ازبرعلی مرد «ریزعلی» نمرده است

سهند ایرانمهر- روزنامه بهار
می‌گفت: اسم‌ام «ازبر علی حاجوی» است نه ریزعلی خواجوی، ما اما «ریزعلی خواجوی» خواندیمش، چون یک قهرمان خاصه قهرمانی که قطاری از آدمیان را در آن شب تاریک نجات داد، باید دست‌کم اسمی داشته باشد که بتوان به زبان آورد، تشخصی که ردای حماسه بر اندامش زار نزند، اسمی آشنا که حتا بشود به هم‌نشینی و تناقض« ریزعلی» و «خواجه» راز و رمزی را درهم آمیخت.می‌گفت: «لخت نشدم، لباس داشتم، فقط قبایم را آتش زدم»، توجهی نکردیم چون قهرمانی که ما لازم داشتیم باید هرچه داشت نثار می‌کرد و مسیح‌وار و برهنه میان سرما و تاریکی به قطارِ غفلت، فرمان ایست می‌داد. این استحاله شدن، سرنوشت محتوم همه قهرمانانی است که قرعه فالِ اسطوره به نام‌شان می‌زنند.می‌گفت:« مردم خشمگین از قطار که بیرون آمدند مرا کتک زدند تا بالاخره فهمیدند چه شده و عذرخواهی کردند»، می‌گفتیم: مردم به محض دیدن این ایثار، از او تشکر کردند زیرا چنین واکنشی نه زیبنده آن مردم بود و نه برای یک اسطوره خوبیت داشت.

 امروز مُرد. در سکوت، آنچنان‌که پس از آن شهرت، زیسته بود، نه پر طمطراق آنچنانکه که روایتش می‌کردیم و نه باشکوه و رویین‌تن آنچنانکه ساخته بودیم. اسطوره‌ها همه این‌چنین‌اند، مومی که در قالبی که مردمِ محتاج به اسطوره می‌خواهند، فرو می‌روند و در قامت ابرمردی پولادین بیرون می‌آیند. کلاه وقار بر سر و قبای تخیلات بر تن می‌کنند و چنان از وجود مثالی خویش فاصله می‌گیرند که مرز بین اسطوره و حقیقت گم می‌شود.اسطوره‌ها، حقایق مجسم‌اند که نداشته‌های بشر، زیور اغراق را زیبنده آنان می‌بیند و آنچنان بزرگ می‌شوند که دیگر بشری را یارای تکرار حماسه‌شان نیست.  اسطوره‌ها، ساخته که شدند علیه نسخه واقعی خود می‌آشوبند، ‌سخنان او را در همهمه آذین بسته خود، دفن می‌کنند و هر شاخ و برگی را بر خود می‌آویزند، بی اعتنا به فریاد نسخه اصلی، بی‌تقید به الزامات عقل. ریزعلی خواجوی نمُرد، ازبرعلی مُرد، واقعیتی مُرد و اسطوره‌ای ماند تا انسانِ هراسان، همچنان به اسطوره نامیرایی که خود ساخته است تکیه  و  واقعیت مرگ یک انسان عادی اخلاق مدار و یک الگوی قابل تکرار را انکار کند.  تاریخ پر است از انسان‌های واقعی قهرمان که آنچنان‌اسطوره شدند که وجود حقیقی‌شان فراموش شد و آنچنان با اغراق روایت شدند که دیگر به هیچ‌کار نیامدند.
منبع: بهارنیوز

ازبرعلی مرد «ریزعلی» نمرده است

سهند ایرانمهر- روزنامه بهار
می‌گفت: اسم‌ام «ازبر علی حاجوی» است نه ریزعلی خواجوی، ما اما «ریزعلی خواجوی» خواندیمش، چون یک قهرمان خاصه قهرمانی که قطاری از آدمیان را در آن شب تاریک نجات داد، باید دست‌کم اسمی داشته باشد که بتوان به زبان آورد، تشخصی که ردای حماسه بر اندامش زار نزند، اسمی آشنا که حتا بشود به هم‌نشینی و تناقض« ریزعلی» و «خواجه» راز و رمزی را درهم آمیخت.می‌گفت: «لخت نشدم، لباس داشتم، فقط قبایم را آتش زدم»، توجهی نکردیم چون قهرمانی که ما لازم داشتیم باید هرچه داشت نثار می‌کرد و مسیح‌وار و برهنه میان سرما و تاریکی به قطارِ غفلت، فرمان ایست می‌داد. این استحاله شدن، سرنوشت محتوم همه قهرمانانی است که قرعه فالِ اسطوره به نام‌شان می‌زنند.می‌گفت:« مردم خشمگین از قطار که بیرون آمدند مرا کتک زدند تا بالاخره فهمیدند چه شده و عذرخواهی کردند»، می‌گفتیم: مردم به محض دیدن این ایثار، از او تشکر کردند زیرا چنین واکنشی نه زیبنده آن مردم بود و نه برای یک اسطوره خوبیت داشت.

 امروز مُرد. در سکوت، آنچنان‌که پس از آن شهرت، زیسته بود، نه پر طمطراق آنچنانکه که روایتش می‌کردیم و نه باشکوه و رویین‌تن آنچنانکه ساخته بودیم. اسطوره‌ها همه این‌چنین‌اند، مومی که در قالبی که مردمِ محتاج به اسطوره می‌خواهند، فرو می‌روند و در قامت ابرمردی پولادین بیرون می‌آیند. کلاه وقار بر سر و قبای تخیلات بر تن می‌کنند و چنان از وجود مثالی خویش فاصله می‌گیرند که مرز بین اسطوره و حقیقت گم می‌شود.اسطوره‌ها، حقایق مجسم‌اند که نداشته‌های بشر، زیور اغراق را زیبنده آنان می‌بیند و آنچنان بزرگ می‌شوند که دیگر بشری را یارای تکرار حماسه‌شان نیست.  اسطوره‌ها، ساخته که شدند علیه نسخه واقعی خود می‌آشوبند، ‌سخنان او را در همهمه آذین بسته خود، دفن می‌کنند و هر شاخ و برگی را بر خود می‌آویزند، بی اعتنا به فریاد نسخه اصلی، بی‌تقید به الزامات عقل. ریزعلی خواجوی نمُرد، ازبرعلی مُرد، واقعیتی مُرد و اسطوره‌ای ماند تا انسانِ هراسان، همچنان به اسطوره نامیرایی که خود ساخته است تکیه  و  واقعیت مرگ یک انسان عادی اخلاق مدار و یک الگوی قابل تکرار را انکار کند.  تاریخ پر است از انسان‌های واقعی قهرمان که آنچنان‌اسطوره شدند که وجود حقیقی‌شان فراموش شد و آنچنان با اغراق روایت شدند که دیگر به هیچ‌کار نیامدند.
منبع: بهارنیوز

از "سراب اشتغال"تا "جریمه‌های میلیونی

مهر ماه ۱۳۹۵ همزمان با آغاز سال تحصیلی، وزیر علوم سابق از اعطای وام دانشجویی ویژه‌ی دکتری خبر داد و قرار بر این بود که این وام به تمام دانشجویان دکتریِ دوره‌ی روزانه تعلق بگیرد. ارائه‌ی سند ضمانت محضری رسمی از دو ضامن کارمند و بازپرداخت شصت ماهه پس از گذشت دو سال از فارغ‌التحصیلی شرایط اخذ این وام بود که مدتی این روال ادامه داشت تا اینکه از بهار ۹۶ به بعد اعطای این وام به دانشجویان با شروط دیگری مواجه شد.

کمپین مطالبات دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دکتری چگونه شکل گرفت؟
صندوق رفاه دانشجویی با سپردن وام به بانک توسعه، اعطای آن را منوط به شرایط سفته، بازپرداخت تقریبا ماهانه هفتصد هزارتومان بلافاصله پس از فارغ‌التحصیلی و معرفی دو ضامن جدید (غیربازنشسته)، دانستند، اما این شرایط جدید به مذاق دانشجویان خوش نیامد و اعتراض‌ها از این مقطع زمانی آغاز شد و “کمپین مطالبات دانشجویان و فار‌غ‌التحصیلان دکتری وزارت علوم” در فضای مجاری شکل گرفت و به تدریج دانشجویان معترض زیادی به این کمپین ملحق شدند. البته این کمپین نه فقط به تسهیلات رفاهی وزارت علوم معترض بودند که بعدها ابعاد اعتراضات گستردگی بیشتری یافت.

درخواست حقوق ماهیانه همانند وزارت بهداشت
کاهش مدت زمان خدمت سربازی برای فارغ‌التحصیلان دکتری
دانشجویان دکتری که معترض به وضع موجوداند، خواهان تسهیلات رفاهی در دوران تحصیل دکتری (حقوق ماهیانه همانند وزارت بهداشت و یا ابقای پژوهانه، ایجاد طرح تدریس اجباری دانشجویان دکتری و فارغ‌التحصیل در دانشگاه‌های محل تحصیل و یا دیگر دانشگاه‌ها، جلوگیری از افزایش بی‌برنامه‌ی ظرفیت دانشجویان دکتری همه‌ی دانشگاه‌ها هستند. کاهش مدت زمان خدمت سربازی برای فارغ‌التحصیلان دکتری، ابلاغ قانون تک‌شغلی بودن و نظارت بر اجرای چندشغله نبودن اعضای هیئت علمی و سایر کارکنان ارگان‌های دولتی و یا تدریس در چند دانشگاه،سیاست‌گذاری‌های لازم جهت یکسان‌سازی مبلغ حق‌التدریس در شان دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دکتری بدون اعمال مالیات بر آن، اولویت‌دهی در جذب نیروهای جوان (دانشجویان یا فارغ‌التحصیلان دکتری) به عنوان اعضاء هیئت علمی یا کارشناس و پرهیز از جذب نیروهای بازنشسته در همه‌ی ارگان‌های دولتی از دیگر مواردی است که در مفاد این کمپین جزو مطالبات دانشجویان دکتری عنوان شده است.

تحصن و تجمع تعدادی از دانشجویان معترض دکتری مقابل وزارت علوم
انتقادات دانشجویان دکتری تا جایی ادامه پیدا کرد که در نهایت ۲۴ خرداد ماه، دانشجویان دکتری دانشگاه‌های تهران مقابل وزارت علوم تجمع کردند و همزمان با آن، تمام دانشجویان دکتری دانشگاه‌های سراسر کشور نیز به تجمع در دانشگاه‌های خود پرداختند. این تجمع در اعتراض به شرایط سخت ارائه وام ویژه دکتری، دغدغه‌های معیشتی و عدم ارائه حقوق ماهانه به این دانشجویان صورت گرفت.
بنابر آنچه که در کانال رسمی این کمپین به آن اشاره شده، نمایندگان دانشجویان دکتری با بیش از ۱۵۰ نماینده مجلس شورای اسلامی ملاقات کرده‌اند و اکنون برای تصویب پیش‌نویس طرح حمایت از دانشجویان دکتری، نیازمند رای مثبتِ دوسوم از نمایندگان مجلس هستند. ضمن اینکه پژوهانه از طریق کمیسیون آموزش و وزارت علوم از دولت خواسته شده و باید در برنامه بودجه سال ۹۷ قرار گیرد.
ایلنا در مصاحبه‌های متعدد با نمایندگان دانشجویان دکتری در دانشگاه‌های مختلف، به بیان مشکلات، مطالبات، انتقادات و پیشنهادات این قشر پرداخته است؛ مطالباتی فرادستگاهی که نه تنها وزارت علوم را ملزم به پاسخگویی می‌داند، بلکه لازم است، سایر دستگاه‌ها و سازمان‌ها خود را در قبال این قشر مسوول بدانند.
منبع: بهارنیوز

از "سراب اشتغال"تا "جریمه‌های میلیونی

مهر ماه ۱۳۹۵ همزمان با آغاز سال تحصیلی، وزیر علوم سابق از اعطای وام دانشجویی ویژه‌ی دکتری خبر داد و قرار بر این بود که این وام به تمام دانشجویان دکتریِ دوره‌ی روزانه تعلق بگیرد. ارائه‌ی سند ضمانت محضری رسمی از دو ضامن کارمند و بازپرداخت شصت ماهه پس از گذشت دو سال از فارغ‌التحصیلی شرایط اخذ این وام بود که مدتی این روال ادامه داشت تا اینکه از بهار ۹۶ به بعد اعطای این وام به دانشجویان با شروط دیگری مواجه شد.

کمپین مطالبات دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دکتری چگونه شکل گرفت؟
صندوق رفاه دانشجویی با سپردن وام به بانک توسعه، اعطای آن را منوط به شرایط سفته، بازپرداخت تقریبا ماهانه هفتصد هزارتومان بلافاصله پس از فارغ‌التحصیلی و معرفی دو ضامن جدید (غیربازنشسته)، دانستند، اما این شرایط جدید به مذاق دانشجویان خوش نیامد و اعتراض‌ها از این مقطع زمانی آغاز شد و “کمپین مطالبات دانشجویان و فار‌غ‌التحصیلان دکتری وزارت علوم” در فضای مجاری شکل گرفت و به تدریج دانشجویان معترض زیادی به این کمپین ملحق شدند. البته این کمپین نه فقط به تسهیلات رفاهی وزارت علوم معترض بودند که بعدها ابعاد اعتراضات گستردگی بیشتری یافت.

درخواست حقوق ماهیانه همانند وزارت بهداشت
کاهش مدت زمان خدمت سربازی برای فارغ‌التحصیلان دکتری
دانشجویان دکتری که معترض به وضع موجوداند، خواهان تسهیلات رفاهی در دوران تحصیل دکتری (حقوق ماهیانه همانند وزارت بهداشت و یا ابقای پژوهانه، ایجاد طرح تدریس اجباری دانشجویان دکتری و فارغ‌التحصیل در دانشگاه‌های محل تحصیل و یا دیگر دانشگاه‌ها، جلوگیری از افزایش بی‌برنامه‌ی ظرفیت دانشجویان دکتری همه‌ی دانشگاه‌ها هستند. کاهش مدت زمان خدمت سربازی برای فارغ‌التحصیلان دکتری، ابلاغ قانون تک‌شغلی بودن و نظارت بر اجرای چندشغله نبودن اعضای هیئت علمی و سایر کارکنان ارگان‌های دولتی و یا تدریس در چند دانشگاه،سیاست‌گذاری‌های لازم جهت یکسان‌سازی مبلغ حق‌التدریس در شان دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دکتری بدون اعمال مالیات بر آن، اولویت‌دهی در جذب نیروهای جوان (دانشجویان یا فارغ‌التحصیلان دکتری) به عنوان اعضاء هیئت علمی یا کارشناس و پرهیز از جذب نیروهای بازنشسته در همه‌ی ارگان‌های دولتی از دیگر مواردی است که در مفاد این کمپین جزو مطالبات دانشجویان دکتری عنوان شده است.

تحصن و تجمع تعدادی از دانشجویان معترض دکتری مقابل وزارت علوم
انتقادات دانشجویان دکتری تا جایی ادامه پیدا کرد که در نهایت ۲۴ خرداد ماه، دانشجویان دکتری دانشگاه‌های تهران مقابل وزارت علوم تجمع کردند و همزمان با آن، تمام دانشجویان دکتری دانشگاه‌های سراسر کشور نیز به تجمع در دانشگاه‌های خود پرداختند. این تجمع در اعتراض به شرایط سخت ارائه وام ویژه دکتری، دغدغه‌های معیشتی و عدم ارائه حقوق ماهانه به این دانشجویان صورت گرفت.
بنابر آنچه که در کانال رسمی این کمپین به آن اشاره شده، نمایندگان دانشجویان دکتری با بیش از ۱۵۰ نماینده مجلس شورای اسلامی ملاقات کرده‌اند و اکنون برای تصویب پیش‌نویس طرح حمایت از دانشجویان دکتری، نیازمند رای مثبتِ دوسوم از نمایندگان مجلس هستند. ضمن اینکه پژوهانه از طریق کمیسیون آموزش و وزارت علوم از دولت خواسته شده و باید در برنامه بودجه سال ۹۷ قرار گیرد.
ایلنا در مصاحبه‌های متعدد با نمایندگان دانشجویان دکتری در دانشگاه‌های مختلف، به بیان مشکلات، مطالبات، انتقادات و پیشنهادات این قشر پرداخته است؛ مطالباتی فرادستگاهی که نه تنها وزارت علوم را ملزم به پاسخگویی می‌داند، بلکه لازم است، سایر دستگاه‌ها و سازمان‌ها خود را در قبال این قشر مسوول بدانند.
منبع: بهارنیوز

دیگر به دوران طلائی برنمی‌گردیم

می‌گل هشترودی- روزنامه بهار: این روزها با وجود خبر‌گزاری‌ها و کانال‌های تلگرامی و اینستاگرامی، روزنامه، رسانه ای است که مغفول مانده است و هر روز نیز شدت این مغفولیت افزایش می‌یابد. دیگر خبری از صف کشیدن مردم در جلوی دکه‌های روزنامه فروشی برای خرید یک روزنامه نیست و در مقابل خرید سیگار و تنقلات در این دکه‌ها رونق گرفته است به نحوی که در نگاه اول به جای دیدن روزنامه، سیگار، چیپس، پفک و انواع نوشیدنی خود نمایی می‌کند. برای بررسی این موضوع و اطلاع از اینکه چرا دکه‌های روزنامه فروشی با گذشت زمان تغییر کاربری داده است با اسماعیل کرباسیان فوق لیسانس حقوق بین الملل از دانشگاه تهران و پیشکسوت در عرصه دکه داری به گفت‌وگو نشستیم؛
***
 اسم دکه‌ها در ابتدا دکه روزنامه فروشی یا کیوسک روزنامه بود، اما حالا تبدیل شده به محلی برای فروش سیگار و تنقلات، به نظر شما چرا این اتفاق برای دکه‌های روزنامه افتاده است؟
زمانی بود که دکه‌ها چیزی جز روزنامه نمی‌فروختند. من از سال ۱۳۵۵ تا کنون یعنی حدوده ۴۱ سال است که در کار فروش روزنامه هستم . در آن سال‌ها دکه من، به این دلیل که تنها کار مطبوعات انجام می‌داد ۱۲ بار تشویق شد و جایزه گرفت. به یاد دارم که اوایل انقلاب زمانی بود که تنها ۳ تا روزنامه وجود داشت یعنی روزنامه‌های کیهان، اطلاعات و آیندگان که داریوش و همایون در آیندگان، دکتر مصطفی مصباح زاده در کیهان و و سناتور عباس مسعودی در اطلاعات کار می‌کردند و در واقع مدیر مسئول این روزنامه‌ها بودند. در آن زمان تلویزیون به آن صورت کاربرد نداشت رادیو هم به این صورت شنیده نمی شد بنابر این مردم از طریق مطبوعات از اخبار روزانه مطلع می‌شدند. روزنامه‌ها در آن زمان بعد از ظهر‌ها توزیع می‌شد و روزنامه ای که صبح توزیع شود نداشتیم. مردم اخبار سطح جهان را از طریق روزنامه‌ها مطلع می‌شدند و حتی در برخی موارد روزنامه‌ها را به یکدیگر قرض می‌دادند به این شکل که دو نفر دو تا روزنامه مجزا می‌خریدند و بعد از خواندن آن‌ها را با یکدیگر تعویض می‌کردند تا از اخبار بیش تری مطلع شوند. به همین دلیل بود که دکه‌های روزنامه فروشی در آن زمان فروش بسیار خوبی داشتند برای مثال خود من در دکه ام ۴۵۰ تا کیهان، ۲۷۰ تا اطلاعات و ۳۰۰ تا آیندگان می‌آوردم و در مجموع تقریبا ۱۲۰۰ روزنامه می‌فروختیم که سود مشخصی داشت و ما از طریق سود آن در آمد داشتیم و کار‌هایمان را انجام می‌دادیم. از زمانی که آقای غلام‌حسین کرباسچی از استانداری اصفهان به تهران آمد و شهردار تهران شد گفتند شهرداری‌ها  باید خودکفا باشند یعنی هزینه شهرداری‌ها باید توسط اعضای شهرداری و شورای شهر تامین شود. کار هایی که برای جذب در آمد انجام دادند به این شرح بود که شرکتی با عنوان ساماندهی و مشاغل شهر تهران تاسیس کردند که برخی از عوامل شهرداری سهام داران آن شرکت بودند و هیات مدیره را خودشان انتخاب می‌کردند. این اشخاص به اتفاق نظر رسیدند که برای این که درآمد زایی داشته باشند تهران را به خیابان‌های اصلی تقسیم کرده و دکه‌ها را به ۴ دسته تقسیم کنند و از آن‌ها اجاره بگیرند. در واقع این یکی از کارهای جذب در آمد برای شهرداری محسوب می‌شد. این موضوع عطف به ما سبق نبود چون دکه‌ها اجاره ای پرداخت نمی کردند فقط در سال مبلغ کمی را به عنوان حق کسب پیشه به شهرداری پرداخت می‌کردند. آن‌ها تهران را به چهار قسمت و دکه هارا به ۴ دسته ی ممتاز، درجه یک، درجه دو و درجه سه تقسیم کردند که در این بین، خیابان ولیعصر و جمهوری و بلوار کشاورز جزو دکه‌های درجه یک محسوب می‌شدند. به همین طریق شروع کردند از ۲۳۰۰ تومان تا ۱۰ هزار تومان از دکه‌ها اجاره دریافت کردند، کم کم دکه داران متوجه شدند که مطبوعات سودی برای آن‌ها ندارد و شهرداری هم مجوز فروش تنقلات و دخانیات را برای آن‌ها صادر کرد که بتوانند اجاره بها را پرداخت کنند. از طرف دیگر شهرداری علاوه بر حق کسب و پیشه و اجاره بها به دکه‌ها اعلام کرد که باید عوارض پسماند هم پرداخت کنید. از طرف دیگر اداره مالیات هم اعلام کرد که در ازای فروش مواد خوراکی و دخانیات باید مالیات هم پرداخت کنند. بنابر این دکه‌های روزنامه فروشی با ۳ مشکل روبه رو شدند. یک این که چگونه در آمدی جذب کنند که بتواند این جنبه‌ها را پوشش دهد. دو این که برای دکه دار مقرون به صرفه باشد و سه اینکه خرج زندگی سطح پایین آن‌ها تامین شود.
از طرف دیگر امتیازات دیگری رو نمایی شد برای مثال تلویزیون برای این که از قافله جا نماند برنامه‌های متنوع و بهتری را پخش کرد و رادیو مخاطبان خاص خود را پیدا کرد و کم کم فضای مجازی و اینترنت وارد شد و خبررسانی آسان شد بنابراین روزنامه دیگر تنها راه خبر رسانی به مردم نبود و با این اوصاف خرید روزنامه توسط مردم کم شد. از طرف دیگر اجاره دکه‌ها کم کم توسط شهرداری افزایش پیدا کرد تا جایی که امروز به ماهی ۴۰۰ هزار تومان رسیده است و علاوه بر آن هر دکه سالیانه حدود ۴ میلیون مالیات پرداخت می‌کند و در سال ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان برای حق کسب و پیشه پرداخت می‌کند. به همین دلیل بود که دکه روزنامه فروشی کم کم از آن رسالت اولیه خود که قرار بود تنها به فروش روزنامه بپردازند فاصله گرفت و حالا فروش تنقلات و سیگار در آن پررنگ تر از روزنامه است.
 به نظر شما که سال هاست با مطبوعات سرو کار دارید، چرا این روزها روزنامه‌ها به سمتی می‌روند که کارکرد خود را از دست بدهند؟
به نظر من هر جامعه ای با امید زنده است و همین جنبه امید است که باعث می‌شود هر فرد در زندگی اش تلاش بیش تری انجام بدهد تا به خواسته هایش برسد. اما مطبوعات در حال حاضر به این شکل نیست چون دارای مشکلات اساسی زیادی هستند. برای مثال حاکمیت هنوز نپذیرفته است که مطبوعات رکن چهار دموکراسی هستند و به مطبوعات به چشم یک دشمن نگاه می‌کند چون فکر می‌کند به دلیل عدم مدیریتی که در حاکمیت وجود دارد اگر مطبوعات مستقل باشند حتما به افشاگری می‌پردازند. از طرف دیگر خبر نگاران و روزنامه نگاران به دلیل جو حاصله، خودسانسوری می‌کنند تا محکوم نشوند. این مسائل دست به دست هم می‌دهد تا مطبوعات ابتر باشند و از طرف دیگر مردم واقعیت‌های اجتماعی را می‌بینند، مردم می‌بینند که اعتیاد و فقر و بیکاری معضلات اجتماعی هستند و وقتی مطبوعات این معضلات را بازتاب نمی دهند مشخص است که مردم استقبالی از آن‌ها نخواهند کرد. در دوره طلائی مطبوعات که روزنامه‌های نشاط، توس و صبح امروز چاپ می‌شد و در آن طرف مجلات پیام امروز به چاپ می‌رسید به قدری روزنامه‌ها و مجلات پر فروش بود که بسیاری از دکه داران توانستند دکه‌های خود را نو کنند و خانه هایشان را عوض کنند. همین موضوع نشان می‌دهد که اگر مطبوعات شرح حال و روز جامعه را انعکاس دهد مثل آیینه ای می‌ماند که آدم در آن نگاه می‌کند و خود را می‌بیند. بنا براین استقبال از آن نیز افزایش می‌یابد.
 انتشارات‌ها و شرکت‌های توزیع تا چه اندازه در این موضوع سهیم هستند؟
توزیع روزنامه در حال حاضر به یک مشکل بزرگ تبدیل شده و بزرگ ترین لطمه را به مطبوعات وارد می‌کند. شرکت نشرگستر امروز همه شرکت‌های کوچک را ورشکسته کرده و همه کار‌های انتشار را بر عهده گرفته است و در واقع می‌خواهد حرف اول را در ایران بزند اما به قدری حجم کاری آن بالاست که گاهی به انتشار برخی روزنامه هایی که دیر چاپ شده اند نمی رسد چون می‌خواهند ۴ تا ۶ کار توزیع را انجام دهند که به طرح ترافیک نخورند از طرف دیگر همین شرکت‌ها هم به غیر از روزنامه نوشابه و دوغ و چیپس هم برای درآمد بیش تر به دکه‌ها توزیع می‌کنند. یعنی می‌خواهم بگویم اگر کار توزیع تنها در حیطه روزنامه باشد این شرکت‌ها هم کار نخواهند کرد. شرکت نشر گستر در حال حاضر انواع و اقسام کیک‌ها و کلوچه هارا توزیع می‌کند و به تازگی هم به دنبال امتیاز توزیع سیگار به دکه‌ها هستند و مسلما با پول هایی که خرج می‌کنند موفق هم خواهند بود. پس این موضوع ظاهری است که می‌گویند دکه‌ها نوشابه و سیگار نفروشند چون این کار نه ممکن است و نه شدنی است. این موضوع را باید پذیرفت که دیگر محال است  بتوان به دوران طلایی برگشت چون این مطبوعات دیگر مطبوعات قدیم نیست.
منبع: بهارنیوز

دیگر به دوران طلائی برنمی‌گردیم

می‌گل هشترودی- روزنامه بهار: این روزها با وجود خبر‌گزاری‌ها و کانال‌های تلگرامی و اینستاگرامی، روزنامه، رسانه ای است که مغفول مانده است و هر روز نیز شدت این مغفولیت افزایش می‌یابد. دیگر خبری از صف کشیدن مردم در جلوی دکه‌های روزنامه فروشی برای خرید یک روزنامه نیست و در مقابل خرید سیگار و تنقلات در این دکه‌ها رونق گرفته است به نحوی که در نگاه اول به جای دیدن روزنامه، سیگار، چیپس، پفک و انواع نوشیدنی خود نمایی می‌کند. برای بررسی این موضوع و اطلاع از اینکه چرا دکه‌های روزنامه فروشی با گذشت زمان تغییر کاربری داده است با اسماعیل کرباسیان فوق لیسانس حقوق بین الملل از دانشگاه تهران و پیشکسوت در عرصه دکه داری به گفت‌وگو نشستیم؛
***
 اسم دکه‌ها در ابتدا دکه روزنامه فروشی یا کیوسک روزنامه بود، اما حالا تبدیل شده به محلی برای فروش سیگار و تنقلات، به نظر شما چرا این اتفاق برای دکه‌های روزنامه افتاده است؟
زمانی بود که دکه‌ها چیزی جز روزنامه نمی‌فروختند. من از سال ۱۳۵۵ تا کنون یعنی حدوده ۴۱ سال است که در کار فروش روزنامه هستم . در آن سال‌ها دکه من، به این دلیل که تنها کار مطبوعات انجام می‌داد ۱۲ بار تشویق شد و جایزه گرفت. به یاد دارم که اوایل انقلاب زمانی بود که تنها ۳ تا روزنامه وجود داشت یعنی روزنامه‌های کیهان، اطلاعات و آیندگان که داریوش و همایون در آیندگان، دکتر مصطفی مصباح زاده در کیهان و و سناتور عباس مسعودی در اطلاعات کار می‌کردند و در واقع مدیر مسئول این روزنامه‌ها بودند. در آن زمان تلویزیون به آن صورت کاربرد نداشت رادیو هم به این صورت شنیده نمی شد بنابر این مردم از طریق مطبوعات از اخبار روزانه مطلع می‌شدند. روزنامه‌ها در آن زمان بعد از ظهر‌ها توزیع می‌شد و روزنامه ای که صبح توزیع شود نداشتیم. مردم اخبار سطح جهان را از طریق روزنامه‌ها مطلع می‌شدند و حتی در برخی موارد روزنامه‌ها را به یکدیگر قرض می‌دادند به این شکل که دو نفر دو تا روزنامه مجزا می‌خریدند و بعد از خواندن آن‌ها را با یکدیگر تعویض می‌کردند تا از اخبار بیش تری مطلع شوند. به همین دلیل بود که دکه‌های روزنامه فروشی در آن زمان فروش بسیار خوبی داشتند برای مثال خود من در دکه ام ۴۵۰ تا کیهان، ۲۷۰ تا اطلاعات و ۳۰۰ تا آیندگان می‌آوردم و در مجموع تقریبا ۱۲۰۰ روزنامه می‌فروختیم که سود مشخصی داشت و ما از طریق سود آن در آمد داشتیم و کار‌هایمان را انجام می‌دادیم. از زمانی که آقای غلام‌حسین کرباسچی از استانداری اصفهان به تهران آمد و شهردار تهران شد گفتند شهرداری‌ها  باید خودکفا باشند یعنی هزینه شهرداری‌ها باید توسط اعضای شهرداری و شورای شهر تامین شود. کار هایی که برای جذب در آمد انجام دادند به این شرح بود که شرکتی با عنوان ساماندهی و مشاغل شهر تهران تاسیس کردند که برخی از عوامل شهرداری سهام داران آن شرکت بودند و هیات مدیره را خودشان انتخاب می‌کردند. این اشخاص به اتفاق نظر رسیدند که برای این که درآمد زایی داشته باشند تهران را به خیابان‌های اصلی تقسیم کرده و دکه‌ها را به ۴ دسته تقسیم کنند و از آن‌ها اجاره بگیرند. در واقع این یکی از کارهای جذب در آمد برای شهرداری محسوب می‌شد. این موضوع عطف به ما سبق نبود چون دکه‌ها اجاره ای پرداخت نمی کردند فقط در سال مبلغ کمی را به عنوان حق کسب پیشه به شهرداری پرداخت می‌کردند. آن‌ها تهران را به چهار قسمت و دکه هارا به ۴ دسته ی ممتاز، درجه یک، درجه دو و درجه سه تقسیم کردند که در این بین، خیابان ولیعصر و جمهوری و بلوار کشاورز جزو دکه‌های درجه یک محسوب می‌شدند. به همین طریق شروع کردند از ۲۳۰۰ تومان تا ۱۰ هزار تومان از دکه‌ها اجاره دریافت کردند، کم کم دکه داران متوجه شدند که مطبوعات سودی برای آن‌ها ندارد و شهرداری هم مجوز فروش تنقلات و دخانیات را برای آن‌ها صادر کرد که بتوانند اجاره بها را پرداخت کنند. از طرف دیگر شهرداری علاوه بر حق کسب و پیشه و اجاره بها به دکه‌ها اعلام کرد که باید عوارض پسماند هم پرداخت کنید. از طرف دیگر اداره مالیات هم اعلام کرد که در ازای فروش مواد خوراکی و دخانیات باید مالیات هم پرداخت کنند. بنابر این دکه‌های روزنامه فروشی با ۳ مشکل روبه رو شدند. یک این که چگونه در آمدی جذب کنند که بتواند این جنبه‌ها را پوشش دهد. دو این که برای دکه دار مقرون به صرفه باشد و سه اینکه خرج زندگی سطح پایین آن‌ها تامین شود.
از طرف دیگر امتیازات دیگری رو نمایی شد برای مثال تلویزیون برای این که از قافله جا نماند برنامه‌های متنوع و بهتری را پخش کرد و رادیو مخاطبان خاص خود را پیدا کرد و کم کم فضای مجازی و اینترنت وارد شد و خبررسانی آسان شد بنابراین روزنامه دیگر تنها راه خبر رسانی به مردم نبود و با این اوصاف خرید روزنامه توسط مردم کم شد. از طرف دیگر اجاره دکه‌ها کم کم توسط شهرداری افزایش پیدا کرد تا جایی که امروز به ماهی ۴۰۰ هزار تومان رسیده است و علاوه بر آن هر دکه سالیانه حدود ۴ میلیون مالیات پرداخت می‌کند و در سال ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان برای حق کسب و پیشه پرداخت می‌کند. به همین دلیل بود که دکه روزنامه فروشی کم کم از آن رسالت اولیه خود که قرار بود تنها به فروش روزنامه بپردازند فاصله گرفت و حالا فروش تنقلات و سیگار در آن پررنگ تر از روزنامه است.
 به نظر شما که سال هاست با مطبوعات سرو کار دارید، چرا این روزها روزنامه‌ها به سمتی می‌روند که کارکرد خود را از دست بدهند؟
به نظر من هر جامعه ای با امید زنده است و همین جنبه امید است که باعث می‌شود هر فرد در زندگی اش تلاش بیش تری انجام بدهد تا به خواسته هایش برسد. اما مطبوعات در حال حاضر به این شکل نیست چون دارای مشکلات اساسی زیادی هستند. برای مثال حاکمیت هنوز نپذیرفته است که مطبوعات رکن چهار دموکراسی هستند و به مطبوعات به چشم یک دشمن نگاه می‌کند چون فکر می‌کند به دلیل عدم مدیریتی که در حاکمیت وجود دارد اگر مطبوعات مستقل باشند حتما به افشاگری می‌پردازند. از طرف دیگر خبر نگاران و روزنامه نگاران به دلیل جو حاصله، خودسانسوری می‌کنند تا محکوم نشوند. این مسائل دست به دست هم می‌دهد تا مطبوعات ابتر باشند و از طرف دیگر مردم واقعیت‌های اجتماعی را می‌بینند، مردم می‌بینند که اعتیاد و فقر و بیکاری معضلات اجتماعی هستند و وقتی مطبوعات این معضلات را بازتاب نمی دهند مشخص است که مردم استقبالی از آن‌ها نخواهند کرد. در دوره طلائی مطبوعات که روزنامه‌های نشاط، توس و صبح امروز چاپ می‌شد و در آن طرف مجلات پیام امروز به چاپ می‌رسید به قدری روزنامه‌ها و مجلات پر فروش بود که بسیاری از دکه داران توانستند دکه‌های خود را نو کنند و خانه هایشان را عوض کنند. همین موضوع نشان می‌دهد که اگر مطبوعات شرح حال و روز جامعه را انعکاس دهد مثل آیینه ای می‌ماند که آدم در آن نگاه می‌کند و خود را می‌بیند. بنا براین استقبال از آن نیز افزایش می‌یابد.
 انتشارات‌ها و شرکت‌های توزیع تا چه اندازه در این موضوع سهیم هستند؟
توزیع روزنامه در حال حاضر به یک مشکل بزرگ تبدیل شده و بزرگ ترین لطمه را به مطبوعات وارد می‌کند. شرکت نشرگستر امروز همه شرکت‌های کوچک را ورشکسته کرده و همه کار‌های انتشار را بر عهده گرفته است و در واقع می‌خواهد حرف اول را در ایران بزند اما به قدری حجم کاری آن بالاست که گاهی به انتشار برخی روزنامه هایی که دیر چاپ شده اند نمی رسد چون می‌خواهند ۴ تا ۶ کار توزیع را انجام دهند که به طرح ترافیک نخورند از طرف دیگر همین شرکت‌ها هم به غیر از روزنامه نوشابه و دوغ و چیپس هم برای درآمد بیش تر به دکه‌ها توزیع می‌کنند. یعنی می‌خواهم بگویم اگر کار توزیع تنها در حیطه روزنامه باشد این شرکت‌ها هم کار نخواهند کرد. شرکت نشر گستر در حال حاضر انواع و اقسام کیک‌ها و کلوچه هارا توزیع می‌کند و به تازگی هم به دنبال امتیاز توزیع سیگار به دکه‌ها هستند و مسلما با پول هایی که خرج می‌کنند موفق هم خواهند بود. پس این موضوع ظاهری است که می‌گویند دکه‌ها نوشابه و سیگار نفروشند چون این کار نه ممکن است و نه شدنی است. این موضوع را باید پذیرفت که دیگر محال است  بتوان به دوران طلایی برگشت چون این مطبوعات دیگر مطبوعات قدیم نیست.
منبع: بهارنیوز

فرمانده کل سپاه: پایان اسکان موقت زلزله زدگان کرمانشاه با کانکس تا یک ماه آینده

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای سومین بار در شهرستان سرپل ذهاب استان کرمانشاه حضور یافت.

به گزارش ایسنا، سردار سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که برای سومین بار از لحظه وقوع زلزله سرپل ذهاب به کرمانشاه سفر کرده بود در بدو ورود در محل قرارگاه شهید جعفری با حضور رئیس سازمان بسیج مستضعفین و فرماندهان سپاه استانی برای اطلاع از روند خدمت رسانی های سپاه و بسیج ، تشکیل جلسه داد.

وی در حاشیه بازدید از مناطق زلزله زده اظهار داشت: تمام تلاش سپاه برای اتمام هر چه سریع تر اسکان موقت زلزله زدگان با کانکس های مناسب است که توسط قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) سپاه تا یک ماه آینده پایان می یابد و تا اتمام اسکان موقت محدودیتی از نظر تعداد کانکس نخواهیم داشت.

جعفری تاکید کرد: پس از آن ، اسکان دائم را در دستور کار خواهیم داشت و تا پایان اسکان دائم در کنار مردم منطقه خواهیم بود.

فرمانده کل سپاه با اشاره به گستردگی منطقه و دشواری کار افزود: مناطق زلزله زده را به ۳۲ منطقه تقسیم کردیم و سپاه های استانی به همراه سپاه حضرت نبی اکرم (ص) استان کرمانشاه با تمام امکانات در مناطق ویژه خود مستقر و از دقایق اولیه زلزله کار اسکان اضطراری، اسکان موقت، خدمت رسانی درمانی فرهنگی و بهداشتی و غذایی و نهایتا بازسازی مناطق را بر عهده دارند.


منبع: عصرایران

یک آمار جالب: ۲۳۳هزار نفر همین امسال پشت کنکور دکتری هستند

مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور از ثبت‌نام بیش از ۲۳۳ هزار داوطلب برای شرکت در آزمون دکتری (Ph.D) نیمه‌متمرکز سال ۹۷ خبر داد و گفت: داوطلبان از اول تا سوم اسفند ماه فرصت دارند کارت ورود به جلسه را دریافت کنند.

به گزارش ایسنا، دکتر حسین توکلی با اعلام این مطلب افزود: مهلت ثبت‌نام برای شرکت در آزمون ورودی دوره دکتری (Ph.D) نیمه متمرکز سال ۹۷ دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی دولتی و غیر دولتی از جمله دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور برای پذیرش در هفت گروه آزمایشی و ۲۴۶ کد رشته امتحانی ساعت ۲۴ روز گذشته شنبه ۱۱ آذرماه پایان پذیرفت.

وی افزود: بر اساس آمار نهایی گزارش شده تعداد تعداد ۲۳۳ هزار و ۳۹۱ داوطلب در آزمون دکتری ۹۷ ثبت نام کرده‌اند، داوطلبان از روز سه شنبه اول تا پنج شنبه سوم اسفند فرصت دارند با مراجعه به سایت سازمان سنجش آموزش کشور به نشانی ‌www.sanjesh.org نسبت به دریافت پرینت کارت ورود به جلسه اقدام کنند.

دکتر توکلی همچنین تاکید کرد: پس از برگزاری آزمون دکتری، نتایج‌آن بصورت کارنامه‌ای شامل نمرات خام، نمرات کل و غیره برای کلیه داوطلبان حاضر در جلسه آزمون تنظیم و در اختیار آنها قرار خواهد گرفت. همچنین کارنامه داوطلبان مجاز به انتخاب رشته نیمه اول شهریور ماه ۹۷ از طریق سایت سازمان سنجش منتشر می‌شود.

مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور یادآور شد: آزمون ورودی دوره دکتری (Ph.D) نیمه متمرکز سال ۹۷ برای پذیرش در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی دولتی و غیر دولتی از جمله دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور روز جمعه، ۴ اسفندماه ۹۶ در حوزه‌های امتحانی مربوط طی یک نوبت برگزار می‌شود.


منبع: عصرایران

نگویید سد، بگویید کارخانه تولید آب‌نمک

گروه جامعه- رسانه‌ها: روزنامه شهروند نوشت: سد اشتباهی «گتوند» هزینه سنگینی به اقتصاد ملی تحمیل کرده است. نابود‌کردن این سد مساوی است با ایجاد جریان سیل در خوزستان و خارج‌کردن آن از شبکه ١٢‌ سال زمان می‌برد و ١٠‌هزار ‌میلیارد تومان بودجه نیاز دارد.  حالا آب شیرین در سد گتوند ١٠ برابر شور می‌شود و تنها راه باقیمانده این است که این آب شور را با صرف هزینه‌های گزاف دوباره شیرین کنیم. این نتیجه پروژه اشتباهی است که در زمان محمود احمدی‌نژاد به بهره‌برداری رسیده است.

سد جنجالی گتوند سرانجام در زمانی که رضا اردکانیان سکاندار وزارت نیرو شد، تعیین تکلیف و بنا شد که راهکار آخر یعنی مدیریت مصرف و انتقال آب به حوضچه‌های تبخیری در دستور کار قرار بگیرد. رخدادی که به عقیده برخی کارشناسان دردی از مشکل این سد جنجالی دوا نمی‌کند. محمد‌حسین کریمی‌پور، رئیس پیشین کمیسیون کشاورزی اتاق ایران معتقد است که برنامه نجات منابع آبی اهواز و حل مشکل سد گتوند، در صحنه عمل بیشتر شبیه یک پروژه تبلیغاتی است.

او  می‌گوید: تنها راه نجات، خارج‌شدن این سد از شبکه است. به گفته او، ما با این کار تنها با یک ذخیره عظیم چند صد‌میلیون مترمکعبی آب شور که همانند یک بمب زیست‌محیطی غیر قابل کنترل است، مواجه خواهیم شد. عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط‌زیست و وزیر پیشین کشاورزی نظری متفاوت در این‌باره داشته و می‌گوید که چاره‌ای جز این کار نداریم.

او که گتوند را درد بی‌درمان می‌داند و  توضیح می‌دهد که برای خارج‌کردن این سد از شبکه به دو تونل با قطر ٩ متر نیاز داریم تا آب این سد را به جایی دیگر منتقل کنند. اجرای این طرح علاوه بر هزینه ٨ تا ١٠‌هزار میلیاردی که دارد حدود ١٢‌سال زمان می‌برد. نابودی سد گتوند راهکار دیگری است که وزیر سابق کشاورزی اجرای آن را ناممکن می‌داند. چرا که اگر قرار باشد این سد تخریب و منفجر شود کل خوزستان را آب خواهد گرفت. او ادامه داد: بر اساس مطالعاتی که در دانشگاه تهران صورت گرفته تنها چاره ‌کار در شرایط فعلی این است که سوراخ‌هایی را در زیر سد ایجاد کرده و آب شور را به حوضچه‌های تبخیری آب که در زمین‌های بایر ایجادشده انتقال دهند. بر اساس پیش‌بینی‌های انجام‌شده این طرح در مدت ٣ الی ۴‌سال به نتیجه می‌رسد.

نگویید سد، بگویید کارخانه تولید آب نمک
محمدحسین کریمی‌پور، رئیس سابق کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران به ماجرای «پدیده سدهای سیاسی» در ایران اشاره می‌کند و  می‌گوید: با وجود بررسی‌های انجام‌شده از سوی زمین‌شناسان و مشاوران زیست‌محیطی محل ساخت سد بر اساس یک تفاهم بین وزارت نیرو و پیمانکار چند کیلومتر تغییر کرد و گتوند روی بزرگترین سازه نمکی منطقه ساخته شد. سازه‌ای که قرار بود به محل ذخیره‌سازی منابع آبی باشد به دلیل جانمایی اشتباه به یک کارخانه آب نمک تبدیل شد.

او معتقد است: سد گتوند حالا به‌ عنوان بزرگترین کارخانه تولید آب نمک دنیا دارد زمین‌های مرغوب خوزستان را شور می‌کند. چهار دولت ‌هاشمی، خاتمی، احمدی‌نژاد و روحانی در تغییر جانمایی، ساخت، تکمیل و آبگیری و تداوم بهره‌برداری از این مایه ننگ مهندسی و مدیریت ملی، شریک و هم‌داستانند. گتوند به اندازه یک تهاجم نظامی‌، به خوزستان مظلوم آسیب می‌زند.
 
این فعال اقتصادی ادامه داد: مطالعاتی که ‌سال گذشته انجام شده بود، نشان می‌دهد که بخش بزرگی از پایین مخزن سد به انباشت فوق شور آب تبدیل شده است. طبق بررسی‌ها شوری آب در آن‌جا ٣ برابر آب خلیج فارس است. درواقع ما با این انتقال آب به حوضچه‌های تبخیر با یک ذخیره عظیم چند صد‌میلیون مترمکعبی آب شور که به یک بمب زیست‌محیطی غیر قابل کنترل تبدیل شده مواجه هستیم.

 
گتوند باید دادگاهی می‌شد
در حالی گتوند به معضل محیط‌‌زیست و منابع آبی مردمان اهواز تبدیل شده است که هیچ‌یک از دولتمردان خود را مجاب به پاسخگویی در رابطه با چرایی این اتفاق نمی‌دانند. عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط‌ زیست که سد گتوند را جنایتی در حق سرزمین ایران می‌داند معتقد است مجریان آن باید محاکمه شوند. کریمی‌پور، مشاور عالی سابق رئیس اتاق بازرگانی به نوعی گفته‌های وزیر سابق کشاورزی را تأیید کرده و می‌گوید: تا امروز که بیش از دو دهه از این اتفاق سپری می‌شود برای رسیدگی به این فاجعه ملی نه دادگاهی تشکیل شده و‌ نه حتی یک نفر، یک روز‌ به زندان رفته است. گتوند نشان می‌دهد حاکمیت ایرانی عمیقاً پوپولیست بوده و هست. برنامه نجات منابع آبی اهواز و حل مشکل سد گتوند، در صحنه عمل بیشتر شبیه یک پروژه تبلیغاتی است. کشور در حل بحران زیست‌محیطی و منابع آبی کشور جدی نیست.
آن‌گونه که مشاور سابق کمیسیون آب اتاق بازرگانی می‌گوید این مشکل تنها به سد گتوند محدود نمی‌شود، دریاچه ارومیه هم از همین مشکل رنج می‌برد. مرگ تالاب‌ها و جنگل‌ها و مراتع هم قصه پر‌غصه‌ای است که با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم و هیچ‌کس خود را در برابر این مشکلات مسئول نمی‌داند.

گتوند را حذف کنید، موزه عبرت بسازید
در حالی وزارت نیرو قصد دارد که با صرف هزینه‌های سنگین مشکل گتوند را حل و آن را دوباره آبگیری کند که بسیاری از کارشناسان این اقدام را بی‌فایده می‌دانند. کریمی‌پور با بیان اینکه سد گتوند باید از شبکه خارج شود و آبی وارد آن نشود که بعد به آب نمک تبدیل شود، ادامه داد: برای درمان کامل می‌توانیم یک استفاده دیگر برای سد در نظر بگیریم؛ مثلا می‌توانیم از هزینه‌هایی که انجام دادیم، بگذریم و سد گتوند را به یک مکان توریستی تبدیل کنیم یا این سد می‌تواند به یک مرکز آموزش علمی تبدیل شود تا برای همه و آیندگان درس عبرتی باشد که چنین اشتباهاتی تکرار نشود.

او تأکید کرد: بهترین راهکار حذف سد و تبدیل آن به یک موزه عبرت و مرکز گردشگری یا علمی‌-‌آموزشی است تا همه دانشجویان و استادان دانشگاه برای بازدید آن بروند. سدی که قرار بود کمک حال کشاورزان باشد و بخشی از تأمین منابع آبی آنها را عهده‌دار باشد حالا خود به بلای جان کشاورزان تبدیل شده است. آن‌گونه که کلانتری می‌گوید: سد گتوند و نمک‌های پشت گتوند کشاورزی در پایین‌دست این سد و به‌ویژه در شهرستان گتوند در آستانه نابودی قرار داده است.

به گفته او، هم‌اکنون در شهرستان گتوند بیش از ۳۶‌هزار هکتار زمین قابل کشت وجود دارد، اما همه ساله بخش زیادی از آنها به دلیل انباشت نمک از بین می‌روند. آن‌گونه که وزیر سابق کشاورزی توضیحی می‌دهد: سالانه بین ۶ تا ٧ تن نمک در هر هکتار از زمین‌های گتوند انباشت می‌شود. در حالی میزان انباشت نمک در حالت عادی ١٠٠ الی ١۵٠ گرم در هر مترمربع است که این رقم در اطراف این سد به ٨٠٠ تا ٩٠٠ گرم در هر مترمربع رسیده است. عیسی کلانتری، دبیر کارگروه احیای دریاچه ارومیه، بحران زیست‌محیطی سد گتوند را جنایتی در حق سرزمین ایران می‌داند که مجریان آن باید محاکمه شوند. کلانتری پیش‌ از این درباره ایرادات فنی در ساخت گتوند گفته بود: پیش از انقلاب، آمریکایی‌ها سد گتوند را از نظر زیست‌محیطی بررسی و محل احداث سد را ١۵ کیلومتر بالاتر تعیین کرده بودند.

بعد از انقلاب در بررسی‌های صورت‌گرفته، مسئولانی که طرح را بررسی کردند، گفتند آمریکایی‌ها می‌خواستند مخزن سد کوچک باشد به‌ همین ‌دلیل جای آن را نادرست تعیین و مکان سد را جابه‌جا کردند. قرار شد سد در جای جدید ساخته شود که جای جدید سد انتقادهای بسیاری را با خود همراه کرد؛ زیرا در نزدیکی آن گنبدی نمکی قرار داشت و شرکت زیرمجموعه وزارت نیرو در دولت احمدی‌نژاد اعلام کرد که روی تپه نمکی نزدیک سد پتوی رسی کشیده می‌شود تا مشکل حل شود.
منبع: بهارنیوز

فعلا هیچ خبری از برف و باران نیست!

معصومه احمدی درباره آخرین وضع شرایط جوی کشور افزود: ­در کلان شهرها و مناطق صنعتی مثل تهران،کرج، قم، قزوین، اراک، اصفهان و تبریز افزایش غلظت آلاینده ها پیش بینی می شود. وی گفت: وزش باد و ماندگاری هوای سرد را برای امروز در بیشتر مناطق نیمه شرقی بخصوص شرق و جنوب شرق کشور خواهیم داشتم بخصوص در برخی مناطق جنوب شرق ممکن است به خیزش گرد و خاک نیز منجر شود. کارشناس هواشناسی افزود: برای استان کرمان و مناطق زلزله زده در جنوب شرق کشور پیش بینی ما ماندگاری هوای سرد و وزش باد نسبتا شدید در برخی ساعات است.

وی گفت: تا روز چهارشنبه با ورود یک سامانه بارشی از مناطق غربی کشورمان ابتدا در نیمه غربی شامل غرب، شمال غرب و دامنه جنوبی زاگرس به تدریج بخش های از مرکز و برای پایان هفته در بخش های شمالی کشورمان نیز شاهد بارش برف و باران، کاهش محسوس دما و وزش باد شدید خواهیم بود. احمدی افزود: روز چهارشنبه با تشکیل توده ای از گرد و خاک و انتقال ان به بخش غربی کشورمان خیلی دور از انتظار نیست که برای غرب و جنوب غرب آسمانی غبار آلود داشته باشیم. وی گفت: به لحاظ شرایط دمایی امروز ماندگاری هوای سرد را داریم، در بیشتر مناطق شمال و شرق کشورمان اما از فردا به تدریج روند افزایش دما را در بیشتر مناطق نیمه شمالی و شرقی کشورمان پیش بینی می کنیم که بخصوص در دو استان گیلان و اردبیل همراه با وزش بادهای گرم جنوبی خواهد بود. کارشناس هواشناسی افزود: امروز آسمان تهران صاف، گاهی نیمه ابری و همراه با غبار محلی است و دمای بیشینه در گرم ترین زمان به حدود ۱۱ درجه می رسد.


 






 
منبع: بهارنیوز

کشف ۳۱ قبضه اسلحه در خیابان کریم خان تهران

پلیس آگاهی تهران بزرگ از کشف انواع سلاح در یکی از خانه های خیابان کریم خان در پایتخت خبر داد.

به گزارش مهر، این گزارش حاکی است ماموران با هماهنگی با مقامات قضایی به بازرسی از خانه ای در خیابان کریمخان تهران که محل دپوی انواع سلاح غیرمجاز بود، پرداختند.

بر اساس این گزارش، پس از بازرسی ها، ۳۱ قبضه سلاح از این مکان کشف و دو متهم در رابطه با این پرونده را نیز دستگیر کردند


منبع: عصرایران

کشف سلاح‌های دپو شده در خانه‌ای در خیابان کریم‌خان

پلیس آگاهی تهران بزرگ از کشف انواع سلاح در یکی از خانه های خیابان کریم خان خبر داد.

به گزارش ایلنا، ماموران با هماهنگی با مقامات قضایی به بازرسی از خانه‌ای در خیابان کریمخان که محل دپوی انواع سلاح غیرمجاز بود، پرداختند.

پس از بازرسی‌ها، ۳۱ قبضه سلاح از این مکان کشف و دو متهم در رابطه با این پرونده را نیز دستگیر کردند


منبع: عصرایران

کاهش ثبت سرعت جاده‌ها پیشنهاد است نه ابلاغیه!

رییس سازمان راهداری چند روز قبل در حالی کاهش سرعت مجاز در جاده‌ها را به عنوان برنامه نهایی و در دست اجرا عنوان کرد که مجری اصلی این برنامه نه تنها اطلاعی از نهایی شدن آن ندارد که حتی اعلام می‌کند این موضوع تنها در حد یک پیشنهاد مطرح شده است.

به گزارش ایسنا، کشاورزیان چند روز پیش به منظور کاهش تعداد تصادفات و تلفات رانندگی در جاده‌های بین شهری کشور اعلام کرد: با هماهنگی‌های انجام گرفته از این پس میانگین سرعت مجاز در جاده‌های کشور ۱۰ کیلومتر در ساعت کاهش می‌یابد.

این موضوع درباره آزادراه‌ها، بزرگراه‌ها و راه‌های اصلی تصدیق می‌کند و از این پس جرایم رانندگی در این حوزه جدید اعمال خواهد شد.

در شرایطی که این صحبت‌ها بدون اعلام هیچ‌گونه جزییاتی از برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته برای تعیین بودجه و اعتبارات لازم برای آن مطرح شده بود، حالا صحبت‌های جدید مطرح شده از سوی پلیس راه نشان می‌دهد که نه تنها تکلیف اعتبارات و مقدمات اجرایی این طرح مشخص نیست که حتی اصل دستورالعمل قانونی در این زمینه نیز نهایی نشده است.

فرمانده پلیس راه گفته که این موضوع صرفا در کمیسیون ایمنی راه‌ها از سوی سازمان راهداری پیشنهاد شده و هنوز به عنوان قانون مطرح نشده است.

با توجه به حضور مقامات نهادها و سازمان‌های مختلف در کمیسیون ایمنی راه‌ها و احتمال وجود نظرات متفاوت در این زمینه مشخص نیست که آیا اساسا امکان تصویب نهایی کاهش مجاز در جاده‌ها وجود دارد یا باید همچنان روال به شکل فعلی ادامه پیدا کند.

ایسنا پیش از این در گزارشی این موضوع را بررسی کرده بود که حتی در صورت قانونی شدن کاهش سرعت مجاز باید برنامه ریزی دقیق برای در نظر گرفتن اعتبارات لازم در تغییر استانداردهای دوربین‌های نظارتی و جابه‌جایی تابلوها و علائم انتظامی موجود در جاده‌ها در دستور کار قرار گیرد، موضوعی که به نظر می‌رسد سازمان راهداری به عنوان دومین دغدغه خود دراین زمینه آن را پیگیری کند و دغدغه نخست قانونی کردن پیشنهادی است که هنوز جوانب دقیق آن در کمیسیون ایمنی راه‌ها و از سوی نمایندگان نهادهای ذیربط بررسی نشده است.


منبع: عصرایران

بازداشت یک زن و مرد در ماجرای آتش‌زدن پرسپولیس و خبرورزشی

رئیس پلیس پایتخت با تشریح جزئیات دستگیری یک زن و یک مرد در ماجرای آتش زدن ورودی باشگاه پرسپولیس و روزنامه خبر ورزشی، از قصد خرابکاران برای آتش کشیدن خودروی مجری مشهور برنامه‌های ورزشی خبر داد.

به گزارش تسنیم؛ سردار حسین رحیمی با اشاره به دستگیری یک زن و یک مرد به عنوان عوامل آتش‌زدن ورودی ساختمان باشگاه پرسپولیس و روزنامه خبرورزشی در تشریح جزئیات دستگیری این افراد و هدف بعدی آنها اظهار کرد: پس از اعلام گزارش به آتش کشیدن ورودی ساختمان باشگاه پرسپولیس، پلیس پایتخت وارد عمل شد و شناسایی افراد دخیل در این ماجرا در دستور کار پلیس قرار گرفت.

فرمانده انتظامی تهران بزرگ افزود: به دنبال رصد اطلاعات همکاران ما در پلیس اطلاعات و امنیت عمومی پایتخت، شامگاه امروز عوامل این دو خربکاری که یک زن و یک مرد بودند در اقدامات اطلاعاتی شناسایی و در عملیات غافلگیرانه دستگیر شدند.

وی ادامه داد: پس از دستگیری این افراد و در بازجویی از آن‌ها مشخص شد این خرابکاری‌ها با تحریک مجری فراری ضد انقلاب انجام شده بود.

رحیمی با بیان این که این دو اقدام خرابکاران با هدف خودنمایی صورت گرفته بود، افزود: بررسی‌های تکمیلی انجام شده نشان داد این افراد که در تماس با این مجری ضد انقلاب فراری بودند قصد داشتند در اقدام بعدی خود خودروی مجری یکی از برنامه‌های پربیننده ورزشی را به آتش بکشند که با اقدام سریع پلیس موفق به این کار نشدند.

فرمانده انتظامی تهران بزرگ در پایان گفت: پلیس پایتخت تمام تحرکات در سطح شهر تهران را تحت رصد کامل خود دارد و به دنبال اقدامات اطلاعاتی انجام شده تمامی افراد دخیل در این دو خرابکاری شناسایی و دستگیر شدند.


منبع: عصرایران

کشف ۳۱ قبضه سلاح از خانه ای در تهران/ دستگیری ۲ نفر

پلیس آگاهی تهران بزرگ از کشف انواع سلاح در یکی از خانه های خیابان کریم خان خبر داد.

به گزارش ایلنا، ماموران با هماهنگی با مقامات قضایی به بازرسی از خانه‌ای در خیابان کریمخان که محل دپوی انواع سلاح غیرمجاز بود، پرداختند.

پس از بازرسی‌ها، ۳۱ قبضه سلاح از این مکان کشف و دو متهم در رابطه با این پرونده را نیز دستگیر کردند


منبع: عصرایران

مسمومیت ۱۱ دانش آموز در کردستان

مدیر آموزش و پرورش ناحیه یک سنندج گفت: تعدادی از دانش آموزان خوابگاه دبیرستان شبانه روزی شهید حسینی روستای حسین آباد با علائم اسهال و استفراغ به مراکز درمانی منتقل شدند.

سید فواد حسینی روز یکشنبه در گفت و گو با ایرنا اظهار کرد: تعدادی از دانش آموزان این خوابگاه که اهل روستای احمدآباد هستند روز گذشته (شنبه) پس از حضور در خوابگاه دچار سرگیجه، استفراغ و اسهال شده بودند.

وی افزود: ۱۱ نفر از این دانش آموزان توسط والدین شان به مراکز درمانی منتقل شدند و تعدادی دیگر که از وضعیت مطلوب تری برخوردار بودند توسط پزشک مرکز بهداشت حسین آباد در محل خوابگاه معاینه و مداوا شدند.

حسینی تاکید کرد: شب گذشته برای جلوگیری از اتفاق ناخوشایند، پزشک و تیم بهداشت محیط علوم پزشکی کردستان در این خوابگاه حضور داشتند و از دانش آموزان مراقبت کردند.

وی گفت: از این دانش آموزان نمونه برداری شده و نمونه ها نیز برای مشخص شدن علت مسمومیت به آزمایشگاهی در سنندج فرستاده شده است.
حسینی با بیان اینکه وضعیت دانش اموزان بهبود یافته و اکنون در کلاس های درس حضور دارند، یادآور شد: تا مشخص شدن نتایج آزمایش ها نمی توان به درستی علت مسمومیت این دانش آموزان را اعلام کرد.


منبع: عصرایران

ثبت نام بیش از ۲۳۰ هزار داوطلب در آزمون دکتری

مشاور عالی سازمان سنجش از ثبت‌نام بیش از ۲۳۰ هزار داوطلب برای شرکت در آزمون دکتری (Ph.D) نیمه‌متمرکز سال ۹۷ خبر داد و گفت: این آزمون روز جمعه چهارم اسفند ماه برگزار می شود.

دکتر حسین توکلی در گفت‌وگو با ایسنا با اعلام این مطلب افزود: مهلت ثبت‌نام برای شرکت در آزمون ورودی دوره دکتری (Ph.D) نیمه متمرکز سال ۹۷ دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی دولتی و غیر دولتی از جمله دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور برای پذیرش در هفت گروه آزمایشی و ۲۴۶ کد رشته امتحانی ساعت ۲۴ روز گذشته شنبه ۱۱ آذرماه پایان پذیرفت.

وی افزود: بر اساس آمار اولیه تعداد تعداد ۲۳۰ هزار و ۳۷۰ داوطلب در آزمون دکتری ۹۷ ثبت نام کرده‌اند و آمار نهایی متعاقبا اعلام می شود.

مشاور عالی سازمان سنجش آموزش یادآور شد: آزمون ورودی دوره دکتری (Ph.D) نیمه متمرکز سال ۹۷ برای پذیرش در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی دولتی و غیر دولتی از جمله دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور روز جمعه، ۴ اسفندماه ۹۶ در حوزه‌های امتحانی مربوط طی یک نوبت برگزار می‌شود.


منبع: عصرایران

سامانه بارشی وارد کشور می‌شود

احد وظیفه در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: بر اساس تحلیل آخرین نقشه‌های پیش‌یابی هواشناسی، امروز در مناطق ساحلی استان گیلان و غرب مازندران بارش پراکنده پیش‌بینی می‌شود.
افزایش آلاینده‌های جوی در شهرهای صنعتی
وی افزود: امروز و فردا هوای سرد در نیمه شرقی کشور ماندگار و طی این دو روز در نیمه غربی کشور جوی پایدار حاکم خواهد بود که با توجه به سکون نسبی هوا افزایش آلاینده‌های جوی در شهرهای صنعتی و پرجمعیت رقم می‌خورد.
گرد و خاک در جنوب و جنوب شرق کشور
مدیر کل پیش‌بینی و شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با اشاره به اینکه این وضعیت در روز سه‌شنبه (۱۴ آذر) در مرکز و دامنه‌های جنوبی البرز نیز تداوم دارد، گفت: از امروز تا اوایل وقت سه‌شنبه شرق خلیج فارس و تنگه هرمز و از امروز تا روز سه‌شنبه دریای عمان مواج پیش‌بینی می‌شود. همچنین در این سه روز به سبب وزش باد به نسبت شدید در برخی مناطق جنوب و جنوب شرق کشور گرد و خاک پیش‌بینی می‌شود.وظیفه ادامه داد: روز سه‌شنبه دمای هوا بین ۴ تا ۶ درجه در شمال و بین ۳ تا ۵ درجه در شمال غرب، شمال شرق و شرق کشور افزایش می‌یابد که روز سه‌شنبه در استان‌های اردبیل و گیلان با وزش باد گرم جنوبی همراه خواهد بود.کارشناس سازمان هواشناسی اظهار کرد: از بعدازظهر روز چهارشنبه به تدریج با ورود سامانه بارشی از سمت غرب و شمال غرب به کشور در این مناطق افزایش ابر، بارش باران و برف، در برخی مناطق وزش باد شدید و کاهش نسبی دما پیش‌بینی می‌شود و در روز پنجشنبه گستره بارش نیمه غربی کشور را در بر می‌گیرد.وی در مورد شرایط جوی تهران طی روزهای آینده گفت: آسمان تهران فردا (۱۳ آذرماه) صاف همراه با غبار محلی خواهد بود و دمای تهران در این روز بین ۱۰ و ۳ درجه سانتیگراد خواهد بود همچنین روز سه‌شنبه (۱۴ آذرماه) صاف، غبارآلود در اواخر وقت همراه با افزایش ابر با بیشینه و کمینه دمای ۱۲ و ۴ درجه سانتیگراد خواهد بود.
منبع: بهارنیوز

زورگیری فروشندگان قلابی خودرو با اسلحه

به گزارش خبرآنلاین، در نخستین روز آبان ماه امسال فردی با مراجعه به کلانتری ۱۵۸ کیانشهر به مأموران اعلام کرد که توسط سرنشیان یک دستگاه خودرو پراید سفیدرنگ و با تهدید اسلحه کمری، مورد زورگیری و سرقت عابر بانک قرار گرفته و سارقان بلافاصله پس از سرقت عابربانک اقدام به برداشت مبلغ شش میلیون تومان وجه نقد داخل حساب وی کرده‌اند.با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع سرقت مسلحانه و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و مالباخته پس از حضور در اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: چندی پیش در اتوبان بعثت، یک دستگاه خودرو پراید را مشاهده کردم که پشت شیشه عقب آن آگهی فروش خودرو درج شده بود، باشماره تلفن داخل آگهی تماس گرفته و با صاحب پراید برای بازدید خودرو در ساعت ۱۷ روز اول آبان در شهرک شهید بروجردی، روبروی مجتمع زیتون قرار ملاقات گذاشتم. دو نفر به عنوان فروشنده در محل قرار حاضر شده و پس از صحبت‌های اولیه در خصوص قیمت خودرو و توافق بر سر قیمت نهایی، فروشنده از من درخواست کرد تا یک موجودی از حساب بانکی خود به او نشان دهم تا مطمئن شود که واقعا خریدار هستم تا به گفته خودش ماشین را برای فروش به شخص دیگری نشان ندهد.

 

از آنجائیکه واقعا قصد خرید خودرو را داشتم، به همراه این دو نفر به مقابل دستگته عابربانک رفتیم که به محض گرفتن موجودی حساب و اطمینان از وجود پول در حساب، ناگهان این افراد با نشان دادن اسلحه کمری به سمت من حمله‌ور شده و ضمن ضرب و شتم شدید اقدام به سرقت عابربانکم کردند و به سرعت از محل متواری شدند و در کوتاه‌ترین زمان اقدام به برداشت مبلغ شش میلیون تومان پول داخل حسابم کردند.با توجه به شیوه و شگرد سرقت و با انجام اقدامات پلیسی، کارآگاهان موفق به شناسایی یکی از مجرمان سابقه‌دارِ معاونت جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ به نام اکبر.ک، ۵۲ ساله شدند.بررسی سوابق اکبر حکایت از آن داشت که وی از مجرمان سابقه‌دار در زمینه ارتکاب جرایم مختلف سرقت، موادمخدر، نزاع و درگیری است که در یک فقره از دستگیری‌ها، به اتهام مشارکت در قتل مردی ۵۰ ساله در منطقه خاوران در سال ۸۶ بود و پس از دستگیری متهم اصلی پرونده و اعتراف صریح به جنایت از زندان آزاد شده بود.
 
با شناسایی دقیق تصویر اکبر از سوی مالباخته، کارآگاهان به مخفیگاه وی در شهرستان اسلامشهر، شهرک واوان مراجعه و در تاریخ دوم آذرماه امسال اقدام به دستگیری وی کردند.اکبر در همان مراحل اولیه تحقیقات به سرقت از مالباخته با همدستی یکی از دوستانش به نام نقی.ق ۵۳ ساله اعتراف کرد و عنوان‌داشت که خودرو پراید نیز متعلق به همدستش نقی است که بلافاصله نقی نیز در همان روز دستگیر و به همراه اکبر به اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.براساس اعلام مرکز اطلاع‌رسانی پلیس آگاهی پایتخت، سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: متهمان پس از انتقال به اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ در همان مراحل اولیه تحقیقات صراحتا به زورگیری از مالباخته و انجام سرقت های مشابه در پوشش فروش خودرو اعتراف کردند که در ادامه تحقیقات، محل ارتکاب تعدادی از سرقت ها در شهرهای حاشیه تهران شناسایی و تحقیقات برای شناسایی سایر شکات و مالباختگان در دستور کار اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.وی از کلیه شکات و مالباختگانی که به این شیوه و شگرد توسط افرادی در پوشش فروش خودرو به‌ویژه فروش یک دستگاه خودرو پراید مورد سرقت و زورگیری قرار گرفته‌اند خواست تابرای شناسایی تصویر متهمان و پیگیری شکایات خود به نشانی اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.
منبع: بهارنیوز

چوب حراج به«سرمایه اجتماعی»ملی

دکتر هوشنگ عطاپور
شاید بسیاری از اصحاب رسانه و مطبوعات؛ “گزارش «عباس عبدی» از نتایج پژوهش‌های محدود انجام یافته در حوزه «سرمایه اجتماعی» ” را که در نشریات دهه هفتاد منتشر می‌شد؛ به خاطر داشته باشند. در آن مقطع تاریخی، عده‌ای نتایج آن پیمایش‌های علمی را برنتافتند و محقق به سرنوشتی دچار شد که می‌دانیم. در سال ۱۳۸۲ باردیگر پیمایشی برای «سنجش سرمایه اجتماعی» در سطح کشور انجام شد که نتایج این پیمایش نیز نگران کننده بود؛ ولی تکمیل نتایج و ارائه آن به تغیر دولت برخورد کرد و با رفتار بی محلی مسوولین وقت دولت، بایگانی شد.

در دولت تدبیر و امید، یکی از کارهای خوبی که در وزارت کشور انجام شد؛ اجرای پیمایش‌های ملی «سنجش سرمایه اجتماعی» و «آسیب‌های اجتماعی» فراگیر در کشور بود که نتایج آن به مقامات عالی نظام و مدیران محلی ارائه شد که، می‌توان این پیمایش‌ها و نتایج آنها را نقطه‌ی عزیمت خوبی برای برنامه‌ریزی در حوزه اجتماعی و فرهنگی دانست؛ حداقل مبنایی برای ارزیابی اثر بخشی فعالیت‌ها و اقدامات فرهنگی انجام شده در سال‌های اخیر، فراهم گردیده است.

پیمایش‌های اخیر نیز نشان داده‌اند که، «ما در طی دهه‌های گذشته با افت منابع سرمایه اجتماعی در سطوح فردی، اجتماعی و نهادی مواجه بوده ایم». هر چند که در سطوح عالی اعتماد مردم به کارکرد نهادی و رهبری نظام بالاست و به عبارتی و مردم پای دفاع از رهبری و انقلاب و میهن خود ایستاده و حاضر به فداکاری هستند؛ اما در سطوح پایین‌تر (میانی و پایه) و عمومی و نهادی با افت معنا دار سرمایه اجتماعی رویرو هستیم. به طور خلاصه؛ «سرمایه اجتماعی شبکه ارتباطات مبتنی بر اعتماد مردم نسبت به همدیگر و نهادهای یک نظام سیاسی است».

امروزه «سرمایه اجتماعی» ، در کنار سرمایه فیزیکی، و سرمایه انسانی، از مهمترین منابع توسعه یک ملت محسوب می‌شود. دولت – ملتی بدون سرمایه اجتماعی؛ حتی با داشتن منابع بالای مادی، نمی‌تواند به توسعه و پیشرفت دست پیدا بکند. تحقیقات و پژوهش‌هایی که در حوزه‌ی اجتماعی در کشورهای توسعه‌یافته انجام شده است، نشان می‌دهند که «ارتباط مستقیم و خطی بین میزان سرمایه اجتماعی و توسعه و پیشرفت ملی وجود دارد».  «سرمایه اجتماعی» ، سنجش میزان اعتماد متقاطع و شبکه‌ای مردم در درون یک ساختار بوروکراتیک و اداری از یک طرف و حوزه‌های مردمی و مدنی از طرف دیگر است.

هر قدر «حوزه‌ی اجتماعی نهادمند شده با حضور سازمان‌های مردم نهاد (NGOs) و جوامع محلی (CBOs)»، بتواند به اعتماد متقابلی با حوزه‌ی دولتی و حاکمیتی دست پیدا بکند، همکاری و تعامل در دیگر حوزه‌های جامعه از جمله اقتصاد و سیاست هم بیشتر خواهد شد. پول رایج حوزه اجتماعی «اعتماد» است و در هر کشوری ا «اعتماد» کاهش پیدا بکند، نظام سیاسی و اداری، باید بدون مشارکت مردم، بار مدیریت جامعه را با هزینه‌های گزافی بر دوش بکشد و محتاج اتکاء به عناصری خارج از حوزه‌ی اجتماعی خواهد بود. در زلزله اخبر کرمانشاه، شاهد نشانه هایی از افت سرمایه اجتماعی بودیم.

جمعیت، سازمان و نهادهای دولتی و غیر دولتی که با اساسنامه ایی ملهم از اصول بنیادین بشر دوستانه باید در خط اول اعتماد مردم برای جمع اوری کمک‌های مردمی برای آسیب دیدگان می‌بودند؛ توسط افراد مشهور (سلبریتی) به راحتی کنار زده شدند و در یک شرایطی درهم ریخته، سیل کمک‌های مردمی توسط گروه‌های غیر سازمان یافته به مناطق زلزله زده گسیل شد. اینجا دو پیام وجود دارد: اولا با کمال خوشوقتی، مردم ایران در سطح بین فردی از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار هستند و در مواقع مصیبت و بلایا، به همدیگر کمک می‌کنند؛

ثانیاً، نهادهای وابسته به دولت از سرمایه اجتماعی مناسبی برخوردار نیستند.  دلایل فراوانی برای افت سرمایه اجتماعی در سطح ملی وجود دارد اما مهمترین فرضیه در این خصوص، «عملکرد سیاستمداران و افراد تاثیر گذار در سطح ملی و محلی است». کشور ما، مردمی معتقد به دین و مذهب دارد. فرهنگ تاریخی این ملت، بر مبنای الگوی شرقی شکل گرفته و اخلاق و معنویت، رکن اساسی زندگی این مردم است. بنابرین مردم همیشه رفتار مسوولین را با ارزش‌های دینی و معنوی می‌سنجد و اخلاق‌مداری مسوولین، خواست اصلی مردم جهت اعتماد و تشکیل سرمایه اجتماعی است.

در دهه‌های گذشته و به ویژه در این چند سال اخیر؛ اخلاق، باورها و اعتقادات مردم با عملکرد برخی سیاستمداران به شدت مورد هجمه قرار گرفته است. فردی که توسط علمای صاحب نامی در حوزه و نهادهای مهم نظام و با استفاده از ظرفیت‌های نهاد دین حمایت می‌شد؛ اکنون در قامت اپوزیسیون، حریم‌های سرمایه اجتماعی ملی را مورد هجمه قرار داده است. مواضعی که توسط طرفین، آن هم در نزد افکار عمومی مطرح می‌شود و اتهاماتی که در‌تریبون‌های مختلف و آن هم با ادبیاتی نامتعارف که در شان ملت ایران نیست، به همدیگر می‌زنند و یا همین افشاگری‌ هایی که در حوزه‌های اقتصادی و مالی توسط افراد خاص انجام شده، همه و همه سرمایه اجتماعی ملی را نشانه گرفته اند. حالا از بسیاری «آسیب‌های اجتماعی» که در جلوی چشم مردم بوده و ناکارآمدی نهادهای متولی مدیریت اجتماعی را به اذهان متبادر می‌کنند؛ در می‌گذرم.

بنابرین، اگر روند این نوع رفتار سرمایه بر باد ده، به شکل لجام گسیخته و خارج از چارچوب عملکرد نهادی ادامه پیدا بکند؛ دورنمایی خوبی برای توسعه کشور متصور نیست. نگارنده  هم با این سخن اخیر علی مطهری کاملا موافق هستم که «نهاد حاکمیتی مسوول برای یک بار هم شده آستین بالا بزند» و با استفاده از قضات شجاع و عادل و با برگزاری دادگاه‌های علنی به کلیه تخلف‌های اقتصادی و سیاسی این دهه رسیدگی نماید تا افکار عمومی بار دیگر اعتماد خود را در سطوح نهادی به سرمایه اجتماعی بالایی تبدیل بکنند.
 
منبع: بهارنیوز