ایمیل سرد چیست؟ و چه کاربردی دارد؟

ما قبلاً در مبحث آموزش فروش به شرح تماس سرد و گرم پردا خته ایم. در این مطلب اصطلاح «ایمیل سرد» را توضیح خواهیم داد.

اجازه بدهید که مستقیماً به سراغ اصل مطلب برویم و به این سوال پاسخ بدهیم که ایمیل سرد چیست؟

ایمیل سرد یک ایمیل است که به شخصی ارسال می شود که نه انتظار آن ایمیل را دارد و نه با فرستنده از قبل رابطه ای داشته است. ایمیل سرد ایمیلی است که فرستنده و گیرنده آن یکدیگر را دقیقاً نمی شناسند و قبلاً با هم گفتگویی نداشته اند. از ایمیل سرد با هدف تلاش برای ایجاد رابطه کاری با طرف مقابل استفاده می شود. به عبارت دیگر، ایمیل سرد ایمیلی است که آن را به مشتری بالقوه ای ارسال می کنید که از قبل هیچ رابطه ای با شما نداشته است.

ایمیل سرد را می توانید چیزی شبیه به تماس سرد در نظر بگیرید، با این تفاوت که میزان ایجاد مزاحمت و تحمیل گری آن بسیار کمتر است.

یک برنامه موثر برای دسترسی به مشتریان از طریق ایمیل های سرد از ایمیل های سرد شخصی سازی شده استفاده می کند تا بین شما و مشتریان بالقوه ای که قبلاً با آنها رابطه یا ارتباطی نداشته اید پیوند برقرار کند.

واضح است که استفاده از ایمیل سرد روشی است که با هدف خلق مشتریان راغب و یافتن علاقه نسبت به محصولات یا خدمات شما به کار می رود. کاربرد ایمیل سرد می تواند به دلایل مختلف دیگری نیز انجام شود. در ادامه به سه مورد از کاربردهای رایج ایمیل های سرد اشاره می کنیم:

  1. تعیین امکان موفقیت استارتاپ ها

در روزگاری که از هر گوشه و کناری استارتاپ است که سبز می شود، پیش از آنکه با حرارت هر چه تمام تر به تدوین برنامه های توسعه و کسب و کار مشغول شوید، لازم است که با مشتریان بالقوه خود صحبت کنید. از طریق ایجاد رابطه و این دست از گفتگوها می توانید برآوردی از امکان موفقیت، به ثمر نشستن و سودآوری کسب و کار نوپای خود به دست بیاورید.

به عنوان مثال، می توانید یک فهرست از مشتریان بالقوه بازار هدف خود تهیه کنید و به منظور تشخیص مشکلاتی که باید در صدد ارائه راهکار برای آنها برآیید برای آن افراد ایمیل ارسال کنید. پس از آن پاسخ های مشابه را بررسی کنید و بر اساس بازخوردی که دریافت کرده اید به تحقیق بپردازید. یا اینکه چنانچه از قبل برای کسب و کار آینده خود ایده ای دارید، تلاش کنید تا مثلاً به کمک یک صفحه فرود با علایق و نیازهای خاص مخاطبان خود بیشتر آشنا شوید.

  1. جمع آوری اطلاعات

یک روش دیگر برای بهره برداری از ایمیل های سرد، جمع آوری اطلاعات از طریق نظرسنجی یا پرسیدن سوال است.

اگر به این منظور به مخاطبان خود ایمیل سرد ارسال می کنید به آنها اطلاع بدهید که در حال انجام تحقیق هستید و می خواهید نتایج نظرسنجی، سوالات یا بازخوردها را در قالب یک پست در وبلاگ خود منتشر کنید.

این یک روش ظریف برای هدایت مخاطبان به وبسایت شما است بدون اینکه مستقیماً از آنها بخواهید تا محصول شما را خریداری کنند.

  1. دعوت

با ارسال ایمیل های سرد می توانید مشتریان آتی خود را مثلاً به یک وبینار یا رویداد خاص دعوت کنید (چنانچه محلی باشند).

استفاده از ایمیل سرد یک روش مناسب برای افزایش شرکت کنندگان رویدادهای مختلف به کمک مشتریان بالقوه است.

  1. فروش

از طریق ارسال ایمیل های سرد می توانید مشتریان راغب را پیدا کرده و آنها را به سمت کسب و کار خود جذب کنید.

به خاطر داشته باشید که ایمیل سرد شما باید به مذاق گیرنده خوش بیاید. شما باید به مخاطب خود نشان بدهید که کاری که می خواهید انجام بدهد چه منفعتی برای او دارد. به علاوه، بهتر است که تا جایی که می توانید از سبک و سیاق ایمیل هایی که به صورت انبوه ارسال می شوند فاصله بگیرید و تلاش کنید که ایمیل شما به مانند یک متن تبلیغاتی برای بازاریابی به نظر نرسد.

برخی از مواردی که باید به آنها توجه کنید عبارتند از:

  • معرفی: خودتان و شرکت و برندتان را معرفی کنید.
  • اگر نام طرف مقابل را می دانید از آن استفاده کنید.
  • دلیل ارسال ایمیل را بیان کنید.
  • متن خود را پشت سر هم ننویسید و آن را قسمت بندی کنید تا خواندنش آسانتر شود.
  • دقیق، مختصر و مفید بنویسید.
  • یک لینک به وبسایت یا وبلاگ خود در ایمیل قرار بدهید.
  • ایمیل خود را با ذکر تاریخ و زمان مناسب برای تماس و یک شماره تلفن به پایان برسانید.

از پرسیدن ترسی نداشته باشید. شاید در ابتدا طرد شوید، اما این طبیعی است. دلسرد نشوید و به خاطر داشته باشید که با تلاش به کمال خواهید رسید. پس از مدتی متوجه خواهید شد که چه مواردی موثرتر است و چه مواردی باعث می شود که ایمیل شما نادیده گرفته شود یا اینکه راهی پوشه اسپم یا زباله دان ایمیل خوان مخاطب شود. بدون شک با اجتناب از عواملی که تاثیرات منفی از خود بر جای می گذارند و همچنین با تمرین و تکرار بیشتر می توانید از پتانسیل بالای ایمیل های سرد حداکثر بهره برداری را انجام بدهید.


منبع: گویا آی‌تی

چهار سبک خرید و استراتژی های فروشِ هر یک

ماهنامه بازاریاب بازارساز – مریم بزرگر: آیا کار کردن با برخی از مشتریان برای تان سخت و عذاب آور است؟ شاید شما هم با مشتریانی برخورد کرده باشید که وقتی می خواهید راجع به فروش با آنها صحبت کنید، سفره دل شان را باز می کنند و داستان زندگی شان را از ابتدا برای تان تعریف می کنند یا برعکس احتمالا با مشتریانی مواجه شده اید که فقط و فقط اطلاعات راجع به محصول را از شما می خواهند و اصلا به شما اجازه نمی دهند راجع به چیز دیگری صحبت کنید و مدام حرف های شما را قطع می کنند. در هر حال رفتار خرید مشتریان متفاوت است و همیشه با آن چیزی که در ذهن ما می گذرد، یکسان نیست.

آنچه مشخص است این است که رفتار خرید مشتری را نمی توان تغییر داد. هر مشتری در طول زمان یک نوع رفتار خرید مشخص را کسب کرده و نمی توان از وی انتظار تغییر داشت. عوامل متعددی نیز روی سبک خرید افراد تاثیر می گذارند. برای مثال سبک خرید مردان و زنان با یکدیگر متفاوت است.

مردم مناطق مختلف نیز سبک های خرید یکسانی ندارند و برخی با گشاده دستی و برخی دیگر با سخت گیری خرید خود را انجام می دهند. بنابراین ما به عنوان نیروی فروش باید از توانایی و البته انعطاف پذیری لازم جهت تغییر سبک فروش خود برخوردار باشیم و بتوانیم در مواجهه با رفتار خرید هر مشتری بهترین شیوه را برای ایجاد یک رابطه برد- برد با وی انتخاب کنیم.

رفتار خرید مشتریان به شکل های مختلفی تقسیم بندی می شود. متفکران زیادی در حوزه رفتار مصرف کننده به این مسئله توجه کرده اند و برای کمک به فروشندگان و بازاریابان، رفتارهای مختلف را در دسته های مشخصی گرد هم آورده اند. یکی از این متفکران، مایکل ویلکینسون است.

وی در کتابی تحت عنوان «سبک های خرید»: درس هایی ساده برای فروش به روشی که مشتری می خرد» به ۴ سبک خرید اشاره و عنوان می کنند که چگونه هر سبک را تشخیص دهیم و مهم تر از آن چگونه به هر یک بفروشیم. در ادامه این ۴ سبک را با هم می خوانیم:

چهار سبک خرید و استراتژی های فروش به هر یک

۱٫ سبک D

منظور از این سبک، افرادی هستند که تسلط (Dominance) بالایی در فرایند خرید دارند. این افراد به لحاظ شخصیتی، از جمله افرادی هستند که تمام تمرکز خود را برای انجام کارها معطوف می کنند، مستقیم سراغ حل مسئله می روند و تصمیمات سخت و کلیدی را به سرعت اتخاذ می کنند.

مسئله اصلی برای خریداران سبک D، زمان است. اصلا زمن زیادی ندارند و به همین دلیل به هیچ وجه نمی خواهند فرایند فروش به آن ها زمان بر و طولانی باشد. اگر بخواهیم سبک فروش به این افراد را در قالب یک جمله بیان کنیم، باید بگوییم: «آماده باش، سریع بفروش و برو».

زمانی که می خواهیم سراغ این افراد برویم باید از قبل همه چیز را آماده کرده باشیم. نکات مان را باید صریح و شفاف و به دور از رفتن به حاشیه بیان کنیم و فقط آنقدری اطلاعات و جزییات را بیان کنیم که ضرورت دارد. اگر این مشتریان به اطلاعات بیشتری نیاز داشته باشند حتما خودشان آن را بیان خواهندکرد.

۲٫ سبک I

این سبک به خریدارانی اشاره دارد که تاثیر (Influence) زیادی روی دیگران می گذارند، توانایی ایجاد یک محیط پویا را دارند، از ایجاد ارتباط با دیگران لذت می برند و به شدت خلاق هستند. فروشندگان معمولا در این دسته قرار می گیرند و جای تعجب نیست که ترجیح می دهند به افرادی که چنین سبکی را دارند و مانند خودشان هستند بفروشند.

از ویژگی های افرادی که متعلق به این سبک هستند می تواند به این موارد اشاره کرد: معمولا زیاد صحبت می کنند، خیلی علاقه ای به گوش دادن ندارند، زمان زیادی را صرف ترسیم چشم اندازهای کلی می کنند و خیلی وارد جزییات نمی شوند.

توصیه فروش به چنین افرادی به این شکل است: «اجازه دهید آنها به خودشان بفروشند.» فقط کافیست تصویر کلی را برای آنها ترسیم کنیم و به آنها اجازه دهیم که خودشان مکالمه را به جلو ببرند و ایده های شان را به اشتراک بگذارند.

۳٫ سبک S

در این سبک به افرادی می خوریم که ثبات (Steadiness) ویژگی بارز آنهاست. این دسته از خریداران قابل اتکا هستند و از آنجایی که ثبات را دوست دارند، معمولا به مشتریان وفادار سازمان تبدیل می شوند. این افراد از شنیدن صحبت های دیگران استقبال می کنند و به قول معروف افراد «مردم داری» هستند.

از آنجایی که این دسته از خریداران، تقابل و کشمکش را دوست ندارند تا زمانی که مسئله به یک شکل نگران کننده تبدیل نشود، ترجیح می دهند از پرداخت به آن خودداری کنند. بنابراین مراقب سکوت این نوع خریداران باشید. سکوت آنها الزاما به معنای موافقت نیست.

زمانی که با شما موافق باشند به نشانه تایید سر خود را تکان می دهند ولی زمانی که نتوانسته اید نظرشان را جلب کنید برای اینکه اهل جدل و تقابل هستید، ترجیح می دهند فقط سکوت کنند.

زمانی که می خواهید به این افراد بفروشید این جمله را به خاطر داشته باشید: «در سطح شخصی شروع نکنید و برای رفتن سراغ مباحث کاری خیلی عجله نکنید.»

برای رفتن از یک مرحله به مرحله بعد مطمئن شوید مشتری شما با آنچه گفته اید، موافق است. بنابراین جمع بندی در پایان هر مرحله از فروش الزامی است.

۴٫ سبک C

کلیدواژه این سبک، انطباق (Compliance) است. افرادی که ویژگی بارزشان انطباق است، ترجیح می دهند همه چیز کاملا منطقی باشد و با استفاده از شواهد موجود به نتیجه گیری لازم دست یابند.

معمولا حسابداران، مهندسان و مدیران مالی در این دسته قرار می گیرند. این افراد کمال گرا هستند و تحلیل کردن را خیلی دوست دارند و حاضرند برای رسیدن به نتیجه از طریق تجزیه و تحلیل، زمان زیادی را صرف کنند. بنابراین شعار فروش به این افراد، این عبارت است؛ «به آنها زمان بدهید تا جزییات را بررسی کنند.»

همچنین با مدرک و دلیل سراغ این افراد بروید و برای هر ادعایی که می کنید، عدد و رقم ارائه دهید. این افراد ادعای بدون مدرک را به هیچ وجه نمی پذیرند.

با توجه به اطلاعاتی که در اینجا کسب کردید، می توانید برای هر خریدار، با توجه به سبک خرید وی، سبک فروش خود را تغییر دهید. این تغییر، کار سادهای نیست و لازمه آن خارج شدن از منطقه راحتی و تامل کردن برای تعامل بیشتر و بهتر است. اما اگر این کار را چند بار تکرار کنید بر آن تسلط کامل پیدا خواهیدکرد و قادر خواهید بود برای هر مشتری یک سناریوی متفاوت را طراحی و اجرا کنید.


منبع: برترینها

۲۶ کشور مرفه دنیا را بشناسید

موسسه‌ی لِگِیتِم، تالار ‌فکر واقع در لندن، گزارش جهانی شاخص رفاه سالانه‌اش را منتشر کرد؛ نظرسنجی گسترده‌ای که به رتبه‌بندی کشور های مرفه دنیا می‌پردازد.

این شاخص ۱۴۲ کشور دنیا را که بیش‌ترین داده‌ها درباره‌ی آنها موجود بوده بررسی کرده است که نتایج به قرار زیر است:

۲۶. جمهوری چک- کشوری در اروپای مرکزی که امسال سه پله صعود کرده است. در شاخص فرعی اقتصاد رتبه‌ی بسیار بالایی(سیزدهم) را کسب کرده است- ولی در رتبه‌بندی شاخص سرمایه‌ی اجتماعی عملکرد بدی داشته است.

۲۵. اسلوونی– اسلوونی هم مثل جمهوری چک، در آموزش امتیاز بالایی گرفته است. ولی در میان ۱۴۲ کشور در شاخص اقتصاد ۵۸اُم شدن، یعنی سقوط یک پله‌ای اسلونی در امسال.

۲۴. اسپانیا- محبوب‌ترین مقصدِ تعطیلات و مسافرتِ بریتانیایی‌ها، درکل رتبه‌ی خوبی کسب کرده است، ولی داشتن رتبه‌های عالی در آموزش و آزادی‌های فردی است که اسپانیا را در بین ۲۵ کشور برتر دنیا قرار داده است.

۲۳. مالت- هرچند نظام آموزشی مالت رتبه‌ی ۴۲ شد، کسب نمرات بالا در تمام شاخص‌های فرعی دیگر برای مالت به معنی حفظ مقام سال گذشته‌ی شاخص رفاه اش بود.

۲۲. فرانسه- فرانسه در رتبه‌بندی امسال یک پله سقوط کرده است. رتبه‌ی کلی سلامت‌اش هشتم بود، ولی رتبه‌ی سرمایه‌ی اجتماعی پایین برای سومین بار ظرف چهار سال گذشته، این کشور را از فهرست ۲۰ کشور برتر خارج کرد.

۲۱. تایوان- این قوم جزیره‌نشین، پس از جهش بزرگی که با عملکرد قوی در زمینه‌ی امنیت و ایمنی داشت و رتبه‌ی ششم را کسب کرد، اکنون فقط یک پله تا قرار گرفتن در میان ۲۰ کشور برتر فاصله دارد.

۲۰. هنگ‌کنگ- وقتی صحبت از امنیت و ایمنی می‌شود مردم هنگ‌کنگ از این که در صدر فهرست و جزو ۱۰ کشور برتر در زمینه‌ی کارآفرینی و فرصت شغلی هستند لذت می‌برند.

۱۹. ژاپن- بر اساس شاخص رفاه ژاپنی‌ها هفتمین سالم‌ترین آدم‌های کره‌ی زمین هستند، ولی در زمینه‌ی آزادی‌های فردی در رتبه‌ی ۳۳ هستند که این امر مقام ژاپن را در رتبه‌بندیِ کلی، پایین می‌آورد.

۱۸. بلژیک- بلژیک، که در تمام شاخص‌های فردی در بین ۲۵ کشور برتر قرار دارد، بهترین رتبه(۱۰) را در شاخص فرعی سلامت کسب کرده است. به‌رغم این موفقیت، این کشور امسال در شاخص رفاه یک پله سقوط کرده است.

۱۷. سنگاپور- سنگاپور در شاخص امسال جای خود را با بلژیک عوض کرده است، که اول شدن این کشور در شاخص فرعی اقتصاد کمک بزرگی در این موفقیت بوده است.

۱۶. اتریش- در دو بخش- سلامت، و امنیت و ایمنی- جزو ۱۰ تای برتر قرار گرفتن، نتوانست جلوی افت یک پله‌ای اتریش را در رتبه‌بندی امسال بگیرد.

۱۵. بریتانیا- بریتانیا امسال دو پله سقوط کرده است، این سقوط تا حدودی به این‌خاطر است که در شاخص‌های آموزش و ایمنی جزو ۲۰ کشور برتر قرار نگرفته است.

۱۴. آلمان- بر مبنای شاخص رفاه  آلمان پنجمین اقتصاد برتر دنیا را دارد، که این کمک می‌کند برای چهار سال متوالی در رتبه‌ی چهاردهم باقی بماند.

۱۳. لوگزامبورگ- مردم این کشور از سطح بالای آزادی‌های فردی و سلامت، و همچنین از حاکمیتی مقتدر و اقتصادی خوب برخوردار هستند، که این امر کمک می‌کند لوگزامبورگ از رتبه‌ی ۱۶ در ۲۰۱۴، به رتبه‌ی ۱۳ در امسال برسد.

۱۲. ایسلند- کشوری در آتلانتیک شمالی که در سه شاخص فرعی در بین پنج کشور برتر جای گرفته است: آزادی‌های شخصی، امنیت و ایمنی، و کارآفرینی و ایجاد فرصت‌های شغلی. ولی این‌ها برای جلوگیری از سقوط یک پله‌ای ایسلند در فهرست شاخص رفاه ۲۰۱۴ کافی نبود.

۱۱. ایالات متحده- قدرتمندترین کشور دنیا، در بخش سلامت از همه‌ی کشورهای فهرست موسسه‌ی لِگِیتِم رتبه‌ی بالاتری کسب کرده است، ولی شهروندان‌اش در میان کم‌امنیت‌ترین و ناامن‌ترین ملت‌ها قرار دارند. در این شاخص امریکا در رتبه‌ی ۳۳ است.

۱۰. ایرلند- ایرلند، به لطف چهارم شدن در بخش امنیت و ایمنی، در شاخص امسال دو پله صعود کرده است.

۹. فنلاند- فنلاندی‌ها در زمینه‌ی عملکرد حکومتی پنجمین کشور برتر دنیا هستند، ولی اقتصاد نسبتا ضعیف‌شان، با رتبه‌ی ۳۳، موجب شد این کشور از رتبه‌ی هشتم در سال گذشته به رتبه‌ی نهم سقوط کند.

۸. هلند- با صعود یک پله‌ای در شاخص امسال، هلند در زمینه‌های آموزش، سلامت، و آزادی‌های فردی رتبه‌های بسیار بالایی کسب کرده است.

۷. استرالیا- این کشور برای سومین سال متوالی رتبه‌ی هفتم را کسب کرد، و گزارش امسال شاخص رفاه ، هلند را به لحاظ داشتن بهترین نظام آموزشی در رتبه‌ی اول قرار داده است.

۶. کانادا- بر اساس گزارش شاخص رفاه ، کانادا سرزمینی واقعا آزاد است، چون مردم آن نسبت به تمام کشورهای مورد بررسی از بالاترین سطح آزادی‌های فردی برخوردار هستند. کانادا نسبت به سال قبل یک پله سقوط کرده است.

۵. سوئد- سوئدی‌ها از نعمتِ داشتن بالاترین سطح کارآفرینی و ایجاد فرصت‌های شغلی برخوردار هستند، که این امر کمک کرد در گزارش شاخص امسال یک پله سعود کنند.

۴. نیوزیلند- همبستگی اجتماعی و مشارکت عمومیِ قوی نشان می‌دهد نیوزیلند بهترین سطح سرمایه‌ی اجتماعی دنیا را دارد. این کشور مقام مرفه‌ترین کشور غیراروپایی را کسب کرده است.

۳. دانمارک- دانمارکی‌ها از حاکمیت عالی، آموزش سطح بالا، و رتبه‌ی بالای سرمایه‌ی اجتماعی برخوردار هستند. اگر به‌خاطر رتبه‌ی نسبتا ضعیف(۱۶) بخش سلامت نبود، این کشور در شاخص کل رتبه‌ی اول را کسب می‌کرد. امسال دانمارک یک پله صعود داشته است.

۲. سوئیس- سوئیس برای سومین سال متوالی در زمینه‌ی شاخص رفاه رتبه‌ی دوم را کسب کرده است. این کشور که در دامنه‌ی رشته‌کوه‌ آلپ واقع است نخستین رتبه را در شاخص فرعی حاکمیت، و دومین رتبه را در شاخص فرعی اقتصاد دارد.

۱. نروژ- این کشورِ واقع در حوزه‌ی اسکاندیناوی یک بار دیگر در ۲۰۱۵ رتبه‌ی نخست شاخص رفاه را از آن خود کرده است. در تمام هفت سال گذشته نروژ رتبه‌ی اول را داشته است. نروژ تنها کشوری است که در تمامی شاخص‌های فرعی در بین ده تای برتر قرار دارد.


منبع: برترینها

۶ کاری که باید در ده دقیقه اول معرفی کالا یا خدماتتان انجام بدهید

مجله پنجره خلاقیت – غزاله رسول زاده: اگر از قسمت های اول یک سریال تلویزیونی خوشتان نیاید، آیا آن سریال را تا قسمت آخر تماشا می کنید؟! نه، زیرا احتمال اینکه ناگهان به آن علاقه مند شوید بسیار کم است.

برخلاف سریال، شروع بد شما نمی تواند موجب متوقف شدن جلسه شود اما ده دقیقه اول می توانید تعیین کننده شکست یا موفقیت شما در آن جلسه باشد.

با خواندن این مطلب شما متوجه می شوید که در آغاز یک معرفی چه کارهایی ضروری است.

6 کار ضروری که باید در ده دقیقه اول معرفی کالا یا خدماتتان انجام بدهید

۱٫ مخاطبانتان را بشناسید.

در جلسه معرفی حضوری شناختن مخاطبان راحت است زیرا آنها رو به روی شما نشسته اند، اما در تماس تلفنی یا چت شما نمی دانید چه کسانی به شما گوش می دهند، ممکن است فقط مشتری یا مشتری با همراه چند سهامدار حضور داشته باشد.

شناختن مخاطبان بسیار ضروری است زیرا صحبت های شما باید براساس نیازها، خواسته ها و هدف های هر فرد باشد. ممکن است مشتری از قبل به شما اطلاع بدهد که چه کسانی در این جلسه حضور خواهندداشت، اما شما منتظر این کار نباشید و خودتان در ابتدای جلسه این سوال را بپرسید: «آیا امروز فقط من و شما صحبت می کنیم یا افراد دیگری نیز حضور دارند؟»

اگر تعداد افراد بالاتر از حد انتظار شما بود، از همه بخواهید خودشان را معرفی کنند و عنوان شغلی شان را بگویند.

۲٫ صمیمیت ایجاد کنید.

قبل از اینکه وارد بحث های اصلی جلسه شوید، کمی صمیمیت ایجاد کنید. داشتن لحن دوستانه و صمیمی از ابتدای جلسه بسیار مهم است زیرا مشتری به صحبت با شما و مشارکت در جلسه علاقه مند می شود، هم-چنین با ایجاد این فضا مشتری سوال هایش را راحت تر بیان می کند. بنابراین نگرانی ها و مخالفت هایش باعث به نتیجه نرسیدن جلسه نمی شود.

به جای حرف های کلیشه ای مانند صحبت درباره آب و هوا، از وب سایت یا کسب و کارشان تعریف کنید. برای این کار می توانید از جملات زیر استفاده کنید.

–    محصول جدیدتان را دیدم، عالی به نظر می رسد. از چه چیزی برای ساخت آن الهام گرفته اید؟

–    من عاشق خدمات… شما هستم. به نظر می رسد که خیلی از شرکت ها این خدمات را ارائه نمی دهند.

۳٫ یک دستور جلسه تنظیم کنید.

جلسه معرفی بدون داشتن دستور جلسه مانند یک کلاف درهم پیچیده است. زمانی که دستور جلسه داشته باشید، مشتری های شما دقیقا می دانند که از چه حرف می زنید، مبحث بعدی شما چیست و چگونه جلسه را تمام خواهید کر. این موضوع نه تنها باعث درک بیشتر مشتری ها می شود بلکه با این کار آنها حس می کنند، کنترل بیشتری دارند و در نتیجه شروع به صحبت می کنند و شما از نظرات و دیدگاه هایشان باخبر می شوید.

از این روش استفاده کنید: الف) هدف، ب) مزایا، ج) بررسی:

الف) هدف این جلسه را بیان کنید و بگویید درباره چه مسائلی بحث خواهیدکرد.

ب) مزایا و منفعت ها را به مشتری توضیح بدهید و بگویید که این اطلاعات چگونه به آنها کمک خواهدکرد.

ج)آیا به موافقت رسیده اید یا خیر. از آنها بخواهید که نظراتشان را در مورد جلسه بگویند.

این روش به شما کمک می کند که سریع تر به نتیجه دلخواهتان برسید.

6 کار ضروری که باید در ده دقیقه اول معرفی کالا یا خدماتتان انجام بدهید

۴٫ از آنها بخواهید که سوالاتشان را بپرسند.

جلسه معرفی باید دوطرفه باشد، زیرا هیچ چیزی به اندازه صحبت های بی پایان و یک طرف شما موجب خستگی و بی توجهی مشتری ها نمی شود. به جای تنها صحبت کردن برای مدت طولانی، سعی کنید با مشتری ها گفت و گو کنید و مطمئن شوید که آنها می دانند شما از سوال پرسیدنشان استقبال خواهید کرد. بهتر است که آنها را به سوال پرسیدن تشویق کنید زیرا در غیر این صورت احتمال اینکه شما از مخالفت ها و اعتراض هایشان قبل از اینکه دیر شود باخبر شوید، بیشتر می شود.

شما می توانید از جملات زیر استفاده کنید.

–    هر سوالی که به ذهنتان می رسد، بپرسید. من بیشتر از هرکسی به صدایم علاقه دارم اما اگر فقط من حرف بزنم شما خسته خواهید شد.

–    هر زمانی که سوال داشتید بپرسید. من خوشحال می شوم اگر بتوانم اطلاعات بیشتری به شما بدهم یا قسمت ه مبهم را دوباره توضیح دهید.

۵٫ اطلاعاتتان را مرور کنید.

خواسته مشتری و درکی که از موقعیت آنها دارید را در یک تا سه جمله خلاصه کنید. مرور کردن بزرگ ترین مشکلات مشتری ها دو منفعت دارد؛ اول اینکه موجب انسجام در بحث هایتان می شود و دومین منفعت این است که با این کار شما می توانید ویژگی های خاص کالا یا خدماتتان را که مربوط به این مشکلات است توضیح بدهید و آنها را قانع کنید که کالا و خدمات شما برای آنها مفید است. زمانی که مشتری گفته های شما را تایید کرد وارد بحث شوید و بگویید: «بسیار خب، حالا بیایید در مورد اینکه چگونه محصولات (یا خدمات) ما به حل شما مشکل خواهدکرد، صحبت می کنیم.»

۶٫ (اختیاری) قرارداد پیش پرداخت تنظیم کنید.

خیلی از افراد تا پایان جلسه به قدم های بعدی این کار فکر نمی کنند اما بهتر است که شما یک قرداد تنظیم کنید زیرا با این کار مشتری ها از مراحل بعدی باخبر می شوند و علاقه آنها به ادامه کار بیشتر می شود. بعد از پایان جلسه قرارداد را به آنها بدهید و نظرشان را جویا شوید. دو احتمال وجود دارد:

الف) آنها موافقت می کنند و شما به طور کامل از مراحل بعد از پایان جلسه آگاهی دارید.

ب) آنها مخالفت می کنند که در این صورت شما وقت کافی برای بررسی دلیل مخالفت و اعتراض آنها دارید و می توانید آنها را متقاعد کنید.


منبع: برترینها

چگونه هزینه های پنهان جذب مشتری را کاهش بدهیم؟

درآمد و مقرون به صرفه بودن دو مورد از اصلی ترین دغدغه های مدیران رده بالا هستند. در این میان، معمولاً جذب مشتری هزینه هایی را با خود به همراه می آورد که مخفیانه بر درآمد و هزینه های شرکت تاثیر می گذارند. با این مطلب از مجموعه مطالب بخش آموزش فروش همراه باشید تا به بیان راهکارهایی به منظور کاهش این دست از هزینه ها بپردازیم.

کاهش هزینه

کاهش هزینه

در حالیکه فروش می تواند به معنی به سرانجام رساندن معاملات باشد، اما تجزیه و تحلیل بیشتر بودجه بازاریابی   نشان می دهد که فرآیند جذب مشتری برای بسیاری از کسب و کارها یک روند پر هزینه است.

شاید همه چیز به تدریج اتفاق افتاده باشد، اما در بسیاری از موارد پس از محاسبه هزینه همه فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی، حقوق کارکنان، کارمزدها و پاداش ها مشخص می شود که کسب و کار نوپا آنقدر درآمد ندارد که بتواند از پس همه این هزینه ها برآید.

موضوع فقط این نیست؛ بلکه با توجه به هزینه های بالای جذب مشتری، به سود رسیدن کسب و کارهای نوپا به زمان بیشتری نیز احتیاج خواهد داشت.

طبیعتاً این یک مدل ایده آل برای رشد کسب و کار نیست.

هزینه جذب مشتری چیست؟

هزینه جذب مشتری یا (CAC (Customer Acquisition Cost عبارت است از مجموع هزینه های فروش و بازاریابی، شامل حقوق، کارمزدها، مزایا، پاداش ها و هزینه های جانبی که در طول یک دوره مشخص انجام می شود، تقسیم بر تعداد مشتریان جدید.

چگونه هزینه جذب مشتری را پایین بیاوریم؟

در اینجا چند مورد می تواند وجود داشته باشد که باعث افزایش هزینه های جذب مشتری شما می شود:

اولین مورد می تواند چرخه فروش شما باشد. اگر چرخه فروش شما بیش از حد طولانی و دشوار باشد، تیم فروش را مجبور خواهد کرد که انجام بیشتر بخش های این فرآیند را بر عهده بگیرد.

اطمینان پیدا کنید که بخش های فروش و بازاریابی معیارهای کاملاً تعریف شده ای برای مشتریان راغب صلاحیت سنجی شده دارند تا بخش بازاریابی بتواند کار موثرتری را در مسیر جذب و هدایت مشتریان بالقوه  به کمک محتوای هدفمند و بخش بندی شده انجام دهد تا از این طریق، چرخه فروش به نحو موثری کوتاهتر شود.

به عنوان مثال، یک ایده خوب می تواند این باشد که جلساتی را برای هم اندیشی تیم های فروش و بازاریابی برگزار کنید تا هر دوی آنها نسبت به روش سازماندهی مشتریان راغب و همیچنین روند صلاحیت سنجی به درک مشترکی برسند. شاید به وسیله این جلسات به این نتیجه برسید که تیم بازاریابی باید با محتوای محصول/خدمات محوری که بیشتر به مذاق مخاطب هدف شما خوش می آید استراتژی محتوایی خود را جرح و تعدیل کند.

به علاوه، کار دیگری که باید انجام بدهید نظارت بر فعالیت های بازاریابی است تا ببینید که کدامیک از آنها سبب ساز نرخ تبدیل بالاتر یا پایین تری می شوند تا به تناسب بتوانید منابع خود را برای کمپین های مقرون به صرفه تری تخصیص بدهید.

به عنوان مثال، شاید متوجه شوید که جذب مشتریان راغبی که از سمت وبلاگ کسب و کارتان به سوی شما هدایت شده اند مستلزم صرف هزینه و منابع کمتری است و به سرانجام رساندن فروش هم در این حالت آسانتر است؛ طبیعتاً باید به این مسیر (و مسیرهای مشابه) منابع بیشتری را اختصاص بدهید تا بتوانید مشتریان بیشتری را از کم هزینه ترین منابع به دست بیاورید.

شما چه راهکارهایی را برای کاهش هزینه های جذب مشتری پیشنهاد می کنید؟ لطفا نظرات و ایده های خود در رابطه با مطالب بخش آموزش فروش گویا آی تی را در بخش دیدگاه ها با ما و سایر کاربران در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

بهترین دو ساعت برای ارسال ایمیل های بازاریابی

دو سرویس دهنده معروف مِیل چیمپ و هاب اسپات پس از ارزیابی ده ها میلیون ایمیل به نتایج مشابهی دست پیدا کردند: برای اینکه پیام شما برای باز شدن و خوانده شدن شانس بیشتری داشته باشد، در همان اوایل روز آن را ارسال کنید. با این مطلب از مجموعه مطالب مرتبط با آموزش ایمیل مارکتینگ همراه باشید تا به شرح بیشتر این یافته بپردازیم.

احتمالاً شما یک بازاریاب حرفه ای هستید یا اینکه می خواهید حرفه ای باشید و در همین راستا با دقت هر چه تمام تر برای تهیه و تنظیم ایمیل های بازاریابی خود وقت می گذارید و از عنوان ایمیل گرفته تا محتوا و فراخوان به عمل های آن، در همه موارد دقت عمل فراوانی را به خرج می دهید. شما در هنگام ارسال ایمیل های سرد خود به تک تک اجزای پیام توجه می کنید و واقعاً تمایل دارید که با هر خبرنامه بیشترین تاثیر ممکن را بر مخاطب خود بگذارید، بنابراین هر چه از دست تان بر می آید را انجام می دهید تا اطمینان پیدا کنید که ایمیل شما خوانده می شود.

با این وجود، هیچ بعید نیست که یک مورد مهم را از قلم انداخته باشید: زمانبندی. حتی اگر ایمیل شما یک عنوان خارق العاده، قلاب جذاب و خیره کننده ترین فراخوان به عمل را هم داشته باشد، با ارسال آن در زمان مناسب می توانید احتمال خوانده شدن آن را افزایش دهید.

و البته، بله، مطالعاتی هم برای پیدا کردن آن زمان مناسب انجام شده است.

علیرغم اینکه بهترین روش برای پیداکردن مناسب ترین زمان برای کسب و کار و مشتریان خاص شما استفاده از تست های دوبخشی یا A/B است، اما بررسی های متقن انجام شده توسط دو غول در زمینه بازاریابی، یعنی مِیل چیمپ و هاب اسپات زمینه مناسبی برای آغاز تحقیقات لازم را در اختیار شما قرار می دهد.

ایمیل های بازاریابی را در کدام روز هفته ارسال کنیم؟

نکته جالب توجه این است که در صورتی که ایمیل های کمپین های ایمیل مارکتینگ خود را در ایام کاری هفته ارسال کنید، تفاوت قابل توجهی از نظر میزان خوانده شدن یا read rate ایمیل ها در روزهای مختلف وجود نخواهد داشت. همانطور که احتمالاً می توانید تصور کنید، نرخ بازشدن در روزهای آخر هفته کاهش پیدا می کند، بنابراین بهتر است که ارسال ایمیل های خود را به ایام کاری هفته موکول کنید.

بهترین ساعت برای ارسال ایمیل: ایمیل های خود را در چه ساعتی ارسال کنیم؟

اگر برای زمان ارسال ایمیل های بازاریابی خود برنامه ریزی می کنید، بدانید و آگاه باشید که بهترین زمان ارسال همان صبح است. بر طبق تحقیق انجام شده توسط مِیل چیمپ و هات اسپات و با عنایت به ساعات کاری ایالات متحده (۹ صبح تا ۵ بعدازظهر) دقیقاً بین ساعت ۹ تا ۱۱ صبح بهترین زمان برای ارسال ایمیل است. در عین حال این نتیجه را با رعایت کمی احتیاط می توان به کشورها، مکان ها و مخاطبان هدفی که ساعات کاری متفاوتی دارند نیز تعمیم داد و به عبارتی، دو ساعت اولیه کاری آنها را مناسب ترین زمان برای ارسال ایمیل در نظر گرفت. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که از آنجایی که بر طبق این تحقیق، مردم اینباکس خود را در هنگام آغاز کارشان چک می کنند، ارسال ایمیل در طول یکی دو ساعت قبل از زمان مورد اشاره نیز نتایج مشابهی را به دست خواهد داد، چرا که به احتمال زیاد ایمیلی که مثلاً در ساعت ۷ ارسال می کنید در ساعت ۹ هم هنوز در قسمت بالایی اینباکس قرار خواهد داشت.

خودتان امتحان کنید

اگرچه توجه به نتایج این مطالعات مهم و ارزنده است، اما برای درک جامع تر و مانع تر مخاطب خود باید تست ها و ارزیابی های خاص خودتان را انجام بدهید. شما به کمک ابزارهای مختلفی که برای نظارت بر ایمیل مارکتینگ و تجزیه و تحلیل نتایج آن وجود دارد می توانید ببینید که آیا ایمیل هایی که ارسال می کنید باز می شوند، از زمان باز شدن آنها اطلاع پیدا کنید و اطلاعات فراوان دیگری را نیز کسب کنید که به کمک آنها می توانید به عادت های ایمیل مارکتینگ خود جهت بدهید.

به علاوه، توجه به این ساعات و ایجاد یک برنامه زمانی منظم برای خبرنامه های بازاریابی ایمیلی نیز سودمند واقع خواهد شد. روزها و ساعات مختلف را امتحان و ارزیابی کنید تا مشخص شود که مخاطب شما در کدام روزها و ساعات خاص با شما تعامل بیشتری دارد. پس از تعیین روزها و زمان مناسب می توانید نرخ بازشدن ایمیل های خود را با میانگین نرخ حوزه ای که در آن فعالیت می کنید مقایسه کنید و نتایج ارسال در هر ساعت و روز را به روی نمودار ببرید و آنها را اولویت بندی کنید.


ما در این مطلب مرتبط با آموزش ایمیل مارکتینگ نتیجه یک تحقیق را ارائه کردیم که بهترین ساعت برای ارسال ایمیل های بازاریابی را نشان می دهد. نظر شما چیست؟ تجربه شما با مخاطبان و حوزه فعالیت خاص تان چه ساعت ها و روزهایی را به عنوان بهترین زمان ارسال ایمیل برای شما مشخص کرده است؟ لطفاً تجربه ها و نظرات خود را در بخش دیدگاه ها با ما و سایر کاربران در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

چگونه خودمان را معرفی کنیم تا تاثیرگذار باشیم؟

تصور کنید که در مقابل شخص یا مخاطبینی هستید که می‌خواهید با ایده خودتان آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهید. شما می‌دانید که آن‌‌ها ایده شما را دوست خواهند داشت، اما آنقدر ذهنتان درگیر است و دغدغه دارید که ممکن است مهم‌ترین قسمت یعنی معرفی خودتان را به کلی نادیده بگیرد.

نکته مهم در مورد “معرفی خودتان “در دنیای کسب و کار این است که به سرعت در میان افرادی که با آنان در ارتباط هستید، اعتبار به دست بیاورید. متاسفانه اکثر آدم‌ها اغلب در مورد معرفی خودشان سمبل‌کاری می‌کنند و همین باعث می‌شود مخاطبین آن‌ها در بهترین حالت  در مورد آنچه می‌گویند بی اشتیاق شوند و در بدترین حالت از دست آنان دلخور و عصبانی.

 بهترین راه معرفی خودتان در ۵ موقعیت دشوار
چه عواملی در یک معرفی خوب نقش دارند؟ بستگی به وسیله و مخاطبین شما دارد، اما اگر معرفی را به خوبی انجام دهید مخاطبین در مورد آنچه که قرار است از شما بشنوند مشتاق‌تر خواهند شد. حالا ببنیم بهترین راه معرفی خودتان چگونه است.

۱- در ایمیل

اگر می‌خوهید کسی که تا به حال شما را ملاقات نکرده برای خواندن ایمیل شما وقت بگذارد، اولین کاری که باید انجام دهید این است که به گونه‌ایی او را تحت تاثیر قرار دهید که بفهمند چرا باید از میان آن همه ایمیل، ایمیل شما را بخواند. هر روز ممکن است ایمیل‌های زیادی را از سوی افراد ناشناس دریافت کنیم و حتی هیچکدام از آن‌ها را باز نکنیم. اگر با آن فرد ملاقات (هر چند کوتاه) داشته‌اید، استفاده از جمله‌ای مانند ” دیدار با شما بسیار عالی بود” در خط موضوع یا subject line می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد.

اگر هم تا کنون با او ملاقات نداشته‌اید سعی کنید یک آشنایی متقابل پیدا کنید، اجازه آن‌ها را دریافت کنید و با این خط موضوع ” دوست/ مشتری ما ( نام خود را بنویسید) فکر می‌کنم باید با هم صحبتی داشته باشیم” ایمیل خود را ارسال نمایید. این کار باعث برقراری یک ارتباط سریع می‌گردد.

۲- از طریق تلفن

معرفی از طریق تلفن می‌تواند اضطراب‌آور باشد، به خصوص اگر با فردی تماس می‌گیرید که هرگز او را ندیده‌اید. شما می‌توانید کار کنید که بسیار طبیعی به نظر برسید. بلند شوید، وقتی روی پاهایتان می‌ایستید احساس قدرت بیشتری می‌کنید- و لبخند بزنید این کار موجب می‌شود تا صدهای شما گرمتر به گوش برسد. گرم کردن صدا می‌تواند خوب باشد بخصوص اگر آن روز خیلی صحبت نکرده‌اید.

حالا همانطور که در مورد معرفی در ایمیل عنوان کردیم عمل کنید، خودتان را معرفی کنید و بگویید چرا مهم هستید و کجا او را ملاقات کرده‌اید. ابتدا از طرف مقابل خود بپرسید چقدر زمان برای صحبت با شما دارد و همان خط زمانی را حفظ کنید.

۳- در یک مصاحبه شغلی

معرفی حضوری ممکن است بسیار اضطراب‌آورتر از معرفی‌های مجازی باشد و این موضوع را می‌توان به خوبی در مصاحبه‌های شغلی حس کرد. در مصاحبه‌های شغلی، کارفرما به واسطه مطالعه رزومه و حضور شما در شبکه‌های اجتماعی احتمالاً چیزهای زیادی در مورد شما می‌داند. آنچه که کارفرمایان در این مصاحبه‌های شغلی به دنبالش هستند این است که آیا شما می‌توانید ارتباط دوستانه‌ای را با کارمندان دیگر در محل کار برقرار کنید یا نالایق و بدقلق هستید؟

اولین تاثیرگذاری می‌تواند بسیار ساده باشد: بخندید، اسمتان را بگویید، و دست بدهید. محکم دست دادن و یک لبخند گرم می‌تواند بهترین تاثیر را در اولین ملاقات داشته باشد.

۴- در یک جلسه شرکت

 بهترین راه معرفی خودتان در ۵ موقعیت دشوار

اما اگر شغل دارید و وظیفه شماست که در مقابل یک گروه بزرگی از کارمندان سخنرانی داشته باشید، چه؟ بسته به اندازه این شرکت، ممکن است عده‌ای شما را بشناسند و عده دیگر خیر. در چنین شرایطی بهتر است با همه یکسان رفتار کنید و فرض را بر این بگذارید که کسی شما را نمی‌شناسد.

برخلاف مواردی که در بالا عنوان شد، وقتی افراد زیادی مخاطب شما هستند، می‌توانید روی کمک دیگران هم حساب کنید و از آن‌ها بخواهید شما را معرفی کنند.اگر کسی شما را معرفی کرد و نوبت به صحبت کردن شما رسید، توجه داشته باشید که متواضعانه در مورد خودتان سخن بگویید.

۵- در یک رویداد شبکه

رویداد شبکه معمولاً نشست‌های محدودتر را شامل می‌شود که در آن گفت وگوها حول یک موضوع مشخص و محدود صورت می‌گیرد. یعنی می‌خواهید روی افراد مهمی تاثیر بگذارید. وقتی افراد تا این اندازه مهم هستند یعنی همیشه گروهی در اطراف آن‌ها وجود دارند. در چنین مواقعی خود را به زور وارد گفتگوها نکنید و کارت ویزیت خود را به افراد نشان ندهید. با اطمینان به سمت آن‌ها قدم بردارید و سعی کنید توجه آنان را جلب کنید.

احتمال بسیار زیادی وجود دارد که آنان با شما ارتباط چشمی برقرار کنند و از شما بخواهند به جمع آنان بپیوندید. در چنین مواقعی از شما خواسته می‌شود خودتان را معرفی کنید، سعی کنید پاسخ عالی برای این سوال داشته باشید و فقط به عنوان شغلی خود نپردازید.


منبع: برترینها

عادات بد مالی تان را اصلاح کنید

مجله پنجره خلاقیت – ترجمه شادی حسن پور: زمانی که پسر جوانی بودم به دلیل مشکل عفونت گوش و آبله مرغان به بیمارستان رفتم. همان زمان مادرم در خانه با قلب ضعیفش دست و پنجه نرم می کرد. کمی بعد برادر کوچک ترم به خاطر ضربه ای که به سرش خورده بود و خواهر کوچک ترم به خاطر جراحی زانو به بیمارستان رفتند. بث، کوچک ترین خواهرم هم مشکل پوستی داشت و می بایستی مرتب نزد دکتر می رفت. تنها کسی که در آن زمان در خانواده مشکل سلامتی نداشت، پدرم بود اما او گرفتار مشکل خیلی بزرگ تری بود. بدهی سنگینی که به خاطر امور درمانی به گردنش افتاده بود.

من و برادرم و خواهرانم همگی آن مشکلات را پشت سر گذاشتیم، اما پدرم نتوانست. از آن زمان به بعد او همیشه بدهکار بود چون وام گرفته بود و باید آن را هم تسویه می کرد. او آرزو داشت استاد دانشگاه شود اما در عوض مجبور بود به شغلی اجرایی در سیستم آموزشی ایالت هاوایی اکتفا کند.

بعدها پدرم می خواست تلاش کند تا سال های از دست رفته اش را جبران کند اما فایده ای نداشت. او می خواست ثروتمند شود و به همین خاطر برنامه هایی را دنبال می کرد اما هر بار کمی از پولی را که پس انداز کرده بود هم از دست می داد. او به طور مرتب شرط بندی می کرد و به طور مرتب می باخت.

عادات بد مالی تان را اصلاح کنید

پدرم در پایان عمرش من و برادر و خواهرانم را به دور خود جمع کرد و گفت که نتوانسته است سرمایه زیادی برای ما باقی بگذارد. دستانش را گرفتم و گریه کردم. او چاله اقتصادی در زندگی اش کنده بود که هرگز نتوانست پرش کند. من پدرم را دوست داشتم و این خاطره یکی از غم انگیزترین چیزهایی است که به خاطر دارم.

من چیزهایی زیادی از پدرم در مورد پول آموختم که متاسفانه بیشتر آنها کارهایی است که نباید انجام دهم. البته این درس ها نیز بسیار مهم هستند. خوشبختانه پدر بهترین دوستم به مشاور من و در نهایت به شخصی تبدیل شد که من او را «پدر پولدار» می نامم. پدر پولدار به من درس های زیادی در مورد پول آموخت که کاملا با کارها و گفته های پدر واقعی ام، که او را پدر بی پول می نامم در تضاد بود. شاید از همه مهم تر این باشد که پدر پولدار به من آموخت کندن یک چاله اقتصادی چه ضرری به انسان خواهد زد.

یکی از درس هایی که از او گرفتم این بود که «پرداخت پول به خودت را در اولویت بگذار». این همان چیزی است که می خواهم در این مقاله در موردش صحبت کنم.

روز تصمیم گیری

الان زمان آن رسیده است که یکی از حیاتی ترین تصمیمات زندگی تان را بگیرید که آیا می خواهید امور مالی تان را تحت کنترل خود بگیرید یا خیر.

اگر امور مالی تان را تحت کنترل بگیرید، به شما قدرت می دهد تا زندگی جدیدی برای خود بسازید. شاید سالم سازی امور مالی کار سخت و بزرگی به نظر برسد، اما این تصمیم در واقع مجموعه ای از تصمیمات کوچک تر است. تصمیم به تغییر آینده مالی تان تنها یک تصمیم اولیه است. کارهایی که باید هر روز در راستای این تصمیم انجام دهید و چشمان تان را به خوبی باز نگه دارید، تصمیمات اساسی است.

چاله مالی تان چقدر عمیق است؟

بخش اساسی مشکلات مالی این است که اوضاع به سرعت وخیم می شود. شاید یک اشتباه در زمینه امور مالی کرده باشید یا به بدشانسی خورده باشید اما اگر همان یک اشتباه را به سرعت اصلاح نکنید، خیلی زود به چاله ای عمیق از مشکلات مالی برخورد خواهید کرد.

برای این که بدانید در حال چاله مالی تان چقدر عمیق است، نگاهی به فهرست زیر بیندازید.

پاسخ های مثبت را در کنار موارد زیر علامت بزنید:

  • آیا قبض های تان را دیر پرداخت می کنید؟
  • آیا تا به حال شده است که یک یا چند قبض را از همسرتان پنهان کنید؟
  • آیا به دلیل نبود بودجه کافی، نسبت به تعمیر خودروی تان بی توجه بوده اید؟
  • آیا به دلیل مخارج زیاد در خانواده بحث و جدل دارید؟
  • آیا به تازگی چیزی خریده اید که به آن نیازی نداشتید و از طرفی از پس هزینه اش هم بر نمی آمدید؟
  • آیا معمولا خرج تان بیشتر از دخل تان است؟
  • آیا برای حل مشکلات مالی تان به شرط بندی ها دل بسته اید؟
  • آیا پس انداز ندارید؟
  • آیا مجموع بدهی های تان از پس اندازتان بیشتر است؟
تعداد پاسخ های مثبت تان را بشمارید؟ آیا مجموع امتیازات تان صفر است؟ خوش به حال تان! همه چیز را تحت کنترل دارید.

اگر امتیازتان بین ۱ تا ۵ است، باید بدهی های تان را کاهش دهید. اگر امتیازتان بین ۶ تا ۱۰ است، مراقب باشید! احتمالا دارید در مسیر یک فاجعه اقتصادی قدم بر می دارید. هر چه این امتیاز بیشتر باشد، وضعیت امور مالی تان اورژانسی تر خواهد بود. می توانید پول تان را طوری مدیریت کنید که نیازی به رها کردن سبک زندگی دلخواه تان هم نداشته باشید.

متخصصان زیادی در حیطه امور مالی هستند که اعتقاد دارند تنها راه رهایی از بدهی کاهش میزان خرید، عدم پرداخت پول برای قهوه و خوراکی های مورد علاقه یا حتی فریز کردن کارت بانکی است. آنها در واقع بر این عقیده اند که «سبک زندگی دلخواه تان را رها کنید تا از شر بدهی راحت شوید.»

دلایل زیادی وجود دارد که چرا من به این روش علاقه ای ندارم. مهم ترین دلیل من این است که فکر نمی کنم کسی بتواند با این روش پولدار شود. اگر شخصی می خواهد ثروتمند شود، باید یاد بگیرد که چطور به قدرت بدهی احترام بگذارد، وام های مناسبی را انتخاب کند و بیاموزد که چگونه از قدرت بدهی استفاده کند. یعنی به جای این که بگویید «نمی توانم از عهده خرید آن بربیایم»، به این فکر کنید که «چطور می توانم آن را بخرم؟»

بدهی مشکل شما نیست!

تفاوت زیادی میان انواع بدهی ها وجود دارد. اگر بخواهم ساده توضیح دهم، بدهی خوب بدهی است که برای تان پولساز باشد. بدهی که از آن برای افزایش دارایی استفاده می کنید و به نوعی خودش قسط های خودش را می دهد. بدهی بد بدهی است که پول را از جیب تان بیرون می کشد و خرج چیزهایی مانند لباس، وسایل الکترونیک، قسط مسکن یا خودرو می کند. مشکل، بدهی نیست بلکه باید سواد مالی تان را آنقدر افزایش دهید که تفاوت بین بدهی خوب یا بد را متوجه شوید.

در کتاب پدر پولدار گفتیم که برای خلاص شدن از بدهی ها نباید سبک زندگی دلخواه تان را رها کرده و به کم بسنده کنید، بلکه باید دارایی های تان را به شکلی افزایش دهید که هزینه چیزهایی مانند لباس، وسایل الکترونیکی، وام مسکن و خودرو از قِبل آن دارایی ها پرداخت شود اما گاهی پیش می آید که آنقدر غرق در بدهی هستید که نمی توانید به هیچ شکلی دارایی های تان را افزایش بدهید و به سطح بدهی های تان برسانید.

کسانی که در این موقعیت ناخوشایند قرار دارند، می توانند از برنامه کاهش بدهی استفاده کنند؛ یعنی تا وقتی که از شر بدهی های شان خلاص نشده اند، به طور موقت مخارج زندگی شان را کاهش داده و سبک زندگی دلخواه شان را کنار بگذارند.

پرداخت به خودتان را در اولویت بگذارید

بسیاری از مردم با شنیدن جمله بالا به اشتباه فکر می کنند که «پرداخت پول به خود در وهله اول» یعنی خوشگذرانی با پول، که این موضوع با چیزی که من در نظر داشتم، کاملا متفاوت است. برای این که از لحاظ مالی پیش بیفتید، باید روی افزایش دارایی سرمایه گذاری کنید، اما اکثر مردم نمی توانند همین الان چیزی بخرند که برای شان جریان مالی بیشتری به ارمغان بیاورد.

اینجاست که پرداخت پول به خود در وهله اول معنا پیدا می کند. شما باید ۳۰ درصد از هر یک دلاری را که وارد جریان مالی تان می شود بردارید؛ حال این پول چه درآمدتان باشد، چه هدیه و چه از هر منبع دیگری، این ۳۰ درصد را در سه حساب تقسیم کنید: پس انداز، سرمایه گذاری و خیریه. پس انداز پولی برای روزهای مبادا، سرمایه گذاری پولی برای خرید دارایی ها و خیریه پولی برای کمک به دیگران خواهد بود.

من و کیم چطور این کارها را انجام دادیم؟

شاید به خودتان فکر کنید: «بله، این کار برای شما با آن همه درآمد آسان است، اما من چطور؟ من به سختی حقوق یک ماه را تا آخر برج می رسانم!» درست است، اما باید بدانید که من و کیم هم آن روزهای سخت را داشته ایم. زمانی که تازه ازدواج کرده بودیم خیلی فقیر بودیم. یک میلیون دلار بدهی داشتیم و زمانی بود که ما خانه نداشتیم و در خودروی مان یا روی مبل خانه یکی از دوستان مهربان مان می خوابیدیم. در طول آن مدت، شبانه روز می جنگیدیم تا کسب و کاری راه اندازی کنیم.

شما هم می توانید

خبر خوب این است که شما هم می توانید همین کار را بکنید. این کار را به یک عادت تبدیل کنید. زمانی که عادت کنید، در هنگام دریافت پول، در همان ابتدای کار پولی را برای خودتان کنار بگذارید، با دیدن سرعت افزایش آن پول شگفت زده خواهید شد. همچنین وقتی که حساب «دارایی» های تان زیاد شد، می توانید از آن برای خرید خودرو یا رفتن به سفر استفاده کنید و آن موقع است که از این کار حسابی لذت خواهید برد.

عالی می شد اگر همه مردم یک پدر پولدار داشتند که سواد اقتصادی شان را بالا می برد اما بیشتر شما این موقعیت را ندارید. ناامید نشوید؛ هر اتفاقی را که در گذشته افتاده است فراموش کنید. زمانی که تصمیم می گیرید تغییرات بزرگی در زندگی تان ایجاد کنید، اتفاقات بسیار جالبی در کوتاه مدت رخ خواهند داد. بسیاری از افراد ثروتمند کسانی بودند که خیلی دیر در زندگی به فکر ثروتمند شدن افتادند و حتی بسیاری از آنها بدهی های قابل توجهی هم داشتند.


منبع: برترینها

نتیجه تحقیقات جدید: روش فروشی که ۳۴ بار از ایمیل موثرتر است

حقیقت این است که اگر بتوانید چیزی را اندازه گیری و ارزیابی کنید، امکان مدیریت بهتر آن را نیز پیدا خواهید کرد. در واقع، بخشی از موفقیت ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی به همین اصل مربوط می شود. اگر کمپین بازاریابی ایمیلی شما نتیجه مطلوب را در بر نداشته باشد به آمار و داده ها مراجعه می کنید، نتایج را ارزیابی می کنید و بر مبنای آنها به جرح و تعدیل دست می زنید. در عین حال، ایمیل مارکتینگ و سایر شاخه های بازاریابی دیجیتال لزوماً همیشه موثر نیستند.

در واقع، بر مبنای تحقیقی که اخیراً انجام گرفته، استفاده گسترده و همه جانبه از روش های دیجیتال می تواند در برخی از فرآیندهای فروش اشتباه محسوب شود.

این تحقیق که میزان موفقیت ۴۵ فروشنده را بررسی کرده نشان می دهد که حتی به هنگامی که با یک فرد کاملاً غریبه ارتباط برقرار می کنید، در خواست چهره به چهره به شکل قابل توجهی از ارائه درخواست از طریق ایمیل موثرتر است؛ حتی اگر دقیقاً از متن یکسانی استفاده کنید. اما این تاثیر تا چه حد بیشتر است؟

تحقیق مورد اشاره نشان می دهد که ارائه درخواست و گفتگو به صورت حضوری ۳۴ برابر تاثیرگذارتر است.

بر طبق گفته های محققان این تحقیق، درخواست حضوری از ۶ نفر به اندازه ارسال ۲۰۰ ایمیل تاثیر دارد. با این حال هنوز هم بسیاری از مردم بر این باورند که ارسال درخواست از طریق ایمیل موثرتر است.

اما چرا تصور می کنیم که ایمیل از آن چیزی که هست موثرتر است؟

بر مبنای گفته های محققین این تحقیق، یک دلیل احتمالی آن این است که ما به عنوان نویسنده ایمیل، به حقانیت درخواست و پیشنهادی که ارائه می کنیم باور داریم، اما دریافت کننده ایمیل که در حال گذران زندگی پرهیاهوی خود است، نه تنها برای توزیع و اولویت بندی تمرکز و توجه خود با چالش روبرو است، بلکه چه بسا دریافت ایمیل از جانب یک غریبه که حاوی یک لینک هم هست برای وی شک برانگیز هم به نظر برسد. البته بدون شک ایمیل مزایای فراوانی دارد که ما در مطالب متعددی به آنها اشاره کرده ایم، اما اعتمادسازی از طریق درخواست های حضوری با سرعت به مراتب بیشتری انجام می گیرد. علاوه بر این، در ملاقات های حضوری می توانید مستقیماً شخصیت خود را نشان بدهید و روابط انسانی مستحکم تر و ماندگارتری را ایجاد کنید. محقق اصلی این تحقیق می گوید: « استفاده از روش های ارتباطی متن محور به جای ملاقات حضوری غالباً آسانتر و راحت تر است، اما اگر تاثیر چنین روشهایی را دست بالا بگیرید هیچ بعید نیست که سهواً به استفاده از روشهای کم اثرتر وابستگی پیدا کرده و عادت کنید.»


منبع: گویا آی‌تی

کار با چاشنی اخلاق

واقعیت اینجاست که کار، بدون چاشنی اخلاق راه به جایی نخواهد برد! در محیط کاری خود، اخلاق حرفه‌ای را رعایت کنید تا درهای موفقیت به رویتان گشوده شود؛ تنها با همین یک واژه پنج حرفی: «اخلاق». اخلاقیات در کار عبارتند از: «دیدگاهی درباره زندگی که سبب افزایش سخت کوشی و بالا بردن انضباط فردی می‌شود و شما را به سمت موفقیت و کامیابی عمومی‌سوق می‌دهد. کامیابی جز در سایه خداوند به دست نخواهد آمد و نشانه‌ای از الطاف الهی است».

چه چیز سبب وجود یا فقدان «وجدان کاری» می‌شود؟ نحوه نگرش افراد نسبت به دیگران و حتی نسبت به خودشان و نسبت به مفاهیمی‌چون: تاثیرگذاری، ارتباطات، اعتماد، نحوه اجرا، و ارزشیابی افراد چگونه است؟

دین اسلام که هدف و غایت دین را در «اتمام و اکمال مکارم اخلاق» عنوان نموده است، توجهی عمیق و دیدگاهی وسیع نسبت به مساله اخلاق به طور عام و رعایت اصول اخلاقی در امور حرفه‌ای را به طور خاص دارد. علم پزشکی، طبابت جسم انسان را به عهده دارد و علم اخلاق، طبابت روح آدمی. نباید به اشتباه تصور کنید که اخلاقیات در کار یک تعریف کلی از کار، تعیین اهداف شغلی، و نحوه عملکرد اجرایی شماست.

 كار با چاشني اخلاق

اخلاقیات کاری در حقیقت قسمتی از نظام باورهای شخصی شما هستند که در طرز برخورد و رفتار و حالاتتان نمودار می‌شوند. یک نظام اخلاقی که تعیین‌کننده رفتار شماست و بر طبق آن می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا لازم است سخت کار کنید یا نه. این نظام به ویژه زمانی فعال می‌شود که شما تنها هستید و کسی کارهایتان را زیرنظر ندارد.

احساس شما نسبت به موفقیت‌های دیگران نیز در سایه این نظام اخلاقی نمود پیدا می‌کند. فاکتورهایی که در نظام اخلاقی شغلی شما نقش دارند به شرح زیر هستند: محیطی که در آن کار می‌کنید (دفتر کار، مدرسه، خانه، اجتماع و…) عزت نفس فردی و انگیزه‌های شخصی، آموزش‌هایی که به شما داده می‌شود و دانش و مهارت‌هایی که کسب می‌کنید، نوع تربیت خانوادگی و نگرش شما نسبت به ارتباط تلاش و موفقیت، موفقیت مادی/ معنوی را چگونه تعریف می‌کنید و چه نگرشی نسبت به آنها دارید، آیا قلبا تایید می‌کنید که سخت کوشی اثرات مثبتی به دنبال خواهد داشت، در اختیار داشتن اخلاقیات مثبت امری است که از یک سری رفتارهای پیچیده نشات می‌گیرد. شاید برخی‌ها تصور کنند زمانی که میانبرهای راحت ‌تری نیز برای رسیدن به موفقیت وجود دارد، برای چه خودمان را آزار دهیم و به اخلاق کاری فکر کنیم؟

این جا دقیقا همان جایی است که عمق باورها و میزان تعهد فردی شما نسبت به آنها معنا پیدا می‌کند. همه افراد در برهه‌های مختلف زندگی خود زمانی که با مشکلات بزرگی مواجه می‌شوند، این سوال را از خود می‌پرسند؛ اما باید بدانید که همین اعتقاد و نظام ارزش‌های اخلاقی هستند که می‌توانند شما را از سد مشکلات بزرگ زندگی رد کنند. اگر اعتقاد شدیدی نسبت به اخلاق کاری داشته باشید، آن وقت اعتبار شما از جایی که خودتان هم نمی‌دانید، همه جا گیر می‌شود و دیگران برای شما احترام قائل می‌شوند.

فرصت‌های مختلف در مقابل شما خودنمایی می‌کنند و احساس می‌کنید که دنیا نعمت‌های کوچک و بزرگ خود را به شما عرضه می‌دارد و در موقعیت قرار می‌گیرید که «شانس» با قاعده و بی‌قاعده به سراغتان می‌آید. در همان چهارچوبی که «موفقیت» را تعریف کرده‌اید به موفقیت دست پیدا می‌کنید. عزت نفس شما افزایش پیدا می‌کند و در نظر سازمان، افراد دیگر و حتی جامعه فرد با ارزش ‌تری جلوه خواهید کرد. ویژگی‌های بارز افرادی که اخلاق حرفه‌ای دارند:

مسئولیت‌پذیری

در این مورد فرد پاسخ گوست و مسئولیت تصمیم‌ها و پیامدهای آن را می‌پذیرد؛ سرمشق دیگران است؛ حساس و اخلاق مند است؛ به درستکاری و خوشنامی‌در کارش اهمیت می‌دهد؛ برای ادای تمام مسئولیت‌های خویش کوشاست و مسئولیتی را که به عهده می‌گیرد، با تمام توان و خلوص نیت انجام می‌دهد.

رقابت‌طلبی

در تمام موارد سعی می‌کند ممتاز باشد؛ اعتماد به نفس دارد؛ به مهارت بالایی در حرفه خود دست پیدا می‌کند؛ جدی و پرکار است؛ به موقعیت فعلی خود راضی نیست و از راه‌های صحیح دنبال ارتقای خود است؛ سعی نمی‌کند به هر طریقی در رقابت برنده باشد.

صادق بودن

مخالف ریاکاری و دورویی است؛ به ندای وجدان خود گوش می‌دهد؛ در همه حال به شرافت توجه می‌کند؛ شجاع و با شهامت است.

احترام به دیگران

به حقوق دیگران احترام می‌گذارد؛ به نظر دیگران احترام می‌گذارد؛ خوش قول و وقت شناس است؛ به دیگران حق تصمیم‌گیری می‌دهد؛ تنها منافع خود را ارجح نمی‌داند.

همدردی با دیگران

دلسوز و رحیم است؛ در مصائب دیگران شریک می‌شود و از آنان حمایت می‌کند؛ به احساسات دیگران توجه می‌کند؛ مشکلات دیگران را مشکل خود می‌داند. به وظایف خود متعهد است؛ رازدار دیگران است؛ معتمد دیگران است.

شاید افرادی که دارای اخلاق کاری قوی هستند نتوانند به آن بزرگی که جامعه تعریف می‌کند برسند، اما به هر حال افرادی که به بزرگی رسیده‌اند همیشه اظهار می‌دارند که همین «اخلاق کاری» یکی از فاکتورهای آنها برای رسیدن به موفقیت محسوب می‌شود. شما چه فرد بزرگی باشید و چه در تصورات خود احساس کنید که بزرگ هستید و به دیگران هم با این دید نگاه کنید، و اخلاق کاری مثبتی را از خود به نمایش بگذارید، چیزی جز موفقیت در انتظارتان نخواهد بود.


منبع: برترینها

چگونه اختلاف‌ها را در محل کار حل کنیم؟

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: حل مسئله و تصمیم گیری؛ در محیط کار از هر کسی سوال کنید آیا این فعالیت‌ها بخشی از کارهای روزانه‌شان است، جواب‌شان «بله!» خواهد بود. اما چه تعدادی از ما، مهارت حل مسئله داریم؟ همه‌ی ما می‌دانیم که حل مسئله، عاملی ضروری در محیط کار است اما آیا مهارت حل مسئله‌ی موثر را داریم؟

افراد در مواجهه با مسائل، معمولا سه کار انجام می‌دهند: می‌ترسند یا احساس ناراحتی کرده و آرزو می‌کنند کاش خود به خود برطرف شود؛ فکر می‌کنند حتما باید به یک جواب مشخص برسند و این جواب باید همان جواب درست باشد؛ و به دنبال کسی می‌گردند که او را مقصر بدانند و سرزنش کنند. رویارویی با یک مسئله، مسئله ساز می‌شود و این مسئله همیشه مسائل دیگری هم به دنبال دارد!

اینکه چرا یک مسئله را مسئله می‌بینیم، دو دلیل دارد: باید حل شود و نمی‌دانیم نیستیم چطور بهترین راه حل را پیدا کنیم، و در این مورد که بهترین راه حل چیست، احتمالا مغایرت‌هایی وجود دارد. بیشتر ما از اختلاف بیزاریم، چون در مواجهه با اختلاف و مغایرت، احساس خوبی نداریم و معمولا اینطور احساس می‌کنیم که اتفاق بدی قرار است بیفتد. هدف از یک پروسه‌ی خوب حل مسئله این است که ما و سازمان ما «اختلاف پسند» تر و «اختلاف کارآمد» تر شود.

 ۷ قدم برای حل مسئله‌ی موثر در محیط کار

دو نکته‌ی مهم هست در مورد مسائل و اختلاف‌ها وجود دارد که باید به یاد داشته باشید: اینکه این دو همیشه روی می‌دهند و فرصت‌هایی هستند برای بهبود سیستم و روابط. مسئله‌ها و اختلاف‌ها اطلاعاتی را به ما می‌دهند که می‌توانیم از آنها برای تغییر و اصلاح چیزهایی که به تصحیح شدن نیاز دارند استفاده کنیم و کارآیی بهتری داشته باشیم. اگر به این دو مقوله با این دید نگاه کنیم، «تقریبا» می‌توانیم با روی بازتری به استقبال مسائل برویم! (بله، تقریبا!)

افراد معمولا حل کننده‌ی مسائل متولد می‌شوند و برای همین بزرگ‌ترین چالش، غلبه بر گرایش به حل «فوری» یک مسئله است. متداول‌ترین اشتباه در حل مسئله، سعی در پیدا کردن فوری یک راه حل است. این کار اشتباه است چون سعی دارد راه حل را در شروع پروسه‌ی حل مسئله قرار بدهد، در حالیکه چیزی که ما به آن نیاز داریم، پیدا کردن راه حل در انتهای پروسه است.

در ادامه ۷ گام یک پروسه‌ی حل مسئله‌ی موثر را برای‌تان می‌گوییم.

۱. شناسایی مسائل

. مسئله را شفاف سازی کنید.

. یادتان باشد که اشخاص مختلف ممکن است نگاه‌های متفاوتی نسبت به مسائل داشته باشند.

. لیست مسائل و مشکلات را از تداعی علاقه مندی‌ها و گرایش‌ها جدا کنید. (این قدم بعدی است!)

۲. گرایش‌های هر کسی را درک کنید

. این قدم مهمی است که معمولا نادیده گرفته می‌شود.

. گرایش‌ها و علاقه مندی‌ها نیازهایی هستند که شما می‌خواهید با هر راه حل ممکنی به آنها جواب بدهید. ما اغلب با چسبیدن به یک راه حل خاص، گرایش‌های واقعی‌مان را نادیده می‌گیریم.

. بهترین راه حل آنی است که گرایش‌ها و علاقه مندی‌های همه را پاسخگو باشد.

. زمان آن رسیده که شنونده‌ای فعال باشیم. برای مدتی تفاوت‌ها و اختلاف نظرها را کنار بگذارید و با رغبت به همدیگر گوش دهید تا حرف‌های یکدیگر را درک کنید.

. اینکه هر گرایشی متعلق به چه کسی هست را از لیست‌ راه حل‌های‌تان حذف کنید.

 ۷ قدم برای حل مسئله‌ی موثر در محیط کار

۳. راه حل‌های ممکن (انتخاب‌ها) را لیست کنید

. وقت آن است که اندیشه‌های خود را ابراز کرده و مشکل گشایی کنید. حالا باید فضایی بسیار باز برای خلاقیت‌ها و ایده‌ها ایجاد کنید.

. لیست راه‌حل‌ها و انتخاب‌ها را از ارزیابی این انتخاب‌ها جدا کنید.

۴. راه‌ حل‌ها را ارزیابی کنید

. مزایا و معایب را صادقانه بررسی کنید.

. ارزیابی راه حل‌ها را از انتخاب راه حل‌ها جدا کنید.

۵. یک یا چند راه حل را انتخاب کنید

. بهترین راه حل در این شرایط کدام است؟

. آیا راهی برای ادغام چند اره حل وجود دارد تا بتوانید به یک راه حل بهتر و راضی کننده‌تری برسید؟

۷ قدم برای حل مسئله‌ی موثر در محیط کار 

۶. موافقت‌ها را مستند کنید

. به حافظه‌تان اکتفا نکنید.

. نوشتن و مستند کردن به شما کمک می‌کند به تمام جزئیات و پیامدها فکر کنید.

۷. روی احتمالات، کنترل و ارزیابی‌ها توافق کنید

. ممکن است شرایط تغییر کند. در مورد موقعیت‌های احتمالی آینده، توافقات لازم را انجام دهید. (اگر چنین شد …!)

. روند کار را چطور قرار است کنترل و پیگیری کنید؟

. فرصت‌هایی برای بررسی توافقات و اجرای کار ایجاد کنید. (مثلا، بیایید سه ماه این روش را در پیش بگیریم و سپس نتیجه را ارزیابی کنیم)

حل مسئله‌ی موثر، نیاز به زمان و دقت دارد. یک مسئله مانند پیچی در جاده است؛ با دقت و حوصله از آن رد شوید تا بقیه‌ی مسیر را به راحتی ادامه دهید. اگر بخواهید از این پیچ به سرعت بگذرید، واقعا ممکن است اتفاق‌های ناخوشایند بعدی را به دنبال داشته باشد. پیش بردن پروسه‌ی حل مسئله، همیشه هم سرراست و رو به جلو نیست؛ ممکن است مجبور شوید قدمی به عقب برگردید. مثلا اگر در مرحله‌ی انتخاب یک راه حل به مشکل برخوردید شاید لازم باشد به مرحله‌ی عقب‌تر برگردید و به گرایش‌ها و علاقه مندی‌ها بیشتر فکر کنید.

۷ قدم برای حل مسئله‌ی موثر در محیط کار 

این پروسه‌ برای گروه‌های بزرگ، بین دو نفر و حتی برای یک نفر که با تصمیم‌گیری دشواری روبرو شده کاربرد دارد. مسئله‌ی مقابل هر چه مهم‌تر و سخت‌تر باشد، استفاده از رویکردی منضبط تر و اصولی‌تر، مفیدتر و لازم‌تر خواهد بود. اگر قرار است تصمیم بگیرید برای ناهار به کدام رستوران بروید، مطمئنا نیازی ندارید این هفت قدم را طی کنید!

اگر در ابتدای راه، احساسی ناخوشایند داشتید یا ناراحت بودید، نگران نشوید. شما فرصت‌های زیادی برای تمرین و ورزیده شدن خواهید داشت!


منبع: برترینها

چگونه یک کمپین ایمیل مارکتینگ را به راه بیندازیم؟

اگر می خواهید راز کمپین های ایمیل مارکتینگ موفق را بدانید، با ما در این مطلب آموزشی از مجموعه مطالب مرتبط با مبحث آموزش ایمیل مارکتینگ همراه باشید.

با وجود اینکه یک فرمول جادویی برای موفقیت یک شبه کمپین های بازاریابی ایمیلی وجود ندارد، اما اگر به دنبال کسب موفقیت در این زمینه هستید، باید برای نوع خاص کسب و کار خود و محصولات یا خدماتی که ارائه می کند از استراتژی های درستی استفاده کنید.

در واقع، مساله این است که ایمیل مارکتینگ فقط به فروش تکیه نمی کند، بلکه تلاش می کند تا با مصرف کنندگان رابطه ایجاد کند. البته یک کمپین ایمیل مارکتینگ موفق می تواند فروش، نرخ تبدیل و میزان آگاهی نسبت به برند را افزایش بدهد، اما چیزی که ریشه و اساس دستیابی به چنین موفقیتی را می سازد وجود یک ارتباط مبتنی بر اعتماد بین کسب و کار و مشتری است. کسب و کارها به منظور ایجاد این رابطه باید بین پیام های خود و اعتباری که دارند و همچنین جذابیت های بصری و توانایی سازگاری سریع با تکنولوژی ها و علایق و سلایق مصرف کنندگان یک تعادل ظریف را به وجود بیاورند.

البته همانند بسیاری از چیزهای دیگری که در زندگی وجود دارند، برای راه اندازی کمپین های ایمیل مارکتینگ و دستیابی به موفقیت در آنها نیز فقط یک راه خاص وجود ندارد. اما اگر سوال این باشد که آیا برای راه اندازی یک کمپین ایمیل مارکتینگ موفق از چه روشهایی می توان استفاده کرد می توانیم بگوییم «بستگی دارد». در عین حال، مجموعه ای از قواعد و اصول عام وجود دارند که دست کم شما را در مسیر درستی قرار می دهند و می توانید آنها را به عنوان قطب نمای بازاریابی ایمیلی خود در نظر بگیرید. موارد زیر نکات مهمی هستند که تمامی کسب و کارهای کوچک به منظور دستیابی به موفقیت در کمپین های ایمیل مارکتینگ خود باید به آنها توجه کنند.

  1. روی تطبیق و هماهنگی تمرکز کنید

برای اینکه اطمینان پیدا کنید که مشترکان ایمیل مارکتینگ تان ایمیل هایی را دریافت می کنند که تا حد امکان با خواسته ها، سلایق و نیازهای آنها تطابق دارند، فهرست خود را بخش بندی کنید. شاید تهران در فصل بهار آب و هوای مطبوعی داشته باشد، اما مشترکان ساکن در اردبیل شما با دیدن ایمیلی که به آب و هوای مطبوع یا گرم بهار اشاره دارد احساس خوبی پیدا نخواهند کرد.

  1. از تلاش برای فروختن دست بردارید

تصور کنید که وارد یک فروشگاه می شوید و فروشنده می گوید: «در خدمتم، بفرمایید.» اگر شما هم شبیه به نویسنده این مطلب باشید، پاسخ تان این است که «نه ممنون، دارم نگاه می کنم.» احتمالاً شما به این دلیل وارد آن فروشگاه شده اید که واقعاً به چیزی نیاز داشته اید، اما تمایل ندارید که احساس کنید که چیزی به زور به شما تحمیل شده است. فقط یک پشتیبان مطلع باشید و با مشترکان خود اعتمادسازی کنید و مطمئن باشید که وقتش که برسد آنها برای خرید به سراغ شما خواهند آمد.

  1. پای شخصیت خود را وسط بکشید

امروز اینباکس ایمیل ها نسبت به گذشته شلوغ تر شده است. به همین دلیل باید متمایز و متفاوت باشید. نشان بدهید که در پشت کمپین های بازاریابی شما یک انسان وجود دارد. افزودن شخصیت به کمپین ایمیل مارکتینگ به شما کمک خواهد کرد تا در مقایسه با دیگران متمایز باشید و رابطه شما را نیز انسانی تر خواهد کرد.

  1. از گزارشات و آمار درس بگیرید

گزارش های آماری ایمیل مارکتینگ به شما کمک می کنند تا محتوای خود را شکل بدهید، برای شما مشخص می کنند که چه وقت و چه زمانی از روز باید ایمیل های خود را ارسال کنید و انبوهی از اطلاعات کاربردی و سودمند را در اختیارتان قرار می دهند. مثلاً اگر یک نوع از محتوا تعداد کلیک های زیادی را دریافت کرده و میزان کلیک در یک محتوای دیگر کمتر بوده، احتمالاً برای دفعه بعد باید بیشتر روی محتوای محبوب تر تمرکز کنید.

  1. صفحات فرود را از یاد نبرید

ایمیل مارکتینگ فقط شروع ماجرا است. اگر همه چیز را در رابطه با ایمیل مارکتینگ به درستی انجام بدهید، اما صفحه فرود سایت شما نتواند کار را تمام کند، در اینصورت آب در هاون کوبیده اید. به عنوان مثال، حتی اگر بهترین فراخوان به عمل دنیا را هم در ایمیل خود قرار دهید، اما مشتریان بالقوه شما با کلیک روی آن به یک صفحه فرود به هم ریخته یا گیج کننده منتقل شوند، هیچ چیزی عایدتان نخواهد شد.

ما در این مطلب از بخش آموزش ایمیل مارکتینگ گویا آی تی به ذکر چند نکته مهم برای راه اندازی کمپین های ایمیل مارکتینگ پرداختیم. نظر شما چیست؟ لطفاً ایده های خود را در بخش دیدگاه ها با ما در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

هفت اپلیکیشن ضروری برای مدیران

در قرن بیست و یکم استفاده از گوشی های هوشمند به یک امر رایج تبدیل شده است و به تبع این امر، استفاده از اپلیکیشن ها نیز در میان اکثر انسان ها به نحو چشم گیری رونق دارد.
در میان این اپلیکیشن ها، برخی هستند که می توانند موجب افزایش بهره وری محیط کار شوند. در ادامه به معرفی این اپلیکیشن ها برای مدیرانی که خواهان بهره وری بیشتر هستند خواهیم پرداخت. با گویا آی تی همراه باشید.

۱- استفاده از یک پیام رسان (به جز تلگرام)

پیام رسان ها می توانند بسیار مفید و کارآمد باشند. البته، چنان که می دانید، تلگرام یکی از پرکاربردترین و مفیدترین پیام رسان ها در کشور ماست، اما به هر حال پیام رسانی که ما قصد معرفی آن را داریم پیام رسانی غیر از تلگرام است. زیرا کسانی که از تلگرام استفاده می کنند در اغلب موارد به استفاده از نسخه ی ویندوز آن روی می آورند و به این ترتیب نوتیفیکیشن های گاه و بیگاه آن می تواند موجب کاهش تمرکز و گاه ایجاد یک گفتگوی طولانی و نتیجتاً اتلاف وقت شود.
بنابراین بهتر است برای ارتباط با کارمندان خود، از یک پیام رسان غیر از تلگرام استفاده کنید. برای این کار، چند امکان پیش روی شماست:
• استفاده از یک پیام رسان اختصاصی
• واتس اپ
• ایمو
• وایبر

۲- اپلیکیشن گوگل کیپ

این اپلیکیشن یکی از بهترین و مفید ترین اپلیکیشن ها جهت یادداشت برداری می باشد. گوگل کیپ علاوه بر سیستم عامل اندروید، قابلیت نصب بر روی آی او اس و دسکتاپ را نیز دارد. امکان خوب و کاربردی ای که در گوگل کیپ وجود دارد این است که در صورت نصب این اپلیکیشن بر روی دو یا چند دستگاه، مثلاً بر روی گوشی و همچنین تبلت، اگر شما یادداشتی در گوشی خود ایجاد کنید، آن یادداشت در تبلت نیز ایجاد خواهد شد.
افزون بر این، قابلیت مفید دیگری در این اپلیکیشن وجود دارد و آن قابلیت پین کردن است. با استفاده از این قابلیت می توانید یادداشت و یادداشت های مهم را پین کنید تا همواره در بالای تمامی یادداشت ها قرار گیرند.
در آخر ذکر این نکته لازم است که گوگل کیپ امکان دسته بندی یادداشت ها را نیز برای شما فراهم می سازد. می توانید برای هر یادداشت یک دسته و یا برچسب معرفی کنید. مثلاً یک یادداشت را تحت عنوان ضروری ذخیره کنید، یکی را تحت عنوان جلسه ها و … .

۳- اپلیکیشن ترلو

به راستی که ترلو از مفید ترین و کاربردی ترین اپلیکیشن ها برای محیط های کاری است. ترلو این امکان را برای شما فراهم می سازد که بتوانید به تعریف چند پروژه بپردازید و در عین حال برخی وظایف نیز برای آن ها ایجاد کنید. سپس هر یک از این وظایف را می توانید به کارمندان خود بدهید و بر روی فرآیند انجام آن ها نظارت و کنترل داشته باشید. ترلو بر روی دسکتاپ نیز قابل نصب بوده و همچنین از امکان دسترسی آنلاین برخوردار می باشد.
علاوه بر این، قابلیت مفید دیگری که در این اپلیکیشن وجود دارد این است که با استفاده از آن قادر هستید که برای اشخاصی که در پروژه فعالیت می کنند اکانت بسازید و همچنین مقدار دسترسی آن ها را نیز تنظیم کنید.

۴- اپلیکیشن لغت نامه

داشتن غلط املایی و همچنین غلط نگارشی یکی از بدترین اتفاقاتی است که می تواند برای یک مدیر رخ دهد. بنابراین حتی اگر به میزان آشنایی و تسلط خود بر ادبیات اطمینان دارید بهتر است یک اپلیکیشن لغت نامه در گوشی هوشمند خود داشته باشید. گاه املای برخی واژه ها چنان مشکوک است که نیاز به لغت نامه را ضروری می سازد. با این حال حتماً از یک لغت نامه ی معتبر استفاده کنید. اپلیکیشن هر یک از لغت نامه های دهخدا، معین و یا عمید موجود است و می توانید آن ها را روی گوشی خود نصب کنید.

۵- گوگل کلندر یا تقویم گوگل

استفاده از سررسید در میان مدیران یکی از روش های رایج و متداول برای تنظیم قرارهای ملاقات است. ما برای تنظیم و ثبت قرارهای ملاقات استفاده از سررسید مجاری گوگل کلندر (Google Calendar) را به شما پیشنهاد می کنیم. این اپ این امکان را به شما می دهد که بتوانید تمامی قرارهای ملاقات و هر گونه کاری که برای انجام دارید را روی آن یادداشت کنید. خبر خوب این که به تازگی، امکان اضافه کردن تعطیلات کشورمان نیز در آن فراهم شده است.

۶- یک اپلیکیشن برای اخبار

احتمالاً شما نیز به عنوان مدیر گاه از کار زیاد خسته می شوید و یا به سبب وقت اضافه ای که میان کار خود و یک قرار ملاقات دارید نیاز به چیزی جهت پر کردن وقت دارید. بدیهی است که استفاده از شبکه های اجتماعی و یا اپ های بازی نمی تواند گزینه ای مناسب باشد زیرا ممکن است بیش از حد نیاز موجب گرفتن وقت شما شوند. ما استفاده از یک اپلیکیشن اخبار را به شما پیشنهاد می کنیم. در حال حاضر اپلیکیشن Google یکی از بهترین اپلیکیشن ها برای این امر است.

۷- کوییک باکس

کوییک بوکس (Quickbooks) یک اپلیکیشن بسیار مفید و جذاب برای تمامی مدیران و کارمندان است. البته برخی از امکانات آن برای ایرانی ها قابل استفاده نیست اما با این حال هنوز هم اپلیکیشن مفیدی به نظر می رسد. با استفاده از آن می توانید برای خود صورت سود و زیان تشکیل دهید، به مدیریت مخارج و همچنین درآمدهایتان بپردازید و سایر کارهای اینگونه را انجام دهید.


منبع: گویا آی‌تی

مزایای انتخاب درست شریک کاری

مجله پنجره خلاقیت – ترجمه شادی حسن پور: بهترین تصمیمی که در زمینه کسب و کار گرفته ام، تصمیم برای انتخاب نخستین شریک تجاری ام بود. انتخاب درست شریک کاری می تواند به ایجاد رابطه ای پایدار و مفید و در نهایت موفقیت کسب و کارتان بینجامد. زمانی که بیشتر مردم به دنبال شریک کاری هستند، اغلب به این موضوع فکر می کنند که چه کسی در آن برهه زمانی می تواند بیشترین فایده را برای کسب و کارشان داشته باشد. اما این طرز تفکر مناسبی نیست. بحث فقط در مورد کسب و کارتان نیست بلکه باید در مورد انتخاب فردی تصمیم بگیرید که قرار است یکی از مهم ترین روابط تان را در زندگی با او بسازید.

من شرکای احتمالی کسب و کارم را با این دیدگاه مورد سنجش قرار می دهم که آیا می توانم به مدت ۲۰ سال یا بیشتر این فرد را در زندگی ام و در کنار خودم ببینم و آیا من و او می توانیم همواره ارزشی به زندگی یکدیگر اضافه کنیم یا خیر.

نخستین شریک کاری من شریک کاملا نامتعارفی بود. او جوان بود و تازه از کالج فارغ التحصیل شده بود. با این حال می توانستم استعداد فوق العاده زیاد او را ببینم. از طرفی ویژگی های مشترکی داشتیم که باعث می شد به راحتی بتوانیم در کنار یکدیگر کار کنیم.

ما در نهایت توانستیم هفت شرکت متفاوت را با کمک یکدیگر اداره کنیم و او هم اکنون مدیر ارشد مالی و فناوری و مدیرعامل سه تا از این شرکت هاست. مدت هاست که دیگر با یکدیگر کار نمی کنیم اما هنوز در ارتباط هستیم و در برخی کسب و کارها به طور مشترک سرمایه گذاری می کنیم و هر بار که به راهنمایی و مشاوره یکدیگر نیاز داشته باشیم، حتما یکدیگر را ملاقات می کنیم.

به این خاطر است که نخستین شریک کاری تان فرد بسیار مهمی در زندگی تان است. اگر در این زمینه هوشمندانه عمل کنید و کمی شانس داشته باشید، شخصی را پیدا خواهید کرد که به شکلی مثبت زندگی و مسیر شغلی تان را تحت تاثیر قرار دهد.

هیچ دستورالعمل خاصی برای پیدا کردن شریک مناسب وجود ندارد؛ اما توصیه هایی کلی در این زمینه وجود دارد که می خواهم با شما در میان بگذارم.

مطمئن شوید که آن فرد را می شناسید

شاید خیلی بدیهی به نظر برسد، اما بسیاری از مردم شریک هایی را انتخاب می کنند که وقت زیادی برای شناخت شان نگذاشته اند. شاید روی کاغذ شخص مناسبی به نظر برسد و توانایی های خارق العاده ای داشته باشد، اما شراکت نیازمند چیزی بیش از اینهاست. به یاد داشته باشید شما به دنبال کارمند فوق العاده ای نمی گردید، بلکه در جستجوی شخصی هستید که بتواند نیمه گمشده زندگی کاری تان باشد. بسیاری افراد شراکت کاری را به ازدواج تشبیه کرده اند. تقریبا ۵۰ درصد زندگی های زناشویی به بن بست می خورند ولی این رقم برای شراکت های کاری به ۸۰ درصد می رسد.

خودتان را انتخاب نکنید!

شما باید به دنبال شخصی باشید که کامل تان کند، نه این که دقیقا مانند خودتان باشد. اگر نقطه قوت شما نوآوری و خلاقیت تان است، آن گاه احتمالا باید به دنبال شخص محافظه کارتری باشید. اگر فروش برای تان مثل آب خوردن است اما در امور مالی ضعف دارید، احتمالا باید شریکی را در نظر بگیرید که از حساب و کتاب های کاری سر در بیاورد.

شاید احساس کنید با افرادی که شبیه خودتان هستند، راحت تر می توانید ارتباط برقرار کنید، اما این انتخاب به موفقیت کسب و کار شما نخواهد انجامید. هر چه مجموعه مهارت های موجود در تیم کاری تان بیشتر باشد، راحت تر می توانید کسب و کارتان را پیش ببرید.

به دنبال نگرش و ارزش باشید

به دلیل آن که شما و شریک تان باید همواره در حال هدف گذاری و تصمیم گیری برای پیشبرد کسب و کارتان باشید، بسیار مهم است که هر دوی شما در یک مسیر واحد حرکت کنید و نگرش های مشابهی برای آینده داشته باشید. شما باید مانند دو آجرچین به همراه یکدیگر آجرهای کسب و کار را روی هم قرار دهید، نه این که هر کس به شیوه خود بخواهد کارها را پیش ببرد.

همچنین باید شخصی را برگزینید که ارزش های مشترکی با شما داشته باشد زیرا این امر برای اعتمادسازی متقابل و ساخت کسب و کاری موفق، ضروری است. باید به دنبال شخصی باشید که شرافت و صداقت را پیشه خود کرده و به مسائل اخلاقی کار پایبند باشد.

شخص باحالی را انتخاب کنید!

این موضوع شاید یکی از مهم ترین موارد برای انتخاب شریک باشد. شما قرار است وقت بسیار زیادی را با شریک تان بگذرانید؛ بسیار بیشتر از قوتی که با دوستان و خانواده، یا حتی با همسرتان می گذرانید. در این رابطه فشارهای کاری را نیز تجربه خواهید کرد. بنابراین برای گذار از این زمان های چالش برانگیز و قدرتمندتر شدن، بهتر است شریکی را انتخاب کنید که بتوانید با او رابطه ای دوستانه برقرار کنید.

به یاد داشته باشید که تصمیم گیری در زمینه پیدا کردن شریک مناسب کاری واقعا تصمیم مهمی است. به حس ششم تان توجه کنید و نشانه های هشدار دهنده را نیز در نظر داشته باشید.


منبع: برترینها

آینده کسب و کارهای مجازی در ایران چه می‌شود؟

روزنامه شرق – سعید ابوالقاسمی: شاید، «بازار مکاره مجازی» بهترین توصیف برای کسب‌وکارهایی است که در بستر فضای مجازی و به‌ویژه تلگرام شکل می‌گیرند. بر اساس آنچه فرهنگ‌های لغت معنا کرده‌اند، بازار مکاره به جایی گفته می‌شود که در مدت چند روز در محلی برپا شود و بازرگانان از نقاط مختلف و کشورهای متعدد کالاهای خود را به آنجا ببرند و در معرض نمایش و فروش بگذارند.

 نگاهي به آينده كسب و كارهاي مجازي در ايرانتلگرام، بازار سنتی را می‌بلعد

این اتفاق اکنون در تلگرام هم رخ داده است؛ کسب‌وکارهایی که تلاش می‌کند مشتری‌های خود را قانع کند کالاها و خدمات موردنظر را بخرند و استفاده کنند؛ گاهی این کالاها، وسایل دم‌دستی است، مانند وسایل آشپزخانه و لباس و لوازم‌آرایشی و گاهی هم وسایل عجیب‌وغریب‌تر و بزرگ‌تر: «خرید تلویزیون از بانه!» کسب‌وکارهای تلگرامی حتی پا را فراتر گذاشته‌ و به ارائه خدمات خاص هم وارد شده‌اند؛ از میان این کسب‌وکارها می‌توان به مشاوره تغذیه، مشاوره لاغری و چاقی و حتی مشاوره ازدواج نام برد.

آخری جالب‌تر است؛ مشخصات ظاهری و روحی‌ خودتان و فرد موردنظرتان را به نشانی ادمین کانال‌ تلگرامی موردنظر ارسال می‌کنید و او هم «کیس» موردنظر را برای شما می‌یابد؛ بعد هم حق معرفی و مشاوره را برایش کارت به کارت می‌کنید و او هم ـ شاید ـ همسر آینده‌تان را به شما معرفی می‌کند. همه این اتفاقات، آن چیزی است که پیش از این در زندگی روزمره هم می‌افتاد؛ خریدوفروش‌هایی که در بازار یا مکان‌های مختلف و به‌صورت حضوری انجام می‌شد، اکنون به بستر فضای مجازی راه ‌یافته و اتفاقا درآمدهای خوبی هم دارد.

چرا کسب‌وکارهای اینترنتی رونق گرفته ‌است؟

«رونق زیاد» اصلی‌ترین مشخصه بازارهای مجازی است. تقاضا برای خرید کالا یا دریافت خدمات در این بازارها زیاد است و همین عامل سبب شده تا بخش زیادی از فعالیت‌های مرتبط با کسب‌وکار در این بازارها انجام شود. به تعبیری دیگر، این بازارهای مجازی «پاتوقی» ایجاد می‌کنند تا همه بتوانند از خدمات و کالاهای ارائه‌شده در این پاتوق‌ها استفاده کنند. «پاتوق» تعبیر عزیز بنی‌هاشمی، کارشناس توسعه بازار، است که به نظر خودش، چندان هم زیبا نیست، اما ناچار به استفاده از آن هستیم.

او به «شرق» می‌گوید: «زمانی که مردم جایی را به‌عنوان پاتوق انتخاب می‌کنند و فعالان هم‌سنخ در حوزه کسب‌وکار هم آنجا جمع می‌شوند، فروشندگان نیز ناخودآگاه کالای خود را در آن محل عرضه می‌کنند». او برای مثال، به دست‌فروشی در متروی تهران اشاره می‌کند: «چرا دست‌فروشان در متروی تهران کابل و شارژر و این‌جور کالاها را می‌فروشند؟ به دلیل اینکه مردمی که در مترو هستند، به این کالاها نیاز دارند؛ بنابراین، درباره تلگرام هم می‌توان گفت برخی فعالان بازار وقتی می‌بینند مردم در تلگرام وقت می‌گذرانند و امکان اشتراک‌گذاشتن مطالب هم در آنجا وجود دارد، تلاش می‌کنند بخشی از کسب‌وکارشان را در این شبکه اجتماعی مستقر کنند و نیازهای مردم را پاسخ دهند».

این کارشناس توسعه بازار اعتقاد دارد مردم در بازارهای مجازی برای خریدن تحریک می‌شوند، چون دسترسی بیشتری به فروشندگان کالا دارند: «تلگرام امکانی ایجاد کرده که وقتی مردم پیامی را می‌بینند، با دوستان دیگرشان به اشتراک بگذارند؛ مثلاً برای گروه خانواده، گروه دوستان و گروه همکاران ارسال می‌کنند و به این صورت، یک پست تلگرامی که برای معرفی کالا و خدمات ایجاد شده، به سرعت منتشر می‌شود و همین عامل، سرعت رشد کسب‌وکار را بیشتر می‌کند؛ اینجاست که اگر یک کاسب‌کار باهوش برای فروش برنامه‌ریزی کند، می‌تواند سود زیادی به جیب بزند».

همه شغل‌ها مناسب فضای مجازی نیستند

این روزها در تلگرام، برای هر شغل و حرفه‌ای یک کانال یا گروه ایجاد شده و فعالان آن حرفه تلاش می‌کنند مردم را متقاعد کنند از کالاها و خدماتشان استفاده کنند. بااین‌حال، عزیز بنی‌هاشمی، کارشناس توسعه بازار، اعتقاد دارد هر کسب‌وکاری قابلیت مجازی‌شدن ندارد. او می‌گوید: «همه فعالان کسب‌وکار باید به این موضوع توجه کنند که اگر چیزی مُد شد، نباید به سمت آن بروند». پس از صحبت‌های بنی‌هاشمی، این سؤال ایجاد می‌شود که چرا مردم ترجیح می‌دهند از فضای مجازی برای گسترش شبکه فروش استفاده کنند؟ او در این‌باره اعتقاد دارد: «توسعه سریع کسب‌وکار در فضای مجازی سبب شده که بسیاری از کسب‌وکارها بدون اینکه احتیاج به سرمایه‌گذاری زیادی مانند مکان فیزیکی، انبار، مجوز و… داشته باشد، به راحتی به مصرف کننده یا مشتری پایانی دست پیدا کند؛ همین عامل، اصلی‌ترین دلیل رواج کسب‌وکارهای مجازی است».

 نگاهي به آينده كسب و كارهاي مجازي در ايرانتلگرام، بازار سنتی را می‌بلعد

قیمت کم، عامل گرایش مردم به بازارهای مجازی

 این کارشناس توسعه بازار در عین حال که فضای مجازی را محل مناسبی برای رونق برخی کسب‌وکارها می‌داند، اعتقاد دارد که در تلگرام امنیت لازم برای بسترهای شغلی وجود ندارد: «امنیت مناسب برای کسب‌وکار در تلگرام وجود ندارد، چون قرار نبوده تلگرام به چنین فضایی تبدیل شود». البته، او تأکید می‌کند یکی از دلایل گرایش زیاد مردم به بازارهای مجازی، قیمت اندک کالاها و خدمات است که همین موضوع هم عاملی برای توجیه ضریب امنیتی پایین آن است. به گفته او «وقتی قرار است به یک متخصص تغذیه خوب مراجعه کنید، حداقل باید صد هزار تومان حق مشاوره بپردازید؛ درحالی‌که در فضای مجازی و به‌ویژه تلگرام، رقمی کمتر از ٣٠ هزار تومان پرداخت می‌کنید؛ یا مثلا قیمت برخی کالاها در کانال‌های تلگرامی کمتر از ١٠ هزار تومان است؛ این قیمت کم، شرایط را به‌گونه‌ای رقم می‌زند که مردم ترجیح می‌دهند یک بار خرید از آن را امتحان کنند؛ در واقع، مردم برای خرید تحریک می‌شوند، چون قیمت پایین است و اگر هم پولشان از بین برود، چیز زیادی از دست نداده‌اند».

آینده فروش در فضای مجازی درخشان است

سرعت توسعه کسب‌وکار در بستر فضای مجازی به اندازه‌ای زیاد است که بسیاری از کارشناسان آینده بهتری برای آن متصور هستند. یکی از این کارشناسان، هومن رضوانی است. این کارشناس دیجیتال مارکتینگ، اعتقاد دارد آینده فروش در فضای مجازی به ویژه شبکه‌های اجتماعی را باید از سه بُعد تجاری، فرهنگی و فنی بررسی کرد. از نظر او، ابعاد تجاری و فنی بسیار مهم‌تر هستند. رضوانی به «شرق» می‌گوید: «از نظر تجاری، در آینده فروش در شبکه‌های اجتماعی بهتر خواهد شد و همه به این نتیجه می‌رسند سهم بیشتری از مشتریانشان را در فضای مجازی جست‌وجو کنند و حضور هوشمندانه‌تری در این حوزه داشته باشند؛ بنابراین مباحثی مثل بازاریابی اینترنتی بسیار بیشتر به چشم خواهد خورد و صاحبان کسب‌وکار هم ناگزیر هستند کسب‌وکارشان را به این صورت توسعه دهند».

به گفته او، موفقیت کسب‌وکارهای سنتی در فضای مجازی نیز نیازمند آزمون و خطاست: «به نظر من تمام کسب‌وکارها از بعد تجاری نیاز به فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و به طور کل فضای مجازی دارند؛ چراکه شبکه‌های اجتماعی قسمت وسیعی از وقت و زندگی مردم را تشکیل می‌دهند و حضور در آن، به منزله حضور در یک بازار بسیار وسیع است؛ اما نمی‌توان به‌صورت مشخص تعیین کرد که این حضور برای چه کسب‌وکاری مؤثر است و برای چه کسب‌وکاری نیست به‌ویژه در کشور ما که این موضوع بسیار نو است. از این حیث باید گفت ورود یا وارد‌نشدن نیاز به سعی و خطا و تجربه دارد و درحال‌حاضر نمی‌توان برای آن نسخه واحد پیچید و به تجارب کسب‌وکارهای دیگر در سایر نقاط دنیا اکتفا کرد».

 نگاهي به آينده كسب و كارهاي مجازي در ايرانتلگرام، بازار سنتی را می‌بلعد

او ادامه می‌دهد: «از نظر اقتصادی، سهم فروش اینترنتی از شبکه‌های اجتماعی در آینده قطعا بیشتر از اکنون خواهد بود، چراکه اکنون بسیاری از کانال‌ها و گروه‌ها یا نقش لینک‌دهنده به وب‌سایت‌های فروش را بر عهده‌ دارند یا آنکه راه‌های پرداخت غیرالکترونیکی را پیاده می‌کنند. از نظر فنی در آینده شبکه‌های ارتباطی و اجتماعی با سرویس‌های مستقیمی که ارائه خواهند داد، باعث می‌شوند مردم بدون حضور در هیچ وب‌سایتی و در همان کانال‌ها و گروه‌ها اقدام به خرید کنند و خرید آسان‌تر و در دسترس‌تری را تجربه کنند، کمااینکه این مهم تا حد زیادی الان پیاده‌سازی شده و در دسترس است».

او به یک نکته مهم هم اشاره می‌کند: «از نظر فرهنگی چالش پیش‌رو، الگوی رفتاری افراد استفاده‌کننده از شبکه‌های اجتماعی است. تجربه نشان داده یک الگوی سینوسی در رفتار کاربران در مواجه با بسترهای نوین وجود دارد که بخشی از آن به دلیل فیلترینگ بوده و بخشی به دلیل فضای جامعه و نیازی که در آن وجود دارد. این موضوع، حضور و سرمایه‌گذاری کسب‌وکارها را با ریسک زیادی مواجه می‌کند و از سوی دیگر نیز در آینده شبکه‌های اجتماعی به سمت کاربری واحد و حرفه‌ای خواهند رفت و باید افراد سیاست‌های مشخصی برای حضور کسب‌وکارشان در هریک از آن شبکه‌ها و منطبق بر نیازهای زمان و سیاست‌های آن شبکه اتخاذ کنند».

با فیلترینگ چه کنیم؟

اصلی‌ترین سؤالی که در کسب‌وکارهای تلگرامی مطرح می‌شود، این است که «اگر تلگرام فیلتر شود، چه اتفاقی می‌افتد؟». از نظر هومن رضوانی، کارشناس دیجیتال مارکتینگ، احتمال فیلترینگ بسیار کم است. در مقابل، عزیز بنی‌هاشمی، کارشناس توسعه بازار، می‌گوید اگر فیلترینگ اتفاق بیفتد، مردم و فعالان بازار از ابزارهای ارتباطی دیگری استفاده می‌کنند.

رضوانی می‌گوید: «اگر قرار بود تلگرام فیلتر شود، مرکز ساماندهی فضای مجازی برای ساماندهی کانال‌ها وارد گود نمی‌شد؛ نمی‌توان با فیلترینگ جلوی تکنولوژی را گرفت؛ اما می‌توان مدیریت هوشمندانه را در دستور کار قرار داد». این کارشناس دیجیتال مارکتینگ همچنین اضافه می‌کند: «دولت با این چالش روبه‌رو است که اگر تلگرام را فیلتر کند، بسیاری از کسب‌وکارهایی که در این شبکه ارتباطی ایجاد شده است، از بین خواهد رفت و می‌تواند هجمه‌ها را علیه دولت زیادتر کند؛ چرا که نرخ بی‌کاری بیشتر می‌شود».

در مقابل، عزیز بنی‌هاشمی، کارشناس توسعه بازار می‌گوید: «در مارکتینگ موضوعی وجود دارد که می‌گوید صاحبان کسب‌وکار باید به روش‌های مختلف اطلاعات ارتباطی مشتریان را به دست آورند؛ این اطلاعات شامل ایمیل و شماره تلفن می‌شود؛ چرا که اگر فیلترینگ اتفاق بیفتد، چنانکه پیش از این هم با این موضوع روبه‌رو  بوده‌ایم، این اطلاعات سبب می‌شود صاحبان کسب‌وکار مشتریان خود را در نرم‌افزار جدید به آسانی پیدا کنند و به کارشان ادامه دهند».


منبع: برترینها

۱۰ سخن الهام بخش مرتبط با فروش برای اینکه متمایز باشید

فروشندگی یکی از حرفه های حساس و ظریف است که به دلیل نقش مهمی که روابط انسانی در آن بازی می کنند مستلزم تخصص و تجربه فراوانی است. در این میان، تعداد فروشندگان کالاها و خدمات مختلف روز به روز افزایش پیدا کرده و چیزی که اهمیت دوچندانی پیدا می کند تمایز و متفاوت بودن است. توسل به روشهای قدیمی دیگر آنچنان به مذاق مصرف کنندگان خوش نمی آید و حتی اگر دو شرکت مشابه محصولی را تولید کنند که از لحاظ کیفیت یکسان هستند، مشتری محصولی را خریداری خواهد کرد که فروشنده بهتری داشته باشد. ما در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش چند جمله ارزشمند را نقل قول می کنیم که می تواند الهام بخش فروشندگان باشد تا بتوانند به شیوه متفاوت و موثری فروش محصولات یا خدمات خود را به سرانجام برسانند.

  1. «پیش از آنکه مجبور شوید، تغییر کنید.» -جَک وِلش
  2. «فرآیندهای از پیش تعیین شده را کنار بگذارید و خودتان را به عنوان یک متخصص بهبود کسب و کار در نظر بگیرید.» -جیل کُنرات
  3. «بهترین ابزار فروش در جهان محتوای خارق العاده است.» -مارکوس شِریدان
  4. «هنر فروشندگی در به چشم نیامدن فروشندگی است.» -جَک کارول
  5. «رقیب درجه یک شما وضعیت کنونی است!» -برِنت آدامسون
  6. «امروزه باید برای مشتری خود نسخه بپیچید، نه اینکه به دنبال بروکراسی و کاغذبازی باشید.» -برِنت آدامسون
  7. «این روزها دیگر رویاپردازی اهمیت ندارد، بلکه باید واقعیت پردازی کنید.» -جیم فارلی
  8. «درست به مانند همه رابطه ها، بازار آنهایی را ترجیح می دهد که بیش از آنکه چیزی بخواهند منفعت ارائه می کنند.» -لِزلی برادشا
  9. «برای اینکه یک شرکت موفق و ماندگار را بنا کنید، در آن هنگامی که فروش به سرانجام نمی رسد یک رابطه ایجاد کنید.» -پاتریشا فریپ
  10. «کردار خوب از گفتار خوب بهتر است.» -بِنجامین فرانکلین

و یک نقل قول اضافی هم به عنوان پاداش شما برای وقتی که برای خواندن این مطلب گذاشتید:

«هدف این نیست که با همه افرادی که به آنچه که شما دارید نیاز دارند کار کنید. هدف این است که با آنهایی کار کنید که باورهای شما را باور دارند.» -سایمون سینِک


منبع: گویا آی‌تی

۱۵ کارآفرین زنِ مشهور در دنیا

برترین ها – ترجمه از سجاد عمران: در گذشته، اکثریت کارآفرینان را مردان تشکیل می دادند، اما در سال های اخیر تعداد زنان کارآفرین به نحو چشم گیری افزایش پیدا کرده است. داستان موفقیت این زنان شگفت انگیز واقعا شنیدنی است. با ما همراه باشید تا شما را با ۱۵ نفر از برترین کارآفرینان زن جهان آشنا کنیم.

آنگلا مرکل

ثروت خالص: ۱۱٫۵ میلیون دلار

با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

آنگلا مرکل سیاستمدار شهیر آلمانی است که قبلا به عنوان یک دانشمند در رشته ی فیزیک به تحقیق و پژوهش می پرداخت. اگر چه که او را نمی توان کاملا یک کارآفرین دانست، اما ارزش آن را دارد که در این فهرست جای گیرد چرا که او به عنوان قدرتمند ترین زن جهان شناخته شد و شهرت بیش از این مگر ممکن است؟!


سوفیا ورگارا

ثروت خالص: ۳۷ میلیون دلار

با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

او که یک بازیگر و مدل مستعد است، در سال های اخیر با همکاری با شرکت هایی هم چون head & shoulders, diet pepsi و cover girl  او را تبدیل به یک کارآفرین موفق کرده است.

سوفیا ورگارا با همکاری چند نفر شرکت Latin World Entertainment  را راه اندازی نمود که در زمینه ی موضوعاتی چون مدیریت استعداد ها و بازاریابی محصولات سرگرم کننده می پردازد. سال گذشته ثروت او مبلغ هنگفت ۳۷ میلیون دلار اعلام شد.


 آریانا هوفینگتون

ثروت خالص: ۵۰ میلیون دلار
 

 با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

او بنیان گذار شرکت The Huffington Post  است و حتی پس از فروش این شرکت بهAOL  به مبلغ ۳۱۵ میلیون دلار، او هنوز در بخش مهمی از عملیات روزانه این شرکت نقش به سزایی دارد. او هم چنین یک نویسنده بسیار موفق است.ثروت خالص او ۵۰ میلیون دلار برآورد می شود.


دبی فیلدز

ثروت خالص:۶۵ میلیون دلار

با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

در سال ۱۹۷۷، دبی فیلدز شرکت Mrs. Fields Bakeries را پایه گذاری نمود و هم اکنون یکی از بزرگترین عرضه کننده های کلوچه در ایالات متحده امریکا به شمار می رود. از زمان آغاز این شرکت، او کار خود را به ۱۱ کشور در جهان گسترش داده و ۶۵۰ فروشگاه کلوچه در امریکا و ۸۵ فروشگاه در سراسر جهان دارا می باشد. ثروت خالص دبی فیلدز ۶۵ میلیون دلار برآورد می شود.


سوزان وجسیکی

ثروت خالص: ۳۵۰ میلیون دلار

با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

او در کالیفرنیا به دنیا آمد و در دانشگاه هاروارد تاریخ و ادبیات خواند. شرکت گوگل توسط لری پیج و سرگی برین در گاراژ خانه ی سوزان وجسیکی در سال ۱۹۹۸ متولد شد و یک سال او بعد او مدیر بازاریابی شرکت گوگل شد. از زمانی که گوگل مالکیت یوتیوب را در اختیار گرفت او مدیر عامل یوتیوب بوده است.


ایندرا نویی

ثروت خالص: ۱۴۴ میلیون دلار

 با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

ایندرا نویی در ۲۸ اکتبر سال ۱۹۵۵ متولد شد و هم اکنون یک مدیر موفق در امر کسب و کار است. او در حال حاضر مدیر عامل شرکت PepsiCo  می باشد. او ابتدا در سال ۱۹۹۴ به این شرکت پیوست، درسال ۲۰۰۱ مدیریت مالی این شرکت را بر عهده گرفت و در نهایت به سمت مدیرعامل این شرکت منصوب شد. سال گذشته او به عنوان سیزدهمین زن قدرتمند جهان معرفی گردید. حقوق او از این شرکت در حدود ۲۸٫۶ میلیون دلار است و کل ثروت او حدود ۱۴۴ میلیون دلار تخمین زده می شود که او را تبدیل یکی از موفق ترین کارآفرینان در دنیا نموده است.


بیانسه

ثروت خالص:۴۵۰ میلیون دلار

با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

آیا می دانستید که مجموع ثروت بیانسه و همسرش جی-زد بیش از یک میلیارد دلار است؟

گذشته از تمامی جوایز و شهرتی که او در زمینه ی موسیقی کسب کرده است، مبلغ عمده ای از درآمد های بیانسه مربوط به حضور او در تبلیغات شرکت های گوناگون، سرمایه گذاری های وی و نیز مالکیت یه خط تولید لباس است.

می توان ادعا کرد که بیانسه و همسرش جی-زد از ثروتمند ترین زوج ها در جهان هستند.


شریل سندبرگ

ثروت خالص: یک میلیارد دلار
 

 با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

شریل سندبرگ مدیر فناوری، نویسنده و در حال حاضر مدیریت عملیات شرکت facebook  بر عهده دارد. او هم چنین عضو هیئت مدیره کمپانی والت دیزنی و شرکت V-Day  می باشد.

او در سال ۲۰۱۲ توسط مجله ی تایمز به عنوان یکی از ۱۰۰ چهره ی تاثیر گذار و با نفوذ در جهان شناخته شد و با دارایی حدود ۱ میلیارد دلار او یکی از مشهور ترین و موفق ترین کارآفرینان در جهان به شمار می رود.


سارا بلیکلی

ثروت خالص: ۱ میلیارد دلار
 

 با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

او موسس شرکت Spanx  است که در زمینه ی تولید پوشاک به فعالیت می پردازد. او در هنگام تاسیس کمپانی Spanx  پول چندانی برای سرمایه گذاری نداشت. ایده ها و نظرات او توسط اکثریت سرمایه گذاران رد می شد و بعد از تلاش خستگی ناپذیر موفق شد تا بالاخره این شرکت را به جایگاه واقعی اش برساند. اکنون او با ثروت خالص حدود ۱ میلیارد دلار یکی از موفق ترین کارآفرینان جهان است و داستان زندگی اش بی شک ارزش خواندن را دارد.


ونگ لای چون

ثروت خالص: ۱٫۵ میلیارد دلار

با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

ونگ لای چون مدیریت شرکت Luxshare  را بر عهده دارد. اکثر قطعات مورد استفاده در محصولات اپل توسط این شرکت تولید می شود. هنگامی که او به عنوان یک میلیاردر شناخته شد، او را به عنوان یکی از جوان ترین زنان میلیاردر خودساخته در جهان می شناختند. او در سال ۲۰۰۴ این شرکت را به همراه برادرش خریداری نمود و اکنون ثروت خالصش حدود ۱٫۵ میلیارد دلار است.


چر ونگ

ثروت خالص:۱٫۶ میلیارد دلار
 

 با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

چر ونگ، به صورت مشترک با چند فرد دیگر شرکت htc  را تاسیس نمود که در صنعت تکنولوژی موبایل به فعالیت می پردازد.

او در سال ۱۹۵۸ به دنیا آمد و مدرک دانشگاهی خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه کالیفرنیا دریافت نمود. چر ونگ پس از تاسیس شرکت VIA  در سال ۱۹۸۷، شرکت HTC  را در سال ۱۹۹۷ تاسیس نمود. او که ثروتی حدود ۱٫۶ میلیارد دلار دارد، در سال های ۲۰۱۰، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ به عنوان یک میلیارد شناخته شد. او هم چنین در سال ۲۰۱۲ در لیست قدرتمند ترین زنان جهان قرار گرفت. او بدون شک یکی از موفق ترین کارآفرینان جهان به شمار می رود و شرکت HTC  در کنار شرکت هایی چون اپل، سامسونگ و سونی از شرکت های برتر در زمینه صنعت موبایل به شمار می رود.


دنیس کوتس

ثروت خالص:۲٫۵ میلیارد دلار
 

 با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

دنیس کوتس موسس شرکت Bet365 است که در زمینه ی شرط بندی آنلاین فعالیت می کند.

او دامنه سایت این شرکت را در سال ۲۰۰۰ خریداری نمود و پس از صرف یک سال کار بر روی ساخت این وبسایت، آن را رسما راه اندازی نمود.

او با دریافت ۱۵ میلیون پوند وام از Royal Bank of Scotland ، شرکت Bet365  را به سوددهی قابل ملاحظه ای رساند. از آن زمان تا کنون، این شرکت به عنوان یکی از بزرگ ترین شرکت ها در زمینه شرط بندی آنلاین محسوب می شود. محال است شما مسابقه ی فوتبالی را در انگلستان تماشا کنید و آگهی تبلیغاتی Bet365  را نبینید.


فلورانشو آلاکیجا

ثروت خالص: ۲٫۵ میلیارد دلار
 

 با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

فلورانشو آلاکیجا ثروتمند ترین زن کارآفرین در نیجریه می باشد. او ممکن است به اندازه ی کارآفرینانی همچون بیانسه و اپرا ونیفری شناخته شده نباشد، اما ثروت خالص او ۲٫۵ میلیارد دلار برآورد می شود.

اولین شرکتی که او تاسیس کرد شرکتی بود که در زمینه ی خیاطی به فعالیت می پرداخت و او این شرکت را پس از تجربه ی دو کار دیگر راه اندازی کرد. پس از این که شرکت خیاطی او شروع به سودآوری قابل ملاحظه ای نمود او شروع به سرمایه گذاری در سایر صنعت ها همچون نفت و صنعت چاپ نمود.

سال گذشته او به عنوان نود و ششمین زن قدرتمند جهان شناخته شد.


اپرا وینفری

ثروت خالص: ۳ میلیارد دلار
 

 با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

او فردی است با استعداد های متنوع و به عنوان یک بازیگر موفق، مجری، تهیه کننده و فعال در امور خیریه شناخته می شود. مهم ترین موفقیت او بدون شک برنامه ی The Oprah Winfrey Show  است که به دلیل پخش بدون وقفه در ۲۵ فصل در ۲۵ سال، شایسته ی دریافت جایزه گردید. او هم اکنون یکی از ثروتمند ترین و محبوب ترین زنان کارآفرین در جهان به شما می رود.


جینا رینهارت

ثروت خالص: ۱۱٫۷ میلیارد دلار
 

 با 15 نفر از مشهور ترین کارآفرینان زن جهان آشنا شوید.

او که اهل استرالیا است، ثروتمند ترین فرد در استرالیا و ششمین زن ثروتمند در جهان به شمار می رود. او که در زمینه ی معدن به فعالیت می پردازد و مدیریت شرکتی به نام Hancock Prospecting Group در همین زمینه را بر عهده دارد که سالانه حدود ۳۰ میلیون تن آهن تولید می کند.  او مدیریت این شرکت را از هنگام مرگ پدرش در سال ۱۹۹۲ بر عهده دارد و هم اکنون از موفق ترین زنان کارآفرین به شمار می رود.


منبع: برترینها

آیا شغل شما در معرض خطر است؟

روزنامه آسمان آبی – ترجمه از شادی شفیعی: صدها سال قبل و در ابتدای قرن بیستم استفاده از اسب ها به عنوان وسیله ای برای کار و امرار معاش تحولی در اقتصاد خانواده ها به وجود آورد که نویدبخش آینده خوبی بود.

بنابراین اسب ها در نبود ماشین آلات، از نظر اقتصادی بسیار با اهمیت بودند اما در عرض ۵۰ سال، ماشین آلات و تراکتورها نیاز به کار و استفاده از اسب ها را دستخوش تحول کرد و با رشد و توسعه صنعت اتومبیل، به زودی خودروها جایگزین اسب ها شدند.

«سی ان ان» در گزارشی به حضور وسیع روبات ها در بازار کار پرداخته است. بسیاری بر این باورند که با حضور گسترده روبات ها در بخش های مختلف جوامع، چنین سرنوشتی در انتظار انسان ها نیز هست. از آنجایی که آنها هر روز نسبت به قبل چابک تر و زیرک تر می شوند، همین خطر انسان را نیز تهدید می کند. روبات ها کدام مشاغل را از چنگ انسان ها در می آورند؟

صندوق داران و اپراتورها

شغل هایی مثل صندوق داری، که تنها داشتن تحصیلات متوسطه برای انجام آنها کافی است، در آینده ای نه چندان دور منقرض خواهند شد. روبات ها به سادگی از عهده مشاغلی که نیاز به هیچ گونه تجربه و تحلیل انسانی ندارند، بر می آیند. در حال حاضر این تغییر و تحولات، در بسیاری از مشاغل و حوزه ها آغاز شده است. رستوران هایی مثل مک دونالد و وندی (Wendy) با اضافه کردن کیوسک هایی در برخی از شعبه های شان، این امکان را برای مشتریان فراهم کرده اند تا غذای خود را روی یک صفحه نمایش لمسی سفارش دهند.

 آیا شغل شما در معرض خطر است؟
نمونه دیگر، شرکت آمازون است که در ماه دسامبر، طی اقدامی، روند خرید کالا برای مشتریان را ساده کرد. آمازون با راه اندازی یک فروشگاه فیزیکی به نام آمازون گو این امکان را برای مشتریان خود فراهم کرد تا با استفاده از یک برنامه موبایلی پرداخت های خود را انجام دهند و در صف های طویل صندوق نایستند.

رانندگان

بسیاری از شرکت های بزرگ در حال سرمایه گذاری میلیارد دلاری برای ساخت روبات هایی هستند که جایگزین نیروی انسانی باشد. واضح ترین مثال آن ساخت اتومبیل های بدون راننده است. در حال حاضر شرکت های تولید خودرو و شرکت های فناوری در رقابتند تا در این زمینه پیشرو باشند. زمانی که اتومبیل های کاملا اتوماتیک ساخته و تولید شوند، رانندگانی که در شرکت هایی مثل اوبر مشغول کارند، شغل خود را از دست خواهند داد. برآورد شده که تا اوایل دهه ۲۰۲۰ چیزی نزدیک به پنج میلیون راننده در آمریکا بیکار خواهند شد. در بهترین حالت رانندگان شاید بتوانند شغل هایی مثل حمل کالا و بار مسافران را انجام دهند. در حال حاضر روبات ها قادر به رساندن سفارش غذا و حمل کالاها نیستند.

فست فودها

بر اساس گزارش «سی ان ان» تا سال ۲۰۲۴ نزدیک به ۸۰ هزار نفر شغل های خود را در رستوران های فست فود از دست خواهند داد. یکی از مهم ترین دلیل آن هم افزایش دستمزدهاست که صاحبان رستوران ها را ناچار به جایگزینی روبات ها خواهد کرد. به گفته ادوارد رنسی، مدیرعامل سابق مک دونالد، قطعا برای یک صاحب رستوران مقرون به صرفه تر خواهد بود تا یک روبات ۳۵ هزار دلاری را خریداری کند تا این که کارگری ناکارآمد را استخدام کند که به ازای ساعتی ۱۵ دلار، سیب زمینی های سرخ شده را داخل جعبه بگذارد.

 آیا شغل شما در معرض خطر است؟
خطری پزشکان و پرستاران را تهدید نمی کند

حضور واقعی انسان ها در مراقبت های بهداشتی و درمانی بسیار ضروری است. بنابراین مشاغلی نظیر پزشکی و پرستاری کمتر در معرض نابودی هستند. بنیاد فناوری اطلاعات و نوآوری در آمریکا بیش از ۸۰۰ نوع شغل را مورد مطالعه قرار داده و بر اساس میزان تسلط روبات ها و احتمال نابودی شان آنها را رتبه بندی کرده است. اگرچه در سال های اخیر کامپیوترها در تشخیص های پزشکی موفق بوده اند اما بیماران دوست ندارند که روبات هایی که روح ندارند، بیماری آنها را تشخیص دهند؛ چرا که در این شرایط پذیرش این دشواری ها، آسان تر خواهد بود. هر چند بعضی از خدمات حوزه های پزشکی نظیر تصاویر سی تی اسکن ها و رادیولوژی مکانیزه شده اند. بنابراین روبات ها تاثیری مستقیم بر شغل رادیولوژیست ها دارند.

مربیان ورزشی همیشگی هستند

تحلیلگران بر این باورند مشاغلی که به نوعی به رهبری دیگر افراد مربوط می شوند از خطر روبات ها در امانند. برای نمونه باید گفت که در مورد مربیان ورزشی آنچه مهم است، رساندن اخبار برد در یک مسابقه نیست، بلکه داشتن توانایی برای جذب ورزشکاران، کمک به آنها برای دستیابی به اهداف شان، آموزش شان برای انجام کارهای گروهی، حمایت از یکدیگر و در نهایت رشد و توسعه شخصیت شان است.

بنابراین بعید به نظر می رسد که یک روبات قادر به مدیریت افراد با شخصیت های غیر انعطاف پذیر باشد و به آنها فعالیت گروهی را آموزش بدهد. باید گفت که مشاغلی که در آنها صاحبان شغل با احساسات و عواطف افراد درگیر هستند و نیاز به مهارت انسانی دارند، از میان نخواهند رفت.

 آیا شغل شما در معرض خطر است؟
روبات ها جایگزین آرایشگران نمی شوند

بر اساس رتبه بندی بنیاد فناوری اطلاعات و نوآوری، احتمال این که روبات ها جایگزین آرایشگران شوند بسیار ضعیف است، آنها اگرچه کاربردهای بسیاری دارند اما ابرانسان نیستند. به طور متوسط ۱۵۰ هزار مو در سر انسان وجود دارد و هر یک از این موهای کوچک باید به اندازه ای دقیق و متفاوت کوتاه یا آرایش بشوند. به نظر نمی رسد دانشمندان و مهندسان به این زودی ها قادر به طراحی روباتی باشند که بتواند این عملیات را مدیریت کند و احتمالا چنین روباتی در دوره ای که ما در آن زندگی می کنیم اختراع و ساخته نخواهد شد.

روبات ها جایگزین مددکاران اجتماعی نمی شوند

برآورد شده تا سال ۲۰۲۴، مشاغلی نظیر مددکاری اجتماعی که در حوزه سلامت و بهداشت روان فعالیت می کنند، ۱۹ درصد افزایش یابد. دانشمندان می گویند سیم کشی مغز انسان از ۱۰۰ هزار سال پیش تاکنون هیچ تغییری نکرده است.

تجربیاتی نظیر همدلی، همراهی، شنیده شدن و در جمع دیگر افراد قرار گرفتن در طبیعت انسان ها وجود دارد. امروزه، انسان ها زمان بسیاری را صرف استفاده از موبایل های هوشمند خود و خیره شدن به صفحه نمایش تلویزیون یا کامپیوترشان می کنند. این به آن معناست که تعاملات فردی به شدت کاهش یافته است. بنابراین صاحبان مشاغلی که انجام چنین تعاملاتی را برای انسان ها فراهم می آورند، نه تنها خطری تهدیدشان نمی کند، بلکه جایگاهی ارزشمندتر نیز پیدا می کنند.


منبع: برترینها

افزایش اعضای فهرست ایمیل مارکتینگ بدون توسل به میانبر؛ چگونه؟

چگونه بدون اینکه ریسک کنید و خطاهایی مثل خریداری فهرست های آماده (که قبلاً به مضرات آن پرداخته ایم) را مرتکب شوید می توانید تعداد اعضای فهرست ایمیل مارکتینگ خود را افزایش بدهید؟ ما در این مطلب از سلسله مقالات آموزش بازاریابی ایمیلی به ذکر نکاتی می پردازیم که به کمک آنها می توانید تعداد مشترکان فهرست خود را دو چندان کنید.

افزایش تعداد مخاطبان موجود در فهرست های ایمیل مارکتینگ یکی از اهداف مهم همه بازاریاب هایی است که از این ابزار نیرومند و مقرون به صرفه بهره می گیرند. با این حال، بسیاری از بازاریاب ها با امید به افزایش دامنه دسترسی و تعامل خود با مردم دچار خطای فاحش خریداری فهرست های از پیش آماده می شوند.

شاید روی کاغذ به نظر برسد که وجود آدرس های ایمیل بیشتر در فهرست به افزایش مشتریان منتهی می شود، اما در عمل خریداری فهرست ایمیل نتیجه عکس این را دارد. در حقیقت، خریداری فهرست ایمیل باعث تخریب شهرت برند شده و شانس تعامل با مشتریان مناسب را کاهش می دهد.

اما چگونه می توانید فهرست ایمیل خود را از راه درست توسعه بدهید؟ اولین قدم این است که فهرست های از پیش آماده شده را خریداری نکنید. اما انبوهی از روشهای دیگر نیز وجود دارند که به کمک آنها می توانید تعداد مشترکان ایمیل مارکتینگ خود را به صورت طبیعی افزایش بدهید. برای شروع این سه روش را امتحان کنید:

  1. فراهم کردن فرصت های متعدد برای ثبت نام در فهرست بازاریابی

فرم ثبت نام در فهرست بازاریابی خود را در چندین مکان قرار داده و به اشتراک بگذارید و همیشه ارزش و منفعتی که یک مشترک جدید با ثبت نام به دست خواهد آورد را به وضوح ذکر کنید. یکی از بهترین مکان ها برای توسعه فهرست ایمیل، صفحاتی است که در آنها از مشتری به خاطر تعاملی که با شما داشته قدردانی می کنید. اگر یک مشتری به هر نحوی با برند شما تعامل داشته و در قالب یک صفحه وب یا ایمیل از او تشکر می کنید، با قرار دادن فرم ثبت نام در صفحه یا ایمیل به نحوی که مخاطب به راحتی بتواند عضو فهرست ایمیل مارکتینگ شما شود و ذکر اینکه با ثبت نام خود چه چیزی به دست خواهد آورد از این فرصت برای حفظ و ادامه رابطه خود با وی بهره برداری کنید.

در هر فرصتی که پیدا می کنید، صفحات ثبت نام را بهینه سازی کنید. ثبت نام را تا جایی که امکان دارد برای مشتریان جدید تسهیل کنید و به یاد داشته باشید که ایجاز ارجح است. در حین اینکه فرآیند ثبت نام را کوتاه و لذت بخش می کنید، تا می توانید اطلاعات جمع آوری کنید تا تجربه مشتری با برند خود را شخصی سازی کنید.

در نهایت، هیچ گاه ارسال ایمیل قدردانی از مشترکان جدید به خاطر ثبت نام شان را فراموش نکنید.

  1. با یک ایمیل خوشامدگویی تاثیرگذار شروع کنید

تاثیر اولیه ای که بر ذهن مخاطب خود می گذارید بسیار مهم است و استفاده از ایمیل های خوشامدگویی بهترین راه برای معرفی برند به مشترکان جدید و آغاز تعامل با آنها از همان ابتدا است. ایمیل خوشامدی را ارسال کنید که فکر شده، حساب شده و شخصی سازی شده باشد و نکات سودمندی را در خود داشته باشد یا اینکه پیشنهاد ارزش آفرینی را ارائه کند. هنگامی که منفعت و به عبارتی ارزش ارائه می کنید، احتمال اینکه مشترک شما فهرست ایمیل مارکتینگ تان را ترک نکند بیشتر می شود.

  1. همیشه ارزش آفرین باشید و محتوای سودمند ارسال کنید

برای اینکه بتوانید تعامل خود با مشترکان فهرست ایمیل مارکتینگ تان و علاقه آنها به دریافت ایمیل از جانب برند خود را حفظ کنید، همیشه و در همه حال آیتم های محتوایی تازه، جالب و سودمند ارسال کنید. با توجه به حجم انبوه ایمیل هایی که هر روز و همه روزه وارد اینباکس مخاطب هدف شما می شود، اگر از متن، محتوا و پیشنهادهای جذاب استفاده نکنید، شانس موفقیت چندانی نخواهید داشت. بهترین راه برای اینکه در میان این هیاهو و شلوغی بتوانید خودی نشان بدهید این است که محتوای جذابی ارائه کنید که حاکی از تخصص و تجربه برند شما باشد و پیشنهادات سودمندی را نیز در ایمیل های بازاریابی خود بگنجانید.

میانبر را فراموش کنید؛ از مسیر خوش منظره اصلی استفاده کنید

توسعه طبیعی فهرست های ایمیل مارکتینگ زمان بر است، اما با استفاده از برخی نکات مهم مانند مواردی که در بالا به آنها اشاره شد رشد تعداد مشترکان و میزان تعامل را به تدریج و به طور مستمر شاهد خواهید بود. از طرف دیگر باید به این نکته توجه داشته باشید که استفاده از میانبر و خرید فهرست های آماده باعث افزایش تعامل مشترکان با شما نخواهد شد.

مسیر خوش منظره اصلی را انتخاب کنید و با عدم تحمیل خبرنامه ها و سایر ایمیل های ترویجی خود فرمان را به دست مشترکان فهرست ایمیل مارکتینگ تان بسپارید.

همیشه برای مشترکان فهرست خود اولویت قائل شوید. هنگامی که مشترک با ثبت نام خود شخصاً تمایلش به دریافت ایمیل های شما را اعلام می کند، احتمال تعامل و عمل به فراخوان به عمل های ایمیل های شما به میزان قابل توجهی افزایش پیدا می کند.


منبع: گویا آی‌تی

رازهای موفقیت آقای تلگرام ۳۲ ساله

ایرانی‌ها عاشق تلگرام اند؛ داستان اوج‌گیری پیام‌رسانی که تنها دو سال دارد آموختنی‌های زیادی دارد

تنها چند سال از عمرش می‌گذرد، اما آنچنان کاربرانش را مجذوب خود کرده که گویی سال‌هاست در میان آن‌ها زندگی کرده است. هرچند یکی از مزایای دنیای استارت‌آپی این است که شرکت‌های کوچک زودتر از آنچه فکرش را ‌کنند تبدیل به برندهای بزرگ می‌شوند، اما در سیل بی‌شمار این استارت‌آپ‌ها، تلگرام سریع‌تر از همه رکاب‌هایش راه پیشرفت را پیموده و نامش در میان برنامه‌های پیام‌رسان موبایلی سرآمد است …

 رازهای موفقیت آقای تلگرام 32 ساله
رازهای موفقیت آقای تلگرام ۳۲ ساله

تنها چند سال از عمرش می‌گذرد، اما آنچنان کاربرانش را مجذوب خود کرده که گویی سال‌هاست در میان آن‌ها زندگی کرده است. هرچند یکی از مزایای دنیای استارت‌آپی این است که شرکت‌های کوچک زودتر از آنچه فکرش را ‌کنند تبدیل به برندهای بزرگ می‌شوند، اما در سیل بی‌شمار این استارت‌آپ‌ها، تلگرام سریع‌تر از همه رکاب‌هایش راه پیشرفت را پیموده و نامش در میان برنامه‌های پیام‌رسان موبایلی سرآمد است.

حداقل در ایران، هر کس یک اسمارت‌فون به دست داشته باشد، نام تلگرام به گوشش خورده و می‌داند با نصب آن می‌تواند به دوستانش پیغام دهد، در گروه‌های چند هزار نفره عضو شود و کانال‌های اطلاع‌رسانی را دنبال کند. تمام این‌ها تنها بخشی از ویژگی‌های اپلیکیشن هوشمندی است که در شروع کار تنها هدفش امکان ارسال پیام‌های سریع و امن برای کاربران بود. برنامه‌ای که امروز از رقبایی چون واتس‌آپ و لاین و وایبر سبقت گرفته و ماهانه ۱۰۰ میلیون نفر کاربر فعال دارد.

تولد ایده‌ای به نام تلگرام

استارت‌آپ‌ها اغلب از بنیان‌گذارانشان پیشی می‌گیرند و این یکی از خواص راه‌اندازی کسب‌وکارهای اینترنتی در دنیای امروز است. بیش از آنکه مهم باشد چه کسی فلان وب‌سایت یا بهمان اپلیکیشن را طراحی کرده، مهم آن است که ایده به‌خودی‌خود چیست، چه چیزی به دنیای ما اضافه کرده و قرار است به چه کارمان بیاید.

تلگرام هم تافته جدا بافته‌ای از این قافله نیست. همه ما بسیار پیش‌تر از آنکه بدانیم چه کسانی ایده‌پردازان آن بوده‌اند، چه کسی مدیرعامل این شرکت چند میلیون دلاری است و در کجای جهان مستقر شده، اپلیکیشن تلگرام را روی موبایل‌های هوشمندان نصب کرده بودیم، غرق در گروه‌های دوستی و خانوادگی‌مان شده بودیم و اخبار و استیکر برای هم می‌فرستادیم.

 رازهای موفقیت آقای تلگرام 32 ساله

پاول دورف که او را مارک زاکربرگ روسیه می‌نامند، یکی از ایده‌پردازان و بنیان‌گذارانی است که تلگرام حیاتش را مدیون اوست. مدیرعامل ۳۲ساله تلگرام که دو سال قبل، زمانی که دولت روسیه خواهان به دست گرفتن امتیاز شبکه اجتماعی او با نام «وی کانتکت» شد، سرمایه ۲۶۰ میلیون دلاری خود را زیر بغل زد و کشورش را ترک کرد. در آن زمان وی کانتکت ۳۵۰ میلیون کاربر داشت و محبوبیتش در روسیه فراگیرتر از فیس‌بوک بود.

پاول به همراه برادرش نیکولای، که یکی دیگر از ایده‌پردازان تلگرام است، تعدادی از کارمندان نزدیک خود را به دفتری در بوفالوی نیویورک برد و در آنجا استارت‌آپ جدیدی را آغاز کرد. کمتر از شش ماه بعد، در چهاردهم آگوست ۲۰۱۳ نسخه آی.او.

اس تلگرام برای دانلود در اپ‌استور قرار گرفت و در اکتبر همان سال نسخه اندروید این اپلیکیشن در اختیار کاربران قرار گرفت. تلگرام در حالی پا به دنیای استارت‌آپ‌ها گذاشت که باور داشت امن‌ترین اپلیکیشن پیام‌رسان است و هیچ‌کس قادر به کدگشایی پیام‌های آن نخواهد بود. این اطمینان آنقدر جدی بود که تلگرام برای کسی که می‌توانست محتوایش را رمزگشایی کند، جایزه‌ای ۲۰۰ هزار دلاری در نظر گرفت.

هنوز کسی ارزش تلگرام را نمی‌داند

تلگرام در جواب به محدودیت‌ها و تلاش برای نظارت بر شبکه‌های اجتماعی متولد شد و در طول حیات خود همواره سعی داشته در برابر فیلتر شدن‌ها و اعمال نفوذها مقاومت کند و به‌عنوان اپلیکیشنی مستقل تنها در خدمت مردم عمل کند. در همان ماه اول شروع به کار، تلگرام ۱۰۰ هزار کاربر فعال روزانه داشت، رقمی که یک سال بعد جای خود را به ۱۵ میلیون کاربر فعال روزانه داد و در دسامبر ۲۰۱۴ تعداد کاربران تلگرام به ۵۰ میلیون نفر رسید و این دستاوردی بی‌نظیر برای اپلیکیشنی بود که زمان چندانی از ورودش به بازار نمی‌گذشت.

آخرین آمار سایت تلگرام در فوریه ۲۰۱۶ تعداد کاربران فعال ماهانه‌اش را ۱۰۰ میلیون نفر اعلام کرده است. روزانه ۳۵۰ هزار کاربر جدید به خانواده میلیونی تلگرام اضافه می‌شوند و حدود ۱۵ میلیارد پیام در طول روز از طریق این اپلیکیشن به مقصد می‌رسند.

پاول دورف که تجربه راه‌اندازی استارت‌آپ دیگری را که در کشورش تبدیل به یک برند بومی ‌شده بود دارد؛ درباره موفقیتش در تلگرام می‌گوید: «به گمان من موفقیت در معنای کلی یعنی به وجد آمدن از کاری که روی آن تمرکز داشته باشیم. این هیجان زمانی حاصل می‌شود که به صداهای درونتان اتکا کنید. صداهای اطراف را که به شما می‌گویند چه چیز درست یا چه چیز اشتباه است را کنار بگذارید.

کمی به خودتان زمان فکر کردن بدهید و بدانید موفقیت را در چه چیز جست‌وجو می‌کنید.» هنوز آمار دقیقی از ارزش برند تلگرام وجود ندارد، اما بنیان‌گذارانش اعلام کرده‌اند که هرگز قصد فروش آن را ندارند، چراکه اپلیکیشنی تماما رایگان برای مردم است و نه ابزاری برای تبلیغ و کسب درآمد.

 رازهای موفقیت آقای تلگرام 32 ساله

تیم اولیه ایده‌پردازان و طراحان تلگرام در سال چندین بار به کشورهای مختلف سفر می‌کنند و شرکت خود را از مناطق مختلف دنیا تحت کنترل دارند. دفتر مرکزی آن‌ها اما این روزها در برلین آلمان بنا شده است.

پیش‌بینی اینکه تلگرام چقدر در دنیای برندهای برتر فضای وب دوام می‌آورد، چندان کار ساده‌ای نیست. هرچند این روزها یکی از محبوب‌ترین اپلیکیشن‌های پیام‌رسان است و ایران، روسیه، عربستان سعودی، مصر و اسپانیا به ترتیب بیشترین کاربران آن را ساخته‌اند، با این حال مخاطبان استارت‌آپ‌های پیام‌رسان تاکنون نشان داده‌اند که چندان به فضایی که از آن استفاده می‌کنند، وفادار نیستند و پایین آمدن چندروزه، باگ‌های ساده و محدودیت‌های فرمی کفایت می‌کند تا یک اپلیکیشن را به نفع دیگری کنار بگذارند.

امتداد حضور اپلیکیشن‌های پیام‌رسان تا حد زیادی منوط به کاربران فعال آن‌هاست و تلگرام در این میانه آنقدر خوش‌اقبال بوده که هنوز کاربران مجازی را به دنبال خود می‌کشاند. ایده‌های تلگرام گاهی آن را فراتر از یک ابزار صرف پیام‌رسانی برده، قابلیت‌هایی چون استفاده از روبات‌های تلگرامی، کانال‌های متعدد و گروه‌هایی که تا ۵ هزار نفر عضو می‌توانند در آن‌ها فعالیت کنند ویژگی‌های متمایزی است که امکان گفتگو و شکل‌گیری حوزه عمومی در این پلتفرم را بیشتر قوت می‌بخشند و شاید همین خواص منحصربه‌فرد ادامه حیات این برند جوان را تضمین کنند.


منبع: برترینها