اقدام به خودکشی زنی برای ترساندن شوهر سابق

معاون اجتماعی پلیس تهران بزرگ از اقدام به خودکشی ناکام زنی در پل آهنگ خبر داد و توضیحاتی درباره علت و انگیزه این اقدام ارائه کرد.

سرهنگ مراد مرادی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: حوالی ساعت ۱۰:۳۰ صبح امروز خبری مبنی بر اقدام به خودکشی زنی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اطلاع داده شد و به دنبال آن ماموران کلانتری ۱۱۰ شهدا به محل اعزام شده و مشاهده کردند که زنی اقدام به آویزان کردن خود از روی پل عابر کرده و قصد خودکشی دارد.

مرادی با بیان اینکه تیم عملیات روانی پلیس با اقدامات خود موفق به منصرف کردن این زن از تصمیم خود شد، گفت: این زن پس از انتقال به پایین به کلانتری برده شد و تحقیقات ماموران درباره علت و انگیزه وی در دستور کار قرار گرفت.

معاون اجتماعی پلیس پایتخت با بیان اینکه این زن حدود ۳۲ سال سن داشت، اظهار کرد: بنا به گفته این فرد او حدود پنج سال پیش از شوهرش جدا شده اما طی این مدت شوهرش بارها مزاحم او شده بود و به همین دلیل و با هدف ترساندن وی و دادن هشدار به او ، برای عدم تکرار مزاحمت‌هایش اقدام به این کار کرده است.

به گفته مرادی این زن پس از تشکیل پرونده به خانواده‌اش تحویل داده شد.

وی شایعات منتشر شده در این خصوص را بی اساس خواند و گفت: شهروندان باید اخبار را از رسانه‌های رسمی و معتبر پیگیری کنند و به شایعاتی که در این خصوص منتشر می‌شود بی توجه باشند. ماجرای اقدام این زن به خودشی همان چیزی است که شرح آن داده شد.


منبع: عصرایران

انگیزه قاتل یک روحانی در تهران چه بود؟

بازپرس کشیک قتل پایتخت با تایید خبر فوت روحانی که بعدازظهر امروز در نزدیکی مترو امام خمینی مجروح شده بود، گفت: با همکاری عوامل پلیس فرد ضارب دستگیر شد و با فوت روحانی زخمی که در بیمارستان بستری بود متهم تحت بازجویی های جنایی قرار گرفت.
بر اساس این گزارش تلاش برای نجات جان روحانی مضروب در حالی ادامه داشت که وی به شدت از سوی متهم سابقه داری که با توجه به تحقیقات اولیه پلیسی دارای سه فقره سابقه کیفری است مجروح شده بود.
مدیرروستا بازپرس ویژه قتل دادسرای جنایی گفت: عامل حمله به یک روحانی در پلکان ایستگاه مترو امام خمینی یک متهم سابقه دار است که بر اساس تحقیقات اولیه ماموران کلانتری ۱۱۳ بازار ۳ بار به زندان رفته و سابقه مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر را در کارنامه کیفری خود داشته است. در حال حاضر متهم به قتل در بازداشت به سر می برد تا انگیزه وی از حمله به فرد روحانی مشخص شود.

بنا به این گزارش؛ قاتل این روحانی، گفته است: صبح امروز برای حل مشکلات و دریافت حق و حقوق خود به مقابل مجلس رفته اما موفق به ورود مجلس نشدم، سپس به مغازه برادرم رفته و نهار خوردم، در نهایت از مغازه برادرم خارج شدم و تصمیم گرفتم یک نفر که دارای سمت و مسئولیت است را به قتل برسانم. برای رسیدن به هدفم یک چاقو به قیمت ۳۵ هزار تومان خریدم و در خیابان پَرسه زدم تا اینکه به مقابل مترو رسیدم و با دیدن یک روحانی به سمت او حمله‌ور شدم؛ گمان می‌کردم چون مقتول روحانی است، باید دارای سمت و مسئولیت باشد که به او حمله‌ور شدم.
منبع: بهارنیوز

عامل حمله به یک روحانی بازداشت شد

روحانی مجروح شده نیز به بیمارستان منتقل شده و بر اساس گزارشات دریافتی حال وی وخیم است.

رئیس پلیس پایتخت جزئیات حمله فردی به یک روحانی در خروجی مترو امام خمینی (ره) را تشریح و از دستگیری سریع شخص ضارب خبر داد.

به گزارش ایرنا، سردار حسین رحیمی با اشاره به دستگیری عامل حمله به یک روحانی در پلکان ایستگاه مترو امام خمینی (ره) افزود: به دنبال حمله‌ به یک روحانی در خروجی مترو امام خمینی (ره) ماموران پلیس سریعا وارد عمل شده و فرد ضارب را در حالی که قصد فرار داشت، دستگیر کردند.

وی ادامه داد: این اتفاق در حالی رخ داد که این روحانی در حال خروج از ایستگاه مترو امام خمینی بود و فرد ضارب از پشت سر به وی حمله کرده و او را مورد ضرب و جرح قرار داد.

سردار رحیمی تصریح کرد: به دنبال دستگیری فرد ضارب، بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد که انگیزه حمله به این روحانی، اختلافات شخصی قبلی بوده است. از سوی دیگر نامبرده سابقه دار بوده و ۳ بار به زندان رفته و سابقه مصرف مشروبات و مواد مخدر داشته است.

به گفته سردار رحیمی هم اکنون ضارب در بازداشت به سر می‌برد و روحانی مجروح شده نیز به بیمارستان منتقل شده و بر اساس گزارشات دریافتی حال وی وخیم است.

همچنین شب گذشته یکی از اراذل شرق تهران در خیابان پیروزی با قمه به یک طلبه جوان حمله ور شد و او را مجروح کرد.

این حادثه حوالی ساعت ۲۲ دیشب در یک مجتمع مسکونی در خیابان پیروزی رخ داد و طی آن ضارب که حالت روحی متعادلی نداشت با قمه همسایه خود را که فردی روحانی است مجروح کرد.


منبع: عصرایران

اعتراف به قتل همسر بعد از ۱۵ سال/ قاتل: عذاب وجدان رهایم نمی‌کرد

حدود ۱۵ سال قبل که در شرق تهران ساکن بودم، با همسرم دعوایم شد، او را هل دادم که همسرم به پایین پله‌ها افتاد و جان خودش را از دست داد.

به گزارش تسنیم؛ روز گذشته مأموران کلانتری ۱۴۴ جوادیه تهرانپارس با بازپرس کشیک قتل پایتخت تماس گرفته و اعلام کردند مرد مسنی با حضور در این کلانتری مدعی شده همسرش را سالها قبل به قتل رسانده است.

پس از این اظهارات، مرد مسن با دستور بازپرس امور جنایی تهران بازداشت و پیش از ظهر امروز برای انجام تحقیقات به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.

این مرد شصت و سه ساله در اظهارتش به بازپرس گفت: حدود ۱۵ سال قبل که در شرق تهران ساکن بودم، با همسرم دعوایم شد، او را هل دادم که همسرم به پایین پله‌ها افتاد و جان خودش را از دست داد، این حادثه زمانیکه به وقوع پیوست که فرزندانم (سه پسرم) در منزل نبودند و من به سرعت از خانه خارج شدم و به یکی از شهرهای شمالی کشور رفتم.

وی افزود: مدتی بعد از این حادثه با فرزندانم تماس گرفته و متوجه شدم همسرم بر اثر حادثه جان باخته است، آن زمان پسرانم به من گفتند که از من شکایتی ندارند و باید خودم را معرفی می‌کردم؛ من در طول این سالها در شمال مشغول کارگری بودم و آنجا زندگی می‌کردم تا اینکه حدود ۲۰ روز قبل به تهران آمدم و مشغول کارگری شدم، در نهایت به دلیل عذاب وجدانی که رهایم نمی‌کرد، تصمیم گرفتم خودم را به پلیس معرفی کنم و در نهایت روز گذشته با حضور در کلانتری خود را به پلیس معرفی کردم.

این مرد مسن اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: پس از مرگ همسرم، کم و بیش با فرزندانم تلفنی ارتباط داشتم و از آن زمان به بعد آنها را ندیدم همچنین جزئیاتی از علت و نحوه درگیری با همسرم را به خاطر ندارم و فقط می‌دانم که او را کشته بودم.

پس از این اظهارات، محسن مدیرروستا؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت، متهم را بازداشت و دستور تحقیقات درباره صحت و سقم این ماجرا و بررسی ادعای مرد مسن درباره قتل همسرش را صادر کرد که یکی از پسران این مرد با حضور در دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد ادعای پدرش صحت دارد.

پسر متهم در اظهاراتش به بازپرس گفت: این حادثه سال ۸۱ اتفاق افتاد و مادرم در پی این حادثه جان خودش را از دست داد؛ من و دو برادرم دیگر (اولیای‌دم مادرم) پس از این حادثه با حضور در مراجع قضایی از پدرمان اعلام گذشت کرده و وی را بخشیدیم، اکنون نیز از شما تقاضا دارم که پدرم را آزاد کنید.

تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.


منبع: عصرایران

بلایی که اغتشاش بر سر این مدرسه در ارومیه آورد (عکس)

اغتشاش گروهی از فرصت‌طلبان در مدرسه راه شهدا آسیب زیادی به این مدرسه وارد کرد.

به گزارش ایسنا، روز گذشته در پی آزار یکی از دانش‌آموزان توسط سرایدار، در مدرسه‌ای در منطقه اسلام‌آباد ارومیه، تعدادی از فرصت‌طلبان در مدرسه اغتشاش کردند و این مدرسه را به این شکل درآوردند:

بلایی که اغتشاش بر سر این مدرسه در ارومیه آورد (عکس)


منبع: عصرایران

ترساندن شوهر سابق، انگیزه خودکشی زن تهرانی شد/ جزئیات خودکشی در پل آهنگ تهران

زن جوان انگیزه خود را از خودکشی، ترساندن شوهر سابقش اعلام کرد.

مرکز اطلاع رسانی نیروی انتظامی تهران بزرگ در خصوص اقدام به خودکشی خانمی در پل آهنگ توضیحاتی ارائه کرد.

بر اساس اعلام این مرکز، ساعت ۱۰.۳۰ امروز سه شنبه خانمی ۳۲ ساله که ۵ سال است از شوهرش طلاق گرفته بود در پی مزاحمت‌های شوهر سابقش به انگیزه ترساندن وی و هشدار در جهت عدم تکرار مزاحمت اقدام به خودکشی از طریق آویزان کردن خود از روی پل عابر خیابان آهنگ کرد.

در پی این حادثه ماموران کلانتری ۱۱۰ شهدا سریعاً در محل حاضر و با انجام عملیات روانی وی را منصرف و از بالای پل به پایین آوردند و به کلانتری انتقال دادند.

به دنبال اعلام پلیس، این زن در اظهاراتش انگیزه خود را ترساندن شوهرش اعلام کرده است./مرکز اطلاع رسانی نیروی انتظامی تهران بزرگ


منبع: عصرایران

مسمومیت غذایی ۱۵ دانش‌آموز در کرمان

مجتبی خالدی (سخنگوی سازمان اروژانس کشور) در گفت‌و‌گو با ایلنا، درباره مسمومیت دانش‌آموزان گفت: در ساعت ۲۱:۳۰ شب گذشته مسمومیت غذایی ۱۵ دانش‌آموز  مقطعه متوسطه اول و دوم متوسطه در خوابگاه دخترانه شهید جهانگیری از روستای علی‌آباد از توابع صوغان رخ داده است.او ادامه داد: ۳۲ نفر در خوابگاه حضور داشتند که از این ۳۲ نفر ۱۵ نفر علائم مسمومیت داشتند. همه افراد توسط آمبولانس به بیمارستان امام حسین ارزوئیه منتقل می‌شوند. اولین حدس کارشناسان بهداشت مسمویت توسط کنسرو ماهی بوده که برای شام سرو شده بود، البته نمونه‌برداری برای سالم بودن آب و غذا انجام و به شبکه بهداشت و درمان شهرستان ارزوئیه در استان کرمان ارسال شده است. هنوز جواب قطعی برای علت مسمویت اعلام نشده است.خالدی افزود: حال همه دانش‌آموزان خوب است و خوشبختانه مریض بد حال  نداریم و پیش‌بینی می‌شود امروز همه دانش‌آموزان ترخیص شوند.سخنگوی سازمان اورژانس کشور تاکید کرد: جواب آزمایش‌ها علت مسمومیت گوارشی دانش‌آموزان کرمانی را مشخص خواهد کرد.

 
منبع: بهارنیوز

استقرار ۸۰۰ آمبولانس در مرز ایران و عراق

پیرحسین کولیوند روز سه شنبه درمراسم بدرقه کاروان بهداشت و درمان پیاده روی اربعین حسینی که با حضور وزیر بهداشت در حاشیه حرم مطهر امام خمینی(ره) برگزار شد، افزود: چهار بیمارستان سیار و چهار بیمارستان جنرال ۳۴ تخته نیز به همراه ۴۰ پزشک متخصص جراحی، قلب و عروق و طب اورژانس به زائران خدمات رسانی می کنند. وی تصریح کرد: ۱۰۰ نفر از نیروهای فوریت های پزشکی نیزدر چهار قرارگاه کربلا، نجف، سامراء و کاظمین مستقر هستند و زائران را پیمایش و رصد می کنند.

 

وی خاطرنشان کرد: علاوه بر این، چهار درمانگاه در نجف و کربلا و هشت موکب بین راهی نیز در مسیرپیاده روی زائران، خدمات بهداشتی را ارائه می دهند. وی در ادامه با بیان اینکه در حال حاضر تمامی زیرساخت های بهداشتی شهرهای مهران، سر پل ذهاب و آبادان آماده خدمات رسانی به زائران هستند، اظهار کرد: علاوه بر امکانات بهداشتی، دیالیز سیار و خدمات دندانپزشکی نیز ارائه می شود. وی اضافه کرد: تکنسین های بهداشت و درمان تمامی رستوران های بین راهی را نظارت و کنترل می کنند و با هرگونه عمل غیر بهداشتی به شدت برخورد خواهند کرد.


شکایت از خدمات سفر در اربعین با ۰۹۶۲۹



سامانه جامع اطلاعات گردشگری و پاسخگویی به شکایات با شماره ۰۹۶۲۹ به‌صورت شبانه روز در خدمت مسافران و هموطنان برای خدمات سفر ویژه اربعین حسینی است. با توجه به آغاز سفرهای زیارتی هموطنان عزیر به مناسبت اربعین حسینی، ستاد مرکزی هماهنگی خدمات سفر طی اطلاعیه­‌ای ضمن تاکید بر ضرورت آمادگی، انسجام و برنامه ­ریزی ستاد اجرایی خدمات سفر استانها برای ارائه خدمات و تسهیلات مناسب و نیز استقبال، پذیرایی و اسکان مسافران ، توصیه­‌های را بشرح ذیل به هموطنان اعلام می‌شود:




از عموم مسافران و زائران حسینی درخواست می‌شود، در طول ایام سفر به نکات و اطلاعیه‌هائی که سازمان‌های مسئول و خدمات ­رسان به‌ویژه سازمان حج و زیارت اعلام می‌شود، به رعایت قوانین و مقررات توجه جدی داشته باشند و قبل از آغاز سفر نسبت به کسب اطلاعات لازم از طول مسیر، وضعیت مرزها و غیره اقدام کنند. به دستگاههای عضو ستاد، به‌خصوص هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و عوامل نیروی انتظامی تاکید می‌شود، به‌قید فوریت ضمن حضور فعال در مرزها و مسیرهای که مسافران و هموطنان استفاده می‌کنند نسبت به ارائه تسهیلات اقامتی و اسکان موقت مسافران پیش­‌بینی و اقدام لازم را به‌عمل آورند.

به تمامی تأسیسات گردشگری، رستورانها و مراکز پذیرایی بین راهی توصیه اکید می‌شود تا ضمن رعایت امنیت روانی مسافران در طول مسیر مراجعت در جهت رعایت نرخ، بهداشت و همچنین همکاری و همراهی با مسافران و زائران در طول مسیر اهتمام بیشتری داشته باشند. ستاد مرکزی هماهنگی خدمات سفر ضمن تاکید بر استمرار فعالیت ستاد اجرایی خدمات سفر استانها در تمامی بخش‌های حمل و نقل و ترافیک، امنیت و انتظامی، امداد و نجات، مدیریت بحران، بهداشت و درمان، اسکان و پذیرایی و …، ایجاد و برقراری هماهنگی کامل میان تمام واحدهای مسئول برای خدمات‌­رسانی شایسته به مسافران و زائرین اربعین ضروری می‌داند. در پایان شایان ذکر است سامانه جامع اطلاعات گردشگری و پاسخگویی به شکایات با شماره ۰۹۶۲۹ به‌صورت شبانه روز در خدمت مسافران و هموطنان است.
منبع: بهارنیوز

چند میلیون ایرانی کمیته‌ای شوند؟!

سیدمحمدصادق محمدی وفایی
در آن قدیم قدیم‌ها، اگر گاوی مریض می‌شد و یا سر و لب آن تب خالی و دملی می‌شد، گاو سالمی را می‌آوردند و سر شانه و لب‌های گاو سالم را داغ می‌کردند!
در عصر ما نیز دولت کریمه! برق، گاز، آب و بنزین و …را هدفمندانه گران می‌کند و از قبل آن، دیگرانی رانتی و اختلاسی شدند و می‌شوند؛ «بابک»انی میلیارد میلیارد می‌برند و می‌گویند داریم اما پس نمی‌دهیم!
برخی دیگر نیز حقوق نجومی گرفتند و …کشتی صندوق ذخیره فرهنگیان به گل نشست و …
با این حال عزیزی از همان دولت اسبق با چاشنی تشر و انتقاد به دولت تدبیر و امید می‌گوید یارانه‌های مردم را قطع کنید. هرکسی نیاز داشت به کمیته امداد امام مراجعه خواهد کرد!
آخر‌ای جان برادر!
کار باید کارشناسی باشد و طرح‌ها باید با چاشنی دلسوزی مردم به تصویب برسد. در عصری که هیچ وقت عقربه‌های هیچ کنتوری به سود مردم خراب نمی‌شود چرا شماها از قطع یارانه مردم می‌گویید؟
چرا این پیشنهاد را در دولت هدفمندی یارانه‌ها مطرح و تصویب نکردید؟
وقتی برخی‌ها تحت عنوان هدفمندی یارانه‌ها، قانون تصویب کردند و بنزین، گاز و برق و …را در حد امکان نجومی و فربه کردند و فربه‌تر نیز خواهند کرد، وقتی از مبادی رسمی کشور، به وفور کالای قاچاق وارد می‌شود، وقتی برخی‌ها حقوق نجومی خورده‌اند و بابک و خاوری‌ها دامنه دار شده‌اند و …! وقتی دانه‌درشت‌ها به جریان افتاده است و …
چرا به جای بستن دریچه‌های فساد و مبارزه شدید با رانت و …، با قطع کردن یارانه‌ها از داغ کردن لب و دندان مردم سخن می‌گویید؟ !
گویا باید پذیرفت که:
گنه کرد در بلخ آهنگری
به شوشتر زدند گردن مسگری!
قانونی نانوشته و فراگیر و همیشگی است!
ای کسانی که از قطع یارانه‌ها می‌گویید، لطفا بگویید چرا یارانه‌ها باید قطع شوند ولی بنزین و گاز و برق و …به قیمت‌های هدفمندی عرضه شوند؟ !
اگر کمیته امداد این همه پول دارد و تواناست که میلیونها شهروند را تحت پوشش قرار دهد به جای این که لشکرهای یارانه بگیر را به کمیته امداد بکشاند، لطفا مبلغ لازم را به ستاد هدفمندی یارانه‌ها واریز کند تا آن بندگان خدا در شب پرداخت یارانه با مصیبت عظمایی رو به رو نشوند.
باور کنید جمعیت زیادی از همین مردم تا به حال فرصت نکرده‌اند کارت هوشمند ملی که گرفتنش جیبی را بی هوش می‌کند بگیرند!
بسیاری از مردم فرصت نکرده‌اند معاینه فنی ماشینشان را بگیرند و …. لطفا آمدن به کمیته امداد امام را نیز به آنها اضافه نکنید.
از سویی دیگر آیا قطع کردن یک طرفه یارانه‌ها بی اعتمادی مردم نسبت به طرح و برنامه‌های مسئولین را به دنبال نخواهد داشت؟
منبع: بهارنیوز

ماجرای اهدا پوست جسد عسل بدیعی

به گزارش فارس، عبدالخالق کشاورزی، رئیس بیمارستان سوانح سوختگی و ترمیمی امیرالمومنین(ع) با اشاره به دستیابی به علم پیوند پوست، به عنوان خدمتی ارزشمند، درباره بانک پوست در شیراز، می‌گوید: طی سال  های گذشته، در این زمینه منطبق با استانداردهای دنیا پیش رفته ایم، اما برای آشنایی و استقبال بیشتر مردم، نیازمند اطلاع رسانی مضاعف هستیم.این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با اشاره به این‌که پوست افراد مبتلا به مرگ مغزی در صورت رضایت خانواده به بیماران سوختگی پیوند زده می‌شود، می افزاید: این امر در کاهش هزینه و دوران نقاهت مؤثر بوده؛ به‌طوری که در سراسر ایران رتبه قابل قبولی را به خود اختصاص داده ایم.
 
قائم مقام معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی شیراز خواستار اطلاع‌رسانی گسترده‌تر از سوی رسانه‌های جمعی شده و توضیح می دهد: بسیاری از خانواده‌هایی که یکی از اعضای آن دچار مرگ مغزی می‌شود، تا اندازه ای نسبت به موضوع بی‌اطلاع هستند و گمان می‌کنند پوست متوفی، به صورت کامل جدا می‌شود، در حالی که برداشت پوست اهدایی فقط از قسمت های خاص و با ضخامت مشخص صورت می گیرد.وی از رضایت بیش از ۵۰ خانواده نسبت به اهدای پوست بیمار مرگ مغزی در یک سال گذشته می گوید که در مقایسه با گذشته، پیشرفت خوبی داشته و انتظار می رود این رقم افزایش یابد.
 
این پزشک جراح، در ادامه از مرحوم «عسل بدیعی» به ‌عنوان یکی از اهدا‌کنندگان پوست یاد می‌کند و می‌گوید: این بازیگر ارزشمند با اقدام خداپسندانه خود در زمان حیات، رضایت داده بود که ضمن اهدای اعضای معمول، پوست او نیز برای کمک به بیماران، اهدا شود.کشاورزی با بیان اینکه اغلب حادثه‌دیدگان جوان هستند، می افزاید: با پیوند به موقع پوست اهدایی، هزینه سرسام آور پوست وارداتی و پانسمان ها کاهش یافته و همچنین مرگ و میر بیماران نیز کمتر می شود؛ این در حالی است زمان کافی برای استفاده از پوست خود بیمار به عنوان پیوند دائمی فراهم می شود.
 
رئیس بیمارستان سوانح سوختگی و ترمیمی امیرالمومنین(ع)، این مرکز را با دیگر مراکز درمان سوختگی در سراسر جهان مقایسه و بیان می‌کند: ماهانه به‌طور میانگین، ۱۳۰ نفر در این مرکز بستری می‌شوند که میزان سوختگی حدود  ۳۰نفر از آنها بالای۶۰‌درصد است و امروزه با تلاش تیم جراحی این مرکز، از مرگ حتمی نجات پیدا می کنند.وی از انجام  ماهانه ۷۰ عمل پیوند پوست در این بیمارستان خبر داد و می گوید: از این تعداد، حدود ۴۰درصد به اهدای پوست برای پانسمان اولیه نیاز دارند، اما در حال حاضر، موجودی پوست اهدایی در بانک ذخیره پوست، برای حدود یک هفته اعمال جراحی کافی است.
 
کشاورزی از علاقه‌مندان به نام نویسی برای تکمیل کارت های اهدای عضو و مشارکت در این حرکت خداپسندانه، دعوت کرد که اهدای پوست را نیز جزو گزینه ها انتخاب کرده و از ثواب این امر نیک نیز برخوردار شوند.وی یادآور شد: راه اندازی مرکزی خیریه برای کمک به مبتلایان به سوختگی، از برنامه های آینده مجموعه سلامت استان است که امیدواریم به زودی به ثمر برسد، چرا که بیماران پس از انجام جراحی و نجات از شرایط بحرانی، نیازهایی دارند و هزینه های مالی نباید موجب توقف روند درمان و بهبودی کامل بیماران شود.

 
منبع: بهارنیوز

تهران معدن کار شده و دیگر محل زندگی نیست

روزنامه بهار: «تهران در حال حاضر هشت میلیون و ۷۰۰ هزار جمعیت دارد و پیش بینی می‌شود در سال ۱۴۲۵، یعنی ۲۹ سال آینده جمعیت تهران بزرگ به ۴۰ میلیون نفر خواهد رسید. » این‌ها سخنان محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران است که در یک برنامه رادیویی درباره افزایش جمعیت شهر تهران صحبت کرده است. تهران، علاوه بر مرکزیت کشور دارای شاخصه‌های مهم دیگری مثل تنوع اشتغال نسبت به سایر شهرهای کشور است و همین موضوع باعث شده که این شهر با افزایش جمعیت روبه رو باشد و این موضوع برای شهری در ابعاد تهران بسیاروحشتناک است!
***
پایتختی که قرار بود منتقل شود
در مقطعی بحث انتقال پایتخت مطرح بود  و صحبت از این بود که باید وزن تهران از مراکز سیاسی، تصمیم گیری، اقتصادی، امکانات و نیازهای روز زندگی مردم سبک تر شود و برخی امکانات به سایر مناطق کشور منتقل شود؛ با این وجود برخی مقاومت‌ها و مخالفت‌های پیدا و پنهان باعث شد این مسئله خیلی زود به بن بست خورده و فراموش شود. در سال‌های اخیر حتی موضوع انتقال برخی مراکز موجود در داخل شهر تهران به سایر نقاط پایتخت و یا بیرون شهر نیز مطرح بوده که حتی در این زمینه‌ها نیز مخالفت‌ها یی ایجاد و در نهایت کار بی نتیجه ماند. یک نمونه در این زمینه موضوع انتقال فرودگاه مهرآباد به حاشیه پایتخت بود که خیلی زود مسکوت ماند. بنابراین این گونه عملکردها  در طول سال‌های مختلف باعث شده تا موجی از مهاجرت از شهرها و روستاها به سمت کلانشهرها و مناطق دارای فرصت اشتغال و امکانات بهتر زندگی شکل بگیرد. این‌که تصور شود با روند فعلی تهران در همین حد نیز باقی می‌ماند هم تصور اشتباهی است و احتمالا این شهر در سال‌های نه چندان دور جمعیت ۱۰ میلیونی را نیز به خود خواهد دید. نگاهی به آمارهای موجود درباره وضعیت بازار کار کشور، توزیع فرصت‌های شغلی، تعداد شاغلان هر منطقه از کشور و همچنین وسعت استان‌ها نشان می‌دهد که تهران به تنهایی در حال حاضر به اندازه جمعیت شاغل ۱۳ استان، نیروی کار دارد و حتی ۲۷۰ هزار نفر نیز بیشتر است. تجمع کارخانجات، بنگاه‌های تولیدی و اقتصادی، دفاتر مرکزی شرکت‌های خصوصی و دولتی و مراکز دارای ظرفیت ایجاد اشتغال در تهران باعث شده تا بازار کار پایتخت به تنهایی بیش از ۳ میلیون نفر شاغل داشته باشد در حالی که ۱۳ استان یزد، کهگیلویه و بویراحمد، سمنان، زنجان، خراسان شمالی و جنوبی، چهارمحال و بختیاری، بوشهر، ایلام، هرمزگان، قزوین، قم، مرکزی و اردبیل مجموعا دارای ۳ میلیون و ۳۸۳ هزار نفر شاغل باشند.

سالانه ۲۰۰ هزارنفر به جمعیت تهران اضافه می‌شود
سیاوش شهریور، مدیر کل اجتماعی استانداری تهران درباره رشد جمعیت در تهران گفت: به نظر می‌رسد باید در زیر سطح و یا هوا کار کرد چرا که دیگر خیابان‌های تهران ظرفیت افزایش جمعیت را نخواهند داشت؛ این وضعیت نه تنها قابل ادامه نیست، بلکه امنیت ملی را مخدوش می‌کند. چاره جویی این مشکل که یکی از مشکلات بسیار مهم در تهران است  باید در دو سطح بررسی شود؛ یکی سطح ملی است و باید به طرف یک توسعه متوازن ملی برویم و اشتغال را در کل کشور رونق ببخشیم و به دنبال ایجاد نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی باشیم تا باعث نشود جمعیت بیکار و جویای زندگی خوب به تهران بیایند. سطح بعدی، سطح خرد موضوع است و به نظر می‌رسد این مشکل یکی از اولویت‌های اساسی شهر تهران است. هر سال در حدود ۲۰۰ هزار نفر به جمعیت استان تهران اضافه می‌شود لذا جمعیت مناطق اطراف تهران از بخشی از نواحی تهران پیشی می‌گیرد.وی ادامه داد: داریم چرخه فرسودگی را در تهران تجربه می‌کنیم، یعنی این افزایش جمعیت باعث افزایش حمل و نقل شهری می‌شود که هم آلودگی تولید می‌کند و از طرف دیگر همین آلودگی سلامت مردم را تهدید می‌کند. شهردار سابق، افزایش سطح را در تهران پیش بینی کرده بودند، اما به نظر می‌رسد باید در زیر سطح و یا هوا کار کرد و دیگر خیابان‌های تهران ظرفیت افزایش جمعیت را نخواهند داشت. باید به دنبال قطار هوایی و تاکسی‌های هوایی بروند. باید حمل و نقل عمومی را به شدت ساماندهی کرد این وضعیت نه تنها قابل ادامه نیست، بلکه امنیت ملی را مخدوش می‌کند.

هر یک میلیارد سرمایه‌ در تهران،برابر با بیکاری صد نفر در شهرستان‌ها
محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران، ری و تجریش نیز در این باره می‌گوید: اقتصاد بیمار کشور باعث مهاجرت به تهران شده و افراد جویای کار به تهران مراجعه می‌کنند. تهران همانند معدن کار شده و دیگر محل زندگی نیست. هر یک میلیارد سرمایه‌ای که به تهران می‌آید، حدود صد نفر در شهرستان‌ها و روستاها بیکار می‌شوند. در حال حاضر در تهران هشت میلیون و ۷۰۰ هزار جمعیت نفر داریم این در حالی است که جمعیت استان تهران ۱۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است. از نظر جمعیت رتبه بیست و پنجم را داریم و با این منوال که داریم پیش می‌رویم این عدد به اول خواهد رسید. اگر از الان نیاندیشیم وضعیت آینده، بسیار بحرانی تر و مشکلات خیلی زیادتر خواهد شد. ما همه امکانات را در تهران متمرکز کرده ایم، در کشورهای دیگر پایتخت سیاسی از اقتصادی جداست؛ شاید نمی‌توانیم پایتخت را از تهران جابه جا کنیم اما لزومی ندارد همه وزارتخانه‌ها در تهران قرار داشته باشد. چه لزومی دارد وزارت کشاورزی یا وزارت نفت در تهران باشد؟. شاید وجود وزارتخانه‌های سیاسی و امنیتی در تهران ضرورت داشته باشد اما می‌تواند استان‌هایی را تعریف کنند و این وزارتخانه‌ها به آنجا منتقل شوند.

پیامدهای مهاجرت از روستا به کلان شهر
برخی آسیب‌های ناشی از مهاجرت‌های داخلی از نگاه کارشناسان این حوزه عبارت است از: گسترش حاشیه نشینی، رشد بزهکاری در مناطق حاشیه‌ای، شکل‌گیری اقتصاد زیرزمینی، بر هم خوردن تعادل جمعیتی در مناطق شهری و روستایی، تهدید ناشی از ضعف قومیت‌ها و سنت‌های جوامع محلی، کمبود امکانات شهری به سبب تراکم جمعیت، بحران مدیریت شهری و بسیاری دیگر از مشکل‌های ریز و درشت اجتماعی- فرهنگی.رفتن مهاجران به مناطق شهری و اسکان و اشتغال در بخش‌های غیررسمی فقط به ضرر محیط‌های شهری و ساکنان آن نواحی نیست، بلکه افراد مهاجر نیز پس از ورود به شهرهای بزرگ خود را در برابر کوهی از مشکل‌ها و آسیب‌ها می‌بینند.

کامبیز مصطفی پور،آسیب شناس اجتماعی درباره پیامد‌های مهاجرت به تهران گفته است: شکل گیری حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ، آلودگی زیست محیطی، از میان رفتن امکانات در روستاهای خالی از سکنه، کاهش ظرفیت تولید و برهم خوردن ساختار سنی جمعیت روستایی مانند افزایش تجرد دختران در روستاها و شهرهای کوچک از نتایج مهاجرت‌های بی رویه به کلانشهرها است آسیب‌ها یی مانند کیفیت اندک زندگی ناشی از آلونک نشینی بیرون از بافت رسمی شهر، بیگانگی با جامعه تازه یا جداماندگی از سایر شهروندان، احساس انزوا، افسردگی و ناآرامی به دلیل احساس نابرابری و تعارض‌ها ، نابرابری‌های آموزشی و بهداشتی، فقر کودکان مهاجر و بازتولید محرومیت، آسیب پذیری زنان سرپرست خانوارهای مهاجر، سطح پایین بهزیستی اجتماعی، بحران هویت قومی، کیفیت پایین روابط اجتماعی و دست نیافتن به خدمات شهری، در کمین افراد مهاجر نشسته است.

ستار پروین جامعه شناس و استاد دانشگاه، نیز درباره وضعیت مهاجرت داخلی گفته است: بیشتر مهاجران را گروه‌ها یی مانند کارگران فصلی، زنان، کودکان و دختران تشکیل می‌دهند که یا به صورت فردی یا به شکل شبکه‌ای مهاجرت می‌کنند و در مناطق حاشیه‌ای ساکن می‌شوند. آسیب‌های هم‌پیوند با فرد مهاجری که به اصطلاح از جایی کنده شده و به جایی دیگر می‌رود، به ترتیب در سطح فردی، خانوادگی و نظام شهری بروز می‌کند.به رغم آگاهی از عوامل بسترساز مهاجرت داخلی و رشد روزافزون این پدیده، به نظر می‌رسد، جلوگیری از رشد مهاجرت داخلی و حتی کاهش آن در دستور کار مسئولان این حوزه نبوده و تلاش چشم گیر و موثری در جهت به کارگیری راه کارهای کاهش مهاجرت صورت نمی‌گیرد. نتیجه این بی توجهی افزایش روزانه مهاجرت افراد، به خصوص جوانان به شهرهای بزرگ بوده که مهم ترین دلیل آن، به گفته کارشناسان یافتن شغل مناسب و دسترسی به امکانات بیشتر است. این در حالی است که تنها با اندک توجه به این حوزه و عزم جدی برای تجهیز شهرستان‌ها و اشتغال زایی در بخش‌های روستایی و شهری کشور، می‌توان تا اندازه چشم گیری از سیل خروشان جمعیت مهاجر در شهرهای بزرگ کاست.
منبع: بهارنیوز

داستان محله‌های رو به ویرانی اهواز

گروه جامعه_رسانه‌ها: روزنامه شهروند نوشت:بیشترین نابرابری با اختلاف میانگین ١/۵۴ بین دو محله‌ شهرک نفت و حصیرآباد و کمترین اختلاف بین گلستان و حصیرآباد با میانگین ٠/۶۶ وجود دارد. «ریزش کوه در منطقه هفت اهواز.» «دو کودک جان دادند.» اهواز کوهی از مشکلات دارد که هرازگاهی بر سر ساکنان بافت فرسوده آوار می‌شود. بارانش یک نم و دو نم نیست. آسمان یک دل سیر می‌بارد و رودی از فاضلاب و زباله در سراشیبی کوچه‌های تنگ محله‌های قدیم روان می‌شود.کوچه‌های تنگ، خانه‌های کوچک و متراکم و جمعیتِ زیاد. منطقه‌ هفت اهواز چند محله‌ شبیه به هم دارد؛ کوی رمضان، عامری(اهواز قدیم)، آسیا‌آباد، کوی آل‌ صافی، چهارصد دستگاه، زیتون کارگری و منبع آب که یک محوطه‌ باستانی‌اش چند‌ سال پیش در دل یکی از تپه‌ها نمایان شد.با وجود بقعه علی مهزیار، قبرستان لهستانی‌ها، بافت قدیمی عامری و منازل کارون، منطقه هفت‌ بخشی از تاریخ شهر است، فراموش‌شده در قلب مناطق نفتی، سایه‌ به سایه شرکت نفت کارون و لوله‌سازی خوزستان و کارخانه کربن.
 

رود کارون هم از این‌جا می‌گذرد؛ از متن شهر که همیشه شکل و شمایل حاشیه را داشته و دارد.۷۰‌درصد بافت شهری منطقه فرسوده است.سرانه فضای سبز برای جمعیتی حدود ۱۵۰هزار نفر کمتر از چیزی است که طرح جامع شهر پیشنهاد داده است. منطقه هفت وسیع‌تری از منطقه هشت است با تراکم جمعیت بیشتر اما از خدمات شهری بی‌بهره‌تر.محله‌ها بی‌برنامه ساخته شدند، خود رو بودند و سال‌هاست خبری از اصول و قوانین شهرسازی در آنها نیست. هر چند درست در روزی که کوه فرو ریخت، معاون عمرانی استانداری خوزستان گفت برای جابه‌جایی خانه‌های در معرض خطر در اهواز برنامه ویژه داریم.

 

محله‌های تکراری، مشکلات دوباره

بر دیوارهای بیست‌متری آسیا‌آباد و زیتون کارگری هشدارهایی درباره‌ عواقب اعتیاد نوشته‌اند. یکی از اهالی می‌گوید که «یک مرکز نگهداری معتادان و مبتلایان به بیماری ایدز هم داریم.»بازار منطقه در خیابان پنجم (لین پنج) است.بوی فاضلاب به استقبال می‌آید. وقتی هوا می‌گیرد و احتمال باران است، زباله‌های درشت را از جوی‌ها جمع می‌کنند. مصطفی دوربین را که می‌بیند رو ترش می‌کند که لازم نیست درباره‌ مشکلات ما چیزی بگویید. «ما فراموش‌ شده‌ایم. کار شما هم فایده‌ای ندارد جز این‌که بیشتر اذیت‌مان می‌کنید.»چند تشک مبل خیس‌خورده در آب لجن را تیر چراغ برق گذاشته‌اند. مردی در دهانه‌ تنگ کوچه‌ای پلکانی نشسته، فریاد می‌زند که بیایید خانه‌ مرا ببینید. وانتیِ سبزی‌فروش سر می‌رسد. در بلندگو فریاد می‌کند که از من هم عکس بگیرید. محله شلوغ می‌شود. زن‌ها چادر به سر کشیده، به کوچه می‌دوند.

 

به‌ زحمت می‌شود در کوچه‌ باریک پله‌های یکی در میان خراب را بالا رفت. لوله‌ آبی در وسط کوچه مزاحمت تردد را سخت‌تر می‌کند. آب لوله‌هایشان ساعتی وصل می‌شود و به نوبت. «برق داریم، اما گاز مشترک است.»هر خانواده سه چهار بچه دارد. پلکان به راست می‌پیچد، کوچه‌ای باریک‌تر و باز پلکانی که در ته بن‌بست به چند در می‌رسد. «به همه‌جا شکایت کردیم؛ برای این وضع زندگی. ما با زجر زندگی می‌کنیم. سی‌سال است که اینجاییم اما هیچ چیز تغییری نکرده.» باران که بیاید و راه جوی بسته ‌شود، آب راه می‌گیرد به سمت خانه‌ها. خوزستان استان پرآبی است. موهبتی که اهالی این محله‌ها را خوشحال نمی‌کند. «هزار بار آمدند اما هیچ کاری نکردند.»

 

بشکه‌های ‌آب را از همین کوچه‌ها بالا می‌برند.حسن فکر می‌کند اگر او هم پرده را کنار بزند و مصیبت‌خانه‌اش را نشان دهد، شاید گره‌ای از مشکلاتش باز شود. اتاقی ٣٠ متری که کف‌اش سقف خانه‌ پایینی است. سقفش حیاط خانه‌ای دیگر. «این دیوارها را ببینید نم داده. همسایه می‌گوید از خانه ما نیست. حمام و آشپزخانه‌مان مشترک است.» پسرکی روی فرش رنگ‌پریده چشم دوخته به تلویزیون؛ موش و گربه با دوبله‌ عربی. برادر چند ماهه‌اش می‌سرد و خود را به حیاط می‌کشاند.تا چند هفته دیگر کولر را با پارچه‌ متقال و تلق می‌بندند، تا جنگ دوبارهبا نیزه‌های آفتاب. «ما گاز مشترک داریم، اما همسایه‌ بالاسری‌مان کپسول می‌خرند.»زن لباس‌های بچه‌ها را از روی رخت می‌چیند. «مستاجر بودیم در بیست‌متری، بعد این خانه به تورمان خورد. طلایم را فروختم و با پس‌اندازی که داشتیم این‌جا را خریدیم. ناشکر نیستیم.»در خیابان اصلی جوان‌ها ایستاده‌اند به اعتراض.

 

«چهار‌ سال پیش آسفالت را کندند، لوله زندند ولی نیامدند تمامش کنند. مشکل اصلی فاضلاب است. باران که بیاید زن و بچه نمی‌توانند از خانه بیرون بیایند.» زنی در پیاده‌رو لاشه‌ یک موش مرده دیده. چه از این مستندتر. صدا می‌زند بیایید این‌جا را ببینید.«چهل‌ سال است مردم بالا آب ندارند. برای ترافیک این‌جا هم کاری نکردند. شما هم کارهای تکراری انجام می‌دهید. الان بروید کیانپارس ببینید چقدر با این‌جا فرق داره در حالی ‌که فقط ١٠دقیقه فاصله داره؛ همین بغل است.»کارشناسانی که نابرابری اجتماعی در شهرک نفت، گلستان و حصیرآباد را بررسی و تحلیل کرده‌اند، می‌گویند بیشترین نابرابری با اختلاف میانگین ١,۵۴ بین دو محله‌ شهرک نفت و حصیرآباد و کمترین اختلاف بین گلستان و حصیرآباد با میانگین ٠.۶۶ وجود دارد.

 

آنها می‌گویند که «قرار گرفتن این شهرک مسکونی مدرن در برابر محله‌های حاشیه‌نشین که بی‌برنامه ایجاد شده و گسترش یافته‌اند، تضاد کالبدی فاحشی را در شهر به نمایش گذاشته. تفکیک کارکنان مشاغل گوناگون در شهر اهواز شرایط را برای قشربندی اجتماعی فراهم کرده است. جداسازی محله‌های مسکونی و زیستی کارکنان شرکت نفت و امتیازات صنفیِ در نظر گرفته‌شده برای این قشر از جامعه از پهنه‌های وسیع کانون‌های زیستی برنامه‌ریزی نشده، موجب بروز نابرابری اجتماعی شده است.»

 

داستان یک ‌شهر

اهواز شهر ١٠ساله و ۵٠ ساله نیست. داستان این شهر از رمان‌های دهه چهل قدیمی‌تر است. تا روزگار ایلامیان و ساسانیان عقب بروید؛ هر چه دورتر شکوفاتر. کشتی‌ها بر کارون بار می‌انداختند تا شکر، بافته‌های پشمی و جام‌های دیبا به هند و چین ببرد.ابن البشار مقدسی سده‌ چهاردهم به خوزستان گذر کرد. «زمین خوزستان مس، گیاهانش زر است؛ میوه‌هایش خرما، زیتون، ترنج، انار و انگور و محصول آن دیار گندم، برنج و نیشکر می‌باشد.» مادام دلافوا نوشته است که «زمین خوزستان به‌قدری مستعد کشت و زرع است که اگر خوب شخم بخورد و به موقع آبیاری شود، در بهره‌آوری بی‌نظیر است.»سال‌ها بعد در این زمین مستعد نفت جوشید. اقتصاد صنعتی جای کشاورزی و بازرگانی را گرفت. نفت که در چاه‌های مسجد سلیمان فروکش کرد و مرکزیت را به اهواز دادند. محلات نیوسایت و کارون را توسعه دادند. فرودگاه و راه‌آهن رونق گرفت. انگلیسی‌ها قراردادهای طولانی نوشته بودند و برای ماندن برنامه دراز مدت داشتند.

 

پیدایش حوزه‌های نفتی در خوزستان، اطراف اهواز و عبور لوله‌های نفتی به استان‌های دیگر، نیاز شهر به کارگران ساده، متخصص و مهندس را افزایش داد. در دوره سال‌های ۴۵ تا ۵۵ خوزستان یکی از قطب‌های مهاجرپذیر شد و گران‌شدن قیمت نفت در‌ سال ١٣۵٣ به آن دامن زد. با تأسیس شرکت نفت، پتروشیمی، کارخانه نورد و لوله‌سازی اهواز شهر مهمی شد و جمعیتش از ٣٢٢‌هزار در‌سال ۴۵ به ۴٨٩‌هزار و ٧٩۵ نفر رسید.یافته‌های حمید ماجدی و کورش لطفی نشان می‌دهد که ۴١/٣‌درصد از ساکنان سکونتگاه‌های غیررسمی به امید پیدا کردن شغل مهاجرت کرده‌اند و فقر و ضعف مالی، بیکاری در مبدأ، جنگ، وجـود اقـوام و بـستگان، ازدواج و اخـتلاف خانوادگی دلایل دیگرشان است.علی یعقوبی‌نژاد، نویسنده کتاب «بوی نفت می‌آید، انگلیسی‌ها آمدند» درباره شکاف طبقاتی شهروندان می‌نویسد. «یکی از ضعف‌های صنعت نفت قبل از انقلاب این بود که همه‌ چیز را به مناطق خود محدود می‌کرد. نظام کاستی انگلیسی می‌گوید؛ نباید قاطی دیگران باشید. این است که همه چیز جدا بود. البته در کنار این تغییرات، شغل‌هایی هم برای بسیاری از مهاجران و ساکنان شهر ایجاد شد.»

 

خانه‌‌ شمشادها

«انگلیسی‌ها». شاید فقط در شهرهای خوزستان در صحبت پیر و جوان همیشه حرف از انگلیسی‌ها باشد. خانه‌های انگلیسی. ویلیام دارسی، کنسرسیوم، قبرستان انگلیسی‌ها. مین حفیظ (اداره مرکزی).شهرک نفت نزدیک فرودگاه و محله‌‌ زیتون است. در محله زیتون بعد از هر سه‌ چهار خانه ویلایی سالخورده، یک آپارتمان چهارپنج طبقه بالا رفته است. این تغییرات بعد از اجرای طرح واگذاری خانه‌ها به کارمندان نفت (طرح هوم اونرشیپ) به وجود آمد.انگلیسی‌ها خانه و باشگاه و فروشگاه و ورزشگاه ساختند. مرحوم یعقوبی‌نژاد پیش از این در مصاحبه‌ای برایم گفته بود که «وجود نفت موجب رونق اقتصادی شهرهای نفتی و کل مملکت شد، اما در شهرها‌ی خوزستان نمود بیشتری داشت. استراتژی شرکت‌های خارجی نفتی این بود که طوری رفتار کند که جامعه پیرامون، شرکت را از خود بداند و از منافع شرکت حمایت کند. خانه‌ و مدرسه و هنرستان و بیمارستان می‌ساختند.»

 

نگهبان گیت ورودیِ شهرک نفت میله را بالا می‌برد و دست تکان می‌دهد. خیابان‌های منظم دهان باز می‌کنند و شمشادهای قیچی خورده به استقبال می‌آیند. بیمارستان بزرگ نفت اولین ساختمان شهرک است. نسیم از پنجره بزرگ خانه‌ها به درون می‌خزد و خانه‌‌باغ‌ها در سکوتِ شهرک رویا می‌بافند.شهرک نفت ۶ فاز دارد و یک مجتمع تفریحی- فرهنگی و دو فروشگاه و دو پارک. گنجشک‌ها روی یکی از درخت‌ها مجلسی برپا کرده‌اند.انگلیسی‌ها ١٠٩ نمونه خانه‌ شرکتی در مناطق نفتی ساختند که چند نمونه‌اش، ١٠فوتی، بی‌‌تایپ و جی‌تایپ در نیوسایت و شهرک نفت است. «همه چیز براساس سلسله‌مراتب و رتبه‌بندی بود.»

 

شما این‌جا زندگی می‌کنید؟

«اینجا اهواز است، مرکز مهم صنعت نفت ایران، مرکزی که از آن روزانه میلیاردها تومان روانه جیب دیگران می‌شود. ما درون زباله‌ها و لجن متعفن همراه با گاو و سگ و گوسفندهایمان زندگی می‌کنیم. این‌جا «حصیرآباد» است و سال‌هاست که این‌جا هستیم.»این جملات کاوه گلستان عکاس است که ١٣۵٨ پس از دیدار با حصیر‌آباد در «تهران مصور» نوشت. «حصیرآباد دختر فلجی است که مادرش روزها او را در میان زباله‌ها، به امید خدا رها می‌کند و پی کار خود- کلفتی در خانه دیگران- می‌رود. حصیرآباد اشک زن جوانی است که شوهرش در آلونک زمینگیر شده است. امروز حصیرآباد سراسر آرزوست. آرزوی بهره‌مند‌شدن از حداقل یک زندگی انسانی است.»

 

تهِ کوچه‌های باریک «حصیرآباد» به تپه‌های خاکی می‌رسد. کوچه‌های پلکانی باریک به خانه‌های ٣٠، ۴٠‌متری که روی هم سوار شده‌اند. بی‌هیچ نظمی.مکعب‌های کج و معوجی روی هم چیده‌اند و تا دل کوه بالا رفته‌اند. هول واژگونی همیشه هست. جوانی مشغول تعمیر چرخ دوچرخه است. مرد میانسالی با عرق‌گیر و پیژامه به دست‌های جوان چشم دوخته. می‌گوید؛ چندین‌ سال پیش (آذر ۸۲) صخره روی سه خانه سقوط کرد و سه‌نفر کشته شدند.کودکی به در زنگ‌زده خانه‌شان تکیه داده، دست را حمایل صورت کرده تا چشم‌ها باز شوند. از بالای تپه صدای هیاهوی کودکانه می‌آید. زنی دست پسرش را گرفته تا به‌ زحمت از تپه‌ خاکی بسُرد و پایین بیاید.شما این‌جا زندگی‌ می‌کنید؟ زن حواسش به قدم‌های پسرک است. نفس‌نفس می‌زند: «ما بالا زندگی می‌کنیم. یک‌سال است آمده‌ایم اینجا.»

 

چطور رفت‌وآمد می‌‌کنید؟
به اسیری. می‌بینید که.

می‌رود که به مادرش سر بزند در محله‌ پایین. از پرچین خانه‌های بالا مادر و چند کودک سرک می‌کشند.

 

چند تا بچه داری؟

۶ تا.

صدای بلندگوی وانتی آب‌فروش می‌آید.در مسیر سربالایی جا‌به‌جا بوته‌های سبز توله (پنیرک)٢ روییده. «بیایید شرایط زندگی ما را ببینید. شوهرم رفته به کارگری سر فلکه‌ زیتون، چه می‌گویند،‌ ها، زیتونِ کارمندی. کار که نباشد، پول هم نیست.»یک اتاق تودرتو در یک طرف حیاط و یک اتاق دو در دو که حکم حمام و آشپزخانه را دارد سوی دیگر. خانه‌ پدرشوهرش است. آب‌خوردن را از وانتی می‌خرند. می‌گوید یک‌بار دیگر هم گروهی آمده و فیلمبرداری کرده‌اند اما «کاری نشد بعدش».

 

«چهار تا از بچه‌ها را هر روز پیاده می‌برم مدرسه. مهشید، پرستو، پویا و روشنک. راه دو تاشان دور است اما چاره‌ای نیست، پول سرویس مدرسه نداریم. آرزو داریم پایین زندگی کنیم. تلاش می‌کنیم بچه‌ها درس بخوانند که مثل خودمان نشوند.»علی‌اکبر در آغوش مادر لبخند می‌زند. پویا که کلاس هشتم است زیر درخت کُنار، تکیه داده به دیوار و شهر را که لمیده زیر آفتاب نگاه می‌کند.«دختر برای عامو و خاله بگو کدوم مدرسه می‌ری.»

 

نجوای‌ بی‌جانی از زیر روسریِ به‌ دندان‌گزیده دختر شنیده می‌شود. «مدرسه‌ لقمان.»گُلی از عشایر بختیاری است، نهایت بخت‌یاری او این بوده که شوهر کند به فامیلش و از دشت لالی بیاید این گوشه‌ اهواز ساکن شود.دوباره باید این مسیر را در بدرقه‌ چشمان زن و کودکانش سرید تا کنار مردی که هنوز درگیر دوچرخه است. می‌پرسد هوا تهران چطور است. «تهرانی‌ها خیلی ناراحت می‌شوند از هوای آلوده؟» بچه‌ مدرسه‌ای‌ها به خانه برمی‌گردند. میان کوچه‌های دراز و باریک از روی جوی‌های لجن‌گرفته می‌پرند و می‌خندند. در هر کوچه چند مغازه‌ کوچک هم هست که پیداست یکی از اتاق‌های خانه بود که جدایش کرده‌اند، شاید خرج خانواده از آندر‌آید. شاید. بعضی‌ها هم جلوی درخانه‌شان گلیمی انداخته و دستفروشی می‌کنند.روی دیوارها اسم‌های زیادی نوشته‌اند. نام پسرهای محل، امیر، حسین، داوود و اسامی تیم‌های محبوب، استقلال و پرسپولیس و خوانندگان: ادل و خشایار، و کلمات دیگر: دل، آرزو، خاطره، یادگاری.سر خیابان سوم چند موتوری ایستاده‌اند به انتظار مسافر. قبلا اتوبوس‌های خسته‌ای در این کوچه‌های باریک می‌خرامید و مسافران را به مقصد می‌رساند اما حالا موتورسیکلت‌ها این وظیفه را به گرده می‌کشند. تابلویی بر ورودی محله نصب شده: «یادواره ۴٠٠ شهید حصیرآباد»
منبع: بهارنیوز

واکسیناسیون کودکان کار علیه هپاتیت B

دکتر سید مؤید علویان، گفت: ایران الگوی سلامت خون در منطقه است که در طی سال‌های متمادی با اجرای برنامه‌های مناسب پیشگیرانه توانسته از بار بیماری‌های کبدی ناشی از هپاتیت‌های ویروسی بی و سی بکاهد و با غربالگری خون‌ها از نظر هپاتیت و انتخاب مناسب افراد و رعایت استانداردهای لازم در هنگام اهدای خون به الگوی سلامت خون در منطقه تبدیل شود.

رئیس شبکه هپاتیت ایران اظهار داشت: در حال حاضر حدود یک میلیون و چهارصد هزار نفر در ایران مبتلا به هپاتیت بی و ۲۰۰ هزار نفر مبتلا به هپاتیت سی هستند. البته خوشبختانه واکسیناسیون نوزادان از سال ۷۳  سبب شده تا هپاتیت بی در افراد زیر ٢٣ سال مطرح نباشد و بیشترین مبتلایان به هپاتیت بی در کشور در محدوده سنی ٢٧ تا ۵٠ سال قرار داشته باشند. شیوع هپاتیت بی در چند سال گذشته ۵ درصد بوده که الان به جز در استان‌های گلستان و سیستان و بلوچستان به کمتر از ۲ درصد رسیده است.

علویان ادامه داد: به تازگی واکسیناسیون آرایشگرها، مسئولین جمع آوری پسماند در شهرداری، کودکان کار و زندانیان آغاز شده است و پیش بینی می‌شود سالانه ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار زندانی در کشور علیه هپاتیت بی  واکسینه شوند و موارد مبتلا به هپاتیت سی نیز پیگیری و درمان شوند. از آنجا که شیوع هپاتیت در کودکان کار شایع‌تر است، این طرح واکسیناسیون در دو منطقه در تهران به صورت آزمایشی آغاز شده و بعد از حصول نتایج به صورت کشوری اجرایی خواهد شد.

وی در خصوص شیوع هپاتیت سی نیز گفت: مطالعات متعدد نشان می‌دهد شیوع این بیماری در ایران که غالبا از طریق استفاده از سوزن و سرنگ مشترک در میان معتادان تزریق است زیر نیم درصد و کمتر از کشورهای همسایه است که این مهم مرهون تلاش شبکه بهداشت و درمان و سازمان انتقال خون ایران است. بنابر اعلام روابط عمومی شبکه هپاتیت ایران، وی همچنین افزود: با ورود داروهای جدید و ساخت داخل داروها جهت درمان قطعی هپاتیت سی، برنامه ریزی شده است تا سال ۱۴۱۰ شاهد ریشه کنی این بیماری در کشور باشیم.

رئیس مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه بقیه الله همچنین در خصوص بیماران خاص مبتلا به هپاتیت سی تصریح کرد: به طور کلی در کشور آمار بیماران مبتلا به هپاتیت سی در میان بیماران هموفیلی، تالاسمی و دیالیزی در مجموع زیر ۱۰۰۰نفر است که امیدواریم تا سال ۱۴۰۰ شاهد ریشه کنی هپاتیت سی در بیماران خاص نیز باشیم. مشاور مدیرعامل سازمان انتقال خون در امر سلامت خون به مناسبت آغاز هفته اطلاع رسانی هپاتیت از جایگاه خوب ایران از نظر شیوع هپاتیت‌های ویروسی  بی و سی در منطقه خبر داد.
انتهای پیام
منبع: بهارنیوز

رفتار پرخطر پسران و دختران دبیرستانی

عباسعلی باقری در شانزدهمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر تهران،ری و تجریش برای ارائه گزارشی از روند فعالیت‌های اجرایی، آموزشی، فرهنگی و نیروی انسانی در مورد آموزش و پرورش شهر تهران، حاضر شد. وی در این جلسه تربیت را کاری دشوار خواند و افزود: اگر بخواهیم تربیت را به درستی انجام دهیم قطعا کار دشواری خواهد بود. بسیاری از مشکلات، ناشی از همین حوزه تربیت نادرست است. همانطور که در قرآن اشاره شده است هر فردی با خصوصیت‌های خود خلق شده، لذا در تربیت افراد نیز نسخه واحدی وجود ندارد. در امر تربیت عواملی به صورت اصلی و مستقیم تاثیرگذار هستند که بر پیچیدگی‌های آن می‌افزاید.

وی ادامه داد: در کشور ما هیچ نهادی امور خانواده را متقبل نشده است به شکلی که امروزه هیچ وظیفه‌ای سخت‌تر از فرزندپروری نیست اما برای آموزش این حوزه هیچ ساز و کار مشخصی وجود ندارد و در مرحله‌ای بالاتر متاسفانه هماهنگی و تعامل میان نهادها و دستگاه‌های ذیربط در این حوزه برقرار نیست. مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران در بخش دیگری از صحبت‌های خود بر لزوم ایجاد تعامل بیش از پیش میان مدارس و مجموعه مدیریت شهری تاکید کرد و ادامه داد: ما این آمادگی را داریم که مدیریت شهری برای حوزه مدیریت مدارس وارد عمل شود و ما نیز در این عرصه قطعا همه تلاش خود را به کار خواهیم گرفت.

وی به وجود ۴۰۸۹ مدرسه در شهر تهران اشاره کرد و افزود: این مدارس شامل مدارس دولتی و غیردولتی هستند که از این میان ۱۸ درصد دانش آموزان شهر تهران در مدارس غیردولتی مشغول به تحصیل هستند. در شهر تهران حدود یک میلیون و ۸۲ هزار و ۱۳۶ دانش آموز مشغول به تحصیل هستند و در مقابل ۵۸ هزار و ۹۶۷ نفر کارکنان مجموعه آموزش و پرورش شهر تهران را تشکیل می‌دهد. این در حالیست که در چهار سال آینده قریب به ۲۵ هزار نفر از همکاران ما در آموزش و پرورش بازنشسته می‌شوند و سالی کمتر از ۱۰۰۰ نفر به مجموعه وارد می‌شود. ظرف چهار سال آینده یکی از آسیب‌های اساسی ما همین موضوع است که امیدواریم حل و فصل شود.

وی به اینکه در شهر تهران ۷۰۰ مدرسه در بافت فرسوده قرار گرفته‌اند، تاکید کرد: در سال ۱۴۰۰ در مقطع ابتدایی به ۲۶۴ مدرسه جدید نیاز خواهیم داشت. امروز در شهر تهران ۷۳ درصد دانش آموزان در مدارس دولتی و ۱۸ درصد در مدارس غیردولتی مشغول به تحصیل هستند. همچنین تعدادی مدارس خاص دیگر نیز در این شهر فعالیت می‌کند. ۲۵ درصد دانش آموزان ما در شهر تهران در مقطع متوسطه ۱۶ درصد در نظری و پنج درصد در فنی و حرفه‌ای و کار و دانش مشغول به تحصیل هستند اما شهر تهران یکی از فقیرترین شهرها به لحاظ فضای آموزشی است. بیشتر دانش آموزان ما در این شهر در کلاس‌های ۳۳ تا ۳۷ نفره حضور دارند. باقری در خصوص سرویس مدارس نیز گفت: باید از شهرداری تهران و مصوبه‌ای که توسط شورای اسلامی شهر تهران ابلاغ شد تشکر کنم که سرویس مدارس استثنایی را متقبل شدند. بچه‌های معلول و کم توان ما در این حوزه خدمت مناسبی را دریافت کردند.

وی همچنین به برخی از مواد قانونی که بر کمک شهرداری تهران به مجموعه آموزش و پرورش تاکید می‌کرد اشاره کرد و افزود: اجرا شدن ماده ۱۸ قانون شوراهای آموزش و پرورش، اجرا شدن ماده ۱۶ قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش، اجرا شدن بند ۳ ماده ۱۳ قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش، مساعدت در اجرا شدن بند «ه» تبصره ۹ قانون بودجه سال ۱۳۹۶ کشور و تخصیص اعتبار جهت نوسازی ناوگان حمل و نقل سرویس مدارس استثنایی و ایجاد تعامل سازنده بین نهادهای اجتماعی از جمله شورای اسلامی شهر، شهرداری تهران و آموزش و پرورش برای تربیت متوازن شهروندان تهرانی می‌تواند گام‌های موثری در حوزه آموزشی شهر تهران باشد.
منبع: بهارنیوز

تراژدی به نام کودک آزاری

خبرهای دهشتناک کودک آزاری در صفحه حوادث نشریات، روح هر انسانی را به درد می آورد. اخباری از مفقود شدن دخترکی معصوم و پیدا شدن جسد مورد تعرض قرارگرفته او تا تعرض و کشته شدن کودکی در چهاردیواری خانه. به باور روانشناسان، هر نوع رفتاری که از سوی بزرگسالان نسبت به کودک به‌صورت غیرتصادفی انجام شود و به‌نوعی به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب برساند کودک‌آزاری محسوب می‌شود.بر اساس این تعریف، می توان گفت امروزه کودکان تحت خشونت‌های بی‌رحمانه از خفیف‌ترین شکل آن یعنی نگاهی منتقد یا کلامی طعنه‌آمیز تا شدیدترین آن که تنبیه بدنی و آزار جنسی است، قرار دارند. حال آن که ابعاد تاثیرگذاری این آزارها متفاوت است و در جایی ممکن است که بی مهری ها آزارهای کلامی به دست فراموشی سپرده شود اما آزار جنسی، اثری ماندگار تا پایان عمر باقی می گذارد. آزارهایی که فقر اقتصادی، فرهنگی، نبود آموزش های تربیتی مناسب، تابو بودن گفت و گو درباره مسایل جنسی میان والدین و فرزندان و نقص قوانین حمایتی برای کودکان از عوامل ایجاد آن است. به منظور بررسی راهکارهای کاهش کودک آزاری و ضرورت وضع قوانین سخت گیرانه در زمینه تجاوز به کودکان، گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا با «فریدون فریدونی» روانشناس و استاد علوم تربیتی و «گیتی پورفاضل» حقوقدان به گفت و گو پرداخته است.

فریدونی: تغییر زیرساخت های فرهنگی و رفتاری، راهکار حذف کودک آزاری
ریشه مسایلی همچون کودک آزاری به تربیت خانواده و اقلیم بازمی گردد یعنی اگر قرار است برای درمان آسیب اجتماعی کودک آزاری، راهکاری بیاندیشیم نخست باید به سراغ تربیت فرهنگی اقلیم و خانواده برویم. چرا که هر جایی که تزلزل فرهنگی وجود داشته باشد خروجی آن جنایت کودک آزاری و غیره است حتی در کشورهای توسعه یافته.  باید دانست که هرتغییر رفتاری با آموزش شروع می شود یعنی بدون آموزش تغییررفتار مقدور نیست و رسانه ها ابزار بسیار قوی آموزشی هستند. اگر قرار است این آسیب را بچه نبیند آسیب زننده باید کم بشود. آسیب زننده چه زمانی کم می شود وقتی درست تربیت بشود. چه زمانی درست تربیت می شود زمانی که درست آموزش ببیند و آغاز آموزش، از مهد کودک و دبستان است. سپس آموزش خانواده، مربیان و نگهدارندگان کودک در راس امر قراربگیرد.

در مورد فرد خاطی باید گفت که خود بیمار است یعنی هر برخوردی نسبت به خاطی داشته باشید برخورد با یک بیمار است؛ به این معنا که این بیمار در فرایند زمان با توجه به اندوخته های گذشته به این بیماری رسیده است، پس باید معالجه شود نه تنبیه. چرا که اگر بنابر تنبیه بود این موارد و اتفاق ها دیگر تکرار نمی شد. باید آخرین حربه یک تصمیم تنبیه باشد و اگر زود دست به تنبیه می بریم یعنی در ابزارهای دیگر ضعیف هستیم که به سراغ بدترین ابزار برای جبران می رویم. مگر برای مواد مخدر، قانون اعدام و تنبیه وجود ندارد چطور هنوز ادامه دارد. پس ما باید ببینیم که اصلا مسیر این درمان درست است یا غلط. یعنی اگر درمان غلط باشد بیماری کودک آزاری بیشتر می شود و لاینحل باقی می ماند. بنابراین هر قدمی که برمی داریم باید ببینیم خروجی آن چیست. آیا این اطلاع رسانی چیز بدی را تشدید می کند یا کم می کند. با این عمل، قبح این مطلب بالا می رود یا کاهش می یابد. تاثیر منفی می گذارد یا مثبت. خروجی این اخبار را مثبت نمی بینم چرا که اگر حتی کودک این را ببیند بخواند دچار اضطراب می شود. در میان سایر افراد هم، آن هایی که تربیت درست دارند، اعتمادشان از جامعه می رود و در میان آن هایی که تربیت غلط دارند قبح مساله از بین می رود و این روند ادامه پیدا می کند. 

پورفاضل: اصلاح قانون و همسانی آن با زمان حال 
مطابق ماده ۲ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، هر نوع‌ اذیت‌ و آزار کودکان‌ و نوجوانان‌ که‌ موجب‌ شود به‌ آنان‌ صدمه‌ جسمانی‌ یا روانی‌ و اخلاقی‌ وارد شود و سلامت‌ جسم‌ یا روان‌ آنان‌ را به‌ مخاطره‌ اندازد ممنوع‌ است. در عین حال در قانون عنوان شده است که پدر و جد پدری به دلیل این که اولیای قهری کودک هستند، می توانند در بحث تربیت فرزندان از رفتارهای فیزیکی هم استفاده کنند اما قانون، حد تربیت توسط پدر و جدی پدری را مشخص نکرده است این که تا چه میزان می تواند از حملات فیزیکی برای تربیت استفاده کند. 

به طور کلی در قوانین ما به خصوص در دایره های اجتماعی، درباره چگونگی رفتار با کودکان و جرم انگاری آن به درستی مطالبی ذکر نشده است در حالی که غیر از مشکلات ژنتیکی کودک، هر رفتار و کنشی که از کودکان سر می زند، به نحوه برخورد خانواده و جامعه با فرد بستگی دارد. چطور می شود که از فردی رفتاری سر می زند که در میان حیوانات هم شاهد آن نیستیم. آیا چنین رفتارهایی با کودکان و شنیدن درد و ناله آنان و اهمیت ندادن به آن انسانی است. حال آن که حیوانات هم نسبت به بچه های حیوانات دیگر احساس مسوولیت می کنند و دلرحمی دارند.

در مورد آزار بدنی کودکان، در قانون جزا، جرم انگاری شده و در تجاوز به عنف، حکم اعدام اجرا می شود اما این ها کافی نیست. باید قوانین جزا، مطابق با شرایط زمانه و با مشورت روانشناسان، جامعه شناسان و مشاوران تغییر کند. باید دانست احکامی که در یک جامعه بسته نوشته شده است بازدهی ندارد و نیازمند تغییر است. هر جامعه ای بر اساس نیازهایی که دارد، قوانینی را تدوین کند تا بتواند بر مشکلات غلبه کند.

با توجه به اظهارات مطرح شده از سوی کارشناسان به نظر می رسد به جای تشکیل دادگاه ویژه کودکان، باید مراجعه کودکان به مراکز دادرسی را تسهیل کنیم. به فرزندان بیاموزیم در شرایط احساس خطر و کودک آزاری با شماره تماسی، مراتب را اطلاع رسانی کنند و هیچوقت به خاطر این که آبروی خانواده می رود سکوت نکنند.  مطالعات صورت گرفته در زمینه کودک آزاری، نشان می دهد که اغلب افرادی که به کودک آزاری می پردازند، در دوران طفولیت خود، مورد آزار جسمی و جنسی قرار گرفته و در حالی پا به مرحله بزرگسالی نهاده اند که با مشکلات هیجانی، رفتاری و ارتباطی دست و پنجه نرم می کنند. افرادی که نه در محیط خانواده و نه در جامعه، برای مقابله با چالش های پیش رو، آموزش ندیده اند.پس باید توجه کرد که وقتی کودکی مورد آزار، سوء استفاده جسمی و جنسی و ضربه های روحی و روانی قرار می گیرد، تا پایان عمر این لطمه ها را به دوش می کشد و در زمان بحران، به انتقال آن به کودک دیگر می پردازد. برای دور کردن سایه این شرایط بغرنج از سر جامعه، بایست به تغییر قوانین و آموزش پرداخت تا بتوان سقف امنیت و آرامش را گستراند. 
منبع: بهارنیوز

​تحول در مدیریت آب ایران

گروه جامعه- رسانه ها: عباس جنگی‌مرنی، کارشناس‌ارشد مدیریت منابع آب در یادداشتی نوشت: «نقصان در فهم عرصه گسترده و به‌هم‌پیوسته مدیریت منابع آب، کشور را به نقطه خطیری کشانده و ما را چاره‌ای جز فهم ورود به عرصه تغییر بسیاری از روندها نمانده است». این جمله‌ای کلیدی از یادداشت دکتر رضا اردکانیان است. یادداشتی اندیشمندانه با عنوان راهی نوین در مدیریت منابع آب که در تاریخ ٢۵ مهر سال ٩۶ منتشر شد. با مطالعه و ارزیابی نوشته فوق، به‌نظر می‌رسد «راهی نوین در مدیریت منابع آب» می‌تواند منشور کلی رویکرد و مدیریت آقای دکتر اردکانیان و سیاست‌ها و فعالیت‌های آتی وزارت نیرو، پس از معرفی و رأی اعتماد مجلس باشد. در این یادداشت به‌اختصار، از ضرورت ایجاد درک مشترک و تحول بزرگ در مدیریت منابع آب ایران صحبت به میان آمده است تا چالش‌های منابع آب به‌صورت تدریجی تعدیل و شاید رفع شود.

در این درک مشترک و تحول بزرگ، همه دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان منابع آب نقش و مشارکت دارند، بر گستره و کیفیت آن تأثیرگذار هستند و پرسشگری و نقد منصفانه می‌کنند. در چنین فضایی می‌توان انتظار داشت با به‌کارگیری راهکارهای عموما غیرفنی و غیرمهندسی و اصلاحات نهادی، وضعیت منابع آب ایران کمی بهبود و ارتقا یابد. به‌واقع، راهی نوین در مدیریت منابع آب، بیان مختصری از ضرورت تغییر و تحول در نگرش، برنامه، رفتار و اقدام وزارت نیرو و سایر نهادهای دست‌اندرکار در کشور و گذاری هوشمندانه از شیوه‌های صرفا فنی و مدیریت عرضه در منابع آب ایران به رویکرد مدیریت تقاضا و نگرش و روش‌های مبتنی بر مدیریت غیرسازه‌ای آب است.

توجه ویژه به پایداری محیط زیست، الزامات توسعه پایدار، مدیریت مشارکتی آب، بهبود مقررات، ارتقای دانش و توانمندسازی نیروی انسانی، همکاری دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان، افزایش سرمایه اجتماعی آب، اصلاح سازمانی و حکمرانی خوب و پایدار منابع آب، خاک و انرژی از اجزا و مؤلفه‌های اصلی نگاه و اقدام تحول‌گرایانه در مدیریت منابع آب ایران است. این مؤلفه‌ها و سایر الزامات بر پایه تجارب بشری و رهیافت‌های نوین جهانی برای مدیریت منابع طبیعی، به‌ویژه آب، می‌تواند نویدبخش کاهش تدریجی چالش‌های فعلی و بهبود وضعیت منابع آب در کشور باشد.

به‌این‌ترتیب وزارت نیرو با همکاری سایر دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان باید فرآیند تغییر و تحول در مدیریت منابع آب را آغاز کند. پیاده‌سازی حکمرانی خوب آب با مؤلفه‌های نهادهای مدنی مشارکتی فعال و سازنده، سیاست‌گذاری کاملا شفاف و علنی، نظام اداری چابک و حرفه‌ای و درنهایت پاسخ‌گویی مسئولان و دست‌اندرکاران می‌تواند بخشی از برنامه تحول و بهبود مدیریت منابع آب باشد. همچنین حکمرانی خوب آب مسیری راهگشا برای توسعه پایدار و کاهش تعارض‌ها و منازعه‌های منطقه‌ای خواهد بود.

پس از تغییر در نگرش و رویکرد مدیریت منابع آب و به‌منظور پایداری تغییرات و اصلاحات غیرفنی و غیرسازه‌ای انجام‌شده، آنچه حائز اهمیت است، تحول و اصلاح نهادی مدیریت آب ایران است. مدیریت منابع آب، اکنون نیازمند مقررات کارآمد و مناسب با شرایط و نیازهای امروز و فردای کشور است. بایستی با تنظیم چارچوب‌های لازم، از سیاست‌گذاری‌ها و اقدامات متضاد و مخرب در مدیریت منابع آب و محیط‌زیست ایران جلوگیری کرد.

ضروری است به‌هم‌پیوستگی منابع آب تبیین و وظایف و اختیارات هر کدام از دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان روشن و شفاف شود. در این تحول و بهبود شرایط مدیریت آب، اصلاح و چابک‌سازی سازمان کار مربوط به منابع آب نیز مؤثر، اصلاح ساختار سازمانی و تبیین وظایف و روابط هر بخش و واحد کاری و منطبق‌کردن آن با مسائل و نیاز‌های کنونی و آتی مفید و مؤثر خواهد بود.

برای اثربخشی فعالیت‌ها و ارتقای عملکرد مجموعه آب کشور، نیازمند بازنگری و بهینه‌سازی فرآیندها، وظایف و مسئولیت‌های واحدها و بهبود و ارتقای ساختار سازمانی در مدیریت منابع آب برمبنای مدیریت به‌هم‌پیوسته منابع آب حوضه‌های آبریز هستیم. مدیریت به‌هم‌پیوسته منابع آب در حوضه‌های آبریز فرآیندی است که از طریق ارتقای هماهنگی‌های لازم بین دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان برای بهبود و مدیریت منابع آب، خاک، انرژی و محیط‌زیست، با هدف به‌حداکثررساندن رفاه اقتصادی و اجتماعی به شیوه‌ای عادلانه و بدون به‌خطرانداختن پایداری محیط زیست پیاده‌سازی می‌شود.

در تغییر و اصلاح نهادی آب، توجه ویژه به به‌هم‌پیوستگی منابع آب حوضه‌های آبریز و استفاده از رویکردهای جدید نظیر هم‌بست آب، غذا، خاک و انرژی و پیاده‌سازی آنها در کلیه حوضه‌های آبریز کشور مفید و موجب تسریع تحول در مدیریت منابع آب خواهد بود. این اصلاح و بهبود باید با اولویت حوضه‌های آبریز بحرانی در کشور باشد.

رویکردهای فوق می‌تواند پایداری حوضه‌های آبریز را افزایش دهد و موجب بهبود مدیریت منابع آب شود. حوضه آبریز پایدار حوضه‌ای با منابع و مصارف آب متعادل، فاقد برداشت غیرمجاز آب، دارای محیط‌زیست سالم و برخوردار از منابع کافی آب، مشارکت عمومی در مدیریت آب، تأمین‌کننده حقوق حقابه‌بران، عدم وجود مناقشه جدی بین ذی‌نفعان مختلف، دارای رونق فعالیت‌های اقتصادی طبیعت‌دوست و رضایتمندی نسبی ذی‌نفعان است. برای ایجاد چنین شرایطی در مدیریت منابع آب کشور، نیاز به تغییر و تحول بنیادی در رویکرد و نهاد مربوط به مدیریت آب در ایران و سیاست‌ها و اقدامات تمامی دست‌اندرکاران است.
منبع: بهارنیوز

وضعیت پرستاران بدتر شده است

محمد شریفی‌مقدم (قائم مقام سازمان نظام پرستاری) درباره آمار مهاجرت پرستاران ایرانی گفت: مهاجرت کاری پرستاران کانال‌های مختلفی دارد، آماری که نظام پرستاری در اختیار دارد حداقل تعدادی است که به واسطه شغل‌شان مهاجرت کردند. زیرا افراد بیشتر به صورت مستقل برای مهاجرت اقدام می‌کنند و آماری که نظام پرستاری در اختیار دارد بخشی از تعداد افرادی است که به کشورهای مختلف مهاجرت کردند. او ادامه داد: در یک سال گذشته حدود ۲۰۰نفر از پرستاران ایرانی فقط از کانال سازمان نظام پرستاری مهاجرت کردند، اما فکر می‌کنم سالانه حدود ۵۰۰پرستار از راه‌های مختلف مهاجرت می‌کنند. متاسفانه آمار مهاجرت پرستاران خیلی بیشتر از این‌هاست اما آنچه که به صورت دقیق در اختیار سازمان نظام پرستاری باشد؛ وجود ندارد زیرا راه‌‌های مختلفی برای مهاجرت وجود دارد. برخی از کشورها از مهاجران تاییدیه سازمان نظام پرستاری می‌خواهند و آماری که این سازمان در اختیار دارد مربوط به افرادی است که برای کشورهای مختلف تاییدیه گرفتند.

آمار دقیقی از پرستارانی که به کشورهای خلیج فارس مهاجرت می‌کنند، در دست نیست
قائم مقام سازمان نظام پرستاری با اشاره به اینکه کانادا و استرالیا بیشترین مهاجر پرستار را دارد، افزود: پرستاران به همه کشورها مهاجرت می‌کنند اما کشورهایی مانند کانادا و استرالیا متقاضی بیشتری دارد البته این آمار مختص به سازمان نظام پرستاری است یعنی افرادی که از این سازمان گواهی تایید می‌گیرند بیشتر قصد مهاجرت به کانادا و استرالیا را دارند. او تاکید کرد: تعداد زیادی از پرستاران ایرانی که به کشورهای حوزه خلیج فارس مهاجرت می‌کنند از سازمان نظام پرستاری گواهی نمی‌گیرند بنابراین آمار دقیقی از آنها وجود دارند؛ در صورتی که بسیاری از پرستاران ما در حال مهاجرت به دبی و ترکیه هستند. شریفی‌مقدم با اشاره به دلایل مهاجرت پرستاران گفت: متاسفانه کشورهای خارجی برای شغل پرستاری جذابیت ایجاد کرده‌اند و همین مسئله باعث می‌شود پرستاران با وجود مشکلاتی که زندگی در غربت دارد به این کشورها مهاجرت کنند.

قانون حقوق پرستاران از سال ۸۶ بلاتکلیف است
او با اشاره به اینکه در دولت یازدهم شرایط مناسبی برای پرستاران وجود نداشت، گفت: متاسفانه با توجه به شرایط و کار سختی که پرستاران دارند و مداوم در معرض بیماری‌های پرخطر هستند اما شرایط برای این قشر از جامعه در دولت اول دکتر روحانی مناسب نبود. شریفی‌مقدم درباره حقوق و تعرفه‌گذاری شغل پرستاری افزود: از سال ۸۶ تاکنون قانون حقوق و تعرفه برای پرستاران اجرا نشده است در صورتی که در جاهای دیگر دیده می‌شود همه قوانین یک شبه می تواند اجرا شود اما باتوجه به پیگیری‌هایی که انجام شده این قانون همچنان به عرصه عمل نرسیده است. همین امروز نیز این مسئله قرار است در شورای عالی بیمه مطرح شود و امیدواریم شورا این قانون را تصویب کند.

وضعیت پرستاران در ۴ سال گذشته بدتر شده است
قائم مقام سازمان نظام پرستاری تاکید کرد: وضعیت پرستاران در ۴ سال گذشته نه تنها بهتر نشده که بدتر هم شده است. متاسفانه معوقه چند ماهه در پرداخت کارانه پرستاران وجود دارد. برخی از مراکز مشکل پرداخت کارانه پرستاران تا ۱۱ماه را دارند و می‌توان گفت در دوران آقای روحانی رضایت پرستاران جلب نشده و مخصوصا وضعیت در یک‌سال گذشته باتوجه به مشکلات مالی دولت بدتر بوده و کارانه‌ها عقب افتاده و می‌توان گفت جامعه پرستاری در آستانه انفجار است. او با اشاره به وضعیت پرستاران بیمارستان امام، گفت: حقوق پرستاران امام پراخت شده اما ۹ماه است که کارانه‌ای به آنها نپرداختند این مشکل درمراکز دیگر مانند گیلان نیز وجود دارد. متاسفانه مراکزی داریم که کارانه پرستاران از ۹ ماه تا یک سال معوقه است.

در حقوق پرستاران تبعیض وجود دارد
شریفی مقدم با تاکید بر اینکه کمبود پرستار در همه کشورهای دنیا وجود دارد، گفت: باتوجه به اینکه نقش پرستاران در نظام سلامت برجسته شده کمبود نیروی پرستار در همه جا وجود دارد اما کشورهای خارجی تبعیضی در پرداخت حقوق پرستاران قائل نمی‌شوند اما در ایران بین حقوق پرستاران و پزشکان تفاوت بسیار زیادی وجود دارد. هم‌چنین میزان کار و فشار کاری که بر پرستار است در کشورهای خارجی بسیار کمتر است.   او افزود: متاسفانه سیستم سلامت ما نظام‌مند نیست اما در کشورهای خارجی مانند کشورهای اروپایی، کانادا یا استرالیا سیستم نظام‌بند است و پرستاران با توجه به عملکرد‌شان حقوق و مزایا دریافت می‌کنند و ضمن اینکه حقوق‌شان بالاست، پرستار از احترام زیادی هم برخوردار است. کشورهای خارجی برای کار پرستاران انگیزه ایجاد می‌کنند و همین باعث می‌شود کمبود نیروی انسانی‌شان نیز حل شود و همین موضوع دلیل اصلی مهاجرت پرستاران ما به خارج از کشور است. قائم مقام سازمان پرستاری در پایان گفت: علاوه بر اینکه کشور کمبود پرستار دارد با پدیده مهاجرت پرستاران نیز مواجهیم. بسیاری از پرستاران به حوزه خلیج فارس مهاجرت می‌کنند که آمار دقیقی از مهاجرت آنها در دست نیست.
منبع: بهارنیوز

سهم مجلس از تلخی خودکشی ها

علی نجفی در مطلبی با عنوان “خودکشی، مرگی به دست خود یا جامعه! ” در کانال تلگرامی‌اش نوشت: در روزهایی که جامعه شناس بزرگ، امیل دورکیم، به تحقیق در مورد خودکشی مشغول بود شاید کمتر کسی تصور می کرد روزی آمار خودکشی تا این حد نگران کننده شود. نماینده بابل توضیح داد: متاسفانه خبر خودکشی چهار نفر در کمتر از یک هفته در شرایطی به تیتر اخبار شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده که در دو مورد منجر به مرگ دو جوان همشهری‌مان شده است، اخباری که مشابه آن در سراسر کشور کم نیست. وی این خبرها را تلخ و در عین حال تلنگری دانست تا ما خفتگان در روزمرگی به خود آئیم و بدانیم این فجایع موضوعاتی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن بگذریم.

نجفی ادامه داد: اطلاعی از دلایل خودکشی و سرنوشت شخصی این چهار نفر ندارم اما می‌توان فهمید در شهری که در یک بازه زمانی کوتاه چهار نفر اقدام به خودکشی می‌کنند، شاید همان زمان انسانهای بیشتری در حال ترسیم نقشه مرگ خود و منتظر فرصتی برای اجرای آن باشند. وی با بیان اینکه طبق تعریف برخی از روانشناسان مهمترین اهدافی برای خودکشی دعوت یا خطاب، تقاضای کمک و حمایت و واکنش در مقابل یک فاجعه و مصیبت است در عین حال گفت: به راستی جوانانی که دست به خودکشی می زنند در آخرین لحظات زندگی‌شان به چه فکر می‌کنند و با مرگشان در مقابل کدام فاجعه یا مصیبت از ما تقاضای کمک  دارند؟

 این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: آیا نظام آموزشی ما راهکاری برای پیشگیری دارد؟ آیا فرهنگ لازم برای استفاده از شبکه‌های مجازی وجود دارد؟ آیا بازی‌های رایانه‌ای مشکوک و مخرب تحت کنترل و مراقبت هستند؟ آموزش و پرورش خانه دوم کودکان ماست، آیا از آنان شهروندانی مسئولیت پذیر، اجتماعی و توانمند می‌سازد تا به هویت خود شکل دهند؟ سهم مدیران فرهنگی در این مرگ‌های تلخ کجاست؟ آیا مدیران فرهنگی در جامعه ای که در آن شادی های جمعی کم است و آمار افسردگی رو به افزایش است، به روزمرگی و ارائه گزارش عملکردهای تکراری دچار شده اند یا برنامه ای علمی و اجرایی برای مقابله با بحران های اجتماعی در دست دارند؟

نجفی با طرح این پرسش که سهم نمایندگان از این تلخی‌ها چقدر است، گفت: نماینده باید نماینده دردهای جامعه باشد. نماینده یک قدرت ملی است و باید از این قدرت ملی در جهت توسعه در کشور وحوزه انتخابیه اش استفاده کند.اما فاجعه زمانی رخ می دهد که یک نماینده دچار روزمرگی شود، به کارهای کوچک عادت کند و موج سوار مشکلات مردم شود . وی افزود: وقتی روزمرگی و تبلیغات تبدیل به آفت شود، با بروز چهار خودکشی در یک شهر آن هم در یک هفته هیچ اتفاقی نمی‌افتد و هیچ کسی هم احساس گناه نمی کند. نام این مرگ‌ها را خودکشی نمی گذارم. خودکشی کلمه ای برای فرار ما از بار مسئولیت است و این بی‌مسئولیتی  و روزمرگی ما را می کشد! مایی که نتوانستیم فرصت های برابر برای داشتن زندگی شادتر فراهم کنیم. نجفی در پایان ابراز امیدواری کرد که خدایا یاریمان کند تا اسیر روزمرگی و مردم فریبی نویم و با استفاده از نخبگان و اندیشمندان این دیار بر این دردها با نگاهی علمی فائق آمده و قدمی هرچند اندک در این مسیر برداریم.
منبع: بهارنیوز

مطبوعات نمی‌میرند، حرفه‌ای‌ها می‌مانند

چاپی های حرفه ای همچنان می توانند امید به بقا داشته باشند و فضای مجازی هم می تواند با معرفی یاری کند. هر دو همدیگر را پوشش می دهند تا در فضای بی سابقه همه بهره ببرند.

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- از روزی که رسانه‌های الکترونیک ظهور کرد و سایت‌ها و وبلاگ‌ها وارد دنیای اطلاع رسانی شدند و در پی آن با رواج فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و انتشار سریع اخبار و رخدادها که به طرفه‌العینی منتشر می‌شود و از سد سانسورهم می‌گذرد و در گوشی‌های هوش‌مند جای می گیرد این دغدغه به جان فعالان مطبوعاتی و دوست‌داران رسانه‌‌های چاپی افتاده که سرنوشت کاغذی ها چه می‌شود.

برخی ژاپن را مثال می‌زنند که اگر قرار بود چاپی‌ها و کاغذی‌ها میدان را واگذارند و از صحنه خارج شوند این اتفاق باید در ژاپن رخ دهد که در فناوری های ارتباطی و رایانه‌ای سرآمد است اما همچنان آساهی و یومیوری چاپ می شوند و انس مردم با کاغذ نگسسته است.

در مقابل گفته می شود جمعیت ژاپن پیر شده و این اشتیاق در نسل جدید کاهش یافته است یا به برخی از روزنامه های مشهور در اروپا و آمریکا اشاره می کنند که ترجیح داده اند از عرصه پر هزینه کاغذ و چاپ به دنیای مجازی و الکترونیک بکوچند.

استدلالات متنوع اند اما مهم ترین و قابل اعتناترین این است که رسانه های چاپی تخصصی‌تر و حرفه ای‌تر می شوند و می مانند و به عبارت درست تر اگر چنین شوند می مانند و صریح‌تر اگر بخواهند بمانند باید چنین شوند و در غیر این صورت بازی را واگذار می کنند و از میدان به در می شوند.

چندی پیش ماهنامه مهرنامه همین موضوع را به بحث گذاشت و از سردبیران برخی نشریات چاپی پرسید که آینده مطبوعات کاغذی را چگونه پیش بینی می کنند و یکی از پرسش شوندگان این قلم بود.

در آن پاسخ اظهار نظر قطعی را درست ندانستم و در عین حال دو نکته آوردم و در اولی دو مثال که یکی لحاف دوزها بود و دیگری خیاط ها.

تا همین ده بیست سال پیش در کوچه ها دوچرخه سواری را می دیدیم که فریاد بر می آوردند: «آی، لحاف دوزی» و به مرور کمتر و کمتر شدند و اگر باشند جنبه نوستالژیک دارد و حالا «کالای خواب» است که بازار را در اختیار دارد. لحاف دوزها نتوانستند خود را با واقعیت‌های دنیای مدرن انطباق دهند و دیگر صدای «آی لحاف دوزی» را نمی شنویم که بر پایه آن لطیفه «آی لاو سوزی» هم ساخته شده بود.

مطبوعات نمی‌میرند، حرفه‌ای‌ها می‌مانند

خیاط ها اما به تمامی صحنه را ترک نکرده اند. چرا که ماهرتر های آنان جذب برندهای تولید پوشاک شده یا همچنان مشتری‌های خاص و خصوصی خود را دارند. کسانی که کماکان دوست دارند خیاط جامه آنان را اختصاصی بدوزد.

این حکایت‌ها را هم به بهانه در پیش بودن بیست و سومین نمایشگاه بین المللی مطبوعات و خبرگزاری ها در تهران آوردم و هم به خاطر حسی که انتشار شماره جدید مجله «اندیشه پویا» ایجاد می کند.

گروه‌ها و کانال‌های تلگرامی مجال چندانی برای مانور در عرصه خبر رسانی باقی نگذاشته‌اند هر چند که همچنان سایت‌ها و کانال‌های معتبر قابل استنادند و نباید به هر گروهی استناد کرد. اما دکه‌های مطبوعات هم خالی نیست و جدای روزنامه های معتبر چند فصل نامه و ماهنامه و حتی هفته نامه همچنان حرفه ای جلب توجه می کنند و می درخشند و دوست داران را تشنه نمی گذارند و بر این پایه می توان گفت مطبوعات نمی‌میرند و حرفه ای ها می‌مانند. سایت و کانال هم الزاما رقیب رسانه چاپی نیست یا می تواند نباشد. کما این که چه بسا خیلی ها از طریق فضای مجازی باخبر می شوند که فلان نشریه منتشر شده است و خود ما در «عصر ایران» اخباری از این دست را همه روزه منتشر می‌کنیم.

این توازن و تناسب و تعادل را فصلنامه بخارا به خوبی برقرار کرده است. در طول فصل گزارش ها را در کانال و سایت منتشر می‌کند و مجموعه آنها در «بخارا» انتشار می‌یابد.

عجالتا هم بهترین مثال همین «اندیشه پویا» ست که در هر شماره یک اتفاق است. کما این که همکاری که چندان هم اهل تورق و مطالعه این گونه نشریات نیست با اشتیاق پرونده مربوط به جسد لنین و نحوه نگه داری آن در ۹۳ سال گذشته را می خواند چرا که به تازگی از سفر روسیه بازگشته و دوست دارد بداند چگونه این همه سال بدن را فراتر از روش های مومیایی حفظ کرده اند.

اگر مطبوعات می خواهند بمانند نخست باید به متن مردم و جامعه بروند و اصرار بر تکرار موضوعات رسمی نداشته باشند. کاری که روزنامه همدلی انجام می دهد و از لغزش در یک تیتر هم سوژه می سازد.

دوم این که مبتنی بر تحلیل باشند و گزارش. کاری که روزنامه شهروند انجام می دهد و مشهورترین نمونه گزارش گورخواب هاست. سوم این که بی طرفی را به معنی خنثی بودن نگیرند. مثال مشخصی در این باره می توان مطرح کرد اما چون تصور می شود پاره ای بی اخلاقی ها هم مد نظر است نام نیاوریم بهتر است.

مهم تر از همه اینها اما این است که حرفه ای باشند. کار حرفه ای همواره با اقبال رو به رو می شود. هر قدر هم شهروند- خبرنگار اخباری را تولید و منتشر کند اما مصاحبه تخصصی کار روزنامه نگار حرفه ای است.

نکته دوم که در آن نظرخواهی بر آن انگشت گذاشتم این بود که اساس دنیا بر دوام نیست که نگران رفتن و تغییر شکل باشیم:

سعدیِ شوریده بی قرار چرایی

در پی چیزی که برقرار نماند

با این همه چاپی‌های حرفه‌ای همچنان می‌توانند امید به بقا داشته باشند و فضای مجازی هم می‌تواند با معرفی حمایت کند. هر دو همدیگر را پوشش می‌دهند تا در فضای بی سابقه‌ای که برای کار رسانه‌ای ایجاد شده همه بهره ببرند.


منبع: عصرایران

دختر بازمانده از حادثه خودکشی اصفهان به هوش آمد

مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت: دختر بازمانده از حادثه سقوط از پل چمران اصفهان پس از تلاش پزشکان امروز به هوش آمده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، کیانوش جهانپور پیرامون آخرین وضعیت بهبودی دختر بازمانده از حادثه خودکشی روز شنبه اظهار داشت: درحال حاضر وضعیت سلامت او بسیار بهتر شده و ادامه اقدامات درمانی برای او درحال انجام است.

وی افزود: این دختر اکنون به هوش اومده و طبق آخرین خبرهای دریافتی احتمالا به بخش منتقل شده و نیاز به مراقبت ویژه ندارد اما همچنان اقدامات درمانی مورد نیاز انجام می‌شود.

روز شنبه خبر سقوط دو دختر نوجوان از بالای بزرگراه چمران منتشر شد که به محض تماس با مرکز فوریت‌های پزشکی، نیروهای امدادی به محل حادثه اعزام شدند.
یکی از دختران حادثه به محض برخورد با زمین هوشیاری خود را از دست داده بود و به کمای عمیق رفت و در همان ساعات اولیه در بیمارستان غرضی به علت شدت ضربه وارده و عدم هشیاری جان خود را از دست داد.

دختر دیگر با شکستگی‌های متعدد استخوانی روبه‌رو شد و به بیمارستان امین منتقل شد که اکنون نسبت روزهای نخست در وضعیت بهتری به سر می‌برد.


منبع: عصرایران