داعیه اشتغال‌زایی و درآمدهای رویایی، پلن وراهبرد ارائه می دهند. این مورد را نیز می‌توان به‌عنوان سوءاستفاده از فعالیت‌های استارتاپی لحاظ کرد؟

نتورک مارکتینگ و فعالیت های هرمی، از کوئست گرفته تا فعالیت‌های قانونی فعلی، علم غلطی نیست اما ایرانی ها همه چیز را خراب می کنند. می دانند که این طرح و پلن را به شکلی چیده‌اند که اشباع خواهد شد اما از نام حقیقی نتورک استفاده کرده و با وعده‌های عجیب نظیر درآمد ماهی ۱۰ میلیون و بیشتر و ادعای عدم اشباع، افراد را جذب می‌کنند. افرادی راکه ماشین های آنچنانی دارند،جذب سیستم می کنند تا بگویند این شخص ثروت خود را از نتورک به دست آورده است.

استفاده از جنبه‌های مشوق و ترویجی لازم است اما این فعالیت‌ها شکل‌کلاهبرداری به خود گرفته‌اند. از اسم استارتاپ‌ها سوء‌استفاده نمی کنند و این بحثی جداست اما آنچه درایران به راه افتاده با نتورک حقیقی متفاوت است.

 
مدیریت کانال‌های تلگرامی نیز در ردیف مشاغل استارتاپی قرار دارد؟

جزو ساده ترین مشاغل اینترنتی است. یک جوان کافی است با ۱۰ نفر صاحب کانال یا ۱۰ شرکت، کار تلگرامی انجام دهد. بسیاری افراد چند کانال تلگرامی فعال دارند و وقت رسیدگی ندارند. پس تولید محتوای کانال‌ها را به افرادی می‌سپارند که تخصص آن را دارند. رقمی که می‌گویم حقیقی است؛ افراد برای هر پستی که می گذارند ۴۰۰ هزارتومان دریافت می کنند. قرارداد می بندند که روزانه ۱۰ مطلب بگذارند و به فرض این کار را برای چند کانال انجام می‌دهند.

این جوان می‌تواند از همین راه روزی ۳۰۰ هزار تومان و ماهی ۶ میلیون تومان درآمد داشته باشد. کافی است تخصصی داشته باشید و آن تخصص را درست انجام دهید، ببینید چه نیازی وجود دارد و برای آن نیاز، خوراک طراحی کنید. این افراد در صورت رضایتمندی به بقیه هم معرفی می شوند و می توانند بیشتر از ماهی دو میلیون تومان در یک شرکت درآمد داشته باشند. این ها مشاغل ساده اینترنتی است که البته تخصص می خواهد و وجود دارد.

این فعالیت‌ها را چه اندازه در افزایش قدرت خرید و ارتقای کیفیت زندگی مردم موثر می دانید؟ آیا بستر این فعالیت ها در ایران فراهم است؟

آنچه مشخص است این روزها دوران میلیونر‌شدن فقط افراد کت و شلواری به سر رسیده‌است. آدم‌هایی مثل مارک زاکربرگ تی شرت پوش موفق هستند و میلیونر می شوند. دنیا نیز به همین سمت در حال حرکت است. اگر درست آموزش داده شده و فرهنگ سازی مناسب باشد، بستر فراهم است. اگر صدا وسیمای ما از آوردن نام چند برند ترس نداشته باشدودانشگاه ها فضای لازم را در اختیار دانشجویان قراردهند تا ایده را پخته کنند، این بستر فراهم است.

این فرهنگ در حال ساخته شدن است؟

این فرهنگ به سرعت در حال رشد است و مثل بذری که پخش شده و باد آن را با خود می برد، در حال پراکنده شدن است. این اکوسیستم جلو می رود، بزرگ می شود و مردم با آن ارتباط برقرار می کنند.به یاد دارید که زمانی تاکسی‌ها دو مسافر را جلو سوار می‌کردند، اگر خانمی می خواست تنها جلو بنشیند، راننده از او درخواست کرایه نفر دوم را می کرد.

خیلی‌ها کرایه را حساب می کردند، عده‌ای نیز روی دنده می نشستند اما کرایه اضافه پرداخت نمی کردند. اما فرهنگ همین افراد حالا به گونه ای تغییر کرده که از اسنپ، ماشین می‌گیرند و راحت تردد می‌کنند. این جریان راه خود را می‌رود، فرهنگ‌سازی اتفاق می افتد و مردم نیز تطبیق پیدا می‌کنند. سبک زندگی افراد با استارتاپ ها تغییر کرده است.

 سراب مشاغل اينترنتي
حمایت دولت را چگونه احساس می کنید؟

دولت می‌تواند نقش موثری داشته باشد و به ضرس قاطع معتقدم که می خواهد. بزرگ‌ترین کمک دولت که شاید کمتر به چشم می‌آید، پیشرفت زیرساخت‌های اینترنتی است. سرعت اینترنت به شدت پیشرفت کرده و اگر زیرساخت‌های ما این رشد را نداشت، دیجی‌کالا و سایر استارتاپ‌ها شکل نمی‌گرفت. اگر امروزه مردم در خیابان و از طریق تلفن‌های هوشمند به راحتی و به سرعت به انواع سایت‌ها دسترسی دارند، به دلیل کمک دولت در رشد زیرساخت‌هاست.

زمانی فیس بوک به ایران آمد و به سرعت فیلتر شد، اما این اتفاق در مورد تلگرام نیفتاد، حتی اگر بحث آن وجود داشت. دولت جلوی فیلترینگ ایستاده و من معتقدم که این‌ها کمک است. البته که انتقاداتی نیز وجود دارد. بحث مجوزها ، نیازمند تساهل بیشتر است و نباید شرایط خاص از قبیل اجاره‌نامه و غیره داشته باشد. شاید جوان ۲۰ ساله صاحب ایده ای بخواهد کار خود را آغاز کند و نباید سخت گرفت.

مشکلات شما بیشتر با صاحبان مشاغل سنتی است؟

مشکل مشاغل استارتاپی و سنتی همواره وجود دارد و اجتناب‌ناپذیرنیز هست. خرده‌ای نمی‌گیریم، زمان انقلاب صنعتی نیز کشاورزان با داس و بیل روی زمین‌های کشاورزی ایستادند تا مانع ورود کمباین‌ها شوند. صنعت رشد کرد اما خیلی از افرادی که بیل و کلنگ می‌زدند نیز بیکار شدند. ایرادی که به مشاغل استارتاپی می گیرند، این است که اشتغال زایی بالایی دارد ولی خیلی از خرده فروش‌ها را از بین می برد. اما واقعیت این است که موج چهارم تافلر به ایران نیز رسیده و باید در این راه هم راستا باشیم، در غیر این صورت غرق خواهیم شد.

حوزه کسب و کار اینترنتی این‌قدر گسترده یافته که صاحبان مشاغل سنتی نیز به آن بپیوندند؟

بله این اتفاق می افتد و همین حالا در هفته بیش از سه درخواست مشاوره از سوی صاحبان مشاغل سنتی داریم که می‌خواهند بدنه دیجیتالی خود را گسترش دهند. مقاومت‌ها رفته رفته از بین می رود و خیلی از این افراد برای بازاریابی دیجیتال درخواست مشاوره دارنداما هنوز برطرف نشده است. برای مثال در جلسه معارفه دکتر جهرمی، برخی دوستان اعتراض کردند که به کسب و کارهای نوپا به اندازه مشاغل سنتی زمان صحبت داده شده است؟ در نهایت یک دقیقه بیشتر فرصت صحبت گرفتند اما همین حالا پرسنل یک مجموعه استارتاپی از مجموع پرسنل مشاغل این افراد بیشتر است .

برای گسترش فعالیت های استارتاپی، چه برنامه ای دارید؟

برنامه‌های مختلف از راه‌اندازی خانه کسب و کار کردستان و پارک تولید محتوای مازندران تا برگزاری همایش‌های مختلف. هدف گسترده شدن استارتاپ ها در سراسر ایران و اشتغال زایی و توانمند سازی در تمام استان‌هاست. برای مثال منطقه ای مانند کردستان بسیار محروم است اما پتانسیل و سواد این فعالیت‌ها وجود دارد.

برنامه کلید به فرهنگ‌سازی خود ادامه می‌دهد و در کنار آن، همایش‌های مرتبط نیز برگزار می شود. آخرین همایش با نام «آینده بازاریابی» مهر سال جاری برگزار خواهد شد و از مرداد سال قبل برای تولید محتوای این همایش برنامه‌ریزی کرده‌ایم. به‌طورتقریبی هزار نفر مدیر ارشد سازمانی در این همایش حضور دارند و هر یک از این هزار نفر، می توانند این فرهنگ را در سازمان‌های خود اجرا کنند و این به معنای رشد است.

آینده ایران را از نظر فعالیت‌های استارتاپی چگونه تصور می کنید؟

برای پاسخ به این سوال به جمله رکسانا ورزی رجوع می‌کنم که در دانشگاه زنجان مطرح کرد. ابتدای جمله‌اش این بود که من یک ایرانی فرانسوی هستم و ایران مرا به یاد پنج سال قبل فرانسه می‌اندازد. این خانم، مدیر بزرگ‌ترین واحد سرمایه‌گذاری و استارتاپ فرانسه است و اگر ۱۰ سال بعد به ایران بیاید، ایران از نظر رشد استارتاپ ها مانند فرانسه خواهد بود.


منبع: برترینها

ایمیل مارکتینگ از زاویه موبایل: ۵ نکته نتیجه بخش

امروزه کسب و کارها در هنگام ایجاد و راه اندازی کمپین های بازاریابی هیچ چاره ای ندارند جز اینکه بیش از گذشته به آن دسته از مخاطبان خود که از دستگاه های موبایل استفاده می کنند توجه کنند. در همین راستا، در این مطلب از مجموعه مقالات آموزش ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی، به ذکر و شرح توأم با ایجاز ۵ نکته می پردازیم که به کمک آنها می توانید کمپین ایمیل مارکتینگ موبایلی خود را کارآمدتر و پربازده تر کنید.

بر اساس گفته های آقای دانیال فروتن به عنوان مدیر شرکت خدمات بازاریابی اِستریم سِند (StreamSend)، امروزه بیش از نیمی از ایمیل ها در دستگاه های همراه و موبایل باز و مطالعه می شوند و میزان خواندن ایمیل از طریق گوشی های هوشمند حتی از حجم تماس های تلفنی که از طریق این دستگاه ها انجام می شود نیز فراتر رفته است.

آقای فروتن می گوید: «با توجه به این نفوذ گسترده، میزان دسترسی و برقراری ارتباط با کاربران موبایل می تواند عامل مهمی در پیشرفت یا شکست کمپین های ایمیل مارکتینگ به شمار رود، در نتیجه همه کسب و کارها و بازاریاب ها باید اطمینان پیدا کنند که پیام هایی که ارسال می کنند موبایل پسند هستند.»

دانیال فروتن در راستای کمک به کسب و کارها به منظور کسب اطمینان از اینکه ایمیل های بازاریابی شان به دست کاربران موبایل رسیده و با آنها ارتباط برقرار می کند به چند نکته مهم و موجز اشاره می کند که فهرست وار به ذکر آنها می پردازیم:

  1. کار را برای کاربر آسان کنید

از آنجایی که بسیاری از مشتریان شما در حین چک کردن ایمیل از طریق دستگاه همراه خود به انجام کارهای دیگر، مانند تماشای تلویزیون نیز مشغول هستند، برای اینکه پیام شما توجه آنها را جلب کند و به لغو اشتراک محکوم نشود راه سختی را در پیش رو دارد. به همین دلیل است که اصول اولیه ایمیل مارکتینگ بر این امر تاکید دارند که خواندن یا به اصطلاح «مصرف کردن» ایمیل و عمل به فراخوان به عمل آن از طریق دستگاه های همراه باید تا جایی که امکان دارد آسان باشد.

  1. طراحی ایمیل خود را از موبایل شروع کنید

در صورتی که امکانپذیر باشد، باید در ابتدا برای موبایل طراحی کنید و جلو بروید. منظور ما در اینجا این است که بهتر است که ابتدا تجربه کاربری موبایلی را طراحی کنید و سپس آن را در جهت ایجاد یک نسخه سازگار با محیط دسکتاپ (رایانه های رومیزی و لپ تاپ) سوق بدهید. توسعه طرح های موبایلی از سازگار کردن محتوای قالب بندی شده برای دسکتاپ با محیط موبایل آسانتر و کارآمدتر است. به علاوه، از این طریق احتمال اینکه مقیاس بندی محتوای ایمیل شما ایرادی داشته باشد تقریباً به صفر می رسد.

  1. طراحی واکنشگرا در ایمیل (Responsive Email Design یا RED)

طراحان ایمیل به کمک طراحی واکنشگرا طرح های مختلف و متنوعی را تولید می کنند که اندازه صفحه نمایش دستگاهی که کاربر از آن استفاده می کند را تشخیص داده و با آن انطباق پیدا می کند. شاید طرح های مقیاس پذیر (Scalable) -طرح هایی که در آنها عرض محتوا برای نمایش در همه اندازه های مختلف صفحات نمایش کاهش داده می شود- گزینه بهتری به نظر برسند، چرا که کدنویسی آنها ساده تر است و بالاخره در همه ابزارها هم به نمایش در می آیند، اما واکنشگرایی به طراح اجازه می دهد تا محتوا را به نحوی تنظیم کند که در همه صفحات و از جمله صفحات باریکتر به بهترین شکل ممکن به نمایش در بیاید.

  1. از فرصتی که برای جذب مخاطب در اختیار دارید استفاده کنید

هر کسب و کاری که از بازاریابی ایمیلی موبایلی استفاده می کند باید عمل به فراخوان عمل را تا جایی که امکان دارد تسهیل کند؛ در همین راستا غالباً باید مخاطبان خود را در همان دستگاه موبایل درگیر کرده و به تعامل وادار کنید. در شرایطی که از موانعی همچون مشغله های متنوع کاربر هدف، مشکل در بارگزاری صفحات و اینترنت کُند و همچنین صفحات فرودی که چه بسا با صفحات نمایش کوچک تطابق ندارند باید به سلامت عبور کنید، بهتر است به جای آنکه همیشه تلاش کنید تا مشتری بالقوه را به موقعیت دیگری در فضای اینترنت بکشانید، روی ارتباط با مخاطبان موبایلی خود در اینباکس آنها تمرکز کنید. به منظور جذب و مسحور کردن مخاطب هدف تان، با ارائه جزئیات کافی و گنجاندن تصاویر و متن مناسب در ایمیل بازاریابی خود، ارزشی که در محصول یا خدمات تان نهفته را به وی نشان بدهید.

  1. قالب ها

به منظور ساده و موثرتر شدن کار خود از قالب های جذابی که طراحی درست و مناسبی دارند و تنها کافی است که محتوای خود را در آنها قرار دهید استفاده کنید. قالب های ایمیل واکنشگرا در حالیکه اضافه کردن ابزارک های مختلف، مانند ابزارک پخش ویدیو و دکمه های فراخوان به عمل را به آسانی امکانپذیر می کنند، به بازاریاب ها نیز اجازه می دهند که بیشتر روی تولید محتوای مناسب برای کمپین های ایمیل مارکتینگ خود تمرکز داشته باشند.

ما در این مطلب از مطالب آموزشی ایمیل مارکتینگ گویا آی تی به ذکر ۵ نکته برای تقویت ایمیل مارکتینگ از طریق موبایل پرداختیم. نظر شما چیست؟ آیا نکته ای افزون بر نکاتی که آقای فروتن به آنها اشاره کرد نیز به ذهن شما می رسد؟ لطفاً نظرات و دیدگاه های خود را در زیر این مطلب با ما در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

۵۰۰ ثروتمند دنیا در چه صنایعی فعال هستند؟

هفته نامه تجارت فردا – سعید مباشرفر: فهرست ثروتمندان دنیا و تغییرات آن از جذابیت خاصی برخوردار است. به همین منظور موسسات معتبری در این زمینه فعال بوده و اقدام به ارزیابی و اعلام نتیجه فهرست برترین ثروتمندان دنیا به همراه ارزش خالص دارایی آنها می‌کنند. در این میان می‌توان به مجلات و وب‌سایت‌های معتبری همچون فوربس و بلومبرگ‌ اشاره کرد. در این میان نیز تغییرات ارزش دارایی ثروتمندان به صورت روزانه و با تغییرات از ابتدای سال تا همان لحظه  در گزارش مبسوطی در وب‌سایت بلومبرگ منتشر می‌شود.

500 ثروتمند دنیا در چه صنایعی فعال هستند؟ (اسلایدشو)

در ماه می سال ۲۰۱۷ ارزش خالص دارایی ۵۰۰ نفر از ثروتمندترین‌های دنیا تقریباً معادل ۴۸۰۰ میلیارد دلار است. امروزه کسب‌وکارهای مبتنی بر فناوری و نوآوری توانسته سهم قابل توجهی از ارزش خالص دارایی‌ها را به خود اختصاص بدهد. هدف این تحلیل، بررسی موضوع از زاویه‌ای دیگر است تا نتیجه آن برای سهامداران، سرمایه‌گذاران، صاحبان کسب‌وکار، صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه و استارت‌آپ‌ها موثر واقع شود.

در ادامه مقاله، اثبات می‌شود که مالکیت چاه نفت، گاز، معدن و سایر کالاهایی از این قبیل، دیگر دلیلی بر حضور در فهرست ثروتمندان دنیا نخواهد بود! چون کسب‌وکارهای مبتنی بر فناوری‌های نوآورانه سهم قابل توجهی از ارزش خلق‌شده را به روایت آمار کسب کرده‌اند.

 500 ثروتمند دنیا در چه صنایعی فعال هستند؟
متدولوژی محاسبه ارزش خالص دارایی ثروتمندان

یکی از عوامل مهمی که باعث تفاوت در میان فهرست‌های منتشر‌شده از ثروتمندان می‌شود، روش محاسبه ارزش خالص دارایی‌ها و دسته‌بندی بر اساس نوع کسب‌وکار ایشان است. متدولوژی آن در وب‌سایت بلومبرگ به صورت کامل توضیح داده شده است. ارزش ثروت بر اساس ارزش دارایی در بازار و گزارش‌های اقتصادی این سایت تهیه می‌شود. گزارش به صورت خودکار، ارزش دارایی روز قبل را بعد از بسته شدن بازار نیویورک محاسبه می‌کند. این گزارش ساعت ۳۰ /۱۷ دقیقه هر روز کاری به وقت نیویورک به‌روز‌رسانی می‌شود. گفتنی است ارزش دارایی با ارزهای دیگر به دلار آمریکا تبدیل شده و در این فهرست به‌روز‌رسانی می‌شود. ضمناً برای محاسبه ارزش دارایی از مقایسه اطلاعات مالی سایر شرکت‌های فعال از طریق شاخص‌های EBITDA ‌، P /E، بدهی و سایر نسبت‌های مالی استفاده می‌شود.

 500 ثروتمند دنیا در چه صنایعی فعال هستند؟

باید توجه کرد مواردی که شامل سهام وثیقه است، از ارزش دارایی کسر شده است. این فهرست شامل ارزش دارایی ثروتمندانی می‌شود که اطلاعات دارایی‌های خود را اعلام کرده‌اند، بدیهی است آن دسته که از اعلام آن خودداری کرده‌اند در این محاسبات و فهرست مذکور لحاظ نشده‌اند. فهرست ۵۰۰ ثروتمند دنیا در ۱۴ گروه دسته‌بندی مختلف و در ۴۹ کشور از ۱۹۵ کشور دنیا ارائه می‌شود. ارزش کل دارایی این فهرست ۵۰۰‌نفره هنگام تهیه این تحلیل معادل ۹۸ /۴۸۳۲ میلیارد دلار آمریکا تقریب زده می‌شود. این ۱۴ دسته‌بندی شامل صنایع و اصناف مرتبط به شرح زیر است. در این دسته‌بندی، ثروتمندان مالک یا سهامدار بخش عمده‌ای از زمینه کسب‌وکار مذکور هستند. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص زمینه سرمایه‌گذاری هر یک از ثروتمندان به تفکیک می‌توانید اطلاعات جامعی را در وب‌سایت بلومبرگ به همراه اطلاعات مقایسه‌ای کسب کنید.

کالاها: نیکل، قلع، سیمان، نقره، آهن، طلا، فولاد، آلومینیوم، مس، روی، روغن پالم، سنگ معدن، کالاهای کشاورزی و‌…

مصرف‌کننده: کالاهای لوکس (کیف، کفش، لباس، عطر‌…)، لوازم آرایشی، لباس و کفش ورزشی، عینک، اسباب‌بازی، لوازم خانگی (ماشین ظرفشویی، یخچال، تهویه هوا، گرم‌کننده،‌…)، سیگار، تنباکو و…

گوناگون: شامل مواردی است که در صنایع مختلف در این دسته‌بندی ۱۴گانه به صورت متنوع سهامدار عمده بوده یا سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

انرژی: پالایشگاه نفت، گاز طبیعی، مالکیت خطوط انتقال نفت و گاز، تجهیزات انتقال انرژی و…

سرگرمی: هتل و مراکز تفریحی، اقامتگاه تفریحی، استودیوی فیلمسازی، وسایل و تجهیزات بازی و سرگرمی، بازی‌های تلویزیونی و کامپیوتری، بازی‌های آنلاین، مراکز و استادیوم‌های ورزشی، مالکیت تیم‌های فوتبال و…

مالی: صندوق پوشش ریسک، کارگزاری‌های آنلاین، مشاور سرمایه‌گذاری، بانک سرمایه‌گذاری، بانک تجاری، بیمه، صندوق سرمایه‌گذاری مشترک و…

غذا و نوشیدنی: شکلات، آدامس، نوشیدنی، غذای حیوانات خانگی، نوشیدنی‌های انرژی‌زا، محصولات لبنی و…

مراقبت‌های بهداشتی: تجهیزات پزشکی و بیمارستانی، واکسن، مالکیت بیمارستان، داروسازی، محصولات ارتوپدی، استارت‌آپ‌های بیوتکنولوژی و…

صنعت: قطعات خودرو، خودروهای لوکس، ناوگان دریایی نفتکش، کشتی‌های تجاری، حفاری دریایی، پیمانکار صنعتی، آسانسور و پله برقی، پلیمر و مواد شیمیایی و…

رسانه‌ای و مخابراتی: پخش‌کننده ماهواره‌ای، ارتباط از راه دور، شبکه‌های تلویزیونی، شبکه‌های خبری و…

املاک: ساخت خانه مسکونی، فروشگاه، هتل، واحدهای اداری، ورزشگاه، صاحب املاک خصوصی، خرده‌فروشی وام‌دهنده مسکن، مالکیت آپارتمان‌ها و دفاتر کار لوکس و…

خرده‌فروشی: لباس، مبل و صندلی، فروشگاه‌های زنجیره‌ای، رستوران‌های زنجیره‌ای، پوشاک خاص، سوپر‌مارکت‌های زنجیره‌ای، طراحی کیف و کفش، استخدام و کاریابی، خرده‌فروشی کالاهای کم‌ارزش، فروشگاه‌های آنلاین، لوازم خانگی، لوازم ورزشی و…

خدماتی: تحویل بسته، حمل‌ونقل، بسته‌بندی، سقف‌سازی، توزیع و انبار‌داری و…

تکنولوژی: تولید نرم‌افزار، خدمات رایانش ابری، فروشگاه آنلاین، نرم‌افزارهای سیستم عامل و کاربردی خاص، شبکه‌های اجتماعی، پایگاه داده، مو‌تورهای جست‌وجو، تجارت الکترونیک، برنامه‌ها و خدمات تماس تلفنی اینترنتی، صفحه پوشش موبایل تلویزیون و کامپیوتر، نرم‌افزارهای کاربردی موبایل، وسایل حمل‌ونقل بدون سرنشین، خدمات شبکه ارتباطی، نرم‌افزار کاربردی، کرایه ماشین، حافظه سخت‌افزاری، سنسورهای الکترونیکی و…

 500 ثروتمند دنیا در چه صنایعی فعال هستند؟

در دسته‌بندی بالا، بیشترین سهم فعالیت فرد ثروتمند به عنوان معیاری برای جانمایی وی در یکی از گروه‌هاست.  در جدول فهرست ۱۰ نفر اول ثروتمندان دنیا ارائه شده است. نکته قابل توجه این است که اکثر این افراد در حوزه تکنولوژی مشغول به فعالیت بوده و در این حوزه سرمایه‌گذاری کرده‌اند. بنابراین مالکیت چاه نفت نیز دلیلی بر ثروتمند بودن نخواهد بود. نقش و جایگاه تکنولوژی که اکثراً متمرکز بر صنعت فناوری اطلاعات است، سهم قابل توجهی از ثروتمندان را به خود اختصاص داده است.

گفتنی است رتبه ۲۵ جدول ثروتمندان مربوط به Mukesh Ambani با ۸ /۲۸ میلیارد دلار که در صنعت نفت مشغول بوده و سپس بهترین رتبه بعدی در گروه انرژی با رتبه ۵۴ به Leonid Mikhelson با ۹ /۱۶ میلیارد دلار در صنعت گاز اختصاص یافته است. تاثیر تکنولوژی و حرکت پول هوشمند به سمت بازارهای بکر، فرصت‌های فراوانی را برای سرمایه‌گذاران و ثروتمندان ایجاد کرده تا با بهره‌گیری از آن و تشخیص تغییر روند رشد سرمایه، به سمت این بازارها حرکت کنند و نسبت به سرمایه‌گذاری بر روی استارت‌آپ‌هایی که در این حوزه‌ها شکل می‌گیرند، سرمایه‌گذاری بیشتری انجام بدهند. در جدول‌شماره ۲، خلاصه‌ای از وضعیت صد ثروتمند دنیا ارائه می‌شود. جدول فوق از بررسی یکصد ثروتمند دنیا بر اساس نوع گروه فعالیت  ایشان استخراج شده است. بیش از ۷۰ درصد ارزش خالص دارایی‌ها مربوط به پنج ردیف اول یعنی تکنولوژی، خرده‌فروشی، گوناگون، صنعت، غذا و نوشیدنی است.

 500 ثروتمند دنیا در چه صنایعی فعال هستند؟

ضمناً از نظر تعداد ثروتمند مشغول در این پنج حوزه نیز بیش از نیمی از جدول صد‌نفره را به خود اختصاص داده است. در جدول ۳، کل جامعه ۵۰۰ نفری مورد بررسی قرار می‌گیرد.  تقریباً همان روندی که در جدول ۲ در خصوص گروه‌های جذاب برای سرمایه‌گذاری معرفی شده بود، در جدول ۳ با جامعه آماری ۵۰۰ نفر ثروتمند برتر دنیا نیز ادامه پیدا می‌کند. به طوری که بیش از ۵۰ درصد خالص دارایی این جامعه آماری در گروه‌های تکنولوژی، گوناگون، خرده‌فروشی و صنعت قرار دارد. ۷۷ درصد ارزش خالص دارایی این ثروتمندان در ۱۰ کشور (جدول ۴) قرار گرفته است. در این بین ایالات متحده آمریکا با ۱۶۳ ثروتمند و ۶ /۱۸۹۳ میلیارد دلار بیشترین سهم را در بین سایر کشورها دارد.

رقبای بعدی آن نیز کشورهای چین و آلمان هستند که به ترتیب ۳۶ نفر معادل ۵۴ /۳۳۰ میلیارد دلار و ۴۰ نفر معادل ۰۹ /۳۱۱ میلیارد دلار را به خود اختصاص داده‌اند.  GDP کل کشورها بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۱۶ معادل ۷۵۲۷۸ میلیارد دلار است. در یک مقایسه ساده نسبت ارزش خالص دارایی ثروتمندان به GDP هر کشور به تفکیک، سهم قابل توجهی را تشکیل می‌دهد. به طوری که ارزش خالص دارایی‌های بیل گیتس معادل ۴۶۹ /۰ درصد GDP ایالات متحده آمریکا بوده و ارزش دارایی‌های وی به تنهایی از ۱۲۸ کشور دنیا بیشتر است. ارزش خالص دارایی ثروتمندان در گروه تکنولوژی بیش از GDP ترکیه (۳ /۸۵۷ میلیارد دلار) در سال ۲۰۱۶ است و این نکته تاکید مجددی است بر این موضوع که تکنولوژی و نوآوری نقش قابل توجهی در این بین دارد.

 500 ثروتمند دنیا در چه صنایعی فعال هستند؟ (اسلایدشو)
نتیجه‌گیری

با مرور دوباره فهرست فعالیت‌هایی که در گروه تکنولوژی قرار می‌گیرند، این امکان برای سرمایه‌گذاران به‌وجود می‌آید تا با استفاده از ظرفیت صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه، استارت‌آپ‌ها یا سرمایه‌گذاری مستقیم نسبت به ایجاد و توسعه این کسب‌وکارها اقدام کنند. ظرفیت این حوزه در جذب نیروی انسانی جویای کار بسیار بالا بوده و در شرایط فعلی می‌تواند نقش مهمی در اشتغال جوانان ایفا کند. این مهم در حال حاضر نیز در بعضی از زمینه‌ها در ایران اجرا شده است.

 500 ثروتمند دنیا در چه صنایعی فعال هستند؟

از آن دست می‌توان به وب‌سایت‌های فروشگاهی، نرم‌افزارهای کاربردی موبایل برای کرایه اتومبیل، وب‌سایت‌های اشتراک‌گذاری فیلم، وب‌سایت‌های تبلیغاتی اینترنتی، وب‌سایت‌ها و نرم‌افزارهای کاربردی در ارائه نرم‌افزارهای موبایل و دیگر موارد اشاره کرد. البته بعضاً شرکت‌های اشاره‌شده در «گروه رایانه و صنایع وابسته به آن» در بازار سرمایه نیز IPO شده‌اند. قابل ذکر است نمونه‌های موفق خارجی با بومی‌سازی و پیاده‌سازی مجدد در ایران و نیز با بهره‌مندی از فرصت‌های پیش آمده تبدیل به یک کسب‌وکار پر‌رونق شده‌اند. رشد قابل توجه شرکت‌های دانش‌بنیان و استارت‌آپ‌های گوناگون در چند سال اخیر مهر تاییدی بر این موضوع است. البته نقش بازار سرمایه به منظور تامین منابع مالی با توجه به زیر‌ساختی که در «بازار دارایی فکری» فرابورس ایجاد شده بسیار تعیین‌کننده است. پول هوشمند به سمت بازارهای پر‌رونق و بکر در حال تغییر مسیر است. شناسایی این تغییر مسیر و فرصت سرمایه‌گذاری در آن، وجه تمایز ثروتمندان بزرگ دنیاست.

 

 500 ثروتمند دنیا در چه صنایعی فعال هستند؟


منبع: برترینها

آموزش فروش: بهترین سوال برای صلاحیت سنجی مشتری چیست؟

این مطلب از مقالات آموزش فروش گویا آی تی نوشته مایکِل پِدون است. آقای پدون بیش از ۲۰ سال در فروش تلفنی سابقه دارد. وی موسس SalesBuzz است و مدیریت عامل این شرکت را نیز بر عهده دارد.

 سوالات تعیین صلاحیت

همین چند روز پیش چشمم به مقاله ای افتاد که ادعا می کرد که محوریت آن طرح بهترین سوالات برای صلاحیت سنجی مشتری (Prospecting Qualification) است. هیجان زده شدم. واقعاً خیلی دوست داشتم ببینم که این بهترین سوالات چه هستند. بنابراین نشستم و آن را مطالعه کردم، اما چه شد؟ نااُمید شدم. چرا؟ در صدر فهرست بهترین سوالات برای صلاحیت سنجی مشتری، این سوال جا خوش کرده بود:

«با فرآیندها/تکنولوژی فعلی چه مشکلی دارید؟»

چر این سوال نمی تواند بهترین سوال برای صلاحیت سنجی باشد؟

اولین دلیلش این است که تقریباً همه فروشندگان، فارغ از اینکه چه چیزی می فروشند، سوالی با این محوریت که «چه مشکل/چالشی دارید؟» را مطرح می کنند.

حالا بیایید و خودتان را جای مشتری بالقوه بگذارید. اگر شما در جایی که کار می کنید مقامی داشته باشید و به اصطلاح یک «تصمیم گیرنده» باشید، طبیعتاً هر هفته از سمت انبوهی از فروشندگان تماس های متعددی را دریافت می کنید. فارغ از اینکه آن فروشنده ها چه چیزی می فروشند، همه آنها برای شما یکسان به نظر می رسند، و باز هم طبیعتاً مدت زمان زیادی طول نخواهد کشید که فروشندگانی که این سوال را می پرسند را از گردونه رقابت حذف کنید.

شما به عنوان یک فروشنده حرفه ای باید خودتان را از جمع فروشنده های معمولی بیرون بکشید و متمایز باشید. شما به عنوان یک کارشناس فروش، مخصوصاً در مراحل اولیه فرآیند فروش باید فرقی با بقیه داشته باشید و خودتان را منحصر به فرد نشان بدهید.

علیرغم همه اینها، بگذارید یک نکته را روشن کنم. سوال صلاحیت سنج «چه مشکلی دارید» تلاش می کند تا از یک «انگیزه برای خرید» پرده بردارد یا به بیان خودم، اقدامی در جهت «تشخیص مسأله» است. هنگامی که یک فروشنده چنین سوالی می پرسد امیدوار است که مشتری احتمالی در رابطه با بزرگترین چالش ها و دردسرهای خود بند را به آب بدهد و مشکلاتش را روی یک سینی طلایی به او تقدیم کند. مخصوصاً اگر در بخش خدمات مشتریان کار می کنید و پاسخگویی به تماس های ورودی از جانب مشتریانی که می خواهند مشکل شان را حل کنید بر عهده شماست، در اینصورت حتماً باید بپرسید که «چه مشکلی دارید؟». اما مقاله ای که من برای خواندنش وقت گذاشتم ادعا می کرد که بهترین سوالات برای تعیین صلاحیت مشتری را در خود گنجانده است، و در صورتی که مشتری یابی می کنید، طبیعتاً در بخش خدمات مشتریان کار نمی کنید و منتظر تماس های ورودی مشتریان نمی نشینید. شما به عنوان یک فروشنده، خودتان با مشتریان احتمالی تماس می گیرید و این مشتریان در غالب موارد انتظار دریافت تماس از جانب شما را ندارند. در چنین شرایطی، اگر بتوانید از بخش ابتدایی به سلامتی عبور کنید (چیزی که بعد از «سلام، من فلانی هستم» می گویید) و طرف مقابل هنوز تلفن را قطع نکرده باشد و شما بپرسید که «با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنید؟»، طرف مقابل خیلی سریع نسبت به شما موضع تدافعی خواهد گرفت و در بهترین حالت تلاش خواهد کرد تا شما را با استفاده از یک روش مودبانه بپیچاند و تلفن را سریع تر قطع کند.

این وظیفه مشتری احتمالی نیست که به شما اطلاعات بدهد.

شما از قبل باید بدانید که برای اینکه مخاطب هدف تان بتواند مشتری بالقوه شما باشد باید با چه چالش هایی روبرو باشد.

بگذارید توضیح بدهم. هر کسب و کاری فقط به این دلیل فعال است که مشکلات خاص دسته خاصی از مردم را حل می کند. شما باید بدانید که رایج ترین آن مشکلات کدامند و همچنین باید بدانید که علت وقوع آن مسائل و مشکلات چیست و همین جاست که سوال تعیین انگیزه خرید (تشخیص مسأله) را پیدا خواهید کرد.

مثال:

من شخصاً هنگامی که با یک مشتری احتمالی صحبت می کنم، به جای اینکه بپرسم «چه مشکلی دارید؟» از این سوالات استفاده می کنم:

  1. عوامل فروش شما چند بار در ماه اجازه ورود پیدا نمی کنند؟ (خیلی!)
  2. پیام های صوتی که می گذارند چطور؟ آیا مشتریان زیادی دست به کار می شوند و با آنها تماس می گیرند؟ (نه، اصلاً!)
  3. وقتی که بالاخره یک تصمیم گیرنده پشت تلفن می آید چطور؟ آیا با پاسخ هایی مانند «نه، ممنون»، «علاقه ای نداریم» یا «قبلاً این موضوع رو حل کردیم» مواجه می شوند؟ (بله، زیاد!)

ما چالش هایی که مشتریان احتمالی مان با آنها دست و پنج نرم می کنند را شناسایی کرده ایم و سوالات من به طور خاص، موقعیت آنها را هدف قرار می دهد. من با پرسیدن این دسته از سوالات مانند بقیه به نظر نمی رسم و از آنجایی که در ارائه راهکار برای این موقعیت ها تخصص دارم، با اعتماد به نفس هر چه تمام تر می دانم که می توانم به مخاطب خودم کمک کنم.

هنگامی که مخاطب هدف خود را دقیقاً و به وضوح مشخص کردید و دریافتید که برای اینکه به راهکار شما علاقه ای داشته باشد باید چه مشکلاتی داشته باشد، فقط در اینصورت است که می توانید سوالات صلاحیت سنج مناسبی که انگیزه خرید یا تشخیص مساله را هدف قرار می دهند را برای مخاطب خاص خود پیدا کنید.

در چنین شرایطی، سوال شما منحصر به فرد و مخصوص مخاطب هدف خودتان خواهد بود. به کمک این دسته از سوالات، تماس های شما مانند سایر تماس هایی که مخاطب شما هر روز و همه روزه دریافت می کند به نظر نخواهد رسید و گفتگوی شما اصیل، سودمند و موثر خواهد بود.


نظر شما چیست؟ شما از چه سوالات خاصی برای تعیین صلاحیت مشتری استفاده می کنید؟ لطفاً نظرات و ایده های خود در رابطه با مقالات مرتبط با آموزش فروش را در بخش دیدگاه ها با ما و سایر کاربران گویا آی تی در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

چگونه رفتارمان پُر از اعتماد به نفس باشد؟

آیا هیچ‌وقت فکر کرده‌اید که می‌خواهید حس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید؟ آیا منتظرید که در زندگی‌تان کارهای به‌خصوصی انجام دهید تا بدین ترتیب اعتماد به نفس بیشتری کسب کنید؟ آیا نوشتن یک کتاب، کشیدن یک تابلو یا راه‌اندازی کسب و کاری جدید را به زمانی موکول کرده‌اید که احساس بهتری داشته باشید؟

 چگونه اعتماد به نفس را در زمینه رفتاری پرورش دهیم؟
آیا تا به‌حال به مفهوم حقیقی اعتماد به نفس اندیشیده‌اید؟

اعتماد به نفس واقعی هیچ ارتباطی به رویدادهای ظاهری زندگی شما ندارد. اعتماد به خویش به خاطر آنچه که انجام می‌دهید به وجود نمی‌آید، بلکه به‌دلیل باورتان به توانایی درونی خود است که شما را قادر می‌سازد تا آنچه را که می‌خواهید انجام دهید.

وقتی از نظر رفتاری به خود اعتماد دارید، مطمئن هستید که هر آنچه لازم است را تا سرحد توانایی خود انجام می‌دهید تا زندگی‌تان و تلاش‌های‌تان را به جایی برسانید که می‌خواهید.
چهار خصیصه مهم اعتماد به خود در رفتار عبارتند از:

باور به توانایی خود در عمل کردن

مثلا اگر در آرزوی آن هستید که کسب و کار خود را شروع کنید، دست به کار می‌شوید تا به این هدف دست یابید، نه اینکه برای ۵ سال آینده فقط راجع به آن حرف بزنید. شما به خود اعتماد می‌کنید تا طرح برنامه‌ی شغلی را بریزید، اطمینان می‌کنید که می‌توانید اداره کسب و کار خود را فرا بگیرید و یک مبدا زمانی را بنا می‌کنید که آغاز و توسعه کسب و کارتان را مشخص می‌کند.

 اطمینان به توانایی خود در دنبال کردن فعالیت‌ها و ثابت قدم بودن.

آیا تا به حال کارهایی را شروع کرده و خیلی ساده آنها را ناتمام رها کرده‌اید؟ آیا درگیر کارهای زیادی می‌شوید، تا حدی که نمی‌توانید هیچکدام را به طور کامل انجام دهید؟ بسیاری از ما قدم‌های اولیه برای رسیدن به هدفی را برمی‌داریم،‌ اما پیش از به انجام رساندن آن امر متوقف می‌شویم، چون می‌ترسیم پیش برویم یا دست‌پاچه می‌شویم و یا شاید به خاطر اینکه بی‌برنامه‌ایم و تمرکز نداریم نمی توانیم آن را انجام دهیم. معنی اعتماد به خود در رفتار این‌ست که نه تنها امور مهم را برنامه ریزی و شروع خواهیم کرد، بلکه آنها را دنبال کرده و به انجام می‌رسانیم.

چگونه اعتماد به نفس را در زمینه رفتاری پرورش دهیم؟

باور به توانایی خود در عبور از موانع

بعضی از ما خیلی خوب در مسیر زندگی‌مان پیش می‌رویم، ولی وقتی به مانعی برمی‌خوریم از حرکت باز می‌ایستیم. هر مسیری که ارزش پیمودن داشته باشد، پر از مانع خواهد بود. پس اعتماد به خود در زمینه رفتار متضمن باور به توانایی خود در رویارویی با موانع است. این به آن معنی است که، وقتی به امری مشکل یا مانعی در مسیر خود برخورد می‌کنید، نمی‌نالید که : « وای خدای من!» و به پرخوری روی نمی‌آورید، یا چند روز آینده را بستری نمی‌شوید. در عوض خواهید گفت:« آها! یک مانع! انتظارش را داشتم!»و تمام نیروی خود را متمرکز می‌کنید.

 باور به توانایی خود برای درخواست کمک

اکثر ما فکر می‌کنیم که خودمان باید به تنهایی آرزوهای‌مان را برآورده کنیم، و اگر تقاضای کمک کنیم، موفقیت‌مان چندان به‌حساب نمی‌آید. این یکی از بدترین راه‌های جلوگیری از پیشرفت و احساس اعتمادتان است. من قبلا خیلی مرتکب این اشتباه می‌شدم غر می‌زدم که: « نمی‌توانم روی کسی حساب کنم. درواقع به کسی اجازه نمی‌دادم که به من کمک کند. هیچ مسوولیتی را رد نمی‌کردم. در نتیجه ناخشنود، بسیار پرکار و عبوس بودم. وقتی دریافتم که اعتماد به نفس رفتاری یعنی به خود اعتماد داشته باشم که در موقع لزوم درخواست کمک کنم، برای طلب حمایت، به دیگران نزدیک شدم. پیشامد خارق‌العاده‌ای رخ داد: کار و بارم ۱۰۰ درصد پیشرفت کرد.

آیا تا به حال برای درخواست کمک دچار مشکل شده‌اید؟ آیا فکر می‌کنید که هر کاری را باید به تنهایی انجام دهید؟ اگر می‌خواهید که احساس اعتماد به خود را تقویت کنید،‌ باید این رفتار را تغییر دهید. تقاضای کمک کردن نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه‌ی هوش و علاقه به خود است.

اگر هر یک از این چهار نشانه‌ای که در ادامه مطرح می‌شود در شما وجود دارد،‌ احتمالا باید اعتماد رفتاری‌تان را تقویت کنید.

 شروع کارها را به تعویق می‌اندازید

با توجه به نظرات موافق و مخالف انجام دادن امور، ‌بیش از اندازه آنها را تحلیل می‌کنید، بی‌آنکه واقعا تصمیمی گرفته باشید. آنقدر نظر خود را تغییر می‌دهید که وقتی بالاخره تصمیم گرفتید،‌ شوق و ذوق خود را برای رسیدن به هدف‌تان از دست داده‌اید.

 از موضوعات پیچیده در زندگی اجتناب می‌کنید و بر اموری تاکید می‌کنید که واقعا ارزش توجه ندارند.

 با گفتن اینکه،‌ همه‌چیز بر وفق مراد است،‌ به نیاز خود برای کمک گرفتن از دیگران، در موقعیت‌های دشوار، سرپوش می‌گذارید.

اگر هرکدام از گفته‌های فوق در مورد شما صدق می‌کنند یا حس می‌کنید که به اعتماد بیشتری به خود در زمینه رفتاری نیاز دارید،‌ این‌هم چند پیشنهاد برای شما:

تلاش‌های کوچک و مشخص برای هر رویایی که درسر دارید را یادداشت کنید،‌ همچنین دوره معینی را با پایان مشخص در نظر بگیرید.

یعنی به جای اینکه بگویید: «دفتر کسب و کار خودم را راه بیاندازم» و بعد دست روی دست بگذارید و احساس بیچارگی کنید، هدف‌های کوچک قابل دسترسی تعیین کنید. مثلا، بگویید« این هفته می‌خواهم روزی یک مکالمه تلفنی با کسی داشته باشم که در این حرفه مشغول است. تقسیم کردن هدف بزرگ‌تان به قدم‌های کوچک و سپس انجام دادن یک به یک آنها، راه فوق‌العاده‌ای است که به خود، اعتماد رفتاری بیشتری بدهید.

چگونه اعتماد به نفس را در زمینه رفتاری پرورش دهیم؟

افراد موفق را پیدا کنید و از آنها بیاموزید

توصیه می‌کنم که افرادی را بیابید که به آن چیزی دست یافته‌اند که شما برایش تلاش می‌کنید، هرچه که باشد فرقی نمی‌کند (مثلا کسی‌که کسب و کار خوبی دارد) و از او بیاموزید. فرصت‌هایی پیدا کنید که با ایشان گپ بزنید. آنها را به ناهار دعوت کنید. از آنها بخواهید که بزرگترین دستاوردهای معنوی و پرارزش‌ترین آموخته‌های‌شان را با شما در میان بگذارند. درخواهید یافت که معاشرت با افرادی که تحسین‌شان می‌کنید، به شما الهام بخشیده، اعتماد رفتاری‌تان را به خود تقویت می‌کند.

فهرست اسامی افراد را تهیه کنید که می‌توانید برای درخواست کمک و حمایت به آنها مراجعه کنید

تعجب خواهید کرد اگر بدانید که چه تعداد از افرادی که می‌شناسید،‌ یا دوستان و آشنایان‌تان خوشحال خواهند شد، اگر برای رسیدن به هدف‌تان به شما کمک کنند. فهرستی تهیه کنید تا هر وقت که احساس درماندگی می‌کنید، با آنها تماس تلفنی داشته باشید یا پیغام رایانه‌ای بفرستید و دلگرمی بیشتری را که نیاز دارید، به‌دست آورید.


منبع: برترینها

۱۰ خرافه و توهم درباره خلاقیت

ماهنامه آویشن: در طول سالیان سال، مطالب احمقانه و غیرمنطقی بسیاری از افراد مختلف در زمینه خلاقیت می شنویم و شرایط، زمانی بدتر می شود که بسیاری از این تصورات و خرافه ها در مورد خلاقیت، اصولا برای فرایندهای خلاقانه، خطرناک محسوب می شوند.

بیایید یک بار برای همیشه، به این صحبت ها و خرافات پایان دهیم. در این مطلب، ۱۰ افسانه یا خرافه رایج در زمینه خلاقیت را برایتان آورده ایم، امید است که اگر این مطالب را با اشخاص مختلف در سراسر جهان در میان بگذاریم، این افسانه ها برای همیشه از بین بروند.

10 خرافه و توهم درباره خلاقیت 

من آدم خلاقی نیستم!

از بسیاری افراد دقیقا این مطلب را می شنویم که «من آدم خلاقی نیستم». البته حقیقت این است که ما همه، افراد خلاقی هستیم. این همان چیزی است که ما را از طوطی ها متمایز می سازد؛ پرندگانی که عباراتی نغز و هوشمندانه را تقلید می کنند اما حتی اگر زندگی شان به آن وابسته باشد، نمی توانند ذره ای خلاقیت به خرج دهند.

ما همه خلاق هستیم و با اینکه برخی از اشخاص به طور ذاتی و طبیعی نسبت به دیگران خلاق تر هستند، ما همه می توانیم ایده های بسیار خلاقانه ای داشته باشیم. همه ما خلاق به دنیا می آییم اما مساله این است که در سال های رشد و پیوستن به دنیای بزرگ ترها، اغلب ما می آموزیم که خلاقیت خود را سرکوب کنیم؛ زیرا خلاقیت یعنی شناکردن خلاف جهت آب و این برای اطرافیان ما خوشایند نیست.

زنان به خصوص در مجموعه های کاری با مشکلاتی مواجهند و خلاقیت های آنها در محیط مردانه کارشان چندان جدی گرفته نمی شود. آنچه در این مطلب خواهید خواند پیشنهادهایی است برای غلبه بر ذهن سنتی و یکی از این باورهای سنتی می تواند این باشد که زن ها خلاق نیستند.

انتقاد سازنده می تواند به همکارم کمک کند تا ایده خود را بهبود بخشد!

پشت پا انداختن به کودکی که برای راه رفتن، گام های اولیه را افتان و خیزان بر می دارد، مهارت های راه رفتن وی را بهبود می بخشد، نه؟! انتقاد، چه سازنده و چه مخرب (اغلب انتقادات از همین دسته دوم اند) تفکر خلاقانه را سرکوب می کند و به همکار یا دوست تان می آموزد که ایده های خلاقانه اش را برای خودش نگه دارد.

به همین منوال، سایر همکاران، نتیجه به اشتراک گذاردن ایده هایی را می بینند و نیز می آموزند که ایده های خود را پنهان کنند. ایده های تازه، همیشه شکننده و ناپایدارند. آنها نیاز به توجه و مراقبت (و نه ضربه و سرکوب) دارند. به جای انتقاد از ایده نوی یک همکار با پرسیدن سوالات مرتبط، وی را دعوت به بهبود نقاط ضعف ایده خود کنید.

وقتی به ایده های نو برای عرضه محصول جدید نیاز دارید؛ تیم بازاریابی را جمع کنید و ایده ها را کنار هم بچینید!

10 خرافه و توهم درباره خلاقیت 

این ظاهرا یک دستورالعمل بدیهی اما بی سرانجام است که منجر به ارائه همان ایده های بازاریابی قبلی می شود؛ یعنی ایده های غیرخلاقانه تاریخ مصرف گذشته! چینش افکار در کنار یکدیگر، به همراه عملیات ایده پردازانه گروه های دیگر، نظیر یک طوفان فکری، خلاقانه ترین نتایج را از متنوع ترین طیف شرکت کنندگان به بار می آورد.

ایده های بازاریابی می خواهید؟ پس افراد تیم های فروش، حسابداری، منابع انسانی، مالی، مدیریت، تولید، طراحی، تحقیقات، حقوقی و سایر گروه های ذی نفع را نیز به رخداد چینش افکار دعوت کنید. چنین طیف گسترده ای از دانش، تجربه و پیش زمینه کاری، طیف متنوعی از ایده ها را پدید می آورد و این به آفرینش ایده های خلاقانه تری منتهی می شود.

اگر نشکسته، تعمیرش نکن

اخیرا در یکی از کارگاه های آموزشی، به عده ای برخوردم که از همکارشان گله مند بودند زیرا همواره ایده هایی در سر داشت و بدتر آنکه او می خواست از این ایده ها در جهت تغییر فرآیندهایی بهره ببرد که به نحو مطلوبی عمل می کند- چه یک دستگاه و چه یک فرآیند کاری- احساس می کنیم که نیازی به ایجاد تغییر در نحوه کارکرد آن نیست.

خوشبختانه «دکتر هانس ون اوهاین» و «سِر فرانک ویتل» اینگونه فکر نمی کردند وگرنه ما هنوز در حال پرواز در هواپیماهای ملخ دار بودیم! بد نیست یادآوری کنیم که هواپیماهای ملخ دار به شیوه مطلوبی در حال کار بودند اما دو فرد مذکور جداگانه موتو جت را اختراع کردند.

این ایده مسخره است!

مردماین عبارت را در ارتباط با همکاران، اعضای خانواده و حتی خودشان به کار می برند. درواقع این یکی از دلایل باور مردم به خلاق نبودشان است. آنها چنان به این فرآیند سانسور ایده های خلاقانه خود (از طریق القای این باور که ایده هایشان احمقانه و مسخره است) عادت کرده اند که دیگر حس خلاق بودن نیز ندارند. دفعه بعد که ایده ای داشتید و به نظرتان احمقانه آمد، آن را سانسور نکنید؛ در عوض، از خود بپرسید که چگونه می توانید آن را اصلاح کنید و بهبود ببخشید.

مواد مخدر به من کمک می کنند تا خلاق تر باشم!

فرهنگ مخدرستانی دهه ۶۰ میلادی و افسون و فریبندگی حالات خواننده ها و هنرمندانی که نشئه مواد مخدر بودند و خلاقیت به خرج می دادند، منجر به رواج این خرافه شد.

درواقع تنها کمکی که از دست این میانبرهای شیمیایی بر می آید، کمرنگ سازی محدودیت های ذهنی است که دیگر ایده های خود را به اندازه زمان پیش از مصرف این مواد و هنگام به همراه داشتن محدودیت های یادشده، مورد انتقاد قرار نمی دهید.

اما مقادیر زیاد الکل یا مواد مخدر حالات ذهنی شما را تغییر می دهد و به احتمال زیاد این ذهنیت در شما القا می شود که خلاق تر شده اید؛ حال آنکه از دیدگاه اطرافیان، شما تنها به کسی شباهت دارید که نشئه مواد مخدر یا مست الکل است.

از شما عاجزانه درخواست می کنیم هر حرفی را باور نکنید؛ به خصوص وقتی که درباره فواید مواد مخدر وخوبی های آن باشد!

یکی از مهم ترین دلایل شیوع مواد مخدر در ایران، باور عجیبی است که درباره مصرف کردن مشتقات نوعی از مواد وجود دارد اما چیزهایی که درباره مواد و فوایدش (!) می گویند، کاملا دور از حقیقت است. آیا باور می کنید با اعتیاد و نابودی بخشی از ذهن و جسمتان، تبدیل به آدم خلاق تری بشوید؟ این از آن داستان های باورنکردنی انسان مدرن است!

برای اینکه استراتژی نوآوری ما موفیت آمیز باشد، نیاز به یک سیستم بازبینی فرآیندها داریم تا ایده ها را مورد بررسی قرار دهیم و ایده هایی که باید به کار گرفته شوند، مشخص شوند

درواقع، فرآیندهای بازبینی اغلب شامل از بین بردن هرگونه خلاقیت از طریق حذف خطرپذیری از ایده ها هستند! مهم ترین مولفه نوآوری در شرکت ها و سازمان ها نوعی روش جلب و اعمال ایده های کاری و بازرگانی است.

روش عملیات ایده پروری (هنگامی که کارمندان تشویق به ارائه ایده هایی در زمینه کاری ویزه می شوند؛ مثلا: چگونه می توانیم محصول X را بهبود ببخشیم؟) بهترین روش برای متمرکزسازی نوآوری هاست. به کارگیری روشی شفاف که به کارمندان امکان ارائه ایده ها، خواندن ایده های دیگران و نیز همکاری با یکدیگر را بدهد، بهترین راه متمرکزسازی اندیشه های خلاقانه است. چارچوب بندی چالش های پیش رو نیز به میزان قابل توجهی، از جنبهه ای مهم موفقیت نوآوری ها در هر شرکت یا سازمانی است.

بله، بازبینی ایده ها مهم است اما نخست، باید ایده های خلاقانه پدید بیایند تا بتوان آنها را مورد بازبینی قرار داد!

همین ایده خوب است! بیایید آن را عملی کنیم…

غالبا زمانی که به دنبال ایده هستیم، متمایل به متوقف  کردن روند جست و جو و اعمال نخستین ایده خوبی هستیم که به ذهن مان می رسد. متاسفانه این بدان معناست که هر ایده خوبی که ممکن بوده در صورت کنکاش بیشتر به ذهن تان خطور کند، از دست خواهدرفت. همچنین ایده های خوب با کمی تفکر خلاقانه می توانند به ایده های به مراتب بهتری تکامل یابند. پس ایده خوب را به عنوان پایان راه فرض نکنید بلکه برعکس آن را جهشی به آغاز دومین مرحله تفکر خلاقانه ببینید.

من نیازی به دفترچه یادداشت ندارم چون همراه ایده های خود را به یاد خواهم داشت

شاید، اما من تردید دارم. زمانی که ایده ای الهام بخش ما می شود، آن ایده در اکثر موارد، خارج از چارچوب و زمینه ای است که در آن مشغول به کار هستیم. احتمالا خوابی که دیده ایم هنگام بیدار شدن، الهام بخش ما در یافتن راه حلی برای یک مشکل می شود.

10 خرافه و توهم درباره خلاقیت 
اما سپس ما بیدار می شویم، فرزندان مان را بیدار و آماده می کنیم، صبحانه می خوریم، درذهن خود ارائه مطلب مهمی را برای آن روز صبح در شرکت مرور می کنیم، نگران آن خواهیم بود که بچه ها به اتوبوس مدرسه نرسند، با عجله خود را به ایستگاه قطار شهری می رسانیم و… تا اواخر بعد از ظهر که شما نهایتا زمانی در اختیار دارید تا به آن مشکل فکر کنید؛ احتمال به خاطر آوردن ایده ای که هنگام بیدار شدن در ذهن داشته اید چقدر می تواند باشد؟

نکته:

۱٫ افراد خلاق همواره ایده های بزرگ در سر دارند

۲٫ یک باور عمومی پوچ و بیهوده! بله، افراد خلاق همواره ایده هایی در سر دارند و آنها را در تمام ساعات بیداری شان با دیگران در میان می گذارند؛ اغلب هم با همان اشخاصی که بیشتر معتقد به احمقانه بودن آن ایده ها هستند! اما از میان آن ایده ها، تنها تعداد معدودی ایده های بزرگ هستند. بسیاری از آن ایده ها خوب و بسیاری در سطح متوسط هستند و تنها تعداد معدود و گرانبهایی، حقیقتا همان ایده های به اصطلاح احمقانه اند. با گذشت زمان، ما به تدریج ایده های ضعیف اشخاص خلاق را به فراموشی می سپریم و تنها، ایده های بزرگ شان را به یاد می آوریم.


منبع: برترینها