کاهش فاصله حقوق‌بازنشستگان با نرخ تورم

به گزارش ایسنا، علی ربیعی با اشاره به گستردگی حوزه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی افزود: از منظر نظری و تئوری بین کار و رفاه اجتماعی همبستگی زیادی وجود دارد. برنامه رفاهی، لغو و کاهش فقر و افزایش رفاه عمومی جامعه که یکی از برنامه‌های اصلی دولت دوازدهم است با در نظر گرفتن این همبستگی پیگیری می‌شود.
وی با بیان اینکه امروزه در دنیا بر اساس برنامه‌های جدید سیاست‌های رفاهی «توانمندسازی» در هم آمیخته هستند اظهار کرد: در دیدگاه توانمندسازی مهمترین بخش مربوط به اشتغال است چرا که برنامه‌های رفاهی با استفاده از توانمندسازی با مسئله اشتغال پیوند می‌یابد.وزیر رفاه با انتقاد از سیاست‌های رفاهی جبرانی تصریح کرد: اگر چه سیاست‌های رفاهی جبرانی را نفی نمی‌کنم اما باید در نظر داشت که این سیاست‌ها تنها راه حل اجرایی برای کاهش فقر نیستند. همچنین سیاست‌های رفاهی صدقه‌ای نیز به معنای توزیع پول برای افزایش قدرت خرید نیز راه حل کاهش فقر در جامعه نیستند.
ربیعی با اشاره به معنای تعاون در ارتباط با گردهم آوردن اجتماعات محلی ادامه داد: یکی از گرفتاری‌های اساسی در حوزه رفاه اجتماعی این است که بسیاری از این برنامه‌ها مبنای تئوری و نظریه‌ای کافی ندارند.

چرا آمارهای بیکاری پایین‌تر از تصور مردم به نظر می‌رسند؟
وی با اشاره به مسئله اشتغال در جامعه و نگرانی مردم درباره آمارهای اعلام شده در این خصوص اظهار کرد: زمانی که وزارت رفاه نرخ بیکاری را اعلام می‌کند مجموع نرخ بیکاری را در همه اقشار جامعه در نظر می‌گیرد، بنابراین اگر این آمار پایین‌تر از تصور مردم به نظر می‌رسد به این دلیل است که نرخ بیکاری گروه‌های اجتماعی به تفکیک اعلام نشده است. زمانی که نرخ بیکاری جوانان و یا تحصیلکردگان را بررسی می‌کنیم، طبیعتا با ارقام بالاتری روبرو می‌شویم. این مسئله نباید موجب بی اعتمادی مردم نسبت به آمارها شود.وی با اشاره به تغییر مفهوم کار در دوره‌های اخیر تصریح کرد: در حال حاضر رشد نرخ اشتغال تنها از طریق رشد کلاسیک امکان پذیر نخواهد بود. در حال حاضر دیگر با انجام کار تولیدی نمی‌توان به اشتغال رسید. مطالعات نشان می‌دهند که با ۱۲ میلیارد هزینه در حوزه نفت، چهار میلیارد در حوزه پتروشیمی و یک میلیارد در حوزه فولاد، مشاغل بسیار اندکی تولید می‌شود.

شرایط برای اشتغال جوانان دهه ۸۰ فراهم نشده است
ربیعی با بیان اینکه در حال حاضر کشور در شرایط «پنجره جمعیتی» قرار دارد توضیح داد: در حال حاضر جوانان دهه ۸۰ به سن اشتغال رسیده‌اند اما شرایط برای حضور آنان در عرصه‌های کاری فراهم نشده است. میزان تحصیلکردگان مقاطع دکتری، کارشناسی ارشد و کارشناسی تناسبی با شرایط حال حاضر کشور ندارد.

وجود ۳۰ میلیون ترک تحصیل کرده فاقد مهارت کافی برای اشتغال در کشور
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر ۱۰ میلیون جمعیت بیسواد بالای ۵۰ سال و ۳۰ میلیون جمعیت ترک تحصیل کرده در کشور وجود دارد ادامه داد: مشکل اصلی این است که این افراد مهارت کافی برای اشتغال را نیز ندارند. در عین حال سازمان مهارتی مناسبی نیز در کشور موجود نیست. این شرایط با بحران‌هایی نظیر تحریم نفت و زمانی که ایران امکان فروش تنها یک میلیون بشکه نفت را داشت باعث شدند تا بنگاه‌های خود بیشتری صدمه را ببینند.
وزیر کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه ظرفیت اقتصاد ایران تنها تولید ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار شغل را با در نظر گرفتن ظرفیت رشد اقتصاد کلاسیک دارد، گفت: رشد اقتصادی سال‌های گذشته به دلیل ظرفیت خالی که در عرصه ارائه خدمات مانند حمل و نقل، گردشگری و … وجود داشت ایجاد شده است، بنابراین نباید انتظار ادامه یافتن این تداوم اقتصادی را داشت.

ربیعی که در برنامه‌ای تلویزیونی صحبت می‌کرد با اشاره به اینکه امروزه باید اشتغالزایی را از کارهای خانگی آغاز کرد، افزود: پیش بینی می‌کردیم کارهای نوینی مانند خدمات ICT بیش از ۱۳۰ تا ۱۴۰ هزار شغل تولید کند که در عمل این میزان بیشتر بود. در حال حاضر باید تلاش کنیم تا مشاغل خانگی را با بیمه تامین اجتماعی مرتبط کنیم.
وی با تاکید بر مفهوم اشتغال فراگیر به معنای استفاده از «رسته‌های پر کشش اشتغال با ظرفیت‌های هر منطقه» توضیح داد: این مفهوم استفاده از ظرفیت‌های هر منطقه در تولید مشاغل است. یکی از مشکلات حال حاضر مسئله بازاریابی برای محصولات تولید شده در مناطق مختلف است. باید در گسترش این تفکر که توسعه صرفا تولیدات پتروشیمی و فولاد نیست، سرمایه‌گذاری‌های بیشتری صورت بگیرد. به خصوص که در حال حاضر در کشور با مشکلاتی نظیر کم آبی نیز روبرو هستیم.وی با بیان اینکه در حال حاضر ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه برای توسعه اشتغال با در نظر گرفتن ظرفیت‌های هر منطقه در نظر گرفته شده است اظهار کرد: دولت باید برای برخی از گروه‌هایی که اصلا توانمند نخواهد شد مانند معلولان دستمزدهایی را در نظر بگیرند. در حال حاضر به تعداد مددجویان وزارت رفاه و تعاون اجتماعی ۳٫۲ درصد افزوده شده است. با در نظر گرفتن بودجه‌ای نزدیک به ۱۲ هزار میلیارد تومان در تلاش هستیم تا بخشی از افراد نیمه توانمند را از این چرخه خارج کنیم.
منبع: بهارنیوز

کاهش فاصله حقوق‌بازنشستگان با نرخ تورم

به گزارش ایسنا، علی ربیعی با اشاره به گستردگی حوزه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی افزود: از منظر نظری و تئوری بین کار و رفاه اجتماعی همبستگی زیادی وجود دارد. برنامه رفاهی، لغو و کاهش فقر و افزایش رفاه عمومی جامعه که یکی از برنامه‌های اصلی دولت دوازدهم است با در نظر گرفتن این همبستگی پیگیری می‌شود.
وی با بیان اینکه امروزه در دنیا بر اساس برنامه‌های جدید سیاست‌های رفاهی «توانمندسازی» در هم آمیخته هستند اظهار کرد: در دیدگاه توانمندسازی مهمترین بخش مربوط به اشتغال است چرا که برنامه‌های رفاهی با استفاده از توانمندسازی با مسئله اشتغال پیوند می‌یابد.وزیر رفاه با انتقاد از سیاست‌های رفاهی جبرانی تصریح کرد: اگر چه سیاست‌های رفاهی جبرانی را نفی نمی‌کنم اما باید در نظر داشت که این سیاست‌ها تنها راه حل اجرایی برای کاهش فقر نیستند. همچنین سیاست‌های رفاهی صدقه‌ای نیز به معنای توزیع پول برای افزایش قدرت خرید نیز راه حل کاهش فقر در جامعه نیستند.
ربیعی با اشاره به معنای تعاون در ارتباط با گردهم آوردن اجتماعات محلی ادامه داد: یکی از گرفتاری‌های اساسی در حوزه رفاه اجتماعی این است که بسیاری از این برنامه‌ها مبنای تئوری و نظریه‌ای کافی ندارند.

چرا آمارهای بیکاری پایین‌تر از تصور مردم به نظر می‌رسند؟
وی با اشاره به مسئله اشتغال در جامعه و نگرانی مردم درباره آمارهای اعلام شده در این خصوص اظهار کرد: زمانی که وزارت رفاه نرخ بیکاری را اعلام می‌کند مجموع نرخ بیکاری را در همه اقشار جامعه در نظر می‌گیرد، بنابراین اگر این آمار پایین‌تر از تصور مردم به نظر می‌رسد به این دلیل است که نرخ بیکاری گروه‌های اجتماعی به تفکیک اعلام نشده است. زمانی که نرخ بیکاری جوانان و یا تحصیلکردگان را بررسی می‌کنیم، طبیعتا با ارقام بالاتری روبرو می‌شویم. این مسئله نباید موجب بی اعتمادی مردم نسبت به آمارها شود.وی با اشاره به تغییر مفهوم کار در دوره‌های اخیر تصریح کرد: در حال حاضر رشد نرخ اشتغال تنها از طریق رشد کلاسیک امکان پذیر نخواهد بود. در حال حاضر دیگر با انجام کار تولیدی نمی‌توان به اشتغال رسید. مطالعات نشان می‌دهند که با ۱۲ میلیارد هزینه در حوزه نفت، چهار میلیارد در حوزه پتروشیمی و یک میلیارد در حوزه فولاد، مشاغل بسیار اندکی تولید می‌شود.

شرایط برای اشتغال جوانان دهه ۸۰ فراهم نشده است
ربیعی با بیان اینکه در حال حاضر کشور در شرایط «پنجره جمعیتی» قرار دارد توضیح داد: در حال حاضر جوانان دهه ۸۰ به سن اشتغال رسیده‌اند اما شرایط برای حضور آنان در عرصه‌های کاری فراهم نشده است. میزان تحصیلکردگان مقاطع دکتری، کارشناسی ارشد و کارشناسی تناسبی با شرایط حال حاضر کشور ندارد.

وجود ۳۰ میلیون ترک تحصیل کرده فاقد مهارت کافی برای اشتغال در کشور
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر ۱۰ میلیون جمعیت بیسواد بالای ۵۰ سال و ۳۰ میلیون جمعیت ترک تحصیل کرده در کشور وجود دارد ادامه داد: مشکل اصلی این است که این افراد مهارت کافی برای اشتغال را نیز ندارند. در عین حال سازمان مهارتی مناسبی نیز در کشور موجود نیست. این شرایط با بحران‌هایی نظیر تحریم نفت و زمانی که ایران امکان فروش تنها یک میلیون بشکه نفت را داشت باعث شدند تا بنگاه‌های خود بیشتری صدمه را ببینند.
وزیر کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه ظرفیت اقتصاد ایران تنها تولید ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار شغل را با در نظر گرفتن ظرفیت رشد اقتصاد کلاسیک دارد، گفت: رشد اقتصادی سال‌های گذشته به دلیل ظرفیت خالی که در عرصه ارائه خدمات مانند حمل و نقل، گردشگری و … وجود داشت ایجاد شده است، بنابراین نباید انتظار ادامه یافتن این تداوم اقتصادی را داشت.

ربیعی که در برنامه‌ای تلویزیونی صحبت می‌کرد با اشاره به اینکه امروزه باید اشتغالزایی را از کارهای خانگی آغاز کرد، افزود: پیش بینی می‌کردیم کارهای نوینی مانند خدمات ICT بیش از ۱۳۰ تا ۱۴۰ هزار شغل تولید کند که در عمل این میزان بیشتر بود. در حال حاضر باید تلاش کنیم تا مشاغل خانگی را با بیمه تامین اجتماعی مرتبط کنیم.
وی با تاکید بر مفهوم اشتغال فراگیر به معنای استفاده از «رسته‌های پر کشش اشتغال با ظرفیت‌های هر منطقه» توضیح داد: این مفهوم استفاده از ظرفیت‌های هر منطقه در تولید مشاغل است. یکی از مشکلات حال حاضر مسئله بازاریابی برای محصولات تولید شده در مناطق مختلف است. باید در گسترش این تفکر که توسعه صرفا تولیدات پتروشیمی و فولاد نیست، سرمایه‌گذاری‌های بیشتری صورت بگیرد. به خصوص که در حال حاضر در کشور با مشکلاتی نظیر کم آبی نیز روبرو هستیم.وی با بیان اینکه در حال حاضر ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه برای توسعه اشتغال با در نظر گرفتن ظرفیت‌های هر منطقه در نظر گرفته شده است اظهار کرد: دولت باید برای برخی از گروه‌هایی که اصلا توانمند نخواهد شد مانند معلولان دستمزدهایی را در نظر بگیرند. در حال حاضر به تعداد مددجویان وزارت رفاه و تعاون اجتماعی ۳٫۲ درصد افزوده شده است. با در نظر گرفتن بودجه‌ای نزدیک به ۱۲ هزار میلیارد تومان در تلاش هستیم تا بخشی از افراد نیمه توانمند را از این چرخه خارج کنیم.
منبع: بهارنیوز

توئیت مجری زن قرعه کشی خطاب به ایرانیان (عکس)

افتتاح فاز نخست بندر شهید بهشتی چابهار با حضور دکتر روحانی و نمایندگان ۱۳ کشور قهوه درس اخلاق تحلیل نیویورک تایمز از وضعیت گروه ایران در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه واردات برنج تا چه زمانی ممنوع است؟ متهم جنایت جنگی در دادگاه لاهه سیانور خورده بود داماد ترامپ؛ مقام مرموزی که به فلن دستور ارتباط با روسیه را داد یک پزشک: غیرفعال کردن ویروس ایدز در مبتلایان در دستور کار است/ مشکل اصلی ما عدم شناسایی مبتلایان است سی ان ان: مجری ورزشی روس دل ایرانی ها را نشکست (+عکس) تزیین شهرهای جهان در آستانه کریسمس‎ (عکس) توئیت مجری زن قرعه کشی خطاب به ایرانیان (عکس)

چرا از قرار گرفتن در گروه «مرگ» می‌توان خوشحال بود؟!  (۳۳ نظر)

ایران در گروه مرگ / ایران، اسپانیا و پرتغال و مراکش در گروه دوم مسابقات  (۱۶ نظر)

رفیقان کجایید؛ دقیقاً کجایید  (۱۴ نظر)

میزان حال فعلی افراد است اما نه برای احمدی نژاد  (۱۴ نظر)

دختر ایرانی به جای آنجلینا جولی، عروس مرده شد (+عکس)  (۱۱ نظر)

گروه مرگی که برای ایران نعمت است  (۱۱ نظر)

خدای ناکرده از فحش دادن به ستاره‌های اسپانیا، پرتغال و کافو جا نمانیم  (۱۰ نظر)

چرا روسری مربی مرد تایلندی به حجاب اجباری ربطی ندارد؟  (۵ نظر)


منبع: عصرایران

یک پزشک: غیرفعال کردن ویروس ایدز در مبتلایان در دستور کار است/ مشکل اصلی ما عدم شناسایی مبتلایان است

مینو محرز، پزشک و فعال حوزه ایدز، می‌گوید که با طرح غیرفعال کردن ویروس ایدز در خون، فرد مبتلابه ایدز تا حد بسیار زیادی بهبود می‌یابد و به زندگی عادی خود برمی‌گردد و انتقال این ویروس به دیگری را تا حد زیادی کاهش می‌دهد.

رویداد۲۴ نوشت: مینو محرز، پزشک و فعال حوزه ایدز، می‌گوید که با طرح غیرفعال کردن ویروس ایدز در خون، فرد مبتلابه ایدز تا حد بسیار زیادی بهبود می‌یابد و به زندگی عادی خود برمی‌گردد و انتقال این ویروس به دیگری را تا حد زیادی کاهش می‌دهد.

سال‌هاست که همه ما بیماری ایدز را شنیده‌ایم و کم‌وبیش در خصوص آن اطلاعاتی را داریم. بیماری ایدز یا همان HIV مثبت، تقریباً از دهه ۱۹۸۰ میلادی کشف شد اما تاکنون هیچ راه درمان قطعی برای آن یافت نشده است و پزشکان و متخصصان این زمینه فقط توانسته‌اند از گسترش آن در بدن جلوگیری کنند و به‌نوعی آن را کنترل کرده‌اند.

ایدز، نوعی بیماری است که در دستگاه ایمنی و توسط ویروس نقص ایمنی (HIV) ایجاد می‌شود. بیماری ناشی از ویروس HIV، دارای سه مرحله اصلی است. در مرحله اول (عفونت حاد) است، در این شرایط فرد ممکن است برای مدت کوتاهی بیماری شبیه به آنفلوانزا را تجربه کند، به همین دلیل معمولاً این بیماری تا یک دوره طولانی بدون هیچ علائمی دنبال می‌شود که به این مرحله از بیماری، دوره نهفتگی گفته می‌شود. هرچقدر که بیماری پیشرفت یابد، تداخل بیشتری با دستگاه ایمنی بدن پیدا می‌کند و باعث می‌شود که افراد به عفونت‌هایی مانند عفونت «فرصت‌طلب» و «تومور» دچار شوند. البته معمولاً در افرادی که دستگاه ایمنی آن‌ها به‌خوبی عمل می‌کند تأثیرگذار نیست. درنهایت بیماری زمانی وارد مرحله سوم یا ایدز خواهد شد که شمار سلول‌های CD4+ T به کمتر از ۲۰۰ سلول در هر میکرو لیتر برسد.

از سوی دیگر، این بیماری تا حد زیادی برای بسیاری از افراد به‌صورت کامل شناخته‌شده نیست و فقط در حد اسم آن را می‌شناسند و به دلیل همین ناآگاهی زمانی هم که متوجه می‌شوند فردی مبتلابه این بیماری است تماماً از وی دوری می‌کنند و حتی از دست دادن با فرد مبتلا هم پرهیز می‌کنند.

ایدز، عموماً از طریق رابطه جنسی، سرنگ آلوده و خون به دیگری منتقل می‌شود و در غیر این صورت هیچ‌گونه مشکلی برای ارتباط با مبتلایان وجود ندارد و هیچ مشکلی شمارا تهدید نمی‌کند. مبتلایان به ایدز حتی به‌راحتی می‌توانند با روش‌های پیشگیری از بارداری ازدواج کنند و به زندگی عادی خود ادامه دهند، زیرا این بیماری جز در موارد حاد که لاغری، عفونت و درد عضلات را به همراه دارد، هیچ مشکلی ازنظر جسمی ندارد و ازلحاظ ظاهری فرد مبتلا با غیر مبتلا هیچ تفاوتی باهم ندارند.

با توجه به اینکه اکنون حدود ۳۶۰۰ هزار نفر در کشورمان به این بیماری مبتلا هستند اما همچنان بسیاری از مبتلایان تاکنون از بیماری خودآگاه نیستند و بسیاری از آن‌ها هم بر این عقیده هستند که این بیماری به سراغ آن‌ها نمی‌آید زیرا همواره مراقبت‌های لازم را انجام داده‌اند؛ اما بهتر است این فکر را نکنید و همین امروز به نزدیک‌ترین مرکز بهداشتی بروید و با یک آزمایش ساده، از ابتلا یا عدم ابتلا به این بیماری آگاهی لازم را پیدا کنید.

مینو محرز، متخصص بیماری های عفونی و رئیس مرکز تحقیقات ایدز بیمارستان امام خمینی در گفت‌وگو با رویداد۲۴، با اشاره به برنامه استراتژیک ۵ ساله برای کنترل بیماری ایدز و اهداف برنامه ۹۰،۹۰،۹۰، گفت: تا سال ۲۰۲۰، ۹۰ درصد بیماران مبتلا به ایدز باید شناسایی شوند، از این افرادی که شناسایی شدند ۹۰ درصد آن‌ها باید تحت درمان قرار بگیرند و ۹۰ درصد همین افرادی که تحت درمان قرارگرفته‌اند، باید ویروس ایدز در خونشان منفی شود و درمان در آن‌ها مورد اثر واقع گردد.

محرز در ادامه بابیان اینکه این برنامه بسیار مهم است و تمام کشورها متعهد شده‌اند در این راه قدم بردارند، تصریح کرد: به دلیل ناآگاهی جامعه و عدم اطلاع‌رسانی صحیح از طریق رسانه‌ها، از ۹۰ درصد اولی که می‌خواهیم برای تشخیص پیدا کنیم، تاکنون فقط ۳۰ درصد را شناسایی کرده‌ایم.

این فعال حوزه ایدز با اشاره به اینکه ۷۰ درصد مبتلایان ایدز هنوز شناسایی نشده‌‌اند، خاطرنشان کرد: متأسفانه این ۷۰ درصد نه‌تنها شناسایی نشده‌اند، بلکه خودشان هم از این موضوع اطلاع ندارند. ما اگر بتوانیم مبتلایان بیشتری را شناسایی کنیم قطعاً افراد بیشتری را هم تحت درمان قرار خواهیم داد. برنامه شمارش ویروس ایدز اکنون در سراسر کشور در حال انجام است.

مینو محرز ادامه داد: مشکل اصلی ما عدم شناسایی مبتلایان به ایدز است؛ زیرا همه افراد خودشان باید به پزشک مراجعه کنند و با انجام آزمایشات موردنظر، مورد تشخیص قرار بگیرند.

محرز بابیان اینکه غیرفعال کردن ویروس ایدز در خون به معنای بهبودی کامل نیست، تصریح کرد: با این روش، فرد مبتلا تحت درمان قرار می‌گیرد و حالش خوب می‌شود و یک زندگی عادی و نرمال خواهد داشت، اما بادانش فعلی باید تا آخر عمر دارو مصرف کند.

مینو محرز در ادامه خاطرنشان کرد: با روش غیرفعال کردن ویروس ایدز در فرد مبتلا، امکان انتقال بیماری به غیر به‌صورت نادری کاهش خواهد یافت. این افراد با روش‌های پیشگیری و جلوگیری‌های لازم می‌توانند ازدواج کنند.


منبع: عصرایران

انتقاد از نگاه «مردانه» به شهر تهران

 زهرا صدر اعظم نوری  در گفت‌وگو با ایسنا، بهره مندی برابر زنان از فضاهای عمومی و تفریحی شهر را یکی از ضرورت های سلامت جسمی و روحی زنان دانست و اظهار کرد:  در حال حاضر نگاه به شهر نگاهی «مردانه» است و فضاهای عمومی به گونه‌ای طراحی شده اند که مردان بیشتر می توانند از آن‌ها بهره مند شوند.وی با اشاره به اینکه شهر تهران با ۱۲ میلیون جمعیت شناور در مقایسه با پایتخت‌های بزرگ دنیا نظیر نیویورک، پاریس، لندن و… شهر ناامنی برای زنان نیست، افزود: اگرچه زنان در تهران می‌توانند آزادانه در شهر رفت‌وآمد کنند، اشتغال داشته باشند،  نیازهایشان را برطرف کنند اما به این معنا نیست که همه مسائل زنان در شهر حل شده است و همه چیز سر جای خودش قرار دارد.عضو شورای شهر پنجم با تاکید بر اینکه فضاهای تفریحی کشور باید به گونه ای باشد که زنان به راحتی و با حفظ ارزش‌ها، آداب و رسوم و فرهنگشان به آنها پاسخ دهند اظهار کرد: زنان به لحاظ  شرایط فیزیکی و جسمی نیاز بیشتری به ویتامین د دارند. این درحالیست که نوع پوشش و نوع خانه‌های آپارتمانی که زنان شهری در آن به سر می برند باعث شده اند که میزان بیماری‌های مفصلی بین آنان شیوع بیشتری پیدا کند.
عضو شورای شهر پنجم زمینه سازی برای حضور زنان در فضاهای عمومی شهر مانند پارک‌ها را با رعایت ارزش های اسلامی، از اولویت های حوزه زنان اعلام کرد و افزود: باید فضاهایی برای زنان فراهم شود که آنان بتوانند از آفتاب بهره مند شوند و زمان فراغتشان را در آنها بگذرانند. صدراعظم نوری با بیان اینکه آسیب های اجتماعی تنها گریبانگیر زنان در جامعه نیست و همه اقشار اجتماعی را درگیر کرده است، تصریح کرد: با این وجود زنان، دختران و کودکان بیش از سایر افراد  تحت تاثیر آسیب های اجتماعی قرار می گیرند و از آنها متضرر می شوند. در حال حاضر در شورای شهر کمیسیون اجتماعی و فرهنگی به این حوزه می پردازد.
منبع: بهارنیوز

جدیدترین آمار مبتلایان به HIV در ایران

پروین افسر کازرونی درخصوص جدیدترین آمار ابتلا به ویروس ایدز در کشور اظهار داشت: طبق آخرین آمار، تا پایان شهریورماه سال جاری تعداد مبتلایان به ویروس HIV حدود ۳۶ هزار ۵۷۱ نفر است که ۸۳ درصد را مردان و ۱۷ درصد را زنان تشکیل می‌دهند.افسر کازرونی با بیان اینکه ۵۳ درصد از مبتلایان رده سنی ۲۱ تا ۳۵ سال هستند، درخصوص الگوی انتقال این مبتلایان تصریح کرد: از کل موارد ابتلا، ۶۵٫۴ درصد مربوط به استفاده از سرنگ آلوده توسط افراد معتاد و ۲۰٫۱ درصد ابتلا به دلیل رابطه جنسی کنترل نشده بوده است.وی گفت: طبق بررسی‌های به عمل آمده، الگوی ابتلا در موارد جدید حاکی از آن است که ابتلا به ویروس HIV از تزریق مواد مخدر با سرنگ آلوده به سمت رابطه جنسی گرایش پیدا کرده است، چرا که از کل موارد ابتلای جدید به ویروس HIV، حدود ۳۲ درصد را معتادان تزریقی و ۴۷٫۱ درصد را ابتلا از طریق رابطه جنسی تشکیل می‌دهند.

افسر کازرونی ادامه داد: چنانچه این بیماران به موقع شناسایی شده و تحت درمان قرار بگیرند، میزان ویروس در خون‌شان تا حدی کاهش پیدا می‌کند که دیگر قابلیت انتقال ندارد.وی در ادامه به برنامه‌هایی که در جهت کنترل و درمان ایدز در کشور تدارک دیده شده است، اشاره کرد و گفت: در این راستا برنامه‌هایی همچون اطلاع رسانی و آگاهی عموم جامعه، افزایش بیماریابی در جمعیت‌های آسیب پذیر شامل؛ معتادان تزریقی و افرادی که روابط جنسی پرخطر دارند و همچنین شناسایی و درمان زنان باردار مبتلا به ویروس HIV در دستور کار است.

افسر کازرونی ادامه داد: بحث انتقال بیماری از مادر به کودک اهمیت زیادی دارد که در این خصوص از سال ۹۳ یک برنامه پایلوت را در ۱۶ دانشگاه آغاز کردیم و همچنین از ابتدای سال جاری در حاشیه شهرها نیز زنان باردار را مورد غربالگری قرار دادیم که این برنامه تا سال آینده شامل تمام زنان باردار در کشور شده و تمام آنها تحت آزمایش ایدز قرار می‌گیرند.رئیس اداره ایدز و کنترل بیماریهای آمیزشی وزارت بهداشت گفت: در پایلوت‌هایی که انجام شد، ۲۴۹۰۲۰ مورد از مادران باردار تحت آزمایش ایدز قرار گرفتند که از ۷۴ مورد مبتلا، ۹۷ درصد نوزاد خود را سالم به دنیا آوردند.

وی تاکید کرد: مادری که به ویروس HIV مبتلا است، چنانچه از بیماری خود خبر نداشته باشد، ۳۵ تا ۴۰ درصد امکان انتقال ویروس به نوزاد خود را دارد و لذا مادران مبتلایی که تحت سزارین قرار بگیرند و برای تغذیه نوزاد از شیرخشک استفاده کنند و تحت دارو و درمان باشند، خطر انتقال ویروس به نوزادشان را به کمتر از دو درصد می‌رسانند.رییس اداره ایدز و کنترل بیماریهای آمیزشی وزارت بهداشت با بیان اینکه پیشگیری و کنترل ایدز براساس چهارمین برنامه استراتژیک کشوری کنترل ایدز پیش می‌رود، خاطرنشان کرد: در راستای این برنامه ۹۰ درصد مبتلایان باید تا سال ۲۰۲۰ از وضعیت بیماری خود آگاه شوند و تحت مراقبت و درمان قرار بگیرند.
منبع: بهارنیوز

تجربه خوزستان؛ درسی برای گیلان

‌محمد پناهنده در گفت وگو با ایسنا با بیان اینکه به دلیل پیچیدگی و بغرنج شدن مشکلات ناشی از ریزگردها در منطقه خوزستان، مشکل از سطح محیط زیستی صرف هم فراتر رفته و به یک مشکل حاد اجتماعی تبدیل شده است، اظهار کرد: معضل محیط زیستی ریزگردها در منطقه خوزستان تاکیدی محکم بر یکی از یافته های علمی مدیریت محیط زیست است که موقعیت های فضایی  رویداد و علت ‌یا علت های آن لاجرم یکی نبوده، بلکه در بسیاری مواقع با فاصله از یکدیگر هستند. عضو هیئت علمی پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی، معضل ریزگردها را بیانگر آن دانست که بین زمان شکل گیری علل رویدادها و زمان وقوع آنها ممکن است فاصله وجود داشته باشد و افزود: رویدادها محصول تجمع تدریجی شکل گیری علل در طی زمان هستند، اما قدر مسلم آن است که در این حالات، ظهور رویداد ناگهانی است.

وی اضافه کرد: تجربه دیگر چنین مشکل محیط زیستی آن است که به علت تغییر ماهیت برخی از منابع از طریق گذر از آستانه ها، ممکن است بازگشت به حالت پایدار قبلی کاملا امکان پذیر نبوده و رژیم جدیدی از سرزمین شکل گیرد که ‌باید برای سازگاری با آن بسیاری از مناسبات جاری را تغییر داد.پناهنده‌ با بیان اینکه اصل نهفته در این یافته ها و تجارب، موضوع فراپایداری و تاثیر مقیاس های چندگانه فضایی و زمانی در پایداری سرزمین به عنوان یک هویت کلی است، تصریح کرد: فراپایداری متضمن این واقعیت است که سرزمین به عنوان یک هویت کلی محصول پایداری عناصر راهبردی و زیرساختی سرزمین در مقیاس های مختلف مکانی و زمانی است.

عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی گیلان عنوان کرد: فراپایداری به معنای آن است که پایداری سرزمین در مقیاس مناطق شهری و سکونتی خوزستان وابسته به پایداری کانون های تثبیت ریزگردها در مقیاس های مختلف است که با تخریب آنها مناطق شهری و سکونتی خوزستان دچار چنین بحرانی شده است.وی تجربه خوزستان را نشان دهنده این دانست که در مدیریت سرزمین ‌باید اصل سلسله مراتب عناصر سرزمینی که انسجام کلی سرزمین وابسته به آنهاست مد نظر قرار گیرد و یادآور شد: در مدیریت سرزمین ‌ باید براساس رویکرد راهبردی، عناصر و زیرساخت های استراتژیک پایداری سرزمین در مقیاس های مختلف فضایی و مکانی شناسایی و حفاظت شوند. اهمیت این موضوع حتی فراتر از پهنه بندی آمایشی سرزمین بوده و آمایش سرزمین اثربخش فقط پس از این مرحله می تواند موضوعیت یابد.

پناهنده، با بیان اینکه هر سرزمینی دارای عناصر بی بدیلی است که با حفظ آنها انسجام و پایداری سرزمین علیرغم تغییرات در سایر عناصر همچنان می تواند حفظ شود، تاکید کرد: تجربه خوزستان بیانگر آن است که مناطق تثبیت ریزگردها مانند تالاب ها و پوشش گیاهی از عناصر بی‌بدیل و راهبردی پایداری خوزستان بوده اند که ‌باید حفظ می‌شدند، لذا تجربه خوزستان درس‌هایی برای سایر مناطق کشور و به ویژه استان گیلان دارد.عضو هیئت علمی پژوهشکده محیط زیست جهاددانشگاهی ادامه داد: اگر در خوزستان تخریب زیرساخت ها و عناصر استراتژیک تثبیت ریزگردها منجر به چنین مشکلاتی شده است، در استان گیلان نیز از بین رفتن زیرساخت ها و عناصر استراتژیک پایداری منجر به وقوع بحران‌های محیط زیستی می شود.وی با اشاره به عناصر و زیرساخت های استراتژیک پایداری سرزمین گیلان، خاطرنشان کرد: وضعیت انفعال، بی خبری و عدم آینده نگری، وضعیت فعلی خوزستان را رقم زده است. در بازه زمانی که عوامل بحران در خوزستان شکل می‌گرفتند، در بی خبری بودیم و وقتی که بحران ها سر برآوردند، غافلگیر شدیم و درک کردیم که چقدر زمان و حتی امکان ابتکار عمل ها را از دست دادیم. قطعا هیچکس نمی خواهد که در استان گیلان نیز شاهد وقوع بحران های محیط زیستی ناشی از تخریب عناصر راهبردی و زیربنایی سرزمینی باشیم، اما فقط نخواستن کافی نیست، بلکه نخواستن اولین گام است و گام های مهم تر، شناسایی دقیق زیرساخت های سرزمینی، تحلیل وضعیت کنونی پایداری آنها و تقویت آنها از طریق فرآیندهای بازسازی و احیا است.

پناهنده بیان کرد: بررسی فراپایداری استان گیلان براساس اصل مقیاس های چندگانه و سلسله مراتبی بیانگر آن است که در مقیاس کلان و فراحوزه‌ای، عوامل کلان اقلیمی سرزمین پرآبی را برای این بخش از سرزمین رقم زده است، اما تاثیر مطلوب عملکردی این عامل استراتژیک مربوط به مقیاس کلان، وابسته به حفظ انسجام عملکردی مقیاس میانی یعنی حوضه های آبخیز و توانایی آنها در نگهداری بارش ها و نفوذ آنها به سطوح تحت الارضی‌ و هدایت منظم آنها به منابع آب سطحی است که این عملکردها‌ متکی به ثبات و پایداری دو عنصر استراتژیک مقیاس میانی یعنی پوشش جنگلی و خاک است.

وی با بیان اینکه بدون انسجام و ثبات در مقیاس میانی سرزمین، عامل استراتژیک مقیاس کلان یعنی ویژگی اقلیمی به یک عامل تهدید سرزمینی تبدیل می شود، گفت: اگر در سرزمین های خشک به دلیل عامل کلان اقلیمی و کمبود مطلق میزان بارش، پدیده خشکسالی و تبعات فراوان آن را رقم می زند، در سرزمین های پر باران، از بین رفتن انسجام و ثبات سرزمینی در مقیاس های میانی و خرد، می تواند سبب بحران هایی مانند سیلاب و فرسایش شدید خاک و نابودی تالاب ها شود.عضو هیئت علمی پژوهشکده محیط زیست جهاددانشگاهی با بیان اینکه کشور ما به دلیل موقعیت جغرافیایی و توزیع عوامل اقلیمی با هر دو حالت مواجه است، اضافه کرد: در قسمت های وسیعی از  کشور، کمبود آب به یک عامل محدودکننده تبدیل شده و بسیاری از مسئولان نسبت به بحران آب هشدارهای تندی می دهند و حتی مهاجرت های وسیع جمعیتی ناشی از کمبود آب را مطرح کرده اند. در مقابل در قسمت های بسیار محدودی از کشور به دلیل موقعیت مناسب اقلیمی، کمبود بارش عامل محدودیت کننده نبوده، بلکه حفظ انسجام و ثبات عرصه های جذب کننده و تنظیم کننده بارش در سطوح میانی حوضه های آبخیز مشکل اساسی است که تحلیل رفتن تدریجی این عرصه ها می تواند این عامل قوت اقلیمی را به یک تهدید سرزمینی در این قسمت از کشور تبدیل کند.

پناهنده ادامه داد: اگر یکی از ویژگی های یک عرصه سرزمینی به نام کشور، تجمیع و همسویی منابع آن کشور در جهت ارتقا و توسعه آن است، در این صورت توزیع فضایی فرصت وجود استعدادهای منابع آب در یک قسمت از کشور و فقر منابع آب در قسمت های دیگری از کشور ‌باید در ارتباط با یکدیگر و در چارچوب تمامیت ارضی آن کشور مدیریت شوند و از فرصت های موجود در یک منطقه برای جبران کمبود در مناطق دیگر استفاده شود، اما این رویکرد مستلزم آن است که فرصت های موجود حفظ شده و ارتقا یابند.

وی فراپایداری سرزمین را ماحصل عملکرد عوامل مختلف محیط زیستی در مقایس‌های مختلف دانست و متذکر شد: بحران‌های محیط زیستی نیز در بیشتر موارد نتیجه به هم خوردن تعادل عوامل در این مقیاس ها است، لذا حفظ فراپایداری سرزمین مستلزم اتخاذ رویکردهایی است که متناسب با این مقیاس ها است.عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی گیلان، یکی از رویکردهای متناسب با مقیاس میانی سرزمین را رویکرد اصلاح شده آمایش سرزمین براساس حفاظت از زیرساخت های محیط زیستی کشور دانست و یادآور شد: رویکرد سنتی آمایش سرزمین به عوامل اکولوژیک به صورت عام و غیر گزینشی می نگرد، اما در رویکرد اصلاح شده، زیرساخت های راهبردی محیط زیستی به عنوان مولفه های ارزشمند و بی همتا مورد توافق قرار گرفته و به عنوان عناصر حفاظتی، شالوده آمایش سرزمین قرار می گیرند. این مولفه های ارزشمند و بی همتا، پویا بوده و از سرزمینی به سرزمین دیگر و از زمانی به زمان دیگر متفاوت است.وی اظهار کرد: در مقطع فعلی کشور ما‌ یکی از مولفه های ارزشمند و بی‌‌همتا می تواند منابع عرضه و جذب آب بوده و برنامه های آمایشی سرزمین کشور براساس حفاظت از این منابع انجام شوند.پناهنده، با بیان اینکه محاسبه ردپای آب منطقه ای در مقیاس خرد می تواند به عنوان مبنایی برای اتخاذ سیاست‌‌های توسعه ای مورد استفاده قرار گیرد، خاطرنشان کرد: در این صورت یکی از معیارهای اساسی انتخاب گزینه های تصمیم گیری، موضوع آب و حفاظت آن از طریق ایجاد تعادل بین خروج و ورود آب به منطقه و براساس محدودیت آب خواهد بود.
منبع: بهارنیوز

سارق، کودک را کنار خیابان رها کرد

به گزارش میزان،ساعت ۱۱:۳۰ روز جمعه زنی هراسان در تماس با پلیس شهر پرند در جنوب غربی تهران از ربایش خودرواش در حالی که کودک سه ساله اش داخل آن بود، خبر داد. با توجه به حساسیت موضوع بلافاصله تیم های پلیس تحقیقات خود را آغاز کردند اما دقایقی بعد زن جوان در تماس با پلیس مدعی شد که سارق کودک را در کنار خیابان رها کرده و با خودرو متواری شده است.با حضور اکیپ پلیس اگاهی در محل رها کردن کودک، این زن به ماموران گفت: دقایقی قبل به همراه پسر ۶ ساله و دختر سه ساله ام برای خرید از خانه با خودرو پژو ۴۰۵ خارج شدیم. نزدیک محل سکونت قصد داشتم از دکه روزنامه فروشی مجله بخرم، پسرم از خودرو پیاده شد و همراه من آمد اما دختر سه ساله ام در خودرو خواب بود. به همین دلیل او را داخل ماشین گذاشتم. 

 

این زن ادامه داد:یک لحظه به خودم آمدم مردی را پشت فرمان خودرو دیدم. شوکه شده بودم که این دزد، خودرو را به همراه دخترم که داخل آن بود به سرقت برد. با کمک یک تاکسی به تعقیب دزد پرداختم که پس از چند دقیقه او دختر سه ساله ام را از خودرو پیاده کرده و متواری شد. تا ابتدای جاده ساوه دزد را تعقیب کردم اما او توانست فرار کند.با ثبت این شکایت تحقیقات برای دستگیری سارق کودک ربا آغاز شد.گفتنی است اولین کودک ربایی با سرقت خودرو در ۲۹ تیرماه رخ داد و کودک ۸ ماهه ای به نام بنیتا همراه خودرو پدرش ربوده و چندی بعد جسد بی جانش در داخل خودرو کشف شد. پس از آن دو بار دیگر در تهران سارقان خودرو را با کودک ربودند اما بلافاصله کودک را از خودرو پیاده کرده بودند.
منبع: بهارنیوز

تنها امید اینست که بزودی زلزله نیاید

 وزنامه بهار: زلزله این روزها به کابوسی تبدیل شده که هر لحظه گوشه ای از  کشورمان را می لرزاند. هنوز پس لرزه‌های کرمانشاه تمام نشده زلزله ای دماوند را لرزاند و پس از آن هم کرمان لرزید و در پی این لرزش افراد زیادی مجروح شدند. اما بیش ترین واهمه از این است که اگر تهران بلرزد و چه اتفاقی خواهد افتاد. تهرانی که جمعیت آن در روز به ۹ میلیون نفر می رسد و مبلمان شهری آن به وضوح تاب و تحمل زمین لرزه ای به بزرگی ۶ یا ۷ ریشتر را ندارد. تهرانی که به گفته محققین بافت‌های کم تر در معرض آسیب آن راه آهن، محور نواب، محور خیابان انقلاب و آزادی، هفت چنار به علاوه ارگ قدیم است که دارای بیش ترین بافت فرسوده هستند اما با این وجود به نظر می‌رسد مکان یابی حاصل از تجربه چند صد ساله مردم ساکن تهران که منجر به تشکیل محدوده ارگ قدیم شهر شده، بسیار قابل اعتمادتر از مکان‌یابی سال‌های کنونی در گسترش و احداث شهرک‌های حاشیه‌ای شهر تهران است.
اگر زلزله تهران را بلرزاند
شهر را خاموشی فرا گرفته است، هر گوشه و کناری آتشی برافروخته شده و عده ای در آتش می‌سوزند. تنها صدایی که به گوش می‌رسد صدای جیغ و فریاد است. ساختمان‌ها، برج‌ها و پل‌هایی که تا دیروز پز آن‌ها را می‌دادیم و با ماموران شهرداری برای یک طبقه کم و زیاد بودن آن بحث می‌کردیم با خاک یکسان شده و امروز چیزی جز آوار نیست. همه راه‌های ارتباطی داخل شهر بسته شده است. هوا سرد است. راه‌های ارتباطی مثل اینترنت و موبایل مختل شده و ایجاد ارتباط میسر نیست. هیچ پایگاه خبری از این گزند در امان نمانده که امروز بتواند حال و روز مردم این شهر را مخابره کند. همه سازمان‌ها و موسسات بر اثر زلزله یا عوارض جانبی آن مثل نشت گاز و برق گرفتگی و غیره تخریب شده‌اند یا در آتش می‌سوزند. جاده‌ها بسته است و امکان کمک رسانی از سایر شهر‌ها وجود ندارد، همیشه با کمبود بالگرد مواجه بودیم و امروز بیش از هر زمان کم بود آن را احساس می‌کنیم. عده زیادی زیر آوار مانده‌اند و عده زیادی هم مصدوم شده اند. با گذشت چند ساعت از زلزله همه داروخانه‌ها و مغازه‌ها توسط مردم غارت می‌شوند. در این میان خبر می‌رسد مسئولی اعلام کرده:«مردم نگران نباشند، همه بیمه بوده اند! » با همه این وجود باید گفت در صورت چنین حادثه ای، تهران دیگر شهر نیست، خرابه ایست که باید بر سر دروازه‌های ورودی آن تابلویی با این مضمون نصب شود: «تهران شهری بود!»
امنیتی که در تهران وجود ندارد
«ارزیابی‌های آمادگی پایتخت در برابر زلزله همچنان منفی است و عمده علت آن به نبود طرح جامع و به روز مدیریت بحران باز می‌گردد اما کماکان بر اساس قوانین و مصوبات سال‌های گذشته از سوی دولت و نهادهای قانون گذار آمادگی دستگاه‌ها قابل ارزیابی است.» این‌ها سخنان احمد صادقی، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهرداری تهران است که در نشست فوق‌العاده شورای هماهنگی مدیریت بحران شهر تهران عنوان کرده است. اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور نیز در این باره گفته است: «میزان آمادگی تهران در برابر زلزله‌ای بزرگ را ناچیز است، وقوع زلزله در تهران امنیت ملی ایران را به مخاطره می‌اندازد. امروز دانش امکان پیشگیری و آمادگی در برابر زلزله را فراهم کرده است و میزان آسیب پذیری موجود ما در برابر زلزله پذیرفته نیست.» وی به کاستی‌های حوزه نظارت در امر ساخت و ساز و کمبود نیروی انسانی ماهر در بخش اجرای ساخت و سازها اشاره کرد و گفت: «این مشکلات باید در ابعاد ساخت و سازهای دولتی و بخش خصوصی حل شود تا کیفیت و عمر مفید ساختمان‌ها به ویژه ساختمان‌های عمومی مثل مدارس و بیمارستان‌ها ارتقاء یابد.»
نجار با اشاره به طولانی شدن زمان تصویب لایحه قانون مدیریت بحران کشور در مجلس اشاره کرد و گفت: «علاوه بر قانون، مدیریت بحران باید به دغدغه مسئولان و باور عمومی مردم و مسئولان تبدیل شود و نگاه به مقوله مدیریت بحران باید فرابخشی شود. ساختار سازمان مدیریت بحران کشور باید تقوبت شود و جایگاه آن ارتقاء یابد تا در ایفای نقش و رسالت خود با کمبودها و مشکلات مواجه نباشد.
پس از ۶۰ سال بیش از ۵۰۰ کشته باعث تاسف است
با وجود همه این حرف‌ها این طور که معلوم است تهران به هیچ عنوان توانایی تحمل زمین لرزه ای با بزرگی بیش از ۵ ریشتر را ندارد. برای این که ببینیم تا چه میزان امکان بروز زلزله در تهران وجود دارد و این که زلزله کرمانشاه، دماوند و کرمان تا چه اندازه روی گسل‌های تهران اثر اگذار بوده با مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله به گفت‌وگو نشستیم.
او درباره اثرگزاری زلزله‌های کرمانشاه بروز سایر گسل‌های کشور گفت: «زلزله کرمانشاه روی گسل‌های نزدیک به خود اثر گذار بوده است و احتمال خیلی زیادی وجود دارد که باز هم در این شهر و توابع آن زلزله بیاید، اما برای این که زلزله کرمانشاه روی گسل‌های کرمان و دماوند اثر گذار بوده هیچ شاهد علمی وجود ندارد. این که زلزله‌ها در مکان‌هایی که اتفاق افتاده‌اند روی گسل‌های اطراف خود تاثیر گذار بوده‌اند غیر قابل انکار است برای مثال پس از زلزله سر پل ذهاب ما شاهد پس لرزه‌های زیادی بودیم که به دلیل حرکت گسل‌های اطراف آن منطقه اتفاق می‌افتاد. »
زارع درباره زلزله روز گذشته کرمان نیز توضیح داد:« زلزله بیش از ۶ ریشتر دارای پس لرزه است و در کرمان هم شاهد بودیم که تا کنون ۱۵ پس لرزه به بزرگی ۳٫۵ریشتر داشته‌ایم ما انتظار این را داریم که باز هم پس‌لرزه‌هایی با این بزرگی داشته باشیم. »
وی ادامه داد: «اما درباره زلزله با بزرگی ۳٫۸ ریشتر که در گسل مشا دماوند اتفاق افتاد باید بدانیم که این گسل در ۸ سال اخیر در منطقه شرق تهران یعنی از دماوند تا فیروزکوه زلزله‌های مختلفی را نشان داده اما بزرگی همه این زلزله‌ها در حدود همان ۴ ریشتر بوده است. این زلزله‌ها اگر با همین ریشتر باشند مشکلی ایجاد نخواهند کرد اما اگر این زلزله‌ها با بزرگی بیش تری ایجاد شوند تهران نیز آسیب‌های زیادی را متحمل خواهد شد زیرا در همین نقطه دماند تا تهران جمعیتی بالغ بر ۳۰۰ هزار نفر زندگی می‌کنند  و در خود تهران هم در حال حاضر نزدیک به ۹ میلیون نفر در طول روز زندگی می‌کنند. با این تفاسیر اگر در همان نقطه زلزله بزرگ تری بیاید دیگر میزان آسیب‌ها حتی به اندازه سر پل ذهاب هم نخواهد بود چون همه جمعیت تحت تاثیر در زلزله سرپل ذهاب حدود ۱۰۰ هزار نفر بود اما تنها در همان منطقه مشا دماوند جمعیت تحت تاثیر ۳۰۰ هزار نفر هستند که وقتی به تهران می‌رسد جمعیت میلیونی می‌شود. بنابر این در امتداد گسل مشا جمعیت بسیار متفاوت است و احتمال این که این زمین لرزه‌ها تبدیل به زلزله مهمی شود نیز وجود دارد اما ما امیدواریم تا زمانی که ما آماده نشده ایم زلزله بزرگی به وجود نیاید. »
این استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی در ادامه توضیح داد: «شهرکرمان نزدیک به ۶۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و با توابع آن جمعیتی نزدیک به ۷۵۰ هزار نفر را شامل می‌شود حال این را با استان تهران مقایسه کنید که در توابع شرقی آن مثل فیرکوه و دماوند و پردیس نزدیک به ۳۰۰ هزار جمعیت را شامل می‌شود. یعنی اگر زلزله روز گذشته کرمان در دماوند و در گسل مشا اتفاق می‌افتاد آسیب‌های آن بسیار متفاوت بود. به هر حال آن چیزی که در طول ۳ هفته اخیر رخ داده است همه تحت تاثیر سناریوی کمتر بد بوده است و مهم ترین بدی آن ۵۰۵ کشته زلزله سرپل ذهاب بود که نباید این اتفاق می‌افتاد چون ۶۰ سال پیش یعنی در سال ۱۳۳۶در این منطقه زلزله ای رخ داده است که ۱۱۱۹ نفر کشته داده است حالا بعد از ۶۰ سال با پیشرفت علم، تکنولوژی، توسعه فناوری، مهندسی‌ها و غیره در زلزله ای که کانون آن در منطقه ای پرت اتفاق افتاده است و زیرکانون آن عملا در محلی قرار دارد که کسی آن جا زندگی نمی‌کند ما بیش از ۵۰۰ نفر کشته می‌دهیم و این باید نهایت تاسف و شرمساری را برای ما داشته باشد. »
او در جواب این سوال که آیا گسل دماوند می‌تواند تاثیری روی گسل‌های تهران به ویژه گسل‌های شمالی تهران داشته باشد یا خیر گفت: «گسل مشا در روستای کلان در شمال شرقی تهران واقع شده است و از این منطقه به گسل شمال تهران می‌رسد بنابر این این فعل و انفعالاتی که در گسل مشا اتفاق می‌افتد می‌تواند روی گسل شمال تهران نیز تاثیر گذار باشد. هرچند زلزله ای با بزرگی ۳٫۸ریشتر آنقدری بزرگ نیست که بتواند تاثیر گذار باشداما همان طور که پیش تر گفتم در ۸ سال گذشته زلزله‌های زیادی توسط این گسل صورت گرفته که اگر کل این زلزله‌ها را مورد بررسی قرار دهیم موضوع قابل توجه می‌شود. چون باید دید که همه این زلزله‌ها تاثیری روی گسل شمال تهران خواهند گذاشت یا نه؟ البته به غیر از یکی یا دو مورد که در محل تلاقی با گسل شمال تهران اتفاق افتاد مابقی دور از از این گسل و در فاصله ۶۰ تا ۱۴۰ کیلومتری آن اتفاق افتاده‌اند. اما باز هم همه آن‌ها روی گسل شمال تهران تاثیرگذار خواهند بود و حتی اگر تاثیر گذاری آن‌ها ناچیز باشد، اگر بزرگی آن‌ها به ۶ ریشتر به بالا برسد آسیب‌های جدی به شهر تهران وارد خواهد شد.»
شاید زنده بمانیم
در این روزها که هر کسی به اسم مهندس آجر روی آجر می‌گذارد و مسکن مهری یا برجی می‌سازد و مردم از همه جا بی خبر زیر سقف همین خانه‌ها زندگی می‌کنند، فقط باید دست به دامان خدا باشیم که زمین نلرزد! زلزله نیاید! باران نبارد! سیل جاری نشود! باد شدید نوزد! هیچ اتفاق طبیعی یا غیر طبیعی رخ ندهد تا شاید بخت با مردم یار باشد و اگر در تصادفات جاده ای جان سالم به در بردند بتوانند در طول یک عمر طبیعی داشته باشند!
منبع: بهارنیوز

مواجهه با خشکسالی با فناوری اطلاعات

مهدی بهروری
در دنیای فناوری اطلاعات سیستمی به نام  مخفف DSS  وجود دارد که همان«سیستم پشتیبانی از تصمیم‌گیری» است؛    (Decision Support System). این مفهوم پس از استفاده بسیار از فناوری اطلاعات در تمامی ابعاد زندگی بشر و ایجاد انواع و اقسام داده به واسطه فرایندهای اطلاعاتی در پایگاه‌های داده‌ نرم‌افزارهای کاربردی متولد شده بود.بدین قسم که در ماشینی شدن فرآیندهای دستی، علاوه بر سرعت گرفتن انجام فعالیتها و صحت و دقت بیشتر در آنها، داده‌هایی (Data) تولید می‌شوند که در پایگاههای داده (Data Base) باقی می‌مانند. از آنجا که این داده‌ها در زمینه‌های مختلف ایجاد می‌شدند، عده‌ای تصمیم گرفتند تا با یکپارچه‌سازی این داده‌ها در مفاهیم مشترک، آنها را تبدیل به اطلاعات (Information) جدید کنند.

مباحثی چون داده‌کاوی (Data Mining) و کاربردهای داده‌کاوی در بازتولید اطلاعات از داده‌های باقی مانده در پایگاه‌های داده از اینجا شکل گرفت. داده‌کاوی، داده‌های متنوع انواع نرم‌افزارها را در یک مسیر مشخص دسته‌بندی و یکپارچه کرده و برای بهره‌برداری برای یک هدف دیگر مورد استفاده قرار می‌دهد.بعد از تولد مفهوم داده‌کاوی که مفهومی بسیار جدید است و از رواج آن کمتر از پانزده سال در دنیا نمی‌گذرد، ابزارهایی برای انجام این کار مورد استفاده قرار گرفت که از جمله این ابزارها، سیستم‌های پشتیبانی از تصمیم گیری یا همان DSSها هستند.
در همان سال، وقتی در مورد این سیستم تحقیق می‌کردم، متوجه شدم از DSS برای مدیریت بهتر منابع آب در کشور استرالیا و در طرحی موسوم به طرح ملی آب (NWI) به صورت گسترده بهره گرفته شده است. هدف از این طرح رسیدن به ۳ شاخص زیر بود:
– افزایش دانش درباره اتصال و ارتباط بین آب‌های زیر زمینی و سطحی
– بازگشت آب مازاد اختصاص داده شده یا استفاده شده، به سیستم سطوح پایدار استخراجی، متناسب با حفظ محیط زیست
– درک بهتر از نرخ استخراج پایدار و روابط بین منابع آب زیرزمینی و اکوسیستم وابسته به آب‌های زیر زمینی
دست یافتن به این سه شاخص وضعیت آب را در کشور استرالیا که یکی از خشک‌ترین کشورهای پیشرفته جهان است بهبود می‌بخشید، چنانکه اکنون و پس از گذشت سالهای نه چندان طولانی از شروع این طرح و بهره‌گیری از DSS در طرح NWI وضعیت استخراج، استفاده و ذخیره منابع فعلی آب در آن کشور بر اساس شاخص‌های مورد پایش در NWI در وضعیت رضایتمندیِ بسیار قابل قبول قرار گرفته است.
این بدین معناست که فناوری اطلاعات و ابزارهای برآمده از این تکنولوژی در مفهومی به نام خشکسالی و کمبود منابع آب، که به گمان بسیاری تنها از طریق روش‌های سخت‌افزاری یا تغییرات آب و هوایی و اقلیمی و از سرگیری فرآیند بارش جوی، از بین رفته یا اثرات مخرب آن کاهش خواهد یافت، اگر با برنامه ریزی هدفمند همراه باشد، تاثیری شگرف برجای خواهد گذاشت.
از طرف دیگر نیز در مطالعه اسناد مربوط به موضوع کمبود آب در حوضه آبخیز زاینده‌رود و راهکارهایی که برای پایان دادن به این مشکل در دست بود به سرفصلی به نام “مدیریت یکپارچه منابع آب” برخورد کردم که در ذیل آن به تفصیل درباره این مفهوم و استفاده از سیستم پشتیبانی از تصمیم گیری (DSS) در این رابطه به عنوان شالوده همکاری طرف‌های ذینفع در حوضه آبخیز زاینده‌رود، سخن به میان آمده بود. در آن اسناد متوجه شدم که با استفاده از داده‌های فراوانی که در بخش‌های نگهداری و تولید آب، کشاورزی، صنعتی و… وجود داشته و گردآوری شده، سیستم پشتیبانی از تصمیم‌گیری، در این باره ایجاد شده و ظاهرا از سال ۸۹ یا ۹۰ هجری خورشیدی نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
اما سوالی که برای من بوجود آمده این است: از آنجا که با مطالعه طرح NWI در استرالیا متوجه نقش کلیدی DSS و تاثیر آن در بهبود وضعیت آب، پس از استفاده‌ی ذینفعان شده بودم، چرا در حوضه آبریز زاینده‌رود بهره‌گیری از DSS که به اذعان اسناد معرفی کننده، نشان دهنده بکارگیری این سیستم از سال ۸۹ یا ۹۰ هجری خورشیدی بوده است، باعث تغییر ملموس در این باره نشده است؟
فراموش نکنیم تغییر ملموس در این حوضه فقط تامین آب شرب ساکنان این حوضه آبریز طی ۱۲ ماه سال نیست، بلکه می‌بایست هر هدف آبی در این بخش مبتنی بر تامین آب شرب مردم این حوضه آبی، تامین آب کشاورزی و صنعتی ذینفعان این حوضه و تامین آب رودخانه زاینده‌رود به منظور حفظ جریان دائمی آن تا انتهای مسیر و به منظور تامین آب تالاب گاوخونی و جلوگیری از فاجعه زیست محیطی، همچنین نشاط در شهر اصفهان و سایر شهرها و روستاهای در مسیر زاینده‌رود و حفظ و تقویت سفره‌های آب زیرزمینی در این حوضه و حتی حوضه‌های همجوار باشد.
آیا تا کنون چنین چیزی اتفاق افتاده است؟
آیا در این سال‌ها حداقل نیمی از این هدفی که گفته شد تحقق یافته است؟
نباید فراموش کرد که طرح NWI استرالیا، همراه با مطالعات از سال ۲۰۰۴ آغاز شده بود و از سال ۲۰۰۸ نتایج آن بروز و ظهور یافته و به مرور زمان تاکنون به نتایج قابل توجهی دست یافته است و فناوری اطلاعات در این زمینه بیشترین نقش را بازی کرده است.
با وجود آنکه می‌دانیم DSS به عنوان یک ابزار فناوری اطلاعاتی در بحث بهبود آب در حوضه آبریز زاینده‌رود بیش از ۶ سال مورد استفاده قرار گرفته است، چرا نتایجی که در کشورهای دیگری چون استرالیا بوجود آمده در اینجا محقق نشده است؟
البته درست است که این تکنولوژی به تصمیم‌گیری کمک می‌کند و تصمیم‌گیری اصلی با مدیران بخش‌های مختلف است، اما آیا این سیستم درست مورد استفاده قرار گرفته است؟ آیا در تولید و بکارگیری آن دقت لازم شده و تحلیل‌های مورد نیاز مورد توجه واقع شده است؟ آیا داده‌های ورودی و خروجی مورد اطمینان هستند؟
آیا سایر سیستم‌های فناوری اطلاعات وابسته به چنین سیستمی درست عمل می‌کنند و آیا اصولا مدیران به چنین سیستمی اعتماد دارند و اگر ندارند دلیل این بی‌اعتمادی چیست؟
به نظر می‌رسد یکی از راه‌های پایان دادن به مشکلات موجود ناشی از تنش آبی و سایر عوامل دخیل در مشکلات حوضه آبریز زاینده‌رود، استفاده صحیح و موثر از فناوری اطلاعات است، همانگونه که کشورهای دیگر دنیا از همین راهکار استفاده کرده و در کاهش مشکلات خویش نیز موفق بوده‌اند اما و اگرهایی نیز در این زمینه وجود دارد و اینکه استفاده از فناوری اطلاعات در این بخش، چگونه، توسط چه کسانی و با کدام اقتدار، هرگاه به این چند اما و اگر پاسخ مناسبی داده شد آنگاه می‌توان به نقش موثر فناوری اطلاعات در کم‌کردن و یا از بین بردن بسیاری از مشکلات، نه در این بخش که در بسیاری از بخش‌های مشکل‌زا و بحران‌آفرین اطمینان کرد.
منبع: بهارنیوز

موج اسنپ به بیمه میرسد!

رقابت به نفع جیب مردم …

وب­سایت ازکی   (azki.com)   در ردیف سایت­های مقایسه­ای و به اصطلاحOnline Aggregator  ها قرار می­گیرد. وب­سایت ازکیـ همانند اسنپ، دیجی کالا و … که در کسب و کارهای خود تحول بزرگی ایجاد کردند، تغییرات عمده­ای در صنعت بیمه بوجود خواهد آورد.
یاشار ژاله دوست، عضو هیئت مدیره و مدیر عامل ازکیـ با بیان این مطلب که بهبود کیفیت محصول یا خدمات و کاهش قیمت آنها، می­تواند موجب تحولات بزرگی در هر صنعتی گردد؛ تاکید کرد این امر همیشه به نفع کاربران و مشتریان خواهد بود.
 
بیمه یکی از مهمترین و ضروری ترین خدمات هر جامعه است و تقریبا همه ی شهروندان با توجه به فعالیت اجتماعی خود با یک یا چند نوع بیمه سروکار خواهند داشت. کافیست نگاهی به خیابان­های شهر خود بیندازید تا تعداد زیاد نمایندگی­ها و کارگزاری­های بیمه، اهمیت و گستردگی نیاز مردم به این دفاتر را به شما ثابت کند. دفترهای بیمه از کوچک ترین و کم جمعیت­ترین شهرها تا شلوغ­ترین محله های شهرهای پر جمعیت حضور دارند و هر یک بنا به نیاز مراجعه کننده شرایط نمایندگی خود را به او معرفی می­کنند.
 
تا اینجا قضیه چرخه­ی خدمت، کامل و بی نقص به نظر می آید. اما مشکل اصلی وقتی نمایان می­شود که یک شهروند عادی و ناآشنا با انواع بیمه ها به خرید بیمه­نامه احتیاج پیدا می­کند و تفاوت قیمت و کیفیت نمایندگی شرکت­های بیمه­گر او را سردرگم می­نماید. در چنین شرایطی این فرد از کجا می­تواند مناسب ترین قیمت بین انواع شرکت­های بیمه را پیدا کند؟ وقتی هر نمایندگی خودش را بهترین شرکت بیمه معرفی می­کند، خریدار باید به خدمت رسانی کدام شرکت اعتماد کند؟ و خلاصه این که چه کسی بهترین پاسخ را به مهم­ترین سوال یک شهروند عادی نیازمند به بیمه خواهد داد: «از کیـ  بیمه بخریم؟!»
 
به تازگی شرکت­های استارت آپ در صدد حل این مشکل برآمده­اند. آن هم با روشی که شباهت زیادی به اسنپ و کسب و کارهای مشابه آن دارد. اسنپ تمام تاکسی­ها و آژانس ها و مسافرکش­های تمام وقت و پاره وقت شهر را در قالب یک سیستم یکپارچه سامان داد و با ایجاد فضای رقابتی بین خدمات دهنده های اصلی و کوتاه کردن دست واسطه ها، هم سرعت ارائه ی خدمات را بالا برد و هم هزینه ها را کم کرد. جای خالی همچین ایده ای به شدت در بازار شرکت های بیمه احساس می­شد. نیاز به سیستم یکپارچه­ای که با کم­رنگ کردن واسطه ها و کنار هم قراردادن شرکت های بیمه هم امکان مقایسه­ی آنلاین و بدون زحمت قیمت ها و کیفیت خدمات را برای یک خریدار بیمه فراهم کند. و هم با ایجاد فضای رقابتی، شرکت های بیمه را به کاهش قیمت ها و رقابت با یکدیگر ترغیب نماید.
 
این نیاز حالا برطرف شده و نتیجه ی چنین کاری از پیش مشخص خواهد بود؛ همان طور که استارت آپی مثل اسنپ بیش از همه به نفع مصرف کننده  اصلی یا همان مسافر ها بود، به اصطلاح «اسنپ بیمه ای» هم بیش از همه به خریدار اصلی و نهایی بیمه کمک خواهد کرد.

کافیست وارد مرورگر گوشی یا کامپیوتر شخصی خودتان شوید و زحمت تایپ چهار حرف AZKI را به انگشتانتان بدهید. در وب­سایت ازکیـ بیمه ی مورد نظر خود را انتخاب میکنید و بعد از وارد کردن مشخصات مورد نظر، هر چه برای انتخاب نیاز داشته باشید پیش روی شما خواهد بود؛ بدون این که از صندلی خود جابجا شوید تفاوت قیمت ها، کیفیت خدمات، سرعت پاسخگویی و سایر معیارهای دلخواه خود را بین شرکت های بیمه مقایسه میکنید و از نظرات و تجربیات خریداران قبلی هر شرکت هم با خبر میشوید و به راحتی و با اطمینان خاطر بهترین و مناسب ترین بیمه را انتخاب می نمایید.

«از کیـ» بهترین بیمه را در کمترین زمان و مناسب ترین قیمت به شما معرفی میکند و در تمام مراحل، پشتیبانی آنلاین کارشناسان خود را برای شما فراهم خواهد کرد. از لحظه ی سفارش بیمه، تا لحظه ی تحویل بیمه نامه درب منزل یا محل کار شما.
 
منبع: سایت ازکیـ azki.com 
منبع: بهارنیوز

زلزله و روییدن جوانه‌ها از میان آوار

بابک خطی- پزشک و فعال اجتماعی
در کوچه‌های مرکزی یکی از روستاهای اطراف سرپل ذهاب در معیت اعضای یک تشکل مردم نهاد مشغول ویزیت هستم، بیمارانم بیشتر زنان و مردان سن و سالداری هستند که موقع زلزله زیر آوار مانده و آسیب دیده‌اند یا زیرفشار نگرانی حادثه شرایط کمابیش تحت کنترل بیماری‌های مزمن آنها بهم ریخته است. کودکان، دور و بر ما مشغول بازی و حرف زدن با سایر اعضای گروه هستند و با اینکه ته نگاهشان غمی سنگین لانه کرده است اما از تک و تا نیفتاده اند. چشمم به جوانی میان صف بیماران مسن می‌افتد؛ لباس و دستار کردی به بر دارد و محجوبانه سربه‌زیر انداخته است.

کنجکاو می‌شوم که این سرو رعنا برای چه کاری آمده است. نوبتش که  می‌رسد می‌فهمم همسرش هفت ماهه باردار  است و قرار می‌گذاریم بعد از اتمام بیماران برای ویزیت به اتفاق به خانه شان برویم. بعد از تمام شدن بیماران با راهنمایی او همراه یکی از خانم‌های گروه درمان که دانشجوی پزشکی است به سمت خانه شان طرف پایین روستا می‌رویم و و در این مسیر کوتاه گپ می‌زنیم . خوشبختانه بعد از رسیدن و شرح حال و معاینه شرایط مادر و مسافر کوچولویش خوب و ثابت است. توصیه‌های لازم را می‌کنیم و مقداری مکمل که همراهمان است به مادر می‌دهیم و با خانواده که با تشکرهایشان شرمنده‌مان می‌کنند خداحافظی می‌کنیم و سینه کش تپه را به سمت محل استقرار گروه بالا می‌رویم. کودکان مشغول جست و خیز و کودکی که قرار است به زودی به دنیا بیاید در ذهنن می‌گردند، اینکه هنوز می‌توان در این شرایط دردناک به رسیدن روزهای خوب امید داشت. اما این امید نیاز به تلاش و توجه فراوان دارد. حالا بعد از شوک اولیه زلزله کار اساسی تازه آغاز می‌شود و آن ساختن آینده است.

کودکان، زنان باردار، زنان سرپرست خانوار و. . . از گروه هایی هستند که در کنار برنامه ریزی‌های دیگر نیاز به توجه ویژه دارند و در این میان کودکان شاید خاص‌ترین وضعیت را دارند. سازمان‌های مسوول و متولی حکومتی ساماندهی شرایط بعد از این بحران وظیفه اکید دارند در مورد‌ترمیم شرایط روحی، تامین نیازهای مادی، تسهیل شرایط آموزشی و در یک کلام برنامه ریزی برای ساختن آینده این آینده سازان جامعه تمام مساعی خود را به کار بندند و با نیاز سنجی دقیق به برنامه ریزی  بپردازند و شرح برنامه‌ها و میزان پیشرفت آن را در بازه‌های زمانی مناسب به طور دقیق و شفاف به محضر ملت اعلام کنند تا موارد  کاستی هایی که کسی مسوولیت آن را به عهده نمی‌گیرد به حداقل برسد و کمتر شاهد مصاحبه‌های کلی گویانه‌ی بدون قابلیت ارزیابی که‌ترجیع بند آنها عباراتی مثل”پیشرفت‌ها و تلاش‌های خوبی! شده اما نقص هایی هم داشتیم”است باشیم.

اگر قرار است ضمانتی برای آینده این کودکان و سایر گروه‌های آسیب پذیر  وجود داشته باشد تنها در گرو مشخص بودن مسوولیت و وظایف هر فرد مسوول و سازمان متولی و الزام به پاسخگویی شفاف در برابر آن است. در سمت دیگر این معادله مردم جامعه و سازمان‌های مردم نهاد وجود دارند که با حساسیت نشان دادن به مساله  و فعالیت بی آلایش خود-صرفنظر از موارد و گروه‌های اجتماعی معدودی که اعماشان به نیت قربهًالی سِلفی بوده، ‌بوی ناخوشایند آن در فضای جامعه بلند شده و زشتی آن اظهر من الشمس شده است – از مرحله اول این آزمون سربلند بیرون آمده اند. حالا مرحله مهمتر  که همانا برنامه ریزی‌های میان مدت و بلند مدت برای سازندگی و جبران خسارات وارده است شروع می‌شود. 

شایسته  است تشکل‌ها و کمپین‌های مردم نهاد جامعه با برآوردهای دقیق‌تر نیازها، اولویت‌بندی مشکلات، نگاه آینده نگرانه و برنامه ریزی طولانی مدت، سرمایه‌های انسانی و مالی جامعه را طوری مدیریت نمایند که زنجیره‌ی حمایت اجتماعی برای پشتیبانی از آسیب دیدگان محدود به روزهای اول حادثه نماند و به طور همیشگی و در موارد پیش بینی نشده آتی متصل باقی بماند. بدین مفهوم این تشکل‌ها که سرمایه‌های انسانی و مالی جامعه را با دقت و درایت استفاده نمایند تا در این مرحله ثانویه سازندگی نیز  جامعه به بهترین وجه به وظایف اجتماعی و انسانی عمل نماید. تقریبا به محل استقرار گروه رسیده‌ایم. مردی از اهالی روستا از روبرو می‌آید دو بره زیبای خیلی کوچک که انگار دوقلو هستند و احتمالا همین روزها به دنیا آمده‌اند را زیر بغلهایش گرفته است. بوی زایش و زندگی از در و دیوارهای شجاع و غمگین زلزله از سرگذرانده‌ به مشام میرسد. در لحظه‌ای نگاه مرد با نگاهم  تلافی می‌کند و  هر دو بهم ناخودآگاه لبخند می‌زنیم. سلام می‌کنم.
منبع: بهارنیوز

تمبر، سکه و اسکناس؛ بازار دستفروشان کهنه کار (عکس)

وعده وزیر ورزش بعد از همگروهی ایران با اسپانیا و پرتغال تمبر، سکه و اسکناس؛ بازار دستفروشان کهنه کار (عکس) ترامپ قدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام می کند گروه مرگی که برای ایران نعمت است چرا از قرار گرفتن در گروه «مرگ» خوشحالم؟ وقتی سرانه گوش دادن به موسیقی در کشور از سرانه مطالعه بالاتر است فعالیت فیزیکی از بیماری‌های قلبی جلوگیری می‌کند مدیریت بحران کرمان: ۱۰ نفر از مصدومان زلزله کرمان در بیمارستان‌ها بستری هستند آمار پس‌لرزه‌های زلزله هجدک کرمان به ۱۱۷ رسید وزیر خارجه روسیه: نمی توان ایران را منزوی کرد/ در کنار ایران مشغول کارهای خوبی در سوریه هستیم

کاش روسری سر کردن مرد تایلندی در ایران دروغ بود  (۲۵ نظر)

۲۶ هدیه ایران به اسرائیل!  (۲۰ نظر)

رفیقان کجایید؛ دقیقاً کجایید  (۱۴ نظر)

میزان حال فعلی افراد است اما نه برای احمدی نژاد  (۱۲ نظر)

دختر ایرانی به جای آنجلینا جولی، عروس مرده شد (+عکس)  (۱۱ نظر)

چرا روسری مربی مرد تایلندی به حجاب اجباری ربطی ندارد؟  (۵ نظر)

ایران در گروه مرگ / ایران، اسپانیا و پرتغال و مراکش در گروه دوم مسابقات  (۳ نظر)

شلیک پیشرفته ترین موشک بالستیک کره شمالی/ همه خاک آمریکا در تیررس پیونگ یانگ  (۳ نظر)


منبع: عصرایران

مدیریت بحران کرمان: ۱۰ نفر از مصدومان زلزله کرمان در بیمارستان‌ها بستری هستند

در شهر کرمان حدود ۵۰ نفر به بیمارستان مراجعه کردند که بر اثر فرار از زلزله دچار مسدومیت جزئی شده بودند.

جانشین ستاد مدیریت بحران استانداری کرمان با اشاره به اینکه زلزله ۶.۱ ریشتری صبح امروز استان کرمان تاکنون ۹۶ پس‌لرزه داشته است گفت: در حال حاضر ۱۰ نفر از مصدومان زلزله کرمان در بیمارستان‌ها بستری هستند.

به گزارش تسنیم،  سیدمصطفی آیت‌اللهی‌موسوی امشب در جلسه مشترک ستاد مدیریت بحران استان و شورای تامین استان کرمان با ارائه گزارشی از عملکرد دستگاه‌های عضو ستاد مدیریت بحران استان اظهار داشت: ۱۴ اکیپ هلال‌احمر به منطقه اعزام شد و ارزیابی از خسارات در دستور کار قرار گرفت.

وی با اشاره به اینکه هیچ مصدومی از کانون زلزله در بخش کوهساران راور به بیمارستان اعزام نشد گفت: در شهر کرمان حدود ۵۰ نفر به بیمارستان مراجعه کردند که بر اثر فرار از زلزله دچار مسدومیت جزئی شده بودند.

جانشین ستاد مدیریت بحران استانداری کرمان با بیان اینکه از این تعداد ۴۱ نفر بهصورت سرپایی مداوا شدند افزود: در حال حاضر ۱۰ نفر از مصدومان زلزله کرمان در بیمارستان‌ها بستری هستند که ۳ نفر از آنها نیازمند عمل جراحی است.

وی با اشاره به اینکه زلزله ۶٫۱ ریشتری صبح امروز استان کرمان تاکنون ۹۶ پس‌لرزه داشته است خاطر‌نشان کرد: تا آخرین لحظه‌ای که در منطقه حضور داشتم اسکان موقت برای مردم توسط هلال‌احمر ایجاد شد و اردوگاه‌هایی برای حضور مردم راه‌اندازی شده است.

آیت‌اللهی‌موسوی با بیان اینکه نیروهای نظامی و انتظامی در منطقه مستقر بوده و مبادی ورودی و خروجی را بررسی می‌کنند گفت: هیچ نگرانی از بابت بروز مشکلات امنیتی در منطقه وجود ندارد.

وی با اشاره به اینکه مدیران دستگاه‌های اجرایی عضو ستاد مدیریت بحران بلافاصله در منطقه حضور پیدا کردند افزود: چهار معدن موجود در بخش کوهساران شهرستان راور کانون زلزله تا اطلاع ثانوی تعطیل است.

جانشین ستاد مدیریت بحران استانداری کرمان با بیان اینکه در ساعات اولیه برق تعدادی از روستاها قطع شده بود که در ساعاتی بعد وصل شد تصریح کرد: ما در کرمان به‌دلیل وقوع زلزله‌های متعدد و زلزله‌خیز بودن استان آمادگی اولیه را داشتیم.


منبع: عصرایران

وقتی سرانه گوش دادن به موسیقی در کشور از سرانه مطالعه بالاتر است

حرکت به سمت سوق یافتن به موسیقی بومی در حالی آغاز شد که سرانه مطالعه در کشور هشت تا چهارده دقیقه اما سرانه گوش دادن به موسیقی دو ساعت بود و همین برگزارکنندگان جشنواره بومی لیلم را کمی امیدوار کرد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران اعلام کرد: سرانه گوش دادن به موسیقی در کشور بالاتر از سرانه مطالعه است.

به گزارش ایسنا، احد جاودانی در آیین اختتامیه دومین جشنواره موسیقی بومی البرزنشینان (لیلم)، با بیان این مطلب افزود: سال گذشته اولین سنگ بنای جشنواره موسیقی محلی لیلم درحالی نهاده شد که برگزارکنندگان این جشنواره بر این باور بودند که اقبال کمتری این نوع موسیقی نسبت به موسیقی‌های زیرزمینی و غربی صورت می‌گیرد.

جاودانی خاطرنشان کرد: اما حرکت به سمت سوق یافتن به موسیقی بومی در حالی آغاز شد که سرانه مطالعه در کشور هشت تا چهارده دقیقه اما سرانه گوش دادن به موسیقی دو ساعت بود و همین برگزارکنندگان جشنواره بومی لیلم را کمی امیدوار کرد.

وی تصریح کرد: با برگزاری دور نخست جشنواره و استقبال زیاد جوانان و نوجوانان به موسیقی محلی، برگزارکنندگان جشنواره لیلم را بر آن داشت تا دور دوم این جشنواره را با گام‌هایی بلندتر برپا کنند.

مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد مازندران افزود: امسال که دومین سال برپایی جشنواره لیلم است می بینیم که این جشنواره قدم در مرحله بین المللی گذاشت و علاوه بر مازندران، استان های گیلان، گلستان، سمنان و قزوین نیز در این جشنواره شرکت کرده‌اند.

جاودانی گفت: به علاوه هنرمندان بومی کشورهای آذربایجان و افغانستان نیز در این جشنواره به هنرنمایی پرداختند.

وی افزود: برداشتن این گام های بزرگ آن هم در دومین سال برپایی جشنواره مایه مسرت است و می‌تواند به انتقال موسیقی بومی استان و جذب جوانان و نوجوانان کمک شایانی کند.


منبع: عصرایران

شهلا جاهد و ماجرای یک قتل پرابهام

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه ابتکار نوشت: «آخرین اظهارات شهلا جاهد نیز در همین رابطه بود. شهلا می‌گفت که اگر ۱۰ بار دیگر نیز من را به آگاهی بفرستند، آنجا به قتل ۲۰۰ نفر اعتراف می‌کردم. شرایط باید مناسب باشد؛ وگرنه من ناگزیر قتل‌های دیگر را در آگاهی به گردن می‌گیرم و این اظهارات وی بود و تا آخرین لحظات هم عنوان می‌کرد.»
به گزارش ایسنا، روزنامه ابتکار نوشت: «همان سال‌ها به عقیده بسیاری از صاحبنظران جزو پیچیده‌ترین پرونده‌های قتل به شمار می‌آمد. از سویی یک پرونده جنایی ایده‌آل نیز بود. قتل و ابهام همان فاکتورهایی است که می‌تواند برای پلیس‌ها یا وکلا و قضات جوان بسیار جالب توجه باشد.
ماجرا از آنجایی آغاز شد که خبر آمد همسر ناصر محمدخانی به قتل رسیده است و بعد از مدتی نام «شهلا جاهد»، همسر صیغه‌ای محمدخانی به میان آمد. در همان روزها او اصرار داشت که جرمش صرفا عاشقی است و هیچکس را نکشته است. با این حال و علی‌رغم این که هیچ مدرکی علیه وی وجود نداشت، چندین ماه را در بازداشتگاه اداره آگاهی سپری کرد اما همچنان تاکید داشت که او «هیچکس را نکشته است.»
اما یک دیدار سرنوشت‌ساز ماجرا را تغییر داد. او بعد از ملاقات با ناصر محمدخانی اعتراف کرد که قتل لاله کار او بوده است. اما چه در این دیدار گذشت یکی از مسائل جالب توجه در پرونده شهلا جاهد است که او در روایت این دیدار گفته بود:« ناصر به من گفت یک ماه دیگر سالمرگ «لاله» است. اگر تو قتل را گردن نگیری، آنها مرا بازداشت می‌کنند. او از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبرویش حفظ شود. «ناصر» به من گفت برای گرفتن رضایت از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر «لاله» تمام سعی خود را خواهد کرد. من نمی‌توانستم مردی را که این قدر عاشق او بودم، این طور خوار ببینم. من فقط به خاطر این که «ناصر» بیشتر از این اذیت نشود، به این قتل اعتراف کردم.»
به این ترتیب «شهلا» حتی صحنه‌ قتل را هم بازسازی کرد اما این بازسازی هم با ابهامات زیادی همراه بود و بعضا آدرس‌های جاهد اشتباه از آب درمی‌آمد. از سوی دیگر پرونده مملو از ابهامات و اشتباهات بود. به عنوان مثال تعداد ضربات چاقو و نحوه ضربات به جسد و عدم پارگی لباس مقتول در هنگام کشف جسد و کشف دوته سیگار در محل وقوع جنایت که توسط اداره تشخیص هویت جمع آوری نشده بود تا برای انجام آزمایشات یا موارد دیگر آزمایشگاهی ارسال شود که در بازدید مجدد ته‌سیگارها مشاهده و برای تشخیص هویت ارسال شد. مسئله دیگر گاوصندوق و کشف نشدن جواهرات و طلاجات بود و از همه مهم‌تر عدم کشف آلت قتاله بود.
از سوی دیگر عدم توجه به نظر پزشکی قانونی در خصوص جسد هم مسئله ای بود که جزو ابهامات به شمار می‎آمد. علاوه بر این نحوه رسیدگی به پرونده هم بسیار مورد انتقاد بود زیرا در زمان رسیدگی به پرونده با توجه به این که افسران با تجربه اداره آگاهی حضور داشتند و جزو وظایف اداره دهم آگاهی مبارزه با قتل رسیدگی به این پرونده بوده و تیم ویژه‌ای نیز تشکیل شده بود اما مسئولان اداره آگاهی از افراد غیر شاغل در اداره آگاهی و از مجموعه حراست سازمان آب در این پرونده استفاده کرده بودند. از سوی دیگر در محل جنایت حوله خیسی وجود داشت که نشان از این بود که قاتل بعد از قتل حمام رفته و خود را با آن خشک کرده است. ضمن این که مواردی وجود داشت که حکایت از بر هم خوردن صحنه جنایت توسط حاضران بود. به عنوان مثال فرش خونی شسته شده بود که این نه تنها مرسوم نیست بلکه کاملا ممنوع است. به هر حال این پرونده تا روز آخر مملو از ابهاماتی بود که هیچ گاه به آنها پاسخ داده نشد.
جالب این که ناصر محمدخانی نیز در رای نهایی بسیار تاثیرگذار بود. او که بنا بر گفته جاهد خواهش کرده بود، جرم را گردن بگیرد مدعی شد که «شهلا» با استفاده از کلیدی که داشت، مخفیانه به خانه آنها می‎رفت و از پنجره بهارخواب داخل اتاق را نگاه می‌کرد و صبح روز بعد که همدیگر را می‌دیدند، او تمام جزئیات آن شب را برایش تعریف می‌کرد و می‌گفت: «به من الهام می‌شود، من در خواب این چیزها را دیده‌ام!» محمدخانی می‌گفت: «اما یک شب به او شک کردم و به طرف پنجره بهارخواب که همیشه بسته بود، رفتم. در کمال تعجب دیدم که پنجره باز است، فهمیدم کار «شهلا» است و شب‌ها مخفیانه از آنجا ناظر اعمال و گفتار من و همسرم بوده است.» به هر حال با تمام ابهامات و فراز و فرودها و نواقص پرونده، شهلا جاهد ۱۰ آذر سال ۸۹ اعدام شد و حالا در سالگرد این اتفاق با عبدالصمد خرمشاهی وکیل وی به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.
بهتر است که به عنوان سوال اول به آغاز ماجرا بازگردیم، چه شد که شما وارد این پرونده شدید و آن را بر عهده گرفتید؟
در آن زمان خانم جاهد به عنوان قاتل معروفی شده بود، شهلا بدون این که محاکمه شود در همان مرحله تحقیقات مسائلی مطرح کرد که به عنوان قاتل معرفی شد. وی درخواست کرد که وکالتش را بر عهده بگیرم و من داشتم این مسئله را بررسی می‌کردم که برخی عنوان کردند که خانم جاهد اعتراف کرده است. در ابتدای امر این را بگویم که مشکلاتی از طرف دادگاه ایجاد شد که گویا مایل نبودند تا وکیل جاهد شوم اما در نهایت وکالت وی را بر عهده گرفتم و در آن زمان سیستم دادرسی ما به‌ گونه‌ای بود که حذف شده بود و قاضی تحقیق و قاضی صادرکننده رای نهایی یک فرد بود. این ایرادی بود که در تمامی پرونده‌ها وجود داشت و چه در پرونده خانم جاهد و چه در پرونده‌های دیگر منشا مشکلاتی می‌شد.
حذف دادسرا چه مشکلی را ایجاد می‌کرد؟
در شرایطی که قاضی خود تحقیق می‌کند و می‌گوید که فرد متهم، قاتل است و در مقام و مسند قضاوت نیز قرار می‌گیرد، مسلما نظر خود را تایید می‌کند. من این ایراد را مطرح کردم و به قاضی گفتم که شما در گذشته این مسئله را از طریق رسانه‌ها اعلام کرده و شهلا را قاتل دانسته‌اید و در این پرونده شما نظر خود را مطرح کرده‌اید و در حال حاضر در مقام قاضی صادر کننده رای صلاحیت ندارید؛ چرا که در این زمینه اظهار نظر کرده‌اید. قاضی دادگاه اعلام کرد که ما باید طی یک قرار این عدم صلاحیت را مطرح کنیم که در نهایت اعتراض ما رد شد. بعدها در حین جلسات مسائلی رخ داد که مغایر با قانون دادرسی کیفری بود. باید توضیح بدهم که آیین دادرسی کیفری لازم‌الاجرا است و باید حتما برای حفظ حقوق طرفین رعایت شود و اگر قرار است که حقوق طرفین لحاظ شود، این موضوع در مقررات آیین دادرسی کیفری ذکر شده است. در دادگاه خانم جاهد مسائلی مطرح شد که خلاف این قوانین بود؛ یکی از این مواردی فیلمی بود که از شهلا در حال بازسازی صحنه جرم گرفته بودند و این فیلم را در تلویزیون گذاشتند و در دادگاه پخش کردند و این خلاف دادرسی کیفری و حقوق متهم بود و موجبات تحریک احساسات حاضران در دادگاه را فراهم کرد. از سوی دیگر فرزندان مرحومه نیز در این جلسه حضور داشتند و حضور آنها هم برخلاف قانون بوده است.
دلیل رخ دادن این اقدامات که به گفته شما خلاف قانون هم محسوب می‌شدند، چه بود؟ چرا اقداماتی از قبیل پخش فیلم بازسازی صحنه جرم و حضور فرزندان مقتول صورت گرفت؟
به هر حال حضور فرزندان مقتول موجب تحریک احساسات حاضران می شد و حتی فرزندان مقتول نیز ناراحت می‌شدند و این خلاف قانون بود؛ حضور افراد زیر ۱۵ سال در دادگاه ممنوع است. بنابراین آثاری منفی و نامطلوبی داشت. به عنوان وکیل آن چه حقوق شهلا می‌دانستم، در همان زمان مطرح می‌کردم. همان‌گونه که اطلاع دارید؛ کل ماجرا در سه و یا چهار جلسه پشت سر هم رسیدگی و شهلا محکوم به قصاص شد. ما به این مسئله اعتراض کردیم و این پروسه چند سالی ادامه داشت و مرتب لغو و تایید می‌شد. ما با توسل به مستندات قانونی که حق قانونی شهلا بود تا زمانی که قانون اجازه می‌داد، این روند را ادامه دادیم و زمانی که دیگر راهی برای اعتراض وجود نداشت و تقریبا تمام مراحل پرونده طی شده بود، حکم مجددا صادر شد.
بعد از این که وکالت را بر عهده گرفتید، اولین دیداری که با وی داشتید به چه صورت بود؟ آیا شهلا جاهد اتهامات را پذیرفته بودند؟
خانم جاهد هیچ گاه نگفتند که مرتکب این قتل شده‌ام. من خیلی اصرار داشتم که حقیقت را به من بگوید و به مواردی هم دسترسی پیدا کردم که نشان دهنده حضور افرادی غیر از خانم جاهد در صحنه جرم بود و برای من مسئله روشنی بود و من به این که شهلا مجرم باشد اعتقاد نداشتم بلکه بحث شرکت یا معاونت وی را صحیح می‌دانستم البته بحث مشارکت را هم بعدها تغییر دادم و بیشتر نظرم به معاونت بود و استدلال و مدارک به قدر کافی برای اثبات این مسئله وجود داشت. این نظر شخصی من است که همچنان به آن معتقدم. شهلا جاهد می‌توانست به عنوان معاون در این پرونده مجازات شود اما به دلیل نواقصی که در پرونده وجود داشت و مسائلی که پیش آمده بود خانم جاهد پیش از محاکمه محکوم شده بود و قبل از تشکیل جلسه دادگاه از طریق رسانه‌ها خانم جاهد قاتل معرفی شده بود. این شرایط بر خلاف حقوق متهم است و مادامی که متهم در جلسات دادگاه‌های بالاتر محاکمه نشده و حکم قطعی و نهایی آن صادر نشده است، نمی توان وی را قاتل معرفی کرد، پیش از حکم دادگاه وی متهم به قتل محسوب می‌شد. یکی از مشکلات این پرونده همین بود که از همان ابتدای امر شهلا را به عنوان قاتل معرفی کردند، قطعا اشتباه بود و باید می گفتند که وی متهم به قتل و یا مظنون به قتل است. بنابراین من دست بر روی این نکته گذاشتم و تاکید می‌کردم و اصرارم بر این بود که این فرد در جایگاه متهم قرار دارد.
شما به حضور همدست اشاره کردید و گفتید که مدارکی وجود داشت که حاکی از حضور همدست در این پرونده است، در صورت امکان به برخی از این موارد اشاره کنید.
یکی از موارد، حوله خیسی است که در صحنه جرم باقی مانده بود و بارها عنوان شد و نحوه زدن ضربات، نحوه اصابت چاقو و چگونگی مخفی شدن خانم جاهد مواردی بودند که چندین بار به آنها اشاره کردیم و تمام اینها مواردی است که از منظر پلیسی و جنایی حائز اهمیت بود. در زمینه بازنگری به این پرونده‌ها من فکر می کنم که حقوق متهم باید رعایت شود و این را در نظر داشته باشیم تا در پرونده های مشابه به این صورت متهم را محکوم نکنند و دیگر این که بر اساس آیین دادرسی کیفری حقوق شاکی و متهم رعایت و به نحو احسنت اجرا شود. در صورت رعایت آیین نامه دادرسی کیفری، ما شاهد صدور حکم‌های عادلانه تری خواهیم بود.
این مسائل که بهانه‌ای شد تا در سالگرد جاهد به آن بپردازیم. در همین‌جاست که کارآموزان وکالت و وکلا و قضات جوان درسی بگیرند تا در این گونه پرونده‌ها تحقیقات به صورت کامل انجام شود و بازپرس نظری دارد که می دهد و بر اساس قوانین این گونه نیست که بازپرس تنها باید دلایل علیه متهم را جمع آوری کند بلکه بازپرس موظف است تا مدارکی که به سود متهم است را هم جمع آوری کند. در پرونده شهلا نیز ما شاهد این مسئله هستم و قاضی پرونده که بعدها رسیدگی به این پرونده را بر عهده گرفت نیز نسبت به این موضوع اعتراض کرد و ایراداتی اساسی از پرونده گرفت. به هر حال تمام این مسائل باید درسی باشد و باید این نکته را به یاد داشته باشیم که پرونده‌های قتل پرونده‌های بسیار حساسی هستند و درصورت اجرای حکم دیگر قابل بازگشت نیست و با دانش حقوقی و صبر انتخاب شوند و این انتخاب بی غرض باشد.
به نظر من باید مقرراتی وضع شود که در کانون وکلا، وکلایی که حداقل ۱۰ سال سابقه کار در این شغل دارند، مسئولیت چنین پرونده‌هایی را بر عهده بگیرند. در ادامه، قضات تازه کار نیز ممکن است که نه تنها در جهت کشف واقعیت نتوانند کاری کنند بلکه معضلاتی نیز به این پرونده بیفزایند. وکیل به عنوان یکی از دو بازوی فرشته عدالت مکلف است در کنار قاضی مانند نوری باشد که جزئیات پرونده را روشن می‌کند، همان طور که قاضی باید بی طرفانه قضاوت کند، وکیل هم باید در راستای کشف حقیقت کوشش کند و واقعیت را مخدوش نکند.
آیا تا زمان اعدام شهلا جاهد نواقصی که مطرح کردید در پرونده وجود داشته است، رفع شد؟
گاهی اوقات ایراداتی بر پرونده وارد بود وقطعیت آن را مورد تردید قرار می‌داد و قاعدتا برخی از نواقص پرونده رفع شد. در این میان لازم به یادآوری است که نباید نواقصی در پرونده وجود داشته باشد و تحقیقات باید به صورت کامل انجام شود، استماع شهادت نیز صورت گیرد و اگر نقصی وجود دارد باید تلاش کرد تا پرونده‌ ای ناقص برای مرجع بالاتر فرستاده نشود. این نواقص است که منجر به طولانی شدن فرآیند رسیدگی به یک پرونده می‌شود و ما شاهد این هستیم که برخی از پرونده‌ها ۱۰ و یا ۱۵ سال ادامه می‌یابند و سرگردان میان محکمه های بالاتر هستند. حتما باید تلاش کرد تا پرونده تا حدامکان به صورت کامل بسته شود و در مراجع بالاتر نقصی نداشته باشد.
سوال اینجاست که این نواقص رفع شد و یا خیر؟
برخی از این نواقص در پرونده شهلا جاهد رفع شد و برخی رفع نشد.
لطفا به برخی از این موارد اشاره کنید.
به هرحال پاره‌ای از اتهامات بود و حتی بعدها در دادگاه به آن پرداختند. به رغم تذکر ما و دیوان عالی کشور آن نواقص همچنان به قوت خود باقی ماند و ایراداتی که ما گرفته بودیم و قرار بود که شهود بیایند اما چنین اتفاقی رخ نداد و پاره ای از مسائل همچنان ناقص ماند.
شما محدودیتی برای صحبت کردن در خصوص پرونده شهلا جاهد دارید؟ چون گویا تلاش می‌کنید همه ماجرا را بیان نکنید، به نوع خود سانسوری انجام می‌دهید.
ببینید این پرونده مختومه شده است؛ فقط می توانیم به صورت کلی در این خصوص صحبت کنیم اما من اگر بخواهم در این خصوص وارد جزئیات شوم ، قطعا من از خود ایراد خواهم گرفت که هرگونه اعتراضی بوده، من در آن زمان مطرح کرده‌ام و طرح این مسائل و ایرادات از نظر اخلاقی هم درست نیست. ممکن است که ایراد بگیرند که آقای خرمشاهی شما هر گونه اعتراضی داشته‌اید، مطرح کردید و بعدها که دیگر پرونده مختومه شد و از نظر اخلاقی، قانونی و عرفی چندان صحیح نیست و آن چه باید برای اذهان عمومی روشن شود با رعایت مسائل حقوقی به ویژه حفظ حقوق اولیای دم و سایر موازین قانونی مطرح کردم. مسائل حقوقی بسیار حساس هستند و به گونه‌ای باید بیان کرد که گفتمان حقوقی و رعایت امانت حقوقی حفظ شود. من اگر با صراحت برخی مسائل را مطرح کنم ممکن است منجر به دلخوری شود. در حال حاضر، این پرونده تمام شده است، خدا شهلا را رحمت کند و من امیدوارم که اولیای دم نیز به اقناع رسیده باشند.
با توجه به گفته های شما و این که گفتید تمایلی به حضور شما در این پرونده وجود نداشت و من به همین دلیل در خصوص نواقص پرونده صحبت کردم. کمی در خصوص این شرایط توضیح دهید.
من به تکلیف قانونی خود عمل می‌کردم و این پرونده را پیگیری می‌کردم و شاید برخی از قضات تمایلی به این نداشتند تا وکیلی که جنجالی می نامیدند در آن دخیل باشد. البته ما وکیل جنجالی نداریم، اگر روند رسیدگی به پرونده‌ای به درازا بکشد، آن پرونده در نظر مردم جنجالی خواهد شد. بنابراین وکیل نمی‌تواند جنجالی باشد. وکیل می تواند پیگیر باشد و تکالیف خود را به نحو احسنت انجام دهد تا حقوق متهم حفظ شود،ضمن اینکه افکار عمومی جامعه هم به بیراه کشانده نشود، وکیل هم می تواند جامعه شناس و روانشناس باشد و در سرنوشت کشور به عنوان یک سیاستمدار نیز نقش داشته باشد. اما نبایداز ابزاری استفاده کند که پرونده‌ای مخدوش و یا به بیراهه کشیده شود. تکلیف وکیل استیفای حقوق موکل از طریق موازین قانونی، منطقی است.
شما اشاره کردید که خانم جاهد باید به عنوان معاونت در قتل اعدام می شد، آیا مظنونی در نظر خود داشتید؟
من نمی توانستم شخص خاصی را به عنوان مظنون معرفی کنم، چرا که شهلا هیچ‌گاه جزئیات ماجرا را برای من روشن نکرده بود. اما استدلال من این بود که با عنایت به ادله موجود و بسیاری از مسائل دیگر احتمال حضور اشخاص دیگر به عنوان مباشر و یا شریک جرم زیاد بود و ما اصرار داشتیم که تحقیقات ادامه پیدا کند و شهلا نمی‌توانست به تنهایی مباشر جرم باشد و من بارها عنوان کردم و همیشه هم اصرار داشتم که چه اشکالی دارد که ۱۰ جلسه دادگاه طول بکشد اما واقعیت ها روشن شود این که در چهار روز پشت سر هم پرونده بسته شد، یکی از نواقص پرونده بود و من اصرار داشتم برخی از مسائل مطرح شود و برخی شهود حضور پیدا کنند. جان انسان‌ها ارزشمند است و همان گونه که اولیای دم حق دارند تقاضای استیفای حقوق خود را داشته باشند. متهم نیز به هرطریقی حق دارد که از خود دفاع کند و این مسئله بر عهده وکیل متهم است. در چنین پرونده‌های سنگینی چرا باید در عرض سه یا چهار روز حکم صادر شود؟ در صورتی که می‌دانیم این پرونده نواقصی داشت. با این اوصاف چه ایرادی دارد که شش ماه رسیدگی به این پرونده طول بکشد اما نقصی در این پرونده باقی نماند؟
در بخشی از صحبت‌های خود مسئله ای را مطرح کردید؛ جزئیات اتفاقات را نمی‌دانستید، در صورتی که شما وکیل پرونده بودید، لطفا در این رابطه توضیح دهید.
شهلا همواره این مسئله را انکار می‎کرد و من جزئیات اتفاق را در پرونده مطالعه کردم و شهلا به جرات می‌گفت من مرتکب این قتل نشده‌ام.
اگر قاتل نبود، پس چگونه صحنه جرم را بازسازی می‌کرد؟
شهلا در این خصوص نیز گفته بود که مسائلی را با من در میان گذاشتند که من بازگو کنم. از من می‌خواستند که بگویم که جای برخی اشیا کجا است، در صورتی که خود نمی‌دانستم. به نوعی می‌خواست بگوید که به من القا شد و اثبات این موضوع سخت است و همواره می‌گفت که این جزئیات را هم به من گفته بودند، این ادعای خانم جاهد بود.
آیا از آخرین اظهارات شهلا جاهد چیزی به خاطر دارید؟
آخرین اظهارات وی نیز در همین رابطه بود، شهلا می‌گفت که اگر ۱۰ بار دیگر نیز من را به آگاهی بفرستند، آنجا به قتل ۲۰۰ نفر اعتراف می‌کردم. شرایط باید مناسب باشد وگرنه من ناگزیر قتل‌های دیگر را در آگاهی به گردن می‌گیرم و این اظهارات وی بود و تا آخرین لحظات هم عنوان می‌کرد.
در زمینه رضایت هم اقدامی کردید؟
خیر؛ این اقدام وظیفه افراد دیگری است و من وظیفه دارم تا از موکلم به نحو احسنت دفاع کنم و معمولا هم اولیای دم تمایلی ندارند تا این اتفاق رخ دهد و شاید شرایط خوشایندی نباشد که این مسئله را مطرح کنید.
به نظر شما رسانه ها هم در نتیجه پرونده موثر بودند؟
رسانه ها مسئولیت بسیار مهمی بر عهده دارند و حوادث نباید بزرگ یا نادیده گرفته شود و یکی از رسالت‌های مهم رسانه‌ها روشن کردن افکار عمومی است و می توانند بی‌طرفانه مسائل را مطرح کنند. اما در پاره‌ای از موارد نقش و تاثیر رسانه‌ها بر روی پرونده‌ای به حدی بوده که آن پرونده آن گونه که باید و شاید مسیر قانونی خود را طی نکرده است.
در مصاحبه سال گذشته خود عنوان کردید که ناصر محمدخانی نقش خاصی در پرونده نداشت .
این مسئله ای حقوقی است و این که پشت پرده چه اتفاقی رخ داده‌است، من نمی دانم. اما درست این بود که شاکی پرونده باید از شخصی شکایت کند و بگوید که این فرد هم در این قضیه نقش داشته است. من به عنوان وکیل شهلا جاهد نمی‌توانستم شکایتی از ناصر محمدخانی داشته باشم و جلوتر از موکلم قدم بزنم. بنابراین در حال حاضر هم می‌گویم که در این پرونده صحبت از اتهامی نسبت به وی مطرح نشد.
اگر چه پاره ای از موارد نشان می‌داد که آقای محمدخانی از این ماجرا اطلاع داشته است اما تاکید می‌کنم که این شاکیان پرونده هستند که مظنون و یا مشکوک به قتل را معرفی می‌کنند. هنگامی که شهلا نسبت به این موضوع اعتراضی نداشت من هم نمی‌توانستم افراد دیگری را عنوان کنم. من می‌توانستم از دادگاه بخواهم افرادی را به عنوان شاهد و یا مطلع به دادگاه اظهار کنند که در همان جلسه اول حضور پیدا کردند و خواسته من از دادگاه این بود که از محمدخانی استماع شهادت شود که همین اتفاق هم افتاد.
آیا شما به شهلا گفته بودید که می‌تواند از آقای محمدخانی شکایت کند؟
شهلا هیچ گاه در رابطه با ناصر چنین ادعایی نکرد. بنابراین من هم نمی‌توانستم خارج از خواسته شهلا اقدامی داشته باشم. اگر شهلا مدعی بود که ناصر نقشی در این جنایت داشته است قضیه فرق می‌کرد اما وقتی که شهلا صحبتی از این موضوع نمی‌کند وکیل هم نمی‌تواند نقشی داشته باشد.
منبع: بهارنیوز

دستگیری ۲ دزد سایت دیوار و شیپور

به گزارش ایسنا، در ۱۷ شهریورماه امسال ماموران کلانتری ۱۴۰ باغ فیض حین گشت زنی در محدوده خیابان اشرفی اصفهانی به سرنشین یک دستگاه موتورسیکلت مشکوک شده و در بررسی ارکان موتورسیکلت اطلاع پیدا کردند که موتورسیکلت دارای سابقه سرقت است..
 با انتقال متهم دستگیر شده به نام ابوالفضل ۳۳ ساله به پایگاه دوم پلیس آگاهی و آغاز تحقیقات ، کارآگاهان اطلاع پیدا کدند که این متهم با دو تن از مجرمان سابقه دار و حرفه‌ای در زمینه کلاهبرداری به نام های مجتبی . ص۲۸ ساله و جواد . ن ۲۷ ساله در ارتباط نزدیک است، لذا تحقیقات در این خصوص در دستورکار کارآگاهان قرار گرفت و مشخص شد که ابوالفضل از طریق خانم جوانی به نام خاطره با مجتبی و جواد آشنا شده است.
 ابوالفضل در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: از طریق خاطره که چند ماه پیش با او آشنا شده بودم، با دو نفر به نام های مجتبی . ص و جواد . ن ارتباط پیدا کردم ؛ پس از مدت کوتاهی فهمیدم که مجتبی و جواد در زمینه کلاهبرداری فعالیت دارند و شگرد کارشان نیز به این شیوه است که از طریق سایت‌های دیوار و شیپور اقدام به شناسایی افراد و کلاهبرداری از آنها می کنند.

با شناسایی مجتبی و جواد به عنوان دو مجرم حرفه‌ای در ارتکاب جرایم مرتبط با کلاهبرداری ، پرونده مقدماتی با موضوع کلاهبرداری تشکیل و به دستور دادیار شعبه چهارم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران ، پرونده در اختیار اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
کارآگاهان اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با انجام اقدامات پلیسی ، در اولین مرحله موفق به شناسایی مخفیگاه مجتبی . ص در محدوده بزرگراه اشرفی اصفهانی و دستگیری وی در ۲۱ آبان شدند . مجتبی ضمن اعتراف صریح به دهها فقره کلاهبرداری به شیوه واریز پول از طریق اینترنت بانک ، به کارآگاهان گفت: به عنوان خریدار با افرادی که قصد فروش اموال خود از طریق سایت‌های دیوار و شیپور را داشتند ، تماس می‌گرفتیم ؛ پس از توافق بر سر قیمت ، به در منزل و یا محل کار فروشنده می رفتیم و نهایتا با گرفتن شماره کارت عابر بانک و در مقابل چشم خود افراد مدعی می‌شدیم که پول از طریق اینترنت بانک به حساب آنها واریز شده در حالیکه هیچگونه پولی به حسابشان واریز نمی شد اما قبل از آنکه آنها متوجه اصل ماجرا شوند، ما اموال خریداری شده را با خود برداشته و به سرعت از محل دور می شدیم. در ادامه ، “جواد . ن” نیز در جنت آباد شناسایی و اول آذرماه دستگیر شد.
بر اساس اعلام مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی پایتخت، سرهنگ کارآگاه محمدرضا ذاکراستقامتی ، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت: متهمان با استفاده از انواع خودروهای مدل بالای کرایه‌ای به افراد شناسایی شده از طریق سایت های بازرگانی مراجعه، با انجام عملیات روانی اعتماد افراد را جلب و نهایتا کلاهبرداری از افراد را انجام داده‌اند ؛ در این خصوص تعدادی از شکات و مالباختگان شناسایی ، به اداره چهاردهم پلیس آگاهی دعوت و پس از مواجه حضوری صراحتا متهمان را مورد شناسایی قرار دادند.

ذاکر استقامتی با اعلام خبر انتشار بدون پوشش تصویر متهمان گفت: با توجه به اعتراف صریح متهمان به دهها فقره کلاهبرداری به شیوه و شگرد فوق ، شناسایی تعدادی از شکات و مالباختگان و به منظور شناسایی سایر شکات و مالباختگان ، دستور انتشار بدون پوشش تصویر آنان از سوی دادیار پرونده صادر شده است؛ لذا از کلیه شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی تصویر متهمین شدند دعوت می شود تا برای ادامه پیگیری شکایات خود به اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.
منبع: بهارنیوز

کلیه فروشی ناراحت‌کننده است

به گزارش ایلنا، حسن قاضی‌زاده هاشمی؛ وزیر بهداشت در جمع خبرنگاران گفت: سالانه هشت هزار نفر دچار مرگ مغزی می‌شوند که ۴ هزار نفر از آنها آمادگی اهدای عضو دارند، اما تنها ٩٠٠ نفر اعضای بدن خود را اهدا می کنند.
او ادامه داد: هرفرد می‌تواند به هشت نفر زندگی ببخشد و معلولیت ۵٣ نفر را برطرف کند.هاشمی افزود: وضعیت ایران در اهدای عضو بهتر از کشورهای افریقایی و اسیایی است اما امیدوارم فرهنگ اهدای عضو در کشور گسترش یابد چرا که ٢۵ هزار نفر در نوبت اهدا هستند و در هر روز و هر ساعت چندین بیمار به دلیل نبود عضو پیوندی جان خود را از دست می دهند.وزیر بهداشت تاکید کرد: از نظر دستورات دینی با محدودیت هایی مواجه بودیم اما با فتوای امام، جان هزاران نفر نجات پیدا کرد.هاشمی افزود: اهدای عضو کاری عاقلانه، صحیح و منطقی است که بجای اینکه اندام ها در خاک مدفون شده و بپوسد جان دیگران را نجات می‌دهد.هاشمی گفت: کلیه فروشی و برچسب های تبلیغاتی فروش اعضا بدن در شهر ناراحت کننده است اما چه می‌شود کرد؟ ما از یکسو با ٢۵ هزار نفر مواجهه هستیم که جانشان در معرض مرگ قرار دارد و از سویی دیگر افرادی هستند که به زیر خط فقر رفته اند.وزیر بهداشت خاطر نشان کرد: البته برخی از تبلیغات سیاه نمایی و دروغ است چراکه فقط کلیه قابلیت اهدا دارد و فروش کبد و قرنیه دروغ است.
 
منبع: بهارنیوز

بمب‌های متحرکHIV شما را تهدید می‌کنند

داستان مردی است در آستانه میانسالی و مجرد،‌ نانش را از رانندگی درمی‌آورد و چند سالی هست که می‌داند مبتلا به اچ‌آی‌وی است. می‌گوید: «یک رابطه محافظت‌نشده، باعث شد اچ‌آی‌وی بگیرم‌. تا سال‌ها بعد هم نمی‌دانستم که مبتلا شده‌ام و در همین مدت با آدم‌های زیادی رابطه داشتم. بعدا که متوجه شدم مبتلا به اچ‌آی‌وی هستم دوره درمانم را شروع کردم ولی زندگی‌ام را عوض نکردم. روابط آزادم را دارم و هنوز هم به وسایل پیشگیری اعتقادی ندارم. به شریک‌های جنسی‌ام هم در مورد بیماری‌ام چیزی نمی‌گویم. من مسئول سلامتی خودم بودم،‌ از خودم مراقبت نکردم و نتیجه‌اش شد بیماری امروزم. فکر می‌کنم دیگران هم مسئول سلامتی خودشان هستند، اگر نگران هستند می‌توانند احتیاط کنند. مسئولیت من نیست که در مورد بیماری‌ام به آنها هشدار بدهم یا از وسایل پیشگیری استفاده کنم».

ممکن است برق از سرتان پریده باشد و به این فکر کنید که این بمب متحرک را چه طور می‌شود متوقف کرد. واقعیت این است که راه‌های زیادی برای چنین مساله‌ای وجود ندارد. «اخلاق فردی» در مورد چنین تصمیم‌گیری‌هایی راهنماست و اگر کسی اراده کند که در مورد بیماری‌ واگیردارش به دیگران چیزی نگوید، قانون، جامعه پزشکی یا هیچ نهاد قدرتمند دیگری وجود ندارد که بتواند او را مجبور کند رویه‌اش را تغییر دهد.اما هنوز یک راه فرار از این بحران وجود دارد. شعار امسال روز جهانی ایدز، «سلامت من، حق من» است. با اینکه خیلی از ما دوست داریم باور کنیم که دولت مسئول است تا همه نیازهای بهداشتی و سلامتی جامعه را فراهم کند و در دسترس مردم قرار دهد، واقعیت این است که درد و رنج بیماری را باید به تنهایی تحمل کنیم. ممکن است بیمارستان‌های مجهزتر، علم پزشکی پیشرفته‌تر و مردم ثروتمندتر، باعث شوند ابتلا به بیماری یا تحمل آن راحت‌تر شود اما در نهایت، تجهیزات پزشکی و بیمارستان‌ها نیستند که باعث می‌شوند ما نمیریم!

شعار امسال ایدز، بر حق مردم برای آگاهی از حقوق خودشان در مورد سلامتی و بهداشت تاکید دارد: «تمام مردم،‌ فارغ از سن، جنسیت،‌ جایی که در آن زندگی می‌کنند و کسی که عاشقش هستند،‌ باید از حق زندگی سالم برخوردار باشند. همه باید فارغ از نیازهای بهداشتی‌شان به امکانات مورد نیازشان با کیفیت خوب و قابل قبول دسترسی داشته باشند».کمپین امسال ایدز تلاش می‌کند به مردم یادآوری کند که حق مردم برای سلامتی‌شان خیلی بیشتر از مسائلی مانند دسترسی برابر به خدمات پزشکی و دارو است. حق مردم برای حفظ سلامتی‌شان، علاوه بر دسترسی به دکتر و دارو،‌ شامل دسترسی به مسکن امن، محیط کار تمیز و شهرهای سالم برای زندگی‌کردن هم هست. اگر حق مردم بر سلامتی‌شان نادیده گرفته شود، طبیعتا نمی‌توانند به طور موثر از خودشان در برابر بیماری‌هایی از جمله ایدز، دفاع کنند. آدم‌هایی که در مناطق محروم‌تر زندگی می‌کنند، مهاجران، زندانیان، کارگران جنسی، معتادان تزریقی و مردان همجنسگرا، معمولا بیش از دیگران در معرض نابرابری در دسترسی به امکانات بهداشتی و ابتلا به بیماری‌هایی از جمله ایدز قرار دارند.

«سلامت من، حق من» مردم را تشویق می‌کند که در مورد تعیین سرنوشت خودشان و دسترسی به مراقبت‌ها و تامین نیازهای اولیه بهداشتی و پزشکی صحبت کنند و آدم‌های اطرافشان را در مورد این مساله که حفظ سلامت، یک حق و یک مسئولیت بر دوش افراد است، آگاه کنند.روز جهانی ایدز قرار است کمک کند تا هر چه زودتر به هدف «دنیایی خالی از ایدز» برسیم. اولین گام برای مبارزه با اچ‌آی‌وی، ایدز، آگاهی است. بدانیم که چه رفتارهایی ما را در معرض خطر قرار می‌دهد، چه طور می‌توانیم از خودمان و دیگران حفاظت کنیم، اگر رفتار پرخطری داشته‌ایم اولین کاری که باید انجام دهیم چیست و اگر به پزشک مراجعه کردیم می‌توانیم چه چیزی بخواهیم و چه چیزی دریافت کنیم.

سلامت من،‌ پیش و بیش از هر کسی، مسئولیت من است. درست است که هیچ کس جان سالم از این زندگی به در نمی‌برد و در نهایت همه قرار است بمیریم اما راه‌هایی وجود دارد که مرگ حتمی‌مان را با درد و مشکلات کمتری همراه می‌کند!هر کسی می‌تواند به دلایلی در معرض ابتلا به اچ‌آی‌وی قرار گرفته باشد. اگر نگران وضعیت سلامتی خودتان هستید، تست بدهید. تست اچ‌آی‌وی رایگان و نتایج آن محرمانه است اما دانستن اینکه آیا مبتلا شده‌اید یا نه، روی کیفیت زندگی شما در سال‌های آینده تاثیرگذار خواهد بود.شریک جنسی خودتان را خوب بشناسید. با او در مورد اچ‌آی‌وی،‌ رفتارهای پرخطر و لزوم انجام تست اچ‌آی‌وی صحبت کنید. پیش از برقراری رابطه بدانید قرار است با چه چیزی رو به رو شوید. روابط جنسی پر خطرتان را کم کنید. ارتباط جنسی در هنگام مستی یا با افرادی که به درستی نمی‌شناسیدشان،‌ روابط جنسی به شکل‌های نامتعارف و رابطه جنسی با همجنسان به خصوص در میان مردان، می‌تواند احتمال ابتلا به بیماری را افزایش دهد. در مجموع، از تجربه‌های پرخطر دوری کنید.

احتمال ابتلا به اچ‌ای‌وی در میان افرادی که شرکای جنسی متعدد دارند، بیشتر است. مراقب باشید. اگر شریک جنسی شما در رابطه جنسی بی‌پرواست یا عادت به مصرف مواد مخدر از راه تزریق دارد،‌ احتمال اینکه شما را مبتلا به بیماری کند بیشتر خواهد بود.با همه این اوصاف، ابتلا به اچ‌آی‌وی پایان دنیا نیست. مبتلایان و حاملان ویروس می‌توانند و حق دارند زندگی عادی مثل باقی مردم داشته باشند. مصرف روزانه دارو می‌تواند بیماری را کنترل و احتمال انتقال آن را تا حدود چشم‌گیری کاهش دهد. زنان مبتلا به اچ‌آی‌وی می‌توانند بچه‌دار شوند و دارو درمانی به آنها کمک می‌کند که فرزندانشان با این بیماری به دنیا نیایند.اگر بپذیریم که آدم‌های با اچ‌آی‌وی مثل آدم‌های بدون اچ‌آی‌وی حق حیات دارند،‌ روابطمان را با آنها حفظ کنیم و آنها را در مبارزه و کنترل بیماری‌شان تنها نگذاریم و طردشان نکنیم،‌ شهرهایمان با بمب‌های ساعتی کمتری دست به گریبان خواهد بود.
منبع: بهارنیوز

لغو امتحانات این هفته دانشگاه آزاد کرمان

روابط عمومی دانشگاه آزاد کرمان اعلام کرد که تمامی امتحانات این هفته لغو و به هفته آینده موکول گردید.

به گزارش ایلنا، بنا به اعلام روابط عمومی دانشگاه آزاد کرمان، با توجه به وقوع زلزله اخیر در استان کرمان و با عنایت به اولویت اصلی دانشگاه مبنی بر حفظ سلامت دانشجویان ارجمند و رفع نگرانی خانواده های این عزیزان تمامی امتحانات این هفته لغو و به هفته آینده موکول شد.

ضمناً غیبت آن دسته از خواهران دانشجو که در خوابگاه های دانشجویی ساکن هستند، در روزهای شنبه و یکشنبه مورخ ۱۱ و ۱۲ آذرماه مجاز است.


منبع: عصرایران