بایگانی دسته ی : روانشناسی

تصمیم گیری از روی ترس باعث می شود که حتی بعد از گرفتن تصمیمات نیز دچار استرس و پشیمانی شوید پس چرا یکبار برای همیشه آنرا رها نمیکنید؟

به گزارش آلامتو و به نقل از دکتر کرمانی؛ کدام قسمت از شما تصمیماتتان را می گیرد: نفس آسیب دیده تان که از ترس به عمل آمده یا قسمتی که از ته قلب دوستتان دارد؟

ترس چگونه می تواند عشق را از بین ببرد؟

یکی از مراجعانم به نام کارول رابطه یکساله خود را با مردی که می خواست با او ازدواج کند و به همراهش تشکیل خانواده دهد تمام کرد. کارول نزدیک به چهل سال سن داشت و می ترسید که بچه دار نشود. این ترس بیشتر باعث باقی ماندن او در این رابطه شده بود تا اینکه بخواهد کنار این مرد بماند. در واقع هیچگاه از نظر عاطفی با او احساس نزدیکی نکرده بود. در واقع تمام مدتی که با او سپری می کرد خاموش و ناراحت بود.

تصمیمش برای ماندن در این رابطه به مدت یکسال از روی ترس بود، نه عشق به خود و حالا حتی بیشتر ترسیده بود و استرس داشت چون از آن زمان که رابطه را شروع کرده بود یک سال به سنش اضافه شده بود. از همان ابتدا می دانست رابطه اش با او عمیق نیست و حتی گاهی کنارش احساس خستگی می کرد اما به ترس اجازه می داد برایش تصمیم گیری کند. این نوع تصمیم گیری به هیچ وجه به دردش نخورد.

چگونه ترس می تواند حرفه تان را خراب کند؟

ریچارد فرزند یک پزشک موفق بود و می خواست نویسنده شود. اما از ترس اینکه پدرش مخالفت کند پزشکی خواند و مانند پدرش یک پزشک شد. ریچارد هرگز از پزشک بودن خوشش نمی آمد. او به اقتصاد نیز علاقه داشت اما آن هم نتوانست کمکش کند که پا روی ترسش بگذارد و اجازه تصمیم گیری را از او بگیرد. ریچارد اجازه داد ترسش از رد شدن توسط پدر، حرفه آینده اش را تحت تاثیر بگذارد و نتواند کاملا از زندگی لذت ببرد.

چگونه ترس می تواند جلوی دستیابی به چیزهایی که می خواهید را بگیرد؟

اشلی وقتی ۱۸ ساله بود باردار شد. حتی وقتی کودک بود نیز همیشه دوست داشت بچه داشته باشد اما همیشه از آن می ترسید که نتواند از او مراقبت کند. حتی با اینکه مادرش به او پیشنهاد کرد در نگهداری کودک کمکش کند باز هم ترس باعث شد تصمیم بگیرد سرپرستی کودکش را واگذار کند. وقتی به من مراجعه کرد چندین سال بود که به خاطر واگذاری سرپرستی کودکش، درد عمیقی را تحمل می کرد. در ۳۶ سالگی همچنان کودکی نداشت. تصمیم گیری از روی ترس به جای عشق باعث شد عزیزش را از دست بدهد.

هر چند وقت اجازه می دهید ترس به جای شما تصمیم گیری کند؟ هر چند وقت یکبار آنچه را واقعا دوست دارید انجام بدهید از ترس شکست، ترس مورد قبول واقع نشدن، ترس شرمسار شدن، ترس از آسیب دیدن، ترس از انتخاب اشتباه، انکار می کنید؟ هر چند وقت فقط با مغزتان و بدون مداخله قبلی تصمیم گیری می کنید؟ وقتی به گذشته نگاه می کنید، چند مورد از تصمیم گیری هایی که بر اساس ترس انجام داده اید خوب کار کرده اند؟

چرا تصمیم گیری با قلب، جواب همه چیز است؟

توصیه می کنم وقتی می خواهید تصمیم بزرگی بگیرید ابتدا با قلبتان مشورت کنید. مغز بدون قلب تصمیمات ضعیفی می گیرد. تصمیم گیری از روی ترس نه تنها باعث ناراحتی می شود بلکه نارضایتی حاصل از آن در ادامه زندگی نیز باعث می شود نتوانیم زندگی کامل و رضایت بخشی داشته باشیم.

این نوع تصمیم گیری در تمام نقاط زندگی به کار می آید، بنابراین برای داشتن رضایت از خود و زندگی همیشه به قلبتان توجه کنید و ببینید در عمق وجودتان چه چیزی می خواهید.

استراتژی بازاریابی در صورت اجرایی شدن برای یک برند شناخته شده و معتبر به راحتی عمل کرده و میتواند به نتیجه ترسیم شده برسد پس سعی کنید در خلق برند خود بیشتر به جزئیات توجه کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ اهمیت برندینگ و تعریف آن در طول زمان دچار تغییراتی شده است. در دهه‌ی گذشته مفهوم برند یا برندینگ نام، شعار، نشانه، نماد، طراحی و یا ترکیبی از تمام این عناصر که به شناسایی محصولات و خدمات یک شرکت منجر می‌شود بود. اما امروزه برندینگ در کنار تعاریف گذشته مفهوم پیچیده‌تری به خود گرفته است و اهمیت آن در بازاریابی بیش از پیش احساس می‌شود. در جهان امروز برندینگ درک و تصویر ذهنی مصرف‌کننده از محصولات و خدمات یک شرکت به محض مواجهه با نام آن است. این موضوع اهمیت برندینگ و خلاقیت شرکت‌ها را نشان می‌دهد.

یک برند برای موفقیت چه اصولی را باید رعایت کند؟

برندینگ فقط به معنی در دست گرفتن بازار هدف و یا پذیرش آن توسط مشتری در بین رقبا نیست. بلکه ارائه دهنده چشم‌انداز و راه‌حلی برای حل مشکلات یا پاسخ به نیازهای مردم است. در حقیقت می‌توان گفت اهمیت برندینگ در ارزشی که برای مشتری ایجاد می‌کند است. اهدافی که یک برند خوب حتما آن‌ها را مورد نظر قرار می‌دهد و به آن توجه می‌کند عبارتند از:

• ارائه پیام‌های روشن و واضح.
• تایید اعتبار و ارزش آفرینی برای مشتریان.
• ارائه چشم‌انداز روشنی از اهداف شرکت و برقراری ارتباط عاطفی با مشتری به کمک محصولات و خدمات.
• ایجاد انگیزه خرید در مشتری.
• جذب مشتری وفادار.
• توجه به اهمیت برندینگ و درک مشتری.

برای موفقیت و شناخته شدن برند لازم است که شرکت با توجه و درک نیازهای مشتریان و پاسخ به انتظارات آن‌ها جایگاه خود را در بین رقبای خود تثبیت کند. یکپارچه سازی استراتژی برندینگ با استراتژی سازمان و ارزش قائل بودن به تماس عمومی با مشتریان نیز یکی دیگر از راه‌های رشد برند است.

در حالت کلی می‌توان گفت که برندینگ برای یک شرکت یا سازمان در حقیقت عبارتی توصیفی از آنچه که توسط آن شرکت ارائه می‌شود است. به بیان دیگر برند یک شرکت باید بتواند تمام ویژگی‌های آن را به شکل ملموسی برای مشتری نشان دهد و او را متقاعد به خرید بکند. این تعاریف اهمیت برندینگ در بازاریابی را بیان می‌کند. در نگاه اول ممکن است این کار دشوار و یا غیر ممکن به نظر برسد اما با یک مهندسی معکوس به راحتی قابل دستیابی خواهد بود. برای موفقیت در برندینگ در ابتدا لازم است که یک شرکت خود را مانند مصرف‌کنندگانی در نظر بگیرد که از طریق تصمیم‌گیری احساسی اقدام به خرید محصولات و یا استفاده از خدمات آن می‌کنند. بنابراین می‌توان گفت که یک شرکت در مرحله‌ی اول برندینگ خود باید ذهن و قلب مشتری را به تسخیر خود درآورد. زیرا در نهایت این مجموعه‌ای از ادراک و تجارب مشتری است که او را برای انتخاب یک برند تحت تاثیر قرار می‌دهد.

اهمیت برندینگ برای موفقیت کسب و کارها

داشتن یک برند قوی در تجارت و کسب و کار بسیار ارزشمند است از این رو نبرد برای به دست آوردن مشتریان وفادار روز به روز شدیدتر می‌شود. بنابراین سرمایه‌گذاری و صرف وقت برای تحقیق، تعریف و ایجاد یک برند قوی بسیار مهم است. اگر تمامی این مراحل به درستی طی شوند در نهایت برند شما به عنوان منبعی در بین مصرف‌کنندگان شناخته می‌شود. می‌توان گفت که برندینگ اهمیت بسیاری در ارتباطات و بازاریابی دارد. در واقع برند یک استراتژی و بازاریابی تکنیکی است که از آن برای معرفی برند به مصرف‌کنندگان استفاده می‌شود. همین امر اهمیت برندینگ برای شرکت‌ها و سازمان‌ها را نشان می‌دهد.

در حقیقت می‌توان گفت برند یک شرکت همانند راهنمایی برای درک اهداف کسب و کار است و طرحی را برای بازاریابی محصولات و تحقق استراتژی جامع شرکت در اختیار مدیران قرار می‌دهد. اثربخشی و اهمیت برندینگ تنها قبل از خرید اتفاق نمی‌افتد بلکه چرخه‌ی زندگی برند و تجربه‌ی مشتری را تحت تاثیر قرار می‌دهد. پاسخ به سوالات زیر می‌تواند معیاری برای سنجش میزان موفقیت استراتژی برندینگ یک شرکت باشد.

• محصول یا خدمات ارائه شده توسط شرکت تا چه حد به میزان انتظار مشتریان نزدیک بوده است؟
• آیا کیفیت محصولات مطابق با اظهارات تبلیغات برندینگ است یا بهتر از آن است؟
• تجربه‌ی مشتریان هنگام استفاده از خدمات شرکت شما رضایت بخش بوده است؟

نکته‌ی قابل توجهی که در ارتباط با اهمیت برندینگ وجود دارد این است که یک برند معتبر و قوی علاوه بر جذب مشتریان وفادار کارکنان وفاداری را نیز برای سازمان ایجاد می‌کند. زیرا برندینگ قوی باوری به کارکنان می‌دهد تا از آن حمایت کنند و تمام توان خود را برای تحقق اهداف کسب و کار به کار گیرند.

فهرستی برای ارزیابی برند و برندینگ شرکت

برندینگ کاری گیج کننده و زمانبر است. بنابراین برای شناختن یک برند قوی و ارزش‌های داخلی و خارجی آن در زمینه بازاریابی لازم است به نکات زیر توجه شود:

• آیا برندینگ شما مخاطبان هدف را تحت تاثیر قرار داده است و قادر است مشتریان را سریعا متقاعد به خرید کند؟
• آیا برند شما منحصر به فرد است و اهمیت انتخاب آن برای مخاطبان کاملا روشن شده است؟
• آیا برند شما منعکس کننده‌ی تمام ارزش‌هایی است که قصد ارائه‌ی آن به مشتریان خود را داشتید؟

بررسی جزء به جزء تمام فعالیت‌ها و پاسخ به این سوالات می‌تواند میزان موفقیت عملیات برندینگ یک شرکت را نشان دهد. زیرا امروزه با پیدایش روش‌های مدرن بازاریابی و فروش اهمیت برندینگ برای شرکت‌ها بیش از پیش احساس می‌شود.

لذت بردن از زندگی چیزی است که به خودتان بستگی دارد و به راحتی قابل دست یافتن است؛ انتخاب کنید که شاد باشید و از زندگی‌تان لذت ببرید.

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ به عنوان کسی که چندین سال در رشته‌ روانشناسی تحصیل و کار کرده‌ام، کشف و درک آن‌چه در ذهن خودم می‌گذرد، همیشه جزو بهترین لذت‌های زندگی‌ام بوده و هنوز هم هست. از میان تمام چیزهایی که درباره‌ خودم کشف کردم، ‌یکی از آن‌ها را بیشتر از دیگران دوست دارم. کشف مهم من درباره‌ خودم این بود که فهمیدم اعتقاد عمیقم درباره‌ این که زندگیم باید به‌خودی‌خود، زیبا و لذت‌بخش باشد و نباید با مشکل و سختی روبه‌رو بشوم به کلی غلط است. این کشف را بیش از هر کسی مدیون خواجه حافظ شیراز هستم که شعرش مانند همیشه ذهنم را روشن کرد.
«ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم/ از پس حادثه این‌جا به پناه آمده‌ایم»

آن روز اتفاق خیلی مهمی در زندگی‌ام اتفاق افتاد. کشف کردم که به خاطر این باور نادرست چه­ قدر اوقاتم را بی‌خود و بی‌جهت تلخ کرده‌ام. از آن روز تلاشم را صرف این کردم که سختی‌های زندگی را به عنوان واقعیت بپذیرم و به‌ جای آن خودم به دنبال زیباتر و دل‌نشین تر کردن زندگیم بروم. این پیامی است که دوست دارم به شما منتقل کنم. زندگی جنبه‌هایی دارد که اگر به دنبال آن‌ها بروید، ‌لذت بسیاری خواهید برد، اما شرط اصلی‌اش این است که فعالانه به جست­ وجوی­شان بروید و منتظر نمانید که خود به خود برایتان اتفاق بیافتد.

تفریح و لذت برای زندگی انسان‌ها حکم چیزی شبیه ادویه‌ها و چاشنی‌های غذا را دارد. شاید غذایی که شما درست می‌کنید، بدون ادویه هم خواص خوبی داشته باشد و شما را سیر کند، اما بدون ادویه غذای پرخاصیت شما،‌ دل‌پذیر نخواهد بود. لذت و شادی نیز همین کار را با زندگی ما می‌کند. زندگی ما بدون چیزی که دلمان را خوش کند و برایمان لذت‌بخش باشد،‌ افسرده‌کننده خواهد بود.

لذت، معنای زندگی

اگرچه انسان‌ها این موضوع را خیلی وقت است که می‌دانند و به همین دلیل است که به انواع روش‌های مختلف برای لذت بردن از زندگی (از ورزش و بازی گرفته تا مصرف مواد) متوسل می‌شوند؛ روان‌شناسان مدتی است که به اهمیت این موضوع پی برده‌اند و در واقع به این نتیجه رسیده‌اند که یکی از دلایل افسرده نبودن، فعالیت‌هایی است که به زندگی‌ ما معنا می‌دهند و برای ما احساس رضایت و لذت ایجاد می‌کنند. آن‌ها حتی برای درمان افسردگی و بیماری‌های دیگری مانند وابستگی به مصرف مواد و چاقی نیز درمانی طراحی کرده‌اند که پایه و اساس آن بالاتر بردن رضایت از زندگی با استفاده از فعالیت‌های لذت بخش است.

مقاله مرتبط: چرا از زندگی لذت نمی برم؟

جایگاه لذت در مغز

پژوهش‌گران حتی مکان‌ دقیق تجربه‌ لذت را در مغز ما کشف کرده‌اند و نشان داده‌اند که فعالیت‌های مختلف تا چه اندازه مغز ما را تحریک می‌کنند. به مراکزی در مغز که در هنگام لذت تحریک می‌شوند، مراکز پاداش می‌گویند. تحریک این نقاط باعث ترشح مواد شیمیایی مانند دوپامین در مغز ما می‌شوند که وجودشان برای سلامت ما و احساس شادی لازم و ضروری است. آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که مغز ما برای این که به درستی کارش را انجام بدهد، به این مواد نیاز دارد.

اما نکته‌ مهم این است که منظور ما از لذت چیست و چه­ طور باید این چاشنی مهم را به زندگی‌مان اضافه کنیم؟ فعالیت‌های زیادی باعث تحریک مراکز پاداش و ایجاد لذت می‌شوند. اگر بخواهیم فهرستی از فعالیت‌های لذت‌بخش تهیه کنیم، ‌این لیست می‌تواند تا بی‌نهایت ادامه داشته باشد. برخی از این فعالیت‌ها مثبت و سازنده و برخی ناسالم و تخریب‌کننده‌اند. تفاوت اصلی بین فعالیت‌های لذت‌بخش سالم و ناسالم در این است که به جز ایجاد لذت در ذهن ما چه پیامدهای دیگری نیز برایمان دارند. این تفاوت در بیش‌تر اوقات مشخص است و جامعه‌ برای آن‌ معیارهای به نسبت روشنی دارد.

مقاله مرتبط: چگونه از تمام لحظات زندگی لذت ببرم؟

چند تفریح لذت بخش

البته مفهوم لذت برای هر کسی معنای خاصی دارد و نمی‌شود تفریحی پیدا کرد که برای همه به یک اندازه لذت‌بخش باشد. مهم این است که شما به دنبال تفریحی باشید که برای شما معنا و مفهوم خاصی داشته باشد و رضایت کافی را برای شما ایجاد کند. در این یادداشت می‌خواهم به شما پیشنهاداتی کنم که با استفاده از آن‌ها می‌توانید زندگی‌تان را غنی‌تر و لذت‌بخش‌تر کنید:

1. به دوران کودکی برگردید:

   آن‌چه که در کودکی آرزوی انجامش را داشتیم، حالا می‌تواند منبع سرگرمی،‌ لذت و احساس رضایت ما باشد. به کودکی برگردید و ببینید که دوست داشتید چه جور فردی باشید. دوست داشتید چه کار کنید. شاید برای‌تان جالب باشد که بگویم از کودکی نوشتن را دوست داشتم و به محض این که خواندن و نوشتن را یاد گرفتم، شروع به نوشتن خاطراتم کردم. حتی چندبار تلاش کردم رمان بنویسم که البته آن موقع زیاد موفق نبودم.

2. خلاقیت کلید اصلی:

   یادتان باشد که همه چیز با خلاقیت زیباتر و دلپذیرتر می‌شود. می‌توانم لیست بلندبالایی از کارهای لذت‌بخش به شما ارائه کنم اما ترجیح می‌دهم که کلید اصلی انجام آن را به شما بدهم. خلاقیت به خرج بدهید و برای خودتان کاری بتراشید که تا به حال انجام نداده‌اید و برای‌تان هیجان‌انگیز و جالب است. شاید بخواهید با تکه‌پارچه برای خودتان چیزهای مختلف بدوزید و یا با چوب‌های مانده در کنار خانه یک میز کوچک بسازید.

3. با اهداف و ارزش‌های زندگی‌تان مشورت کنید:

   روان‌شناسانی که برای درمان افسردگی از برنامه‌ریزی فعالیت‌های خوشآیند استفاده می‌کنند، توصیه می‌کنند که برای برنامه‌ریزی این فعالیت‌ها با اهداف و ارزش‌های زندگی‌تان مشورت کنید. چند دقیقه وقت بگذارید و ببینید که چه جور فردی بودن در شما احساس خوبی ایجاد می‌کند؟ ورزشکار؟ هنرمند؟ نیکوکار؟ دانشمند؟ با مراجعه به این اهداف و ارزش‌ها و کمی خلاقیت می‌توانید راهی پیدا کنید که هم احساس لذت کنید و هم معنای جدیدی به زندگی‌تان بدهید.

4. بازی را دست‌کم نگیرید:

   بازی‌ها،‌ به‌خصوص بازی‌های دسته‌جمعی منبع خوبی از لذت هستند. برای وقت‌گذرانی و بازی‌های دسته‌جمعی با اعضای خانواده و دوستانتان برنامه‌ریزی کنید و ببینید که در مدت کوتاهی تا چه اندازه شادتر از گذشته خواهید بود. البته بازی‌های انفرادی هم برای لذت بیش‌تر بردن از زندگی گزینه‌ی خوبی هستند، اما خطر اصلی آن‌ها این است که احتمال دارد در شما احساس تنهایی و انزوا ایجاد کنند.

5. ورزش منبعی عالی برای لذت:

   ورزش، البته ورزشی که آن را دوست دارید و از آن لذت می‌برید، یکی از مهم‌ترین و عالی‌ترین فعالیت‌هایی است که می‌توانید به زندگی‌تان اضافه کنید. ورزش باعث تحریک مستقیم مدارهای لذت در مغز می‌شود و توانایی و اعتماد به نفس شما را بالاتر می‌برد و کمک می‌کند که احساس تسلط بیش‌تری بر زندگی‌تان داشته باشید.

6. ساده و کم‌خرج باشید:

   وقتی به دوستان و آشنایان و مراجعان می‌گویم که باید بیش‌تر تفریح کنید، متفق‌القول یک عبارت را تکرار می‌کنند. «ای بابا دلت خوشه؟ کی پولشو داره بره تفریح؟ تفریح هزینه داره. کی وقتشو داره؟ من که همه‌ش مشغولم». نکته‌ اصلی این جاست که دلیلی ندارد برای تفریح کردن، پول زیادی در نظر بگیرید. قدم زدن در یک پارک و صبح زود،‌ پیش از آن که به سر کار بروید، لذت زیادی دارد ولی خرج زیادی برایتان نخواهد داشت. اگر خلاقیت به خرج بدهید، می‌توانید برای خودتان تفریحات کم‌خرج و ساده طراحی کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ امروزه اطلاعات در دسترسی که برای تدوین استراتژی شبکه‌های اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند بسیار گسترده هستند و با سرعت بالایی رشد می‌کنند. از این رو صاحبان کسب و کار و بازاریابان و مدیران شبکه‌های اجتماعی به کمک جهش تکاملی و هوشمندانه بزرگ داده‌ها استراتژی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی شرکت خود را تدوین می‌کنند.

رسانه‌های اجتماعی منبعی برای دسترسی به بزرگ داده‌ها

یکی از مهمترین مفاهیمی که در مورد شبکه‌های اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد درک تاثیر بزرگ داده‌ها در تدوین استراتژی شبکه‌های اجتماعی است. در حقیقت می‌توان گفت که رسانه‌های اجتماعی یکی از مهمترین منابع بزرگ داده‌ها هستند. بنابراین تجزیه و تحلیل داده‌های به دست آمده از شبکه‌های اجتماعی می‌تواند تاثیر به سزایی در پیشبرد استراتژی شبکه‌های اجتماعی و در حالت کلی استراتژی بازاریابی کل شرکت داشته باشد. طبق بررسی کارشناسان ۸۰ درصد از داده‌های موجود در جهان که برای تجزیه و تحلیل جمع‌آوری شده‌اند از منابع بدون ساختاری مثل شبکه‌های اجتماعی به دست آمده‌اند.

در حقیقت اگر رسانه‌های اجتماعی را مانند مخزن آبی در نظر بگیریم، بزرگ داده‌ها جریان آبی هستند که از آن جاری می‌شوند. بنابراین می‌توان گفت که حجم بالای محتوای رسانه‌های اجتماعی و تجزیه و تحلیل داده‌های به دست آمده از آن‌ها، بالون بزرگ داده‌ها را از داخل این اطلاعات بیرون کشیده است.

هر چند محتوای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی بیشترین میزان اطلاعات را به تحلیل‌گران منتقل می‌کند. اما در حقیقت این لایک‌ها، دیدگاه‌ها، دانلودها و … هستند که دید کلی از هر محتوا را در اختیار بازاریابان و تحلیل‌گران قرار می‌دهد. بنابراین نکته مهمی که در رابطه با تحلیل بزرگ داده‌های موجود در رسانه‌های اجتماعی باید بدانیم این است که دو مقوله محتوا و داده‌های مربوط به آن کاملا به هم تنیده شده‌اند و جدا از هم نیستند.

امروزه دیگر رسانه‌های اجتماعی یکی از گزینه‌های انتخابی در استراتژی کسب و کارها نیستند بلکه به بخش جدایی ناپذیری از هر کسب و کاری تبدیل شده‌اند. از این رو تجزیه و تحلیل داده‌های موجود در رسانه‌های اجتماعی، در تدوین استراتژی شبکه‌های اجتماعی بسیار موثر می‌باشد و می‌تواند اطلاعاتی را در مورد نفوذ به یک کسب و کار و تعامل با سایر برندها و دیگر معیارهای بازگشت سرمایه در اختیار بازاریابان قرار دهد.

شبکه‌های اجتماعی مهمترین منبع دسترسی به بزرگ داده‌هایی هستند که برای تدوین استراتژی شبکه‌های اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

استراتژی‌ بازاریابی شبکه‌های اجتماعی به کمک پیش‌بینی

خوشبختانه جدایی ناپذیری رسانه‌های اجتماعی و بزرگ داده‌ها سبب پیدایش استراتژی‌های جدید بازاریابی رسانه‌های اجتماعی شده است. از سوی دیگر توسعه دامنه بزرگ داده‌ها امکان پیش‌بینی بازار را فراهم می‌کند. این امر باعث می‌شود که بازاریابان بتوانند به ارزیابی تاثیر یک استراتژی و بررسی احتمال موفقیت عملکرد آن بپردازند. توسعه‌ی استراتژی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی همچنین با پیش‌بینی رفتار مشتری منجر به کاهش هزینه‌های بازاریابی می‌شود.

استفاده از الگوریتم‌های سفارشی سازی شده برای موفقیت استراتژی شبکه‌های اجتماعی

هیجان‌انگیزترین بخش تحلیل بزرگ داده‌ها استفاده از الگوریتم سفارشی سازی شده است. استفاده از این الگوریتم‌ها در استراتژی شبکه‌های اجتماعی هر برند مزیت رقابتی بزرگی در مقایسه با رقبای آن محسوب می‌شود. در واقع می‌توان گفت استفاده از الگوریتم‌های سفارشی سازی شده و تحلیل بزرگ داده‌ها مزایای زیر را دارد:

• با تحلیل بزرگ داده‌ها دیگری نیازی به بررسی و زیر نظر گرفتن تک تک عملکردهای رقبای خود ندارید. زیرا تمرکز بر بزرگ داده‌ها می‌تواند به بهترین شکل ممکن تمام اطلاعات لازم را به شکل جامعی در اختیار شما قرار دهد.
• با توجه به نوع تحلیل بزرگ داده‌ها هر کسب و کاری استراتژی متفاوتی را پیش می‌گیرد تا به نتیجه مطلوب خود برسد.

گسترش استفاده از الگوریتم‌های سفارشی سازی شده در کنار تحلیل بزرگ داده‌ها می‌توانند منبع قدرتمندی برای تدوین استراتژی شبکه‌های اجتماعی کسب و کارهای کوچکی باشند که با رقبای قدرتمندی دست و پنجه نرم می‌کنند. تحلیل و تعامل با بزرگ داده‌ها فرصت مناسبی را برای دستیابی به اهداف خاص هر کسب و کار ایجاد می‌کند.

مقاله مرتبط: بازاریابی شبکه های اجتماعی در ایران

تسلط بزرگ داده‌ها بر بازاریابی رسانه‌های اجتماعی

با توجه به آنچه که تا کنون گفته شد بزرگ داده‌ها در حقیقت با تحت تاثیر قرار دادن کسب و کارها استراتژی شبکه‌های اجتماعی را از استراتژی بازاریابی کلی شرکت متمایز می‌کنند. یعنی با به کارگیری تفکر استراتژیک محور و تحلیل محتوای رسانه‌های اجتماعی بهترین استراتژی را برای شبکه‌های اجتماعی در اختیار بازاریابان قرار می‌دهند.

در حقیقت می‌توان گفت که امروزه بهترین روش بازاریابی برای هر کسب و کاری بهره‌گیری از بزرگ دادها و یادگیری تحلیل آن‌ها برای رسیدن به استراتژی‌های سازنده است. زیرا تحلیل این اطلاعات می‌توانند بهره‌وری را افزایش دهند، تصمیم‌گیری را بهبود بخشند و در نهایت منجر به کاهش قیمت شوند. مهمترین نکته‌ای که در ارتباط با تاثیر تجزیه و تحلیل بزرگ داده‌ها در تدوین استراتژی شبکه‌های اجتماعی وجود دارد بهینه‌سازی زمان اجرای آن در مقایسه با رقبا است. از آنجایی هم که زمان یکی از فاکتورهای مهم در بازاریابی است بنابراین نادیده گرفتن روش‌های جدید و نوآورانه در برنامه‌ریزی برای انتخاب استراتژی شبکه‌های اجتماعی می‌تواند کسب و کارها را با مشکلات جدی و غیر قابل جبرانی رو به رو کند.

فایده اصلی برند برای شما این است که در آینده با کمترین زحمت بتوانید آنرا بازاریابی کنید و در این مسیر باید برندی داشته باشید که در ذهن مشتری ماندگار شود.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ معمولا کسب و کارها یا در حال رشد به جزئیات کوچک و به ظاهر ساده‌ای که در مورد نام برند وجود دارد اهمیت زیادی قائل نیستند. زیرا این کسب و کارها درگیر تصمیم‌گیری‌های بزرگ و مهمی هستند که انرژی زیادی می‌خواهد. اما ماندگاری نام برند در ذهن مشتری یکی از مهمترین گام‌های رشد و توسعه‌ی کسب و کارها است که باید به عنوان اولویت‌های نخست مورد توجه قرار گیرد. زیرا پس از رشد یک شرکت این نام برند است که سبب جذب مشتریان به سمت خود می‌شود. در ادامه این مطلب پنج روش برای ماندگاری نام برند در ذهن مشتری را بررسی می‌کنیم که می‌تواند کمک زیادی به شناخته شدن کسب و کارها بکند.

راههای ماندگاری نام برند در ذهن مشتری

۱. به روز نگه داشتن هر آنچه که به نام برند شما مرتبط است

به عنوان یک کسب وکار در حال رشد باید همواره تمام کانال‌هایی که با نام برند شما در ارتباط هستند را آپدیت نگه دارید. به عنوان مثال امضای زیر ایمیل‌هایتان باید کاملا آپدیت و مطابق با استراتژی فعلی کسب و کارتان باشد. سربرگ نامه‌های اداری شما باید با لوگو و نام برند شما مطابقت داشته باشد تا بتواند از همین الان در ذهن مخاطبان شما نقش ببندد.

به منظور موفقیت در آپدیت نگه داشتن نام برند خود بهتر است مجموعه‌ای از اسناد مرتبط با برند خود تهیه کنید. این اسناد در حقیقت پایه و اساس تمام معاملات و دارایی برند شما نیز است. به یاد داشته باشید که وفاداری مشتری به یک برند با آگاهی از برند و ارائه‌ی یک چشم‌انداز منحصر به فرد توسط بازاریاب است که آغاز می‌شود. این امر به ماندگاری نام برند در ذهن مشتری نیز کمک به سزایی می‌کند.

۲. ارسال کارت پستال به مشتریان

در نگاه اول ممکن است که این روش بسیار قدیمی و پیش پا افتاده به نظر برسد. اما جالب است بدانید که تماس شخصی با مشتری به ماندگاری نام برند در ذهن مشتری کمک زیادی می‌کند. به کمک روش‌های خلاقانه و طنزآمیز و یا استفاده از شعرهای پر مفهوم و خاص می‌توانید خاطره‌ی دریافت این کارت را به یکی از خاطرات به یادماندنی مشتریان خود تبدیل کنند. شخصی سازی هر کارت و نوشتن پیام تبریک با دست خط خودتان ذهنیت مثبتی از نام برند شما را به مشتری القا می‌کند.

ارسال کارت پستال شخصی سازی شده سبب تعامل با مشتری و ماندگاری نام برند در ذهن او می شود.

۳. معرفی تولیدکنندگان محتوا در وب سایت رسمی برند

مشتریان وفاداری که وبلاگ برند شما را دنبال می‌کنند معمولا علاقه دارند تا با نویسندگان مطالب وبلاگ شما بیشتر آشنا باشند. بنابراین از اعضای تیم تولید محتوای وبلاگ خود بخواهید که بیوگرافی کوتاهی از خودشان را در سایت منتشر کنند. این بیوگرافی علاوه بر تحصیلات می‌تواند مهارت‌های هنری و علاقمندی‌ها را نیز شامل شود. آشنایی با عواطف و احساسات و علاقه‌مندی نویسندگان نوعی حس همدلی را در مشتری به وجود می‌آورد و به ماندگاری نام برند شما در ذهن مخاطبان کمک می‌کند.

۴. انتشار خبرنامه در سایت‌های معتبر و مرتبط با کسب و کار شما

انتشار خبرنامه تاثیر به سزایی در شناخته شدن نام برند دارد زیرا با توده‌ی غیر قابل باوری از مردم ارتباط برقرار می‌کند. در انتشار خبرنامه استفاده از لوگوی برند، فونت منظم، تیتر جذاب، رنگ متناسب با رنگ لوگو و تصاویر محصول می‌تواند ذهنیت مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد و آن‌ها را به برند شما علاقه‌مند کند. فراموش نکنید که در پایان خبرنامه حتما مخاطب را به سایت اصلی برند یا شبکه‌های اجتماعی و یا هشتگ‌های مربوطه لینک کنید تا بتواند در صورت تمایل برند مورد نظر را به راحتی دنبال کنند.

۵. برقراری ارتباط منظم با مخاطبان از طریق شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی یکی از بهترین ابزارهای برقراری ارتباط مداوم با مشتری هستند. بنابراین سعی کنید با انتشار منظم پست در شبکه‌های اجتماعی و به روز نگه داشتن آن تعامل خود را با مخاطبان خود افزایش دهید. پاسخ به سوالات مشتری و ارتباط با آن‌ها دید مثبتی از نام برند شما را برایشان ایجاد می‌کند. امکان برقراری ارتباط صوتی با مشتری سبب می‌شود که بتوانند به راحتی به شما اعتماد کنند و همین امر نیز باعث افزایش مخاطبان شما می‌شود. هنگام برقراری ارتباط با مشتریان خود بهتر است لحن آرام و ملایمی داشته باشید تا امکان برقراری تعامل سازنده برایتان فراهم شود.

برقراری ارتباط موثر و منظم با مخاطبان یکی از راه های ماندگاری نام برند در ذهن مشتری است.

چه قصد ایجاد یک تیم فروش جدید را داشته باشید و چه بخواهید تیم فروش فعلی‌تان را ارزیابی کنید شما میبایست مهارت های مهم زیر را در نظر بگیرید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ شاید بتوان گفت که بخش فروش مهمترین بخش هر کسب و کاری است. زیرا نتایج مدت‌ها ایده‌پردازی و بازاریابی یک کسب و کار محصولی است که بخش فروش باید آن را به دست مشتری برساند. از این رو تیم فروش باید مهارت‌های خاصی در تبلیغ و متقاعد کردن مشتری برای خرید داشته باشد. در ادامه چند مهارت فروش مهم را که لازم است هر برندی به تیم فروش خود بیاموزد، با هم بررسی می‌کنیم.

۵ مهارت فروش که تیم فروش باید بداند

۱. از مشتریان فعلی برای جذب مشتری جدید استفاده کنید

جالب است بدانید که مشتریان فعلی شما بهترین گزینه برای کمک به فروش بیشتر محصولات شما هستند. بنابراین اگر بتوانید از مشتریان فعلی خود برای جذب مشتریان جدید استفاده کنید می‌توانید به نتایج مطلوبی در فروش محصول برند خود برسید. استفاده از توصیه‌های مشتریان فعلی یک مهارت فروش مهم برای تیم فروش شما است. بنابراین سعی کنید اطلاعات تماس مفیدی را حین خرید مشتری از او دریافت کنید. این اطلاعات تماس به شما کمک می‌کند تا با پیگیری دریافت محصول و آگاهی از رضایت مشتری اعتماد او را به برند خود جلب کنید. این نکته را فراموش نکنید که ارائه خدمات پس از فروش و در دسترس بودن سبب جذب مشتری بیشتر می‌شود. از طرف دیگر نیز مشتریانی که با توصیه مشتریان فعلی به خرید از محصولات شما اقدام می‌کنند با حس اطمینان بیشتری وارد عمل می‌شوند و همین امر باعث می‌شود که شما هم در ارائه خدمات خود با اعتماد به نفس بیشتری عمل کنید. بنابراین برای تقویت مهارت فروش تیم خود لازم است که توجه خاصی به مشتریان فعلی خود داشته باشید.

مشتریان فعلی بهترین گزینه برای جذب مشتریان جدید هستند.

۲. از اطلاعات مشتریان قبلی استفاده کنید

بهترین روش برای معرفی و فروش محصول جدید استفاده از اطلاعات مشتریان قبلی است. هر چند ممکن است محصول جدید شرکت شما تفاوت زیادی با محصولات قبلی داشته باشد. اما مشتریان محولات قدیمی‌تر می‌توانند خریداران بالقوه‌ی محصول فعلی شما نیز باشند. ارسال یک پیام یا ایمیل که حاوی اطلاعات نسبتا کاملی از محصول فعلی شما است با ایجاد حس همدلی سبب ایجاد حس اعتماد و پیشبرد استراتژی بازاریابی احساسی می‌شود. ارسال این پیام یا ایمیل باید نوعی حس مثبت و توجه را در ذهن مخاطب شما ایجاد کند و حالت اسپم را برایش نداشته باشد. البته این نکته را فراموش نکنید که برای موفقیت و تقویت مهارت فروش خود در این روش بهتر است از مشتریانی که طی یک سال اخیر از محصولات شما خریداری کرده‌اند استفاده کنید.

۳. تماس سرد با مشتری

تماس سرد یکی از روش‌های بازاریابی است. از آنجایی که این تماس با افرادی که اطلاعات آن‌ها از قبل در دسترس است برقرار می‌شود تحت عنوان تماس سرد شناخته می‌شود. این اطلاعات می‌توانند متعلق به مشتریان قبلی شما باشند و یا اطلاعاتی باشند که از شرکت‌های فعال در زمینه‌ی تحقیقات بازار جمع‌آوری شده‌اند. پیام تماس سرد باید چارچوب خاصی داشته باشد تا سبب آزردگی خاطر دریافت کننده آن نشود. بنابراین در تهیه پیام این تماس به نکات زیر توجه کنید:

• عنوان یا موضوع پیام باید تا حد ممکن کوتاه باشد.
• اولین جمله‌ی پیام باید ارزشی که محصول مورد نظر به مشتری ارائه می‌دهد را به شکل کاملا مفهومی بیان کند.
• دومین جمله باید دلیل منحصر به فرد بودن محصول و برند شما را در قالب یک جمله‌ی ساده و به دور از اغراق بیان کند.
• این پیام باید با یک سوال ساده بدون جواب به اتمام برسد تا مخاطب را ترغیب به برقراری تماس با شما بکند.

تماس یا ایمیل سرد یک مهارت فروش برای تیم فروش است.

۴. ارتباط با مشتری برای پاسخگویی به سوالات

اگر استراتژی بازاریابی شما به درستی پیش رود و تمام مراحل قبلی به درستی طی شده باشند به مرحله‌ی ارتباط با مشتری و مذاکره می‌رسید. معمولا برای این کار فردی با روابط عمومی بالا که اطلاعات کاملی از محصول مورد نظر در اختیار دارد انتخاب می‌شود. شاید بتوان گفت این مرحله سخت‌ترین بخش فروش باشد که مهارت فروش خاصی نیاز دارد. زیرا متقاعد کردن مشتری برای خرید محصول در این مرحله انجام می‌گیرد.

ارتباط موثر با مشتری یک مهارت فروش برای موفقیت تیم فروش

مقاله مرتبط: روانشناسی مشتری

۵. تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل

این نکته را فراموش نکنید که مواجهه با یک فروشنده سمج نفرت انگیزترین بخش خرید محصول برای مشتری است. بنابراین فردی که در این زمینه فعالیت می‌کند باید از روابط عمومی بالایی برخوردار باشد و به کمک تکنیک‌های روانشناسی مشتری را هر چه سریع‌تر به بخش خرید نهایی هدایت کند. یک بازاریاب حرفه‌ای از لحن مشتری می‌تواند قطعیت او برای خرید را تشخیص دهد. معمولا وقتی مشتری به مرحله‌ی قطعی خرید خود می‌رسد لحن آرام و ملایمی دارد. در مورد کارهایی که برای قطعی کردن خرید لازم است انجام دهد سوال می‌کند و دوست دارد در مورد خدمات پس از فروشی که به مشتریان ارائه می‌شود اطلاعات کاملی به دست آورد. بنابراین یک بازاریاب موفق با یادگیری صحیح مهارت فروش می‌تواند مشتریان بالقوه را به مشتریان بالفعل تبدیل کند.

بازاریابی مدرن دسترسی های زیادی را برای شما ایجاد کرده است تا با تلاشی معقول به نتایج شگفت انگیزی دست یابید؛ فقط باید از این ابزارها استفاده درستی داشته باشید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ محتوای مناسب و بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی می‌تواند تاثیر چشمگیری بر افزایش مخاطبان و مشتریان یک برند داشته باشد. اما اگر بدون داشتن دانش کافی و آگاهی لازم فعالیت خود را در این حوزه آغاز بکنید با مسائل چالش برانگیزی مواجه می‌شوید. بنابراین آشنایی با اصول و قانون بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی برای شما امری حیاتی خواهد بود. به کمک این قوانین می‌توانید با به حداکثر رساندن کیفیت فعالیت‌های شبکه‌های اجتماعی و افزایش تعامل با مشتری به موفقیت برند خود کمک شایانی کنید. در ادامه این مطلب ۱۰ قانون بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی را با هم بررسی می‌کنیم.

۱. قانون گوش کردن

برای موفقیت بیشتر در بازاریابی محتوایی و بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی لازم است که بیشتر به مخاطبان خود گوش کنید و کمتر صحبت کنید. مطالعه‌ی محتواهایی که مخاطبان هدف شما به صورت آنلاین به اشتراک می‌گذارند می‌تواند اطلاعات مهمی را در مورد آنچه که برایشان مهم است در اختیارتان قرار دهد. با آگاهی از نیاز و نظرات مخاطبانتان می‌توانید به تولید محتوای ارزشمند برای مشتریان خود بپردازید.

۲. قانون تمرکز

تمرکز بر یک حوزه خاص در استراتژی رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی محتوایی به صورت تخصصی می‌تواند فرصت مناسبی برای موفقیت برند شما و ایجاد یک نام تجاری قوی باشد. بنابراین بهتر است به جای کار در حوزه‌های مختلف سعی کنید به صورت تخصصی در یک حوزه تمرکز کنید.

۳. قانون کیفیت

کیفیت همواره نسبت به کمیت ارجحیت دارد. فراموش نکنید که برقراری ارتباطات با کیفیت با مخاطبانتان بسیار مهم‌تر از ارتباطات نافرجام و غیر اثربخش است.

۴. قانون صبر

موفقیت در رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی محتوایی یک شبه اتفاق نمی‌افتد. برای دستیابی به نتایج مثبت و اثربخش در این حوزه باید صبور باشید تا با گذشت زمان موفقیت برندتان در این حوزه به میزان قابل قبولی برسد.

برای موفقیت در بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی برند خود لازم است که صبور باشید.

۵. قانون ترکیب

اگر بتوانید محتوای با کیفیت و شگفت‌انگیزی را در رسانه‌های اجتماعی خود با مخاطبان فعال خود به اشتراک بگذارید. مطمئنا مخاطبان شما با به اشتراک‌گذاری آن در صفحه‌های فیس‌بوک و توییتر و لینکداین خود مخاطبان بیشتری را متوجه پست شما خواهند کرد. این به اشتراک‌گذاری باعث آشنایی افراد بیشتری با برند شما می‌شود. آشنایی افراد جدید نیز سبب افزایش نرخ جستجوی کلیدواژه مربوطه در موتور جستجوی گوگل شده و اثر بخشی استراتژی برند شما را افزایش می‌دهد.

۶. قانون نفوذ

صرف زمان کافی برای پیدا کردن تاثیرگذاران آنلاین در حوزه فعالیت شما تاثیر به سزایی در رشد و موفقیت برند شما خواهد داشت. ارتباط با تاثیرگذاران امکان ارتباط با مخاطبان با کیفیتی را که به حوزه‌های مختلف مرتبط با کسب و کار شما علاقمند هستند فراهم می‌کند. همین امر نیز منجر به ایجاد روابط سازنده می‌شود. بنابراین اگر بتوانید با تاثیرگذاران حوزه فعالیت خود در ارتباط باشید می‌توانید دامنه گسترش محصولات و پخش پست‌های خود را گسترش دهید. همین موضوع سبب افزایش اثر بخشی استراتژی بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی شما می‌شود.

۷. قانون ارزش

اگر به عنوان یک برند تمام وقت خود را صرف ترویج محصولات و خدمات خود در شبکه‌های اجتماعی بکنید مردم علاقه‌ای به دنبال کردن اخبار و پست‌های شمانشان نخواهند داد. شما به عنوان فعال در یک حوزه خاص لازم است بیشتر بر روی تولید محتوای با ارزش و اثربخش تمرکز داشته باشید. از سوی دیگر به گسترش روابط خود با تاثیرگذاران آنلاین بپردازید تا از برند شما در شبکه‌های اجتماعی حمایت شود. تاثیرگذاران می‌توانند کاتالیزور قدرتمندی برای بازاریابی دهان به دهان برند شما باشند.

با توجه به قانون ارزش بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی باید مخاطبان خود را قانع کنید که ارزشی به زندگیشان می افزایید. بنابراین باید بر روی تولید محتوای باارزش تمرکز کنید.

۸. قانون مقبولیت

روابط سازنده مهم‌ترین بخش موفقیت در بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی است. بنابراین برای مقبولیت بیشتر برند خود باید بر روی روابط سازنده بر روی شبکه‌های اجتماعی کار کنید.

۹. قانون دسترسی

برای مقبولیت عمومی برند خود لازم است تا با مخاطبان خود در ارتباط باشید. بنابراین پس از انتشار پست‌های خود در شبکه‌های مختلف بلافاصله ناپدید نشوید. برای پاسخگویی به سوالات مخاطبان خود در دسترس باشید تا بتوانید اعتماد آن‌ها را جلب کنید.

۱۰. قانون عمل متقابل

برای مقبولیت و موفقیت بیشتر برند خود لازم است تا اندکی از زمان خود را به تبادل با برندهای مرتبط بپردازید. عمل تبادل و انتشار محتوای برندهای دیگر و بحث در مورد آن فرصتی را برای شما فراهم می‌کند تا دایره مخاطبان خود را افزایش دهید.