جزئیات جنایت ۲ سر بریده در تهران

 گروه حوادث: جزئیاتی از پرونده هولناک ۲ سر بریده در تهران اعلام شد. 

در اواسط مردادماه جاری، از طریق مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ خبر کشف سرهای بریده شده متعلق به انسان در محوطه ای خاکی در خیابان شیخ بهایی – پائین تر از اتوبان همت به کلانتری ۱۲۵ یوسف آباد اعلام شد. با حضور مأمورین در محل و انجام بررسی اولیه مشخص شد که سرهای پیدا شده متعلق به آقا و خانمی حدودا ۳۰ الی ۴۰ ساله است که آثار شلیک گلوله به سر هر دو نفر آنها مشهود بوده و قاتل یا قاتلین به منظور عدم شناسایی هویت این زن و مرد جوان اقدام به سوزاندن آنها کرده اند. بلافاصله موضوع به پلیس آگاهی تهران بزرگ و دادسرای امور جنایی تهران اعلام و تیم بررسی صحنه جنایت اداره دهم و قاضی کشیک ویژه قتل در محل کشف سرهای بریده شده حاضر شدند.با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. 

آغاز تحقیقات و شکار تصویر خودرو عامل جنایت
با آغاز اقدامات پلیسی، کارآگاهان اداره دهم با بررسی تصاویر دوربین های مداربسته محدوده محل کشف سرهای بریده شده موفق به شناسایی یک دستگاه خودرو شاسی بلند شدند که ساعاتی قبل از کشف سرها در نزدیکی محل توقف داشته و دقایقی پس از پیاده شدن راننده از ماشین، آتش در محل کشف سرهای بریده شده شعله ور شده است.
کشف قسمت های دیگری از اعضای زن مقتول
در شرایطی که در طول مدت زمان آغاز رسیدگی به این پرونده هیچگونه طرح شکایتی مبنی بر فقدان آقا و خانم جوان با مشخصات مورد نظر کارآگاهان در هیچکدام از مراکز انتظامی و کلانتری ها ثبت نشده بود، کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود موفق به کشف قسمت های دیگری از بقایای متعلق به جسد زنی شدند که در بررسی های تکمیلی اطمینان پیدا کردند که اعضای بدن کشف شده در محل بازیافت منطقه کهریزک متعلق به بدن یکی از مقتولین پرونده است.
شناسایی و دستگیری عامل جنایت
کارآگاهان اداره دهم با انجام اقدامات شبانه روزی موفق به شناسایی پیرمردی ۷۵ ساله در منطقه امیرآباد شدند که بنا بر اظهارات همسایگانش با همسر، پسر و عروسش زندگی می کند اما از چند روز پیش و به صورت ناگهانی پسر و عروسش به نام های بهرام ( ۳۸ ساله ) و نسرین ( ۳۵ ساله ) دیگر در محل زندگی شان مشاهده نشدند.
تحقیقات در خصوص علت غیبت بهرام و نسرین در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت اما پیرمرد در اظهارات اولیه  همچنان مدعی آن بود که بهرام و همسرش نسرین در حدود ۱۰ روز پیش از خانه خارج شده و از آنزمان تاکنون دیگر اطلاعی از آنها ندارد.
با توجه به شواهد به دست آمده در خصوص احتمال اطلاع این پیرمرد از جنایت و با هماهنگی بازپرس پرونده، کارآگاهان به محل سکونت این پیرمرد مراجعه کرده و در اولین مرحله موفق به شناسایی یک دستگاه خودرو سواری شاسی بلند دقیقا مشابه خودرو شاسی بلند شناسایی شده در تصاویر دوربین های مداربسته محدوده کشف سرهای بریده شدند.
با توجه به قوی شدن احتمالات در خصوص ارتکاب جنایت توسط ناپدری بهرام، بازرسی از محل سکونت این شخص در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با حضور تیم های تخصصی و تشخیص هویت پلیس آگاهی در محل، آثار وقوع جنایت در محل کشف و پیرمرد ( ناپدری بهرام ) به ناچار لب به اعتراف گشود و در ساعت ۱۸ روز چهارشنبه ۲۵ مرداد به قتل بهرام و همسرش اعتراف کرد.
اعترافات متهم به قتل
متهم در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: از مدت‌ها قبل با بهرام اختلاف داشتیم چون او معتاد شدید به شیشه و کراک بود و تمام وسایل زندگی را می‌برد و می‌فروخت؛ قالی، طلا، نقره، وسایل زینتی، هر چیزی که در خانه قابل فروش بود را می‌برد و می‌فروخت؛ ما بچه دار نمی‌شدیم و بهرام فرزند خواهر همسرم بود که ما از کودکی او را به خانه خود آورده و بزرگ کرده بودیم.
وی در ادامه اعترافتش افزود: [از چند روز پیش از جنایت] تنش و درگیری مابین ما بیشتر شد [طوری که بهرام] حتی همسرم را کتک زد [به همین علت] همسرم را روز یکشنبه مورخه ۸ مرداد به خانه خواهرش فرستادم و من با بهرام و همسرش در خانه تنها شدیم. [روز یکشنبه مورخه ۸ مرداد بهرام] دوباره شروع به فحاشی و شکستن در و ضربه به دیوار کرد؛ رفت داخل آشپزخانه؛ می‌خواست برگردد به اتاق خودش که من در را باز کردم و سریع تیراندازی کردم؛ افتاد روی زمین؛ رفتم جلو و تیر دوم را به سرش زدم.
متهم در توضیح بیشتر تصریح کرد:‌ زن بهرام با شنیدن صدای تیراندازی آمده بود که ببیند چه شده؛ تا از لای در بیرون آمد با تیر به سینه‌اش زدم. رفت و افتاد روی تخت؛ وقتی رفتم داخل دیدم روی تخت افتاده که تیر دوم را به سرش زدم و کارش تمام شد. سپس با اره [برقی] که از قبل در خانه بود شروع کردم به ….؛ از روز جنایت در خانه تنها هستم و موضوع را به هیچ کس نگفتم و از آن روز همسرم هنوز به منزل نیامده است ….
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: با اعتراف صریح متهم به ارتکاب هر ۲ جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم پرونده صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.


منبع: بهارنیوز

نسخه ارتقا یافته طرح تحول سلامت

داریوش احمدیان
یکی از موفق‌ترین موارد موجود در کارنامه چهار سال اول دولت اعتدال اجرای طرحی در حوزه بهداشت و درمان بود که بر اساس آن درصد قابل توجهی از هزینه‌های پرداختی از سوی مردم در این بخش کاسته شد. با نگاهی به نظرسنجی‌های گوناگونی که درباره میزان رضایت جامعه از این طرح انجام شده است شاهد آن هستیم که حدود هفتاد درصد مراجعه کنندگان به مراکز درمانی از خدمات ارائه شده از طریق این طرح ابراز رضایت کرده‌اند.

این نقطه قوت دولت اعتدال آن هنگامی بیشتر به چشم می‌آید که وضعیت این حوزه در پیش از این دولت را به خاطر بیاوریم. آن هنگام که بحران بغرنج موجود در این بخش به چنان حدی از پیچیگی رسیده بود که وزیر وقت بهداشت با حالتی که همه به خاطر داریم عطای فعالیت در وزارت بهداشت را به لقایش بخشید. اختصاص منابع مالی مختص درمان مردم به واردات خودروهای لوکس که از سوی وزیر وقت مطرح شد به قدر کافی گویای بلایی که بر سر بخش بهداشت و درمان آمده بود هست.

اما این طرح نیز مانند هر اقدام اجرایی دیگر نقاط ضعف و اشکالاتی نیز داشت که می‌توان عدم همکاری کامل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در حوزه بیمه‌ها، عدم دقت کافی در تخصیص منابع مالی مورد نیاز برای اجرای این طرح مهم در حوزه اجتماعی و حتی زندگی روزمره مردم، نبود ساماندهی کافی در بخش بیمه‌ها و. . . را از جمله این اشکالات و نقاط ضعف برشمرد. بر اساس آن‌چه رییس‌جمهور در هنگام معرفی سید حسن قاضی زاده هاشمی به عنوان گزینه پیشنهادی برای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت می‌توان به این نتیجه رسید که جنبه‌های مثبت قابل ملاحظه این طرح خوشبختانه باعث غفلت مسئولان دولتی از اشکالات آن نشده است.

انتظار مردم از دور تازه فعالیت‌های دولت اعتدال آن است که در چهار سال پیش رو شاهد اصلاح اشکالات موجود در این طرح و سایر فعالیت‌های دولت باشیم. گارد بسته مسئولان وزارت بهداشت نسبت به منتقدان طرح تحول سلامت (که البته می‌توان به واسطه نوع مواجهه سیاسی-رسانه‌ای تندروها به آن‌ها حق داد) سبب آن شده است که توجه کافی به برخی نقاط ضعف طرح تحول سلامت نشود و سخن دلسوزان نیز همسنگ مخالفت‌های جریان مخالف دولت قرار داده شود.

این امیدواری وجود دارد که حالا و پس از کسب تجربه موفق چهار ساله در این بخش شاهد آن باشیم که دور دوم فعالیت دولت اعتدال با نسخه‌ای ارتقا یافته از این طرح مهم که تاثیر مستقیمی بر زندگی مردم می‌گذارد روبرو باشیم. در این بازنگری می‌بایست به هماهنگی مورد نیاز بین وزارت بهداشت و وزارت رفاه نیز از سوی مقامات عالی دولت توجه کافی نشان داده شود تا مجدداً شاهد بروز اختلافات بین این دو وزارتخانه که به نوعی می‌توان گفت بار اصلی طرح بر روی دوش آنان است نباشیم.


منبع: بهارنیوز

خودکشی ۳۴ کشاورز در جنوب هند

به گزارش ایرنا، مقامات محلی ،خشکسالی ،ناتوانی در بازپرداخت وام های بانکی و مشکلات خانوادگی را از مهمترین علل خودکشی کشاورزان عنوان می کنند.براساس آمار منتشر شده ، از ابتدای سالجاری در ایالت مهارشترا ۵۸۰ کشاورز اقدام به خودکشی کرده اند.تعدادی از کشاورزان با اشاره به ادامه خشکسالی خواستار کاهش سود وام های کشاورزان و پرداخت خسارت خشکسالی از سوی دولت به کشاورزان شده اند.هفته گذشته معترضان ‘مارتا’با برپایی راهپیمایی در بمبئی مرکز ایالت مهارشترا خواستار افزایش استخدام در مشاغل دولتی و موسسات آموزشی ،اصلاح قانون حمایت از گروههای محروم و کاهش نرخ سود وام های کشاورزی شدند.گروه’ماراتا’ یک سوم جمعیت ایالت مهاراشترا را تشکیل می دهد و اکثریت آنها برای تامین زندگی روزمره خود به کشاورزی وابسته هستند.

در سال های اخیر کشاورزان در هند به علت شرایط نامساعد آب و هوایی (خشکسالی و سیل) آسیب زیادی دیده است.براساس جدیدترین گزارش منتشر شده سالانه بیش از ۱۲ هزار کشاورز و کارگر بخش کشاورزی در هند به علت خشکسالی و ناتوانی در پرداخت وام های دریافتی از بانک ها و موسسات مالی خودکشی می کنند.
بر اساس گزارش دانشگاه کالیفرنیا که هفته گذشته منتشر شد، در سه دهه گذشته گرما،خشگسالی و سیل باعث خودکشی ۵۹ هزار نفر در هند شده است.در دهه های گذشته هیچ یک از دولت های هند نتوانسته اند از روند رو به رشد خودکشی کشاورزان جلوگیری کنند.حزب حاکم بی جی پی پس از روی کار آمدن در چهار سال گذشته اصلاح قوانین برای کاهش خودکشی را در دستورکار خود قرار داد ولی این اقدام نیز تاثیر در کاهش خودکشی کشاورزان نداشته است.زندگی ۶۰ درصد از مردم هند بطور مستقیم یا غیرمستقیم از کشاورزی تامین می شود.


منبع: بهارنیوز

سایت «چسب هل» هک شد

 



گروه جامعه: سایت شرکت چسب هل بعد از حواشی ایجاد شده روزهای اخیر هک شد. هکر سایت، خلیل نظری مالک این مجموعه را دیکتاتور کوچولو خوانده است.

گفتنی اینکه در عکس از نماز جماعت در این شرکت تولیدی، بنری دیده می شود که در آن به پرسنل اخطار داده شده نماز نخواندن جریمه ۱۲۰ هزار تومانی یا اخراج دارد!
رییس کارخانه هم در واکنش گفته بود: شرکت خصوصی هستیم و به خودم مربوط است! این شرکت در تبریز مستقر است.


منبع: بهارنیوز

بارش رگباری در شمال کشور

احد وظیفه در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اینکه بر اساس تحلیل آخرین نقشه‌های هواشناسی امروز در استان‌های ساحلی دریای خزر بارش رگباری گاهی با رعد و برق و وزش باد پیش‌بینی می‌شود، اظهار کرد: این بارش‌ها تا ظهر فردا در گلستان و مازندران از شدت بیشتری برخوردار خواهد بود.وی ادامه داد: همچنین ناپایداری‌هایی در ارتفاعات و دامنه‌های البرز مرکزی، ارتفاقات زاگرس مرکزی و نیز استان‌های هرمزگان، بوشهر و جنوب فارس به شکل رگبار پراکنده گاهی همراه با رعد و برق و وزش باد شدید موقت رخ خواهد داد.وظیفه با بیان اینکه فردابارش پراکنده در استان‌های هرمزگان، ارتفاعات زاگرس مرکزی و ارتفاعات البرز مرکزی انتظار می‌رود، تصریح کرد: طی سه روز آینده در نوار شرقی کشور در بعضی ساعات وزش باد شدید پیش‌بینی می‌شود.مدیرکل پیش‌بینی و هشدار سازمان هواشناسی درباره وضعیت جوی تهران طی دو روز آینده گفت: آسمان تهران فردا صاف تا کمی ابری گاهی وزش باد با حداقل دمای ۲۶ و حداکثر دمای ۳۷ درجه سانتیگراد و روز یکشنبه (۲۹ مرداد) صاف تا کمی ابری گاهی وزش باد با حداقل دمای ۲۶ و حداکثر دمای ۳۷ درجه سانتیگراد پیش‌بینی می‌شود.


منبع: بهارنیوز

تیراندازی در مراسم فاتحه‌ در خوزستان

دکتر «شهیار میرخشتی» در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: بر اثر تیراندازی در یک مراسم فاتحه‌خوانی که ساعت ۱۹:۰۰ روز پنج شنبه در بهشت زهرای هفتکل رخ داد، ۴ تن مصدوم شدند. وی افزود: در این حادثه دو پسر جوان ۲۵ و ۳۰ ساله، یک دختر ۱۸ساله و یک مرد ۶۲ ساله مجروح شدند.میرخشتی یادآور شد: مصدومان این پس از انجام اقدامات اولیه توسط تکنسین‌های اورژانس ۱۱۵ توسط سه دستگاه آمبولانس به بیمارستان امام خمینی اهواز انتقال یافتند و هم‌اکنون حال فعلی آن‌ها خوب گزارش شده است.


منبع: بهارنیوز

پشت‌پرده زباله‌گردی کودکان

گروه جامعه_رسانه ها: روزنامه شهروند نوشت:دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک مدعی است: کارت کودکان زباله‌گرد هر ماه با ٣٠٠ هزار تومان شارژ می‌شود. قائم مقام معاونت خدمات شهری هم می گوید: کار کودکان در تفکیک زباله خلاف است،ببینیم برخورد قضائی می‌کنیم.«برخی از پیمانکاران شهرداری برای هر نفر که در گاراژهای تفکیک زباله کار می‌کند، ٨٠٠‌ هزار تومان از صاحبان گاراژها پول می‌گیرند. این پول را زباله‌گردها نمی‌دهند، صاحبان گاراژها می‌دهند و در مقابل زباله‌ها را با قیمت پایینی از این بچه‌ها می‌خرند. کارگران اغلب ١٠تا ١٢ساله هستند و روزی تا ۶٠کیلو زباله تفکیک‌شده را جمع می‌کنند و تحویل صاحبان گاراژها می‌دهند. آنها در خیابان‌ها امنیت ندارند، برخی از ماموران شهرداری، هروقت آنها را می‌بینند، کارت‌شان را چک می‌کنند، کارت‌ها فصلی است و هر فصل بین ٢٠٠ تا ۴٠٠‌هزار تومان باید شارژ شوند.»
 

اینها بخشی از روایت سوسن مازیارفر، یکی از اعضای جمعیت دانشجویی امام علی(ع) درباره شرایط کاری این کودکان است. کسی که برای یک کار پژوهشی متعلق به این جمعیت، کار شناسایی کودکان زباله‌گرد تهران را عهده‌دار بود. او پشت پرده فعالیت کودکان در گاراژهای تفکیک زباله را خوب می‌داند. کودکان خردسالِ ١٠ساله، ١٢ساله و حتی در موارد کمی ۴ساله. کودکانی که اغلب افغان غیرمجاز هستند و اول و آخر کارشان، خم‌شدن تا کمر روی سطل‌های مکانیزه فلزی کثیف و گاهی متعفن شهرداری است؛ متعفن از باقیمانده غذاها و هرچه می‌شود در زباله‌های شهری پیدا کرد: « تفکیک زباله مناطق مختلف تهران به صورت جداگانه به مزایده گذاشته می‌شود، پیمانکاران شهرداری، مزایده را که برنده شدند، کار را به یکی از گاراژهای خصوصی که در همین زمینه فعالیت می‌کنند، می‌سپرند و به ازای هر نفری که در این گاراژها کار می‌کنند، ٨٠٠‌هزار تومان می‌گیرند، فرقی نمی‌کند، کارگر کودک ١٢ساله باشد یا مرد ۴٠ساله. همه یک قیمت دارند. هر منطقه گاراژهای مخصوص به خودش را دارد، مثلا پیمانکاری که در مزایده منطقه ۶ برنده شده، زباله‌های آن منطقه مال خودش است، تفکیک‌اش را می‌سپرد به یکی از گاراژها و به این صورت کاسبی‌اش شروع می‌شود.»

 

مازیارفر اینها را می‌گوید. ماجرا اما با واگذاری تفکیک زباله به گاراژها تازه برای کارگران کوچک، کارگران صورت‌های سیاه، دست‌های سیاه و لباس‌های سیاه، شروع می‌شود: «بخش زیادی از گاراژهای تفکیک زباله در زمان‌آباد و شهرری است، این گاراژها شخصی است و به جایی وابسته نیستند، آنها پول را به پیمانکاران می‌دهند اما از آن طرف، زباله‌ها را کیلویی از بچه‌ها می‌خرند. هرکدام از این کودکان روزی ۶٠ تا ٧٠کیلو زباله تفکیک‌شده جمع می‌کنند، پلاستیک، بطری، کاغذ، شیشه و… برای همین ۶٠تا ٧٠کیلو در ماه، حقوقی نزدیک به ٨٠٠‌هزار تومان به این بچه‌ها می‌دهند، گاهی کمی بیشتر و گاهی کمتر.» ماجرا اما فقط همین کار روزانه نیست، این کودکان خسته از کار، تنها حساب کارشان صاحبان گاراژها نیستند که زباله‌ها را ارزان از آنها می‌خرند، گروهی از ماموران شهرداری هستند.

 

آنطور که مازیارفر می‌گوید؛ برخی از ماموران شهرداری، از این کودکان کارت می‌خواهند، کارت هم اسم خاص و مهر خاصی ندارد، فقط این بچه‌ها موظف هستند به صورت فصلی، کارت‌ها را شارژ کنند، هربار شارژ هم ٢٠٠ تا ۴٠٠‌هزار تومان می‌شود: «این بچه‌ها شارژ کارت را از حقوقشان باید پرداخت کنند و به نوعی این کارت‌ها مجوز فعالیت‌شان است. فرقی هم نمی‌کند افغان باشند یا ایرانی. مجاز یا غیرمجاز.» بعضی از این گاراژها، ٣٠ کارگر، بعضی ١٠ کارگر و بعضی تا ١٠٠ کارگر هم دارند. همه اینها بستگی به بالابودن میزان زباله‌های هر منطقه دارد: «زمان‌آباد پر از گاراژهای تفکیک زباله است، بیشتر این کارگران کودک هستند که هر روز با گونی‌های پر از زباله به گاراژ برمی‌گردند تا گونی‌هایشان وزن‌کشی شود، هر کارگر مسئول تفکیک یک بخش است، برخی شیشه جمع می‌کنند، برخی پلاستیک، بعضی هم کاغذ و… هر زباله قیمت خودش را دارد.»

 

او می‌گوید که تفکیک زباله خیلی وقت است که تبدیل به تجارت پرسودی شده و تمام بارش بر دوش همین کودکان است که چندین برابر وزن خودشان گونی‌های زباله را به دوش می‌کشند. جمعیت امام علی(ع) از پارسال که احد و صمد، دو کارگری که در یکی از این گاراژها، زنده‌زنده در آتش سوختند، یک کار پژوهشی روی این کودکان شروع کرد.آنها در قالب طرح کعبه کریمان این‌بار به سراغ شناسایی این کودکان و برآورده‌کردن آرزوهایشان پرداختند؛ در پژوهش آنها ۶۵٠ تا ٧٠٠ کودک زباله‌گرد مورد بررسی قرار گرفتند: «براساس این پژوهش که در تهران و چندین شهر کشور انجام شد، در تهران افغان‌ها، بیشترین تعداد زباله‌گردها را به خود اختصاص دادند، اما مثلا در جایی مانند کرمانشاه، ایرانی‌ها، رتبه اول را در زباله‌گردی داشتند. در میان آنها دختران زباله‌گرد هم داریم. تعدادشان هم کم نیست. در قرچک، زورآباد و جعفرآباد تعداد زیادی از زباله‌گردها دختر هستند. در این طرح ما از بچه‌ها درباره آرزوهایشان پرسیدیم، یکی از آنها به ما گفت که کاش مردم زباله‌هایشان را از خانه تفکیک کنند تا کار ما سخت نشود. این آرزوی یک بچه ١٠ساله زباله‌گرد است.»

 

شرایط کار این کودکان بد که نه بغرنج است و تلخ. درد آنها فقط بهره‌کشی‌ها نیست، ‌هزار درد و بلاست که از همین سطل‌های زباله، به جانشان می‌افتد: «بعضی از کودکان تا روزی ٢٠ساعت هم کار می‌کنند، از صبح زود از خانه بیرون می‌روند و دو، سه شب برمی‌گردند، نزدیک ۶٠، ٧٠درصدشان در همان گاراژها می‌خوابند و آنهایی هم که خانه می‌روند، شرایط‌شان خیلی با آن گاراژهای پر از زباله فرقی نمی‌کند. گاراژها بشدت آلوده هستند، کودکان در همان گاراژها غذا می‌خورند»

 

دستکش و ماسک آرزوی این کودکان است، کودکانی که بی‌محابا، دست‌های سیاهشان را در سطل‌ها فرو می‌کنند، بیرون می‌آورند و ویروس‌ها و عفونت‌ها را با خود هرجا می‌برند: «بررسی‌های ما نشان داد که حدود ٧٠‌درصد از این کودکان، بدون دستکش کار می‌کنند، ایدز، هپاتیت، اسهال، سل و قارچ‌های پوستی، انگل و وبا و گال هم در میان این کودکان دیده می‌شود. آنها به جز این درد استخوان هم دارند؛ چرا که بارهای سنگینی به دوش می‌کشند؛ به دلیل برخورد ماموران شهرداری نمی‌توانند از چرخ استفاده کنند.»

 

مازیار‌فر می‌گوید که تمام این مشکلات در جلسه‌ای به مسئولان شهرداری و وزارت رفاه اعلام شده و قرار است تا کارگروهی برای بررسی این موضوع تشکیل شود: « شهرداری در ابتدا این موضوع را نپذیرفت و گفت که این بچه‌ها زباله‌گرد هستند؛ اما درنهایت قبول کردند که روی این موضوع کار کنند؛ خواسته ما این است که کار تفکیک زباله به صورت مکانیزه انجام شود و از این چرخه غیرانسانی خارج شود.»ماجرا زمانی فاجعه‌آورتر می‌شود که خیلی از این بچه‌ها شب‌ها به خیابان می‌روند و صبح دیگر خبری از آنها نمی‌شود. جنازه آنها کف خیابان می‌افتد: «خیلی از این بچه‌ها، زباله‌هایشان را نصف شب تفکیک می‌کنند و در خیابان برایشان اتفاقات بدی می‌افتد؛ تصادف یکی از آنهاست. ما موارد زیادی داریم که شب‌ها راننده‌ها این بچه‌ها را نمی‌بینند و با آنها تصادف می‌کنند. مرگ این بچه‌هایی که هیچ هویتی هم ندارند، خیلی دردآور است، چون هیچ‌کس از آن باخبر نمی‌شود.» مازیار فر، یکی از اعضای شورای مدیریت خانه ایرانی لب خط جمعیت امام علی(ع) است.

 

مسئولان توضیح دهند

هر آنچه مازیار فر گفت، مظفر الوندی، دبیر مرجع کنوانسیون حقوق کودک هم در حاشیه رونمایی از کتاب طنین سکوت به «انصاف‌نیوز» گفته بود. او با اطلاع از جزییات کار این کودکان، اتفاقاتی که برای آنها در سوله‌های تفکیک زباله می‌افتد را استثمار می‌داند و تأکید می‌کند که شهرداری در این ماجرا دست دارد: «یک‌سری انحرافات در تنظیم قرارداد بین شهرداری و پیمانکاران وجود دارد که خود آنها هم متوجه این موضوع هستند. از مراحل ابتدایی تفکیک زباله تا زمانی که زباله‌ها به مکان صنعتی بازیافت زباله می‌رسند، بیشتر کسانی که فعالیت می‌کنند، کودکان هستند و همه اینها به صورت رسمی انجام می‌شود.»

 

به گفته او، کودکان زباله‌گرد بدون داشتن کارت‌های فصلی، اجازه کار در محلات و مناطق را ندارند: «افرادی مربوط به شهرداری و پیمانکارانش، این کودکان را کنترل می‌کنند تا افراد دیگری وارد کار نشوند.» الوندی وزارت کار را مسئول پیگیری وضع کودکان زباله‌گرد ایرانی می‌داند؛ با این توضیح که «حدود دو ماه پیش برای بازدید به مکانی رفتیم که بیشتر اتباع و به هر حال کودکان در حال کار بودند. از طرف مرجع حقوق کودک برای تمام بخش‌هایی که زیر مدخل این موضوع هستند، یک گزارش تهیه شد. در ادامه این گزارش، از قوه قضائیه، رئیس دادگستری تهران، وزارت رفاه و شهرداری خواستیم در مورد روند بازیافتی که در تهران انجام می‌شود، توضیح بدهند.»

 

به گفته او، این مکان‌ها پنهانی نیستند و این استعمار به ‌طور آشکار اتفاق می‌افتد و کودکان اعم از ایرانی و غیرایرانی در شرایط بد زندگی و کار می‌کنند. بعضی از این کودکان در همان سوله‌ها شب را سر می‌کنند. حدود ١٠ روز پیش این گزارش به بخش‌های مربوطه تقدیم شده است. الوندی همچنین از رایزنی‌ها با اعضای جدید شورای شهر و وعده‌ همکاری بخش اجتماعی شورای پنجم خبر داده است.

 

در شهرداری چنین اتفاقاتی نمی‌افتد

همه این اتفاقات در شهر رخ می‌دهد و شهرداری انکار می‌کند. منصورباقرصاد، قائم‌مقام معاونت خدمات شهری شهرداری تهران یکی از آنهاست که از وجود چنین سازوکاری در شهرداری تهران، اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و می‌گوید که از طرف شهرداری چنین اتفاقاتی نمی‌افتد: «همه اینها که گفتید، خلاف قانون است؛ هر کسی هم که این کار را انجام داده، تخلف کرده، اصلا در شهرداری چنین اتفاقی نمی‌افتد که مامور شهرداری از کارگران تفکیک زباله کارت بخواهد و بابت آن هم پول بگیرد. اصلا ماموران شهرداری حق گرفتن چنین کارتی ندارند.»

 

این مسئول در شهرداری تهران، در عین حال که می‌پذیرد تفکیک زباله به صورت مزایده در اختیار پیمانکاران شهرداری قرار می‌گیرد، اما همه آنچه درباره سوءاستفاده‌هایی که از کودکان فعال در تفکیک زباله گفته می‌شود را رد می‌کند و می‌گوید: «براساس قراردادی که ما با پیمانکاران تفکیک زباله داریم آنها تنها حق دارند که این زباله‌ها را از در منازل، در مدارس، در مغازه‌ها و شهرک‌های مسکونی و… تحویل بگیرند؛ چنین چیزی وجود ندارد که این بخش را به گاراژهای مخصوص این کار بسپارند و آنها هم از کودکان کار برای این بخش استفاده کنند.»

 

واگذاری کار تفکیک زباله از سوی پیمانکاران شهرداری به گاراژها و سپردن کار به کودکان افغان و ایرانی و بهره‌کشی از آنها در قالب گرفتن کارت و شارژ همان کارت‌ها، روندی است که قائم‌مقام معاونت خدمات شهری شهرداری تهران تمام آن را خلاف می‌داند: «ما این موضوع‌ها را قبول نداریم و در صورتی که ببینیم برخورد می‌کنیم، حتی به دادگستری شکایت می‌کنیم.»و تأکید می‌کند: «البته اگر چنین اتفاقی بیفتد.» او در پاسخ به این سوال که «اگر کودکان در کار تفکیک زباله نیستند، پس این تعداد کودکی که در این زمینه فعالیت می‌کنند، برای کجا مشغولند؟» می‌گوید: «اینها به شهرداری ارتباطی ندارند، اصلا چنین چیزی وجود ندارد که کودکان برای این بخش فعالیت کنند.» اما وجود این کودکان زباله‌گرد غیرقابل انکار است. اینها برای چه بخشی فعالیت می‌کنند؟ «روزانه ١٨‌هزار تن زباله خشک در کشور تولید می‌شود، این زباله‌ها در بخش‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند.»


منبع: بهارنیوز

۲ کشته در حمله با چاقو در فنلاند

فردی با چاقو به جمعیتی در مرکز شهر تورکو در جنوب غرب فنلاند حمله کرد که در پی آن بنابر اعلام پلیس فنلاند ۲ نفر کشته و ۶ تن دیگر زخمی شدند.فرد مهاجم که با گلوله پلیس زخمی شده ، بازداشت و در بیمارستان در حال معالجه است.پلیس فنلاند همچنین اعلام کرد که سطح تدابیر امنیتی در فرودگاه هلسینکی و ایستگاه های قطار این شهر شدت یافته است.شاهدان عینی گفتند: صدای چندین شلیک را شنیده اند و دست کم یک نفر را افتاده روی زمین مشاهده کرده اند.پلیس فنلاند که پیشتر گفته بود در حال جستجو برای مظنونان احتمالی دیگر است، وجود مهاجمان دیگر را رد کرد.این حمله در شهر تورکو در ۱۴۰کیلومتری غرب هلسینکی، پایتخت فنلاند روی داد.


منبع: بهارنیوز

رابطه شروع سیگار و سرطان حنجره

به گزارش ایرنا، حنجره، عضو تولید صدا در انسان است که در جلوی گردن قرار دارد و تارهای صوتی را در خود جای داده است؛ همچنین حنجره در نفس کشیدن، صحبت کردن و بلع غذا نقش مهمی دارد؛ از این رو می توان به اهمیت سلامت این عضو حیاتی و پرهیز از عوامل ایجادکننده خطر برای سلامت آن، پی برد. گرفتگی طولانی مدت صدا یا تغییرات صدا بدون علت مشخص، برآمدگی در ناحیه گردن، تنگی نفس در اثر فعالیت، سرفه مزمن، سختی یا احساس درد هنگام بلع غذا و گوش دردهای مزمن می تواند از جمله علائم بروز سرطان حنجره باشد که به گفته پزشکان، با مصرف دخانیات رابطه مستقیم داشته و درمان موثر آن به تشخیص و اقدام به موقع بستگی دارد.
درمان های جراحی و غیرجراحی افرادی که به این بیماری مبتلا می شوند، عوارض طولانی مدتی را برای آنان به همراه دارد؛ به عنوان نمونه فردی که جراحی حنجره می کند، ممکن است تا پایان عمر صدای خش دار داشته باشد یا اینکه حنجره خود را کاملا از دست بدهد و دیگر نتواند صحبت کند. طبق آمار کشوری، میزان ابتلای مردان به این بیماری دو برابر زنان است، اما به دلیل افزایش گرایش زنان در سال های اخیر به مصرف سیگار و به ویژه قلیان، احتمال ابتلا در این قشر از جامعه نیز رو به افزایش گذاشته است.

 رابطه بین سن شروع مصرف سیگار، میزان مصرف روزانه و ابتلا به سرطان حنجره
دکتر زهرا رحمانی متخصص گوش، حلق و بینی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی روز جمعه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا با تاکید بر این که تحقیقات صورت گرفته رابطه بین سن شروع مصرف سیگار، میزان مصرف روزانه و ابتلا به سرطان حنجره را تایید می کند، افزود: تاثیر سیگار در ابتلا به سرطان معمولا به صورت تجمعی است. وی درخصوص تاثیر تجمعی سیگار در ابتلا به سرطان حنجره توضیح داد: برای این که بدانیم یک فرد چقدر در معرض آسیب های سیگار قرار گرفته، مدت زمان مصرف سیگار (مثلا فردی ۴۵ ساله که از سن ۲۰ سالگی مصرف سیگار را آغاز کرده، حدود ۲۵ سال سیگار مصرف کرده است) و میزان مصرف روزانه (چند پاکت سیگار) او را درهم ضرب می کنیم؛ اگر روزی دو پاکت سیگار مصرف کرده باشد، ۵۰ سیگار سال (packs year) می شود و هرچه این میزان بیشتر باشد، تاثیر آن در بروز سرطان نیز بیشتر می شود.
رحمانی خاطرنشان کرد: بنابراین افراد با شروع مصرف سیگار از سن بلوغ و جوانی، خود را بیشتر در معرض آسیب های شیمیایی و خطرناک دود سیگار قرار می دهند و احتمال ابتلای سریعتر آنان به سرطان بیشتر می شود.

 رابطه بین فاصله بیدارشدن از خواب و مصرف سیگار با ابتلا به سرطان حنجره
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، گفت: همچنین فردی که بلافاصله پس از بیدار شدن از خواب، سیگار می کشد، نسبت به فردی که مدتی پس از بیدار شدن اولین سیگار روزانه خود را مصرف می کند، بیشتر در معرض بروز سرطان و مشکلات ناشی از آن قرار دارد. رحمانی ادامه داد: تحقیقاتی در این زمینه صورت گرفته است؛ به این صورت که محققان فاصله بیدار شدن افراد سیگاری تا زمان مصرف اولین سیگار را اندازه گرفتند و مشاهده کردند در افرادی که به سرطان حنجره مبتلا شده بودند، این زمان کوتاهتر از سایر افراد بوده است.
وی افزود: البته هنوز علت دقیق این که چرا میزان فاصله بیدار شدن از خواب و مواجهه با سیگار در بروز سرطان تاثیر دارد، مشخص نشده است، اما تحقیقات رابطه بین این دو عامل در بروز سرطان را تایید کرده اند.

تصورات غلط در مورد قلیان
متخصص گوش، حلق و بینی با اشاره به تصورات رایج در بین عموم مبنی بر این که ضرر مصرف قلیان از سیگار کمتر است و از آنجا که دود قلیان از داخل آب رد می شود، تاثیر منفی برای سلامتی ندارد، گفت: اینها تصورات غلط است زیرا تحقیقات ثابت کرده اند که هر یک بار مصرف قلیان به اندازه مصرف یک پاکت سیگار می تواند به سلامت افراد آسیب برساند. رحمانی با بیان اینکه زنان بیشتر از مردان در معرض آسیب های ناشی از دود قلیان هستند، افزود: فیزیولوژی بدن زنان به گونه ای است که در مقابل مضرات مواد شیمیایی توکسین دار حساسیت بیشتر و مقاومت بدنی کمتر دارند؛ بنابراین زنانی که سیگار مصرف می کنند به سرطان های حنجره پیشرفته تر و عودکننده تری نسبت به مردان مبتلا می شوند.وی با تاکید بر لزوم اطلاع رسانی عمومی در خصوص مضرات سیگار و قلیان و توجه بیشتر خانواده ها به نظارت بر رفتارهای اجتماعی فرزندان خود به ویژه دختران که مادران آینده کشور هستند، به زنان و دختران جوان توصیه کرد که با اطلاع از این موضوع، جسم ظریف و حساس خود را در معرض آسیب های ناشی از این مواد قرار ندهند.


منبع: بهارنیوز

دختر ۸ ساله قربانی ماجرای مرموز

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه ایران نوشت: کارآگاهان جنایی و بازپرس دادسرای نوشهرسرگرم تحقیق برای افشای راز مرگ مرموز دخترک هشت ساله‌ای هستند که نیمه جان به بیمارستان انتقال یافته و ساعاتی بعدهم جان باخته بود.نیمه شب دوشنبه ۲۵ مرداد مرد جوانی که بشدت نگران و مضطرب نشان می‌داد و دختربچه خردسالش را در آغوش داشت خود را به اورژانس بیمارستان شهید بهشتی شهرستان نوشهر رساند و درخواست کمک کرد. بلافاصله نیز به خاطر وخامت حال دخترک، درمان‌های تخصصی آغازشد. اما باوجود تمامی تلاش‌های صورت گرفته واحیای قلبی دختر ۸ ساله، روزبعد مرگ مغزی‌اش اعلام شد و درآغوش مرگ آرام گرفت.
 

یکی ازکارکنان بیمارستان دراین باره به تیم تحقیق گفت: وقتی عصر دوشنبه دخترکوچولو به بیمارستان انتقال یافت وتحت معاینات دقیق قرارگرفت، آخرین نفس‌هایش را می‌کشید. اما با تلاش تیم درمانی قلب او برگشت و به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شد تا اینکه صبح روز بعد مرگ مغزی‌اش اعلام شد. این درحالی بود که پدر دختر بچه مدعی بود روز حادثه برای خرید بیرون رفته بود و بعد از بازگشت به خانه ویلایی با پیکرنیمه جان دخترش روبه‌روشده که شالی دور گردنش پیچیده شده و کنار نرده راه پله بی‌حرکت افتاده بود.

 

پدر دختر بچه همچنین ادعا می‌کرد دخترش به خاطر دیدن فیلم‌های ترسناک تحت تأثیر قرار گرفته و احتمال دارد دست به خودکشی زده باشد.»در همین حال معلمان مدرسه‌ای که قربانی حادثه در آنجا درس می‌خواند این دختر را دانش‌آموزی آرام و ساکت معرفی کرده‌اند. ازسوی دیگر بررسی‌های مقدماتی از احتمال آزار و اذیت دختر بچه نیزحکایت دارد. اعلام نتیجه قطعی دراین باره نیز به نظریه تخصصی پزشکان قانونی موکول شده است.

 

سرهنگ شعبان مهری- فرمانده انتظامی شهرستان نوشهر نیزبا رد تمام شایعات انتشار یافته درفضای مجازی درباره مرگ دختربچه گفت: این حادثه در حال بررسی است و جسد به‌دلیل احتمال مرگ مشکوک به پزشکی قانونی انتقال یافته است و همزمان کار تحقیقاتی پلیس پیرامون حادثه نیز آغاز شده است.به گفته وی، این دختر بچه هشت ساله در یکی از ویلاهای بخش مرکزی نوشهر واقع در روستای «خیرودکنار» قربانی ماجرای مرموزی شده است که تلاش‌های تخصصی برای رفع ابهام‌ها ادامه دارد.این در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد پدردخترک سه سال قبل از همسرش جدا شده و از تهران به مازندران آمده و در نوشهر ساکن شده بودند. دکتر عباسی مدیر کل پزشکی قانونی مازندران دیروز گفت: بر اساس معاینات مقدماتی صورت گرفته بحث تجاوز به دختر بچه صحت ندارد ولی نمونه برداری‌های لازم برای تعیین علت واقعی مرگ انجام شده و نتیجه بزودی اعلام خواهد شد.


منبع: بهارنیوز

هاشمی جانشین چمران می‌شود

خلیل‌آبادی در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه در جلسه امروز شورای شهر پنجم در خصوص رییس شورای شهر پنجم تصمیم‌گیری شد، گفت: آقایان الویری و مسجدجامعی به منظور حفظ اتحاد و انسجام شورا، در ابتدای جلسه از کاندیداتوری انصراف دادند. عضو منتخب شورای شهر تهران با بیان اینکه محسن هاشمی تنها کاندیدای ریاست شورای شهر پنجم بود، گفت: نهایتا با کسب اکثریت آرا محسن هاشمی به عنوان رییس شورای شهر پنجم انتخاب شد. در جلسه امروز  ابراهیم امینی نیز با ۲۱ رای به عنوان نایب رییس شورای شهر انتخاب شد.
محسن هاشمی رفسنجانی متولد ۱۳۴۰ در قم است و  ۱۳ سال ریاست هیئت‌مدیره و مدیرعامل شرکت متروی تهران را بر عهده داشت. در پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر تهران به عنوان نفر اول لیست امید و با ۱،۷۵۶،۰۸۶ رای به عنوان نفر اول پیروز انتخابات شد. او در چهارمین دورهٔ شورای اسلامی شهر تهران، گزینهٔ اصلی اصلاح‌طلبان برای شهرداری تهران بود که در نهایت با یک رأی مغلوب محمدباقر قالیباف شد و  در حال حاضر نیز با کسب اکثریت ارا به عنوان رئیس شورای شهر پنجم انتخاب شد. گفتنی است، منتخبان شورای پنجم پیش از این نیز محمدعلی نجفی را به عنوان شهردار تهران انتخاب کردند.


منبع: بهارنیوز

سایه روشن‌های خیابان «سی تیر»

خیابان سی تیر امروزی( قوام السطنه قدیم )،خیابانی قدیمی‌ واقع درمنطقه ۱۲ تهران است.این خیابان که به علت قیام سی‌تیر سال ۱۳۳۱ تغییر نام داد میزبان عناصر تاریخی و فرهنگی ادیان‌ مختلف از جمله کلیسای ارامنه حضرت مریم، کلیسای  انجیلی حضرت پطروس ،کنیسه حییم ،آتشکده زرتشتی فیروز بهرام ،موزه آبگینه،موزه‌ ایران باستان و موزه علم و فناوری است.این خیابان تاریخی و آیینی که به سبب همین عناصر به گذر ادیان معروف شده است،این روزها با حضور کافه‌های سیار که در قالب کاروان‌های تزیین شده و ماشین‌های قدیمی مجهز به دستگاه‌های قهوه ساز ، طبخ غذا و…،رنگ بوی تازه‌ای به خود گرفته‌است.به طوری که حال، گردشگردان نه صرفا برای بازدید از این عناصر تاریخی بلکه برای بازدید از این کافه‌ها و گذراندن اوقات فراغتشان به این خیابان مراجعه می‌کنند.
به گزارش ایسنا،کافه‌های سیاراگرچه در دنیا سابقه طولانی دارند ولی شاید بتوان سابقه آنها را در ایران به چرخ‌های بستنی ‌فروشی و لبوفروشی  در کنار پارک‌ها ربط داد و آنها را در زمره اولین و ابتدایی‌ترین کافه‌ها برشمرد.کافه‌های سیار در خیابان سی تیر اگرچه منجر به ایجاد فضای سرزنده شهری در شبانه روز،نجات تهران از پدیده شب مردگی،افزایش تعاملات شهروندی،افزایش اشتغال،ایجاد محیطی مناسب برای گذران اوقات فراغت ،افزایش رضایت شهروندان از قرارگیری در محیط‌های شهری و توجه بیشتر بافت‌های قدیمی و تاریخی و…شده است اما منتقدان زیادی نیز دارد.
به گفته این منتقدان و کارشناسان مسائل شهری حضور این کافه ها در پیاده روی خیابان سی‌تیر به نوعی سد معبر محسوب شده و عبور و مرور شهروندان را با مشکل روبه رو می سازد همچنین تراکم ناشی از جمعیت در یک محدوده احتمال برخورد سواره وپیاده را افزایش می دهد و ترافیک سواره را نیز در پی دارد.این کارشناسان معتقدند در صورتی که قرار شود این خیابان به  صورت غیراصولی و بی برنامه بسته شود مشکلات زیادی را از حیث دسترسی برای شهروندان ساکن آن منطقه به وجود خواهد آورد و ممکن است سرنوشت این خیابان نیز به خیابان ۱۷ شهریور دچار شود.از طرفی نبود امکانات اطفای حریق برای کاروان‌هایی که از کپسول‌های گاز برای طبخ غذا و…استفاده می‌کنند نیز از نکات منفی این طرح است.آنان همچنین از حقوق مکتسبه  ناشی از فضای در اختیار این کاروان ها که ممکن است برای آنان پدید آید ابراز نگرانی کردند.
جبرییل نوکنده مدیر موزه ملی ایران نیز در خصوص حضور این کافه‌ها در خیابان سی تیرمی‌گوید:به شهرداری منطقه ۱۲ تاکنون سه نامه ارسال و مشکلات این جریان را درچند محور بهداشتی ، امنیتی و ترافیکی بیان کردیم.همچنین با توجه به کمبود جای پارک و مسدود شدن بخشی از خیابان با این دکه‌ها،حضور اتوبوس‌های گردشگری در این خیابان با مشکل دوچندان مواجه شده است. از طرفی مهدی چمران در پاسخ به گزارشی که پژمان پشمچی زاده  معاون شهرسازی شهرداری تهران از عملکرد ۱۲ ساله این معاونت  در جلسه شورای شهر تهران ارائه کرد، گفته است که شهرداری برای بهسازی خیابان ۳۰ تیر اقدامات زیادی انجام داده اما شهرداری منطقه عقل‌شان نرسید و آن را خراب کردند و جلوی خیابان را تبدیل به قهوه‌خانه کردند که مردم در آن کالباس می‌خورند و هر چه به شهردار منطقه ۱۲ در این خصوص تذکر دادیم گوش نکرد و گویا شهردار مذکور خودمختار شده است.در این میان اما حجت نظری و الهام فخاری،اعضای جدید شورای اسلامی شهر نیز درصفحات مجازی ضمن حمایت از این  خیابان خواستار الگو برداری از آن در خیابان‌های دیگر تهران و حتی شهرهای مختلف شدند.
با وجود مشکلات مطرح شده از سوی منتقدان این پروژه ، اما گردشگران  از حضوردر این خیابان ابراز رضایت می‌کنند زیرا معتقدند این خیابان قدیمی با حضور عناصر تاریخی آیینی و در کنار آن کافه‌های جدید،تلفیقی از سنت و مدرنیته و یا به  عبارت دیگر مرز باریکی میان دنیای جدید و قدیم است. به عبارت دیگر آنان معتقدند که این ایده می‌تواند پیوند دهنده گذشته با حال باشد و به نوعی با پیوند انسان امروزی با گذشته خود احساس خوشایندی را ایجاد کند.همچنین این فضا پذیرای همه اقشار جامعه در سنین مختلف است اتفاقی که شاید کمتر در کافه‌های سطح شهر شاهد باشیم. اگرچه سروصدای ناشی از تردد وسایل نقلیه اندکی آزاردهنده است.
این خیابان قدیمی و کافه‌داری درآن برای کسانی که درآنجا مشغول به کار هستند نیز اتفاقات مثبت و منفی را نیز رقم زده به طوری که اگرچه آنان از پرداخت اجاره بهای زیاد این کاروان‌ها به شهرداری  و خدمات کم ازسوی آنان اندکی ناراضی هستند ولی از حضور در این خیابان بسیار خشنود و راضی‌اند.یکی از همین کافه‌داران به ایسنا می‌گوید که قبلا در کافه‌های بسیاری کار کرده است ولی هیچکدام به اندازه حضور در این کافه‌های سیار برایش خوشایند نبوده است.زیرا در روز افراد زیادی اعمم از گردشگران خارجی و داخلی به آنجا مراجعه می‌کنند که محیط ایجاد شده برایشان جذاب است.کافه داران دیگر نیز همه از این ایده ابراز رضایت می کنند و با تمام کاستی‌های این طرح را طرحی نو می‌دانند.
ایده‌های کافه‌های سیار اگرچه در کشورهای دیگر سابقه طولانی داشته اما چندسالی است که در ایران رواج یافته و منتقدان و موافقان بسیاری دارد.بنابراین به نظر می رسد که ضریب موفقیت اینگونه طرح ها اگربا دانش صحیح مدیریت شهری ومدیریت یکپارچه شهری همراه باشد ،بالا خواهد بود ومی تواند در بحث گردشگری شهری نیز موثر واقع شود.




منبع: بهارنیوز

همسرش را با بنزین به آتش کشید

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه ایران نوشت: مرد جوانی که ۱۲ سال پیش همسرموقتش را در جریان مشاجره خانوادگی خفه کرده و جسدش را با بنزین در کنار جاده به آتش کشیده بود پس از محاکمه در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به قصاص نفس -اعدام -محکوم شد.رسیدگی به این پرونده جنایی از بیست‌وپنجم اسفند سال ۸۴ در حالی کلید خورد که مأموران آتش‌نشانی کرج با دریافت گزارشی مبنی بر وقوع آتش‌سوزی در کنار جاده ماهدشت، راهی محل مورد نظر شده و با جسد سوخته زن جوانی روبه‌رو شدند.پس از حضور تیم جنایی در محل و بررسی‌های مقدماتی، جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت تا اینکه مشخص شد زن جوان قبل از سوزانده شدن، خفه شده است. در حالی که تلاش برای شناسایی هویت زن جوان ادامه داشت، زنی با مراجعه به پلیس از مفقود شدن ناگهانی خواهرش خبر داد. از آنجا که جسد کشف شده قابل شناسایی نبود سرانجام پس از چند ماه و با کمک آزمایش «دی ان ای» هویت زن جوان- فائزه ۳۲ ساله-مشخص شد.
 

این در حالی بود که «امیر» ۳۸ ساله، همسر زن جوان گمشده که از همان ابتدا تحت بازجویی قرار گرفته بود با داستانسرایی، مسیر تحقیقات را به بیراهه کشانده بود. او به کارآگاهان گفت: «من شوهر دوم فائزه بودم، اما احتمال می‌دهم همسرم به خاطراختلاف‌های شدیدی که با شوهر سابقش داشت، قربانی توطئه شومی از سوی این مرد شده باشد.» اما درجریان تحقیقات فنی، پلیسی، هیچ ردپایی از شوهرسابق این زن درناپدید شدن قربانی ماجرا به‌دست نیامد.

 

راز جنایت در خودروی مقتول

سرانجام با شناسایی هویت مقتول و با گذشت دو سال از این جنایت مرموز، خودروی رنوی سرقتی زن جوان شناسایی و توقیف شد. مالک خودرو نیز ادعا کرد این خودرو را از فردی به نام «امیر» -شوهر مقتول- خریده است.بدین‌ترتیب امیر بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و سرانجام راز جنایت را فاش کرد.

 

همسرم را کشتم چون آبرویم را برد

 متهم در بازجویی‌ها گفت: «چند روز به عید نوروز مانده بود که فائزه هنگام مصرف مواد مخدر صدایش را بالا برد. سر همین موضوع از ترس اینکه آبرویم برود با دستم دهانش را گرفتم تا صدایش را پایین بیاورد، اما چند دقیقه که گذشت پاهایش شل شد و روی زمین افتاد. اول فکر کردم به خاطر مصرف مواد مخدر بیهوش شده یا دارد نقش بازی می‌کند اما خیلی زود فهمیدم مرده. به همین خاطر شبانه جسدش را در خودرواش گذاشتم و آن‌ را در بیابان با بنزین سوزاندم تا دیگر هیچ اثری از او نماند. چند روز بعد هم موضوع گم شدن ناگهانی‌اش را به خواهرش اطلاع دادم.»

 

 پس از تکمیل تحقیقات تخصصی  کیفرخواست متهم به اتهام قتل عمد و سرقت خودروی زن جوان صادر شد. در حالی که رسیدگی به این پرونده جنجالی چند سال به خاطر نواقص و جمع‌آوری اسناد و مدارک به طول انجامیده بود هفته گذشته، محاکمه عامل جنایت پس از ۱۲ سال و با انتقال او از زندان به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی رنجبر و با حضور دو قاضی مستشار- خنک دار و یزدان پور- برگزار شد.در ابتدای جلسه دادگاه متن کیفرخواست توسط نماینده دادستان خوانده شد. آنگاه خواهر و دختر نوجوان مقتول در جایگاه قرار گرفته و خواستار قصاص عامل جنایت شدند.


منبع: بهارنیوز

آزار بی رحمانه کودک سیرجانی

به گزارش باشگاه خبرنگاران، شنیده ها حاکی از این است ؛ متاسفانه این کودک یک و نیم ساله با بریدگی بسیار شدید در مچ دست و شکستگی استخوان هر دو دست و آثار کبودی و سوختگی بر روی بدن توسط اورژانس سیرجان به بیمارستان امام رضا (ع) منتقل، و به علت شدت جراحات به کرمان ارجاع شد.   تحقیقات پلیس سیرجان در این خصوص آغاز شده است.مهتاب حسینی رییس اداره بهزیستی سیرجان با تایید کردن کودک آزاری اطلاعات بیشتر در این مورد را به بعد از تحقیقات پلیس موکول کرد.


منبع: بهارنیوز

زایمان زنان معتاد در پاتوق‌ها

حبیب الله مسعودی فرید در گفت و گو با ایسنا، با بیان آنکه طبق قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان مصوب سال ۸۱،کودک آزاری جرم عمومی است و نیاز به شاکی خصوصی ندارد گفت: هرچند قوه قضاییه در رسیدگی به این موارد نقش پر رنگ‌تری دارد، اما بهزیستی در خصوص کودکان دچار آسیب به ویژه کودکانی که به دلیل اعتیاد مادر یا پدر در معرض آسیب قرار می‌گیرند و همچنین در مورد زنان بارداری که دارای اعتیاد هستند و می‌خواهند زایمان کنند، وظایفی برعهده دارد.
معرفی مادران باردار معتاد به اورژانس اجتماعی توسط بیمارستانها
وی در ادامه تصریح کرد: از سال گذشته با وزارت بهداشت همکاری را جهت حمایت از زنان بارداری که دارای اعتیاد هستند و می‌خواهند زایمان کنند، آغاز کردیم تا به این ترتیب هر زن بارداری که برای زایمان به بیمارستان مراجعه می‌کند، بیمارستان در مرحله اول بررسی های مددکاری را انجام و در صورت تشخیص به اعتیاد مادر، نوزاد را ترخیص نکنند مگر آنکه بررسی‌های تفصیلی مددکاران اجتماعی سازمان بهزیستی انجام شده باشد.معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: در همین راستا معاون بهداشت و درمان وزیر بهداشت نامه‌ای به دانشگاه‌های علوم پزشکی ارسال و اعلام کردند که چنانچه زن باردار معتادی برای زایمان به بیمارستان مراجعه کند، بیمارستان‌ها موظفند در کمترین زمان مورد را  به اورژانس اجتماعی اطلاع داده و اجازه ترخیص نوزاد را ندهند.فرید افزود: پس از آن مراکز بهزیستی استان های سراسر کشور نیز جلساتی با دانشگاه‌های علوم پزشکی برگزار کردند، در حال حاضر این اطلاع رسانی از سوی بیمارستان ها به اورژانس اجتماعی در کمترین زمان صورت می‌گیرد و اورژانس اجتماعی نیز به محض اطلاع به محل اعزام می‌شود.
معرفی ۱۲۰۰ کودک به بهزیستی به علت اعتیاد والدین در سال گذشته
وی در ادامه با بیان آنکه تعدادی کودک هم از طریق قوه قضاییه و سایر دستگاه‌ها به علت بدسرپرستی و معتاد بودن والدین که عموما در سنین بالاتر از نوزادی هستند به بهزیستی سپرده می‌شوند افزود: تعداد کلی این کودکان در سال ۹۵ به حدود ۱۲۰۰ کودک شامل نوزاد و خردسال می رسد که وارد سیستم بهزیستی شدند.معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در ادامه تصریح کرد: از این تعداد حدود نیمی‌شان پس از بررسی‌هایی که انجام دادیم، با حکم قاضی به اقوام سببی و نسبی شان سپرده شدند و نیمی دیگر از آنها همچنان در مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی نگهداری می‌شوند.
کاهش ۸۰ درصدی زایمان زنان معتاد در پاتوق‌ها
۷ تا ۱۰ درصد مادران معتاد خارج از نظام سلامت زایمان می‌کنند
فرید در ادامه با بیان آنکه بررسی‌های محیطی ما نشان داده که از طریق اجرای برنامه های فوق  تعداد زنان بارداری که در پاتوق‌ها زایمان می‌کنند و نوزاد آنها در معرض آسیب قرار دارد حدود ۸۰ درصد کاهش یافته و سازمان‌های مردم نهاد نیز این آمار کاهشی را تائید می‌کنند ادامه داد: فردی که دارای اعتیاد بوده و بی‌خانمان است، تنها خطر فروش کودک او مطرح نیست بلکه چنین فردی به دلیل آنکه در معرض عوارض و اثرات مواد مخدر مصرفی اش بوده، نمی‌تواند به تغذیه، بهداشت، امنیت و … فرزند خود بپردازد و حتی در صورت عدم فروش ممکن است نوزاد به علت بیماری و مشکلات عدیده دچار سوء تغذیه شدید شده یا فوت شود.
وی در ادامه با بیان آنکه هم اکنون وضعیت تمام زنانی که در نظام سلامت زایمان می‌کنند توسط ما در حال رصد است تاکید کرد: در حال حاضر نگرانی ما در خصوص زنان بارداری است که زایمان‌هایی در خارج نظام سلامت انجام می‌دهند که نیاز است در این زمینه نیز با معاونت درمان وزارت بهداشت و سازمان‌های مردم نهاد فعال در این حوزه همکاری هایی داشته باشیم.معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور تصریح کرد: در حال حاضر حدود حدود ۷ تا ۱۰ درصد زنان معتاد خارج از نظام سلامت مانند پاتوق‌ها زایمان می‌کنند که تحت رصد و پوشش ما نیستند و نگرانی ما در خصوص این زنان است.
پرداخت هزینه‌های زایمان مادران معتاد نیازمند از طریق «یاری برگ»
فرید افزود: در تلاشیم با NGOها و سمن‌ها در این زمینه همکاری کرده تا شکاف موجود را پوشش دهیم زیرا چنانچه  مادران معتاد باردار را زودتر شناسایی کنیم، می‌توانیم پیش از زایمان آنها را تحت پوشش خدمات دوران بارداری قرار دهیم و از طریق اجرای این طرح‌ها به «مادر» بودن این افراد نیز احترام بگذاریم.وی در ادامه تاکید کرد: اجرای طرح «مراقبت‌های دوران بارداری ویژه زنان معتاد» با همکاری سمن ها در حال حاضر در دستور کار بهزیستی قرار گرفته؛ در این طرح هم مادر و هم کودک برای ما مهم است، هرچند به علت آنکه نوزاد بی‌دفاع تر بوده و توانایی دفاع ندارد، در صدر اهمیت قرار می گیرد.معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در پایان خاطر نشان کرد: هم اکنون بهزیستی و وزارت بهداشت برای حمایت از مادران معتاد باردار، همکاری می‌کنند؛ این درحالیست که سازمان بهزیستی حتی در صورت عدم توان مالی افراد هزینه‌های زایمان و … را نیز از طریق «یاری برگ» پرداخت خواهد کرد.


منبع: بهارنیوز

مثلا مدیری و گلزار چرا بادیگارد دارند؟

گروه جامعه: انتشار تصاویر متعدد از افرادی مانند احسان علیخانی، محمدرضا گلزار و مهران مدیری یا بعضی خواننده‌های زیر‌زمینی با مردان قوی هیکلی که وظیفه محافظت از آنها را بر عهده گرفته‌اند، این سؤال را به وجود آورده که مثلاً به غیر از درخواست امضا یا عکس سلفی، مردم چه خواسته‌ای از شخصی مانند علیخانی خواهند داشت که وی برای فاصله گرفتن از مردم سراغ بادیگار رفته است؟



 

در عوض هم افراد وقتی جلوی دوربین تلویزیون قرار می‌گیرند، قربان صدقه همان مردمی می‌روند که برای دور ماندن از آنها بادیگارد استخدام کرده‌اند! پارادوکس مردمی بودن در شعار و محافظ شخصی داشتن برای دور شدن از عامه مردم مسئله‌ای است که چهره‌های به اصطلاح هنرمند با آن درگیر هستند. محافظ شخصی یا همان بادیگارد، قدمتی طولانی در تاریخ بشر دارد. وب‌سایت شرکت مشاوره امنیتی IMG در این باره می‌نویسد، «برای صدها سال شخصیت‌های برجسته برای محافظت در برابر تروریست‌های خارجی، شورشیان داخلی و افراد متخلف، نیازمند محافظ بوده‌اند. پادشاهان، رؤسای جمهور، پاپ‌ها و همچنین ثروتمندان و قدرتمندان محافظان ویژه را برای اطمینان از ایمنی در اختیار دارند.» IMG  می‌افزاید: «در سال‌های اولیه بادیگاردها از سربازانی انتخاب و استخدام می‌شدند که تجربه رزمی‌شان به اثبات رسیده بود. با این حال توانایی مبارزه تنها عامل مهم نبود، در عهد قدیم، وفادارای شخصی بادیگارد به مدیرش مهم‌ترین بخش کیفیت کار بود».

گارد جاویدان هخامنشی، واحد نظامی «Hetairoi»، سامورایی‌های ژاپنی و محافظان سوئیسی پاپ، نمونه‌هایی از نیرو‌های محافظ در تاریخ هستند که شهرت فراوانی دارند. اما سال‌ها است که دیگر محافظ داشتن از انحصار مقامات دولتی خارج شده و بخش دیگری از جامعه نیز این نیاز را در خود احساس کرده است که باید بادیگارد داشت. شاید فردی مثل آنجلینا جولی حق داشته باشد در مقابل باندهای تبهکاری که ممکن است فرزندانش را بربایند، قهرمان حرفه‌ای بوکس را به عنوان بادیگارد استخدام کند. یا خانواده ثروتمند دیوید بکهام، فوتبالیست سابق تیم ملی انگلستان برای اینکه خانواده پر‌جمعیتش از شر پاپاراتزی‌ها و مزاحم‌های خیابانی در لندن در امان باشد، سراغ بادیگاردی رزمی‌کار با قد ۲ متر قد برود که تنها تماشای چهره‌اش دلهره‌آور است. اما در مقابل وقتی یک چهره نا‌آشنا و تازه ظهور کرده در فضای موسیقی زیر‌زمینی ایران با بادیگارد در محافل عمومی ظاهر می‌شود، این به چه معنا است؟ آیا قرار است مافیای روسی شهر نیویورک برنامه‌ای برای اخاذی از یک خواننده زیر‌زمینی در تهران داشته باشد یا پاپاراتزی‌ها برایشان مهم است که چهره نا‌آشنایی که در گوشه‌ای از یک مراسم ختم نشسته، کیست و عکس‌های شخصی وی را منتشر کنند؟

تقریباً هیچ‌کدام از این موارد در ایران وجود ندارد، حتی در بعد بین‌المللی وقتی به وب‌سایت‌های شرکت‌های امنیتی مراجعه می‌کنیم به مشتریانشان توصیه می‌کنند که برای سفر به مناطق نا‌امنی چون سوریه، محافظ امنیتی استفاده کنند، ولی ما در ایران برای ایجاد امنیت در سوریه نیروی داوطلب اعزام می‌کنیم. تفاوت معنای امنیت در ایران و غرب آنقدر گسترده است که استفاده از محافظ برای چهره‌های غیرحاکمیتی را که الزامات و ملاحظات امنیتی برایشان اجباری است، بی‌معنا می‌کند.

اینکه اکنون مؤسساتی در ایران اقدام به آموزش محافظ شخصی می‌کنند و برای مشتریان داخلی محافظ در نظر می‌گیرند، کاری است که حتماً توجیهی دارد، اما اینکه چهره‌های هنرمند در رأس مشتریان این محافظان قرار می‌گیرند، جای تعجب دارد. مسئله وقتی جالب می‌شود که اغلب کسانی که با بادیگارد در محافل عمومی ظاهر می‌شوند جزو هنرمندان ریشه‌دار و مردمی نیستند و در عوض چهره‌های سوپر‌استار و ستاره‌های یک‌شبه سینما سراغ این‌گونه رفتار‌های لاکچری‌مآبانه می‌روند. این روزها مردم تصویر حضور مهران مدیری در مشهد را با محافظ و اسکورت نگاه می‌کنند و آن را با عبور و مرور ساده دولتمردان برخی کشورهای خارجی مقایسه می‌کنند و در نهایت به جوگیر بودن برخی از ما در مواجهه با هنرمندان می‌خندند!


منبع: بهارنیوز

بررسی حذف «طلاق» از شناسنامه

می‌گل هشترودی- روزنامه بهار
تا پیش از این دوشیزگی تنها دلیل قابل قبول برای حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان بود اما چند روز پیش رئیس سازمان ثبت احوال کشور، از تهیه پیش نویس حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه خبر داد و به این‌ترتیب اگر این قانون در مجلس شورای اسلامی تصویب شود این امکان برای سایر زنان مطلقه نیز فراهم می‌شود که واژه طلاق را از شناسنامه خود حذف کنند. این طرح یکبار در گذشته در مجلس مطرح شد که از سوی نمایندگان با رأی منفی مواجه شد. اما حالا سازمان ثبت احوال در حال تدوین پیش نویس این قانون است، اگرچه در ظاهر به نظر می‌رسد که چنین طرحی در راستای حمایت از حقوق زنان، قبح زدایی از رخداد طلاق و رفع موانع و نگرش‌های فرهنگی نادرست به زنان مطلقه، تدوین شده است اما حذف واقعه طلاق از شناسنامه، سویه دیگری هم دارد.
***
پیشینه حذف واژه طلاق از شناسنامه
براساس ماده ۳۳ قانون ثبت احوال در شناسنامه مرد یا زن آخرین نکاح و طلاق یا بذل مدت و در صورت تعدد زوجات آن تعداد ازدواج که به قوت باقی است، منعکس خواهد شد، همچنین ازدواج و طلاق بائن غیرمدخوله نیز با درخواست هر کدام از زوجین قابل حذف است. این در قانون ثبت احوال پیش بینی شده  است که زوج هایی که رابطه زناشویی با یکدیگر نداشته‌اند بعد از طلاق می‌توانند نام همسر خود را از شناسنامه حذف کنند. این درحالی است که ابتدا این اجازه به خانم‌ها داده شد و سازمان ثبت احوال با بخشنامه‌ای این موضوع را فقط به خانم‌ها محدود کرده بود به این شکل که آنها با تائیدیه پزشکی قانونی مبنی بر باکره بودن می‌توانستند نام همسر سابق خود را از شناسنامه شان پاک کنند، اما دیوان عدالت اداری این بخشنامه را باطل کرد و در نتیجه این امکان برای آقایان نیز فراهم شد تا در صورتی که خانم باکره تشخیص داده شود، بتوانند نام همسر خود را از شناسنامه حذف کنند. لازم به ذکر است که  روش قانونی دیگری نیز برای این کار  وجود دارد  و براساس آن زوج‌ها می‌توانند بعد از ازدواج دوم برای حذف نام همسر سابق خود اقدام کنند.
ماجرای حذف واژه طلاق و نام همسر سابق از شناسنامه پس از طلاق از جایی شروع شد که باورهای اشتباهی در دید عموم شکل گرفت به نحوی که فرد مطلقه راه را بر ادامه زندگی خود بسته می‌بیند  زیرا باور مردم به این سمت می‌رود که به اشتباه تصور می‌کنند شکست در ازدواج اول نشانه‌ای از ناتوانی آنها است، البته در این بین خانواده‌ها و مسئولان فرهنگی نیز بی تقصیر نیستند، زیرا آنها با دامن زدن به این باور اشتباه، زمینه را برای گسترش آن فراهم کرده و سبب شده‌اند به قول معروف برخی از آب گل آلود ماهی بگیرند.

ماهی‌های ۱۰ میلیونی
همپا با رشد آمار طلاق در کشور، جرایم تازه‌ای نیز در جامعه رواج پیدا می‌کند؛ حذف غیرقانونی اطلاعات همسر سابق از شناسنامه، یکی از این جرایم است که در سایه تصورات اشتباه برخی افراد و خانواده‌ها بازار پررونقی پیدا کرده، زیرا کم نیستند افرادی که به اشتباه تصور می‌کنند شکست در ازدواج اول گواهی است بر ضعف و ناتوانی آنها و به همین دلیل برای حذف نام همسر سابق خود راضی می‌شوند هزینه‌های هنگفتی پرداخت کنند، هزینه‌هایی که به ۱۰ میلیون تومان نیز رسیده است. هرچند بسیاری از وکلا چنین ماجرایی را تائید می‌کنند، اما در مقابل سازمان ثبت احوال این موضوع را رد کرده و تاکید می‌کند مدارکی که سودجویان ارائه می‌کنند جعلی است و آنها به این شکل از طعمه‌های خود کلاهبرداری می‌کنند. شاید یکی از دلایلی که این روزها ثبت احوال از پیش نویس قانون حذف واژه طلاق از شناسنامه حرف می‌زند، همین ماهی گیری‌ها از آب گل آلود و کلاهبرداری‌ها باشد که شمارشان هم این روزها کم نیست. اما این طرح همچنان که در حد پیش نویس است مخالفان و موافقان زیادی را به همراه دارد که هر یک نیز دلایل خاصی دارند.

اگر به همسر دوم خود این مسأله را نگویند، اقدام آن‌ها تقلب و فریب است
محمدحسین نیکوکلام قاضی بازنشسته دادگاه خانواده با بیان این‌‎که این عمل قطعا تقلب محسوب نمی‌شود، گفته است: کسانی که دوشیزه هستند و طلاق گرفته‌اند، می‌توانند با مراجعه به دفترخانه‌ای که طلاقشان در آنجا ثبت شده نامه‌ای بگیرند برای ثبت احوال و در آنجا واژه طلاق از شناسنامه حذف خواهد شد. به نظر می‌رسد طرحی که در حال حاضر در حال تدوین است، در راستای حمایت از بانوان مطلقه است و یک گام روبه جلو محسوب می‌شود. در واقع به هر دلیلی که این افراد در زندگی گذشته خود شکست خورده‌اند، با تصویب این طرح می‌توانند شرایط مناسب‌تری برای ازدواج مجدد فراهم آورند.  اگرچه با تصویب این طرح واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه حذف خواهد شد ولی هم از منظر اخلاقی و هم قانونی باید به همسر دوم خود اعلام کنند که قبلا ازدواج کرده‌اند. اگر به همسر دوم خود این مسأله را نگویند، اقدام آن‌ها تحت عنوان تقلب و فریب محسوب می‌شود که هم بار اخلاقی دارد و هم بار قانونی. در این صورت همسر دوم این افراد می‌توانند با مراجعه به دادگاه خانواده تقاضای فسخ ازدواج را بکنند زیرا عمل این خانم‌ها، تحت عنوان تقلب و فریب محسوب می‌شود.

تدلیس قانونی
اما دکتر زهرا داور، استاد حقوق دانشگاه واحد تهران جنوب، در انتقاد از این پیش‌نویس گفته است: نمی‌توانم درک کنم که چنین طرحی تبدیل به قانون شود زیرا در حقوق بحثی تحت عنوان «تدلیس» داریم. تدلیس یعنی عملیاتی برای پنهان کردن واقعیت. به نظر من این اقدام یک تدلیس قانونی است.  برخی این طرح را در راستای حمایت از زنان مطلقه عنوان می‌کنند، در حالی‌که به نظرم حمایتی در این طرح وجود ندارد، درست است که در عرف جامعه ما زنان مطلقه در معرض برخی خطرات قرار می‌گیرند ولی این دلیلی نمی‌شود که قانونگذار اجازه بدهد که واژه طلاق از شناسنامه این افراد حذف شود. زیرا هیچ جنبه حمایتی‌ای در این طرح نیست. این طرح شرایطی فراهم می‌کند تا خانمی ازدواج اولش را مخفی کند و این یعنی نه تنها حمایتی از او نشده بلکه شرایط را برای فریب و تدلیس نیز به وجود آورده است. به نظرم قانونگذار بیش از آنکه با تصویب قوانین متعدد به دنبال حذف مشکلات برود، باید از مسیری دیگر مشکلات را حل کند. بسیاری از مشکلات با قانونگذاری حل نمی‌شود بلکه راه حل اجتماعی نیاز دارد. وضعیت فعلی بیشتر باعث تناقض در قانونگذاری می‌شود. نگاه قانونگذار به جامعه نگاه درستی نیست و من توجیهی برای پاک کردن واژه طلاق پیدا نمی‌کنم، این اقدام نه تنها حمایت نیست بلکه زمینه فریب کاری را در جامعه افزایش می‌دهد.

نوعی سرپوش بر معضلات موجود
زهره ارزنی، وکیل و حقوقدان نیزدر این باره  گفته است: متأسفانه در جامعه نگاه درستی به زنان مطلقه وجود ندارد. از این منظر  شاید ارائه چنین طرحی یک قدم مثبت تلقی ‌شود. ولی نباید این مسأله منجر به این شود که خانمی ازدواج نخست خود را مخفی کند. ارزنی همچون خانم داور بر این باور است که بعید به نظر می‌رسد اجرای این طرح بتواند به صورت کلی باعث تغییر نگاه به زنان مطلقه شود و تاثیرات ریشه‌ای ایجاد کند.  
این وکیل دادگستری هم نظر با خانم داور در بخشی دیگر از صحبت‌های خود، مشکلات را از منظر اجتماعی و آموزشی مورد بررسی قرار داده و در این خصوص گفته است: اجرای این طرح نوعی سرپوش گذاشتن بر معضلات موجود است، جامعه اگر می‌خواهد تبعیض‌ها و نگرش‌های غلط موجود را از بین ببرد باید برای نسل‌های جدید فکری بکند. اینکه دانش آموزان در مقاطع تحصیلی در کنار آموزش دروس تئوریک، درباره واقعیت‌های جامعه هم آموزش ببینند.

اجرای این طرح درباره خانواده‌هایی که دارای فرزند هستند امکان پذیر نخواهد بود
ملیحه مندگاری عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد نیز در این باره گفته است: افزایش اعتماد به نفس در افرادی که در زندگی گذشته خود شکست خورده‌اند با حذف کلمه «طلاق» از شناسنامه افزایش می‌یابد و این امر از نقاط قوت اجرای این طرح می‌تواند باشد. از طرف دیگر اگر طرفین صداقت را در بیان زندگی گذشته خود رعایت نکنند، این وضعیت چندان مطلوب نخواهد بود. در زندگی مشترک هر دو طرف حق دارند که اطلاع داشته باشند که شخص در زندگی گذشته‌اش چه وضعیتی داشته و اصلا چه اتفاقی برای او افتاده است که زندگی مشترک او منجر به طلاق شده است. ممکن است فردی برای دفعه سوم یا چهارم نیز ازدواج منجر به طلاق داشته باشد، البته برای مردان نیز ثبت نشدن طلاق در شناسنامه زنان می‌تواند پیامدهای مثبتی داشته باشد. برای مثال شاید برای مردان چندان خوشایند نباشد که در شناسنامه همسرشان اثری از زندگی گذشته و نامی از فرد طلاق گرفته ببینند. ثبت نشدن این اطلاعات می‌تواند شرایط را برای شروع دوباره در زندگی زناشویی فراهم کند و برای هر دو طرف مثبت‌تر باشد. اجرای این طرح درباره خانواده‌هایی که دارای فرزند هستند امکان‌پذیر نخواهد بود، این طرح صرفا می‌تواند برای زنانی اجرا شود که از زندگی گذشته‌شان فرزندی ندارند در غیر اینصورت نمی‌توان نام پدر فرزند را از شناسنامه مادر حذف کرد. از آنجایی که زنان در بحث طلاق به لحاظ اجتماعی بیشتر متضرر می‌شوند و آسیب می‌بینند؛ به نظر می‌رسد از این طرح استقبال کنند. با این وجود این طرح در صورتی می‌تواند موفق باشد که زنان نسبت به زندگی گذشته خود «صداقت» را رعایت کنند.


منبع: بهارنیوز

تیراندازی دستفروشان ماهشهر با ۲کشته

سرهنگ جلیل زبیدی با اشاره به حادثه درگیری دست فروش ها در ماهشهر گفت: در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر یک تیر اندازی در یکی از محلات شهرستان ماهشهر بلا فاصله عوامل انتظامی در محل حاضر شدند. این مقام انتظامی افزود:پس از حضور ماموران پلیس در محل حادثه مشاهده گردید که در یک درگیری مسلحانه که در اثر اختلاف محل بساط “دست فروشی” بوده یکی از طرفین این درگیری بر اثر اصابت گلوله به  سرش در دم جان باخته و یکی دیگر نیز از ناحیه گردن دچار جراحت شد.

سرهنگ زبیدی تصریح کرد: یک خانم میانسال نیز که در حال گذر از آن منطقه بود بر اثر اصابت گلوله جان باخت. فرمانده انتظامی شهرستان ماهشهر خاطرنشان کرد: تیم مجربی از کارگاهان پلیس آگاهی این شهرستان از همان لحظات اولیه حادثه در حال بررسی موضوع هستند و تلاش در جهت دستگیری عاملان این درگیری مسلحانه بصورت جد در دستورماموران این فرماندهی قرار گرفته است.


منبع: بهارنیوز

جزئیات کودک‌آزاری پسر ۱۵ماهه با چاقو

“عباس صادق زاده” در گفت و گو با ایسنا درباره جزئیات کودک آزاری در سیرجان اظهار کرد: عصر پنجشنبه گذشته یک مادری از روستاهای نزدیک سیرجان پسر ۱۵ ماهه خود را به بیمارستان سیرجان میرساند که این کودک از سه، چهار نقطه دچار شکستگی و همچنین پارگی پوست دست و عضلات شده بود.  وی افزود: به دلیل اینکه بیمارستان سیرجان نتوانسته برخی خدمات را به این کودک بدهد، اواخر شب پنجشنبه به کرمان اعزام و در بیمارستان شهید باهنر بستری و خدمات درمانی به این کودک ارائه می شود.
 
صادق زاده بیان کرد: همکاران ما بلافاصله بعد از حضور این کودک در بیمارستان سیرجان از موضوع مطلع شده و اورژانس اجتماعی پرونده را تشکیل داده و آدرس این خانواده را دریافت و تحقیقات را آغاز کرده و پرونده در دست پیگیری است.  وی تصریح کرد: در کرمان هم اورژانس اجتماعی در بیمارستان حاضر شده و اطلاعات را دنبال می کند و پیگیر هستند حکم قضایی برای سایر موارد دریافت شود و الان هم این کودک در حال انتقال به بیمارستان شفا برای ادامه درمان است.
 
مدیرکل بهزیستی استان کرمان با بیان اینکه ما براساس تکلیف کارهای مددکاری را آغاز کرده ایم، اظهار کرد: پدر این کودک آسیب دیده به دلیل قاچاق مواد مخدر در زندان به سر می برد و مادر دچار اعتیاد است و زندگی پرتلاطمی دارند و فرزند شش ساله این خانواده نیز در معرض اعتیاد و خطر است که برای جداکردن این فرزند از مادر پیگیر حکم قضایی هستیم.  وی در ادامه با اشاره به صدمات وارد شده به کودک سیرجانی گفت: این کودک با جسم سخت و احتمالا چاقو یا قمه مورد حمله قرار گرفته که مادرش اظهار کرده عموی کودک او را مورد آزار قرار داده و روایت دیگر مبنی بر ارتکاب حمله توسط فرزند عموی کودک است.  صادق زاده افزود: تحقیقات در حال انجام است تا مظنون پرونده با هماهنگی قوه قضاییه احضار شود و کودک آزار دیده به احتمال زیاد دچار اعتیاد است که درمان اعتیاد او نیز در ادامه کارهای درمانی دنبال خواهد شد.  وی بیان کرد: این کودک آسیب های روحی شدید و ضایعات جسمی دیگری نیز دارد که باید شناسایی شود و مددکاران به شدت پیگیر کار هستند.


منبع: بهارنیوز

پیگیری حادثه سوزاندن پلنگ ماده

به گزارش میزان، کشف لاشه دو قلاده پلنگ در منطقه جنگلی شهید آباد که  به شکل بی رحمانه ای کشتار شده و با کندن پوست حیوان اقدام به آتش زدن لاشه ها نموده اند که جمجمه و برخی از قسمتهای باقیمانده و همچنین آثار گلوله و خون در محل حاکی از کشتار آن ها در چند روز گذشته بوده است.
 


 


این پلنگ مادر که به همراه توله اش برای نوشیدن آب به محل چشمه لب سنگ جنگل شهید آباد آمده بودند هدف شلیک شکارچیان متخلف قرار گرفته و متخلفین با کندن پوست مادر وتوله،  لاشه ها را آتش زده و محل را ترک می نمایند.  با هماهنگی و همکاری دستگاه قضایی و پلیس آگاهی تحقیقات درحال انجام بوده و تا دستگیری متخلفین ادامه دارد.

 


منبع: بهارنیوز