روایت قاضی مقیسه از برخورد با مدیر وقت بانک مسکن در پرونده بابک زنجانی

قاضی مقیسه با تأکید بر اینکه در برخورد با متخلفان، با هیچ‌کس تعارف نداریم، از برخورد و تفهیم اتهام مدیروقت بانک مسکن در پرونده بابک زنجانی گفت.

به گزارش تسنیم، سومین جلسه محاکمه متهمان ردیف دوم و سوم پرونده نفتی، صبح امروز ۲۵ تیر ماه ۹۶ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه و با حضور نماینده دادستان تهران، وکلای متهمان، وکلای شرکت ملی نفت ایران، بانک مسکن، سازمان تأمین اجتماعی و کارشناسان بانک مرکزی آغاز شد.

در ابتدای جلسه امروز، قاضی مقیسه گفت: امروز سومین جلسه رسیدگی به اتهامات متهمان باند بزرگ اخلال در نظام اقتصادی و کلاهبرداری از شرکت نفت توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به صورت علنی شروع می‌شود. 

رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب پس از معرفی افراد حاضر در جلسه دادگاه و ابلاغ مواد ۳۵۰ آیین دادرسی کیفری برای رعایت نظم دادگاه، اظهار کرد: در دو جلسه قبل به اتهامات آقای شمس پرداختیم و دفاعیت‌شان را شنیدیم  و ادامه دارد.

قاضی مقیسه افساد فی الارض از طریق اخلال در نظام اقتصادی،کلاهبرداری از شرکت نفت به مبلغ یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون یورو، مشارکت در پولشویی و عواید حاصل از جرم را اتهامات متهم ردیف دوم خواند و از شمس خواست ادامه دفاعیات خود را ارائه کند. 

در ادامه وکیل شمس در پاسخ به اظهارات هفته گذشته نماینده دادستان گفت:  منشاء این مسئله تحریمی است که توسط دشمنان ملت شریف ایران تحمیل شد و اگر تحریم نبود، یقینا این پرونده تشکیل نمی‌شد. بر فرض تشکیل این پرونده، اگر در معامله صورت گرفته بین دو شرکت، پول بر می‌گشت نه آقایان شاکی بودند و نه مدعی‌العموم می‌توانست طرح دعوا کند. پس در واقع اگر جرمی هم واقع شده به خاطر عدم پرداخت پول به دولت جمهوری اسلامی است. 

وی ادامه داد: اگر وزارت نفت می‌توانست قانونی معامله کند، نیاز به اصحاب این پرونده نداشت. به ویژه اینکه وزارت نفت قانون و مقررات خاص دارد  و شخص نمی‌تواند با دولت معامله کند بلکه باید یک شرکتی باشد تا نفت بخرد و وجه را به دولت برگرداند. در اینجا یک شرکتی از شرکت «اچ.کی» خرید کرده و موظف بوده پول را برگرداند اما به هر دلیل برنگردانده که بررسی آن وظیفه دادسراست. ثانیا قضیه نفت به تنهایی نیست، پول نقدی که وزارت نفت به برخی متهمان داده و او نتوانسته ماموریت خود را انجام دهد، چه ربطی به موکلین ما دارد. اینها اطلاعی نداشتند. اینها بچه‌های نظام  وانقلاب هستند. باندی در بساط نیست که بخواهد همدست بشوند تا مال ممکلت  و بیت المال را تصرف کنند. 

قاضی در پاسخ گفت: بنا نیست شعار بدهید و رج خوانی کنید. اصلا حزب اللهی نیستند. محتویات پرونده و بررسی‌های مدعی العموم نشان می‌دهد اینها شبکه سازمان یافته‌ای هستند که از ابتدا با دسیسه، یک شبکه سازمان یافته با تعدادی از افراد در داخل که تحت بازجویی قرار گرفتند و پرونده‌شان مطرح است، تشکیل دادند. 

رئیس دادگاه گفت: شمس می‌گفت عافیت‌طلبان کنارند و ما محاکمه شدیم که درست نیست. اگر وجود دارد، معرفی کنید. تشکیلات و نهادهای امنیتی نظام به این رسید که اینها مرتبط دارند. مرتبطین را احضار کردند از جمله مدیر شرکت نیکو  مدیر وقت بانک مسکن که تفهیم اتهام و برخورد شده است. وزرای سابق و هر کس کوچکترین قدمی در جهت کمک به این باند کرده احضار شدند و برخورد شده و می‌شود و نظام تعارفی با کسی ندارد.


منبع: الف

روایت استاد مریم میرزاخانی از بیماری و سال‌های آخر زندگی‌اش: قرار بود به‌ایران بیاید، اما حالش خوب نبود

روزنامه شهروند نوشت: عبادالله محمودیان، استاد مریم میرزاخانی در دوره لیسانسش و در دانشگاه شریف بود. او که حالا ٧۴ساله است، با صدایی اندوهگین از شاگرد نابغه‌اش می‌گوید: «خیلی‌ها در دنیا هم اعتقاد داشتند که زنان نمی‌توانند نقش مهمی در ریاضیات داشته باشند و این فقط مختص به ایران نبود که میرزاخانی این وضع را تغییر داد. از طرف دیگر، همین الگوشدن یک زن در زمینه علم و ریاضیدان برای دانش‌آموزان ایرانی و حتی دنیا بسیار مناسب است.»
 
آقای دکتر، به نظرتان به‌طور عمومی و خلاصه، خانم میرزاخانی چه کاری در زمینه ریاضی انجام دادند؟

کارهایی که ایشان کرده، در سه شاخه ریاضی کاربرد دارد ولی با خودش هم که گفت‌و‌گو کردند و از او خواستند کارهایش را توضیح دهد، در پاسخ گفت که کارهای من را به سختی می‌توان به زبان عمومی توضیح داد.

شما در دانشگاه شریف، استاد خانم میرزاخانی بودید، بعد از دوران دانشجویی، با او همچنان ارتباط داشتید؟

بله. ایشان مرتب به ایران می‌آمدند و هم در دانشگاه شریف و هم در آی‌پی‌ام (پژوهشگاه دانش‌های بنیادی) حضور پیدا می‌کردند و ورک‌شاپ برگزار می‌کردند تا این اواخر که بیماری‌اش شدیدتر شد.

آخرین‌بار کی همدیگر را دیدید؟

حدود دو، سه‌سال پیش آخرین‌بار ایشان را دیدم و آخرین ایمیل هم مربوط به دوماه پیش بود. دیگر تحقیقاتشان در حوزه کاری من نبود و به همین دلیل ارتباطات‌مان در زمینه کنفرانس‌های مختلف و موارد اینچنین بود. این موضوع را هم برای اولین‌بار می‌گویم که یک‌بار زنجان رفته بودم و در یک دبیرستان دخترانه سخنرانی داشتم؛ حدود اردیبهشت ۹۴. بعد از سخنرانی سه دختر دانش‌آموز تابلوی زیبایی را که از مریم کشیده بودند، به من نشان دادند و از من خواستند که این تابلو را به او برسانم. در این چند ‌سال که تابلو را گرفته بود، دو، سه‌بار دانشگاه استفورد رفتم ولی تابلو این‌قدر بزرگ بود که نمی‌توانستم آن را با خود ببرم. این دفعه آخر با یک چمدان بزر‌‌گتر تابلو را با خود بردم. البته حال جسمی‌اش خوب نبود و من نتوانستم تابلو را به او نشان بدهم. به یکی از همکاران ایرانی‌اش تحویل دادم که قرار شد پس از بهبودی این تابلو را به او نشان دهد. در این دیدار آخر، خانم میرزاخانی نتوانست تابلو را ببیند ولی از او خواستم که هر وقتی توانست با این تابلو عکس بگیرد که دانش‌آموزان ببینند ولی این عکس هیچ‌وقت نرسید.

این ایمیل آخری درباره همین تابلو بود؟

بله. جواب داده بود و خیلی تشکر کرد. بسیار متواضع بود. این اواخر چندین‌بار و برای کنفرانس‌های متفاوتی از او دعوت کردیم که به ایران بیاید ولی متاسفانه شرایطش خوب نبود ولی همیشه امیدوار بود که حالش بهتر شود و بتواند دوباره به ایران بیاید. البته از نظر من این تابلو خیلی مهم بود، چون میرزاخانی تبدیل به یک الگو در ذهن دانش‌آموزان ایرانی شده بود.

‌سال ۲۰۱۴، خانم میرزاخانی سرطان داشتند؟ کلا شرایط جسمی‌‌شان چطور بود؟

تابستان ۲۰۱۴ بود که ما همدیگر را دیدیم. سرطان داشت و گفته بود که کنترل کرده است. مثل این‌که پستان‌هایش را برداشته بودند، ولی هر روز سر کار می‌رفتند و شرایط جسمی و روحی خوبی داشتند. من می‌دانم که مریم هم درحال کنترل بود و در ایمیل‌ها به من می‌گفت که دایم درحال آزمایش و شیمی‌درمانی است.

دانشجوی ایرانی هم داشتند خانم میرزاخانی؟

بله. با یک استاد ایرانی به اسم محمدی که در تگزاس است و هم‌سن‌و سال خودش، کارهای زیادی انجام داده است و با هم کار می‌کردند. افراد ایرانی زیادی با او کار می‌کردند. یک‌بار به او گفتم که افراد زیادی در ایران هستند که می‌توانند پیش او پرورش یابند و می‌گفت، من خوشحال می‌شوم که اگر کسی هست، این‌جا بیاید و چند ماهی میهمان باشد که با هم کار کنیم.

در مورد خانم میرزاخانی در این روزها زیاد سخن گفته شده و می‌شود. به نظر شما مهمترین کاری که انجام داد، چه بود و چه تأثیری از خود به جای گذاشته است؟

ایشان جایزه فیلدز را بردند که بسیار بالاتر از نوبل است و هر چهارسال یک‌بار به یک دانشمند زیر ۴٠‌سال ریاضیات اهدا می‌شود. او تنها زنی است که این جایزه را برده و این روی تمام دنیا تأثیرگذار است. کلا ۲۰ کشور وجود دارد که شهروندی از آنها چنین جایزه‌ای را برده و این جایزه برای ما بسیار مهم است. خود میرزاخانی در مصاحبه‌ای گفتند که وقتی در سنین کم عکس‌های المپیادی‌ها را می‌دیدم، سوال می‌پرسیدم که چرا در تیم المپیاد ما زنی وجود ندارد؛ خیلی‌ها در دنیا هم اعتقاد داشتند که زنان نمی‌توانند نقش مهمی در ریاضیات داشته باشند و این فقط مختص به ایران نبود که میرزاخانی این وضع را تغییر داد. از طرف دیگر، همین الگوشدن یک زن در زمینه علم و ریاضی برای دانش‌آموزان ایرانی و حتی دنیا بسیار مهم است.

الان وضع علم ریاضیات در ایران چگونه است و آیا می‌توان منتظر افرادی با تأثیرگذاری و توانایی خانم میرزاخانی در سال‌های آینده بود؟

مریم میرزاخانی تنها نخبه ریاضیدان ایرانی نیست؛ هرچند که ارزش کارش بر هیچ‌کس پوشیده نیست. هنوز در ایران افراد بسیار بااستعداد و توانمندی داریم که البته همه جایزه نمی‌گیرند. اسم نمی‌برم ولی هم در دانشکده ریاضی شریف افرادی وجود دارند و هم نخبگان جوانی که در این سال‌ها به خارج از کشور رفته‌اند و بعضی از آنها به کشور برگشتند.


منبع: الف

۱۰ نکته در خصوص مرگ ریاضیدان جوان؛ مریم میرزاخانی

انگار سرنوشت خوشحالی داشتن یک دختر پرافتخار، محجوب، استاد دانشگاه پرینستون، عضو آکادمی علوم آمریکا و را درست وقتی از آن لذت می بُرد و می بُردیم از همه ما گرفت!

عصرایران نوشت: روز گذشته در میان انبوه آوار خبرهای تلخ از چاقوکشی در متروی شهر ری تا تلاش یک زن برای خودکشی در مترو میرداماد، تلفات سیل در چند استان، تیراندازی در کلانتری آبپخش بوشهر و … خبر جان باختن مریم میرزاخانی ریاضی دان جوان کام ایران را تلخ کرد. ده نکته پیرامون این خبر تلخ را مرور کنیم:

۱- اخبار و تصاویر در خصوص این چهره به نام عالم ریاضیات زیاد نیست. او علاقه چندانی به دیده شدن و گفتگو با رسانه ها یا فعالیت در شبکه های مجازی نداشت. عکس های اندکی که از میرزاخانی منتشر شده است، عموماً چهره ای آرام، لبخندی کمرنگ و وقاری ایرانی دارد. انگار ترجمان این جمله بود: رودخانه هر چه عمیق، تر آرام تر.

۲- ریاضیات در ایران در تصور بیشتر مردم دانشی مردانه قلمداد می شود. اینکه یک دختر بتواند نه تنها این قالب را بشکند بلکه به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانه‌ای آنها» برندهٔ مدال فیلدز شود، که بالاترین جایزه در ریاضیات به شمار می رود، تحسین برانگیر است. به خاطر کار بر؟… بدون اینکه به جمله قبل برگردید فقط عنوانی که او روی آن کار می کرده را به خاطر بیاورید! دشوار است. سطحی که میرزاخانی در آن موفق شد نه انتگرال و دیفرانسیل و مشتق که حوزه ای بسیار پیچیده است. [۱۰ نکته در خصوص مرگ ریاضیدان جوان؛ مریم میرزاخانی]

۳- او دختر اولین هاست. افتخاری که حتی در فقدانش هم به نامش ثبت شده است. اولین دختری بود که به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت. اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت. اولین کسی بود که دو سال مدال طلا گرفت. اولین فردی که در آزمون المپیاد ریاضی نمره کامل گرفت. اولین زن و نخستین ایرانی برندهٔ مدال فیلدز. او نخستین ایرانی-آمریکایی است که به عضویت در آکادمی علوم آمریکا برگزیده شد.

۴- میرزاخانی الگوی بسیاری از دختران ایرانی بود. حتی آنها که هرگز او را از نزدیک ندیده بودند. در حالیکه عموم چهره های موفق علمی خارج از کشور را مردان تشکیل می دهند، اینکه یک زن ایرانی توانست به چنین جایگاه شایانی برسد به زنان و دختران اعتماد به نفس بزرگی بخشید. به همین دلیل بسیاری از بانوان ایرانی احساس کردند که عضوی از خانواده شان را از دست داده اند.

۵- همسر وی یان وندراک، نیز دانشیار ریاضی دانشگاه استنفورد، و پژوهشگر سابق علوم کامپیوتر نظری مرکز تحقیقات آی‌بی‌ام و اهل جمهوری چک است، به همین دلیل و بر اساس قوانین داخلی امکان اخذ شناسنامه ایرانی برای دخترش «آناهیتا» که نامی ایرانی و باستانی دارد میسر نشد. اتفاقی که پاره ای نقدها را به این قانون به همراه داشت.

۶- نوع پوشش میرزاخانی موضوع دیگری بود که مورد بحث قرار گرفت. رئیس جمهور روحانی ترجیح داد در صفحه اینستاگرام خود عکسی از او را بدون حجاب روسری منتشر کند اما سایر مقامات عکس های قدیمی با حجاب یا روتوش شده را برگزیدند. در فیلم ها و عکس های منتشره از او، عموماٌ ساده پوشی دیده می شد.

۷- میرزاخانی یکی از دانشجویان بازمانده از حادثه تلخ تصادف اسفندماه ۱۳۷۶ است. اتوبوس حامل او و دوستانش وقتی در حال بازگشت از بیست و دومین دورهٔ مسابقات ریاضی دانشجویی در اهواز بود، به دره سقوط کرد و طی آن شش تن از دانشجوی نخبهٔ ریاضی دانشگاه صنعتی شریف جان باختند. تقدیر این گونه بود که او ۲۰ سال بعد نه در وطن که هزاران کیلومتر دورتر، مرگ را در آغوش کشد. گاهی مرگ نه فقط ریحان که «مریم» می چیند!

۸- او شیفته ادبیات بود. در یک گفتگو عنوان کرد: «وقتی که بچه بودم رویایم این بود که نویسنده شوم. هیجان‌انگیزترین لحظاتم را به خواندن رمان می‌گذراندم، در واقع هر چیزی را به دستم می‌رسید می‌خواندم.» 

زمانی در ایران ادبیات و ریاضی را دو شاخه متضاد هم تعریف می کردند. اگر شیفته یکی باشد لابد از دیگری بیزاری و در آن ناتوان! ریاضی دان ترین دختر ایران هم شیفته جادوی ادبیات بود.

۹- فقدان مریم میرزاخانی یکبار دیگر موضوع مهاجرت مغزها (ترکیب محترمانه تری به جای فرارمغزها) را تازه کرد. اینکه مهمترین سرمایه های هرکشوری نه نفت و گاز و الماس و … که نیروی انسانی آن است. متاسفانه آمار مهاجرت دانش آموختگان از کشور هنوز هم نگران کننده است. سرمایه هایی که می توانند اینجا بمانند و برای وطنی که در آن زاده و بالیده شده اند کارکنند به دلایل اقتصادی، اجتماعی و گاه حتی برخوردهای تنگ نظرانه کوچ می کنند و میوه رسیده درخت خانه ما در دامن دیگری می افتد.

۱۰- در کتاب تحسین شده «بادباک باز» نوشته خالدحسینی دیالوگ مشهوری هست:

گفت: خیلی میترسم

گفتم:چرا؟

گفت: چون از ته دل خوشحالم…این جور خوشحالی ترسناک است…

پرسیدم آخر چرا؟!

او جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!

مریم میرزاخانی دوبار انگار این اتفاق را تجربه کرده است. یکبار پس از آن حادثه تلخ تصادف وقتی ماجرا را برای نشریه دانشجویی «نقطه سرخط» تعریف کرد گفت:

– پشت سر ما حیدری و حسام سه تار می زدند، ما صندلی ها را خوابانده بودیم و گوش می دادیم. حیدری آواز می خواند و من به تنها چیزی که فکر نمی کردم این بود که دفعه بعد سه تار را شکسته ببینم… نفهمیدم چطور خوابم برد. تا قبل از ۲ نیمه شب همه چیز به خوبی پیش می رفت، اتفاق درست لحظه ای رخ داد که همه ما احساس می کردیم خوشبختیم و به همه آنچه می خواهیم رسیده ایم.

و حالا یکبار دیگر انگار سرنوشت خوشحالی داشتن یک دختر پرافتخار، محجوب، استاد دانشگاه پرینستون، عضو آکادمی علوم آمریکا و را درست وقتی از آن لذت می بُرد و می بُردیم از همه ما گرفت!


منبع: الف

«مریم میرزاخانی» در امریکا به خاک سپرده می شود

آنچه تاکنون قطعی شده این است که «مریم میرزاخانی» نابغه ریاضی ایران و جهان تا روز شنبه هفته آینده در امریکا به خاک سپرده می شود.

به گزارش مهر، طی بررسی های خبرنگار مهر و در گفتگو با یکی از نزدیکان مریم میرزاخانی، این نابغه ریاضی در آمریکا به خاک سپرده می شود.

وی اظهار داشت که آنچه تاکنون قطعی شده این است که به دلیل حضور دختر مریم میرزاخانی در امریکا، این نابغه در همین کشور خاکسپاری شده و مراسمی برای وی برگزار خواهد شد.

در حال حاضر خانواده مریم میرزاخانی، منتظر ورود پدر و مادر همسرش به امریکا هستند و احتمال داده می شود تا روز شنبه هفته آینده مراسم خاکسپاری در آن کشور برگزار شود.

همچنین پیش بینی شده که مراسم یادبودی در روز پنجشنبه در مسجد جامع شهرک غرب تهران در ساعت ۴ تا ۵:۳۰ برگزار خواهد شد.

مریم میرزاخانی در دوران تحصیل در دبیرستان فرزانگان تهران، برنده مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی در سال‌های ۱۹۹۴ (هنگ‌کنگ) و ۱۹۹۵ (کانادا) شد و در این سال به عنوان نخستین دانش‌آموز ایرانی جایزه نمرهٔ کامل شد. وی نخستین دختری بود که به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت؛ نخستین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت؛ نخستین کسی بود که دو سال مدال طلا گرفت و نخستین فردی بود که در آزمون المپیاد ریاضی جهانی نمرهٔ کامل گرفت.

سپس در سال ۱۹۹۹ کارشناسی خود را در رشته ریاضی از دانشگاه شریف و دکترای خود را در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد به سرپرستی کورتیس مک‌مولن از برندگان مدال فیلدز گرفت. از مریم میرزاخانی به عنوان یکی از ده ذهنِ جوان برگزیدهٔ سال ۲۰۰۵ از سوی نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشتهٔ ریاضیات تجلیل شد.

میرزاخانی برنده جوایزی چون جایزه ستر از انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳، جایزه کلی و مدال فیلدز در سال ۲۰۱۴ بود. وی از یازدهم شهریور ماه ۱۳۸۷ (اول سپتامبر ۲۰۰۸) در دانشگاه استنفورد استاد دانشگاه و پژوهشگر رشتهٔ ریاضیات بود.

پیش از این، او استاد دانشگاه پرینستون نیز بود.
 


منبع: الف

جزئیات بیماری ای که نابغه ریاضیدان ایرانی را از پای در آورد!

خبر فوت ریاضیدان نابغه ایرانی، «مریم میرزاخانی» را کمتر کسی نشنیده است. وی ۴ سال با سرطان سینه دست و پنجه نرم کرد و سرانجام در روزهای اخیر سرطان وی پیشرفت و مغز استخوانش را نیز درگیر کرد. ریاضیدان ایرانی و برنده نخستین زن جایزه مدال فیلد معتبر، دیروز صبح به علت سرطان سینه در یکی از بیمارستان‌های ایالات متحده چشم از جان فرو بست. سرطانی که جان بانوی نابغه ایرانی را گرفت سرطانی ست که این روزها بسیار رو به افزایش است. سرطان سینه شایع‌ترین سرطان در میان زنان گزارش شده است. در این خصوص با رئیس انجمن انکولوژی(سرطان شناسی) ایران به گفت و گو نشسته‌ایم.

به گزارش جام جم آنلاین، چهار سرطان ریه، پستان، روده و پروستات نیمی از موارد سرطان را دنیا تشکیل می‌دهند. سرطان ریه شایع‌ترین سرطان مردان و سرطان پستان شایع‌ترین سرطان زنان در دنیا محسوب می‌شود.

دکتر محمدرضا قوام نصیری، رئیس انجمن انکولوژی و رادیوتراپی ایران در گفت و گو با جام جم آنلاین بیان کرد: سرطان سینه از جمله سرطان‌هایی است که اگر به موقع تشخیص داده شود قابل درمان بوده و این تشخیص مستلزم هوشیاری و چکاپ به موقع افراد است. شیوع سرطان سینه در جهان با افزایش چشمگیری رو به روست. یک سوم سرطان‌های دنیا ناشی از چهار عامل، سیگار، تغذیه ناسالم و چاقی، مصرف نوشیدنی‌های الکلی و کم‌تحرکی است. اما نکته‌ای که در این خصوص حائز اهمیت و نجات دهنده محسوب می‌شود مراجعه سریع بیمار به پزشک و شروع کنترل بیماری است، چرا که مراجعه زودهنگام بیمار باعث می‌شود تا تومور موجود در سینه به راحتی از بین ‌رود. طی گزارشات اعلام شده ۵۰ درصد مراجعه کنندگان بسیار دیر به پزشک مراجعه می‌کنند.

وی در ادامه افزود: زنانی که بعد یائسگی درگیر این سرطان می‌شوند راحت‌تر از افرادی که در سنین قبل از یائسگی مبتلا شده‌اند درمان می‌شوند. زنان ماهی یک بار در هنگام استحمام سینه‌های خود را معاینه کنند و مراقب علائم هشدار دهنده‌ای نظیر تغییر شکل و اندازه در نوک سینه، ترشح مایعی بجز شیر از نوک سینه، ایجاد فرورفتگی و چروکیدگی پوست سینه و از همه مهم‌تر لمس توده‌ای در ناحیه‌ای از سینه باشند.

به گفته قوام نصیری، سرطان سینه اکثرا خود را با توده‌ای قابل لمس آشکار می‌کند. این توده بدون درد بوده و در بیشتر مواقع در ناحیه تحتانی سینه بروز می‌کند.

وی در رابطه با علت شیوع سرطان سینه گفت: مهم‌ترین عاملی که می‌توان گفت در شیوع چشم گیر سرطان سینه دخیل هستند، استرس، عادات اشتباه و سبک زندگی غلط و رژیم غذایی نامناسب است. اما از همه مهم‌تر استرس است که می‌تواند قاتل اصلی معرفی شود. علاوه بر آن، زنانی که دارای مشاغلی هستند که با الکترومغناطیس سروکار دارند بیشتر به این عارضه مبتلا می‌شوند همچنین خانم‌هایی که در خانواده سابقه این بیماری را دارند نیز درصد بالایی را برای ابتلا به خود اختصاص داده‌اند.

رئیس انجمن انکولوژی و رادیوتراپی ایران اظهار داشت: مرگ مریم میرزاخانی که بسیار ناراحت کننده بود، به دلیل گستردگی تومورها و رسیدن آن به مغز استخوان، باعث شد تا این نابغه ایرانی جان خود از دست بدهد البته ممکن است موارد دیگری هم در این اتفاق دخیل باشند مانند انتشار سرطان به ریه و کبد که آن نیز باعث مرگ بیمار می‌شود. اکثرا علت این اتفاق دیر اقدام کردن فرد برای درمان و یا در برخی از مواقع بعضی از سلول‌های سرطانی در سینه هستند که با انتشار سریع خود در خون و رسیدن آن به مغز استخوان، کبد و ریه منجربه مرگ آن بیمار می‌شوند.

وی چکاپ ماهیانه برای خانم‌های بالای ۳۰ سال را ضروری دانست و افزود: خانم‌ها بعد از گذشت یک هفته از دوره عادت ماهیانه حتما سینه‌های خود را زیر دوش آب گرم معاینه کند و با لمس توده‌ای حتی به اندازه یک نخود سریعا به پزشک مراجعه کنند. لازم به ذکر است هر توده قابل لمس بدون درد بدخیم نیست لذا بانوان با مشاهده هر توده‌ای احساس نگرانی نکنند چرا که در ۳۰ الی ۴۰ درصد مواقع توده‌های خوش خیم هستند که به راحتی قابل درمان‌اند.

قوام نصیری در پایان خاطرنشان کرد: زنانی که در دوران جوانی از هورمون‌ها برای مشکلات موضعی استفاده می‌کنند در معرض خطر ابتلا به سرطان سینه قرار دارند لذا هنگام استفاده از استروژن ها بسیار دقت داشته باشند. تحقیقات نشان داده افرادی که در خانواده‌شان به خصوص در افراد نزدیک مثل مادر، مادر بزرگ و خواهر سرطان سینه وجود داشته، بیشتر در معرض ابتلا هستند و طبق گفته محققان حدود ۱۰% سرطان های سینه ژنتیکی هستند.


منبع: الف

بیماران جنسی چه ویژگی هایی دارند؟ / "آتنا"هایمان را قربانی اعتماد بی جا نکنیم!

آتنا را امروز خیلی‌ها می‌شناسند اما هیچ‌کس تا آن روز ، آن دوشنبه‌ سیاهی که آتنا وارد مغازه رنگرزی شد او را نمی‌شناخت؛ هیچ‌کس آتنا را وقتی که ترسیده بود، وقتی از وحشت نفس‌اش به شماره افتاده ‌بود ندیده بود! هیچکس او را وقتی با مرد همسایه پشت درهای بسته تنها مانده بود، وقتی مرد به او نزدیک شده ‌بود، دست‌هایش را به او رسانده بود، نمی‌شناخت. اما حالا آتنا را همه می‌شناسند، هرجا بروید، چه در دنیای مجازی چه در دنیای واقعی، همه جا صحبت از دختربچه ۷ ساله ای اهل پارس آباد مغان است که توسط یک مرد ۴۲ ساله مورد آزار و اذیت قرار گرفته و کشته شده است. دختربچه‌ای که امروز اسمش‌ آتناست ، دیروز اسمش ستایش بود و فردا می‌تواند مریم باشد یا نازنین یا لیلا…

به‌گزارش جام‌جم‌آنلاین، از انتشار خبر پیدا شدن جنازه آتنا شش روز بیشتر نمی‌گذرد؛ دخترکی که از ۲۰ روز قبلتر با خبر گم‌شدنش ،رسانه‌ای شده بود و حالا با خبر فوتش… خبری که انتشارش خیلی ها را شوکه‌کرد و ترساند. مخصوصا خانواده‌هایی را که فرزندی همسن و سال آتنا در خانه دارند. ما موضوع این پرونده جدید قضایی را با دکتر جعفر بای ، رئیس سابق اداره اجتماعی حوزه پیشگیری قوه قضاییه و آسیب‌شناس اجتماعی مطرح می‌کنیم و با این استاد دانشگاه به تحلیل پرونده‌ای می‌نشینیم که قربانی‌اش، مظلومانه زیرخروارها خاک خوابیده‌ و مرگ او افکار عمومی را به‌شدت جریحه‌دار کرده‌است.

آقای دکتر بعنوان یک آسیب شناس در پرونده قتل آتنا چه عاملی بیشتر از همه جلب نظر می‌کند؟

مهمترین عامل از نظر من، مساله رهاشدگی آتناست. این دختربچه هفت ساله نباید به تنهایی در خیابان خلوت در ساعت خلوتی از روز رها شود، حتی اگر اعضای خانواده تمام ساکنان آن خیابان را هم بشناسند، باز هم نباید اجازه ‌می‌دانند او به تنهایی در خیابان تردد کند. این بی‌توجهی زمینه ساز وقوع برنامه های خطرساز است.در این حادثه با اینکه رنگرز صددرصد مقصر است اما از سهل‌انگاری آشکار خانواده آتنا هم نمی‌توان گذشت.

یعنی می‌گویید این سهل‌انگاری، مراقبتی بوده که باید از آتنا انجام می‌شده اما در آن کوتاهی شده؟

دقیقا همین طور است،آتنا از چند جهت باید خیلی مراقبت می‌شد، اول اینکه دختربچه بوده، هفت ساله بوده، توانایی دفاع از خودش را در مقابل افراد مهاجم نداشت، دوم اینکه طلاهای زیادی همراهش داشته و وجود همین طلاها خودش می‌تواند وسوسه انگیز باشد. همانطور که می‌بینیم که قاتل در اعتراف‌هایش گفته من بدهکار بودم و این طلاها را دیدم و وسوسه شدم… درحالیکه ما همیشه به زنان و افراد بزرگسال هم هشدار می‌دهیم که در امکان عمومی با خودشان طلا به همراه نداشته باشند، طلاهایشان را نمایان نکنند چون سارقین را برای وقوع جرم تحریک می‌کنند، حالا چرا باید یک دختربچه با این مقدار دو سه میلیونی طلا به کوچه وخیابان برود.؟! ما اگر این پازل ها را کنار هم بچینیم با عواملی مواجه می‌شویم که آتنا را به خلوتگاه این مرد جنایتکار کشانده‌اند.

اما آن مرد غریبه نبوده؟ همسایه‌ای بوده که همیشه با آنها ارتباط داشته و حتی با پدر آتنا دوستی داشته است.

بله همین طور است اما باید آگاه باشیم که همیشه خطر از جانب غریبه‌ها کودکان را تهدید نمی‌کند. اینجا اعتماد افراطی به افرادی که صلاحیت اخلاقی ندارند، می‌تواند آسیب‌زا باشد. طبق اطلاعات این پرونده، اعتیاد رنگرز محرز است، یعنی این فرد مغازه دار که بهرحال آنقدر با آنها آشنا بوده که آتنا برای خوردن آب به مغازه‌اش برود،‌ اعتیادش ثابت شده‌است و قطعا درمحل افراد دیگر هم از این اعتیاد خبر داشتند و حتی خود والدین آتنا هم این موضوع را می‌دانستند. همانطور که می‌دانیم اعتیاد خیلی وقتها دامن زده است به وقوع یک جرم. یعنی شرایط وقوع را تشدید کرده‌است و اینجا هم می‌تواند موثر باشد. نکته بعدی مساله بدهکاری فرد و شرایط اقتصادی نابه‌سامانش است. فقر هم یکی از عوامل وقوع جرم شناخته ‌شده است در اینجا هم طلاهایی که آتنا به‌همراه داشته این فرد را حداقل در مرحله اول برای سرقت وسوسه کرده است. همین‌جاست که می‌گویم والدین باید در تعامل با افرادی که نقاط پرابهامی در زندگی‌شان دارند هوشیارتر باشند ، وقتی کسی زندگی نابسامانی دارد، اعتیاد دارد، سابقه کیفری دارد ، خودبه‌خود به ما هشدار می‌دهد که برای تعامل مناسب نیست. تعامل با چنین افرادی که سوابق زندگی پرفراز ونشیبی دارند، باید با دقت فوق العاده اتفاق بیفتد.

آقای دکتر، موضوع آزار و اذیت جنسی آتنا هم در این پرونده تایید شده است.دراینباره هم صحبت می‌کنید؟

بله این موضوع برمی‌گردد به همان عقده‌های فروخورده‌ای که در بیماران جنسی در جامعه وجود دارد. مثلا این مرد با اینکه خودش سه تا بچه داشته، پدر بوده اما نسبت به آتنای هفت ساله خشونت جنسی نشان داده است.

پدرومادرها از کجا بفهمند که یک بیمار جنسی در نزدیکی‌شان است؟

بیماران جنسی تعاملات غیرطبیعی‌ای دارند، اکثرا درباره تعاملات آنها حرف و حدیث وجود دارد. اما حتی اگر این نشانه‌ها هم نباشد، خانواده ها باید روی رفتارهایی که می‌بینند، مثلا اینکه آدم خشنی هستند یا نه، درگیری فیزیکی دارند یا نه و… قضاوت کنند. ببینید یکی از مستندات موجود آزارجنسی، وقوع همین خشونت جسمی است. یعنی همین مورد می‌تواند هشدار دهنده باشد که ما درتعامل با این افراد مراقبت‌های ویژه‌تری داشته باشیم.

این مراقبت و‌یژه‌تر آیا باید به خود کودکان هم آموزش داده شود؟

بله ضرورت دارد که کودکان ما از حریم شخصی خودشان آگاه باشند،‌ بدانند که هیچ کس اجازه ندارد به این حریم وارد شود. بدانند که اگر کسی این مرز را شکست ، حتما آدم خطرناکی است.اینجا هم خانواده‌ها باید این اطلاع رسانی را انجام بدهند و او را از خطراتی که تهدیدش می‌کند آگاه کنند.

رسانه‌ها برای جلوگیری ازوقوع حوادث مشابه چه نقشی دارند؟

وظیفه رسانه‌ها اطلاع‌رسانی و آگاه سازی است؛ هم باید خانواده‌ها را از خطرات موجود در جامعه آگاه کنندوهم باید درباره حوادث رخ‌داده، اطلاع رسانی کنند. ولی نکته اینجاست که فقط نباید به توصیف و بیان جرم بپردازند،‌بلکه باید علت یابی هم انجام بدهند و درنهایت از سرانجام و فرجام جرم‌های این‌چنینی جامعه را مطلع کنند تا تکرار صورت نگیرد.


منبع: الف

واکنش تند سازمان غذا و دارو به بررسی نابسامانی های حوزه دارویی توسط دیده بان شفافیت و عدالت/ مسئولین سعه صدر داشته باشند

به گزارش خبرنگار الف، الیاس نادران، عضو هیأت مدیره دیده‌بان شفافیت و عدالت و کارشناسان کارگروه دارو در این موسسه در نشست خبری با خبرنگاران اظهار داشت: حدود یک سال و نیم پیش، گزارش‌های مردمی به دیده‌بان ارسال شد مبنی بر اینکه نا به‌سامانی هایی در حوزه دارویی کشور وجود دارد، با عبور از بحران های سال ۹۱، ما تصور می کردیم که به سامان رسیده ایم اما گزارش ها خلاف این موضوع را نشان میداد.
 
وی تصریح کرد: دوستان ما به دلیل گزارش‌های خلاف ، اسنادی را در این خصوص جمع آوری کردند و با گروههای مختلفی به مذاکره نشستند و اعلام مستندات کرده که چندین صفحه گزارش از جاهای مختلف، تولید کنندگان و افراد عادی به دست ما رسید. پالایش این مستندات و بررسی آنها موجب شد کار تا اواسط سال ۹۵ طول بکشد و گزارش آذرماه سال گذشته آماده شد و طبق رابطه ای که با دستگاههای حکومتی داشتیم، دوستان ما جلساتی را با سازمان دارو گذاشته و ما حصل این شد که گزارش دوستان تا اسفند ۹۵ طول بکشد.
 


نادران ادامه داد: هایت مدیره شفافیت و عدالت با مشورتهایی که داشتند و به دلیل نزدیکی انتخابات مصلحت را در این دیدند که بعد از انتخابات این مسایل را مطرح کنند تا موضوع سیاسی نشود. در اولین فرصت بعد از انتخابات، اولین نشست را برگزار کردیم و با آقای وزیر و همچنین روابط عمومی پیگیری مسئله شد تا نشستی داشته باشیم و اگر نقطه نظراتی بود، تغییرات را اعمال کنیم که سه جلسه به صورت فشرده گذاشته شد و جلسه آخر چهار و ساعت و نیم طول کشید که تقریبا همه سرفصل های کلی بیان شد و بعد از آن دو جلسه دیگر بیان شد و از مجموعه مستندات یک مورد اصلاح شد و در بقیه موارد مستندات ما مستندتر شد و ما از این جهت بسیار خوشحالیم که توانستیم حداکثر نظرات مردم را در این گزارش داشته باشیم.
 


عضو هیأت مدیره دیده‌بان شفافیت و عدالت افزود: از سوی دیگر ما بسیار متاسف هستیم از این اتفاقات ناخوشایند که در نظام دارویی کشور افتاده است. از دو روز گذشته در وزارتخانه، سازمان غذا و دارو، اظهارنظرات و صحبت هایی شد که نه درشان مسئولین آنها و نه در شان مسئولین نظام است. ما انتظار داشتیم آنها با سعه صدر به ایرادات بی طرفانه و کارشناسانه ما تمکین کنند و تلاش کنند تا در مسیر درست آن را تطمیع کنند.
 
وی تاکید کرد: بر اساس سابقه ای که دوستان از مجلس هفتم و سابقه ای که از شفافیت و دیده بان دارند،  ما از این تهدیدات واهمه ای نداریم و اخلاق را همواره در اظهارنظرهاشون مقدم بر واکنش میدانند. امیرالمونین (ع) در پاسخ به این سوال که تقوا را چه می دانید؟ فرمودند: اگر اعمال شده را در طبقه ای گذاشته و در بین مردم در نماز جمعه گذاشتند و شما خجالت نکشید این تقوا است. ما حداقل این تقوا را از نظام ایران توقع داریم. این تهدیدات بی فایده است چراکه ما اگر از سربریده می ترسیدیم در محفل عاشقان نمی رقصدیم.

این خبر در حال تکمیل است……
 
 
 


منبع: الف

بابک زنجانی دوباره به دادگاه انقلاب احضار شد

قاضی مقیسه از احضار مجدد بابک زنجانی به دادگاه انقلاب خبر داد.

به گزارش تسنیم، غلامرضا مهدوی وکیل شرکت ملی نفت ایران در پاسخ به اظهارات وکیل شمس اظهار داشت: یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون یورو به بانک «اف.آی.آی.بی» متعلق به زنجانی که فلاح هم عضو هیئت مدیره هستند داده شد. تاریخ دقیق تحریم، چهار دی سال ۹۱ است، اما پول‌ها چند ماه قبل‌تر داده شد. مسئولان محترم غفلت کردند و فریب خوردند و پول را دادند که در سیستم بانکی تبدیل و به پیمانکاران داده شود. 

مهدوی افزود: چندین ماه پول را نگه داشتند و رفتند چیزهای دیگر خریدند. اینکه می‌گویند تحریم‌ها اجازه نداد، درست نیست. 

در ادامه متهم ردیف دوم با دستور قاضی مقیسه در جایگاه قرار گرفت و در مقام دفاع از خود اظهار کرد:  ۹۱ بار در کیفرخواست زنجانی دروغگو خوانده شده اما حالا که نوبت من شده، او راستگو لحاظ شده است. من کسی را دروغ‌گو نمی‌پندارم  و قضاوت بر عهده دادگاه می‌گذارم. 

شمس در باره مشارکت معنوی در وقوع این فساد گفت: بر اساس قانون، هر ادعای بی‌اهمیت یا کم اهمیت باید مستند به اسناد و ادله متقن باشد. از طرف دیگر با توجه به اصول دیگر، هر شراکتی باید تعریف شود. من در هیچ یک از اینها نقشی نداشتم. 

متهم ردیف دوم پرونده گفت: یک سئوال از همه وکلای حاضر دارم و آن اینکه یک بشکه نفت معادل چند لیتر است؟ این سئوال را برای بزرگی این عملیات می‌پرسم. هر ۷٫۵ بشکه معادل یک تن است، حالا شما ببیند دو میلیون بشکه چه اقیانوسی است. ضمن اینکه من کاره‌ای نبودم و فقط نظارت داشتم. 

شمس اضافه کرد:  این پرونده کیفری نیست و حقوقی است و بحث بدهی و بدهکار مطرح است. 

متهم ردیف دوم پرونده گفت: نوستراداموس نبودم که به نیت زنجانی پی ببرم بلکه نهادهای امنیتی پس از کلی بررسی، به موضوع رسیدند. در اینجا یک فعلی انجام شده و بعدا من با نیت خیر وارد شدم تا به دور زدن تحریم‌ها کمک کنم و به همین خاطر در انگلستان و آمریکا تحت تعقیب قرار گرفتم. البته هر آنچه برای مملکتم انجام دادم، ادعایی ندارم اما غصه‌ام این است که به من اتهام زدند. 

شمس اضافه کرد: من اصلا نمی‌دانستم به زنجانی پول نقدی هم دادم. آقای زنجانی همواره می‌گفت با توکل بر خدا و برای کمک به ممکلت وارد این میدان شده است. نظام هم به زنجانی اعتبار داده بود و وقتی اعتبار می‌دهند، حتما اعتبارسنجی شده است. 

قاضی در پاسخ گفت: شما می‌خواهید باندی و تشکیلاتی بودن را رفع کنید اما در دفاعیات‌تان این وجود ندارد. 

وی با بیان اینکه اظهارات زنجانی را که پریروز به شعبه دعوت کردم می‌خوانم تا ببینید چقدر نقش اصلی داشتید گفت: زنجانی گله داشت که ارزفروش نبوده در حالی که کارهای اولیه وی ارزفروشی و کارهای آرایشی بوده است. شخص فلاح و شما بودید که زنجانی را به مسئولان معرفی کردید  و او را چهره‌ای دارای دو بانک  مستعد در فروش نفت معرفی کردید.
 


منبع: الف

معرفی ویژگی های محبوب تور استانبول

استانبول یکی از مشهور ترین شهرهای توریستی جهان است که به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا نیز شناخته می‌شود.
تور استانبول نیز یکی از محبوب ترین تور های مسافرتی در نقاط مختلف جهان است و سالهاست که این شهر بزرگ در رقابت با بسیاری از شهرهای توریستی اروپا مسافران بیشتری را پذیرا بوده است.

در سال های اخیر تور استانبول در میان ایرانیان نیز به یکی از تورهای محبوب تبدیل شده است.
جاذبه های گردشگری و مکان های تفریحی فراوان ، طبیعت زیبا و آب و هوای خوب، زیر ساختهای شهری قوی برای راحتی هرچه بیشتر مسافران ، هتل‌ های بسیار با قیمت ها وکیفیت های متنوع، سیستم حمل و نقل شهری مناسب که تا پایان شب در حال خدمات رسانی به مسافران استانبول هستند از مهمترین دلایل محبوبیت این شهر توریستی است.
اما اگر تصمیم به سفر به استانبول گرفته اید ، بهترین زمان سفر به استانبول و خرید تور استانبول چه زمانی است؟

به گزارش ویرلن؛ بهترین فصل سفر به استانبول تابسان است ولی اگر تصمیم به خرید در استانبول دارید برای پوشاک زمستانی و حراج های زمستانی، اوایل بهار مناسب تر می باشد و برای توریست هایی که به فکر خرید از حراج ‌های لباس‌ تابسانی هستند ، بهترین زمان برای سفر به استانبول از هفته سوم پائیز هر سال می باشد.



اما اگر هدف شما از خرید تور استانبول فقط تفریح است ، در تمام سال می توانید سرگرمی‌های مختلفی را استانبول پیدا کنید و همچنین در استانبول به عنوان مثال تورهای تفریحی شبهای ترک در همه روزهای سال اجرا می شود که یکی از تفریحات سالم و خانوادگی محسوب می شود.

استانبول دارای یکی از بهترین سیستم های حمل و نقل در یک شهر بزرگ است بطوری که اکثر نقاط توریستی و مراکز تجاری با وسایل حمل نقل عمومی از تمام مناطق شهر در دسترس هستند.

حمل نقل شهری عمومی در استانبول شامل ؛ مترو ، ترانوا ، اتوبوس ، اتوبوس دریائی ، دولموش و تاکسی میباشد. و اگر مسافر با بخش های مختلف استانبول آشنایی داشته باشد میتواند تمام شهر را بدون تلف کردن وقت و ماندن در ترافیک با استفاده از حمل و نقل عمومی ارزان قیمت گردش کند.

مراکز اصلی استانبول توسط سیستم حمل و نقل زمینی (اتوبوس و ون ) ، دریایی ( کشتی و اتوبوس دریایی) و مترو به هم متصل هستند که همه در طول سفر در استانبول مورد استفاده شما قرار می‌گیرد.

حتی از ایستگاه مترو فرودگاه آتاترک با صرف هزینه ۳ لیری می توانید به اکسارای یا میدان تکسیم و یا بسیاری از مناطق توریستی استانبول برسید.یا به عنوان مثال میتوانید پس از بازدید از از جاذبه های گردشگری بخش اروپائی استانبول، به جای ماندن در ترافیک و صرف هزینه ۱۰۰ دلاری فقط با یک بلیط چند لیری از ایستگاه کشتی‌های کاپاتاش و یا بشیکتاش به قسمت آسیائی با کمترین هزینه بروید.

ساعت خدمات حمل و نقل عمومی استانبول :
ساعت استفاده از کشتی و اتوبوس دریائی از ۶ صبح الی ۱۲ شب و ساعت استفاده از مترو و ترانوا از ساعت ۶ صبح الی ۱ شب است. اتوبوس ها نیز در مسیرهای فرعی از ۶ صبح تا ۱ بامداد و در مسیرهای اصلی و پر تردد ۲۴ ساعت می باشد. مانند ایستگاه فرودگاه سبیحا به میدان تکسیم و یا از میدان تکسیم به چند مرکز اصلی شهر.
برای پرداخت هزینه حمل و نقل عمومی بهترین انتخاب، “استانبول کارت” و “اکبیل” است و که مسافران می‌توانند به مبلغ دلخواه آن را شارژ کنند که از این طریق در حدود ۲۵ درصد از هزینه های خود را کاهش می‌دهید.

حراجی های فصلی استانبول:
زمان حراج ها و تخیف ۵۰ درصدی واقعی برای خرید در فروشگاه های برند چه زمانی هست؟
فروشگاههای بزرگ برند و تولید کنندگان صنف پوشال با توجه به فصلی بودن فعالیتشان در پایان هر دو فصل اصلی اجناس خود را با تخفیف بالا در زمان حراجی به فروش می رسانند. به عنوان مثال در فصل تابستان و در نیمه دوم مهر ماه هر سال پوشاک تابستانه برای فروش با قیمت بسیار ارزان برای فروش گذاشته می‌شود.
حراج لباسهای زمستانی هم از نیمه دوم فروردین ماه در هر سال با تخفیف پنجاه درصد ارائه می‌شود.

شرکت سرزمین پارس ( پارس تراول ) به عنوان مجری مستقیم تور استانبول سالها تجریه در زمینه تور ترکیه یکی از محبوب ترین آژانس های مسافرتی است.
جهت کسب اطالاعات بیشتر در مورد شرایط و قیمت تورهای استانبول  و آنتالیا و سایر شهر های توریستی ترکیه به وب سایت پارس تراول www.parstravelco.com مراجعه کنید.


منبع: بهارنیوز

سوزوکی پراید را نصف کرد!/عکس

 
 

 
تصادف شدید دو دستگاه خودروی سواری با یکدیگر در بلوار مرزداران دو مصدوم به جا گذاشت.  به گزارش مهر، در پی وقوع این حادثه، نیروهای عملیات ایستگاه ۱۰ و گروه امداد و نجات ۱۸ از سوی ستاد فرماندهی سازمان آتش نشانی تهران به بلوار مرزداران، خروجی یادگار امام شمال اعزام شدند.  شاهرخ سرکان چرخ، افسر آماده منطقه ۲ عملیات آتش نشانی در این باره گفت: یک دستگاه خودروی سوزوکی به شدت با قسمت عقب یک دستگاه خودروی سواری پراید برخورد کرده و هر دو خودرو دچار خسارت سنگین مالی شده و راننده خودرو پراید نیز درون آن گرفتار شده بود.  وی اضافه کرد: راننده پراید که مردی ۴۰ ساله بود درون خودرو محبوس و راننده و سرنشین خودروی سوزوکی که مردی ۶۶ ساله و زنی ۶۰ ساله بودند نیز از ناحیه گردن و سر و صورت آسیب دیده بودند.  افسر آماده منطقه ۲ عملیات آتش نشانی تهران تاکید کرد: آتش نشانان پس از قطع برق خودرو و نصب علائم هشداردهنده در اطراف صحنه حادثه، محل را ایمن سازی کردند و راننده محبوس را از درون اتاقک خودرو خارج کرده و تحویل عوامل اورژانس حاضر در محل حادثه دادند.


منبع: بهارنیوز

اجرای حکم قاتل آتنا در ملأعام

به گزارش تسنیم؛ حجت‌الاسلام محمدعلی قاصدی  اظهار داشت: در صورت صدور حکم دادگاه، اعدام قاتل آتنا در پارس‌آباد در ملأعام اجرا می‌شود و تمام هدف ما نیز این است که بتوانیم عدالت را در این زمینه به‌طور کامل اجرا کنیم.  وی افزود: علی‌رغم این‌که وقوع این حادثه تلخ و ناگوار برای ما بسیار تأسف‌برانگیز بود ولی از هیچ تلاشی برای بررسی این پرونده دریغ نشد و تمام سعی خود را کردیم که بتوانیم انگیزه و هدف اصلی این قاتل را از انجام چنین اقدامات کثیفی متوجه شویم.  وی گفت: رسیدگی فوق‌العاده و خارج از نوبت به این پرونده در دستور کار قرار گرفته و به همین منظور این پرونده به‌صورت فوق‌العاده رسیدگی و حکم آن از سوی دادگاه کیفری یک استان صادر می‌شود که دادستانی مرکز استان نیز بر روند تحقیقات و آزمایشات تخصصی پزشکی قانونی نظارت ویژه خواهد داشت.  ‌قاصدی بیان کرد: هیچ گونه اغماض و چشم‌پوشی در ارتباط با بررسی این پرونده وجود نخواهد داشت و این قاتل حتماً به اشد مجازات خواهد رسید.


منبع: بهارنیوز

ناگفته‌های ۲ خواهر از جنایت ۳۰ساله

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه جام جم نوشت:دو خواهر که ماجرای قتل رحیم را پنهان کرده بودند دیروز در دادسرا مورد تحقیق قرار گرفتند. دیروز رحیم و دو خواهر وی که راز این قتل را ۳۰ سال می‌دانستند و بازگو نکرده بودند، برای تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شدند.خواهر بزرگ‌تر متهم به عنوان شاهد در این پرونده به بازپرس سجاد منافی‌آذر گفت: تابستان سال ۶۶ بود. یک روز برادرم بر سر پولی که در خانه داشت با پدرم دعوا کرد و از خانه خارج شد. ساعتی بعد پدرم به خانه‌ام آمد و سراغ برادرم را از من گرفت. زمانی که متوجه شد در خانه من نیست، از آنجا رفت. چند ساعت بعد برادرم آمد. برادرم چند روزی مهمان ما بود. روزی که پیرزن همسایه‌مان فوت کرده بود، من و دختر و پسر خردسالم در خانه بودیم. زنگ در به صدا در آمد. در را که بازکردم برادرم با چهره رنگ پریده و در حالی که لباس‌هایش خون‌آلود بود، وارد شد. با دیدن او شوکه شدم و علت ماجرا را پرسیدم که می‌گفت وسوسه شده و برای سرقت پول به خانه زن همسایه رفته که با او درگیر شده و وی را کشته است.
 

شاهد جنایت گفت: برادرم از آن موقع فرار کرد. مدتی آفتابی نشد تا این که ازدواج کرد و در مکانی دیگر زندگی کرد. چند بار خواستم به پلیس بگویم و راز قتل را فاش کنم، اما ترسیدم که شوهرم مرا طلاق بدهدو دو بچه‌ام بی‌سرپناه شوند و آبروی خانواده‌مان برود. به همین خاطر ۳۰ سال سکوت کردم اما می‌دانستم یک روز ماجرا فاش می‌شود و شرمنده خانواده همسایه‌ام هستم.این در حالی بود که خواهر کوچک‌تر متهم به قاضی پرونده گفت: من زمانی که جنایت رخ داد، کلاس اول مدرسه بودم. آن موقع خوابیده بودم که با شنیدن صدای مادر و برادرم بیدار شدم. آن موقع برادرم به خانه آمده بود و داشت درباره قتل پیرزن همسایه خواهر بزرگ‌ترم با او حرف می‌زد. مادرم می‌گفت توآبرویمان را برده‌ای. برادرم می‌گفت به خاطر پول، پیرزن را با ضربه‌های چاقو کشته و سرش را بریده است. مادرم می‌گفت برو خودت را معرفی کن چون یک روز دستگیر می‌شوی .

 

وی افزود: برادرم مدتی فراری بود و زمانی که آب‌ها از آسیاب افتاد، ازدواج کرد. آن موقع کودک بودم و کسی حرفم را باور نمی‌کرد. برادرم مرا هم تهدید کرده بود نباید حرفی بزنم در غیر این صورت بلایی بر سرم می‌آورد. آن موقع او حتی به مادرم گفته بود اگر نوه پیرزن در خانه بود او را هم می‌کشت. در این سال‌ها چند بار خواستم ماجرای جنایت را برای پلیس بازگو کنم که نشد اما دیگر از این وضع خسته شده بودم، با خواهر بزرگ‌ترم حرف زدم و سرانجام به اداره پلیس رفتم و خبر دادم که برادرم قتلی انجام داده که در ادامه او دستگیر شد .متهم به اتهام مباشرت در قتل عمدی روانه بازداشتگاه پلیس شده و تحقیقات از او ادامه دارد.


منبع: بهارنیوز

بیماری‌ که میرازاخانی را از پای در آورد

به گزارش ایلنا، ریاضیدان ایرانی و برنده نخستین زن جایزه مدال فیلد معتبر، دیروز صبح به علت سرطان سینه در یکی از بیمارستان‌های ایالات متحده چشم از جان فرو بست.سرطانی که جان بانوی نابغه ایرانی را گرفت سرطانی ست که این روزها بسیار رو به افزایش است. سرطان سینه شایع‌ترین سرطان در میان زنان گزارش شده است.چهار سرطان ریه، پستان، روده و پروستات نیمی از موارد سرطان را دنیا تشکیل می‌دهند. سرطان ریه شایع‌ترین سرطان مردان و سرطان پستان شایع‌ترین سرطان زنان در دنیا محسوب می‌شود.

دکتر محمدرضا قوام نصیری، رئیس انجمن انکولوژی و رادیوتراپی ایران در گفت‌و‌گو با جام جم آنلاین بیان کرد: سرطان سینه از جمله سرطان‌هایی است که اگر به موقع تشخیص داده شود قابل درمان بوده و این تشخیص مستلزم هوشیاری و چکاپ به موقع افراد است. شیوع سرطان سینه در جهان با افزایش چشمگیری رو به روست. یک سوم سرطان‌های دنیا ناشی از چهار عامل، سیگار، تغذیه ناسالم و چاقی، مصرف نوشیدنی‌های الکلی و کم‌تحرکی است. اما نکته‌ای که در این خصوص حائز اهمیت و نجات دهنده محسوب می‌شود مراجعه سریع بیمار به پزشک و شروع کنترل بیماری است، چرا که مراجعه زودهنگام بیمار باعث می‌شود تا تومور موجود در سینه به راحتی از بین ‌رود. طی گزارشات اعلام شده ۵۰ درصد مراجعه کنندگان بسیار دیر به پزشک مراجعه می‌کنند.

 

وی در ادامه افزود: زنانی که بعد یائسگی درگیر این سرطان می‌شوند راحت‌تر از افرادی که در سنین قبل از یائسگی مبتلا شده‌اند درمان می‌شوند. زنان ماهی یک بار در هنگام استحمام سینه‌های خود را معاینه کنند و مراقب علائم هشدار دهنده‌ای نظیر تغییر شکل و اندازه در نوک سینه، ترشح مایعی بجز شیر از نوک سینه، ایجاد فرورفتگی و چروکیدگی پوست سینه و از همه مهم‌تر لمس توده‌ای در ناحیه‌ای از سینه باشند. به گفته قوام نصیری، سرطان سینه اکثرا خود را با توده‌ای قابل لمس آشکار می‌کند. این توده بدون درد بوده و در بیشتر مواقع در ناحیه تحتانی سینه بروز می‌کند.

 

وی در رابطه با علت شیوع سرطان سینه گفت: مهم‌ترین عاملی که می‌توان گفت در شیوع چشم گیر سرطان سینه دخیل هستند، استرس، عادات اشتباه و سبک زندگی غلط و رژیم غذایی نامناسب است. اما از همه مهم‌تر استرس است که می‌تواند قاتل اصلی معرفی شود. علاوه بر آن، زنانی که دارای مشاغلی هستند که با الکترومغناطیس سروکار دارند بیشتر به این عارضه مبتلا می‌شوند همچنین خانم‌هایی که در خانواده سابقه این بیماری را دارند نیز درصد بالایی را برای ابتلا به خود اختصاص داده‌اند.

رئیس انجمن انکولوژی و رادیوتراپی ایران اظهار داشت: مرگ مریم میرزاخانی که بسیار ناراحت کننده بود، به دلیل گستردگی تومورها و رسیدن آن به مغز استخوان، باعث شد تا این نابغه ایرانی جان خود از دست بدهد البته ممکن است موارد دیگری هم در این اتفاق دخیل باشند مانند انتشار سرطان به ریه و کبد که آن نیز باعث مرگ بیمار می‌شود. اکثرا علت این اتفاق دیر اقدام کردن فرد برای درمان و یا در برخی از مواقع بعضی از سلول‌های سرطانی در سینه هستند که با انتشار سریع خود در خون و رسیدن آن به مغز استخوان، کبد و ریه منجربه مرگ آن بیمار می‌شوند.

 

وی چکاپ ماهیانه برای خانم‌های بالای ۳۰ سال را ضروری دانست و افزود: خانم‌ها بعد از گذشت یک هفته از دوره عادت ماهیانه حتما سینه‌های خود را زیر دوش آب گرم معاینه کند و با لمس توده‌ای حتی به اندازه یک نخود سریعا به پزشک مراجعه کنند. لازم به ذکر است هر توده قابل لمس بدون درد بدخیم نیست لذا بانوان با مشاهده هر توده‌ای احساس نگرانی نکنند چرا که در ۳۰ الی ۴۰ درصد مواقع توده‌های خوش خیم هستند که به راحتی قابل درمان‌اند.قوام نصیری در پایان خاطرنشان کرد: زنانی که در دوران جوانی از هورمون‌ها برای مشکلات موضعی استفاده می‌کنند در معرض خطر ابتلا به سرطان سینه قرار دارند لذا هنگام استفاده از استروژن ها بسیار دقت داشته باشند. تحقیقات نشان داده افرادی که در خانواده‌شان به خصوص در افراد نزدیک مثل مادر، مادر بزرگ و خواهر سرطان سینه وجود داشته، بیشتر در معرض ابتلا هستند و طبق گفته محققان حدود ۱۰% سرطان های سینه ژنتیکی هستند.


منبع: بهارنیوز

وجود ۴ هزار کودک کار در شهر تهران

به گزارش میزان،احمد خاکی گفت: جمع آوری متکدیان از سطح شهر تهران بر عهده سازمان بهزیستی کشور نیست و این سازمان در کنار سایر نهاد‌های فعال در این حوزه اقداماتی را انجام می‌دهد.وی افزود: در حوزه ساماندهی متکدیان، وظایفی برای سازمان بهزیستی کشور تعریف شده، اما این طور نیست که مسئول اصلی در این حوزه سازمان بهزیستی باشد.وی با اشاره به مسئولیت‌های تعریف شده برای ۱۱ سازمان و دستگاه در حوزه مقابله با متکدیان تصریح کرد:

در حوزه ساماندهی متکدیان، برای ۱۱ سازمان و دستگاه وظایفی تعریف شده و هر سازمان بر اساس وظیفه‌ای که دارد باید اقداماتی را انجام دهد.خاکی با بیان اینکه در حال حاضر سن تکدی گری در تهران کاهش یافته است خاطرنشان کرد: بر اساس برآورد‌های میدانی، سن تکدی گری در پایتخت کاهش یافته و باید برای جلوگیری از این اتفاق برنامه ریزی شود.وی ادامه داد: میزان درآمد‌های متکدیان در شهر تهران به ماهیانه حدود ۵ تا ۶ میلیون تومان می‌رسد و این درآمد بالا، انگیزه‌ای مناسب برای انتخاب تکدی گری افراد است.وی با اشاره به شناسنامه دار کردن کودکان کار و خیابانی در شهر تهران اظهارکرد: حدود ۴ هزار کودک کار و خیابانی طی یک سال و نیم گذشته شناسایی شده اند که ۲ هزا و ۶۰۰ نفر از آن‌ها در فرآیند خدمات سازمان قرار گرفته اند.خاکی بیان کرد: هزار و ۴۰۰ نفر کودک شناسایی شده نیز از اتباع بیگانه بودند که این کودکان نیز به دستگاه‌های مربوطه معرفی شدند.وی با ارائه آماری از تعداد مراکز غیردولتی و دولتی فعال در حوزه کودکان کار اذعان کرد: در شهر تهران ۲۰ مرکز غیر دولتی و ۴ مرکز دولتی در بحث ارائه خدمات آموزشی، حمایتی و … به کودکان کار و خیابانی خدمات ارائه می‌دهند.


منبع: بهارنیوز

تاثیر مریم بر زندگی هزاران زن زنده خواهد ماند

به گزارش ایرنا به نقل از تارنمای دانشگاه استنفورد آمریکا، درگذشت پروفسور مریم میرزاخانی نابغه ریاضی جهان ،برنده مدال فیلدز و استاد ریاضی دانشکاه استنفورد واکنش رئیس این دانشگاه مطرح دنیا را برانگیخت.
مارک تسیر لاویگنه رئیس دانشگاه استنفورد گفت که مریم بسیار زود از پیش ما رفت اما تاثیر وی بر زندگی هزاران زنی که برای به دنبال کردن ریاضی و علم که او منبع الهام شان بود زنده خواهد ماند. وی در ادامه اذعان داشت که مریم تئوریزیسین برجسته ریاضیات و فردی فروتن بود که افتخارات(مدال هایش) را فقط به جهت اینکه ممکن است دیگران را تشویق به پیروی از مسیر خود کند، قبول می کرد. همکاری وی هم به عنوان نقش نمونه و هم به عنوان یک محقق مهم و پایدار است و احساس فقدان وی عزتمندانه در اینجا یعنی استنفورد و در سرتاسر جهان وجود خواهد داشت.همچنین همکاران میرزاخانی وی را بلند همت، مصمم و بی باک در مقابل مشکلاتی خواندند که دیگران قادر به انجام آنها نبودند. آن ها اذعان داشتند که مریم به جای انتخاب راه آسانتر، مسیر سخت را انتخاب کرده بود. دختر جوان این بانوی فرهیخته ایرانی نیز مادر خود را در حال کار به یک نقاش تشبیه کرده است.

مریم میرزاخانی، ریاضیدان نابغه ایرانی و استاد دانشگاه استانفورد متولد ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۶در شهر تهران است.وی در سال‌های ۱۳۷۳و ۱۳۷۴در زمان تحصیل در دبیرستان با کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری به المپیاد جهانی ریاضیات در هنگ کنگ و کانادا اعزام شد که در المپیاد ۱۹۹۵ کانادا علاوه بر کسب مدال طلا، حائز بالاترین امتیاز در بین دانش آموزان جهان شد. وی پس از اتمام تحصیلات متوسطه در دبیرستان فرزانگان تهران، تحصیلات کارشناسی خود را در رشته ریاضی در دانشگاه صنعتی شریف به پایان برد.وی بعد از دریافت مدرک دکترای خود از دانشگاه استنفورد به عنوان استادیار وارد دانشگاه پرینستون شد و سپس بعد از مدتی تدریس در آن دانشگاه وارد دانشگاه استنفورد شد. مریم میرزاخانی پس از بستری شدن در بیمارستان به دلیل بیماری سرطان، روز گذشته دار فانی را وداع گفت.


منبع: بهارنیوز

حرف‌های پسر ۶ساله‌ای که آزار دیده

گروه حوادث_رسانه‌ها: روزنامه خراسان نوشت: مادرم زخم ها و سوختگی های روی بدنم را می دید اما چیزی نمی گفت. من هم از ترس «مهرداد» (ناپدری ام) جرأت نمی‌کردم به کسی چیزی بگویم، چون اگر مهرداد می فهمید که در این باره با کسی صحبت کرده ام باز هم مرا می سوزاند، به همین خاطر فقط یواشکی گریه می کردم تا…این ها بخشی از اظهارات کودک ۶ ساله ای است که بنا به ادعای اطرافیانش به شدت توسط ناپدری اش مورد شکنجه های روحی و جسمی قرار گرفته است.
 

این کودک شیرین زبان که با کمک خواهرش به تحریریه خراسان آمده بود و با همان لحن صادقانه و کودکانه اش به تشریح چگونگی ایجاد آثار باقی مانده روی باسن و پشت پاهایش پرداخت و با بیان این که حالا می توانم روی صندلی بنشینم، گفت: وقتی پدرم فوت کرد، مادرم با «مهرداد» عروسی کرد. من هم به مهدکودک می رفتم و در آن جا با بچه ها بازی می‌کردم. مهرداد (ناپدری ام) سرویس بچه های دیگر مهد هم بود و آن ها را هم سوار خودرواش می کرد. یک روز من خوراکی های یکی از دوستانم را خوردم البته از خودش اجازه گرفتم ولی آن روز وقتی سوار ماشین مهرداد شدیم،

 

یکی از دوستانم به او گفت «نوید» بیسکویت های دوستش را خورده است. مهرداد که عصبانی شده بود وقتی همه پیاده شدند به من گفت: شلوارت را پایین بکش! او فندک ماشین را فشار داد و هنگامی که داغ شد آن را بیرون آورد و از پشت سر به باسنم چسباند، من جیغ کشیدم اما او گفت ساکت باش! چند روز بعد مادرم در خانه نبود. او ملافه ای را دور کمرم بسته بود و من هم چون نمی توانستم به دستشویی بروم، کثیف کاری کردم. مهرداد که مرا دید از آشپزخانه فندک اجاق گاز را برداشت و دوباره لای پاهایم را سوزاند. اما من به مادرم چیزی نگفتم.

 
مهرداد می گفت کمرم به شیر سماور خورده و آب جوش از پشت سر روی پاهایم ریخته است. وقتی به مهدکودک رفتم صندلی های آن جا چوبی بود و من نمی‌توانستم به درستی روی صندلی بنشینم اما به مربی مهد هم نمی گفتم که مهرداد مرا سوزانده است چون می ترسیدم او به مهرداد بگوید و دوباره… او حتی به بعضی جاهای (حساس) بدنم سوزن می زد که یک بار دست خودش هم خونی شد و از من خواست آب بریزم تا دستانش را بشوید.مهرداد به همه می گفت پشت من به خاطر ریختن آب جوش سوخته است و من هم همین حرف را می گفتم تا این که یک روز صبح وقتی از خواب بیدار شدم، شلوارم به زخم هایم چسبیده بود. وقتی به مهرداد گفتم، او گفت: «دیگر چاره ای نداریم!» و به یک باره محکم شلوارم را کشید که خیلی از بدنم خون آمد و من فقط گریه کردم تا این که مادرم مرا به بیمارستان برد و آن جا مرا بستری کردند و…

 
این کودک که با دستور قضایی تحویل بهزیستی شده بود و هم اکنون خواهر بزرگش قیمومیت او را به عهده دارد، درباره این که باز هم مادرش را دوست دارد یا نه؟ گفت: اگر مهرداد را رها کند و نزد من بیاید او را می بخشم ولی خواهرم را خیلی دوست دارم.شایان ذکر است پرونده مادر و ناپدری نوید کوچولو در یکی از شعبه های بازپرسی دادسرای مشهد درباره ادعاهای مطرح شده در حال رسیدگی است و بنا به گفته خواهر نوید، متهمان با صدور قرار وثیقه آزاد شدند تا این پرونده روال قانونی خود را طی کند.


منبع: بهارنیوز

نجات از مرگ با پرداخت دیه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی

چهاردهم مهرماه سال۹۱، مأموران کلانتری ۱۱۸ ستارخان از قتل پسر ۱۷ ساله‌ای در یکی از پارک‌های محله طرشت با خبر و در محل حاضر شدند. بررسی‌ها نشان داد که پسر نوجوان در جریان یک نزاع با ضربه چاقو به قتل رسیده است.

به گزارش روزنامه جوان، مأموران پلیس در جریان تحقیقات میدانی ۱۴ نفر از شرکت‌کنندگان در نزاع را بازداشت کردند. رضا یکی از بازداشت‌شدگان در جریان تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: موتورم دست یکی از دوستانم بود که در نزاع حضور داشت.

وقتی درگیری بالا گرفت، رفتم تا موتورم را بیاورم که محمد را دیدم. او از خلافکاران با سابقه مهرآباد بود که همراه کامران وارد درگیری شده بود. کامران در حالی که عربده می‌کشید و فحش می‌داد به سمت من حمله کرد. من در آن حادثه به خاطر سن کم تحت‌تأثیر و تحریک دوستانم قرار گرفتم و با چاقو به سینه‌اش زدم.

فکر نمی‌کردم ضربه کاری باشد و منجر به قتل او شود.  بعد از اعتراف‌های نوجوان ۱۷ساله محمد نیز بنا به شواهد موجود به جرم معاونت در قتل دستگیر شد. پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده‌شد و هر دو متهم در دادگاه حاضر شدند.

 ابتدای جلسه مادر مقتول در خصوص در خواستش گفت: کامران ورزشکار بود و شب حادثه دوستانش با او تماس گرفتند و از او کمک خواستند. او برای کمک به دوستانش رفته بود، اما آنها ناجوانمردانه او را کشتند. برای قاتل او درخواست قصاص دارم.

در ادامه رضا در جایگاه بار دیگر ماجرا را شرح داد. سپس محمد با انکار معاونت در قتل گفت: من مقتول را نمی‌شناختم و برای میانجیگری وارد درگیری شدم که ناگهان او به سمت من حمله کرد. همان لحظه رضا با چاقو به او ضربه زد و مقتول روی دستانم افتاد.

در پایان هیئت قضایی، محمد را از معاونت در قتل تبرئه و به اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی به حبس و رضا را به قصاص و دو سال حبس محکوم کرد. با ارسال این حکم به دیوان عالی کشور و تأیید در شعبه ۲۷ دیوان، متهم در آستانه مرگ قرار‌گرفت که خانواده‌اش با پرداخت دیه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی توانستند، رضایت اولیای‌دم را جلب کنند.

به این ترتیب رضا از قصاص رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.  روز گذشته در جلسه رسیدگی به پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران رضا در آخرین دفاعش گفت: شب حادثه بچگی کردم، اما حالا پشیمانم. در کانون درسم را ادامه دادم، اما بعد از آن به زندان رفتم و در کلاس‌های قرآنی شرکت کردم و با حفظ قرآن سعی کردم زندگی‌ام را تغییر دهم.

او در ادامه گفت: بعد از تأیید حکم قصاص خانواده‌ام خیلی به دردسر افتادند و با قرض توانستند یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان دیه را پرداخت کنند. از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف دهند تا زودتر آزاد شوم و بتوانم مردانه کنار خانواده‌ام زندگی کنم. محیط زندان برایم سخت است آنجا همه سن و سال زیاد دارند و ارتباط با آنها برایم مشکل است.


 در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.


منبع: الف

حرفهای دردناک پسر۶ساله که ناپدری اش بدن او را سوزانده/ مامانم را دوست دارم بشرطی که این مرد را رهاکند

خراسان نوشت:مادرم زخم ها و سوختگی های روی بدنم را می دید اما چیزی نمی گفت. من هم از ترس «مهرداد» (ناپدری ام) جرأت نمی‌کردم به کسی چیزی بگویم، چون اگر مهرداد می فهمید که در این باره با کسی صحبت کرده ام باز هم مرا می سوزاند، به همین خاطر فقط یواشکی گریه می کردم تا…

این ها بخشی از اظهارات کودک ۶ ساله ای است که بنا به ادعای اطرافیانش به شدت توسط ناپدری اش مورد شکنجه های روحی و جسمی قرار گرفته است.

این کودک شیرین زبان که با کمک خواهرش به تحریریه خراسان آمده بود و با همان لحن صادقانه و کودکانه اش به تشریح چگونگی ایجاد آثار باقی مانده روی باسن و پشت پاهایش پرداخت و با بیان این که حالا می توانم روی صندلی بنشینم، گفت: وقتی پدرم فوت کرد، مادرم با «مهرداد» عروسی کرد. من هم به مهدکودک می رفتم و در آن جا با بچه ها بازی می‌کردم. مهرداد (ناپدری ام) سرویس بچه های دیگر مهد هم بود و آن ها را هم سوار خودرواش می کرد. یک روز من خوراکی های یکی از دوستانم را خوردم البته از خودش اجازه گرفتم ولی آن روز وقتی سوار ماشین مهرداد شدیم،

یکی از دوستانم به او گفت «نوید» بیسکویت های دوستش را خورده است. مهرداد که عصبانی شده بود وقتی همه پیاده شدند به من گفت: شلوارت را پایین بکش! او فندک ماشین را فشار داد و هنگامی که داغ شد آن را بیرون آورد و از پشت سر به باسنم چسباند، من جیغ کشیدم اما او گفت ساکت باش! چند روز بعد مادرم در خانه نبود. او ملافه ای را دور کمرم بسته بود و من هم چون نمی توانستم به دستشویی بروم، کثیف کاری کردم. مهرداد که مرا دید از آشپزخانه فندک اجاق گاز را برداشت و دوباره لای پاهایم را سوزاند. اما من به مادرم چیزی نگفتم.

مهرداد می گفت کمرم به شیر سماور خورده و آب جوش از پشت سر روی پاهایم ریخته است. وقتی به مهدکودک رفتم صندلی های آن جا چوبی بود و من نمی‌توانستم به درستی روی صندلی بنشینم اما به مربی مهد هم نمی گفتم که مهرداد مرا سوزانده است چون می ترسیدم او به مهرداد بگوید و دوباره… او حتی به بعضی جاهای (حساس) بدنم سوزن می زد که یک بار دست خودش هم خونی شد و از من خواست آب بریزم تا دستانش را بشوید.

مهرداد به همه می گفت پشت من به خاطر ریختن آب جوش سوخته است و من هم همین حرف را می گفتم تا این که یک روز صبح وقتی از خواب بیدار شدم، شلوارم به زخم هایم چسبیده بود. وقتی به مهرداد گفتم، او گفت: «دیگر چاره ای نداریم!» و به یک باره محکم شلوارم را کشید که خیلی از بدنم خون آمد و من فقط گریه کردم تا این که مادرم مرا به بیمارستان برد و آن جا مرا بستری کردند و…

این کودک که با دستور قضایی تحویل بهزیستی شده بود و هم اکنون خواهر بزرگش قیمومیت او را به عهده دارد، درباره این که باز هم مادرش را دوست دارد یا نه؟ گفت: اگر مهرداد را رها کند و نزد من بیاید او را می بخشم ولی خواهرم را خیلی دوست دارم.شایان ذکر است پرونده مادر و ناپدری نوید کوچولو در یکی از شعبه های بازپرسی دادسرای مشهد درباره ادعاهای مطرح شده در حال رسیدگی است و بنا به گفته خواهر نوید، متهمان با صدور قرار وثیقه آزاد شدند تا این پرونده روال قانونی خود را طی کند.
 


منبع: الف

فرزندان مقتول: پدرمان را می بخشیم به شرطی که تا آخر عمر، چشممان به او نیفتد

ایران نوشت:مردی که ۹ سال پیش همسرش را در جریان مشاجره با چاقوی آشپزخانه به قتل رسانده بود، در حالی که یک قدم با چوبه دار فاصله داشت صبح دیروز به خاطر مرگ یکی از اولیای دم به دادگاه انتقال یافت تا بار دیگر محاکمه شود.

در این جنایت که شامگاه ۲۷ آبان سال ۸۷ رخ داد، مرد میانسال پس ازمشاجره‌ای شدید، همسر جوانش را در یکی از آپارتمان‌های خیابان خاوران تهران با ضربات چاقو به قتل رساند. فرزندانشان در حالی که شاهد جنایت پدر بودند بلافاصله با پلیس تماس گرفتند و ماجرا را فاش کردند. سرانجام چند روز بعد مرد کلیدساز که ازصحنه جنایت گریخته بود در ساختمان نیمه کاره‌ای دستگیر شد.

او پس از اعتراف به قتل، محاکمه و با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. او یک قدم با چوبه دار فاصله داشت که مادرزنش جان سپرد و به این ترتیب باید دوباره محاکمه می‌شد.صبح دیروز در جریان محاکمه دوم، فرزندان این مرد-اولیای دم مقتول- با این شرط که پدرشان تا آخرعمر با آنها هیچ تماسی نداشته باشد او را بخشیدند.

در پایان جلسه، قضات دادگاه با توجه به شرایط روحی متهم و درخواست فرزندانش، وارد شور شدند تا حکمشان را صادر کنند.


منبع: الف

ثبت نام پرهزینه در مدارس دولتی

مدیران مدارس دولتی به دلیل اینکه وزارت آموزش و پرورش به آنان سرانه‌ای پرداخت نمی‌کند؛ از جیب خانواده‌ها این کمبود را جبران می‌کنند.

به گزارش مهر، مشکلات ثبت نام دانش آموزان همواره همانند سال های گذشته وجود دارد و تغییر نکرده است. یکی از مشکلاتی که می توان به صورت ویژه در این گزارش به آن اشاره کرد، ثبت نام در مدارس هیئت امنایی است. مدارس دولتی که  در چند سال اخیر یک برچسب هیئت امنایی نیز کنار نام آنان آمده است. طبق «آیین‌نامه توسعه مشارکت‌های مردمی‌ به شیوه مدیریت هیات امنایی» مدارس دولتی و خیرساز واجد شرایط به درخواست شورای مدرسه وتأیید شورای آموزش و پرورش شهرستان یا منطقه به صورت هیات امنایی اداره می‌شوند. هدف از هیئت امنایی کردن مدارس دولتی نیز «ارتقای کیفیت برنامه‌های آموزشی و تربیتی مدارس، جلب و توسعه مشارکت‌های مردمی‌ و خیّرین در احداث و اداره امور مدارس، تقویت نظام مدیریتی، مالی و اجرایی مدارس مبتنی بر گسترش عدالت آموزشی و پیمان‌سپاری مدیریت مدارس» عنوان شده است. مدارسی که غیر دولتی نیستند اما  هنگام ثبت نام از اولیای دانش آموزان شهریه های میلیونی دریافت می کنند.

مدارس هیئت دولتی حق دریافت پول ندارند

این در حالی است که مدارس هیئت امنای حق دریافت پول به صورت اجباری را ندارند اما همه ساله این اتفاق می افتد. مدیران مدارس به دلیل اینکه وزارت آموزش و پرورش به آنان سرانه ای پرداخت نمی کند؛  از جیب خانواده ها این کمبود را جبران کنند. هر سال پول های درخواستی از سوی مدارس دولتی به مراتب بیشتر از سال گذشته می شود و از توان مالی اولیاء دانش آموزان نیز خارج است.

دریافت چک نقد میلیونی از خانواده ها در مدرسه دولتی

در این ارتباط مادری می گوید: پسرم در پایه ۱۱ مدرسه ای در مرکز شهر تحصیل می کند. در حال حاضر یک چک روز با مبلغ سه میلیون تومان از بنده خواسته اند. گفته اند؛ اگر این مبلغ را پرداخت نکنیم، پسرم را ثبت نام نمی کنند. پرداخت این مبلغ در توان ما نیست. مدیر مدرسه نیز حتی اقساطی نیز قبول نمی کند.

همچنین؛ دانش آموز سال سوم دبیرستان که امسال مبلغ ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان پرداخت کرده نیز به می گوید: ۴ میلیون تومان به عنوان شهریه از ما گرفته شده است و یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بابت کلاس های کنکور که در تابستان برگزار می کنند است. این دانش آموز گلایه ای از پرداختی که خانواده اش به مدرسه می دهند ندارد.

مدارس ابتدایی نیز از مبلغ ۴۵۰ هزار تا بیش از یک میلیون تومان بابت شهریه یکسال از خانواده ها جدا از برنامه های فوق برنامه دریافت می کنند.

برخی از مدارس نیز به دلیل اینکه تقاضای ثبت نام در آنان زیاد است از افرادی که خارج از محدوده ی مدرسه هستند دوبرابر کسانی که در داخل محدوده هستند پول دریافت می کنند.

در این ارتباط مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران نیز؛ دل خوشی از وضعیت نابسامان ثبت نام در مدارس ندارد می گوید: به میزان تمام دانش آموزان شهر تهران در دوره ابتدایی و متوسطه ظرفیت پیش بینی شده است اما مشکل انجاست که خانواده از چند محله پایینتر یا از سایر مناطق تمایل دارند فرزند خود را در مدرسه ای خاص ثبت نام کنند. در صورتی که مدارس با ظرفیت محدود مواجهند. تمام مناطق ۱۹ گانه آموزش و پرورش شهر تهران دارای ستاد ثبت نام هستند اگر خانواده ای نتواست فرزند خود را در مدرسه ثبت نام کنند به ستاد ثبت نام مراجعه کرده تا مدرسه ای که ظرفیت خالی دارد را به آنان معرفی کند.

دریافت پول هنگام ثبت نام مدارس دولتی تخلف است

مدیرکل آموزش وپرورش شهر تهران بیان کرد: دریافت پول هنگام ثبت نام در مدارس دولتی و هیئت امنایی تخلف است. تنها در مدارس دولتی شاهد، تیزهوشان و نمونه دولتی که قانون خاص دارند دریافت پول هنگام ثبت نام موجه است.

نظارت ویژه بر مدارس دولتی

وی بیان کرد:گروه های نظارت ویژه ای را به مدارس اعزام خواهیم کرد و اگر در رابطه با دریافت شهریه در هنگام ثبت نام با موردی مواجه شویم تا حد برکناری مدیر مدرسه اقدام می شود. این تصمیم جدی را در چند روز اخیر گرفته ایم تا بتوانیم سامانی به اوضاع ثبت نام دهیم.

باقری گفت: خانواده در بحث ثبت نام مشکلی داشتند از طریق سامانه پیامکی ۰۹۱۲۱۵۴۰۶۴۰ این موضوع را مستقیم به مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران یا از طریق شماره ۰۹۱۲۳۸۰۴۴۱۴ به روابط عمومی شهر تهران گزارش دهند.

مشکلات ثبت نام دانش آموزان و اختلاف نظر میان مسئولان وزارت آموزش وپرورش و مدیران مدارس سالیان سال وجود دارد، بدتر نشود، بهتر نیز نمی شود. ثبت نام در برخی از مدارس دولتی آنقدر پرهزینه شده است که تفاوتی با مدارس غیر دولتی ندارند. برخی از مدیران مدارس کاستی ها را از جیب خانواده ها جبران کنند و در خیلی از موارد خانواده ها دل شکایت ندارند همه هزینه ها نقد یا اقساطی پرداخت می کنند.


منبع: الف