وقتی ضمیرپنهان موفقیت شما در زندگی را رقم میزند…

رپورتاژ آگهی؛


در اوایل قرن بیستم بود که زیگموید فروید روانشناس شهیر آلمانی متوجه شد که بسیاری از بیمارانش که به ظاهر مشکلات جسمی داشتند در واقعا بدنی کاملا سالم داشتند و مشکل اصلی در ذهنشان بود. مثلا دختری که فکر می کرد نابیناست در صورتی که اعصاب چشمش کاملا سالم بود، ولی با این وجود چیزی نمیدید.

این موارد فروید را به کندکاو در مورد این موضوع واداشت تا عاقبت با دکتر بلولر آشنا شد که از هیپنوتیزم برای درمان بیمارانش استفاده میکند. فروید در تحقیقاتش با هیپنوتیزم متوجه شد که در وضعیت هیپنوتیزمی بیماران افکار و حالاتی را از خود بروز میدهند که از حالات بیداری آنها بسیار متفاوت و حتی گاهی متضاد است. فروید این بخش قدرتمند از ذهن را که می توانست حالات افراد را تحت تاثیر قرار دهد ولی در عین حال از دسترس افراد خارج بود را “ناخودآگاه” یا “ضمیر پنهان” نامید.

ضمیر پنهان چیست و چکار می کند؟

ضمیر ناخودآگاه (پنهان) به اختصار به بخش عظیمی از ذهن گفته می شود که همچون یک کوه یخ بخش اعظم آن از دسترس ما خارج است و معمولا افکار و خاطرات سرکوب شده و باورهای قدیمی در آن ذخیره می شود. این باورها و افکار هر چند در ظاهر از ذهن ما پاک شده اند اما همچنان در ضمیرناخودآگاه باقی می مانند و می توانند بر رفتار و گفتار و حالات ما و به طور خلاصه بر میزان موفقیت ما در زندگی تاثیر بسزایی بگذارند. این باورها در طی سالیان دراز از طریق چیزهایی که ما از کودکی دیده ایم یا شنیده ایم در ضمیر ناخودآگاه ما شکل میگیرد و امروزه در روانشناسی ثابت شده که گاهی وجود یک باور منفی که در ناخودآگاه فرد وجود دارد می تواند کل زندگی او را فلج کند و یا جلوی موفقیت هایش را بگیرد.

همه ما قطعا چنین باورهایی در ضمیر ناخودآگاهمان داریم و همانطور که گفته شد به صورت عادی به محتوای ناخودآگاهمان دسترسی نداریم اما نیازی نیست نگران باشید چرا که خبر خوب این است که راههای برای دسترسی به ضمیر ناخودآگاه و برنامه ریزی آن در جهت مثبت وجود دارد که در زیر به اختصار به چندتا از آنها می پردازیم:

خودتلقینی:

این اولین و ساده ترین راه برای تغییر باورهای ناخودآگاه است. ما تقریبا تمام روز داریم با خودمان صحبت می کنیم و به خودمان تلقیناتی میدهیم پس از این به بعد هر زمان که فرصت داشتید با خودتان صحبت کنید و به خود تلقینات مثبتی بدهید. امیل کوئه یکی از پیشتازان استفاده از تلقینات خودهیپنوتیزمی به مراجعانش توصیه میکرد هر روز که از خواب بیدار می شوند این جمله را سه بار با خود تکرار کنند: من هر روز از هر جهت بهتر و بهتر می شوم.

البته نقطه ضعف این روش این است که ممکن است تلقینات شما که در حالت عادی گفته می شوند به ضمیر ناخودآگاهتان نرسند که برای رفع این مشکل باید از روش قدرتمندتری بهره بگیریدو

مراجعه به هیپنوتراپیست:

در ایران متولی رسمی هیپنوتیزم، انجمن هیپنوتیزم بالینی ایران است، که هر ساله تعدادی هیپنوتراپیست قابل به جامعه ارائه می دهد. در صورتی که فکر میکنید ریشه مشکل شما در ناخودآگاهتان است با اندکی جستجو می توانید یک هیپنوتراپیست خوب پیدا کنید. فقط دقت کنید که این شخص اولا باید روانشناس باشد و ثانیا از انجمن هیپنوتیزم ایران یا سایر موسسات معتبر بین المللی دارای گواهی باشد تا بتوانید با خیال راحت خودتان و روانتان را به دست او بسپارید.

ناخودآگاه

استفاده از فایل های صوتی خودهیپنوتیزم:

اگر حس میکنید تلقین به خود به اندازه کافی قوی نیست و فرصت یا توان مالی مراجعه به هیپنوتراپیست را ندارید یک راه ارزان و در عین حال فوق العاده موثر استفاده از فایل های خودهیپنوتیزمی است. این فایل ها به دو شکل تلقینات آشکار (تجسم فعال) و پنهان (سابلیمینال) ارائه می شوند. که در اولی شما تلقینات را می شنوید و برای سفر به ناخودآگاه با آن همراه می شوند اما در مورد دوم یعنی فایل های سابلیمینال، تلقینات در پس یک نوای هیپنوتیزم آور و موسیقی آرامبخش پنهان می شود به طوری که شما تلقینات را نمی شنوند اما ناخودآگاه شما که از قدرت شنوایی بسیار بالاتری نسبت به شما برخوردار است این تلقینات را می شوند. گزینه دوم برای افرادی که مقاومت ذهنی زیادی دارند مناسب است که می تواند به سادگی تلقینات لازم برای موفقیت شما را وارد ضمیر پنهانتان کند. هر چند سایت های خارجی هستند که چنین فایل های را به رایگان در نت منتشر می کنند اما به علت مطمئن نبودن منبع آنها و زبان انگلیسی شان چندان برای کاربران فارسی زبان مناسب نیستند. در عوض، امروزه سایت های فارسی زبانی وجود دارند که چنین فایل هایی را تهیه می کنند و حتی به شما امکان سفارش فایل شخصی خود را می دهند، که از طریق آنها به سادگی و در زمانی کوتاه می توانید فایل صوتی خودتان را بدست آورید.

گستره استفاده از تلقینات هیپنوتیزمی در زندگی مدرن:

امروزه از ورزشکاران حرفه ای گرفته تا غول های تبلیغاتی از قدرت تلقینات برای موفقیت و دستیابی به اهدافشان استفاده میکنند، به طوری که می توان گفت تلقینات هیپنوتیزمی با جوامع بشری عجین شده است. اگر شما نیز به قدرت این تلقینات پی ببرید و استفاده از آنها را شروع کنید می توانید کنترل ذهنتان را بدست بگیرید و در زمانی کوتاه به بسیاری از خواسته هایی که بنظرتان غیر ممکن می رسید، جامعه عمل بپوشید.

پس از همین امروز شروع کنید.

برگرفته از وبسایت راستمرد

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها :


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

استراتژی بازاریابی در کشورهای توسعه یافته و مدرن

۴ اصل استراتژی بازاریابی عصر دیجیتال


بازاریابی مدرنmarketing-strategy

وقت آن است که متفاوت تر از همیشه فکر کنید تا برای موفق شدن در دنیای متفاوت پیش رو دچار مشکل نشوید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ در دهه اخیر بازاریابی به سمت دیجیتالیزه شدن میل پیدا کرده است. بنابراین شیوه‌های به کار گرفته شده در تنظیم استراتژی بازاریابی عصر دیجیتال نیز دست خوش تغییراتی شده است. زیرا در گذشته تعداد انگشت شماری از کانال‌های ارتباطی برای تعامل با مخاطبان وجود داشته است. اما در عصر دیجیتال تعداد این کانال‌ها چندین برابر شده است. اما می‌توان گفت که شیوه‌های ارتباط با مخاطب در گذشته امکان متقاعد کردن مشتری در زمان کوتاهی را فراهم می‌آورد.

امروزه هنر ارتباط با مشتری و ارائه و معرفی محصول جدید به یکی از چالش برانگیزترین موضوعات تبدیل شده است. البته فرآیند بازاریابی در هیچ دوره‌ای آسان و بدون مشکل نبوده است. اما در عصر ارتباطات دیجیتال پیدایش تکنولوژی‌های جدید آن را دشوارتر کرده است. از این رو باید اصول خاصی در تدوین استراتژی بازاریابی مدرن مورد توجه قرار گیرد. در ادامه چهار مورد از مهمترین اصول موجود در بازاریابی دیجیتال مورد بررسی قرار می‌گیرند.

۱. داشتن اهداف روشن در کسب و کار

عرصه بازاریابی دچار تغییرات بسیاری شده است. از این رو هر کس در تلاش است که تا جای ممکن موقعیت خود را به عنوان یک کسب و کار موفق حفظ کند. بنابراین با ادغام شیوه‌های مختلف بازاریابی سعی می‌کنند استراتژی بازاریابی عصر دیجیتال کسب و کار خود را به بهترین شکل ممکن تنظیم کند. البته دستیابی به بهترین استراتژی زمانی محقق می‌شود که که اهداف کسب و کار به شکل روشنی مشخص شود. زیرا تا زمانی که اهداف یک کسب و کار به شکل روشنی مشخص نشود، امکان ارزیابی شکست یا موفقیت استراتژی بازاریابی تدوین شده برای آن امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین فرموله کردن اهداف بازاریابی، داشتن اهداف روشن در کسب و کار و کمک به افزایش فروش از نکات مهم دستیابی به این استراتژی موفق هستند.

۲. استفاده از تیم‌های نوآورانه برای شناسایی، ارزیابی و فرصت‌یابی

مدیریت بازاریابی معمولا کار پر مشغله‌ای است. نظارت بر بازار، پیش‌بینی نیازهای مردم، شناسایی فرصت‌های جدید، همکاری با سایر برندها و اجرای کمپین‌های تبلیغاتی تنها بخشی از وظایف یک مدیر بازاریابی موفق است. بنابراین برای اجرای موفق تک تک این کارها نیاز به خلاقیت و ایده‌های نوآورانه تیمی است که به شناسایی، ارزیابی و فرصت یابی بپردازند. از سوی دیگر نیز با توجه به رشد و توسعه روز افزون تکنولوژی نیاز به تیمی که به شکل تخصصی به بررسی ابزارها و شیوه‌های جدید بپردازند بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. بنابراین برای استفاده از تمام قوا و پتانسیل تیم خود بهتر است با تدوین یک استراتژی قوی، فرآیند بازاریابی و فروش محصولات خود را با برنامه‌ی هدفمندی پیش ببرید.

۳. استراتژی مستقل و نوآورانه

متاسفانه در بسیاری از سازمان‌ها استراتژی و نوآوری در یک گروه طبقه‌بندی می‌شود. زیرا این سازمان‌ها درک درستی از مردم هوشمند و استفاده از روشهای بازاریابی هوشمند ندارند. در نتیجه هنگامی که شرکت‌ها از رویکردهای نوآورانه صحبت می‌کنند بسیاری از مدیران فکر می‌کنند که استفاده از روش‌های نوآورانه همان انتخاب یک استراتژی جدید است. در حالی که استراتژی و استفاده از روش‌های نوآورانه دو مقوله مستقل از هم هستند. می‌توان گفت یک استراتژی خوب هدف خاصی را تحت پوشش قرار می‌دهد. در حالی که نوآوری با ارائه روش‌های جدید، مسیر رسیدن به این اهداف را دست خوش تغییراتی می‌کند. بنابراین در تنظیم استراتژی بازاریابی عصر دیجیتال نیز مانند سایر استراتژی‌ها باید حالت موفقیت و شکست هنگام استفاده از یک نوآوری نیز در نظر گرفته شود.

۴. طراحی محصول جدید و توسعه بازار

استفاده از روش‌های گوناگون بازاریابی و برگزاری کمپین های تبلیغاتی بیشتر بر روی افزایش مخاطب و ترویج محصول متمرکز است. زیرا زمانی فروش مستقیم محصول افزایش می‌یابد که مشتریان بالقوه بتوانند، اطلاعات کافی در مورد محصول مورد نظر خود را از طریق تبلیغات و یا سایر روش‌های معرفی محصول به دست آورند.

جالب است بدانید که شیوه‌های معرفی محصولی که در گذشته رایج بوده‌اند امروز دیگر کارایی ندارند. زیرا امروزه بیشتر مردم برای اطلاع از جزئیات محصول مورد نظر خود به جستجو در اینترنت می‌پردازند. بنابراین اطلاعاتی که در اینترنت در مورد محصول خاصی منتشر می‌شود موثرتر از تبلیغات آن است. بنابراین تمام برندهای معروف دنیا به دنبال روش‌های جدیدی از معرفی محصول خود به مشتریانشان هستند. می‌توان گفت در عصر دیجیتال بسیاری از کسب و کارها به دنبال طراحی محصولات جدید و توسعه بازار خود هستند.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی


برچسب ها : آی بازاریابی, بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

راههای تقویت مثبت اندیشی

چگونه مثبت‌اندیش باشیم؟


راههای مثبت اندیشی

وقتی روزتان خیلی پرمشغله باشد، خیلی راحت ممکن است به مسائل منفی توجه کنید. بخاطر کارها و مسئولیت‌های زیادتان ممکن است احساس خستگی، کلافگی و استرس زیادی داشته باشید. درنتیجه، افکار منفی به درون مغزتان راه باز می‌کنند. بااینکه می‌دانید مثبت فکر کردن برای وضعیت ذهنتان بهتر است اما اگر بگوییم که برای سلامتی‌تان هم می‌تواند مفید باشد، شاید تعجب کنید. تحقیقات نشان داده است که مثبت‌اندیشی می‌تواند فواید بسیار زیادی در بر داشته باشد از بالا بردن اعتماد به نفس و سلامت روانی‌تان گرفته تا ارتقای سلامت فیزیکی‌تان.

به گزارش آلامتو به نقل از سایت مردمان؛ پس برای از بین بردن افکار منفی و جایگزین کردن آنها با نگرشی مثبت‌تر چه باید بکنید؟ حتی اگر ذاتاً خوش‌بین نباشید، راه‌هایی هست که از طریق آن بتوانید مهارتهای مثبت اندیشی را در خود تقویت کرده و از فواید آن بهره ببرید.

برای اینکه مثبت‌اندیش باشید، باید یاد بگیرید که چطور به درستی افکارتان را تحلیل کنید. تمرکز بر جریان سیال ذهن کار سختی است، مخصوصاً اگر خیلی اهل استنطاق کردن نباشید. وقتی با موقعیتی چالش‌انگیز روبه‌رو می‌شوید، سعی کنید بفهمید که چطور درمورد آن اتفاق فکر می‌کنید. آیا شروع به مکالمه منفی با خودتان می‌شوید؟ یا در ذهنتان از خودتان و دیگران انتقاد می‌کنید؟ این تفکر منفی یک مانع اصلی است اما شناسایی این افکار اولین قدم برای غلبه بر آنهاست.

برخی از انواع متداول تفکر منفی شامل فقط تمرکز کردن بر جنبه‌های منفی یک مسئله می‌باشد. مثلاً تصور کنید که روز پرمشغله‌ای را سر کار داشته‌اید. یک سخنرانی داشته  اید و کارهای مختلفی را جلوتر از برنامه به اتمام رسانده‌اید اما فراموش کردید یک تلفن مهم را انجام دهید. آن شب متوجه می‌شوید که باوجود موفقیت‌هایی که در آن روز کسب کرده اید، فقط به آن اشتباه کوچک فکر می‌کنید و نگران هستید که چه تاثیری بر کارتان خواهد داشت. به جای فکر کردن به مثبت‌ها و درک منفی، همه مثبت‌ها را نادیده گرفته و منفی کوچک را بسیار بزرگ کرده‌اید.

مقصر دانستن خود یکی دیگر از شایع‌ترین نوع تفکر منفی است. وقتی بخش شما در شرکت، به سهم فروش ماه خود نمی‌رسد، به جای اینکه به این فکر کنید که اقتصاد کند موجب فروش کلی کمتر شده است، مدام خودتان را مقصر می‌دانید. این نوع تفکر منفی می‌تواند برای سلامت روانی شما مخرب باشد. با مقصر کردن خود برای مسائلی که تقصیر شما نبوده یا در کنترل شما نیست، اعتمادبه‌نفستان  دچار افول می‌شود.

تغییر چرخه منفی فکر کار بسیار سختی است و فرایندی است که نیازمند زمان است. شایان‌ذکر است که تکرار کلیشه‌هایی که معمولاً توسط کتاب‌ها پیشنهاد می‌شود (مثل «من به اندازه کافی خوب هستم! من خیلی باهوشم! مردم من را دوست دارند!) در واقعیت می‌تواند تاثیری منفی بر تصور شما از خودتان داشته باشد. مثبت‌اندیشی این نیست که عینکی به چشم‌هایتان بزنید که همه جا را خوشرنگ نشان می‌دهد و همه چیزهای منفی که در زندگی با آنها روبه‌رو می‌شوید را نادیده بگیرید. این رویکرد به همان اندازه نادیده گرفتن‌ مثبت‌های زندگی ویرانگر است. تعادل، با مقدار سالمی واقع‌گرایی، رمز کار است.

پس وقتی خود را درگیر افکار منفی دیدید، چه باید بکنید؟ با قدم‌های کوچک شروع کنید. از اینها گذشته، می‌خواهید یک عادت جدید را وارد زندگی‌تان کنید و درست مثل کسی که می‌خواهد یک رفتار جدید را در خود ایجاد کند، این کار زمان می‌برد.

سعی کنید اول یک قسمت از زندگی‌تان که ببشتر تحت‌تاثیر منفی‌گرایی  است را شناسایی کنید. ممکن است درمورد وضعیت ظاهری‌تان یا درسی‌تان منفی فکر کنید. وقتی با یک بخش خاص از زندگی‌تان شروع کنید، در طولانی‌مدت تغییراتی که در خود ایجاد می‌کنید بادوام‌تر خواهند بود.

خود، تصور کنید تصمیم گرفته‌اید بر افکار منفی که درمورد وضعیت درسی‌تان دارید، تمرکز کنید. قدم بعدی این است که هر روز زمانی را به ارزیابی افکارتان اختصاص دهید، وقتی می‌بینید که افکار انتقادی درمورد خودتان دارید، یک لحظه صبر کرده و به آنها خوب فکر کنید. بااینکه ممکن است بخاطر گرفتن یک نمره بد در امتحان ناراحت باشید، آیا سرزنش کردن خودتان دردی را درمان می‌کند؟ آیا راهی برای ایجاد یک تغییر مثبت در موقعیت وجود دارد؟ بااینکه در این امتحان خود کار نکرده‌اید، حداقل می‌دانید که برای امتحان بعدی چطور باید برای درس خواندن زمانبندی کنید.

مراقب مکالمات منفی‌ با خودتان باشید. وقتی مکالمه درونی‌تان می‌گوید شما هیچوقت تکالیفتان را انجام نمی‌دهید یا کارتان سخت است، راهی برای پیدا کردن دیدگاهی مثبت‌تر نسبت به موقعیت پیدا کنید. مثلاً اگر درگیر نوشتن یک مقاله تحقیقی هستید، به دنبال راه‌هایی باشید که بتوانید برنامه‌تان را طوری تغییر دهید که وقت بیشتری برای این پروژه داشته باشید تااینکه اسیر نومیدی شوید. وقتی انجام کاری به نظرتان سخت می‌رسد، به این فکر کنید که شاید بتوانید برای انجام آن از کسی کمک بگیرید.

مثبت‌اندش بودن این نیست که همه واقعیت‌های منفی زندگی‌تان را نادیده بگیرید. این است که بتوانید رویکردی فعال‌تر به زندگی داشته باشید. مثبت‌اندیشی به جای احساسی ناامیدی یا کلافگی، به شما امکان می‌دهد با فکر کردن به راه‌های موثر برای حل مشکل و پیدا کردن راهکارهای خلاقانه، با چالش‌های زندگی روبه‌رو شوید. شاید آسان نباشد، اما تاثیر مثبتی که بر سلامت فکری، احساسی و جسمی شما می‌گذارد، ارزشش را خواهد داشت. نیازمند این است که صبور باشید و تمرین کنید. این فرایند را نمی‌توانید قدم به قدم جلو ببرید و به اتمام برسانید. درعوض، نیازمند این است که تا پایان عمر به درونتان نگاه کنید و برای مبارزه با افکار منفی و ایجاد تغییرات مثبت علاقه‌مند باشید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : مردمان


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

ویژگی های افراد شاد

۸ رازی که در مورد افراد شاد باید بدانید


با دانستن ویژگی ها و عادات افراد شاد شما نیز میتوانید میزان شادی و رضایت خودتان از زندگی را افزایش دهید.

به گزارش آلامتو به نقل از زومیت؛ مارتین سلیگمن پدر «روانشناسی مثبت‌گرا» می‌گوید ۶۰ درصد شادی و شادکامی ما را عوامل ژنتیکی (آنچه که از خانواده‌های ما به ارث رسیده است و یا خلق‌و‌خوی که با آن به دنیا آمده‌ایم) و همچنین محیط ما تعیین می‌کند. اگرچه اغلب این طور فرض می‌شود که لذت‌جویی هدف اصلی شادی است اما در واقع مهم‌ترین چیز، بهره‌مندی از یک زندگی سالم معنی دار است. هنگامی که به شادی فکر می‌کنیم چیزهای بسیاری بلافاصله به ذهنمان خطور می‌کند؛ داشتن یک رابطه‌ی صمیمی خاص، جدای از همه روابط مهم دیگر، وضعیت مالی بسیار عالی، داشتن یک شغل رضایت بخش، لذت بردن از زندگی با سلامتی کامل، توانایی انجام دادن بسیاری از کارهایی که فقط در تخیل‌مان می‌توانستیم انجام دهیم و خیلی موارد دیگر که می‌توان نام برد.

شادی happiness

تاکنون شادی به صورت یک عامل دست نایافتنی باقی مانده است و فقط چیزهای بد است که بدون تبعیض نصیب همه شده است. میل باطنی برای شاد بودن، به معنی این نیست که شما در همه‌حال و در همه‌جای زندگی شادی داشته باشید، اما کارهای بسیاری وجود دارد که شما با انجام دادن آنها می‌توانید شانس خودتان را برای به دست آوردن آن امتحان کنید یا با استفاده از آنها بتوانید بخش‌های روشن‌تر زندگی‌تان را نگاه کنید.

در اینجا ۸ ویژگی که افراد شاد را از دیگران متمایز می‌سازد توضیح می‌دهیم:

۱. دوست‌دار خودشان هستند

مردم شاد افرادی راضی و قانع هستند، آنها همیشه سپاسگزار چیزهایی که به عنوان یک فرد به آنها اعطا شده است، هستند. همیشه راهی برای پیشرفت و ترقی وجود دارد، اما به بطور کلی این افراد این را می‌دانند و شخصی را که هستند دوست دارند. علاوه بر این، آنها افرادی هستند مطمئن و دلگرم، خوش بین، انعطاف‌پذیر و سازگار با هر محیطی که در آن قرار می‌گیرند. افراد شاد شوخ‌طبعی را حتی در چیزهایی که به ظاهر خنده‌آور نیستند می‌توانند ببینند.

۲. متکی به خود هستند

شادی همچون پروانه‌ای است که هر چقدر تقلا کنید نمی‌توانید آن را بگیرد، باید آرام باشید تا روی شانه‌های شما بنشیند

به نظر می‌رسد که افراد شاد پاسخ سوال‌های‌شان را در درون خودشان پیدا می‌کنند. آنها هیچ‌وقت خودشان را به عنوان یک قربانی یا یک فرد گول‌خورده تصور نمی‌کنند. آنها تفاوت بین حقیقت و کذب، خودِ واقعی و خود آرمانی و… را به صورت درونی حل می‌کنند. به عبارت دیگر، مردم شاد یادگرفته‌اند که چه چیزی برای آنها مهم است، چه چیزی برای آنها درست است و چه چیزهایی غیرقابل بحث است. آنها هیچ وقت به دیگران اجازه نمی‌دهند تا باورهایشان را به آنها دیکته و تحمیل کنند.

happiness ویژگی های افراد شاد

۳. با هر لحظه از زندگی‌شان زندگی می‌کنند

برای داشتن یک زندگی رضایت‌بخش، آنها قدردان هر لحظه از زندگی خود هستند. اگر همیشه به فکر رویدادهای آینده که هنوز اتفاق نیافته است باشید، یا کوله‌باری از خاطرات گذشته، که گذشته است را با خود حمل کنید هیچ‌وقت به معنی واقعی شادی دست نخواهید یافت.

۴. ارتباطاتشان با دیگران هیچ‌وقت در بردارنده‌ی «تو من را کامل می‌کنی» نیست

شادی واقعی از وقف کردن خودمان برای رسیدن به هدف بدست می آید

افراد شاد در درون خودشان کامل هستند. آنها کار مورد نیاز برای فهمیدن اینکه چه کسی هستند را بر روی خودشان انجام داده‌اند. روابط آنها با دیگران بر مبنای گسترش رابطه است نه بر مبنای تجربه کردن رابطه. به عبارت دیگر روابط‌شان با افراد دیگر درباره‌ی «چه کاری می‌توانی برای من انجام دهی» نیست بلکه روابط آنها یک رابطه‌ی بی قید و شرط و آزاد است.

۵. آنها حتی قدردان و سپاسگزار چیزهای کم اهمیت نیز هستند

مردمان شاد حتی قدردان ساده‌ترین لذت‌های زندگیشان نیز هستند. آنها برای هر چیزی که برایشان اتفاق بیافتد ارزش قائل هستند؛ فرق نمی‌کند این اتفاق یک تجربه کامل باشد یا یک ماجراجویی یا یک فرصت یا هر اتفاق دیگری.

شادی هرگز به سمت افرادی که حاضر به تشکر کردن از آنچه دارند نیستند، نمی آید

happiness ویژگی های افراد شاد

۶. تلاش می‌کنند که شاد باشند

به معنی دیگر، افراد خوشحال همیشه در حال تلاش برای شاد بودن هستند. دوستانی که این افراد انتخاب می‌کنند از افرادی هستند که مثبت فکر می‌کنند و به بخش روشن‌تر و امید بخش‌تر زندگی خود چشم می‌دوزند. در همه‌حال تلاش می‌کنند راه‌حل‌ها و پاسخ‌های سوال‌هایشان رضایت‌بخش باشد حتی به قیمت اینکه راه‌حل نهایی مورد نظرشان نباشد.

۷. در همه حال مراقب خود هستند

از آنجا که قطب مخالف شادی، استرس، اضطراب، افسردگی است، برنامه‌ای که همیشه در لیست کارهای روزانه‌ی افراد شاد جای دارد ورزش کردن برای زدودن این ویژگی‌های منفی است. آنها به خوبی یاد گرفته‌اند چگونه ارتباط‌شان را با استرس در زندگی قطع کنند و از آن فاصله بگیرند. بسیاری از مردم شاد یک عمل معنوی را نیز انجام می‌دهند؛ این عمل ممکن است مناجات با خدا، نماز خواندن، پیاده روی و تفکر در خلقت یا مدیتیشن باشد.

happiness ویژگی های افراد شاد

۸. زندگی و سرنوشت‌شان را تحت کنترل دارند

آنها عاشق دنبال کردن علایق و اشتیاق‌شان هستند. به موقعیت‌های بدی که گرفتار آن می‌شوند اجازه نمی‌دهند که آنها را شکست دهد. وقتی یک چیز بدی اتفاق می‌افتد، آن را چالشی قلمداد می‌کنند که باید حل شود نه یک اتفاق بد! سپس تلاش خود را برای غلبه بر آن بیشتر می‌کنند. هر اتفاقی که در زندگی رخ دهد آن را قبول می‌کنند؛ مخصوصا اتفاقاتی که غیرقابل تغییر هستند، سپس از آن به راحتی می‌گذرند.

شادی و شادکامی ویژگی ثابتی نیست که به بتوان به صورت بی‌نهایت به آن دست پیدا کرد؛ همانگونه که چارلی چاپلین شادی را «فاصله‌ی یک بدبختی تا بدبختی بعدی» توصیف می‌کند! در واقع شادی همانند راهی است که باید آن را کاشت، پرورش داد و در نهایت از آن نگهداری کرد.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : روانشناسی, زومیت, شاد بودن


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

راههای یادگیری زبان انگلیسی در خانه

روش های خلاق برای یادگیری زبان جدید


یادگیری زبان جدیدlearn a new language

بهترین روش یادگیری زبان جدید برای هر کسی ممکن است متفاوت باشد پس سعی کنید ضمن امتحان کردن روش های مختلف سعی کنید بهترین روش متناسب با خودتان را بیابید.

به گزارش آلامتو و به نقل از دونفره؛ درست مثل رسیدن به وزن و اندام مناسب که نیازمند روش های خلاقه؛ مثل داشتن عادت های غذایی سالم، استفاده از برنامه های تناسب اندام و یا داشتن مربی، ما می تونیم از مزایای بسیاری از روش های خلاق برای یادگیری یک زبان جدید هم بهره ببریم. امروز قصد دارم ۷ روش برتر یادگیری زبان رو همراه با جوانب مثبت و منفی اون ها با شما در میون بگذارم.

تبادل مکالمه برای یادگیری زبان

تبادل مکالمه می تونه برای افرادی که می خواند مکالمه زبان مورد نظرشون رو تمرین کنند بسیار عالی باشه. افرادی که مثل شما می خواند مکالمه زبان شون رو تقویت کنند رو می تونید در سراسر دنیا پیدا کنید و بصورت آنلاین باهاشون گفتگو کنید. مثلا اگه شما می خواید زبان اسپانیایی یاد بگیرید و بلدید که انگلیسی حرف بزنید، به کسی نیاز دارید که می خواد انگلیسی یاد بگیره و بلده اسپانیایی حرف بزنه. این کار غیر ممکن نیست، ولی مستلزم نظم و انضباط، صبر و مهم تر از همه زمانه.

  • مزایا: در هر نقطه ایی از دنیا که باشید بصورت آنلاین می تونید یاد بگیرید.
  • معایب: پیدا کردن یک شریک زبان مناسب زمانبر است.

غوطه وری در یادگیری زبان

اگر شما از برنامه های غوطه وری در یادگیری پیروی کنید، می تونید به بهترین نحو یک زبان جدید رو یاد بگیرید. بر اساس این برنامه شما می تونید میزبان افرادی بشید که تنها با زبان هدف شما صحبت می کنند، به کلاس های آموزش زبان برید و یا در یک کشور خارجی که به زبان هدف شما حرف می زنند، زندگی کنید.

  • مزایا: مجبورتون می کنه که در کشور خارجی زندگی کنید و تمام مدت به زبان محلی اونجا حرف بزنید.
  • معایب: نیازمند بخش بزرگی از زمان، پول و تعهد شما ست.

حفظ کردن ۱۰۰۰ واژه رایج

تحقیقات نشون داده که یادگیری اولین هزار واژه متداول در یک زبان این امکان رو به شما می ده که ۹۰% از زبان شفاهی (مکالمه ها، گفتگوها) رو متوجه بشید. این شاید آخرین روش یادگیری زبان باشه که هر کس می تونه با مطالعه خودش اون رو عملی کنه. از چالش های رایگان یادگیری زبان بهره ببرید که می تونید در عرض پنج دقیقه، ده لغت از زبان هدفتون رو یاد بگیرید.

  • مزایا: ساده ترین و آسان ترین روش برای شروع یادگیری زبان که می تونه موثر باشه.
  • معایب: تنها محدود به یادگیری واژگان هست بدون تمرین مکالمه.

برگزاری های دورهمی زبان

اگر شما ملاقات کردن با مردم و یادگیری زبان رو دوست دارید، این کار می تونه یه جور معامله پایاپای باشه. دورهمی های زبان در سراسر دنیا هر هفته برگزار می شه و شما هم می تونید تو یک اتاق دور هم جمع بشید و زبان مورد نظرتون رو تمرین کنید.

هشدار: اکثر دورهمی های زبان بیش از اون که فرصتی برای تمرین یک زبان باشند، بیشتر جنبه تفریحی دارند، در هر صورت می تونه روشی عالی برای گذروندن عصر همراه با افراد همفکر باشه.

  • مزیا: فرصتی خوب برای ملاقات دوستان جدید با وجوه اشتراک
  • معایب: امکان داره زمان رو با حرف زدن به زبان مادری به جای زبان هدف بگذرونید، اگر که جلسه رو درست مدیریت نکنید.

تدریس خصوصی آنلاین

اگه زمان براتون بسیار با ارزشه، تدریس خصوصی آنلاین می تونه بهترین سرمایه گذاری در پول و وقت شما باشه. شما می تونید دسترسی رو در رو با یک معلم زبان حرفه ایی بومی رو به صورت آنلاین بدست بیارید. شما می تونید با آسودگی خاطر تو خونه آموزش ببینید و با یک طرح درس شخصی سریع تر یاد بگیرید. معلم زبان مناسبی انتخاب کنید که منطبق با شخصیت و منافع کلیدی شما باشه.

  • مزایا: در هر نقطه از خونه که آرامش دارید آموزش می بینید و می تونید زمان زیادی ذخیره بکنید.
  • معایب: نیازمند سرمایه گذاری ست.

یادگیری زبان در خانه (غوطه وری خانه)

روش های خلاق بسیاری وجود داره که می تونید خونه تون رو به محلی برای یادگیری زبان تبدیل کنید. به یاد داشته باشید که این روش مطلوب ترین راه برای یادگیری یک زبان نیست، باید اون رو به عنوان یک فعالیت مکمل برای دیگر روش های یادگیری در نظر بگیرید. یکی از این روش های خلاق می تونه برچسپ اسامی وسایل خونه به زبان مورد نظرتون باشه. شما فقط نیازه یکبار این کار رو انجام بدید و می تونید به طور ناخودآگاه واژه های جدید رو بدون تلاش زیاد در حین انجام کارهای خونه حفظ کنید.

  • مزایا: به شما این امکان رو می ده که بدون تلاش زیاد یک زبان رو یاد بگیرید.
  • معایب: نبود تمرین مکالمه

تماشای فیلم

چه چیزی بهتر از اینه که در حین استراحت و تماشای فیلم مورد علاقتون زبان جدیدی رو هم یاد بگیرید؟ به همین دلیله که دیدن فیلم و برنامه های زنده تلویزیونی به زبان مورد هدف تون می تونه روشی عالی برای یادگیری باشه. ترفندی که می شه تو این روش به کاربرد پیدا کردن فیلمیه که زیرنویس یا صوت زبان مورد نظرتون رو داشته باشه.

  • مزایا: در کنار یادگیری زبان سرگرمی هم دارید.
  • معایب: ممکنه هر فیلمی زیر نویس اون زبان رو نداشته باشه.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : دونفره, چگونه


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

چگونه بهتر ارتباط برقرار کنیم؟

توصیه هایی برای ارتباطی بهتر در دنیای امروز


توصیه‌هایی برای ارتباطی بهتر در دنیای امروز

داشتن رابطه ای سالم و پایدار میتواند در موفقیت شما نیز تاثیر گذار باشد پس ایجاد ارتباطی موثر را یاد بگیرید و زندگی بهتری داشته باشید.

به گزارش آلامتو به نقل از سایت مردمان؛ روابط در خلاء ایجاد نمی‌شوند. رابطه بین دو انسان احساسی که تجربیات قبلی، سابقه و انتظارات خود را به میان می‌آورد ایجاد می‌شود. دو آدم مختلف که سطح متفاوتی از مهارت در مسائل ارتباطی دارند. اما ارتباط بهتر، ازآنجاکه یک مهارت است، یادگرفتنی است.

متداول‌ترین باور غلط درمورد مهارت گفتگو در ارتباط این است که چون با طرفتان حرف می‌زنید، این یعنی گفتگو دارید. بااینکه حرف زدن با طرفتان شکلی از ارتباط است اما اگر درمورد موضوعات روزمره (حال بچه‌ها چطور است؟ کار چطور بود؟ مادرت چطور است؟) باشد، درواقع درمورد موضوعات مهمی گفتگو نکرده‌اید. اینجا می‌خواهیم به شما آموزش دهیم که چطور با رویی گشاده‌تر با طرف‌مقابل خود صحبت کنید.

گفتگو هم می‌تواند دلیل شکل گرفتن یک ارتباط باشد هم برهم خوردن آن. از همین امروز می‌توانید با به کار گرفتن بعضی از این نکات، ارتباطاتتان را ارتقا بخشید.

۱. صبر کنید و گوش دهید.

چند بار تابحال این را از اینطرف و آنطرف شنیده‌اید یا در مقالات مختلف خوانده‌اید؟ به نظرتان عمل کردن به آن در موقعیت تا چه اندازه سخت است؟ درست است، خیلی سخت‌تر از آن است که به نظر می‌رسد. وقتی وسط یک بحث جدی هستیم، کنار گذاشتن نظر خودمان و صبر کردن برای شنیدن حرف‌های طرف‌مقابلمان واقعاً کار سختی است. خیلی اوقات از اینکه کسی به حرف‌هایمان گوش ندهد می‌ترسیم به همین دلیل برای گفتن آنها عجله داریم. چنین رفتاری برعکس رغبت اطرافیان برای شنیدن حرف‌های ما را کمتر می‌کند.

۲. خودتان را مجبور به گوش دادن کنید.

حرف زدنتان را قطع کرده‌اید اما هنوز ذهنتان از همه چیزهایی که می‌خواهید بگویید مغشوش شده است به همین دلیل حرف‌های طرف‌مقابلتان را نمی‌فهمید. متخصصین تکنیکی دارند که خیلی خوب برای مجبور کردن خودمان به گوش دادن عمل می‌کند: بیان کردن حرف طرف‌مقابل با عباراتی دیگر.

البته اگر اینکار زیاد یا با لحنی که نشان دهد مسخره‌شان می‌کنید، انجام شود ممکن است باعث ناراحت شدن طرف‌مقابل شود. پس از این تکنیک هرازگاهی استفاده کنید و اگر طرفتان پرسید چرا اینکار را می‌کنید به او بگویید که «فکر می‌کنم بعضی‌وقت‌ها نمی‌فهمم چه می‌گویی و اینکار باعث می‌شود ذهنم را کندتر کرده و سعی کنم حرفت را بهتر بفهمم.»

۳. با طرفتان روراست و صادق باشید.

بعضی آدم‌ها خیلی درمقابل دیگران گشاده رو نیستند. خیلی‌ها حتی خودشان را هم خوب نمی‌شناسند و درمورد نیازها و خواسته‌های خودشان اطلاع چندانی ندارند. اما وارد یک رابطه شدن یعنی یک قدم برای پرده برداشتن از زندگی‌تان بردارید.

دروغ‌های کوچک تبدیل به دروغ‌های بزرگ می‌شوند. پنهان کردن احساساتتان شاید برای خودتان اثر کند اما برای دیگران عمل نمی‌کند. وانمود کردن اینکه همه چیز خوب است اصلاً خوب نیست. سکوت کردن هم واقعاً کاری بی تاثیر است. شاید قبلاً این کارها برایتان جواب داده باشد اما همه آنها موانع بدی بر سر راه ارتباط خوب هستند.

برای داشتن ارتباطی عالی باید بتوانید درمورد چیزهایی که هیچوقت درموردشان حرف نزده‌اید، با این فرد حرف بزنید. باید با طرفتان صادق و روراست باشید، حتی خودتان را برای ناامید شدن و آسیب دیدن هم آماده کنید.

۴. به پیام‌های غیرکلامی توجه کنید.

بیشتر ارتباط ما با همدیگر در دوستی‌هایمان، چیزی که به زبان می‌آوریم نیست، بلکه نحوه به زبان آوردن آن است. ارتباط غیرکلامی زبان بدن شماست، لحن صدایتان، ارتباط چشمی‌تان و فاصله‌ای که موقع حرف زدن با کسی حفظ می‌کنید. اینکه یاد بگیرید بهتر گفتگو کنید یعنی بفهمید چطور این پیام‌ها را تشخیص داده و حرف‌های طرف‌مقابل را نیز بشنوید. خواندن پیام‌های غیرکلامی طرف‌مقابلتان نیازمند زمان و صبر زیاد است اما هر چه بیشتر تمرین کنید، مهارتتان بالاتر خواهد رفت. در زیر به چند نمونه از آن اشاره می‌کنیم:

  • دست به سینه جلو کسی ایستادن یعنی حالت دفاعی گرفتن.
  • برقرار نکردن ارتباط چشمی ممکن است به این معنی باشد که چندان علاقه‌ای به حرفی که می‌زنید ندارید، از چیزی خجالت می‌کشید یا حرف زدن درمورد آن موضوع برایتان سخت است.
  • لحن بلندتر و خشن‌تر به این معنی است که فرد شدت بیشتری به گفتگو داده و درگیری احساسی خود را بیشتر کرده است. ممکن هم هست که به این دلیل باشد که فرد تصور می‌کند کسی به حرف‌های او گوش نمی‌دهد یا حرف‌هایش را نمی‌فهمد.
  • کسی که موقع حرف زدن رویش را از شما برمی‌گرداند ممکن است نشانه عدم علاقه او به حرف زدن با شما باشد.

همانطور که سعی در خواندن پیام‌های غیرکلامی فرد مقابل می‌کنید، مراقب پیام‌هایی که خودتان می‌فرستید هم باشید. همیشه با فردمقابل ارتباط چشمی ایجاد کنید، لحن صدا و وضعیت قرارگیری بدنتان خنثی باشد و روبروی طرفتان بنشینید.

۵. موضوع بحثتان را متمرکز نگه دارید.

گاهی اوقات بحث و تبادل‌نظر به مشاجره می‌انجامد که ممکن است بعد حتی موضوعات غیرمرتبطی هم وسط کشیده شود. برای احترام گذاشتن به همدیگر و رابطه‌تان، می‌بایست در گفتگوهایتان بسیار متمرکز به موضوع صحبت کنید. بااینکه به میان آوردن همه چیزهای پیش‌پا افتاده و نامربوط به بحث کار آسانی است، اما به هیچ وجه این کار را نکنید. اگر موضوع بحثتان این است که کدامتان امشب شام درست کنید، موضوع را گسترده نکرده و درمورد اینکه چه کسی در خانه چه کاری انجام می‌دهد یا نه یا چه کسی مسئول چیست حرف نزنید.

بحث‌های اینچنینی به مرور بزرگ و بزرگ‌تر می‌شوند. بالاخره یک نفر باید تلاش کرده و بحث را ببندد، حتی اگر به قیمت ترک کردن آن محیط باشد! اما دقت کنید که هر عملی که انجام می‌دهید یا حرفی که می‌زنید، کاملاً محترمانه باشد.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : مردمان, چگونه


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

چگونه حرفه ای رفتار کنیم؟

بسیاری عادت‌های ساده در رفتار و عملکرد افراد وجود دارد که می‌تواند روی وجهه‌ی اجتماعی و کاری آن‌ها تاثیر مستقیم داشته باشد. در ادامه با زومیت همراه باشید تا ۱۰ عادت بد که باعث می‌شود غیرحرفه‌ای دیده شویم را بیش‌تر بشناسیم.

به گزارش آلامتو به نقل از زومیت؛ قواعدی که در زیر آمده خیلی ساده و سرراست هستند. چرا هیچ‌کس آن‌ها را رعایت نمی‌کند؟

این صحنه را تصور کنید: من زمستان قبل در نشستی به منظور آشنا شدن با افراد جدید در حوزه‌ی کاری‌ام، شرکت کرده بودم. بیرون هوا بسیار سرد بودِ اما اتاقی که ما در آن بودیم، کاملا گرم بود. اما اغلب ما کت‌های زمستانی و کیف‌های سنگینی به تن داشتیم. داشتم با چند نفر صحبت می‌کردم که یک شخص جدید به جمع ما اضافه شد.

این فرد جدید از راه آمد و رو به جمع ما گفت: «لعنتی‌ها! شما یک تن آت و آشغال روی کولتون دارید. می‌تونید آت و آشغال‌هاتون رو مجانی روی جالباسی آویزون کنید.»

شترق! ناگهان همه‌ی اعتباری که پیش ما داشت از بین رفت. متوجه بودم که سعی داشته است به ما کمک کند، اما بعد از این برخورد، هیچ کدام از جمع ما، تا انتهای نشست، توجهی به او نکردیم.

مساله فقط این نیست که او بی‌ادبانه صحبت کرده بود و فحش داده بود؛ چرا که گوش اغلب ما معمولا به این میزان ناسزاگویی آشناست. بحث این‌جاست که در اولین دو جمله‌ای که رو به ما گفته بود، چند فحش و ناسزا وجود داشت. (اگر «لعنتی» و «آت و آشغال» را ناسزا حساب کنیم.) او می‌توانست در توصیف وسائل و لباس‌هایی که تن ما بود، از عبارات و جملات بسیار مناسب‌تری استفاده کندِ اما در عوض، حرف زدن چاله میدانی را انتخاب کرده بود؛ و این کار، وی را به شدت «غیر حرفه‌ای» و «غیر جدی» نشان می‌داد.

(قبل از این‌که خیلی از شما این سوال را بپرسید که به جای «آت و آشغال»، چه لغاتی را می‌توانست به کار ببرد، باید بگویم که جایگزین‌های زیادی وجود داشتند: کت، کیف، لپ‌تاپ، لباس، کیف دستی، ژاکت، کاپشن، چمدان، وسائل و خیلی لغات جایگزین دیگر برای این کار وجود داشتند.)

هیچ‌کس کامل و بی‌نقص نیست. همه‌ی ما در معرض اشتباهات کلامی هستیم که شخصیت‌مان را نادرست و بد جلوه می‌دهد. به همین دلیل است که همیشه به یک یادآوری و تذکر نیازمندیم تا حواسمان را جمع کنیم. ۱۰ نمونه از عادت‌ها و رفتارهای غیرحرفه‌ای در زیر آمده که باید از انجامشان پرهیز کنیم:

۱. ناسزاگویی

رفتار حرفه ای,cursing

بله! این اولین مورد در فهرست است. دوباره تکرار می‌کنم که بحث، خود ناسزا گفتن نیست. گرچه که نفس ناسزاگویی هم اغلب اوقات کمک‌کننده نیست؛ اما بحث، وجهه‌ی سستی است که از ما بروز می‌دهد. اگر کسی دائم و در اغلب جملاتش از انواع فحش‌ها استفاده می‌کند، معمولا طرف مقابل را به این فکر می‌اندازد که این فرد، ذاتا انسانی سست، غیر جدی و غیر حرفه‌ای است.

۲. دیر کردن

اعتراف می‌کنم که این مورد را خود من هم باید حسابی برای رفع کردنش تلاش کنم. عبارت «وقت‌شناس» درباره‌ی بسیاری از آشنایان و اقوام من، به هیچ وجه صدق نمی‌کند. وقت‌شناسی و سر وقت بودن، نشان از احترام به طرف مقابل است. سر ساعتی که قرار گذاشته‌اید، حاضر شوید. این کار شما، به طرف مقابل نشان می‌دهد که برای وی احترام قائلید و آن‌قدر حرفه‌ای هستید که به وقت خودتان و او اهمیت می‌دهید.

۳. چپ چپ نگاه کردن

همه‌ی ما انسان هستیم و به صورت بیولوژیکی جذب برخی افراد خواهیم شد. انسان بودن، هم‌چنین به معنای این است که ما روی طرز نگاه کردمان هم باید کنترل داشته باشیم. وقتی با کسی صحبت می‌کنید، باید درست و قشنگ به طرف مقابلتان نگاه کنید، و الا در نگاه او، مثل یک آماتور عجیب و غریب خواهید بود.

۴. خوشبینی مطلق

وقتی اتفاق بدی رخ داده است و شریک شما یا یک فروشنده، هم‌چنان اصرار می‌کنند که همه چیز مرتب است، در واقع حرفه‌ای بودن خودشان را زیر سوال برده‌اند. چرا که شما به خوبی حس می‌کنید که برخلاف گفته‌ی آن‌ها، هیچ چیز مرتب نیست!

۵. بوالهوسی

بوالهوس بودن، یعنی غیرمسئولانه و بی‌ثبات رفتار کردن. اگر با کسی سر زمان مشخصی در جایی قرار گذاشته‌اید و در محل حاضر نشده‌اید یا اگر به کسی قول داده‌اید به فلان نتیجه دست پیدا می‌کنید و این‌چنین نشده است، شما غیرمسئولانه رفتار کرده‌اید و یک انسان بوالهوس هستید!

۶. سازمان نیافتگی و بی‌نظمی

رفتار حرفه ای,Disorganization

هر کس که روزانه بیش از هزار ایمیل دریافت می‌کند، احتمال زیاد در این دسته‌بندی قرار می‌گیرد. بسیاری از ما که کسب‌و‌کاری را اداره می‌کنیم، درک کرده‌ایم که مشتریان از ما انتظار دارند پاسخشان را به سرعت بدهیم. آن‌ها می‌خواهند که بتوانند بدون مقدمه، در مورد وضعیت و شرایطشان با ما صحبت کنند. اگر شما نتوانید اوضاع کاری خودتان را کنترل کنید، طبیعی است که مشتری‌ها باور نمی‌کنند بتوانید وضعیت و شرایط آن‌ها را به کنترل در بیاورید و از این بابت، شما را غیرحرفه‌ای خواهند دید.

۷. عدم ادای صحیح جملات

این مورد مثلا بین مردم بسیار رایج است و خیلی‌ها هم مشکلشان را نمی‌فهمند. برخی افراد مثلا نمی‌توانند حتی یک جمله‌ی سرراست را مثلا بیان کنند. آن‌ها مثلا می‌خواهند خودشان را مثلا حرفه‌ای نشان بدهند، اما مثلا نمی‌توانند یک جمله را سرراست و صحیح ادا کنند. یا مثلا در یک پاراگرف یکی در میان، مثلا مثلا می‌کنند!

این پاراگراف را عمدا با این وضعیت نوشتم تا درک کاملی از عدم ادای صحیح جملات به نمایش بگذارم. طرز صحبت افراد مستقیما به میزان سواد و تحصیلات آن‌ها برمی‌گردد و اگر شخصی که خودش را در کارش حرفه‌ای جا می‌زند، نتواند منظورش را به درستی بیان کند یا شیوه‌ی صحبت کردنش نامفهوم باشد، نشان می‌دهد که یک جای کار می‌لنگد.

۸. پنهان کاری

درست است که معمولا همه‌ی ما یک زندگی شخصی هم داریم، اما این وجه پنهان و شخصی زندگی ما معمولا شامل مسائل کاری نمی‌شود. اگر شما به عنوان یک مدیر، اطلاعات بسیاری را از همکاران و کارمندان خود مخفی می‌کنید، در واقع دارید اعتبار و منزلت خود را به عنوان یک رهبر زیر سوال می‌برید. با پنهان کاری بیش از حد، شما کارمندان خود را به این فکر می‌اندازید که آیا می‌توانند به شما، عملکرد شما یا صحبت‌هایتان اعتماد داشته باشند؟

۹. قول دادن بیش از حد

دوست فروشنده‌ای یک بار به من می‌گفت که هنر او در فروش این است که «بیش‌ترین قول‌هایی که می‌تواند را بدهد و تمام مهارتش را در این کار خرج کند». کارآفرینان معمولا روی این نکته تاکید دارند. اما اصل موضوع این است که اطمینان داشته باشید بتوانید در نهایت به قول‌هایی که داده‌اید کاملا عمل کنید. پس قول دادن بیش از حد در صورتی که بدانید قدرت اجرایی کردن آن‌ها را ندارید، می‌تواند اعتبار شما را خدشه‌دار کند.

۱۰. دروغ گفتن و تقلب کردن

رفتار حرفه ای,lie

این دو مورد دیگر واضح هستند. دروغ و تقلب، مستقیما بر جایگاه شما تاثیر خواهند گذاشت و اعتبار شما را به شدت کاهش می‌دهند. رییس‌جمهور قبلی امریکا، جرج بوش چنین گفته است که: «اگر یک بار من را گول زدی، شرم بر تو باد. اگر دو بار گول زدی، شرم بر من. »

نظرم شما در مورد این عادات بد چیست؟ آیا شما عادات بد دیگری را نیز سراغ دارید که بتوان به لیست فوق افزود؟

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

چگونه روابطمان را بهبود بخشیم؟

relation

همه انسان ها در زندگی خود با افرادی در ارتباط هستند. بعضی از این روابط چندان در حد خوبی نیستند، بعضی دیگر خوب، متوسط، هیجان انگیز، پر تنش، عاشقانه و … هستند. با این حال، چیزی که بسیار قطعی است، این است که داشتن روابط عالی نقش موثری را در شادی فرد ایفا می کند.

به گزارش آلامتو به نقل از آی بانو؛ برای اینکه مطمئن باشید روابطتان با دیگران در بهترین حالت ممکن قرار دارد، دانستن نکاتی برای بهتر شدن این روابط بسیار ضروری است.

بارها شنیده ایم افرادی که عاشق هستند مبتلا به سرماخوردگی نمی شوند. علتش این است افرادی که در یک رابطه عاشقانه هستند، می توانند تلخ ترین اتفاقات زندگیشان را به شادی تبدیل کنند. داشتن روابط عالی، کیفیت زندگی فرد را ارتقا می دهد. بنابراین بسیار مهم است یاد بگیریم چه عواملی فرد را تبدیل به دوستی خوب می کند و یاد بگیریم که چطور خودمان می توانیم چنین دوست خوبی باشیم.

روابط سالم، واقعا می توانند وضعیت ذهنی، احساسی و حتی فیزیکی فرد را ارتقا دهند، درحالیکه روابط ناسالم و روابط مسموم و خطرناک، فرد را به سمت ناامیدی، غم و افسردگی سوق می دهند. باید تلاش کنید و با صرف زمانی بسیار در بررسی صفات اخلاقی افرادی که از آن ها به عنوان دوستان خوب یاد می کنید، ویژگی های مثبتشان را شناسایی و همان ویژگی ها را در خودتان نیز تقویت کنید. به عنوان مثال، اگر در میان دوستانتان وفاداری ویژگی مهمی محسوب می شود شما هم باید این ویژگی را در خودتان ایجاد یا تقویت کنید و وفاداریتان را به آن ها ثابت کنید. وافراد دیگری هم که با شما در ارتباط هستند وقتی چنین ویژگی ای را در شما می بینند مایل هستند همانطور که شما در ارتباط با آن ها وفادار هستید نسبت به شما وفادار باشند. این یک وضعیت برد برد است که در آن هر دو سوی رابطه برنده هستند.

ده نکته عالی ای که برای داشتن روابطی خوب در ادامه معرفی می شوند، کمک می کنند تا کیفیت رابطه تان را با دیگران ارتقا دهید. مهم نیست خواهان ارتقای کیفیت چه نوع رابطه ای هستید، این نکات کمک می کنند تا هر نوع رابطه ای اعم از روابط دوستی، روابط میان خواهر و برادر و یا روابط عاشقانه بهتر شوند.

به خاطر داشته باشید برای اینکه این نکات به کیفیت روابطتان کمک کنند دو کار باید انجام دهید ، اول اینکه خودتان را در نظر بگیرید و ببینید چطور می توانید این نکات را در خودتان پرورش دهید و دوم اینکه از آن ها برای رشد فردی خودتان استفاده کنید:

مشخص کنید چه کسانی دوست شما هستند.

افرادی را که می شناسید به دسته های مختلفی از جمله “خانواده”، “دوستان صمیمی”، “آشنایان” و “همکاران” تقسیم کنید. مشخص کردن اینکه چه کسانی دوست شما هستند واینکه افراد پیرامونتان به چه گروهی تعلق دارند کمکتان می کند تا مدت زمانی را که لازم است به آن ها اختصاص دهید، تعیین کنید. این امر کمک می کند راحت تر مشخص کنید برای وقت گذراندن با افراد، چه کسی در اولویت قرار دارد و به این طریق دیگر وقتتان را صرف افرادی که با آن ها خیلی مایل به برقراری ارتباط نیستید، نمی کنید.

روابط خانوادگی

رفتار خود ر اصلاح کنید.

اگر از آن دسته از افرادی هستید که در دقیقه نود، قرار خود را با دوستانتان به هم می زنید و یا بیشتر مواقع دیر سر قرارتان می رسید، همین حالا دست از این رفتار بردارید. وفا نکردن به تعهداتتان به دیگران ثابت می کند که برای آن ها یا زمانشان ارزشی قائل نیستید.

با دیگران صادق باشید و در عین حال موجب رنجششان نشوید.

برای اینکه در مناسبتی شرکت نکنید متوصل به دروغ نشوید. به دوستانتان بگویید نمی خواهید در مراسم شرکت کنید و دلیلتان را هم بگویید. اگر فکر می کنید ممکن است از شنیدن حقیقت ناراحت شوند با مهربانی و ملاحظه با آن ها صحبت کنید و حقیقت را بگویید اما هرگز دروغ نگویید.

تلاش نکنید که همه را از خود راضی نگه دارید.

همه ما افراد زیادی را می شناسیم که سعی می کنند در برابر تک تک افرادی که در زندگیشان هستند همانی باشند که آن ها می خواهند و همیشه از این تلاش یک نتیجه حاصل می شود و آن این است که این همه تلاش جوابی در پی ندارد. کسانی دوست واقعی شما هستند که شما را به خاطر آنچه که هستید دوست دارند و کسانی که تائیدتان نمی کنند یا دوستتان ندارند دوست واقعی تان نیستند و مطمئنا دوست ندارید این گروه از افراد در زندگیتان حضور داشته باشند، پس بیهوده تلاش نکنید.

درمورد زندگی خصوصی دیگران صحبت و غیبت نکنید

ممکن است اجتناب از این مورد در میان همکاران دشوار باشد اما برای داشتن محیط کاری ای عاری از استرس، موردی بسیار ضروری است. صحبت نکردن در مورد زندگی دیگران، موجب می شود انرژی تان برای صحبت کردن درمورد مسائل مهم با دوستان و کسانی که دوستشان دارید حفظ شود. به عبارت دیگر در مورد دیگران و زندگیشان همیشه به گونه ای صحبت کنید که انگار در حضورتان هستند و گفته هایتان موجب رنجششان نمی شود.

بخشنده و بزرگوار باشید.

دیگر این سخن کلیشه ای شده است اما واقعیت همین است : با دیگران همانگونه رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. هیچ چیز به اندازه اجرای همین نکته موجب نمی شود که دیگران شما را مورد ستایش خود قرار دهند.

گوش کنید، گوش کنید و باز هم گوش کنید

گاهی اوقات گوش دادن تنها کاری است که می توان انجام داد. دوستانتان همیشه به دنبال این نیستند که برای مشکلشان به سرعت راه حلی بیابید بلکه شاید تنها بخواهند شما را در چیزی سهیم کنند. حتی اگر به دنبال توصیه شما هستند، ابتدا با دقت کامل و بدون قطع صحبتشان به آن ها گوش دهید و بعد نظرتان را بگویید.

بهبود روابط

همانقدر که دریافت می کنید، بدهید.

اگر دوستانتان دائما شما را دعوت می کنند (یا شما مرتبا خودتان را به مجالس آن ها دعوت می کنید!) تعادل را برقرار کنید و خودتان را میزبان یک رویداد کنید. در این حالت دوستانتان می بینند که شما هم تعادل را حفظ کرده اید و به این جهت شما را مورد احترام خود قرار می دهند.

صحبت کنید

اگر چیزی موجب آزارتان می شود، دوست یا شریک زندگیتان را مطلع کنید. این کار را بدون اهانت کردن یا فریاد کشیدن انجام دهید. برای بیان چنین موضوعاتی می توانید اینطور آغاز کنید: ” خیلی دوستت دارم و برای رابطمون خیلی ارزش قائل هستم و به همین خاطر خواستم بدونی مساله ای هست که باعث رنجشم شده”. و بعد با احترام و آرامش درمورد آن مساله صحبت کنید و نظرتان را برای برطرف کردن مشکل با وی درمیان بگذارید. این کار را در آرامش انجام دهید. دوست یا شریکتان ممکن است در ابتدا ناراحت شود اما اگر آن ها برای رابطه با شما احترام و ارزش قائل باشند، به سخنانتان گوش می دهند و در یافتن راه حل و اجرای آن به شما کمک می کنند.

مرزهای خود را مشخص کنید

مطمئن شوید که در ارتباط با افراد حد و حدود مناسب را برقرار کرده اید. برای درک بهتر به نکته شماره یک برگردید که طبق آن افرادی را که می شناسید در گروه های متفاوتی جای دادید و برای هر گروه مرز مشخصی ترسیم کردید. به عنوان مثال همکار شما نباید در ساعاتی مشخص به منزلتان زنگ بزند ( مگر آنکه مورد اضطراری ای پیش آمده باشد). اگر برای داشتن زمانی تنها و اختصاصی برای خود (زمانی برای استراحت و رسیدن به آرامش) دچار مشکل هستید، تاریخی را برای چنین شرایطی مشخص کنید، به همسر خود اطلاع دهید و نسبت به انجام آن متعهد باشید. تعیین مرز برای خود، یکی از بهترین و سالم ترین کارهایی است که می توانید برای بهبود وضعیت خود و روابطتان انجام دهید، پس این نکته را به عنوان یکی از مهمترین نکات برای بهبود روابط به حساب بیاورید. از آن در روابط خود با دیگران استفاده کنید و شاهد بهبود در روابط باشید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

موانع پولدار شدن چیست؟

موانع پولدار شدن

اگر به دنبال پولدار شدن هستید باید ابتدا برخی از عادات روزانه خودتان را اصلاح کنید.

انسان عادت‌هایی دارد که ممکن است به ضررش تمام شود. ۵ عادتی که در ادامه بررسی خواهیم کرد، دلایلی هستند که باعث می‌شوند هیچ‌وقت ثروتمند نشوید. این پنج عادت ثروت کش را از بین ببرید تا به اهداف مالی خود دست پیدا کنید.

به گزارش آلامتو به نقل از زومیت؛ چطور می‌شد اگر می‌توانستید زودتر از بقیه خودتان را بازنشسته کنید، به مسافرت دور دنیا بروید، یا روی ایده‌های تجاری که همیشه در کنج ذهنتان خاک خورده‌اند، کار کنید؟

خب؛ طبیعی‌ست که این آرزوها، از روی تصادف و اتفاق، برآورده نخواهند شد. ممکن است در عین این‌که تلاش زیادی می‌کنید، خودتان باشید که راه رسیدن به آرزوهایتان را سد کرده است.

ادامه‌ی این مطلب را مطالعه کنید و ببینید کدام یک از این موارد را انجام می‌دهید که دارد بین شما و اهداف مالی‌تان فاصله می‌اندازد؛ و آن‌وقت در پی برطرف کردن‌شان برآیید.

۱. به جز پرداخت سررسیدها، باقی مخارج، قابل صرف‌نظر هستند

افراد ثروتمند، اصطلاحا «اول هزینه‌های آینده‌شان را می‌پردازند»، در حالی که اغلب مردم، بیش از میزان درآمدشان خرج می‌کنند. برای این‌که درگیری‌های اقتصادی و مالی خود را خاتمه بخشید، لازم است با یک بودجه‌ی معقول، امورات خود را بگذرانید و عادت پس‌انداز را در خود ایجاد کنید.

یک قانون سرانگشتی خوب می‌گوید، با ۸۰ درصد درآمدت زندگی کن و ۲۰ درصدش را ذخیره. این ۲۰ درصد، هزینه‌های خودمان در آینده است، که باید از الان بپردازیم.

۲. شما متوجه چگونگی تولید ثروت نیستید…

… و البته ایرادی ندارد. چرا که این چیزها، درسی نیست که در مدارس و دانشگاه‌های عمومی، به افراد آموزش بدهند. متاسفانه، بسیاری از خانواده‌ها هم، متوجه این نکته نیستند که باید تجارب و دانش خود در زمینه‌ی تولید و کسب درآمد را به فرزندان خود، انتقال بدهند.

در واقع، طبق گزارش «بررسی سواد مالی مصرف‌کننده» که توسط بنیاد ملی مشاوره مالی ایالات متحده (National Foundation for Credit Counseling : NFCC) در سال ۲۰۱۴ تهیه شده است، تقریبا تنها ۲ نفر از هر ۵ نفر (۳۹ درصد) بزرگسال آمریکایی، گفته‌اند که پس‌انداز دارند و مخارجشان را نظارت و پیگیری می‌کنند. و در مورد پس‌انداز بازنشستگی، ۱ نفر از هر ۳ نفر (۳۲ درصد)، هیچ مبلغی از درآمد سالانه خانوارشان را پس‌انداز نکرده‌اند.

مشخص است که کمبود دانش و سواد اقتصادی، تاثیر به‌سزایی در این بحث دارد؛ اما هیچ‌گاه برای فراگرفتن این موضوع دیر نیست! کتاب‌های بسیار خوبی در این زمینه وجود دارند که می‌توانید برای شروع، مطالعه کنید. چند تا از این کتاب‌ها، در زیر آمده‌اند:

بابای پولدار، بابای بی‌پول  نوشته رابرت کیوساکی، شارون لچر (Rich Dad, Poor Dad by Robert Kiyosaki, Sharon Lechter)

آرایشگر ثروتمند: راهنمای مشترک همه برای کسب استقلال مالی نوشته دیوید چیلتون (The Wealthy Barber: Everyone’s Commonsense Guide to Becoming Financially Independent by David Chilton)

همسایه میلیونر: اسرار شگفت‌آور امریکایی‌های ثروتمند نوشته توماس جی استنلی (The Millionaire Next Door: The Surprising Secrets of America’s Wealthy by Thomas J. Stanley)

بازسازی پولی تمام‌ عیار: یک طرح اثبات شده برای سازگاری اقتصادی نوشته دیو رامسی (The Total Money Makeover: A Proven Plan for Financial Fitness by Dave Ramsey)

علم اقتصاد عجیب غریب: یک اقتصاددان سرکش، زوایای مخفی هرچیزی را کشف می‌کند نوشته استفان جی دابنر و استیون دی لویت (Freakonomics: A Rogue Economist Explores the Hidden Side of Everything by Stephen J. Dubner and Steven D. Levitt)

۳. بعد از فارغ‌التحصیلی آموختن را کنار گذاشته‌اید

همه‌ی ما درگیر کار، خانواده، دوستان و معذوریت‌های اجتماعی خود هستیم و مشغله‌های روزانه‌ی بسیاری داریم که بایستی انجام بدهیم؛ اما هیچ‌گاه نباید زمان آموختن را با کار دیگری پر کنیم.

خیلی ساده است. تنها کافی است زمانی برای مطالعه‌ی منابع اطلاعاتی مربوط به کسب‌و‌کارمان اختصاص بدهیم و به این صورت، فرد مفیدتری برای مشتریان، ارباب‌رجوع‌ها و همکاران خود خواهیم بود. مجلات تجاری، وبلاگ‌ها، ویدئوهای یوتیوب، کتاب‌های کاغذی و  الکترونیکی، کتاب‌های صوتی. همه‌ی این‌ها، راه‌هایی هستند که می‌توانید برای به‌روز ماندن و پیشرفت کردن در زمینه‌ی کاری خود، استفاده کنید. این اطلاعات در مسیر کاری یا در آینده‌ی کاری شما موثر خواهند بود.

لازم نیست همین امروز، به فکر گرفتن مدرک دکترای خود باشید. سعی کنید مهارت‌های جدیدی یاد بگیرید؛ مهارت‌هایی مثل کدنویسی. دوره‌ها و کورس‌هایی برای خلاقانه نوشتن بگذرانید. یا می‌توانید دوره‌های شبانه‌ای در رشته‌های دیگر را امتحان کنید. انتخاب‌ها، بی‌نهایت هستند. هدف این است که عضلات ذهنی خود را مدام تقویت کرده و مسیر خود را برای دست‌یابی به آزادی مالی هموار سازید.

از سخنان حکیمانه‌ی بنجامین فرانکلین بیاموزید که گفته است: «اگر یک مرد، دارایی‌هایش را روی ذهنش سرمایه گذاری کند، هیچ‌کس نمی‌تواند آن‌ها را از او بگیرد. سرمایه‌گذاری روی دانش، همیشه بیش‌ترین سود را حاصل می‌کند.»

۴. پول‌هایتان را خرج «چیز»هایی می‌کنید که ارزشی ندارند

یک دست مبلمان معرکه یا بهترین و قشنگ‌ترین اتومبیلی که می‌شود با سقف سنگین‌ترین وامی که بانک به شما می‌دهد تهیه کرد، یک تعطیلات تابستانی دیوانه‌وار با دوستان و خانواده. این چیزها، خوب هستند، اما چندان ارزشمند نیستند.

میلیونرها، دارایی و مایملک ارزشمند جمع‌آوری می‌کنند، نه «چیز»های کم‌ارزش. آن‌ها، املاک و مستغلات می‌خرند، سهام، اوراق قرضه یا قطعات هنری و این‌طور دارایی‌ها تهیه می‌کنند؛ نه هر چیز خوب و قشنگی که ارزش مالی ندارد.

به منظور ایجاد این طرز فکر در ذهن خود، بودجه‌ی مربوط به خرت‌و‌پرت‌های کم‌ارزش و یک‌ بار مصرف را قطع کنید و به جای آن‌ها، دارایی‌هایی تهیه کنید که در طول زمان، ممکن است به ارزششان افزوده شود. پول‌هایتان، باید پول‌سازی کنند!

۵. بر اساس افسانه‌‌ی متنوع‌سازی، خرید می‌کنید

سرمایه‌گذاری متنوع، به شدت بر «خرد متعارف» بستگی دارد که اصولا ناقص و ناکامل است. از این رو، سرمایه‌گذاری روی گستره‌ی متنوع و تعداد زیادی از شرکت‌ها، می‌تواند باعث ایجاد خطرهای و ریسک‌های بسیار زیادی گردد که با توجه به تجارب کم‌تری که این نوع سرمایه‌گذاری، نصیب سرمایه‌گذار می‌کند، می‌تواند ضررهای جبران‌ناپذیری ایجاد کند. تا این حد که مارک کوبان (Mark Cuban) به صراحت درباره‌ی این موضوع می‌گوید: «سرمایه‌گذاری متنوع و متنوع‌سازی، کار احمق‌هاست.»

در واقع، این روش، مطمئنا برای کار در وال استریت، می‌تواند جواب بدهد که پول‌های خود را در شرکت‌های مختلفی سرمایه‌گذاری کنید. اما واقعا، می‌توانید درباره‌ی هر کدام از این شرکت‌ها، اطلاعات و دانش کافی داشته باشید و پیگیر تحولات و اتفاقات پیرامون آن‌ها باشید؟

خلاصه‌ی کلام این‌که: روی چیزی سرمایه‌گذاری کنید که به خوبی می‌فهمید و به درستی می‌شناسید. وارن بافت (Warren Buffett)، راهنمای سرمایه‌گذاری‌های میلیاردی، در این باره، بهترین جمله را گفته است: «ریسک و خطر، از آن‌جا می‌آید که نفهمید دارید چه کار می‌کنید.»

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

چگونه به فردی محبوب تبدیل شویم؟

راههای افزایش محبوبیت را بیابید و خیلی زود در میان دوستان و آشنایان به فردی محبوب تبدیل شوید.

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ افراد محبوب چه وجه اشتراکی دارند؟ همه آنها یکجور لباس می‌پوشند؟ یک مدل مو دارند؟ یک سبک صحبت می‌کنند؟ مطمئناً نه! آدمهای محبوب همه جای دنیا هستند و از موقعیت اجتماعی‌شان در مدرسه، محل‌کار و هر جای دیگری که می‌روند لذت می‌برند. آنها ظاهر یکسان یا رفتارهای یکجور ندارند اما یک خصوصیت در همه آنها مشترک است: مهارت‌های مردمی. شاید ذاتاً اینطور هستند یا از اعضای خانواده‌شان یاد گرفته‌اند اما به هر طریقی، مهم این است که این مهارت‌ها را دارند و شاید شما فکر کنید که فاقد آنها هستید. امروز می‌خواهیم به شما آموزش دهیم که چطور مهارت‌های مردمی خود را تقویت کنید و کم‌کم به فردی محبوب تبدیل شوید!

مراحل ایجاد محبوبیت

۱- یک هدف ایجاد کنید. اگر محبوب شدن هدف شماست، باید تصمیم بگیرید که چطور بفهمید که موفق شده‌اید. آیا این زمانی میسر است که همه اسمتان را بدانند یا زمانی که به همه مهمانی‌ها دعوت شوید؟

افزایش محبوبیت

۲- روش‌های افراد محبوب را پیدا کنید. وقتی هدفتان خوب در ذهنتان مشخص شد، ببینید چه کسی در اطرافیانتان محبوب است و چه می‌کند. افراد محبوب اقداماتی انجام می‌دهند که دیگران نمی‌کنند. مثلاً: یکی ممکن است بخاطر خیلی باسخاوت بودنش معروف باشد و اینکه همیشه آماده کمک به دیگران است و همین مسئله موجب محبوبیت اوست.

۳- خودتان را بشناسید. قبل از اینکه به هدفتان برسید، کمی زمان بگذارید و فکر کنید که هستید و ارزش‌هایتان چیست. در راه رسیدن به محبوبیت، وقت‌هایی هست که ارزش‌ها و اعتقادات شما توسط دیگرانی که می‌خواهید با آنها وقت بگذرانید، به چالش کشیده می‌شود. اگر برای شناختن خودتان اول کمی وقت بگذارید، می‌توانید قبل از اینکه از انجام کاری پشیمان شوید، تصمیم بگیرید که با چه کارهایی راحت هستید. همچنین می‌توانید راه‌هایی پیدا کنید که سر ارزش‌هایتان بایستید.

شناخته شوید

۱- با ساختن اعتباری خوب و مهربان بودن با دیگران شروع کنید. دست از فکر کردن راجع به خودتان بکشید. ازجمله مهارت‌های مردمی که همه افراد محبوب دارند، یکی از مهمترین‌ها همدلی است. چطور با دیگران ارتباط برقرار می‌کنید؟ اگر آنقدر درگیر این هستید که چه تصوری از شما دارند که به احساسشان توجه نمی‌کنید، شدیداً مجذوب خودتان هستید و همه چیز برایتان حول محور خودتان می‌چرخد. اینقدر نگران اینکه چطور به نظر می‌رسید، چه حرف‌هایی می‌زنید و چطور مقایسه می‌شوید نباشد. به این فکر کنید که دیگران چه می‌کنند. برای اینکه توجه دیگران را جلب کنید سعی نکنید جالب باشید؛ در آنها جذابیت ایجاد کنید. از آنها درمورد کار و زندگی‌شان سوال کنید، احوال خانواده‌شان را جویا شوید، بپرسید مشکلی که چند وقت پیش برایتان تعریف کرده بودند چه شده و از این قبیل. بعد ایجاد ارتباط کنید. درمورد اینکه چطور موقعیت مشابهی برای خودتان یا کسی که می‌شناختید پیش آمده تعریف کنید. باید سعی کنید زمینه مشترک پیدا کنید.

۲- اعتمادبه‌نفس داشته باشید. همه آدمها نقص‌هایی دارند. نباید بگذارید نقص‌هایتان جلو شما را بگیرند. حتی اگر فکر می‌کنید به اندازه کافی خوب نیستید، باید کم‌کم خلاف آن را باور کنید. خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان ایمان داشته باشید. یک گوشه ننشینید. بلند شوید و شمع مجلس شوید. خیلی نگران خودتان نباشید، کمی جرات به خرج دهید.

افزایش محبوبیت

۳- با کسانیکه می‌شناسید رفتاری دوستانه داشته باشید. لبخند بزنید، سلام کنید و اگر جوابتان را دادند، از آنها اوضاع و احوالشان را جویا شوید. مهم نیست که کجا می‌روید، سعی کنید با غریبه‌ها و آشنایان یکجور حرف بزنید؛ حتی اگر فقط برای چند دقیقه باشد.

۴- اجتماعی باشید. این معمولاً یعنی تمایل داشته باشید که پایتان را از منطقه آرامشتان بیرون بگذارید. اگر فردی محبوب نیستید، دلیلش این است که برای انجام کارهایی که افراد محبوب انجام می‌دهند راغب نیستید – مثل شروع گفتگو، تعریف کردن جوک و لطیفه و به طور کلی درگیر کردن دیگران. به خاطر داشته باشید که افراد محبوب فقط به این دلیل محبوب هستند که دیگران آنها را می‌شناسند. ممکن است درون‌گرا، خجالتی یا آرام باشید اما برای اینکه به چیزی که می‌خواهید برسید، باید طریقه برخوردتان با دیگران را تغییر دهید. درابتدا ممکن است رفتارهایتان تصنعی به نظر برسد اما یادتان باشد که مهمترین مسئله این است که خودتان باشید و بدانید که واقعاً از زندگی چه می‌خواهید. اینکه بخواهید دیگران اسم شما را بدانند و نزد همه فردی محبوب باشید اصلاً هیچ اشکالی ندارد.

۵- تلفن همراهتان همیشه در دسترس باشد. اگر کسی بخواهد با شما تماس بگیرد تا جایی دعوتتان کند، و تلفن شما خاموش باشد یا پاسخ ندهید، آنها بدون شما خوش خواهند گذراند و تفریح با دوستانتان را از دست خواهید داد.

۶ – بدانید انتظار چه چیزی را داشته باشید. برای محبوب بودن، ممکن است مجبور شوید ریسک‌هایی (در سطح اجتماعی) بکنید که چندان راحت نیستند (یا حتی ترسناک به نظر برسند). بنابراین باید برای آن آمادگی داشته باشید. اگر در طولانی‌مدت این کار را انجام دهید، بالاخره طبیعی خواهد شد و باعث خواهد شد که به چشم دیگران بیایید.

افزایش محبوبیت

۷- بدانید که محبوب بودن چیزی است که تدریجی به دست می‌آید نه یک شبه. باید اول با رفتار و شخصیت شروع کنید. لازم نیست خیلی باهوش باشید و همه جا بدرخشید. خیلی‌ها کم‌کم مورد توجه عموم قرار می‌گیرند و به مرور زمان جرات پیدا می‌کنند که اجتماعی‌تر و شوخ‌طبع‌تر شوند.

۸- به تصور دیگران از خودتان فکر کنید. اگر احساس می‌کنید که می‌توانید برای اینکه بیشتر به چشم بیایید کمی ظاهرتان را تغییر دهید و در عین حال با خودتان صادق باشید، اینکار را به تدریج انجام دهید (با لباس‌های مد روز تر، اگر دختر هستید با آرایش کردن، نظافت و بهداشت بهتر و داشتن همراه و همدم). در زیر به چند ایده در این زمینه اشاره می‌کنیم.

• از زینت‌آلات استفاده کنید. این روزها بازار زینت‌آلات بسیار داغ است و می‌توانید انواع و اقسام آن را برای خودتان و بعنوان هدیه برای دوستانتان تهیه کنید.

• سبک خودتان لباس بپوشید. خیلی‌ها حتی با گران‌بهاترین لباس‌ها هم دیده نمی‌شوند. خیلی‌ها از کسانی که لباس‌های چشمگیر می‌پوشند خوششان نمی‌آید. بیشتر افراد از کسانیکه خودشان هستند خوششان می‌آید. سعی کنید مطابق با شخصیتتان لباس بپوشید.

• تناسب‌اندامتان را حفظ کنید. اگر ورزش می‌کنید عالی است. اگر نمی کنید باید برای داشتن اندامی متناسب ورزش کردن را شروع کنید. مثلاً اگر اضافه‌وزن دارید باید با ورزش و رژیم تناسب‌اندامتان را به دست آورید، اگر لاغر هستید، با تمرینات بدنسازی کمی عضله‌سازی کنید. باشگاه‌های ورزشی همیشه بهترین محل برای گذراندن وقت هستند و اگر یکی از دوستانتان هم با شما باشد تفریحی فوق‌العاده خواهد بود.

• موهایتان را درست کنید. شاید والدینتان چندان موافق مدل‌موهای خاص نباشند اما بد نیست اگر فکر می‌کنید به شما می‌آید امتحانشان کنید.

افزایش محبوبیت

مورد قبول دیگران قرار گیرید

۱- رفتاری دوستانه داشته باشید. افراد محبوب تقریباً با همه–نه فقط دوستان یا خانواده‌شان– دوستانه رفتار می‌کنند. تنها کسانیکه دوستشان نیستند کسانی هستند که کنار آمدن با آنها سخت است. رفتارشان طوری است که با هر کسی می‌توانند یک مکالمه کوتاه و دوستانه داشته باشند. هیچ دلیلی ندارد که شما نتوانید.

افزایش محبوبیت

۲- استایل خوبی داشته باشید. هیچکس دوست ندارد دنبال کسی باشد که درک خوبی از مُد ندارد. اگر توانایی خرید لباس‌های مارک‌دار ندارید، سعی کنید لباس‌هایی خوب و با قیمت مناسب‌تر پیدا کنید که روی مد باشد.

۳- از موضوعات عادی استفاده کنید. برای گپ کوتاه همیشه باید از موضوعات «ایمن» استفاده کنید. از موضوعات بحث‌برانگیز مثل مذهب و سیاست دوری کنید. با عنوان کردن نظراتتان درمورد یک موضوع بحث‌برانگیز، مطمئناً درمیان کسانیکه با شما هم‌عقیده نیستند محبوبیتتان را از دست می‌دهید.

۴- مودب باشید. به حریم شخصی افراد احترام بگذارید. یاد بگیرید زبان بدن افراد را بفهمید تا درک کنید که چه زمان سوال‌هایتان موجب ناراحتی و معذب شدن آنها می‌شود. خودتان را جایی دعوت نکنید، حرف کسی را قطع نکنید و خودستایی هم نکنید. به عبارت دیگر، آزاردهنده نباشید.

۵- یاری‌رسان باشید. آدمهای محبوب فقط همه را نمی‌شناسند، بلکه با همه خوب هستند. آنها این روابط خوب را با کمک کردن به دیگران به دست می‌آورند و البته این کمک‌ها را به روش‌های مشخص انجام نمی‌دهند (آنها شهیدان یا قدیسان جامعه نیستند). آنها برای ایجاد روابط خوب با دیگران، کارهای کوچکی انجام می‌دهند (درکنار چند کار بزرگ که داوطلبانه انجام می‌دهند). وقتی کسی نیاز دارد به او خودکار می‌دهند. در همسایه را که باد باز کرده می‌بندند و برای اینکه نفر بعدی‌شان هم از دری رد شود، در را برایش نگه می‌دارند. اما بیشتر اوقات وقتی کسی حرف می‌زند خوب گوش می‌کنند و پیشنهاد کمک می‌کنند. وقتی واقعاً با دیگران همدردی می‌کنید، دوست دارید کار آنها راه بیفتد. اگر نتوانید کاری برای کمک به آنها انجام دهید، حداقل به آنها بگویید که آرزوی بهترین‌ها را برایشان دارید. در زیر چند جمله پیشنهاد می‌کنیم که می‌توانید در این مواقع استفاده کنید:

افزایش محبوبیت

«امیدوارم که کارَت درست شود. اگر چیزی لازم داشتی فقط به من زنگ بزن، باشه؟»

«وای، باورم نمیشه اون این کارو کرده باشه! می‌خوای باهاش صحبت کنم؟»

«آره، واقعاً میخوام برم یه نگاهی بهش بندازم. می‌خوای با هم بریم؟ »

۶- خودتان باشید و درمورد خودتان به دیگران دروغ نگویید. آدمهای محبوب اگر خودشان نبودند، از محبوب بودنشان خوشحال نبوده و لذت نمی‌بردند چون هیچکس آنها را بخاطر آنچه که واقعاً هستند نمی‌شناخت. ممکن است فکر کنید که برای محبوب بودن باید جذاب یا بااستعداد باشید اما بااینکه داشتن این ویژگی‌ها کمک می‌کند نزد دیگران محبوب شوید اما آدمهای محبوب زیادی هستند که کاملاً افرادی متوسط هستند و افراد بسیار جذاب‌،‌ خوش‌ظاهر و باهوشی هم هستند که همه چیز هستند به جز محبوب. یادتان باشد تنها چیزی که برای محبوب بودن به آن نیاز دارید داشتن مهارت‌های مردمی است–بقیه چیزها دیگر اختیاری است.

۷- زیادی تلاش نکنید. جالب است که بسیاری افراد محبوب خیلی برای محبوب شدن تلاش نمی‌کنند. آنها فقط خودشان هستند. اگر ناامیدانه تلاش کنید که محبوب شوید، در رفتارهایتان مشخص خواهد شد و دیگران تصور خواهند کرد که خودنما یا ضعیف هستید. یک راه برای دوستیابی این است که اگر گروه دوستانی پیدا کردید که علایق مشترک با شما داشتند، فقط خودتان باشید. و وقتی بیشتر و بیشتر به رفت‌وآمد با دیگران عادت کردید، می‌توانید با افراد متفاوت‌تری ارتباط برقرار کنید.

افراد محبوب بالاخره می‌فهمند که شما قابلیت محبوب شدن را دارید. وقتی بخواهند که به گروه آنها بپیوندید، دیگر فوق‌العاده خواهد بود! اکر از شما خوششان نیاید، یا از شما بخواهند کارهایی بکنید که خیلی با آن راحت نیستید، از آنها فاصله بگیرید (می‌توانید اگر خواستید همچنان آشناییت خودتان با آنها را حفظ کنید). به خاطر داشته باشید که می‌توانید بدون اینکه در یک گروه محبوب باشید، به فردی شدیداً محبوب تبدیل شوید. اما قبل ازاینکه برای بودن در گروهی تصمیم بگیرید، مطمئن شوید که همه افراد آن گروه شما را بشناسند زیرا همه باید شما را فردی محبوب ببینند تا بتوانید به طریقی که آن گروه محبوب رفتار می‌کند، رفتار کنید.

نکات مهم درباره محبوب بود

  • نزدیک‌شدنی باشید. همه دوست دارند با افراد خوشایند وقت بگذرانند. آنهایی که همیشه مثل این می‌مانند که سگ گازشان گرفته است اینطور نیستند. به دیگران فرصت گرم گرفتن با خودتان را بدهید.
  • هیچوقت سعی هم نکنید که شبیه کس دیگری شوید، خودتان باشید.
  • در بعضی جوامع، برای اینکه محبوب باشید با افراد غیرمحبوب باید بدرفتاری کنید. اگر شما هم جزء چنین جامعه‌ای هستید، قبل از آن حتماً خوب فکر کنید چون ممکن است دوستی را برای همیشه از دست بدهید.
  • به یک گروه ورزشی ملحق شوید. بیشتر افراد محبوب ورزش می‌کنند. هر ورزشی می‌توان مناسب شما باشد فقط باید نوعی را انتخاب کنید که از انجام آن واقعاً لذت ببرید. همه تیم‌های ورزشی افراد محبوبی در خود دارند.
  • اگر نمی‌توانید حرفی بامحبت بزنید، هیچ حرفی نزنید. شاید مثل نصیحت مادربزرگ‌ها به نظر برسد اما واقعاً توصیه خوبی است. حتی اگر کسی که پیشتان نشسته است مشغول بدگویی از کسی دیگر است، شما وارد غیبت نشوید. اگر نظر شما را خواستند، اینطور پاسخ بدهید، «اون همیشه با من خوب بوده من نمی دانم.» یا «شاید مشکل شخصی داره که ما از آن بی‌خبریم.»
  • درک کنید که محبوبیت شما را تعریف نمی‌کند بلکه پرتو نور را روی آنچه که هستید می‌اندازد. پس فکر نکنید که وقتی محبوب شدید باید یک فرد کاملاً جدید شوید.

هشدارها درباره محبوبیت

  • از حریم شخصیتان حفاظت کنید. وقتی همه شما را بشناسند، به این معنی است که بدگویی و غیبت بیشتری پشت سر شما خواهد بود. نکاهی به افراد مشهور و ستاره‌ها بیندازید که چطور همه در زندگی‌شان فضولی می‌کنند. شما هم باید برای آدمهایی آماده باشید که وقتی می‌بینند از جایی رد می‌شوید یا نشسته‌اید. شروع به حرف زدن با شما می‌کنند.
  • خیلی فکر نکنید. محبوب بودن هم مثل هر چیز دیگر یک وضعیت فکری است. اگر بقیه ببینند که برای محبوب بودن خیلی تلاش می‌کنید، تلاش‌هایتان را ناکام خواهند کرد. محبوبیت طریقه نگاه دبگران به شماست. اعتبار شما ممکن است به مرور زمان از بین رفته یا تغییر کند و تنها چیزی که روی آن کنترل دارید رفتارتان با دیگران است.
  • سعی نکنید کسی باشید که نیستید.
  • درک کنید که محبوبیت پستی و بلندی‌های خود را دارد و وقتی به یک محل جدید وارد می‌شوید کاملاً از بین می‌رود. هر موقعیتی متفاوت است و گاهی اوقات مجبور خواهید بود از نو شروع کنید.
  • اگر محبوب‌ترین شخص جمعی نشدید، اصلاً ناراحت نشوید. گاهی‌وقت‌ها بهتر است دوستانی داشته باشید که دوستتان دارند و در کنار آنها خوش می‌گذرانید تا اینکه فرد باحال جمعی شناخته شوید.
  • اگر شکست خوردید ناامید نشوید. محبوب شدن برای بعضی‌ها آسان و برای بعضی‌ها تقریباً غیرممکن است. عوامل زیادی ممکن است جلو محبوب شدن کسی را بگیرد اما این به آن معنا نیست که آن فرد ارزشی ندارد.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

خصوصیات افراد موفق دنیا

خصوصیات افراد موفق

چگونه به موفقیت برسیم؟ برای دستیابی به موفقیت بهتر است به دنبال اختراع چرخ نباشید و از خصوصیات ممتاز افراد موفق دنیا که با روحیات شما سازگار است الگو برداری کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از زومیت؛ گوردون تریگولد، مدیر عامل و مشاور کسب‌و‌کار می‌گوید:

هنگام صحبت کردن در جلسات، من اغلب با ارتباط برقرار کردن با شنونده‌ها بحث را شروع می‌کنم . به این گونه که از شنونده‌ها می‌پرسم «شما فکر می‌کنید مهم ترین ویژگی افراد موفق چیست؟».

همیشه پاسخ‌های خوبی دریافت می‌کنم، مانند کار و کوشش، هوش، اعتماد به نفس، مهارت‌های کارآفرینی، تعهد، مهارت فروش و بازاریابی، هدف، ثروت (به ارث بردن اموال زیاد)، جذابیت در رفتار یا ارتباط خوب و بسیاری دیگر.

درحالی‌که همه‌ی این‌ها ویژگی‌های مثبتی هستند و قطعا در موفقیت تأثیر دارند، هیچ کدام از آن‌ها مهم‌ترین شاخص موفقیت نیستند.

در حقیقت، در سال‌هایی که این سؤال ساده را می‌پرسیدم، هیچ‌کس پاسخ صحیح را حدس نزد؛ حتی با وجود این‌که این ویژگی در برخی از آن‌ها مشهود بود.

مطابق با مطالعات پروفسور توماس هرل از دانشگاه استنفورد که در آن‌جا طی یک دوره‌ی ۲۰ ساله شاهد موفقیت‌ فارغ‌التحصیلان مقطع فوق لیسانس بود، اولین و مهم‌ترین شاخصه و ویژگی موفقیت که در همه‌ی افراد موفق نمایان بود، صحبت کردن و ابراز عقیده کردن است.

هنگامی که من برای اولین بار این نظریه را شنیدم، مطمئن نبودم که با آن موافق هستم یا خیر؛ اما بعد از مدتی متوجه صحت آن شدم.

بار‌ها‌ با افرادی مواجه شدم که فرصت‌های عالی و مناسبی برای آن‌ها ایجاد شده بود، اما فرصت‌‌ها را از دست دادند؛ زیرا از مطرح کردن خودشان و ابراز عقیده می‌ترسیدند و این اتفاق بار‌ها برای من نیز رخ داده بود.

به یاد می‌آورم برای حدود ۳ ماه سر کار نمی‌رفتم و به دنبال شغل مناسبی می‌گشتم، اما بازار کار نا‌مساعد بود. خوشبختانه دوست خوبی داشتم که از شرایط من آگاه بود و کار مناسبی برای من داشت و من مطمئن بودم که او با من برای استخدام شدن در آن کار تماس خواهد گرفت. بعد از یک هفته او شغل را به کس دیگری پیشنهاد داد و من عصبانی و نا‌امید شده بودم. احساس می‌کردم در حق من ظلم شده است؛ پس به آن‌جا رفتم و از او پرسیدم: «چرا آن شغل را به من پیشنهاد ندادی و به شخص دیگری پیشنهاد دادی.»

او پاسخ داد: «تو هیچ‌وقت پرس‌و‌جو نکردی در نتیجه تصور می‌کردم علاقه‌ای به این کار نداری.» این تجربه به من درس سخت و مهمی داد، اگر‌چه هم‌چنان تا به امروز برای من چالش است.

فکر می‌کنم نورا رابرتز بهترین جمله را در این مورد بیان کرده است: «اگر سؤال نپرسید و در خواستی نداشته باشید، پاسخ شما همیشه منفی است» ممکن است فکر کنید پاسخ منفی خواهد بود؛ اما هرگز بدون درخواست کردن نمی‌توانید اطمینان حاصل کنید و اگر در‌خواست کنید ممکن است با یک پاسخ خوش‌آیند غافل‌گیر شوید. در فروختن اجناس، اگر تمایل خودتان به فروش را اعلام نکنید احتمالا نمی‌توانید چیزی بفروشید. اگر به کمک احتیاج داشته باشید و آن را مطالبه نکنید، کمکی نخواهید گرفت.

افراد نمی‌توانند ذهن‌ها را بخوانند و ممکن است ندانند شما به کمک احتیاج دارید. در واقع ممکن است مایل باشند به شما کمک کنند؛ اما امکان دارد بترسند که با پیشنهاد دادن کمکی که شما درخواست نکرده‌اید، شما را برنجانند.

هنگامی که دیگران در‌خواست کمک می‌کنند یا به پیشنهاد نیاز دارند، اگر شما صحبت نکنید و نظر ندهید آیا آن‌ها متوجه می‌شوند که شما می‌توانید نیاز آن‌ها را برآورده کنید یا به آن‌ها کمک کنید؟ بار‌ها و بار‌ها افرادی را دیدم که با وجود داشتن اطلاعات، هنگامی که رئیسشان در رابطه با ایده یا پیشنهادی سؤال می‌کند و درخواستی دارند ساکت می‌مانند و حرفی نمی‌زنند. اگر شما نظراتتان را بیان نکنید چگونه ایده‌هایتان فرصت‌ها را به موفقیت تبدیل خواهند کرد؟

در یک تحقیق در رابطه با شکست، نشان داده شد در پروژه‌هایی که با شکست مواجه می‌شوند، ۷۵ درصد از مواقع افراد در روز اول می‌دانستند پروژه شکست خواهد خورد. به بیان دیگر حدود ۷۵ درصد از شکست‌ها برای کسانی که نظراتشان را بیان می‌کنند و به قدم اولی که باعث شکست می‌شود اشاره می‌کنند، تبدیل به فرصت می‌شود و امکان دارد فرصت چاره اندیشی و رفع کردن آن را پیدا کنند و در نهایت حداقل از آن جلوگیری ‌کنند.

اگر خودتان را مطرح نکنید و عقایدان را ابراز نکنید، فرقی نمی‌کند که هوش شما چقدر است، تا چه اندازه با انگیزه و مسئولیت‌پذیر هستید، روابط شما تا چه حدی وسیع هست یا چقدر مهارت‌های کسب‌و‌کار شما خوب است. در صورتی که صحبت و اظهار نظر نکنید به استعداد‌ها و تلاش‌های شما بی‌توجهی می‌شود، فرصت‌های خرید و فروش‌های شما به رقیب‌هایتان واگذار می‌شود و دست‌یابی به موفقیتی که در آرزوی آن هستید سخت خواهد شد. پس باشهامت باشد و خودتان را مطرح کنید.

هنگامی که فرصتی به وجود می آید، مطمئن شوید که آن‌ را از دست نمی‌دهید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

راههای کاهش استرس مالی

۱۰ راه برخورد با استرس مالی


کاهش استرس مالی,درمان استرس اقتصادی

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ آیا تابحال دچار استرس مالی شده‌اید؟ آماری درمورد تعداد افرادیکه دچار استرس مالی هستند وجود ندارد اما اگر شما هم یکی از آنها هستید، بدانید که تنها نیستید. در این مقاله به چهار علت پایه استرس مالی اشاره می‌کنیم و ۱۰ نکته برای برخورد موثر با آنها عنوان می‌کنیم تا بتوانید زندگی آرام‌تری داشته باشید.

چطور با استرس مالی برخورد کنید

نرخ بالای بیکاری، اجاره‌خانه و پول بنزین مسائلی واقعی هستند که قابل کنترل نیستند اما به شدت بر وضعیت حساب‌بانکی ما اثر می‌گذارند. اما خیلی مهم است که بدانیم استرس چیزی جز واکنش بدنتان به یکسری اتفاقات نیست. کمی به آن فکر کنید. در مواجهه به یک مسئله اورژانسی — مثل آتش گرفتن خانه‌تان یا نزدیک شدن یک طوفان — بعضی می‌ترسند و بعضی دیگر کاملاً آرام می‌مانند و کنترلشان را از دست نمی‌دهند. موقعیت برای همه یکسان است اما روشی که هر فرد به آن واکنش می‌دهد متفاوت است.

کاملاً ممکن است که واکنش بدنتان به استرس را آرام کنید تا بتوانید خوب فکر کرده و راه‌حلی پیدا کنید، حتی اگر مسئله‌ای که موجب استرستان شده است از بین نرفته باشد. بااینکه ممکن است نتوانید هیچوقت همه استرس‌های زندگی‌تان را از بین ببرید، کنترل و مدیریت کردن آنها می‌تواند به ارتقاء روابط، سلامتی و حس عمومی تندرستی‌تان کمک کند.

چه چیز موجب استرس مالی می‌شود؟

خیلی‌ها از این مسئله که چه اتفاقی برای پولشان می‌افتد دچار اضطراب می‌شوند. آنها باید ببینند مشکلشان دقیقاً کجاست تا بتوانند موثرترین راه‌حل را پیدا کنند. این اولین قدم است –اینکه بفهمید استرستان دقیقاً از کجا می‌آید. وقتی مسائل را بررسی کردید به چهار دلیل اصلی می‌رسید که چرا افراد درمورد مسائل مالی‌شان دچار اضطراب می‌شوند.

استرس مالی ۱: غرق شدن

اولین علت استرس زمانی است که هزینه‌های زندگی شما از درآمدتان بالاتر برود و نتوانید سرتان را بالای آب نگه دارید. این چیزی است که ما به آن غرق شدن می‌گوییم. مطمئناً می‌توانید حدس بزنید که اگر بطور مداوم بیشتر از آنچه درمی‌آورید، خرج کنید چه اتفاقی می‌افتد. شروع می‌کنید با رفتن زیر بار بدهی کمی به وضعیت مالی‌تان سر و سامان بدهید. و این کار شما را بیشتر و بیشتر غرق می‌کند.

استرس مالی ۲: بقای بی ثمر

دلیل دوم استرس زمانی است که از نظر مالی مشکلی ندارید اما احساس می‌کنید که آب در هاون می‌کوبید. این می‌تواند زمانی اتفاق بیفتد که با درآمدتان می‌توانید قبض‌ها را پرداخت کنید اما همیشه حسابتان صفر است. وقتی نمی‌توانید بالاتر از سطح هزینه‌هایتان بروید و کمی پول پس‌انداز کنید و اندوخته‌ای برای آینده‌تان داشته باشید، می‌تواند موجب نگرانی و استرس مالی شود.

استرس مالی ۳: بدهکاری

دلیل سوم استرس بدهی مالی است — حتی اگر قادر به پرداخت هزینه‌هایتان باشید و کمی برای آینده‌تان پس‌انداز کنید. داشتن هر مقدار بدهی اگر باعث شود احساس استرس کنید یا احساس کنید برای پرداخت سررسید پرداخت‌ها به فرد طلبکار منابعتان را هدر می‌دهید، می‌تواند منبع استرس شود.

استرس مالی ۴: پیچیده‌سازی

آخرین علت استرس این است که احساس کنید هزینه‌هایتان کمی پیچیده شده یا از کنترلتان خارج شده است. این زمانی اتفاق می‌افتد که هیچ سازماندهی برای خرج و مخارجتان نداشته باشید، حساب‌های بانکی متفاوتی داشته، هیچ برنامه مالی نداشته باشید و یا لازم باشد برای اولین بار شروع به مدیریت هزینه‌هایتان کنید.

کاملاً ممکن است که واکنش بدنتان به استرس را آرام کنید تا بتوانید خوب فکر کرده و راه‌حلی پیدا کنید، حتی اگر مسئله‌ای که موجب استرستان شده است از بین نرفته باشد.

خیلی افراد تصور می‌کنند که اگر پول بیشتری داشته باشند، همه استرس‌هایشان ناپدید شده و به خوشبختی خواهند رسید. در بعضی موارد درآوردن پول بیشتر راه‌حل مشکلات مالی است. بعنوان مثال اگر بیکار باشید یا حقوق‌تان مکفی نباشد، احتمالاً تازمانیکه به درآمدی که بتوانی روی آن حساب کنید نرسید، استرستان از بین نخواهد رفت. اما برای خیلی افراد، داشتن پول بیشتر باعث می‌شود سبک‌ زندگی‌شان را طوری تغییر دهند که نه استرس‌شان را کمتر کرده و نه خوشبختی بیشتری برایشان به ارمغان می‌آورد. بنابراین به خاطر داشته باشید که هیچکس از استرس مالی ایمن نیست، نه حتی افراد فوق‌العاده ثروتمند.

برای اکثر افراد بهترین راه برای برخورد با استرس مالی این است که درمورد خرج و مخارجتان هوشیارتر عمل کنید و دیدگاهتان درمورد وضعیت را تغییر دهید. در زیر به نکات و تکنیک‌هایی برای مقاوم کردن خودتان دربرابر استرس مالی اشاره می‌کنیم:

  1. زبانتان را تغییر دهید. بااینکه ممکن است به نظرتان کلیشه‌ای بیاید اما داشتن یک رویکرد مثبت و استفاده از زبانی مثبت می‌تواند واکنش استرس شما را به مسائل مالی در زندگی‌تان تغییر دهد. مثلاً هیچوقت نگویید که نمی‌توانید درآمدتان را بالا ببرید یا باید مخارجتان را کمتر کنید. درعوض، بگویید من می‌خواهم درآمدم را بالا ببرم و مخارجم را کمتر خواهم کرد. ایجاد تغییر در زبانتان اولین قدم برای ایجاد تغییر در نگرش فکری‌تان است.
  2. چارچوب فکری‌تان را تغییر دهید. نگرش شما نسبت به هزینه‌هایتان و حرف زدن درمورد آنها می‌تواند احساس شما را نسبت به آن تغییر دهد. درمقابل، حسی که نسبت به پولتان دارید، به شدت برای نحوه مدیریت و کنترل شما و برخوردتان با چالش‌های مالی اثر می‌گذارد. به خاطر داشته باشید که عمل همیشه مهمتر از فکر و عقیده است.
  3. قدرتتان را بشناسید. به طور کلی، افراد وقتی تصور می‌کنند که موقعیتی خارج از کنترلشان است بیشتر استرس می‌گیرند. به همین علت است که خیلی‌ها برای سفر با هواپیما احساس ناراحتی می‌کنند. درمورد پول خودتان، همیشه قدرت ایجاد تغییر را دارید، از اینرو باید تشخیص دهید که انتخاب‌های مختلفی پیش رو دارید و می‌توانید مشکل مالی‌تان را بهتر کنید.
  4. روی مثبت‌ها تمرکز کنید. به جای اینکه مدام به این بپردازید که چه چیزی درمورد هزینه‌هایتان اشتباه است، به این فکر کنید که باید قدردان چه باشید. ببینید چه جنبه‌های خوبی هم دارد، با مشکلاتتان به آرامی برخورد کنید و تصمیم بگیرید که از مشکلاتتان درس بگیرید.
  5. در زمان حال زندگی کنید. خیلی اوقات استرس مالی به دلیل فکر کردن به بدترین اتفاق‌هایی است که ممکن است در آینده رخ دهد. شما می‌توانید یک موقعیت را در ذهنتان آنچنان بزرگنمایی کنید که کم‌کم احساس کنید قلبتان درد گرفته و دست‌هایتان شروع به عرق کردن می‌کنند. به خودتان یادآور شوید که شما در زمان آینده زندگی نمی‌کنید–در زمان حال هستید که کنترل کامل روی آن را دارید.
  6. فکر شکست را از خود دور کنید. هیچوقت تصور نکنید که یک مشکل مالی نشانه شکست شخصی یا ضعف است. موقعیتتان هرچه که باشد، به خودتان یادآور شوید که چیزی نیست که میلیون‌ها فرد دیگر در دنیا را تحت‌تاثیر قرار نداده باشد.
  7. یک وقفه استرسی ایجاد کنید. برای اینکه استرس را به طریقی سالم از ذهنتان دور کنید، یک تصمیم قطعی بگیرید. بازی کردن با فرزندتان یا حیوان‌خانگی‌تان، دویدن یا پیاده‌روی، لذت بردن از یک سرگرمی، تماشای فیلم، گوش دادن به موسیقی یا انجام یوگا می‌تواند کمکتان کند.
  8. کمک مالی بگیرید. حرف زدن با یکی از دوستان عاقل، یکی از اعضای خانواده یا یک متخصص مالی می‌تواند به شما کمک کند گزینه‌ها و راه‌حل‌های خودتان درمورد مشکلات مالی‌تان را بهتر بررسی کنید. کار کردن با متخصص مالی، هوشیارانه‌ترین راه برای افتادن روی غلطک و احساس کنترل و خوش‌بینی بیشتر نسبت به موقعیتتان است.
  9. بدهی‌هایتان را کاهش دهید. اگر بدهی‌ها موجب استرستان شده‌اند، برای ایجاد یک برنامه خرج و مخارج تصمیم جدی بگیرید تا بتوانید بدهی‌هایتان هر چه زودتر پرداخت کرده و خلاص شوید. سعی کنید پرداخت بدهی‌هایتان پایین‌تر از ۴۰٪ درآمد خالص‌تان باشد.
  10. انتخاب کنید که ثروتتان را بالا ببرید. استفاده از پولتان برای ساختن یک آینده ایمن مالی به جای خرید کردن با آن، به شما احساس آزادی بیشتری می‌دهد. می‌توانید با خرید چیزهای کمتر که چندان هم به آنها نیاز ندارید و متعهد شدن برای پس‌انداز و کنار گذاشتن حداقل ۱۰٪ درآمدتان، استرستان را کاهش دهید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : استرس, مردمان, مقاله در مورد استرس, کاهش استرس


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

نحوه برخورد با افراد لجوج و یک دنده

چگونه افراد یک‌دنده را متقاعد کنیم؟


persen

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ افراد لجوج و یک‌دنده  سخت‌ترین افراد هستند زیرا متقاعد کردن آنها واقعاً دشوار است. این فرد یک‌دنده چه یکی از دوستانتان باشد، چه والدین‌تان، چه همسر یا چه رئیستان، ما به شما آموزش می‌دهیم چطور او را متقاعد کنید.

  1. افراد یک‌دنده فکر می‌کنند همیشه حق با آنهاست. اگر می‌خواهید آنها را درمورد چیزی متقاعد کنید، بگذارید شان خود را حفظ کنند و باز هم فکر کنند که همیشه حق با آنهاست، حتی اگر نظرشان را تغییر دادند. بحث با آنها را طوری شروع کنید که انگار شما هم با آنها هم‌عقیده هستید و وانمود کنید که کاملاً درک می‌کنید که چرا مثلاً فلان کار را انجام داده‌اند. اینکار باعث می‌شود خونسردیشان را حفظ کنند و برای بحث کردن با شما آماده شوند. مثلاً می‌توانید بگویید، «بهترین تصمیم رو گرفتی که گفتی نه. اعتبار اون شرکت روزبه‌روز کمتر میشه و کار کردن با آنها می‌تونه ریسک داشته باشه.»
  2. افراد یک‌دنده زود می‌رنجند. هیچوقت به هیچ طریقی از استدلال‌های آنها انتقاد نکنید، حتی با ملایمت زیرا احساس خواهند کرد که می‌خواهید با آنها مخالفت کنید. هر چه که می‌گویید باید عادی و روزمره به نظر برسد زیرا اگر بخواهید با آنها رسمی و قاطع حرف بزنید، خواهند فهمید که آینده بحث به کجا خواهد کشید. بعنوان مثال، می‌توانید بگویید، «تازه فهمیدم که اون تعداد خوب نیست. نمیدونم چرا ولی شاید ۵۰۰ تا بهتر باشه. نظر تو چیه؟ به نظرت بهتر نیست؟»
  3. افراد یک‌دنده می‌خواهند به خودشان سود برسانند. خیلی عادی برایشان توضیح دهید که اگر تصمیم‌شان درمورد چیزی را تغییر داده‌اند به نفعشان خواهد بود. اجازه بدهید فکر کنند که دلیل اینکه می‌خواهید طرز فکرشان را عوض کنند این است که به دنبال منفعت آنها هستید و اینکار در آینده به نفعشان خواهد بود. بعنوان مثال، می‌توانید بگویید، «اگه سه میلیون تومان در این خیریه اهدا کنی، مالیاتت کمتر خواهد بود و تصویر اجتماعی بهتری هم پیدا می‌کنی.»
  4. افراد یک‌دنده نمی‌خواهند اشتباه کنند. این با مورد یک متفاوت است زیرا اکثر افراد یک‌دنده وقتی می‌فهمند اشتباه کرده‌اند، فوراً سعی می‌کنند راهی پیدا کنند که فکر اصلی‌شان دوباره درست باشد. هیچوقت نمی‌توانند تحمل کنند که اشتباه کرده باشند و همه تلاششان را می‌کنند که از خودشان دفاع کنند. این همان جایی است که باید خیلی راحت رهایشان کنید، بااینکه خیلی راحت می‌توانید بخاطر اشتباهشان حس افتضاحی به آنها بدهید، اما وانمود کنید که تغییر نظرشان از طرف خودشان بوده است. بعنوان مثال، می‌توانید بگویید، «وای آره، اینطوری این قرارداد درست میشه. این برنامه خیلی بهتر به نظر میرسه.» لحن مثبت شما به آنها اعتبار می‌دهد و بااینکه قلباً می‌دانند شکست خورده‌اند اما احساس رضایت می‌کنند.

نکات:

  • هیچوقت برای کاری که می‌خواهید تمام شود احساس ناامیدی نکنید. این گارد دفاعی آنها را پایین می‌کشد و احتمال بردن شما را بیشتر می‌کند.
  • اعتماد به نفس داشته باشید. به جای خجالتی و کسل بودن، بااعتمادبه‌نفس و بشاش باشید. خجالتی یا کسل بودن باعث می‌شود فرد یک‌دنده حس بهتری به خود پیدا کند و با این روش متقاعد نخواهد شد.
  • همیشه با همان رویکردی که وارد بحث شدید، از بحث خارج شوید. اینکار باعث می‌شود فرد یک‌دنده احساس باخت نکند.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : مردمان


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

بهترین نصیحت های دنیا از پدران موفق

۲۱ ژوئن، روز جهانی پدر بود. وب‌سایت بیزنس اینسایدر به مناسب این روز، بهترین نصیحت پدران ۱۴ تن از افراد فوق موفق دنیا را گردآوری و منتشر کرده است. در ادامه همراه زومیت باشید تا ببینید، بزرگ‌ترین و موفق‌ترین افراد در ینگه دنیا هم بعد از عمری صدرنشینی و موفقیت، هنوز نصیحت پدرانشان را به یاد دارند و از آن الگو گرفته‌اند.

به گزارش آلامتو به نقل از زومیت؛ معمولا پشت سر هر مدیر اجرایی، یک کمیته‌ی غیررسمی مشورتی وجود دارد که باعث و بانی موفقیت‌های این افراد هستند. مربیان، هم‌دانشگاهی‌ها، شرکای زندگی و در مواردی، پدران، عضو این کمیته‌های مشورتی هستند.

احتمالا پندهای پدرانه به تنهایی شما را ریچارد برانسون و بیل گیتس نمی‌کند؛ اما دوز به اندازه‌ی نصیحت‌های پدرانه، ضرری هم نخواهد داشت.

نصحیت‌هایی که صحبتش شد، این‌ها هستند:

مگ ویتمن (Meg Whitman): خوب باش

بهترین نصیحت دنیا,meg-whitman-be-nice

شاید فکر کنید «خوب بودن» نصیحت سطحی و پیش‌پا‌افتاده‌ای است اما مدیرعامل اچ‌پی (Hewlett-Packard) این‌طور فکر نمی‌کند. مگ ویتمن می‌گوید این پند، یکی از مهم‌ترین نصحیت‌های عمرش بوده است.

ویتمن در مصاحبه با مجله فورچن (Fortune) می‌گوید: «هیچ‌وقت زمانی که پدرم این حرف را به من زد فراموش نخواهم کرد.» او به خاطر می‌آورد که: «آن روز با کسی بدرفتاری کرده بودم. پدرم به من گفت: “بد بودن با هیچ‌کسی در هیچ‌زمانی، هیچ فایده‌ای ندارد. تو نمی‌دانی نفر بعدی که در زندگی با او ملاقات خواهی کرد، چه کسی است. ضمن این‌که تو با بد بودن نمی‌توانی چیزی را تغییر بدهی. معمولا هم به هیچ جایی نمی‌رسی.”»

تی. بون پیکنز (T. Boone Pickens) : نقشه‌ای داشته باش

بهترین نصیحت دنیا,t boone pickens have a planرییس شرکت مدیریت سرمایه BP یا همان BP Capital Management در ایالت اوکلاهاما دانشجو بود و مشغول یک جشن دانشجویی، که پدرش به محوطه‌ی دانشگاه آمد و پیامی به او داد که زندگی وی را متحول کرد.

پدرش به او گفت: «احمقی که نقشه‌ای برای خودش داشته باشد، همیشه می‌تواند از یک نابغه هم جلو بزند.» پدرش ادامه داد: «من و مادرت فکر می‌کنیم تو هم احمق هستی و هم هیچ نقشه‌ای در سرت نیست. ما فکر می‌کنیم تو داری این‌جا در شهر استیلواکر وقتت را تلف می‌کنی. تو به هیچ جا نمی‌رسی.»

پیکنز در لینکدین نوشته است که حق با پدرش بود: «باید اقرار کنم که آن‌جا خیلی کار مهمی انجام نمی‌دادم.» اما به فاصله‌ی یک ماه از آن ملاقات، همه چیز تغییر کرد. پیکنز راهی را انتخاب کرد و زمینه‌ی کارش را تغییر داد. وی تاکید می‌کند: «آن جا بود که نقشه‌ای برای خودم پیدا کردم و از آن زمان تا امروز همان نقشه را دارم.»

بیل گیتس (Bill Gates) : کاری که بلد نیستی را انجام بده

بهترین نصیحت دنیا,bill gates do what youre not good atاین روزها، بیل گیتس، مدیرعامل سابق مایکروسافت و پدر وکیلش، در قالب روسای مشترک بنیاد بیل و ملیندا گیتس به یکدیگر مشورت می‌دهند. اما قدیم‌ها، این گیتس بزرگ بود که به پسرش پند و نصیحت می‌داد.

مهم‌ترین درسی که بیل گیتس از پدرش آموخت چه بود؟ در کارها سرمایه گذاری کن؛ حتی اگر آن کارها را خوب بلد نیستی. بیل گیتس در مصاحبه‌ای که با مجله‌ی فورچن داشته است، به یاد می‌آورد که هم پدر و هم مادرش «او را به انجام ورزش‌های بسیار متفاوتی مثل شنا، فوتبال و فوتبال امریکایی تشویق می‌کردند.» بیل گیتس می‌گوید: «آن زمان فکر می کردم که انجام این ورزش‌ها کار بیهوده‌ای است، اما بعدتر معلوم شد که این‌طور هم نیست. در واقع همین ورزش کردن من را در معرض موقعیت‌های مختلف مدیریتی قرار داد. ورزش کردن باعث شد به جای چسبیدن به اموری که انجام دادنشان برایم راحت بود، بفهمم که در انجام دادن بسیاری کارها، خوب و کارآمد نیستم.»

پدر بیل گیتس هم موافق است که فشارهای آن زمان برای عضویت در تیم سافتبال، ظاهرا مفید بوده است. وی می‌گوید: «معلوم شد که در نهایت نصیحت خوبی بوده است.»

ریچارد برانسون (Richard Branson) : کم‌تر حرف بزن و بیش‌تر گوش کن

بهترین نصیحت دنیا,richard branson listen more than you talkریچارد برانسون، موسس و خالق گروه ویرجین در پستی در لینکدین نوشت، می‌گوید: «خانه‌ای که من در آن بزرگ شدم، پر بود از فعالیت‌های مختلف. مادرم مدام در حال طرح‌ریزی فعالیت‌های کارآفرینی جدید بود و من و خواهرانم به شدت مشغول اجرای آن‌ها بودیم.»

در میان این هرج و مرج، پدر برانسون اما، لنگرگاه آرامش و ثبات و مسئول پشتیبانی از خانواده بود. وی می‌نویسد: «پدرم فرد ساکتی نبود. اما به اندازه‌ی بقیه‌ی ما حرف نمی‌زد. این حالت، باعث ایجاد یک تعادل معرکه در خانواده شده بود. ما می‌دانستیم هر اتفاقی که بیفتند، می‌توانیم به او تکیه کنیم.»

یکی از بهترین و ساده‌ترین پندهایی که از پدرم گرفتم این بود که گفت: «بیش‌تر از این‌که حرف بزنی، گوش کن. هیچ‌کس با شنیدن حرف‌های خودش چیزی یاد نگرفته است.»

استیو جابز (Steve Jobs) : پشت حصار را هم رنگ بزن

بهترین نصیحت دنیا,steve jobs paint the back of the fenceاگر همه شرکت اپل را برای تعهدش به طراحی زیبا می‌شناسند، احتمالا فردی که باید مورد تشکر قرار گیرد، پاول جابز، پدرخوانده‌ی استیو جابز است.

والتر ایزاکسون، زندگی‌نامه‌نویس جابز، در مصاحبه‌اش با شبکه‌ی CBS گفت: «پاول جابز یک مکانیک فوق‌العاده بوده است. او به پسرش استیو یاد داده است که چطور چیزهای معرکه بسازد.»

«آن‌ها روزی در حال ساختن یک حصار بودند. پاول به پسرش گفت: “تو باید پشت حصار را هم به همان خوبی جلوی آن درست کنی. هرچند که ممکن است هیچ‌کس آن‌جا را نبیند، اما خودت که می‌بینی. درست کردن پشت حصار نشان می‌دهد که تو می‌توانی وسائل را کامل و بی‌نقص بسازی.”»

مارتا استوارت (Martha Stewart) : تو از پس هر کاری بر می‌آیی

بهترین نصیحت دنیا,martha stewart you can do anythingغول حوزه‌ی سبک زندگی، می‌گوید که اگر نصیحت پدرش نمی‌بود، هیچ‌وقت جرات خطر کردن پیدا نمی‌کرد. و همین خطر کردن‌ها بوده که او را به موفقیت‌های امروزش رسانده است.

او در پستی در لینکدین نوشت: «پدرم به من گفت با توجه به خصوصیات شخصیتی که تو داری، اگر ذهنت روی چیزی متمرکز باشد، هر کاری که انتخاب کنی را می‌توانی انجام بدهی.» وی اضافه می‌کند که: «این نصیحت پدرم باعث شد که کم‌کم حس اعتمادبه‌نفس در من افزایش پیدا کند؛ و با این‌که گاهی عصبی و دست‌پاچه هم می‌شدم، اما توانستم بر آن غلبه کنم. و هر زمان که تصمیم به انجام کاری گرفتم، توانستم از پس آن بربیایم.»

محمد العریان (Mohamed El-Erian) : دیدگاه دیگران را در نظر بگیر

بهترین نصیحت دنیا,mohamed el erian consider other points of viewمحمد العریان که هم‌اکنون مشاوره ارشد اقتصادی در شرکت آلیانز (Allianz) است، در پاریس بزرگ شده است. همان زمان بود که ارزش بیرون آمدن از حصار راحتی‌اش را از پدرش که بعدتر سفیر مصر در فرانسه شد، آموخت.

وی به مجله‌‌ی فورچن می‌گوید: «ما عادت داشتیم هر روز حداقل چهار روزنامه بخریم. از روزنامه‌ی فیگارو که در زمره‌ی راست‌های سیاسی قرار داشت تا اومانیته که روزنامه‌ی حزب کمونیست بود.»

او ادامه می‌دهد: «به خاطر دارم روزی از پدرم پرسیدم، چرا ما به چهار روزنامه‌ی مختلف نیاز داریم؟ و او پاسخ داد: “اگر دیدگاه‌های متفاوت دیگران را دنبال نکنی، نهایتا ذهنت بسته خواهد ماند و تو به زندانی یک تفکر خاص تبدیل خواهی شد که هیچ‌گاه سوالی درباره‌ی آن نمی‌پرسد.”»

والتر بتینگر (Walt Bettinger) : شهرت خریدنی نیست

بهترین نصیحت دنیا,walt bettinger you cant buy reputationمدیرعامل و رییس شرکت چارلز شواب (Charles Schwab) به مجله‌ی فورچن می‌گوید که پند پدرانه‌ای که زندگی‌اش را شکل بخشیده است، اتفاقا نصیحت ساده‌ای است. پدرش به او گفته بود که: «اغلب چیزهای دنیا قابل خرید و فروش هستند؛ اما شهرت، این‌طور نیست.»

وی توضیح می‌دهد که: «پدرم با همین چند کلمه پند پر حکمت، باعث ایجاد چهارچوبی در شخصیت من شد که نوع تعاملاتم با دیگران، نحوه‌ی رفتار و شیوه‌ی تصمیم‌گیری‌هایم که به فعالیت‌های روزانه‌ام شکل می‌داد را ایجاد کرده است.»

باربارا کرکران (Barbara Corcoran): از رهبر پیروی نکن

بهترین نصیحت دنیا,barbara corcoran dont follow the leaderسوپراستار دنیای معاملات املاک، ضعف امور کارآفرینی را به واسطه‌ی پدرش کشف کرد.

او در مجله‌ی Inc توضیح داده است که: «اگر رییس پدرم از او می‌خواست که مثلا فلان کار را انجام بدهد، ممکن بود که شغلش را ترک کند. این موضوع یک مساله‌ی تکراری بود. اگر قبل از ساعت ۵:۳۰ به خانه می‌آمد، ما می‌فهمیدیم که اخراج شده است. سپس چون مادرم مثل یک نظامی بود، خیلی زود، ساعت ۶ پای میز شام می‌نشستیم. سر میز پدرم به ما می‌گفت: “حدس بزنید چی شده بچه‌ها؟” و ما همه با هم فریاد می‌زدیم که “اخراج شدی؟!” و این‌طوری بهترین و هیجان‌انگیزترین شام ماه اتفاق می‌افتاد.»

او می‌گوید که این روحیه مسری بوده است و دلیل جایگاه فعلی وی نیز همین روحیه می‌باشد. «پدرم ما بچه‌ها را با همین روحیه‌ی نافرمانی تریبت کرده است. و شاید دلیل این‌که ما نمی‌توانیم زیردست هیچ‌کس کار کنیم، همین است.»

ایندرا نویی (Indra Nooyi) : نیت‌ها را مثبت فرض بگیر

بهترین نصیحت دنیا,indra nooyi assume positive intentرییس و مدیرعامل شرکت پپسی (PepsiCo) از پدرش نصیحتی گرفت که شیوه‌ی برخورد وی با دنیا را تغییر داده است. پدرش به او گفته بود: «هر کس، هر کاری انجام می‌دهد یا هر حرفی می‌زند، تو نیت او را مثبت فرض بگیر.»

ایندرا نویی در مصاحبه‌ای که با مجله‌ی فورچن داشت، گفت: «این مساله در ظاهر تغییر کوچکی بود، اما نتایج آن گسترده و بزرگ است.» وی اضافه می‌کند که: «از میزان تفاوتی که این نوع نگاه، در طرز برخوردتان با آدم‌ها و مشکلات زندگی ایجاد می‌کند، شگفت‌زده خواهید شد. زمانی که شما نیات افراد را منفی فرض می‌گیرد، عصبانی هستید. اگر عصبانیت را کنار بگذارید و نیات دیگران را مثبت فرض کنید، از تاثیر این کار شگفت‌زده خواهید شد.»

به جای این‌که گارد دفاعی در برابر دیگران داشته باشید، قادر خواهید بود به دیگران گوش دهید و از آن مهم‌تر، دیگران هم می‌توانند به شما گوش کنند. «زمانی که نیات را مثبت فرض می‌گیرید، گمان می کنم اغلب اوقات، چنین چیزی اتفاق می‌افتد که دیگران می‌گویند: “آهای. یک لحظه دست نگه دار. شاید واکنش من به این فرد اشتباه بوده است. به نظر می‌آید که این شخص واقعا دارد تلاش می‌کند.”»

مارک کوبان (Mark Cuban) : خوش بگذران

بهترین نصیحت دنیا,mark cuban have funمارک کوبان، کارآفرین میلیاردر دنیای تکنولوژی، سرمایه‌گذار و مالک تیم بسکتبال دالاس ماوریکس (Dallas Mavericks) به خوبی می‌داند که خوشی‌های بسیاری برای زندگی کردن هست. او این نکته را از پدرش آموخته است.

«پدر من ۸۷ ساله است و هر روز قوی‌تر می‌شود. او مثل یک ماشین است.» در سال ۲۰۱۴، وی در جمعی به مخاطبانش گفت: «پدر من همیشه تکرار می‌کرد که: “امروز، جوان‌ترین سنی است که در عمرت تجربه خواهی کرد. باید همین‌طور زندگی کنی. باید هر روز جوان زندگی کنی.”و این همان چیزی‌ست که سعی در انجامش دارم.»

سارا بلیکلی (Sara Blakely) : شکست‌هایت را جشن بگیر

بهترین نصیحت دنیا,sara blakely celebrate failureاگر به خاطر برنامه‌ی همیشگی پدر سارا بلیکلی سر میز شام نمی‌بود، امکان داشت امروز اسپانکس(Spanx) یک شرکت چند میلیارد دلاری نباشد.

سارا بلیکلی در حین برنامه‌ی آموزش کارآفرینی که در نیویورک برگزار می‌شد، رو به مخاطبانش گفت: «پدرم عادت داشت سر میز شام از من و برادرم بپرسد که این هفته چه شکست‌هایی خورده‌ایم.» وی ادامه داد: «به خاطر می‌آورم که از مدرسه به خانه برمی‌گشتم و به او می‌گفتم که “پدر، من می‌خواستم فلان کار را انجام بدهم ولی اصلا از پسش بر نیامدم.” پدرم با خوش‌حالی می‌گفت: “بزن قدش!” در واقع اگر آن هفته چیزی برای تعریف کردن نمی‌داشتم و در کاری شکست نخورده بودم، ناراحت می‌شد.»

همین طرز رفتار بود که به سارا بلیکلی جرات پذیرفتن ریسک‌های بزرگ‌تر را داد. وی توضیح می‌دهد که: «پدرم با این کار، این هدیه را به من داد که افکارم را در مورد شکست‌هایی که می‌خورم بازآموزی کنم. برای من، شکست یعنی زمانی که به اندازه‌ی کافی تلاش نمی‌کنم.»

کنت چنالت (Kenneth Chenault) : تنها چیزی که قادر به کنترلش هستی، عملکرد خودت است

بهترین نصیحت دنیا,kenneth chenault the only thing you can control is your performanceمسائل بسیاری در این جهان وجود دارند که از کنترل ما خارج هستند. اما، اگر یک چیز باشد که مدیرعامل امریکن اکسپرس (American Express) از پدرش آموخته باشد، آن است که انرژی خودت را روی کارهایی که قدرت انجامشان را داری متمرکز کن.

وی خطاب به حضار در مدرسه تجارت مک‌کامب دانشگاه آستین تگزاس تاکید می‌کند که: «اگر بنا دارید روی مساله‌ای تمرکز کنید، روی چیزی تمرکز کنید که قادر به کنترل و مدیریت آن هستید.» و یادآور می‌شود که: «تنها چیزی که می‌توانید بر آن کنترل داشته باشید، عملکرد شماست.»

وی اشاره می‌کند که این نکته، باعث توانمندسازی روحیه‌ی انسان می‌شود. و ادامه می‌دهد که: «چیزی که این نوع نگاه به یک شخص می‌گوید این است که تو هم می‌توانی واقعا تغییر ایجاد کنی. تو به واسطه‌ی عملکردت می‌توانی واقعا باعث ایجاد تغییرات بشوی.»

استیو بالمر (Steve Ballmer) : با همه‌ی وجود کار کن

بهترین نصیحت دنیا,steve ballmer go all inمدیرعامل سابق مایکروسافت و مالک فعلی تیم بسکتبال لس‌آنجلس کلیپرز (Los Angeles Clippers) می‌گوید بهترین نصحیتی که در عمرش شنیده، از سوی پدرش بوده است.

استیو بالمر در مصاحبه‌ای که در مدرسه تجارت آکسفورد داشت، تعریف می کرد که: «پدرم می‌گفت “اگر تصمیم داری کاری انجام بدهی، درست انجامش بده و اگر تصمیم داری هیچ کاری نکنی، هیچ کار نکن.” و به نظر من این کلید همه‌ی مشکلات است.»

وی ادامه داد که: «به عبارت دیگر: “با همه‌ی وجود کار کن. اگر کاری انجام می‌دهی، با همه‌ی اعضا و همه‌ی توانت انجام بده. با قلبت، با بدنت و با روحت.”»

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی و افزایش فروش

بهبود فرآیند فروش با فناوری هوش مصنوعی


هوش مصنوعی در بازاریابی

با پیشرفت هوش مصنوعی صنعت بازاریابی به چه سمتی خواهد رفت؟

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کنید احتمالا در مورد پیشرفت چشمگیر هوش مصنوعی و تاثیر آن بر روی فرآیند فروش و بازاریابی چیزهایی شنیده‌اید. یادگیری ماشین و سایر فناوری‌های تجزیه و تحلیل داده‌ها و پیش‌بینی بازار رهبران و نوآوران بازار و به تبع آن فرآیند فروش در کسب و کارها را تحت تاثیر قرار داده است. از این‌رو امروزه به جای استفاده از شهود انسانی و اطلاعات تجربی از هوش مصنوعی و دیگر تکنیک‌های علم اطلاعات برای پیش‌بینی بازار، تجزیه و تحلیل ترافیک سایت‌ها و کمک به فرآیند فروش استفاده می‌شود. اگر شما هم مایل هستید که با روش‌های مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین که برای تجزیه و تحلیل ترافیک سایت و کمک به فرآیند فروش استفاده می‌شوند آشنا شوید. در این مطلب با ما همراه باشید تا چند تکنیک مهم در این زمینه را مورد بررسی قرار دهیم.

تجزیه و تحلیل داده‌ها و جمع‌آوری اطلاعات برای پیگیری فرآیند فروش

اگر در زمینه‌ی تجارت الکترونیکی فعالیت کرده باشید مطمئنا می‌دانید که در کنار خریدهای اینترنتی که در هر ماه انجام می‌شود. تعدادی از خریدهای مشتریان نیز به دلایل مختلف نیمه کاره متوقف می‌شود. توقف یا نیمه کاره رها شدن سفارش می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. تجزیه و تحلیل داده‌های به دست آمده از سایت‌ها توسط الگوریتم‌های هوش مصنوعی می‌تواند اطلاعات دقیقی در مورد دلایل توقف این سفارش‌ها در اختیار صاحبان کسب و کار قرار دهد. پیگیری این اطلاعات و رفع نواقص می‌تواند با تسهیل فرآیند خرید مشتری میزان فروش کسب و کارها را افزایش دهد. در حقیقت می‌توان گفت تحلیل این داده‌ها برای بهبود فرآیند فروش نوعی سرمایه گذاری بلند مدت برای کسب و کارها است.

رتبه‌بندی شهرها بر اساس میزان ورود از موتور جستجو و تکمیل خرید

اگر قصد دارید به عنوان یک کسب و کار موفق فعالیت خود را توسعه دهید بهتر است میزان ورودی سایت خود را همواره مورد بررسی قرار دهید. هر چند در کسب و کارهای اینترنتی مسئله‌ی ناحیه‌ی جغرافیایی رنگ می‌بازد. اما گاهی برای توسعه کسب و کار خود لازم است که با بررسی دقیق میزان ورودی از موتورهای جستجو، مشتریان خود را بر اساس شهر و کشورشان دسته‌بندی کنید. این کار باعث می‌شود ناحیه‌ای که امکان گسترش حیطه شغلی شما در آن بیشتر است را شناسایی کنید. توجه داشته باشید که معمولا شهرهای بزرگ میزان تقاضای بیشتری از محصولات متنوع را دارند. اما اگر قصد دارید خارج از مرزهای جغرافیایی فکر کنید بنابراین نیاز چندانی به دسته‌بندی شهرها و استان‌ها نخواهید داشت. بلکه لازم است اطلاعاتی در مورد علایق و سلایق مردم این کشورها به دست آورید.

استفاده از هوش مصنوعی برای گسترش بازار و ورود به بازارهای جدید

تجزیه و تحلیل داده‌های سایت‌ها فرصت مناسبی برای گسترش بازار و فراهم کردن امکانات برای ورود به بازارهای جدید است. فراموش نکنید که مدل‌سازی کسب و کار و پیش‌بینی نیازها و سلایق مشتریان مهمترین گام برای رشد و توسعه کسب و کار شما خواهد بود. البته توجه داشته باشید که امروزه گسترش استفاده از الگوریتم‌های هوش مصنوعی امکان تحلیل اطلاعات و داده‌های سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی را تا میزان زیادی تسهیل کرده است. همین الگوریتم‌ها می‌توانند امکان گسترش بازار و ورود به بازارهای جدید را برای کسب و کارهای نوپا فراهم کنند. البته لازم به ذکر است که پیش‌بینی بازار برای ورود به بازارهای جدید و ایجاد نیاز در مخاطب نیازمند استفاده از روش‌ها و ابزارهای دیگری است.

بالا بردن سطح آگاهی با شناسایی مخاطبان هدف و تسهیل فرآیند فروش

می‌توان گفت تیم بازاریابی هر کسب و کاری مهمترین بخش از فعالیت‌های فرآیند فروش را پیش می‌برد. بنابراین برای تسهیل فرآیند فروش کسب و کارها لازم است که تیم فروش به کمک تیم بازاریابی به شناسایی مخاطبان هدف بپردازد. افزایش آگاهی و اطلاعات در مورد مخاطبان هدف و تحلیل اطلاعات آن‌ها به کمک الگوریتم‌های هوش مصنوعی می‌تواند گام موثری در جهت پیشبرد اهداف برندها و کسب و کارها باشد. بنابراین برای تبدیل شدن به یک کسب و کار موفق لازم است با شناسایی مخاطبان هدف و تحلیل اطلاعات آن‌ها سعی کنید با پیشنهاد محصولات مورد علاقه‌ی هر مشتری فرآیند فروش محصولات خود و خرید مشتری را لذت بخش‌تر کنید.

آنچه که گفته شد تنها اشاره‌ی کوچکی به نقش الگوریتم‌های هوش مصنوعی در فرآیند فروش، بازاریابی و طراحی محصول است. به عنوان یک کسب و کار مدرن لازم است که با افزایش آگاهی خود در زمینه‌ی تحلیل اطلاعات و بزرگ داده‌ها سعی کنید به پیش‌بینی نیازهای مشتریان و بازار بپردازید. این امر به شما کمک خواهد کرد که همواره از پیشگامان بازار باقی بمانید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی, بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

راه رسیدن به اهداف شغلی

با ترفندهای موثر برای تحقق اهداف کاری آشنا شوید


رسیدن به اهداف کاری

همه آنهایی که میخواهند به قله موفقیت برسند اهداف خود را از قبل مشخص کرده و برای رسیدن به آن تلاش میکنند اما چگونه میتوان این تلاش ها را بهینه کرد؟

به گزارش آلامتو و به نقل از روزیاتو؛ همه ما دوست داریم در زندگی خود برنامه ریزی کرده و بر اساس آن قادر به تحقق اهدافمان باشیم. اینکه بدانیم در طول هفته چه کارهایی باید به اتمام برسند، یا تعیین ضرب الاجل برای مسایل گوناگون کاری مواردی هستند که به موفقیت هر چه بیشتر افراد در زندگی کمک می کنند.

همه تقریبا می دانیم که برنامه ریزی کردن کار چندان سختی نیست اما مصیب اصلی زمانی آغاز می شود که مجبور هستیم مطابق آن رفتار کرده و به هدفی که تعیین کرده ایم وفادار بمانیم. یعنی در واقع مدیریت کردن برنامه‌ریزی از تعیین آن سخت تر است.

از این رو شاید بد نباشد تا با ۳ ترفند موثر مدیران مشاغل گوناگون آشنا شوید تا بدانید که چگونه می توان برای تحقق اهداف کاری خود تعیین مسیر کرده و در راستای آن گام برداشت و در نهایت به پیروزی دست یافت!

برای این منظور پیشنهاد می کنیم تا ادامه مطلب را از نظر بگذرانید.

۱. تمرکز خود را افزایش دهید

تمرکز، شفافیت و نظم لازم برای تصمیم گیری را مهیا کرده و کمک می کند تا اهداف مهم شغل خود را به انجام برسانید. نتیجه جمع کردن حواس و دوری از حواشی غیرضروری تعیین مسیر درست و کوتاه برای رسیدن به موفقیت است.

تمرکز بالا به این سوال ذهنی پاسخ می دهد که: برای انجام برنامه ها، چه کارهایی باید انجام صورت بگیرد؟

ساده بگیرید:

  • به ساده سازی استراتژی ها، معیارها و فعالیت ها بیاندیشید.
  • از قانون ۸۰ به ۲۰ برای تمرکز روی ۲۰ درصد موارد ضروری هدف خود استفاده کنید.

اولویت خود را تعیین کنید:

  • در وهله اول مشخص کنید که در حال حاضر مهم ترین هدف شما در کار چیست و بر اساس آن برنامه ریزی کنید.
  • اولویت خود را با مسایل مهم سازمان همگام کنید.
  • از تیم خود بپرسید: در حال حاضر چه کاری برای انجام دادن از همه مهم تر است؟

زمان نه گفتن را بدانید:

  • برای فیلتر کردن موقعیت های جدید، مانع تصمیم گیری تعیین کنید.
  • به کارها، فعالیت ها، گزارش ها و قرارهای ملاقاتی که مستقیما با اهداف شما همگام نیست، نه بگویید.
  • از این ۴ فرمول استفاده کنید: انجام دهید، واگذار کنید، معوقه کنید، یا آن را رها کنید.

۲. شایستگی شخصی خود را ایجاد کنید

منظور از شایستگی در این جا این است که از همه مهارت های خود، سیستم ها، فرایندها، ابزار و افراد گروه برای تحقق اهداف کمک بگیرید. نتیجه آن تعیین، انجام و دستیابی به خواسته هاست.

چگونه می توان اهداف و استراتژی های خود را انجام داد؟

برای استعدادهای خود ارزش قائل شوید:

  • از روند مصاحبه ای ۳×۳×۳ استفاده کنید: ۳ نفر با ۳ نامزد در سه موقعیت مختلف مصاحبه کنند.
  • کارهای ارزشمند کارمندان را به عنوان پاداش همیشگی در نظر بگیرید.
  • موفقیت را در ۴ مرحله به کارمندان بیاموزید: توضیح دادن، پرسیدن، درگیر شدن و قدردانی.

سازمان یافته رفتار کنید:

  • از سیستم های کاری تکرارشونده استفاده کنید.
  • قوانین مشخص برای کارها تعیین نمایید.
  • ایده های جدید و کوچک رابه صورت روزانه با همکاران در میان بگذارید.

دیدگاه خود را متعادل کنید:

  • به دنبال اطلاعات عمومی و دانش تخصصی در رابطه با فعالیت های خود باشید
  • عواملی که موجب تاخیر یا پیشرفت کار می شوند را شناسایی کنید.
  • تمامی امتیازات و پاداش ها را به صورت واضح روی تابلوی امتیازات بنویسید.

اشتیاق خود را زیاد کنید

هیجان و اشتیاق حس وابستگی ایجاد می کند. همچنین به افزایش ارتباط موثر بین همکاران و همکاری بیشتر آن ها با هم کمک می کند. همچنین اشتیاقاین سوال را انجام می دهد که چرا باید برنامه های خود را انجام دهیم؟

انجام امور با جزئیات کامل

  • هر کاری را به اهداف بزرگ تر ربط دهید.
  • همیشه به ۴ سوال اساسی پاسخ دهید.
  • برای پیشگیری از چرخه سکوت، با هیجان با اطرافیان در ارتباط باشید.

کارهای دلخواه را انجام دهید

  • ادب و احترام خود را نشان دهید
  • از کارها و افرادی که آن ها را به انجام رسانده اند، تقدیر کنید
  • بقیه را با سه کلمه ساده تشویق و ترغیب کنید

ارتباط برقرار کنید

  • از آداب و رسوم معنی‌دار استفاه کنید.
  • برای تیم خود همیشه در دسترس باشید.
  • خودتان باشید و ادای کسی دیگر را در نیاورید.

پس از بالا بردن تمرکز، شایستگی خود را نشان داده و اشتیاقتان را شعله‌ور کنید تا بدین طریق بذرهای موفقیت شما در آینده کاشته شوند. در ابتدا شاید نتیجه واضحی از این روند مشاهده نکنید، اما مطمئن باشید که در پشت ماجرا رشد تضمین شده ای در حال وقوع است.

با وفاداری به برنامه ریزی های خود و ساخت نیروهای فزاینده، چرخه ای از موفقیت های خودمحور را ایجاد خواهید کرد.

امروز بکارید و فردا برداشت کنید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : روزیاتو


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

چرا باید برنامه نویسی یاد بگیریم؟

برنامه نویسی

اگر یادگیری زبان جدید برای شما سخت است شاید بهتر باشد حداقل یک زبان برنامه نویسی را یاد بگیرید تا بتوانید از این طریق مهارت های شخصی بهتری داشته باشید.

استیو جابز معتقد بود که تمام مردم باید برنامه نویسی یاد بگیرند، چون برنامه نویسی به شما یاد می‌دهد که چگونه فکر کنید. اهمیت برنامه نویسی در دنیای امروز که همه چیز وابسته به تکنولوژی و کامپیوتر است، بالا رفته است. در این مطلب ۵ مورد از دلایل اهمیت برنامه نویسی قید شده است.

به گزارش آلامتو به نقل از زومیت؛ ماشین‌های بدون راننده، هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء از مواردی هستند که به تازگی در دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم، وارد شده‌اند. گفتگو‌‌های جدیدی بین مردم رواج پیدا کرده‌ است که زبان برنامه نویسی به زبان مشترک آینده تبدیل خواهد شد.

با وجود اینکه اتوماسیون و نرم‌افزار‌ها، میلیون‌ها نفر را از کار‌ بیکار کرده‌اند، ولی موقعیت‌‌های شغلی جدیدی را هم به وجود آورده‌اند. به همین جهت هنوز هم مشاغل فراوانی هستند که کامپیوتر و روبات‌ها از انجام آن‌ها عاجز هستند.

حتی پیشکسوتان در زمینه‌ی پردازش ابری هم از اهمیت و پتانسیل بالای برنامه نویسی با خبر هستند. اوایل سال قبل، لیلا سِکا مدیر ارشد در Salesforce (شرکت سان‌فرانسیسکویی که در زمینه‌ی پرداش ابری فعالیت می‌کند)، در مصاحبه‌ای با بیزینس انسایدرز اذعان کرد که ندانستن برنامه نویسی از بزرگ‌ترین اشتباهات زندگی اوست.

او همچنین می‌گوید:

کد و برنامه نویسی، زبان کامپیوتر است؛ من می‌خواهم با کامپیوتر صحبت کنم و زبانش را یاد بگیرم. یادگیری برنامه نویسی باعث موفقیت بیشتر در کار من خواهد شد.

باید این حقیقت را در نظر گرفت که همه‌ی مردم دوست ندارند که توسعه‌دهنده یا مهندس نرم‌افزار بشوند. پیتر ارجنت مؤسس Code Factory در سیدنی، اعتقاد دارد، کسانی برنامه نویسی را به عنوان هدف دنبال می‌کنند که ایده‌ای برای کوتاه کردن یا ساده کردن فرآیند‌های کاری خود دارند.

پیتر باور دارد:

زمانی که برنامه نویسی یا کد‌نویسی را در تک تک ابعاد زندگی خود ( مهارت، دانش و تجربه در زمینه‌های دیگر زندگی) نهادینه می‌کنید، هر کدام از این بُعد‌ها، قدرتمند‌تر و هدفمند‌تر از قبل می‌شوند.

می‌توان نتیجه گرفت که فرقی نمی‌کند در چه زمینه‌ای مشغول به کار هستید؛ آیا حساب دان هستید یا پیمان‌کار، آیا هنری هستید یا آموزگار! دانستن برنامه نویسی سبب برتری شما نسبت به دیگران می‌شود. در این مقاله قصد داریم ۵ مورد از مزیت‌های یادگیری برنامه نویسی را مطرح کنیم که حتی باعث می‌شود شما در شغل فعلی خود هم پیشرفت داشته باشید.

۱. تفکر خلاقانه در لحظات بحرانی

در حال حاضر،‌ اکثر مدیران اجرایی در تلاش برای پیدا کردن راه حلی برای افزایش سود‌دهی و کاهش هزینه‌های جانبی هستند. باید این موضوع را در نظر گرفت که کد‌نویسی و تکنولوژی، تأثیر به‌سزایی در سازمان‌دهی و کنترل بخش‌های مختلف یک کسب‌و‌کار دارد و ورود آن، سبب می‌شود که فرد با دید حساس‌تری پروسه‌های جاری را دنبال کند و به دنبال راه‌حل‌های خلاقانه‌تری برای بهبود راندمان‌ کاری باشد. پیتر این موضوع را به روشی ساده‌تر بیان می‌کند:

حسابدار شرکت ما، مجبور بود که برای نشان دادن گزارشات به مشتری‌ها، اطلاعات چندین سیستم را ثبت و ضبط کند و این اطلاعات را به روی کاغذ بیاورد و ارقام را با دست جا‌به جا کند. او همیشه به دنبال راهی آسان‌تر برای انجام این کار بود و بعد از آشنایی با ساخت نرم‌افزار، اهمیت برنامه نویسی برای او مشخص شد که چگونه در افزایش روند کار‌ها به او کمک می‌کند.

متخصصین اعتقاد دارند که کد‌نویسی یا برنامه نویسی، بیشتر بر پایه‌ی فنون خلاقیت است تا علوم کامپیوتری. در حقیقت برنامه‌نویسان (توسعه‌دهندگان) همانند هنرمندان، خالق و سازنده‌ی یک اثر هستند و نتیجه‌ی کار آن‌ها مرتبط با طرز بیانشان است. برنامه نویسی شما را مجاب به تجربه و آزمایش ایده‌های جدید می‌کند. پیتر نظرش را در این زمینه این‌‌گونه بیان می‌کند:

کد‌نویسی، کاری بسیار خلاقانه است. خلاقیت نه از بُعد هنرمندانه؛ بلکه از این بُعد که شما چیزی را خلق کرده‌اید که قبلا وجود نداشته است. با استفاده از چندین ابزار، نرم‌افزاری را خلق کرده‌اید که توسط جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرد و یا کاری را بهبود می‌بخشد.

۳. تکنیک حل مشکل

دانستن علم برنامه نویسی به شما دیدگاه یک مهندس‌ نرم‌افزار را می‌دهد و به شما می‌آموزد که چگونه دید کامپیوتری داشته باشید و مشکلات را از آن منظر حل کنید. زبان برنامه نویسی بر پایه‌ی منطق، الگوریتم و ریاضیات است و به شما آموزش می‌دهد که برای حل مشکلات بزرگ، لازم است که آن‌ها را به بخش‌های کوچگتر تقسیم کنید تا آسان‌تر حل شوند. پیتر می‌گوید:

شما هیچ وقت یک برنامه را صرفاً برای ساخت یک برنامه نمی‌سازید. شما باید به مشکلی که می‌خواهید حل کنید توجه داشته باشید که آیا این مشکل برای مردم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که بخواهند از برنامه شما استفاده کنند!؟ و اگر این مشکل همگانی است، برای حل آن باید به دنبال بهترین راه حل باشید.

هیچ فایده‌ای در ساخت برنامه‌ای نیست که هزاران کار را انجام دهد و بعد از گذشت ۲ سال مشخص شود که جواب‌گوی نیاز هیچ کس نیست. شما به عنوان توسعه‌دهنده باید مهم‌ترین مشخصه این برنامه را انتخاب کنید و بتوانید آن را مطابق نیاز مردم تغییر دهید.

۴. درک بهتری از تکنولوژی

در عصر حاضر که تکنولوژی در حال بلعیدن همه چیز است، درک بهتر از آن مزیت بزرگی محسوب می‌شود. دانستن تکنولوژی (به طور مثال استفاده‌ی کاربردی از تلفن‌های هوشمند و برنامه‌ها) سبب عوض شدن نگرش انسان به این دنیا می‌شود. کد‌نویسی نه تنها به شما طریقه‌ی ساخت یک برنامه را شرح می‌دهد، بلکه شما را از سرعت بالای توسعه تکنولوژی آگاه می‌سازد و به شما می‌آموزد چرا یک برنامه ساخته شده است؟ چرا سازندگان، این برنامه را ساخته‌اند و چرا دیگران این موقعیت را برای ساخت این برنامه درک نکرده‌اند؟ پیتر در این باره می‌گوید:

وقتی که علم کد‌نویسی را فرا می‌گیرید، دید جدیدی به دنیا خواهید داشت. زمانی که می‌فهمید چه کار‌هایی را می‌توان با برنامه نویسی انجام داد، درک بهتری از تکنولوژی که در تمام زندگی شما تأثیر می‌گذارد، خواهید داشت. بعد از آن می‌دانید که وقتی وارد صفحه‌ی فیسبوک می‌شوید، چه چیزی‌هایی در پشت پرده اتفاق می‌افتد.

۵. توانایی در گفتار تخصصی

یادگیری یک زبان برنامه نویسی (فرقی نمی‌کند چه زبانی باشد، خواه به سادگی HTML یا به سختی ++C) برقراری ارتباط شما را با توسعه‌دهنده‌ها آسان‌تر می‌کند. همچنین یادگیری برنامه نویسی به درک و حل الگوریتم‌های پیچیده، ارتباط و انتقال مفاهیم پایه و اساسی کمک شایانی می‌کند. اهمیت این موضوع را پیتر این‌گونه بیان می‌کند:

اگر مدیران اجرایی بتوانند ایده‌های خود را به صورتی به تیم توسعه‌دهنده انتقال دهند که در حد و سطح دانایی (به زبان خودشان، زبان برنامه نویسی) آن‌ها باشد، توسعه‌‌دهندگان بهتر و سریع‌تر خواسته‌های مدیران را درک‌ می‌کنند. همچنین مدیران با اطلاعات و زبان تخصصی آشنا می‌شوندو توسعه‌دهندگان هم بهتر می‌توانند به مدیران مراحل ساخت، طراحی و پیکره‌ی برنامه را به زبان تخصصی شرح دهند.

در دنیایی که تکنولوژی حرف اول را می‌زند، دانستن زبان برنامه نویسی از اهمیت بالایی برخوردار است. در حال حاضر تکنولوژی در تمام شاخه‌‌ها (چه هنر، صنعت، پزشکی، کسب‌وکار و غیره) وارد شده است؛ به همین جهت دانستن زبان‌ برنامه نویسی به همه توصیه می‌شود. استیو جابز هم این گونه اهمیت برنامه نویسی را بیان می‌کرد:

تمام مردم باید برنامه نویسی یاد بگیرند؛ چون برنامه نویسی به شما یاد می‌دهد که چگونه فکر کنید

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

موفقیت بدون مدرک تحصیلی دانشگاهی

رسیدن به موفقیت بدون مدرک دانشگاهی success

بررسی لیست ثروتمندترین افراد دنیا به خوبی نشان می دهد که مدرک دانشگاهی برای رسیدن به موفقیت به هیچ وجه ضروری نیست.

طی کردن مسیر موفقیت بدون داشتن مدرک دانشگاهی دشوار است اما مسیری است که بسیاری افراد موفق در طول تاریخ آن را برگزیده‌‌اند. بازار کار در شرایط اقتصاد کنونی به کندی رشد می‌کند و ۵۱ درصد از افرادی که مدرک دانشگاهی دارند، مشغول به کاری هستند که مرتبط با مدرک دانشگاهی آن‌ها نیست.

به گزارش آلامتو به نقل از زومیت؛ دانشگاه تنها مسیر موفقیت نیست و اگر شما نیز برنامه‌ای برای ورود به آن ندارید، ما ۶ راه‌کار برای موفقیت شما پیشنهاد می‌کنیم:

۱. از طریق تحقیق و جست‌و‌جو اطلاعات خود را بالا ببرید

گوگل امروزه همانند یک مدرسه عمل می‌کند، با یک جست‌و‌جوی ساده و صرف اندکی وقت می‌توانید هر آنچه را که می‌خواهید در اینترنت بیابید و در مورد آن اطلاعات جدید کسب کنید.

راه‌کارهای بسیاری برای کسب دانش بدون نیاز به ورود به دانشگاه وجود دارند. مجلات، کتاب‌ها و وبلاگ‌های مرتبط به صنعت را مطالعه کرده، شروع به فعالیت در وبلاگ‌ها و انجمن‌های مرتبط با صنعت کنید. حتی می‌توانید در دوره‌های مختلف که توسط دانشگاه‌ها برگزار می‌شوند نیز شرکت کنید و اطلاعات مفیدی بدست آورید.

۲. تجربه اندوزی کرده و جایگاهی محکم برای خود ایجاد کنید

دانش شما به تنهایی کمکی به شما نخواهد کرد. هر چه می‌توانید زمان بیشتری برای کسب تجربه و محکم کردن جایگاه خود، صرف کنید.

تا می‌توانید وقت خود را صرف کسب تجربه کنید

برای کسب تجربه خود را محدود نکرده و وقت خود را به طور کامل صرف انجام کارهای داوطلبانه و غیرمعمول نکنید. ریسک کنید و گام‌های لازم برای پیشرفت را محکم بردارید.

راه‌های فراوانی برای کسب تجربه وجود دارد. اگر ایده‌ای خوب دارید سعی کنید برای عملی کردن آن سرمایه‌گذار مناسب بیابید، با افراد باتجربه قرار ملاقات بگذارید و در همایش‌های مرتبط با زمینه‌ی کاری خود شرکت کنید. حتی می‌توانید کسب و کار کوچکی راه بیاندازید و کسب تجربه کنید.

هر یک از روش‌ها را که می‌خواهید انتخاب کنید، اما ابتدا مطمئن شوید روشی که برگزیده‌اید، تجربه‌ی شما را بیشتر کرده و جایگاه شما را مستحکم‌تر می‌کند.

۳. به کسب مهارت‌های مهم بپردازید

چون شما به دانشگاه نمی‌روید دلیلی ندارد که به کسب توانایی‌های مختلف نپردازید. در واقع، کارفرمایان امروزه به دنبال استخدام افرادی با توانایی‌های بالا هستند.

بنابر نتایج تحقیقات، بیشتر کارفرمایان انتظار دارند شما ویژگی‌هایی مانند تلاش زیاد، قابلیت اعتماد، خلق و خوی مناسب و قابلیت کار تحت فشار را دارا باشید. بهترین روش برای بدست آوردن این ویژگی‌ها، کسب تجربه است. برای نشان دادن این قابلیت‌ها، دستاوردهای خود را ثبت کنید تا بتوانید با استناد به آن‌ها به کارفرمای خود شرح دهید که چگونه مسئولیت‌های بیشتری را پذیرفته و تلاش‌هایی بیش از حد انتظار، از خود نشان داده‌اید. این دستاوردها می‌توانند به کارفرمای شما نشان دهند که شما توانایی موفقیت در کار مورد نظر را دارید.

۴. به گروه افراد باتجربه و پرانگیزه بپیوندید

یکی از اسرار موفقیت، تشکیل گروهی از افراد با تجربه است که بتوانند به شما در طی کردن مسیر آینده‌تان کمک کنند. با افرادی که می‌خواهید در آینده موقعیتی مانند موقعیت آن‌ها را داشته باشید، در ارتباط باشید، راز موفقیت آن‌ها را یاد بگیرید و از تفکرات‌شان استفاده کنید.

همیشه می‌توانید افراد باتجربه و مربیان خوب بیابید

در حالی که در جست‌و‌جوی فردی باتجربه هستید سوالاتی از خود بپرسید و به آن‌ها پاسخ دهید تا به شما در پیدا کردن فرد مناسب کمک کنند. به عنوان مثال نیاز به فردی با ده‌ها سال تجربه دارید یا در جست‌و‌جوی فردی هستید که شرایط کنونی شما را تجربه کرده باشد.

افراد باتجربه و مناسب را به راحتی می‌توانید بیابید. به شرکتی که آرزوی کار در آن را دارید مراجعه کنید، در اینترنت با افراد باتجربه در ارتباط باشید و از هر موقعیتی برای ارتباط با این افراد استفاده کنید.

۵. در مسیر خود مصمم باشید

در طی بازه‌ی کاری خود با افرادی مواجه خواهید شد که موفقیت شما بدون مدرک دانشگاهی را غیرممکن، می‌دانند. این وظیفه‌ی شماست که خود را ثابت کنید و به آن‌ها نشان دهید که در اشتباه هستند.

در مسیر خود با شکست‌هایی مواجه خواهید شد که تنها راه غلبه بر آن‌ها داشتن انگیزه و پشت‌کار زیاد است. وقتی احساس شکست می‌کنید، لیستی از دستاوردهای خود بسازید و هدف‌های آینده خود را به خودتان یادآوری کنید. با تفکر مثبت و داشتن نقشه‌ا‌ی مناسب، همواره انگیزه‌ی خود برای ورود به این مسیر پر فراز و نشیب را به یاد خواهید داشت مصمم به راه خود ادامه خواهید داد.

۶. گزینه‌های پیش روی خود را بشناسید

نداشتن مدرک دانشگاهی مانعی برای داشتن موقعیت‌های زیاد در آینده نخواهد بود اما باید این موقعیت‌ها را بشناسید.

برای مثال بنابر آخرین تحقیقات بهترین موقعیت‌های شغلی برای افراد با مدرک دیپلم، مدیریت انباری، مدیریت توزیع، مشاور املاک و ریاست شرکت‌های خصوصی پستی هستند.

اگر در جست‌و‌جوی شغلی بهتر هستید، می‌توانید کسب و کار کوچکی درست کنید، نویسندگی وبلاگ را انتخاب کنید یا به عنوان یک طراح گرافیکی کار کنید. برای این حرفه‌ها نیاز به جایگاهی محکم دارید تا به مشتریان احتمالی خود نشان دهید که چقدر پرانگیزه و با پشت‌کار هستید.

پیدا کردن مسیر مناسب و کسب موفقیت بدون داشتن مدرک دانشگاهی دشوار است اما غیرممکن نیست. اگر با برنامه پیش بروید و با افراد مناسب در ارتباط باشید می‌توانید موفقیت‌های چشم‌گیری بدست آورید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

مهارت های مکالمه افراد موفق

چگونه مکالمه بهتری داشته باشیم؟


conversational-habits

داشتن قدرت مکالمه بالا میتواند در هموار سازی برخی از موانع مسیر شما در رسیدن به موفقیت موثر باشد.

به گزارش آلامتو و به نقل از زومیت؛ چگونه می‌توانیم مکالمه‌ی بهتری داشته باشیم؟ به یاد داشته باشید که هنر خوب شنیدن به اندازه‌ی هنر صحبت کردن اهمیت دارد.

جن چین، رئیس مؤسسه‌ی علوم پزشکی لیاسون، در وب‌سایت کورا بیان کرده است:

اولین نکته برای داشتن مکالمه‌ی خوب ایجاد این احساس در دیگران است که خوب شنیده شده‌اند. ما بسیار روی مسئله‌‌ی بعدی که می‌خواهیم بگوییم تمرکز می‌کنیم و به جای توجه کامل به صحبت افراد در ذهنمان واکنش‌های شوخ‌طبعانه یا حتی تهاجمی طرح‌ریزی می‌کنیم. هنر گوش کردن به اندازه‌ی هنر صحبت کردن اهمیت دارد. زمانی که فردی احساس کند به طور کامل شنیده شده‌ است، در‌می‌یابد که شما به چیزی که می‌گوید اهمیت می‌دهید و این می‌تواند شما را به سخن‌گوی بهتر و فردی دوست‌داشتنی‌تر تبدیل کند.

دومین نکته برای داشتن مکالمه‌ی خوب، پرسیدن سؤالاتی است که برای شما اهمیت دارند یا در مورد آن‌ها کنجکاو هستید نه سؤالاتی که می‌خواهید شما را باهوش و نکته‌سنچ جلوه دهند. افراد شخصیت دیگران را از نوع پرسش‌های آن‌ها می‌سنجند، خواه سؤالی بی غل‌و‌غش و واقعی باشد یا تنها راهی برای نشان دادن استعداد و برتری پرسش‌گر. قطعا سؤال‌ها می‌توانند بی‌غرض و هوشمندانه باشند، به شرطی که علاقه و میزان جذب شدنتان را صادقانه بیان کنند.

سومین راه برای داشتن مکالمه‌ای خوب، تمرین کردن جنبه‌های تکنیکی ارتباط برقرار کردن است. اگر تمایل دارید که خیلی سریع صحبت کنید، سرعت صحبت کردنتان را کم کنید (افراد با تفکر بصری تمایل به این نوع صحبت کردن دارند). به سرعت و گام صحبت کردنتان توجه کنید. سرعت مکالمه را تعدیل کنید؛ مگر این که بخواهید عمدا مکالمه را آرام کنید یا سرعت ببخشید تا به طور کلی سطح ملاقات را بهبود بدهید. به یاد داشته باشید: اگر سرعت مکالمه را کاهش دهید، حرف شما تبدیل به نکته‌ی مهم مکالمه تبدیل خواهد شد؛ در نتیجه کاهش سرعت حرف زدن برای تغییر لحن، عمق یا مسیر مکالمه مفید است.

هنگامی که می‌خواهید صدای خود را پایین بیاورید تا فضا آرام شود، صدای خود را پایین بیاورید اما نه به حدی که آزاردهنده و باعث حواس‌پرتی شوید، برای مثال ایجاد صدای غیر عادی (الیزابت هولمز عمدا صدایش را کم می‌کرد تا جایی که صدای او غیرعادی می‌شد، در‌حالی‌که شاید منطق و هدف او تسلط بر صدایش بود). اگر به طور طبیعی صدای شما کم است و تمایل دارید تا قابل دسترس‌تر و دوستانه‌تر به نظر برسید، یک منظره یا هر چیزی که حال شما را خوب می‌کند را تصور کنید و لبخند بزرگی روی صورت خود بیاورید.

عبارات پر‌کننده‌ی «اوم، اوه، مثلا و فقط» را کاهش دهید. با مکث کردن بین کلامتان آشتی کنید و یاد بگیرید در دقایق کوتاه سکوت راحت باشید. نتیجه‌ی تحقیقی که اخیرا مطالعه کردم نشان می‌داد که عبارات پرکننده راه‌حلی برای مغز ما هستند تا کلمات صحیح را جستجو کند، در نتیجه من به طور مطلق نمی‌گویم عبارات پرکننده بد هستند. به هر حال استفاده از خط تفکر ثابت و استفاده‌ی کمتر از لغات اضافه نشان می‌دهد که شما کنترل مناسبی روی لغات مورد استفاده‌ی خود دارید و می‌توانید با بهترین لغات ایده‌های خود را بیان کنید.

مطالبی داشته باشید که در رابطه با آن‌ها صحبت کنید: زمان بحث مورد نظرتان و علایق افراد دیگر را در نظر بگیرید. لازم نیست همه‌ی مطالب از تجربیات شخصی خودتان باشد. (معمولا افراد ایده‌های ابتکاری اندکی دارند و حتی تعداد کمی از آن‌ها خردمندانه هستند.) اما می‌توان بینشی را که از دیگران یا از مطالعه کسب کرده‌اید بیان کنید و در یک مکالمه پلی برای ارتباط باشید. ممکن است در شروع، ارتباط‌دهنده یا پلی در مکالمه باشید نه یک گرداننده‌ی مکالمه.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : زومیت, فن بیان


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

درآمد زن بیشتر از مرد

women

تقریباً یک سوم زنان جامعه کار می‌کنند و از این بین خیلی‌ از آنها درآمدی بالاتر از شوهرانشان دارند. وقتی تعداد زنان و دخترانی که وارد دانشگاه می‌شوند، بیشتر از تعداد مردان و پسران باشد، وقتی این روزها خانم‌ها کارهایی که سابقاً منحصر به آقایان بود را هم در دست گرفته‌اند، و دیگر نقش زن در جامعه و خانواده به معنای خانه‌داری و بچه‌داری نیست، شغل‌ها و درآمد بهتری هم در اختیارشان قرار گرفته است.

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ برای کنترل این تغییرها هیچ قانونی وجود ندارد. در حال حاضر، در هر زوجی که درآمد زن بیشتر از مرد باشد، نوعی زندگی خانوادگی شکل می‌گیرد که با آنچه ما از کودکی دیده و شنیده‌ایم متفاوت است. گاهی‌اوقات زوج‌ها وقتی می‌بینند که هرکدام به نقش سنتی خود وفادار بوده‌اند، حتی وقتی این نقش‌ها دیگر عملی یا حتی انسانی نیستند، تعجب می‌کنند؛ زنی که ۱۳ ساعت را در محل‌کار می‌گذراند، واقعاً نمی‌تواند وقتی به خانه برگشت سر گاز برود، غذا درست کند یا لباس‌ها را بشوید.

و بااینحال، توزیع دوباره نقش‌ها و مسئولیت‌ها در خانواده‌ به سادگی‌ این جمله نیست که، «تو زباله رو را بذار دم در، من زمینو تی می‌کشم.» این مسئله معمولاً به اعتقادات ریشه‌ای افراد درمورد اینکه که هستند برمی گردد و به اینکه چگونه و با انجام چه کارهایی میتوانند نشان دهند که افرادی بالغند. واکنشی که افراد به این چیزها دارند معمولاً شدیداً غیرمنطقی است، حتی برای خودشان!

افرادیکه درمورد روابط تحقیق و مطالعه می‌کنند هم درمورد این موضوع بررسی کرده‌اند. آنها متوجه شده‌اند که بااینکه مردهایی که خانم‌های شاغل دارند، بیشتر از قبل مسئولیت‌های خانه را بر عهده می‌گیرند، اما هنوز پنج ساعت در روز عقب‌تر هستند. در خانواده‌هایی که بچه دارند، این شکاف عمیق‌تر است، به این صورت که خانم‌ها معمولاً ۱۷ ساعت در هفته بیشتر از همسرانشان به مراقبت از بچه‌ها و کارهای خانه می‌پردازند.

فقط زمانیکه درآمد زن دقیقاً معادل درآمد مرد خانه می‌شود است که مرد تلاش بیشتری به کار می‌گیرد. بعضی محققان کنجکاوانه متوجه شده‌اند که وقتی درآمد زن به طور قابل‌ملاحظه‌ای بالاتر از مرد خانه باشد، مرد تمایل کمتر و کمتری برای شرکت در کارهای خانه نشان می‌دهد و اگر کفه ترازو کسب درآمد از طرف زن سنگین‌تر باشد، آنها بیشتر به دنبال تاکید دوباره نقش‌های سنتی‌شان خواهند بود. احتمالاً خانم‌ها نیاز دارند که تصور کنند می‌توانند به مردشان برای مراقبت از آنها تکیه کنند و مردها هم نیاز دارند که فکر کنند قدرت مدیریت خانه را دارند تا احساس مردانگی کنند. البته این موضوع نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.

دلیل آن هر چه که باشد، اگر شما اولین زوج در تاریخچه خانواده هستید که درآمد زن بیشتر از مرد است، چند نکته برایتان داریم:

۱. یادتان باشد شما پیشگام هستید.

افراد کمی در خانواده‌هایی بزرگ شده‌اند که در آن درآمد مادر بیشتر از پدر بوده است. به همین علت، بیشتر افرادی که اکنون در نیروی کار هستند در خانواده‌هایی پرورش یافته‌اند که نه تنها بیشتر هزینه‌های خانواده را پدر تقبل می‌کرده‌است بلکه بیشتر تصمیم‌گیری‌های مهم نیز با او بوده است. درست است که توانایی یک مرد برای دست‌تنها حمایت کردن از خانواده‌اش مایه افتخار نسل قبلی بوده است اما این هم درست است که افتخاری که با پول درآوردن به دست می‌آمد موجب این تصور می‌شد که حرف شوهر در خانه باید ارزش بالاتری داشته باشد. به همین علت بود که معمولاً پدر خانواده حرف اول را می‌زد و نقش بقیه افراد همیشه پشت سر او قرار داشت. البته کسانی هم بودند که با این درجه‌بندی و نقش‌ها موافق نبودند.

اما امروز اینطور نیست. حتی سرسخت‌ترین سنت‌گراها هم می‌دانند که چنین تصورات و ایده‌های خشکی دیگر خریدار ندارد و نظرات زن‌های شاغل هم درست به اندازه همسرانشان باید در نظر گرفته شود.

۲. به خاطر داشته باشید که مسئله حجم کار است نه کارکنان!

بهترین روش برخورد برای زوج‌ها در چنین موقعیتی این است که بدانند در کنار هم هستند. مشکل کنترل حجم دو کار، دو بچه و انبوهی از لباسهای نشسته است. مشکل این نیست که چه کسی چقدر پول به خانه می‌آورد. باید کنار هم ببینید هر هفته چه کارهایی باید انجام شود تا همه اعضای خانواده شاد و ایمن زندگی کنند و امور خانه هم با نظم و ترتیب جلو رود. به جای اینکه به این فکر کنید که هر کدام از شما چه کارهایی باید انجام دهد، روی این تمرکز کنید که چطور در کنار هم همه کارها را به انجام برسانید، طوری که برای هر دو شما عادلانه باشد.

۳. پول را از حرف‌های روزمره خارج کنید.

مهم نیست که یکی از شما ۲۲ میلیون در سال درآمد دارد و آن دیگری ۲۲۰ میلیون. مهم این است که هر دو شما کار می‌کنید و هر دو شما ساعت‌های روز و هفته‌تان را به خانواده اختصاص می‌دهید.

۴. حرف بزنید!

این مشکلات در یک نشست گفتگو حل نمی‌شوند. همچنین نمی‌توانید تصور کنید که تقسیم کارهای خانه، پول و قدرت تصمیم‌گیری به خودی خود حل می‌شود. این مسائل با احساسات درگیر است. ذهن هر زوج با الگوهای سنتی، انتظارات و توقعات خودشان و والدینشان برای موفق بودن، و نظرات خودشان و نسل کنونی درمورد یک مرد یا زن واقعی بودن، درگیر است. این مسائل ساده نیست و معمولاً به طرقی پیچیده و عجیب پیش می‌آیند. ممکن است فکر کنید که فقط درمورد اینکه چه کسی در خانه پیش فرزندتان که آبله‌مرغان گرفته بماند، حرف می‌زنید. اما وقتی بحث داغ می‌شود، صحبت به اینجا می‌رسد که کدامیک از شما والدین بهتری است، چه کسی بیشتر توجه می‌کند، شغل چه کسی کم‌اهمیت‌تر است، یا کی درآمد بالاتری دارد. یک نفس عمیق بکشید و سعی کنید این احساسات پیچیده را درست تجربه کنید. والدین باید با هم دوست باشند و درکنار هم آرامش و راحتی را برای خانواده تامین کنند.

۵. درمورد تصمیم‌گیری‌های مالی صحبت کنید.

در نسل‌های قبلی، پول درآوردن بود که تعیین می‌کرد چه کسی تصمیم‌گیری‌های مالی را انجام می‌دهد. شما بعنوان زوج‌های پیشگام باید درمورد این تصمیم‌گیری‌ها با هم بحث کنید — که البته بهتر است زمانی باشد که هیچ تصمیم مهمی لازم نیست آن زمان گرفته شود. در این مورد حرف بزنید که در خانواده هر کدامتان تصمیمات چگونه اتخاذ می‌شد و نتایج هرکدام چه بوده است. وقت بگذارید و در این مورد حرف بزنید که درآمد هر کدامتان چقدر است؟ به چه حساب‌های بانکی نیاز دارید؟ کدامتان به کدام هزینه‌ها و پول‌ها دسترسی دارید؟ قبض‌ها چطور باید پرداخت شوند؟ کدام تصمیمات مالی را باید به تنهایی و کدام‌ها را در کنار هم بگیرید؟ و اگر باز هم بحث احساسی شد، بدانید که دیگر درمورد مسائل مالی حرف نمی‌زنید. وارد مسائل عمیق‌تری شده‌اید.

۶. برای کمک گرفتن از متخصص تردید نکنید.

اینکه مسائل مالی بخواهد یک رابطه خوب را خراب کند واقعاً ناراحت‌کننده است. باید بدانید که مسائل حول محور پول و قدرت، برای اکثر افراد مسائلی کهنه و عمیق هستند. اگر متوجه شدید که شما و همسرتان مدام سر بحث‌ها مالی، تصمیم‌گیری‌ها و کارهای خانه مشاجره می‌کنید، به این نتیجه نرسید که مشکل همسر شماست. ممکن است به یک مشاور متخصص و بی‌طرف نیاز داشته باشید که احساسات، برخوردها و رفتارهای هرکدام از شما را بررسی کند. یک مشاور خوب می‌تواند به شما کمک کند کنار هم باشید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو