نقدی بر نقد عملکرد مردم در حادثه پلاسکو

در یک واقعه آتش‌سوزی در دانشگاهی در استرالیا تلویزیون بالگردی مخصوص برای تصویربرداری ٢۴ ساعت در آسمان نگاه داشت، در سه نقطه از دانشگاه مسئولین با نصب تجهیزات تصاویر زنده آتش‌سوزی را برای دانشجویان پخش کردند و همزمان با هر نیم ساعت عملیات با حضور در کنفرانس‌های خبری وضع انجام عملیات را تشریح کرد. اطلاعات به لحظه و دست اول به مخاطب در عمل نیاز آنها به حضور در صحنه را منتفی می‌کرد. آیا در روز پنجشنبه ما شاهد چنین تمهیداتی بودیم؟

روزنامه «شهروند» می‌نویسد: وقتی پلاسکو فروریخت و عده‌ای از نقاط مختلف شهر خود را به محل حادثه رساندند، با قرارگرفتن در کنار کارکنان تخلیه‌شده ساختمان و جمعیت اطراف پلاسکو جمعیت بزرگی را تشکیل دادند که به گفته منتقدان مانع امدادرسانی بوده است. این موضوع هجمه‌ای از سوی مردم علیه مردم با موضوع بی‌فرهنگی ایرانیان به راه انداخت که رفته‌رفته اظهارنظرهای مختلف مسئولان نیز به آن دامن زد.

اما آیا واقعا ما مردمان بی‌فرهنگی هستیم؟ آیا آن جمعیت حاضر در اطراف ساختمان در حال سوختن شهروندان بی‌فرهنگی بودند یا آنها جمعیت تشنه و کنجکاوی بودند که فرهنگ چگونگی مواجه‌شدن با بحران را آموزش ندیده بودند؟ آیا آنها مردمان بی‌مسئولیت و سبک‌سری بودند که جان دیگران برایشان ارزشی نداشت یا جمعیت تماشاچی کنجکاوی که در فقدان مدیریت درست نیازهای‌شان به سر صحنه حادثه حاضر می‌شدند؟ مسئولیت حضور آنها با کیست؟ مسئولیت مدیریت‌شان با کجاست و چرا ما نباید آنها را مقصر بدانیم؟

به نظر که بیشتر از  آن توده کنجکاو و شکل‌پذیر که تشنه هیجان و حتی نگران سرنوشت خود یا خانواده‌شان باید مجموعه‌ای از عوامل دارای نقش و مسئولیت دولتی و عمومی و انتظامی را مقصر آن حضور دانست. آن جمعیت تماشاچی بروز عینی نخستین تبعات فاجعه یا بحران در سطح بزرگ یعنی  کنجکاو  بودند. مردمانی که می‌خواستند بدانند چه اتفاقی رخ داده، چرا و چطور رخ داده و چگونه به آن پاسخ داده خواهد شد، عده‌ای نگران مال و اموال خود بودند، برخی به‌خاطر خانواده آمده بودند و البته عده‌ای هم به خاطر آدرنالین، آیا هر کدام از اینها نشانه بی فرهنگی است؟

قطعاً که نیست اما همین رفتار طبیعی وقتی مخل نظم و فعالیت امدادگران و غیرایمن می‌شود که از کنترل خارج شده و خود به بحران ثانویه بدل می‌شود. چیزی که تئوری‌پردازان مدیریت بحران آن را «بحران ثانویه» یا «بحران مردم» توصیف کرده و اعتقاد راسخی به «مدیریت» آن دارند. اتفاقی که بحران پلاسکو نشان داد در هر سه سطح پیش از بحران و حین بحران و پس از بحران مورد بی‌توجهی قرار گرفته است. پیش از بحران به معنای آموزش مردم در شرایط عادی است؛ یعنی در مدارس، مهدهای کودک، دانشگاه‌ها، پادگان‌های نظامی و یا در هر حضور سازمان‌یافته مردمی، حتی در خانه‌های محله یا فرهنگسراها، از طریق برنامه‌های تلویزیونی یا حتی در رسانه‌ها. به واقع چند‌درصد از جمعیت میلیونی تهران چنین آموزشی را در مواجه شدن با بحران به‌عنوان یک شهروند عادی به‌خاطر دارد؟

این درحالی است که سال‌ها از توافق جهانی اولین عارضه بحران یعنی «تولید نیاز به دانستن» گذشته است و هر مدیر بحرانی باید بداند که بحران جز خرابی و تلفات، جمعیت کنجکاو و پرسشگری را هم به سوی خود جذب می‌کند که باید کنترل شوند. اتفاقی که روز پنجشنبه هم رخ نداد، نیروی انتظامی فاقد انسجام و تسلط کافی برای کنترل سریع میدان عملیات بود، نیروهای آموزش ندیده پلیس هم متاسفانه به اندازه جمعیت تماشاچی بهت زده و حیران واقعه را تماشا می‌کردند و نیروهای آتش‌نشانی هم فاقد پشتیبانی لازم برای در اختیار قرار دادن تجربه خود به آنها بودند. در این شرایط بود که جمعیت داوطلبان خود خوانده شکل گرفت که با نیت خیر اما حضور آسیب‌زا تلاش کردند به کمک نیروهای امدادی بروند. آنها هم بی‌فرهنگ نبودند بلکه مردمان بی‌آموزش شوک زده‌ای بودند که می‌خواستند کمک کنند.

بدترین عملکرد را باید به حساب رسانه‌ها به‌خصوص تلویزیون گذاشت. رسانه‌ای که اولین اشتباه را وقتی مرتکب شد که از مردم خواست فیلم و عکس‌هایشان را برای تلویزیون ارسال کنند. خود این تقاضای ساده خیل جمعیت مشتاق شهرتی را روانه میدان کرد که با تکرار مکرر واژه توجیه‌کننده «شهروند- خبرنگار» قصد پاسخگویی به تقاضای تلویزیون را داشتند. فقط این نبود که تلویزیون در پوشش اخبار نیز به قدری ضعیف بود که هیچ پاسخی برای اشتیاق مخاطب به دانستن نداشت. اخبار کلیشه ای، کوتاه و تکراری نقل شد، تصاویر تکراری و فاقد نکته‌ای تازه کم‌کم مخاطب مشتاق را به گرفتن تصمیمی سخت وادار می‌کند: «بهتر است خودم ببینم». این بی‌اعتمادی به رسانه عملا ساقط کردن موجودیت آن است، چراکه فلسفه وجودی رسانه همواره بر پایه ارضای نیاز به اطلاعات و دانستن بوده و هست.

در یک واقعه آتش‌سوزی در دانشگاهی در استرالیا تلویزیون بالگردی مخصوص برای تصویربرداری ٢۴ ساعت در آسمان نگاه داشت، در سه نقطه از دانشگاه مسئولین با نصب تجهیزات تصاویر زنده آتش‌سوزی را برای دانشجویان پخش کردند و همزمان با هر نیم ساعت عملیات با حضور در کنفرانس‌های خبری وضع انجام عملیات را تشریح کرد. اطلاعات به لحظه و دست اول به مخاطب در عمل نیاز آنها به حضور در صحنه را منتفی می‌کرد. آیا در روز پنجشنبه ما شاهد چنین تمهیداتی بودیم؟ آیا مقام مسئولی از روند عملیات اطلاع‌رسانی کرد؟ آیا به نیاز مردم پاسخ داده شد و در غیراینصورت چه انتظاری باید از شهروندان داشت؟

فراموش نشود بالاترین مقام مسئول اطلاع رسان سخنگوی سازمان آتش‌نشانی بود که او نیز عرصه رسانه را به جای پاسخگویی به دفاع بی‌دلیل و غیرمنطقی از سازمان متبوع خود بدل کرده بود و اطلاعات خلاف به شهروندان ارایه می‌کرد. صحت این مدعا تکذیب شدیداللحن وی دررابطه با فرسودگی ابزار آتش‌نشانان است درحالی‌که تنها چند متر آن‌طرف‌تر آتش‌نشانی بر سر عضو شورای شهر فریاد می‌کشید «چی نگاه می‌کنید، پول بدهید دستگاه بخریم، این دستگاه داغونه، برای چند‌سال قبله» و جالب‌تر آن‌که طلایی چند ساعت بعد در توییتی نوشت: «آتش‌نشان فریاد زد: پول بدهید دستگاه بخریم. فریادش را به جان خریدم! او راست می‌گفت.»

آیا در شرایطی اینچنینی که اطلاع‌رسانی ضعیف و خلاف واقع صورت می‌گیرد، نظام مدیریت خود گرفتار بحران می‌شود، انتظاری جز اعتماد افکارعمومی به چشم و گوش خود می‌رود؟ آیا پاسخ به نیاز گونه‌ای از بی‌فرهنگی است یا نشان‌دهنده مدیریت نشدن نیاز به اطلاعات و آرام کردن در هنگام بحران؟


منبع: alef.ir

قانون درباره «اخطار به پلاسکو» چه می‌گوید؟

خیابان جمهوری دو، سه سال قبل شاهد بود که دو زن نگون‌بخت جلوی چشم مأموران آتش‌نشانی که وسایل لازم را نداشتند سقوط کردند و پنجشنبه هم خیابان شاهد بود که قهرمانان آتش‌نشان با وسائل ابتدایی، به جنگ آتش افروخته در دریای آهن ساختمان پلاسکو رفتند و جان بر سر حفاظت از مردم گذاشتند. در شورای شهر که دو دوره در اختیار اصولگرایان بود، این‌بار اصلاح‌طلبان مدعی حقوق مردم هم رسماً وارد فاز انتخاباتی شده‌اند و دریغ از احساس مسئولیت.

نعمت احمدی – حقوقدان – در روزنامه «شرق» نوشته است: برای بررسی فاجعه ساختمان پلاسکو که باعث جان‌باختن و مجروح‌شدن آتش‌نشانان ایثارگر و مردم شد، باید به دو موضوع، یکی قانون و دیگری اقدامات شهرداری پرداخته شود.

ماده ۵۵ قانون شهرداری در شرح وظایف شهرداری‌هاست. تبصره ١۴ ماده ۵۵ این قانون مقرر می‌کند: «اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و همچنین رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابر عمومی و کوچه‌ها و خا‌نه‌های عمومی و دالان‌های عمومی و پرکردن و پوشاندن چاه‌ها و چاله‌های واقع در معابر و جلوگیری و گذاشتن هر نوع اشیا در بالکن‌ها و ایوان‌ها مشرف و مجاور به معابر عمومی که افتادن آنها موجب خطر برای عابرین است و جلوگیری از ناودان‌ها و دودکش‌های ساختمان‌ها که باعث زحمت و خسارت ساکنین شهرها باشد».

تبصره: «در کلیه موارد مربوط به رفع خطر از بناها و  رفع مزاحمت‌های مندرج در ماده فوق، شهرداری پس از کسب نظر مأمور فنی خود به مالکین یا صاحبان اماکن یا صاحبان ادوات منصوب ابلاغ مهلت‌دار مناسبی صادر می‌نماید. اگر دستور شهرداری در مهلت معین به‌موقع به اجرا گذاشته نشود، شهرداری رأسا با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را به اضافه صدی پانزده خسارت از طرف دریافت خواهد کرد. مقررات فوق شامل کلیه اماکن عمومی مانند سینماها، گرمابه‌ها، میهمان‌خانه‌ها، دکاکین، قهوه‌خانه‌ها، رستوران‌ها، پاساژها و امثال آن که محل رفت‌وآمد و مراجعه عمومی است، نیز می‌باشد».

شهرداری مدعی است بارها برای ساکنان پاساژ پلاسکو اخطار دستورالعمل ایمنی صادر کرده است. جای تعجب است که شهرداری مدعی است بیش از ٣٠ بار اخطار داده و ظاهرا خود را مبرا از مسئولیت می‌داند. پرسش این است که آیا شهرداری برای صدور هر بار اخطار خود با تکیه بر تبصره ١۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری، برای خود اثر قانونی قائل بوده و با این اعتبار اخطار را صادر کرده‌اند که اثر وضعی داشته باشد؟ یا با تأسف صدور اخطاریه‌هایی از‌این‌دست، وسیله چانه‌زنی با واحد متخلف است؟ اگر مدیریت شهری، قانون حاکم بر روابط خود با شهر و نحوه مدیریت شهری را برگرفته از این قانون می‌دانند، باید بعد از اولین اخطار حسب مفاد تبصره ١۴ ذیل ماده ۵۵ که به صراحت اعلام می‌دارد «باید مهلت متناسبی اعطا و پس از انقضای مهلت و مدت اگر متصرف رأسا نسبت به رفع خطر ایمنی و موانع آن اقدام ننمود، شهرداری رأسا با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را به اضافه صدی پانزده خسارت از طرف دریافت خواهد کرد»، اقدام می‌کرد. ممکن است گفته شود امکان چنین سرمایه‌گذاری‌ای از طرف شهرداری با توجه به گستردگی اماکنی همانند پاساژ پلاسکو میسر نیست. آیا امکان توقف فعالیت در واحدهایی که مخاطره‌آمیز هستند، با تکیه بر همین ماده و با استفاده از حدود اختیارات وزارت کار و دیگر مواد قانونی و همچنین درخواست دستور از مقام قضائی میسر نیست؟

متأسفانه در روزهای گذشته بارها از صفت پاساژ و ساختمان قدیمی یاد شده است و تلاش شده این قدیمی‌بودن را دلیل بر ریزش ساختمان پلاسکو قلمداد کنند. عمر مفید ساختمان‌ها به لحاظ نظارت‌نداشتن شهرداری متأسفانه در ایران کم است؛ والا ساختمانی مانند «امپایر استیت» در نیویورک، عمری دو، سه برابر پاساژ پلاسکو دارد و هرکس که به نیویورک می‌رود، با پرداخت بیش از صد دلار در صف می‌ایستد تا با آسانسورهای این ساختمان خود را به بلندترین نقطه نیویورک برساند و از بالا شاهد رویش آسمان‌خراش‌ها باشد. متأسفانه ساختمان‌هایی که همین چند سال پیش و در دوره مدیریت شهردار فعلی هم ساخته شده‌اند، با تأسف با نبود ایمنی روبه‌رو هستند. پاساژ علاءالدین که ماجرای درگیری مالکان آن با شهرداری به فضاهای مجازی هم کشیده شد و در یکی از سایت‌ها در دوره مذاکرات برجام آمده بود «… حال که آقای ظریف و جان کری موفق به امضای برجام شدند، دو کار باقی مانده؛ یکی درگیری شهرداری با پاساژ علاءالدین و دیگری درگیری شهرداری با پاساژ تجارت جهانی فردوسی»!

شهرداری به‌صراحت اعلام کرد این بنا استحکام لازم را ندارد و چندین بلوک سیمانی جلوی این ساختمان عظیم خطرآفرین گذاشته شد و مدتی ساختمان تعطیل شد. مدت‌ها جنگ ساکنان و متصرفان با شهرداری نقل محافل بود. نمی‌دانم کدام ساحر عصای موسایی خود را از آستین به در آورد و ناگهان ساختمان خطرآفرین تجارت جهانی فردوسی شد ساختمان عادی و امن و امروزه فعال است! از ساختمان پاساژ آلومینیوم نمی‌گویم که خطری به همین اندازه دارد. از منظر حقوقی، به هر حیله در دل شهرداری نسبت به پاساژ پلاسکو می‌شد رهی جست؛ اما اینکه چرا بعد از صدور اخطارها صبر کردند و اخطار بعدی را فرستادند، واقعا محل سؤال است. شهرداری مدعی است بیش از ٣٠ بار به مدیریت و مالکان پاساژ اخطار ایمنی فرستاده است. به یکی از اخطاریه‌ها اشاره می‌کنم تا بدانیم صدور این اخطاریه‌ها صرفا برای رفع تکلیف بوده است.

«موضوع – اخطار ایمنی/ با سلام؛ با توجه به اعلام سازمان آتش‌نشانی و  خدمات ایمنی مبنی بر خطرناک‌بودن محل در جهت کاهش ناایمنی مشهود مقتضی است در اسرع وقت با دردست‌داشتن سند مالکیت و آخرین برگ عوارض نوسازی شهر و پروانه اشتغال به سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی واقع در میدان حسن‌آباد (واحد پیشگیری و حفاظت از حریق) مراجعه و برابر دستورالعمل ایمنی نسبت به ایمن‌سازی واحد خود و اخذ تأییدیه اقدام نمایند. بدیهی است در صورت عدم پیگیری مسئولیت عواقب هرگونه خطر احتمالی متوجه آن شخص می‌باشد. رونوشت این نامه به ده‌ها مرجع من‌جمله یگان حفاظت شهرداری منطقه ١٢- معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه ارسال شده است»؛ اما کسی نپرسیده به استناد کدام قانون نوشته شده «مسئولیت عواقب هرگونه خطر احتمالی متوجه آن شخص می‌باشد».

می‌دانیم پاساژ پلاسکو که در سال ۴١ ساخته شد و امثال من که از شهرستان به تهران می‌آمدیم دو سوغاتی یکی سوارشدن بر اتوبوس‌های دوطبقه و دیگری عکس‌گرفتن جلوی پاساژ پلاسکو را در خاطر خود داریم. این برج متعلق به حبیب القانیان معروف به حاج حبیب بود که در اردیبهشت سال ۵٨ یعنی سه ماه بعد از انقلاب اعدام و مالکیت پاساژ به بنیاد مستضعفان واگذار شد و ۶٠٠ واحدی که در این پاساژ فعال بودند، در واقع مستأجر بنیاد مستضعفان هستند. اینکه در اخطاریه آمده است: «در اسرع وقت با دردست‌داشتن سند مالکیت و آخرین برگ عوارض نوسازی شهرداری و پروانه اشتغال به آتش‌نشانی مراجعه شود»، در واقع فرافکنی است و به باور من سندی است برای روز مبادا؛ یعنی امروز که در بوق‌وکرنا کنند که ٣٠ بار اخطار دادیم و دریغ از یک بار اقدام. نگارنده معتقد است مدیریت شهری تهران رها شده و شهر در کماست.

 کمیسیون ماده ۵ به عنوان قلک شهرداری، نفس شهر را بریده است و باغات یکی بعد از دیگری شبانه تخریب می‌شوند؛ مانند همین مورد اخیر باغ خیابان فرشته جنب باغ سفارت روسیه و ایتالیا که شبانه درخت‌های صدساله چنار آن را از بیخ‌و‌بن کندند و آن را مهیای برج‌سازی کردند. از منظر حقوقی، جنایت این است که برای درختان قطور بالای صد سال، در مقابل دریافت مبلغی خواه رسمی یا غیررسمی و با چشم‌پوشی اجازه قطع صادر شود. بافت فرسوده تهران به مدیریتی توانمند نیاز دارد که از حوادثی از قبیل آتش‌سوزی پلاسکو پیشگیری شود.

خیابان جمهوری دو، سه سال قبل شاهد بود که دو زن نگون‌بخت جلوی چشم مأموران آتش‌نشانی که وسایل لازم را نداشتند سقوط کردند و پنجشنبه هم خیابان شاهد بود که قهرمانان آتش‌نشان با وسائل ابتدایی، به جنگ آتش افروخته در دریای آهن ساختمان پلاسکو رفتند و جان بر سر حفاظت از مردم گذاشتند. در شورای شهر که دو دوره در اختیار اصولگرایان بود، این‌بار اصلاح‌طلبان مدعی حقوق مردم هم رسما وارد فاز انتخاباتی شده‌اند و دریغ از احساس مسئولیت. تهران شهر بی‌دفاع مانند رم باستان در مصاف با خطرات فراوان مانده که یکی از آنها آتش‌سوزی است، شهرداری هم در کماست.


منبع: alef.ir

مدارس فیروزکوه تعطیل است

مدارس ابتدایی فیروزکوه امروز تعطیل است.

به گزارش میزان، مدارس ابتدایی شهرستان فیروزکوه به علت بارش برف و سرمای هوا امروز در نوبت صبح تعطیل است. 

هنوز در مورد تعطیلی مدارس در نوبت عصر تصمیمی گرفته نشده است.


منبع: alef.ir

هفت نکته درباره حادثه ساختمان پلاسکو

اشارات و انتقادات مکرر و بی‌امان مسئولان به مردم حاضر در صحنه فاجعه، به گونه‌ای غیرمعمول آنچنان بوده و هست که القا می‌کند علت اصلی عدم امدادرسانی، مردم بوده‌اند. هرچند این انتقاد تا اندازه‌ای درست به نظر می‌رسد، اما کوشش در جهت پوشاندن ضعفی که عمیقاً متوجه مسئولان و متولیان مربوطه شهری – امدادی – انتظامی و امنیتی است، به بهای مقصر جلوه دادن مردم چندان اخلاقی و صحیح به نظر نمی‌رسد.

در روزنامه «قانون» به قلم متین مسلم آمده است: فاجعه فروریختن ساختمان بسیار مرتفع پلاسکو در مرکز تهران، نه‌تنها شهروندان این شهر، بلکه تمامی مردم ایران را در شوکی عظیم فرو برد. شدت آنچه اتفاق افتاد، هرچند با ابعاد فاجعه یازده سپتامبر نیویورک قابل قیاس نیست، اما به لحاظ شکلی و نحوه فروریختن ساختمان برای کمتر کسی حتی در سطح افکار عمومی جهان، همان فضای دهشتناک و بهت‌آور را تداعی نکرد.

طی سه روز گذشته رسانه‌های ایران و افکار عمومی به این فاجعه واکنش‌های گوناگونی نشان داده‌اند؛ اما این حادثه از هفت جنبه دیگر حائز اهمیت است:

۱- جنبه‌های روانی و رفتارشناسی جامعه: برخورد افکار عمومی با موضوع به وضوح نشان می‌دهد در درون نهاد و ضمیر مردم، گسل‌های روانی فعالی وجود دارد که باید نگران آن‌ها بود. سلفی گرفتن گروهی ازمردم به خودی خود اهمیتی ندارد. اما سوال این است که «چه اتفاقی رخ داده که سوانح، فجایع، خشونت و خشم و ریزش دیوار دفاع اخلاق عمومی در بستر فردی گروهی مردم، به امری عادی و عرفی تبدیل شده است؟».

۲- اشارات و انتقادات مکرر و بی‌امان مسئولان به مردم حاضر در صحنه فاجعه، به گونه‌ای غیرمعمول آنچنان بوده و هست که القا می‌کند علت اصلی عدم امدادرسانی، مردم بوده‌اند. هرچند این انتقاد تا اندازه‌ای درست به نظر می‌رسد، اما کوشش در جهت پوشاندن ضعفی که عمیقاً متوجه مسئولان و متولیان مربوطه شهری – امدادی – انتظامی و امنیتی است، به بهای مقصر جلوه دادن مردم چندان اخلاقی و صحیح به نظر نمی‌رسد. به نظر می‌رسد مسئولان مربوطه  در پشت انتقاد  از مردم، مترصد پوشاندن ضعف‌های سیستماتیک خود در سه حوزه اجتماعی و دفاع شهری غیرنظامی هستند. نخست، فقدان  آموزش توده‌های مردم؛ دوم، ضعف حیرت‌آور در اداره مهندسی شده شهرها؛ سوم، ضعف منابع دفاعی و فقدان تجهیزات فنی شهری در مواجهه با بحران‌ها و فجایع. این سه ضعف در ویرانی ساختمان پلاسکو به ضوح خود را نشان دادند.

۳- بخشی ازمردم  به دلیل رفتارشان مورد انتقاد قرار گرفتند اما کسی حاضر نیست به این سوال پاسخ دهد که «قبل از این فاجعه که می‌توانست چیز بدتری باشد، آیا توده‌های مردم برای چگونگی مقابله با بحران آموزش‌های لازم را دیده و می‌دانستند چه کار باید بکنند یا نکنند؟ به هر حال بخش عمده‌ای از مدیریت اتفاقات  با آموزش  به مردم امکان پذیر می‌شود. نه به این اعتبار که «مردم چه باید بکنند؟»، بلکه  به این معنا که بیشتر بدانند «چه نباید بکنند».

۴- در فجایعی مانند حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و یا صدمه دیدن نیروگاه اتمی فوکوشیمای ژاپن پس از سونامی  سال۲۰۱۱، مردم با آگاهی دقیق به مسئولیت‌های مدنی و دفاعی خود واقف و پشت نیروهای امدادی و درمانی قرار گرفتند. این را مقایسه کنید با مدیریت قرن نوزدهمی و ضعیف و فاجعه‌بار روس‌ها در فاجعه  اتمی  ۱۹۸۶ نیروگاه چرنوبیل که به وضوح نمادی از بی‌کفایتی روس‌ها در عصر خود بود. تفاوت، در آموزش و سیستم دفاع غیرنظامی شهری است.

۵- شوربختانه فقدان این آموزش‌ها وتسلط بر شرایط بحرانی تنها به شهروندان عادی مربوط نمی‌شود. گفته شده طی دو روز اخیر، قهرمانان میهن (آتش‌نشانان) درگیر یافتن راهی برای ورود به  زیرزمین  ساختمان  بوده‌اند. آیا ساختمان پلاسکو نقشه‌های مهندسی سازه، فنداسیون، ساخت بنا، تاسیسات فنی، فاضلاب و ایمنی سازه و زیربنا نزد شهرداری محلی نداشته تا نیروهای امدادی با استفاده از آن‌ها به ساختمان پلاسکو و بناهای اطراف وارد شوند و مردم و همکاران‌شان را نجات دهند؟.

۶- یک نکته شخصا برای من موجب تعجب و آزردگی شد. شاید برخورد عاطفی با موضوع خوب باشد – که هست. اما انتشار وسیع عکس‌های قهرمانان میهنی (آتش‌نشانان) در حال گریه و ناراحتی چندان مناسب نبود. در کمتر جایی از دنیا چهره قهرمان را ناراحت و گریان نشان می‌دهند. او تجلی اراده و قدرت است ومردم دوست دارند در سختی‌ها به چهره مصمم و پرصلابت قهرمانان نگاه کنند و امیدوار شوند.

۷ – به هر صورت آموزش‌های دفاع غیرنظامی، زمان‌بر و شاید پرهزینه باشند اما در برابر اتفاقات و فجایعی که قرار است رخ دهند، هزینه‌هایی کاملا مقرون به صرفه و منطقی هستند.

تقاضای در پیش گرفتن رفتارهای مدنی از سوی شهروندان در دفاع شهری، بدون آموزش و اطلاع‌رسانی مستمر به مردم، انتظار به جایی نیست.این‌ها بخش‌های کوچکی از فاجعه مدیریت در شهر تهران و احیانا دیگر شهرهاست. مانند ساختمان پلاسکو در تهران کم نیست. برای آن‌ها چه فکری شده؟ نمی‌دانیم! اما با این تهران که به یک بمب سازه‌ای بیشتر شبیه است تا یک طناز رشک برانگیز، چه باید کرد؟ فکر آن روز واقعه باید بود.


منبع: alef.ir

انفجار گاز و آتش‌سوزی در یک واحد مسکونی / ۶ نفر از اتباع بیگانه به شدت مجروح شدند

مجتبی عسکری در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در کرج اظهار داشت: متاسفانه شامگاه شنبه اطلاعات مربوط به حادثه آتش‌سوزی در یک واحد مسکونی واقع در روستای قاسم‌ گرجی از توابع این بخش به سامانه ۱۲۵ اطلاع داده شد.

وی افزود: بلافاصله به دلیل اهمیت موضوع واحدای امداد و نجات از آتش‌نشانی و همچنین اورژانس به محل اعزام شده و پس از مدتی، تلاش آتش‌نشانان حریق مهار شد.

شهردار چهارباغ تصریح کرد: بر اساس گزارش‌های اولیه و اگر چه هنوز کار کارشناسی لازم به طور کامل انجام نشده، علت آتش‌سوزی نشتی گاز بوده و همین امر منجر به انفجار نیز گردیده است.

عسکری در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس مبنی بر اینکه آیا حادثه فوق خسارت جانی نیز داشته است،‌ گفت: متاسفانه در زمان حریق و انفجار شش نفر از اتباع افغانستان نیز در این منزل روستایی حاضر بودند.

وی بیان داشت: از این تعداد یک نفر خانم و دو کودک بودند که یکی از کودکان شیرخواره و کودک دیگر حدود پنج یا شش ساله است.

شهردار چهارباغ افزود: ماموران اورژانس مصدومان را به مراکز درمانی بیمارستانی منتقل کرده و مداوای آنها زیر نظر پزشکان متخصص در حال انجام است.

عسگری در پایان با اشاره به افزایش استفاده از وسائل گرمایشی در فصل زمستان، از شهروندان خواست تا در زمان استفاده از این وسائل، موارد ایمنی را رعایت کنند.


منبع: alef.ir

کسبه «پلاسکو» : اخطار ایمن سازی به مستاجران داده نشده بود/حتی یک برگه از شهرداری به دستمان نرسیده

روزنامه ایران در گزارشی،اظهارات برخی کسبه ساختمان پلاسکو را منتشر کرده است.

در این گزارش آمده است: بیش از صدها آدم معترض و درمانده، گردتاگرد طول و عرض خیابان ایستاده‌اند .حال و روزشان نشان می‌دهد که به ته خط رسیده‌اند، سر و دست خیلی هایشان زخمی است، می‌گویند قبل از اینکه ساختمان بریزد، خودشان را هل داده‌اند بیرون…اما پای درد و دلشان که می‌نشینی، می‌گویند کاش مانده بودند!

زندگی‌شان دود شد و رفت روی هوا. علی دو باب مغازه داشته، حالا از آن سرمایه چند میلیاردی، یک تکه کاغذ به نام جواز مانده و سندی که به نام مالک اصلی است. اصلاً در پاساژ پلاسکو هیچ کس مالک نبوده است، همه مستأجر و سرقفلی دار. حالا گلایه‌شان رو به مالک اصلی است. می‌گویند در این دو روز حتی یک نماینده هم نفرستاده ،اصلاً خبری از مالک نیست. خودشان مانده‌اند و یک دنیا چک و بدهی و سفته و اجناسی که در آتش پودر شده!

«من از ساعت ۸ و ۲۰ دقیقه صبح در ساختمان بودم، همان وقت که طبقه ۹ و ۱۰ آتش گرفت، فقط یک خودروی آتش‌نشانی آمد که شلنگ آب آن به طبقه ۵ و ۶ نمی‌رسید. وقتی، آتش گر   گرفت، تجهیزاتشان را اضافه کردند. اینکه می‌گویند گاز نشتی کرده، دروغ است، اصلاً پاساژ پلاسکو، گاز ندارد که بخواهد نشتی کند. همه از پیک نیک‌های کوچک استفاده می‌کردند. اینکه می‌گویند تانکر ترکیده هم کذب است. اصلاً تانکر گازوییل زیر زمین بوده، بالا فقط یک منبع آب گذاشته بودند.»او ادامه می‌دهد«همان وقت که آتش، شعله کشید، کپسول های طبقه ۸ و۹ را برداشتیم تا خاموش کنیم، اما همه کپسول‌ها خالی بود، شلنگ‌های آب اضطراری هم، آبی نداشت. لوله‌ها خالی بود. اصلاً همین یک و ماه نیم پیش بود که آتش‌نشانی آمد، به مدت سه شبانه روز از ساعت ۹ به بعد، مانور برگزار کرد، همان وقت کپسول‌ها را چک کردند، ولی هیچ کس نگفت اینها خالی است. دو شرکت مسئول پرکردن کپسول ها بودند که مستنداتش هم موجود است.»

در کنار علی، مرد بلند قامت دیگری ایستاده که با صدای بلند فریاد می‌زند: «مالک کجاست؟! اینهمه اخطاریه را به من مستأجر نداده‌اند که به مالک داده‌اند. چرا مالک، ساختمان را بیمه نکرده، چرا نباید به تأییدیه‌ها توجه می‌کرده، ما که نباید تاوان اهمال کاری آنها را بدهیم. مالک حتی یکبار هم سروکله‌اش پیدا نشده، حتی یک اسم هم از مالک بیرون نیامده که ببینیم چه موضعی گرفته. اینهمه شایعه و تکذیبیه، کلافه مان کرده.»کاسب دیگری که بزور خودش را جلو رسانده، می‌گوید: هر کسی چیزی می‌گوید، ما هم مثل بقیه فقط از صداوسیما متوجه می‌شویم که مسئولان چه تصمیمی گرفته‌اند. حتی یک نفر هم نیامده سراغ ما. حتی داخل کوچه هم راهمان نمی‌دهند. می‌گویند وام، کدام وام؟ چرا وقتی بحث کمیسیون ۱۵ درصد نقل و انتقال مطرح می‌شود، سروکله مالک همان روز پیدا می‌شود؟ چرا وقتی موعد اجاره‌ها می‌رسد، مالک یک روز نگذشته، خودش را می‌رساند، پس چرا الان جوابگوی کسبه نیست؟! من ۶۰۰ میلیون جنس داخل مغازه داشتم، بیمه هم نداشتم.

الان ۳ هزار میلیارد کالا دود شده، ۵۷۲ مغازه را هم میانگین ۲ میلیارد حساب کنید، بیبینید چه هزینه‌ای می‌شود؟ خوشبختانه همه ما جواز و اجاره نامه داریم، اما مالکی نیست که حرف ما را بشنود؟ چرا حتی یک اعلامیه برای همدردی و دلداری با مالباختگان نداده‌اند، چرا تقصیر را گردن مستأجرها می‌اندازند؟ ما صاحب مغازه‌ایم، حق کسب و پیشه داریم، بیمه بیکاری چقدر از مشکلات ما را حل می‌کند.» کسبه دیگری می‌گوید: «این آقایانی که می‌گویند ۳۰بار اخطاریه داده‌ایم به من مستأجر داده‌اند یا به مالک. چرا وقتی مغازه‌ای خرید و فروش می‌شود، مالک ۲۴ ساعت نرسیده، برای دریافت حق انتقالش، خودش را می‌رساند، اما یک شلنگ آب هم برای خاموش کردن آتش نگذاشته‌اند، آتش‌نشانی می‌گوید ما به مالک اطلاع داده بودیم که جوشکاری‌ها باز شده، اما مالک توجهی نکرده است.چقدر ارزش افزوده، مالیات و اجاره پرداخت کردیم، این حق ماست؟!»

او ادامه می‌دهد: «می گویند ساختمان ناایمن بوده، چرا پلمب نکردید؟ الان هیأت مدیره بدنبال شورای اصناف رفته، اما هیچ نتیجه‌ای نگرفته‌اند. من ۵۰ سال است مستأجرم، ۱۰ سال پیش وقتی کارم را از تریکو بافی به خیاطی تغییر دادم، همان زمان ۳ میلیون تومان برای تغییر شغل پرداخت کردم.چطور از این موضوع مطلع شدند اما حالا از همه جا بی‌خبرند! اکثر کسبه جزو اتحادیه پوشاک و پیراهن دوزها هستند، اما اینجا هیچ چرخی وجود نداشته است. سرمایه همه پارچه و نخ بوده که در تولیدی‌های اطراف تهران دوخته می‌شده.»پرویز هم می‌گوید: «چرا به دروغ می‌گویند، کارگاه‌های تولیدی در پلاسکو سوخته، فروشگاه بوده، خود من ۴ باب مغازه داشتم، چرا صدا و سیما یک طرفه قضاوت می‌کند. همه مغازه‌ها پر از اجناس بود، اصلاً تولیدی‌های ما اطراف ورامین، عبدل آباد و اسلامشهر است. حتی یک چرخ خیاطی یا بافندگی بنا به اظهارات برخی اعضای شورا نسوخته.»
برخی کسبه معتقدند که آتش‌نشانی در زمان برگزاری مانور ایمنی، به آنها اعلام کرده‌اند که ساختمان ایمن است و مشکلی ندارد، اما برخی دیگر می‌گویند، این حرف را از آتش‌نشان‌ها نشنیده‌اند. اما همه کسبه این مانور را تأیید می‌کنند.

کاسب دیگری می‌گوید: «ما از بنیاد می‌خواهیم سرقفلی‌های ما را تجدید بنا کند.می گویند اخطاریه داده‌اند، به کجا؟ شهرداری حتی یک برگه اخطاریه به کسبه نداده، ما که حتی اجازه نداریم، بدون اجازه مالک، یک تیغه وسط مغازه بکشیم، برای دکورکردن مغازه، باید مالک مجوز صادر کند. من همان زمان که کمر ساختمان خم شد، از طبقه اول بیرون آمدم که آجر به سرم خورد، همکارانم من را با موتور به بیمارستان فارابی بردند.»به عنوان هیأت مدیره سابق، می‌گوید چندین بار به بنیاد برای تأمین امنیت جانی آسانسورها نامه زدند، اما جوابشان این بود که خرج کنید، بعدها ۵۰ درصدش را می‌پردازیم، اما یک ریال هم نپرداختند.
شورای ساختمان پلاسکو، چندین بار نامه زدند که آهن ساختمان درحال باز شدن است، اما مالک برای تعمیر و نگهداری هیچ توجهی نکرد. دیگ موتورخانه ۴ سال است که خراب شده. پول می‌گیرند، اما هزینه نمی‌کنند! چرا پلمب نکردید، کافی است یک نفر اجاره‌اش را دیر بپردازد، پلمب می‌شود یا نه؟»

 


منبع: alef.ir

حال و روز دختر۴ساله آتش نشان مفقود حادثه ساختمان پلاسکو

روزنامه اعتماد با میثم برادر محسن روحانی،آتش نشان مفقود حادثه ساختمان پلاسکو مصاحبه کرده است.

این مصاحبه را می خوانید:

 

آخرین تماس شما و خانواده‌اش با‌او چه ساعتی بود؟

قبل از ساعت ۴ صبح. بعد از آن هر چه با او تماس گرفتیم جواب تلفنش را نداد. از خانمش و دوستانش که پرس و جو کردم گفتند به پلاسکو اعزام شده و جواب تلفنش را نمی‌دهد.

از دیشب که به تهران آمدید برای پیگیری موضوع به پلاسکو هم رفتید؟

من در تالش آتش‌نشان هستم. امروز صبح (دیروز) با دوتا از برادرهایم به پلاسکو رفتم و کارت آتش‌نشانی‌ام را نشان دادم اما من را راه ندادند. اصلا قبول نکردند وارد آنجا شوم. گفتند خودشان هر خبری بود با تلفن به ما می‌دهند.

همسر برادرتان چطور از ماجرا باخبر شد و الان چه حالی دارد؟

خبر آتش‌سوزی پلاسکو همان روز همه‌جا پیچید و آنها هم خبردار شدند و آمدند جلوی پلاسکو. همسر برادرم منتظر است. راستش هنوز هیچ کس نمی‌داند محسن به خانه می‌آید یا نه. برادرم یک دختر ۴ ساله دارد که اسمش مهساست. دیروز عصری خیلی بی‌تابی پدرش را می‌کرد. هی‌صدایش می‌کرد و می‌گفت بابام کجاست؟ بچه‌های این دوره و زمانه باهوش هستند و همه‌چیز را خیلی خوب متوجه می‌شوند. می‌دانم که فهمیده بود. نگرانی و بی‌تابی بقیه را می‌دید و برای خودش گوشه‌ای می‌نشست و گریه می‌کرد. اما هر چه تقدیر باشد همان می‌شود. دست ما نیست خدا خودش باید درست کند. باید معجزه اتفاق بیفتد تا همه‌چیز درست شود.

چه شد که شما دو برادر شغل آتش‌نشانی را انتخاب کردید؟

ما اصالتا تالشی هستیم. پدرم در تالش آتش‌نشان بود و ما هم شغلش را ادامه دادیم. برادرم هم با من در بخش ایمنی و بهداشت آتش‌نشانی تالش کار می‌کرد. تا اینکه ازدواج کرد و تصمیم گرفت به تهران بیاید. روزهای اول آمدنش به تهران بود به ما زنگ زد و با خوشحالی گفت در روزنامه دیده که شهرداری برای سازمان آتش‌نشانی نیرو می‌گیرد. برادرم فیزیک بدنی‌اش خوب بود. به خاطر همین خیلی زود استخدامش کردند.

آخرین خاطره‌ای که از او دارید چه بود؟

من و برادرم هر دو آتش‌نشان هستیم. اما معمولا حریق‌هایی که در شهرستان اتفاق می‌افتد نسبت به تهران خیلی کمتر است. خطراتی که او در ماموریت‌های تهران با آن مواجه می‌شد خیلی بیشتر از شهرستان است. از آنجا که خاطرات کاری ما همیشه با خطر همراه است سعی می‌کنیم خانواده‌های‌مان کمتر بدانند تا آرامش بیشتری داشته باشند. ما در جمع‌های خانوادگی سعی می‌کنیم شاد باشیم تا خانواده‌های‌مان هم با ما شاد باشند؛ سختی‌ها و خطرهای کارمان آنها را اذیت نکند. ما اگر در خانه‌های‌مان هم از کار صحبت کنیم دیگر روح و روانی برای زندگی برای‌مان نمی‌ماند.

 

نمی‌توانم توی خانه بنشینم و آرام بگیرم

میثم روحانی لباس سیاه پوشیده و از گوشه ایستگاه تکان نمی‌خورد. یکی از آشنایان قدیمی‌شان که آتش‌نشان‌ها را هم می‌شناسد به او دلداری می‌دهد و دستش را می‌گیرد و می‌گوید که به خانه برود. می‌گوید که ایستادن در ایستگاه دردی را درمان نمی‌کند. می‌گوید که آتش‌نشان‌های توی پلاسکو شماره‌شان را دارند و دو ساعت به دو ساعت همه خبرها را می‌دهد. می‌گوید که اگر خبری شود با هم به پلاسکو می‌روند. اما میثم گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست. لحظه‌ای چشم‌هایش را روی هم می‌گذارد و بغض می‌کند. بعد لبخند می‌زند. غوغای توی دلش به چشم‌هایش ریخته و همه این را می‌بینند. می‌گوید: «من خودم آتش‌نشان هستم و همه‌چیز را می‌دانم. درست است تسلی خاطر اینجا نیست. اما من نمی‌توانم توی خانه بنشینم و آرام بگیرم.»


منبع: alef.ir

دعا و استغفار خالصانه مردم جنوب برای طلب بارش باران

حجت‌الاسلام سید نبی موسوی امام جمعه خرمشهر، چند روزی است که در تمام منابر و سخنرانی‌های خود از کمبود باران و لزوم استغفار و دعا برای بارش باران تاکید می‌کند.

وی پیشنهاد داده بود که مردم سه روز متوالی روزه بگیرند و در روز چهارم با هم و به صورت دسته جمعی دعا برای بارش باران را زمزمه کنند.

بر همین اساس دعا باران توسط مردم در شبستان غدیر مسجد جامع شهرستان برگزار و دعا و استغفار عمومی انجام‌ گرفت.

از نکات جالب این مراسم گریه و اشک حجت الاسلام موسوی امام جمعه شهرستان در هنگام زمزمه دعا ۱۹ صحیفه سجادیه بود که سبب شد مردم نیز به صورت خالصانه و ملتمسانه دعای بارش باران را قرائت.

«استغفرالله ربی و اتوب الیه»، «یا ارحم الراحمین»، «اللهم انزل علینا من السماء مدرارا» و دعا ۱۹ صحیفه سجادیه از جمله دعا و ذکرهای زمزمه شده توسط مردم بود.

به گزارش فارس، کمبود آب و بارش باران در سال‌های اخیر باعث شده است که کشور با مشکل خشکسالی رو به‌رو شود.


منبع: alef.ir

حکم متفاوت یک قاضی برای نوجوان قاچاقچی

یک نوجوان برای نجات خانواده اش اتهام قاچاق شیشه را گردن گرفت.

نوجوانی به دلیل علاقه مندی به خانواده اش زمانی که در منزلشان شیشه کشف شد دست به اقدام عجیبی زد و برای نجات خانواده اش از زندان مدعی شد که موادها مربوط به خودش است.

چندی قبل ماموران از فعالیت مردی در زمینه قاچاق موادمخدر با خبر شدند و بلافاصله برای تحقیق پیرامون این موضوع رسیدگی به آن را در دستور کار خود قرار دادند. ماموران با جمع آوری دلایل و مدارکی به منزل وی رفتند و پس از بازرسی از آنجا و کشف سه گرم و ۲۰ سانت شیشه، نوجوانی را بازداشت کردند. این نوجوان در تمامی مراحل بازجویی مدعی شد که مواد مربوط به خودش است و خانواده اش از این موضوع بی اطلاع است.

در ادامه تحقیقات برای بررسی صحت و سقم ادعاهای متهم، خانواده وی به دادگاه احضار شدند و از این موضوع اظهار بیاطلاعی کردند. با پیگیری و بررسی های قضایی پیرامون این پرونده، این نوجوان سرانجام راز مواد مخدر جاسازی شده را برملاکرد و ضمن تشریح ماجرا گفت: این موادها مربوط به خودم است و خانواده ام از نگهداری آنها کاملا بی اطلاع هستند . من به تنهایی این موادها را تهیه کرده و قصد فروشش را داشتم.

در جریان بررسی این پرونده نوجوان به بزه ارتکابی اعتراف کرده و نگهداری موادها را گردن گرفت. بدین ترتیب با توجه به سن کم وی، قاضی پرونده نامبرده را به دو سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت و یادگیری احکام دینی محکوم کرد.


منبع: alef.ir

انتقاد صریح روزنامه «جمهوری اسلامی»: شهرداری پول می‌گیرد و خرج حواشی می‌کند

در تهران متاسفانه شورای شهر هر سال عوارض را افزایش می‌دهد و شهرداری نیز تا می‌تواند از مردم به عناوین مختلف پول می‌گیرد و خرج حواشی می‌کند، اما هنگامی که نوبت به نظارت و ایمن‌سازی می‌رسد، کارها چنان لنگ است که فاجعه‌ای مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو رخ می‌دهد. آیا زمان مسئولیت‌پذیری فرا نرسیده است؟

در سرمقاله روزنامه «جمهوری اسلامی» آمده است: واقعه تأسف‌بار آتش‌سوزی در ساختمان پلاسکو و فرو ریختن آن، یک حادثه معمولی نیست که بتوان بی‌تفاوت از کنار آن گذشت. حساسیت نشان دادن نسبت به این حادثه نیز نباید سیاسی و خطی و جناحی باشد. از لحظه وقوع حادثه عده‌ای درصدد بر آمدند آن را به انتخابات آینده مرتبط کنند و این نکته را گوشزد نمایند که در این واقعه عدم کفایت شهرداری به اثبات رسیده است.

مسائل مهم‌تری وجود دارد که فکرها و همت‌ها باید به آنها معطوف شوند تا ریشه حوادثی از قبیل فرو ریختن ساختمان پلاسکو خشکانده شود. از قضا یکی از عوامل بی‌توجهی به مسائل ریشه‌ای و معطل ماندن بسیاری از کارهای اصلی در کشور ما همین است که فکرها و ذهن‌ها بیشتر به انتخابات و رقابت‌ها معطوف می‌شوند و از برنامه ریزی دقیق برای در مسیر صحیح قرار گرفتن امور کشور غافل می‌مانند.

در حادثه ساختمان پلاسکو سوالات اساسی اینها هستند که چرا نظارت صحیح و دقیقی بر استواری و پایداری این ساختمان صورت نمی‌گرفت! چرا اجازه داده شد در این ساختمان موادی نگهداری شوند که زمینه ساز فاجعه‌ای در اندازه آتش‌سوزی طولانی و فاجعه‌ساز بودند؟ چرا با توجه به وضعیت ناپایدار ساختمان، در مورد صاحبان فروشگاه‌ها و کسانی که در ساختمان پلاسکو مشغول کار بودند به اخطار اکتفا شد و به صورت قطعی برای تخلیه ساختمان پیش از آنکه چنین فاجعه‌ای پیش بیاید اقدام نشد؟ شهری با وسعت تهران و با توجه به جایگاه سیاسی مهمی که دارد چرا فاقد امکانات پیشرفته اطفاء حریق است؟

اینها سؤالاتی هستند که نشان می‌دهند جامعه ما در بخش برنامه‌ریزی و اقدامات اساسی برای در مسیر صحیح قرار گرفتن امور کشور دچار عقب ماندگی است. این عقب ماندگی از اینجا ناشی می‌شود که وقت بسیاری از مسئولان صرف امور حاشیه‌ای می‌شود، امکانات معطل می‌مانند، استعدادها به هدر می‌روند و برنامه ریزی‌ها متوجه امور غیراساسی می‌شوند. وقتی چنین فاجعه‌ای رخ می‌دهد، دلسوزی‌هائی برای آتش نشان‌ها می‌کنیم، در تعریف و تمجید از شهامت و فداکاری آنها از همدیگر سبقت می‌گیریم، این و آن را ملامت می‌کنیم و «باید»‌های زیادی می‌گوئیم، اما همین که آتش خاموش شد همه چیز فراموش و رقابت‌های سیاسی و پرداختن به حواشی از سرگرفته می‌شود.

راستی در این قبیل حوادث مهم که ده‌ها نفر جان خود را از دست می‌دهند و اموال زیادی تلف می‌شود، هیچکس مقصر نیست و کسی نباید خود را ملامت کند و استعفا بدهد؟ حالا که در کشور ما هیچکس حاضر نیست خود را مقصر بداند و همه حق به جانب و درستکارند، چرا نظارت دقیقی وجود ندارد که واقعیت‌ها را روشن کند و با برخورد جدی، راه را بر بی‌مسئولیتی‌ها ببندد و مانع تکرار این قبیل حوادث ناگوار شود؟ بعد از آنکه ده‌ها نفر از آتش نشان‌ها در این واقعه جان باختند، دلسوزی‌ها و تعریف و تمجیدها برای آنان که سرمایه‌های کشورند، چه سودی دارد؟ تا چه وقت قرار است به روش بی‌خاصیت و حتی مضر فراموشکاری ادامه داده شود و کشور در تمام زمینه‌ها از عدم نظارت و خسران‌های ناشی از آن رنج ببرد؟

حادثه بزرگ و تأسف‌بار فرو ریختن ساختمان پلاسکو را مبداء یک تحول در نوع نظارت بر اوضاع مدیریتی کشور قرار دهیم و راه را برای تغییر روش نخ‌نما شده مسئولیت‌ناپذیری باز کنیم. در کشوری که با نظام اسلامی و انقلابی اداره می‌شود نباید جان و مال انسان‌ها بی‌ارزش باشد و سهل‌انگاری تا آنجا گسترش یابد که حوادث تلخی مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن ده‌ها آتش نشان و تلف شدن آن همه اموال مردم و وارد شدن ۱۵۰۰ میلیارد تومان خسارت پیش بیاید و در عین حال آب از آب تکان نخورد!

در تهران متاسفانه شورای شهر هر سال عوارض را افزایش می‌دهد و شهرداری نیز تا می‌تواند از مردم به عناوین مختلف پول می‌گیرد و خرج حواشی می‌کند، اما هنگامی که نوبت به نظارت و ایمن‌سازی می‌رسد، کارها چنان لنگ است که فاجعه‌ای مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو رخ می‌دهد. با این وضع که در تهران وجود دارد، معلوم نیست اگر زلزله‌ای بیاید چه اتفاقی خواهد افتاد. آیا زمان مسئولیت‌پذیری فرا نرسیده است؟


منبع: alef.ir

کارگران پلاسکو در اولویت معرفی برای اشتغال

مدیر کل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت کار خبر داد: کارگران بیکار شده پلاسکو در اولویت معرفی برای اشتغال قرار می گیرند.
 
به گزارش ایران خبر، کار، کریم یاوری گفت: کارگران بیکار شده پلاسکو در اولویت معرفی برای اشتغال قرار می گیرند و مقرری بیمه بیکاری کارگران بیمه شده ساختمان پلاسکو با معرفی واحدهای تعاون، کار و رفاه اجتماعی انجام می شود.  
 
این مقام مسئول در وزارت کار اظهار کرد: حسب دستور شخص وزیر ، کارگران مشمول قانون کار و تامین اجتماعی که در ساختمان پلاسکو شاغل بودند در سریع ترین زمان ممکن تحت پوشش و حمایت «مقرری بیمه بیکاری» قرار می گیرند.
 
وی تاکید کرد: در صورتی که سابقه کارگران بیمه شده ساختمان پلاسکو حتی از ۶ ماه هم کمتر باشد مطابق به کارگران دارای ۶ ماه سابقه، از مزایای دریافت مقرری بیمه بیکاری استفاده خواهند کرد.
 
یاوری افزود: واحد های تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان تهران، خارج از نوبت و حتی در غیر وقت اداری آماده پاسخگویی به کارگران ساختمان پلاسکو هستند.
 
مدیر کل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری از کارفرمایان و کارآفرینان خواست ضمن بیمه کردن نیروی کاری خود،  حق بیمه بیکاری کارگران را که مبلغ آن ۳ درصد مبالغ پرداختی به آنهاست ، برای استفاده  در ایامی که کارگر بدون میل و اراده از کار بیکار می شوند، پرداخت کنند.
 
وی همچنین گفت: بیمه شدگانی که به علت بروز حوادث غیرمترقبه مثل زلزله، جنگ و آتش سوزی و … بیکار می شوند با معرفی واحد های تعاون، کار و رفاه اجتماعی از «مقرری بیمه بیکاری» استفاده می کنند.


منبع: irankhabar.ir

پیشنهادات "طلایی" برای دوران پساپلاسکو

نایب رئیس شورای شهر تهران پیشنهاد تشکیل کارگروهی از اعضای شورای شهر و نمایندگان مجلس برای بررسی ابعاد پلاسکو و پساپلاسکو را مطرح کرد.

به گزارش ایسنا، مرتضی طلایی با حضور در گفت‌وگوی ویژه خبری با اشاره به ابعاد مختلف حادثه پلاسکو با بیان اینکه بعضا انتقاد می‌کنند که چرا شهرداری تهران جلوی فعالیت این ساختمان ناایمن را نگرفته است، گفت: واقعیت این است که هر ساختمانی هیات مدیره و متولی خود را دارد و اخطارهای سازمان‌های مختلف در خصوص ناایمن بودن این ساختمان‌ها برای مدیران ارسال می‌شود و آتش‌نشانی به عنوان سازمان اجرایی، اخطاریه‌هایش ضمانت اجرایی ندارند و نمی‌تواند نسبت به پلمب کردن ساختمانی اقدام کند.

وی با بیان اینکه قصد ندارم توپ را به زمین دیگری بیندازم، گفت: حتی پیشنهاد می‌کنم که قوه قضائیه وارد بررسی ابعاد مختلف پلاسکو شده و با قصور کنندگان و افرادی که در این خصوص کوتاهی کرده‌اند، برخورد کرده و آن‌ها را مواخذه کند، اما شهرداری می‌تواند تنها به ارائه اخطار اقدام کرده و قانونا نمی‌تواند نسبت به پلمب ساختمانی اقدام کند.

وی در پاسخ به این سوال که ساختمان‌های جدید مشکل ایمنی دارند یا خیر؟ گفت: در قانون، نظارت بر حسن اجرای قوانین بر عهده سازمان نظام مهندسی است و به نظر می‌رسد باید به پاسداشت خون آتش‌نشانان شهیدی که در این حادثه جان خود را از دست داده‌اند دو اقدام اساسی صورت گیرد.

وی در تشریح دو پیشنهاد خود گفت: بر همین اساس باید با همکاری مجلس و شورای شهر تهران، بیمه اجباری و الزامی ساختمان‌های عمومی و بلند مرتبه در دستور کار قرار گیرد و همچنین قوانین شهری که متعلق به ۵۰ سال قبل است نیز اصلاح شود.

نایب رئیس شورای شهر تهران با بیان اینکه باید یک بار برای همیشه دست به دست هم داده و موانع قانونی را از پیش روی برداریم، گفت: در حال حاضر بر اساس مصوبه شورای شهر تهران، مقاوم‌سازی مراکز عمومی همچون بیمارستان‌ها و … در دستور کار قرار دارد و حتی بسته‌های تشویقی نیز در نظر گرفته شده اما این مسئله جدی گرفته نمی‌شود و باید با یک عزم ملی و اراده عمومی، ایمنی را جدی بگیریم.

طلایی با بیان اینکه ایمنی یک مسئله در هم تنیده است، گفت: برخی می‌گویند که چرا پلاسکو را مقاوم نکردید که باید بگویم برای مقاوم‌سازی این سازه حداقل شش ماه تا یک سال باید پاساژ تعطیل می‌شد و متاسفانه گاهی هزینه کم‌کاری مسئولان قبلی را ما باید پس دهیم و قطعا اگر طی این سالیان ایمنی این ساختمان‌ها رعایت می‌شد، حالا با حجم گسترده‌ای از ناایمنی مواجه نبودیم.

وی با بیان اینکه پیشنهاد می‌شود شورا و مجلس کمیسیون و کارگروه مشترکی تشکیل دهند تا ابعاد مختلف پلاسکو بررسی و پیشنهادات نیز مطرح شود، گفت: متاسفانه این چند روز شاهد آن بودیم که امنیت روانی مردم به واسطه اخباری که در رسانه‌های مختلف و فضای مجازی درج می‌شد، مخدوش شده است که باید قوه قضائیه مانع از اینگونه ناامنی‌ها شود.


منبع: alef.ir

آتش‌فشان پلاسکو خاموش نمی‌شود/ شهادت ۳ آتش‌نشان/ کشف بخشی از لباس یک آتش نشان/آواربرداری سرعت گرفت

عملیات آتش‌نشانان و دستگاه‌های امدادی در محل حادثه وارد چهارمین روز خود شد. این عملیات همچنان ادامه دارد و آن طور که مسئولان مربوطه گفتند احتمالا تا روزهای پایانی هفته همچنان ادامه خواهد داشت.

با گذشت بیش از ۶۴ ساعت از وقوع حادثه در ساختمان پلاسکو، تا کنون تنها منابع رسمی از خروج پیکر دو تن از شهدای آتش‌نشان از زیر آوار حکایت دارند و پیکر ۱۳  تن همچنان خارج نشده است. البته علاوه بر آن ۱۵ آتش‌نشانی که به تایید سخنگوی آتش‌نشانی زیر آوار محبوس مانده‌اند، حدود ۱۰ تن دیگراز شهروندان نیز در زیر آوار پلاسکو محبوس شده‌اند که عملیات برای یافتن آنان همچنان ادامه دارد.

تونل‌هایی با استفاده از ساختمان‌های مجاور پلاسکو برای دسترسی به زیرزمین این ساختمان حفر شده اما تا کنون خبر امیدوار کننده‌ای از آن منتشر نشده است. با این وجود عملیات هنوز در این تونل‌ها ادامه دارد. در حال حاضر حدود ۵۰ درصد از آوار ساختمان پلاسکو برداشته شده و عملیات با سرعت بیشتری نسبت به روز نخست پیش می رود.

محدودیت‌های ترافیکی در چهارمین روز از حادثه همچنان در معابر اطراف ساختمان پلاسکو ادامه خواهد داشت، اما اجازه تردد به عابران پیاده داده شده است.دستگاه‌های بیل مکانیکی بر روی آوار به جا مانده از ساختمان پلاسکو همچنان در حال آواربرداری هستند.

۰۳:۴۵/ تجهیزات فوق سنگین قرارگاه خاتم الانبیا برای تسریع آوار برداری به محل حادثه ساختمان پلاسکو رسیدند

 ۰۲:۵۵/ از آنجا که به دلیل وزن چندین تنی ستونهای آهنی به جا مانده از حادثه آوار پلاسکو قابل حمل از سوی امدادگران نیست این افراد به شیوه هوابرشی ستون ها را چند تکه می‌کنند.

۰۲:۴۰/ بار دیگر امدادگران آماده حفر تونل می شوند/تلاش همه جانبه برای دسترسی به بخش‌های زیرین

 ۰۲:۰۵/ ورود مجدد به قسمتهایی از طبقات منفی پاساژ پلاسکو از طریق ساختمان مجاور/ تلاش برای دسترسی به موتورخانه و محلهایی که زنده یاب نشان داده بود ادامه دارد.

 ۰۲:۰۰/ ادامه تلاش برای ورود به طبقات منفی پلاسکو از طریق پاساژ کویتی‌ها
 
۰۱:۱۹/ یک منبع آگاه به خبرنگار فارس از احتمال تخریب پاسار کویتی ها به دلیل نفود آب به پی ساختمان و نا ایمن بودن آن خبر داد

۰۱:۰۵/ سخنگوی سازمان آتش نشانی: تا کنون پیکر جدیدی از شهدای آتش نشان کشف نشده است، کار آواربرداری با قوت و به صورت لحظه به لحظه ادامه دارد، از لحاظ تجهیزات هیچ گونه کمبودی نداریم.

 آوارهای ضلع جنوبی و شرقی تا حد زیادی برداشته شده و آوار برداری از ضلع غربی نیز ادامه دارد.

۰۰:۴۰/ تمرکز بیل‌های مکانیکی بر روی یک نقطه، عملیات آوار برداری بدون وقفه توسط نیروهای امدادی انجام می‌شود.

۰۰:۱۹/ این بار هم جستجو بی نتیجه ماند/ پیکر شهیدی کشف نشد و کار آوار برداری به حالت قبل بازگشت

۰۰:۱۲/ همچنان آوار برداری در محل ساختمان پلاسکو توسط لودرها و کامیون ها با سرعت ادامه دارد، آتش نشان های تازه نفس وارد میدان شده و تمام تلاش خود را برای برطرف کردن بخارها و دود های غلیظ به کار گرفته اند.

خبرها حکایت از پیش روی ۸ متری آتش نشان ها دارد.

۰۰:۱۱/  گاو صندوق هایی که از زیر آوار خارج شده اند در محلی دپو می شوند/شماره گذاری گاوصندوق ها توسط پلیس.
 
۰۰:۱۰/ در حال حاضر علیرغم فعالیت بیل‌های مکانیکی و جرثقیل ها آتشی در آوارها دیده نمی شود ولی دود سفید رنگ و غلیظی که گفته می شود ناشی از بخار آب است در فضا پیچیده است.

۰۰:۰۵/ بخش‌هایی از شبرنگ لباس یکی از آتش نشانان کشف شد

تلاش برای پیدا کردن پیکر این آتش نشان ادامه دارد.

۰۰:۰۲/ آتش در اولین لحظات بامداد روز چهارم باز هم شعله ور شد.


منبع: alef.ir

عکس/ اینجا زمانی پلاسکو بود، حالا ویرانه‌ایست که می‌سوزد

نزدیک ۶۰ ساعت از شروع فاجعه پلاسکو و ویرانی نخستین آسمان‌خراش خاورمیانه میگذرد. امروز گفته شد ۵۰ درصد از آوار ساختمان ۱۷ طبقه پلاسکو برداشته شده است. تصویری که می‌بینید پیش از غروب امروز ثبت شده است.



به گزارش خبرآنلاین؛ آتش‌نشانان تهران همگی بسیج‌ شده‌اند تا اثری از مفقودان حادثه بیابند. هنوز عدد مشخصی اعلام نشده است. اما آوارها ناامیدی در پی‌دارند؛ هر تیکه‌ بزرگی از آوار که برداشته می‌شود، آتش دوباره زبانه می‌کشد؛ گویا سوخت پایان‌ناپذیری است که فقط در انتظار منفذ و اندکی اکسیژن است که دوباره خودی نشان دهد. 

همه امیدوارند علائمی از حیات زیرآوار پیدا شود.
 


منبع: alef.ir

چرا پلاسکو ناگهان فروریخت؟

معاون پیشگیری و حفاظت از حریق سازمان آتش‌نشانی تهران با تشریح علل اصلی ریزش ناگهانی ساختمان پلاسکو گفت: «هنگام وقوع آتش‌سوزی در ساختمان‌های بلندمرتبه، تجهیزات و امکانات بسیار مهم است، اما مهمتر از آن، پیشگیری از وقوع آتش و استفاده از سیستم‌های اطفای حریق پیشرفته  و رعایت نکات واصول ایمنی در این ساختمان‌هاست.» محمود قدیری ضمن بیان این خبر افزود: «در حادثه آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو ما تجهیزات مناسب و استاندارد در اختیار داشتیم، اما مشکل از آنجا ناشی شد که در این ساختمان نه به نکات ایمنی توجه شده بود، نه سیستم‌های اطفای حریق در آن وجود داشت و نه شرایط مناسبی برای فعالیت آتش‌نشانان وجود داشت. به‌عنوان مثال در مسیر راه پله‌ها حتی جای مناسبی برای حرکت همکاران من وجود نداشت.به همین خاطرعملیات اطفای حریق با مشکلات جدی روبه‌روشد وبعدهم درپی آن این فاجعه هولناک رخ داد.این درحالی است که در ساختمان‌های بلندمرتبه استاندارد دنیا، جدا از تجهیزات پیشگیری از حریق به آسانسورهای ویژه آتش‌نشانی هم مجهز هستند.»
 
 وی درباره استفاده نکردن از نردبان‌های بلندتر برای اطفای حریق نیز گفت:«بلندترین نردبان‌های دنیا ۵۴ متر طول دارند که به خاطر حرکت مورب در نهایت تا ۴۵ متر را پوشش می‌دهند. خوشبختانه ما نردبان‌های استاندارد دنیا را در اختیار داریم. به معنای دیگر چون روش‌های پیشگیرانه و سیستم‌های اطفای حریق خودکار در برج‌های دنیا استفاده می‌شود نردبان‌های موجود در همین اندازه کفایت می‌کند. پس مشکل ساختمان‌های بلندمرتبه ما ضعف در سیستم‌های اطفای حریق و بی‌توجهی مالکان یا سازندگان به موضوع ایمنی درزمان وقوع حادثه وآتش‌سوزی است. با این حال در قوانین جدید اجباری بودن نصب و تجهیز بلندمرتبه‌ها در شهرداری‌ها مورد توجه قرار گرفته است.»
 
وی درباره علت استفاده نکردن ازبالگردهای اطفای حریق دراین حادثه نیز پاسخ داد:«متأسفانه در آتش‌سوزی‌هایی شبیه حادثه ساختمان پلاسکو استفاده ازبالگرد باعث تقویت کانون‌های آتش می‌شود.چراکه حرکت بالگرد به تولید بادهای قوی منجر می‌شود. از طرف دیگر بیشتر ساختمان‌های قدیمی استحکام لازم برای فرود بالگرد را ندارند.»
 
به گزارش روزنامه ایران، قدیری در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه؛ قدرت اجرایی آتش‌نشانی و شهرداری در اجباری کردن ایمنی ساختمان‌های عمومی یا بلندمرتبه‌ها چیست؟ گفت:«متأسفانه در این خصوص خلأهای قانونی وجود دارد و قانونگذار اجازه‌ای برای اجبار به استفاده ازتجهیزات ایمنی و استفاده از تجهیزات در بناهای مختلف توسط مالکان را به ما نداده است. در واقع ما فقط می‌توانیم به سرکشی و بازدید‌های کارشناسی بسنده کنیم و موارد تخلف را در حد رفع اشکالات احتمالی به مالکان تذکر دهیم. همان‌طور که می‌دانید در مورد ساختمان پلاسکو هم ده‌ها بار تذکر کتبی به مالک صورت گرفته است، اما معمولاً مالکان به دلایل مختلف، توصیه‌ها و تذکرات ما را به کار نمی‌بندند.» وی تأکید کرد:«در سال ۹۳ از طریق وزارت کشور و دولت لایحه‌ای به مجلس ارائه شده تا سازوکارهای قانونی لازم برای کاهش آسیب‌های ناشی از حوادث و آتش‌سوزی، در اختیار شهرداری‌ها و آتش‌نشانی قرار گیرد، اما هنوز به تصویب نرسیده و نهایی نشده است.»معاون پیشگیری و حفاظت از حریق آتش‌نشانی تهران درادامه اظهارداشت: «دربسیاری از آتش‌سوزی‌های اماکن عمومی و ساختمان‌های بلندمرتبه شاهد بوده‌ایم که مالکان با «حوزه‌بندی کردن» از سرایت آتش به بخش‌های دیگر جلوگیری کرده‌اند. به تعبیر دیگر با عایق کردن یا رعایت نکات فنی ایمنی، آتش در یک طبقه بسرعت مهار شده است. اما در ساختمان پلاسکو چنین روشی اساساً وجود نداشته و به همین خاطرحریق بسرعت بخش‌های دیگر را دربر گرفته است.»
 
 وی ادامه داد:«در تهران بیش از ۳۰۰۰ ساختمان بلندمرتبه وجود دارد که امکان آتش‌سوزی در هر کدام از آنها هست. با این حال بسیاری از ساختمان‌های جدید به سیستم اطفای حریق مجهز هستند و بعضی از ساختمان‌های قدیمی هم به سیستم‌های پیشگیرانه و اطفای خودکار حریق مجهز شده‌اند. اما با آنکه امکان نصب یا به روز‌رسانی سیستم‌های اطفای حریق وجود دارد، متأسفانه بیشتر مالکان بناهای قدیمی از تجهیز ساختمان‌ها شانه خالی می‌کنند.» قدیری درباره حضور بی‌مورد و تجمع مردم در حوادثی مانند آتش‌سوزی‌های این چنینی گفت:«متأسفانه در بسیاری از مأموریت‌ها، همکاران ما با ازدحام جمعیت کنجکاو یا تجمع افراد غیرمسئول مواجه هستند که این مسأله علاوه بر کند شدن عملیات امداد و نجات موجب بروزمشکلات مختلفی هم می‌شود. چه بسا ممکن است حضور دراین صحنه‌ها برای حاضران بی‌دفاع نیز پرخطر باشد. بنابراین هموطنان و همشهریان باید به جای تلاش برای حضور در محل حادثه و تهیه عکس و فیلم، راه را برای تردد سریع و همچنین فعالیت نیروهای آتش‌نشان و امدادرسان هموار کنند تا درحوادثی مانند آوارساختمان پلاسکو شاهد بروزمشکلات گوناگون واخلال درعملیات امدادرسانی نباشیم.»


منبع: alef.ir

افزایش سرعت آواربرداری "پلاسکو"/احتمال ادامه عملیات طی روزهای آتی

سخنگوی ستاد مدیریت بحران حادثه پلاسکو آخرین جزئیات آواربرداری از ساختمان پلاسکو را تشریح کرد.

سید جلال ملکی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا مستقر در محل حادثه پلاسکو، درباره آخرین وضعیت آواربرداری اظهار کرد: عملیات آواربرداری با سرعت بیشتری در حال انجام است و پس از آن که سازه فلزی از روی آوار برداشته شد، این سرعت افزایش یافت.

ملکی با بیان اینکه در حال حاضر هم‌زمان چندین دستگاه بیل مکانیکی، چنگک، قیچی مکانیکی و بولدوزر در حال انجام عملیات در محل هستند، گفت: حدود ۵۰ درصد آوار برداشته شده و عملیات جست‌وجو برای خارج کردن پیکر شهدای آتش‌نشان همچنان ادامه دارد.

ملکی با بیان اینکه آخرین‌ آمارها تا کنون همان خروج پیکر دو آتش‌نشان از زیر آوار است، گفت: به نظر می رسد که عملیات طی روزهای آتی‌ نیز ادامه داشته باشد.

وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه عملیات آوار برداری در بخش شرقی و جنوبی ساختمان پلاسکو با سرعت بیشتری در حال انجام است، گفت: در ضلع غربی نیز به دلیل سقوط نمای ساختمان بر روی آوار، ‌عملیات کمی کند پیش می‌رود و امدادگران در حال برش اسکلت فلزی و انجام آواربرداری هستند که بخشی از اسکلت فلزی نیز بریده شده است.

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران درباره گمانه‌زنی‌ها در مورد علت این حادثه نیز گفت: صحبت کردن درباره علت وقوع این حادثه زود است. اولویت نخست ما انجام عملیات و خارج کردن پیکر شهدا و مفقودشدگان است. پس از اتمام این عملیات، کارشناسان آتش‌نشانی اقدامات خود برای بررسی علت حادثه را آغاز خواهند کرد.

وی درباره تعداد افرادی که در زیر آوار محبوس شده‌اند به ایسنا گفت: ۱۵ آتش‌نشان و ۱۰ نفر از افراد غیر نیز در جریان ریزش ساختمان پلاسکو در زیر آوار محبوس شدند که تا کنون تنها پیکر دو آتش‌نشان از زیر آوار خارج شده است.

ملکی درباره انتشار شایعات مختلف در فضای مجازی نیز گفت: متاسفانه برخی از منابع غیر رسمی اخباری را منتشر می کنند که جو روانی شهروندان را بر هم می‌زند. به همین دلیل برای چندمین بار است که از شهروندان می‌خواهم به اخبار منابع غیرموثق و نامعلوم توجه نکنند.

 


منبع: alef.ir

مراحل پایانی حفر تونل از پاساژ کویتی‌ها برای رسیدن به زیرزمین پلاسکو

حفر تونل از طریق ساختمان بازار کویتی ها برای راه یابی به زیرزمین و محل منبع گازوئیل در حال اتمام است.

به گزارش ایرنا وجود منبع گازوئیل در طبقات زیرین پلاسکو عملیات گودبرداری را حساستر کرده است.: عوامل آتش نشانی و نیروهای امدادرسان با حفر تونل از طریق ساختمان بازار کویتی ها در شرف رسیدن به طبقات زیرین پلاسکو و تخلیه منبع های گازوئیل هستند.

مساله حفر تونل از بازار کویتی ها عملیات گودبرداری از سطح زمین با مشکل مواجه کرده و عوامل امدادی با توجه به احتمال ریزش در تونل اقدام به نخاله برداری با احتیاط از سطح زمین کرده اند.

با وجود میزان بالای آب استفاده شده به وسیله آتنش نشان ها و بارش باران، دود سفید همچنان از محل حادثه متصاعد می شود.
ساختمان پلاسکو واقع در خیابان جمهوری و تقاطع چهارراه استانبول حدود ساعت ۸ صبح پنجشنبه ۳۰ دی ماه دچار آتش سوزی شد و حدود ساعت۱۱:۳۰ دقیقه به علت شدت آتش فرو ریخت.


منبع: alef.ir

داوران سودای سیمرغ فیلم فجر معرفی شدند

اعضای هیأت داوران بخش سودای سیمرغ سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر معرفی شدند.
 
به گزارش ایران خبر، با حکم «محمد حیدری» دبیر جشنواره فیلم فجر، «محمدرضا هنرمند»، «شهرام اسدی»، «محمدمهدی دادگو»، «محمدرضا تخت‌کشیان»، «رویا نونهالی»، «ایرج رامین‌فر» و «اکبر نبوی» به عنوان اعضای هیأت داوران بخش سودای سیمرغ سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شدند و ۳۳ فیلم این بخش را داوری خواهند کرد.
 
بنا بر این گزارش، محمدرضا هنرمند؛ کارگردان و فیلمنامه‌نویس متولد ۱۳۳۲ در تهران است. شروع فعالیت سینمایی وی با فیلم «مرگ دیگری» به عنوان کارگردان در سال ۱۳۶۱ بوده است.
 
وی در کارنامه خود ساخت آثار سینمایی همچون مرگ دیگری، گورکن، زنگ‌ها، ردپایی بر شن، دزد عروسک‌ها، دیدار، مرد عوضی، مومیایی ۳، عزیزم من کوک نیستم و همچنین ساخت سریال‌هایی همچون زیر تیغ، آشپزباشی را بر عهده داشته است.
 
شهرام اسدی؛ متولد ۱۳۳۲ در سلماس، دارای کارشناسی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما و کارشناسی ارشد سینما از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا است.
 
وی فعالیت سینمایی را با کارگردانی نسخه اول فیلم «روز واقعه» آغاز کرد. وی کارگردانی فیلم‌هایی همچون شب واقعه، به من نگاه کن، روز واقعه و اوینار را برعهده داشته است.
 
محمدمهدی دادگو؛ تهیه کننده، مدیر تولید، مجری طرح و کارشناس اقتصادی سینمای ایران متولد ۱۳۲۹ تهران، دارای مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی و کارشناسی ارشد تجزیه و تحلیل سیستم ها است.
 
وی فعالیت سینمایی را سال ۱۳۶۰ به عنوان برنامه‌ریز در فیلم «حاجی واشنگتن» به کارگردانی علی حاتمی آغاز کرد. از فعالیت‌های بارز کارنامه او می‌توان به مدیریت کنترل بودجه سازمان رادیو و تلویزیون، مدیر امور مالی شبکه دوم، مدیر ارزشیابی کمی و برآورد برنامه‌های تلویزیونی، مدیر تولید بنیاد سینمایی فارابی، تدریس در دانشگاه، مدیر اجرایی طراحی و ساخت نخستین شهرک سینمایی، عضویت در نخستین هیأت مدیره خانه سینما، مدیریت در «کادر فیلم»، مدیریت در رسانه بین‌المللی آما، عضو شورای مرکزی اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران و تهیه تولید آثار مستند و تلویزیونی اشاره کرد. وی همچنین تهیه کنندگی آثاری همچون تردید، نشانی، زمستان است، هزاران زن مثل من، تهران روزگار نو، صنم، بید و باد، عشق + ۲، کمیته مجازات، برج مینو، کلاه قرمزی و پسرخاله ، بانو، رقص خاک، ناصرالدین شاه آکتور سینما، بازی بزرگان، پرده آخر، سایه خیال، دندان مار را (به طور مستقل یا به عنوان تهیه‌کننده مشترک) برعهده داشته است.
محمدرضا تخت‌کشیان؛ تهیهکننده سینما و تلویزیون متولد ۱۳۳۵ در تهران است. تخت‌کشیان علاوه بر فعالیت در عرصه تهیه و تولید فیلم‌های کوتاه، تجربی و تلویزیونی در سینمای ایران از تهیه‌کنندگان باسابقه است و نام فیلم‌هایی چون خوابم می‌آد، زندگی با چشمان بسته، شکارچی، هفت و پنج دقیقه، چند روز بعد، دست‌های خالی، کارگران مشغول کارند، اسپاگتی در هشت دقیقه، ما همه خوبیم، قدمگاه، دیوانه‌ای از قفس پرید، گاهی به آسمان نگاه کن، آرزوهای زمین، نامه‌های باد، من ترانه پانزده سال دارم، آب و آتش در کارنامه حضور او در سینمای حرفه‌ای به چشم می‌خورد.  
 
رویا نونهالی؛ متولد ۱۳۴۳ در تهران و دانش‌آموخته رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای تهران است. آغاز فعالیت هنری او از سال ۱۳۶۲ با بازیگری تئاتر بوده و فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۶۶ با حضور در فیلم «یار در خانه و …» ساخته خسرو سینایی و بازی در تلویزیون سال را در ۱۳۸۱ با مجموعه «خواب و بیدار» آغاز کرده است. این بازیگر برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر در فیلم‌هایی همچون دل دیوانه، مشکل گیتی، نیمه شب اتفاق افتاد، کفش‌هایم کو، اعترافات ذهن خطرناک من، داره صبح می‌شه، دلم می‌خواد، نیمرخ‌ها، تراژدی، پشت در خبری نیست، ماهی‌ها عاشق می‌شوند، یک تکه نان، خواب خاک، هم نفس، خانه‌ای روی آب، زندان زنان، بوی کافور، عطر یاس، صنم، فصل پنجم و … نقش‌آفرینی داشته است.
 
ایرج رامین‌فر؛ متولد ۱۳۲۸ در تهران و دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس طراحی صحنه و لباس از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانش‌آموخته دانشگاه ونسن فرانسه است. وی فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۴۶ به عنوان مشاور صحنه و لباس آغاز کرد. رامین‌فر همچنین موفق به راه اندازی دو نمایشگاه از طراحی صحنه و لباس و انتشار کتاب Film Design نیز شده است.
 
وی طراح صحنه و لباس فیلم‌هایی همچون احتمال باران اسیدی، در دنیای تو ساعت چند است؟، خسته نباشید، استرداد، جرم، چهل‌سالگی، پرچم‌های قلعه کاوه، خواب لیلا، چند روز بعد، گاهی واقعی، آفساید،از دوردست، پرونده هاوانا، شاهزاده ایرانی، بشارت منجی، برگ برنده، دیوانه‌ای از قفس پرید، عشق فیلم، نیمه پنهان، سگ کشی، مسافران، سرب، شاید وقتی دیگر و… را در کارنامه دارد و در جشنواره‌ فیلم فجر، بارها نامزد و برنده سیمرغ بلورین شده که فیلم‌های «سگ‌کشی» و «جرم» از جمله آنهاست.
 
اکبر نبوی؛ کارشناس، تهیه‌کننده و منتقد سینما؛ متولد ۱۳۴۳ و دانش‌آموخته علوم تربیتی است. پس از فارغ‌التحصیلی به تدریس پرداخت و به مدت هشت سال به عنوان عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت بود و در این مدت مقالات متعددی در زمینه‌های هنری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در مطبوعات به چاپ رساند. نبوی همچنین مدیر مسئول و سردبیر مجله «ویدئو ـ ماهواره» و فیلم‌ویدئو، معاونت فرهنگی خانه سینما، مشاور فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی، ریاست مرکز مطالعات و تحقیقات سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت پژوهشی انجمن سینمای دفاع مقدس، مسوولیت کمیته فرهنگ، هنر و رسانۀ مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، قائم‌مقامی بنیاد سینمایی فارابی و … را در کارنامه دارد و به عنوان کارشناس و برنامه‌ساز سینمایی، برنامه‌های مختلفی را در تلویزیون تولید و اجرا کرده است.


منبع: irankhabar.ir

تکلیف مالکان سرقفلی پلاسکو چه می شود؟

به گزارش ایران خبر، بهاین زمزمه‌ها کم‌کم کنجکاوی‌های مجازی مردم را برانگیخت و بحث‌ها بالا گرفت که بنیاد کجای این ماجرا قرار دارد؟ حالا بنیاد مستضعفان پس از سکوت طولانی مالکیت پلاسکو را خبری کرده، آن هم درست در زمانی که معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران اعضای هیأت‌مدیره ساختمان پلاسکو را برای بررسی بی‌توجهی به اخطارهای آتش‌نشانی به دادسرا احضار کرده است. شهرداری اعلام می‌کند بیشتر از ٢٠بار در طول سال‌های گذشته درباره ایمنی پلاسکو تذکر داده و بی‌توجهی شده است.

این موضوع درحالی رخ می‌دهد که بنیاد مستضعفان از پلاسکو درآمدهای ماهانه میلیاردی داشته و به گفته ساکنان این ساختمان حتی در زمان زبانه کشیدن شعله‌های آتش کپسول‌های اطفای حریق خالی بوده است. از این گذشته بعد از آوار شدن پلاسکو، وضع مالکان سرقفلی‌ها در ‌هاله‌ای از ابهام‌های قانونی فرورفته است. بهمن کشاورز، رئیس کانون وکلا در گفت‌وگو با «شهروند» به یک تصمیم‌گیری اضطراری در زمان جنگ اشاره می‌کند و می‌گوید: پس از از بین رفتن پلاسکو حقوق مالکان سرقفلی ضایع نمی‌شود، اما نعمت احمدی، حقوقدان مالی و وکیل پایه یک دادگستری نظر دیگری دارد و به «شهروند» می‌گوید که هیچ قانون صریحی در این‌باره وجود ندارد و با از بین رفتن عین استیجاری، حقوق و منافع عین استیجاری نیز به خودی خود باطل می‌شود.

فقط مالک بودیم، همین!
رئیس بنیاد مستضعفان که دیروز دیرهنگام بر آوار پلاسکو حاضر شده بود، تلاش کرد نقش بنیاد در مالکیت این ساختمان را کم‌اهمیت جلوه بدهد. او در پاسخ به پرسش خبرنگاران حاضر در خیابان جمهوری گفت: این ساختمان قبل از انقلاب ساخته شده است و سرقفلی همه واحدهای آن به مردم واگذار شده بود، بنابراین ما هیچ چیزی در اختیار نداشتیم جز اصل مالکیت   ساختمان.
البته او در مقابل سماجت خبرنگاران مقاومت چندانی نشان نداد و توضیح داد: البته ما هم مسئولیتی داریم و از زیر بار مسئولیت‌مان شانه خالی نمی‌کنیم.

این موضوع درحالی رخ می‌دهد که جواد درودیان، رئیس اتحادیه پیراهن‌دوزان که خود ساکن برج پیر بود، به «شهروند» می‌گوید: بنیاد مستضعفان تنها سرقفلی واحدهای تجاری را واگذار کرده و به‌عنوان مالک اصلی هم از تمام ۶٠٠ واحد پلاسکو اجاره‌بها دریافت می‌کرد و هم حق ١٠‌درصدی نقل و انتقال سرقفلی‌ها را برای خود قایل بود. به این ترتیب هرکسی که سرقفلی واحدش را واگذار می‌کرد، باید ١٠‌درصد از مبلغ فروش سرقفلی را به حساب بانکی بنیاد مستضعفان می‌ریخت.

یکی دیگر از ساکنان پلاسکو نیز به «شهروند» توضیح داد: اجاره‌بهای واحدهای تجاری پلاسکو معمولا بین ۵ تا ٢٠‌میلیون بود.  به این‌ترتیب با در نظر گرفتن مبلغ میانگین، پلاسکوی پیر برای بنیاد مستضعفان درآمد ماهانه معادل ٧‌میلیارد و ٢٠٠ میلیون تومان به ارمغان می‌آورد.
با این وجود، بنیاد مستضعفان سکوت عجیبی درباره پلاسکو در پیش گرفته بود. به‌طوری که تشکل‌های صنفی پلاسکو به ایلنا گفتند بنیاد مستضعفان حتی پیام تسلیتی در این‌باره منتشر نکرده است.

تازه دیروز بعدازظهر بود که محمد سعیدی‌کیا، رئیس بنیاد مستضعفان بر ویرانه‌های سوخته پلاسکو حاضر شد و به خانواده‌های داغدار این سانحه تسلیت گفت و اضافه کرد: «به فرموده رهبری، این روزها مسأله اصلی نجات جان کسانی است که زیر آوار مانده‌اند.»

او همین موضوع را دستمایه قرار داد و گفت بنیاد ترجیح داده است بعد از آواربرداری کامل پاسخ شایعات را بدهد.

نه بیمه، نه حتی کپسول اطفای حریق
این موضوع در شرایطی رخ می‌دهد که کسبه پلاسکو اعلام می‌کنند بنیاد مستضعفان نه‌تنها مالک اصلی ساختمان بوده که از درآمد این برج تجاری ذینفع بوده است.

روابط‌عمومی بنیاد مستضعفان این موضوع را رد نمی‌کند و  اعلام می‌کند: بنیاد تنها سرقفلی‌ها را واگذار کرده است و مطابق قانون مشمول اجاره هم می‌شود و درواقع بابت دریافت اجاره کار غیرقانونی نکرده است. البته پرسش‌ها از بنیاد مستضعفان بسیار است. این‌که چرا سکوت در پیش گرفته بود و چرا به اخطارهای شهرداری مبنی بر غیر استاندارد و ناایمن بودن ساختمان واکنشی نشان نداده است. حالا در شرایطی که این نهاد از پلاسکو درآمد ماهانه چند‌میلیارد تومانی داشته است،

نه‌تنها نسبت به ایمنی ساختمان بی‌توجه بوده است که گزارش‌های محلی از کسبه پلاسکو نشان می‌دهد که حتی کپسول‌های اطفای حریق موجود در ساختمان خالی بوده و ساکنان این برج موفق نشده‌اند آتش را در دقایق اولیه و در نطفه خاموش کنند.  به جز این، جواد درودیان، رئیس اتحادیه پیراهن‌دوزان به «شهروند» می‌گوید: تیرآهن‌های ساختمان پلاسکو از هم منفک و جدا شده بود و بارها به بنیاد مستضعفان اعلام کردیم که به این وضع رسیدگی کند و حداقل تیرآهن را جوش بدهد که ساکنان پلاسکو نگرانی‌شان برطرف بشود اما مالک هیچ‌گونه توجهی نکرد.

پلاسکو را بازسازی می‌کنیم
 با این حال، بنیاد مستضعفان به این انتقادها هیچ‌گونه واکنش صریحی نشان نمی‌دهد. محمد سعیدی‌کیا، رئیس بنیاد مستضعفان که در زمان فوت ‌هاشمی‌رفسنجانی به تلفن خبرنگار «شهروند» پاسخ داده بود، به‌تازگی خط موبایل خود را روی شماره دفترش دایورت کرده است. مسئول دفتر سعیدی‌کیا هیچ پاسخ روشنی برای این پرسش‌ها ندارد و روابط‌عمومی بنیاد به «شهروند» توضیح می‌دهد: تا زمان اعلام رسمی نتیجه بررسی‌ها هرگونه قضاوتی در این‌باره ناعادلانه و غیرمنصفانه است زیرا تمام حقایق را بیان نمی‌کند! مالک پلاسکو که دیروز تلاش می‌کرد اصل مالکیت خود را چندان مهم جلوه ندهد، وعده‌ای برای ساکنان پلاسکو داشت.

سعیدی‌کیا، رئیس بنیاد مستضعفان اعلام کرد ظرف دوسال پلاسکو را با بهترین امکانات بازسازی می‌کنیم و پس از آن این واحدها را طبق ضوابطی به ذینفعان واگذار خواهیم کرد.

این‌که آن ضوابط چه خواهد بود، باز هم پاسخ شفافی ندارد. روابط‌عمومی بنیاد مستضعفان به «شهروند» می‌گوید: صاحبان سرقفلی پلاسکو مطابق با قانون مالکیت ندارند و در منفعت کسب و پیشه شریکند.

او درباره جزییات واگذاری واحدهای بازسازی‌شده پلاسکو می‌گوید: مشخص نیست و باید تکالیف حقوق و مالکیت مدنی مطابق با ضوابط قانونی روشن شود.

مالک نمی‌تواند حقوق مستاجران را نادیده بگیرد
بهمن کشاورز، رئیس کانون وکلا در این‌باره به «شهروند» توضیح می‌دهد: طبق قانون ‌سال ۵۶، برای مستاجر حق کسب و پیشه و تجارت (و نه سرقفلی) که پیشتر ایجاد شده، همچنان برای ساکنان پلاسکو وجود دارد.  او ادامه می‌دهد: بنیاد مستضعفان که همان مالک است، نمی‌تواند به اعتبار این‌که عین مستاجر از بین رفته ادعای باطل شدن اجاره‌نامه را مطرح کند. بر مبنای نظری که کمیسیون مشورتی اداره حقوقی قوه‌قضائیه در زمان جنگ ایران و عراق صادر کرد، مستاجر کرمانشاهی که محل کسبش بر اثر اصابت موشک عراق به کلی منهدم شده بود،

 این حق را داشت که با هزینه خود محل را بازسازی کرده و در آن مستقر شود.  رئیس کانون وکلا ادامه داد: در ساختمان پلاسکو نیز با توجه به تعداد بالای مستاجران این امکان برای آنها وجود دارد که نسبت به بازسازی ساختمان اقدام و دکان‌های خود را تصرف کنند.  اما اگر خود بنیاد به‌عنوان مالک قصد احداث بنای جدید را در محل داشته باشد، باید حق کسب و پیشه و تجارت تک‌تک مغازه‌ها را با توجه به عوامل مختلفی از قبیل طول مدت اجاره، شغل مستاجر، مبلغ اجاره‌بها و مواردی از این دست بپردازد.

برای پلاسکو باید قانون تازه وضع شود
نعمت احمدی ، حقوقدان مالی و وکیل پایه یک دادگستری نظری متفاوت دارد و معتقد است که برای کسبه ساختمان پلاسکو باید تصمیم ملی اخذ شود. او با بیان این‌که سرقفلی به معنای منافع انحصاری استفاده‌کننده از مکان و مالک است، به «شهروند» می‌گوید: طبق قانون مصوب ‌سال ۵۶ با از بین رفتن عین مستاجر، سرقفلی دیگر موضوعیت ندارد. 

او با اشاره به این‌که اصل اعیانی و عین مستاجره از بین رفته است، توضیح می‌دهد: حقوق مستاجر به مثابه عین مستاجره است و وقتی عین مستاجره وجود خارجی ندارد، بالطبع حقوق منافع (حق و حقوق) مستاجر از بین می‌رود و از طرفی طبق قانون نمی‌توان مالک را ملزم به ساخت کرد و در شرایط مشابه ساختمان پلاسکو قانون رابطه را قطع شده تلقی می‌کند. او ادامه داد: البته باتوجه به این‌که ساختمان پلاسکو یک حادثه ملی است مجلس می‌تواند با قید فوریت قانونی را به تصویب برساند که متصرفین واحدهای صنفی با پرداخت مابه‌التفاوت سرقفلی واحد قبلی با واحد جدید به نوعی با شرایط قبلی فعالیت خود را ادامه دهند. 

این حقوقدان در پاسخ به این سوال که بسیاری از افراد اسناد و مدارک زیادی را در مغازه‌های خود داشتند، تصریح کرد: قطعا اسناد و مدارکی که در داخل مغازه‌های پلاسکو بوده است همگی از بین رفته است و این به آن معنی است که سرمایه و سرقفلی مغازه‌داران هم با این آتش‌سوزی از بین رفته و باید برای صاحبان حادثه پلاسکو تصمیمی ملی، کلان و قانونی گرفته شود. احمدی تصریح کرد: صاحبان یا همان کسبه ساختمان پلاسکو گرفتاری بسیاری دارند که نخستین گرفتاری آنها مربوط به بخش سرقفلی یا همان مکان از بین رفته است که متاسفانه قانون این امر بسیار مهم را حمایت نمی‌کند و در موقعیت فعلی کل سرمایه، اسناد و هویت اشخاص نابود شده است.

 حالا با توجه به نقص‌های قانونی در این زمینه باید منتظر ماند و دید در این ماجرا بنیاد مستضعفان پیروز از میدان خارج می‌شود یا اهالی پلاسکو؟


منبع: irankhabar.ir

همکاران آتش‌نشان‌های محبوس از فاجعه می گویند

به گزارش ایران خبر، محل کاری که بعضی‌هایشان با پارچه‌های مشکی و شمع و گل پرشده؛ از آن پنجشنبه تلخ تا الان جانفشان‌های آتش، روزهای غم‌انگیزی را آغاز می‌کنند. نگرانند. نگران همکاران فداکارشان؛ همکارانی که مأموریت عادی و روزانه‌شان به جهنم تبدیل شد.

جهنمی در دل آتش و دود؛ جانشان را کف دستشان گذاشتند و رفتند که نجات دهند، اما نتوانستند خودشان را از مهلکه آتش بیرون بکشند. ماندند زیر خروارها آوار داغ؛ حالا این مانده بر دل یک ملت؛ مردمی که به سوگ نشسته‌اند، برای شهدای از جان گذشته این حادثه تلخ؛ اما مأموران آتش‌نشانی بیشتر از همه بغض سنگین عذابشان می‌دهد. بغضی که فرو نمی‌نشیند. بعضی‌ها درمقابل چشم‌شان و بعضی‌ها هم از دور شاهد پایان تلخ مأموریت همکاران خود بودند. همکاران آتش‌نشان‌های فداکار حادثه پلاسکو هرکدام از دلتنگی‌ها و نگرانی‌هایشان به «شهروند» گفتند.

نیروی کمکی که هنوز برنگشته
محسن قدیانی از ایستگاه ٣ آتش‌نشانی بود. یک‌ساعت پس از حادثه آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو به همراه گروهش برای کمک به محل حادثه اعزام شد. قرار نبود به آنجا برود، اما برای کمک به گروه اول، او را هم به محل حادثه اعزام کردند. محسن رفت، اما دیگر بازنگشت. خودش هم نمی‌دانست که آخرین مأموریتش را در دل آتش انجام می‌دهد. آن روز ١۵ نیرو از ایستگاه ٣ آتش‌نشانی به محل حادثه رفتند، اما ١۴نفر برگشتند.

محسن قدیانی زیر آوار ماند و هنوز هم اطلاعی از او در دسترس نیست. محمد اسماعیلی از همکاران محسن در ایستگاه ٣ آتش‌نشانی، درحالی ‌که هنوز هم امیدوار است خبر خوب سلامتی محسن به دستشان برسد، می‌گوید: «محسن تنها ٣٨‌سال دارد. او ١١سالی می‌شود که به استخدام آتش‌نشانی درآمده و همیشه با عشق به کارش ادامه داده است. آن روز ساعت ۵٩: ٠٧ صبح نخستین گروه از ایستگاه ما به محل حادثه اعزام شدند. قرار بود آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو را خاموش کنند. آنها به محل حادثه رفتند و حدود یک‌ساعت بعد دوباره تماس گرفته شد. مشخص شد که دوباره باید نیروی کمکی اعزام شود.

آنجا بود که محسن قدیانی به همراه گروه برای کمک به محل رفتند. قرار بود که محسن و گروه دوم افراد محبوس‌شده را از ساختمان پلاسکو خالی کنند، اما از گروه ١۵نفره اعزامی به محل حادثه محسن زیر آوار ماند و هنوز هم خبری نیست، اما ما و خانواده‌اش همچنان امیدوار هستیم که شاید زنده باشد. خانواده محسن حال و روز خوبی ندارند و فقط اشک می‌ریزند. دعا می‌کنند. محسن همسر و دو دختر دارد. دخترهایش یکی پیش‌دبستانی و دیگری کلاس ششم است. آنها هم منتظر پدرشان هستند. برای همین از همه می‌خواهم برای همکارمان دعا کنند. ما در ایستگاه حال و روز خوبی نداریم و هیچ‌کس با دل خوش سرکار نمی‌آید.»

گاهی می‌شود انتظار معجزه داشت
مجتبی کوهی و حامد هوایی از ایستگاه ٢٨ به محل حادثه اعزام شده بودند. دونفری که زیر آوار ماندند و از وضعیت‌شان اطلاعی در دست نیست. محمد زارع همکار این آتش‌نشان درمیان شوک و نگرانی‌هایش دراین‌باره می‌گوید: «مجتبی کوهی ٣٠ساله بود و یک دختر یک‌ونیم‌ساله داشت. او ۵سالی می‌شد که دراین ایستگاه کار می‌کرد و آتش‌نشانی را از عمویش یاد گرفته بود. با این کار آشنایی زیادی داشت و تقریبا حرفه‌ای بود. عشق و علاقه‌اش به آتش‌نشانی و فداکاری مثال‌زدنی بود. مأموریت‌هایش را با انگیزه انجام می‌داد و هیچ‌وقت از کارش ناراضی و خسته نمی‌شد. آن روز هم به همراه حامد هوایی و دیگر نیروها به‌عنوان نیروهای اصلی به محل حادثه اعزام شدند و هر دو دیگر برنگشتند.»

او ادامه می‌دهد: «حامد هوایی نیز به همراه برادر دوقلویش در ایستگاه کار می‌کرد. او به تازگی استخدام شده بود. در واقع ۵ یا ۶ماه بود که کارش را آغاز کرده بود، ولی آشنایی زیادی با این کار داشت. همه چیز را بلد بود. آن روز هم به‌عنوان نیروی اصلی به محل حادثه اعزام شد، ولی دیگر برنگشت. حامد هم ٣٠‌سال داشت و هنوز ازدواج نکرده بود. خانواده‌اش همچنان امیدوارند که شاید خبرخوبی از وضع او بشنوند. با این حال هنوز اطلاعی در دست نیست و همه ما دست به دعا هستیم. من هنوز هم آرزو می‌کنم رفقایم برگردند و مثل قدیم درکنار هم کارمان را شروع کنیم. می‌دانم همه می‌گویند، غیرممکن است ولی گاهی اوقات می‌شود از خدا انتظار معجزه داشت. حامد و مجتبی بچه‌های باوجدان و خوبی بودند. حقشان این نبود.»

آخرین سلفی
هنگام واردشدن به ساختمان مرگ، وصیتشان را کردند. آخرین عکس‌شان را هم گرفتند. شاید می‌دانستند که قرار است درچه جهنمی گرفتار شوند، شاید هم همه چیز برایشان یک شوخی بود، ولی هرچه بود، سعید نظری و رضا شفیعی از ایستگاه ١٣ آتش‌نشانی به آخرین مأموریتشان رفتند و زیر آوار ماندند. سهیل ازهمکاران این دونفر است. او می‌گوید: «سعید و رضا همسن هم بودند. هر دو ٢٧‌سال داشتند و عاشق کارشان بودند. آن روز ٩نفر از ایستگاه ما به محل حادثه اعزام شدند. حادثه تنها یک آتش‌سوزی بود که باید خاموش می‌شد. سعید و رضا هم درآن تیم ٩نفره حضور داشتند. آنها رفتند و وقتی به محل حادثه رسیدند، حتی آخرین عکس‌شان را هم گرفتند. شاید باور نکنید اما آنها وصیت هم کردند. به همکارانم و به ما گفتند که مراقب مادرشان باشیم. می‌گفتند از موتورمان هم مراقبت کنید. بعد از آن هم وارد عمل شدند تا آتش را خاموش کنند. درنهایت هم جان خود را دراین مأموریت از دست دادند و زیر آوار ماندند.»

دعا کنید
نام حسین حسین‌زاده هم در لیست جانفشان‌های حادثه تلخ ساختمان پلاسکو قرار دارد. آتش‌نشان جوانی که در ایستگاه ۶٠ آتش‌نشانی کار می‌کرد و به همراه تیم مأموران آتش‌نشانی به محل حادثه اعزام شده بود. او هم زیر آوار مانده و همکارانش امید به بازگشتش دارند. منشوری یکی از همکاران این ایستگاه به «شهروند» می‌گوید: «ایستگاه ۶٠ در کوی زینبیه قرار دارد. روز حادثه با ما تماس گرفتند و گفتند که برای اطفای حریق تیم اعزام کنیم. از آنجایی که ایستگاه ما هم تیم نجات دارد و هم تیم اطفا، برای همین یک تیم بزرگ از ایستگاه ما به محل اعزام شد. حسین ٢۴‌سال داشت. مجرد بود و یک‌سالی می‌شد که به استخدام آتش‌نشانی درآمده بود. به کارش علاقه زیادی داشت. از نجات انسان‌ها و پایان‌دادن به حادثه‌ها لذت می‌برد. آن روز هم رفت و حالا زیر آوارها مانده است. برایش دعا کنید.»

قهرمان پرورش اندام کشور
قهرمان پرورش اندام کشور بود، اما کارش را دوست داشت. حتی فکرش را هم نمی‌کرد که این آخرین مأموریتش باشد. ناصر مهرورز در ایستگاه ٢۴ آتش‌نشانی کار می‌کرد و آن روز رفت و هیچ‌وقت بازنگشت. حسینی از همکارانش می‌گوید: «ناصر ٣۶‌سال داشت. ١۵سالی می‌شد که در آتش‌نشانی کار می‌کرد. آن روز همه را پیج کردند و بعد از گزارش این حادثه، ١۵ آتش‌نشان از ایستگاه ما به محل اعزام شدند. ناصر هم میان آنها بود. او رفت و دیگر بازنگشت. ناصر قهرمان پرورش اندام کشور بود و به ورزش هم علاقه زیادی داشت، اما همه ما را تنها گذاشت و الان برای سلامتی‌اش دعا می‌کنیم. زیر آوار مانده و ما نمی‌دانیم آن زیر چه اتفاقی برایش افتاده است.»

حسین در ساختمان جا ماند
حسین سلطانی هم در ایستگاه ١١٣ کار می‌کرد. آتش‌نشانی باسابقه که در لیست شهدای حادثه پلاسکو قرار گرفته است. او درمیان شعله‌های آتش جا ماند و همکارانش بعد از این‌که از مهلکه نجات پیدا کردند، متوجه نبود او شدند. حسین در آخرین مأموریتش قربانی شد و هنوز هم اطلاعی از او نیست. یکی از همکارانش در ایستگاه می‌گوید: «حسین ٣٣‌سال داشت. او یک دختر دارد و ١٢سالی می‌شد که در آتش‌نشانی کار می‌کرد. از‌ سال ٨٣ کارش را شروع کرده بود. آن روز به همراه ٩نفر از همکارانش به محل حادثه اعزام شدند. خیلی وحشتناک بود. درست بعد از ریزش ساختمان، ما به دنبال هم گشتیم تا ببینیم همه تیم صحیح و سالم هستند یا نه. اما ناگهان متوجه شدیم که حسین نیست. ٨نفر بودیم. به دنبال حسین گشتیم، اما متوجه شدیم که حسین در ساختمان جا مانده است. همکاران دیگرمان هم درساختمان بودند و هنگام ریزش توانسته بودند نجات پیدا کنند. خیلی سخت بود وقتی متوجه شدیم که حسین نیست. او رفت و ما همگی درحالی که شوکه شده بودیم، فقط اشک می‌ریختیم. هنوز هم باورمان نمی‌شود که حسین از میان‌مان رفته باشد. مرگ او را باور نکرده‌ایم و همچنان دست به دعا هستیم. شاید معجزه‌ای شود.»


منبع: irankhabar.ir