بایگانی دسته ی : جامعه

یک دستفروش قمی روز شنبه در حوالی ساعت ۷ و نیم بعدازظهر در محدوده شاهد غربی (نیروگاه) قم به طرز مشکوکی جان باخت. مأموران سد معبر از او خواسته بودند تا وانت میوه‌اش را جابه جا کرده و در این محدوده، توقف نکند. اما در فیلمی که در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شود، ضمن فریادهای مرد دستفروش و ممانعت مأموران از حرکت او، شیشه وانت دستفروش هم به خون زیادی آغشته شده است.

به گزارش الف، «ایران» در ادامه نوشت: درباره مرگ او دو روایت نقل می‌شود. نخستین روایت از زبان برادر مرد دستفروش است. او جلوی دوربین یکی از رسانه‌ها در جمع مردمی که در اعتراض به مرگ برادرش تجمع کرده و فریاد می‌زنند، می‌گوید: «وقتی ماشین‌های سد معبر که در هر کدامشان هفت هشت نفر مرد قوی‌هیکل گردن‌کلفت نشسته بودند، آمدند، قبول کرد که بساطش را جمع کند و برود اما آنها شروع به فحش و ناسزا کردند و او را هل دادند که سرش به شیشه وانتش خورد و بعد به سمت پیاده‌رو رفت که یکباره بیهوش شد و وقتی هم به بیمارستان رسید، فوت کرد.»

نقل قول دوم از زبان حمیدرضا عابدی خرسند مدیرکل روابط عمومی شهرداری قم است. او برخلاف گفته‌ها و شنیده‌هایی که درباره زد و خورد میان دستفروش و مأموران سد معبر نقل می‌شود، هرگونه برخورد فیزیکی منجر به ضرب و جرح را تکذیب کرده و با بیان اینکه مأموران تنها به تذکر لسانی اکتفا کرده‌اند، می‌گوید: مأموران ما آموزش دیده‌اند و می‌دانند که به هیچ عنوان حق برخورد با دستفروشان را ندارند، ضمن اینکه در هنگام تذکر، همیشه یک رابط قضایی و مأمور نیروی انتظامی هم آنها را همراهی می‌کنند تا اتفاقاتی مشابه رخ ندهد. به همین علت فیلم کامل و صورتجلسه این اتفاق هم موجود است.

عابدی خرسند درباره علت مرگ دستفروش می‌گوید که این اتفاق حدود ۳۰ تا ۴۰ دقیقه بعد از پایان درگیری‌ها رخ داده است، یعنی زمانی که مرد دستفروش به سمت خانه‌اش در همان حوالی در تردد بوده، ناگهان در‌ پیاده‌رو‌ بیهوش شده و سرش با جدول اصابت می‌کند، بعد که با اورژانس به بیمارستان می‌رود،  حدود یک ساعت  بعد فوت می‌کند. البته این نقل قول از زبان تکنیسین اورژانس به ما رسیده و ما هم منتظر نتایج جواب پزشکی قانونی و دادستانی درباره علت فوت او هستیم.

وی درباره شیشه خونی هم می‌گوید که خود دستفروش در هنگام درگیری، دو دستش را محکم به شیشه کوبیده که منجر به خونریزی و جرح  او می‌شود و مطلقاً مأموری با او برخورد فیزیکی نداشته و در همه فیلم‌ها هم این موضوع مشخص است. حتی مأموران وقتی رفتار او را می‌بینند از توقیف خودرو‌اش هم منصرف می‌شوند.

با این حال مهدی کاهه دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان قم گفته است که بر اساس بازرسی و تحقیق از شاهدان عینی و همچنین بررسی مستندات، موضوع قتل عمد در این حادثه مطرح نیست.

دکتر صدیقی آخا مدیرکل پزشکی قانونی استان قم نیز با اشاره به اینکه در بررسی‌های اولیه آثار ضرب و جرح ناشی از نزاع دیده نشده، گفته است: به نظر می‌رسد به دنبال نزاع لفظی، احتمالا علت مرگ سکته قلبی بوده باشد.‏

منبع: الف

رئیس کمیته میراث شورای شهر تهران گفت: مرمت برج آزادی به اتمام رسیده و دیگر این برج چکه نمی کند.

احمد حکیمی پور در گفتگو با مهر، درخصوص آخرین بازدیدی که از پروژه مرمت میدان آزادی داشت، اظهارداشت: مرمت محوطه برج آزادی از شورای اول تهران مورد توجه مدیریت شهری بوده اما در دوره اول به دلیل برخی ناهماهنگی ها این طرح متوقف ماند که مجددا در شورای چهارم دنبال شد.

وی با بیان اینکه شورای چهارم از سال ۹۲ مرمت میدان آزادی و جلوگیری از نشت آب های روسطحی به طبقه منفی یک را دنبال می کند، گفت: این پروژه با وجود دشواری های زیاد به اتمام رسیده، هرچند که چندین مرتبه به دلایلی نیمه کاره رها شده بود.

حکیمی پور ادامه داد: شورای چهارم برای تکمیل هر چه سریعتر برج آزادی از ظرفیت های شهرداری استفاده کرد تا این پروژه تکمیل و اجرا شد.

به گفته وی، تاکنون بیش از ۱۴ میلیارد تومان برای مرمت برج آزادی توسط شهرداری تهران هزینه شده و شورای شهر تهران در بودجه ۹۶ ردیف هایی را برای این منظور در نظر گرفته است.

رئیس کمیته میراث شواری شهر تهران اظهار کرد: در مرحله بعد باید المان ها و نورپردازی آن مورد مرمت قرار گیرد که امیدواریم با پیگیری مدیریت برج آزادی و تعامل با مدیریت شهری جدید این مرحله عملیاتی شود.

حکیمی پور در پاسخ به این پرسش که دیگر نگرانی درخصوص چکه کردن برج آزادی وجود ندارد، و از نحوه ساماندهی و مرمت برج راضی هستید یا خیر، گفت: با وجود بارندگی هایی که پشت سر گذاشتیم مشکلی درخصوص چکه کردن برج را شاهد نبودیم و نحوه مرمت راضی کننده بود اما در بدنه برج خوردگیهایی وجود دارد که نیاز به مرمت دارد که این به پیگیری های مدیریت بعدی شهرداری بازمی گردد این برج یک نماد ملی فرهنگی و معماری و تاریخی است که همیشه باید پایدار باشد.

رئیس کمیته میراث شورای شهر تهران در خصوص مدیریت یک پارچه برج آزادی که از سوی شورا به شهرداری و وزارت ارشاد پیشنهاد شده بود، گفت: درخصوص کارهای مشترک برای مرمت و نگهداری برج آزادی تفاهم نامه هایی به امضا رسیده که تمامی این صورت جلسات به شورای پنجم منتقل شده است و امیدواریم با پیگیری مدیریت جدید شهری همچنان به این برج توجه شود.

منبع: الف

به گفته یک عضو کمیسیون برنامه ی بودجه مجلس، وزیر پیشنهادی رئیس جمهور ضعیف است و در بین معلمان هیچ محبوبیتی ندارد، پیامد انتخاب وی باعث برانگیخته شدن در آموزش و پرورش شده است.

جهانبخش محبی نیا در گفتگو با مهر با اشاره به اینکه پیامد انتخاب بطحایی به عنوان وزیر آموزش و پرورش در دولت دوازدهم باعث برانگیخته شدن و راه افتادن امواج نگران کننده در آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی شده است، گفت: نخبگان و شخصیت های فرهنگی اعتقادشان بر این است که آموزش و پرورش کلید توسعه و ترقی ایران است. طبیعتا عدم جامعیت حضور آقای بطحایی و برنامه ضعیفی که برای اداره ۴ ساله آموزش و پرورش ارائه کرده اند قطعا نمی تواند به آن کمکی بکند. 

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ادامه داد: البته چه بسا ویژگی های فردی و صلاحیت های شخصی وی قانع کننده باشد اما نگرانی عمده ما متوجه آموزش و پرورش است. 

رئیس سابق دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه امروز آموزش و پرورش برای انقلاب اسلامی از نظر ایجابی مفید است، اضافه کرد: تحت هیچ شرایطی مسئولان و متولیان کشور رضایت قلبی ندارند که بین آموزش و پرورش، دولت و نظام فاصله ای بیافتد.

رئیس جمهوری باید وارسی و رصد بهتری را برای وزیر آموزش و پرورش انجام می داد

وی با اشاره به اینکه آموزش و پرورش از جمله وزارتخانه هایی است که در رای اعتماد چالش برانگیز است و از نظر موافقت و مخالفت، حرف و حدیث های مفصلی را کسب خواهد کرد، گفت: ما به عنوان کسانی که نگرانی های معلمان و نخبگان را رصد کردیم تصورمان این است که برای تصدی وزارت آموزش و پرورش، رئیس جمهوری باید وارسی و رصد بهتری را انجام می دادند. 

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تاکید کرد: وزیر آموزش و پرورش در هیئت دولت باید نقش اول یا دوم را داشته باشد که این فرصت برای آقای بطحایی امکانپذیر نیست. وی محبوبیت لازم را ندارد. ارتباط ایشان با کمیسیون هایی مثل برنامه و بودجه، آموزش و تحقیقات باید در حد بسیار اعلا و اقناگری باشد که چنین فرصتی رابرای ایشان بعید می دانم. 

وی با بیان اینکه کشتی آموزش و پرورش در ۴ سال قبل در آبهای بین المللی سرگردان بوده است و به جای سند، دنبال ۲۰۳۰ بودند، اضافه کرد: در این ۴ سال برای تقویت جناح و ریشه آموزش و پرورش اقدام مستحکم و بحث برانگیزی را ندیدیم. باید در هیئت دولت و حتی مراجع فرهنگی، آموزش و پرورش محور باشد. 

به گفته محبی نیا ضعف شخصی، نداشتن سوابق در حوزه آموزش و پرورش و عدم حضور در تدوین سند تحول و ننوشتن حتی یک کتاب در این حوزه برای وزیر پیشنهادی قابل قبول نیست. آموزش و پرورش شاید اصیل ترین و پاک ترین نهاد رسمی جمهوری اسلامی باشد. 

منبع: الف

به گزارش تسنیم، با حضور پلیس در محل اعلام خبر و بررسی اولیه مشخص شد درگیری بین سرایدار ساختمان چهار واحدی و تعمیرکار آسانسور به وقوع پیوسته، در این نزاع، تعمیرکار آسانسور با ضربه شدید چاقو به شدت مجروح و به بیمارستان پیامبران منتقل شده است.یکی از شاهدان نزاع در اظهاراتش درباره جزئیات درگیری به پلیس گفت: سرایدار ساختمان و تعمیرکار آسانسور بر سر خاموش کردن کابین با هم درگیر شده که اعضای ساختمان تلاش کردند آنها را از هم جدا کنند اما در نهایت سرایدار با چاقو از اتاقش بیرون آمده و با ضربه چاقو، تعمیرکار آسانسور را زخمی کرد.

همزمان با انتقال تعمیرکار آسانسور به بیمارستان، سرایدار ساختمان نیز بازداشت شد و تحقیقات درباره این درگیری در دستور کار مأموران قرار گرفت تا اینکه یک روز بعد تعمیرکار آسانسور به علت شدت جراحات وارده جان باخت و مراتب این قتل به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد که محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران دستور انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی را صادر کرد.پس از انتقال متهم به دادسرای امور جنایی تهران، وی درباره علت درگیری با مقتول گفت: صبح روز حادثه تعمیرکار آسانسور به ساختمان آمد و کارش را شروع کرد اما کار وی طول کشید و تا بعدازظهر زمان برد، او باید یک پیچ را می‌بست اما این کار را نکرده بود که من به وی اعتراض کرده و گفتم کارت درست نیست باید پیچ را ببندی، احتمال دارد بچه‌ای به آن دست بزند و دچار حادثه شود که وی به حرف من توجهی نکرد و شروع به فحاشی کرد.

وی ادامه داد: من در حین درگیری با چوب به سمت مقتول حمله‌ور شدم اما یکی از همسایه‌ها چوب را از دستم گرفت و من به داخل خانه رفتم که چند دقیقه بعد مقتول شیشه منزلم را شکست، به من فحاشی کرد و گفت از خانه‌ات بیرون بیا، زن و بچه من ترسیده بودند که من با زور از خانه بیرون آمده و به سمت مقتول دویدم، او به سمت در ورودی ساختمان فرار کرد، در یکی از دستانش چاقو و در دست دیگرش چوب بود که با هم درگیر شدیم و او را هل دادم، زمانی که او خواست من را بزند چاقو در پای خودش فرورفت و زخمی شد.در حالیکه متهم در اظهارات اولیه مدعی بود ضربه چاقو به مقتول نزده است، در اظهارات بعدی به قتل تعمیرکار آسانسور اعتراف کرد و گفت: من چاقویی با دسته بلند از آشپزخانه برداشتم و ضربه‌ای به کشاله ران مقتول زدم اما هیچگاه نمی‌خواستم وی را به قتل برسانم و اکنون پشیمانم.سرانجام متهم این پرونده صحنه قتل را بازسازی و محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران برای متهم به اتهام مباشرت در قتل عمدی قرار جلب به دادرسی صادر کرد همچنین متهم این پرونده با صدور کیفرخواست به زودی برای محاکمه در دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر می‌شود.

منبع: بهارنیوز

گروه جامعه_رسانه‌ها: روزنامه شهروند نوشت: خاص‌تر از تولد ١٨سالگی وجود ندارد. بهترین‌ها و بدترین‌های یک جوان در همین‌ سال رقم می‌خورد. یکی دانشگاه می‌رود و دیگری سربازی، یکی هم می‌تواند بعد از ١٨‌سال بی‌هویت ماندن به اتهام داشتن پدری غیرایرانی، تقاضای شناسنامه و ملیت ایرانی کند.
 

گاهی هم ١٨سالگی نحسی رقم می‌خورد و بدیمنی دامن کودکی را می‌گیرد که به جرم قتل در کانون اصلاح و تربیت است و باید شمع تولدش را پای چوبه دار فوت کند یا دختری که خبر رفتن از بهزیستی می‌شود کادوی تولدش. در این بین قانونی برای حمایت از ١٨ساله‌های در معرض آسیب نداریم یا حداقل برای برخی از آنها که آغاز دوران جوانی برایشان به کابوسی تبدیل شده است، تاکنون مراجع قانون‌گذاری کاری انجام نداده‌اند. آخر شهریور ١٨ساله می‌شود و بی‌خانه. مستقل‌بودن یکی از رویاهای دوران نوجوانی است، البته اگر در خانه و میان خانواده‌ای باشید که برای آسایشتان جانشان را می‌هند. زندگی مستقل برای دختری ١٨ساله و محروم از خانه و خانواده معنایی جز رهاشدن در میان هزاران آسیب در جامعه ندارد. می‌ترسند و ماه‌هاست خواب راحت ندارند. داستان دختران به سن ١٨سالگی رسیده بهزیستی سال‌ها درحال تکرار است و خبری از بهبود اوضاع نیست. یکی از نبود حمایت‌های مالی می‌گوید، دیگری از بی‌اعتمادی خیرین، یکی هم از خلأهای قانونی برای حمایت از این دختران می‌نالد. گره این درد می‌تواند به آسانی باز شود «اگر یکبار به ماجراهایی که آنها تا امروز از سر گذرانده‌اند نگاهی بیندازیم، می‌پذیریم برای سلامت جامعه خود باید از این دختران حمایت کنیم تا ادامه‌دهنده راه والدین آسیب‌دیده خود نباشند.» این جمله یک معلم هنر است که ٨‌سال است مربی این دختران بوده و با آنها زندگی کرده و از ماجراهایشان برایمان می‌گوید.

 

بریدن گلوی مادر مقابل چشمانش

«توان دفاع از خود را نداشت، چه رسد کمک به مادر، فقط نگاه کرد تا لحظه آخر که مادر فریاد می‌زد که برود و از همسایه‌ها کمک بگیرد. فقط به چاقوی تیز در دستان پدر نگاه می‌کرد. تا گلوی مادر بریده شد و برای همیشه ساکت. دخترک با کابوس مقصربودن در قتل مادر بزرگ شده و این‌روزها از ترس آوارگی خواب به چشم ندارد. از یک ‌سو با گذشت سالیان خود را مقصر می‌داند، از سوی دیگر نمی‌داند برای رسیدن به آرزوهایش چه باید بکند». او سال‌ها از این موسسه به آن موسسه رفته، می‌گویند دختر سختی (سرکشی) است، خب نمی‌تواند مانند یک کودک نرمال باشد، اگر او ناتوان در پذیرفتن نقش یک دختر معمولی است، ما که ناتوان از درک آنچه او از سر گذرانده، نیستیم.

 

از ۶ سالگی معتاد بود

«۶ساله بود و معتاد به شیشه، حرف‌زدن را نیاموخته بود و از زندگی نشئگی را می‌شناخت و درد خماری را. مادر و پدری داشت معتاد به شیشه و غذایش موادی بود که آنها مصرف می‌کردند. او را به بهزیستی دادند. سال‌ها زمان برد تا سخن گفتن بیاموزد. حتی نمی‌دانست برای رفتن به توالت باید دمپایی پا کند یا با واژه استحمام غریبه بود. او فقط ۶‌سال داشت که معتاد شد. حالا با گذشت چندین‌ سال هنوز هم از درد وابستگی که در دوران طفولیت به مواد داشته رها نشده است». او هم در مرز رسیدن به ١٨سالگی است. دنیای او خشن بود و پر از درد. اگر رها شود بدون سرپرستی که کنارش باشد و هدایتش کند تا زندگی را بیاموزد، نه زنده ماندن را، چگونه می‌تواند به سلامت روزگار بگذراند؟ توان نظارتی بهزیستی بعد از جدایی آنها برای همه این دختران مگر تا چه میزان است؟ آیا جدایی برای همه این دختران راه‌حل مناسبی است.

 

دلش شوهر می‌خواست

« ١۴ساله بود و بعد از چندین‌ سال زندگی تحت‌نظر بهزیستی از آرزویش که ازدواج بود، سخن گفت. ١۵ساله که شد عروسش کردند و گفتند (خودش دلش شوهر می‌خواست) این شد استدلال ازدواج این کودک. حالا ١۶‌سال دارد و عاشق مردی دیگر در تلگرام است. از زندگی و خانه‌داری هیچ نمی‌داند. فقط گفته بود دلش شوهر می‌خواهد». رویای پوشیدن لباس عروس برای بسیاری از دختران در سنین نوجوانی یک رویای زیباست، البته فقط یک رویا که در آن خبری از مسئولیت اداره زندگی، خانه‌داری و زندگی زناشویی نیست و فقط یک جشن عروسی، پوشیدن لباسی سپید و دنباله‌دار همه آن چیزی است که از زندگی مشترک می‌دانند. حالا ترس از عواقب رفتار این دختر آتش به جان مربی‌اش انداخته و نمی‌داند به کجا فریاد برد که او آماده ازدواج نبوده است.

 

نمی‌داند دختر است یا پسر

«زیباست و گه‌گُداری هم آرایش می‌کند. رژ قرمز را دوست دارد. دلش با دیدن پسر جوانی که خوش برورو هم باشد، غنج می‌رود اما پوششی مردانه دارد. موهایش را کوتاه می‌کند و می‌خواهد این‌گونه متفاوت باشد، هرچند احساسات زنانه دارد، اما گاهی می‌گوید دلش می‌خواد پسر باشد. چندی پیش مدیر موسسه‌ای که در آن زندگی می‌کند به او گفته می‌تواند کمک کند تا با عمل جراحی پسر شود، زیرا قانون حامی تغییر جنسیت ترنس‌هاست». اما مربی او معتقد است این دختر در سن بلوغ کمی تفاوت دلش می‌خواهد و رفتار‌های گاها خشن او اقتضای سنش است، اگر قرار به تغییر جنسیت باشد او قادر به زندگی میان جامعه مردان نیست. او از لحاظ روانی یک دختر است و فیزیکی هم تقریبا مشکلی ندارد و با چند جلسه روان‌درمانی می‌توان به خصلت‌های زنانه او پی برد، اما راه‌حل ساده تشویق کودک به ادامه رفتار‌های مردانه است و همین امر زندگی او را تباه خواهد کرد.

 

طناب خودکشی

«تنها در گوشه‌ای کز کرده بود که پدر آمد، آرام به چشمانش خیره شد و گفت می‌خواهد همه‌چیز تمام شود. دخترک نمی‌دانست پدر از چه سخن می‌گوید فقط از قبل از رفتن مادر، از او شنیده بود حال پدر خوب نیست. طناب را دید که پدر گره‌ای محکم به آن زد و چون گردنبندی پلاستیکی که مادر چند هفته پیش برایش خریده بود به گردن خود انداخت. خندان گفت، چه گردنبند قشنگی! اما لبخندش فقط چند ثانیه دوام داشت. پدر خود را از همه دردهایش رها کرد و کودک را با کوهی از غم‌ها تنها گذاشت. او ماند و غم بی‌پدری و روزهای تنگ و تاریک درهم‌تنیده‌شده از نداشته‌هایش». شهریور امسال که نه اما زمان رفتن او هم خواهد رسید، باز هم تنها در شهری که برای او سرپناهی ندارد، رها خواهد شد.

 

دخترانم سالم هستند، نباید آلوده شوند

در موسسات تحت‌نظر بهزیستی رنگین‌کمان زندگی جاری است، هدایای بسیار،‌ غذا و پوشاک مناسب، کیف و کتاب مدرسه اما تا ١٨سالگی، بعدش دختر می‌ماند و احتمالا ١٨ یا ٢٠میلیون پولی که برای شروع زندگی مستقل به او می‌دهند. پولی که نه توان مدیریت آن را دارد، نه سرپرستی که برایش خانه‌ای اجاره کند و کمک کند روی پای خود بیایستد. بماند که کم نیستند دخترانی که در دوران نوجوانی بارها خودزنی کرده‌اند یا در کارنامه خود اعتیاد به موادمخدر را یدک می‌کشند. دختران سالمی هم در این بین هستند که آلوده نبوده‌اند و زندگی سالمی داشته‌اند، اما همگی با چالش ١٨سالگی روبه‌رو هستند. هم دختری که بارها از موسسات تحت‌پوشش فرار کرده یا تجربه موادمخدر و دزدی و… جرایمی از این دست را داشته نیازمند هدایت و مراقبت است و هم دختری که تاکنون زندگی سالمی داشته است. به گفته مربی چند نفر از این دختران، برای دخترانی که آسیب‌دیده هستند، موسسه بسیار است، اما این دختران سالم هستند که شرایط سخت‌تری دارند، زیرا نباید در کنار آنهایی که تجربه‌های تجاوز، موادمخدر، دزدی یا فرار و زندگی در پارک و خیابان را دارند بمانند. بهزیستی تا حد توان بسیاری از دختران را بعد از ١٨سالگی هم سرپرستی می‌کند و تا ۵‌سال بر روند زندگی آنها نظارت دارد، اما این امکان برای همه دختران فراهم نیست، به‌خصوص اگر در شهرستان‌ها باشند و امکانات محدود باشد.

 

فقط کمک حقوقی می‌خواهیم

نمی‌خواهد نامی از او منعکس شود، چند دختر دارد که سالم هستند، بدون آلودگی به مواد یا هر نوع جرم دیگری. می‌ترسد شهریور رها شوند و نتواند سقفی برایشان مهیا کند. می‌خواهد تا زمانی که توان ایستادن روی پاهای خود را دارند به آنها کمک کند و مراقبشان باشد. می‌خواهد وکیل‌شدن دخترک خوش‌سرزبانش را ببیند. این مربی هنر دختران می‌گوید که حرف‌زدن تبعات سنگینی دارد، اگر مشکل ما رسانه‌ای شود، نمی‌توانیم به دختران کمک کنیم. هزاران انگ به ما می‌چسبانند که چرا یک مربی می‌خواهد وقت بگذارد و از کودکان اینچنینی حمایت کند، به‌خصوص که برخی از دختران بسیار سخت هستند. تاکید می‌کند نامش فاش نشود. فقط می‌خواهد وکیلی باشد بیاید مشکلات حقوقی این بچه‌ها را رفع کند و خیری پیدا شود به نام خود خانه‌ای برای این ۵ دختر ١٨ساله‌اش رهن کند. اگر هر زمان از‌ سال مشکلی هم بود و رضایتی از عملکرد این ۵دختر نداشت، پول رهن خود را پس بگیرد.»

 

«می‌گوید یکی از دخترانش شب عید می‌خواسته خودزنی کند و در تماسی با او از ترس و ناامیدی خود از زندگی مستقل گفته، از این‌که نتواند زندگی خود را اداره کند، از این‌که به سرنوشت پدر معتاد و مادری که در کودکی رهایش‌کرده دچار شود».این دختر می‌خواهد درسش را تمام کند، دیپلم بگیرد و اگر شد دانشگاه برود، هرچند هنوز دیپلم نگرفته، پس محکوم به جدایی از موسسه است، مگر این‌که امسال دیپلم بگیرد و دانشگاه هم قبول شود. او می‌خواهد شغلی با آبرو دست‌وپا کند تا اگر روزی ازدواج کرد و مادر شد به فرزندش هر آنچه خود نداشته هدیه دهد.

 

حالا مربی راوی گزارش ما دربه‌در دنبال ساختن خانه‌ای برای چند دختر بعد از ١٨سالگی است، فقط کمک حقوقی می‌خواهد تا راه‌حلی برایش بیابند، زیرا کودکان بعد از ١٨سالگی دیگر صغیر نیستند و درصورتی که محجور نباشند یا رشیده باشند، دیگر نمی‌توان برایشان قیم تعیین کرد و بحث حضانت منتفی است. کودک بعد ١٨سالگی بزرگ شده و خود باید بتواند زندگی‌اش را اداره کند که این امر در رابطه با برخی از دختران کمی مشکل‌ساز است، زیرا آمادگی ورود تنها به جامعه را ندارند، وقتی نتوانسته‌اند حتی دیپلم بگیرند و شغلی مناسب هم دست‌وپا کنند، ناخودآگاه بیم از آینده وجودشان را تسخیر کرده است.


خلأ قانونی برای حمایت از دختران بی‌سرپرست

ایوب میلکی،  وکیل دادگستری و عضو هیأت علمی دانشگاه| خانواده، مهمترین نهادی است که بنیان اجتماعی‌شدن فرد در آن گذاشته می‌شود، بنابراین اصلی‌ترین پایه‌های سرمایه اجتماعی از درون خانواده سرچشمه می‌گیرد. دختران بی‌سرپرست یا بدسرپرست همان‌هایی هستند که از مواهب کانون گرم بنیادی‌ترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده محروم بوده‌اند یا عمدتا بخش قابل‌توجهی از دوران رشد و تکامل خود را در خانواده‌های نابسامان و پرتنش سپری کرده‌اند. این اقشار آسیب‌پذیر و آسیب‌دیده که در کشور ما تحت حمایت سازمان‌هایی نظیر بهزیستی قرار می‌گیرند، علی‌القاعده بعد از رسیدن به سن ١٨سالگی از چتر حمایتی این سازمان خارج و ظاهرا با پرداخت مبلغی تسهیلات، ترخیص می‌شوند؛ حال آن‌که نمی‌توان انتظار داشت که به محض ترخیص از مراکز نگهداری تحت‌نظر بهزیستی، زندگی بی‌دغدغه و شرافتمندانه‌ای را از سر گیرند.

 

هرچند مدیران سازمان بهزیستی مکررا اعلام داشته‌اند که اقدامات حمایتی به دوران بعد از ترخیص نیز تسری می‌یابد و بهزیستی علاوه بر پرداخت تمامی هزینه‌های تحصیل تا مدرک دکتری و نیز جهیزیه دختران، ماهانه کمک‌هزینه‌ای برای مخارج روزمره این افراد به مدت پنج‌سال به حسابشان واریز می‌کند و گفته می‌شود دختران بالای ١٨سالگی که فاقد خانواده و اقوام باشند تا پایان تحصیلات و تا ۶ماه پس از استقلال اقتصادی در مراکز بهزیستی نگهداری می‌شوند، اما آنها هرگز نمی‌توانند منکر این واقعیت شوند که در اغلب موارد، فرزندان بهزیستی سرانجام زمانی که به سن ١٨سالگی برسند، از مراکز نگهداری ترخیص خواهند شد و گذشته از مخارج مادی، این فرزندان برای تشکیل زندگی مستقل، بیش از پیش، نیازمند کسب مهارت‌های زندگی و نیز حمایت‌های روحی و روانی هستند و از آن‌جایی که در شرایط خاصی به‌سرمی‌برند و از پشتوانه‌های معنوی و مادی مناسبی برخوردار نیستند، بیشتر در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار دارند.

 

اشکال این‌جاست که سازمان بهزیستی برای دوران پس از ترخیص این دخترکان بی‌پناه، استراتژی مدون یا دستورالعمل جامع و مستمری را دنبال نمی‌کند و فرآیند حمایت یا مراقبت مستمر بعد از ترخیص، جایگاه چندانی در سیاست‌گذاری‌های کلان این سازمان ندارد. در واقع، منتقدان و برخی از کودکان تحت‌پوشش اظهار می‌دارند که سازمان مزبور به مجرد حصول به سن ١٨سالگی، مسئولیت قانونی خود را در قبال این اشخاص تمام یافته می‌داند؛ غافل از آن‌که رهاسازی بی‌هدف این انسان‌های بی‌پناه و بی‌گناه در سطح اجتماع، آنها را در چنگال قهرآمیز اعتیاد، کارتن‌خوابی، سرگردانی و بی‌هویتی گرفتار می‌سازد.

 

نداشتن شغل مشخص و فقدان مسکن امن و مناسب، حیات اجتماعی ایشان را به مخاطره انداخته و آینده‌ای تاریک و موهوم را برایشان رقم می‌زند. آنها یا ناگزیرند به محیط‌های خانوادگی نابسامان قبلی بازگردند یا در خوشبینانه‌ترین حالت، تن به ازدواج‌های زودهنگام و اجباری داده یا متمسک به شیوه‌های غیراخلاقی و نامتعارف برای گذران زندگی شوند و مورد اقسام سوءاستفاده‌ها و آزار‌های روحی و جسمی قرار گیرند.

 

متاسفانه قوانین خاص حمایتی در این حوزه وجود نداشته و معدود قوانین موجود نیز بسیار نارسا و مبهم هستند. به‌ نظر می‌رسد همان‌گونه که حتی زندانیان نیز در سیستم‌های زندانبانی، تحت فرآیند خاصی به نام «مراقبت بعد از خروج» هستند، باید تدبیری اندیشیده شود که دختران جوان تحت‌نظارت بهزیستی نیز به حال خود واگذار نشوند و در دوران بعد از ترخیص، مستمرا تحت‌حمایت‌های ویژه مالی، اجتماعی، پزشکی و عاطفی قرار گیرند. بدیهی است رسیدن به سن قانونی خاص، تکلیف سازمان‌های دولتی و حتی نهادهای عمومی و مردم‌نهاد را در بذل توجه و حمایت همه‌جانبه از چنین انسان‌هایی که از استانداردهای حداقلی یک زندگی متعارف بی‌بهره بوده‌اند، ساقط نمی‌کند. مراجع قانون‌گذاری و قوه مجریه عمیقا مسئولند و حتی قوه‌قضائیه نیز باید در راستای سیاست‌های پیشگیرانه از جرم، تدابیری وضعی و حمایتی را اتخاذ کند که دختران مزبور قربانی جرایم خشونت‌آمیز نشوند.

منبع: بهارنیوز

رییس مرکز سنجش آموزش پزشکی از از اعلام نتایج آزمون دستیاری پزشکی تا پایان هفته جاری خبرداد .

محمد حسین پور کاظمی در گفت و گو با خبرنگار ایسنا با اعلام این خبر و با بیان اینکه در این دوره از آزمون دستیاری پزشکی در نظر گرفته شد تا ظرفیت های خالی مناطق محروم به سهمیه آزاد اختصاص یابد افزود: به همین منظور اعلام نتایج آزمون دستیاری به تعویق می‌افتد. 

وی با اشاره به اینکه نتایج آزمون دستیاری اواخر هفته جاری اعلام می شود اظهار کرد: داوطلبان می توانند هفته آینده با مراجعه به سایت مرکز سنجش آموزش پزشکی به آدرس www.sanjeshp.ir برای دریافت نتایج آزمون اقدام کنند. 

رییس مرکز سنجش آموزش پزشکی اظهار کرد: طبق قانون ۲۵ درصد ظرفیت باید به داوطلبان مناطق محروم داده شود که ۸۵ درصد حد نصاب نمره را کسب کرده‌اند بنابراین ظرفیت خالی ناشی از نرسیدن به حد نصاب نمره به وجود آمده است به داوطلبان آزاد اختصاص می‌یابد.

وی افزود: حدنصاب نمره برای اینکه داوطلبان بتوانند انتخاب رشته کنند ۱۵۰ بوده است و ۸ هزار و ۴۱ نفر معادل ۶۵ درصد شرکت کنندگان در آزمون موفق به کسب این حد نصاب و مجاز به انتخاب رشته شدند. ظرفیت پذیرش دستیار تخصصی در چهل و چهارمین دوره این آزمون بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ نفر است.

به گزارش ایسنا، چهل و چهارمین دوره آزمون دستیاری پزشکی روز ۱۴ اردیبهشت ۹۶ با حضور ۱۲ هزار و ۲۶۷ نفر برگزار شد و نتایج اولیه این آزمون در روز دوشنبه ۸ خرداد ۹۶ به صورت کارنامه اعلام شد.

منبع: الف

این روزها اعضای شورای پنجم از محمد علی نجفی وزیر اسبق آموزش و پرورش و رییس اسبق سازمان برنامه و بودجه به عنوان گزینه نهایی شهرداری تهران یاد می کنند اما در نوع رفتار و شیوه عمل انان نکاتی وجود دارد که ابهام آمیز است و به نظر می رسد بازی جدیدی در راه است.

به گزارش فارس، شعار شفاف سازی و صداقت شاید یکی از مهمترین کلیدواژه های اعضای شورای پنجم است که از ابتدای تبلیغات انتخابات تا به امروز شنیده می شود. اگرچه بسیاری از سیاه نمایی هایی که از تهران می شود مانند شهر سوخته و … با این شعار تضاد دارد اما در حوزه رفتار سیاسی هم تناقضاتی دیده می شود که باید در صداقت رفتارها بعضا تردید کرد.

این روزها اعضای شورای پنجم از محمد علی نجفی وزیر اسبق آموزش و پرورش و رییس اسبق سازمان برنامه و بودجه به عنوان گزینه نهایی شهرداری تهران یاد می کنند اما در نوع رفتار و شیوه عمل انان نکاتی وجود دارد که ابهام آمیز است.

شاید بعد از موضوع تایید یا عدم تایید لیست این شورا توسط سید محمد خاتمی مهمترین نکته ای که حول این شورا مطرح شد این موضوع بود که شهردار تهران توسط اعضای شورا انتخاب می شود یا از بیرون شورا؟ در آن زمان بسیاری از اعضای شورا و هم طیف های سیاسی آنان در مصاحبه های خود تاکید داشتند شورا شهردار را انتخاب خواهد کرد به جز حسین مرعشی عضو ارشد حزب کارگزارن سازندگی که اگرچه عضو شورای پنجم نیست اما به ظاهر نقش محوری مدیریت فضای شورا و شاید شهرداری آینده را برعهده دارد. وی در گفت و گویی به صراحت اعلام کرد وقتی لیستی با حمایت یک جریان سیاسی به شورا رفته باید از تصمیمات ان جریان در انتخاب شهردار نیز تبعیت کند!

اگرچه نفر اول لیست امید یعنی محسن هاشمی با فاصله معناداری نسبت به سایر اعضای این لیست رای آورد و وارد شورا شد و تصور همه گان سکانداری شهرداری توسط او بود اما فشار اصلاح طلبان شورا از همان آغاز شرایط را برای انتخاب او کمرنگ کرد به شکلی که محسن هاشمی بدون امضای میثاق نامه شورا موظف به رعایت ان شد.

خیلی ها حذف محسن هاشمی از کرسی شهرداری تهران را حذف کارگزاران تلقی کردند اما بازهم حسین مرعشی به میدان آمد و صراحتا اعلام کرد اگرچه از نظر او محسن هاشمی بهترین فرد برای شهرداری تهران است اما گزینه بعدی او محمد علی نجفی است.

با اینحال با اعلام هیات رییسه سنی شورا لیست بلند بالایی از افراد مختلف برای شهرداری تهران اماده شد لیستی که با رای اعضا ۷ نفر آن به مرحله نهایی راه یافتند اما از این میان برخی با اعلام بی اطلاعی و نارضایتی از این انتخاب انصراف دادند.

در این میان گفته می‌شدمحمد علی نجفی به دلیل بیماری آماده قبول مسئولیت نیست ،الهه کولایی گفته می شد صرفا بصورت سمبلیک در جمع این افراد قرار گرفته و محسن مهرعلیزاده هم گزینه اتحاد ملت معرفی می شد.

در حالیکه فضای شورا و اعضای آن حول گمانه زنی های انتخاب شهردار بود بازهم حسین مرعشی به میدان امد و با اعلام خبر شهردار شدن نجفی (نه کاندیدا توری پست شهردار تهران) برگی دیگر رو کرد.
در همین دوره موضوع دیگری که خیلی محل بحث قرار گرفت اعلام کابینه شهردار بود. موضوعی که به نوعی دخالت در امر اجرا و بعضا شبهاتی مبنی بر تحمیل برخی افراد به شهردار ایجاد می کرد.

دراین زمینه هم باز حسین مرعشی بود که خارج از شورا تکلیف را یکسره کرد او در مصاحبه ای عنوان کرد شهرداری که کابینه اش را به شورا اعلام کند شهردار نیست و البته موضوع معرفی کابینه هم بعد از این گفته عملا دنبال نشد.

با اینحال اعضای شورا به واسطه علاقمندی به شفاف سازی! روند انتخاب شهردار را ادامه دادند ، از افراد مورد نظر برنامه خواستند و قرار شد در حضور خبرنگاران بحث بررسی و انتخاب شهردار انجام شود.

روز موعود فرا رسید ، حسین مرعشی کم حجم ترین برنامه و مهرعلیزاده پر حجم ترین برنامه را ارئه کردند.در همین جلسه حسین مرعشی که به عنوان کاندیدای شهرداری تهران حاضر شده بود در پاسخ به صحبتهای علیخانی عضو شورای شهر که گفته بود ما سرکاریم یا شما واقعا کاندیدای شهردار شدن هستید؟ گفت: شما ما را سرکار گذاشتید که تصمیمتان را برای رای دادن گرفته اید اما از من دعوت کرده اید تا برنامه بدهم!

البته او در این جلسه هم پیش از ارائه برنامه مهرعلیزاده خبر از انصراف او داده بود. خبری که از سوی مهرعلیزاده تکذیب شد اما در ساعاتی بعد تحقق یافت! تا مشخص شود مردم و رسانه ها سرکار هستند تا یک سناریو طراحی شده نمایش داده شود و شاید هم معنای شفاف سازی از سوی شورای پنجم این گونه است.

البته جلسه انتخاب شهردار صرفا تا ارائه برنامه ها علنی بود و زمان رای گیری نه تنها خبرنگاران حضور نداشتند که حتی محل برگزاری جلسه هم تغییر کرد. بعد از جلسه اعلام شد مهرعلیزاده و کولایی انصراف دادند و نجفی شهردار تهران شد اما نه از دلایل انصراف حرفی به میان آمد و نه از رای گیری و تعداد آرا سخنی گفته شد! تا همچنان انچه در داخل جلسه گذشته مخفی باقی بماند!

رییس سنی شورای شهر هم در مصاحبه با خبرنگاران عنوان کرد: آقای نجفی گزینه نهایی شورای پنجم است و البته ممکن است گزینه های دیگری هم
مطرح شوند. البته این صحبتها را بازهم حسین مرعشی تکذیب کرد و گفت اقای الویری اشتباه کرده اند ! و اقای نجفی شهردار تهران است!
البته یک منتخب شورای پنجم شهر تهران نیز در گفت و گو با فارس گفت: احتمال اینکه گزینه شهرداری تهران تغییر کند وجود دارد شاید آقای نجفی در مرحله آخر تمایلی به ماندن نداشته باشد.

وی ادامه داد: مهر علیزاده، کولایی، مرعشی  هنوز هم نامزد شهرداری تهران هستند آنها فقط در روز رای گیری کناره گیری کردند آنها از نامزدی در شهرداری تهران کناره گیری نکردند.

این منتخب ادامه داد: نجفی شهردار تهران نیست نامزد نهایی منتخبین شورای پنجم است و باید تا روز رسمی آغاز به کار شورا صبر کرد.

وی در پاسخ به این پرسش که امکان دارد گزینه جدیدی به نامزدهای شهرداری تهران اضافه شود گفت: هر چیزی ممکن است.

با همه این اوصاف مشخص نیست این نوع شفافیت تا کجا پیش خواهد رفت و آیا گزینه دیگری برای شهرداری تهران مطرح می شود یا پس از اغاز به کار رسمی شورا و تعیین هیات رییسه محمد علی نجفی سکاندار شهرداری می شود.

مدیری که در حوزه های مختلف کاریش عمدتا مدیریت هزینه را در اقتصاد برعهده داشته مانند سازمان برنامه و بودجه و وزارت آموزش و پرورش آیا می تواند در تولید درامد برای شهر نقش داشته باشد؟ و آیا این بازی پشت پرده شورا که به قول اقای مرعشی همه را سرکار گذاشته اند به شهردار شدن نجفی می انجامد یا گزینه های دیگری هم رو خواهند شد؟

گزینه هایی که بعضا از اطراف دولتی ها هم زمزمه هایی در موردشان شنیده می شود و برخی اعضای شورا بدون اعلام نامشان خبر از طرح نامشان می دهند.

به هر حال شورای شهر هنوز رسما آغاز به کار نکرده است و قرار است در اول شهریور ماه کار خود را آغاز کند و پس از تعیین هیات رئیسه در مورد شهردار تصمیم بگیرد شهرداری که به گفته یکی از اعضای شورا در جلسه پشت پرده اعضا در موردش رای گیری صورت نگرفت و به منظور ارزیابی فضای عمومی صرفا نامش بعنوان گزینه نهایی منتشر شده است. در کنار نجفی اسامی جدیدی به گوش میرسد افرادی چون ستاری فر، محسن هاشمی، حسین دهقان و دنیامالی نامشان برای شهرداری تهران شنیده می شود.
 

منبع: الف

دادستان عمومی و انقلاب قم، با مطرح نبودن فرضیه قتل عمد میوه فروشی در قم گفت: بر اساس بازرسی و تحقیق از شاهدان عینی و همچنین بررسی مستندات، موضوع قتل عمد در این حادثه مطرح نیست.

به گزارش ایرنا از روابط عمومی دادستانی قم، مهدی کاهه در گفت و گویی افزود: در پی انتشار خبری مبنی بر فوت یکی از دستفروشان خیابان شاهد به علت درگیری با ماموران شهرداری موضوع جهت بررسی در دستور کار قرار گرفت.

وی با بیان اینکه پرونده قضایی در این رابطه تشکیل و ۵ نفر از ماموران شهرداری احضار و بازجویی شده است ادامه داد: بازپرس ویژه قتل از همان لحظات اولیه حادثه در محل حضور یافته و در حال بررسی جزئیات و عوامل دخیل در فوت این دستفروش است.

بر اساس این گزارش، مدیرکل پزشکی قانونی استان قم نیز در گفت و گویی با اشاره به اینکه در بررسی های اولیه آثار ضرب و جرح ناشی از نزاع دیده نشده است گفت: به نظر می‌رسد به دنبال نزاع لفظی، احتمالا علت مرگ سکته قلبی بوده باشد.

دکتر حمید صدیقی آخا، افزود: نمونه برداری های لازم انجام و نتیجه قطعی پس از وصول نتیجه آزمایشات اعلام می شود. 

از صبح امروز خبری با عنوان ‘ مرگ مرد دستفروش در درگیری با ماموران شهرداری قم’ در فضای مجازی انتشار یافت.بر اساس آنچه در فضای مجازی و کانال های تلگرامی منتشر شده، عنوان می شود که یک میوه فروش وانتی بعد از درگیری با ماموران سد معبر شهرداری قم جان خود را از دست می دهد.

با انتشار فیلم درگیری ماموران سد معبربا این فرد، روابط عمومی شهرداری قم نسبت به این حادثه واکنش نشان داد.

براساس گفته روابط عمومی شهرداری قم، ‘ ساعت ۱۹:۳۰عصر روز گذشته ماموران سد معبر به یک راننده وانت میوه فروش به خاطر سد معبر تذکر می‌دهند که منجر به واکنش وی می‌شود و راننده وانت اقدام به شکستن شیشه خودروی خود می‌کند’.

حمیدرضا عابدی خرسند افزود: هیچ برخوردی با این راننده نمی‌شود و پس از اخذ تعهد بدون هیچ مشکلی راننده وانت از محل دور می‌شود. اما پس از مدتی حال راننده وانت بد شده و سرش به جدول کنار خیابان برخورد می‌کند که با حضور اورژانس به بیمارستان الزهرا منتقل می‌شود. با این وجود راننده پس از ۲ ساعت فوت می‌کند.

منبع: عصرایران

یک مسئول سازمان غذا و دارو گفت: میوه‌های خشک‌شده‌ای که به‌صورت فله‌ای و بدون هیچ نوع مشخصاتی در بازار به فروش می‌رسد مورد تأیید وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو نیست.

به گزارش تسنیم،  نسترن محمدی ــ رئیس اداره نظارت بر مواد غذایی و آشامیدنی با منشأ گیاهی سازمان غذا و دارو اظهار داشت: میوه‌هایی که به‌صورت خشک‌شده در بازار به فروش می‌رسد باید در کارخانجات مجهز بهداشتی تهیه و بسته‌بندی شوند.

وی افزود: میوه‌های خشک‌شده حتماً باید در کارخانجات مشمول اخذ پروانه‌های بهداشتی و در شرایط مناسب و مطابق با ضوابط و قوانین تهیه و بسته‌بندی شوند.

محمدی اظهار داشت: میوه‌های خشک‌شده‌ای که به‌صورت فله‌ای و بدون هیچ نوع مشخصاتی در بازار به فروش می‌رسد مورد تأیید وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو نیست و مصرف‌کنندگان هنگام خرید این نوع محصول حتماً به مشخصات بهداشتی به‌روی محصول دقت کنند.

رئیس اداره نظارت بر مواد غذایی و آشامیدنی با منشأ گیاهی سازمان غذا و دارو خاطرنشان کرد: میوه‌ها بعد از خشک شدن در کارخانجات که بر اساس ضوابط بهداشتی و با حضور مسئول فنی صورت می‌پذیرد هنگام بسته‌بندی نیز از لحاظ باقی‌مانده سموم کنترل می‌شود.
 

منبع: الف