حکم اعدام «بابک زنجانی» تایید شد

میزان نوشت: معاون نظارت دیوان عالی کشور از تایید حکم اعدام بابک زنجانی در دیوان عالی خبر داد.


غلامرضا انصاری معاون نظارت دیوان عالی کشور از تایید حکم اعدام بابک زنجانی در دیوان عالی خبر داد.

وی تصریح کرد: حکم اعدام مهدی شمس و حمید فلاح هروی متهمان ردیف دوم و سوم نقض و به شعبه هم عرض ارجاع شد.

 دی ماه سال ۹۳ بود که سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری خود با خبرنگاران از صدور قرار مجرمیت بابک زنجانی خبر داد و گفت: قرار مجرمیت بابک زنجانی ۲۰۰۰ صفحه است و باید هر صفحه مطالعه شود و زمان می‌برد تا تائید شود و پرونده بسیار سنگین و شامل ۲۰۹ جلد است که با ملزومات آن هر جلد ۲۰۰ صفحه دارد.

بررسی پرونده بابک زنجانی ادامه داشت تا اینکه ۱۱ مهر ماه سال گذشته جلسات محاکمه بابک زنجانی و دو متهم دیگر پرونده فساد نفتی بر اساس کیفرخواست ۲۳۷‌ای به صورت علنی و به ریاست قاضی صلواتی آغاز شد و دادگاه در بیست و شش جلسه و با حضور خبرنگاران به اتهامات این سه نفر رسیدگی کرد.


منبع: alef.ir

فاجعه آبی به قول معاون وزیر نیرو/ ۷۶ درصد منابع آبی را مصرف کرده‌ایم

معاون وزیر نیرو گفت: اگر استفاده بیش از ۶۰ درصد منابع آبی را حداکثر میزان استفاده از منابع آبی هر کشور در نظر بگیریم، ما در حدود ۷۶ درصد از این منابع آبی را استفاده کرده ایم که این یک فاجعه است.

به گزارش خبرآنلاین؛ رحیم میدانی در کنفرانس ملی آب در دانشگاه تهران بیان کرد: آب و مدیریت آن ماهیت پیچیده ای دارد و نیازمند همه علوم است تا بتواند مسایل مربوط به خود را حل و فصل کند.

او با اشاره به عنوان این کنفرانس بیان کرد: آب و محیط زیست که این موضوع کنفرانس است انتخاب درستی بوده چرا که در کشور ما این دو موضوع چنان مهم هستند که در تدوین برنامه ششم به عنوان موضوع خاص مورد توجه قرار گرفته اند.

میدانی افزود: امیدواریم که در احکام برنامه ششم این خاص بودن نیز عینت پیدا کند و با اختصاص منابع مالی به ما کمک کند تا اکثر پروژه های مورد نظر را پیش ببریم.

او ادامه داد: اگرچه آب و محیط زیست در عالم واقع موضوعاتی هستند که بر هم اثر متقابل دارند اما در طبیعت نمی توان آنها را از هم جدا کرد‌ بنابراین در مدیریت کشور این دو حوزه را باید در کنار هم دید.

معاون وزیر نیرو بیان کرد: هر قدر درباره آب و محیط زیست در ایران بحث کنیم باز هم کم است، به دلیل اینکه امروز همه ما شاهد هستیم که در ایران آب و محیط زیست آسیب جدی دیده است.

او ادامه داد: البته نباید این سخنان تعبیر به این شود که تلاش ها و اقدامات پس از انقلاب را نادیده گرفته ایم. کارهای بزرگی از جمله تامین آب شرب، نیروگاه های برق آبی و ساخت سدهای مخزنی در ایران پس از انقلاب اسلامی انجام شده است اما مسیر پویایی جوامع انسانی می گوید که باید مسیری را که در گذشته پشت سر گذاشته ایم را نگاهی بندازیم و بهتر از گذشته گام برداریم.

میدانی با بیان اینکه امروز بیش از ۹۰ درصد از جوامع شهری ایران از آب شرب برخوردار هستند، گفت: ۲.۲ میلیون نفر از روستاییان تحت پوشش منابع آبی شهرکی با ۵۰۰ میلیون دلار از صندوق تخصیص از آب برخوردار خواهند شد.

او با تاکید بر اینکه وظیفه مدیران، آینده نگری است تا جامعه دچار محلکه نشود، بیان کرد: دولت یازدهم از زمانی که تلاش خود را برای مدیریت منابع آبی آغاز کرده، اقدامات غیر سازه‌ای را مورد توجه قرار داده است.

او بیان کرد: کشور ما کشور کم آبی است و این طبیعت ایران است. سهم ما از نذورات آسمانی همین بوده و هنر انسان این که بتواند آن را مدیریت کند. ایران کشور کم آبی است و بیش از نیمی از جمعیت آن در مناطق کم آب مستقر است.

میدانی با اشاره به مشکلات محیط زیستی ایران بیان کرد: علاوه بر سهم طبیعی ایران از منابع آبی و نذورات آسمانی ما با مشکلاتی خارج از طبیعت مواجهیم که خودمان آن را ایجاد کرده ایم.

معاون وزیر نیرو بیان کرد: علاوه بر پدیده تغییر اقلیم که مزید بر علت شده است، مشکل اصلی این است که ما بیش از ظرفیت اکولوژیک از منابع سطحی و زیر زمینی استفاده کرده ایم.

او افزود: اگر استفاده بیش از ۶۰ درصد منابع آبی را حداکثر میزان استفاده از منابع آبی هر کشور در نظر بگیریم، ما در حدود ۷۶ درصد از این منابع آبی را استفاده کرده ایم که این یک فاجعه است.

این مقام مسئول با بیان اینکه منابع زیر زمینی به دلیل فشار بر منابه آبی کشور مختل شده است، گفت: رسیدن به مرز استفاده ۴۰ درصد از منابع آبی دشوار است و ما رسیدن به حدود ۶۹ درصد هدف گذاری کرده‌ایم که با توجه به اینکه شغل اصلی ایرانیان کشاورزی است نمی‌توان بدون ایجاد اشتغال جایگزین استفاده از منابع آبی را به حداقل رساند.

او ادامه داد‌: وضعیت در بخش آب‌های زیر زمین از منابع آبی سطحی بدتر است. کم کم داریم ما منابع آبی را از دست می دهیم بنابراین باید شب و روز روضه منابع زیر زمینی را بخوانیم.

میدانی بیان کرد: ‌آلودگی منابع آب یکی از مشکلات جدی است که به دلیل تخلیه فاضلاب های صنعتی و خانگی به آن دچار شده‌ایم که رودخانه کارون نمونه آن است و رودخانه‌ای که روزگاری مهمترین منبع تامین آب شرب مردم بوده امروز تامین آب شرب از آن میسر نیست.

میدانی با اشاره به اقدامات دولت در زمینه مدیریت منابع آبی بیان کرد: عدم استقرار مدیریت به هم پیوسته منابع آب در کشور مهم ترین دلیل چالش آب در کشور است.

او با اشاره به طرحی ملی تعادل بخشی منابع آبی زیر زمینی گفت: شوراهای منابع آبی ریز را تشکیل دادیم و با دانشگاه محلی در این زمینه فعالیت می کنیم‌.

معاون وزیر نیرو بیان کرد: حاصل تلاش‌های ما این بوده است که ۲.۸ میلیارد متر مکعب آب را به محیط زیست اختصاص دهیم و علاوه بر شرب و صنعت سهمی برای محیط زیست از منابع آبی در نظر بگیریم.


منبع: alef.ir

چگونه سرمایه گذاری موفقی داشته باشیم؟

این روزها با رکود بخش مسکن و فراز و نشیب های بازار ارز و البته کاهش سودهای بانکی هرکسی که مقداری پول دارد به دنبال روشهای سرمایه گذاری مطمئن است روشی که در نهایت بیشترین بازدهی را داشته باشد کاملاً به شما و تصمیماتی که میگیرید بستگی دارد.
به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ تا به حال دیده‌اید انگار چند نفر در حوزه‌ی کاری‌شان به بالاترین نقطه صعود می‌کنند یا از خودتان پرسیده‌اید چرا بعضی سرمایه گذاران مانند وارن بافت میلیاردر می‌شوند در حالی که دیگران دائم به همان نتایج “متوسط” می‌رسند؟
سرمایه گذاران فقط از طریق تصمیم‌های عالی خرید، یا به خاطر حساب سپرده‌ی بازنشستگی قابل ملاحظه، یا از طریق تامین مالی شرکت‌ها به پول هنگفت نمی‌رسند. آنها تمایلات فوق‌العاده‌ای دارند که عمیقا در وجودشان رخنه کرده‌است.
این اصلا یک رویداد تصادفی نیست که بعضی سرمایه گذاران پیروزی را کشف می‌کنند در حالی‌که دیگران هرگز به اهداف‌شان نمی‌رسند.
یقینا خصوصیاتی وجود دارد که بدون شک سرمایه‌گذارانی مانند آقای بافت را از سرمایه گذاران متوسط متمایز می‌کند…آن‌ها اساسا کارها را به روش دیگری انجام می‌دهند.
برای این‌که کفش‌های یک سرمایه‌گذار پربار و موفق را بپوشید، باید برای شروع، اول مانند آنها فکر و رفتار کنید. یعنی عادت‌های‌شان را درک کنید و آنها را در رویکرد مخصوص خودتان به کار بگیرید.در این نوشتار ۵ عادت سرمایه گذاران خیلی موفق آمده‌است.
همچنین بخوانید: بهترین سرمایه گذاری در ایران
۱. تحقیق می‌کنند
مطالعات، مشاهده، و تحلیل فراوان همه‌جا، از جمله در تلویزیون، اینترنت، مجله‌ی وال‌استریت ژورنال درباره‌ی سرمایه‌گذاری موجود است. قبل از سرمایه‌گذاری در یک شرکت، از محصول‌شان استفاده کنید، درباره‌ی آن کسب‌وکار مطالعه کنید. هرچه آن کسب‌وکار را بهتر درک کنید، نسبت به سرمایه‌گذاری‌تان بیش‌تر احساس اطمینان می‌کنید.
سرمایه‌گذاران موفق پشت هر تصمیم خرید یا فروش سهام یک علت دقیق دارند و فقط به خاطر این‌که یک تحلیلگر در تلویزیون خریدن یک سهام را توصیه می‌کند، دست به این کار نمی‌زنند.
برای این‌که به اهداف سرمایه‌گذاری‌تان برسید، باید درباره‌ی پورتفوی خودتان همین رویکرد را در پیش بگیرید.
۲. کسب و کار را درک می‌کنند
تعداد بسیار زیادی سازمان برای سرمایه‌گذاری وجود دارد و ممکن است خیلی از آنها ظرفیت آن را داشته‌باشند که گزینه‌ی خوبی برای سرمایه‌گذاری باشند، اما معنی‌اش لزوما این نیست که شما باید در آنها سرمایه‌گذاری کنید.
اگر هیچ‌چیز درباره‌ی فناوری نمی‌دانید، چرا دوست دارید در یک شرکت فناوری سرمایه‌گذاری کنید؟ آیا می‌دانید چگونه افزاره‌ی بعدی تلفن همراه، یا گرایش‌های فناوری را که روی سرمایه‌گذاری در آن کسب‌وکار تاثیر دارد، ارزش‌یابی کنید؟ به سرمایه‌گذاری در حوزه‌ای بپردازید که به خوبی می‌شناسید.
اگر با آن کسب‌وکار و محصولات‌اش، و صنعتی که در آن کار می‌کند بیگانه باشید؛ برای‌تان دشوارتر خواهد بود که درباره‌ی سرمایه‌گذاری تصمیم‌های هوشمندانه بگیرید. سرمایه‌گذاران موفق همیشه روی چیزی سرمایه‌گذاری می‌کنند که آن را به خوبی می‌شناسند و تلاش‌های سرمایه‌گذاری‌شان را درون حلقه‌ی چیزهایی متمرکز می‌کنند که از آن سررشته دارند. مثلا، وارن بافت روی سهام فناوری سرمایه‌گذاری نمی‌کند، علت آن ساده است، چون این حوزه‌ای نیست که در آن سررشته دارد.
۳. یک راهبرد تنوع دارند
تنوع مهم است. اگر فقط در ۲ یا ۳ شرکت سرمایه‌گذاری کنید نمی‌توانید یک سرمایه‌گذار موفق باشید. برای این‌که یک سرمایه‌گذار موفق باشید، همیشه مشخص کنید به هر نوع صنعت یا شرکت چه‌قدر می‌خواهید اختصاص دهید و سپس سرمایه گذاری‌تان را تنوع دهید تا ریسک را کاهش دهید و شانس موفقیت‌تان را بالا ببرید. سرمایه‌گذاران موفق درتنوع دادن به سرمایه‌گذاری و توزیع ریسک بهترین هستند. در نظر داشته‌باشید، اساس تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری پربار دانش و تحلیل کسب‌وکار و صنعت است. هرچه دانش بیش‌تری داشته‌باشید، می‌توانید تصمیم‌های بهتری بگیرید. هر سرمایه‌گذار موفق یک راهبرد سرمایه‌گذاری معین و تعریف‌شده دارد و آن راهبرد را حفظ می‌کند. در این بین، بعضی سرمایه‌گذاران موفق مانند وارن بافت راهبرد تمرکز روی پورتفو را ترجیح می‌دهند.
همان‌طور که وارن بافت می‌گوید: “تنوع یک حفاظ در برابر بی‌خبری و نادانی است. این برای کسانی که می‌دانند چه می‌کنند مفهوم خیلی کمی دارد.”
۴. بلندمدت فکر می‌کنند
وقتی هیجان به ما دست می‌دهد و درگیر طرز فکر کوتاه‌مدت می‌شویم، گاهی تصمیم‌های بسیار بدی می‌گیریم. وقتی پای سرمایه‌گذاری در میان است- صبور باشید- بلندمدت فکر کنید. یعنی برای ماه‌ها و سال‌ها صبر داشته‌باشید، نه فقط برای چند ساعت، چند روز، یا چند هفته. همه‌ی سرمایه‌گذاران موفق برای دیدن پیروزی خیلی صبور هستند. آنها وقتی بعد از محاسبه و بررسی یک کسب‌وکار، روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند، آماده هستند صبر کنند تا طرح‌شان تحقق پیدا کند.
همچنین بخوانید: بهترین صندوق های سرمایه گذاری در بورس
۵. به سرعت از اشتباهات‌شان درس می‌گیرند
وقتی یک سرمایه‌گذار درباره‌ی تجربه صحبت می‌کند، اساسا درباره‌ی آزمون‌هایی که با آنها مواجه شده، ناکامی‌هایی که داشته، درس‌هایی که آموخته، و پیروزی‌هایی که به‌دست آورده‌است صحبت می‌کند. یک فرد بدون محاسبات غلط، پیش‌بینی اشتباه، و خطا هرگز نمی‌تواند یک سرمایه‌گذار موفق شود.
موفق‌ها خطا می‌کنند اما از این اشتباه‌ها دلسرد نمی‌شوند، چون می‌دانند اشتباه بخشی از فرآیندی است که باید طی کنند تا یک سرمایه‌گذار بهتر شوند.
ما وقتی در بازار سهام سرمایه‌گذاری می‌کنیم، ممکن است احساس درماندگی کنیم- انگار پیامدها کاملا از کنترل‌مان خارج هستند. اما اساسا این‌طور نیست. با گرفتن تصمیمات گسترده و هوشمندانه بر اساس عادادت و ویژگی‌های ذکرشده در بالا، می‌توانیم به تصمیم‌های سرمایه‌گذاری‌مان نظم بدهیم و از فجایع مالی اجتناب کنیم.
The post چگونه سرمایه گذاری موفقی داشته باشیم؟ appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

راهکارهایی برای رفع خستگی و کسالت در فصول سرد

به گزارش ایران خبر، رضا زاد اسماعیلی متخصص طب سنتی اظهار داشت: در فصل سرما به دلیل افزایش رطوبت هوا در افرادی که طبع بلغم دارند،میزان سردی در آن‌ها افزایش پیدا کرده و تمایل به خواب در آن‌ها بیشتر می‌شود.

 

وی اضافه کرد: افرادی که دارای طبع سودا هستند نیز به دلیل داشتن طبع سرد و خشک با بروز سرما، میزان کم تحرکی سلول‌های بدن آن‌ها افزایش یافته و همین امر سبب افزایش سرد مزاجی و به دنبال آن افزایش خواب آلودگی، کسالت، خستگی و ضعف و بی حالی در آن‌ها می‌شود.

 

این متخصص طب سنتی عنوان کرد: چنین افرادی که دارای طبع سرد و خشک هستند برای جلوگیری از بروز خستگی و خواب آلودگی لازم است تدابیری اندیشیده و برنامه غذایی و فعالیت‌های روزانه خود را با محوریت خاصی تنظیم کنند.

 

زاد اسماعیلی در خصوص برنامه غذایی مناسب برای این افراد اظهار داشت: این افراد بهتر است در برنامه‌های غذایی خود از مصرف مواد غذایی مورد استفاده در فصل بهار و تابستان خودداری کرده و از غذاهایی که طبیعت گرم دارند، همچون میوه‌هایی مانند سیب، انجیر، هویج و مغزها همانند بادام زمینی مصرف کنند.

 

این متخصص طب سنتی تاکید کرد: گرم کردن بدن با ورزش‌ها و نرمش‌های ورزشی و ایستگاهی برای جاری شدن خلط سرد کننده در بدن مانع از ایجاد خستگی و خواب‌ آلودگی در خود شوند.

 

وی بیان کرد: افرادی که در فصول سرد دچار خواب آلودگی در فصول سرد سال می‌شوند، باید توجه کنند که ادامه این روند سرد کننده در بدن عامل بسیاری از بیماری‌ها در بدن است.

 

زاد اسماعیلی گفت: افرادی که به دلیل سرد مزاجی در   فصول سرد دچا  خواب آلودگی می‌شوند باید دقت کنند که بر افکار خود کنترل داشته و روحیه خود را با جملات مثبت گرم و شاداب نگه دارند، چراکه طرز فکر در هوشیاری و شادابی شما در طول روز بسیار موثر است.

 

این متخصص طب سنتی در خصوص مواد غذایی و نوشیدنی‌های موثر در هوشیاری افراد سرد مزاج، گفت: مصرف هر روزه ارده کنجد، شیره انگور یا شیره خرما، اضافه کردن ادویه‌های گرم همچون دارچین در دمنوش‌ها صبحگاهی مانند دمنوش نعنا، بهار نارنج و یا استوخدوس و یا مصرف عسل که نقش بسیار موثری در گرم نگه داشتن بدن دارد و یا خوردن جوشانده پودر دارچین به همراه عسل و نیز خوردن ۴ مغز برای افرادی که در فصول سرد سال دچار خواب‌آلودگی می‌شوند، بسیار موثر است.

 

زاد اسماعیلی بیان کرد: مصرف چند قطره لیموترش به همراه دمنوش‌های مصرفی خود سبب افزایش راندمان کاری، افزایش سیستم ایمنی بدن و نیز افزایش هوشیاری افراد در طی روز و در حین انجام فعالیت ‌های روزانه و کاهش طبع سردی در این افراد می‌شود.


منبع: irankhabar.ir

علل مختلف درد در ناحیه سینه

به گزارش ایران خبر، درد سینه غیر قلبی (NCCP) اصطلاحی است که برای توضیح درد در ناحیه سینه که از بیماری قلبی یا حمله قلبی ناشی نمی شود، کاربرد دارد. در ادامه با برخی از دلایل ایجاد این درد بیشتر آشنا می شویم.

بیماری رفلاکس معده
بیماری رفلاکس معده (GERD) یا بازگشت اسید، شایع‌ترین دلیل درد سینه غیر قلبی است و سهمی ۲۲ تا ۶۶ درصدی را در این زمینه به خود اختصاص داده است. این شرایط به واسطه بازگشت محتویات معده به مری رخ می دهد. درمان بیماری رفلاکس معده نیازمند رویکردی گام به گام است که تغییر در سبک زندگی و کنترل ترشح اسید معده را شامل می شود. از جمله تغییرات سبک زندگی می توان به کاهش وزن، پرهیز از وعده های غذایی بزرگ و دراز نکشیدن حداقل سه ساعت پس از صرف وعده غذایی اشاره کرد. همچنین پرهیز از الکل، نعناع، کافئین، شکلات، آب مرکبات و غذاهای مبتنی بر گوجه فرنگی توصیه می شود. با توجه به شدت بیماری، درمان دارویی برای رفلاکس معده می تواند مصرف ضد اسیدها، مسدودکننده های H2 و مهارکننده های پمپ پروتون به منظور کاهش سطوح اسید معده را شامل شود.

اختلالات حرکتی مری
اختلالات حرکتی مری دلیلی کمتر شایع برای دردهای سینه غیر قلبی است از جمله این اختلالات می توان به اسپاسم منتشر مری (DES)، مری فندق شکن، و آشالازی اشاره کرد.
اختلالات حرکتی مری از طریق رویکردهای درمانی مختلف که اسفنکتر تحتانی مری را هدف قرار می دهند، درمان پذیر است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱٫ استفاده از مسدودکننده های نیترات ها و کلسیم که هر دو اسفنکتر تحتانی مری را تسکین می دهند.
۲٫ تزریق بوتولینوم. بوتولینوم انتقال دهنده های عصبی عضلانی استیل کولین را کاهش می دهد که تسکین اسفنکتر تحتانی مری را موجب می شود.
۳٫ استفاده از روش بالون گشادکننده در صورت تنگ شدن مری.
 
۴٫ انجام جراحی برای بریدن اسفنکتر تحتانی مری (برش بافت عضلانی)

حساسیت شدید مری
حساسیت شدید مری یکی دیگر از عوامل درد سینه غیر قلبی است. افراد مبتلا به حساسیت شدید مری با تغییرات کوچک فشار در مری یا مقدار اندکی بازگشت اسید معده، درد در ناحیه قفسه سینه را تجربه می کنند. در صورت ابتلا به بیماری رفلاکس معده، سرکوب اسید معده بخشی از درمان اولیه محسوب می شود. داروهای ضد افسردگی ممکن است برای مسدود کردن سیگنال های درد به کار گرفته شوند. شناخته شده‌ترین کلاس داروهای ضد افسردگی از نظر تعدیل درد، داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای (TACs) هستند. استفاده متناوب از این داروها و سرکوب اسید معده می تواند بهترین گزینه درمانی برای حساسیت شدید مری باشد.

آمبولی ریه
آمبولی ریه به شکل گیری لخته خون در یک یا چند شریان در ریه ها ارجاع می شود که می تواند حتی زندگی فرد را تهدید کند. آمبولی ریه یکی دیگر از دلایل شکل گیری درد سینه غیر قلبی است. برای تشخیص آمبولی ریه از سی تی آنژیوگرافی (CTA) استفاده می شود. در صورت عدم دسترسی به سی تی آنژیوگرافی، از آنژیوگرافی ریه برای تشخیص آمبولی ریوی استفاده می شود. افرادی که آمبولی ریه در آنها تشخیص داده می شود نیازمند داروهای ضد انعقاد یا اقدامانی برای پیشگیری از لخته شدن هر چه بیشتر خون هستند. داروی ضد انعقاد اولیه که مورد استفاده قرار می گیرد، وارفارین است.

پنوموتوراکس
پتوموتوراکس به حضور غیر طبیعی هوا در فضای پلورال یا جنبی ارجاع می شود. فضای پلورال به فضای بین دیواره سینه و سطح شش گفته می شود. پنوموتوراکس یکی دیگر از دلایل درد سینه غیر قلبی است. تروما شایع‌ترین دلیل پنوموتوراکس است. سیگار کشیدن خطر شکل گیری این شرایط را افزایش می دهد. با توجه به شدت پنوموتوراکس، درمان می تواند شامل نظارت بر مقدار اندک هوا تا جایگذاری لوله در سینه برای موارد شدیدتر باشد. از جمله عوارض پنوموتوراکس شدید می توان به نارسایی تنفسی و ایست قلبی اشاره کرد.

سینه پهلو
سینه پهلو شامل عفونت بافت ریه توسط ویروسی، باکتری یا قارچ می شود و یکی دیگر از دلایل درد سینه غیر قلبی است. استرپتوکوک پنومونیه شایع‌ترین علت باکتریایی ابتلا به سینه پهلو است. تشخیص سینه پهلو اغلب از طریق تصویربرداری پرتو اکس از سینه انجام می شود.

سرطان ریه
سرطان ریه یکی دیگر از دلایل درد سینه غیر قلبی است. سالانه افراد بسیاری در سراسر جهان جان خود را در نتیجه ابتلا به این بیماری از دست می دهند. افرادی که سیگار می کشند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سرطان ریه قرار دارند. قرار گرفتن در معرض دود سیگار نیز می تواند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهد. درمان سرطان ریه شامل انجام عمل جراحی، شیمی درمانی یا پرتو درمانی می شود.

برسام (ذات الجنب)
برسام به التهاب پرده جنب یا غشا اطراف ریه ها ارجاع می شود. این بیماری با درد شدید در قسمت سینه که می تواند با تنفس عمیق، سرفه، عطسه، یا حرکت سینه بدتر شود، توصیف می شود. از جمله دلایل ابتلا به برسام می توان به عفونت های ویروسی، آمبولی ریه، سینه پهلو، تروما، سل، پنوموتوراکس، و بیماری های مرتبط با آزبست اشاره کرد.

التهاب مفصل و غضروف دنده
التهاب مفصل و غضروف دنده به التهاب غضروف اتصال دهنده دنده ها به استخوان سینه یا جناغ سینه ارجاع می شود. بانوان بیشتر از آقایان تحت تاثیر این بیماری قرار می گیرند. درمان این شرایط بر کاهش التهاب متمرکز است و می تواند با استفاده از داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی (NSAIDs) همراهی شود. در موارد غیر قابل کنترل و شدید، ممکن است تزریق مسکن و استفاده از یک داروی استروئیدی مانند متیل پردنیزولون یا بتامتازون مد نظر قرار بگیرد.

اختلالات روانی
اختلالات روانی نیز می توانند درد سینه غیر قلبی را موجب شوند. شناخته شده‌ترین موارد در این زمینه اضطراب و افسردگی هستند. درمان های خاص برای اضطراب و افسردگی بکار گرفته می شوند که می تواند در بلند مدت درد سینه را کاهش داده یا از آن جلوگیری کند


منبع: irankhabar.ir

حکم اعدام بابک زنجانی در دیوان عالی تایید شد

میزان نوشت: معاون نظارت دیوان عالی کشور از تایید حکم اعدام بابک زنجانی در دیوان عالی خبر داد.


غلامرضا انصاری معاون نظارت دیوان عالی کشور از تایید حکم اعدام بابک زنجانی در دیوان عالی خبر داد.

وی تصریح کرد: حکم اعدام مهدی شمس و حمید فلاح هروی متهمان ردیف دوم و سوم نقض و به شعبه هم عرض ارجاع شد.

 دی ماه سال ۹۳ بود که سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری خود با خبرنگاران از صدور قرار مجرمیت بابک زنجانی خبر داد و گفت: قرار مجرمیت بابک زنجانی ۲۰۰۰ صفحه است و باید هر صفحه مطالعه شود و زمان می‌برد تا تائید شود و پرونده بسیار سنگین و شامل ۲۰۹ جلد است که با ملزومات آن هر جلد ۲۰۰ صفحه دارد.

بررسی پرونده بابک زنجانی ادامه داشت تا اینکه ۱۱ مهر ماه سال گذشته جلسات محاکمه بابک زنجانی و دو متهم دیگر پرونده فساد نفتی بر اساس کیفرخواست ۲۳۷‌ای به صورت علنی و به ریاست قاضی صلواتی آغاز شد و دادگاه در بیست و شش جلسه و با حضور خبرنگاران به اتهامات این سه نفر رسیدگی کرد.


منبع: alef.ir

واژگونی اتوبوس در محور نهبندان – زاهدان ۱۶ مجروح بر جای گذاشت

بامداد امروز واژگونی یک دستگاه اتوبوس در محور نهبندان – زاهدان ۱۶ مجروح بر جای گذاشت.

به گزارش تسنیم، واژگونی یک دستگاه اتوبوس در محور نهبندان _زاهدان ۱۶ مجروح بر جای گذاشت.

معاون مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی زابل در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در زاهدان، اظهار داشت: ساعت ۳ و ۵۴ دقیقه بامداد امروز تماسی مبنی بر واژگونی یک دستگاه اتوبوس در محدوده “سفید آبه” با مرکز فوریت‌های پزشکی گرفته شد که بلافاصله نیروهای امدادی به منطقه اعزام شدند.

محمد ستوده افزود: در این حادثه ۱۶ نفر مجروح شدند که بلافاصله توسط ۶ دستگاه آمبولانس به بیمارستان “خاتم الانبیاء(ص)” زاهدان اعزام شدند.


منبع: alef.ir

ماجرای عجیب کشته شدن یک گروگان

ایران نوشت: سردسته یک شبکه زورگیری که با تهدید رانندگان اقدام به سرقت و آدم‌ربایی کرده بود، در برابر اتهام سنگین قتل یک راننده تاکسی قرار گرفت.

این تبهکار هنگامی که راننده جوان را با دست‌های بسته در صندوق عقب تاکسی انداخته بود و از دست پلیس فرار می‌کرد هدف شلیک  مأموران قرار گرفت، اما گلوله‌ای به صندوق عقب تاکسی اصابت کرد که باعث مرگ این راننده شد.

ماجرای اول: دوم اسفند ۹۲ «سیروس» – سردسته شبکه زورگیری – و دوستش «اکبر» در خیابان ۴۵ متری گلشهر خودروی تاکسی را به مقصد مهرشهر دربست اجاره کردند اما پس از طی مسافتی، با تهدید راننده تصمیم به سرقت خودرو گرفتند که با مقاومت راننده تاکسی، او را زخمی کردند و پس از سرقت اموالش متواری شدند.

ماجرای دوم: سردسته شبکه، دو روز بعد که با همدستی «سعید» در خیابان دکتر همایون سوار تاکسی خطی شده بودند به بهانه بیماری همسرش، راننده را به محله کلاک کشاندند و در کوچه‌ای خلوت، با تهدید چاقو چند قرص خواب‌آور به راننده خوراندند ولی راننده ربوده شده در فرصتی مناسب از دست سارقان فرار کرد و دزدان خودروی او را به سرقت بردند.

ماجرای سوم: هفتم اسفند سردسته شبکه به همراه پسری به نام «بهزاد» در میدان شاه عباسی خودروی پراید را به مقصد خیابان ساسانی دربست اجاره کردند. آنها در یکی از کوچه‌های خیابان مصباح با تهدید راننده با چاقو، وی را وادار به خوردن چند قرص خواب‌آور کرده و او را در صندوق عقب خودرویش حبس کردند. سارقان پس از ربودن اموال راننده، برای انجام کاری مقابل بیمارستانن کسری توقف کردند که راننده جوان از صندوق خودرو خارج شد و پا به فرار گذاشت.

… جنایتی دیگر: سردسته شبکه با فرار طعمه‌اش با همدستی «بهزاد» در ادامه اقدامات خلافکارانه‌اش، مرد جوانی را در گوهردشت به عنوان مسافر سوار خودروی مسروقه راننده فراری کردند اما در میان راه به بهانه پنچر شدن لاستیک ایستادند و پس از سرقت اموال این مسافر با تهدید چاقو او را در بیرون شهر در باغ متروکی رها کردند.

و ماجرایی دیگر: «سیروس» سردسته باند ساعت ۶ صبح روزبعد، زن جوانی را در چهارراه طالقانی به مقصد مترو سوار کرد و در نزدیکی مترو با اشاره به همدستش – عادل – ضمن تهدید زن جوان با چاقو به سرقت اموال وی پرداختند و با تغییر مسیر به سمت جاده چالوس راه افتادند تا نقشه شومشان را اجرا کنند، اما خودروی مسروقه‌شان خراب شد و به رها کردن زن اقدام کردند.

در ادامه جنایات این تبهکاران، تلاش گشت‌های پلیس در شهر کرج برای شناسایی و دستگیری اعضای شبکه آدم‌ربایی و زورگیری پیگیری شد. تا اینکه مأموران یکی از همدستان «سیروس» را دستگیر کردند و به اطلاعاتی در مورد وی دست یافتند. تصویر چهره‌نگاری سردسته شبکه در اختیار کارآگاهان قرار گرفت و دستور قضایی برای شناسایی مخفیگاه وی آغاز شد  سرانجام صبح جمعه ۱۳ اسفند مأموران گشت کلانتری اسلام‌آباد کرج با مشاهده خودروی تاکسی سمند و رفتارهای عجیب پسر جوانی که روی صندوق عقب نشسته بود، ظنین شدند اما به محض نزدیک شدن به آن، راننده ناگهان بسرعت حرکت کرد و درحالی که هنوز دوستش روی صندوق نشسته بود، مسیر میدان آزادگان را پیش گرفت و در فرصتی مناسب، خود را به داخل خودرو کشاند.

خودروی مورد تعقیب، در مسیر جاده محمدشهر، با سرعتی زیاد حرکت کرد و همزمان با فاصله گرفتن از خودروی پلیس، سرنشین عقب پیاده شد تا فرار کند اما مأموران او را دستگیر کردند. بلافاصله‌هم پیام دستگیری راننده فراری و توقیف تاکسی سمند به همه واحدهای گشتی در طول مسیر اعلام شد.

سردسته در تله پلیس

مأموران کلانتری ۲۵ محمدشهر که رد خودروی مورد نظر را شناسایی کرده بودند با ایجاد راهبندان مصنوعی، مسیر تردد خودروها را بستند اما «سیروس» که خود را درتله پلیس گرفتار می‌دید، پس از برخورد با چند خودروی سواری فرار کرد.

مأموران برای متوقف‌کردن وی با دو اسلحه اقدام به شلیک هوایی کردند ولی با بی‌توجهی راننده روبه رو شدند. بنابراین لاستیک‌های عقب خودرو را نشانه گرفتند و راننده فراری در محمدشهر ناچار به توقف شد. «سیروس» پس از بازداشت به اداره آگاهی کرج انتقال یافت. این در حالی بود که در بازرسی تاکسی، مأموران جسد خون آلود راننده را با دست‌های بسته در صندوق عقب یافتند که براثر شلیک گلوله به قلب و کبدش جان باخته بود.

بدین‌ترتیب «سیروس» و ۴ همدستش علاوه بر اتهام مشارکت در ۵ مورد آدم‌ربایی، به سرقت همراه با آزار و اذیت نیز متهم شدند و شاکی‌ها خواستار اشد مجازات آنان شدند. همچنین دادستان کرج، رئیس‌شبکه زورگیری را به‌دلیل اقدام‌های وحشتناک و خشونت بارش محارب شناخت اما دادگاه انقلاب کرج وی را مصداق محاربه ندانست و با ارجاع پرونده به دیوانعالی کشور، شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز، مسئول رسیدگی به پرونده شناخته شد.

در جلسه محاکمه «محمدرضا دهقانی محمدهادی» نماینده دادستان کرج در بیان کیفرخواست گفت: سیروس -۳۵ ساله- متهم به ۵ مورد آدم‌ربایی با خودروی سواری مسروقه، ۴ مورد سرقت همراه با آزار و اذیت با سلاح سرد، رابطه نامشروع و مزاحمت تلفنی و تهدید زن جوان به قتل با مشارکت «اکبر»، «سعید»، «بهزاد» و «عادار» است. همچنین وی در حادثه قتل «مصطفی» (راننده تاکسی) نیز مجرم شناخته شده است. در حالی که طبق قانون بکارگیری و حمل سلاح، تیراندازی مأموران منطبق با ماده قانونی است و مأمور پلیس از اتهام قتل تبرئه شده است. اما «سیروس» با آگاهی و به‌صورت عمد، مقتول را در معرض اصابت گلوله پلیس قرارداده و باعث قتل او شده است با این حال متهم ردیف اول در دفاع از خود در برابر اتهام قتل گفت: من فقط برای سرقت خودرو در مسیر راننده سمند قرار گرفتم و پس از خوراندن چند قرص خواب آور، دست‌هایش را بستم و او را در صندوق عقب انداختم اما او با شلیک پلیس به‌قتل رسید، بنابراین نقشی در قتل عمد نداشتم.

در پایان محاکمه، قاضی «هدایت رنجبر» رئیس شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز به همراه دو قاضی مستشار وارد شور شدند تا حکم اعضای شبکه را صادر کنند و در خصوص پرونده قتل راننده تاکسی هم تصمیم‌ بگیرند.


منبع: alef.ir

زنان قدبلند در پیری با مشکلاتی روبرو هستند

به گزارش ایران خبر، زنان بلندقدتر تا رسیدن به اواسط دهه ۷۰ زندگی خود احتمالا بیشتر دچار مشکلات فیزیکی و روانی در مقایسه با همتایان کوتاه قدتر خود می شوند.

به گفته محققان زنان بلندقامت تر می توانند با انجام برخی اقدامات خود را از تاثیرات منفی اندام بلند برهانند. چندین فاکتور از جمله ژنتیک و برخی شرایط خاص بر سرنوشت افراد بلندقامت تاثیر می گذارد. به گفته ونجی ما، سرپرست تیم تحقیق از دانشگاه هاروارد، مطالعه قبلی نشان داده است که افراد بلندقامت تر از ریسک کمتر ابتلا به بیماری قلبی برخوردار هستند، اما ریسک بروز سرطان در آنها بیشتر است.

«ونجی ما» در ادامه تاکید می کند که محققان نمی دانند چگونه قامت بلند زنان بر سلامت عمومی آنها با افزایش سن تاثیر می گذارد. در این مطالعه محققان، داده های بیش از ۶۸ هزار زن را بررسی کردند، قد زنان به همراه اطلاعات مربوط به شاخص توده بدنی، وضعیت سیگار کشیدن، میزان فعالیت بدنی و رژیم غذایی شان در سال ۱۹۸۰، زمانیکه میانگین سنی شان ۴۴ سال بود، ثبت شده بود. روند پیگیری افراد تحت مطالعه تا سال ۲۰۱۲ ادامه داشت. در سال ۲۰۱۲ محققان تعیین کردند کدامیک از زنان دارای معیارهای «پیری سالم» هستند. تعریف پیری سالم اینگونه است، زنی که هیچ مشکل حافظه، مشکل فیزیکی و محدودیت های سلامت روان را گزارش نکره باشد و عاری از ۱۱ بیماری مزمن نظیر سرطان، دیابت نوع۲ و نارسایی کلیه باشد.



زنان براساس قدشان به ۵ گروه تقسیم شدند: میانگین قد گروه ها به ترتیب ۱۵۷.۵ cm، ۱۶۰ cm، ۱۶۲.۶ cm، cm  ۱۶۷.۶ و ۱۷۲.۲ cm  بود. محققان دریافتند در مقایسه با گروهی که میانگین قدشان ۱۵۷.۵ cm بود، زنان گروه ۱۷۲.۲ cm کمتر از معیارهای پیری سالم برخوردار بودند. دقیقا مشخص نیست چرا زنان بلندقدتر کمتر دارای معیارهای پیری سالم هستند و در مطالعات بعدی به این موضوع پرداخته خواهد شد، اما محققان بعد از مطالعه فاکتورهای سبک زندگی زنان از جمله رژیم غذایی، دریافتند زنان بلندقدی که تغذیه سالم تری داشتند نسبت به زنان بلندقدتر گروه خود از وضعیت بهتری برخورداری بودند. از این رو محققان توصیه می کنند رژیم غذایی سالم غنی از میوه، سبزیجات و غلات کامل تاثیر مثبتی بر وضعیت سلامت زنان بلندقد دارد.


منبع: irankhabar.ir

خواستگاری بر بالای بلندترین پل جهان

به گزارش ایران خبر، وی لونگ، عکاس  ۲۸ ساله مالزی ایی درژاپن  با دختر مورد علاقه اش آشنا شد. او بهار سال جاری در شهر فوکوشیما مشغول عکاسی بود که کیف پولش را گم کرد. پس از آن برای اینکه چاره ای بیاندیشد به فروشگاهی رفت تا از وای فای آنجا استفاده کند که با مارتا آشنا شد. مارتا، ۲۴ ساله اهل بلغارستان در همان فروشگاه مشغول به کار بود و به او کمک زیادی کرد.

پس از چند ماه آشنایی جوان مالزی ایی تصمیم گرفت از مارتا، دختر مورد علاقه اش خواستگاری کند. برای همین ایده جالبی به ذهنش رسید. او به همراه دوست فیلمبردارش به چین سفر کرد و برای عملی کردن ایده اش روی بلندترین پل جهان به ارتفاع ۵۷۰ متر که در کشور چین قرار دارد رفت. این جوان مالزی ایی به هر زحمتی که بود به همراه دوستش خود را به بالای پل رساند و در حالی که روی یک جرثقیل ایستاده بود و پلاکارد پیشنهاد ازدواج را در دست داشت از دختر مورد علاقه اش خواستگاری  کرد. این در حالی بود که دوستش از تمامی مراحل فیلم و عکس تهیه می کرد.

پس از آن فیلم و عکس ها را در فیسبوک به اشتراک گذاشت تا مارتا را در جریان کارش قرار دهد و پس از انجامخواستگاری  چند روز بعد در ساحل جزیره مانیل در مالزی  رسما حلقه نامزدی را به دست مارتا انداخت.

او می گوید “برای رسیدن به پل باید دو ساعت از کوه بالا می رفتیم. حدود یک ساعت هم طول کشید تا به نوک پل و بالاترین قسمت آن برسیم. روی پل هوا بسیار سرد بود. باد شدیدی می وزید و هر لحظه امکان سقوط وجود داشت اما من مصمم بودم که این کار را انجام دهم”.
این دو قرار است سال آینده با هم ازدواج کنند.


منبع: irankhabar.ir

تصویب کلیات لایحه مقابله با تقلب علمی در کمیسیون حقوقی مجلس

معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم از تصویب کلیات لایحه مقابله با تقلب در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی خبر داد.

محمد روشن در گفتگو با مهر با اشاره به آخرین وضعیت «لایحه مقابله با تقلب» در مجلس شورای اسلامی گفت: «لایحه مقابله با تقلب در تولید آثار علمی» توسط وزارت علوم تحقیقات و فناوری در سال ۹۳ تدوین و به هیات دولت ارسال شد و در مجلس نهم، برای تشریفات قانونی در دستور کار قرارگرفته بود.

وی ادامه داد: با توجه به ضرورت هایی که تصویب این لایحه داشت، دولت در مجلس دهم نیز دوباره آن را ارایه کرده و خواستار تصویب آن از مجلس شورای اسلامی شد.

معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم با بیان اینکه این لایحه به کمیسیون‌های حقوقی و قضایی، آموزش تحقیقات و فناوری، بهداشت درمان، و فرهنگی ارسال شده، افزود: به درخواست کمیسیون آموزش تحقیقات و فناوری از رئیس مجلس، مقرر شد که ابتدا در یک کمیسیون مشترک به این لایحه رسیدگی شود.  

وی ادامه داد: اما خوشبختانه در جلسات اخیر کمیسیون حقوقی و قضایی کلیات این لایحه به تصویب رسید و مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی نیز تقریبا تمام مفادی که در لایحه وزارت علوم وجود دارد را تایید کرده است.

روشن افزود: انتظار می رود، با توجه به ضرورت جرم انگاری برای افرادی که در بیرون دانشگاه مبادرت به تولید آثار علمی از روی کپی، تقلب و غیره می کنند، جرم انگاری صورت گرفته تا بتوانیم خلاء های قانونی موجود را پر کنیم.

معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم خاطرنشان کرد: لازم به ذکر است که از سال ۶۴ تا کنون که قانون رسیدگی به تخلفات انتظامی اساتید به وسیله مجلس و آیین نامه انضباطی دانشجویان توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۷۴ مصوب شده، در حوزه اعضای هیات علمی و دانشجویان مشکلی برای جرم انگاری نداشته ایم.

وی ادامه داد: اما درمورد کسانی که فارغ التحصیل شده و یا در مراکز خصوصی با تشکیل موسسات و یا به صورت انفرادی اقدام به تقلب کرده و یا اینکه دیگران را در تقلب همراهی می کردند فاقد قانون بودیم که با این اقدام قانون لازم تصویب و بیش از پیش جامعه علمی کشور برای مقابله با تقلب تجهیز می شود.

روشن یادآورشد: البته دو لایحه دیگر به نام «لایحه مالکیت فکری» و «لایحه مالکیت صنعتی» در مجلس شورای اسلامی در دستور کار قرار دارد، که امیدواریم با تصویب این دو لایحه دیگر این سه ضلع کمک فراوانی به حفظ مالکیت فکری و پاسداری از حریم علم و عالم و متعلم داشته باشد.


منبع: alef.ir

تندباد بی‌سابقه موجب وحشت مردم آستارا شد

دیشب(جمعه ۱۲ آذر) تندبادی با سرعت ۱۱۵ کیلومتر بر ساعت، شهرستان مرزی بندر آستارا در غرب استان گیلان را درنوردید و موجب رعب و وحشت اهالی این منطقه شد.

به گزارش ایسنا، در پی صدور اخطاریه سازمان هواشناسی و اطلاع‌رسانی در خصوص تقویت جریانات جنوبی و افزایش سرعت وزش باد گرم(گرمیش یا گرمیج) در استان گیلان از ساعت ۱۸ عصر جمعه (۱۲ آذر)، وزش باد شدید شهرستان مرزی بندر آستارا در غرب این استان را درنوردید.

ایستگاه سینوپتیک شهرستان آستارا، بیشترین سرعت این تندباد را در ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه دیشب و به میزان ۱۱۵ کیلومتر در ساعت ثبت کرده است.

در پی این تندباد برخی تابلوهای ادارات، بیلبوردهای تبلیغاتی و علائم راهنمایی و رانندگی از جا کنده شد.
شکسته شدن برخی درختان و سقوط آن‌ها به روی سیم‌های برق، سبب قطعی مکرر برق در مناطق مختلف شهری و روستایی شد.

ریزش دیوار و سقف برخی ساختمان‌ها و مصالح بناهای نوساز به روی برخی تأسیسات شهری و خودروها، خساراتی را بوجود آورده است.

بادگرم سبب حریق و گسترش زبانه‌های آتش در برخی مناطق کوهستانی و تحمیل خسارت به جنگل‌های شهرستان، از جمله کوهپایه‌های روستای ویرمونی در بخش مرکزی شد.

تندباد خساراتی را به تأسیسات و زیرساخت‌های شهری و روستایی بخش لوندویل وارد کرده است.

 جمع‌بندی خسارت‌های تندباد آستارا آغاز شده است

«سیروس شفقی»، فرماندار شهرستان مرزی بندر آستارا در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: با توجه به این‌که هشدار سازمان هواشناسی در خصوص احتمال وزش تندباد در استان گیلان صادر شده بود، از این‌رو تدابیر لازم در شهرستان، جهت مقابله با هرگونه حادثه احتمالی در این رخداد طبیعی اندیشیده شده بود.

وی با بیان این‌که، همزمان با نخستین دقایق آغاز این تندباد، ستاد مدیریت بحران شهرستان تشکیل جلسه داد، افزود: دستگاه‌های ذی‌ربط، از همان لحظات اولیه، خدمات‌رسانی خود را در زمینه‌های مختلف آغاز کردند.

وی با اشاره به این‌که جمع‌بندی خسارت وارد شده به شهرستان، در پی به وقوع پیوستن این تندباد آغاز شده است، افزود: میزان خسارات پس از تکمیل گزارش‌های واصله و جمع‌بندی نهایی اطلاع‌رسانی خواهد شد.

فراخوان مأموران انتظامی و افزایش گشت‌ها در پی وزش تندباد در آستارا
سرهنگ «رسول عزیزی»، فرمانده انتظامی شهرستان مرزی بندر آستارا، در گفت‌وگو با ایسنا، از فراخوان شماری از نیروها، نسبت به افزایش گشت‌ها در پی وزش تندباد خبر داد.

وی افزود: این تصمیم به‌علت تداوم وزش باد، خاموشی‌های مکرر برق در مناطق مختلف شهرستان و سایر موارد، در جهت پیشگیری از جرایم احتمالی در شرایط موجود و تسهیل در امدادرسانی اتخاذ شده است.

عزیزی با بیان این‌که هم‌اکنون مأموران انتظامی به شکل گسترده در سطح شهرستان حضور دارند، اضافه کرد: شهروندان در صورت مشاهده موارد مشکوک موضوع را از طریق شماره ۱۱۰ به پلیس اطلاع دهند.

شکسته شدن درختان، عامل قطعی مکرر برق در آستارا

«ستار آقایی‌پور»، رئیس اداره برق شهرستان آستارا در گفت‌وگو با ایسنا، خاطرنشان کرد: تندباد باعث شکسته شدن درختان و سقوط آن‌ها به روی سیم‌های برق شده است.

وی با بیان این‌که در برخی موارد این سقوط‌ها، پارگی سیم‌ها و کابل‌ها را به همراه داشته است، گفت: از همین‌رو پس از شدت یافتن وزش تندباد، برق شماری از مشترکین در برخی از نقاط شهری و روستایی قطع شد.

رئیس اداره برق شهرستان آستارا با تأکید بر این‌که مأموران اداره برق در تلاش هستند تا مشکل قطعی برق در حداقل‌ترین زمان ممکن برطرف شود، از مشترکان خواست تا زمان بر طرف شدن نقص فنی و وصل شدن مجدد برق، صبور باشند.

خدمات‌رسانی امدادگران جمعیت هلال‌احمر آستارا

«حسین خورشیدی»، رئیس جمعیت هلال‌احمر آستارا در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: هم‌زمان با آغاز وزش باد گرم در سطح شهرستان، نیروهای جمعیت هلال‌احمر شهرستان به حالت آماده‌باش درآمدند.

وی اضافه کرد: امدادگران این جمعیت با بهره‌مندی از ۳۷ نفر از نیروهای مجرب و زبده برای مقابله با هرگونه حادثه‌ای وارد عمل شد.

رئیس جمعیت هلال‌احمر آستارا خاطر نشان کرد: ۷ نفر از این امدادگران در دو پایگاه ثابت شهرستان مستقر و ۳۰ نفر دیگر از این امدادگران در قالب چند تیم مختلف به حالت آماده‌باش درآمده بودند.

خورشیدی در پایان از بهره‌مندی تیم‌های امدادرسان هلال‌احمر در انجام مأموریت‌های خود از چند دستگاه خودرو سخن گفت و توضیح داد: ۲ دستگاه آمبولانس، ۲ دستگاه خودروی کمک‌دار و یک دستگاه خودروی نجات برای مأموریت‌های امدادگران بکارگیری شدند.
 


منبع: alef.ir

دختر ۱۴ ساله در دام تبهکاران تلگرامی

هفته گذشته زن جوانی با مراجعه به پلیس و تسلیم شکایتی از ناپدید شدن دختر ١۴ ساله‌اش خبر داد: «دخترم المیرا دیروز برای خرید از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت. هر چه با تلفن همراهش تماس می‌گیرم در دسترس نیست به همین خاطر احتمال می‌دهم برایش اتفاقی افتاده باشد.» به دنبال این شکایت، با دستور بازپرس سهرابی از شعبه نهم دادسرای جنایی تهران، تحقیقات پلیسی برای یافتن دختر ١۴ ساله آغازشد. کارآگاهان در نخستین گام، به بررسی بیمارستان‌ها، مراکز درمانی و کلانتری‌ها و پزشکی قانونی پرداختند اما هیچ رد و نشانی از دختر نوجوان به‌دست نیامد. این در حالی بود که دوستان و آشنایان المیرا نیز از او اطلاعی نداشتند. با توجه به اینکه موضوع آدم‌ربایی هم درمیان نبود، مادر دختر ١۴ ساله تحت تحقیق قرار گرفت تا اینکه از اختلاف‌های شدید با دخترش سخن به میان آورد که به این ترتیب احتمال فرار دختر نوجوان قوت گرفت. تحقیقات پلیسی در این‌باره ادامه داشت تا اینکه روز بعد، زن جوان همراه دخترش المیرا به دادسرا مراجعه کرد و به بازپرس جنایی گفت: شب گذشته دخترم مضطرب و نگران به خانه آمد و از اتفاق تلخی حرف زد. المیرا هم در تشریح ماجرا گفت: «همیشه با مادرم مشکل داشتم. او بارها به من هشدار داده بود که با افراد مطمئن ارتباط برقرار کنم اما من به حرف‌هایش توجه نمی‌کردم. تا اینکه مدتی قبل در یک گروه تلگرامی عضو شدم و پسری به نام ساسان به من ابراز علاقه کرد. اختلاف‌های کوچک با مادرم و ابراز علاقه شدید ساسان باعث شد خیلی زود از خانواده‌ام فاصله بگیرم و زمانی که ساسان از مشکلات من باخبر شد گفت می‌خواهد با من ازدواج کند و مرا تشویق به فرار کرد. من هم به بهانه خرید از خانه خارج شدم و به همراه ساسان راهی مخفیگاهش که شبیه مسافرخانه‌ای کوچک بود، شدم. آنجا به غیر از ساسان چند نفر از اعضای گروه تلگرامی نیز حضور داشتند. ساعتی بعد به من آبمیوه تعارف کردند که بعد از خوردن آن بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم که دوستان تلگرامی‌ام به من تجاوز کرده‌اند.» به دنبال این اظهارات، بازپرس جنایی دستور شناسایی و دستگیری عاملان جنایت سیاه را صادر کرد.


منبع: baharnews.ir

پاشنه آشیل پیشگیری و کنترل ایدز

«آخرین آ‌مارهای رسمی وزارت بهداشت تا خرداد سال ۹۵ نشان می‌دهد که تا کنون بیش از ۳۲ هزار و ۶۷۰ فرد مبتلا به این ویروس در کشور شناسایی شده‌اند که حدود ۱۶ درصد مبتلایان را زنان و ۸۴ درصدشان را مردان تشکیل می‌دهند. از بین کل این مبتلایان حدود ۷ هزار نفر فوت کرده و حدود ۹ هزار نفر وارد فاز بیماری شده‌اند. البته بنا به اعلام اداره ایدز وزارت بهداشت در موارد جدید ابتلا در یک سال گذشته ۳۹ درصد از طریق اعتیاد تزریقی، ۴۱ درصد از طریق روابط جنسی و بالای ۳ درصد از مادر به فرزند منتقل می‌شود که ۶۶ درصد مرد و ۳۴ درصد زن هستند. این عدد و ارقام آمارهای رسمی است که شمار مبتلایان را برحسب تعداد مراجعه‌کنندگان برای تشخیص اچ آی‌ وی محاسبه کرده‌اند. عده‌ای از کارشناسان حوزه آسیب‌های اجتماعی و صاحبنظران معتقدند آمار مبتلا به اچ آی وی در کشور واقعی نیست و آمارهای واقعی ابتلا به این ویروس سه برابر آمارهای رسمی است. کارشناسان و متخصصان بیماری‌های عفونی بر اساس فرمول سازمان بهداشت جهانی تعداد واقعی مبتلایان به ویروس ایدز در ایران را بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار نفر تخمین می‌زنند و معتقدند که بیش از ۷۰ هزار فرد مبتلا و ناقل ویروس ایدز در کشور از بیماری خود مطلع نیستند و عامل انتقال این عفونت به دیگران محسوب می‌شوند. تخمین زده می‌شود در سال ۲۰۱۵ حدود ۳۷ میلیون نفر در جهان با ویروس اچ آی وی زندگی می‌کنند. افرادی هم که به‌ تازگی مبتلا به این ویروس تشخیص داده شده‌اند، ۲.۱ میلیون نفر در سال بوده است که از این تعداد ۱.۸ میلیون نفرشان از بین رفته‌اند. افزایش ۱۰ برابری آمار انتقال اچ‌آی‌وی از طریق آمیزشی «ایدز» یا طاعون قرن بیست‌ویکم بیش از هر بیماری دیگری روی سلامت اثر گذاشته است. راه‌های انتقال ویروس اچ آی وی هر چند بسیار محدود است اما این ویروس به آسانی از طریق تماس جنسی، اعتیاد و تزریق مشترک، انتقال از خون و فرآورده‌های خونی و مادر مبتلا به ایدز انتقال می‌یابد. بنا به این دلیل به صفر رساندن موارد جدید ابتلا به اچ آی وی تا سال ۲۰۳۰ به عنوان یکی از اهداف توسعه جهانی مطرح شده است. آن طور که صاحبنظران حوزه کنترل و پیشگیری از ایدز می‌گویند به صفر رساندن موارد جدید ابتلا یک آرزو و هدف بدون پشتوانه نیست یعنی ۱۵ سال زمان لازم داریم که اچ آی وی از حالت تهدید خارج شود اما وضعیت ایران بر خلاف این روند است هر چند ایران توانسته سهم انتقال این ویروس را در مصرف‌کنندگان تزریقی مواد مهار کند اما موج جدید آن یعنی انتقال ویروس اچ آی وی از طریق تماس جنسی نگران‌ کننده شده است. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز به این مسأله اذعان دارد. او زمانی که در دومین نشست فنی و مشورتی رکن منطقه‌ای صندوق جهانی ایدز، سل و مالاریا شرکت کرده بود به رشد ۱۰ درصدی تعداد مبتلایان به ویروس ایدز در کشور در طول یک سال اشاره کرد و گفت که الگوی ابتلا به این ویروس به سمت ارتباطات جنسی پر خطر رفته؛ به طوری که در یک سال گذشته فراوانی مراجعه به مراکز مشاوره بیماری‌های رفتاری ۸ برابر و تعداد آزمایش‌های انجام شده ۴ برابر و افراد زیر پوشش درمان ضد ویروسی ۲ برابر شده است. از سوی دیگر دکتر مینو محرز، رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران پیش از این در گفت‌و‌گو با «ایران» گفته بود، ۹۹.۹ درصد مراجعه‌کنندگان به مرکز تحقیقات ایدز بیمارستان امام خمینی(ره) از طریق تماس جنسی آلوده شده‌اند: «پیش از این آمار انتقال اچ آی وی از طریق آمیزشی بسیار کمتر بود اما الان افزایش ۱۰ برابری داشته است.» رئیس سابق اداره ایدز وزارت بهداشت نیز در مصاحبه‌ای درباره موج سوم ایدز اعلام کرده بود در مورد معتادان می‌توان به سراغ شناسایی رفت اما نمی‌توانیم رفتارهای پر خطر جنسی را شناسایی کنیم. «میشل سیدیبه»، معاون دبیر کل سازمان ملل متحد هم آمارهای قابل توجهی را در رابطه با تعداد مبتلایان به اچ آی وی در دنیا اعلام می‌کند: «امروز ما با جهانی مواجه هستیم که در آن ۷۸ میلیون مردم با ویروس اچ آی وی زندگی می‌کنند. به یاد داشته باشیم که ۳۵ میلیون از افرادی که در اثر ایدز فوت کرده‌اند، جزو نخستین مبتلایان به اچ‌آی‌وی گزارش شده‌اند.» سازمان بهداشت جهانی همزمان با آغاز روز جهانی ایدز (یک دسامبر – ۱۰ آذر) دستورالعمل جدیدی را منتشر کرده و در آن کشورها را برای ترویج تست «خود معرف اچ‌آی‌وی» و توانمندسازی بیشتر مردم برای انجام آزمایش اچ‌آی‌وی تشویق کرده است. WHO همچنین یک برنامه جدیدی را به نام گزارش «پیشرفت اچ آی وی» به مفهوم آزمایش و درمان برای همه راه‌اندازی کرده است. این گزارش نشان می‌دهد که بیش از ۱۸ میلیون نفر مبتلا به اچ‌ای‌وی به درمان این بیماری دسترسی دارند اما هنوز بسیار دیگری از مبتلایان به این ویروس تشخیص داده نشده‌اند و در نتیجه خارج از دایره درمان قرار گرفته‌اند. اجرای برنامه ۹۰-۹۰-۹۰ سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده کشورها متعهد هستند تا سال ۲۰۳۰ استراتژی سریع پیشگیرانه را بر پایه برنامه ۹۰-۹۰-۹۰ پیاده کنند. یعنی ۹۰ درصد افراد مبتلا به ایدز درباره وضعیت بیماری خود آگاهی داشته باشند، ۹۰ درصد افراد مبتلا به درمان دسترسی پیدا کنند و در بدن ۹۰ درصد مبتلایانی که در حال درمان هستند، تا سال ۲۰۲۰ نتوان ویروس اچ‌ آی‌ وی را شناسایی کرد. سازمان ملل متحد درباره ایدز عقیده دارد، اجرای موفقیت‌آمیز این برنامه می‌تواند تا سال ۲۰۳۰، از ۲۸ میلیون مورد جدید ابتلا و ۲۱ میلیون مرگ بر اثر این بیماری جلوگیری کند. بر همین اساس و به دنبال پیوستن ایران به برنامه «استراتژی سریع پیشگیرانه ۹۰-۹۰-۹۰» قرار است، وزارت بهداشت تا سال ۲۰۲۰ کاهش مخاطرات ناشی از ویروس اچ آی وی، شناسایی بیشتر مبتلایان به ویروس، افزایش سطح درمان بیماران تا حد ۹۰ درصد و همچنین افزایش اثربخشی درمان روی بیماران و کاهش انتقال ویروس به افراد سالم جامعه را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهد یعنی تا ۴ سال آینده باید حدود ۷۰ درصد مواردی که هنوز شناسایی نشده‌اند تشخیص و تحت درمان قرار بگیرند. هر چند که رئیس اداره ایدز  وزارت بهداشت معتقد است، رسیدن به چنین هدفی و شناسایی موارد جدید ابتلا به ایدز امکانپذیر نیست و باید تعداد مراکز مشاوره، پایگاه‌های مشاوره و مراکز ارتقای سلامت زنان آسیب‌پذیر را افزایش دهیم و برای کنترل و پیشگیری از اچ آی وی و ایدز اعتبار و بودجه زیادی در نظر بگیریم. پیش از این مینو محرز به روزنامه ایران گفته بود، در سراسر ایران حدود ۱۰۰ مراکز مشاوره بیماری‌های رفتاری داریم که مشاوره و تست اچ آی وی رایگان برای افراد ارائه می‌دهند اما با این حال هیچ کسی حتی این مراکز را نمی‌شناسد و درباره این مراکز هم تبلیغ نشده است. قرار است، وزارت بهداشت سیستمی را به نام «PIT» راه‌اندازی کند. درمانگرها از طریق این سیستم با جوانان صحبت می‌کنند و چنانچه «‌پُر ریسک» باشند برای انجام آزمایش اچ آی وی تشویق می‌شوند. بنا به گزارش کمیته کشوری ایدز، مراکز بهداشتی – درمانی خاصی برای بیماران مبتلا به اچ آی وی وجود دارد که به مراکز مشاوره بیماری‌های رفتاری معروف هستند. در تهران نیز این مراکز در بیمارستان‌های امام خمینی، مسیح دانشوری، لقمان حکیم، مرکز بهداشت غرب در خیابان استاد معین، مرکز بهداشت طالقانی در خیابان شریعتی تهران و تمام مراکز بهداشتی دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور وجود دارند. حتی اگر فردی به بیماری مبتلا نباشد و تنها می‌خواهد از آن مطمئن شود، می‌تواند در این مراکز به صورت رایگان آزمایش دهد.»


منبع: baharnews.ir

جزئیاتی از خسارات طوفان جمعه در مازندران

قاسم شهابی – مدیرعامل شرکت توزیع برق مازندران – در این‌باره  گفت: برق ۱۲۰ روستا به دلیل وقوع  طوفان قطع شده بود که بخش عمده خاموشی‌ها رفع شده است.وی تصریح کرد: در شهرستان‌های نکا، بهشهر، گلوگاه، آلاشت و سوادکوه به دلیل طوفان شدید برق ۱۲۰ روستا قطع شد که حدود ۲۰ روستا در این مناطق همچنان در خاموشی به سر می‌برند.مدیرعامل شرکت توزیع برق مازندران افزود: طوفان شدید موجب شکستگی درختان و همچنین پارگی برخی از سیم‌ها و کابل‌ها شد.شهابی اظهار کرد: گروهی متشکل از حدود ۳۵ تا ۴۰ نفر در حال فعالیت برای وصل‌کردن برق نقاط مختلف استان هستند. عبدالجواد توحیدی مقدم – فرماندار سوادکوه – نیز از وارد آمدن خسارت به ۳۰ واحد مسکونی بر اثر طوفان خبر داد و به ایسنا گفت: براثر وقوع این تندباد سقف ۳۰ واحد مسکونی در شهر زیرآب تخریب و روستاهای این شهر دچار خسارت ۵۰ تا ۱۰۰ درصدی شده است.وی تصریح کرد: ۲۰ واحد دامداری نیز متحمل خسارت شده‌اند.فرماندار سوادکوه افزود: بر اثر طوفان برق برخی مناطق قطع شده بود که با همکاری اداره برق منطقه مشکل حل شده و قطعی برق در سوادکوه وجود ندارد. توحیدی مقدم اظهار کرد: میزان خسارات در حال حاضر در دست بررسی است و تا ظهر شنبه از سوی کمیته بحران به صورت قطعی اعلام خواهد شد.همچنین سیدخالق سجادی – فرماندار شهرستان بهشهر – از وارد آمدن خسارت به ۳۰۰ واحد مسکونی و دامداری در این شهرستان خبر داد و با بیان اینکه طوفان به منازل و دامداری‌های  روستاهای بالادست آسیب وارد کرده است، به ایسنا گفت: سقف بیش از ۳۰۰ منزل مسکونی و دامداری منطقه آسیب دیده است. وی با بیان اینکه برق بیش از ۴۰ روستای شهرستان بهشهر قطع شده بود، افزود: از این تعداد تنها برق چهار روستا وصل نشده است که تا یک ساعت دیگر مشکل حل می‌شود.سجادی با بیان اینکه نیروهای هلال احمر، بخشداری و فرمانداری برای کمک به مردم روستاهای آسیب‌دیده اعزام شده‌اند، اضافه کرد: آتش‌سوزی کوچکی در جنگل عباس‌آباد نیز رخ داد که با کمک مردم منطقه اطفا شد.فرماندار بهشهر خاطرنشان کرد: در حال حاضر میزان آسیب به مناطق خسارت‌دیده برآورد نشده است و هیچ آمار دقیقی فعلا در اختیار نیست.وی همچنین گفت که تاکنون هیچ گزارشی از خسارات جانی در منطقه نداشته‌ایم.


منبع: baharnews.ir

آسمان ایران از سه شنبه برفی می‌شود

فریبا گودرزی اظهار داشت: امروز بارش باران در استان های آذربایجان شرقی،غربی،فارس، اصفهان، خوزستان،ایلام و کرمانشاه به صورت پراکنده ادامه دارد. همچنین در استان های مازندران، گلستان، خراسان شمالی و جنوبی باران به صورت رگباری می بارد.وی ادامه داد: به دلیل اینکه جریان بارشی حاکم بر کشور جزو جریانات هوایی جنوبی محسوب نمی شود، شاهد بارش اندک خواهیم بود.احمدی با بیان اینکه از فردا جو کشور آرام می شود، تاکید کرد: به دلیل ساکن شدن جریانات جوی، از روز یکشنبه شاهد آلودگی هوا در شهرهای تهران، اصفهان، اراک،قزوین و کرج خواهیم بود. این وضعیت در روز دوشنبه نیز ادامه خواهد داشت. کارشناس سازمان هواشناسی با بیان اینکه از امروز دمای هوا در شمال کشور گرم می شود، تاکید کرد: دمای هوا در شهرهای شمالی تا ۱۰ درجه گرمتر می شود اما با این وجود در روزهای آینده باز هم شاهد وزش باد خواهیم بود.وی از ورود سامانه جدید بارشی به کشور از روز سه شنبه خبر داد و افزود: با ورود این سامانه از روز سه شنبه هوای اردبیل،گیلان و مازندران برفی می شود. همچنین در روزهای سه شنبه و چهارشنبه بارش برف در ارتفاعات تهران و منطقه شمیرانات را شاهد هستیم.


منبع: baharnews.ir

یک میلیون ایرانی درگیر حملات صرع

دکتر محمدعلی اکبریان در آستانه سیزدهمین کنگره بین المللی صرع اظهار داشت: با استفاده از داروهای ضدصرع امروزه می‌توان این بیماری را به طور کامل کنترل کرد البته تحمل برخی از بیماران نسبت به داروها متفاوت بوده و پزشک با تغییر دارو می‌تواند در این بیماران نیز مشکل صرع را بهبود دهد. متخصص مغز و اعصاب با بیان اینکه تنظیم دوز دارو و نوع آن بستگی به تشخیص پزشک دارد، افزود: این مساله نیز تا حدود زیادی وابسته به شرایط بیمار بوده است ولی به طور کلی باید توجه داشت که امروزه این مشکل تا حد زیادی قابل درمان است. اکبریان اضافه کرد: صرع ممکن است علت ارثی و ژنتیکی داشته باشد و این مسأله در دهه دوم زندگی فرد ممکن است خود را بروز دهد. همچنین این بیماری در برخی از افراد به دلیل ضایعات ساختاری مغز جنین در زمان تولد یا طفولیت شکل می‌گیرد. وی گفت: معمولا نوع تشنج و صرعی که مردم توصیف می کنند در واقع از انواع صرع هایی است که از دوران طفولیت به دلیل اختلالات ساختاری مغز ایجاد شده است. هر چند که برخی از افراد هم ممکن است در سنین بالا به دلیل سکته ی مغزی یا تومور دچار صرع شوند. متخصص مغز و اعصاب گفت: تنوع دارویی برای این بیماران بسیار زیاد بوده و تمام داروهای ایرانی تحت پوشش بیمه قرار دارد و در دسترس بیماران است البته برخی از پزشکان نسبت به تجویز داروهای فانتزی که گران‌تر است اقدام کرده که این مسأله نیز به تشخیص پزشک و شرایط بیمار بستگی دارد ولی به طور کلی اساس کار داروهای ایرانی و خارجی یکسان است. سیزدهمین کنگره بین المللی صرع ۶ تا ۸ بهمن در تالار امام بیمارستان امام خمینی(ره) برگزار می‌شود.


منبع: baharnews.ir

روایتی از سرگذشت چند زن زندانی در قرچک

راننده اینها را گفت، خودرواش را ٢٠ متر آن‌طرف‌تر از درِ بزرگ آبی‌رنگی که رو به دشت‌های سبز و رهای قرچک باز می‌شد، پارک کرد و تنش را جوری پشت فرمان، جمع‌وجور کرد که یعنی: «خدا خیرتان بدهد، ما را گرفتار نکنید اول صبحی؛ خودتان از اینجا به بعدش را بروید.» راننده از ٨٠٠ زن که «آن تو»، هر روز روی ٨٠٠ تخت با ملحفه‌های آبی و صورتی می‌خوابند و بلند می‌شوند و با ٨٠٠ خلق و خو و ٨٠٠ بهانه برای گذراندن روزهای بی‌تاب و کشدار زندان، با هم کنار می‌آیند، خبر نداشت؛ از ۸۰۰ زندانی زن که رئیس سازمان زندان‌ها هم می‌گوید ۳۰۰ نفرشان متهمند   و خیلی‌های‌شان بلاتکلیف.  راننده نمی‌دانست پشت این دیوارهای بلند که هر روز سربازهای دلتنگ خانه روی بارویش نگهبانی می‌دهند، چه خبر است؛ او فقط از دور، تابلوی بالای درِ آبی را خواند و کادرش را محکم توی ویزور چشم‌هایش بست: «ندامتگاه زنان شهرری.» هنوز صدای خنک‌کننده‌های خودرو  او از دور به گوش می‌رسید که در باز شد؛ آن درِ بزرگ که بیرون و داخل را بی‌سر و صدا به هم وصل می‌کرد و با باز شدنش دنیایی بیرون می‌زد که برای خیلی‌ها، یک روزش هم سخت است. در باز شد و آرامش حیاط بیرونی زندان، راه مستقیمی بود به شلوغی سالن اصلی؛ به یک سالن بلند که اتاق‌های بندهایش روی بدنه آن جای‌شان طوری خوش است که هیچ‌کس، هیچ زندانی‌ای، هیچ وقت نمی‌تواند دمی خیال بیرون آمدن از آنها را از سر بیرون کند و همین فکرهاست که زنان زندان را صبح تا شب، توی آن سالن بلند که تابلو نوشته‌های روی دیوارهایش آنها را به خویشتنداری دعوت می‌کند و کارگاه‌های بافتنی و مونتاژ و … طبقه بالای آن، فرصتی است برای فرار زن‌ها از روزهای زار و بی‌تاب زندان، بالا و پایین می‌کنند. زندان زنان شهرری، آن روز، محصور در سبزی بی‌انتهای زمین‌های کشاورزان قرچک، جایی در نزدیکی ورامین، روز آرامی را می‌گذراند؛ توی سر زن‌ها اما غوغا بود. آنها که از بندهای پر از تخت‌های سه‌طبقه‌شان، سر بیرون می‌کردند و غریبه‌هایی را می‌دیدند با لباس‌های جدید که بوی «بیرون» را با خودشان آورده بودند. بوی «بیرون»، هواخواهش در زندان زیاد است؛ حالا هرچقدر زن‌ها خودشان را به‌روز نگه دارند، به سر و رویشان برسند، آخرین آهنگ‌های روز را گوش کنند، از خبرها باخبر باشند، باز هم برای آنها «بیرون» نمی‌شود؛ نمی‌شود که نمی‌شود. فاطیما؛ جرم: معاونت در قتل «فاطیما» هم آن روز با چشم‌هایی سبز و اشک‌های روی گونه‌اش، وقتی فریاد زد که زنان غریبه را دیده بود و همین‌طور که از طبقه دوم تخت‌های سه‌طبقه بند سلامت با ناله پایین می‌آمد، گفت کلیه‌اش را می‌فروشد تا این ۴٠‌میلیون تومان جور شود  و زندان را بگذارد و برود و بعد صدای گریه بود که بند را برداشت؛ صدای گریه‌ای محزون که اندوه، خودش را با عجله‌ای زیاد از دهان کوچک زنی بیرون ریخت که صورتش را دو چشم سبز عجیب به دیگران معرفی می‌کرد؛ با پوستی گندمی و صورتی آن‌قدر قشنگ، آن‌قدر جوان و آن‌قدر خواستنی که گریه نه‌تنها به آن می‌آمد که قشنگ‌ترش هم می‌کرد؛ مثل بازیگرهای تلویزیون که گریه بدجور به آنها می‌آید و «فاطیما» از روزی که خودش را شناخت دوست داشت مثل آنها باشد؛ یک بازیگر زیبای حرفه‌ای که کارگردان‌ها برای بازی دادنش سر و دست بشکنند، ولی نشد که بشود.  قتل و زندان، آرزوهای بزرگ او را گرفت و بعد از هفت سال، یک آرزو بیشتر برایش نگذاشت: «آزادی» آن روز هم همین هوای آزادی بود که بدجور به سر «فاطیما» زد و بغضش را ترکاند. «فاطمه» که زن‌های زندان قرچک، «فاطیما» صدایش می‌کنند، متولد ٧٠ است؛ ١٨ سالش بود که او را به زندان آوردند و حالا ٢۵ساله است.  «هفت‌سال آزگار است که من را به جرم معاونت در قتل انداخته‌اند این گوشه و کسی سراغم را نمی‌گیرد.  بابا به خدا خسته شده‌ام. به خاطر ۴٠‌میلیون تومان لعنتی، جوانی‌ام دارد دود می‌شود و می‌رود هوا. به خدا حاضرم کلیه‌ام را بفروشم. شما که رفتید بیرون، بروید این‌ور آن‌ور بگویید من حاضرم کلیه‌ام را بدهم و به جایش پول آزادی‌ام را جور کنم.  گروه خونی‌ام هم O مثبت است. تو را به خدا بگوییدها خانم، تو را به خدا.» حرف‌های او هنوز ناتمام است که «زهرا»ی ٢۵ ساله آمد وسط حرفش و گفت او هم حاضر است کلیه‌اش را بفروشد تا دیه برادرش را جور کند؛ برادری که ۴‌سال پیش با کمک او شوهرش را کشتند و سه هفته دیگر که بیاید اعدام می‌شود، مگر دیه‌اش جور شود. تا بیاید داستان زندگی «زهرا» که جرمش معاونت در قتل است و حالا ۴ سالی می‌شود زندان است، شکل بگیرد، دوباره شلیک بغض جدید «فاطیما» بود که به اشک رسید و از چشم‌هایش سرازیر شد. «فاطیما»، هر روز آن ٩ ماهی را که ١۵ ساله بود و صاحبکارش در طبقه بالای کارگاه کیف‌سازی به او تجاوز می‌کرد هم همین‌طور گریه کرد که آن روز؛ و خاطرات آن ٩ ماه مگر می‌شود که فکر را رها کند؟ ٩ ماه تمام که صاحبکار پیر خیابان جمهوری با بد و بیراه به او تجاوز کرد و با تهدید نگذاشت که صدا از «فاطیما» دربیاید.  بعد از آن ٩ ماه هم اوضاع برای او فرقی نکرد. ١٨ ساله بود که با پسری ازدواج کرد که رئیس جدیدش بود و زندگی‌شان ٩ ماه طول کشید: «از ١۵ سالگی کار می‌کردم. مادرم هی می‌گفت کرایه خانه نداریم.  پدرم هم ١٢‌سال است که فوت کرده. من عشق بازیگری بودم، خیلی دوست داشتم پی‌اش را بگیرم و بازیگر شوم ولی مجبور شدم بروم توی تولید کیف و کفش کار کنم.  یک روز طبقه بالا بودم که صاحبکارم از پشت خودش را به من نزدیک کرد، هرچی جیغ و داد کردم فایده نداشت. همه فروشنده‌ها را بیرون کرده بود و کسی نبود که به دادم برسد. همانجا بهم تجاوز کرد.  ٩ ماه این داستان ادامه داشت و هربار با تهدید این‌که می‌رود همه جا را پر می‌کند که با من رابطه داشته، من را ساکت نگه داشت.» همین‌جا، انگار خاطره بدتری یادش افتاده باشد، مثل بچه‌گربه تازه از مادر جداشده‌ای، از جا پرید: «آخر می‌دانید من بیماری بوردن لاین دارم. این‌طور که به من گفته‌اند، یعنی بیماری دوشخصیتی. پدرم که مرد این‌طوری شدم. خیلی به او وابسته بودم.» و بعد نوبت حرف‌هایی بود که شباهت بیشتری به هذیان داشت تا حرف‌های معمولی زن ٢۵ ساله‌ای که عشق رفتن به بیرون و بازیگر شدن، این روزها بیشتر از همه ٧ سالی که در زندان گذشت، او را هوایی کرده. «آن صاحب‌کار بی‌پدر ٩ ماه به من تجاوز می‌کرد و بعدش روی بدنم با خودکار چیزهایی می‌نوشت.  می‌گفت اگر اینها پاک شود، می‌فهمم که کنار کس دیگری خوابیده‌ای. به‌خاطر همین هم ٩ ماه حمام نرفتم ولی در خانه وقتی لباس عوض می‌کردم، خواهر و مادرم کم‌کم به ماجرا پی بردند.» بعد از آنکه «فاطیما» به اصرار مادرش از آن تولیدی بیرون آمد، با «علی» آشنا شد. علی معتادی که مجبور شد برای ازدواج کردن با او، ١١ بار آزمایش ازدواج دهد: «یک ماه بعد از عقد، معتاد شدم. مرداد ٨٩ بود که گفت برویم شمال و آن شب تا صبح هرویین و شیشه به خوردم داد و ۴ ساعت در اغما بودم.  بعد آن کم‌کم به شیشه معتاد شدم و بعدش کتکم می‌زد و به زور می‌گفت باید کراک بکشی.  به خاطر این‌که او اولین کسی بود که ماجرای تجاوزم را می‌دانست و با آن کنار آمده بود، کنارش ماندم ولی نمی‌دانستم چقدر به من دروغ می‌گوید. زندان که افتادم فهمیدم آن‌طور که خودش می‌گفت، متولد ۶٠ نیست، متولد ۵١ است و یک بچه هم دارد.» آن ماجرا اما ٣ آذر ٨٩ بود که اتفاق افتاد؛ وقتی «فاطیما» و «علی» هرچه داشتند و نداشتند را فروخته و خرج موادشان کرده بودند. به خاطر همین هم بود که یک روز «علی» گفت از زنی ١۵‌میلیون تومان طلب دارد و با هم راهی خانه‌ای شدند که اتفاقات آن هردوشان را راهی زندان کرد؛ «علی» را رجایی‌شهر و «فاطیما» را زندان زنان شهرری. آن روز به خانه «ناهید» زن ۵۶ ساله‌ای که پولدار بود و «علی» بی‌خبر از «فاطیما» با او رابطه داشت، رفتند و وقتی درحال خودشان نبودند، او را خفه کردند و پول و طلاهایش را دزدیدند و فلنگ را بستند: «پول طلاها اندازه ١٩‌میلیون تومان بود و با آن ماشین خریدیم. چند روز نگذشته بود که توی خیابان علی را گرفتند، خودم هم نفهمیدم چطور شد. بعدش هم من را گرفتند و به کلانتری بردند و بعدش زندان.» «علی» حالا رجایی‌شهر است با حکم قصاصی که با شرط دریافت دیه شکسته و ناتوان از تهیه دیه برای گرفتن رضایت از پسر کر و لال «ناهید»؛ همان پسری که برای «فاطیما» پیغام فرستاده اگر ۴٠‌میلیون تومان جور کند و به او بدهد، او را می‌بخشد: «درخواست طلاق داده‌ام و ١١ مهر، حکم طلاقم صادر می‌شود. اول و آخر باید از او جدا می‌شدم.» «فاطیما» حالا فقط دلش آزادی می‌خواهد؛ آن بیرون را با همه هیاهو و دنبال زندگی دویدن و حتی بدبختی‌هایش. حتی اگر دیگر خانه مادرش جایی برای او نداشته باشد و آبش با خانواده در یک جوی نرود:  «از این‌جا که بیایم بیرون، می‌روم دنبال کلاس بازیگری.  مسئولان این‌جا به من می‌گویند که استعدادش را دارم، خدا خیرشان بدهد به من خیلی کمک می کند.  احتمال دارد سراغی هم از برادرم بگیرم. من فقط دوست دارم که بیرون از این‌جا سالم زندگی کنم.  وقتی آزاد شوم می‌دانم که کسی به‌خاطر سابقه‌ام به من کار نمی‌دهد. جایی هم ندارم بروم، می‌خواهم بروم تالار عروسی کار کنم، لااقل غذایم سرجاش است، شاید جا و مکانی هم بهم بدهند.» فاطیما» آن روز، مثل بیشتر زنان زندانی، از «بی‌کس و کاری» نالید؛ این‌که شب بشود و در را روی آدم ببندند و ٧‌سال آزگار غذاهای تکراری بخورد. «من چهار خواهر دارم و قربان نداشتنشان، اصلا ازشان خبری نیست. مادرم می‌گوید دختر مال مردم است، شوهرهایشان اجازه نمی‌دهند با من رابطه داشته باشند. من همه کس را دارم و هیچ‌کس را ندارم. وقتی آدم در یک جای دربسته است، دلش همه چیز می‌خواهد. من دلم لک زده برای ذرت مکزیکی، برای پیتزا، برای یک بستنی درست و حسابی. دلم لک ‌زده برای یک زندگی ساده معمولی ولی بیرون زندان.» و البته این هفت‌سال، زندان همه‌اش برای او بد نبود: «زندان خیلی بدی دارد ولی یک خوبی دارد و آن تنهایی است؛ این‌که بشینی تنهایی با خودت فکر کنی که چه کارها کرده‌ای.  آخ، آخ، آخ.» نیلوفر؛ جرم: اعمال منافی عفت؛ حکم: دو ‌سال و دو ماه حبس انگار که «کاوه گلستان»، لنز دوربین قدیمی‌اش را آماده کرده باشد در اتاق مدیریت خانه معروف شهر نوی آن سال‌ها و «نیلوفر» که رئیس خانه و زن‌هایی است که در آن کار می‌کنند یا به قول امروزی‌ها، تنشان را می‌فروشند، با آن خونسردی مثال‌زدنی‌اش آمده و نشسته باشد روی صندلی اتاق و از شغلش بگوید: «مدیریت خانه زنان تن‌فروش.» «نیلوفرِ» ٣٧ ساله با آن بدن تپل، ابروهای نازک تاتو شده سر به هوا کشیده و آدامسی که جیریق جیریقش اتاق معاونت زندان را برداشته هم با خونسردی خاصی روی صندلی نشست و پرسید باید چه بگویم؟ و بعد به دستکش‌های پلاستیکی نگاه کرد که دست‌های گوشتالویش را پوشانده بود: «داشتم غذا می‌پختم.» «نیلوفر»، دوسال مدیر یک خانه فساد بود؛ خانه‌ای در غرب تهران با ١٠٠ زن که به آن رفت‌وآمد داشته‌اند. او را دوسال پیش، همسر دوست باردارش که به خانه او آمده بود، گیر انداخت و بعد دادگاه، دوسال و دو ماه به او حبس داد و حالا فقط سه ماه دیگر از آن مانده است. او سه‌سال صیغه یک مرد جوان بود و چون او خرج پسرش را که از ازدواج قبلی‌اش دارد، نمی‌داده، رفت سراغ اداره کردن یک خانه فساد. «با این‌که کار می‌کرد ولی خرج بچه‌ام را نمی‌داد.  می‌گفت به من چه خرج بچه مردم را بدهم. تا این‌که دوستم بهم گفت می‌شود همچین کاری کرد و با هم خانه را زدیم. کارمان همه‌اش این‌طوری نبود که زن‌ها و مردها به خانه بیایند، خیلی وقت‌ها من زن‌هایی را که خودشان جا داشتند به مشتری‌ها معرفی می‌کردم.  خیلی وقت‌ها هم زن‌ها را این‌ور و آن‌ور می‌فرستادم و برای هر دفعه، ٢٠٠ تا ٣٠٠‌هزار تومان می‌گرفتند و از هرکدام به من هم ١٠٠‌هزار تومان می‌رسید. بعضی وقت‌ها هم آنها را با مشتری‌ها به سفر می‌فرستادم که برای هر سفر یک‌میلیون می‌گرفتند.» آن‌طور که «نیلوفر» ‌گفت، مدیریت خانه فساد، روزی ۴٠٠ تا ۵٠٠‌هزار تومان برایش سود داشته و این یعنی ماهانه ١٢ تا ١٣‌میلیون تومان پول: «خودم زیاد آن‌جا نمی‌رفتم، هفته‌ای دو، سه‌بار. همه‌جور آدمی هم آن‌جا داشتم؛ زنانی را داشتم که پزشک بودند، دانشجو بودند و انواع و اقسام شغل‌ها. می‌گفتند حقوقمان کفاف نمی‌دهد. خیلی‌های‌شان باکلاس بودند و بالاشهرنشین. یک نفر بود که فقط ۴٠‌میلیون خرج هیکلش کرده بود. به هرحال درآمد آن خوب بود و دوست داشتند این کار را بکنند.» مشتری‌ها چه‌طور آدم‌هایی بودند؟ «همه‌جور مشتری داشتیم. بیشترشان دکتر، مهندس بودند. از همه‌جای شهر هم می‌آمدند. معمولا هم ۴٠‌سال به بالا بودند، البته من جوان‌ها را راه نمی‌دادم. خود دخترها می‌گفتند سن‌بالاها بهترند، اذیت نمی‌کنند.» شوهر «نیلوفر» نمی‌دانست که او چه‌کاره بوده؛ «نیلوفر» می‌گفته در تولیدی کار می‌کنم و جواب سوال «اگر بفهمد چه‌کار می‌کنی؟» را با یک لب گزیدن طولانی و چشم‌های پروحشت جواب داد: «اگر بفهمد، هیچی دیگر.  این زندگی فایده ندارد. وقتی از این‌جا بروم بیرون، سریع با او عقد می‌کنیم.»  آزاد که شدی باز هم می‌روی سراغ این کار؟ «این نخستین‌بار نیست که به این جرم من را می‌گیرند. یک‌سال هم با سند بیرون بودم. خب نمی‌توانم بگویم که توبه کرده‌ام ولی به خاطر بچه‌هایم هم که شده نباید دیگر به سراغ این کار بروم. بالاخره هر جرمی برای خودش زشت است؛ چه خانه فساد باشد چه قتل، چه سرقت. به هرحال من بیشتر برای این‌که زندگی‌های مردم پاشیده می‌شود، دیگر دوست ندارم این کار را انجام دهم. با خودم فکر می‌کنم خودم دوست دارم شوهرم این‌طوری باشد و دنبال زن‌های دیگر برود؟ بیشتر مشتری‌ها متاهل بودند. من خودم دو دختر ۶ ساله و ٢١ ساله از ازدواج قبلی‌ام دارم و باید به فکر دخترهایم هم باشم. دختر کوچکم الان با مادرشوهرم زندگی می‌کند و دختر بزرگم تنهاست.» «نیلوفرِ» تقریبا بی‌سواد از هم‌بندی‌های بی‌سوادش، گفتنی کم نداشت؛ از آنها که در یکی از رده‌بندی‌های سواد زندان، جلوی اسم‌شان کلمه بی‌سواد می‌گذارند و جلوی اسم بقیه، آن‌طور که مسئولان زندان می‌گویند، دبیرستان، دیپلم، فوق‌دیپلم، فوق‌لیسانس، لیسانس و حتی دکترا. شهلا؛ جرم: مواد مخدر، حکم: حبس ابد با یک چادر سفید آمد نشست آن روبه‌رو و چشم‌هایش همان موقع که نشست، از هر حسی خالی شد. «شهلا» وقتی زبان به حرف زدن باز کرد که چال دهانش را اشک پر کرده بود. «خسته شده‌ام»؛ این جمله را زندانی‌ها خوب می‌فهمند، خوب بلدند. «شهلا»ی ٢٧ ساله هم حرف‌هایش را با همین جمله شروع کرد؛ با ملالی رازآلود که خاصیت بیشتر زنان زندانی است، خاصیت بیشتر زنانی که «ابد» را پایین پرونده‌های‌شان مُهر کرده‌اند و گفتن از روزهای کشدار زندان برایشان سخت است؛ شهلا هم حرف‌هایش را با همین ملال کش‌دار زندان شروع کرد؛ بی‌آن‌که شبیه حرف‌هایش را جایی در کتابی خوانده باشد که نویسنده‌اش، «رضا براهنی»، زندانی روزهای دور، روزی در آن نوشته بود: «بیرون، طول معمولی کش است و زندان، همان طول کش است، منتها کشیده‌تر شده‌اش.» «شهلا» را مواد مخدر به زندان انداخت؛ مثل بیشتر زنان زندان قرچک، مثل آنها که به قول «اصغر جهانگیر»، رئیس سازمان زندان‌ها، ۵٠‌درصد زندانند و بقیه جرم‌ها، ۵٠‌درصد دیگر مثل سرقت که رتبه دوم جرایم زنان زندانی است و جرایم مالی، منافی عفت و قتل، در رده‌های بعدی‌اند. «شهلا» با بغضی که تمام شدنش دست خودش نبود و صدایی که گردوی توی گلویش، آن را دورگه کرده بود، گفت که حالش بد است؛ گفت که حالش خیلی بد است و از دفتر معاون زندان که برود بیرون، درخواست می‌دهد که او را به بهداری ببرند. «می‌روم بگویم برایم قرصی چیزی بنویسند، دیگر طاقتش را ندارم.» «شهلا» را ۶‌ سال پیش به جرم مواد به زندان انداختند؛ موادی که مثل خیلی از زنان زندانی، او هم آن را متعلق به خودش نمی‌دانست و می‌گفت که مال شوهرش بوده؛ آن هم چقدر؟ ١۶٣ گرم کراک و حکمش چه بود؟ اعدام. «مواد مال شوهرم بود، یک هفته زندان بود، ریختن داخل خانه و مواد خانه بود و جرمش افتاد گردن من. من تا حالا مواد هم نکشیده‌ام.» بعد از دستگیری چه حکمی به تو دادند؟ ‌«سال ٩٢ حکم اعدام دادند؛ ولی بعدش حکمم شکست و عفو خوردم.» با شوهرت چطور آشنا شدی؟ «پدرم اجازه نمی‌داد عقد کنیم، صیغه‌اش شدم؛ صیغه ۵ ساله که الان تمام شده. خانه‌مان شورآباد شهرری بود. با خواهرش دوست بودم و بعد با او آشنا شدم و با هم فرار کردیم. باقرشهر زندگی می‌کردیم. به‌خاطر این‌که موادفروشی می‌کرد، خانه‌مان را هی عوض می‌کردیم. تا دو ماه نگهش داشتم که مواد نفروشد اما یکی از فامیل‌هایش که زن بود از زندان آزاد شد و دوباره شروع کردند به موادفروشی. شیشه و تریاک می‌کشید. یک بار دعوای‌مان شد و چاقو رویم کشید. ازش گرفتم، از توی دستم کشید، اینجاست، ببین، جایش کف دستم پیداست.  اولش دوستش نداشتم ولی بعد علاقه پیدا کردم. بابام اذیتم می‌کرد، مجبور شدم فرار کنم؛ خیلی اذیت می‌کرد، می‌گفت از در بیرون نروید. این چیزهایی که این‌جا می‌شنوم و می‌بینم، من بیرون ندیده بودم. ماها را فقط شوهرهای‌مان بدبخت کردند. از این‌جا رفتم بیرون اصلا دوست ندارم که ببینمش. او باعث همه بدبختی‌هایم است. باعث شد حسرت دیدن برادر ١۶ ساله‌ام به دلم بماند.  حال خودم هم که اینجور.» اینها اما همه بهانه بود. «شهلا» را آن روز درد دیگری بیقرار کرده بود؛ درد ندیدن فرزند. ندیدن پسری که بهزیستی سه‌ سال پیش او را برد و در این سه‌ سال فقط چهار بار دیدارشان با هم میسر شده است. «بچه‌ام دو سال و نیمه بود که او را از من گرفتند، در این سه ‌سال که نیست، چهار بار آوردند دیدمش. تا دو سالگی این‌جا بود، پیش خودم بود و بعدش او را بردند.  الان شیرخوارگاه شهید ترکمانی است. آن موقع که من را گرفتند، حامله بودم. اسمش محمدحسین است.» سرنوشت «اردشیر» شوهر «شهلا» هم زندان است، قزل حصار و او آن روز هیچ حرفی درباره او برای گفتن نداشت؛ «اردشیرِ» ٣١ ساله که حکم اعدام دارد و راه فراری نه.  او همان دو سالی را هم که «شهلا» پسرشان را دید و بزرگ کرد، روی او را ندید و هیچ وقت نمی‌بیند.  لابد او هم حالا هر روز قرص اعصاب بالا می‌اندازد، مثل «شهلا» که وقتی با خستگی نشست روی صندلی اتاق معاونت زندان، گفت روزی یک کلونازپام می‌خورد. «زندان خیلی سخت است، واقعا نصیب هیچ آدمی نشود. یک بار که محمدحسین پیشم بود، صدایم کردند و گفتند چرا اعدامت نکردیم. گفتم اگر می‌خواهید اعدام کنید، بکنید.  بعضی وقتا فکر می‌کنم اگر بمیرم، بچه‌ام چه می‌شود؟ ولی بین اعدام و حبس ابد نمی‌دانم کدام بهتر بود.  به خاطر بچه‌ام طاقت می‌آورم، دوست نداشتم اعدام شوم. اگر محمدحسین نبود، اعدام می‌کردند بهتر بود و برایم مهم نبود ولی حالا نه؛  امیدم به او است.  او الان جایش راحت است ولی باز هم مادرش را کم دارد.  به من گفتند یک‌ سال و یک ماه بعد از این‌که از این‌جا برده بودند، از خواب بلند می‌شده و می‌گفته شهلا. به من نمی‌گفت مامان، می‌گفت شهلا. آخرین بار فروردین امسال او را دیدم.» «حبس ابد» اما همه این سال‌ها امید «شهلا» را از او نگرفت؛ رویای آزادی را. رویای این‌که یک روز صبح او را صدا بزنند و بگویند وسایلت را جمع کن. «شهلا» همه این ۶ سال زندان را با همین رویا سر کرد؛ با این تصور که از آن در آبی بزرگ بزند بیرون، چادرش را با دست رو سرش محکم کند و برود دنبال «محمدحسین»، او را به سینه‌اش بچسباند و برود پی خانه‌ای، خوابگاهی، جایی. «پدر و مادرم در این ۶ سال حتی یک بار نیامدند که ببیند من زنده‌ام یا مرده.  با پدرم حرف نمی‌زنم، یک بار به او زنگ زدم آن‌قدر فحشم داد که دیگر نزدم. فقط گاهی با برادرم حرف می‌زدم که او هم برق گرفتش و مرد. خواهرهایم هم همه مشکل دارند و سراغم را نمی‌گیرند. مادرم هم بعد مرگ داداشم مثل دیوانه‌ها شده، وقتی زنگ می‌زنم، شروع می‌کند به فحش دادن، از آن ور هم غصه من را می‌خورد. بقیه برادرهایم هم اصلا نمی‌گویند خواهرمان زنده است یا مرده.» زندان اما همه این سال‌ها برای «شهلا» همه‌اش هم بد نبود؛ او آن‌جا کارهایی را یاد گرفت که یادگرفتنشان بیرون زندان بیشتر شبیه شوخی بود؛ یکیش همین کارگاه خیاطی، قالیبافی و کارگاه مونتاژ چراغ موتورسیکلت که از کارگاه‌هایی‌اند که به زن‌ها کار یاد می‌دهند: «زندانیانی که در کارگاه‌های خیاطی و مونتاژ قطعات موتورسیکلت کار می‌کنند، حقوق دریافت می‌کنند.  ٣۴ رشته فنی و حرفه‌ای در کلاس‌های مختلف برگزار می‌شود که دوره چهار ماهه دارد و توسط مربیان مستقر در زندان آموزش می‌بینند. در حال حاضر ١٠ مربی در زندان مستقرند.  در مدرک زندانیان، نام زندان درج نمی‌شود. زندانیان بعد از آزادی، تحت مراقبت مرکز خروج زندانیان قرار می‌گیرند و وام خوداشتغالی دریافت می‌کنند. با این مدرک ١٠‌میلیون وام پرداخت می‌شود.  در ‌سال ٩۴، از ٨٠٠ زندانی زندان زنان، ۵١٩ گواهینامه فنی‌وحرفه‌ای صادر شده است.» لیلا؛ جرم: مالی؛ حکم: ١٠‌ سال حبس شب بخوابی و صبح که بیدار شدی دوستت، دوست صمیمیِ هم‌خرجت دیگر نباشد. رفته باشد.  مرده باشد.  این خاطره، بین خیلی از زندانی‌ها مشترک است. بین آنها که دوستانشان در بندهای کوچک و بزرگ زندان، حکم قصاص یا اعدام دارند و آنها را صبح‌های چهارشنبه به اعدام می‌برند و دیگر برنمی‌گردانند؛ مثل «ریحانه» و «بهاره» و «فاطمه» که رفتند و دیگر برنگشتند.  «شهلا» بافتنی‌بافتن را از «ریحانه جباری» یاد گرفت؛ دختر متهم به قتل و معروف آن روزها که دست آخر، مردن، بیشتر از زنده بودن سرنوشتش بود. «شهلا» آن یک سالی که اوین بود از «ریحانه» خیلی چیزها یاد گرفت؛ یکی همین بافتنی بافتن را. همان یک‌ سال کافی بود برای صمیمی‌شدن این دو نفر و آن روز که اعدامش کردند، همین «شهلا» و دوست دیگرشان «سحر» که او هم اعدامی بود، برایش  ختم گرفتند. سرنوشت «سحر» اما دست آخر مرگ نشد؛ رضایت گرفت و رفت بیرون. «بهاره» که «موادی» و «فاطمه» که قتلی بود اما پارسال اعدام شدند. «بالای ٢۵ نفر بوده‌اند که هم‌بندی بودیم و بردند اعدام کنند. یک بار وکیل بندمان را صدا کردند که ببرند، لقمه توی دستم بود گفتم حالا این را بگیر بخور، بعد برو، گفت می‌روم، برمی‌گردم و هیچ وقت برنگشت. سه روز آن لقمه توی دستم مانده بود.  یکی بود، فاطمه حداد، وقتی رفت، یک هفته تمام کپ بودم، ما ۵‌ سال هم‌خرج بودیم. خیلی از این آدم‌ها بودند، خیلی.» صبح‌های اعدام همه ساکتند؛ کسی موسیقی هم گوش نمی‌کند.  بعد اجازه برگزاری ختم به زندانی‌ها می‌دهند و بعدش دیگر خاطرات است و خاطرات. اینها خاطرات مشترک همه زندانی‌هاست؛ مثل خاطرات «لیلا» که هشت سال، زندان خانه و کاشانه‌اش شد؛ سه سالش را اوین گذراند و پنج‌سال بعدش را ندامتگاه شهرری. برای گفتن از همین «هشت‌سال سخت» هم بود که با رضایت کامل، دستی به سر و رویش کشید و نشست به تعریف کردن؛ با ظاهری آراسته که خاصیت همه سال‌های زندگی او بوده است: چشم‌هایی سرمه‌کشیده، ابروهای هلالی تمیز، شال سفیدی که با شلوار سفیدش ست شده و مانتوی مد روز طوسی که پوشیدنش، روزهای زندان را برای او ملایم‌تر می‌کند و اعتماد به نفسش را بیشتر. «توی زندان همیشه تیپ می‌زنم و ست هستم.  اگر ١٠ روز دیگه هم بیای ساعت ٧، من را همینطوری مرتب می‌بینین، من اینطوری بزرگ شدم.» «لیلا ترابی» هشت‌ سال پیش به زندان افتاد؛ وقتی ٢۶ ساله بود؛ به جرم کلاهبرداری با یک‌میلیارد و ۵٠٠‌میلیون بدهی و ١٢۶ شاکی:  «کارپرداز پنج کشور در ایران بودم؛ مثلا اگر دوبی یک وام می‌خواست با بانک‌های ایرانی صحبت می‌کردم و اگر موافقت نمی‌کردند، با کشورهای دیگری مانند مصر وارد مذاکره می‌شدم.  کارهایش را انجام می‌دادم و پورسانتش را می‌گرفتم. مدیر داخلی شرکت آگهی زد که ما وام می‌دهیم ولی چون من مدیرعامل شرکت بودم به زندان افتادم.  از آن مقدار بدهی، حالا ٩٠‌میلیون مانده است.» و او این ٩٠‌میلیون را ندارد که بدهد تا آزاد شود و برود پیش بچه‌اش؛ پیش «یاسینِ» هشت ساله که کلاس اول است و در هشت‌سال گذشته، وقتی دو سالش بود در مددکاری زندان او را دید و دیگر رفت تا ۶ سال بعد، وقتی رفته بود بیمارستان تا کیسه صفرایش را عمل کند و او را دید. «ولی ارتباطمان به‌طور تلفنی خیلی قوی است. همه امیدم این است که بروم بیرون و پسرم را به سر و سامان برسونم.  نمی‌خواهم که ایران بماند، حتما می‌فرستمش آن ور که آینده‌اش را تأمین کنم. چون من باعث این شدم که به دنیا بیاید و الان  تنها باشد. مدام پشت تلفن می‌گوید که من مامام پیر نمی‌خواهم، مامان جوان می‌خواهم.  سوم مهر مدرسه‌اش شروع می‌شود، خیلی دوست دارد که من بروم و آن روز در مدرسه‌اش باشم ولی نمی‌دانم قسمت می‌شود یا نه.  فقط برایم دعا کنید که از این‌جا بروم بیرون و با او زندگی کنم.» همسر «لیلا»  دو ‌سال بعد از این‌که او افتاد زندان، ازدواج کرد و او را رها و لیلا سال‌های بعد را با بیرون کردن او از سرش گذراند. «در دو ‌سال اول که بازداشت موقت بودم، شوهرم مرتب می‌آمد و بچه را هم می‌آورد ولی بعدش که فهمید چهار سال حکم گرفتم، گفت می‌خواهم زن بگیرم؛ کی را گرفت؟ دوست خودم را، کسی که من پناهش دادم و حالا رفته در خانه من خانمی می‌کند.» وقتی فهمیدی همسرت ازدواج کرده، چه حسی داشتی؟ «ناراحت نشدم؛ خلایق هر چه لایق.» «لیلا» در این هشت ‌سال یک بار هم مرخصی نرفت، یک بار هم بیرون را ندیده است؛ اما هشت ‌سال بیرون را ندیدن برای زن فعالی مثل او باید چطور گذشته باشد؟ «خیلی سخت.  فقط از خدا خواستم که آن‌قدر به من صبوری بدهد تا بتوانم تحمل کنم و بچه‌ام را بزرگ کنم. خیلی سخت است، اگر بخواهم درددل را شروع کنم، از یک صبح تا بعدازظهر باید توضیح دهم و مطمئنا نه‌تنها من اشک می‌ریزم، اگر سنگ هم بگذاری بغل دستم اشک می‌ریزد. واقعا خسته‌ام؛ بلانسبت شما آن‌قدر زن دیده‌ام که دلم می‌خواهد بروم در یک اتاق، یک هفته فقط موزیک گوش کنم و استراحت کنم.» زندان برای «لیلا» مثل خیلی از هم‌بندی‌هایش، حکم دانشگاه داشته تا محبوس‌خانه؛ جایی که برای زندانی‌ها سه دنیاست: حال، آخرت و اولین دنیا که همان زندان است.  زندان برای آنها «مثل یک شهر است، مثل یک دانشگاه که بدون هیچ تک ماده‌ای، زیرمیزی و سکه‌ای باید واحدهایش را پاس کنند.» «لیلا» هم آن روز، همین‌طور که دستی به موهای مرتبش و صورت‌ گل‌انداخته‌اش می‌کشید، با آرامش خاصی از همین دنیا گفت. گفت که چقدر دلش برای بیرون تنگ است.  که دلش می‌خواهد یک روز آن در بزرگ آبی باز شود و دنیا یک بار دیگر برایش شروع؛ در باز شود و برود بیرون و آدم‌هایی را ببیند که هشت‌ سال ندیدشان، خیابان‌ها را ببیند که لابد خیلی عوض شده‌اند، در مغازه‌هایی بچرخد که حتما پر از لباس‌های جدید و مد روز است و می‌شود مدام از بین‌شان «تیپ‌های ست» پیدا کرد.  «الان فکر می‌کنم اگر بروم بیرون، باید بدانم در این هشت ‌سال چه اتفاقی افتاده.  مغازه‌ها و خیابان‌ها چه شکلی شده‌اند؟ باید یک نفر بیاید تا یک ماه من را در بیرون زندان به زندگی برگرداند. باید مواظب حرف زدنم باشم، نکند یک روز به یکی بگویم ایشالا آزادی، نکند بگویم بری دیگه برنگردی. البته فکر می‌کنم بیرون همان است، آدم‌هایش فرق کرده‌اند. دوستانم از بیرون به من اطلاع‌رسانی می‌کنند تا خیلی عقب نمانم. مثلا دیروز شنیدم لاک تَرَکی آمده، زنگ زدم سوال کردم که یعنی چی؟» آرتین، امیرمحمد، شهرزاد و «سرود لایی لالایی» زندان زنان مثل همه زندان‌ها هست و نیست. زندان زنان مثل همه زندان‌ها زندانی دارد، اندرزگاه‌های مختلف، زندانبان، مددکار، روانشناس و… و دل‌های تنگ؛ یک تفاوت اما بین این زندان و همه زندان‌ها هست: بچه‌هایی که در اتاق‌های کوچک مهدکودک، صدای‌شان اندرزگاه‌های زنانه و پر از مادران تشنه فرزند را پر می‌کند و وقتی دو سال‌شان تمام شد، می‌روند و دیگر برنمی‌گردند. این سرنوشت ١١ کودکی است که مهدکودک زندان قرچک خانه‌شان است؛ سرنوشت سه دختر و ٨ پسر که دوتایشان، پسرهای دوقلوی طاهره‌اند؛ «طاهره» که چند سال پیش، او را با سه بچه به زندان فرستادند و یکی‌شان دو سالش که تمام شد، او را به بهزیستی فرستادند و دوقلوها ماندند. «طاهره» یکی از ٢٢ مادر زندان قرچک بود، ٢٢ نفری که هفت نفرشان باردارند؛ مثل «بهناز» که تا همین ١٠ روز پیش باردار بود و حالا بچه‌اش را به دنیا آورده و بچه به بغل، با موهای کوتاه بلوند شانه نکرده و آشفته و با جرمی به نام «سرقت» گفت که «امروز آزاد می‌شود و همین امروز می‌رود حمام درد.  به جرم سرقت به زندان آمده است.» او را قبل از به دنیا آمدن «شهرزادش»، پزشکان زندان معاینه کردند؛ پزشکانی که آمار حضورشان در زندان منظم است: «در زندان زنان از ٧ نفر پزشک عمومی، ٢ نفر ماما، ۵ پرستار، ۴ متخصص زنان و زایمان، روانپزشک، عفونی و داخلی‌اند و از طرف دیگر در حال حاضر ٩ مددکار در زندان زنان مشغول به کارند.  دو روز در هفته یک روانپزشک به زندان می‌آید و ۵ روانشناس در زندان مشغول به کارند.» «شهلا» و «لیلا» و «فاطیما» و «نیلوفر» و «بهناز» و «طاهره»، چند نفر از زنان زندان‌اند هر وقت، جسم و روحشان در این سال‌ها مریض شد، دکترهای شیفتی زندان، دوای دردشان شدند. آن روز هم که یکی، یکی آمدند و از قصه‌شان گفتند، یکی، دو نفرشان را همین دکترها دیدند و برایشان نسخه پیچیدند و بعد آماده شدند تا زن تازه وارد معتادی را که چند دقیقه پیش به زندان آورده بودند، معاینه کنند؛ او را که راننده مینی‌بوس با تنی خمیده و رویی سیاه و فکر پرتشویش، پشت در آبی زندان آورده و ماشینش را کنار تاکسی‌ای پارک کرده بود که راننده‌اش هنوز از ترس زندان، خودش را پشت پرچین‌های سبز اطراف زندان، قایم و دور کرده بود. حالا چیزی هم دستگیرتان شد؟ راه بیفتیم. «تو قدر آب ندانی که در کنار فراتی»  


منبع: baharnews.ir

علت سقوط هواپیمای بازیکنان برزیل مشخص شد

به گزارش ایران خبر، طبق گفته ایندیپندنت، خلبان هواپیمایی که روز سه‌شنبه در کلمبیا سقوط کرد، دقایقی قبل از بروز فاجعه در یک پیام صوتی ضبط شده به برج مراقبت فرودگاه کلمبیا اعلام کرده است که سوخت هواپیما تمام شده و او دیگر قادر به کنترل آن نیست. 
 

طبق این نوار صوتی کشف شده، وی بارها به زبان اسپانیایی از برج مراقبت فرودگاه کلمبیا درخواست فرود اضطراری می‌کند؛ اما پیش از صدور اجازه فرود، هواپیما سقوط می‌کند.

 

در این حادثه از مجموع ۷۷ نفر خدمه و مسافر، ۷۱ نفر از جمله بازیکنان یک تیم فوتبال برزیل کشته شدند. 

 

فوتبالیست‌های برزیلی دراین پرواز قرار بود برای انجام مسابقه فینال جام آمریکای جنوبی عازم شهر مدئین در شمال کلمبیا شوند.
   


منبع: irankhabar.ir

گلایه شهرداری تهران از تولید نیم میلیون موتورسیکلت کاربراتوری با مجوز وزارت صنعت

معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران از وضعیت موتورسیکلت‌های کاربراتوری در پایتخت گلایه کرد.

مازیار حسینی در گفت‌وگو با ایسنا، در مورد وضعیت نامناسب تردد موتور سیکلت‌ها در پایتخت گفت: موتورسیکلت‌های کاربراتوری یکی از چالش‌های جدی پایتخت هستند و با توجه به سهم ۱۶ درصدی موتورسیکلت‌ها در آلودگی هوای تهران به ویژه در محدوده مرکزی شهر، باید ساز و کاری قانونی برای اخذ معاینه فنی این گروه از وسایل نقلیه اندیشیده شود.

وی با بیان اینکه می‌بایست نسبت به  ایجاد محدودیت و ممنوعیت تردد موتورسیکلت‌های کاربراتوری در مرکز شهر نیز اقدام شود افزود: در حال حاضر ۱۰ خط معاینه فنی در تهران وجود دارد که می‌تواند کار معاینه فنی موتورسیکلت‌ها را به انجام رساند.

حسینی با بیان اینکه وقت آن رسیده که راکبان موتورسیکلت نیز مانند رانندگان خودرو به مراکز معاینه فنی مراجعه کنند تا سهم کمتری در آلودگی هوا داشته باشند، گفت: به طور متوسط هر دستگاه موتورسیکلت کاربراتوری ۵ تا ۶ برابر یک دستگاه خودروی یورو ۲ آلودگی تولید می‌کند و این در حالی است که روزانه هر موتورسیکلت در تهران به طور متوسط ده برابر یک خودرو پیمایش دارد.

حسینی با بیان اینکه البته ممنوعیت تولید و شماره‌گذاری موتورسیکلت‌های کاربراتوری از اول مهر با اعمال سیاست‌های تشویقی و ارائه تسهیلات به دارندگان این موتورسیکلت‌ها برای جایگزینی آنها با موتورسیکلت‌های برقی انجام شده است، تصریح کرد: انجام این مهم نیاز به حمایت از جانب دولت دارد و به میزان محسوسی می‌تواند در کاهش سهم موتورسیکلت‌ها در آلودگی هوا مؤثر باشد.

وی ضمن گلایه از برخورد دوگانه وزارت صنعت با مصوبه ممنوعیت تولید و شماره گذاری موتور سیکلت‌های کاربراتوری گفت: براساس آخرین تصمیمات اتخاذ شده توسط وزارت صنعت، قرار شده است تولید نیم میلیون موتور سیکلت کاربراتوری که ثبت سفارش شده در دستور کار قرار گیرد و این در حالی است که باید براساس مصوبه هیات وزیران موتورهای کاربراتوری از اول نیمه دوم سال تولید نشوند؛ اما حالا شاهد آن هستیم که به بهانه تولید سفارشات ثبت شده قرار است ۵۰۰ هزار موتورسیکلت کاربراتوری تولید و به خیابان‌های شهر تزریق شود.

حسینی با بیان اینکه قانون فصل الخطاب است و همه موظف به اجرای دقیق آن هستند، خاطر نشان کرد: قانون باید اجرا شود نه اینکه با  الحاق متمم جدید، تبصره یا شروط، اجرای آن را به تاخیر انداخته و یا موجب کمرنگ  شدن آن شده و اصل قانون بدست فراموشی سپرده شود.

معاون حمل ونقل ترافیک شهرداری تهران با بیان اینکه سلامت مردم خط قرمز ما است گفت: تردد و فعالیت هر گونه وسیله نقلیه‌ای که سلامت مردم را به خطر می‌اندازد پذیرفتنی نیست؛  چراکه سلامت مردم و حفظ آن از اوجب واجبات است و در این میان طبیعی است که باید با  انجام  اقدامات ایجابی و حمایتی از افرادی که با موتور امورات زندگی خود را می‌گذرانند، حمایت کرد.


منبع: alef.ir