مدیر کانال نذری یاب بازداشت شد

به گزارش میزان، رئیس پلیس فتا فرماندهی انتظامی استان زنجان گفت: فردی باهویت (ع – ا) حدود ۴هزار نفر را در یک کانال تلگرام تحت عنوان «نذری یابی» گرد هم آورده بود.وی افزود: هدف این فرد ایجاد مزاحمت برای شهروندان بوده است. پلیس فتا متهم را شناسایی و پس از هماهنگی با دستگاه قضا در محل اختفای وی در شهر زنجان حاضر شد.رئیس پلیس فتا فرماندهی انتظامی زنجان خاطرنشان کرد: از اطلاعیه‌های که از سوی این فرد در کانال منتشر شده، نذر قلیان در قهوه خانه‌ای در شهر زنجان بوده است که پلیس وارد عمل شده و این مکان را هم پلمب کرد.سرهنگ آدینه لو با هشدار به مردم درخصوص عضویت در کانال‌های تلگرامی، ازمردم خواست موارد مشکوک در فضای مجازی رابه ۱۱۰ اطلاع دهند.


منبع: بهارنیوز

جدیدترین آمار «بازماندگی از تحصیل»

به گزارش ایسنا، یکی از بزرگترین دستاوردهای دنیای امروز امکان تحصیل برای تمام آحاد جامعه است. نظام آموزشی مدرن افراد را به کسب علم، شناسایی و شکوفایی استعدادها، عدم تبعیض(اعم از جنسی، قومی و نژادی) تشویق می‌کند. این امر علاوه بر آموزش دانش مقدماتی مانند خواندن و نوشتن، ریاضیات و علوم مقدماتی دریچه بزرگی را بر دنیای دانش باز می‌کند. به گونه‌ای که هر فرد می‌تواند متناسب با علایق و استعدادهای خود در آن به کندوکاو پرداخته و ضمن یاد گیری بر آن بیافزاید.از سوی دیگر این دانش امکان اندیشیدن در فرد را نهادینه ساخته و روشنگری، ارتقای فردی و اجتماعی و در نهایت مدنیت بیشتری را برای جامعه به ارمغان می‌آورد. از این رو، عدم تحصیل آسیب‌های اجتماعی جبران ناپذیری مانند تنزل اخلاقیات در جامعه، گسترش پدیده کار کودکان، کودکان خیابانی، ازدواج اجباری کودکان و … را در پی خواهد داشت که این آسیب‌ها به خودی خود آسیب‌های دیگری مانند افزایش جرم، جذب افراد بویژه کودکان به گروه های خلاف و گسترش اعتیاد را در جامعه به وجود می‌آورند.

عمدتا گروه‌هایی در معرض بازماندگی از تحصیل هستند که بطور مثال به دلیل کم توانی(معلولیت) یا دوری محل زندگی کودک فاقد دسترسی موثر به مدرسه یا معلم بوده، درآمد خانوار کفاف معیشت آنها را نداده و یا خانواده‌های بد سرپرست، امکان ثبت نام و شرکت در مدرسه را ندارند. از علل عدم تحصیل می‌توان به عدم آگاهی از اهمیت آن، فقر، عدم وجود امکانات لازم مانند مدرسه، آموزگار و… برای تمام اقشار جامعه را نام برد. مثلا خانواده‌ها به دلیل فقر، نبود امکانات آموزشی مناسب یا عدم وجود زیر ساخت‌های دستیابی به امکانات مذکور، کودکان خود را از تحصیل منع می‌کنند تا از رهگذر آن امکان معاش خانواده فراهم شود، اما عدم تحصیل این کودکان و ورود آنها پیش از سن مجاز به بازار کار ضمن تاثیرات مخرب بر آنان، آنها را در معرض آسیب‌های اجتماعی و سوء استفاده‌های مختلف قرار می‌دهند که پیامد آن نابود شدن آینده این کودکان و آسیب‌های بیشتر اجتماعی است.

اگرچه نرخ بازماندگی از تحصیل (نرخ سواد) در هر جامعه‌ای اهمیت بسزایی دارند ولی محاسبه این نرخ برای گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله از ضرورت بیشتری برخوردار است زیرا با توجه به تغییرات فرهنگی در جامعه امروز، انتظار می‌رود این نرخ برای گروه سنی مذکور مقدار ناچیزی را به خود اختصاص دهد. براساس آنچه بیان شد، هدف از این گزارش محاسبه نرخ بازماندگی از تحصیل در گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله (لازم‌التعلیم) و بررسی آن بر حسب جنس و استان است. بدین منظور با استفاده از نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال  ۹۵ مرکز آمار ایران این شاخص برای تفکیک‌های یاد شده بدست می‌آید.
 
جمعیت مردان بیسواد ۶تا ۱۴ ساله بیشتر از زنان
به گزارش ایسنا، با توجه به نتایج بدست آمده از سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ (کودکان لازم‌التعلیم در گروه سنی ۶ تا۱۴ ساله ۱۰ میلیون و ۷۷۲ هزار و ۷۸۷  نفر است که از این تعداد، پنج میلیون و ۵۱۶ هزار و ۶۳۷  نفر مرد و پنج میلیون و ۲۵۶ هزار و ۱۵۰نفر زن بوده‌اند. همچنین از تعداد مذکور ۳۱۵ هزار و ۴۱۲ نفر بیسواد (۱۵۹ هزار و ۶۳۰  نفر مرد بیسواد و ۱۵۵ هزار و ۷۸۲ نفر زن بیسواد) در کل کشور وجود دارند. که با توجه به اطلاعات حاصل، جمعیت مردان بیسواد نسبت به بیسوادان زن گروه ۶ تا ۱۴ ساله بیشتر است؛ البته جمعیت باسوادان مرد نسبت به زنان باسواد در همین گروه بیشتر است.

جمعیت زنان بیسواد ۱۰ تا ۱۴ ساله بیشتر از مردان
لازم به ذکر است؛ این امر در خصوص نسبت مردان و زنان گروه سنی ۶ تا ۹ ساله نیز صادق است. اما در گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ ساله (با جمعیت کل پنج میلیون و ۶۸۸ هزار و ۳۸۴ نفر)،  ۷۴ هزار و ۳۹۸ نفر بیسواد هستند که  از این تعداد ۳۶ هزار و ۴۸۳ نفر مرد و ۳۷ هزار و ۹۱۵نفر زن هستند. بر خلاف گروه سنی ۶ تا ۹ ساله، زنان بیسواد گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ ساله نسبت به بیسوادان مرد همان گروه سنی جمعیت بیشتری را به خود اختصاص داده‌اند. این کاهش نسبت طی ۵ سال اخیر، می‌تواند به دلیل تغییر فرهنگی، اجرای سیاست‌های آموزشی همگانی و بهبود امکانات آموزشی یا زیر ساخت‌های آن باشد.

نرخ بازماندگی کل کشور برای ۶ تا ۱۴ ساله‌ها ۲.۶۱ درصد است
زنجان دارای کمترین و سیستان و بلوچستان دارای بیشترین نرخ بازماندگی از تحصیل ۶ تا ۱۴ ساله‌ها
نرخ بازماندگی کل کشور برای گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله ۲.۶۱ درصد است که بسیار قابل تامل است. شایان ذکر است که با توجه به بالا بودن این نرخ، انتظار می‌رود مشکلات ذکر شده که در مقدمه به آن اشاره شده است، را پدید آورد. طبق جداول ۳ و ۵،  در گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله، استان زنجان (۱.۴۲ درصد) کمترین نرخ بازماندگی از تحصیل در مردان و زنان داراست و به ترتیب استانهای گیلان (۱.۴۶ درصد) و اردبیل (۱.۹۵ درصد) در جایگاه دوم و سوم قرار دارند.از سوی دیگر بیشترین مقدار این نرخ را استان سیستان و بلوچستان (۷.۶۱درصد) به خود اختصاص داده است و پس از آن استانهای کرمان (۴.۵۲ درصد) و یزد (۳.۵۲ درصد) قرار دارند. با توجه به آن که نرخ بازماندگی از تحصیل استان‌های مذکور از متوسط کشور (۲.۶۱ درصد) بسیار بیشتر است، به نظر می‌رسد در حالت بحرانی به سر می‌برند.
بررسی نرخ مذکور گروه‌های سنی ۶ تا ۹ ساله در استان‌های مختلف نشان دهنده نتایج حاصل برای گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله است. همچنین همان طور که انتظار می‌رود استان سیستان و بلوچستان در گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ ساله نیز ( ” اعم از  مرد و زن) بیشترین مقدار نرخ بازماندگی از تحصیل را به خود اختصاص داده است.





قم در صدر شاخص شکاف جنسیتی سواد
سیستان و بلوچستان دارای کمترین میزان این شکاف
پس از بررسی نرخ بازماندگی از تحصیل، به ارزیابی وضعیت شکاف جنسیتی سواد پرداخته می‌شود. بدین منظور جمعیت مردان بیسواد در گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله نسبت به زنان بیسواد در همان گروه سنی برای هر استان محاسبه شد. نتایج حاصل نشان می‌دهد که استان قم ( ۱۱۶.۹۸ درصد) بیشترین مقدار شکاف جنسیتی سواد را داراست که به این مفهوم اشاره می‌کند، مردان بیسواد در مقایسه با بیسوادان زن استان مذکور در گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله، بیشتر هستند. از سوی دیگر استان سیستان و بلوچستان (۹۵.۸۷ درصد) کمترین مقدار شکاف جنسیتی سواد را به خود اختصاص داده است که نشان می‌دهد مردان بیسواد نسبت به بیسوادان زن در گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله، از تعداد کمتری برخوردار هستند.
بر اساس اطلاعات مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت رفاه؛ از سوی دیگر، با مقایسه دو جدول ۵ و ۶ نتایج قابل ملاحظه‌ای حاصل می‌شود. استان اردبیل با نرخ بازماندگی از تحصیل ۵۹.۱ درصد، دارای شکاف جنسیتی ۵۷.۱۱۵ درصدی است. یعنی این استان، علاوه بر کم بودن تعداد بیسوادان  مرد و زن در گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله، مقایسه جنسیتی بیسوادان استان نام برده نشان از وضع سواد بهتر زنان آن دارد. از طرف دیگر، برعکس استان اردبیل، استان سیستان و بلوچستان (۷.۶۱ درصد) با توجه به بالا بودن نرخ بازماندگی از تحصیل گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله، شکاف جنسیتی استان نام برده (۹۵.۸۷ درصد) زنان بیسواد بر بیسوادان مرد همان گروه نیز بیشتر است.



منبع: بهارنیوز

خطر، بیخ گوش جوانان ایرانی

به گزارش ایسنا،  نگرانی از افزایش مشکلات شنوایی در سراسر جهان افزایش یافته و سازمان بهداشت جهانی با ارایه آمار و ارقام مبتلایان و افرادی که در معرض خطر ابتلا به آن قرار دارند، تاکید کرده که زمان آغاز برنامه‌های سلامت شنوایی فرا رسیده است. ایران نیز  مشمول این نگرانی‌هاست، اما به دلیل اجرا و ادغام برنامه‌های سلامت شنوایی در نظام سلامت، خود به عنوان عضو همکار سازمان بهداشت جهانی انتخاب شده است. مسئولان و نهادهای فعال در این زمینه نیز تلاش می‌کنند علاوه بر سیاستگزاران، توجه مردم را به سلامت شنوایی خود که به عنوان دومین بیماری ناتوان کننده شناخته می‌شود، جلب کنند.   دکتر سعید محمودیان- رئیس اداره سلامت شنوایی و گوش وزارت بهداشت- در گفت‌وگو با ایسنا نسبت به خطر افزایش روند پیرگوشی در میان جوانان و نوجوانان هشدار داد و گفت: جوانان و نوجوانان به طرز نگران کننده‌ای بدون توجه به حد صوتی مجاز، از وسایل صوتی استفاده می‌کنند. این موضوع خطر بروز کم شنوایی و پیرگوشی زودهنگام را افزایش می‌دهد؛ به همین دلیل باید مداخله‌های آموزشی لازم انجام شود.وی درباره آمار نوزدان متولد شده با مشکلات شنوایی در کشور، گفت: میزان شیوع کم شنوایی در کشور ۳.۷ مورد در هر هزار تولد زنده مشخص شده، اما این رقم در استان‌های مختلف، متفاوت است. در بعضی استان‌ها مانند چهارمحال و بختیاری این رقم تا دوبرابر نیز اعلام شده است. این استان‌ها از نظر ژنتیکی، ازدواج فامیلی، بهداشت و سلامت شنوایی دچار مشکل هستند.

غربالگری شنوایی موالید کشور
وی ادامه داد: یکی از این برنامه‌های ما افزایش پوشش غربالگری موالید کشور بوده است. به دنبال اجرای این هدف و طبق آماری که در سال ۹۵ گرفته شده، تعداد نوزادانی که با همکاری سازمان بهزیستی غربالگری شدند حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار نوزاد، معادل ۷۶ درصد موالید کشور بود. هدف ما این است که تا سال ۹۶ این رقم به ۷۶ درصد و تا سال آینده به بالای ۹۰ درصد برسد.

شش ماهگی سرنوشت‌ساز
رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت، آمار تشخیص قطعی کم شنوایی در نوزادان را در  سال گذشته ۳۴۰۰ مورد اعلام کرد و افزود: از این تعداد ۳۰۶۰ نوزاد وارد مراحل درمانی شدند و خانواده تعدادی از آنها نیز پیگیر درمان نبوده‌اند؛ به همین دلیل  با الکترونیکی کردن این موضوع سعی می‌کنیم که روند درمان مشکلات شنوایی در نوزادان را رصد کنیم. طبق برنامه‌های وزارت بهداشت، غربالگری نوزادان باید تا قبل از یک ماهگی، تشخیص قطعی تا قبل از سه ماهگی و آغاز درمان تا قبل از شش ماهگی انجام شود. کودکانی که مشکلی نداشته باشند از سن سه تا پنج سالگی نیز دوباره در برنامه‌های غربالگری ارزیابی می‌شوند. از  سن پنج  تا ۱۸ سال نیز دوباره این برنامه‌های غربالگری ادامه دارد.

اپیدمی خاموش در راه است
رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت با اشاره به نگرانی سازمان بهداشت جهانی از آمار بالای مبتلایان به مشکلات شنوایی در سطح جهان، تصریح کرد: آمارهایی از سطح جهان جمع شده است که نشان می‌دهد حدود یک میلیارد نفر در سراسر جهان با درجات مختلفی از کم شنوایی روبرو هستند یا به دلیل بیماری، شرایط کاری و زندگی در معرض ابتلا به آن قرار دارند؛ به همین دلیل از این مشکل به عنوان”اپیدمی خاموش” نام برده می‌شود.وی افزود: حدود ۳۶۰ میلیون نفر از این رقم دارای کم شنوایی شدید و عمیق تا سطح ناتوانی هستند. ۳۲۸ میلیون نفر از این تعداد را بزرگسال و ۳۲ میلیون نفر را کودکان کمتر از ۱۵ سال تشکیل داده‌اند. در میان جمعیت بزرگسالان نیز ۱۸۳ میلیون نفر مرد و ۱۴۵ میلیون نفر زن هستند.

به گفته رئیس اداره سلامت شنوایی و گوش وزارت بهداشت، در میان این ۳۶۰ میلیون نفر، پنج میلیون نفردچار کم شنوایی عمیق و سخت شنوا هستند. در حال حاضر کم شنوایی از نظر بار بیماری‌ که به دولت و مردم وارد می‌شود در جایگاه پانزدهم و از نظر ایجاد معلولیت در جایگاه دوم در میان سایر بیماری‌ها قرار دارد؛ این یعنی کم شنوایی از بیماری‌هایی مانند آلزایمر، دیابت و مشکلات تنفسی، معلولیت بیشتری ایجاد می‌کند.
محمودیان همچنین بیان کرد: سازمان بهداشت جهانی طبق این آمار دغدغه خود را به جهان اعلام کرده و از دولت‌ها خواسته است که حتما برنامه‌های شناسایی، تشخیص و درمان کم شنوایی را در نظام سلامت خود ادغام کنند. وزارت بهداشت نیز که در حال حاضر به عنوان یکی از هفت کشور همکار در زمینه برنامه‌های سلامت شنوایی با سازمان بهداشت جهانی همکاری می‌کند، به همراه سازمان بهزیستی از سال ۸۵ برنامه‌هایی را در زمینه غربالگری مشکلات شنوایی آغاز کرده و علاوه بر آن از دوسال پیش توجه خاصی به این حوزه داشته است.
رئیس اداره سلامت شنوایی و گوش وزارت بهداشت با اشاره به تحقیقی که در زمینه بررسی سواد سلامت و آگاهی از سلامت شنوایی در استان‌های کشور انجام شد، گفت: این بررسی در حال حاضر انجام شده و در حال طراحی اقدامات مداخله‌ای برای ارتقای سواد سلامت مردم هستیم. در کنار آن برنامه خطرسنجی سلامت شنوایی نیز در حال طراحی است.


منبع: بهارنیوز

مرگبارترین تیراندازی‌های تاریخ آمریکا

به گزارش ایسنا، به نقل از بی.بی.سی، مطلب زیر نگاهی است به ۱۰ مورد از مرگبارترین تیراندازی‌ها در آمریکا.
۱ – فستیوال موسیقی در لاس وگاس (دست کم ۵۸ کشته)
اول اکتبر ۲۰۱۷ – استیون پداک ۶۴ ساله از طبقه سی و دوم هتلی در لاس وگاس جمعیت حاضر در فستیوال را به رگبار بست. در این تیراندازی دست کم ۵۸ نفر کشته و بیش از ۴۰۰ نفر زخمی شدند. پلیس بعد از یورش به اتاق مهاجم در هتل، جنازه او را پیدا کرد.
۲- کلوب شبانه در اورلاندو (۵۰ کشته)
۱۲ ژوئن ۲۰۱۶ – حمله به کلوب شبانه همجنسگرایان در شهر اورلاندوی ایالت فلوریدا در زمانش مرگبارترین تیراندازی در تاریخ معاصر آمریکا بود. در این حمله ۵۰ نفر کشته و ۵۳ نفر زخمی شدند. عمر متین، مهاجم این حمله، بعد از کشتن تعدادی از حاضران در محل، ده‌ها نفر را گروگان گرفت. نیروهای ویژه پلیس برای پایان دادن به گروگانگیری وارد عمل شدند و در نهایت مهاجم را کشتند.
۳ – ویرجینیا-تک (۳۲ کشته)
۱۵ آوریل سال ۲۰۰۷ – سونگ هوی چو، دانشجوی دانشگاه ویرجینیا تک درمحوطه این دانشگاه ۲۷ دانشجو و ۵ نفر از کارکنان دانشگاه را به ضرب گلوله کشت و بعد از آن خودکشی کرد. ۱۷ نفر هم در این تیراندازی مجروح شدند. او در ویدیویی که بعد از مرگش به دست رسانه‌ها رسید از “بچه سوسول‌های” پولدار شکایت کرده بود و گفته بود که مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
۴ – دبستان سندی‌هوک (۲۷ کشته)
۱۴ دسامبر ۲۰۱۲ – در این روز آدام لانزای ۲۰ ساله با حمله به دبستان سندی‌هوک در نیوتاون در ایالت کنتیکات ۲۶ نفر را کشت. بیست نفر از قربانیان این حمله دانش‌آموزان مدرسه و بقیه از کارکنان آن بودند. علاوه بر آن او مادرش را هم کشت و در نهایت خودکشی کرد. بعد از این حمله اعلام شد که آدام لانزا دچار مشکلات شدید روانی بوده و ذهنش مدام درگیر خشونت بوده است.
۵ – کافه لوبی در تگزاس (۲۳ کشته)
۱۶ اکتبر ۱۹۹۱ – جورج هنارد ۳۵ ساله در تیراندازی در کافه‌ای در کیلین تگزاس ۲۳ نفر را کشت. او پیش از حمله با خودرویش وارد این کافه شده بود. ۲۷ نفر دیگر هم در این تیراندازی مجروح شدند. این حمله یکی از مرگبارترین تیراندازی‌های آمریکا خارج از فضاهای آموزشی بود.
۶ – مک‌دونالد، کالیفرنیا (۲۱ کشته)
۱۸ ژوئیه ۱۹۸۴ – جیمز هوبرتی ۴۱ ساله ۲۱ نفر از مشتریان و کارکنان رستوران مک‌دونالدی در سن ییسدروی ایالت کالیفرنیا را کشت. او نگهبان سابق این رستوران بود که از کارش اخراج شده بود. یک ساعت بعد از شروع حمله، تک‌تیراندازهای پلیس جیمز هوبرتی را کشتند.
۷ – دانشگاه آستین تگزاس (۱۸ کشته)
اول اوت ۱۹۶۶ – چارلز جوزف ویتمن، تفنگدار سابق آمریکایی بعد از کشتن مادر و همسرش به دانشگاه آستین تگزاس رفت و ۱۶ نفر دیگر را کشت. در این حمله ۳۰ نفر هم زخمی شدند. خود ویتمن به ضرب گلوله یک مأمور پلیس از پا درآمد. کالبدشکافی جسدش نشان داد که تومور مغزی داشته اما معلوم نشد که آیا این بیماری نقشی در انگیزه‌اش برای تیراندازی داشته یا نه.
۸ – ادموندو، اوکلاهما (۱۴ کشته)
۲۰ اوت ۱۹۸۶ – پاتریک هنری شریل پستچی ۱۴ نفر از کارکنان اداره پستی در شهر ادوموندو واقع در ایالت کالیفرنیا را کشت و در نهایت باشلیک گلوله به سرش خودکشی کرد. او پیش از آن از سوی مدیرانش به دلیل عملکردش در کار مواخذه شده بود.
۹ – سن‌برناردینو، کالیفرنیا (۱۴ کشته)
۲ دسامبر ۲۰۱۵ – سید رضوان فاروق و همسرش تشفین مالک با تیراندازی در یک مراسم ۱۴ نفر را در مجتمع بهزیستی سن‌برناردینوی کالیفرنیا کشتند و ۲۲ نفر دیگر را زخمی کردند. هر دو مهاجم به ضرب گلوله پلیس کشته شدند. دولت آمریکا اعلام کرد که این حمله تروریستی بوده است.
۱۰ – دبیرستان کلمباین (۱۳ کشته)
۲۰ آوریل ۱۹۹۹ – اریک هریس ۱۸ ساله و دیلان کلبولد ۱۷ ساله در حمله به دبیرستان کلمباین در شهر لیتلتون ایالت کلورادو ۱۲ دانش آموز و یک معلم را به ضرب گلوله کشتند. بیش از ۲۰ نفر هم در این تیراندازی زخمی شدند. هر دو مهاجم خود را در کتابخانه مدرسه کشتند.


منبع: بهارنیوز

نگاهی به نرخ بیکاری زنان در کشور

به گزارش ایسنا، بالاترین نرخ اشتغال زنان در استان خراسان جنوبی با ۹۱٫۴ درصد به ثبت رسیده این در حالیست که کمترین نرخ آن نیز با ۵۵٫۶ درصد مربوط به کهگیلویه و بویر احمد است.  آمار ارائه شده در این خصوص اما به قدری عجیب است چرا که قبل سال ۱۳۸۵ فرد شاغل به کسی اطلاق می‌شد که حداقل یک روز در هفته مشغول به کار بوده باشد ولی این تعریف در سال ۱۳۸۵ تغییرکرده و به کسی که یک ساعت در هفته مشغول به کار باشد هم اطلاق می‌شود.
کرمانشاه دارای بالاترین رتبه «بیکاری زنان» در کشور
در میان آمارهای ارائه شده، آمارهایی از «مشارکت اقتصادی زنان» به چشم می‌خورد و گرچه نام همان دو استان یعنی خراسان جنوبی و کهگیلویه و بویر احمد در صدر و قعر جدول دیده می‌شود اما درصد مشارکت اقتصادی زنان در این دو استان به ترتیب  ۱۹٫۳ و ۵٫۸ درصد است.بر اساس گزارش‌های مرکز آمار تا پایان سال ۹۴، کرمانشاه با ۶۰٫۲ درصد بالاترین «نرخ بیکاری زنان» در سنین ۱۵ تا ۲۹ را به خود اختصاص داده است و خراسان جنونی با ۲۸٫۶۸ درصد پایین‌ترین رتبه بیکاری زنان در این سنین را دارد.
نرخ بیکاری زنان جوان همواره بالاتر از مردان جوان است
مقایسه روند بیکاری جوانان به تفکیک جنسیت نشان می دهد که نرخ بیکاری زنان جوان همواره بالاتر از مردان جوان بوده است و در سال‌های اخیر این اختلاف بیشتر هم شده است . همچنین نرخ بیکاری مردان از سال ۱۳۷۵ تا سال ۱۳۸۶ نزدیک به دو برابر شده است. کمترین نرخ بیکاری مردان جوان در سال ۱۳۷۵ با  ۱۳٫۷ درصد و بالاترین نرخ بیکاری آنان در سا ل‌های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۶ هر یک با ۲۷٫۶ درصد بوده است.همچنین در مورد زنان نیز نرخ بیکاری در بازه زمانی سال ۷۵ تا ۹۰ افزایش یافته است. به این ترتیب کمترین نرخ بیکاری زنان ۱۵ تا ۲۹ ساله در سال ۱۳۷۵ با ۲۰٫۹ درصد و بالاترین نرخ بیکاری آنان به سال ۱۳۹۰ با ۴۰٫۳ درصد تعلق داشته است، این درحالیست که نرخ بیکاری کلیه سنین در سال ۱۳۷۶ برابر ۱۳٫۸ درصد بوده و با کاهش دو درصدی در سال ۹۴ که به ۱۱ درصد رسیده است.
نرخ بیکاری ۲۳ درصدی جوانان در سال ۹۴
براساس آماری که معاونت زنان و امور خانواده رییس جمهوری از وضعیت اقتصادی زنان منتشر کرده، کمترین نرخ بیکاری کلیه سنین به سال ۱۳۹۲ با ۱۰٫۴  درصد اختصاص دارد و نرخ بیکاری جوانان در سال ۱۳۹۴ برابر ۲۳٫۳ درصد بوده است. کمترین نرخ بیکاری جوانان نیز مربوط به سال ۱۳۷۵ با۱۴٫۸ درصد  و پس از آن مربوط به سال ۱۳۹۲  با ۲۱٫۲ درصد بوده است.همچنین نرخ بیکاری کلیه سنین در سال ۱۳۷۶ نیز برابر با  ۱۳٫۸ درصد بوده است که در سال ۹۴ به ۱۱ درصد رسیده است. کمترین نرخ بیکاری برای تمامی سنین نیز مربوط به سال ۱۳۹۲ با ۱۰٫۴ درصد است.
در سال ۱۳۹۳ بالاترین نرخ بیکاری مربوط به استان‌های کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری و لرستان به ترتیب با ۱۵٫۷ ، ۱۵ و۱۴٫۹  درصد بوده است.  کمترین نرخ بیکاری هم برای استان‌های کرمان، مرکزی و خراسان جنوبی به ترتیب با ۶٫۹، ۷ و ۷٫۶ درصد بوده است. در این سال نرخ بیکاری کل کشور هم برابر با ۱۰٫۶ درصد بوده است.
استانهای دارای بالاترین نرخ بیکاری
در سال ۱۳۹۴ نیز بالاترین نرخ بیکاری را استانهای کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه و چهارمحال و بختیاری به ترتیب با ۱۷٫۷  ،۱۷٫۶ و۱۶٫۴  درصد داشته‌اند و کمترین نرخ بیکاری نیز در استان‌های آذربایجان شرقی، کرمان و مرکزی به ترتیب با ۷٫۳، ۷٫۹  و۷٫۹  درصد بوده؛ در این سال نرخ بیکاری کل کشور  ۱۱ درصد بوده است.


منبع: بهارنیوز

در سه استان ایران برف پاییزی می‌بارد

برف محمد اصغری در گفت و گو با میزان گفت: امروز سه شنبه در ۷ استان‌ گیلان، مازندران، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، گلستان و خراسان شمالی شاهد بارش پراکنده باران و کاهش محسوس دمای هوا خواهیم بود.وی افزود: کاهش دما در این استان‌ها به دلیل ورود جریان‌های شمالی است که از روز‌های گذشته وارد آسمان کشور شده است.کارشناس سازمان هواشناسی با اشاره به پیش بینی بارش برف در ۳ استان کشور خاطرنشان کرد: بر اساس اطلاعات نقشه‌های هواشناسی، پیش بینی می‌شود فردا در ارتفاعات استان‌های مازندران، گیلان و اردبیل شاهد بارش پراکنده برف باشیم.اصغری از مواج بودن خلیج فارس و دریای خزر خبرداد و تصریح کرد: امروز و فردا خلیج فارس و دریای خزر به شدت مواج بوده و افراد باید توصیه‌های ایمنی را مد نظر قرار دهند.وی در خصوص وضعیت هوای شهر تهران اذعان کرد: هوا امروز در استان تهران صاف تا کمی ابری است و در خنک‌ترین حالت، دمای هوا به ۱۵ درجه سانتی گراد می‌رسد.

 


منبع: بهارنیوز

سلفی ۴ جوان پس از قتل دوستشان!

سوم مهر امسال، یکی از چوپان‌های مهاباد با جسدی سوخته کنار جاده روبه‌رو شد و به پلیس خبر داد. با حضور ماموران در محل، جسد به پزشکی قانونی منتقل و شناسایی هویت او آغاز شد. همزمان خانواده‌ای نیز با مراجعه به کلانتری از مفقود شدن پسر ۱۹ ساله‌شان به نام صادق خبر دادند و گفتند: «صادق دیشب همراه چهار نفر از دوستانش سوار خودروی پراید شد و از خانه بیرون رفت. آنها هم دانشگاهی و از دوستان چندین ساله هم هستند.» پس از تشخیص هویت مشخص شد، جسد سوخته متعلق به صادق است.

با کشف این سرنخ، بازداشت متهمان به جریان افتاد و آنها در عرض ۲۴ ساعت از سوی پلیس دستگیر شدند و در بازجویی‌ها به قتل صادق به‌دلیل اختلافات شخصی اعتراف کردند. همزمان با دستگیری متهمان، فیلمی از صحنه قتل پسر جوان به‌دست آمد که در آن متهمان از صحنه قتل و آتش زدن مقتول فیلم گرفته بودند. صادق دانشجوی حسابداری بود و یک خواهر کوچک‌تر از خود دارد. یکی از بستگانش که فیلم لحظه قتل و آتش زدن او را دیده، درباره جزئیات حادثه گفت: «هر چهار پسری که دستگیر شده‌اند بین ۱۸ تا ۲۰ سال دارند و همیشه در دانشگاه و بیرون با صادق بودند. آنها شب حادثه، صادق را به بهانه تفریح سوار پراید کردند و با هم به چند کیلومتری مهاباد رفتند اما در یک لحظه با ساطور و چاقو او را مجروح کردند و صبح روز بعد نیز در حالی‌که هنوز نفس می‌کشید با بنزین آتشش زدند.»

او درباره محتوای فیلمی که متهمان از صحنه قتل و سوزاندن تهیه کرده‌اند نیز گفت: «فیلم حدود ۱۵ دقیقه است و چندبار قطع و وصل می‌شود. اولین ثانیه‌های آن نیز صادق را در حالی‌که سرش زخمی است و به حالت تقریبا بیهوش در صندلی عقب ماشین نشسته و سرش روی بالشتک خودرو افتاده، نشان می‌دهد. متهمان خیلی خونسرد و آرام هستند، صدای ضبط خودرو را بلند کرده‌اند و ماشین هم در حال حرکت است. آنها دستکش سفید دارند و به صورتشان نیز ماسک زده‌اند.»

وی افزود: «فیلم لحظه‌ای قطع می‌شود اما در شروع دوباره می‌بینیم متهمان ماشین را به بیرون از شهر برده‌اند و در حال پیاده شدن از آن هستند. سپس با ساطور و چاقو ضرباتی به صادق می‌زنند. در این لحظه، صدای یکی از متهمان می‌آید که به دیگری می‌گوید برو تو هم بزن… داره بلند می‌شه…»
آشنای صادق، لحظه آتش زدن مقتول را نیز این‌گونه توضیح می‌دهد: «فیلم خیلی فجیع است و نمی‌توان براحتی به آن نگاه کرد. ثانیه‌های آخرش، صادق را در حالی‌که در آتش است، نشان می‌دهد. آنها بنزین ریختند و او را آتش زدند. در بخشی از فیلم دو نفر از متهمان را دیدم که دوربین را بالا می‌آورند و ـ به حالت سلفی ـ ژست می‌گیرند.» به گفته وی، مراسم تشییع صادق روز جمعه در مهاباد برگزار شد و پدر و مادر او نیز با حضور در دادسرا، درخواست قصاص کردند.

رئیس کل دادگستری آذربایجان‌غربی درباره حادثه به میزان گفت: «سوم مهر امسال، جسد سوخته مجهول‌الهویه در جاده‌ای روستایی کشف شد و بلافاصله ماموران و بازپرس شعبه اول دادسرای مهاباد در محل حاضر شدند.» توکل حیدری با بیان این‌که جسد متعلق به صادق، متولد ۷۷ است، افزود: در این زمینه چهار نفر دستگیر شده‌اند که سه نفر از آنها به اتهام مشارکت در قتل عمد با قرار بازداشت موقت و یک نفر دیگر هم به اتهام معاونت در قتل عمد با قرار وثیقه به زندان معرفی شدند.» وی با بیان این‌که تحقیقات تکمیلی درباره انگیزه متهمان ادامه دارد، افزود: «هر سه متهم به قتل، به انجام اعمالی که منجر به قتل شده اعتراف کرده‌اند.»


منبع: بهارنیوز

آن‌ها «ناشهروند» هستند

می‌گل هشترودی- روزنامه بهار

این‌روزهـــا کودکان بی‌شناسنامه، طیف عظیمی از کودکان را شامل می‌شود. کودکان کار، کودکان افغانی، کودکان حاشیه شهرها و حتی کودکانی که حاصل ازدواج دختران در سنین پایین هستند همگی زیر مجموعه یک عنوان قرار می‌گیرند. کودکان بی‌شناسنامه! کودکانی که بهای بی‌هویتیشان را با محرومیت از مدرسه پرداخت می‌کنند. حتی حالا که به قول وزیر آموزش و پرورش سیصد و هفتاد هزار نفر از همین کودکان پا به مدرسه گذاشته‌اند باز هم عنوان بی‌شناسنامه گی بر سر خیلی از همین بچه‌ها آوار است و پر پرواز را از آن‌ها گرفته است. مخصوصا حالا که به گفته معاون وزیر آموزش و پرورش کودکان بدون شناسنامه ایرانی کد انحصاری ندارند.
***
عدم وجود کد انحصاری برای کودکان بی‌شناسنامه
پس از این که معاونت رفاه وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی از ارائه لایحه‌ای برای صدور کارت هویت برای کودکان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی خبر داد سخنگوی سازمان ثبت‌احوال عنوان کرد که وزارت رفاه به لحاظ قانونی نمی‌تواند به این موضوع ورود کند و وزارت کشور در این زمینه مسئول است و صدور شناسنامه برای افراد بی‌هویت باید از مسیر قانونی و از طریق وزارت کشور طی شود.در همین راستا، علی باقرزاده، معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نهضت سوادآموزی با اشاره به چگونگی پوشش تحصیلی کودکان و بازماندگان از تحصیل بدون شناسنامه ایرانی گفته است: متاسفانه کد انحصاری برای این‌ها نداریم؛ در این زمینه نیازمند نظام آماری دقیق هستیم که وزارت کشور مسئول آن است. شاید بتوان به صورت موردی مشکل اسناد هویتی و سوادآموزی این کودکان را حل کرد اما به صورت فراگیر نمی‌توانیم به تنهایی این کار را سامان دهیم. باید یک شناسه و مشخصه انحصاری از این کودکان در سیستم ثبت کنیم، زیرا ما برای هر یک از افرادی که تحت پوشش برنامه‌ها قرار می‌گیرند سالانه یک میلیون تومان هزینه می‌کنیم. هرساله تفاهم‌نامه‌ای با سازمان برنامه و بودجه برای پوشش تعداد مشخصی منعقد و به همان میزان اعتبار دریافت می‌کنیم و به همین دلیل اطلاعات همه این افراد باید در سامانه ثبت شود. وی با اشاره به بازدید از یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان گفت: در این روستا مشکل عدم برخورداری از شناسنامه به صورت فراگیر وجود داشت و خانواده‌های متعددی بدون شناسنامه بودند. باید این مسئله توسط مرجع ملی حقوق کودک و ثبت احوال دنبال و یک تصمیم اساسی اتخاذ شود. لازم است در آنجا استانداری ورود فعال‌تری داشته باشد. باید اطلاعات و مشخصات در اختیار داشته باشیم. این مشخصات در طرح‌های آزمایشی توسط اداره کل اتباع وزارت کشور جمع آوری می‌شود. باید این افراد حداقل یک شناسه منحصر به فرد داشته باشند که بدانیم چه کسانی تا کنون آموزش دریافت کرده‌اند اگر دائما در معرض افراد بدون هویت باشیم نمی‌توانیم با ارزیابی دقیقی اعلام کنیم چه تعداد را پوشش داده ایم. مکرر دیده شده است فردی هم در مدرسه و هم در نهضت سوادآموزی ثبت نام کرده و از انجمن‌ها هم خدمات می‌گیرد. متاسفانه کدانحصاری برای این‌ها نداریم. چندین نهاد دولتی و غیردولتی متولی‌اند اما چون خدماتشان روی یک گروه مشترک متمرکز شده نتیجه‌ای ندارد. نیازمند یک نظام آماری دقیق هستیم که وزارت کشور مسئول آن است.

تحصیل حدود ۱۲ هزار فاقد شناسنامه در مدارس سیستان و بلوچستان
علیرضا نخعی مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید گفته بود: «حدود ۱۲ هزار  نفر فاقد شناسنامه در مدارس این استان مشغول به تحصیل شدند. آمار دانش آموزان فاقد شناسنامه استان امسال نسبت به ۹ هزار نفر سال گذشته رشد قابل توجهی داشته است، پیش بینی می‌شود این آمار تا ۱۵ هزار دانش آموز نیز افزایش یابد.» این تعداد برای کودکان بدون شناسنامه که بی‌هویت محسوب می‌شوند در یک شهر کوچک رقم بسیار زیادی است و این که هیچ کس به این معضل که روز به روز رو به افزایش است و حالا چشمگیر هم شده توجهی ندارد جای تعجب دارد. بعد از این که سالانه افزایش شمار این کودکان را در کوچه و خیابان و پارک در قالب کودکان کار دیدیم و اشتیاقشان را به تحصیل و مدرسه حس کردیم جای بسی تعجب دارد که چگونه مسئولان تا حالا راهی برای آن نیاندیشیده‌اند و حالا از عدم وجود کد انحصاری برای این کودکان سخن می‌گویند.

تعجیلی که هیچ وقت صورت نمی‌گیرد
همین چند وقت پیش بود که رضا شیران عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی بر لزوم تعجیل مجلس و دولت در تعیین‌تکلیف کودکان بی‌شناسنامه تاکید کرد و گفت: ما اگر تنها به دنبال مسکن‌ها باشیم هر دستگاهی خود را متولی می‌داند و مسئولیت‌پذیری هم ندارند، اما اگر قانون تصویب شود برای همه دستگاه‌ها الزام‌آور است. با توجه به شرایط و قوانین حال حاضر اگر قانون اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی به تصویب برسد، سازمان ثبت‌احوال می‌تواند برای این افراد شناسنامه صادر کند. در حوزه اجرا، نهاد و دستگاهی که باید سند هویتی صادر کند، سازمان ثبت‌احوال بوده، اما قطعاً قانون‌گذاری در این زمینه به عهده سازمان ثبت‌احوال نیست. قانون‌گذاری در مجلس و آیین‌نامه‌ها به عهده هیئت‌وزیران است. البته این درست است که سازمان ثبت‌احوال باید بر اساس قوانین موجود شناسنامه صادر کند، اما در حال حاضر سازمان ثبت‌احوال نمی‌تواند، برای افرادی که به لحاظ هویتی نامعلوم هستند، کاری انجام دهد.

او مسئله کودکان بی‌شناسنامه را خاص کودکان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان افغان ندانست و گفته بود: من با یکی از ایرانیانی که در کانادا زندگی می‌کرد گفت‌وگو می‌کردم و او می‌گفت ما و بسیاری از ایرانی‌های مقیم کانادا نیز با این مشکل روبه‌رو هستیم. زنان ایرانی در کانادا با مردان غیرایرانی ازدواج‌ کرده‌اند و دارای فرزند هستند و علاقه دارند رابطه فرزندشان با سرزمین مادری‌اش برقرار باشد، اما با توجه به قوانین موجود این مسئله امکان‌پذیر نیست. وزارت کشور و سازمان ثبت‌احوال هم باید تابع قانون باشند. مجلس به این آمادگی رسیده که این قانون را تصویب کند و ضرورت حل مسئله کودکان بی‌شناسنامه را درک کرده است. البته برخی دیدگاه‌های بازتر و برخی دیدگاه‌های بسته‌تری به این موضوع دارند، اما درباره این‌که این کودکان باید تعیین تکلیف شوند، همه به قطعیت رسیده‌اند. من با ارائه شناسنامه و تابعیت به این کودکان موافق هستم، هر چند اگر به این کودکان سند هویتی هم داده شود، نمی‌توانند مسئولیت دولتی داشته باشند و به عنوان مثال وزیر شوند؛ اما باز هم قابل‌مقایسه با وضعیت فعلی نیست.

تبعات وجود «ناشهروندان» بی شناسنامه
مرضیه محبی یک فعال حقوق زنان با اشاره به قوانین مدنی ایران که انتقال تابعیت را تنها بر اساس نسب خونی و از طریق پدر امکان پذیر می‌داندمی‌گوید: بر اساس این قانون مادر نقشی در انتقال تابعیت به فرزند ندارد. از سوی دیگر بر اساس همین ماده قانونی محل تولد نیز نمی‌تواند در انتقال تابعیت موثر باشد یعنی فرزندی که در ایران و از مادری ایرانی به دنیا آمده باشد ایرانی محسوب نمی‌شود. قانون مدنی کشور مصوب سال ۱۳۰۷ است و در نتیجه به طور سنتی در کشور اعمال می‌شود. ماده ۹۷۶ قانون مدنی طفل متولد شده از پدر ایرانی را، صرف نظر از این که در کجا به دنیا آمده است ایرانی می‌داند، همچنین در این ماده آمده است فرزندی که از پدر یا مادر غیر ایرانی در ایران متولد شود در صورتی که بعد از رسیدن به سن ۱۸ سال، یک سال در ایران بماند می‌تواند تابعیت ایرانی داشته و دریافت کند. اما این قانون سال‌ها اجرا نمی‌شد تا این که سال ۱۳۸۵ مجلس شورای اسلامی دست به تعیین تکلیف این قانون زد و با افزودن محدودیت‌هایی آن را مورد بازنگری قرار داد. وی با انتقاد از این که کودکی که در ایران، از مادری ایرانی و پدری خارجی متولد می‌شود، هیچ هویتی ندارد و شهروند هیچ کشوری محسوب نمی‌شود تصریح کرد: علاوه بر این بر اساس مقررات لازم است تا طفل متولد شده از مادر ایرانی که بعد از ۱۸ سال زندگی در ایران از پدر رد تابعیت بگیرد. اما این سئوال وجود دارد که این فرد چه طور و با کدام اوراق شناسایی می‌تواند از کشور خارج شود؟

همچنین در صورت خروج از کشور و رفتن به کشور متبوع پدر، چه طور درخواست صدور شناسنامه بدهد و سپس با بازگشت به ایران و گذراندن یک سال دیگر در کشور درخواست تابعیت ایران را داشته باشد؟ به نظر می‌رسد زمان آن است که تمام این قوانین اصلاح شوند. بیشتر افراد فاقد شناسنامه‌ای که از مادران ایرانی متولد شده‌اند در واقع تبعه کشور افغانستان هستند زیرا بیشترین مهاجران از مقصد افغانستان وارد کشورمان شده‌اند. این درحالی است که این کشور سیاستی تحت عنوان قبول ترک تابعیت ندارد و به شدت نسبت به این قضیه مقاومت می‌کند. البته این سیاست هایی است که برای مقابله با دو تابعیتی بودن افراد اتخاذ شده است. بنابراین این عملا ممکن نیست که طفلی که در ایران به دنیا آمده و هیچ اوراق شناسایی ندارد بتواند‌ترک تابعیت از کشور پدری اش بگیرد. در حال حاضر طرحی تحت عنوان اصلاح قوانین تابعیت به مجلس ارائه شده است که در صورت تصویب به زنان ایرانی کمک می‌کند تا برای فرزندانشان شناسنامه بگیرند. قرار بود این طرح در یک کمیسیون مشترک در مجلس بررسی شود که هنوز مورد رسیدگی قرار نگرفته؛ اما در عین حال روند کار متوقف هم نشده است.

وی با اشاره به دو سیاست تابعیت در جهان یعنی انتقال تابعیت بر اساس خون و خاک اظهار کرد: انتقال تابعیت بر اساس تولد در خاک یک کشور سیاستی است که در بیشتر کشورهای مهاجر پذیر دنبال می‌شود. اما در بیشتر کشورهایی که اصالت نژادی برایشان مهم است تابعیت از مادر یا پدر به فرزند منتقل می‌شود. این درحالی است که ایران از معدود کشورهایی است که در آن تابعیت تنها از پدر به فرزندان منتقل می‌شود. امیدواریم که این سیاست سنتی هرچه سریع‌تر اصلاح شود. مساله کودکان بدون تابعیت مساله‌ای است که بیش از آن که مربوط به ایران و قوانین ما باشد یک مساله بشری است، اگرچه براساس دستور مقام معظم رهبری در حال حاضر کودکان افغانستان می‌توانند در مدارس تحصیل کنند اما باید توجه داشته باشید که صرف تحصیل بدون داشتن شناسنامه مشکلی از این کودکان حل نمی‌کند و در نهایت آن‌ها در حاشیه شهرها سرگردان خواهند بود. به همین دلیل باید تلاش کرد تا طرحی که وارد مجلس شده برای پایان دادن به این ستم‌ها هرچی سریع‌تر تصویب شود و این حق را برای زن ایرانی قائل شویم که فرزندش تابعیت ایرانی داشته باشد.



 


منبع: بهارنیوز

پایانه‌ها مسیری راحت برای خرید بلیط اتوبوس ویژه دانشجویان

با تمام شدن فصل تابستان و گذراندن یک دوره تعطیلات طولانی، فصل پاییز از راه رسید و فصل دانشگاه از نو آغاز شد. در این میان دانشجویانی که در شهر های دیگر مشغول به تحصیل می باشند مجبور به سفر های هفتگی هستند.

در بین وسایل حمل و نقل عمومی، اتوبوس به صرفه ترین و مطمئن ترین وسیله نقلیه است و برای دانشجویانی که زیاد سفر میکنند راه مناسبی می باشد. درخواست خرید بلیط اتوبوس در فصل پاییز به اوج خود می رسد، در این میان خرید بلیط به دغدغه ای برای مسافران تبدیل می شود. این نگرانی برای دانشجوها وجود دارد که در صورت پیدا نکردن بلیط ممکن است به کلاس نرسند و یا برای تعطیلات نتوانند به موقع به خانه بر گردند.

سایت پایانه ها برای کاهش نگرانی شما دانشجویان عزیز، روزانه سرویس های بسیاری را از مبداهای مختلف برای مقاصد مختلف راه اندازی کرده است. دانشجویانی که هر هفته به شهر محل سکونتشان سفر دارند می توانند با خرید اینترنتی بلیط اتوبوس از سایت پایانه ها با خیالی آسوده سفر کنند.تنها کافیست با وارد شدن به سایت پایانه ها و انتخاب پایانه مبدا و مقصد مورد نظرتان بلیط اتوبوس خود را خریداری نمایید.

ما در تمام مراحل خرید، از انتخاب مبدا تا پرداخت مبلغ بلیط در کنار شما هستیم و در صورت بروز هر گونه ابهام در خرید، شما را راهنمایی خواهیم کرد. گاها ممکن است سفر شما به دلایلی مانند عدم تشکیل کلاس لغو شود. امکان فوق العاده ی ابطال بلیط و بازگشت پول به حساب شما، بدون مراجعه حضوری به پایانه مسافربری کمک میکند که با اطمینان خاطر بلیط خود را تهیه نمایید و در خصوص ابطال آن نگران نباشید.

لازم است این مژده را به دانشجویان بدهیم که بلیط های موجود در سامانه پایانه ها از تخفیفات ویژه و شناور برخوردار هستند. هم چنین خانواده پایانه ها برای آرامش و راحتی شما دانشجویان عزیز، همزمان با شروع سال تحصیلی جدید، جشنواره پاییزی خود را آغاز کرده است. در این جشنواره، روزانه به ۲۰ نفر از مسافرانی که از پایانه ها خرید میکنند ۲۵ تا ۱۰۰ درصد مبلغ بلیط بازگشت داده می شود. اگر میخواهید از جزئیات جشنواره پایانه ها مطلع شوید کافیست در کانال تلگرام پایانه ها عضو شوید.


 
شما می توانید با عضویت در کانال تلگرام پایانه ها، علاوه بر آگاهی از جشنواره ها و تخفیفات ویژه، کلیه اخبار و اطلاعات دنیای گردشگری و حمل و نقل ایران را نیز دنبال کنید.
 
امید است بتوانیم میزبان سفرهای شما باشیم.

payaneha.com
 
 


منبع: بهارنیوز

سلسله حکیمان خارچین

بابک خطی *
کمی از ظهر گذشته است و بعد از ویزیت روزانه پای صحبت یکی از استادان صاحب تجربه و دلسوز  نشسته‌ام که برایم از خاطره‌ی اخیرش می‌گوید (نقل به مضمون): چند شب قبل زنگ تلفن همراهم  به صدا در آمد و شماره فردی که در زمانی دور بیمارم بود و به دلیل یک پیگیری شماره‌ام را به او داده بودم آنهم بعد از پانزده سال  روی صفحه گوشی نقش بست. خسته از کار روزانه بودم و به ساعت که نگاه کردم یازده و نیم را نشان می‌داد و واقعا حالی برای جواب دادن نبود. اما با خودم گفتم تماس فردی چنان محترم، بعد این همه سال و این ساعت شب باید چیزی قابل اعتنا باشد. جواب دادم و صدایی مضطرب شروع به سلام و عذرخواهی کرد و توصیف اینکه همسرش در میانه راهی در جاده دچار درد زایمان شده است و او مستاصل که تا آمدن اورژانس چه کند
استاد برایم تعریف کرد از نبودن اثری از خستگی بعد از حرفهای بیمار سابق، از چیزهایی که به او گفت و راهنمایی هایی که کرد  و کودکی که نهایتا فردا در بیمارستان به دنیا آمد و…

من به آن مرد فکر می‌کنم که در آن شرایط اضطراب و فشار شماره این پزشک برای او به مثابه نقطه نهایی امید و اعتماد بود.
با خود می‌اندیشم  در بیمارستان‌ها و کلینیک‌ها و مطب‌های کشور دستیاران، کارورزان و سایر پزشکان در موقعیت‌های  مختلف (دولتی، خصوصی، آموزشی و. . .) در جایگاه‌های اعتمادی چنین نشسته‌اند و با تلاشی شبانه روزی چنین امیدی را به بیمار و همراهانش هدیه می‌دهند؛ امید به زندگی، ادامه دادن و بهبود شرایط و همراهی و اخذ اعتماد در سخت‌ترین شرایط  یک بیمار و حتی وقت هایی که فرجام یک بیماری علیرغم همه تلاش‌ها به بهبودی یا نجات ختم نمی‌شود. آرامشی که وقتی یک بیمار خود را به دست پزشک و تیم درمان می‌سپارد بدان دست می‌یابد و با خود می‌گوید: ” دیگر نگران نیستم، چون هر اقدامی که لازم باشد را برای من انجام می‌دهند. “

هدف این یادداشت  توصیه  دادن شماره تلفن از سوی پزشک به بیمار یا‌ترویج پاسخگویی به بیمار در وقت نامناسب نیست تنها تلنگری است برای نشان دادن نقطه خوشرنگ امید و اعتماد جامعه به پزشکان خود و این خود مایه امیدواری است که علیرغم هجمه هایی که خصوصا طی سال‌های اخیر پیکره اعتماد بین بیمار و پزشک را هدف قرار داده است، با بازتولید چنین  الگوهایی از پزشکان دلسوز، هنوز پزشکان و بیماران صاحبان  این گوهر گرانبها هستند.

از سویی  با خود می‌اندیشم که از فرافکنی هم باید پرهیز کرد و خطوط جداکننده را هرگز از یاد نباید برد. از یاد نباید برد اگر من خوب از بیمارم شرح حال نمی‌گیرم و وقت کافی برای معاینه صرف نمی‌کنم، اگر هزینه‌های غیرضروری بر روند درمان تحمیل می‌کنم، اگر به روشی غیر منصفانه و آغشته به تقلب وارد دوره‌های پزشکی می‌شوم و به خاطر عدم شایستگی در جایگاهی که تصرف کرده‌ام موجب آسیب به بیماری می‌شوم، همه این‌ها ناشی از کم کاری‌ها و حقارت‌های من است و نباید آن را به حساب اکثریتی که بر مسند این اعتماد نشسته‌اند گذاشت و پایه‌های آن را لرزاند. این من هستم که باید از عملکردم شرمسار باشم و بدانم اعمال امثال من باعث دلیر شدن رسانه‌های زرد سوگرا در تحریک کاذب جامعه‌ای می‌شود که به پزشکان خود اعتماد دارد. اسمم را می‌شنوم و از افکارم بیرون می‌جهم، استاد است که صدایم می‌کند.
لبخند روی لب دارد. . .
* طبیب کودکان
*حکیم خارچین: پزشک حاذقی که استادانه بیماری را درمان و خار از دل‌ها بیرون می‌کند.


منبع: بهارنیوز

دستگیری خانم دکتر قلابی در نازی آباد

به گزارش فارس، در مورخه ۲۲ شهریور ۱۳۹۶ خانم جوانی با مراجعه به کلانتری ۱۳۰ نازی آباد اعلام کرد که جهت ترمیم دندانش به یک دندانپزشکی در نازی آباد – خیابان مدائن رفته است اما بواسطه نوع رفتار این خانم دندانپزشک، بدون آنکه اجازه کار بر روی دندان هایش را بدهد از مطب خارج شده و گمان می کند که این خانم اصلا هیچگونه تخصصی در زمینه دندانپزشکی ندارد.

 



با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع غصب عناوین و جعل عنوان پزشکی، پرونده جهت رسیدگی در اختیار پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی با مراجعه به مطب دندانپزشکی مورد نظر در طبقه دوم یک ساختمان تجاری، از خانم دندانپزشک که خودش را بنام دکتر “عاطفه . الف” معرفی می کرد، درخواست پروانه مطب دندانپزشکی و در ادامه مدارک هویتی کردند.در بررسی دقیق مجوز مطب دندانپزشکی و مدارک هویتی ارائه شده از سوی خانم “عاطفه . الف” و در ادامه انجام تحقیقات پلیسی، کارآگاهان پایگاه هفتم اطلاع پیدا کردند که مجوز و مدارک ارائه شده به آنها واقعا متعلق به یک پزشک خانم بنام “عاطفه . الف” است که توسط خانم حاضر در مطب شخصی بنام “سمیه . ع” ( ۳۵ ساله ) جعل شده است.

با احراز موضوع غصب عناوین و جعل مدارک پزشکی، خانم “سمیه . ع” دستگیر و در بازرسی از مطب دندانپزشکی محل فعالیتش تعداد زیادی سربرگ های پزشکی مسروقه متعلق به خانم دکتر “عاطفه . الف” بهمراه تصاویر مدارک هویتی و همچنین مهر پزشکی تهیه شده بنام ایشان، کشف و توقیف شد.با شناسایی خانم دکتر عاطفه . الف که متهم پرونده با سوء استفاده از مدارک پزشکی ایشان اقدام به تأسیس مطب برای خودش کرده بود، تحقیقات از ایشان در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.خانم دکتر “عاطفه . الف” پس از حضور در پایگاه هفتم پلیس آگاهی و مواجهه حضوری با متهم ( سمیه . ع) بلافاصله وی را مورد شناسایی قرار داد و عنوان داشت: خانم “سمیه . ع” پیس از این به عنوان منشی و دستیار پزشک، نزد بنده کار می کرد.

خانم دکتر در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در طول مدت چند ماهی که تحت مراقبت های پزشکی جهت تولد فرزندم قرار داشتم، به پیشنهاد پزشک و اعضای خانواده ام قرار بر آن شد که تا زمان تولد فرزندم استراحت نمایم؛ پس از تولد فرزندم و به جهت مراقبت از وی، این روال همچنان ادامه پیدا کرد؛ طی این مدت بنده هیچگونه فعالیت در زمینه دندانپزشکی نداشته ام.متهم پرونده (سمیه.ع) که چاره ای جز اعتراف و بیان حقیقت نداشت، در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: با همدستی همسرم و پس از سرقت مجوز پزشکی، مدارک هویتی و سربرگ‌های پزشکی خانم دکتر، اقدام به تهیه یک مهر پزشکی بنام ایشان کرده و در ادامه مطب دندانپزشکی را در نزدیکی محل سکونتمان براه انداختیم؛ طی این مدت از افرادی که به مطب مراجعه می کردند، مبالغ مختلفی از ۲۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان را به بهانه های مختلف دریافت می‌کردم.

سرهنگ کارآگاه شمس الدین میرزکی، رئیس پایگاه هفتم پلیس آگاهی با اشاره به دستگیری همسر متهم بنام محمود ص ( ۴۰ ساله ) عنوان داشت: در ادامه تحقیقات، تعدادی از شکات پرونده شناسایی و به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ دعوت شدن؛ همچنین شکایت خانم دکتر “عاطفه.الف” نیز به همراه شکایت وزارت بهداشت اخذ شد و متهمین با قرار قانونی و جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.


منبع: بهارنیوز

ادعای قاتل ستایش: همدست داشتم

عسگر قاسمی آقباش در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به ادعای اخیر قاتل ستایش قریشی مبنی بر اینکه وی بعد از ارتکاب قتل همدست داشته و شخص دیگری پس از قتل، اقدامات مجرمانه‌ای را نسبت به مقتوله انجام داده است، گفت: به فرض صحت این ادعا، این موضوع در حکم صادره از سوی دادگاه برای امیرحسین تاثیری ندارد.وی خاطرنشان کرد: دادگاه کیفری یک استان تهران برای بررسی این موضوع، پرونده را به دادگستری ورامین ارجاع داد تا آن‌ها بررسی کنند که آیا  اقدام مجرمانه‌ای در این خصوص صورت گرفته یا خیر.بر اساس این گزارش، ابوالقاسم مرادطلب دادستان ورامین پیش از این گفته بود که رسیدگی به این پرونده در تهران انجام شد و در نهایت برای اجرای حکم، به ورامین می‌آید.
 
وی با اشاره به اظهارات اخیر رییس کل دادگستری استان تهران مبنی بر اینکه «فرایند استیذان مربوط به اجرای حکم انجام و به دادسرای مجری حکم ابلاغ شده است» بیان کرد: تا این لحظه پرونده به اجرای احکام ورامین نیامده، زیرا اندکی زمان بر است.رسیدگی به پرونده موسوم به «ستایش» در شهریور سال ۹۵ در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی خازنی انجام شد و در نهایت سه اتهام عمل منافی عفت، قتل عمد و جنایت بر میت به متهم پرونده تفهیم شد. بر اساس رای صادره، قاتل این پرونده در خصوص اتهام قتل عمد به قصاص نفس و در خصوص اتهام تجاوز به عنف به یک بار اعدام و در خصوص اتهام جنایت بر میت به ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.با اعتراض به رای صادره توسط دادگاه کیفری، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور ارسال شد و دیوان عالی نیز حکم دادگاه بدوی را عینا تایید کرد.


منبع: بهارنیوز

ثبت‌شرکت،‌کارآفرینی‌و‌سرمایه‌گذاری‌در‌گرجستان

اگر شما نیز از آن دسته افراد جویا در حوزه صنعت، کارآفرینی و یا سرمایه گذاری باشید ممکن است نام کشور گرجستان را در سالهای اخیر شنیده باشید زیرا بسیاری معتقد هستند گرجستان و پایتخت آن یعنی تفلیس دورنمائی شبیه به دبی در امارات را خواهد داشت .
 چند سالیست گرجستان بعنوان یک مقصد مناسب برای گردشگران و سرمایه گذاران ایرانی مورد توجه است و ما در این نویسه قصد داریم در خصوص این کشور اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهیم تا اگر قصد ثبت شرکت در گرجستان و سرمایه گذاری در گرجستان را دارید اطلاعات دقیق تری در این مورد کسب نمائید .
 
گرجستان از کشورهایی است که در هر دو قارهٔ آسیا و اروپا قرار داشته و یکی از اهداف مقامات سیاسی تفلیس پایتخت گرجستان، عضویت در اتحادیه اروپا و ناتو است؛ که گرجستان در حال حاضر عضو ناظر در اتحادیه اروپا و ناتو می‌باشد و همکاری‌های زیادی با این دو سازمان دارند لازم است ذکر شود که کلیه قوانین گرجستان مانند قوانین اتحادیه اروپا است.

این کشور بعنوان یک کشور با تاریخ دیرینه اکنون پس از عبور از جنگی که با نام اوستیای جنوبی ۲۰۰۸ شناخته می شود بعنوان یک مقصد مناسب برای گردشگری در کل دنیا شناخته شده و سالانه تعداد زیادی گردشگر به این کشور سفر می کنند، علاوه بر موضوع توریسم و گردشگری، گرجستان مورد توجه بسیاری از کارآفرینان و سرمایه گذاران قرار گرفته است، بطوری که طبق آمار رسمی در سال ۲۰۱۶ جمعیتی بالغ بر ۵ میلیون نفر به گرجستان سفر نموده اند .
 
 
 
اما موضوع ثبت شرکت در گرجستان، فن آفرینی و سرمایه گذاری در گرجستان دلیلی شده بر اقامت افراد جدید در این کشور و سرمایه گذاری های متعدد در تفلیس .
 اما کارشناسان حقوقی شرکت سام جورجیا (یک شرکت حقوقی ایرانی معتبر با بیش از ۸ سال تجربه در انجام امور حقوقی در گرجستان) معتقدند که سرمایه گذاری در اموری همانند ساخت و ساز، کشاورزی و دامپروری، رستوران داری، پرورش ماهی و اموری مانند بسته بندی سرمایه گذاری هائی است که در گرجستان و تفلیس اکثراً مناسب بوده و آینده روشنی را خواهند داشت و کارشناسان این شرکت معتبر حقوقی بر این باور هستند که ثبت شرکت و اخذ اقامت گرجستان برای این دسته از افراد ممکن خواهد بود.
 
کارشناسان سام جورجیا در خصوص موضوع سرمایه گذاری پیشنهاد می کنند که قبل از هر گونه اقدام لازم است در خصوص موضوع سرمایه گذاری تحقیق شود، بدین منظور پیشنهاد می نمایند که با مراجعه به کانال این شرکت به آدرس https://t.me/samigeorgia اطلاعات کاملی را در مورد گرجستان و تفلیس بدست آورند و پس از آن حتمن سفری به تفلیس پایتخت این کشور داشته باشند تا از نزدیک وضعیت این کشور را ملاحظه نمایند. همچنین سام جورجیا پیشنهاد می دهد برای کیفیت بهتر تحقیقات از کارشناسان حقوقی این شرکت مشاوره رایگان بگیرند .
 
اقامت گرجستان
اگر از آندسته از افرادی هستید که گرجستان را محیطی مناسب برای سرمایه گذاری دیده اید و به دنبال بررسی شرایط اقامت گرجستان هستید کارشناسان سام جورجیا پیشنهاد ثبت شرکت برای شما را دارند که پروسه آن یک روز کاری است و مراحلی ا جمله ثبت شرکت، اخذ کد مالیاتی و ایجاد دستگاه آپارات مالیاتی، گرفتن مهر شرکت و کلیه امور مربوط به ایجاد یک شرکت رسمی و قانونی را در پیش خواهد داشت و پس از ثبت شرکت می توانید درخواست اقامت خود را به اداره ثبت شرکت و مهاجرت گرجستان تسلیم نموده تا درخواست شما را مورد بررسی قرار دهند.


 
در انتها پیشنهاد می نمائیم به منظور دریافت مشاوره در خصوص سرمایه گذاری و فن آفرینی در گرجستان و یا انجام هرگونه امور حقوقی به شرکتهای معتبر نظیر سام جورجیا مراجعه نمائید و بصورت حرفه ای امور حقوقی خود را به صورت منظم پیش ببرید .
 


سام جورجیا بعنوان یک شرکت معتبر و البته با تجربه در زمینه امور ثبت شرکت، اخذ اقامت، خرید خانه، اخذ پذیرش تحصیلی، مشاوره در زمینه امور ساخت و ساز در گرجستان بعنوان وکلای حرفه ای حقوقی برای امور فوق پیشنهاد می گردند .
 
اطلاعات شرکت سام جورجیا به قرار زیر است :
به منظور کسب اطلاعات بیشتر در زمینه امور مختلف در گرجستان، می توانید به کانال تلگرام شرکت سام جورجیا به آدرس : https://t.me/samigeorgiaمراجعه کنید.

همچنین می توانید با شماره های زیر با مشاوران مجرب این شرکت تماس برقرار نمائید:
 
تماس با مدیر توسعه اقتصادی سام جورجیا ( مهندس سعید درویشی ) – مشاوره های اقتصادی
 ۰۰۹۹۵۵۹۷۷۰۱۹۳۴   ( آقای سعید درویشی ) دارای تلگرام – واتس آپ و آیمو

 تماس با مدیر عامل شرکت سام جورجیا ( مهندس محمد خالقی )
 ۰۰۹۹۵۵۷۱۷۴۳۶۳۶   ( آقای محمد خالقی ) دارای تلگرام – وایبر و آیمو
 
تلفن ثابت دفتر سام جورجیا در تفلیس :
۰۰۹۹۵-۳۲-۲۱۸۱۵۵۰
 ۰۰۹۹۵ کد گرجستان – ۳۲ کد شهر تفلیس – ۲۱۸۱۵۵۰ )شماره دفتر سام جورجیا(
 ساعات تماس ۱۱ الی ۱۸ به وقت تهران )به جز روز یکشنبه(
 
 اکانت اسکایپ شرکت سام جورجیا :
samgeorgiaco
 
ایمیل شرکت سام جورجیا :
samgeorgiaco@gmail.com
 
صفحه اینستاگرام شرکت سام جورجیا :
www.instagram.com/samgeorgiaco
 


منبع: بهارنیوز

توصیه‌ سازمان غذاودارو درباره عطر«قاتل»

به گزارش ایسنا، دکتر مصطفی اسماعیلی در توضیح مطالب مطرح شده درباره عطری بنام “ریلکس” که پس از مصرف باعث مرگ مصرف کننده می‌شود و در بازارهای برخی کشورهای عربی از جمله عراق بفروش می‌رسد، گفت: انتشار چنین مطالبی تازگی ندارد و حدود ۶ سال پیش نیز درباره عطری اسراییلی به نام Lovely که از کربلا به کشور آورده می‌شد نیز مطرح بوده است.اسماعیلی با اشاره به عدم صدور مجوز  برای عطری تحت این نام و حتی مشابه آن در کشور تصریح کرد: برای اطمینان بخشی و جلوگیری از نگرانی مردم، موضوع را به معاونت‌های غذا و داروی دانشگاه‌ها اطلاع می‌دهیم تا موارد مشکوک را مورد بررسی دقیق قرار داده و در صورت وجود حتی قاچاق آن، از سطح عرضه جمع‌آوری کنند.
 
وی درباره دلایل و چگونگی آسیب رسانی این فراورده آرایشی عنوان کرد: تنها مطلب جدی که در اینباره وجود دارد هشدار وزارت بهداشت مصر و دستور جمع‌آوری آن است؛ اما اگر ما بخواهیم صحت و سقم موضوع را بدرستی بررسی کنیم لازم است محتوای آنرا مورد آنالیز دقیق قرار داده و نسبت به ترکیبات آن کسب اطلاع نمائیم تا در صورت تایید تهدیدات، آنتی دوزش را سفارش دهیم.بنابر اعلام روابط عمومی سازمان غذا و دارو، اسماعیلی همچنین به مردمی که قصد مسافرت به کشورهایی مثل مصر، سودان، لبنان، بحرین و بویژه عراق را دارند توصیه کرد: بدون دامن زدن به تشویش و نگرانی‌های بیش از حد، از خطر احتمالی پیشگیری کنند و در گام نخست از قرار گرفتن در معرض استنشاق عطرها اجتناب کرده و در طول مسافرت با ماسک تردد کنند.وی در پایان،  شست‌وشوی صورت بویژه بینی و چشم‌ها را با آب، به عنوان راهکاری دانست که در صورت بروز مشکلات از طریق فراورده‌هایی مثل عطر  می‌تواند راهگشا باشد.


منبع: بهارنیوز

تجاوز گروهی به زنان مسلمان روهینگیا

به گزارش میزان، در هفته‌های اخیر در میان جنایت‎های ارتش میانمار علیه مسلمانان گزارش‎هایی جسته‌وگریخته از تجاوز گروهی به زنان و دختران روهینگیا منتشر شد که با تکذیب شدید دولت میانمار مواجه شد و آنها را جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی بی‌مبنا علیه ارتش عنوان کرد.خبرنگار شبکه خبری «الجزیره» اما در روزهای اخیر به میان آوارگان مسلمانان در اردوگاه‌های مستقر در بنگلادش رفته و گزارشی مستند و دردناک از زنان و دخترانی تهیه کرده که مورد تجاوز نظامیان میانمار قرار گرفته‌اند.«عایشه بِگوم» که یک هفته پیش به همراه شوهر و پسر یک‌ساله‌‌اش توانسته از خشونت‎های ارتش میانمار به بنگلادش فرار کند داستان خود را گریه‌کنان اینگونه تعریف می‌کند: ۱۳ روز پیش به همراه چند تن از خواهرهای شوهرم در روستای «تامی» در حال خوردن شام بودیم که به ناگهان گروهی از نظامیان مسلح ارتش میانمار در خانه را شکستند و وارد اتاق شدند و به زور پسرم را از من جدا کردند و مانند توپ فوتبال به فرزندم ضربه می‌زدند.

«عایشه بِگم» در میان اشک‎های مداوم خود ادامه می‌دهد: نظامیان اسلحه‌ها را به طرف ما گرفته بودند و تهدید به شلیک می‌کردند و به زور هر پنج نفر ما را به اتاقی بردند.به گفته «عایشه بِگُم» دو تن از خواهرهای شوهرش دو روز پس از تجاوز به عنف و شکنجه‌های جسمی نظامیان ارتش میانمار می‌میرند.این زن قربانی که هم‌اکنون در کنار همسرش در اردوگاهی در بنگلادش به سر می‌برد می‌گوید: آنها من را نیز کُشتند، در آن لحظه‌های هولناک تصور می‌کردم پسرم را کشته‌اند و دیگر نمی‌توان او را ببینم.بنا به گزارشهای سازمان ملل تاکنون نزدیک به ۸۰۰ هزار نفر از مسلمانان روهینگیا ساکن استان راخین میانمار از ترس خشونتهای ارتش میانمار به سمت بنگلادش فرار کرده‌اند؛ نظامیان میانمار همچنین در دور تازه خشونت‌های خود بیش از ۴ هزار نفر از مسلمانان این کشور را قتل‌وعام کرده و خانه‌های آنها را به آتش کشیدند.


منبع: بهارنیوز

پدر روستایی ناخواسته قاتل پسر شد

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ فرمانده انتظامی نهاوند گفت: چاقوی پدر نهاوندی براثر یک اتفاق دریکی از روستاهای بخش خزل، جوانی ۳۵ ساله را به کشتن داد. سرهنگ منصور ملکی در تشریح این ماجرای خونبار گفت: شب گذشته، جوان ۳۵ ساله متأهل که ساکن یکی از روستاهای بخش خزل نهاوند بود با خانواده خود مشاجره لفظی پیدا می‌کند.سرهنگ ملکی ادامه داد: در این شرایط پدر این جوان برای وساطت و پایان مشاجره سعی می‌کند جوان خود را آرام کند که چاقوی در دست پدر در این میان ناخواسته به پهلوی جوان اصابت می‌کند.فرمانده انتظامی نهاوند افزود: براثر این حادثه Incident جوان ۳۵ ساله به بیمارستان علیمردانیان این شهر انتقال یافت ولی متأسفانه به علت شدت جراحت و خونریزی جان خود را از دست داد.


منبع: بهارنیوز

کاهش شش درصدی بارش در کشور

شاهرخ فاتح در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اینکه کل کشور از تاریخ اول مهر ماه سال ۹۵ تا ۳۱ شهریور ماه سال جاری، ۲۲۲.۱ میلی متر بارش دریافت کرده است، گفت: با توجه به اینکه بارش سال آبی گذشته ۲۳۹.۹ میلی متر بود امسال نسبت به سال گذشته ۷.۴ درصد کاهش بارش را تجربه کردیم.وی همچنین ضمن ارزیابی بارش امسال نسبت به میانگین بارش بلندمدت یک ساله کشور اظهار کرد: بارش بلندمدت کل کشور در بازه یک ساله ۲۳۶ میلی متر است بنابراین بارش امسال نسبت به بارش بلندمدت ۵.۹ درصد کاهش دارد.
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور شرایط بارشی استان تهران را تحلیل کرد و گفت: استان تهران طی سال آبی ۹۵-۹۶، ۳۲۶.۳ میلی متر بارش دریافت کرده که در مقایسه با سال قبل ۱۸.۳ درصد و نسبت به میانگین بلندمدت ۱۰.۱ درصد افزایش داشته است.فاتح در ادامه استان‌های کم‌بارش و پربارش را طی سال آبی ۹۵-۹۶ برشمرد و گفت: سه استان خوزستان ۳۷ درصد، کهگیلویه و بویراحمد ۳۱.۵ درصد و خراسان جنوبی ۲۵ درصد نسبت به میانگین بلندمدت، کاهش بارش دارند و در مقابل استان‌های قم ۳۹.۴، هرمزگان ۳۸.۲ و فارس ۳۳.۳ درصد افزایش بارش را نسبت به شرایط طبیعی مورد انتظار خود تجربه کرده‌اند.

کاهش ۶۰ درصدی بارش تابستان امسال
این کارشناس سازمان هواشناسی درباره وضعیت بارش تابستان ۹۶ گفت: در این فصل کل کشور ۶.۲ میلی‌متر بارش دریافت کرد این در حالیست که بارش تابستان سال قبل  ۱۰ میلی‌متر بوده و بارش بلندمدت کشور در فصل تابستان ۱۵.۶ میلی متر است بنابراین بارش تابستان امسال نسبت به سال قبل ۳۸.۵ درصد و نسبت به بلندمدت ۶۰ درصد کاهش بارش داشته است.وی همچنین با اشاره به وضعیت بارشی استان تهران طی سه ماه گذشته اظهار کرد: بارش تهران در تابستان امسال ۲۰.۵ میلی متر بود که نسبت به سال قبل ۲۳۱ درصد افزایش اما نسبت به میانگین بلندمدت ۲۸ درصد کاهش بارش داشته است.فاتح با بیان اینکه به‌طور کلی در فصل تابستان انتظار بارش چندانی برای کشور وجود ندارد، استان‌های کم بارش را طی سه ماه گذشته اعلام کرد و گفت: در خراسان جنوبی ۹۹.۹ درصد، یزد ۹۷.۹ درصد و کرمانشاه ۹۶.۲درصد نسبت به بلندمدت کاهش بارش وجود داشت، اما دو استان گلستان ۱۸.۹ درصد و سیستان و بلوچستان ۴.۹ درصد افزایش بارش را درمقایسه با بارش‌های مورد انتظار تابستانه خود تجربه کردند.

‍‍‍‍‍‍‍رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی همچنین در تشریح شرایط بارشی کشور در ماه گذشته گفت: کل کشور در شهریور امسال ۱.۴  میلی‌متر بارش دریافت کرد که با توجه به بارش ۴.۲ میلی متری شهریور سال قبل و بارش ۶.۷ میلی متری بلندمدت در شهریورماه، نسبت به سال قبل ۶۸ درصد و نسبت به بلندمدت حدود  ۸۰ درصد کاهش داشت.فاتح تاکید کرد: شهریور امسال همه استان‌ها بدون استثنا نسبت به بلندمدت کاهش بارش داشتند و حتی برخی استان‌ها مثل قم، یزد، همدان، البرز، آذربایجان غربی، اصفهان و کردستان هیج بارشی دریافت نکردند.وی با اشاره به اینکه استان تهران در شهریور ماه امسال ۱.۵ میلی‌متر بارش دریافت کرد، گفت: بارش شهریور امسال تهران نسبت به بلندمدت ۸۸.۲ کاهش اما نسبت به سال قبل ۶۱ درصد افزایش داشت.


منبع: بهارنیوز

خطراتی که کارگران را تهدید می‌کند

به گزارش ایلنا، سوم مهرماه سال جاری، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی لرستان از مرگ یک کارگر فضای سبز شهرداری شهرستان خرم آباد بر اثر برخورد با یک خودرو پژو ۴۰۵ خبر داد. سرهنگ «منوچهر مرادی» گفته بود که این راننده در مسیر، کنترل خود را از دست داده و به کارگر فضای سبز برخورد کرده بود. البته راننده خودرو دستگیر شد اما خانوده‌ای را داغدار کرد.بیست و پنجم شهریورماه نیز سه کارگر خدمات شهری شهرستان محمودآباد واقع در استان مازندران در حالی که در ساعت ۵ صبح  مشغول رفت و روب خیابان بودند؛ با یک خورو پژو که به صورت غیرمعمول می‌راند، تصادف کردند. در این حادثه «حسین رمضانی» کارگر ۵۰ساله، به علت شدت جراحات وارده در دم جان باخت و راننده نیز متواری شد.اینها تنها دو نمونه از حوادثی است که پای ثابت قربانیان آن کارگران شهرداری‌ها هستند. از همین جهت است که فعالان صنفی کارگری می‌گویند کارگران شهرداری‌ها در برابر دریافت دستمزدهای ناچیز که با تاخیر مکرر نیز پرداخت می‌شود، قربانی حوادث کار، می‌شوند؛ حوادثی که هیچ سهمی در پیش آوردن آن ندارد.

یکجا باید حوادث دلخراش متوقف شود
«سیدرحیم میرعبدالـله» رئیس اتحادیه کارگران شهرداری تهران می‌گوید: این به هیچ وجه انسانی و قابل پذیرش نیست که کارگران شهرداری‌ها در حین انجام وظیفه جان بدهند؛ آنهم وظیفه‌ای که شاید کمتر آدمی آن را در قبال دریافت دستمزدهای ناچیز قبول کند.میرعبداللـه با بیان اینکه رفت و روب شهر در ساعت‌های انتهایی شب و میان صبح مسئولیت سنگینی است که عایدی جز بیخوابی ندارد، تصریح کرد: در این شرایط کارگر باید نگران آن باشد که نکند یک راننده، بی‌محابا و با سرعت جنون‌آمیز به وی بزند. از این رو قطعا باید به گونه‌ای با رانندگان خاطی برخورد تا سایرین نیز در آن ساعت‌ها مراقب نحوه رانندگی خود باشند.رئیس اتحادیه کارگران شهرداری تهران با بیان اینکه نمی‌توان دست روی دست گذاشت تا بازهم شاهد وقوع یک رشته حوادث از این دست بود، گفت: بالاخره یکجا باید این حوادث دلخراش برای کارگران شهرداری متوقف شود؛ چراکه حق آنها نیست که اینگونه بمیرند. البته کارهایی در این زمینه مثل استفاده از لباس‌های شبرنگ انجام شده است اما تکرار این حوادث نشان می‌دهد که استفاده از لباس‌های شبرنگ به تنهایی کافی نیست.

آیین‌نامه وسایل حفاظت فردی و تکالیف کارفرما
تمرکز بر احتیاط رانندگان، رافع مسئولیت‌های پیمانکاران شهرداری در مقام کارفرما، نیست و آنها مطابق آیین‌نامه وسایل حفاظت فردی مصوب ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ مکلف به شناسایی و ارزیابی شرایط محیط کار برای تشخیص و کنترل خطرات هستند. در عین حال  مطابق مواد ۲ و ۳  این آیین‌نامه کارفرما باید وسایل حفاظت فردی مناسب را رایگان در اختیار کارگران بگذارد و آموزش‌های لازم در خصوص نحوه استفاده از آنها به کارگران ارائه کند.«محمد گنجی کیا» عضو هیات مدیره کانون مسئولین ایمنی و بهداشت کار کشور نیز تاکید دارد که پذیرفته نیست که پیمانکاران شهرداری‌ها، کارگران را بدون تامین امنیت جانیشان در خیابان‌های به کار گمارند.وی می‌گوید: به صورت کلی کارفرمایان مطابق آیین‌نامه وسایل حفاظت فردی مکلف هستند که تمام وسایل مورد نیاز که در خدمت تامین ایمنی کارگران باشد را به رایگان در اختیار آنان بگذارند و آموزش‌های مورد نیاز را هم برای کار با آن وسایل به آنان ارائه کنند.

گنجی کیا با بیان اینکه رفتگران و کارگران فضای سبز در ساعت‌هایی که هوا تاریک می‌شود باید با تجهیزات مناسب کار در  شب در خیابان حاضر شوند، گفت: استفاده از لباس‌های شبرنگ، نمادها و نشانگرهای مناسب از مواردی است که کارفرما باید در اختیار کارگر بگذارد تا ریسک مخاطرات محیط کار را کاهش دهد.وی افزود: حتی جابجایی ساعت کار به اوایل صبح که هوا روشن‌تر است و ترددی  نیز در خیابان وجود ندارد، می‌تواند در جهت کاهش حوادث این چنینی موثر باشد که البته دشواری‌های خود را نیز دارد.رئیس کانون مسئولین ایمنی و بهداشت کار استان تهران در ادامه با اشاره به حوادثی که برای کارگران شهرداری‌ها، پیش آمده  است، تصریح کرد: وقتی یک نفر را بفرستیم و به وی بگوییم که خود مراقب جانت باش نتیجه همین می‌شود از همین روست که می‌گوییم کارفرما باید به تکالیفی که در قانون برایش دیده شده است، عمل کند.

لزوم آموزش مخاطرات کار در شب به کارگران
«افشین حبیب زاده» عضو شورای اسلامی شهر تهران هم تاکید دارد که باید جلوی حوادث این چنینی به وسیله برخورد با رانندگان خاطی گرفته شود: عدم رعایت سرعت مطمئن، در شب یک مشکل جدی است. البته پلیس، برخورد خود را به متخلفان جدی کرده است اما در مواردی که اخیرا شاهد آن بودیم، رانندگان با سرعت بالایی به کارگران شهرداری زده‌اند. البته در مواردی هم به علت خواب آلودگی رانندگان این اتفاق‌ها رخ داده است.
وی با بیان اینکه کارگران در شرایط کار شب باید آموزش‌های لازم را ببینند و مخاطرات کار در شب را به روشنی بیاموزند، تصریح کرد: بدین طریق جلوی بسیاری از حوادث گرفته می‌شود البته کارفرما نیز مکلف است که وسایل مورد نیاز این کار را در اختیار کارگر بگذارد تا به صورت صد در صدی جلوی وقوع حادثه را گرفت.عضو شورای اسلامی شهر تهران با بیان اینکه تعدادی از کارگران شهرداری به علت اینکه کار خود را قبل از طلوع خورشید شروع می‌کنند، شب را در حاشیه اتوبان‌ها و خیابان‌ها می‌خوابند، گفت: این کار خطرناکی است چرا که در آن ساعت رانندگان خواب آلود هستند و احتمال وقوع تصادف بالاست؛ در نتیجه شرکت‌های پیمانکاری شهرداری باید در این خصوص تدابیری به کار گیرند که جان کارگران به خطر نیفتد.

حبیب زاده در پاسخ به این پرسش که آیا تغییر ساعت کار کارگران شهرداری‌ها می‌تواند، مانع کاهش حوادث شود، گفت:  زمان کنونی آغاز به کار کارگران شهرداری توسط سازمان پسماند و پس از امتحان نمودن ساعت‌های مختلف، انتخاب شده است. ضمن اینکه اگر ساعت کار به گونه‌ای جابجا شود که با آغاز تردد مردم در ساعت‌های آغازین صبح همزمان شود، امکان کار برای این کارگران وجود نخواهد داشت. از این رو بهتر است که به جای جابجایی ساعت کار، از تجهیزات مناسب و آموزش‌های هدفمند، بهره جوییم.


منبع: بهارنیوز

هزینه‌ میلیونی برای موزیک هیأت‌ها

گروه جامعه: برخلاف سال‌های گذشته که در مراسم عزاداری ایام تاسوعا و عاشورای حسینی (ع) مردم بر اساس اعتقادات مذهبی فعالیت می‌کردند، این روزها برای انجام برخی امور در هیأت‌ها و تکایا هزینه‌های چند میلیونی دریافت می‌شود.



در این میان، یکی از بخش‌هایی که بیشترین هزینه‌ را به هیأت‌ها و تکایا تحمیل می‌کند، بخشی است که مربوط به هزینه‌های موزیک و اکوی آنها می‌شود. این در حالی است که پیش از این مراجع دینی بارها بر قبیح بودن استفاده از موزیک در هیأت های مذهبی تأکید کرده بودند. محسن محمدی از جمله شبیه‌خوانانی است که سال‌هاست در این زمینه فعالیت کرده است. وی تأکید دارد در سال‌های گذشته شرایط اقتصادی و به ویژه هزینه‌های مربوط به موزیک و اکو (دستگاه پخش صدا) شرایطی ایجاد کرده که به تدریج رونق کار شبیه‌خوانی کمتر و کمتر شده است.

وی در این باره تأکید دارد که اکنون بانیان هیأت‌ها و تکایا در موارد متعدد از پس هزینه‌های چند ۱۰ میلیونی موزیک و اکو برنیامده و علاقه‌ای برای پرداخت به این بخش نشان نمی‌دهند. این شبیه‌خوان در عین حال اظهار کرد: سال گذشته ما تنها برای یک چادر، موزیک و اکو بالغ بر ۱۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان هزینه کردیم اما در سال جاری هزینه‌ها از این هم بالاتر رفته و امکان اجرای ۱۰ روزه تعزیه برای بسیاری از گروه‌ها وجود ندارد. محمدی همچنین عنوان کرد: این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد که در گذشته علاوه بر ۱۰ روز اول ماه محرم در سایر مناسبت‌های مذهبی نیز گروه‌های مختلف به اجرای تعزیه می‌پرداختند.

وی با تأکید بر این که در حال حاضر یک شیپورزن برای همکاری با هیأت‌ها رقمی معادل ۷ میلیون تومان طلب می‌کند، گفت: استدلال بسیاری از افراد آن است که از این راه زندگی می‌گذرانند؛ در حالی که این افراد شغل ثابت دارند. این تعزیه‌خوان در ادامه صحبت‌های خود به خوانندگانی که در برخی از تکایا به نوحه‌خوانی می پردازند، اشاره کرد و گفت: حتی در برخی موارد نوحه‌خوان‌هایی که حرفه‌ای‌تر هستند، مبالغ چندانی بابت خواندن نوحه در هیأت‌ها طلب می‌کنند.

محمدی در ادامه صحبت‌های خود با اشاره به برخی دیگر از هزینه‌هایی که برای هیأت‌ها و تکایا وجود دارد، گفت: امسال ما تنها برای تعمیر زره‌های خود حدود ۳۵۰ هزار تومان پرداخت کردیم اما البته زره‌هایی هم در بازار وجود دارد که جنس آنها به هیچ عنوان مرغوب نبوده و شاید اگر یک بار آنها را بر تن کنیم، دانه‌های آنها از جا کنده خواهد شد. برای این نوع زره‌ها نیز قیمتی حدود ۲۴۰ هزار تومان تعیین شده است.

محمدی ادامه داد: سال گذشته یکی از افرادی که برای ما به اجرای موزیک می‌پرداخت، بابت هر روز ۴۵۰ هزار تومان دستمزد می‌گرفت اما امسال همین شخص تأکید دارد که برای اجرای موسیقی در دسته‌های عزاداری روزانه ۷۰۰ هزار تومان خواهد گرفت که برای ما پرداخت چنین هزینه‌هایی دشوار است. از سوی دیگر، افرادی که به اجرای موسیقی می‌پردازند، در این روزها چنان فعال هستند که از مدت ها قبل برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام داده و اکنون فرصتی ندارند و بر همین اساس، در سال جاری اجرای یک مراسم شبیه‌خوانی برای ما حدود ۲۰ میلیون تومان هزینه به همراه دارد.

اما مروری بر قیمت‌های بازار نیز گویای آن است که در حوزه موسیقی و موزیک که از سال های گذشته در تکایا رونق گرفته، هزینه‌های سنگینی وجود دارد. به عنوان مثال، در ایام محرم و صفر هر سال هیأت‌های زیادی سیستم‌های صوتی خود را افزایش می دهند که این سیستم‌ها عبارتند از اکو، باند، میکسر، دایناکورد، میکروفن‌های معمولی و بی‌سیم، موتور برق و سیستم‌های وایرلسی که روی چرخ‌ها سوار می‌شوند و از سیم استفاده نمی‌کنند. از سوی دیگر، در هیأت‌ها ریتم‌های زنجیرزنی نیز به کار می‌رود که شامل طبل، سنج و دهل بوده که در سال‌های جدید به آنها دمان و پرکاشن هم اضافه شده است.

بدین ترتیب هزینه‌های نصب و راه‌اندازی یک دستگاه صدابرداری در هیأت‌های عزاداری و زنجیرزنی به شرط استفاده از باندهای ایرانی از جفتی سه میلیون تا شش میلیون تومان خواهد بود که این هزینه‌ها در صورت استفاده از باندهای خارجی به جفتی پنج تا ۱۴ میلیون تومان نیز می‌رسد. از سوی دیگر، دستگاه میکسر یا همان دایناکورد که کار تنظیم صدا را بر عهده دارد، قیمت‌های مختلفی داشته و در حال حاضر کمترین هزینه برای خرید یک میکسر حدود چهار میلیون تومان است که البته این مدل ارزان‌ترین میکسرها به شمار رفته و مدل‌های بالاتر از آن، به ترتیب از ۱۲ تا ۴۰ میلیون تومان‌ قیمت دارند. بر اساس برخی مشاهدات، سیستم موزیک و ریتم هیأت‌ها که شامل طبل می‌شود، قیمتی حدود ۳۰۰ تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان داشته و برای دهل نیز از ۱۵۰ هزار تومان تا یک میلیون و ۲۰۰ تومان هزینه می‌شود. همچنین سنج از ۵۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان قیمت داشته و برای پرکاشن هزینه‌هایی از ۷۰۰ هزار تومان تا ۶ میلیون تومان در نظر گرفته می‌شود.

همچنین برای استفاده از سیستم وایرلس باید یک فرستنده و یک گیرنده صدا نصب شود که برای هر چرخ داخل دسته‌ها هزینه‌ای حدود ۱.۵ تا ۲ میلیون تومان نیاز است. میکروفون‌های بی‌سیم و نسل جدید قیمت‌هایی از ۴۰۰ هزار تومان تا ۵ میلون تومان داشته و برای هر چرخ حامل سیستم برقی که در میان دسته‌ها حرکت می‌کند، حدود دو تا سه موتور برق نیاز است که هزینه هر موتور برق از ۵ تا ۱۲ میلیون تومان برای سیستم‌های کارکرده و ۱۴ تا ۲۵ میلیون تومان برای سیستم‌های  نو محسوب می‌شود. اما درآمدزایی‌های صورت گرفته در ماه محرم به این موارد خلاصه نشده و طبق مشاهدات، حتی افرادی که برای ذبح قربانی اقدام می کنند، هزینه‌ای بالغ بر ۲۵ هزار تومان برای ذبح یک گوسفند دریافت می‌کنند.


منبع: بهارنیوز

کوروش بزرگ ما و چنگیزخان مغول آنها

گروه جامعه: «امیر هاشمی مقدم»، پژوهشگر، در یادداشت در سایت انصاف نیوز در «کوروش بزرگ ما و چنگیزخان مغول آنها» نوشت: به تازگی از مغولستان برگشته‌ام. آنچه در این سفر چند هفته‌ای دیده‌ام در چند موضوع برایم مهم و برجسته بود که اگر فرصتی باشد اندک اندک درباره‌ی همه‌شان خواهم نوشت. عجالتاً اکنون درباره آنچه در این چند هفته مغولستان و مردمانش را غوطه‌ور در آن یافتم اشاره می‌کنم. و آن شخصیت چنگیزخان است.

شخصیت مقدس همه‌ی مغولها، چنگیزخان است. شما ورودتان به این کشور با فرود آمدن به فرودگاه چنگیزخان آغاز می‌شود. میدان مرکزی و خیابان اصلی پایتختش به نام چنگیرخان شناخته می‌شود. روی اسکناسها تصویر چنگیزخان است. صدها کتاب و هزاران مقاله درباره‌ی بزرگی چنگیزخان نوشته‌اند. روی بیشتر سوغاتی‌های‌شان تصویر چنگیزخان دیده می‌شود. تصویر چنگیزخان را در بسیاری از خانه‌ها، فروشگاه‌ها و حتی دانشگاه‌ها و ادارات می‌توان دید. مجسمه‌ی چهل متری وی سوار بر اسب را در نزدیکی پایتخت ساخته‌اند و از جاذبه‌های گردشگری‌شان است (تازه، مجسمه‌ی بزرگ مادرش را هم چند کیلومتر آنسوتر ساخته‌اند). همه‌ی کتاب‌های تاریخی و حتی یافته‌های موزه‌های‌شان به دو دوره‌ی پیش از چنگیز و پس از وی تقسیم می‌شود و…

این در حالی است که جهان هنوز با یاد حملات چنگیزخان به خود می‌لرزد و مورخان بسیاری حملات وی را در همان دوره به گونه‌ای مستند ثبت کرده‌اند. اما از سوی دیگر، روشنفکران این کشور تلاش دارند این تاریخ را به چالش بکشند. یادم می‌آید چند سال پیش با یک مورخ مغول گفتگو می‌کردم. به شدت نسبت به تاریخ‌نگاری ایرانی در دوره‌ی مغول و پس از آن با دیده‌ی تردید می‌نگریست و تلاش داشت همه چیز را زیر سؤال ببرد. برای نمونه می‌گفت شما در کتاب‌های‌تان می‌نویسید لشکر چنگیزخان یک میلیون نفر اهالی نیشابور را قتل عام کرده‌اند. بعد تلاش می‌کرد نشان بدهد نیشابور در آن دوره اصلاً چنین جمعیتی نداشته. در اینجا کاری با درستی یا نادرستی ادعایش ندارم. شخصاً بارها در یادداشت‌هایم اشاره کرده‌ام که ما در تاریخ‌نگاری‌مان به ریشه‌های حمله‌ی چنگیزخان که رفتار غیراخلاقی خوارزمشاهیان بود اشاره‌ای نمی‌کنیم و یکباره به حمله و جنایاتش می‌پردازیم (این مشکل را برای حمله‌ی افغان‌ها هم داریم). اما آنچه در اینجا بر آن تاکید دارم، تلاش مورخان و روشنفکران مغول برای پیراستن شخصیت وی از آن چیزی است که جهانیان از وی دیده‌اند.

اندوه‌بارتر در نقطه‌ی مقابل است. کیش شخصیت چنگیزخان در مغولستان را مقایسه می‌کنم با شخصیت کوروش هخامنشی که مورخان و جهانیان از او به‌عنوان پادشاهی یاد می‌کنند که به نسبت دوره‌ی خودش بیش از دیگران به حقوق بشر احترام می‌گذاشت و برای نمونه بابل را پس از گشودن، در آرامش و بدون خونریزی نگه داشت. اما روشنفکران و برخی مسوولین دینی – فرهنگی‌مان تلاش دارند شخصت او را تحریف کرده و بد جلوه دهند. یاد گفته‌های علی‌اصغر رمضانپور، از معاونان پیشین کتاب وزارت ارشاد افتادم که برایم شخصاً شرح می‌داد چگونه کتاب‌های ضد کوروش و ضد ایرانی ناصر پورپیرار را در تیراژ چندهزار نسخه می‌خریدند و به کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور هدیه می‌دادند. شما اکنون در بسیاری از کتابخانه‌های عمومی روستاهای دورافتاده هم می‌توانید کتاب‌های ضد ایرانی و ضد کوروش نوشته‌شده توسط پورپیرار را بیابید. شخصاً در کتابخانه‌ی روستاهای دورافتاده‌ی هرمزگان یافته‌ام. کوروشی که در سرزمین خودش غریب مانده است.

در همه‌ی موزه‌هایی که در این مدت در مغوستان رفتم، اصلی‌ترین نقشه، نقشه‌ی کشورگشایی‌های چنگیزخان بود؛ بدون آنکه اشاره‌ای کرده باشند به اینکه چگونه و با چه بهایی این کشورها را گشوده است. البته نه آن خوب است که همه‌ی قتل عام‌ها و کشتارها و ویرانی‌های چنگیز را نادیده بگیریم، و نه اینکه تلاش کنیم شخصیت کوروش را با تحریف تاریخ، بد جلوه دهیم. آنگونه که مثلاً آیت‌الله خلخالی در کتابش درباره‌ی کوروش، واژه‌ی «راهزنی» درباره‌ی وی را که از منابع تاریخی اقتباس کرده بود، ابتدا از هم جدا کرده و به صورت «راهِ زنی» نوشته و آنگاه نتیجه گرفته که کوروش تن‌فروش بوده و از این راه گذران زندگی می‌کرده است! جالب آنکه آیت‌الله خلخالی حاکم شرع هم بوده و باید عدالت را برقرار می‌کرده؛ عدالتی که البته دیدیم.

البته آیت‌الله خلخالی به‌عنوان نمونه‌ای از امت‌گرایانی که گمان می‌بردند اگر کسی حرف از ملیت و هویت ملی بزند، بر خلاف امت اسلامی گام برداشته، در این راه تنها نبود؛ بلکه روشنفکران و چپی‌هایی که همین یک سده‌ی گذشته کافی است تا کارنامه‌شان را در بلوک کمونیستی ببینیم؛ دست در دست تجزیه‌طلبان به هویت ملی ایران و داشته‌های ارزشمندش همچون شخصیت کوروش که جهان به وی احترام می‌نهد، می‌تازند.

اینکه کوروش پیش از طلوع اسلام می‌زیسته و فرمانروایی می‌کرده، نه گناه وی است و نه بهانه‌ی خوبی برای حمله به وی توسط افراطی‌ها. مخالفت با داشته‌های فرهنگی و تمدنی ایران پیش از اسلام، تنها تداوم آرمانگرایی‌هایی است که هیچ پشتوانه‌ی منطقی و حتی اخلاقی ندارند. یادمان باشد سده‌ی بیست و یکم قدرت در دست کسی است که فرهنگ را در اختیار داشته باشد. اگر می‌بینیم ابرقدرت‌ها ثروت و قدرت نظامی دارند، پیش از همه ببینیم که از ابزار فرهنگی برای توجیه کارهای‌شان سود می‌برند.
برخی از مسوولین فرهنگی ایران شوربختانه به بسیاری از پایه‌های بنیادین فرهنگ ایرانی بی‌توجه‌اند. خوشایندمان باشد یا نباشد، هویت‌های زبانی و فرهنگی در سده‌های بیستم و بیست و یکم بر هویت‌های دینی و مذهبی پیشی گرفته است. اگر همینگونه پیش برویم، دیرهنگام نخواهد بود که آسیب‌های جبران‌ناپذیر این برنامه‌ریزی‌های نادرست‌مان را خواهیم دید.
*moghaddames@gmail.com


منبع: بهارنیوز