تازه‌ـرین اظهارنظرهای عباس جدیدی

گروه جامعه_رسانه‌ها: روزنامه شرق در گفت‌وگویی با عباس جدیدی از همان روزهای اول انتخاب شهردار و شائبه‌هایی که در مورد گرفتن چک‌های‌ میلیاردی برای رأی به شهردار تهران ایجاد شد و اختلافش با ورزشکاران شورا گرفته تا دلایل اختلاف اخیرش با شهرداری تهران و برخی از اعضای شورای چهارم و دعوا و مشت‌زدن به صورت علیرضا دبیر و… از او سؤال کرده، اما جدیدی ترجیح داد با پاسخ‌های جدی و کوتاه جوابگو باشد. او می‌گوید در مورد بسیاری از موضوعات شفاف و بدون پرده‌پوشی حرف زده تا همه مردم بفهمند، اما از درون و بیرون شورا، مخصوصا در آستانه انتخابات فضا را طور دیگری نشان دادند و از این مدل حرف‌زدن و رفتار او سوءاستفاده کردند تا تخلفات خودشان را پوشش دهند.
 در ادبیات گفتاری‌تان گاهی از اصطلاحات و ضرب‌المثل‌هایی استفاده می‌کنید؛ مثل ضرب‌المثل معروف شاخ بز، این ادبیات از کجا نشئت گرفته؟
بعضی اوقات یک بیت شعر کار گزارش‌های طولانی را می‌کند. من اهل شعر و ادبم، شعرهایی هم می‌گویم، تألیفات را دوست دارم و کتاب هم دارم. من اهل تحقیق‌ام و نوشتن را دوست دارم. در خانواده‌ای هم بوده‌ام که این ادبیات شعر‌گونه و تمثیل‌گونه وجود داشته است.
 اینها ربطی به سابقه کشتی‌گیربودن شما هم دارد؟
(با خنده) بله خب. البته این در فرهنگ ما زیاد بوده و الان کم شده است. اینها نوعی فن بیان است اما عده‌ای از این توانایی برداشت سوء می‌کنند. فضایی که در آستانه انتخابات برای این حرف‌ها علیه من به‌راه افتاد درست نبود. وقتی می‌گویم عده‌ای نمی‌توانند دو تا شاخ بز را از هم سوا کنند، به این معنی است که عده‌ای در کاری که تخصص ندارند دخالت می‌کنند و این توهین به کسی نبود و من سعی کردم با ضرب‌المثل بگویم اما برخی به آن شاخ و برگ دادند و علیه من استفاده کردند. ممکن است بیان من بد بوده باشد، اما اصل حرف درست است. البته من درباره این موضوعات بیشتر سکوت می‌کنم.
 از میان ٣١ عضو شورا شما و ورزشکاران دیگر توانستید یک گروه و همراه باشید؟ نظر من این است که همراه نبودید؛ حالا خودتان بگویید!
از باب ورزشی‌بودن برای من قابل احترام هستند، ولی از باب کار و عملکرد شورایی نمی‌خواستم به آنها نزدیک شوم؛ چون اختلاف سلیقه داشتیم و نمی‌خواستم در باند و گروهی انحصاری قرار بگیرم.
 پس باندی وجود داشت؟
باز نکنید.
 از ابتدای دوره این اختلاف وجود داشت یا در ادامه ایجاد شد؟
از ابتدا بود.
 در روزهای قبل انتخابات شورا مطرح می‌شد که اعضای ورزشکار عملکرد خوبی نداشتند و همین باعث عدم اقبال مردم به آنها شد، این حرف را قبول دارید؟
 (با سر اشاره می‌کند که جواب نمی‌دهد!)
 در این چهارسال مطرح بود که برخی از هر دو طیف اصلاح‌طلب و اصولگرا نسبت به شهرداری تهران همسویی زیادی دارند، این موضوع را قبول دارید؟
وقتی من بارها تأکید می‌کردم اعضا باید گزارش عملکرد بدهند و هیئت‌رئیسه و آقای چمران قبول نمی‌کردند، برای رفع همین شبهه‌ها بود تا مشخص شود چه کسانی تذکر و پیگیری داشته‌اند، چه کسانی به خاطر مردم با شهرداری گلاویز شده و چه کسانی نشسته‌اند تا هرچه شهرداری گفت، دستشان را بالا ببرند. چرا می‌خواهید از زبان من این حرف‌ها بیرون بیاید!
 این موضوع را چقدر درباره هیئت‌رئیسه صادق می‌دانید؟
نمی‌توانم این را بگویم. اما شاید اگر گزارش عملکرد هر عضوی در جلسه علنی ارائه می‌شد، بسیاری از این شبهه‌ها برطرف می‌شد. این سؤال، سؤالی کلیدی است.
 خودتان نخواستید در لیست اصولگرایان باشید یا قرار نبود باشید؟
موضوعاتی پیش آمد؛ یک خط فکری وجود داشت و هر جریانی لیستی داد و لیست امید بازی را برد. وقتی سیلی می‌آید، کسی جلودار آن نیست.
 سیل مردم را می‌گویید؟
بله. اقبال مردم به سمت این خط فکری بود و کسی نباید از این واقعیت ناراحت شود. آنها بازی را بردند و نوش‌جانشان!
 پس معتقدید چون در آن لیست نبودید، انتخاب نشدید؟
من بین سه‌هزار و صد کاندیدا که در هیچ لیستی نبودم، نفر پنجاه و دوم شدم و در آن فضای انتخاباتی اتفاق خوب و نادری بود. به نظر من با آن هجمه و فشاری که بین همه ورزشی‌ها فقط روی من بود، یک برد حساب می‌شود؛ یعنی من و عکس‌هایی که از من مونتاژ می‌کردند و می‌کنند، برای پوشش کارها و نقص‌های خودشان بود. این جفایی بود که در حق من شد. عکس‌هایی از من مونتاژ می‌کردند، انگار من قرار است بیایم رئیس‌جمهور شوم یا جای کسی را قرار است تنگ کنم. عده‌ای آن‌قدر از من در انتخابات ترسیده بودند که یک گروه خبری را گذاشته بودند تا فقط علیه من فضاسازی کنند.
 در مدت عضویت در شورا بارها درباره محدودیت‌های قانونی برای نظارت و اجرا صحبت داشتید، چه مسائلی و از چه منظری بود؟
این مسائل دغدغه اعضای قبل و بعد از من هم بوده و هست. مسئله این است که نقص قانون باعث می‌شود جایگاه و منزلت اعضای شورای شهر تا قبل از انتخاب شهردار مطرح باشد و تا آن زمان با آنها کار دارند و دیگر از آن به بعد که رأی را گرفت، دیگر کارش با شورا تمام است. قانون گفته تنها ابزار قدرت ما در مقابل شهردار استیضاح است اما آیا شرایط برای استیضاح فراهم می‌شود؟ درحالی‌که باید دوسوم آرای اعضا باشد؛ اصلا شدنی است؟ این به خواب شباهت دارد. اگر مدل عزل و نصب و استیضاح شهردار را هم مدل دولت بگذارند، شرایط تغییر می‌کند.
 قبول دارید که در این چند دوره اخیر، اعضا تلاشی در جهت این تغییر یا رسیدن به دوسوم آرا برای استیضاح نداشتند یا اگر بود رأیشان زده می‌شد؟
بله. چون می‌دانند که شدنی نیست و هر شهرداری باشد، حداقل یک‌سوم آرا را به نحوی به دست می‌آورد. به‌عنوان نمونه اگر تنها هفت نفر از ٢١ نفر شورای پنجم را با خود همراه داشته باشد، برایش کافی است و دیگران در همه آن چهار سال صبح تا شب برای خودشان حرف بزنند و اعتراض کنند، خیالش راحت است و نیازی به آنها ندارد. واقعیت این است که اعضای شورا را خلع سلاح کرده‌اند و شورا فقط ویترین بوده است.
 سؤال این است که برای فشار به شهردار فقط همین یک راه بود؟ چرا اقدامات و راه‌های دیگری را امتحان نکردید؟
کاری نمی‌توان کرد؛ مثلا درباره چند تذکر اخیری که من در صحن شورا دادم، تلاش کردم تا تذکرم را کتبا به رئیس شورا ارائه دهم و تبدیل به سؤال از شهردار شود که برای این کار نیاز به امضای سایر اعضا دارم؛ اما مگر سایر اعضا همکاری می‌کنند. نه؛ نمی‌کنند؛ چون نمی‌خواهند آدم بد ماجرا شوند، آدم بد فیلم من می‌شوم و آدم خوب آنها می‌شوند که سکوت می‌کنند. اگر شهردار بداند که با رأی نصف بعلاوه یک رأی می‌تواند عزل شود، سؤال ما را بی‌پاسخ نمی‌گذارد. البته در لایحه مدیریت شهری که در حال بررسی در دولت است، امیدواریم برای اعضای بعدی این روند اصلاح شود. ما هر شهردار منطقه‌ای را که کار داریم، جوابمان را نمی‌دهد و می‌گوید جوابتان را از شهردار تهران بگیرید، شهردار تهران هم که می‌گوید من رأی‌ خود را دارم، خیالم راحت است هر کاری دلتان می‌خواهد، بکنید یا اینکه هر کاری کرده‌ام، خوب کرده‌ام.
 شما عضو کمیسیون تازه‌تأسیس حقوقی و نظارت هستید. چقدر برای گرفتن گزارش درباره موضوعات مختلف معطل ماندید یا به شما بی‌توجهی می‌شد؟
ما واقعا اذیت شدیم. در اکثر گزارش‌ها و موضوعاتی که حساسیت از طرف مدیریت شهری وجود نداشت، آمار و اطلاعات لازم ارائه می‌شد.
 حساسیت یعنی چه؟
یعنی درباره مسائل مالی، بودجه، املاک و برخی موارد دیگر به‌هیچ‌عنوان اطلاعات کافی نمی‌دادند.
 من به یاد ندارم که غیر از مواردی که شما جداگانه در صحن شورا اعلام می‌کردید، آقای سروری به‌عنوان رئیس کمیسیون چنین مواردی را تذکر ندادند!
چه عرض کنم، من می‌توانم درباره عملکرد خودم صحبت کنم. معاونت نظارت در حیطه کار من است. ضمن اینکه کار شورا گروهی است تا اگر من در موضوعی به نتیجه می‌رسم، عده‌ای دیگر پشت سر من باشند تا به نتیجه برسیم.
 یعنی این همراهی در کمیسیون خودتان هم وجود نداشت؟
حالا بگذارید وارد این مسائل نشویم. البته باید گفت که با توجه به حجم کارها و محدودیت‌های قانونی افراد را ناامید از پیگیری و محکوم به ناکارآمدی می‌کند.
 در این سال‌ها بسیاری از اعضای شورای شهر به این نتیجه رسیدند که در نهایت برای جبران این بی‌کفایتی قانون بهترین کار اعلام موضوعات و افشاگری در صحن علنی و در ارتباط با رسانه‌هاست؟ شما هم به همین نتیجه رسیدید؟
بله. راه دیگری نبود؛ هرچند این موضوعات در قالب یک خبر است و می‌توان از ارگان‌های نظارتی هم استفاده کرد و من تقریبا بیشتر موضوعات را برای سازمان بازرسی کل کشور ارسال کرده‌ام. درباره واگذاری‌های املاک از سال ١٣٨٠ به بعد که موارد زیادی به شکل اجاره، نگهداری یا فروش به اشخاص حقیقی و حقوقی داده شده، فهرست خواستم اما ندادند. من هم دیدم هیئت‌رئیسه حمایت نمی‌کند و اعلامش در شورا هم تأثیری ندارد، به سازمان بازرسی کل کشور ارسال کردم تا آنها دنبال کنند. از این موضوع چندین ماه می‌گذرد و هنوز جوابی نگرفته‌ام. غیر از این موارد در بودجه‌های سنواتی هم موارد زیادی از تخلف وجود دارد؛ مثلا کد پروژه‌‌هایی که به برخی از افراد و شرکت‌ها داده‌اند، برای چه کسانی بوده، خصوصی بوده یا اسنادی وجود دارد؟ این ردیف‌ها و کد پروژه‌ها پول مردم است که باید مشخص باشد برای چه کاری و دست چه کسانی بوده است؟ اینها پول مردم است و باید مشخص باشد.
 این کد پروژه‌هایی که می‌گویید، چه تعداد هستند؟
من بیش از ۵٠ مورد آنها را استخراج کرده‌ام که هیچ توجیهی ندارد. این کد پروژه‌ها در همه حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی و مذهبی و ورزشی و… بوده است.


منبع: بهارنیوز

صدور دستور قتل از زندان!

گروه جامعه_رسانه ها: روزنامه ایران نوشت:در پی تیراندازی شبانه در یکی از خیابان‌های مشهد که منجر به قتل شد مأموران پلیس آگاهی خراسان رضوی رد پای یک مرد زندانی و یک زن را در این درگیری مسلحانه شناسایی کردند.دراین واقعه خونین که شامگاه یکشنبه اتفاق افتاد ابتدا سرنشینان یک دستگاه پراید سفید در چهارراه امامیه مشهد در حال پیاده شدن از خودرو بودند که پراید دیگری در همان محل توقف کرد.اما ناگهان همان موقع صدای شلیک گلوله‌ای ساچمه‌ای از سلاح وینچستر، در فضا طنین انداخت.در این حادثه جوانی با اسلحه وینچستر به سوی راننده ۳۴ ساله پراید سفید شلیک کرد و دو سرنشین دیگر پراید که از خودرو پیاده شده بودند با دیدن مهاجمان پا به فرار گذاشتند، اما دوباره به صحنه حادثه بازگشتند و به درگیری ادامه دادند.

با گزارش این حادثه به نیروی انتظامی و اورژانس، مأموران پلیس و امدادگران وارد عمل شدند و در حالی که ۳ مهاجم ناشناس از محل گریخته بودند، پیکر راننده ۳۴ ساله به یکی از مراکز درمانی در منطقه قاسم آباد انتقال یافت. اما مرد جوان به علت شدت خونریزی و اصابت گلوله‌های متعدد ساچمه‌ای، جان سپرد.جریان حادثه توسط مأموران انتظامی به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش داده شد و ساعت ۲۲ شب قاضی دادسرا به همراه کارآگاهان اداره جنایی برای ادامه تحقیق روانه بیمارستان شدند ولی اطلاع یافتند مرد مجروح که «ح – س» نام داشت به علت اصابت گلوله به سر و صورت و قفسه سینه جان سپرده است. یکی از شاهدان حادثه گفت: وقتی پراید مهاجمان متوقف شد، ۲ نفر از آن بیرون آمدند که یکی از آنها با سلاح وینچستر شلیک می‌کرد و فرد دیگری نیز که کلت کمری در دست داشت از داخل فضای سبز بیرون آمد و بی‌هدف ۲ گلوله شلیک کرد.


درادامه بازپرس دستور بازرسی خودروی خون آلود را داد که کارآگاهان در جست‌و‌جوها شمشیر و چماقی بزرگ یافتند که بدین‌ترتیب احتمال دادند بین مهاجمان و سرنشینان پراید سفید آشنایی و خصومت قبلی وجود داشته است. تحقیقات ادامه یافت تا اینکه بامداد روز بعد بازپرس دستور احضار ۲ نفر از همراهان مقتول را صادر کرد و بدین ترتیب «ش-س» (برادر مقتول) و دوست وی که از سرنشینان پراید بودند برای بازجویی به پلیس آگاهی خراسان رضوی اعزام شدند.


برادر قربانی ماجرا گفت: من و برادرم و یکی از دوستانمان سوار بر پراید به منطقه قاسم آباد رفتیم تا یکی از دوستانمان را ملاقات کنیم. درحالی که من و دوستم از خودرو پیاده می‌شدیم ناگهان یکی از مهاجمان را که به طرف ما می‌آمد شناختم و فریاد زدم فرار کنید! برادرم داخل خودرو بود، من به داخل کوچه‌ای در همان منطقه گریختم ولی با شنیدن صدای گلوله متوقف شدم و به محل برگشتم که با پیکر غرق در خون برادرم روبه رو شدم.

 

این جوان درباره چگونگی ماجرای شلیک مهاجمان ناشناس گفت: حدود ۳ روز قبل آنها به سوی من در بلوار آزادی شلیک کرده بودند. آن روز من با زنی قرار داشتم زیرا آن زن پیشنهاد کرده بود همراهش به شمال بروم! ولی وقتی به محل قرار رفتم، افرادی به سوی من تیراندازی کردند.سرنشین دیگر پراید نیز به مأموران گفت: «لحظه درگیری، از خودرو پیاده شدم و به سمت یک نانوایی در همان محل رفتم که ناگهان مهاجمان شلیک کردند.» در پی اظهارات این ۲ جوان، توجه پلیس متوجه زنی شد که ردپایش در این جنایت به چشم می‌خورد.

 
با ادامه بررسی‌ها مشخص شد زن مورد نظر با جوان دیگری آشنا بوده و گفته می‌شود آن مرد دستور «زهرچشم گیری» از جوان مقتول را داده است. سرانجام کارآگاهان ردپای این مرد را در زندان یافتند که به نظر می‌رسید او همان ناشناسی است که دستور «زهرچشم گرفتن» را داده است. اکنون با پیدا شدن ردپای زن جوان، تحقیقات کارآگاهان برای روشن شدن سایر ابعاد این جنایت ادامه دارد.


منبع: بهارنیوز

جرئیات ماجرای کودک‌آزاری در ساوه

به گزارش ایسنا، هادی ملکی در نشستی با خبرنگاران با ابراز تاسف از حادثه اخیر کودک‌آزاری در ساوه، گفت: در بامداد روز شنبه هفتم مردادماه مادری کودک خود را که در حالت بیهوشی به سر می‌برد، به همراه شخص دیگری به بیمارستان می‌آورد که این طفل بنا به تشخیص اولیه پزشکان مشکوک به کودک آزاری بوده است و بلافاصله اورژانس اجتماعی، مددکاران بهزیستی و تیم پزشکی به رسیدگی به وضعیت او می‌پردازند.وی ادامه داد: در بررسی‌های انجام شده توسط اورژانس اجتماعی متوجه می‌شوند که آثار کبودی و صدماتی در جسم کودک  مشاهده می‌شود و اقدامات درمانی انجام و پس از آن مراتب به دستگاه قضائی و انتظامی منعکس می‌شود.

 

این مقام قضائی افزود: بلافاصله با اعلام این گزارش مقامات قضائی و انتظامی در بیمارستان شهید مدرس ساوه حاضر شدند و ضمن صدور دستورات لازم، قاضی دادگاه کیفری و بازپرس پرونده اقدام به آغاز تحقیقات کردند.وی بیان کرد: در حین انجام تحقیقات، کادر درمانی بیمارستان تصمیم به اعزام کودک به مراکز درمانی مجهزتر در تهران می‌گیرند که به دلیل افت یک‌باره سطح هوشیاری کودک از انتقال طفل به تهران منصرف می‌شوند.ملکی بیان کرد: پس از بررسی‌های تکمیلی توسط دستگاه قضائی و انتظامی، با توجه به اظهارات متناقض مادر کودک در بازجویی قرائنی مبنی بر کودک آزاری به دست می‌آید و نهایتا این طفل صبح امروز فوت و پرونده با موضوع کودک آزاری منتهی به قتل پیگیری می شود.

 

وی گفت: در این رابطه سه نفر بازداشت هستند که یکی متهم به کودک آزاری است  و دو نفر دیگر به دلیل اخفای ادله جرم و انحراف در تحقیقات پلیس در بازداشت بسر می‌برند.وی گفت: دلایل کشف شده حاکی از آن است که کودک آزاری توسط این شخص انجام شده و با تیزهوشی ماموران ادله امحاء شده جرم کشف و مورد بازیابی از طریق بازبینی دوربین‌های مدار بسته و موبایل متهم قرار گرفت و مشخص شد که صدمات، منجر به مرگ مغزی کودک شده است و منتظر نظریه نهایی پزشکی قانونی در خصوص علت تامه فوت هستیم.

 

رئیس دادگستری ساوه در پاسخ پرسش ایسنا که آیا آزار جنسی نیز در خصوص این کودک واقع شده است، گفت: یک سری قرائن در این خصوص وجود دارد که نیاز به بررسی ببشتر و اعلام نظر قطعی پزشکی قانونی با معاینه دقیق و کالبد شکافی جسد است.وی درخصوص زمان اعلام نظریه پزشکی قانونی در مورد آزار جنسی این کودک گفت: نظریه اولیه پزشکی قانونی اعلام شده است اما نمی توان بر اساس نظریه اولیه اظهارنظر قطعی کرد ولی تلاش می‌شود در کمتر از یک هفته با اعلام قطعی نظریه پزشکی قانونی در این خصوص نیز اظهارنظر شود.

 

رئیس دادگستری ساوه در ادامه با توصیه به برخی از مسئولان در خصوص اعلام نظر در چنین وقایعی، گفت: ‌مسئولان باید در این گونه مسائل صبورتر باشند و خیلی زود و شتابزده اظهار نظر نکنند زیرا این کار به پروسه تحقیقات قضائی نیز لطمه زده و فضای جامعه را ملتهب می کند.وی بیان کرد: اگر دستگاه قضائی کمی دیرتر اطلاع‌رسانی می‌کند، به دلیل این است که باید ابعاد مختلف حادثه ارزیابی و سپس اعلام نظر کند و تقاضای دستگاه قضائی از مسئولان این است که کمی صبورتر باشند و با تانی و بردباری رفتار کنند.


منبع: بهارنیوز

قتل پدر و پسر به خاطر اره‌ برقی

گروه حوادث: مردی که به خاطر اختلافات پیش‌آمده بر سر یک اره‌ برقی، با سلاح شکاری پدر و پسری را به قتل رسانده بود، پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران در آستانه طناب دار قرار گرفت.مرداد ۹۵ وقوع یک فقره درگیری خانوادگی منجر به تیراندازی در روستای سنگان تهران به کلانتری امامزاده داوود اطلاع داده شد.در این درگیری، مردی ۳۵ ساله به نام مهدی با استفاده از سلاح شکاری اقدام به تیراندازی کرده و باعث قتل یک پدر و پسر و زخمی شدن سه نفر دیگر از آشنایان خود شده بود. او همراه پدر و دو برادرش از محل سکونت خود متواری شده بود تا کارآگاهان دستگیری‌اش را در دستور کار خود قرار دهند.

تحقیقات آنها نشان می‌داد طرفین نزاع خویشاوند هستند اما به دلیل اختلافات قدیمی، بارها با هم درگیر شده‌اند. نزاع اخیر نیز به خاطر یک اره‌برقی رخ داده بود به نحوی که به گفته شاکیان، خانواده متهم، اره‌برقی یکی از مقتولان را گرفته اما آن را پس نمی‌داد. دو روز قبل از حادثه هم فرزندان طرفین با هم دست به یقه شده بودند. براساس تحقیقات پلیس در روز حادثه، خانواده مقتول به سمت محل سکونت خانواده متهم که در سراشیبی قرار داشت، سنگ‌پرانی کرده بودند که متهم با دیدن این صحنه، اسلحه شکاری خود را برداشت و به سمت آنها تیراندازی کرد و مرگ آن دو را رقم زد.سرانجام متهم پس از چهار ماه در رباط‌کریم شناسایی و دستگیر شد. او در بازجویی‌ها به هر دو قتل اعتراف کرد تا پرونده‌اش برای رسیدگی در اختیار شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران قرار گیرد. صبح دیروز، در ابتدای جلسه دادگاه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: «خانواده مقتول از آشنایان ما هستند اما اختلافات ما از مدت‌ها قبل شروع شده بود. سری آخر بر سر پس دادن اره‌برقی یکی از مقتولان با هم درگیر شده بودیم. روز حادثه، وقتی سنگ‌پرانی طرف مقابل را دیدم سلاح شکاری‌ام را برداشتم و شلیک کردم. گلوله‌ها به پنج نفر از جمله یک پدر و پسر از فامیل‌هایمان خورد و باعث فوتشان شد. من از کاری که کردم پشیمانم و از اولیای دم درخواست بخشش دارم.» در پایان دادگاه قضات برای صدور رای نهایی وارد شور شدند.


منبع: بهارنیوز

ورود سامانه بارشی از شمالغرب کشور

به گزارش میزان، مرتضی ضراب اظهار داشت: روز گذشته شاهد بارش باران در شمال کشور، خراسان شمالی و ارتفاعات البرز بودیم. در استان گلستان بارش ها بسیار خوب بود و در مینو دشت این استان، ۳۰ میلیمتر بارش باران گزارش شد. پیش از این در مورد بارش سیل آسا در نیمه مرداد در شمال شرق کشور هشدار داده بودیم. امروز برای خراسان شمالی بارش رگباری پیش بینی می کنیم.کارشناس سازمان هواشناسی از ورود سامانه بارشی از شمال غرب کشور خبر داد و افزود: این سامانه در استان های اردبیل، آذربایجان شرقی و غربی فعال می شود.ضرابی با اشاره به اینکه در خوزستان کاهش دما رخ می دهد اما ممکن است گرمای هوا در برخی نقاط این استان تا ۵۱ درجه، برسد، گفت: تهران روز گذشته ۳ درجه، البرز۴ درجه، اصفهان و قزوین ۴ درجه خنک شده اما سنندج به علت وجود گرد و غبار ۴ درجه گرمتر شد.وی در مورد وضعیت جنوب شرق کشور گفت: امروز شاهد وقوع طوفان شن به علت افزایش سرعت باد در جنوب خراسان جنوبی و مناطق شمالی سیستان وبلوچستان هستیم. بهتر است افراد ساکن این مناطق امروز کمتر از خانه خارج و در فضای باز قرار نگیرند.


منبع: بهارنیوز

مرگ ۲ معلول در یک مرکز شبانه‌روزی

به گزارش میزان، روز یکشنبه هفته جاری، ۳ تن از معلولان مرکز شبانه روزی ” فاطمه قشقایی کافی الملک” شبستر با علائم مسمومیت به بیمارستان ارجاع داده می شوند.وی افزود: پس از معاینه اولیه از سوی پزشک و انجام مداوای اولیه، این ۳ نفر که به صورت سرپایی پذیرش شده بودند از بیمارستان ترخیص و به مرکز نگهداری برده می شوند.مدیرکل بهزیستی استان آذربایجان شریقی با اشاره به وضعیت ۱۰ تن از معلولان دیگر این مرکز خاطرنشان کرد: روز دوشنبه، ۱۰ نفر از معلولان همان مرکز با علائمی مشابه به بیمارستان برده می شوند که متاسفانه ۲ تن از این معلولان که با علائم مسمومیت در بیمارستان پذیرش شده بودند جان خود را از دست می دهند.

ارشد زاده ادامه داد: این دو معلول فوت شده سابقه تشنج غیر کنترلی را داشته و تشنج می تواند یکی از دلایل فوت این دو معلول باشد. وی با تاکید بر اینکه علت مرگ دو معلول در مرکز نگهداری شبانه روزی معلولان مشخص نیست اظهارکرد: هنوز علت اصلی مرگ این دو معلول مشخص نیست و با توجه به آزمایش های صورت گرفته، علت مرگ اعلام خواهد شد.مدیرکل بهزیستی استان آذربایجان شرقی از تشکیل یک کمیته به منظور بررسی زوایای این حادثه خبرداد و تصریح کرد: کمیته ای با حضور من به عنوان مدیرکل استان، معاون امور توانبخشی، عوامل حراست، بازرسی و ۲ کارشناس ارشد توانبخشی آذربایجان شرقی در غالب یک کمیته موضوع مرگ ۲ معلول و مسمومیت چند تن دیگر را بررسی خواهیم کرد.وی تاکید کرد: یک تیم قضایی نیز بررسی موضوع را در دستور کار قرار داده و نتیجه به زودی اعلام خواهد شد.ارشد زاده در پاسخ به این پرسش که آیا معلولانی که دچار مسمومیت شده اند به خانواده های خود ارجاع داده می شوند یا خیر، گفت: تعدادی از خانواده های معلولان درخواست حضور فرزندان خود در خانه هایشان را داشته اند اما از آنها درخواست کرده ایم که فرزندان آنها در قرنطینه باشند تا نتیجه نهایی علت مسمومیت آنها مشخص شود.مدیرکل بهزیستی استان آذربایجان شرقی بیان کرد: ۱۱ معلولی که پیش از این دچار مسمومیت شده اند، مراحل درمان را طی کرده و وضعیت آنها تحت کنترل است.


منبع: بهارنیوز

با کارت بانکی دزدی خرید می‌کردیم

به گزارش ایلنا، در سومین طرح برخورد با سارقان و زورگیران توسط نیروی انتظامی تهران بزرگ، ۲۸ باند که شامل ۱۱۳ سارق بودند؛ شناسایی و دستگیر شدند. یکی از آنها سارق جوانی بود که به همراه سه همدست خود در خیابان‌های شمال شهر تهران اقدام به زورگیری می‌کردند، ادعای بیگناهی می‌کرد و مدعی بود که به همراه خانم جوانی که به تازگی با او در یک مهمانی آشنا شده بود، برای خرید رفته و در هیچ زورگیری حضور نداشته و با اینکه شاکی این پرونده نیز در آنجا حضور داشت و او را شناسایی کرده بود، باز هم منکر زورگیری می‌شد! با این زورگیر جوان گفت‌وگویی کرده‌ایم که متن آن را در زیر می‌خوانید:
متولد چه سالی هستی؟
زورگیر جوان: سال ۷۲
کجا زندکی می‌کنی؟
زورگیر جوان: مدتی ساکن بلوار ابوذر بودیم، اما در حال حاضر در اندیشه شهریار زندگی می‌کنم.
به چه جرمی بازداشت شدی؟
زورگیر جوان: زورگیری.
همدست داشتی؟
زورگیر جوان: بله. یک خانم جوان.
کجا با او آشنا شدی؟
زورگیر جوان: در یک مهمانی با هم آشنا شدیم.
با او برای زورگیری می‌رفتی؟
زورگیر جوان: من زورگیری نکردم. یکبار به من گفت کارتی دارم بیا با هم بریم، خرید کنیم و ما هم رفتیم.
آن خانم هم دستگیر شده؟
زورگیر جوان: نه، فرار کرد.
همدستت ساکن کجا بود؟
زورگیر جوان: پاسداران
شاکی پرونده اینجاست و تو را شناسایی کرده…
زورگیر جوان: اشتباه می‌کند من زورگیری نکردم.
سابقه داری؟
زورگیر جوان: بله به خاطر دعوا و ضرب و جرح بازداشت شده بودم، اما همان روز از شاکی رضایت گرفتم و آزاد شدم.
شاکی مدعی است از او کارت‌های بانکی‌اش را گرفته‌اید با کارتی که گرفته بودید، چه کار کردید؟
زورگیر جوان: یک روز آن خانم به من گفت می‌خواهد موبایل بخرد و با هم به مغازه موبایل فروشی رفتیم و دو عدد موبایل خریدیم که صاحب مغازه فهمید کارت‌ها دزدی است.
چطور متوجه شد کارت‌ها دزدی است؟
زورگیر جوان: اسم روی کارت با اسم دختره یکی نبود، برای همین از او پرسید کارت‌ برای چه کسی است که او گفت برای ناپدری‌اش است، اما او فهمید دروغ می‌گوییم.
با گوشی‌های موبایل چه کردید؟
زورگیر جوان: دختره گفت آن‌ها را لازم ندارد و به من داد و من هم آن‌ها را به دوستم دادم.
شاکی پرونده نیز که در پلیس آگاهی حضور داشت، به سوال‌های خبرنگار ایلنا اینگونه پاسخ داد:
چه زمانی و چگونه از شما زورگیری شد؟
شاکی:در میدان نوبنیاد منتظر ماشین بودم ساعت ۵ و نیم عصر بود، خودروی ۲۰۶ نگه داشت، یک آقا به همراه راننده در جلو و یک خانم در صندلی عقب نشسته بودند، هنگامی که خواستم سوار ماشین شوم، راننده از خانم خواست تا جلو بنشیند و آقایی که در صندلی جلوی ماشین نشسته بود به عقب بیاید.
آیا زورگیران به شما آسیبی هم رساندند؟
شاکی: آن‌ها بلافاصله با وارد کردن ضرباتی سر من را به پشت صندلی شاگرد خم کرده و با بند پوتینم دستانم را از پشت بستند و حدود ۲ تا ۳ ساعت در خیابان می‌چرخیدیم و من نمی‌دانستم به کجا می‌روم. آن‌ها کارت‌های بانکی که از جیبم درآورده بودند و به زور چاقو، رمز کارت‌ها را از من گرفتند و تهدیدم کردند که اگر رمز اشتباه باشد؛ مرا با چاقو خواهند کشت.
در ابتدا رفته بودند، طلا بخرند اما طلافروشی به آن‌ها طلا نفروخته بوده چون کارت شناسایی نداشتند بعد برای خرید موبایل اقدام کردند و از کارتم ۶ میلیون و ۲۴۰ هزار تومان خرید کردند، البته با سایر اموالم از جمله ساعت، گوشی موبایل، پالتو و… حدود ۲۰ میلیون از من دزیدند.
زورگیران را شناسایی کرده‌اید؟
شاکی: یکی از آن‌ها که همین پسر جوان است که راننده آن ماشین بود.


منبع: بهارنیوز

دو روز مانده تا بی‌خانمانی

می‌گل هشترودی- روزنامه بهار
از خیابان پر ازدحام پیروزی که گذر می‌کنیم به منطقه‌ای می‌رسیم به نام «آب موتور»، با گذر از چند کوچه و خیابان می‌رسیم. به کوچه‌ای به نام «بهادری منفرد». وارد کوچه تنگ و تاریک که می‌شویم بوی نامطلوبی از جوب‌های اطراف حس می‌شود. هر چه به انتهای کوچه نزدیک می‌شویم تنگ‌تر می‌شود. خانه‌های این کوچه  بیش‌تر به دخمه شبیه‌اند تا خانه اما از شکل خانه‌ها مشخص است هنوز افرادی در آن‌ها زندگی می‌کنند. به پلاک یازده می‌رسیم. درب قهوه‌ای رنگ زوار در رفته‌ای دهن کجی می‌کند. خانه دخمه شکل دو طبقه‌ای که پنجره طبقه دوم به پشت در خانه اشراف دارد. زنگ اول را می‌زنم. زنی از پشت آیفون می‌گوید کیه؟ به او می‌گویم از روز نامه بهار آمده‌ایم. آیفون را می‌گذارد تا برای باز کردن در به حیاط بیاید، در همین حین پنجره طبقه دوم باز می‌شود و پیرزنی می‌گوید با کی کار دارین؟ در جواب سوالش می‌گویم با خانم بهیاری کار دارم خانه هستند؟ می‌گوید نمی‌شناسم و در خانه باز می‌شود. زنی با چادر مشکی پشت در ظاهر می‌شود. خودش است خانم بهیاری. . .

سلام می‌کنیم و اجازه ورود می‌گیریم جالب این است که همسایه بالایی آن‌ها را نمی‌شناسد. وارد حیاط خانه می‌شویم حیاط کوچکی که با وجود این‌که کهنگی خانه کلنگی از در و دیوار آن می‌بارید اما شسته شده و مرتب است. از در حیاط وارد به اصطلاح خانه می‌شویم. راهرو باریکی که مستقیم به آشپز خانه‌ای دو متری ختم می‌شود و سمت چپ یک حال و پذیرایی کوچک است. همین. کل خانه خلاصه شده در یک حال و یک آشپزخانه! کارتون‌های بزرگی از یخچال و گاز در راهرو به چشم می‌خورد. وارد حال می‌شویم. تلویزیون کوچکی کنار حال جا خوش کرده است که با صدای بلند برنامه تلویزیونی پخش می‌کند. یخچال، میز، کمد، پشتی، میز آرایشی، چند فرش رنگ و رو رفته و یک دست مبل زوار در رفته، خلاصه می‌شود در وسایل این حال و پذیرایی. زن ساده که چادر مشکلی اش را سفت گرفته است تعارف می‌کند بنشینیم. روی زمین روبه رویش نشستیم.

از او می‌پرسم شوهرش کجاست؟ می‌گوید خانه نیست. ۶ صبح می‌رود ۱۲ شب می‌آید. از او می‌خواهم در رابطه با شوهرش توضیح دهد، شوهری که می‌دانستم رفتگر شهرداری بوده و تقریبا شش سال پیش بعد از یک تصادف  اخراج شده است. زنی که رو به رویم نشسته آرام و با صدای لرزانی توضیح می‌دهد که شوهرش رفتگر شهرداری بوده که به صورت پیمانکاری کار می‌کرد. چند سال پیش یک روز در میدان  قیام با ماشینی تصادف کرد از همان موقع از کار اخراج و خانه نشین شد چون پایش آسیب دیده بود والان هم پلاتین در پایش است. همین خانه نشینی کم کم باعث شد او مشکل اعصاب پیدا کند. دیگر جایی به او کار ندادند ولی او طاقت در خانه ماندن ندارد. از شش صبح که از خواب بیدار می‌شود می‌رود در خیابان‌ها می‌چرخد تا ۱۲ شب که به خانه می‌آید. کاری برای انجام دادن ندارد فقط در خیابان‌ها می‌چرخد و تا آنجایی که من می‌دانم پاتوقش پمپ بنزین شهدا است. به من چیز زیادی نمی‌گوید چون معمولا عصبانی است و فحش می‌دهد. در همان خیابان هم بعضی‌ها او را به دلیل ظاهر آشفته و مشکل اعصابش مسخره می‌کنند، با آن‌ها هم دعوا می‌کند و فحش می‌دهد. به این‌جا که می‌رسد لرزش صدایش کاملا مشهود است. زیر لب خدا را شکر می‌کند اما صدایش را می‌شونم. لبش می‌خندد اما از گوشه چشمش قطره اشکی سر می‌خورد.

سرش را پائین انداخته و سکوت کرده است. از او می‌پرسم بعد از این‌که این اتفاق برای شوهرتان افتاد شهرداری و بیمه هیچ کاری برای او انجام ندادند. باز هم لبخندی روی لبش جا خوش می‌کند. می‌گوید نه هیچ کاری برای ما انجام ندادند گفتند چون شوهرت خارج از وقت اداری تصادف کرده و به صورت پیمانکاری کار می‌کرده هیچ چیزی حتی بیمه هم به او تعلق نمی‌گیرد. شوهرم روزی که تصادف کرد داشت دنبال کار بیمه اش می‌رفت. تا به حالا هم هیچ پولی به ما نداده اند. در باره بچه هایش می‌پرسم می‌گوید دو دختر دارد یکی دبیرستانی است دیگری کلاس ششم ابتدایی است. علت عدم حضورشان را جویا می‌شوم که توضیح می‌دهد شهرستان هستند. می‌گوید مادرم در شهرستان مریض حال است سرطان دارد و بچه‌ها را برای مراقبت از او به شهرستان فرستاده ام. صدایش هنوز هم بغض دارد و می‌لرزد اما لب هایش همچنان خندان است. می‌گوید نزدیک یک هفته است که رفته‌اند وقتی هم بودند از وضعیت پدرشان خیلی ناراحت بودند. پدرشان مدام عصبانی بود و با آن‌ها دعوا می‌کرد.

از او می‌پرسم پس این روزها چگونه امرار معاش می‌کنند؟ سرش را پائین می‌اندازد و می‌گوید بعضی وقت‌ها کسی کمکمان می‌کند بعد سرش را بلند می‌کند و با صدای لرزان و آرامی می‌گوید گاهی هم پله شوری و ازاین کار‌ها به خودم می‌خورد و انجام می‌دهم و پول می‌گیرم. روزهایمان را با همین‌ها می‌گذرانیم.به جعبه‌های بزرگ یخچال و گازی که در راهرو قرار دارد و فرش ۱۲ متری لوله شده‌ای که گوشه حال به دیوار زده‌اند اشاره می‌کنم و می‌گویم این‌ها وسایل شما هستند؟ در جوابم باز هم لبخند می‌زند و با همان صدایی که حالا کاملا از بغض می‌لرزد می‌گوید نه. کم کم قطرات اشک به وضوح از کنار چشمش پایین می‌آید. می‌گوید وسایل صاحب خانه است. ما ۶ میلیون پول پیش داده بودیم اما چون کرایه ماهیانه نداشتیم از همان ۶ میلیون کم می‌کرد. الان ۲ سال است اینجا هستیم و پول پیش هم تمام شده است. صاحب خانه اسباب آورده و می‌گوید تا ۲ روز دیگر باید تخلیه کنید. لبخندش عمیق‌تر می‌شود و سرش را پایین می‌اندازد می‌گویم حالا می‌خواهید چه کار کنید؟ در جوابم سری تکان می‌دهد و می‌گوید چه کاری می‌توانم انجام دهم؟ شما جای من بودید چه می‌کردید؟

از او می‌پرسم آیا تا به حال به کمیته امداد و موسسات خیریه مراجعه کرده است؟ با استیصال می‌گوید بله به کمیته امداد رفتم برای تحقیق به خانه مان آمدند اما وقتی دیدند شوهرم در خانه نیست، صبح می‌رود و شب می‌آید فکر کردند دروغ می‌گویم و شوهرم سر کاری می‌رود به همین دلیل دیگر سراغی از ما نگرفتند. به ۳ موسسه خیریه هم مراجعه کردم اما آن‌ها هم مثل کمیته امداد وقتی آمدند دیدند که همسرم نیست فکر کردند دروغ می‌گویم. این بار اشک گوشه چشمش را  با چادرش پاک می‌کند و سرش را پایین می‌اندازد. باز هم کلمه خدایا شکرت که از دهان او خیلی آرام گفته می‌شود به گوشم می‌رسد.

می‌پرسم انتظار داشتی شهرداری چه کاری برایتان انجام بدهد؟ سرش را بالا می‌آورد و می‌گوید دلم می‌خواست کاری می‌کردند که حد اقل بیمه به ما تعلق بگیرد و یک خانه کوچکی داشتیم که حداقل بدون اجاره در آن زندگی می‌کردیم. مهم نیست که خانه چقدر کوچک بود همین که سقفی روی سرمان بود کافی بود. پس فردا که باید خانه را تخلیه کنیم هیچ پولی نداریم که با آن خانه بگیریم هر جا هم که رفتم صحبت کردم از اجاره هفتصد هزار تومان به بالا حرف می‌زدند. خنده روی لبش پر رنگ‌تر می‌شود و می‌گوید حالا بعد از تخلیه باید در خیابان چادر بزنیم. می‌پرسم صاحب خانه گفته وسایلتان را به خیابان می‌اندازد؟ در جواب لبخندی می‌زند و می‌گوید نه نگفته است اما این‌که وسیله اش را توی خانه آورده است معنی دیگری دارد؟

آدرس پاتوق شوهرش را می‌گیریم از او خداحافظی می‌کنیم و به پمپ بنزین شهدا می‌رویم. از مسئول‌های پمپ بنزین درباره عباس بهیاری سوال می‌کنیم، مردی که رفتگر بود و حالا ناراحتی اعصاب دارد. می‌گویند شب‌ها به این جا می‌‌آید. برای اطلاع بیش‌تر از کسبه محل پرس جو می‌کنم. عده‌ای او را نمی‌شناسند و عده‌ای هم خود را به نشناختن می‌زنند مرد اخمویی که در مغازه املاک کنار پمپ بنزین کار می‌کند در جواب سوالم سرش را بلند می‌کند، نگاهی به من می‌اندازد و می‌گوید نخیر نمی‌شناسم اما کسبه دیگر گفته بودند که عباس بیش‌تر اوقات در مغازه این مرد اخمو است و بارها همین مرد به او کمک مالی کرده است. مرد رفتگری را آن سمت خیابان می‌بینم به سمت او می‌روم و می‌پرسم کسی را می‌شناسد که قبلا رفتگر بوده اما تصادف کرده و حالا مشکل اعصاب دارد؟ می‌گوید یکی را می‌شناختم اسمش یوسف بود اما دو هفته پیش تصادف کرد و مرد! با این یک جمله حرف او می‌توان فهمید امثال عباس‌ها زیادند اما صدایی از آن‌ها شنیده نمی‌شود. به سراغ زن دستفروشی که در همان حوالی بساط پهن کرده بود می‌روم و از او سراغ عباس را می‌گیرم، اول با اخم نگاهم می‌کند و می‌گوید چه کارش دارید آنقدر اذیتش می‌کنید؟ مگر شما خدا ندارید؟ او را توجیح می‌کنم که برای اذیت کردن نیامده‌ام لبخندی می‌زند و عذر‌خواهی می‌کند. می‌گوید چون خیلی از جوان‌ها او را در خیابان اذیت می‌کنند این برخورد را داشته است. زن دستفروش می‌گوید عباس ۷ شب به بعد در همان حوالی میدان شهدا و شکوفه دیده می‌شود. با خانم بهیاری تماس می‌گیرم و می‌پرسم پاتوق دیگری از شوهرش سراغ ندارد. در جوابم می‌گوید نه به خدا نمی‌دانم کجاست او ۱۲ شب می‌آید و من اصلا جرات ندارم با او صحبت کنم.

عباس ها، یوسف‌ها و امثال این رفتگران زحمت کش در اطراف ما زیادند و سر نوشت آن‌ها نیز از یک جایی به بعد شبیه یکدیگر است و هستند خانواده هایی که زیر بار فقر و فشار باز هم با سیلی صورت خود را سرخ می‌کنند، مثل زن عباس که در تمام مدت صحبت به درد هایش لبخند می‌زد و هر جا دردش عمیق‌تر می‌شد لبخندش نیز عمیق‌تر بر صورتش جا خوش می‌کرد اما اشک‌های بی صدایش نشان از دردی عمیق داشت.


منبع: بهارنیوز

شیخ‌محمد زنان دوچرخه‌سوار را نجات داد

به گزارش ایران آنلاین به نقل از خلیج نیوز، زنان دوچرخه سوار در بیابانی در نزدیکی «الدرده » گم شده بودند و به شدت ناامید بوده اند که امیر امارات به آنها کمک کرده است. بنا به گفته زنان آنها پس از گم کردن مسیر خود و گرفتار شدن در تاریکی شب تنها به کمک خدواند امید داشته اند که شیخ محمد به همراه چند مرد دیگر از بیابان عبور می کرد که متوجه حضور زنان شده  و به آنها کمک کرده تا به شهر بازگردند. این زنان با دیدن شیخ محمد شگفت زده شده و به همین خاطر با وی عکسی یادگاری گرفته‌اند.

گفتنی اینکه برخلاف بسیاری از سران ممالک اسلامی، شیخ محمد ارتباط نزدیکی با مردم دارد و در بسیاری از مراسم عادی و روزمره مردم حضور پیدا می کند و بدون محافظ در مراکز خرید و … ظاهر می شود.


منبع: بهارنیوز

۲۴ ساعت ایرانی ها چگونه می گذرد (+نمودار)

بر اساس این نمودار تماشای تلویزیون و فعالیت های اجتماعی نیز در ساعات بعد از ظهر و شب (بین ۵ عصر تا ۱۰ شب) بیشتر می شود.

نتایج تحقیق یک موسسه کانادایی از چگونگی وقت گذراندن ایرانی ها در طی ۲۴ ساعت شبانه روز نشان می دهد غالب مردم ایران هیچ جایی برای مطالعه در ۲۴ ساعت شبانه روز خود تعیین نکرده اند.

به گزارش عصر ایران موسسه ” iran poll” که در تورنتو کانادا مستقر است و در طی ۱۲ سال گذشته  افکار سنجی و مطالعاتی درباره جامعه ایرانی داشته است، اخیرا عادات روزانه ایرانی ها در طی ۲۴ ساعت شبانه روز را اندازه گیری کرده است.

بر اساس نموداری که این موسسه از فعالیت های مردم ایران در طی شبانه روز منتشر کرده است، اوقات یک ایرانی به طور مشخص در طول مدت شبانه روز صرف بکی از ۹ فعالیت عمده زیر می شود:

خواب، خوردن و آشامیدن، کار، فعالیت های خانگی، ورزش و فراغت، عبادت، مسافرت، تماشای تلویزیون و فیلم و در نهایت فعالیت های اجتماعی.

 درصد هر کدام از این فعالیت ها در طی ۲۴ ساعت شبانه روز متغیر است؛ برای مثال عبادت مذهبی در طی ساعات شبانه روز در زمان های اول صبح، ظهر و غروب بیشتر می شود و یا “کار” در ساعات میان ۸ صبح تا ظهر بیشترین فعالیت در بین دیگر مشغولیت های عمده در بین ایرانی هاست.

بر اساس این نمودار تماشای تلویزیون و فعالیت های اجتماعی نیز در ساعات بعد از ظهر و شب (بین ۵ عصر تا ۱۰ شب) بیشتر می شود.

در زمینه ورزش و فعالیت های اوقات فراغت نیز این فعالیت در بین ایرانی ها غالبا در ساعات بعد از ظهر انجام می شود و عمده تمرکز آن در بین ساعت ۴ بعد از ظهر تا ۹ شب است.

در این نمودار “خواب” تنها فصل مشترک بین تمام ساعات شبانه روز است که درصد قابل توجهی از ساعات مردم را حتی در ساعات روز به خود اختصاص می دهد و این مساله نشان می دهد درصد قابل توجهی از ایرانی ها علاقه زیادی به خوابیدن دارند.

24 ساعت ایرانی ها چگونه می گذرد (+نمودار) 


منبع: عصرایران

جسد یکی دیگر از مفقودان حادثه دز از آب گرفته شد

معاون فرماندار دزفول از کشف جسد یکی دیگر از گردشگران مفقود حادثه دز در صبح سه‌شنبه خبر داد.

عبدالحسین پوررکنی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: جسد یکی دیگر از گردشگران مفقود در حادثه دز، پس از ۱۳ روز از حادثه، ‌ صبح امروز سه‌شنبه (۱۰ مردادماه) در منطقه چال‌کندی کشف شد.

وی افزود: با هماهنگی‌هایی که از روز گذشته انجام شد، سد دز امروز به منظور کاهش دبی آب رودخانه به طور موقت بسته شد و در این شرایط تیم‌های غواص آتش‌نشانی و قایقران‌ها عملیات جستجو را آسان‌تر انجام دادند.

پوررکنی بیان کرد: در نهایت تیم‌های غواص آتش‌نشانی توانستند جسد یکی از دو گردشگر مفقود را از آب بیرون بیاورند. اکنون یک گردشگر دیگر همچنان در دز مفقود است.

معاون عمرانی فرمانداری ویژه دزفول با بیان این‌که ابتدا عنوان شد جسد کشف شده متعلق به آقای غلام‌نژاد ۵۵ سال و پس از آن گفته شد که متعلق به دیگر مفقود جوان این حادثه است، اظهار کرد: تاکنون نمی‌توانیم بگوییم جسد کشف شده متعلق به چه کسی است و در حال حاضر این جسد جهت شناسایی به پزشکی قانونی تحویل داده شده است.


منبع: عصرایران

وفای به عهد در کلام امیرالمومنین(ع)

امام علی (ع) فرمودند:

 و َإیاک … اَن تَعِدَهُم فَتُتبِعَ مَوعِدَک بِخُلفِک … فَاِنَّ الخُلفَ یوجبُ المَقتَ عِندَاللّه‏ِ وَ النّاس.

بپرهیز از خلف وعده که آن موجب نفرت خدا و مردم از تو مى ‏شود.

(نهج البلاغه، نامه ۵۳ )
 منبع: افکار نیوز


منبع: الف

تشکیل ستادهای اربعین در ۳۱ استان/ تسهیلات برای عبور از مرز خسروی

حمید رضا گودرزی در گفت و گو با میزان، اظهار داشت: از سه ماه قبل جلسات اولیه ستاد اربعین ۹۶ در وزارت کشور برگزار شد. امسال هم ۱۳ کمیته تخصصی برای اربعین امسال راه اندازی شده است که در چهار جلسه گذشته کار خود را آغاز کرده و تصمیمات مورد نظر در مورد هر کمیته گرفته شد. 

وی ادامه داد: به دنبال این هستیم تا بندهای یادداشت تفاهم سال گذشته وزرای کشور ایران و عراق در مورد اربعین را امسال به اجرا برسانیم و تمامی این مفاد، اجرایی شود. 

سخنگوی ستاد اربعین  با بیان اینکه امسال مرز خسروی برای تسهیل عبور زائران بازگشایی شده و در آن ایام بکارگیری می شود، تاکید کرد: علاوه بر سه مرز قبلی با انجام هماهنگی با کشور عراق و راه اندازی زیرساخت ها، امسال مرز خسروی بازگشایی می شود تا از حج زائران در مرز مهران و مشکلات این مرز، کاسته شود. 

گودرزی با اعلام اینکه بازدیدهای میدانی از مرزهای خروجی آغاز شده است، تاکید کرد: در اولین گام مشکلات مرز مهران شناسایی و اقدامات  برای رفع مشکلات این مرز آغاز شده است. 

وی از آغاز به کار کمیته های استانی ستاد اربعین در ۳۱ استان خبر داد و افزود: تمامی ستادها در استان ها شکل گرفته و به عنوان نمونه در استانداری تهران تاکنون دو جلسه برگزار و ۵ کمیته تخصصی شکل گرفته است.

 


منبع: الف

با این سه گروه مهربان باشیم

امام صادق علیه السلام در روایتی سه گروه را سزاوار مهربانی دانستند.

متن حدیث به شرح زیر است:
 
أبی عَبْدِ اللَّهِ: إِنِّی لَأَرْحَمُ ثَلَاثَهً وَ حَقٌّ لَهُمْ أَنْ یُرْحَمُوا عَزِیزٌ أَصَابَتْهُ مَذَلَّهٌ بَعْدَ الْعِزِّ وَ غَنِیٌّ أَصَابَتْهُ حَاجَهٌ بَعْدَ الْغِنَى وَ عَالِمٌ یَسْتَخِفُّ بِهِ أَهْلُهُ وَ الْجَهَلَهُ.

امام صادق علیه السلام: من حتما با سه دسته مهربانی می‌کنم و سزاوار است که با آن‌ها مهربانی شود:

۱- بزرگی که ذلیل شده

۲- ثروتمندی که نیازمند شده

۳- عالمی که اطرافیانش و افراد نادان او را سبک می‌شمارند.
خصال، شیخ صدوق، ج. ۱، ص. ۸۷
 منبع: حوزه
 


منبع: الف

بارش باران در ۷ استان/ طوفان شن در جنوب شرق کشور

کارشناس سازمان هواشناسی گفت: بارش رگباری باران در ۷ استان امروز رخ می دهد.

مرتضی ضرابی در گفت و گو با میزان، اظهار داشت: روز گذشته شاهد بارش باران در شمال کشور،خراسان شمالی و ارتفاعات البرز بودیم. در استان گلستان بارش ها بسیار خوب بود و در مینو دشت این استان، ۳۰ میلیمتر بارش باران گزارش شد. 

وی ادامه داد: پیش از این در مورد بارش سیل آسا در نیمه مرداد در شمال شرق کشور هشدار داده بودیم. امروز برای خراسان شمالی بارش رگباری پیش بینی می کنیم. 

کارشناس سازمان هواشناسی از ورود سامانه بارشی از شمال غرب کشور خبر داد و افزود: این سامانه در استان های اردبیل، آذربایجان شرقی و غربی فعال می شود. 

ضرابی با اشاره به اینکه در خوزستان کاهش دما رخ می دهد اما ممکن است گرمای هوا در برخی نقاط این استان تا ۵۱ درجه، برسد، گفت: تهران روز گذشته ۳ درجه، البرز۴ درجه، اصفهان و قزوین ۴ درجه خنک شده اما سنندج به علت وجود گرد و غبار ۴ درجه گرمتر شد. 

وی در مورد وضعیت جنوب شرق کشور گفت: امروز شاهد وقوع طوفان شن به علت افزایش سرعت باد در جنوب خراسان جنوبی و مناطق شمالی سیستان وبلوچستان هستیم. بهتر است افراد ساکن این مناطق امروز کمتر از خانه خارج و در فضای باز قرار نگیرند.

 


منبع: الف

رفع ریزگردها،شاید ۱۵۳ سال دیگر!

پدیده گرد و غبار این روزها پا را از چند استان فراتر گذاشته و اکنون ۲۰ استان کشور درگیر ریزگردهای آزاردهنده هستند. این روزها نفس اهوازی ها، سیستانی ها، ایلامی ها ، اصفهانی ها و حتی مناطقی در اطراف پایتخت به شماره افتاده است…

به نوشته خراسان، پدیده گرد و غبار این روزها پا را از چند استان فراتر گذاشته و اکنون ۲۰ استان کشور درگیر ریزگردهای آزاردهنده هستند. این روزها نفس اهوازی ها، سیستانی ها، ایلامی ها ، اصفهانی ها و حتی مناطقی در اطراف پایتخت به شماره افتاده است. اگر همین گونه پیش برود، مردمان شهرهای دیگر کشور نیز شاید نفس کشیدن برایشان سخت شود. بگذریم از آن که این ریزدانه ها، هر بار که به سراغ برخی شهرها می روند، زندگی مردمان آن جا را مختل می کنند؛ از تعطیلی فرودگاه ها گرفته تا رفت و آمد و تعطیلی کار و کاسبی و تحصیل و…

ریزگردها پدیده ای زیست محیطی است که از ترکیب ذرات ریزگرد و غبار با آلاینده‌ های شهری به وجود می‌آید. منشأ اصلی این پدیده، کویرها و باتلاق ‌های در حال خشک ‌شدن در ایران و در کشورهای منطقه به ویژه عراق، عربستان و افغانستان است. به گفته معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، ۷۵ تا ۸۰ درصد گردوغباری که بر مناطق مختلف ایران تاثیر می گذارد، از کانون های خارجی و از کشورهای عراق، عربستان سعودی، ترکمنستان و افغانستان وارد ایران می شود. معصومه ابتکار معتقد است عوامل وقوع این پدیده بزرگ شامل آب و هوای گرم و خشک منطقه و تغییر اقلیم، سدسازی های گسترده در ترکیه طی ۲ دهه گذشته و اثر آن بر رودخانه دجله و فرات و تالاب های عراق، اجرای طرح های غیراصولی در عراق در دوره صدام حسین رئیس جمهوری وقت آن کشور و تاثیر آن بر تالاب های منطقه و نیز زمین های رها شده در عربستان سعودی است.

وی درباره اقدامات دولت یازدهم در رویارویی با پدیده ریزگردها در سطح داخلی اظهار کرد: دولت یازدهم برای برطرف کردن این مشکل، ستاد مقابله با گرد و غبار را تشکیل داد و برنامه های شناسایی کانون های گرد و غبار را تعیین کرد. ابتکار گفت: دولت در خوزستان چند اقدام مهم از جمله احیای تالاب هورالعظیم را برای مبارزه با این پدیده اجرایی کرد. این تالاب در دولت دهم به دلیل اجرای طرح های نفتی خشک شده بود و دولت یازدهم در سال ۱۳۹۳ با هماهنگی که با وزارت نفت انجام داد، موفق شد دریچه هایی را که بر روی هورالعظیم بسته بودند، بازگشایی کند؛ در نتیجه نزدیک به ۵/۴ میلیارد متر مکعب آب از آن زمان تا کنون وارد تالاب شده و دیگر هور العظیم کانون گرد و غبار نیست و ۸۲ درصد آن احیا شده است.معاون رئیس جمهور افزود: دولت همچنین برای احیای تالاب شادگان در خوزستان، طرح حفاظت و احیای این تالاب را اجرا و علاوه بر این طرح ها؛ وزارت جهاد کشاورزی برای تثبیت خاک به کاشت نهال در بیش از ۱۰ هزار هکتار طی این سه سال اقدام کرده است. البته یکی از مشکلات مهم در این زمینه، کاهش بارندگی در خوزستان است که در واقع این عامل یکی از آثار تغییر اقلیم است که در تمام منطقه مشاهده می شود.

 اظهاراتی برای فرار رو به جلو
این اظهارات رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به تازگی توسط رئیس جمهور نیز در اجلاس بین المللی مقابله با ریزگردها مطرح شد . در این مراسم رئیس جمهور اعلام کرد۸۰ درصد منشأ

ریزگردها، خارجی و فقط ۲۰ درصد آن داخلی است. اعداد و ارقامی که درباره آن صاحب نظران، نظر متفاوتی دارند. برخی میزان تاثیرگذاری منشأ داخلی را ۸۰ و خارجی را ۲۰ درصد بیان کرده اند یا حتی برخی از نهادهای مرتبط معتقدند منشأ ریزگردها به طور کامل داخلی است.در عین حال کارشناسان بر این عقیده اند به جای آن که حداکثر منشأ ریزگردها را به گردن عوامل خارجی بیندازیم و به عبارتی فرار رو به جلو کنیم باید به دنبال اجرای راهکارهای داخلی باشیم تا شاید بتوانیم بحران ریزگردها را مهار کنیم. یک کارشناس محیط زیست با بیان این که برای حل بحران ریزگرد، در ابتدا باید اقدام به مهار آن ها با منشأ داخلی از طریق کاشت گونه‌های گیاهی مقاوم به شوری و خشکی و سازگار با شرایط اقلیمی در کانون ریزگردها کنیم، گفت: در ادامه این روند است که می توان به سراغ مهار ریزگردهای با منشأ خارجی رفت و از طریق نهادهای دستگاه دیپلماسی به دنبال جذب اعتبارات بین‌المللی بود.علی محمدپور با ابراز نگرانی از گسترش پدیده ریزگردها اظهار کرد: این پدیده در گذشته فقط در مناطق محدودی از کشور به صورت پراکنده رخ می‌داد، ولی امروزه بیش از دوسوم استان‌های کشور را دربر گرفته و مشکلات فراوانی را به خصوص در غرب و جنوب غرب کشور به وجود آورده است. وی با بیان این که در سال های اخیر، اقدامات صورت‌گرفته توسط مراکز و نهادهای مسئول برای کنترل ریزگردها، تاثیر به سزایی بر کاهش این پدیده نداشته است، افزود: کنترل پدیده ریزگردها نیازمند امکاناتی نیست که کشور ما از تامین آن ها ناتوان باشد، لذا ناتوانی در مهار چنین پدیده‌ای برای کشورمان پذیرفتنی نیست.از طرفی پدیده ریزگردها فقط مختص کشور ما نیست که این گونه گفته شود که مسئله ای جدید و راه حل آن ناشناخته است. طی یک قرن اخیر، در بسیاری از مناطق دنیا از قبیل چین، آمریکا، استرالیا، شمال آفریقا و جنوب غرب آسیا پدیده ریزگردها وجود داشته و حتی تلفات سنگین‎تری نسبت به کشور ما بر جای گذاشته است اما اقدامات این کشورها اغلب مؤثر بوده و توانسته اند ریزگردها را به طور کامل متوقف کنند.این کارشناس درباره نقش سازمان محیط زیست کشور در مواجهه با ریزگردها معتقد است طی سال‌های اخیر این سازمان نتوانسته اقدام مطلوبی برای حل این معضل انجام دهد و مطرح کردن بهانه‎هایی همچون ناکارآمدی دولت‌های سابق، خارجی دانستن منشأ ریزگردها یا بهانه کمبود بودجه دولتی برای مهار آن نمی‌تواند دلیل موجه و راهکاری برای کنترل این پدیده و رهایی از پیامدهای ناگوار آن باشد. وی گفت: این که گفته می شود منشأریزگردها خارجی است، بیش از این که حرف کارشناسی باشد، بازی سیاسی است چرا که پدیده ریزگرد تنها در غرب کشور اتفاق نمی‌افتد که منشأ آن عراق باشد. ضمن آن که تحقیقات یک گروه بومی در خوزستان نشان می‌دهد حدود ۳۵۰ هزار هکتار از کانون های ریزگردها در استان خوزستان قرار دارد بنابراین، بخش مهمی ازمنشأ پدیده ریزگردها را باید داخلی دانست.

 همه چیز دست وزارت نیروست!
رئیس سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور، منشأخارجی ریزگردها را ۹۰ درصد بیان کرد و گفت: برای کنترل کانون های بحران داخلی در برنامه ششم توسعه عملیات مقابله با بیابان زایی در ۵/۱میلیون هکتار اجرایی می شود.خداکرم جلالی در گفت وگو با ایرنا خاطرنشان کرد: مسئله مدیریت منابع آب و ریزگردها با هم عجین شده است و مادامی که تالاب‌ها و هورهای خشکیده خوزستان حقابه‌ شان را از وزارت نیرو نگیرند، ما هم کار زیادی نمی‌توانیم انجام دهیم. وی افزود: در خوزستان یک میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار بیابان وجود دارد که ۸۰۰ هزار هکتار از آن ها وضعیت بحرانی دارد و از این میزان ۳۵۰ هزار هکتار در جنوب شرق اهواز واقع شده است، اما از این مساحت بیش از ۲۰۰ هزار هکتار را فقط باید با مدیریت صحیح منابع آب در وزارت نیرو حل کرد . وی افزود: در شمال غرب اهواز نیز ۳۵۰ هزار هکتار بیابان وجود دارد که با وزش بادهای موسمی از عراق این کانون‌ها هم می‌تواند منشأ گرد و غبار اهواز باشد. وی با اشاره به این که در کشور باید ۵/۷میلیون هکتار مالچ و نهال کاری صورت بگیرد تا از گزند ریزگردها در امان باشیم، گفت: امنیت زیستی بر سایر امنیت ها مقدم است و در جایی که گرد و غبار باشد سایر امنیت ها تحت شعاع قرار می گیرد.

نهال کاری در خوزستان مبنای کارشناسی دارد
در عین حال استاندار خوزستان نیز در گفت وگو با خراسان با بیان این که از زمان شروع ریزگردها درخوزستان بلافاصله دولت ۳۰ میلیارد تومان به این امر تخصیص داد، گفت: این اعتبار بلافاصله در اختیار وزارت جهاد کشاورزی قرار گرفت تا برای مهار ریزگردها اقدامات لازم انجام شود. غلامرضا شریعتی در مورد اقدامات جدید صورت گرفته در استان خوزستان برای مهار ریزگردها توضیح داد: از نیمه دوم اسفندماه تا پایان فروردین، پس از هماهنگی با وزارت جهادکشاورزی در استان حدود ۶ هزار و ۵۰۰هکتار نهال کاشته ایم که بیش از ۸۵ درصد از کشت صورت گرفته به نتیجه مطلوب رسیده است. وی ادامه داد: علاوه بر این برای این که بتوانیم آب را از کارون به کانون های ریزگرد برسانیم، کانالی به طول ۴۷ کیلومتر، عرض ۵۰ متر و عمق یک و نیم متر حفر کردیم. این کانال می تواند تا ۸۲هزار هکتار از کانون های ریزگرد را آبیاری کند به نحوی که در طول ۳ سالی که این گونه های گیاهی نیاز به آب دارند، به آبیاری با تانکر نیاز نباشد.استاندار خوزستان در پاسخ به انتقادهای برخی کارشناسان که معتقدند کشت گونه های گیاهی درخوزستان متناسب با شرایط و اقلیم منطقه انجام نشده است، خاطرنشان کرد: در مورد نوع و چگونگی کاشت گونه های گیاهی در منطقه، کمیته فنی تشکیل می شود . این کمیته فنی شامل استادان مرکز تحقیقات وزارت جهاد کشاورزی، کارشناسان سازمان برنامه خوزستان و استادان دانشگاه شهید چمران خوزستان می شود که با کار جمعی و تصمیم های کارشناسی کار را جلو می برند.

کانون های بحران آفرین
یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز نیز معتقد است: همه ۳۵۰ هزار هکتار کانون داخلی گرد و غبار در خوزستان به یک اندازه می تواند مشکل ساز باشد. احمد لندی اظهار کرد: ۳۰ تا ۴۰ هزار هکتار از کانون های داخلی در خوزستان فوق بحرانی اعلام شده، که من موافق این مسئله نیستم و معتقدم باید آن را اولویت نخست نامید؛ زیرا همه ۳۵۰ هزار هکتار کانون داخلی خوزستان، فعال است و بسته به جهت وزش باد، همه به یک نسبت می تواند مشکل ساز باشد.وی با اشاره به فعال شدن کانون های داخلی گرد و غبار در خوزستان طی سال های اخیر اظهار کرد: در دراز مدت، کانون های داخلی حدود ۱۵ درصد گرد و غبارهای خوزستان را به خود اختصاص می دهد، اما در سال های اخیر ۳۵ درصد از گرد و غبارها ناشی از کانون های داخلی است که آزاردهنده است.وی راهکارهای مقابله با گرد و غبار را مختلف دانست و افزود: برای مقابله با گرد و غبار نمی توان یک نسخه پیچید؛ در برخی مناطق، درختکاری یا بوته کاری و در برخی مناطق ایجاد بادشکن مصنوعی یا مالچ پاشی راه حل بحران است و در برخی مناطق نیز باید دولت هزینه تامین علوفه دام ها را بپردازد تا از چرای بی رویه جلوگیری شود و در بعضی جاها تنها راهکار، رساندن آب است.

لندی با بیان این که درختکاری در کانون های ریزگرد را رد نمی کنیم، گفت: کانون های گرد و غبار در بخش های خشک شده تالاب هایی همچون هورالعظیم و شادگان را نمی توان با درختکاری مهار کرد؛ از سوی دیگر درختکاری، تاثیری که آبگیری تالاب ها در کوتاه مدت می تواند داشته باشد، را ندارد زیرا کاشت درخت طول می کشد و حداقل پنج سال لازم است تا یک درخت تاج مناسب پیدا کند بنابراین درختکاری نمی تواند راهکار کوتاه مدت باشد.بر اساس مطالعات، حدود۶۰۰ هزار هکتار از زمین های خوزستان کانون گرد و غبار اعلام شده اند که گفته می شود ۳۵۰ هزار هکتار از آن ها بحرانی است.

کارشناسان بر این باورند که ۴۰۰ تا ۷۰۰ هزار هکتار از زمین های این استان نیز تنها یک گام با بیابانی شدن فاصله دارند. با این وضعیت باید دید طرح های اجرا شده برای مهار این وضعیت تا چه اندازه به نتیجه می رسد ؟


منبع: الف

هزینه سفر حج چقدر است؟

هزینه بالاترین درجه کاروان حدود ۱۳ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان و پائین ترین درجه مبلغ ۹ میلیون و ۶۷۰ هزار تومان است

به گزارش خبرآنلاین، از روز یکشنبه اعزام حجاج ایرانی به عربستان برای حضور در مناسک حج امسال آغاز شده است و امروز در مراسمی رسمی اولین حجاج تهرانی از فرودگاه امام عازم سفر به خانه خدا شدند؛ براساس اعلام سازمان حج و زیارت در مراسم امسال ۸۵ هزار و ۵۰۰ زایر ایرانی شرکت خواهند داشت که هم اکنون برای ۳۰ هزار نفر از حجاج ویزا صادر شده است. اما از نظر اقتصادی گردش مالی حج امسال برای ایرانی ها چقدر خواهد بود و ایرانی ها چقدر در راه سفر به خانه خدا هزینه می کنند. برای بررسی این موضوع باید دو نکته را مورد توجه قرار داد؛ اول هزینه خود سفر است و دوم هزینه ای که هر حاجی ایرانی در جریان سفر هزینه خواهد کرد.

هزینه سفر حج چقدر است؟
برای حضور در مناسک حج هر حاجی ایرانی بین ۹ میلیون و ۶۷۰ تا ۱۳ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان نسبت به درجه کاروان از نظر محل اقامت و… باید هزینه پرداخت کنند. محمد آزاد معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان حج و زیارت دو ماه پیش در این باره گفته بود:« مبالغ اعلام شده، هزینه تمام شده سفر است، اما با این حال با مساعدت بانک ملی مبلغ یک میلیون و دویست هزار تومان نیز صرفا برای ودیعه گذاران در سال های قبل، در هنگام واریز نهایی از مجموع هزینه سفر کسر می شود. به این ترتیب و با احتساب کسر مبلغ یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان مساعدت بانک ملی ( در واقع سود ودیعه ای است که متقاضیان سفر حج پیش از این پرداخت کرده اند)، هزینه بالاترین درجه کاروان حدود ۱۳ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان و پائین ترین درجه مبلغ ۹ میلیون و ۶۷۰ هزار تومان است.»

اما میزان کل هزینه هایی که حجاج پرداخت می کنند، چقدر است؟ برای محاسبه این عدد بهترین روش این است که میانگین بالاترین هزینه و پایین ترین هزینه را محاسبه کنیم ( ۱۱ میلیون ۷۱۰ هزار تومان ) و بعد آن را در عدد تعداد حجاج ایرانی ضرب کنیم که در این صورت به عدد بیش از هزار میلیارد تومان ( ۱۰۰۱۲۰۵۰۰۰۰۰۰ تومان) می رسیم که بخشی از آن به مقامات عربستانی پرداخت می شود ( برای برگزاری مراسم و هزینه هتل و…) و بخشی از آن نیز به سازمان حج و زیارت ایران پرداخت می شود برای اعزام حجاج، هزینه های برگزاری، پروازها و….

هزینه های طول سفر چقدر است؟
اگر در نظر بگیریم که در جریان سفر حج هر یک از حاجی های ایرانی به صورت میانگین تنها ۱۰۰۰ دلار ( با دلار ۳۸۰۰ تومان) برای سوغات و… در کشور عربستان هزینه کند و این عدد را در تعداد حاجی های ایرانی که ۸۵ هزار و ۵۰۰ نفر هستند ضرب کنیم به عدد ۸۵ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار یا ۳۲۴ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان خواهیم رسید.

مجموع هزینه ها چقدر خواهد بود؟
 مجموع هزینه های حجاج ایرانی امسال در سفر حج با جمع کردن هزینه های سفر حجاج و هزینه های طول سفر حجاج به دست خواهد آمد که حدود هزار و ۳۲۶ میلیارد و ۱۰۵ میلیون تومان خواهد بود.


منبع: الف

پیرزنی در نجف؛ ثروتمند‌ترین گدای جهان/تصاویر

پس از مرگ یک پیرزن عراقی، پلیس که برای تحقیقات به خانه اجاره‌ای او رفت با صحنه‌ای عجیب رو به رو شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، هنگامی که یک پیرزن تهیدست در شهر نجف فوت کرد، پلیس برای تحقیقات و بررسی های بیشتر به خانه او که در محله المشراق واقع شده بود، ورود کرد و با اتفاقی عجیب مواجه گشت. ماموران پلیس پس از بازرسی منزل پیرزن گدا به مقدار چشمگیری پول، طلا و ارزهای گوناگون رسیدند که در کیسه های نایلونی پنهان شده بود.

اموال کشف شده متعلق به این پیرزن، ۷۲ میلیون و ۳۲۲ هزار دینار عراقی، ۱۱۹ لیره لبنانی، ۳۰۰ دینار کویتی، ۳۲۰ روپیه پاکستانی، ۹۰ ریال سعودی،  ۵۶۲ دلار آمریکا،۴۴۰ تومان ایرانی، ۷۰ روپیه افغانی، ۱۰ یورو و همچنین مقداری روپیه هند بود.
 

 


منبع: الف

عباس جدیدی: من اهل تحقیق‌ام و نوشتن را دوست دارم/ عده‌ای از من در انتخابات ترسیده بودند

روزنامه شرق با عباس جدیدی عضو شورای شهر تهران،مصاحبه کرده است. بخشی از این مصاحبه را می خوانید:

در ادبیات گفتاری‌تان گاهی از اصطلاحات و ضرب‌المثل‌هایی استفاده می‌کنید؛ مثل ضرب‌المثل معروف شاخ بز، این ادبیات از کجا نشئت گرفته؟
بعضی اوقات یک بیت شعر کار گزارش‌های طولانی را می‌کند. من اهل شعر و ادبم، شعرهایی هم می‌گویم، تألیفات را دوست دارم و کتاب هم دارم. من اهل تحقیق‌ام و نوشتن را دوست دارم. در خانواده‌ای هم بوده‌ام که این ادبیات شعر‌گونه و تمثیل‌گونه وجود داشته است.
 اینها ربطی به سابقه کشتی‌گیربودن شما هم دارد؟
(با خنده) بله خب. البته این در فرهنگ ما زیاد بوده و الان کم شده است. اینها نوعی فن بیان است اما عده‌ای از این توانایی برداشت سوء می‌کنند. فضایی که در آستانه انتخابات برای این حرف‌ها علیه من به‌راه افتاد درست نبود. وقتی می‌گویم عده‌ای نمی‌توانند دو تا شاخ بز را از هم سوا کنند، به این معنی است که عده‌ای در کاری که تخصص ندارند دخالت می‌کنند و این توهین به کسی نبود و من سعی کردم با ضرب‌المثل بگویم اما برخی به آن شاخ و برگ دادند و علیه من استفاده کردند. ممکن است بیان من بد بوده باشد، اما اصل حرف درست است. البته من درباره این موضوعات بیشتر سکوت می‌کنم.
 از میان ٣١ عضو شورا شما و ورزشکاران دیگر توانستید یک گروه و همراه باشید؟ نظر من این است که همراه نبودید؛ حالا خودتان بگویید!
از باب ورزشی‌بودن برای من قابل احترام هستند، ولی از باب کار و عملکرد شورایی نمی‌خواستم به آنها نزدیک شوم؛ چون اختلاف سلیقه داشتیم و نمی‌خواستم در باند و گروهی انحصاری قرار بگیرم.

 پس باندی وجود داشت؟
باز نکنید.

 از ابتدای دوره این اختلاف وجود داشت یا در ادامه ایجاد شد؟
از ابتدا بود.

 در روزهای قبل انتخابات شورا مطرح می‌شد که اعضای ورزشکار عملکرد خوبی نداشتند و همین باعث عدم اقبال مردم به آنها شد، این حرف را قبول دارید؟
 (با سر اشاره می‌کند که جواب نمی‌دهد!)

 در این چهارسال مطرح بود که برخی از هر دو طیف اصلاح‌طلب و اصولگرا نسبت به شهرداری تهران همسویی زیادی دارند، این موضوع را قبول دارید؟
وقتی من بارها تأکید می‌کردم اعضا باید گزارش عملکرد بدهند و هیئت‌رئیسه و آقای چمران قبول نمی‌کردند، برای رفع همین شبهه‌ها بود تا مشخص شود چه کسانی تذکر و پیگیری داشته‌اند، چه کسانی به خاطر مردم با شهرداری گلاویز شده و چه کسانی نشسته‌اند تا هرچه شهرداری گفت، دستشان را بالا ببرند. چرا می‌خواهید از زبان من این حرف‌ها بیرون بیاید!

 این موضوع را چقدر درباره هیئت‌رئیسه صادق می‌دانید؟
نمی‌توانم این را بگویم. اما شاید اگر گزارش عملکرد هر عضوی در جلسه علنی ارائه می‌شد، بسیاری از این شبهه‌ها برطرف می‌شد. این سؤال، سؤالی کلیدی است.

 خودتان نخواستید در لیست اصولگرایان باشید یا قرار نبود باشید؟
موضوعاتی پیش آمد؛ یک خط فکری وجود داشت و هر جریانی لیستی داد و لیست امید بازی را برد. وقتی سیلی می‌آید، کسی جلودار آن نیست.

 سیل مردم را می‌گویید؟
بله. اقبال مردم به سمت این خط فکری بود و کسی نباید از این واقعیت ناراحت شود. آنها بازی را بردند و نوش‌جانشان!

 پس معتقدید چون در آن لیست نبودید، انتخاب نشدید؟
من بین سه‌هزار و صد کاندیدا که در هیچ لیستی نبودم، نفر پنجاه و دوم شدم و در آن فضای انتخاباتی اتفاق خوب و نادری بود. به نظر من با آن هجمه و فشاری که بین همه ورزشی‌ها فقط روی من بود، یک برد حساب می‌شود؛ یعنی من و عکس‌هایی که از من مونتاژ می‌کردند و می‌کنند، برای پوشش کارها و نقص‌های خودشان بود. این جفایی بود که در حق من شد. عکس‌هایی از من مونتاژ می‌کردند، انگار من قرار است بیایم رئیس‌جمهور شوم یا جای کسی را قرار است تنگ کنم. عده‌ای آن‌قدر از من در انتخابات ترسیده بودند که یک گروه خبری را گذاشته بودند تا فقط علیه من فضاسازی کنند.

 در مدت عضویت در شورا بارها درباره محدودیت‌های قانونی برای نظارت و اجرا صحبت داشتید، چه مسائلی و از چه منظری بود؟
این مسائل دغدغه اعضای قبل و بعد از من هم بوده و هست. مسئله این است که نقص قانون باعث می‌شود جایگاه و منزلت اعضای شورای شهر تا قبل از انتخاب شهردار مطرح باشد و تا آن زمان با آنها کار دارند و دیگر از آن به بعد که رأی را گرفت، دیگر کارش با شورا تمام است. قانون گفته تنها ابزار قدرت ما در مقابل شهردار استیضاح است اما آیا شرایط برای استیضاح فراهم می‌شود؟ درحالی‌که باید دوسوم آرای اعضا باشد؛ اصلا شدنی است؟ این به خواب شباهت دارد. اگر مدل عزل و نصب و استیضاح شهردار را هم مدل دولت بگذارند، شرایط تغییر می‌کند.

 قبول دارید که در این چند دوره اخیر، اعضا تلاشی در جهت این تغییر یا رسیدن به دوسوم آرا برای استیضاح نداشتند یا اگر بود رأیشان زده می‌شد؟
بله. چون می‌دانند که شدنی نیست و هر شهرداری باشد، حداقل یک‌سوم آرا را به نحوی به دست می‌آورد. به‌عنوان نمونه اگر تنها هفت نفر از ٢١ نفر شورای پنجم را با خود همراه داشته باشد، برایش کافی است و دیگران در همه آن چهار سال صبح تا شب برای خودشان حرف بزنند و اعتراض کنند، خیالش راحت است و نیازی به آنها ندارد. واقعیت این است که اعضای شورا را خلع سلاح کرده‌اند و شورا فقط ویترین بوده است.

 سؤال این است که برای فشار به شهردار فقط همین یک راه بود؟ چرا اقدامات و راه‌های دیگری را امتحان نکردید؟
کاری نمی‌توان کرد؛ مثلا درباره چند تذکر اخیری که من در صحن شورا دادم، تلاش کردم تا تذکرم را کتبا به رئیس شورا ارائه دهم و تبدیل به سؤال از شهردار شود که برای این کار نیاز به امضای سایر اعضا دارم؛ اما مگر سایر اعضا همکاری می‌کنند. نه؛ نمی‌کنند؛ چون نمی‌خواهند آدم بد ماجرا شوند، آدم بد فیلم من می‌شوم و آدم خوب آنها می‌شوند که سکوت می‌کنند. اگر شهردار بداند که با رأی نصف بعلاوه یک رأی می‌تواند عزل شود، سؤال ما را بی‌پاسخ نمی‌گذارد. البته در لایحه مدیریت شهری که در حال بررسی در دولت است، امیدواریم برای اعضای بعدی این روند اصلاح شود. ما هر شهردار منطقه‌ای را که کار داریم، جوابمان را نمی‌دهد و می‌گوید جوابتان را از شهردار تهران بگیرید، شهردار تهران هم که می‌گوید من رأی‌ خود را دارم، خیالم راحت است هر کاری دلتان می‌خواهد، بکنید یا اینکه هر کاری کرده‌ام، خوب کرده‌ام.

 شما عضو کمیسیون تازه‌تأسیس حقوقی و نظارت هستید. چقدر برای گرفتن گزارش درباره موضوعات مختلف معطل ماندید یا به شما بی‌توجهی می‌شد؟
ما واقعا اذیت شدیم. در اکثر گزارش‌ها و موضوعاتی که حساسیت از طرف مدیریت شهری وجود نداشت، آمار و اطلاعات لازم ارائه می‌شد.

 حساسیت یعنی چه؟
یعنی درباره مسائل مالی، بودجه، املاک و برخی موارد دیگر به‌هیچ‌عنوان اطلاعات کافی نمی‌دادند.  من به یاد ندارم که غیر از مواردی که شما جداگانه در صحن شورا اعلام می‌کردید، آقای سروری به‌عنوان رئیس کمیسیون چنین مواردی را تذکر ندادند!

چه عرض کنم، من می‌توانم درباره عملکرد خودم صحبت کنم. معاونت نظارت در حیطه کار من است. ضمن اینکه کار شورا گروهی است تا اگر من در موضوعی به نتیجه می‌رسم، عده‌ای دیگر پشت سر من باشند تا به نتیجه برسیم.

 یعنی این همراهی در کمیسیون خودتان هم وجود نداشت؟
حالا بگذارید وارد این مسائل نشویم. البته باید گفت که با توجه به حجم کارها و محدودیت‌های قانونی افراد را ناامید از پیگیری و محکوم به ناکارآمدی می‌کند.
 در این سال‌ها بسیاری از اعضای شورای شهر به این نتیجه رسیدند که در نهایت برای جبران این بی‌کفایتی قانون بهترین کار اعلام موضوعات و افشاگری در صحن علنی و در ارتباط با رسانه‌هاست؟ شما هم به همین نتیجه رسیدید؟
بله. راه دیگری نبود؛ هرچند این موضوعات در قالب یک خبر است و می‌توان از ارگان‌های نظارتی هم استفاده کرد و من تقریبا بیشتر موضوعات را برای سازمان بازرسی کل کشور ارسال کرده‌ام. درباره واگذاری‌های املاک از سال ١٣٨٠ به بعد که موارد زیادی به شکل اجاره، نگهداری یا فروش به اشخاص حقیقی و حقوقی داده شده، فهرست خواستم اما ندادند. من هم دیدم هیئت‌رئیسه حمایت نمی‌کند و اعلامش در شورا هم تأثیری ندارد، به سازمان بازرسی کل کشور ارسال کردم تا آنها دنبال کنند. از این موضوع چندین ماه می‌گذرد و هنوز جوابی نگرفته‌ام. غیر از این موارد در بودجه‌های سنواتی هم موارد زیادی از تخلف وجود دارد؛ مثلا کد پروژه‌‌هایی که به برخی از افراد و شرکت‌ها داده‌اند، برای چه کسانی بوده، خصوصی بوده یا اسنادی وجود دارد؟ این ردیف‌ها و کد پروژه‌ها پول مردم است که باید مشخص باشد برای چه کاری و دست چه کسانی بوده است؟ اینها پول مردم است و باید مشخص باشد.

 این کد پروژه‌هایی که می‌گویید، چه تعداد هستند؟
من بیش از ۵٠ مورد آنها را استخراج کرده‌ام که هیچ توجیهی ندارد. این کد پروژه‌ها در همه حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی و مذهبی و ورزشی و… بوده است.


منبع: الف

اجرای طرح ترافیک و زوج‌ و فرد در روز تحلیف

رئیس پلیس راهور تهران از اجرای طرح ترافیک و طرح زوج‌وفرد در روز تحلیف خبر داد.

به گزارش تسنیم، سردار تقی مهماندار، رئیس پلیس راهور تهران با اشاره به برگزاری مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری در روز شنبه ۱۴ مرداد اظهار داشت: طرح ترافیک و زوج وفرد شنبه اجرا می‌شود و ساعت اجرا همانند روزهای عادی است.

رئیس پلیس راهور تهران از شهروندان تهرانی خواست در این روز از انجام ترددهای غیرضرور خودداری کنند.


منبع: الف