۷ نکته درباره حادثه ساختمان پلاسکو

طی سه روز گذشته رسانه‌های ایران و افکار عمومی به این فاجعه واکنش‌های گوناگونی نشان داده‌اند؛ اما این حادثه از هفت جنبه دیگر حائز اهمیت است:۱- جنبه‌های روانی و رفتارشناسی جامعه: برخورد افکار عمومی با موضوع به وضوح نشان می‌دهد در درون نهاد و ضمیر مردم، گسل‌های روانی فعالی وجود دارد که باید نگران آن‌ها بود. سلفی گرفتن گروهی ازمردم به خودی خود اهمیتی ندارد. اما سوال این است که «چه اتفاقی رخ داده که سوانح، فجایع، خشونت و خشم و ریزش دیوار دفاع اخلاق عمومی در بستر فردی گروهی مردم، به امری عادی و عرفی تبدیل شده است؟».۲- اشارات و انتقادات مکرر و بی‌امان مسئولان به مردم حاضر در صحنه فاجعه، به گونه‌ای غیرمعمول آنچنان بوده و هست که القا می‌کند علت اصلی عدم امدادرسانی، مردم بوده‌اند. هرچند این انتقاد تا اندازه‌ای درست به نظر می‌رسد، اما کوشش در جهت پوشاندن ضعفی که عمیقاً متوجه مسئولان و متولیان مربوطه شهری – امدادی – انتظامی و امنیتی است، به بهای مقصر جلوه دادن مردم چندان اخلاقی و صحیح به نظر نمی‌رسد. به نظر می‌رسد مسئولان مربوطه  در پشت انتقاد  از مردم، مترصد پوشاندن ضعف‌های سیستماتیک خود در سه حوزه اجتماعی و دفاع شهری غیرنظامی هستند. نخست، فقدان  آموزش توده‌های مردم؛ دوم، ضعف حیرت‌آور در اداره مهندسی شده شهرها؛ سوم، ضعف منابع دفاعی و فقدان تجهیزات فنی شهری در مواجهه با بحران‌ها و فجایع. این سه ضعف در ویرانی ساختمان پلاسکو به ضوح خود را نشان دادند.۳- بخشی ازمردم  به دلیل رفتارشان مورد انتقاد قرار گرفتند اما کسی حاضر نیست به این سوال پاسخ دهد که «قبل از این فاجعه که می‌توانست چیز بدتری باشد، آیا توده‌های مردم برای چگونگی مقابله با بحران آموزش‌های لازم را دیده و می‌دانستند چه کار باید بکنند یا نکنند؟ به هر حال بخش عمده‌ای از مدیریت اتفاقات  با آموزش  به مردم امکان پذیر می‌شود. نه به این اعتبار که «مردم چه باید بکنند؟»، بلکه  به این معنا که بیشتر بدانند «چه نباید بکنند».۴- در فجایعی مانند حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و یا صدمه دیدن نیروگاه اتمی فوکوشیمای ژاپن پس از سونامی  سال۲۰۱۱، مردم با آگاهی دقیق به مسئولیت‌های مدنی و دفاعی خود واقف و پشت نیروهای امدادی و درمانی قرار گرفتند. این را مقایسه کنید با مدیریت قرن نوزدهمی و ضعیف و فاجعه‌بار روس‌ها در فاجعه  اتمی  ۱۹۸۶ نیروگاه چرنوبیل که به وضوح نمادی از بی‌کفایتی روس‌ها در عصر خود بود. تفاوت، در آموزش و سیستم دفاع غیرنظامی شهری است.۵- شوربختانه فقدان این آموزش‌ها وتسلط بر شرایط بحرانی تنها به شهروندان عادی مربوط نمی‌شود. گفته شده طی دو روز اخیر، قهرمانان میهن (آتش‌نشانان) درگیر یافتن راهی برای ورود به  زیرزمین  ساختمان  بوده‌اند. آیا ساختمان پلاسکو نقشه‌های مهندسی سازه، فنداسیون، ساخت بنا، تاسیسات فنی، فاضلاب و ایمنی سازه و زیربنا نزد شهرداری محلی نداشته تا نیروهای امدادی با استفاده از آن‌ها به ساختمان پلاسکو و بناهای اطراف وارد شوند و مردم و همکاران‌شان را نجات دهند؟.۶- یک نکته شخصا برای من موجب تعجب و آزردگی شد. شاید برخورد عاطفی با موضوع خوب باشد – که هست. اما انتشار وسیع عکس‌های قهرمانان میهنی (آتش‌نشانان) در حال گریه و ناراحتی چندان مناسب نبود. در کمتر جایی از دنیا چهره قهرمان را ناراحت و گریان نشان می‌دهند. او تجلی اراده و قدرت است ومردم دوست دارند در سختی‌ها به چهره مصمم و پرصلابت قهرمانان نگاه کنند و امیدوار شوند.۷ – به هر صورت آموزش‌های دفاع غیرنظامی، زمان‌بر و شاید پرهزینه باشند اما در برابر اتفاقات و فجایعی که قرار است رخ دهند، هزینه‌هایی کاملا مقرون به صرفه و منطقی هستند.تقاضای در پیش گرفتن رفتارهای مدنی از سوی شهروندان در دفاع شهری، بدون آموزش و اطلاع‌رسانی مستمر به مردم، انتظار به جایی نیست.این‌ها بخش‌های کوچکی از فاجعه مدیریت در شهر تهران و احیانا دیگر شهرهاست. مانند ساختمان پلاسکو در تهران کم نیست. برای آن‌ها چه فکری شده؟ نمی‌دانیم! اما با این تهران که به یک بمب سازه‌ای بیشتر شبیه است تا یک طناز رشک برانگیز، چه باید کرد؟ فکر آن روز واقعه باید بود.


منبع: baharnews.ir

تهران نیازمند طرح جامع ایمنی

می‌گل هشترودیروزنامه بهارصبح روز شنبه برای پلاسکو و جان بر کفان آن رنگ و بویی دیگر داشت، با وجود این‌که شبی طاقت فرسا را پشت سر گذاشته بودند اما توانستند پیکر ۳ تن از شهیدان آتش نشان را از زیر آوار بیرون بیاورند، هنوز هم امید بر این داشتند تا شاید از دل این کوه سنگ و آهن بتوانند دوستانشان را زنده به بیرون بیاورند. این در حالی است که فضای مجازی پر شده بود از این‌که توسط دستگاه‌های زنده یاب توانسته اند ۴ تن از آتش نشانان زنده ای که زیر آوار قرار دارند را شناسایی کنند اما دسترسی به آنها بسیار دشوار است. *** صبح روز شنبه در حالی که موجی از امید در دل اتش نشانان هنوز هم می‌خروشید دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور از آوار های پلاسکو و اقدامات آوار برداری برای حمایت از آتش نشانان که خستگی ناپذیرانه هنوز هم در حال تلاش هستند دیدار کرد و بر قوت قلب آتش نشانان افزود پس از آن شاهد این بودیم که چند تن از اعضای شورای شهر به محل حادثه رفتند و جلسه ای غیر علنی نیز با حضور جمع کثیری از این اعضا در ساختمان مجاور پلاسکو برگزار کردند و بعد از جلسه آقای چمران در جمع خبر نگاران حاضر شده و از اقداماتی در جهت تهیه لوازم مورد نیاز آتش نشانان طی چند روز اخیر خبر داد همچنین ابراز کرد که امار آتش نشانی محبوس تا کنون ۱۵ تن بوده است.   این در حالی است که تندگویان بعد از این جلسه بیان کرده است که شورا مجوز تنخواه ۱۰۰ میلیارد تومانی برای تجهیزات از دست رفته آتش نشانی  مقر کرده است. درمورد ایمنی  پلاسکواقدامی نشده بود معصومه آباد نیز در رابطه با ایمن سازی ساختمن‌ها در گفتگو با «بهار» گفت: در حال حاضر باید طرح جامع ایمنی شهر تهران توسط یک متولی واحد از صفر تا صد انجام پذیرد.در حال حاضر سازمان ایمنی بحث پیشگیری و ایمن سازی را انجام می‌دهد و علاوه بر آن شناسایی کرده و گزارش ارزیابی خطر ارائه می‌دهد و بعد به مرجع دیگری تحویل می‌دهد. برای مثال برای همین ساختمان پلاسکو در ذیل اعلام خطر رو نوشت ۷ سازمان دیگر نیز وجود دارد یعنی ۷ سازمان دیگر نیز درگیر این موضوع بوده اند. ولی در واقع هیچ اقدامی صورت نگرفته است. یعنی به نوعی می‌توان گفت باید ضابط قضایی برای این موضوع وجود داشته باشد که بلافاصله بعد از شناسایی خطر، قدرت اجرایی برای پلمب کردن ساختمان وجود داشته باشد تا مانع ادامه فعالیت شود.  امروز شاهد فرو پاشی ساختمان پلاسکو هستیم و روزهای آتی شمار دیگری از این ساختمان ها به این حالت گرفتار خواهند شد. و حوادث بعدی باعث فراموشی این حادثه خواهند شد. ایمن سازی کارگاههای واقع در این پاساژ زیر نظر وزارت کارقرار دارد و ایمن‌سازی آن نیز بر عهده وزارت کار است نه شهرداری. شهرداری باید برای شناسایی خطر و دادن اخطار اقدامات لازم را به عمل می آورد. ابلاغیه ای که از جانب شهرداری برای اعلام خطر به این ساختمان ها صادر می‌شود ضمانت اجرایی ندارد. تنها شناسایی و اعلام می‌کند و رو نوشت آن به سازمان‌های دیگر فرستاده می‌شود. طبق آماری که تا کنون از رئیس اورژانس کشور به دست رسیده کل مصدومان این حادثه خونین ۱۲۱ نفر بوده که همه‌ی آنها به جز دونفر ازبیمارستان  مرخص شده اند. اما سخنگوی آتش‌نشانی خبر از اعلام مفقودی حداکثر ۲۵ نفر داد و افزود ۱۶ نفر از آن‌ها نیروی آتش‌نشان هستند و تلاش برای دستیابی به آنها ادامه خواهد داشت. شایعات فراوان است حسن عباسی سخنگوی اورژانس تهران در گفتگو با بهار گفت: دیشب جنازه ۳ تن از آتش‌نشانان را از زیر آوار بیرون آوردند ولی به علت جراحات و سوختگی آنها اجساد قابل شناسایی نبود و قرار است برای احراز هویت آنها اقدامات لازم صورت بگیرد. وی همچنین تاکید کرد که شایعات در باره آوار برداری پلاسکو زیاد است و اخبار مبنی بر وجود ۴ تن از آتش نشانان زنده در زیر آوار که گفته می‌شد توسط دستگاه زنده یاب شناسایی شده‌اند را تکذیب کرد و در ادامه توضیح داد که شب گذشته در پی آوار برداری با وجود این‌که آتش در زیر آوارها هنوز هم وجود دارد، اما ورود آتش نشان به ساختمان مجاور پلاسکو که برای خاموش کردن آتش از پنجره به داخل رفته و عکس هایی از آن در فضای مجازی منتشر شده، دیده نشد و به نظر می‌رسد خبر مربوط به این موضوع نیز کذب محض است. در این بین خبرها حاکی از آن است که محمد سعیدی کیا رئیس بنیاد مستضعفین گفته است که پلاسکو را ۲ ساله  می‌سازیم و واحدهای نوساز به تمامی سرقفلی‌داران واگذار می‌‌شود. همچنین طی  حضور بیشماری از مردم در خیابان‌های منتهی به پلاسکودر روزهای قبل،  روز شنبه شاهد این بودیم که مردم بالاخره متوجه شدند که حضورشان در این مکان به غیراز ایجاد مزاحمت برای ماموران لطف دیگری ندارد و بنابراین محل حادثه را ترک کردند. به طوری که رئیس پلیس راهور تهران بزرگ از همکاری مردم تشکر کرد.


منبع: baharnews.ir

دستگاه‌های زنده‌یاب چطور کار می‌کنند؟

به گزارش ایران خبر، تیم‌های امداد و نجات بیشتر از ۱۵ سال است که در گوشه و کنار جهان از دستگاه‌های مختلف زنده‌یاب برای پیدا کردن سریع مصدومان در زیر آوار استفاده می‌کنند.  زنده‌یاب‌ها انواع مختلفی دارند و تیم‌های امداد و نجات کشورهای مختلف از دستگاه‌هایی با مشخصات متفاوت استفاده می‌کنند. این دستگاه‌ها بر اساس نوع و کاربردشان برای حوادث مختلف متفاوت هستند. اما به صورت معمول از حس گرهای حرارتی،صوتی،نوری واکسیژنی و در برخی موارد دتکتور یا شناساگر مایکروویو استفاده می‌کنند.  در حوادثی که تخریب گسترده وجود دارد به صورت معمول از زنده‌یاب‌هایی با حسگر صوتی استفاده می‌شود. از این دستگاه‌ها باید در سکوت مطلق محیط استفاده کرد. سنسورهای پیشرفته چنین دستگاه‌هایی در محیط نصب می‌شود و دستگاه قادر است صداها را از زیر آوار تشخیص دهد. در واقع سنسورهای این دستگاه محل حادثه را به یک میکروفن بزرگ و حساس تبدیل می‌کنند. این دستگاه‌ها همچنین قادر هستند که لرزش‌هایی که احتمالا توسط مصدوم در زیر آوار تولید می‌شود را به صدا تبدیل کنند.  این صدا و لرزش می‌تواند حتی کشیده شدن ناخن توسط مصدوم روی یک سطح یا کوبیدن با میله یا ابزاری به جسم دیگر باشد. معمولا این دستگاه‌ها با ضبط صداها در حافظه خود به امدادگر امکان می‌دهد تا اصوات شنیده شده را مقایسه کرده و خود را به نزدیکی مصدوم برسانند. با بررسی نمودارها و گراف‌ها ترسیم شده امدادگر به تدریج می‌تواند به محل دقیق گیر افتادن مصدوم را پیدا کند تا نیروها به کند و کاو محل بپردازند. استفاده از این روش همان طور که گفته شد نیاز به حفظ سکوت در محیط حادثه دارد.  علاوه بر این در حوادث دیگر امدادگران از زنده‌یاب‌هایی با حسگرهای حرارتی استفاده می‌‌کنند. در واقع این حسگرها حرارت زیر آوار را به استفاده از رنگ دسته‌بندی می‌کنند و طیف‌های حرارتی اسکن شده را مشخص می‌کنند. در مواردی که منبع حرارتی زیر آوار نباشد این دستگاه‌ها کمک‌ شایانی به تشخیص حرارت بدن مصدومان و پیدا کردن آنها می‌کنند.  تحقیقات جدیدی هم برای استفاده از دستگاه‌های زنده‌یاب صورت گرفته که با امواج مایکروویو کار می‌کنند. این دستگاه‌ها قابلیت شناسایی سیگنال‌های تنفس و ضربان قلب مصدوم را دارند.  اساس کار آنها به این صورت است که موج مایکروویو قابلیت عبو از میان آوار را دارد و با برخورد با مصدوم زنده در زیر آوار انعکاس موج تغییرات مشخصی دارد. با استفاده از الگوریتم خاص این دستگاه می‌تواند تنفس یا ضربان قلب را در انعکاس موج مایکروویو تشخیص دهد


منبع: irankhabar.ir

خانم ابتکار! پلاسکو پیشکش فکری به حال آلودگی هوا و محیط بانان بفرمایید

مصدوم شدن محیط بانان به دست متخلفان همچنان ادامه دارد، آلودگی هوا مردم کلانشهرها را تا مرز خفگی پیش برده، یوز ایرانی به فراموشی سپرده شده و … اما خانم ابتکار با چشم بستن بر این معضلات درباره حادثه پلاسکو اظهار نظر جالبی داشته است.

به گزارش تسنیم، معصومه ابتکار درباره حادثه ساختمان پلاسکو ضمن تسلیت گفتن شهادت آتش‌نشانان با این توضیح که رویکردمقصریابی ندارد، گفته بود “تذکر دادن به ساختمان پلاسکو درباره بحث ایمنی کافی نبود، اگر سازمان‌ها بخواهند تنها به تذکر بسنده کنند راه به جایی نمی‌برند.”

در حالی که ماه‌ها از شهادت سه محیط بان طی ۴۸ ساعت می‌گذرد سازمان حفاظت محیط زیست، پیش پا افتاده‌ترین اقدامی را که انتظار می‌رفت دستکم به منظور تسلی خاطر محیط بانان هم که شده، در اولین فرصت محقق شود به انجام نرسانده است. لایحه حمایت از محیط بانان که ماه‌هاست وعده تقدیم آن به مجلس شورای اسلامی از سوی معصوبه ابتکار و سایر مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست در رسانه‌ها مطرح می‌شود هنوز پس از گذشت ماه‌ها به مجلس شورای اسلامی نرسیده است. لایحه‌ای که تعلل در ارسال آن به مجلس، فریاد نمایندگان مجلس را هم برآورده است. احمدعلی کیخا، علی‌محمد شاعری، عبدالکریم حسین‌زاده و علی وقف‌چی، از جمله نمایندگانی به شمار می‌روند که طی ماه‌های گذشته نسبت به کوتاهی در تدوین و ارسال این لایحه به مجلس انتقاده کرده‌اند. لایحه‌ای که بیش از شش ماه است که بناست “به زودی” به بهارستان برسد.

مصدوم شدن محیط بانان بر اثر اصابت گلوله متخلفان حوزه شکار و صید همچنان ادامه دارد و گلایه‌های جسته و گریخته این قشر دلسوز و کم درآمد که نه از حمایت جانی لازم برخوردارند، نه از حمایت قضایی و نه حتی از امکانات لازم برای حفاظت از محیط زیست کشور در برابر خیل متخلفانی که چشم به قتل عام حیات وحش دوخته‌اند، از کم لطفی‌های سازمان متبوعشان هر چند با دلسردی و ناامیدی آمیخته شده اما همچنان در فضای مجازی به گوش می‌رسد. البته اگر گوش شنوایی باشد و شنونده‌ای دلسوز.

تدوین و تقدیم لایحه حمایت از محیط بانان به مجلس شورای اسلامی که در روزهای تخستین شهادت محیط بانان، به نظر اولین و ابتدایی‌ترین گام سازمان حفاظت محیط زیست در حمایت از سربازان سبز وطن می‌رسید هنوز برداشته نشده اما اظهارات و موضع‌گیری‌های نمایشی ــ‌ سیاسی معصومه ابتکار در واکنش به سوژه‌های داغ روز و مورد توجه جامعه، نمک بر زخم نه تنها محیط بانان بلکه دوستداران محیط زیست می‌پاشد و این پرسش را پیش می‌کشد که چرا رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، دغدغه محیط زیست رنگ باخته این کشور را ندارد؟ محیط زیستی که برخلاف پوشش بانوی نجات بخش خود، دیگر سبز نیست. تماس تلفنی و دلجویی ابتکار از سربازی که پای خود را برای نجات یک سگ از دست داده بود، هر چند به ظاهر جلوه‌ای زیبا از انساندوستی و حیواندوستی به نظر می‌رسد اما هنگامی که در کنار بی‌تفاوتی وی نسبت به مصدومیت محیط بانان قرار می‌گیرد، رنگ و لعاب دیگری به خود خواهد گرفت. رنگ و لعاب تلاش برای جلب حمایت جمعیت قابل توجهی از جامعه که بی‌خبر از حیله‌های سیاسی کارانه دل در گروی مهر کسی خواهند سپرد که برای حیواناتِ خصوصا شهری دلسوزی بیشتری به نمایش می‌گذارد، تنها در تجمعات مربوط به حیوانات شهری شرکت می‌کند و پیش از آنکه لوایحی در حوزه وظایف خود تدوین کند، طی مانورهای رسانه‌ای خبر از تلاش برای تدوین لایحه مبارزه با حیوان آزاری می‌دهد. لایحه‌ای که البته در عمل به سرنوشت لایحه حمایت از محیط بانان دچار شده و در رسیدن به بهارستان ناکام مانده اما هر چه که بود و هست حمایت‌های مردمی بسیاری را برای ابتکار به ارمغان آورد.

حمایت از حیوانات شهری را که به پای سنخیت با حفاظت از محیط زیست بگذاریم، اظهارات روز گذشته معصومه ابتکار را درباره حادثه ساختمان پلاسکو نمی‌توان نادیده گرفت. ابتکار ضمن تسلیت گفتن شهادت آتش‌نشانان با این توضیح که رویکردمقصریابی ندارد گفته بود “تذکر دادن به ساختمان پلاسکو درباره بحث ایمنی کافی نبود، اگر سازمان‌ها بخواهند تنها به تذکر بسنده کنند راه به جایی نمی‌برند.” هر چند که در مواجهه به معضلات زیست محیطی، جملات “ما تذکر داده‌ایم. ما اخطار داده‌ایم. به محیط زیست ربطی ندارد.” بارها از زبان معصومه ابتکار و مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست مطرح شده است اما به نظر می‌رسد با توجه به داغ بودن موضوع حادثه پلاسکو، ابتکار بر خلاف آنکه مدعی است رویکرد مقصریابی ندارد، تلاش می‌کند با استفاده از احساسات به وجود آمده در سطح جامعه نسبت به شهادت آتش‌نشانان فداکار شهرداری تهران، اغراض سیاسی خود را آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری پیش ببرد تا یک بار دیگر، اولویت‌های خود را به نمایش گذاشته و تاکید کند، در جایی که بازار حمایت از قهرمانانِ روز، داغ است، تلاش برای احقاق حقوق محیط بانان، محلی از اعراب نخواهد داشت.


منبع: alef.ir

رییس دانشگاه شهید بهشتی برکنار شد

پیش از این و از سال ۹۱ تاکنون دکتر محمد مهدی تهرانچی عهده دار سمت ریاست دانشگاه شهید بهشتی بود.

به گزارش ایسنا، دکتر فرهادی وزیر علوم در حکمی دکتر سیدحسن صدوق عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی را به عنوان رییس این دانشگاه منصوب کرد.

پیش از این و از سال ۹۱ تاکنون دکتر محمد مهدی تهرانچی عهده دار سمت ریاست دانشگاه شهید بهشتی بود.
 


منبع: alef.ir

چه کسانی می توانستند جلوی فاجعه «پلاسکو» را بگیرند؟

فاجعه پلاسکو در شرایطی رخ داد که قانون مدت‌ها پیش برای جلوگیری از بروز چنین حوادثی راهکارهای دقیقی ارائه کرده بود، اما کم‌کاری برخی دستگاه‌ها سبب وقوع چنین فاجعه‌ بزرگی در قلب تهران شد.

 


به گزارش فارس، حالا دیگر برج بلند مرکز شهر نیست؛ جایش را تلی از آهن و آتش و دود و سیمان گرفته است؛ آتش نشان هایی هنوز زیر آوار محبوسند و با گذشت زمان کم کم امیدها برای زنده بیرون آوردنشان رنگ می بازد.

حالا عده ای در گوشه و کنار آوارهای پلاسکو ایستاده اند و انگشت حسرت به دهان گرفته اند که چرا این اتفاق افتاد؟؛ برخی مانند سخنگوی آتش نشانی تهران در دقایق اولیه شروع بحران خیلی صریح می گوید که «آتش نشانان با خون خود بی احتیاطی دیگران را پوشش دادند و بارها تذکر دادیم ولی کسی توجه نکرد.»

حالا همه می خواهند بدانند چه کسانی می توانستند از بروز این فاجعه جلوگیری کنند ولی انجام وظیفه شان را آنقدر به تاخیر انداختند تا برج آهنی ۵۳ ساله تهران بر سر مردم و آتش نشانان آوار شد.

قانون خیلی وقت پیش برای پیشگیری از این وقایع پیش بینی های صریحی داشت؛ اما هیچ کس حتی خود تنظیم کنندگانش، آنرا جدی نگرفتند و ماجرا به یک فاجعه ختم شد؛ فاجعه ای که از ابتدای به وقوع پیوستن آن، انگشت های اتهام برخی را به سمت یکدیگر گرفت تا برخی زوایای پنهان ماجرا مسکوت بماند.

در این گزارش به بررسی قوانینی می پردازیم که اگر دقیق و صریح اجرا می شد، شاید امروز پلاسکو به جای تبدیل شدن به تلی از آوار، نوسازی و یا بهسازی می شد.

چه کسانی می توانستند جلوی فاجعه را بگیرند؟/ قانونی که دیر اجرا شد!

درست ۳ سال پیش؛ حادثه ای در همین خیابان برای یک کارگاه تولید پوشاک رخ داده بود؛ دو زن جوان از پنجره آویزان شده بودند و علی رغم تلاش های آتش نشانان برای خنک کردن آنها، خود را برای فرار از آتش به پائین پرتاپ کرده و هر دوی آنها فوت کردند.

پس از این حادثه انگشت اتهام سریعا به سمت شهرداری تهران و سازمان آتش نشانی چرخید؛ برخی معتقد بودند که این سازمان از تجهیزات کافی برای پائین آوردن افراد گرفتار برخوردار نبوده در حالی که دقایقی بعد از این حادثه یکی از مردان گرفتار در آتش توسط نردبان نجات به پائین منتقل شد و نجات پیدا کرد.

پس از این حادثه رئیس جمهور دستور پیگیری حادثه و ایجاد کمیته ای برای یافتن مقصر اصلی این واقعه را صادر کرد؛ دستوری که برخی احساس می کردند به دنبال مقصری خاص در این ماجرا می گردد.

در این میان زمزمه هایی وجود داشت که به کارگاه حریق زده پیش از این هشدارهایی مبنی بر ناایمن بودن کارگاه داده شده و ماموران آتش نشانی نیز این هشدارها را کتبا به دستگاه های دیگر ابلاغ کرده بودند؛ ولی این زمزمه ها در میان هیاهوی رسانه هایی که سعی داشتند افراد خاصی را مقصر جلوه دهند، پنهان ماند.

ماجرا به اینجا ختم نشد؛ دولت به دلیل حساسیت موضوعات مربوط به کلانشهرها و به ویژه تهران، اقدام به تاسیس کمیسیونی با عنوان «کمیسیون خاص امور کلانشهر تهران و سایر کلانشهرها» کرد که در این کمیسیون مقررات و سندهای مختلف اداره این کلانشهرها، مورد بررسی اعضای هیات دولت قرار گرفت؛ کمیسیون متشکل از ۱۰ وزیر و به معاون رئیس جمهور.

بحث ها و بررسی های این کمیسیون در نهایت در اواخر دی ماه ۹۳ و در سالگرد حادثه خیابان جمهوری و کشته شدن دو زن کارگر، به نتیجه رسید و در قالب مصوبه ای با عنوان «تصویب نامه هیات وزیران در بخش آتش نشانی و امور ایمنی» در قالب بخشی از سند آسیب شناسی کلانشهرها، به تصویب هیات دولت رسید و در خرداد ماه سال بعد از سوی معاون اول رئیس جمهور در قالب کلیه سند آسیب شناسی کلانشهرها به دستگاه های مربوطه ابلاغ شد.


 
اما بررسی این مصوبه هیات دولت می تواند بخشی از گره های ماجرا را باز کند؛ در این سند به روشنی به وظایف وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره ایمن سازی واحد های تولیدی، صنفیی و تجاری اشاره شده ؛ در بخشی از این مصوبه آمده است: «قرار گرفتن گزارش های سازمان ها و واحدهای آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری های کشور در خصوص کارگاه های ناایمن شهری در اولویت بازرسی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است»

این ابلاغیه دولت صریحا به وظیفه این وزارتخانه پیرامون لزوم ایمن سازی و دریافت گزارش از آتش نشانی و سازمان های ایمنی و رسیدگی به آنها تاکید دارد؛ اما رئیس نوذرپور معاون امور شهرداری های سازمان شهرداری ها و دهیاری های وزارت کشور، پس از ابلاغ این قانون، درباره جزئیات آن نکات قابل تاملی را مطرح می کند؛ نکاتی به روشنی وظایف تمامی سازمان ها و نهادهای ذی ربط در حوادث اینچنینی را مشخص می کند.


 
نوذرپور در مصاحبه ای که در ۱۳ تیرماه سال ۹۴ با روزنامه ایران به بهانه ابلاغ سند آشیب شناسی کلانشهرها با عنوان «نوشدارویی قبل از مرگ کلانشهرها!» انجام داده است درباره دلایل ایجاد این سند می گوید: «این سند با رویکرد تعاملی بین دولت و مدیریت‌های محلی شکل گرفته و تأثیرگذار هم است، در حقیقت این سند نخستین سندی است که در دولت‌های ایران شکل می‌گیرد و رابطه دولت و شهرداری‌ها را به نوعی بازتعریف کرده و مشکلاتی که به علت نبود مدیرت یکپارچه وجود دارد را برطرف می‌کند. چراکه بجز شهرداری، سازمان‌های دولتی زیادی مثل سازمان آب و برق هم هستند که خدمات شهری ارائه می‌دهند و اینها باید با هم هماهنگ باشند.
وی در ادامه به نکته مهمی اشاره می کند؛
«الان شما حوزه آتش‌نشانی را در نظر بگیرید، یکی از وظایف بازرسان وزارت کار، بررسی ایمنی کارگاه‌های سطح شهر است؛ همه ما هنوز حادثه آتش‌سوزی خیابان جمهوری را که موجب مرگ دو زن شد به خاطر داریم، درآن حادثه مأموران آتش‌نشانی بارها نا ایمن بودن کارگاه را اعلام کرده و حتی رونوشت آن را هم به وزارت کار داده بودند، با این حال وزارت کار برای خود هیچ الزامی قائل نشده بود تا این کارگاه را پلمب کند. آنها گزارش را گرفته و در برنامه‌شان گذاشته بودند تا یک روزی به آن بپردازند. الان کارگاه‌های ناایمن زیادی در سطح شهر وجود دارد که از دست آتش‌نشانی هم کاری بر نمی‌آید.»


 
 نوذرپور در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا این سند می‌تواند وزارت کار را ملزم کند که بحث عدم ایمنی کارگاه‌ها را تمام کند؟ تاکید می کند:

«براساس این سند، دولت وزارت کار را موظف کرده به محض ارائه گزارش آتش‌نشانی، این مسأله را در اولویت کاری بازرسی‌اش قرار دهداین حکم است و نمی‌توان از آن سرپیچی کرد. یا دولت، شورای عالی حفاظت فنی را هم موظف کرده تا ضوابط و مقررات ایمنی و آتش‌نشانی کارگاه‌ها و واحدهای صنفی، تجاری و تولیدی که وزارت کشور تهیه می‌کند را در نخستین فرصت تصویب کند. خب اگر این مصوبه در گذشته وجود داشت، بسیاری از این ضوابط و مقررات را می‌توانستیم زودتر از اینها لازم الاجرا کنیم.

 در ادامه خبرنگار روزنامه دولتی ایران صریحا از معاون امور شهرداری های معاونت شهرداری ها و دهیاری های وزارت کشور می پرسد «پس اگر این سند اجرایی بشود دستگاهی که در حادثه کوتاهی کرده باید جواب بدهد، در اینجا یعنی وزارت کار نه سازمان آتش‌نشانی، درست است؟» می گوید: « بله، درحقیقت مقصر اصلی باید جوابگو باشد و به نوعی اینکه چه کسی کوتاهی کرده، روشن شده و این بلاتکلیفی‌ها تمام می‌شود؛ … در همین سند آمده اگر آتش‌نشانی در بازدیدهای موردی خود با یک اشکال فنی در تأسیسات دولتی برخورد کرد و تشخیص داد در صورت بر طرف نشدن، خطر مالی و جانی برای مردم به همراه دارد، دستگاه مسئول مکلف است رفع خطر کند. درحالی که در گذشته این الزام وجود نداشت و در حد یک تذکر بود.»


 
اظهارات این مقام مسئول درباره سند آسیب شناسی کلانشهرها به وضوح مشخص می کند که وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی بر اساس سندی که خردادماه سال گذشته ابلاغ شده، موظف بوده بنابر گزارش های ارسالی از شهرداری، رسیدگی به این گزارش ها را در اولویت کاری خود قرار دهد؛ اما شاید به گفته نوذرپور گزارش های مشابه درباره پلاسکو نیز به سرنوشت گزارش های آتش نشانی درباره ناایمن بودن کارگاه تولید پوشاک در خیابان جمهوری دچار شده و در کشوی بازرسی وزارت کار خاک می خورد!
در این بین اما برخی تاکید دارند که شهرداری تهران بر اساس قانون شهرداری ها (مصوب سال ۱۳۴۵) موظف به رسیدگی به مواردی نظیر پلاسکو بوده است؛

نوذرپور در مصاحبه دیگری در ۱۶ مهرماه سال جاری با خبرگزاری دولتی ایسنا به نکته قابل تاملی اشاره می کند: « در گذشته در ارتباط با واحدهای ناایمن شهری بازرسی این وزارتخانه کار نظارت را برعهده داشت و شهرداری‌ها حق نظارت مستقیم را نداشتند اما در این سند به عنوان یکی از بندها سازمان‌های آتش‌نشانی شهرداری‌ها می‌توانند گزارشات ناایمن بودن کارگاه‌ها را به وزارت کار ارجاع کنند و این وزارتخانه نیز باید رسیدگی به این گزارش‌ها را در اولویت کاری خود قرار دهد.»

این مقام دولتی صراحتا اشاره می کند که شهرداری ها «حق نظارت مستقیم به واحد های تجاری و تولیدی را نداشتند» ولی پس از تصویب این قانون آتش نشانی تهران و سایر کلانشهرها به عنوان زیر مجموعه شهرداری می تواند گزارش ناایمن بودن اماکن تجاری و تولیدی را به وزارت کار ارسال و این وزارتخانه نیز موظف به پیگیری ماجراست.

چه کسی می توانست پلاسکو را قبل از فاجعه پلمب کند؟

همانطور که در بالا گفته شد، برخی معتقدند که در این ماجرا شهرداری تهران مقصر اصلی است چون وظیفه مقرر شده در قانون شهرداری ها این نهاد را موظف به جلوگیری از حوادث اینچنینی کرده است.

بر اساس این ادعا، بخش هایی از ماده ۵۵ قانون شهرداری ها را مرور می کنیم:‌ بند ۱۴ ماده ۵۵ که به وظایف شهرداری ها می پردازد تصریح دارد که « اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و حریق و همچنین رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابر عمومی و کوچه ها و اماکن عمومی و دالان های عمومی و خصوصی و پر کردن و پوشاندن چاه ها و چاله های واقع در معابر و جلوگیری از گذاشتن هر نوع اشیاء در بالکن ها و ایوان های مشرف و مجاور به معابر عمومی که افتادن آنها موجب خطر برای عابرین است و جلوگیری از ناودان ها و دودکش های ساختمان ها که باعث زحمت و خسارت ساکنین شهرها باشد. »

در تبصره این بند آمده است:‌ «در کلیه موارد مربوط به رفع خطر از بناها و غیره و رفع مزاحمت‌های مندرج در ماده فوق, شهرداری پس از کسب نظر مأمور فنی خود به مالکین یا صاحبان اماکن یا صاحبان ادوات منصوب ابلاغ مهلت دار متناسبی صادر می‌نماید و اگر دستور شهرداری در مهلت معین به موقع اجراء گذاشته نشود شهرداری رأساً با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را به اضافه صدی پانزده خسارت از طرف دریافت خواهد کرد.

مقررات فوق شامل کلیه اماکن عمومی مانند سینماها- گرمابه ها- مهمانخانه ها- دکاکین- قهوه خانه ها- کافه رستوران ها- پاساژها و امثال آن که محل رفت و آمد مراجعه عمومی است نیز می باشد.»

در این قانون صحبتی درباره میزان اختیار شهرداری ها در برخورد با اماکن متخلف نشده است؛ سوال اینجاست که آیا اختیاری که قانون گذار در آن سال ها به شهرداری ها داده، به معنای اجازه پلمب واحدهای تجاری و تولیدی توسط شهرداری است یا خیر؟ در واقع  این قانون در واقع به حدی گنگ است که در سال های بعد برخی قوانین آنرا نقض و بخش هایی از آن کامل شد.

پس از حادثه پلاسکو نیز برخی تاکید داشتند که براساس قانون وزارت کار باید اقدام به پلمب پلاسکو تا زمان ایمن سازی آن می کرد.

این ادعا با توجه به قوانینی که در بالا ذکر شد، می تواند قابل پذیرش باشد؛ اما برای اطمینان بیشتر مرور قانون کار می تواند مساله را بیشتر روشن کند.

فصل چهارم قانون کار به موضوع بهداشت و ایمنی محل کارگاه های تولیدی می پردازد؛ موضوعی که ایمنی کارگاه در همه زمینه ها از جمله محل قرار گیری کارگاه را نیز شامل می شود؛ در ماده ۱۰۱ این فصل از قانون کار، قانون گذار به بازرسان وزارت کار و کارشناسان بهداشت کار در موارد مربوطه، در محدوده اختیاراتشان، حکم ضابط دادگستری را اعطا کرده؛ به معنای ساده تر گزارش بازرسان وزارت کار در واقع مانند گزارش کارشناسان امین دادگستری مورد استفاده در محاکم قضایی قرار می گیرد.


 
در بندهای بعدی این قانون، وظیفه وزارت کار درباره کارگاه های ناایمن بسیار صریح تر مورد تاکید قرار میگیرد؛ ماده ۱۰۵ قانون کار تاکید دارد که «هرگاه در حین بازرسی به تشخیص بازرس کار یا کارشناسان بهداشت حرفه ای احتمال وقوع حادثه و یا بروز خطر در کارگاه داده شود، بازرس کار یا کارشناس بهداشت حرفه ای مکلف است مراتب را کتبا و فورا به کارفرما و یا نماینده او و نیز رئیس مستقیم خود ارائه دهد.»

تبصره یک ماده ۱۰۵ اما تاکید می کند که وزارت کار موظف است بر اساس گزارش بازرسان کار و کارشناسان بهداشت از دادسرای عمومی محل و در صورت عدم تشکیل از دادسرای دادگاه عمومی محل تقاضا کند که فورا قرار تعطیل و لاک و مهر تمام یا قسمتی از کارگاه صادر شود و دادستان بلافاصله نسبت به صدور قرار اقدام و قرار مذکور را اجرایی کند.
در این میان اما نه تنها این مراحل بر اساس شواهد از سوی بازرسان وزارت کار پیگیری نشد، بلکه حتی گزارش های پی در پی سازمان آتش نشانی شهرداری تهران به سازمان های مسئول اقدام در این زمینه نیز، بدون توجه خاصی، بی نتیجه باقی مانده است.

وقتی می شد فاجعه رخ ندهد اما…

بدون شک تمامی دستگاه های مسئول کشوری اعم از شهری و دولتی در این فاجعه دارای سهم های مختلفی در قصور هستند؛ بدون شک می توان در ابعاد مختلف این فاجعه بخش های مختلف را به عنوان جزئی از پازل بروز فاجعه معرفی کرد.

اما در این میان باید به مبانی قانونی موجود و چهارچوب های از پیش تعین شده نیز توجه کرد؛ اگر گزارش های سازمان آتش نشانی شهرداری تهران درباره پلاسکو توسط وزارت کار جدی گرفته می شد، شاید امروز به جای آوار برداری از برج پلاسکو و حسرت برای از دست دادن آتش نشانان فداکار، کارگران مشغول بهسازی و ایمن سازی این برج بودند.

متاسفانه اما در حوادث اینچنینی برخی تلاش می کنند با پنهان کردن وظایف قانونی خود در میان برخی جنجال های رسانه ای، اصل تقصیر را به گردن نهادها دیگر انداخته و همین مساله نیز راه جلوگیری از بروز حوادث مشابه را می بنند؛ همانطور که اگر وظیفه وزارت کار درباره پلمب کارگاه پوشاک (در حادثه ۳ سال قبل خیابان جمهوری) مورد تاکید قرار می گرفت، امروز فاجعه در این حد رخ نمی داد.

امروز اما شاید دیگر خیلی دیر شده باشد ولی به هیچ وجه نمی توان هزاران ساختمان و برج ناایمن دیگر در شهر تهران را نادیده گرفت و با گذشتن از وظایف قانونی دستگاه های مختلف، اجازه داد دوباره تهران و ایران دوباره حادثه وحشتناک دیگری را به چشم ببیند.


منبع: alef.ir

اژه ای: تنها ۲۲۰ خانواده شهدای منا در دادگستری شکایت طرح کرده اند

سخنگوی قوه قضاییه گفت: تعدادی از خانواده‌های فاجعه منا تاکنون به دادگستری شکایت کرده‌اند که ۲۲۰ خانواده به دلیل فوت عزیزانشان و ۱۱ نفر هم به دلیل مجروحیت در این حادثه و در مجموع ۲۳۱ نفر شاکیان این پرونده هستند.

به گزارش فارس، حجت الاسلام اژه‌ای با اشاره به برخورد با فساد در چند هفته اخیر از سوی قوه قضاییه گفت: به دنبال برخورد با فساد هستیم حتی اگر این فساد درون قوه قضاییه باشد.

وی در توضیح بیشتر این موضوع افزود: در چند هفته اخیر ۵ قاضی را تحت تعقیب قرار داده‌ایم که ۴ نفر از آنها و همچنین چند کارمند متخلف و ۳ وکیل به دلیل همدستی با متهم بازداشت هستند که این پرونده هم‌اکنون در حال رسیدگی است.

وی به قضات رسیدگی کننده به این پرونده‌ها توصیه کرد که در حق این افراد هیچگونه اغماض و تخفیفی قائل نشده و با سرعت و بر طبق موازین قانونی در قبال آنها حکم صادر کنند.

سخنگوی قوه قضاییه در مورد اتهامات این افراد گفت: اتهامات آنها اجمالاً مسائل مالی است که هم‌اکنون در مرحله تحقیقات مقدماتی است ضمن اینکه همگی متهمین در تهران هستند.

اژه‌ای در مورد پرونده بانک ملت هم افزود: تحقیقات مقدماتی پرونده این بانک تقریباً در مرحله تکمیل است و قرار مجرمیت برای متهمین صادر شده و اگر مشکلی پیش نیاید پرونده آنها به دادگاه می‌رود ضمن اینکه مدیرعامل سابق این بانک به همراه چند نفر دیگر در بازداشت به سر می‌برند.

اژه‌ای در مورد پرونده ارزی و بازداشت تعدادی از افراد هم اظهارداشت: در اثر نوسانات ارز ۱۹ نفر در مجموع بازداشت شدند که ۱۰ نفر با قرار وثیقه هم‌اکنون آزاد اما ۹ نفر همچنان در بازداشت به سر می‌برند.

سخنگوی قوه قضاییه در مورد آخرین وضعیت شکایت خانواده‌های فاجعه منا تصریح کرد: تعدادی از خانواده‌های فاجعه منا تاکنون به دادگستری شکایت کرده‌اند که ۲۲۰ خانواده به دلیل فوت عزیزانشان و ۱۱ نفر هم به دلیل مجروحیت در این حادثه و در مجموع ۲۳۱ نفر شاکیان این پرونده هستند.

وی گفت: اقداماتی هم باید از سوی وزارت خارجه و دادستانی کل کشور در قبال جنایت عربستان انجام شود که این مسائل در جای دیگری پیگیری می‌شود.


منبع: alef.ir

آتش‌گرفتن پلاسکو و فروریختن اخلاق

همیشه زمان آبستن وقایع و حوادث بوده، وقایعی که یا کام ما را شیرین کرده یا تلخ، یا با ما بوده و یا بر ما؛ اما آنچه که باعث می‌شود تا این وقایع و حوادث به عنوان آزمون الهی قلمداد شود، واکنش ما در برخورد با این وقایع است.

آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو در روز پنجشنبه گذشته، یکی از همان حوادثی بود که به دلیل خسارات جانی به چندین تن از نیروهای فداکار آتش‌نشانی، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. انتشار تصاویر هولناک فروریختن برج ۵۳ ساله و دفن شدن تعداد زیادی از هموطنانمان در زیر آوارهای تل شده، قلب همه را به درد آورد.

اما آنچه که در این میان به جنازه‌های برجامانده از این حادثه طعنه می‌زد، بی‌اخلاقی برخی از افراد بود که در حاشیه این حادثه حضور داشتند و به جای آنکه التیام بخش بازماندگان باشند، مانعی برسر راه مصیبت زدگان بودند. افرادی که هم در عرصه اجتماعی و هم در عرصه سیاسی به موج سواری بر روی خرابه‌های برجای‌مانده از برج پرداختند.

بی‌اخلاقی اجتماعی

در عرصه اجتماعی از همان ساعات اولیه آتش‌سوزی می‌شد دید که عده‌ای (همیشه در صحنه!) ترجیح دادند تا مانعی بر سر راه امدادگران و آتش‌نشانان باشند و از مصیبت دیگران فیلمبرداری کنند تا شاید در صفحات اجتماعی خود، بیشتر دیده شوند.

چنین افرادی یا مسلمان و دیندار هستند و نمی‌دانند(!) که این تجمعات باعث تأخیر در امر امدادرسانی می‌شود و این خود به نوعی حق‌الناس است و خدا از حق مردم به هیچ وجه نمی‌گذرد؛ و یا در قید و بند دین نبوده و احتمالاً به فرهنگ ۲۵۰۰ ساله خود افتخار می‌کنند و نمی‌دانند(!) که این «غنای فرهنگی» که ایشان از آن دم می‌زنند، با رفتارهایی چون فیلمبرداری از مصیبت انسان‌ها، به تکلفی پوچ‌ تبدیل می‌شود که در اثر جهل به گردن خود می‌آویزند.

البته بی انصافی است اگر مغالطه کنیم و این رفتار را به کل جامعه بسط بدهیم؛ زیرا در همان ساعات اولیه حادثه، بودند هموطنانی که برای اهدای خون خود، صفوف طولانی را تشکیل دادند و به دیگران فهماندند که در برخورد با چنین حادثه‌ای، چه رفتارهایی می‌توان داشت.

بی‌اخلاقی سیاسی

اما گروهی دیگر که نتواستند خود را به جرگه فیلمبرداران از رنج مصیبت دیدگان برسانند، در پشت سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی و کانال‌های تلگرامی پنهان شده و خرابه‌های باقی‌مانده از پلاسکو را آوردگاه سیاست‌بازی‌های خود کردند.

درست زمانی که تعدادی از آتش‌نشانان فداکار از زیر آوارها درخواست کمک می‌کردند و دوستانشان در بیرون از مهلکه در پی آنها ضجه می‌زدند، جیغ بنفش عده‌ای سیاست‌باز، ناله‌های مصدومان و بازماندگان حادثه را وسیله‌ای برای طمع‌ورزی‌های سیاسی و انتخاباتی خود کرد. قبل از آنکه ابعاد وقوع چنین حادثه‌ای توسط کارشناسان بررسی شده باشد، پشت فضای مجازی پنهان شده و با تحلیل‌های اتوبوسی در ساعات اولیه، برای مسئولان و مقصران حادثه، نسخه ‌پیچیده و بی‌اخلاقی را به اوج ‌رسانند.
 
این افراد هم  با پافشاری بر جهل خود، بی‌اخلاقی‌شان را به رخ دیگران می‌کشند؛ اما آیا بین کسانی که در مصیبت دیگران تماشاچی و مخل امدادرسانی بودند و افرادی که اجساد مجروحان را ابزار سیاسی‌کاری خود قرار دادند، تفاوتی هست؟ آیا بی‌اخلاقی در چنین عرصه و زمان و مکانی توجیه‌پذیر است؟

با این حال امید است که جامعه ایران، افرادی را که با تأثیر از فرهنگ ایرانی اسلامی، صفوف طولانی اهدای خون تشکیل داده و برای ابراز همدردی به ایستگاه‌های آتش‌نشانی رفتند، الگوی اخلاقی خود قرار دهند تا بی‌اخلاقی در این وقایع به محاق رود و کشور در راستای احیای تمدن فاخر ایرانی اسلامی قدم بردارد.

«من قطاری دیدم که سیاست می‌برد و چه خالی می‌رفت …
و هواپیمایی
که در آن اوج هزاران پایی
 خاک از شیشه آن پیدا بود»
 


منبع: alef.ir

نقض حکم دو نفر از محکومان به اعدام در پرونده بابک زنجانی

حجت‌الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای از نقض حکم دو نفر از محکومان به اعدام در پرونده بابک زنجانی و ارسال آن به شعبه هم‌ عرض خبر داد.

به گزارش فارس، بعدازظهر امروز صدوهفتمین نشست خبری سخنگوی قوه قضاییه با حضور جمعی از خبرنگاران و اصحاب رسانه برگزار شد. 

سخنگوی قوه قضاییه در ابتدا ضمن ابراز تاسف نسبت به حادثه تلخ پلاسکو و عرض تسلیت به خانواده شهدای آتش‌نشان طلب مغفرت برای شهدای این حادثه از خداوند صبر و مسالت برای بازماندگان طلب کرد و گفت: امیدواریم این حادثه عبرتی باشد تا از وقوع چنین حوادثی جلوگیری کنیم.

حجت‌اسلام محسنی‌ اژه‌ای در رابطه با پرونده بابک زنجانی اظهار داشت: دو نفر از محکومان به اعدام این پرونده حکم‌شان نقض شد و طبق نظر دیوان عالی به شعبه هم‌ارز فرستاده شد. 

وی ادامه داد: همچنین حکم بابک زنجانی به وی ابلاغ شد و پرونده دو نفر از محکومین به اعدام که به شعبه هم‌ارز ارجاع شده در حال انجام تحقیقات و بررسی‌های گسترده است. 

سخنگوی قوه قضاییه افزود: در حال حاضر تحقیقات گسترده از این دو نفر آغاز شده و اگر لازم باشد بازپرس سوالات جدیدی را از بابک زنجانی بپرسد این امکان فراهم است. 

محسنی‌اژه‌ای اظهار داشت: همچنین فرد دیگری که مدت مدیدی فراری بود سرانجام با تلاش نیروی انتظامی به ایران بازگشت که تحقیقات از وی ادامه دارد و پرونده آن در حال بررسی است.
 


منبع: alef.ir

آخرین جزئیات پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان

سخنگوی قوه قضائیه با اشاره به آخرین جزئیات پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه گفت: دولت و بانک مرکزی باید آسیب‌شناسی جدی انجام دهد که چرا این موضوع رخ داده و چه اقدامی انجام دهند تا دیگر تکرار نشود.

به گزارش فارس، غلامحسین محسنی اژه‌ای در صد و هفتمین نشست خبری در ارتباط با پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه اظهار داشت: این پرونده هر چه جلوتر می‌رود تخلفات گسترده و زیادتری در آن دیده می‌شود که جا دارد دولت و بانک مرکزی این موضوع را آسیب‌شناسی جدی کنند.

وی افزود: دولت و بانک مرکزی آسیب‌شناسی کند که چرا این مسائل رخ داده و چه اقدامی انجام دهند که دیگر تکرار نشود.

سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: قوه قضاییه با زحمت اقدامات لازم را انجام داده و متهم را دستگیر می‌کند ولی اکثر آسیب‌شناسی نشود موضوع تکرار می‌شود همچنین پرونده جای عبرت دارد و باید بنگرند که چه رخ داده است.

اژه‌ای افزود: چند هزار میلیارد تومان در این پرونده در اختیار تعداد معدودی از افراد بدون تضمین برای وصول قرار گرفته و همه این مسائل بر خلاف مقررات بانکی و تجاری است.

وی با اشاره به اینکه این مقدار تخلف را یکجا برای یک بانک ندیده بودم گفت: تایید مدیرعامل نیز براساس مقررات نبوده بلکه براساس پشتیبانی و نفوذ انجام گرفته همچنین تسهیلات و میزان آن قانونی نبوده و با توجه به سرمایه مجاز در نظر گرفته نشده همچنین بالاتر از سقف مجاز تسهیلات ارائه شده است.

سخنگوی قوه قضائیه با بیان اینکه در زمینه چگونگی پرداخت تسهیلات نیز قانون رعایت نشده گفت: اعتبارسنجی مناسب نیز صورت نگرفته و ضمانت لازم نبوده است و ه مه اینها بخشی از تخلفات است که دولت و بانک مرکزی باید آن را بررسی کند که اشکال در کجاست و آ‌یا در قانون، عدم نظارت و یا خدای ناکرده فساد بوده است.


منبع: alef.ir

اژه ای: پرونده ریخته‌گران با ۴۵ متهم به دادگاه رفت

سخنگوی قوه قضائیه از به دادگاه رفتن پرونده ریخته‌گران با ۴۵ متهم خبر داد.

به گزارش فارس،‌حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضائیه در صد و هفتمین نشست خود در رابطه با پرونده ریخته‌گران گفت: پرونده ریخته‌گران اکنون با ۴۵ متهم به دادگاه رفته است.

اژه‌ای افزود: این پرونده با مجموعه ضمائم آن ۱۶۰ جلد است که بر همین اساس باید توجه داشت که رسیدگی به ۴۵ متهم کار آسانی نیست و در حال حاضر این پرونده در شعبه ۱۵ دادگاه  انقلاب در حال بررسی است.
 


منبع: alef.ir

بازداشت ۴ قاضی و ۳ وکیل متخلف

سخنگوی قوه قضائیه از بازداشت ۴ نفر از قضات متخلف و چند نفر کارمند متخلف و نیز ۳ وکیل متهم طی یکی دو هفته گذشته خبر داد.

به گزارش ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین  محسنی‌اژه‌ای در ادامه نشست خبری با تاکید بر اینکه ما با هر نوع فساد برخورد می کنیم حتی اگر این فساد در خود دستگاه قضایی باشد، گفت: ظرف یکی دو هفته گذشته، ۵ قاضی تحت تعقیب قرار گرفتند که چهار نفر از آنها بازداشت شدند و چند کارمند متخلف نیز تحت تعقیب قرار گرفتند و بازداشت هستند. همچنین سه وکیل متهم نیز بازداشت شده‌اند که مجموعه این پرونده در حال رسیدگی است.

وی افزود: به قضات رسیدگی کننده به این پرنده توصیه می شود که در مورد این افراد هیچگونه تخفیف و اغماضی قائل نباشند.

محسنی اژه‌ای گفت: این پرونده در حال تحقیقات مقدماتی و در تهران است. اگر حکم صادر شود حتما اطلاع رسانی می کنم.

وی در ادامه با اشاره به پرونده بانک ملت گفت: تحقیقات مقدماتی در این پرونده رو به اتمام است، البته اختلاف جزئی بین بازپرس و اظهارنظر وجود دارد که اگر برطرف شود، کیفرخواست آن صادر می شود. در این پرونده ۴ نفر بازداشت هستند که مدیر عامل سابق این بانک هم هنوز در بازداشت به سر می برد و البته چند نفر دیگر از کسانی که مرتبط با این پرونده هستند نیز در بازداشت بسر می‌برند.

معاون اول قوه قضائیه با اشاره به پرونده ارزی گفت: در این پرونده ۱۹ نفر بازداشت شدند که از این تعداد ۱۰ نفر با قرار آزاد شدند، ولی ۹ نفر هنوز در بازداشت بسر می برند.


منبع: alef.ir

آخرین آمار مصدومان ساختمان پلاسکو

اورژانس تهران شمار مصدومان پلاسکو تا این لحظه را ۱۷۰ نفر اعلام کرد که از این تعداد ۴۲ نفر به بیمارستان اعزام و ۱۲۸ نفر به صورت سرپایی درمان شدند.

به گزارش ایسنا، روابط عمومی اورژانس تهران آماری از امدادرسانی در حادثه ساختمان پلاسکو  را اعلام کرد.بر اساس این گزارش تا این ساعت، آخرین آمار مصدومان ١٧٠نفر است. ۴٢ نفر از این تعداد، به بیمارستان اعزام و ۱۲۸نفر به صورت سرپایی درمان شده‌اند.


منبع: alef.ir

۵ کشته و زخمی در پی واژگونی اتوبوس ولوو

رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا از واژگونی یک دستگاه اتوبوس ولوو در فارس خبر داد.

به گزارش میزان، سرهنگ نادر رحمانی گفت: حوالی ساعت ۹ صبح یکشنبه در کیلومتر ۲۰ محور فسا – شیراز یک دستگاه اتوبوس ولوو واژگون شد.

وی افزود: برابر گزارشات اولیه در پی این حادثه ۲ تن کشته و ۳ تن مجروح شده اند.رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا خاطرنشان کرد: کارشناسان پلیس راه استان فارس تخطی از سرعت مطمئنه را علت این حادثه اعلام کرده‌اند


منبع: alef.ir

چگونه با درخواست خلاف قانون مشتری یا رئیسمان کنار بیاییم؟

داشتن یک مشتری گردن کلفت و پولدار باعث میشود شما خارج از نوبت و بیشتر از حد معمول به این مشتری لطف کنید اما این لطف تا کجا قابل پیشرفت است؟ آیا باید برای این مشتری هرکاری را انجام بدهید؟
به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ زمانی که ارباب‌رجوع یا حتی رئیس شما از شما درخواست کاری را دارد که غیرقانونی یا حتی خلاف اخلاق است، باید چه‌کار کنید؟ در ادامه این مطلب به بیان این موضوع و دلیل آن پرداخته‌ام.
آیا تاکنون یک کارفرما یا ارباب‌رجوع برای ارجاع یک پروژه به شما، از شما درخواست کاری غیرمنطقی، خلاف اخلاق یا حتی غیرقانونی داشته؟ من خودم چنین تجربه‌ای داشته‌ام. و حتی با مدیران پروژه و مسئولان فنی پروژه‌هایی هم کارکرده‌ام که چنین تجربه‌هایی داشته‌اند. به‌عنوان مشاور و افراد حرفه‌ای در این حوزه (مدیریت و زیرمجموعه‌های آن) ما همواره نیاز به حفظ بالاترین سطح از تمامیت و درستی در حین ارائه خدمت به مراجعین و کارفرماهای خودداریم و این به معنای انجام دادن یا گذشتن از کنار هر آنچه آن‌ها می‌خواهند و سپس انجام دادن آن نیست. شاید گاهی این کار به معنای انجام دادن تنها و بهترین کار ممکن باشد . . . و آن‌هم یعنی فرار از موقعیت.
در رابطه با بهترین روش‌های قابل‌استفاده در حوزه مدیریت پروژه و مشاوره، تمایل دارم به چگونگی اداره کردن مواردی بپردازم که در آن‌ها پروژه، درخواست یا فرصت تجاری موردنظر اشتباه و غلط بوده یا آن‌قدر خوب و جذاب است که عملی شدن آن اصلاً امکان‌پذیر نیست. پیشنهاد می‌کنم قبل از اینکه سرخودتان را پایین بیندازید و به جلو حرکت کنید، دوباره بر روی کاری که در شرف انجام دادن آن هستید، فکر کنید.
اگر احساس بدی نسبت به چیزی دارید، به آن شک کنید
این مسئله خیلی ساده و راحت است، اما بی‌اعتنایی کردن به وسوسه ایجادشده خیلی سخت و دشوار است. اگر شیر خوراکی و موجود در یخچال فاسد شده باشد و شما به‌شدت عطش و علاقه زیادی برای نوشیدن آن احساس کنید، میزان این عطش و علاقه اصلاً اهمیت ندارد، به‌هرحال نباید چنین کاری کنید. شما نمی‌توانید کاری که بد و غیرعقلانی و خلاف اخلاق را شروع کنید و درنهایت از آن ‌یک عایدی خوب و مثبت داشته باشید. یک ارباب‌رجوع بد یک ارباب‌رجوع بد است و استثناء ندارد. سازمانی که در حال استخدام شماست و به نظر می‌رسد که در حال انجام یک کار غیرقانونی و خلاف اخلاق است، به‌احتمال‌زیاد در حال کاری اشتباه و غیرقانونی است و به‌هرحال باید به آن شک کرد. به حس درونی خود اعتماد کنید. شاید اشتباه کنید. اما اگر اشتباه نکرده باشید و این مسیر را ادامه دهید، چه کسی به شما کمک خواهد کرد؟
اگر نشانه‌های هشداری از قبیل درخواست ارباب‌رجوع مبنی بر امضاء یک سند مسئولیت را مشاهده می‌کنید که پیش‌ازاین در پروژه‌های قبلی نباید امضاء می‌کردید، یا اطلاعات مالی خاصی از شما می‌پرسند یا می‌خواهند به نمایندگی از طرف آن‌ها کار خاصی را انجام دهید، به‌هیچ‌وجه کار را ادامه ندهید. در برابر هر ارباب‌رجوع یا پروژه بد، صدها و صدها ارباب‌رجوع و پروژه خوب دیگری وجود که تاکنون با آن‌ها روبرو نشده‌اید. ریسک کردن شغل و حرفه و اعتبار خودتان در چنین شرایط اصلاً منطقی نیست – هرقدر هم که این کار برای عایدی مالی داشته باشد.
اگر خطا کنید، دیر یا زود این خطا برملا می‌شود
چند درصد از افرادی که کاری غیرقانونی و اشتباه انجام می‌دهند، نهایتاً می‌توانند از قانون فرار کنند؟ ممکن است برای مدتی خطاهای آن‌ها بر کسی پوشیده بماند، اما درنهایت مجبور به پرداخت هزینه‌ها ناشی از رفتار خود می‌شوند. من حدس می‌زنم رقم افرادی که درنهایت مجبور به پرداخت هزینه رفتارهای خود می‌شوند، چیزی در حدود ۹۵ تا ۹۸% باشد. آیا تصور می‌کنید که آن‌قدر باهوش، بی‌اخلاق و . . . باشید که بتوانید برای مدتی طولانی جزء آن ۲ تا نهایت ۵% باقی بمانید و هزینه رفتارهای خودتان را پرداخت نکنید. و جالب‌تر اینکه آن هزینه‌ای که درنهایت مجبور به پرداخت آن می‌شوید هرگز قادر به بازگرداندن آبرو و اعتبار، زندگی و فرصت‌های ازدست‌رفته و پاک کردن سابقه شما نیست. به حال از این بابت هم ضرر و زیانی منتظر شماست و حرفه و کسب‌وکار خودتان و حتی خانواده خودتان را از دست می‌دهد.
خودخواه باشید و از کار و خانواده خود دفاع کنید
اگر کارفرما شما از شما درخواست کاری برای یک پروژه را دارد که شما تصور می‌کنید که ممکن است غیرقانونی و یا خلاف اخلاق باشد، مدتی صبر کنید. به همین ترتیب اگر در مقام یک کارمند یا یک مشاور هستید و یک ارباب‌رجوع از شما می‌خواهد که به نظر با اصول درست و اخلاقی در کسب‌وکار در تضاد است، نیز باید مدتی صبر کنید. به موقعیت و پیامدهای آن فکر کنید. خودخواه باشید – به شرایطی فکر کنید که این کار ممکن است برای خانواده شما ایجاد کند.
شخصاً فردی را می‌شناسم که برای انجام دادن کارهایی غیرقانونی و شبهه انگیز در سالیان متمادی برای یک شرکت دیگر نهایتاً مجرم شناخته‌شده و به زندان رفته‌اند، باوجودآنکه خودشان سودی از آن اعمال نبرده و تنها یک کارمند ساده بوده‌اند. اینکه طرف آگاهانه این کارها را انجام داده یا تنها از روی سادگی گول شخص دیگری را خورده است، موضوعی نیست که قصد قضاوت یا بررسی آن را داشته باشیم. خلاصه کار این است که خانواده وی درخطر قرارگرفته و خود وی هم احتمالاً برای چند ماه یا چند سال گرفتارشده است. خودتان را بجای آن فرد بگذارید و ببینید آیا واقعاً خواهان قرار گرفتن در چنین موقعیتی هستید؟
خلاصه
زمانی که در حال ارائه مشاوره به یک ارباب‌رجوع هستیم، مسئولیت انجام دادن کارها به بهترین شکل ممکن از طرف آن‌ها بر عهده ما واگذارشده است. مطمئناً خواهان تکرار تعامل تجاری انجام‌شده با آن‌ها هستیم و این تنها در صورتی ممکن می‌شود که آن‌ها از ما راضی باشند. اما خوشحال و راضی شدن آن نباید به قیمت از دست رفتن شغل و اعتبار و خانواده و آزادی ما باشد. در رابطه با هر قدمی که برمی‌دارید، هشیارانه رفتار کنید. مردم در این امور اغلب فقط به فکر منافع مالی خودشان هستند و به عواقب و نتایج حاصل‌شده برای دیگران توجهی ندارند.
The post چگونه با درخواست خلاف قانون مشتری یا رئیسمان کنار بیاییم؟ appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

حال و روز دختر۴ساله آتش نشان مفقود

به گزارش ایران خبر، تعداد آتش‌نشان‌های مفقود شده در ایستگاه حسن‌آباد ٣ نفر است؛ از همه ایستگاه‌ها بیشتر. جلوی ایستگاه شلوغ است. مردم یکی‌یکی می‌آیند و سلام می‌کنند و هنوز تسلیت نگفته بغضشان می‌ترکد و شروع می‌کنند به اشک ریختن. هیچ کدام نمی‌تواند جمله‌اش را تمام کند. آتش‌نشان‌ها همراه‌شان می‌شوند و تشکر می‌کنند. میثم روحانی، برادر محسن روحانی آتش‌نشانی که در آتش‌سوزی پلاسکو مفقود شد دیشب همراه با پدر و مادر و دو برادرش از تالش به تهران آمده. چهره‌اش آنقدر شبیه به برادرش است که آتش‌نشان‌ها همین که او را از دور می‌بینند جلو می‌آیند و او را در آغوش می‌کشند و اشک می‌ریزند. حرفی ندارند. شاید قرار است یک دقیقه دیگر، یک ساعت دیگر، یک شب دیگر انتظار تمام شود و مفقود شده‌ها را از زیر پشته‌های آهن بیرون بیاورند.

میثم برادر محسن روحانی درباره این اتفاق با «اعتماد» صحبت کرد.

آخرین تماس شما و خانواده‌اش با‌ او چه ساعتی بود؟
قبل از ساعت ۴ صبح. بعد از آن هر چه با او تماس گرفتیم جواب تلفنش را نداد. از خانمش و دوستانش که پرس و جو کردم گفتند به پلاسکو اعزام شده و جواب تلفنش را نمی‌دهد.

از دیشب که به تهران آمدید برای پیگیری موضوع به پلاسکو هم رفتید؟
من در تالش آتش‌نشان هستم. امروز صبح (دیروز) با دوتا از برادرهایم به پلاسکو رفتم و کارت آتش‌نشانی‌ام را نشان دادم اما من را راه ندادند. اصلا قبول نکردند وارد آنجا شوم. گفتند خودشان هر خبری بود با تلفن به ما می‌دهند.

همسر برادرتان چطور از ماجرا باخبر شد و الان چه حالی دارد؟
خبر آتش‌سوزی پلاسکو همان روز همه‌جا پیچید و آنها هم خبردار شدند و آمدند جلوی پلاسکو. همسر برادرم منتظر است. راستش هنوز هیچ کس نمی‌داند محسن به خانه می‌آید یا نه. برادرم یک دختر ۴ ساله دارد که اسمش مهساست. دیروز عصری خیلی بی‌تابی پدرش را می‌کرد. هی‌صدایش می‌کرد و می‌گفت بابام کجاست؟ بچه‌های این دوره و زمانه باهوش هستند و همه‌چیز را خیلی خوب متوجه می‌شوند. می‌دانم که فهمیده بود. نگرانی و بی‌تابی بقیه را می‌دید و برای خودش گوشه‌ای می‌نشست و گریه می‌کرد. اما هر چه تقدیر باشد همان می‌شود. دست ما نیست خدا خودش باید درست کند. باید معجزه اتفاق بیفتد تا همه‌چیز درست شود.

چه شد که شما دو برادر شغل آتش‌نشانی را انتخاب کردید؟
ما اصالتا تالشی هستیم. پدرم در تالش آتش‌نشان بود و ما هم شغلش را ادامه دادیم. برادرم هم با من در بخش ایمنی و بهداشت آتش‌نشانی تالش کار می‌کرد. تا اینکه ازدواج کرد و تصمیم گرفت به تهران بیاید. روزهای اول آمدنش به تهران بود به ما زنگ زد و با خوشحالی گفت در روزنامه دیده که شهرداری برای سازمان آتش‌نشانی نیرو می‌گیرد. برادرم فیزیک بدنی‌اش خوب بود. به خاطر همین خیلی زود استخدامش کردند.

آخرین خاطره‌ای که از او دارید چه بود؟
من و برادرم هر دو آتش‌نشان هستیم. اما معمولا حریق‌هایی که در شهرستان اتفاق می‌افتد نسبت به تهران خیلی کمتر است. خطراتی که او در ماموریت‌های تهران با آن مواجه می‌شد خیلی بیشتر از شهرستان است. از آنجا که خاطرات کاری ما همیشه با خطر همراه است سعی می‌کنیم خانواده‌های‌مان کمتر بدانند تا آرامش بیشتری داشته باشند. ما در جمع‌های خانوادگی سعی می‌کنیم شاد باشیم تا خانواده‌هایمان هم با ما شاد باشند؛ سختی‌ها و خطرهای کارمان آنها را اذیت نکند. ما اگر در خانه‌های‌مان هم از کار صحبت کنیم دیگر روح و روانی برای زندگی برای‌مان نمی‌ماند.

نمی‌توانم توی خانه بنشینم و آرام بگیرم
میثم روحانی لباس سیاه پوشیده و از گوشه ایستگاه تکان نمی‌خورد. یکی از آشنایان قدیمی‌شان که آتش‌نشان‌ها را هم می‌شناسد به او دلداری می‌دهد و دستش را می‌گیرد و می‌گوید که به خانه برود. می‌گوید که ایستادن در ایستگاه دردی را درمان نمی‌کند. می‌گوید که آتش‌نشان‌های توی پلاسکو شماره‌شان را دارند و دو ساعت به دو ساعت همه خبرها را می‌دهد. می‌گوید که اگر خبری شود با هم به پلاسکو می‌روند. اما میثم گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست. لحظه‌ای چشم‌هایش را روی هم می‌گذارد و بغض می‌کند. بعد لبخند می‌زند. غوغای توی دلش به چشم‌هایش ریخته و همه این را می‌بینند. می‌گوید: «من خودم آتش‌نشان هستم و همه‌چیز را می‌دانم. درست است تسلی خاطر اینجا نیست. اما من نمی‌توانم توی خانه بنشینم و آرام بگیرم.»

روایت دوم: شادی پیرمرد
در ایستگاه امام حسین (ع) عکس بزرگی از بهنام میرزاخانی را به دیوار چسبانده‌اند. او تنها آتش‌نشانی است که در این ایستگاه فوت شده و خانواده‌اش هم خبر دارند. اینجا هم مردم یکی یکی با دسته‌های گل و شمع می‌آیند و ابراز همدردی می‌کنند. میان مردم پیرمردی با عصا، پریشان و مضطرب که پالتوی بلند کرم رنگ پوشیده وارد ایستگاه می‌شود و به اتاق نگهبانی می‌رود. خمیدگی پشتش قدش را کوتاه نشان می‌دهد. سرش را بالا می‌آورد و با چشم‌های پریشان از ماموران آتش‌نشانی با اضطراب و استرس و صدای لرزان می‌پرسد؟ «بهنوش، بهنوش اینجاست؟ دو روزه بهش زنگ می‌زنیم جواب نمی‌ده. من عموش هستم.»

ماموران می‌گویند «ما بهنوش نداریم.»

پیرمرد دوباره تکرار می‌کند «بهروز.»

یکی از مامورها بهروز را زودتر از بقیه می‌شنود و می‌گوید: «بهروز را می‌گه. آره حاج آقا بهروز حالش خوبه. سر کاره نتونسته بهتون زنگ بزنه.»

صورت پیرمرد غرق خنده می‌شود. انگار که دنیا را به او داده‌اند. می‌گوید: «زنده‌اس؛ زنده‌اس.» چند بار سرش را تکان می‌دهد و سرش را رو به آسمان می‌گیرد و می‌گوید: «خدایا شکرت» عصایش را به زمین می‌زند و بلند می‌شود که برود. مامورها از او می‌خواهند کنارشان بنشیند و چای بخورد اما پیرمرد می‌خواهد برود. مامورها می‌خواهند او را برسانند. اما پیرمرد می‌گوید که خانه‌اش نزدیک است و زود می‌رسد. اصرارهای ماموران جواب نمی‌دهد و پیرمرد شاد و خوشحال پیاده‌روی خیابان امام حسین (ع) را پیش می‌گیرد و می‌رود.


منبع: irankhabar.ir

شش نقطه‌ بحرانی تهران پس از پلاسکو

به گزارش ایران خبر، اسکندر مختاری طالقانی، کارشناس ارشد پیشکسوت میراث فرهنگی، و مدرس دانشگاه که در زمان حادثه «پلاسکو» به طور اتفاقی در خیابان جمهوری و نزدیک ساختمانِ در طعمه حریق حضور داشته است، بروز حادثه پلاسکو را یک هشدار می‌داند، هشداری که در هر نقطه از شهر تهران به واسطه داشتن بناهای حجیم و غیراصولی ساخته شده، می‌توانند فاجعه‌ای بزرگ‌تر از پلاسکو را رقم بزنند.

معاون حفظ و احیای سابق میراث فرهنگی استان تهران در گفت‌وگو با ایسنا، با اظهار تاسف و تسلیت نسبت به وقوع حادثه «پلاسکو» و شهادت آتش‌نشانان فداکار اظهار می‌کند: ساختمان «پلاسکو» نخستین مرکز تجاری بزرگ تهران در دوره مدرن است که از ابتدای ساخت مشکلاتی را با خود داشت. گسترده بودن ساختمان آن، به هم ریختن منظر تاریخی بافت مرکزی شهر، هم‌ساز نبودن نما و کاربری‌های بسیار گسترده این مجتمع تجاری باعث شده بود هشدارهای زیادی را به طور مرتب ازسوی کارشناسان دریافت کند.

او با بیان این‌که این هشدارها متوجه ساختمان‌های حجیمِ دیگر که در سطح شهر ساخته شده‌ بودند، در حالی که باید از ساخت آن‌ها در بخش‌های تاریخی شهر جلوگیری می‌شد، نیز بود، ادامه می‌دهد: امروز در خیابان جمهوری تولیدی‌های فراوانی وجود دارند که تولید، فروش و انبار پوشاک یا حتی وسایل الکترونیک را بر عهده دارند. کارگاه‌هایی که در ساختمان‌های قدیمی و جدید ایجاد شده‌اند و بدون رعایت هیچ‌گونه اصول ایمنی فعالیت می‌کنند.
ساختمان‌های قرار گرفته در همجواری پلاسکو

وی به تجمیع پلاک‌ها در بخش‌هایی از مراکز تاریخی و تبدیل آن‌ها به مراکز تجاری اشاره می‌کند و می‌افزاید: هر سال در این زمینه تذکرهای زیادی داده می‌شود که نباید این کارها انجام شوند، چون یک اصل وجود دارد؛ «هر میزان ساختمان بزرگ‌تر باشد، فاجعه نیز به همان میزان بزرگ‌تر است.» اما متاسفانه کسی این هشدارها را جدی نمی‌گیرد.

پلاسکو یک متجاوز به بافت تاریخی و در نهایت به جان آتش نشانان تهران
این مدرس دانشگاه، دوره‌ی تاریخی پهلوی دوم یعنی از آغاز دهه‌ی ۴۰ در ایران را «آغاز ابتذال در معماری مدرن ایران» می‌داند و بیان می‌کند: از آن زمان به بعد بناهای ریز و درشت زیادی در سطح شهر ساخته شدند که می‌توانند وضعیتی مانند آنچه که امروز بر سر پلاسکو آمد، را به وجود آوردند. پلاسکو یک متجاوز در بافت تاریخی بود که در نهایت به جان قهرمانان آتش‌نشان این سرزمین تجاوز کرد.

ساختمان «آلومینیوم»، بعد از «پلاسکو» دومین نقطه بحرانی بافت شهری تهران
وی با بیان این‌که این بنا از ابتدا به عرصه‌ی بافت تاریخی تجاوز کرده بود، ادامه می‌دهد: ساختمان آلومینیوم در نزدیکی پلاسکو نیز که توسط سازنده ساختمان «پلاسکو» ساخته شد راهروهای پر از اجناس الکترونیک و حتی با حجم گسترده‌تر دارد که هیچ محلی برای عبور باقی نگذاشته است، اجناسی مشتعل‌زا که باید هرچه زودتر برای آن کاری کرد.

او در ادامه این پرسش را مطرح می‌کند که «از آتش‌نشانان عزیزتر چه فاجعه‌ای باید ما را متنبه کند که به افرادی اجازه می‌دهیم هر کاری که تمایل دارند، انجام دهند.»

«بازار تهران»، سومین منطقه بحرانی تهران
مختاری «محدوده بازار تهران» را یکی از نقاط بحرانی در تهران می‌داند و بیان می‌کند: این بخش تاریخی، با خطری بسیار خطرناک روبه‌روست. در این مرکز تاریخی و تجاری مغازه‌داران بارهای زیادی به ساختمان‌ها تحمیل کرده‌اند، در بسیاری از نقاط آن طبقاتی به صورت غیرقانونی در زیرزمین‌ها ساخته شده و حتی روی ساختمان‌های فعلی نیز طبقاتی گذاشته شده‌اندف نمونه بارز آن تجاوزِ «چلوکبابی مسلم» است که مدتی پیش نیز به واسطه این اقدامش با آسیبی مواجه شد.
هشدارها به بازار تهران نزدیک می‌شوند

او با بیان اینکه به دنبال استفاده روزانه بیش از ۵۰۰ نفر از چلوکبابی مسلم، رفتار خاک در منطقه تغییر و چاه ریزش کرد، ادامه می‌دهد: بازار تهران یک نقطه بسیار مستعد برای حوادث و فجایعی از قبیل آتش‌سوزی، زلزله و زیان‌های ناشی از گستردگی بازار در خیابان‌ها است.

وی بیان می‌کند: ریزش هفته گذشته در بازار تهران مربوط به آبریزگاهی است که ظرفیت باری بیش از حد خود را نداشت، با ساخت یک طبقه روی بنای اصلی در بازار تهران رستوران ایجاد کرده‌اند و در ۵۰ متر فضا، روزی ۵۰۰ نفر رفت و آمد دارند.

به اعتقاد این مدرس دانشگاه؛ «زمانی که این اقدامات و ضوابط فنی آن به درستی تشخیص داده نمی‌شوند، بنابراین تأثیرگذاری خود را نیز از دست می‌دهند.»

مختاری تاکید می‌کند: «ایمنی بازار تهران، از میراث فرهنگی و حفظ میراث فرهنگی مهم‌تر است.»

«لاله‌زار»، چهارمین منطقه بحرانی تهران
این کارشناس ارشد مرمت بنا و بافت‌های تاریخی، «خیابان لاله‌زار» را چهارمین منطقه در تهران می‌داند که از نظر نوع کابری‌ها می‌تواند به یک بحران تبدیل شود و این پرسش‌ها را مطرح می‌کند: مگر جای لوازم الکتریکی در این خیابان تاریخی آن هم در وسط شهر است؟ لوازمی که اشتعال‌زا هستند. چرا باید در چنین بازاری که در سطحِ مقیاس ملی است، این نوع کالا را توزیع کنیم؟ چرا باید همه وسایل یدکی ماشین کشور در پاساژ کیانی در خیابان امیرکبیر تهران در مرکز شهر توزیع شود؟ این چه نیازی است که تهران را به این اتفاق تشویق می‌کند؟

وی بیان می‌کند: چرا تجمیع کالاهای خاص در یک نقطه‌ی متمرکز در سطح شهر تهران که امکان تردد در آن بسیار کم است را به جایی که امکانات ایمنی وجود داشته باشد و ماشین‌ها بتوانند راحت‌تر رفت و آمد کنند، منتقل نمی‌کنیم. مگر ظرفیت‌های شهر اجازه می‌دهند که این حجم از تبادل و نگهداری کالا در مراکزی که هیچ پتانسیل و ظرفیتی ندارند، انجام شود؟
وقتی برق و الکترونیک جای سالن تئاتر و سینما را در لاله زار پر می‌کند

او منبع مشکل را در این می‌بیند«که به هر کس و به هر تقاضایی که داشته باشد، جواب مثبت داده می‌شود» و ادامه می‌دهد:  در واقع حقوق خصوصی به حقوق عمومی ارجح است. اینکه شهر و آتش‌نشانان شهر باید ایمن باشند و جان خود را بر سرهر چیزی از دست ندهند، یک حقوق عمومی و جزو مطالبات عمومی است. چرا باید واحدهای تجاری تا سقف کالا انبار کنند یا چرا اجازه می‌دهند در جایی مانند پلاسکو تا سقف پارچه انبار شود، جایی که نه اطفاء و نه اعلام حریق دارد و نمی‌تواند یک کپسول را نگهداری کند.

راهکار تدوین قانون و عمل به آن راهکار است
مختاری مهمترین راهکار در این زمینه را تدوین قوانینی می‌داند که بتواند مانع از به خطر انداختن جان شهروندان باشد و ایمنی ایجاد کند و ادامه می‌دهد: همین قوانین و ضوابط آتش‌نشانی باید به مرحله‌ای برسند که ضابط قضایی داشته باشند و آتش‌نشانان و شهرداری براساس قوانین بتواند چنین مکان‌هایی را پلمپ کند، در ادامه اگر شهرداری قوانین را رعایت نکرد، به او بگوییم چرا از قانون پیروی نمی‌کند؟

پنجمین محل بحرانی تهران ساختمان «فردوسی» در ضلع شمالی «پلاسکو»
به گفته مختاری، «ساختمان دیگری که در ضلع شمالی پلاسکو قرار دارد و به ساختمان فردوسی مشهور است نیز وضعیتی مانند پلاسکو دارد.»

او با تاکید بر این‌که باید وضعیت غیرمجاز و ناامن‌کننده را در این بناها متوقف کنیم، می‌گوید: ظرف و ظروف باید تابع یکدیگر باشند. زمانی که قوانین را رعایت نمی‌کنیم مظروف در این ظرف نمی‌گنجد و اتفاقاتی مشابه پلاسکو رخ می‌دهد. کارگاه‌های تولیدی زیادی در بخش‌های مسکونی کوچک فعالیت می‌کنند، اما هیچ کس جلوی آن‌ها را نمی‌گیرد. نبود پله‌های فرار در مجتمع‌های تجاری و مسکونی و نبود اعلام و اطفای حریق مهمترین مشکلاتی است که واحدهای تجاری و مسکونی با آن مواجه‌اند، اما هیچ کس پیگیر آن‌ها نیست.

ششمین نقطه بحرانی تهران، «چارسو» در تقاطع جمهوری و حافظ
مختاری با اشاره به تخریب یک بنای تاریخی ثبت ملی شده، در تقاطع خیابان حافظ و جمهوری و ساخت مجتمعی تجاری – فرهنگی جای آن، تأکید می‌کند: مجتمع فرهنگی تجاری «چارسو» را با تخریب یک بنای ارزشمند قاجاری ساختند، ساختمانی حجیم که باعث تحقیر بافت تاریخی شد. کاری که پلاسکو نیز در زمان ساخت انجام داد و منظر خیابان را نابود کرد، اما برای آن‌ها هیچ ایمنی به وجود نیاورند.

مجتمعی تجاری – فرهنگی چارسو که جای یک  خانه‌ی قاجاری ارزشمند نشست

او ادامه می‌دهد: در شرایطِ مشابه «پلاسکو» نمی‌توان هیچ سرویسی به این مجتمع داد. در حالی که اگر ساختمانی را به بلندی «چارسو» یا «پلاسکو» می‌سازند، باید دورش خالی از هر نوع بنایی باشد.

وی درباره‌ی آن‌چه در زمان آتش‌سوزی و تخریب پلاسکو نیز با چشم خود مشاهده کرده، به ایسنا می‌گوید: اتفاقی که شاهد آن بودم، بسیار بد بود. از ضلع جنوبی آب را روی طبقات بالایی ساختمان می‌گرفتند و به طور مرتب نردبان‌های زیادی اضافه می‌شد، چون آتش در بالاترین نقطه بود.

وی با اشاره به اقدام یک اتوبوس در آن لحظه برای سبقت از اتوبوس دیگری که در شلوغی گیر کرده بود، اظهار می‌کند: در ضلع شمالی و همجوار پلاسکو بافت تاریخی، در ضلع شرقی آن یک مجموعه و در ضلع غربی آن یک پاساژ قرار دارد، نردبان به آن منطقه نمی‌رسید. اگر نردبان زودتر به ضلع شمالی رسیده بود، آتش زودتر خاموش می‌شد.

او اضافه می‌کند: جایی نبود که ماشین‌های آتش‌نشانی بتواند مانور دهد. این وضعیت متأسفانه برای ساختمان بزرگی مانند «چارسو» نیز صدق می‌کند، که اگر در شرایط مشابهی گرفتار شود یک فاجعه ملی دیگر رخ می‌دهد.

وی با بیان این‌که غربی‌ها با رجوع به عقل‌شان، دورِ ساختمان‌های بلند خود را خالی می‌گذارند تا در مواقع بحران، بتوان از بروز مشکلات جدی‌تر جلوگیری کرد، می‌گوید: برای هر نقطه‌ای در کشور می‌تواند این اتفاق پیش بیاید، در حالی که روش‌های اطفای حریق امروزی نمی‌تواند پاسخگوی بروز چنین فجایعی باشد و باید هر چه زودتر از این اتفاقات درس عبرت بگیریم.


منبع: irankhabar.ir

ارائه تسهیلات ویژه برای آتش نشانان شهید پلاسکو

رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در جمع خبرنگاران در محل حادثه پلاسکو گفت: شهدای آتش نشان این حادثه با دیگر شهیدان اتش نشانی تفاوت دارند. این شهیدان ایثارگری شان به حد نهایی رسیده است. بنابراین ما تسهیلاتی برای آنان در نظرگرفته‌ایم.

به گزارش ایسنا، سید محمدعلی شهیدی با بیان اینکه اینکه شهدای آتش نشان به عنوان شهید خدمت هستند، اظهارکرد: علاوه بر تسهیلاتی که خود آتش‌نشانی و شهرداری برای این عزیزان در نظر دارد بنیادشهید نیز یقینا برنامه ریزی می کند که ببیند چه برنامه هایی می تواند در نظر بگیرد و تا چه حد می توانیم این عزیزان را زیرپوشش بگیریم.

وی با بیان اینکه آتش نشانی خودش قطعه دارد، گفت: اما من پیشنهاد می‌کنم که اگر علاقمند هستند و می خواهند ما در قطعه ۵۰ در کنار مزار شهدای منا برای شهدای آتش نشان در نظر گرفته ایم.

بر اساس گزارش سایت شهرنوشت، شهیدی در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره اینکه در زمان شهید شدن شهید قانع انتقاداتی وجود داشت مبنی بر اینکه قوانینی که در مورد شهدای دیگر در نظر گرفته شده برای ایشان در نظر گرفته نشده است، گفت: این شهیدان با دیگر شهیدان آتش نشانی تفاوت دارند. این شهیدان ایثارگری شان به حد نهایی رسیده است بنابراین ما تسهیلاتی برای این آتش نشانان در نظرگرفته ایم. به همین دلیل با بنیاد شهید صحبت کردیم که در قطعه ۵۰ که شهدای منا خاک شده اند به خاک سپرده شوند.


منبع: alef.ir

«ققنوس در آتش»

معاون حقوق بشر و امور بین الملل وزیر دادگستری در مطلبی با عنوان «ققنوس در آتش» با اشاره به حادثه پلاسکو، تاکید کرد: بزرگترین درس این صحنه را باید در این نکته جستجو نمود که علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.

به گزارش ایسنا، متن یادداشت محمود عباسی بدین شرح است:

در میان بیم و امید ناشی از سرنوشت برخی عزیزان آتش نشانی که در زیر خروارها آهن و خاک گرفتارند که قلب آدمی را می فشارد و نفس ها را در سینه محبوس می دارد، شهادت برخی از این عزیزان، اندوهی بزرگ بر دل خانواده های شان و مردم قدرشناس ما نهاد که قلم از ترسیم آن ناتوان است. برای مردمی که مردانی بزرگ را برای آزمون روزهای سخت و دشوار در دامان خویش پرورانیدند و امروز طعم تلخ هجران آنان را تجربه می کنند چه دشوار است تحمل این رنج بزرگ، تحمل هجران فرشتگان مهاجری که اوج ایثار و گذشت و فداکاری را به نمایش گذاشتند و به لقای دوست پر کشیدند. زبان قاصر است از وصف این همه جانفشانی و بزرگواری و عظمت روحی این مردان بزرگ و قلم ناتوان است از ترسیم چهره این وارستگان خدوم که برای خدمت به مردم سراز پای نمی شناختند و دریغ و درد ما را که آتش و دود را در این راه سرد و سلامت می بینند و جان بر کف راه خدای می پویند.

مردم ما در پرورش هنرمندانی برای عرصه های مختلف اجتماعی و صحنه‌های سترگ بحرانی ید طولایی دارند که باید برای پاسداشت آن سر بر سجده عبودیت سائید. یک روز غواصان شهید دل بر دل امواج مواج دریا می زنند تا مردمی را از اسارت جلاد نجات بخشند و دیگر روز قامت برافراشته آتش نشانان جانفشانی که ققنوس وار دل بر شعله های آتش می زنند تا مردمی را از اسارت زبانه های آتش رهایی بخشند و همه تلاششان اینکه آن پرچم پر صلابت ایستادگی و مقاومت که امروز در عرصه خدمتگزاری صادقانه به مردم به اهتزاز در آمده است بر زمین نیفتد.

امروز شهیدان آتش‌نشان حماسه‌ای دیگر آفریدند و برای نجات جان کسانی که چشم در راه جانفشانی آنان دوخته بودند جان خویش را بر کف نهادند تا اوج عظمت و بزرگی عصاره های یک ملت را به تصویر کشانند. در آفرینش این صحنه های زیبا که تجلّی عظمت خلقت خداوندی است و چهره معصومانه آن عزیزان را به نمایش می گذارد، همه و همه یک هدف بزرگ را نشانه می رود که «پرستش به جز خدمت خلق نیست. » و بزرگترین درس این صحنه را باید در این نکته جستجو نمود که علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.


منبع: alef.ir

کسی در موتورخانه پلاسکو نبود

سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران اعلام کرد که در موتورخانه ساختمان پلاسکو کسی حضور نداشته است.

سید جلال ملکی در گفت‌وگو با ایسنا در محل حادثه پلاسکو، درباره اینکه عملیات تونل‌های زیرزمینی به چه مرحله‌ای رسیده است، گفت: شب گذشته همکاران من به موتورخانه ساختمان پلاسکو رسیده و وارد آنجا شدند؛ اما پس از ورود آنها و حتی علی رغم استفاده از سگ‌های زنده یاب برای ما محرز شد که کسی در موتورخانه حضور ندارد.

ملکی افزود: با توجه به اینکه پیش از این گفته شده بود که از موتورخانه صداهایی به گوش می‌رسد ما با استفاده از سگ‌ها و دستگاه های زنده یاب وارد محل شدیم اما کسی داخل موتورخانه حضور نداشت.

ملکی در پاسخ به این سوال که آیا عملیات جستجو از طریق فاضلاب و دیگر تونل‌ها ادامه پیدا می‌کند یا خیر؟ اظهار کرد: در حال حاضر قطعا اولویت ما عملیات آواربرداری از سطح ساختمان است اما اگر فرمانده میدان دستوری درباره جستجوی زیرزمینی بدهد حتما آن را آغاز می‌کنیم اما در حال حاضر این اقدام انجام نمی‌شود.

وی تعدادی اجسادی که از زیر آوار خارج شده‌اند را تا به این لحظه همان پیکر دو آتش نشان اعلام کرد.


منبع: alef.ir