تاریخ محاکمه متهمان پرونده بنیتا

به گزارش میزان، غلامحسین اسماعیلی از تعیین وقت پرونده فوت بنیتا دختر هشت ماهه خبرداد.وی گفت: این پرونده پس از بررسی‌های اولیه در دادگاه کیفری یک استان تهران در روز ۲۰ شهریور تعیین وقت شده است.٢٩ تیرماه خبر گم شدن کودک هشت ماه به نام بنیتا و صدای لرزان مادری که از مردم تقاضای کمک می‌کرد در فضای مجازی دست به دست شد. هشت روز از این ماجرا گذشت در حالی که تلاش‌های پدر و مادر و اعضای فامیل و پلیس آگاهی بی نتیجه مانده بود، خبری تلخ مبنی بر فوت کودک هشت ماه در رسانه‌ها پیچید.
 

پس از اعلام موضوع به پلیس، در جریان تحقیقات ماموران پلیس آگاهی تهران متوجه رد پای دو سارق حرفه‌ای لوازم داخل خودرو شدند.با شناسایی مخفیگاه یکی از این سارقان، او اعتراف کرد که خودرو و بچه در اختیار همدستش است. با دستگیری سارق دوم او در بازجویی‌ها منکر هرگونه سرقت شد تا اینکه پس از روبرو شدن با همدستش لب به اعتراف گشود.سارق در بازجویی‌ها اعتراف کرد پس از سرقت خودرو از مشیریه به همراه کودک، آن را همان روز در یکی از خیابان‌های پاکدشت آورده و پس از بالا کشیدن شیشه‌ها آن را ر‌ها کرده است.ماموران بلافاصله به محل ر‌ها کردن خودرو در محله‌ای خلوت رفته و با جسد بنیتای هشت ماهه که به دلیل گرما، تشنگی و گرسنگی دچار جمود نعشی شده بود، روبرو شدند.پس از آن با درخواست دادستان عمومی و انقلاب پاکدشت و موافقت شعبه اول دادگاه تجدید نظر استان تهران که ریاست آن بعهده رئیس کل دادگستری استان تهران است پرونده مربوط به فوت بنیتا از دادسرای پاکدشت به دادسرای عمومی و انقلاب تهران احاله شد و دادستان تهران یک هفته بعد از صدور کیفرخواست دائر بر قتل عمد در این پرونده خبر داد.رئیس کل دادگستری استان تهران نیز برای رسیدگی به این پرونده، دستور ویژه‌ای برای محاکم صادر کرد

 


منبع: بهارنیوز

#از مهرجا نمانند؛تحصیل مرز‌بندی ندارد

می‌گل هشترودی – روزنامه بهار
هرسال با نزدیک شدن به سال تحصیلی همان ‌اندازه که خانواده‌ها در تکاپوی ثبت نام کودکانشان در مدارس هستند، اتباع خارجی به ویژه افغان‌های مهمان کشورمان هم در گیرو دار ثبت نام فرزندانشان در مدارس دولتی کشور هستند اما این کار به همین آسانی انجام نمی‌پذیرد. گذشته از کودکان افغانی که حتی شناسنامه هم ندارند و در واقع بی‌هویت محسوب می‌شوند اما باید به یاد داشته باشیم این کودکان هم رویای پرواز دارند حتی اگر شناسنامه ندارند.

تحصیل مرز‌بندی ندارد
سال‌های زیادی است که از حضور مهاجران افغانستانی در ایران می‌گذرد و همواره  موانع و مشکلاتی برای تحصیل کودکان افغان وجود داشته است. از مهمترین موانع برای تحصیل این کودکان، می‌توان به اخذ شهریه از آن‌ها اشاره کرد، همچنین بسیاری از این کودکان به‌ دلیل این که مدارک هویتی ندارند یا معتبر نیستند، مدارس از ثبت‌نام آنها خودداری می‌کنند. اردیبهشت ماه سال ۹۴ بود که مقام معظم رهبری دستوری دادند مبنی بر این که هیچ دانش‌آموز افغانستانی – حتی آنها که غیرقانونی اطلاق می‌شوند-، از تحصیل بازنماند و چند ماه بعد، وزارت کشور گزارشی از اجرای این طرح ارائه داد. بر این اساس سال ۹۵ بود که بخشنامه‌ای به تمام ادارات اتباع خارجی کشور ابلاغ شد که مقامات وزارت کشور اعلام کردند از این به بعد بابت ثبت‌نام در مدارس ایران هیچ هزینه‌ای از کودکان مهاجر افغانستانی دریافت نمی‌شود. با این حال همچنان گزارش‌هایی درباره‌ ثبت‌نام نکردن این کودکان به دلیل نداشتن امکان پرداخت شهریه و یا مدارک هویتی به گوش می‌رسد.

فرق نمی‌کند در ایران زندگی  کنی یا انگلیس یا افغانستان، در همه جای جهان کودکان حق تحصیل در یک شرایط عادلانه را دارند و تحصیل برای آن‌ها در جمله مسائل مرز‌بندی قرار نمی‌گیرد. کودکان پویا و جویای تحصیل هستند پس فرقی نمی‌کند که خاکی که در آن قرار دارند خاک آبا و اجدادی آن‌ها است یا هزاران دلیل آنها را مجاب به مهاجرت به آن مرز و بوم کرده است. کودک خلاق است و تحصیل اندک سهم طبیعی او از زندگی در یک جامعه مدرن محسوب می‌شود. اما وقتی پای تبعیض نژادی و هزینه‌های تحصیلی و سایر موارد پیش کشیده می‌شود خط کشی‌ها شروع می‌شود. کودکان افغان معمولا جزو مواردی هستند که در همه خط کشی‌ها جدا گذاشته می‌شوند. این در حالی است که طبق طرح فرمان، اتباع خارجی می‌توانند در مدارس دولتی به صورت رایگان تحصیل کنند اما شواهد حاکی از آن است که در حال حاضر حتی شهریه‌ای که در مدارس دولتی از کودکان اتباع بیگانه به ویژه افغان‌ها دریافت می‌کنند هم پول‌های گزافی است که به اسم کمک به مدرسه دریافت می‌شود.
این روند حتی در آموزش و پرورش هم رسوخ کرده و کماکان شاهد تناقضاتی در این باب هستیم. برای مثال بار‌ها دیده شده که مسئولان ذیربط درباره شهریه‌های مرسوم مدارس که در قالب کمک به مدرسه گرفته می‎‌شود گفته‌اند «هیچ مدرسه دولتی‌ای نباید از اتباع خارجی و ایرانی پول بگیرد و دریافت هزینه تنها محدود به کمک‌های مردمی می‌شود که آن هم اجباری نیست» ولی شاهد هستیم که  از طرف دیگر مسئولی شهریه دانش‌آموزان افغان را در دوره‌های مختلف مشخص و اعلام کرده برای هر پایه چقدر باید پرداخت کنند اما در مقابل همه‌ این‌ها طرحی به نام «طرح فرمان» وجود دارد که از سوی مقام معظم رهبری دستور داده شده که هیچ‌کدام از اتباع خارجی نباید پولی بابت مدرسه پرداخت کنند.

اجبار یا  اختیار؟
این در حالی است که در عمل،  دانش‌آموزان افغان باید در سه مرحله شهریه پرداخت کنند؛ ابتدا برای اسم‌نویسی، سپس هزینه شهریه و در آخر کمک‌های مردمی و این هزینه‌ها در مجموع به بیشتر از ۳۵۰ هزار تومان می‌رسد، چندی پیش علی حسینی، معاون سرپرست مرکز امور بین‌الملل و مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه امسال فرآیند ثبت نام نسبت به سال‌های گذشته بهبود پیدا کرده، گفته بود: «علت این امر آن است که هماهنگی وزارت کشور و آموزش و پرورش بیشتر بود و شکایات کمتری هم به دست ما رسیده است. بسیاری اختلالات و مشکلات به صورت سیستمی در داخل وزارتخانه حل شده است و درباره دریافت وجه در مدراس نیز باید گفت همان کمک داوطلبانه‌ای که همه اولیاء می‌پردازند برای دانش آموزان اتباع هم صادق است اما اگر نتوانند کمکی هم داشته باشند، اجبار و اصراری نداریم.»  فاطمه اشرفی، رئیس هیأت مدیره انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده «حامی» ، نیز درباره روند ثبت نام دانش آموزان اتباع گفته است: «امسال به نسبت سال‌های گذشته، آرامش و رضایت نسبی در جریان ثبت نام‌ها حاکم است و اطلاع رسانی‌های مناسب و اختصاص زمان بیشتر برای دریافت کارت‌های حمایت تحصیلی می‌تواند از دلایل آن باشد.»اما آنچه که مشخص است این است که سخن مسئولان با واقعیت جاری در جامعه زمین تا آسمان فرق دارد. مدارس دولتی حتی در صورت پرداخت نکردن کمک به مدرسه به قول مسئولان اختیاری دانش آموزان تبعه هم با بد‌ترین لحن ممکن صحبت می‌کنند و معمولا کارنامه آخر سال را به خانواده‌های این دانش آموزان تحویل نمی‌دهند چه برسد به این‌که پای اتباع خارجی در میان باشد.  

افغان‌ها «اولویت آخر»
افغانی‌ها همیشه در اولویت آخر قرار دارند حتی برای ثبت نام مدارس، باید همه دانش‌آموزان ثبت نام کنند و اگر جایی باقی ماند و نیمکتی خالی بود می‌تواند یک کودک افغان روی آن بنشیند و تحصیل کند اما در صورتی که جایی باقی نمانده باشد تنها  در صورت پرداخت مبلغ گزافی صندلی خالی در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد. اما  رئیس هیأت مدیره انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده می‌گوید اگر هم گزارشاتی مبنی بر مشکلاتی بخصوص در حاشیه شهرهای بزرگ مبنی بر عدم ظرفیت ثبت نام به گوش می‌رسد بیشتر به زیرساخت‌ها باز می‌گردد زیرا شهرهای بزررگ مناطق پرجمعیتی هستند و اگر در ثبت نام اختلال وجود دارد برای دانش آموزان ایرانی هم هست؛ به هر حال حجم داوطلبان بالا است و از آن سو امکانات فیزیکی و سخت‌افزاری و تجهیزات اندک است. نمی‌توان گفت کدام یک را باید باور کرد. چیزهایی که این روز به هنگام ثبت نام دانش آموزان در مدارس میبینی یا صحبت هایی که مسئولان آموزش و پرورش بیان می‌کنند اما هر چه هست به جدیت می‌توان گفت این روز‌ها حق اتباع افغان کشور دور ماندن از تحصیل نیست و برای این کار نیاز به عما داریم نه صرفا صحبت کردن درباره این موضوع
.
#از مهرجانمانند
 با نزدیک شدن به مهرماه و بازگشایی مدارس یکشنبه شب بود که به قول توئیتری‌ها طوفان توئیتری در راستای حمایت از اتباع خارجی به خصوص افغان‌ها با هشتگ #ازمهرجانمانند ایجاد شد که به مسئولان یادآوری کنند که همچنان مرز‌بندی‌ها و خط کشی‌ها برای کودکان افغانستانی وجود دارد و به دلیل همه این خط کشی‌ها است که بسیاری از آن‌ها هنوز هم نمی‌توانند مدرسه بروند. بسیاری از کاربران افغانستانی که خود نیز به توفان توییتری پیوسته‌اند خواستار رفع تبعیض تحصیلی هستند و می‌خواهند کودکان افغانستانی هم همانند کودکان ایرانی رایگان تحصیل کنند، در مدارس نمونه دولتی ثبت‌نام شوند وحتی در المپیادهای علمی شرکت کنند. سیدمحمد بطحایی نیز که چندی پیش توانست به عنوان وزیر آموزش و پرورش از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد بگیرد، نخستین واکنشش نسبت به درخواست‎ها این بود: «تحصیل علم و دانش در هر شرایطی حق تمام افراد است، تلاش می‌کنم تا دانش‌آموزان هیچ ملیتی #از مهر جا نمانند.» در همین رابطه، مهناز افشار، نیز در صفحه توئیتری خود نوشت: «کودکان همسایه به ما پناه آورده‌اند حداقل بهشون فرصت آموختن و خواندن بدهیم تا بتوانند تاریخ سرزمینشان را بخوانند #ازمهرجانمانند» اما از معروف‌ترین توئیت‌ها که بازخورد بسیاری در فضای مجازی داشت مربوط به محمد شریفی بود که با اشاره به ماجرای فرزندان مسئولان کشور که با توجه به ارتباطات خود به سمت‌های خوبی می‌رسند، نوشته بود: «در شهر پورشه‌سواران و ژن‌های خوب، عده‌ای شهریه ثبت‌نام فرزندشان در مدرسه را ندارند.

این درحالی است که رضوان حکیم‌زاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، چهارم شهریورماه گفته بود: تابستان امسال با همکاری وزارت کشور امکانی فراهم شده تا کودکان فاقد شناسنامه بتوانند با دریافت کارت حمایت تحصیلی در مدارس ثبت‌نام شوند. مصوبه‌ای از دولت رسیده بود که طی آن وزارت کشور موظف شد با همکاری وزارت آموزش و پرورش برای تسهیل دسترسی آموزشی به همه‌ کودکانی که مشکلات شناسنامه‌ای و اوراق هویتی دارند، اقدام کند. بر اساس این ابلاغیه تمامی کودکان فاقد شناسنامه که اوراق هویتی ندارند، می‌توانند به فرمانداری‌ها مراجعه کنند و بر اساس خوداظهاری کارت حمایت تحصیلی دریافت کنند. مدارس  موظف هستند با ارائه کارت حمایت تحصیلی، دانش‌آموزان را ثبت‌نام کنند. وی در عین حال گفته که هنوز آمار ثبت‌نامی کودکان بدون هویت احصاء نشده است!


منبع: بهارنیوز

هنری به نام «بخشنامه نویسی»!

گروه جامعه: مهناز تسلیمی-پژوهشگر سازمانهای آموزش و متخصص آموزش سلامت و‌تربیت بدنی مدارس در یادداشتی در روزنامه بهار نوشت: سال‌ها است که در بخش‌های دولتی منظر ابلاغی دستورالعمل‌ها به عنوان منبع و مرجع اقدامات اجرایی در واحدهای صفی مرسوم و رایج هست. وجه مشترک با سازمان‌های آموزشی این مقوله مشهود است گرچه به نص صریح سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مبانی‌تربیت معلم، معلم پژوهنده، رکن اصلی مدیریت آموزشی محسوب می‌شود و ابلاغ مکرر، سدی برای خلاقیت این معلم است. فلذا برخی از دستورالعمل‌ها رویه‌ای برای نیروی انسانی به هماهنگی و کارشناسی و سیستم پیچیده و تحت بروکراسی شدیدی به نامه کمیته مستند‌سازی رقم می‌خورد.

 به طوری که ماحصل کارشناسان از معاونت‌های مربوطه بعد از اظهار نظر این بخشنامه تاییدیه لازم را اخذ نموده و به سیتم‌های ساختاری تابعه ابلاغ می‌شود. کلید گم گشته دراین مهم نهفته است، عصاره و متخصص کارشناسی در این کمیته‌ها چه افرادی هستند؟ و اساسا‍ً نیروی ستاد و علی‌القاعده این کمیته‌ها از چه افرادی باید متشکل باشد؟  پاسخ در این مسئله در یک نکته کلیدی و مدیریتی است که شایسته سالاری تخصصی در گروه کارشناسی و کارشناسی دفاتر و معاونت‌ها سال‌ها است به فراموشی سپرده شده است و توجه مخاطبان آموزش و پرورش فقط به وزیر و مدیران ارشد ستادی است.

با یک نگاه کارشناسی در دفاتر تابعه حوزه‌های ستادی به افراد فاقد انگیزه و تخصص برخورد می‌کنیم که از بقایای مدیریت‌های مختلف به جا مانده‌اند و با بهره وری زیر یک  الی دو درصد نیروی تخصصی دفاتر و حوزه‌ها نسخه‌های بخشنامه‌ای تکراری و یا با سراسر عیب به صف صادر می‌کنند. یقیناً نخبه ستیزی در ادارات و دفاتر به فرار متخصصان از حوزه‌های ستادی منجر شده و افرادی با رشته‌های غیر مرتبط و تجارب نامکفی جایگزین شده‌اند. کمیته‌ها که لازم است عصاره‌ای از زبده‌ترین و متخصص‌ترین افراد هر حوزه شرف حضور داشته باشند، محل ابلاغ نورچمشی‌های مدیران هست و بخشنامه می‌شود آنچه که عوام و خواص را شگفت زده کند!نکته قابل ذکر آن که به جای بحث و تحلیل وزیر و مدیریت جهانی، مدیران و کارشناسان حوزه‌های ستادی را درست منصوب کنید. افرادی با وجدان، تجربه‌های متمادی در طول ساختارهای تشکیلاتی صفی و ستادی، دارای سلامت روح و جسم و اغنای روحی و روانی، خالی از تعصبات و تشنه خدمت و سرشار از خلاقیت.


منبع: بهارنیوز

متهمان پرونده بنیتا ۲۰ شهریور محاکمه می‌شوند

رئیس کل دادگستری تهران گفت: متهمان پرونده فوت بنیتا کودک هشت ماهه، در روز ۲۰ شهریور ماه محاکمه می‌شوند.

میزان نوشت: غلامحسین اسماعیلی رئیس کل دادگستری استان تهران از تعیین وقت پرونده فوت بنیتا دختر هشت ماهه خبرداد.

وی گفت: این پرونده پس از بررسی‌های اولیه در دادگاه کیفری یک استان تهران در روز ۲۰ شهریور تعیین وقت شده است.

٢٩ تیرماه خبر گم شدن کودک هشت ماه به نام بنیتا و صدای لرزان مادری که از مردم تقاضای کمک می‌کرد در فضای مجازی دست به دست شد. هشت روز از این ماجرا گذشت در حالی که تلاش‌های پدر و مادر و اعضای فامیل و پلیس آگاهی بی نتیجه مانده بود، خبری تلخ مبنی بر فوت کودک هشت ماه در رسانه‌ها پیچید.

پس از اعلام موضوع به پلیس، در جریان تحقیقات ماموران پلیس آگاهی تهران متوجه رد پای دو سارق حرفه‌ای لوازم داخل خودرو شدند.

با شناسایی مخفیگاه یکی از این سارقان، او اعتراف کرد که خودرو و بچه در اختیار همدستش است. با دستگیری سارق دوم او در بازجویی‌ها منکر هرگونه سرقت شد تا اینکه پس از روبرو شدن با همدستش لب به اعتراف گشود.

سارق در بازجویی‌ها اعتراف کرد پس از سرقت خودرو از مشیریه به همراه کودک، آن را همان روز در یکی از خیابان‌های پاکدشت آورده و پس از بالا کشیدن شیشه‌ها آن را ر‌ها کرده است.

ماموران بلافاصله به محل ر‌ها کردن خودرو در محله‌ای خلوت رفته و با جسد بنیتای هشت ماهه که به دلیل گرما، تشنگی و گرسنگی دچار جمود نعشی شده بود، روبرو شدند.

پس از آن با درخواست دادستان عمومی و انقلاب پاکدشت و موافقت شعبه اول دادگاه تجدید نظر استان تهران که ریاست آن بعهده رئیس کل دادگستری استان تهران است پرونده مربوط به فوت بنیتا از دادسرای پاکدشت به دادسرای عمومی و انقلاب تهران احاله شد و دادستان تهران یک هفته بعد از صدور کیفرخواست دائر بر قتل عمد در این پرونده خبر داد.

رئیس کل دادگستری استان تهران نیز برای رسیدگی به این پرونده، دستور ویژه‌ای برای محاکم صادر کرد


منبع: عصرایران

بهاره رهنما: با ازدواجم، تابو شکنی کردم

روزنامه آرمان در گزارشی به حواشی اتفاق افتاده از ازدواج بهاره رهنما پرداخت و نوشت:

زندگی و کار سلبریتی‌ها آن‌قدر برای طرفدارانشان مهم است که باعث کشیده‌شدن کوچک‌ترین رفتار آنها به رسانه‌ها می‌شود. از جدایی بهاره رهنما تا ازدواج دوباره‌اش در سکوت خبری گذشت؛

آن‌قدر که با تصویری از ازدواج دوباره در صفحه اختصاصی خود، جماعت طرفدار را حیرت‌زده کرد. او به طرفدارانش فرصت نداده بود درباره جدایی و ازدواج دوباره‌اش اظهار نظر کنند. شاید به همین دلیل اینجا و آنجا درباره ازدواج دوباره او اظهار نظرهای تندی می‌شد. بهاره رهنما چنان که قبلا هم در چنین مواردی نشان داده، عقب ننشست و با گذاشتن تصویری از ازدواج دوباره‌اش نشان داد که از کوچک‌ترین فرصت‌ها استفاده می‌کند تا در صفحات مجازی حضوری پررنگ داشته باشد. او همچنان یک سلبریتی است.

استمداد از داستایوفسکی

روزی که داستایوفسکی رمان شورانگیز تسخیرشدگان را می‌نوشت، هرگز گمان نمی‌کرد که بندهایی از آن رمان در خدمت توجیه و ضربه قرار بگیرد؛ آن هم برای کاری که اصلا و ابدا نیازی به توجیه نیست. ازدواج سنت حسنه است و در این زمینه می‌شد پای داستایوفسکی را به میان نکشید. هر چه باشد پوشیدن لباس سفید عروس به اندازه کافی جذابیت دارد، حتی اگر برای بار دوم باشد.

تسخیر شدگان

بهاره رهنما: با ازدواجم، تابو شکنی کردم/ هر پرهیزکاری گذشته‌ای دارد/ و هر گناهکاری آینده‌ای/ پس قضاوت نکن/ می‌دانم اگر/ قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم/ دنیا تمام تلاشش را می‌کند تا مرا در شرایط او قرار دهد/ تا به من ثابت کند/ در تاریکی همه ما شبیه یکدیگریم/ محتاط باشیم، در سرزنش/ و قضاوت کردن دیگران/ وقتی/ نه از دیروز او خبر داریم/ نه از فردای خودمان.

و متن دوم

برای انتشار عکس‌هام مهم‌ترین دلیلم جرات و جسارت دادن به تمام زن‌های غمگین اطرافم بود، اونهایی که فکر می‌کنن زندگی با یک بار جدایی تموم شده و هیچ قصه تازه‌ای در راه نیست، حتی دوست داشتم دخترم بدونه یک زن همیشه باید با امید و عشق روزهاش رو دوباره بسازه و اینکه باید واقعی زندگی کرد، نه زندگی ماکت‌وار و دروغی که واقعیت و شوق توش نیست.

پس برای شکستن این تابو که لباس سفید نمی‌تونه دوباره در تن یک زن دیده بشه، من بار دیگر لباس سفید پوشیدم! در مورد روبان آبی کمرم هم که خیلی سوال کردید، باید بگم این یک اعتقاد شخصی بود که رنگ عشق توی تم کفش و لباس و مراسمم باشه، چون به نظر من رنگ عشقه و رنگ آشنایی من و همسرم و رنگ محصولات… هم آبیه، انتخاب تاج عشق هم برای این بود که مهم‌ترین آیتم من برای شروع مجدد یک زندگی عشق بود، چنانچه خداوند عالم پایه‌های جهان رو روی عشق استوار کرده.

به هر حال ازدواج سنت پیغمبره و راه بسیار درستی برای ادامه روزهای پر از غم و شادی این عمر. توضیح دیگه‌ای هم ندارم جز این حدیث امام صادق(ع) که «به خدا قسم نمیرید، مگر قبل از مرگتان آنچه را که در مورد دیگران قضاوت می‌کنید، خود تجربه‌اش کنید.»


منبع: عصرایران

شهرداری تهران و نشان مدیریت جهادی !

«محمود فرشیدی» در سرمقاله روزنامه «رسالت» نوشت: نظام اسلامی تجربه‌ای نو در کشورداری است که بر اساس ارزش‌ها و اصول وحیانی خویش ، شیوه مدیریت نوین خود را ابداع و اعمال می کند و استفاده کورکورانه از نسخه‌های مادی و رایج در جهان را جایز نمی داند مگر در مواردی که بهره‌گیری از آن نسخه‌ها را در چارچوب اصول مفید ارزیابی نماید و طبیعی است که حرکت در راهی جدید، دشواری‌های خاص خود را دارد و البته دستاوردهایی شگفت‌آور در مقایسه با راه‌های طی شده را به ارمغان می آورد هر چند این دشواری‌ها از طرفی اعتراض عده‌ای که تاب مقاومت و روحیه انقلابی ندارند را برمی‌انگیزد و از طرف دیگر موجب زبان‌درازی بدخواهان و دشمنان ملت ایران می شود تا کارآمدی نظام اسلامی را در عرصه مدیریت کشور و حل مشکلات مردم زیر سوال ببرند.

به همین دلیل دفاع از کارآمدی نظام اسلامی، امروز یکی از مهم‌ترین مسائلی است که باید وجهه همت تمامی دلسوزان انقلاب قرار گیرد و نمونه‌های موفق مدیریت جهادی را شناسایی و تبیین و تبلیغ کنند و بخصوص در مواردی که امکان آن وجود داشته باشد عملکرد و الگوی مدیریت جهادی با مدیریت‌های غیرجهادی از جمله مدیریت کارگزارانی مقایسه شود و مدیریت شهرداری تهران یکی از این زمینه‌ها و صحنه‌هاست. زیرا در دوران کارگزاران ، اداره شهرداری با تفکر غیرجهادی پیامدها و بازتاب هایی درجامعه داشت که دست‌یازی به بیت‌المال ، ستیز با فرهنگ بومی و بی‌اعتنایی به مردم‌سالاری و اقتدارگرایی شهرداری از جمله آنها بود و در مقابل طی سال‌های اخیر مردم تهران شاهد نمونه‌ای از مدیریت شهرداری با تفکر جهادی بودند که تقریبا همگان را وادار به تحسین دستاوردهای آن کرده است.

یکی از شاخصه‌های مدیریت جهادی شهرداری تهران در این ۱۲ سال ، سرعت عمل در اقدامات و فعالیت‌ها بود که باعث تقویت اعتماد و باور مردم به وعده‌های مسئولان شهرداری شد . همچنین به کارگیری نیروها بر اساس توانمندی‌ها و نیاز دستگاه از گرایش‌های سیاسی متفاوت ، یکی دیگر از شاخصه‌های این شیوه مدیریت بود تا آنجا که همین ویژگی‌گاه موجب اعتراض همفکران سیاسی مدیریت شهرداری تهران می‌شد .

البته روشن است که دفاع از مدیریت جهادی شهرداری تهران به معنای آن نیست که در این ۱۲ سال در روند امور دستگاه عریض و طویل شهرداری ، اشکالات و خطاهایی وجود نداشته است بلکه سخن آن است که در قیاس با حجم عظیم خدمات ارائه شده و با توجه به بودجه سنگین و پیشینه ریخت‌وپاش‌های این دستگاه ، سوء استفاده چندده میلیارد تومانی توسط برخی عوامل طی ۱۲ سال را باید با سوء استفاده ۱۲ هزار میلیارد تومانی از صندوق ذخیره فرهنگیان وزارت آموزش و پرورش ظرف دو سه سال مقایسه کرد و نمره منفی منطقی و منصفانه‌ای به آن  داد.

متاسفانه باید اعتراف کرد که برخی کج سلیقگی ها و بی‌مهری‌ها به عملکرد مدیریت شهرداری تهران در این دوران روا داشته شد و در شرایطی که دشمنان نظام و رقبای سیاسی ، یکی با انگیزه ناکارآمدنشان دادن نظام اسلامی و دیگری از بیم محبوبیت رقیب ، به مدیریت شهرداری تهران حمله می کردند ، همسویی برخی همفکران سیاسی با تخریب کنندگان ، منطقی به نظر  نمی رسید و جا داشت که اگر می خواهند اشکال و ایرادی را مطرح نمایند، سهم خطاها را در قیاس با حجم  اقدامات و خدمات عظیم ارائه شده ، روشن می ساختند.

البته خوشبختانه دستاوردهای مدیریت جهادی شهرداری تهران ، آنچنان در کاهش مشکلات مردم و اشاعه فرهنگ ایرانی – اسلامی نقش داشته است که حتی برخی اصلاح طلبان را نیز وادار به اعتراف کرده است و مدیریت جدید شهرداری تهران را از تخریب این دستاوردها و به کارگیری تعابیری نظیر شهر سوخته برحذر داشته‌اند و برخی از آنان حتی پا را فراتر گذارده و مدیریت جدید شهرداری تهران را از ادامه دادن شیوه اسبق یعنی دوران مدیریت کارگزاران منع کرده اند و نسبت به پاتوق کارگزاران شدن شهرداری و ریخت و پاش‌های بی‌حساب و کتاب و بی‌نظمی مالی آن دوران هشدار داده‌اند.

البته طبیعی است که مدیریت جدید شهرداری تهران نگران آن باشد که نتواند در میدان ارائه خدمت به مردم و فعالیت‌های فرهنگی و عمرانی ، راه مدیریت جهادی را ادامه دهد و بالطبع در مقام مقایسه نمره کمتری بیاورد اما خطر تهدید کننده آن است که این نگرانی موجب شود مدیریت جدید شهرداری رویکرد سیاسی را در پوشش فرهنگی اجتماعی ، سرلوحه فعالیت‌های خود قرار دهد و ارائه خدمات کمرنگ شود که اگر خدای ناکرده چنین اتفاقی بیفتد مردم تهران به جای گشایش در مشکلات و مسائل شهرداری خود ، باید هر روز شاهد کشمکش‌ها و منازعات فرهنگی سیاسی باشند و شهرداری تهران از یک دستگاه ارائه خدمات به مردم ، به یک حزب سیاسی استحاله گردد.

نگرانی دیگر شایعاتی است که پیرامون احتمال خرید و فروش قریب ۱۲۰۰ پست و مسئولیت شهرداری در گوشه و کنار شنیده می شود و بیم آن  می رود که مشابه دریافت  مبلغ دو میلیارد تومان بابت درج نام نامزد در فهرست انتخاباتی به فرهنگ رایج و نوعی کسب و کار تبدیل شود.

امید است مدیریت جدید شهرداری تهران ، علیرغم تمامی سهم خواهی‌ها و طمع‌ورزی‌ها ، تمهیدات لازم را برای پیشگیری از تحقق این نگرانی ها، به کار گیرد و دستاوردهای مدیریت جهادی را حفظ کند و توسعه  دهد.


منبع: الف

با عباس میرزا در کافی شاپ میدان ولی عصر!!

 تهران، یک عصرشلوغ  و دختر و پسر جوانی که به یک کافی شاپ در پس کوچه های میدان ولی عصر آمده اند تا در خلوت، پشت میز چوبی و گردی که قطرش خیلی بیشتر از قطر یک سکۀ پانصد تومانی نیست بنشینند و دور از چشم اغیار با یکدیگر اختلاط کنند.

ظاهرا دهه چهارمی هستند، دخترک  بینی سربالای جراحی شده دارد و با پوست سولاریوم دیده، گونه های پر شده با ژل و موهای رنگی زیبا مینماید .  پسر جوان نیز با کالج بدون جوراب ، شلوار نسبتاکوتاه ،موهای مدل بوکسوری و ابروهای تمیز کرده، صحنۀ  را تکمیل می کند.

روی میز،گیلاس بلند و پایه دار کافه گلاسه برای زیبای برنزه و فنجان کوچک اسپرسو برای کالج بی جوراب خودنمایی می کنند!

دختر زلف قرمز و صورتی« های لایت» شده اش را روی پیشانی افشان میکند و میگوید: تو این گرما چرا اسپرسو سفارش دادی ؟ اصلا بهتر بود می رفتیم دربند یخ در بهشت می خوردیم !

 پسر آرنج تاتو شده اش را روی میز می گذارد و پاسخ می دهد : عه… اگر آشنایی مارو با هم دید چکار کنیم ؟
دخترلبخند می زند و نگین روی دندانش می درخشد. با ناخن های کاشته شدۀ قرمز رنگش، آرام روی میز ضرب میگیرد و زمزمه میکند : بالاخره آخرش چی ؟ نمیخوای بیای خواستگاری!

پسر پاسخ نمی دهد….

فقط موبایلش را از جیب در می آورد و از منوی  روی میز عکس می گیرد !
دختر می پرسد راستی اَپ روتوش داری ؟

پسر میگوید: چطور ، می خواهی برای کی  عکس بفرستی ؟
دختر پاسخ نمی دهد…
 
                                            **********************
به احتمال زیاد، آن هنگام که در دوران حکومت صفویه ، پای سفیران و نمایندگان کشورهای غربی به ایران باز شد ، و کم کم سوغات فرنگ هم از راه رسید، پادشاهان صفویه هرگز به کافه گلاسه ویخ در بهشت و دلگیری های عاشقانۀ جوانان کافی شاپ نشین تهران در سال ۱۳۹۶ هجری شمسی فکر نمی کردند!

چرا راه دور برویم ؟ آن هنگام که پس از شکست های ایران از سپاه روس و انعقاد معاهده های تلخ گلستان و ترکمانچای ، عباس میرزا و مشاورانش از خود پرسیدند کجای کار می لنگد ؟ و سپس چارۀ کار را در نو کردن ابزار جنگ و روی آوردن به علوم و فنون فرنگی دانستند و تعدادی دانشجو رهسپار دیار فرنگ شدند و کاغذ اخبار به چاپ رسید ، آیا آن هنگام عباس میرزا می دانست صد و خرده ای سال بعد، اَپ روتوش می تواند درکافی شاپ دنج میدان ولی عصر ، رویاهای دخترانه را برای ازدواج بر باد دهد ؟

امیرکبیر چه ؟  وقتی  دارالفنون را تاسیس کرد و این مدرسه با تربیت بیش از هفت هزار تحصیل کردۀ علوم نوین توانست گام موثری در انتقال اندیشۀ مدرن غربی به ایران بردارد،  اصلا به ذهنش خطور می کرد که بعدها رابطۀ معکوس بین سولاریوم و ژل هیالورونیک  با گزینش چند مرحله ای مادرشوهرهای سنتی چه مصیبت هایی برای دختران جوان به بار می آورد ؟

روشنفکران عصر مشروط  چطور ؟ آیا آن ها دوست داشتند ایده ها و احساسات شان را روی آرنج هایشان تاتو کنند !

                                               *************************

ما چگونه هستیم ؟ سنت گراییم ؟ غرب زده ایم ؟ مدرنیم یا بحران هویت داریم ؟ اصلا در چه مرحلۀ جامعه شناختی و تاریخی از تحولات تفکر اجتماعی به سر می بریم ؟ 

در حالی که گروهی از اندیشمندان ما در بارۀ مرحلۀ پست مدرن صحبت می کنند، بسیاری معتقدند که جامعه ایران هنوز به مرحلۀ مدرنیسم هم پای نگذاشته است و آن چه که از نمودهای ظاهری مدرنیسم در جامعه دیده می شود ، در واقع نقابی است که به ضرورت ، گاه بر چهره زده شده و گاه  به کنار می رود.

  سر در گمی قشر جوان و نوجوان و نسل سوم و چهارم انقلاب در تشخیص درست از نادرست، اخلاقی از غیر اخلاقی و هنجار از نابهنجار از تبعات زندگی در اجتماعی است که خواسته چون کبک بخرامد، اما راه رفتن معمولی خود را نیز از یاد برده است!

  نوع پوشش، ادبیات گفتاری، رفتار اجتماعی و تغییرات زندگی شخصی و خانوادگی  مردم ، بیانگر گم شدن آن مقولۀ پیچیده ای است که جامعه شناسان وروانشناسان از آن به « هویت» یاد می کنند.
هویتی که در زمینه های فردی ، اجتماعی و تاریخی  دستخوش بحران شده است. به یاد بیاوریم که غلط نویسی خط و زبان فارسی در بین پاره ای از جوانان ما به نوعی ژست روشنفکری تبدیل شده و بسیاری از آنان حتی با تاریخ پنجاه سال اخیر کشورشان آشنایی ندارند.
 
به یاد بیاوریم جوان امروز که از او انتظار می رود تا با تلفیق صحیح سنت و مدرنیته به افق های جدید از رفتار متعارف و افکار بسامان دست پیدا کند، در این بلبشوی فرهنگی حتی فارسی نوشتن را درست نمیداند و کلمات ساده را اشتباه می نویسد ،بزرگان ادبیات فارسی را نمی شناسد، با تاریخ کشور خود و فراز و نشیب های آن آشنایی ندارد، مصرعی از اشعارفردوسی نخوانده وبا شیخ بهایی و ملاصدرا و ابن سینا هم ملاقاتی نداشته است !

این جوان نمیداند در دوران هشت سالۀ دفاع مقدس، جوانان همسن او در آن زمان چه رشادتها وفداکاری هایی کردند تا استقلال و تمامیت ارضی این سرزمین حفظ شود. نمی داند کشورش از چه میراث فرهنگی غنی و با ارزشی برخوردار است  و حتی نمی داند کتاب کیمیاگر پائولو کوئیلوی برزیلی که در ایران  و همۀ دنیا بارها تجدید چاپ شده ، بازنویسی روایتی از مولوی است.

اما همین جوان ، کودکی اش را با دیدن انیمیشن های آمریکایی و اروپایی و بازی های گیم نتی که در آن طرف آب طراحی و اجرا شده، سپری کرده است و با فیلم های هالیوودی که قبل از اکران در کشور مبدا، در ایران به بازار عرضه شده،  الگوهای رفتار به ظاهر مدرن را آموخته است.
 
ظاهرا مردم تکلیف شان را با خود و با جامعه نمی دانند ، مردمی که از یک طرف ماهیتا و اصالتا به ارزش ها و هنجارهای سنتی و دینی  اعتقاد درونی دارند و از طرف دیگر میخواهند در بیرون ، مدرن جلوه کنند و همین نکته، سامان فکری و رفتاری آنان را به هم می ریزد.

کشوری که همواره نخبگانش را به ماندن در سرزمین مادری و خدمت به وطن تشویق می کند و تحصیل در دانشگاه های داخلی را افتخار می داند، اما ضمنا برای ایرانیانی که درآن طرف آب درس خوانده اند، امتیازات بسیار ویژه تری قائل می شود !

 شهروندانی که از  روشنفکر و تحصیل کرده و مسئول تا افرادی عادی، هیچ یک  تحمل انتقاد را ندارند و اعتراف به شکست یا عذر خواهی پس از خطا را کوچک شدن می پندارند. اما همیشه  خصلت انتقاد پذیری غربی ها را از عوامل موفقیت آن ها می دانند !
 
بیندیشیم به جامعه ای که به تدریج از پدیدۀ ازدواج سفید رونمایی می کند، اما تحت تاثیر فشار خانواده ها و حتی تمایلات مردی که در این رابطه شریک است، این ارتباط معمولا به ازدواج دائم شرعی نمی انجامد و زن به لحاظ عاطفی و حیثیتی مغبون میشود.

به اجتماعی که به حجاب و وقار زن معتقد است، اما رکورددار مصرف لوازم آرایش در خاورمیانه می شود . به شهروندانی که در پی کسب بیشترآزادی های فردی و اجتماعی هستند  ، اما در عین حال تمایل شدیدی برای وارد شدن به حریم شخصی یکدیگر دارند. به والدین تحصیل کرده ای که به استقلال فرزندان معتقدند، اما با حمایت های افراطی از فرزند، قدرت تصمیم گیری و تفکر را از او سلب می کنند.

صاحب نظران  از مدرنیتۀ ناقص سخن گفته اند و اینکه کشورهای مسلمان خاور میانه نمی توانند با معیارهای کشورهای غربی ، به  مرحلۀ مدرنیسم دست یابند. آنان معتقدند پیش شرط های لازم فرهنگی و اجتماعی و سیاسی برای تحقق مدرنیته در این کشورها موجود نیست و ایران را نیز جزء کشورهایی می دانند که در نیمه راه فرایند مدرنیته مانده و تنها نقاب مدرنیسم را به چهره زده است.

در رویکردی دیگر از بومی سازی مدرنیته سخن به میان آمده است . در این دیدگاه مدرن شدن می تواند با نوعی هماهنگی تازه و مستمر با سنت همراه باشد. در فرآیند این هماهنگ شدن، سنت به روز و کارآمد شده و مانع وجود یک گسست تاریخی می شود.

طرفداران بومی سازی مدرنیته معتقدند که اروپایی ها نیز هرگز همه سنت های خود را انکار نکردند، بلکه خیلی اوقات سنت قدیمی در قالب جدید قرار گرفته و در واقع جریان نوزایی سنت ها به وجود آمده است.

این رویکرد بر آن است که چون شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها متفاوت است، جریان مدرنیته که برآیند این شرایط بوده و وابستگی تام و تمامی به آن ها دارد، در هر کشور می تواند به شکل خاصی ظهور کند و در همبستگی و همراهی با سنت های به روز شده  ، در هنجارها و ارزشهای رفتاری و اجتماعی و اخلاقی ، نظمی پویا به وجود آورد.

به هر حال فعلا ما هستیم و سردر گمی در رفتارهای فردی و اجتماعی، ما هستیم و هویتی که تعریف نمی شود و نظام اخلاقی و ارزشی که سامان نمی گیرد. ما هستیم و احساس افسردگی عمومی ناشی از بریدن تدریجی از ریشه ها و وصل نشدن به ریسمان محکمی که از حس تعلیق و بین آسمان و زمین ماندن مصونمان بدارد!

در انتها برای وارد شدن به مبحث شیرین مقصریابی که در عرف ما معمولا شامل حال فرد غایب و خارج از دسترس می شود ، کمی دور و بر را می پاییم و با کمک تخیل به ادوار قدیمه باز می گردیم و متوجه می شویم که همانا  مقصر اصلی مشکلات امروز ما کسی نیست به جز شاهزاده عباس میرزا !
 
      
 
 


منبع: الف

فخرفروشی عضو زن شورای شهر تهران صدای کاربران را درآورد + عکس

فخرفروشی عجیب زهرا نژادبهرام عضو شورای شهر تهران در صفحه اینستاگرامش واکنش کاربران فضای مجازی را در پی داشت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، یکم شهریور سال جاری پنجمین دوره شورای شهر تهران با ۲۱ عضو کار خود را آغاز کرد و در روز اول هیئت رئیسه و شهردار تهران را انتخاب شد.

منتخبان دوره پنجم شورای اسلامی شهر تهران در همین ابتدا با حواشی متعددی روبرو بودند که مورد توجه رسانه ها و کاربران فضای مجازی قرار گرفته است.

در تازه ترین حاشیه زهرا نژاد بهرام عضو زن شورای شهر در صفحه اینستاگرام خود با انتشار عکس پسرش نوشت:
“پسر گلم بزرگ میشه دور از ما
آرمین ما کاناداست”.

 پست عجیب این عضو شورای شهر با واکنش کاربران فضای مجازی همراه بود و آن را به نوعی فخر فروشی دانسته و نظرات جالب و کنایه آمیزی را در جواب نژاد بهرام نوشته اند که خواندن آنها خالی از لطف نیست

گفتنی است پس از واکنش کاربران این عضو شورای شهر با حذف پیام ها ، امکان پیام را نیز بست.

 

برخی از واکنش های کاربران قبل از حذف پیام ها و بسته شدن قسمت نظرات:


منبع: الف

ریزگردها باعث شد بسیاری از مردم از خوزستان بروند

نماینده بهبهان در مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که اصلی‌ترین مساله برای توسعه و حرکت کشور منابع مالی است و اکنون دولت در بدترین شرایط مالی قرار دارد، گفت: دولت با برنامه‌ریزی خوب ،علی رغم مشکلات مالی فراوان در حال انجام کارها است.

به گزارش ایسنا، حبیب الله کشت زر در مراسم کلنگ‌زنی فاز نخست طرح جامع آبرسانی شهرها و روستاهای جنوب شرق خوزستان که هفتم شهریورماه در بهبهان برگزار شد، اظهار کرد: تحولاتی که در زمان آقای شریعتی در خوزستان رخ داده، در طول دوران گذشته بی‌سابقه است و اکنون در شرایطی کار می‌کنیم که دولت در بدترین شرایط مالی قرار دارد.

وی افزود: در حال حاضر ۹۰درصد بودجه دولت جاری است و تنها ۱۰درصد از این بودجه بودجه عمرانی است. از این ۱۰ درصد بودجه عمرانی دولت، بیش از ۹۰ درصد اوراق مشارکت است که دولت از آن استفاده می‌کند. وقتی دولت در چنین شرایطی است، چه انتظاری باید از دولت داشت.

نماینده بهبهان در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: دولت با برنامه‌ریزی خوب ،علی رغم مشکلات مالی فراوان در حال انجام کارها است و اصلی ترین مساله برای توسعه و حرکت منابع مالی است اما دولت در بدترین شرایط مالی قرار دارد.

کشت زر عنوان کرد: خوشبختانه با معرفی وزرای توانمند به مجلس، بهترین تعامل میان مجلس و دولت وجود داشته و اکنون نیز وجود دارد. هیچ مجلسی در دوران گذشته مانند مجلس کنونی با دولت‌ها تعامل نداشته است. از ۱۷ وزیری که دولت به مجلس معرفی کرد، ۱۶ وزیر تایید و وزیری که رای نیاورد نیز به دلیل خواسته‌های نمایندگان خوزستان بود.

وی گفت: آقای بیطرف نیز یکی از وزرای بسیار خوبی بود که دولت به مجلس معرفی کرد اما نمایندگان مجلس خوزستان به جمع‌بندی نرسیدند و به ایشان رای ندادند. کدام مجلس است که تعامل این چنینی با دولت داشته باشد که به همه نمایندگان معرفی شده دولت جز یک نفر رای مثبت دهد.

نماینده بهبهان در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: در رابطه با مسایل و مشکلات دولت که نیاز به وام یا مسایلی دیگر دارد، مجلس در کنار دولت بوده و هست زیرا همه یک هدف دارند و آن هم توسعه و ترقی نظام است. با انسجام وحدت می‌توانیم با دشمنان کشور مقابله کنیم. امروز همه باید همدلی و همراهی را در اولویت خود قرار دهیم.

کشت زر ادامه داد: این‌که به دنبال ایجاد تفرقه میان دولت و مجلس باشیم، هنر نیست بلکه به ضرر نظام است. همه باید در کنار هم تلاش کنند تا مشکلات حل شود.

وی عنوان کرد: ریزگردها یک معضل بزرگ برای استان خوزستان بود که باعث شد تا بسیاری از مردم از خوزستان بروند اما با مصوبات خوب دولت بخش بزرگی از مشکل کانون‌های ریزگردهای درون استان در حال حل شدن است. مصوبه فرودین ماه دولت در بحث آب و فاضلاب در استان کار بسیار بزرگی است و باید در این زمینه به مردم خوزستان تبریک گفت.

نماینده بهبهان در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: بالای ۸۰درصد منابع دولت جمهوری اسلامی متعلق به استان خوزستان است و باید با توجه به این حجم از منابع به استان توجه شود. با نامه‌نگاری‌ها و پیگیری‌های خوب استاندار خوزستان و برگزاری جلسات با آقای نوبخت، استان خوزستان پس از استان تهران در بحث اعتبارات استان دوم کشور است.


منبع: الف

کوچ بازار سیاه خرید و فروش اعضای بدن انسان به فضای مجازی

تنها چیزی که در بساطش مانده اعضای بدنش است.

به گزارش جوان، تنها چیزی که در بساطش مانده اعضای بدنش است؛ ‌کلیه، ‌کبد و قرنیه‌! برای آگهی کردن فروش این اعضا دیگر نیازی نیست تا بیمارستان لبافی‌نژاد یا خیابان شهید فرهنگ حسینی یا به ساختمان انجمن حمایت از بیماران کلیوی برود. کافی است اینترنت تلفن همراهش را فعال کند و متن آگهی را اینگونه بنویسد و کلیه‌اش را به مناقصه بگذارد «‌فوری فروشی، ‌کلیه و بخشی از کبد؛ کاملاً سالم. به دلیل نیاز مالی عجله دارم. ارزان‌تر از همه. قیمت خود را در تلگرام یا اس‌ام‌اس کنید خودم تماس میگیرم» ‌این تنها نمونه‌ای از آگهی‌هایی است که در صفحات اینستاگرام یا حتی در بخش نظرات برخی سایت‌ها دیده می‌شود و پشت پرده‌اش فقر و نابرابری‌های اجتماعی موجب شده تا برخی افراد حاضر شوند اعضای بدنشان را به حراج بگذارند و خلأهای قانونی که موجب شده در این میان سود اصلی به جیب دلال‌ها برود.

بازار سیاهی مجازی با متاعی حقیقی، اینجا عده‌ای آمده‌اند تا آخرین داشته‌هایشان، ‌سلامتی‌شان را به حراج بگذارند. میانگین سنی‌شان ۲۵ ساله است و وجه مشترکشان فقر و احتیاج مالی. یکی خانه‌اش در مصادره بانک است و دیگری ورشکست شده و آن یکی به بیان کلی «نیاز مالی» بسنده می‌کند. متاع فروش‌شان هم کلیه، ‌قسمتی از کبد، مغز استخوان و حتی قرنیه چشم است. سوی دیگر این معامله هم افرادی هستند که هر لحظه با مرگ در جدالند و چشم به آسمان دوخته‌اند تا معجزه‌ای زندگی‌شان را از کابوس مرگی که لحظه‌های زندگی را به کامشان تلخ کرده نجات دهد. این‌بار معجزه زندگی آنها با سلامت و دستان خالی گروهی دیگر گره خورده است. در این میان هم کم نیستند سود‌جویانی که از فقر عضو‌فروشان و نیاز حیاتی منتظران فهرست پیوند اعضا سوء‌استفاده می‌کنند و سود این خرید و فروش سلامت را به جیب می‌زنند. 

دست و پا زدن میان مرگ و زندگی

معلوم نیست چند روز، ‌چند ساعت یا حتی چند ثانیه دیگر می‌تواند بدون کلیه، با شرایط حاد بیماری کبد یا نارسایی قلبی زندگی کند. هم‌اکنون در کشور ۲۷ هزار و ۸۱ نفر بر اساس اعلام انجمن اهدای عضو ایران در انتظار پیوند قرار دارند و در هر ۱۰ دقیقه یک نفر به لیست انتظار اضافه می‌‌شود. در این فهرست انتظار روزی هفت تا ۱۰ نفر طلوع خورشید فردا را نمی‌بینند و به بیان دیگر هر دو ساعت یک بیمار نیازمند به پیوند، جان خود را از دست می‌دهد. همه این قطعات را که در کنار هم بچینیم بهتر می‌توانیم بازار سیاهی را که در حوزه خرید و فروش اعضا شکل گرفته است،  درک کنیم. چه این بازار در فضای مجازی باشد، ‌چه در فضای حقیقی و روی در دیوار بیمارستان‌هایی که در آنها پیوند عضو انجام می‌شود. در این میان نمی‌توان نقش مهم دلالان عضو را در داغ کردن بازار خرید و فروش اعضا نادیده گرفت؛ موضوعی که به باور کارشناسان و نمایندگان مجلس نشانه‌ای از خلأهای قانونی در این زمینه است. 

رشد بازار سیاه اهدای عضو در سکوت قانون

 مسعود پزشکیان، نایب رئیس مجلس در خصوص قوانین حمایتی در زمینه پیوند عضو می‌گوید: قانونی در رابطه با خرید اعضای بدن انسان وجود ندارد، در حقیقت قانون خرید و فروش اعضای بدن را منع کرده به طوری که افراد نمی‌توانند این کار را انجام دهند. 

به گفته وی افراد موردنیاز به پیوند عضو از خویشان، دوستان، آشنایان و داوطلبان این نیاز را تأمین می‌کنند.  پزشکیان معتقد است قیمت‌های اعلام شده برای فروش اعضای بدن همچون کلیه غیررسمی هستند و مراکز و نهادهای مرتبط با پیوند به صورت رسمی نمی‌توانند قیمتی برای فروش کلیه یا هر عضو دیگر بدن اعلام کنند، در قانون اهدا نیز مبلغی تعیین نشده و این امر تحت عنوان هدیه تلقی می‌شود.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با انتقاد از فروش کلیه یا هر عضو دیگری از بدن برای ادامه زندگی و تأمین احتیاجات اولیه می‌افزاید: این نوع دیدگاه به لحاظ اخلاقی، اعتقادی و مدنی قابل قبول نیست هرچند برخی این نظر را منطقی قلمداد ‌می‌کنند. 

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی خرید و فروش اعضای بدن توسط مافیا را محکوم می‌کند و می‌گوید: این روش از ریشه اشتباه است در واقع طرح این موضوعات با تأکید حکم شرعی درست نیست، از این‌رو بهتر است لایحه یا طرحی برای ساماندهی وضعیت پیوند عضو ارائه شود.

رسول خضری، دیگر نماینده مجلس درباره قوانین حمایتی در زمینه پیوند عضو معتقد است: پیوند عضو دارای پشتوانه قانونی است و در این زمینه نظر شرعی نیز وجود دارد. بر این اساس قانون اعلام کرده تا سقف مالی برای اهدای عضو از سوی انجمن حمایت از بیماران کلیوی در نظر گرفته شود.

این نماینده مجلس می‌افزاید: از سویی دیگر اگر بین اهدا‌کننده و دریافت‌کننده عضو توافق مالی جداگانه‌ای صورت گیرد، قانون در برابر آن سکوت کرده و ممانعتی برای این موضوع در نظر نگرفته همین امر باعث شده گاهی یک عضو میلیون‌ها تومان به فروش برسد که این شرایط به شکل‌گیری مافیا در بازار خرید و فروش عضو دامن زده است.  خضری با انتقاد از اینکه قانون در زمینه اینکه افراد باید چگونه تعامل بین خرید و فروش عضو را انجام دهند، سکوت اختیار می‌کند، تصریح می‌کند: از سویی دیگر نظارت‌ها نیز ضعیف بوده و عمدتاً این نظارت‌ها در اختیار NGO‌ها است و این نشان‌دهنده آن است که قانون در این زمینه ورود جدی نداشته و مافیا نیز از همین خلأ قانونی سوء‌استفاده می‌کند.  خضری با تأکید بر ضرورت نظارت‌های شفاف در حوزه خرید و فروش عضو می‌افزاید: اگرچه این موضوع نیاز به قانونگذاری جدیدی دارد، اما وزارت بهداشت نیز می‌تواند با ابلاغ بخشنامه‌ای نسبت به آن ورود پیدا کند.

وزیر بهداشت هم وقتی می‌خواهد درباره خرید و فروش کلیه صحبت کند، آن را زشت می‌خواند و اینگونه توضیح می‌دهد:‌ مردم باید توجه کنند که یک کلیه هم برای آنها مناسب است، می‌بینیم که بسیاری از خانواده‌ها، عزیزان‌شان نیازمند پیوند کلیه هستند و زشت است که عده‌ای کلیه‌فروشی کنند و عده‌ای هم آن را بخرند، در حالی که می‌توانیم اهدای عضو انجام دهیم.  فارغ از این اظهارات اما در صفحات مجازی شبکه‌های اجتماعی همچون در و دیوار شهر پر است از آگهی‌های کلیه و کبد فروشی افرادی که آینده پیش رویشان به اندازه افراد نیازمند پیوند مبهم است و هیچ کس در عمل به فکرشان نیست.
 


منبع: الف

شنبه آخرین فرصت ثبت نام در دوره های کارشناسی دانشگاه علمی کاربردی

مشاور عالی سازمان سنجش گفت: با توجه به تمدید زمان ثبت نام در دوره های مهندسی فناوری و کارشناسی حرفه ای دانشگاه جامع علمی کاربردی، شنبه ۱۱ شهریور آخرین فرصت ثبت نام است.

دکتر حسین توکلی در گفتگو با مهر افزود: به داوطلبانی که تاکنون ثبت نام نکرده اند و داوطلبانی که پیش از این ثبت نام کرده اند، توصیه می شود تا ساعت ۲۴ روز شنبه ۱۱ شهریورماه نسبت به ثبت نام در دوره های مهندسی فناوری و کارشناسی حرفه‌ای (ناپیوسته) دانشگاه جامع علمی کاربردی اقدام کنند و یا در صورت نیاز فرم های خود را ویرایش کنند.

مشاور عالی سازمان سنجش گفت: ظرفیت پذیرش در دوره های مهندسی فناوری و کارشناسی حرفه‌ای نظام آموزش مهارتی دانشگاه جامع علمی کاربردی ۱۸۱ هزار و ۷۲۵ نفر است.

توکلی خاطرنشان کرد: تاکنون ۵۲ هزار و ۶۰۷ نفر در دوره های کارشناسی دانشگاه علمی کاربردی ثبت نام کرده اند.

وی افزود: پذیرش دانشجو در هر یک از کدرشته محل‌های تحصیلی براساس معدل کل مندرج در گواهینامه کاردانی، نوع مدرک کاردانی و سهمیه‌های آزاد، شاغل، رزمندگان و ایثارگران، بومی بودن و با توجه به صلاحیت‌های عمومی داوطلبان براساس ضوابط دانشگاه جامع علمی – کاربردی و مصوبات مربوط صورت می‌گیرد.

مشاور عالی سازمان سنجش گفت: با توجه به اینکه پرداخت هزینه ثبت‌نام به صورت اینترنتی انجام می‌شود، داوطلبان لازم است به وسیله کارت‌های عضو شبکه بانکی شتاب که پرداخت الکترونیکی آنها فعال است با مراجعه به پایگاه اطلاع رسانی این سازمان و پرداخت مبلغ ۲۵۰ هزار ریال (۲۵ هزار تومان) به عنوان وجه ثبت‌نام، نسبت به دریافت اطلاعات کارت اعتباری (شماره سریال ۱۲ رقمی) اقدام کنند.


منبع: الف

استانِ گردنه‌های زیبا، اندر خم یک کوچه است…

«زیباترین جاده‌های کشور، ناامن‌ترین‌ها هستند. گردنه حیران و جاده اسالم ـ خلخال شاید یک دهه نیست که محور گردشگری شده‌اند، اما همواره در فهرست خطرناک‌ترین محورهای مواصلاتی کشور بوده‌اند.»

علیرضا حسن‌پور – کارشناس کمیته‌های تخصصی گردشگری اردبیل ـ بر این باور است که استان اردبیل با وجود زیباترین جاده‌ها، ۱۱۰ چشمه آب معدنی شناخته شده که دمای گمترین آن فقط ۶ درجه، کمتر از گرم‌ترین چشمه آب معدنی جهان در آمریکا است و با داشتن یکی از مرتفع‌ترین دریاچه‌های دنیا پس از اورست، روی قله سبلان با ۴۸۱۱ متر ارتفاع و با وجود دریاچه آب شیرین نئور و قزل‌آلاهای رنگین کمانی‌اش و زندگی پویای ایل شاهسون در دشت‌ها و کوهپایه‌های اطراف آن، هنوز نتوانسته مقصد پایدار برای گردشگران باشد.

معاون گردشگری اردبیل اواخر سال گذشته به استناد آخرین گزارش مرکز آمار ایران مربوط به بهار سال ۹۳، اعلام کرده بود؛ اردبیل از نظر تعداد سفر به تفکیک استان‌های بازدید شده و استان مقصد، رتبه‌ی یازدهم کشور را دارد.

حسن‌پور، کارشناس اکوتوریسم این استان اما بخشی از درجا زدن‌های اردبیل را به وضعیت نامناسب راه‌ها و زیرساخت حمل و نقل در استان اردبیل، نسبت می‌دهد و به ایسنا می‌گوید: زیرساخت در گردشگری خیلی مهم است، محدودیت‌هایی که این استان دارد اجازه نداده اردبیل مقصد پایدار در گردشگری شود.

او، «راه» را یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌های گردشگری می‌داند و اظهار می‌کند: متاسفانه اردبیل نه تنها با چالش‌هایی در حمل و نقل جاده‌ای روبه‌رو است و از ناوگان ریلی محروم شده، که تنها فرودگاه آن نیز به خاطر مکان‌یابی نادرست، قابلیت استفاده در کل سال را ندارد.

وی اضافه می‌کند: این فرودگاه اوایل دهه ۷۰، پس از استان شدن اردبیل، احداث شد که مکان‌یابی نادرست آن سبب شده در نیمه دوم سال، فرود پروازها با مشکل روبرو شود.

کارشناس کمیته‌های تخصص گردشگری در استان اردبیل همچنین نسبت به ناامنی برخی جاده‌های این استان که اتفاقا جزو محورهای شاخص گردشگری هستند، هشدار می‌دهد و می‌گوید: تمام راه‌های مواصلاتی اردبیل از گردنه‌ها می‌گذرد؛ حیران، خلخال، سرچم که با وجود زیبایی کم نظیرشان، اما با ناامنی‌هایی روبرو هستند، چرا که دقیقا زمان برف و سرما این جاده‌ها قابل استفاده نیستند و پایین‌ترین سطح ایمنی را دارند.

حسن‌پور به رویکرد مثبت مسؤولان به گردشگری اشاره کرد و افزود: گردشگری لفظی و کلامی همیشه مورد توجه بوده است، اما زمان تخصیص اعتبار که می‌شود، اولویت آن پایین می‌آید.

وی اضافه می‌کند: اولویت نخست استان اردبیل همیشه کشاورزی بوده، درحالیکه با توجه به ظرفیت‌های طبیعی استان باید گردشگری باشد. اردبیل به غیر از کویر و دریا که البته با آن هم ۵۰ کیلومتر فاصله دارد، هرآنچه بخواهیید دارد. تنوع اقلیمی، طبیعی و مذهبی، ‌ حتی اختلاف دمایی آن قابل توجه است. سبلان هم یکی از هفت قطب اصلی گردشگری کشور به شمار می‌آید که اگر تنها برای همین یک جاذبه، برنامه‌ریزی کنیم استان کلی از آن منتفع می‌شود.

این کارشناس گردشگری ادامه می‌دهد: می‌توانیم به تناسب توانمندی‌های موجود، در این استان مقصد گردشگری تعریف کنیم، ولی متاسفانه همه آن‌ها روی کاغذ است. تا زمانی که اعتباری به این طرح‌ها و ایده‌ها تخصیص ندهند، همه آن‌ها در حد حرف باقی می‌ماند.

حسن‌پور می‌گوید: اعتبارت استان‌ها معمولا به دو صورت ملی و استانی تخصیص داده می‌شود، ولی معمولا یا آن را با تاخیر می‌دهند که فرصت برای پیگیری طرح‌ها محدود است، یا کمتر از رقمی که تعیین کرده‌اند، اعتبار می‌دهند.


منبع: الف

خودکشی در کمین برخی از زنان باردار

نتایج یک تحقیق جدید نشان می‌دهد خودکشی یک عامل مهم مرگ‌ومیر در بین زنان باردار و زنانی است که به تازگی این دوران را پشت سر گذاشته‌اند.

به گزارش ایسنا، بدون شک در دوران بارداری مشکلات مرتبط با سلامت روان همچون افسردگی، اضطراب و تفکر خودکشی بروز می‌کند. زنان باردار و زنانی که به تازگی باردار بوده‌اند به دلیل تغییر در سطح هورمون در برابر مشکلات روانی آسیب پذیر می‌شوند.

در این مطالعه متخصصان کانادایی به بررسی تعدادی زن در فاصله سال‌های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۸ پرداخته و دریافتند پنج درصد از موارد فوتی‌ها در دوران بارداری یا یک سال پس از وضع حمل به دلیل خودکشی بوده‌اند.

به گزارش هلث دی نیوز، به گفته این متخصصان نتایج مطالعه فوق تاکید کننده اهمیت زیاد کنترل دقیق سلامت و بهداشت روانی در زنان باردار و همچنین زنانی است که به تازگی وضع حمل کرده‌اند.


منبع: الف

نجفی به جلسات هیات دولت می رود؟

عضو شورای شهر تهران از پیگیری مسئولان ارشد دولت برای حضور شهردار تهران در جلسات هیات دولت خبر داد.

احمد مسجدجامعی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه در سال‌هایی که از تشکیل بلدیه می‌گذرد تنها در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و در زمان رئیس دولت اصلاحات، شهردار تهران در دولت حضور می‌یافت، گفت: بعد از آن ادبیات شهرداری و دولت از حالت تعامل به تقابل رسید و از طرفین (دولت و شهرداری) اشتیاقی وجود نداشت؛ اما ادبیات نجفی متفاوت‌تر از ادبیات شهرداران گذشته است و می‌تواند ارتباط خوبی فیمابین دولت و شهرداری تهران شکل بگیرد.

مسجدجامعی با بیان اینکه نجفی برای حضور در جلسات هیات دولت به مصوبه احتیاج دارد، گفت: این در حالیست که برخی مسئولان ارشد دولت نیز در حال فراهم کردن مقدمات حضور نجفی در دولت هستند که امیدواریم هر چه زودتر این مهم محقق شود؛ چرا که ارتباط خوب دولت و شهرداری به نفع مردم پایتخت است.


منبع: الف

پیکر شهید حججی تحویل حزب‌الله لبنان شد

خبرگزاری العالم در خبری کوتاه اعلام کرد که پیکر شهید محسن حججی به حزب‌الله لبنان تحویل داده شده است.

به گزارش ایسنا، امروز (سه‌شنبه – ۷ شهریور) اعلام شد که بر اساس توافق «جرود» میان حزب‌الله لبنان و گروه تروریستی داعش، پیکر شهید محسن حججی تحویل گرفته و به کشورمان بازگردانده خواهد شد. مشاور معاون عربی و آفریقای وزیر امور خارجه نیز این خبر را تأیید کرد.

عباس گلرو عباس گلرو در پاسخ به ایسنا در ارتباط با صحت اخبار منتشره در این خصوص گفته بود: در مرحله اول عملیات مقاومت لبنان در مبارزه با گروه‌های تروریستی جبهه النصره در «جرود عرسال» در شمال شرق لبنان، حزب‌الله توانست مناطق وسیعی را از اشغال تروریست‌های جبهه النصره خارج کند و پنج اسیر حزب‌الله را آزاد و تعدادی پیکر شهدا را از طریق مذاکره با النصره تحویل بگیرد. قرار شد در مرحله دوم توافق، علاوه بر آزادی اسیر مقاومت، پیکر شهدای حزب‌الله و همچنین شهدای غیر لبنانی تحویل گرفته شود که نام شهید محسن حججی نیز در فهرست این توافق قرار دارد.

 هنوز مقامات رسمی خبر تحویلِ پیکر شهید حججی به حزب‌الله لبنان را تأیید نکرده‌اند.


منبع: عصرایران

اخبار ضد و نقیض درباره تحویل پیکر شهید حججی

برخی رسانه‌ها در خبری کوتاه مدعی شدند که پیکر شهید محسن حججی به حزب‌الله لبنان تحویل داده شده است؛ اما هنوز هیچ منبع رسمی این خبر را تأیید نکرده است.

به گزارش ایسنا، امروز (سه‌شنبه – ۷ شهریور) اعلام شد که بر اساس توافق «جرود» میان حزب‌الله لبنان و گروه تروریستی داعش، پیکر شهید محسن حججی تحویل گرفته و به کشورمان بازگردانده خواهد شد. مشاور معاون عربی و آفریقای وزیر امور خارجه نیز این خبر را تأیید کرد. با این حال زمان دقیق اجرای مراحل این توافق، اعلام نشده است.

عباس گلرو عباس گلرو در پاسخ به ایسنا در ارتباط با صحت اخبار منتشره در این خصوص گفته بود: در مرحله اول عملیات مقاومت لبنان در مبارزه با گروه‌های تروریستی جبهه النصره در «جرود عرسال» در شمال شرق لبنان، حزب‌الله توانست مناطق وسیعی را از اشغال تروریست‌های جبهه النصره خارج کند و پنج اسیر حزب‌الله را آزاد و تعدادی پیکر شهدا را از طریق مذاکره با النصره تحویل بگیرد. قرار شد در مرحله دوم توافق، علاوه بر آزادی اسیر مقاومت، پیکر شهدای حزب‌الله و همچنین شهدای غیر لبنانی تحویل گرفته شود که نام شهید محسن حججی نیز در فهرست این توافق قرار دارد.

به گزارش ایسنا، برخی رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها خبر تحویلِ پیکر شهید محسن حججی به حزب‌الله لبنان را منتشر کرده‌اند اما هنوز هیچ مقام رسمی چنین خبری را تأیید نکرده است. کانال خبرگزاری العالم در تلگرام نیز خبر کوتاه خود را بعد از دقایقی، حذف کرد. برخی منابع خبری مدعی شده‌اند که این مرحله از توافق هنوز اجرایی نشده است.


منبع: عصرایران

روایت عمارِ «حاج قاسم» در شبکه

تهیه کننده و کارگردان از آسمان در این برنامه به سراغ شهید محمدحسین محمدخانی رفته تا عمار حاج قاسم را به مردم معرفی کند.

به گزارش مشرق، دوربین روایتگر از آسمان این هفته زندگی مرد جوانی را روایت می کند که شرح شهامت و شجاعت و اخلاص اش مخاطب را حیرت زده می کند.

تهیه کننده و کارگردان از آسمان در این برنامه به سراغ شهید محمدحسین محمدخانی رفته تا عمار حاج قاسم را به مردم معرفی کند.

خورشیدی فرد در اینباره گفت: زندگی محمدحسین بخش ها و گفتنی های بسیاری دارد و ما با توجه به وقت و فرصت برنامه به گوشه هایی از آن اشاره کرده ایم.

وی دربارۀ زمان پخش این قسمت از برنامه اش افزود: علاقمندان به فرهنگ جهاد و حماسه می توانند این روایت را روز جمعه ۱۰ شهریور ماه ساعت ۱۶ از شبکۀ دو سیما تماشا کنند.

گفتنی است که در تولید روایت حاج عمار آقایان سلیمانی، اعطاسی، گهرسودی، عباس و بناء مشارکت داشته اند.


منبع: الف

فرماندار: شنیده شدن صدای ترسناک در آسمان آستارا ثابت نشده است

فرماندار بندر آستارا گفت: با وجود جو سازی شبکه های مجازی، هیچ یک از اهالی آستارا از شنیده شدن صداهای بلند یا ترسناک از آسمان این شهرستان گزارش یا شکایتی ارائه نکرده اند و سندی برای اثبات آن، وجود ندارد.

یونس رنجکش سه شنبه شب در مصاحبه با خبرنگار ایرنا افزود: فیلمی که در خصوص به گوش رسیدن صداهای بلند یا ترسناک از آسمان آستارا در شبکه های مجازی منتشر شده ، گویا مربوط به ماه های قبل و شهرهای کشورهای دیگر است و به نظر می رسد در یکی از این فیلم ها، بر روی تصاویری از شهر آستارا ، صداگذاری شده است.

وی اظهار کرد: امروزه همه به تلفن همراه دارای دوربین مجهز هستند و اگر چنین اتفاقی در این شهرستان روی می داد، تعدادی از اهالی نیز فیلم هایی در این رابطه تهیه می کردند اما هیچ شهروند یا گردشگری، سندی در این خصوص ارائه نکرده است.

بابک مجیدی فیلمساز جوان آستارایی نیز در این رابطه گفت: به احتمال قوی، صدای بخشی از فیلم های ترسناک را بر روی تصاویری از شهرهای مختلف و از جمله آستارا، پیاده کرده اند.
وی افزود: در شبکه های مجازی ۲ فیلم در رابطه با شنیده شدن صدای ترسناک از آسمان منتشر شده و با وجود اینکه صدای آنها یکسان است، تصاویر مربوط به شهرهای مختلف است و این امر، صحت فرضیه صداگذاری بر فیلم شهرها را اثبات می کند.

یکی از کاربران فعال شبکه های مجازی نیز، این گونه صحنه سازی ها را شگردی برای تحریک مردم و افزایش شمار کاربران کانال ها و گروه های تلگرامی دانست.
امروز انتشار ۲ ویدئو کوتاه در شبکه های مجازی مبنی بر شنیده شدن صداهای بلند و ترسناک از آسمان شهر آستارا و برخی نقاط دیگر، حس کنجکاوی کاربران فضای مجازی را برانگیخت.
شهرستان مرزی بندر آستارا با ۹۱ هزار نفر جمعیت در غرب استان گیلان و همسایگی جمهوری آذربایجان قرار دارد.


منبع: الف

کشوری که ۵۰۰ سال قبل مقصد سفر ایرانی‌ها بود

شاید موقعیتِ گذرگاه‌گونه ایران مسبب خصلت سفر و سیاحت در ایرانیان شده است. هرچه هست، اینکه سفر سیر آفاق در میان ایرانیان، نماد تکامل و بلوغ و پخته‌شدن بوده است.

به گزارش تسنیم، از موقعیت و اهمیت سیر و سیاحت در دوران قبل از اسلام چیز زیادى نمی‌دانیم. اما در خبر است که ایرانیان طبع سیر و سفر داشته‌اند. از قصص واقعى و خیالى باقى‌مانده می‌توان دریافت که سفرکردن در آفاق جهان، امر ممدوحى بوده و سیاحان و جهاندیدگان در نزد مردم منزلت خاصى داشته‌اند. 

داستان برزویه طبیب که کلیله‌ودمنه را از هند آورد یا سفرعرفانی ارداویراف را که همه شنیده‌ایم، نمونه‌هایی از این داستان‌هاست.

شاید موقعیتِ گذرگاه‌گونه ایران مسبب خصلت سفر و سیاحت در ایرانیان شده است. هرچه هست، اینکه سفر سیر آفاق در میان ایرانیان، نماد تکامل و بلوغ و پخته‌شدن بوده است. ظهور اسلام و گرویدن ایرانیان به اسلام بر اهمیت سفر، بیش از پیش افزود. در قرآن کریم آیات شریفه بسیاری هست که توصیه به سفر کرده‌اند که در زمین سیر کنید و سرنوشت گذشتگان را بنگرید و عبرت بگیرید.

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ ینْشِی النَّشْأَهَ الْآخِرَهَ

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ

در سراسر تاریخ ایران پس از اسلام، سفر از امور مورد احترام بوده و به کسانی که بسیار سفر میکرده‌اند و کوله‌بار از معارف ملل و نحل و ممالک و مسالک میاندوختند، قدر میگذاردند. این افراد به محافل گوناگون ازجمله دربار ملوک راه مییافتند و از تجارب و سفرهایشان می‌گفتند.

 فرهیختگانی چون ابن فَضلان، سلمان سیرافی، ناصر خسرو قبادیانی و امثال آن، شرح سفر و سیاحت خود را نوشته بودند تا دیگران که امکان چنین سفرهایی نداشتند، با خواندن این سفرنامه‌ها از احوال جهان آگاه شوند.سعدی، شاعر بزرگ ما که الحق بر تارُک اندیشه بشری نشسته از سیر آفاق و انفس بهره‌های فراوان برده است. میفرماید:

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

سعدی به گواهی خودش، پختگی اش را از سفرکردن به دست آورده است. در تاریخ ذکر شده است که در دوره صفوی، ایرانیان خیال سفر به سرزمین پرنعمتِ هند در سر می پروراندند و بسیاری از هنرمندان و ادبا و شعرا به هند سفر کرده بودند. میل به سفر در درون ایرانیان هیچ‌گاه فرو نکاهیده و ایرانیان همواره علاقه‌مند به سفر بوده و هستند. بُن‌مایه بسیاری از آثار ادبی ما، سیر و سفر است: هم سیر آفاق و هم سیر انفس.

مثلا داستان سفرهای سندباد بحری، سفرهای ناصرخسرو و سعدی، سفرهای عرفانی شمس‌ تبریزی، سفر مجازی سیمرغ در منطق‌الطیر، سیاحت‌نامه ابراهیم‌بیگ و امثال آن. بنابراین سفر و دیدن جهان، بخشی از فرهنگ و میراث ماست. راههای تاریخی اعم از راههای دریایی و خشکی و تأسیسات وابسته به راه همه بر اهمیت و رونق سفر در ایران دلالت می‌کند. رباطات، کاروانسراها و مسافرخانه‌ها، منزلگاه‌ها، دارالغربا و دارالضیافه‌ها هم برای تکریم مسافران ساخته شده‌اند.

 این‌ها همه آیاتی است که نشان می دهد سفرکردن و خدمت به مسافران جزو فرهنگ ما و فیالواقع میراث‌فرهنگی ماست. در جهان امروز که اسباب و وسایل سفر و گردش در دسترس همگان است و مسافت‌ها و زمان سفر به یمن فناوری، سهل و کوتاه شده و ما ایرانیان هم که همواره در سفر بوده و در حضر میزبان مسافران بوده‌ایم، باید از موهبت تجارب تاریخی و میراث‌مان و موقعیت ویژه کشورمان در رونق و ترویج فرهنگ سفر و گردشگری بکوشیم.

 ترویج گردشگری هم موجب رشد اقتصادی می شود و هم ارزش‌های فرهنگی و طبیعی کشور را به دیگران معرفی می کند. گردشگرانی که به ایران می آیند، هرکدام می توانند سفیر فرهنگ ایران در کشور خود باشند و سیمای ریوف فرهنگ ما را به مردم خود نشان دهند. از آداب میهمان‌پذیری ما نقل کنند و گوشه‌ای از جغرافیای متنوع و تاریخ بلند ایران را بازگو کنند.

فرهاد نظری – مدیرکل دفتر ثبت آثار و حفظ و احیای میراث‌معنوی و طبیعی سازمان میراث‌فرهنگی


منبع: الف