یوسف‌نژاد: حادثه پلاسکو تحت‌الشعاع مسائل حاشیه‌ای و سیاسی قرار نگیرد

یک عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که «علل و عوامل ساختمان پلاسکو باید در جای خود بررسی شود» گفت که این حادثه نباید تحت‌الشعاع مسائل حاشیه‌ای و منافع سیاسی عده‌ای قرار گیرد.

علی‌اصغر یوسف‌نژاد در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: در شرایطی که عده‌ای داغدار هستند، همه نگرانند و شرایط عده‌ای هم برای خانواده‌هایشان نامشخص است متاسفانه برخی از این شرایط در جهت منافع سیاسی یا نقدهای غیر منصفانه استفاده می‌کنند که این امر از نظر اخلاقی جایگاهی ندارند.

وی افزود: اکنون وقت رسیدگی به حادثه است و مجلس، دولت، دستگاه‌های اجرایی و مدیران شهری باید به اصل حادثه رسیدگی کنند نه اینکه به حواشی آن بپردازند و دستگاه‌ها را متهم کنند یا اینکه دستگاهی برای اینکه خود را تبرئه یا توجیه کند اسناد و مدارک ارائه کند و نظرات مردم را به جای دیگری حواله دهد.

نماینده مردم ساری در مجلس با تاکید بر لزوم تسریع در روند امداد رسانی و عملیات آوار برداری یادآور شد: بهره‌برداری سیاسی و گروهی از حادثه پلاسکو وجاهتی ندارد و به دور از اخلاق و  وجدان انسانی است. در حال حاضر این حادثه ۱۵۰۰ میلیارد خسارت به جای گذاشته و صدها نفری که به طور مستقیم در آنجا مشغول فعالیت بودند از کار بیکار شدند و ۶۰۰ واحد صنفی تخریب شده است. دستگاه‌های اجرایی باید علاوه بر جبران خسارت و پیش بینی بیمه بیکاری، مدلی را برای حوادث احتمالی آینده پیش‌بینی کند.

یوسف‌نژاد ادامه داد: حادثه پلاسکو نشان داد که ما در برخورد با چنین حادثه‌ای آسیب پذیر هستیم و نیازمند مدیریت یکپارچه شهری و فرماندهی واحد هستیم. البته ریشه یابی این موضوع باید در فرصت مناسب انجام شود.

این عضو هیات رئیسه مجلس با اشاره به بررسی این حادثه در مجلس و تهیه گزارش کمیسیون عمران در این رابطه اضافه کرد: نمایندگان مجلس نیز در بازدیدهای میدانی خود و یا در حوزه‌های انتخابیه‌شان با مردم و حادثه دیدگان اظهار همدردی کرده‌اند. امیدواریم این حادثه در جای مناسب بررسی شود و تحت تاثیر مسائل حاشیه‌ای، فرعی و منافع سیاسی قرار نگیرد.


منبع: alef.ir

آنچه در مجادله جلسه ویژه شورا برای پلاسکو گذشت

شرق نوشت: شورای شهر تهران، سه روز پس از حادثه پلاسکو تهران که تبدیل به عزای عمومی شد، به جز بازدید و حضور در صحنه تعدادی از اعضای خود که بعضا در همراهی با شهردار تهران بودند، بالاخره جلسه‌ای فوق‌العاده را برای بررسی ابعاد حادثه، نیازهای آتش‌نشانی در شرایط فعلی و آینده و مسائل مرتبط دیگر که ما از آن تقریبا بی‌خبر هستیم، تشکیل داد.

 البته جزئیاتی از این جلسه غیرعلنی بیرون آمد، اما نه همه آن و همین اصرار به پنهان‌گذاشتن برخی مسائل و ربط‌دادن و نسبت داده‌شدن این نگرانی‌ها یا حقایق، به کسبه ارگان‌های دیگر همان چیزی بود که جلسه فوق‌العاده دیروز شورای شهر تهران را با تنش هم همراه کرد.

در جلسه دیروز که اتفاقا غایبانی داشت و خیلی‌ها مشغول گشت‌زنی در محدوده آواربرداری پلاسکو بودند، رحمت‌الله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت محیط ‌زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران، با اشاره به گفت‌وگویی که در چند روز اخیر با شاهدان عینی این حادثه و به‌خصوص آتش‌نشانان مصدوم داشته درباره دلایل بروز این حادثه گفته است: حادثه از طبقات ٩ و ١٠ که در آن ساعت جمعی از کسبه برای زیارت عاشورا در آن حاضر بوده‌اند، شروع شده و عامل آتش‌سوزی هم جرقه‌زدن کلید برق در اثر نشت گاز بوده است. شاهدان عینی بوی گاز را اعلام کرده‌اند.

این اظهارنظر حافظی با واکنش رضا تقی‌پور، عضو دیگر شورای شهر تهران مواجه می‌شود که چرا باید چنین حرف‌هایی را در این شرایط مطرح کنید تا باعث برداشت اشتباه شود و اینکه این اشاره‌ها به زیارت عاشورا و بعد هم دلیل ماجرا وجهه خوبی ندارد!

پس از این احمد مسجدجامعی، عضو دیگر شورا که تا دیروز بحث بررسی استعفایش در شورا مطرح بود، با اعلام اینکه تا زمان پیگیری دلایل این حادثه و بیرون‌آوردن تمامی محبوسان آوار در شورای شهر می‌ماند و موضوع را پیگیری می‌کند، به بیان صحبت‌هایی صریح و جدی خطاب به همکاران خود پرداخت و گفت: من در ساعات ابتدایی و طلایی حادثه در محل حضور داشتم و هیچ مدیریت بحرانی وجود نداشت. از مسئولان و حاضران می‌پرسیدم فرمانده عملیات کیست چند اسم را می‌گفتند؛ مثلا می‌گفتند آقای شوشتری! من تعجب می‌کنم که آقای شوشتری فردی عادی مثل ماست، چه تجربه‌ای دارد؟ در همان زمان خبرنگاران و عکاسانی که در محل بودند، برنامه‌ریزی نداشتند و حتی نگران بودند شاید برخی از همکارانشان در ساختمان پلاسکو بوده باشند. او تأکید کرده است که در آن زمان با استاندار و معاون رئیس‌جمهور تماس گرفتم و خواستم خودشان مستقیما حضور داشته باشند و دستور پیگیری بدهند.

او در ادامه به حادثه تلخ خیابان جمهوری و سقوط دو زن در اثر آتش‌سوزی نقبی زد و گفت: آن زمان که خواستیم موضوع را جدی پیگیری کنیم، به ما حمله کردند و تذکر دادند که سیاسی‌کاری نکنید و سیاه‌نمایی نکنید و در نهایت کاری از پیش نرفت و حتی برخی دوستان گفتند این حادثه مشیت و تقدیر الهی بوده و باید از آن درس حکمت گرفت، اما واقعیت این است که اگر آن زمان موضوع را جدی گرفته بودیم امروز این اتفاقات جان و مال مردم را تهدید و یک شهر و کشور را عزادار نمی‌کرد. این عضو باسابقه شورای شهر تهران تأکید کرده است که بسیاری از اعضای شورای شهر با زدن انگ سیاسی‌کاری اجازه نمی‌دادند موضوعات پیگیری شود.

مسجدجامعی هم در ادامه به صحبت‌های حافظی و واکنش تقی‌پور به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: چرا نباید درباره آنچه مردم و آتش‌نشانان دیده و شنیده‌اند حرف بزنیم، بیان آنچه واقعیت بوده و اتفاق افتاده چه اشکالی دارد؟ کسبه در این محل زیارت عاشورا می‌خواندند، تورات نمی‌خواندند که منعی برای گفتنش باشد!

این اظهارات مسجدجامعی در ادامه با حمایت چند عضو دیگر، از جمله عباس جدیدی و عبدالحسین مختاباد هم همراه می‌شود.


منبع: alef.ir

اَمن‌ بودن تنها یک‌درصد شهرها

به گزارش ایسنا، بزرگترین ساختمان تجاری تهران و نماد تهران مدرن پس از ۳ ساعت آتش سوزی به تلی از خاک تبدیل شد. قطعا این واقعه دلخراش نه اولین بوده و نه آخرین خواهد بود؛ چراکه آمارهای رسمی به ما می‌گوید که بالغ بر ۴۴۰۰ هکتار بافت فرسوده مصوب در شهر تهران وجود دارد. فروریختن این سازه ۵۴ ساله این سوال را به ذهن متبادر می‌کند که چه میزان در برابر آسیب‌های طبیعی مقاوم هستیم و یا در زمان رخداد زلزله در تهران و ایران با دارا بودن بافت‌های فرسوده به چه سرنوشتی دچار خواهیم شد. در حادثه «پلاسکو» تنها یک ساختمان فرو ریخت؛ ولی در جلوگیری از تلفات نیروهای امدادی و افراد عادی موفق نبودیم، پس چگونه می‌توانیم در زمان وقوع زلزله تلفات جانی را به حداقل برسانیم؟! زلزله به عنوان یک پدیده طبیعی به خودی خود نتایج نامطلوبی ندارد، ولی آنچه موجب بروز بحران در اثر زلزله می‌شود، عدم آمادگی در برابر عواقب ناشی از وقوع زمین‌لرزه است. از این رو است که کارشناسان اعتقاد دارند کاهش آسیب‌پذیری شهرها در برابر وقوع حوادث طبیعی همچون زلزله در بلندمدت زمانی محقق خواهد شد که ایمنی شهر در برابر خطرات ناشی از زلزله به عنوان یک هدف در تمامی سطوح برنامه‌ریزی از آمایش سرزمین تا معماری و نحوه شهرسازی مدنظر قرار گیرد. بر اساس بررسی‌های انجام شده ایران جز ۱۰ کشور بحران‌خیز جهان و از نظر آماری وقوع حوادث طبیعی در مقام ششم جهانی قرار دارد. این رتبه‌ها هشداری برای ما خواهد که در خصوص ساخت سازه‌ها حساسیت بیشتری داشته باشیم. تهران در حد فاصل گسل‌های بنیادی در گستره جنوب البرز مرکزی واقع است، در شمال تهران به سوی غرب با یک پهنه گسل که شامل چندین گسل متوالی و پی در پی است تا ناحیه شمال «آوج» مواجه هستیم، این پهنه گسله احتمالا در زیر لایه‌های آبرفت تا ناحیه دیوان دره در کردستان ادامه دارد. از مهمترین گسل‌های تهران می‌توان به مواردی همچون «مشا- فشم به طول ۴۰۰ کیلومتر»، «شمال تهران به طول ۷۵ کیلومتر»، «جنوب ری به طول ۲۰ کیلومتر»، «شمال ری»، «گسل معکوس آهار»، «معکوس امامزاده داوود»، «کهریزک به طول بیش از ۴۰ کیلومتر»، «نیاوران»، «محمودیه»، «گسل شرق» و «گسل ملاصدرا» اشاره کرد. زمین لرزه‌های مخرب تاریخی در ناحیه شهر ری در سال‌های ۳۴۷ ،۵۸۸ ،۸۸۵ و دیگر رخداد لرزه‌ای چون زلزله بوئین زهرا در جنوب دشت قزوین در غرب تهران که برآورد می‌شود همگی بزرگایی بیش از ۳ داشته‌اند، نمایانگر احتمال رخداد زلزله‌های مخرب در ناحیه شهری یا در نزدیکی گستره شهر تهران است. با توجه به گستردگی گسل‌ها در تهران، توجه به اصول ایمن‌سازی سازه‌ها در برابر زلزله و شتاب ناشی از زمین‌لرزه ضروری است و این در حالی است که به گفته دکتر بهرام عکاشه، پدر علم زلزله‌شناسی ایران و رییس پیشین بخش زلزله‌شناسی مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، در تهران ساختمان‌های زیادی وجود دارد و حتی اگر بعد از وقوع زلزله ویران نشود، امکان خروج از آن وجود ندارد که دلیل آن نحوه شهرسازی است. تشکیل «کابینه در سایه» برای مدیریت تهران بعد از زلزله دکتر بهرام عکاشه در گفت‌وگو با ایسنا، با تاکید بر اینکه بر حسب اینکه زلزله در زمستان رخ دهد و یا در تابستان، تلفات زیاد است، یادآور شد: چون در تهران امکان حرکت خودروها به کندی صورت می‌گیرد، در این صورت نجات انسان‌ها نیز به سختی صورت خواهد گرفت. عکاشه، ادامه داد: از این رو به مسؤولان پیشنهاد کردم باید «هیات وزرای در سایه» در سایر شهرها داشته باشیم، چون کشور را نمی‌توان تا مدت‌ها بدون مدیر، مدیریت کرد؛ از این رو پیشنهاد کردم که یک هیات وزرا در هر نقطه از کشور به غیر از پایتخت ایجاد شود و در این راستا نیز دلایل و مدارک خود را بر اساس درخواست شورای امنیت ملی به این شورا ارسال کردم. این محقق زلزله‌شناس با اشاره به پیشنهادات ارائه شده به شورای امنیت ملی، یادآور شد: به این شورا پیشنهاد کردم که خانه‌های مسؤولان مقاوم‌سازی شود و در صورت امکان همانند سایر کشورها، پایتخت را تغییر دهیم. عکاشه با اشاره به سابقه قرار گرفتن اصفهان به عنوان پایتخت کشور، یادآور شد: بر اساس مطالعاتی که انجام دادم، اصفهان هر چند که به اندازه تهران شلوغ است؛ ولی از لحاظ وقوع زلزله، ایمنی بیشتری نسبت به تهران دارد و قابل مقایسه با تهران نیست. به گفته وی، اراک و اصفهان می‌توانند دو گزینه مناسب برای پایتخت ایران باشند. پدر زلزله‌شناسی ایران با تاکید بر اینکه کشور در معرض خطر قرار دارد، اظهار کرد: ستاد بحرانی که ایجاد کردیم، خوب است؛ ولی جوابگوی نیازهای کشور نیست و در این زمینه می‌توانیم از تجربیات کشورهایی چون چین و ژاپن استفاده کنیم. ایجاد دوره دکتری زلزله‌شناسی عکاشه با اشاره به برگزاری دوره‌های دکتری زلزله‌شناسی در دانشگاه‌های تهران و آزاد، ادامه داد: مشکل اصلی این است که در زمان وقوع زلزله محققان یک شهر نمی‌توانند به شهر دیگر کمک کنند، از این رو هدف من از برگزاری این دوره‌، تربیت نیروهای متخصص در هر شهری بوده است. میزان امنیت زلزله‌ای شهرهای ایران وی تحقیق در رشته زلزله‌شناسی را یکی از ضروریات کشوری مانند ایران دانست و گفت: از دیدگاه من تنها یک درصد از شهرهای کشور ایمن هستند و ۶۳ درصد از شهرهای ایران در معرض خطرات فوق‌العاده زیاد از لحاظ تخریب زلزله قرار دارند. عکاشه با تاکید بر اینکه شتاب زلزله موجب تخریب سازه‌ها می‌شود، اضافه کرد: جابجایی سازه را تخریب نمی‌کند؛ ولی شتاب زلزله باعث تکان‌های ناگهانی سازه‌ها و تخریب آن خواهد ‌شد. وی با بیان اینکه ۱۶ درصد از شهرهای کشور در معرض خطر متوسط در برابر زلزله هستند، ادامه داد: تنها یک درصد از شهرهای ایران چون خرمشهر و آبادان و ماهشهر امن هستند. عکاشه با بیان اینکه شهرهای کشور بر اساس استانداردهای مقاوم‌سازی در برابر زلزله بنا نشده‌اند، گفت: شهرسازی و خیابان‌های تهران بر اساس اسلوب شهرسازی بنا نشده‌اند و از این رو مشاهده می‌شود که در دو طرف خیابان‌ها با عرض ۱۰ متر ساختمان‌های ۱۰ طبقه ساخته شده است و همین  امر باعث می‌شود که در صورت وقوع زلزله، حتی افراد زنده‌ نیز فوت کنند؛‌ چون هفته‌ها و ماه‌ها زمان برای باز کردن راه‌ها و جاده‌ها نیاز داریم. وی با بیان اینکه هر چند نقشه فرار برای تهران داریم؛ ولی در زمان وقوع زلزله راه و جاده‌ای وجود نخواهد داشت، تاکید کرد: در حال حاضر ۳ شهر تهران داریم؛ «شهر تهران» که شهرداری به امور آن رسیدگی می‌کند، «تهران و حومه» که ساکنان حومه در بدترین شرایط ممکن زندگی می‌کنند و تهران سوم، «تهران و شهرک‌ها» است. این امر موجب شده تا عرض و طول تهران افزایش یابد. چرا «پلاسکو» رخ داد این محقق با اشاره به وضعیت «پلاسکو»، با تاکید بر اینکه ما باور نداریم که تهران و سرزمین ما زلزله‌خیز است، گفت: اگر با این روند پیش برویم، فاجعه رخدادها ابعاد بیشتری به خود می‌گیرد؛ چون جمعیت روستایی زیاد شده و از آنجایی که پدیده فقر، به صرفه نبودن فعالیت‌های کشاورزی و گران بودن حمل و نقل وجود دارد؛ از این رو مهاجرت به شهرها افزایش می‌یابد. وی با بیان اینکه راهی که اکنون می‌رویم، مسیری یک طرفه است، اظهار کرد: شهرها در حال بزرگ شدن است و روستاها خالی می‌شوند و این یک مسیر یک طرفه است و باید تدابیری برای آن اندیشیده شود و از سوی دیگر طبیعت هم به دلیل تغییر اقلیم هم به بزرگ شدن شهرها نیز کمک کرده است. این محقق به تجربیات سایر کشورها در این زمینه اشاره کرد و یادآور شد: در اکثر کشورها قطارهای محلی نقش مهمی دارند و این در حالی است که در ایران این نوع قطارها محدود است و بیش از ۹۰ درصد وسایل نقلیه، تک‌سرنشین است. به گفته وی، گسل‌های تهران قابلیت رخداد زلزله‌های ۷ تا ۷٫۵ ریشتر را دارند.


منبع: baharnews.ir

ادامه عملیات آواربرداری

به گزارش ایسنا، سیدجلال ملکی در خصوص آخرین وضعیت آواربرداری در محل حادثه پلاسکو گفت: این عملیات کماکان و بدون درنگ پیگیری می‌شود. بعد از  موردی که ظهر روز گذشته پیدا شد، تا این لحظه پیکر جدیدی پیدا نکرده‌ایم.وی افزود: آتش‌نشانان در جبهه شرقی و جنوبی ساختمان همچنان مشغول فعالیت هستند و از نظر تجهیزات هیچ کمبودی وجود ندارد. کار آوار برداری در روزهای گذشته بعد از برش اسکلت‌های فلزی در هم تنیده، پیشرفت زیادی داشته است. به گفته سخنگوی ستاد مدیریت بحران پلاسکو، بخش زیادی از آوار جبهه شرقی و جنوبی برداشته شده، اما در جبهه غربی بخشی از دیوار ساختمان به صورت نیمه واژگون سایه‌ای بر آوارهای غربی افکنده و آن‌را ناایمن کرده بود. آتش‌نشانان چند ساعتی برای تثبیت و ایمن سازی محل تلاش کردند و بلافاصله بعد از آن عملیات آواربرداری مجددا آغاز شد.ملکی در ادامه تصریح کرد: در چند روز گذشته با اعتماد به گفته برخی افراد که ادعا می‌کردند منطقه را می‌شناسد، کانال‌هایی حفاری شد اما در آن نقاط به نتیجه نرسیدیم. ولی ظهر روز گذشته آتش‌نشانان متوجه مسیرهایی شدند و در نتیجه کانال‌هایی حفر کردند و به نتایجی رسیدند. در مراحل بعدی کار نتیجه این حفاری‌ها اعلام می‌شود.


منبع: baharnews.ir

حادثه​پلاسکو​هشداری بود و باید درس​گرفت

به گزارش ایسنا، «فرانک پیشگر» در پی آتش‌سوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو  و حادثه ناگواری که برای آتش‌نشانان اتفاق افتاد این ضایعه بزرگ را به همه مردم کشور به‌خصوص خانواده بزرگ آتش‌نشانی تسلیت گفت و اظهار کرد: حادثه غم‌انگیز و تأسف‌بار آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو  تهران و شهادت مظلومانه جمعی از آتش‌نشان، آتشی بزرگ در قلب همه برافروخته کرد.وی ادامه داد: این اتفاق ناگوار درس و هشداری بود و باید درس گرفت و امکانات و تجهیزات و راه‌های جلوگیری از این حوادث را باید پیدا کنیم. رئیس کمیسیون بهداشت و محیط زیست شورای شهر رشت اظهار کرد: باید برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تری صورت بگیرد و این حادثه بسیار تلخ درسی برای آینده شود تا دیگر شاهد این‌گونه حوادث در هیچ کجای کشور عزیزمان نباشیم.دکتر پیشگر یادآور شد: چندی پیش ما شاهد دو حادثه آتش‌سوزی در پاساژ قدیری و برج طاوس بودیم که اگر جانفشانی آتش‌نشانان نبود قطعاً عواقب بدی را شاهد می‌بودیم، چون آتش‌نشانی شهر رشت از بسیاری از امکانات لازم در زمان بروز حوادث بی‌بهره است. وی اضافه کرد: این در حالی‌ست که روز به روز به ارتفاع ساختمان‌های شهر افزوده می‌شود و شهرداری باید مطالعه و برنامه‌ریزی‌های لازم را برای مقابله با خطرهایی که در کمین مردم این شهر است انجام دهد.رئیس کمیسیون بهداشت و محیط زیست شورای شهر رشت یادآور شد: رعایت مقررات ملی ساختمان و بازدید دوره‌ای می‌تواند از فجایعی نظیر حادثه ساختمان پلاتسکو پیشگیری کند.


منبع: baharnews.ir

هفت نکته درباره حادثه ساختمان پلاسکو

در روزنامه «قانون» به قلم متین مسلم آمده است: فاجعه فروریختن ساختمان بسیار مرتفع پلاسکو در مرکز تهران، نه‌تنها شهروندان این شهر، بلکه تمامی مردم ایران را در شوکی عظیم فرو برد. شدت آنچه اتفاق افتاد، هرچند با ابعاد فاجعه یازده سپتامبر نیویورک قابل قیاس نیست، اما به لحاظ شکلی و نحوه فروریختن ساختمان برای کمتر کسی حتی در سطح افکار عمومی جهان، همان فضای دهشتناک و بهت‌آور را تداعی نکرد. طی سه روز گذشته رسانه‌های ایران و افکار عمومی به این فاجعه واکنش‌های گوناگونی نشان داده‌اند؛ اما این حادثه از هفت جنبه دیگر حائز اهمیت است: ۱- جنبه‌های روانی و رفتارشناسی جامعه: برخورد افکار عمومی با موضوع به وضوح نشان می‌دهد در درون نهاد و ضمیر مردم، گسل‌های روانی فعالی وجود دارد که باید نگران آن‌ها بود. سلفی گرفتن گروهی ازمردم به خودی خود اهمیتی ندارد. اما سوال این است که «چه اتفاقی رخ داده که سوانح، فجایع، خشونت و خشم و ریزش دیوار دفاع اخلاق عمومی در بستر فردی گروهی مردم، به امری عادی و عرفی تبدیل شده است؟». ۲- اشارات و انتقادات مکرر و بی‌امان مسئولان به مردم حاضر در صحنه فاجعه، به گونه‌ای غیرمعمول آنچنان بوده و هست که القا می‌کند علت اصلی عدم امدادرسانی، مردم بوده‌اند. هرچند این انتقاد تا اندازه‌ای درست به نظر می‌رسد، اما کوشش در جهت پوشاندن ضعفی که عمیقاً متوجه مسئولان و متولیان مربوطه شهری – امدادی – انتظامی و امنیتی است، به بهای مقصر جلوه دادن مردم چندان اخلاقی و صحیح به نظر نمی‌رسد. به نظر می‌رسد مسئولان مربوطه  در پشت انتقاد  از مردم، مترصد پوشاندن ضعف‌های سیستماتیک خود در سه حوزه اجتماعی و دفاع شهری غیرنظامی هستند. نخست، فقدان  آموزش توده‌های مردم؛ دوم، ضعف حیرت‌آور در اداره مهندسی شده شهرها؛ سوم، ضعف منابع دفاعی و فقدان تجهیزات فنی شهری در مواجهه با بحران‌ها و فجایع. این سه ضعف در ویرانی ساختمان پلاسکو به ضوح خود را نشان دادند. ۳- بخشی ازمردم  به دلیل رفتارشان مورد انتقاد قرار گرفتند اما کسی حاضر نیست به این سوال پاسخ دهد که «قبل از این فاجعه که می‌توانست چیز بدتری باشد، آیا توده‌های مردم برای چگونگی مقابله با بحران آموزش‌های لازم را دیده و می‌دانستند چه کار باید بکنند یا نکنند؟ به هر حال بخش عمده‌ای از مدیریت اتفاقات  با آموزش  به مردم امکان پذیر می‌شود. نه به این اعتبار که «مردم چه باید بکنند؟»، بلکه  به این معنا که بیشتر بدانند «چه نباید بکنند». ۴- در فجایعی مانند حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و یا صدمه دیدن نیروگاه اتمی فوکوشیمای ژاپن پس از سونامی  سال۲۰۱۱، مردم با آگاهی دقیق به مسئولیت‌های مدنی و دفاعی خود واقف و پشت نیروهای امدادی و درمانی قرار گرفتند. این را مقایسه کنید با مدیریت قرن نوزدهمی و ضعیف و فاجعه‌بار روس‌ها در فاجعه  اتمی  ۱۹۸۶ نیروگاه چرنوبیل که به وضوح نمادی از بی‌کفایتی روس‌ها در عصر خود بود. تفاوت، در آموزش و سیستم دفاع غیرنظامی شهری است. ۵- شوربختانه فقدان این آموزش‌ها وتسلط بر شرایط بحرانی تنها به شهروندان عادی مربوط نمی‌شود. گفته شده طی دو روز اخیر، قهرمانان میهن (آتش‌نشانان) درگیر یافتن راهی برای ورود به  زیرزمین  ساختمان  بوده‌اند. آیا ساختمان پلاسکو نقشه‌های مهندسی سازه، فنداسیون، ساخت بنا، تاسیسات فنی، فاضلاب و ایمنی سازه و زیربنا نزد شهرداری محلی نداشته تا نیروهای امدادی با استفاده از آن‌ها به ساختمان پلاسکو و بناهای اطراف وارد شوند و مردم و همکاران‌شان را نجات دهند؟. ۶- یک نکته شخصا برای من موجب تعجب و آزردگی شد. شاید برخورد عاطفی با موضوع خوب باشد – که هست. اما انتشار وسیع عکس‌های قهرمانان میهنی (آتش‌نشانان) در حال گریه و ناراحتی چندان مناسب نبود. در کمتر جایی از دنیا چهره قهرمان را ناراحت و گریان نشان می‌دهند. او تجلی اراده و قدرت است ومردم دوست دارند در سختی‌ها به چهره مصمم و پرصلابت قهرمانان نگاه کنند و امیدوار شوند. ۷ – به هر صورت آموزش‌های دفاع غیرنظامی، زمان‌بر و شاید پرهزینه باشند اما در برابر اتفاقات و فجایعی که قرار است رخ دهند، هزینه‌هایی کاملا مقرون به صرفه و منطقی هستند. تقاضای در پیش گرفتن رفتارهای مدنی از سوی شهروندان در دفاع شهری، بدون آموزش و اطلاع‌رسانی مستمر به مردم، انتظار به جایی نیست.این‌ها بخش‌های کوچکی از فاجعه مدیریت در شهر تهران و احیانا دیگر شهرهاست. مانند ساختمان پلاسکو در تهران کم نیست. برای آن‌ها چه فکری شده؟ نمی‌دانیم! اما با این تهران که به یک بمب سازه‌ای بیشتر شبیه است تا یک طناز رشک برانگیز، چه باید کرد؟ فکر آن روز واقعه باید بود.


منبع: baharnews.ir

درخواست چندباره ستاد بحران از مردم

به گزارش ایسنا، سیدجلال ملکی اظهار داشت: کماکان عملیات آواربرداری از دو جبهه جنوبی و شرقی پلاسکو ادامه دارد و تا حد زیادی رو به اتمام است. از ساعت‌های میانی بامداد به سمت جبهه غربی پیشرفت‌هایی داشته‌ایم.وی با بیان اینکه در حال حاضر آواربرداری با سرعت در حال پیشرفت است، گفت: با حضور دو دستگاه بولدوزر غول‌پیکر و سایر تجهیزات همچون کامیون و بیل مکانیکی توانستیم ستون‌هایی که مانع ادامه عملیات بودند، از سر راه برداریم.سخنگوی ستاد مدیریت بحران پلاسکو با اشاره به کمپین مردمی “من آتش‌نشانم” گفت: ساعت ۳:۳۰ بامداد عده‌ای از مردم با فریاد یا حسین و یا ابوالفضل و همراه داشتن پرچم‌های مشکی وارد محوطه شدند که جو تاثربرانگیزی را ایجاد کردند.ملکی افزود: این افراد از اعضای یکی از هیات‌های منطقه پیروزی بودند و به دلیل وقوع این حادثه فاجعه‌بار برای همدردی با آتش‌نشانان به محل آمده بودند.وی با بیان اینکه مراجعات اینچنینی مردمی توصیه نمی‌شود، گفت: از مردم خواهش می‌کنیم از حضور در منطقه حادثه خودداری کنند.سخنگوی ستاد مدیریت بحران پلاسکو در پاسخ به این پرسش که عملیات آواربرداری تا چه زمانی ادامه دارد، گفت: لازم است در این رابطه برآورد مهندسی انجام شود، اما آنچه مشاهدات عینی نشان می‌دهد، حدود ۵۰ درصد از آوار برداشته شده که کار بسیار بزرگی است.


منبع: baharnews.ir

قانون درباره اخطار به پلاسکو چه می‌گوید؟

نعمت احمدی – حقوقدان – در روزنامه «شرق» نوشته است: برای بررسی فاجعه ساختمان پلاسکو که باعث جان‌باختن و مجروح‌شدن آتش‌نشانان ایثارگر و مردم شد، باید به دو موضوع، یکی قانون و دیگری اقدامات شهرداری پرداخته شود. ماده ۵۵ قانون شهرداری در شرح وظایف شهرداری‌هاست. تبصره ١۴ ماده ۵۵ این قانون مقرر می‌کند: «اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و همچنین رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابر عمومی و کوچه‌ها و خا‌نه‌های عمومی و دالان‌های عمومی و پرکردن و پوشاندن چاه‌ها و چاله‌های واقع در معابر و جلوگیری و گذاشتن هر نوع اشیا در بالکن‌ها و ایوان‌ها مشرف و مجاور به معابر عمومی که افتادن آنها موجب خطر برای عابرین است و جلوگیری از ناودان‌ها و دودکش‌های ساختمان‌ها که باعث زحمت و خسارت ساکنین شهرها باشد». تبصره: «در کلیه موارد مربوط به رفع خطر از بناها و  رفع مزاحمت‌های مندرج در ماده فوق، شهرداری پس از کسب نظر مأمور فنی خود به مالکین یا صاحبان اماکن یا صاحبان ادوات منصوب ابلاغ مهلت‌دار مناسبی صادر می‌نماید. اگر دستور شهرداری در مهلت معین به‌موقع به اجرا گذاشته نشود، شهرداری رأسا با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را به اضافه صدی پانزده خسارت از طرف دریافت خواهد کرد. مقررات فوق شامل کلیه اماکن عمومی مانند سینماها، گرمابه‌ها، میهمان‌خانه‌ها، دکاکین، قهوه‌خانه‌ها، رستوران‌ها، پاساژها و امثال آن که محل رفت‌وآمد و مراجعه عمومی است، نیز می‌باشد». شهرداری مدعی است بارها برای ساکنان پاساژ پلاسکو اخطار دستورالعمل ایمنی صادر کرده است. جای تعجب است که شهرداری مدعی است بیش از ٣٠ بار اخطار داده و ظاهرا خود را مبرا از مسئولیت می‌داند. پرسش این است که آیا شهرداری برای صدور هر بار اخطار خود با تکیه بر تبصره ١۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری، برای خود اثر قانونی قائل بوده و با این اعتبار اخطار را صادر کرده‌اند که اثر وضعی داشته باشد؟ یا با تأسف صدور اخطاریه‌هایی از‌این‌دست، وسیله چانه‌زنی با واحد متخلف است؟ اگر مدیریت شهری، قانون حاکم بر روابط خود با شهر و نحوه مدیریت شهری را برگرفته از این قانون می‌دانند، باید بعد از اولین اخطار حسب مفاد تبصره ١۴ ذیل ماده ۵۵ که به صراحت اعلام می‌دارد «باید مهلت متناسبی اعطا و پس از انقضای مهلت و مدت اگر متصرف رأسا نسبت به رفع خطر ایمنی و موانع آن اقدام ننمود، شهرداری رأسا با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را به اضافه صدی پانزده خسارت از طرف دریافت خواهد کرد»، اقدام می‌کرد. ممکن است گفته شود امکان چنین سرمایه‌گذاری‌ای از طرف شهرداری با توجه به گستردگی اماکنی همانند پاساژ پلاسکو میسر نیست. آیا امکان توقف فعالیت در واحدهایی که مخاطره‌آمیز هستند، با تکیه بر همین ماده و با استفاده از حدود اختیارات وزارت کار و دیگر مواد قانونی و همچنین درخواست دستور از مقام قضائی میسر نیست؟ متأسفانه در روزهای گذشته بارها از صفت پاساژ و ساختمان قدیمی یاد شده است و تلاش شده این قدیمی‌بودن را دلیل بر ریزش ساختمان پلاسکو قلمداد کنند. عمر مفید ساختمان‌ها به لحاظ نظارت‌نداشتن شهرداری متأسفانه در ایران کم است؛ والا ساختمانی مانند «امپایر استیت» در نیویورک، عمری دو، سه برابر پاساژ پلاسکو دارد و هرکس که به نیویورک می‌رود، با پرداخت بیش از صد دلار در صف می‌ایستد تا با آسانسورهای این ساختمان خود را به بلندترین نقطه نیویورک برساند و از بالا شاهد رویش آسمان‌خراش‌ها باشد. متأسفانه ساختمان‌هایی که همین چند سال پیش و در دوره مدیریت شهردار فعلی هم ساخته شده‌اند، با تأسف با نبود ایمنی روبه‌رو هستند. پاساژ علاءالدین که ماجرای درگیری مالکان آن با شهرداری به فضاهای مجازی هم کشیده شد و در یکی از سایت‌ها در دوره مذاکرات برجام آمده بود «… حال که آقای ظریف و جان کری موفق به امضای برجام شدند، دو کار باقی مانده؛ یکی درگیری شهرداری با پاساژ علاءالدین و دیگری درگیری شهرداری با پاساژ تجارت جهانی فردوسی»! شهرداری به‌صراحت اعلام کرد این بنا استحکام لازم را ندارد و چندین بلوک سیمانی جلوی این ساختمان عظیم خطرآفرین گذاشته شد و مدتی ساختمان تعطیل شد. مدت‌ها جنگ ساکنان و متصرفان با شهرداری نقل محافل بود. نمی‌دانم کدام ساحر عصای موسایی خود را از آستین به در آورد و ناگهان ساختمان خطرآفرین تجارت جهانی فردوسی شد ساختمان عادی و امن و امروزه فعال است! از ساختمان پاساژ آلومینیوم نمی‌گویم که خطری به همین اندازه دارد. از منظر حقوقی، به هر حیله در دل شهرداری نسبت به پاساژ پلاسکو می‌شد رهی جست؛ اما اینکه چرا بعد از صدور اخطارها صبر کردند و اخطار بعدی را فرستادند، واقعا محل سؤال است. شهرداری مدعی است بیش از ٣٠ بار به مدیریت و مالکان پاساژ اخطار ایمنی فرستاده است. به یکی از اخطاریه‌ها اشاره می‌کنم تا بدانیم صدور این اخطاریه‌ها صرفا برای رفع تکلیف بوده است. «موضوع – اخطار ایمنی/ با سلام؛ با توجه به اعلام سازمان آتش‌نشانی و  خدمات ایمنی مبنی بر خطرناک‌بودن محل در جهت کاهش ناایمنی مشهود مقتضی است در اسرع وقت با دردست‌داشتن سند مالکیت و آخرین برگ عوارض نوسازی شهر و پروانه اشتغال به سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی واقع در میدان حسن‌آباد (واحد پیشگیری و حفاظت از حریق) مراجعه و برابر دستورالعمل ایمنی نسبت به ایمن‌سازی واحد خود و اخذ تأییدیه اقدام نمایند. بدیهی است در صورت عدم پیگیری مسئولیت عواقب هرگونه خطر احتمالی متوجه آن شخص می‌باشد. رونوشت این نامه به ده‌ها مرجع من‌جمله یگان حفاظت شهرداری منطقه ١٢- معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه ارسال شده است»؛ اما کسی نپرسیده به استناد کدام قانون نوشته شده «مسئولیت عواقب هرگونه خطر احتمالی متوجه آن شخص می‌باشد». می‌دانیم پاساژ پلاسکو که در سال ۴١ ساخته شد و امثال من که از شهرستان به تهران می‌آمدیم دو سوغاتی یکی سوارشدن بر اتوبوس‌های دوطبقه و دیگری عکس‌گرفتن جلوی پاساژ پلاسکو را در خاطر خود داریم. این برج متعلق به حبیب القانیان معروف به حاج حبیب بود که در اردیبهشت سال ۵٨ یعنی سه ماه بعد از انقلاب اعدام و مالکیت پاساژ به بنیاد مستضعفان واگذار شد و ۶٠٠ واحدی که در این پاساژ فعال بودند، در واقع مستأجر بنیاد مستضعفان هستند. اینکه در اخطاریه آمده است: «در اسرع وقت با دردست‌داشتن سند مالکیت و آخرین برگ عوارض نوسازی شهرداری و پروانه اشتغال به آتش‌نشانی مراجعه شود»، در واقع فرافکنی است و به باور من سندی است برای روز مبادا؛ یعنی امروز که در بوق‌وکرنا کنند که ٣٠ بار اخطار دادیم و دریغ از یک بار اقدام. نگارنده معتقد است مدیریت شهری تهران رها شده و شهر در کماست.  کمیسیون ماده ۵ به عنوان قلک شهرداری، نفس شهر را بریده است و باغات یکی بعد از دیگری شبانه تخریب می‌شوند؛ مانند همین مورد اخیر باغ خیابان فرشته جنب باغ سفارت روسیه و ایتالیا که شبانه درخت‌های صدساله چنار آن را از بیخ‌و‌بن کندند و آن را مهیای برج‌سازی کردند. از منظر حقوقی، جنایت این است که برای درختان قطور بالای صد سال، در مقابل دریافت مبلغی خواه رسمی یا غیررسمی و با چشم‌پوشی اجازه قطع صادر شود. بافت فرسوده تهران به مدیریتی توانمند نیاز دارد که از حوادثی از قبیل آتش‌سوزی پلاسکو پیشگیری شود. خیابان جمهوری دو، سه سال قبل شاهد بود که دو زن نگون‌بخت جلوی چشم مأموران آتش‌نشانی که وسایل لازم را نداشتند سقوط کردند و پنجشنبه هم خیابان شاهد بود که قهرمانان آتش‌نشان با وسائل ابتدایی، به جنگ آتش افروخته در دریای آهن ساختمان پلاسکو رفتند و جان بر سر حفاظت از مردم گذاشتند. در شورای شهر که دو دوره در اختیار اصولگرایان بود، این‌بار اصلاح‌طلبان مدعی حقوق مردم هم رسما وارد فاز انتخاباتی شده‌اند و دریغ از احساس مسئولیت. تهران شهر بی‌دفاع مانند رم باستان در مصاف با خطرات فراوان مانده که یکی از آنها آتش‌سوزی است، شهرداری هم در کماست.


منبع: baharnews.ir

جوانی جرم است؟

به گزارش شهروند، بیست‌و‌نهم آذر بود که وزارت ورزش و جوانان در نشستی با عنوان هم‌اندیشی جوانان با اعضای کابینه دولت یازدهم، تعداد زیادی از جوانان را در سالنی گرد هم آورد تا آنها از مشکلات‌شان بگویند و وزیر ورزش و جوانان، وزیر ارتباطات و وزیر ارشاد گوش دهند. آنها فقط گوش دادند و حالا کمی بیشتر از یک ماه از آن ماجرا، این بار در سالن کوچک هتل المپیک، بار دیگر، جمع کوچکی از آنها را جمع کردند، بدون این‌که فرصت دوباره‌ای برای اعلام مشکلات‌شان باشد. در کنگره روز گذشته، تریبون بیش از این‌که در اختیار جوانان باشد، در دست مسئولان دولتی بود و در روزی که به‌عنوان عزای عمومی برای آتش‌نشانان جان‌باخته حادثه پلاسکو اعلام شده بود، با صلوات حاضران در سالن به روی سن می‌رفتند.معاون اول رئیس‌جمهوری سخنرانی‌اش را به سمت حادثه پلاسکو برد: «مسائل مربوط به حادثه پلاسکو و موضوعات پس از آن در دولت بررسی می‌شود.» و به موضوع جوانان برگشت: «جوانان سرمایه اصلی توسعه ملی کشور هستند؛ این موضوع در هر کشوری به‌ویژه کشور ما که بیش از یک‌سوم جمعیتش جوان است، صدق می‌کند بنابراین ما باید از هر ظرفیتی برای توجه به موضوع جوانان که مهم‌ترین سرمایه کشور هستند، استفاده کنیم. اگر کنگره‌هایی مثل کنگره امروز بتوانند به این دو سوال پاسخ دهند که نظام حقوق و مشارکت جوانان چه الزاماتی دارد، می‌توانیم با تفاهم ملی به آن ضرورت‌ها برسیم.» او در عین حال که تأکید کرد ما نمی‌توانیم و نباید تشخیص‌های خودمان را بر جوانان تحمیل کنیم، اهمیت انتصاب مدیران جوان را مورد توجه قرار داد:  «زمانی که شورای عالی جوانان تشکیل شد، هیچ یک از مدیران کمتر از ۵٠‌ سال نداشتند، این برای من عجیب بود، حداقل باید در بخش‌هایی که برای جوانان تصمیم‌گیری می‌شود، خود آنها هم حضور داشته باشند.» جهانگیری با بیان این‌که باید در جامعه به‌ویژه در میان جوانان امید وجود داشته باشد، گفت: «جوانان باید اطمینان شغلی، امنیت اجتماعی و احساس منزلت و حرمت انسانی داشته باشند؛ دولت تدبیر و امید وظیفه خودش می‌داند که در این زمینه گام بردارد.»افزایش اعتیاد دختران از ‌سال ٩١ به بعدشهیندخت مولاوردی، معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده سخنران بعدی بود. او  زمانی که پشت تریبون رفت، نتیجه تحقیقی که درباره فرصت‌های شغلی زنان انجام شده را خواند:   «بررسی‌ها نشان می‌دهد که نرخ بیکاری دختران جوان کشور در‌ سال ٩۴ بالاترین رقم را در ٢٠‌سال گذشته داشته است که این موضوع در میان دختران دانش‌آموخته دانشگاهی بسیاری شدیدتر است. به استناد تحقیقات، نرخ بیکاری زنان جوان به مراتب بیشتر از مردان جوان است.» به گفته او، بیکاری زنان منجر به نداشتن استقلال مالی آنها و در نتیجه وابستگی زیستی و اقتصادی به خانواده پدری و همسر، جمع‌شدن مطالبات زنان به حوزه فرهنگی و سیاسی و احتمال گرایشات منحرفانه اخلاقی برای استقلال مادی و… می‌شود: «به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر، دامنه آسیب‌های ناشی از مصرف مواد مخدر با وسعت بیشتری در میان جمعیت زنان کشور به‌ویژه دختران جوان گسترش یافته است؛ آمارهای نیروی انتظامی تأکید می‌کند که تعداد و میزان دختران معتاد از ‌سال ٨۵ تا ‌سال ٩١ کاهش یافته اما از‌ سال ٩١ به بعد، به صورت سینوسی افزایش یافته است.»معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده به جمعیت زنان و دختران جوان در‌ سال ٩۴ اشاره کرد: «تعداد کل دختران جوان کشور ١٠‌میلیون و ۵٧۴‌ هزار نفر یعنی ٢٧,١‌درصد از جمعیت زنان در این‌ سال بوده است. بر اساس همین آمارها، ۵.٩‌درصد زنان در این ‌سال دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر، ۴۵‌درصد دارای مدرک متوسطه و پیش‌دانشگاهی و یک‌درصد هم دارای تحصیلات در مقطع راهنمایی و پایین‌تر و ۴۵‌درصد هم دارای مدرک فوق‌دیپلم و لیسانس هستند.» او به استناد همین آمار اعلام کرد:  «گرایش دختران جوان به تحصیل به‌ویژه در مقاطع عالی رو به افزایش و حتی این گرایش از مردان جوان بیشتر است.»‌سال ٩٠، کرمانشاه، خوزستان و لرستان رکورد بیکاری زنان را زدند براساس اعلام او، بین سال‌های ٧۵ تا ٩٣، نرخ بیکاری جوانان ٣,۶٨ درصد، نرخ بیکاری مردان جوان ٣.۵٩‌درصد و نرخ رشد بیکاری زنان جوان ۴.٣٠‌درصد بوده است: «در میان این سال‌ها، نرخ بیکاری جوانان کشور روند افزایشی داشته، به‌طوری که از ١۴.٨‌درصد در ‌سال ٧۵ به ٢١.٩‌درصد در ‌سال ٩٣ رسیده است، این درحالی است که در ‌سال ٩٠ هم استان‌های کرمانشاه، خوزستان و لرستان با ۶٠ تا ۵۵.۴‌درصد بیشترین نرخ بیکاری زنان و دختران جوان را داشته‌اند.»مولاوردی در ادامه این گزارش به تغییراتی که در ازدواج و طلاق رخ داده هم اشاره‌ای کرد: «تغییر و تحولات اجتماعی و اقتصادی اخیر در کشور، باعث ایجاد تغییر در الگوی زناشویی در میان دختران جوان شده است که نمونه آن تأخیر در سن ازدواج و بالا رفتن آمار طلاق است، به‌طوری که از سرشماری‌ سال ۶۵ تا ٩٠، کاهش ١٠,۵‌درصدی نسبت به زنان دارای همسر دیده می‌شود.» حالا بر اساس آنچه معاون رئیس‌جمهوری گفت، بخش قابل توجهی از مهاجران حاشیه شهرها را زنان تشکیل می‌دهند: «زنان و دختران پس از مهاجرت به کلانشهرها، یکی از مهم‌ترین گروه‌های عمده حاشیه‌نشینی را تشکیل می‌دهند.»او در ادامه با اشاره به تغییرات ساختار سنی جمعیت در دهه‌های اخیر گفت: «ایجاد تغییر در نیازها و ظرفیت‌های اجتماعی و نهادی جامعه، افزایش سهم جوانان از ساختار سنی جامعه و تغییر ساختار جمعیت بنا بر عوامل مختلف، ازجمله اتفاقاتی است که در یک دهه اخیر در جامعه ما رخ داده است.» مولاوردی در ادامه، برخی از سیاست‌های پیشنهادی برای بهبود وضع زنان و دختران جوان را مورد توجه قرار داد: «توانمندسازی و آگاهی‌بخشی به زنان و دختران جوان برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی، توانمندسازی زنان فارغ‌التحصیل دانشگاهی با مفاهیم کارآفرینی، حمایت از ارتقای کمی و کیفی سازمان‌های مردم‌نهاد تخصصی در حوزه زنان و خانواده و برنامه‌ریزی برای تحقق عدالت جنسیتی در حوزه‌های مختلف، می‌تواند منجر به بهبود وضع زنان و دختران جوان شود.»جوانان موتور توسعه کشور هستندمسعود سلطانی‌فر، وزیر ورزش و جوانان هم که میزبان این کنگره بود، گفت: «حل مشکلات جوانان به‌عنوان یک امر فرابخشی نیازمند مشارکت کلیه دستگاه‌های مرتبط با امور جوانان خواهد بود.» او اینها را گفت و با بیان این‌که نخستین جلسه شورای عالی جوانان در زمان ریاست مرحوم آیت‌الله ‌هاشمی رفسنجانی تشکیل شد، ادامه داد:  «جوانان موتور توسعه کشور هستند و بهترین راه فعال کردن این نیروی محرکه دخیل کردن ‌آنها و همسویی تصمیم‌گیری‌های پیرامون آنهاست. تقویت شادی و نشاط در میان جوانان و بالا بردن سطح امیدواری در میان جامعه وظیفه ماست که دستیابی به ‌آن نیازمند عزم و اراده ملی و همراهی تمام متولیان مربوطه است.»نگاه امنیتی به جوانان یک چالش کلیدی در گذشته بودمحمدرضا رستمی، معاون امور ساماندهی جوانان هم در این نشست با بیان این‌که پیش از این با چالش‌هایی در حوزه جوانان در بخش ارزش‌ها، نگرش‌ها و رفتارها مواجه بودیم، ادامه داد: «در بخش ارزشی با جوان‌هراسی رو‌به‌رو بودیم. در حوزه نگرشی نگاه امنیتی یک چالش کلیدی بود که تا امروز هم باقی مانده و به فقدان اعتماد به آنان تبدیل شده است. در بخش ارزش‌ها، رها کردن امور جوانان و توسعه فردگرایی را شاهد بودیم. براساس مجموعه این چالش‌ها، دولت یازدهم گفتمان جوان‌محوری را ایجاد کرد. تصمیم به سازماندهی امور جوانان کلید دولت یازدهم در حوزه جوانان بود.»ظریفیان، رئیس کمیسیون مشارکت‌های اجتماعی جوانان هم در این کنگره صحبت‌هایی انتقادی درباره توجه به مشکلات جوانان کرد: «می‌گویند جوانان آینده‌سازان ایران هستند، اما پرسش جوانان این است که برای الان ما می‌خواهید چه کنید؟»  در پایان این کنگره، معاون اول رئیس‌جمهوری، وزیر ورزش و جوانان و معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده از استانداران بوشهر، ایلام، فارس و چهارمحال و بختیاری به دلیل تصمیم‌های ویژه در حوزه جوانان تقدیر کردند. همچنین در این کنگره از سامانه آرشیو الکترونیکی ستادهای ساماندهی ملی استانی رونمایی شد.


منبع: baharnews.ir

پیدا شدن فرد زنده در پلاسکو شایعه است

به گزارش ایرنا این آتش نشان که شامگاه شنبه در حال تغییر شیفت کاری بود و خواست نامش فاش نشود به خبرنگار ایرنا گفت: عملیات و شرایط محل انجام عملیات نسبت به چند ساعت گذشته تغییری نکرده است اما در حال حاضر همکاران من به مرحله نخاله برداری برای بیرون آوردن قربانیان حادثه رسیده اند. وی با اشاره به اینکه خبر بیرون آوردن یک فرد زنده از زیر آوار شایعه و کذب است افزود: دود ناشی از سوختن کالاها، تجهیزات و البسه موجود در ساختمان پلاسکو به حدی است که امکان زنده ماندن افراد در زیر آوار را به صفر می رساند. مشاهدات خبرنگار اعزامی ایرنا به محل حادثه حاکی است دود سفید غلیظ همچنان تا چند متری ساختمان را احاطه کرده و عملا تنفس را دشوار می کند. در خیابان جمهوری اسلامی منتهی به ساختمان پلاسکو فردی که با بی تابی برادران خود را صدا می زد گفت: روز حادثه به همراه دو برادرم میثم و هادی در طبقه هفتم یک واحد تولیدی ساختمان پلاسکو در حال کار بودیم و با جدی شدن آتش سوزی به طبقه پنجم آمدیم و سپس در حال ترک کامل ساختمان بودیم که برادرانم برای برداشتن اسناد مالی جامانده به طبقه هفتم بازگشتند و دیگر از آنها اطلاعی ندارم. ساختمان پلاسکو واقع در خیابان جمهوری و تقاطع چهارراه استانبول حدود ساعت ۸ صبح پنجشنبه ۳۰ دی ماه دچار آتش سوزی شد و حدود ساعت۱۱:۳۰ دقیقه به علت شدت آتش فرو ریخت.


منبع: baharnews.ir

دو روایت متفاوت از وابستگان آتش‌‌نشانان پلاسکو

تعداد آتش‌نشان‌های مفقود شده در ایستگاه حسن‌آباد ٣ نفر است؛ از همه ایستگاه‌ها بیشتر. جلوی ایستگاه شلوغ است. مردم یکی‌یکی می‌آیند و سلام می‌کنند و هنوز تسلیت نگفته بغضشان می‌ترکد و شروع می‌کنند به اشک ریختن. هیچ کدام نمی‌تواند جمله‌اش را تمام کند…

روزنامه «اعتماد» آورده است: تمام ایستگاه‌های آتش‌نشانی تهران سیاهپوش است. حجله‌ها، ایستگاه‌ها را غرق نور و چراغ کرده‌اند و عکس آتش‌نشان‌ها را روی میز گذاشته‌اند. هیچ کدام مرگ رفیق را باور ندارند. ته دل‌شان پر از امید است. امید روزی که تلفن یکی‌شان زنگ بخورد و کسی آن طرف خط بگوید: زنده اس… زنده‌اس… هیچ کدام لب به حلوا و خرمای گردویی نمی‌زنند و غصه می‌خورند. هر کدام در گوشه‌ای ایستاده یا نشسته‌اند و بی‌حرف به کارهای‌شان می‌رسند.

تعداد آتش‌نشان‌های مفقود شده در ایستگاه حسن‌آباد ٣ نفر است؛ از همه ایستگاه‌ها بیشتر. جلوی ایستگاه شلوغ است. مردم یکی‌یکی می‌آیند و سلام می‌کنند و هنوز تسلیت نگفته بغضشان می‌ترکد و شروع می‌کنند به اشک ریختن. هیچ کدام نمی‌تواند جمله‌اش را تمام کند. آتش‌نشان‌ها همراه‌شان می‌شوند و تشکر می‌کنند. میثم روحانی، برادر محسن روحانی آتش‌نشانی که در آتش‌سوزی پلاسکو مفقود شد دیشب همراه با پدر و مادر و دو برادرش از تالش به تهران آمده. چهره‌اش آنقدر شبیه به برادرش است که آتش‌نشان‌ها همین که او را از دور می‌بینند جلو می‌آیند و او را در آغوش می‌کشند و اشک می‌ریزند. حرفی ندارند. شاید قرار است یک دقیقه دیگر، یک ساعت دیگر، یک شب دیگر انتظار تمام شود و مفقود شده‌ها را از زیر پشته‌های آهن بیرون بیاورند.

میثم برادر محسن روحانی درباره این اتفاق با «اعتماد» صحبت کرد.

آخرین تماس شما و خانواده‌اش با‌ او چه ساعتی بود؟

قبل از ساعت ۴ صبح. بعد از آن هر چه با او تماس گرفتیم جواب تلفنش را نداد. از خانمش و دوستانش که پرس و جو کردم گفتند به پلاسکو اعزام شده و جواب تلفنش را نمی‌دهد.

از دیشب که به تهران آمدید برای پیگیری موضوع به پلاسکو هم رفتید؟

من در تالش آتش‌نشان هستم. امروز صبح (دیروز) با دوتا از برادرهایم به پلاسکو رفتم و کارت آتش‌نشانی‌ام را نشان دادم اما من را راه ندادند. اصلا قبول نکردند وارد آنجا شوم. گفتند خودشان هر خبری بود با تلفن به ما می‌دهند.

همسر برادرتان چطور از ماجرا باخبر شد و الان چه حالی دارد؟

خبر آتش‌سوزی پلاسکو همان روز همه‌جا پیچید و آنها هم خبردار شدند و آمدند جلوی پلاسکو. همسر برادرم منتظر است. راستش هنوز هیچ کس نمی‌داند محسن به خانه می‌آید یا نه. برادرم یک دختر ۴ ساله دارد که اسمش مهساست. دیروز عصری خیلی بی‌تابی پدرش را می‌کرد. هی‌صدایش می‌کرد و می‌گفت بابام کجاست؟ بچه‌های این دوره و زمانه باهوش هستند و همه‌چیز را خیلی خوب متوجه می‌شوند. می‌دانم که فهمیده بود. نگرانی و بی‌تابی بقیه را می‌دید و برای خودش گوشه‌ای می‌نشست و گریه می‌کرد. اما هر چه تقدیر باشد همان می‌شود. دست ما نیست خدا خودش باید درست کند. باید معجزه اتفاق بیفتد تا همه‌چیز درست شود.

چه شد که شما دو برادر شغل آتش‌نشانی را انتخاب کردید؟

ما اصالتا تالشی هستیم. پدرم در تالش آتش‌نشان بود و ما هم شغلش را ادامه دادیم. برادرم هم با من در بخش ایمنی و بهداشت آتش‌نشانی تالش کار می‌کرد. تا اینکه ازدواج کرد و تصمیم گرفت به تهران بیاید. روزهای اول آمدنش به تهران بود به ما زنگ زد و با خوشحالی گفت در روزنامه دیده که شهرداری برای سازمان آتش‌نشانی نیرو می‌گیرد. برادرم فیزیک بدنی‌اش خوب بود. به خاطر همین خیلی زود استخدامش کردند.

آخرین خاطره‌ای که از او دارید چه بود؟

من و برادرم هر دو آتش‌نشان هستیم. اما معمولا حریق‌هایی که در شهرستان اتفاق می‌افتد نسبت به تهران خیلی کمتر است. خطراتی که او در ماموریت‌های تهران با آن مواجه می‌شد خیلی بیشتر از شهرستان است. از آنجا که خاطرات کاری ما همیشه با خطر همراه است سعی می‌کنیم خانواده‌های‌مان کمتر بدانند تا آرامش بیشتری داشته باشند. ما در جمع‌های خانوادگی سعی می‌کنیم شاد باشیم تا خانواده‌هایمان هم با ما شاد باشند؛ سختی‌ها و خطرهای کارمان آنها را اذیت نکند. ما اگر در خانه‌های‌مان هم از کار صحبت کنیم دیگر روح و روانی برای زندگی برای‌مان نمی‌ماند.

نمی‌توانم توی خانه بنشینم و آرام بگیرم

میثم روحانی لباس سیاه پوشیده و از گوشه ایستگاه تکان نمی‌خورد. یکی از آشنایان قدیمی‌شان که آتش‌نشان‌ها را هم می‌شناسد به او دلداری می‌دهد و دستش را می‌گیرد و می‌گوید که به خانه برود. می‌گوید که ایستادن در ایستگاه دردی را درمان نمی‌کند. می‌گوید که آتش‌نشان‌های توی پلاسکو شماره‌شان را دارند و دو ساعت به دو ساعت همه خبرها را می‌دهد. می‌گوید که اگر خبری شود با هم به پلاسکو می‌روند. اما میثم گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست. لحظه‌ای چشم‌هایش را روی هم می‌گذارد و بغض می‌کند. بعد لبخند می‌زند. غوغای توی دلش به چشم‌هایش ریخته و همه این را می‌بینند. می‌گوید: «من خودم آتش‌نشان هستم و همه‌چیز را می‌دانم. درست است تسلی خاطر اینجا نیست. اما من نمی‌توانم توی خانه بنشینم و آرام بگیرم.»

روایت دوم: شادی پیرمرد

در ایستگاه امام حسین (ع) عکس بزرگی از بهنام میرزاخانی را به دیوار چسبانده‌اند. او تنها آتش‌نشانی است که در این ایستگاه شهید شده و خانواده‌اش هم خبر دارند. اینجا هم مردم یکی یکی با دسته‌های گل و شمع می‌آیند و ابراز همدردی می‌کنند. میان مردم پیرمردی با عصا، پریشان و مضطرب که پالتوی بلند کرم رنگ پوشیده وارد ایستگاه می‌شود و به اتاق نگهبانی می‌رود. خمیدگی پشتش قدش را کوتاه نشان می‌دهد. سرش را بالا می‌آورد و با چشم‌های پریشان از ماموران آتش‌نشانی با اضطراب و استرس و صدای لرزان می‌پرسد؟ «بهنوش، بهنوش اینجاست؟ دو روزه بهش زنگ می‌زنیم جواب نمی‌ده. من عموش هستم.»

ماموران می‌گویند «ما بهنوش نداریم.»

پیرمرد دوباره تکرار می‌کند «بهروز.»

یکی از مامورها بهروز را زودتر از بقیه می‌شنود و می‌گوید: «بهروز را می‌گه. آره حاج آقا بهروز حالش خوبه. سر کاره نتونسته بهتون زنگ بزنه.»

صورت پیرمرد غرق خنده می‌شود. انگار که دنیا را به او داده‌اند. می‌گوید: «زنده‌اس؛ زنده‌اس.» چند بار سرش را تکان می‌دهد و سرش را رو به آسمان می‌گیرد و می‌گوید: «خدایا شکرت» عصایش را به زمین می‌زند و بلند می‌شود که برود. مامورها از او می‌خواهند کنارشان بنشیند و چای بخورد اما پیرمرد می‌خواهد برود. مامورها می‌خواهند او را برسانند. اما پیرمرد می‌گوید که خانه‌اش نزدیک است و زود می‌رسد. اصرارهای ماموران جواب نمی‌دهد و پیرمرد شاد و خوشحال پیاده‌روی خیابان امام حسین (ع) را پیش می‌گیرد و می‌رود.


منبع: alef.ir

آتش‌نشان‌ها اینجا زنده‌اند؛ تهران، ایستگاه آتش‌نشانی پارک‌وی

گزارشی میدانی از یکی از مراکز آتش‌نشانی که با انبوهی از گل و پیام تسلیت از طرف مردم مواجه شده است.
 

به گزارش خبر آنلاین، از پل پارک وی که به سمت خیابان ولیعصر(عج) بروید، ایستگاه آتش‌نشانی ۸۸ امام رضا (ع) را می‌بینید. ایستگاهی بزرگ با درب‌‌های قرمزرنگ که این روزها به روی عموم مردم باز است. ایستگاهی که حالا با حجم عظیمی از گل‌های ارسالی مواجه شده و مردمی که از راه‌های دور و نزدیک می‌آیند تا با آتش‌نشان‌ها همدردی کرده و از آنها تشکر کنند.

آتش‌نشان جوانی که آن گوشه ایستاده، بعد از گرفتن شاخه‌های گل از دست یک زن و مرد جوان، می‌گوید: از همان ساعت‌های ابتدایی وقوع حادثه آتش سوزی و ویران شدن ساختمان پلاسکو، مردم به ایستگاه می‌آمدند و ابراز همدردی می‌کردند. وقتی هم فهمیدند در این حادثه تلخ تعدادی از همکاران عزیزمان را از دست دادیم با آوردن گل و روشن کردن شمع دلداری‌مان دادند. این کارها باعث دلگرمی‌مان است. احساس می‌کنیم تلاش دوستان عزیزمان بی‌ثمر نبوده و مردم شهر قدردان آنها هستند.

هادی خلیج‌آبادی درباره حضور غافلگیرکننده مردم در این ایستگاه آتش‌نشانی ادامه می‌دهد: از هر قشر و از هر سنی به اینجا می‌آیند. همکارانی که برای ماموریت اعزام نشده‌اند با آنها صحبت می‌کنند و به حرف‌هایشان گوش می‌دهند. من تا این زمان چنین صحنه‌ای را ندیده بودم و حضور مردم برایم غافلگیرکننده بود. دوست دارم پیام ما را به مردم برسانید، از طرف ما از این‌همه ابراز محبت مردم تشکر کنید و بگویید قدردان این محبت‌ها هستیم. باورمان نمی‌شود که مردم اینقدر به شغل ما اهمیت بدهند. این واقعا برای‌مان دلگرم‌کننده است و تشویقمان می‌کند با عشق و علاقه و تلاش بیشتری این شغل را ادامه دهیم.‌

او که دوازدهمین سال آتش‌نشان بودنش را پشت سر می‌گذارد، با بغضی در گلو می‌گوید: بعضی از آتش‌نشان‌هایی را که برای امداد به ساختمان پلاسکو رفتند و هنوز خبری از آنها نیست می‌شناختم. بالاخره سال‌هاست همکاریم و همدیگر را می‌شناسیم. جای خالی‌شان برایمان غم انگیز است اما این حضور و همراهی مردم نشان می‌دهد آنها هنوز زنده هستند، در قلب مردم جا دارند و ایثارشان را فراموش نمی‌کنند.



در کنار ماشین‌های بزرگ امدادی، زنی تنها ایستاده و مشغول خواندن نوشته‌های روی یک تاج گل بسیار بزرگ است. دلیل حضورش را که می‌پرسم، می‌گوید: باور اینکه یک ساختمان با آن قدمت فرو بریزد سخت بود. از صبح روز حادثه مدام اخبار را گوش می‌کردم و فکر می‌کردم آتش سریع مهار می‌شود. وقتی لحظات فرو ریختن ساختمان را دیدم شوکه شدم. الان آمده‌ام به این عزیزان بگویم اگر آنها در روزهای سخت کنار ما هستند، ما هم در روزهای سخت کنارشان خواهیم بود. من هم پسری به سن و سال این آتش‌نشان‌ها دارم و جگرم برای مادرانشان می‌سوزد.

در سمت دیگر ایستگاه، دختر جوانی با صورت گریان با یکی از آتش‌نشان‌ها در حال گفتگوست. در جواب سوالم که چه چیزی او را به اینجا کشانده، با صدایی بغض‌آلود می‌گوید: از اینکه هیچ کاری از دستم ساخته نیست از خودم خجالت می‌کشم و ناراحتم. کاش می‌شد به این عزیزان کمک کنیم. یک دسته‌گل ناقابل و تشکر تنها کاری بود که در توانم بود. ای کاش آتش‌نشان‌هایی که در ساختمان بودند نجات پیدا می‌کردند تا برای آنها هم گل ببریم و بگوییم قهرمان زمانه ما هستند.



دو جوان بیرون از ایستگاه مشغول خواندن نوشته‌هایی هستند که مردم برای ابراز همدردی با آتش-نشان‌ها به دیوار آتش‌نشانی نصب کرده‌اند. چهره‌هایشان مغموم و درهم است. یکی‌شان می‌گوید: ما از این حادثه خیلی ناراحتیم اما این ناراحتی نباید باعث شود دلیل این حادثه و مقصران آن از یاد بروند. اصلا چرا ساختمانی به آن بزرگی نباید سیستم اطفای حریق داشته باشد؟ در خبرها خواندم به ساختمان هشدار داده شده بوده. عجیب است که شهرداری صرفا به هشدار بسنده کرده وقتی با دستفروش‌ها و مشاغلی که به آنها کاذب می‌گوید با قاطعیت و حتی خشونت رفتار می‌شود! جوان دیگر هم سر صحبت را باز می‌کند: این حادثه، عمق فاجعه را نشان می‌دهد. اینکه ما در مدیریت بحران تا چه حد ابتدایی و ضعیف عمل می‌کنیم. دلم به درد می‌آید وقتی فکر می‌کنم جوانان کشورمان با کمترین امکانات دل به آتش زدند. حضورم در این ایستگاه به این دلیل است که بگویم قدردان این همه محبت و شجاعت هستم.



مرد میانسال دیگری که مدت‌هاست یک گوشه ایستاده، شهروند دیگری است که دلیل حضورش را در ایستگاه آتش‌نشانی پارک‌وی می‌پرسم و جواب می‌دهد: در تاریکی شب شمع‌هایی را که مردم روشن کرده‌اند دیدم. خواستم من هم برای عرض تسلیت و تشکر بیایم. دلم می‌خواست برای این جوانان کاری کنم و حالا که قرار است این گفتگو را منتشر کنید خواهش می‌کنم از طرف من بنویسید حقوق و مزایای کارکنان آتش‌نشانی را زیاد کنند. امروز در کمال تعجب شنیدم آتش‌نشانی در کشور ما هنوز جزو مشاغل سخت معرفی نشده. واقعا باعث تعجب است. دوست دارم این سوال را از نمایندگان مجلس و مسئولان بپرسم که اگر شغل آتش‌نشانی با این همه خطر جزو مشاغل سخت نیست پس کدام شغل سخت است؟

غروب شده. هوا کم‌کم سرد و برفی می‌شود. آنهایی که ایستگاه را ترک می‌کنند؛ موقع رفتن، به آتش‌نشان‌ها می‌گویند: فردا هم می‌آییم.


منبع: alef.ir

نمایندگان، بنیاد مستضعفان را در حادثه پلاسکو مقصر می‌دانند؟

شرق نوشت: امروز مجمع نمایندگان تهران با موضوع پلاسکو تشکیل جلسه خواهد داد. ١٠ نماینده اصلاح‌طلب تا به اینجای کار پای نامه‌‌ای را امضا کرده‌اند که در ‌آن به ارائه گزارش و جزئیات آنچه در حادثه پلاسکو اتفاق افتاده، تأکید شده است.

نمایندگان تهران بر آن‏‌اند تا پرسش‏‌هایی را پیش‌روی سازمان‌‏ها و نهادهای مسئول در این حادثه قرار دهند و گزارشی مبسوط تدوین کنند. درهمین‌حال کمیته‏‌ای از سوی کمیسیون عمران مجلس مسئول ارائه گزارشی مستند درباره جوانب مختلف حادثه پلاسکو شده‌اند و در یکی، دو روز آینده این گزارش به سمع و نظر نمایندگان و مردم خواهد رسید. اعضای کمیسیون عمران، اجتماعی و بهداشت نیز در دیدارهای جداگانه‌ای از وضعیت حادثه در پلاسکو بازدید کرده‌اند. علاوه بر نمایندگان تهران، بسیاری دیگر از نمایندگان از حوزه انتخابیه‌شان به تهران بازگشته و در محل حادثه حاضر شده‌اند. غلامرضا کاتب، عضو هیئت‌رئیسه مجلس دهم، درباره ابعاد مختلف حادثه پلاسکو به «شرق» می‏‌گوید: «بنیاد هیچ هزینه‌‏ای برای ساختمان نمی‏‌کرده و این نهاد تکلیف دارد برای بناهایی که در اختیارش است، ایمن‏‌سازی کند».

دوربین‌های صداوسیما برخی را می‌بینند و برخی را نه

طیبه سیاوشی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس دهم نیز که جزء نخستین افراد بازدیدکننده از محل حادثه بوده، به «شرق» می‌گوید: «صداوسیما و دوربین‌هایش ما را نمی‌بیند؛ اما نمایندگان تهران به‌درستی وظیفه خود را انجام دادند و به محل حادثه رفتند. مجلس مستقیم نمی‏‌تواند از بنیاد مستضعفان طرح سؤال کند؛ اما دست‌کم می‏‌توان از مسئولان بنیاد درخواست ارائه گزارش کرد و بعدتر به شکل همه‏‌جانبه‌تر امور را ارزیابی کرد».او از مشاهده تجهیزات مدیریت بحران و آتش‌نشانی راضی نبوده و می‏‌گوید: «با این‌همه بلندمرتبه‌سازی در تهران عجیب است که تجهیزات آتش‌نشانی به گردِ پای ساختمان‌های برافراشته نمی‌رسند. گویی توسعه متوازنی میان آسمان‌خراش‌سازی و تجهیز آتش‌نشانی وجود ندارد».

قطعا مالک مقصر است

به گفته محمد دامادی، نماینده عضو کمسیون عمران در مجلس دهم، «در اتفاقی که افتاده قطعا مالک مقصر است، افرادی که آنجا کار می‏کردند هم مسئول‌ هستند؛ اما نظر نهایی این‌جانب، کمیسیون عمران و مجلس پس از شنیدن گزارش کمیته تخصصی کمیسیون عمران اعلام نهایی خواهد شد».فردین فرمند، عضو کمیسیون انرژی مجلس دهم نیز درباره حادثه پلاسکو به «شرق» می‌گوید: «آیا مهم است که صاحب ساختمان چه کسی است تا بر شرایط ایمنی ساختمان نظارت کمتر یا بیشتری شود. نهاد نظارت‌کننده چرا نظارت نکرده؟ ١۵ مورد به این ساختمان تذکر داده شده و سؤال اساسی اینکه چرا اقدام نشده است. اینکه به خاطر نهاد خاصی اهمال صورت گرفته و گذشت شده، این چیزها توجیه‌شدنی نیست».

هیچ هزینه‌ای برای ساختمان نمی‌کردند

کاتب نیز درباره برخی مشاهدات و شنیده‌‌‌هایش درباره پلاسکو می‏‌گوید: «شنیده‏‌ام در پلاسکو تانکر سوخت بالای بنا بوده است، وگرنه شدت انفجار به این اندازه نمی‌شد. این سطح انفجار و تخریب‌ها نشان داده که هیچ هزینه‏‌ای برای این ساختمان نمی‏کردند، حتی برای گرمایش و سرمایش آن».سنگینی حادثه پلاسکو در چشم مردمان شهر رؤیت می‌شود؛ غم فروپاشی ساختمان در روزهای مانده به سال جدید حال‌و‌هوای غریبی در شهر به راه انداخته و به‌طورکامل عزای عمومی حکم‌فرماست. بسیاری از نمایندگان مجلس از تهرانی‏ها تا نمایندگان شهرستان‌ها در محل حادثه حضور یافته‌اند و هرکدام روایت خودشان را دارند. بیشتر بر این باور هستند هنوز فرصت مقصریابی فرا نرسیده؛ اما مجلس به‌زودی برای شناسایی عوامل و مسببان این حادثه ورود خواهد کرد.

دردسر ساختمان‏های غیرایمن رژیم ستم‌شاهی

کاتب می‌گوید: «بنیاد باید ساختمان‌های غیرایمنی را که از رژیم ستم‌شاهی به دستش رسیده، ایمن کند و اگر به بازسازی نیاز دارد، بازسازی کند. بنیاد از مجموعه نهادهای زیرمجموعه رهبری است، نهاد حاکمیتی بر آن نظارت دارد و در بحث نظارت منعی برای نظارت بر نهاد نداریم. خود آقایان باید تلاش کنند مجموعه ساختمان‌هایی را که در سراسر کشور دارند ایمن کنند و اگر قابلیت ایمن‌سازی ندارد تخریب و بازسازی کنند».او همچنین به کمیسیون عمران مجلس پیشنهاد داده با فراخواندن مسئولان بنیاد از آنها بخواهد از بناهای مسکونی و تجاریِ در اختیارشان به این کمیسیون گزارشی ارائه دهند تا آنها نیز بتوانند پیرو این گزارش تذکرهای لازم را داشته باشند. او تأکید می‌کند: «در شرایط کنونی بد نیست گزارشی از بنیاد مستضعفان داشته باشیم».

نهادخاص‌بودن مانع رسیدگی نیست

کاتب همچنین تأکید می‌کند کمیسیون عمران می‏‎تواند برای ارزیابی واحدهای تجاری و مسکونی بنیاد مأموریت پیدا کند و تذکرهای لازم را بدهد.فردین فرمند، نماینده میانه نیز به «شرق» می‌گوید: «نهادخاص‌بودن مانع از رسیدگی به مسببان حادثه پلاسکو نمی‌شود. باید دید کدام سازمان مسئول اصلی ماجرا بوده و چرا با وجود تذکرهای متعدد مالک به اخطارها در زمینه تأمین امنیت بنا وقعی ننهاده است. البته سطح انفجار در پلاسکو واقعا زیاد بود، وگرنه سن‌و‌سال این ساختمان و نحوه معماری آن به شکلی نبود که به این سادگی‌ها ریزش کند».

طیبه سیاوشی، از مجمع نمایندگان استان تهران هم به نشست امروز مجمع با هدف بررسی و رسیدگی به حادثه پلاسکو اشاره می‌کند و اینکه بدون شک نهادهای مرتبط با این بنا در حوزه مالکیت و نظارت باید گزارش‌هایی به مجلس ارائه دهند. علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان، مسئولیت را متوجه بنیاد نمی‌داند. او به «شرق» می‌گوید: «کارشناسان باید گزارش دهند چه افراد و نهادهایی در ماجرای پلاسکو نقش داشته‌اند، مالک پلاسکو البته بنیاد نیست، بلکه مالک، سرقفلی را به دیگران داده و ساختمان برون‌سپاری شده است».حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، عضو کمیسیون امنیت مجلس دهم نیز می‏گوید: «در آستانه انتخابات هر تحولی پتانسیل سیاسی‌شدن دارد، هفته پیش مجلس حق سختی کار را برای آتش‏نشانی مصوب کرد و نگاه مثبتش به این مسئله را نشان داد.

امیدواریم جمع‏‌بندی درباره گزارش پلاسکو بدون سوگیری انجام شود. پلاسکو پیش‌درآمدی بر این بود که مسئولان تهران به فکر هرگونه زلزله احتمالی در تهران باشند و ببینند تا چه میزان می‏توانند مصائب احتمالی این‌چنین را مدیریت کنند».کاتب همچنین تأکید می‌کند: «تکلیف ایمن‌سازی بنا باید مشخص شود، اینکه چرا مالک برای ایمن‌سازی بنا اقدام نکرده است. این حادثه، رخداد دل‌خراشی بود و تذکری برای همه مسئولان کشور که اگر خدای‌ناکرده بحران زلزله برای تهران پیش بیاید، آن وقت چه خواهیم کرد، ما آن‌موقع توانایی مقابله آن حجم فاجعه را نخواهیم داشت و پلاسکو به‌درستی زنگ خطر به‌موقعی برای مدیران در همه سطوح بود».به گفته کاتب، شهرداری باید متوجه شود نباید به ساخت بناهای چندین طبقه در مکان‏های شلوغ مجوز دهد، این در حالی است که مجوزهای چندین طبقه در جایی داده شده که اصولی نیست. مواردی بوده که شهرداری به تراکم دو تا سه در یک محل مجوز ساخت بنا تا ١٠ طبقه داده که دود ناشی از این مجوزها به چشم مردم خواهد رفت و بس».پلاسکو فروپاشیده، آواربرداری‌ها رو به اتمام است، شمار شهدای این حادثه رو به افزایش نهاده، همراهی مردم برای کاهش ابعاد این فاجعه با همراهی در اداره‌های آتش‌نشانی و تقدیم گل رخ می‌نماید. جامعه‌ای بنا دارد حالا در ‌آستانه ٩۶ از حادثه هول‌آور پلاسکو عبرت‌آموزی کند.


منبع: alef.ir

قرارگاه خاتم سپاه آمادگی دارد جرثقیل های بلند خود را وارد عمل کند

معاون هماهنگ کننده گروه تخصصی کربلا قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) گفت: به محض اعلام نیاز مجدد آمادگی داریم که دستگاه‌های جدیدی را وارد عمل کنیم. این دستگاه‌ها شامل جرثقیل‌های بلند، بیل‌های تخصصی و دستگاه‌های برش و خمش است.

سرهنگ نورالله صدرا معاون هماهنگ کننده گروه تخصصی کربلا قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) در خصوص اقدامات این قرارگاه در روند عملیات آواربرداری از ساختمان پلاسکو در گفت و گو با میزان، با اشاره به حضور این قرارگاه در لحظات اولیه حادثه پلاسکو، گفت: در بحث امکانات و تجهیزات و نیروی متخصص، از همان روز حادثه به کمک شهرداری آمدیم و موارد مورد نیاز آن‌ها را تأمین کردیم.

وی ادامه داد: اکیپ‌های تخصصی و برشکاری بعلاوه تجهیزات لجستیکی مانند بیل مکانیکی، بلدوزر و لودر در محل در حال فعالیت هستند و تا کنون ۶ بیل مکانیکی، ۳ لودر، ۱۰ کامیون و ۱ جرثقیل ۲۵ تنی و همچنین ۱۰۰ نفر در قالب تیم های عملیاتی که به صورت شیفتی در حال فعالیت هستند، به محل اعزام شده‌اند.

معاون هماهنگ کننده گروه تخصصی کربلا قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) خاطرنشان کرد: یک سری از گروه‌های دیگر ما نیز در حالت آماده‌باش هستند تا در صورت نیاز به محل اعزام شوند.

صدرا درباره پیش‌بینی زمان پایان کار آواربرداری نیز گفت: پایان کار آواربرداری بستگی به حجم آوارها دارد اما احتمالاً بیش از یک هفته زمان می‌برد چراکه سازه ساختمان فلزی است و درهم‌تنیدگی مصالح کار را عقب می‌اندازد.

وی افزود: همچنین این امکان وجود دارد که در سازندگی‌های آینده منطقه با تدابیری که مسئولان می‌اندیشند، حضور داشته باشیم.

صدرا در خصوص نحوه کمک‌رسانی قرارگاه خاتم‌الانبیاء در جریان این حادثه اظهار کرد: در آغاز حادثه پلاسکو، قرارگاه خاتم‌الانبیاء به دستور سردار عبدالهی با تمام قوا وارد عمل شد و دستگاه‌های زیاد به همراه نیروهای مجرب را به این کار اختصاص داد. بیش از ۱۰۰ نیروی متخصص و ۲۰ دستگاه سنگین به محل حادثه اعزام شدند.

وی افزود: به محض اعلام نیاز مجدد آمادگی داریم که دستگاه‌های جدیدی را وارد عمل کنیم. این دستگاه‌ها شامل جرثقیل‌های بلند، بیل‌های تخصصی و دستگاه‌های برش و خمش است.
 


منبع: alef.ir

مراجعه خانواده های مفقودان حادثه پلاسکو به پلیس آگاهی

رئیس پلیس آگاهی تهران گفت: تعدادی از خانواده های مفقودان حادثه پلاسکو برای اعلام مفقودی به پلیس اآگاهی مراجعه کردند.

به گزارش میزان، سردار عباسعلی محمدیان با اشاره به حادثه پلاسکو، با بیان اینکه بنا به نظر کارشناسان مربوطه، تاکنون ۵۰ درصد آوار برداری انجام شده است، اظهارداشت: با هماهنگی های انجام شده اموال کسبه حادثه پلاسکو به پلیس آگاهی تهران بزرگ تحویل داده می شود.

وی افزود: بسیاری از اموال استخراج شده زیر آوارها ، توسط نیروهای امدادگر به پلیس آگاهی تحویل داده شده است.

سردار محمدیان تصریح کرد: تعدادی از خانواده های مفقودین به پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه و در این خصوص پرونده تشکیل داده اند که به محض شناسایی عزیزان به خانواده های شان اطلاع داده می شود.

وی درباره امنیت محل حادثه ساختمان پلاسکو، گفت: برای جلوگیری از سرقت یا هر گونه دستبرد افراد مشکوک و مظنون به اموال و مدارک، اشیاء قیمتی و … ، تا پایان عملیان آوار برداری و مشخص شدن وضعیت این محل، ماموران انتظامی تهران بزرگ به صورت شبانه روزی در محل مستقر و از آنها حفاظت می کنند.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه داد: پس از اتمام عملیات آواربرداری، فراخوان عمومی جهت عودت اموال مردم و کسبه ساختمان پلاسکو داده خواهدشد.

وی افزود: مراجعه کنندگان ضمن مراجعه به پلیس آگاهی فرم های مخصوص شناسایی اموال را تکمیل می کنند و نهایتا پلیس با بررسی دقیق و تطبیق، اموال آنهابه صاحبان اصلی بازگردانده خواهد شد.

سردار محمدیان گفت: تلاش پلیس آگاهی برای دستیابی به سایرافراد احتمالی زیر آوار ساختمان پلاسکو ادامه دارد.
 


منبع: alef.ir

تکلیف سرقفلی‌های پلاسکو چه می‌شود؟

گروه جامعه- رسانه ها: روزنامه شهروند، در گزارشی نوشت: مالک پلاسکو سرانجام سکوت خود را شکست و دیروز نمایندگانش را به ویرانه‌های ساختمان ۵۴ساله‌اش فرستاد؛ نماد مدرنیته ایران که در شعله‌های آتش سوخت و فروریخت. بنیاد مستضعفان هیچ‌گونه واکنشی به ماجرا نشان نداد؛ آن‌قدر که خیلی‌ها فکر کردند بنیاد در همان سال‌های دور پس از انقلاب تمام واحدهای تجاری را واگذار کرده و پایش را از ماجرا بیرون کشیده است اما لابه‌لای گپ رسانه‌ها با کاسبان پلاسکو زمزمه‌هایی از بنیاد مستضعفان شنیده می‌شد.این زمزمه‌ها کم‌کم کنجکاوی‌های مجازی مردم را برانگیخت و بحث‌ها بالا گرفت که بنیاد کجای این ماجرا قرار دارد؟ حالا بنیاد مستضعفان پس از سکوت طولانی مالکیت پلاسکو را خبری کرده، آن هم درست در زمانی که معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران اعضای هیأت‌مدیره ساختمان پلاسکو را برای بررسی بی‌توجهی به اخطارهای آتش‌نشانی به دادسرا احضار کرده است. شهرداری اعلام می‌کند بیشتر از ٢٠بار در طول سال‌های گذشته درباره ایمنی پلاسکو تذکر داده و بی‌توجهی شده است.این موضوع درحالی رخ می‌دهد که بنیاد مستضعفان از پلاسکو درآمدهای ماهانه میلیاردی داشته و به گفته ساکنان این ساختمان حتی در زمان زبانه کشیدن شعله‌های آتش کپسول‌های اطفای حریق خالی بوده است. از این گذشته بعد از آوار شدن پلاسکو، وضع مالکان سرقفلی‌ها در ‌هاله‌ای از ابهام‌های قانونی فرورفته است. بهمن کشاورز، رئیس کانون وکلا در گفت‌وگو با «شهروند» به یک تصمیم‌گیری اضطراری در زمان جنگ اشاره می‌کند و می‌گوید: پس از از بین رفتن پلاسکو حقوق مالکان سرقفلی ضایع نمی‌شود، اما نعمت احمدی، حقوقدان مالی و وکیل پایه یک دادگستری نظر دیگری دارد و به «شهروند» می‌گوید که هیچ قانون صریحی در این‌باره وجود ندارد و با از بین رفتن عین استیجاری، حقوق و منافع عین استیجاری نیز به خودی خود باطل می‌شود.فقط مالک بودیم، همین!رئیس بنیاد مستضعفان که دیروز دیرهنگام بر آوار پلاسکو حاضر شده بود، تلاش کرد نقش بنیاد در مالکیت این ساختمان را کم‌اهمیت جلوه بدهد. او در پاسخ به پرسش خبرنگاران حاضر در خیابان جمهوری گفت: این ساختمان قبل از انقلاب ساخته شده است و سرقفلی همه واحدهای آن به مردم واگذار شده بود، بنابراین ما هیچ چیزی در اختیار نداشتیم جز اصل مالکیت ساختمان.البته او در مقابل سماجت خبرنگاران مقاومت چندانی نشان نداد و توضیح داد: البته ما هم مسئولیتی داریم و از زیر بار مسئولیت‌مان شانه خالی نمی‌کنیم.این موضوع درحالی رخ می‌دهد که جواد درودیان، رئیس اتحادیه پیراهن‌دوزان که خود ساکن برج پیر بود، به «شهروند» می‌گوید: بنیاد مستضعفان تنها سرقفلی واحدهای تجاری را واگذار کرده و به‌عنوان مالک اصلی هم از تمام ۶٠٠ واحد پلاسکو اجاره‌بها دریافت می‌کرد و هم حق ١٠‌درصدی نقل و انتقال سرقفلی‌ها را برای خود قایل بود. به این ترتیب هرکسی که سرقفلی واحدش را واگذار می‌کرد، باید ١٠‌درصد از مبلغ فروش سرقفلی را به حساب بانکی بنیاد مستضعفان می‌ریخت.یکی دیگر از ساکنان پلاسکو نیز به «شهروند» توضیح داد: اجاره‌بهای واحدهای تجاری پلاسکو معمولا بین ۵ تا ٢٠‌میلیون بود. به این‌ترتیب با در نظر گرفتن مبلغ میانگین، پلاسکوی پیر برای بنیاد مستضعفان درآمد ماهانه معادل ٧‌میلیارد و ٢٠٠ میلیون تومان به ارمغان می‌آورد.با این وجود، بنیاد مستضعفان سکوت عجیبی درباره پلاسکو در پیش گرفته بود. به‌طوری که تشکل‌های صنفی پلاسکو به ایلنا گفتند بنیاد مستضعفان حتی پیام تسلیتی در این‌باره منتشر نکرده است.تازه دیروز بعدازظهر بود که محمد سعیدی‌کیا، رئیس بنیاد مستضعفان بر ویرانه‌های سوخته پلاسکو حاضر شد و به خانواده‌های داغدار این سانحه تسلیت گفت و اضافه کرد: «به فرموده رهبری، این روزها مسأله اصلی نجات جان کسانی است که زیر آوار مانده‌اند.»او همین موضوع را دستمایه قرار داد و گفت بنیاد ترجیح داده است بعد از آواربرداری کامل پاسخ شایعات را بدهد.نه بیمه، نه حتی کپسول اطفای حریقاین موضوع در شرایطی رخ می‌دهد که کسبه پلاسکو اعلام می‌کنند بنیاد مستضعفان نه‌تنها مالک اصلی ساختمان بوده که از درآمد این برج تجاری ذینفع بوده است.روابط‌عمومی بنیاد مستضعفان این موضوع را رد نمی‌کند و اعلام می‌کند: بنیاد تنها سرقفلی‌ها را واگذار کرده است و مطابق قانون مشمول اجاره هم می‌شود و درواقع بابت دریافت اجاره کار غیرقانونی نکرده است. البته پرسش‌ها از بنیاد مستضعفان بسیار است. این‌که چرا سکوت در پیش گرفته بود و چرا به اخطارهای شهرداری مبنی بر غیر استاندارد و ناایمن بودن ساختمان واکنشی نشان نداده است. حالا در شرایطی که این نهاد از پلاسکو درآمد ماهانه چند‌میلیارد تومانی داشته است،نه‌تنها نسبت به ایمنی ساختمان بی‌توجه بوده است که گزارش‌های محلی از کسبه پلاسکو نشان می‌دهد که حتی کپسول‌های اطفای حریق موجود در ساختمان خالی بوده و ساکنان این برج موفق نشده‌اند آتش را در دقایق اولیه و در نطفه خاموش کنند. به جز این، جواد درودیان، رئیس اتحادیه پیراهن‌دوزان به «شهروند» می‌گوید: تیرآهن‌های ساختمان پلاسکو از هم منفک و جدا شده بود و بارها به بنیاد مستضعفان اعلام کردیم که به این وضع رسیدگی کند و حداقل تیرآهن را جوش بدهد که ساکنان پلاسکو نگرانی‌شان برطرف بشود اما مالک هیچ‌گونه توجهی نکرد.پلاسکو را بازسازی می‌کنیم با این حال، بنیاد مستضعفان به این انتقادها هیچ‌گونه واکنش صریحی نشان نمی‌دهد. محمد سعیدی‌کیا، رئیس بنیاد مستضعفان که در زمان فوت ‌هاشمی‌رفسنجانی به تلفن خبرنگار «شهروند» پاسخ داده بود، به‌تازگی خط موبایل خود را روی شماره دفترش دایورت کرده است. مسئول دفتر سعیدی‌کیا هیچ پاسخ روشنی برای این پرسش‌ها ندارد و روابط‌عمومی بنیاد به «شهروند» توضیح می‌دهد: تا زمان اعلام رسمی نتیجه بررسی‌ها هرگونه قضاوتی در این‌باره ناعادلانه و غیرمنصفانه است زیرا تمام حقایق را بیان نمی‌کند! مالک پلاسکو که دیروز تلاش می‌کرد اصل مالکیت خود را چندان مهم جلوه ندهد، وعده‌ای برای ساکنان پلاسکو داشت.سعیدی‌کیا، رئیس بنیاد مستضعفان اعلام کرد ظرف دوسال پلاسکو را با بهترین امکانات بازسازی می‌کنیم و پس از آن این واحدها را طبق ضوابطی به ذینفعان واگذار خواهیم کرد.این‌که آن ضوابط چه خواهد بود، باز هم پاسخ شفافی ندارد. روابط‌عمومی بنیاد مستضعفان به «شهروند» می‌گوید: صاحبان سرقفلی پلاسکو مطابق با قانون مالکیت ندارند و در منفعت کسب و پیشه شریکند.او درباره جزییات واگذاری واحدهای بازسازی‌شده پلاسکو می‌گوید: مشخص نیست و باید تکالیف حقوق و مالکیت مدنی مطابق با ضوابط قانونی روشن شود.مالک نمی‌تواند حقوق مستاجران را نادیده بگیردبهمن کشاورز، رئیس کانون وکلا در این‌باره به «شهروند» توضیح می‌دهد: طبق قانون ‌سال ۵۶، برای مستاجر حق کسب و پیشه و تجارت (و نه سرقفلی) که پیشتر ایجاد شده، همچنان برای ساکنان پلاسکو وجود دارد. او ادامه می‌دهد: بنیاد مستضعفان که همان مالک است، نمی‌تواند به اعتبار این‌که عین مستاجر از بین رفته ادعای باطل شدن اجاره‌نامه را مطرح کند. بر مبنای نظری که کمیسیون مشورتی اداره حقوقی قوه‌قضائیه در زمان جنگ ایران و عراق صادر کرد، مستاجر کرمانشاهی که محل کسبش بر اثر اصابت موشک عراق به کلی منهدم شده بود، این حق را داشت که با هزینه خود محل را بازسازی کرده و در آن مستقر شود. رئیس کانون وکلا ادامه داد: در ساختمان پلاسکو نیز با توجه به تعداد بالای مستاجران این امکان برای آنها وجود دارد که نسبت به بازسازی ساختمان اقدام و دکان‌های خود را تصرف کنند. اما اگر خود بنیاد به‌عنوان مالک قصد احداث بنای جدید را در محل داشته باشد، باید حق کسب و پیشه و تجارت تک‌تک مغازه‌ها را با توجه به عوامل مختلفی از قبیل طول مدت اجاره، شغل مستاجر، مبلغ اجاره‌بها و مواردی از این دست بپردازد.برای پلاسکو باید قانون تازه وضع شودنعمت احمدی ، حقوقدان مالی و وکیل پایه یک دادگستری نظری متفاوت دارد و معتقد است که برای کسبه ساختمان پلاسکو باید تصمیم ملی اخذ شود. او با بیان این‌که سرقفلی به معنای منافع انحصاری استفاده‌کننده از مکان و مالک است، به «شهروند» می‌گوید: طبق قانون مصوب ‌سال ۵۶ با از بین رفتن عین مستاجر، سرقفلی دیگر موضوعیت ندارد. او با اشاره به این‌که اصل اعیانی و عین مستاجره از بین رفته است، توضیح می‌دهد: حقوق مستاجر به مثابه عین مستاجره است و وقتی عین مستاجره وجود خارجی ندارد، بالطبع حقوق منافع (حق و حقوق) مستاجر از بین می‌رود و از طرفی طبق قانون نمی‌توان مالک را ملزم به ساخت کرد و در شرایط مشابه ساختمان پلاسکو قانون رابطه را قطع شده تلقی می‌کند. او ادامه داد: البته باتوجه به این‌که ساختمان پلاسکو یک حادثه ملی است مجلس می‌تواند با قید فوریت قانونی را به تصویب برساند که متصرفین واحدهای صنفی با پرداخت مابه‌التفاوت سرقفلی واحد قبلی با واحد جدید به نوعی با شرایط قبلی فعالیت خود را ادامه دهند. این حقوقدان در پاسخ به این سوال که بسیاری از افراد اسناد و مدارک زیادی را در مغازه‌های خود داشتند، تصریح کرد: قطعا اسناد و مدارکی که در داخل مغازه‌های پلاسکو بوده است همگی از بین رفته است و این به آن معنی است که سرمایه و سرقفلی مغازه‌داران هم با این آتش‌سوزی از بین رفته و باید برای صاحبان حادثه پلاسکو تصمیمی ملی، کلان و قانونی گرفته شود. احمدی تصریح کرد: صاحبان یا همان کسبه ساختمان پلاسکو گرفتاری بسیاری دارند که نخستین گرفتاری آنها مربوط به بخش سرقفلی یا همان مکان از بین رفته است که متاسفانه قانون این امر بسیار مهم را حمایت نمی‌کند و در موقعیت فعلی کل سرمایه، اسناد و هویت اشخاص نابود شده است. حالا با توجه به نقص‌های قانونی در این زمینه باید منتظر ماند و دید در این ماجرا بنیاد مستضعفان پیروز از میدان خارج می‌شود یا اهالی پلاسکو؟


منبع: baharnews.ir

پیکر جدیدی از محبوس‌شدگان پیدا نشده

به گزارش ایسنا، سیدجلال ملکی در خصوص آخرین وضعیت آواربرداری در محل حادثه پلاسکو گفت: این عملیات کماکان و بدون درنگ پیگیری می‌شود. بعد از موردی که ظهر روز گذشته پیدا شد، تا این لحظه پیکر جدیدی پیدا نکرده‌ایم. وی افزود: آتش‌نشانان در جبهه شرقی و جنوبی ساختمان همچنان مشغول فعالیت هستند و از نظر تجهیزات هیچ کمبودی وجود ندارد. کار آوار برداری در روزهای گذشته بعد از برش اسکلت‌های فلزی در هم تنیده، پیشرفت زیادی داشته است.به گفته سخنگوی ستاد مدیریت بحران پلاسکو، بخش زیادی از آوار جبهه شرقی و جنوبی برداشته شده، اما در جبهه غربی بخشی از دیوار ساختمان به صورت نیمه واژگون سایه‌ای بر آوارهای غربی افکنده و آن‌را ناایمن کرده بود. آتش‌نشانان چند ساعتی برای تثبیت و ایمن سازی محل تلاش کردند و بلافاصله بعد از آن عملیات آواربرداری مجددا آغاز شد. ملکی در ادامه تصریح کرد: در چند روز گذشته با اعتماد به گفته برخی افراد که ادعا می‌کردند منطقه را می‌شناسد، کانال‌هایی حفاری شد اما در آن نقاط به نتیجه نرسیدیم. ولی ظهر روز گذشته آتش‌نشانان متوجه مسیرهایی شدند و در نتیجه کانال‌هایی حفر کردند و به نتایجی رسیدند. در مراحل بعدی کار نتیجه این حفاری‌ها اعلام می‌شود.


منبع: baharnews.ir

روزنامه «جمهوری اسلامی»: چرا در نظارت و ایمن‌سازی کارها می لنگد

در تهران متاسفانه شورای شهر هر سال عوارض را افزایش می‌دهد و شهرداری نیز تا می‌تواند از مردم به عناوین مختلف پول می‌گیرد و خرج حواشی می‌کند، اما هنگامی که نوبت به نظارت و ایمن‌سازی می‌رسد، کارها چنان لنگ است که فاجعه‌ای مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو رخ می‌دهد. آیا زمان مسئولیت‌پذیری فرا نرسیده است؟

در سرمقاله روزنامه «جمهوری اسلامی» آمده است: واقعه تأسف‌بار آتش‌سوزی در ساختمان پلاسکو و فرو ریختن آن، یک حادثه معمولی نیست که بتوان بی‌تفاوت از کنار آن گذشت. حساسیت نشان دادن نسبت به این حادثه نیز نباید سیاسی و خطی و جناحی باشد. از لحظه وقوع حادثه عده‌ای درصدد بر آمدند آن را به انتخابات آینده مرتبط کنند و این نکته را گوشزد نمایند که در این واقعه عدم کفایت شهرداری به اثبات رسیده است.

مسائل مهم‌تری وجود دارد که فکرها و همت‌ها باید به آنها معطوف شوند تا ریشه حوادثی از قبیل فرو ریختن ساختمان پلاسکو خشکانده شود. از قضا یکی از عوامل بی‌توجهی به مسائل ریشه‌ای و معطل ماندن بسیاری از کارهای اصلی در کشور ما همین است که فکرها و ذهن‌ها بیشتر به انتخابات و رقابت‌ها معطوف می‌شوند و از برنامه ریزی دقیق برای در مسیر صحیح قرار گرفتن امور کشور غافل می‌مانند.

در حادثه ساختمان پلاسکو سوالات اساسی اینها هستند که چرا نظارت صحیح و دقیقی بر استواری و پایداری این ساختمان صورت نمی‌گرفت! چرا اجازه داده شد در این ساختمان موادی نگهداری شوند که زمینه ساز فاجعه‌ای در اندازه آتش‌سوزی طولانی و فاجعه‌ساز بودند؟ چرا با توجه به وضعیت ناپایدار ساختمان، در مورد صاحبان فروشگاه‌ها و کسانی که در ساختمان پلاسکو مشغول کار بودند به اخطار اکتفا شد و به صورت قطعی برای تخلیه ساختمان پیش از آنکه چنین فاجعه‌ای پیش بیاید اقدام نشد؟ شهری با وسعت تهران و با توجه به جایگاه سیاسی مهمی که دارد چرا فاقد امکانات پیشرفته اطفاء حریق است؟

اینها سؤالاتی هستند که نشان می‌دهند جامعه ما در بخش برنامه‌ریزی و اقدامات اساسی برای در مسیر صحیح قرار گرفتن امور کشور دچار عقب ماندگی است. این عقب ماندگی از اینجا ناشی می‌شود که وقت بسیاری از مسئولان صرف امور حاشیه‌ای می‌شود، امکانات معطل می‌مانند، استعدادها به هدر می‌روند و برنامه ریزی‌ها متوجه امور غیراساسی می‌شوند. وقتی چنین فاجعه‌ای رخ می‌دهد، دلسوزی‌هائی برای آتش نشان‌ها می‌کنیم، در تعریف و تمجید از شهامت و فداکاری آنها از همدیگر سبقت می‌گیریم، این و آن را ملامت می‌کنیم و «باید»‌های زیادی می‌گوئیم، اما همین که آتش خاموش شد همه چیز فراموش و رقابت‌های سیاسی و پرداختن به حواشی از سرگرفته می‌شود.

راستی در این قبیل حوادث مهم که ده‌ها نفر جان خود را از دست می‌دهند و اموال زیادی تلف می‌شود، هیچکس مقصر نیست و کسی نباید خود را ملامت کند و استعفا بدهد؟ حالا که در کشور ما هیچکس حاضر نیست خود را مقصر بداند و همه حق به جانب و درستکارند، چرا نظارت دقیقی وجود ندارد که واقعیت‌ها را روشن کند و با برخورد جدی، راه را بر بی‌مسئولیتی‌ها ببندد و مانع تکرار این قبیل حوادث ناگوار شود؟ بعد از آنکه ده‌ها نفر از آتش نشان‌ها در این واقعه جان باختند، دلسوزی‌ها و تعریف و تمجیدها برای آنان که سرمایه‌های کشورند، چه سودی دارد؟ تا چه وقت قرار است به روش بی‌خاصیت و حتی مضر فراموشکاری ادامه داده شود و کشور در تمام زمینه‌ها از عدم نظارت و خسران‌های ناشی از آن رنج ببرد؟

حادثه بزرگ و تأسف‌بار فرو ریختن ساختمان پلاسکو را مبداء یک تحول در نوع نظارت بر اوضاع مدیریتی کشور قرار دهیم و راه را برای تغییر روش نخ‌نما شده مسئولیت‌ناپذیری باز کنیم. در کشوری که با نظام اسلامی و انقلابی اداره می‌شود نباید جان و مال انسان‌ها بی‌ارزش باشد و سهل‌انگاری تا آنجا گسترش یابد که حوادث تلخی مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن ده‌ها آتش نشان و تلف شدن آن همه اموال مردم و وارد شدن ۱۵۰۰ میلیارد تومان خسارت پیش بیاید و در عین حال آب از آب تکان نخورد!

در تهران متاسفانه شورای شهر هر سال عوارض را افزایش می‌دهد و شهرداری نیز تا می‌تواند از مردم به عناوین مختلف پول می‌گیرد و خرج حواشی می‌کند، اما هنگامی که نوبت به نظارت و ایمن‌سازی می‌رسد، کارها چنان لنگ است که فاجعه‌ای مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو رخ می‌دهد. با این وضع که در تهران وجود دارد، معلوم نیست اگر زلزله‌ای بیاید چه اتفاقی خواهد افتاد. آیا زمان مسئولیت‌پذیری فرا نرسیده است؟


منبع: alef.ir

دو روایت متفاوت از وابستگان آتش‌‌نشانان پلاسکو

تعداد آتش‌نشان‌های مفقود شده در ایستگاه حسن‌آباد ٣ نفر است؛ از همه ایستگاه‌ها بیشتر. جلوی ایستگاه شلوغ است. مردم یکی‌یکی می‌آیند و سلام می‌کنند و هنوز تسلیت نگفته بغضشان می‌ترکد و شروع می‌کنند به اشک ریختن. هیچ کدام نمی‌تواند جمله‌اش را تمام کند…

روزنامه «اعتماد» آورده است: تمام ایستگاه‌های آتش‌نشانی تهران سیاهپوش است. حجله‌ها، ایستگاه‌ها را غرق نور و چراغ کرده‌اند و عکس آتش‌نشان‌ها را روی میز گذاشته‌اند. هیچ کدام مرگ رفیق را باور ندارند. ته دل‌شان پر از امید است. امید روزی که تلفن یکی‌شان زنگ بخورد و کسی آن طرف خط بگوید: زنده اس… زنده‌اس… هیچ کدام لب به حلوا و خرمای گردویی نمی‌زنند و غصه می‌خورند. هر کدام در گوشه‌ای ایستاده یا نشسته‌اند و بی‌حرف به کارهای‌شان می‌رسند.

تعداد آتش‌نشان‌های مفقود شده در ایستگاه حسن‌آباد ٣ نفر است؛ از همه ایستگاه‌ها بیشتر. جلوی ایستگاه شلوغ است. مردم یکی‌یکی می‌آیند و سلام می‌کنند و هنوز تسلیت نگفته بغضشان می‌ترکد و شروع می‌کنند به اشک ریختن. هیچ کدام نمی‌تواند جمله‌اش را تمام کند. آتش‌نشان‌ها همراه‌شان می‌شوند و تشکر می‌کنند. میثم روحانی، برادر محسن روحانی آتش‌نشانی که در آتش‌سوزی پلاسکو مفقود شد دیشب همراه با پدر و مادر و دو برادرش از تالش به تهران آمده. چهره‌اش آنقدر شبیه به برادرش است که آتش‌نشان‌ها همین که او را از دور می‌بینند جلو می‌آیند و او را در آغوش می‌کشند و اشک می‌ریزند. حرفی ندارند. شاید قرار است یک دقیقه دیگر، یک ساعت دیگر، یک شب دیگر انتظار تمام شود و مفقود شده‌ها را از زیر پشته‌های آهن بیرون بیاورند.

میثم برادر محسن روحانی درباره این اتفاق با «اعتماد» صحبت کرد.

آخرین تماس شما و خانواده‌اش با‌ او چه ساعتی بود؟

قبل از ساعت ۴ صبح. بعد از آن هر چه با او تماس گرفتیم جواب تلفنش را نداد. از خانمش و دوستانش که پرس و جو کردم گفتند به پلاسکو اعزام شده و جواب تلفنش را نمی‌دهد.

از دیشب که به تهران آمدید برای پیگیری موضوع به پلاسکو هم رفتید؟

من در تالش آتش‌نشان هستم. امروز صبح (دیروز) با دوتا از برادرهایم به پلاسکو رفتم و کارت آتش‌نشانی‌ام را نشان دادم اما من را راه ندادند. اصلا قبول نکردند وارد آنجا شوم. گفتند خودشان هر خبری بود با تلفن به ما می‌دهند.

همسر برادرتان چطور از ماجرا باخبر شد و الان چه حالی دارد؟

خبر آتش‌سوزی پلاسکو همان روز همه‌جا پیچید و آنها هم خبردار شدند و آمدند جلوی پلاسکو. همسر برادرم منتظر است. راستش هنوز هیچ کس نمی‌داند محسن به خانه می‌آید یا نه. برادرم یک دختر ۴ ساله دارد که اسمش مهساست. دیروز عصری خیلی بی‌تابی پدرش را می‌کرد. هی‌صدایش می‌کرد و می‌گفت بابام کجاست؟ بچه‌های این دوره و زمانه باهوش هستند و همه‌چیز را خیلی خوب متوجه می‌شوند. می‌دانم که فهمیده بود. نگرانی و بی‌تابی بقیه را می‌دید و برای خودش گوشه‌ای می‌نشست و گریه می‌کرد. اما هر چه تقدیر باشد همان می‌شود. دست ما نیست خدا خودش باید درست کند. باید معجزه اتفاق بیفتد تا همه‌چیز درست شود.

چه شد که شما دو برادر شغل آتش‌نشانی را انتخاب کردید؟

ما اصالتا تالشی هستیم. پدرم در تالش آتش‌نشان بود و ما هم شغلش را ادامه دادیم. برادرم هم با من در بخش ایمنی و بهداشت آتش‌نشانی تالش کار می‌کرد. تا اینکه ازدواج کرد و تصمیم گرفت به تهران بیاید. روزهای اول آمدنش به تهران بود به ما زنگ زد و با خوشحالی گفت در روزنامه دیده که شهرداری برای سازمان آتش‌نشانی نیرو می‌گیرد. برادرم فیزیک بدنی‌اش خوب بود. به خاطر همین خیلی زود استخدامش کردند.

آخرین خاطره‌ای که از او دارید چه بود؟

من و برادرم هر دو آتش‌نشان هستیم. اما معمولا حریق‌هایی که در شهرستان اتفاق می‌افتد نسبت به تهران خیلی کمتر است. خطراتی که او در ماموریت‌های تهران با آن مواجه می‌شد خیلی بیشتر از شهرستان است. از آنجا که خاطرات کاری ما همیشه با خطر همراه است سعی می‌کنیم خانواده‌های‌مان کمتر بدانند تا آرامش بیشتری داشته باشند. ما در جمع‌های خانوادگی سعی می‌کنیم شاد باشیم تا خانواده‌هایمان هم با ما شاد باشند؛ سختی‌ها و خطرهای کارمان آنها را اذیت نکند. ما اگر در خانه‌های‌مان هم از کار صحبت کنیم دیگر روح و روانی برای زندگی برای‌مان نمی‌ماند.

نمی‌توانم توی خانه بنشینم و آرام بگیرم

میثم روحانی لباس سیاه پوشیده و از گوشه ایستگاه تکان نمی‌خورد. یکی از آشنایان قدیمی‌شان که آتش‌نشان‌ها را هم می‌شناسد به او دلداری می‌دهد و دستش را می‌گیرد و می‌گوید که به خانه برود. می‌گوید که ایستادن در ایستگاه دردی را درمان نمی‌کند. می‌گوید که آتش‌نشان‌های توی پلاسکو شماره‌شان را دارند و دو ساعت به دو ساعت همه خبرها را می‌دهد. می‌گوید که اگر خبری شود با هم به پلاسکو می‌روند. اما میثم گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست. لحظه‌ای چشم‌هایش را روی هم می‌گذارد و بغض می‌کند. بعد لبخند می‌زند. غوغای توی دلش به چشم‌هایش ریخته و همه این را می‌بینند. می‌گوید: «من خودم آتش‌نشان هستم و همه‌چیز را می‌دانم. درست است تسلی خاطر اینجا نیست. اما من نمی‌توانم توی خانه بنشینم و آرام بگیرم.»

روایت دوم: شادی پیرمرد

در ایستگاه امام حسین (ع) عکس بزرگی از بهنام میرزاخانی را به دیوار چسبانده‌اند. او تنها آتش‌نشانی است که در این ایستگاه شهید شده و خانواده‌اش هم خبر دارند. اینجا هم مردم یکی یکی با دسته‌های گل و شمع می‌آیند و ابراز همدردی می‌کنند. میان مردم پیرمردی با عصا، پریشان و مضطرب که پالتوی بلند کرم رنگ پوشیده وارد ایستگاه می‌شود و به اتاق نگهبانی می‌رود. خمیدگی پشتش قدش را کوتاه نشان می‌دهد. سرش را بالا می‌آورد و با چشم‌های پریشان از ماموران آتش‌نشانی با اضطراب و استرس و صدای لرزان می‌پرسد؟ «بهنوش، بهنوش اینجاست؟ دو روزه بهش زنگ می‌زنیم جواب نمی‌ده. من عموش هستم.»

ماموران می‌گویند «ما بهنوش نداریم.»

پیرمرد دوباره تکرار می‌کند «بهروز.»

یکی از مامورها بهروز را زودتر از بقیه می‌شنود و می‌گوید: «بهروز را می‌گه. آره حاج آقا بهروز حالش خوبه. سر کاره نتونسته بهتون زنگ بزنه.»

صورت پیرمرد غرق خنده می‌شود. انگار که دنیا را به او داده‌اند. می‌گوید: «زنده‌اس؛ زنده‌اس.» چند بار سرش را تکان می‌دهد و سرش را رو به آسمان می‌گیرد و می‌گوید: «خدایا شکرت» عصایش را به زمین می‌زند و بلند می‌شود که برود. مامورها از او می‌خواهند کنارشان بنشیند و چای بخورد اما پیرمرد می‌خواهد برود. مامورها می‌خواهند او را برسانند. اما پیرمرد می‌گوید که خانه‌اش نزدیک است و زود می‌رسد. اصرارهای ماموران جواب نمی‌دهد و پیرمرد شاد و خوشحال پیاده‌روی خیابان امام حسین (ع) را پیش می‌گیرد و می‌رود.


منبع: alef.ir

نامه‌ای به رییس مجلس برای کمپین #آتشنشان_شهیدایثارگراست

محمدمهدی تندگویان، فرزند وزیر نفت شهید ایران و عضو شورای شهر تهران هم‌پای تعداد زیادی از فرزندان شهید در نامه‌ای به علی لاریجانی، رییس مجلس از او خواسته است برای شهیدخوانده شدن آتش‌نشانان جانباخته، تمهیدی بیندیشد.

به گزارش خبرآنلاین؛ در این آمده است؛

بسم رب الشهدا و الصدیقین

جناب آقای دکتر لاریجانی
رییس محترم مجلس شورای اسلامی ایران

باصلوات بر محمد وآل محمد و درود وصلوات فراوان به روح پرفتوح بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و همچنین شهدای انقلاب و هشت سال دفاع مقدس جمعی از فرزندان شهدا دفاع مقدس ضمن عرض تسلیت به محضر رهبرکبیر انقلاب آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله) و عموم مردم ایران بعلت حادثه ی جانسوز و تاسف بار ساختمان پلاسکو در۳۰ دیماه بدینوسیله به استحضار میرساند؛ که ما بعنوان یادگاران ایثار و مقاومت در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس مراتب اعتراض خودرا نسبت به تصمیم بنیاد شهید مبنی بر شهید خدمت شماردن شهدای آتشنشانی و بالاخص شهدای حادثه ی پلاسکو بجای ثبت بعنوان شهید ایثارگر به استحضار جنابعالی و تمامی نمایندگان دلسوز مردم در مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران میرسانیم.

همانطور که مستحضر هستید به استناد تبصره (۱) ماده (۴) اصلاحی قانون اساسنامه بنیاد شهید و امور ایثارگران ـ مصوب ۱۳۸۷ـ و تبصره بند (الف) ماده (۱) قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران ـ مصوب ۱۳۹۱ـ ، آیین نامه تعیین و احراز مصادیق عملی شهید، در حکم شهید و سایر مصادیق ایثارگری (مفقودالاثر، جانباز، آزاده و اسیر) را به شرح زیر تصویب کرده است :

ماده۱ـ در این آیین نامه اصطلاحات زیر در معانی مشروح به کار می روند:

۱ـ شهید: کسی که جان خود را در راه تکوین، شکوفایی، دفاع و حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و کیان جمهوری اسلامی ایران و استقلال و تمامیت ارضی کشور، مقابله با تهدیدات و تجاوزات دشمن و عوامل ضد انقلاب و اشرار نثار کرده یا می کند.

۲. در حکم شهید: کسی که از نظر مأموریت، وظایف و اهداف تعیین شده همانند شهید است، ولی از لحاظ شرایط وقوع یا محل شهادت متفاوت می باشد.

حال سوال اینجاست! چه تفاوتی مابین شهدای دوران انقلاب اسلامی و پس از آن هشت سال دفاع مقدس و همچنین شهدای نیروی انتظامی و سپاه پاسداران در ماموریت های گوناگون ملی و همچنین قهرمانان و شهدای مدافع حرم، و شهدای آتشنشانی که از جان خود برای حفظ و حراست از مال و جان و انفاس مسلمین و مردم عزیز کشورمان از دست داده اند وجود دارد؟ چرا این شهدا که مظلومانه و گاهی با کمترین امکانات بی درنگ به دل آتش و دود زده و برای نجات حتی یک نفر چشم بر عافیت خود میبندند باید در جرگه شهدای خدمت شمرده شوند؟

ما بعنوان امضا کننده گان این نامه که از جمعی از خانواده های ایثارگران و ملت شریف ایران، اعضا خانواده ی رسانه، هنر و نیروهای انقلابی و انتظامی کشور از شما درخواست داریم در اسرع وقت این موضوع را رسیدگی کرده و با امضا اکثریت نمایندگان محترم تغییر قانونی و دیدگاه ملی را رقم بزنید

ضمن عرض تشکر و قدرانی از خداوند متعال برای شما آرزوی توفیقات روزافزون را خواستاریم

امضا
فرزندان شهید و خانواده های ایثارگر


منبع: alef.ir