دیوار کوتاه اصلاح‌طلبی در ایران

شهرام خادم

حذف اصلاح‌طلبانِ زیرِ چتر نظام پیش از رخداد  دوم خرداد ۱۳۷۶ کلید خورد. قرائت مصلحانه و روادارانه از فقه اسلامی و شریعت، رویکرد دموکراتیک به قدرت و بسط آزادی‌های اجتماعی و سیاسی از شاخصه‌های مهم گفتمان اصلاح‌طلبی پس از انقلاب بود. گره‌خوردن مبانی اصلاح‌طلبی، به گفتمان غالب بر سپهر سیاسی و اجتماعی کشورهای لیبرال‌دموکراتِ غربی بزنگاه تقابل و تعارض با اصلاح‌طلبی و پیشروان آن شد. مشی استراتژیک نظام در تقابل با ایالات متحده و قدرت‌های اروپایی تابِ خوشرویی اصلاح طلبان به آن‌ها را نداشت. از همان آغاز و با سر کار آمدن دولت اصلاحات، ناکارآمد کردن پیشروان این جریان در دستور کار قرا گرفت. بازگشت به فقه سنتی و استحکامِ بنای اسلام سیاسیِ منتقد نظام‌های لیبرال غربی از جمله شروط نظام برای ادامه حیات سیاسی اصلاح‌طلبان بدل شد.

عدول از این شاخصه‌ها به هر میزان از سوی بانیان امر تحمل نشد و از همان آغاز راه، اصلاح‌طلبان پیشروان این جریان به حبس، حصر و محدودیت‌های فراوان محکوم شدند. هدف از این محدودیت‌ها نه توبه و عذرخواهی که تغییر اساسی در مولفه‌های گفتمان فقهی و سیاسی این جریان شبه‌مدرن بود. گفتمان اصلاح‌طلبی در حیات ۴ ساله دوم به سقف مطالبات سیاسی- اجتماعی خود چه داخل و چه بیرون دولت رسید.  برخورد با پیشروان و بدنه این جریان نیز به اوج خود رسید و نظارت استصوابی شورای نگهبان در گیتِ ورودی مجلسِ هفتم گلوی متحصنین مجلس ششم را درید. فعالان مدنی و روزنامه‌نگاران به همراه روزنامه‌هایشان گرفتار محدودیت‌های سنگین شدند. قدرتِ غالب در نظام زیر بار خط قرمزهای فقهی- سیاسی اصلاح‌طلبانه نرفت و از طرفی تکثر دیدگاه‌ها و انتظارات در پایان دولت اصلاحات کار دست این جریان داد.

در برهه هشت ساله صدارت اصولگرایان بر کشور برخورد با مشی اصلاح‌طلبی سازمان‌یافته شد. فراتر از پروژه به پروسه‌ای بدل شد که ریشه‌های این قرائت مدرن را از بیخ و بن بسوزاند و اجازه رشد و نمو به ساقه‌ی تازه استوارش را ندهد. از آن پس، تفکر اصلاح‌طلبی در وجه انضمامی‌اش در سپهر جامعه به محاق رفت. احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب منحل و مجمع روحانیون کم فروغ‌تر از همیشه شد. نمادهای اصلاح‌طلبی اعم از لیدرها، برنامه‌ها و تشکیلات‌اش با محدودیت روزافزون مواجه و ساختِ قدرت نیز از حضور صاحبان تفکر اصلاح‌طلبی تصفیه شد.

بدین‌سان دغدغه توسعه ایران، بازیابی قدرت کشور و حق آزادی‌خواهی برای عموم مردم، تحول‌خواهان و اصلاح‌طلبان دورافتاده از سپهر سیاسی جامعه را به ائتلافی تاکتیکی با اصولگرایان معتدل ناچار ساخت. ریاست‌جمهوری ۹۲ و۹۶، مجلس ۹۴ و شورای ۹۶ نتایج این ائتلاف تاکتیکی بود. هسته سخت قدرت اما فارغ از مرزبندی اصلاح‌طلبان و اعتدالیون با هم، این پیوند را تحمل نکرد و محدودیت‌ها و فشارها دامن اعتدالیون را نیز گرفت. نسخه متعادل مشارکت یعنی اتحاد ملت حتی از این آسیب در امان نماند و افراد تأثیرگذار و جوانان حاضر در بدنه این حزب مشمول محدودیت‌های جدیدی شده‌اند. رئیس‌جمهور اعتدالی و معاون اولش نیز در امان نماندند. سید اصلاحات نیز محدودیت‌های جدیدی تجربه خواهد کرد.

از آنچه دیده می‌شود می‌توان نتیجه گرفت بن‌بست جدیدی در مسیر اصلاح‌طلبان نسل اول، دوم، بدنه و مطبوعات پیرو این جریان است. به جریان انداختن طرح نظام پارلمانی به جای ریاستی و بازنگری در قانون اساسی در این فقره نیز از عزم اصولگرایان برای به حاشیه‌کشاندن همیشگی جریان اصلاحات در بدنه قدرت است. چراکه تنها گذرگاه تأثیرگذار اصلاح‌طلبان بر جامعه ارجاع به آراء مستقیم مردم در انتخابات است. مجمع تشخیص به عنوان مشاوره دهنده طرح مذکور به رهبری انقلاب حالا از کف اصلاح‌طلبان رفته و مجلسِ تصویب‌کننده طرح نیز در حالت معمول در یدِ قدرت اصولگرایان است. با توجه به نارضایتی‌های درونی جرگه اصلاح‌طلبان، شکاف‌های گفتمانی ایجاد شده و ضعف بدنه هر اقدام مؤثر از طرف هسته سخت قدرت توان انهدام فرم بیرونی اصلاحات را دارد. اگر امکان ریاست جمهوری با آراء مستقیم مردم از سبد اصلاح‌طلبان حذف شود فاتحه اصلاحات را باید خواند. وجه مبنایی و فکری گفتمان اصلاحات و لزوم بازسازی دال‌های گفتمانی آن از رهگذرِ تن‌دادن به اندیشه‌های نو در جهان و زیرِ پوستِ همین شهر قابل‌ترمیم است.

نزدیک‌ترین امکانِ نگارنده برای قوام فرم اصلاحات در شرایط حاضر بازنگری پیشروان این جریان در وجه انضمامی و ساختاری این گفتمان است. اصلاح‌طلبان بایستی در کمترین زمان ممکن بدنه جریان را در قالب احزاب و نهادهای مدنی-رسانه‌ای موجود تقویت کنند. تمرکز بر کادرسازی بدنه برای فرار از حذف شناسنامه‌دارها، راه پیشِ‌رو برای تکثیر چهره بیرونی اصلاحات است. با حذف نشانه‌های یک گفتمان چیزی از آن باقی نمی‌ماند و ناچار به خلق و بازسازی هرچه بیشتر نشانه‌هاییم. احزاب و افراد پیشرو، فعالان مطبوعاتی و تاریخچه اصلاح‌طلبی از نشانه‌هایی است که همه در مسیر مضمحل شدن قرار گرفته‌اند و تا بازسازی سریع این نشانه‌ها زمانی باقی نمانده است. هرچه زودتر باید هویت تازه‌نفسی از اصلاح‌طلبی به جامعه نمایش داد بلکه از حذف‌ها در امان ماند.


منبع: بهارنیوز

نمایندگان یزد: حکم سپنتا نیکنام را لغو کنید

در نامه محمدرضا تابش نماینده مردم اردکان، سیدابوالفضل موسوی نماینده مردم یزد، کمال دهقانی نماینده مردم تفت و میبد و محمدرضا صباغیان نماینده مهریز و بافق خطاب به علی لاریجانی آمده است:
نظر به اینکه  تمام مراحل و فرآیند انتخابات بر اساس تبصره یک ماده ۲۶ قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخابات شهرداران مصوب سال ۱۳۷۵ که به تایید شورای محترم نگهبان رسیده است، توسط هیات مرکزی نظارت با رعایت ضوابط قانونی و تطبیق موضوع و فرآیند بررسی منطبق با قواعد و مقررات حاکم صورت پذیرفته است، تصدیق می فرمائید که تصمیمات قضایی باید در جهت اصول حقوقی و مصالح عمومی و در راستای تقویت وحدت و انسجام ملی و امنیت کشور و حیثیت داخلی و بین المللی نظام سیاسی و حقوقی باشد و با تاسی از منویات مقام معظم رهبری درخصوص وظیفه همه ارکان جمهوری اسلامی در روا داشتن وظایف بر اساس معارف دینی و قانون اساسی بدون هیچ گونه تبعیض و نابرابری بین ایرانیان  از هر قوم و نژاد و مذهبی باشد. لذا خواهشمند است به منظور صیانت از قوانین و مقررات و اقدامات قانونی هیات‌های مربوطه در امر انتخابات شورای اسلامی شهر یزد، اقدام کنید.

براساس این گزارش، همچنین رونوشتی از این نامه برای رئیس قوه قضائیه جهت دستور رفع اثر حکم موقت صادره توسط دیوان عدالت اداری نیز ارسال شده است. صلاحیت سپنتا نیکنام  در هیات های اجرایی انتخابات شوراها به تایید رسیده بود و با توجه به استعلام از مراجع چهارگانه،  صلاحیت وی در هیات مرکزی نظارت انتخابات استان یزد نیز تایید شد. نهایتا نیکنام پس از کسب آرای لازم از مردم یزد و با توجه به عدم وصول شکایت در مهلت تعیین شده قانونی برای دومین بار به عضویت شورای اسلامی شهر یزد درآمد.اخیرا با حکم دیوان عدالت اداری و با استناد به ابلاغیه دبیر شورای نگهبان در ایام بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات شوراها عضویت سپتنا نیکنام در شورای شهر یزد تعلیق و به وی ابلاغ شد.


منبع: بهارنیوز

ماجرای استعفای محسن رضایی از فرماندهی‌ سپاه

«در سال ۶۶ و در یک مقطع آقای محسن رضایی از فرماندهی سپاه پاسداران استعفا می‌کند که تاکنون کمتر به این موضوع پرداخته شده است. این مساله در کتاب خاطرات آیت‌ا… هاشمی در سال ۶۶ و در صفحه ۹۰ ذکر شده است. در این خاطرات عنوان شده که آقای محسن رضایی با نوشتن نامه‌ای به حضرت امام(ره) به دلیل مشکلات اداره سپاه، عدم هماهنگی با رئیس‌جمهور، دکتر روحانی و ارتش از سمت فرماندهی کل سپاه استعفا کرده است.»

روزنامه آرمان نوشت: «مناقشه بر سر پایان جنگ و چگونگی فرماندهی آیت‌ا… هاشمی(ره) همچنان پس از درگذشت ایشان ادامه دارد. ماجرا از جایی شروع شد که یکی از مسئولان عنوان کرد آیت‌ا… هاشمی به دلایلی فرمانده جنگ نبوده است. این ادعا اما خیلی زود با واکنش فاطمه هاشمی فرزند آیت‌ا… هاشمی همراه شد که عنوان کرد: «پدر من فرمانده جنگ نبود بلکه فرمانده صلح بوده است.» به نظر می‌رسد برخی از گروه‌ها و افراد در فضای سیاسی کشور تلاش می‌کنند نقش آیت‌ا… هاشمی در جنگ و همچنین پایان جنگ را مبهم و کمرنگ نشان دهند تا به برخی از منافع گروهی و سیاسی خود دست پیدا کنند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی نقش آیت‌ا… هاشمی در پایان جنگ و همچنین آخرین وضعیت وصیتنامه ایشان با دکتر غلامعلی رجایی، مشاور آیت‌ا… هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت‌وگو کردیم.

دکتر رجایی معتقد است: «حضرت امام(ره) با توجه با استدلال جمعی فرماندهان نظامی تصمیم به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ می‌گیرند و هیچ‌ فردی و از جمله آیت‌ا… هاشمی به‌ تنهایی در تصمیم حضرت امام(ره) نقش کلیدی نداشته است. آیت‌ا… هاشمی از سال ۶۲ و پس از فتح خرمشهر به‌ دنبال پایان جنگ بود و به همین دلیل به‌ دنبال رویکردی بود که بتواند زمینه پایان جنگ را به وجود بیاورد. با این‌ همه ایران زمانی قطعنامه ۵۹۸ را می‌پذیرد که کشور در وضعیت مناسبی قرار ندارد و هم از نظر اقتصادی و هم از نظر تجهیزاتی در وضعیت قابل‌ قبولی نیست. در نتیجه حضرت امام(ره) نه‌ تنها آیت‌ا… هاشمی، بلکه هیچکس را عامل اصلی پذیرش قطعنامه تلقی نمی‌کنند و با توجه به جمیع جهات به پایان جنگ رضایت می‌دهند.»

در ادامه متن گفت‌وگوی «آرمان» با دکتر غلامعلی رجایی را از نظر می‌گذرانید.

چرا در مقطع کنونی دوباره موضوع پایان جنگ و اتفاقاتی که در سال ۶۷ رخ داده توسط برخی افراد مطرح شده است؟ هدف از مطرح‌ کردن چنین مسائلی پس از درگذشت آیت‌ا… هاشمی چیست؟

مهم‌ترین دلیل مطرح‌ کردن چنین مباحثی نادیده‌ گرفتن نقش آیت‌ا… هاشمی در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی و از جمله در دوران مدیرت جنگ است. به نظر می‌رسد این مسائل با علم به این که آیت‌ا… هاشمی در قید حیات نیستند و امکان پاسخگویی صریح از جانب ایشان وجود ندارد، مطرح می‌شود. این افراد باید به این مساله آگاه باشند که نقش و منش آیت‌ا… هاشمی به عنوان یک فقیه مجتهد نواندیش هیچ‌گاه فراموش نخواهد شد. آیت‌ا… هاشمی مانند کوه دماوند بودند. هر گاه کوه دماوند از خاطر ایرانیان فراموش شد، آیت‌ا… هاشمی نیز فراموش خواهد شد. کسانی که به‌ دنبال پاک‌ کردن نقش آیت‌ا… هاشمی در انقلاب اسلامی و نظام هستند با انگیزه‌های نفسانی و سیاسی دست به چنین کاری می‌زنند.

از سوی دیگر بسیاری از جنبه‌های شخصیتی آیت‌ا… هاشمی به دلایل مختلف نادیده گرفته شده است. برای مثال آیت‌ا… هاشمی خطبه‌های زیادی خوانده و در خطبه‌های خود به نکات بدیع و مهم اجتماعی و سیاسی اشاره کرده است که هیچ‌ کدام از این خطبه‌ها مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و کسی به این خطبه‌ها توجه نمی‌کند. از سوی دیگر آیت‌ا… هاشمی بیش از ۵۰ جلد تفسیر قرآن نوشته و به‌ صورت موضوعی آیه‌های قرآن مجید را بررسی کرده است. برای مثال مفهوم اعتدال در قرآن مجید را تنها می‌توان در مجموعه آثار آیت‌ا… هاشمی پیدا کرد. با این حال هنوز جامعه قرآنی کشور به این آثار ارزشمند توجه جدی نکرده است.

مساله پایان جنگ از زمانی آغاز می‌شود که آقای محسن رضایی به حضرت امام(ره) نامه می‌نویسند و تجهیزات مورد نیاز جنگ را خدمت حضرت امام (ره) مطرح می‌کنند و حضرت امام(ره) عنوان می‌کنند که تهیه این تجیزات از عهده اقتصاد کشور خارج است. آیا حضرت امام(ره) تنها با استدلال‌های آیت‌ا… هاشمی به پایان جنگ رضایت می‌دهند یا این که دیگر فرماندهان جنگ نیز با آیت‌ا… هاشمی در پایان جنگ هم‌عقیده بودند؟

موضوع پایان جنگ و چگونگی اقناع حضرت امام(ره) برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. دلیل اصلی این مساله نیز این بوده که حضرت امام(ره) همواره با رویکرد ادامه جنگ موافق بوده و معتقد بودند که جنگ باید تا پیروزی نهایی ادامه پیدا کند. وضعیت حتی به شکلی بوده که حضرت امام(ره) در جلسات خصوصی با فرماندهان جنگ اجازه طرح مساله پایان جنگ را نمی‌داده است.

در نتیجه اقناع و جلب رضایت حضرت امام(ره) در چنین شرایطی بسیار سخت بوده است. با این‌ همه، آیت‌ا… هاشمی به چند دلیل واقع‌بینانه تلاش می‌کنند رضایت حضرت امام(ره) را برای پایان جنگ اخذ کنند. دلیل نخست این که آیت‌ا… هاشمی در گفت‌وگو با برخی از فرماندهان واقع‌بین جنگ مانند دریابان شمخانی به این نتیجه می‌رسد که این جنگ در نهایت هیچ‌ برنده‌ای نخواهد داشت. دریابان شمخانی در جایی به آیت‌ا… هاشمی عنوان می‌کند: «برای ما مشخص شده که جنگ هیچ‌ برنده‌ای نخواهد داشت.» آیت‌ا… هاشمی یک‌ بار به بنده گفتند: «اگر در آن مقطع زمانی یک فرمانده عاقل در سپاه وجود داشت، آقای شمخانی بود که به صراحت به من گفتند جنگ هیچ ‌برنده‌ای نخواهد داشت.» نکته دوم این که آیت‌ا… هاشمی به عنوان یک مدیر کلان‌نگر به‌ خوبی از وضعیت اقتصادی و مشکلاتی که مردم در زمان جنگ پیدا کرده بودند، آگاهی داشت.

در نتیجه توانایی اقتصادی کشور را به‌اندازه‌ای نمی‌دیدند که امکان ادامه جنگ در آینده نیز وجود داشته باشد. نکته دیگر این که هنگامی که آیت‌ا… هاشمی برای بازدید از مناطق جنگی به غرب کشور سفر می‌کنند و فاجعه تاریخی حلبچه را از نزدیک مشاهده می‌کنند و می‌بینند که مردم بی‌گناه چگونه به شکل اسفباری به خاک و خون کشیده شده‌اند، در بین همراهان خود عنوان می‌کند که من به تهران می‌روم و حضرت امام(ره) را برای پایان جنگ راضی می‌کنم. استدلال ایشان نیز این بوده که اگر صدام با مردم خود چنین رفتاری می‌کند، هیچ‌ بعید نیست که با مردم اصفهان، مشهد و تبریز نیز همین رفتار کند و مردم بی‌گناه را به خاک و خون بکشد. البته علائم دیگری نیز در زمینه ضرورت پایان جنگ وجود داشت.

برای مثال سرنگونی هواپیمای مسافربری توسط ناو آمریکایی در خلیح فارس یکی از این علائم بود که نشان می‌داد احتمال دخالت مستقیم آمریکا و هم‌پیمانانش در جنگ وجود دارد. نکته دیگر این که جنگ حالت فرسایشی به خود گرفته بود و در زمستان به دلیل سرمای هوا امکان عملیات وجود نداشت و به همین دلیل بین عملیات‌های هر دو طرف جنگ فاصله زیادی می‌افتاد. آیت‌ا… هاشمی در کتاب خاطرات خود از جلسه‌ای با فرماندهان جنگ نام می‌برد که در این جلسه به فرماندهان عنوان کرده چرا بین عملیات‌ها فاصله افتاده است و چرا عملیات جدیدی را آغاز نمی‌کنند که پاسخ فرماندهان جنگ به درخواست آیت‌ا… هاشمی این بوده که فعلا آمادگی برای یک عملیات جدید وجود ندارد. در کنار همه این مسائل برخی اختلافات بین فرماندهان جنگ نیز وجود داشت که آیت‌ا… هاشمی را به این نتیجه رسانده بود که رضایت حضرت امام(ره) را برای پایان جنگ جلب کند.

چه اختلافاتی بین فرماندهان جنگ بود و موضوع اختلافات چه بود؟

اختلافات هم در بین فرماندهان ارتش وجود داشت و هم بین فرماندهان ارتش و سپاه. برای مثال شهید صیاد شیرازی در آن مقطع با عقیدتی‌ سیاسی و ستاد کل در زمینه حدود اختیارات و تاکتیک‌های جنگی اختلاف داشتند. از سوی دیگر برخی فرماندهان سپاه نیز در مورد تاکتیک‌های مورد نظر ارتش اختلاف سلیقه داشتند. البته آیت‌ا… هاشمی در کتاب خاطرات خود به‌ صورت دقیق جزئیات این اختلافات را بازگو نکرده و به‌ صورت سربسته به این مسائل اشاره کرده است.

برای مثال یکی از اختلافات اساسی درباره رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بوده است که فرماندهان سپاه به دنبال این بوده‌اند که یکی از فرماندهان سپاه و به خصوص آقای محسن رضایی فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح شود. از سوی دیگر شهید صیاد شیرازی بر این عقیده بودند که یک ارتشی و به خصوص خود ایشان باید به عنوان رئیس ستاد کل نیروهای مسلح انتخاب شوند و آقای محسن رضایی معاونت ایشان را بر عهده بگیرند. به همین دلیل یکی از سختی‌های آیت‌ا… هاشمی در مدیریت جنگ اختلافات بین فرماندهان و چندگانگی نیروهای نظامی بوده است. حتی کار به جایی می‌رسد که بحث ادغام سپاه پاسداران نیز مطرح می‌شود که در نهایت با مخالفت فرماندهان نظامی مواجه می‌شود. این در حالی بود که ارتش عراق به صورت کامل یکپارچه و تحت فرماندهی واحد قرار داشت و با چنین چالش‌هایی مواجه نبود.

آیت‌ا… هاشمی در کتاب خاطرات خود در سال۶۶ و در صفحه ۲۴۸ عنوان می‌کند: «آقای صیاد شیرازی آمدند و دنبال تشکیل ستاد قرارگاه بودند که خودشان نیز مسئولیت آن را بر عهده بگیرند.» کار اختلاف بین فرماندهان سپاه و ارتش به جایی می‌رسد که هنگامی که آیت‌ا… هاشمی آقای محسن رضایی را به‌ عنوان جانشین خود انتخاب می‌کند، آقای صیاد شیرازی به دلیل مخالفت با این تصمیم از فرماندهی نیروی زمینی استعفا می‌دهد. آیت‌ا… هاشمی در خاطرات خود عنوان می‌کند «هنگامی که رونوشت استعفای شهید صیاد شیرازی به دست من رسید که البته یک رونوشت نیز خدمت حضرت امام(ره) ارسال شده بود، به‌ صورت تلفنی دلیل را از آقای صیاد شیرازی پرسیدم. با این همه، بعد گذشت چند روز آقای صیاد شیرازی از تصمیم استعفا پشیمان شدند و من هم کمک کردم که همچنان در فرماندهی نیروی زمینی ارتش به فعالیت خود ادامه بدهد.»

اختلافات بین فرماندهان جنگ به چه میزان روی مدیریت جنگ تاثیر گذاشته بود؟

مهم‌ترین دلیل اختلافات فرماندهان سپاه و ارتش بر سر مدیریت و نحوه ادامه‌دادن جنگ بود. در سال ۶۷ یعنی سال پایانی جنگ آیت‌ا… هاشمی تصمیم می‌گیرند با تشکیل ستادکل نیروهای مسلح اختلاف بین ارتش و سپاه را در زمینه ادامه جنگ حل کنند. در خاطرات آیت‌ا… هاشمی در سال ۶۷ در صفحه ۱۴۸ آمده است که آیت‌ا… هاشمی به آقای محسن رضایی اطلاع دادند که برای مشورت برای تشکیل ستاد کل نیروهای مسلح از منطقه جنگی به تهران بیاید. آقای محسن رضایی همچنین به آیت‌ا… هاشمی پیشنهاد می‌کنند که برای جلوگیری از اختلافات به وجود آمده خودش از فرماندهی سپاه استعفا دهد و فرماندهی ارتش را بر عهده بگیرد. آیت‌ا… هاشمی در خاطرات خود عنوان می‌کند که هنگامی که این پیشنهاد مطرح شد من اشکالات این طرح را به ایشان گفتم و مخالفت خود را نیز بیان کردم.

آقای محسن رضایی به‌ دنبال این بوده که با به دست‌ گرفتن فرماندهی ارتش امکانات ارتش را وارد جنگ کند و به‌ صورت عملی فرماندهی جنگ را بر عهده بگیرد. این پیشنهاد در سال ۶۵ از سوی آقای محسن رضایی مطرح می‌شود و با مخالفت آیت‌ا… هاشمی این اختلافات تا سال۶۷ نیز ادامه پیدا می‌کند. با این‌ همه، در سال ۶۶ و در یک مقطع آقای محسن رضایی از فرماندهی سپاه پاسداران استعفا می‌کند که تاکنون کمتر به این موضوع پرداخته شده است. این مساله در کتاب خاطرات آیت‌ا… هاشمی در سال ۶۶ و در صفحه ۹۰ ذکر شده است. در این خاطرات عنوان شده که آقای محسن رضایی با نوشتن نامه‌ای به حضرت امام(ره) به دلیل مشکلات اداره سپاه، عدم هماهنگی با رئیس‌جمهور، دکتر روحانی و ارتش از سمت فرماندهی کل سپاه استعفا کرده است. در نتیجه آقای محسن رضایی برای استعفای خود چهار دلیل را ذکر کرده‌اند.

آیت‌ا… ‌هاشمی در کتاب خاطرات خود عنوان می‌کند: «آقای رضایی را از این کار نهی کردم و عنوان کردم حضرت امام(ره) استعفای شما را نخواهند پذیرفت و برای خود شما هم خوب نیست.» با این‌ همه، آقای محسن رضایی سخنان آیت‌ا… هاشمی را گوش نمی‌کنند و نامه استعفای خود را تقدیم حضرت امام(ره) می‌کنند. خبر استعفای آقای محسن رضایی را حاج‌احمدآقا فرزند حضرت امام(ره) به آقای هاشمی می‌دهند. با این‌ همه، حضرت امام(ره) با استعفای آقای محسن رضایی موافقت نمی‌کنند. تصور حضرت امام(ره) از این استعفا این است که این استعفا با هدف سیاسی و صوری صورت گرفته است.

چرا حضرت امام(ره) تصور می‌کنند استعفای آقای محسن رضایی سیاسی و صوری است؟

این نقلی است که حاج‌احمدآقا برای آیت‌ا… هاشمی مطرح می‌کنند. البته منظور ایشان از هدف سیاسی هدف جریانی و جناحی نبوده، بلکه سیاست به معنای کلی مورد نظر ایشان بوده است که این استعفا با هدف و برنامه صورت گرفته است. در نتیجه آقای محسن رضایی دوباره اقدام به استعفا از فرماندهی سپاه می‌کنند.

یک‌ بار زمانی که عنوان می‌کنند به ایشان درجه امیری ارتش داده شود تا ایشان بتواند از موضع بالا امکانات ارتش را وارد جنگ کند و بار دوم زمانی است که آقای محسن رضایی به دلیل اختلاف سلیقه با چهار موردی که عنوان کردم از فرماندهی سپاه استعفا می‌دهد. در نتیجه در ماجرای پایان جنگ برخی عوامل داخلی و همچنین برخی عوامل خارجی نقش داشته‌اند که در نهایت آیت‌ا… هاشمی را به این نتیجه می‌رساند که رضایت حضرت امام(ره) را برای پایان جنگ اخذ کنند.

برخی عنوان می‌کنند پذیرش پایان جنگ به شکلی به حضرت امام (ره) تحمیل شده است. آیا در واقع این اتفاق رخ داده است؟ حضرت امام در چه شرایطی به پایان جنگ رضایت دادند؟

برخی افراد مغرض چنین مسائلی را مطرح می‌کنند و عنوان می‌کنند که این کار توسط آیت‌ا… هاشمی صورت گرفته است. این در حالی است که حضرت امام(ره) با توجه با استدلال جمعی فرماندهان نظامی تصمیم به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ می‌گیرند و هیچ‌ فردی و از جمله آیت‌ا… هاشمی به‌ تنهایی در تصمیم حضرت امام(ره) نقش کلیدی نداشته است. آیت‌ا… هاشمی از سال ۶۲ و پس از فتح خرمشهر به‌ دنبال پایان جنگ بود و به همین دلیل به دنبال رویکردی بود که بتواند زمینه پایان جنگ را به وجود بیاورد.

با این‌همه، ایران زمانی قطعنامه ۵۹۸ را می‌پذیرد که کشور در وضعیت مناسبی قرار ندارد و هم از نظر اقتصادی و هم از نظر تجهیزاتی در وضعیت قابل قبولی نیست. در نتیجه حضرت امام(ره) نه‌ تنها آیت‌ا… هاشمی و بلکه هیچ ‌کس را عامل اصلی پذیرش قطعنامه تلقی نمی‌کنند و با توجه به جمیع جهات به پایان جنگ رضایت می‌دهند. اما این که چرا حضرت امام(ره) از اصطلاح جام زهر نام می‌برند، به دلیل این بود که ایشان به دنبال این بودند که حتی یک ثانیه نیز حکومت صدام بر مردم عراق که در مخالفت با دین اسلام بود، ادامه نداشته باشد و به همین دلیل که ایران نتوانسته بود حکومت صدام را ساقط کند و مردم مظلوم عراق را نجات دهد، عنوان می‌کنند که پذیرش قطعنامه برای ایشان مانند نوشیدن جام زهر بوده است.

به‌ تازگی فرزندان آیت‌ا… هاشمی از وجود یک وصیتنامه جدید از ایشان خبر داده‌اند. شما به عنوان مشاور آیت‌ا… هاشمی از جزئیات جدیدی درباره وصیتنامه ایشان آگاهی ندارید؟

بنده چند هفته بعد از درگذشت آیت‌ا… هاشمی در جلسه‌ای در کنار آقای محسن هاشمی نشسته بودم و از ایشان سوال کردم که وضعیت وصیتنامه به چه شکل است که ایشان عنوان کردند ما تنها یک کاغذ A۴ از وصیتنامه ایشان در اختیار داریم که در چند جا هم خط‌خوردگی وجود دارد که ایشان در سال ۷۶ و هنگامی که با اصرار فاطمه خانم برای بررسی وضعیت قلب خود به پزشک مراجعه کرده‌اند و مدتی بیهوش بوده‌اند، نوشته‌اند.

آیت‌ا… هاشمی در این وصیتنامه به حساب‌های شخصی خود اشاره می‌کنند و وضعیت مالی خود را برای فرزندان تشریح می‌کنند. آقای محسن هاشمی عنوان می‌کردند که ما هنوز به‌ دنبال پیداکردن وصیتنامه دوم آیت‌ا… هاشمی هستیم. روز بعد از درگذشت آیت‌ا… هاشمی خانواده ایشان به مجمع آمدند و تمام وسائل ایشان اعم از کتاب‌ها و لباس‌های ایشان را با یک وانت به منزل منتقل کردند. با این‌ همه، آیت‌ا… ‌هاشمی به دلیل جایگاهی که در نظام سیاسی داشتند، اسناد سری و محرمانه‌ای را در اتاق خود نگهداری می‌کردند که از وضعیت آنها پس از درگذشت ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست. وضعیت روحی ما و کارکنان مجمع نیز پس از درگذشت آیت‌ا… هاشمی به شکلی نامساعد بود که هیچ‌کدام رغبتی برای حضور در اتاق ایشان نداشتیم.»


منبع: عصرایران

قاضی متهم پرونده کهریزک سکوتش را شکست: اعزام به کهریزک دستور من بود/فیلمی که احمدی نژاد در مجلس پخش کرد واقعیت ندارد/ مسائلی که به فاضل لاریجانی منتسب شد کذب محض است

نامش با «سعید مرتضوی» و «کهریزک» گره خورده و سایه این دو پدیده بر زندگی شغلی و شخصی او چنان سنگین شده که بعید است به این زودی از آنها رها شود.

حاشیه‌های پرونده بازداشتگاه کهریزک همین‌طور دنبالش می‌دوند، مانند ماجرای اسلحه‌کشی در اصفهان یا دیگر پرونده‌های قضائی‌اش که به‌عنوان متهم یا محکوم، منجر به حضورش در زندان شده است.

روزنامه شرق- حکایت نخستین مصاحبه مطبوعاتی‌اش هم در نوع خود جالب است: اسفند ٩۵ برای پیگیری موضوعی به دفتر یکی از علمای قم رفته بودم و چهره او برایم آشنا آمد، همکلام شدیم و از ترفندهای خاص برای ترغیب به انجام یک گفت‌وگوی مفصل درباره حوادث سال ٨٨، ماجرای بازداشتگاه کهریزک، قاضی مرتضوی، احمدی‌نژاد و… استفاده کردم.

از رسانه‌ا‌ی‌شدن بسیار هراس داشت و معتقد بود هر مصاحبه‌ای ممکن است منجر به بغرنج‌تر‌شدن وضعیت پرونده‌های بازمانده‌اش شود. اطمینان دادم پرسش‌ها آن‌طور نخواهد بود که آسیبی متوجه‌اش شود. قرار مصاحبه را گذاشتیم و روز موعود، پیش از آغاز شرط‌هایی داشت مثل اینکه اگر نخواهد به پرسشی پاسخ دهد اصرار نکنم، درباره پرونده‌های فعلی او نپرسم و گیر ندهم که از سال ٩٣ تاکنون در کدام نهاد مشغول به کار است.

علاقه‌ای به پرداختن به محرمانه‌ها نداشت و زیر بار بسیاری از مسائل نمی‌رفت و همین محافظه‌کاری‌ها ادامه گفت‌وگو را سخت می‌کرد. هرچه باشد بیش از دو سال حضور در دادیاری شعبه اول دادسرای امنیت پایتخت که محل رجوع روزانه کارشناسان و متهمان سیاسی- امنیتی است، رفتار و کلامش را شبیه امنیتی‌ها کرده تا قضات. اجزا و اصول تحلیل‌های اطلاعاتی را می‌داند و هنگام پاسخ‌گویی درباره مسائل امنیتی سال ٨٨ شبیه کارشناسان امنیتی پاسخ می‌دهد تا یک دانش‌آموخته حقوق. علی‌رغم اینکه در تیم مرتضوی و مدیران سابق در قوه قضائیه تعریف می‌شد ؛ اماعلاقه‌ای به جدل با تیم مدیریتی جدید نداشت و اگر وارد چالش با او می‌شدم خیلی جدی می‌گفت «پاسخ من این است و نمی‌توانم غیر از این بگویم، پس اصرار نکنید». دلش از دکتر (پدر محسن روح‌الامینی) پر بود و اسمش را که می‌آورد دستش می‌لرزید.

علی‌اکبر حیدری‌فرد که در ٢٨سالگی دادیار شعبه اول دادسرای امنیت تهران و اندکی پس از دو سال متهم پرونده بازداشتگاه کهریزک می‌شود، ناگفته‌های بسیاری دارد و شاید زمان بازگویی کامل آنها هنوز نرسیده است. سوژه‌ای که همچنان پس از هشت سال تازه و پرمخاطب است. این گفت‌وگو زمانی انجام شد که سعید مرتضوی هنوز در آن بیانیه معروف از خانواده جان‌باختگان کهریزک عذرخواهی نکرده بود اما زمان چاپ مصادف شد با حضور حیدری‌فرد در بند ٨ بازداشتگاه اوین؛ جایی که بسیاری از متهمان سابق او در آنجا دوران محکومیت خود را می‌گذرانند.
آقای حیدری‌فرد! بسیاری شما را با پرونده جنجالی کهریزک و به نام قاضی کهریزک می‌شناسند اما از سوابق و فعالیت‌های قبلی شما اطلاعی در دست نیست؛ از خودتان بگویید.

علی‌اکبر حیدری‌فرد هستم در ١/٩/۵٨ در شهرستان مرودشت استان فارس در خانواده متوسط و مذهبی متولد شدم و فرزند اول خانواده هستم. دوران دبیرستان را در مدرسه سیدجمال‌الدین‌اسدآبادی مرودشت گذراندم، دانش‌آموزی ممتاز بودم و مسئولیت بسیج دبیرستان هم با من بود. آن سال‌ها با چند همکلاسی گروهی به نام ناصحون برای امربه‌معروف در مرودشت تشکیل دادیم.

براساس چه ضرورتی قصد امربه‌معروف داشتید؟
چون در آن مقطع دختران راهنمایی و دبیرستان به دلیل فقر فرهنگی و اجتماعی مورد مزاحمت خیابانی برخی جوانان بودند. گروه خودخوانده ناصحون تصمیم گرفت با شناسایی مزاحمین نوامیس اول به صورت امربه‌معروف و در صورت لزوم برخورد فیزیکی انجام دهد؛ اما برخورد فیزیکی در اولویت بود.

یعنی یک گروه به‌اصطلاح «خودسر» راه‌‌اندازی کردید؟
بله خودسر بودیم.

مؤسس این گروه چه کسی بود؟
خودم.
برخورد فیزیکی هم داشتید؟
در چند مورد با افراد متجاهر به صورت گروهی از سوی ناصحون برخورد فیزیکی شدیدی شد. از ما شکایت هم کردند اما به جایی نرسید.

چرا؟
چون اعضای گروه ما همگی عضو خانواده‌های وابسته به نهادها بودند و اینکه افرادمضروب‌شده وجهه اجتماعی خوبی نداشتند.

خانواده شما هم وابستگی به نهادها دارند؟
برخی اعضای خانواده ما عضو سپاه هستند. پدرم سال‌هاست که عضو بسیج است؛ هرچند کشاورزی می‌کند. دو نفر از برادران همسرم شهید شدند. یکی از آنها شهید علی بختیاری معاون تسلیحاتی لشکر ١۴ امام حسین(ع) اصفهان بود. یعنی معاون تسلیحات شهید خرازی بود.

تحصیلات شما تا چه مقطعی است؟
پس از پایان دبیرستان تصمیم گرفتم به حوزه علمیه بروم و براساس همین انگیزه در مدرسه یا همان حوزه علمیه حقانی قم ثبت‌نام کردم و به دلایلی انصراف دادم.

چرا انصراف دادید؟
تصمیم گرفتم به دانشگاه بروم. در کنکور سال ١٣٧٧ جزء رتبه‌های اول شدم و رشته حقوق دانشگاه تهران را انتخاب کردم. پس از شش ماه در دو نهاد بورسیه شدم، اول دانشکده وزارت اطلاعات (امام باقر) در رشته ضدجاسوسی و دوم هم دانشکده علوم قضائی. از تحصیل در دانشکده وزارت اطلاعات منصرف شدم.

این‌بار چرا انصراف دادید؟
چون هم‌زمان شد با دستگیری سعید امامی و مصطفی کاظمی به اتهام پرونده قتل‌های زنجیره‌ای که از هم‌محلی‌ها و هم‌استانی‌های ما بود.

انصراف شما چه ارتباطی با آنها داشت؟
یکی از آنها سفارش قبولی مرا به صورت تلفنی در دانشکده وزارت اطلاعات کرده بود.

کدام یک؟
سعید امامی سفارش کرده بود.

بنابراین در دانشکده علوم قضائی ادامه تحصیل دادید؟
بله از همان سال ٧٧ وارد دانشکده علوم قضائی شدم و با پایه ٢ قضائی بورسیه قوه قضائیه شدم. آن زمان با آقای [علیرضا] زاکانی در بسیج دانشگاه تهران هم همکاری می‌کردم. در سال ١٣٨١ هم فارغ‌التحصیل شدم.

١٨تیر ٧٨ هم با آقای زاکانی رابطه داشتید؟
در ١٨ تیر ٧٨ من از افرادی بودم که با دانشجویان دانشگاه تهران مقابله کردم. در ٢١ تیر آن سال علیه دانشجویان اغتشاش‌گر فعالیت می‌کردم.

از سال ٨١ که فارغ‌التحصیل شدید مشغول چه کاری بودید؟
پس از فارغ‌التحصیلی حقوق خصوصی دانشگاه علامه طباطبایی با رتبه ٢٠ در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شدم و هم‌زمان دوره کارآموزی قضائی یک‌ساله را شروع کردم. در طول این دوره در پژوهشکده مطالعات راهبردی با مدیریت دکتر «ره‌پیک» از اعضای کنونی شورای نگهبان یک دوره مطالعات امنیتی و امنیت ملی را آموزش دیدم. همکلاسی‌های من اکثرا از کارشناسان وزارتخانه‌های اطلاعات، امور خارجه و دفاع بودند.

این پژوهشکده به کدام نهاد وابستگی داشت؟
وابسته به وزارت اطلاعات بود. از جمله استادان ما آقایان محسن رضایی، حسام‌الدین آشنا، علی ربیعی، ملکی و… بودند. پایان‌نامه‌ام در این دوره «بررسی سازمان‌های مبارزه با فساد در دستگاه قضا» نام داشت. این دوره که تمام شد از طرف آقای الیاس محمودی، رئیس وقت مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه دعوت به کار شدم و پس از گزینش آن مرکز از قوه قضائیه درخواست کردم آنجا مستقر شوم.

الیاس محمودی شما را چگونه می‌شناخت؟
تعدادی از کارشناسان آن مرکز که از همکلاسی‌ها بودند مرا معرفی کردند. البته موضوع پایان‌نامه هم مورد توجه قرار گرفت.
چرا چنین موضوعی را برای پایان‌نامه انتخاب کردید؟ آن زمان بحث فساد چندان مطرح نبود.
چون برنامه داشتم در حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه مشغول شوم.

بالاخره مشغول شدید؟
خیر. چون گفتند نیرو کم داریم. رئیس نهاد قوه قضائیه که آن زمان آقای «شیرج» بود نظر مخالف داشت؛ چون قاضی کم داشتند.

پس اطلاعاتی نشدید و دادیار شدید.

بله. اولین ابلاغ قضائی من دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب اردبیل بود. حدود دو ماه در اردبیل کار کردم اما به دلیل عدم آشنایی با زبان ترکی به استان فارس شهرستان فسا منتقل شدم. در آنجا قاضی تحقیق بودم. دادیار شعبه اول و جانشین دادستان فسا شدم و با حفظ سمت رئیس ستاد حفاظت اجتماعی شهرستان بودم. رئیس هیئت تخلفات صنفی فسا هم شدم که مقام اول را در کشور کسب کردم.

تا چه زمانی فسا بودید؟
تا سال ٨۶ پس از آنکه در آزمون دکترای حقوق خصوصی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد پذیرفته شدم. در واقع شش ماه طول کشید تا با توصیه حضرت آیت‌الله بهشتی عضو مجلس خبرگان رهبری فارس که در آن دوره از انتخابات در ستاد ایشان فعال بودم، به تهران منتقل شدم.

در تهران چه مسئولیت قضائی‌ای داشتید؟
حدود دو ماه قاضی اظهارنظر دادسرای ناحیه ٢ بودم و سپس به شعبه اول دادسرای امنیت معاونت امنیت دادستانی تهران منتقل شدم.

چه شد که سر از دادسرای امنیت درآوردید؟
به‌هرحال در فسا بازپرس انقلاب بودم و در پژوهشکده مطالعات راهبردی هم‌ دوره امنیتی دیده بودم و در دوره مبارزه با تروریسم که توسط وزارت خارجه با همکاری سازمان ملل برگزار شد، شرکت کردم. مهم‌تر اینکه علاقه شخصی داشتم و آقای مرتضوی مرا به آنجا فرستاد.

اولین‌بار چه زمانی با آقای مرتضوی آشنا شدید؟
از همان زمان کارآموزی آشنا بودم. در زمان دانشجویی هم به لحاظ شخصی به ایشان علاقه‌مند بودم و حتی درخواست دادم در دادسرای کارکنان دولت کارآموز قاضی مرتضوی شوم اما گفتند چون آن ناحیه امنیتی است، مخالفت می‌شود.

چرا به شخصی مثل قاضی مرتضوی علاقه داشتید؟
به‌ لحاظ فکری و روحی هم‌تیپ فکری‌ام بود. حتی در دوران دانشجویی هم عکس قاضی مرتضوی را بالای تخت چسبانده بودم.
ظاهرا آن ‌موقع دادسرای امنیت پرونده‌های زیادی نداشت.
پرونده داشت. آن‌موقع با اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی متهمان شرور را در تهران به سه دسته تقسیم کردیم.

چه کسی این طرح را داد؟
به پیشنهاد مرتضوی، رادان و موافقت شورای تأمین تهران. در آن طرح پرونده متهمان درجه دو و سه که از اهمیت کمتری برخوردار بودند، در نواحی قضائی مربوطه توسط دادیاران و بازپرسان همان ناحیه بررسی می‌شد و پرونده متهمان درجه یک به‌لحاظ اهمیت کار صرفا به شعبه اول دادسرای امنیت ارجاع می‌شد. ما برای نگهداری آنها از بازداشتگاه امنیتی کهریزک که با درخواست ناجا و بودجه وزارت کشور دوره‌ آقای موسوی‌لاری تأسیس شده بود، استفاده می‌کردیم. در واقع کهریزک در زمان آقای موسوی‌لاری تأسیس شد و هیچ ارتباطی با آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی و قاضی مرتضوی ندارد.

یعنی آقای موسوی‌لاری از اهداف ثانویه و احتمالی که از بازداشتگاه کهریزک استفاده خواهد شد، اطلاع داشت؟
هدف اولیه استفاده از کهریزک برای متهمان پرونده محله خاک‌سفید تهران بود. بعدها تغییر برنامه ایجاد شد که مربوط به دوره اجرای طرح امنیت اجتماعی به‌عنوان یک طرح ملی بود.
اما در دوره اجرای این طرح آقای موسوی‌لاری دیگر وزیر کشور نبود و آقای پورمحمدی این مسئولیت را در دولت احمدی‌نژاد برعهده داشت.
بله درست است.

می‌خواهم بدانم پرونده‌های سیاسی- امنیتی چگونه در آن دادسرا بررسی می‌شد؟
در دوره‌ای که در دادسرای امنیت بودم، پرونده‌های برخورد با عناصر سازمان منافقین خلق، حادثه تروریستی حسینیه رهپویان شیراز، پرونده پروژه نفوذ برادران اعلایی، فعالان حقوق زنان از جمله خانم شیرین عبادی، پرونده هیئت‌مدیره یاران یا همان بهائیان ایران را بررسی کردم.

همه این پرونده‌ها را در کمتر از دو سال رسیدگی کردید؟
باز هم بودند. مثل پرونده‌های مربوط به فرقه‌های ضاله و گروه‌های عرفانی رام‌الله و انجمن پادشاهی ایران. بخش اقتصادی پرونده کرسنت را هم من رسیدگی می‌کردم. این پرونده کلا چهار بخش داشت که بخشی از آن در دادسرای امنیت، بخشی در دادسرای ویژه اقتصادی و دیگری هم در کارکنان دولت رسیدگی می‌شد که در نهایت با تصویب معاونت اقتصادی دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی تجمیع شدند.

ارتباط دادسرای امنیت با نهادهای امنیتی چگونه بود؟
در تمام دوران خدمتم ارتباط صمیمانه، برادرانه و تنگاتنگی با نهادهای اطلاعاتی و امنیتی داشتم. این ارتباط نه به‌معنای تبعیت بلکه به‌معنای مبارزه مشترک در جهت منافع انقلاب بود.

آنها چقدر در دادسرای امنیت صاحب اثر بودند؟
تمام نهادهای امنیتی، ضابط قضائی هستند و گزارش آنها در صورتی مبنا واقع می‌شود که مورد توثیق قاضی باشد. نهادهای امنیتی به لحاظ اینکه در تهیه گزارش‌ها اعم از جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل، برآوردهای اطلاعاتی و منابعی که استفاده می‌کنند، متکی به سازوکارهای دقیق، موثق و کارآمد هستند. به طور قطع و حتم ضریب اطمینان و اعتماد به گزارش‌های آنها و به لحاظ سلامت نفس نیروهایی که در این نهادها عمل می‌کنند در بالاترین حد ممکن است تا جایی که هیچ‌گونه شبهه‌ای ایجاد نمی‌شود. اگر اختلافی هم هست بر سر تفسیر رفتار منتسب به متهم از حیث انطباق با عمل مجرمانه است نه اختلاف بر سر اقدام‌کردن یا نکردن یا وقوع یا عدم وقوع عمل انتسابی.

از جایی سفارش کیفرخواست هم داشتید؟
من هر کاری کردم با بررسی، تحقیق، ادله و مستندات بود؛ منتها مبانی استدلال‌های سازمان‌های اطلاعاتی به‌لحاظ ضریب بالای کارشناسی و صحت نفس نیروهای عمل‌کننده به‌طور حتم مورد قبول واقع می‌شود.

اگر متهمی اعلام می‌کرد تحت شکنجه یا فشار جسمی- روحی قرار گرفته تا اعتراف کند، چگونه صحت یا عدم صحت آن را بررسی می‌کردید؟
ادعاهای اقرار تحت فشار تاکتیک معمول همه متهمان است اما اگر دلایلی بود چون در برابر وجدان خودم مسئول بودم، می‌پذیرفتم و بارها سر همین موضوع با کارشناس مربوطه به اختلاف خوردیم و متهم را برخلاف نظر کارشناس اطلاعاتی آزاد کردم چون احساس می‌کردم به او اجحاف شده است.

ناگهان شما پس از این پرونده‌ها در برابر حوادث سال ٨٨ قرار گرفتید.
اول بگویم بنده در سال ٨٨ عضو ستاد انتخاباتی هیچ نامزدی نبودم و حتی قاضی ناظر بر انتخابات هم نبودم. در بعدازظهر ٢٣ خرداد ٨٨ به اتفاق مجتبی علم‌الهدی که از دوستان بنده است و روحانی، در حال عبور از حوالی میدان ونک بودیم که مشاهده کردم همه مغازه‌ها و تأسیسات عمومی توسط عده‌ای نزدیک به‌هزار نفر در حال تخریب است. برحسب وظیفه به‌عنوان قاضی کشیک وقت و دادیار شعبه اول دادسرای امنیت در کنار مأموران سعی در آرام‌کردن فضا کردم؛ چون از علت وقوع درگیری بی‌خبر بودم. در نهایت حدود ۵٠ نفر دستگیر شدند که بلافاصله پس از آرامش آن منطقه آنها را آزاد کردیم.

قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ٨٨ آماده‌باش نبودید؟
بودیم، این رویه معمول هر انتخاباتی است که قبل از آن، شعب اخذ رأی، دستگاه قضائی، ناجا و نیروهای اطلاعاتی آمادگی مقابله با اغتشاش و ناآرامی را داشته باشند.

می‌خواهید بگویید دستور بازداشت فعالان و اعضای ستادها بعدا صادر شد؟
نه! اما در ٢۴ خرداد ٨٨ درگیری‌ها شروع شد و حکم دستگیری بسیاری از فعالان سیاسی را بنا بر درخواست مراجع امنیتی صادر کردیم.

چرا؟
چون به‌جای آرام‌کردن فضا با صدور بیانیه سعی در تشکیک در نتیجه انتخابات و دعوت مردم به اردوکشی خیابانی کردند.
مصداق بیاورید.
مصداقش همان بیانیه‌های صادرشده توسط شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت بود که از واژه «کودتای سفید» در مقابل عمل نیروهای انتظامی و اطلاعاتی در حفظ امنیت عمومی استفاده کردند.

در همه جای دنیا حتی کشورهای دموکراتیک غربی، نتیجه انتخابات در مواقعی مورد اعتراض قرار می‌گیرد؛ اما اقدام علیه امنیت ملی تلقی نمی‌شود.
ببینید در تاریخ ٢۴ خرداد مقام معظم رهبری نتیجه انتخابات را تأیید و معترضان را دعوت به پیگیری مطالبات از طریق قانونی کردند؛ همچنین براساس مصوبه شورای‌عالی امنیت ملی وضعیت امنیتی تهران به دلیل اقدامات مخرب معترضان قرمز شد. از طرفی شبکه‌های ماهواره‌ای و رسانه‌های معاند به‌صورت هدفمند در مقابل خواست مسئولان کشور درباره تأیید انتخابات به میدان آمدند. در نتیجه تغییرات ایجادشده در فضای امنیتی کشور، تعریف ما از رفتار معترضان و افرادی که دست به خشونت‌های خیابانی می‌زدند تغییر و اقدامات آنها اقدام علیه امنیت ملی تلقی شد.

واقعا نظر شخصی خود شما در آن زمان چه بود؟
به اعتقاد شخصی من نظر مقام معظم رهبری در هر زمینه‌ای فصل‌الخطاب و در عین عمل به دستور رسول اکرم(ص) و امام معصوم است و مخالفت با آن مخالفت با امام معصوم و مشمول مجازات مقرر شرعی در قبال آن است.

به یاد می‌آورم گفته شد تاریخ صدور بازداشت برخی فعالان سیاسی مربوط به ١٩ خرداد ٨٨ بوده است؛ چرا احکام بازداشت‌ها پیش از شروع اعتراضات صادر شدند؟
چون این موضوع یک عقبه دارد؛ با توجه به اینکه طرفداران موسوی و اصلاح‌طلبان و حتی اپوزیسیون داخل کشور که در پوشش اصلاح‌طلبی فعال هستند شش ماه قبل از انتخابات با تشکیل کمیته صیانت از آرا، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها و سخنرانی‌ها و جلسات محفلی به هر قیمت ممکن با سوءاستفاده از انتخابات نه به‌عنوان ابزار پیروزی دموکراتیک بلکه به‌عنوان ابزار ایجاد فشار و تغییرات در راستای تغییر ماهیت نظام تلاش می‌کردند. در محافل خصوصی خود نهادهای رسمی و اصول بنیادین نظام در زمینه‌های مختلف از جمله سیاست خارجی را مورد هجمه گسترده قرار داده بودند.

می‌خواهید بگویید انتقاد اصلاح‌طلبان در آن سال‌ها از سیاست خارجی دولت و رفتار انتخاباتی اعضای برخی نهادهای رسمی در حمایت از یک کاندیدای خاص نزدیک به جریان اصولگرا جرم تلقی شد؟
آنها دنبال جریان‌سازی بودند و نهادهای اطلاعاتی ایران عملکرد این افراد را قبل از انتخابات رصد می‌کردند. از جمله همین افراد تأثیرگذار آقای تاج‌زاده بود که در سخنرانی‌های رسمی خود به نهادهای حاکمیتی حمله و آنها را تخطئه می‌کرد.

به‌همین‌دلیل حکم بازداشت او صادر شد؟
کنترل امنیتی آقای تاج‌زاده قبل انتخابات به‌لحاظ اقدامات ضدامنیتی درست بوده اما حکم دستگیری بعد از انتخابات سال ٨٨ صادر شد.
اما این موضوع آن زمان تکذیب نشد…
می‌توانم بگویم تنها حکم بازداشت قبل از انتخابات که آقای مرتضوی داده بود، حکم دستگیری عام‌ خطاب به نیروی انتظامی بود.

تا همه را بگیرند؟
نه! درواقع مبنی بر اینکه در صورت مشاهده اقدامات مخرب و ضدامنیتی در مقابل ستادهای انتخاباتی و مراکز رأی‌گیری با توجه به مشهودبودن جرم، ضابطین به وظیفه خود عمل کنند.

این یعنی حکم سفیدامضا؟
نه، کلی است. در همه انتخابات‌ها معمول است و به مأموران اختیار می‌دهند اگر کسی تجمع کرد طبق قانون عمل کنند.

همان حکم سفید امضاست؟
خیر! اصلا وجود ندارد.

فعالان ستاد مهندس موسوی در ستاد قیطریه چرا بازداشت شدند؟
اعضای ستاد قیطریه به علت اقدامات مخرب عبدالله رمضان‌زاده بازداشت شدند.

کدام اقدامات؟
رمضان‌زاده اقدام به جمع‌آوری افراد مشکوک و مخل امنیت در داخل آن ستاد کرده بود و دست به تحریکات امنیتی زده بود.

مثلا چه تحریکاتی؟
از جمله طرح شعارهای تشکیک در سلامت انتخابات که اطلاعات ناجا خواستار بازرسی از آن محل شد. آقای رمضان‌زاده مقاومت کرد و پس از برخورد فیزیکی، ایشان دستگیر و محل هم بازرسی شد.

چرا پرونده افرادی چون تاج‌زاده، بهزاد نبوی، رمضان‌زاده و… در اختیار وزارت قرار نگرفت؟
زیرا افراد شاخصی که قبل از انتخابات از طریق سخنرانی، جلسه، محافل خصوصی یا ارتباط با خارج کشور درصدد اقدامات ضدامنیتی در دوره انتخابات بودند، بنا بر صلاحیت‌های ذاتی و اختیارات قانونی توسط سازمان اطلاعات سپاه رصد می‌شدند و پس از انتخابات وقتی که برخوردها ضرورت یافت به دلیل سابقه تحقیقات قبلی در سازمان اطلاعات سپاه بازداشت‌ها توسط آن نهاد صورت گرفت.

سابقه تحقیقات قبلی یعنی چه؟
کلیه اقدامات اطلاعاتی و رصدهای امنیتی.

برویم سراغ پرونده معروف کهریزک که شما قاضی آن بودید. از کهریزک بگویید…
بنده طبق گزارش سازمان بازرسی کشور که در پرونده کهریزک ضمیمه است، پس از بررسی دو‌هزار و ٧٠٠ پرونده که به‌طور مشخص توسط بنده رسیدگی شده بود تأیید شد که ٨٠ درصد آنها پس از چند روز دستگیری و پالایش امنیتی با قرار کفالت، کمتر از بیست درصد با وثیقه و مابقی که متهمان امنیتی بودند، بازداشت موقت شدند. در تمام طول سال ٨٨ که مسئولیت قضائی داشتم، متهمان بازداشت‌شده توسط اطلاعات ناجا، اطلاعات سپاه یا وزارت اطلاعات را بازجویی می‌کردم و به هیچ متهمی توهین نکردم و برخورد توأم با خشونت نداشتم. کرامت انسانی آنها را رعایت می‌کردم و همواره سعی داشتم با ارشاد متهمان آنها را قانع و به عدم تکرار اقدامات خود مجاب کنم.

ظاهرا قبل از کهریزک هم سابقه صدور دستور بازداشت دسته‌جمعی را داشته‌اید؛ مثلا در دانشگاه تهران.
سال ٨٨ پس از سخنرانی ٢٣ خرداد احمدی‌نژاد، افراد غیر دانشجو در دانشگاه تهران تجمع و با سوءاستفاده از وضعیت خوابگاه اقدام به طرح شعارهای ضدنظام و کتک‌کاری چند نفر از پرسنل ناجا کرده بودند. در همین اثنا افرادی که پس از سخنرانی احمدی‌نژاد به سمت دانشگاه تهران می‌آمدند و عده‌ای از پرسنل ناجا در اثر تحریک انجام‌شده توسط افراد دانشجونمای داخل دانشگاه تهران با هدف آزادی سربازان در حال کتک‌خوردن به داخل دانشگاه هجوم بردند اما متهمان اصلی متواری و متأسفانه حدود یکصد نفر از دانشجویان که در خوابگاه مشغول مطالعه بودند و عموما هم شهرستانی بودند به اشتباه کتک خوردند و دستگیر شدند.

افراد غیر دانشجو چگونه وارد دانشگاه شده بودند؟ مگر می‌شود؟!
نمی‌دانم اما دانشجویان دستگیر‌شده که وضعیت بغرنجی داشتند به آگاهی شاپور منتقل شدند. بنده ساعت ١٧ همان روز آنجا حاضر شدم آقای [علیرضا] زاکانی و دکتر [فرهاد] رهبر هم آمدند. با بررسی وضعیت ظاهر دانشجویان متوجه شدم آنها دخالتی در درگیری نداشتند.

چطور از ظاهر آنها متوجه شدید؟
همه شهرستانی بودند و با لباس زیر بازداشت شده بودند و در خوابگاه مشغول مطالعه یا آشپزی بودند. آقای زاکانی تقاضای رسیدگی به وضعیت آنها را داشت و آقای رهبر هم برای وساطت آمده بود.

در نهایت با آنها چه برخوردی شد؟
بنده حدود ١٠ دقیقه برای دانشجویان سخنرانی کردم و گفتم شما اشتباهی دستگیر شده‌اید و من عذرخواهی می‌کنم. توضیح دادم آقای رهبر هم حضور دارند و با توجه به وساطت ایشان و حضور آقای زاکانی همه شما آزاد می‌شوید.
همه هم خونین بودند. برای آنکه با آن وضع به خوابگاه نروند و علیه نظام تبلیغ نشود، برای همه آنها لباس، آب معدنی و ساندویچ کالباس خریدیم. همه لباس‌ها تکه‌پاره بود. آب و غذا دادیم و با دو اتوبوس، از زیر قرآن آنها را رد کردیم.

به همین راحتی؟
بله. البته پس از آنکه اوراق بازجویی را تکمیل و مشخصات آنها پر شده بود. برای حفظ آبروی نظام از همه آنها خواهش کردم به هیچ کسی چیزی نگویید.
البته فیلمی که از آن غائله پخش شد، نشان می‌داد عده‌ای از دانشجویان توسط برخی عوامل و لباس شخصی‌ها به‌شدت کتک می‌خورند.
مردم دانشجویان را زده بودند و هیچ‌کدام از عوامل ناجا و بسیج دخالت نداشتند.

پس فیلم چه می‌گوید؟
پس از این قضیه حفاظت اطلاعات سپاه چهار نفر از مسئولان پایگاه‌های بسیج اطراف دانشگاه تهران را بازداشت کرد. من همه آنها را یک شب بازداشت کردم و پس از تحقیق متوجه شدم بی‌گناه هستند و آنها را آزاد کردم.

با خانم‌های بازداشت‌شده در سال ٨٨ چگونه رفتار می‌شد؟
زنانی که در طول اغتشاشات بازداشت شده بودند را آزاد کردم. چون به من اعتماد داشتند بازجویی و تحقیق از آنها برعهده من بود. آنهایی را که کنکور داشتند به درخواست آقای آوایی ظرف یک شب بدون ضمانت در شب کنکور آزاد کردم که حدود ۶٠ خانم بودند. جناب آقای آوایی در طول ایام اغتشاشات همواره تأیید و اصرار داشتند حقوق شهروندی دستگیرشدگان رعایت شود. دغدغه رعایت حقوق متهمان را به‌صورت جدی داشتند و پیگیر این امر بود.

ظاهرا روزهای پرکاری داشتید…
راستش سخت‌ترین روز کاری‌ام ٢٩ خرداد سال ٨٨ بود که تا فردای آن‌ هزاروصد نفر بازداشت شدند که حدود ٢٠٠ تا ٣٠٠ نفر را به‌تنهایی آزاد کردم و ٧٠٠ تا ٨٠٠ نفر را با صدور قرار، بازداشت کردم که در اوین، بازداشتگاه پلیس پیشگیری و چند بازداشتگاه امنیتی دیگر که نمی‌توانم بگویم، نگهداری می‌شدند.

کسی هم بود که حاشیه امنیت داشته باشد و بازداشت نشود؟
بله؛ براساس توافقی که با قاضی مرتضوی داشتم و شرطی که برایش گذاشته بودم، در دوران دستگیری‌های سال ٨٨ هیچ فرزند شهیدی را بازداشت نکردم.

برگردیم به پرونده کهریزک، درباره شروع و منشأ بازداشت‌های تیر ٨٨ که منجر به بازداشت معترضان و انتقال ‌گروهی از آنها به بازداشتگاه کهریزک شد، بگویید.
سه روز قبل از ١٨ تیر ٨٨ هیچ اغتشاش ضدامنیتی در تهران نداشتیم. به بهانه آلودگی هوا تهران تعطیل بود و همه مسیرهای تهران به شمال برای تخلیه جمعیت یک‌طرفه شد. همه تدابیر امنیتی اعم از حضور پلیس، عملیات روانی صداوسیما، مذاکره‌ سیاسی در سطح نخبگان و… حول محور یک اصل بود و آن هم عدم تکرار مطلق اغتشاش.

چرا عدم تکرار مطلق اغتشاش این‌قدر اهمیت داشت؟
چون پس از یک ماه از زمان اغتشاشات تداوم آن باعث عمیق‌ترشدن لایه‌های این اقدامات ضدامنیتی و گسترش آن به لایه‌های دیگر بود و کشور را در آستانه یک چالش گسترده امنیتی قرار می‌داد.

به نظرتان تمهیدات دستگاه‌های امنیتی و حاکمیتی مؤثر افتاد؟
در طرف مقابل در طول یک هفته منتهی به ١٨ تیر همه شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان و شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی که به‌عنوان ستاد عملیات روانی فتنه عمل می‌کردند، تمرکز خود را بر انجام حتمی اغتشاش در ١٨ تیر ٨٨ با هدف تکرار دوباره آن قرار داده بودند. مجاهدین خلق، ربع پهلوی، وزارت خارجه‌های اسرائیل و آمریکا و تمام معاندان در بیانیه‌هایی فراخوان حضور در ١٨ تیر ٨٨ دادند و مردم را تحریک به حضور کردند. همه مسئولان امنیتی مانند وزیر اطلاعات، دادستان کل کشور، فرماندهان ناجا و سپاه و دادستان تهران و حتی رسانه‌ها ضمن روشنگری خواستار عدم تکرار اغتشاش در ١٨ تیر بودند.

پس چرا در ١٨ تیر ٨٨ آن حوادث روی داد؟
حدود ٣٠‌ هزار نفر از نیروهای امنیتی محوطه‌های قرمز و محیط‌های احتمالی را پوشش دادند، اما بعدازظهر آن روز گروهی که حدود چهار یا پنج ‌هزار نفر مجهز به کوله‌پشتی، سنگ، چفیه، وسایل آتش‌زا برای مقابله با گاز اشک‌آور، دهان‌بند، وسایل فیلم‌برداری و بعضا چوب یا سلاح سرد بودند، ظاهر شدند، آنها در خیابان‌های منتهی به دانشگاه تهران با نیروهای امنیتی درگیر شدند. شرایط پیرامونی دانشگاه تهران به شکلی بود که در آن ساعت‌ها هیچ‌گونه حرکت عادی از قبیل خانه عمه یا خاله را توجیه نمی‌کرد و هرگونه حضور به معنای حمایت و حضور در اغتشاش بود که در نهایت درگیری ایجاد شد و ١٢ مأمور ناجا مجروح و ٧٠٠ نفر دستگیر شدند.

می‌خواهید بگویید چهار، پنج ‌هزار نفر سازماندهی شده بودند؟!
به‌هرحال به قصد درگیری آمده بودند.

چه نیرویی می‌تواند در پایتخت ایران این جمعیت را برای اغتشاش ساماندهی و هدایت کند؟!
شبکه‌های اجتماعی مجازی و کا‌نال‌های ماهواره‌ای.

می‌توانم از صحبت‌های شما استنتاج کنم که دستگیری لیدرهای اصلاح‌طلب تأثیری در ادامه اعتراض‌های مردم در مواقعی مثل ١٨ تیر ٨٨ یا پس از آن نداشت.

با توجه به دستگیری اکثر شخصیت‌های سیاسی مؤثر اصلاح‌طلب و شورای مرکزی احزاب آنها این حضور در ١٨ تیر ٨٨ ناشی از یک برنامه‌ریزی ساختاری و ستادی قدرتمند درون نظام نبود و شبکه‌های اجتماعی نقش اول را داشتند.

سرنوشت آن ٧٠٠ نفر بازداشت‌شده ١٨ تیر ٨٨ چه شد؟

بنده تا ساعت ١٢ شب حدود ۴٠٠ نفر را پس از پالایش اولیه آزاد کردم و در ١٩ تیر از ٢٧٠ نفر باقی‌مانده بنا به تشخیص شخصی خودم به آن دلیل که در اوین فضای مناسب برای نگهداری آنها موجود نبود، پس از رایزنی با مسئولان کهریزک و تهیه فضای مناسب، ١۴٠ نفر به بازداشتگاه کهریزک و ١۴٠ نفر را به اوین اعزام کردم که متأسفانه پس از پنج روز سه نفر از آنها به علت شرایط نگهداری و بدرفتاری‌های انجام‌شده فوت کردند.
ادعا می‌کنید خودتان دستور اعزام آن ١۴٠ نفر را به کهریزک داده‌اید. از گوشه‌وکنار شنیده می‌شود آقای مرتضوی به‌صورت شفاهی از خانواده کشته‌شدگان طلب حلالیت کرده و ممکن است به‌صورت سرگشاده هم نامه‌ای برای عذرخواهی منتشر کند.
من عذرخواهی احتمالی مرتضوی از باب توبه درباره عملکرد خودم را بدون نتیجه و فاقد آثار حقوقی‌ می‌دانم.

چرا؟
واضح است؛ چنانچه ایشان بنا بر اظهارات خود در تاریخ‌های ١٨ و ١٩ تیر در مرخصی بوده و با تأیید بنده و اظهارات خودش هیچ نقشی در اعزام متهمان دستگیر‌شده به کهریزک نداشته، پس توبه یا عذرخواهی درباره عملکرد دیگران فاقد معنی و آثار شرعی و حقوقی است، بنده تمامی مسئولیت‌های اعزام آن افراد به کهریزک را پذیرفته و می‌پذیرم که آقای مرتضوی هیچ نقشی در آن نداشته است.

حاضر به اعلام توبه از آن دستور اعزام هستید؟
من به وظیفه خودم در دفاع از نظام و حریم ولایت عمل کرده‌ام، البته ضمن ابراز همدردی دوباره با خانواده‌ داغ‌دیدگان بازداشتگاه کهریزک و اظهار تأسف از اقدام انجام‌شده و عذرخواهی از محضر مقام معظم رهبری و طلب بخشش از ایشان به‌دلیل آنکه معتقدم به وظیفه‌ام عمل کرده‌ام و خطایی از من سر نزده است، نه‌تنها خودم اعلام توبه نمی‌کنم، بلکه توبه احتمالی آقای مرتضوی را هم فاقد آثار حقوقی و شرعی می‌دانم
گفته می‌شود گزارشی هم از وضعیت آن بازداشتگاه تهیه شده بود که اصرار داشته اعلام کند وضعیت آنجا چندان هم بغرنج نبوده است.
آن گزارش را خودم تهیه کردم، از ١۶ متهم کهریزک که آزاد شده بودند بازجویی کردم، همگی گفتند هیچ مشکلی نبوده و مورد ضرب‌وشتم قرار نگرفته‌اند. در نهایت گزارش را به آقای مرتضوی دادم.

آقای حیدری فردا به نظرتان اگر فرزند آقای روح‌الامینی در جمع کشته‌های بازداشتگاه کهریزک نبود این پرونده چنین ابعاد گسترده و دامنه‌داری پیدا می‌کرد؟
خیر؛ اگر می‌دانستم پسر آقای روح‌الامینی در آن جمع است بی بروبرگشت او را به احترام پدرش آزاد می‌کردم، هرچند این حرفم به‌لحاظ حقوقی درست نیست، معتقدم روح‌الامینی فردی انقلابی است که به‌لحاظ سوابق و خدماتی که داشته مستحق این بود که درباره فرزندش به او کمک و آبرویش حفظ شود. اما فرزندش زمان بازجویی هویت خود را کتمان کرده بود، با وجود دانشجوبودن در برگه بازجویی نوشته بود دیپلم دارم و بی‌کار هستم.

چرا؟
برای حفظ آبروی پدرش. من به‌شخصه برای پدرش احترام قائلم و خودم را مانند محسن روح‌الامینی فرزند معنوی ایشان می‌دانم، اما رفتار آقای روح‌الامینی را در پیگیری پرونده کهریزک و شکایت علیه ما به این دلیل که پرونده به ابزار تبلیغ علیه نظام تبدیل شده بود ،برخلاف منافع نظام می‌دانم.

یعنی چه؟! می‌فرمایید کسی که فرزندش کشته شده از خون او بگذرد؟!
اجازه بدهید توضیح دهم. به‌عنوان نمونه دکتر روح‌الامینی در همان سال تعدادی از اعضای خانواده دیگر کشته‌های کهریزک را نزد آیت‌الله جوادی‌آملی برد تا جلسه‌ای داشته باشند. آیت‌الله جوادی‌آملی پیشنهاد گذشت و رضایت دادند، اما آقای روح‌الامینی محتوای جلسه را مطبوعاتی کرد و به نقل از آقای جوادی‌آملی گفت: «از عاملین و مباشرین بگذرید اما از آمرین نگذرید…». همین مسئله نشان‌دهنده پیگیری سیاسی و جهت‌دار پرونده از سوی ایشان بود.

کجای این مسئله تبلیغ علیه نظام است؟!
بگذارید بگویم؛ خب ایشان از همان ابتدای اطلاع از فوت فرزندش همراه آقایان احمد توکلی و امیدوار رضایی که آن زمان رئیس کمیسیون بهداشت مجلس بود، به محل سردخانه رفتند و جسد را معاینه کردند. در آن شرایط فتنه که انتشار اخبار کشته‌شدن مردم یا زندانیان از سوی مأموران باعث تحریک مردم و تبلیغ علیه نظام بود با استفاده از رابطه دوستی خود با آقای عزت‌الله ضرغامی، خبر فوت فرزندش را رسانه‌ای کرد و به‌طور مکرر موضوع کهریزک را در رسانه‌ها زنده نگه داشت و زمینه طرح مسائل مختلف و پروپاگاندای رسانه‌ای در سطح وسیع فراهم شد.
یعنی هر موضوعی که ارزش خبری داشته باشد و به نوعی تلخ باشد تبلیغ علیه نظام محسوب می‌شود؟
ایشان به این موضوع علم داشتند که پرونده کهریزک یکی از دلایل صدور قطع‌نامه علیه جمهوری اسلامی ایران به اتهام نقض حقوق ‌بشر در سازمان ملل شده است.

آیا پس از رسانه‌ای‌شدن موضوع بازداشتگاه کهریزک و آغاز واکنش‌ها اضطراب پیدا کردید؟
بله؛ اما چون خودم را مقصر نمی‌دانستم و حس می‌کردم انجام وظیفه کرده‌ام، نگران نتیجه نبودم.
ظاهرا در مراحل اولیه رسیدگی قضائی به پرونده کهریزک همه‌چیز به نفع متهمان بود.
در شعبه ١٣ دادسرای کارکنان دولت پس از حدود یک سال و نیم بررسی پرونده، درباره ما قرار منع تعقیب صادر شد. بازپرس آن شعبه حجت‌الاسلام مقدم یکی از قضات متدین، انقلابی و شناخته‌شده دستگاه قضا بود، اما پرونده با اعتراض آقای روح‌الامینی به شعبه ١٠۶٠ کارکنان دولت ارجاع داده شد. پس از شش ماه قاضی پرونده تغییر کرد و فردی به نام «آزمایش» به ریاست شعبه ١٠۶٠ رسید که در اولین جلسه رسیدگی به پرونده حتی مطلع نبود آقای سعید مرتضوی زمانی دادستان تهران بوده است!

مگر می‌شود؟
بله! پس از اینکه از او درخواست تعیین‌تکلیف کردیم اعلام کرد «من محسن روح‌الامینی را احضار و درباره پرونده از او تحقیق می‌کنم». پاسخ دادم این سه نفر فوت کرده‌اند و تازه متوجه شد معترضان به این پرونده اولیای دم هستند و در نهایت با صدور یک دادنامه ٣۶ صفحه‌ای پر از الفاظ موهن و غیرحقوقی که بریده اخبار جراید بود، قرار منع تعقیب ما را نقض کرد و پرونده به شعبه ٧۶ کارکنان دولت ارجاع داده شد.

علت نقض قرار قبلی چه بود؟ اعمال نفوذ شده بود؟
نقض قرار منع تعقیب ما ناشی از هیچ‌گونه اعمال نفوذی نبوده، بلکه صرفا متکی به بی‌تدبیری و ضعف دانش آقای آزمایش، رئیس شعبه ١٠۶٠ کارکنان دولت بود که پس از صدور آن قرار هم فوری خود را بازخرید کرد.
پس از اظهار تأسف مقام معظم رهبری نسبت به بازداشتگاه کهریزک و حواشی آن شما که خود را مدافع حریم ولایت می‌دانید چه حسی داشتید؟
مجددا تأکید می‌کنم قول، فعل و نظر مقام معظم رهبری در حکم قول و فعل معصوم است و ایشان هرگونه نظر و تصمیمی که درباره این پرونده داشته باشند، به دیده منت می‌پذیریم، اما توجه کنید مقام معظم رهبری نگفتند متهمان پرونده را محکوم کنید، بلکه گفتند اگر کسی تخلف کرده به آن رسیدگی شود که همین‌طور هم شد و متهمان نظامی و قضائی پرونده کهریزک محاکمه و مجازات شدند.

خود را مقصر می‌دانید اما نمی‌دانم چرا حاضر به اعلام توبه نیستید.
بنده حکم صادرشده از دستگاه قضا را قبول دارم، چون به عدالت،‌ استقلال و سلامت قوه قضائیه اعتقاد دارم. در واقع با توجه به اینکه احکام قضائی فصل‌الخطاب است، صرف‌نظر از اینکه منطبق با حقیقت باشد یا نباشد باید مطیع قانون بود، اما بنده درباره پرونده کهریزک خودم را بی‌گناه می‌دانم، اما به حکم قانون تمکین می‌کنم.

می‌خواهم بدانم رفتار خانواده کشته‌شدگان کهریزک با شما در طول روند رسیدگی به پرونده چگونه بود؟
بنده برای جلب‌ رضایت خانواده روح‌الامینی دو نفر از سرداران سپاه و مسئولان سازمان اطلاعات سپاه را واسطه کردم.

واسطه‌ها چه کسانی بودند؟
آقای سردار مجید حسینی که آن زمان جانشین آقای طائب در سازمان اطلاعات سپاه و سردار رحیمی، معاون آقای محسن رضایی در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت و جانشین ناجا در دوره آقای قالیباف واسطه‌های بنده بودند. آقای سالک که اکنون نماینده اصفهان در مجلس هستند هم محبت کردند و صحبت کردند.

نتیجه چه شد؟
آقای روح‌الامینی این وساطت‌ها را نپذیرفتند. پدر و مادرم را یک هفته با دردست‌داشتن قرآن هر روز صبح به خانه آقای روح‌الامینی می‌فرستادم، اما باز نپذیرفت. به وکیل آقای روح‌الامینی پیشنهاد دادم با توجه به اینکه موضوع کهریزک ابزار تبلیغ علیه نظام شده، بنده حاضرم تمامی مسئولیت‌های شرعی، قانونی و حقوقی فوت فرزند ایشان را بر عهده بگیرم و مجازات و حتی در صورت لزوم قصاص شوم، اما از ادامه پیگیری در سطح رسانه‌ها برای حفظ آبروی نظام خودداری شود؛ اما آقای روح‌الامینی نپذیرفت.

چه شد که خانواده جوادی‌فر رضایت دادند؟
از طریق یکی از بستگانم که اهل آمل است با خانواده جوادی‌فر تماس گرفتم و همراه چند نفر به منزل آنها رفتیم، دست پدرش را بوسیدم، معذرت‌خواهی کردم و اوضاع زندگی‌ام را شرح دادم. آقای جوادی‌فر با سعید مرتضوی در تهران جلسه‌ای گذاشت و بعد در دادگاه اظهار کرد «هدف از برگزاری دادگاه، خون‌خواهی از فرزندان ما نیست، بلکه احساس می‌کنم دادگاه برای تسویه‌حساب سیاسی تشکیل می‌شود؛ بنابراین من از ادامه شکایت انصراف می‌دهم». آقای روح‌الامینی در پیگیری پرونده به‌صورت مستقل عمل نمی‌کرد، بلکه تحت تأثیر تصمیم‌های افرادی بود که آن جمع اهدافی غیر از خون‌خواهی فرزند روح‌الامینی داشتند؛ مثل برخی نمایندگان مجلس هشتم که مستندات دارم یکی از آنها درباره کهریزک بیش از ٢٠٠ مصاحبه با رسانه‌ها داشت.

کدام نماینده؟
مثلا آقای تجری.

یکی از مجازات‌های شما تعلیق موقت از قضاوت است. این محرومیت برای یک قاضی چه احساسی دارد؟
من در زمان خودم از موفق‌ترین قضات بودم. دکترای حقوق داشتم و دو جلد کتاب به نام‌های «تعدیل قرارداد توسط قاضی» و «تروریست‌شناسی» چاپ کردم. تا زمان انجام وظیفه با سلامت‌نفس، تدین و پشتکار فعالیت می‌کردم. حکم تعلیق از قضاوت برای بنده به منزله نابودی زندگی شخصی و حیات اجتماعی‌ام بود و مسیر زندگی‌ام را عوض کرد.

فکر می‌کردید روزی قاضی مرتضوی با آن همه اسم‌ورسم و سابقه دچار چنین وضعیتی شود؟
ببینید، دادستانی تهران بعد از رئیس قوه قضائیه تأثیرگذارترین مقام قضائی کشور است و به لحاظ نوع وظایف و اختیاراتی که دارد مورد اعتماد تمام ارکان نظام است و با همه مسئولان نظام ارتباط دارد. من به‌هیچ‌عنوان تصور نمی‌کردم مرتضوی دچار چنین مخاطره‌ای شود. البته به یاد دارم در روزهای آخر حضور مرتضوی در دادستانی تهران، از طرف دولت دهم به ایشان وزارت دادگستری را پیشنهاد دادند؛ اما آقای رحیم‌مشایی با حضور مرتضوی در دولت مخالفت کرد.

چرا؟
معتقد بود حواشی مرتضوی زیاد است.

قوه قضائیه در برابر خدماتی که شما، آقای مرتضوی و قاضی حداد ارائه کرده بودید، چه دفاعی از شما کرد، در موضوع پرونده کهریزک؟
اولا همه در برابر قانون برابر هستیم و مصونیتی وجود ندارد؛ اما در قضیه کهریزک به لحاظ اینکه فشار افکار عمومی، رسانه‌ای و پیگیری‌های سیاسی خارج از دستگاه قضا که عمدتا در مخالفت با مرتضوی بود، باعث شد از هرگونه حمایت قضائی محروم شویم. دوم اینکه مزید بر این قضیه مأمور به خدمت‌شدن آقای مرتضوی به دولت بود که بزرگ‌ترین مانع در حمایت دستگاه قضا از ما شد.

وقتی پرونده و روند رسیدگی به آن آغاز شد، لابی هم کردید؟
(مکث زیاد). لابی نکردیم به این دلیل که تصور نمی‌کردیم نتیجه پرونده به این شکل رقم بخورد. درواقع آن اوایل برایم اهمیت چندانی نداشت.
به نظر می‌رسد پس از پایان دوره آقای شاهرودی در قوه قضائیه در سال ٨٨ و آغاز ریاست آقای لاریجانی بر قوه قضائیه، تیم جدید قوه چندان بی‌تمایل به همکاری‌نکردن با تیم مرتضوی نبود… .
به‌طور قطع با تغییر مدیریت دستگاه قضا و حساسیت جایگاه دادستانی تهران لازم بود شخص دیگری که با رئیس قوه هماهنگ است، مسئولیت دادستانی را عهده‌دار شود. البته مرتضوی پس از آن معاون دادستان کل کشور شد؛ اما خودش مایل به ماندن در دستگاه قضا نبود.

شما در جریان فیلمی که آقای مرتضوی به صورت مخفیانه ضبط کرد و احمدی‌نژاد در مجلس نهم در جریان استیضاح وزیر رفاه وقت پخش کرد، بودید؟
من دم در ایستاده بودم و آن فیلم واقعیت ندارد. در آن زمان در اتاق آقای مرتضوی حضور داشتم و اطلاع دارم فیلم مورد اشاره غیرواقعی و ساختگی است و شاهد آن بودم.

چطور واقعیت ندارد؟ همه‌چیز آنجا طبیعی است.
به آن نحوی که احمدی‌نژاد منعکس کرد و مسائلی که به فاضل لاریجانی منتسب شد، واقعیت ندارد و کذب محض است و این موضوع صحت ندارد.

پس واقعیت چیست؟
فاضل در این زمینه مرتکب هیچ عمل مجرمانه و سوئی نشد.

ماجرای تیراندازی شما در پمپ‌بنزین در شهر اصفهان چه بود؟
فروردین سال ١٣٩١ به همراه سه نفر مشغول عبور از اصفهان بودیم. من در سمت شاگرد خواب بودم. راننده مشغول رانندگی بود که در صحنه‌ای برای جلوگیری از برخورد با ماشین جلو ترمز می‌کند. خودروی پشت‌ سر که یک BMW با پنج سرنشین مست بود، پشت ماشین ما ترمز می‌کند و بعد هم به نشانه اعتراض خودروی ما را متوقف می‌کند. فحش ناموسی می‌دهند. من وقتی از خواب بیدار شدم، ‌دیدم خودرو تخریب شده و راننده در حال کتک‌خوردن است. چند آجر هم به سمت من پرتاب کردند و بنده هم با سلاح مجوزدار برای حفظ جان خود و همراهانم چند تیر هوایی شلیک کردم و درحال‌حاضر از آنها رضایت گرفتم.

پس در پمپ‌بنزین درگیر نشدید؟
نه، به‌اشتباه اعلام شد در پمپ‌بنزین بودیم. به علت انتشار هم‌زمان این خبر با استیضاح وزیر رفاه دولت دهم به دلیل انتصاب آقای مرتضوی به ریاست تأمین اجتماعی، این خبر به سطح اول رسانه‌های داخلی و خارج کشور تبدیل شد.

تابه‌حال با آقای مرتضوی درباره پرونده‌های جنجالی او مانند توقیف مطبوعات یا قتل زهرا کاظمی بحث داشته‌اید؟
ببینید، یکی از وظایف دادستانی، مدیریت افکار عمومی از طریق کنترل رسانه‌ها و فضای مجازی است. نوع برخورد قضائی با فضای مجازی و رسانه‌ها در هر دوره سیاسی متأثر از گرایش‌های سیاسی و اقدامات دولت‌ها، متفاوت است. در زمان اصلاحات مطبوعات ایران که در انحصار احزاب اصلاح‌طلب حامی رئیس دولت وقت بودند، با هدف عبور از مواضع سیاسی آقای خاتمی به صورت زنجیره‌ای اقدام به انتشار اخباری می‌کردند که خارج از چارچوب و موازین پذیرفته‌شده نظام و دولت اصلاحات بود. قاضی مرتضوی هم به‌عنوان مسئول شعبه ویژه رسیدگی‌کننده در صف اول مبارزه با مطبوعات اصلاح‌طلب قرار گرفت. درواقع شرایط سیاسی زمان اصلاحات باعث شد مرتضوی در صف اول برخورد قرار گیرد؛ ضمن اینکه این خود روزنامه‌نگاران بودند که مرتضوی را در موضع برخورد گسترده قرار دادند. آن شرایط اگر دوباره تکرار شود به همان شیوه سابق از موضع قانون با آنها برخورد می‌شود. البته این را هم بگویم که آن توقیف‌ها به معنای سرکوب مطبوعات نبود.

درباره قتل زهرا کاظمی چطور؟
درباره این پرونده بی‌اطلاع هستم.

تابستان سال ٨٨ شاهد برگزاری دادگاه علنی چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب بودیم که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری بازداشت شده بودند. برگزاری آن دادگاه‌ها به آن شکل به پیشنهاد چه کسی بود؟

تصمیم دادسرای تهران بود. هدف این بود که چون تحرکات ضدامنیتی سال ٨٨ به صورت زنجیره‌ای از اقدامات غیرقانونی اشخاص مؤثر سیاسی، رسانه‌ها و افراد عادی که در سطح میدانی و تحت تأثیر مواضع اشخاص سیاسی اقدام به فعالیت علیه امنیت ملی می‌کردند، به صورت یکجا محاکمه شوند تا تأثیر اقدام هر‌یک از این حلقه‌های زنجیر بر روی یکدیگر به اثبات برسد.

آقای حیدری‌فرد! فکر نمی‌کنید سپر بلای قاضی مرتضوی شده‌اید؟
نه! برخلاف آنچه تصور عمومی است، در دفاع از خود در پرونده بازداشتگاه کهریزک به بیان واقعیت پرداختم و آقای مرتضوی هیچ‌گونه نقشی در حوادث کهریزک نداشت. تصمیم‌گیری درباره اعزام افراد به آن بازداشتگاه از سوی شخص بنده انجام شد.

اصلا نظر شخصی شما درباره سعید مرتضوی چیست؟
به نظرم او فردی انقلابی، ولایت‌مدار و خدوم است که نباید کشور از خدمات او محروم شود. درباره پرونده کهریزک به ایشان اجحاف شده و بنده صرف‌نظر از حکمی که در پرونده کهریزک صادر شد، به او ارادت ویژه دارم.

در پرونده شما و آقای مرتضوی نفر سومی به نام قاضی حداد هم وجود دارد؛ اما بسیار کم‌رنگ است و ایشان آن‌چنان رسانه‌ای نشده است. چرا؟
آقای حداد بازنشسته است. از همان زمان صدور حکم تعلیق از قضاوت بازنشسته شد و اکنون کار قضائی یا دولتی نمی‌کند. به یاد دارم ایشان برای آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی احترام ویژه‌ای قائل بود. برای مثال در پرونده حسین موسویان به‌شدت مخالف محکومیت او بود.

پس از تعلیق از قضاوت کجا مشغول شدید؟
بعد از حادثه کهریزک حدود یک سال در معاونت حقوقی قوه قضائیه به‌عنوان رئیس اداره تدوین برنامه واحدهای قضائی مأمور به خدمت شدم. در خدمت آیت‌الله رازینی بودم. ایشان را ازجمله قضات مجتهد، مدیر و مدبر و ولایت‌مدار کشور می‌دانم که در عین شجاعت، بسیار مردم‌دار است و شایسته جایگاهی بالاتر از جایگاه فعلی است.

تا آن زمان هنوز حکم تعلیق صادر نشده بود، پس از تعلیق کجا رفتید؟
جاهای زیادی مشغول بودم؛ چاپ می‌کنید؟
بله، حتما.
پس از تعلیق مشاور نماینده ویژه رئیس‌جمهور و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز (آقای سعید مرتضوی) و مسئول هماهنگی امور اطلاعاتی آن ستاد شدم. مشاور مدیرعامل و معاون حقوقی – قضائی بنیاد صبح قریب با مدیرعاملی علی طهرانی‌مقدم، رئیس‌ محکمه حکمیت فدراسیون فوتبال در دوره کفاشیان، عضو کمیته انضباطی باشگاه پرسپولیس، مشاور مبارزه با پول‌شویی هیئت‌مدیره پست‌بانک، مشاور نظارت و بازرسی مدیرعامل بانک مسکن، مشاور حقوقی- قضائی مدیرعامل خانه مطبوعات آقای کاظم‌پور، معاون قضائی مجتمع حل اختلاف اصناف تهران، معاون اجرائی مجتمع حل اختلاف تهران، مشاور امنیتی – انتظامی معاون استاندار وقت تهران (سردار براتلو)، مشاور عالی دبیر کل شورای‌عالی ایرانیان خارج کشور (آقای ملک‌زاده)، مشاور راهبردی اتحادیه تاکسی‌رانی کشور و در نهایت مشاور امنیتی- اقتصادی کانون بانوان بازرگان ایران و معاون حراست فرماندار شیراز. البته هم‌زمان در دانشگاه آزاد و دانشکده پلیس هم تدریس می‌کردم.

ظاهرا وضعیت شما بعد از تعلیق شلوغ‌تر شد!
بله، همین‌طور است.

حقوق‌های خوبی هم احتمالا می‌گرفتید.
نه، از تنها جایی که حقوق می‌گرفتم، همان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز بود.

تا چه زمانی حقوق‌بگیر دولت بودید؟
تا بعد از آغاز به کار دولت روحانی هم حقوق می‌گرفتم. تا سال ٩٣ هم مشاور مدیرعامل بانک رفاه بودم. در عید ٩٣ آقای ربیعی وزیر رفاه دستور داد از فعالیت بنده در بانک رفاه جلوگیری شود.

به نظرتان به‌عنوان قاضی سابق و نزدیک به مرتضوی، دادستان سابق تهران با دادستان فعلی یعنی جعفری‌دولت‌آبادی چقدر با هم تفاوت دارند؟
مرتضوی به این دلیل که در سن پایین به مقام دادستانی تهران رسید، در ابتدا تجربه لازم برای این جایگاه را نداشت؛ اما قدرت مدیریت ذاتی، شجاعت، تلاش و پشتکار شبانه‌روزی ایشان باعث شد در طول هفت سال دادستانی تهران بتواند با دریافت یک برگ ابلاغ انتساب، نزدیک به ٣٠ مجتمع دادسرا با حدود ٧٠٠ بازپرس و دادیار را تشکیل دهد. درواقع در آن هفت سال ضمن مقابله با بحران‌های مختلف و در دوره انتقال سیستم قضائی از محاکم عمومی به دادسرا به نحو مناسبی دادسرای تهران را احیا و اداره کرد.

جعفری‌دولت‌آبادی چطور؟
آقای دولت‌آبادی در زمان انتساب یک مدیر باتجربه در زمینه حقوق کیفری بود و به دلیل ویژگی‌های شخصیتی خود از استقلال عمل مثال‌زدنی برخوردار است. در مدیریت و نظارت بر دادسرای تهران و همچنین پرونده‌های کلان اقتصادی خوب عمل کرده است. انسانی جدی و دارای سلامت نفس است.

آقای حیدری‌فرد! سرنوشت سیاسی افرادی که در جریان حوادث و اعتراضات سال ٨٨ فعال بودند، مثل آقایان احمدی‌مقدم، رادان، مرتضوی، قاضی‌ حداد و خود شما جالب و تلخ است. همگی به نوعی به حاشیه رفتند. علت چیست؟
در فرایند فتنه سال ٨٨ حدود ١٢٠ دستور از ١۵٠ دستور جین‌شارپ در کتاب براندازی نرم بعینه اجرا شد. از‌جمله محورهای براندازی نرم، بدنام‌کردن، مقابله، محاکمه و حذف عناصر مقابل‌کننده با براندازی است. من احساس می‌کنم به صورت ناخواسته و بر اثر تعلل برخی تصمیم‌گیران امر، فشار رسانه‌ای و جریان‌سازی رسانه‌ای که نقش عمده را در سال ٨٨ داشت، تمام افراد فعال علیه فتنه درگیر حواشی سیاسی و قضائی و در نهایت حذف شدند. از طرفی تمام مسئولیت‌ها عمری دارند و علی‌الدوام نیستند و قرار نیست همه تا آخر عمر مدیر باشند.
اما برخی پرونده‌ها اقتصادی است.

به نظرم جریان فتنه و عقبه آن که در بخش‌هایی از مدیریت‌ها حضور داشتند، با توسل به ابزارهای رسانه‌ای در اختیارشان موفق شدند عناصر کلیدی مقابله با فتنه را با سازوکار اتهامات اقتصادی بدنام و حذف کنند.

به نظرتان همین آقای احمدی‌‌مقدم اگر موفق بود، چرا حدود ٢٠ ماه شاهد تداوم اعتراض‌ها بودیم؟
برادران ناجا در آن زمان خیلی زحمت کشیدند؛ اما شخص احمدی‌مقدم فاقد قدرت مدیریت راهبردی در مقابله با بحران بود. اگر افرادی مثل سردار رادان یا سردار اشتری در کنار احمدی‌مقدم مدیریت مقابله با بحران را برعهده نمی‌گرفتند، کارنامه ناجا در مقابله با فتنه مطلوب نبود.

فاقد توانایی مدیریت راهبردی بود، یعنی چه؟
احمدی‌مقدم در ایجاد انسجام نیروها،‌ اشراف بر محیط میدانی فتنه، هماهنگی نیروها در شیوه برخورد، توجیه نیروها در به‌کارگیری تکنیک‌های مقابله انتظامی با بحران‌های خیابانی و تحلیل میدانی بحران بسیار ضعیف بود. به‌عنوان مثال در روزهای بعد از هر دستگیری در سال ٨٨ حتی از تعداد دستگیرشدگان روز قبل که در مراکز انتظامی خودشان نگهداری می‌شدند، اطلاع نداشت و در کل فاقد شجاعت لازم بود.

بسیاری معتقدند تیم قاضی مرتضوی چوب حمایت از احمدی‌نژاد را می‌خورند. به نظرتان احمدی‌نژاد فعلی که حتی اصولگرایان هم از او تبری می‌جویند، ارزش آن را داشت که تیم شما دچار چنین روزهایی شود؟
اتفاقات سال ٨٨ برای دفاع از احمدی‌نژاد نبود. تمام اقدامات ما و نیروهای امنیتی برای دفاع از مواضع نظام بود. رهبری به‌عنوان ولی‌امر، نتیجه انتخابات را تأیید و مسیر اعتراض‌ها را به سمت روش‌های قانونی هدایت کردند و در واقع احمدی‌نژاد دیگر موضوعیتی نداشت؛ اما برای دفاع از کیان نظام و امنیت اجتماعی مردم اقدام کردیم.

با این تحلیل موافق هستید که احمدی‌نژاد در افزایش درگیری‌ها و اعتراض‌ها نقش مؤثری ایفا کرد؟
او به‌عنوان مجری قانون اساسی و کسی که در برابر ملت سوگند خورده تا حافظ و مجری قانون اساسی باشد، اولا وظیفه داشت در عمل به قانون اساسی در موضوع انتخابات آن مرحله را به شکلی اداره کند که محل ایراد از سوی هیچ معاندی باقی نماند. از سوی دیگر به‌عنوان مجری قانون اساسی مکلف بود پس از اغتشاشات، تمام تلاش خود را برای حفظ امنیت کشور حتی به قیمت مایه‌گذاشتن از اعتبار، حیثیت، شخصیت و … به کار گیرد؛ اما در عوض با بی‌اعتنایی به حوادث ایجاد‌شده و بی‌مسئولیتی دراین‌باره نه‌تنها اقدام مؤثری در حفظ امنیت نکرد؛ بلکه با طرح سخنرانی تحریک‌آمیز، عزل دسته‌جمعی وزرا، اعلام مواضع دوگانه و ورود‌نکردن به مصالحه و بی‌اعتنایی به جلب رضایت مخالفان، باعث تشدید شرایط بحران شد.

پس موضع شما هم مانند سایر اصولگرایان در نقد احمدی‌نژاد است.
به‌هرحال او بعد از انتخابات، رئیس‌جمهور همه ملت ایران بود و نباید در برابر جمعیت معترض پرچم مقابله و برخورد دست می‌گرفت و در زمان بحران از معرکه خارج می‌شد. احمدی‌نژاد از همان شروع بحران در سال ٨٨ با در‌پیش‌گرفتن موضع بی‌طرفی در فکر تصاحب آرای مخالفان برای انتخابات سال ٩٢ بود. دعوا به خاطر احمدی‌نژاد بود؛ اما او دنبال مخالفان بود!

علت حمایت او از مرتضوی چه بود؟
پس از قضائی‌شدن پرونده کهریزک از مرتضوی و بنده حمایت کرد.

چرا؟
برای مخالفت از موضع سیاسی با منتقدان خود.

دنبال چه بود؟
جذب رأی برای مشایی در انتخابات ٩٢.

آقای حیدری‌فرد! در جریان اصولگرا هنوز برخی هستند که همچنان اعتقاد دارند حفظ نظام با برخی از این روش‌ها میسر است. علت وجود این نگاه چیست؟

«امنیت» یک مقوله چندوجهی و انتزاعی است که هر تعریفی را می‌توان در قالب این مفهوم گنجاند. از یک منظر امنیت با جلب رضایت مردم محقق می‌شود؛ اما امنیت علاوه بر شقوق نرم دارای وجوه سخت و فیزیکی است و در جایی برای حفظ امنیت نیازمند اقدامات امنیتی، اطلاعاتی و انتظامی هستیم.

اکنون که بیش از هشت سال از آغاز آن حوادث گذشته، فکر می‌کنید علت اصلی حوادث سال‌های ٨٨ و ٨٩ چیست؟معتقدم علت اصلی بروز آن مسائل که در پی آن نظام دچار لطمه‌های امنیتی، اقتصادی و سیاسی شد که حادثه کهریزک هم از‌جمله نتایج زیان‌بار آن است، غفلت استراتژیک برخی نهادهای مسئول در برآورد وضعیت پیش‌رو بود. عدم‌اتخاذ تدابیر امنیتی لازم برای مدیریت بحران قبل از وقوع آن و در نهایت حمایت درونی بخش عمده‌ای از نخبگان سیاسی و خواص نظام به علت برخی نارضایتی‌ها دست‌به‌دست هم داد تا آن حادثه ایجاد شود.

وقتی آن مسائل مانند تعلیق برای شما اتفاق افتاد، واکنش خانواده و به‌ویژه همسرتان نسبت به آن چگونه بود؟
همسرم قاضی دادگستری است و فوق‌لیسانس حقوق دارد و خواهر دو شهید است. خواهر او هم قاضی است و دکترای حقوق دارد. برادر او قاضی و سه برادر دیگرش دکترای مدیریت دارند. پدر همسرم «حاج‌عباس» فردی مؤمن، متدین و ولایت‌مدار در اصفهان و از خانواده آبرومندی است. همسرم یک قاضی امین، متدین و با‌لیاقت است؛ اما اقدامات بنده و حواشی‌ام باعث لطمه به حیثیت آنها شد و از دستم ناراحت هستند؛ اما من او را بسیار عاشقانه دوست دارم.

وقتی بحث کشته‌شدن شهروندان در کهریزک پیش آمد، در خانه شما چه گذشت؟
همسرم بسیار ناراحت بود… . من نفر هشتم فهرست تحریم‌ها در ماه می سال ٢٠١٢ از طرف اتحادیه اروپا بودم و همسرم از این موضوع بسیار اندوهگین شد.
د

رباره محاکمه شما چه نظری به‌عنوان یک قاضی داشت؟
چون از واقعیت ماجرا اطلاع داشت، با محاکمه‌ام مخالف بود؛ اما هم من و هم ایشان تابع قانون هستیم.

ازدواج شما سنتی بود؟

ما همکلاسی بودیم. هر دو در بسیج دانشجویی دانشکده علوم قضائی فعالیت داشتیم. یک دختر به نام «ریحانه» داریم که متولد سال ٨۶ است.
آقای حیدری‌فرد! شما بابت ماجرای تلخ کهریزک نمی‌خواهید از مردم عذرخواهی کنید؟
(سکوت). از مقام معظم رهبری و ملت ایران طلب عفو و بخشودگی دارم.


منبع: عصرایران

ایران به تعهداتش بر برجام پایبند است

 یوکیا آمانو پس از سخنرانی دونالد ترامپ بیانیه‌ای منتشر و اعلام کرد: آژانس بین‌المللی از ژانویه ۲۰۱۶ تاکنون اجرای تعهدات مرتبط هسته‌ای ایران طبق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را همانگونه که شورای امنیت سازمان ملل خواسته و شورای حکام آژانس این اختیار را داده، نظارت و راستی‌آزمایی کرده است.


بنا به گزارش پایگاه اینترنتی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، آمانو در ادامه تاکید کرد: همانطور که من به شورای حکام گزارش داده‌ام، تعهدات مرتبط هسته‌ای، ایران در برجام اجرا می‌شود. فعالیت‌های نظارت و راستی‌آزمایی آژانس به عناصر مرتبط هسته‌ای تحت برجام رسیدگی می‌کند. این فعالیت‌ها به گونه‌ای عادلانه و بی‌طرف و طبق شروطی که در برجام تعیین کرده و مطابق با استانداردهای پادمان انجام می‌شود.

مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همچنین خاطرنشان کرد: ایران اکنون به طور موقت پروتکل الحاقی را طبق توافق پادمانی‌اش با آژانس که یک ابزار راستی‌آزمایی قدرتمند است و به بازرسان ما دسترسی گسترده‌تر به اطلاعات و مکان‌ها را می‌دهد اجرا می‌کند، بنابراین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تمام مکان‌هایی که لازم است بازدید کند، دسترسی دارد. آمانو در پایان گفت که ایران در حال حاضر هدف سخت‌ترین رژیم راستی‌آزمایی هسته‌ای جهان قرار دارد.


منبع: بهارنیوز

قاضی کهریزک: خطایی از من سر نزده!

گروه سیاسی- رسانه ها: روزنامه شرق نوشت: نامش با «سعید مرتضوی» و «کهریزک» گره خورده و سایه این دو پدیده بر زندگی شغلی و شخصی او چنان سنگین شده که بعید است به این زودی از آنها رها شود. بیش از دو سال حضور در دادیاری شعبه اول دادسرای امنیت پایتخت که محل رجوع روزانه کارشناسان و متهمان سیاسی- امنیتی است، رفتار و کلامش را شبیه امنیتی‌ها کرده تا قضات.



 

خلاصه ای از مصاحبه علی اکبر حیدری فرد با روزنامه شرق:

طرفداران موسوی و اصلاح‌طلبان و حتی اپوزیسیون داخل کشور که در پوشش اصلاح‌طلبی فعال هستند شش ماه قبل از انتخابات با تشکیل کمیته صیانت از آرا، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها و سخنرانی‌ها و جلسات محفلی به هر قیمت ممکن با سوءاستفاده از انتخابات نه به‌عنوان ابزار پیروزی دموکراتیک بلکه به‌عنوان ابزار ایجاد فشار و تغییرات در راستای تغییر ماهیت نظام تلاش می‌کردند.

 

آنها دنبال جریان‌سازی بودند و نهادهای اطلاعاتی ایران عملکرد این افراد را قبل از انتخابات رصد می‌کردند. از جمله همین افراد تأثیرگذار آقای تاج‌زاده بود که در سخنرانی‌های رسمی خود به نهادهای حاکمیتی حمله و آنها را تخطئه می‌کرد. اعضای ستاد قیطریه به علت اقدامات مخرب عبدالله رمضان‌زاده بازداشت شدند.

 
 


سال ٨٨ پس از سخنرانی ٢٣ خرداد احمدی‌نژاد، افراد غیر دانشجو در دانشگاه تهران تجمع و با سوءاستفاده از وضعیت خوابگاه اقدام به طرح شعارهای ضدنظام و کتک‌کاری چند نفر از پرسنل ناجا کرده بودند. در همین اثنا افرادی که پس از سخنرانی احمدی‌نژاد به سمت دانشگاه تهران می‌آمدند و عده‌ای از پرسنل ناجا در اثر تحریک انجام‌شده توسط افراد دانشجونمای داخل دانشگاه تهران با هدف آزادی سربازان در حال کتک‌خوردن به داخل دانشگاه هجوم بردند اما متهمان اصلی متواری و متأسفانه حدود یکصد نفر از دانشجویان که در خوابگاه مشغول مطالعه بودند و عموما هم شهرستانی بودند به اشتباه کتک خوردند و دستگیر شدند.


همه شهرستانی بودند و با لباس زیر بازداشت شده بودند و در خوابگاه مشغول مطالعه یا آشپزی بودند. آقای زاکانی تقاضای رسیدگی به وضعیت آنها را داشت و آقای رهبر هم برای وساطت آمده بود. بنده حدود ١٠ دقیقه برای دانشجویان سخنرانی کردم و گفتم شما اشتباهی دستگیر شده‌اید و من عذرخواهی می‌کنم. توضیح دادم آقای رهبر هم حضور دارند و با توجه به وساطت ایشان و حضور آقای زاکانی همه شما آزاد می‌شوید.

 

همه هم خونین بودند. برای آنکه با آن وضع به خوابگاه نروند و علیه نظام تبلیغ نشود، برای همه آنها لباس، آب معدنی و ساندویچ کالباس خریدیم. همه لباس‌ها تکه‌پاره بود. آب و غذا دادیم و با دو اتوبوس، از زیر قرآن آنها را رد کردیم. مردم دانشجویان را زده بودند و هیچ‌کدام از عوامل ناجا و بسیج دخالت نداشتند.
 

زنانی که در طول اغتشاشات بازداشت شده بودند را آزاد کردم. چون به من اعتماد داشتند بازجویی و تحقیق از آنها برعهده من بود. آنهایی را که کنکور داشتند به درخواست آقای آوایی ظرف یک شب بدون ضمانت در شب کنکور آزاد کردم که حدود ۶٠ خانم بودند. جناب آقای آوایی در طول ایام اغتشاشات همواره تأیید و اصرار داشتند حقوق شهروندی دستگیرشدگان رعایت شود. دغدغه رعایت حقوق متهمان را به‌صورت جدی داشتند و پیگیر این امر بود.

 

چنانچه ایشان بنا بر اظهارات خود در تاریخ‌های ١٨ و ١٩ تیر در مرخصی بوده و با تأیید بنده و اظهارات خودش هیچ نقشی در اعزام متهمان دستگیر‌شده به کهریزک نداشته، پس توبه یا عذرخواهی درباره عملکرد دیگران فاقد معنی و آثار شرعی و حقوقی است، بنده تمامی مسئولیت‌های اعزام آن افراد به کهریزک را پذیرفته و می‌پذیرم که آقای مرتضوی هیچ نقشی در آن نداشته است.

 

من به وظیفه خودم در دفاع از نظام و حریم ولایت عمل کرده‌ام، البته ضمن ابراز همدردی دوباره با خانواده‌ داغ‌دیدگان بازداشتگاه کهریزک و اظهار تأسف از اقدام انجام‌شده و عذرخواهی از محضر مقام معظم رهبری و طلب بخشش از ایشان به‌دلیل آنکه معتقدم به وظیفه‌ام عمل کرده‌ام و خطایی از من سر نزده است، نه‌تنها خودم اعلام توبه نمی‌کنم، بلکه توبه احتمالی آقای مرتضوی را هم فاقد آثار حقوقی و شرعی می‌دانم. اگر می‌دانستم پسر آقای روح‌الامینی در آن جمع است بی بروبرگشت او را به احترام پدرش آزاد می‌کردم، هرچند این حرفم به‌لحاظ حقوقی درست نیست، معتقدم روح‌الامینی فردی انقلابی است که به‌لحاظ سوابق و خدماتی که داشته مستحق این بود که درباره فرزندش به او کمک و آبرویش حفظ شود. اما فرزندش زمان بازجویی هویت خود را کتمان کرده بود، با وجود دانشجوبودن در برگه بازجویی نوشته بود دیپلم دارم و بی‌کار هستم..

 

بنده برای جلب‌ رضایت خانواده روح‌الامینی دو نفر از سرداران سپاه و مسئولان سازمان اطلاعات سپاه را واسطه کردم  روح‌الامینی این وساطت‌ها را نپذیرفتند. پدر و مادرم را یک هفته با دردست‌داشتن قرآن هر روز صبح به خانه آقای روح‌الامینی می‌فرستادم، اما باز نپذیرفت. به وکیل آقای روح‌الامینی پیشنهاد دادم با توجه به اینکه موضوع کهریزک ابزار تبلیغ علیه نظام شده، بنده حاضرم تمامی مسئولیت‌های شرعی، قانونی و حقوقی فوت فرزند ایشان را بر عهده بگیرم و مجازات و حتی در صورت لزوم قصاص شوم، اما از ادامه پیگیری در سطح رسانه‌ها برای حفظ آبروی نظام خودداری شود؛ اما آقای روح‌الامینی نپذیرفت.

 
 


برخلاف آنچه تصور عمومی است، در دفاع از خود در پرونده بازداشتگاه کهریزک به بیان واقعیت پرداختم و آقای مرتضوی هیچ‌گونه نقشی در حوادث کهریزک نداشت. تصمیم‌گیری درباره اعزام افراد به آن بازداشتگاه از سوی شخص بنده انجام شد.

 
 


با این تحلیل موافق هستید که احمدی‌نژاد در افزایش درگیری‌ها و اعتراض‌ها نقش مؤثری ایفا کرد؟

او به‌عنوان مجری قانون اساسی و کسی که در برابر ملت سوگند خورده تا حافظ و مجری قانون اساسی باشد، اولا وظیفه داشت در عمل به قانون اساسی در موضوع انتخابات آن مرحله را به شکلی اداره کند که محل ایراد از سوی هیچ معاندی باقی نماند. از سوی دیگر به‌عنوان مجری قانون اساسی مکلف بود پس از اغتشاشات، تمام تلاش خود را برای حفظ امنیت کشور حتی به قیمت مایه‌گذاشتن از اعتبار، حیثیت، شخصیت و … به کار گیرد؛ اما در عوض با بی‌اعتنایی به حوادث ایجاد‌شده و بی‌مسئولیتی دراین‌باره نه‌تنها اقدام مؤثری در حفظ امنیت نکرد؛ بلکه با طرح سخنرانی تحریک‌آمیز، عزل دسته‌جمعی وزرا، اعلام مواضع دوگانه و ورود‌نکردن به مصالحه و بی‌اعتنایی به جلب رضایت مخالفان، باعث تشدید شرایط بحران شد.


 

آقای حیدری‌فرد! شما بابت ماجرای تلخ کهریزک نمی‌خواهید از مردم عذرخواهی کنید؟
(سکوت). از مقام معظم رهبری و ملت ایران طلب عفو و بخشودگی دارم.


منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های شنبه ۲۲مهر

 

لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه





 



 



 



 






منبع: بهارنیوز

کسانى که هنگام سخنرانى دیشب روحانى در کنار او بودند (+عکس)

حسن روحانی دقایقی پس از سخنرانی ترامپ به صحبت‎های ضد ایرانی او واکنش نشان داد.

دقایقی پس از سخنرانی ترامپ، حسن روحانی در برابر دوربین‎های صدا و سیما حاضر شد و پاسخ تندی به صحبت های رئیس جمهوری آمریکا داد. تصویر زیر پشت صحنه ای از این سخنرانی است.

پشت‌صحنه سخنرانی ضدآمریکایی روحانی (عکس)


منبع: عصرایران

تیترهای متناقض ۲ روزنامه اصولگرا درباره ترامپ

در حالی که از تهران صدای واحد در مخالفت و محکومیت سخنان پر از اتهام ترامپ شنیده می شود، دو روزنامه منسوب به اصولگرایان تیتری همسو با شبکه های خبری حامی ترامپ انتخاب کردند. پرهیز کیهان و وطن امروز از محکومیت ترامپ از جمله موضوعاتی بود که در فضای مجازی بازتاب گسترده پیدا کرد و اغلب کاربران در توئیتر و اینستاگرام به نقد و اظهار تاسف از ناهمراهی آنها با صدای ایرانی ها پرداختند.

ایران نوشت: برخی از کاربران یادآوری کرده اند:۲ روزنامه مذکور زوج مطبوعاتی شناخته می شوند اما امروز در نگاه به سخنان جنجالی ترامپ تیترهای متناقض انتخاب کرده اند. کیهان مدعی شده که ترامپ برجام را حفظ کرد اما وطن امروز که همیشه همراستا با کیهان حرکت می کرد این بار نوشته است که ترامپ برجام را پاره کرد


منبع: عصرایران

ترامپ ظاهرا نمی داند برجام سند دوجانبه نیست / آمریکا امروز تنهاتر از همیشه در برابر برجام قرار دارد

مگر یک رییس جمهوری به تنهایی می تواند این سند را حذف کند؟ این سند دوجانبه بین ایران و امریکا نیست که هرگونه خواستند رفتار کنند.

رییس جمهوری در گفت وگوی زنده تلویزیونی گفت: آمریکا در توطئه های خود علیه ملت ایران تنهاتر از همیشه است و رییس جمهوری امریکا یادش رفته تمام جنگ های منطقه ای را امریکا به وجود اورده است.

به گزارش عصرایران به نقل از ایرنا، حجت الاسلام حسن روحانی پس از اظهاراتی که ترامپ علیه ایران گفت: به مردم فهیم سرزمین عزیزمان ایران سلام می کنم؛ لازم می دانستم بعد از صحبت هایی که شنیده شد از رییس جمهوری فعلی آمریکا نکاتی به عرض ملت ایران برسانم. در صحبت های ترامپ نسبت به سیاست ایران جز فحاشی و مشتی از اتهامات واهی علیه ملت ایران حرف دیگری وجود نداشت.

وی ادمه داد: دعوت می کنم رییس جمهوری امریکا تاریخ را بهتر بخواند و درباره ادب و اخلاق و عرف جهانی و بین المللی بیشتر بداند. وی خبر ندارد دولت امریکا، دولت کودتا را در شصت و چند سال پیش در این کشور روی کار آورد و قدرتی بود که با پول و اعمال نفوذ و استفاده از مزدوران خود، حکومت قانونی این سرزمین را سرنگون کرد. ترامپ فراموش کرده در طول مبارزات ملت ایران علیه دیکتاتوری، کشوری که بیشترین حمایت را از دیکتاتور وقت می کرد ، امریکا بود.

ترامپ جز فحاشی و اتهامات واهی حرف دیگری نداشت/ترامپ ظاهرا نمی داند برجام سند دوجانبه نیست/آمریکا امروز تنهاتر از همیشه در برابر برجام قرار دارد

رییس جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: وی فراموش کرده بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در روزهای اولیه انقلاب، طراحی امریکا در ایران کودتا بود که البته یکبار دیگر هم در سال ۵۹ این کودتا را تکرار کرد.

روحانی تاکید کرد: ظاهرا فراموش کرده اند در ۸ سال دفاع مظلومانه مردم ایران در برابر تجاوز امریکا از متجاوز حمایت کرد و رییس جمهوری امریکا فراموش کرد که در موشک باران شهرهای ایران و بمباران شیمیایی شهر سردشت و حلبچه بیانیه ای که لازم بود امریکا در این زمینه بدهد و در برابر متجاوزان بایستد دقیقا عکس آن عمل کرد.

وی عنوان کرد: تاریخ را باید دقیق تر و بهتر بخوانیم؛ در شصت سال اخیر با مردم ایران چه کردند و در ۴۰ سال پیروزی انقلاب اسلامی با مردم ایران چگونه رفتار کردند؟ جغرافیا را هم باید مطالعه کنیم؛ چطور یک رییس جمهوری اسم یک خلیج معروف و تاریخی را هنوز یاد نگرفته است؟ همان خلیج فارسی که ناوگان های امریکایی بی جهت و مداوم در این منطقه رفت وامد می کند. وی از نظامیان خود می پرسید نقشه هایی که دست آنان و خلبانان امریکایی است اسم این خلیج را چگونه نوشتند و باید جغرافیا را بیاموزد.

رییس جمهوری کشورمان افزود: چطور نسبت به معاهده ای که چند جانبه ای است و در سازمان ملل متحد تایید شده و یک سند بین المللی است چنین مطالبی بیان می شود؟ مگر یک رییس جمهوری به تنهایی می تواند این سند را حذف کند؟ این سند دوجانبه بین ایران و امریکا نیست که هرگونه خواستند رفتار کنند.

روحانی افزود: ادب و اخلاق هم بسیار اهمیت دارد؛ حرف های ناصحیح ، ناروا ، دروغ و اتهامات بی اساس نسبت به ملت بزرگ ایران در صحبت های رییس جمهوری امریکا مطرح شد؛ ملت بزرگی که همان ایامی که این اقای گوینده به جنوب خلیج فارس امده بود در انتخابات شکوهمند کم نظیر شرکت کردند.

وی تاکید کرد: ایا ملتی که دموکراسی را توام با فرهنگ و ایمانش مورد دقت قرار می دهد و به تمام تعهدات بین المللی خود احترام گذاشته دولت و ملت یاغی است یا دولتی که همواره در پی تجاوز و کودتا در این منطقه و جهان بوده است؟دولتی که صدها هزار نفر را در مناطق مختلف جهان از ویتنام تا امریکای لاتین و کشورهای دیگر با بمب ها مورد کشتار قرار داده است.

رییس جمهوری کشورمان تصریح کرد: کسی ادعا می کند در برابر سلاح هسته ای می خواهد ایستادگی کند که تنها کشوری است که از سلاح هسته ای علیه یک ملت نه یک بار بلکه دو بار استفاد کرده و امروز کشور دیگری را در همان منطقه با سلاح هسته ای تهدید می کند. ایا او می خواهد در برابر اشاعه سلاح هسته ای اقدامات جهانی انجام دهد ؟

روحانی اظهار کرد: برای مردم ما یکبار دیگر روشن شد دولت امریکا دولتی است که علیه مردم منطقه و ملت ایران و ملت های مظلوم همواره خط قبلی خود را می خواهد ادامه دهد. ملت ایران ملتی نیست که با حرف های ناروا و سخنان تنفرانگیز بخواهند در برابر یک دیکتاتور سر فرود اورند و ملت ایران در برابر هیچ قدرتی سر تسلیم فرود نیاورده و نخواهد اورد.

وی ادامه داد: خیلی کشورها از صدام حسین حمایت کردند و دیدند نتوانستند ملت ما را بشکنند؛ بسیاری از کشورها تحریم علیه ایران پیوستند و در ادامه ثابت شد نمی توانند ملت ایران را به زانو دربیاروند. امروز برای ملت ایران روشن تر و واضح تر شد که باید بیش از گذشته در کنار هم و متحد باشیم.

رییس جمهوری کشورمان گفت: برجام مستحکم تر از ان چیزی است که رییس جمهوری آمریکا در دوران انتخاباتی فکر می کرد؛ وی مدام علیه برجام شعار می دهد و نمی داند ماده و تبصره ای به برجام اضافه نمی شود. مردم دیدند که امریکا برابر یک معاهده بین المللی موضع گرفت و بلافاصله اتحادیه اروپا علیه این اقدام موضع گرفت. امروز امریکا تنهاتر از همیشه در زمینه توطئه های خود در برابر ملت ایران است.

روحانی یادآور شد: در برابر تروریست هایی که خود این آقا در مبارزات انتخاباتی اش اعلام کرد که به وجود اورنده داعش خود امریکا بوده است سپاه ایستادگی کرده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در کنار ملت ایران، عراق، سوریه و یمن و مردم منطقه در برابر گروه های تروریستی ساخته شده توسط امریکا می ایستد و تا نابودی انان از پای نمی ایستد.

وی تاکید کرد: سپاه پاسداران به عنوان نیروی قدرتمندی که مردم ایران همواره در کنار آن بوده اند و این نیرو نیز در کنار مردم بوده، در برابر گروهک های تروریستی قبل از جنگ تحمیلی ایستادگی کرد و در جنگ تحمیلی در برابر متجاوزان ایستاد و امروز نیز به ندای مظلومیت منطقه پاسخ مثبت داده است.

رییس جمهوری کشورمان تصریح کرد: ایا سپاه فاسد است یا دولت و نیروهای مسلحی که همواره در این منطقه علیه استقلال ملت ها مداخله و تلاش کرده اند؟ ایا دولت ایران دیکتاتور است؟ دولتی که تمام ارکانش با انتخابات و رای مردم است یا دولت هایی که مورد حمایت امریکا هستند و هنوز قبیله ای دارند کشور خود را اداره می کنند و یک بار رنگ انتخابات را در کشورشان ندیدند.

روحانی ادامه داد: ایا رژیمی که در این منطقه بر مردم مظلوم فلسطین و لبنان ظلم کرده و ظلم می کند و شما حامی آن هستید ظالم است یا نیروی که با تروریست در منطقه مبارزه کرده و به هیچ کشوری تجاوز نکرده و شما نسبت به آنها لحن بی ادبانه به کار می برید؟

وی عنوان کرد: یادتان رفته هواپیمای مسافربری را مورد حمله موشکی قرار دادید و به متجاوزین این حادثه دلخراش مدال دادید؟ یادتان رفته جنگ های این منطقه را شما به وجود اوردید و با مردم سوریه و عراق و افغانستان چه کردید؟ نسبت به موشک های ایران نگرانید؟ چطور سلاح هایی که به کشورهای متجاوز می دهید و با هواپیما و بمب های شما مردم مظلوم یمن را مورد اصابت قرار می دهند نگران کننده نیست؟

رییس جمهوری کشورمان افزود: موشک ما برای دفاع ماست؛ همیشه برای ساخت سلاح های موردنیاز خود تلاش کردیم و از این پس تلاش مضاعف تری در این زمینه انجام خواهیم داد. سلاح ما برای دفاع ماست و ما به تقویت دفاع ادامه می دهیم.

روحانی تصریح کرد: نسبت به برجام به عنوان معاهده چندجانبه تا زمانی که حقوق ما تامین شده و منافع ما اقتضا می کند و تا زمانی که از منافع برجام در چارچوب منافع ملی به برجام احترام می گذاریم. با اژانس بین المللی همکاری کردیم و با آژانس در چارچوب مشخص همکاری خواهیم کرد اما اگر روزی منافع ما تامین نشود و طرف های ما بخواهند تعهدات خود را زیر پا بگذارند بدانند ایران لحظه ای درنگ نکرده و به انها پاسخ خواهد داد.

وی ادامه داد: آنچه امشب از مقامات امریکا شنیدیم جز اتهامات واهی و فحاشی و حرف های نادرست که در ۴۰ سال اخیر تکرار شده چیز جدیدی نبود. غافلگیر نشدیم زیرا ۴۰ سال است به این حرف های شما عادت داریم؛ ملت ما غافلگیر نشد زیرا توقعی غیر از این از شما نداریم. با این حرف های نادرست خود ملت ما را محکم تر کردید و قادر نیستید بین مردم و رهبری عظیم الشان این انقلاب فاصله بی اندازید.

رییس جمهوری کشورمان افزود: در جمهوری اسلامی اساس دین از سیاست جدا نیست و حلقه اتصال دین و ولایت، رهبر معظم انقلاب است و ملت ایران به رهبری خود طبق قانون و شرع احترام گذاشته و می گذارد و فرامین رهبری فرامین مطع است.

روحانی خطاب به مقامات امریکایی تصریح کرد: دست از سیاست خصمانه خود بردارید؛ مردم ما به مردم امریکا احترام گذاشته و می گذارند و سیاست های متجاوزانه شما را قبول ندارند. شعار ما در برابر ملت امریکا نیست در برابر سیاست های غلط امریکا است و دست شماست که این سیاست ها را اصلاح کرده و راه احترام به ملت ها را یاد بگیرید در این صورت مردم ما می دانند با شما چگونه رفتار کنند.

وی در پایان گفت: هدف اصلی توطئه گران این است ما را از رشد اقتصادی باز دارند؛ امریکا می خواهد دنیا را در برابر ایران و برجام سست کند. علی رغم اهداف شوم سیاستمداران امریکایی، ملت ایران برای رونق اقتصادی بیش از پیش تلاش می کند و پیام رهبر معظم انقلاب را برای اجرای اقتصاد مقاومتی بیش از پیش اجرا می کند.


منبع: عصرایران

جواب روحانی به ترامپ: آیا یادتان رفته دولت آمریکا از کودتاگران در ایران حمایت کرد/ هدف آمریکا جلوگیری از رشد اقتصادی ایران است / تا زمانی که برجام منافع ایران را تامین کند همکاری می کنیم

به برجام نه ماده ای اضافه می شود نه تبصره ای.

رییس‌جمهوری اسلامی ایران در واکنش به اظهارات اخیر همتای آمریکایی خود، او را به مطالعه تاریخ، جغرافیا و ادب و همچنین حقوق و عرف بین‌الملل دعوت کرد.

به گزارش عصرایران حسن روحانی رییس جمهور ایران شامگاه روز جمعه در واکنش به سخنان ضد ایرانی دونالد ترامپ رییس‌جمهور آمریکا اظهار داشت: لازم دانستم که پس از صحبت‌هایی که از رییس جمهور فعلی آمریکا شنیده شد، نکاتی را به عرض مردم ایران برسانم؛ اولا در صحبت‌های آقای ترامپ که در آن سیاست‌های آمریکا درباره آن تبیین شد، جز فحاشی و مشتی از اتهامات واهی علیه ملت ایران حرف دیگری وجود نداشت.

وی گفت: من رییس‌جمهور آمریکا را دعوت می‌کنم که هم تاریخ را بهتر بخواند و هم جغرافیا را و هم نسبت به تعهدات بین‌المللی و هم راجع به ادب و اخلاق و عرف جهانی و بین‌المللی؛ ظاهرا ایشان خبر ندارند که دولت آمریکا دولت کودتا در شصت و چند سال پیش در این کشور روی کار آورد و قدرتی بو دکه با پول و اعمال نفوذ و استفاده از مزدوران خود حکومت قانونی این سرزمین را سرنگون کرد.

رییس‌جمهور در ادامه سخنان خود تصریح کرد: ظاهرا ایشان (ترامپ) فراموش کرده‌اند که در طول مبارزات ملت ایران علیه دیکتاتوری و تلاش این ملت برای کسب استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، در این سرزمین کشوری که بیشترین حمایت را از دیکتاتوری وقت می‌کرد، آمریکا بود. ظاهرا ایشان فراموش کرده‌اند که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آمریکا چه اقداماتی را علیه ایران انجام داد و تلاش داشت که علیه انقلاب ایران در سال ۵۹ کودتای پیشین خود را تکرار کند.

وی ادامه داد: در ۸ سال دفاع مقدس آمریکا از متجاوز حمایت کرد و بیانیه‌ای که لازم بود آمریکا در زمینه موشکباران و بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه صادر کند و در برابر متجاوزان بایستد از مظلومان حمایت کند، درست برعکس عمل کرد.

وی با بیان این‌که «ما باید تاریخ را دقیق‌تر و بهتر بخوانیم»، تصریح کرد: گویی آن‌ها فراموش کرده‌اند که در ۶۰ سال گذشته با ملت ایران چه کرده‌اند. در طول ۴۰ سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد، با ملت ایران چگونه رفتار کرده‌اند.

رییس دولت ایران ادامه داد: جغرافیا را نیز باید مطالعه کنید. چطور رییس جمهوری اسم خلیج معروف، تاریخی و جهانی را یاد نگرفته است، همان خلیج فارسی را که متاسفانه ناوگان‌های آمریکایی بی‌جهت و مداوم در این منطقه رفت و آمد می‌کنند. لااقل از نظامیان خود می‌پرسید که در نقشه‌هایی که در دست آن‌ها هست، اسم این منطقه چگونه نوشته شده است؛ بنابراین لازم است که جغرافیا را نیز بیشتر مطالعه کنند.

وی با بیان این‌که «ظاهرا ایشان حقوق بین‌الملل را نیز دقیق نخوانده‌اند»، ادامه داد: برجام یک معاهده چندجانبه است، یک سند بین‌المللی است و مورد تایید سازمان ملل قرار گرفته است و مگر یک رییس‌جمهور می‌تواند به تنهایی این سند را لغو کند. او ظاهرا نمی‌داند که یک سند دوجانبه بین ایران و آمریکا نیست که هرطور خواست بتواند رفتار کند.

وی افزود: ادب و اخلاق هم بسیار اهمیت دارد. حرف‌هایی ناصحیح، ناروا، دروغ و اتهامات بی‌اساسی را نسبت به ملت بزرگ ایران وارد کردند. ملت بزرگی که آن ایام که گوینده سخنان امشب به منطقه جنوب خلیج فارس آمده بود، در انتخابات شکوهمند و کم نظیری حضور پیدا کرد و دموکراسی توام با فرهنگ و ایمانش را در معرض جهانیان قرار داد.

روحانی با بیان این‌که «ایران همواره به تمام معاهدات و تعهدات بین‌المللی خود احترام گذاشته است»، تصریح کرد: آیا این دولت و ملت یاغی است یا دولتی که همواره در پی تجاوز و کودتا در منطقه و جهان بوده است.

به گزارش ایسنا، رییس‌جمهوری اسلامی ایران در ادامه سخنان خود در واکنش به سخنان خصمانه ترامپ علیه ایران اظهار داشت: آمریکا صدها هزار نفر را در مناطق مختلف جهان از ویتنام گرفته تا آمریکای لاتین و کشورهای دیگر با بمب‌ها مورد کشتار قرار داده است؛ کسی که ادعا می‌کند می‌خواهد در برابر سلاح هسته‌ای ایستادگی کند که تنها کشوری در تاریخ جهان است که نه تنها یک بار بلکه دو بار از سلاح هسته‌ای علیه یک ملت استفاده کرده و امروز نیز کشور دیگری را در همان منطقه به استفاده از سلاح هسته‌ای تهدید می‌کند.

وی گفت: کشوری که هم دارای سلاح هسته‌ای است و هم از سلاح هسته‌ای استفاده کرده و هم از سلاح هسته‌ای کشورهایی که با او رابطه نزدیک دارند مانند رژیم غاصب صهیونیستی کمک و حمایت کرده است، آیا می‌خواهد در برابر اشاعه سلاح هسته‌آی اقدامات جهانی انجام دهد؟

وی خاطرنشان کرد: به نظر من امشب یک بار دیگر برای مردم ما روشن شد که دولت آمریکا دولتی علیه مردم منطقه، ملت ایرا ن وملت‌های مظلوم است و همواره می‌خواهد خط قبلی خود را ادامه دهد. با این وجود ملت ایران ملتی نیست که با حرف‌های ناروا و سخنان تنفرانگیز بخواهد در برابر یک دیکتاتور سر فرو برد.

رییس جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر این‌که،«ملت ایران در برابر هیچ قدرتی سر تسلیم فرو نیاورده و نخواهد آورد»، به اجماع جهانی علیه ایران در زمان ۸ سال جنگ تحمیلی اشاره کرد و افزود: بسیاری از کشورها در جنگ از صدام حمایت کردند و دیدند که نتوانستند ملت ما را بشکنند. همچنین بسیاری از کشورها بودند که به تحریم علیه ایران پیوستند و برای‌شان ثابت شد که نمی‌توانند ملت ایران را به زانو درآورند.

وی تاکید کرد: امروز برای ملت ایران روشن‌تر و واضح‌تر شد که باید بیش از گذشته در کنار هم و متحد باشیم. سخنان امشب ترامپ نشان داد که برجام مستحکم‌تر از آن چیزی است که این آقا در دوران رقابت‌های انتخاباتی فکر آن را می‌کرد. امروز ماه‌ها از حکومت جدید آمریکا گذشته است و او مداوم علیه برجام شعار می‌دهد. حال که می‌خواست تصمیمی علیه برجام بگیرد، می‌گوید می‌خواهم با همکاری کنگره به برجام تبصره بزنم؛ این در حالی است که او نمی‌داند که به برجام نه ماده و تبصره‌ای و نه تبصره‌ای استفاده می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: مردم بزرگ ایران دیدند که برای نخستین بار آمریکا در برابر یک تعهد چندجانبه یین‌المللی موضع‌گیری کرد و بلافاصله کشورهای بزرگ دنیا و اتحادیه اروپا در برابر آمریکا موضع گرفتند؛ آمریکا امروز تنهاتر از همیشه در برابر برجام و توطئه‌های خود علیه ملت ایران قرار دارد.

روحانی گفت: با صراحت می‌گوییم که در برابر تروریسم در منطقه ایستاده‌ایم و خواهیم ایستاد همان تروریست‌هایی که این آقا (ترامپ) در مبارزات انتخاباتی پارسال خود درباره آن اعلام کرد که بوجود آورنده داعش دولت آمریکا بوده است.

وی با بیان این‌که «سپاه پاسداران از ملت ایران، عراق، سوریه، یمن و مردم منطقه حمایت می‌کند و در برابر گروه‌های تروریستی ساخته شده توسط آمریکا – به اعتراف ترامپ – می‌ایستد و تا نابودی آن‌ها از پای نمی‌نشیند»، تصریح کرد: سپاه پاسداران به عنوان نیروی قدرتمندی که همواره در کنار مردم بوده و مردم نیز در کنار آن هستند، از کشور خود پیش از جنگ تحمیلی در برابر گروهک‌هایی که آمریکایی‌ها آن‌ها را علیه ملت ایران تحریک کردند، مقابله کرد و در دوران جنگ تحمیلی نیز در برابر متجاوزان ایستاد و امروز به ندای مظلومیت مردم مظلوم منطقه پاسخ مثبت داده و خواهد داد.

وی در ادامه با اشاره به اقدامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه گفت: آیا سپاه فاسد است یا دولت و نیروهای مسلحی که همواره در منطقه علیه استقلال ملت‌ها مداخله و تلاش کردند؟ آیا دولت ایران که تمام ارکانش با انتخابات و کمک مردم انتخاب می‌شود درست است یا دولت‌هایی که مورد حمایت آمریکا هستند و هنوز به صورت قبیله‌ای اداره می‌شوند و یک بار نیز رنگ انتخابات را در کشور خود ندیده‌اند؟

رییس جمهوری اسلامی ایران افزود: آمریکا حامی رژیمی است که در منطقه علیه مردم مظلوم فلسطین و لبنان و دیگر کشورهای منطقه ظلم کرده و ظلم می‌کند، اما نسبت به نیرویی که با تروریسم در منطقه مبارزه می‌کند و هیچ‌گاه با هیچ کشوری تجاوز نکرده، لحن بی‌ادبانه‌ای به کار می‌گیرد.

وی خطاب به سران آمریکا خاطرنشان کرد: یادتان رفته است که شما مردم مظلوم هواپیمای مسافربری را در خلیج فارس مورد حمله موشکی قرار دادید و سپس به متجاوزان و جنایتکاران این حادثه دلخراش مدال و جایزه دادید؟ شما یادتان رفته‌ است که جنگ‌های این منطقه را بوجود آورده‌اید و با مردم افغانستان، عراق و سوریه چه کار کرده‌اید؟ حال شما نسبت به موشک‌های ایران نگران هستید؟

وی ادامه داد: چطور شما به سلاح‌هایی که به کشورهای متجاوز می‌دهید و تجاوزهایی که با هواپیماها و بمب‌های ساخت شما مردم مظلوم یمن را مورد هدف قرار می‌دهند، اعتراضی ندارید؟ شما سکوهای نفتی ایران را مورد تجاوز قرار دادید و همواره در این منطقه تجاوز کرده‌اید.

رییس‌جمهور در ادامه سخنان خود که به صورت زنده از شبکه خبر و شبکه یک سیما پخش می‌شد، اظهار داشت: فعالیت‌های دفاعی و موشکی ما برای دفاع از این موضوع یعنی دفاع برای ما همیشه مهم بوده است و امروز مهم‌تر است. ما همیشه برای ساخت سلاح‌هایی که مورد نیازمان است تلاش کرده‌ایم و از این به بعد تلاش مضاعف‌تری انجام می‌دهیم. این سلاح‌ها برای دفاع از ماست و ما به فعالیت خود برای دفاع و تقویت دفاعی خود ادامه می‌دهیم.

وی به موضوع برجام اشاره کرد و افزود: ما نسبت به برجام به عنوان یک معاهده چندجانبه و بین‌المللی تا زمانی که حقوق ما تامین شود و منافع ما اقتضا می‌کند و تا زمانی که از منافع برجام برخوردار می‌شویم، در چارچوب منافع و مصالح ملی کشورمان به برجام احترام می‌گذاریم. ما تاکنون با آژانس همکاری کرده‌ایم و در چارچوب معاهدات بین‌المللی و برجام با آژانس همکاری خواهیم کرد، اما اگر روزی منافع ملی ما تامین نشود و طرف‌های مقابل ما بخواهند تعهدات‌شان را زیر پا بگذارند آن‌ها باید بدانند که ایران لحظه‌ای درنگ نمی‌کند و به آن‌ها پاسخ می‌دهد.

وی خاطرنشان کرد: آن‌چه که امروز و امشب از زبان مقامات آمریکایی شنیده شد، جز تکرار حرف‌های نادرست و اتهامات واهی که در طول سال‌های گذشته تکرار می‌کردند، چیز جدیدی را مشاهده نکردیم. ما غافلگیر نشدیم چون ۴۰ سال است که به حرف‌های شما عادت داریم. ملت ما غافلگیر نشد چون از شما توقعی بیش از این نداشته و ندارد.

این مقام عالیرتبه کشورمان خطاب به مقامات آمریکایی خاطرنشان کرد: شما بدانید با این حرف‌های نادرست خود ملت ایران را متحد می‌کنید. شما نمی‌توانید بین ملت و حکومت فاصله بیندازید. شما نمی‌توانید بین ملت و رهبری عظیم‌الشان و محبوب ایران فاصله بیندازید. اساس انقلاب ما براساس پیوند دین و سیاست است و حلقه وصل دین و سیاست مقام معظم رهبری و ولایت فقیه است.

وی تاکید کرد: ملت ایران به رهبری خود طبق شرع و قانون اساسی احترام گذاشته و فرامین ایشان، فرامین مطاع است. ملت ایران یکپارچه است و همه اقوام و جناح‌ها در ایران در برابر دشمن ملت ایران ایستادگی می‌کنند.

وی افزود: اگر شما از شعار ملت ایران (مرگ بر آمریکا) ناراحت هستید دست از سیاست‌های خصمانه خود بردارید. ملت ایران به ملت آمریکا و مردم این کشور همواره احترام گذاشته و می‌گذارد و شعار ملت ایران در برابر ملت و کشور آمریکا نیست بلکه در برابر سیاست‌های غلط، توسعه‌طلبانه و متجاوزانه دولت آمریکاست. این دست شماست که سیاست‌های خود را اصلاح کنید و راه درست احترام به ملت‌ها را یاد بگیرید و اگر این کار را کردید در آن زمان ملت ایران می‌داند که با شما چگونه برخورد کند.

رییس جمهوری اسلامی ایران با بیان این‌که «ملت ایران در برابر توطئه‌گران ایستادگی می‌کند»، خاطرنشان کرد: هدف آن‌ها این است که ایران را از رشد اقتصادی بازدارد. ایران و دنیا را نسبت به برجام متزلزل کند و جلوی سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی ایران را بگیرد. علی‌رغم حرف‌های ترامپ و سیاست‌های خصمانه دولت آمریکا ملت ایران برای رشد و رونق اقتصادی کشور بیش از پیش تلاش می‌کند و در راستای اجرای فرمان رهبری برای اجرای اقتصاد مقاومتی تلاش و کوشش خواهد کرد.


منبع: عصرایران

روحانی ترامپ را به مطالعه دعوت کرد

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام حسن روحانی شامگاه روز جمعه در واکنش به سخنان دونالد ترامپ رییس‌جمهور آمریکا اظهار داشت: لازم دانستم که پس از صحبت‌هایی که از رییس جمهور فعلی آمریکا شنیده شد، نکاتی را به عرض مردم ایران برسانم؛ اولا در صحبت‌های آقای ترامپ که در آن سیاست‌های آمریکا درباره آن تبیین شد، جز فحاشی و مشتی از اتهامات واهی علیه ملت ایران حرف دیگری وجود نداشت. وی گفت: من رییس‌جمهور آمریکا را دعوت می‌کنم که هم تاریخ را بهتر بخواند و هم جغرافیا را و هم نسبت به تعهدات بین‌المللی و هم راجع به ادب و اخلاق و عرف جهانی و بین‌المللی؛ ظاهرا ایشان خبر ندارند که دولت آمریکا دولت کودتا در شصت و چند سال پیش در این کشور روی کار آورد و قدرتی بو دکه با پول و اعمال نفوذ و استفاده از مزدوران خود حکومت قانونی این سرزمین را سرنگون کرد.

چکیده سخنان روحانی
* صحبتهای ترامپ جز فحاشی و اتهامات واهی حرف دیگری وجود نداشت. من دعوت می‌کنم رییس جمهور آمریکا را که تاریخ و جغرافیا را بهتر بخواند.
* ظاهرا آقای ترامپ خبر ندارد که آمریکا با کودتا، دولت قانونی ایران را سرنگون کرد.
* چطور یک رییس جمهور اسم خلیج معروف تاریخی جهانی را هنوز یاد نگرفته؟
* ترامپ ظاهرا نمی داند برجام سند دوجانبه نیست که هر گونه بخواهد رفتار کند.
* آیا ملتی و دولتی که دموکراسی را توام با فرهنگش و ایمانش مورد دقت قرار میدهد و به تمام تعهدات خود احترام گذاشته یاغی است؟
* تاریخ را باید دقیق‌تر بخوانیم، بهتر بخوانیم. در ۶۵ سال گذشته با مردم ایران چه کرده‌اند و در ۴۰ سال گذشته با مردم ایران چه کرده‌اند؟
* آمریکا تنها کشوری است که دوبار از سلاح هسته ای استفاده کرده، آیا این کشور میخواهد دربرابر اشاعه سلاح هسته ای بایستد؟
* یکباتر دیگر برای ما روشن شد که دولت امریکا علیه مردم منطقه و علیه ملت ایران و هلیه ملت های مظلوم، خط خودش را ادامه می دهد.

* ملت ایران دربرابر هیچ قدرتی سر تسلیم فرود نیاورده. بر ما معلوم شد که بیش از گذشته باید متحد باشیم.
* آمریکا امروز تنهاتر از همیشه در برابر برجام قرار دارد.

تکمیل می‌شود


منبع: بهارنیوز

هشدار وزارت خارجه به آمریکا درباره اقدام علیه نیروهای مسلح و سپاه

یک منبع آگاه در وزارت امور خارجه در آستانه سخنرانی رئیس جمهور آمریکا توضیحاتی را ارائه کرد.

به گزارش عصرایران به نقل از کانال اطلاع رسانی وزارت خارجه، در آستانه سخنرانی رئیس جمهور آمریکا و بدنبال اعلام راهبرد جدید آن کشور علیه جمهوری اسلامی ایران، یک منبع آگاه در وزارت امور خارجه کشورمان در پاسخ به پرسش خبرنگاران محورهای پاسخ ایران به سخنرانی رئیس جمهور آمریکا و سیاست های جدید آن کشور را تشریح کرد که به شرح زیر است:

۱٫‌ سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران حمایت از صلح و ثبات منطقه و مقابله با اقدامات بی‌ثبات کننده و تفرقه افکنانه برای ایجاد تنش و درگیری در منطقه است. به همین جهت مبارزه قاطعانه با داعش و گروه های تروریستی در منطقه الویت اساسی جمهوری اسلامی بوده است. این در حالی است که سیاست های آمریکا، به ویژه حمایت های آن کشور از گروه های تروریستی و رژیم های سرکوبگر، از عوامل اصلی بی ثباتی در منطقه بوده است. آمریکا نمی تواند با متهم کردن دیگران از زیر بار مسئولیت های خود شانه خالی کند و باید پاسخگوی سیاست های غلط خود باشد.

۲٫ در طول چند دهه گذشته سیاست آمریکا در حمایت از رژیم صهیونیستی و نظام های خودکامه و سرکوبگر در منطقه، باعث جنگ و درگیری مدام از یک سو، و پیدایش پدیده شوم تروریسم از سوی دیگر شده است. دوستان و متحدین آمریکا در منطقه به وجودآورندگان و حامیان اصلی تروریسم بین الملل هستند که حتی شهروندان آمریکایی در داخل خاک آمریکا هم از آن مصون نمانده اند. ادامه این سیاست از سوی آمریکا، یک اشتباه راهبردی تاریخی با تبعات سنگین برای منطقه و جهان است.

۳٫ توان موشکی ایران صرفا جنبه دفاعی و بازدارندگی داشته و دارد. این توانمندی در مسیر صلح و ثبات منطقه ای اتفاقا نقش موثری تاکنون ایفا کرده است. بدون این توانمندی، مشخص نبود جاه طلبی ها و خام اندیشی های برخی سران نازپروده منطقه را به کجا می برد. جمهوری اسلامی ایران در حفظ و گسترش توانمندی های دفاعی و امنیتی خود جدی است و در این مسیر تنها به ملاحظات امنیت ملی و منافع مردم ایران توجه می کند.

۴٫ نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران منجمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مظهر قدرت و اقتدار، و حافظان امنیت جمهوری اسلامی ایران هستند. دولت و تمامی آحاد مردم ایران از این نیروها قاطعانه حمایت می کنند. هرگونه اقدامی علیه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی منجمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با واکنش متناسب و محکم جمهوری اسلامی مواجه خواهد گردید.

۵٫ سیاست اصولی و دائمی جمهوری اسلامی ایران مقابله با سلاح های کشتار جمعی در تمامی جهان و حرکت به سمت خلع سلاح جهانی است. این سیاست، پایه و اساس برجام است و پایبندی جمهوری اسلامی ایران توسط تنها مرجع نظارت ۸ بار تایید شده است. از سوی دیگر عدم پایبندی آمریکا به این توافق و نقض مکرر روح و متن آن امری روشن و آشکار است که موارد آن طی یک سال و نیم گذشته در ۹ نامه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ کننده برجام ثبت و ضبط شده است. جمهوری اسلامی ایران تاکنون در هر مورد با توجه به منافع خود اقدامات متقابل انجام داده است و در آینده نیز بدون هیچ ملاحظه ای چنین خواهد کرد. انتخاب های ایران بسیار گسترده است و در صورت ضرورت شامل پایان دادن به کلیه تعهدات در این زمینه خواهد شد.

۶٫ اکنون آمریکا در صحنه بین المللی منزوی تر از هر زمان است و حقانیت سیاست های جمهوری اسلامی ایران بر کل دنیا آشکار شده است. جهان شاهد بود که در چند هفته گذشته غالب کشورهای دنیا در حمایت از برجام و جمهوری اسلامی، و مخالفت با سیاست های آمریکا بسیج شدند. جامعه بین الملل جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک بازیگر معقول و خردمند در عرصه جهانی که برای صلح تلاش می کند شناخته است و به سیاست های بازیگرانی که هر روز با خروج از یک پیمان یا سازمان بین المللی خود را بیشتر منزوی می سازند، وقعی نمی گذارد.

۷٫ اختلاف سیاست های ایران و آمریکا در بسیاری از مسائل منطقه ای و جهانی امری آشکار و غیرقابل انکار است. دولت های آمریکا از بدو انقلاب اسلامی در ایران تاکنون با اشتباهاتِ محاسباتیِ پی در پیِ خود این اختلافات را به سوی خصومت ورزی آشکار با ملت ایران کشانده اند. علیرغم این خصومت ورزی ها، که تهدید و تحریم دو مشخصه اصلی آن بوده است، مردم ایران به مسیر استقلال خواهی و عدالت طلبی خود ادامه داده و جمهوری اسلامی ایران امروز با اتکا به حمایت مردمی و توانمندی های درونی خود، و تحت رهبری خردمندانه و داهیانه مقام معظم رهبری که حرکت مقتدرانه و عزتمندانه جمهوری اسلامی در دوران معاصر بعد از امام خمینی (ره) مدیون اندیشه های بلند ایشان است، در اوج قدرت و اقتدار خود قرار دارد. و اتفاقا دلیل اصلی خصومت حکام آمریکا نسبت به رهبری معظم انقلاب استکبار ستیزی و مخالفت صریح ایشان با سیاست های منطقه ای و جهانی دولت آمریکا در ادوار مختلف است که دستآوردی بجز خونریزی و بدبختی برای مردم جهان نداشته است. بهتر است سردمداران جدید آمریکا درس های چهار دهه گذشته را فراموش نکنند و ازیاد نبرند که دولت‌های قبل از آنان هم که با تکرار گزافه‌گویی‌های مشابه پیرامون رهبری معظم انقلاب خود را در برابر مردم ایران قرار دادند، ناگزیر شدند با شرمساری از صحبت‌های خود عدول کنند.


منبع: عصرایران

آیت‌الله مکارم شیرازی: رفتار سعودی‌ها با زائران ایرانی محترمانه بود/ انتظار نداشتیم حج به خوبی برگزار شود

آیت الله ناصر مکارم شیرازی گفت: با همه مسائل و مشکلاتی که در عربستان وجود داشت انتظار نداشتیم سفر حج به این خوبی برگزار شود.

به گزارش ایسنا، آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در دیدارِ حجت الاسلام سیدعلی آقای قاضی عسکر ـ نماینده ولی فقیه در سازمان حج و زیارت ـ بیان کرد: امیدواریم با درایت مسؤولان، مسأله عمره نیز حل شود و مردم با خیالی آسوده به این سفر معنوی بروند.

وی افزود: با همه مسائل و مشکلاتی که وجود داشت انتظار نداشتیم سفر حج امسال به این خوبی برگزار شود، اما با تلاش دست‌اندرکاران، حج امسال، آبرومندانه و در شأن جمهوری اسلامی برگزار شد.

مکارم شیرازی ادامه داد: وقتی از زائران جویای وضعیت حج شدیم مشخص شد با برنامه‌ریزی‌ها و پیگیری مسؤولان نظام جمهوری اسلامی رفتار سعودی‌ها با زائران ایرانی محترمانه بود.

وی یادآور شد: مدیریت حج و اعزام زائران کاری دشوار است، اما به لطف خدا و مدیریت مسؤولان این سفر به خوبی انجام شد.

این مرجع تقلید با قدردانی از تلاش مسؤولان و دست‌اندرکاران حج، بیان کرد: امیدواریم در سال‌های آینده نیز مشکلی در سفر حج نداشته باشیم.

وی در خصوص رویدادهای جهان اسلام نیز گفت: دولت عربستان به این نتیجه رسیده که در مقابل ایران و با پیروی از برنامه‌ها و سیاست‌های آمریکا به جایی نمی‌رسد، آنگاه راه دیگری در پیش می‌گیرند و در مسائل حج مانند مسائل سیاسی رفتار نمی کنند.

مکارم شیرازی اظهار کرد: آمریکایی‌ها در تلاش هستند میان دولت‌های اسلامی اختلاف و تفرقه ایجاد کنند، اگر مسلمانان بیدار باشند دشمنان کاری از پیش نخواهند برد.


منبع: عصرایران

لاریجانی: آمریکا با تروریسم بازی می‌کند، نه مبارزه

رئیس مجلس با بیان اینکه راهبرد آمریکا بازی با تروریسم است و نه مبارزه با آن، گفت: آمریکا به دنبال فروش تسلیحات خود است و تداوم بحران در خاورمیانه را زمینه‌ای برای تجاری‌سازی امنیت می‌داند.

به گزارش ایسنا، متن سخنرانی رئیس مجلس شورای اسلامی در دهمین اجلاس عمومی سازمان پیمان امنیت جمعی (سنت‌پترزبورگ روسیه ـ ۲۱ مهر ماه ۱۳۹۶) به شرح زیر است:

«بسم‌الله الرحمن الرحیم

رؤسای محترم پارلمان‌ها و همکاران گرامی

ابتدا خرسندی خود را از حضور در این همایش‌و در جمع مقامات پارلمانی ابراز می‌نمایم و امیدوارم که این نشست به اهداف خود در جهت تقویت همکاری‌های منطقه‌ای دست یابد.

از تلاش‌های جناب آقای خاچاتوروف دبیرکل محترم سازمان پیمان امنیت جمعی و جناب آقای والودین رئیس محترم دومای دولتی فدراسیون روسیه به خاطر میزبانی و تمهیدات عالی برای برگزاری این نشست در شهر زیبای سنت‌پترزبورگ قدردانی می‌نمایم. بر این باورم که برگزاری چنین اجلاسی، چنانچه بر مبنای استفاده بهینه و هم‌افزایی امکانات کشورهای منطقه باشد، می‌تواند نقشی مهم و سازنده در صحنه بین‌المللی داشته باشد.

امنیت در دوران معاصر به مقوله‌ای بسیار پیچیده تبدیل شده و با تحولات فرهنگی و ارتباطات و هوشیاری سیاسی جوامع ابعاد گسترده‌تری یافته است. به گونه‌ای که هیچ بازیگری نمی‌تواند مسائل امنیتی مربوط به خود را به تنهایی و بدون در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی سایر کنشگران مورد توجه قرار دهد. به همین دلیل شاهد افزایش همکاری‌های امنیتی ـ منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای میان دولت‌ها به ویژه در دهه‌های اخیر بوده‌ایم.

از طرفی با فروپاشی جهانی دوقطبی و عدم مقبولیت و قابلیت جهان تک‌قطبی و بی‌نظمی امنیتی و شرایط ژله‌ای بین‌المللی، همگرایی‌های منطقه‌ای می‌تواند نوعی راه‌حل هم برای انضباط ‌بخشی تلقی گردد و هم ساماندهی کشورهای عضو در جهت صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی.

علاوه بر این، مسائل امنیتی برای کشورها و دولت‌ها نیز دستخوش تغییر و تحولات جدی شده و علاوه بر مسائل نظامی و سیاسی، طیف وسیعی از موضوعات را شامل می‌شود. از جمله مهم‌ترین مسائل امنیتی جهان معاصر می‌توان به موضوعاتی نظیر گسترش فعالیت‌ گروه‌های تروریستی، تهدیدات سایبری و زیست‌محیطی اشاره کرد.

عالیجنابان، خانم‌ها و آقایان

این نشست‌ها در شرایطی برگزار می‌شود که مناطق پیرامونی ما و جهان با چالش‌ها و بحران‌های متعدد سیاسی و امنیتی مواجه است. متأسفانه پدیده تروریسم و افراط‌گراییِ خشونت‌آمیز به یک تهدید ویرانگر جهانی تبدیل شده است. کشته و زخمی شدن هزاران انسان بیگناه و آوارگی میلیون‌ها نفر در کشورهایی مانند سوریه، عراق، یمن، افغانستان و لیبی از جمله پیامدهای شوم این پدیده است. بی‌تردید، مبارزه اصولی با این گروه‌های افراط‌گرا مستلزم شناسایی و مقابله با بسترها و خاستگاه ایدئولوژیک آنها و کشورهای حامی و تأمین‌کننده منابع مالی آنها است. ایدئولوژی تکفیری ـ وهابی به عنوان یک جریان منحرف که مبتنی بر نفرت‌پراکنی و حذف دیگران است، کماکان به مثابه موتور محرکه و مشوق اصلی جریانات تروریستی در نقاط مختلف دنیا به ویژه در خاورمیانه اقدام می‌کند.

در این شرایط برخی قدرت‌های جهانی و متحدان منطقه‌ای آنها در سال‌های اخیر تلاش کرده‌اند با سوءاستفاده از شرایط و فضای ایجاد شده در منطقه خاورمیانه و با رویکردی کاملاً دوگانه جهت منافع خود نه تنها امنیت منطقه را با چالش‌هایی مواجه کنند، بلکه حاکمیت ملی، استقلال و تمامیت ارضی برخی کشورهای منطقه را نیز نقض نمایند. نمونه این امر، سیاست‌های غلط این بازیگران در کشورهایی نظیر عراق و سوریه است که منجر به ایجاد گروه‌های تروریستی، آشوب و جنگ داخلی، گسترش ناامنی و بی‌ثباتی، کشتار غیرنظامیان و شهروندان بی‌گناه شده است.

مروری بر سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه نشان می‌دهد که راهبرد آمریکا بازی با تروریسم است و نه مبارزه با آن. آمریکا به دنبال فروش تسلیحات خود است و تداوم بحران در کشورهای خاورمیانه را زمینه‌ای برای تجاری‌سازی امنیت می‌داند. نگاهی به کارنامه آمریکا در منطقه خاورمیانه و تلاش‌های این کشور برای بی‌ثباتی و بحران آفرینی در دیگر مناطق جهان نشان می‌دهد که باید نسبت به حضور آمریکا و ناتو در مناطق پیرامونی خود حساس باشیم و از ظرفیت‌های منطقه‌ای و هم‌افزایی با همسایگان در جهت تأمین امنیت بهره ببریم.

در شرایطی که با تلاش مشترک جمهوری اسلامی ایران، فدراسیون روسیه و برخی کشورهای منطقه، داعش و گروه‌های وابسته به شدت تضعیف شده‌اند، عده‌ای که نفع خود را در تداوم تنش در منطقه خاورمیانه جستجو می‌کنند، به دنبال شکل دادن به بحران‌های جدید در منطقه از جمله در قالب جدایی‌طلبی هستند. از سویی دیگر، چالش‌های دیگر مناطق پیرامونی از جمله قاچاق مواد مخدر همچنان تداوم دارند و عده‌ای به دنبال استفاده از این ابزارها در راستای منافع خود هستند.

این نکته مهم را هم در ارزیابی خود در نظر داشته باشیم که جنس تروریسم امروزی، مهاجرت‌پذیر است و امکان تسری بحران‌ها از یک منطقه به سایر مناطق وجود دارد. حوادث و حملات تروریستی در کشورهای غربی نشان داد که تهدیدات تروریسم تنها دامن منطقه خاورمیانه را نخواهد گرفت و به عنوان یک تهدید جدی برای امنیت جهانی باید مورد توجه جدی قرار گرفته و به موضوع اصلی همکاری‌های امنیتی کشورها تبدیل گردد و از طرفی ضرباتی که تروریست‌ها نظیر داعش مخصوصاً در یک سال اخیر خورده ‌اند امکان و مهاجرت آنها به سایر مناطق نظیر افغانستان و آسیای مرکزی را باید جدی مدنظر قرار داد. کما اینکه در برخی کشورهای منطقه این تحول را مشاهده می‌کنیم.

حضار گرامی

جمهوری اسلامی ایران در چارچوب سیاست «تعامل گسترده با جهان»، توسعه همکاری با همسایگان را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده است. ما به تعهدات بین‌المللی خود از جمله برجام تا جایی که طرف‌های مقابل نقض عهد نکنند، متعهد خواهیم ماند. این در شرایطی است که دولت جدید آمریکا در یک سال اخیر مکرراً مواردی از برجام را نقض کرده و این روزها بحث رد کلی برجام را مطرح می‌کند که خود نشان دهنده بی‌سامانی صحنه سیاسی این کشور و به بازی گرفتن همه توافقات بین‌المللی است. اتفاقاً یکی از علل بهم‌ریختگی امنیتی صحنه بین‌المللی همین‌گونه اقدامات نارس سیاسی است که خواهان گسترش تروریسم و ناامنی در ساختار جهانی است.

جمهوری اسلامی ایران با توجه به موقعیت مهم ژئوپلیتیک خود و همچنین دارا بودن ظرفیت‌های اقتصادی، فرهنگی و امنیتی در کنار تجربه مفید و مؤثر از جمله مبارزه با تروریسم، افراط‌گرایی و قاچاق مواد مخدر، این آمادگی را دارد تا بیش از پیش نقش مهم خود را در برقراری منع توافقات امنیتی ایفا نماید.

طیف گسترده و متنوع تهدیدهای امنیتی ایجاب می‌نماید که راه‌حل‌ها و پاسخ‌های جمعی و سریع برای آنها ارائه دهیم و به دنبال اتخاذ تدابیر سنجیده، تصمیمات دقیق و راهبردی، رویکردهای همکاری‌جویانه و چندجانبه جهت مدیریت و کنترل تهدیدات باشیم.

بی‌تردید بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود و مقابله با چالش‌های پیشرو، نیازمند تلاش جمعی کشورهای منطقه است. بر این باوریم که برای تقویت امنیت و توسعه و گسترش همکاری‌های منطقه‌ای، باید بیش از گذشته به ظرفیت‌های درون منطقه‌ای توجه نمود. در این راستا سازمان پیمان امنیت جمعی به عنوان یک ساختار و تشکیلات امنیتی در یک منطقه مهم و راهبردی از جهان می‌تواند نقش سازنده و مثبتی در روند جهانی مبارزه با تروریسم برخوردار باشد.

از توجه شما سپاسگزارم


منبع: عصرایران

نماینده مجلس: ۲ عضو دیگر تیم هسته‌ای متهم به جاسوسی هستند

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی گفت: دو تن از اعضای تیم مذاکره کنده هسته‌ای کشورمان هم متهم به جاسوسی هستند.

مجتبی ذوالنور عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره پرونده عبدالرسول دری اصفهانی اظهار کرد: متأسفانه در تیم مذاکرات هسته‌ای کشورمان فقط دری اصفهانی نیست که مرتکب چنین تخلفی شده بلکه افراد دیگری هم بودند که اتهامات مشابه داشتند.

وی ادامه داد: علاوه بر دری اصفهانی دو نفر دیگر هم در تیم مذاکره کننده به همین اتهام هستند که یکی از آنان در کانادا به سر می‌برد و دیگری هم در یکی دیگر از کشورهاست.

ذوالنور با بیان اینکه پرونده دری اصفهانی مراحلی طولانی را به صورت مکتوم و بدون آنکه رسانه‌ای شود طی کرد، گفت: در نهایت علیه وی حکم صادر شده و با توجه به اینکه مراحل تجدید نظر هم طی گردیده، حکم وی قطعی و اتهامش جاسوسی است.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به اینکه کسانی که می‌گویند اتهام دری اصفهانی جاسوسی نیست از جانب خودشان می‌گویند، اظهار کرد: واقعیت پرونده وی غیر از مسائلی است که این افراد می‌گویند.

وی خاطر نشان کرد: متأسفانه حکم دری اصفهانی به جاسوسی قطعی شده است و اینکه عرض می‌کنم متأسفانه به این دلیل است که ما خوشحال نیستیم افرادی از زندگی و خدمت به مردم ساقط شوند و در حد جاسوسی برای قدرت‌های بیگانه سقوط کنند و به منافع ملی و وطن خود خیانت کنند.


منبع: عصرایران

استراتژی جدید کاخ سفید علیه جمهوری اسلامی ایران

به گزارش فارس، «دونالد ترامپ»‌ رئیس جمهور آمریکا در مشورت با تیم امنیت ملی خود، استراتژی جدید و پیشنهادی آنها درباره ایران را پذیرفت. این استراتژی حاصل ۹ ماه بررسی و محاسبات با کنگره و متحدان آمریکا، درباره چگونگی حفظ منافع امنیتی آمریکا، به بهترین شکل ممکن است.
عناصر کلیدی این استراتژی عبارتند از؛ «استراتژی جدید آمریکا درباره ایران بر خنثی سازی اقدامات بی ثبات کننده تهران و نفوذ این کشور به ویژه در حمایت از تروریسم و شبه نظامیان متمرکز است.»
در این بیانیه آمده است که آمریکا این راستا اتحاد خود با متحدان سنتی و مشارکت منطقه ای و توازن قدرت در منطقه را احیا خواهد کرد.
کاخ سفید می‌گوید: «ما برای مقابله با رژیم ایران به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  و فعالیتهای مخرب آن و همچنین اقدامات این نهاد در زمینه گرفتن سرمایه های مردم ایران کار خواهیم کرد. ما با تهدید موشک‌های بالستیک ایران و دیگر تسلیحات ایران علیه آمریکا و متحدانمان مقابله خواهیم کرد.»
ما همه مسیرهای دستیابی ایران به سلاح هسته ای رزا خواهیم بست.»

ما جامعه بین المللی را برای محکوم کردن نقض حقوق بشر توسط سپاه و بازداشت ناعادلانه شهروندان آمریکایی و دیگر شهروندان خارجی همراه خواهیم کرد. رفتارهای بی‌پروایانه ایران و سپاه پاسداران یکی از اصلی‌ترین منابع تهدید برای منافع آمریکا و ثبات منطقه ای است.» 

 ایران در تنش‌های منطقه‌ای و بی‌ثباتی به طور تهاجمی نفوذ منطقه‌ای خود را گسترش داده و همسایگان خود را با هزینه‌های بین‌المللی تهدید کرده است.»
در ادامه این «فکت‌شیت» (کلیات) که بر اساس ادعاهای خصمانه و همیشگی واشنگتن علیه تهران تدوین شده، مجموعه اقدامات مخرب ایران فرای از آنچه که تهدید هسته‌ای عنوان شده، اینگونه آمده است:
«گسترش فعالیت‌های موشکی بالستیک؛
حمایت مادی و مالی از تروریسم و افراط گرایی؛
حمایت از حکومت بشار اسد علیه مردم سوریه؛
رویکرد خصمانه مداوم علیه اسرائیل؛
تهدید پایدار آزادی کشتیرانی به ویژه در خلیج فارس؛
حملات سایبری علیه آمریکا، اسرائیل، و دیگر متحدان و شرکای آمریکا در منطقه؛
نقض و سوء استفاده از حقوق بشر؛
بازداشت شهروندان خارجی از جمله شهروندان آمریکا با اتهامات واهی و بدون روند منصفانه»


منبع: بهارنیوز

آیت‌الله موحدی‌کرمانی: مسئولان محکم جلوی دولت مستکبر آمریکا بایستند

خططیب نماز جمعه این هفته تهران گفت: آمریکا هیچگاه با نظام اسلامی ایران سر سازگاری نداشته و پیوسته در مقام ضربه زدن و دشمنی بوده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی خطیب نماز جمعه این هفته تهران در خطبه‌های این نماز در سخنانی ضمن تسلیت به مناسبت ایام محرم و شهادت امام حسین(ع) و یاران با وفای ایشان در روز عاشورا، گفت: نهضت‌‌ها و قیام‌ها اگر دشمن را بشناسند، می‌توانند جلوی خطر را بگیرند، ما هم در زندگی فردی و اجتماعی اگر دشمن را نشناسیم به چاه می‌افتیم و دچار خطر می‌شویم.

وی افزود: گاهی، دشمن مخفی است و خود را پنهان کرده است، این دشمن مخفی از دشمن آشکار خطرناک‌تر است؛ مسئله نفاق هم همین است و دلیل اینکه منافق برای اسلام خطرناک است نیز همین است.

خطیب نماز جمعه این هفته تهران با انتقاد از اجرا نشدن قانون امر به معروف و نهی از منکر از سوی دستگاه‌های اجرایی کشور، اظهار داشت: قانون امر به معروف و نهی از منکر در مجلس قبل تصویب شد و شورای نگهبان نیز آن را تأیید کرد، اما نمی‌دانم چقدر اجرا شد و تا چه اندازه آنها که باید همراهی و اجرایی کنند، آن را اجرا می‌کنند؟

آیت‌الله موحد‌ی‌کرمانی یکی از دلایل افزایش آمار طلاق در کشور را ترک امر به معروف و نهی از منکر دانست و تصریح کرد: زنان خودشان را از نگاه نامحرم بپوشانند، به خودتان و جوانان رحم کنید تا شلاق زنا در جهنم بر شما نخورد.

وی با اشاره به آسیب‌های فضای مجازی برای نوجوانان و جوانان، اضافه کرد: نمی‌گویم که مسئولان فضای مجازی را ببندند چون فوائدی دارد، مسئولان فضای مجازی متوجه باشند و سعی کنند جلوی ضرری که از این ناحیه به جوانان و نوجوانان وارد می‌شود را بگیرند؛ باید منتظر عذاب باشیم، نکند خدایی ناکرده ایران آندلس دوم شود.

خطیب نماز جمعه این هفته تهران با بیان اینکه قیام امام حسین(ع) یعنی امر به معروف و نهی از منکر، اظهار داشت: امر به معروف و نهی منکر در جامعه ما چگونه است؟ خدایی ناکرده اگر بتوانیم منکر را ریشه‌کن کنیم و نکنیم، در جهنم در کنار کسی هستیم که منکر انجام داده است.

آیت‌الله موحدی‌کرمانی خطاب به مسئولان، گفت: مسئولان انقلاب! مردم به شما رأی داده‌اند که نظام جمهوری اسلامی را حفظ کنید، آیا حافظ هستید یا خیر؟ انقلاب با ترک امر به معروف و نهی از منکر از دست می‌رود، تمام ارزش‌ها در کنار امر به معروف و نهی از منکر قرار دهید، نسبت به تمامی این خوبی‌ها در برابر امر به معروف و نهی از منکر مانند قطره به اقیانوس است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، وی در خطبه‌های دوم نماز جمعه این هفته تهران در سخنانی با اشاره به جنایات و بدعهدی‌های آمریکا در قبال مردم ایران، تأکید کرد: اوباما در ابتدای دولت خودش پیشنهاد مذاکره با ایران را مطرح کرد تا به زعم خودش مشکلات فی ما بین حل شود، عده‌ای ساده‌لوح هم سخنان او را باور کردند.

خطیب نماز جمعه این هفته تهران اضافه کرد: روشنگری مقام معظم رهبری، دروغ اوباما در اظهار دوستی با مردم ایران را روشن کرد و معلوم شد که این دوست نیست و این دست، دست چدنی است که پوشش مخملی دارد.

آیت‌الله موحدی‌کرمانی ادامه داد: اوباما همزمان با تبریک عید به ایرانیان، ایران را به طرفداری از تروریسم و ساخت سلاح هسته‌ای متهم کرده بود، بالاخره مذاکرات منجر به برجام شد، اندک‌اندک پوشش مخملی کنار رفت و با روی کار آمدن ترامپ دست چدنی نمایان گشت؛ سخنان سرشار از وقاحت و بی شرمی ترامپ در سازمان ملل متحد، چهره واقعی آمریکا را به دنیان نشان داد و عمق دشمنی‌های مخفی را شیطان بزرگ را به خوبی نمایان کرد.

وی با بیان اینکه آمریکا هیچگاه با نظام اسلامی ایران سر سازگاری نداشته و پیوسته در مقام ضربه زدن و دشمنی بوده است، افزود: حمایت‌های بی دریغ از شاه و از حرکات تجریه‌طلبانه و کودتا، حمایت از صدام و حمله به هواپیمای مسافربری و تحریم‌های ظالمانه، تنها بخش کوچکی از دشمنی آمریکا با ملت ایران است که از حافظه تاریخی مردم ایران پاک نمی‌شود.

خطیب نماز جمعه این هفته تهران ابراز امیدواری کرد که مسئولان کشور با عبرت گرفتن از تجربیات تلخ تاریخی آمریکایی‌ها و استفاده از ظرفیت‌های داخلی، همچون گذشته در برابر زورگویی‌های جدید دولت مستکبر آمریکا محکم و استوار بایستند.

آیت‌الله موحدی‌کرمانی با اشاره به تحولات اقلیم کردستان عراق، گفت: امیدواریم آقای مسعود بارزانی از دولت مرکزی عراق تمکین کند و دست از جدایی‌طلبی بردارد و برای اسرائیل جای پایی در منطقه باز نکند که متأسفانه نشانه‌هایی از این خطر مشاهده می‌شود.

وی افزود: آقای بارزانی باید به جهت این رفراندوم، توبه سیاسی کرده و از مردم عراق عذرخواهی کند و به آغوش امت اسلامی بازگردد و به جای جدایی‌طلبی، به عزت و اتحاد ملت عراق بیاندیشد، دشمن نیز بداند که امید ایجاد خاورمیانه جدید را به گور خواهد بُرد.

خطیب نماز جمعه این هفته تهران ضمن گرامیداشت یاد مرحوم جلال طالبانی رئیس‌جمهور پیشین عراق، خاطرنشان کرد: مرحوم جلال طالبلانی پیوسته در فکر استقلال کشور عراق و عزت و عظمت ملت عراق؛ اعم از کُرد و عرب بود.

آیت‌الله موحدی کرمانی با اشاره به بازگشایی مدارش، دانشگاه‌‌ها و مراکز آموزش عالی، گفت: باید مغزهای این جوانان از معنویت و فضائل اخلاقی و علم و دانش پُر شود.

وی خطاب به اولیای دانش‌آموزان و مربیان مدارس و اساتید دانشگاه‌ها، گفت: حقیقت دین امانت است، این دانش‌آموزان دست شما مربیان امانت هستند، ادای امانت یعنی دین، امانت عصاره دین است؛ دانش‌اموزان و دانشجویان مسئولان فردای کشور هستند، باید معارف دینی و قرآنی به عمق ذهن آنها برسد و کوتاهی در این زمینه صورت نگیرد.


منبع: عصرایران

نماینده مجلس: ویزیت بیماران به‌صورت گروهی‌خلاف قانون است/پروانه پزشکان متخلف لغو شود

 عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس می‌گوید ویزیت شدن بیماران به‌صورت گروهی خلاف قانون است و هیچ پزشکی حق چنین کاری را ندارد؛ اگر دیده شود که پزشکی به‌صورت خلاف قانون بیماران را ویزیت می‌کند باید به‌شدت با او برخورد شود و در صورت نیاز پروانه و مجوز کارش هم لغو شود.

به گزارش رویداد۲۴ عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس می‌گوید ویزیت شدن بیماران به‌صورت گروهی خلاف قانون است و هیچ پزشکی حق چنین کاری را ندارد؛ اگر دیده شود که پزشکی به‌صورت خلاف قانون بیماران را ویزیت می‌کند باید به‌شدت با او برخورد شود و در صورت نیاز پروانه و مجوز کارش هم لغو شود.

چندسالی می‌شود که ویزیت و معاینه گروهی بیماران زن در بیمارستان‌های خصوصی و دولتی صورت می‌گیرد؛ اتفاقی نامناسب و به دور از شأن افراد و جامعه.

درحالی‌که بسیاری از پزشکان، با اختصاص وقتی مناسب، بیماران را به‌صورت انفرادی و مجزا معاینه می‌کنند اما، یکی از مشکلاتی که برخی شهروندان در مراجعه به مطلب برخی از پزشکان و درمانگران با آن مواجه می‌شوند معاینه به‌صورت گروهی است. عدم رعایت حریم خصوصی شاید مهم‌ترین و اولین نکته‌ای باشد که در مورد ویزیت بیماران گروهی به ذهن خطور می‌کند.

اختصاص ندادن زمان کافی برای بیمار، عدم درک صحیح و متقابل بیمار، شرم و خجالت بیمار، عدم رعایت شأن و حرمت افراد، شاید فقط بخش کوچکی از مشکلاتی باشد که بیماران در ویزیت گروهی با آن مواجه هستند.

به نظر می‌رسد ازدحام بیش از حد بیماران و مادی بودن برخی از پزشکان باعث بروز چنین اتفاقاتی شده است؛ پزشکانی که با سوءاستفاده از جایگاهی که دارند و برای کسب درآمد بیشتر، بیماران را به‌صورت گروه‌های ۴ نفره و یا بیشتر و به‌صورت همزمان ویزیت و معاینه می‌کنند تا در کوتاه‌ترین زمان ممکن درآمدی چندین برابر را به دست بیاورند. پزشکانی که قبل از شروع به کار سوگند یاد می‌کنند تا حرمت و حریم بیماران خود را به بهترین شکل ممکن حفظ کنند.

حیدرعلی عابدی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان در گفت‌وگو با رویداد۲۴، با اشاره به انجام ویزیت‌های گروهی زنان در برخی از بیمارستان‌های خصوصی و دولتی گفت: اگر بیمار در حضور بیمار دیگری معاینه شود از نظر قوانین و مقررات و اخلاق پزشکی خلاف است و قابل پیگیری است. مردم اگر این‌گونه موارد را می‌بینند باید به اداره نظارت و معاونت بر درمان دانشگاه‌های استانشان اطلاع دهند و حتی اعلام این‌گونه موارد با یک تلفن هم سریعاً رسیدگی می‌شود.

عابدی با بیان اینکه ویزیت گروهی بیماران خلاف است، تصریح کرد: زمان معاینه حتماً باید یک بیمار فقط در اتاق حضور داشته باشد. نظارت بر درمان و وزارتخانه بهداشت و درمان باید دقت و نظارت بیشتری داشته باشند تا شاهد چنین مواردی نباشیم و با متخلفین حتماً برخورد شود.

این نماینده مجلس ادامه داد: هیچ فرقی نمی‌کند که بیمارستان دولتی است یا خصوصی. هیچ بیمارستانی حق ندارد که بیماران را به‌صورت گروهی ویزیت کند، همه ذیل یک قانون هستند و باید از آن تبعیت کنند. بیمارستان‌های خصوصی برای جذب بیمار باید بیشتر این قوانین را رعایت کنند. بااین‌حال ما هم به نظارت بر درمان‌‎ها توصیه می‌کنیم که با این پدیده برخورد کنند و هم اگر مورد خاصی است سریعاً گزارش دهند تا متخلفان برخورد شود.

عابدی با بیان اینکه بیماران می‌توانند از متخلفان شکایت کنند، تصریح کرد: بیماران در صورت مشاهده چنین مواردی باید به مراکز مربوطه گزارش دهند و با مسئولین در برخورد با متخلفین همکاری کنند. زمانی که شأن بیمار رعایت نمی‌شود باید با پزشکانی که فعالیت‌های خلاف قانون دارند برخورد شود که این برخوردها حتی تا لغو پروانه هم می‌تواند باشد.

عضو کمیسیون بهداشت مجلس با اشاره به ویزیت و معاینه بیماران توسط دانشجویان پزشکی و نارضایتی مردم از این اتفاق گفت: بیمارستان‌های ما به دو دسته تقسیم می‌شود؛ بیمارستان‌های آموزشی و بیمارستان‌های عمومی. در بیمارستان‌های غیرآموزشی به‌جز پزشک هیچ فرد دیگری بیمار را ویزیت نمی‌کند اما در بیمارستان‌های آموزشی این حق را دارند و فردی که به این بیمارستان‌ها می‌رود یعنی می‌پذیرد که در هنگام معاینه، دانشجویان پزشکی هم حضور داشته باشند تا تعلیمات لازم را ببینند، زیرا همین دانشجویان در آینده قرار است که به متخصص تبدیل شوند و به بیماران خدمت کنند.


منبع: عصرایران

«جاسوس بازی» اصول‌گرایان!

رضا صادقیان
نصب نشان افتخار و اهدای لوح یادبود توسط رئیس دولت دوازدهم به یکی از اعضای تیم مذاکرات هسته‌ای بهانه‌ای به دست مخالفان و منتقدان سیاست‌های دولت داد تا برای مرتبه‌ای دیگر همزمان از ناکار آمدی توافق برجام بگویند و هم از «جاسوسی» که به مدت پنج سال دارای حکم محکومیت است و حسن روحانی این مهم را فراموش و به سینه ایشان نشان افتخار نصب می‌کند.

به این‌ترتیب شماری از نیروها و نشریات نزدیک به جریان اصولگرا با انتخاب تیتر و باز نشر عکس خبر دریافت هدیه توسط «جاسوس» را تکرار کردند. فارغ از اینکه مرجع رسیدگی به اتهام، گزارش‌های دستگاه‌های امنیتی و حکم صادر شده درباره این فرد چه بوده است، مسئله را از زاویه‌ای دیگر می‌نگریم.

در ادامه همین واکنش‌ها، برخی از فعالان جوان اصولگرا در واکنش به این هدیه از نهادهای امنیتی درخواست کردند تا همه جاسوسان را در دستگاه‌های دولتی، وزارتخانه‌ها، بانک‌ها، موسسه‌های مالی، فعالان اقتصادی و تمام نهادهای حساس را قبل از آنکه اتفاق دیگری به زیان مردم و کشور رخ دهد بازداشت کنند. به نظر می‌رسد کسانی که با تکرار بی‌وقفه عبارت‌ها و مفاهیمی که بار معنایی آن را در ذهن و روان شهروندان به درستی نمی‌دانند صرفا و تنها به دلیل مخالفت با دولت حسن روحانی به صورت ناشیانه و در کمال ناآگاهی در حال قبح‌زادیی از یک کلمه هستند و به عواقب چنین رفتاری اندیشه نمی‌کنند.

با رویکرد ساده‌سازی شده و نااندیشه نمی‌توان کلمات را مانند قند و نبات و به دفعات در نشریات عمومی استفاده کرد و قبح آن‌ها را شکست. مقابل کلمه جاسوس در فرهنگ عمید آمده است: «کسی که اخبار و اسرار کسی یا اداره‌ای یا مملکتی را به ‌دست بیاورد و به دیگری اطلاع بدهد.» در فرهنگ معین نیز با این تعریف روبرو هستیم: «خبرچین، آن که خبر یا پیغامی را از جایی به جای دیگر می‌برد.» گفتنی است که تعریفی مشابه در فرهنگ لغت دهخدا نیز ارایه شده است.

آنچه از محتوای این تعاریف مشخص است، خبرچین و جاسوس فردی است که با ارایه اطلاعات به کشور غیر در حال خیانت به تمامیت ارضی و انجام رفتاری بر ضد تمام دستاوردهای کشورش است، به همین دلیل در محاکم قضایی اکثر کشورها احکام مرتبط با جاسوسان مرگ، اعدام و زندان‌های طولانی و مراقبت همیشگی شخص متهم از سوی دستگاه‌های امنیتی است.

حال شاهد آن هستیم عده‌ای صرفا به دلیل زیر سوال بردن برجام، توافق‌های بین‌المللی دولت یازدهم و شماری از سیاست‌های دولت به سادگی هر چه تمام با استفاده مکرر از همین کلید واژه به نقد دولت می‌نشینند و درخواستی را مطرح می‌کنند که گویی طی چند سال گذشته در کشورمان هزاران هزار انسان خیانت کار، وطن فروش و جاسوس‌ها در حال ارایه اطلاعات سری و محرمانه به دیگر کشورها بودند و همه دستگاه‌های نظارتی و امنیتی در خواب گران بودند.

بازگو کردن چنین مطالباتی بدون اندیشه کردن به عواقب آن نه تنها دستاوردی را در عرصه سیاسی و اجتماعی به همراه ندارد بلکه با رواج یک عبارت حساس قبح، زشتی و پلیدی آن را در فضای عمومی می‌شکنیم و در چشم برهم زدنی انگشت اتهام را به سوی هر فردی نشانه می‌رویم. ‌ای کاش به جای این همه عجله در نقد رفتار سیاسی شخص روحانی و دولت دوازدهم اندکی به عواقب و پیامدهای چنین واکنش‌های عاطفی در روان شهروندان کشور بیش از همیشه دقت می‌کردیم.


منبع: بهارنیوز