روزنامههای چهارشنبه ۲۶مهر
منبع: بهارنیوز
منبع: بهارنیوز
گروه سیاسی_رسانهها: روزنامه شرق نوشت: اسحاق جهانگیری مشهورترین برادر در بین برادران جهانگیری است. او از اول انقلاب در سمتهای متعددی نقش ایفا کرد از جمله نمایندگی مجلس، استانداری اصفهان و و بعدتر با وزارت صنایع در دولت اصلاحات در سطح ملی مطرح شد.از شمالیترین مرکز شهرستان استان هرمزگان یعنی حاجیآباد باید به سمت شمال رفت و از ارزوئیه، یکی از شهرستانهای جنوبی استان کرمان به سمت جنوب، جایی در حدود مرزی استانهای کرمان و هرمزگان، جایی بین شهرستانهای بافت و جیرفت، در میان کوههای معدنی و در میان درختان بادام تلخ و زیتون، کوهی روستایی است با نام کوهشاه.
منطقهای محروم با راهی همچنان صعبالعبور برای رفتوآمد. روستایی که با وجود اتصال نامش به انتهای نامخانوادگی معاون اول رئیسجمهور، محل تولد اسحاق جهانگیری کوهشاهی نیست. اصالت خانوادگی اسحاق را جایی بین بافت، جیرفت، هرمزگان و سیرجان روایت میکنند.
نامهای برای پدر ٢شهید
پدر خانواده، حسن جهانگیری، کارگر معدن کرومیت آبدشت بود. یکی از معادن توابع اسفندقه. زندگی در اسفندقه و کار در معدن اما تا پیش از تولد اسحاق و چهار برادر دیگرش تمام شده و خانواده جهانگیری به سیرجان کوچ میکنند. حسن جهانگیری پس از انتقال از معدن آبدشت تا پایان بازنشستگی کارمند اداره کشاورزی سیرجان ماند. پدر خانواده جهانگیری تا همین چند سال پیش در سیرجان زندگی میکرد و درگذشت او در تیرماه سال ٨٩ یکی از مرگهایی بود که مقام معظم رهبری برایش پیام تسلیت نوشتند.ایشان در این پیام که حجتالاسلام محمدیگلپایگانی آن را ابلاغ کرد، درگذشت پدر دو شهید را تسلیت گفتند. اسحاق جهانگیری درباره پدرش اینطور میگوید: «زمانی که مسئول جهاد کرمان بودم، مسئولیت جنگ جهاد را برعهده داشتم و مدام باید به جبهه میرفتم. مادرم نگرانم بود که پس از یعقوب و محمد من هم به شهادت برسم. اما پدرم تحمل بیشتری داشت. برادر عزیزم حاجقاسم سلیمانی چند بار به من گفت خانواده شما به اندازه کافی داغدار شده است و شما دیگر نباید در جنگ شرکت کنید».
رابطه نزدیک دو هماستانی – اسحاق جهانگیری و قاسم سلیمانی- برای سالهای طولانی ادامه داشته اما این نزدیکی زمانی بیشتر خودش را نشان داد و رسانهای شد که «حاجقاسم» در اولین روز سال ٩۶ به دیدار مادر خانواده جهانگیری رفت و تصویر آن در شبکههای اجتماعی بارها و بارها بازنشر داده شد.دیداری که اسحاق آن را در اینستاگرامش صمیمانه توصیف کرد و نوشت: «از مادرم پرسیدم؛ مادر چقدر سردار را دوست داری؟ با لحنی مهربان و مادرانه گفت: خیلی. رفتار مادرم با سردار مثل فرزند خود بود و به ایشان عیدی هم داد».
اولین شهید سیرجان
خانواده جهانگیری پنج پسر داشت. منهای دو پسر نسبتا مشهورتر خانواده جهانگیری یعنی اسحاق و مهدی و ابراهیم که شهرت کشوری کمتری دارد، این خانواده دو پسر شهید دارد. یکی در روزهای ابتدایی جنگ به شهادت رسید و دیگری در سال ۶٣ و در عملیات بدر. اسحاق شهادت برادرش محمد را اینطور روایت میکند: «اوایل جنگ بود که برادرم به هویزه رفت و به همراه شهید چمران در جنگهای نامنظم شرکت کرد و در آبان همان سال ۵٩ در سوسنگرد شهید شد. زمانی که خبر شهادت محمد را برای من آوردند، من مسئول جهاد جیرفت بودم و خودم را بلافاصله به کرمان رساندم اما جسد محمد نیامد. ۴٠٠ روز طول کشید تا سوسنگرد آزاد شد و جسد محمد به دست ما رسید».
روایت مشابه همین را هم ابراهیم جهانگیری، دیگر برادر خانواده دارد. ابراهیم که سال ١٣٩۴ رد صلاحیت مانع از حضورش در رقابت انتخاباتی برای مجلس شورای اسلامی شد، در فیلم تبلیغات انتخاباتیاش میگوید: «برادرم اولین شهید سیرجان بود. به نوعی که برای کسانی که میخواستند مراسم شهدا را برگزار کنند هم تازگی داشت که چطور باید این مراسم را برگزار کنند. در پاریز، مدیر دبستان باستانیپاریزی بودم که خبر شهادت برادرم را به من دادند. از طریق ژاندارمری سیرجان اطلاع دادند که شما باید به سیرجان بیایید. ما هم وقتی به همراه جمعی از دوستان به سیرجان آمدیم خبر شهادت برادرم را دریافت کردیم».آن سالها هنوز لشکر ۴١ ثارالله تأسیس نشده بود و رزمندههای کرمان مانند قاسم سلیمانی در گردانی تحت عنوان گردان کرمان در جبهه حضور داشتند. محمد جهانگیری در قالب همان گروه در جبهه حضور یافته بود و شهید شد. محمد فرزند چهارم از خانواده جهانگیریها بود. متولد ۴١ و سه سال کوچکتر از دیگر برادر شهید خانواده یعنی یعقوب که متولد سال ٣٨ بود و در سال ۶٣ شهید شد.
ابراهیم در آتش
فرزند اول خانواده اما ابراهیم است. متولد سال ٣۶ و کمتر از یک سال بزرگتر از اسحاق. ابراهیم جهانگیری تا همین دو سال پیش شهرت چندانی نداشت و پیش از سال ٩٢ به ندرت کسی او را میشناخت. جزء اولین مدیرانی بود که پس از ریاستجمهوری حسن روحانی در استان کرمان پست گرفت. در دولت اصلاحات معاون اداره کل آموزشوپرورش کرمان بود و در زمان دولتهای نهم و دهم بازنشسته شد.تنها چند ماه پس از ریاستجمهوری حسن روحانی و حتی پیش از معرفی استاندار جدید استان کرمان، از او دعوت به کار کردند و مدیرکل آموزشوپرورش استان کرمان شد. ابراهیم جهانگیری که به شهادت اطرافیان در میان برادران جهانگیری آرامترینشان است، در یک صحنه دیگر هم خیلی زود حضورش را قطعی کرد. سال ٩٣ و یک سال و چند ماه زودتر از انتخابات مجلس دهم بهعنوان کاندیدای رسمی اصلاحطلبان سیرجان در انتخابات مجلس از سوی شورای اصلاحطلبان سیرجان معرفی شد.
ابراهیم درباره دلیل معرفی زودهنگامش برای کاندیداتوری به ماهنامه محلی عصرانه میگوید: «زیاد مایل به ورود آنچنانی به عرصه انتخابات نبودم. دوستان اصلاحطلب سیرجانی در جلسهای رأیگیری کرده بودند و اینطور که خودشان میگویند بنده بالاترین رأی را برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس آورده بودم. خودم از طریق شبکههای مجازی از این تصمیم مطلع شدم و بعد اعتراض کردم که بهتر بود خودم را هم در جریان میگذاشتید».ماجرای کاندیداتوری ابراهیم که با این غافلگیری آغاز شد با غافلگیری ردصلاحیت او خیلی زود به پایان رسید. داستان رفتوآمد و رد صلاحیت او هم قصه پرفرازونشیبی بود. آنطور که خود ابراهیم جهانگیری میگوید هنوز خودش نفهمیده چرا صلاحیتش برای حضور در مجلس شورای اسلامی مورد تأیید قرار نگرفته است. رد صلاحیت ابراهیم برای انتخابات مجلس گره کوری بود که چند بار تا آستانه بازشدن پیش رفت. به نوعی که تا یک روز پیش از انتخابات همچنان شایعه تأیید صلاحیت ابراهیم جهانگیری دهانبهدهان چرخید و در نهایت اصلاحطلبان سیرجان از معرفی کاندیدای جایگزین غفلت کرده و رقیب جهانگیری بر صندلیهای سبز بهارستان تکیه زد.
از معیت مرعشی تا صدارت روحانی
پس از ابراهیم، اسحاق دومین فرزند خانواده است. کسی که وقتی برای تحصیلات دانشگاهی از سیرجان به کرمان میرود، زندگی کاری و تحصیلیاش بهکلی تحتالشعاع فعالیتهای سیاسیاش قرار میگیرد. تحصیل در رشته فیزیک در دانشگاه کرمان، او را به جمع دانشجویان فعال سیاسی دانشگاه کرمان وارد میکند.جمعی که تحت عنوان تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دور هم جمع شده و پیش از انقلاب به مبارزات سیاسی مشغول بودند. جمعی متشکل از جوانان مذهبی که چهرههایی همچون سیدحسین مرعشی، یدالله اسلامی، محمدعلی کریمی و اسحاق جهانگیری در میان آنهاست. ارتباط فکری و تشکیلاتی اعضای این تشکل با استاندار وقت کرمان یعنی حمید میرزاده، حسین مرعشی را به صندلی معاونت سیاسی-امنیتی استانداری کرمان در اولین سالهای پس از پیروزی انقلاب میرساند.
پس از حضور مرعشی در این جایگاه و پس از آن، تصدی کرسی استانداری کرمان، یکبهیک اعضای تشکل جامعه اسلامی سرنوشت سیاسی تازهای پیدا میکنند. کریمی به سپاه رفت، یدالله اسلامی، نماینده مردم بافت، در مجلس شورای اسلامی شد و اسحاق راه جهاد سازندگی جیرفت و نمایندگی در مجلس شورای اسلامی را طی کرد. هفت سال در مجلس شورای اسلامی ماند و وقتی غلامحسین کرباسچی از استانداری اصفهان به شهرداری تهران رفت، اسحاق استاندار دولت اول هاشمیرفسنجانی در اصفهان شد. وزارت صنایع و معادن در دولت اصلاحات دیگر تجربه اجرائی او پیش از بهقدرترسیدن محمود احمدینژاد بود.اسحاق، در میان دیگر برادران جهانگیری، سیاسیترینشان است. کسی که همین حالا و در مقام معاون اولی رئیسجمهور از شرکت در کنگره حزب کارگزاران سازندگی ابایی ندارد. او که از اولین مؤسسان کارگزاران بود، از اعضای بنیاد باران نیزهست.
از مهدی جهانگیری تا م. ج
مهدی جهانگیری یا م. ج، این روزها، آخرین فرزند خانواده حسن جهانگیریکوهشاهی است. او در بین همه برادران جهانگیری از همه اقتصادیتر، جوانتر و پرحاشیهتر است. یکی از مهمترین تصاویری که از مهدی در کنار اسحاق وجود دارد به سال ٩۴ و در حاشیه نشست مشترک اتاق بازرگانی تهران و معاون رئیسجمهور برمیگردد.هفتهنامه اقتصاد کرمان از صحبتهای درگوشی اسحاق و مهدی در این نشست مشترک که زیر نور متعدد فلاش دوربین عکاسان رخ داد بهعنوان مهمترین اتفاق آن نشست یاد میکند که رئیس کل بانک مرکزی و وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت هم در آن حضور دارند. آن سخنان درگوشی از آن جهت اهمیت دارد که برادر بزرگتر نماینده دولت است و برادر کوچکتر نایبرئیس اتاق بازرگانی تهران.
ارتباط مهدی جهانگیری با مشایی به زمان ریاست اسفندیار رحیممشایی بر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برمیگردد. وقتی که مهدی اقتصادیترین سمت سازمان میراث فرهنگی، یعنی معاونت سرمایهگذاری این سازمان را بر عهده داشت و پس از یک اتفاق مجبور به استعفا شد.در جریان مراسم افتتاح همایش «فرصتهای سرمایهگذاری در صنعت گردشگری ایران» بود که ۱۲ خانم با لباس محلی، دفزنان بر روی سن ظاهر شدند و درحالی که قرآن را در سینی گذاشته بودند آن را به قاری تحویل دادند. این نمایش با اعتراض دو نفر از مراجع همراه شد و در نهایت مهدی جهانگیری را در آبانماه سال ٨٧ مجبور به استعفا از سمت خود کرد.
استعفایی که شروع ترقی اقتصادی او بود. او پس از استعفا، گروه مالی گردشگری را ایجاد کرد و پس از آن شرکت خصوصی «سمگا» (سرمایهگذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران) را تأسیس کرد و توانست زیرمجموعههای فراوانی برای آن ایجاد کند، زیرمجموعههایی مانند: بانک گردشگری، شرکت سرمایهگذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران (سمگا)، مجتمع فولاد صنعت بناب، شرکت سرمایهگذاری نگین، هلدینگ صنایع و معادن ماهان، توسعه امید افق گردشگری، شرکت افق گردشگری ایرانیان، مرکز آموزشی علمی کاربردی کاراد، شرکت باشگاه گردشگری ایرانیان، شرکت کارت گردشگری پارس، شرکت توسعه فناوری اطلاعات گردشگری ایران، شرکت توسعه مجتمعهای خدماتی و رفاهی پارس زیگورات، شرکت توسعه گردشگری آریا زیگورات و تجارت بینالملل هموطا آریا.
این اندوخته مالی در کنار انتساب خانوادگی او به دولت تدبیر و امید کمکم انتقاداتی را در بین اصولگرایان برانگیخت.
ابتدا وبسایت الف متعلق به احمد توکلی و پس از آن روزنامه کیهان و این اواخر علیرضا زاکانی از برادر معاون اولین رئیسجمهوری گفتند. «الف» مدعی رانتخواری مهدی جهانگیری با کمک مشایی و بقایی و البته مرتضی تمدن (استاندار وقت تهران) شد و زاکانی اردیبهشت امسال گفت: «در پتروشیمی دست دارند، بانک گردشگری برای چه کسی است؟ برای برادر محترم آقای جهانگیری است که در دولت قبل آن را گرفته است». این مواضع علیه مهدی جهانگیری در نهایت به خبر بازداشت او در کرمان منجر شد که غلامعلی ابوحمزه، فرمانده سپاه کرمان، اعلام کند جهانگیری را سپاه ثارالله کرمان بازداشت کرده است.
اسحاق غیرمنتظره
اسحاق جهانگیری مشهورترین برادر در بین برادران جهانگیری است. او از اول انقلاب در سمتهای متعددی نقش ایفا کرد از جمله نمایندگی مجلس، استانداری اصفهان و و بعدتر با وزارت صنایع در دولت اصلاحات در سطح ملی مطرح شد. هرچند اسحاق جهانگیری برای مردم نامی آشنا بود اما وقتی در اولین مناظره تلویزیونی انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ با او روبهرو شدند، یکه خوردند؛ کمتر کسی فکر میکرد این سیاستمدارِ آشنا و کمحاشیه اینچنین در اولین مناظره توانمند ظاهر شود و از اصلاحات دفاع کند.درخشش معاوناول در مناظرهها، او را به یکی از چهرههای اصلی اصلاحطلبان تبدیل کرد؛ بهنحویکه بعد از مناظرهها چشمانداز ۱۴۰۰ با جهانگیری ترسیم شد. اسحاق تنها برادر از خانواده جهانگیری نبود که نامش در مناظرهها مطرح شد. پای سه برادر دیگر اسحاق جهانگیری نیز هر کدام بهنحوی به مناظرهها باز شد. زمانی که محمدباقر قالیباف به اسحاق جهانگیری حمله کرد و به برادران شهید جهانگیری اشاره کرد، اسحاق جواب داد: «من نگفتم خانواده شهید هستم یا نیستم. بهجای خود اگر لازم شد میگویم چه کسی ارزشی است و چه کسی نیست».
در مناظره سوم بود که قالیباف به مهدی جهانگیری برادر سرمایهدار معاوناول اشاره کرد و او را بر سر زبانها آورد. انتخابات تمام شد و معاوناول دولت یازدهم در دولت دوازدهم به کار خود ادامه داد. اما مدتی بعد از دستگیری برادر رئیسجمهور، برادر معاوناول هم دستگیر شد اما برخلاف مورد اول تا الان موفق نشده است با قید وثیقه آزاد شود. اسحاق جهانگیری در واکنش به این اتفاق در حساب توییتر خود نوشت: «اطلاع دقیقی از دلیل، چگونگی دستگیری، اتهام، ضابط و شاکی برادرم ندارم، البته وی هیچگونه مسئولیت و فعالیت دولتی ندارد. مسئله قابل پیشبینی بود و باید صبر کرد. امیدوارم سوءاستفاده سیاسی نباشد و عدالت، مبارزه با فساد و حاکمیت قانون برای همه یکسان اجرا شود». باید تأکید کرد مهدی جهانگیری برخلاف برادر خود که با پایان دولت اصلاحات از عرصه دولت دور شد، در دولت نهم و دهم به دولت نزدیک و بعد از آن به بخش خصوصی رفت و به یکی از سرمایهداران بزرگ تبدیل شد.
آخرین خبر اینکه روز گذشته سخنگوی حزب کارگزاران گفت که هیچ ارتباطی بین مهدی جهانگیری و کارگزاران وجود ندارد. به گزارش ایسنا حسین مرعشی افزود: آقای مهدی جهانگیری نه عضو کارگزاران است و نه هیچوقت عضو کارگزاران بوده، نه با هیچکدام از مؤسساتی که در کرمان ازسوی مؤسسه مولیالموحدین احداث شدند ارتباطی دارد. بین مهدی جهانگیری و این مجموعه هیچ ارتباط سهامی یا تخصصی یا کاری وجود نداشته است.آقای مهدی جهانگیری در تهران با جمعی از دوستان خود بانک گردشگری را تأسیس کرده و هیچ ارتباطی هم بین مجموعههایی که تحت مدیریت مؤسسه مولیالموحدین است، با ایشان وجود ندارد.
منبع: بهارنیوز
رضا صادقیان
مخالفان، منتقدان کم انصاف و کسانی که با هر توافق و پیمانی در سطوح مختلف با کشورهای خارجی مخالف هستند، صدها ایراد و بلکه اشکال را در قراردادهای تجاری و حقوقی میبینند و همین کمبودها را با صدایی بلند در رسانههای نزدیک به خود فریاد میزنند ولی راه متفاوت که به شکوفایی و رفع کمبودها و نه تاریکی منجر شود را نشان نمیدهند، در میان انبوه نقدها نشانهای از مسیری کم هزینهتر در میان نیست. البته گاهی وقتها آدرس جادهای را میگویند که انتهای آن به ناکجا آباد ختم خواهد شد. عبارت «برادر سایه دارم» که از سوی مشاور رئیس جمهور و در انتقاد از مخالفان برجام و آقای جلیلی بیان شد، واکنشی به انتقاداتی از این دست است.
باید پذیرفت که انجام هر عملی و انتخاب هر کدام از رویکردها براساس درک زمان و مکان شکل حقیقی و اجرایی به خود گرفته، به این ترتیب و در صورتی که زمان و نحوه تصمیمگیری در انتخاب سیاستهای کلان روشن نشود عملا آن رفتار بیمعنا خواهد شد. بنابراین درک شرایط کشور و بحرانهایی که در صورت ادامه یافتن آنها به اسم دستاوردهای هستهای گریبان کشور را میگرفت و رها نمیکرد در روزهای ابتدای دولت حسن روحانی قابل کتمان نیست. به اندازه چند دقیقه به کمبود ارز خارجی در کشور، صفهای طولانی مقابل بانکها، کنار بانک خوابیدن برای دریافت دلار دولتی، شکل گرفتن ارز دو نرخی، آشفتگی مردم از گرانیهای لحظهای کالاهای مصرفی، اعلام نکردن قیمت کالاهای ضروری از سوی برخی عمده فروشان و تنش پیوسته در بازار طلا و کالاهای لوازم خانگی و ابزارهای صنعتی و به فروش نرفتن نفت و جابجایی منابع مالی کشور با کیف، شکل گرفتن پدیدهای به اسم بابک زنجانی و زنجانیها و قدرت گرفتن اختلاسگران در دوران تحریمهای ظالمانه، کاهش یافتن تولید نفت، گران شدن خودرو و لوازم یدکی آن و… بخشهای کوچک از آن گرفتاریهای کشور بود.
مشکلاتی که منتقدان امروز برجام به اندازه یک خط برنامه برای حل گرفتاری متعدد شهروندان در همان زمان نداشتند. در واقع برجام در زمین واقعیتنگری و درک شرایط کشور و نرمش قهرمانانه از سوی حاکمیت و نه دولت یازدهم مورد پذیرش قرار گرفت، رفتار کارگزاران دولت در مسئله برجام و امضا شدن توافق هستهای به عنوان یکی از بخشهای حاکمیت معنا میدهد. چه بسا اگر وضعیت کشور به گونهای دیگر میبود و یا ریلگذاری سیاستها به سوی دیگر قرار میگرفت امروز نیز سخن از برجام و توافق هستهای در میان نمیبود. بنابراین درک این موقعیتها از خود متن توافق و پایبند بودن به آن نیز مهمتر است.
در بسیاری از رویکردهای ارایه شده و سفارشها و مشورتهای رسانهای مخالفان برجام ایرادهای توافق گفته میشود و گاه با وارونه سازی خبر از سیمان ریختن و بستن دردهای صنعت هستهای گفته میشود با این حال بسیاری در همین گام نخست ایست میکنند و مسیری برای ادامه انتقادهای خود متصور نیستند! فرض کنید تمام این انتقادها را قبول کردیم، حال در برابر این نقدها کدام راه را در عرصه سیاست خارجی و خصوصا حل مسئله هستهای نشان میدهید؟ قرار است برجام را آتش بزنیم؟ به فکر لغو آن هستیم و در صورتی که چنین دستاوردی را لغو کردیم، گام دوم دقیقا چیست و قرار است در برابر هجمهها و بروز دشمنیها و تبدیل کردن هم پیمانان تاکتیکی خود چه سیاستی داشته باشیم؟
چنانچه صرفا و به عنوان حفظ روحیه و کسب اعتماد بخشی از شهروندان فقط به دام پرداخت هزینههای غیر ضروری شویم و پس از شش سال و یا بیشتر مردم را با شرایطی دشوار به دیدن افقهای طلایی و چشماندازهای بیکران آینده دعوت کنیم، چنین حرفهای حکایت نشناختن مطالبات واقعی کشور است. به نظر میرسد برخی تجاهل میکنند و در نوشتارهایی انشاءگونه خواهان بازگرداندن کشور به سالها قبل هستند. روزهایی که با برگزاری جلسات با کشورهای اروپایی و آمریکا تحریمهای بیشتر نصیبمان میشد و واگذاری امتیازهای بیشتر به رغیب. آزمودن این سیاستها و حرفها برای مرتبهای دیگر و به بهانه به دیوار کوبیدن برجام به غیر از آوار هزینههای غیر ضروری بر سر کشور دستاوردی ندارد.
منبع: بهارنیوز
روزنامه بهار: حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید همانطور که قابل پیش بینی بود برابر شد با افزایش تنشهای بین دو کشور ایالات متحده آمریکا و ایران.ترامپ بر خلاف باراک اوباما، رییس جمهور پیشین آمریکا نسبتی با سیاستهای مبتنی بر تعامل نداشته و بیشتر از آنکه در پی کاهش تنشها و از بین بردن دیوار بیاعتمادی میان ایران و آمریکا باشد به دنبال افزایش تنشها و فشارها است.در برابر این سیاست دولت آمریکا پرسشی که میتوان مطرح کرد این است که مسئولان ایرانی چه راهکاری را اتخاذ خواهند کرد؟
سیاستهای ترامپ را به طور کلی میتوان به دو دسته سیاستهای اعلامی و اقدامات عملی تقسیم کرد. به عنوان یک نمونه، دونالدترامپ در روزهای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و در مناظرههای تبلیغاتی در برابر هیلاری کلینتون، رقیب دموکراتش از پاره کردن توافق اتمی میان ایران و گروه ۵+۱ میگفت و بر این اعتقاد بود که یگانه راه مواجهه با برجام از بین بردن آن است. اما آنچه در عمل رخ داد این بود کهترامپ نیز مجبور شد توافق هستهای را اجرا کند و حتی در روزهای اخیر هم برخلاف تبلیغات سنگینی که برخی در داخل انجام میدادند هنوز اتفاق تازهای برای برجام رخ نداده است و در وضعیت تحریم هایی که به واسطه این توافق برطرف شده است تغییری به وجود نیامده است.واقعیت آن است که دونالدترامپ درصدد است تا با افزایش فشارها بر ایران تحریمهای گذشته را بازگرداند. تحریم هایی که به خصوص در بین سالهای ۸۹ تا ۹۲ اقتصاد کشور را از کار انداخت و باعث فشارهای بسیاری بر معیشت مردم شد. حال پرسشی که در این زمینه میتوان مطرح کرد این است که باید در برابر این سیاستترامپ چه کرد؟ اقدامات مسئولان ایرانی در این باره را میتوان به سه بخش تقسیم کرد.
الف) حفظ برجام
مسئولان دستگاه دیپلماسی کشورمان در تلاش هستند که با کمک سایر طرفهای توافق هستهای به خصوص اتحادیه اروپا توافق هستهای را حفظ کرده و اجازه ندهند که اقدامات ایذایی دونالدترامپ مانعی را بر سر راه ایران در بهره مند شدن از منافع برجام ایجاد کند. این مهم آن هنگام محقق خواهد شد که شاهد قرابت بیش از پیش ایران با کشورهای اروپایی باشیم. این نزدیکی میتواند از طریق افزایش روابط اقتصادی، امنیتی و سیاسی رخ دهد. یکی دیگر از مسیرهایی که سبب استحکام برجام خواهد شد. توجه به مذاکره با اتحادیه اروپا در حوزههای دیگر از جمله مسائل منطقهای و حقوق بشر است. بنا بر آنچه رهبر انقلاب به دستگاه دیپلماسی کشور ابلاغ کردهاند مذاکره با آمریکا در حوزههای غیر هستهای ممنوع است، در نتیجه این ممنوعیت به هیچ عنوان درباره مذاکره با سران اروپایی نیست و به همین دلیل دستگاه سیاست خارجی کشورمان میتواند با الگویی همچون برجام در پی کاهش تنش و اختلافات میان ایران و غرب در مسائل باقی مانده باشد. موضوعی که تاثیری مستقیم برای افزایش احتمال ماندگاری برجام و شکست سیاستترامپ در از میان بردن توافق هستهای خواهد داشت.
ب) توجه به اقتصاد
با نگاهی به چند سال پیش و زمانی که تحریمها افزایش یافت میتوان به این نتیجه رسید که همزمان با فشار خارجی از طریق تحریمها بی تدبیری و بی کفایتی دولت وقت در حوز ه اقتصادی نیز یکی از مهمترین دلایل افزایش فشار به جامعه در موضوعات اقتصادی بود. همین تجربه که زمان زیادی هم از آن نگذشته است نشان میدهد که همان میزان که اقدامات دیپلماتها در عرصه سیاست خارجی در دفع تهدیدات و اقدامات تحریمی طرف مقابل اهمیت دارد باید به موازات آن به مشکلات اقتصادی موجود نیز توجه کافی نشان داد. عدم توجه کافی به برنامه ریزیهای دقیق اقتصادی میتواند سبب افزایش تاثیر فشارهای خارجی شده و باعث آن شود که دستاوردهای ایجاد شده در فضای پسابرجام از بین برود.
ج) سومین اقدام مسئولان در برابر سیاستهای تنش زای دولتترامپ توجه به وحدت ملی است. این نکته از دو اقدام پیش گفته نیز دارای اهمیتی بیشتر است و لزوم توجه به آن در چنین دورانی که به معنای واقعی کلمه حساس و سرنوشت ساز است دو چندان است. در روزهای اخیر شاهد آن بودیم که چگونه بزرگان جریان اصلاح طلبی در برابر تهدیدات و تندرویهای دولت ایالات متحده همصدا با سایر مقامات کشور بودهاند و با کنار گذاشتن برخی اعتراضات و گلایههای به حقشان در دفاع از نهاد نظامی سپاه سخن گفته اند. این انتظار وجود دارد که این گام بلند از سوی جریان اصلاحات از سویِ دیگر میدان سیاست نیز بی پاسخ نماند و شاهد آن باشیم که توجه به وحدت ملی مورد توجه همگان قرار بگیرد و در چنین موضوعات حساسی منافع ملی جایگزین رقابتهای جناحی شود.
منبع: بهارنیوز
در آخرین روزهای زمستان سال ۹۵ در حالی که هوای سرد بر جان ها نشسته بود، خبری در زمان بررسی بودجه ۹۶ تمام توجهات را به خود جلب کرد و آن موضوع تخلفات نفتی دولت نهم و دهم بود، تخلفاتی که آمار و ارقام متفاوتی درباره آن بیان می شد. این بحث های داغ در همان زمان متوقف نشد و افراد مختلفی درباره این تخلفات اظهارنظرهای گوناگونی کرند، اما مطابق قانون در نهایت تنها باید به گزارش دیوان محاسبات اعتماد کرد، در همین راستا دیوان محاسباتگزارشی جامع به کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی، ارسال کرده است.
غلامرضا تاجگردون رییس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی در همین رابطه به خبرگزاری خانه ملت می گوید که پس از اظهارنظرهای گوناگون پیرامون این تخلفات و اظهارات دادستان دیوان محاسبات و جوابیه های مختلف مطرح شده در این باره کمیسیون بودجه تصمیم گرفت، برای خاتمه دادن به این بحث ها و تنویر افکار عمومی این گزارش را منتشر کند. بر اساس این گزارش، شرکت ملی نفت ایران با استناد به دستور مورخ ۸۷/۱۲/۱۵ رئیس جمهور در هامش نامه وزیر نفت با توجه به منع قانونی و نیاز کشور اقدام به واردات فرآورده های نفتی کرده است. همچنین رئیس جمهور وقت محکوم به جبران مبلغ ۴۶٫۰۱۰ میلیارد ریال از طریق انتقال این مبلغ از حساب های درآمدی شرکت ملی نفت به حساب ۹۳۱ خزانه شده است. متن کامل این گزارش که از سوی کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی، در اختیار خبرگزاری خانه ملت، قرار گرفته به شرح زیر است:
گزارش عملکرد جزء (۱) بند (ز) تبصره (۱) قانون بودجه سال ۱۳۹۶ کل کشور
مقدمه:
به موجب مفاد جزء (۱) بند (ز) تبصره (۱) قانون بودجه سال ۱۳۹۶ کل کشور پیش بینی شده تا نسبت به تسویه برداشت های بیش از مجوزهای قانونی دولت طی سال های ۹۱-۸۷ از محل صادرات نفت به منظور تامین بنزین و نفت گاز جمعا تا مبلغ ۲۲۹٫۸۱۷ میلیارد ریال (بابت واردات بنزین به ترتیب مبلغ ۲۹٫۹۲۴ میلیارد ریال، ۴۶٫۰۱۰ میلیارد ریال و ۴۴٫۱۹۵ میلیارد ریال برای سال های ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۹ و برای تهاتر بنزین و نفت گاز از محل میعانات گازی در سال های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ به مبلغ ۱۰۹٫۶۸۸ میلیارد ریال) و همچنین مابه التفاوت فروش داخلی فرآورده های نفتی با قیمت های فوب خلیج فارس طی سال های ۸۸-۸۶ تا مبلغ ۳۲٫۰۳۸ میلیارد ریال در رابطه مالی فیمابین دولت و شرکت ملی نفت ایران با خزانه داری کل کشور اقدام شود. همچنین براساس جزء (۲) مفاد بند صدر الاشاره مقرر گردیده نسبت به تسویه بدهی نیروی انتظامی به شرکت ملی نفت ایران به مبلغ ۶٫۳۳۶ میلیارد ریال اقدام شود که در این رابطه حسب مفاد بند مذکور دیوان محاسبات کشور موظف است ضمن رسیدگی به اقدامات متضمن نقض قوانین بودجه توسط مسئولان ذی ربط وقت جمع بندی خود را حسب مورد به تفکیک هر سال جهت رسیدگی به کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات ارائه نماید. حساب های تسویه نشده در رابطه مالی فیمابین دولت و شرکت ملی نفت ایران از سال ۱۳۸۷ ایجاد شده است که در هر سال با توجه به شرایط ویژه همان سال اقداماتی توسط دولت و شرکت ملی نفت صورت گرفته و نهایتا موجب تجمیع مبلغ ۲۲۹٫۸۱۷ میلیارد ریال اختلاف حساب فیمابین گردیده است. در این گزارش ضمن تشریح جزئیات و مجوزهای صادره در هر سال و اقدامات دولت و شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی، اقدامات دیوان محاسبات و نتایج حاصله اعلام می گردد.
الف) واردات بنزین و نفت گاز بیش از مجوزهای قانونی از طریق معاوضه نفت خام با فرآورده های نفتی طی سنوات ۱۳۸۷ الی ۱۳۸۹
۱- الف) سال ۱۳۸۷:
استناد قانونی:
جزء (ز) بند (۷) قانون بودجه سال ۱۳۸۷ کل کشور
مجوز قانونی:
واردات بنزین و نفت گاز مورد نیاز کشور تا معادل ارزی مبلغ سی هزار میلیارد ریال
توضیحات:
براساس نامه شماره ۱۰۹۹۸۹ مورخ ۸۷/۴/۳۰ وزیر محترم وقت نفت (جناب آقای نوذری) عنوان رئیس محترم جمهور وقت (جناب آقای احمدی نژاد) به این موضوع اشاره گردیده است که طبق روال سنوات گذشته و هم زمان با تقدیم لایحه بودجه سال ۸۷ کل کشور واردات بنزین و نفت گاز در قالب تبصره های پیوست قانون بودجه سال ۸۷ از سوی وزارت نفت تهیه و برای معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری ارسال گردیده است لیکن مجلس شورای اسلامی واردات فرآورده های نفتی را در قانون بودجه سال ۸۷ کل کشور محدود و به رقم ۳۰٫۰۰۰ میلیارد (معادل ۳٫۳ میلیارد دلار و کمتر از نصف پیشنهاد وزارت نفت) مصوب نموده است. این در حالیست که رقم واردات بنزین و نفت گاز در سال ۸۶ بالغ بر ۵۲٫۰۰۰ میلیارد ریال (معادل ۵٫۷ میلیارد دلار) بوده و قیمت نفت خام و فرآورده های نفتی در سال ۸۷ نسبت به سال ۸۶ بیش از دو برابر افزایش داشته است. لذا پیوست فوق الذکر دو پیشنهاد افزایش سقف واردات علاوه بر اعتبار مصوب مندرج در جزء (ز) بند (۷) قانون بودجه سال ۸۷ به مبلغ ۷۲٫۰۰۰ میلیارد ریال (معادل ۸ میلیارد دلار) از محل حساب ذخیره ارزی و یا از محل معاوضه با نفت خام جهت تصویب مجلس محترم شورای اسلامی به رئیس جمهور ارائه گردیده است. علی رغم مکاتبه مذکور مکاتبات عدیده بعدی نیز از سوی وزیر نفت وقت با رئیس جمهور جهت اخذ مجوز از مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است که در این رابطه ریاست محترم جمهور در هامش نامه شماره ۳۶۵۹۲۵ مورخ ۸۷/۱۲/۱۵ وزیر نفت تصریح نموده که “با رعایت مصالح در خرید و معاوضه نیاز جاری کشور و ذخایر لازم را تامین نمایید”. علی ایحال مجموعه اقدامات منجر به اصلاح قانون بودجه سال مذکور نشده است.
عملکرد:
واردات بنزین و نفت گاز مورد نیاز کشور به مبلغ ۶۴٫۶۷۴ میلیارد ریال به شرح جدول ذیل:
مبلغ تخلف:
مبلغ مندرج در مفاد جزء (۱) بند (ز) تبصره ۱ قانون بودجه سال ۹۶ به میزان ۲۹٫۹۲۴ میلیارد ریال تتمه بهای بنزین و نفت گاز وارداتی با احتساب هزینه های جانبی به مبلغ ۳۴٫۶۷۴ میلیارد ریال پس از کسر ۴٫۷۵۰ میلیارد وجوه حاصل از عرضه تکلیفی فرآورده ها می باشد.
نتیجه رسیدگی ها:
موضوع طی گزارش شماره ۱۵۰/۵۱۱۰۰/د مورخ ۸۸/۵/۵ به دادسرای دیوان محاسبات کشور ارسال شده است. نتیجه رسیدگی به پرونده مذکور در هیات اول مستشاری دیوان محاسبات کشور موضوع رای شماره ۲۹/۷۷۰ مورخ ۱۳۸۹/۸/۱۹ که طی رای شماره ۱۵۴۷/۲۹ مورخ ۱۳۹۲/۱۱/۲ به تائید محکمه تجدیدنظر دیوان محاسبات کشور رسیده، منتج به صدور رای محکوم شده است.
۲- الف) سال ۱۳۸۸:
استناد قانونی:
مستند به بند (۶۱) قانون بودجه سال ۱۳۸۸ کل کشور
مجوز قانونی:
طی سال ۱۳۸۸ واردات بنزین به هر صورت ممنوع گردیده است
توضیحات:
براساس مفاد بند ۶۱ ماده واحده قانون بودجه سال ۸۸ کل کشور دولت مکلف بوده در اجراء وظیفه مذکور در ماده (۱) قانون توسعه حمل و نقل عمومی و مدیریت مصرف سوخت مصوب ۱۳۸۶ و با سهمیه بندی بنزین داخلی به قیمت سال ۱۳۸۷ و فروش مازاد بر آن به قیمت تمام شده و عرضه نفت گاز صرفا با کارت هوشمند سوخت به قیمت سال ۱۳۸۷، به گونه ای اقدام کند که نیازی به پرداخت یارانه برای واردات بنزین نباشد و استفاده از هر محل و منابع بودجه کل کشور برای پرداخت یارانه واردات بنزین به هر صورت نیز ممنوع گردیده است.
شرکت ملی نفت ایران با استناد به دستور مورخ ۸۷/۱۲/۱۵ رئیس جمهور در هامش نامه وزیر نفت با توجه به منع قانونی و نیاز کشور اقدام به واردات فرآورده های نفتی نموده است. وزیر وقت نفت طی نامه شماره ۱۴۳۵۰۶ مورخ ۸۸/۵/۷ مجددا از ریاست جمهور درخواست اخذ مجوز مربوطه از مجلس شورای اسلامی را نموده و در تاریخ ۸۸/۶/۵ طی نامه شماره ۱۷۸۰۷۸-۱۲/۲ وزیر نفت نیز ضمن اشاره به واردات فرآورده از محل معاوضه با نفتخام درخواست طرح موضوع در هیات وزیران و اخذ تصمیم مقتضی را می نماید. پس از انتصاب آقای میرکاظمی بعنوان وزیر نفت طی نامه شماره ۲۲۶۶-۱۴۰-۲ مورخ۸۸/۷/۲۸ ضمن اعلام مجدد عدم وجود مجوز جهت واردات فرآورده های نفتی از محل معاوضه نفتخام از رئیس جمهور درخواست ارائه متمم بودجه سال ۸۸ به مجلس را نموده که مورد پذیرش ایشان واقع شده و نهایتا اصلاحیه بند ۶۱ قانون بودجه سال ۸۸ به منظور طرح در هیات وزیران و تنظیم لایحه متمم بودجه طی نامه شماره ۱۲/۲/۲۶۶۵۷۴ مورخ ۸۸/۸/۲۳ توسط وزیر نفت عنوان ریاست جمهوری ارسال شده لیکن نتیجه ای حاصل نگردیده است.
عملکرد:
واردات بنزین و نفت گاز از محل معاوضه با درآمد حاصل از صادرات نفت خام به مبلغ ۵۶٫۱۳۷ میلیارد ریال
مبلغ تخلف:
مبلغ مندرج در مفاد جزء (۱) بند (ز) تبصره ۱ قانون بودجه سال ۹۶ برای سال ۸۸ بابت تامین بنزین و نفت گاز به میزان ۴۶٫۰۱۰ میلیارد ریال ناشی از بهای بنزین و نفت گاز وارداتی با احتساب هزینه های جانبی به مبلغ ۵۶۱۳۷ میلیارد ریال پس از کسر ۱۰٫۱۲۷ میلیارد ریال وجوه حاصل از عرضه تکلیفی فرآورده ها می باشد.
نتیجه رسیدگی ها:
مطابق گزارش تفریغ بودجه جزء (هـ) بند (۷) و بند (۶۱) قانون بودجه سال ۱۳۸۸ کل کشور، موضوع تخلف در گزارش حسابرسی سال مالی منتهی به ۱۳۸۸/۱۲/۲۹ شرکت ملی نفت ایران و گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۸۸ درج و طی بند (۵) گزارش شماره ۹۷۶/۱۰۹۵/م/د مورخ ۸۹/۸/۱ به دادسرای دیوان محاسبات کشور ارسال شده است. نتیجه رسیدگی به پرونده مذکور در هیات سوم مستشاری دیوان محاسبات کشور منتج به صدور رای شماره۱۲۴۸/۲۹ مورخ ۱۳۹۱/۱۰/۱۹ و تائید آن توسط محکمه تجدیدنظر دیوان محاسبات کشور طی شماره های ۹۹۲/۲۹ مورخ ۱۳۹۲/۷/۶ و ۶۰۹/۲۹ مورخ ۱۳۹۴/۵/۲۸ شده است.
رای صادره:
رئیس جمهور وقت محکوم به جبران مبلغ ۴۶٫۰۱۰ میلیارد ریال از طریق انتقال این مبلغ از حساب های درآمدی شرکت ملی نفت به حساب ۹۳۱ خزانه گردیده است.
۳- الف) سال ۱۳۸۹:
استناد بند قانونی:
تبصره (۱) بند (د) قانون بودجه سال ۱۳۸۹ کل کشور مبنی بر اینکه: (در هر حال استفاده از منابع موضوع این جزء در سایر امور از جمله واردات فرآورده های نفتی و طرح های غیرمرتبط و خارج از وظائف وزارت نفت از طریق شرکت تابعه ذیربط ممنوع است و در حکم تصرف غیرقانونی در اموال دولتی است).
همچنین مفاد ماده (۱۰) آئین نامه اجرایی بند (۴) قانون بودجه سال ۸۹ کل کشور (موضوع تصویبنامه شماره ۴۴۶۷۶/۴۵۳۵۵ مورخ ۱۳۸۹/۴/۱۶ هیات وزیران) مبنی بر تامین مابه التفاوت مربوط به فرآورده های نفتی وارداتی (بنزین و گازوئیل) موردنیاز کشور از محل منابع حاصل از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها.
مجوز:
مجوز ستاد تدابیر ویژه اقتصادی برای واردات بنزین و نفت گاز
توضیحات:
مطابق با مفاد ماده (۱۰) آئین نامه اجرایی بند (۴) قانون بودجه سال ۸۹ کل کشور (موضوع تصویبنامه شماره ۴۴۶۷۶/۴۵۳۵۵ مورخ ۱۳۸۹/۴/۱۶ هیات وزیران) در سال ۸۹ مابه التفاوت مربوط به فرآورده های نفتی وارداتی (بنزین و گازوئیل) مورد نیاز کشور از محل منابع حاصل از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها تامین می شود. همچنین با توجه به فراز پایانی مفاد تبصره جزء (د) بند (۴) قانون بودجه سال ۸۹ کل کشور استفاده از منابع موضوع این جزء در سایر امور از جمله واردات فرآورده های نفتی و طرح های غیرمرتبط و خارج از وظایف وزارت نفت از طریق شرکت تابعه ذی ربط ممنوع بوده و در حکم تصرف غیرقانونی در اموال دولتی است در این زمینه وزیر نفت مسؤول است. لذا تامین وجه واردات از محل منابع حاصل از صادرات نفت خام در حکم تصرف غیرقانونی در اموال دولتی بوده و جرم محسوب شده که در این زمینه وزیر وقت نفت مسئول می باشد.
شایان ذکر است براساس نامه شماره ۴۶۱۶ مورخ ۸۸/۱۲/۳ وزیر وقت نفت (آقای میرکاظمی) عنوان رئیس جمهور با توجه به زمانبر بودن تصویب لایحه بودجه سال ۸۹ و بلاتکلیف بودن واردات بنزین و عدم وجود مجوز از محل معوض نفتخام و نیاز مبرم به بنزین در زمان آغاز سال جدید (سال ۸۹) برای ماه های فروردین و اردیبهشت درخواست صدور مجوز نسبت به خرید بنزین از محل معوض نفتخام تا ابلاغ بودجه مصوب سال ۸۹ گردیده که رئیس دفتر رئیس جمهور (آقای مشایی) طی نامه شماره ۴۹۶/۱۱ مورخ ۸۸/۱۲/۸ پی نوشت رئیس جمهور را به شرح زیر ابلاغ نموده است:
“شما طبق معمول بنزین مصرفی را وارد کنید و ذخیره مناسب هم داشته باشید. هرگاه طرح هدفمند کردن یارانه ها اجرا شد متناسب با مصوبه مجلس شورای اسلامی به لحاظ حسابداری جایگزین خواهد شد.”
براساس مصوبه ستاد تدابیر ویژه اقتصادی مورخ ۸۹/۴/۲۷ به وزارت نفت اجازه داده شده است تا در سال ۸۹ با مسئولیت و تایید وزارت نفت اقدام به مبادله تهاتری فروش نفت با خرید بنزین نماید.
عملکرد:
واردات بنزین و نفت گاز به ملغ ۵۲٫۵۶۱ میلیارد ریال
مبلغ تخلف:
مجموع واردات فرآوردههای نفتی در سال ۱۳۸۹ با احتساب هزینههای جانبی مبلع ۵۲٫۵۶۱ میلیارد ریال بوده که پس از کسر مبلغ ۸٫۳۶۶ میلیارد ریال بهای فروش داخلی محمولات وارداتی تتمه مبلغ مذکور به میزان ۴۴٫۱۹۵ میلیارد ریال تسویه نگردیده است.
نتیجه رسیدگیها:
تخلف مذکور طی گزارش شماره۹۷۶/۲۰۷۳/ ۲/م مورخ ۱۳۸۹/۱/۲۸ به ریاست محترم مجلس شورای اسلامی اعلام شده که پس از قرائت در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، طی شماره ۴۲/د مورخ ۱/۱۲/۱۳۸۹ باستناد ماده (۲۳۳) آئیننامه داخلی مجلس شورای اسلامی به مرجع قضایی ارسال شده است. پرونده مذکور در شعبه ۱۵ بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۸ کارکنان دولت طی شماره ۹۰۰۹۹۸۲۱۳۲۶۰۰۰۱۱ در دست رسیدگی میباشد.
ب) عدم تسویه بهای میعانات گازی تحویلی به شرکتهای پتروشیمی به علت تحویل مواد افزودنی تحویلی به شرکتهای پالایش و پخش طی سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱
مجموع ارزش مواد افزودنی تحویلی شرکتهای پتروشیمی به پالایش و پخش طی سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ جمعاً به مبلغ ۳٫۳۵۴٫۵۳۵٫۸۲۲ دلار و مبلغ ۸٫۲۴۷٫۱۸۷٫۹۹۶٫۱۲۰ ریال مشتمل بر پتروشیمی نوری (برزویه) به مبلغ ۲٫۸۸۴٫۷۶۰٫۵۵۱ دلار، پتروشیمی بوعلی به مبلغ ۴۰۶٫۱۳۹٫۳۶۷ دلار و پتروشیمی بندر امام به مبلغ ۶۳٫۶۳۵٫۹۹۹ دلار و ۸٫۲۴۷٫۱۸۷٫۹۹۶٫۱۲۰ ریال میباشد.
در صورت تسعیر مبالغ دلاری به میزان ۳٫۳۵۴٫۵۳۵٫۸۲۲ دلار به نرخ تسعیر پایان اسفندماه سال ۱۳۹۴ (به مبلغ ۳۰٫۲۴۰ ریال) و با احتساب مبلغ ۸٫۲۴۷٫۱۸۷٫۹۹۶٫۱۲۰ ریال مانده ریالی مطالبات پتروشیمی بندر امام خمینی (ره) از سال ۱۳۹۱ بر اساس مفاد جزء (۱) بند (ز) تبصره (۱) قانون بودجه سال۱۳۹۶ کل کشور مقرر گردیده مبلغ ۱۰۹٫۶۸۸ میلیارد ریال بهای بنزین و نفت گاز دریافتی از پتروشیمیها با میعانات گازی تحویلی به آنها تهاتر شود.
استناد بند قانونی:
بر اساس ماده (۱۲۷) قانون برنامه پنجم توسعه تا اتمام پروژههای موضوع این ماده و بهره برداری از آنها ( پالایشگاه ستاره خلیج فارس و پالایشگاه فارس) استفاده از روشهای تهاتری برای خرید و فروش فرآوردههای مورد نیاز با تصویب شورای اقتصاد در موارد ضروری مجاز است.
مجوز:
بر اساس مصوبات شورای اقتصاد در سنوات ۹۰ و ۹۱ بهای محمولات دریافتی از پتروشیمیها میبایست از محل منابع داخلی شرکت ملی پالایش و پخش تأمین شود. لذا تأمین بهای محمولات مذکور از محل خوراک تحویلی به پتروشیمیها غیرقانونی بوده است.
توضیحات:
بر اساس نامه شماره ۵۳۳۳۶- ۱/ ۹۰ مورخ ۲۲/۰۴/۹۰ مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران عنوان سرپرست وقت وزارت نفت (مهندس علی آبادی) اظهار گردیده که طبق توافقات صورت گرفته با شرکت ملی نفت ایران و شرکتهای پتروشیمی مقرر شده است شرکتهای فوق قسمتی از محصولات تولیدی خود را که قابلیت افزودن به بنزین تولیدی پالاشیگاههای داخل کشور را به منظور افزایش اکتان دارا میباشند به شرکتهای پالایش نفت تحویل نموده و بهای فرآوردههای فوق توسط شرکت ملی نفت ایران با شرکتهای پتروشیمی بابت میعانات گازی دریافتی از آن شرکت با دولت تسویه گردد.
شایان ذکر است شورای اقتصاد در جلسه مورخ ۹۰/۷/۱۹ با استناد به ماده (۱۲۷) قانون برنامه پنجم توسعه به وزارت نفت اجازه داده است از طریق شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران به منظور تدمین نیاز کشور برای هشت ماهه منتهی به پایان سال ۹۰ نسبت به واردات ۱٫۲۰۰٫۰۰۰ تن بنزین و مواد افزایش دهنده اکتان از طریق تهاتر با فرآوردههای نفتی و در سقف ۱٫۲۴۸٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار اقدام نماید. که این مصوبه بر اساس مصوبه جلسه مورخ ۹۱/۴/۶ شورای اقتصاد به شرح زیر اصلاح شده است:
وزارت نفت مجاز است از طریق شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران به منظور تأمین نیاز داخل کشور به مواد افزایش دهنده اکتان، واردات و خرید محصولات پتروشیمی و پالایشگاهی در سال ۹۰ را از ۱٫۲۰۰٫۰۰۰ تن در سقف ۱٫۲۴۸٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار به میزان ۲٫۷۶۶٫۰۰۰ تن در سقف ۲٫۸۳۰٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار از طریق تهاتر با فرآوردههای نفتی و از محل منابع داخلی شرکت یاد شده با رعایت قوانین و مقررات مربوط افزایش دهد.
همچنین بر اساس جلسه مورخ ۹۲/۳/۱ شورای اقتصاد وزارت نفت مجاز است از طریق شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی از محل صادرات فرآوردههای نفتی در سال۱۳۹۱ و از محل منابع داخلی خود نسبت به واردات فرآوردههای نفتی و یا تأمین آنها از پتروشیمیها تا سقف ۶٫۱۰۹٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار از طریق تهاتر اقدام نماید. ضمنا تأکید می گردد که این موضوع ارتباطی به رابطه مالی دولت و نفت که ساز و کار مشخص و قانونی جداگانه ای دارد نخواهد داشت بنابراین همان طور که در متن مصوبات ملاحظه میشود در سنوات مذکور اجازه تأمین بهای بنزین از محل منابع داخلی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی داده شده فلذا میبایست در همان سال ۹۰ و ۹۱ بهای بنزین و نفت گاز دریافتی از پتروشیمیها از محل منابع داخلی شرکت ملی پالایش و پخش تسویه می گردد که این اقدام صورت نگرفته است. شایان ذکر است تسویهی بهای بنزین و نفت گاز دریافتی از محل خوراک تحویلی که در بودجه ۹۶ پیشبینی شده مغایر با مصوبات شورای اقتصاد میباشد.
نتیجه رسیدگیها:
علاوه بر درج مراتب در گزارش تفریغ بودجه سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱، پرونده تخلف سال ۱۳۹۰ شرکت ملی نفت ایران طی گزارش شماره ۳۸/۵۱۱۰۰/د مومرخ ۹۲/۲/۴ به دادسرای دیوان محاسبات ارسال شده که نتیجه رسیدگی توسط هیأت چهارم مستشاری دیوان محاسبات کشور منتج به صدور رأی شماره ۲۵/۶۹۵ مورخ ۹۵/۹/۱۶ گردیده است.
ج) عدم تسویه حساب فی ما بین دولت و شرکت ملی نفت ایران طی سنوات ۱۳۸۶ لغایت ۱۳۸۸:
ج- ۱) سال۱۳۸۶:
بر اساس صورتجلسه مورخ ۸۷/۹/۱۸ کارگروه موضوع بند (ج) تبصره (۱۱) قانون بودجه سال ۱۳۸۶ کل کشور مبلغ ۳٫۷۳۹٫۱۵۷٫۴۱۴٫۸۳۵ ریال مربوط به یارانه فرآوردههای ویژه تحویلی به شرکتهای پتروشیمی و مبلغ ۵٫۱۸۸٫۱۰۰٫۵۶۱٫۴۰۲ ریال یارانه ناشی از ما به التفاوت قیمت تکلیفی و بینالمللی سوخت هوایی به دلیل عدم ذکر نام فرآوردههای مذکور در کنار سایر فرآوردههای جدول موضوع بند (ج) شامل بنزین، نفت سفید، نفت گاز، نفت کوره و گاز مایع مورد پذیرش کارگروه موضوع جزء (۳) بند (ج) تبصره (۱۱) قانون بودجه سال۱۳۸۶ کل کشور قرار نگرفته و گواهی اعتباری موضوع این قانون توسط خزانهداری کل کشور برای آن صادر نشده است.
شایان ذکر است در گزارش تفریغ بودجه جزء (۳) بند (ج) تبصره (۱۱) قانون بودجه سال۱۳۸۶ کل کشور به این موضوع تصریح شده است.
همچنین بر اساس نامه مورخ ۸۶/۵/۲۰ دبیر هیأت دولت نحوه محاسبه نرخ سوخت هواپیما در سال۸۶ بر اساس جلسه مورخ۸۶/۵/۱۴ هیأت وزیران به مبلغ ۱٫۰۰۰ ریال ( معادل قیمت تکلیفی عرضه بنزین در سال مذکور) تعیین شده است و بر اساس تصمیم هیأت وزیران در جلسه مورخ ۸۶/۱۲/۲قیمت عرضه قیر مصرفی تا پایان سال ۸۶ با قیمت قبلی مصوب شده است که با استناد به نامه شماره ۴۱۱۸-۲/۱۲ مورخ ۸۷/۲/۱۲وزیر وقت نفت قیمت مصوب قبلی مربوط به سال۸۳ بوده است.
ج-۲) سال ۱۳۸۷:
مبلغ ۱۰٫۹۸۰٫۹۰۸٫۷۴۳٫۴۷۵ ریال یارانه ناشی از مابهالتفاوت قیمت تکلیفی سوخت هوایی و وکیوم باتوم سال ۱۳۸۷ بوده که به استناد بند (ج) ماده (۸) آئیننامه اجرایی بند (۷) ماده واحده قانون بودجه سال ۱۳۸۷ کل کشور موضوع تصویبنامه شماره ۷۵۵۷۸/ت۳۹۴۴۲ک مورخ ۸۷/۵/۱۴کمیسیون موضوع (۱۳۸) قانون اساسی که پنج فرآورده اصلی (شامل بنزین، نفت سفید، نفت گاز، نفت کوره و گاز مایع) را مشمول مفاد این جزء نموده لذا مابه التفاوت مذکور مورد پذیرش کارگروه جزء (ج) بند (۷) ماده واحده قانون صدرالذکر قرار نگرفته و گواهی اعتباری موضوع این قانون توسط خزانهداری کل کشور برای آن صادر نشده است.
لازم به ذکر است بر اساس نامه شماره ۸۹۱۵۸۳/م۴۳۱۲۸ مورخ ۸۹/۱/۲۴ دبیر هیأت دولت، هیأت وزیران در جلسه مورخ۸۹/۱/۱۵ و بنا به پیشنهاد وزارت نفت مبنای محاسبه قیمت سوخت هواپیما برای سال ۸۷ را مبلغ ۱٫۰۰۰ ریال تعیین نموده است.
در خصوص اقدامات فوق مراتب در گزارش حسابرسی سال۱۳۸۸ شرکت ملی نفت ایران و گزارش تفریغ بودجه سال۱۳۸۸ درج شده است.
ج-۳) سال ۱۳۸۸:
مبلغ ۱۲٫۱۲۹٫۶۵۴٫۴۶۷٫۲۳۷ ریال یارانه ناشی از مابهالتفاوت قیمت تکلیفی سوخت هوایی و وکیوم باتوم سال۱۳۸۸ بوده که به استناد بند (ج) ماده (۸) آئیننامه اجرایی بند (۷) ماده واحده قانون بودجه سال ۱۳۸۸ کل کشور موضوع تصویبنامه شماره ۲۱۶۴۸۴/ت۴۳۹۵۳ هـ مورخ ۸۸/۱۱/۴ هیأت وزیران که پنج فرآورده اصلی را شامل بنزین، نفت سفید، نفت گاز، نفت کوره و گاز مایع تعریف نموده لذا دو فرآورده سوخت هوایی و وکیوم باتوم مشمول مفاده ماده (۷) آئیننامه مذکور تلقی نگردیده و مورد پذیرش کارگروه موضوع قرار نگرفته لذا در صورتجلسه کارگروه مربوط نیز درج نشده و گواهی اعتباری موضوع این قانون توسط خزانهداری کل کشور برای آن صادر نشده است.
مستلزم ذکر است بر اساس نامه شماره ۸۹۱۵۸۳/م۴۳۱۲۸ مورخ ۸۹/۱/۲۴ دبیر هیأت دولت هیأت وزیران در جلسه مورخ ۸۹/۱/۱۵ و بنا به پیشنهاد وزارت نفت مبنای محاسبه قیمت سوخت هواپیما برای سال ۸۸ را مبلغ ۱٫۰۰۰ ریال تعیین نموده است. همچنین بر اساس نامه شماره ۱۱۴۱۶۹٫۴۳۲۹۸ مورخ ۸۸/۶/۴ دبیر هیأت دولت عنوان وزیر محترم نفت تصریح گردیده است که بر اساس دستور مقام محترم ریاست جمهور در جلسه مورخ ۸۸/۶/۱ هیأت وزیران تا پایان سال مالی۸۸ در پروژههای مربوط به وزارت راه و ترابری قیر به صورت یارانهای محاسبه میشود. لذا علیرغم اینکه قیر (وکیوم باتوم) به عنوان یکی از فرآوردههای مشمول یارانه موضوع تصویبنامه هیأت وزیران قرار نداشته لیکن بر اساس دستور رئیس جمهور قیمت آن به صورت یارانهی محاسبه شده است.
نتیجه رسیدگیها:
موضوع تخلف این بند در گزارش حسابرسی سال ۱۳۸۸ شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران و نیز گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۸۸ درج شده است. مضافا اینکه مبلغ تخلف سنوات مذکور به مبلغ ۳۲٫۰۳۸ میلیارد ریال بابت مابهالتفاوت فروش داخلی فرآوردههای نفتی با قیمتهای فوب خلیج فارس طی سالهای ۱۳۸۶ لغایت۱۳۸۸ در گزارش حسابرسی سال مالی منتهی به ۲۹/۱۲/۱۳۹۱ شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران به شماره ۷۵۳/۵۱۱۰۰/د مورخ ۹۲/۱۰/۱۶ درج و عدم تسویه حساب عملکرد تولید، صادرات و تسهیم جوه حاصل از صادرات نفت بین دولت(خزانهدار کل کشور) و وزارت نفت از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط در سنوات ۱۳۸۸، ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ طی گزارش ۸۵۷/۵۱۱۰۰/د مورخ ۹۰/۱۲/۲۴ به دادسرای دیوان محاسبات کشور ارسال که منتج به رأی صادره به شماره ۲۹/۱۵۶۴ مورخ ۶/۱۱/۱۳۹۲ توسط هیأت دوم مستشاری دیوان محاسبات کشور گردیده است.
د) عدم تسویه مبلغ ۶٫۳۳۶ میلیارد ریال بدهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به شرکت ملی نفت ایران:
طبق حسابهای شرکت ملی نفت ایران مبلغ بدهی نیروی انتظامی (مربوط به شرکت پتروتیما انرژی وابسته به بنیاد تعاون ناجا) به شرکت مذکور بابت دو فقره محموله تحویلی طی سالهای ۱۳۹۱ ۱۳۹۲ به ترتیب مبلغ ۱۹۴٫۸۲۲٫۸۹۸ دلار (شامل مبلغ ۱۸۵٫۲۴۰٫۰۴۲ دلار اصل سیاهه و هزینههای عملیاتی مربوطه و مبلغ ۹٫۵۸۲٫۸۵۶ دلار بهره متعلقه تا پایان سال ۱۳۹۵) و مبلغ ۷٫۹۶۰٫۵۷۲ دلار (شامل مبلغ ۷٫۳۵۸٫۸۱۶ دلار تتمه سیاهه بارگیری شده سال ۱۳۹۲ و مبلغ ۶۰۱٫۷۵۶ دلار بهره متعلقه تا پایان سال ۱۳۹۵) میباشد که با احتساب نرخ تسعیر ارز بانک مرکزی در پایان سال۱۳۹۵ (به مبلغ ۳۲٫۴۲۰ ریال معادل ریالی) معادل ریالی بدهی مذکور، بالغ بر ۶٫۵۷۴ میلیارد ریال می گردد.
منبع: بهارنیوز
فائزه طاهری- روزنامه بهار
استراتژی که ترامپ علیه ایران در پیش گرفته، در داخل کشور از طرف تندروها واکنشی متفاوت داشته است. در حالی که ملت ایران دعوت به وحدت میشوند، گویی برخی از جریانهای تندرو قصد دارند مانند همیشه به طبل تفرقه بکوبند و حتی میگویند در چنین شرایطی نیازی به وحدت همه ملت نیست. با عبداله ناصری درباره رفتار سیاسی تندروها و همچنین وزرایی معرفی نشده دولت برای وزارت خانههای علوم و نیرو به گفتوگو نشستیم. عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات در ارتباط با رفتار سیاسی رسانهای رادیکالها و دلواپسان داخلی نسبت به راهبرد جدیدترامپ معتقد است آنها در برابر برجام کاری جز همصدایی و همنوایی با آمریکا و صهیونیستها و امثال عربستان سعودی ندارند. وی همچنین از دغدغه اش در ارتباط با وزیر علوم دولت روحانی نیز گفت. مشروح گفتوگوی بهار با عبدالله ناصری را در ادامه میخوانید:
***
*نظر شما درباره واکنشهایی که از طرف جریان رادیکال و دلواپس اصولگرا به راهبرد جدید آمریکا علیه کشورمان و اظهارات ضد ایرانیترامپ شده چیست؟
متاسفانه آنچه اکنون دیده میشود این است که پس از موضعگیریترامپ، بخشی از رسانههای تندرو و بخشی از فضاهای مجازی که در دست جریان تندرو قرار دارد، هنوز هم به نحوی در یک همسویی و همنوایی با دیدگاهترامپ و تندروهای بینالمللی در ارتباط با برجام قرار دارند. این جریان طبیعتا از ابتدا برجام را برنمیتابید، نه به دلیل خود توافقنامه برجام، بلکه از آنجایی که برجام موفقیت بزرگی برای دولت آقای روحانی بود. البته خوشبختانه این موضوع خیلی مورد توجه افکار عمومی حتی در بین اصولگرایان قرار نگرفته است و این صدای حداقل و اقلیت شنیده نخواهد شد.
حتما به صلاح حاکمیت ملی کشور است که در ارتباط با برجام همچنان که در تصویب آن همصدا بودند و از شخص اول مملکت تا همه جامعه مدنی خواهان تعهد این معاهده بودند، برای حفظ آن هم یک صدای واحد در کشور به گوش برسد. طبیعتا هر نوع موضعگیری از ناحیهترامپ یا اسرائیل و عربستان و هر کشور دیگری علیه این مساله بینالمللی هم باید یکصدا و همنوا پاسخ داده شود. قطعا این بازی کهترامپ ایجاد کرده است، هر عقل سلیمی را فارغ از گرایش سیاسی در داخل کشور باید به این جمعبندی برساند که در برابر این پدیده خطرناک، فارغ از اختلافات سلیقهای و جناحبندیهای سیاسی، چه جامعه مدنی و چه حاکمیت ملی یکصدا باشند؛ موضوعی که در حال حاضر هم میبینیم جریانات سیاسی عاقل و معتدل فارغ از گرایشات و اختلاف نظرهای داخلی در برابر موضعگیریهایترامپ موضع واحدی دارند.
*افراطیون داخلی این روزها مدام میگویند ما از ابتدا گفته بودیم که مذاکره و گفتوگو با آمریکا نتیجهای نخواهد داشت. چه پاسخی برای این جوسازی آنها وجود دارد؟
ما در همین فاصله نزدیک به دو سال هم آثار بسیار مثبتی را از برجام دیدیم و دستاوردهای بسیار ارزشمند آن را در حوزه سرمایهگذاری خارجی و رشد اقتصادی مشاهده کردیم. این موضوع بر همه مبرهن است که برجام برای ایران دستاوردهای زیادی داشته است. اگرچه بدقولیهایی از ناحیه آمریکا در ارتباط با اجرای برجام صورت گرفت است، اما این توافقنامه نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران بود. همه میدانند که هم امیدواری را در حوزه اجتماعی ارتقا بخشید و هم سایه جنگ و انزوای بینالمللی را از ایران دور کرد. این نکتهای است که همه مسئولان عالی کشور هم به آن اعتراف کردند. اگرچه دستاوردهای برجام حداکثری نبوده است اما همان دستاوردهای حداقلی آن توانسته فضای بسیار ارزشمندی را برای کشور ایجاد کند. خصوصا برای کشوری که اقتصادش وابسته به نفت است. وزیر نفت ما در یک فاصله دو ساله توانست کشور را از نظر فروش و تولید نفت به سالهای ۸۴ برساند و این دستاورد بسیار بزرگی بود. دنیا ایران را پس از نزدیک به ۱۰ سال در یک فضای بینالمللی دید، مانند دوران اصلاحات و امروزه به همین جهت هم این اعتبار محفوظ است. در پاسخ به چنین افرادی چیزی نمیتوان گفت، جز اینکه شما برای قصه برجام کاری جز همصدایی و همنوایی با آمریکا و صهیونیستها و امثال عربستان سعودی ندارید. تدبیر در جامعه و حاکمیت ایران به گونهای خواهد بود که به هر نحوی جلوی این فروپاشی برجام را بگیرد.
*چرا رسانه ملی همچنان سعی دارد علیه برجام جوسازی کند؛ جوسازی که این روزها و پس از اظهاراتترامپ هم شدت گرفته است؟
رسانه ملی ما هیچوقت رسانه ملی نبوده است. این رسانه اسمش ملی است اما هیچوقت خصوصا در عرصه سیاسی ملی نبوده. مراجع تصمیمگیری در حوزه سیاسی و خبری این رسانه خارج از اداره و سازمان صداوسیماست. همچنین باور دارم اشخاصی مانند آقای علیعسگری رئیس سازمان صداوسیما خیلی موافق این روند نیستند. اما واقعیت این است که حوزه جهتگیری و جهتدهی صداوسیما خیلی در دست ایشان نیست. همچنان که دست آقایان سرافزار و ضرغامی هم نبود. اگر یک روز رسانه ملی موافق با جامعه و رویکرد حاکمیت و دولت عمل کند، حتما باید از آن تقدیر کرد.
*موضوع دیگری که این روزها مدام در ارتباط با آن صحبت میشود این است که پس از گذشت بیش از دو ماه از تشکیل کابینه، همچنان وزیران علوم و نیرو معرفی نشده اند. این مساله چه آسیبی میتواند داشته باشد و چرا از طرف دولت در این زمینه تعلل میشود؟
در ابتدا باید بگویم که من به عنوان یک معلم دانشگاهی اظهار تاسف میکنم از اینکه چرا حوزه آموزش، چه آموزش عالی و چه آموزش و پرورش و یا حوزه فرهنگ و تعلیم وتربیت به معنای عمومی برای آقای روحانی مساله جدی نیست. در صورتی که مدار توسعه کشور زمانی درست خواهد چرخید که حوزه تعلیم وتربیت و آموزش و فرهنگ خوب عمل کند. با توجه سابقه تجارب امنیتی آقای روحانی و از آنجایی که شاکله ذهنی ایشان اساسا خیلی فرهنگی نیست. به همین دلیل امروز حوزه سیاست خارجی و یا حوزه اقتصادی برای او جزو حوزههای ابتدایی است که البته این مسائل هم اهمیت زیادی دارند اما دغدغههای آموزش عالی و فرهنگی جزو دغدغههای ثانوی اوست. انتظار میرفت وزیر علوم حداقل تا قبل از بازگشایی دانشگاه معرفی شود اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و این تاخیر جز اینکه فضای امنیت روانی هیات علمی و دانشجویی را به هم بریزد دستاورد دیگری ندارد. رئیسجمهور باید حتما در اولین فرصت وزیر علوم مطلوب را معرفی کند. در معرفی وزیر نیرو هم تاخیر بیش ازاندازهای صورت گرفته است، زیرا بحث آب و نیرو هم از مسائل ملی و امنیتی ماست. اما به نظر میرسد این حوزه مسائل هم جزو مسائل ثانوی آقای روحانی است و از دغدغههای ثانوی او محسوب میشود، در غیر این صورت باید زودتر از اینها تصمیمی برای آنها میگرفت. در ارتباط با وزیر نیرو البته به نظر میرسد رئیس جمهور به جمعبندی نهایی رسیده و گزینه مطرح شده نیز با استقبال بسیاری از فعالین سیاسی اصلاح طلب مواجه شده است.
R*گزینههایی که برای تصدی وزارت علوم مطرح شده کمی مخالف با سیاستهای مد نظر دانشجویان نیست؟
بله برخی از این گزینهها مطلوب نیستند. البته در دولت آقای روحانی بهترین تجربه تاریخی وزارت علوم مانند دوره اصلاحات دوران کوتاه آقای فرجی دانا بود که دستاورد بسیار خوبی داشت اما دوره بعد دوره انفعال بود. امیدواریم که آقای روحانی بتواند وزیری را برای آموزش عالی تعیین کند که حداقل بخشی از اقتدار گذشته وزارت علوم را به آن برگرداند. من هم به عنوان یک معلم دانشگاه نگران این هستم که چه کسی وزیر علوم خواهد شد.
منبع: بهارنیوز
بخشهایی از نشست خبری محمد علی نجفی، شهردار تهران در روز دوشنبه (۲۴ مهر ماه) با وجود مطالبی که درباره ممنوعالتصویری او از جمله در همان نشست مطرح میشد، در قالب برنامه «در شهر» شبکه تهران و خبر ۲۱ انعکاس یافت. سعید کمانی، تهیهکننده برنامه «در شهر» با تایید این خبر اظهار کرد: برای پخش نشست خبری شهردار تهران هیچ محدودیتی وجود نداشت و هیچ صحبتی درباره ممنوعالتصویری ایشان از سمت شبکه به ما اعلام نشد. همچنین برنامه نشست خبری آقای محمدعلی نجفی هماکنون روی کانال شبکه پنج سیما و برنامه «در شهر» موجود است.
محمدعلی نجفی در بخشی از نشست خبری خود با اهالی رسانه در پاسخی دربارهی ممنوعالتصویر شدنش گفت: «در روز پنجشنبه نشستی با فرماندهان نیروی انتظامی داشتم و حتی مصاحبهای با شبکههای تلویزیونی انجام دادم. اما این مصاحبه پخش نشد و با وجود این مساله شایعه ممنوعالتصویریام را شنیدهام.» شهردار تهران با بیان اینکه «روز گذشته میخواستم از آقای علیعسکری بپرسم که اگر ممنوعالتصویر هستم، فکری کنم»، افزود: «درباره ممنوعالتصویریام شنیدهام اما دقیقا نمیدانم این اتفاق افتاده است یا خیر.»
تجربه نشان میدهد که ممنوعالتصویر شدن در تلویزیون هیچگاه با اعلام و انکار رسمی همراه نبوده است و پاسخ مشخصی هم در این زمینه شنیده نمیشود؛ با این حال شایعههای ممنوعالتصویری همواره انعکاس زیادی در جامعه داشتهاند؛ ضمن اینکه هنوز توضیحی درباره پخش مصاحبه شهردار تهران با صداوسیما که در نشست خبری به آن اشاره کرد، ارایه نشده است.
منبع: بهارنیوز
پدر خانواده، حسن جهانگیری، کارگر معدن کرومیت آبدشت بود. زندگی در اسفندقه و کار در معدن اما تا پیش از تولد اسحاق و چهار برادر دیگرش تمام شده و خانواده جهانگیری به سیرجان کوچ میکنند.
از شمالیترین مرکز شهرستان استان هرمزگان یعنی حاجیآباد باید به سمت شمال رفت و از ارزوئیه، یکی از شهرستانهای جنوبی استان کرمان به سمت جنوب، جایی در حدود مرزی استانهای کرمان و هرمزگان، جایی بین شهرستانهای بافت و جیرفت، در میان کوههای معدنی و در میان درختان بادام تلخ و زیتون، کوهی روستایی است با نام کوهشاه.
به گزارش عصر ایران، شرق ادامه داد: منطقهای محروم با راهی همچنان صعبالعبور برای رفتوآمد. روستایی که با وجود اتصال نامش به انتهای نامخانوادگی معاون اول رئیسجمهور، محل تولد اسحاق جهانگیریکوهشاهی نیست. اصالت خانوادگی اسحاق را جایی بین بافت، جیرفت، هرمزگان و سیرجان روایت میکنند.
نامهای برای پدر ٢شهید
پدر خانواده، حسن جهانگیری، کارگر معدن کرومیت آبدشت بود. یکی از معادن توابع اسفندقه. زندگی در اسفندقه و کار در معدن اما تا پیش از تولد اسحاق و چهار برادر دیگرش تمام شده و خانواده جهانگیری به سیرجان کوچ میکنند. حسن جهانگیری پس از انتقال از معدن آبدشت تا پایان بازنشستگی کارمند اداره کشاورزی سیرجان ماند.
پدر خانواده جهانگیری تا همین چند سال پیش در سیرجان زندگی میکرد و درگذشت او در تیرماه سال ٨٩ یکی از مرگهایی بود که مقام معظم رهبری برایش پیام تسلیت نوشتند. ایشان در این پیام که حجتالاسلام محمدیگلپایگانی آن را ابلاغ کرد، درگذشت پدر دو شهید را تسلیت گفتند. اسحاق جهانگیری درباره پدرش اینطور میگوید: «زمانی که مسئول جهاد کرمان بودم، مسئولیت جنگ جهاد را برعهده داشتم و مدام باید به جبهه میرفتم. مادرم نگرانم بود که پس از یعقوب و محمد من هم به شهادت برسم.
اما پدرم تحمل بیشتری داشت. برادر عزیزم حاجقاسم سلیمانی چند بار به من گفت خانواده شما به اندازه کافی داغدار شده است و شما دیگر نباید در جنگ شرکت کنید». رابطه نزدیک دو هماستانی – اسحاق جهانگیری و قاسم سلیمانی- برای سالهای طولانی ادامه داشته اما این نزدیکی زمانی بیشتر خودش را نشان داد و رسانهای شد که «حاجقاسم» در اولین روز سال ٩۶ به دیدار مادر خانواده جهانگیری رفت و تصویر آن در شبکههای اجتماعی بارها و بارها بازنشر داده شد. دیداری که اسحاق آن را در اینستاگرامش صمیمانه توصیف کرد و نوشت: «از مادرم پرسیدم؛ مادر چقدر سردار را دوست داری؟ با لحنی مهربان و مادرانه گفت: خیلی. رفتار مادرم با سردار مثل فرزند خود بود و به ایشان عیدی هم داد».
اولین شهید سیرجان
خانواده جهانگیری پنج پسر داشت. منهای دو پسر نسبتا مشهورتر خانواده جهانگیری یعنی اسحاق و مهدی و ابراهیم که شهرت کشوری کمتری دارد، این خانواده دو پسر شهید دارد. یکی در روزهای ابتدایی جنگ به شهادت رسید و دیگری در سال ۶٣ و در عملیات بدر. اسحاق شهادت برادرش محمد را اینطور روایت میکند: «اوایل جنگ بود که برادرم به هویزه رفت و به همراه شهید چمران در جنگهای نامنظم شرکت کرد و در آبان همان سال ۵٩ در سوسنگرد شهید شد.
زمانی که خبر شهادت محمد را برای من آوردند، من مسئول جهاد جیرفت بودم و خودم را بلافاصله به کرمان رساندم اما جسد محمد نیامد. ۴٠٠ روز طول کشید تا سوسنگرد آزاد شد و جسد محمد به دست ما رسید». روایت مشابه همین را هم ابراهیم جهانگیری، دیگر برادر خانواده دارد. ابراهیم که سال ١٣٩۴ رد صلاحیت مانع از حضورش در رقابت انتخاباتی برای مجلس شورای اسلامی شد، در فیلم تبلیغات انتخاباتیاش میگوید: «برادرم اولین شهید سیرجان بود.
به نوعی که برای کسانی که میخواستند مراسم شهدا را برگزار کنند هم تازگی داشت که چطور باید این مراسم را برگزار کنند. در پاریز، مدیر دبستان باستانیپاریزی بودم که خبر شهادت برادرم را به من دادند. از طریق ژاندارمری سیرجان اطلاع دادند که شما باید به سیرجان بیایید. ما هم وقتی به همراه جمعی از دوستان به سیرجان آمدیم خبر شهادت برادرم را دریافت کردیم». آن سالها هنوز لشکر ۴١ ثارالله تأسیس نشده بود و رزمندههای کرمان مانند قاسم سلیمانی در گردانی تحت عنوان گردان کرمان در جبهه حضور داشتند. محمد جهانگیری در قالب همان گروه در جبهه حضور یافته بود و شهید شد. محمد فرزند چهارم از خانواده جهانگیریها بود. متولد ۴١ و سه سال کوچکتر از دیگر برادر شهید خانواده یعنی یعقوب که متولد سال ٣٨ بود و در سال ۶٣ شهید شد.
ابراهیم در آتش
فرزند اول خانواده اما ابراهیم است. متولد سال ٣۶ و کمتر از یک سال بزرگتر از اسحاق. ابراهیم جهانگیری تا همین دو سال پیش شهرت چندانی نداشت و پیش از سال ٩٢ به ندرت کسی او را میشناخت. جزء اولین مدیرانی بود که پس از ریاستجمهوری حسن روحانی در استان کرمان پست گرفت. در دولت اصلاحات معاون اداره کل آموزشوپرورش کرمان بود و در زمان دولتهای نهم و دهم بازنشسته شد. تنها چند ماه پس از ریاستجمهوری حسن روحانی و حتی پیش از معرفی استاندار جدید استان کرمان، از او دعوت به کار کردند و مدیرکل آموزشوپرورش استان کرمان شد. ابراهیم جهانگیری که به شهادت اطرافیان در میان برادران جهانگیری آرامترینشان است، در یک صحنه دیگر هم خیلی زود حضورش را قطعی کرد. سال ٩٣ و یک سال و چند ماه زودتر از انتخابات مجلس دهم بهعنوان کاندیدای رسمی اصلاحطلبان سیرجان در انتخابات مجلس از سوی شورای اصلاحطلبان سیرجان معرفی شد. ابراهیم درباره دلیل معرفی زودهنگامش برای کاندیداتوری به ماهنامه محلی عصرانه میگوید: «زیاد مایل به ورود آنچنانی به عرصه انتخابات نبودم.
دوستان اصلاحطلب سیرجانی در جلسهای رأیگیری کرده بودند و اینطور که خودشان میگویند بنده بالاترین رأی را برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس آورده بودم. خودم از طریق شبکههای مجازی از این تصمیم مطلع شدم و بعد اعتراض کردم که بهتر بود خودم را هم در جریان میگذاشتید». ماجرای کاندیداتوری ابراهیم که با این غافلگیری آغاز شد با غافلگیری ردصلاحیت او خیلی زود به پایان رسید. داستان رفتوآمد و رد صلاحیت او هم قصه پرفرازونشیبی بود. آنطور که خود ابراهیم جهانگیری میگوید هنوز خودش نفهمیده چرا صلاحیتش برای حضور در مجلس شورای اسلامی مورد تأیید قرار نگرفته است. رد صلاحیت ابراهیم برای انتخابات مجلس گره کوری بود که چند بار تا آستانه بازشدن پیش رفت. به نوعی که تا یک روز پیش از انتخابات همچنان شایعه تأیید صلاحیت ابراهیم جهانگیری دهانبهدهان چرخید و در نهایت اصلاحطلبان سیرجان از معرفی کاندیدای جایگزین غفلت کرده و رقیب جهانگیری بر صندلیهای سبز بهارستان تکیه زد.
از معیت مرعشی تا صدارت روحانی
پس از ابراهیم، اسحاق دومین فرزند خانواده است. کسی که وقتی برای تحصیلات دانشگاهی از سیرجان به کرمان میرود، زندگی کاری و تحصیلیاش بهکلی تحتالشعاع فعالیتهای سیاسیاش قرار میگیرد. تحصیل در رشته فیزیک در دانشگاه کرمان، او را به جمع دانشجویان فعال سیاسی دانشگاه کرمان وارد میکند. جمعی که تحت عنوان تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دور هم جمع شده و پیش از انقلاب به مبارزات سیاسی مشغول بودند. جمعی متشکل از جوانان مذهبی که چهرههایی همچون سیدحسین مرعشی، یدالله اسلامی، محمدعلی کریمی و اسحاق جهانگیری در میان آنهاست. ارتباط فکری و تشکیلاتی اعضای این تشکل با استاندار وقت کرمان یعنی حمید میرزاده، حسین مرعشی را به صندلی معاونت سیاسی-امنیتی استانداری کرمان در اولین سالهای پس از پیروزی انقلاب میرساند.
پس از حضور مرعشی در این جایگاه و پس از آن، تصدی کرسی استانداری کرمان، یکبهیک اعضای تشکل جامعه اسلامی سرنوشت سیاسی تازهای پیدا میکنند. کریمی به سپاه رفت، یدالله اسلامی، نماینده مردم بافت، در مجلس شورای اسلامی شد و اسحاق راه جهاد سازندگی جیرفت و نمایندگی در مجلس شورای اسلامی را طی کرد. هفت سال در مجلس شورای اسلامی ماند و وقتی غلامحسین کرباسچی از استانداری اصفهان به شهرداری تهران رفت، اسحاق استاندار دولت اول هاشمیرفسنجانی در اصفهان شد. وزارت صنایع و معادن در دولت اصلاحات دیگر تجربه اجرائی او پیش از بهقدرترسیدن محمود احمدینژاد بود. اسحاق، در میان دیگر برادران جهانگیری، سیاسیترینشان است. کسی که همین حالا و در مقام معاون اولی رئیسجمهور از شرکت در کنگره حزب کارگزاران سازندگی ابایی ندارد. او که از اولین مؤسسان کارگزاران بود، از اعضای بنیاد باران نیزهست.
از مهدی جهانگیری تا م. ج
مهدی جهانگیری یا م. ج، این روزها، آخرین فرزند خانواده حسن جهانگیریکوهشاهی است. او در بین همه برادران جهانگیری از همه اقتصادیتر، جوانتر و پرحاشیهتر است. یکی از مهمترین تصاویری که از مهدی در کنار اسحاق وجود دارد به سال ٩۴ و در حاشیه نشست مشترک اتاق بازرگانی تهران و معاون رئیسجمهور برمیگردد. هفتهنامه اقتصاد کرمان از صحبتهای درگوشی اسحاق و مهدی در این نشست مشترک که زیر نور متعدد فلاش دوربین عکاسان رخ داد بهعنوان مهمترین اتفاق آن نشست یاد میکند که رئیس کل بانک مرکزی و وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت هم در آن حضور دارند. آن سخنان درگوشی از آن جهت اهمیت دارد که برادر بزرگتر نماینده دولت است و برادر کوچکتر نایبرئیس اتاق بازرگانی تهران.
ارتباط مهدی جهانگیری با مشایی به زمان ریاست اسفندیار رحیممشایی بر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برمیگردد. وقتی که مهدی اقتصادیترین سمت سازمان میراث فرهنگی، یعنی معاونت سرمایهگذاری این سازمان را بر عهده داشت و پس از یک اتفاق مجبور به استعفا شد. در جریان مراسم افتتاح همایش «فرصتهای سرمایهگذاری در صنعت گردشگری ایران» بود که ۱۲ خانم با لباس محلی، دفزنان بر روی سن ظاهر شدند و درحالی که قرآن را در سینی گذاشته بودند آن را به قاری تحویل دادند.
این نمایش با اعتراض دو نفر از مراجع همراه شد و در نهایت مهدی جهانگیری را در آبانماه سال ٨٧ مجبور به استعفا از سمت خود کرد. استعفایی که شروع ترقی اقتصادی او بود. او پس از استعفا، گروه مالی گردشگری را ایجاد کرد و پس از آن شرکت خصوصی «سمگا» (سرمایهگذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران) را تأسیس کرد و توانست زیرمجموعههای فراوانی برای آن ایجاد کند، زیرمجموعههایی مانند: بانک گردشگری، شرکت سرمایهگذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران (سمگا)، مجتمع فولاد صنعت بناب، شرکت سرمایهگذاری نگین، هلدینگ صنایع و معادن ماهان، توسعه امید افق گردشگری، شرکت افق گردشگری ایرانیان، مرکز آموزشی علمی کاربردی کاراد، شرکت باشگاه گردشگری ایرانیان، شرکت کارت گردشگری پارس، شرکت توسعه فناوری اطلاعات گردشگری ایران، شرکت توسعه مجتمعهای خدماتی و رفاهی پارس زیگورات، شرکت توسعه گردشگری آریا زیگورات و تجارت بینالملل هموطا آریا.
این اندوخته مالی در کنار انتساب خانوادگی او به دولت تدبیر و امید کمکم انتقاداتی را در بین اصولگرایان برانگیخت. ابتدا وبسایت الف متعلق به احمد توکلی و پس از آن روزنامه کیهان و این اواخر علیرضا زاکانی از برادر معاون اولین رئیسجمهوری گفتند. «الف» مدعی رانتخواری مهدی جهانگیری با کمک مشایی و بقایی و البته مرتضی تمدن (استاندار وقت تهران) شد و زاکانی اردیبهشت امسال گفت: «در پتروشیمی دست دارند، بانک گردشگری برای چه کسی است؟ برای برادر محترم آقای جهانگیری است که در دولت قبل آن را گرفته است». این مواضع علیه مهدی جهانگیری در نهایت به خبر بازداشت او در کرمان منجر شد که غلامعلی ابوحمزه، فرمانده سپاه کرمان، اعلام کند جهانگیری را سپاه ثارالله کرمان بازداشت کرده است.
اسحاق غیرمنتظره
اسحاق جهانگیری مشهورترین برادر در بین برادران جهانگیری است. او از اول انقلاب در سمتهای متعددی نقش ایفا کرد از جمله نمایندگی مجلس، استانداری اصفهان و و بعدتر با وزارت صنایع در دولت اصلاحات در سطح ملی مطرح شد. هرچند اسحاق جهانگیری برای مردم نامی آشنا بود اما وقتی در اولین مناظره تلویزیونی انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ با او روبهرو شدند، یکه خوردند؛ کمتر کسی فکر میکرد این سیاستمدارِ آشنا و کمحاشیه اینچنین در اولین مناظره توانمند ظاهر شود و از اصلاحات دفاع کند.
درخشش معاوناول در مناظرهها، او را به یکی از چهرههای اصلی اصلاحطلبان تبدیل کرد؛ بهنحویکه بعد از مناظرهها چشمانداز ۱۴۰۰ با جهانگیری ترسیم شد. اسحاق تنها برادر از خانواده جهانگیری نبود که نامش در مناظرهها مطرح شد. پای سه برادر دیگر اسحاق جهانگیری نیز هر کدام بهنحوی به مناظرهها باز شد. زمانی که محمدباقر قالیباف به اسحاق جهانگیری حمله کرد و به برادران شهید جهانگیری اشاره کرد، اسحاق جواب داد: «من نگفتم خانواده شهید هستم یا نیستم. بهجای خود اگر لازم شد میگویم چه کسی ارزشی است و چه کسی نیست».
در مناظره سوم بود که قالیباف به مهدی جهانگیری برادر سرمایهدار معاوناول اشاره کرد و او را بر سر زبانها آورد. انتخابات تمام شد و معاوناول دولت یازدهم در دولت دوازدهم به کار خود ادامه داد. اما مدتی بعد از دستگیری برادر رئیسجمهور، برادر معاوناول هم دستگیر شد اما برخلاف مورد اول تا الان موفق نشده است با قید وثیقه آزاد شود. اسحاق جهانگیری در واکنش به این اتفاق در حساب توییتر خود نوشت: «اطلاع دقیقی از دلیل، چگونگی دستگیری، اتهام، ضابط و شاکی برادرم ندارم، البته وی هیچگونه مسئولیت و فعالیت دولتی ندارد. مسئله قابل پیشبینی بود و باید صبر کرد. امیدوارم سوءاستفاده سیاسی نباشد و عدالت، مبارزه با فساد و حاکمیت قانون برای همه یکسان اجرا شود». باید تأکید کرد مهدی جهانگیری برخلاف برادر خود که با پایان دولت اصلاحات از عرصه دولت دور شد، در دولت نهم و دهم به دولت نزدیک و بعد از آن به بخش خصوصی رفت و به یکی از سرمایهداران بزرگ تبدیل شد.
آخرین خبر اینکه روز گذشته سخنگوی حزب کارگزاران گفت که هیچ ارتباطی بین مهدی جهانگیری و کارگزاران وجود ندارد. به گزارش ایسنا حسین مرعشی افزود: آقای مهدی جهانگیری نه عضو کارگزاران است و نه هیچوقت عضو کارگزاران بوده، نه با هیچکدام از مؤسساتی که در کرمان ازسوی مؤسسه مولیالموحدین احداث شدند ارتباطی دارد. بین مهدی جهانگیری و این مجموعه هیچ ارتباط سهامی یا تخصصی یا کاری وجود نداشته است. آقای مهدی جهانگیری در تهران با جمعی از دوستان خود بانک گردشگری را تأسیس کرده و هیچ ارتباطی هم بین مجموعههایی که تحت مدیریت مؤسسه مولیالموحدین است، با ایشان وجود ندارد.
منبع: عصرایران
استوار ماندن در دفاع از منافع ملی، الزاماً با محترمانه رفتار کردن در صحنه جهانی و با زبان بینالمللی سخن گفتن در تضاد نیست.
حجتالاسلام علی اکبر ناطق نوری با اشاره به سخنان ترامپ علیه ایران که آن را نشان دهنده نامتناسب بودن شخصیت فردی وی با موقعیت ریاست جمهوری یک کشور دانست، از همنوایی برخی داخلیها با رئیس جمهوری امریکا انتقاد کرد.
به گزارش عصر ایران، وی در گفتوگو با جماران، افزود: ترامپ در مورد ایران و موضوع برجام تصور میکرد امکان به وجود آوردن اجماع علیه ایران را دارد که این هم منجر به شکست و باعث شکاف در جامعه امریکا شد.
ناطق نوری در پاسخ به سؤالی درباره چگونگی پاسخ ایران به این سخنان تصریح کرد: سیاست مسئولان کشور در مواجهه با این موضع گیریها بسیار هوشمندانه و آمیخته با شکیبایی و اقتدار بود و امیدواریم این تدبیرها برای اجرای برجام ادامه یابد. البته باید مراقبت کرد که در ادامه مسیر، بهانهای هم بهدست دشمن داده نشود.
از طرفی ضرورت دیپلماسی عمومی و روشنگری افکار عمومی جهان و حتی در جامعه امریکا، بار دیگر به اثبات رسید و در کل باید هر چه بیشتر روی منزوی کردن جریان ترامپ و این دیدگاههای افراطی و بیمنطق، سرمایهگذاری کرد.
ناطق نوری افزود: مایلم در اینجا نقدی هم بر مواضع کسانی داشته باشم که در داخل کشور ناخواسته و در قالب دلسوزی، هم صدا و هم جبهه با ترامپ شدند که باید در تحلیلها و نگاه خودشان نسبت به تحولات بازنگری کنند. لازم است به تدابیر رهبر معظم انقلاب که الحق مدیریت فاخری در هدایت این موضوع به نمایش گذاشتهاند، اهتمام بیشتری شود. از درسهای دیگر این ماجرا آن است که استوار ماندن در دفاع از منافع ملی، الزاماً با محترمانه رفتار کردن در صحنه جهانی و با زبان بینالمللی سخن گفتن در تضاد نیست.
موضوع مهم دیگری که در این ایام قابل تأمل بود، وحدت کلی مردم و نمایش قدرتی بود که در این ایام پیام روشن خودش را به جهان رسانید و آن اینکه ما در اصول منافع ملی؛ گرایش حزبی و جبهه سیاسی نمیشناسیم و همه به تعبیر حضرت امام(ره) ید واحده هستیم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: وحدت ملی و حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بحق یکی از عوامل مهم حفظ امنیت و ثبات در کشور و منطقه بوده و براساس قانون اساسی وظیفه دفاع از تمامیت ارضی کشور را در کنار سایر نیروهای مسلح دارا است، وظیفه همگانی است؛ آن هم در شرایطی که منطقه خاورمیانه و برخی از ملتهای مظلوم آن گرفتار نقشههای شوم و ناصواب استکبار و ایادی آن در منطقه است.
منبع: عصرایران
محمدرضا عارف و محسن هاشمی به عنوان رئیس و نایب رئیس مجمع امید تهران انتخاب شدند.
به گزارش ایسنا، در نشست مجمع عمومی شورای امید تهران متشکل از نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی و همچنین اعضای شورای شهر پایتخت که عصر امروز در محل کمیسیون تلفیق شورای اسلامی برگزار شد، کلیات اساسنامه مجمع امید تهران به تصویب حاضرین رسید.
در این جلسه همچنین محمدرضا عارف با اجماع حاضرین به عنوان رئیس و محسن هاشمی به عنوان نایب رئیس مجمع امید تهران انتخاب شدند.
مجمع امید تهران شامل ۳۰ نماینده مردم تهران در مجلس و ۲۱ عضو شورای شهر پایتخت بعلاوه شهردار و استاندارد تهران است.
منبع: عصرایران
تولیت آستان قدس رضوی گفت: هیچ کس مخالف تعامل با کشورهای اروپایی نیست اما هیچ کشور مقتدری اجازه نمی دهد اراده بیگانه در حوزه های حساس دفاعی و امنیتی در قالب مذاکره و گفت و گو بر آن دیکته شود.
به گزارش روز سه شنبه پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی، حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی در دیدار با دانشجویان دانشگاه های مشهد با اشاره به سخنان خصمانه رئیس جمهوری آمریکا افزود: مشابه ادبیات ترامپ در دولت بوش نیز به کار گرفته شد.
وی اظهار کرد: بوش ملت ایران را محور شرارت خواند، آن هم در حالی که مانند امروز، دولت وقت از لبخند به آمریکا، مذاکره با آن و ذوب کردن یخ های بی اعتمادی حرف می زد و بیشترین شعار تنش زدایی داده شد.
وی با بیان اینکه هر گاه به آمریکا لبخند زدیم، ضربه خوردیم، گفت: رئیس جمهوری مخلوع مصر پس از سرنگونی، گفت که ‘هر کس لباس آمریکا به تن کند، عاقبت عریان خواهد ماند’.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: آمریکایی ها به دنبال پاره کردن برجام نیستند بلکه می خواهند الگوی برجام را به حوزه امنیت و توان دفاعی ملت ایران تعمیم دهند و با کاهش قدرت کشور، به خیال خود، ایران را به عراق و لیبی تبدیل کنند.
وی اظهار کرد: اکنون که لحن آمریکا درشت شده، برخی می گویند باید به قدرتهای اروپایی پناه ببریم، همان گونه که تا لبخند آمریکا را دیدند گفتند آمریکا همه کاره است و باید کار را با کدخدا ببندیم.
وی ادامه داد: آمریکا به فشار و تهدید و توهین روی می آورد و اروپا با تکیه بر این تهدیدها، برای امتیازگیری و مذاکره جلو می آید، مشابه آنچه در آغاز پرونده هسته ای انجام شد.
تولیت آستان قدس رضوی گفت: امروز آمریکا و سه کشور اروپایی در پی محقق کردن این تهدید، علیه امنیت ملی و منافع مردم ایران هستند.
وی افزود: از نظر آمریکایی ها، ایران پس از برجام باید به موجودی مهار شده و سر به زیر تبدیل می شد اما در عمل برعکس شد و همه رؤیاها و آرزوهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه به کابوس تبدیل شد.
وی اظهار کرد: وقتی دشمن از فشار اقتصادی به ملت ناامید می شود که مسئولان، آرامش و رفاه مردم را با کار جهشی در اقتصاد تامین کنند و اقتصاد و معیشت ملت را معطل لبخند امروز یا اخم فردای بیگانگان نگذارند.
حجت الاسلام رئیسی با بیان اینکه مواضع هماهنگ مسئولان و نخبگان در مقابل گستاخی رئیس جمهوری امریکا، ضروری است، گفت: یکی از اهداف آمریکا از اعمال فشار به کشور ایجاد دعواهای داخلی است.
وی افزود: تبعیت ما از فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی و دنبال کردن منافع ملی می تواند دشمن را در تحقق هدف خود ناکام کند به شرط آنکه منحصر در لفظ نباشد و در عمل هم اقدام شود.
منبع: عصرایران
سیدرضا نواب در گفتوگو با انصاف نیوز، با بیان این که «وقتی آقای قرائتی چنین رفتاری کرد، به ذهنم رسید که بگویم حاج آقا بالاخره ایشان (حسین نمازی معروف به حسین دوربینی) مهمان ما هستند و در برنامهی عطر عاشقی که متعلق به آقا امام زمان (عج) است، نباید کسی را بیرون کرد»، تصریح کرد: چون سابقهای از آقای قرائتی در برنامهی زنده دیگری در ذهنم داشتم، که در امامزاده عبداله شهر ری، نزدیک به ۴۰ دقیقه خدمت ایشان بودیم و پس از ۳۰ دقیقه که ایشان دربارهی نماز صحبت کرد، به بنده گفته شد به حاج آقا بگویید چون برنامه عطر عاشقی است، ۱۰ دقیقه هم در رابطه با امام زمان (عج) صحبت کنند؛ من هم گفتم که «حاج آقا دربارهی انس با نماز گفتید، حالا در دقایق پایانی برنامه کمی از انس با امام زمان بگویید» که ایشان فرمود که بعد از ۳۸ سال برنامه در تلویزیون، مجری باید بگوید که من چه بگویم و چه نگویم! من امام شما هستم، شما که امام من نیستید و البته بعد هم گفتند که مجری درست میگوید چون الان عصر روز جمعه است! وی افزود: به دلیل سابقهای که آقای قرائتی در امامزاده عبدالله شهرری داشتند، من فکر کردم کسی قصد پرتاب چیزی و یا انجام حرکتی را در برنامه داشته که منجر به برخورد آقای قرائتی شده است؛ هرچند ایشان فکر کرد که برنامه ضبطی است، چون یک لحظه گفت که دوربین را نگه دارید!
بهترین مدیریتی که میتوانستم داشته باشم را اجرا کردم
نواب تأکید کرد: به عنوان کسی که ۲۰ سال است در تلویزیون فعالیت دارد، معتقدم بهترین مدیریتی که میتوانستم در آن لحظه داشته باشم، این بود که با ذکر یک صلوات، مجلس امام زمان (عج) را آرام کنم و اگر فردی نسبت به رویکرد مجری در چنین مواقعی نقدی دارد، باید راهکاری ارائه کند که موضع بدتر آقای قرائتی را در برنداشته باشد و چه ضمانتی بود که اگر من یک جمله میگفتم، ایشان جواب من را نمیدادند و قضیه بدتر نمیشد؟!
وی افزود: بنده با یک تیم متشکل از مدیرگروه، تهیهکننده، کارگردان و … کار میکنم و بر اساس سالها تجربه و سابقهام پیش میروم و قرار نیست که اجرای من دستخوش یکسری نظرات شود؛ ضمن این که در آن لحظه، در گوشی به من گفتند «سید! جمعش کن و ما تصاویر در و دیوار میگیریم»، چون حتی کارگردان برنامه هم مانده بود که چه کند!
مجری برنامهی عطر عاشقی در پاسخ به این پرسش که «آیا پس از پایان برنامه، موضوع را با آقای قرائتی درمیان گذاشته و نحوهی برخورد ایشان را پیگیری کردید؟»، گفت: این وظیفهی من نیست، وظیفهی تهیهکنندهی برنامه است که او نیز با نظر مدیرمعارف شبکه پنج به این نتیجه رسیدند که چگونه اقدام کنند و حتی من خطاب به آنها گفتم که اگر صلاح است در پایان برنامه، توضیحی دهم و دلجویی کنم به جهت این که آقای حسین نمازی به هر حال مهمان ما بود که گفتند چیزی نگویید!
سابقهی توهین از آقای قرائتی را داشتم و نمیخواستم تکرار شود
نواب گفت: خدا را شکر میکنم که جملهی بدتری از این گفته نشد و تنها مدیریتی که میتوانستم در آن لحظه داشته باشم، همین بود، چون سابقهای که از آقای قرائتی داشتم که در برنامهی روی آنتن به بنده توهین کرده بودند، نمیخواستم باز هم این اتفاق با توجه به سابقهی ۲۰ سالهام تکرار شود!
به عنوان یک مجری حتی متوجه حضور آقای نمازی نشده بودم
وی با اذعان به این که «آنچه در برنامهی عطر عاشقی به دلیل برخورد آقای قرائتی اتفاق افتاد، بد و غیرقابل توجیه است»، تأکید کرد: ما بر سفرهی امام زمان (عج) به هیچ عنوان اجازه نداریم که اگر حتی از سوی کسی خطایی هم سر زد، برخورد نامناسبی با او کنیم، چه برسد به این که آقای نمازی در برنامهی عطر عاشقی مانند سایر حاضران نشسته و هیچ حرکت اضافهای انجام نداد.
مجری عطر عاشقی که عصرهای جمعه از شبکه پنج سیما پخش میشود، گفت: من به عنوان یک مجری حتی متوجه حضور آقای نمازی نشده بودم و وقتی آقای قرائتی با آن لحن برخورد کرد، حساس شدم و فکر کردم آقای نمازی میخواسته چیزی بگوید؛ در حالی که بعد از برنامه، دو تا سه بار مجدد بازبینی کردم، دیدم ایشان نه کاری کرد، نه حرفی زد و این برخورد کاملاً بیانصافی بود که بدون هیچ مقدمهای و در همان دو دقیقهی اول برنامه صورت گرفت.
نواب ادامه داد: اگر از ابتدای برنامه را ملاحظه کنید، میبینید که بنده در نهایت احترام خطاب به آقای قرائتی میگویم: «جناب آقای استاد قرائتی؛ خوش آمدید!» که ایشان حتی جواب سلام بنده را هم روی آنتن نداد و تازه در برنامهی امامزاده عبدالله، برخورد بدتری نسبت به من داشتند و خیلی بد صحبت کرد که مدیران شبکه گفتند خوب شد شما چیزی نگفتید! هرچند بعد خود ایشان به من گفتند که شما درست گفتید!
آقای قرائتی به هیچ وجه مناسب برنامهی زنده نیست
وی با بیان این که «آقای قرائتی در برنامهی عصر جمعه با گارد بسته حاضر شده بود»، گفت: ایشان به هیچ وجه مناسب برنامهی زنده نیست و ایشان در دفعهی قبل هم خطاب به حاضران گفت که عین دانههای انار بیایید جلوتر که موجب شد نظم برنامه به هم بریزد. و توهین دیگر ایشان این بود که بعد از ۹۰ قسمت برنامه، به من میگویند این برنامه را کسی میبیند!؟ که من گفتم چرا فکر میکنید که نمیبینند! مگر میشود برنامهی امام زمان را آنهم در عصر جمعه کسی نبیند!؟
مجری برنامهی عطر عاشقی گفت: پس از این اتفاق، آنقدر شوکه و حالم بد شده بود و احساس خجالت کردم که بعد از برنامه تا دو ساعت نمیتوانستم پشت فرمان خودرو بنشینم و در امامزاده نشسته بودم و با خودم گفتم ما کی هستیم که کسی را از سر سفرهی امام زمان (عج) بیرون بیندازیم و فکر میکردم که چه به حال آقای نمازی گذشته، بهویژه این که او هیچ حرکت اضافهای نکرده بود و مانند سایرین نشسته بود.
آقای نمازی بعد از این برخورد، محل را ترک کرد
وی در پاسخ به این پرسش که «آیا آقای نمازی بعد از این برخورد در برنامه ماندند یا خیر؟»، گفت: خیر، ایشان متأسفانه بعد از دو تا سه دقیقه که در کنار نشسته بود، محل را ترک کرد و فقط خدا میداند که چقدر دلم به حال او سوخت.
نواب گفت: آنچه اتفاق افتاد، برخوردی غیراخلاقی بود که از یک معلم اخلاق انتظار نمیرفت و حتی اگر هزار بار هم عذرخواهی شود، مانند کوزهی آب شکسته میماند! و آقای نمازی خیلی بزرگواری کرد که مقابله به مثل نکرد و حرف ناروایی نزد و آنوقت دیگر جمع کردنش محال بود جز این که آنتن را میگرفتند!
منبع: بهارنیوز
به گزارش ایلنا، محمدباقر نوبخت در نشست هفتگی خود با اصحاب رسانه با اشاره به آخرین وضعیت طرحهای سرمایهگذاری گفت: روز گذشته جلسهای در سازمان برنامه و بودجه برای آمایش آبهای مرزی برگزار شد و ۶/۳ میلیارد دلار با اجازه رهبری برای مهار آبهای مرزی سرمایهگذاری شد.وی تاکید کرد: ما بر مهار آبهای مرزی تاکید داریم که تا این مدت ۲۷ سد ساخته و ۱۵ سد آن آبگیری شد. ۱۱۰ کیلومتر سامانه آبی، ۱۳۰ کیلومتر تونل در ۳۶ شهر و هزار و ۳۳۶ روستا ساخته شد.
یکی از مهمترین کارهای صندوق توسعه ملی مربوط به حوزه آب است
سخنگوی دولت ادامه داد: یکی از منابعی که بر آن تاکید داریم، صندوق توسعه ملی است و رهبری و رئیسجمهور هم با این امر موافقت دارند و بنا است ۲۰ درصد آن به بهرهبرداری برسد و ۸۰ درصد آن به صورت ارزی ذخیره شود.
وی یادآور شد: روزهایی که نفت به پائینترین قیمت خود رسید بر خلاف کشورهای عربی که از ذخایر خود استفاده کردند، ما این کار را نکردیم.نوبخت تاکید کرد: صندوق توسعه ملی باید کارهای مهمی انجام دهد که یکی از آن حوزه آب است.وی افزود: ۱۱/۶ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای ۵ طرح بزرگ برای آبهای مرزی اختصاص داده شد. ۱/۵ میلیارد دلار برای توسعه آبهای استان بوشهر تخصیص یافت و همچنین ۵۰۰ میلیون دلار برای آبهای استان سیستان و بلوچستان استفاده شد.
چرا بعضیها سعی میکنند به دشمنان بیرون کشور گرا بدهند
سخنگوی دولت ادامه داد: تا روز گذشته ۲۰ هزار میلیارد تومان از سوی سازمان برنامه و بودجه به خزانه تخصیص داده شده است و تا این زمان بیش از ۵۰ درصد به استانهای اعتبار تخصیص دادیم.نوبخت با بیان این که ذخیره بانک مرکزی وضعیت و صندوق توسعه ملی مطلوب است، گفت: در آخرین دیدار که کارگزاران دولت با رهبری داشتند، گفتند تعامل سازنده با کشورهای جهان داشته باشید و امروز شاهد هستید آمریکا منزوی است که نشأت گرفته از سیاست درست است.وی ادامه داد: وقتی گفتیم رشد اقتصادی مثبت است عدهای گفتند که این رشد حاصل نفت است من نمیدانم چرا عدهای از این که مردم خوشحال هستند، غصهدار می شوند. در سه ماه نخست امسال مسکن رشد ۷ درصدی داشته است و این واقعیت ماست.نوبخت خطاب به منتقدان دولت گفت: چرا بعضیها سعی میکنند به دشمنان بیرون کشور گرا بدهند که خزانه ما خالی است؟ در شرایط تحریم ما رشد منفی اقتصادی را مثبت کردیم، باور کنید ما این قدرت را داریم که ایستادگی کنیم.وی در ادامه با اشاره به خرید گندم از گندمکاران اظهار داشت: ۸ میلیون و ۸۷۰ هزار تن گندم به ارزش ۱۱ هزار و ۵۹۱ خریداری شده که تا این لحظه ۸ هزار و ۵۲۵ میلیارد پرداخت شده است و ۳هزار و ۶۶ میلیارد مانده است.
ربوده شدن لنجهای ایرانی در سومالی را پیگیری میکنیم
نوبخت در پاسخ به سوال ایلنا درباره ربوده شدن لنجهای ایرانی در آبهای سومالی عنوان کرد: مثل همه موارد دیگر در این یک مورد هم پیگیری لازم صورت میگیرد.
سفر سردار سلیمانی به اقلیم کردستان و انسداد برخی مرزها در چارچوب مصالح نظام تعریف میشود
وی در پاسخ به سوال دیگر ایلنا درباره بسته شدن برخی از مرزهای مشترک ایران با اقلیم کردستان و ارتباط آن به سفر سردار سلیمانی گفت: ارتباط این امر در مجموعه مصالح نظام و کشور تعریف میشود. سخنگوی دولت درباره نگرانی مرزنشینان در مورد فعالیتهای اقتصادی بر اثر انسداد مرزها گفت: قبلا هم گفتهام این تغییرات موقتی است. دولت عراق شرایط خاصی دارد، بخشی از خاکش در اشغال جنایتکاران داعش است و از سوی دیگر برخی از مسائل در اقلیمهایش مطرح است و تلاشمان این است که با دولت قانونی عراق فعالیتهای مرزی داشته باشیم.
سفر موگرینی به آمریکا برای بیان دیدگاه اتحادیه اروپا است
نوبخت در پاسخ به سوالی مبنی بر این که جزئیات نامه وزیر امور خارجه به ۵+۱ چه بوده است و سفر موگرینی به آمریکا برای چیست، گفت: گفتوگوهایی انجام شد اما برای اینکه بخشی از آن به عنوان سند باقی بماند، به صورت نامه نوشته شد. وی ادامه داد: در تاریخ معاصر اولین بار بود که بعداز اظهارنظر آمریکا به ساعتی نکشید که موضع ضد این کشور گرفته شد و سفر خانم موگرینی برای بیان دیدگاه اتحادیه اروپا به ترامپ است.
وزرای علوم و نیرو به زودی معرفی میشوند
نوبخت درباره تغییر تقویم آموزشی عنوان کرد: دولت تصمیمی در این باره ندارد.
سخنگوی دولت درباره تعیین وزیر علوم و نیرو اظهار داشت: به زودی این نفرات هم اعلام میشوند.
هنر دیپلماتهای ما است که توانستهاند آمریکا را منزوی کنند
وی درباره بیانیه سه کشور اروپایی برای حفظ برجام عنوان کرد: در حال حاضر یک موضوع مهم تحت عنوان برجام در سخنرانی آقای ترامپ و آمریکا وجود دارد که در این خصوص هم ایالات متحده تنهاست و مشاهده کردید که بلافاصله خانم موگرینی به صورت زنده جواب داد. سخنگوی دولت ادامه داد: آلمان، انگلیس و فرانسه هم بیانیهای دادند. دنیا طرف ایران است و حالا شاید نصف و نیمه اسرائیل و چند کشور قبیلهای کنار آمریکا باشند اما این هنر ایران است و آمریکا باید آن گوشه بماند و از گوشه صحنه سیاسی خارج شود و این هنر دیپلماتهای ماست که توانستهاند آمریکا را منزوی کنند.
نام ترامپ با پرخاشگری و فحاشی، قرین شده است
وی تاکید کرد: نام ترامپ با پرخاشگری و فحاشی، قرین و همزاد شده است، گذشت آن زمان که ایران یک طرف بود و دنیا و آمریکا یک طرف که کشورمان را به سمت نفت در برابر غذا ببرند. این تجربه را آسان به دست نیاوردهایم.
رییسجمهور همیشه ارتباطات مستمری با مردم دارد
سخنگوی دولت در پاسخ به خبرنگاری برنامه دولت برای تسریع در پاسخگویی به اعتراضات سپردهگذاران موسسات مالی گفت: پرونده این موسسات در حال حاضر در محاکم قضایی است و قانون چگونگی برخورد بانک مرکزی را مشخص کرده و بانک مرکزی در آن چارچوبها عمل میکند. در بسیاری از موارد پرداختهایی که تا سقف تعیین شده بود، صورت گرفته است مابقی هم انشاءالله پرداخت خواهد شد. ما همه تلاشمان این است که هیچ یک از هم وطنانمان اندوختهشان از دستشان نرود.وی درباره سفرهای استانی در دولت دوازدهم گفت: رییسجمهور همیشه ارتباطات مستمری با مردم دارد چه به صورت مجازی و چه به صورت حضور فیزیکی، انشاءالله زمانی که این برنامه عرضه شد، اطلاعرسانیهای لازم صورت خواهد گرفت.
طرح موضوع حضور بانوان در ورزشگاهها فقط مربوط به دوران انتخابات نبود
سخنگوی دولت درباره اعتراض برخی گندمکاران به قیمت تضمینی گندم که کمتر از تورم موجود است، افزود: فکر میکنم گندم طی سه سال بیش از سه برابر شده است و ما نباید به بررسی یک سال اخیر بسنده کنیم. این قیمت باید با مقیاس بیشتر و ترجیحا قیمت جهانی گندم مقایسه شود.نوبخت تصریح کرد: زمانی که حجم زیاد میشود تعهد دولت کاهش پیدا میکند. تلاش داریم تا با تدابیر اتخاذ شده این مشکل را برطرف کنیم. سخنگوی دولت درباره تهیه زیرساختها برای حضور بانوان در ورزشگاهها عنوان کرد: منظور از عدم وجود زیرساخت، زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی است. ما فقط در دوران انتخابات این موضوع را مطرح نکردیم و همچنان هم ادامه دارد.
مردم و فعالان اقتصادی تحت تاثیر گزافهگویی ترامپ قرار نگیرند
وی در خصوص رابطه بین ایران و عربستان و موضعگیری این کشور در ارتباط سخنرانی ترامپ گفت: ارتباط ما با عربستان فراتر از اظهارات ترامپ است، همین که هیچ یک از کشورهای جهان طرف ترامپ نیستند و آن را تائید نکردند، زحمت عربستان را زیاد کرده است.سخنگوی دولت ادامه داد: عربستان در صفی ایستاده است که دوتا و نصفی آدم و کشور در آن جا میشود و این به آن معناست که تصمیم خوبی نگرفتهاند باید خودشان را اصلاح کنند تا بتوانند با جمهوری اسلامی ایران ارتباط برقرار کنند.نوبخت گفت: اگر پتانسیل نقدینگی کشور به سمت بازار ارز پیش نرود و بیخودی مردم و فعالان اقتصادی تحت تاثیر گزافهگویی ترامپ قرار نگیرند ما دچار شک و نوسان قیمت ها نخواهیم بود انشاالله این ثبات ادامه خواهد داشت.
مد شده که بگویند دولت سیاستهای اقتصاد مقاومتی را انجام نمیدهد
رئیس سازمان برنامه و بودجه درباره رشد ۸ درصدی گفت: ۶۵ هزار میلیون دلار باید سرمایهگذاری خارجی صورت گیرد تا رشد اقتصادی صورت بگیرد.وی درباره انتقاد برخی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر این که سیاستهای اقتصاد مقاومتی پیشرفتی نداشته است، گفت: دولت تمام تلاش خود را در این باره کرده است، این سیاست از سوی عالیترین مرجع نظام ابلاغ شد و ما پیگیری میکنیم منتها این مد شده است در کشور که بگویند دولت سیاستهای اقتصاد مقاومتی را انجام نمیدهد.نوبخت درباره حذف دلار در معاملات ارزی گفت: خیلی وقت است که دلار حذف شده و ما از مکانیسم یورو مبادلات خود را انجام میدهیم.وی درباره فرصتهای شغلی گفت: از مجلس محترم میخواهیم بر استخدامیهای جدید نیفزاید و صندلی در کنار میزها اضافه نکنند همه ۹۵۰ هزار فرصت شغلی نباید از طریق استخدام انجام شود.
پاسخ نوبخت به شهردار تهران
نوبخت درباره اظهارات روز گذشته محمدعلی نجفی شهردار تهران در عدم تخصیص منابع شهرداری در ۶ ماهه اول سال از سوی دولت، گفت: در ۶ ماهه اول سال ۳۰ هزار میلیارد تومان اعتبارات طرحهای عمرانی تخصیص یافته که بخشی از آن به دستگاهها پرداخت شده و بخشی هم از طریق خزانه پرداخت میشود و به جای اینکه در رسانهها این حرفها را بزنند به مسئول مربوطه در سازمان مراجعه کنند و ببینند چقدر پرداخت شده و چه مقدار به خزانه داده شده، ما طبق روال پرداختها را تا پایان سال خواهیم داشت.
دولت برنامه ای برای واردات گندم ندارد
نوبخت در مورد بحث کیفیت نان و انبارداری بیان داشت: از همکارانم در وزارت کشاورزی و شرکت بازرگانی دولتی میخواهم توصیحاتی در مورد فرایند تولید تا مصرف گندم ارائه دهند. در این فرایند ایستگاههای مختلفی وجود دارد که در محصول نهایی موثر است. بخشی از این ایستگاهها غیردولتی است. من از وزیر کشاورزی خواهش میکنم مسولان ذی ربط را مامور کند گزارشی در این مورد بدهند که دولت در این رابطه چه کرده است. خیلی بد است که دولت یارانه گندم بدهد اما رضایت مردم حاصل نشود. با این همه تلاش داریم گندمکاران و مردم و ایستگاههای تبدیل گندم به آرد راضی باشند. واردات گندم اثرات سوء دارد چون قیمتش ارزانتر است. دولت برنامهای برای واردات گندم ندارد.
در ۷ ماه گذشته ۳۰ هزار میلیارد تومان به طرحهای عمرانی اختصاص داده شده است
وی درباره دلایل رکود و تعطیلی مراکز تولیدی گفت: شاخصی باید رکود را نشان دهد رشد اقتصادی ما خوب است اما واحدهای تولیدی ما با مشکل مواجه هستند. یک بخش این مشکلات به ترکیب هزینهها مربوط است و به طور مثال امکان تعدیل نیرو ندارند. بخش دیگر به فناوریهای آنها ارتباط دارد که باید با تکنولوژی کالاهای خارجی رقابت کنند. بخش دیگر به کمبود سرمایه برمیگردد. ما سعی کردیم با محدود کردن قاچاق و حتی واردات رسمی از تولید داخلی حمایت کنیم. طی سال گذشته حدود ۲۵ هزار واحد تولیدی مورد کمک دولت قرار گرفتند که از تعداد ۷۵ هزار واحد تولیدی کشور فقط در یک سال این میزان قابل کمک کردن است.سخنگوی دولت در مورد بهبود فضای کسب و کار گفت: در بهار امسال ۹۲۰ هزار نفر جدید وارد بازار کار شدند که ۷۰۳ هزار نفر توانستند، کار پیدا کنند. یکی از این کارها بهبود فضای کسب و کار است. در بهار امسال سرمایهگذاری نسبت به بهار سال قبل ۷.۱ دهم رشد داشته است.نوبخت در مورد پروژههای نیمهتمام کلان شهرها گفت: در ۷ ماه گذشته ۳۰ هزار میلیارد تومان به طرحهای عمرانی اختصاص داده شده است. به جای رسانهای کردن، مسئولان پروژه به دستگاه مربوطه اطلاع بدهند تا مشخص شود از این مبلغ چقدر سهم آنها خواهد بود.
وی در مورد احتمال تهیه بودجه ۹۷ بدون برجام گفت: ما سه بودجه داریم یکی استمرار وضع موجود، برای شرایط بدبینانه و برای شرایط خوشبینانه است. ما مشخص کرده بودیم که اولویتها چیست و کدام شرکتها میتوانند در پروژهها فعال باشند. ما همیشه برای چنین شرایط و سناریوها برنامه داریم.نوبخت درباره خرید گندم و پرداخت به کشاورزان گفت: ۷۴ درصد از پرداختی ها تا امروز انجام شده است و تلاش بر آن است تا کمتر از یک ماه آینده کل مبالغ به حساب کشاورزان واریز می شود.وی در مورد تحویل تاکسی های جایگزین بیان داشت: تا امروز ۵۵ هزار و ۵۱ تاکسی جدید تحویل داده شده است.
منبع: بهارنیوز
رضا صادقیان
با افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی و توییتر به شکل خاص در میان برخی چهرههای مشهور سیاسی و مدیران ارشد به این نکته پی میبریم که اکثر مدیران فعلی، سابق و اسبق با ادبیاتی طلبکارانه به عنوان مطالبهگر ظاهر میشوند، گویی مردم در نقش مدیران بودن و مدیریتها در اختیار شهروندان. انتخاب چنین رویکردی با هر توجیهی مقبول جلوه نخواهد کرد. در اکثر کشورهای دنیا مدیران دستگاههای اجرایی و سایر بخشها در لحظه مورد نیاز به عنوان فرد مسئول به ایرادهای موجود در حوزه مدیریتی پاسخ میدهند، به عبارتی دقیقتر در قبال مسئولیتی که برعهده آنان بوده و هست پاسخگو هستند، جایی برای گلایه مدیران و آه و ناله آنان نیست.
اما در ایران گویی با فراگیر شدن شبکههای اجتماعی فغان مسئولان بیش از مردم به گوش میرسد. مقام مدیریت، مدیران عامل، سرپرست سازمانهای دولتی و شبه دولتی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شوراهای شهر و روستا و یا بخشهای دیگر با توجه به توانایی، سررشته داشتن، دانش تحصیلی و براساس مذاکرات درون گروهی سیاسی بر روی صندلی مدیریت تکیه زدند. مشکلات و ایرادهای مدیریتی و ساختاری را میبایست با توجه به همین الزامات و تواناییهای انجام داد.تردید نکنید با توییت کردن و متلک پراندن در شبکههای اجتماعی کوچکترین سنگی در سازمان تحت مدیریت شما تکان نخواهد خورد، چه بسا همان سنگ رشد کند و به صخره غیرقابل جابجایی تبدیل شود! بیان هر مسئله و گرفتاری الزاما به معنای تحریک افکار عمومی و اقبال مردم منتهی نخواهد شد.
تمام مدیران در قبال کارهایی که انجام دادهاند، هزینههایی که بر دوش سازمان تحت مدیریت خویش تحمیل کردند و راههایی که میتوانند انتخاب کنند و نکردند و. . . میبایست پاسخگو باشند. در واقع باید مردم از آنان سوال بپرسند و حتی اگر شهروندان درباره کم کاریها صدها هزار گلایه بر زبان جاری کنند، مسئولان وظیفه دارند در قبال خدمات، امکانات رفاهی و حقوق دریافتی به شهروندان جواب پس بدهند. دقت کنید رویه برعکس نیست و تلاشی در همین زمینه انجام ندهید! هیچکدام از مسئولان نباید و نمیبایست با ادبیاتی طلبکارانه و صرفا به دلیل بروز موضعگیری سیاسی ایرادات حوزه مدیریت خویش را در فضای عمومی و در یک جمله بازگو و عدم توانایی خودش را به مسئلهای دیگر ربط دهد.
چنین رفتاری در نهایت به سوء مدیریتها و مظلومنمایی معنا خواهد شد و کسی برای این واکنشها اعتباری قائل نیست.به نظر میرسد برخی یا بسیاری از مدیران دستگاهها، اشتباهی و براساس برداشت نادرست مسئولان بالادستی در جایی قرار گرفتند؛ بنابراین همین مدیران گلایهمند در حال حاضر قدرت پاسخگویی به مطالبات مردم را ندارند و صرفا مشغول توییت و چرخاندن کانال خبری نزدیک به خود و ارایه گلایههای شخصی و غیرشخصی در حوزه سیاست هستند! حضور در رسانه و ابراز مواضع سیاسی در لحظات مهم از سوی کنشگران اجتماعی پسندیده است، ولی در جایگاه مقام مسئول سازمان و مدیریت دستگاه اجرایی، نباید ساختار تحت مدیریت را رها کرد و به بهانه حضور رسانهای مشغول پیامک بازی شد. و. . . ای کاش راه ورود به عرصه مدیریت مدیران اشتباهی هیچ وقت گشوده نمیشد که حال با سیلی از پیامهای مسئولان در شبکههای اجتماعی و گلایههای آنان از روبرو باشیم، پیامهایی که از نشدنها و نگذاشتنها بسیار میگویند و اساسا جایی برای بازگو کردن نتوانستمها و ناتوانیها شخصی نیست.
منبع: بهارنیوز
سروش مظفر مقدم – روزنامه بهار
در روزهای پس از سخنرانی دونالدترامپ رییس جمهوری آمریکا در مورد ایران، شاهد موضع گیریها و رویکردهای متفاوت و متضادی بودیم، از تقبیح حداکثری بسیاری از کشورهای جهان تا تایید و تشویق محور اسرائیلی و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس. اما آنچه که در رسانههای داخلی به وقوع پیوست، نه آنچنان که باید، تحلیل گفتمان سیاسی این سخنرانی که بیشتر نوعی حالت تدافعی تهاجمی بود. رویکردترامپ به کل سیاستهای گذشته ایالات متحده نسبت به ایران و تنها محدود به برجام نبود. در حقیقت برجام بخشی از این تغییر استراتژی محسوب میشود. امروز چه بخواهیم و چه نخواهیم، دولتترامپ موضع بسیار تند و شدیدی علیه کشورمان اخذ کرده است و گستره حملات او، از برجام گرفته تا سپاه پاسداران و از گستره سیاستهای منطقهای ایران گرفته تا بحثهای حقوق بشری را در بر گرفته است. این رویکرد تازه را میتوان در یک جمله، هجومی تمام عیار دانست.
به گفته بسیاری از تحلیل گران مسائل سیاسی منطقه و جهان، این لحن و ادبیات، خصوصا تاکتیکهای عملیاتی رییس جمهور آمریکا در قبال ایران، در حدود ۴۰ سال گذشته بی سابقه بوده است و خبر از عمیقتر شدن دامنه تنشهای دو کشور میدهد. قطع به یقین، برجام به عنوان برنامهای جامع در راستای اعتمادسازی جهانی نسبت به برنامههای اتمی جمهوری اسلامی ایران، تنها برطرف کننده بخش کوچکی از کوه یخ مشکلات میان ایران و آمریکا بوده است و با تغییر ساختار سیاسی در کنگره و کاخ سفید، میتواند با تلاش تندروها لغو یا بی اثر گردد. تمرکز صرف برمحور برجام، امروزه نمیتواند سیاستی سودمند باشد و نیازمند سیاستی همه جانبه نگر در ارتباط با راهبرد جدیدترامپ و نئوکانهای آمریکایی در قبال ایران باشیم.
در ارتباط با سیاست همه جانبه نگر در برابر تندروهای آمریکایی بهتر است به جای تمرکز صرف بر برجام، نقطههای دیگر را نیز در این معادله رصد کنیم؛ دونالدترامپ با شعار تند احیای عظمت و نقش آمریکا در مناسبات جهانی و بازگرداندن جایگاه رهبری کننده این کشور به کرسی ریاست جمهوری دست یافت. او که سیاست پیشهای غیر قابل پیش بینی است، میتواند مسبب رویدادهایی غیر قابل اجتناب شود، به خصوص در ارتباط با کشورمان چنان که سو گیری منفی او نسبت به سیاستهای ایران از پیش کاملا روشن بود و با سخنرانی اش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز بیش از پیش روشن شد. البته باید دقت کنیم که مشکلات و تضادها میان ایران و آمریکا هرچند در دورانترامپ باز هم در حال اوجگیری است اما محدود به دوران رئیس جمهور فعلی ایالات متحده آمریکا نمیشوند و حدود چهار دهه است که همچون استخوانی میان زخم به شکلی مبهم و لاینحل باقی مانده است. اما اکنون و فارغ از بدیهیات، باید به عمق مشکل نفوذ کرد؛ در این بین تاکید دونالدترامپ بر مسائل حقوق بشری، نظامی و سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی نوید خوبی به مخاطب نمیدهد و در یک کلام میتوان گفت که او با سخنرانی اخیر اش خط قرمزهای دیپلماسی ایالات متحده آمریکا را در نوردیده و به شکلی فاش و علنی، سیاست سربسته تغییر حکومت در کشورمان را به عنوان محور اصلی برنامه هایش درنظر گرفته است. در رفتار دولت فعلی آمریکا شاهد تلاشهای مضاعف برای تنگتر شدن حلقه محاصره علیه کشورمان هستیم، محاصرهای که نمیخواهد صرفا در لفظ خلاصه شود و تلاش دوچندان دارد تا به عرصه عمل آید.
چرخش تمام عیار عربستان سعودی در بعد سیاست داخلی، روابط ویژه روسیه با عربستان، تقویت و تحریک پشت پرده حرکات جدایی خواهانه حکومت اقلیم کردستان عراق و بسیاری دیگر از فعل و انفعالات منطقهای و جهانی را میتوان در راستای این گفتمان ارزیابی کرد. به تعبیری دیگر، امروز تندروهای منطقه و جهان با سرعت و قدرتی اعجاب آور در کار اتحاد با یکدیگرند. دونالدترامپ برخلاف جمهوری خواهان سلف اش، کار را به تهدیدهای کلامی و تنشهای لفظی محدود نکرده و با شتابی غیرقابل تصور تلاش دارد دست به عمل زند. رویارویی با آمریکایترامپ لوازم و مختصات خود را میتلبد و باید برای رویارویی در برابر او زمین بازی جدیدی تعریف کرد. در این مقطع تنها شعارهای تند و تیز و صدور بیانیههای افشاگرانه در برابر آمریکاییها راه به جایی نمیبرد.
حساسیت لرزه نگارانه دستگاه دیپلماسی ایران در این روزها میتواند به شناخت نسبی وضعیت بغرنج جهانی و یافتن راههای دفع خطر منتهی شود. در این مقطع خطیر، جدای از رویکردهای احساسی و خشمگینانه، نیاز به اتحاد و انسجام تمام قد داخلی به شدت احساس میشود. یکی از نقاط مهم وزنکشی میان طرفین، افکار عمومی داخلی و همگرایی ملتهای دو طرف معادله است. اگر بپذیریم که از ابتدای دوران ریاست جمهوری دونالدترامپ، امریکا در مقام تهاجم کننده و ایران در موضع تهاجم شونده بهترتیب مواضعی مطابق با این دو نقش داشته اند، میتوان مفروض گرفت که بررسی و افکار سنجی نهادهای تحقیقاتی و سیستم امنیتی ایالات متحده از وضعیت داخلی ایران هنوز هم نقشی تعیین کننده دارد.ترامپ در بخشی از سخنان اش در تشریح راهبرد جدید آمریکا علیه کشورمان، با ادبیاتی مداخله جویانه مردم ایران را مردمی خوار داشته شده که تحت سرکوب قرار دارند و ثروت ملی ایشان توسط عدهای به زور مصادره گشته، معرفی کرد. او در سخن پراکنی مجمع عمومی خود نیز با ادبیاتی مشابه، از برخوردهای غیر حقوق بشری و سختگیریهای فراقانونی در ایران سخن گفت. این حقیقت که اوضاع داخلی ایران در پیوند با رویکردهای تهاجمی رییس جمهوری آمریکا به شدت رصد میشود بیهوده نیست. افکار سنجی و تاثیر بر افکارعمومی از طریق رسانههای جمعی نیز بخشی متداول از پروسه رفتار آمریکاییها علیه کشورمان است.
بنابراین درشرایط کنونی هرگونه عدم انسجام سیاسی، سرخوردگی بخشی از مردم و اقدامات قهری شبه امنیتی که بتواند موضع ایران را در برابر افکار عمومی جهان تضعیف کند، به عدم حمایت همه جانبه مردم از دولت مردان تعبیر میشود و دست جناحهای رادیکال را در سطح منطقه و جهان خواهد گشود. به یاد داشته باشیم که نئوکانهای تندرو و جنگ طلب آمریکایی چه در زمان ریاست جمهوری جرج بوش پسر و چه حال کهترامپ رئیس جمهور ایالات متحده است، هسته مرکزی مباحث خود در مورد ایران را بر تفاوت و جداسری حکومت از مردم بنا گذاشتند. به این سبب است که باتوجه به فرض بالا، لزوم همگرائی حداکثری بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد و از اعمالی که منجر به سوء استفاده تندروهای منطقهای و جهانی و ایجاد جو مسموم علیه کشورمان میشود، باید به شدت پرهیز شود؛ چرا که بخشی از این تمایز گذاری، میتواند مخلوق عملکرد تندروانه و خلاف منافع ملی در کشورمان باشد. چندی پیش در دوران انتخابات اخیر ریاست جمهوری در کشورمان، رییس دولت اصلاحات به طرح مساله آشتیملی پرداخت. این سخن به رغم دشواری در به ثمر نشستن به سبب عدم پذیرش از سوی برخی، نوعی پیشگویی نیز محسوب میشود. آشتی ملی، به معنای کسب رضایت عمومی، اجماع مردم بر محور مردم سالاری، قانون اساسی و ارزشهای اولیه و بنیادین دوران انقلاب اسلامی است. اجماع بر قانون و حق برابری شهروندان در مقابل آن، به عنوان عصاره دموکراتیک حرکت مردم در دوران انقلاب اسلامی، میتواند بسیاری از زخمهای کهنه و نو را التیام دهد و موجب ایجاد حس همگرایی درسایه تاثیر مثبت اجتماعی و سیاسی گردد.
بسط و توسعه این حس در جامعه، در میان احزاب و گروههای فعال سیاسی و مدنی، میتواند به قهر یا انفعال احتمالی بخشهای مهمی از جامعه خاتمه دهد و به تعبیر مرحوم آیتاله طالقانی(ره)، این افراد و گروهها نیز احساس شخصیت و احساس مسئوولیت کنند. باید متوجه باشیم که در غیر این صورت، واگرایی، چون موریانهای ارکان جامعه را از درون خواهد خورد و موجب تضعیف مدنیت و تابع آن تضعیف احساس مسئولیت در برابر خطرهای جدی خارجی خواهد شد. حل مشکلات موجود، حرکت به سوی فضای بازتر و تقویت عنصر مردم سالاری همراه با وسیعتر شدن دامنه خودیها به شکلی که آحاد ملت خویش را در این دایره ببینند، یکی از راه حلهای پایا و درست قضایای اخیر و رویارویی با انواع تهدیدها است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، امروز شرایط منطقهای در شرایطی بحرانی به سر میبرد، در چنین وضعیتی حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشور و همچنین حفظ حداکثری منافع ملی که در معرض تندبادهای سیاسی و کورانهای منطقهای قرار گرفته از همه چیز واجبتراست.
هوشمندی و حفظ مواضع منطقی و قاطع با حمایت اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران فارغ از رنگ و نژاد و مذهب ممکن است. دستگاه دیپلماسی نیز تنها زمانی میتواند برای حل مشکلات منطقهای و جهانی کارآیی لازم و برش حداکثری را داشته باشد که تحت فشار گروهها و افراد تندرو ذی نفوذ قرار نگیرد و با استقلال و ابتکار عمل به موقع، بتواند وظیفه خویش را در حفظ و گسترش منافع ملی ایران و ایرانی انجام دهد.ترامپ و متحدین تندروی او مترصد استفاده از شکافهای داخلی در کشورمان هستند. به نظر میتوان در مقطع کنونی به جای عملکردهای تدافعی یا واکنشهای شدید سلبی و احساسی، با منطق دیپلماسی و نگاه رئالیستی به سراغ موضوع رفت. هرچند که پیش از آن نیازمند همگرائی حداکثری در داخل هستیم و طرح دوباره موضوع لازمی چون آشتی ملی نیز از این منظر مهم مینماید.
منبع: بهارنیوز
محمد توکلی
با نگاهی به واکنش ها به اقدامات و اظهارات چند روز اخیر مقامات آمریکایی می توان به طور کلی آن را به سه دسته تقسیم بندی کرد.
الف) نمایش اتحاد
رییسجمهور و محمدجواد ظریف در روزهای اخیر تمام تلاش خود را به کار بستند تا نمایشی از اتحاد داخلی را در سطح بین الملل نشان دهند؛ اتحاد بین مردم با مردم، مردم با دولت و نهادهای دیگر قدرت از جمله فرماندهان نظامی با دولت.
بخشی از این تلاش کاملا واقعی است و نشات گرفته از روحیه جریان اعتدال از آیت الله هاشمی رفسنجانی تا حسن روحانی است که همواره به دنبال وحدت و دوری از تفرقه هستند، و اگر بخواهیم صریح باشیم بخشی از آن نیز تاکتیکی و به واسطه اقدامات اخیر آمریکایی هاست. این نمایش اتحاد در نوع خود لازم و به موقع بوده است اما در بخش هایی از آن نیاز به دقت و ظرافت هایی بود که آنچنان از سوی روحانی و ظریف به آن توجهی نشده است.
برای فهم دقیق تر این که از چه ظرافتی سخن می گوییم باید موضع حسام الدین آشنا، مشاور رییس جمهور را در این باره با هم و با دقت مرور کنیم. آشنا درباره اقدامات آمریکا علیه سپاه می گوید:« آقای ترامپ باید بداند مردم ایران سپاه را برای فعالیتهای اقتصادیاش نمیخواهند و از سپاه حفظ امنیت و استقلال ایران را مطالبه میکنند. سپاه نهادی اقتصادی نیست تا آنها بتوانند با تحریمها بر سرنوشت آن تأثیر بگذارند. سپاه یک نهاد نظامی است»
همانطور که در این بخش از گفته های مشاور رییس جمهور روشن است او همزمان با حمایت از این نهاد نظامی در برابر اقدامات مسئولان دولت ترامپ با انتخاب درست واژگان به این نکته اشاره می کند که سپاه نهادی نظامی است و مردم ایران حفظ امنیت و استقلال کشور را از آن مطالبه می کنند نه فعالیت های اقتصادی. با مقایسه این موضع گیری با آنچه دیگر مسئولان دولتی می گویند آن مرز باریک حمایت در برابر اقدامات خصمانه ایالات متحده علیه سپاه درعین حفظ مواضع انتقادی مشخص می شود. مرزی باریک که رییس جمهور و وزیر امور خارجه به آن توجه کافی را نشان نداده اند.
ب) «دیدی گفتم»های کودکانه
«دلواپسان» با در اختیار داشتن تریبون های گوناگون یک خط رسانه ای را دنبال می کنند که به نوعی به جامعه القا کنند که برجام و به طور کلی سیاست خارجی مد نظر حسن روحانی که مبتنی بر تعامل و «برد – برد» است به پایان کار خود رسیده است و اینان افرادی بودند که با پیش بینی عاقبت برجام از ابتدا با مذاکره مخالفت می کردند. اما آیا واقعیت هم به همین سادگی است؟ تندروها با یکسان نشان دادن سیاست های دولت اوباما با آنچه ترامپ به دنبال آن است می خواهند به این نتیجه برسند که تفاوتی ندارد چه کسی در آمریکا در راس کار است و تنها مسیر درست قهر و دوری از میز مذاکره است. این در حالی است که هر کسی با مرور سیاست های اوباما و ترامپ می تواند تفاوت های این دو نگرش را فهم کند و نمی توان آمریکای امروز را با دولت گذشته این کشور مقایسه کرد. البته این نکته نیز لازم به ذکر است که در دنیای امروز برای حل تنش ها و اختلافات چاره ای جز مذاکره نیست، حتی با ترامپِ غیرقابل پیش بینی.
در نهایت اگر قرار باشد مسئولان دولتی نیز مانند مخالفان اعتدال، همچون کودکان از «دیدی گفتم»ها بگویند قطعا می توانند نسبت به عدم امکان مذاکره در دورانی که اوباما – کری تمام تلاش خود را برای آغاز مذاکراتی جهت تحقق برجام های دیگر به کار بسته بودند گلایه کنند.
ج) بی تفاوتی نمایشی
با نگاهی به مواضع علی لاریجانی، رییس مجلس می توان نوعی بی تفاوتی نمایشی را در آنچه در این روزها او در مواجهه با اظهارات ترامپ می گوید مشاهده کرد. لاریجانی بر خلاف مسئولان دولتی نه تمایلی به اظهارنظر بیش از حد در این موضوع دارد و نه مانند تندروها در پی ناکارآمد نشان دادن سیاست تعامل است. شاید بتوان از نگاهی همین نوع موضع گیری را در حال حاضر مناسب ترین واکنش به سیاست های دولت ترامپ دانست. موضع گیری که در تلاش است نه فشار روانی چندانی به جامعه وارد آورد و نه رقابت های جناحی را وارد این موضوعات خطیر کند.
منبع: بهارنیوز
معاون اول رئیس جمهوری به منظور دیدار و مذاکره با مقامات عالیرتبه ترکیه و شرکت در اجلاس گروه D8 عصر چهارشنبه به ترکیه سفر می کند.
به گزارش روز سه شنبه ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی معاون اول رئیس جمهوری، اسحاق جهانگیری عصر چهارشنبه به همراه شماری از وزیران و معاونین رئیس جمهوری سفری سه روزه به ترکیه خواهد داشت.
جهانگیری در این سفر با مقامات عالیرتبه ترکیه درخصوص راهکارهای توسعه مناسبات وآخرین تحولات منطقه ای و بین المللی گفت وگو و رایزنی خواهد کرد.
معاون اول رئیس جمهوری همچنین در بخش دیگری از این سفر در اجلاس سران گروه D8 شرکت و ضمن دیدار با مقامات شرکت کننده در این اجلاس درخصوص توسعه روابط دوجانبه، مواضع جمهوری اسلامی ایران را در زمینه های مختلف بین المللی و همکاری های چند جانبه مطرح خواهد کرد.
گفتنی است، گروه D8 گروهی اقتصادی متشکل از ۸ کشور اسلامی در حال توسعه شامل ایران، ترکیه، پاکستان، بنگلادش، اندونزی، مالزی، مصر و نیجریه است که با هدف تقویت و گسترش همکاری های اقتصادی کشورهای عضو از سال ۱۳۷۶ (۱۹۹۷ میلادی) آغاز به کار کرده است.
منبع: عصرایران
به گزارش نامهنیوز ، آذر منصوری و از موافقان سهم سی درصدی زنان در پارلمان، اگرچه از اقدام اخیر هاجر چنارانی نماینده نیشابور دفاع نمیکند اما معتقد است که اگر تفاوتی بین سیاستمداران زن و مرد نباشد، بحث در مورد درگیری اخیر خیلی موضوعیت ندارد.او گفت: «خانم چنارانی به عنوان نماینده شهرش و البته نماینده جریان اصولگرایی وظایفی بر عهده دارد که باید از همه توان و اختیارات خود برای ایفای آن استفاده کند. به نظرم مساله قابل توجه این است که رفتار مشابه این در خیلی از حوزه های انتخابیه و بین مدیران مرد مشاهده میشود اما تا این حد مورد توجه قرار نمی گیرد».وی دلیل توجه بیشتر به درگیری اخیر را حضور اندک زنان در چنین موقعیتهایی دانست و گفت: «طبیعی است که با توجه به حساسیتها و مقاومتهایی که وجود دارد خطاهای زنان نماینده بیشتر از مردان به چشم می آید. به اعتقاد من در این خصوص تفاوت معناداری بین جریانهای سیاسی وجود ندارد زیرا باورها در یک قالب شکل گرفته است. موارد مشابه آن قدر هست که بر این ادعا دلالت کند».
منصوری با تاکید بر اینکه «میان دلیل و علت تفاوت وجود دارد» گفت: « علت اصلی را باید در نوع نگاهی دانست که تلقی اش از حضور زنان در سیاست تلقی مردانه است. من از دیروز واکنشها را بررسی کردم و تصور می کنم که تقریبا همه واکنش ها به همین نوع نگاه بر میگردد. در حالیکه وقتی صحبت از ایجاد فرصت های برابر در راستای حضور زنان در فرآیند توسعه می شود؛ منظور حضوری مشابه مردان نیست. ما زنان باید در گام نخست بین خودمان پیرامون این امر به توافق برسیم».
منصوری در پاسخ به پرسشی پیرامون پیامد رفتارهای نادرست زنان در موقعیت های مختلف شبیه آنچه در خراسان رضوری اتفاق افتاد، گفت: «زنان اگر نتوانند با حضور خود به فرآیند صلح و گفتوگو، کاهش خشونت ها و مناقشه ها و تسهیل بیشتر حضور زنان کمک کنند؛ حضور مقطعی و صرفشان در چنین موقعیت هایی نه تنها کمکی به فرإیند توسعه نمی کند بلکه همین ظرفیت های محدود را هم ضعیف تر می کند. توقع از خانم چنارانی و دیگر نمایندگان زن مجلس و نهادهای دیگر این نیست که برای اثبات خود رفتاری مانند رفتار بسیاری از سیاستمداران مرد داشته باشند. اتفاقا آنان باید پیام جدی این تفاوتها به جامعه و حکومت باشند. آنها نباید قضاوتهای ناصحیح را تشدید کرده و با این رفتار خود بهانهها را برای حضور زنان ایران در مقدرات اساسی کشور بیشتر کنند. قرار نبوده و نیست که زنان تشدید کننده خشونتها باشند. این همان ویژگی متفاوت ما با الگوهای فمینیسم رادیکال است».
وی افزود: «انتظار ما از نمایندگان زن در مجلس، شوراها و مدیریت های کشور این است که با ارائه طرح های تسهیل کننده حضور زنان در فرآیند توسعه در کنار ایفای وظیفههای دیگر نمایندگی و مسئولیتها، راه ایجاد فرصتهای برابر برای زنان را هموارتر کنند».منصوری با وجود همه اینها عملکرد زنان مجلس دهم را مثبت ارزیابی میکند. او در این باره گفت: «در مجلس دهم ما شاهد حضور دو برابر زنان نسبت به دوره قبل بودیم. این تغییر علاوه بر ارتقاء کمیت، با تغییرات کیفی جدی هم به لحاظ رویکردها اتفاق افتاده است. این تغییرات به دلیل گفتمانی است که مجموعه فعالین حوزه زنان از آن دفاع کردند و برای تقویت آن تلاش میکنند. این ظرفیت قاعدتا باید برای دوره های بعد افزایش پیدا کند و بخش عمده آن مرهون تلاشهای زنانی خواهد بود که در مجلس حضور دارند.به نظرم عملکرد فراکسیون زنان در مجموع مثبت بوده است برخی زنان ضعیفتر و برخی قویتر ظاهر شدهاند. نمود این تغییر را هنگام رای اعتماد به وزرای پیشنهادی دیدیم».وی افزود: «برای قضاوت و ارزیابی دقیق لازم است فراکسیون زنان و زنان مجلس هر کدام در فواصل معین به فعالین زنان گزارش دهند،آنها را طرف مشورت خود در این حوزه بدانند و تا ظرفیتهای موجود زنان بتوانند در موقع لزوم هم پشتیبان آنها باشند و هم به آنها در پیشبرد طرحها و برنامه هایشان کمک کنند».
منبع: بهارنیوز
امیر راعی فرد- روزنامه بهار
یادداشتی کوتاه از آیتالله موسوی خوئینیها را خواندم که به نوعی وقایع نگاری عزل فقیه عالیقدر، آیتالله منتظری را در بر میگرفت. چندبار از صدر تا ذیل متن را خواندم. با دقت و از سر حوصله. انگار چیزی نداشت تا به دانسته هایم بیافزاید.در وادی فلسفه و فقه آن زمانی که عالمی با علم بر دانستههای خود و تدقیق در خواستههای مخاطبش، راهی را برای ورود بر مسئلهای میگشاید، قاعده بحث این را طلب میکند که نوری تازه بر تاریکیهای مبحث بیافشاند. در حوزه سیاست و عالم سیاست بازان هم این عمل تا حدود بسیاری صادق است. با کمی دقت در یادداشت کوتاه مدیر مسئول سابق روزنامه سلام میتوان به میزان ارادت ایشان به مرحوم آیت ا… منتظری پی برد. ارادتی که بیشتر جنبه علمی و فقهی دارد تا عمل سیاسی.
باید توجه داشت که نویسنده یادداشت فوق الذکر بعنوان فردی که تا پیش از وفات حضرت امام دارای پستهای مدیریتی بعضا قضایی در کشور بوده است، همواره از موثران جریان سیاسی حاکم در آن روزها قلمداد میگردد. باید اشاره کنم که یادداشت موصوف با تاکید بر دانش فقهی و اخلاق مداری مرحوم منتظری، تاییدی کامل بر دلایل عزل ایشان از قائم مقامی رهبری بوده است که البته تنها انعکاس نتیجه این دلایل را در یادداشت مورد بحث مشاهده میکنیم و اثری از پرداختن به دلایل این اتفاق نمییابیم. فضای غبار آلود حول این اتفاق که سالیان سال از قدمت آن میگذرد، سبب ایجاد پرسش هایی فراوان در باب دلایل این تصمیم مدیریتی گردیده است.
به عبارتی چگونه میشود که فردی همچون آیت ا… منتظری در نهاد قدرت از آنچنان قدرتی برخوردار باشد که تا قائم مقامی رهبری پیش روی نماید اما ناگهان در سراشیبی قدرت، تا روزهای پایانی عمرش را در محدودیت هایی امنیتی بگذراند. در این مجال نه فضای مطرح کردن دلایل احتمالی مهیاست و نه امکان ورود به کنشهای مرحوم منتظری. آنچه بیشتر ذهن را به سمت پرسیدن مایل مینماید، همانا دلیل انتشار این متن از جانب آیت ا… موسوی خوئنی هاست. اگر امکان غبار روبی واقعیتهای عزل قائم مقام حضرت امام مهیا نیست، چه الزامی نسبت به طرح این مسئله وجود داشته است؟ و البته باید متذکر شد که دادستان کل کشور در دوران مذکور قاعدتا در مقام تخطئه تصمیمات مدیریتی زمان خود سخن نخواهد گفت. آنچه مهم است، حضور و بروز چهرهها و نمادهای انقلاب در اتفاق مذکور است.
بدان معنا که طرفین این اتفاق بهعنوان عمود خیمه انقلاب از آنچنان تاریخچه و کنشهای انقلابی برخوردار بودند که یقینا همچنان نیز در میان همتایان خود از درجهای متمایز برخوردارند. پرداختن به خاکستری که بنا به دلایلی بسیار امکان رونمایی از آن مهیا نیست، آن هم بدون هیچگونه الزام سیاسی یا فقهی، علامت سئوالی بزرگ را در برابر ذهن مخاطب قرار میدهد. آیا در این برهه زمانی، ورود چشم بسته به گذشتهای که قطعا موافقان و مخالفانی را در خود جای داده است میتواند مشکلی از معضلات اجتماعی کشور را مرتفع نماید یا اینکه تایید بدون ارائه دلایل فقهی و منطقی میتواند مخالفان آن تصمیم حاکمیتی را به آرامش برساند؟! تنها چیزی که مسلم است، موضع دوگانه حضرت آیت ا… موسوی خوئینیها نسبت به مرحوم منتظری است.
موضع گیری که نه الزامی به اعلامش احساس میشود و نه این اعلام مشکلی را از میان واقع نمایی این جریان داخل حکومتی بر میدارد. امروزه تمامی مومنان و شیعیان به تسلط فقهی مرحوم منتظری صحه میگذارند و در حوزه فقاهت و مذهب او را درگیر چالشی لاینحل نمیکنند، پس تایید این جریان از سوی آیت ا… موسوی خوئینیها هماناندازه غیر لازم بوده است که تایید تصمیم مدیریتی مرحوم امام بدون ذکر دلایل ابهامآمیز به نظر میرسد. بازهم تاکید میگردد که ورود به عرصههای تاریخی سیاسی یا از باب روایت واقعه است یا از راه اثبات یک حرکت و یا به هدف اذعان به اشتباه در یک تصمیم و اینگونه ورود بیدلیل و بیموقع تنها میتواند سبب تعمیق سوتفاهمات داخلی گردد که در این زمان نه به صلاح است و نه الزامی تازه برای این امر ایجاد شده است. کوتاه سخن اینکه با توجه به ندای گردش سریع و بیواسطه اطلاعات، چه خوب است که با دقت بیشتری نسبت به ورود خود به حوزههای حساسیتزای سیاسی اقدام نماییم.
منبع: بهارنیوز
به گزارش ایلنا، محمود صادقی؛ عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در واکنش به انتشار خبری مبنی براینکه فرجی دانا به عنوان گزینه پیشنهادی وزیر علوم معرفی شدهاست، اظهار داشت: ما هرچه با مجموعه دولت، حوزه ریاست جمهوری و معاون اول در ارتباط با انتخاب فرجی دانا به عنوان گزینه پیشنهادی وزیر علوم رایزنی، پیگیری و اصرار کردیم، نتیجه نداد و دوستان از این گزینه عبور کردند.عضو کمیسیون آموزش از رییس دانشگاه بوعلی سینا همدان به عنوان محتملترین گزینه پیشنهادی وزیر علوم خبر داد و گفت: با آقای غلامی رییس دانشگاه بوعلی در ارتباط با وزارت علوم صحبت شده و تقریبا معرفی ایشان نهایی شده است.وی با اشاره به پیشینه رییس فعلی دانشگاه بوعلی و همچنین در پاسخ به این سوال که اقبال نمایندگان به وی چقدر است، افزود: فعلا برای ارزیابی زود است و باید بیشتر در این باره صحبت شود و عملکرد ۴-۵ سال گذشته ایشان از بعد کارآمدی، فرهنگی و رویکرد سیاسی ایشان بررسی شود تا به یک جمع بندی برسیم.صادقی همچنین از منتفی شدن معرفی ضیا هاشمی؛ سرپرست کنونی وزارت علوم به عنوان وزیر علوم خبر داد.
منبع: بهارنیوز