دستگیری ۲ ایرانی در پاپوا گینه نو

به گزارش ایرنا، این دو پناهجو که در بازداشتگاه استرالیا در جزیره مانوس کشور پاپوا گینه نو نگهداری می شوند در شب سال نو میلادی توسط پلیس این کشور واقع در اقیانوس آرام مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت شده بودند.تارنمای شبکه ‘ای.بی.سی’ استرالیا روز چهارشنبه اعلام کرد این دو نفر برای بار دوم توسط پلیس پاپوآ گینه نو دستگیر و به دادگاه منتقل شدند.پلیس ‘مهدی بهلولی’ و ‘محمد ربانی’ را که در بازداشتگاه دریایی استرالیا در جزیره مانوس نگهداری می شدند به دلیل عدم حضور در دادگاه در ۱۱ ژانویه (۲۲ دی ماه) به اتهام بی نظم بودن و مقاومت در برابر بازداشت، بار دیگر دستگیر کرد.قاضی دادگاه حکم جلب این دو نفر را صادر کرده است.این مردان پس از حضور نیافتن در دادگاه در تاریخ ۲۲ دی ماه بار دیگر باید امروز (چهارشنبه) در دادگاه حاضر می شدند.در همین حال، دفتر سازمان ملل متحد در پاپواگینه نو در مورد وضعیت این دو فرد که مورد ضرب و شتم پلیس قرار گرفته اند ابراز نگرانی کرده و خواستار رسیدگی به اقدامات پلیس شده است.دولت استرالیا در حال حاضر به دنبال یافتن کشور سوم برای اسکان مجدد پناهندگان مستقر در جزیره مانوس و نائورو است.براساس برخی آمارها حدود ۴۵۰ ایرانی در بازداشتگاه نائورو و مانوس بسر می برند و درخواست آنها برای پناهندگی رد شده است. این افراد اکنون در شرایط برزخ گونه گرفتار شده اند، چرا که از یک طرف دولت استرالیا قادر به بازگرداندن آنها به کشور نیست و از سوی دیگر هیچ آینده روشنی در خصوص آنکه به آنها اجازه اقامت دائم در استرالیا داده خواهد شد، وجود ندارد.افزایش آزار، سوء رفتار، کوتاهی و مخفی کاری در داخل سیستم های پردازش منطقه ای در مانوس و نائورو، انتقادهای گسترده ای از عملیات در این دو بازداشتگاه را به همراه داشته است.جمهوری اسلامی ایران در استرالیا پیش از این ‘نگرانی عمیق و اعتراض خود را نسبت به ادعاهای مربوط به نقض حقوق پناهجویان’ در بازداشتگاه های استرالیا در جزیره مانوس در پاپوا گینه نو و نائورو اعلام کرده است.


منبع: baharnews.ir

جوانان امروز به حال خود رها شده‌اند

مهدی نوری در گفت وگو با خبرنگار ایسنا توضیح داد: در اصل باید قبل از درمان به فکر پیشگیری بود اما متاسفانه باید اتفاقی به‌وقوع بپیوندد تا به فکر درمان آن باشیم.وی با بیان اینکه امروز رسانه‌ها نقش موثری در زندگی جوانان دارند، یادآور شد: متاسفانه در رسانه‌های کشورمان الگوسازی درستی نشده و بسیاری از برنامه‌ها برای کودکان و نوجوانان بدون نظارت کارشناسان دینی ساخته می‌شود که آثار آن نیز نامطلوب و مخرب است.بسیاری از مشکلات اعتقادی جوانان ریشه در خلل در آموزش دارد که مسئولیت آموزش و پرورش در این زمینه سنگین است. این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در بحث جوانان باید گفت که تاثیرپذیری آن‌ها از خانواده متفاوت است اما دوستان تاثیر زیادی در نوع رفتار و حتی اعتقادات یک جوان دارند، ادامه داد: بعد از دوستان می‌توان از دیگر معیارهای تاثیر گذار در اعتقاد و معنویت جوانان را رسانه‌ و فضای مجازی برشمرد.نوری با بیان اینکه وقتی وارد بحث جوانان می‌شویم، نقش خانواده کمرنگ‌تر می‌شود، گفت: کنترل جوان به شرطی است که خانواده از دوران کودکی به‌صورت کامل بر فرزند خود نظارت داشته و در دوران جوانی می‌تواند رابطه‌ای با جوان خود برقرار کند، اما اگر در دوران کودکی این نظارت وجود نداشته باشد نتیجه آن برخوردهای فیزیکی و خشن در دوران جوانی است که باعث دوری بیشتر جوان از خانواده و گرایش او به روابط دوستی می‌شود. این جامعه شناس خاطرنشان کرد: در حال حاضر فضای مجازی تاثیرگذارتر از تلویزیون است و باید فضا بازتر شود یعنی برای جوانان در مسائل فرهنگی و ورزشی، نهاد و فضاهای توسعه یافته‌ای احداث شود تا جوابگوی نیازهای جوانان و پر کردن وقت آزاد آن‌‎ها باشد.نوری معتقد است که جوانان به علت کنجکاوی‌هایی که در برخی از مسائل دارند از جامعه طرد می‌شوند که پیشنهاد می‌شود کانال‌هایی با مدیریت مناسب ایجاد شوند تا جوانان بتوانند پاسخ سوالات خود را در آن بیابند.


منبع: baharnews.ir

سیلی که برای مردم طلا به ارمغان آورد

به گزارش ایرنا، آبراهی در منطقه ‘بنگ شافان’ که مدت طولانی مرکز جذب جویندگان طلا بود، پس از سیل هفته گذشته که طلاهای رودخانه جابجا شدند بار دیگر مردم را جذب کرده تا در این بخش فعالیت خود را آغاز کنند.به نوشته روز چهارشنبه تارنمای روزنامه ‘بانکوک پست’، ‘تامبون رون تونگ’ در بخش جنوبی استان ‘پراچواپ خیری خان’ تایلند در گذشته منبعی برای جویندگان طلا بوده و اکنون به یک منبع خوب درآمد برای مردم محلی تبدیل شده است.مردم محلی اعتقاد دارند سیل اخیر باعث رنج مردم شده و اکنون این منبع طلا برای افرادی است که از بدبختی درپی سیل رنج می برند.گفته می شود طلا در طول پنج کیلومتر آبراه و این کانال که خلوص و کیفیت این طلا در منطقه مشهور است، پیدا شده است.پیداکردن طلا طی سال های اخیر در این کانال ها و منطقه بسیار سخت و دشوار شده بود و بسیاری از کارگران جستجوی طلا فعالیت خود را رها کرده و به دنبال کارهای دیگر رفته بودند.براساس این گزارش، اما پس از فروکش کردن سیل به طور ناگهانی طلای بیشتری در بستر آبراه ‘کلانگ’ کشف شد و بسیاری از مردم طلاهایی به ارزش بین سه هزار تا ۴۰ هزار بات (۸۵ تا بیش از یکهزار و ۱۰۰ دلار) در روز کشف کرده اند.این خبر به سرعت در منطقه جنوب تایلند پخش شده است و روستاییان تلاش دارند بخت و اقبال خود را در اطراف این آبراه آزمایش کنند. گردشگران کنجکاو نیز به آنها ملحق شده اند تا چگونگی یافتن طلا را تجربه کنند و امیدوار به کشف مقداری طلا هستند.


منبع: baharnews.ir

۲ کودک کار زنده در آتش سوختند

پدر پس از مدت ها برای خود کاری را دست و پا کرده بود. او در یک گاراژ که بخشی از آن به محلی برای جمع آوری ضایعات تبدیل شده، مشغول به کار می شود و در کنار آن، پسرهایش را نیز با خود همراه می کند. وظیفه ای که برای پسرها تعیین می شود، جمع کردن ضایعات است. دو پسر بچه ۷ و ۸ ساله اهل کشور افغانستان هم پای پدرشان مشغول به کار شده تا بتوانند هزینه های خانواده پر جمعیتشان را تامین کنند. خبری از مدرسه رفتن پسر بچه ها نیست. آنها برای رسیدن به رویاهایشان روز و شب، زباله ها را زیر و رو می کنند. انگار رویاهای این دو کودک با زباله گره خورده است. هر چه ضایعات بیشتری جمع کنند، پولی که نصیب پدر می شود بیشتر است.آنها هر روز پس از جمع کردن ضایعات از میان زباله ها، راهی گاراژی می شوند که پدر در آن مشغول به کار است. سپس ضایعات را تحویل داده و در اتاقی که یک بخاری گازی در آن قرار دارد، دستان یخ بسته شان را گرم می کنند.آن روز هم، پسر بچه ها همانند روزهای دیگر، صبح زود از خواب برخواسته و تا ساعت ۱۰ صبح، نوبت اول ضایعاتشان را جمع می کنند. پس از آن هم راهی گاراژی که پدر در آنجا مشغول به کار است، می شوند تا ضایعات را تحویل دهند.گاراژ در منطقه ” غنی آباد”، واقع در شرق تهران است. دو کودک، برای رسیدن به این محل، باید مسیر طولانی را به صورت پیاده طی کنند. در نهایت نیز زمانی که به گاراژ می رسند، وارد اتاقی می شوند که همیشه برای استراحت به آنجا می رفته اند.شعله بخاری را زیاد می کنند تا کمی گرم شوند اما به یکباره کپسول گازی که متصل به بخاری بوده، می ترکد و دو کودک جان خود را از دست می دهند.الناز زارعی، مددکار اجتماعی موسسه خیریه مهرآفرین در رابطه با جزئیات این حادثه می گوید: ۲ کودک ۷ و ۸ ساله، اهل کشور افغانستان در گاراژی که پدرشان مشغول به فعالیت بوده، حضور پیدا کرده تا ضایعاتی که جمع آوری کرده اند را تحویل پدر دهند. آنها به نوعی کودک کار محسوب شده و از حق تحصیل محروم بوده اند.وی می افزاید: محلی که کودکان همیشه در آنجا به استراحت می پرداخته اند، اتاقی در یک گاراژ بوده که در روز حادثه نیز دو کودک در آن اتاق حضور داشته اند. این طور گزارش شده که در زمان حادثه، در اتاق به روی دو کودک قفل شده و آنها پس از انفجار کپسول گاز، نتوانسته اند از محل خارج شوند.این مددکار اجتماعی با اشاره به سوختگی پدر این دو کودک می گوید: پدر این دو کودک نیز برای نجات جان فرزندان خود تلاش می کند وارد اتاق شود و در نهایت نیز پس از ورود، دچار سوختگی ۵۰ درصد شده و در بیمارستان بستری می شود.زارعی با بیان اینکه ” این دو کودک با یکدیگر برادر ناتنی بوده اند” می گوید: پدر این دو کودک، دو همسر داشته که هر یک از این پسر بچه ها متعلق به یکی از همسران این مرد بوده است.وی از اعتیاد پدر و یکی از همسرانش خبر می دهد و می گوید: پدر دو کودک معتاد بوده و تاکنون ۲ بار ترک کرده است و مادر یکی از پسر بچه ها نیز معتاد است. زمانی که این حادثه رخ داد، مادر در کمپ ترک اعتیاد حضور داشت و پس از با خبر شدن از این اتفاق، از کمپ خارج شد.خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان برای پی بردن به جزئیات بیشتر این حادثه با حسن عباسی، سخنگوی اورژانس تهران گفت و گویی داشته است.وی در رابطه با این حادثه می گوید: روز ۲۳ دی ماه، در پی تماس با نیروهای اورژانس امدادگران ما ساعت ۱۰ و ۵۷ دقیقه در محل حاضر می شوند.عباسی می افزاید: در پی تماس با اورژانس اعلام می شود که یک انبار واقع در منطقه غنی آباد آتش گرفته و بلافاصله نیروهای اورژانس به همراه ۳ دستگاه آمبولانش در محل حاضر می شوند.سخنگوی اورژانس تهران با اشاره به فوت دو کودک در میان شعله های آتش می گوید: پس از خاموش شدن آتش از سوی نیروهای سازمان آتش نشانی، مشخص می شود ۲ کودک در حریق این انبار، زنده زنده سوخته و جان داده اند. پدر آنها نیز که برای کمک حاضر شده، دچار سوختگی شدید شده و اکنون در بیمارستان بررسی است.گفتنی است، با توجه به مشکوک بودن این حریق و اعلام موضوع به پلیس، بازپرس ویژه قتل تحقیقات خود را در این رابطه آغاز کرده و پرونده این آتش سوزی در دادسرای امور جنایی (ویژه قتل) در حال رسیدگی است.


منبع: baharnews.ir

داغ اسید

به گزارش شهروند، او اسیدپاشی‌های سریالی اصفهان را رقم زده بود. از شهریور ماه ‌سال ٩٣ تا ٢۴ مهرماه ٩٣؛ همه چیز در یک ماه رخ داد؛ یک ماه جهنمی. متهمی که آخرین قربانی‌اش را در ٢۴ مهرماه ٩٣ گرفت و پا به فرار گذاشت. اما هنوز هیچ متهمی پیدا نشده است. حالا شده پرونده روز پلیس اصفهان. پرونده‌ای که هر روز صبح روی میز پلیس برای پیگیری و تحقیقات قرار می‌گیرد. اما به جز دو مظنونی که بعدا مشخص شد هیچ ارتباطی با این حادثه ندارند، هیچ‌کس دیگر دستگیر نشده است. سهیلا یکی از طعمه‌هایش بود. صورت و هر دو چشمانش را از دست داد، مرضیه یک چشمش را و سحر و مینا هم صورت و بدنشان را برای همیشه از دست دادند؛ اما هنوز هم نمی‌دانند چرا قربانی شده‌اند. دو سالی می‌شود که مرضیه دیگر مرضیه نیست. سهیلا رمقی برای تحمل تاریکی چشمش ندارد. سحر از نگاه‌های مردم خسته است و مینا هم زندگی خودش را نابود شده می‌بیند. سهیلا و مینا و مرضیه هرکدام با گذشت ٢٨ ماه از آن حادثه تلخ، خواسته‌هایی دارند. خواسته‌هایی که هنوز به آن نرسیده‌اند. درد‌و‌دل‌هایی که در میان اشک‌هایشان و در گفت‌وگو با «شهروند» آن را بیان کردند:بزرگترین آرزویم بینایی سهیلا جورکش استچشم چپش را از دست داده و هیچ امیدی برای به دست آوردن بینایی‌اش ندارد. تنها با یک چشم دنیا را می‌بیند و برای همین هم هر روز خدا را شکر می‌کند. با این حال دلش بدجوری پر است. مثل قربانیان دیگر درد‌و‌دل‌های زیادی دارد. شاید عجیب به نظر برسد، اما مرضیه ابراهیمی با این همه درد و مشکل، بزرگترین آرزویش بینایی سهیلا جورکش است.می‌گوید اگر چشم‌های بینای سهیلا را ببیند، انگار بهترین هدیه را از خداوند گرفته است. با این حال نمی‌تواند چشمش را روی درد و رنج‌هایی که خودش هم می‌کشد، ببندد. سعی می‌کند مثل بقیه زندگی کند؛ اما نمی‌شود؛ نمی‌تواند. دو سالی می‌شود که مرضیه دیگر آن مرضیه سابق نیست. زندگی‌اش تغییر کرده، تغییری تلخ و دردناک که هر لحظه او را به سمت ناامیدی می‌کشاند.مرضیه درباره رنج تمام‌نشدنی‌اش به «شهروند» می‌گوید: «دو ‌سال از آن روز تلخ می‌گذرد. روزی که دیگر نتوانستم مرضیه سابق شوم. دو‌ سال گذشت و در این مدت ٢۵ بار بیهوش شدم و عمل کردم. اما چشم چپم را نتوانستم به دست بیاورم؛ نتوانستم مثل بقیه آدم‌ها زندگی کنم؛ روحیه‌ام را باختم؛ سختی کشیدم؛ درد کشیدم؛ اما نتوانستم آرامش داشته باشم. نگاه مردم به از دست دادن نابینایی‌ام، ذره‌ذره آب شدن پدر و مادرم همه اینها آزارم می‌دهد. با این حال تحمل کردم و به خاطر زندگی‌ام تلاش کردم سر پا بایستم. الان سه ماهی است که سر کار می‌روم. پیش از آن حادثه ماما بودم و الان هم به درخواست محل کارم برگشتم تا شاید با کار کردن روحیه‌ام را به دست آورم. ولی دیگر به اتاق عمل نمی‌روم. در آزمایشگاه کار می‌کنم. چون در ماه دو هفته را باید مرخصی استعلاجی بگیرم و برای سیاه‌نشدن پوست صورتم لیزر کنم. خداروشکر محل کارم با این موضوع کنار آمده و به من مرخصی استعلاجی می‌دهد. از لحاظ هزینه درمانی هم دولت آن را تقبل کرده و در این مدت بیشتر هزینه‌ها را دولت پرداخت کرده است. با این حال خودمان هم هزینه‌های زیادی را در این مدت برای درمانم پرداخت کرده‌ایم. با این‌که دولت بیشتر هزینه‌ها را پرداخت کرده ولی در این مدت خودمان هم از لحاظ مالی با مشکلات زیادی مواجه شده‌ایم.»مرضیه در مورد پرداخت دیه‌اش می‌گوید: «در این مدت من و سهیلا و مینا و سحر پیگیری‌های زیادی را انجام داده‌ایم و تازه الان قول مساعد به ما داده‌اند. دیه به من تعلق می‌گیرد اما هنوز کارهایش مانده و زمان زیادی طول می‌کشد تا آن مبلغ را پرداخت کنند. از دستگیری اسیدپاش‌ها هم خبری نیست. فقط می‌دانم که در حال پیگیری هستند و همیشه به ما می‌گویند که پرونده شما پرونده روزمان است و هر روز روی میز پلیس برای پیگیری و تحقیقات قرار می‌گیرد. اما به جز دو مظنونی که بعدا مشخص شد هیچ ارتباطی با این حادثه ندارند، هیچ‌کس دیگر دستگیر نشده است.»او ادامه می‌دهد: «در این مدت با سهیلا و مینا و سحر در ارتباط بوده‌ام. خدارو شکر مینا و سحر چشمانشان سالم است؛ فقط کمی صورتشان سوخته که بیشتر آن هم با عمل جراحی بهتر شده است؛ ولی سهیلا از همه بیشتر در رنج و عذاب است. او هر دو چشمش را از دست داده و روحیه خوبی ندارد. خدا می‌داند که چقدر به فکر سهیلا هستم و برایش دعا می‌کنم. خداروشکر که شما نمی‌توانید ما را درک کنید، تنها کسی که می‌تواند سهیلا را درک کند، من هستم. چون می‌دانم ما با بقیه فرق داریم و نمی‌توانیم خود را جزو آدم‌های معمولی حساب کنیم. زندگی ما زندگی عادی نیست. هر روز وقتی سوار تاکسی می‌شوم، باید به سوالات راننده جواب بدهم. یک رستوران نمی‌توانم بروم. نگاه‌های مردم عذابم می‌دهد. از همه بدتر زندگی آینده‌ام است. آن زمانی که این اتفاق برایم افتاد، ٩ ماه بود که عقد کرده بودم. بعد از آن اتفاق خانواده شوهرم گفتند که اگر قرار است جدا شویم، بهتر است هرچه زودتر این اتفاق بیفتد تا این‌که شوهرم در نیمه راه رهایم کند. با این حال شوهرم در کنارم ماند و هنوز هم در کنارم است. زندگی مشترک ما به خاطر درمان‌های من هنوز شروع نشده است؛ ولی من نگران آینده‌ام هستم. این‌که در آینده به فرزندم چه باید بگویم. او چگونه با این مسأله کنار خواهد آمد. حتما از من می‌پرسد مامان تو چکار کردی که مجازاتت این‌قدر سنگین بود! همه این فکرها مرا دیوانه می‌کند.»مرضیه ادامه می‌دهد: «شاید فکر کنید شعار باشد، شاید کمی اغراق‌آمیز به نظر بیاید، اما در حال حاضر بزرگترین درخواست قلبی و آرزویم برگرداندن بینایی سهیلا است. اگر چشمان او ببیند انگار بزرگترین رویایم برآورده شده است. فقط می‌خواهم سهیلا ببیند و تنها درخواستم از مسئولان کمک‌کردن به سهیلا برای به دست آوردن بینایی‌اش است. یک درخواست دیگر هم دارم؛ می‌خواهم کاری کنند که تنها دغدغه من و سهیلا و امثال ما نداشتن زیبایی باشد. می‌خواهم فقط به صورتمان فکر کنیم و هیچ دغدغه دیگری نداشته باشیم. من از مسئولان و خداوند، آسایش و آرامش را می‌خواهم. این‌که مشکل مالی نداشته باشیم، این‌که چشمانمان ببیند، این‌که خانواده‌مان در آسایش زندگی کنند. می‌خواهم دغدغه دیگری در زندگی‌ام نداشته باشم تا بتوانم از این به بعد را کمی راحت‌تر زندگی کنم. پدر و مادرم پیر و رنجور شده‌اند و من به خاطر آنها سعی می‌کنم روحیه‌ام را شاد نشان دهم، ولی آن‌قدر گرفتاری است که گاهی اوقات نمی‌توانم.»می‌خواهم امید ناامیدان باشمبیشتر از همه آسیب‌ دیده است. صورت و دست‌هایش سوخته ولی فقط به چشمانش فکر می‌کند. سیاهی چشم‌هایش او را هر روز بیشتر از همیشه از زندگی ناامید می‌کند. حالا فقط آرزو دارد که ببیند. همین برایش کافی است که صبح‌ها وقتی چشمانش را باز می‌کند، روشنایی را ببیند تا بفهمد که واقعا از خواب بیدار شده است. در میان این همه رنج و درد، فقط چشم‌هایش را می‌خواهد. چشم‌هایی که ناعادلانه و بی‌رحمانه تاریک شدند. سهیلا جورکش در گفت‌وگو با «شهروند» رنج‌هایش را چنین بازگو می‌کند: «بیشتر از دو ‌سال است که بی‌رحمانه و ناعادلانه از دیدن زیبایی‌های دنیا محروم شده‌ام؛ یعنی محرومم کرده‌اند. بی‌هیچ گناهی مرا مستحق چنین عذابی دانسته‌اند. ٨٠ بار عمل کرده‌ام، ولی هنوز نتوانسته‌ام نور را ببینم. زجرهای زیادی کشیده‌ام. چه روزها که در بیمارستان از درد فریاد زدم و تنها دلخوشی‌ام به مورفین و مسکن‌های قوی بود که بتوانم بخوابم. ولی باز هم امیدم را از دست ندادم. هنوز هم فکر می‌کنم بتوانم با یکی از چشم‌هایم دنیا را ببینم. قرنیه‌ای که برای حفظ چشم در اسپانیا گذاشته شده بود در ایران برداشته شد. در این مدت هم شبکیه چشم راستم کاملا از بین رفت، ولی هنوز شبکیه چشم چپم از بین نرفته است. اما به خاطر قطره‌ها و درمان‌هایی که انجام دادم، آن هم درحال پاره شدن است که اگر برای عمل جراحی دیر اقدام کنم، همه چیز برایم تمام می‌شود و هیچ راهی برای بازگرداندن آن وجود ندارد. بعد از آن دیگر نمی‌توانم بینایی‌ام را به‌دست بیاورم. پزشکان گفته‌اند که چشمم قرنیه ندارد و همچنین نمی‌توانند شبکیه را با لیزر ترمیم کنند، به همین دلیل باید حتما اعزام شوم تا در خارج از کشور چشمم را عمل کنند. الان ۵٠ روز است که این شبکیه از دست رفته و لکه سیاه چشمم هر روز بیشتر می‌شود. وزیر بهداشت هم دستور اعزام مرا صادر کرده اما هنوز پزشک معالجم انتخاب نشده است. همه پزشکان می‌گویند اگر دیرتر جراحی شوم شبکیه کامل از دست می‌رود. در این مدت دکتر ظریف و آقای کشاورززاده خیلی به من کمک کردند و کارهای اعزام من انجام شد. آقای زرین‌کلاه نیز در واحد امنیت کشور کمک بسیار زیادی به من کردند که از همه آنها تشکر می‌کنم. ولی با این حال مراحل اعزام من با سنگ‌اندازی روبه‌رو شده و هنوز وقت دکتر گرفته نشده است. این چشم تنها امید من است و هرروز وضع بدتری نسبت به روز قبل پیدا می‌کنم. اگر عمل شوم ٨٠‌درصد امکان برگشت بینایی‌ام وجود دارد. برای همین دلشوره دارم و می‌ترسم که دیر شود. من آن‌قدر برای برگشت بینایی‌ام امید دارم که حتی برای راه رفتن عصا هم دستم نمی‌گیرم. به در و دیوار می‌خورم ولی دلم نمی‌خواهد با عصا راه بروم. به من می‌گویند خط بریل یاد بگیر ولی این کار را هم انجام ندادم، چون امیدوارم که ببینم. من قرار نیست تا آخر عمرم نابینا بمانم. وضع چشم من اورژانسی است. برای همین از تمام مسئولان کمک می‌خواهم که به داد من برسند تا به صورت اورژانسی به کشوری که پزشکان انتخاب می‌کنند، اعزام شوم. از طرف دیگر درخواست دارم با رئیس‌جمهوری ملاقاتی داشته باشم. می‌خواهم مشکلاتم را با او درمیان بگذارم. امیدوارم کمک کنند هرچه سریع‌تر اعزام شوم و روزی برسد که همه مسائل حل شود. هنوز دیه‌ام را نگرفته‌ام و با مشکلات مالی زیادی مواجه هستم. بعضی از هزینه‌ها را خودم پرداخت کرده‌ام و خانواده مجبور شده‌اند همه چیز را بفروشند. برای این موضوع شرمنده آنها هستم.»او درحالی‌که اشک می‌ریزد، ادامه می‌دهد: «روزگار سختی است. من عاشق طبیعتم، عاشق آسمان، دریا، کوه جنگل، اما دو‌سال است که دیگر نمی‌توانم این زیبایی‌ها را ببینم. هنوز هم نمی‌دانم چرا! در این مدت دیگر زیبایی صورتم از یادم رفته؛ حتی یک‌بار هم عمل زیبایی انجام نداده‌ام. هرچه بوده برای چشمانم بوده است. فقط می‌خواهم ببینم. این سیاهی به اجبار به من داده شد. من نمی‌خواهم آن را تا آخر عمرم تحمل کنم. هربار که فکر می‌کنم دیگر نمی‌توانم ببینم دلم می‌خواهد بمیرم. هر شب که می‌خوابم دوست دارم که دیگر بیدار نشوم. خودکشی نمی‌کنم چون دلم نمی‌خواهد بگویند قوی نبود. می‌خواهم امید ناامیدان باشم. می‌خواهم قدرت و اراده‌ام را به همه نشان دهم. اگر چشمانم خوب شود و بتوانم ببینم، آن‌قدر خوشحال می‌شوم که فکر می‌کنم این قدرت را داشته باشم که اگر اسیدپاش دستگیر شد او را ببخشم. اما اگر نبینم این کینه تا آخر عمر با من خواهد بود و راضی به بخشش نخواهم شد. من تک‌دختر خانواده هستم و برادرها و پدر و مادرم با دیدن نابینایی من رنج می‌کشند. هنوز نتوانسته‌ام بچه‌های برادرهایم را که تازه به دنیا آمده‌اند، ببینم. برای همین سعی می‌کنم از اتاقم بیرون نیایم تا بیشتر عذابشان ندهم. من به خاطر آنها هم که شده دوست دارم ببینم.»سهیلا می‌گوید: «در این مدت با قربانیان دیگر در ارتباط بودم و مرضیه ابراهیمی یکی از بهترین دوستانم است. آرزویم این است که در جشن عروسی او با چشم بینا شرکت کنم و بهترین هدیه را به دوستم و شوهرش تقدیم کنم. امیدوارم تا روز عروسی مرضیه بتوانم بالاخره دوستم را ببینم.»ما را فراموش کرده‌اندبا گذشت ٢٨ ماه هنوز هم داغ دلش تازه است. آن‌قدر تازه که انگار همین دیروز آن حادثه هولناک برایش اتفاق افتاده است. هنوز هم نتوانسته با این مسأله کنار بیاید. با این‌که صورتش نسبت به سهیلا و مرضیه کمتر آسیب دیده، ولی خود را جدا از آنها نمی‌بیند. روحش به اندازه همه قربانیان آسیب دیده؛ وضع سختی دارد و نمی‌تواند این تنهایی را تحمل کند. می‌گوید دیگر کسی از او یادی نمی‌کند و به‌طور کلی فراموش شده است. حادثه تلخ و بزرگ بود، ولی مینای ٣۴ساله تصور می‌کند که مثل یک حادثه کوچک و بی‌اهمیت با آن برخورد شده است. او که دل پری دارد، می‌گوید: «دو‌سال و ۴ ماه است که از آن روز می‌گذرد. در این مدت تمام زندگی‌ام را فروختم و خرج درمانم کردم. به من و سحر به خاطر این‌که صورتمان زیاد آسیب ندیده بود، از لحاظ مالی کمک چندانی نکردند. همه هزینه‌ها را خودمان پرداخت کردیم. من تا الان بیشتر از ٢٠‌میلیون تومان خرج عمل‌هایم کرده‌ام. تا چند ماه پیش روزی یک‌میلیون تومان پول پماد و کرم برای ترمیم پوستم می‌دادم که برای این کار خانه‌مان را فروختم. الان با پسر ١٣ساله‌ام در یک خانه اجاره‌ای زندگی می‌کنیم و روزگار سختی داریم. پسرم بیشتر از من آسیب دید و اذیت شد، چون با چشمانش می‌دید که مادرش درد می‌کشد و در رنج و عذاب است. پیش از این حادثه در شرف ازدواج مجددم بودم، اما این حادثه زندگی‌ام را به هم ریخت. بیشتر بدن من سوخته است. ولی به من می‌گویند برو خدا را شکر کن که صورتت خیلی نسوخته است. ولی من می‌خواهم آنها لحظه‌ای خودشان را جای من بگذارند. بدن من سوخته است. در تنهایی و بی‌پولی و به سختی دارم در کنار پسرم زندگی می‌کنم. کسی حتی یک حالی هم از من نمی‌پرسد. ما را فراموش کرده‌اند. وقتی سهیلا را می‌بینم که با چه سختی درحال مبارزه کردن است، واقعا ناراحتش می‌شوم و از خدا می‌خواهم هرچه زودتر چشم‌هایش شفا پیدا کند. ولی به‌جز سهیلا و مرضیه، به ما هیچ توجهی نمی‌کنند. هر روز افسرده‌تر می‌شوم تا جایی که به بیماری تشنج مبتلا شده‌ام. ناگهان تشنج می‌کنم و دست و پایم قفل می‌شود. پول دیه را هم گفته‌اند که قرار است از بیت‌المال پرداخت کنند، ولی هنوز خبری نشده است. برای همین درخواست من از مسئولان این است که به یاد ما هم باشند و پرونده ما را پیگیری کنند. ما بیگناه بودیم که زندگیمان این چنین نابود شد و هیچ‌کدام دیگر نتوانستیم زندگی سابقمان را به‌دست بیاوریم. همه درگیر درمان و بیمارستان و دارو هستیم و دیگر نمی‌توانیم مثل مردم عادی زندگی کنیم. برای همین درخواست پیگیری و رسیدگی بیشتر را دارم. این حادثه تلخ، هزینه‌های زیادی برای ما داشت. از مالی گرفته تا جسمی و روحی هر روز تاوان دادیم و انگار قرار نیست این بدبختی‌ها تمام شود.»


منبع: baharnews.ir

قتل فجیع مرد طلافروش

به گزارش ایران، کارآگاهان در جریان بررسی‌ها دریافتند دزدان ناشناس به مغازه طلافروشی این مرد در بلوار ابوذر دستبرد زده‌اند و ضمن سرقت مقدار زیادی طلا و جواهر، دوربین مدار بسته مغازه را هم کنده و با خود برده‌اند و تمامی آثار و سرنخ‌های به جا مانده را هم نابودکرده‌اند.اما یک ساعت پیش از پیدا شدن جسد تکه‌تکه طلافروش میانسال، شاهدی دیده بود که چه کسی این جسد پیچیده در برزنت سیاه را در داخل سطل زباله انداخته است.این فرد یکی از رفتگران شهرداری بود که به‌عنوان شاهد در اداره آگاهی به مأموران پلیس گفت: ساعت چهار صبح (دوشنبه) در فلکه اول مقداد خیابان را جارو می‌کردم که مرد جوانی صدایم زد و از من خواست کمکش کنم. بعد هم مغازه طلافروشی را نشانم داد و گفت یک مقدار آشغال و وسایل بدرد نخور در مغازه دارد که می‌خواهد آنها را بیرون بیاورد و داخل سطل آشغال بیندازد. من هم کمکش کردم. بعد مرد جوان از داخل یک خودرو، چادر برزنت سیاهی را بیرون آورد و به داخل همان مغازه رفت. پس از چند دقیقه صدایم زد و خواست به داخل مغازه بروم. در آن سحرگاه داخل مغازه چنان تاریک بود که به زحمت جلوی پاهایم را می‌دیدم. اما متوجه شدم داخل چادر چیزهایی ریخته و آن را طناب پیچ کرده. من و او دو سر چادر را گرفتیم، از مغازه بیرون آوردیم و داخل سطل زباله انداختیم بی‌آنکه بدانم جسد تکه‌تکه شده مردی در آن پیچیده شده است.راز جنایت هولناکرفتگر شهرداری ادامه داد: پس از انداختن چادر سیاه در سطل زباله، آن مرد جوان، کرکره مغازه را پایین کشید و بسرعت با همان ماشین دور شد.تا اینکه یک ساعت بعد شنیدم همکاران هنگام تخلیه سطل زباله، چادر برزنتی را دیده‌‌اند و وقتی بازش کرده‌اند با جنازه تکه‌تکه مردی روبه‌رو شده‌اند.مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران در پی تحقیق از این رفتگر، راهی مغازه طلافروشی شدند و ضمن بررسی‌ها روشن شد جنایت داخل همین مغازه اتفاق افتاده و دزدان پس‌ از کشتن مرد طلافروش و مثله کردن جسدش، ضمن جمع‌آوری طلا و جواهرات همه آثار به جا مانده از خود را از بین برده‌اند. این در حالی بود که عصر شنبه ۲۵ دی ‌امسال یکی از پسران مرد طلافروش به کلانتری سلیمانیه رفته و خبر از گم‌شدن پدرش داده بود.او به مأموران گفت: صبح شنبه پدرم به مغازه طلافروشی‌اش در بلوار ابوذر رفت و تا ظهر آنجا بود. اما پس از آن خبری از او نداریم.پس از آن بود که کارآگاهان تحقیقات برای یافتن مرد طلافروش را آغاز کردند تا اینکه ساعت ۵ سحرگاه دوشنبه ۲۷ دی کارگران شهرداری جسدش را در داخل سطل زباله یافتند. در ادامه تحقیقات روشن شد که عامل جنایت یکی از افراد شرور منطقه است که چندی پیش از زندان آزاد شده بود. اکنون جست‌وجوهای پلیس برای دستگیری جنایتکار فراری ادامه دارد.


منبع: baharnews.ir

هفته آینده هوا سرد می‌شود

محمد اصغری اظهار داشت: در هفته آینده شاهد کاهش دما در شهرهای کشور هستیم و روزهای سردی را پیش رو داریم. براساس پیش بینی ها دمایذ استان های آذربایجان شرقی،غربی،اردبیل،گیلان،مازندران و گلستان بین ۳ تا ۶ درجه کاهش می یابد. همچنین دمای دو استان خراسان شمالی و رضوی نیز بین ۷ تا ۱۲ درجه کاهش یافته و پیک سرما در این مناطق است. وی ادامه داد: دمای هوای تهران، البرز،قزوین، سمنان و زنجان نیز بین ۳ تا ۶ درجه کاهش می یابد. همچنین استان های کرمان و اصفهان نیز شاهد کاهش ۴ تا ۸ درجه ای دما خواهند بود. براساس پیش بینی ها روزهای چهارشنبه و پنج شنبه هفته آینده سردترین روزهای هفته است. به گفته کارشناس سازمان هواشناسی،امروز و تا ظهر فردا در شهرهای صنعتی و کلانشهرها به علت سکون هوا شاهد افزایش آلاینده ها خواهیم بود. اصغری با اعلام اینکه هفته آینده روزهای پربارشی را پیش رو داریم، تاکید کرد:از عصر فردا موج جدید بارشی از شمال غرب کشور وارد شده و استان های ساحلی خزر را تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین در جنوب شرق کشور نیز با ورود موج دریا به خشکی، از پنج شنبه شب به ترتیب در استان های سیستان و بلوچستان،خراسان جنوبی،هرمزگان و کرمان شاهد بارش باران هستیم. دامنه فعالیت این موج به فارس هم کشیده می شود.وی افزود: روز شنبه برای تهران هوای بارانی پیش بینی می شود.


منبع: baharnews.ir

مرگ ۹ کارتن خواب در تهران طی سه ماه

دکتر «محمد جواد هدایت شده» در گفت‌وگو با ایسنا درباره آمار تعداد جان‌باختگان بی‌مکان و بی‌سرپناه، اظهار کرد: از ابتدای آبان ماه تا روز دوشنبه در مجموع ۹ مورد فوتی در مرگ افراد بی‌سرپناه در مکان‌های عمومی به پزشکی قانونی استان تهران ارجاع شده است.وی درباره اینکه آیا این افراد کارتن‌خواب بوده‌اند یا خیر، اظهار کرد: تشخیص کارتن‌خوابی منوط به تحقیقات قضایی است؛ اما آنچه قطعی است این است که این افراد بی‌سرپناه بوده و در اماکن عمومی جان خود را از دست داده‌اند.رئیس تالار تشریح مرکز تشخیص آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران درباره علت فوت این افراد نیز گفت: یک مورد به دلیل سرمازدگی و دو مورد به دلیل عفونت‌های داخلی و بیماری‌های عفونی جان خود را از دست داده بودند و علت مرگ شش نفر دیگر نیز در دست بررسی است.هدایت‌شده همچنین با بیان اینکه هر ۹ مورد فوتی مرد بوده‌اند افزود: حداقل سن این افراد ۳۵ و حداکثر سن نیز ۷۰ سال بوده است، ضمن اینکه پنج نفر از جان‌باختگان همچنان مجهول‌الهویه هستند و تحقیقات برای شناسایی هویت‌شان ادامه دارد.وی درباره مناطقی که این افراد در آنها فوت شده و به پزشکی قانونی ارجاع شده‌اند هم اظهار کرد: اجساد طی این مدت از نقاط مختلف استان تهران به پزشکی قانونی استان تهران ارجاع شده که به عنوان مثال از محدوده تجریش، اسلامشهر، مشیریه، خانی‌آباد نو، بازار، جوادیه، تهرانپارس و … مواردی به پزشکی قانونی ارجاع شده‌اند.رئیس تالار تشریح مرکز تشخیص آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران درباره فراوانی فوت‌شدگان در طول این سه ماه به ایسنا گفت: شش مورد از فوتی‌های ارجاع شده مربوط به دی ماه بوده، دو مورد مربوط به آذر و یک مورد نیز مربوط به آبان بوده است.هدایت‌شده همچنین با بیان اینکه جواز دفن برای این افراد صادر می‌شود گفت: نمونه‌های لازم از اجساد این افراد اخذ شده و تصاویر آنان نیز در بانک اطلاعات پزشکی قانونی موجود است.رئیس تالار تشریح مرکز تشخیص آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران درپاسخ به اینکه در سال گذشته چند فرد لامکان جان خود را از دست داده‌اند، گفت: در حال حاضر آماری در مورد تعداد جانباختگان در سال قبل در اختیار ندارم.


منبع: baharnews.ir

شرور سابقه دار ورامین دستگیر شد

به گزارش ایران خبر، در عملیات ضربتی نیروی انتظامی شرق استان تهران ظهر امروز ‌شرور باسابقه ورامین معروف به فضل‌الله قوقول دستگیر شد.

 


این فرد باسابقه که با تخلفات قانونی مختلف و متعدد در سال‌های گذشته دستگیر شده بود، متواری ‌و بعد از عملیات شناسایی و اطلاعاتی، توسط نیروهای انتظامی شرق استان تهران ‌دستگیر شد.

 

در این عملیات که در بلوار رسالت ورامین انجام شد، مجرم موردنظر و باسابقه بعد از درگیری با مأموران انتظامی دستگیر و به مراجع قضایی تحویل داده شد.

 

قوقول یکی از خطرناک‌ترین سابقه‌داران تاریخ ورامین است که تخلفات مختلفی اعم از نزاع و درگیری با سلاح سرد در پرونده‌اش وجود دارد.


منبع: irankhabar.ir

تماشای فیلم‌های «جشنواره فجر» چقدر آب می‌خورد؟

به گزارش ایران خبر،جشنواره فیلم فجر از آن رویدادهایی است که بسیاری از مردم مشتاق اخبار آن هستند تا بتوانند با خرید بلیت در این جشنواره به تماشای فیلم های مورد علاقه شان بنشینند، اما اگر کسی بخواهد تمام فیلم های جشنواره را ببیند چقدر باید هزینه کند، پرسشی که پاسخش را ما با جزئیات کامل برای شما شرح می دهیم.

در فاصله دو هفته تا آغاز سال نو سینمای ایران و رقابت سینماگران برای شکار رسیمرغ ها مسوولان برگزاری جشنواره سی و پنجم فیلم فجر، بالاخره شرایط فروش بلیت جشنواره را در تهران و شهرستان ها اعلام کردند. به همین منظور از یکی از مسئولان جشنواره امسال سئوالاتی را در این رابطه پرسیده ایم:

از چه زمانی می توان بلیت خرید؟
پیش‌فروش اینترنتی بلیت‌های سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، از ۸ صبح جمعه اول بهمن ماه برای شهر تهران و ۸ صبح دوشنبه چهار بهمن ماه برای شهرستان‌ها آغاز خواهد شد.
بلیت را از کجا بخریم؟
علاقمندان می‌توانند با مراجعه به سایت ویژه پیش‌فروش اینترنتی سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به آدرس cinogram.com بلیت خود را خریداری کنند. بلیت‌های خریداری شده به آدرس افراد در حساب کاربری خریداران با پیک ارسال خواهد شد.
تا چه زمانی وقت داریم؟
بر اساس اعلام مدیر امور سینماهای سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، پیش‌فروش بلیت‌ها در تهران از ساعت ۸ صبح جمعه اول بهمن ماه آغاز می‌شود و ساعت ۱۲ شب دوشنبه ۴ بهمن ماه به پایان خواهد رسید.
پیش‌فروش بلیت‌ها در شهرستان‌ها از ساعت ۸ صبح دوشنبه چهارم بهمن ماه آغاز می‌شود و ساعت ۱۲ شب پنجشنبه ۷ بهمن ماه به پایان خواهد رسید.
خرید بلیت محدودیت دارد؟
علاقمندان خرید بلیت پس از ورود به سایت و ثبت نام با کدملی و مشخصات خود می‌توانند اقدام به خرید بلیت کنند و هر کاربر با کد ملی مشخص و واحد، امکان انتخاب حداکثر چهار سانس از سینماها و در هر سانس حداکثر ۲ بلیت را خواهد داشت.
قیمت بلیت ها چقدر است؟
این موضوع کاملا وابسته به نوع انتخاب شماست، به عبارتی اگر بخواهید به تعبیر مسوولان جشنواره کاخ نشین باشید باید به پردیس ملت (همان کاخ مردمی جشنواره) بروید، قیمت هر سانس تماشای فیلم در این کاخ ۲۵ هزار تومان است که اگر شما بخواهید به صورت سری خریداری کنید و باز به این علت که امسال فیلم های بخش مسابقه و چشم انداز به طور خودمانی درهم فروخته می شود مجبورید که بلیت هر ۴۴ فیلم را بخرید که با تخفیف ۳ هزار تومانی برای هر سانس دقیقا ۹۶۸ هزار تومان یعنی عددی نزدیک به یک میلیون تومان باید پرداخت کنید.
پردیس ملت به این جهت کاخ مردمی جشنواره نامگذاری شده است که عوامل فیلم ها در این مجموعه روی فرش قرمز می روند و همراه مردم فیلم را تماشا می کنند و بازار عکس یادگاری و گاه امضا گرفتن از هنرمندان هم حسابی داغ است.
اما کف قیمت ها هم برای سینماهای جنوب تهران مانند راگا و تماشا و کیان ۱۰ هزارتومان است که در صورت خرید سری کامل برای هر بلیت دو هزار تومان تخفیف داده می شود و عدد ۳۵۲ هزار تومان باید پرداخت شود. بقیه سینماهای جشنواره در تهران هم قیمت بلیت شان برای هر سانس ۱۲ هزار تومان است.
البته این قیمت ها، میزان اعلام شده رسمی است و همه می دانیم که در مواردی برای برخی فیلم ها گاه بازار سیاهی چندین برابری هم ایجاد می شود.
برج میلاد چند؟
اما اگر علاقه مندید در برج میلاد که مرکز برگزاری و برنامه ریزی جشنواره است و نشست های نقد و بررسی فیلم ها هم در آن برگزار می شود حضور داشته باشید، همین الان آب پاکی را روی دست شما بریزیم که برج میلاد کلا بلیتی نیست و صرفا اهالی رسانه، اعضای خانه سینما ، هنرمندان و برخی مدیران مرتبط و گاه غیرمرتبط و صرفا با داشتن کارت مخصوص امکان تماشای فیلم های جشنواره را در این مجموعه دارند.

 

 


منبع: irankhabar.ir

ورود دو موج بارشی به کشور از فردا/ هفته آینده هوا سرد می شود

کارشناس سازمان هواشناسی گفت: هفته آینده هوا سرد شده و روزهای پر بارشی را در استان های مختلف پیش رو داریم.

محمد اصغری در گفت و گو با میزان، اظهار داشت: در هفته آینده شاهد کاهش دما در شهرهای کشور هستیم و روزهای سردی را پیش رو داریم. براساس پیش بینی ها دمایذ استان های آذربایجان شرقی،غربی،اردبیل،گیلان،مازندران و گلستان بین ۳ تا ۶ درجه کاهش می یابد. همچنین دمای دو استان خراسان شمالی و رضوی نیز بین ۷ تا ۱۲ درجه کاهش یافته و پیک سرما در این مناطق است. 

وی ادامه داد: دمای هوای تهران، البرز،قزوین، سمنان و زنجان نیز بین ۳ تا ۶ درجه کاهش می یابد. همچنین استان های کرمان و اصفهان نیز شاهد کاهش ۴ تا ۸ درجه ای دما خواهند بود. براساس پیش بینی ها روزهای چهارشنبه و پنج شنبه هفته آینده سردترین روزهای هفته است. 

به گفته کارشناس سازمان هواشناسی،امروز و تا ظهر فردا در شهرهای صنعتی و کلانشهرها به علت سکون هوا شاهد افزایش آلاینده ها خواهیم بود. 

اصغری با اعلام اینکه هفته آینده روزهای پربارشی را پیش رو داریم، تاکید کرد:از عصر فردا موج جدید بارشی از شمال غرب کشور وارد شده و استان های ساحلی خزر را تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین در جنوب شرق کشور نیز با ورود موج دریا به خشکی، از پنج شنبه شب به ترتیب در استان های سیستان و بلوچستان،خراسان جنوبی،هرمزگان و کرمان شاهد بارش باران هستیم. دامنه فعالیت این موج به فارس هم کشیده می شود. 

وی افزود: روز شنبه برای تهران هوای بارانی پیش بینی می شود.
 


منبع: alef.ir

جزئیات کمک های بهزیستی به خانواده های دارای فرزند چندقلو

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از کمک های این سازمان به خانواده های دارای فرزند چند قلو خبرداد.

حبیب الله مسعودی فرید در گفت و گو با میزان گفت: خانواده هایی که دارای فرزند ۳ قلو و یا بیشتر باشند می توانند با مراجعه به سازمان بهزیستی کشور در هر استان و یا شهرستان کمک هایی را از این سازمان دریافت کنند.

وی افزود: افراد پس از مراجعه، باید یک فرم ویژه را پر کرده و پس از نگارش اطلاعات خود، فرم را تحویل نمایندگان سازمان بهزیستی کشور دهند.

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به بررسی وضعیت خانواده ها از سوی بهزیستی استان ها اظهارکرد: پس از ارائه درخواست از سوی خانواده ها، موضوع در دستور بررسی قرار گرفته و پس از تایید از سوی کارشناسان سازمان بهزیستی کشور خدمات به این خانواده ها ارائه می شود.

مسعودی فرید در پاسخ به این پرسش که کمک های ارائه شده به خانواده ها شامل چه کمک هایی می شود؟، تصریح کرد: این کمک ها شامل کمک های مالی، حق پرستاری، پوشاک و شیرخشک نوزادان چند قلو است.

وی از تهیه یک بخشنامه ویژه جهت کمک به خانواده های دارای فرزند چند قلو خبرداد و اذعان کرد: در سال جاری یک بخشنامه ویژه تهیه و بر مبنای آن به خانواده های دارای فرزند چند قلو، خدمات ارائه می شود.

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: پیش از تهیه این بخشنامه نیز کمک هایی را به خانواده های دارای فرزند چند قلو ارائه می شد اما این کمک ها اکنون سازماندهی تر شده هستند.

مسعودی فرید با اشاره به تمهیدات در نظر گرفته شده به منظور کمک به تهیه مسکن خانواده های دارای فرزند چند قلو گفت: در شرایطی که خانواده های دارای فرزند چند قلو خانه نداشته باشند به آنها کمک خواهد شد تا بتوانند صاحب خانه شوند.


منبع: alef.ir

انتقاد صریح وزارت رفاه از دو مصوبه مجلس درباره بازنشستگی

معاون وزیر کار و رفاه اجتماعی با اشاره به تبعات اجرای مصوبه مجلس مبنی بر بازنشستگی زنان با ۲۰ سال سابقه بدون شرط سنی و تحمیل بار مالی ۱۰ هزار میلیارد تومانی به صندوق بازنشستگی کشوری از شورای نگهبان خواست تا اجازه تصویب نهایی این مصوبه را ندهد و با ان موافقت نکند.

به گزارش ایسنا، حجت میرزایی در نشست خبری با اصحاب رسانه پیرامون مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی مبنی بر بازنشستگی زنان با ۲۰ سال سابقه بدون شرط سنی اظهار کرد: صندوق های بازنشستگی نهادهای بین نسلی هستند که کارامدی آنها زمینه ساز پویایی و تداوم اجتماعی و به حداقل رساندن تفاوت های طبقاتی است. صندوق ها یک تجربه موفق بشری برای  امکان پذیر کردن ادامه حیات اقتصادی هستند.

وی افزود : اگرچه اصالتا صندوق های بازنشستگی، اجتماعی اند اما کارکردهای اقتصادی بالایی دارند و کارکردهای تبعی سیاسی غیرمستقیمی نیز دارند زیرا یکی از عوامل ثبات سیاسی در کنار آرامش اجتماعی هستند.

وی با اشاره به اینکه بی ثباتی اقتصادی صندوق ها در جوامع باعث بی ثباتی های اقتصادی و اجتماعی شده است گفت: تجمع های بازنشستگان درباره حقوق و مستمری هایشان نمونه ای از این بی ثباتی است.صندوق ها ممکن است به کانون بحران در آینده جوامع تبدیل شوند که در ایران نیز همینگونه است.

میرزایی افزود: در صندوق بازنشستگی کشوری و صندوق فولاد با کسری ۸۰ تا ۱۰۰ درصدی و در صندوق نیروهای مسلح کسری ۱۰۰ درصدی داریم و این کسری ها بارمالی ۴۰ هزار میلیاردی بر دولت تحمیل کرده که برآورد می شود سال آینده به ۵۰ هزار میلیارد تومان می رسد.

وی ضمن ابراز نگرانی از کسری ها و مشکلات اقتصادی صندوق ها گفت: علت این امر تصمیم های اشتباه اتخاذ شده برای صندوق ها در گذشته است. یک تصمیم بدون انجام کار کارشناسی ممکن است هزارها میلیارد بار مالی ایجاد کند.

معاون اقتصادی وزارت  کار و رفاه اجتماعی افزود: صندوق بازنشستگی با ۲۸ مورد تصمیم اشتباه اعم از بازنشستگی پیش از موعد و تامین اجتماعی با تصمیماتی چون افزایش ورود اقشار مختلف و افزایش تعهدات  دچار مشکلات عدیده شده اند و امسال سال خوبی برای صندوق های بازنشستگی نبود. در کنار هشدارهای بی سابقه نسبت به وضعیت صندوق ها و تجمعات اعتراضی بازنشستگان و اظهارنظرات صاحبنظران در حالی که انتظار می رفت اصلاحات پارامتریک در برنامه ششم صورت گیرد، اما اتفاقات معکوسی رخ داد.

وی با اشاره به تصویب بازنشستگی پیش از موعد بیمه شدگان صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان در چندماه اخیر گفت: صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان را در سنین جوانی جوانمرگ کردیم و منابع و ذخایر را برای بازنشستگی ۱۰۰ هزار نفر به زوال کشاندیم و ۴۰۰۰ میلیارد تومان بار مالی به آن تحمیل کردیم.

میرزایی ادامه داد : همچنین دو بند از برنامه ششم اخیرا به تصویب رسید که بازنشستگی پیش از موعد زنان با ۲۰ سال سابقه بدون شرط سنی از این جمله است.  این مصوبه دست کم ۱۵۰ هزار نفر را در آستانه بازنشستگی قرار می دهد و بار مالی حدود ۱۰ هزار میلیارد تومانی برای صندوق بازنشستگی به همراه خواهد داشت.

وی با بیان اینکه نگران هستیم این موضوع به تقابل مشمولین این مصوبه و دولت منجر شود گفت: در حالی که قرار است به استقبال انتخابات برویم چنین اتفاقی به صلاح نیست ضمن آنکه آثار آن به یک سال و دو سال محدود نمی شود و چندین نسل را درگیر می کند.

وی همچنین به بازنشستگی رانندگان تحت پوشش تامین اجتماعی و شمول آنها در دایره مشاغل سخت و زیان آور اشاره کرد و گفت: بار مالی این دوقانون برای صندوق بازنشستگی ۵ تا ۱۰ هزار و برای تامین اجتماعی ۳۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده است و به این ترتیب همه صندوق ها با کسری بزرگی مواجه خواهند شد.

میرزایی تاکید کرد: این تصمیمات تبعات اجتماعی نیز دارد و تجربه نشان داده جا برای جوان ها باز نمی شود و پیچیدگی های بیشتری را رقم می زند.  در کشوری هستیم که سه چهارم نیروی کار ، مشارکتی در روند تولید ندارد و به بهانه های مختلف  هر روز این مشارکت را کمتر و کمتر می کنیم.

معاون وزیر کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه ۳۰۰ هزار شاغل زن در دولت داریم که یک سوم این زنان مشمول این مصوبه می شوند گفت: دولت به هیچ وجه با سه مصوبه یاد شده موافق نبوده است و به نظر می رسد فشار مدیران صندوق‌ها، دولت را مجاب کرده که باید به شدت نسبت به منافع صندوق ها و صیانت از آن حساس باشد. طرح بازنشستگی زنان نیز یک پیشنهاد الحاقی بود و از سوی دولت مطرح نشد و امکان دفاع و محاجه کارشناسی برای آن فراهم نشد.

وی با اشاره به اینکه این طرح نیازمند انجام کار کارشناسی بود گفت: اگر این کار حتی از سوی مرکز پژوهش های مجلس کارشناسی می شد مورد مخالفت قرار می گرفت. امیدوارم شورای نگهبان با اشراف و وقوف نسبت به تبعات این موضوع، اجازه تصویب نهایی این قانون را ندهد. تمام تلاش و رایزنی های خود را انجام خواهیم داد.


منبع: alef.ir

فداکاری معلم مدرسه روستایی برای نجات جان ۲دانش آموز

ایران نوشت:معلم فداکار در پی آتش‌سوزی مدرسه روستایی درشهرستان «شیروان» خود را به شعله‌های آتش کلاس درس زد و پس از نجات دو دانش‌آموز، بخاری شعله ور واژگون را نیز به خارج از کلاس انداخت تا مدرسه پیش ساخته روستا در کام آتش فرو نرود.

این حادثه زمانی در کلاس پیش ساخته مدرسه روستای «پالکانلو سفلی» اتفاق افتاد که دانش‌آموزان در زنگ تفریح داخل حیاط بودند و تنها دو دانش‌آموز در کلاس حضور داشتند.

مدیر آموزش و پرورش شیروان گفت: هم‌اکنون به خاطر تعمیرات در این مدرسه روستایی، تمامی دانش‌آموزان به مدرسه‌ای دیگر منتقل شده‌اند و سعی داریم گرمای مدارس را به‌صورت موتورخانه‌ای تأمین کنیم.


منبع: alef.ir

نامادری بعد از قتل ۲کودک، خانه را آتش زد

میزان نوشت: دو پسربچه در گیلان با ضربه‌های چاقوی نامادری خود کشته شدند.

 زن جوان برای صحنه‌سازی، خانه را آتش زده بود اما ماموران با بررسی صحنه جرم به او مظنون شده و دستگیرش کردند.

مدیر روابط عمومی دادگستری گیلان درباره قتل این دو کودک ۲٫۵ و ٧ ساله که هفته گذشته رخ داده است، گفت: نامادری این کودکان پس از دستگیری منکر قتل شد اما پس انجام تحقیقات فنی اعتراف کرد و گفت برای اینکه وانمود کند مرگ بچه‌ها به دلیل آتش سوزی بوده، خانه را هم آتش زده است.

محمد رحیمی به انگیزه متهم برای ارتکاب قتل‌ها اشاره‌ای نکرد اما کارآگاهان بازجویی‌های خود را برای کشف انگیزه متهمه ادامه می‌دهند.

 


منبع: alef.ir

قتل فجیع مرد طلافروش / قاتل فراری از اشرار محل است

ایران نوشت:هنگامی که مأموران پلیس آگاهی تهران در جست‌وجوی یک طلافروش گمشده بودند، رفتگران در خیابان پیروزی حدود ساعت پنج صبح دوشنبه هنگام تخلیه سطل زباله با جسد مثله‌شده این مرد روبه‌رو شدند که در یک چادر سیاه برزنتی پیچیده و درون سطل آشغال رها شده بود.

کارآگاهان در جریان بررسی‌ها دریافتند دزدان ناشناس به مغازه طلافروشی این مرد در بلوار ابوذر دستبرد زده‌اند و ضمن سرقت مقدار زیادی طلا و جواهر، دوربین مدار بسته مغازه را هم کنده و با خود برده‌اند و تمامی آثار و سرنخ‌های به جا مانده را هم نابودکرده‌اند.

اما یک ساعت پیش از پیدا شدن جسد تکه‌تکه طلافروش میانسال، شاهدی دیده بود که چه کسی این جسد پیچیده در برزنت سیاه را در داخل سطل زباله انداخته است.

این فرد یکی از رفتگران شهرداری بود که به‌عنوان شاهد در اداره آگاهی به مأموران پلیس گفت: ساعت چهار صبح (دوشنبه) در فلکه اول مقداد خیابان را جارو می‌کردم که مرد جوانی صدایم زد و از من خواست کمکش کنم. بعد هم مغازه طلافروشی را نشانم داد و گفت یک مقدار آشغال و وسایل بدرد نخور در مغازه دارد که می‌خواهد آنها را بیرون بیاورد و داخل سطل آشغال بیندازد. من هم کمکش کردم. بعد مرد جوان از داخل یک خودرو، چادر برزنت سیاهی را بیرون آورد و به داخل همان مغازه رفت. پس از چند دقیقه صدایم زد و خواست به داخل مغازه بروم. در آن سحرگاه داخل مغازه چنان تاریک بود که به زحمت جلوی پاهایم را می‌دیدم. اما متوجه شدم داخل چادر چیزهایی ریخته و آن را طناب پیچ کرده. من و او دو سر چادر را گرفتیم، از مغازه بیرون آوردیم و داخل سطل زباله انداختیم بی‌آنکه بدانم جسد تکه‌تکه شده مردی در آن پیچیده شده است.

راز جنایت هولناک

رفتگر شهرداری ادامه داد: پس از انداختن چادر سیاه در سطل زباله، آن مرد جوان، کرکره مغازه را پایین کشید و بسرعت با همان ماشین دور شد.

تا اینکه یک ساعت بعد شنیدم همکاران هنگام تخلیه سطل زباله، چادر برزنتی را دیده‌‌اند و وقتی بازش کرده‌اند با جنازه تکه‌تکه مردی روبه‌رو شده‌اند.

مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران در پی تحقیق از این رفتگر، راهی مغازه طلافروشی شدند و ضمن بررسی‌ها روشن شد جنایت داخل همین مغازه اتفاق افتاده و دزدان پس‌ از کشتن مرد طلافروش و مثله کردن جسدش، ضمن جمع‌آوری طلا و جواهرات همه آثار به جا مانده از خود را از بین برده‌اند. این در حالی بود که عصر شنبه ۲۵ دی ‌امسال یکی از پسران مرد طلافروش به کلانتری سلیمانیه رفته و خبر از گم‌شدن پدرش داده بود.او به مأموران گفت: صبح شنبه پدرم به مغازه طلافروشی‌اش در بلوار ابوذر رفت و تا ظهر آنجا بود. اما پس از آن خبری از او نداریم.

پس از آن بود که کارآگاهان تحقیقات برای یافتن مرد طلافروش را آغاز کردند تا اینکه ساعت ۵ سحرگاه دوشنبه ۲۷ دی کارگران شهرداری جسدش را در داخل سطل زباله یافتند. در ادامه تحقیقات روشن شد که عامل جنایت یکی از افراد شرور منطقه است که چندی پیش از زندان آزاد شده بود. اکنون جست‌وجوهای پلیس برای دستگیری جنایتکار فراری ادامه دارد.
 


منبع: alef.ir

تصادف مرگبار اتوبوس در رفسنجان/ هویت جانباختگان مشخص نیست

مهر نوشت: رئیس پلیس راه استان کرمان با تشریح جزئیات واژگونی یک دستگاه اتوبوس مسافربری در کمربندی شرقی رفسنجان گفت: در این حادثه شش نفر جان باختند و دو نفر مجروح شدند.

سرهنگ یوسف نجفی در خصوص جزئیات سانحه واژگونی اتوبوس مسافربری در کمربندی شرقی رفسنجان اظهار کرد: در این حادثه که شب گذشته رخ داد شش نفر جان باختند و دو نفر مجروح شدند.

وی با اشاره به اینکه مجروحان این سانحه رانندگی به بیمارستان علی ابن ابیطالب (ع) رفسنجان منتقل شده اند، افزود: تاکنون هویت جانباختگان مشخص نشده است.

سرهنگ رضایی علت وقوع حادثه را عدم توجه راننده به جلو عنوان کرد و گفت: تعداد مسافران این اتوبوس ۲۱ نفر است و مابقی مسافران سلامت هستند.

رئیس پلیس راه استان کرمان یادآور شد: این اتوبوس از یزد به سمت ایرانشهر در حال حرکت بوده است.

گفتنی است؛ حوالی ساعت ۲۲:۲۰ سه‌شنبه یک دستگاه اتوبوس در کیلومتر ۸ کمربندی انار – رفسنجان واژگون شد.


منبع: alef.ir

آتش زدن یک مسجد در ورامین شانتاژ خبری است

مرادطلب دادستان عمومی و انقلاب ورامین با اشاره به انتشار خبری مبنی بر اینکه ۲۷ دی ماه چند نفر پنهانی مسجدی را به آتش کشیدند، اظهار کرد: این خبرشانتاژ خبری بوده و صحت ندارد.

به گزارش میزان، مرادطلب دادستان عمومی و انقلاب ورامین با اشاره به انتشار خبری مبنی بر اینکه ۲۷ دی ماه چند نفر پنهانی مسجدی را به آتش کشیدند، اظهار کرد:  این خبرشانتاژ خبری بوده و صحت ندارد.

وی ادامه داد: قسمتی از حسینیه ملحق به مسجد مهدیه کارخانه قند ورامین دچار آتش‎سوزی شده و علت حادثه توسط کارشناسان آتش‎نشانی در دست بررسی است.

دادستان ورامین خاطرنشان کرد:  هنوز عمدی بودن و یا نبودن این حادثه محرز نشده است و هیچ فرد یا افرادی نیز در این زمینه دستگیر نشدند.

وی در پایان خاطرنشان کرد:  از محل حادثه بازدید کردم و منتظر اظهار نظر کارشناسان در این زمینه هستیم.

گفتنی است؛ در فضای مجازی خبری دروغ منتشر شده مبنی بر اینکه افرادی مواد آتش زا در داخل مسجد پرتاب کرده که باعث آتش گرفتن مسجد مذکور شده است.
 


منبع: alef.ir

تهران نیازمند ۱۱ هزار دستگاه اتوبوس/شهرداری توان خرید اتوبوس‌های هیبریدی را ندارد

به گزارش تسنیم، مهدی چمران شامگاه سه‌شنبه در برنامه گفتگوی ویژه خبری با موضوع روز هوای پاک درباره ناوگان حمل و نقل عمومی و چرایی تردد اتوبوس‌های دیزلی، گفت: توجه به ناوگان حمل و نقل عمومی و ریلی باید مورد احتمام ویژه مسئولان قرار گیرد، چرا که این مهم می‌تواند یکی از راهکارهای جدی کاهش آلودگی هوا باشد. 

وی در پاسخ به این پرسش که آیا اتوبوس‌های دیزلی پایتخت به فیلتر و کاتالیست مجهز هستند، یا خیر؟ عنوان کرد: شهرداری تهران تا حدود از این فیلترها استفاده کرده اما مشکل تهران فقط اتوبوس‌ها نیستند بلکه کامیون‌ها و خودروهای دیزلی سنگین یکی از مشکلات عمده محسوب می‌شوند. 

رئیس شورای اسلامی شهر تهران افزود: در شهر تهران و از ساعت ۱۰ شب تا ۶ صبح تعداد زیادی از کامیون‌ها تردد می‌کنند، که موجب بالا رفتن آلایندگی و غلظت آلاینده‌ها در هوای تهران می‌شود. 

چمران تصریح کرد: متاسفانه به خاطر تردد این کامیون‌های غیراستاندارد شاهد افزایش آلایندگی هستیم، که باید راهکار لازم برای آن اندیشیده شود. 

وی با اشاره به تردد اتوبوس‌ها در ناوگان حمل و نقل عمومی گفت: اتوبوس‌های ما در حدی هستند که پیش به سوی فرسودگی می‌رود؛ متاسفانه از تعداد ۷ هزار اتوبوس موجود تعدادی کاسته شده است و زمانی که این خودروها فرسوده می‌شوند فیلتر و کاتالیست جوابگو نخواهد بود. 

رئیس شورای اسلامی شهر تهران تاکید کرد: قبل از تفکر برای نصب کاتالیست باید به فکر اتوبوس‌های سالم، جدید و درست باشیم؛ در حال حاضر باید ۱۱ هزار اتوبوس برای ناوگان حمل و نقل عمومی داشته باشیم، که این رقم در تهران زیر ۷ هزار دستگاه می‌رسد و در سایر کلانشهرها نیز چنین وضعیتی وجود دارد.

چمران با بیان این که تعدادی اتوبوس هیبریدی به صورت آزمایشی خریداری شده و مشغول فعالیت است، گفت: متاسفانه شهرداری به دلیل بالا بودن قیمت این نوع خودروها توان خرید آنها را ندارد و در هر صورت باید به حمل و نقل عمومی از سوی مسئولان توجه شود. 

وی با بیان این که احتمام به اتوبوس و حمل و نقل ریلی می‌تواند موثر باشد، گفت: امیدواریم تامین اعتبار برای حمل و نقل عمومی و ریلی در کلانشهرها انجام پذیرد و اگر این مهم مورد لحاظ قرار نگیرد، کاتالیست‌ها هم جوابگو نخواهد بود. 

رئیس شورای اسلامی شهر تهران درباره کاتالیست تاکسی‌ها نیز عنوان کرد: برای کاتالیست‌ تاکسی‌ها بودجه‌ای پیش بینی شده و حتی تسهیلات لازم به تاکسی‌های فرسوده نیز داده می‌شود. 

چمران تاکید کرد: توجه به حمل و نقل عمومی و بهبود ناوگان حمل و نقل عمومی و ریلی می‌تواند موثرترین راه برای کاهش آلودگی هوا باشد، که امیدواریم همه مسئولان به این مهم توجه کنند و شاهد بهبود کیفیت هوا در کلانشهرها و تهران باشیم.
 


منبع: alef.ir

حسن ظن یا سوء ظن

همواره در ذهن مومنین، دوتایی هایی وجود دارد، که بر اساس اصول و متناسب با شرایط باید یکی را انتخاب نموده و عمل صالح را برگزینند، و به آن عمل نمایند. یکی از این موارد دوتایی حسن‌ظن و سوء‌ظن است.
 
در این باب سوالی همواره در ذهن مومنان وجود دارد که آیا باید نسبت به اطرافیان و مردم حسن ظن داشت و همواره حمل بر صحت نمود، و یا گاهی و در بعضی مواضع نباید حسن ظن داشت؟! البته در اینجا دو مخاطب را از هم جدا می کنیم. زیرا سوالی مطرح است که حسن ظن به چه کسی؟ حسن ظن به خدا یا مردم؟
 
بدیهی است حسن ظن به خدا یکی از اصول عقلی و نیز دینی ماست. چنانچه خداوند می فرماید: «وَیُعَذِّبَ المُنافِقینَ وَالمُنافِقاتِ وَالمُشرِکینَ وَالمُشرِکاتِ الظّانّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَهُ السَّوءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم وَلَعَنَهُم وَأَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ وَساءَت مَصیرًا» یعنی: «و  مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد می‌برند مجازات کند؛ (آری) حوادث ناگواری (که برای مؤمنان انتظار می‌کشند) تنها بر خودشان نازل می‌شود! خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را برای آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامی است!»؛ پس حسن ظن به خدا شرط عقل و علم و دین داری است.
 
اما بحث ما بر روی داشتن و یا نداشتن حسن ظن به مردم است. لذا در اینجا مروری سریع و اجمالی به مطلب می نماییم.

در دین اسلام اصل بر حسن‌ظن به دیگران است.
 
چنانچه خداوند می فرماید: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَ‏ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً وَ قالُوا هذا إِفْکٌ مُبینٌ»[۱] یعنی: «چرا هنگامى که آن بهتان را شنیدید مردان و زنان مؤمن به خود گمان نیک نبردند و نگفتند که این تهمتى آشکار است؟» و در قانون مدنی کشور نیز به پیروی از فقه امامیه، اصل صحت را به صراحت پذیرفته است؛ و اجمالًا مى‏توان گفت اصل صحت به نوع برخورد و قضاوت انسان درباره گفتار و کردار و عقاید دیگران (مسلمانان یا اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان) مربوط مى‏شود.[۲]
 
پس پیش فرض ما در تعاملات اجتماعی حسن ظن است. امّا:
 
این اصل مانند بسیاری از اصول دیگر استثنائاتی هم دارد! که اگر به آنها توجه ننماییم سادگی نموده ایم و این هم خلاف عقل و شرع است! لذا در ادامه تعدادی از احادیث مرتبط را ذکر می نماییم، تا با دقت در حال و احوال روزگار، عمل صالح نماییم.
 
در چند جا خوش‌گمان نباش
هنگامى که فساد بر زمان و اهل زمان مستولى شد، خوش‌گمان نباش 
قال علی (علیه السلام) : «إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلاَحُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حوبهٌفَقَدْ ظَلَمَ! وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وأَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ»[۳] یعنی: «هنگامى که صلاح و نیکى بر زمان و مردم زمان گسترش یابد،دراین حال اگر کسى گمان بد به دیگرى ببرد که از او گناهى ظاهر نشده به اوستم کرده است!و هنگامى که فساد بر زمان و اهل زمان مستولى شود هر کسى‏گمان خوب به دیگرى ببرد خود را فریب داده است.»
 
و در همین باب امام هادی (علیه السلام) می فرمایند: «إِذَا کَانَ زَمَانٌ، اَلعَدلُ فِیهِ أَغلَبَ مِنَ الجَورِ فَحَرَامٌ أَن یُظَنَّ بِأَحَدٍ سُوءً حَتَّی یعلَمَ ذَلِکَ مِنهُ، وَإِذَا کَانَ زَمَانٌ، اَلجَورُ أَغلَبَ فِیهِ مِنَ العَدلِ فَلَیسَ لأَحَدٍ أَن یَظُنَّ بِأَحَدٍ خَیراً مَا لم یَعلَم ذَلِکَ مِنهُ.»[۴]  یعنی: «هرگاه روزگاری بود که عدالت در آن بر ستم غالب باشد، حرام است که به کسی گمان بد بری مگر این که بدی او بر تو معلوم شود و هرگاه روزگاری بود که در آن ظلم و ستم بر عدل و دادگری غالب باشد، هیچ کس نباید به کسی گمان نیک برد، مگر این که خوبی او بر وی معلوم شود.»
 
 
نسبت به دشمن خوش‌گمان نباش 
قال علی (علیه السلام): الْحَذَرَ کُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِیَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِی ذَلِکَ حُسْنَ الظَّن . [۵]  
یعنی: «پس از صلح کاملا از دشمن حذر کن، چه بسا که دشمن براى غافلگیر کردن تن به صلح دهد. در این زمینه طریق احتیاط گیر، و به راه خوش گمانى قدم مگذار.»
 
به کسی که از تو آسیب دیده خوش‌گمان نباش 
قال علی (علیه السلام): إِنَّ أَحَقَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّکَ بِهِ لَمَنْ حَسُنَ بَلَاؤُکَ عِنْدَهُ وَ إِنَّ أَحَقَّ مَنْ سَاءَ ظَنُّکَ بِهِ لَمَنْ سَاءَ بَلَاؤُکَ عِنْدَه. [۶] یعنی: «همانا کسی، مستحق خوش گمانی است، که از تو به او نیکی رسیده و از بلای تو در امان بوده، همچنین کسی سزاوار بدگمانی است که تو به او بلائی رسانده ای و از تو خیر ندیده. یعنی اگر به چنین کسی بدگمان باشی، راه درستی رفته ای.»
 
در انتصابات و تأیید صلاحیت ها خوش‌گمان نباش 
قال علی (علیه السلام): لَا یَکُنِ اخْتِیَارُکَ إِیَّاهُمْ عَلَى فِرَاسَتِکَ وَ اسْتِنَامَتِکَ وَ حُسْنِ الظَّنِّ مِنْکَ فَإِنَّ الرِّجَالَ یَتَعَرَّضُونَ [یَتَعَرَّفُونَ‏] لِفِرَاسَاتِ الْوُلَاهِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَ حُسْنِ [حَدِیثِهِمْ‏] خِدْمَتِهِم‏ … [۷]
 
یعنی: «در گزیدن این کاتبان تنها به فراست و اطمینان، و خوش گمانى خود اعتماد مکن که مردم براى جلب نظر والیان به آراستن ظاهر مى‏پردازند، و خوش خدمتى را پیشه مى‏سازند. …. لیکن آنان را بیازماى به خدمتى که براى والیان نیکوکار پیش از تو عهده‏دار بوده‏اند، و بر آن کس اعتماد کن که میان همگان اثرى نیکو نهاده، و به امانت از همه شناخته‏تر است- و امتحان خود را داده- که این نشانه خیرخواهى تو براى- دین- خداست و براى کسى که کار او بر عهده شماست‏.»
 
اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین

[۱] سوره نور – آیه ۱۲
[۲] http://wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%B5%D9%84_%D8%B5%D8%AD%D8%AA
[۳] نهج البلاغه،حکمت ۱۱۴: نهج البلاغه (للصبحی صالح) / ۴۸۹ / [۱۱۰] ۱۱۴ …..  ص : ۴۸۹
[۴] أعلام الدین فی صفات المؤمنین / ۳۱۲ / من کلام الإمام أبی الحسن علی بن محمد بن الرضا ع …..  ص : ۳۱۱ :
بحار الأنوار (ط – بیروت) / ج‏۷۵ / ۳۷۰ / باب ۲۸ مواعظ أبی الحسن الثالث ع و حکمه …..  ص : ۳۶۵
[۵] نهج البلاغه، نامه به مالک اشتر، ۴۴۲: نهج البلاغه (للصبحی صالح) / ۴۴۲ / ۵۳ ۴۰۰۰  ص : ۴۲۶
[۶] نهج البلاغه – ۴۳۱: نهج البلاغه (للصبحی صالح) / ۴۳۱ / ۵۳ ۴۰۰۰ ص : ۴۲۶
[۷] نهج البلاغه ص ۴۳۷: نهج البلاغه (للصبحی صالح) / ۴۳۷ / ۵۳ ۴۰۰۰  ص : ۴۲۶
 


منبع: alef.ir