همه چیز درباره اهمیت داستان سرایی در بازاریابی

هر آن چیزی که باید در مورد داستان سرایی در بازاریابی بدانید


marketing in storytelling

وقت آن است که اطلاعات خودتان در زمینه بازاریابی را با علم روز هماهنگ کنید یاد بگیرید که مغز مشتری چگونه کار میکند و شما به چه راهکاری میتوانید اورا جذب کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ اگر از اهمیت داستان سرایی در بازاریابی و چگونگی تاثیر آن بر روی عملکرد مغز انسان و کنترل واکنش‌های مغز هنگام تصمیم‌گیری برای خرید آگاه باشید، مطمئنا از روش‌های قدیمی بازاریابی که برای افزایش فروش خود استفاده می‌کنید صرف نظر خواهید کرد.

تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که در فرآیند داستان سرایی دو هورمون کورتیزول و اوکسی‌توسین در مغز تولید می‌شود. تولید کورتیزول در مغز سبب افزایش تمرکز می‌شود. بنابراین معمولا در بخش حساس داستان سرایی این هورمون در مغز مشتری ترشح می‌شود تا تمرکز فرد را بیشتر کند. اوکسی‌توسین نیز هورمون شادی‌بخش است که برای همدلی و برقراری ارتباط در مغز انسان ترشح می‌شود.

به عبارت دیگر داستان سرایی سبب افزایش سطح اوکسی‌توسین مغز می‌شود. این امر نیز باعث افزایش احتمال خرید خریداران در مواجهه با کالای جدید شده و به تبع آن فروش را نیز افزایش می‌دهد.

سوال مهمی که در بازاریابی با داستان سرایی مطرح می‌شود این است که چه اصولی باید در آن رعایت شوند؟ فراموش نکنید که برای برقراری یک ارتباط موثر با مشتریان خود لازم است به گونه‌ای به معرفی محصول خود بپردازیم که اعتماد مشتری را جلب کنیم. رعایت این نکات در بازاریابی ایمیلی و سایر روش‌های بازاریابی آنلاین نیز لازم است. بازاریابی با داستان سرایی نیز از این امر مستثنی نیست. در ادامه به بررسی نکات کلیدی که لازم است در بازاریابی با داستان سرایی رعایت شوند می‌پردازیم.

۱. از مشتریان بالقوه‌ی خود برای جلب اعتماد و اثبات اجتماعی برند خود استفاده کنید

انسان ذاتا موجودی اجتماعی است و همین موضوع باعث می‌شود که همواره به کارهایی که دیگران انجام می‌دهند علاقه نشان دهد. بنابراین هر فعالیتی که بتواند اطلاعات جدیدی در اختیار انسان قرار دهد برای او جذاب خواهد بود. اما اگر به عنوان یک بازاریاب، موفق به ایجاد اعتماد لازم در مشتری نشوید. هیچ دلیل قانع کننده‌ای وجود ندارد که مشتری برای کسب منافعی که شما به او پیشنهاد می‌دهید به شما اعتماد کند. اثبات اجتماعی نقش به سزایی در ایجاد اعتماد در مشتری دارد. این نکته را فراموش نکنید که خریداران شما هیچ تعهدی برای کمک به برند شما ندارند. بلکه این شما هستید که باید میزان رضایت مشتریان خود را از محصول خریداری شده توسط آن‌ها پیگیر باشید.

استفاده از جملات مناسب در داستان سرایی نقش موثری در ایجاد اعتماد مشتریان شما خواهد داشت.

به عنوان مثال به جای این‌که بگویید “شرکت ما به شما کمک می‌کند تا در سریع‌ترین زمان ممکن فرد مورد نظر خود را استخدام کنید.” بهتر است بگویید “به گفته یکی از مشتریان ما که به دنبال استخدام مدیر فروش مناسبی بود و در مدت ۶ ماه موفق به استخدام فرد مناسبی در این زمینه نشده بود. به کمک پکیج ارائه شد توسط شرکت ما موفق شد در مدت ۲ هفته فرد مورد نظر خود را استخدام کند.”

هر چند مفهوم هر دو این جملات یک واقعیت را بیان می‌کنند اما داستان سرایی مناسب و استفاده از اثبات اجتماعی اعتماد بیشتری را در مشتری نسبت به برند شما ایجاد می‌کند.

۲. داستان سرایی خود را با خریداران واقعی خود پیش ببرید

تجربه‌ی محیطی می‌تواند نقش موثری در بازاریابی به کمک داستان سرایی داشته باشد. اما برای بازاریابی موفق لازم نیست حتما داستان افراد شناخته شده و معروفی را که در اخبار و تلویزیون از آن‌ها یاد می‌شود، ذکر کنید. کافی است داستان‌های مرتبطی را از زبان مشتریان واقعی خود تعریف کنید. به عنوان مثال برای بازاریابی محصولات خود به کمک داستان سرایی می‌توانید به شکل زیر عمل کنید:

طی گفتگویی که هفته گذشته با مدیران بازاریابی داشته‌ایم متوجه شدیم یکی از خسته‌کننده‌ترین کارهایی که در فروش با آن مواجه هستند عدم استفاده از جدیدترین و بهترین شیوه های بازاریابی است. اگر شما هم به عنوان مدیر بازاریابی شرکت خود با این مشکل مواجه هستید. می‌توانید به کمک پکیج شرکت ما کنترل آسان و سریعی بر شیوه‌های بازاریابی جدید در فروش محصولات خود داشته باشید.

به یاد داشته باشید که استفاده از جملات مناسب و مثال‌های واقعی می‌تواند اعتماد خریداران را به سمت محصولات شما جلب کند.

۳. در داستان سرایی خود ذهن مردم را درگیر کنید

مطمئنا بارها این اتفاق برایتان پیش آمده است که با این‌که قصد دارید بعد از دیدن یک قسمت سریال به تختخواب خود بروید. اما اصلا متوجه گذر زمان نمی‌شوید و خود را در حال تماشای قسمت پنجم آن می‌یابید در حالی که ساعت از نیمه شب هم گذشته است. این موضوع از جذابیت سریال ناشی می‌شود زیرا موفق شده است که ذهن شما را به بهترین شکل ممکن درگیر موضوع کند.

در بازاریابی به کمک داستان سرایی نیز می‌توانید به کمک جملاتی جذاب و کنجکاو کننده مشتریان خود را درگیر کنید. این نکته را فراموش نکنید که استفاده از سوالی‌های بی‌جواب مشتریان شما را ترغیب می‌کند تا با شما ارتباط برقرار کنند و به سوالات خود پاسخ دهند. همین درگیری ذهنی می‌تواند گام موثری در بازاریابی و فروش محصولات شما باشد.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی, بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


یک عروسی باشکوه داشته باشید
تشریفات عروسی


مجله اینترنتی تک موج
عکس بازیگران


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )

ارسال نظر


منبع: آلامتو

چگونه یک وبینار موفق برگزار کنیم؟

webinar شروع وبینار

گاهی اوقات برگزاری یک سمینار معمولی هرچقدر هم مهم باشد به دلیل محدودیت های زمانی و مکانی قابل انجام نیست و مشکلات خاصی پیش می آید اما به لطف تکنولوژی و امکان راه اندازی سریع وبینار این موضوع دیگر مشکل ساز نخواهد بود.

به گزارش آلامتو به نقل از زومیت؛ در زمان‌های گذشته که تکنولوژی تا این اندازه پیشرفت نکرده بود، کنفرانس‌ همیشه به‌صورت حضوری و توسط فرد ارائه‌دهنده انجام می‌شد. این افراد برای برگزاری کنفرانس در شهرهای مختلف باید به آن نقطه سفر می‌کردند و صحبت‌های خود را در سالن‌های مخصوص برای حاضران ارائه می‌دادند. امروزه هم روال کار تقریبا به همین صورت است؛ نویسندگان، سخنرانان حرفه‌ای و مشاوران به شهرهای مختلف سفر می‌کنند و صحبت‌های خود را برای شنوندگان ارائه می‌دهند. درواقع دکترها، وکلا، حسابداران، مشاوران سرمایه‌گذاری و دیگر متخصصان به گروه‌های مختلف کسب‌و‌کار می‌روند و سمینار و کلاس‌های مقدماتی برگزار می‌کنند. اما حالا شرایط را برعکس در نظر بگیرید و به این فکر کنید که اگر گروه‌های مختلف کسب‌و‌کار برای شرکت در سخنرانی نزد شما حضور پیدا کنند، آنگاه چه اتفاقی خواهد افتاد؟

کنفرانس‌ی که با روش قدیمی برگزار می‌شود، همیشه تأثیرگذار است و طرفداران خودش را دارد. همچنین این نوع کنفرانس‌ نتیجه‌ی بهتری در افزایش مشتری‌ و میزان فروش محصولات خواهد داشت. با این حال زمانی که صحبت از سفر کردن به سراسر نقاط کشور یا جهان به میان می‌آید، ۲ موضوع اساسی یعنی پول و زمان باید در نظر گرفته شوند. همچنین افراد زیادی وجود دارند که هیچ علاقه‌ای به شرکت کردن در این سمینار حضوری ندارند و هیچ موقع در آن‌ها شرکت نمی‌کنند؛ اما گزینه‌ی خوبی برای توسعه‌ی کسب‌و‌کار شما به شمار می‌روند.

در چنین شرایطی رسانه‌های آنلاین ارزش واقعی خودشان را نشان می‌دهند. اگر شما ارائه‌ای داشته‌اید که در کنفرانس‌های حضوری موفق بوده است؛ در صورت تبدیل شدن به وبینار هم به‌احتمال ۹۹ درصد موفق خواهد بود. وبینار مخفف عبارت «web-based seminar» است و به ارائه‌ی یک سخنرانی در فضای وب گفته می‌شود. شما در یک وبینار می‌توانید ارائه‌ی خود را ضبط ‌کنید و در هر زمانی که خواستید مثلا زمانی که در حال استراحت یا سفر کردن هستید، آن را برای مخاطبان پخش ‌کنید. ۶ گامی که در ادامه‌ی این مقاله‌ی زومیت به آن‌ها پرداخته شده است، به شما کمک می‌کنند که یک وبینار حرفه‌ای بسازید.

webinar وبینار موفق

۱. ترافیک

همان‌طور که یک کنفرانس حضوری نیاز به دعوت کردن مخاطبان دارد، شما برای حضور مردم در وبینار نیز باید به آن‌ها انگیزه‌ی حضور دهید و به‌نوعی آن‌ها را دعوت کنید. ایمیل، شبکه‌های اجتماعی، مجله‌های تبلیغاتی، رادیو، تلویزیون و راه‌های بسیار زیادی وجود دارند که از طریق آن‌ها می‌توانید مردم را به شرکت کردن در وبینار دعوت کنید و از آن‌ها بخواهید که برای شما تبلیغ کنند.

۲. ثبت‌نام

معمولا خیلی کم پیش می‌آید که وبینار به‌صورت مستقیم و بدون ثبت‌ نام قبلی برای تعداد زیادی از مخاطبان پخش شود. همان‌طور که مردم برای شرکت کردن در کنفرانس‌های حضوری و کلاس‌ها باید از قبل ثبت‌نام کنند، بهتر است که وبینارها هم سیستم ثبت‌ نام طراحی کنند تا فرد برگزارکننده لیستی از مخاطبان خود داشته باشد. یک فرم ثبت‌ نام خوب دارای عنوان مناسب، تصویر برگزارکننده‌ی وبینار و خلاصه‌ای از محتوای مورد بحث است. شما همچنین می‌توانید در فرم ثبت‌ نام یک تایمر بگذارید و زمان باقیمانده برای مهلت ثبت‌ نام را در آن نشان دهید.

webinar برگزاری وبینار موفق

زمانی که بین ثبت‌ نام وبینار و تاریخ برگزاری آن فاصله‌ی زیادی باشد، از شور و اشتیاق مخاطبان برای شرکت در وبینار کاسته می‌شود. در چنین شرایطی شما باید به‌طور پیوسته با ارسال پیغام و ایمیل با مخاطبان خود در ارتباط باشید و تا زمان برگزاری وبینار به آن‌ها انگیزه دهید. ثبت‌نام کردن مخاطبان و اعلام آمادگی‌شان برای شرکت در یک وبینار، تنها آغاز ماجرا است. خبر خوب این است که شما هر چقدر وبینارهای بیشتری برگزار کنید، تعداد مخاطبانتان بیشتر می‌شوند و درنتیجه این ارتباطات در آینده به‌صورت خودکار انجام حواهند شد.

۴. ارائه

این گام راحت‌ترین مرحله برای ساختن یک وبینار است. شما به ۲ روش می‌توانید وبینار خود را به مخاطبان ارائه دهید. اولین روش این است که از قبل ویدئوی مرتبط را ضبط و در زمان موعود، آن را برای دیگران پخش کنید. روش دوم این است که می‌توانید ارائه‌ی خود را به‌صورت زنده و از طریق پخش وب‌سایت انجام دهید.

یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های میان وبینار و کنفرانس‌های حضوری این است که شما نمی‌توانید در پایان جلسه از شرکت‌کنندگان بخواهید برای خریدن محصول یا خدماتی که ارائه می‌دهید فرم پر کنند. اما در عوض در پایان وبینار می‌توانید از شرکت‌کنندگان بخواهید که روی آدرس وب‌سایت مورد نظر شما کلیک کنند تا هم اطلاعات تماس خود را یادداشت کنند و هم محصول مورد نظرشان را خریداری کنند. شما می‌توانید افرادی را که اطلاعات تماس خود را وارد کرده‌اند اما خریدی انجام نداده‌اند، شناسایی و از طریق راه‌های دیگر با آن‌ها ارتباط برقرار کنید.

webinar راه اندازی وبینار

۵. پیگیری

وبینار شما لیستی از افراد مختلف با اهداف متفاوت به شما خواهد داد و به مرکزی برای پیگیری فعالیت‌های بازاریابی تبدیل خواهد شد. این افراد عبارتند از:

  • کسانی که محصولات و خدمات شما را خریداری می‌کند یا همه‌ی فعالیت مورد نظر شما را انجام می‌دهند
  • کسانی که در وبینار شرکت کرده‌اند اما علاقه‌ای به خرید کردن ندارند
  • کسانی که در وبینار شرکت کرده‌اند اما اطلاعات تماس خود را وارد نکرده‌اند
  • کسانی که برای شرکت در وبینار ثبت‌نام کردند اما در زمان کنفرانس حضور نداشتند

شما همچنین می‌توانید شرکت‌کنندگان وبینار خود را در شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک شناسایی و درخواست خود را در آنجا نیز برایشان ارسال کنید.

۶. تأییدیه

مهم نیست هدف شما از برگزاری وبینار این باشد که بخواهید محصولات خود را تبلیغ کنید یا فقط برند خود را به مردم شناسایی کنید؛ مهم این است که باید در همه‌ی مراحل برای آن‌ها یک ایمیل تأییدیه یا سفارش خرید ارسال کنید و مراحل بعدی کار را توضیح دهید. گاهی ‌اوقات ایمیل‌ها محصولات مرتبط با خریدی را که کاربر به‌تازگی انجام داده است، به او معرفی می‌کنند؛ بنابراین ایمیل‌ها بیشتر جنبه‌ی اطلاع‌رسانی دارند. به‌عنوان مثال اگر کاربر محصول فیزیکی خریداری کرده است، زمان تحویل را به او از طریق ایمیل اعلام کنید. یا اگر با شما قرار مشاوره گذاشته است، ساعت و روز این ملاقات را به او اطلاع دهید. ارسال یک فایل آموزشی یا ویدئویی در رابطه با خدماتی که خریداری کرده‌اند نیز پیشنهاد خوبی است.

پس می‌توان این‌طور نتیجه‌گیری کرد که وبینارها علاوه بر صرفه‌جویی در زمان و هزینه‌های شما، می‌توانند مخاطبان بیشتری نسبت به ظرفیت یک سالن اجتماعات برای شما جذب کنند. همچنین اطلاعات به‌دست‌آمده از افراد شرکت‌کننده در وبینار بسیار باارزش هستند و با استفاده‌ی درست از آن‌ها، می‌توان فروش محصولات و تعداد مشتری‌های وفادار را افزایش داد.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

اهمیت ویدئو مارکتینگ در موفقیت کمپین بازاریابی

نقش حیاتی که ویدئو در موفقیت کمپین‌های بازاریابی شما بازی می‌کند


اهمیت ویدئو مارکتینگ video-marketing

ویدئو مارکتینگ از آن دسته از تکنیک‌هایی است که ضمن تاثیر گذاری بسیار عالی کمتر کسی سراغش میرود و این یکی از بدترین اشتباهات بازاریابان آنلاین است.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ چه باور داشته باشید یا نه، این موضوع یک حقیقت است که امروزه مردم زمان بسیار زیادی را برای تماشای ویدئو بصورت آنلاین اختصاص می‌دهند. در واقع بر اساس تحقیقی که توسط موسسه comScore منتشر شده است، بیش از ۱۰۰ میلیون نفر از کاربران اینترنت در دنیا عادت به دیدن ویدئوهای آنلاین دارند.

همچنین بر اساس اطلاعات منتشر شده از طرف شرکت مشاوره بازار Forrester Research تنها یک دقیقه محتوای ویدئویی ارزشی برابر با یک متن با ۱٫۸ میلیون کلمه دارد – از همین یک مورد می توانید بخوبی به ارزش بسیار زیاد و قدرتمند یک ویدئو نسبت به متن پی ببرید. بسیاری از افراد پس از دیدن یک ویدئو کوتاه جذاب و گیرا حتی در حد ۳۰ ثانیه آنقدر توجیه می‌شوند که برای خواندن کتاب یا متنی به مدت ده دقیقه وقت بگذارند. به همین دلیل است که همواره تاکید بر قدرتمند بودن ویدئو داریم، چرا که ویدئو قادر است تا پیامی را در کمترین زمان و بصورت اثربخش‌ترین شکل به مخاطبین شما انتقال دهد.

به عنوان یک مالک یا مدیر کسب و کار، هرگز نمی‌توانید از پس هزینه‌ها و ضرر و زیان ایجاد شده در نتیجه عدم استفاده یا بی‌توجهی کردن به استفاده از ویدئو در فعالیت های بازاریابی خود بر‌آیید. در این رابطه فقط و فقط باید توجه داشته باشید به تعداد افرادی که روزانه به سایت‌های اشتراک‌گذاری آنلاین ویدئو سر می‌زنند. سایت یوتیوب مهمترین و قدرتمند‌ترین این وبسایت‌ها است که بیش از یک میلیارد کاربر ثابت دارد – به هیچ وجه نمی‌توانید این تعداد بازدید کننده از یک وبسایت را نادیده بگیرید – هر چند که این وبسایت و وبسایت های مشابه آن در حال حاضر در ایران فیلتر هستند، اما قرار نیست این فیلتر بودن ابدی باشد؛ پس باید از قبل برای آن روز برنامه ریزی داشت. وبسایت‌های دیگری هم مشابه با این وبسایت هست که آنها هم حجم بالایی از مخاطب را بصورت روزانه به سمت خود جذب می کنند، حتی نمونه هایی مثل آپارات را هم نباید در نبود امکان استفاده از بزرگان این بازار از قلم انداخت.

مزایای بسیار زیادی در استفاده از ویدئو در کمپین های بازاریابی آنلاین شما وجود دارد. از این طریق می‌توانید حضوری منحصر به فرد در فضای آنلاین داشته باشید، که کمک بسیار بزرگی به رتبه بندی وبسایت شما در نتایج موتورهای جستجو از قبیل گوگل می‌کند. همچنان که می‌دانید یوتیوب در اختیار گوگل است، پس هر قدر فعالیت بیشتری بر روی یوتیوب داشته باشید، موقعیت بهتر و بالاتری در نتایج جستجو گوگل نصیب شما می‌شود. همواره ویدئوهایی که از قدرت زیادی برخوردارند و به دفعات بیشتری بر روی یوتیوب دیده می‌شوند، برای کلمات کلیدی معرفی شده برای آنها در گوگل بهتر نشان داده شده و رتبه بهتری هم کسب می‌کنند.

مقاله مرتبط: اشتباهات رایج در ویدئو مارکتینگ

استفاده از ویدئو همچنین تاثیر بسیار زیادی در میزان فروش و تبدیل شدن مشتری بالقوه یا بازدید کننده از وبسایت شما به مشتری نهایی برای شما دارد. ۶۴% از مصرف کننده‌ها عموماً پس از دیدن یک ویدئو در رابطه با محصول مورد نظر خودشان اقدام به خرید آن می کنند. ویدئوهایی که در رابطه با معرفی یک محصول یا خدمت به صفحه اصلی یک وبسایت اضافه می‌شوند، شگفتی های بسیار زیادی را در نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری ایجاد می کنند، از جمله افزایش ۲۰% آن.

استفاده از ویدئو موجب افزایش ارتباط و وابستگی مصرف کنندگان با محصولات و خدمات یک شرکت شده و موجب افزایش احتمال خرید توسط آنها می‌شود. بیش از ۶۵% مدیران اجرایی در سراسر دنیا عموماً اقدام به بازدید از وبسایت یک فروشنده می‌کنند، پس از اینکه ویدئویی را که توسط آن فروشنده در رابطه با محصول یا خدمت وی مشاهده می کنند و همچنین ۳۹% از آنها هم عموماً خودشان بطور مستقیم با فروشنده مورد نظر تماس تلفنی برقرار می‌کنند، اگر که از ویدئو منتشر شده خوششان آمده باشد.

بازاریابی ویدئویی یکی از موثرترین ابزارهای بازاریابی برای کسب و کارهای کوچک و متوسط است و به آنها کمک می‌کند تا سرنخ‌های خود را با سرعت و کیفیت بسیار بالاتری به مشتری نهایی تبدیل کنند.

اما یک حقیقت دیگر اینکه ۹۳% از بازاریابان آنلاین در حال حاضر از ابزار ویدئو برای بازاریابی و فروش و ارتباطات خود در فضای اینترنت استفاده می‌کنند. این عدد برای بازاریابانی که در حوزه صنعتی (بازاریابی صنعتی) فعالیت می‌کنند، نیز برابر با ۷۶% است که در عمل می‌توان گفت ویدئو بخش عمده‌ای از استراتژی‌های محتوا و سئو بازاریابی آنها را تشکیل می‌دهند.

شاید بتوانید از مزایای حاصل از ویدئو در بازاریابی خود چشم پوشی کنید، اما مطمئنا رقبای شما چنین نمی‌کنند و بهترین نتایج را از این ابزار از آن خود می‌کنند.

هوشمندانه اقدام کنید و همین امروز به فکر ایجاد یک مزیت رقابتی نسبت به رقبای خود باشید و اجازه ندهید به راحتی از جلو بزنند.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی, بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


یک عروسی باشکوه داشته باشید
تشریفات عروسی


مجله اینترنتی تک موج
عکس بازیگران


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری

ارسال نظر


منبع: آلامتو

اهمیت وبلاگ برای فروشگاه های اینترنتی

blogging-ecommerce

آیا مدیر یک فروشگاه آنلاین هستید؟ اگر فروشگاه شما وبلاگ ندارد همین امروز برای راه اندازی وبلاگ آن اقدام کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ ۶۷% سرنخ بیشتر مزیتی است که سایت های تجارت الکترونیک با داشتن وبلاگ از آن بهره مند هستند.

اگر از میزان اثربخشی یک وبلاگ برای فروشگاه تجارت الکترونیک خود در شگفت هستید، باید به این نکته هم توجه داشت که اعداد و ارقام هرگز به ما دروغ نمی گویند:

– هر یک دلاری که برای بازاریابی محتوایی هزینه می شود، سه برابر سرنخ‌های بیشتر نسبت به بازاریابی سنتی تولید می‌کند.

– ۶۰% از مردم پس از اینکه مطلبی را در مورد یک محصول یا خدمت می‌خوانند، در پی یافتن و خرید آن بر می آیند.

– ۹۰% از خریداران اغلب محتوای اختصاصی را مفید و سودمند می‌دانند.

– ۸۲% از مشتریان پس از خواندن یک محتوای اختصاصی فکری مثبت‌تر نسبت به برند مربوطه پیدا می‌کنند و ۷۸% نیز اعلام کرده‌اند که پس از این مرحله ارتباط و احساس بهتری نسبت به برند پیدا می‌کنند.

اگر تاکنون به اثربخش بودن محتوا و وبلاگ برای یک وبسایت شک داشتید، احتمالا با دیدن این اطلاعات که تنها گوشه بسیار کوچکی از اثرات محتوا بر وبسایت‌های فروش الکترونیک است، قدری از میزان شک شما کاسته شد. البته باید به این نکته هم اذعان داشت که وبلاگ تنها فضایی نیست که اگر شما در آن مطالبی را منتشر کنید، تعداد بازدید کننده‌ها و مشتریان شما خود به خود افزایش پیدا کند، بلکه این اثرات همگی وابسته به فاکتورهایی است که تک به تک باید مورد بررسی قرار بگیرند و این مطلب در این رابطه است. در این مطلب به ۷ دلیل اثربخشی وبلاگ بر یک وبسایت فروش آنلاین اشاره شده است:

در بنیادی ترین سطح، وبلاگ ها فرصتی هستند برای پر کردن وبسایت شما با کلمات بسیار غنی از نظر بهینه سازی موتورهای جستجو. استفاده از مطالب قوی و با کیفیت همانند توری قوی برای خریدارانی است که پرسش‌هایی پاسخ داده نشده را در سر دارند و از طرفی شما پاسخ لازم برای آنها را در اختیار دارید.

علاوه بر این باید توجه داشت که با انتشار محتوا بصورت منظم و مرتب بر روی وبلاگ با گذشت زمان این وبلاگ از لحاظ رتبه‌بندی در نتایج جستجو از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار می شود.

ایده اصلی در این رابطه این است که هر قدر مدت زمان بیشتری، این روند تهیه و انتشار محتوی بر روی سایت شما ادامه داشته باشد، افراد جدید بیشتری را جذب خواهید کرد که باز به سایت شما باز می‌گردند و مطالب و مقالات قدیمی را مطالعه می کنند، که همین موضوع موجب بهتر شدن وبلاگ و سایت شما از لحاظ سئو می شود و از طرف دیگر باز موجب جذب افراد جدیدتر شده و این روند ادامه پیدا می کند که خود مشوقی برای راه اندازی یک وبلاگ یا ارتقاء کیفیت آن می‌باشد.

۲٫ کمک به اتخاذ تصمیم خرید

احتمالا خودتان به شخصه نیازی به انجام مطالعه اشاره شده در بالا و رسیدن به این نتیجه که مشتریان پیش از خرید سوال‌هایی در ذهن دارند، نداشته باشید – چرا که هر فردی تنها با یک روز تجربه خرده‌فروشی از این موضوع به خوبی اطلاع دارد. در حالی که فروشگاه‌های فیزیکی از نعمت کارشناسان فروش برای پاسخ‌گویی به این سوالات برخوردار هستند، سایت‌های تجارت الکترونیک باید عموماً حتی پیش از رسیدن خریداران این سوالات را پیش بینی کرده و به آنها پاسخ دهند.

این مرحله دقیقاً مرحله ای است که محتوای وبلاگ مانند نقدها، انواع راهنمای خرید و جداول و نمودارهای مقایسه بسیار مفید و کاربردی ظاهر می‌شوند. این انواع محتوا در وبلاگ‌ها تاثیر بسیار بیشتری از یک قدم نزدیک‌تر کردن مشتریان خودتان به فروش دارد – در واقع آنها به راحتی می‌توانند موجب جذب مشتریان بالقوه از سایت‌های دیگری شوند که در پاسخ دادن به این سوالات از مشتریان خودشان موفق نبوده اند.

۳٫ دسترسی به مشتریان جدید

وبلاگ‌ها یکی از بهترین ابزارها برای معرفی و شناساندن برند و بالا بردن سطح آگاهی بازار هدف نسبت به خودتان می باشد. یک مقاله سرگرم کننده یا آموزنده، خواننده را به خودش جذب می کند – و این تاثیر در نوبت بعدی که این افراد برای خرید کردن آنلاین می‌شوند و البته سایت شما را هم بخوبی به یاد می آورند، تاثیر‌گذار خواهد بود.

تعدادی از مقالات درج شده در وبسایت شما با کیفیت بالا آنچنان بر خواننده‌های وبسایت تاثیرگذار هستند که این خواننده‌ها اقدام به اشتراک‌گذاری مطلب مورد نظر در شبکه‌های اجتماعی می‌کنند. این کار نه تنها یک فعالیت روابط عمومی جدید در بین گروه جدیدی از مخاطبین در نظر گرفته می‌شود، بلکه به نوعی یک تائید اجتماعی و یک رای اعتماد از طرف شخصی است که خواننده جدید وی را می شناسد. به نظر شما این تاثیر برای بار اول آشنایی یک فرد با یک برند چطور است؟

۴٫ واجد شرایط انسانی شدن برند

در میان آمار و اطلاعات فوق، به این نکته اشاره شده است که مردم عموماً درباره برندهایی که محتوای سفارشی تولید و منتشر می‌کنند، علاقه بیشتری داشته و روابط بهتری با آنها برقرار می‌کنند. این موضوع به این دلیل است که وبلاگ‌ها موجب می‌شوند تا برندها حائز خصوصیات و صفات انسانی شوند.

وبلاگ‌ها از طرف دیگر در نقش سخنگو وبسایت شما هم عمل می کنند؛ یعنی شما دیگر یک فروشنده بدون هویت نیستید که کسی نداند چه زمانی در کجا حضور دارد؛ از این به بعد دارای شخصیتی با نظرات، سبک، لحن صحبت و حس شوخ طبعی مختص خودتان هستید. وبلاگ‌ها شکل گرفتن یک گفتگوی دو سویه با مشتریان را ممکن می‌سازند که طبیعتاً آنها ارزش آن را دانسته و از آن استقبال می‌کنند.

۵٫ اشاره ضمنی داشتن شما به قدرت و نفوذ

به خصوص برای بازارهای تخصصی، انتشار مستمر و منظم محتوا در رابطه با صنعت خودتان موجب می‌شود تا به عنوان یک فرد و کارشناس ارشد و صاحب نظر در آن موضوع شناخته شوید (البته تا زمانی که مطالب منتشر شده در مقالات شما از صحت و اعتبار برخوردار باشد). اگر به اندازه کافی پرسش یک نفر را پاسخ دهید، احتمال اینکه در نوبت بعدی که باز هم سوالی داشته باشد و مستقیم به سایت شما مراجعه کند، بسیار زیاد می‌شود.

به عنوان مثال فرض کنید که شما یک فروشگاه ابزارآلات دارید و مطلبی را در رابطه با چگونگی ساخت یک لانه برای پرنده منتشر کرده‌اید. یک نجار آماتور در بازدید از وبسایت شما از این مطلب استفاده کرده و از آن لذت می‌برد، از این پس مطمئناً هر زمانی که پروژه جدیدی را آغاز کند، برای ایده‌های جدید و الهام گرفتن به سایت شما سر می‌زند و فکر می‌کنید پس از الهام گرفتن، برای خرید اقلام مورد نیاز به کجا مراجعه می‌کند؟

۶٫ ایجاد ارتباط با دیگر برندها

تنها داشتن یک وبلاگ فرصت‌های مختلفی را برای همکاری با دیگر برندها برای شما ایجاد می‌کند. تبادل مقالات، انتشار مقالات به قلم دیگر همکاران یکی از بهترین روش ها برای لینک سازی بر روی وبسایت خودتان است، خصوصاً اگر سایتی که با وی تبادل می‌کنید از رتبه خوبی در نتایج جستجو برخوردار باشد.

بخش زیادی از فعالیت‌های سئوسازی را خودتان می‌توانید بر روی سایت انجام دهید و گاهی اوقات هم ممکن است نیاز به برقراری ارتباط با دیگر سایت‌ها و درج نام خود بر روی آنها داشته باشید. انتشار مطلب بصورت مهمان بر روی دیگر وبسایت‌ها یک روش و تاکتیک آزموده شده و اثربخش در این حوزه است که بر مبنای این ضرب المثل ما شکل گرفته است که: “هر دست بدهی، همان دست می‌گیری!”

۷٫ پخش و انتشار اخبار در رابطه با محصولات و ترفیعات فروش

در آخر هم نباید هدف ذاتی وبلاگ‌ها که همان برقراری ارتباط است را فراموش کنیم. وبلاگ‌ها در هسته اصلی خودشان ابزاری برای انتشار اخبار، نظرات و ایده‌ها هستند؛ که در رابطه با وبسایت‌های تجارت الکترونیک به صورت انتشار اخبار در رابطه با محصولات و فروش‌های شما معنی می‌شوند.

وبلاگ‌ها بهترین عمکلرد در نمایش و معرفی محصولات جدید یا کمتر شناخته شده از خود نشان می‌دهند و می‌توانند موجب محبوبیت آنها شوند. حتی شاید نیاز نباشد که در محتوای خود به عنوان یک خبر به آن اشاره کنید – بلکه در صورت داشتن یک وبلاگ باکیفیت قرار دادن یک تبلیغ کوچک بصورت پاپ آپ هم بر روی آن کفایت می‌کند.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

نکات مهم در مدیریت زمان

Notepad

وقت شما به چه صورت سپری میشود؟ آیا مدیریتی بر روی آن دارید؟ در این مقاله قصد داریم مهمترین نکات درباب مدیریت زمان را بررسی کنیم.

به گزارش آلامتو و به نقل از بدونیم؛ آیا کارها زیاد است اما وقت کم؟ آیا صدها ایمیل باز نشده دارید که هنوز وقت برای چک کردن آن ها پیدا نکرده اید؟ اگر پاسخ تان مثبت است نگران نباشید شما تنها نیستید. ظاهرا در این دنیای ارتباطات کمتر کسی وقت کافی برای کارهایش دارد. هیچوقت کارهایی که انجام می دهیم کافی نیستند و هیچوقت زمان کافی برای برای انجام دادنشان نداریم.

فشار زمان و عدم تفکر

کار و مشغله زیاد باعث می شود فکرتان مشغول حل مشکلی که در پیش رو دارید بشود و دیگر وارد عمل یا مرحله تصمیم گیری نشوید. حس محرومیت زمان یا انرژی باعث می شود به جای خوردن غذاهای سالم غذاهای فست فود بخورید، صورت حساب ها را به موقع پرداخت نکنید، به ایمیل ها و تلفن های مهم مراجعه نکنید و اجازه دهید خانه شلوغ و به هم ریخته و دچار هرج و مرج شود. کمبود تفکر باعث می شود دیگر افراد مهمی که در زندگی تان هستند را نادیده بگیرید و دیگر مراقب سلامتی و بهداشت خود نباشید.

زمان تان را کنترل کنید

به جای این که اجازه دهید زمان شما را کنترل کند شما باید زمان را کنترل کنید. تحقیقات نشان داده اند کسانی که تحت فشار زمان هستند اما میتوانند زمانشان را کنترل کنند رضایت بیشتری از زندگی دارند و استرس کمتری نسبت به کسانی که همان اندازه مشغولیت دارند اما قادر به کنترل زمانشان نیستند دارند. اگر به دلیل مشغله زیاد نمی توانید زمان تان را کنترل کنید که وقت آزاد بیشتری داشته باشید حداقل می توانید زمانی که دارید را مدیریت کنید. راهکارها و نکات زیر را برای کنترل زمان به کار ببرید.

کارها را اولویت بندی کنید

کمی به عقب برگردید و به اهداف بزرگ زندگی تان فکر کنید و ببینید کدام یک از اهداف برای تان مهم تر است. آیا هدف تان ساخت یک رابطه، پیشرفت در کار، پدر یا مادر شدن، همکاری با خانواده یا همسایه ها، پول در آوردن یا سالم زندگی کردن است؟ زمانی که هدف تان را تعیین کردید آن را پایه و اساس برنامه ریزی های زمانی تان قرار دهید.

واقع بین باشید

شاید شما هم مثل بقیه، کارهایی که انجام می دهید را زیادی دست بالا می گیرید. ممکن است فراموش کنید که وقتی زیاد خسته می شوید خلاقیت تان کمتر می شود و بیشتر دچار وقفه می شوید و مشکلاتی سر راهتان قرار می گیرد که حواستان را پرت می کند. تخمین بزنید که چقدر زمان میبرد تا کاری را کاملا انجام دهید. سپس ۲۵ درصد به آن زمان اضافه کنید و شروع کنید.

مقاله مرتبط: بهترین تکنیک مدیریت زمان

وقفه ها را محدود کنید

محدود کردن چیزهایی که باعث وقفه در کارهای تان می شوند در کنترل زمان مهم هستند. این نکته برای کسانی که بچه دار هستند بسیار مشکل است.چیزهایی که باعث وقفه در کارتان می شوند زیاد هستند به عنوان مثال: اگر دفتر کارتان سالنی است ممکن است سوال ها و صحبت کردن های همکارانتان مزاحم کارتان شود. یا نوتیفیکیشن پیام ها و ایمیل ها حواستان را پرت می کند. اگر می توانید نوتیفیکیشن ایمیل روی موبایل و کامپیوتر را بردارید. هنگام کار مطمئن شوید که بچه ها مشغول هستند یا کسی را بالای سرشان بگذارید. اگر نمی توانید در خانه کار کنید به کتابخانه یا جای آرامی بروید.

به تعهدات اضافی نه بگویید

بیشتر ما معمولا به کسانی که برایمان مهم هستند و باورشان داریم “بله” می گوییم. اما اولویت بندی اهداف یعنی کنار گذاشتن برخی از چیزهایی که می خواهید. به جای این که فکر کنید با نه گفتن چیزی را از دست می دهید برای زمان اضافی که دارید برنامه ریزی کنید. مهم ترین بخش مدیریت استرس تعیین حد و مرز برای دیگران است. قبل از این که تعهد بدهید ابتدا ببینید که این کار در کجای اولویت های شما قرار دارد اگر در اولویت های تان جایی داشت به آن بله بگویید.

تاخیر نکنید

حتی اگر وقت آزاد به اندازه کافی داشته باشید باز هم ممکن است کاری را به تاخیر بیندازید چون آن کار کسل کننده است، یا چون زیادی پرکار هستید، یا چون فکر نمی کنید بتوانید کار را به خوبی انجام دهید. هنگامی که دلیل تاخیرتان را کشف کنید می توانید به راه حل برسید.

اگر کارتان کسل کننده است به این فکر کنید که چقدر این کار برای شما و خانواده شما مهم است: به عنوان مثال بیرون گذاشتن زباله ها کاری کسل کننده است اما ضروری است. بنابراین یک زمان خاصی را برای آن تعیین می کنید و کم کم تبدیل به یک عادت می شود و به عنوان بخش نرمالی از زندگی تان شکل می گیرد.

اگر کارتان کسل کننده است اما زیاد مهم نیست آن را انجام ندهید: به عنوان مثال هنگامی که خانه تکانی می کنید ابتدا همه جا را گردگیری و مرتب و تمیز می کنید و بعد اگر انرژی به اندازه کافی داشتید جای کمد دراور را عوض می کنید. اگر این کار زیاد مهم نیست می توانید آن را از لیست کارهای تان حذف کنید.

اگر زیادی کار کرده اید و خسته هستید به خودتان انگیزه بدهید: گاهی اوقات دلتان می خواهد استراحتی به خودتان بدهید و برنامه مورد علاقه تان را تماشا کنید یا ورزش موردعلاقه تان را انجام دهید. نتیجه کارهای تان را در ذهن مجسم کنید (به عنوان مثال احساس رضایتی که بعد از تمیز کردن خانه یا بعد از تکمیل کارهایتان دارید) و به خودتان انگیزه بدهید.

اگر احساس می کنید هیچوقت به اندازه کافی وقت ندارید کنترل آن را به دست بگیرید و ببینید چه زمانی کارها از کنترل شما خارج می شوند و چه زمانی حق انتخاب در کارها دارید. سپس بدون اشتباه بهترین تصمیم را بگیرید. برای رسیدن به مهم ترین اهداف باید برنامه ریزی کنید، بعضی چیزها را رها کنید، تاخیر در کارهای تان نداشته باشید، به خودتان انگیزه بدهید و برای تعهدات تان برنامه ریزی داشته باشید. با این کارها استرس کمتری دارید، ذهن آرامی دارید و به بهترین نتایج می رسید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

در میان محصولات دیجیتالی، چه محصولی بفروشیم؟

business-cash-coin

کسب درآمد و پولدار شدن در دنیای دیجیتال بسیار راحت تر از آن چیزی است که فکرش را میکنید مخصوصاً اگر در زمینه ای پر طرفدار تخصص بالایی داشته باشید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ وارد شدن به عرصه کارآفرینی، به لطف شرایط و پیشرفت‌های اخیر در حوزه تکنولوژی و فناوری اطلاعات، هرگز به سادگی حال حاضر نبوده است. با گسترش اینترنت، راه اندازی یک کسب و کار، خصوصا کسب‌وکاری که در رابطه با محصولات دیجیتال باشد، بسیار ساده‌تر از گذشته شده است، خصوصا اینکه نیازی به تهیه یک فضای فیزیکی برای عرضه و فروش محصول خود، انبار‌داری یا حتی حمل و نقل فیزیکی محصول ندارید. در هر نقطه‌ای از دنیا که باشید، می‌توانید برای مخاطبین خود این شرایط را فراهم آورید که به محصولات و خدمات شما با فشردن چند کلید دسترسی داشته باشند.

البته مزایای آن به همین جا ختم نمی‌شود، ضمن اینکه شما برای راه‌اندازی اولیه نیاز به یک سرمایه اولیه دارید، اما این سرمایه اولیه به هیچ وجه قابل مقایسه با سرمایه اولیه دیگر کسب و کارهای غیر دیجیتال نیست. همه چیز را می‌توانید ساده و با سرعت کم آغاز کم آغاز کنید و حتی بصورت نیمه وقت به آن بپردازید و سپس با رشد گسترش بیشتر و بیشتر آن را توسعه دهید. عموما حاشیه سود بیشتری نسبت به محصول فیزیکی در انتظار شماست، چرا که در این شرایط هزینه‌های حمل و نقل و همچنین مواد اولیه تقریبا صفر هستند.

پس اگر آمادگی لازم برای شیرجه زدن در این اقیانوس را دارید، مهمترین نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشید، این است که به تولید چه محصول خاصی نیاز دارید. اگر هنوز به این موضوع توجه نکرده‌اید، پیشنهاد می‌کنم به لیست که در ادامه می‌آید توجه کرده و با برخی از محصولات دیجیتالی خوب برای عرضه آشنا شوید:

۱. کتاب‌های الکترونیک:

دیگر روزهای سر و کله زدن نویسندگان با ناشران مختلف برای پذیرش و چاپ کتاب‌های آنها تقریبا به سر آمده است. امروزه تمایل مردم به خواندن کتاب‌های دیجیتال به شدت نسبت به قبل افزایش پیدا کرده است، چرا که با گسترش انواع کتاب خوان، گوشی و تبلت هوشمند، دیگر دسترسی یافتن به این کتاب‌ها و استفاده از آنها به شدت آسان شده است و با تقاضای بسیار بیشتری نسبت به قبل مواجه هستند. پس اگر به نویسندگی علاقه دارید و می‌خواهید محتوای شما توسط تعداد زیادی از مردم خوانده شود، استفاده از کتاب‌های الکترونیک راه و روش مناسبی برای این کار است.

۲. اپلیکیشن:

امروزه طراحان و متخصصان بسیار زیادی هستند که به امید طراحی یک اپ و گسترش آن وارد این حوزه شده‌اند. یکی از مهمترین دلایل آن هم افزایش فروش و درآمد‌زایی بسیار زیاد آن در سال های گذشته بوده که حتی برای اپلیکیشن‌های متوسط هم قابل توجه است و پیش بینی می‌شود که در سال‌های آینده سود خالص آن فراتر از میلیون‌ها تومان باشد؛ خصوصا با وجود بسترهایی مثل بازار و گوگل پِلِی و اَپِل استور و … که فروش و عرضه آنها را آسان‌تر از گذشته ساخته است. نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که فقط اپلیکیشن‌ها نیست که در این دسته جای می‌گیرند، بلکه تهیه و فروش انواع پایگاه‌های داده، قالب، پوسته وردپرس و دیگر محصولات قابل دانلود هم در این دسته قرار دارند.

۳. پادکست:

امروزه با هر تخصصی و قدری علاقه به حوزه آموزش، فارغ از درآمد آن، به راحتی می‌توانید اقدام به تهیه و توزیع پادکست‌های آموزشی و … کنید. این پادکست ها را با انواع تکنیک های بازاریابی به فروش رسانده و برای خود اسم و رسمی رقم بزنید. اگر خودتان وبسایت دارید که بخش زیادی از مسیر موفقیت در این رابطه را طی کرده‌اید، در غیر اینصورت می‌توانید با شراکت یا فروش بر روی بستر‌های ایجاد شده توسط دیگران این کار را آغاز کنید.

البته اگر سرمایه کافی در اختیار داشته باشید، می توانید به ایجاد فضایی برای فروش پادکست در موضوع های مختلف هم فکر کنید که نمونه‌های خارجی دارند و در ایران هنوز کسی به صورت جدی به آن نپرداخته است، مگر اینکه برای فروش محصولات و پادکست های تولیدی خودش زیرساختی تهیه کرده باشد و حاضر به همکاری با کسی هم نباشد.

۴. دوره‌های آموزشی آنلاین:

در حالیکه مدارس سنتی و آموزشگاه های فیزیکی همچنان درآمدزایی خود را دارند، راه برای یادگیرندگان آنلاین و دیجیتال و متفکران این حوزه هر روز باز‌تر قبل است و آنهایی که آمادگی رقابت در دنیای آنلاین را دارند می‌توانند سودهای سرشاری از آن کسب کنند. البته باید توجه داشت که امروزه فروش دوره های آموزشی آنلاین تنها محدود به تهیه یک فایل پی دی اف ساده نیست، بلکه باید محتوایی با کیفیت تولید کرده و به مجموعه گسترده‌ای از مخاطبین علاقمند هم در اختیار داشته باشید. پس در هر حوزه‌ای که صاحب تخصص هستید، از کارآفرینی گرفته تا مالی، فناوری، سبک زندگی یا حتی حوزه پزشکی فروش دوره های آموزشی آنلاین می‌تواند حاشیه سود خیلی بالایی برای شما ایجاد کند.

۵. موزیک:

حوزه موسیقی و موزیک هم یکی از آن حوزه‌هایی است طرفداران بسیار زیادی دارد، و فقط و فقط نیاز به علاقه شدید شما به اشتراک گذاری محتوا تولید شده و شنیده شدن صدای شما در دنیا دارد. البته در این رابطه علیرغم امکان استفاده از زیرساخت‌های غیر ایرانی، شما باز هم نیاز به ایجاد یک وبسایت برای فروش محصولات خود دارید که البته نیاز به آن نسبت به دیگر محصولات بیشتر احساس می شود. پس ابتدا توصیه می‌شود از شبکه‌های اجتماعی شروع کنید و نام خود را به دیگران بشناسانید، گروهی مخاطب و طرفدار داشته باشید و از همین جا شروع به معرفی وبسایت خودتان بکنید.

۶. عکاسی:

به حوزه عکاسی علاقه دارید؟ پس این فرصتی برای نمایش عکس ها و تصاویر خودتان و کسب درآمد از طریق آن است. فراموش نکنید که تعداد تصویری که از طریق سایت‌های فروش عکس در دنیا فروخته می شوند، در هر دقیقه در حال افزایش پیدا کردن است. البته فراموش نکنید که در این بخش هم طبیعتا نیاز به داشتن یک برند دارید و برای تهیه آن نیاز به صبوری و زمان و تلاش زیاد است. پس اگر در کار خود استمرار داشته باشید و در عین حال به پیشبرد مهارت‌های خود در عکاسی هم اقدام کنید، مطمئنا آینده خوبی در انتظار شماست.

اکنون که از نظر ذهنی در آمادگی ایجاد یک کسب و کار را دارید، مطمئنا این فهرست می‌تواند خوراک بیشتری را برای فکر کردن شما ایجاد کند. اول از همه به علایق خود فکر کنید، پیشرفت مهارت‌های خود را فراموش نکنید و برای رقابت در بازار تخصصی خود آماده شوید. یکی از این محصولات دیجیتال را انتخاب کنید، تولید آن را از همین امروز آغاز کنید و مطمئن باشید که روزی از دیگران متمایز خواهید بود.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

روانشناسی احساسات و هیجان در بازاریابی

The Science of Emotion in Marketing

اگر میخواهید موفقیت در بازاریابی را تجربه کنید با در مورد مغز و شیوه های تصمیم گیری اطلاعات بیشتری داشته باشید تا قبل از آنکه فعالیت خود را آغاز کنید از طرز تفکر مشتری آگاه باشید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ هر روزه ما صدها نوع مختلف از احساس و هیجان را در درون خود تجربه می‌کنیم که هر یک هم دارای ویژگی‌های خاص خود است و البته همگی تفاوت‌های بسیار اندکی و ناچیزی با یکدیگر دارند و البته مختص موقعیت‌های اجتماعی هستند که در درون ما شکل می‌گیرند.

البته بر اساس تحقیقات علمی ثابت‌شده که طیف این احساسات خیلی هم پیچیده نیست و تنها در ۴ حس خوشحالی، ناراحتی، ترس/شگفتی و عصبانیت/نفرت خلاصه می‌شود. اما همان‌طور که مادران ما قادر به تهیه انواع و اقسام طعم و مزه‌های مختلف از ترکیب تنها چند طعم ساده هستند، در اینجا هم این احساسات مادر (پایه) به‌راحتی با یکدیگر ترکیب‌شده و سطوح احساسی مختلفی را در درون ما شکل می‌دهند.

در این مطلب نگاهی کوتاه خواهیم داشت به هر یک از این احساسات پایه، چگونگی شکل‌گیری آن‌ها در مغز و اینکه چگونه می‌توانند منجر به انگیزش ما برای داشتن رفتارهای شگفتی‌ساز در ما شوند.

خوشحالی موجب می‌شود تا تمایل به اشتراک‌گذاری پیدا کنیم

اولین رفتار احساسی که هر انسانی از خودش بروز می‌دهد پاسخ دادن به لبخند مادر با لبخند دیگری است. مطمئناً شادی و سرور به‌طور ثابت و مشترک در بین همه ما انسان‌ها وجود دارد.

قشر پیش پیشانی در نیمکره چپ مغز درواقع جایی است نشانه‌هایی از خوشحالی مانند مثبت اندیشی و بازگشت از حالت ناراحتی وجود دارد.

به‌غیراز خوب و خوشحال کردن ما . . . شادی همچنین می‌تواند موجب انگیزش برای داشتن رفتاری در ما باشد. احساساتی که در مغز و بدن ما در ارتباط با خوشحالی طبقه‌بندی می‌شوند شامل لیست بلندی هستند که ۱۰ مورد مهم‌تر و اول آن‌ها به‌قرار زیر است:

۱- سرگرمی ۲- علاقه ۳- شگفتی ۴- خوشحالی ۵- لذت ۶- خوشی ۷- سرور ۸- امید ۹- مهربانی ۱۰- هیجان

جونا برگر، پروفسور بازاریابی در دانشگاه دولتی پنسیلوانیا، با بررسی و مطالعه بیش از ۷۰۰۰ مقاله از روزنامه نیویورک‌تایمز به این نتیجه رسیده است هرقدر مقاله‌ای محتوایی مثبت‌تر داشته باشد، احتمال اشتراک‌گذاری و انتشار ویروسی آن توسط مخاطبین بیشتر و بیشتر می‌شود.

ناراحتی موجب می‌شود تا با دیگران ارتباط برقرار کرده و با آن هم‌حسی کنیم

ناراحتی ازآنجایی‌که نقطه مقابل خوشحالی تعریف می‌شود، در مغز موجب روشن شدن و فعالیت بیشتری از آن نواحی مغز می‌شود که خوشحال شدن هم آن‌ها را فعال می‌کند.

اما وقتی‌که فرد احساس ناراحتی بکند، مغز برخی هورمون‌های خاص را در درون خود ترشح می‌کند. این هورمون‌ها عبارت‌اند از کورتیزول که از آن تحت عنوان هورمون استرس هم نام‌برده می‌شود و همچنین اکسی توسین که موجب ارتباط و هم‌حسی با دیگران می‌شود. در تحقیقات مختلفی که در این رابطه انجام‌شده، مشخص‌شده افرادی که مقدار بیشتری از هورمون اکسی توسین در مغز آن‌ها ترشح می‌شود، به‌موجب همدردی پول بیشتری را به فرد مصیبت‌زده هدیه می‌دهند.

این تحقیقات همچنین به این موضوع اشاره دارد که توانایی هورمون اکسی توسین برای ایجاد هم‌حسی و درک متقابل از دیگران همچنین موجب مهربانی و اعتماد به دیگران می‌شود. به همین دلیل است که در اغلب تبلیغات مربوط به کاغذ توالت، از نوزادان و توله‌سگ استفاده می‌شود، چراکه این دو موجود موجب ترشح هورمون اکسی توسین در مغز شده و منجر به افزایش اعتماد فرد به محصول یا برند و در ادامه افزایش فروش می‌دهند.

ترس/شگفتی ما را مستأصل کرده و وادار به چسبیدن به چیزی می‌کند

باوجودآنکه آن دسته از افرادی که مستعد ابتلا به اضطراب، ترس و افسردگی هستند، همچنین دارای نرخ بیشتری از فعالیت در قشر جلویی نیمکره راست مغز هم هستند، احساس ترس در مغز عموماً توسط بخش کوچک و بادامی‌شکلی در مغز به نام آمیگدالا کنترل می‌شود.

آمیگدالا در مغز انسان کمک می‌کند تا میزان اهمیت هر رویداد ترسناک را تعیین کرده و چگونگی پاسخ دادن به آن (فرار یا مبارزه) را تعیین می‌کند. اما ترس موجب شکل‌گیری پاسخ دیگری هم در مغز می‌شود که برای بازاریابان جالب است.

مصرف‌کنندگانی که در حین تماشای یک فیلم تجربه‌ای ترسناک داشته‌اند، عموماً وابستگی و حس نزدیکی بیشتری با برند نشان داده‌شده یا در دسترس خودشان پیدا می‌کنند و این شدت این وابستگی از دیگر احساسات مانند ناراحتی یا خوشحالی به‌مراتب بیشتر است.

این تئوری بدین شکل است که زمانی که ما می‌ترسیم، نیاز به اشتراک‌گذاری این تجربه با دیگران داریم – و اگر هیچ‌کس در نزدیکی ما نباشد، حتی یک برند غیرانسانی هم می‌تواند این جای خالی را پر کند و موجب افزایش وابستگی به برند شود.

عصبانیت/انزجار ما را سرسخت‌تر می‌کند

غده هیپوتالاموس مسئول عصبانیت و همچنین بسیاری از دیگر نیازهای پایه مانند گرسنگی، تشنگی، پاسخ به درد و رضایت جنسی است.

درحالی‌که عصبانیت می‌تواند موجب شکل‌گیری احساسات دیگر مانند تجاوز به حقوق دیگران شود، همچنین می‌تواند منجر به شکل‌گیری شکل خاصی از سرسختی شود.

در این رابطه مطالعه‌ای انجام‌شده که در آن از دو گروه از افراد خواسته‌شده بود تا مقاله‌ای بی‌طرف را در رابطه با خطرات و مزایا تکنولوژی مطالعه کنند. بدنه مقاله برای هر دو گروه یکسان بود. اما یک گروه در پایان نظرات مؤدبانه‌ای برایشان درج‌شده بود و گروه دیگر نظرات بسیار بد و زننده و علیه تکنولوژی حتی در برخی موارد با استفاده از زبان زشت و زننده را داشتند.

نظرات بد نوشته‌شده در پایین این مقاله موجب شده بود تا افرادی که خود نظری برخلاف استفاده از تکنولوژی داشتند، بر نظر خود پافشاری کنند و همچنین برعکس آن‌هایی که موافق بودند هم با خواندن نظرات بد و زننده بر دیدگاه خود تأکید بیشتری می‌کردند. این حالت در افرادی که نظرات مثبت و در تائید تکنولوژی را دریافت کرده بودند، هیچ تغییر رفتاری را ایجاد نکرده بود.

چرا احساسات در مقوله بازاریابی اهمیت پیدا می‌کنند

تمام این موارد چه چیزی را به ما آموزش می‌دهند، به‌عنوان بازاریاب یا مصرف کننده محتوا در شبکه‌های اجتماعی. این احساسات به‌طورکلی دارای اهمیت بسیار زیادی در بازاریابی هستند حتی بیش از چیزی که بیش‌تر تصور می‌شد.

بامطالعه بانک اطلاعات کمپین های تبلیغاتی، مشخص‌شده است که تبلیغاتی که در آن‌ها از عامل احساسی استفاده‌شده است، تاثیرگذاری دو برابری نسبت به آن دسته از تبلیغات داشته‌اند که عامل منطق و استدلال در آن‌ها بیشتر بوده است.

این موضوع بر این اصل اظهارشده توسط دانشمندان صحه می‌گذارد که مردم اول احساس می‌کنند و سپس در مرحله بعدی فکر می‌کنند. به عبارتی مغز احساسی ما برای پردازش اطلاعات حسی به یک‌پنجم زمان لازم برای پردازش همان اطلاعات توسط مغز شناختی ما دارد.

و البته ازآنجایی‌که احساسات همچنان وابسته به فرآیندهای تکاملی پایه‌ای – مانند تشخیص ترس یا عصبانیت – است که موجب بقاء ما برای قرن‌های متمادی شده‌اند، همواره به شکلی برنامه‌ریزی‌شده‌ایم که توجه خاصی به آن‌ها داریم.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

نکات مهم در طراحی مجدد لوگو

Google-Logo-Design

به روند تحول لوگوی گوگل دقت کنید آیا در هر مرحله از تغییر بهبود در طراحی را احساس میکنید؟ جالب اینجاست که شکل کلی لوگوی گوگل تغییر چندانی نداشته است و فقط جزئیات کار دچار تحول شده است.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ غیر از نام برند، لوگو شرکت شما هم ازجمله مهم‌ترین مواردی است که مردم در حین روبرو شدن با شرکت شما برای اولین بار به آن توجه می‌کنند – و البته چیزی است که از آن به بعد هر بار که در ارتباط با شرکت شما قرار داشته بگیرند، بازهم آن را می‌بینند و متوجه آن هستند. پس اینکه لوگو شما داستانی صحیح از شرکت شمارا بیان کند، موضوعی به‌شدت حیاتی است. مطمئناً تمایل دارید که شخصیت برند شما به‌درستی به دیگران انتقال داده شود و همانند شرکت ظاهری منحصربه‌فرد و کاملاً قابل‌تمایز داشته باشد.

اما حقیقت این است که هیچ لوگویی نمی‌تواند برای همیشه مناسب استفاده برای یک شرکت و کسب‌وکار باشد. زمان تغییر می‌کند و همچنین این تغییر برای حساسیت‌ها و هنجارهای طراحی هم صادق است. شرکت‌ها و سازمان‌ها تغییر می‌کنند و لوگویی که در ابتدای راه‌اندازی شرکت شما حرف‌هایی برای گفتن داشته است، ممکن است برای دوره کنونی قابل‌قبول نباشد، خصوصاً اینکه شرکت و کسب‌وکار شما تغییرات بسیار زیادی را تجربه کرده باشد.

مقاله مرتبط: چگونه یک نام مناسب برای شرکت انتخاب کنیم؟

در ادامه به برخی از موارد اشاره می‌کنیم که باید در زمان طراحی مجدد یک لوگو به آن‌ها توجه ویژه‌ای داشته باشید:

لوگو مربوطه خیلی قدیمی‌شده است

حتی اگر در زمان راه‌اندازی شرکت، شما از لوگویی استفاده کرده‌اید که به‌شدت آن را دوست داشته‌اید، ممکن است به این نتیجه برسید که در طی زمان این لوگو بو کهنگی و قدیمی به خود گرفته است و دیگر آن‌چنان‌که شما تصور می‌کردید زیبایی و جذابیت خودش را ندارد. نیازی به یادآوری نیست که یک لوگو قدیمی به‌راحتی از ظاهر آن قابل‌تشخیص است، حتی برای مصرف‌کنندگانی متوسط که کمترین اطلاعات و دانشی در مورد طراحی ندارند که در این رابطه مثلاً می‌توان به برخی شاخص‌های مهم در طراحی مانند استفاده از فونت‌های ایتالیک، متون سایه‌دار و یا حبابی شکل اشاره کرد. اینکه لوگو شما تا چه اندازه نمادین باشد، اصلاً مهم نیست، بلکه عناصر به‌کاررفته در طراحی آن‌ها مانند روندها و استانداردهای زمان طراحی به‌خوبی قدیمی بودن آن را نشان می‌دهد، به این معنا که هر لوگویی بالاخره روزی قدیم شده و کارایی خود را از دست می‌دهد. به آخرین زمانی فکر کنید که تجدید ظاهری برای لوگو خود انجام دادید و ببینید آیا این نشانه‌ها در حال حاضر در لوگو شما نمایان شده است یا خیر.

لوگو مربوطه خیلی پیچیده است

لوگوهایی با جزئیات بسیار زیاد یا متون سایه‌دار اغلب برای تبدیل‌شدن به فرمت دیجیتال شکل و ظاهر خوبی به خود نمی‌گیرند. شرکت‌هایی که مدت‌ها پیش از عصر دیجیتال شکل‌گرفته‌اند، ممکن است شاهد این قضیه باشند که لوگو آن‌ها بر روی کاغذ خیلی شیک و زیبا به نظر می‌رسد، اما زمانی که به یک تصویر دیجیتال تبدیل‌شده و قصد استفاده از آن به‌عنوان تصویر نمایه رادارند یا می‌خواهند از آن در تبلیغات دیجیتالی خود استفاده کنند، خیلی لوگو زیبایی نیست. طراحی مدرن در دوره کنونی به‌طور کل حول محور سادگی قرار دارد و خوشبختانه لوگوهایی که پیچیدگی زیادی ندارند، بهترین شکل و ظاهر را بر روی صفحات وب خواهند داشت. اگر به صفحاتی از وب که بر روی آن‌ها حضور دارید، توجه کنید و ببینید که تشخیص جزئیات لوگو شما خیلی راحت آسان ممکن نیست، می‌تواند نشانه‌ای باشد مبنی بر اینکه لوگو شما نیاز به یک بازطراحی مجدد دارد.

شرکت در حال تکامل یافتن است

زمانی که شرکت شما برای اولین بار شروع به فعالیت کرد و یک لوگو برای آن طراحی شد، احتمالاً این لوگو کاملاً به‌عنوان نمادی برای چیزی در نظر گرفته می‌شده است که نماینده آن در بازار و صنعت خودتان بودید. اما به‌خوبی می‌دانیم که شرکت‌ها در طی زمان به‌شدت رشد می‌کنند و تکامل می‌یابند و هیچ‌یک برای مدت طولانی به‌صورت ایستا و بدون تغییر باقی نمی‌ماند. خدمات، محصولات و چشم‌اندازهای جدید برای شرکت معرفی می‌شوند. ادغام‌ها و خریدهای جدید صورت می‌پذیرد. این تغییرات در شرکت‌ها اغلب مواردی هستند که برای آن‌ها باید جشن و … تدارک دیده شود و اغلب با رشد و توسعه همراه هستند. اما متأسفانه، این تغییرات مثبت ممکن است درنهایت منجر به کنار زده شدن لوگو اصلی یک شرکت و نامرتبط جلوه کردن آن با شرایط فعلی شرکت شود. بنابراین طراحی یک لوگو جدید تنها چیزی می‌تواند باشد که نشان از قرار گرفتن یک شرکت در مسری جدید باشد.

مثلاً شرکت نفت انگلستان تحت عنوان بریتیش پترولیوم یک گل آفتابگردان تلطیف شده را با سایه‌هایی مدرن از رنگ زرد و سبز به‌منظور هماهنگی بیشتر با تمرکز بیشتر آن بر محیط‌زیست ارائه کرد.

هر برند و یا کسب و کاری پس از چند سال فعالیت در صنعت و یک حوزه خاص نیاز به باز طراحی لوگو و برند خودش دارد. اینکه آیا واقعا یک برند حائز شرایط لازم برای این باز طراحی هست یا نه بستگی به معیارهایی دارد که در قصد دارم در مطلب کامل و جامع به آن بپردازم.

شرکت در حال رشد کردن است

برخی از شرکت‌ها از اندازه‌های کوچک آغاز می‌کنند و چندین و چند سال را برای بقاء خود مبارزه می‌کنند. در طی این مرحله از توسعه شرکت، سعی و تلاش و سرمایه گذاری برای دستیابی به یک طراحی با کیفیت ممکن است در صدر فهرست هزینه‌های ضروری شرکت قرار نداشته باشد. ممکن است چیزی مثلاً برای رفع نیاز طراحی‌شده و این سال‌های تلاش و برای بقاء در بازار در کنار شرکت باقی بماند. بااین‌وجود، همچنان که شرکت رشد می‌کند و بیشتر و بیشتر شناخته می‌شود، آن لوگو تکه‌تکه و بدون محتوا ممکن است دیگر برای هدف پیش رو مناسب نباشد. یک شرکت در حال رشد و توسعه اگر در مراحل اولیه شکل‌گیری به هر دلیلی برای طراحی یک طرح قابل‌قبول سرمایه‌گذاری لازم را انجام نداده، در این مرحله حتماً باید به فکر طراحی مجدد برای خودش برآید.

موارد مهمی که در طراحی مجدد لوگو باید مد نظرتان باشد:

زمانی که شرکت شما به این نتیجه و تصمیم می‌رسد که دیگر زمان طراحی مجدد لوگو فرارسیده است، با شروع این فرایند باید حتماً به برخی نکات توجه خاصی داشته باشد:

لوگو شما تا چه حدی قابل‌شناسایی است؟

شرکت‌هایی که تاریخی طولانی و داستان وار دارند، اغلب لوگوهایی دارند که با اولین نگاه قابل‌تشخیص هستند. این لوگو به‌تنهایی احساسات شدیدی را در بیننده‌ای که آن لوگو را با برند و برند را با تجربیات و خاطرات مثبت گذشته به یاد می‌آورد، تازه می‌کند. مثلاً کمان‌های طلایی‌رنگ بلافاصله یادآور برند مک‌دونالد در ذهن بیننده است. مثلاً صدای خش‌خش کردن ممکن است مخاطب را به فکر ورزش و پشتکاری بیندازد که برند نایک نماینده آن است. هرقدر یک لوگو و عناصر به‌کاررفته در آن بیشتر و بیشتر قابل‌شناسایی باشد، در مرحله بازطراحی لوگو دقت و وسواس بیشتری را باید به خرج دهد. برای این کار شما هیچ نیازی به تغییرات اساسی از پایه برای یک لوگو ندارید که به‌نوعی موجب شود لوگو اصالت و معنای ابتدایی خود را از دست بدهد.

مثلاً پپسی یک نمونه و مثال خوب از یک برند قابل‌شناسایی دیگر است. در طی سال‌های مختلف از زمان آغاز فعالیت، این برند تغییرات بسیار زیادی را تجربه کرده است، اما همچنان ظاهر و احساس آشنا خود را برای مخاطب حفظ کرده است.

چقدر می‌خواهید به گذشته وفادار باشید؟

این سؤال که تا حدود زیادی مرتبط با سؤال قبلی است، به مسئله احترام گذاشتن به پیشینه و سابقه و وفادار ماندن به طراحی اولیه و احساس ناشی از آن در مخاطب می‌پردازد. یک بازطراحی در لوگو می‌تواند بیانی جسورانه و بی‌پروا از جدایی و ترک گذشته و تاریخ برند باشد. باید توجه داشت که آیا با این کار شما واقعاً خواهان رساندن این پیام به دیگران و مخاطبین خودتان هستید؟ طراحی‌های جسورانه اگر به‌صورت ابزاری برای حذف کردن نام و گذشته مطلوب و خوشایند یک برند استفاده شود یا خیانت به اصولی باشد که برند بر مبنای آن‌ها شکل‌گرفته است، مطمئناً با شکست روبرو می‌شود.

در طی زمان شرکت نمک مورتون Morton Salt بارها و بارها اقدام به تغییر و بازطراحی تصویر دخترک محبوب استفاده‌شده در لوگو خودش کرده است. جدیدترین نسخه از این لوگو شکل و ظاهری بسیار مدرن به خود گرفته است، درحالی‌که همچنان یک ارتباط نوستالژیک را با خاستگاه‌های این برند حفظ کرده است.

لوگو شما تا چه حد قدیمی و منسوخ‌شده است؟

پیش‌تر اشاره کردم، زمانی که یک لوگو احساس خستگی، کهنگی و یا به‌شدت از رده خارج شدن داشته باشد، این حس و حال برای مصرف‌کننده چقدر آشکار و بدیهی است. اما برای این از رده خارج بودن یک لوگو درجه‌بندی و سطح‌بندی وجود دارد. لوگویی که در طی ۲۰ سال گذشته هیچ تغییری در آن ایجاد نشده است، مطمئناً نیازمند یک بازطراحی کامل خواهد بود، اما لوگویی که در طی چند سال گذشته مورد بازطراحی قرارگرفته است نیز به تغییر و تلطیف کمتری خواهد داشت. اگر لوگو موردنظر فقط قدری قدیمی ‌شده باشد، می‌توان آن را فقط به‌منظور هماهنگی با معیارها و روندهای جدید طراحی اندکی تغییر داد.

مثلاً گوگل بر اساس یک برنامه زمانی مرتب و منظم اقدام به به‌روزرسانی لوگو خودش می‌کند و در هر یک از این دفعات تغییرات آن‌چنانی بر روی لوگو خود پیاده نمی‌کند. نتیجه این رفتار هم بهره‌مندی از لوگویی است که همواره درحال‌توسعه و تکامل است.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

چگونه سریع یاد بگیریم؟

یادگیری سریع

برای عملکرد بهتر باید سریع تر یاد بگیرید. چطور این کار را انجام می دهید؟

به گزارش آلامتو به نقل از success.com؛ بگذارید اول بگویم چه کاری را نباید انجام دهید، زیرا بسیاری از افراد می گویند “من قصد دارم سریع تر یاد بگیرم. من می خواهم سریع خواندن را یاد بگیرم. من می خواهم زبان جدید یاد بگیرم. من می خواهم تمام این مهارت های جدید را یاد بگیرم… “

چیزی که اتفاق می افتد این است که مردم با اهداف یادگیری خود بسیار سرسری برخورد می کنند. یعنی چی؟ منظورم این است که آنها رفتارهای ساختگی از خود نشان می دهند و واقعا نمی خواهند یاد بگیرند.

آنها می گویند من می خواهم این را یاد بگیرم من می خواهم آن را یاد بگیرم. یه روز می خواهند زبان فرانسه یاد بگیرند. یا می خواهند عکاسی یاد بگیرند. یه روز می خواهند وبلاگ نویسی یاد بگیرند… و در واقع هیچ یک را یاد نمی گیرند، زیرا یادگیری یک روزه اتفاق نمی افتد و به مرور زمان اتفاق می افتد.

اگر بخواهیم سریع تر یاد بگیریم باید رویکرد یادگیری خود را تغییر دهیم. باید اهداف کوچکی برای یادگیری چیزهای کوچک قرار دهیم. اما این روش برای عده زیادی از افراد موثر نیست. زیرا آنها سعی نمی کنند با چیزی سازگار شوند. باید چشم انداز وسیع تری برای آنها و هدف آن ها در زندگی وجود داشته باشد.

اگر می خواهید بر یادگیری مصمم باشید باید چشم انداز بزرگتری برای خودتان داشته باشید.

رابطه بین اهداف زندگی با آنچه می خواهید بیاموزید

اگر می خواهید چیزی را سریع تر بیاموزید ابتدا باید رابطه بین اهداف یادگیری و آرزوهای خود را بدانید.

من همیشه به مردم می گویم فقط چیزهایی که می خواهید یاد بگیرید را انجام ندهید چون من همه چیز را می خواهیم بیاموزیم. هر کس می خواهد ۵۰ چیز جدید را سریع بیاموزد اما هیچ کس همه چیزی را نمی آموزد. چرا؟ چون برای آن ها واقعی نیست. بعضی چیزها امیال گذرا هستند. اگر می خواهید تبدیل به یک یادگیرنده بزرگ شوید، باید به رویای خود فکر کنید. یک شیوه زندگی درست که برای خودتان تصور می کردید.

قبل از این که بخواهید شروع به یادگیری کنید باید ببینید از زندگی چه می خواهید.

تا زمانی که ندانم می خواهم زندگی ام چگونه باشد، می خواهم چه چیزی را تجربه کنم، می خواهم رویاهایم چگونه باشد و یا چه کسی که می خواهم بشوم، نمی دانم چه چیزی باید یاد بگیرم. من فقط راجع به چیزهای مختلف کنجکاو هستم اما وقتی به مرحله اجرا می رسد کار را سرسری انجام می دهم.

راه رسیدن به یادگیری درست این است که بگوییم: “می خواهم زندگی ام چگونه باشد؟” اجازه بدهید دانش، مهارت ها، شایستگی ها و قابلیت برای ساخت زندگی را افزایش دهیم. در این حالت به جایی می رسید که یک یادگیرنده خوب می شوید.

تا زمانی که ماموریت خود را ندانید، نمی دانید چه چیزی باید یاد بگیرید و چه شایستگی ها و قابلیت هایی برای یادگیری بهتر نیاز است. در غیر این صورت فقط در حال بازی با مهارت ها هستید. شما در حین یادگیری در حال بازی هستید اما هرگز در آن غوطه ور نمی شوید.

هنگامی که متوجه شوید از زندگی چه می خواهید، احساسات شما چگونه است، متوجه می شوید چه چیزی را می خواهید یاد بگیرید و سپس همه چیز تغییر می کند.

من نمی گویم باید بدانید هدف نهایی شما پیش از یادگیری چیست. من فقط می گویم اگر می خواهید سریع تر یاد بگیرید، اول باید هدف را مشخص کنید، سپس به سمت آن بروید و خیلی سریع تر یاد خواهید گرفت.

دنبال یک مثال باشید. دوباره چرخ را اختراع نکنید.

اگر می خواهید چیزی یاد بگیرید نیاز دارید که چیزی را مدل کنید. باید فردی را ببینید که قبلا این کار را انجام داده است. باید به در مورد کسی که قبلا آن را انجام داده است مطالعه کنید. باید از تجربه های آن فرد استفاده کنید.

بدترین کاری در یادگیری شروع از ابتدا است. بدون توجه به تاریخچه کارهای قبلی، فقط دارید وقتتان را تلف می کنید و آهسته ترین راه یادگیری را انتخاب کرده اید.

چرخ چند هزار سال پیش اختراع شده است، پس بدترین کار این است که بگویید “اجازه بدهید از ابتدا شروع کنم”؛ این کار یادگیری نیست بلکه کاری احمقانه است. بدون توجه به این که قبلا این کار انجام شده است.

بنابراین یک کتاب در مورد کسی که قبلا این کار را انجام داده است بخوانید. سعی کنید با کسی که قبلا این کار را انجام داده است ملاقات داشته باشید و از او یاد بگیرید. نمونه های بسیاری برای یادگیری وجود دارد، و باید با آن ها شروع کنید.

تمرین کنید

سعی کنید تمرین کنید.

سعی کنید در چیزی که می خواهید یاد بگیرید غرق شوید.

اگر می خواهید پیانو یاد بگیرید با یک بار در ماه کلاس پیانیست نمی شوید. اگر می خواهید زبان فرانسه یاد بگیرید، نمی توانید با یک بار در ماه صحبت کردن با کسی که زبان فرانسه حرف می زند فرانسه یاد بگیرید. باید بیشتر تمرین کنید.

اگر می خواهید چیزی یاد بگیرید باید زمان زیادی برای یادگیری بگذارید. نمی توانید با یک بار در هفته یا ماه چیزی یاد بگیرید باید وقت زیادی صرف یادگیری کنید.

من برای پیشرفت شخصی هر هفته یک کتاب در خصوص رشد شخصی مطالعه می کردم و این کار را ۱۷ سال انجام دادم و هیچ هفته ای این کار را کنار نگذاشتم. من نسبت به این کار تعهد داشتم. می خواستم یاد بگیریم. می خواستم زندگی ام را تغییر دهم. می خواستم استاد ذهنم، روابطم، امور مالی و سلامتم شوم. این کار برای من خیلی مهم بود به طوری که واقعیت زندگی من شده بودم.

اگر شما فردی هستید که می گویید “من نمی توانم هر روز برای یادگیری وقت بگذارم “! بنابراین شما فردی هستید که دارید شایستگی های خود را رد می کنید!

به من نگویید نمی توانید هر روز برای یادگیری و رشد وقت بگذارید. اگر احساس می کنید در روز برای یادگیری وقت ندارید به خاطر مدیریت نامناسب شما است.

من فکر می کنم آنچه در زندگی بسیاری از افراد دیده نیم شود تسلط آن ها در زندگی خودشان است. زیرا اگر بر چیزی تسلط نداشته باشیم پیشرفت نخواهیم کرد. و اگر پیشرفت نکنیم، هرگز حس رضایت عمیق، تحقق و شادی را تجربه نخواهیم کرد.

بنابراین باید کاری را به طور مداوم در روز تمرین کنید. و مردم خواهند گفت “وای، چطور اینقدر خوب شدی در این کار؟” سپس شما می گویید “من هر روز برای آن وقت گذاشتم.”

به همین دلیل هیچ رمز و رازی وجود ندارد. من در چیزی خوب هستم زیرا هر روز آن کار را تمرین کرده ام. این حالت ثبات در عمل و هدف داشتن برای یادگیری است.

دریافت بازخورد برای پیشرفت و رشد

اگر می خواهید تبدیل به یک ورزشکار در سطح جهان شوید، نیاز به یک مربی دارید. اگر می خواهید تبدیل به یک فرد در سطح جهان شوید، به کسی نیاز دارید که به شما توجه کند و بازخوردی به شما نشان دهد. یک مربی به شما بازخوردی در کار می دهد. شاید یکی از دوستان شما انتقادات و پیشنهادات سازنده ارزشمند ارائه می کند و شما به او می گویید: سلام، قبل از این که من اینو بفرستم می توانی آن را نگاه کنی؟

مهم گرفتن بازخورد است چه از یک دوست، خانواده، همسر یا فردی که به کار شما توجه می کند.

برخی چیزها باعث از بین بردن یادگیری می شوند و این حالتی است که افراد در بازخورد خیلی خشن و بیرحم هستند و یا طوری قضاوت می کنند که باعث توقف یادگیری می شود. اگر این بازخورد از طرف فردی حسود است به حرفهایش توجه نکنید. هیچ چیز درستی در قضاوتش وجود ندارد زیرا از محیطی نامناسب می آید. هنگامی که فردی شما را نمی شناسد و خشن رفتار می کند نباید به آن توجه کنید.

اما اگر فردی شما را می شناسد و بازخوردی به شما ارائه می کند، اما نوع انتقال احساس را دوست ندارید به آن توجه نکنید. در عوض سعی کنید با خود بگویید کدام قسمت حرف دیگران می تواند به شما کمک کند در کارتان پیشرفت کنید.

سعی کنید به هر انتقادی را با توجه به ارزش آن توجه کنید و از هر انتقادی نکته مثبتش را استفاده کنید.

برای یادگیری مهلت مشخص کنید

چقدر سریع می خواهید چیزی را یاد بگیرید؟ با چه سرعتی می خواهید در کار ماهر شوید؟ آیا می خواهید این ماه، این هفته یا امسال به نتیجه برسید؟

بدون جدول زمانی نمی توانید سر موقع یادگیری را تکمیل کنید. نداشتن جدول زمانی به معنی حواس پرتی تضمین شده است. بنابراین، چه زمانی نیاز است این موضوع جدید را یاد بگیرید و یا به سطح بعدی مهارت دست یابید؟ اگر تا زمان مشخص شده به نتیجه نرسید چه اتفاقی می افتد؟ دانستن پاسخ این دو سوال باعث تسریع یادگیری می شود.

  • شما می دانید چه چیزی می خواهید یاد بگیرید.
  • افرادی هستند که می توانید از آن ها یاد بگیرید.
  • می توانید تمرین کنید.

می توانید به پیشنهادات و انتقادات این افراد و تجارب آن ها توجه کنید.

  • می دانید باید این کار را انجام دهید و در بازه زمانی خاصی در آن مهارت پیدا کنید.

این نکات را دنبال کنید و سریع تر یاد خواهید گرفت. شما می توانید با زندگی بیشتر درگیر باشید. شما شور و شوق بیشتری برای یادگیری دارید. شما بیشتر به چیزها توجه خواهید کرد. احساس می کنید در حال رشد هستید و از زندگی خود راضی تر هستید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

خصوصیات یک مذاکره کننده حرفه ای

۹ خصوصیت شخصیتی قانع‌کننده‌ترین مذاکره‌ کنندگان


contract

مذاکره موفق نیازمند آن است که توسط یک مذاکره کننده حرفه ای انجام شود اما مذاکره کننده حرفه ای کیست و چه خصوصیات شخصیتی خاصی دارد؟

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ همه ما دارای یک سری ویژگی‌ها و خصوصیات شخصی هستیم که برخی از آن‌ها به‌طور طبیعی در ما وجود دارند و برخی از آن‌ها به‌مرورزمان به ما منتقل می‌شوند، مثلاً ممکن است براثر تجربیات مختلف آن‌ها را یاد بگیریم. برخی از این خصوصیات با قرار داشتن در وجود موجب تبدیل‌شدن ما به یک مذاکره‌ کننده بسیار خوب و اثرگذار می‌شود، برخی دیگر از این خصوصیات اما موجب متوقف شدن رشد و افزایش توانایی‌های ما می‌شوند.

در ادامه این مطلب به معرفی ۹ خصوصیت ویژه و شگرف از تواناترین مذاکره‌ کنندگان می‌پردازیم:

۱٫ مثبت اندیشی:

ترجیح می‌دهید محصولی را خریداری کنید که به شما نوید مبارزه با خستگی را می‌دهد یا خبر از افزایش انرژی شما در صورت مصرف کردن آن را به شما می‌دهد؟ اگر شما هم مثل اغلب مردم و خریداران باشید، مطمئناً سراغ مزیت مثبت می‌روید (انرژی بیشتر)، چراکه در نگاه اول قانع‌کننده‌تر است. به همین دلیل است که بهترین مذاکره‌ کنندگان هم همیشه ظاهری مثبت و خندان در مذاکرات خوددارند.

۲٫ اعتمادبه‌نفس:

مسئله اعتماد به نفس در مذاکرات گاهی اوقات ما را دچار مشکل می‌کند، اما انسان‌ها عموماً نسبت به اعتمادبه‌نفس بیش از شایستگی عکس‌العمل نشان داده و با آن کنار می‌آیند. مذاکره‌ کنندگان موفق و توانا در قانع کردن دیگران از این اهرم و حقیقت بدون تحمیل کردن خودشان یا نظر خودشان استفاده می‌کنند.

۳٫ هم‌حسی:

همواره به یاد داشته باشید مردم پیش از آنکه به دانسته‌های شما اهمیت بدهند، به این اهمیت می‌دهند که ببینند چقدر به آن‌ها اهمیت می‌دهید و برایشان مهم هستید.

۴٫ گوش دادن فعالانه:

پرسیدن سؤالات درست و مناسب و واقعاً گوش فرادادن به فرد مقابل در مذاکره از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. به‌منظور اقناع کردن دیگران، پیش از هر چیز باید نیازهای آن‌ها را درک کنید، دیدگاه‌های آن‌ها را بفهمید و با موارد عدم توافق آن‌ها به‌خوبی آشنا باشید.

۵٫ وجدان:

جلب موافقت دیگران در زمان برقراری تماس وقتی‌که مثلاً قولی مبنی بر ارسال یک پرونده را داده‌اید و برای آن‌ها آن را به‌موقع ارسال کرده‌اید، بسیار ساده‌تر است. همچنین سعی کنید حتماً و حتماً زمانی که تماس می‌گیرید تمام نکات صحبت شده و توافق شده از جلسه پیش را به به‌طور کامل به یاد داشته باشید.

۶٫ تمایل به همکاری:

گاهی اوقات به‌منظور برنده شدن در یک مبارزه بزرگ‌تر، شما باید میدان‌های مبارزه کوچک‌تر را واگذار کنید. اغلب مبارزه کنندگان قهار سعی می‌کنند همواره توان و قدرت دفاعی خود را برای مهم‌ترین جنگ‌ها میدان‌ها به کار بگیرند، اما با لطف و بزرگواری تمام و کمال در هر زمینه‌ای که بتوانند کمک می‌کنند.

۷٫ با سکوت ایجاد آرامش می‌کنند:

همچنان که داگلاس ادواردز، مربی فروش، می‌گوید: “هر زمان که پرسشی پایانی به‌منظور تمام کردن فرایند خرید مبنی بر تمایل فرد به ادامه کار را مطرح کردید، به‌طور کامل سکوت کنید و دهان خود را ببندید. در این موقعیت اولین نفری که صحبت کند، بازنده میدان است.” تبعیت از این حکم نیازمند توانایی نشستن در سکوت محض است.

۸٫ صحت و اعتبار:

بهترین مذاکره‌ کنندگان به‌خوبی می‌دانند که اگر مردم نتوانند قبول کنند که شما در رفتار و کلام با خودتان صادق هستید، به‌هیچ‌وجه به هیچ‌یک از حرف‌های شما اعتماد نمی‌کنند.

۹٫ انعطاف‌پذیری:

یک نطق فروش پرانرژی ممکن است موجب جذب و جلب یک نفر به شما شود، اما درعین‌حال موجب کناره‌گیری و خاموش شدن یک فرد ساکت‌تر و فرورفتن در لاک دفاعی می‌شود. شما باید در لحظه قادر به تغییر دادن رویکرد خود در تناسب با مخاطبین خود باشید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی, مذاکره


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


یک عروسی باشکوه داشته باشید
تشریفات عروسی


مجله اینترنتی تک موج
عکس بازیگران


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری

ارسال نظر


منبع: آلامتو

۴ راه برای آرام کردن دشمنان عاطفی در ذهن

چگونه بر ترسهای خودمان غلبه کنیم؟


دشمنان عاطفی theenemiesinsideus

من یک کابوس تکراری دارم که از روزهای دانشگاه همراه من است. بسیاری از مردم می گویند آنها نیز یک رویا مشابه دارند: روز آخر امتحان ها است و من امتحاناتم را خراب می کنم و به اندازه کافی آماده امتحان نیستم.

هر بار که از خواب بیدار می شوم می ترسم و فکر می کنم دوباره باید شروع کنم. البته این اتفاق نمی افتاد این فقط یک خواب بود. اما وقتی که این کابوس ها را می دیدم درس مهمی در مورد خودم یاد گرفتم: من بیشتر به ترس از شکست تمایل دارم تا میل به موفقیت. اگر کاری انجام می دهم، نمی خواهم ببازم. این رفتار مرا پیش می برد.

مهم نیست چه چیزی به شما انگیزه می دهد. همیشه دشمنان عاطفی در گوشه ای از ذهن شما وجود دارند که انتظار دارند شما را سرکوب کنند. این سه دشمن بزرگ، ترس، عدم اطمینان و شک و تردید هستند. این دست اندرکاران در داخل ذهن شما زندگی می کنند و حتی مانع از تلاش شما برای رسیدن به رویاهای خود می شوند. اما من چند راهنمایی برای کمک به شما در مبارزه با آن ها دارم.

۱٫ همه چیز را در چشم انداز قرار دهید و از دور نگاه کنید.

شما هرگز بر ترس های خود غلبه نخواهید کرد. اگر به آنها اجازه دهید، دشمنان عاطفی موفقیت شما را از بین خواهند برد و شما را فلج می کنند و مانع از حرکتتان به سمت جلو می شوند.

حقیقت این است که ما خود را کمی بیش از حد جدی می گیریم. آخرین باری که ساعت ها بی خوابی کشیدید و نگران آخرین مهلت بودید کی بود؟ بدترین سناریو را تصور کنید زیرا هیچ چیز از آنچه ما تصور می کنیم بدتر نمی شود.

۲٫ منطقی را از غیر منطقی جدا کنید.

اکثر ترس های ما غیر منطقی هستند درست مثل کابوس کالج من. همیشه زمان هایی است که شما توانایی های خود، قدرت، شجاعت و موفقیت در زندگی خود را مورد سوال قرار می دهید. این افکار مزاحم را در مقابل مغز خود بکشید و ارزیابی کنید که آیا آنها در واقعیت ریشه دارند یا خیر. در اغلب موارد، آنها باعث ناامنی می شوند.

هنگامی که تلاش می کنید با دشمنان عاطفی خود مقابله کنید، لیستی از بزرگترین دستاوردهای خود را بنویسید و آن را به عنوان یک یادآوری جایی بزنید. تأییدیه شخصی بهترین راه برای تقویت چیزهای مثبت در مورد خودتان است.

۳٫ عاقلانه انتخاب کنید.

من یک ترس شدید و ماندگار از ارتفاع دارم. آیا باید به کوه اورست صعود کنم تا بر این ترس غلبه کنم؟ نه، زیرا غلبه بر این ترس به اهداف من خدمت نمیکند یا من را به سوی زندگی بهتر هدایت نمیکند. اما من به ترس سخنرانی عمومی غلبه کرده ام. در مورد دشمنان احساسی که انتخاب می کنید با آنها روبرو شوید، هوشمندانه باشد.

۴٫ مغزتان را با افکار مثبت پر کنید.

هر روز ما منابع ارزشمندی را از دست می دهیم: توجه خودمان. افکار منفی را از ذهن خارج کنید و به افکار و پیام های مثبت توجه کنید.

هنگامی که احساس می کنید دشمنان عاطفی را از بین برده اید، به یاد داشته باشید که زندگی همان چیزی است که شما می سازید، و مانند امتحانات، زندگی نیز خوب خواهد بود.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : روانشناسی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


یک عروسی باشکوه داشته باشید
تشریفات عروسی


مجله اینترنتی تک موج
عکس بازیگران

ارسال نظر


منبع: آلامتو

بازاریابی محتوا چیست و چه مزیت هایی دارد؟

shutterstock

بازاریابی محتوا یکی از بهترین استراتژی‌ها برای موفقیت در عرصه اینترنت است زیرا کاربران عاشق محتوای باکیفیت و دسته اول هستند و مسلماً اگر شما بر روی محتوا تمرکز کنید میتوانید کاربران زیادی را به سمت خودتان جذب کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از پارسیش؛ حتما درباره مزایای بازاریابی محتوا شنیده اید، ولی واقعا شما چه مقدار در آن سرمایه گذاری کردید؟ اگر پاسختان به این سوال «خیلی کم» یا «صفر» است باید بدانید مقدار قابل توجه ای از رقیبان خود عقب ماندید. بازاریابی محتوا یک مُد زودگذر نیست، اگر به درستی اجرا شود، دارای قدرت بسیار زیادی است.

حال اگر از سرمایه گذاری بر بازاریابی محتوا ترس و بیم دارید، شما تنها نیستید. بسیاری از صاحبان شرکت ها به اشتباه فکر می کنند که بازاریابی محتوا برای شرکتشان کارآمد نیست و تنها هدر کردن وقت و سرمایه آنها است. شاید با خود فکر کنید شما روزی در یک بازاریابی محتوا سرمایه گذاری کردید، و اولویت های دیگر را کنار گذاشتید، اما شما باید بیشتر از آنچه فکر میکنید برایش وقت بگذارید و مدت بسیار زیادی صبر کنید؛ راه صد ساله رو نمی توان در یک روز رفت.

۱. وسعت بازگشت

بازاریابی محتوا تا حد بسیار زیادی امنیت دارد و بازگشت سرمایه آن بسیار بالا است، البته تا حدودی، بخاطر اینکه در مکان های مختلف تاثیرات مختلفی دارد، اینجا باید وسعت بازگشت را در نظر گرفت. اگر شما محتوا خودتان را در جاهای مختلف پخش و عمومی کنید، شما شاهد بازخورد های برند خود می شوید، شاهد شهرت تجاری خود، ترافیک ورودی، تعامل مشتری، حفظ مشتری و البته، کسب مشتری های جدید خود که همه اینها از اثرات بازاریابی محتوا است.

همه این مناطق پتانسیل ساخت پول را دارند و هزینه ای که شما باید پرداخت کنید، وقت گذاشتن روی استراتژی خودتان است. این یک راه برای بزرگ کردن بهره وری از بازاریابی است.

۲. مزایایی نسبت به دیگر استراتژی ها

بازاریابی محتوا در خلاء اتفاق نمی‌افتد. که شاید شما در آن شرکت کرده باشید، برای مثال یک استراتژی مقاوم محتوا به شما کمک میکند که جستجو های موثر بیشتری را به سمت وبسایت خود برانید. بیشتر شدن بار شرکت شما احتمال نشان دادن شما را در نتایج جستجو ها بیشتر میکند و این یک کلید است.

یک استراتژی همچنین میتواند سوخت کمپین بازاریابی شما را با به روزرسانی های با ارزش برای دنبال کنندگان و دوستدارانتان و همچنین عضو های خربنامه هایتان پیوند دهد. این یعنی شما میتوانید فروش بیشتری را داشته باشید. حتی شما میتوانید بهترین محتوایتان را در لندینگ پیج وبساتتان به نمایش بگذارید و این برای بالا بردن بهره وری از کمپین پرداخت تبلیغات خود است.

۳. تنوع رسانه

امروز ده ها گزینه محتوایی برای یک کمپین بازاریابی محتوا برای توزیع در رسانه ها و کانال ها وجود دارد، اگر شما مایل به نوشتن نیستید، میتوانید محتوای خود را با محتوا بصری مثل اینفوگرافیک ها، فیلم ها و آموزش های تصویری مکمل پر کنید. اگر نمیتوانید این کار را هم بکنید، شما میتوانید مصاحبه ویدئویی انجام بدهید و یا از پادکست ها برای بهتر کردن برند خود استفاده کنید.

در واقع هیچ محدودتی برای آنچه که شما میتوانید و نمیتوانید در یک کمپین محتوای بازاریابی انجام دهید وجود دارد. آنچه که مهم است تهیه کردن چیز های با ارزش برای دنبال کنندگان و طرفداران شما است که مصرف میشود

۴. فرصت های رقابتی

بازاریابی محتوا یک دنیای رقابتی است، و هر روز این رقابت بیشتر و بیشتر میشود. در حال حاضر، نزدیک ترین رقبای شما شاید آماده برای مهندسی یک استراتژی جدید باشند. سرمایه گذاری بر این موضوع، رویداد ها و فرصت های از دست رفته به صورتی شما را درگیر میکند و عقب میاندازد، به فکر این نباشید که دیگران چه میکنند سعی کنید خودتان، استراتژی خودتان را طوری تهیه کنید که هیچ وقت عقب نیافتید.

اگر هنوز شروع به سرمایه گذاری در بازاریابی محتوا کردید، این فرصت هنوز باز است. و اگر سرمایه گذاری کنید شما بر روی رقیبانتان یک پا کوبیده اید، هر چقدر بیشتر روی بازاریابی محتوا سرمایه گذاری کنید بهتر است.

۵. بازده ترکیب

صحبت از گرفتن نتیجه در اوایل کار است. این بسیار مهم است که درک کنید بازاریابی محتوا یک استراتژی است. که بازده ترکیب ارائه میدهد. این بازده میتواند به سود و یاد به ضرر شما باشد. هر چقدر صبر و مقاومت یشتری روی بازاریابی محتوا داشته باشید بازده بهتری خواهید داشت. بر این اساس سرعت مشهور شدن شما در طولانی مدت کلید میخورد. این روند به طوری ادامه پیدا میکند که شما خود آن را متوجه می‌شوید، که کم کم فروش بیشتر، نظرات و انتقادات بیشتر و … را نشان میدهد.

۶. حداقل از دست دادن

بازاریابی محتوای یک تقاضا برای سرمایه گذاری روی وقت و پول شما است. اما شما بر خلاف روش های دیگر میتوانید مشخص کنید چگونه و به چه مقدار سرمایه گذاری کنید. قطعا زمان، پول و تلاش بیشتر میتواند این نتیجه را تغییر دهد اما اگر این نتیجه ضرر داشت میتواند با مقدار تعیین شده شما به حداقل برسد. این یعنی با هوشی شما و در بازاریابی محتوا دست شما باز است.

استراتژی بازاریابی یک استراتژی قوی، کلی و خاص است، امروزه با توجه به موقعیت های مختلف از آن استفاده میشود و بهره وری بیشتری نسبت به دیگر روش های بازاریابی دارد، این یعنی پیشرفت سریع تر با یک استراتژی جدید و به صرفه که بسیار بهتر از استراتژی دیگر است.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

شیوه کار و راه های بازاریابی موفق

10 Things Successful Marketers Do Every Day

برای دستیابی به بهترین نتایج بازاریابی باید سعی کنید همیشه اطلاعات بازاریابی خودتان را بروز نگه دارید و دائماً در حال ارتقاء مهارت های خود باشید.

به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ بازاریاب‌ها عادات خوبی دارند؛‌ در این مقاله ۱۰ کار که بازاریاب‌ های موفق هر روز انجام می‌دهند را با هم می‌خوانیم تا بدانید چطور می توان یک بازاریاب موفق بود. برای این‌که یک بازاریاب موفق باشید، مجبور نیستید یک مدرک پیشرفته در کسب و کار یا بازاریابی داشته باشید، نیازی هم ندارید که برای یک سازمان معتبر یا تحت نظر یک فرد ماهر در زمینه صنعت کار کنید. بازاریابی موفق چیزی نیست جز به کارگیری عادت‌ها و روش‌های درست، تعهد به اولویت‌بندی انجام شده، و از جان مایه‌گذاشتن برای این‌که تلاش‌ها به بار بنشینند.

بازاریاب های موفق هر روز و گاهی اوقات چندین بار در روز درگیر عادات و شیوه‌های زیر می‌شوند؛ این عادات را در خودتان ایجاد کنید و ببینید که چگونه تلاش‌ها و استراتژی‌های‌تان کم‌کم دگرگون می‌شوند:

۱. برنامه‌ریزی کنید

شما به عنوان یک بازاریاب، به احتمال زیاد همیشه به کارها، وظایف، و پروژه‌های زیادی رسیدگی می‌کنید. ممکن است برای یکی از کارهای‌تان در مرحله‌ی برنامه‌ریزی، برای یکی در مرحله‌ی اجرا، و برای دیگری در مرحله‌ی جمع‌بندی و اتمام باشید. چگونه می‌توانید تمام این اولویت‌ها را به طور روزانه و بدون این‌که چیزی را فراموش کنید، پیگیری ‌کنید؟ شما به یک برنامه نیاز دارید. هر روز، صبح زود، باید مجموعه اولویت‌های‌تان را تعیین کنید و به دقت مشخص کنید چه کارهایی را و با چه اولویتی باید انجام بدهید.

۲. مراقب رقیبان‌تان باشید

زمانی که رقیب‌تان برای تولید یک محصول جدید یا آزمودن روش جدیدی برای بازاریابی برنامه‌ریزی می‌کند، قطعا برنامه را فاش نخواهد کرد. بازاریاب‌های ماهر و باتجربه به صورت روزانه (یا تقریبا روزانه) کیفیت کار رقیب‌شان را بررسی می‌کنند – آن‌چه رقیب‌تان منتشر می‌کند را زیر نظر داشته باشید، متوجه تغییرات احتمالی باشید، و هر گونه فرصت رقابتی را که می‌توانید از آن برای کسب و کار خودتان بهره ببرید، یادداشت‌ کنید.

۳. اخبار را بخوانید

صنعت بازاریابی با توجه به نرخ حیرت‌انگیز پیشرفت فناوری و ارتباطات، مشتریانی که مشتاق رسیدن به نتیجه‌ی مورد نظر هستند، و تمایلی که بسیاری از حرفه‌ای‌ها برای به اشتراک گذاشتن بلادرنگ اطلاعات با یکدیگر دارند (مثل کاری که من الان انجام می‌دهم)، سرعت بسیار زیادی دارد. برای بازاریاب‌های خوب بسیار مهم است که هر خبری که از دست‌شان دررفته است را بخوانند – و دوباره و آن را در جایی به کار ببندند ‌که برای پیشرفت کمپین‌های موجود یا آتی لازم باشد.

۴. اعداد و ارقام را چک کنید

من نمی‌دانم کدام ارقام درحال‌حاضر برای شما مهم هستند، اما می‌دانم که به هر حال شما هم ارقام مهمی برای خودتان دارید. بسته به ماهیت کمپین‌تان، این ارقام ممکن است تعداد فالوورهای رسانه‌های اجتماعی، تعداد دفعات به اشتراک‌گذاری مقاله‌تان، تعداد دفعات مشاهد‌ه‌ی آگهی، تعداد بازدیدکنندگانی که به مشتری تبدیل می‌شوند، یا تعداد بازدیدکنندگان وب‌گاه باشد – و این‌ها فقط چند نمونه‌ی انگشت‌شمار هستند. این احمقانه است که خودتان را درگیر تغییرات هر روزه‌ی این اعداد و ارقام کنید (به‌ویژه برای جریان‌های بلند-مدتی مانند سئو و بازاریابی محتوا)، ولی اصلا ضرری ندارد که گاهی به آنها سری بزنید و ببینید که آیا چیز خلاف قاعده‌ای رخ داده‌است یا نه.

۵. تیم را دور هم جمع کنید

به احتمال زیاد شما در خلا کار نمی‌کنید، مگر این‌که یک کارآفرین تازه باشید که اخیرا کارتان را شروع کرده‌اید. احتمالا باید تیمی از کارمندان موجود را رهبری کنید، با شبکه‌ای از کارکنان کارمزدی کار کنید، یا قبل از اتخاذ هرگونه تصمیم مهمی در ارتباط با بازاریابی، با شرکای‌تان مشورت کنید. موضوع هر چه باشد، چند دقیقه وقت بگذارید و تیم را گرد هم بیاورید، ببینید برنامه‌ی کار چیست و مشخص کنید که آیا آیتم‌های فوری نیازمند توجه گروهی هستند یا خیر. ارتباط کلید رسیدن به موفقیت است.

۶. گوش بدهید

گوش دادن یک مهارت ضروری برای هر بازاریابی است، بنابراین همیشه گوش بدهید. شما باید به آن‌چه تیم، ‌کارفرماها، و مشتریان‌تان برای گفتن دارند، اما مهمتر از همه، شما باید به مخاطبان‌تان گوش بدهید. از برنامه‌های شنیداری اجتماعی یا مهارت‌های تحقیقاتی خودتان استفاده کنید تا به گفت‌وگوهای اصلی گروه‌های مختلف افراد جامعه متصل شوید و ببینید مردم درباره‌ی چه موضوعاتی صحبت می‌کنند. شما هرگز نمی‌دانید یک فرصت عالی برای ارتقا چه زمانی پدیدار خواهد شد.

۷. محتوای جدید خلق کنید

خواه یک استراتژی بازاریابی محتوا را دنبال کنید و خواه نه، محتوا همچنان یک بخش مرکزی تمام برنامه‌های بازاریابی است. بازاریاب‌های خوب اهمیت زیادی برای خلق محتوای روزانه قائل هستند—این محتوا می‌تواند مقاله، عبارت تبلیغاتی، یا فقط ایده‌ای مناسب برای یک آگهی باشد. هر چه توانایی‌تان را برای تولید محتوا بیش‌تر بهبود بدهید، بیش‌تر آن مهارت را برای زمانی که نیاز دارید، پرورش خواهیدداد.

۸. بارش ذهنی را فراموش نکنید

آیا یکی از پروژه‌های اصلی‌تان همین روزها به نتیجه می‌رسد؟ آیا هیچ پروژه‌ای در دست اقدام ندارید؟ به هر حال، بارش ذهنی بسیار مثمر ثمر است. یکی از مهم‌ترین قسمت‌های کار بازاریاب‌ها این است که همیشه به دنبال چیزهای جدید هستند- پروژه‌های جدید، استراتژی‌های جدید برای پروژه‌های موجود و رویکردهای جدید برای استراتژی‌های موجود. برای بارش ذهنی ایده‌ها و احتمالات جدید، چه با تیم‌تان و چه به‌ تنهایی، وقت بگذارید و زمان صرف کنید.

۹. تجربه کنید

بارش ذهنی معمولا به ایده‌های محیرالعقول و یک بغل ایده‌های نجات‌بخش منجر می‌شود. گام بعدی این است که آنها را برای استفاده آماده کنیم. حتی اگر یک ایده ریسکی و عجیب به نظر می‌رسد، یادتان باشد اغلب ایده‌های جدید در ابتدا عجیب و غریب به نظر می‌رسند. بکوشید هر روز به طور مستقیم در یکی از برنامه‌های‌تان یا به عنوان بخشی از فرآیندهای درونی‌تان چیز جدیدی کشف کنید، . طبیعتا برخی از این ریسک‌ها به موفقیت ختم می‌شوند.

۱۰. ارزیابی کنید

در پایان روز، هر چیزی را که می‌توانید ارزیابی کنید، و برای خودتان مشخص کنید که فردا چه‌طور می‌توانید کارها را بهتر انجام دهید. آیا اولویت‌بندی‌تان نتیجه‌بخش بوده‌است؟ آیا شکاف‌های ارتباطی که باید اصلاح شوند داشته‌اید؟ آیا در روند بهره‌وری‌تان با شکست یا مشکلی که بتوان از آن جلوگیری کرد، ‌مواجه شده‌اید؟

شما مجبور نیستید برای موفقیت در کار بازاریابی به یک مجموعه‌ از روش‌ها متعهد باشید؛ استراتژی‌ها، رویکردها، و دیدگاه‌های زیادی وجود دارند که همگی می‌توانند نتایج قابل توجهی به بار بیاورند. مهم این است که آن استراتژی‌ها را از طریق پژوهش، آگاهی، انعطاف‌پذیری، و تلاش مداوم برای پیشرفت، به درستی به کار ببرید. این‌ها را در خودتان تقویت کنید و به این ترتیب هیچ مشکلی در رسیدن به اهداف بازاریابی‌تان نخواهید داشت.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

چگونه مطالعه کنیم تا فراموش نکنیم؟

۱۱ ترفند کاربردی مطالعه که می توانید در فصل امتحانات بیشترین بهره را از آنها بگیرید


exam

اگر ساعت‌های زیادی را صرف درس خواندن میکنید اما نتیجه مناسبی نمیگیرید مشکل شما شیوه مطالعه کردنتان است، در این مقاله با ما همراه شوید تا یاد بگیرید که چگونه با کمترین تلاش بهترین نتیجه را کسب کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از روزیاتو؛ سال هاست که با فرا رسیدن خرداد ماه، بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان درصدد جدی گرفتن بیشتر دروس خود بر می آیند. اگرچه آشنایی و بهره گرفتن از راهکارهای به خاطر سپردن بهتر مطالب موثر هستند اما بهتر است این حقیقت را نیز به خاطر داشته باشیم، ورود حجم فراوانی از مطالب که باید در فاصله زمانی ۴ ماه و نیم با گذر از حافظه کوتاه مدت، در حافظه طولانی مدت جای می گرفتند، آن هم در طول مدت کوتاه، نظام مغز را با اختلال مواجه می کند.

از این موضوع نیز آگاهی دارید که عواملی چون ضریب هوشی، شرایط محیطی، وضعیت خانوادگی و اقتصادی، نوع تغذیه و شرایط اقلیمی نیز تاثیرات فراوانی در روند یادگیری دارند. با تمام اینها اگر از بهره هوشی متوسطی نیز برخوردار باشید، استفاده از راهکارهای ارائه شده در این نوشته به منظور افزایش یادگیری، برای تان کارآمد خواهند بود. البته این احتمال وجود دارد که تکنیک های برشمرده، برای تمام افراد کارآیی یکسانی نداشته باشند اما شاید برخی از این راهکارها در کنار روش های شخصی که خود آنها را به کار می گیرید، تغییر چشمگیری در روند یادگیری تان به وجود آورد. این تکنیک ها را با هم مرور خواهیم کرد:

۱. از خودکارها یا هایلایترهای رنگی استفاده کنید

استفاده از خودکارها یا هایلایترهای رنگی در هنگام مطالعه می تواند در به خاطر سپردن بهتر مطالب به شما کمک کنند.

۲. مطالبی که مطالعه می کنید در تلگرام با دوستان تان به بحث و تبادل بگذارید

در تلگرام با دوستان خود برخی از سئوال های درسی را به چالش بکشید. اگر قادر به پاسخگویی به آنها نبودید، به دنبال پاسخ صحیح بگردید. در چنین گفتگوهای آنلاینی از صحبت در مورد حواشی پرهیز کنید.

۳. موسیقی میتواند باعث افزایش تمرکز شود

خصوصا اگر از اختلالاتی چون بیش فعالی رنج می برید، استفاده همزمان از موسیقی های مناسب، به افزایش تمرکزتان منجر خواهد شد.

۴. در فواصل درس خواندن، مکان حضور خود را تغییر دهید

اگرچه کتابخانه ها بهترین مکان برای مطالعه به شمار می آیند اما گاهی لازم است به مکان های دیگری چون کافی شاپ رفته و روند مطالعه خود را پیگیری کنید.

۵. صدای خود را در هنگام مطالعه مطالب ضبط کنید که در آینده بتوانید دوباره آنها را بشنوید

برخی از دانشجویان بر این باورند، زمانی که صدای ضبط شده خود را می شنوند، مطالب را بهتر به خاطر می سپارند.

۶. گاهی نیز استراحت کنید

مطالعات و پژوهش های فراوان انجام پذیرفته نشان داده، ساعات طولانی درس خواندن، بدون اندکی استراحت کردن، نتیجه معکوسی را به همراه خواهد داشت.

۷. زمانی که استرس دارید، دست از مطالعه بردارید

گاهی استرس حاصل از نتیجه آزمون سبب می شود، تمرکز خود را از دست بدهید و نتوانید به خوبی مطالعه کنید. بنابراین بهتر است در چنین زمان هایی دست از مطالعه کردن برداشته و به خود بگویید، این تنها یک آزمون است و جریان را برای خود ساده تر بگیرید.

۸. از راهکارهای بصری کمک بگیرید

برای به خاطر سپردن فهرستی از مطالب، از تصاویر کوچک در کنار مطالب استفاده کنید. با انجام این کار، در زمان حضور در آزمون و در مواقعی که ذهن تان کاملا خالی می شود، تصاویر برای به خاطر سپردن مطالب به کمک شما خواهند آمد.

مقاله مرتبط: چگونه درس بخوانیم؟

۹. تغذیه مناسب در این دوران را جدی بگیرید

برخی از دانش آموزان و دانشجویان بر آن باورند که با غذا خوردن بیش از اندازه احساس خواب آلودگی می کنند. اما زمانی که به جای خوردن غذاهای پرحجم، میوه ها را جایگزین می کنند، احساس بهتری دارند.

۱۰. یادداشت برداری کنید

خصوصا در مورد آزمون های کتبی با یادداشت برداری، در هنگام پاسخ دادن به سوالات، پاسخ را بهتر به خاطر خواهید آورد.

۱۱. فراموش نکنید که نمره ای که از آزمون دریافت می کنید، نشانگر تمامی عملکرد شما نخواهد بود

چندان هم نگران نمره دریافتی خود نباشید. اگر نمره شما پایین هم باشد، دنیا به پایان خود نخواهد رسید. بنابراین با دیدن نمره خود شوک نشوید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی


برچسب ها : روزیاتو, چگونه


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


یک عروسی باشکوه داشته باشید
تشریفات عروسی

ارسال نظر


منبع: آلامتو

فروش از طریق سایت شخصی یا شبکه های اجتماعی؟

social media selling

اگر در حال برنامه ریزی برای شروع بازاریابی اینترنتی خود هستید ابتدا تاثیر گذارترین روشهای بازاریابی آنلاین را شناسایی کنید تا بتوانید ورودی موفق در این زمینه داشته باشید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ آیا کسب‌وکاری مبتنی بر تجارت الکترونیک در اندازه‌های کوچک یا متوسط دارید؟ یا شاید مسئول مدیریت امور و چرخاندن چنین وب‌سایتی در اختیار شماست؟ اگر پاسخ مثبت است، حتماً برای ترفیع و ترویج محصولات و خدمات خودتان ترکیبی از چندین استراتژی و تکنیک مختلف رادارید. اگر این‌چنین نیست، پس فراموش نکنید که در حال از دست دادن فرصت‌های بی‌شماری برای افزایش درآمد و دیده شدن سایت خودتان هستید.

کانال‌ها و روش‌های فروش از طریق شبکه‌های اجتماعی یا توزیع در سطح سایت‌های فروش کالا به‌هیچ‌وجه به‌عنوان رقیبی برای یکدیگر در نظر گرفته نمی‌شوند، بلکه در حقیقت، مکمل یکدیگر هستند و هر دو باید در یک مدل کسب‌وکار در جای خودش مورداستفاده قرار بگیرد. البته اینکه استفاده از کدام‌یک از آن‌ها را زودتر شروع کنید هم اهمیت چندانی ندارد، فقط باید یکی را انتخاب کرده و پیش از دیگری شروع کنید و مرحله‌به‌مرحله آن را توسعه دهید.

در این مطلب قصد داریم به‌طور اجمالی به این موضوع بپردازیم که فروش از طریق شبکه‌های اجتماعی و یا توزیع از طریق سایت‌های فروش کالا هر یک چطور می‌توانند به توسعه کسب‌وکار شما کمک کنند.

فروش از طریق شبکه‌های اجتماعی

فروش از طریق شبکه‌های اجتماعی یا به‌اختصار فروش اجتماعی عبارت است ایجاد ارتباطات حقیقی و بلندمدت از طریق شبکه‌سازی اجتماعی که می‌تواند با سرمایه‌گذاران بالقوه، کارکنان، همکاران و همچنین دیگر کسب‌وکارها شکل بگیرد. درحالی‌که ممکن است چنین ارتباطی به‌طور طبیعی بین شما و طرفداران شما شکل بگیرد، در زمان آمادگی داشتن برای توسعه آن باید به فکر تغییر و ایجاد بازبینی در آن باشید. شبکه‌های اجتماعی مختلف فیس‌بوک کاملاً علاقه‌مند به کمک کردن به شما برای توسعه این روابط هستند و البته برای این کار هم ایجاد و توسعه‌یافته‌اند، البته به ازای هزینه‌ای که باید آن را بپردازید. البته با توجه به اینکه امروزه بیش از ۷۵% مردم به این شبکه‌ها دسترسی داشته و از آن‌ها استفاده می‌کنند، هزینه‌ای که این شبکه‌ها در ازاء خدمات خود از شما طلب می‌کنند، بسیار ناچیز است و همین موضوع است که موجب قدرتمند شدن این شبکه‌ها و البته تبدیل‌شدن آن‌ها به ابزاری استراتژیک برای کسب‌وکارها می‌شود.

مقاله مرتبط: فروش در شبکه های اجتماعی

تم کلی‌فروش اجتماعی ایجاد و گسترش یک کمپین از طریق بازاریابی دهان به دهان در رابطه با یک محصول یا خط محصول خاص است. زمانی که نوبت به خرید یک محصول می‌رسد، مصرف‌کنندگان اغلب توجه خاصی به نظر دوستان و همکاران خوددارند. توجه داشته باشید که تبلیغات ممکن است به‌هرحال پس از مدتی اثربخشی خود را از دست بدهند، اما پیشنهاد شدن یک محصول یا خدمت به‌صورت شخصی یا تائید آن توسط دیگر دوستان و همکاران چیزی که به‌ندرت نادیده گرفته می‌شود.

به این اطلاعات آماری در این رابطه توجه داشته باشید:

– ۸۱% از افراد پاسخ‌دهنده به سؤالی در این رابطه اعلام کرده‌اند که پست‌های دوستان و همکاران در شبکه‌های اجتماعی به‌طور مستقیم بر تصمیم خرید آن‌ها تأثیرگذار بوده است.

– احتمال خرید محصول توسط مصرف‌کنندگان در صورت پیشنهاد شدن آن توسط دیگران تا ۷۱% بیشتر می‌شود.

– ۷۴% از مصرف‌کنندگان برای دریافت راهنمایی در رابطه با تصمیم خرید از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند.

– مصرف‌کنندگان امروزی با حجم انبوهی از اطلاعات، حجمی به‌مراتب بیشتر از ظرفیت مصرف نوع بشر روبرو هستند. درنتیجه، ایمیل‌ها، تبلیغات آنلاین و پیام‌های ترویجی بسیار زیاد در دریای بی‌انتها این پیام‌ها گم می‌شوند. اینجاست که شبکه‌های اجتماعی اثربخشی خود را ثابت می‌کنند. امروزه مصرف‌کنندگان بیش از هر زمان دیگر سعی در اجتناب از توجه به انواع کانال‌ها و مجاری ترویجی و تبلیغی دارند و بیشتر به شبکه‌های اجتماعی و گروه‌های فعال در آن‌ها توجه می‌کنند. آن‌ها بیشتر در پی کسب توصیه‌های کاربردی و پیشنهاد شدن محصولات از طریق شبکه‌هایی همچون فیس بوک، توییتر و پینترست و لینکداین هستند.

از طرف دیگر فروش اجتماعی چالش بزرگی را هم در برابر بازاریابان فعال در عرصه تجارت الکترونیک قرار می‌دهند.

حقیقت این است که زیرساخت‌های شبکه‌های اجتماعی محل یا آغازی برای یک معامله مستقیم نیستند. کاربران شبکه‌های اجتماعی عموماً به‌منظور تعامل با دوستان خود در این فضای اجتماعی مجازی قرار می‌گیرند و حس و حال خرید کردن ندارند. بااین‌وجود، کاری که شبکه‌های اجتماعی به بهترین نحو ممکن انجام می‌دهند کمک کردن به شما در دسترسی پیدا کردن مصرف‌کنندگان بالقوه، آگاه ساختن آن‌ها در رابطه حضور شرکت شما و اطلاع از محصولات و خدمات شماست. هدف این است که آن‌ها شمارا دوست باشند و اطلاعات محصولات و تخفیف‌های شمارا با دوستان خود به اشتراک بگذارند. موفقیت فروش از طریق شبکه‌های اجتماعی درواقع وابسته به موارد زیر است:

  1. شناخت مشتریان و مراجعین بالقوه
  2. یافتن یک وجه مشترک جهت آغاز گفتگو دوجانبه و توسعه ارتباطات
  3. گسترش روابط

سایت‌های فروش کالا

از چه ابزارهایی برای ایجاد و قدرت بخشیدن به فروشگاه آنلاین خودتان استفاده می‌کنید؟ امروزه اغلب مدل‌های کسب‌وکارهای الکترونیک به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی‌شده‌اند که هر شخص علاقه‌مند به استفاده از این مدل‌ها را قادر به معرفی و عرضه محصولات خودش از طریق آن‌ها به مشتریان و مخاطبان بشمار می‌کند. به عبارتی در این مدل‌ها شما قادر به استفاده کردن از یک شخص یا گروه سوم، یک بازار آنلاین، بزرگ می‌شوید تا از طریق آن به ترویج و فروش محصولات خود بپردازید. شاید به‌طور خیلی ساده‌تر بتوان گفت که در این روش قادر به عرضه و معرفی محصول و خدمات خود بر روی سایت‌هایی از قبیل گوگل، ای‌بی ebay، bizrate.com، jet.com و یا نمونه‌های داخلی آن‌ها مثل شیپور و دیوار و . . . می‌شوید. اگر کسب‌وکار شما به‌طور کل مبتنی بر محصول باشد، استفاده از این مدل کسب‌وکار با کمترین هزینه و زحمت برای شما ممکن می‌شود، و مهم‌تر اینکه کسب‌وکار شما در هر مرحله‌ای که قرار داشته باشد، به‌راحتی می‌توانید به استفاده از این مدل کسب‌وکار روی بیاورید.

نکته مهم در استفاده از این روش فروش این است که به دلیل از پیش وجود داشتن و شناخته‌شده بودن زیرساخت‌های این‌چنینی فرصت بسیار مناسبی برای بالا بردن نرخ دیده شدن کسب‌وکار شما و همچنین برند شما وجود دارد. اما چالشی که در استفاده از این مدل وجود دارد، نرخ بسیار بالای رقابت در آن است. به این معنا که محصول شما در کنار ده‌ها محصول مشابه دیگر از برندها و کسب‌وکارهای بزرگ و کوچک دیگر قرارگرفته و همراه با آن‌ها به مشتری معرفی می‌شود که البته برندها بزرگ‌تر و شناخته‌شده‌تر مطمئناً از موقعیت و جایگاه بهتری برای موفقیت برخوردار هستند. اما کسب‌وکارهای کوچک و متوسط که هنوز باید برای شناخته شدن برند خودشان تلاش کنند، شرایط سختی ازلحاظ قیمت‌گذاری محصول، جذب مشتری جدید و ارزش ویژه برند در برابر رقبا دارند. خصوصاً این مسئله وقتی بیشتر خودش را نشان می‌دهد که شما قادر به ارسال و معرفی محصول خودتان در این سایت‌ها بدون هیچ هزینه‌ای هستید و عمدتاً تنها در صورت فروش محصول است که باید درصدی از درآمد کسب‌شده را به سایت مربوطه بپردازید.

اما سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که دراین‌بین کسب‌وکارهای کوچک و متوسط چطور می‌توانند در برابر کسب‌وکارها و برندهای مطرح به موفقیت دست پیدا کنند؟ پاسخ به آن ساده اما اجرا آن‌قدری سخت و دشوار است و آن‌هم استفاده از استراتژی‌های منحصربه‌فرد بازاریابی در معرفی و ترویج محصول و برند و همچنین تولید و عرضه محصولی است که ارزشی واقعی را برای مصرف‌کنندگان ایجاد می‌کند.

نتیجه‌گیری

برای بازاریابی محصول و ایجاد آگاهی نسبت به محصول و برند، استفاده از هر دو گزینه فروش از طریق شبکه‌های اجتماعی و همچنین سایت‌های فروش کالا دارای وزن و ارزش خودشان هستند. آن‌ها باید به‌منظور حداکثر میزان اثربخشی هم‌زمان و در کنار هم مورداستفاده قرار بگیرند، چراکه مکمل یکدیگر هستند به شما کمک می‌کنند تا یک استراتژی سالم و اثربخش را برای فروشگاه آنلاین خود داشته باشید. پس باید هرروز زمانی هرچند اندک را برای کار کردن بر روی این دو تکنیک ارزشمند کنار بگذارید تا در کمترین زمان نتایج حاصل از آن‌ها را در میزان فروش خود شاهد باشید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

راههای امیدوار بودن در زندگی شرایط سخت زندگی

چگونه در لحظات سخت امید خود را حفظ کنید؟


how-not-to-lose-hope-in-difficult-times

برای خوشبختی و کسب موفقیت در زندگی باید یاد بگیرید که چگونه امیدوار باشید حتی در سخت ترین شرایط زندگی!

چه بخواهید چه نه، لحظات سخت نیز بخشی از زندگی شما هستند. موقعیت‌هایی مانند از دست دادن کار، ورشکستگی، بیماری و …؛ اما امید داشتن در این لحظات بسیار مهم است. تنها با امید است که می‌توانید از سختی این لحظات کم کرده و موقعیت خود را بهبود بخشید؛ در غیر اینصورت، تنها بیشتر عقب می‌افتید و در یک چرخه منفی در وضع بدتری قرار می‌گیرید.

به گزارش آلامتو به نقل از سالم زی؛ باید همواره برای لحظات ناخوشایند آماده باشید. برای اینکه امید خود را در چنین شرایطی از دست ندهید، موارد زیر می‌تواند به شما کمک کند:

۱. ایمان داشته باشید

پایه و اساس از دست ندادن امید، داشتن ایمان است. شما باید به کاری که می‌کنید ایمان داشته باشید. برای مثال، من به خدا و قدرتی که روی کنترل زندگی‌ام دارد معتقدم. مهم نیست که شرایط چقدر بد به نظر برسد، من فقط سعی کرده‌ام یاد بگیرم که به او اطمینان داشته باشم. حتی اگر نتوانم کارکرد امور مختلف را درک کنم زمان و شرایط همیشه بدون اینکه حتی متوجه شوم، تغییر می‌کنند. شما هم می‌توانید به خودتان، کاری که انجام می‌دهید و هر چیزی که فکر می‌کنید می‌توانید به آن اعتقاد واقعی داشته باشید تکیه کنید. بدین ترتیب همیشه امیدوار خواهید بود.

ممکن است شما هم تجربیات بدی را پشت سر گذاشته باشید که در حال حاضر تمام شده‌اند. اما نکته مهم آنجاست که بدانید آن تجربه بد، شما را نیرومندتر و ایمان‌تان را قوی‌تر کرده است و می‌تواند شما را در لحظات بدتر هم محافظت کند.

۲. همیشه ‘چرا’ها را به خاطر داشته باشید

به گفته ویکتور فرانکل آنها که همیشه یک ‘چرا’ برای زندگی خودشان دارند، ‘چگونه’ها را برای خود حل می‌کنند.

دو نقطه‌نظر در اینجا اهمیت دارد:

  • همیشه دلیلی برای آنچه انجام می‌دهید داشته باشید. برای سادگی درک این نکته، اگر نتوانستید یک ‘چرا’ برای انجام کاری پیدا کنید، انجامش ندهید.
  • همیشه به یاد داشته باشید که علت انجام هر کاری چیست و آن را پس ذهنتان نگه دارید تا از مسیر اصلی خارج نشوید.

برای گرفتن نتیجه مناسب، سعی کنید چیزی بزرگتر از آنچه در توان‌تان هست را انتخاب کنید. چیزی که از سطح شما پایین‌تر باشد حتی اگر به انجام رسد هیجان و رضایتمندی درونی برای شما ایجاد نخواهد کرد و رشدی هم برای شما نخواهد داشت.

۳. با افراد مثبت دمخور شوید

ماندن در شرایط و لحظات سخت بسیار مشکل است، اما تنها ماندن در چنین شرایطی، وضع را به مراتب مشکل‌تر و سخت‌تر می‌کند. بهتر است به گروه‌ها و تیم‌هایی ملحق شوید که اعضای آنها به یکدیگر اهمیت می‌دهند. اگر چنین افرادی را اطراف خود ندارید، توصیه می‌کنیم از همین امروز به دنبال حداقل یک نفر باشید. منتظر روز نیاز نمانید که دیر است. شما پیش از بروز وضعیت‌های سخت نیازمند چنین افرادی هستید. آنها می‌توانند به انحای مختلف شما را در گذر از شرایط کمک کنند.

۴. به دیگران کمک کنید

از مزایای بودن با گروه‌ها و افراد مثبت، کمک به بقیه است. این مساله را وقت تلف کردن نبینید. کمک به دیگران به شما نیز کمک می‌کند. می‌توانید برای مدتی کوتاه هم که شده تمرکز را از خودتان بردارید. در نتیجه شرایط ناخوشایند خودتان را در مقایسه با شرایط دیگران هیچ می‌بینید. اغلب موقعیت‌ها خیلی بدتر از چیزی که هستند به نظر می‌رسند. سعی کنید حتی در شرایط بد، توجه‌تان را به موارد دیگر (توجه به شرایط دیگران و کمک به آنها) متمرکز کنید. این مساله دید خوبی در یافتن راه حل به خود شما نیز خواهد داد.

نهایتاً به یاد داشته باشید که شرایط سخت و ناخوشایند، نیازمند داشتن امید هستند. داشتن امید ضرورت دارد. به محض اینکه امیدتان را از دست بدهید، بازی را هم باخته‌اید. از این گذشته، از دست ندادن امید، مهمترین مسئولیتی‌ست که بر دوش شماست. سعی کنید بیشتر از آنکه به از دست دادن امید فکر کنید، به ساختنش بیاندیشید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف

اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا

‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›

برچسب ها : افزایش انگیزه, سالم زی

سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا

سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا

راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی


مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری


هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو

سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما

کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی

الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی

خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما

خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا

فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما

یک عروسی باشکوه داشته باشید
تشریفات عروسی

ارسال نظر


منبع: آلامتو

راه های غلبه بر ترس صحبت کردن در میان جمعیت

چگونه بر ترس سخن گفتن در جمع غلبه کنیم؟


overcome_the_fear_of_public_speaking

در سخنرانی کردن در میان جمعیت چقدر مهارت دارید؟ آیا بدون هیچ ترس و اضطرابی میتوانید میان هر جمعیتی سخنرانه کنید؟

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ این روز‌ها حتما پیش می‌آید که مجبور باشید در دانشگاه در مورد مطلبی سخنرانی کنید و یا مجبور باشید در محل کار خود مطلبی را برای مدیر و یا سایر همکاران خود بیان کنید و در این شرایط استرس خاصی را تجربه کنید. اهمیت صحبت کردن در جمع برای همه آشکار است. صحبت در جمع بزرگ‌ترین ترسی است که اغلب مردم به آن دچار هستند، ولی تنها عاملی که برخی افراد می‌توانند در کار خود پیشرفت کرده و ارتقاء مقام بگیرند، توانایی آن‌ها در بیان عقاید خود در جمع و در جلسات است.

در هر کاری لازم است که با عده‌ی دیگری از مردم در ارتباط باشیم؛ افرادی که باید ما را لایق، توانا و قابل اعتماد تشخیص دهند. مردم باید ابتدا خود شما را بپسندند تا سپس خدمت یا محصولی که ارائه می‌دهید، مورد پسندشان واقع شود. این ارتباط، تنها زمانی شکل خواهد گرفت که بتوانید به راحتی و با آرامش در جمع صحبت کنید؛ چه با یک فرد و چه در برابر تعداد زیادی از مردم.

مقاله مرتبط: چگونه سخنرانی خوبی داشته باشیم؟

نشانه‌های ترس از سخنرانی

بسیاری از مردم در این شرایط حس بدی دارند، درست مثل این‌که یک پروانه در قلب آن‌ها بال بال می‌زند! این افراد قبل از سخنرانی در جمع و یا ارائه کنفرانس و یا حتی طرح سوال در کلاس درس اضطراب را تجربه می‌کنند و اگر فرد نتوانست بر این ترس خود غلبه کند، باعث تداخل در زندگی روزمره‌اش می‌شود.

چرا می‌ترسیم در جمع صحبت کنیم؟

بخش بزرگی از دلایل ترس در افراد هنگام سخنرانی و یا حضور در مجامع عمومی به ذهنیت منفی سخنران، عدم مطالعه، اراده و اعتماد به نفس ضعیف، کمروئی، شناخت ناکافی از محیط و عدم احاطه بر موضوع برمی‌گردد.

ترس سخنرانی چه تاثیرات مخربی در پی دارد؟

شرم یا حالت نگرانی مختصر در موقعیت‌های جدید اجتماعی طبیعی است و ترس از اجتماع محسوب نمی‌شود، اما اگر حس کردید این اضطراب زندگی شما را سیاه کرده، باید دنبال درمان باشید. به هرحال این مشکلی است که به وجود آمده و باید برطرف شود، در غیر این صورت بسیاری از موقعیت‌های اجتماعی را از دست می‌دهید و روزبه‌روز منزوی‌تر خواهید شد. حالاتی متداول در زندگی روزمره وجود دارد که اگرتحمل آن برای تان سخت است و در این شرایط دچار اضطراب می‌شوید، باید حتما به روانپزشک مراجعه کنید، اگر نمی‌توانید از اتاق استراحت عمومی در محل کار و یا تلفن عمومی استفاده کنید، نمی‌توانید کالایی را که مشکل دارد به مغازه پس بدهید، اصلا با غریبه‌ها ارتباط برقرار نمی‌کنید، نمی‌توانید درحضور دیگران چیزی بنویسید، به هیچ وجه تماس چشمی برقرار نمی‌کنید، نمی‌توانید در اتاقی وارد شوید که قبل از شما افرادی در آن نشسته‌اند، قادر نیستید در رستوران غذا سفارش دهید، دوست ندارید شما را به افراد غریبه معرفی کنند و هیچ وقت شروع کننده‌ی صحبت و مکالمه نیستید حتما دچار پیامدهای ترس از صحبت کردن در جمع شده‌اید.
افزایش ضربان قلب، تپش قلب، افزایش فشار خون، گشاد شدن مردمک، تعریق، احساس گرفتگی در ماهیچه و خشک شدن دهان علائم معمول این اختلال هستند.
هنگام سخنرانی ضربان قلب بالا می‌رود، دست و پا‌ها به لرزه می‌افتند، کف دست عرق می‌کند، در بعضی‌ها صورت و گوش‌ها قرمز می‌شوند. برافروختگی، تعریق شدید، لرزش، تهوع، درد در شکم، بروز مشکل در صحبت کردن، احساس گرفتگی عضلات و گیجی دیگر احساسات رایج هستند. به عبارتی فرد در اجتماع حضور پیدا نمی‌کند تا به چنین علائمی مبتلا نشود.

چگونه بدون ترس در میان جمع سخنرانی کنیم؟

برای این‌که راحت‌تر در میان جمع صحبت کنیم چه کارهایی انجام دهیم؟

۱. از صحبت کردن در جمع‌های کوچک شروع کنید

در میان دوستان تان جوک یا داستان تعریف کنید و نگران عکس‌العمل آن‌ها نباشید. این‌ها نمونه‌هایی از صحبت کردن در جمع هستند و هرکدام تجربه مفیدی است که می‌توانید آن‌ها را مبنای شروع کار خود قرار دهید.

۲.قبل از سخنرانی خود به اندازه کافی تمرین کنید

تمرین کردن، برای از بین بردن این نوع ترس بسیار مفید است و کمک می‌کند بتوانید راحت‌تر با این مشکل کنار آیید. برخی افراد برای افزایش اعتماد به نفس و بالابردن مهارتشان برای سخنرانی، در کلاس‌های تئا‌تر، نمایشنامه یا سخنوری شرکت می‌کنند. سخنرانی را قبل از روز موعود، در جمع دوستانتان یا در جلوی آینه تمرین کنید.

۳. حضور در کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی مخصوص سخنرانی کردن

در این کارگاه‌ها در خصوص موضوعات مختلف، از جمله از دست رفتن رشته‌ی کلام به علت خشکی دهان، لرزش‌های غیر قابل کنترل هنگام سخنرانی و… ایده‌ ها و راهنمایی‌های مختلفی را در اختیار شرکت کنندگان قرار می‌دهد.

مقاله مرتبط: روشهای آمادگی برای سخنرانی

با به خاطر سپردن نکات زیر نیز می‌توانید سخنرانی با برنامه و بی‌نقصی را داشته باشید:

  • سخنرانی خود را ساده و قابل درک ارائه کنید. این را بدانید که اطلاعات شما در خصوص موضوع سخنرانی، از دیگران بیشتر است. وجود اطلاعات زیاد و پیچیده در یک سخنرانی، برای شنوندگان آزار دهنده خواهد بود.
  • از خود و دیگران داستان نقل کنید، صحبت‌های خود را با مثال روشن کنید و میزان علاقه و توجه جمع را بالا ببرید.
  • قبل از شروع، با مخاطب خود ارتباط برقرار کنید، از نام، انگیزه و اهداف و تجربیات آن‌ها سئوال کنید. شاید با موضوع سخنرانی شما در ارتباط باشد.
  • ارتباط چشم در چشم با مخاطب خود برقرار کنید. اگر نگاه کردن در چشم مخاطب برایتان سخت است، نگاه به پیشانی و بینی آن‌ها نیز کافی است.
  • کمی از آنچه فکر می‌کنید بلند‌تر، سخن بگویید. تا سخنانتان برای اشخاصی که با فاصله زیادتری از شما هستند، قابل درک باشد.
  • سرعت خود را هنگام صحبت کردن کاهش دهید، لبخند بزنید و نفسی تازه کنید.
  • با افرادی که حس می‌کنید با آن‌ها راحت‌ترید رابطه برقرارکنید.
  • روز قبل سخنرانی یا ارائه دادن مطالب خود در کلاس درس خواب کافی داشته باشید.
  • رژیم غذایی متعادل را فراموش نکنید.
  • تنفس دیافراگمی را بیاموزید و تمرین کنید؛ این نوع تنفس می‌تواند از میزان ترس و اضطرابتان کم کند و علاوه بر این، به سخنان شما آهنگی آرام ببخشد و شما را کمتر هیجان زده و مضطرب نشان دهد.
  • به بدن خود تکیه کنید؛ یعنی هنگام سخن گفتن از وضعیت بدن خودتان آگاه باشید و آن را آرام نگه دارید. حرکات بدن شما می‌تواند در تاثیر کلماتتان بر ذهن دیگران موثر باشد.
  • از مضطرب بودن نترسید؛ به خودتان اجازه بدهید که بابت قرار گرفتن در برابر جمع مضطرب باشید و از خود انتظار نداشته باشید این تجربه را بدون اضطراب و ترس به پایان برسانید.
  • آن قدر صادق باشید که مخاطبان شما آن را حس کنند؛ حتی اگر اضطراب شما نیز مشخص شد، نترسید. از آن به نفع خود بهره‌برداری کنید. زمانی که مردم متوجه شوند با آن‌ها روراست هستید، صداقت و روراستی‌تان آن‌ها را به سوی شما جذب خواهد کرد.
  • فقط سخنرانی نکنید، ‌به گفت‌وگوی دو جانبه با مخاطبان بپردازید. از قبل سوالاتی را آماده کنید تا از مردم بپرسید و اجازه دهید آن‌ها با بازگو کردن دانسته‌ها، ‌احساسات و تجربیاتشان در مورد آن‌چه با سخنان شما ارتباط دارد، در این گفت‌وگو شرکت کنند. مطرح کردن این سوالات از‌‌ همان ابتدای سخنرانی، ‌این حس را به شنوندگان خواهد داد که با گفت‌وگویی دوستانه روبه‌رو هستند و شما متکلم وحده نیستید. به طور حتم از این‌که می‌بینید این نحوه گفت‌وگو بر خود شما نیز تاثیری مثبت دارد و تا حد زیادی شما را آرام و خونسرد کرده است، شگفت زده خواهید شد.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف

اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا

‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›

برچسب ها : افزایش اعتماد به نفس, سپیده دانایی, فن بیان, چگونه

سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا

سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا

راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی


مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری


هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو

سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما

کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی

الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی

خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما

خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا

فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما

یک عروسی باشکوه داشته باشید
تشریفات عروسی

ارسال نظر


منبع: آلامتو

چرا قدرت نه گفتن به دیگران مهم است؟

Say No

نه گفتن مهارتی است که هر انسانی باید آنرا کسب کند تا بتواند در شرایط سخت خودش را درگیر هر مسئله ای نکند.

به گزارش آلامتو و به نقل از روزیاتو؛ همه انسان ها نیازمند برقراری روابط اجتماعی با دیگران هستند و در برقراری چنین ارتباطاتی توقعاتی نیز در بین آنها شکل می گیرد. گاهی این تصور به وجود می آید که باید به تمامی خواسته ها و نیازهای سایرین پاسخ مثبت داده شود که همین امر نیز سبب خواهد شد، در مواقعی انرژی و سرمایه های مالی افراد در معرض خطر قرار بگیرند.

البته این روند در فرهنگ های مختلف، تفاوت هایی دارد و در این زمینه مردم کشور ما، شهرت فراوانی به تعارف و رو در بایستی دارند که در برخی از موارد برای آنها دردسرهایی را نیز به وجود می آورد. خوشبختانه نسل جوان، با این روند برخورد منطقی تری از خود نشان می دهند. در سایر کشورها نیز عدم آمادگی لازم برای نه گفتن به دیگران مشکلاتی را برای مردم آن فرهنگ ها به وجود آورده و مجامع علمی را به انجام پژوهش هایی در این زمینه واداشته است.

پروفسور «ونسا ام. پاتریک»، استادیار بازاریابی دانشکده مدیریت دانشگاه هیوستون در این باره می گوید: “زمانی که توانایی نه گفتن به دیگران در شما به وجود آید، درست مانند آن است که پشت فرمان اتومبیل خود نشسته اید و به خوبی آن را تحت کنترل دارید. این کار به شما قدرت بیشتری می دهد.” به همین دلیل نیز اینکه بیاموزید به دیگران «نه» بگویید از اهمیت فراوانی برخوردار است.

وی اشاره می کند، به کار بردن اصطلاحاتی چون «نمی توانم»، چنین تصوری را در فرد مقابل به وجود می آورد که شما در حال بهانه گیری هستید اما با گفتن عبارتی چون «نمی خرم» یا عباراتی مشابه می توانید برای خود قوانینی را وضع کنید.

پروفسور از تجربه خود می گوید، زمانی که از دانشگاه فارغ التحصیل شده بود و مبلغ قابل توجهی از وام دانشجویی خود را هنوز پرداخت نکرده بود، به یکی از دوستانش برخورد می کند. دوست وی متصدی فروش مجله «ووگ» بود و او برای راضی نگه داشتن آن فرد، مجبور به پرداخت ۳۰ دلار برای خریداری اشتراک آن مجله شد و جالب ترین نکته در این ارتباط این است که وی هرگز آن مجله ها را دریافت نکرد.

وی از این داستان به عنوان سناریوی اجبارکننده متصدیان فروش یاد می کند. زمانی که پروفسور پاتریک، دلایل موفقیت افرادی که جنسی را خریداری نمی کنند مورد بررسی قرار می داد، متوجه شد که آنها از عبارت «نمی خرم» استفاده می کنند و در عوض واژه هایی چون «نمی توانم» را به کار نمی برند. با شنیدن واژه «نمی خرم»، فروشنده، امتناع خریدار احتمالی خود را در می یابد.

البته روش های متعددی برای این کار وجود دارد.

راهکار نخست این است زمانی که از شما خواسته می شود چیزی را خریداری کنید و شما مایل به خرید آن نیستید، به جای گفتن جملاتی چون «متشکرم، امروز قادر به خریداری نیستم» بگویید، «من این وسیله را استفاده نمی کنم.» این کار نشان خواهد داد که تصمیم شما برای نخریدن آن کالا یا سرویس قطعی است.

مسلما زمانی که یک غریبه از شما تقاضا می کند که چیزی را بخرید، نه گفتن بسیار آسان تر زمانی است که یکی از همکاران تان از شما تقاضا می کند که او را به فرودگاه برسانید. به همین دلیل نیز بهتر است برای زمان هایی که فشار بیشتری برای انجام کاری روی شما وجود دارد، آمادگی کامل داشته باشید.

دوم اینکه بدانید چگونه نه بگویید خود از اهمیت فراوانی برخوردار است. به عنوان مثال زمانی که یکی از دوستان از شما می خواهد که شب جمعه با او به رستوران بروید و شما به این کار علاقه ندارید، به او بگویید که این شب جمعه، قصد بیرون رفتن از منزل را ندارید.

زمانی که برخی پاسخ ها را آماده داشته باشید، لازم نیست که در زمان مطرح شدن چنین تقاضاهایی، به دنبال یافتن بهانه باشید. با تمام اینها همواره برای نه گفتن واهمه هایی داریم چرا که می ترسیم از سمت سایرین کنار گذاشته شویم. به سایر دلایلی چون، باخبر شدن از برخی جریانات جدید و ماجراجویی، به جای نه گفتن، مدام پاسخ مثبت می دهیم. پاسخ مثبت دادن به تمام تقاضاهایی که در محل کار از شما می شود، سبب خواهد شد که دچار «فرسودگی شغلی» شوید.

برای مقابله با چنین مشکلاتی بهتر است، به اهداف طولانی مدت خود، بیاندیشید. با این کار، تنها به تقاضاهایی پاسخ مثبت خواهید داد که شما را به اهداف آینده تان نزدیک تر می کنند. به علاوه، بهتر است در تقویم روزانه خود، زمان های خالی را نیز بگنجانید که در صورت پیش آمدن موقعیت های خوب بتوانید به آنها نیز نیم نگاهی داشته باشید.

با تمام آنچه گفته شد هنوز هم موقیعت هایی وجود دارند که نه گفتن به آنها بسیار دشوار است. به عنوان مثال نه گفتن به تقاضای رئیس تان که از شما خواسته بیش از ساعت کاری خود در محل کار بمانید.البته برای تسهیل نه گفتن به چنین موقعیت هایی نیز، راهکارهایی وجود دارد. به عنوان مثال می توانید به او بگویید که اکنون پرونده های فراوانی را در دست دارید و بهتر است فرد دیگری این کار را انجام دهد چرا که با انجام این کار، کیفیت کارهای تان پایین خواهد آمد.

اگر هم گمان می کنید که نه گفتن در آن موقعیت می تواند مخاطراتی را برای تان به همراه داشته باشد، از امتناع کردن پرهیز کنید. مطالعه ای در دانشگاه کلمبیا نشان داد، آنچه شما آن را به عنوان دلیل عدم انجام کاری ابراز می دارید اغلب توسط طرف مقابل شما کوچک و نادرست شمرده می شود.

پروفسور پاتریک بر این باور است که با وجود تمام مشغولیت ها و مسئولیت هایی که دارید، همواره باید طوری عمل کنید که کنترل خود را بر امور زندگی تان را تا آنجا که ممکن است حفظ و آن را افزایش نیز بدهید.

برای بیشتر ما این روند به داشتن زندگی شادتر و با سطح استرس کمتر تعریف می شود که خود سبب خواهد شد که سکان اتومبیل را که سمبل زندگی تان است، در دست داشته باشید. اگر بخواهیم هر آنچه گفتیم را در جملاتی کوتاه خلاصه کنیم باید بگوییم، زمانی که هنوز وام های دانشگاه خود را پرداخت نکرده اید هرگز برای راضی نگه داشتن دیگران، اشتراک سالانه هیچ مجله ای را خریداری نکنید. این مثال ساده را می توان به سایر اتفاقات زندگی بسط داد و از آن درس هایی گرفت.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

راههای مدیریت صحیح افراد درون‌گرا و برون‌گرا

مدیریت management

برای انجام یک پروژه کاری، چطور باید شخصیت‌های متفاوت را مدیریت کنید؟

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ یک محل‌کار همیشه پر از انواع و اقام شخصیت‌هاست. همه جور کارمند باید با هم کار کنند و از‌آنها انتظار می‌رود که بتوانند برای رسیدن به یک هدف مشترک با تفاوت‌های فردی همدیگر کنار بیایند. اما اخلاقیات، هنجارهای فرهنگی و خلق و خو می‌تواند گاهی موجب اختلاف شود.

اجازه بدهید اول کمی درمورد خلق‌وخو صحبت کنیم. همه کارمندان را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد: درون‌گراها و برون‌گراها. هرکدام از این گروه‌ها به طور کاملاً متفاوتی در محل‌کار ارتباط برقرار می‌کنند. یکی برای رهبری گزینه بهتری نسبت به آن یکی است اما آیا همیشه می‌توان آنها را تشخیص داد؟

در زیر به خصوصیات اخلاقی بیشتر برون‌گراها اشاره می‌کنیم:

– به نظر می‌آید هیچکس برای آنها غریبه نیست. هرکسی می‌تواند یک مشتری احتمالی آنها باشد، یا بالاتر از این، یک دوست احتمالی.

– برای هر کاری که پیشنهاد می‌شود، داوطلب می‌شوند. اینها کارمندانی هستند که در آنِ واحد روی چند پروژه کار می‌کنند، حتی اگر پروژه‌ها وجه اشتراک کمی با همه داشته باشند.

– با هرکسی که بخواهد ارتباط اجتماعی ایجاد می‌کنند. وارد همه بحث‌ها می‌شوند و معمولاً مدیران اجتماعی بخش‌های مختلف شرکت‌ها هستند.

به نظر می‌رسد برون‌گراها افرادی شدیداً اجتماعی و فعال هستند، اینطور نیست؟ بله، می‌توانند اینطور باشند اما آنها هم نقاطی منفی دارند.

برای مشتری‌هایی که ترجیح می‌دهند فقط در حیطه کاری باقی بمانند، از نظر احساسی کمی سلطه‌گر به نظر می‌رسند. چنین مدیری باید این اخلاق خود را براساس نیازهای مشتری، تعدیل کند.

– وقتی می‌خواهند روی دیگران تاثیر بگذارند یا با تعهد بیش از اندازه، حقانیت خود را ثابت کنند، ممکن است دچار خستگی مفرط شوند. چنین مدیری باید حفظ تعادل و «نه» گفتن را یاد بگیرد.

– ممکن است با کارمندان و مشتریان رفتاری زیادی دوستانه و صمیمی پیدا کند. اگر چنین مدیری بخواهد احترام خود را پیش همه حفظ کند، باید مرزهای ارتباطی درست داشته باشد.

خلق‌وخو درون‌گراها چطور؟

– آنها معمولاً ترجیح می‌دهند در خلوت کار کنند. اگر کسی مزاحم کارشان شود معمولاً عصبانی می‌شوند.

– آنها زندگی دیگران را درک کرده اما وارد بحث‌های اجتماعی نمی‌شوند. به ندرت در جمع‌هایی که صحبت کاری نیست، دیده می‌شوند.

– قبل از اینکه وارد کاری شوند، صبر می‌‌کنند تا اگر کس دیگری آن پروژه را قبول نکرد وارد آن شوند.

به نظر می‌رسد درون‌گراها نتوانند مدیران خوبی باشند، نه؟ اینطور نیست می‌توانند، اما باید اینطور به آن نگاه کنید:

– آنها می‌توانند قدرت تمرکز و حل مشکل بسیار بالایی داشته باشند. وقتی چنین مدیری برنامه‌ای ارائه می‌کند، آن برنامه‌ قطعاً کاملاً تفصیلی و فکرشده خواهد بود.

– آنها می‌توانند بعنوان یک سیاستمدار رفتار کنند و رفتارها را از دور بررسی کنند. چنین مدیری معمولاً بدون اینکه خود را از نظر احساسی درگیر کند، می‌تواند دیدگاه‌های متفاوت را توضیح دهد.

– آنها دقیقاً به این دلیل که خودشان را به جلو هل نمی‌دهند، می‌توانند مدیران موثری باشند. آنها دیدی واقعبینانه به توانایی‌های خود دارند و برای پیش بردن یک پروژه به اندازه کافی صبورند.

البته اینها فقط خصوصیات ظاهری درون‌گراها و برون‌گراها بود. هر دو این خصوصیات را شاید بتوان در هر دو گروه دید.

مقاله مرتبط: شخیصت درونگرا در روانشناسی یونگی

اما واقعاً شخصیت اصلی درون‌گراها و برون‌گراها چیست؟ خیلی ساده است. فرد برون‌گرا از بودن با دیگران انرژی می‌گیرد و فرد درون‌گرا از تنها بودن.

همه کارمندان، با هر خصوصیات اخلاقی، شایسته احترام‌اند. اگر رفتارها و گرایشات اخلاقی آنها را بشناسید، ممکن است متوجه شوید که قبلاً درمورد آن فرد اشتباه می‌کرده‌اید. خیلی از افراد درون‌گرا یاد گرفته‌اند که چطور در بعضی موقعیت‌های خاص مثل برون‌گراها رفتار کنند و برعکس.

راه های مدیریت افراد درونگران و برونگرا

– فرد درون‌گرا معمولاً ترجیح می‌دهد نیم ساعت اول روز کاری خود را به تنهایی صرف برنامه‌ریزی برای آن روز خود کند. این فرصت تنهایی را به او بدهید یا تشویقش کنید در صورت لزوم روی در اتاقش تابلو «مزاحم نشوید» نصب کند!

– فرد برون‌گرا معمولاً روز کاری خود را با دیدن دیگران شروع می‌کند. وقتی بتواند نظرات دیگران را هم به دست آورد، روزش را با بازده بیشتری شروع خواهد کرد. جلسات طوفان فکری برای او تنظیم کنید یا تشویقش کنید در صورت لزوم با افراد دیگر صحبت کند.

– وقتی درمورد نظرات افراد سوال به طور عمومی می‌شود، فرد درون‌گرا برای بیان ایده‌های خود چندان راحت نیست. اگر می‌دانید پیشنهاداتی دارد، از او به صورت شخصی سوال کنید.

– فرد برون‌گرا دوست دارد بلافاصله درمورد همه جزئیات برنامه خود توضیح دهد. از ایده‌های خوب او در جلسه قدردانی کنید اما اجازه ندهید اشتیاق بیش از حدش، نظم جلسه را بر هم بریزد.

آخر اینکه، درون‌گراها و برون‌گراها را تشویق کنید که با هم کار کنند. شاید بعضی وقت‌ها برایشان ناراحت‌کننده باشد اما هرکدام از آنها توانایی‌هایی دارد که می‌تواند پیشرفت کاری آن یکی را ارتقا دهد.

شما برای برخورد با تیپ‌های شخصیتی مختلف در محل‌کار چه راهکارهایی دارید؟ ما را از نظرات و تجربیاتتان بهره‌مند کنید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

عادات اشتباه و غیر حرفه ای در محل کار

10 Bad Habits That Make You Look Really Unprofessional

گاهی اوقات نه از روی آگاهی بلکه ناخودآگاه رفتاری را انجام میدهیم که واقعاً شرم آور است و به اعتبار ما لطمه وارد میکند. با ما همراه شوید تا ۱۰ مورد از این رفتارهای زشت را بررسی کنیم.

به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ در دنیای کسب و کار حرفه‌ای به نظر رسیدن برای موفقیت در کسب و کار ضروری است. شما باید در تعاملات‌تان نسبت به چندین عادت ناپسند که باعث می شود غیرحرفه ای به نظر برسید، باشید. در این نوشتار به ۱۰ عادت ناپسند که باعث می شود غیرحرفه ای به نظر برسید پرداخته می‌شود.

این‌ها قواعد بسیار آسان و ساده هستند و در عین حال بسیار اعتبار و شأن شما را بالا می‌برند. پس چرا بعضی از آدم‌های حرفه‌ای آنها را نادیده می‌گیرند؟

مجسم کنید. زمستان سال گذشته در یک همایش با حضور شبکه‌ای از آدم‌های حرفه‌ای شرکت کردم. هوای بیرون بسیار سرد بود. ولی داخل سالن گرم بود. بیشتر ما کت‌های زمستانی و کیف‌های سنگین و وسایل دیگر را به تن و در دست داشتیم. در حالی‌که با چند نفر در حال گفت‌وگو بودیم یک آقایی جدید به گروه پیوست و گفت: “لعنت، شما بچه‌ها یه تن آت‌آشخال رو بار زدین، می‌دونین می‌تونین این یه تن آت آشخالو به امانات لباس تحویل بدین؟”

بوم! آقا اعتبارش ترکید. من می‌فهمیدم او سعی می‌کرد به ما کمک کند، ولی پس از آن معرفی کوتاه خودش هیچ‌یک از ما کوچک‌ترین اعتنایی به حرف‌اش، نکرد.

واقعاً مسئله فقط مربوط به بددهنی آن آقا نمی‌شد؛ بیشتر ما این روزها تا حدی در برابر این اراجیف مصون هستیم و گوشمان پر است. مسئله فقط ۴ واژه‌(یه تن آت‌آشخال) از این رشته‌ کلام ۲۳ واژه‌ای بود(لعنت را هم به عنوان یک واژه به حساب آورید).

مساله فقط لاتی حرف زدن بود. چون او نمی‌توانست به خودش زحمت بدهد توصیف بهتری از چیزهایی به دست‌دهد که ما حمل می‌کردیم و پوشیده بودیم. در عوض، او با یک خطای فاحش رفت و اجازه داد به عنوان یک آدم ناشی و غیرحرفه‌ای به نظر برسد.

حقیقت این است که هیچ آدمی کامل نیست. همه‌ی ما مستعد اشتباهات کلامی نیمه‌هوشیارانه هستیم که باعث می‌شود کلام‌مان گیرایی کم‌تری داشته‌باشد. به همین دلیل است که همه‌ی ما نیاز داریم حالا و بعداً به خودمان این نکته را یادآوری کنیم.

در این‌جا ۱۰ رفتار غیرحرفه‌ای آورده می‌شود که باید از آنها اجتناب کرد:

۱. لاتی حرف زدن

بسیار خوب، این یکی واقعاً باید در بالای فهرست باشد. دوباره تأکید می‌شود مسئله‌ اصلا به حرف رکیک مربوط نیست(گرچه بهتر است گفته نشود) مسئله، لاتی حرف زدن است. اگر یک نفر از واژه‌ی الف به عنوان صفت همه‌منظوره استفاده ‌کند(مثل آن آقا) شما حیرت خواهید کرد و با خود می‌گویید لابد آن آدم هرکاری را که انجام دهد بدون استثناء نادرست و لش‌وار است و بنابراین حرفه‌ای نیست.

۲. تأخیر

اعتراف می‌کنم رفتاری است که مجبور بودم سخت تلاش کنم تا در زندگی خودم با آن مبارزه کنم. عبارت “زمان استاندارد مورفی” را بعضی از دوستان و خانواده‌ام درک نمی‌کنند. ولی آموخته‌ام که سر ‌وقت حاضر بودن اساساً مربوط به “احترام” است. وقتی می‌گویی در زمان مقرر در محل ملاقات خواهی بود خودت را به موقع‌ نشان بده. با این کار یک پیام مهم می‌فرستی که به قدرکافی حرفه‌ای هستی که به وقت دیگران اهمیت بدهی.

۳. زیرچشمی

همه‌ی ما انسان هستیم. ما جزء رسته‌ی پستانداران هستیم. همه می‌دانیم گرایش داریم جذب آدم های جذاب جامعه‌ی انسانی از هر جنس و نسلی بشویم. این ویژگی انسانی مشترک و هم‌سان از طرف دیگر معنی دیگری هم دارد و می‌گوید ما باید خودکنترل باشیم و از نگاه زیرچشمی به دیگران حذر کنیم. چون ممکن است برداشت دیگری بکنند. دوست من، سرتاپای کسی را زیرچشمی ورنداز نکن، در غیر این صورت مثل یک آماتور وحشت‌زده و جاخورده به نظر خواهی رسید.

۴. خوش‌خیالی (پولیانی)

همیشه از این حقیقت که واژه‌ی “پولیانی” بودن به معنی خوش‌بینی بسیار غیرواقع‌بینانه است رنج کشیده‌ام. اگر دلیل‌اش را نمی‌دانید به کتاب ۱۹۱۳ رجوع کنید. مثلا، وقتی بعد از یک مصیبت، یک همکار یا فروشنده اصرار می‌ورزد چیزهایی واقعاً برای شما عالی هستند در حالی که حس عادی شما می‌گوید نیستند، این کار حرفه‌ای‌گری آنها را تنزل می‌دهد.

۵. هوایی

هوایی‌بودن به معنی بی‌ثباتی و بی‌مسئولیتی است. به یکی بگویید که در یک مکان معین حاضر خواهید بود. یا کار معینی را انجام خواهید داد. و بعد هرگز انجام ندهید؟ متأسفم، شما هوایی هستید.

۶. بی‌برنامه‌گی

(هر فردی که روزانه بیش از ۱۰۰۰ ایمیل دریافت می‌کند در این مقوله می‌گنجد.) شما که یک کسب و کار را اداره می‌کنید می‌دانید مشتریان و مراجعان انتظار دارند به آنها سریع پاسخ بدهید. آنها می‌خواهند تا درباره‌ی وضعیت‌هایشان بدون قرار قبلی صحبت کنید. اگر اوضاع خودتان در کنترل‌تان نباشد، آنها حیرت خواهند کرد که چقدر امکان دارد وضع و کار آنها در کنترل شما باشد.

۷. بریده بریده حرف زدن

این رفتار ظاهراً بسیار دوست‌داشتنی است و به همین دلیل بسیاری از آدم‌ها آن را دوست دارند، ولی واقعاً درک درستی از آن ندارند. فقط همین، دوست داشتن، یعنی چون همه دوست‌اش دارند. چون همه دوست‌اش دارند، واقعاً حرفه‌ای نیست هرچه دلتان می‌خواهد بگویید و دوست داشته باشید. شمرده، واضح، و پیوسته صحبت کنید.

ناف می‌گوید، “من واقعاً گرامر بد را نیز در این مقوله قرار می‌دهم. واقعاً تأسف‌آور است که می‌بینم بعضی از آدم‌های باهوش و حرفه‌ای آشکارا زبان‌شان فاقد معیارهای زبان رسمی است. یا انگاری وقتی صحبت می‌کنند زبان دوم‌شان است”.

۸. پنهان‌کاری

مطمئن باشید همه‌ی ما زندگی خصوصی خودمان را داریم. ولی در بیشتر موارد همکاران‌مان حقیقتاً از آنها بی‌خبرند. اگر اطلاعات مهم را از کارکنان یا مشتریان‌تان پنهان کنید، برای حفظ شهرت خودتان در مقام یک رییس یا رهبر کار خوبی نکرده‌اید چون احتمالاً آنها سردرگم خواهند شد که آیا می‌توانند به شما اعتماد کنند یا خیر.

۹. بدقولی

یک روز یک فروشنده‌ی بسیار باهوش به من گفت هنر فروش‌اش به این قرار است که “حداکثر قولی که می‌توانی بدهی باید در حد توان ارائه‌ی خدمات یا فروش باشد”.

کارآفرینان اغلب فراتر از این می‌روند، ولی مهم است مطمئن شوید اعتماد به نفس لازم را دارید که در نهایت بتوانید به قول خود عمل کنید. در غیر این صورت غیرحرفه‌ای به نظر می‌رسید.

۱۰. تقلب و دروغ

این دو بدیهی و واضح هستند. جرج دبلیو بوش، رییس‌جمهور امریکا یک روز گفت: “یک بار گولم بزنی، ننگ بر تو باد، دو بار گولم بزنی، ننگ بر من باد”.

امیدواریم نوشتار “۱۰ عادت ناپسند که باعث می شود غیرحرفه ای به نظر برسید” برای‌تان مفید بوده باشد و از این چند عادت ناپسند که باعث می شود غیرحرفه ای به نظر برسید دوری کنید و به موفقیت دست پیدا کنید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو