۵ روش برای افزایش تاثیرگذاری

چگونه تاثیر گذار باشیم؟


افزایش تاثیرگذاری

در هر صنعتی رهبران فکری وجود دارد. این افراد معمولا گرایش‌های موجود در صنعت را زودتر از رخ دادنشان تشخیص می دهند و بینش‌ها، رهبری و آموزشی را برای شرکای خود فراهم می آورند. این رهبران فکری، افراد قدرتمندی هستند که فرصت‌ها را به خوبی می شناسند و از این فرصت‌ها به خوبی استفاده می کنند. اگرچه رسیدن به این سطح از اعتبار و هویت مسیر طولانی است اما باید به خاطر داشته باشید که برای دستیابی به این قدرت باید تلاش مداومی داشته باشید تا بتوانید از مزایای ان به نفع خود استفاده کنید. در این مقاله قصد داریم ۵ مرحله برای افزایش تاثیر گذاری را بیان کنیم. پس همراه ما باشید.

  1. رهبران فکری فعلی را در صنعت و رشته کاری خود بیابید:

به این فکر کنید که قبل از شما چه کسانی این مسیر را طی کرده‌اند. افرادی را پیدا کنید که قبلا در صنعت شما جزو رهبران قدرتمند بوده اند. از سایت‌های موجود کمک بگیرید. این سایت‌ها به شما کمک می‌کنند تاثیرگذاران را بر اساس کلیدواژه های موجود جستجو کنید و به اکانت رسانه های اجتماعی آن‌ها دسترسی داشته باشید. همچنین در وبلاگ هایی با رتبه بالا که در صنعت خاصی به فعالیت مشغول هستند به دنبال این افراد بگردید. توجه ویژه ای به افرادی داشته باشید که در این مسیر پیدا می کنید. آن‌ها را در رسانه‌های اجتماعی دنبال کنید، از پادکست‌هایشان استفاده کنید و در مورد سابقه کاری و شغل آن ها تحقیق نمایید. به دنبال نقاط قوت آن‌ها باشید. ایا این افراد در رسانه های اجتماعی و وبلاگ خود به طور منظم مطالبی را منتشر می‌کنند؟ چه نوع دیدگاه و بینشی را فراهم می کنند؟ مقالات آن‌ها در چه وبلاگ‌ها یا سایت‌هایی منتشر می‌شود؟ از دستاوردهای آنان به عنوان معیار برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنید و از اشتباهات و نقاط ضعفشان درس بگیرید. علاوه بر این شما می توانید مخاطبان این رهبران فکری را شناسایی کنید. با فالوورهایشان ارتباط داشته باشید تا بتوانید ایده‌های خود را با آن‌ها نیز به اشتراک بگذارید و فالوورهای شخصی خود را افزایش دهید.

  1. تمرکز خود را باریک تر کنید:

همانطور که می دانید هر رشته ای، حوزه‌های کاری متعددی دارد. شما باید حوزه ای را پیدا کنید که برایتان مناسب است. نقاط قوت و ضعف شما چیست؟ همکارانتان چه چیزی را در مورد شغل و کارتان دوست دارند؟ به طور کامل تخصص خود را درک کنید و در مورد کارهایی که می‌توانید برای تقویت خود انجام دهید هوشیار باشید. یک فرد عمومی هرگز یک متخصص نخواهد بود. می خواهید در شغل و کسب وکار خود متخصص باشید؟ از کلی نگر بودن پرهیز کنید. تمامی تلاش خود را در ناحیه ای قرار دهید که استعداد دارید و می‌توانید با قدرت به کار خود ادامه دهید.

  1. با سایر افراد شبکه کاری ایجاد کنید:

بین کنفرانس‌ها و اینترنت، فرصت‌های زیادی برای برقراری ارتباط با رهبران فکری، شرکای کاری و مشتریان وجود دارد. ایجاد شبکه می تواند یک روش عالی برای پیشرفت در کار باشد. برای اینکه بتوانید به یک رهبر فکری قدرتمند تبدیل شوید باید اهمیت شبکه سازی را خوب درک نمایید. با توسعه شبکه کاری، تاثیر شما نیز افزایش پیدا می‌کند. به خاطر داشته باشید که توسعه شبکه کاری به تلاش و انرژی زیادی نیاز خواهد داشت. در رویدادهایی شرکت کنید که می‌توانید به صورت چهره به چهره با افراد ملاقات داشته باشید. این گزینه شانس به خاطر سپاری شما را افزایش می‌دهد. افراد را از طریق کانال‌های رسانه اجتماعی دنبال کنید و روش‌های معنادار دیگری برای تعامل بیابید. به عنوان مثال می‌توانید در وبلاگ یا سایت افراد کامنت بگذارید یا مقالاتی را برایشان ارسال نمایید. تعامل داشتن با سایر افراد متخصص در حوزه کاری شما می‌تواند توجه افراد را به شما جلب کند و توجه بیشتری برای بینش شما ایجاد نماید. هر چقدر تعداد افرادی که شما را می‌شناسند بیشتر باشد، احتمال صحبت کردن در مورد افکار شما نیز بیشتر می‌شود. در چنین شرایطی می‌توانید خود را به عنوان یک رهبر فکری معرفی کنید.

  1. مطالب خود را منتشر کنید:

وبلاگ یا وب سایت شما مسیری برای رهبری فکری است. این گونه ابزارها مکانی را برای اشتراک عقاید فراهم می‌کند و به شما کمک می کند دانش خود را نشر دهید. محتوای عالی در هر شکلی به شما کمک می کند. به این فکر کنید که افراد چه سوالاتی را در مورد حوزه کاری شما می پرسند. بعد از یافتن این سوالات می توانید ان را با بینش جدیدی پاسخ دهید. منظم بودن بخش ضروری و حیاتی هر انتشاری است. شما نمی‌توانید در یک دوره زمانی خاص مقالاتی را منتشر کنید و سپس کار خود را متوقف نمایید. زمانبندی خوبی برای خود ایجاد کنید تا مخاطبان بتوانند مطالب منتشر شده را به صورت منظم دنبال کنند. مطمئن شوید که آن‌ها در مورد زمان انتشار پست‌ها اطلاعات کافی دارند. تبدیل شدن به رهبر به زمان و انرژی زیادی نیاز دارد. این هدف یک شبه به دست نمی اید.

مقالاتی که توسط خودِ شما منتشر می‌شوند می‌توانند هویت و اعتبار شما را افزایش دهند. یک وبلاگ خوب و عالی باعث می شود سایر افراد شما را به عنوان نویسنده مهمان بپذیرند. همین امر دسترسی شما به افراد را بیشتر می‌کند. بعد از اینکه مقالات خود را منتشر کردید و نمونه کارهایتان را در معرض دید آن‌ها قرار دادید، به هنگام معرفی خود چیزی برای ارائه خواهید داشت.

  1. پست های مهمان بنویسید:

پست مهمان یک روش بسیار قدرتمند برای معرفی شما به عنوان یک رهبر فکری است. زمانی که افراد نام شما را بر روی وبلاگ یا انتشاراتی‌های معتبر می‌بینند، هویت و اعتبار شما چندین برابر می شود. این مرحله جزو مراحل پایانی کار است و می‌تواند بسیار چالش برانگیز باشد. معرفی خود به عنوان رهبر فکری کار ساده ای نیست. اینکار هنری است که تنها در درون خود شما یافت می‌شود. در مورد همه افرادی که مقالات خود را برایشان ارسال می‌کنید تحقیق کنید. اهداف پست مهمان خود را تنظیم کنید و با موارد کوچک کار خود را آغاز نمایید. در مورد جایی که مقالات شما منتشر می شود خوب فکر کنید و زمانبندی مناسبی را برای دستیابی به اهدافتان تنظیم کنید. در مورد وبلاگ های مرتبط با هر صنعت تحقیق کنید. به شبکه خود بازگردید و ببینید ارتباطات شما چگونه توسعه یافته است. بعد از اینکه موارد خارجی را تنظیم کردید،قادر خواهید بود خود را در میان افراد معرفی کنید. مزایای رهبر فکری بودن آشکار و واضح است. مسیر رسیدن به ان کمی خسته کننده خواهد بود.به دنبال رهبران فکری فعلی باشید ، تخصص خود را افزایش دهید، شبکه کاری خود را گسترش دهید و مقالات خود را منتشر نمایید. در نهایت می‌توانید خود را به عنوان یک رهبر فکری معرفی نمایید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها :


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا

ارسال نظر


منبع: آلامتو

بازاریابی محتوا و وابستگی به زمان

content marketing

آیا بازاریابی محتوا میتواند بدون وابستگی به زمان ما را در برنامه بازاریابی پیش بیاندازد و هزینه ها را کاهش دهد؟

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ به‌عنوان یک کارشناس بازاریابی محتوا، طبیعی است که به‌شدت بازاریابی محتوایی و مهارت‌های موردنیاز برای آن را دوست دارم – و این موضوع هم دست خودم نیست. به نظر من یکی بهترین تغییراتی که در حوزه بازاریابی و تبلیغات در سال‌های اخیر اتفاق افتاده است، همین مطرح‌شدن بازاریابی محتوا و اهمیت آن در موفقیت کسب‌وکارها است که مسیر بازاریابی از اجبار زیاد مشتری به خرید به سمت اقناع وی به خرید تغییر داده است. بازاریابی محتوایی اگر به‌صورت صحیح و بر اساس یک استراتژی ثابت و مستمر انجام بپذیرد، به دست آوردن یک نرخ بازگشت سرمایه معقول از طریق آن بسیار ساده و آسان می‌شود (البته یک‌باره نه و در طی زمان) و تقریباً هر کسب‌وکاری در دنیا قادر به بهره بردن از آن است.

یکی از نقاط قوت بازاریابی محتوا کاربردی بودن، سادگی، آثار چندوجهی و محدود نبودن آن به زمان – یعنی معتبر و باارزش بودن آن برای همیشه – است.

توجه کنید که در جمله بالا عبارت “برای همیشه” زمانی بسیار طولانی است که پایانی برای آن متصور نیست. اگر بازاریابی محتوایی تنها یک مُد و هوس زودگذر بود چه؟ اگر تمام تلاش‌های شما ماندگار نبود و زمانی اثر خودش را از دست می‌داد، چه؟ آیا واقعاً بازاریابی محتوا وابسته و محدود به زمان نیست، یا افق دید ما کوتاه است و آینده‌نگر نیستیم؟ پس اجازه دهید قدری وارد جزئیات این موضوع شویم.

مقاله مرتبط: اشتباهات رایج در بازاریابی محتوا

استدلال‌هایی در دفاع از عدم وابستگی به زمان

تقاضا اطلاعات – ما در حال زندگی در عصر اطلاعات هستیم، اما هزاران سال است که اطلاعات به یک کالای تجاری تبدیل‌شده و مردم همواره در پی دستیابی به آن هستند. اولویت‌بندی ما از رسانه‌ها، کتابخانه‌ها، دانشگاه‌ها و پرونده‌های عمومی گواهی بر این مدعا است. بازاریابی محتوایی چیزی است که تنها تحت این عنوان در دهه گذشته معروف شده است، اما در طی تاریخ بشر همواره تولید و توزیع محتوا آموزنده و مفید همیشه مطرح بوده است. همواره مطالب جدیدی برای یادگیری وجود داشته و دارد و البته تقاضای مردم برای بهره‌مند شدن از آن‌ها هم وجود داشته و دارد؛ بنابراین، بازاریابی محتوایی همیشه وجود خواهد داشت.

تکامل رسانه‌ها – تئوری بر روی کاغذ بیان می‌دارد که مردم در آینده دیگر علاقه‌ای به خواندن مقاله‌ها نخواهند داشت و درنتیجه تقاضا برای آن‌ها کاهش پیدا می‌کند. البته این موضوع تا حدودی هم صحت دارد، چراکه امروزه بسیاری از افراد وابسته به گوشی‌های موبایل تلفن خودشان و تعاملات ناشی از آن‌ها هستند و بنابراین دیگر به‌راحتی قادر به دسترسی و مطالعه برخی از انواع محتوا نیستند. هرچند که بازاریابی محتوا با گذشت زمان ممکن است تغییر شکل و ظاهر دهد، مفهوم اصلی و هسته‌ای بازاریابی محتوا برای همیشه برقرار مانده و می‌ماند.

ثبات و بقا اینترنت – اگر از نزدیک و در ابعاد کوچک‌تر به این موضوع نگاه کنیم، مطالب و محتوایی که شما تهیه می‌کنید، هرگز از بین نمی‌روند. افراد پیشرو اعتقاددارند که شرایط اینترنت و استفاده از آن در آینده این‌گونه باقی نمانده و به‌مرورزمان تغییر پیدا می‌کند، اما تا زمانی که اینترنت و امکان دسترسی به آن فراهم باشد، مقالات و محتوای شما نیز در سر جای خودش قرار خواهد داشت. به عبارتی هر یک مقاله‌ای که تدوین می‌کنید، به‌هرحال به‌طور مستمر ارزش‌هایی را برای شما ایجاد خواهد کرد، حتی اگر اینترنت به شکلی که امروز آن را می‌شناسیم، از بین برود، این حذف به‌صورت تدریجی اتفاق می‌افتد.

مزایای حاصل از اعتبار ماندگار – یکی از مهم‌ترین مزایای بازاریابی محتوا تأثیر این استراتژی بر روی اعتبار برند شخصی یا سازمانی شماست. زمانی که یک بازدیدکننده مقاله‌ای را می‌خواند که شما تهیه‌کرده‌اید و پاسخ سؤال خود را پیدا می‌کند، درواقع پی به دانش و قدرت شما در یک زمینه خاص برده تأثیر قابل‌توجهی از برند شما می‌پذیرد. حتی اگر اینترنت حذف شود و آن محتوا شما هم حذف شود، این اعتبار و برند برای شما باقی می‌ماند و به نفع شما کاربری خواهد داشت.

مقاله مرتبط: آیا بازاریابی محتوا گزینه مناسبی است؟

استدلال‌هایی در رد عدم وابستگی به زمان

این استدلال‌ها درست، اما چرا از آن‌طرف به موضوع نگاه نکنیم؟ چه شواهدی مبتنی بر محدود و وابسته بودن بازاریابی محتوا به زمان وجود دارد؟

ناپایداری رسانه‌ها – تکامل رسانه‌ها؛ من از این نکته در بخش اول در دفاع از عدم وجود محدودیت برای بازاریابی محتوا بهره بردم، پس چرا دوباره در این بخش هم به آن اشاره می‌کنم؟ اگر مقالات روزی کاربرد خود را از دست بدهند و ما برای برآوردن بخش عمده‌ای از نیازهای خود به تماشای ویدئو روی بیاوریم؛ هر مقاله‌ای که تا آن زمان تألیف کرده‌اید، دیگر ارزشی را برای شما ایجاد نخواهد کرد. اگر حالا این اصل را در سطح کلان و در سطح هر رسانه، شکل در نظر بگیرید، می‌بینید که درنهایت پایانی برای هر روند موجود متصور است. این یعنی که حتی اگر بازاریابی محتوا برای همیشه باقی بماند، بازهم شکل آن مانند امروز نمی‌ماند.

متمرکز شدن محتوا – امروزه اطلاعات با سرعت زیادی در حال متمرکز شدن است، نمونه‌های از آن‌ها را می‌توانید در قالب سایت ویکی‌پدیا یا کتابخانه گوگل شاهد باشید که مردم هم برای رفع نیازهای اطلاعاتی خود به‌شدت به آن‌ها تکیه‌دارند، خواه برای جواب سؤالات ساده یا حتی انجام تحقیقات گسترده باشد و این منابع هم با سرعت درحال‌توسعه و تکامل و پیچیده شدن هستند.

رقابت و خستگی کاربر – اثربخشی بازاریابی محتوایی منجر به محبوبیت بسیار زیاد آن‌ها شده است و این به معنای تعداد افراد بیشتر برای تولید محتوا و رقابت بالاتر برای دیده شدن این محتوا در سطح کانال‌های مختلف می‌باشد. به همین ترتیب، کاربران هم در حال اشباع شدن از محتوا هستند و پیش‌ازاین نشانه‌هایی مبنی بر خستگی را از خود نشان داده‌اند. پس همچنان که پیش‌ازاین شاهد خستگی و واکنش و پس زدن شدید مخاطبان نسبت به تبلیغات مستقیم بودیم، در آینده هم ممکن است چنین واکنشی از را از سوی کاربران شاهد باشیم و آن زمان است که دیگر باید در پی یافتن یک تاکتیک جدید برای جایگزینی این روند باشیم.

هوش مصنوعی – هوش مصنوعی قدم‌های بسیار بزرگی در به دست گرفتن دنیای روزنامه‌نگاری برداشته است. هرچند که بعید است زمانی برسد که این حوزه به‌طور کامل جایگزین نویسنده‌های انسانی شود، اما به‌راحتی قادر به تولید بخش عمده‌ای از محتوا و اخبار مصرفی در دنیا در زمانی کمتر از یک نمونه انسانی است – به این معنا که دیگر جا و فضایی برای ورود بازاریابان محتوایی جدید به این حوزه وجود ندارد (حداقل دیگر مقرون‌به‌صرفه نیست). بر اساس این سناریو، محتوا همچنان وجود دارد و اثربخش است، اما دیگر مردم یا برندها آن را تولید نمی‌کنند و این موضوع به مسئله متمرکز شدن محتوا که در بالا به آن اشاره شد دامن می‌زند.

راه چاره

شاید ۲۰ سال دیگر به این ایده که از عبارت بازاریابی محتوا به‌عنوان یک واژه استراتژیک در حوزه بازاریابی استفاده می‌شد، بخندیم، اما بااین‌وجود مطمئناً زیرساخت‌ها و فناوری ما تکامل پیدا می‌کند و من مطمئنم که بازاریابی محتوا حداقل به شکل دیگری به حضور خود ادامه می‌دهد. شاید اصلاً شبیه به چیزی که امروزه شاهد آن هستیم نباشد، اما مصرف‌کنندگان همواره در عطش اطلاعاتی به سر برده و از برندهایی که آن را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند، تقدیر می‌کنند.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

روشهای افزایش فروش به خانم ها

نکاتی جهت افزایش فروش به خانم‌ها؛


Toyko-Crowd-of-Shoppers

داشتن یک کسب و کار مرتبط به خانم ها و موفقیت در این مسیر نیازمند دانستن نکته های خاصی در مورد طرز رفتارهای مختلف خانم ها در زمان خرید است.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ مقاله پیش رو، اشاره به روندهایی دارد که اخیراً در سال‌های گذشته طی تحقیقات مختلف در بازارهای سراسر دنیا در رابطه با اثربخشی فعالیت های بازاریابی و افزایش فروش شناسایی‌شده و برگرفته از کتابی با عنوان “چرا او می‌خرد؟” است. بر اساس این روندها ۱۰ استراتژی برنده را در دو بخش مجزا برای شما آورده‌ام:

۱٫ فقط محصول خودتان را نفروشید: بلکه تجربه حاصل از خرید را بفروشید.

نمایندگان فروش درواقع یک زنجیر انسانی بین برندها و انسان‌ها هستند. بی‌توجهی کردن و نادیده گرفتن آموزش‌های مرتبط با حوزه فروش به‌عنوان بخشی از فرایند بازاریابی همانند اداره کردن یک رستوران با استفاده از گارسون‌هایی آموزش ندیده است. تجربه خرید محصولات شما یک محرک مهم فروش و همچنین ایجاد رضایت مشتریان است، که خود دلیلی بر اهمیت آموزش به فروشندگان برای موفقیت کسب‌وکار شما است. پس حتماً در برنامه‌های آینده خود برای بازاریابی و فروش، آموزش فروش به فروشندگان را در برنامه خود داشته باشید، حتی اگر مجموعه شما به‌طور مستقیم با مشتریان و فرایند خرده‌فروشی ارتباط ندارد، حتماً توجه کنید که نمایندگان شما از چنین آموزش‌هایی برای فروشندگان خود برخوردار شده باشند تا به بهترین نحو قادر به انتقال ارزش‌های برند شما به مشتریان خود باشند.

۲٫ مطلوبیت و راحتی می‌فروشند: راه‌هایی را پیدا کنید که خریدن محصولات و خدمات شمارا ساده‌تر کند.

دو عامل تأثیرگذار در این رابطه نقش دارند. عامل اول اینکه در دنیای امروز هرکسی به‌نوعی با یک درگیری ذهنی و فیزیکی مشغول است. عامل دوم اینکه تجارت الکترونیک درک و استنباط ما از آسودگی و سرعت را تغییر داده است. کسب‌وکارهایی که بر اساس خرید آنلاین بناشده‌اند، موجب افزایش میل و علاقه مردم به آسان‌تر شدن فرایند خرید شده‌اند. در دنیای به‌اصطلاح کسب‌وکارهای خشت و گلی (اگر بخواهیم مثالی در دسترس از نمونه‌های وطنی فارغ از باکیفیت بودن یا نبودن خدمات ارائه‌شده بیاوریم) کسب‌وکار دیجی کالا نمونه‌ای بارز از خرید آسان است. فکر کنید ببینید در کسب‌وکار خودتان چه فعالیت‌ها یا فرایندهایی وجود دارد که در جهت آسان‌تر شدن خرید مشتریان می‌توانید تغییراتی را در آن‌ها ایجاد کنید.

۳٫ خدماتی طراحی کنید که تکمیل‌کننده محصولات شما باشند.

زمانی که تحقیقاتی درزمینهٔ بازاریابی و فروش انجام می‌شود و جامعه آماری این تحقیقات عموماً از بین خانم‌ها انتخاب‌شده است، گاهی در پاسخ‌های آن‌ها نمونه‌هایی از این پاسخ‌ها را می‌بینیم که: “من خیلی از این چیزها دارم، چیزی که من می خوام کمک کردن در . . . است.” به‌عبارت‌دیگر آن‌ها بیشتر و بیشتر تمایل به خرید انواع خدمات دارند. این خدمات می‌تواند شامل هر نوع خدمتی باشند، از خدمات رفت‌وآمد گرفته تا خرید و تحویل کالا، آرایش و . . . به‌طورکلی خدمات موجب شکل گرفتن جریان‌های جدید درآمدی و تقویت کردن ارتباط مشتریان با کسب‌وکار شما می‌شود.

۴٫ سعی کنید مشتری از انتخاب کردن شما حس زرنگی و باهوش بودن داشته باشد.

به‌عبارت‌دیگر این مورداشاره به اجتناب از فروش و تمرکز بیشتر بر روی آموزش دادن و ایجاد آگاهی دارد. این استراتژی بخشی از جادویی است که فروشگاه‌های اپل در سراسر دنیا در زمان خرده‌فروشی کالاهای خود برای مشتریان انجام می‌دهند. نتیجه این است که بسیاری از مردم و مشتریان در حالی از این فروشگاه‌ها قدم به بیرون می‌گذارند که احساسی مبنی بر باهوش‌تر بودن نسبت به زمانی که وارد فروشگاه شدند، دارند. به‌نوعی می‌توان گفت یک احساس مثبت است که موجب شکل گرفتن یک ارتباط عاطفی با برند می‌شود.

۵٫ در فعالیت‌های بازاریابی و تبلیغاتی خود از کلیشه‌های مخصوص خانم‌ها استفاده نکنید.

استفاده از این کلیشه‌ها موجب سرد شدن و خاموش شدن تک‌به‌تک مشتریانی می‌شود که سعی در جذب آن‌ها دارید. اگر در حال ارزیابی کار و فعالیت خلاقانه خود و رسیدن به این پاسخ هستید که آیا خط و مرز ورود به دنیای کلیشه‌ها را گذرانده‌اید یا خیر، یک تحقیق بازار انجام دهید و در این تحقیق از خانم‌ها بخواهید که ایده‌ها، مفاهیم و … مورداستفاده تیم‌های شمارا تست کنند و نظر خود را اعلام کنند. فراموش نکنید که: رنگ صورتی یک استراتژی نیست، مگر اینکه در حال جمع‌آوری کمک مالی برای حمایت از سرطان سینه باشید.

۶٫ برای طراحی هزینه کنید: طراحی در این دوره از هر چیز دیگری بااهمیت‌تر است.

امروزه طراحی خوب برای محصولات، حتی در رده محصولات ارزان‌قیمت، تبدیل به یک انتظار عمومی از محصولات شده است، به شکلی که محصولاتی که پیش‌ازاین در کابینت‌ها و کمدهای خانه‌ها مخفی می‌شد و تنها به خاطر کیفیت آن‌ها به‌صورت خصوصی مورداستفاده قرار می‌گرفت، امروز به‌صورت علنی نمایش داده‌شده و مورداستفاده قرار می‌گیرند. مثلاً جای دستمال‌کاغذی که عموماً جزء محصولات ارزان‌قیمت است، اما اغلب بر روی اُپن آشپزخانه قرار می‌گیرد. همانند فروش، طراحی هم دیگر نباید و نمی‌تواند فرایندی جدا و متمایز از دیگر فرایندهای بازاریابی در نظر گرفته شود.

۷٫ حواس و احساسات را درگیر کنید، چون خانم‌ها در خریدهای خود بیشترین استفاده را از آن‌ها می‌کنند.

وقتی‌که امروزه تنها قادر به درگیر کردن دو مورد از حواس مخاطب خودتان هستید – دیداری و شنیداری – و آن‌هم از طریق صفحه‌نمایش (حداقل برای دوره کنونی)؛ توجه داشته باشید که کسب‌وکارهای مبتنی بر فضای فروشگاهی فیزیکی به‌راحتی قادر به درگیر کردن حواس دیگر مشتری ازجمله حس بویایی، لامسه و چشایی مشتری هم هستند. پس به این موضوع با دقت و وسواس بیشتری توجه داشته باشید که چگونه قادر به درگیر کردن هر یک از دیگر حواس مشتری در حین زمان خرید کردن هستید و می‌توانید مدت‌زمان حضور وی در فروشگاه خودتان را طولانی‌تر کنید و همین‌طور موجب بازگرداندن دوباره و دوباره مشتری به فروشگاه خود و تکرار خرید وی از خودتان شوید؟

۸٫ نشان دهید که کسب‌وکار شما چگونه دنیا را به فضایی بهتر برای زندگی تبدیل می‌کند، حتی اگر تأثیری کوچک باشد.

اخیراً از یکی از فروشگاه‌های کوچک موجود دریکی از ایستگاه‌های مترو قصد خرید یک ساندویچ داشتم که در این مغازه با یک اعلان عمومی خیلی جالب روبرو شدم که به مشتریان اعلام می‌کرد که شرکت (مجموعه زنجیره‌ای تهیه و عرضه ساندویچ) در اقدامی هماهنگ و در حمایت از محیط‌زیست از بسته‌بندی‌های دوستدار محیط‌زیست که با سرعت سریع‌تری بازیافت شده و به محیط بازمی‌گردد استفاده می‌نماید. اطلاع‌رسانی کارهایی خلاقانه از قبیل این مورد موجب می‌شود تا مردم احساس خوبی نسبت به‌جایی که در آن پول خود را هزینه می‌کنند داشته باشند. پس اگر کارهای خوب و سازنده‌ای انجام می‌دهید، حتماً و حتماً اجازه دهید دیگران از آن‌ها اطلاع داشته باشند.

۹٫ سلامتی و تندرستی به یک جریان فکری اصلی تبدیل‌شده است: در صورت امکان بر روی ویژگی‌های مرتبط تمرکز کنید.

سلامتی امروزه به معیار اصلی تصمیم‌گیری مصرف‌کننده در سطح تمام طبقه‌بندی‌های محصولات و تمام صنایع تبدیل‌شده است و دیگر تنها به طبقه محصولات خوراکی و آشامیدنی و دارویی محدود نیست. حتی بو رنگ مصرفی بر روی دیوارهای ساختمان‌های هتل‌ها امروزه به‌عنوان عاملی مهم و انگیزاننده تأثیرگذاری برای خرید به‌حساب می‌آید که در تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌های کسب‌وکارها باید موردتوجه ویژه قرار بگیرد.

۱۰٫ در انتخاب نام محصولات خلاقیت به خرج دهید.

نامی که برای محصولات خود انتخاب می‌کنید می‌تواند موجب شخصیت حتی برای ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین محصولات و خدمات شما شوند و در ادامه برای دادن بُعد و اهمیت به برند مفید واقع شود که البته نه تصمیمات کوتاه‌مدت، بلکه در تصمیم‌های کلان به‌عنوان یک معیار بسیار مهم باید موردتوجه قرار بگیرد.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی


برچسب ها : آی بازاریابی, بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا

ارسال نظر


منبع: آلامتو

سود بد چیست و چگونه مانع پیشرفت کسب و کار شما می شود؟

تاثیر سود بد بر تجربه مشتری دارد؟


profit

اگر به دنبال موفقیت پایدار کسب و کار خود هستید باید برخی از سودها را نادیده بگیرید و سراغ آنها نروید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ همه شرکت‌ها سودآوری را دوست دارند، اما سود بد چطور؟ ایده سود بد اولین بار توسط فِرِد رِیچ هِلد در کتابی با عنوان پرسش نهایی مطرح شد و اشاره به پولی دارد که از طریق رفتار فریبنده یا گمراه‌کننده از مشتری کسب می‌شود.سود بد می‌تواند به طیف گسترده‌ای از معاملات مشکوک از فروش محصولات با پیام‌های فریبنده، استفاده از استراتژی‌های قیمت‌گذاری گیج‌کننده، تحمیل محصولات گران به مشتریان از همه‌جا بی‌خبر یا گمراه کردن مشتریان به هر طریقی اطلاق شود. درواقع، سود بد به قیمت روابط با مشتریان کسب‌شده و در بلندمدت می‌تواند منجر به ایجاد فاجعه برای اعتبار و کسب‌وکار شما شود.

یافتن مثال‌هایی از سود بد خیلی سخت و دشوار نیست. مثلاً به یکی از یکی از صورتحساب‌های تلفن معمول که دریافت می‌کنید توجه کنید، در آن صورت می‌توانید متوجه برخی اقلام هزینه شوید که به‌صورت خیلی ریز در بخش‌هایی از صورتحساب در ارتباط با خدماتی درج می‌شوند که احیاناً به‌عنوان مصرف‌کننده اصلاً تصور نمی‌کنید که برای آن‌ها هم هزینه‌ای را پرداخت می‌کنید. سودهای بد همچنین می‌تواند در مواردی دیده شوند که خطوط هوایی در ازاء درخواست بسیار کوچک و ناچیز مسافرین از آن‌ها هزینه‌هایی را دریافت می‌کنند، مواردی که شرکت‌های اجاره دهنده خودرو بر خدمات ناچیز با مسافت‌های بسیار کوتاه هزینه‌های غیرمنطقی طلب می‌کنند یا به‌طور ناخواسته مشترک خدمات شرکتی می‌شوید که اصلاً از آن استفاده نکرده، آن را طلب نکرده‌اید و اصلاً خبر ندارید که باید در صورت عدم استفاده آن را لغو کنید. شرکت‌ها در اندازه‌های مختلف بسیار پیش می‌آید که متهم به کسب سودهای بد باشند و این مورد به‌راحتی در صنایع مختلف هم قابل‌مشاهده بوده و تنها محدود به یک یا دو صنعت خاص نمی‌شود.

زمانی که در مسیر کسب چنین سودهایی قرار می‌گیرید و یکی از مشتریان شما هم پی به این رفتار شما می‌برد، کسب مجدد اعتماد آن‌ها به‌شدت سخت و دشوار است. یک مشتری که تجربه بدی را با شما پشت سر گذاشته است از احتمال بیشتری برای ترغیب کردن دوستان و دیگر اعضای خانواده خودش جهت عدم همکاری و تعامل با برند شما برخوردار است، که خود در بلندمدت می‌تواند منجر به از دست رفتن مقدار بیشتری از سهم بازار و سودآوری شما شود. باوجود فروم ها و وب‌سایت‌هایی اختیار و کنترل انتشار نظر مشتریان در آن‌ها در دست شما نیست، درج یک محتوای از طرف یک مشتری ناراضی در برخی از مواقع می‌تواند منجر به فاجعه‌ای بزرگ برای شما شود. سودهای بد به‌راحتی شمارا در برابر رقبا خودتان آسیب‌پذیر می‌کند، خصوصاً امروزه که شفافیت کسب‌وکارها به‌واسطه وجود فنّاوری از هر زمان دیگری آسان‌تر شده است و شفافیت در کارها هم همیشه و همیشه برنده بوده و هست. مشتریان هم همچنین نسبت به گذشته داناتر شده و سریع‌تر به روش‌ها و تکنیک‌های مختلف برای کسب سود بد پی می‌برند.

اجتناب از این روش‌ها به اصول اولیه کسب‌وکار خوب بازمی‌گردد – صادق بودن و رفتار منصفانه داشتن و تعامل با مشتریان به‌صورت مثبت و سازنده. زمانی که با مشتریان همانند مردم عادی و نه همانند اعداد نوشته‌شده بر روی اسکناس‌ها برخورد کنید، آن‌ها هم با بازخورد مثبت و وفاداری نسبت به برند شما، به شما پاسخ می‌دهند. تصور نکنید که برای رسیدن به سود بیشتر نیاز به تقلب و گمراه کردن دیگران دارید – مطمئن باشید که این کار برای شما در آینده هزینه خواهد داشت و هزینه آن را هم باید با برند خودتان پرداخت کنید. سود خوب همیشه بهتر از سود بد بوده و هست، همچنان که یک تجربه خوب از مشتری و برای مشتری همواره بهترین انتخاب است.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا

ارسال نظر


منبع: آلامتو

برندینگ اجزا

برندینگ اجزا چیست و چطور شکل می گیرد؟


intel

چگونه میتوان از تک تک قسمت های محصول خود بعنوان یک ابزار تبلیغاتی استفاده کرد و فرآیند برندسازی را آسان سازی نمود؟

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ برندنیگ نه‌تنها نقش مهمی در فرایند بازاریابی محصول تمام‌شده دارد، بلکه در بازاریابی اجزاء و بخش‌های تشکیل‌دهنده آن‌هم نقش مهمی بازی می‌کند. با رشد و گسترش بازارها در صنایع مختلف، شرکت‌های بیشتری پی به این موضوع بردند که استراتژی کشش در بازاریابی تنها راه تثبیت محصول در بازار بوده و اینکه از این طریق می‌توانند حجم معاملات را افزایش داده و به‌صورت خودکار برای محصول خود ایجاد تقاضا کنند.

بااین‌وجود، ایجاد تقاضا برای محصولی که ماهیتی بسیار فنی و تخصصی دارد، ایجاد هیجان نمی‌کند یا ذاتاً به صورتی است که مشتریان خیلی به آن توجه نمی‌کنند، خیلی هم ساده نیست. امروز همه به‌خوبی می‌دانند که اینتل چیست و اینکه مثلاً صدا باکیفیت دالبی یعنی چه یا چرا تفلون در زمان آشپزی و پخت‌وپز از اهمیت زیادی برخوردار است. اما سختی و مشکلاتی را در نظر بگیرید که مثلاً برندی مانند اینتل در زمان شروع کسب‌وکار خودش با آن مواجه بود. این شرکت در آن زمان می‌بایست کالا و محصولی بسیار کسل‌کننده و بدون جذابیت به نام ریزپردازنده را محصولی هیجان‌انگیز جلوه دهد و کاری کند که مصرف‌کننده‌ها همیشه محصولات این برند را نسبت به محصولات (ریزپردازنده‌های) تولیدی شرکت‌های دیگر ترجیح دهند.

کاری که شرکت اینتل در این راستا انجام داده است تحت عنوان برندینگ اجزا (Ingredient branding) شناخته می‌شود. اینتل یک جزء یا بخش تشکیل‌دهنده از یک مجموعه یا محصول بزرگ‌تر به نام کامپیوتر است، یعنی خود به‌طور مجزا کامپیوتر نیست. اینتل کار خودش را با بازاریابی مستقیم محصول به تولیدکنندگان و تولیدکنندگان تجهیزات اصلی و با نشان دادن و اثبات قدرت پردازنده‌های خودش به آن‌ها آغاز کرد. زمانی که این تولیدکنندگان از قدرت این پردازنده‌ها به وجد آمدند، اینتل بازهم سکوت اختیار نکرد. در عوض، شروع به برندینگ اجزا کرد و بازاریابی محصول خودش را به بازارهای انبوه آغاز کرد و این‌گونه تقاضایی برای محصول خودش ایجاد کرد.

پس‌ازآن مشتریان به‌طور خاص شروع به وارد شدن به فروشگاه‌های کامپیوتر و پرس‌وجو برای پردازنده‌های اینتل کردند. این‌گونه بود که اینتل در بازار شناخته شد و همچنان به‌عنوان قدرتی در بازار پردازنده‌ها مطرح است و جالب اینکه همچنان با همان کمپین اولیه تبلیغاتی خودش در بسیار مجامع شناخته می‌شود و بهترین مثال برای مقوله برندینگ اجزا شناخته می‌شود. یعنی شما یک دستگاه کامپیوتر را می‌خرید، فقط و فقط به دلیل اجزاء تشکیل‌دهنده داخلی آن.

با گسترش بازارها مقوله برندینگ اجزا بیشتر و بیشتر شناخته‌شده و اهمیت پیدا کرد. تولیدکنندگان خودرو به این نتیجه رسیدند که آن‌ها در حال از دست دادن فرصت‌های بسیار زیادی در طی مراحل سرویس خودروها بر روی قطعات یدکی هستند. به عبارتی اگر مشتریان آن‌ها در طی این فرایندها از قطعات ضعیف و غیر اصلی استفاده می‌کردند، خودرو و برند آن تحت تأثیر قرارگرفته و به‌شدت ضربه می‌خورد. پس آن‌ها هم به این با استفاده از این مقوله در طی سالیان و از طریق کمپین‌های مختلف به مشتریان خود آموزش دادند قطعات یدکی اصلی چه اهمیتی دارند و اینکه چرا مشتریان نباید از بازارهای سیاه و . . . اقدام به تهیه محصولات خودشان بکنند.

به‌طور مشابه برندهای دیگری هم وجود داشته‌اند که تا حدودی این روش را پیش‌گرفته و سطحی از برندینگ اجزا را پیاده کرده‌اند. مثلاً صدای دالبی زمانی مطرح شد که سینماها و شرکت‌های تولیدکننده فیلم در تبلیغات خود شروع به استفاده از این عبارت و کلمه برای معرفی کیفیت بهتر صدای فیلم‌های خود کردند. پوشش تفلون زمانی به‌طورجدی به این عرصه روی آورد که ظروف آشپزی به آن تجهیز شده و استفاده از آن پوشش را امری لازم و حتمی برای آشپزی سالم و آسان مطرح کردند. به همین ترتیب شرکت هوندا برای موتورهای استفاده‌شده بر روی خودروهای خودش معروف شد. اما نمونه‌ای اخیر از استفاده از این رویکرد استفاده و تبلیغ سیستم‌های عامل در دستگاه‌های لپ‌تاپ و گوشی‌های هوشمند است – خواه این دستگاه‌ها تحت اندروید، اپل، ویندوز یا IOS و . . . باشد – بطوریکه سیستم‌های عامل آن‌ها به‌طور مجزا و جدا از خود دستگاه تبلیغ و معرفی می‌شوند.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا

ارسال نظر


منبع: آلامتو

راهنمای کامل زبان بدن

Body Language

زبان بدن یکی از مهارت های مهم ارتباطی است که میتواند نقش مهمی در مسیر زندگی شما داشته باشد پس باید با آن بیشتر از قبل آشنا شوید.

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ حتماً در اطرافتان افرادی را دیده‌اید که روابطشان با دیگران ضعیف است؛ مانند همکلاسی‌هایی با معدل ایده‌آل، سطح تحصیلات بالا و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های معتبر اما ناموفق در زندگی. زندگی یعنی زندگی شغلی، خانوادگی و اجتماعی. دقیق‌تر که به این همکلاسی‌ها نگاه کنیم، می‌بینیم آن‌ها همان موقع تحصیل هم بیشتر سرشان در کتاب بوده و کم‌تر با دیگران ارتباط صمیمانه‌ای برقرار می‌کرده‌اند. اهمیت مهارت‌های ارتباطی دقیقا همین جاست. خود زندگی به ارتباط درست احتیاج دارد. وقتی ما از بند کلیشه‌های تحصیلی و رتبه‌بندی شدن با نمره‌ها رها می‌شویم و حالا دیگر بخش عمده‌ای از ساختن زندگی‌مان دست خودمان است، غیر از تخصصمان، بیشترین چیزی که به کارمان می‌آید مهارت‌های ارتباطی است. مهارت‌های ارتباطی شامل مهارت‌هایی بسیار و ریز و درشت است. جرات و تأثیرگذاری در برخورد نخست از مهارت‌های ارتباطی هستند؛ اما در همهٔ این مهارت‌ها همیشه یک بخش پررنگ وجود دارد. مدرسان مهارت‌های ارتباطی همیشه می‌گویند: «… و به زبان بدنش توجه کن!» در این نوشته می‌خواهیم بگوییم، زبان بدن چه الفبایی دارد و چه طور می‌شود یادش گرفت.

تعریف درست ارتباط

خیلی از ما تصور می‌کنیم ارتباط یعنی «حرف‌زدن با هم در حضور هم.» یعنی فقط کلمه‌هایی را ابزار ارتباط می‌دانیم که به صورت حضوری ردوبدل می‌شوند؛ اما این طور نیست. متخصصان ارتباط می‌گویند ارتباط وقتی شکل می‌گیرد که یک پیام، چه کلامی و چه غیرکلامی، از یک فرستنده توسط یک وسیله، چه حضوری، چه تلفنی، چه کتبی و چه اینترنتی، به گیرنده برسد و گیرنده هم به فرستنده جواب دهد.

با این تعریف متوجه می‌شویم فقط محتوای کلمات نیستند که ارتباط را تشکیل می‌دهند. بخش مهمی از ارتباط ما را پیام‌های غیرکلامی شکل می‌دهند. حتی سبب سوءتفاهم می‌شوند؛ به طور مثال یک ارتباط اس‌ام‌اسی می‌تواند پر از سوءتفاهم باشد، چراکه فاقد زبان بدن است. شاید شکلک‌های پیام‌رسان‌ها ساخته شد تا کمبود زبان بدن جبران شود.

الفبای زبان بدن

زبان بدن مانند هر زبان دیگری سیستمی از نشانه‌هاست که ابزار ارتباط است. یعنی اینکه چندین و چند نشانه در کنار هم و در ارتباط با هم زبان بدن را شکل می‌دهند؛ مثلاً یک دهان خندان کنار یک تن خموده معنایش با یک دهان خندان کنار یک بدن شاداب کاملا فرق می‌کند. ما فقط برای ساده‌شدن مطلب زبان بدن را به اجزای مختلف تقسیم کرده‌ایم؛ وگرنه در واقعیت معمولاً چند نشانه کنار هم قرار می‌گیرند و برای همین کار سخت‌تر می‌شود.

ریتم صحبت کردن

همهٔ افراد یک میانگین طبیعی ریتمِ صحبت‌کردن دارند. مثلاً ریتم صحبت‌کردن «عادل فردوسی‌پور» به طور طبیعی، با ریتم صحبت‌کردن «جواد خیابانی» متفاوت است. معمولاً در ارتباط با دیگران، این متوسط ریتم صحبت‌کردن آن‌ها را کم‌کم می‌شناسیم. دیگران هم ریتم طبیعی صحبت‌کردن ما را می‌شناسند. حالا اگر از این ریتم تندتر یا کندتر صحبت کنیم، معنای خاصی می‌دهد. تند صحبت‌کردن نشانهٔ پنهان پرخاشگری یا احتمالاً ترس است. انگار می‌خواهیم خیلی سریع حق خودمان را بگیریم. برعکس کند صحبت‌کردن نشانهٔ بی‌حوصلگی، اندوه، نداشتن اعتماد به نفس یا خجالت‌کشیدن است. کند اداکردن یک حرف قاطعانه با خودش این معنای پنهان را دارد که «تو می‌توانی من را راضی کنی.»

ریتم متوسط حرف‌زدن خودتان را حفظ کنید، مگر اینکه بخواهید هیجان خاصی را به دیگران انتقال دهید.

بلندی صدا

کلمات غیر از محتوا یک لحن هم دارند. لحن را ریتم و بلندی صدا می‌سازند. هر کسی یک بلندی صدا دارد. این بلندی صدا هم می‌تواند به فیزیولوژی خود شخص و هم به جغرافیایی که او به آن متعلق بوده ربط داشته باشد. به هر حال وقتی از صدای معمول خود بلندتر یا آهسته‌تر صحبت می‌کنیم، تصمیم داریم معنای خاصی را منتقل کنیم. صدای بلندتر از حد معمول با خودش یک پرخاشگری پنهان دارد و صدای پایین‌تر یک انفعال یا خجالت؛ البته همیشه هم این طور نیست. ما به صورت معمول برای نشان‌دادن اهمیت کلمات یا هیجان‌زدگی‌مان صدای خود را بالا و پایین می‌بریم. اما بلندی پرخاشگرانه یا آهستگی خجولانه شدتی بیشتر از بلندی و پایینی معمول دارند. نه زیاد بلند و نه زیاد آهسته. در یک بازه متوسط صدای‌تان را بالا و پایین ببرید. یادتان باشد صدای «رسا» با صدای بلند فرق می‌کند.

تماس چشمی

اگر صدا هم در گفت‌وگوی تلفنی و هم در گفت‌وگوی حضوری اهمیت داشته باشد، تماس چشمی بیشتر از همه‌جا در گفتگوی حضوری اهمیت دارد. بدون نگاه‌کردن به صورت طرف مقابل، یک رابطه معمولاً نیمی از جذابیت خودش را از دست می‌دهد؛ البته حریم‌های فرهنگی ما در ارتباط چشمی با جنس مخالف را باید در نظر داشت. به هر حال نگاه‌نکردن به طرف مقابل می‌تواند معناهای بسیار داشته باشد. مثلا نگاه روبه‌پایین و به اصطلاح سربه‌زیر به معنای خجالت، انفعال و عدم‌ اعتمادبه‌نفس است. دزدیدن نگاه و به اصطلاح «رو برگرداندن» می‌تواند به معنای پرخاشگری باشد. همان طور که خیره نگاه‌کردن و چشم از چشم بر نداشتن می‌تواند نشان‌دهندهٔ پرخاشگری باشد. یک رابطه چشمی متعادل در این زمینه از همه بهتر است. رابطهٔ چشمی مناسب، رابطهٔ متداوم اما منقطع است. یعنی شما باید به صورت طرف مقابل نگاه کنید و هر از چند وقت نگاهتان را از صورت طرف مقابل قطع کنید و دوباره نگاه کنید.

حالت چهره

حالت کلی چهره به ما اطلاعات بسیاری را منتقل می‌کند. تحقیقات ثابت کرده‌اند، در همه جای دنیا مردم هیجان‌های اصلی‌شان را به یک شکل در صورتشان نشان می‌دهند. می‌توان گفت شادی، غم، تنفر، ترس، خشم و تعجب در همه جا یکسان است. هیجان‌های دیگر یا ترکیبی از همین هیجان‌های اصلی هستند یا شدیدتر و خفیف‌تر خواهند بود؛ برای همین شما باید حداقل بتوانید این شش نوع هیجان را در صورت طرف مقابل تشخیص دهید.

با استفاده ار بازی پانتومیم می‌توانید شناسایی این هیجان‌ها را با دوستان یا اعضای خانواده تمرین کنید.

ژست‌ها

یک سری از حرکات پشتِ‌سرِهم در هر فرهنگ یا خرده‌فرهنگی می‌تواند معنای خودش را داشته باشد. به این حرکات ژست می‌گویند؛ مثلا دست جلو آوردن به معنای سلام‌کردن و دست تکان‌دادن به معنای خداحافظی است. نگاه‌داشتن انگشت در راستای خیابان به معنای «مستقیم می‌روم» و کشیدن دایره در هوا در خیابان و قبل از رسیدن تاکسی به معنای «می‌خواهم به اولین میدان بروم» است.

ژست‌های فرهنگ خودتان را بشناسید، آن را در دیگران تشخیص دهید و خودتان در ارتباط با دیگران آن‌ها را به کار ببرید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

برترین دانشگاه های دنیا از نظر اشتغال

جالب و خواندنی؛


بهترین دانشگاه دنیا

یک نظام رتبه بندی دانشگاهی در تازه ترین رتبه بندی خود برترین دانشگاه هایی را که فارغ التحصیلان آنها توانسته اند در بهترین شرکت های دنیا استخدام شوند منتشر کرده است.

به گزارش آلامتو به نقل از خبرگزاری مهر؛  اینکه فارغ التحصیلان کدام دانشگاه ها در میان کارفرمایان شهرت بیشتری دارند برای دانشگاه ها بسیار مهم است.

رتبه بندی جهانی براساس «استخدام» که توسط نظام رتبه بندی «کیو اس» منتشر می شود نشان می دهد که شرکت های معتبر فارغ التحصیلان کدامیک از دانشگاهها را برای جذب در اولویت قرار می دهند.

در این میان، کارفرمایان هم به موسسات آموزش عالی کشورهای خود و هم به دانشگاه های سایر کشورها از نظر تربیت فارغ التحصیلان ممتاز، رای داده اند.

در رتبه بندی سال ۲۰۱۷ نام ۳۰۰ دانشگاه از ۴۶ کشور مشاهده می شود.

۱۰ دانشگاه برتر نظام رتبه بندی «کیو اس» از نظر استخدام فارغ التحصیلان در سال ۲۰۱۷ میلادی

رتبه نام دانشگاه کشور
۱ دانشگاه استانفورد آمریکا
۲ انستیتو فناوری ماساچوست MIT آمریکا
۳ دانشگاه تسینگ هوا Tsinghua چین
۴ دانشگاه سیدنی استرالیا
۵ دانشگاه کمبریج انگلستان
۶ پلی تکنیک Ecole  (دانشگاه پاریس ساکلای) فرانسه
۷ دانشگاه کلمبیا آمریکا
۸ دانشگاه آکسفورد انگلستان
۹ دانشگاه کالیفرنیا برکلی آمریکا
۱۰ دانشگاه پرینستون آمریکا

۵۶ موسسه از ۳۰۰ موسسه پیشرو که در این رتبه بندی حضور دارند متعلق به ایالات متحده آمریکا هستند. پس از آن انگلستان با ۳۷ موسسه در رتبه بعدی قرار دارد. چین با ۲۲ موسسه پیشرو در جذب فارغ التحصیلان قرار گرفته است.

ژاپن با ۱۶ موسسه، کانادا و آلمان با ۱۵ موسسه، استرالیا با ۱۴ موسسه، فرانسه با ۱۱ موسسه، اسپانیا با ۱۰ موسسه، روسیه و کره جنوبی با ۷ موسسه، هند و ایتالیا با ۶ موسسه، برزیل، هلند و تایوان با ۵ موسسه، پرتغال و سوئیس با ۴ موسسه، شیلی، کلمبیا، هنگ کنگ، ایرلند، مکزیک، فیلیپین و ترکیه با ۳ موسسه در این رتبه بندی جزء بهترین ها هستند.

کشورهای بلژیک، دانمارک، مصر، فنلاند، اندونزی، مالزی، نیوزلند، نروژ، سنگاپور، آفریقای جنوبی، سوئد، تایلند و امارات متحده عربی هر کدام ۲ موسسه و دانشگاه در جمع این ۳۰۰ موسسه دارند.

آرژانتین، اتریش، جمهوری چک، یونان، لبنان، لهستان، عربستان سعودی و رژیم اشغالگر قدس با یک موسسه یا دانشگاه در این رتبه بندی حضور دارند.

از منطقه آفریقا ۴ موسسه، از منطقه آسیا ۷۸ موسسه، از منطقه اروپا ۱۱۶ موسسه، از منطقه آمریکای لاتین ۱۵ موسسه، از منطقه آمریکای شمالی ۷۱ موسسه، از منطقه اقیانوسیه ۱۶ موسسه در این رتبه بندی حضور دارند.

جدول مناطق جهان بر اساس میزان دانشگاه های برتر در حوزه اشتغال (رتبه بندی کیواس ۲۰۱۷)

ردیف منطقه آمار دانشگاهها و موسسات علمی
۱ آفریقا ۴ دانشگاه
۲ آسیا ۷۸ دانشگاه
۳ اروپا ۱۱۶ دانشگاه
۴ آمریکای لاتین ۱۵ دانشگاه
۵ آمریکای شمالی ۷۱ دانشگاه
۶ اقیانوسیه ۱۶ دانشگاه

همچنین پنج جنبه کلیدی در امتیاز دانشگاه ها در نظام رتبه بندی «کیو اس» برای سال ۲۰۱۷ و قرار گرفتن در میان ۳۰۰ موسسه برتر اهمیت دارد که از آن جمله می توان به شهرت کارفرما، خروجی فارغ التحصیلان، مشارکت کارفرما، ارتباط کارفرما و دانشجو و نرخ اشتغال فارغ التحصیلان اشاره کرد.

۱۰ دانشگاه برتر نظام رتبه بندی «کیو اس» از نظر استخدام فارغ التحصیلان در سال ۲۰۱۷ میلادی با شاخص های پنج گانه

رتبه نام دانشگاه کشور نمره کلی اعتبار کارفرما همکاری با کارفرمایان خروجی فارغ التحصیلان ارتباط کارفرما و دانشجو نرخ اشتغال
۱ دانشگاه استانفورد آمریکا ۹۵.۹ ۱۰۰ ۹۷.۴ ۱۰۰ ۹۳.۲ ۷۵.۵
۲ انستیتو فناوری ماساچوست MIT آمریکا ۹۵.۸ ۱۰۰ ۹۸.۳ ۹۹.۸ ۹۹.۹
۳ دانشگاه تسینگ هوا Tsinghua چین ۹۵.۲ ۹۷.۷ ۹۷.۲ ۹۵.۸ ۹۹.۹ ۷۴.۱
۴ دانشگاه سیدنی استرالیا ۹۲ ۹۰.۸ ۹۵.۱ ۸۷.۲ ۹۷.۵ ۸۹.۴
۵ دانشگاه کمبریج انگلستان ۹۰.۴ ۱۰۰ ۸۸.۲ ۹۹.۸ ۷۷.۷
۶ پلی تکنیک Ecole  (دانشگاه پاریس ساکلای) فرانسه ۸۹.۳ ۹۸.۷ ۶۹.۴ ۹۹.۲ ۹۹.۱ ۷۶.۲
۷ دانشگاه کلمبیا آمریکا ۸۸ ۹۵.۶ ۸۸.۲ ۹۹.۶ ۶۸.۲ ۷۱.۲
۸ دانشگاه آکسفورد انگلستان ۸۷.۷ ۱۰۰ ۸۷.۵ ۱۰۰ ۶۰.۹
۹ دانشگاه کالیفرنیا برکلی آمریکا ۸۳.۱ ۹۹.۵ ۹۳.۵ ۸۹.۱ ۷۸.۸
۱۰ دانشگاه پرینستون آمریکا ۸۱.۶ ۹۱.۳ ۹۵.۸ ۸۴.۸ ۷۹.۱

در این ۵ جنبه کلیدی شهرت کارفرما ۳۰ درصد تاثیر دارد و در این زمینه از ۳۷ هزار کارفرما برای شناسایی نهادهای تولید بهترین فارغ التحصیلان در رشته های مرتبط نظرخواهی شده است.

نتیجه عملکرد یا خروجی فارغ التحصیلان ۲۰ درصد تاثیر دارد و برای ارزیابی خروجی فارغ التحصیلان، نظام رتبه بندی کیواس، ۲۱ هزار نفر از افراد خلاق ترین، خلاق، ثروتمند، کارآفرینی، و یا خیریه دنیا را مورد بررسی قرار داده است.

مشارکت کارفرما ۲۵ درصد در این امتیاز تاثیر دارد. این شاخص ترکیبی از دو مولفه برای ارزیابی تعامل نهادهای با شرکای صنعت در تحقیق و مناطق دیگر است.

اول، آن تعداد از شرکت های جهانی متمایز که با هر نهاد علمی حداقل در سه مقاله پژوهشی نمایه شده توسط اسکوپوس همکاری کرده اند، در نظر گرفته می شود و دوم نمرات نسبت اعضای هیات علمی به اشتغال در صنعت در نظر گرفته شده است.

اتصال کارفرما و دانشجو ۱۵ درصد در این امتیاز موثر است. این شاخص حضور کارفرمایان در دانشگاه و راه اندازی کارآموزی حرفه ای و فرصت های تحقیقاتی را بررسی می کند. این حضور فعال ممکن است به صورت شرکت در مشاغل نمایشگاه ها، سازماندهی ارائه شرکت و یا هر فعالیت ترویجی دیگر را شامل شود.

نرخ اشتغال تکمیلی نیز ۱۰ درصد این امتیاز است که با اینکه یک شاخص ساده است اما برای هر درک درستی از نحوه موفقیت دانشگاه در پرورش استخدام شوندگان ضروری است.

این شاخص شامل اندازه گیری نسبت فارغ التحصیلان در اشتغال تمام وقت یا پاره وقت ظرف ۱۲ ماه پس از فارغ التحصیلی است. این شاخص نشان دهنده توانایی یک دانشگاه برای پرورش استخدام شوندگان است و از سوی عملکرد اقتصادی کشوری که دانشگاه در آن واقع شده تحت تاثیر قرار می گیرد.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : اخبار داغ روز, خبرگزاری مهر, مجله مهر


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

بازار استراتژیک چیست؟

بازار هدف در مقابل بازار استراتژیک


tergeted-marketing

آیا برای ورود به بازارهای استراتژیک خود آماده اید؟ در بازار هدفتان چه عملکردی داشته اید؟

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ هر دو بازار هدف و بازار استراتژیک دارای خصوصیاتی هستند که این خصوصیات در هر یک از آن‌ها نسبت به دیگری متفاوت است. بنابراین، اگر قصدی مبنی بر پاسخ دادن به این سؤال باشد که تفاوت بین این دو بازار چیست، باید ازنقطه‌نظر مدیریت شرکت به این سؤال پاسخ داده شود. در داخل بازار فعلی و کنونی، جمعیتی که قصد هدف‌گیری آن رادارید تحت عنوان بازار هدف شناخته می‌شود. به عبارتی تمرکز شرکت بر روی بازار هدف، قرار می‌گیرد.

بازار هدف، درواقع در داخل بازار فعلی است که شرکت در حال فعالیت در آن است و یکی از چالش‌های اصلی برای شرکت فتح کردن و نفوذ کردن به آن بازار است. ازاین‌رو، موتورسیکلت‌های هوندا ممکن است در شهر بمبئی هم در دسترس باشند، اما در حال حاضر بازار هدف این برند جنوب بمبئی است که حجم فروش بالا در آن دیده نمی‌شود.

بازار استراتژیک بازاری است که شما به آن علاقه دارید یا ممکن است در صورت داشتن منابع لازم برای مدیریت آن بازار یا زمانی که به‌طور کامل به بازار هدف خود نفوذ کردید و آن را اشباع کردید، قصد وارد شدن به آن بازار را بکنید. در مثال بالا که از برند هوندا نام بردیم، برند هوندا پس از فتح کامل بازار بمبئی جنوبی ممکن است به بازارهای موجود در حاشیه در شهر بمبئی وارد شود. بنابراین بازار حاشیه شهر بمبئی، بازار استراتژیک بوده و در برابر آن بازار جنوب شهر بمبئی بازار هدف برای آن برند در نظر گرفته می‌شود.

زمانی که شرکت به‌طور کامل به بازار هدف انتخاب‌شده نفوذ کرد، ممکن است بر بازار استراتژیک خودش تمرکز کند. یعنی بازار استراتژیک در مرحله بعدی جای بازار هدف قرار می‌گیرد و سپس شرکت به سمت یافتن یک بازار استراتژیک جدید سوق پیدا می‌کند.

البته توانایی توسعه بازار و ورود به بازار استراتژیک همیشه برای یک شرکت لازم و ضروری نیست، چراکه بازار استراتژیک ممکن است ارزش خودش را از دست بدهد یا شرکت مذکور به منابع کافی جهت وارد شدن به بازار استراتژیک دسترسی نداشته باشد. در چنین مواردی شرکت باید تمرکز خود بر روی بازار هدف را حفظ کند یا به فکر وارد شدن به یک بازار استراتژیک دیگر باشد.

معیارهای اصلی که این دو بازار را از یکدیگر متمایز می‌سازند، عبارت‌اند از:

محصول:

محصول فعلی در بازار برای عرضه در بازار هدف آن مورداستفاده قرار می‌گیرد. همان محصول می‌تواند برای عرضه در بازار استراتژیک هم مورداستفاده قرار بگیرد یا محصول جدیدی برای آن بازار طراحی و توسعه پیدا کند.

قیمت‌گذاری:

قیمت‌گذاری می‌تواند یک عامل تمایز برای بازار هدف و بازار استراتژیک در نظر گرفته شود. زمانی که قیمت‌گذاری برای یک محصول برای بازار هدف در سطح بالایی باشد، این قیمت می‌تواند کاهش پیدا کند تا شرکت به‌راحتی قادر به ورود به بازار استراتژیک خودش باشد.

مکان:

مکان یکی از اجزاء و عناصر اصلی بازار هدف در برابر بازار استراتژیک است. بازار هدف شامل جغرافیایی می‌شود که شرکت و محصول در حال حاضر در حال فعالیت در آن است. بااین‌وجود، یک بازار استراتژیک نشان‌دهنده جایی است که شرکت تمایل به گسترش و نفوذ در آن در آینده را دارد. ازاین‌رو برخی شرکت‌ها که در حال حاضر در حال تولید کالاها و محصولاتی خاص در مثلاً کشور هند هستند، چشم به مکان‌های جغرافیایی خارجی دارند که می‌خواهند به‌عنوان بازار استراتژیک در آینده در آن توسعه پیدا کنند.

ترویج و ترفیع:

فعالیت‌های ترویجی همیشه به‌منظور در اولویت قرار دادن و جلوی چشم مخاطب بودن بازار هدف مورداستفاده قرار می‌گیرند و هرگز کاربردی در رابطه با بازار استراتژیک از آن‌ها انتظار نمی‌رود. زمانی که یک شرکت تصمیم می‌گیرد تا به یک بازار استراتژیک نفوذ کند، این زمان درواقع زمانی است که شرکت تصمیم به تغییر استراتژی ترویجی خودش می‌گیرد.

اگر ازنقطه‌نظر فروش به این موضوع نگاه کنید، تنها مدیر فروش بین‌المللی و مدیر بازاریابی بین‌المللی شرکت هستند که در جریان امور یک بازار استراتژیک قرار می‌گیرند. بااین‌وجود، تمامی سمت‌های سازمانی موجود تحت نظر مدیر فروش بین‌المللی، مانند مدیر فروش منطقه‌ای و مدیران مناطق بر روی بازار هدف فعلی متمرکز می‌شوند.

ازاین‌رو، تفاوت‌های بسیار زیادی بین یک بازار هدف و یک بازار استراتژیک وجود دارد و همواره زمانی که مشغول فعالیت در یک بازار هدف هستید، باید توجه لازم و کافی به توسعه یک بازار استراتژیک جهت نفوذ به آن در آینده داشته باشید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

چگونه رضایت مشتری را بسنجیم؟

fulfillment-meter

رضایت کامل مشتری میتواند بهترین ابزار بازاریابی شما شود و مشتری برای شما حکم یک ابزار تبلیغات زنده را ایفا کند.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ راه‌های مختلفی برای اندازه‌گیری رضایت مشتری وجود دارد. بااین‌وجود، برخی ازاین‌روش‌ها کاملاً ابتدایی و مقدماتی هستند و می‌توانند برای هر نوع کسب‌وکاری مورداستفاده قرار بگیرند، خواه کسب‌وکار موردنظر یک شرکت بزرگ باشد یا یک بنگاه تجاری کوچک یا متوسط باشد. ازآنجایی‌که این معیارها از طریق روش‌های تحلیل داخلی هم مورداستفاده هستند، عموماً باید تا جای ممکن به‌صورت منظم و مرتبط اجرا شوند تا به توسعه رضایت مشتری در سازمان شما کمک کنند. انجام این کار باعث می‌شود تا اطلاعات شما نسبت به نیازهای مشتریآن‌همواره به‌روز باشد.

نظرسنجی‌های دوره‌ای

نظرسنجی‌های دوره‌ای شامل برقراری ارتباط با مشتریان خودتان و دریافت بازخورد به‌صورت مستقیم از خود آن‌هاست. شکل‌های مختلفی ازنظرسنجی‌های دوره‌ای برای اجرا کردن وجود دارند که ازجمله می‌توان به نظرسنجی‌های آنلاین، نظرسنجی‌های ایمیلی و . . . اشاره کرد. حتی می‌توانید گونه‌ای از نظرسنجی را ترتیب دهید که به‌صورت مستقیم از مشتریانی که به‌صورت حضوری به فروشگاه آمده‌اند، در داخل فروشگاه به آن پاسخ دهند. مزیت استفاده از نظرسنجی دوره‌ای این است که شما می‌توانید بازخوردی از مشتریان به‌صورت مستقیم دریافت کنید و درواقع متوجه شوید که ازنظر شاخص رضایت مشتری در چه جایگاهی قرار دارید. علاوه بر این، با مقایسه نتایج حاصل از نظرسنجی فعلی با آخرین نظرسنجی کسب‌شده، به‌راحتی می‌توانید شاهد تغییری در تمایلات مشتریان باشید.

مقاله مرتبط: روش ایجاد رضایت مشتری

نرخ از دست دادن مشتری

نرخ از دست مشتریان معیاری است که توسط کوچک‌ترین بنگاه‌های اقتصادی به‌منظور اندازه‌گیری میزان رضایت مشتری قابل‌اجراست. البته دلایل مختلفی برای از دست دادن مشتری می‌تواند متصور باشد. مشتری ممکن است از کیفیت محصول، تدارکات، خدمات و یا . . . شما راضی نباشد. حتی ممکن است به دلیل یک تغییر کوچک در محصول شما یا معرفی و عرضه یک محصول جدید توسط رقیب یا قدیمی شدن محصول شما و … خرید از شما را ترک کند.

علاوه بر نرخ از دست مشتریان، شما باید ببینید که مشتریان پس از ترک شما به کجا می‌روند. آیا به سراغ برند دیگری می‌روند یا اینکه به‌طور کل محصول را ترک کرده و نیاز خود را با یک محصول دیگر رفع می‌کنند. به‌عنوان‌مثال، خریداران دستگاه‌های کامپیوتر رومیزی ممکن است به‌طور کل سراغ استفاده از دستگاه‌های کامپیوتر لپ‌تاپ بروند. بنابراین در یک مورد خاص ممکن خریداران از برندی به برند دیگر منتقل شوند و در یک مورد دیگر ممکن است به‌طور کل از یک محصول به سراغ محصول دیگری بروند.

خریداران معماگونه

این روش می‌تواند برای هر نوع خریدی مورداستفاده قرار بگیرد. در این مورد شما باید به‌عنوان نسخه‌ی نمایشی یک خریدار ظاهر شوید و به سراغ محصول رقیب یا حتی محصول خودتان بروید. در این روش به‌خوبی می‌توانید متوجه شوید که محصول شما چگونه به مشتری معرفی می‌شود یا اینکه حتی محصولات رقیب شما نیز چگونه به مشتریان خود آن‌ها معرفی و عرضه می‌شود. بنابراین می‌توانید به تفاوت‌های موجود در بین تعاملات مشتریان پی برده و به این نتیجه برسید که آیا مشتری موردنظر تجربه مثبتی از تعامل با شما دریافت کرده یا خیر. به‌عنوان‌مثال، باید حتماً توجه داشته باشید که گارسون‌ها رفتار فوق‌العاده‌ای با مشتریان داشته باشند. در فروشگاه‌های خرده‌فروشی نیز باید حتماً توجه کنید که فروشنده شما اطلاعات بسیار کامل و دقیق فنی و … در رابطه با هر یک از محصولات در حال عرضه داشته باشد و ازاین‌رو ارزش بسیار بالا و قابل قبولی را به مشتری ارائه کنند.

زیر نظر گرفتن عملکرد رقیب

خرید معماگونه یکی از روش‌هایی است که از طریق آن قادر به نظارت بر عملکرد رقیب هستید که به شما اجازه می‌دهد تا به‌خوبی متوجه شوید چه کسی دارای سطح بالاتری از رضایت مشتری است . به‌منظور درک بهتر زیر نظر داشتن رقبا خودتان و نیز اندازه‌گیری میزان رضایت مشتری، اجازه دهید مثالی را برای شما مطرح کنم. شرکتی را با چندین خط و طول محصول تصور کنید. این شرکت به‌راحتی در برابر هر محصول تولیدی خودش دارای ۵ رقیب مختلف است. بنابراین این شرکت بدون اطلاع داشتن از تمامی ابعاد وضعیت رقبا خودش قادر به ادامه حضور خود در بازار نیست. تنها با دانستن اینکه رقبا در حال ارائه چه چیزی در بازار هستند، یک شرکت می‌تواند مشتریان خود را حفظ کند و راه آن‌هم درواقع ارائه ارزش بیشتر و بهتر به مشتری و بهتر بودن در همه زمینه‌ها نسبت به رقیب ممکن می‌شود. زیر نظر گرفتن عملکرد رقیب نیازمند در اختیار داشتن

یک شبکه بازاریابی قوی و نیز داده‌های پژوهش ثانویه است که به‌طور منظم تهیه‌شده باشند.
چهار گام فوق توسط هر شرکت با هر ابعادی قابل‌اجرا است مهم‌ترین کارهایی است که هر شرکت باید در بازه‌های زمانی مختلف جهت کسب اطمینان از رضایت مشتری نسبت به برند و محصول خودش انجام دهد.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

تکنیک بازاریابی “پا در میانه در” چیست؟

یک بله کوچک برای گرفتن یک بله بزرگ‌تر


foot-in-door-company

برای موفقیت در بازاریابی همیشه نباید به بیلبوردهای تبلیغاتی بزرگ وابسطه شد شما میتوانید با یک هدیه کوچک مشتریان خود را جذب کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ تاکنون چند بار برای شما اتفاق افتاده که دعوت‌نامه‌هایی را مثلاً برای شرکت در خیریه‌ها یا نمایشگاه‌های مختلف یا حتی دوره‌های آموزشی رایگان مختلف را دریافت کرده باشید؟ و زمانی که به این مراسم‌ها مراجعه می‌کنید، درواقع می‌بینید که درگیر یک موضوع و مسئله دیگر شده‌اید، موضوعی بزرگ‌تر که درواقع هیچ علاقه‌ای هم به شرکت کردن در آن را ندارید! البته این رفتار یک رفتار معمول و طبیعی نیست، اما یکی از تاکتیک‌های فروش و بازاریابی است که از آن به‌عنوان جذب کردن مشتری برای یک خرید کوچک و کوتاه‌مدت استفاده می‌شود و طی آن سعی و تلاش برای تبدیل وی به یک مشتری بلندمدت و دائمی ادامه پیدا می‌کند. از این تکنیک گاهی تحت عنوان FITD یا Foot in the door marketing هم یاد می‌شود که شاید بتوان آن را به‌صورت تحت اللفضی تحت عنوان “تکنیک بازاریابی پا در میانه در” ترجمه کرد.

اغلب اوقات بدون عبور از برخی موانع مانند منشی، محافظ امنیتی، راننده یا رئیس دفتر و . . . به سرانجام رساندن یک فروش کار ساده و ممکنی نیست. اینجا دقیقاً همان نقطه‌ای است که این تکنیک کاربرد پیدا می‌کند. این تکنیک درواقع موجب شکل‌گیری یک توافق یا ارتباط ابتدایی بین فروشنده و مشتری بالقوه می‌شود، به این صورت که در نوبت اول تماس با مشتری بالقوه خودتان به‌منظور ایجاد تعامل بین وی برنامه‌ها و طرح‌های خودتان درخواست کوچکی را از وی مطرح می‌کنید. زمانی که این تعامل با مشتری بالقوه برقرار شد، سپس درخواست بزرگ‌تری را مطرح می‌کنید و این روند بزرگ و بزرگ‌تر شدن درخواست‌ها را آن‌قدر ادامه می‌دهید تا به هدف نهایی خود دست پیدا کنید. به عبارتی یعنی پا خود را در میانه در قرار می‌دهید و از بسته شدن در جلوگیری می‌کنید و این‌گونه دیگر قادر به ورود به خانه و جلب‌توجه مشتری موردنظر هستید.

حقیقت اینکه برای بار اول با مشتری موردنظر وارد تعامل شده‌اید، تضمینی برای پذیرفته شدن پیشنهاد دوم شما یا افزایش علاقه وی نسبت به پیشنهاد یا صحبت‌های شما نیست. بنابراین موفقیت این تکنیک بیش از هر چیز وابسته به ارتباط عاطفی است که شما با این مشتری ایجاد می‌کنید. دلیل اینکه در تعامل اول درخواست کوچک و بی‌اهمیتی را مطرح می‌کنید، این است که فرصت رد کردن درخواست خودتان را از وی بگیرید. ازآنجایی‌که حتی این درخواست اولیه ممکن است زمینه‌ای خیرخواهانه داشته باشد، درصورتی‌که ایجاد مسئولیت برای این مشتری در اندازه‌ای حداقلی قرار داشته باشد، احتمال پاسخ مثبت دادن این فرد به درخواست شما به‌مراتب بیشتر و بیشتر می‌شود.

بااین‌وجود، اگر موفق به هدایت معرفی هدف خود به‌گونه‌ای شوید که در مشتری شما احساس مثبتی را موجب شود و باعث شود که وی تصور کند در حال سرمایه‌گذاری منابع خودش موضوعی باارزش است، درنهایت احتمال تعامل مثبت وی با محصول، سازمان یا اهداف خود را بیشتر و بیشتر کرده‌اید.

اگر به شیوه بازاریابی برخی از مؤسسات خیره یا حتی مؤسسات آموزشی دقت کنید، امروزه دقیقاً از همین روش استفاده می‌کنند، که در ابتدا از شما دعوت کرده و پیشنهاد خرید محصول یا کالایی کوچک را ارائه می‌کنند، اما در آن نوبت اطلاعات تماس شمارا دریافت می‌کنند و از طریق ارسال پیام کوتاه یا ایمیل و . . . درنهایت شمارا مجاب به سرمایه گذاری بزرگ‌تر و بیشتر کرده و درنهایت به چیزی که از ابتدا برای آن برنامه‌ریزی کرده بودند، دست پیدا می‌کنند.

این تکنیک برای اولین بار توسط Jonathan Freedman موردبررسی و مطالعه قرار گرفت که از آن تحت عنوان “درخواست‌های پی‌درپی” هم یاد می‌شود.

اگر دقت کنید می‌بینید که حتی در تعاملات ساده خانوادگی هم فرزندان خود ما از طریق چنین روشی به درخواست‌ها و خواسته‌های بزرگ خود دست می‌یابند، درخواست‌ها و خواسته‌هایی که اگر از ابتدا به‌طور مستقیم از شما می‌خواستند، هرگز به آن‌ها تن نمی‌دادید.

فقط به‌عنوان یک فروشنده یا بازاریاب به یاد داشته باشید که امروزه دیگر کمتر کسی به وجود داشتن یک وعده‌غذا یا آموزش رایگان باور داشته و توجه می‌کند، پس در انتخاب استراتژی خود کمال دقت را به خرج دهید تا به برند خود آسیب جدی وارد نکنید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

روابط بین تولیدکننده، توزیع‌کننده و خرده‌فروش

manufacturer-distributor-relationship

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ بسته به جایگاه شما در کانال فروش، مطمئناً دارای انتظارات، نگرانی‌ها و یا تقاضا مختلفی هستید که نیاز به مدیریت دارند. در این مطلب سعی داریم از دیدگاه‌های مختلف به چیستی هر یک از این موارد بپردازم.

خواسته‌های تولیدکننده چیست؟

به‌عنوان اولین و مهم‌ترین مورد یک تولیدکننده همیشه انتظار و تقاضا فروش دارد. آن‌ها همواره می‌خواهند محصولات خود را تولید کرده و در کمترین زمان و بهترین قیمت آن‌ها را بفروشند که عموماً هم باید از طریق توزیع‌کننده و خرده‌فروش اتفاق بیفتد؛ چراکه از این طریق حجم فروش زیاد بوده و نگهداری اهمیت کمتری پیدا می‌کند. یعنی تولیدکننده فقط باید توزیع‌کننده و خرده‌فروش را حمایت کند و نیاز به فعالیت مستقیم بازاریابی ندارد.

یک تولیدکننده چگونه این رابطه را مدیریت می‌کند؟

برای تسهیل کردن این موضوع فروشنده دو راه در اختیار دارد، یکی اینکه به‌طور مستقیم وارد فعالیت‌های بازاریابی و ترویجی خرده‌فروش و توزیع‌کننده شده و در این رابطه به آن‌ها کمک کند یا اینکه تخفیف‌ها و تشویق‌هایی را برای محصولات خود طراحی کند و از این طریق خرده‌فروش و توزیع‌کننده را تشویق به ثبت سفارش‌های بزرگ‌تر از حد معمول کند.

اگر تولیدکننده روش اول را انتخاب کند، این روش اول همکاری با خرده‌فروش و توزیع‌کننده درواقع به‌صورت ارائه پرداخت کمک نقدی، محصول رایگان یا تخفیف بزرگ به خرده‌فروش و توزیع‌کننده است. یا مثلاً می‌تواند از محصول خودش تعدادی را رد ابعاد کوچک تهیه کند تا خرده‌فروش و . . . بتواند به‌عنوان نمونه و به‌صورت رایگان برای آزمون کیفیت محصول در اختیار مشتریان نهایی خودش قرار دهد. یا به ازاء تخفیف از خرده‌فروش بخواهد محصول موردنظر را بر روی صفحه اول وب‌سایت خودش به مصرف‌کننده‌ها معرفی کند؛ که البته اجرای تمامی این روش‌ها برای تولیدکننده به‌شدت زمان بار است.

اما اگر تولیدکننده روش دوم را انتخاب کند، درواقع تخفیفی را بر روی سفارش‌های بزرگ‌تر به خرده‌فروش و توزیع‌کننده ارائه کرده است، یا تعدادی محصول را به‌صورت رایگان در سفارش‌های بزرگ به‌صورت رایگان تحویل دهد که خرده‌فروش می‌تواند آن‌ها را هم به‌عنوان محصول اصلی به فروش رسانده و در ازاء آن‌ها از مشتری پول بگیرد. درحالی‌که هر دو روش تا حدود زیادی به یکدیگر شبیه هستند، اما فرق اصلی آن‌ها در این است که چه کسی آن‌ها را اجرا کند و البته نکته دیگر اینکه هر دو روش به‌صورت هم‌زمآن‌هم قابلیت اجراشدن را دارند.

یک توزیع کنند چه تقاضا و انتظاراتی از یک تولیدکننده دارد؟

توزیع‌کننده‌ها در جبهه خودشان دارای انتظاراتی از تولیدکننده هستند که می‌تواند شامل موارد زیر شوند: انحصار داشتن، تحویل به‌موقع، قیمت‌های پایین‌تر، حمایت مستمر و زنجیره مستمر از محصولات ارتقاءیافته و جدید که به کانال توزیع واردشده و توزیع‌کننده مزیت رقابتی ایجاد می‌کند.

انحصار: داشتن انحصار همیشه ممکن نیست، اما زمانی که برای یک‌طرف ممکن می‌شود، بسیار مطلوب و خواستنی است. عموماً ارائه انحصار در بازارهای جدیدی ممکن است که تولیدکننده امکان فعالیت به‌صورت مستقیم توسط تیم خودش را ممکن ندانسته یا مقرون‌به‌صرفه نمی‌بیند. منطقه مورد انحصار واقع‌شده هم می‌تواند بزرگ باشد و هم کوچک. اما ایجاد انحصار هم به‌نوبه خود برای هر طرف نسبت به‌طرف دیگر انتظاراتی فراهم می‌آورد. مثلاً در ازاء انحصار تولیدکننده افزایش حجم سفارش را انتظار دارد و توزیع‌کننده حمایت همه‌جانبه برند از توزیع را در قالب ارائه تبلیغات چاپی، نمونه‌های رایگان، بودجه بازاریابی و … از تولیدکننده انتظار دارد.

قیمت‌های پایین‌تر: قیمت‌های پایین‌تر موضوعی است همواره مورد درخواست و مطلوب توزیع‌کننده بوده و هست. در این رابطه اغلب انتظار بر سر متعادل ساختن قیمت‌ها و نیز حجم سفارش از طرف توزیع‌کننده است و از طرف دیگر تولیدکننده هم انتظار دارد که توزیع‌کننده سود حاصل از این قیمت‌های پایین‌تر را به‌صورت مستقیم وارد فعالیت‌های ترویجی و تبلیغی برای محصولات همان برند نماید.

ارائه نمونه: ارائه محصولات نمونه به توزیع‌کننده همواره مسئله‌ای است که توزیع‌کننده آن را بسیار مطلوب دانسته، اما تولیدکننده همیشه در پی سر باز زدن از آن است. در این رابطه توجه به این نکته ضروری است که در برخی از محصولات اصلاً ارائه نمونه رایگان به مشتری امکان‌پذیر نیست، مثلاً در رابطه تولید و فروش خودرو، مگر به تعداد محدود و آن‌هم فقط برای استفاده محدود مشتری. از طرف دیگر ارائه محصول نمونه همیشه محدود به مذاکرات و توافق طرفین است، چراکه هرگز هیچ‌یک از طرفین زیر بار هزینه‌های ناشی از این تعهد نمی‌روند.

حمایت مستمر: حمایت مستمر می‌تواند شکل‌های مختلفی را به خود بگیرد که شامل تماس‌های منظم و جلسات پیگیری، ارائه اطلاعات جدید، تصاویر مختلف و ابزار مختلف برای بازاریابی محصول می‌شوند. یا حتی مثلاً توزیع‌کننده ممکن است انتظار اجرای کمپین‌های تبلیغاتی برای ترویج محصول توسط تولیدکننده را داشته باشد. به‌هرحال حمایت مستمر هم موضوعی است به شدن وابسته به نوع صنعت و نوع محصول است.

حضور محصولات جدید در زنجیره تأمین: وقتی محصولی به‌صورت ثابت و بدون کوچک‌ترین تغییر برای مدتی طولانی به فروش می‌رسد، پس از مدتی در نظر مشتری کهنه و مبتذل می‌شود عموماً تغییر مستمر و یا حتی جایگزینی آن بسیار ضروری به نظر می‌رسد و ذائقه مشتری تغییر کردن آن غیرقابل‌اجتناب می‌داند. برای همین توزیع‌کننده و خرده‌فروش برای حفظ حجم سفارش و از طرف دیگر حفظ درآمد و میزان سودآوری خود معرفی محصولات جدید برای چندین بار در سال یا حداقل یک‌بار در سال لازم و ضروری می‌داند.

خرده‌فروش چه انتظاراتی دارد؟

رابطه با یک خرده‌فروش درواقع می‌تواند شکل‌های مختلفی به خودش بگیرد. تولیدکنندگان ممکن است به‌طور مستقیم در ارتباط با گروه‌های خرده‌فروش قرار داشته باشند یا ممکن است محصولات خود را از طریق توزیع‌کنندگان به دست آن‌ها برسانند. در هر حالت، این خرده‌فروشان از تولیدکننده انتظار اشکال مختلفی از حمایت را به‌منظور کمک به آن‌ها برای فروش و ترویج برند تولیدکننده دارند – اما تفاوت درواقع بستگی این دارد که چه کسی در حال حمایت کردن از آن‌هاست.

نمونه‌ها: محصولات نمونه درواقع یک انتظار معمولی خرده‌فروشان از تولیدکنندگان است. نمونه‌ها یا واحدهایی از محصول که برای این هدف تعیین‌شده‌اند به خرده‌فروشان اجازه می‌دهند تا محصولات را بدون هزینه یا با هزینه‌ای اندک در اختیار مشتریان خود قرار می‌دهند. انجام این کار می‌تواند به‌سادگی قرار دادن یک میز کوچک در روبروی ورودی یک فروشگاه یا بخش خروجی و پس از بخش صندوق فروشگاه است که در آن نمایندگان فروش برند نمونه‌هایی از محصول را در اختیار مشتریان قرار داده و نظرات آن‌ها را در رابطه با محصول جویا می‌شوند یا با ارائه توضیحاتی آن‌ها را متقاعد به خرید آن محصول می‌کنند.

توزیع‌کننده و خرده‌فروش هر دو انتظار فعالیت بازاریابی دارند

زمانی که شما به‌عنوان یک تولیدکننده قرارداد همکاری با یک خرده‌فروش یا توزیع‌کننده را منعقد می‌کنید تا محصولات شمارا به فروش برساند، کار شما تمام نشده و درواقع شروع‌شده است؛ چراکه هر یک از این‌طرف‌ها از شما انتظار اجرای فعالانه فعالیت‌های بازاریابی برای ترویج محصولات و برند خودتان رادارند. همچنان که در بخش‌های بالا هم اشاره شد، این نوع از فعالیت شما به‌شدت وابسته صنعتی است که در آن فعالیت می‌کنید و می‌تواند اشکال مختلفی از قبیل تبلیغات مصرف‌کننده، روابط عمومی، شرکت در نمایشگاه‌ها، شبکه‌های اجتماعی یا انواع دیگر فعالیت‌ها را به خود بگیرد. درواقع این خرده‌فروشان و توزیع‌کننده می‌خواهند بدانند و ببینند که برند شما برندی زنده، سر و حال و رو به رشد است.

اگر به ترویج و تبلیغ برند و محصولات خودتان اهتمام داشته باشید، این گروه‌های توزیع‌کننده و خرده‌فروش هم می‌دانند اطمینان کسب می‌کنند که مشتریان‌ همواره از حضور محصولات این برند مطلع بوده و به دنبال خرید آن‌ها می‌آیند. یعنی از خرده‌فروشان سراغ این محصولات را می‌گیرند و از طرف دیگر این خرده‌فروشان نیز باید به‌صورت مستقیم یا از طریق توزیع‌کنندگان محصولات را از تولیدکننده دریافت کنند. نکته مهم در این رابطه این است که این توزیع‌کنندگان یا خرده‌فروشان در موارد بسیار معدودی برای این انتظار خود از تولیدکننده استثناء قائل می‌شوند.

همچنین توزیع‌کننده و خرده‌فروش همواره از تولیدکننده انتظار دارند که تحت هیچ شرایطی در جایگاه رقابت با آن‌ها قرار نگرفته به‌صورت موازی با آن‌ها فعالیت نکند، چراکه در دنیای دیجیتال و آنلاین امروزی اقدام برای فروش مستقیم از طریق فضای مجازی برای تولیدکننده و حذف خرده‌فروش تشکیل شبکه توزیع بسیار ساده بوده و کاری البته ممکن است.

درنهایت باید انتظار موارد غیرمنتظره را داشته باشید

باوجودآنکه تلاش داشتم که مطلب ارائه‌شده به‌طورکلی انتظارات سه گروه تولیدکننده، توزیع‌کننده و خرده‌فروش را توضیح داده و از یکدیگر متمایز کند، اما بازهم این لیست و فهرست کامل نیست و به‌عنوان بهترین توصیه باید توجه به حفظ ارتباط سازنده و گفتگو دوطرفه با اعضای کانال را مدنظر داشته باشید. اگر این ارتباط دوطرفه را مدنظر داشته باشید، همواره پیش از اینکه هر مسئله‌ای به یک مشکل بزرگ تبدیل شود، از آن آگاه شده و از نیازها و خواسته‌های هر یک از گروه‌ها و طرفین درگیر درفروش محصولات خودتان آگاه می‌شوید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

تاثیر رقابت در کسب و کارهای بزرگ و کوچک

اثرات خوب و بد رقابت برای کسب و کارهای کوچک و بزرگ؛


Competition-for-Large-and-Small-Businesses

آیا کسب و کار شما یک مزیت رقابتی خاص برای حضور در میدان رقابت دارد؟ رقابت برای کسب و کارها چه مزیت هایی دارد؟

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ رقابت به شدت دنیای امروز ما را تحت تاثیر خود قرار داده است و چه بخواهیم یا نخواهیم به هر حال کار خودش را می کند و بر فعالیت ها و روابط و وابستگی های ما اثرگذار بوده و هست؛ همچنان که در گذشته و حال اینچنین بوده و در آینده اینچنین خواهد بود. به هر حال رقابت چیزی است که . . . به نوعی ما را شکل داده و به وضعیت فعلی رسانده است. اما باید دید آیا رقابت برای کسب و کارها مفید است یا خیر؟ آیا می توان گفت آنقدر که برای مصرف کننده خوب است، برای کسب و کارها بد است؟ آیا غیر از این است که بازتاب فشار های وارده بر کسب و کارها در نهایت به نوعی به مصرف کننده انتقال پیدا می کند؟ اما چیزی که در ظاهر قطعی به نظر می رسد این است که رقابت برای کسب و کارهای کوچک در حوزه هایی مانند هزینه کارگران، تولید و دیگر فتکتورهای مرتبط به قیمت تا حدود زیادی به صورت منفی وارد می شود.

مبارزه کسب و کارهای کوچک

امروزه رقابت برای کسب و کارهای کوچک به دلیل شرایط اقتصاد جهانی و همچنین رقابت جهانی شرایط بسیار سختی را ایجاد کرده است، چرا که فرصت های بیشماری برای استخدام، خرید و فروش در بازار جهانی مهیا بوده و این کسب و کارها دیگر محدود به یک بازار بسته نیستند. به همین منظور این کسب و کارها در تلاش برای کسب سود در محدود خدمات و تجارت خود باید با کسب و کارها و بازارهای مختلف دیگری روبرو باشند و فاکتورهای بسیار زیاد دیگری را مد نظر قرار دهند. یکی از این چالش ها که کسب و کارهای کوچک در برابر کسب و کارهای بزرگ با آن روبرو هستند، فرصت برون سپاری کارهای کارکنان است، که شرکت های بزرگ به راحتی می توانند کارکنانی را از خارج کشور مبداء خود با حقوق های بسیار پایین تر بدست بیاورند، اما این فرصت برای کسب و کارهای کوچک در مقایسه با امکانات و اختیارات آنها ممکن نیست. همچنین کسب و کارهای کوچک دارای نقدینگی و قدرت مالی قابل قبولی مانند کسب و کارهای بزرگتر برای رشد و توسعه خود در اختیار ندارند.

یکی از مثال های بارز کسب و کارهای واقع در ایالات متحده آمریکا است که بسیار از اقلام و نیروی کار خود را از داخل کشور چین بدست می آورند، جایی که نیروی کار به مراتب ارزان تری داشته و با قیمت پایین تر قادر به تولید حجم بالاتری از محصول هستند. در کنار این موضوع باید به مسئله مالیات دولت هم توجه کرد که کسب و کارهای بزرگ اصولا دارای قدرت چانه زنی بالاتری نسبت به کسب و کارهای کوچک تر هستند.

مسئله دیگر موضوع رقابت در شرایط رکود اقتصادی است. زمانی که وضعیت اقتصاد نابسمان می شود، کسب و کارهای کوچک بسیار زیادی از بین مردمی سر در می آورد که بجای بیکاری ترجیح می دهند خودشان برای خود کسب و کاری را سر و سامان دهند. شکی نیست که این کسب و کارها در تلاش برای ایجاد درآمد ایجاد می شوند و یکی از جنبه های آنها در شرایط بد اقتصادی تلاش برای صرفه جویی در هر میزان پول و سرمایه ای است که در اختیار دارند و برای این کار تن به دریافت پول کمتر در ازاء کار، خدمات و کالاهای ارزان و بی کیفیت می کنند. این موضوع باعث می شود تا در مجموع سود بالقوه قابل وصول در هر صنعت بین کسب و کارهای مختلف تقسیم شده و به مراتب شرایط بقاء برای کسب و کارهای کوچک سخت تر شود. از طرف دیگر در این شرایط مردمی که برای رفع نیازهای خود باید پول در اختیار خود را هزینه کنند نیز دست به خساست بیشتری در خرید های خود می زنند. در نتیجه این موضوع هم جریان درآمدی یک کسب و کار را تحت تاثیر قرار می دهد. با وجود تمام این اشکال مختلف از رقابت کسب و کارها پیوسته به منظور کسب سود باید قیمت های خود را کاهش دهند. بنابراین شرایط بد اقتصادی یکی از بدترین سناریوها برای کسب و کارهای کوچک برای تلاش جهت رسیدن به نقطه سر به سر خودشان است.

رسیدن به نقطه سر به سر همیشه ممکن نیست و برخی اوقات ضرر رقابتی حاصل می شود. ضرر رقابتی در واقع مفهومی است که برخی از کسب و کارها، خصوصا کسب و کارهای کوچک با وجود سعی و تلاش زیاد باز هم دچار آن می شوند. بهترین شیوه برای تفهیم این مفهوم آوردن مثال یک قایق پارویی است که شما آن را با سعی و تلاش خود می خواهید به بالای رودخانه هدایت کنید، اما علیرغم سعی و تلاش بسیار زیاد، چون بر خلاف جریان آب پارو می زنید، باز هم میزان رشد و حرکت اندک شما توسط فشار آب خنثی شده و ذره ذره به سمت پایین رودخانه حرکت می کنید. حادث شدن این شرایط در واقع به دلیل وجود دیگر شرکت های بزرگتر است که بطور بالقوه قادر به خارج کردن شرکت های کوچکتر از بازار هستند و البته بسیاری اوقات دست به چنین کارهایی هم می زنند. بسیاری از مواردی که شرکت های بزرگتر با توسل به آنها اقدام به بیرون راندن شرکت های کوچکتر می کنند، پاداش ها و مزایای تشویقی است که برای مشتریان خود در ازاء خرید از خودشان ارائه می کنند و البته شرکت های کوچک تر هم قدرت رقابت کردن با آنها را ندارند. فاکتورهای اثر گذار در این رابطه اطلاعات بد و غلط و مفاهیم اشتباه است. البته با لحاظ کردن دست برتر کسب و کار های کوچک در نشان دادن انعطاف در برخورد با مشتریان بزرگتر، باید به این نکته هم اشاره داشت که این کسب و کارها باز هم قادر به کنار آمدن با از دست دادن بخشی از سرمایه اولیه خود در مقابل دیگر کسب و کارهای بزرگ نیستند.

از دیگر عواملی که می تواند به ضرر رقابتی دامن بزند نیز قیمت های کم و تخفیف های قابل توجهی است که توسط کسب و کارهای بزرگتر ارائه می شود. عموما توصیه می شود که حتی کسب و کارهای بزرگ هم در برنامه ریزی برای این روش از مشاورین حرفه ای استفاده کنند، چرا که ممکن است در استمرار این روش بخش زیادی از سرمایه خود را از دست بدهند و از طرفی کسب و کارهای کوچکتر هم ممکن است مشتریان خود را به نفع دیگر کسب و کارهای توانا از دست بدهند.

خارج شدن از گرداب رقابت با کسب و کارهای بزرگتر

یکی از راه‌هایی که بر اساس آن می توان از گرداب رقابت با کسب و کارهای بزرگ خارج شد حفظ تصویری خوب از خودتان در ذهن مخاطبین و مشتریان است. رقابت همه جه وجود دارد و هیچ مفر و پناهی از آن متصور نیست. در هر جنبه از زندگی روزمره ما، اثری از رقابت و قوانین بازی آن را می بینیم. بر چگونگی عمل کردن، بازاریابی و فروش محصولات و خدمات کسب و کارها تاثیر می گذاریم و در واقع یکی از فاکتورهای اساسی در تصمیم گیریهای کسب و کارهای دیگر هستیم. بطور کلی و بر اساس باور عموم مردم تصور می کنند که رقابت برای هر شخص و کسب و کاری خوب و مناسب است، اما همچنان که می بینید این در واقع مسئله ای نیست که در اصل مطرح است و اثرات رقابت بر کسب و کارهای کوچک کاملا متفاوت از باور عموم است.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



سیمکارت خود را شارژ کنید
خرید شارژ ایرانسل


هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

آینده نگری چیست؟ چگونه آینده نگری کنیم؟

با مفهوم آینده نگری آشنا شوید؛


Providence

مبنای تصمیمات روزانه شما چیست؟ آیا فقط مختص آن روز تصمیم خود را میگیرید یا در تصمیم گیری برای آینده ای نزدیک (دور) هم برنامه ریزی میکنید؟

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ چند نفر را می‌شناسید که گفته‌اند «این کار را کردم ولی بعدش پشیمان شدم»، «تصمیم من بد بود»، «نباید آن کار را می‌کردم»، «نباید این عمل را انجام می‌دادم»، «چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی»، «مرد هنرمند فرد پیشه را عمر دو باید در این روزگار»، «به فکر فردا هم باش»، «فردایی هم هست».

این‌ها و ده‌ها نمونه دیگر بر جنبه‌ای از جنبه‌های پیچیده آدمی دلالت دارند که در ۱۰سال گذشته در روانشناسی به آن پرداخته شده است و به عنوان یکی از توانایی‌های مثبت افراد از آن یاد می‌کنند؛ «آینده‌نگری یا دوراندیشی.»

به دوروبر خودمان که نگاه می‌کنیم، حتی نه به دیگران، به خودمان، تصمیم‌های‌مان و رفتار و کردارمان، می‌بینیم که بسیاری از ما ایرانی‌ها به این صفت حسنه، نیاز جدی داریم و ضرورت دارد تا درباره‌اش بیشتر بدانیم.

بگذارید با چند پرسش آغاز کنیم:

  • چرا اگر بتوانید و وضعیت مالی‌تان اجازه بدهد، پس‌انداز می‌کنید؟
  • آیا تا به حال پیش آمده که حساب‌نشده تصمیم بگیرید یا صحبت کنید یا رفتاری انجام دهید و به اصطلاح روان‌شناس‌ها به طور تکانه‌ای، ناگهانی و بدون تأمل، عمل کنید و بعد هم پشیمان شوید؟
  • آیا شده که در تصمیمات مهم زندگی‌تان، موقعیت‌های آنی را در یک کفه و شرایط درازمدت‌تر را هم در کفهٔ دیگری سبک‌سنگین کرده باشید؟

پاسخ به این سوالات که البته نمونه‌های معدودی از آن چیزی هستند که می‌خواهیم درباره‌اش صحبت کنیم، حاکی از وجود یا فقدان آینده‌نگری و دوراندیشی‌اند. روان‌شناس‌ها آینده‌نگری را یک ویژگی مثبت در انسان می‌دانند.

پروفسور مارتین سلیگمن و دکتر کریستوفر پترسون دو روان‌شناس‌اند که پیش و بیش از دیگر روان‌شناس‌ها درباره آینده‌نگری سخن گفته‌اند. آن‌ها در کتابی که درباره صفات حسنه انسان‌ها نوشته‌اند، درباره آینده‌نگری چنین آورده‌اند:

«آینده‌نگری یک جهت‌گیری شناختی و عقلی به آیندهٔ شخصی است. نوعی استدلال عملی و کنترل‌کردن خود است که به افراد در جهت رسیدن به اهداف دوردست خود، یعنی اهداف بلندمدت، کمک‌های مؤثری می‌کند. افراد آینده‌نگر به طور حساب‌شده و دوراندیشانه، به عواقب تصمیمات و اعمالشان توجه می‌کنند؛ به گونه‌ای موفقیت‌آمیز، در برابر هوس‌ها و تکانه‌های آنی و دیگر تصمیم‌های لحظه‌ای و بدون فکر و اندیشه مقاومت می‌کنند؛ در زندگی انعطاف‌پذیری و اعتدال را پیشه خود می‌سازند و تلاش می‌کنند تا بین امیال و آرزوهای‌شان و آنچه که در پایان نصیبشان می‌شود، نوعی تعادل و توازن برقرار سازند.»

روان‌شناس‌ها همچنین معتقدند که آینده‌نگری یعنی، درپیش‌گرفتن یک جهت‌گیری عملی نسبت به اهداف آتی، نوعی دقت و تیزبینی در زمینه انتخاب‌ها و تصمیم‌گیری‌ها، بی‌ملاحظه نبودن درباره خطرها و چشم‌داشتن به تصمیم‌های درازمدت‌تر و متعالی‌تر در هنگام تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت.

افراد دوراندیش و آینده‌نگر، خصوصیات زیر را دارند:

  1. بر رفتارهای تکانه‌ای خود کنترل و نظارت دارند؛
  2. عواقب تصمیماتی را که می‌گیرند، در نظر دارند؛
  3. نوعی تلقی دوراندیشانه همراه با طرح و برنامه و اهداف درازمدت برای آیندهٔ خود دارند؛
  4. مهارت‌های مناسبی برای مقاومت در برابر تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای خود ویران‌گر دارند و در برابر تکانه‌ها و هوس‌های آنی تسلیم نمی‌شوند. حتی گاهی سعی می‌کنند تا از موقعیت‌هایی که در آن‌ها مجبور می‌شوند، چنین تصمیم‌هایی گرفته یا چنین رفتارهایی داشته باشند، دوری کنند؛
  5. درباره زندگی روزمره و انتخاب‌هایی که باید در زندگی داشته باشند، یک سبک فکری خاص دارند. این سبک فکری سه ویژگی دارد: تصمیم‌ها همراه با تأمل و تدبر هستند، حساب شده‌اند و امکان عملی شدن آن‌ها وجود دارد؛
  6. بین آرزوها و خواسته‌ها و اهدافشان نوعی هماهنگی ایجاد می‌کنند. این هماهنگی آنها را ترغیب کرده و برمی‌انگیزد برای یک زندگی خوب بکوشند؛ یک زندگی ثابت و استوار، سامان‌مند و منسجم و با حداقل تعارضات.

همان طور که دیده می‌شود آینده‌نگری چند بعد مهم دارد:

  1. تعادل و توازن در زندگی؛
  2. هماهنگی در زندگی و بین اهداف و آرزوها؛
  3. انسجام و پیوستگی در زندگی؛
  4. کنترل بر خود و بر تصمیم‌ها و رفتارها؛
  5. تفکر و تدبر و تأمل در تصمیم‌گیری‌ها و انتخاب‌های مهم زندگی.

با توجه به مطالبی که درباره آینده‌نگری گفته شد می‌توان گفت که آینده‌نگری با کنترل‌کردن خود یک رابطه قوی دارد؛ چرا که وقتی فردی در وضعیتی قرار می‌گیرد که از خواسته‌های آنی‌اش به نفع اهداف بلندمدت‌تر خود می‌گذرد، تصمیم عاقلانه می‌گیرد و اسیر شرایط نمی‌شود، حتماً باید بر خود و بر نفس خود مسلط بوده و کنترل داشته باشد. سامان‌مندی و نظم و انضباط‌داشتن در زندگی هم یکی دیگر از وجوه آینده‌نگری است. این سامان و نظم، به‌ویژه در نحوه تفکر، شیوه استدلال، شکل عمل، تنظیم اهداف با آرزوها و خواسته‌ها، بیشتر به چشم می‌خورد.

آیا می‌توان آینده‌نگری را آموزش داد؟

تا به حال بررسی‌ها نشان نداده‌اند که آینده‌نگری با ژن یا ژن‌های خاصی ارتباط دارد؛ پس می‌توان آن را حاصل یادگیری‌های افراد دانست. اگر چنین باشد، می‌توان به پرسش بالا پاسخی مثبت داد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در سطح کلان، تصمیمات مهم دولت‌ها دارای یک وجه دوراندیشانه است؛ چرا که عواقب هر تصمیمی تا سال‌ها بعد ارزیابی شده و سپس انتخاب نهایی صورت می‌گیرد و چون این تصمیم‌ها حاصل تفکر و تدبر اندیشمندان و کارشناسان یک کشورند و این عده هم در مراکز علمی و آموزشی تربیت شده‌اند، می‌توان نتیجه گرفت که آینده‌نگری حاصل آموزش است. در سطح فردی هم منابع روان‌شناسی طی سال‌های اخیر درباره روش‌های کنترل خود، تنظیم خود و روش‌های رفتاری و شناختی نظارت و پایش خویشتن که به آن خودپایی می‌گویند، اقدامات و فنون بسیاری ابداع کرده‌اند. این فنون به‌ویژه در دو حیطه مهم زندگی جالب و با ملاحظه دوراندیشی و آینده‌نگری بوده‌اند:

  1. آموزش درباره انضباط در مسائل مالی یا ارتقای خودانضباطی مالی؛
  2. آموزش دوراندیشی در زمینه مسائل جنسی و تشویق آینده‌نگری در این زمینه.

کژفهمی درباره آینده‌نگری

هرچند که از آینده‌نگری به عنوان یک ویژگی مثبت یاد کردیم، هستند کسانی که از آن تلقی‌های نادرستی دارند. زمانی که این تلقی‌های نادرست مبنای تصمیم‌گیری یا رفتار افراد می‌شود، چه‌بسا برای خود آنان یا دیگران مخاطرات و عواقب جدی و شدیدی به بار خواهد آمد. بعضی از این تلقی‌های نادرست در این زمینه به قرار زیرند:

  • تلقی نادرست: آینده‌نگری یعنی احتیاط کاری مفرط، ترسیدن، ریسک‌پذیر نبودن، تن به خواری دادن، جُبن و ترس. باید توجه داشت که هرچند در آینده‌نگری و دوراندیشی نوعی حزم و احتیاط هم وجود دارد، این به معنای ترس و جبن یا احتیاط مفرط نیست. چه‌بسا نوجوانان و جوانانی که گاه با همین استدلال از طرف دوستانشان، تسلیم آنها شده و تن به رفتارهای پرخطری چون مصرف مواد و الکل یا روابط جنسی نامشروع داده‌اند. از یاد نبریم که گاهی نترسیدن در جایی که باید ترسید، عین حماقت است.
  • تلقی نادرست: آینده‌نگری نوعی حساب‌گری خودخواهانه است. باید دانست که در آینده‌نگری خودخواهی وجود ندارد. گاهی این حسنه منجر به برقراری روابط مثبت با دیگران یا تعمیق این نوع روابط می‌شود یا حتی به رفاه دیگران می‌انجامد. آینده‌نگری خودخواهی صرف نیست.
  • تلقی نادرست: آینده‌نگری صفتی است که فقط در چند حوزه زندگی مثل اقتصاد یا کار یا حداکثر زندگی مشترک کاربرد دارد. هرچند که همین سه حوزه بخش عمده‌ای از زندگی افراد را دربرمی‌گیرند، نباید از یاد برد که آینده‌نگری و دوراندیشی به تصمیمات و انتخاب‌ها و رفتارهای کل زندگی مربوط است و نه فقط یک یا دو حیطه آن. روابط اجتماعی، سفر، آمدوشدها، تفریحات و سرگرمی و خلاصه هر تصمیم و انتخابی در زندگی با این ویژگی مثبت ارتباط دارد و چه بهتر که در همه جنبه‌های زندگی دوراندیشانه تصمیم بگیریم، دوراندیشانه انتخاب کنیم و دوراندیشانه رفتار کنیم.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : سپیده دانایی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



سیمکارت خود را شارژ کنید
خرید شارژ ایرانسل


هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

روشهای تعیین و اجرای اهداف طرح بازاریابی

پنج روش برای تعیین و اجرا اهداف طرح بازاریابی خودتان؛


Top-Content-Marketing-Goals

داشتن یک طرح خوب برای بازاریابی به تنهایی کفایت نمیکند شما باید روش اجرایی مناسب برای دستیابی به اهداف طرح بازاریابی خود داشته باشید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ هر سازمانی برای کسب موفقیت نیاز به تولید حجم قابل قبولی از درآمد دارد که البته این میزان درآمد ارتباطی با صنعت که در آن فعال است یا مدل کسب‌وکاری که از آن پیروی می‌کند، ندارد؛ بلکه فقط باید قادر به فروش خدمات و محصولات خودش از طریق یک طرح بازاریابی باشد.

دپارتمان بازاریابی هر سازمان نقشی حیاتی در کمک کردن به آن سازمان به اهداف خودش بازی می‌کند. از تعیین بازار هدف گرفته تا قیمت‌گذاری، توسعه محصول، بسته‌بندی تا تبلیغات و فروش؛ به عبارتی فعالیت‌های مرتبط با بخش بازاریابی شامل مجموعه گسترده‌ای از فعالیت‌ها می‌شود که موجب هدایت رشد یک شرکت بوده و نقشی محوری در کمک به حرکت روبه‌جلو شرکت بازی می‌کند.

اکنون‌که با مجموعه گسترده‌ای از وظایف واحد بازاریابی در سازمان آشنا هستید، به چند نکته ساده اشاره می‌کنم که در زمان تعیین و تعریف اهداف بازاریابی باید همواره در ذهن داشته باشید:

۱- اهداف هوشمندانه یا SMART انتخاب کنید

منظور از اهداف هوشمندانه یا smart درواقع اهدافی است که دارای ۵ ویژگی مشخص بودن، قابل‌اندازه‌گیری بودن، قابل‌دستیابی بودن، واقع‌گرایانه بودن و محدود به زمان بودن باشند. در نظر داشتن تمامی ویژگی‌های فوق برای اثربخشی هر طرح بازاریابی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. برخی از مدیران بازاریابی گاهی خود را در وضعیتی می‌بینند که تنها مشغول تهیه برنامه و چشم‌اندازهایی برای آینده‌ای هستند که به‌هیچ‌وجه در این چارچوب قرار نمی‌گیرند. تعیین اهداف مبهمی که ازلحاظ عملکردی قابل‌اندازه‌گیری نیستند، واقع‌گرایانه نیستند یا زمانی برای اجرا آن‌ها در نظر گرفته نشده است، همه و همه درنهایت می‌توانند منجر به نابودی یک شرکت شوند، چراکه بیش از هر چیز به یک بادکنک شبیه بوده و با کوچک‌ترین فشاری از هم می‌پاشند.

۲- اهداف را با طرح کسب‌وکار تدوین‌شده ترکیب کنید

درحالی‌که به‌طور مشخص واحد بازاریابی در هر سازمانی یک واحد بسیار مهم است، اما باید توجه داشت که این خصوصیت تنها مختص این واحد سازمانی نیست. دیگر واحدها نیز همانند منابع انسانی، مالی و زنجیره تأمین هم در شکل دادن به یک‌چشم انداز سودمند هستند. پس ضروری است که طرح‌های بازاریابی در هماهنگی کامل با برنامه‌های دیگر واحدها و بخش‌ها تنظیم شوند. به‌عنوان‌مثال، در یک طرح بازاریابی همواره میزان بودجه‌ای که می‌تواند به آن اختصاص یابد در نظر گرفته شود که در این رابطه باید از واحد مالی استعلام شود و به‌تنهایی و مستقل از اعداد در این طرح استفاده نکرد.

۳- به‌شدت فروش خود را زیر نظر داشته باشید

درحالی‌که حوزه فروش و بازاریابی ازنظر آکادمیک ازجمله علومی هستند که در کنار هم در نظر گرفته‌شده و باهم تدریس می‌شوند، در مقوله اجرا این دو حوزه کاملاً جدا از یکدیگر در نظر گرفته می‌شوند. اهداف بازاریابی و فروش باید دست در دست هم پیش بروند و به‌منظور تعریف اهداف بازاریابی این موضوع درواقع به‌هیچ‌وجه قابل‌مذاکره و اغماض نیست. بسیاری از مواقع دیده می‌شود که اهداف تعیین‌شده برای بازاریابی در مقام توجیه برای واحد فروش، غیرممکن تلقی می‌شوند. در چنین مواقعی ازآنجایی‌که هیچ بازگشت سرمایه در قالب فروش محصول اتفاق نمی‌افتد، بخش عمده‌ای از هزینه‌های انجام‌شده توسط تیم بازاریابی، درواقع به سطل زباله وارد می‌شود.

۴- شاخص‌های کلیدی عملکرد را به‌صورت شفاف و دقیق برای خود تعریف کنید

تعریف کردن شاخص‌های کلیدی عملکرد به‌منظور درک چگونگی اندازه‌گیری اثربخشی طرح‌ها و کمپین‌های بازاریابی بسیار اهمیت دارد. بدون در نظر گرفتن این مورد شرکت موردنظر درواقع در حال سرازیر کردن بودجه خود در چاهی به انتها است که از چگونگی اندازه‌گیری موفقیت خود اطلاعی نداشته و نمی‌تواند سود یا زیانی را به طرح‌های بازاریابی خود مرتبط بداند.

۵- نشان‌ها و معیارهای منظمی را برای دریافت بازخورد تعیین کنید

قرار دادن نشان‌ها و معیارهای منظم برای ارزیابی پیشرفت طرح بازاریابی از مهم‌ترین بخش‌های هر طرح بازاریابی است. ارزیابی در بازه‌های زمانی منظم به شرکت کمک می‌کند تا به‌خوبی نقاط قوت را شناسایی کند و حوزه‌هایی که نیاز به توجه بیشتر دارند را هم به‌خوبی بشناسد. اگر مدیران در جلسه‌ای تنها پس از پایان اجرا یک طرح بازاریابی به ارزیابی اثربخشی آن بپردازند، دیگر دیر شده است. اصلاح منظم و زمان‌بندی‌شده در این مورد بسیار اهمیت دارد.

موارد ذکرشده در بالا همه و همه تنها موارد اصلی و پایه‌ای است که در زمان تدوین یک طرح بازاریابی برای یک سازمان باید مدنظر داشته باشیم. البته موارد دیگری هم مطمئناً وجود دارد که می‌تواند موردبررسی قرار بگیرد، اما این نکات از مهم‌ترین‌هایی هستند که پس از به نتیجه رسیدن یا احیاناً نرسیدن طرح بازاریابی، نتیجه را بیش از هر چیز مدیون آن‌ها خواهید دانست.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی


برچسب ها : آی بازاریابی, بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



سیمکارت خود را شارژ کنید
خرید شارژ ایرانسل


هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی

ارسال نظر


منبع: آلامتو

روش های پاک کردن پنجره ها

اگر به حفظ و نگهداری شیشه پنجره های خانه توجه نکنیم، بسیار زود کثیف می شوند و علاوه بر اینکه ظاهر خانه را بد نشان می دهند، خود شیشه ها به مرور فرسوده و شکننده می شوند.

 روش های پاک کردن پنجره ها

حداقل دو تا سه بار در سال باید شیشه ها تمیز شوند. در اینجا روش تمیز کردن بی دردسر شیشه ها با وسایل خانگی ارائه شده است.

لوازم مورد نیاز

شیلنگ آب یا یک سطل آب سرد، برس نرم، یک قاشق غذاخوری مایع ظرفشویی، یک ظرف یا کاسه بزرگ، پارچه تمیز، سرکه یا محلول آمونیاک

 روش های پاک کردن پنجره ها
مرحله ۱

درون کاسه ای، مایع ظرفشویی را با مقداری آب ولرم مخلوط کنید. برای تمیزکردن شیشه هایی که فقط خاک گرفته اند، فقط از این محلول استفاده کنید. اما شیشه هایی که کثیف تر از این هستند، به محلولی قوی تر نیاز دارند.

بدین منظور به محلول شوینده تان کمی آمونیاک و یا سرکه اضافه کنید. برای اینکه شیشه ها شفاف تر شوند، می توانید از نشاسته ذرت نیز استفاده کنید.

افزودن الکل به محلول شوینده نه تنها شیشه ها را بدون گذاشتن خط و یا خطوطی تمیز می کند، بلکه باعث می شود که آنها زود خشک شوند.

مرحله ۲

با استفاده از شیلنگ آب، شیشه پنجره را به خوبی مرطوب کنید. البته فشار آب باید ملایم باشد تا صدمه ای به شیشه نزند. با خیس کردن شیشه می توانید لکه های موجود روی شیشه را بدون خش انداختن تمیز کنید.

البته برای صرفه جویی در آب می توانید با استفاده از اسفنج خیس روی لکه ها بمالید و آنها را با ملایمت پاک نمایید.

 روش های پاک کردن پنجره ها
مرحله ۳

وقتی شیشه کاملا خیس شد، با استفاده از برس و یا اسفنج شیشه را تمیز کنید. شیشه را از قسمت داخل، به صورت افقی یا عمودی تمیز کنید و قسمت بیرونی را برعکس آن انجام دهید.

بدین ترتیب متوجه رگه های به جا مانده حاصل از شستشو و یا لکه ها می شوید.

 روش های پاک کردن پنجره ها

پس از اینکه دو طرف شیشه را یکبار تمیز کردید، پس از خشک شدن شیشه، در صورت نیاز یکبار دیگر آن را برس بکشید.

مرحله ۴

اکنون با پارچه ای نرم و خشک، از بالای شیشه به پایین بکشید و شیشه را خشک کنید. شیشه را حتما با پارچه تمیز کنید. اگر شیشه، خودش خشک شود، به احتمال زیاد شاهد لکه های خشک شده آب به روی شیشه خواهید بود.

 روش های پاک کردن پنجره ها

نکته: از کاغذ و یا روزنامه های باطله نیز می توانید برای خشک کردن شیشه استفاده کنید. حتی کاغذ روی شیشه مانند پارچه، پرزی باقی نمی گذارد.


منبع: برترینها