چگونه حسادت را کنار بگذاریم؟

Jealousy

«چرا باید خودتان را با دیگران مقایسه کنید؟ هیچکس در این دنیا نمی‌تواند به خوبی شما، خود شما باشد!»

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ وقتی بعد از مدتی زندگی کردن در شهری دیگر دوباره به خانه برگشتم، ازاینکه بخواهم دوباره در جایی که زمان کودکی‌ام را آنجا گذراندم زندگی کنم و با دوستان قدیمی‌ام ارتباط برقرار کنم، اضطراب داشتم.

به تازگی رابطه احساسی‌ام برهم خورده بود و کار نویسندگی‌ام را هم رها کرده‌ بودم، اما دوستانم را می‌دیدم که به نظر موفق و شاد می‌رسیدند و همه چیز زندگی‌شان سر جایش بود.

اتفاقاتی که برایم افتاده بود همه اعتمادبه‌نفسم را گرفته بود ولی دوستانم سعی می‌کردند دورم را بگیرند تا بخاطر غم و غصه‌های این چند وقت اخیرم دچار افسردگی نشوم.

بااینکه عشق و حمایت آنها خیلی کمک حالم بود اما وقتی می‌دیدم که چطور هرکدام زندگی موفقی دارند، یک حس منفی دیگر به حس‌های منفی که داشتم اضافه می‌شد: حسادت.

حسادت احساسی بسیار موزی است، حسی که نواقصی که سعی می‌کنید پنهان کنید را به شما خاطرنشان می‌کند. حسادت یادآوری موفقیت‌هایی است که نداشته‌اید، تجربیاتی که نداشته‌اید، ارتباطاتی که دوست داشتید داشته باشید، هر چیزی که به شما احساس «کمتر» بودن می‌دهد.

ماه‌های بعد را به اینگونه مقایسه‌ها گذراندم – به زوج‌هایی که دست در دست هم در خیابان راه می‌رفتند، به کسانیکه به شغل‌های پردرآمدشان چسبیده بودند نگاه می‌کردم و خودم را در خانه‌های زیبایی تصور می‌کردم که بقیه توانایی خریدش را داشتند.

متاسفانه بااینکه از ته قلب می‌دانستم که دوست داشتم جایی جز اینجایی که الان هستم باشم، حسادت من را همان جایی که بودم خشکانده بود و من را فقط غرق در افکار «اگرها» کرده بود.

وقتی فهمیدم که شرایط زندگی‌ام تا وقتیکه خودم تغییر نکنم تغییر نخواهند کرد، متوجه شدم که میدان دادن به این حس مسموم نه تنها من را به جایی نمی‌رساند، بلکه بیشتر در چاه عمیق افسوس‌ها می‌انداخت. آنجا بود که راه من و حسادت از هم جدا شد و من به نکاتی بسیار عمیق و مفید رسیدم.

نکته ۱: داشتن حسی جز شادی برای موفقیت دیگران، شانس موفقیت و شادی خودم را مسدود می‌کرد.

طبق قانون جذب، با غوطه خوردن در فکر چیزهایی که دیگران دارند و شما ندارید، از آن حس نداشتن بیشتر به سمت خودتان جذب خواهید کرد. این یعنی چیزهایی که می‌خواهید داشته باشید را از خودتان دورتر می‌کنید.

اگر بتوانید برای شادی و موفقیت دیگران جشن بگیرید به جهان این پیام را می‌دهید که «من هم از این موفقیت به دست می‌آورم.»

همه چیز به انرژی احساسات شما بستگی دارد. ناراحت شدن بخاطر شادی دیگران اصلاً حس خوبی نیست بنابراین نمی‌تواند چیزهای خوبی را جذب خود کند. شاد شدن بخاطر موفقیت دیگران حس بسیار خوبی ، بنابراین به ایجاد خوبی‌های بیشتر هم برای شما و هم برای آن فرد کمک خواهد کرد.

نکته ۲: دیدن تجربیات مثبت دیگران من را در آستانه آن تجربیات قرار می‌داد.

با دیدن اینکه یکی از دوستانتان شغلی عالی با درآمدی فوق‌العاده دارد، ممکن است خیلی راحت دچار حسادت شوید. اما درمقابل اگر از این جهت به آن نگاه کنید که چنین شغل‌هایی وجود دارد، به شما هدف می‌دهد که به سمت آن بروید و امکانات بسیار زیادی که در جهان وجود دارد را به شما نشان می‌دهد.

همچنین به ما کمک می‌کند با این عقیده منفی جامعه مقابله کنیم: فرصت زیادی برای ما وجود ندارد. بنابراین اگر کسی به چیزی که ما می‌خواهیم دست پیدا کرده است، شانس اینکه ما هم به آن دست پیدا کنیم بسیار کم می‌شود.

واقعیت این است که اگر باور داشته باشید، همیشه برای همه افراد فرصت کافی وجود دارد. فقط باید به دنبال آن باشید.

نکته ۳: همه چیز در این دنیا موقتی است، همه چیز به طور مداوم در حال تغییر است.

اینکه بفهمید همه چیز موقتی است در همه قسمت‌های زندگی‌تان معجزه می‌کند مخصوصاً در مقابله با حسادت.

ثروتی که می‌بینید دوستتان تجربه می‌کند ممکن است طی یک سال از بین برود. رابطه احساسی فوق‌العاده‌ای که دوستتان دارد ممکن است طی یک ماه بر هم بخورد. شرایط ناهمواری که خودتان با آن دست و پنجه نرم می‌کنید، ممکن است طی یک روز از این رو به آن رو شود.

منظور من این نیست که با دانستن اینکه شادی و موفقیت دیگران همیشگی نیست احساس راحتی پیدا کنید. این فقط کمکتان می‌کند که بفهمید همه چیز دنیا برای همه آدمهاست. سختی‌ها فقط برای ما پیش نمی‌آید.

موقعیت و شرایط زندگی مدام در حال تغییر است. بنابراین اینکه وقت و انرژی زیادی از خودتان را صرف افسوس خوردن برای آن یا آرزو کردن برای چیزی بهتر کنید، فقط وقتتان را تلف می‌کند.

نکته ۴: قدردانی از چیزهایی که دارم فکر چیزهایی که می‌توانم داشته باشم را شیرین‌تر می‌کند.

اگر بتوانید قدر تجربیاتی که الان دارید را بدانید – حتی اگر در ظاهر تجربیاتی منفی باشند – ظرفیت بزرگتری در شما ایجاد می‌کند که تجربیات مثبت را بهتر تشخیص دهید.

شاید وضعیت کاری یا ارتباط احساسی‌تان نسبت به اطرافیانتان بهتر نباشد، اما با تلاش برای چیزهایی که در زندگی‌تان ایدآل نیستند، به چیزی بسیار بزرگ دست پیدا می‌کنید: رشد. و رشد برای تغییری که به دنبال آن هستید، در زندگی‌تان جا باز می‌کند.

حسادت تصوری نادرست در ذهن من ایجاد کرده بود: اینکه من «خوب» نیستم. از آن زمان متوجه شدم که سختی‌هایی که تجربه می‌کردم بخاطر این نبود که اشکالات من را نشان دهد، برای این بود که تجربیاتی کاملاً جدید از زندگی را در اختیار من قرار دهد که موجب پیشرفتم شود.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

مدیریت استراتژی روابط عمومی

مولفه‌های موثر در موفقیت استراتژی روابط عمومی


هر سازمانی که به روابط عمومی نیاز دارد باید برای مدیریت استراتژیک روابط عمومی دست به کار شود تا در زمان های خاص دچار مشکل نشود.

به گزارش آلامتو به نقل از ibazaryabi.com؛ تصور ذهنی مردم از نام و لوگوی برند شما یکی از مهمترین عواملی است که استراتژی روابط عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. زیرا در نهایت این تصور ذهنی مردم است که پذیرش یا رد یک برند و محصولات یک برند را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بنابراین هر برندی برای موفقیت باید تا جای ممکن برقراری ارتباطات سازنده با افراد تاثیر را جزو بخش اصلی استراتژی روابط عمومی خود قرار دهد. برای موفقیت استراتژی روابط عمومی مولفه‌های مختلفی باید مد نظر قرار گیرند که در ادامه به بررسی این مولفه‌ها می‌پردازیم.

۱. برقراری ارتباط با سایر کسب و کارها

برای اثربخشی و کارایی بیشتر استراتژی روابط عمومی لازم است که هر کسب و کاری با سایر کسب و کارهایی که در همین راستا فعالیت می‌کنند در ارتباط باشد. برای ایجاد انسجام در برقراری ارتباط و جلب اعتماد معمولا این ارتباط از طریق شبکه‌های ارتباطی و حساب‌های کاربری رسمی خود برند صورت می‌گیرد. به عنوان مثال اگر قرار است که ارتباط ایمیلی با سایر کسب و کارها برقرار شود بهتر است این ایمیل از طریق اکانت رسمی خود برند ارسال شود. به منظور برقراری ارتباطات موثرتر نیز بهتر است چک لیستی از تمام کسب و کارهایی که برقراری ارتباط با آن‌ها ضروری است، تهیه شود. این کار علاوه بر افزایش دقت، مدیریت امور ارتباطات توسط مسئول روابط عمومی را نیز بهبود می‌بخشد.

مدیریت روابط عمومی

برای اثربخشی و کارایی بیشتر استراتژی روابط عمومی لازم است که هر کسب و کاری با سایر کسب و کارهایی که در همین راستا فعالیت می‌کنند در ارتباط باشد.

۲. توجه به روابط رسانه‌ای

روابط رسانه‌ای در حقیقت روابط سازمان با مطبوعات و سایر رسانه‌های دیجیتال را تحت پوشش قرار می‌دهد. به منظور موفقیت در برقراری روابط رسانه‌ای اثربخش باید اشخاص صحیح و مناسبی را برای آغاز ارتباط انتخاب کنید. این امر باعث می‌شود تا اطمینان حاصل کنید که تصویر صحیحی از برند شما از طریق این رسانه‌ها ارائه می‌شوند. به یاد داشته باشید که پوشش رسانه‌ای مناسب و انتشار آگهی‌های مطبوعاتی مرتبط با کسب و کار شما یکی از مهمترین مسائلی است که بخش روابط عمومی برند شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بنابراین در استراتژی روابط عمومی باید مورد توجه قرار گیرد.

مدیریت روابط عمومی

به منظور موفقیت در برقراری روابط رسانه‌ای اثربخش باید اشخاص صحیح و مناسبی را برای آغاز ارتباط انتخاب کنید. این امر باعث می‌شود تا اطمینان حاصل کنید که تصویر صحیحی از برند شما از طریق این رسانه‌ها ارائه می‌شوند.

۳. تقویت روابط اجتماعی

در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کنید این نکته را همواره به یاد داشته باشید که جزئی از جامعه هستید. از این رو تقویت روابط اجتماعی می‌تواند تاثیر به سزایی در محبوبیت برند شما داشته باشد. بنابراین به عنوان یک مدیر روابط عمومی حرفه‌ای بهتر است مشارکت در کارهای اجتماعی مانند کارهای داوطلبانه، اقدامات حفاظت از محیط زیست، کمک به امور خیریه و حضور در جلسات آن‌ها را در اولویت استراتژی روابط عمومی سازمان خود قرار دهید. زیرا اکثر مردم و سازمان‌ها به سازمان‌هایی که در کارهای انسان دوستانه مشارکت می‌کنند اعتماد بیشتری دارند.

مدیریت روابط عمومی

در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کنید این نکته را همواره به یاد داشته باشید که جزئی از جامعه هستید. از این رو تقویت روابط اجتماعی می‌تواند تاثیر به سزایی در محبوبیت برند شما داشته باشد.

۴. مدیریت بحران

آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده‌اید که رویکرد کسب و کار شما هنگام مواجهه با موقعیت‌های غیر منتظره چگونه خواهد بود؟ به عنوان یک مدیر روابط عمومی حرفه‌ای باید مواجهه با شرایط عجیب و غیر منتظره را نیز به عنوان بخشی از استراتژی روابط عمومی سازمان خود در نظر بگیرید. زیرا مدیریت بحران بخش روابط عمومی برقراری ارتباطات اثر بخش حین مواجهه با شرایط دشوار و حفظ ارتباطات قبلی است. بنابراین اگر به عنوان یک مسئول روابط عمومی حرفه‌ای توانایی مدیریت بحران را در کسب و کار خود نداشته باشید. سازمان شما در شرایط سخت آسیب بیشتری خواهد دید.

مدیریت روابط عمومی

به عنوان یک مدیر روابط عمومی حرفه‌ای باید مواجهه با شرایط عجیب و غیر منتظره را نیز به عنوان بخشی از استراتژی روابط عمومی سازمان خود در نظر بگیرید.

۵. مدیریت رویدادها

می‌توان گفت برگزاری رویداد یکی از مهمترین ابزارهای بازاریابی است. به عنوان یک مدیر روابط عمومی موفق بهتر است این نکته را همواره به یاد داشته باشید که برنامه‌ریزی برای برگزاری رویدادهای آموزشی و یا حضور فعال در رویداد سایر کسب و کارها می‌تواند تاثیر به سزایی در رشد و توسعه برند شما داشته باشد. بنابراین بهتر است بودجه‌ی سالانه‌ای را برای برگزاری رویدادها در تدوین استراتژی روابط عمومی کسب و کار خود در نظر بگیرید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی, برندسازی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو

خوشبختی و زندگی در فراوانی

چگونه می‌توان در وفور زندگی کرد؟


زندگی در وفور و فراوانی

نظرتان درباره پول چیست؟ آیا پول خوشبختی می آورد؟ در این صورت به چقدر پول بیشتری نیاز دارید تا خوشحال باشید؟ آیا حدود ۲۵ درصد بیش از دارایی فعلی‌تان کافی است؟ چقدر افزایش حقوق شما را راضی خواهد کرد؟

در سال ۲۰۱۱، یک نظرسنجی در مرکز ثروت و نیکوکاری کالج بوستون انجام شد که نشان می‌داد متوسط ثروت خالص شرکت‌کنندگان آن، به ۷۵ میلیون دلار می‌رسد. به نظر می‌آید افرادی که ده‌ها میلیون دلار سرمایه دارند هم به‌اندازه‌ی ما درگیر نگرانی‌های مالی‌شان هستند و فکر می‌کنند اگر کمی بیشتر پول داشتند، این نگرانی‌ها رفع می‌شد.

نتیجه‌ی تحقیقات کالج بوستون، تأییدکننده‌ی نظرات پروفسور دانیل کانمن از دانشگاه پرینستون است که اعتقاد دارد پول، لزوماً به معنی خوشبختی روزانه‌ی مردم نیست. در کتاب «ذهنیت جدید شما نسبت به پول»، رابطه‌ی بین افزایش ثروت و رضایت خاطر آدمی مورد بررسی قرار گرفته است.

نویسنده‌ی این کتاب، برد هویت، مدیرعامل شرکت تریونت فایننشال، بزرگ‌ترین سازمان برنامه‌ریزی برای ثروت مسیحیان آمریکایی است. در این کتاب هویت و همکارش جیمز مولین سؤالاتی ازاین‌دست مطرح می‌کنند:

  • چه چیزی باعث می‌شود مردم در زندگی‌شان احساس وفور کنند؟
  • چگونه می‌توانید از ترس و ناامنی مالی رهایی پیدا کنید؟
  • چگونه می‌توانید به «ذهنیت کفایت» دست پیدا کنید؟

همان‌طور که حدس می‌زنید، احتمالاً پاسخ‌ها به پول ربطی ندارند.

برای هویت، مصرف‌گرایی دشمن وفور به‌حساب می‌آید. مصرف‌گرایی این‌گونه تعریف می‌شود: «تمایل مردم برای به دست آوردن چیزهای بیشتر، وقتی‌که از همه‌ی ملزومات برخوردارند. نیاز شدیدی که به پول حس می‌کنند و چیزهایی که می‌توان با آن خرید.» او در کتاب Stuffication می‌نویسد:

مطالعات دانشگاه کالیفرنیا نشان می‌دهد که یک خانواده‌ی متوسط آمریکایی، این اقلام را دارا است:

۳۹ جفت کفش، ۹۰ دی‌وی‌دی یا فیلم، ۱۳۹ اسباب‌بازی، ۲۱۲ سی‌دی، ۴۳۸ کتاب و مجله.

هویت با جان باگل، بنیان‌گذار شرکت مدیریت سرمایه‌ی ونگارد هم‌عقیده است که می‌گوید:

ما در دوران شگفت‌آور و غم‌انگیزی زندگی می‌کنیم. یکی از ویژگی‌های جامعه‌ی جهانی امروز این است که آنچه «میزان کافی» خوانده می‌شود، هیچ محدودیتی ندارد.

هویت می‌گوید:

به نظر می‌رسد این صدایی که مرتباً به ما می‌گوید «مال بیشتری جمع کن، دارایی بیشتری جمع کن، مقام و قدرت بیشتری به دست بیاور» هرگز پایان نمی‌پذیرد. مردم بصیرتشان را از دست ‌داده‌ و خودشان را تحت‌فشاری دائمی قرار داده‌اند. آن‌ها دائماً در حال تکاپو هستند ولی هیچ‌وقت احساس آرامش نمی‌کنند. احساس ترس دائمی، نمی‌گذارد رهایی را تجربه کنند.

باوجود تمام مزایای اقتصادی نظام سرمایه‌داری در طول سده‌ی اخیر، به نظر می‌رسد بیشتر مردم اغلب اوقات در مورد وضعیت مالی‌شان نگران هستند. هنگامی‌ که محققان تریونت فایننشال از مشتریان سرمایه‌گذارشان خواستند احساسشان را درباره‌ی پول بیان کنند، برخی از پاسخ‌دهندگان طرح‌هایی ارسال کردند که در آن‌ها، خودشان را گرفتار تارعنکبوتی عظیم از غصه‌های مالی، در ته یک چاه درحالی‌که نگرانی‌ها از بالا به آن‌ها نازل می‌شد یا قطاری که به سمت یک دره حرکت می‌کرد به تصویر کشیده بودند؛ ازپادرآمده، درمانده، بی‌یاور و خارج از کنترل.

مقاله مرتبط: آیا پول میتواند خوشبختی بخرد؟

آن دسته از ما که از نگرانی‌های پولی رنج می‌بریم، فکر می‌کنیم «هرچه درآمد و دارایی بیشتری کسب کنیم، رابطه‌ی سالم‌تری با پول خواهیم داشت.» ولی هویت می‌نویسد: «این فقط یک توهم است.»

پس چه چیزی گرایش ما را به پول متحول می‌کند و باعث می‌شود از اضطراب گذر کنیم و به آرامش خاطر برسیم؟

گزارشگری که برای پرسیدن همین سؤال به هویت مراجعه کرده بود فکر می‌کرد پاسخ او، چیزی شبیه «برنامه‌ریزی دقیق و منظم» است؛ ولی جواب هویت او را شگفت‌زده کرد: سخاوتمندی.

در نگاه اول، زیاد عاقلانه به نظر نمی‌رسد. چگونه ممکن است که بخشیدن زمان، دارایی، کالا یا پول باعث شود در مورد وضعیت مالی‌مان احساس بهتری داشته باشیم؟

درواقع سخاوتمندی، به معنای حرکت از خود-محوری به دیگران-محوری است.

سخاوت، به معنی رها کردن است. جدا شدن از دام «من مالک واقعی این دارایی‌ها هستم» و تصدیق این حقیقت که هرگاه به چیزی بیشتر چنگ بیندازیم، آن را بیشتر از دست می‌دهیم.

هویت می‌نویسد:

وقتی باسخاوت رفتار می‌کنیم، جهان اطرافمان گسترش می‌یابد. وقتی اسیر خساست شویم، زندگی‌مان سخت‌تر می‌شود. سخاوت بهترین ابزار تشخیص حرص و آز است و همچنین بهترین نسخه برای آن.

پذیرش دیسیپلین بخشش و سخاوت، زندگی را برای انسان‌ راحت می‌کند، نگرشمان را نسبت به پول تغییر می‌دهد و کمک می‌کند متوجه شویم هر که هستیم و هرچه داریم، خوب و کافی است.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی


برچسب ها : خوشبختی, زومیت, چگونه


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو

بهترین مکان برای فروشگاه

job

چطور بهترین محل را برای فروشگاهتان پیدا کنید؟

به گزارش آلامتو به نقل از سایت مردمان؛ اینکه چه محلی را برای تاسیس فروشگاهتان انتخاب کنید، تاثیر بسیار شگرفی بر موفقیت تجارتتان دارد. تفاوت بین انتخاب محلی نامناسب و مناسب، تفاوت بین شکست و موفقیت کار شماست.

قبل از انتخاب محل فروشگاه، باید ببینید که کار و تجارتتان را چه الان و چه در آینده چطور می بینید؟

  • مشتریان شما چه شکلی هستند؟
  • آیا می‌توانید ساختمان فروشگاهتان را تجسم کنید؟
  • آیا می‌دانید چه می‌خواهید بفروشید و کارتان به چه مشهور باشد؟
  • آیا تصمیم گرفته‌اید که فضای فروش، انبار یا دفترکاری که نیاز دارید چقدر باید باشد؟

بدون پاسخ به این سوالات اصلی، پیدا کردن محل مناسب برای به دست آوردن بالاترین میزان سود بسیار دشوار خواهد بود.

نوع کالاها

ببینید چه نوع کالاهایی می‌خواهید بفروشید زیرا بعضی کالاها به محلی با ویژگی‌هایی خاص برای فروش نیاز دارند. فروشگاهتان قرار است فروشگاهی چندمنظوره، فروشگاهی برای فروش کالایی خاص یا یک مرکز خرید باشد؟

فروشگاه‌های چندمنظوره خواروبار (سوپرمارکت‌ها) نیاز به دسترسی راحت دارند تا مشتری بتواند به سرعت خرید خود را انجام دهد. مطمئناً مراکز خرید محل مناسبی برای اینگونه فروشگاه‌ها نخواهند بود. این نوع کالاها ارزان‌تر بوده و مشتریانی از سطوح و طبقات مختلف دارند.

کالاهای تخصصی، خاص‌تر از محصولات دیگر هستند و برای مشتریان اینگونه کالاها، پیمودن مسافت زیاد برای خرید آنها اشکالی ندارد. ازاینرو فروشگاه‌های کالاهای تخصصی اگر کنار فروشگاه‌های دیگر باشند، بهتر خواهد بود.

نمایشگاه‌ها و گالری‌ها معمولاً کالاهایی می‌فروشند که قیمت‌هایی بالاتر داشته و کمتر توسط مشتریان خریداری می‌شوند. مبلمان، اتومبیل و لباس‌های فاخر و قیمتی نمونه‌هایی از کالاهایی هسند که در این مراکز خرید یافت می‌شوند. ازآنجا که قیمت این کالاها بالاتر است، مشتریان آن قبل از خرید معمولاً از چند فروشگاه استعلام قیمت می‌گیرند. از این رو بهتر است این نوع فروشگاه‌ها نزدیگ فروشگاه‌هایی نظیر خود باشند.

مردم و مشتریان شما

اگر به دنبال شهری هستید که فروشگاهتان را آنجا راه‌اندازی کنید، قبل از تصمیم قطعی حتماً درمورد آن منطقه خیلی خوب تحقیق کنید. روزنامه‌های محلی را بخوانید و با تجارت‌های کوچک دیگر آن منطقه صحبت کنید. از کتابخانه محلی، اتاق بازرگانی یا اداره آمار اطلاعات دموگرافیک محل را بخواهید. هرکدام از این منابع می‌توانند اطلاعات خوبی درمورد جمعیت، درآمد و میانگین سنی منطقه به شما بدهند. شما می‌دانید مشتریانتان که هستند، بنابراین باید محلی را پیدا کنید که مشتریانتان در آنجا زندگی می‌کنند، کار می‌کنند و یا خرید می‌کنند.

shopping

دسترسی، دید و ترافیک

تصور نکنید اگر ترافیک سنگین باشد، مشتریان شما هم بیشتر خواهد بود. فروشگاه‌ها بهتر است در محلی باشد که خریداران زیادی باشند اما فقط به این شرط که بازار هدف این خریداران تامین باشد. فروشگاه‌های کوچک ممکن است از ترافیک مربوط به فروشگاه‌های بزرگ اطراف فایده ببرند.

  • چه تعداد آدم به صورت پیاده یا سواره از آن محل عبور می‌کنند؟
  • آیا آن محل به وسایل نقلیه عمومی دسترسی دارد؟
  • آیا مشتریان امکان استفاده آسان از پارکینگ دارند؟
  • آیا پارکینگ به اندازه کافی وجود دارد؟

برحسب نوع کار و تجارت شما، می‌بایست بین ۵ تا ۸ فضای پارکینگ برای هر ۳۰۰ متر مربع فضای فروشگاه وجود داشته باشد.

درمورد دید، باید از دیدگاه مشتری به آن محل نگاه کنید. آیا فروشگاه از داخل جریان ترافیک خیابان قابل دیدن است؟ آیا تابلو فروشگاه به راحتی دیده می‌شود؟ در بسیاری از موارد، هرچه فروشگاهتان دید بهتری داشته باشد، نیاز به تبلیغات کمتری خواهید داشت.

قرارداد، منطقه‌بندی و برنامه‌ریزی

قبل از امضا کردن قرارداد، دقت کنید که همه قوانین، سیاست‌ها و مراحل کار مربوط به محل فروشگاهتان را بدانید. برای گرفتن اطلاعات مربوط به مقررات قراردادهای کاری از شهرداری منطقه مشورت بگیرید و درمورد محدودیت‌هایی که می‌تواند بر عملکرد فروشگاهتان اثر بگذارد و برنامه‌ریزی شما را بر هم زند سوال کنید.

رقابت و همسایه‌ها

تجارت‌های دیگر در محل فروشگاه می‌توانند بر تجارت شما هم اثر داشته باشند. باید ببینید که آیا تجارت‌های نزدیکتان با کار شما تطابق دارند یا خیر. بعنوان مثال، یک بوتیک بسیار سطح بالا شاید در کنار یک مغازه ارزان‌فروشی چندان موفق نشود. این بوتیک را در کنار یک سالن زیبایی قرار دهید و خواهید دید که بسیار موفق‌تر خواهد بود.

هزینه‌های محل

علاوه بر هزینه مربوط به اجاره، می‌بایست کلیه هزینه‌های دیگر را هم در زمان انتخاب محل فروشگاه در نظر داشته باشید.

  • هزینه‌های تعمیرات، امنیت و قبض‌ها با چه کسی است؟
  • پرداخت هزینه تعمیرات و نگهداری از سیستم تهویه و گرمایش و سرمایش بر عهده چه کسی است؟
  • اگر محل دور است، به چه میزان هزینه بازاریابی اضافه برای اینکه مشتریان شما را پیدا کنند نیاز است؟
  • متوسط قبوض قابل پرداخت چه میزان است؟
  • آیا نیاز به انجام تعمیرات، نقاشی یا بازسازی برای محل وجود دارد؟
  • آیا می‌بایست مالیات محل فروشگاه را شما پرداخت کنید؟

محلی که الان می‌توانید از پس هزینه‌های آن برآیید، باید با محل آینده شما متفاوت باشد. ایجاد پروژه‌های فروش در یک تجارت جدید کار سختی است اما یک راه برای کمک گرفتن در تعیین اینکه چه میزان اجاره می‌توانید بپردازید این است که ببینید تجارت‌های مشابه شما چه میزان فروش دارند و چه میزان اجاره می‌پردازند.

عوامل شخصی

اگر برنامه دارید که خودتان در فروشگاه کار کنید، شخصیت، فاصله فروشگاه تا محل سکونتتان و سایر ملاحظات را در نظر داشته باشید. اگر قرار باشد بیشتر وقتتان را در مسیر رفت‌وآمد بگذرانید، نخواهید توانست فروشگاه را درست اداره کنید.

ملاحظات خاص

فروشگاه شما ممکن است نیاز به ملاحظات خاصی داشته باشد. لیستی از ویژگی‌های خاص کارتان که نیاز به بررسی دارند تهیه کنید.

  • آیا فروشگاه نیاز به نورپردازی، تعمیرات یا نصب وسایل خاص دیگری دارد؟
  • آیا سرویس بهداشتی مخصوص کارکنان و مشتریان وجود دارد؟
  • آیا تجهیزات آتش‌نشانی کامل وجود دارد؟
  • آیا محوطه پارکینگ یا فضای بیرونی نور کافی دارد؟
  • آیا در محوطه بیرون فروشگاه سایبان برای ایجاد سرپناه در زمان بارش باران وجود دارد؟
  • نرخ جرم و جنایت در منطقه چه میزان است؟
  • آیا در آن منطقه قوانین و مقررات خاصی برای باز بودن فروشگاه در ایام تعطیل وجود دارد؟

برای تعیین محل فروشگاهتان اصلاً عجله نکنید. به اندازه کافی زمان گذاشته و صبور باشید. اگر باید برنامه‌تان را تغییر دهید یا افتتاح فروشگاه را عقب بیندازید، این کار را بکنید. وقت گذاشتن برای پیدا کردن محل مناسب برای فروشگاه بسیار بهتر از این است که اولین جایی که پیش رویتان قرار گرفت را انتخاب کنید. انتخاب غلط می‌تواند تجارتتان را به کلی نابود کند.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

مهارت های لازم بازاریابی برای موفقیت

۷ مهارت مهم برای موفقیت در بازاریابی کسب و کار


مهارت های بازاریابی و فروش شاید در نگاه اول بسیار پیش پا افتاده و ساده به نظر برسند اما یک فروشنده موفق باید بتواند مشتری را به گونه جذب خود کند که سایرین نمیتوانند؛ واقعاً کار ساده ای نیست.

به گزارش آلامتو به نقل از ibazaryabi.com؛ بازاریابی کسب و کار تنها راهی برای افزایش میزان فروش محصولات نیست. بلکه مهارتی است که می‌تواند تمام جنبه‌های زندگی فردی و شغلی افراد فعال در این زمینه را تحت تاثیر قرار دهد. امروزه با پیشرفت تکنولوژی مسئولیت‌های مدیران بازاریابی نیز دچار تغییرات بسیاری شده است. زیرا برای داشتن یک آمیخته‌ی بازاریابی قوی نیاز به مهارت‌های بسیاری است که به کمک آن‌ها استراتژی بازاریابی کسب و کار به بهترین شکل ممکن تنظیم شود. در این مطلب چند مورد از مهمترین مهارت‌های پایه‌ای را که بازاریابی کسب و کار تحت تاثیر آن قرار دارد، گردآوری شده‌اند.

۱. به دنبال بهترین‌ها بودن

مدیران بازاریابی در تلاشند تا به کسب و کارها کمک کنند تا حرکت رو به جلویی به بهترین شکل ممکن داشته باشند. بنابراین برای موفقیت فرآیند بازاریابی کسب و کار، مدیران بازاریابی باید بتوانند با تقویت مهارت داستان‌سرایی در بازاریابی دید مثبتی نسبت به محصولات و خدمات کسب و کار خود در مشتریان و مخاطبان ایجاد کنند. بنابراین به عنوان یک مدیر بازاریابی موفق بر روی تمام چیزهایی که در آن‌ها ضعف دارید تمرکز کرده و سعی کنید در هر زمینه‌ای از کسب و کار خود به یکی از بهترین‌ها تبدیل شوید. این کار موفقیت چشم‌گیری را برای شما رقم خواهد زد.

۲. ایجاد ارتباطات سازنده

بازاریابی کسب و کار نیازمند برقراری ارتباطات سازنده و اثر بخش است. بنابراین فردی که به عنوان مدیر بازاریابی فعالیت می‌کند باید بتواند با تقویت روابط اجتماعی خود به پیشبرد استراتژی بازاریابی شرکت کمک کند. توجه داشته باشید که توانایی برقراری ارتباط اثربخش با افراد جدید یکی از مهمترین مهارت‌هایی است که به عنوان یک بازاریابی موفق همواره باید به خاطر داشته باشید. زیرا مهارت برقراری ارتباط رو در رو یا مکتوب با افراد جدید فرصت‌های جدیدی را برای رشد و توسعه کسب و کار فراهم می‌کند.

مهارت بازاریابی

توانایی برقراری ارتباط اثربخش با افراد جدید یکی از مهمترین مهارت‌هایی است که به عنوان یک بازاریابی موفق برای پیشبرد استراتژی بازاریابی کسب و کار خود همواره باید به تقویت آن بپردازید.

۳. تحت تاثیر قرار دادن و کنترل ذهن مخاطب

تحت تاثیر قرار دادن مخاطب و قدرت کنترل ذهن او یکی از مهمترین مهارت‌های یک بازاریاب حرفه‌ای است. برای موفق شدن استراتژی بازاریابی کسب و کار باید با ایجاد ذهنیت مثبت نسبت خدمات و محصولات شرکت، بتوانیم مخاطبان را متقاعد به خرید کنیم. در حقیقت می‌توان گفت کنترل ذهن مخاطب پدیده‌ای روانشناختی است که می‌تواند با درگیر کردن احساسات میزان فروش محصولات را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین کسب مهارت‌های روانشناختی یکی از مهمترین عواملی است که در عصر بازاریابی مدرن باید مورد توجه قرار گیرد.

۴. یادگیری از شکست

بازاریابی در حقیقت آمیزه‌ای از علم و هنر است. بازاریابی یک علم است زیرا مرحله‌ی تصمیم‌گیری در آن به کمک تجزیه و تحلیل داده‌ها و بررسی جزئیات و اطلاعات به دست آمده از این داده‌ها به دست می‌آید. و یک هنر است زیرا هیچ تضمینی برای موفق بودن روش‌های به کار گرفته شده در آن وجود ندارد. اما این شکست‌ها می‌توانند مانند پلی برای رسیدن به موفقیت‌های بیشتر باشند. برای موفقیت در بازاریابی کسب و کار نباید از شکست‌ها ناامید و دلسرد شد بلکه باید از آن‌ها مانند نقطه عطفی برای رسیدن به موفقیت‌های بیشتر استفاده کرد.

موفقیت در بازاریابی

برای موفقیت در بازاریابی کسب و کار نباید از شکست‌ها ناامید و دلسرد شد بلکه باید از آن‌ها مانند نقطه عطفی برای رسیدن به موفقیت‌های بیشتر استفاده کرد.

۵. مدیریت و کنترل پروژه

همانگونه که می‌دانید هر پروژه‌ای طول عمر مشخصی دارد و پس از آن ارزش خود را از دست می‌دهد. بنابراین در بازاریابی کسب و کار ، زمان اولین و مهمترین فاکتوری که باید مورد توجه قرار گیرد. از این رو فردی که به عنوان مدیر بازاریابی انتخاب می‌شود باید قدرت و مهارت مدیریت و کنترل پروژه‌ای که به او محول می‌شود را داشته باشد. هر چند ممکن است پروژه‌های کوتاه مدت بدون داشتن مهارت هم بتوانند با موفقیت به اتمام برسند. اما در پروژه‌های بلند مدت مهارت کنترل پروژه یکی از فاکتورهای کلیدی در جذب مشتری و افزایش فروش است.

۶. قدرت تجزیه و تحلیل

قدرت تجزیه و تحلیل بالا یکی از مهمترین عواملی است که در بازاریابی کسب و کار باید مد نظر قرار گیرد. زیرا پیش‌بینی بازار، پیش‌بینی نیاز مشتری، جذب مشتری، افزایش فروش و انتخاب روش صحیح بازاریابی از جمله مواردی هستند که برای تصمیم‌گیری در مورد آن‌ها باید به تجزیه و تحلیل داده‌ها بپردازیم. امروزه ابزارهای مختلفی برای تجزیه و تحلیل داده‌های به دست آمده از شبکه‌های اجتماعی و سایت‌ها وجود دارند. بنابراین به عنوان یک بازاریاب موفق سعی کنید مهارت تحلیل داده‌های خود را بهبود بخشید و همواره به روز باشید.

پیش‌بینی بازار، پیش‌بینی نیاز مشتری، جذب مشتری، افزایش فروش و انتخاب روش صحیح بازاریابی از جمله مواردی هستند که برای تصمیم‌گیری در مورد آن‌ها باید به تجزیه و تحلیل داده‌ها بپردازیم.

۷. بازاریابی دیجیتال

هر بازه‌ی زمانی که باشیم باید مهارت‌های مورد نیاز آن زمان را کسب کنیم. عصر حاضر که عصر بازاریابی دیجیتال است نیازمند تقویت مهارت‌های بازاریابی دیجیتال است. بنابراین به عنوان یک مدیر بازاریابی حرفه‌ای باید تا حدودی مهارت‌های مدیریت شبکه‌های اجتماعی و تعامل با کاربر، تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی و داستان‌سرایی آشنا باشید تا بتوانید به پیشبرد استراتژی بازاریابی کسب و کار خود کمک کنید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی


برچسب ها : آی بازاریابی, بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو

نوآوری چیست؟

نوآوری در عصر جدید یک راه سریع برای پیشرفت است. البته اگر بدون دانش و آگاهی کافی وارد آن شوید ممکن است در رسیدن به موفقیت دچار مشکل شوید.

به گزارش آلامتو به نقل از زومیت؛ یکی از داستان‌هایی که اغلب اوقات به‌عنوان مثالی از نوآوری واقعی ذکر می‌شود، کشف پنی‌سیلین توسط الکساندر فلمینگ است. در سال ۱۹۲۸ وقتی این دانشمند اسکاتلندی از تعطیلات به خانه برگشت، متوجه شد کپک‌های عجیبی باکتری‌هایی را که او برای آزمایش‌هایش پرورش می‌داد، آلوده کرده‌اند. همین مشاهده، جهان را دگرگون ساخت.

معمولاً داستان را این‌طور تعریف می‌کنند. واقعیت این است که وقتی فلمینگ مشاهداتش را منتشر کرد، کسی به حرف او توجهی نشان نداد. زیرا چیزی که او کشف کرده بود نمی‌توانست کسی را درمان کند. تقریباً یک دهه بعد دانشمندان دیگری مقالات او را بررسی و بازخوانی کردند و توانستند یافته‌های او را به درمان معجزه گری که امروز می‌شناسیم، تبدیل کنند.

حقیقت این است که کشفیات بزرگ، از ابتدای کار معنی خاصی ندارند، چراکه محتوایی خارج از چهارچوب را ارائه می‌کنند. به‌عبارت‌دیگر، فقط نوآوری‌های بزرگ نیستند که جهان را تغییر می‌دهند، بلکه جهان نیز این نوآوری‌های را تغییر می‌دهد و طی مدتی که این پروسه‌ها رخ می‌دهد، هیچ‌کس نمی‌داند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. معمولاً کسی حقیقت نوآوری را برای شما توضیح نمی‌دهد. برای خلق نوآوری، باید به‌خوبی یاد بگیرید که در بحبوحه‌ی سرگردانی زندگی کنید.

قانون ۳۰ ساله

شاید پنی‌سیلین که تا سال ۱۹۴۶ به‌صورت تجاری در دسترس عموم نبود، یک استثنا محسوب شود. در آن زمان دولت آمریکا به بیش از ۲۴ شرکت داروسازی این کشور دستور داده بود داروهایی تولید کنند که در کارزارهای جنگی، مفید واقع شوند و همین مورد، باعث کشف داروهای بیشتر شد.

ولی الکتریسیته و موتورهایی که با سوخت داخلی کار می‌کردند، مدت‌زمان بیشتری را در انتظار گذراندند. گرچه تکنولوژی اولیه در اوایل دهه ۱۸۸۰ توسعه‌یافته بود؛ ولی پذیرش گسترده و تأثیر اقتصادی آن تا دهه ۱۹۲۰ طول کشید. این مدت‌زمان طولانی برای اموری مانند زیرساخت‌ها و تولید تکنولوژی‌های مکملی صرف شد که به استفاده از این ظرفیت‌ها و قابلیت‌های جدید کمک می‌کردند.

گرچه ما دوست داریم فکر کنیم که امروزه اوضاع خیلی سریع‌تر تغییر می‌کند، ولی به نظر نمی‌رسد جاده‌ی نوآوری به بهره‌وری، کوتاه‌تر شود. تقریباً ۳۰ سال پس از اختراعات و کشفیات داگلاس انگلبارت بود که تولید کامپیوترهای شخصی به سودآوری رسید. بسیاری از پیشرفت‌های اخیر، مانند هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی و ایمونوتراپی سرطان هم مقیاس زمانی مشابهی را طی می‌کنند.

بنابراین نوآوری هرگز یک رویداد واحد نیست و معمولاً حدود سی سال طول می‌کشد تا از کشف به مهندسی و در مرحله‌ی بعد به تحولات قابل بهره‌برداری تبدیل شود. البته این یک حساب سرانگشتی است. این زمان ممکن است کوتاه‌تر یا طولانی‌تر باشد، اما نکته اینجا است که ما از چند ماه یا چند سال حرف نمی‌زنیم، بلکه در مورد دهه‌ها صحبت می‌کنیم.

درباره نوآوری

ترکیبات بعید

یکی از دلایلی که بهره‌گیری از نوآوری به طول می‌انجامد، این است که به‌ندرت تکنولوژی‌ها به‌تنهایی مؤثر واقع می‌شوند. همان‌طور که اتومبیل‌ها به جاده و ایستگاه بنزین نیاز دارند، تکنولوژی‌های مدرن هم برای تغییر جهان، به یک اکوسیستم پشتیبانی نیازمندند. فکر کنید که یک آیفون بدون اپ استور چقدر کارایی دارد؟

بااین‌حال ترکیبات نقش مهمی در کشفیات بازی می‌کنند. یکی از دلایلی که کشف فلمینگ را در آن زمان به کشش کافی نرساند، این بود که راهی برای تولید کافی این محصول (به‌نحوی‌که در درمان بیماری‌ها مؤثر واقع شود) وجود نداشت. شاید بخشی از این نیاز در لیکور آمریکای غربی، یعنی جایی که یک محیط تخمیر معمول برای این کپک بود، به دست می‌آمد، ولی فلمینگ در انگلستان زندگی می‌کرد و هیچ اطلاعی از این موضوع نداشت.

اخیراً تحقیقی برای آنالیز ۱۷.۹ میلیون مقاله علمی صورت گرفته است. در پایان این مطالعات گزارش‌شده که اکثر پیشرفت‌های بزرگ زمانی رخ‌داده‌اند که حکمت عرفی یک حوزه، با بینشی هرچند کوچک ترکیب‌ شده که از برخی نواحی بسیار دور آمده است. همین علوم و اطلاعات کوچک هستند که تحقیقات به بن‌بست رسیده را نجات می‌دهند و آن‌ها را به جهت درست هدایت می‌کنند.

اساس نوآوری، ترکیب دانش‌ها و بینش‌های مختلف است. تنها راه عبور از پارادیم‌های قدیمی، جستجوی مداوم موارد جدید است و سپس، ادغام و ترکیب آن‌ها با مواردی که در حال حاضر می‌دانید.

کاوش مکان‌های دور یا نامعلوم

گرگ ساتل در کتاب «نقشه‌برداری نوآوری» با ده‌ها نفر از نوآوران بزرگ مصاحبه کرده است که به برخی جهات، با یکدیگر تفاوت‌های زیادی داشته‌اند. برخی از آن‌ها، کارآفرینان و مدیران بسیار موفق بودند، برخی دیگر دانشمندانی بودند که به اکتشافات مهمی دست‌یافته بودند. به لحاظ شخصیتی، عده‌ای از آن‌ها بشاش و خوش‌رو و عده‌ای آرام و متفکر بودند. درهرحال، به نظر نمی‌رسد این افراد شباهت زیادی باهم داشته باشند. ولی همه‌ی این افراد یک ویژگی مشترک داشتند: آن‌ها می‌خواستند مفید باشند و البته، همگی انسان‌هایی بسیار کنجکاو بودند.

نکته‌ی مهم اینجا است: نوآوری به اکتشاف نیاز دارد. هرچه جستجو و کنکاش بیشتری داشته باشید، به‌احتمال بیشتری به‌طور تصادفی به اطلاعات کوچک راهگشایی برمی‌خورید که مشکل شما را حل می‌کند. اگر فردی باشید که با دیگران همکاری می‌کند، افراد بسیار بیشتری با شما مشارکت و تعامل خواهند داشت. سخاوت و بخشش، می‌تواند یک مزیت رقابتی باشد.

بااین‌حال جستجو در مکان‌های ناآشنا است که دانش و تجربه‌ی موردنیاز شما را فراهم می‌کند. کار ساده‌ای نیست، ولی بسیار ضروری است که با ایده‌های جدید آشنا شوید.

نواوری

عدم قطعیت فراگیر

ریچاردفینمن، فیزیکدان مشهور، علاوه بر اکتشافات ساختاری که در حوزه‌ی فعالیت خود داشت، به ایجاد پیش‌زمینه‌های تکنولوژی‌های نانو و محاسبات کوانتومی هم کمک زیادی کرد و تحقیقاتی نیز در زمینه‌ی ویروس‌شناسی داشت. باوجود همه‌ی این فعالیت‌ها او هنوز معتقد بود که بخش اعظمی از زندگی‌اش را در حالت سردرگمی گذرانده است.

آنچه فینمن و افرادی نظیر او را از دیگران متمایز می‌کند، این است که او به ناآگاهی خود از بسیاری از امور واقف بود و عدم اطمینان باعث شگفتی‌اش می‌شد. او یک دانشمند بود و از علوم زیادی آگاهی داشت، اما مدعی نبود دانای عالم است و برعکس، بی‌اطلاعی از علوم ناشناخته، هیجان‌زده‌اش می‌کرد و لذت را در جستجوی بیشتر می‌یافت.

ولی کمتر کسی در مورد این مسائل حرفی می‌زند. ما تصویر می‌کنیم نوآوران بزرگ، قدرت بینشی ماورایی دارند. ما استیو جابز را روی استیج پیروزی می‌بینیم که به‌ندرت با اشتباهات و شکست‌هایش نظر کسی را جلب می‌کند. هیچ‌کس در مورد درد ناخوشایند مشکلی که سال‌ها گریبان‌گیرش بوده صحبت نمی‌کند. دوران‌هایی که به نظر می‌آمد پاسخ سؤال‌ها هرگز پیدا نمی‌شوند.

اما واقعیت این است که برای انجام هر کار مهمی، باید پریشانی خاص آن را بپذیرید. اگر پاسخ‌ها آسان به دست آیند، مشخص است که قبلاً فرد دیگری برای کشف آن‌ها تلاش کرده است. سرمایه‌گذاران می‌خواهند همه‌چیز پیش‌بینی پذیر باشد. مدیران به دنبال نتایج هستند. اما نوآوران بزرگ یاد می‌گیرند که به محدودیت‌ها عادت کنند، دائماً در سردرگمی زندگی کنند و به دنبال تضمینی برای موفقیت حتمی نباشند. این خصوصیتی است که آن‌ها را به جلو سوق می‌دهد.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

چگونه در برابر مشکلات قوی باشیم؟

مقاومت دربرابر مشکلات زندگی

«امروز روی تخت بیمارستان نشسته‌ام و منتظرم که هر دو سینه‌ام را درآورند. اما به طریق عجیبی احساس می‌کنم فوق‌العاده آدم خوش‌شانسی هستم. تا قبل از این هیچ مشکل جسمی نداشته‌ام. من زنی ۶۹ ساله در آخرین اتاق این راهرو قبل از بخش کودکان این بیمارستان هستم. طی چند سال گذشته ده‌ها بیمار سرطانی را دیده‌ام که با ویلچر یا تخت اینطرف و آنطرف برده می‌شوند. هیچکدام از این بیماران بیشتر از ۱۷ سال سن نداشتند.»

به گزارش آلامتو به نقل از سایت مردمان؛ این جملات اولین سطرهای دفترچه خاطرات مادربزرگم بودند. ده سال پیش این صفحه را کپی گرفتم و آن را به دیوار اتاقم چسباندم تا یادم باشد همیشه چیزی هست که برای آن شکرگزار باشیم. و اینکه زندگی‌ام خوب بگذرد یا بد، هر روز باید شکرگزار از این زندگی از خواب بیدار شوم چون یک نفر جایی بخاطر زنده‌ماندنش شدیداً در کشاکش است.

حقیقت این است که خوشبختی، نداشتن مشکل نیست، توانایی کنار آمدن با آنهاست. اگر ذهن شما مسئله‌ای برای متمرکز شدن روی آن نداشت، می‌دانید چقدر سرگردان می‌شد؟ همیشه نگاهتان به چیزهایی باشد که دارید نه چیزهایی که از دست داده‌اید. چون چیزهایی که زندگی از شما می‌گیرد مهم نیستند، آنچه اهمیت دارد این است که با چیزهایی که برایتان باقی مانده است چه می‌کنید.

در زیر به ۸ چیزی اشاره می‌کنیم که به شما در زمان سختی‌ها انگیزه می‌دهد:

۱. درد بخشی از رشد کردن است.

گاهی اوقات زندگی به این دلیل درها را به رویتان می‌بندد که وقت جلو رفتن است. و این چیز خوبی است چون معمولاً ما هیچوقت به خودمان تکان نمی‌دهیم مگر اینکه شرایط، ما را به آن مجبور کند. وقتی زندگی سخت می‌شود. به خودتان یادآور شوید که هیچ درد و غمی بی‌دلیل اتفاق نمی‌افتد. از چیزی‌هایی که اذیتتان کرده درس بگیرید ولی هیچوقت این درس‌ها را فراموش نکنید. فقط بخاطر اینکه با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنید به معنی این نیست که شکست خورده‌اید. افتادن اتفاق‌های خوب زمان می‌برد. صبور باشید و مثبت فکر کنید. همه چیز درست خواهد شد؛ البته شاید این اتفاق زود نیفتد اما بالاخره می‌افتد.

یادتان باشد که دو نوع درد وجود دارد: دردی که آسیب می‌زند و دردی که تغییرتان می‌دهد. هر دو این دردها به رشد شما کمک می‌کنند.

۲. همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.

هروقت باران می‌آید، بالاخره بند می‌آید. هروقت ضربه می‌خورید، بالاخره خوب می‌شوید. بعد از تاریکی همیشه روشنایی است — هر روز صبح طلوع خورشید همین را می‌خواهد به شما بگوید اما معمولاً یادتان می‌رود و درعوض فکر می‌کنید که شب همیشه باقی می‌ماند. اما اینطور نیست. هیچ‌چیز همیشگی نیست.

پس اگر اوضاع زندگی خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست. اگر اوضاع بد است، نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمی‌ماند. فقط به این دلیل که در این لحظه زندگی‌تان سخت شده است به این معنی نیست که نمی‌توانید بخندید. فقط به این دلیل که چیزی اذیتتان می‌کند به این معنی نیست که نمی‌توانید لبخند بزنید. هر لحظه برای شما شروعی تازه و پایانی تازه است. هر لحظه فرصت جدیدی به شما داده می‌شود. فقط باید از این فرصت بهترین استفاده را بکنید.

۳. نگران بودن و شکایت کردن چیزی را عوض نمی‌کند.

آنهایی که بیشتر از بقیه شکایت می‌کنند، کمتر از بقیه کار انجام می‌دهند. همیشه بهتر است که سعی کنید کاری بزرگ انجام دهید و شکست بخورید تا اینکه هیچکاری انجام ندهید و موفق شوید. اگر گم شوید، هیچ چیز تمام نمی‌شود؛ زمانی همه چیز تمام می‌شود که کاری انجام ندهید و فقط شکایت کنید. اگر به چیزی باور و اعتقاد دارید، تلاش کنید. اجازه ندهید سایه‌های گذشته، دریچه رو به آینده‌تان را تاریک کند. اینکه امروز را به شکایت کردن درمورد دیروز بگذرانید، آینده‌تان را روشن‌تر نمی‌کند. به جای آن دست به کار شوید. بگذارید درس‌هایی که گرفته‌اید زندگی‌تان را بهبود بخشند. تغییر ایجاد کنید و هیچوقت به عقب نگاه نکنید.

و صرفنظر از اتفاق‌هایی که در این راه طولانی می‌افتد، یادتان باشد که شادی و خوشبختی واقعی فقط زمانی می‌آید که دست از شکایت کردن بخاطر مشکلاتتان بردارید و شروع به شکرگزاری برای مشکلاتی که ندارید کنید.

همچنین بخوانید: مقاومت در برابر مشکلات زندگی

۴. جای زخم‌های شما نشانه قدرتتان هستند.

هیچوقت بخاطر جای زخم‌هایی که زندگی رویتان گذاشته است خجالت نکشید. این جای زخم‌ها یعنی درد تمام شده و روی زخمتان بسته شده است. یعنی توانسته‌اید بر درد غلبه کنید، درسی بگیرید، قوی‌تر شوید و به جلو پیش روید. جای زخم، خالکوبی پیروزی است که باید به آن افتخار کنید. اجازه ندهید این زخم باعث شوند زندگی‌تان را با ترس سپری کنید. هیچوقت نمی‌توانید جای این زخم‌ها را از بین ببرید اما می‌توانید نگاه خودتان به آنها را تغییر دهید. می‌توانید به جای این زخم‌ها بعنوان نشانه قدرتتان نگاه کنید نه درد.

۵. هر مشکل کوچک، قدمی رو به جلو است.

صبر کردن در زندگی به معنی منتظر ماندن نیست؛ صبر کردن توانایی داشتن نگرشی خوب در زمان تلاش برای رسیدن به رویاهایتان است. پس اگر می‌خواهید امتحان کنید، وقت گذاشته و تا آخر راه را بروید. درغیراینصورت، هیچ دلیلی برای شروع کردن نیست. این می‌تواند به معنی از دست دادن راحتی و ثباتتان و بر هم خوردن عادت‌های خواب و خوراکتان برای مدتی کوتاه باشد. می‌تواند به معنی قربانی کردن روابط و همه چیزهای آشنایی باشد که قبلاً در زندگی‌تان وجود داشت. می‌تواند به معنی قبول کردن تمسخرهای همسالان و دوستانتان باشد. می‌تواند به معنی ساعت‌های متمادی تنهایی باشد که البته تنهایی نعمتی است که می‌توان از آن برای خلق چیزهایی عالی استفاده کرد. تنهایی فضایی که لازم دارید را به شما می‌دهد. بقیه چیزها آزمایش کردن قطعیت شماست، اینکه چقدر آن هدف را می‌خواهید.

و اگر آن را بخواهید، با وجود همه شکست‌ها، طردشدگی‌ها و مسائل دیگر انجامش می‌دهید. و هر قدمی که رو به آن برمی‌دارید از هر چه که فکرش را هم بکنید حالتان را بهتر می‌کند. می‌فهمید که مشکلات اتفاقاتی نیست که سر راه برایتان می‌افتد، چالش اصلی خود آن راه است. و ارزشش را دارد. پس اگر می‌خواهید امتحانش کنید، راه را تا آخر بروید. هیچ حسی در دنیا بهتر از این نیست… هیچ حسی در دنیا بهتر از این نیست که بفهمید زنده بودن یعنی چه.

۶. منفی بودن دیگران مشکل شما نیست.

وقتی چیزهای منفی دور و برتان را می‌گیرد، مثبت باشید. وقتی دیگران می‌خواهند باعث ناراحتی‌تان شوند، لبخند بزنید. این بهترین و ساده‌ترین راه برای حفظ انگیزه و تمرکزتان است. وقتی دیگران با شما بدرفتاری می‌کنند، خودتان باشید. هیچوقت اجازه ندهید تلخی یک نفر شخصیتتان را تغییر دهد. هیچ چیز را به خودتان نگیرید، حتی اگر دقیقاً منظور خودتان باشد. خیلی کم پیش می‌آید که آدمها بخاطر شما کاری را انجام داده باشند. آنها کارهایشان را بخاطر خودشان انجام می‌دهند.

مهمتر از همه اینها، هیچوقت بخاطر اینکه کسی گفته به اندازه کافی خوب نیستید، خودتان را تغییر ندهید. زمانی تغییر کنید که می‌دانید آدم بهتری خواهید شد و آینده درخشان‌تری خوهید داشت. هر کاری که بکنید، چه درست و چه غلط، آدمها پشت سرتان حرف خواهند زد. پس قبل از اینکه نگران چیزی باشید که دیگران درموردتان می‌گویند، نگران کارهایی باشید که می‌کنید. اگر به چیزی واقعاً اعتقاد دارید، برای جنگیدن بخاطر آن نترسید. قدرت واقعی از غلبه بر چیزهایی به دست می‌آید که به نظر دیگران غیرممکن به نظر می‌رسد.

از همه اینها گذشته، شما فقط یکبار زندگی می‌کنید. پس سعی کنید همان طوری زندگی کنید که دوست دارید.

۷. اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، بالاخره خواهد افتاد.

قدرت واقعی زمانی می‌آید که چیزهایی زیادی برای گریه کردن بخاطرشان و شکایت کردن داشته باشید اما ترجیح دهید که لبخند بزنید و به جای این کارها بخاطر زندگی‌تان شکر کنید. همیشه در همه سختی‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شوید، نقاط مثبتی هم وجود دارد اما باید بخواهید که دریچه قلب و ذهنتان را باز کرده و به استقبال آن بروید. نمی‌توانید به زور بخواهید بعضی اتفاق‌ها بیفتند. با تلاش در چنین جهتی فقط خودتان را خسته خواهید کرد. در بعضی نقاط فقط باید رها کنید و ببینید چه پیش می‌آید.

در آخر، دوست داشتن زندگی به اعتماد به حس‌تان، ریسک کردن، از دست دادن به دست آوردن خوشبختی و درس گرفتن از تجربه های تان بستگی دارد. این سفری دور و دراز است. باید دست از نگرانی، سرگردانی و تردید بردارید، به دست‌پاچگی‌هایتان بخندید، در لحظه زندگی کنید و از چیزهایی که روزگار پیش پایتان قرار می‌دهد لذت ببرید. شاید در آخر دقیقاً به آن مقصدی که می‌خواستید نرسید اما مطمئن باشید همان جایی می‌رسید که باید می‌رسیدید.

۸. بهترین کاری که می‌توانید بکنید این است که به راهتان ادامه دهید.

از دوباره بلند شدن از زمین نترسید، از دوباره تلاش کردن، دوباره دوست داشتن، دوباره زندگی کردن و دوباره آرزو کردن. اجازه ندهید یک درس سخت از روزگار دلتان را سخت کند. بهترین درس‌های زندگی را معمولاً در سخت‌ترین شرایط و از بدترین اشتباهاتتان یاد می‌گیرید. زمان‌هایی هست که به نظر می‌رسد همه چیز بد پیش می‌رود و احساس خواهید کرد که این شرایط سخت همیشه می‌ماند. اما اینطور نخواهد بود. وقتی احساس کردید که کم‌کم ناامید و دلسرد می‌شوید، یادتان باشد که همیشه برای درست شدن مسایل، اول همه چیز باید خراب شود. گاهی برای اینکه به بهترین وضعیت خودتان برسید، باید بدترین وضعیتتان را پشت سر بگذارید.

بله، زندگی سخت است اما شما از آن سخت‌ترید. قدرت هر روز خندیدن را در خودتان ایجاد کنید. جرات داشتن احساسی متفاوت اما زیبا را در خودتان رشد دهید. سعی کنید لبخند را به لبان بقیه هم بیاورید. برای چیزهایی که قادر به تغییر آن نیستید، استرس نداشته باشید. ساده زندگی کنید. سخاوتمندانه دوست داشته باشید. صادقانه حرف بزنید. با دقت کار کنید و حتی اگر زمین خوردید، دوباره از جایتان بلند شوید. به رشد کردن ادامه دهید.

هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید سعی کنید این کارها را انجام دهید:

  1. مثبت فکر کنید.
  2. سالم غذا بخورید.
  3. ورزش کنید.
  4. سخت کار کنید.
  5. زیاد بخندید،
  6. خوب بخوابید.

و هر روز همه این کارها را تکرار کنید.

چه چیزهایی به شما برای کنار آمدن با مشکلات انگیزه می‌دهد؟ شما برای حفظ مثبت‌گرایی خود در زمان مشکلات به چه چیزی فکر می‌کنید؟ ما را نظرات خود مطلع کنید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

ویژگی های جذاب زنان برای مردان

زوج های جذاب

لبخند، بوی خوش عطر، هوش و شاید هم اندامی زیبا — فکر می‌کنید کدامیک برای مردان جذاب‌تر است؟ کدامیک از این خصوصیات در خانم‌ها باعث می‌شود مردی شیفته زنی شده و هیچوقت او را رها نکند؟

به گزارش آلامتو به نقل از سایت مردمان؛ اگر بگویم هیچکدام از اینها چه؟ شاید این خصوصیات در ابتدای کار مردی را به سمت زنی بکشانند اما برای نگه داشتن او در یک رابطه طولانی‌مدت و بادوام کافی نیستند.

جالب است بدانید که مردها به دنبال خصوصیاتی عمیق‌تر، اساسی‌تر و پایدارتر هستند که بنا به دلایلی زن‌ها تصمیم می‌گیرند در خود نشان ندهند — حداقل در ابتدای رابطه و گاهی اوقات هم خیلی دیر این خصوصیات خود را نشان می‌دهند.

در زیر به ۷ خصوصیت خانم‌ها که مردان را شیفته می‌کند اشاره کرده و به توضیح دقیق‌ آنها می‌پردازیم.

۱. شوخ‌طبعی

باید بتوانید با هم دیوانه‌بازی کنید. کار و زندگی فوق‌العاده استرس‌زا است! همسرتان تنها کسی است که درمقابل او باید سلاحتان را زمین بیندازید. چه خانه باشید و چه بیرون، درست وقت‌هایی که کسی نگاهتان نمی‌کند، وقت مسخره رقصیدن‌ها، حرف زدن با صداهای عجیب و غریب و وقت این است که خودتان باشید. اگر می‌خواهید همسرتان احساس کند که می‌تواند با شما تفریح کند، شما هم نباید از تفریح کردن با او بترسید. حتی اگر از اینکه مسخره به نظر برسید نباید بترسید. از اینکه خودتان را رها کنید، از چارچوب همیشگی‌تان بیرون بیایید و بلند بلند بخندید نترسید.

زنی که اعتماد به نفس داشته باشد ارزش خود را می‌داند. به خود افتخار می‌کند و این از حرکات و ظاهرش پیداست. او به دنبال تایید گرفتن از مردها نیست. خودش می‌داند که فوق‌العاده است. او می‌داند که مردی که بتواند با او باشد فوق‌العاده خوش‌شانس است چون او این توانایی را دارد که بیشتر از هر زن دیگری او را خوشحال کند.

واقعیت این است که مردها دوست دارند فکر کنند که جایزه را برده‌اند. دوست دارند احساس کنند که خوش‌شانس‌ترین مرد هستند. درست همانطور که دوست دارند شما به آنها افتخار کنید، او هم می‌خواهد به شما افتخار کند. اگر شما خودتان به خودتان اعتماد نداشته باشید و از خوب بودن خودتان مطمئن نباشید، چرا او باید چنین حسی داشته باشد؟ چه بخاطر ظاهرتان باشد، چه هوشتان، چه موفقیت‌هایتان، چه احترامی که دیگران به شما می‌گذارند، کارتان یا هر خصوصیت خوب دیگر شما، همسرتان دوست دارد به شما پز بدهد. می‌خواهد بداند که می‌تواند با اطمینان شما را به خانه پیش مادرش بیاورد و یا به دوستانش معرفی کند و یا حتی در جلسات کاری خارج از محل کار شما را با خود پیش رئیسش ببرد چون شما باعث می‌شوید که او خوب به نظر برسد.

۳. استقلال

سرتان شلوغ است، از پس کارهای خودتان برمی‌آیید و خودمختارید. علایق خاص خودتان را دارید، فردی جذاب هستید. برای بحث‌های باکیفیت و جدی حرف‌های زیادی برای گفتن دارید. برای خودتان زندگی دارید و عاشقش هستید. این خصیصه شما او را به چالش می‌کشد اما شما برایش یک چالش نیستید، شما بهترین نوع خودتان هستید و به او انگیزه می‌دهید که او هم بهترین خودش باشد. چه کارتان باشد که عاشقش هستید و چه سرگرمی‌های جالب و خلاقانه‌ای برای خودتان داشته باشید، مهم این است که به او نیازی نداشته باشید. برای اینکه خلائی در زندگی‌تان پر شود یا خوشحال شوید به او نیاز ندارید.

خودتان بدون او به اندازه کافی کامل و راضی هستید. بااینکه ممکن است حسابی سرتان شلوغ باشد و درگیر زندگی خودتان باشید، اما نباید برای گذاشتن قرار ملاقات با او هم زیاد سخت بگیرید. در هر حال باید علاقه‌تان به بودن با نامزدتان را نشان دهید. برای دیدن او باید مشتاق به نظر برسید. مردها دوست دارند حس کنند که زن‌ها آنها را می‌خواهند، آن هم زنی خاص مثل شما! پس وقتی او را دیدید، حضور کامل داشته باشید. لبخند بزنید و خود جذاب و فوق‌العاده‌تان باشید.

۴. قدرت

آیا وقتی دچار ضعف می‌شود، می توانید صاف بایستید؟ یا اینکه شما هم زودتر از او خم شده و می‌شکنید؟ اگر لازم باشد می‌توانید از عهده مخارج خودتان برآیید؟ این قدرت‌ها مقداری از فشار را از روی دوش او برمی‌دارد و باعث می‌شود خودش بخواهد که برای شما قوی باشد نه اینکه مجبور باشد!

آیا در ارزش‌ها و اعتقاداتتان قوی هستید؟ یا اینکه خیلی راحت تحت‌تاثیر قرار می‌گیرید؟ کی هستید؟ به چه چیزهایی اعتقاد دارید؟ آیا سر اعتقاداتان هستید؟ آیا او می‌تواند به حرف‌هایی که می‌زنید اعتماد کند؟ آیا اعمال و رفتارتان مطابق با حرف‌هایتان هست؟ زنی که اعتقاداتی پابرجا داشته باشد، باعث امنیت مرد زندگی‌اش است. احساس امنیت یکی از مهمترین عناصر در ایجاد حس اعتماد در مردهاست. این حس باعث می‌شود بتواند دریچه دلش را به طور کامل برایتان باز کند.

۵. آسیب‌پذیری

منظورمان درمانده بودن نیست. آسیب‌پذیری این است که خود واقعی‌تان باشید. نشان دادن ضعف‌هایتان شاید خلاف قدرت باشد اما قدرت واقعی در توانایی شما برای نشان دادن آسیب‌پذیری‌تان نهفته است. نشان دادن شکنندگی‌تان، نقاط دردتان، ناامنی‌ها و حتی آشکار کردن کارهایی که قبلاً انجام داده‌اید و از‌ آن پشیمانید، قدرت زیادی می‌خواهد.

به همسرتان نشان دهید که چقدر دوستش دارید. بگویید که چقدر دیوانه‌اش هستید. اجازه بدهید بفهمد که قبلاً هیچوقت چنین حسی را تجربه نکرده‌اید. آسیب‌پذیری احساسی شما باعث اعتماد بیشتر او نسبت به احساس شما می‌شود و درنتیجه موجب می‌شود خود او هم از نظر احساسی درمقابل شما آسیب‌پذیر باشد.

۶٫ شادی

آیا فرد شادی هستید؟ آیا از زندگیتان، کارتان، اهدافتان و وضعیتتان راضی هستید؟ یا آن فرد ناراضی هستید که مدام در حال شکایت از زندگی‌اش است؟ هیچ مردی قرار نیست شما را خوشحال کند. این کار مردها نیست. زنی که شاد باشد و این شادی را نشان دهد برای مردها بسیار مطلوب است چون مردها دوست دارند در پایان روز خسته‌کننده‌ای که داشته‌اند شما خوشحالشان کنید. آنها دوست دارند بتوانند کنار شما جلو تلویزیون بنشینند و یا شب‌ها که کنارتان می‌خوابند کاملاً شاد و راضی باشند. همسرتان می‌خواهد لبخند شما به او گرمای زندگی دهد و در کنار شما احساس آرامش کند.

همچنین بخوانید: عادت های افراد شاد

۷٫ زنانگی

زنانگی هم مربوط به ظاهر شماست و هم رفتارتان. زن بودن یعنی زیبایی، ظرافت، لطافت، مهربانی و قسمت شیرین وجودتان که مردها فاقد آنها هستند را در آغوش بکشید. زن باشید! پیراهن‌های زیبا بپوشید، رژلب بزنید و خوشبو باشید. برای زیبا کردن ظاهرتان وقت بگذارید و از آن لذت ببرید. این کار به خودتان هم حسی فوق‌العاده خواهد داد.

مهربان باشید. یکی از خصوصیات زنانگی که مردها معمولاً ندارند، میل طبیعی شما به مراقبت کردن است. البته می‌توانید در عین حال آسیب‌پذیر بوده و به همسرتان نشان دهید که به او نیاز دارید اما می‌توانید از او هم مراقبت کنید. هرچقدر هم که قوی، مردانه و مستقل باشد، همه مردها دوست دارند که کسی از‌ آنها مراقبت کند. اینکه نشان دهید چنین توانایی دارید باعث می‌شود سلاح خودش را در کنار شما زمین بیندازد و در کنارتان احساس امنیت کند. وقتی مردی ضعف از خود نشان می‌دهد و اجازه می‌دهد بخش آسیب‌پذیر او را ببینید، به شما قدرت خواهد داد. منظور این نیست که رابطه مثل یک مسابقه یا بازی است، همه اینها برای ایجاد یک رابطه بادوام و ایجاد احساس امنیت و آرامش برای دو طرف است.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

افزایش سریع فروش با استراتژی فروش هوشمند

۷ استراتژی فروش هوشمند برای تسریع چرخه فروش


استراتژی فروش هوشمند

در عصر بازاریابی نوین افزایش فروش محصول و خدمات مقداری سخت شده است و نیازمند استفاده از استراتژی های متفاوت است.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ متغیرهای گوناگونی در فرآیند فروش محصولات کسب و کارها تاثیرگذارند. از این رو پیش‌بینی میزان فروش محصولات کاری دشوار و گاهی غیرممکن است. از سوی دیگر نیز صاحبان کسب و کار و مدیران شرکت‌ها همواره به دنبال یافتن راه‌هایی برای افزایش فروش محصولات خود هستند. همین امر باعث می‌شود که حساسیت زیادی در تدوین استراتژی فروش خود به خرج دهند.

جالب است بدانید که رعایت برخی از نکات در تنظیم استراتژی فروش می‌تواند هوشمندی آن را افزایش داده و سبب تسریع چرخه‌ی فروش شود.. به همین دلیل در این مطلب سعی کرده‌ایم چند مورد مهم استراتژی فروش هوشمند را که سبب تسریع چرخه فروش می‌شود بررسی کنیم.

مراحل فروش هوشمند

۱. استفاده از اتوماسیون برای انجام کارهای تکراری

در هر زمینه‌ای که فعالیت کنید مطمئنا انجام یک سری از کارهای روتین و تکراری زمان زیادی از تیم شما می‌گیرد. در حالی که همین زمان می‌تواند صرف انجام فعالیت‌های دیگری شود. بنابراین طراحی یک اتوماسیون مشخص برای انجام کارهای تکراری می‌تواند با صرفه‌جویی در زمان چرخه‌ی فروش را تسریع می‌کند. بنابراین در سازمان‌ها و شرکت‌های امروزی که به سمت مدرنیته شدن و هوشمندی میل می‌کنند طراحی یک اتوماسیون و سیستم خودکار عملیات ساده بخش مهمی از استراتژی فروش را تشکیل می‌دهد.

۲. تعیین هدف قبل از تماس با مشتریان

بهتر است قبل از هر گونه تماسی که از طرف شرکت با مشتریان گرفته می‌شود هدفمند باشد. زیرا امروزه که در عصر بازاریابی دیجیتال قرار داریم باید قبل از تدوین استراتژی فروش، چشم‌اندازی برای اهداف شرکت در نظر گرفته شود. تعیین هدف قبل از تماس با مشتری سبب می‌شود که به راحتی بتوانید چشم‌انداز مورد انتظار خود را با مشتریان در میان بگذارید. ارائه چشم‌انداز می‌تواند مذاکرات تلفنی شما را تا حد زیادی موفق کند.

تعیین هدف قبل از تماس با مشتری سبب می‌شود که به راحتی بتوانید چشم‌انداز مورد انتظار خود را با مشتریان در میان بگذارید.

۳. قیمت‌گذاری شفاف و دقیق

معمولا مشتریان حساسیت زیادی بر روی قیمت محصولات خریداری شده دارند. از این رو انتخاب یک استراتژی قیمت‌گذاری مناسب می‌تواند تاثیر به سزایی در بر روی استراتژی فروش هوشمند محصولات شما داشته باشد. به یاد داشته باشید که مشتریان همواره به دنبال دریافت محصولات و خدمات باکیفیت با مناسب‌ترین هزینه هستند. بنابراین در صورت بالا بودن قیمت لازم است محصولات و خدماتی منحصر به فرد ارائه کنید تا قیمت‌گذاری شما عادلانه باشد.

۴. تمرکز بر کانال‌هایی با بالاترین عملکرد

مطمئنا به عنوان یک متخصص فروش می‌دانید که هر کانالی برای فعالیت‌های شما مناسب نیست. بنابراین باید بر اساس محصولات خود کانال‌های ارتباط با مشتری مختلفی را بررسی کرده و بهترین آن‌ها را در استراتژی فروش خود درج کنید. برای بررسی میزان اثربخشی کانال‌های مختلف خود می‌توانید از یک فرد متخصص مشاوره بگیرید. در صورتی هم که در ابتدای کار خود هستید می‌توانید به کمک سعی و خطا بهترین کانال را برای فعالیت کسب و کار خود انتخاب کنید.

به عنوان یک متخصص فروش موفق باید بر اساس محصولات خود کانال‌های ارتباط با مشتری مختلفی را بررسی کرده و بهترین آن‌ها را در استراتژی فروش خود درج کنید.

۵. مذاکرات موثر

مهمترین مسئله‌ای که در پیشبرد استراتژی فروش کسب و کارها مورد توجه قرار می‌گیرد بحث مذاکرات موثر است. از این رو فردی که به عنوان مدیر فروش تعیین می‌شود باید مهارت برقراری ارتباط فوق‌العاده‌ای داشته باشد. زیرا نحوه‌ی برقراری ارتباط و زبان فرد مذاکره کننده تاثیر چشم‌گیری بر اعتمادسازی در مشتریان دارد. توانایی ارائه چشم‌انداز و اهداف کسب و کار، ویژگی‌های منحصر به فرد محصول و ارزش افزوده‌ای که در اختیار مشتریان قرار می‌گیرد از جمله مهمترین ویژگی‌های فرد مذاکره کننده است.

۶. داشتن برنامه‌ریزی دقیق

محصولی که توسط کسب و کار شما عرضه می‌شود ممکن است هزاران مشتری داشته باشد. بنابراین قبل از اجرای استراتژی بازاریابی و تبلیغات باید برنامه‌ریزی دقیقی برای عرضه‌ی محصولات خود داشته باشید. داشتن یک برنامه‌ی دقیق مهمترین بخش استراتژی فروش کسب و کارها است. توجه داشته باشید که در صورت نداشتن یک برنامه‌ریزی دقیق برای عرضه محصولات خود، مشتریان شما ناراضی خواهند بود. همین موضوع نیز ممکن است به وجهه برند شما آسیب برساند.

داشتن یک برنامه‌ی دقیق مهمترین بخش استراتژی فروش کسب و کارها است.

۷. اثبات اجتماعی

اثبات اجتماعی تنها یک تکنیک بازاریابی نیست بلکه یک نیروی روانشناسی عمیق و قوی است که انسان را وادار به انجام کارهای مختلف می‌کند. به همین دلیل است که بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی تعداد دنبال‌کنندگان شبکه‌های اجتماعی و مشتریان خود را در وب‌سایت خود درج می‌کنند. زیرا به طور طبیعی مردم تمایل دارند از سایت‌هایی خرید کنند که تعداد مشتریان و دنبال‌کنندگان زیادی دارند. توجه داشته باشید که بدون اثبات اجتماعی مردم محصولات شما را فاقد ارزش خواهند دانست. اما با بهره‌گیری از اثبات اجتماعی مردم فرض می‌کنند که محصول و خدمات شما ارزش زیادی دارد. بنابراین شما بدون بهره‌گیری از قدرت اثبات اجتماعی نمی‌توانید بازار را تحت تاثیر قرار دهید. از این رو اثبات اجتماعی یکی از مهمترین نکاتی است که در استراتژی فروش باید مورد توجه قرار گیرد.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی, بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو

چگونه یک ایده را به واقعیت تبدیل کنیم؟

success

تبدیل ایده به عمل چیزی است که در اکثر مواقع محقق نشده و باعث میشود در نهایت از موفقیت دور شوید.

چند مرتبه تابحال در جلسات کسی به شما گفته است که، «این ایده فوق‌العاده است، باید دست به کار شوی و آن را به واقعیت تبدیل کنی»؟ معمولاً چه اتفاقی می‌افتد؟ بیشتر اوقات، هیچ! بیشتر ایده‌های عالی به این دلیل ناکام باقی می‌مانند که افراد شجاعت، منابع، زمان یا سرمایه به مرحله عمل رساندن آن را ندارند. و آنهایی که وارد عمل می‌شوند هم اکثراً آمادگی لازم را ندارند و درنتیجه بعد از مدتی می‌بینند که زمان و سرمایه باارزش خود را صرف آرزویی می‌کنند که در مسیر هدف نیست.

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ تبدیل کردن یک ایده به واقعیت (صرفنظر از زمان و سرمایه‌ای که نیاز دارد) کار ساده‌ای نیست. درواقع، خیلی هم سخت است. چه یک سرمایه‌گذار باشید و چه یک فرد اجرایی، روح دادن به ایده‌ها چیزی شبیه به بدنیا آوردن یک بچه است. صرفنظر از شرایط و موقعیت، باید مسئولیت آن را داشته باشید. هیچکس به اندازه خود شما ایده‌تان را درک نمی‌کند. در این مسیر، همه چیز پای خودتان است و لازم است که بیشتر درمورد خودتان بدانید.

شاید مقالات زیادی درمورد این موضوع نوشته شده باشد اما این مقاله به شما کمک می‌کند بفهمید برای تبدیل یک ایده به واقعیت، چه نیازهای ذهنی، فیزیکی و عقلانی دارید. شاید به این خاطر که اگر بخواهید ایده‌ای را با گذشت زمان و تغییر شرایط همیشه زنده نگه دارید، فرایند به واقعیت رساندن یک ایده، چرخه‌ای بی‌پایان است. بعنوان مثال این مسئله را در کمپانی‌هایی که براساس ایده‌های بزرگ پایه‌ریزی شده‌اند اما نتوانسته‌اند آنقدر رقابتی بمانند تا موقعیت اول خود در بازار را نگه دارند، می‌بینیم.

همین مسئله در محل کار هم صدق می‌کند که نیروی کار خلاقیت لازم را ندارد زیرا اکثراً طوری آموزش دیده‌اند که فقط کاری که به آنها گفته می‌شود را اجرا کنند. به همین دلیل است که در اجرای کارهای کوتاه و فوری موفق‌تر هستیم. از طرف دیگر، کارمندان برای چندبرابر کردن فرصت‌های موجود در آن کار اولیه‌ای که به آنها سپرده شده، هیچ توانایی ندارند. بله، باید نگران توانایی رقابتی ماندن خود – چه بعنوان شخص و چه یک سازمان – باشیم.

بازار رقابتی امروز ایجاب می‌کند که همه ما ایده‌های خودمان را تبدیل به واقعیت کنیم — یا بخشی از تبدیل ایده‌های دیگران به واقعیت باشیم. اگر در هیچکدام از این فعالیت‌ها شرکت نمی‌کنید، لازم است که هدف، موقعیت و علایقتان را دوباره ارزیابی کنید. باید قبول کنید که برای ایجاد فرصت رشد برای خودتان و سازمانی که در آن کار می‌کنید، می‌بایست رفتارها و گرایشات کارآفرینی را در خود پرورش دهید.

کارآفرینی دیگر فقط یک واژه تجاری نیست؛ یک روش زندگی است. برای اینکه بتوانید یک کارآفرین باشید، نیازی نیست که حتماً سرمایه‌گذار باشید.

آیا تابحال تصور می‌کرده‌اید که شرکت در یک فعالیت خلاقانه حرکتی غیرمسئولانه است؟ دقیقاً همینطور است – آنهم نه فقط برای خودتان بلکه برای اطرافیانتان.

اگر به این فکر می‌کنید که چطور می‌توانید گرایشات و رفتارهای کارآفرینانه را در خودتان تقویت کنید، در زیر به ۱۲ مورد از این روش‌ها اشاره می‌کنیم، روش‌هایی که کمکتان می‌کند ایده‌های فوق‌العاده خود را به واقعیت تبدیل کنید.

۱. خودتان را باور داشته باشید.

تا زمانیکه خودتان را به حد کافی باور نداشته باشید که بتوانید عواقب تصمیمتان را بپذیرید، نمی‌توانید وارد عمل شوید. هر زمان که این مسئولیت را قبول کردید که چیزی که قبلاَ وجود نداشته را به واقعیت تبدیل کنید، مسئول اعمالتان هستید.

مسئولیت‌پذیری نیازمند باور داشتن به خودتان است تا جاییکه ۱۰۰٪ به کاری که باید انجام شود متعهد شوید. بیشتر افراد به این دلیل نمی‌توانند ایده‌ای را به عمل برسانند که چالش‌ها و مشکلات غیرقابل‌پیش‌بینی بیشتر از چیزی می‌شود که تصورش را می‌کردند بتوانند تحمل کنند و به همین دلیل دیگر مسئولیت‌پذیری نداشته‌اند. آنها اعتماد به خودشان را از دست می‌دهند و دیگر نمی‌توانند به انتهای راهشان نگاه کنند.

۲. مشاوران مخصوص خودتان را داشته باشید.

از آنهایی که قبلاً آن کار را انجام داده‌اند درس بگیرید. هیچوقت فکر نکنید که چون ایده شما بوده است، پاسخ همه سوال‌ها را دارید. ایده‌پردازی تفاوت زیادی با اجرای ایده‌ها دارد.

اجازه بدهید مشاوران مخصوصتان شما را با درس‌هایی که از شکست‌ها و موفقیت‌های خود گرفته‌اند، راهنمایی کنند.

اگر می‌خواهید سرمایه گذاری موفق باشید، باید به حرف‌های همه گوش دهید چون نمی‌دانید دقیقاً کی ممکن است یک ایده خوب از دهان کسی بشنوید. توصیه‌هایی که از این و آن می‌شنوید خوبند اما لزوماً همه آنها درست نیستند. آدم‌های کمی هستند که دانش لازم درمورد کار شما را داشته باشند. نظراتشان را تجزیه و تحلیل کنید تا بتوانید از آنها سر در بیاورید و سعی کنید تفکر پشت نظرات منفی را درک کرده و بعد به تنهایی تصمیم‌گیری کنید.

بااینکه داشتن یک گروه مشاوران مخصوص بسیار عالی است اما باید دقت کنید که نگذارید آنها در دیدگاه شما دخالت کنند.

خودتان باید به دقت همه نظرات را بررسی و ارزیابی کنید و در آخر با غریزه خودتان جلو بروید.

۳. خطر کردن (ریسک) باید بهترین دوست شما باشد.

وقتی ایده‌ای خلق می‌کنید، خطر کردن بهترین دوست شما می‌شود. اگر بتوانید این واقعیت را بپذیرید، با دیدگاهی به این فرایند نزدیک خواهید شد که همه آمال و آرزوهایتان را کنترل‌شده نگه می‌دارد. وقتی اوضاع آنطور که برنامه‌ریزی شده بود پیش نرفت، روی کاری که در دست دارید متمرکز شوید و اجازه ندهید این اختلال شما را به عقب برگرداند. خطر کردن کاملاً طبیعی است و مراحل ۱ و ۲ باعث می‌شود همیشه نگاهتان رو به جلو باشد.

خیلی وقت‌ها می‌شنوید که «کوشش و تلاش زیاد» یکی از اصل‌های مهم تبدیل کردن ایده‌ها به واقعیت است. اما درواقع، این بنیادی‌ترین تعهدی است که فرد باید برای هر نوع مدیریت خطر داشته باشد. اگر می‌خواهید به این مسیر ادامه دهید، باید راهی برای ایجاد این سطح تعهد پیدا کنید.

۴. شدیداً صبور باشید.

مصالحه کردن یک انتخاب است نه فداکاری. خیلی به خودتان فشار نیاورید. سعی کنید از این مسیر لذت ببرید و درک کنید که اوضاع چطور پیش می‌رود. بیشتر افراد آنقدر برای رسیدن به نتیجه دلخواهشان مضطرب می‌شوند که کم‌کم تصمیم‌گیری‌هایشان بدتر و بدتر می‌شود.

یک چیز کاملاً مشخص است: این مسیر مطمئناً پر از نتیجه‌های غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود که ممکن است شما آمادگی برخورد با آنها را نداشته باشید. نباید اجازه دهید این مسئله شما را ناامید کند. سرتان را بالا نگه دارید و به این مسیر و جایی که شما را به آن می‌رساند احترام بگذارید. مطمئن باشید که چیزهای زیادی درمورد آستانه ریسک‌پذیری خودتان یاد خواهید گرفت. به همین ترتیب، یاد خواهید گرفت که خیلی‌ها آماده‌اند سر راهتان قرار گیرند و شما را پایین بکشانند. این دقیقاً همان جایی است که سفر برایتان ناراحت‌کننده می شود. باید بطور مداوم کسانی که با آنها همسفر شده‌اید را ارزیابی کنید.

۵. یاد بگیرید چطور نظراتتان را به دیگران بقبولانید.

تبدیل ایده‌تان به واقعیت مستلزم این است که کاری کنید بقیه هم دیدگاه شما را درک کنند. باید به روشنی ایده‌تان را برای سایرین توضیح دهید و نشان دهید که چطور این ایده می‌تواند منتهی به سود و درآمد شود. توضیح دادن درمورد ایده‌های بزرگی که خودتان هیچ درکی از طریقه سوددهی آن ندارید، هیچوقت مخاطب درست سر راه شما قرار نمی‌دهد.

برای توضیح درمورد ایده‌تان رمز کار سادگی است. اینکه بتوانید خیلی ساده دیگران را از موضوع ایده‌تان باخبر کنید باعث خواهد شد آن را بهتر درک کرده و احتمال قبول کردن آن افزایش خواهد یافت. این مهارت وقتی می‌خواهید به سرمایه‌گذاران احتمالی درمورد ایده‌تان توضیح دهید اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

۶. نقطه‌ها را به هم وصل کنید.

هر چیزی به چیز دیگری وصل است. باید یاد بگیرید که چطور راه وصل شدن این نقطه‌ها به هم را پیدا کنید. چیزی که ممکن است امروز «ایده اصلی» شما باشد، وقتی افکار دیگری که می‌تواند با ایده شما مرتبط باشد را به هم وصل می‌کنید، می‌تواند به چیز بزرگتری تبدیل شود.

هیچوقت دست از وصل کردن نقطه‌ها به هم برندارید.

۷. به کارتان علاقه داشته باشید.

برای عالی بودن باید عشقتان را نشان دهید. اگر در هر کاری که انجام می‌دهید، عشق و علاقه بگذارید، قدرت این را پیدا خواهید کرد که پیشرو و پیشقدم باشید. راه‌هایی را خواهید رفت که افراد کمی جرات آن را دارند و این عشق و علاقه درهای جدیدی را به سمتتان باز خواهد کرد.

توانایی شما برای حفظ این شور و علاقه یکی از رموز موفقیت ایده شماست.

۸. هدفمند باشید.

قصد شما از ایده‌تان باید هدف و مفهوم داشته باشد. اگر اینطور نباشد، احتمال اینکه در نیمه راه دست از کار بکشید بسیار زیاد است. همچنین احتمال اینکه مدام برای خودتان بهانه ‌های بیجا بیاورید هم بیشتر می‌شود.

سرمایه‌گذاران باید به کاری که انجام می‌دهند عشق و باور داشته باشند، در غیراینصورت شکست خواهند خورد. باید به خودتان و همه آنهایی که از ایده شما حمایت می‌کنند، متعهد شوید. هدف شما این است که ایده‌تان را اجرا کرده و کاری کنید که بقیه هم آن را باور کنند. هدف عشق و علاقه شما را هم تقویت می‌کند و باعث می‌شود در مسیری که پیش گرفته‌اید تنها نباشید.

۹. حرکت ایجاد کنید.

با دقت همه منابع خودتان را مشخص کنید و با کمک روابط، شبکه‌‌سازی و تقسیم منابع، فرصت گسترده‌تر شدن ایده‌هایتان را بیشتر کنید. ایجاد حرکت یکی از ملزومات تبدیل ایده‌هایتان به واقعیت است.

ایجاد حرکت تا حد زیادی با زمانبندی و مدیریت و گسترش منابع در ارتباط است. هر منبعی اهمیت دارد. باید بدانید چه زمان باید و چه زمان نباید از آن استفاده کنید تا بهترین استفاده ممکن را از مکان و زمان مناسب از آنها ببرید.

۱۰. همیشه به فکر بهتر کردن ایده‌هایتان باشید.

هیچوقت مغرور نشوید. همیشه جا برای بهتر شدن ایده‌هایتان وجود دارد. وقتی کم‌کم می‌توانید ببینید که نقطه‌ها چطور به هم وصل می‌شوند، خودتان و مشاورانتان را به چالش بکشید تا ایده‌هایتان را حتی بهتر از این کنید.

این دقیقاً همان کاری است که استیو جابز با کمپانی اپل، پیکسار انیمیشن و باز هم اپل کرد. پیشرفت‌های پشت سر هم یکی از رموز اسطوره شدن اوست. او همیشه به فکر بهتر کردن ایده‌هایش بود.

۱۱. توازن کار/زندگی باید یکی از اولویت‌هایتان باشد.

مهم نیست که تا چه اندازه هوشمندانه، با علاقه و متمرکز کار می‌کنید، اگر توازن نداشته باشید، همیشه در معرض فرسودگی شغلی خواهید بود. ذهن، جسم و روح شما باید هم‌تراز شوند. ایجاد توازن بین کار و زندگی‌تان را باید به صورت یک اولویت درآورید. اینکار ذهنتان را بازتر شده و همه چیز را مدنظر قرار دهید.

اینکه بتوانید ایده‌ای را با موفقیت به واقعیت تبدیل کنید، دوی ماراتن است نه دو سرعت. سرعتتان را باید طوری تنظیم کنید که روی کاری که در دست دارید متمرکز شوید. ذهنتان را بی‌اندازه درگیر نکنید؛ کمی به خودتان فضای تنفس بدهید و سعی کنید خلاقیتتان را تقویت کنید.

۱۲. میراث ایده‌تان را ماندگار کنید.

تصور می‌کنیم که متعهد شده‌اید که مسئولیت ۱۱ مورد اول را بپذیرید و در این مورد موفق هم بوده‌اید. ایده اصلی شما متولد شده و تاثیر آن اکنون به جوانب مختلفی که در ابتدای کار اصلاً فکرش را هم نمی‌کردید تعمیم یافته است. فرصت‌هایی که برای خودتان و دیگران ساخته‌اید بسیار پراهمیت بوده و موفقیت ایده‌تان الان دیگر واقعی به نظر می‌رسد. ایده شما الان به چیزی بسیار مهم‌تر تبدیل شده و دیگر با خودتان است که میراث آن را ماندگار کنید.

وقتی به ایده‌تان زندگی بخشیدید، این مسئولیت شماست که تاثیر آن برای همیشه زنده بماند.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

چگونه مشتری های دائمی داشته باشیم؟

۶ راهکار برای جذب مشتری دائم


جذب مشتری دائمی

جذب مشتری وفادار یکی از بهترین راههای موفقیت برای هر کسب و کاری است اما چگونه؟

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ در هر حیطه ای هم که تجارت کنید، اگر مشتری نداشته باشید، بالاخره کارتان با شکست روبه رو خواهد شد. به همین دلیل است که خیلی مهم است که خودتان و محصولاتتان را طوری ارائه کنید که نه فقط مشتریان را وادار به خرید از شما کند، بلکه دوباره آنها را به سمتتان برگرداند. در زیر به ۶ نمونه از اقداماتی اشاره میکنیم که کمکتان میکند مشتریهای جدیدی به سمتتان جذب شوند و آنها را به مشتریهای دائمیتان تبدیل کند.

۱. محل

هر کجا که بروید، همه به شما خواهند گفت که مهمترین چیز برای موفق بودن یک تجارت و برگرداندن مشتریان به سمتتان محل کار شماست! و منظورمان منطقه دقیق سکونتتان نیست، بلکه محل دقیق آن مثلاً اینکه سمت راست خیابان است و یا کنار مغازه های دیگر و از این قبیل. شاید خیلی وقتها به مغازه ای رفتید اما بخاطر شلوغ بودن بیش از اندازه آن منطقه و نبودن جای پارک، از همان راهی که رفته اید برگشته اید. خیلی ها هم هستند که بااینکه از کالاهای یک مغازه خیلی خوششان میآید، اما بخاطر ترافیک آن منطقه حتی نزدیک آن هم نمیشوند.

۲٫ ظاهر

اینکه میگویند اولین تاثیر مهمترین تاثیر است نابجا نگفته اند. این مسئله فقط درمورد برخوردهای فردی صدق نمیکند بلکه موقعیتهای کاری را هم شامل میشود. اگر کسی وارد فروشگاهی شود که باوجود قیمتهای بسیار خوب، روی زمین آن پر از آشغال است، یا هوای آن آلوده است و یا اجناس به صورت نامرتب اینطرف و آنطرف افتاده اند، چقدر احتمال دارد که آن مشتری دوباره بخاطر قیمتهای ارزان به آنجا بیاید؟ احتمال آن خیلی کم است مگر اینکه اجناس با ۱۰۰% تخفیف به فروش برسند که تقریباً غیرممکن است.

۳٫ قیمتها

بدیهی است که این یکی از مهمترین جنبه های دنیای تجارت است. بااینکه میخواهید از تجارتتان سود ببرید تا بتوانید در آن باقی بمانید، اما باید مطمئن شوید که قیمتهایتان درمقایسه با تجارتهای دیگر که زمینه مشترک با شما دارند، مناسب و یا حتی کمی پایینتر باشد. هیچ چیز لذتبخش تر از این نیست که بدانید اگر دو کوچه پایینتر بروید جنسی را میتوانید ده هزار تومان ارزانتر بخرید. این کار را میتوانید به طرق مختلف مثل تخفیفات فصلی و بُنهای خرید و “یکی بخر دوتا ببرها” و از این قبیل انجام دهید.

۴٫ دانش کافی درمورد محصولات و خدمات

خیلی مهم است که همه کارمندانتان اطلاعات کافی درمورد خدمات محصولات شما داشته باشند. هیچ چیز بدتر از این نیست که وقتی سوالی از متصدی فروشی میپرسید، فروشنده به فرد دیگری زنگ بزند و پاسخ بخواهد و یا اطلاعات نادرست بدهد و یا از شما بخواهد روز دیگری برای گرفتن پاسخ بروید. البته ممکن است زمان باشد که کارمندانتان مراحل آموزشی را میگذرانند اما در هر حال همیشه باید یک کارمند با اطلاعات کافی برای پاسخگویی به مشتریان داشته باشید در غیراینصورت افراد ایدآل گرا و یا آنهایی که عجله دارند دیگر هیچوقت به سمتتان برنمیگردند.

۵٫ صمیمیت

خیلی وقتها میشنویم که مشتری بخاطر بدزبانی و یا بی حوصلگی فروشنده ای شکایت کرده است. این مسئله مشکلی جدی برای کار شما ایجاد خواهد کرد. همیشه یادتان باشد که حرفها خیلی سریع دهان به دهان میچرخد و اکثر افراد وقتی چنین حرفی درمورد فروشگاه شما بشنوند، حتی بااینکه خودشان آنجا را امتحان نکرده اند، آن را پذیرفته و سراغتان نخواهند آمد. با مشتریانتان حرف بزنید، لبخند بزنید، و در کمال ادب به آنها پیشنهاد بدهید. آدمها خیلی دوست دارند حرف بزنند. مخصوصاً زنان خانه دار که خیلی از خانه بیرون نمی آیند.

۶٫ تبلیغات

خیلی مهم است که از کارتان در محلهای مناسب تبلیغ کنید. تبلیغات به روشهای مختلف قابل انجام است مثل روزنامه، مجلات، اینترنت، بیلبورد و … میتوانید از تبلیغاتی مثل عرضه بُن تخفیف و یا تخفیف دو روزه استفاده کنید. شاید دفعه اول مشتریان بخاطر تخفیف سراغتان بیایند اما وقتی ببینند که قیمتهای عادیتان هم مناسب بوده و محل و خدمات مشتری عالی دارید، مطمئن باشید که بارها و بارها سراغتان خواهند آمد و به یک مشتری دائم تبدیل خواهند شد.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : بازاریابی, مردمان


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو

چگونه یک زبان جدید یاد بگیریم؟

یادگیری یک زبان خارجی می‌تواند آغاز ورود به یک دنیای جدید باشد. با توجه به کم‌رنگ شدن مرزهای ارتباطات، اهمیت این مسئله روز به روز شکل جدی‌تری به خود می‌گیرد. با ما همراه باشید تا ۷ راهکار سریع  یادگیری زبان خارجی را مرور کنیم.

به گزارش آلامتو به نقل از زومیت؛ تجربه نشان داده است که یادگیری زبان خارجی برای یک بزرگسال با چالش‌های زیادی روبرو است. برای مثال، یادگیری گرامر سخت بوده واز آن بدتر تلفظ صحیح کلمات است. “النا پروکوپتز” که یک نویسنده ی جهانگرد است به سه زبان تسلط دارد. در ادامه راهکارهایی را معرفی خواهیم کرد که بر مبنای مطالعات آموزشی و شخصی پروکوپتز به دست آمده‌اند:

۱. بر یادگیری تمرکز داشته باشید و ابتدا آواها را بیاموزید

یادگیری یک زبان جدید در دوران کودکی کار آسان‌تری است. یکی از دلایلش هم این است که کودکان توانایی قابل توجهی در درک تفاوت آواها و اصوات در همه‌ی زبان‌ها دارند و به سرعت آن‌ها را به خاطر می‌سپارند. به همین دلیل همه‌ی ما زبان مادری را به خوبی فرا گرفته ایم. هر چه سن ما بالاتر می‌رود، این توانایی فوق العاده برای تمایز آواها کم‌تر می‌شود. به عنوان مثال، معمولا دانش‌آموزان بزرگسال ژاپنی در درک تفاوت دو صدای R و L حروف الفبای انگلیسی مشکل دارند.

یادگیری زبان جدید

ممکن است این سوال پیش بیاید که آیا امکان کسب این توانایی برای به خاطر سپردن آواها و کلمات خارجی وجود دارد؟ علم پاسخ مثبت به این پرسش می‌دهد. در اینجا راه حل این است که قبل از به ذهن سپردن کلمات و یادگیری گرامر، با آواهای زبان آشنا شوید و آن‌ها را با تکرار به خاطر بسپارید. از این رو لازم است بیشتر زمان خود را صرف شنیدن و تکرار واژه‌ها و آواها کنید. اگر این امکان را دارید که در تقویت مکالمه‌ی خود بازخورد سریع بگیرید، عملکرد شما به شکل چشم‌گیری بهتر خواهد شد. در این باره استفاده از نرم‌افزارهای آموزشی مانند Rosetta Stone و Gritty Spanish هم پیشنهاد می‌شود. علاوه بر این، مطالعات ثابت کرده‌اند که گوش دادن به آرایه‌ی وسیعی از آواها می‌تواند مغز شما را آموزش دهد و به شما کمک می‌کند تا آموخته‌های خود را به دنیای بیرون انتقال دهید.

۲. از تکنیک “فاصله و تکرار” استفاده کنید

یادگیری زبان جدید

تکنیک فاصله و تکرار یک روش قدیمی محسوب می‌شود اما تا به حال خوب جواب داده است. این روش کمک می‌کند تا کلمات را بهتر به خاطر بسپارید.در این تکنیک شما باید هر کلمه را در فواصل زمانی مشخص، مرور کنید. در ابتدا این فاصله‌های زمانی کوتاه است. برای مثال برای مرور کلمه یا عبارت جدید ابتدا جلسه به جلسه پیش می‌روید و بعد از آن فاصله‌ی زمانی را به چند روز و چند هفته افزایش می‌دهید.

در نمودار زیر، روند این فرآیند نشان داده شده است:

یادگیری زبان جدید

۳. خودتان را نیشگون بگیرید

این راهکار توسط “مانش سدی” پیشنهاد شده است. سدی یک جهانگرد است که در بزرگسالی توانسته است به ۴ زبان خارجی مسلط شود. در روش پیشنهادی سدی از یک محرک منفی برای بهبود یادگیری استفاده می‌شود.

البته این روش هم علاوه بر این که تجربه‌ی شخصی است، مبنای علمی دارد. بنا به مطالعات انجام شده در دپارتمان مرکز علوم عصبی و روانشناسی دانشگاه نیویورک، عکس العمل بدن شما نسبت به تهدید یا محرک منفی می‌تواند کیفیت عملکرد حافظه را افزایش دهد. محققان این مرکز در آزمایشات خود در صورت پاسخ نادرست از شوک‌های خفیف الکتریکی استفاده می‌کردند.

حالا از نتیجه‌ی این مطالعه چطور می‌توان در یادگیری زبان استفاده کرد؟ (مطمئنا پیشنهاد نمی‌کنیم که شوک الکتریکی به خود وارد کنید!)

  • برای یادگیری کلمات و گرامر، فلش کارت‌هایی را تهیه کنید.
  • در این مرحله نیشگون محکمی از خود بگیرید تا عکس العمل بدن شما نسبت به تهدید فعال شود.
  • مروری بر فلش کارت‌ها داشته باشید. فلش کارت‌ها می‌تواند حاوی صفت‌ها یا هر گروه دیگری از کلمات باشند. در این مرحله نیازی نیست خود را نیشگون بگیرید.
  • حالا فلش کارت‌های خود را که بر اساس گروه‌های مختلف کلمات (فعل، صفت، قید و غیره) دسته‌بندی شده‌اند را مرور کنید و به ازای هر کلمه یک نیشگون کوچک از خود بگیرید. بعضی مواقع لازم است قبل از این که سراغ کارت بعدی بروید، روی کارت قبلی مطالعه‌ای داشته باشید.
  • در طول جلسات مطالعه فقط در صورت فراموش کردن کلمه خود را نیشگون بگیرید.هدف شما در واقع افزایش تمرکز حافظه بر روی واژه‌هایی است که به خاطر سپردن آن‌ها برای‌تان مشکل است. در این مرحله هم قبل از خواندن کارت بعدی، روی کارت قبلی تمرکز کنید.
همچنین بخوانید: جملات انگلیسی با ترجمه فارسی

۴. یک برنامه‌ریزی یادگیری قبل از خواب داشته باشید

یکی از فواید بزرگ خواب این است که اجازه می‌دهد بخش فعال حافظه پاک شود و آمادگی یادگیری افزایش پیدا کند. مطالعه‌ی قبل از خواب کمک می‌کند که تمام اطلاعاتی که به ذهن خود وارد کرده‌اید در حافظه‌ی بلند مدت شما ثبت شوند.

یادگیری زبان جدید

در این حالت تکنیک‌های تکرار می‌تواند کمک کند که بین حافظه‌ی کوتاه‌مدت و بلند مدت ارتباط برقرار شود و آموخته‌های شما دقیق‌تر و سریع‌تر به خاطر سپرده شوند.

۵. به جای زبان، محتوا را مطالعه کنید

بنا بر نتیجه‌ی یک برسی که در Cambridge Journal منتشر شده است، دانش‌آموزانی که به جای شرکت در کلاس به شکل موضوعی زبان را می‌آموزند عملکر بهتری نسبت به دانش‌آموزانی دارند که در کلاس‌های زبان شرکت می‌کنند. البته دانش‌آموزانی که در کلاس‌ها استاندارد آموزش زبان شرکت می‌کنند در مهارت‌هایی مثل خواندن و نوشتن عملکرد بهتری دارند. مطمئنا هر دو روش مزایای خود را دارد.

برای افزایش یادگیری زبان خود، سعی کنید سراغ موضوعاتی بروید که به آن‌ها علاقمند هستید. مقالات آنلاین، تماشای ویدیو یا گوش دادن به پادکست‌ها می‌تواند روند پیشرفت شما را سریع‌تر کند.

۶. کلمات قدیمی و جدید را با هم مخلوط کنید

با وجود این که مغز ما تنوع طلب است، اما یادگیری تعداد زیادی کلمه‌ی جدید می‌تواند کاری خسته‌کننده محسوب شود. پس به خاطر بسپارید که هنگام یادگیری کلمات جدید، مروری هم بر روی کلمات قدیم داشته باشید.

برای مثال، برای یادگیری زبان خارجی تصمیم می‌گیرید که کتاب داستان کودکان را بخوانید. در این حالت زبان خارجی به صورت ساده ای بیان شده است و شکل داستانی جملات به شما کمک می‌کند که معنی کلمات را بدون مراجعه به دیکشنری یاد بگیرید. در اینجا با مخلوطی از کلمات جدید و قدیمی سر و کار دارید. ضمن این که خواندن کتاب‌های کودکان، جدا از یادگیری زبان جدید، واقعا سرگرم کننده است!

۷. مطالعه‌ی کم اما روزانه داشته باشید

پیدا کردن زمان برای مطالعه‌ی یک زبان جدید می‌تواند چالش برانگیز باشد. چنانچه شما مشغولیت کاری دارید و وقت آزاد زیادی ندارید، ممکن است تصمیم بگیرید که مطالعات خود را به آخر هفته محدود کنید. در صورتی که مطالعات کوتاه مدت روزانه تاثیر بیشتری خواهند داشت.

با توجه به این که بخشی از حافظه‌ی ما در هر بار خوابیدن پاک می‌شود، مطالعه‌ی روزانه می‌تواند موثرتر باشد. بنابراین یادگیری زبان به صورت مداوم و کوتاه می‌تواند تاثیرات بسیار خوبی در آموختن داشته باشد.

پیش به سوی یادگیری زبان جدید!

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

چگونه با وجود ضعف هایمان خودمان را دوست بداریم؟

به گزارش آلامتو به نقل از آی بانو؛ یکی از چیزهایی که مانع پیشرفت ما می شود اینست که نمی توانیم خودمان را دوست داشته باشیم ، ما خودمان را لایق موفقیت نمی دانیم چرا که اعتقاد داریم دارای کاستی های زیادی هستیم ،  در ادامه به ده نکته اشاره می کنیم تا بتوانید کاستی هایتان را در آغوش بگیرید :

دلیل ناراحتی خود را بیابید

بدون دانستن علت اصلی نگرانی خود، نمی توانید با ضعف های خود کنار بیایید. خود را عمیقا مورد بررسی قرار دهید، ببینید آیا در زیر لایه ضعف های خود علتی نهفته است یا نه. در این صورت بهتر و آگاهانه تر می توانید با ضعف خود روبه رو شوید.

ضعف هایتان را به چشم یک راهنما ببینید که شما را به سمت پیشرفت هدایت می کند
به آغوش گرفتن ضعف ها به این معنی نیست که دیگر نمی توانید خود را رشد بدهید. بلکه گاهی، آگاهی از ضعف ها کمک می کند تا آن ها را محو کنیم. اگردر خود ضعفی می بینید که دوست دارید آن را در خود از بین ببرید، پس دیگر منتظر نمانید و در این راه تمام تلاش خود را بکنید.

به شخصیت خود احترام بگذارید

درست است که معایب شما ممکن است موجب تفاوت شما با سایرین شود اما آیا این متمایز بودن زیبا نیست؟! البته سعی نکنید که زیاد از حد، از دیگران متفاوت باشید!

اجازه ندهید که ضعف هایتان موجب عقب ماندگیتان شود

چندی پیش زندگی روزمره و کاملا عادی یک دوقلوی به هم چسبیده را می دیدم. پدر و مادر این دوقلو آن ها را به گونه ای تربیت کردند که باور داشته باشند می توانند هر کاری را که دیگران قادر به انجامش هستند، انجام دهند و البته آن ها هم این کار را عملی کردند! تصور کنید اگر این دو قلو به جای آنکه آغوش خود را به سوی این ضعف بگشایند، ذهن خود را درگیر آن می کردند زندگیشان چقدر متفاوت از این زندگی طبیعی می شد؟

نقاط قوت خود را برجسته کنید

به جای اینکه مدام بر روی چیزهایی که موجب آزارتان می شوند تمرکز کنید، یک دفترچه یادداشت بردارید و سه ویژگیتان را که به داشتنش می بالید یادداشت کنید. آیا ترجیح نمی دهید به جای داشتن زیبایی ای خیره کننده، تنی سالم و خانواده ای خوب و مورد پسند داشته باشید؟

گاهی می توان تعریفی نو از کاستی ایجاد کرد!

اخیرا لیدی گاگا در پاسخ به انتقاداتی که به اضافه وزنش می شد بر روی صفحه اش پستی با نام “انقلاب بدن” گذاشت و در آن پست، عکس هایش را به نمایش گذاشت و از هوادارانش نیز خواست همین کار را انجام دهند. گاگا در وبلاگش نوشت: ” می توانیم موجب معروفیت نقص هایمان شویم و به این طریق، مسائلی را که از دید عموم بد تعریف می شوند، مجددا تعریف کنیم”

آن ها را در گوگل بیابید

اگر نقص شما جنبه فیزیکی دارد، آن را در گوگل جستجو کنید. درست شنیدید! در صفحه گوگل بنویسید “هیکل چاق” یا “بینی بزرگ” و بعد تصاویر این موضوعات را بیابید. با این کار حتما تصاویر بسیار تاثیر گذاری را خواهید دید که موجب احترام شما به آن نقص فیزیکی تان می شود!

از داشتن بعضی از ضعف هایتان خوشحال باشید!

اگر بتوانید نقطه قوتی در ضعف هایتان بیابید احتمالا خودتان هم مایل به داشتن چنین ضعفی هستید. مثلا، اگر خودتان را آدمی خجالتی و ساکت می بینید، این احتمالا به این معنا است که شنونده و مشاهده گر بسیار عالی ای هستید.

خودتان را با کسی مقایسه نکنید

اجازه بدهید که امسال سال شما باشد. دست از مقایسه کردن خود با دیگران بردارید و به خاطر آنچه که هستید به خود عشق بورزید. هر فردی خصوصیت های ذاتی خود را دارد. و این همان چیزی است که موجب جذابیت زندگی می شود!

در کنار ضعف هایتان فوق العاده باشید

بله اخیرا سایتی این تعبیر را ابداع کرده است که با این تعبیر انسان باید با رویی خوش به استقبال ضعف هایش برود. به گفته آن ها :” همیشه به انسان ها دیکته شده است که باید به سختی تلاش کنند تا خود را شبیه انسان هایی کنند که دارای هیچ گونه ضعف، خطا و اشتباهی نیستند.” اما براستی چه کسی این را می خواهد؟ پس آغوش خود را به سوی ضعف ها و نقص های خود بگشایید و در کنارشان فوق العاده باشید!


منبع: آلامتو

چیزهایی که ارزش نگران شدن ندارند!

HappySmile

خیلی از انتخاب‌های ما در زندگی، از کاری که می‌خواهیم انجام دهیم گرفته تا آدمهایی که با آنها رفت‌وآمد می‌کنیم، نظرات متفاوتی را در اطرافیانمان ایجاد می‌کند. به نظر می‌رسد که اعضای خانواده، دوستان و حتی آنهایی که کاملاً با ما غریبه هستند، درمورد همه کارهایی که انجام می‌دهیم، چه کوچک و چه بزرگ، نظر می‌دهند.

به گزارش آلامتو به نقل از سایت مردمان؛ گاهی اوقات تا جایی پیش می‌روند که از شما برای تصمیماتی که گرفته‌اید یا انتخاب‌هایی که داشته‌اید توضیح می‌خواهند. ممکن است احساس کنید که باید به آنها پاسخ دهید اما واقعیت این است که خیلی چیزهای مربوط به شما به دیگران هیچ ارتباطی ندارد و شما درمورد ۱۵ مسئله زیر، هیچ توضیحی به کسی بدهکار نیستید؛ هرچند خودتان فکر می‌کنید که هستید.

۱ بخاطر شرایط زندگی‌تان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.

چه تنها زندگی کنید، چه با همسر سابقتان، چه با والدین و چه در این هتل و آن هتل، اگر از بیست سال به بالا داشته باشید، نیازی نیست که به کسی توضیحی درمورد شرایط زندگی‌تان بدهید. اگر خودتان آگاهی کامل از وضعیت زندگی خودتان داشته باشید، به این معنی است که برای خودتان دلایلی دارید که به هیچ کس دیگری هم ارتباط ندارد.

۲ بخاطر اولویت‌های زندگی‌تان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.

درمورد چیزهایی که باعث آرامش و شادی در زندگی شما و عزیزانتان می‌شود، ایده‌هایی دارید که باید اولویت اصلی شما باشد. ازآنجا که همه ما افرادی خاص هستیم که ارزش‌ها، آرزوها و تمایلات متفاوت داریم، ممکن است اولویت‌های اصلی شما با دیگران متفاوت باشد. برای اینکه چه چیزی را اولویت زندگی خودتان قرار داده‌اید به کسی توضیحی بدهکار نیستید. این مسئله شخصی خودتان است نه دیگران.

۳ اگر پشیمان نیستید، هیچ عذرخواهی به کسی بدهکار نیستید.

اگر از عملتان پشیمان نیستید، هنوز فکر می‌کنید که کسی بخاطر چیزی اشتباه می‌کند، نیازی به عذرخواهی کردن ندارید. خیلی‌ها عادت دارند که خیلی زود معذرت‌خواهی می‌کنند و سعی می‌کنند زخم‌هایی را التیام ببخشند که هنوز آمادگی خوب شدن ندارند. اینکار فقط آن زخم را عمیق‌تر کرده و مشکلات بیشتری ایجاد می‌کند. اگر از کاری متاسف نیستید، نیازی به عذرخواهی نیست.

۴ بخاطر نیاز به زمانی برای تنها بودن به کسی توضیحی بدهکار نیستید.

وقتی می‌خواهید برنامه‌هایی را بخاطر اینکه نیاز به زمانی برای تنها بودن دارید، کنسل کنید، ممکن است نگران باشید که در نظر دیگران بی‌ادب یا گستاخ دیده شوید. اما باید بدانید که تنها وقت گذراندن مسئله‌ای کاملاً طبیعی و لازم است که بیشتر آدم‌ها باید تجربه کنند. با اعتماد به نفس وقت تنهایی تان را بگذرانید و به فکر دیگران کار نداشته باشید.

۵ برای اعتقادات شخصی دیگران، موافقتی بدهکار نیستید.

اینکه کسی اعتقادات شخصی خود را با شور و هیجان بیان می‌کند به این معنی نیست که مجبورید آنجا بنشینید و همه نظراتش را تایید کنید. اگر با او هم‌عقیده نیستید، در حق خودتان و آن فرد انصاف نیست که از نظرات خودتان بگذرید و تظاهر کنید که با او موفق هستید. محترمانه نشان دادن عدم موافقتتان خیلی بهتر از این است که به موافق بودن تظاهر کنید.

۶ به هر چیزی که دیگران می‌گویند، پاسخ مثبت بدهکار نیستید.

هر زمان که لازم است حق دارید “نه” بگویید. درواقع موفق ترین افراد دنیا کسانی هستند که هنر “نه” گفتن به هر چیزی که اولویت زندگی‌شان نیست را یاد گرفته‌اند. مهربانی دیگران را درک کنید و برای آن قدرشناس باشید اما از اینکه مودبانه چیزی را که شما را از رسیدن به اهداف و اولویت‌هایتان دور می‌کند رد کنید، واهمه نداشته باشید.

۷ بخاطر وضعیت ظاهری‌تان، به کسی توضیحی بدهکار نیستید.

ممکن است لاغر، چاق، قدبلند یا کوتاه باشید. ممکن است ظاهری زیبا یا خیلی ساده داشته باشید. نیازی نیست که بخاطر ظاهرتان به کسی توضیح دهید. وضعیت ظاهری شما مسئله مربوط به خودتان است و نشاندهنده ارزش فردی شما نیست.

۸ بخاطر علایق غذایی‌تان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.

خیلی از غذاها هستند که اصلاً دوست ندارید و این به علایق چشایی و مسائل سلامتی برمی‌گردد. نیازی نیست که به کسی توضیح دهید که چرا یکسری غذای خاص را دوست دارید. انتخاب‌های غذایی شما مسئله‌ای مربوط به خودتان است. اگر کسی به شما فشار بیاورد که چرا یک غذا خاص را می‌خورید (یا نمی‌خورید)، توجه نکنید و فقط بگویید که چون به آن غذا علاقه دارید (یا ندارید).

۹ بخاطر زندگی جنسی‌تان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.

فقط در همین حد که مربوط به داشتن رابطه شرعی با همسر قانونی تان که به این رابطه رضایت دارد باشد، نیازی نیست به کسی توضیح دهید که چرا، چطور، کجا و با چه کسی رابطه‌جنسی برقرار می‌‌کنید.

۱۰ بخاطر انتخاب‌هایی که در زندگی شخصی و کاری‌تان دارید، به کسی توضیحی بدهکار نیستید.

گاهی‌اوقات شرایط زندگی مجبورمان می‌کند که بین کار و زندگی شخصی انتخاب کنید. این تصمیم همیشه هم آسان نیست و ممکن است در آخر کار مجبور شوید یکی از آنها را انتخاب کنید، نه به این خاطر که توجهی به زندگی شخصی و زندگی اجتماعی‌تان ندارید، بلکه به این دلیل که کارتان طوری است که امنیت آینده‌تان را به خطر می‌اندازد. در هر حالت، برای اینکه کارتان را به زندگی شخصی‌تان ترجیح داده‌اید (یا برعکس) به کسی توضیحی بدهکار نیستید. مهم این است که خودتان به تصمیمی که گرفته‌اید مطمئن باشید.

۱۱ بخاطر اعتقادات مذهبی یا سیاسی‌تان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.

چه دموکرات باشید، چه آزادیخواه، مسیحی یا مسلمان و یا هر دین الهی دیگر، فقط انتخاب شخصی خودتان است. برای آنچه که هستید و چیزی که به آن اعتقاد دارید، توضیحی به کسی بدهکار نیستید. اگر کسی نمی‌تواند شما را آنطور که هستید بپذیرد، مشکل اوست نه شما.

۱۲ بخاطر مجرد ماندنتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.

چه بخاطر تصمیم خودتان مجرد مانده باشید و چه دست تقدیر، این مسئله به هیچکس جز خودتان ارتباط ندارد. مجرد بودن یک اختلال شخصیتی نیست. دست خودتان است که ازدواج بکنید یا نکنید. از این گذشته، مجرد یا متاهل بودن یکی از آن برچسب‌های اجتماعی است که نباید چندان اهمیت داشته باشد.

۱۳ فقط به خاطر اینکه کسی از شما خوشش آمده، قرارملاقات عاشقانه به او بدهکار نیستید.

ممکن است یکی خیلی مهربان و خوش‌ظاهر باشد و حتی کمی هم به او علاقه داشته باشید، اما فقط به این خاطر که او از شما خواسته است، لازم نیست رابطه‌ای را با او شروع کنید. اگر تمایلی به آن ندارید، به هیچ عنوان جلو نروید. البته باید توضیحی برای رد کردن پیشنهاد او پیدا کنید اما سعی کنید این توضیح کوتاه و در چارچوب تصمیمتان باشد.

۱۴ بخاطر تصمیم ازدواجتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.

اینکه تصمیم بگیرید ازدواج کنید و بچه‌دار شوید یا مجرد بمانید و بچه نداشته باشید، تصمیم شخصی خودتان است. حتی مادرتان که آرزوی نوه‌دار شدن دارد، باید درک کند که ازدواج تصمیمی شخصی است و شاید برای همه مناسب نباشد. هرچقدر هم که برایش سخت باشد، او باید به تصمیم شما احترام بگذارد.

۱۵ بخاطر انتخاب روابطتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.

گاهی‌اوقات مردم نظرات نامناسبی درمورد روابط عاشقانه شما می‌دهند که واقعاً هیچ ارتباطی با آنها ندارد. ممکن است بارها و بارها نظراتی مثل (شما اصلاً به هم نمی‌آیید، یا باید کس دیگری را برای خودت پیدا کنی) بشنوید. اما برای انتخاب‌هایی که برای روابط خود دارید، فقط باید به خودتان پاسخگو باشید. زندگی خودتان را بکنید و هیچوقت بخاطر حرف افراد دیگر در رابطه‌ای نمانید یا بیرون نیایید. اگر لازم است اشتباه بکنید، اما سعی کنید همیشه از اشتباهاتتان درس بگیرید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

ترک عادت های غلط و بالابردن اعتماد به نفس

عادت های غلط

همه ما در زندگی عادت های روزانه ای داریم که از وجودشان خرسند نبوده اما برای تغییر دادنشان هم تلاشی نمیکنیم! اما شاید همین عادت های غلط باشند که مانع موفقیت شماست.

به گزارش آلامتو و به نقل از زومیت؛ راهکار‌های افزایش اعتماد به نفس چه هستند؟ با حذف کردن عادات بد شروع کنید.

اگر در داستان زندگی خودتان یک قهرمان نیستید، ‌آن را کنار بگذارید

یک دفتر زیبا و مطابق با طراحی روز خریداری کنید. در اولین صفحه‌ی جدید، تمیز و خالی، داستان خودتان را بنویسید. بی‌طرفانه و بی‌غرض آن را بررسی کنید. آیا غمگین یا خشمگین است؟ احساس می‌کنید شما بد‌شانس هستید؟ آیا افراد دیگر را نکوهش و سرزنش می‌کنید و فکر می‌کنید قربانی هستید؟ آیا احساس می‌کنید ابزار یا وسیله هستید یا احساس می‌کنید که ابزار و وسایل در اختیار شما است؟

در صفحه‌ی بعد بعضی موارد را تغییر دهید. بعضی مسائل را بر عهده بگیرید. مسئولیت‌پذیر‌تر و قدرتمند‌تر باشید. شما یک دفتر کامل در اختیار دارید تا صفحه به صفحه، تصویری که از زندگی‌تان دارید تغییر دهید.

همان‌طور که داستان درون دفتر تغییر می‌کند، تغییراتی را نیز در زندگی واقعی مشاهده می‌کنید.

بد صحبت کردن در رابطه با خودتان را متوقف کنید

آیا صدای درونتان از شما انتقاد و عیب‌جویی می‌کند و شما را آزار می‌دهد؟ به نظرتان اگر دشمن خودتان باشید، می‌توانید کاری را به‌خوبی انجام دهید؟ اگر با خودتان به نحوی صحبت می‌کنید که هرگز با شخص دیگری به آن طریق صحبت نکرده‌اید، جلوی این کار را بگیرید.

هرگز زمانتان را با افرادی که برای شما مفید نیستند، صرف نکنید

آیا کسی در زندگی شما وجود دارد که به‌طور مداوم شما را نکوهش کند؟ یا فردی که احساس کنید برای شما مضر و سمی است یا انرژی شما را از بین می‌برد؟ آیا دشمن‌های دوست‌نما دارید و نمی‌توانید دلیل حضور آن‌ها در زندگی‌تان را توضیح دهید؟ شما کاملا نسبت به افرادی که خودتان را با آن‌ها محاصره کرده‌اید و با آن‌ها ارتباط دارید مسئول هستید.

مقاله مرتبط: ترک عادت های بد

خودتان را با دیگران مقایسه نکنید

هنگامی‌که به خودتان می‌گویید که شخصی در مسئله‌ای بهتر از شما است، هرگز تصویر و اطلاعاتی کامل از او ندارید. بر کاری که انجام می‌دهید تمرکز کنید. به درون توجه کنید. باطن نمایان‌گر همه‌چیز است و هر چه به دنبالش می‌گردید، در آن است.

مسائل آزاردهنده‌ را با خودتان حمل نکنید

آیا احساس رنجش، خشم، دلخوری یا مبارزه برای انتقام‌جویی دارید؟ این‌ها مانند رفتن به بیابان است درحالی‌که به جای آب با خود سم حمل می‌کنید. مسائل آزاردهنده را رها کنید و دیگران ببخشید.

برای همیشه از اینکه همه‌چیز کامل و بی‌نقص باشد صرف نظر کنید

در عوض، ریسک و خطر کنید. یک کار پر‌‌ ریسک و خطرناک انجام دهید و ببینید چه اتفاقی می‌افتد. (اتفاق خاصی نمی‌افتد.) برای یادگیری مسائل جدید همیشه کاملا جدی و سرسخت باشید.

به کاری که نمی‌خواهید انجام دهید، نه بگویید

این کار اغلب با عدم تأیید و نارضایتی مواجه خواهد شد و ممکن است باعث از دست دادن برخی از دشمنان دوست‌نمایی که پیش‌تر در رابطه با آن‌ها صحبت کردیم شود؛ اما از این طریق، زمان بیشتری برای انجام دادن کار‌های لازم فراهم خواهد شد.

اکنون که زمان و انرژی بیشتر و چشم‌اندار جدیدی دارید، در این‌جا گزینه‌هایی برای افزودن به زندگی روزمره‌ی شما وجود دارد.

افراد موفق و پر‌افتخاری که شما را دوست دارند در زندگی‌تان پر‌رنگ کنید

برای آن‌ها زمان بگذارید و توجه تمام و کمالتان را به آن‌ها معطوف کنید.

این واقعیت را باور کنید که شما رئیس هستید

تأیید و تصدیق، آن‌چه مردم خواهند گفت یا ترس از احتمال اشتباه کردن را فراموش کنید، (قطعا اشتباه خواهید کرد.) واقعا چه چیزی می‌خواهید؟ تمایل دارید چه‌کاری انجام دهید؟ رئیس خودتان باشید. شما رئیس خودتان هستید. این را باور کنید.

فهرستی از فعالیت‌هایی که در آن‌ها خوب هستید تهیه کنید

در همان دفتر که داستان در حال تغییر و تحول زندگی‌تان را یادداشت می‌کنید، لیستی از فعالیت‌هایی که در آن‌ها خوب هستید یا از آن‌ها لذت می‌برید تهیه کنید و بکوشید بیشتر آن‌ها را انجام دهید. آن‌ها می‌توانند در شما احساس کارآمد و شایسته بودن ایجاد کنند یا خوشحالتان کنند. به هر حال آ‌ن‌ها را شناسایی کنید، لیستی جمع آوری کنید و آن‌ها را تکرار کنید.

فهرستی از فعالیت‌هایی که برای شما سخت و چالش‌برانگیز است تهیه کنید

منظور از «چالش‌برانگیز» فعالیت‌هایی که احتمالا باعث آسیب شما می‌شوند نیست؛ بلکه منظور فعالیت‌هایی ضروری هستند که برای انجام دادن آن‌ها معذب هستید. برای مثال با یک غریبه راه بروید و صحبت کنید، برای بیرون رفتن از کسی در خواست کنید، با صدای بلند صحبت کنید یا عقاید و نظرات را توسعه دهید، همه‌‌چیز را در لیستتان بررسی کنید.

یاد بگیرید که پذیرای انتقادها باشید

یکی از مهم‌ترین مقاومت‌ها در زندگی این است که به نظر ما نقدها دسترسی خاصی به روح ما دارند و تا زمانی که از هویت آن‌ها مطمئن نباشیم اجازه‌ی ورود به آن‌ها نمی‌دهیم و پس از بررسی، از آن‌ها می‌خواهیم به‌سرعت ما را ترک کنند. اجازه دهید انتقادها وارد شوند و از فرد منتقد تشکر کنید.

ازخودتان مراقبت کنید

برای برخی افراد این جمله به معنای بهتر خوردن، تلاش برای بهتر خوابیدن و ورزش منظم است. خودتان را برای رسیدن به وضعیت ظاهری مناسب متعهد و ملزم کنید، این کار به شما نظم، پشت‌کار و مواجه شدن با چالش ها را می‌آموزد. بسیاری از ویژگی‌های خوب با تلاش برای رسیدن به یک هدف به وجود می‌آیند.

برای تبدیل شدن به فردی بهتر تمرین کنید

فردی مهربان‌تر و محتاط‌تر باشید. کاری را که فکر می‌کنید صحیح است انجام دهید. هر زمانی که خودپسند، کوته فکر، بی‌رحم، ناصادق و فریبکار باشید بیشتر از هر کسی خودتان آسیب می‌بینید، زیرا دیگران می‌توانند از شما دور شوند، اما خودتان نمی‌توانید از خودتان فاصله بگیرید.

باور کنید که همه‌ی دارایی‌ها را در دستانتان دارید

اگر احساس افسردگی، تشویش، اضطراب و خستگی دارید، کمک بگیرید. به کلاس یوگا بروید، کتاب بخوانید، با شخصی که به او علاقه دارید صحبت کنید، ممکن است شما آرامش را در مهربانی غریبه‌ها بیابید، به پیاده روی بروید و از آن به عنوان فرصتی برای درک و توجه به زیبایی رنگ‌های آسمان استفاده کنید. اطرافتان را طوری بشناسید تا در صورتی که شکست خوردید به شما کمک کنند.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

چگونه با مشتری ارتباط برقرار کنیم

مهارت‌های برقراری ارتباط با مشتری به شکل اثربخش


برقراری ارتباط با مشتری

داشتن ارتباط موثر با مشتری علاوه بر جلب رضایت هرچه بیشتر مشتری میتواند باعث افزایش اعتبار کسب و کار شما نیز شود پس سعی کنید مهارتهای برقراری ارتباط با مشتری خود را تقویت کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ ارتباط با مشتری یکی از مهمترین بخش‌های هر کسب و کاری است. به همین دلیل وجود ضعف در بخش ارتباط با مشتری پیامدهای سنگینی برای صاحبان کسب و کار خواهد داشت. برای روشن شدن این موضوع تصور کنید که در کسب و کار خود مراحل طراحی و تولید محصول، بازاریابی و تبلیغات و جذب مشتری بالقوه را پشت سر گذاشته باشید. پس از طی این مراحل نوبت به تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل فرا می‌رسد. اینجاست که اهمیت برقراری ارتباط سازنده و اثربخش با مشتری آشکار می‌شود. بنابراین افرادی که به عنوان مسئولان برقراری ارتباط با مشتری انتخاب می‌شوند باید مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی بالایی داشته باشند. از این رو یک مدیر موفق با بررسی عوامل مختلف مناسب‌ترین فرد را برای این کار در نظر می‌گیرد. زیرا حیاتی‌ترین بخش کسب و کار که می‌تواند منجر به فروش و سودآوری برای سازمان شود بخش ارتباط با مشتری است. از این رو مسئول ارتباط با مشتری باید مهارت‌های خاصی را در خود تقویت کند که در ادامه به بررسی این مهارت‌ها می‌پردازیم.

در ارتباط با مشتریان وقفه ایجاد نکنید

تاخیر و یا ایجاد وقفه در ارتباط با مشتری تاثیر روانی منفی بر ذهن مخاطب دارد. بنابراین فردی که به عنوان مسئول ارتباط با مشتری در نظر گرفته می‌شود باید برنامه منسجمی داشته باشد. به علاوه حفظ ارتباط با مشتریان وفادار و ارائه‌ی پیشنهادها و بسته‌های ویژه به آن‌ها با ایجاد حس همدلی به ماندگاری نام برند در ذهن مشتری کمک می‌کند. به یاد داشته باشید که پاسخگویی سریع و توجه به نیازهای مشتریان از مهمترین مهارت‌هایی است که مسئولان روابط عمومی و ارتباط با مشتریان باید به آن توجه کنند.

شنونده‌ی خوبی باشید

مطمئنا هنگام صحبت با برخی از افراد در موقعیتی قرار گرفته‌اید که احساس کنید هیچ توجهی به صحبت‌های شما نمی‌شود. این امر تاثیر روانی بسیار بدی بر روی گوینده دارد. بنابراین برای برقراری ارتباط اثربخش با مشتری بهتر است شنونده‌ی خوبی باشید. یعنی با استفاده از جملاتی به گوینده نشان دهید که به سخنان او ارزش قائل هستید و تمام حواستان به صحبت‌ها و نیازهای او است. به یاد داشته باشید که در ۹۰ درصد مواقع تصمیم‌گیری احساسی منجر به خرید محصول توسط مشتریان می‌شود نه تصمیم‌گیری منطقی. به بیان دیگر مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد. تقویت مهارت‌های برقراری روابط اجتماعی اثربخش و توجه به نکات روانشناسی از مهمترین عواملی است که در بخش بازاریابی و فروش کسب و کارها مورد توجه قرار گیرد.

سوالات واضح بپرسید

قدرت کنترل مکالمه و برقراری ارتباط اثربخش از مهمترین مهارت‌های جذب مشتری است. بنابراین افرادی در برقراری ارتباط با مشتری موفق هستند که قدرت کنترل مکالمه را داشته باشند و سبب جلب اعتماد مشتری شوند. مطمئنا پرسش و پاسخ مهمترین بخش جمع‌آوری اطلاعات از مشتریان است. بنابراین بهتر است سوالات واضح و مفیدی حین مکالمه مطرح شود. زیرا طرح سوالات بی‌ربط و گیج کننده باعث می‌شود که مشتری از ادامه ارتباط منصرف شود. همچنین به عنوان یک فرد موفق و کار بلد به هیچ عنوان از کلماتی مانند “نمی‌دانم” استفاده نکنید. شما به عنوان مسئول ارتباط با مشتری باید همه چیز را بدانید و بتوانید پاسخگوی سوالات مشتریان خود باشید.

دانش فنی خود را در زمینه فعالیت خود افزایش دهید

در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کنید باید دانش فنی کافی در ارتباط با محصولات و خدمات کسب و کار خود داشته باشید. زیرا بسیاری از مشتریان شما افراد متخصص و کار بلدی هستند که از اصطلاحات تخصصی استفاده می‌کنند. بنابراین فردی که به عنوان مسئول ارتباط با مشتری فعالیت می‌کند باید دانش فنی کافی برای ارائه اطلاعات مورد نیاز به مشتریان را داشته باشد. البته لازم به ذکر است که گاهی نیز مشتریان شما هیچ اطلاعاتی در زمینه فعالیت شما ندارند و هدف از تماس آن‌ها جمع‌آوری اطلاعات و آشنایی با خدمات شما است. در این‌گونه موارد یک فرد حرفه‌ای باید با طرح سوالاتی میزان دانش و اطلاعات فرد را تخمین بزند. پس از آگاهی از میزان اطلاعات در زمینه فعالیت می‌تواند ارتباط اثربخشی با او ایجاد کند.

فردی که در زمینه مسئول ارتباط با مشتری فعالیت می‌کند باید دانش فنی کافی برای ارائه اطلاعات مورد نیاز به مشتریان را داشته باشد.

نقاط قوت کسب و کار خود را در ابتدا بیان کنید

در حالت کلی مشتریان تمایل دارند در ابتدای تماس خود با کسب و کارها در مورد خدمات و نقاط قوت آن‌ها اطلاعاتی به دست آورند. بنابراین هنگام برقراری ارتباط با مشتری بهتر است پس از آگاهی از نیازها و ارائه یک سری اطلاعات کلی بهتر است سراغ نقاط قوت و ویژگی‌ها و خدمات منحصر به فرد شرکت خود بروید. زیرا این مرحله از ارتباط تاثیر بسیاری در شکل‌گیری ذهن مخاطب نسبت به برند شما دارد. بنابراین به عنوان یک فرد حرفه‌ای بهتر است مشتری را متقاعد کنید که در تماس با شما بهترین گزینه را انتخاب کرده است.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو

پس کی تموم میشه؟ هیچوقت تسلیم نشوید

هیچوقت دلسرد نشوید، اتفاق‌های خوب زمان می‌برند


پس کی تموم میشه

وقتی وارد یک تنگنا می‌شوید و همه چیز مخالف شما می‌شود، طوری که به نظرتان می‌رسد حتی یک دقیقه دیگر هم نمی‌توانید تحمل کنید، این دقیقاً همان زمان و مکانی است که جریان عوض می‌شود.» — هریت بیچ استو

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ مطمئنم که شما هم قبلاً در همچنین وضعیتی بوده‌اید. هر چقدر هم که سخت تلاش می‌کرده‌اید، همه تلاش‌هایتان به نظر بیهوده می‌رسیده است. اما نباید ناامید شوید، زیرا بعضی از بزرگترین پیروزی‌های زندگی برای کسانی اتفاق افتاده است که باوجود شرایط خارجی، تحمل کرده‌اند. پیشرفت به سمت درک اهداف شخصی، پیشرفتی خطی و محدود نیست. موفقیت بعد از مجموعه‌ای از شکست‌ها، بن‌بست‌ها و پیروزی‌های کوچک اتفاق می‌افتد.

این خود مسیر رسیدن به هدف است که تعیین می‌کند به چه انسانی تبدیل شوید. رهبران موفق به شما توصیه می‌کنند که مسیر رسیدن به هدف پایه و اساس پیروزی و موفقیت شماست، احتمالاً داستان توماس ادیسون را شنیده‌اید که بعد از شکست‌های مداوم به کشف لامپ برق دست پیدا کرد. او برای کشف چیزی که امروز یکی از بزرگترین اکتشافات تاریخ به شمار می‌رود، بیشتر از هزار مرتبه تلاش کرد.

ممکن است با خود فکر کنید و بگویید که انگیزه ای ندارید که برای رسیدن به موفقیت در آن ۱۰۰۰ شکست را تجربه کنید. اما اگر کشف ادیسون نیاز به ۱۰۰۰ مرتبه تلاش قبل از موفقیت داشت چه؟ می‌بینید گاهی فرایند، راه به سمت موفقیت را نشانتان می‌دهد. اگر هدفتان با مقیاسی قابل اندازه‌گیری باشد، شکست شما ممکن است به اندازه توماس ادیسون برجسته نباشد.

از طرف دیگر اگر هدف شما تاثیر گذاشتن بر انسانیت در مقیاس جهانی باشد، فرایند دنبال کردن هدفتان مطمئناً نیازمند شکست‌های غیرقابل انتظار خواهد بود. مقیاس یک هدف است که روندی که فرد طی می‌کند و کارهایی که برای رسیدن به آن لازم است را تعیین می‌کند.

این را در نظر بگیرید، اگر تلاش شما نیازمند صرف زمان و صبر بود و این را از قبل می‌دانستید چه؟ آیا باز هم مداومت داشتید؟ خیلی وقت‌ها بخاطر بسیاری عوامل نامشخص از دنبال کردن یک هدف دست می‌کشیم. به ناچار بخاطر ترس از ناشناخته‌ها، دلسرد می‌شویم تا اینکه آن را بعنوان یک چالش در آغوش بگیریم. این ترس از راه پیش رو است که ضعیفمان می‌کند زیرا عدم قطعیت نشان می‌دهد که موفقیت ممکن است دست‌نیافتنی باشد.

توصیه ما برای غلبه بر ترس از شکست این است که زمان را فراموش کرده و در عوض از مسیر لذت ببرید. اگر کاری که انجام می‌دهید را دوست داشته باشید و کاری را انجام دهید که دوست دارید، آنوقت روند کار می‌تواند تمرکز اصلی شما شود.

استفان کووی در کتاب معروف خود، ۷ عادت افراد موفق، عنوان می‌کند که وقتی با در نظر داشتن انتها، به هدفمان فکر می‌کنیم، راهی به سمت موفقیت برایمان طراحی می‌شود. افراد به دلایل مختلف از رسیدن به هدفشان دلسرد می‌شوند. اعتقاد من این است که هدف ممکن است همراه با عشق و عزم شما نباشد. در این صورت باید عشقی نابودنشدنی و عزمی راسخ برای رسیدن به آن هدف در خود ایجاد کنید. به هیچ وجه نباید به شکست فکر کنید.

لحظه‌ای به این مسئله فکر کنید. کدام بزرگتر است، لذت موفقیت یا بدبختی شکست؟ آیا برای موفقیت انگیزه دارید یا انگیزه دارید که از درد جلوگیری کنید؟ روانشناسان به این اصل درد-لذت می‌گویند.

برای درک هدفتان باید علاوه بر پشتکار و مداومت در کار، باوری انکارناپذیر به موفقیتتان داشته باشید. برای این منظور داشتن پشتکار دائمی اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا این عادات روزانه‌تان است که شما را به سمت موفقیت یا شکست راهنمایی می‌کند.

قبل از اینکه دلسرد شوید، کمی به خودتان استراحت دهید. گاهی اوقات یک وقفه کوتاه از روندی که برای رسیدن به هدفتان دارید، ذهنتان را روشن‌تر کرده و دید بازتری به شما می‌دهد. آلبرت انیشتین گفته است، «هیچوقت نمی‌توانید مشکلی را با همان سطح فکری که در ابتدای کار داشتید حل کنید.» به همین دلیل نگاه کردن به هدفتان با ذهنی تازه به شما این امکان را می‌دهد که فرصت‌های ممکن که قبلاً برایتان روشن نبوده را ببینید.

هیچکس نمی‌داند رسیدن به موفقیت چقدر طول می‌کشد. اگر با باوری انکارناپذیر و تعهد و پشتکار هدفتان را دنبال کنید، مطمئناً به موفقیت خواهید رسید. ضمن اینکه مسیرتان هم لذت‌بخش‌تر از خود موفقیت خواهد شد.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : خوشبختی, مردمان


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو

بهترین شغل ها در آینده

چه شغلی آینده دار است؟ سوال مهمی که در هنگام انتخاب شغل باید به آن توجه کرد!

برنامه ریزی برای یک شغل مطمئن یک اقدام هوشمندانه است که نیازمند درک درستی از فرصت‌های شغلی آینده خواهد بود، اگر از شغل فعلی خود راضی نیستید و یا به دنبال یک شغل ایده‌آل میگردید بهتر است مقداری به آینده نیز توجه کنید:

به گزارش آلامتو به نقل از زومیت؛ طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد تا سال ۲۰۲۰ نزدیک به ۵ میلیون فرصت شغلی به واسطه‌ی حضور ربات‌ها حذف خواهند شد. کارمندی در ادارات دولتی یا نیروهای عملیاتی که پیش از این به عنوان موقعیت‌های مناسب کار به جوانان پیشنهاد می‌شدند نیز از موج عظیم تغییرات بی‌نصیب نخواهند ماند. در نتیجه خیل زیادی از موقعیت‌های کاری توسط ماشین‌ها اشغال و ماهیت فرصت‌های کاری برای انسان‌ها عوض خواهند شد.

اما در این بین برای در امان ماندن از این تغییر بزرگ چه کاری باید انجام دهیم؟ دانستن روند‌های تغییر در آینده می‌تواند برای ترسیم دورنمای بازار کمک زیادی کند تا با پرورش مهارت‌های لازم خود را آماده کنیم. در ادامه با مهارت‌ها و متناسب با آن موقعیت‌های کاری برای سال ۲۰۲۵ آشنا می‌شویم.

بیگ دیتا

فناوری و تحلیل داده:

جای تعجب نیست که موقعیت‌های کاری که مستقیما با فناوری در ارتباط هستند در صدر این فهرست قرار گیرند. بنابراین برنامه‌نویسان کامپیوتر آینده‌ی روشن‌تری خواهند داشت. همچنین مهارت‌های مربوط به تحلیل داده از بهترین موقعیت‌های آینده خواهند بود.

داده مهم‌ترین عنصر در عصر حاضر است که مانند آب برای سازمان‌ها حیاتی به نظر می‌رسد. شرکتی که بتواند از حجم زیاد داده‌های تولیدی در داخل و خارج سازمان الگو‌های مرتبط را استخراج کند، موفق‌تر است. بنابراین هر سازمانی به فرد یا گروهی از متخصصان نیاز خواهد داشت تا مانند سدی جلوی سیل داده‌ها را بگیرند.

شغل‌های مرتبط: پیش‌بینی می‌شود مهندسان و توسعه‌دهندگان نرم‌افزار، تحلیل‌گران سیستم‌های اطلاعاتی، تحلیل‌گران بازار و شغل‌های تخصصی مرتبط با بازرگانی تا ۲۰ درصد رشد را در بازار تجربه کنند.

فناوری به کمک انسان آمده و سعی در افزایش متوسط عمر هر فرد دارد. با تغییر بازار سلامت و استفاده از ربات‌ها در جراحی‌های پیشرفته، ویزیت دکتر از راه دور به واسطه‌ی اینترنت و دیگر روش‌های جدید درمانی تقاضا برای پرستاری و مراقبت‌های پزشکی افزایش چشم‌گیری خواهد داشت. در نتیجه با افزایش جمعیت و افزایش طول عمر انسان‌ها حوزه‌ی سلامت به یکی از بازارهای جذاب در آینده تبدیل خواهد شد.

شغل‌های مرتبط: تکنسین‌ پزشکی، فیزیوتراپی، دستیار‌ی پزشکی، کارشناسی ارگونومیک و طراحی فضای کاری از جمله‌ موقعیت‌های مهم در آینده خواهند بود. همچنین دامپزشک‌ها هم می‌توانند به آینده‌ای خوب امیدوار باشند.

مهارت‌های اجتماعی:

اگرچه ربات‌ها در انجام خیلی از کارها پیشرفت‌های زیادی داشته‌اند اما در مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی هنوز جای کار بسیاری دارند. بنابراین به نظر می‌رسد شاغلانی که مستقیما با افراد مختلف سر و کار دارند جایگاه مطمئن‌تری در آینده خواهند داشت. به عنوان مثال فرض کنید که با یک نفر از فرهنگی دیگر همکار هستید؛ فهم روابط انسانی، فرهنگ و دشواری‌های زبان برای یک ربات بسیار پیچیده است و نمی‌تواند جای شما را در شرکت بگیرد. بنابراین اگر فعالیت‌های کاری شما بر پایه‌ی روابط اجتماعی بوده یا حتی در رسانه‌ها کار می‌کنید نباید نگران ربات‌ها باشید.

شغل‌های مرتبط: بازاریاب، کارشناس‌ بازرگانی و کارشناس‌ امور مشتریان که پیش‌بینی می‌شود رشدی نزدیک به ۶.۴ تا ۱۸.۶ درصدی را تجربه کنند.

مدرسه های آینده

آموزش:

تغییرات در دنیای امروز سرعت بالایی دارد و زندگی در این عصر شهروندانی یادگیرنده طلب می‌کند. البته در این ماراتون تغییرات، شیوه‌های آموزش هم دست‌خوش تحول قرار خواهند گرفت. بنابراین باید منتظر استفاده‌ی بیشتر از تکنولوژی در فرآیند آموزش باشیم.

فرآیند‌های آموزشی باید خود را با سرعت بالای تغییرات و هیاهوی زندگی شهری وفق دهند. احتمالا شاهد بسته‌های آموزشی مثلا ۱۰ دقیقه‌ای خواهیم بود که می‌توان در شرایط مختلف و البته با بازدهی بالا شروع به یادگیری کرد.

شغل‌های مرتبط: حوزه‌های مرتبط با آموزش احتمالا از حضور ربات‌ها در امان خواهند بود.

با اهمیت یافتن بحث نوآوری و ایجاد کسب‌و‌کار‌های جدید، داشتن دانش مدیریتی برای رسیدن به سودآوری مهم ترین مهارت لازم به شمار می‌رود. حتی اگر کار دفتری انجام می‌دهید دانستن نحوه‌ی فعالیت اداره‌ی خود و مدل کسب‌و‌کاری آن برای شما مفید به نظر می‌رسد. نسل جدید از جوانان نحوه‌ی کار‌های تیمی را بلد هستند و می‌توانند پروژه‌های مختلف کاری را مدیریت کنند. این افراد در برابر تغییرات واکنش‌هایی جسورانه و چابک می‌گیرند. بنابراین باید پا به پای این نسل حرکت کنید تا کمترین خسارت را در آینده متحمل شوید.

شغل‌های مرتبط: حسابداری، ممیزی و مشاوره‌ی مدیریتی از جمله شغل‌های مهم در سال‌های آینده خواهند بود که می‌توانند به عنوان فریلنسر هم به فعالیت خود ادامه دهند.

شما در چه حیطه‌ای فعالیت دارید و آینده‌ی شغلی خود را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا برای آینده‌ی کسب‌و‌کار خود برنامه‌ریزی کرده‌اید؟

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

چرا تغییر سخت است؟

8 Good Reasons Why Change Is Hard

اگر از وضعیت کنونی خود راضی نیستید پس باید شرایط را تغییر دهید اما تغییر کردن همیشه آنقدر که به نظر میرسد ساده نیست!

به گزارش آلامتو و به نقل از دیجی رو؛ تغییر کردن سخت است، درواقع یکی از سخت‌ترین چیزهایی که یک فرد در زندگی می‌تواند با آن روبه‌رو شود تغییر است. گفته می‌شود که راز زندگی رشد کردن است و رشد، نیاز به تغییر و پیشرفت مداوم دارد؛ اما چرا تغییر کردن گاهی اوقات این‌قدر سخت می‌شود؟ در ادامه با ما همراه باشید تا ۷ دلیل سخت بودن تغییر کردن را برای شما بازگو کنیم.

۱٫ شما برنامه‌تان برای تغییر را بر پایه‌ی انگیزه می‌گذارید

مردم به‌شدت پس از گوش دادن به برنامه‌های تلویزیونی موردعلاقه یا داستان‌های الهام‌بخش انگیزه می‌گیرند، اما به‌محض این‌که به خود معمولشان برگشتند آن‌همه شوق و ذوق از بین می‌رود. انگیزه داشتن فوق‌العاده است. گفتن اینکه “من عالی‌ام، من از پسش برمیام” می‌تواند الهام‌بخش شما برای انجام کارهای مختلف باشد. مشکل انگیزه این است که فقط یک احساس است که می‌تواند برای مدتی کوتاه الهام‌بخش یک نفر باشد اما خیلی زود فراموش می‌شود. این موضوع به این دلیل است که انگیزه‌ها هدفمند نیستند، آن‌ها فاقد بصیرت بوده و انرژی و ابزار لازم برای تغییر را فراهم نمی‌کنند.

یک انگیزه‌ی ساده سیم‌پیچی مغز را تغییر نمی‌دهد چراکه مغز جوری طراحی‌شده که ما را از مشکلات دور نگه‌دارد. با استفاده از تکنیک ۳ ثانیه‌ای دکتر رابینز می‌توانید در طی زمان، مشکل انگیزه را حل کنید. این تکنیک بدین‌صورت است که مثلاً اگر برنامه دارید صبح زود بیدار شوید اما دو دل می‌شوید، دستتان را دور سرتان بپیچید و تا ۳ بشمارید و از تخت بیرون بپرید. این تکنیک به شما یاد می‌دهد که در عرض ۳ ثانیه ذهنتان را وادار به انجام کاری که می‌خواهید بکنید.

۲٫ شما چیز دیگری ندارید که جایگزین عادت‌های قبلی خود بکنید

وقتی شما تصمیم می‌گیرید کاری را انجام ندهید، باید دقیق بررسی کنید که به جای آن چه کاری را می‌توانید انجام دهید. مثلاً کسی که معتاد به الکل یا سیگار است، می‌تواند وقتی حس نیاز به این‌ها کرد، برنامه بریزد که با یک نفر بیرون برود و تنها نباشد. اگر شما برای عمل جایگزین برنامه‌ریزی نکنید، مطمئناً فردا همان کارهای قبلی را تکرار خواهید کرد. مغز شما جوری طراحی‌شده که شما را از اسراف انرژی و قرارگیری در موقعیت‌های خطرناک دور نگه‌دارد و مغز این کار را با مسدود کردن و دلسرد کردن شما از انجام ریسک‌های مختلف انجام می‌دهد. عادات بد خود را با عادات خوب جایگزین کرده و سعی نکنید از آن‌ها فرار کنید.

۳٫ شما از سیستم پاداش و جزا استفاده نمی‌کنید

مدرسه و والدین، خوب و بد را استفاده از سیستم پاداش و جزا به بچه‌ها یاد می‌دهند. در بزرگ‌سالی ما کارهایی که دوست داریم و دلمان می‌خواهد را انجام می‌دهیم اما از انجام کارهایی که ازشان متنفر هستیم اجتناب می‌کنیم. مثلاً وقتی پرخوری می‌کنید حس بدی دارید، چرا؟ چون تبلیغات، فرهنگ و تصویر افراد خیلی چاق به‌منزله‌ی تنبیهی برای شما بوده و به شما حس گناه می‌دهند. حتی با این‌که غذایی که می‌خورید خیلی روی وزنتان تأثیر ندارد، اما باز هم حس بدی دارید. حال در این وضع شما باید سعی کنید به خودتان پاداش بدهید. مثلاً اگر خیلی لاغر هستید با خود فکر کنید که پرخوری شما را به هیکل ایده‌آلتان می‌رساند!

۴٫ شما الگوهای زندگیتان را نمی‌شکنید

ایده‌ی کلی شکستن یک الگو این است که روتین خود را شناسایی کرده و آن را تغییر بدهید تا زمانی که شیوه‌ی فعلی و کنونی آن را فراموش کنید. بدین منظور می‌توانید مدتی را به‌ دور از تکنولوژی به تعطیلات بروید تا خود واقعیتان را پیدا کنید.

۵٫ شما به آسانی دلسرد می‌شوید

ژاپنی‌ها سیستمی دارند که در آن بچه‌ها را ابتدای دبستان بر اساس نمره ارزیابی نمی‌کنند بلکه آن‌ها را بر اساس عملکردشان ارزیابی می‌کنند که خب این سیستم با خیلی جاهای دنیا متفاوت است. ما مردمی هستیم که رویای پیشرفت را داریم اما خودمان دشمن آن هستیم. ما سریع تصمیماتمان را عوض می‌کنیم. واقعیت این است که زندگی یعنی پیشرفت و این پیشرفت مستلزم تغییر و بهبود مداوم وضع موجود می‌باشد. هیچ کمالی وجود ندارد، شرایطی که الان وجود دارد به تغییر احتیاج دارد و تغییر هم به زمان، پس صبور باشید.

۶٫ شما با دیدگاهی متفاوت مشکلات را حل نمی‌کنید

ما نمی‌توانیم مشکلات با همان طرزتفکری که هنگام ایجاد آن‌ها داشته‌ایم حل کنیم.«انیشتین»

برای حل یک مشکل شما باید آن را با دیدگاهی متفاوت بررسی کنید.برای یک فرد افسرده حل کردن مشکل و برای یک فرد فقیر، پولدار شدن دشوار است.

همین مسئله برای معتادین هم صدق می‌کند. برای این‌که تغییر کنید، باید تمایل به آن داشته باشید. تغییرات با تغییر تفکر شما آغاز می‌شوند. به ذهنتان آموزش بدهید که شما خیلی بهتر از آن هستید که فکر می‎‌کنید.

۷٫ شما هدف و مقصود ندارید

مغز شما از یک هدف پیروی می‌کند، و آن نجات یافتن و زنده ماندن است. اگر شما اعمالتان را بر اساس یک هدف خاص پایه‌گذاری کنید، انجام یا انجام ندادن آن برایتان راحت‌تر می‌شود. بدون هدف تلاش‌هایتان موفق واقع نخواهند شد، چرا که موفقیت بر اساس دستاوردهایتان اندازه‌گیری می‌شود.

پیدا کردن هدف یک کار دشوار است. هیچ جواب منطقی‌ای به سؤال “هدف من چیست؟” وجود ندارد. چرا که اهداف شما با سن و پخته‌تر شدن شما تغییر خواهند کرد. پیدا کردن هدف، مسئولیت شخصی شماست. مردم گاهی تمام عمر منتظر پیدا کردن هدفشان هستند؛ اما هرچه سریع‌تر بفهمید که هستید و چه می‌خواهید، تغییر کردن برایتان آسان‌تر می‌شود.

تغییر کردن امری دشوار اما ضروری است. شما گاهی شکست می‌خورید، چرا که کاملاً نمی‌دانید چطور باید تغییر کنید. دلیل دیگر ذهن خودتان است، یعنی بزرگ‌ترین دشمن تغییر؛ یادگیری نکات گفته‌شده و به کار بستن آن‌‎ها در زندگی به شما کمک می‌کند که سریع‌تر از آنچه فکر می‌کنید تغییر کنید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

اعتماد به نفس در خانواده

چگونه عزت نفس را در خانواده تقویت کنیم؟


family

به گزارش آلامتو به نقل از سایت آی بانو؛ چگونه برخی افراد از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند در حالی که برخی با وجود دارا بودن امکانات زیاد از کمبود اعتماد به نفس رنج می برند ؟ محققان طی تحقیقاتی دریافته اند که روابط خانوادگی نقش اساسی در ساختن اعتماد به نفس دارد .

روابط خانوادگی

والدین دوست دارند فرزندانشان را به گونه ای تربیت کنند که در آینده برای داشتن بهترین زندگی، از اعتماد به نفسی کافی برخوردار باشند. اما چطور؟ به لطف تحقیقات اخیر، درک ما نسبت به اینکه چطور روابط خاص میان اعضای خانواده می تواند مستقیما بر عزت نفس کودکان در بزرگسالی شان تاثیر بگذارد، بیشتر شده است. در ادامه به روش هایی اشاره می شود که در تقویت عزت نفس اعضای خانواده نقش بسزایی دارد.

زمانی برای تقویت روابط خواهر و برادری

نکته: تمام کارهای شخصی را کنار بگذارید وبازی شبانه با اعضای خانواده خود داشته باشید.

دانشگاه پنسلوانیا، پروژه ای برای روابط میان اعضای خانواده در دست بررسی دارد، و برای سلامت کودکان و بهبود روابط بشری در حال انجام تحقیقاتی هستند. با اطلاعات به دست آمده از این بررسی ها اکنون می دانیم که روابط میان خواهر و برادر تاثیر بسیار مهمی بر عزت نفسشان در دوران بزرگسالی دارد.

بر اساس این مطالعه، خواهران و برادرانی که زمان های موثر بیشتری را به هم اختصاص می دهند دارای عزت نفس بالایی هستند، در حالیکه آن هایی که زمان بیشتری را به فعالیت های بدون برنامه می گذرانند از عزت نفس پایین تر، مهارت های اجتماعی کمتر و افسردگی بیشتری برخوردار می شوند.

علاوه براین، این مطالعه نشان می دهد، در شرایطی که تبعیض وجود دارد، اگر روابط میان خواهر و برادر بسیار قوی باشد، این قوی بودن رابطه به کودکان کمک می کند تا با تبعیض مقابله کنند و در چنین شرایطی همچنان عزت نفس بالای خود را حفظ کنند.

اعتماد به نفس در خانواده

فوائد زمان هایی که والدین و کودکان به طور موثری با هم سپری می کنند:

نکته: زمان خود را به گونه ای برنامه ریزی کنید که در ماه، به همراه هر کدام از کودکانتان یک یا دوبار، دو نفری بیرون بروید تا به این طریق، کودکتان از لحظات شیرینی که با پدر یا مادرش در بیرون از منزل سپری می کند لذت ببرد.

برخلاف باور عمومی، این پروژه نشان می دهد آمار مدت زمانی که کودکان با والدینشان سپری می کنند تا اوایل دوران نوجوانی افزایش یافته است و والدین تا اوایل دوران نوجوانی فرزندشان، زمان هایی را به بودن در کنارشان اختصاص می دهند. خیلی تعجب برانگیز نیست اگر بگوییم کودکانی که زمان بیشتری را با والدینشان می گذرانند علایق آموزشی شان افزایش می یابد و رفتارهای پر خطر کمتری را از خود نشان می دهند.
سوزان مک هال، پروفسور گسترش روابط انسانی و مدیر انیستیتوی تحقیقات علوم اجتماعی در دانشگاه پنسیلوانیا می گوید: ” تحقیقات ما نشان می دهد برای اینکه فردی در بزرگسالی در وضعیت روانی مطلوبی باشد، باید در دوران نوجوانی زمان هایی را با والدین خود سپری کند. و این زمان با هم بودن، خصوصا زمانی را که با پدر خود سپری می کند، پیامد های قابل ملاحظه ای بر روی روان و سازگاری اجتماعی اش در دوران بزرگسالی خواهد گذاشت. “

گذراندن وقت با پدر چه تاثیری بر روی شخصیت فرد می گذارد؟ تحقیقات نشان می دهد نوجوانانی که زمان بیشتری را در گروه های دسته جمعی همراه با پدرشان سپری می کنند نسبت به سایر دوستانشان از مهارت های اجتماعی بهتری برخوردار هستند، از طرفی نوجوانانی که زمان بیشتری را تنها با پدرشان سپری می کنند از عزت نفس بالایی برخوردار خواهند شد.

توجه

کودکانتان را به خاطر تلاششان مورد تمجید قرار دهید نه صرفا به خاطر باهوش بودنشان. تحقیقی در دانشگاه استنفورد نشان می دهد کودکانی که به خاطر تلاششان مورد تشویق قرار می گیرند از اشتباهاتشان بهتر درس می گیرند و از عزت نفس بالاتری برخوردار هستند چرا که اعتقاد دارند می توانند خود را بهتر کنند و چیزهای جدید تری یاد بگیرند ولی اگر صرفا به خاطر باهوش بودنشان مورد تمجید قرار بگیرند به این اعتقاد می رسند که به خاطر این هوششان همه چیز را می دانند و دیگر برای یاد گرفتن چیزهای جدید تلاشی نمی کنند.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بانو, افزایش اعتماد به نفس


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو