پایان ناخوش هیاهوی دوازده‌ ساله

می‌گل هشترودی- روزنامه بهار
شورای چهارم با انبوهی از سلفی‌های تمام نشدنی، تقدیر و حلالیت طلبی‌هایی که البته خیلی دیر بود برای بیان آن  و روبوسی‌های پی در پی  سرانجام تمام شد. آخرین جلسه شورا که بیشتر جنبه خداحافظی داشت از ۹ صبح روز گذشته آغاز شد و تا ساعت ۱۰: ۳۰ خبرنگاران اجازه حضور نداشتند. با این حال از داخل صحن خبر آمد که مختاباد پشت‌تریبون رفته و به مناسبت روز آخر به سبک شور برای اعضای شورا آواز خوانده است. این جلسه روز گذشته‌ با حضور اکثریت اعضا در حالی آغاز به کار کرد که کلیه خبرنگاران، مسئولان دفاتر و کارشناسان شورا از صحن علنی به بیرون هدایت شدند تا جلسه به صورت غیرعلنی به مدت یک ساعت برگزار شود. در حالی که  این شورا در روزهای سه‌شنبه به صورت علنی جلسه خود را برگزار می‌کرد. گویا  مقرر شده  بود که جلسه روز گذشته شورا در دو بخش غیرعلنی به مدت یک ساعت و مابقی آن به صورت علنی با حضور خبرنگاران برگزار شود. ‌وقتی خبرنگاران وارد صحن شدند، اعضا داشتند، عکس دست جمعی می‌گرفتند و چمران گفت: «آقای دوستی راست می‌گوید این شورا تکرار نشدنی است.»

با ورود خبرنگاران، چمران پشت‌تریبون رفت و در آخرین سخنرانی‌اش در صحن شورا از همه اعضای شورا از مردم و خبرنگاران حلالیت طلبید و گفت: «من در حد خود و به سهم خود در این ۱۲ سال در کنار شما بودم و در کسوت خدمتگزاری کار کردم. نامش خدمتگزاری بود اما از نتیجه آن نزد خداوند هراس دارم و نمی‌دانم خداوند روز واپسین با ما چه خواهد کرد.» او در ادامه خاطره‌ای از اولین حضور خود در شورا بیان کرد و افزود: «روزی که وارد شورا شدم روی یکی از همین صندلی‌ها نشستم و مطلبی نوشتم اما رویم نمی‌شود آن را بخوانم. آن زمان فکر نمی‌کردیم این حضور تکرار شود و فکر می‌کردیم دور بعد نیز با لب و لوچه آویزان و نگران شاهد حضور گروه جدیدی از نمایندگان باشیم که شاد و سرحال و خندان وارد شورا می‌شوند. امروز هم آقای سالاری که در شورای بعدی نیز حضور دارد لبخند می‌زند و باید دید آیا چهار سال دیگر نیز بر لبش لبخند خواهد بود یا نه، البته این آمدن و رفتن‌ها یک جریان طبیعی است. یکی از ویژگی‌های شورای چهارم آن بود که از سیاسی‌کاری پرهیز کرد و سایه نظرات متفاوت سیاسی در تصمیمات و سیاستگذاری‌های شهری دیده می‌شد. برنامه دوم پنج‌ساله کار ارزنده و مایه افتخار شورای چهارم است که در زمان ریاست آقای مسجدجامعی به تصویب رسید. از دوران جوانی در زمینه شهری فعال بوده است، تهران اولین شهری در کشور است که اولین طرح جامع پایداررا دارد. طرحی که عملیاتی، کاربردی و مستمر است. نظارت در دوران ما بهبود یافته و سیستماتیک شد. خدا را شکر می‌کنم که بعد از ۱۴ سال می‌توانیم ادعا کنیم که شهر جدیدی ساخته شده است. تخلفات در شهرداری کم نبوده است،  در شورای چهارم تخلفات را شفاها و به هر طریقی که توانستیم به شهرداری منعکس کردیم و شهرداری تا جایی که توان داشت آنها را برطرف کرد. او در انتهای سخنانش خطاب به اعضای شورا و خبرنگاران گفت: اگر تندی و جسارتی کردم قصدی به جز مهر و وفا نداشتم و تنها به خاطرمسئولیتی که برعهده‌ام بود مجبور بودم گاهی تندی کنم. می‌خواهیم مردم از ما بگذرند و از خداوند طلب بخشش دارم.

در میان سخنان چمران، قالیباف پس از ماه‌ها وارد جلسه علنی شورا شد و در میان معاونش نشست. با آمدن قالیباف، رحمت‌الله حافظی از جلسه خارج شد و تا انتهای مراسم خداحافظی به صحن شورا بازنگشت. وقتی دلیل خروجش را از او جویا شدند تنها به شعری بسنده کرد و گفت: «آنچه یافت می‌نشود آنم آرزوست» او درباره اقدامات خود در شورای چهارم گفت: چهار سال از زمانی که در صحن شورای شهر تهران سوگند یاد کردم می‌گذرد، در این مدت تمام تلاشم این بود که صرفه و صلاح مردم، ملاک تصمیم‌گیری‌ها باشد، هرگز به مشکلات مردم نگاه حزبی نداشتم و در تمام این مدت با پای‌بندی به عقاید و اصولی که برای خود قائل هستم، منفعت مردم و صیانت از آرای آنان مد نظرم بود. بعد از گذشت شش ماه از حضورم در شورای شهر به بی‌انظباطی و ناهنجاری مالی در شهرداری تهران پی بردم به همین دلیل به عنوان نماینده مردم در شورای شهر، لباس مبارزه با فساد برتن کردم که متاسفانه در این مسیر از همراهی تعداد معدودی از همکارانم برخوردار شدم ولی خوشبختانه به دعای خیر مردم و با اتکاء به افکار عمومی، گام هایی برداشته شد که امید است این مطالبه ایجاده شده، در دوره پنجم شورای شهر جدی‌تر پیگیری شود. متاسفانه مدیریت شهری تهران  با ضعف‌ها و چالش‌های جدی همراه است، در این مدت تلاش شد تا قطار از ریل خارج شده مدیریت شهری، به مسیر اصلی بازگردد، به همین دلیل بارها موارد  و مسائلی از عدم شفافیت مالی و خودکامگی مدیران شهری را اعلام کرد.  با پیگیری‌های صورت گرفته، برای ارتقاء سلامت شهروندان نیز اقداماتی انجام شد، اگرچه در این میان موانع جدی وجود داشت و موجب شد تا تمام اهداف محقق نشود ولی اتفاقات خوبی نیز رقم خورد، با این وجود و در آخرین روز از عمر چهارمین دوره شورای شهر تهران بر خود واجب می‌دانم از اعتمادی که شما شهروندان به اینجانب داشتید صمیمانه سپاسگزاری کنم و از شما بخواهم قصورهای احتمالی را بر بنده ببخشید. به امید روزهای بهتر.

قالیباف پس از چمران پشت‌تریبون رفت و به سخنرانی پرداخت، همزمان با سخنرانی او علیرضا دبیر عضو دیگر اصولگرای شورای شهر از صحن خارج شد. قالیباف درباره این جلسه گفت: ما به مردم و جامعه مسلمان قول دادیم اگر در سایه اسلام زندگی کنید، از بعد مادی و معنوی و دنیایی و اخروی جامعه‌ای برخوردار خواهیم بود. از ابتدا ارتقای کیفیت زندگی در بعد مادی و معنوی را در شهرداری تهران به عنوان یک هدف قرار دادیم و سعی کردیم در مسیر تحقق این مهم حرکت کنیم. ۳ رکن اساسی شهروندان، شهر و مدیریت شهری در تعاملی مناسب و رویکردی اجتماعی و فرهنگی مدنظر قرار گرفته است  و در این مسیر گام‌های موثری برداشته شده است.
قالیباف ضمن ابراز خشنودی از اینکه مجموعه مدیریت شهری در ۳ دوره شورای اسلامی شهر تهران از دوره دوم تا چهارم نمود تعامل، همکاری میان سه رکن اساسی شهرداری تهران بوده است، افزود: امروز فلسفه وجود شهرداری‌ها در کشور متحول شده است و نگاه مردم به شهرداری و مدیریت شهری تفاوت‌های بسیاری را شامل می‌شود. امروز شهرداری تهران از یک سازمان خدماتی به نهادی اجتماعی و در خدمت مردم بدل شده است که در تمام شئونات زندگی شهروندان تهرانی دخیل است و شیوه‌ای که در تهران اتفاق افتاده به دیگر کلانشهرها نیز اثرگذار بوده است. زخم کهنه‌ای که در نظام اداری کشور وجود دارد و آن سیستم متمرکز است، در دوره چهارم شورا نشان داده شد بستر برای مدیریت یکپارچه شهری فراهم شده است.  لذا از همه اعضای شورای اسلامی تهران در دوره چهارم می‌خواهم رسالت و وظیفه خود را در تحقق مدیریت شهری و کمک به اعضای شورای پنجم لحظه‌ای متوقف نکنند. در شهر مشکلات جدی و اساسی وجود دارد که درآمد پایدار و محیط زیست شامل آلودگی هوا، آب و خاک از مهم‌ترین آنها است و حل این معضلات در گروی تحقق مدیریت یکپارچه است. اگر نقصانی وجود داشت ما را ببخشند. از مقام معظم رهبری که نگاه ویژه‌ای به شهر تهران داشتند و همیشه به نفع مردم تصمیم گرفتند از جمله بوستان ولایت و بوستان یاس فاطمی که در اختیار مردم قرار گرفت، تشکر و قدردانی می‌کنم. از رهنمودها و حمایت‌های همیشگی مقام معظم رهبری تشکر می‌کنم. از دولت‌های نهم، دهم، یازدهم و شوراهای دوره دوم، سوم و چهارم از نمایندگان مجلس در دوره‌های هفتم تا دهم، نیروهای آتش‌نشانی، تشکل‌های مردمی، پیمانکاران، علما و مراجع و آیات عظام، استانداران و فرمانداران، قرارگاه خاتم‌الانبیا و اعضای شورای اسلامی شهر تهران در دوره چهارم به صورت ویژه تشکر و قدردانی می‌کنم.

محمدباقر قالیباف شهردار تهران در پایان صحبت‌های خود سند تحویل و تحول را تقدیم رییس شورای اسلامی شهر تهران کرد. بعد از اینکه قالیباف گزارش عملکرد ۱۲ ساله خود را به چمران تحویل داد. سیل تقدیر و تشکرها آغاز شد. شهرداری از شورا، شورا از شهرداری و شوراییان از یکدیگر به خاطر تلاش‌هایشان تقدیر کردند.با پایان یافتن تقدیرنامه‌ها موج سلفی‌گرفتن اعضای شورا و خبرنگاران چنان غوغایی به پا کرد که تاکنون در صحن شورا بی‌سابقه بود. حتی قالیباف دوربین یکی از عکاسان را گرفت و شروع به عکاسی کرد. پس از روبوسی‌های پایان‌ناپذیر اعضای شورا با معاونت‌های شهرداری، بودند نمایندگانی که مثل مسجدجامعی، حقانی، اقبال شاکری و طلایی از همه خبرنگاران حلالیت طلبیدند و حتی مسجدجامعی برای تلافی بی‌مهری اعضای شورا و شهرداری به خبرنگاران تقدیرنامه‌ خود را به یکی از خبرنگاران قدیمی شورا هدیه کرد.در میان سلفی‌گرفتن‌ها عباس جدیدی، نقش محوری و تعیین کننده‌ای داشت و حتی یک جا چمران در کنایه‌ای به عباس جدیدی، خطاب به عکاسان گفت «تا می‌توانید عکس بگیرید.»  و این گونه پرونده شورای چهارم برای همیشه بسته شد.


منبع: بهارنیوز

قاتل آتنا: نه تجاوز کردم و نه او را کشتم

به گزارش تسنیم؛ می‌گویند خیلی از زندانی‌های این زندان هنوز هم نمی‌دانند قاتل آتنای ۶ ساله، در یکی از سلول‌های همان زندانی است که آن‌ها هر روز و شب‌شان را در پشت میله‌ها و دیوارهای آن می‌گذرانند؛ زندانی‌هایی که کمتر روزی است داستان‌ قتل دلخراش آتنا را دهن به دهن نچرخانند و هر روز روایت جدیدی به آن اضافه نکنند. از وقتی قاتل آتنا را به زندان آورده‌اند، در انفرادی بوده؛ دور از چشم همه؛ با دو نفر محافظ شبانه‌روزی؛ می‌گویند زندانی‌های اینجا آنقدر غیرتی هستند که اگر بو ببرند «اسماعیل» پشت همین میله‌ها و دیوارها است، لحظه‌ای زنده‌اش نمی‌گذارند؛ قاتلی که با اعمال شیطانی و قتل فجیع آتنا، نه تنها قلب پدر و مادرش را که قلب تمام مردم ایران را به آتش کشید.

با هر قدمی که برمی‌دارد، صدای جیرینگ جیرینگ کشیده شدن زنجیرهای پابند «اسماعیل» به موزاییک داخل بند، بلندتر می‌شود و صورتش در قاب نوری که از پشت سرش به داخل راهرو می‌پاشد، واضح‌تر می‌شود؛ چهره‌اش آرام است و بی‌روح؛ قیافه‌اش نه به جانی‌ها می‌خورد نه به شیطان‌صفت‌ها؛ درست مثل آدم‌های معمولی است؛ نه جای چاقو روی صورتش است و نه صدایش نخراشیده است و کلفت؛ ریز اندام است و به نسبت آخرین عکسی که از او دیده‌ام  تغییری نکرده؛ با اینکه دستبند آهنی و پابند فلزی‌اش هیبتش را تکیده و افتاده کرده، ولی حال و روزش بهتر از چیزی است که تصور می‌کردم؛ صورت تراشیده؛ سر و وضع تمیز و مرتب و موهای فر و تنکی که معلوم است تازه شسته شده؛ به هر حال همه چیز در نگاه اول مرتب است و آرام…
 
با اینکه تأکید داریم که کلماتش را به زبان فارسی بگوید ولی وقتی احساساتی می‌شود و اشک‌هایش از نوک بینی‌اش می‌چکد و صدایش می‌لرزد، ناخودآگاه کلماتش آذری می‌شود و جمله‌های یکی در میان فارسی و ترکی؛ نامفهوم؛ به هر حال لُب کلامش این است که اعترافات قبلی‌اش را بالاجبار گفته و خلاصه نه به آتنا تجاوز کرده و نه او را کشته … حرف‌هایی که شاید باورش برای خودش هم چندان امکانپذیر نیست. متن زیر گفت‌وگوی یک ساعته‌ای است که با این متهم در زندان داشتیم؛ گفت‌وگویی که سعی شده برای حفظ امانت‌داری، حتی‌المقدور با همان کلمات شکسته و افعال محاوره‌ای به صورت مکتوب منتشر شود.
 
اسماعیل، از اون روزی بگو که آتنا به قتل رسید.

 توی مغازه در حال رنگرزی بودم؛ عرق کرده بودم؛ جلوی مغازه نشستم تا عرقم خشک شه؛ وقتی بلند شدم و رفتم داخل مغازه دیدم دختر بهنام از داخل سرویس، داره بطری آب معدنی پر می‌کنه؛ بهش گفتم دختر داری چه‌کار می‌کنی؟ یهو دیدم افتاده جلو دستشویی؛ از پله افتاده و داره از بینی و دهانش خون میاد؛ نمی‌دونم سکته کرده بود یا هر چی؛ منم از ترس پدر و فامیلشون که قره‌داغلی‌ان و از ترس اینکه اگه می‌فهمیدن منو می‌کشتن، پا و دهانش رو گرفتم که خون زمین نریزه. چون مغازه باز بود و ما کار می‌کردیم، توی مغازه مشتری میومد و برای اینکه مشتری نفهمه بردمش اتاق پشتی قایمش کردم اونوقت دیدم مرده؛ نمی‌دونم از افتادن مرده یا سکته کرده یا تو دست من مرده به هر حال داخل مغازه من اتفاق افتاده بود.
 

یعنی تو آتنا رو نکشتی؟
نه من نکشتم یا از پله افتاده یا وقتی دستم رو جلوی دهانش گرفته بودم که خون روی زمین نریزه مرده یا نمی‌دونم سکته کرده مرده ولی من نکشتمش؛ خودم دختر دارم؛ ای کاش من مرده بودم و اون نمرده بود. خودم دختر دارم سه تا بچه دارم.
 
خب تو قبلاً اعتراف کردی که آتنا رو کشتی.
من توی فشار بودم؛ سرم باد کرده بود؛ همه بدنم سیاه بود؛ گفتم توی پارس آباد هرچی کشته شدن به گردن من بیاندازید و منو راحتم بذارید؛ اعدام بشم از این عذاب و شکنجه راحت می‌شم. دو ماهه خانواده‌ام رو ندیدم به خدا من هم آدمم؛ منم اشتباه کردم ولی اشتباهم فقط این بود که به پدرش نگفتم.
 
خب وقتی دیدی آتنا افتاده روی زمین چرا به پدرش نگفتی که چه اتفاقی افتاده؟
ترسیدم؛ ترسیدم منو بکشن؛ ولی کاش گفته بودم و می‌مردم ولی این همه عذاب نمی‌کشیدم؛ من توی این مدت یک مرتبه از اول تا آخر قرآن رو خوندم تا خدا از سر تقصیرم بگذره ولی ترسیدم از اینکه به پدرش بگم. حتی چند بار هم پدرش رو توی مسجد جامع دیدمش ولی جرأت نکردم بهش بگم.
 
ولی نتیجه آزمایش‌های پزشکی قانونی صراحتاً می‌گوید که به آتنا تجاوز شده است.
من تجاوز نکردم؛ وجدانم راحته. خودم دختر دارم؛ منم انسانم؛ وجدان و شرف دارم؛ به خدا قسم می‌خورم دست به اون دختر نزدم. پزشک قانونی هم بگه، مهم نیست؛ من وجدانم راحته که به اون بچه دست هم نزدم. بمیرم هم وجدانم راحته.
 
ولی نتیجه آزمایش‌ها چیز دیگه‌ای هست…
به من می‌گن مایع شهوتی روی شلوارت بوده؛ خب اصلاً من هیچی؛ اگه دختری افتاده باشه و در حال مرگ باشه، کسی احساساتی می‌شه؟
 

جنازه آتنا را چطور مخفی کردی؟
توی یک سطل بزرگ که پلاستیک داشت انداختمش؛ بعداً بردمش توی پارکینگ
 
کی طلاهای آتنا رو برداشتی؟ بعد از اینکه انداختی‌اش توی بشکه؟
همون موقع که جنازه آتنا روی زمین بود النگوهاش رو درآوردم؛ قبل از اینکه بندازمش توی بشکه.
 

خب یعنی تو توی اون شرایطی که خون از دهن و بینی آتنا میومد و به قول خودت ترسیده بودی که کسی نیاد توی مغازه و حتی مطمئن هم نبودی که مرده یا نه، طلاهاش رو درآوردی؟
پدرش دستفروش بود؛ من نیاز مالی ندارم ولی دنبال یک فرصتی بودم که طلاهاش رو بندازم توی حیاط خانه پدرش. من هیچ نیاز مالی ندارم. من خودم جای النگوها و گوشواره‌اش رو به پلیس گفتم.
 
توی مدتی که خانواده آتنا ازش بی خبر بودن، پدرش پیش تو نیومد تا سراغ آتنا رو از تو بگیره؟
نه اصلاً.
 

تو قبلاً هم پرونده داشتی.
نه نداشتم.
 
تو قبلاً توی زندان نبودی؟
چرا بودم؛ یه بار به خاطر زنا.
 
سابقه دیگه‌ای هم داشتی؟
ضرب و جرح، قتل و آدم ربایی که در آن تبرئه شدم.
 
اطرافیانت می‌گن آدم شروری هستی..
نه! اصلاً
 
خب! معمولاً به آدمی که سابقه زنا داره؛ سابقه ضرب و جرح داره؛ سابقه آدم‌ربایی و قتل داره می‌گن شرور.
(سکوت)
 
توضیح می‌دی که پرونده زنا مربوط به چی بوده؟
وقتی من از زن اولم جدا شده بودم یک زنی بود به اسم فرانک؛ یک ماه با من دوست بود؛ یک بار رفته بود سفر و به من گفت که بعد از سفر میاد اردبیل منم از پارس آباد برم اردبیل تا یک روز با هم بگردیم؛ گفتم باشه؛ بعدازظهر یه آقا و خانمی آمدند مغازه من و گفتند تو که با دختر من فرار کردی بگو کجاست؛ اون با یکی نامزده و از این حرفها؛ من هم گفتم من اینجام اون یه شهر دیگه؛ بعد از اون ماموران پلیس امنیت اخلاقی آمدند و به من گفتند باید بروم دادگاه؛ من هم رفتم؛ پدر دختر و قاضی در دادگاه حضور داشتند؛ بعد از حرف‌های پدر دختر گفتم که آن دختر رفته مسافرت و من پارس آبادم؛ چطور ممکنه باهم فرار کرده باشیم؟ خلاصه تبرئه شدم ولی ۱۰ روز بعد خود «فرانک» آمد سراغم و گفت اگه با من نیایی من خودم را می‌کشم؛ من هم گفتم برو بکش؛ من با تو فرار نکردم؛ خلاصه بعد از یک ماه دوباره از من شکایت کرد و گفته بود که این با من فلان کار و بهمان کار رو کرده؛ قاضی به من گفت تو این دختر را می‌گیری؟ من هم گفتم نه؛ من که اون رو سفر نبرده بودم؛ نهایتاً محکوم شدم و ۲ ماه زندان رفتم و با وثیقه آزاد شدم.
 
«عصمت غ» رو می‌شناسی؟ باهاش چند وقت ارتباط داشتی؟
عصمت مشتریم بود؛ من به داداش و خواهرش و ۶۰ نفر که برام فرش می بافتن دستمزد می‌دادم ولی هیچ ارتباط دیگه‌ای باهاش نداشتم.
 
اون رو چطور کشتی؟
اونو نکشتم.
 
خودت مگه اعتراف نکردی؟
زیرفشار بودم و گفتم هر قتلی اینجا بوده رو من گردن می‌گیرم. اصلاً از خانواده‌اش بپرسید می‌گن که عصمت رفته آذربایجان و با یکی ازدواج کرده. توی آگاهی گفتن من یک سال و نیم یک خانه‌ای را اجاره کرده بودم و بعد پرسیدن عصمت غریبی رو کجا نگه داشتم؛ منم بهشون گفتم من هر روز صبح میرم مغازه و شب برمی‌گردم؛ اگه یک ساعت دیر برم خونه خانمم زنگ میزنه می‌گه کجایی. من یک سال و نیم کجا می‌تونستم برم؛ پارس‌آباد محیط کوچکیه؛ همه همدیگر رو می‌شناسن.
 
از همسر اولت جدا شدی؟
بله.
 

چرا می‌خواست از تو جدا بشه؟
اخلاقمون با هم جور در نمی‌آمد ولی من نمی‌خواستم طلاقش بدم.

می‌گن خانومت چون می‌خواستی به یک دختربچه تجاوز کنی ازت جدا شده.
نه؛ چون من طلاقش نمی‌دادم گفت که من یک دختربچه ۹ ساله رو برده بودم حموم.
 
برادرت مصاحبه کرده و گفته چند وقت پیش وقتی دختر همسایه‌تون اومده بوده از تو ابریشم قالی بگیره، گریه کنان برگشته بوده خانه‌شان و برادرهایش هم به خاطر کاری که تو با خواهرشان کرده بودی و او گریان برگشته بود خانه، با تو درگیر شدن …
نه این دروغه؛ من با برادرهای اون به خاطر مسائل مالی درگیر شدم. همه این حرفا دروغه؛ همه چی توی پرونده من در دادگاه هست.
 
پدر آتنا گفته راضی به اعدام تو نیست؛ می‌خواد تو سنگسار بشی.
من راضیم به رضای خدا؛ هر چی مصلحت الهی باشه همون می‌شه؛ خب حق می‌دم بهشون؛ بچه‌شون مرده؛ من اشتباه کردم که همون اول که بچه‌شون روی پله افتاده بود! بهشون نگفتم.
 
دوربین مغازه‌ات را چرا خاموش کرده بودی؟
مدتی بود که می‌خواستم مغازه را تخلیه کنم؛ برای همین هم دوربین مغازه را از یک ماه قبل از حادثه از برق کشیده بودم؛ الان هم شما مغازه را ببینید مشخص است که دیوارها بتونه کاری شده تا مغازه را موقع تحویل، تمیز به مالک بدهم.
 
یک فیلم از تو هست که داری میوه از مغازه‌دار همسایه‌ات می‌دزدی؟
صاحب مغازه دندان من را شکسته بود و محکوم هم شده بود؛ آمد پیش من و بهم گفت اگه رضایت ندی، من از تو فیلم دارم که در حال دزدی هستی و می‌روم شکایت می‌کنم؛ گفتم برو شکایت کن؛ شکایت کرد ولی من در دادگاه هم گفتم و شاهد هم داشتم که اون اجناس را خریده بودم؛ آخه سیب زمینی چه ارزشی داره که من بخوام سیب‌زمینی بردارم؟ همه اینها توی پرونده هم هست و من هم در اون پرونده تبرئه شدم.
 
خیلی‌ها می‌گویند یکی از بستگانت که در سیستم قضایی پارس‌آباد سمت مهمی داشته توی پرونده‌های قبلی‌ات کمکت می‌کرده…
نه به خدا اینها همه دروغ است؛ ما حدود ۲۵ سال است که با او قهریم و رفت و آمدی هم نداریم و او هم تبریز است نه پارس‌آباد. هر چی می‌گن دروغه.
 

حال مادرت به خاطر کارهای تو خیلی خوب نیست؛ می‌گه روی بیرون رفتن از خانه را ندارد؛ یک جورایی خانواده‌ات می‌گویند تو آبروی آنها را هم برده‌ای…
(پس از مدتی سکوت) مادر و خانواده‌ام من را می‌شناسند؛ می‌دانند من اهل این کار نیستم؛ برادر، برادرش را می‌شناسد؛ مادر، پسرش را می‌شناسد؛ ای کاش پایم شکسته بود و این اتفاق نمی‌افتاد. (گریه)
 
فکر می‌کنی دادگاه چه حکمی برات صادر می‌کنه؟
نمی‌دونم… ولی وجدانم راحته… من اشتباه کردم. خدا می‌دونه شاید اونها رضایت بدن؛ به هر حال آنها هم انسان هستند ولی من اشتباه کردم و پشیمانم. به خدا حاضرم دو تا دست منو ببرن ولی من دوباره چشمای اون بچه رو ببینم.
 
تجربه تلخ جنسی در دوران کودکیت داشتی؟ اصلاً بچه شر و شوری بودی؟
نه؛ من ۳۰ سال کاسبی کردم؛ همیشه کمک خرج خانواده و کمک حال پدرم بودم؛ خواهرم را عروس کردم؛ شغلم رنگرزی بود؛ یک عمر با آتش و رنگ کار کردم و در آخر هم سرنوشتم این طوری شد.


منبع: بهارنیوز

انتقام دوست دختر سابق از خواننده رپ

اوایل خرداد امسال پسری جوان که خواننده رپ بود با حضور در پلیس آگاهی تهران از دوست دختر سابقش که با همدستی دو جوان از وی سرقت کرده بودند، شکایت کرد.

به نوشته روزنامه جام جم، وی به افسر تحقیق گفت: من یک سال پیش به طور اتفاقی با دختری جوان آشنا شدم. این ارتباط مدتی ادامه داشت

تا این که متوجه شدم او فردی نیست که بتوانم با او ازدواج کنم. به همین خاطر از او جدا شدم، اما دختر جوان دست‌بردار نبود و همچنان به من ابراز علاقه‌مندی می‌کرد.

خواننده رپ ادامه داد: او با من تماس گرفت و خواست برای آخرین بار مرا در یکی از محله‌های غرب تهران ملاقات کند و بعد از آن دیگر مزاحم من نمی‌شود. فریب حرف او را خورده و به محل قرار رفتم. زمانی که در آنجا حاضر شدم او با دو پسر جوان که چاقو به‌دست داشتند به سمت من آمدند. کتکم زدند و با تهدید چاقو ۲۰۰ هزار تومان پول، ساعت گران قیمتم و گوشی تلفن همراهم را دزدیدند و فرار کردند. حتی تهدیدم کردند اگر شکایت کنم بلایی سرم می‌آوردند و کاری می‌کنند که دیگر نتوانم به خوانندگی ادامه دهم.

همزمان با شکایت این خواننده رپ، دختر جوان و دو همدستش تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند تا این که اوایل هفته جاری خانه دخترجوان در غرب پایتخت شناسایی و او پیش از این که بتواند فرصتی برای فرار پیدا کند، بازداشت شد.

او با انتقال به پلیس آگاهی، بازجویی و مدعی شد، پس از تمام کردن با پسر خواننده با جوان آرایشگری آشنا شدم و نمی‌دانم چرا او با دوستش به طرف خواننده حمله کرده و اموالش را سرقت کردند.

در ادامه تحقیقات پلیسی، دو روز پیش آرایشگر سارق شناسایی و بازداشت شد. اما او در جریان تحقیقات اولیه ادعا کرد، از سوی دختر جوان اجیر شده و قصد سرقت از خواننده رپ را نداشته است.

دیروز دختر و پسر جوان برای ادامه تحقیقات از پلیس آگاهی به شعبه سوم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران منتقل شدند.

دختر جوان به بازپرس قریب احمدزده پرونده گفت: من یک سال پیش با شاکی آشنا شدم و به هم علاقه‌مند شدیم، اما مدتی بعد من از او جدا شدم و دیگر با وی ارتباطی نداشتم. شش ماه قبل هم من سوار خودروی پژو ۲۰۶ خاله‌ام بودم و به سمت غرب تهران می‌رفتیم که دوپسر جوان را به طور اتفاقی در خیابان دیدیم. یکی از آنها شماره تلفن خود را به من داد و همین باعث دوستی‌مان شد. او یک روز مرا به خانه‌شان برد و مورد آزار و اذیت قرار داد و مرا که بدحال شده بودم حوالی خانه‌مان رها کرد و رفت. متهم جوان ادامه داد: مادرم زمانی که متوجه ماجرا شد مرا به خانه راه نداد. آن شب را خانه یکی از اقوام ماندم. چند روز بعد هم به دادسرا رفتم و از او به اتهام آزار و اذیت شکایت کردم. در ادامه جوان آرایشگر بازداشت شد. او قول داد با من ازدواج می‌کند و من از شکایتم گذشت کردم. از دو ماه قبل من به عنوان نامزد به خانه‌شان رفتم. یک روز شاکی به من پیامک داد و او متوجه شد. به همین خاطر تصمیم به انتقام گرفت. او با تلفن همراهم با پسر خواننده چت کرد و قرار گذاشت. بعد هم مرا و دوستش را به محل قرار برد. من از نقشه‌اش خبر نداشتم.

در ادامه آرایشگر سارق به قاضی پرونده گفت: گفته‌های دختر جوان صحت ندارد و او خودش از ما خواست از خواننده رپ انتقام بگیریم. او حتی از من به اتهام این که او را مورد آزار و اذیت قرار دادم شکایت دروغین کرد که از ترس لو رفتن ماجرا رضایت داد. درآمدم با آرایشگری روزی سه میلیون تومان بود و نیازی نداشتم دست به سرقت بزنم. او خودش از ما خواست ابتدا خواننده رپ را معتاد کنیم که او پس از مصرف شیشه دچار توهم شود و در جریان رانندگی تصادف کرده و فوت کند. این نقشه دختر جوان عملی نشد و دلمان نیامد به کسی آسیب برسانیم. پس از سرقت اموال خواننده، آنها را به پسر جوان دادیم.

متهمان روانه بازداشتگاه پلیس شدند. تحقیقات تکمیلی برای رازگشایی از دیگر جرایم احتمالی متهمان در حالی ادامه دارد که دیگر همدست آنها تحت تعقیب پلیس قرار دارد.


منبع: عصرایران

فراخوان تهیه جهیزیه عروس یتیم

محسن هاشمی با ۲۰ رای رئیس شورای شهر تهران شد/ امینی نائب رئیس شد دیدنی های امروز دردسر بزرگ پدر بخاطر شلیک کودکانه پسر ۱۰ ساله همه سرلشکرهای نیروهای مسلح ایران (+ جدول و نشان ها) کیارستمی در فهرست داردن‌ها خداحافظی روزنامه اصولگرا از قالیباف (عکس) ایرانی‌ها چقدر به اقتصاد ترکیه کمک می‌کنند؟ محرومیت یک مدیر عامل فوتبال به اتهام خرافه گرایی ظریف: توهین نماینده خرمشهر را از ذهنم پاک کردم/ یکی دو سفیر زن خواهیم داشت انتقاد کیهان از کارگردان «ماجرای نیمروز»/ نباید برابر جعفر پناهی تواضع به خرج دهی

۵ راهکار برای سبک سازی کیف دانش آموزان/ منتظر آموزش و پرورش بی مسؤولیت ایران نباشیم و به داد بچه هایمان برسیم  (۶۸ نظر)

کاسه کوزه ها را سر عارف نشکنید/ بی طرف به خاطر سد و آب و کارون وزیر نشد  (۲۴ نظر)

۴ سالگی تلگرام و ۲ هدیه برای مردم ایران  (۱۵ نظر)

چرا فحش می‌دهند؟  (۱۴ نظر)

پوسترهای ضدآمریکایی به سبک کره شمالی (+آلبوم تصویری)  (۱۱ نظر)

احمدی نژاد ۲ میلیون نفر به جمعیت تهران اضافه کرد!  (۱۰ نظر)

برندگان کتاب “دختر بابا” مشخص شدند  (۹ نظر)

گفت‌وگو با دختر ۱۳ ساله قاتل «آتنا»: پدرم می‌گفت در نمازت دعا کن که آتنا پیدا شود  (۸ نظر)


منبع: عصرایران

«هاشمی» فامیل «روحانی» را کنار گذاشت

تسنیم نوشت: یکی از اقوام نزدیک رئیس جمهور که مسئولیت مهم دانشگاهی نیز بر عهده داشت، با حکم جدید وزیر بهداشت کنار گذاشته شد.

سید حسن هاشمی پس از گرفتن رای اعتماد از مجلس، رویه همیشگی بازدید از استانهای مختلف کشور را کلید زد و در اقدامی که بسیاری نیز از او انتظار داشتند دست به اصلاحاتی در جابه جایی معاونان و مدیران ارشد حوزه سلامت زد.

هاشمی که قبل از روی کار آمدن دولت دوازدهم، حضور مجدد خود را در کابینه جدید مشروط به شروطی کرده بود، در نهایت با گرفتن تضمین‌هایی موافقت خود برای ادامه کار اعلام کرد.

کما اینکه؛ کسانی که با وزیر بهداشت دولت یازدهم از نظر مدیریتی آشنا هستند، اطلاع دارند که بیشترین دغدغه و خواسته‌های هاشمی بر محور “سروسامان گرفتن تجمیع ۲۸ صندوق بیمه ای، اصلاح بودجه پایدار سلامت و محتاج نبودن به پول نفت و اخذ مالیات از کالاهای آسیب رسان سلامت از جمله سیگار” و مواردی از این دست بوده است.

ولی یکی از مهمترین دغدغه‌های هاشمی که کمتر نیز بر زبان جاری می‌کرد، داشتن اختیارات کامل در جا‌به جایی معاونان و مدیران ارشد وزارت بهداشت بود که براساس شواهد در شروع کار دولت دوازدهم این اختیارات بیشتر شده است، بطوریکه در هفته نخست فعالیت وزارت بهداشت دولت دوازدهم، انتصاب‌های جدید بسیاری در وزارتخانه «حیات و ممات» رخ داده است.

براین اساس یکی از افرادی که رابطه نسبی و سببی با رئیس جمهور داشت، علی‌اصغر پیوندی – رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود که با حکم سید حسن هاشمی کنار گذاشته شد و به جای این فرد دکتر محمد آقاجانی به عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی منصوب شد.

 


منبع: الف

ادامه اعتراض فرهنگیان بازنشسته به سفره معیشت/ فقط شعار تحویل گرفتیم

تسنیم نوشت: اعتراضات فرهنگیان بازنشسته به وضعیت معیشتی در قالب برگزاری تجمعاتی مقابل مجلس همچنان ادامه دارد اما تجمعات و دیداربا مسئولان مختلف در رونق گرفتن سفره معیشت آنها تأثیری نداشته است.

فرهنگیان بازنشسته بارها در تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی و سازمان برنامه و بودجه نسبت به وضعیت معیشتی خود معترض هستند و خواسته اصلی آنها همسان سازی حقوق بازنشستگان و شاغلان است.

علاوه بر تاخیر در پرداخت پاداش پایان خدمت، بخش دیگری از اعتراضات فرهنگیان بازنشسته به وضعیت معیشتی در این دوران مربوط است. به گونه‌ای که طبق گفته آنها میانگین دریافتی حقوق فرهنگیان بازنشسته تفاوت قابل توجهی را با شاغلان دارد.

تعداد بازنشسته‌های آموزش‌وپرورش ۷۵۰ هزار نفر است و افرادی که در دهه ۸۰ یا ۷۰ بازنشسته شده‌اند با افرادی که به تازگی بازنشسته می‌شوند فاصله حقوقی بسیاری دارند به همین دلیل نمایندگان کانون‌های بازنشستگان دیدارهایی را با برخی نمایندگان مجلس و اعضای سازمان برنامه و بودجه داشتند که در این دیدارها بحث همسازی سازی و نزدیک کردن حقوق بازنشستگان با شاغلان مطرح شد.

البته مسئولان دولت و مجلس، وعده‌هایی را در رابطه با بهبود وضعیت معیشت معلمان سرداده‌اند و در این رابطه می‌توان به سخنان علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی در دیدار با فرهنگیان بازنشسته اشاره کرد که بر لزوم توجه به همسان‌سازی حقوق بازنشستگان با شاغلان  تاکید داشت اما از این جمله نیز غافل نشد که «اصطلاحاً عائله دولت زیاد شده و منابع مالی کشور محدود است بنابراین در رسیدگی به مشکلات بازنشستگان مسائلی ایجاد شده است.»

اخیرا نیز فرهنگیان بازنشسته تجمعی را در اعتراض به وضعیت معیشتی خود مقابل مجلس شورای اسلامی داشتند و بر رفع تبعیض در حقوق و ارائه بیمه مناسب تأکید کردند.

سیدی یکی از فرهنگیان بازنشسته در این رابطه به تسنیم گفت: قانون مدیریت خدمات کشوری در سال ۸۶ مصوب اما اجرا نشده است. خواسته اصلی فرهنگیان بازنشسته اجرای این قانون است و با توجه به موادی از آن باید حقوق بازنشستگان با شاغلان همتراز شود چرا که اختلاف حقوق میان فردی که سال سی‌ام خدمت اوست با یک معلم بازنشسته حدود یک میلیون تومان است.

وی افزود: فرهنگیان بازنشسته دهه ۷۰ حداقل حقوق یعنی یک میلیون ۱۰۰ تا یک میلیون ۳۰۰ هزار تومان دریافت می‌کنند و با توجه به نرخ تورم و هزینه زندگی این حقوق بسیار اندک است.

سیدی با اشاره به اینکه فرهنگیان در بحث درمان نیز مشکلاتی دارند، گفت: بیمه تکمیلی خدمات قابل توجهی ارائه نمی‌دهد در حالیکه فرهنگیان در این سن با بیماری‌های مختلفی مواجه می‌شوند و نیاز به بیمه تکمیلی مناسبی دارند.

به اذعان این فرهنگی بازنشسته، جلسات زیادی از سوی آنها با نمایندگان مجلس و معاونان آقای نوبخت برگزار شده است اما فقط به ما وعده دادند و گفتند که فرهنگیان تاج سر ما هستند.

برای حل معیشت بازنشستگان مزایا و امکانات رفاهی در قوانین برنامه توسعه لحاظ شده است اما بسیاری از این قوانین در مرحله اجرا مسکوت می‌مانند.ارائه مساعدت‌های اجتماعی، بیمه‌های اجتماعی پایه و بیمه‌های مکمل،  طبق قوانین باید به بازنشستگان تعلق بگیرد اما اجرای آنها به خوبی انجام نشده است.

بازنشستگان فرهنگی پس از ۳۰ سال فعالیت، حال که زمان فراغتشان فرا رسیده دغدغه تامین معیشت را دارند و حقوق دریافتی آنها کفاف هزینه‌های زندگی را نمی‌دهد در این بین نیز تجمعات و دیدارها با مسئولان مختلف در رونق گرفتن سفره معیشت آنها تأثیری نداشته است.


 


منبع: الف

شهید حججی معرکه کرد/دو روز قبل از رفتن گفت دعا کنید موثر باشم

همکار و همرزم شهید محسن حججی با بیان اینکه ولایت پذیری ویژگی شهید محسن حججی بود، گفت: ولایت چراغ راه شهید حججی بود، ولایت پذیری را در گفتار و رفتار او به عینه مشاهده می‌کردیم.

به گزارش تسنیم، «شهید حججیِ عزیز در دنیایی که روزنه‌های اغواگر صوتی و تصویری فراوانی وجود دارد، چنین درخشید و خداوند او را همچون حجتی در مقابل چشم همگان قرار داد.» این جملات‌ بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون شهید مظلوم مدافع حرم محسن حججی است، به تعبیر رهبر معظم انقلاب «شهید حججی مثل یک پدیده باورنکردنی است؛ اگر ما اینها را در زمان خودمان ندیده بودیم، به آسانی باور نمی‌کردیم.»

طی روزهای اخیر خانواده، دوستان، همرزمان و همکاران شهید حججی بارها از ویژگی‌های این شهید مظلوم مدافع حرم صحبت کرده‌اند، اخلاص عمل پرتکرارترین واژه‌ای است که درباره شهید حججی عنوان می‌شود اما ولایت‌مداری و بصیرت او نیز زبانزد بوده است، روح الله محبی همرزم و همکار شهید محسن حججی در گفت‌وگو با تسنیم از ویژگی‌های بارز این شهید آنچه که او را آسمانی کرد می‌گوید.  

محبی می‌گوید: سابقه آشنایی بنده با شهید محسن حججی به ۴ سال پیش بازمی‌گردد، زمانی که در لشکر ۸ نجف اشرف با یکدیگر همراه شدیم.

وی ادامه می‌دهد: در این ۴ سال با ویژگی‌های شخصیتی بی نظیری از محسن آشنا شدم و امروز دلیل بُردی که خون او داشت را می‌توانم با یک مثال روشن کنم. ما در مباحث نظامی و جنگ افزاری با دو اصطلاح برد مفید و برد نهایی آشنا هستیم، خون شهید حججی امروز به قدری تأثیرگذار بود که نمی‌توان عنوان برد را بر آن گذاشت، در واقع شهادت او امروز جهانی شده و به خاطر ویژگی‌های بارز این شهید بوده است.

همکار شهید حججی بیان می‌کند: محسن در بستری رشد یافته و پرورش پیدا کرده که او را به این درجه رسانده است، شهادت نیز مزد او بود.

وی با اشاره به ویژگی‌های اخلاقی شهید حججی می‌گوید: اخلاص محسن بارز بود، هر کار او رنگ خدایی داشت، می‌دانست اگر برای خدا کار کند ماندگار خواهد شد، برای همین شهادت او نیز امروز ماندگار شد.

محسن تکلیف را جستجو می‌کرد
محبی ادامه می‌دهد: محسن تکلیف را جستجو می‌کرد، به عنوان مثال بحث مطالعه و کتابخوانی را مورد اهمیت قرار داد، می‌دانست که مشکل امروز ما فقر مطالعه است، برای همین با دستگاه‌های مختلف مرتبط می‌شد، حتی خود او به صورت حضوری به مدارس می‌رفت و به دانش آموزان کتاب می‌داد تا قدمی در این زمینه برداشته باشد. محسن زمانی که امام جمعه را می‌دید می‌گفت که در خطبه‌ها بحث مطالعه را مطرح کنید، همواره به دنبال ارتقا آگاهی مردم بود، همین سبب شد که جدا از شغل نظامی خود در کارهای فرهنگی نیز فعال شود.

 حقیقتاً محسن را دیر شناختیم
وی اضافه می‌کند: محسن عنایت خاصی به اهل بیت (ع) داشت، در پیام او نیز این موضوع را دریافت کردیم، او هرچند همسر و فرزندش را دوست داشت اما آنها را به خدا سپرد و راهی شد. ما حقیقتاً محسن را دیر شناختیم، بعد از شهادت او مدام این سئوال را از خود می‌پرسم، محسن که بود که در کنار ما زندگی می‌کرد، او درجه‌اش امروز اعلی است اما ناراحتی ما بابت این است که نتوانستیم از حضور او بهره ببریم.

همکار شهید حججی با بیان اینکه محسن عاشق شهادت بود، می‌گوید: ما در پیام رهبر معظم انقلاب درباره شهید کاظمی و عشقی که به شهادت داشت می‌شنویم، عشق به شهادت در وجود محسن هم شعله می‌زد، او این خواسته‌اش را به زبان می‌آورد، می‌گفت «حیف است که در این لباس شهید نشویم،»، محسن مرتب تکرار می‌کرد که «فکر اینکه چیزی غیر از شهادت نصیب ما شود انسان را آزار می دهد.»

«…محسن به هدف خود ایمان داشت و برای رسیدن به آن کار و تلاش می‌کرد..»، وی با بیان این جمله ادامه می‌دهد: خارج از ساعت کاری در مراکز فرهنگی فعال بود و مرتب در اردوهای جهادی حضور پیدا می‌کرد، عجیب است در روزگاری که هرکس به فکر منافع و سود خود است کسانی هم هستند که قید زرق و برق دنیا را زده‌اند و محسن اینگونه بود.

وی می‌گوید: ولایت پذیری ویژگی دیگر محسن و ولایت چراغ راه شهید حججی بود، ولایت پذیری را در گفتار و رفتار او به عینه مشاهده می‌کردیم.

بصیرت در رفتار شهید موج می‌زد
محبی به دیگر ویژگی‌های شهید حججی اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: اگر بخواهیم به دیگر ویژگی‌های محسن اشاره کنیم باید از بصیرت نام ببریم، اگر همه ویژگی‌هایی که گفتم را داشته باشیم اما بصیرت نداشته باشیم سودی ندارد، ما نظامی‌ها زمان و مکان را موثر می‌دانیم، اگر زمان و مکان در اختیار شما باشد ابتکار عمل خواهید داشت و در این صورت بصیرت پیدا خواهید کرد.

وی می‌افزاید: بسیاری از خواص ما در این سال‌ها زمان و مکان را نشناختند، اینکه چه حرفی باید زد و چه اقدامی باید انجام داد مهم است، این بصیرت در رفتار شهید موج می‌زد، محسن بصیرت داشت و همین سبب شد که به راحتی از زندگی مادی، همسر و فرزند خود گذشته به کشور غریب برود و به نام دفاع از حرم از جان خود بگذرد.

همکار شهید حججی می‌گوید: بصیرت در دل محسن بود و آن را عملی می‌کرد، او می‌دانست حق و باطل کجاست، این بصیرت در پیام‌ شهادت او بارز است، امروز نیز خون شهید حججی وحدتی را میان مردم ایران در مقابل دشمنان اسلام ایجاد کرده است.

وی تأکید می‌کند: چه کسی است که اطلاع نداشته باشد داعش با حمایت و چراغ سبز آمریکا در منطقه تجاوز می‌کند، اما خون این شهید بزرگوار با وحدتی که در مقابل استکبار ایجاد کرد رسالت خود را به ظهور رساند.

«…از ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون پیام عاشورا زنده است، خون شهید حججی نیز همینگونه است..»، محبی تصریح می‌کند: دیدیم که شبکه‌های خارجی نیز گزارش دادند که خون این شهید در ایران اتحاد وصف ناشدنی ایجاد کرده است و داعش این موضوع را نمی‌داند، اما ما تا ریشه‌کن کردن این شجره ملعونه از پای نخواهیم نشست.

دو روز قبل از رفتن به سوریه گفت دعا کنید موثر باشم
همرزم شهید حججی درباره اینکه چرا محسن آرزوی دوبار شهادت را داشت می‌گوید: محسن همواره می‌گفت دوست دارم دوبار شهید شوم، این ویژگی کسانی است که به راحتی چشمان خود را به روی زندگی مادی بسته و پا را روی همه آن چیزهایی می‌گذارند که برای آنها عزیز است، ما امثال حججی زیاد داریم، در همین مجموعه مقدس سپاه افراد زیادی هستند که برای دفاع از انسانیت و حریم اهل بیت حاضرند جان خود را فدا کنند.

وی ادامه می‌دهد: دو روز قبل از رفتن به سوریه گفت دعا کنید موثر باشم و صرفاً حضورم مطرح نباشد، اکنون دیدیم که چطور خون او موثر شد. با شهادت محسن همواره یاد این شعر می‌افتم که: «خورشید که در اوج فلک خانه اوست همسایه دیوار به دیوار شماست.»

محبی می‌گوید: هنر مردان خدا گمنامی است، کسی که به دنبال پست و مقام و آشکار کردن خود است به این مقام نمی‌رسد، محسن در گمنامی زندگی کرد و خدا نیز مزد او را داد. هدف او فقط رسیده به خدا بود و تلاشش به نتیجه رسید.

محسن به آنچه که آرزویش بود رسید
وی درباره شهادت محسن می‌گوید: می‌دانستیم محسن شهید می‌شود، وقتی خبر شهادت او را شنیدم طبیعی بود که ناراحت شدم اما انتظارش را هم داشتم، از سوی دیگر محسن به آنچه که آرزویش بود رسید، امیدواریم بتوانیم در بصیرت و ولایت پذیری راه او را ادامه دهیم و شفاعت او نیز نصیب ما شود.

همکار شهید حججی تصریح می‌کند: امیدواریم رسالت او یک بیداری ایجاد کند، رسالت شهید همین است که به جامعه شوک وارد کند، ما گاهی از مسیر حقیقی خارج می‌شویم و نیاز به چنین شوکی داریم تا به مسیر اصلی برگشته و بیدار شویم، همان طور که دو سال پیش خبر بازگشت شهدای غواص بار دیگر در جامعه یک شوک معنوی ایجاد کرد امروز نیز اینگونه شد.

 او معرکه کرد؛ دعا می‌کنیم دست ما را هم بگیرد
وی در پاسخ به این سئوال که اگر فرصت گفتن یک جمله به شهید حججی را داشته باشید به او چه می‌گویید، بیان می‌کند: در یک جمله به محسن می‌گویم معرکه کردی، دست ما را هم بگیرد، تو اینطور آسمانی شدی و ما مقابلت کم می‌‎آوریم، امیدواریم محسن دست ما و جوانان این کشور را بگیرد، شهید مقام شفاعت دارد و خیلی‌ها از شهدا حاجت می‌گیرند، خداوند شهدا را انتخاب می‌کند و محسن هم انتخاب شده خدا بود، دعا می‌کنیم دست ما را هم بگیرد.


 


منبع: الف

اعتراض خانواده «ستایش قریشی» به میزان مهرالمثل و ارش البکاره

وکیل خانواده ستایش قریشی از اعلام نتیجه کارشناسی در این پرونده خبرداد و اعلام کرد خانواده وی به این نتیجه اعتراض می کنند.

عسگر قاسمی آقباش در گفتگو با مهر در خصوص آخرین وضعیت پرونده ستایش قریشی گفت: بخشی از پرونده که مربوط به ارش البکاره و مهرالمثل بود ۱۶خردادماه در دادگاه کیفری مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه دادگاه به کارشناسی ارجاع شده بود.

وی افزود: نتیجه کارشناسی اعلام شده است اما هنوز پرونده برای استیذان به قوه قضائیه ارسال نشده است.

این وکیل دادگستری در خصوص جزئیات نتیجه کارشناسی در رابطه با این بخش از پرونده گفت: ۴۰میلیون به عنوان ارش البکاره و ۴۰میلیون مهر المثل تعیین شده است.

اعتراض خانواده ستایش به مبالغ تعیین شده

قاسمی آقباش افزود: خانواده ستایش به دنبال اعتراض به نتیجه کارشناسی هستند و قرار است اعتراض خود را به زودی ثبت کنند.

به گزارش خبرنگار مهر، ۲۳ فروردین‌ سال گذشته بود که گزارشی مبنی بر وقوع قتل یک دختر بچه ۶ ساله افغانستانی در روستای خیرآباد ورامین تحویل مراجع قضایی شد. گزارش حاکی از آن بود که ستایش قریشی که به گفته پدر او یک‌شنبه ۲۲ فروردین برای خرید بستنی از منزل خارج شده، دیگر به خانه بازنگشته است.

در تحقیقات اولیه مشخص شد که پسر ۱۷ ساله همسایه که دچار وسوسه شیطانی شده بود، او را ربوده و پس از تجاوز به قتل رسانده است.

با اعلام این گزارش، دادستانی ورامین بر رسیدگی ویژه و خارج از نوبت پرونده تأکید کرد و از نخستین لحظات وقوع این جنایت، رسیدگی به این پرونده به طور ویژه و خارج از نوبت در دستور کار دستگاه قضایی قرار گرفت تا اینکه پس از صدور قرارمجرمیت و کیفرخواست، شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران، قاتل ستایش را بابت ارتکاب قتل به قصاص، تجاوز به‌عنف به اعدام و بابت جنایت بر میت به دیه محکوم کرد و این حکم در شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور تأیید شد.بهمن سال ۹۵، حکم قاتل ستایش برای اجرا به واحد اجرای احکام دادسرای ورامین ارجاع شد اما برای حکم دادگاه در خصوص ارش‌البکاره و مهرالمثل، حکم اجرا نشد.در حال حاضر حکم صادره به منظور اخذ استیذان، متوقف شده است.


منبع: الف

آغاز مراسم تحلیف شورای شهر پنجم تهران با حضور استاندار

مراسم تحلیف شورای شهر پنجم تهران با حضور فرماندار، استاندار و نماینده وزیر کشور آغاز شد.

به‌ گزارش ‌ایسنا، صبح امروز (چهارشنبه) مراسم تحلیف پنجمین دوره شورای اسلامی شهر تهران با حضور استاندار ، فرماندار و جمعی از مدیران شهری آغاز  شد.

در این مراسم مهدی چمران، سردار رحیمی رییس پلیس پایتخت، فرمانداران ری، شمیرانات و ورامین، احمدی معاون وزیر کشور و  جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از جمله پروانه مافی، سید فرید موسوی ، طیبه سیاوشی ، رحیمی، فاطمه سعیدی حضور دارند.

آخرین جلسه شورای شهر چهارم تهران روز گذشته برگزار شد و  شورای پنجم تهران با حضور ۲۱ نماینده از امروز کار خود را آغاز می‌کند.

پیش از این براساس آرای اعضا ترکیب هیات رییسه شورای شهر پنجم مشخص شده بود و طی آن محسن هاشمی و سید ابراهیم امینی به عنوان رییس و نایب رییس، «بهاره آروین» و «زهرا نژادبهرام» نیز به عنوان منشی های هیات رییسه و علی اعطا به عنوان سخنگوی شورای شهر تهران انتخاب شدند.

نمایندگان مردم تهران در پنجمین دوره شورای شهر عبارتند از:

محسن هاشمی،  مرتضی الویری، احمد مسجدجامعی، شهربانو امانی، محمدجواد حق‌شناس، بهاره آروین، سیدابراهیم امینی، افشین حبیب‌زاده، سیدآرش حسینی میلانی، حسن خلیل‌آبادی، علی اعطا، زهرا صدراعظم نوری، محمد سالاری، سیدحسن رسولی، ناهید خداکرمی، مجید فراهانی، زهرا نژادبهرام، سیدمحمود میرلوحی، الهام فخاری، محمد علیخانی و بشیر نظری.


منبع: الف

هاشمی رسماً‌ رئیس شورای شهر تهران شد

انتخابات هیئت رئیسه شورای شهر پنجم برگزار شد و در نهایت محسن هاشمی رئیس شورای شهر شد.

صبح امروز در مراسم تحلیف شورای شهر پنجم انتخابات هیئت رئیسه دائمی توسط هیئت رئیسه سنی و موقت انتخاب شد.

بر این اساس محسن هاشمی،‌ با ۲۰ رای و یک رای سفید به عنوان رئس شورای شهر، امینی با ۲۱ رای به عنوان نایب رئیس و نژادبهرام با ۲۱ رای منشی اول و بهاره آروین با ۱۹ رای به عنوان منشی دوم انتخاب شدند.

احمد مسجد جامعی با بیان اینکه همواره در انتخابات هیئت رئیسه، سخنگو نیز انتخاب می‌شد، از آنجایی که کار سخنگو بسیار سخت است لازم است که سخنگو نیز در جلسه امروز انتخاب شود که علی اعطا با ١٩ رای بعنوان سخنگو انتخاب شد.

رای گیری برای تمدید جلسه شورا برای انتخاب شهردار انجام و مقرر شد  بعد از تنفس یک ربع، انتخابات شهردار انجام خواهد شد.

هفته پیش قبل از شروع به کار رسمی شورای پنجم، اعضای این شورا بر سر انتخاب محسن هاشمی به عنوان رئیس شورا توافق کردند.
 


منبع: الف

افزایش حقوق کارگران و بازنشستگان در دستور کار ربیعی

وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی می‌گوید از زمانی که سکان وزارتخانه را در اختیار گرفته سیاست افزایش رفاه و درآمد کارگران را در پیش گرفته و افزایش حقوق بازنشستگان را در دستور کار قرار داده است.

به گزارش ایسنا، علی ربیعی یکی از برنامه‌های خود در دولت دوازدهم را پیگیری بیمه فراگیر در بخش بازنشستگی عنوان کرد.

وی ادامه داد: یکی از سیاستهایی که در دوران مسئولیتم اتخاذ شد و رئیس جمهوری نیز پذیرفتند این بود که قدرت خرید کارگران در یک دوره بالا برود. زمانی که وزیر شدم یک بازنشسته ۴۸۰ هزار تومان حقوق می‌گرفت ولی امروز دریافتی او به یک میلیون تومان رسیده که البته رقم بالایی نیست.

او تاکید کرد: حقوق بازنشستگان را پلکانی افزایش داده و قدرت خریدشان را ارتقا داده‌ایم و این سیاست را همچنان دنبال خواهیم کرد.

به گفته ربیعی حقوق بازنشستگان ۶۷ درصد از تورم پایین آمده و توان خریدشان کاهش یافته است و وزارت کار در دولت دوازدهم مصمم است تا در جهت بالا بردن قدرت خرید کارگران و بازنشستگان گام بردارد.

وی با بیان اینکه دنباله روی سیاست جبرانی و صدقه‌ای نیستیم، افزود: آخرین مرحله کار در حوزه اشتغال، توانمندسازی است.

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که در برنامه تیتر امشب سخن می‌گفت، وزارت کار را مسئول تولید اشتغال ندانست و افزود: مسئول تولید شغل جای دیگری است و به سیاستهای کلان مالی ارتباط دارد. در سال ۱۳۹۳ پدیده رشد بدون شغل را مطرح و اعلام کردم که هر یک درصد رشد ما را به ایجاد ۱۰۰ هزار شغل می‌رساند.

وی با تاکید بر اینکه دولت و بانک مرکزی نیز با ایجاد اشتغال همسو هستند افزود: در بخش گردشگری پرداخت وام به جای ساخت هتل به جاذبه‌های گردشگری اختصاص خواهد یافت.

ربیعی خروج از بنگاه‌داری را یکی از اولویت‌های کاری خود در دولت دوازدهم برشمرد و اظهار کرد: برنامه من در خصوص صندوق‌ها این است که اصلاحات را پارامتریک کنیم و دولت در بیست سال آینده چند برنامه داشته باشد تا بتواند بدهی به صندوق‌ها را تامین کند.

وی همچنین از اجرای طرح روستا تعاون خبرداد و گفت: در حال حاضر ۱۲۰ هزار تعاونی در کشور وجود دارد و درصدد هستیم تا برنامه توسعه و تقویت تشکل‌های تعاونی را در دولت دوازدهم دنبال کنیم و تعداد بنگاههای تعاونی را به یک میلیون و ۱۲۷ هزار بنگاه افزایش دهیم.

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در پایان درباره دیدگاه کسانی که به عدم تحقق سهم ۲۵ درصدی تعاون در برنامه پنجم انتقاد دارند، گفت: در اقتصادی که بخش خصوصی ۲۵ درصد رشد نکرده نباید انتظار داشته باشیم که بخش تعاون به سهم ۲۵ درصدی برسد.


منبع: الف

ترکیب هیئت رئیسه شورای پنجم مشخص شد

ترکیب هیئت رئیسه شورای پنجم در دوره پنجم مشخص شد.

به گزارش تسنیم، در جریان مراسم تحلیف اعضای شورای شهر در دوره پنجم، رای‌گیری برای انتخاب اعضای هیئت رئیسه اعم از رئیس، نایب رئیس و منشی‌های هیئت رئیسه انجام گرفت.

محسن هاشمی و مرتضی الویری دو کاندیدای ریاست شورا بودند که در جریان رای‌گیری الویری انصراف و محسن هاشمی با کسب ۲۰ رای به عنوان رئیس شورای شهر در دوره پنجم انتخاب شد. سیدابراهیم امینی نیز تنها کاندیدای نایب‌رئیسی شورای شهر تهران توانست ۲۱ رای را کسب کند.

در جریان انتخاب منشی‌های هیئت رئیسه نیز بهاره آروین و زهرا نژادبهرام دو کاندیدای منشی‌های هیئت رئیسه بودند و در نهایت از جمع ۲۱ رای، زهرا نژادبهرام ۲۱ رای کسب کرده و بهاره آروین ۱۹ رای کسب کرد.
 


منبع: الف

باران در مکه مکرمه (فیلم)

برگزاری تمرین مشترک نظامی بین قطر و آمریکا اعلام نتایج آزمون Ept دانشگاه آزاد اسلامی توقف کمک نظامی آمریکا به مصر آمریکا: کره شمالی پس از قطعنامه اخیر دست به آزمایش موشکی نزده یک استاد دانشگاه: ایران بیشترین نرخ سالمندی جهان را داراست تراکتور تا هشتم بالا آمد استقلال چهاردهم شد (+جدول) مشاور وزیر بهداشت منصوب شد بشار رسن؛ تولد یک ستاره در مسقط برانکو و تعویض‌هایی به ارزش طلا(عکس) آمریکا در نزدیکی گوام موشک آزمایش کرد

۵ راهکار برای سبک سازی کیف دانش آموزان/ منتظر آموزش و پرورش بی مسؤولیت ایران نباشیم و به داد بچه هایمان برسیم  (۶۸ نظر)

کاسه کوزه ها را سر عارف نشکنید/ بی طرف به خاطر سد و آب و کارون وزیر نشد  (۲۴ نظر)

۴ سالگی تلگرام و ۲ هدیه برای مردم ایران  (۱۵ نظر)

چرا فحش می‌دهند؟  (۱۲ نظر)

پوسترهای ضدآمریکایی به سبک کره شمالی (+آلبوم تصویری)  (۱۱ نظر)

احمدی نژاد ۲ میلیون نفر به جمعیت تهران اضافه کرد!  (۱۰ نظر)

برندگان کتاب “دختر بابا” مشخص شدند  (۹ نظر)

گفت‌وگو با دختر ۱۳ ساله قاتل «آتنا»: پدرم می‌گفت در نمازت دعا کن که آتنا پیدا شود  (۸ نظر)


منبع: عصرایران

درگیری مسلحانه در مرکز معمولان در لرستان

۷ نفر روز گذشته بر اثر درگیری مسلحانه در شهرستان معمولان مجروح شدند.

به گزارش ایلنا، روز یکشنبه درگیری مسلحانه در روستای «بتویی» بخش معمولان از توابع شهرستان پلدختر منجر به مجروح شدن ۷ نفر شد و در جریان این درگیری یک خانه به آتش کشیده شد.

این درگیری به‌دلیل اختلاف در توزیع آب چشمه بین دو خانواده اتفاق افتاد که ۳ تا ۴ نفر از طرفین دعوا در این میان اقدام به تیراندازی کردند.

با حضور به موقع نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی در محل درگیری امنیت برقرار شد.

وضعیت عمومی این بیماران در بیمارستان خرم آباد رضایت بخش اعلام شده است.

در حال حاضر در روستای «بتونی» نظم و امنیت توسط پلیس برقرار است.
 


منبع: الف

راننده تریلی برای انتقام خون برادر خود ۲ نفر را زیر گرفت

رئیس پلیس راه استان همدان گفت: راننده تریلی برای انتقام خون برادر خود در یک تصادف ساختگی ۲ نفر را زیر گرفت.

رضا عزیزی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت:  با وجود گذشت یکسال از سانحه برخورد یک دستگاه سمند با موتورسیکلت که به مرگ راکب موتورسیکلت منجر شد، برادر متوفی در یک اقدام از پیش طراحی شده، به وسیله یک دستگاه تریلی، راننده سمند و دوستش را زیر می گیرد و نیم کیلومتر جسد این ۲ نفر را در زیر کامیون و بر روی زمین میکشد

وی گفت: در این سانحه راننده سمند به کما می رود و دیگر عابری که نقشی در این قضایا نداشت جان خود را از دست می دهد.


منبع: الف

اشتباه فاحش آقای زائری در ماجرای حجاب

آقای زائری عزیز که الحمدالله هم نگاه بلندی به مسائل اجتماعی دارند و هم اهل استدلال و منطق هستند مدتهاست درباره حجاب موضع شاذی را مطرح می کنند که به نظر می رسد دارای یک اشکال اساسی “شناختی” است و ظاهرا هم مورد عنایت شان نیست.

اخیرا هم فیلمی درشبکه اجتماعی شان منتشر کردند که نشان می دهد مامورین ناجا یک خانم کاملا بی حجاب را با اصرار و الحاح سوار خودروی پلیس می کنند و آقای زائری نوشتند: ” با ترویج دین به سبک ترویج نماز مدیر چسب هل و ترویج حجاب گشت ارشاد، به خدا نیازی به آمریکا نداریم…”

آقای زائری روحانی خوش فکری است و اگر فرد دیگری غیر ایشان بود به حساب تالم خاطر ناشی از فیلم می گذاشتیم. اما نوشته های قبلی ایشان هم نشان می دهد، هیجانی نیستند و نگاه شان به گشت ارشاد همان است که نوشتند.

نقد به ایشان و این طرز فکر، فراتر از هیجان ناشی از فیلم است. مساله این است که ما چه فهمی از گشت ارشاد داریم؟

اهم استدلال برادر زائری و هم فکران ایشان بدین نحو است:

یکم. مبارزه با حجاب اولویت اول نیست. اولیت اول مثلا مبارزه با فساد اقتصادی است.
دوم. بجای گشت ارشاد باید فرهنگ جامعه را اصلاح کرد و بی حجابی معلول است نه علت.
سوم. حجاب اجبار نیست.

واقعیت ماجرا این است که  اشکال عمده این تحلیل، عدم تفکیک میان “حقوق فرد” با “حقوق جامعه “است. از اینجهت علیرغم اینکه هر سه اشکال برادر زائری عزیز دقیق است اما هیچ ارتباط منطقی به گشت ارشاد ندارد.

چرا؟
مقدمه کلی اینکه ایشان حجاب را یک امر فردی گرفتند و این بزرگترین خطای تحلیلی شان است که مدام نیز تکرار می شود. همین که حجاب را با نماز جماعت اجباری یکی دانستند، نشانه همین خطاست.
واقعیت ماجرا اینطور است که آقای زائری عزیز تصور کردند قرار است با گشت ارشاد بی حجابی را باحجاب کنیم.
 
حجاب دو وجه دارد امر فردی و حیث اجتماعی. گشت ارشاد را باید از حیثیت اجتماعی تحلیل کرد. به سخن دیگر اگر بحث از حجاب فردی باشد، طبیعی است که راهش گشت ارشاد نیست.

اما گشت ارشاد صیانت از یک هویت اجتماعی است نه باحجاب کردن یک فرد. در همه جای عالم حق جامعه بر حق فرد اولی است؛ این از مسلمات حقوق بشرست.
به قاعده دموکراسی نیز اگر خطای یک فرد به ضرر جامعه باشد باید مقابل آن ایستاد. از این منظر آیا بی حجابی و برهنه شدن در خیابان فارغ از ارزش گذاری دینی، خلاف دموکراسی نیست؟
 
از سوی دیگر مخالفان گشت ارشاد به این سوال ساده باید پاسخ دهند که بالاخره حجاب یک اصل دینی است یا خیر؟ اگر اصلی دینی است آنگاه جامعه اسلامی نسبت به این اصل دینی چه وظیفه ای دارد؟ اینجاست که باید گفت کار فرهنگی و زیربنائی و غیره سرجای خودش بااهمیت است و اولی است، اما ضرورت قهریه را نفی نمی کند. مگر می شود امری را مذموم بدانیم اما قهریه را حذف کنیم؟

عرض اعتذار از مخاطب محترم؛ مجبورم مثال حدی بزنم. از آقای زائری محترم باید سوال کرد اگر خانمی کاملا برهنه به خیابان آمد باید چه کرد؟ طبیعی است که می گویند باید برخورد شود. آیا با این برخورد می خواهند خانم سراپا برهنه را باحجاب کنند؟ خیر. می خواهند جامعه را صیانت کنند. اگر حین برخورد داد و فریاد کرد و یکی فیلم گرفت، بازهم نظرشان تغییر نمی کند.

حالا باید پرسید معیار برهنگی چیست؟ ما تعیین می کنیم یا اسلام؟ چرا فکر می کنیم اگر زن یا مردی در خیابان کامل برهنه شدند خلاف است ولی اگر روسری اش را برداشت قابل تحمل است؟ با کدام حجت دینی؟

این حرف که مبارزه با حجاب مساله اصلی نیست هم حرف درستی است اما بازهم رد گشت ارشاد نیست. بله؛ مساله اصلی ما عدالت است و مبارزه با ظلم و چه و چه. کسی از گشت ارشاد به عنوان یک مساله اصلی دفاع نمی کند هرچند اگر حجاب را از جهت اثرش روی روان جامعه تحلیل کنید ضرورت ماجرا بیشتر و مساله متفاوت می شود؛ با این حال نقد گشت ارشاد ارتباطی به مساله اصلی و فرعیش ندارد. الان اگر همان خانم برهنه به خیابان آمد چه کنیم؟ برویم سراغ مبارزه بافساد اقتصادی؟ بله خنده دارست.

خلاصه اینکه ضرورت گشت ارشاد روشن است. از گشت ارشاد بجهت حیثیت اجتماعی اش دفاع کنیم و البته کارهای ناکرده زیربنائی در حوزه حجاب را هم مطالبه کنیم.

کانال تحلیلی محسن مهدیان در تلگرام
http://telegram.me/mahdian_mohsen


منبع: الف

تولد ۱۶ فرزند از مادران زیر ۱۵ سال در یزد

مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری یزد با اشاره به وضعیت نگران کننده آمار ازدواج زیر ۱۸ سال گفت: ۱۶ فرزند از مادران زیر ۱۵ سال در یزد متولد شدند.

به گزارش مهر، رقیه کرمانیان در نشست امور بانوان و سازمان های مردم نهاد که با حضور دبیر مجمع ملی کنوانسیون حقوق کودک ایران برگزار شد، اظهار داشت: جمعیت استان یک میلیون و ۳۸۵ هزار نفر است که از بین این جمعیت تعداد دختران ۱۶۰ نفر و پسران ۳۸۶ نفر است.

وی با اشاره به اهمیت جایگاه کودکان در جامعه و حفظ کرامت و شخصیت کودک در امور تربیتی ادامه داد: احترام به حقوق کودکان و تربیت و سلامت آن‌ ها در همه ابعاد همواره باید مورد توجه باشد تا سلامت جامعه در آینده تضمین شود.

مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری یزد اضافه کرد: همکاری‌ های مؤثر نهادها و سازمان ‌های دولتی و تشکل‌ های مردم نهاد در استان در راستای صیانت از حقوق کودکان و ایجاد شرایط رشد و سلامت کودکان و نوجوانان در امور تربیتی و رشد آن ها تاثیر مستقیم دارد.

وی با اشاره به وجود معضلاتی در زمینه کودک و رعایت حقوق آن ها اظهار داشت: بر اساس آمارهایی از ازدواج و باروری کودکان، تعداد ۱۶ فرزند از مادران زیر ۱۵ سال و ۱۳۶۰ فرزند از مادرانی در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال متولد شدند.

کرمانیان با تاکید بر لزوم مداومت در همکاری‌ ها و اقدامات موثر در این زمینه عنوان کرد: امیدواریم با رعایت بیشتر حقوق کودکان، شاهد کمرنگ شدن آسیب ها در رابطه با کودکان باشیم.

وی با بیان اینکه آمار موجود چندان بالا نیست گفت: لازم است تا با ارتقای فرهنگ والدین که از  بروز چنین مواردی جلوگیری به عمل آید.


منبع: الف

پایان فرار یک ساله قاتلان فراری در عنبرآباد

جانشین انتظامی شهرستان عنبرآباد از دستگیری قاتلان فراری پس از یک سال توسط ماموران پلیس آگاهی این شهرستان خبر داد.

به گزارش روز سه شنبه پایگاه پلیس استان کرمان، سرگرد ‘حیدر رفیعی’ افزود: سال ۹۵ شخصی با هویت معلوم در راستای اختلافات خانوادگی قبلی در شهرستان دلگان از توابع استان سیستان و بلوچستان به قتل رسید و مجرمان از صحنه متواری شدند.

وی اظهار کرد: پس از وقوع قتل، هویت ضاربین توسط پلیس آگاهی شهرستان دلگان شناسایی و در بررسی های به عمل آمده مشخص شد که قاتلان به سمت شهرهای جنوبی استان کرمان متواری شده اند.

وی ادامه داد: در این راستا با تشکیل گروه ویژه ای از ماموران پلیس آگاهی این فرماندهی و هماهنگی قضایی و همچنین توجه به احتمال حضور متهمان در شهرستان تلاش برای شناسایی و دستگیری مجرمان آغاز شد.

این مقام انتظامی اظهار کرد: ماموران پلیس آگاهی شهرستان عنبرآباد پس از انجام یک سری اقدامات فنی و اطلاعاتی، مخفیگاه متهمان را شناسایی کردند و موفق شدند قاتلان فراری را در یک عملیات ضربتی و غافلگیرانه پس از گذشت حدود یک سال از وقوع قتل دستگیر کردند.

سرهنگ رفیعی تصریح کرد: ۲ متهم دستگیر شده برای بررسی بیشتر و تکمیل پرونده به پلیس آگاهی شهرستان عنبرآباد منتقل و این افراد در بازجویی های تخصصی ماموران به بزه ارتکابی خود معترف شدند و دلیل و انگیزه قتل را اختلافات خانوادگی بیان کردند.

جانشین انتظامی شهرستان عنبرآباد افزود: پلیس به عنوان خدمتگزار مردم با چشمان تیزبین خود نمی گذارد هیچ مجرمی از چنگال عدالت محور قانون فرار کند.


منبع: الف

چرا قاتل آتنا در پرونده قبلی تبرئه شده بود؟ / قاتل گفته "آتنا نظرم را جلب کرده بود"

 شنبه هفته آینده ۴ شهریور، قرار است اولین جلسه محاکمه اسماعیل، متهم پرونده قتل آتنا اصلانی دختربچه ۶ ساله پارس‌آبادی در دادگاه کیفری یک استان اردبیل برگزار شود.

به گزارش تسنیم،قطعا حواشی پیش آمده در این پرونده از جمله، ادعاهای مختلف متهم، نحوه کشف جسد و لو رفتن متهم، ارتباط متهم با قتل دو زن جوان در سال‌های گذشته و از همه مهم‌تر واکنش جامعه به قتل دلخراش آتنا، این پرونده را به یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های جنایی سال‌های اخیر تبدیل خواهد کرد.

با توجه به ابعاد مختلف این پرونده، خبرنگاران تسنیم گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام قاصدی رئیس کل دادگستری استان اردبیل ترتیب داده‌اند که مشروح آن را در ذیل می‌خوانید.

دوربین‌های مغازه متهم یکی دو روز قبل جنایت خاموش می‌شود

تسنیم: در ابتدا توضیحاتی درخصوص روند پرونده از ارائه گزارش اولیه تا آخرین اقدامات انجام‌شده بفرمایید.

قاصدی:موضوع قتل دختربچه ۶ساله به‌نام آتنا اصلانی در تاریخ ۲۸ خرداد رخ داد و ۲۹ خرداد مراتب به نیروی انتظامی اعلام و پرونده‌ای تحت عنوان مفقودی تشکیل می‌شود. ۳۰ خرداد پرونده قضایی به بازپرس شعبه اول بازپرسی پارس‌آباد ارجاع شد و بررسی‌های قضایی صورت گرفت.

چون اول بحث مفقود شدن آتنا مطرح بود اقداماتی برای پیداکردن او انجام شد. تلاش‌ها برای  پیدا کردن  آتنا از اطراف محل گم شدنش که نزدیک محل دست‌فروشی پدرش بود شروع شد. پلیس آگاهی در همان حوالی به شخصی مظنون شد. فیلم‌ دوربین‌ مداربسته مغازه‌های اطراف نشان می‌داد که آتنا از مقابل یک مغازه عبور کرد اما دوربین بعدی عبور کامل آتنا از مقابل آن مغازه را نشان نمی‌داد، ولی افراد دیگر که در تصاویر قبلی همراه آتنا بودند از دوربین‌های بعدی عبور کردند.

در ادامه، مأموران به این رنگرز (اسماعیل) مظنون شدند، گویا آدم خوشنامی هم نبود. این شخص با همین میزان مظنونیت بازداشت می‌شود و چون وثیقه تأمین نمی‌کند در بازداشت می‌ماند. بررسی‌ها ادامه داشت تا اینکه مشخص شد دوربین‌های مغازه اسماعیل در یکی دو روز گذشته خاموش بوده است. به همین دلیل ظن‌ها بیشتر می‌شود و بازرسی‌های دقیق تر از مغازه و منزلش ادامه می‌یابد اما چیزی به دست نیامد.

اسماعیل به‌عنوان مظنون تحت نظر قرار گرفت. نهایتاً این شخص چون می‌بیند حدود دو هفته گذشته و همچنان در بازداشت است، خودش در یک تماس تلفنی به خانواده اعلام می‌کند مقداری مواد مخدر در پارکینگی که در مجاورت خانه‌اش و در اختیار برادرش بوده، در یک بشکه قرار دارد را بردارند تا در بازرسی‌ها کشف نشود. واقعیت این بود که اصلاً مواد مخدری در کار نبود. همسرش این موضوع را به برادر اسماعیل می‌گوید، مراجعه می‌کنند به محل و می‌بینند یک بشکه است که با خاک استتار شده است. درون آن را جست‌وجو می‌کنند و می‌بینند جسد بچه داخل بشکه است و موادی در کار نیست.آنها ( همسر و برادر اسماعیل) به دادستانی مراجعه و مراتب را اعلام می‌کنند. در روز ۱۹ تیر این اتفاق افتاد و جسد کشف شد.

بعد از آن، این شخص که از ابتدا منکر ارتباطش با این پرونده بود، به قتل بچه و سرقت طلاهای آتنا که در مغازه جاسازی کرده بود اعتراف می‌کند.

معاینات پزشکی تأیید می‌کند که تجاوز به آتنا توسط همین متهم صورت گرفته است

تحقیقات ادامه پیدا کرد و نهایتاً این فرد ضمن اقرار به قتل، انگیزه‌های مختلفی را درباره ارتکاب این جنایت اعلام کرد. هر بار انگیزه و نوع ارتکاب جنایت را تغییر می‌داد اما در کلیات به ارتکاب قتل و همچنین به مخفی کردن و جابجایی جسد اعتراف کرد؛ هرچند درباره بحث تجاوز اقرار نداشت و همچنان ندارد. اما بررسی‌ها و معاینات پزشکی در پزشکی قانونی تأیید می‌کند که تجاوز هم توسط این شخص جانی صورت گرفته و این هم بحث قابل توجهی است.

تسنیم: دلیل اینکه رسیدگی به این پرونده در مرحله تحقیقات تا حدودی طولانی شد چه بود؟

قاصدی:این پرونده دو جنبه داشت؛ یکی قتل و سرقت اموال و دیگری بحث تجاوز به عنف بود. بحث قتل و سرقت اموال را باید بازپرس تحقیقات انجام می‌داد که ۸ مرداد کیفرخواست صادر و به دادگاه کیفری یک استان ارسال شد اما تحقیقات در بخش مربوط به تجاوز به عنف باید رأسا در دادگاه انجام می‌شد و بازپرس نمی‌توانست دخالت کند. آن بخش هم در دادگاه مورد بررسی قرار گرفت و علت تأخیر هم همین بود که باید به‌صورت جداگانه از ابتدا مورد تحقیق قرار می‌گرفت، نهایتاً جلسه دادگاه هم شنبه آتی ۴ شهریور جلسه محاکمه برگزار می‌شود.

تسنیم: جلسه محاکمه هم طبیعتا به صورت غیرعلنی برگزار می‌شود؟

قاصدی: یقیناً با توجه به اینکه بخشی مربوط به تجاوز است، احتمالاً جلسه دادگاه غیرعلنی است هرچند چگونگی و کیفیت برگزاری محاکمه از اختیارات دادگاه است.

تسنیم: انگیزه اصلی که متهم اعلام کرده چیست؟

قاصدی:خودش واقعاً فرد حرفه‌ای و بی‌عاطفه‌ای است و موارد مختلفی اعلام کرده بود. ابتدا مسائلی را مطرح کرده بود ولی در دادگاه در زمان تحقیقات درخصوص تجاوز، خیلی از مسائلی را که در تحقیقات گفته بود تغییر داد. خودش مسائل دیگری را گفته اما آنچه برای دادگاه تقریباً مشخص است، قتل توسط او محرز است و دلایل تجاوز به عنف توسط او هم مشخص است. به‌نظر ما انگیزه اصلی تجاوز بوده که نهایتاً چون این اتفاق افتاده و ممکن بوده لو برود اقدام به قتل کرده است.

متهم در تحقیقات گفته “یکی دو روزی بود که آتنا نظرم را جلب کرده بود…”

تسنیم: از چه زمانی تصمیم به ارتکاب این جنایت گرفته است؟ برنامه‌ریزی قبلی داشته یا همان روز تصمیم به این کار گرفته است؟

قاصدی: در تحقیقات گفته که پدر آتنا نزدیک مغازه او بساط پهن می‌کرده و آتنا هم همراه او بوده است. این فرد هم چون بیماری جنسی داشته است در تحقیقات هم گفته که “یکی دو روزی بود که آتنا نظرم را جلب کرده بود و نهایتاً در یک فرصت که آتنا با بطری آب به آنجا آمده بود، پشت او درب را بستم و در اتاق مجاور مغازه قصدم را عملی کردم”.

تسنیم: درباره احساسات مردم بعد از این حادثه توضیح دهید. نگرانی‌هایی از اینکه ممکن است این قاتل اعدام نشود وجود دارد و به نظر می‌رسد ریشه این نگرانی مربوط به شایعاتی باشد که در روزهای اول بعد از بازداشت او مطرح شد مبنی بر اینکه اسماعیل با واسطه یکی از بستگانش در پرونده قبلی از اتهام قتل تبرئه شده است.

قاصدی: اینکه در ابتدای قضیه باعث تحریک احساسات و عواطف مذهبی مردم شد طبیعی بود. استان اردبیل به‌هرحال یک استان مذهبی است. مردمی، مذهبی ولایتمدار و محب اهل‌بیت(ع) دارد و این اتفاقات، بسیار نادر است و تحملش برای همه مردم استان سخت است. به همین دلیل بود که ابتدای قضیه یک التهاب جدی ناشی از تألماتی که از این مسئله به وجود آمد، باعث شد مردم تجمعاتی داشته باشند و مطالبات خود را اعلام کنند. ممکن بود حتی اقداماتی هم انجام شود که خوشبختانه با اقدامات دادستانی و پلیس مدیریت شد. دادستان با تجمع‌کنندگان صحبت کرد و قول داده شد که این پرونده به‌صورت فوق‌العاده رسیدگی می‌شود. این اقدامات باعث اطمینان مردم به مسئولان و نهادهای رسیدگی‌کننده شد و چون مردم اطمینان خاطر و اعتماد داشتند این تجمع‌ها فروکش کرد. انتظارات مردم همین است که حتماً با این قضیه به‌صورت جدی برخورد شود، ما هم مصمم هستیم و حتی ریاست محترم قوه قضاییه دستور اکید دادند که به‌صورت فوق‌العاده رسیدگی شود و مجموعه قضایی هم از ابتدا به‌خاطر تبعات و آثار به جامانده در این پرونده تصمیم به رسیدگی فوری داشتند.

اعتراف متهم به ارتکاب دو قتل دیگر، از دلایل طولانی شدن رسیدگی به پرونده

انتظارات مردم را باید جوابگو باشیم، اما پرونده راحتی نبود؛ اولاً کشف این موضوع دو سه هفته طول کشید. ثانیا در ادامه مسائل دیگری وارد پرونده شد که تحقیقات را طولانی کرد.

این فرد در جریان تحقیقات همان هفته اول یا دوم بود که موضوع دیگری را هم اقرار کرد. ماجرا از این قرار بوده که یک خانمی به نام عصمت.غ در سال ۹۱ مفقود می‌شود. خانمی علی‌الظاهر مطلّقه بوده که گم‌شدنش اعلام می‌شود. چون این متهم با او تماس‌های تلفنی داشته همان موقع به‌عنوان مظنون دستگیر می‌شود اما چون هیچ وقت جسدی پیدا نشد و اطلاعی کسب نشد و همچنین به دلیل اینکه احتمال داده می‌شد از طریق مرز به کشور آذربایجان رفته باشد و از سوی دیگر چون صرفاً اعلام مفقودی بود و علیه او شکایتی نشده و دلیلی هم بر اثبات ارتکاب قتل توسط او نبود، این فرد که متهم به آدم‌ربایی بود بعد از دو هفته آزاد شد.

از آن زمان هم خانواده آن خانم از کسی اعلام شکایت نکردند تا اینکه این متهم اقرار کرد که ” آن خانم را هم من در جریان ارتباطاتی که با هم داشتیم به قتل رساندم”. درباره محل دفن هم، محل‌هایی را معرفی کرد اما کشف نشد چون متأسفانه در حال حاضر آن زمین‌ها تبدیل به بافت مسکونی شده و امکان جست‌وجو وجود نداشت. ولی خوب، خودش اقرار کرده است که “آن فرد را من کشته‌ام”. این پرونده هم به‌عنوان قتل باب دیگری باز کرد.

چِک زنی که ۳ سال قبل کشته شده بود در خودروی متهم کشف شد

تا اینکه یک هفته بعد، در ادامه بررسی‌ها از اموال وی، باعث شد یک فقره چک از خانمی کشف شود که در سال ۹۳ به قتل رسیده بود و خوشبختانه جسدش هم کشف شده بود اما قاتل مشخص نبود. با توجه به اینکه چک این خانم در خودروی اسماعیل کشف شد، زمینه این شد که تحقیقاتی هم در این زمینه انجام شود و ابتدا منکر ارتباط بود اما نهایتاً به این قتل هم اقرار کرد. اسماعیل گفته که این خانم بیوه بوده و او را هم کشته است.

در تحقیقات آگاهی و بازپرسی به این دو قتل هم اعتراف کرد. این موارد باعث شد که تحقیقات این دو پرونده هم کنار پرونده آتنا ادامه یابد و همچنان ادامه دارد. جسد خانم عصمت، پیدا نشد اما همان زمان یک جسد مجهول‌الهویه پیدا شده بود که از آن آزمایش دی‌ان‌ای انجام شده بود و در حال حاضر از خانواده عصمت هم آزمایش‌های مربوطه انجام شده تا نتیجه مشخص شود و منتظر اعلام جواب آزمایش از تهران هستیم.

اینها باعث شده که پرونده آن دو نفر فعلاً منتهی به کیفرخواست نشده باشد اما پرونده آتنا از این دو مورد تفکیک شده و به‌صورت مجزا به دادگاه کیفری ارجاع شده است.

ارتباط متهم پرونده آتنا با قتل دو زن در گیلان منتفی شد

تسنیم: در ایام بازداشت اسماعیل خبری مطرح شد که احتمالا او با پرونده قتل دو زن در استان گیلان هم مرتبط باشد، آیا چنین ادعایی به واقعیت پیوست؟

قاصدی: ارتباط متهم با پرونده قتل دو خانم در گیلان به‌طور کامل منتفی و تحقیقات درباره آنها متوقف شده است.

او الان درباره قتل دو خانمی که  قبلا اقرار کرده دیگر اعترافات خود را منکر می‌شود. او در مرحله تحقیقات انتظامی اقرار کرده بود، در تحقیقات بازپرسی مرجع قضایی هم اعتراف کرده است. اقراری که مثل این موضوع منجر به کشف واقعیت بشود از مسلمات علیه او است. شاید اگر واقعیت کشف نمی‌شد، برخی از اعترافاتش محل شک و تأمل می‌بود اما اعترافات او کاملاً منجر به کشف واقعیت شده است، هرچند درباره آن دو نفر تحقیقات ادامه دارد.

تسنیم: این پرونده ابعاد مختلفی از جمله اخلاقی و جنایی دارد؛ درباره اینکه چه می‌شود یک انسان به اینجا می‌رسد توضیح دهید. از نگاه پیشگیری چه باید کرد که خانواده، جامعه، حوزه قضایی، پلیسی، مسئولان شهری، فرهنگی، آموزشی از این اتفاق درس و عبرت لازم را بگیرند؟ چه اتفاقی می‌افتد که یک قاتل و مقتول به اینجا می‌رسند؟ خانواده و جامعه چه مسئولیتی دارند؟

قاصدی:  این اتفاقات ناشی از این است که انسان زمانی که هم از آموزه‌های دینی و هم از آموزه‌های اخلاقی فاصله می‌گیرد، به چنین جاهایی کشیده می‌شود. ما یقیناً در حال حاضر خیلی چیزها در زندگی‌مان تأثیرگذار است. بخش اعظمی از جرایمی که متأسفانه در حال حاضر با آنها مرتبط هستیم ناشی از نبود آموزش‌های لازم است، چه در بخش ارتباطات و بحث اجتماعی و بحث‌های اخلاقی و دینی. یقیناً اینها مؤثر است. بعضاً هم سهل‌انگاری‌هایی ما درباره بچه‌های‌مان داریم چه در حوزه مراقبتی، چه در بحث آموزشی و چه در بحث تربیتی. یقیناً اینها مؤثر است. چطور فردی راحت به اینها اعتراف کرده است؟ آن دو خانم را که گفته مدت‌ها با آنها ارتباط داشته به قتل می‌رساند و جسد را در فاضلاب و چاهی می‌اندازد. یقیناً اگر در پرونده آتنا هم فرصت می‌کرد جسد را جایی مخفی می‌کرد و شاید شناسایی نمی‌شد.

ادعای تبرئه متهم با وساطت یکی از بستگانش واقعیت ندارد

حتی گفته شده که در پرونده خانم غریبی که مظنون بود او با ارتباط یکی از بستگانش تبرئه شد در حالی که واقعیت این‌گونه نیست. ما باید برای محکومیت شخص، دلیل داشته باشیم. اما ممکن است واقعاً مرتکب قتل هم شده باشد اما دلیلی علیه او نباشد. در پرونده آتنا  هم اگر فرصت می‌کرد و دلایل را مخفی می‌کرد شاید چیزی کشف نمی‌شد. یقیناً اگر این فرد ارتباطی با اخلاقیات و مسجد و نماز داشت، شاید آن‌قدر قسی‌القلب و جانی و بی‌تفاوت نمی‌بود، حتی به‌نحوی بود که همسرش در بازپرسی به اسماعیل گفته بود “تو چطور آدمی هستی که ۸ شب بچه را به قتل رساندی، او را در بشکه گذاشتی و یک ساعت بعد خندان به خانه آمدی و به‌راحتی شام خوردی، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است؟”.

همه اینها حکایت دارد از اینکه در معرض هجوم فرهنگی شدیدی قرار گرفته‌ایم. مخصوصا در این شهرهای مرزی که رسانه‌های بیگانه پررونق هستند و بیشتر خانواده‌ها در معرض این‌ها هستند. یقینا اینها تأثیرگذاراست که ما را از دین و اخلاق فاصله می دهد تا جایی که ما این جنایات را به راحتی مرتکب می‌شویم. البته کار شیطان هم قدم به قدم است و اگر انسان مراقب خود و خانواده نباشد، از یک نگاه کردن به جایی می‌رسد که با یک بچه این جنایت را می‌کند. این فرد هم خودش گفته که من چشمم به این بچه افتاد، چشمم او را گرفت تا جایی که این اتفاق افتاد. شاید خودش هم فکرش را نمی‌کرد که برای پوشاندن این جنایت، یک دختربچه را به قتل برساند و مرتکب این جنایت شود که نه تنها یک خانواده، که شاید دنیایی را متألم کند.


منبع: الف

قیمت نجومی ماده مخدر گل

چندی پیش بود که ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرد «گل» دومین مخدر مصرفی در کشور پس از تریاک است، و حالا از قیمت‌های نجومی این گل‌ها خبر رسیده است.

به گزارش ایسنا، تیرماه امسال بود که ستادمبارزه با موادمخدر با استناد به آخرین شیوع شناسی اعتیاد تعداد معتادان کشور را  دو میلیون و ۸۰۸ هزار مصرف کننده مستمر اعلام کرد؛ معتادانی که ۱۱٫۹ درصدشان گل و مشتقاتش برای مصرف انتخاب کرده‌اند تا این مخدر پس از تریاک به دومین مواد مخدر مصرفی در میان مصرف کنندگان مستمر مواد مخدر در کشور بدل شود. مخدری که البته مصرف‌کنندگان تفریحی آن هم کم نیستند.

پس از اعلام این آمار بود که سردار مسعود زاهدایان، رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا از افزایش کشفیات مخدر گل در سال جاری خبر داد و گفت:‌ تغییری که در الگوی مصرف مواد مخدر درحال شکل‌گیری است در حوزه مصرف مخدر گل که یکی از مشتقات گیاه شاهدانه است مشاهده می‌شود و گرایش به سمت استفاده از این ماده قابل توجه است. درهمین راستا پلیس نیز برای مبارزه با مخدر گل، تمامی توان خود را بکارگرفته و اقدامات موثری نیز در این‌ زمینه انجام شده است که نمونه آن شبکه‌هایی بود که در فضای مجازی فعال بودند و با پیگیری ما منهدم شده و ضربه‌ خوردند.

رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا با بیان اینکه پلیس با شبکه‌های محلی و افراد و عناصری که تولیداتی در گلخانه منزل و نقاط “دور از دید”  داشتند نیز برخورد کرده است، گفت:‌ شناسایی و  برخورد با این شبکه‌ها نیز در دستور کار قرار دارد و با هوشیاری دنبال می‌کنیم و اگر کسی در این حوزه فعالیت کند سیاست پلیس در مرحله اول پیشگیری و سپس برخورد سلبی خواهد بود و با این شیوه با آنان برخورد خواهیم کرد. همچنین  برخورد با تولید خانگی این گیاه نیز جزو اولویت‌هاست و در دستورکار قرار دارد. البته کار سختی پیش روی پلیس است چرا که کشت این گیاه بعضا در نقاط کور و غیر دسترس و دید انجام می‌شود و در این حوزه نیازمند کار اطلاعاتی هستیم. در سال‌جاری نیز با اقدامات انجام شده در این حوزه، کشفیات مخدر گل نسبت به سال گذشته افزایش داشته است.

گل‌های نجومی

اما در تازه‌ترین خبر، قیمت این ماده مخدر نیز اعلام شده است، سردار حسین رحیمی رییس پلیس پایتخت جدیدترین قیمت گل را اعلام کرد؛ مخدری که قیمت اعلام شده برای آن از گردش مالی بالای سوداگران مرگ خبر می‌دهد.

رحیمی درباره قیمت مخدر گل گفت: قیمت گل در تهران به ازای هرکیلوگرم حداقل هشت میلیون تومان است و قاچاقچیانی که آن را به شکل گرمی به‌فروش می‌رسانند به ازای هرگرم حداقل ۳۰ هزار تومان از مشتریان خود دریافت می‌کنند.

وی با بیان اینکه پلیس برخورد با فروشندگان این ماده مخدر را در اولویت قرار داده است، ادامه داد: متاسفانه سوداگران مرگ با بهانه‌هایی چون اعتیادزا نبودن و … این مواد را به‌فروش می‌رسانند، در حالی که تحقیقات نشان داده که گل می‌توانند حتی اثراتی به مراتب بدتر از شیشه بر روی مصرف کننده داشته باشد.

رحیمی با بیان اینکه پلیس با قاچاقیان گل برخورد می‌کند، افزود: چندی پیش باند دو نفره‌ای که اعضای آن اقدام به تهیه و توزیع این مخدر کرده بودند، توسط ماموران شناسایی و از آنان بیش از ۱۵ کیلوگرم مخدرگل کشف و ضبط شد. همچنین برخی از این افراد دامنه فعالیت خود رابه فضای مجازی برده‌اند که پلیس با این افراد نیز برخورد می‌کند.
 


منبع: الف