اول چاه را بکنید …

اظهارات یوسفیان ملا نماینده مردم آمل و لاریجان در مجلس شورای اسلامی درباره لزوم تغییر شکل نظام سیاسی کشورمان، موجی از واکنش‌ها به این موضوع ایجاد کرد و فعالان و کارشناسان سیاسی مختلفی مخالفت خود با تغییر نظام سیاسی ایران به یک نظام پارلمانی را اعلام کردند. در حال حاضر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رییس جمهور و نمایندگان مجلس با رای جداگانه مردم انتخاب شده و رییس‌جمهور وزاری پیشنهادی خود را برای کسب رای اعتماد به مجلس معرفی می‌کند. وزرا هم در برابر رییس‌جمهور پاسخگو هستند هم در مقابل مجلس. در سال ۶۸ با بازنگری هایی که در متن قانون اساسی انجام شد، پست نخست وزیری حذف و مصوب شد که رییس‌جمهور با رای مستقیم مردم انتخاب شود. در واقع تلاش شد که شکل نظام سیاسی ایران به نظام ریاستی نزدیک شود هرچند با تغییرات انجام شده در قانون اساسی، نظام سیاسی ایران نه کاملا ریاستی شد نه پارلمانی.

یوسفیان ملا نماینده‌ای بود که در روزهای گذشته بحث تغییر شکل نظام سیاسی ایران را مطرح کرد البته تقاضای او با واکنش‌ عمدتا منفی روبرو شد. او در گفت‌وگو با خانه ملت اظهار داشت:«مجلس اگر بخواهد با دولت تعامل داشته باشد، باید چشم‌پوشی‌های فراوانی را انجام دهد. در حال حاضر مجلس مسائل فراوانی را می‌بیند ولی به خاطر تعامل صحبتی نمی‌کند. مسئله نظارت مجلس با قوانین و مقررات فعلی به معنای درگیر شدن با دولت است و بسیاری تعامل را در این می‌دانند که سوال و استیضاح مطرح نشود…ایجاد نظام پارلمانی نتایج خوبی را به دنبال دارد، اما برای رسیدن به آن به بازنگری قانون اساسی نیاز داریم به همین جهت نمایندگان مجلس در این فکر هستند که برای بازنگری در قانون اساسی چه اقدامی انجام دهند، آیا نامه‌ای را به مقام معظم رهبری برای بازنگری در قانون اساسی تقدیم کنند یا اینکه معظم له، دستور بازنگری قانون اساسی را ‌به رئیس‌جمهور ابلاغ کنند.»

البته طرح موضوع اولیه در این زمینه در سال ۹۰ از سوی رهبری عنوان شد. رهبری در واقع شیوه فعلی نظام سیاسی را خوب و موثر دانستند اما راه را برای تغییر نظام در آینده احتمالا دور نبستند. ایشان در جمع اساتید، دانشجویان و دانشگاهیان در کرمانشاه  اشاره کردند که «در شرایط فعلی نظام سیاسی کشور، ریاستی است و رییس جمهور با انتخاب مستقیم مردم برگزیده می‌شود که شیوه خوب و موثری است اما اگر روزی در آینده احتمالا دور، احساس شود که نظام پارلمانی برای انتخاب مسوولان قوه مجریه بهتر است هیچ اشکالی در تغییر ساز و کار فعلی وجود ندارد…نوسازی نظام، به هیچ وجه به معنای تجدید نظر در آرمان‌ها نیست بلکه به معنای تغییر در سیاست‌ها و نظام‌ها و تدابیر است.»

در نظام‌های دموکرات مختلفی در دنیا هم نظام سیاسی ریاستی و هم پارلمانی وجود دارد و تجارب خوبی هم از این نظام‌ها برای حفظ و ارتقای نقش مردم در عرصه سیاسی بدست آمده است. البته هر کشوری متناسب با ویژگی‌های سیاسی و اجتماعی خود نظام پارلمانی یا ریاستی را برگزیده است. حالا این سوال مطرح می‌شود که نظام ریاستی برای نظام سیاسی ایران مناسب‌تر است یا پارلمانی؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید بدانیم نظام پارلمانی و ریاستی دارای چه مشخصه‌هایی است؟ آیا مخالفت‌ها برای برقراری نظام پارلمانی در ایران توجیه علمی و منطقی دارد؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش‌ها ابتدا تعریفی از نظام پارلمانی و ریاستی داشته سپس دلایل مخالفت فعالان و کارشناسان سیاسی را بررسی می‌کنیم.

نظام ریاستی:
این نظام حاصل تفکر تفکیک قوا از یکدیگر است. در نظام ریاستی، رییس جمهور و نمایندگان مجلس جداگانه توسط مردم در انتخابات برگزیده می‌شوند. قوه مجریه و مقننه حق دخالت در وظایف یکدیگر نداشته و هیچ‌  قوه‌ای نمی‌توانند قوه دیگری را منحل کند. نظام ریاستی دارای دو ویژگی است، یکی اینکه در این رژیم، رئیس جمهور ( در مورد آمریکا ) مانند نمایندگان پارلمان ( کنگره ) مستقیما به وسیله ملت انتخاب می‌شود و انتخاب وی از طرف ملت، اعتبار و حیثیت فوق العاده زیادی در برابر پارلمان به او می‌دهد… دیگر اینکه در رژیم ریاستی، وزرا در برابر قوه مقننه، مسئولیت سیاسی ندارند. نه پارلمان می‌تواند حکومت و وزرا را با استیضاح و ندادن رای عدم اعتماد مجبور به استعفا کند، نه حکومت می‌تواند پارلمان را منحل سازد.

فقدان مسئولیت سیاسی وزرا در برابر پارلمان، مهمترین شاخص رژیم ریاستی است که آن را از رژیم پارلمانی متمایز می‌سازد. این ویژگی، به قوه مجریه در برابر پارلمان، اعتبار و قدرت قابل توجهی می‌بخشد. در این رژیم، رئیس کشور، نقش مهمی در دستگاه مجریه به عهده دارد و این اوست که در واقع، حکومت را اداره و رهبری می‌کند. در نظام ریاستی، مجلس حق استیضاح وزرای دولت را ندارد و وزرا فقط در مقابل رییس دولت مسئول هستند. دوره تصدی رییس دولت به تصمیم پارلمان بستگی ندارد و طبق قانون زمان این دوره مشخص شده است.
البته شکل ریاستی حکومت دارای مزایا و معایبی است. مزایای شکل ریاستی را بدین گونه می‌توان خلاصه کرد: ثبات حکومت را تضمین می‌کند، سیاستی مستمر و مداوم پیگیری می‌شود، ریاست جمهوری که منتخب مردم و بدون مسئولیت‌ در برابر قوه مقننه است، مقام مناسبی برای برآمدن از عهده ضرورت‌هاست، از خدمات کارشناسان بهتر استفاده می‌شود، برای کشورهای دارای جوامع مختلف مناسبت‌ترین شکل حکومت است، اطمینان سیاست‌ها تضمین شده است، روحیه حزب‌گرایی به کمترین حد می‌رسد. از معایب نظام ریاستی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: رئیس قوه مجریه خودکامه می‌شود، سخت گیری آن اجازه نمی‌دهد با زمان همگام باشد، تصمیمات با تاخیر غیر عادی گرفته می‌شود، برای کشورهای دارای وسعت متوسط نامناسب است، مسئولیت‌ها تضمین نشده است.

نظام پارلمانی:
نظام پارلمانی برخلاف نظام ریاستی، بر تفکیک قوا مبتنی نبوده و ارتباط خیلی نزدیکی میان قوا وجود دارد و در واقع دوره تصدی رییس دولت به اراده قوه مقننه بستگی دارد. در نظام پارلمانی، رییس‌جمهور، پادشاه یا ملکه مقامی اسمی دارند و نخست وزیر به عنوان رییس دولت محسوب می‌شود. برای تشکیل دولت ابتدا انتخابات پارلمانی برگزار می‌شود  و حزبی که اکثریت آرا را به دست آورد، کابینه را تشکیل می‌دهد. اگر حزبی اکثریت نسبی را کسب نکند، با ائتلاف میان احزابی که بیشترین کرسی‌های پارلمان را کسب کرده‌اند، دولت تشکیل می‌شود.

رژیم پارلمانی نوعی حکومت است که بر اساس تفکیک خفیف و نسبی قوا یعنی بر اساس همکاری قوا قرار دارد. در این رژیم، قوه مجریه شامل یک رئیس کشور ( رئیس جمهور و یا پادشاه) و یک هیات وزیران است و این هیات در برابر پارلمان مسئولیت دارد. در رژیم پارلمانی، وظایف حکومتی تقسیم و هرکدام به ارگان‌های مختلف محول شده است و بین قوه مجریه و قوه مقننه نوعی همکاری وجود دارد. ارگان‌های حکومتی ( قوه مقننه و قوه مجریه ) در انجام وظایف خود انحصار عمل ندارند بلکه در برخی امور با یکدیگر همکاری می‌کنند. به طور مثال، وزرا حق دارند همانند نمایندگان مجلس مقننه، قوانین پیشنهاد داده و در مذاکرات مجلس شرکت کنند و از سیاست دولت دفاع نمایند و متقابلا مجلس هم حق دارد در تعیین وزرا دخالت کند با تایید یا عدم تایید آنها نظر خود را ابراز نماید.

در این رژیم، قوای حکومتی به ویژه قوه مقننه و قوه مجریه در برابر هم دارای اختیارات و وسایلی‌اند که از آن برای اعمال نفوذ در یکدیگر استفاده می‌کنند. وزرا در مقابل مجلس مقننه مسئول‌اند و مجلس می‌تواند آنها را استیضاح و بازخواست کند یا با ندادن رای اعتماد آنها را از کار برکنار نماید و متقابلا قوه مجریه نیز می‌تواند مجلس مقننه را منحل سازد. تفکیک قوای حکومتی، همکاری ارگان‌ها با یکدیگر و بهره مندی آنها از وسایل اعمال نفوذ متقابل، به ویژه وجود مسئولیت سیاسی وزرا در مقابل پارلمان، مشخصات رژیم پارلمانی است که آن را کاملا با رژیم ریاستی از طرفی،و رژیم‌های اختلاط قوا از طرف دیگر متمایز و متفاوت می‌سازد.

 درباره‌ امتیازات نظام پارلمانی حکومت می‌توان به مواردی اشاره کرد، مانند هماهنگی میان قوه مجریه و قوه مقننه، وجود مانعی بر سر راه خودکامگی قوه مجریه، حکومت مردان وزنان پرتوان، راحتی تصمیم گیری، آگاهی کامل از عقاید موجود در مجلس و میان مردم، وجود اپوزیسیون قوی که حکومت بدیل دانسته می‌شود، پاسخگویی در برابر افکار عمومی، قابلیت انعطاف، ارزش آموزشی گسترده، دموکراتیک شدن پادشاهی‌ها و ابتکار در قانونگذاری. با وجود مزایای نظام پارلمانی، این نظام دور از ایراد نیست: در آن تفکیک قوا نقض می‌شود، شکل بی ثباتی از حکومت است، در سیاست‌ها استمرار و تداوم وجود ندارد، کشور به آشوب کشیده می‌شود، قوه مجریه خودکامه می‌شود، منافع ملی نادیده گرفته می‌شود، بحران ملی به طور مناسب رفع نمی‌شود، هماهنگی قوای مجریه و مقننه ممکن است زیانبار باشد، بوروکراسی گسترش می‌یابد. مخالفت می‌شود، صرفا برای این که مخالفت شود، قوه مجزیه در برابر قوه مقننه فرو دست می‌شود، و این که حکومت پارلمانی، حکومت سیاست پیشگان است.

انگلستان نمونه نظام پارلمانی  وایالات متحده آمریکا یک نمونه نظام ریاستی است. با این اوصاف نظام سیاسی در ایران را می توان نیمه ریاستی- نیمه پارلمانی دانست زیرا رییس‌جمهور و نمایندگان مجلس در انتخابات جداگانه‌ای انتخاب می‌شوند، دولت حق ارائه لایحه به مجلس را دارد، مجلس حق سوال و استیضاح وزرا و حتی رییس‌جمهور را دارد در حالی که دولت چنین اختیاری را ندارد. در واقع وزرا علاوه بر رییس‌جمهور باید به مجلس هم پاسخگو باشند. نظام سیاسی ایران دارای ویژگی‌های هر دو نظام ریاستی و پارلمانی است.

واکنش‌ها به تغییر شکل نظام سیاسی
مطرح شدن برقرای نظام پارلمانی در ایران با واکنش‌هایی از سوی فعالان و صاحب‌نظران سیاسی همراه شد. ابتدا بهروز نعمتی سخنگوی هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت که در این رابطه مذاکره‌ای با آقای لاریجانی داشته و او از طرح این موضوع اعلام بی اطلاعی کرده است. نعمتی ادامه داد:«این موضوع از طرف آقای یوسفیان ملا به عنوان نظر شخصی ایشان مطرح شده و تعدادی نمایندگان هم آن را پیگیری می‌کنند که قابل احترام است، اما این مساله ربطی به آقای لاریجانی ندارد و این موضوع ربطی به ایشان ندارد.نمایندگان حق دارند درباره مسائل مختلف اظهار کنند، اما انتساب این موارد به رئیس مجلس صحت ندارد.»

صادق زیباکلام در یادداشت خود در روزنامه آرمان در مخالفت با تغییر شکل نظام سیاسی نوشت «انتخابات ریاست‌جمهوری آخرین جزیره از مردم‌سالاری و رای مستقیم مردم است که باقی مانده‌ است… ترس از این موضوع باعث شده برخی به‌ دنبال حذف مقام ریاست‌جمهوری و تشکیل مجدد پست نخست‌وزیری برآیند. به نظر نباید راه دور برویم و مباحث پیچیده آکادمیک را مطرح کنیم. همین مجلس دهم که بیش از صد نماینده فراکسیون امید دارد و از نمایندگان مستقل و اصولگرایان معتدل و میانه‌رو تشکیل شده‌است را در نظر بگیرید و فرض کنید این مجلس قصد داشته‌ باشد از بین آقایان رئیسی، قالیباف و روحانی یک نفر را به عنوان رییس قوه‌ مجریه انتخاب کند. آیا غیر از این بود که مجلس دهم غیر از آقای رئیسی را انتخاب می‌کرد؟ بی‌شک گزینه مجلس آقای رئیسی بود. با تمام احترامی که برای نمایندگان مجلس دهم قایل هستم، متاسفانه این موضوع را تلاش ترسناک و حرکت مخوفی می‌دانم که قصد دارند آخرین بقایای مردم‌سالاری و انتخاب رییس‌جمهور با رای مستقیم مردم را تعطیل کنند تا شاهد این باشیم که تمامی مقام‌ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم انتصابی باشند. بنابراین با تمام وجود با این برنامه مخالف هستم.»

عباس عبدی تحلیل‌گر مسایل سیاسی نیز یکی از مخالفان این تغییر است. وی به تابناک گفته است که « واقعیت این است که با توجه به تغییراتی که در این سال ها در ایران انجام شده و تجربه ای که از این ۴ دهه در ایران داریم، اشکالات قانون اساسی زیاد است ولی این اشکالات آن موردی نیست که آقایان درصدد اصلاح آن هستند و اصلا مسأله این نیست… لازمه نظام پارلمانی و نخست وزیری شدن سیستم، وجود یک نظام حزبی هماهنگ و قوی است که در ایران اصلا وجود ندارد. وضعیت موجود مجلس ایران، دو ویژگی مهم دارد. اول اینکه به شدت غیر حزبی است و دوم آنکه تحت یک نظارت استصوابی گسترده قرار دارد که اخیرا بنده دیدم بعضی نیروهای اصولگرا هم شاکی شده اند که این چه مجلسی است که درست می کنید.»

حجت‌الاسلام محمدتقی فاضل میبدی در بیان مخالفت خود با نظام پارلمانی به پیش‌زمینه‌های این نظام اشرا می‌کند که در ایران فراهم نیست. وی در گفت وگو  با نوآوران با اشاره به اینکه «با تغییر ساختار نظام سیاسی کشور به سمت پارلمانتاریستی موافق نیستم به این دلیل که در کشور ما احزاب چندان نهادینه نشده‌اند و مشق حزبی خوبی صورت نگرفته است و از سوی دیگر شاهد مطبوعات آزاد نیستیم اظهار داشت: از این رو بر این باورم که حرکت به سوی نظام پارلمانی نه تنها پاسخگو نخواهد بود بلکه موجب غلبه یک جریان بر سایر جناح‌ها می‌شود و چرخه قدرت به‌گونه‌ای پیش خواهد رفت که احزاب و گروه‌های خاصی قدرت را در دست می‌گیرند.»

نجفقلی حبیبی هم نبود ساختار حزبی در ایران را دلیلی برای مخالفت با مژنظام پارلمانی ذکر می کند. وی به مثلث می‌گوید که « ما به نظام حزبی در کشور احتیاج داریم. همان‌طور که تجربه‌های بشری نشان می‌دهد. نظام حزبی قدرتمند و سراسری باید باشد که وقتی حزبی اکثریت آرا را به دست آورد، بتواند آن چه وظیفه‌اش است، انجام دهد. الان شش نفر دور هم جمع می‌شوند و حزب تشکیل می‌دهند؛ در حالی ‌که به این حزب نمی‌گویند.»

عزت‌الله ضرغامی در واکنش به بحث نظام پارلمانی در صفحه توییتر خود نوشت: «معتقدم طرح نظام پارلمانی که اخیرا از طرف برخی نمایندگان مطرح شد به دلیل فقدان زیرساخت‌های لازم سیاسی به تضعیف جمهوریت نظام منجر می‌شود. امکان جابجایی قدرت و جریان‌های سیاسی در نظام ریاست جمهوری از نقاط قوت قانون اساسی است.»

اصلاح قانون اساسی لازمه تغییر شکل نظام سیاسی
لازمه تغییر شکل نظام سیاسی ایران، تغییر قانون اساسی و گنجاندن نظام پارلمانی و تعریف وظایف و روابط قوا بایکدیگر است. اصل ۱۷۷ قانون اساسی نیز شرایط تغییر قانون اساسی را بیان کرده است. در اصل ۱۷۷ قانون اساسی آمده است:
اصل‏ یکصد و هفتاد و هفتم: بازنگری‏ در قانون‏ اساسی‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏، در موارد ضروری‏ به‏ ترتیب‏ زیر انجام‏ می‏ گیرد:
مقام‏ رهبری‏ پس‏ از مشورت‏ با مجمع تشخیص‏ مصلحت‏ نظام‏ طی‏ حکمی‏ خطاب‏ به‏ رئیس‏ جمهور موارد اصلاح‏ یا تتمیم‏ قانون‏ اساسی‏ را به‏ شورای‏ بازنگری‏ قانون‏ اساسی‏ با ترکیب‏ زیر پیشنهاد می‏ نماید:
اعضای‏ شورای‏ نگهبان، رؤسای‏ قوای‏ سه‏ گانه، اعضای‏ ثابت‏ مجمع تشخیص‏ مصلحت‏ نظام‏، پنج‏ نفر از اعضای‏ مجلس‏ خبرگان‏ رهبری‏، ده‏ نفر به‏ انتخاب‏ مقام‏ رهبری‏، سه‏ نفر از هیأت‏ وزیران‏، سه‏ نفر از قوه‏ قضائیه‏، ده‏ نفر از نمایندگان‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی و سه‏ نفر از دانشگاهیان‏.

شیوه‏ کار و کیفیت‏ انتخاب‏ و شرایط آن‏ را قانون‏ معین‏ می‏ کند. مصوبات‏ شورا پس‏ از تأیید و امضای‏ مقام‏ رهبری‏ باید از طریق‏ مراجعه‏ به‏ آراء عمومی‏ به‏ تصویب‏ اکثریت‏ مطلق‏ شرکت‏ کنندگان‏ در همه‏ پرسی‏ برسد. رعایت‏ ذیل‏ اصل‏ پنجاه‏ و نهم‏ در مورد همه‏ پرسی‏ “بازنگری‏ در قانون‏ اساسی‏” لازم‏ نیست‏. محتوای‏ اصول‏ مربوط به‏ اسلامی‏ بودن‏ نظام‏ و ابتنای‏ کلیه‏ قوانین‏ و مقررات‏ بر اساس‏ موازین‏ اسلامی‏ و پایه‏ های‏ ایمانی‏ و اهداف‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ و جمهوری‏ بودن‏ حکومت‏ و ولایت‏ امر و امامت‏ امت‏ و نیز اداره‏ امور کشور با اتکاء به‏ آراء عمومی‏ و دین‏ و مذهب‏ رسمی‏ ایران‏ تغییر ناپذیر است‏. اصل‏ یکصد و هفتاد و هفتم‏ به‏ موجب‏ اصلاحاتی‏ که‏ در سال‏ ۱۳۶۸ نسبت‏ به‏ قانون‏ اساسی‏ صورت‏ گرفته‏، به‏ این قانون‏ الحاق‏ شده‏ است‏.‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎

نظام پارلمانی چه پیش‌شرط‌هایی دارد؟
نظام پارلمانی در کشورهایی موفق بوده که از احزاب قوی برخوردار هستند و شکاف‌های اجتماعی و سیاسی کمی دارد. برای مثال انگلستان دارای دو حزب بزرگ به نام حزب کارگر و محافظه‌کار است که پارلمان و دولت میان این دو حزب در انتخابات دست به دست می‌شود. حزب پیروز که اکثریت پارلمان را به دست آورده است دولت را تشکیل می‌دهد و حزبی که در اقلیت قرار گرفته است، دولت در سایه را تشکیل می‌دهد. وقتی در یک جامعه شکاف‌های اجتماعی، قومیتی و مذهبی و سیاسی کم باشد، احزاب معدود و قوی بوجود می آیند اما اگر این شکاف‌ها بیشتر باشد در نتیجه تعداد احزاب بیشتر می‌شود. در این شرایط احزاب به سختی می‌توانند در انتخابات حائز رای اکثریت نسبی شوند بنابراین چون احزاب اکثریت نسبی را کسب نمی‌کنند، برای تشکیل دولت چند حزب مجبور هستند با هم ائتلاف کنند. شکست در ائتلاف موجب از رسمیت افتادن دولت و برگزاری انتخابات زودرس و همچنبن بی ثباتی سیاسی می‌شود اما اگر دو حزب قوی وجود داشته باشند، انتخابات موجب ثبات سیاسی کشور می‌شود.

حالا این شرایط را در ایران بررسی می‌کنیم. چیزی حدود ۱۴۰ حزب سیاسی در کشور وجود دارد که از وزارت کشور پروانه فعالیت دریافت کرده‌اند. البته این احزاب معمولا در طول سال فعالیتی نداشته و فقط در ایام انتخابات کمی فعال می‌شوند. در واقع تعداد احزاب فعال کشور شاید به سختی به تعداد انگشتان یک دست برسد. گاهی تعداد اعضای این احزاب به ۵۰ نفر هم نمی‌رسد و برخی احزاب سال‌هاست که یک دبیرکل دارند زیرا فرد دیگری در این حزب برای پذیرفتن مسئولیت دبیرکلی وجود ندارد و این احزاب قائم به یک فرد هستند. از سویی بسیاری از همین احزاب منشعب شده از احزاب بزرگتر هستند و چون یک عضو از آن حزب بزرگ به هر دلیل نتوانسته است مقاصد خود را پیش ببرد، رفته و یک حزب دیگری تشکیل داده است و فقط خودش و ۳۰-۴۰ نفر دیگر در آن حضور دارند.

این احزاب از تحقق کارویژه‌های خود از قبیل ارائه برنامه برای اداره کشور، تربیت کادر و ایفای نقش واسطه میان مردم و حکومت عاجزند و صرفا حزب وسیله‌ای است برای کسب قدرت یک فرد نه یک گروه. هدف فعالیت حزب هم تامین منافع شخصی است تا منافع گروهی و ملی.

البته قانون انتخابات کشور نیر قانون حزبی نیست تا فقط احزاب در انتخابات لیست معرفی کنند و نامزدهای شخصی نتوانند وارد انتخابات شوند. اگر قانون انتخابات حزبی باشد، کسانی که مایل هستند وارد نهادهای حکومتی انتخابی شوند وارد احزاب می‌شوند و احزاب نامزدهای خود را به مردم معرفی کرده، برنامه های حزب را اعلام می کنند و بر نماینده خود در پارلمان نظارت می‌کنند.

حالا بحث ائتلاف را در نظر بگیرید. همین انتخابات سال ۹۲ و ائتلاف اصلاح‌طلبان با معتدلین را به یاد آورید. لیست امید اعلام کرد که بیش از ۱۳۰ نفر از اعضای این لیست به مجلس راه یافته‌اند اما مجلس دهم شروع نشده بود که ائلاف از هم پاشید و فراکسیون با حدود ۱۰۰ عضو تشکیل شد. عده‌ای از اعتبار لیست امید استفاده کرده و وارد مجلس شدند اما به آن پشت کردند. حالا تصور کنید قرار باشد دولت با ائتلاف احزاب متعدد شکل بگیرد. نتیجه چنین ائتلافی، جنگ قدرت و سهم‌خواهی و بی‌ثباتی سیاسی خواهد شد.

نظام سیاسی ریاستی و پارلمانی نمونه‌های موفق زیادی در کشورهای مختلف داشته است در واقع موفقیت این نظام ها بستگی به شرایط سیاسی اجتماعی آن کشورها دارد. برای تغییر شکل نظام سیاسی ایران به نظام پارلمانی، باید اول پیش‌زمیه‌های آن فراهم شود. تعداد احزاب کم  اما قوی و  سراسری، نظام انتخاباتی حزبی و وجود فرهنگ سیاسی همگرا بخشی از نیازمندی‌های نظام سیاسی پارلمانی است. تا این شرایط فراهم نشود، تغییر شکل نظام اشتباه است. شکل نظام سیاسی فعلی ایران و نحوه رابطه قوا با یکدیگر اگرچه خالی از اشکال نیست اما تغییر شتاب‌زده شکل نظام بدون در نظر گرفتن پیش‌شرط‌های این تغییر می تواند هزینه‌های سنگینی را متوجه نظام کند. در واقع اول باید چاه را کند بعد مناره را دزدید.
 


منبع: بهارنیوز

ظریف: دیگر هیچ کس به آمریکا اعتماد نمی کند/ ترامپ باید اختلال شناختی خود درباره منطقه را تصحیح کند

وزیر خارجه ایران در مصاحبه با یک رسانه آمریکایی گفت رئیس‌جمهور این کشور بایستی اختلال شناختی خود درباره منطقه را تصحیح کند.

به گزارش تسنیم، محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در مصاحبه‌ای با شبکه خبری سی‌بی‌اس‌ نیوز گفت با تصمیم جدید «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا درباره توافق هسته‌ای برجام، از این به بعد هیچ‌کس به آمریکا اعتماد نخواهد کرد.

وی در مصاحبه‌ای که در تهران با خبرنگار این شبکه خبری انجام داد گفت: «هیچ کس دیگر به دولت آمریکا برای وارد شدن به مذاکرات طولانی با این کشور اعتماد نخواهد کرد، زیرا از حالا، مدت زمان دوام هر تعهدی که دولت آمریکا باید انجام دهد، یادآور دوره آن رئیس‌جمهور خواهد بود.»

ظریف در واکنش به این سوال که تغییر موضع دولت آمریکا در قبال توافق هسته‌ای برجام چه تأثیری بر توافقات اخیر دولت ایران با شرکت بوئینگ برای خرید هواپیما خواهد داشت گفت تا آنچا که او در جریان است، ایران با شرکت‌های آمریکایی سر جدال ندارد.

وی در جواب اینکه آیا از تلاش برای ایجاد روابط بهتر با دولت فعلی آمریکا دست کشیده است، گفت: «معتقدم که دولت ترامپ، چشمهایش را به واقعیت‌های منطقه بسته است. ما معتقدیم برای ایالات متحده و دولت ترامپ مهم است که این اختلال شناختی خود درباره منطقه ما را تصحیح کند.»


منبع: عصرایران

نماینده مجلس: اگر اروپا با آمریکا در برجام همراهی کند ایران رویه گذشته خود را ادامه می دهد

عضو هیأت رئیسه مجلس گفت: در صورت همراهی اروپا با آمریکا در برجام، جمهوری اسلامی ایران همان روند گذشته را تعقیب خواهد کرد که اثر و نتیجه مستقیم این اقدام انزوای آمریکا است.

محمدحسین فرهنگی نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با فارس با اشاره به اظهارات روز جمعه ترامپ درباره برجام گفت: برجام موضوعی است که به یک اجماع جهانی تبدیل شده و خروج از این اجماع جهانی تبعات منفی هم برای آمریکا و هم برای کل جهان به دنبال خواهد داشت و باید منتظر ماند و دید که تبعات منفی آن برای آمریکا چه خواهد بود.

وی افزود: آمریکا در ادوار مختلف همواره به دنبال این بوده که نگاه امپریالیستی خود را در جهان توسعه دهد و در چنین شرایطی که این کشورهای جهان هستند که باید تصمیم بگیرند که آیا چنین وضعیتی را خواهند پذیرفت یا با آن مخالفت خواهند کرد.

عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی اظهارداشت: در جلسه غیرعلنی هفته گذشته در مجلس که با حضور وزیر امور خارجه برگزار شد من از آقای ظریف سوال کردم که در صورت همراهی اروپا با آمریکا در عرصه اجرای برجام برنامه شما چیست و آقای ظریف نیز پاسخ داد ما برای همه سناریوها و احتمالات برنامه‌ریزی‌هایی داریم.

فرهنگی خاطرنشان کرد: در صورت همراهی اروپا با آمریکا در برجام، جمهوری اسلامی ایران همان روند گذشته را تعقیب خواهد کرد که اثر و نتیجه مستقیم این اقدام انزوای آمریکا است.

وی در پایان گفت: جمهوری اسلامی ایران باید متناسب با شرایطی که پیش می‌آید تصمیم بگیرد که حادترین آن خروج از برجام است در شرایطی که هیچ اثر و نتیجه‌ای از برجام باقی نمانده باشد.


منبع: عصرایران

روزنامه‌های یکشنبه ۲۳مهر

لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه

 


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه





 



 



 



 






منبع: بهارنیوز

پاسخ رمضان‌زاده به «حیدری‌فرد»

گروه سیاسی: «عبدالله رمضان زاده» سخنگوی دولت اصلاحات که در سال ۸۸ بازداشت شده بود، در یادداشتی تلگرامی خطاب به روزنامه‌ی شرق، به ادعای «علی اکبر حیدری فرد»، دادیار وقت دادگاه انقلاب که در گفت و گو با این روزنامه مطرح شده، چنین پاسخ داد:
 در صفحه ۷ روزنامه شرق تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۹۶ مطلبی به نقل از آقای علی اکبر حیدری فرد درج شده است که در آن اینجانب متهم به” اقدامات مخرب” شده ام و گفته اند:
” اعضای ستاد قیطریه به علت اقدامات مخرب عبداله رمضان زاده “بازداشت شدند” و ” رمضان زاده اقدام به جمع آوری افراد مشکوک و مخل امنیت در داخل آن ستاد کرده بود و دست به تحریکات امنیتی زده بود” و “…. آقای رمضان زاده مقاومت کرد و پس از برخورد فیزیکی ، ایشان دستگیر و محل هم بازرسی شد” .
جملات فوق مصداق مثل معروف ” خسن و خسین هر سه دختران معاویه هستند،” است، لذا جهت تنویر افکار خوانندگان محترم آن روزنامه و جلوگیری از تحریف تاریخ نکاتی را به استحضار می رساند و تقاضا دارد مطابق قانون مطبوعات نسبت به درج آن در اولین شماره روزنامه اقدام فرمایید:
۱- هیچگاه عضو ستاد قیطریه که ستاد اصلاح طلبان حامی مهندس موسوی بوده، نبوده ام و در اتهامات انتسابی در جریان محاکمات سال ۸۸ نیز چنین اتهامی به اینجانب نسبت داده نشده است. بنابراین انتساب “جمع آوری افراد مشکوک مخل امنیت” و ” دست زدن به تحریکات امنیتی ” اساسا فاقد وجه و کذب محض است.
۲- من حدود ساعت ۳٫۵ الی ۴ بعدازظهر روز جمعه ۲۲/۰۳/۸۸ در حالی که فرزندان نوزده ساله و شانزده ساله ام همراهم بودند، برای رای دادن از منزل خارج شدم و قصد داشتم رای خود را در مدرسه ای که روبروی ستاد قیطریه بود به صندوق بیندازم که متوجه ازدحام جمعیتی حدود ۲۰۰ نفر در مقابل ستاد شدم. از فرزندانم خواستم کنار خیابان بایستند و خود به ستاد مراجعه کردم و وارد ستاد شدم. از دوستان علت ازدحام جمعیت را پرسیدم. پاسخ این بود که عده ای لباس شخصی بدون ارائه هرگونه حکمی وارد ستاد شده اند و اقدام به جمع آوری کامپیوترها و دیگر وسایل ستاد کرده اند. در این هنگام چند نفر از لباس شخصی ها ضمن فحاشی رکیک به خانم های حاضر در ستاد ، اقدام به بستن درب ستاد کردند. از اعضاء ستاد خواستم ضمن حفظ آرامش به کلانتری محل تلفن بزنند و درخواست اعزام مامور نمایند. با فاصله حدود نیم ساعت افسری با درجه سرگردی وارد ساختمان شد . از او خواسته شد نسبت به روًیت حکم لباس شخصی ها اقدام کند و او پس از چند دقیقه مذاکره اعلام کرد که از وی کاری برنمی آید.
از طریق تلفنی با سردار رادان (فرمانده پلیس تهران) ، سردار رجب زاده (فرمانده یگان امداد) و سردار علیپور ( فرمانده پلیس امنیت تهران”) تماس گرفته و تقاضای کمک کردم. همچنین با آقایان ربیعی و مسجد جامعی نیز تماس گرفتم و شرح ماوقع را تعریف کردم. پس از مدتی سرکلانتر کلانتری شمیران با درجه سرهنگی وارد شدند، ضمن دعوت اعضای ستاد به آرامش از ایشان تقاضا کردم وضعیت را صورتجلسه کنند و از لباس شخصی ها بخواهند که از ستاد خارج شوند یا اینکه حکم ماموریت خود را نشان دهند. پس از چند دقیقه ایشان نیز اعلام کرد که کاری از دستش برنمی آید.
در این لحظات که خبر اشغال ستاد توسط لباس شخصی ها در شهر پخش شده بود تعداد جمعیت تجمع کننده در مقابل ستاد به بیش از دوهزار نفر رسیده بود، مجدداً از سردار رادان درخواست کمک کردم . گفتند سردار علیپور عازم محل هستند ، شما آرامش را حفظ کنید تا ایشان برسد. در همین اوان فردی با لباس شخصی وارد ستاد شد و خود را سرهنگ “نظامی” معاون پلیس امنیت معرفی کرد و ضمن تحسین اینجانب و دوستان حاضر در ستاد بخاطر حفظ آرامش، از لباس شخصی ها خواست که از محل خارج شوند اما آنان باز هم خودداری کردند.
بالاخره بعد از حدود یک ساعت سردار سرتیپ علیپور فرمانده پلیس امنیت تهران وارد شدند و پس از مراجعه به من، ضمن ادای احترام نظامی در حضور جمع، گفتند باید موضوع با آرامش حل شود و بلافاصله به ماموران همراه خود دستور بازداشت لباس شخصی ها را دادند و از من نیز خواستند در متفرق کردن جمعیت بیرون ستاد مساعدت کنم. من نیز با استفاده از بلندگوی پلیس ، ضمن معرفی خود و تشکر از ماموران پلیس و شخص سردار علیپور از جمعیت تقاضا کردم محل را ترک کنند. و این درخواست چند بار تکرار شد، بالاخره جمعیت متفرق شدند.
بنابراین:
– تنها کسانی که بازداشت شدند لباس شخصی های مهاجم بودند و هیچیک از اعضاء ستاد بازداشت نشدند.
– سردار علیپور، سرهنگ نظامی ، سرکلانتر کلانتری شمیران در حضور جمع از نقش مثبت اینجانب تشکر کردند.
– هیچ اقدام تحریک آمیزی از سوی اعضاء ستاد انجام نشد.
– نه تنها مقاومت نکردم بلکه به دلیل آرامش بخشیدن به فضا مورد تقدیر قرار گرفتم.
– بازداشت من در آن تاریخ و محل دروغ است.
نکته جالب و مهم نیز آن است که آقای حیدری فرد تایید می کنند بازداشت من و سایر دوستان اصلاح طلب در روز بیست و سوم خرداد ماه به استناد حکم صادره روزهای قبل از انتخابات بوده است، و این نشان می دهد که بازداشت ها ربطی به اعتراض به نتیجه انتخابات نداشته است. امیدوارم روزی فضایی فراهم شود تا کلیه حقایق سال ۸۸ آشکار گردد.
عبداله رمضان‌زاده
۲۳ مهر ماه ۱۳۹۶


منبع: بهارنیوز

صدیقه وسمقی، پس از چند ساعت بازداشت، آزاد شد

ماموران حاضر در فرودگاه از خانم وسمقی تعهد گرفته‌اند که فردا در دادسرا حاضر شود. صدیقه وسمقی در زمان حضور در خارج کشور، وی به طور غیابی از سوی دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس محکوم شده بود.
وسمقی در سال ۲۰۱۱ از ایران خارج و به عنوان استاد میهمان در دپارتمان اسلام‌شناسی دانشگاه جورج آگوست گوتینگن آلمان مشغول به فعالیت شده بود. این نویسنده و نواندیش دینی، سپس در کشور سوئد ساکن شد و نویسندگی ‌و فعالیت‌های پژوهشی خود را در آن‌جا پی گرفت. خانم وسمقی به علت مشکل چشمی، بینایی خود را از دست داده است.


منبع: بهارنیوز

پیگیری برای رفع تعلیق «سپنتا نیکنام»

سیدحسین آزادی نائب رئیس شورای شهر یزد در رابطه با لغو فعالیت این عضو شورا اظهارداشت: یکی از کاندیداها شورای شهر که موفق به ورود شورای شهر نشد شکایتی کرده مبنی بر آن که عضو غیرمسلمان نمی تواند عضو شورای شهر باشد. وی ادامه داد: این حکم موقت است و شورا با پیگیری های خود درصدد لغو حکم است تا این عضو شورای شهر به خدمت خود ادامه دهد.آزادی تاکید کرد: سپنتا نیکنام در دوره چهارم شورای شهر یزد هم فعالیت کرده است.نائب رئیس شورای شهر یزد در پایان گفت: این حکم از سوی شعبه ۴۵ دیوان عالی عدالت اداری به دست ما رسیده است. سید ابوالفضل موسوی بیوکی رئیس مجمع نمایندگان یزد در این مورد گفت: آن چیزی که مشخص است شورای نگهبان برای خود این حق را قائل است که در هر زمانی در هر موردی از قوانینی که تصویب شده اگر به لحاظ موازین شرعی به این نتیجه برسد که آن ماده باید اصلاح شود کار خود را انجام می دهد.وی با بیان اینکه «این موضوع یک بحث حقوقی میان مجلس و شورای نگهبان است»، تاکید کرد: این بحث باید سریعا حل شود.


منبع: بهارنیوز

نشریه آمریکایی: در صورت وضع‌نشدن تحریم جدید عدم تایید پایبندی به برجام را می‌توان تحمل کرد

نشریه نیویورکر به نقل از وزیر خارجه ایران نوشت: در صورت وضع‌نشدن تحریم جدید و تعامل دیگر کشورها با ایران، عدم تایید پایبندی به برجام را می‌توان تحمل کرد.

به گزارش فارس، نشریه «نیویورکر» در یادداشتی به قلم «رابین رایت» به بررسی سخنرانی ضد ایرانی رئیس جمهور آمریکا پرداخته و تاکید کرد این مسئله می‌تواند روابط با متحدانی مانند روسیه و چین را برهم زده و عواقب دیپلماتیک در دیگر بحران‌های جهانی داشته باشد.

در بخشی از این یادداشت، آمده است که «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ایران حدود یک ماه قبل به رابین رایت (نویسنده یادداشت) گفته بود ایران شاید بتواند تصمیم آمریکا برای تایید نکردن پایبندی به برجام را تحمل کند در صورتی که تحریم‌های جدید اعمال نشود و دیگر کشورها نیز در تعامل با ایران – مخصوصا از لحاظ اقتصادی – باقی بمانند.

«دونالد ترامپ» جمعه شب طی سخنرانی ضد ایرانی، ضمن ارائه استراتژی جدید آمریکا برای مقابله با تهران، مدعی شد ایران به روح توافق هسته‌ای پایبند نبوده و برجام به نفع امنیت ملی آمریکا نیست.

وی سپس طی نشستی در کاخ سفید، کنگره را تهدید کرده یا قانون مربوط به توافق هسته‌ای ایران (INARA) را سخت‌تر کنند یا اینکه آمریکا را از برجام خارج می‌کند.


منبع: عصرایران

وزیر ارتباطات: توسعه فضای مجازی تبدیل به فرصتی تاریخی برای ایران و انزوای آمریکا شد

وزیر ارتباطات در پستی در اینستاگرام نوشت: این از برکات توسعه فضای مجازی است که پروپاگاندای ترامپ، با واکنش عالمانه و وحدت آفرین مردم و مسئولین، تبدیل به فرصتی تاریخی برای ایران و انزوای بی‌سابقه آمریکا شد.

وزیر ارتباطات: توسعه فضای مجازی تبدیل به فرصتی تاریخی برای ایران و انزوای آمریکا شد


منبع: عصرایران

علی جنتی: تمام هجمه‌های آمریکا را خنثی می‌کنیم

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ملت مقاوم جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر وحدت، تبعیت محض از دستورات مقام معظم رهبری و حمایت قاطع از سپاه تمام هجمه‌های نظام استکباری آمریکا را خنثی خواهد کرد.

به گزارش تسنیم، علی جنتی عصر امروز در مراسم سالگرد چهارمین شهید محراب، آیت الله اشرفی اصفهانی(ره) که در مسجد آیت الله بروجردی شهر کرمانشاه برگزار شد، اظهار داشت: ترامپ باید بداند که ملت جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر وحدت، تبعیت از دستورات مقام معظم رهبری و حمایت قاطع از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تمام هجمه‌های نظام استکباری آمریکا را خنثی خواهد کرد.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه شهید اشرفی اصفهانی یک شخص زاهد، پارسا بود که تمام عمر خود را در خدمت به اسلام و نشر معارف اسلامی گذراندند عنوان کرد: تمام زندگی این شهید بسیار افتخارآفرین بود و زندگی خود را وقف تبلیغ، ترویج معارف اسلام کرد و یا شهادت خود شعله‌ای نورانی بر افروخت که تا به امروز روشن است و جوانان انقلابی از این نور هدایت استفاده می‌کنند.

وی با اشاره به اینکه شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی مدارج علمی خود را در اصفهان گذراند و اگر در قم می‌ماند به طور قطع یکی از اشخاص صاحب‌رساله می‌شد گفت: اما ایشان به توصیه آیت‌الله بروجردی و درخواست مردم کرمانشاه به این شهر آمدند و سالهای زیادی در این مدرسه و فضا به تبلیغ دین و‌نشر احکام دین پرداخت.

جنتی با بیان اینکه شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی یک مجتهد مسلم بود بیان کرد: ایشان در شرایط خاصی به این منطقه آمدند و در تمام شرایط و سختی‌ها در کنار مردم ایستادند و همه کسانی که این شهید را می‌شناسند از زهد، تقوا، پارسایی، ساده‌زیستی و‌ وارستگی این شهید سخن می‌گویند.

وی با بیان اینکه شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی فردی دور از هوای نفسانی، شهرت‌طلبی و‌ خودساخته بود بیان کرد: به دلیل همین خودساختگی بود که تأثیر وجودی ایشان در بین مردم زیاد بود گفت: این شهید بزرگوار تنها با وعظ و خطابه مردم را به اسلام دعوت نمی‌کردند بلکه با عمل، اخلاق، رفتار خود مردم دعوت به ارزش‌های اسلامی، خیر و‌ صلاح می‌کرد.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه پس از ۳۴ سال از شهادت ایشان روح این شهید همواره الهام‌بخش مردم این استان بوده است بیان کرد: شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی از آغاز نهضت امام خمینی (ره) تا پیروزی انقلاب همواره با امام بار و‌همراه بود و از بزرگانی بود که همواره مشی امام را تأیید و به ایشان ارادت خاصی داشت و امام راحل نیز به او ارادت خاصی داشت.

وی با بیان اینکه مقام معظم رهبری در رابطه با این شخصیت فرموده‌اند که بیش از ۶۰ سال است که او‌را به صفای نفس، آرامش روح، اطمینان قلب می‌شناسم و این شهید قلبی خالی از هوای نفس، تارک هوای نفس، مطیع امر ولایت، جامع علم مفید و عمل صالح است.

جنتی با اشاره به حضور فعال شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی در جبهه‌های جنگ عنوان کرد: در طول دوران دفاع مقدس ایشان همواره سعی در تقویت روحیه رزمندگان اسلام و‌ پیروزی جنگ داشتند و در طول تاریخ زندگی مانعی برای حضور مردم‌ در نزد این عالم بزرگوار وجود نداشت.

وی با بیان اینکه این روحیه مقاومت و ایثار شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی موجب شد که منافقان تصمیم به ترور این مجاهد فی‌سبیل الله بگیرند بیان کرد: آیت‌الله اشرفی اصفهانی این افتخار را دیدار کرد که تبعیت از حضرت علی (علیه‌السلام) در محراب عبادت به دست یکی از شقی‌ترین افراد به درجه رفیع شهادت نائل بیاید.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه در سال‌های اولیه انقلاب شاهد ترور و‌ کشتار افرادی از جمله شهدای محراب و مردم کوچه و بازار که دل در گرو انقلاب داشتند به دست منافقان کوردل بودیم عنوان کرد: بیش از ۷۰ نفر از شخصیتهای برجسته انقلاب مانند شهید رجایی، باهنر، بهشتی در اوایل انقلاب به شهادت رسیدند و با شروع جنگ تحمیلی نیز ده‌ها هزار نفر به شهادت، جانبازی و اسارت رسیدند.

وی با بیان اینکه اکنون پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، فراز و نشیبهای مالی و‌اقتصادی را به واسطه تحریم‌های دشمنان تجربه کرده‌ایم و شاهد توطئه‌های بسیار زیادی از سوی دشمنان و بیگانگان بودیم گفت: ملت ایران به دلیل احساس مسئولیت همواره در برابر دفاع از مظلومان و محرومان جامعه خود را مکلف می‌دانند و بسیاری از پیروزی‌های کشورهای اسلامی به واسطه حمایت‌های نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.

جنتی با اشاره به اینکه استان کرمانشاه در دوران جنگ تحمیلی متحمل بیشترین خسارت و سختی شد عنوان کرد: هنوز هم آثار این جنگ تحمیلی در استان از بین نرفته و شاهد مشکلات بیکاری، معیشتی و اقتصادی فراوانی در استان هستیم.

وی با اشاره به رکود اقتصادی در کشور اظهار کرد: دولت یازدهم در راستای رشد اقتصادی تلاش کرده که توافق برجام و تلاش بیش از یک سال تیم مذاکره‌کننده ارزشمند بود.

جنتی به ضربه اقتصادی کشور به دنبال پایین آمدن قیمت نفت اشاره کرد و گفت: دولت در پرداخت حقوق با سختی مواجه شد و پرداخت یارانه توسط دولت قبل، بر دوش دولت کنونی گذاشته شده است.

وی بزرگترین معضل کنونی در کشور را بیکاری دانست و گفت: متاسفانه استان کرمانشاه دارای بیشترین تعداد بیکار در جامعه است و‌دولت باید با تمام توان سیاست کاهش بیکاری را در جامعه دنبال کند.

جنتی با اشاره به اینکه استاندار جدید کرمانشاه باید با استفاده از به کارگیری نیروهای بومی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی در جهت رفع و کاهش مشکلات قدم بردارد گفت: اما باید بدانیم همه مشکلات استان کرمانشاه به دست استاندار حل نخواهد شد بلکه باید دولت همه امکانات را در جهت رفع بیکاری به کار بگیرد.

وی با اشاره به اینکه دولت اکنون با مشکلات مالی گسترده‌ای مواجه است که تنها با مصوبات مجلس این خزانه پر نخواهد شد گقت: ترامپ باید بداند که ملت جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر وحدت، تبعیت از دستورات مقام معظم رهبری و حمایت قاطع از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تمام هجمه‌های نظام استکباری آمریکا را خنثی خواهد کرد.


منبع: عصرایران

ظریف: نامه‌ای در مورد صحبت‌های اخیر ترامپ خواهیم نوشت/ اقدامات مناسبی در برابر اقدامات آمریکا انجام می دهیم

آمریکا در هیچ شأنیتی نیست که بخواهد پایبندی ایران را تایید کند.

وزیر امور خارجه گفت: آنچه در صحبت‌های دیشب ترامپ مشهود بود، ادبیات غیرمناسب بود. این ادبیات را در سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل نیز شنیدیم.

به گزارش عصرایران به نقل از ایسنا، محمدجواد ظریف در گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دو سیما، با اشاره به سخنرانی رئیس‌جمهور آمریکا در سازمان ملل متحد و اظهارات جمعه شب وی، اظهار کرد: ادبیاتی که آقای ترامپ به کار بردند، ادبیاتی غیرمناسبی بود و ما این ادبیات را در سخنرانی ایشان در مجمع عمومی سازمان ملل کم و بیش شنیدیم. تحلیل‌هایی که بعد از سخنرانی وی در مجمع عمومی سازمان ملل توسط رسانه‌های آمریکایی انجام شد بخصوص بعد از اینکه رئیس‌جمهور ما سخنرانی بسیار فاخر و بانزاکتی داشتند در این راستا بود که ترامپ با توجه به نوع ادبیات و مطالبی که مطرح کرد، در مجمع عمومی ایران را پیروز کرده است.

ترامپ حرفی برای گفتن نداشت

وی به سخنرانی جمعه شب ترامپ اشاره کرد و گفت: من از صبح امروز تحلیل‌هایی که در مورد صحبت‌های شب گذشته ترامپ در رسانه‌ها مطرح شده دنبال کردم و اکثریت این تحلیل‌ها بر این نکته تاکید داشت که ترامپ حرفی برای گفتن نداشت. چراکه یکی از تحلیلگران برجسته آمریکا در مطلبی نوشته بود: ترامپ نداشتن استراتژی خود را پشت پرده یکسری صحبت‌های صخیف و تند مخفی کرده بود.

ظریف افزود: آمریکایی‌ها در ۴۰ سال گذشته خود را در برابر ملت ایران قرار داده‌اند و در برابر این ملت رفتار خصومت‌آمیز داشته‌اند. مردم ما و مسئولان به هیچ وجه از صحبت‌های ترامپ تعجب نکردند. نوع نگاه غلط ایالات متحده به ایران حداقل دارای سابقه ۴۰ ساله است.

هزینه انتخاب‌های غلط خود را می‌دهند

وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به نقش آمریکایی‌ها در کودتای ۲۸ مرداد و حمایت آنها از دیکتاتوریِ پیش از انقلاب گفت: آنها از همان ابتدا در مقابل ملت ایران ایستاده‌اند، از دیکتاتوری حمایت کرده‌اند و اکنون نیز هزینه انتخاب‌های غلط خود را می‌دهند. آنها در ۴۰ سال گذشته در برابر ملت ایران قرار داشته‌اند و رفتار خصومت‌آمیزی با ملت ایران داشته‌اند.

وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه صحبت‌های خود تصریح کرد: در برجام ذکر شده که تنها مرجع رسیدگی و تعیین پایبندی ایران به تعهداتش در برجام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است.

وی با بیان اینکه در برجام چارچوب نظارت آژانس بخصوص در بندهای ۷۴ تا ۷۸ ضمیمه یک برجام مشخص شده است و در آنجا قید شده که نظارت چگونه انجام شود، ادامه داد: در پروتکل الحاقی و پادمان نیز به این موضوع اشاره شده که نظارت چگونه انجام می‌شود.

برجام یک سند محکم است/  ۹ ماه گذشته اتفاقی نیفتاده است

ظریف با اشاره به روند مذاکرات هسته‌ای تصریح کرد: مذاکرات هسته‌ای و برجام دو نکته را نشان می‌دهد. در برجام همه مقررات مربوطه دیده شده است و این نشان‌دهنده این واقعیت است که ما در جریان مذاکرات به آمریکایی‌ها اعتماد نداشتیم در حقیقت برجام براساس بی‌اعتمادی تدوین شده است نه اعتماد. برجام یک سند محکم است که تمام موضوعات در آن دیده شده است.

وی ادامه داد: اگر شما به حرف‌های دوران مبارزاتی آقای ترامپ توجه کنید و نامه معروفی که تعدادی از سناتورهای آمریکایی در مورد برجام نوشتند آنها بر این نکته تاکید کردند که برجام را پاره می‌کنیم و یا با یک چرخش قلم برجام از بین می‌رود ولی شما می‌بینید که در ۹ ماه گذشته اتفاقی نیفتاده است و این نشان‌دهنده استحکام برجام است.

آمریکا در هیچ شأنیتی نیست

وزیر امور خارجه با بیان اینکه صاحب‌نظران بر این نکته تاکید می‌کنند که اگر آمریکا از برجام تخطی کند خود را منزوی می‌کند، تصریح کرد: آمریکا در هیچ شأنیتی نیست که بخواهد پایبندی ایران را تایید کند.

وی با تاکید بر اینکه برجام براساس بی‌اعتمادی کامل تدوین شده است، گفت: البته نمی‌گوییم که برجام یک سند کامل است، برجام بد و بستان‌هایی را دارد و همانطور که شما دیدید آقای ترامپ در نطق شب گذشته‌شان نکاتی را در مورد برجام مطرح کردند و عصبانیت خود را از آن اعلام کردند. نکاتی نیز در این سند هست که مورد علاقه ما نیست و نکاتی نیز مورد علاقه آمریکایی‌ها نیست ولی همانطور که گفتم این سند براساس دقت و ریزبینی و همچنین براساس بی‌اعتمادی تدوین شده است و سند محکمی است که تاکنون نتوانسته‌اند از آن عدول کنند.

صحبت‌های ترامپ سازگار با برجام نیست

این دیپلمات ارشد کشورمان با بیان اینکه هم صحبت‌های شب گذشته ترامپ در مورد برجام و هم صحبت‌هایش در مجمع عمومی سازمان ملل با بندهای ۲۶، ۲۸ و ۲۹ برجام ناسازگار است، افزود: طبق آنچه که در برجام آمده است مقامات دولت آمریکا نباید اظهارات منفی علیه برجام داشته باشند.

وی با بیان اینکه صحبت‌های مطرح شده ناسازگار با برجام است و ما این موضوع را قبلا به خانم موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرده‌ایم و در جلسات کمیسیون مشترک برجام هم من و هم دوستانم این موضوع را اعلام کرده‌ایم، تصریح کرد: ما اقدامات مناسب را در برابر اقدامات آمریکا انجام داده می‌دهیم. هیات نظارت بر برجام چارچوب‌های لازم را برای برخورد با آمریکایی‌ها مشخص می‌کند.

ظریف با بیان اینکه در برجام به انواع نقض‌ها اشاره شده از جمله نقض تخطی، نقض کوتاهی و نقض فاحش و برای هر یک از آنها در چارچوب کمیسیون مشترک برجام و همچنین سیاست‌های ایران اقداماتی تعریف شده است، در مورد خبری که شب گذشته مبنی بر نامه ظریف به موگرینی منتشر شد، گفت: این نامه اسفندماه سال گذشته نوشته شده بود و سایتی هم که آن نامه را منتشر کرد اعلام کرده بود که ایران این نامه را دو ماه بعد از روی کار آمدن ترامپ نوشته است و این نامه به کل اعضای ۱+۵ بود.

وزیر امور خارجه ایران ادامه داد: این تنها نامه ما نبوده است و از تابستان سال گذشته تا دو هفته قبل ۹ نامه در مورد مواردی که آمریکا در اجرای تعهداتی برجامی خود کوتاهی و یا تاخیر داشته است، نوشته‌ایم.

نامه‌ای در مورد صحبت‌های اخیر ترامپ خواهیم نوشت

وی با بیان اینکه “ظرف فردا و پس‌فردا نامه‌ای را در مورد صحبت‌های اخیر ترامپ خواهیم نوشت”، گفت: البته شب گذشته ایران بیانیه‌ای را در مورد صحبت‌های ترامپ منتشر کرد و این بیانیه در شورای امنیت ثبت شد.

ظریف همچنین گفت: در این نامه به موارد نقض ماده ۲۶، ۲۸ و ۲۹ برجام اشاره خواهد شد و این نامه به ثبت کمیسیون مشترک برجام نیز خواهد رسید و این نامه‌ها نشان می‌دهد که برخلاف ادعاهای دیروز ترامپ این ایران بوده است که تاکنون موارد متعددی از کوتاهی آمریکایی‌ها در اجرای تعهداتشان را ثبت کرده است.

 ترامپ برازنده واژه «یاغی» است

وی در ادامه گفت‌وگوی خود در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه ترامپ از واژه یاغی علیه ایران استفاده کرد و نظر شما در این ارتباط چیست، گفت: اگر قرار باشد از این واژه‌ها استفاده شود باید گفت کسی که ملتزم به هیچ مقرره و قوانینی نیست و تعهدات بین‌المللی را زیر پا می‌گذارد شاید بیش از هر کس دیگری برازنده این صفت است.

این دیپلمات ارشد کشورمان با اشاره به اقدامات دولت ترامپ در زیر پا گذاشتن تعهدات آمریکا از زمانی که مسوولیت امور در این کشور را برعهده گرفته، تصریح کرد: او از روزی که مسئولیت ریاست‌جمهوری را برعهده گرفته تقریباً هر تعهدی که دولت آمریکا به آن پیوسته بوده است را زیر پا گذاشته است و این تصور را دارد که با تغییر یک دولت آن هم از مسیر انتخابات می‌تواند این اقدامات را انجام دهند در صورتی که این تصور اشتباهی است و حتی وقتی در یک کشور انقلاب می‌شود حکومتی که جایگزین می‌شود موظف است که تعهدات حکومت قبلی را انجام دهد.

وزیر امور خارجه کشورمان با برشمردن برخی از تعهدات داخلی و خارجی که دولت ترامپ در این مدت از آن خارج شده است، گفت: آنقدر این اقدامات از سوی این دولت صورت گرفته است که ریچارد هاس رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در مطلبی نوشت که اگر دولت ترامپ یک دکترین در سیاست خارجی داشته باشد آن، دکترین خروج است و از همه تعهدات خارج می‌شود.

با سلاح شیمیایی مخالفیم و آن را محکوم می‌کنیم

ظریف همچنین در این گفت‌وگو در پاسخ به ادعای ترامپ مبنی بر اینکه دولت سوریه علیه مردم کشورش از سلاح شیمیایی استفاده کرده بود و ایران در برابر این موضوع سکوت کرده است، تصریح کرد: ایران خود قربانی سلاح‌های شیمیایی است و هرگونه استفاده از سلاح‌های شیمیایی توسط هر کسی را محکوم می‌کند و این سیاستی است که ما همواره بر آن تاکید داریم و در بالاترین سطح کشور این سیاست دنبال شده است.

این دیپلمات ارشد کشورمان با بیان اینکه ایران نقش فعالی در خلع سلاح شیمیایی سوریه داشته است، تاکید کرد: البته ما همان موقع نیز گفتیم که این موضوع یک نقص دارد چراکه براساس اسنادی که داشتیم می‌دانستیم که این سلاح‌ها در اختیار گروه‌های تکفیری و تروریستی نیز در سوریه هست. ما اسناد این موضوع را حتی در اختیار آمریکایی‌ها نیز قرار دادیم و در همان موقع تاکید داشتیم که باید این گروه‌های تروریستی نیز خلع سلاح شوند و می‌گفتیم خلع سلاح شیمیایی در سوریه یک نقص دارد و آن این است که تمام سازوکارها متمرکز بر خلع سلاح دولت سوریه شده است. در حالی که گروه‌های تروریستی نیز باید خلع سلاح می‌شدند.

وزیر امور خارجه در همین چارچوب تصریح کرد: زمانی که بحث اتهام استفاده از سلاح‌های شیمیایی توسط دولت سوریه در خان شیخون مطرح شد، دولت آمریکا از این اتهام برای حمله به سوریه استفاده کرد ما و چند کشور دیگر بر این موضوع تاکید کردیم که باید یک تحقیقات شیمیایی وسیع در محل انجام شود و براساس آن تحقیقات مشخص شود که واقعیت چیست و اینکه آیا در فرودگاه و پایگاه شعیرات آثاری از جابه‌جایی این سلاح‌ها هست یا نه چراکه همانطور که می‌دانید استفاده و نقل و انتقال سلاح‌های شیمیایی آثار محیطی به جا می‌گذارد که قابل تشخیص است. در آن موقع متاسفانه کشورهای غربی به ویژه آمریکا مانع از تحقیقات میدانی در محل شدند تا مشخص شود که چه کسی و به چه نحوی از این سلاح‌ها استفاده کرده است.

استفاده صدام از سلاح های شیمیایی

وی با اشاره به استفاده صدام از سلاح‌های شیمیایی در جنگ تحمیلی علیه ایران تصریح کرد: در آن موقع وقتی به شورای امنیت مراجعه می‌کردیم یک جور با ما برخورد می‌کردند و دبیرکل وقت رفتار دیگری داشت. دبیرکل در آن زمان حاضر شد که شش بار تیم‌هایی را به منطقه جنگی بفرستد تا استفاده از سلاح‌های شیمیایی توسط صدام را مورد بررسی قرار دهد. در موضوع خان شیخون ما وقتی این درخواست را مطرح کردیم به ما گفتند که خان شیخون در حال حاضر امن نیست و ما نمی‌توانیم تیم‌هایی را اعزام کنیم مگر در زمان جنگ تحمیلی که دبیرکل تیم‌هایی را برای بررسی استفاده صدام از سلاح شیمیایی به منطقه جنگی فرستاد آن منطقه امن بود؟

ظریف ادامه داد: دبیرکل وقت سازمان ملل در گزارش‌های خود تایید کرد که صدام از سلاح شیمیایی استفاده کرده است. ما در آن زمان هر چه به شورای امنیت سازمان ملل مراجعه می‌کردیم حتی به گزارش‌های دبیرکل سازمان ملل در مورد استفاده صدام از سلاح‌های شیمیایی توجه نداشتند و آمادگی نداشتند که این گزارش‌ها را بررسی کنند. آنها حتی حاضر نشدند در طول جنگ تحمیلی یک بار علیه صدام موضع بگیرند. فقط یک بار شورای امنیت در این ارتباط بیانیه‌ای داد و گفت که در جنگ از سلاح‌های شیمیایی علیه سربازان ایرانی استفاده شده است ولی هیچ اشاره‌ای نکرد که این سلاح‌ها توسط چه کسی استفاده شده و مسوول آن کیست. زمانی که عراق به کویت حمله کرد روزنامه نیویورک تایمز مطلبی را منتشر کرد و گفت در زمان جنگ ایران و عراق و موقعی که صدام علیه ایران از سلاح‌های شیمیایی استفاده کرده سی‌آی‌ای برنامه وسیعی داشته که در این ارتباط ایران را متهم کند.

ادعای ترامپ علیه ایران/ ملت ایران فریب نمی خورند

وی در پاسخ به این سوال که شب گذشته ترامپ ادعاهایی را علیه ایران مطرح کرد ولی به جنایت آمریکایی‌ها در سرنگون کردن هواپیمای ایرانی توسط ناو این کشور اشاره‌ای نکرد،‌ گفت: یکی از بزرگترین جنایت‌هایی که در جنگ تحمیلی علیه ملت ایران صورت گرفت، حمله ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایرانی با ۲۹۰ سرنشین بود. آمریکایی‌ها در ابتدا ادعا می‌کردند که هواپیمای جنگی را مورد حمله قرار داده‌اند و زیر بار این موضوع نمی‌رفتند که یک هواپیمای مسافری را هدف قرار داده‌اند. بعد از اینکه اسناد این موضوع مشخص شد و ما صوت مکالمه برج مراقبت با هواپیما را در صحن شورای امنیت پخش کردیم با توجه به اینکه دیگر نمی‌توانستند این موضوع را تکذیب کنند چاره‌ای نداشتند که بگویند اشتباه کرده‌اند ولی ما یادمان نرفته است که چند سال بعد فرمانده آن ناو توسط دولت آمریکا مدال شجاعت دریافت کرد.

وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به دیگر جنایت‌های آمریکا علیه ملت ایران گفت: ادعاهای ترامپ در مورد احترام به ملت ایران نمی‌تواند کسی را فریب دهد.

 ترامپ شخصیت واقعی را نشان داد/ او نتوانست در چارچوب عمل کند

وی در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ترامپ شب گذشته الفاظی را در مورد ملت ایران به کار برد؛ ملت ایران ملت باتمدن و با غروری است ولی این در حالی است که چند ساعت قبلش در یک سخنرانی ملت ایران را تروریست خطاب کرده بود و شما این تعارض را چگونه می‌بینید؟ گفت: صحبت‌های چند ساعت قبلش نشان‌دهنده شخصیت واقعیت خود ترامپ است و صحبت‌های چند ساعت بعدش صحبت‌های رسمی بود که به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا مطرح کرد و یک تعداد آدم که بیشتر فکر می‌کنند متن آن سخنان را نوشته بودند در حالی که در همان سخنرانی رسمی نیز ترامپ نتوانست در چارچوب عمل کند و از عباراتی استفاده کرد که برای مردم ایران کاملا زننده است.

وی با اشاره به متحدان ترامپ در منطقه گفت: متحدان او در منطقه دیکتاتورهای معروف منطقه هستند. ترامپ روز بعد از انتخابات باشکوه ریاست‌جمهوری در ایران به منطقه آمد و با یک تعداد حکام خودکامه که توسط ملتشان انتخاب نشدند و ملت آنها هیچ‌وقت رنگ صندوق آرا را ندیده است، رقص شمشیر انجام داد. سپس این فرد با این ویژگی‌ها با آن الفاظ دولت و ملت ایران را خطاب می‌کند.

واکنش ظریف به صحبت های ترامپ علیه سپاه

ظریف با اشاره به صحبت‌های ترامپ علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: سپاه عزیز همه مردم ایران و باعث افتخار همه مردم ایران است. مردم احساس می‌کنند که سپاه در کنار ارتش ضامن تمامیت ارضی کشور بوده و است. سپاه از خود مردم است و بعد ما می‌بینیم که او از الفاظی در مورد آن استفاده می‌کند که شایسته خودش است.

چرا ترامپ نام خلیج فارس را تغییر داد؟/ آیا به اشتباه از آن واژه استفاده کرد؟

این دیپلمات ارشد کشورمان با بیان اینکه چند تعارفی که ترامپ در مورد ملت ایران کرد و قطعا ملت ایران بیشتر از اینها شایسته‌اش است، هیچ توجهی را جلب نکرد و این توهین‌ها بود که مردم ایران را ناراحت کرد، افزود: ترامپ فردی است که برای چندصد میلیارد دلار پول که از کشورهای منطقه به خاطر فروش سلاح‌هایش اخذ کرده و حتی به نظر می‌رسد این پول‌ها را به زور گرفته است چراکه قبل ازسفرش به ریاض گفته بود که اگر این قراردادها را نمی‌پذیرفتند این سفرها را انجام نمی‌داد و برای خوشامدگویی کسانی که سرکیسه کرده است اسم تاریخی خلیج فارس را به غلط استفاده می‌کند و این نشان می‌دهد که ترامپ از چه شخصیتی برخوردار است و به سایر مردم دنیا نیز نشان می‌دهد که او اهمیتی برای واقعیت‌های منطقه، جغرافیا و تاریخ قائل نیست.

وی در پاسخ به این سوال که بعداً برخی تحلیل کردند که او به اشتباه از آن واژه استفاده کرده است، گفت: من احساس می‌کنم برای خوشامد کسانی که از آمریکا خریدهای بزرگ تسلیحاتی کرده‌اند، این عبارت را به کار برده است.

حصر قطر

ظریف ادامه داد: بعد از حصر قطر توسط چهار کشور عربی ترامپ چهار توییت کرد که این چهار توییت می‌توانست زمینه‌ساز فاجعه بزرگی در منطقه ما شود. می‌توانست علائم و نشانه‌های غلطی را به کشورهای منطقه و برخی از جوانانی که امروز زمام امور را در این کشورها برعهده دارند، بدهد و باعث فاجعه جدیدی در منطقه شود چراکه قبلاً علائم غلطی برای این افراد فرستاده شده و ما اکنون در پی این علائم غلط ۳۰ ماه است که شاهد فاجعه و کشتار در یمن هستیم و مردم یمن هنوز دارند هزینه این علائم غلط و سیاست‌های بلندپروازنه و تجاوزکارانه برخی از افراد تازه‌وارد به سیاست در منطقه ما را می‌دهند.

این دیپلمات ارشد کشورمان تصریح کرد: اینها نشان‌دهنده وابستگی او به هزینه‌های سنگین تبلیغاتی و شخصی است که توسط برخی از کشورهای منطقه صورت گرفته است.

مقررات داخلی آمریکا برای ما اعتباری ندارد/ اگر آمریکا تخلف کند ایران اقدام متقابل خواهد داشت 

وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به این پرسش که راهبرد ایران در مقابل رفتار آمریکا که برخلاف گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، پایبندی کشورمان به برجام را اعلام نکرد، چیست؟ گفت: مقررات داخلی آمریکا برای ما اعتباری ندارد و موظف است در قالب برجام که یک قطعنامه شورای امنیت است عمل کند. دیشب خانم موگرینی هم گفت برجام قابل پایان یافتن توسط هیچ یک از اعضا نیست.

وی ادامه داد: آنچه برای ما مهم است این که ایالات متحده متعهد است مواردی از تحریم ها که اسقاط کرده را تمدید کند و اگر از این‌ها تخلف کند ایران اقدام متقابل خواهد داشت و این تصمیم بر اساس تصمیم هیات نظارت بر برجام خواهد بود. با وجود همه بدعهدی‌های آمریکا به لطف خدا و استقامت مردم خوب کشور از بسیاری از امکانات که بعد از برجام ایجاد شده از جمله باز شدن امکان فروش نفت و تعاملات بانکی و غیره استفاده کنیم. البته موارد نقض داشتند آمریکایی‌ها اما این موارد به حدی نبود که از نظر هیات نظارت بر منافع ایران از برجام تاثیر زیادی بگذارد و نیاز پیدا کند که ایران درباره حضورش در برجام تصمیم‌گیری کند.

یکی از گزینه های ایران؛ خروج از برجام/ تصمیم گیری درباره ادامه حضور در برجام

وزیر امور خارجه کشورمان ادامه داد: البته ما این مساله را صراحتا هم در مذاکرات و هم بعد از آن در دو سال گذشته اعلام کردیم که هر وقت احساس کنیم که اقدامات طرف مقابل در لغو تحریم ها کافی نیست ایران انتخاب های خود را دارد که یکی از این انتخاب ها خروج از برجام است.

ظریف با تاکید بر این مطلب که دوستان ما در داخل باید توجه کنند که ما از ابتدا بر اساس بدبینی برجام را مذاکره کردیم و بر همین اساس ساز و کار خروج مان از برجام در خود برجام آمده است افزود: اگر تحریم ها را مجدد احیا کنند و نتوانیم در حوزه نفت، گاز و کشتیرانی و بازگرداندن اموال مان استفاده کنیم، این خق را داریم که درباره ادامه حضورمان در برجام تصمیم بگیریم . از طرفی با حفظ تحقیق و توسعه شرایطی را فراهم کردیم که اگر روزی به این نتیجه برسیم که به دلیل خطای راهبردی طرف مقابل که ماندن در برجا به منفعت کشور نیست آن وقت شرایط ما از نظر هسته ای به گونه ای است که بهتر از قبل و پیشرفته تر از آن برنامه صلح آمیز هسته ای خود را ادامه می دهیم.

سرنوشت قرار داد بوئینگ چه شد؟

وی درباره سرنوشت قرارداد بویینگ با آمریکا با توجه به سخنرانی ترامپ اظهار کرد: از نظر ما مشکلی ندارد اگر دولت آمریکا مانع این قرارداد شود، از تعهداتش در برجام تخلف کرده است.

ایستادگی در برابر آمریکا

ظریف درباره حمایت اروپا از برجام با بیان این که امریکا با سیاست هایش خود را در دنیا منزوی و بی اعتبار می کند افزود: رییس جمهور آمریکا با تصمیماتش می گوید که توافق ها با آمریکا برای یک دوره اعتبار دارد و این مساله را دنیا به خوبی می فهمد و این که باید در مقابل این حرکت ایستادگی کند. واکنش دیشب خانم موگرینی و کشورهای اروپایی به سخنان ترامپ فقط منحصر به برجام نیست بلکه آنها یک نگرانی از رفتار دولت ترامپ دارند و عدم پایبندی به تعهدات بین المللی می تواند برای نظم بین امللی مشکل ایجاد کند، البته یک امتیاز هم برای است چون قبلا هر وقت آمریکا تصمیم می گرفت ما را تحریم کند اروپا حمایت می کرد اما امروز اروپایی ها در برابر آمریکا ایستادند.

 اروپا منافع حیثیتی در برجام دارد/ اروپا تا کجا مقاومت خواهد کرد؟

وی در پاسخ به این پرسش که اروپا تا کجا مقاومت می کند اظهار کرد: فعلا زیاده‌خواهی‌های آمریکا را نپذیرفتند و آنها باید برای خود تصمیم بگیرند که منافعشان در کجاست. اروپا هم منافع حیثیتی در برجام دارد و هم منافع یک روش چرا که برجام یک روشی است که برای اروپا اهمیت دارد؛ ممکن است در فرهنگ سیاسی آمریکا رسیدن به یک تفاهم بر سر یک مساله جایگاهی نداشته باشد چرا که عادت دارند با زور به اهدافشان برسند و از این رو برجام برای آمریکایی ها کمی سخت است. برجام از اولین حوزه هایی است که در آن آمریکا در یک بده بستان واقعی وارد شد که ترامپ آن را بی آبروترین قرارداد دولت آمریکا می داند و این نشانه تفکری است که عادت کرده به تحمیل.

ظریف ادامه داد: اروپایی ها هیچ کدام ابرقدرت در صحنه بین الملل نیستند اما کشورهای موثری هستند که روش دیگری را برای پیگیری منافعشان دنبال می کنند و برای آنها دیپلماسی مهم تر از آن چیزی است که برای آمریکا وجود دارد، ضمن آن که اروپایی ها به منطقه ما نزدیک ترند و دغدغه امنیتی دارند که در این منطقه آشوب جدید ایجاد نشود. بنابراین اروپایی ها علاوه بر منافع اقتصادی‌شان در روابط با ایران که منافع متقابلی هم هست و امری بدی هم نیست، منافع سیاسی و امنیتی و حیثیتی در تداوم برجام دارند.

وزیر امور خارجه تاکید کرد: ما در ماه های اینده می بنیم اروپا تا کجا مقاومت می کند در برابر زیاده خواهی های آمریکا و این نشان می دهد که برجام ادامه پیدا می کند یا اروپا می تواند در صحنه بین الملل نقش ایفا کند یا خیر.

دفاع ما در حیطه صلاحیت و اختیار ماست

ظریف درباره توان موشکی ایران و آنچه به عنوان تهدید این توان علیه کشور یا کشورهایی عنوان می شود و نیز دلیل مذاکره نکردن بر سر مسایل دفاعی اظهار کرد: ما تصمیم گرفتیم فقط درباره موضوع هسته ای صحبت کنیم و همان موضوع هم ۱۳ سال به طول انجامید و به نوعی تصمیم گرفتیم وارد بحث های دیگر نشویم. چه بسا اگر وارد این موضوعات هم می شدیم به همان شکل در بحث هسته ای حقانیتمان را ثابت کردیم در این مباحث هم به همین شکل عمل می شود.

وی گفت: در سایر موضوعات ما بحث نکردیم و اجازه ندادیم وارد این مسایل شویم چون نمی‌خواستیم موضوع را آنقدر پیچیده کنیم که قابل حل نباشد ضمن این که معتقدیم دفاع ما در حیطه صلاحیت و اختیار ماست و به همین دلیل موضوع موشکی و مسایل منطقه آی در برجام جایی ندارد. البته ترامپ روز جمعه تلاش کرد با یک منطق کاملا بالعکس این مسایل را بهم ربط دهد اما همه دنیا فهمید که استدلال او در این باره بسیار ضعیف است.

دفاع ما به هیچ وجه قابل مذاکره نیست

وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به این پرسش که چرا ما درباره مسایل دفاعی وارد مذاکره نشدیم؟ گفت: بارها گفتم ایران هشت سال جنگ را تحمل کرد در حالی که انواع سلاح ها در اختیار متجاوز قرار دادند و یک تلاشی از سوی آمریکا بود که از دسترسی ایران به سلاح امتناع کند و ما را به این سمت سوق دادند که نیاز دفاعی خودمان را تامین کنیم. آمریکایی ها اشتباهات زیادی کردند اما حاضر نیستند نتیجه اشتباهاتشان را بپذیرند. امروز آنها نگران نفوذ ایران در منطقه هستند اما نفوذ ایران به این دلیل است که ما انتخاب های درست کردیم و آنها انتخاب اشتباه. آنها مردم ما را از دسترسی به حداقل های دفاعی محروم کردند و مردم ما هم خودشان امکانات لازم دفاعی را ساختند تا هیچ صدامی نتواند مردم را با حملات شیمیایی و موشکی تهدید کند، مردم ما این شرایط را با گوشت و پوست و خون خود لمس کردند و این دستاورد و دفاع ما به هیچ وجه قابل مذاکره نیست.

این مقام عالیرتبه کشورمان گفت: ما امروز در منطقه ای زندگی می کنیم که به قول ترامپ سلاح های زیبای امریکایی که مردم یمن را به خاک و خون می کشد به منطقه سرازیر شده و این منطقه را به انبار باروت تبدیل کرده و در چنین شرایطی ما حق داریم امکانات دفاعی داشته باشیم و اجازه ندهیم کسی در مورد این امکانات دفاعی دخالت کند.

ایران؛ قوی ترین کشور منطقه

ظریف در ادامه با بیان این که “اگر روزی قرار باشد در این باره بحث کنیم، نه مذاکره، حرف برای گفتن زیاد داریم”، اظهار کرد: ایران کمترین بودجه دفاعی را در منطقه دارد. عربستان در سال ۲۰۱۶، شصت و سه میلیارد دلار هزینه تسلیحاتی کرده است. امارات با یک و نیم میلیون شهروند ۲۲ میلیارد دلار هزینه تسلیحاتی داشته است و ایران با ۸۰ میلیون جمعیت به مراتب کمتر از این است اما به لطف خدا قوی ترین کشور منطقه است.

وی خاطرنشان کرد: ما حرف برای گفتن زیاد داریم. حرف برای اینکه چگونه آمریکا با سرازیر کردن اسلحه به منطقه و دامن زدن به تشنج باعث یک رقابت تسلیحاتی بین متحدان خودش شده است و هر کدام سعی دارند با خرید بیشتر تسلیحات زمینه را برای حمایت های بیشتر آمریکا از خودشان ایجاد کنند و این یک وضعیت بسیار خطرناک را در منطقه ما ایجاد کرده است بنا بر این، ایران است که مدعی است چرا با سیاست غلط منطقه ما را به یک بحران همیشگی مسابقات تسلیحاتی تبدیل کرده اند.

ظریف درباره تفاوت حرف و مذاکره بر سر مسایل دفاعی کشور تصریح کرد: این حرف ها را زدم تا غربی ها بدانند اگر یک روزی در این حوزه ها که برای خودشان اعلامیه صادر می کنند قرار باشد صحبتی شود حتما مثل بحث هسته ای که از پاسخ به نظرات و استدلال های ایران ناتوان بودند مثل بحث غنی سازی که ادعای غنی سازی صفر را داشتند اما امروز این حق را به رسمیت شناختند، در این بحث دفاعی هم حرفی برای گفتن ندارند در عین حال که ما هیچ قراری برای مذاکره بر سر مسایل دفاعی نداریم.

رییس دستگاه دیپلماسی گفت: ایران به دنبال تجاوز علیه هیچ کشوری نبوده و نیست و در سیصد سال گذشته از نظر جغرافیایی و امکانات مادی و معدنی و انسانی غنای کامل دارد و چشم داشتی به دیگران ندارد و احساس آرامش درون خود می کند و ما به طور ذاتی به دنبال ثبات و امنیت و آرامش هستیم نه مثل ترامپ که در مبارزات انتخاباتی اش اعلام کرد، تا زمانی که بین ایران و عراق جنگ بود ما راحت بودیم. ما همیشه خواستیم درگیری را در یمن و عراق و سوریه پایان دهیم.


منبع: عصرایران

شریعتمداری: پاسخ ترامپ، رونمایی از موشک های قاره پیماست

مدیر مسئول روزنامه کیهان گفت:همانگونه که پیش بینی می‌شد ترامپ علی‌رغم چند ماه رجز خوانی علیه برجام، حاضر نشد از این سند که دستاورد بزرگی برای آمریکا است، دست بردارد.

حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در گفت‌و‌گو با فارس درباره اظهارات اخیر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا تصریح کرد: همانگونه که پیش بینی می‌شد ترامپ علی‌رغم چند ماه رجز خوانی علیه برجام، حاضر نشد از این سند که دستاورد بزرگی برای آمریکاست، دست بردارد.

وی افزود: ترامپ می‌داند برجام مجموعه‌ای از ده‌ها امتیاز نقد است که آمریکا از ایران گرفته و یک مشت وعده نسیه که در مقابل داده است بنابراین به وضوح قابل پیش بینی بود که هرگز از آن دست نمی‌کشد. سخنان دیشب ترامپ نیز نشان داد که خواستار امتیازات بیشتر است و نه لغو برجام.

مدیر مسئول کیهان با اشاره به ارجاع تصمیم درباره برجام به کنگره آمریکا گفت: ترامپ برای کنگره نیز دستور العمل ویژه‌ای صادر کرده که مانند گذشته از هماهنگی قبلی حکایت می‌کند و شامل دو محور اصلی است؛ نخست افزودن محدودیت‌های تسلیحاتی و مخصوصا در صنایع موشکی به برجام و دوم نامحدود کردن زمان پایان محدودیت‌های برجام و تبدیل آن به یک سند دائمی و مادام العمر.

شریعتمداری درباره این دو دستورالعمل اظهار داشت: آمریکا با دستورالعمل اول در پی آن است که با گنجانیدن محدودیت صنایع موشکی در برجام، این محرومیت را به یک سند بین المللی که قطعنامه ۲۲۳۱ تضمین آن است، تبدیل کند و در خصوص نا محدود کردن زمان خروج ایران از محدودیت‌های برجام، فقط باید پرسید اگر آمریکا آنگونه که حامیان برجام ادعا می‌کنند، برجام را به زیان خود می‌داند چرا اصرار دارد که آن را به یک سند مادام العمر تبدیل کند؟

وی درباره عکس العمل کشورمان به رجز خوانی‌های ترامپ تاکید کرد: اگر ترامپ جنایتکار نبود بایستی برای سلامتی‌اش دعا می کردیم چرا که او از چهره واقعی و بدون روتوش آمریکا پرده برداری کرد و برای دیر باورترین افراد هم کمترین تردیدی درباره غیرقابل اعتماد، دروغگو و جنایت کار بودن آمریکا باقی نگذاشت. واقعیتی که برای فهماندن آن به برخی از ساده لوحان داخلی به هزینه‌ای کلان و زحمات فراوان نیاز داشتیم.

مدیر مسئول کیهان با اشاره به این که تاخت و تاز ترامپ و خط و نشان کشیدن‌های او علیه کشورمان را نباید بی‌پاسخ گذاشت، گفت: به قول حضرت امیرالمومنین( علیه السلام) سنگی که دشمن پرتاب کرده است را باید به همان طرف پرتاب کرد که از آنجا آمده است.

به گفته شریعتمداری ترامپ در سخنان دیشب خود نشان داد که از موشک‌های ایران وحشت دارد بنابراین موثرترین واکنش ما می‌تواند و باید، رونمایی از موشک‌های بالستیک قاره پیمایی باشد که پاشنه آشیل آمریکاست. امروز آمریکا به گونه‌ای در همسایگی ماست. چرا که در منطقه ۵۰ پایگاه و چند ده هزار نیروی نظامی دارد.

وی تاکید کرد: ترامپ باید بداند که منطقه نه فقط برای نظامیان آمریکا امن نیست، بلکه متحد استراتژیک آن یعنی رژیم جعلی اسرائیل و برخی از رژیم‌های دست‌نشانده در منطقه که برای آمریکا نقش گاو شیرده را دارند نیز نمی‌توانند از خشم مقدس ایران اسلامی در امان باشند.

شریعتمداری افزود: عربده‌های دیشب ترامپ بار دیگر و برای چندمین بار درستی نظر امام راحلمان (رضوان الله تعالی علیه) را درباره آمریکا تائید کرد. حضرت خطاب به جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا می فرمود: «من حیفم می‎آید که مثل بزنم به شیر، که می‎گویند وقتی که مقابل یک دشمن می‎ایستد هم فریاد می‎زند و هم از آن طرفش چیزی بیرون می‎آید و هم دمش را حرکت می‎دهد. فریاد می‎زند برای اینکه طرف را بترساند.

می‎ترسد، از این جهت از او چیزی هم صادر می‎شود. دمش را حرکت می‎دهد برای اینکه میانجی پیدا کند. آقای کارتر را من حیفم می‎آید که بگویم شیر، لکن یک موجودی است که همین کارها را دارد می‎کند».


منبع: عصرایران

مسجدجامعی رئیس ستاد شورایاری شد

احمد مسجدجامعی به عنوان رئیس ستاد شورایاری‌های شهر تهران انتخاب شد.

به گزارش ایسنا، بر اساس انتخابات صورت گرفته در کمیسیون فرهنگی و اجتماعی، احمد مسجدجامعی با کسب اکثریت آراء به عنوان رئیس ستاد شورایاری‌ها انتخاب شد همچنین آرش میلانی به عنوان نائب رئیس و الهام فخاری به عنوان مخبر انتخاب شدند.

خاطرنشان می‌شود در دوره چهارم شورای شهر تهران، مرتضی طلایی – نایب رئیس وقت شورا- رئیس ستاد شورایاری تهران بود.


منبع: عصرایران

ارائه لایحه موافقتنامه کشتیرانی تجاری ایران و قزاقستان به مجلس

رییس جمهوری لایحه موافقتنامه کشتیرانی تجاری دریایی در دریای خزر بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری قزاقستان را برای طی تشریفات قانونی تقدیم مجلس شورای اسلامی کرد.

به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسال دولت، در بخشی از نامه حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی به علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی آمده است: لایحه موافقتنامه کشتیرانی تجاری دریایی در دریای خزر بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری قزاقستان که به پیشنهاد وزارت راه و شهرسازی در جلسه ۱۲ شهریور ۱۳۹۶ هیات وزیران به تصویب رسیده است، برای طی تشریفات قانونی به پیوست تقدیم می‌شود.

در مقدمه توجیهی این لایحه آمده است: با عنایت به اهمیت کشتیرانی در حمل و نقل کالا و مسافر و با توجه به تاثیر حمل و نقل از طریق دریا و تسهیل آن در گسترش فعالیت‌های تجاری و در راستای بهره‌گیری از امر یادشده در زمینه‌سازی برای رشد اقتصادی و به منظور فعال نمودن، توسعه و بهبود کارایی کشتیرانی تجاری بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری قزاقستان و تقویت و تعمیق همکاری‌های دو جانبه این لایحه جهت طی تشریفات قانونی تقدیم می‌گردد.

بر اساس ماده واحده این لایحه، موافقتنامه کشتیرانی تجاری دریایی در دریای خزر بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری قزاقستان مشتمل بر یک مقدمه و بیست و یک ماده، به شرح پیوست تصویب و اجازه مبادله اسناد آن داده می‌شود.


منبع: عصرایران

واکنش محسن رضایی به اظهارات ترامپ

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید کرد: اگر ترامپ رفتارش را عوض نکند، طوری وی را سرجایش خواهیم نشاند که در تاریخ آمریکا بنویسند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در صفحه شخصی خود در واکنش به اظهارات ضدایرانی ترامپ تأکید کرد: “آقای ترامپ! اگر رفتارت را عوض نکنی، طوری سرجایت خواهیم نشاند که در تاریخ آمریکا بنویسند.”

متن یادداشت رضایی به شرح زیر است:

وقتی صدام توسط آمریکا و عربستان به ایران حمله کرد، از روی غرور احمقانه گفتند با در دست داشتن پنج استان اشغالی از ایران، شش ماهه ایران تسلیم می‌شود. کار به جایی رسید که وقتی از مرزهای عراق عبور کردیم، ریگان رئیس‌جمهور وقت آمریکا مشاور امنیت ملی خود را با کیک وانجیل به فرودگاه مهرآباد فرستاد.

آقای ترامپ! اگر رفتارت را عوض نکنی، ما نیروهای انقلاب «یا زهرا» خواهیم گفت و طوری سرجایت خواهیم نشاند که در تاریخ آمریکا بنویسند: «ترامپ، باقی مانده آبروی آمریکا را هم ریخت». از واشنگتن تا پکن نیز ما را تشویق خواهند کرد.


منبع: عصرایران

حصر را بی‌خیال، خلیج‌فارس را بچسب!

محمدرضا تابش در گفت‌وگو با ایلنا، درباره اظهارات سخنگوی قوه قضائیه درباره محدودیت‌های سید محمد خاتمی مبنی بر این که این محدودیت‌ها وجود داشته است و هر چند وقت یکبار تمدید می‌شود، گفت: نوع محدودیت‌ها فرق کرده است، خود ایشان هم گفتند که گاهی برای بعضی از مراسم و مجالس ممنوعیت ایجاد کرده بودند. وی ادامه داد: اما در حال حاضر این محدودیت‌ها معنای عام‌تری پیدا کرده است و برایشان یک زمانی گذاشته شده است. تابش خاطرنشان کرد: در این موقعیت که قدرت‌های اسکتباری و مخصوصا آمریکا بسیج شده‌اند با بهانه‌جویی‌هایی مانند حقوق بشر و مسائل مختلف قدرت موشکی ایران را که به آن متکی است و تقویت می‌کند، زیر سوال ببرند، این جور رفتارها دست بدخواهان و دشمنان را باز می‌گذارد و این کار  مسلما یک نوع بدسلیقگی سیاسی است
 


منبع: بهارنیوز

این مصاحبه را بخوانید؛ بله خودسر بودیم!

گروه سیاسی- رسانه ها: روزنامه شرق در ابتدای متن مصاحبه با علی‌اکبر حیدری‌فرد قاضی بازداشتگاه کهریزک در حوادث سال ۸۸ نوشته است: نامش با «سعید مرتضوی» و «کهریزک» گره خورده و سایه این دو پدیده بر زندگی شغلی و شخصی او چنان سنگین شده که بعید است به این زودی از آنها رها شود. حاشیه‌های پرونده بازداشتگاه کهریزک همین‌طور دنبالش می‌دوند، مانند ماجرای اسلحه‌کشی در اصفهان یا دیگر پرونده‌های قضائی‌اش که به‌عنوان متهم یا محکوم، منجر به حضورش در زندان شده است. حکایت نخستین مصاحبه مطبوعاتی‌اش هم در نوع خود جالب است: اسفند ٩۵ برای پیگیری موضوعی به دفتر یکی از علمای قم رفته بودم و چهره او برایم آشنا آمد، همکلام شدیم و از ترفندهای خاص برای ترغیب به انجام یک گفت‌وگوی مفصل درباره حوادث سال ٨٨، ماجرای بازداشتگاه کهریزک، قاضی مرتضوی، احمدی‌نژاد و… استفاده کردم. از رسانه‌ا‌ی‌شدن بسیار هراس داشت و معتقد بود هر مصاحبه‌ای ممکن است منجر به بغرنج‌تر‌شدن وضعیت پرونده‌های بازمانده‌اش شود. اطمینان دادم پرسش‌ها آن‌طور نخواهد بود که آسیبی متوجه‌اش شود. قرار مصاحبه را گذاشتیم و روز موعود، پیش از آغاز شرط‌هایی داشت مثل اینکه اگر نخواهد به پرسشی پاسخ دهد اصرار نکنم، درباره پرونده‌های فعلی او نپرسم و گیر ندهم که از سال ٩٣ تاکنون در کدام نهاد مشغول به کار است. علاقه‌ای به پرداختن به محرمانه‌ها نداشت و زیر بار بسیاری از مسائل نمی‌رفت و همین محافظه‌کاری‌ها ادامه گفت‌وگو را سخت می‌کرد. هرچه باشد بیش از دو سال حضور در دادیاری شعبه اول دادسرای امنیت پایتخت که محل رجوع روزانه کارشناسان و متهمان سیاسی- امنیتی است، رفتار و کلامش را شبیه امنیتی‌ها کرده تا قضات. اجزا و اصول تحلیل‌های اطلاعاتی را می‌داند و هنگام پاسخ‌گویی درباره مسائل امنیتی سال ٨٨ شبیه کارشناسان امنیتی پاسخ می‌دهد تا یک دانش‌آموخته حقوق. علی‌رغم اینکه در تیم مرتضوی و مدیران سابق در قوه قضائیه تعریف می‌شد ؛ اماعلاقه‌ای به جدل با تیم مدیریتی جدید نداشت و اگر وارد چالش با او می‌شدم خیلی جدی می‌گفت «پاسخ من این است و نمی‌توانم غیر از این بگویم، پس اصرار نکنید». دلش از دکتر (پدر محسن روح‌الامینی) پر بود و اسمش را که می‌آورد دستش می‌لرزید. علی‌اکبر حیدری‌فرد که در ٢٨سالگی دادیار شعبه اول دادسرای امنیت تهران و اندکی پس از دو سال متهم پرونده بازداشتگاه کهریزک می‌شود، ناگفته‌های بسیاری دارد و شاید زمان بازگویی کامل آنها هنوز نرسیده است. سوژه‌ای که همچنان پس از هشت سال تازه و پرمخاطب است. این گفت‌وگو زمانی انجام شد که سعید مرتضوی هنوز در آن بیانیه معروف از خانواده جان‌باختگان کهریزک عذرخواهی نکرده بود اما زمان چاپ مصادف شد با حضور حیدری‌فرد در بند ٨ بازداشتگاه اوین؛ جایی که بسیاری از متهمان سابق او در آنجا دوران محکومیت خود را می‌گذرانند. 
 
آقای حیدری‌فرد! بسیاری شما را با پرونده جنجالی کهریزک و به نام قاضی کهریزک می‌شناسند اما از سوابق و فعالیت‌های قبلی شما اطلاعی در دست نیست؛ از خودتان بگویید. 

علی‌اکبر حیدری‌فرد هستم در ١/٩/۵٨ در شهرستان مرودشت استان فارس در خانواده متوسط و مذهبی متولد شدم و فرزند اول خانواده هستم. دوران دبیرستان را در مدرسه سیدجمال‌الدین‌اسدآبادی مرودشت گذراندم، دانش‌آموزی ممتاز  بودم و مسئولیت بسیج دبیرستان هم با من بود. آن سال‌ها با چند همکلاسی گروهی به نام ناصحون برای امربه‌معروف در مرودشت تشکیل دادیم. 

 براساس چه ضرورتی قصد امربه‌معروف داشتید؟

چون در آن مقطع دختران راهنمایی و دبیرستان به دلیل فقر فرهنگی و اجتماعی مورد مزاحمت خیابانی برخی جوانان بودند. گروه خودخوانده ناصحون تصمیم گرفت با شناسایی مزاحمین نوامیس اول به صورت امربه‌معروف و در صورت لزوم برخورد فیزیکی انجام دهد؛ اما برخورد فیزیکی در اولویت بود. 

یعنی یک گروه به‌اصطلاح «خودسر» راه‌‌اندازی کردید؟

بله خودسر بودیم.

 مؤسس این گروه چه کسی بود؟

خودم.

 برخورد فیزیکی هم داشتید؟

در چند مورد با افراد متجاهر به صورت گروهی از سوی ناصحون برخورد فیزیکی شدیدی شد. از ما شکایت هم کردند اما به جایی نرسید.

 چرا؟

چون اعضای گروه ما همگی عضو خانواده‌های وابسته به نهادها بودند و اینکه افرادمضروب‌شده وجهه اجتماعی خوبی نداشتند. 

 خانواده شما هم وابستگی به نهادها دارند؟

برخی اعضای خانواده ما عضو سپاه هستند. پدرم سال‌هاست که عضو بسیج است؛ هرچند کشاورزی می‌کند. دو نفر از برادران همسرم شهید شدند. یکی از آنها شهید علی بختیاری معاون تسلیحاتی لشکر ١۴ امام حسین(ع) اصفهان بود. یعنی معاون تسلیحات شهید خرازی بود.

 تحصیلات شما تا چه مقطعی است؟

پس از پایان دبیرستان تصمیم گرفتم به حوزه علمیه بروم و براساس همین انگیزه در مدرسه یا همان حوزه علمیه حقانی قم ثبت‌نام کردم و به دلایلی انصراف دادم.

 چرا انصراف دادید؟

تصمیم گرفتم به دانشگاه بروم. در کنکور سال ١٣٧٧ جزء رتبه‌های اول شدم و رشته حقوق دانشگاه تهران را انتخاب کردم. پس از شش ماه در دو نهاد بورسیه شدم، اول دانشکده وزارت اطلاعات (امام باقر) در رشته ضدجاسوسی و دوم هم دانشکده علوم قضائی. از تحصیل در دانشکده وزارت اطلاعات منصرف شدم.

 این‌بار چرا انصراف دادید؟

چون هم‌زمان شد با دستگیری سعید امامی و مصطفی کاظمی به اتهام پرونده قتل‌های زنجیره‌ای که از هم‌محلی‌ها و هم‌استانی‌های ما بود.

 انصراف شما چه ارتباطی با آنها داشت؟

یکی از آنها سفارش قبولی مرا به صورت تلفنی در دانشکده وزارت اطلاعات کرده بود.

 کدام یک؟

سعید امامی سفارش کرده بود.

 بنابراین در دانشکده علوم قضائی ادامه تحصیل دادید؟

بله از همان سال ٧٧ وارد دانشکده علوم قضائی شدم و با پایه ٢ قضائی بورسیه قوه قضائیه شدم. آن زمان با آقای [علیرضا] زاکانی در بسیج دانشگاه تهران هم همکاری می‌کردم. در سال ١٣٨١ هم فارغ‌التحصیل شدم.

  ١٨ تیر ٧٨ هم با آقای زاکانی رابطه داشتید؟

در ١٨ تیر ٧٨ من از افرادی بودم که با دانشجویان دانشگاه تهران مقابله کردم. در ٢١ تیر آن سال علیه دانشجویان اغتشاش‌گر فعالیت می‌کردم.

 از سال ٨١ که فارغ‌التحصیل شدید مشغول چه کاری بودید؟

پس از فارغ‌التحصیلی حقوق خصوصی دانشگاه علامه طباطبایی با رتبه ٢٠ در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شدم و هم‌زمان دوره کارآموزی قضائی یک‌ساله را شروع کردم. در طول این دوره در پژوهشکده مطالعات راهبردی با مدیریت دکتر «ره‌پیک» از اعضای کنونی شورای نگهبان یک دوره مطالعات امنیتی و امنیت ملی را آموزش دیدم. همکلاسی‌های من اکثرا از کارشناسان وزارتخانه‌های اطلاعات، امور خارجه و دفاع بودند.

 این پژوهشکده به کدام نهاد وابستگی داشت؟

وابسته به وزارت اطلاعات بود. از جمله استادان ما آقایان محسن رضایی، حسام‌الدین آشنا، علی ربیعی، ملکی و… بودند. پایان‌نامه‌ام در این دوره «بررسی سازمان‌های مبارزه با فساد در دستگاه قضا» نام داشت. این دوره که تمام شد از طرف آقای الیاس محمودی، رئیس وقت مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه دعوت به کار شدم و پس از گزینش آن مرکز از قوه قضائیه درخواست کردم آنجا مستقر شوم.

 الیاس محمودی شما را چگونه می‌شناخت؟

تعدادی از کارشناسان آن مرکز که از همکلاسی‌ها بودند مرا معرفی کردند. البته موضوع پایان‌نامه هم مورد توجه قرار گرفت. 

 چرا چنین موضوعی را برای پایان‌نامه انتخاب کردید؟ آن زمان بحث فساد چندان مطرح نبود.

چون برنامه داشتم در حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه مشغول شوم.

 بالاخره مشغول شدید؟ 

خیر. چون گفتند نیرو کم داریم. رئیس نهاد قوه قضائیه که آن زمان آقای «شیرج» بود نظر مخالف داشت؛ چون قاضی کم داشتند.

 پس اطلاعاتی نشدید و دادیار شدید.

بله. اولین ابلاغ قضائی من دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب اردبیل بود. حدود دو ماه در اردبیل کار کردم اما به دلیل عدم آشنایی با زبان ترکی به استان فارس شهرستان فسا منتقل شدم. در آنجا قاضی تحقیق بودم. دادیار شعبه اول و جانشین دادستان فسا شدم و با حفظ سمت رئیس ستاد حفاظت اجتماعی شهرستان بودم. رئیس هیئت تخلفات صنفی فسا هم شدم که مقام اول را در کشور کسب کردم. 

 تا چه زمانی فسا بودید؟

تا سال ٨۶ پس از آنکه در آزمون دکترای حقوق خصوصی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد پذیرفته شدم. در واقع شش ماه طول کشید تا با توصیه حضرت آیت‌الله بهشتی عضو مجلس خبرگان رهبری فارس که در آن دوره از انتخابات در ستاد ایشان فعال بودم، به تهران منتقل شدم.

 در تهران چه مسئولیت قضائی‌ای داشتید؟

حدود دو ماه قاضی اظهارنظر دادسرای ناحیه ٢ بودم و سپس به شعبه اول دادسرای امنیت معاونت امنیت دادستانی تهران منتقل شدم.

 چه شد که سر از دادسرای امنیت درآوردید؟

به‌هرحال در فسا بازپرس انقلاب بودم و در پژوهشکده مطالعات راهبردی هم‌ دوره امنیتی دیده بودم و در دوره مبارزه با تروریسم که توسط وزارت خارجه با همکاری سازمان ملل برگزار شد، شرکت کردم. مهم‌تر اینکه علاقه شخصی داشتم و آقای مرتضوی مرا به آنجا فرستاد. 

 اولین‌بار چه زمانی با آقای مرتضوی آشنا شدید؟

از همان زمان کارآموزی آشنا بودم. در زمان دانشجویی هم به لحاظ شخصی به ایشان علاقه‌مند بودم و حتی درخواست دادم در دادسرای کارکنان دولت کارآموز قاضی مرتضوی شوم اما گفتند چون آن ناحیه امنیتی است، مخالفت می‌شود. 

 چرا به شخصی مثل قاضی مرتضوی علاقه داشتید؟

به‌ لحاظ فکری و روحی هم‌تیپ فکری‌ام بود. حتی در دوران دانشجویی هم عکس قاضی مرتضوی را بالای تخت چسبانده بودم. 

 ظاهرا آن ‌موقع دادسرای امنیت پرونده‌های زیادی نداشت. 

پرونده داشت. آن‌موقع با اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی متهمان شرور را در تهران به سه دسته تقسیم کردیم.

 چه کسی این طرح را داد؟

به پیشنهاد مرتضوی، رادان و موافقت شورای تأمین تهران. در آن طرح پرونده متهمان درجه دو و سه که از اهمیت کمتری برخوردار بودند، در نواحی قضائی مربوطه توسط دادیاران و بازپرسان همان ناحیه بررسی می‌شد و پرونده متهمان درجه یک به‌لحاظ اهمیت کار صرفا به شعبه اول دادسرای امنیت ارجاع می‌شد. ما برای نگهداری آنها از بازداشتگاه امنیتی کهریزک که با درخواست ناجا و بودجه وزارت کشور دوره‌ آقای موسوی‌لاری تأسیس شده بود، استفاده می‌کردیم. در واقع کهریزک در زمان آقای موسوی‌لاری تأسیس شد و هیچ ارتباطی با آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی و قاضی مرتضوی ندارد.

 یعنی آقای موسوی‌لاری از اهداف ثانویه و احتمالی که از بازداشتگاه کهریزک استفاده خواهد شد، اطلاع داشت؟

هدف اولیه استفاده از کهریزک برای متهمان پرونده محله خاک‌سفید تهران بود. بعدها تغییر برنامه ایجاد شد که مربوط به دوره اجرای طرح امنیت اجتماعی به‌عنوان یک طرح ملی بود.

 اما در دوره اجرای این طرح آقای موسوی‌لاری دیگر وزیر کشور نبود و آقای پورمحمدی این مسئولیت را در دولت احمدی‌نژاد برعهده داشت.

بله درست است.

 می‌خواهم بدانم پرونده‌های سیاسی- امنیتی چگونه در آن دادسرا بررسی می‌شد؟ 

در دوره‌ای که در دادسرای امنیت بودم، پرونده‌های برخورد با عناصر سازمان منافقین خلق، حادثه تروریستی حسینیه رهپویان شیراز، پرونده پروژه نفوذ برادران اعلایی، فعالان حقوق زنان از جمله خانم شیرین عبادی، پرونده هیئت‌مدیره یاران یا همان بهائیان ایران را بررسی کردم.

 همه این پرونده‌ها را در کمتر از دو سال رسیدگی کردید؟

باز هم بودند. مثل پرونده‌های مربوط به فرقه‌های ضاله و گروه‌های عرفانی رام‌الله و انجمن پادشاهی ایران. بخش اقتصادی پرونده کرسنت را هم من رسیدگی می‌کردم. این پرونده کلا چهار بخش داشت که بخشی از آن در دادسرای امنیت، بخشی در دادسرای ویژه اقتصادی و دیگری هم در کارکنان دولت رسیدگی می‌شد که در نهایت با تصویب معاونت اقتصادی دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی تجمیع شدند.

 ارتباط دادسرای امنیت با نهادهای امنیتی چگونه بود؟

در تمام دوران خدمتم ارتباط صمیمانه، برادرانه و تنگاتنگی با نهادهای اطلاعاتی و امنیتی داشتم. این ارتباط نه به‌معنای تبعیت بلکه به‌معنای مبارزه مشترک در جهت منافع انقلاب بود.

 آنها چقدر در دادسرای امنیت صاحب اثر بودند؟

تمام نهادهای امنیتی، ضابط قضائی هستند و گزارش آنها در صورتی مبنا واقع می‌شود که مورد توثیق قاضی باشد. نهادهای امنیتی به لحاظ اینکه در تهیه گزارش‌ها اعم از جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل، برآوردهای اطلاعاتی و منابعی که استفاده می‌کنند، متکی به سازوکارهای دقیق، موثق و کارآمد هستند. به طور قطع و حتم ضریب اطمینان و اعتماد به گزارش‌های آنها و به لحاظ سلامت نفس نیروهایی که در این نهادها عمل می‌کنند در بالاترین حد ممکن است تا جایی که هیچ‌گونه شبهه‌ای ایجاد نمی‌شود. اگر اختلافی هم هست بر سر تفسیر رفتار منتسب به متهم از حیث انطباق با عمل مجرمانه است نه اختلاف بر سر اقدام‌کردن یا نکردن یا وقوع یا عدم وقوع عمل انتسابی.

 از جایی سفارش کیفرخواست هم داشتید؟

من هر کاری کردم با بررسی، تحقیق، ادله و مستندات بود؛ منتها مبانی استدلال‌های سازمان‌های اطلاعاتی به‌لحاظ ضریب بالای کارشناسی و صحت نفس نیروهای عمل‌کننده به‌طور حتم مورد قبول واقع می‌شود.

 اگر متهمی اعلام می‌کرد تحت شکنجه یا فشار جسمی- روحی قرار گرفته تا اعتراف کند، چگونه صحت یا عدم صحت آن را بررسی می‌کردید؟ 

ادعاهای اقرار تحت فشار تاکتیک معمول همه متهمان است اما اگر دلایلی بود چون در برابر وجدان خودم مسئول بودم، می‌پذیرفتم و بارها سر همین موضوع با کارشناس مربوطه به اختلاف خوردیم و متهم را برخلاف نظر کارشناس اطلاعاتی آزاد کردم چون احساس می‌کردم به او اجحاف شده است.

 ناگهان شما پس از این پرونده‌ها در برابر حوادث سال ٨٨ قرار گرفتید.

اول بگویم بنده در سال ٨٨ عضو ستاد انتخاباتی هیچ نامزدی نبودم و حتی قاضی ناظر بر انتخابات هم نبودم. در بعدازظهر ٢٣ خرداد ٨٨ به اتفاق مجتبی علم‌الهدی که از دوستان بنده است و روحانی، در حال عبور از حوالی میدان ونک بودیم که مشاهده کردم همه مغازه‌ها و تأسیسات عمومی توسط عده‌ای نزدیک به‌هزار نفر در حال تخریب است. برحسب وظیفه به‌عنوان قاضی کشیک وقت و دادیار شعبه اول دادسرای امنیت در کنار مأموران سعی در آرام‌کردن فضا کردم؛ چون از علت وقوع درگیری بی‌خبر بودم. در نهایت حدود ۵٠ نفر دستگیر شدند که بلافاصله پس از آرامش آن منطقه آنها را آزاد کردیم.

 قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ٨٨ آماده‌باش نبودید؟

بودیم، این رویه معمول هر انتخاباتی است که قبل از آن، شعب اخذ رأی، دستگاه قضائی، ناجا و نیروهای اطلاعاتی آمادگی مقابله با اغتشاش و ناآرامی را داشته باشند.

 می‌خواهید بگویید دستور بازداشت فعالان و اعضای ستادها بعدا صادر شد؟

نه! اما در ٢۴ خرداد ٨٨ درگیری‌ها شروع شد و حکم دستگیری بسیاری از فعالان سیاسی را بنا بر درخواست مراجع امنیتی صادر کردیم. 

 چرا؟

چون به‌جای آرام‌کردن فضا با صدور بیانیه سعی در تشکیک در نتیجه انتخابات و دعوت مردم به اردوکشی خیابانی کردند.

 مصداق بیاورید.

مصداقش همان بیانیه‌های صادرشده توسط شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت بود که از واژه «کودتای سفید» در مقابل عمل نیروهای انتظامی و اطلاعاتی در حفظ امنیت عمومی استفاده کردند.

 در همه جای دنیا حتی کشورهای دموکراتیک غربی، نتیجه انتخابات در مواقعی مورد اعتراض قرار می‌گیرد؛ اما اقدام علیه امنیت ملی تلقی نمی‌شود.

ببینید در تاریخ ٢۴ خرداد مقام معظم رهبری نتیجه انتخابات را تأیید و معترضان را دعوت به پیگیری مطالبات از طریق قانونی کردند؛ همچنین براساس مصوبه شورای‌عالی امنیت ملی وضعیت امنیتی تهران به دلیل اقدامات مخرب معترضان قرمز شد. از طرفی شبکه‌های ماهواره‌ای و رسانه‌های معاند به‌صورت هدفمند در مقابل خواست مسئولان کشور درباره تأیید انتخابات به میدان آمدند. در نتیجه تغییرات ایجادشده در فضای امنیتی کشور، تعریف ما از رفتار معترضان و افرادی که دست به خشونت‌های خیابانی می‌زدند تغییر و اقدامات آنها اقدام علیه امنیت ملی تلقی شد.

 واقعا نظر شخصی خود شما در آن زمان چه بود؟

به اعتقاد شخصی من نظر مقام معظم رهبری در هر زمینه‌ای فصل‌الخطاب و در عین عمل به دستور رسول اکرم(ص) و امام معصوم است و مخالفت با آن مخالفت با امام معصوم و مشمول مجازات مقرر شرعی در قبال آن است.

 به یاد می‌آورم گفته شد تاریخ صدور بازداشت برخی فعالان سیاسی مربوط به ١٩ خرداد ٨٨ بوده است؛ چرا احکام بازداشت‌ها پیش از شروع اعتراضات صادر شدند؟

چون این موضوع یک عقبه دارد؛ با توجه به اینکه طرفداران موسوی و اصلاح‌طلبان و حتی اپوزیسیون داخل کشور که در پوشش اصلاح‌طلبی فعال هستند شش ماه قبل از انتخابات با تشکیل کمیته صیانت از آرا، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها و سخنرانی‌ها و جلسات محفلی به هر قیمت ممکن با سوءاستفاده از انتخابات نه به‌عنوان ابزار پیروزی دموکراتیک بلکه به‌عنوان ابزار ایجاد فشار و تغییرات در راستای تغییر ماهیت نظام تلاش می‌کردند. در محافل خصوصی خود نهادهای رسمی و اصول بنیادین نظام در زمینه‌های مختلف از جمله سیاست خارجی را مورد هجمه گسترده قرار داده بودند.

می‌خواهید بگویید انتقاد اصلاح‌طلبان در آن سال‌ها از سیاست خارجی دولت و رفتار انتخاباتی اعضای برخی نهادهای رسمی در حمایت از یک کاندیدای خاص نزدیک به جریان اصولگرا جرم تلقی شد؟

آنها دنبال جریان‌سازی بودند و نهادهای اطلاعاتی ایران عملکرد این افراد را قبل از انتخابات رصد می‌کردند. از جمله همین افراد تأثیرگذار آقای تاج‌زاده بود که در سخنرانی‌های رسمی خود به نهادهای حاکمیتی حمله و آنها را تخطئه می‌کرد.

  به‌همین‌دلیل حکم بازداشت او صادر شد؟

کنترل امنیتی آقای تاج‌زاده قبل انتخابات به‌لحاظ اقدامات ضدامنیتی درست بوده اما حکم دستگیری بعد از انتخابات سال ٨٨ صادر شد.

  اما این موضوع آن زمان تکذیب نشد…

می‌توانم بگویم تنها حکم بازداشت قبل از انتخابات که آقای مرتضوی داده بود، حکم دستگیری عام‌ خطاب به نیروی انتظامی بود.

 

 تا همه را بگیرند؟

نه! درواقع مبنی بر اینکه در صورت مشاهده اقدامات مخرب و ضدامنیتی در مقابل ستادهای انتخاباتی و مراکز رأی‌گیری با توجه به مشهودبودن جرم، ضابطین به وظیفه خود عمل کنند.
 این یعنی حکم سفیدامضا؟
نه، کلی است. در همه انتخابات‌ها معمول است و به مأموران اختیار می‌دهند اگر کسی تجمع کرد طبق قانون عمل کنند.
  همان حکم سفید امضاست؟
خیر! اصلا وجود ندارد.
 فعالان ستاد مهندس موسوی در ستاد قیطریه چرا بازداشت شدند؟
اعضای ستاد قیطریه به علت اقدامات مخرب عبدالله رمضان‌زاده بازداشت شدند.
 کدام اقدامات؟
رمضان‌زاده اقدام به جمع‌آوری افراد مشکوک و مخل امنیت در داخل آن ستاد کرده بود و دست به تحریکات امنیتی زده بود.
  مثلا چه تحریکاتی؟
از جمله طرح شعارهای تشکیک در سلامت انتخابات که اطلاعات ناجا خواستار بازرسی از آن محل شد. آقای رمضان‌زاده مقاومت کرد و پس از برخورد فیزیکی، ایشان دستگیر و محل هم بازرسی شد.
 چرا پرونده افرادی چون تاج‌زاده، بهزاد نبوی، رمضان‌زاده و… در اختیار وزارت قرار نگرفت؟
زیرا افراد شاخصی که قبل از انتخابات از طریق سخنرانی، جلسه، محافل خصوصی یا ارتباط با خارج کشور درصدد اقدامات ضدامنیتی در دوره انتخابات بودند، بنا بر صلاحیت‌های ذاتی و اختیارات قانونی توسط سازمان اطلاعات سپاه رصد می‌شدند و پس از انتخابات وقتی که برخوردها ضرورت یافت به دلیل سابقه تحقیقات قبلی در سازمان اطلاعات سپاه بازداشت‌ها توسط آن نهاد صورت گرفت.
 سابقه تحقیقات قبلی یعنی چه؟
کلیه اقدامات اطلاعاتی و رصدهای امنیتی.
 برویم سراغ پرونده معروف کهریزک که شما قاضی آن بودید. از کهریزک بگویید…
بنده طبق گزارش سازمان بازرسی کشور که در پرونده کهریزک ضمیمه است، پس از بررسی دو‌هزار و ٧٠٠ پرونده که به‌طور مشخص توسط بنده رسیدگی شده بود تأیید شد که ٨٠ درصد آنها پس از چند روز دستگیری و پالایش امنیتی با قرار کفالت، کمتر از بیست درصد با وثیقه و مابقی که متهمان امنیتی بودند، بازداشت موقت شدند. در تمام طول سال ٨٨ که مسئولیت قضائی داشتم، متهمان بازداشت‌شده توسط اطلاعات ناجا، اطلاعات سپاه یا وزارت اطلاعات را بازجویی می‌کردم و به هیچ متهمی توهین نکردم و برخورد توأم با خشونت نداشتم. کرامت انسانی آنها را رعایت می‌کردم و همواره سعی داشتم با ارشاد متهمان آنها را قانع و  به عدم تکرار اقدامات خود مجاب کنم.
 ظاهرا قبل از کهریزک هم سابقه صدور دستور بازداشت دسته‌جمعی را داشته‌اید؛ مثلا در دانشگاه تهران.
سال ٨٨ پس از سخنرانی ٢٣ خرداد احمدی‌نژاد، افراد غیر دانشجو در دانشگاه تهران تجمع و با سوءاستفاده از وضعیت خوابگاه اقدام به طرح شعارهای ضدنظام و کتک‌کاری چند نفر از پرسنل ناجا کرده بودند. در همین اثنا افرادی که پس از سخنرانی احمدی‌نژاد به سمت دانشگاه تهران می‌آمدند و عده‌ای از پرسنل ناجا در اثر تحریک انجام‌شده توسط افراد دانشجونمای داخل دانشگاه تهران با هدف آزادی سربازان در حال کتک‌خوردن به داخل دانشگاه هجوم بردند اما متهمان اصلی متواری و متأسفانه حدود یکصد نفر از دانشجویان که در خوابگاه مشغول مطالعه بودند و عموما هم شهرستانی بودند به اشتباه کتک خوردند و دستگیر شدند.
 افراد غیر دانشجو چگونه وارد دانشگاه شده بودند؟ مگر می‌شود؟! 
نمی‌دانم اما دانشجویان دستگیر‌شده که وضعیت بغرنجی داشتند به آگاهی شاپور منتقل شدند. بنده ساعت ١٧ همان روز آنجا حاضر شدم آقای [علیرضا] زاکانی و دکتر [فرهاد] رهبر هم آمدند. با بررسی وضعیت ظاهر دانشجویان متوجه شدم آنها دخالتی در درگیری نداشتند.
 چطور از ظاهر آنها متوجه شدید؟
همه شهرستانی بودند و با لباس زیر بازداشت شده بودند و در خوابگاه مشغول مطالعه یا آشپزی بودند. آقای زاکانی تقاضای رسیدگی به وضعیت آنها را داشت و آقای رهبر هم برای وساطت آمده بود. 
 در نهایت با آنها چه برخوردی شد؟
بنده حدود ١٠ دقیقه برای دانشجویان سخنرانی کردم و گفتم شما اشتباهی دستگیر شده‌اید و من عذرخواهی می‌کنم. توضیح دادم آقای رهبر هم حضور دارند و با توجه به وساطت ایشان و حضور آقای زاکانی همه شما آزاد می‌شوید.
همه هم خونین بودند. برای آنکه با آن وضع به خوابگاه نروند و علیه نظام تبلیغ نشود، برای همه آنها لباس، آب معدنی و ساندویچ کالباس خریدیم. همه لباس‌ها تکه‌پاره بود. آب و غذا دادیم و با دو اتوبوس، از زیر قرآن آنها را رد کردیم.
  به همین راحتی؟
بله. البته پس از آنکه اوراق بازجویی را تکمیل و مشخصات آنها پر شده بود. برای حفظ آبروی نظام از همه آنها خواهش کردم به هیچ کسی چیزی نگویید.
 البته فیلمی که از آن غائله پخش شد، نشان می‌داد عده‌ای از دانشجویان توسط برخی عوامل و لباس شخصی‌ها به‌شدت کتک می‌خورند.
مردم دانشجویان را زده بودند و هیچ‌کدام از عوامل ناجا و بسیج دخالت نداشتند.
 پس فیلم چه می‌گوید؟
پس از این قضیه حفاظت اطلاعات سپاه چهار نفر از مسئولان پایگاه‌های بسیج اطراف دانشگاه تهران را بازداشت کرد. من همه آنها را یک شب بازداشت کردم و پس از تحقیق متوجه شدم بی‌گناه هستند و آنها را آزاد کردم.
 با خانم‌های بازداشت‌شده در سال ٨٨ چگونه رفتار می‌شد؟ 
زنانی که در طول اغتشاشات بازداشت شده بودند را آزاد کردم. چون به من اعتماد داشتند بازجویی و تحقیق از آنها برعهده من بود. آنهایی را که کنکور داشتند به درخواست آقای آوایی ظرف یک شب بدون ضمانت در شب کنکور آزاد کردم که حدود ۶٠ خانم بودند. جناب آقای آوایی در طول ایام اغتشاشات همواره تأیید و اصرار داشتند حقوق شهروندی دستگیرشدگان رعایت شود. دغدغه رعایت حقوق متهمان را به‌صورت جدی داشتند و پیگیر این امر بود.
 ظاهرا روزهای پرکاری داشتید…
راستش سخت‌ترین روز کاری‌ام ٢٩ خرداد سال ٨٨ بود که تا فردای آن‌ هزاروصد نفر بازداشت شدند که حدود ٢٠٠ تا ٣٠٠ نفر را به‌تنهایی آزاد کردم و ٧٠٠ تا ٨٠٠ نفر را با صدور قرار، بازداشت کردم که در اوین، بازداشتگاه پلیس پیشگیری و چند بازداشتگاه امنیتی دیگر که نمی‌توانم بگویم، نگهداری می‌شدند.
 کسی هم بود که حاشیه امنیت داشته باشد و بازداشت نشود؟
بله؛ براساس توافقی که با قاضی مرتضوی داشتم و شرطی که برایش گذاشته بودم، در دوران دستگیری‌های سال ٨٨ هیچ فرزند شهیدی را بازداشت نکردم.
  برگردیم به پرونده کهریزک، درباره شروع و  منشأ بازداشت‌های تیر ٨٨ که منجر به بازداشت معترضان و انتقال ‌گروهی از آنها به بازداشتگاه کهریزک شد، بگویید.
سه روز قبل از ١٨ تیر ٨٨ هیچ اغتشاش ضدامنیتی در تهران نداشتیم. به بهانه آلودگی هوا تهران تعطیل بود و همه مسیرهای تهران به شمال برای تخلیه جمعیت یک‌طرفه شد. همه تدابیر امنیتی اعم از حضور پلیس، عملیات روانی صداوسیما، مذاکره‌ سیاسی در سطح نخبگان و… حول محور یک اصل بود و آن هم عدم تکرار مطلق اغتشاش.
 چرا عدم تکرار مطلق اغتشاش این‌قدر اهمیت داشت؟
چون پس از یک ماه از زمان اغتشاشات تداوم آن باعث عمیق‌ترشدن لایه‌های این اقدامات ضدامنیتی و گسترش آن به لایه‌های دیگر بود و کشور را در آستانه یک چالش گسترده امنیتی قرار می‌داد.
  به نظرتان تمهیدات دستگاه‌های امنیتی و حاکمیتی مؤثر افتاد؟
در طرف مقابل در طول یک هفته منتهی به ١٨ تیر همه شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان و شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی که به‌عنوان ستاد عملیات روانی فتنه عمل می‌کردند، تمرکز خود را بر انجام حتمی اغتشاش در ١٨ تیر ٨٨ با هدف تکرار دوباره آن قرار داده بودند. مجاهدین خلق، ربع پهلوی، وزارت خارجه‌های اسرائیل و آمریکا و تمام معاندان در بیانیه‌هایی فراخوان حضور در ١٨ تیر ٨٨ دادند و مردم را تحریک به حضور کردند. همه مسئولان امنیتی مانند وزیر اطلاعات، دادستان کل کشور، فرماندهان ناجا و سپاه و دادستان تهران و حتی رسانه‌ها ضمن روشنگری خواستار عدم تکرار اغتشاش در ١٨ تیر بودند.
 پس چرا در ١٨ تیر ٨٨ آن حوادث روی داد؟
حدود ٣٠‌ هزار نفر از نیروهای امنیتی محوطه‌های قرمز و محیط‌های احتمالی را پوشش دادند، اما بعدازظهر آن روز گروهی که حدود چهار یا پنج ‌هزار نفر مجهز به کوله‌پشتی، سنگ، چفیه، وسایل آتش‌زا برای مقابله با گاز اشک‌آور، دهان‌بند، وسایل فیلم‌برداری و بعضا چوب یا سلاح سرد بودند، ظاهر شدند، آنها در خیابان‌های منتهی به دانشگاه تهران با نیروهای امنیتی درگیر شدند. شرایط پیرامونی دانشگاه تهران به شکلی بود که در آن ساعت‌ها هیچ‌گونه حرکت عادی از قبیل خانه عمه یا خاله را توجیه نمی‌کرد و هرگونه حضور به معنای حمایت و حضور در اغتشاش بود که در نهایت درگیری ایجاد شد و ١٢ مأمور ناجا مجروح و ٧٠٠ نفر دستگیر شدند.
 می‌خواهید بگویید چهار، پنج ‌هزار نفر سازماندهی شده بودند؟!
به‌هرحال به قصد درگیری آمده بودند.
 چه نیرویی می‌تواند در پایتخت ایران این جمعیت را برای اغتشاش ساماندهی و هدایت کند؟!
شبکه‌های اجتماعی مجازی و کا‌نال‌های ماهواره‌ای.
 می‌توانم از صحبت‌های شما استنتاج کنم که دستگیری لیدرهای اصلاح‌طلب تأثیری در ادامه اعتراض‌های مردم در مواقعی مثل ١٨ تیر ٨٨ یا پس از آن نداشت.
با توجه به دستگیری اکثر شخصیت‌های سیاسی مؤثر اصلاح‌طلب و شورای مرکزی احزاب آنها این حضور در ١٨ تیر ٨٨ ناشی از یک برنامه‌ریزی ساختاری و ستادی قدرتمند درون نظام نبود و شبکه‌های اجتماعی نقش اول را داشتند.
 سرنوشت آن ٧٠٠ نفر بازداشت‌شده ١٨ تیر ٨٨ چه شد؟
بنده تا ساعت ١٢ شب حدود ۴٠٠ نفر را پس از پالایش اولیه آزاد کردم و در ١٩ تیر از ٢٧٠ نفر باقی‌مانده بنا به تشخیص شخصی خودم به آن دلیل که در اوین فضای مناسب برای نگهداری آنها موجود نبود، پس از رایزنی با مسئولان کهریزک و تهیه فضای مناسب، ١۴٠ نفر به بازداشتگاه کهریزک و ١۴٠ نفر را به اوین اعزام کردم که متأسفانه پس از پنج روز سه نفر از آنها به علت شرایط نگهداری و بدرفتاری‌های انجام‌شده فوت کردند.
  ادعا می‌کنید خودتان دستور اعزام آن ١۴٠ نفر را به کهریزک داده‌اید. از گوشه‌وکنار شنیده می‌شود آقای مرتضوی به‌صورت شفاهی از خانواده کشته‌شدگان طلب حلالیت کرده و ممکن است به‌صورت سرگشاده هم نامه‌ای برای عذرخواهی منتشر کند.
من عذرخواهی احتمالی مرتضوی از باب توبه درباره عملکرد خودم را بدون نتیجه و فاقد آثار حقوقی‌ می‌دانم.
 چرا؟
واضح است؛ چنانچه ایشان بنا بر اظهارات خود در تاریخ‌های ١٨ و ١٩ تیر در مرخصی بوده و با تأیید بنده و اظهارات خودش هیچ نقشی در اعزام متهمان دستگیر‌شده به کهریزک نداشته، پس توبه یا عذرخواهی درباره عملکرد دیگران فاقد معنی و آثار شرعی و حقوقی است، بنده تمامی مسئولیت‌های اعزام آن افراد به کهریزک را پذیرفته و می‌پذیرم که آقای مرتضوی هیچ نقشی در آن نداشته است.
 حاضر به اعلام توبه از آن دستور اعزام هستید؟
من به وظیفه خودم در دفاع از نظام و حریم ولایت عمل کرده‌ام، البته ضمن ابراز همدردی دوباره با خانواده‌ داغ‌دیدگان بازداشتگاه کهریزک و اظهار تأسف از اقدام انجام‌شده و عذرخواهی از محضر مقام معظم رهبری و طلب بخشش از ایشان به‌دلیل آنکه معتقدم به وظیفه‌ام عمل کرده‌ام و خطایی از من سر نزده است، نه‌تنها خودم اعلام توبه نمی‌کنم، بلکه توبه احتمالی آقای مرتضوی را هم فاقد آثار حقوقی و شرعی می‌دانم
 گفته می‌شود گزارشی  هم از وضعیت آن بازداشتگاه تهیه شده بود که اصرار داشته اعلام کند وضعیت آنجا چندان هم بغرنج نبوده است.
آن گزارش را خودم تهیه کردم، از ١۶ متهم کهریزک که آزاد شده بودند بازجویی کردم، همگی گفتند هیچ مشکلی نبوده و مورد ضرب‌وشتم قرار نگرفته‌اند. در نهایت گزارش را به آقای مرتضوی دادم.
 آقای حیدری فردا به نظرتان اگر فرزند آقای روح‌الامینی در جمع کشته‌های بازداشتگاه کهریزک نبود این پرونده چنین ابعاد گسترده و دامنه‌داری پیدا می‌کرد؟
خیر؛ اگر می‌دانستم پسر آقای روح‌الامینی در آن جمع است بی بروبرگشت او را به احترام پدرش آزاد می‌کردم، هرچند این حرفم به‌لحاظ حقوقی درست نیست، معتقدم روح‌الامینی فردی انقلابی است که به‌لحاظ سوابق و خدماتی که داشته مستحق این بود که درباره فرزندش به او کمک و آبرویش حفظ شود. اما فرزندش زمان بازجویی هویت خود را کتمان کرده بود، با وجود دانشجوبودن در برگه بازجویی نوشته بود دیپلم دارم و بی‌کار هستم.
 چرا؟
برای حفظ آبروی پدرش. من به‌شخصه برای پدرش احترام قائلم و خودم را مانند محسن روح‌الامینی فرزند معنوی ایشان می‌دانم، اما رفتار آقای روح‌الامینی را در پیگیری پرونده کهریزک و شکایت علیه ما به این دلیل که پرونده به ابزار تبلیغ علیه نظام تبدیل شده بود ،برخلاف منافع نظام می‌دانم.
 یعنی چه؟! می‌فرمایید کسی که فرزندش کشته شده از خون او بگذرد؟!
اجازه بدهید توضیح دهم. به‌عنوان نمونه دکتر روح‌الامینی در همان سال تعدادی از اعضای خانواده دیگر کشته‌های کهریزک را نزد آیت‌الله جوادی‌آملی برد تا جلسه‌ای داشته باشند. آیت‌الله جوادی‌آملی پیشنهاد گذشت و رضایت دادند، اما آقای روح‌الامینی محتوای جلسه را مطبوعاتی کرد و به نقل از آقای جوادی‌آملی گفت: «از عاملین و مباشرین بگذرید اما از آمرین نگذرید…». همین مسئله نشان‌دهنده پیگیری سیاسی و  جهت‌دار پرونده از سوی ایشان بود.
 کجای این مسئله تبلیغ علیه نظام است؟!
بگذارید بگویم؛ خب ایشان از همان ابتدای اطلاع از فوت فرزندش همراه آقایان احمد توکلی و امیدوار رضایی که آن زمان رئیس کمیسیون بهداشت مجلس بود، به محل سردخانه رفتند و جسد را معاینه کردند. در آن شرایط فتنه که انتشار اخبار کشته‌شدن مردم یا زندانیان از سوی مأموران باعث تحریک مردم و تبلیغ علیه نظام بود با استفاده از رابطه دوستی خود با آقای عزت‌الله ضرغامی، خبر فوت فرزندش را رسانه‌ای کرد و به‌طور مکرر موضوع کهریزک را در رسانه‌ها زنده نگه داشت و زمینه طرح مسائل مختلف و پروپاگاندای رسانه‌ای در سطح وسیع فراهم شد.
 یعنی هر موضوعی که ارزش خبری داشته باشد و به نوعی تلخ باشد تبلیغ علیه نظام محسوب می‌شود؟
ایشان به این موضوع علم داشتند که پرونده کهریزک یکی از دلایل صدور قطع‌نامه علیه جمهوری اسلامی ایران به اتهام نقض حقوق ‌بشر در سازمان ملل شده است.
 آیا پس از رسانه‌ای‌شدن موضوع بازداشتگاه کهریزک و آغاز واکنش‌ها اضطراب پیدا کردید؟
بله؛ اما چون خودم را مقصر نمی‌دانستم و حس می‌کردم انجام وظیفه کرده‌ام، نگران نتیجه نبودم.
  ظاهرا در مراحل اولیه رسیدگی قضائی به پرونده کهریزک همه‌چیز به نفع متهمان بود.
در شعبه ١٣ دادسرای کارکنان دولت پس از حدود یک سال و نیم بررسی پرونده، درباره ما قرار منع تعقیب صادر شد. بازپرس آن شعبه حجت‌الاسلام مقدم یکی از قضات متدین، انقلابی و شناخته‌شده دستگاه قضا بود، اما پرونده با اعتراض آقای روح‌الامینی به شعبه ١٠۶٠ کارکنان دولت ارجاع داده شد. پس از شش ماه قاضی پرونده تغییر کرد و فردی به نام «آزمایش» به ریاست شعبه ١٠۶٠ رسید که در اولین جلسه رسیدگی به پرونده حتی مطلع نبود آقای سعید مرتضوی زمانی دادستان تهران بوده است! 
 مگر می‌شود؟
بله! پس از اینکه از او درخواست تعیین‌تکلیف کردیم اعلام کرد «من محسن روح‌الامینی را احضار و درباره پرونده از او تحقیق می‌کنم». پاسخ دادم این سه نفر فوت کرده‌اند و تازه متوجه شد معترضان به این پرونده اولیای دم هستند و در نهایت با صدور یک دادنامه ٣۶ صفحه‌ای پر از الفاظ موهن و غیرحقوقی که بریده اخبار جراید بود، قرار منع تعقیب ما را نقض کرد و پرونده به شعبه ٧۶ کارکنان دولت ارجاع داده شد.
 علت نقض قرار قبلی چه بود؟ اعمال نفوذ شده بود؟
نقض قرار منع تعقیب ما ناشی از هیچ‌گونه اعمال نفوذی نبوده، بلکه صرفا متکی به بی‌تدبیری و ضعف دانش آقای آزمایش، رئیس شعبه ١٠۶٠ کارکنان دولت بود که پس از صدور آن قرار هم فوری خود را بازخرید کرد.
 پس از اظهار تأسف مقام معظم رهبری نسبت به بازداشتگاه کهریزک و حواشی آن شما که خود را مدافع حریم ولایت می‌دانید چه حسی داشتید؟
مجددا تأکید می‌کنم قول، فعل و نظر مقام معظم رهبری در حکم قول و فعل معصوم است و ایشان هرگونه نظر و تصمیمی که درباره این پرونده داشته باشند، به دیده منت می‌پذیریم، اما توجه کنید مقام معظم رهبری نگفتند متهمان پرونده را محکوم کنید، بلکه گفتند اگر کسی تخلف کرده به آن رسیدگی شود که همین‌طور هم شد و متهمان نظامی و قضائی پرونده کهریزک محاکمه و مجازات شدند.
 خود را مقصر می‌دانید اما نمی‌دانم چرا حاضر به اعلام توبه نیستید.
 بنده حکم صادرشده از دستگاه قضا را قبول دارم، چون به عدالت،‌ استقلال و سلامت قوه قضائیه اعتقاد دارم. در واقع با توجه به اینکه احکام قضائی فصل‌الخطاب است، صرف‌نظر از اینکه منطبق با حقیقت باشد یا نباشد باید مطیع قانون بود، اما بنده درباره پرونده کهریزک خودم را بی‌گناه می‌دانم، اما به حکم قانون تمکین می‌کنم. 
  می‌خواهم بدانم رفتار خانواده کشته‌شدگان کهریزک با شما در طول روند رسیدگی به پرونده چگونه بود؟
بنده برای جلب‌ رضایت خانواده روح‌الامینی دو نفر از سرداران سپاه و مسئولان سازمان اطلاعات سپاه را واسطه کردم. 
  واسطه‌ها چه کسانی بودند؟
آقای سردار مجید حسینی که آن زمان جانشین آقای طائب در سازمان اطلاعات سپاه و سردار رحیمی، معاون آقای محسن رضایی در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت و جانشین ناجا در دوره آقای قالیباف واسطه‌های بنده بودند. آقای سالک که اکنون نماینده اصفهان در مجلس هستند هم محبت کردند و صحبت کردند.
 نتیجه چه شد؟
آقای روح‌الامینی این وساطت‌ها را نپذیرفتند. پدر و مادرم را یک هفته با دردست‌داشتن قرآن هر روز صبح به خانه آقای روح‌الامینی می‌فرستادم، اما باز نپذیرفت. به وکیل آقای روح‌الامینی پیشنهاد دادم با توجه به اینکه موضوع کهریزک ابزار تبلیغ علیه نظام شده، بنده حاضرم تمامی مسئولیت‌های شرعی، قانونی و حقوقی فوت فرزند ایشان را بر عهده بگیرم و مجازات و حتی در صورت لزوم قصاص شوم، اما از ادامه پیگیری در سطح رسانه‌ها برای حفظ آبروی نظام خودداری شود؛ اما آقای روح‌الامینی نپذیرفت. 
 چه شد که خانواده جوادی‌فر رضایت دادند؟
از طریق یکی از بستگانم که اهل آمل است با خانواده جوادی‌فر تماس گرفتم و همراه چند نفر به منزل آنها رفتیم، دست پدرش را بوسیدم، معذرت‌خواهی کردم و اوضاع زندگی‌ام را شرح دادم. آقای جوادی‌فر با سعید مرتضوی در تهران جلسه‌ای گذاشت و بعد در دادگاه اظهار کرد «هدف از برگزاری دادگاه، خون‌خواهی از فرزندان ما نیست، بلکه احساس می‌کنم دادگاه برای تسویه‌حساب سیاسی تشکیل می‌شود؛ بنابراین من از ادامه شکایت انصراف می‌دهم». آقای روح‌الامینی در پیگیری پرونده به‌صورت مستقل عمل نمی‌کرد، بلکه تحت تأثیر تصمیم‌های افرادی بود که آن جمع اهدافی غیر از خون‌خواهی فرزند روح‌الامینی داشتند؛ مثل برخی نمایندگان مجلس هشتم که مستندات دارم یکی از آنها درباره کهریزک بیش از ٢٠٠ مصاحبه با رسانه‌ها داشت. 
 کدام نماینده؟
مثلا آقای تجری.

 یکی از مجازات‌های شما تعلیق موقت از قضاوت است. این محرومیت برای یک قاضی چه احساسی دارد؟
من در زمان خودم از موفق‌ترین قضات بودم. دکترای حقوق داشتم و دو جلد کتاب به نام‌های «تعدیل قرارداد توسط قاضی» و «تروریست‌شناسی» چاپ کردم. تا زمان انجام وظیفه با سلامت‌نفس، تدین و پشتکار فعالیت می‌کردم. حکم تعلیق از قضاوت برای بنده به منزله نابودی زندگی شخصی و حیات اجتماعی‌ام بود و مسیر زندگی‌ام را عوض کرد. 
 فکر می‌کردید روزی قاضی مرتضوی با آن همه اسم‌ورسم و سابقه دچار چنین وضعیتی شود؟
ببینید، دادستانی تهران بعد از رئیس قوه قضائیه تأثیرگذارترین مقام قضائی کشور است و به لحاظ نوع وظایف و اختیاراتی که دارد مورد اعتماد تمام ارکان نظام است و با همه مسئولان نظام ارتباط دارد. من به‌هیچ‌عنوان تصور نمی‌کردم مرتضوی دچار چنین مخاطره‌ای شود. البته به یاد دارم در روزهای آخر حضور مرتضوی در دادستانی تهران، از طرف دولت دهم به ایشان وزارت دادگستری را پیشنهاد دادند؛ اما آقای رحیم‌مشایی با حضور مرتضوی در دولت مخالفت کرد. 
 چرا؟
معتقد بود حواشی مرتضوی زیاد است.
 قوه قضائیه در برابر خدماتی که شما، آقای مرتضوی و قاضی حداد ارائه کرده بودید، چه دفاعی از شما کرد، در موضوع پرونده کهریزک؟
اولا همه در برابر قانون برابر هستیم و مصونیتی وجود ندارد؛ اما در قضیه کهریزک به لحاظ اینکه فشار افکار عمومی، رسانه‌ای و پیگیری‌های سیاسی خارج از دستگاه قضا که عمدتا در مخالفت با مرتضوی بود، باعث شد از هرگونه حمایت قضائی محروم شویم. دوم اینکه مزید بر این قضیه مأمور به خدمت‌شدن آقای مرتضوی به دولت بود که بزرگ‌ترین مانع در حمایت دستگاه قضا از ما شد. 
 وقتی پرونده و روند رسیدگی به آن آغاز شد، لابی هم کردید؟
(مکث زیاد). لابی نکردیم به این دلیل که تصور نمی‌کردیم نتیجه پرونده به این شکل رقم بخورد. درواقع آن اوایل برایم اهمیت چندانی نداشت. 
 به نظر می‌رسد پس از پایان دوره آقای شاهرودی در قوه قضائیه در سال ٨٨ و آغاز ریاست آقای لاریجانی بر قوه قضائیه، تیم جدید قوه چندان بی‌تمایل به همکاری‌نکردن با تیم مرتضوی نبود… .
به‌طور قطع با تغییر مدیریت دستگاه قضا و حساسیت جایگاه دادستانی تهران لازم بود شخص دیگری که با رئیس قوه هماهنگ است، مسئولیت دادستانی را عهده‌دار شود. البته مرتضوی پس از آن معاون دادستان کل کشور شد؛ اما خودش مایل به ماندن در دستگاه قضا نبود. 
 شما در جریان فیلمی که آقای مرتضوی به صورت مخفیانه ضبط کرد و احمدی‌نژاد در مجلس نهم در جریان استیضاح وزیر رفاه وقت پخش کرد، بودید؟
من دم در ایستاده بودم و آن فیلم واقعیت ندارد. در آن زمان در اتاق آقای مرتضوی حضور داشتم و اطلاع دارم فیلم مورد اشاره غیرواقعی و ساختگی است و شاهد آن بودم. 
 چطور واقعیت ندارد؟ همه‌چیز آنجا طبیعی است.
به آن نحوی که احمدی‌نژاد منعکس کرد و مسائلی که به فاضل لاریجانی منتسب شد، واقعیت ندارد و کذب محض است و این موضوع صحت ندارد. 
 پس واقعیت چیست؟
فاضل در این زمینه مرتکب هیچ عمل مجرمانه و سوئی نشد. 
 ماجرای تیراندازی شما در پمپ‌بنزین در شهر اصفهان چه بود؟
فروردین سال ١٣٩١ به همراه سه نفر مشغول عبور از اصفهان بودیم. من در سمت شاگرد خواب بودم. راننده مشغول رانندگی بود که در صحنه‌ای برای جلوگیری از برخورد با ماشین جلو ترمز می‌کند. خودروی پشت‌ سر که یک BMW با پنج سرنشین مست بود، پشت ماشین ما ترمز می‌کند و بعد هم به نشانه اعتراض خودروی ما را متوقف می‌کند. فحش ناموسی می‌دهند. من وقتی از خواب بیدار شدم، ‌دیدم خودرو تخریب شده و راننده در حال کتک‌خوردن است. چند آجر هم به سمت من پرتاب کردند و بنده هم با سلاح مجوزدار برای حفظ جان خود و همراهانم چند تیر هوایی شلیک کردم و درحال‌حاضر از آنها رضایت گرفتم. 
 پس در پمپ‌بنزین درگیر نشدید؟
نه، به‌اشتباه اعلام شد در پمپ‌بنزین بودیم. به علت انتشار هم‌زمان این خبر با استیضاح وزیر رفاه دولت دهم به دلیل انتصاب آقای مرتضوی به ریاست تأمین اجتماعی، این خبر به سطح اول رسانه‌های داخلی و خارج کشور تبدیل شد. 
 تابه‌حال با آقای مرتضوی درباره پرونده‌های جنجالی او مانند توقیف مطبوعات یا قتل زهرا کاظمی بحث داشته‌اید؟
ببینید، یکی از وظایف دادستانی، مدیریت افکار عمومی از طریق کنترل رسانه‌ها و فضای مجازی است. نوع برخورد قضائی با فضای مجازی و رسانه‌ها در هر دوره سیاسی متأثر از گرایش‌های سیاسی و اقدامات دولت‌ها، متفاوت است. در زمان اصلاحات مطبوعات ایران که در انحصار احزاب اصلاح‌طلب حامی رئیس دولت وقت بودند، با هدف عبور از مواضع سیاسی آقای خاتمی به صورت زنجیره‌ای اقدام به انتشار اخباری می‌کردند که خارج از چارچوب و موازین پذیرفته‌شده نظام و دولت اصلاحات بود. قاضی مرتضوی هم به‌عنوان مسئول شعبه ویژه رسیدگی‌کننده در صف اول مبارزه با مطبوعات اصلاح‌طلب قرار گرفت. درواقع شرایط سیاسی زمان اصلاحات باعث شد مرتضوی در صف اول برخورد قرار گیرد؛ ضمن اینکه این خود روزنامه‌نگاران بودند که مرتضوی را در موضع برخورد گسترده قرار دادند. آن شرایط اگر دوباره تکرار شود به همان شیوه سابق از موضع قانون با آنها برخورد می‌شود. البته این را هم بگویم که آن توقیف‌ها به معنای سرکوب مطبوعات نبود. 
 درباره قتل زهرا کاظمی چطور؟
درباره این پرونده بی‌اطلاع هستم.
 تابستان سال ٨٨ شاهد برگزاری دادگاه علنی چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب بودیم که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری بازداشت شده بودند. برگزاری آن دادگاه‌ها به آن شکل به پیشنهاد چه کسی بود؟
تصمیم دادسرای تهران بود. هدف این بود که چون تحرکات ضدامنیتی سال ٨٨ به صورت زنجیره‌ای از اقدامات غیرقانونی اشخاص مؤثر سیاسی، رسانه‌ها و افراد عادی که در سطح میدانی و تحت تأثیر مواضع اشخاص سیاسی اقدام به فعالیت علیه امنیت ملی می‌کردند، به صورت یکجا محاکمه شوند تا تأثیر اقدام هر‌یک از این حلقه‌های زنجیر بر روی یکدیگر به اثبات برسد. 
  آقای حیدری‌فرد! فکر نمی‌کنید سپر بلای قاضی مرتضوی شده‌اید؟
نه! برخلاف آنچه تصور عمومی است، در دفاع از خود در پرونده بازداشتگاه کهریزک به بیان واقعیت پرداختم و آقای مرتضوی هیچ‌گونه نقشی در حوادث کهریزک نداشت. تصمیم‌گیری درباره اعزام افراد به آن بازداشتگاه از سوی شخص بنده انجام شد. 
 اصلا نظر شخصی شما درباره سعید مرتضوی چیست؟
به نظرم او فردی انقلابی، ولایت‌مدار و خدوم است که نباید کشور از خدمات او محروم شود. درباره پرونده کهریزک به ایشان اجحاف شده و بنده صرف‌نظر از حکمی که در پرونده کهریزک صادر شد، به او ارادت ویژه دارم. 
 در پرونده شما و آقای مرتضوی نفر سومی به نام قاضی حداد هم وجود دارد؛ اما بسیار کم‌رنگ است و ایشان آن‌چنان رسانه‌ای نشده است. چرا؟
آقای حداد بازنشسته است. از همان زمان صدور حکم تعلیق از قضاوت بازنشسته شد و اکنون کار قضائی یا دولتی نمی‌کند. به یاد دارم ایشان برای آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی احترام ویژه‌ای قائل بود. 
برای مثال در پرونده حسین موسویان به‌شدت مخالف محکومیت او بود.
 پس از تعلیق از قضاوت کجا مشغول شدید؟
بعد از حادثه کهریزک حدود یک سال در معاونت حقوقی قوه قضائیه به‌عنوان رئیس اداره تدوین برنامه واحدهای قضائی مأمور به خدمت شدم. در خدمت آیت‌الله رازینی بودم. ایشان را ازجمله قضات مجتهد، مدیر و مدبر و ولایت‌مدار کشور می‌دانم که در عین شجاعت، بسیار مردم‌دار است و شایسته جایگاهی بالاتر از جایگاه فعلی است. 
 تا آن زمان هنوز حکم تعلیق صادر نشده بود، پس از تعلیق کجا رفتید؟ 
جاهای زیادی مشغول بودم؛ چاپ می‌کنید؟
 بله، حتما.
پس از تعلیق مشاور نماینده ویژه رئیس‌جمهور و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز (آقای سعید مرتضوی) و مسئول هماهنگی امور اطلاعاتی آن ستاد شدم. مشاور مدیرعامل و معاون حقوقی – قضائی بنیاد صبح قریب با مدیرعاملی علی طهرانی‌مقدم، رئیس‌ محکمه حکمیت فدراسیون فوتبال در دوره کفاشیان، عضو کمیته انضباطی باشگاه پرسپولیس، مشاور مبارزه با پول‌شویی هیئت‌مدیره پست‌بانک، مشاور نظارت و بازرسی مدیرعامل بانک مسکن، مشاور حقوقی- قضائی مدیرعامل خانه مطبوعات آقای کاظم‌پور، معاون قضائی مجتمع حل اختلاف اصناف تهران، معاون اجرائی مجتمع حل اختلاف تهران، مشاور امنیتی – انتظامی معاون استاندار وقت تهران (سردار براتلو)، مشاور عالی دبیر کل شورای‌عالی ایرانیان خارج کشور (آقای ملک‌زاده)، مشاور راهبردی اتحادیه تاکسی‌رانی کشور و در نهایت مشاور امنیتی- اقتصادی کانون بانوان بازرگان ایران و معاون حراست فرماندار شیراز. البته هم‌زمان در دانشگاه آزاد و دانشکده پلیس هم تدریس می‌کردم. 
 ظاهرا وضعیت شما بعد از تعلیق شلوغ‌تر شد!
بله، همین‌طور است. 
 حقوق‌های خوبی هم احتمالا می‌گرفتید.
نه، از تنها جایی که حقوق می‌گرفتم، همان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز بود. 
 تا چه زمانی حقوق‌بگیر دولت بودید؟
تا بعد از آغاز به کار دولت روحانی هم حقوق می‌گرفتم. تا سال ٩٣ هم مشاور مدیرعامل بانک رفاه بودم. در عید ٩٣ آقای ربیعی وزیر رفاه دستور داد از فعالیت بنده در بانک رفاه جلوگیری شود. 
 به نظرتان به‌عنوان قاضی سابق و نزدیک به مرتضوی، دادستان سابق تهران با دادستان فعلی یعنی جعفری‌دولت‌آبادی چقدر با هم تفاوت دارند؟
مرتضوی به این دلیل که در سن پایین به مقام دادستانی تهران رسید، در ابتدا تجربه لازم برای این جایگاه را نداشت؛ اما قدرت مدیریت ذاتی، شجاعت، تلاش و پشتکار شبانه‌روزی ایشان باعث شد در طول هفت سال دادستانی تهران بتواند با دریافت یک برگ ابلاغ انتساب، نزدیک به ٣٠ مجتمع دادسرا با حدود ٧٠٠ بازپرس و دادیار را تشکیل دهد. درواقع در آن هفت سال ضمن مقابله با بحران‌های مختلف و در دوره انتقال سیستم قضائی از محاکم عمومی به دادسرا به نحو مناسبی دادسرای تهران را احیا و اداره کرد. 
 جعفری‌دولت‌آبادی چطور؟
آقای دولت‌آبادی در زمان انتساب یک مدیر باتجربه در زمینه حقوق کیفری بود و به دلیل ویژگی‌های شخصیتی خود از استقلال عمل مثال‌زدنی برخوردار است. در مدیریت و نظارت بر دادسرای تهران و همچنین پرونده‌های کلان اقتصادی خوب عمل کرده است. انسانی جدی و دارای سلامت نفس است. 
 آقای حیدری‌فرد! سرنوشت سیاسی افرادی که در جریان حوادث و اعتراضات سال ٨٨ فعال بودند، مثل آقایان احمدی‌مقدم، رادان، مرتضوی، قاضی‌ حداد و خود شما جالب و تلخ است. همگی به نوعی به حاشیه رفتند. علت چیست؟
در فرایند فتنه سال ٨٨ حدود ١٢٠ دستور از ١۵٠ دستور جین‌شارپ در کتاب براندازی نرم بعینه اجرا شد. از‌جمله محورهای براندازی نرم، بدنام‌کردن، مقابله، محاکمه و حذف عناصر مقابل‌کننده با براندازی است. من احساس می‌کنم به صورت ناخواسته و بر اثر تعلل برخی تصمیم‌گیران امر، فشار رسانه‌ای و جریان‌سازی رسانه‌ای که نقش عمده را در سال ٨٨ داشت، تمام افراد فعال علیه فتنه درگیر حواشی سیاسی و قضائی و در نهایت حذف شدند. از طرفی تمام مسئولیت‌ها عمری دارند و علی‌الدوام نیستند و قرار نیست همه تا آخر عمر مدیر باشند. 
 اما برخی پرونده‌ها اقتصادی است. 
به نظرم جریان فتنه و عقبه آن که در بخش‌هایی از مدیریت‌ها حضور داشتند، با توسل به ابزارهای رسانه‌ای در اختیارشان موفق شدند عناصر کلیدی مقابله با فتنه را با سازوکار اتهامات اقتصادی بدنام و حذف کنند. 
  به نظرتان همین آقای احمدی‌‌مقدم اگر موفق بود، چرا حدود ٢٠ ماه شاهد تداوم اعتراض‌ها بودیم؟
برادران ناجا در آن زمان خیلی زحمت کشیدند؛ اما شخص احمدی‌مقدم فاقد قدرت مدیریت راهبردی در مقابله با بحران بود. اگر افرادی مثل سردار رادان یا سردار اشتری در کنار احمدی‌مقدم مدیریت مقابله با بحران را برعهده نمی‌گرفتند، کارنامه ناجا در مقابله با فتنه مطلوب نبود.
 فاقد توانایی مدیریت راهبردی بود، یعنی چه؟
احمدی‌مقدم در ایجاد انسجام نیروها،‌ اشراف بر محیط میدانی فتنه، هماهنگی نیروها در شیوه برخورد، توجیه نیروها در به‌کارگیری تکنیک‌های مقابله انتظامی با بحران‌های خیابانی و تحلیل میدانی بحران بسیار ضعیف بود. به‌عنوان مثال در روزهای بعد از هر دستگیری در سال ٨٨ حتی از تعداد دستگیرشدگان روز قبل که در مراکز انتظامی خودشان نگهداری می‌شدند، اطلاع نداشت و در کل فاقد شجاعت لازم بود. 
 بسیاری معتقدند تیم قاضی مرتضوی چوب حمایت از احمدی‌نژاد را می‌خورند. به نظرتان احمدی‌نژاد فعلی که حتی اصولگرایان هم از او تبری می‌جویند، ارزش آن را داشت که تیم شما دچار چنین روزهایی شود؟
اتفاقات سال ٨٨ برای دفاع از احمدی‌نژاد نبود. تمام اقدامات ما و نیروهای امنیتی برای دفاع از مواضع نظام بود. رهبری به‌عنوان ولی‌امر، نتیجه انتخابات را تأیید و مسیر اعتراض‌ها را به سمت روش‌های قانونی هدایت کردند و در واقع احمدی‌نژاد دیگر موضوعیتی نداشت؛ اما برای دفاع از کیان نظام و امنیت اجتماعی مردم اقدام کردیم. 
  با این تحلیل موافق هستید که احمدی‌نژاد در افزایش درگیری‌ها و اعتراض‌ها نقش مؤثری ایفا کرد؟
او به‌عنوان مجری قانون اساسی و کسی که در برابر ملت سوگند خورده تا حافظ و مجری قانون اساسی باشد، اولا وظیفه داشت در عمل به قانون اساسی در موضوع انتخابات آن مرحله را به شکلی اداره کند که محل ایراد از سوی هیچ معاندی باقی نماند. از سوی دیگر به‌عنوان مجری قانون اساسی مکلف بود پس از اغتشاشات، تمام تلاش خود را برای حفظ امنیت کشور حتی به قیمت مایه‌گذاشتن از اعتبار، حیثیت، شخصیت و … به کار گیرد؛ اما در عوض با بی‌اعتنایی به حوادث ایجاد‌شده و بی‌مسئولیتی دراین‌باره نه‌تنها اقدام مؤثری در حفظ امنیت نکرد؛ بلکه با طرح سخنرانی تحریک‌آمیز، عزل دسته‌جمعی وزرا، اعلام مواضع دوگانه و ورود‌نکردن به مصالحه و بی‌اعتنایی به جلب رضایت مخالفان، باعث تشدید شرایط بحران شد. 
 پس موضع شما هم مانند سایر اصولگرایان در نقد احمدی‌نژاد است.
به‌هرحال او بعد از انتخابات، رئیس‌جمهور همه ملت ایران بود و نباید در برابر جمعیت معترض پرچم مقابله و برخورد دست می‌گرفت و در زمان بحران از معرکه خارج می‌شد. احمدی‌نژاد از همان شروع بحران در سال ٨٨ با در‌پیش‌گرفتن موضع بی‌طرفی در فکر تصاحب آرای مخالفان برای انتخابات سال ٩٢ بود. دعوا به خاطر احمدی‌نژاد بود؛ اما او دنبال مخالفان بود!
  علت حمایت او از مرتضوی چه بود؟
پس از قضائی‌شدن پرونده کهریزک از مرتضوی و بنده حمایت کرد. 
 چرا؟
برای مخالفت از موضع سیاسی با منتقدان خود.
 دنبال چه بود؟
جذب رأی برای مشایی در انتخابات ٩٢.
 آقای حیدری‌فرد! در جریان اصولگرا هنوز برخی هستند که همچنان اعتقاد دارند حفظ نظام با برخی از این روش‌ها میسر است. علت وجود این نگاه چیست؟
«امنیت» یک مقوله چندوجهی و انتزاعی است که هر تعریفی را می‌توان در قالب این مفهوم گنجاند. از یک منظر امنیت با جلب رضایت مردم محقق می‌شود؛ اما امنیت علاوه بر شقوق نرم دارای وجوه سخت و فیزیکی است و در جایی برای حفظ امنیت نیازمند اقدامات امنیتی، اطلاعاتی و انتظامی هستیم. 
 اکنون که بیش از هشت سال از آغاز آن حوادث گذشته، فکر می‌کنید علت اصلی حوادث سال‌های ٨٨ و ٨٩ چیست؟
معتقدم علت اصلی بروز آن مسائل که در پی آن نظام دچار لطمه‌های امنیتی، اقتصادی و سیاسی شد که حادثه کهریزک هم از‌جمله نتایج زیان‌بار آن است، غفلت استراتژیک برخی نهادهای مسئول در برآورد وضعیت پیش‌رو بود. عدم‌اتخاذ تدابیر امنیتی لازم برای مدیریت بحران قبل از وقوع آن و در نهایت حمایت درونی بخش عمده‌ای از نخبگان سیاسی و خواص نظام به علت برخی نارضایتی‌ها دست‌به‌دست هم داد تا آن حادثه ایجاد شود. 
 وقتی آن مسائل مانند تعلیق برای شما اتفاق افتاد، واکنش خانواده و به‌ویژه همسرتان نسبت به آن چگونه بود؟
همسرم قاضی دادگستری است و فوق‌لیسانس حقوق دارد و خواهر دو شهید است. خواهر او هم قاضی است و دکترای حقوق دارد. برادر او قاضی و سه برادر دیگرش دکترای مدیریت دارند. پدر همسرم «حاج‌عباس» فردی مؤمن، متدین و ولایت‌مدار در اصفهان و از خانواده آبرومندی است. همسرم یک قاضی امین، متدین و با‌لیاقت است؛ اما اقدامات بنده و حواشی‌ام باعث لطمه به حیثیت آنها شد و از دستم ناراحت هستند؛ اما من او را بسیار عاشقانه دوست دارم. 
 وقتی بحث کشته‌شدن شهروندان در کهریزک پیش آمد، در خانه شما چه گذشت؟
همسرم بسیار ناراحت بود… . من نفر هشتم فهرست تحریم‌ها در ماه می سال ٢٠١٢ از طرف اتحادیه اروپا بودم و همسرم از این موضوع بسیار اندوهگین شد.
 درباره محاکمه شما چه نظری به‌عنوان یک قاضی داشت؟
چون از واقعیت ماجرا اطلاع داشت، با محاکمه‌ام مخالف بود؛ اما هم من و هم ایشان تابع قانون هستیم. 
 ازدواج شما سنتی بود؟
ما همکلاسی بودیم. هر دو در بسیج دانشجویی دانشکده علوم قضائی فعالیت داشتیم. یک دختر به نام «ریحانه» داریم که متولد سال ٨۶ است. 
 آقای حیدری‌فرد! شما بابت ماجرای تلخ کهریزک نمی‌خواهید از مردم عذرخواهی کنید؟
(سکوت). از مقام معظم رهبری و ملت ایران طلب عفو و بخشودگی دارم.


منبع: بهارنیوز

«فشار» جایگزین «خروج از برجام»

فائزه طاهری- روزنامه بهار: اما و اگرها پیرامون برجام در روزهای اخیر به نهایت خود رسیده است. به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور کاسب‌کار آمریکا که تا چندی پیش قصد داشت برجام را پاره کند، از عواقب بین‌المللی این موضوع آگاه شده و به همین دلیل اعمال فشارهای جدید علیه کشورمان را جایگزین کرده است. بر اساس اعلام کاخ سفید، دونالد‌ترامپ پس از رایزنی با تیم امنیت ملی خود، استراتژی جدیدش در قبال ایران را مشخص کرد که شامل تشدید نظارت بر اجرای توافق هسته‌ای و رویکردی سخت‌تر در قبال تهران است، بنابراین ظاهرا دیگر خبری از کنار گذاشتن این توافق نیست. اتحادیه اروپا نیز آمریکا را از لغو برجام بر حذر می‌دارد و دیگر کشورهای ۵+۱،‌ترامپ را همچون خود دعوت به وفاداری به این تعهد می‌کنند. از فریدون مجلسی دیپلمات سابق و تحلیل‌گر مسائل بین‌المللی تاثیر تصمیمات جدید ‌ترامپ را جویا شدیم. او معتقد است در هر صورت خصومت ایران و آمریکا  همچنان بر جای خود باقی است اما نکته جدید این است که ‌ترامپ که تا پیش از این ایران را به پاره کردن برجام تهدید می‌کرد، اکنون با تحریم‌های غیرهسته‌ای و یک سری اقدامات دیگر سعی در تحت فشار قرار دادن ایران خواهد داشت. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

***
* با توجه به استراتژی جدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی که روز گذشته اعلام شد و تصمیمی که‌ترامپ در ارتباط با ایران گرفته است، اوضاع را چطور ارزیابی می‌کنید و اینکه برجام با این وضعیت چطور پیش خواهد رفت؟
به نظر نمی‌رسد که در حال حاظر نزدیک آمریکا بتواند به تهدیدهای قبلی‌ترامپ در ارتباط با برجام عمل کند و این موضوعی است که شخص وی و دولتمردان آمریکایی به آن رسیدند. یعنی مساله تنها این نیست که آنها با ایران مخالفت دارند و می‌خواهند ایران را تحت فشار قرار دهند. این موضوع مشخص است که چنین تمایلی در آنها وجود دارد. اما یک مساله حیثیتی حتی برای تندروترین دولتمردان، سناتورها، نمایندگان مجلس آمریکا و کارشناسان سیاسی این کشور مطرح است و آن اینکه کشوری که تعهدی را امضا کرده، آن هم نه در زمان‌های خیلی دور، و کشور دیگر را به اقدامات و عملیاتی بر مبنای آن تعهد وادار کرده، اگر بخواهد به این راحتی تعهداتش را منکر شده و زیرش بزند، در هیچ یک از مذاکرات و توافقات دیگر برایش اعتباری باقی نمی‌ماند. این موضوع بسیار مهم است.‌ترامپ هم به عنوان یک انسان کاسب هرچند بسیار ثروتمند، زمانی که این تهدیدها را مطرح می‌کرد، این مسائل به فکرش نمی‌رسید و به ‌آن نمی‌اندیشید، اما در طول زمان و با فشارهای داخلی از سوی سناتورها و نمایندگان آمریکایی خواه تندرو و یا غیرتندور و همچنین هم پیمانان خارجی آمریکا برای عدم پیروی از این کشور در صورت لغو یکسویه برجام سبب شد‌ترامپ به این نتیجه برسد که نفی یکسویه قرارداد برجام امکان‌پذیر نیست و باید فشارهای دیگری به ایران وارد کند.

* جدای از برجام، ارزیابی شما از فشارها و تحریم‌های دیگری که آمریکایی‌ها از آنها حرف می‌زند چیست؟
اینکه آنها بخواهند با روش‌های دیگری ایران را تحت فشار قرار دهند بسیار طبیعی است. اولا برجام قرارداد دوستی ایران و آمریکا نبوده است و از طرف ایران هم هرگز درباره شعارها و دشمن‌پنداری‌های آمریکا کاهشی رخ نداده است. بنابراین رابطه خصمانه تنها موردی است که هر دو طرف با هم توافق دارند. توافق دارند که ما دشمن هستیم و با هم رابطه خصمانه داریم و از رابطه خصمانه دو دشمن هم نمی‌توان انتظاری داشت که بخواهد نرمشی نشان دهد. مشکل آنجا پیدا می‌شود که آمریکا کشورهای دیگر جهان را نیز تحت فشار قرار دهد که روابط خود را با ایران محدود کنند، به خصوص روابط اقتصادی و اینکه به شرکت‌ها و بانک‌هایشان که قانونا حق دارند با ایران معامله کنند، از این حق قانونی خود استفاده نکنند و این یکی از موضوعاتی است که موجب فشار به ایران خواهد شد. مساله نهایی این است، تا زمانی که این گروه دست راستی در آمریکا روی کار است و تا زمانی که خصومت اصلاح‌ناپذیر ایران و اسرائیل ادامه دارد، این خواسته و تمایل اسرائیل است که پشت تمام فشارهای آمریکا قرار دارد و آن هم قابل کاهش نیست.

* تصمیم‌ترامپ برای مقابله با سپاه پاسداران و اینکه پیش از این هم مطرح شده بود قصد دارند سپاه را در لیست گروه‌های ‌تروریستی قرار دهد چه تاثیری در معادلات میان دو کشور دارد؟
این تصمیم بسیار خصومت‌آمیز است. مشخص نیست چه آثاری بر جای بگذارد اما به نوعی اعلام جنگ به شمار می‌رود. هم‌اکنون هم سپاه پاسداران عملا و در بسیاری موارد رسما مورد تحریم است اما‌تروریستی اعلام کردن رسمی یک سازمان رسمی نظامی توسط آمریکایی‌ها درون خودش این تهدید را نهفته دارد که به خود اجازه دهند نسبت به مکان‌ها، برنامه‌ها و حتی اشخاص اقداماتی انجام دهند که جنگی تلقی می‌شود و با این کار برای کشتار و تخریب خود مشروعیت می‌بخشند. اینجاست که طبیعتا با واکنش و مقابله مواجه خواهند شد و معلوم نیست که کار به کجا بی‌انجامد.

* با توجه به نظر اتحادیه اروپا و تمامی طرف‌های ۵+۱ به جز آمریکا مبنی بر حفظ و تحکیم برجام، ایران چه بهره‌ای می‌تواند از این موضوع بگیرد؟
از همراهی اروپاییان با برجام قطعا بهره خواهیم برد اما این بهره در شرایطی که آمریکا را در مقابل داشته باشد چندان قابل توجه نخواهد بود و از تأثیرات مثبت آن کاسته خواهد شد. اتحادیه اروپا به تعهد خود وفادار است و این وفاداری را رسما اعلام کرده است. فدریکا موگرینی پیامش را فرستاده و روسای کشورها نیز هر کدام پیام‌هایی فرستادند. منتهی در برخی از پیام‌ها به بعضی از اقدامات ایران هم ضمنا هشدار دادند که برای مثال می‌توان به رئیس‌جمهور فرانسه اشاره کرد. یکی از مواردی که باید از سوی داخلی موضوع به آن توجه کنیم این است که باید در حوزه سیاست خارجی وقتی دستگاه رسمی دیپلماسی موضعی می‌گیرد برخی در برابر این موضع رفتار دیگر گونه‌ای نداشته باشند. برخی در داخل بدون توجه به نکات دیپلماتیک و سیاسی، چه به صورت تبلیغاتی و شفاهی و چه با نوشتن برخی شعارها بر سطح موشک‌ها منجر به ایجاد برخی بهانه‌ها در سوی خارجی می‌شوند، فشارهایی که حتی می‌تواند این امکان را به دیگر کشورهای هم پیمان آمریکا بدهد که آنها هم تحت تاثیر فشارهای اسرائیل اصراری به اجرای تعهدات خود نداشته باشند. یعنی ظاهرا موافقت خود را اعلام کنند اما در عمل دیگر گونه رفتار کنند. بدون شک اقدامات دفاعی ایران لازم است و مثلا موشک‌هایی که ساخته شده است در این راستا است. ما در ایران شاهد بودیم که چگونه مورد حمله بیگانگان قرار گرفتیم و منصفانه به خود حق می‌دهیم که ابزار دفاعی متقابل را داشته باشیم اما این موضوع باید به گونه‌ای باشد که منتهی به تشدید تنش‌ها و بهانه‌تراشی‌های بین المللی قرار نگیرد.

* فکر می‌کنید کنگره و سنای آمریکا با تصمیمات جدید‌ترامپ در برابر ایران چطور برخورد خواهند کرد؟
ابطال و نفی برجام در کنگره و سنا که راه به جایی نخواهد برد. زیرا کنگره به جنبه‌های حقوقی و حیثیتی و اعتبار امضای این کشور حتی در برابر ایران احترام می‌گذارد و می‌داند که منافع و مصالح آمریکا اقتضا نمی‌کند که با پشت پا زدن به تعهدی که پذیرفته است، بی‌اعتبار شود. در سوی دیگر اما درباره اینکه تحریم‌های شدیدتر غیرهسته‌ای مقرر کنند و در برابر اینکه مشکلاتی در مقابله با تهدیدهایی که از جانب ایران نسبت به اسرائیل می‌خوانند برای کشورمان ایجاد کنند وجود دارد و آنها در این حوزه‌ها به خود آزادی عمل می‌دهد و باید منتظر اقدامات آنها در این زمینه‌ها باشیم.

* ایران در چنین شرایطی باید چه برخوردی داشته باشد و با اعمال تحریم‌های غیرهسته‌ای و فشارهایی که از طرف آمریکا گذاشته می‌شود چه روندی را پیش گیرد؟
این مورد بستگی به مدیریت عالی کشور دارد، زیرا در این مورد هیچ فرد دیگری صلاحیت و توانایی تصمیم‌گیری که مورد تایید مدیریت عالی باشد را ندارد اما شکی در این نیست که ایران در شرایط فعلی باید تعهدات برجامی خود را ادامه دهد و با این کار بهانه‌ای به دست دیگران ندهد و همچنین تا جایی که امکان دارد از تشدید تنش‌ها بپرهیزد.


منبع: بهارنیوز

دو راهی برجامی

محمد توکلی

بالاخره پس از گذشت چند روز که به گمانه زنی در خصوص سیاست‌های جدید دولت‌ترامپ درباره برجام گذشت، رییس جمهور ایالات متحده برنامه خود را در این باره اعلام کرد. با نگاهی به آنچه‌ترامپ در پی آن است می‌توان به این نتیجه رسید که برجام به قدری با دقت و وسواس تدوین شده است که حتی فردی مانند‌ترامپ نیز که این توافق را بدترین توافق در دنیای سیاست و تجارت می‌داند هم نمی‌تواند خللی در آن وارد آورد. سیاست‌ترامپ در خصوص برجام را می‌توان تحریک ایران برای خروج از توافق هسته‌ای دانست. به این معنا که هیئت حاکمه ایالات متحده به این نتیجه رسیده است که خروج علنی این کشور از برجام به معنای قرار گرفتن آمریکا در دام انزوای جهانی است و از همین رو تنها راه پیش رو برای‌ترامپ تحریک ایران از طریق دیگر پرونده‌های باز میان دو کشور است تا مسئولان ایرانی خودشان از برجام عبور کرده و باعث منزوی شدن دوباره کشور خود شوند. پرونده‌های تنش زایی همچون نقش منطقه‌ای ایران، توسعه توانمندی‌های موشکی و پرونده حقوق بشر از جمله مواردی است که دولت‌ترامپ با همراهی کنگره آمریکا می‌تواند از آن‌ها جهت افزایش فشارها بر ایران برای خروج این کشور از توافق اتمی استفاده کند.

توضیح بیشتر آن که در حال حاضر تمامی کشورهای جهان از اتحادیه اروپا تا روسیه و چین خواهان ادامه اجرای دقیق تعهدات همه طرف‌ها در برجام هستند و مقامات اروپایی با صراحتی کم نظیر نسبت به اقدامات تنش زای‌ترامپ که برجام را دچار مخاطره می‌کند هشدار داده اند. همین موضوع نشان می‌دهد که برخلاف برخی تصورات در بین عده‌ای در ایران غرب یک کل یکپارچه نیست و می‌توان با تدبیر و دیپلماسی هوشمندانه حتی در بین هیئت حاکمه آمریکا نیز چندصدایی ایجاد کرد. برجام به خوبی نشان داده است که می‌توان با هوشیاری کاری کرد که حتی افرادی مانند‌ترامپ که از برجام متنفر هستند هم توان بر هم زدن آن را نداشته باشند. حال و در چنین شرایطی در موضوع برجام ایران بر سر یک دوراهی ایستاده است. راهی که مبتنی بر نگاهی براساس منطق «صفر و یک» است و راهی دیگر که نگاهی خاکستری به موضوعات حوزه سیاست خارجی را دنبال می‌کند. راه اول همان است که برخی مقامات کشور از همان روزهای ابتدایی اجرای برجام به دنبال آن بودند.

یعنی به بهانه‌های گوناگون این توافق از بین رفته و سیاست هایی تنش‌ آفرین جایگزین تعامل سازنده با جهان شود. در این مسیر با برابر قرار دادن برجام با سایر تنش‌های فی مابین ایران و غرب، تحریم‌ها و فشارهای وارده از سوی آمریکا در حوزه هایی که هنوز مذاکره‌ای درباره اش نشده است را به برجام مرتبط کرده و آن را به معنا نقض برجام از سوی طرف‌های مقابل معرفی می‌کنند. با نگاهی به آنچه از طریق‌تریبون‌های رسمی مانند صداوسیما درباره برجام و اقدامات اخیر دولت‌ترامپ مطرح می‌شود می‌توان به این نتیجه رسید که بخشی از ساختار قدرت در پی آن است که با بهانه قرار دادن پرونده‌های باز میان ایران و غرب زمینه چینی‌های لازم را برای کنار گذاشتن برجام را به انجام برساند. این شیوه را در صورتی که اجرایی شود می‌توان در یک کلام «بازی در زمین آمریکا» عنوان نهاد. کنار گذاشتن برجام از سوی ایران بهترین خبری است که می‌تواند به گوش دونالد‌ترامپ و تیم سیاست خارجی دولت او برسد. زیرا طراحی آنان دقیقا بر همین اساس است که مسئولان جمهوری اسلامی ایران به این نتیجه برسند که خودشان با دستان خود برجام را از بین ببرند.

نتیجه این اقدام بازگشت تحریم‌های گذشته و از آن مهمتر آغاز دور تازه‌ای از انزوا‌سازی جهانی علیه کشورمان خواهد بود. در همین ارتباط یکی از مهمترین دستاوردهای برجام که کمتر به آن توجه شده است تفکیک موضوعی مانند توسعه توانمندی‌های موشکی کشور از پرونده هسته‌ای بوده است. در صورتی که بخواهیم به دلیل تحریم‌های وضع شده در سایر حوزه ها،  پرونده برجام را مختومه اعلام کنیم به این معناست که کلیه تلاش‌های دیپلمات‌ها برای جلوگیری از تداخل سایر پرونده‌های تنش زا بین ایران و غرب با پرونده هسته‌ای را هدر داده‌ایم و مانند گذشته سایر پرونده‌های باز را با پرونده هسته‌ای ممزوج کرده‌ایم و همین امر می‌تواند مشکلات اساسی علاوه بر تحریم‌ها در حوزه امنیت ملی برای کشور ایجاد کند.

اما راه دوم ادامه پرقدرت‌تر از گذشته حرکت در مسیر اجرای برجام با طرف‌های دیگر این توافق است. اگر ایران بتواند همکاری‌های خود در زمینه‌هایی همچون اقتصادی، سیاسی و امنیتی را با طرف‌های دیگر برجام با سرعت بیشتری به پیش ببرد آنگاه می‌تواند خود را از طراحی‌ترامپ برای تحریک ایران کنار کشیده و شاهد آن باشد که دولت‌های اروپایی به مخالفتی حتی جدی‌تر از امروز با اقدامات و اظهارات دولت‌ترامپ برخیزند. حقیقت آن است که اجرای راه دوم در مقابله با اقدامات دولت‌ترامپ به نوعی هماهنگی بین نهادهای مختلف تصمیم گیر در حوزه سیاست خارجی نیاز دارد و این لحظه حساس از جمله مواقعی است که نمی‌توان بدون توجه به اهمیت تصمیم گیری واحد و منسجم به میدان عمل وارد شد. وجود هیئت نظارت بر اجرای برجام این امیدواری را ایجاد می‌کند که در این موضوع شاهد نوعی انسجام در اقدامات و اظهارات باشیم. موضوعی که تا به امروز چندان به آن توجهی نشان داده نشده است و در برخی زمان‌ها سبب خسارت‌هایی به کشور شده است.


منبع: بهارنیوز

انحصار در تحقق مطالبات مردمی!

دکتر علی میرزامحمدی
جناح‌های سیاسی در اینکه  نام طرح‌ها و تحقق مطالبات مردمی به نام خود آنها تمام شود رقابتی تنگاتنگ با همدیگر دارند. این رقابت به نفع جامعه است اما وقتی به مرحله‌ای برسد که در آن احزاب با مانع‌تراشی و ممانعت از تحقق طرح‌ها و مطالبات مردمی کاری کنند تا جناح رقیب نتواند برگ برنده سیاسی را کسب کند به مانعی بزرگ در توسعه تبدیل خواهد شد. در سطوح شهرستانی شواهدی وجود دارد که افتتاح یک طرح عمرانی تنها با این استدلال که جناح سیاسی مخالف ممکن است از آن به عنوان برگ برنده خود بهره بگیرد به تاخیر افتاده است! در اشکالی دیگر سعی شده است تا پیگیری یک مطالبه و تحقق آن به نام حزب یا جناح خودی تمام شود و اگر برچسب حزب دیگری بر آن باشد با وجود محاسن مورد مخالفت جدی قرار گیرد!

در سطوح کلان کشوری نیز به رغم آنکه تحقق برخی مطالبات به نفع کل نظام تمام می‌شود اما به علت طرح آنها با برچسب فلان حزب یا جناح سیاسی، فرصتی برای علمیاتی شدن آنها فراهم نمی‌شود. از اشکال مهم این نوع مطالبات، مطالباتی است که در قالب گفتمان اصلاح‌طلبی پیگیری می‌شود. مطالباتی که اگر در قالبی دیگر مطرح شده بودند تحقق آنها دور از انتظار نبود، به این معنا که دوقطبی‌سازی فضای سیاسی، تدوین سیاستگذاری کلان کشور را نیز مختل نموده است.

با اتخاذ بینشی منصفانه باید معترف بود مطالباتی که در دهه ۷۰، تحت عنوان اصلاح‌طلبی مطرح شده است همان مطالباتی است که در قالب گفتمان جمهوری اسلامی مطرح شده بود. به عبارت دیگر این مطالبات برای اکمال واقعی نظام  و ظهور واقعی آنچه به خاطر آنها انقلاب اسلامی به ثمر نشست مطرح شده است. بر این اساس اگر شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور همانند جنگ تحمیلی و محاصره اقتصادی روی نمی‌داد، چه بسا این مطالبات در همان زمان حیات امام خمینی (ره) جامه عمل می‌پوشید. در نتیجه اگر پس از رفع این شرایط و موانع، بستر تحقق مطالبات بر زمین مانده گفتمان انقلاب اسلامی فراهم شده باشد مانع‌تراشی بر سر راه آنها نوعی “مخالفت پنهان با گفتمان جمهوری اسلامی” می‌تواند تلقی بشود.

گفتمان “جمهوری اسلامی” دارای دو بال اصلی جمهوریت و اسلامیت است. کسانی که به بهانه‌های مختلف در پی تضعیف بعد جمهوریت این گفتمان هستند حتی اگر به زعم خود نیت‌های دینی خیرخواهانه نیز داشته باشند بدانند که به آرمان‌های واقعی این انقلاب خیانت می‌کنند. تحقق بعد جمهوریت نظام بیشتر به تحقق اصول قانون اساسی بستگی دارد. قانون اساسی فقط برای تفاخر و به رخ کشیدن به دیگر کشورها نیست که مدعی شویم ما پیشرفته‌ترین و انسانی‌ترین قوانین را تصویب کرده ایم؛ بلکه تفاخر واقعی در عملیاتی شدن اصول آن قرار دارد.

برای مقابله با لجاجت‌های سیاسی و  زدودن برچسب‌های سیاسی که هزینه تحقق مطالبات واقعی مردم را افزایش می‌دهد، بهتر است به جای عبارت اصلاح‌طلبی از تحقق مطالبات قانون اساسی سخن بگوییم. این تغییر ادبیات به احتمال می‌تواند مورد حمایت بسیاری از دلسوزان نظام قرار گیرد که ضرورت جامه عمل پوشاندن مطالبات بر زمین مانده گفتمان انقلاب اسلامی را احساس کرده‌اند اما در برابر تحقق آنها در زیر پرچم احزاب اصلاح‌طلب مقاومت نشان می‌دهند!

این مطلب شاید به مذاق برخی اصلاح‌طلبان خوش نیاید اما واقعیت این است که طرح و پیگیری برخی مطالبات باید از زیر پرچم انحصاری خارج شود تا فرصت تحقق برای آنها فراهم شود. در غیر این‌صورت احزاب رقیب در برابر آنها مقاومت نشان خواهند داد تا تحقق این مطالبات به عنوان برگ برنده رقبا در رقابت‌های سیاسی تلقی نشود! اجازه بدهیم و شرایطی مهیا کنیم که در تحقق مطالبات بر زمین مانده گفتمان “‌جمهوری اسلامی” مطابق اصول قانون اساسی همه احزاب معتقد به نظام مشارکت نمایند و با انحصاری نمودن طرح و پیگیری این مطالبات، قطب مخالفی را در تحقق آنها خلق نکنیم!


منبع: بهارنیوز