خون‌فروشی در حاشیه تهران

پدیده خون‌فروشی چند وقتی است که در مناطق حاشیه‌ای شهر تهران رونق پیدا کرده است، به‌طوری که در برخی از خانواده‌ها به عنوان منبع درآمد و شغل تبدیل شده؛ اما مسئولان وزارت بهداشت خرید و فروش پلاسما و خون را قانونی نمی‌دانند و اعلام کردند که برای جمع آوری این مراکز چندین بار اخطار داده‌اند.

به گزارش فارس، لیلا خانمی ۳۶ساله ولی با ظاهری مسن‌تر است که چرخ زندگیش این روزها سخت می‌چرخد. کرایه خانه و هزینه‌های زندگی بر دوش او و همسر ۴۵ ساله‌اش سنگینی می‌کند. در یکی از محله‌های جنوب شهر خانه‌ای اجاره کرده و به هر دری می‌زنند که شاید مشکلات اقتصادیشان رفع شود. یکی از همسایگان به او پیشنهاد فروش پلاسما داده و گفته که با این اقدام می‌توانی بخشی از مشکلاتت را برطرف کنی. لیلا مدتی است که پلاسمای خونش را به یک مرکز می‌فروشد. سعی می‌کند با استراحت بخشی از کمبودهای ناشی از خستگی کارش را جبران کند ولی تغذیه اش چندان مناسب نیست و همین یکی دو ماه آینده است که مرکز پلاسما دیگر از او استقبال نخواهد کرد.

 زهره یکی دیگر از اهداکنندگان پلاسما است که در این زمینه به خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس، گفت: اهدای پلاسما امری داوطلبانه بوده و هر کس با رضایت خود اقدام به چنین کاری می‌کند ولی در کنار این مسأله بخشی از هزینه‌های زندگی‌ام تأمین می‌شود چرا که درآمد مالی چندانی نداشته و دستم برای خرید بسیار تنگ است.

وی افزود: برای هر بار فروش پلاسما حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان به ما پرداخت می‌شود و از جلسه دوازدهم نیز تشویقی صد هزار تومان ارائه خواهد شد البته ۲۴ جلسه بیشتر در سال نمی‌توان نسبت به این عمل اقدام کرد و ما هر هفته یک بار طی ۶ ماه برای این مسأله به مرکز مراجعه می‌کنیم. 

زهره گفت: پس از ۶ ماه به ما اعلام کرده که ۶ ماه آینده مدام استراحت کنیم و نمی‌توان از شما پلاسما دریافت کنیم ما در این مدت برای این بخش از درآمدمان برنامه‌ریزی می‌کنیم البته برخی می‌گویند سلامتی‌تان با این کار به خطر می‌افتد ولی پزشکانی که در مرکز هستند به ما اعلام کرده که هیچ ضرری اهدای پلاسما ندارد و به نظرم درآمد از این راه بد که نبوده هیچ بلکه خوب هم است چرا که برخی تنها از راه خلاف کسب درآمد می‌کنند. 

وی اضافه کرد: بیشتر مراجعه‌کنندگان برای فروش پلاسما آقا هستند و من و همسرم هر دو هر هفته جهت فروش پلاسما به مرکز مراجعه می‌کنیم تا بتوانیم بخشی از هزینه‌هایمان را در زندگی تأمین کنیم. البته همسرم کارگر بوده و دو فرزند نیز داریم و بخشی از هزینه‌ها را نیز با دریافت یارانه جبران می‌کنیم. 

*عدم نظارت بر مراکز پلاسما

علی‌اکبر پورفتح‌الله، مدیرعامل سازمان انتقال خون کشور در ارتباط با موضوع فروش پلاسما در جنوب شهر تهران و حاشیه این شهر به خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس گفت: از سال ۱۳۸۱ مجوز ۷ مرکز جمع‌آوری پلاسما به بخش خصوصی داده شده و مجوزی که به این مراکز  ارائه شده مرتبط با صنعت پلاسما بوده و آنها موظف بوده صنعت پلاسما را ایجاد کنند.

وی افزود: این مراکز فعالیت آنها منوط به توسعه صنعت پلاسما بوده ولی متأسفانه به دلیل عدم نظارت از جانب وزارت بهداشت، سازمان غذا و دارو و انتقال خون طی سال‌های گذشته این مراکز به تعهد اصلی خود که توسعه صنعت پلاسما است عمل نکرده و تنها فعالیت آنها منحصر به جمع‌آوری پلاسما شده است. 

مدیرعامل سازمان انتقال خون کشور تصریح کرد: امکان بیزینس و فعالیت اقتصادی برای این مراکز فراهم شده و متأسفانه در فعالیت آنها انحراف صورت گرفته است همچنین به جای اینکه این مراکز در مناطق مناسب شهری تشکیل شود در حاشیه شهر تشکیل شده است و از طرف نیز این مراکز دارای سیستم اطلاعی مرتبط با هم نبوده و این مسأله سبب می‌شود افراد به دلیل مسائل مالی اهدای پلاسمای مکرر در مراکز مختلف داشته باشند.

پورفتح‌الله، اضافه کرد: حق پرداخت برای دریافت پلاسما در حد هزینه ایاب و  ذهاب است و وزیر بهداشت نیز دستورالعملی تدوین و ابلاغ کردند که توسعه این مراکز متوقف شود بنابراین حداقل بیش از یک سال است که مجوز جدیدی در این زمینه صادر نشده و نخواهد شد و این مراکز باید به تعهد خود مبنی بر ورود به صنعت پلاسما عمل کنند در غیر این صورت باید خسارات این مدت که از وظیفه اصلی خود انحراف داشته‌اند را بدهند.

*در سازمان انتقال خون خرید و فروش پلاسما نداریم

حسین دزفولی سخنگوی سازمان انتقال خون در ارتباط با اهدای پلاسما اظهار داشت: شرایط اهدای پلاسما همچون اهدای خون بوده ولی به طور کلی اهدای پلاسما زمان طولانی‌تری را به خود اختصاص می‌دهد و فرد می‌تواند سالانه ۲۴ بار جهت اهدای پلاسما اقدام کند.
وی در مورد خرید پلاسما،‌گفت: به هیچ عنوان در سازمان انتقال خون چنین مسئله‌ای صورت نمی‌گیرد، ولی برخی از مراکز خصوصی جهت جمع‌آوری پلاسما مبالغی را به افرادی که پلاسما اهدا می‌کنند پرداخت کرده که البته این میزان بسیار ناچیز بوده و تقریباً هزینه ایاب و ذهاب فرد را تأمین می‌کند.

وی گفت: در حال حاضر نیز وزارت بهداشت به این مراکز خصوصی مجوز نمی‌دهد و تلاش شده که در زمینه اهدای پلاسما سرمایه‌گذاری در سازمان انتقال خون و مراکز جامع انجام گیرد. 

وی با بیان اینکه از پلاسمای اهدایی جهت تولید داروهای مشتق از پلاسما استفاده می‌شود، گفت:‌ ارزش واقعی پلاسما بسیار بالا بوده و مبالغی که حدود ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان برای هر بار اهدای پلاسما ارائه می‌شود تنها می‌تواند هزینه ناهار یا ایاب و ذهاب فرد را تأمین کند.
سخنگوی سازمان انتقال خون تأکید کرد: اگر اهدای پلاسما طبق استانداردهای لازم صورت گیرد برای فرد ضرر نخواهد داشت: البته اهدای پلاسما باید از کانال انتقال خون صورت گیرد و بقیه مراکز مجاز به انجام این کار نبوده و مسئله غیرقانونی است.

* برخی پس از اهدای پلاسما به مکمل دارویی نیاز دارند

محسن رضوی فوق‌تخصص بیماری‌های خون و  عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز در ارتباط با اهدای پلاسما به خبرنگار بهداشت و رمان خبرگزاری فارس، گفت: اهدای پلاسما هفته‌ای یکبار مشکلی برای فرد ایجاد نمی‌کند ولی باید از لحاظ تغذیه‌ای و تأمین آب بدن اقدامات لازم صورت گیرد.

وی با اشاره به اینکه در هر بار اهدای پلاسما سه حجم پلاسما دریافت می‌شود،‌ گفت: در صورتی که جایگزینی لازم از لحاظ تغذیه‌ای برای فرد همچنین تأمین آب بدن صورت گیرد مشکلی برای فرد اهداکننده پیش نخواهد آمد.

رضوی با بیان اینکه اهدای پلاسما موضوعی بوده که استاندارد است و در واقع مایع خون را از گلبول‌های قرمز جدا می‌کنند، گفت: در پلاسما هورمون، پروتئین‌، آلبومین، آب و … وجود دارد و در صورتی که فرد مدام جهت اهدای پلاسما اقدام کند مستلزم جایگزین کردن دارو است. البته قبل از انجام اهدای پلاسما معاینات پزشکی از فرد صورت گرفته و اگر فرد شرایط لازم را نداشته باشد پلاسمای وی دریافت نمی‌شود.

فوق‌تخصص بیماری‌های خون خاطرنشان کرد: در صورت اهدای مداوم پلاسما بیش از میزان استاندارد عواقب جبران ناپذیری برای افراد ایجاد خواهد شد و گاهی این عوارض سالها برای فرد مشکل ساز می‌شود.

*از کم‌کاری دستگاه‌های دولتی تا شعارهای انتخاباتی

حالا باید دید که فعالیت این مراکز به دور از نظارت وزارت بهداشت ادامه خواهد یافت یا همچنان شاهد خرید پلاسما و بروز مشکلات برای مردمی هستیم که نسبت به فروش خون خود اقدام می‌کنند البته این موضوع تنها یک مسئله تک بعدی نیست و لازم بوده که دولت برنامه های اشتغال زایی به ویژه در حاشیه شهرها را که در ایام تبلیغات انتخاباتی مورد توجه قرار داده بود، در نظر گیرد.
 


منبع: الف

چمران: بعد از قالیباف شهردار شدن سخت است/ شورای چهارم تا ۲۶ مرداد ادامه دارد

رئیس شورای شهر تهران با بیان اینکه بعد از قالیباف شهردار شدن سخت است، گفت: شورای چهارم تا ۲۶ مرداد ادامه دارد.

به گزارش فارس، مهدی چمران در آخرین نشست خبری خود در چهارمین دوره شورای شهر تهران اظهارداشت: تا روز گذشته ۳۶۵ جلسه برگزار شده است و شاید چهار یا پنچ جلسه دیگر را داشته باشیم.

وی افزود: ۵۲۵ مصوبه عمومی در شورای شهر تهران داشتیم که ۱۱ عدد از آن دو فوریتی بوده و ۷۰ لایحه و طرح یک فوریتی داشتیم و بقیه به صورت عادی مورد بررسی قرار گرفته و ۸۸۳ نامگذاری در دوره چهارم انجام شده است.

چمران با اشاره به اینکه بعد از آقای قالیباف شهردار شهر تهران بودن واقعا دشوار است گفت: امیدواریم شورای شهر پنجم شهرداری توانمند و پرتلاش انتخاب کنند.

وی افزود: من بعد از شورا قصد دارم به فعالیت های دانشگاهی و فرهنگی بپردازم.

چمران بیان داشت: اولین دغدغه من در ورود به شورا این نبود که تهران پول ندارد بلکه نداشتن طرح جامع و تفصیلی دغدغه ام بود.

مهدی چمران در ادامه آخرین نشست خبری اش با خبرنگاران افزود:

سعی کردم در شورا خط و خطوط سیاسی را تا حدودی دنبال نکنم به طوری که حتی یک بار هم نام اصول گرایی و اصلاح طلبی را در شورا نبردم.

چمران در مورد تذکرات اعضا شورا و عدم رسیدگی و نافرجامی این تذکرات گفت: اعضا شورا در این دوره ۳۲۳ مورد تذکر داده اند. هیات رییسه تمامی تذکرات اعضا را به مراجع رسیدگی ارسال کرده و برای دریافت جواب هم اقدامات لازم را انجام داده است. در مورد سمن ها و شورایاری ها تذکر ات به شهرداری ارتباطی پیدا نمی کرد بلکه مسئله مرتبط به کمیسیون فرهنگی شورا بوده است که باید خود دوستان به مسائل رسیدگی می کردند که البته برخی مواقع موضوع را به صحن شورا می کشاندند.

چمران افزود: تثبیت مدیریت یکی از ارکان موفقیت شورای شهر بوده است همانگونه که در شهر های بزرگی مانند اصفهان و تبریز این امر صورت گرفت.بنابراین با تغییر مکرر شهردار نمی توان به موفقیت رسید.

رییس شورای اسلامی شهر تهران در پاسخ به اینکه گفته می شود تهران شهری سوخته است گفت: عبارت شهر سوخته یک جک است.

وی بیان داشت: تهران تحول چشمگیری در این چند سال به خود دیده است البته تحولات خوبی هم در شهر های دیگر رخ داده و من این را از برکات شورا می دانم.امروز هر گوشه تهران یک پروژه و برنامه در حال اجرا است.

چمران  اظهار داشت:ما باید شورای کل مدیریت های شهر باشیم نه تنها شورای شهرداری ولی قانون بر ما حدود تعیین کرده که شورای شهرداری باشیم.گرچه در قانون اساسی می گوید که سایر نهادها باید مکلف به اجرای تصمیمات شورا باشد.

وی افزود: همیشه می گفتیم شهردار عضو ۳۲ یا ۱۶ شورا باشد و تعامل با شورا داشته باشد و این تعامل بود.

وی یاد آور شد: شهرداری بیش از ۱۰۰ شرکت و سازمان داشت ما در شورای سوم اینها را به ۲۰ عدد رساندیم و یکی از افتخارات ما است.بسیاری از این شرکت ها حیات خلوت عده ای بودند.

چمران افزود:در شورای شهر چهارم ۳۲۳ تذکر داده شده که تنها یک مورد به سوال رسید آن زمان هم من رییس نبودم.


منبع: الف

مشروبات تقلبی بازهم قربانی گرفت

گروه جامعه: مصرف مشروبات الکلی تقلبی پس از کرمان، در شیراز نیز جان ۳ نفر را گرفت.


سازمان پزشکی قانونی کشور اعلام کرد: سه مورد مرگ بر اثر مصرف مشروبات الکلی به پزشکی قانونی شیراز ارجاع شد که پس از معاینه و انجام آزمایش های تخصصی، علت مرگ هر سه نفر مسمومیت با متانول اعلام شد. دو نفر ازقربانیان ساکن شیراز بودند که پس ازمرگ در بیمارستان به پزشکی قانونی شیراز منتقل شدند؛ شخص دیگر نیز ساکن شهرستان فسا بود که در شهرستان طبس دچار مسمومیت با الکل شد و در هنگام انتقال به شیراز جان خود را از دست داد. پیش از نیز ۵ نفر در استان کرمان بر اثر مصرف مشروبات الکلی دست ساز و تقلبی جان باخته‌اند وچندین نفرهم دراین ماجرا دیالیزی شده‌اند.


منبع: بهارنیوز

کلاهبرداری ۲۰۰ میلیونی فالگیر زن

به گزارش ایسنا، سرهنگ حمدالله علیزاده در این‌باره گفت: چندی پیش خانمی به پایگاه هشتم پلیس آگاهی مراجعه و اعلام کرد که به تازگی با خانمی آشنا شده و مدتی پس از دوستی وی خانم دیگری که فالگیر بود را به او معرفی کرده که این زن هربار به بهانه‌های مختلفی مانند اینکه جن و ارواح خبیثه منزل من را احاطه کرده و قصد کشتن من و فرزند خردسالم را دارند، در طول سه ماه مبلغ دویست میلیون تومان از من کلاهبرداری کرد. وی با بیان اینکه زن فالگیر هر بار با بیان اخباری از جن و ارواح، مالباخته را مجبور به پرداخت مبالغ درخواستی به صورت کارت به کارت می‌کرده، افزود: تحقیقات ماموران در این زمینه آغاز و در تحقیقات اولیه و بررسی مستندات موجود، اطلاعات صاحب حساب مشخص شد.
رییس پایکاه هشتم پلیس آگاهی پایتخت با بیان اینکه طی هماهنگی با مقام قضایی دستور دستگیری فالگیر و معرف وی اخذ شد، گفت: مخفیگاه متهم شناسایی  و تیمی از ماموران انتظامی برای دستگیری متهم به محل اعزام شده و او را به مقر انتظامی منتقل کردند.وی با اشاره به انجام بازجویی از متهم افزود: این فرد در همان بازجویی اولیه ضمن قبول بزه انتسابی اعتراف کرد از کارت‌های سایر افراد برای گمراه کردن مالباخته و منحرف کردن ذهن او استفاده کرده است.وی با اشاره به تشکیل پرونده برای متهم دستگیرشده افزود: تخقیقات از متهم برای کشف دیگر جرایم احتمالی ادامه دارد.


منبع: بهارنیوز

اغلب متجاوزان سابقه آزار جنسی در کودکی دارند

به گزارش ایلنا، فاطمه قاسم‌زاده (رییس هیات مدیره شبکه یاری کودکان) در نشست بررسی موارد کودک آزاری در محلات حاشیه و راهکارهای پیش رو با عنوان قربانیان خاموش درباره سرانجام لایحه حمایت از کودک و نوجوان گفت: طی بررسی پرونده‌هایی که در سالهای اخیر به ویژه در حوزه آزار جنسی مطرح شده‌اند به این مساله برمی‌خوریم که اغلب افرادی که دست به آزار کودکان می‌زندد، خود در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند. مثلا در یک پرونده ویژه مشخص شد که فردی در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته بود و تا مدت‌ها فکر می‌کرد باید با افراد متجاوز این کار را انجام دهد و زمانی که در این کار موفق نشد؛ به سمت کودکان گرایش پیدا کرد و درنهایت منجر به بروز اعمال مجرمانه بسیاری از سوی خود شد. این پرونده در زمان خودش بسیار سروصدا کرد.
او با بیان اینکه حتی در پرونده خفاش شب مشخص شد او در سن یازده سالگی در کانون اصلاح و تربیت مورد تجاوز قرار گرفته و همین اتفاق بعد‌ها منجر به بروز جنایت‌های زیادی از سوی او شد، اظهار داشت: نباید بگذاریم زخمی عمیق شود. باید جرم را در جامعه کاهش داد و با مبارزه با فقر اقتصادی و فرهنگی به جامعه کمک کنیم. نمی‌توانیم بسیاری از مسایل را از بین ببریم اما توجه کنید که کشورهایی که برنامه کاهش فقر ندارند؛ نقش کمتری در کاهش آسیب‌های اجتماعی دارند.
رییس هیات مدیره شبکه یاری کودکان با تاکید بر این مطلب که نظام آموزشی ما آسیب‌رسان است، تصریح کرد: متاسفانه کودک آزاری ساختاری در کشور وجود دارد. آموزش و پرورش هنوز حاضر نیست حقوق کودک را به آنها آموزش دهد و متاسفانه مفهوم خودمراقبت‌های جنسی را با آموزش‌های جنسی برابر می‌دانند. نباید منکر این مشکلات شویم. قوانین باید به‌روز باشند تا جامعه تغییر کند وگرنه با محکومیت‌های سخت نمی‌توان گفت مساله از ریشه حل شده است.
روزبه کردونی (مدیرکل آسیب‌های اجتماعی وزارت کار و رفاه اجتماعی) نیز در ادامه این جلسه با اشاره به دو حادثه اخیر که برای آتنا اصلانی و بنیتای هشت ماهه اتفاق افتاده، خاطرنشان کرد: فاجعه در کشور اتفاق افتاده است و باید براساس آن سیستمی طراحی شود تا برخی مسایل ریشه‌ای حل شود. متاسفانه یکی از بزرگ‌ترین مشکلات در زمینه آسیب‌های اجتماعی این است که مجرم‌ها برای مردم شناخته شده نیستند. با مطالعه دو حادثه اخیر متوجه می‌شویم همه مجرمان دارای سابقه بوده یا با قید ضمانت در جامعه‌‌ رها بوده‌اند. اگر مانند بسیاری از نقاط جهان مجرمان شناسایی و جانمایی شده بودند؛ شاید این اتفاقات نمی‌افتاد.او افزود: خون به ناحق ریخته شده این دو کودک باید پشتوانه یک تغییر محسوس باشد. باید برای رصد محکومینی که آزاد می‌شوند یک سیاست مدون داشته باشیم.
مدیرکل آسیب‌های اجتماعی وزارت کار و رفاه اجتماعی یادآور شد: آمارهای پزشکی قانونی معتبر در رابطه با کودک‌آزاری در شهرستان‌ها وجود دارد حتی می‌توانیم براساس آن تعداد زنان سرپرست خانوار را نیز اعلام کنیم.کردونی در ادامه با تاکید بر اینکه داستان کودکان کار باید پیگیری شود، بیان کرد: در برخی مواقع باید با حمایت‌ها به یک سیاست درست در رابطه با کودک رسید و این مساله را درنظر داشته باشید که تجارب بین‌المللی می‌تواند در این مسایل تاثیرگذار باشد.


منبع: بهارنیوز

قتل فرزند ۴ سال بعد از همسرکشی

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه شرق نوشت: مردی همسرکش که توانسته ‌بود رضایت فرزندانش را بگیرد و از قصاص نجات پیدا کند، بعد از آزادی از زندان این‌بار پسرش را به قتل رساند. متهم که مردی معتاد به شیشه است،  چهار سال قبل از حادثه، در پی درگیری‌ای که با همسرش داشت او را به قتل رسانده‌ است.  یک سال قبل دختر نوجوانی درحالی‌که گریه می‌کرد با مرکز فوریت‌های پلیسی تماس گرفت و گفت پدرش در حال به‌قتل‌رساندن برادرش است. زمانی که مأموران به خانه این دختر رسیدند متوجه شدند کار از کار گذشته و پسر نوجوانی به نام شروین جانش را از دست داده ‌است. بهنام پدر این نوجوان که متهم به قتل است،  در محل بازداشت شد و در همان لحظه نیز به قتل پسرش اعتراف کرد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران متهم را به اداره آگاهی منتقل کردند. ابتدا دختر نوجوان که موضوع را به پلیس گزارش داده‌ بود، مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: نیمه‌شب بود و همه ما خوابیده ‌بودیم، من صدایی شنیدم؛ صدایی مثل شکستن چیزی. از خواب بیدار شدم و فکر کردم خواب دیده‌ام. به آشپزخانه رفتم یک لیوان آب خوردم و برگشتم که بخوابم یک‌دفعه دیدم پدرم برادرم را روی زمین خوابانده و سرش را زیر مبل کرده و با دستانش گلوی او را فشار می‌دهد.
 

به سمت پدرم حمله کردم و سعی کردم برادرم را از او جدا کنم، نتوانستم، او من را به گوشه‌ای پرت کرد وقتی بلند شدم دیدم پدرم با چنگال به گلوی برادرم می‌کوبد، از خانه بیرون رفتم و فریاد زدم و کمک خواستم کسی جلو نیامد، همه از پدرم می‌ترسیدند. به پلیس خبر دادم و بعد هم به عمه و عمویم زنگ زدم آنها حرفم را باور نکردند و گفتند تو اشتباه می‌کنی حتما خواب دیده‌ای. وقتی مأموران رسیدند، پدرم برادرم را کشته ‌بود.  این دختر گفت: چهار سال قبل پدرم با مادرم درگیر شد و او را به قتل رساند.بعد به ما گفت از کرده‌اش پشیمان است و ما هم او را بخشیدیم چون پدرمان بود و دوستش داشتیم اما حالا او برادرم را هم کشته است.  بعد از گفته‌های این دختر،  متهم مورد بازجویی قرار گرفت. او ابتدا مدعی شد پسرش قصد انتقام‌گیری از او را داشته ‌ و به‌همین‌دلیل هم دست به این کار زده‌ است اما بعد مدعی شد چون شیشه کشیده‌ بود، متوجه رفتارش نشده‌ است.

 

 با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای  رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده ‌شد. روز گذشته این پرونده در شعبه ١٠ مورد رسیدگی قرار گرفت. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و سپس دختر نوجوان ماجرای قتل برادرش را شرح داد. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام را قبول کرد و گفت: چهار سال قبل از این حادثه، همسرم از موضوعی ناراحت شد و با هم جروبحث کردیم.همسرم به من گفت تو چیزی حالی‌ات نیست. به او گفتم دیگر این حرف را نزن خودت می‌دانی که من چقدر از این حرف‌ها ناراحت می‌شوم اما توجهی نکرد و دوباره حرفش را تکرار کرد. من هم  کنترل خودم را از دست دادم و از این حرف ناراحت شدم و به سمت همسرم رفتم و با او درگیر شدم و او را به قتل رساندم. بعد از دستگیری فرزندانم اعلام گذشت کردند اما من چهار سال در زندان ماندم و بعد بیرون آمدم.

 

زمانی که همسرم را کشتم پسرم خیلی کوچک بود. من می‌دانستم او از من خیلی ناراحت است و می‌خواهد انتقام بگیرد. مادرم زمین‌گیر است و قدرت حرکت ندارد. پسرم برای اینکه من را ناراحت کند مدام او را با عصا کتک می‌زد و همین هم باعث می‌شد که بیشتر از دست پسرم ناراحت شوم ضمن اینکه همسایه‌ها و خواهران و برادرانم به من می‌گفتند با کارهایی که شروین می‌کند بالاخره مادر را می‌کشد. البته می‌دانستم پسرم قصد انتقام‌گیری دارد. او واقعا من را نبخشیده ‌بود. متهم درباره شب حادثه گفت: مرتب به گفته‌های مردم فکر می‌کردم و اینکه پسرم بخواهد مادرم را بکشد، خیلی ناراحتم می‌کرد در همین فکر بودم که بلند شدم و پسرم را در خواب خفه کردم. من مادرم را خیلی دوست داشتم و نمی‌خواستم به او آسیبی وارد شود. 

 

او درباره اینکه چرا با چنگال به گلوی پسرش کوبیده‌ است، گفت: من این کار را نکردم البته چنگال داشتم برای اینکه اگر کسی جلو آمد او را بترسانم اما قصدم این نبود که آن‌قدر فجیع پسرم را بکشم. من بچه‌هایم را خیلی دوست داشتم بعد از فوت همسرم به آنها خیلی وابسته‌تر شده ‌بودم و اصلا نمی‌خواستم آسیبی به آنها وارد شود. پسرم را هم خیلی دوست داشتم،  حرف دیگران باعث شد نسبت به او شک کنم و او را بکشم.  با پایان جلسه دادگاه هیئت قضات برای تصمیم‌گیری دراین‌باره وارد شور شدند.


منبع: بهارنیوز

درگیری خونین داماد با همسر و مادرزنش

گروه حوادث_رسانه ها: ساعت ۳ بعد از ظهر دوشنبه ۹ مرداد، مأموران کلانتری ۱۳۲ نبرد از درگیری خونین داماد خانواده با همسر و مادرزنش در خیابان هاشم آباد خبر دارشدند.مأموران پس ازحضوردر محل حادثه با جسد زن جوان وپیکرخونین و نیمه جان مادرش مواجه شدند. بدین ترتیب زن میانسال به بیمارستان هفتم تیر منتقل شد و موضوع جنایت به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم تحقیق اعلام شد.
 

دستگیری عامل قتل

با حضور بازپرس ایلخانی و تیم بررسی صحنه جرم، مرد افغان که درمحل واقعه دستگیرشده بود به بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران گفت: دو ماه قبل پدر زن و مادر زنم ازافغانستان به ایران آمدند که البته از همان روز بدبختی‌های ما شروع شد. آنها مدام به ما پیام می‌دادند و از ما می‌خواستند که به ایران بیائیم. اوایل مخالفت کردم اما اصرارهای آنها مرا وادار کرد که با زن و دو بچه دو و سه ساله‌ام به ایران بیاییم. برای این سفرقاچاقی هم مجبور شدیم نفری یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به قاچاقچیان پرداخت کنیم.بالاخره حدود سه ماه قبل به ایران آمدیم و از همان موقع مشاجرات مان آغاز شد. پدر و مادر زنم دیگر من و نوه هایشان را نمی‌خواستند. آنها می‌خواستند کاری کنند که من و بچه هایم از ایران برویم و دخترشان اینجا ماندگار شود. با سپیده که صحبت می‌کردم او موافق بودن با من بود اما دو کلمه که با پدر و مادرش حرف می‌زد نظرش تغییر می‌کرد. درجریان درگیری‌ها ۴ بار پدر زنم مرا با چاقو زد و چندین بار برادر زنم مرا به باد کتک گرفت.

 

ازترس ووحشت شب‌ها در پارک می‌خوابیدم. درنهایت تصمیم گرفتم به سفارت افغانستان در ایران بروم و از آنها کمک بخواهم.اما کارمندان سفارت ازمن خواستند با پدر زنم به آنجا برویم.به همین خاطر صبح امروز با پدر زنم به سفارت رفتم و آنجا کمی با او صحبت کردند.وقتی از پدر زنم جدا شدم او به محل کارش رفت و من به خانه آمدم.از همسرم خواستم وسایل را جمع کند تا به افغانستان برگردیم که مادرزنم دوباره دخالت کرد و سپیده هم با اصرار گفت می‌خواهد ایران بماند. باهم بحثمان شد و بچه‌ها که ترسیده بودند به خانه همسایه‌ها رفتند و من از شدت عصبانیت ابتدا مادرزنم را با چاقو زدم و بعد از آن همسرم را. وقتی چشمم به چاقوی خونی افتاد موضوع را به همسایه‌ها خبر دادم.به دنبال اظهارات متهم جوان درحالی که مادرزن او در کما به سر می‌برد و وضع جسمی خوبی ندارد، بازپرس جنایی دستور بازداشت او را صادر کرد.


منبع: بهارنیوز

سود هنگفت کار کودکان برای کارفرمایان

به گزارش  ایلنا،‌ طبق تحقیقی که توسط سازمان‌های مردم نهاد در ابتدای سال ۹۶ انجام شده است؛ بیش از ۱۲۰ هزار کودک در ایران به زباله‌گردی مشغولند و اغلب این کودکان در خدمت مراکز بازیافت زباله هستند که پیمانکاران شهرداری آن را اداره می‌کنند. بر این اساس یکی از مهم‌ترین موانع اجرای مقاوله‌نامه ۱۸۲ سازمان بین‌المللی کار که درباره جلوگیری از بدترین اشکال کار کودکان است، اجرا نشدن این قانون بین‌المللی از سوی شهرداری تهران است.شهرداری برای جمع‌آوری زباله و تفکیک پسماندها در شهر، مجوزهایی را به پیمانکاران خود داده است و پیمانکاران شهرداری، با توجه به درآمد‌های ماهیانه هنگفت با به خدمت گرفتن کودکان، عملاً بدترین اشکال کار کودک را که زباله‌گردی یکی از این اشکال است، درباره این بخش آسیب‌پذیر در جامعه اجرا می‌کنند.
رضا شفاخواه (وکیل یکی از سازمان‌های مردم نهاد حمایت از کودکان) در رابطه با مبانی قانونی ممنوعیت کار کودکان بیان داشت: در یک تعریف کلی می‌توان گفت کار کودک کاری است که کودک را از فرصت‌های دوران طفولیت، استعدادها و هویتش محروم می‌سازد و رشد جسمی و روحی او را به خطر انداخته و یا به اخلاق کودک لطمه می‌زند. او برخی از پیامدهای کار کودکان را ایجاد مانع جدی بر سر راه آموزش آنها، افزایش آسیب‌های روانی و جسمی کودکان در سن رشد و از دست رفتن منابع و سرمایه انسانی آینده، گسترش آسیب‌های اجتماعی به عنوان عوارض جانبی کار کودک وحفظ و اشاعه فرهنگ تبعیض و بهره‌کشی از نیروی کار در غیاب حمایت‌های اجتماعی عنوان کرد.
شفاخواه افزود: مطابق ماده ۷۹ قانون کار ایران به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام ممنوع است. همچنین مطابق ماده ۱۷۶ همان قانون برای کسانی که کودکان زیر ۱۵ سال را در کارگاه غیرخانوادگی به کار می‌گیرند. مجازات در نظر گرفته شده است. بر طبق این ماده متخلفان برای هر مورد تخلف، حسب مورد، علاوه بر رفع تخلف یا تأدیه حقوق کارگر یا هر دو در مهلتی که دادگاه با کسب نظر نماینده وزارت کار و امور اجتماعی تعیین خواهد کرد، محکوم خواهند شد.او در پاسخ به این سوال که چه مجازاتی برای افرادی که از کودکان زیر ۱۵ سال برای کار استفاده می‌کنند در نظر گرفته شده است، بیان داشت: مجازات برای فردی که ۱۰ نفر را به کار می‌گیرد؛ ۲۰۰ تا ۵۰۰ برابر حداقل مزد روزانه یک کارگر، برای تا ۱۰۰ نفر نسبت به مازاد ۱۰ نفر ۲۰ تا ۵۰ برابر حداقل مزد روزانه یک کارگر، برای بالاتر از ۱۰۰ نفر نسبت به مازاد ۱۰۰ نفر ۱۰ تا ۲۰ برابر حداقل مزد روزانه یک کارگر و درصورت تکرار تخلف، متخلفان مذکور به حبس از ۹۱ روز تا ۱۸۰ روز محکوم خواهند شد.
او با تاکیدبراینکه طبق قانون در صورت مشاهده به کارگیری کودکان زیر ۱۵ سال باید از ادامه اشتغال آنها در کارگاه‌ها جلوگیری شود، افزود: در مورد کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال هم قانون کار محدودیت‌هایی را قائل شده است و کارفرماها موظف شده‌اند که آنها را به کارهای سخت نگمارند و همین‌طور در صورتی که ادامه فعالیت‌شان و اشتغال‌شان با ادامه تحصیل‌شان مغایرت داشته باشد از آن جلوگیری کنند. با این وجود همانطور که آمارها می‌گویند، کارفرمایان به دلیل سود ناشی از کار کودکان حاضر به پذیرش جریمه نقدی این جرم هستند ولی از این کارگران کم دستمزد چشم‌پوشی نمی‌کنند.
شفاخواه در ادامه گفت: با اینکه متاسفانه کار کودک از زمان‌های بسیار دور وجود داشته است، رشد روزافزون صنعت و میل به پیشرفت، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، این جوامع را بیش از پیش با پدیده کار کودک و عوارض مخرب آن بر سلامت روانی و اجتماعی جامعه و همچنین رشد آسیب‌های اجتماعی متعاقب آن مواجه ساخته است.در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان کار کودک را به مشاغل معمولی همچون کار در کارگاه‌های تولیدی و یا دستفروشی و مشاغل سخت و زیان‌آور از سوی دیگر تقسیم کرد.
او افزود: طبق ماده ۲ آیین‌نامه اجرایی قانون تصویب کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک مصوب ۹/۳/۱۳۸۳، کسانی که کودکان را به کارهایی همچون موارد ذیل بگمارند به مجازات‌های مندرج در ماده ۱۷۲ قانون کار یعنی «۹۱ روز تا یک سال حبس» محکوم می‌شوند. علاوه بر این وزارت کار و امور اجتماعی موظف است پس از ثبوت جرم در محاکم صالح مختلف یا متخلفان را به مراجع ذیربط معرفی و به لغو پروانه متخلف یا متخلفان از سه ماه تا یک سال محکوم کند. شفاخواه تاکید کرد: دولت ایران به عنوان عضوی از این کنوانسیون ملزم به رعایت مفاد آن است. این در حالی است که از تصویب این قانون در مجلس بیش از ۱۶ سال گذشته و در عمل نه تنها با محو اشکال کار کودک و اقدامات لازم در این زمینه مواجه نبوده‌ایم بلکه هم اکنون شاهد رشد چشمگیر معضل کار کودک و حوادث دلخراش هستیم.


منبع: بهارنیوز

کتاب کمک درسی چگونه به کیف مدرسه راه پیدا کرد؟!

ما باید معلمان را آموزش بدهیم و زندگی معلمان را تامین کنیم. اگر یک معلم ماهر و با انگیزه به کلاس درس بفرستیم نیازی به کتاب های کمک آموزشی نیست.

عصر ایران؛ یوسف ناصری- در سال های اخیر بازار کتاب های کمک درسی پر رونق شده است و در سال ۱۳۹۵ از تعداد ۱۴۶ میلیون و ۵۵۵ هزار و ۵۱ کتاب منتشر شده شده در کشور، تعداد ۳۳ میلیون و ۵۹۱ هزار و ۶۸۱ کتاب در حوزه کتاب های کمک درسی بوده است.

دو بخش دیگر از گروه های سه گانه انتشار کتاب مربوط به «کودک» و «عمومی» است. کل تعداد کتاب مرتبط با حوزه کودک بالغ بر ۳۰ میلیون جلد و کل کتاب مرتبط با حوزه عمومی ۸۲ میلیون جلد بوده است.

بهای کل کتاب های منتشر شده در سال ۹۵در حد ۱۸۰۰ میلیارد تومان بوده و ۵۷۶ میلیارد تومان آن مربوط به کتاب های کمک درسی بوده است و مابقی آن مربوط به کتاب های کودک و عمومی است.

بازار ۵۷۶ میلیارد تومانی کتاب های کمک درسی، یک بازار بزرگ است. با این که تعداد کتاب منتشر شده در حوزه کمک درسی فقط ۲۲ درصد کل کتاب ها را شامل می شود ولی بهای کل کتاب های کمک درسی ۳۰ درصد از بهای کل کتاب های منتشر شده در کشور را تشکیل می دهد.

کتاب کمک درسی چگونه به کیف مدرسه راه پیدا کرد؟!

در خصوص این که کتاب های کمک درسی چرا تا این حد رونق پیدا کرده اند و در کیف های مدرسه دانش آموزان جا خوش کرده اند، عصر ایران با دکتر غلامحسین مسعودی ریحان گفت و گو کرده است.

مسعودی ریحان دکترای مدیریت آموزشی دارد و در مجلس هشتم نماینده مجلس و عضو کمیسیون و تحقیقات مجلس بوده است.

دکتر مسعودی ریحان در انتخابات اخیر شوراها به عنوان منتخب مردم تبریز در شورای این شهر برگزیده شده است.

گفت و گوی عصر ایران با دکتر مسعودی ریحان از این قرار است:

***

*یکی از مشکلاتی که در نظام آموزشی ما وجود دارد و دانش آموزان را اذیت می کند وزن زیاد و سنگین کیف مدرسه است. یک بخش از این مشکل به کتاب های کمک درسی برمی گردد که حجیم و سنگین هستند.

از چه زمانی بحث کتاب های کمک درسی جدی شد و در کنار کتاب های درسی جا گرفت؟

-امروزه در اکثر کشورها و در کشورهای توسعه یافته بحث بردن کیف به مدرسه، مطرح نیست. یعنی کیف ها در مدرسه می ماند به ویژه در دوره ابتدایی. بچه ها در مدرسه، کتاب و درس شان را می خوانند و تمرین ها را در مدرسه انجام می دهند. در زمان خروج از مدرسه، کیف را در کمد خودشان می گذارند و به منزل می روند.

در آن کشورها بحث بردن و آوردن کیف مدرسه مطرح نیست و کیف در مدرسه می ماند. در کشور ما متاسفانه چنین وضعی وجود ندارد. در مدارس ما که یک نوبته است و نوبت دومی ندارد که گروه دیگری از دانش آموزان بیایند، می توانند این کار را انجام بدهند. حتی تمرینات و تکالیف خودشان را در مدرسه انجام بدهند.

علاوه بر این، اگر نیاز باشد می توانند برای دانش آموزان کلاس های جبرانی برگزار کنند. در کلاس های جبرانی، تمرینات را زیر نظر معلم انجام بدهند. در نتیجه این موضوع به منزل هم کشیده نمی شود. یعنی بچه با فراغ بال به منزل برود و دنبال نوشتن تکالیف و مشق نوشتن نباشد. این مشکل در بعضی کشورها حل شده. در کشور ما هم می توانند این کار را انجام بدهند و دانش آموزان کیف حمل نکنند.

کتاب کمک درسی چگونه به کیف مدرسه راه پیدا کرد؟!

در ارتباط با کتاب کمک درسی باید بگویم وقتی که معیشت معلم و منزلت معلم، پایین می آید انگیزه معلم نسبت به تدریس، کمتر می شود. در نتیجه خانواده ها نیز احساس می کنند کیفیت آموزشی بچه ها در مدرسه نمی تواند در سطح بالایی باشد. به همین دلیل خانواده ها، به کتاب های کمک آموزشی و معلمان سر خانه روی می آورند.

آن کیفیتی که خانواده ها انتظار دارند برآورده نمی شود. انگیزه معلمان، زمانی بیش تر می شود که حقوق و مزایا و درآمد معلمان، کفاف زندگی آنها را بدهد و آنها به جای این که در جاهای دیگر کار کنند، در مدرسه کار کنند و به صورت جبرانی کار کنند.
مدارس می توانند از خانواده ها کمک بگیرند و این کار را انجام بدهد. به این صورت تکالیف در مدرسه انجام می شود.

*در سال ۱۳۹۰ از کل کتاب هایی که در کشور منتشر شده است ۲۷ میلیون جلد آن کمک درسی بوده است. در سال ۱۳۹۵ تعداد ۱۴۶ میلیون چاپ شده که ۳۳ میلیون جلد آن کمک آموزشی بوده است. در این فاصله چند ساله تعداد ۱۶ میلیون جلد بیش تر منتشر شده
از سال ۹۰ تا ۹۵ که از ۲۷ میلیون کتاب به ۳۳ میلیون کتاب کمک درسی رسیده است آیا در این مقدار افزایش صرفا حقوق پایین و انگیزه معلمان تاثیر داشته است یا این که بازاری جذابی وجود دارد و این کتاب های کمک آموزشی به فروش می رود؟

– ما باید بررسی کنیم که چرا تقاضا برای این نوع کتاب ها زیاد شده است و چرا به این تعداد رسیده. البته تبلیغات هم در فروش این نوع کتاب ها تاثیر دارد. موسسات و شرکت هایی که کتاب های کمک درسی را تبلیغ می کنند تاثیرگذار است و من نمی گویم تاثیر ندارد.

این تبلیغات روی بیلبوردهایی که در شهرها وجود دارد دیده می شود و تصاویر و موفقیت ها و رتبه های دانشگاهی را در خیابان تبلایغ می کنند. همچنین در تلویزیون و شبکه های صدا و سیما تبلیغ می کنند و همه اینها تاثیر دارد.

خانواده ها به دنبال موفقیت و توفیق بچه های خودشان هستند. هر جا خانواده ها احساس کنند بچه ها به چه صورت می تواند موفق شود به دنبال آن می روند و در آنجا سرمایه گذاری می کنند تا بچه شان موفق شود و در کنکور قبول شود و رتبه و نمرات خوبی کسب کند.

این بحث ها مطرح است ولی چرا این طور می شود. نتیجه این می شود که خانواده ها، احساس می کنند مدارس انتظارات را برآورده نمی کند. به همین دلیل خانواده ها برای این که به بچه های خودشان خوراک بیش تری بدهند به دنبال این چیزها می روند.

آموزش و پرورش و صدا و سیما و شخصت های علمی و آموزشی ، باید این موضوع را تحلیل و تقسیر کنند و به مردم بگویند این کارها چه منفعت و چه ضررهایی دارد. معایب و مزایای این کار را تشریح کنند و اطلاع رسانی کنند تا خانواده ها این مسائل را بدانند.

خانواده ها می خواهند بچه های شان در کنکور قبول شوند و رتبه های خوبی کسب کنند. تبلیغاتی که انجام می شود مثل دارویی است که استفاده می شود. خانواده ها به دنبال این نوع داروها هستند.

شما و ما و مسئولان وزارت آموزش و پرورش و فعالان آموزشی و علمی، باید به صورت شفاف این موضوع را توضیح بدهیم و بگوییم داروی دیگری هم هست و بگوییم چه کارهایی می توانند انجام بدهند وبه دنبال کتاب های کمک آموزشی نباشید.

کتاب های کمک آموزشی، در اصل حافظه پروری است. در حیطه شناختی، این اولین گام دانش است. اولین گام دانش یعنی حافظه پروری. بحث کاربردی شدن و این که بچه را از نظر هوشی به شکوفایی برسانیم و هوش، خلاقیت، دانش، علم و دانایی بچه را بالا ببریم، با کتاب های کمک آموزشی ممکن نیست.

کاربرد کتاب های کمک آموزشی به این صورت است که محتویات آن را حفظ می کنند و در کنکور شرکت می کنند و سوالات را جواب می دهند. کنکورف خودش عامل این کتاب های کمک آموزشی است. اگر کنکور حذف شود، مردم به دنبال کتاب های کمک آموزشی نمی روند.

ما اگر با خلاقیت و مهارت دانش آموزان کار داشته باشیم بچه هایی که مهارت خوبی پیدا می کنند و خلاقیت خوبی دارند به دانشگاه راه پیدا می کنند، این اتفاق ها رخ نمی دهد.

*سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، متولی تالیف های کتاب های درسی است. حجت الاسلام محی الدین بهرام محمدیان رئیس این سازمان اعتقاد دارد که کتاب های درسی کفایت می کند ولی معلمان برای راحتی کار خودشان می گویند از کتاب کمک درسی استفاده شود.
چه انگیزه ای وجود دارد که در سال ۹۵ تعداد ۳۳ میلیون کتاب کمک درسی با قیمت کل ۵۷۶ میلیارد تومان منتشر شده؟

-خودتان هم می دانید که چرا چنین اتفاقاتی رخ می دهد. ما باید ببینیم چند انتشاراتی این تعداد کتاب را فروخته اند. تعداد این انتشاراتی هایی که این کتاب ها را فروخته اند، بیش تر از انگشتان دست نمی شود.

*آمار تعداد انتشارات اعلام نشده ولی در مجموع ۳۳ میلیون جلد کتاب در سال ۹۵ منتشر شده.

-بیش تر از انگشتان یک دست نیست یعنی بیش تر از ۴ یا ۵ انتشارات نیستند. این انتشاراتی ها از فروش این کتاب های کمک درسی پول درآورده اند. اما این موضوع، فقط یک عامل ندارد. عوامل مختلفی وجود دارد که این وضع به وجود آمده است.

از این عوامل می توان به انگیزه والدین و تبلیغات اشاره کرد. گاهی اوقات معلمان سفارش به خرید این کتاب ها می کنند. آموزشگاه های علمی، توصیه می کنند که این کتاب ها را خریداری کنید. دوستان دانش آموزانف توصیه می کنند. حتی همسایه ها مثلا می گویند بچه من فلان کتاب ها را خواند و موفق شد.

فکر می کنید چند درصد دانش آموزان اگر به کلاس های آموزشی نروند، کتاب های کمک آموزشی نخوانند و در آزمون های فلان موسسه شرکت نکند، در کنکور قبول می شوند؟ وقتی بخواهند در کنکور قبول شوند مجبورند همه این موارد را تجربه کنند.

کلاس های خصوصی بروند، معلم خصوصی بگیرند و کتاب های کمک آموزشی بخوانند. همه اینها عوامل پیشرفت و موفقیت در کنکور است. می توان تحقیق کرد که چند درصد از دانش آموزان مدارس دولتی در کنکور قبول می شوند. دانشگاه رفتن یک انگیزه بزرگ است. ممکن است در سال های آینده کل بهای کتاب های کمک درسی به ۱۰۰۰ میلیارد تومان هم برسد.

هر سال تیراژ این کتاب های بیش تر می شود و درآمد این انتشاراتی ها افزایش پیدا می کند. این وضع ناشی از ضعف آموزش و پرورش است و یک عامل هم به کنکور برمی گردد. تبلیغات هم واقعا تاثیر دارد.

*کتاب های کمک آموزشی صرفا کتاب های مربوط به کنکور و کتاب های کنکوری نیستند. در پایه های دیگر تحصیلی و مثلا در دبستان که از این کتالب های کمک درسی استفاده می شود آیا در آن مقاطع تحصیلی آموزش خوب داده نمی شود یا تبلیغات و خانواده ها در استفاده از این کتاب ها موثر است؟

-همه اینها به خاطر کنکور است. وقتی یک دانش آموز پنجم ابتدایی یا ششم ابتدایی، کتاب های کمک آموزشی می خرد به خاطر این است که تقویت شود. یعنی احساس می کند از نظر علمی تقویت می شود. البته علم نیست و فقط تقویت حافظه است.

ما در امتحان، حافظه را امتحان می کنیم و امتحان هوش نداریم و امتحان این که یک فرد چقدر توانایی دارد نیست. ما حافظه پروری می کنیم. آموزش و پرورش ما حافظه پرور است.
آموزش و پرورش ما به دنبال مهارت آموزش و شکوفایی خلاقیت نیست. آموزش و پرورش ما فقط به دنبال حافظه پروری است. وقتی که حافظه پروری می شود همین اتفاق می افتد. دانش آموزان با هر روشی به دنبال این هستند که نمره بیشتری بگیرند.

*خانم طبیب زاده نوری که نماینده مجلس نهم و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات بوده اند از سال ۹۱ گفته اند برخی کتاب های کمک آموزشی به یادگیری بهتر دانش آموزان کمک می کنند. همچنین گفته اند دسته یا ای از کتاب های کمک آموزشی با استفاده از تکنولوژی های جدید تالیف می شود.
آقای منظری توکلی هم که در دوره نهم نماینده و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقا مجلس بوده در سال ۹۴ گفته اند که این کتاب های کمک درسی غیر استاندارد است و اصلا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نبیاد مجوز انتشار این کتاب ها را بدهد و خانواده ها نباید از این کتاب های غیر استاندارد استفاده کنند.
این نوع اظهار نظرهای متفاوت درباره کتاب های کمک درسی را داریم. واقعا صحبت کدامیک از نمایندگان قابل استناد است و مستند است؟

-من کاری به اظهار نظر آنها ندارم. آنها نظر خودشان را گفته اند. هر دوی بزرگوارند نظر خودشان را گفته اند. من احساسم این است که کتاب های کمک درسی برای بچه ها اعتیاد می آورد. هر روز باید دُز آن را بیش تر می کند. هر سال که بالاتر بیاید دُز این اعتیاد را بیشتر می کند.

دانش آموز احساس می کند هر چقدر دُز آن را بیش تر کند موفق تر می شود. در حالی که ما به جای کتاب های کمک آموزشی باید در آزمایشگاه و کارگاه ها کاری کنیم که چشم و مغز و دست بچه ها را به هم گره بزنیم.

وقتی که یک چشم، مغز و دست بچه گره بخورد، دیگر این بچه بعد از فارغ التحصیل شدن، بیکار نمی ماند. او مهارت یاد می گیرد. حتی اگر به دنبال کار دولتی هم نباشد برای خودش کارآفرین می شود. مهارت آموزی اهمیت دارد. ما باید به دنبال مهارت آموزی برویم و نه به دنبال حافظه پروری.

*آقای طلایی زواره معاون سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در سال گذشته این نکته را مطرح کرده که کتاب های درسی بر اساس متوسط هوش و استعداد دانش آموزان تدوین شده و در نتیجه افراد بالاتر و پایین تر از هوش متوسط ممکن است به کتاب های مکمل نیاز داشته باشند.
چنین وضعی می تواند نیاز به این کتاب های کمک درسی را بیش تر کند و خانواده ها به سمت خرید این نوع کتاب ها بروند؟

-این کتاب های کمک آموزشی بدون معلم نمی تواند کارایی داشته باشد. یعنی معلم است که این کتاب های کمک آموزشی را برای دانش آموزان تبیین می کند و به ذهن آنها تزریق می کند.

بحث این است و در اینجا باز نقش معلم مطرح است و نه کتاب کمک آموزشی. با یک معلم حرفه ای و یک معلم کارآزموده و معلمی که آموزش دیده، نیاز به کتاب کمک درسی وجود ندارد. به جای یان که کتاب های کمک درسی را تجویز کنیم باید برای معلمان جلسات کارآموزی بگذاریم که کارکشته شوند و بتوانند با مهارت بیشتر و علم بیشتری به کلاس درس بروند.

معلمی که با علم بیشتر و با مهارت بیشتر به کلاس درس برود همان کار کتاب کمک آموزشی را انجام می دهد. کتاب کمک آموزشی از کتاب های درسی گرفته شده و به غیر از محتویات کتاب درسی، چیزی ندارد. کتاب کمک درسی، مطلبی بیشتر از کتاب درسی ندارد.

اگر دانش آموزی، معلم نداشته باشد ولی کتاب های کمک آموزشی را بخرد و به خانه ببرد، چون معلم ندارد نمی تواند از کتاب های کمک درسی استفاده کند. این دانش آموز بدون معلم کارآزموده و بدون معلم ماهر و زبده و بدون معلم دلسوز، نمی تواند از کتاب کمک درسی استفاده کند.

ما باید معلمان را آموزش بدهیم و زندگی معلمان را تامین کنیم. در معلمان، انگیزه ایجاد کنیم. برای آنها کلاس های کارآموزی بگذاریم. نهایتا اگر یک معلم ماهر و با انگیزه به کلاس درس بفرستیم نیازی به کتاب های کمک آموزشی نیست.

*کتاب راهنمای تدوین کتاب های آموزشی که توسط وزارت آموزش و پرورش تدوین یم شود باعث شده که کیفیت کتاب های درسی افزایش پیدا کند و واقعا نیازی به کتاب های کمک آموزشی نباشد؟

-من نظرم این است که کتاب های راهنمای معلم، پیچ و خم کتاب های درسی را حل می کند یعنی به پیچ و خم همه مسائل آشنا می شود. کلاس های کارآموزی هم برای معلمان برگزار کنند و آموزش دیده شوند و بعد به کلاس درس بروند در این حالت معلم حرف اول را می زند و نه کتاب های کمک آموزشی.

کتاب های کمک آموزشی بدون معلم کارآزموده و معلم باسواد، هیچ کارایی ندارد. یعنی کتاب کمک آموزشی به تنهایی، تاثیری ندارد.

*آقای عمرانی که مولف کتاب های درسی آموزش و پرورش هستند گفته اند ما در زمان تالیف کتاب های درسی مثلا از پزشک متخصص اعصاب مشاوره می گیریم که انگشتان یک دانش آموز چقدر توان نگارش دارد و بر آن اساس تکالیف درسی را مشخص و تعیین می کنیم.
علاوه بر این گفته اند در تهیه کتاب های درسی برنامه ریزی صورت می گیرد ولی در کتاب های کمک درسی برنامه ریزی وجود ندارد.

آقای دکتر مسعودی با توجه به تحصیلات شما که مرتبط با آموزش است واقعا در تهیه کتاب های کمک درسی برنامه ریزی خاصی وجودد ندارد و ضربه می زند به جسم و روح و روان دانش آموز؟

-کتاب های کمک آموزشی اکثرا در آموزشگاه های علمی تدریس می شوند. همچنین معلمان سر خانه این کتاب ها را تدریس می کنند. کدام معلم در آموزشگاه های علمی تدریس می کند یا کدام معلم در کلاس های فوق العاده مدارس، تدریس می کند؟ معلمانی که زبده هستند و معلمانی که باسواد هستند و معلمانی که کلاس کارآموزی رفته اند.

این معلمان انگیزه دارند. البته انگیزه هم به خاطر درآمد بیشتر است. پول می گیرند و اضافه پول می گیرند و اضافه هم تدریس می کنند. اثربخشی کتاب های کمک آموزشی مطرح نیست. اثربخشی معلمان مطرح است و نه کتاب های کمک آموزشی.

این معلمان اگر کتاب های درسی را تدریس کنند، همان کارایی و اثربخشی را ایجاد می کنند. یعنی بازده، یکسان است. اما در اینجا نقش معلم، دیده نمی شود و نقش کتاب های کمک درسی دیده می شود.

متاسفانه این انتشارات هایی که کتاب های کمک آموزشی را تبلیغ می کنند کتاب های خودشان را تبلیغ می کنند و نه آن معلم را.

*سنگین بودن کیف مدرسه به جسم دانش آموزان صدمه وارد می کند. از یک طرف هم برخی می گویند نیازی به کتاب های کمک آموزشی وجود ندارد. شما به عنوان کسی که دکترای مدیریت آموزشی دارید و دقیقا مرتبط با بحث آموزش است به اعتقاد شما باید چه اقداماتی انجام داد که آسیب ها کمتر شود و کتابی که فایده ندارد فرضا در کیف مدرسه یا کوله پشتی دانش آموز گذاشته نشود؟

-این کتاب های کمک درسی، بدون فایده نیست. هر کتابی که منتشر می شود فایده ای دارد. آن آدم هایی که این کتاب ها را تدوین می کنند آدم هایی بی سواد نیستند و از نظر علمی، خودشان وزنی دارند.

*یعنی کتاب های کمک درسی، استاندارد هستند؟

-خوردن آب ضرر ندارد ولی بیش تر بخوریم ضرر دارد. مسجد هم ضرر ندارد ولی اگر روزانه ۱۰ ساعت در مسجد بنشینیم ضرر دارد. افراط و تفریط هر چیزی بد است. این که ما سیاه نمایی کنیم، این هم کار بدی است.

ممکن است یک کتابی، راهنمایی کرده است. ما از این کتاب استفاده می کنیم و اشکالی ندارد.

*یعنی مهارت معلم و کتاب درسی ناقص است و حتما نیاز به کتاب های کمک درسی وجود دارد؟

-ما اگر فقط به معلم توجه کنیم و علم معلم را زیاد کنیم و مهارت و انگیزه او را بالا ببریم، این معلم می تواند همان نقش کتاب های کمک درسی را ایفا کند. در یک مرحله یا در یک آموزشگاهی از این کتاب های کمک درسی هم استفاده می کنند.

من نمی گویم کتاب های کمک درسی، ضرر دارد. هیچ کتابی، ضرر ندارد. اما افراط و تفریط در آن ضرر دارد. ما نباید استعداد و خلاقیت دانش آموز را خُرد کنیم. این حافظه پروری است که ضرر دارد.

در کشورهای دیگر دانش آموزان، تکالیف خودشان را در مدرسه انجام می دهند و کتاب ها را به خانه نمی برند. اکثر کشورها همین طور است. مثلا در ژاپن، همین طور است. کتاب ها را به خانه نمی برند.

در کشورهای دیگر دانش آموزان ۶ ساعت در مدرسه هستند و حتی ناهارشان را در مدرسه می خورند. در جایی که مدارس، یک شیفته هستند می توانند کتاب ها را در مدرسه بگذارند. این کار را نمی توان در مدارس دو شیفته انجام داد.

*شما اعتقاد دارید که کیف باید در مدرسه بماند و حمل کیف بین مدرسه و منزل اتفاق نیفتد؟

-اگر مدارس ما تک شیفته شوند که در شیفت بعدی، دانش آموزان نیایند بهتر است ولی وقتی مدارس، دو شیفته هستند فرق می کند. وقتی مدرسه، دو شیفته است دانش آموز و  والدین راضی نمی شوند که کیف در مدرسه بماند و دانش آموزان شیفت بعدی بیایند. چون ممکن است کیف ها و کتاب ها را دستکاری کنند.

اما اگر مدرس، تک شیفته شوند هر دانش آموز کیف  را در کشوی میز خودش می گذارد و فردا وقتی که به مدرسه آمد بقیه کارهایش را انجام می دهد.

*با این روش کلا انجام تکلیف شبانه هم منتفی می شود؟

-بله. می توانند کلاس های فوق العاده برگزار کنند و دانش آموزان، تکالیف را در مدرسه انجام بدهند. اگر هم در مدرسه ناهار بدهند یا دانش آموزان غذا ببرند و در مدرسه غذا بخورند، خیلی خوب می شود. در این حالت همه کارها در مدرسه انجام می شود و حمل کردن کیف مدرسه منتفی خواهد شد.


منبع: عصرایران

گروکشی مدیران مدارس از والدین/ دریافت شهریه ۷۵۰هزار تومانی در برخی مدارس دولتی

نماینده مردم شاهین‌شهر در مجلس شورای اسلامی گفت: مسئولان برخی از مدارس دولتی خلاف قانون اساسی برای ثبت‌نام دانش‌آموزان ۷۵۰هزار تومان دریافت می‌کنند.

حسینعلی‌ حاجی‌دلیگانی نماینده مردم شاهین‌شهر در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به دریافت هزینه‌ها از والدین دانش‌آموزان برای ثبت‌نام در برخی از مدارس دولتی، اظهار داشت: دریافت هزینه برای ثبت‌نام در مدارس دولتی خلاف اصل ۳۰ قانون اساسی است.

وی درباره اصل ۳۰ قانون اساسی، گفت: براساس اصل ۳۰ قانون اساسی، تحصیل دانش‌آموزان تا دوره متوسطه رایگان است، یعنی دولت موظف است تا دوره متوسطه امکانات تحصیل را برای دانش‌آموزان به‌صورت رایگان تأمین کند.

نماینده مردم شاهین‌شهر در مجلس با بیان اینکه براساس گزارش‌هایی که از والدین دانش‌آموزان در سراسر کشور به دست آمده، برخی از مدارس دولتی برای ثبت‌نام دانش‌آموزان مبلغ ۷۵۰ هزار تومان دریافت کرده‌اند، ادامه داد: این در حالی است که بسیاری از خانواده‌ها تمکن مالی برای پرداخت چنین هزینه‌هایی را ندارند.

حاجی‌دلیگانی با تأکید بر اینکه مسئولان برخی از مدارس دولتی تا زمانی که هزینه  غیرقانونی را از والدین دریافت نکنند دانش‌آموزان را ثبت‌نام نمی‌کنند، گفت: مسئولان برخی از مدارس دولتی گروکشی می‌کنند و تا زمانی که مبلغ مورد تقاضا را دریافت نکنند کارنامه دانش‌آموزان را نمی‌دهند، بنابراین زمانی که کارنامه را نمی‌دهند دانش‌آموز امکان ثبت‌نام در مقطع بالا‌تر را ندارد.

نماینده مردم شاهین‌شهر در مجلس تصریح کرد: اگر وزیر آموزش و پرورش به این موضوع ورود نکند، قطعاً بنده دریافت وجه از والدین برای ثبت‌نام در مدارس دولتی را در قالب طرح سؤال در صحن علنی مجلس پیگیری می‌کنم.


منبع: الف

آیا قاتلان بنیتای۸ماهه می توانند از اتهام"قتل عمد"فرار کنند؟

روزنامه اعتماد نوشت: حادثه دردناکی که برای کودک ٨ ماهه، بنیتا، رخ داد یک مورد ویژه حقوقی را به وجود آورده است که به احتمال فراوان درباره آن بحث و گفت‌وگوی زیادی خواهد شد ولی بحث و گفت‌وگو در این باره در معرض این خطر است که تحت تاثیر فضای احساسی ناشی از مرگ تاسف‌آور این کودک قرار گیرد.

 یکی از قضات ویژه قتل و رییس اسبق شعبه ٧۴ دادگاه کیفری استان به خوبی بیان کرده است که: «فجیع بودن جنایت و اینکه افکار و احساسات عمومی را هم جریحه‌دار کرده، نباید ما را از اجرای قانون و عدالت دور کند و باعث شود از عدالت غفلت کنیم. ما درباره جنایتکارترین جنایتکاران هم باید عدالت را رعایت کنیم.» بنابراین با ملاحظه این اصل که باید حقوقی برخورد کرد و فارغ از وضعیت احساسی موجود نظر داد به نقد بخش دیگر نظرات ایشان پرداخته می‌شود، آنجا که اظهار می‌دارند: «در مورد این موضوع نمی‌شود یک حکم کلی داد. اگر رها کردن بچه با انگیزه و متهم علم داشته باشد که این رها کردن منجر به فوت می‌شود طبق مقررات قانون مجازات اسلامی، اتهام‌شان قتل عمد است و مجازات هم قصاص خواهد بود. البته در یک رویه دادرسی و تحقیقات تخصصی از متهمان می‌توان پی برد که این پرونده از مصادیق قتل عمد است یا غیرعمد. حال آنکه نمی‌شود با مطالب جراید و رسانه‌ها، داوری منصفانه‌ای در این باره کرد، زیرا باید تحقیقات جامعی صورت گیرد. اگر چنانچه آنها با توجه به شرایط شخصیتی و دیدن بچه‌ داخل ماشین، از سرقت منصرف شده و خودرو را رها کرده باشند، انگیزه قتل عمد تضعیف می‌شود. اما اگر رها کردن کودک داخل ماشین از روی عصبانیت باشد، فرق می‌کند.در هر صورت در تحقیقات است که می‌توان به زوایای مختلف موضوع رسید.»

ابتدا باید تاکید کرد که جزییات این ماجرا نقش تعیین‌کننده‌ای در چگونگی حکم نهایی دارد و جزییات ماجرا نیز فقط در دادگاه روشن و نهایی می‌شود و نمی‌توان پیش از آن نظری قطعی درباره این جزییات بیان کرد ولی با فرض اینکه سارق نمی‌دانسته که کودک در خودرو هست و با فرض اینکه هیچ انگیزه‌ و تصمیمی برای کشتن کودک نداشته است و عنصر معنوی جرم به مفهوم موردنظر در بالا وجود ندارد، با این حال به نظر می‌رسد که مطابق قانون فعلی این رویداد باز هم قتل عمد محسوب می‌شود زیرا براساس ماده قانونی، قتل عمد شامل این موارد است: «الف- مواردی که قاتل با انجام کاری قصد کشتن شخص معین یا فرد یا افرادی غیرمعین از یک جمع را دارد خواه آن کار نوعا کشنده باشد خواه نباشد ولی در عمل سبب قتل شود… ب- مواردی که قاتل عمدا کاری را انجام دهد که نوعا کشنده باشد هر چند قصد کشتن شخص را نداشته باشد… ج- مواردی که قاتل قصد کشتن را ندارد و کاری را که انجام می‌دهد نوعا کشنده نیست ولی نسبت به طرف بر اثر بیماری یا پیری یا ناتوانی یا کودکی و امثال آنها نوعا کشنده باشد و قاتل نیز به آن آگاه باشد.»

همان‌طور که مشاهده می‌شود عنصر معنوی در این ماده به‌گونه‌ای تعریف شده که همراه با عنصر مسوولیت است. به عبارت دیگر تردیدی نداریم که سارقین قصد کشتن کودک را نداشته‌اند یا حداقل این ادعا را از آنان می‌پذیریم، حتی می‌پذیریم که دوست داشته‌اند او زنده بماند، ولی این انگیزه‌ها ربطی به فعل انجام شده ندارد. همچنان که اگر کسی با چاقو به دیگری بزند و فوری هم او را به بیمارستان ببرد که نشان‌دهنده نبود تصمیم قبلی برای قتل است و به ظاهر جزو معنوی جرم محقق نشده است، ولی اگر مضروب فوت کند، او را به عنوان قتل عمد متهم و مجازات می‌کنند. منطق این کار نیز روشن است. فرد حق ندارد با چاقو به جای حساس دیگری بزند بعد ادعا کند که قصد کشتن او را نداشته است. چون این کار به خودی خود معرف مسوولیت فرد در اقدام به قتل عمد است. در همین ماجرا اگر سارق خودرو را بدزدد (بدون کودک)، بعد به هر دلیلی پشیمان شود یا با سرقت برخی اجزای آن خودرو را در سراشیبی رها کند و برود و خودرو پس از مدتی به حرکت در‌آید و دچار حادثه و خسارت به خودرو یا دیگری شود، طبیعی است که مسوولیت این واقعه به عهده سارق است. چون از زمانی که خودرو را سرقت می‌کند، به نوعی آن را تملک کرده و مسوولیت حفظ آن را عهده‌دار است. پس فوت این کودک قطعا قتل اعم از عمد یا شبه‌عمد است، ولی شبه‌عمد نیز نمی‌تواند تلقی شود، زیرا هر فرد عاقلی عرفا می‌داند که رها کردن یک کودک هشت ماهه در چنین وضعی منجر به مرگ او خواهد شد. اگر کسی در حد متهمان، چنین امر بدیهی را نداند، به منزله تلقی کردن فهم و درک او خارج از عرف و متوسط جامعه است. شاید گفته شود که او خودرو را در جایی قرار داده که دیگران آن را پیدا کنند یا حتی مدعی است که به کلانتری اطلاع داده است. هیچ‌کدام از این دو حالت نیز رافع مسوولیت نیست. زیرا زندگی دیگران را نمی‌توان به اما و اگر و احتمالات تقلیل داد. او پس از سرقت خودرو مسوولیت حفظ و نگهداری کودک به عهده‌اش بوده است و هر کاری که انجام داده اگر نوعا کشنده بوده مسوولیت قتل عمد متوجه اوست. تماس با کلانتری نیز رافع مسوولیت نیست. می‌توانست یا می‌باید در محل توقف می‌کرد تا از پیدا کردن کودک به دست دیگران یا کلانتری اطمینان حاصل کند. روزانه انواع و اقسام تلفن‌ها به کلانتری‌ها می‌شود، حتی اگر آنان اصل تماس را تایید کنند و در کار خودشان کوتاهی هم کرده باشند، معلوم نیست که این کارها رافع مسوولیت سارق باشد. به علاوه اینکه در چه فاصله‌ای چنین چیزی را اطلاع داده نیز محل تامل است، چون به احتمال فراوان حتی اگر در آن زمان هم خودرو پیدا می‌شد، چه بسا کودک تا آن زمان فوت کرده بود. همین یکی دو روز پیش بود که خبر مشابهی از اشتباه یک مادر در امریکا منتشر شد که برای دو ساعت کودک یک‌ساله خود را در خودرو تنها گذاشته بود که آن کودک به دلیل شدت گرما و تشنگی جان باخته است. پس چگونه ممکن است یک کودک هشت ماهه پس از ساعت‌ها در چنین وضعی زنده مانده باشد؟

شاید تنها یک استدلال، قتل را از حالت عمد خارج کند. اینکه وی معتاد و نشئه یا خمار بوده و به طور عادی چندان توجهی به این امور نداشته است. به عبارت دیگر مثل رفع مسوولیت کیفری از افراد مست شناخته شود. احتمال زیاد دارد که چنین وضعی بر فرد معتاد صدق کند، ولی خوشبختانه بسیاری از قضات این ادعاها را نمی‌پذیرند، چون اکثر قاتلان مدعی مست بودن خود در هنگام قتل می‌شوند. اتفاقا باید این حالت را موجب تشدید جرم دانست، مثل رانندگی در حین مستی که اگر منجر به قتل شود باید آن را تاحدودی عمد تلقی کرد و نه آنکه فرد مست از مسوولیت کیفری مبرا شود.

در هر حال آنچه نوشته شد، فقط یک برداشت است و براساس مفروض گرفتن برخی جزییات است که لزوما با واقعیت تطبیق ندارد. امیدواریم با طرح دقیق ماجرا در دادگاه و روشن شدن جزییات، حکم عادلانه‌ای صادر شود و از این پس همه متوجه مسوولیت رفتار خود شوند.


منبع: الف

بازدید قالیباف از بلندترین خط مترو خاورمیانه/ جزئیات پروژه

شهردار تهران از روند عملیات اجرایی احداث خط ۶ مترو، به عنوان بلندترین خط مترو خاورمیانه، بازدید کرد.

به گزارش مهر، صبح چهارشنبه ۱۱ مرداد ۹۶، محمدباقر قالیباف شهردار تهران به همراه اهالی رسانه از روند اجرایی خط ۶ مترو بازدید کرد. طول کل مسیر خط ۳۲ کیلومتر است که همراه ۶ کیلومتر توسعه جنوبی کل طول پروژه به ۳۸ کیلومتر می رسد که بلندترین خط مترو خاورمیانه است.

این خط ۲۷ ایستگاه به همراه ۴ ایستگاه در بخش توسعه جنوبی دارد. ۲۵ هواکش میانی تونل ۲۶ پله اضطراری ۳ پست برق HVS، شش تقاطع با خطوط دیگر مترو از دیگر مشخصات خط ۶ مترو است.

خط ۶ مترو در دو فاز به بهره برداری می رسد که فاز اول از دولت آباد تا میدان شهدا است. ریل گذاری این بخش به طور کامل انجام شده و بهره برداری از سه ایستگاه دولت آباد، بعثت و میدان شهدا که آماده نصب تجهیزات است و متوسط پیشرفت سازه های بهره برداری آن ۹۹ درصد است. همچینین در فاز دوم بهره برداری ایستگاه های میدان شهدا تا سولقان به بهره برداری می رسد که ریل گذاری این ۳۲ کیلومتر ۸۷ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. همچنین ۱۰ ایستگاه این خط دولت آباد، بعثت، شهدا، شهدای هفتم تیر، کارگر، مرزداران، یادگار امام، شهید اشرفی اصفهانی، شهر زیبا و سولقان که متوسط پیشرفت سازهای بهره برداری ۹۷ درصد است.

به گزارش خبرنگار مهر، خط ۶ مترو تهران از شهرک کن در شمال غربی تهران آغاز و با  گذاشت از خیابان کوهسار و بزرگراه همت و اشرفی اصفهانی وارد خیابان مرزداران شده و در عبور از بزرگراه یادگار امام در ادامه مسیر به میدان ولیعصر، هفتم تیر، امام حسین و شهدا می رسد. سپس با عبور از خیابان ۱۷ شهریور به منطقه دولت آباد در جنوب شرقی تهران منتهی می شود.


منبع: الف

ایران رتبه نخست دنیا در اتلاف وقت ترافیکی

۹۶ درصد از خودروها در لحظه بدون استفاده‌اند. این خودروها ۳۰ درصد از فضاهای شهری را تصرف می‌کنند و ۷ هزار‌میلیارد تومان سالانه به خاطر اتلاف وقت در ترافیک توسط شهروندان تهرانی، خسارت به بار می‌آید.

به گزارش روزنامه جوان، ایران نخستین کشور و تهران نهمین کلانشهر دنیا در زمینه اتلاف وقت شهروندان در ترافیک شناخته شده است. بر اساس این گزارش که مربوط به تیرماه سال جاری است، مردم ایران به‌طور متوسط برای هر مسیر خود از مبدأ تا مقصد، بیش از ۵۰ دقیقه زمان در ترافیک هدر می‌دهند و از این بابت در جایگاه نخست جهان قرار گرفته‌اند. شاخص این گزارش متشکل از زمان لازم برای رسیدن به محل کار، برآورد نارضایتی از اتلاف زمان، انتشار گاز دی‌اکسید‌کربن در ترافیک و دیگر ناکارآمدی‌ها در سامانه ترافیکی است.

بر اساس آخرین گزارش مؤسسه نامبیو، از میان ۵۸ کشور مورد بررسی، ایران بدترین وضعیت را از منظر ترافیکی دارد. بخشی دیگر از آمارهای منتشر شده در این گزارش نشان می‌دهد که روسیه و مصر به ترتیب با میزان هدررفت ۴۹/۵ دقیقه و ۴۷/۶ دقیقه، در جایگاه‌های دوم و سوم این رده‌بندی قرار دارند. در انتهای این جدول کشورهای اتریش، لیتوانی و اسلوونی قرار دارند که به ترتیب با هدررفت ۲۸/۸۶، ۲۸/۶و۲۷/۱ دقیقه از زمان مفید روزانه شهروندان، جزو پربازده‌ترین کشورها در حوزه حمل‌و‌نقل به شمار می‌آیند.

همچنین کشورهای مهمی مثل هند با زمان هدر‌رفت ۶۱/۴۶ دقیقه، چین با ۴۳/۴۳ دقیقه و ایالات متحده امریکا با ۳۴/۷۸ دقیقه، به ترتیب در جایگاه‌های پنجم، دهم و سی و سوم این رده‌بندی قرار دارند. از لحاظ میزان آلودگی ناشی از تولید گاز دی‌اکسید‌کربن در مقایسه با میزان ترافیک خودروهای در حال تردد، کشورهای آفریقای جنوبی، مصر و قطر در رتبه اول تا سوم قرار دارند. ایران نیز با وجود بیشترین هدررفت زمان به ‌واسطه ‌ترافیک، از لحاظ تولید گاز CO2، در جایگاه ششم قرار گرفته است. 

۵۵ دقیقه هدر‌رفت زمان شهروندان تهرانی

اما در میان کلانشهرهای جهان، شهر کلکته در هند که ساکنانش به‌طور متوسط ۶۶/۸۸ دقیقه از وقت روزانه خود را در ترافیک هدر می‌دهند، در جایگاه اول است. شهر داکا، پایتخت کشور بنگلادش با زمان ۵۹/۴۲ دقیقه در جایگاه دوم و بمبئی هندوستان با زمان هدررفت ۵۸/۹۸ دقیقه در رده سوم، عنوان دیگر شهرهای پرترافیک جهان را به خود اختصاص داده‌اند. در این میان شهر تهران با متوسط ۵۵/۰۷ دقیقه هدررفت زمان شهروندان در ترافیک‌های سنگین، جایگاه نهم را به خود اختصاص داده است.  اعلام این آمار در حالی است که پیش از این نیز رئیس کمیته محیط‌زیست شورای شهر تهران گفته بود: ازدحام و شلوغی، نه تنها باعث افزایش ترافیک، تشدید آلودگی هوا، به مخاطره افتادن محیط‌زیست شهر تهران، ورود خسارات مالی و صدمات جانی به شهروندان شده بلکه موجب تلف شدن بخش قابل توجهی از وقت تهرانی‌ها در ترددهای روزانه هم شده است. به گفته وی، جمعیت ثابت شهر تهران حدود ۹ میلیون نفر و تعداد سفرهای روزانه نیز بالغ بر ۱۸ میلیون سفر است، با احتساب ۲۰ دقیقه معطلی به ازای هر سفر در ترافیک، روزانه ۶ میلیون ساعت وقت تهرانی‌ها در ترافیک تلف می‌شود. 

۲۰۰ ساعت اتلاف وقت هر شهروند در ترافیک!

اگر این ۶ میلیون اتلاف وقت را بر ۹ میلیون جمعیت شهر تهران تقسیم کنیم، سهم هر تهرانی در شبانه‌روز ۴۰ دقیقه می‌شود. اگر ایام کاری سال را بدون احتساب روزهای جمعه و ایام تعطیل ۳۰۰ روز کاری در نظر بگیریم، در هر سال ۱۲ هزار دقیقه و به عبارتی ۲۰۰ ساعت وقت شهروندان در ترافیک تلف می‌شود.

از سوی دیگر سایر آمارها نشان می‌دهد که سالانه بیش از ۵ میلیارد ساعت از وقت مردم در شهرهای بزرگ ایران به ویژه پایتخت تلف می‌شود که این زمان علاوه بر مشکلات اقتصادی، مشکلات روحی و جسمی نیز به همراه دارد. آنچه امروز در شهر تهران شاهد هستیم ترافیک و آلودگی فراوان است که نتیجه عدم برنامه‌ریزی مناسب است. بی‌شک ساخت راه و بزرگراه تنها گوشه کوچکی از برنامه‌ریزی‌ها در این زمینه بوده و لازمه آن ظرفیت‌سازی جمعیت متناسب با شهرهای بزرگ است. شاید اگر از سال‌ها قبل برنامه‌ریزی‌ها بر این اساس صورت می‌گرفت و تخصیص منابع و امکانات شهرهای کوچک و بزرگ یکسان توزیع می‌شد مانند امروز در تهران با مشکلات آلودگی هوا مواجه نبودیم.

فقدان امکانات و حمل‌و‌نقل عمومی حتی در کلانشهرها و پایتخت موجب شده است تا به فراخور زندگی شهری و تأمین آسایش و امنیت جانی و روانی، ‌هرچند با هزینه گزاف، اما افراد از خودروی شخصی برای رفت‌و‌آمد استفاده کنند، این در حالی است که در کشورهای اروپایی صاحبان خودروی  شخصی نیز از مترو استفاده می‌کنند.

به گفته کارشناسان ۹۶ درصد از خودروها در لحظه بدون استفاده هستند و در خیابان‌ها تردد ندارند. این خودروهایی که در خیابان‌ها یا پارکینگ‌ها پارک هستند، حدود ۳۰ درصد از فضاهای شهری را تصرف می‌کنند و ۷هزار‌میلیارد تومان سالانه به خاطر اتلاف وقت در ترافیک توسط شهروندان تهرانی خسارت وارد می‌شود.

با در نظر گرفتن ارائه پیشنهادهای مختلف در زمینه کاهش ترافیک به عنوان یکی از معضلات شهری که همواره از سوی متخصصان بیان شده است، اما لازم به ذکر این نکته است که شهروندان در شهرهای مختلف وقت و زمان خود را به عنوان تنها عامل تولید که قابل تجدید شدن نیست، به صورت بهینه سازماندهی کنند. این امر نیز در سطح کلان نیاز به هم‌اندیشی جمعی، احساس نیاز ملی و فعالیت‌های وسیع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی، سیاسی و قضایی دارد که بدون مدیریت و برنامه‌ریزی ممکن نخواهد شد.
 


منبع: الف

شهردار تهران: تخلیه اتاقم در شهرداری صحت ندارد

محمدباقر قالیباف در حاشیه بازدید اهالی رسانه از مراحل پایانی خط ۶ متروی تهران در پاسخ به پرسشی در خصوص شایعه تخلیه اتاقش در ساختمان شهرداری و درخواست پایان مأموریتش گفت: این شایعات صحت ندارد و من حتی طی سه شب گذشته برای آنکه کارهای شهرداری تا ساعت ۱۲:۳۰ ادامه داشت در دفتر کارم ماندم.

به گزارش مهر، وی ادامه داد: من هم مانند همه پرسنل اداری عضو هیئت علمی دانشگاه تهران هستم و باید پایان خدمتم در شهرداری مشخص و سپس به محل اصلی کارم که دانشگاه تهران است بازگردم اما در حال حاضر تا زمان اعلام پایان کار، فعالیت های شهرداری ادامه خواهد داشت.

قرارداد دقیقه نودی نداریم

وی در خصوص انتقاد بعضی از اعضای شورا در خصوص قراردادهای دقیقه نودی گفت: چیزی به عنوان قراردادهای دقیقه نودی نداریم اما نمی توان کارهای جاری را انجام نداد. اما قراردادهای بزرگ مانند قرارداد زباله سوز یا قرارداد واگن سازی در مراحل نهایی است که آن را نگه داشته ایم تا مدیریت جدید شهر تهران در خصوص آن تصمیم بگیرد.

قالیباف اضافه کرد: این نوع حرف زدن ها از جنس تحلیل شهر تهران به عنوان شهر سوخته است که قرار است آواربرداری شود. این ادبیات جدید درست نیست، اگر شما نمی توانید از یک شهر آواربرداری کنید پس کار عمرانی و سازندگی نیز نمی توانید انجام دهید.


منبع: الف

زندگی آرام با مدیریت خشم

به باور کارشناسان، یکی از دلایل عصبانیت و خشم افراطی ریشه در احساس عقب‌ماندن از دیگران یا به حق خود نرسیدن دارد و در یک کلمه زندگی خود را با دیگران مقایسه کردن است. مقایسه زندگی خود با دیگران؛ نه مقایسه با دیروز خود. ریشه مشکل شاید در خانواده و آموزش‌ و پرورش باشد که کودکان در طول سال‌ها یاد نمی‌گیرند خودشان را با دیروز مقایسه کنند و از رشد و کسب اطلاعات بیشتر خود احساس شادمانی کنند. البته این احساس درماندگی تنها ذهنی نیست و ممکن است ریشه در واقعیت نیز داشت باشد.

درماندگی، دلیل عصبانیت
مهدی ملک محمد روانشناس، با اشاره به انواع خشونت کلامی و رفتاری در جامعه گفت: عصبانیت از احساس درماندگی نشات می گیرد و هر موجود زنده در صورت داشتن احساس درماندگی رفتار خشن بروز می دهد.
وی دلیل این احساس درماندگی در افراد را ناکامی و نرسیدن به خواست ها و آرزوها عنوان کرد و گفت: در این حالت فرد رفتار خشونت آمیز بروز می دهد و میزان توانایی فرد در مدیریت خشم میزان آن متفاوت است.این روانشناس از شیوع زیاد خشونت طی۱۰ تا ۲۰ سال گذشته در جامعه خبر داد و گفت: در این مدت افراد ناکامی های مختلفی را تجربه کردند و این اتفاق سبب افزایش خشم در جامعه شده است.

این روانشناس دلیل ناکامی افراد را انتظارات واقع بینانه و غیر واقع بینانه دانست و گفت: بسیاری از افراد در جامعه دچار ناکامی های ذهنی و یا واقعی هستند که آن را با خشم بروز می دهند همچنین در جامعه ای که مدیریت خشم آموزش داده نشده شهروندان به بدترین شکل ممکن خشونت را بروز می دهند.وی درباره گسترش خشونت های کلامی میان افراد مختلف جامعه گفت: خشونت موجود در جامعه به بخش خاصی از صنوف و یا گروه خاصی متعلق نیست، بلکه بیشتر افراد جامعه به دلیل ناکامی در انتظاراتشان و نداشتن مهارت کافی مدیریت خشم، رفتارهای خشونت آمیز بروز می دهند.وی با بیان این که رفتارهای خشونت آمیز در دوران زندگی انسان های نخستین رواج داشته است، گفت: توسعه نیافتگی در جوامع زمینه را برای بروز رفتارهای خشونت آمیز مهیا می کند و در نتیجه کرامت انسانی در این جوامع دیده نمی شود و افراد در هر موقعیت رفتارهای خشونت آمیز بروز می دهند


منبع: بهارنیوز

سیل و آبگرفتگی در شرق استان گلستان/ مردم از ترددهای غیرضرور خودداری کنند

مدیرعامل جمعیت هلال احمر گلستان از وقوع باران رگباری همراه با رعد و برق در مناطق شرقی استان خبر داد و گفت: نیروهای عملیاتی جمعیت هلال احمر به این مناطق اعزام شدند.

به گزارش ایسنا؛ حسین احمدی در گفت‌وگو با خبرنگاران اظهار کرد: وقوع بارش‌های شدید موجب آبگرفتگی و سیل شدید در ارتفاعات شهرستان‌های کلاله، مینودشت، آزادشهر و علی‌آباد کتول شده است.

وی افزود: نیروهای عملیاتی جمعیت هلال‌احمر استان گلستان در شهرستان‌های مختلف در حال امدادرسانی و اطلاع‌رسانی در منطقه هستند.

مدیرعامل جمعیت هلال احمر گلستان تصریح کرد: از همه هموطنان عزیر تقاضا داریم که از حضور و تردد غیرضروری در مسیرهای ارتفاعات شرقی استان جدا خودداری کنند.


منبع: عصرایران

گروگان گیر دیشب مشهد جان باخت

سرپرست دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: گروگان گیر دیشب خیابان امام رضا (ع) مشهد، امروز در بیمارستان امدادی این شهر جان باخت.

قاضی حسن حیدری شامگاه سه شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: تحقیقات در خصوص این حادثه ادامه دارد.

نیمه شب گذشته فردی که از نظر روحی و رفتاری حالت متعادلی نداشت، عربده کشان با چاقویی در دست در خیابان امام رضا (ع) در حرکت بود که مردم موضوع را به پلیس گزارش دادند.

با حضور پلیس، این فرد به سمت آنان حمله ور شده و سپس پا به فرار گذاشت که در این تعقیب و گریز به درون مغازه ای رفته و مغازه دار را به گروگان گرفته و تلاش کرد با خودرویی از محل فرار کند که با اقدام پلیس زمین گیر شد و این حادثه خاتمه یافت.

گروگان این حادثه بدون آسیبی رها شد و گروگان گیر که از ناحیه پا به شدت مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد.


منبع: عصرایران

تشکیل «پارلمان والدین» در سال جاری

رئیس انجمن اولیاء و مربیان شهر تهران از تشکیل «پارلمان والدین» در سال جاری خبر داد.

کامیاب صدری در گفت‌وگو با ایسنا، در این باره اظهار  کرد: امسال به صورت جدی به دنبال آن هستیم که پارلمان والدین را ایجاد کنیم و بتوانیم شوراهای مرکزی انجمن اولیاء و مربیان را درگیر کنیم تا در کنار آموزش و پرورش به ما کمک کنند.

وی افزود: در سال‌های گذشته ورود والدین در راستای نظارت و بازدید از مدارس پررنگ نبود و شوراها بندرت تشکیل می‌شد.

رئیس انجمن اولیاء و مربیان شهر تهران با بیان اینکه خوشبختانه مدیرکل جدید آموزش و پرورش شهر تهران اعتقاد ویژه به حضور والدین در کنار آموزش و پرورش و تقویت مشارکت‌های مردمی دارد گفت: این نگاه و طرز تلقی ما را دلگرم کرده است. البته مشارکت‌های مردمی تنها منحصر به مشارکت مالی نیست بلکه می‌تواند مشارکت پژوهشی، آموزشی و پرورشی باشد که از طریق تشکیل کارگروه‌ها در مدارس دنبال شود.

صدری درباره اختیارات پارلمان والدین گفت: در برنامه داریم که شوراهای انجمن‌های مناطق هر دو یا سه ماه یکبار دور یکدیگر جمع شده و نشست‌هایی با حضور مسئولان تراز اول استانداری، مجلس و دولت داشته باشند.

وی افزود: این پارلمان قطعا مصوباتی هم در راستای قوانین کشور برای بهبود وضعیت مدارس کشور خواهد داشت و همین که به همدلی و همفکری با آموزش و پرورش کمک کند ارزشمند است. حضور کمرنگ والدین در مدارس خلائی است که در سالهای قبل مشاهده می‌شد و امید است با تشکیل این پارلمان برطرف شود.


منبع: الف

پایان مرگبار دوستی چندساعته زن جوان با چند پسر

زن جوان چند ساعت پس از سوار شدن بر خودروی چند پسر جوان بر اثر ضربات چاقو به کام مرگ فرو رفت.
به گزارش تسنیم، ساعت ۷:۳۰ صبح روز ششم مرداد ماه جاری مأموران کلانتری ۱۰۱ تجریش در تماس با قاضی مرادی، بازپرس ویژه قتل پایتخت خبر قتل زن جوانی به نام بهار را اعلام کردند.
بنابر اظهارات مأموران، مقتول ساعت ۲۳:۴۰ پنجم مرداد ماه از سوی سرنشینان یک دستگاه پژو ۲۰۶ سفیدرنگ در خیابان اندرزگو، خیابان وطن‌پور با ضربات چاقو مجروح شده و سرنشینان خودرو پس از رها کردن پیکر نیمه‌جان بهار از محل متواری شده بودند، درنهایت بهار پس از انتقال به بیمارستان شهدای تجریش بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده بود.
دقایقی بعد از اعلام خبر، بازپرس امور جنایی تهران به همراه اکیپ تشخیص هویت در صحنه جرم حاضر شده و مشغول تحقیقات درباره این پرونده شدند.
در ادامه همزمان با انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی، تحقیقات برای شناسایی و بازداشت متهمان فراری آغاز شد و کارآگاهان در بررسی دوربین‌های مداربسته محل حادثه موفق به شناسایی خودرو ۲۰۶ شده و صاحب خودرو به نام شاهین را بازداشت کردند.


شاهین در اظهارات اولیه پرده از قتل بهار برداشت و سه پسر دیگر به نامهای مبین، فرهاد و کامران را همدست خود معرفی کرد که مأموران موفق به بازداشت این سه نفر شدند.
هر چهار متهم این پرونده پیش از ظهر امروز به شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند.
طی تحقیقات از این متهمان مشخص شد مبین به همراه شاهین،‌ فرهاد و کامران ساعت هشت شب ششم مرداد ماه، بهار را در خیابان اندرزگو سوار بر خودروی ۲۰۶ کرده و به قصد دوستی و ارتباط با وی، در خیابان مشغول گشت‌وگذار شده‌ بودند.


مبین نیز در اظهارت اولیه مدعی شد زمانیکه دوستان وی در یک کوچه در خیابان اندرزگو از خودرو پیاده شده و وی با بهار تنها بوده است، بهار قصد گرفتن پولش از وی را داشته و داخل خودرو سر و صدا کرده است که وی مجبور شده بهار را با چاقو مورد هدف قرار دهد.
سرانجام هر چهار متهم پرونده با دستور قاضی مرادی بازداشت شدند و برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفتند.
 


منبع: الف

سیل و آبگرفتگی در شرق استان گلستان/ مردم از ترددهای غیرضرور خودداری کنند

مدیرعامل جمعیت هلال احمر گلستان از وقوع باران رگباری همراه با رعد و برق در مناطق شرقی استان خبر داد و گفت: نیروهای عملیاتی جمعیت هلال احمر به این مناطق اعزام شدند.

به گزارش ایسنا؛ حسین احمدی در گفت‌وگو با خبرنگاران اظهار کرد: وقوع بارش‌های شدید موجب آبگرفتگی و سیل شدید در ارتفاعات شهرستان‌های کلاله، مینودشت، آزادشهر و علی‌آباد کتول شده است.

وی افزود: نیروهای عملیاتی جمعیت هلال‌احمر استان گلستان در شهرستان‌های مختلف در حال امدادرسانی و اطلاع‌رسانی در منطقه هستند.

مدیرعامل جمعیت هلال احمر گلستان تصریح کرد: از همه هموطنان عزیر تقاضا داریم که از حضور و تردد غیرضروری در مسیرهای ارتفاعات شرقی استان جدا خودداری کنند.
 


منبع: الف