نوبخت: چند هفته دیگر با قطار به کرمانشاه می‌رویم

رییس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی گفت: جراحی بزرگ دولت در نظام بودجه‌ریزی و اجرای نظام بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد نیز صرفه جویی‌هایی به همراه دارد که از آنها می‌توان برای پیشبرد طرح‌های اولویت دار مانند توسعه صنعت ریلی استفاده کرد.

به گزارش ایسنا، محمدباقرنوبخت درجلسه بررسی عملکرد طرح‌های اقتصاد مقاومتی در بخش توسعه شبکه ریلی کشور در سازمان برنامه و بودجه گفت: درباره حمایت سازمان برنامه و بودجه در چارچوب برنامه اقتصاد مقاومتی از طرح‌های ریلی کشور اطمینان می‌دهیم و انتظار داریم در هفته‌های آینده تست گرم راه آهن ملایر- کرمانشاه انجام شود و با قطار به کرمانشاه برویم.

وی افزود: همچنین انتظار داریم در ماه‌های آینده خط آهن مراغه- ارومیه و تا دی ماه خط آهن قزوین-رشت به بهره برداری برسد.

رییس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی ادامه داد: تا پایان برنامه ششم باید توسعه شبکه ریلی کشور برای مردم محسوس باشد و از آن بهره ببرند. برای تامین مالی سرمایه گذاری‌ها در این زمینه، منابع دولت از محل مالیات‌ها و فروش نفت محدود بود اما طرح‌ها رها نشد بلکه دولت با انتشار اوراق خزانه ضمن بالا بردن گردش مالی بورس، منابع مالی لازم را تهیه کرد.

نوبخت افزود: بخشی از طرح‌ها نیز با سرمایه گذاری خارجی در حال اجراست. جراحی بزرگ دولت در نظام بودجه ریزی و اجرای نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد نیز صرفه جویی هایی به همراه دارد که از آنها می‌توان برای پیشبرد طرح‌های اولویت دار مانند توسعه صنعت ریلی استفاده کرد.


منبع: عصرایران

پاسخ جهانگیری به انتقادهای اخیر درباره آمارها (فیلم)

کج سلیقگی در اتاق بازرگانی ایران (+عکس) پیام تبریک جهانگیری به مناسبات روز ملی جمهوری مجارستان وزیر امور خارجه آمریکا وارد کابل شد دستور پیگیری رفتار غیراخلاقی در یکی از مدارس ارومیه افزایش قیمت دلار و یورو در بازار آزاد زیباترین رودخانه جهان (فیلم) کشف اسکلت‌های دوره اشکانیان در همدان انتقاد پلیس از لغو مصوبه اسقاط خودروهای فرسوده توسط خودروسازان داخلی دستورالعمل بهبود کیفیت زندگی و تحصیل معلولان‌ دانشگاه تهران تصویب می شود گریه های جاستین ترودو برای مرگ دوست ۵۳ ساله اش (فیلم)

ما و امارات و وزیران زن/ یک راهکار به جای طعنه و مقایسه  (۲۷ نظر)

کشتی طوفان زده اصول‌گرایان و ناخدایی که نیست  (۲۲ نظر)

سید حسن خمینی در مسیر “عمو مصطفی”  (۲۰ نظر)

روحانی، ترامپ، پوتین / رئیس جمهوری، رئیس‌جمهور یا رئیس  (۱۶ نظر)

لطفا به جیب زائران اربعین رحم کنید! (+عکس)  (۱۴ نظر)

سایپا قیمت خودروهایش را افرایش داد/ از افرایش ۵ میلیونی سراتو تا۷۶۰ هزار تومانی تیبا ۲ (+قیمت های جدید)  (۱۴ نظر)

بوم‌رنگ خشونت در جامعه ایرانی  (۱۴ نظر)

به افتخار نساجی قائمشهر؛ هیپ هیپ هورا!  (۱۳ نظر)


منبع: عصرایران

مهدی خزعلی مجددا بازداشت شد

مصطفی ترک همدانی، وکیل خزعلی با تایید این خبر اعلام کرد موکلش شب گذشته در منزل بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است. هنوز دلیل بازداشت وی توسط مقامات قضایی اعلام نشده و معلوم نیست او به دلیل پرونده‌های سابق دستگیر شده یا پرونده جدیدی برای او تشکیل شده است. خزعلی که فرزند مرحوم آیت الله ابوالقاسم خزعلی می‌باشد، طی سالیان اخیر به دلیل مواضع و اظهاراتش علیه برخی مقامات کشور بارها بازداشت، محاکمه و روانه زندان گردیده که در اغلب موارد توام با اعلام اعتصاب غذا توسط وی همراه بوده است. وی که حدود یک ماه پیش از زندان آزاد شده بود در متنی در صفحه اینستاگرامش با انتقاد از اصلاح‌طلبان که در ایام بازداشتش هیچ اقدامی در حمایت از او به عمل نیاوردند گفته بود منبعد روش کار سیاسی خود را به فرهنگی تغییر خواهد داد و درباره امور سیاسی اظهار نظر نخواهد کرد.
منبع: بهارنیوز

میانه‌روها و خطرِ در کمین

محمد توکلی
هر چه از انتخابات ریاست‌ جمهوری می‌گذرد حجم انتقادات و گلایه‌های جریان اصلاح طلبی از کاندیدای مورد حمایتشان بیشتر و بیشتر می‌شود. اصلاح طلبان بر این اعتقادند که حمایت آنان از روحانی در دو انتخابات۹۲ و۹۶ سبب آن شده است که بدنه اجتماعی قابل توجه حامی آنان در جامعه به پشتیبانی از روحانی برخیزند و به نوعی حضور جریان اعتدالی در قوه مجریه مدیون حمایت‌های اصلاح طلبان است. با نگاهی به جامعه نیز می‌توان به این نتیجه رسید که  روحانی و معتدلانی که حلقه اول همراهان او را تشکیل می‌دهند و در بسیاری از تصمیمات اثرگذارند به خودی خود و در صورت عدم حمایت اصلاحات رای چندانی در جامعه نداشته و اگر «تَکرار» های اصلاح طلبان نبود حتی بعید نبود که در انتخابات اخیر نیز دیگر شاهد پیروزی قاطع روحانی نباشیم.

جریان اعتدالی در چند سال اخیر تمام تلاش خود را به کار بسته است که خود را جریان فراتر از دو جریان اصلی سیاسی کشور نشان داده و همواره بر این نکته تاکید دارد که این جریان، «جریان سوم» است. این ادعا آن هنگام قابل پذیرش خواهد بود که وزن سیاسی این جریان در جامعه قابل مقایسه با دو جریان سیاسی دیگر باشد، موضوعی که در عمل به هیچ عنوان مشاهده نمی‌شود. اصلاح طلبان در روزهای اخیر نسبت به معرفی وزیر پیشنهادی علوم، دیدار روحانی با اعضای جامعه روحانیت مبارز، عدم کنش واقعی و صریح نسبت به ایجاد محدودیت‌ها برای بزرگان اصلاحات، عدم مشورت لازم با فراکسیون اصلاح طلبان مجلس و دیگر چهره‌های سیاسی این جریان، افزایش نقش محمود واعظی و به موازات آن کاهش نقش آفرینی جهانگیری در دولت و. . . نسبت به رییس جمهور گلایه هایی را مطرح کرده اند. با بررسی این انتقادات می‌توان به این نتیجه رسید که بخش بزرگی از آن نیز منطبق بر واقعیات است و به واقع باید نگران فاصله گرفتن نامزد مورد حمایت اصلاحات در انتخابات از این جریان بود. حال و با توجه به این مقدمه پرسش هایی که می‌توان در این زمینه مطرح کرد این است که:
۱ـ برای جلوگیری از ایجاد این فاصله چه باید کرد؟
۲ـ نقش اصلاح طلبان و جریان اعتدالی در به وجود آمدن این فاصله چه میزان است؟
۳ـ آیا ردپای رقبای سیاسی نیز در این موضوع دیده می‌شود؟
۴ـ بر اساس این تجربه نقشه راه آینده اصلاحات در مواجهه با جریان اعتدالی چه باید باشد؟

در ادامه به این پرسش‌ها خواهیم پرداخت.
فاصله به وجود آمده بین جریان اصلاحات و حلقه اعتدالی اطراف روحانی را می‌توان از این زاویه مورد بررسی قرار داد که این موضوع ناشی از تفاوت نگاهی است که بین این دو قشر از حامیان رییس جمهور وجود دارد. اصلاح طلبان حامی روحانی به دنبال ایجاد تغییرات و اصلاحاتی گسترده‌تر هستند و در یک کلام در پی همان حسن روحانی می‌گردند که در ده روز پایانی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری توانست با مطرح کردن برخی مسائل جوّ راکد ایجاد شده در فضای سیاسی را تغییر داده و جامعه‌ای که برای شرکت در انتخابات در‌تردید به سر می‌برد را به سمت خود متمایل کند. حامیان اصلاح طلب دولت از تغییر نگاه، عملکرد و حتی گفته‌های روحانی نسبت به آن روزها گله دارند و حتی شاید به این نتیجه رسیده باشند که فریب خورده اند. از طرف دیگر اعتدالیون همراه رییس جمهور بر این عقیده‌اند که آنچه از اقدامات و اظهارات رادیکال و اصلاحات ساختاری اهمیتی بیشتر دارد توجه به وحدت ملی و اولویت‌های مرتبط با اقتصاد و سیاست خارجی است. همین امر هم سبب  شده است که تمام انرژی دولت صرف پرونده هایی ‌شود که به نوعی به دو حوزه سیاست خارجی و اقتصاد مرتبط باشد و کمترین میزان وقت دولتی‌ها برای مسائلی که در بخش‌های دیگر رخ می‌دهد اختصاص پیدا می‌کند. شاید بتوان ریشه اختلافات به وجود آمده را در همین دو شکل نگاه و الویت‌بندی نسبت به مسائل جستجو کرد.

برای پاسخ به این سوال که نقش کدام یک از دو سوی میدان در این مسئله پررنگ‌تر بوده است به طور طبیعی باید به این نکته دقت شود که کدام طرف قدرت و اختیارات بیشتری داشته است. قاعدتا دولتی‌ها به دلیل آن که از قدرت و اختیارات قابل توجهی برخوردارند بیشتر از طرف دیگر که در نهایت چند رسانه را در اختیار دارد مقصر هستند و به نظر می‌آید که اعتدالیون اطراف روحانی و البته شخص رییس جمهور می‌توانند با اندکی تدبیر و توجه از افزایش این تنش جلوگیری کنند.درباره آنکه آیا در این مسئله می‌توان نقشی را به جریان رقیب سیاسی نیز داد یا خیر با قاطعیت نمی‌توان اظهارنظری کرد اما طبیعی است که جریانی که از تنش به وجود آمده بین اعتدالیون و اصلاحات سود خواهد برد اصولگرایان هستند. آنان به راحتی می‌توانند با بزرگنمایی اختلافات، این سیگنال را به جامعه منتقل کنند که جریان میانه رو توان حل اختلافات داخلی خود را هم ندارد، بنابراین اعتماد دوباره به آنان نادرست خواهد بود!پرونده تنش و اختلافات میان اصلاحات و اعتدال مانند هر واقعه دیگری یک تجربه است که در صورت فراگرفتن درس‌های لازم از آن می‌توان تلخی‌های آن را از خاطر برد. به نظر می‌آید که باید تا بیشتر از این دیر نشده بزرگان هر دو سوی این موضوع صریح‌تر و همدل‌تر از قبل به میدان آمده و گلایه‌های موجود را برطرف کنند. تاخیر در این موضوع و یا بی اهمیت تلقی کردن آن می‌تواند در آینده‌ای که چندان هم دور نیست سبب کاهش نفوذ جریان میانه رو در جامعه شود که امری خطرناک برای کل کشور خواهد بود.
منبع: بهارنیوز

در پرهیز از دیو شوم «قومیت‌گرایی»

آرمان امیری
موضوع این یادداشت قطعا مساله استقلال کردستان عراق نیست؛ چرا که دغدغه و اولیت کار ما همواره ایران و مسائل داخلی آن بوده است و باور داریم که تصمیم‌گیری در باب مسائل داخلی کشورهای دیگر را باید به خودشان واگذاریم. پیش از این، در یادداشت «کار امروز را به فردا نیندازیم»  انتقاد و پیشنهاد خود را نسبت به روی‌کرد حکومت مطرح کردیم و یادآور شدیم که در درجه نخست، این وظیفه حکومت است که با از میان برداشتن تمامی اشکال تبعیض و بی‌عدالتی، رضایت حداکثری تمامی شهروندان را فراهم سازد تا اساسا شاهد شکل‌گیری چنین گرایشی نباشیم. اما حتی اگر حکومت در انجام وظایف خود کوتاهی کند، (که به نظر می‌رسد کوتاهی می‌کند) آیا تجزیه‌طلبی و سهم‌خواهی قومی مشروعیت پیدا می‌کند؟

۱۶۰ سال پیش، «برونو بوئر» در مقاله «مساله یهود» استدلال کرد: «اگر یهودیان حاضر به پیوستن در مبارزه‌ای عمومی برای دولتی کاملا آزاد نیستند، چرا آلمانی‌های آزادی‌خواه باید به آن‌ها در مبارزه برای کسب حقوق مدنی کمک کنند»؟ کارل مارکس در انتقاد از موضع بوئر مقاله «درباره مساله یهود» را منتشر کرد. البته مارکس به مقاله بوئر به شدت حمله کرد، اما نه از این بابت که یهودیان را در سهم‌خواهی خود محق می‌دانست؛ بلکه مارکس اساسا یک قدم پا را فراتر نهاد؛ او اساس مرزبندی یهودیان و غیریهودیان را در جامعه‌ای انسانی به چالش کشید و مقاله خود را با این جمله به پایان رسانید که: «رهایی اجتماعی یهودیان، رهایی اجتماع از یهودیت است».

حال پرسش ما این است: «آیا ایرانیان، در مسیر تلاش و مبارزه برای رفع تبعیض، ظلم، استبداد و فساد، باید میان خود مرزبندی‌های قومی و زبانی و مذهبی و جنسیتی قائل شوند»؟ البته نمی‌توان منکر شد که در شرایط ویژه امروزی، تبعیض‌ها و ظلم به صورت یکسان میان شهروندان توزیع نشده. بی‌شک اقلیت‌های مذهبی محرومیت‌های بیشتری را تحمل می‌کنند کما اینکه زنان در برابر مردان از دشواری‌های بیشتری رنج می‌برند؛ اما آیا این دشواری‌ها باید سبب شود که مرزبندی‌های کاذبی که میان شهروندان کشور ایجاد شده از جانب خود شهروندان هم رسمیت یافته و به ملاک تقسیم‌بندی بدل شود؟

خوشبختانه در سال‌های اخیر به چشم خود دیدیم که موجی از همگرایی در میان ایرانیان، فارغ از رنگ و قوم و زبان و مذهب شکل گرفت که در مسیر اصلاحات قدم بر می‌داشت. بسیاری از مردان آزادی‌خواه ایرانی به صف منتقدان تبعیض‌های جنسیتی پیوستند؛ حمایت از چهره تاثیرگذاری همچون «مولوی عبدالحمید» و درخواست رفع تبعیض‌های مذهبی به یکی از مطالبات بدنه تحول‌خواه کشور بدل شد و در ماجراهایی همچون خشک شدن دریاچه ارومیه، فشار به کولبران کرد، آلودگی هوای خوزستان و البته بیکاری و فقر مردم بلوچستان، جریان تحول‌خواه ایرانی نشان داد که تا چه‌اندازه مترقی و ملی می‌اندیشد و رفتار می‌کند. بحث تجزیه‌طلبی قومی اما دهن‌کجی به این اتحاد ملی و رویکرد مترقی انسانی است.

تنوع فرهنگی انسان‌ها، از زبان و مذهب گرفته تا رقص و موسیقی و باورهای عامیانه محترم و حتی ارزشمند است؛ اما بر پایه کدام منطق عقلانی و انسانی، به خود اجازه می‌دهیم بین شهروندان یک کشور بر پایه همین تمایزهای فرهنگی مرزبندی ایجاد کنیم؟ چطور رفتارهای شوونیستی وقتی از حکومت‌ها سر بزند محکوم است اما تکرار همان مرزبندی‌ها از جانب شهروندان پذیرفته شده است؟ کردهای ایرانی، درست به مانند‌ترک‌ها و بلوچ‌ها و عرب‌ها و البته فارس‌ها، شهروندان برابر در کشور ایران، و یکی از اجزای غیرقابل انفکاک در تشکیل ملت بزرگ و چندفرهنگی ایران هستند. بیش از یک قرن تلاش ایرانیان برای دوری جستن از جامعه‌ای قبیله‌ای و جنگ‌ها و اختلافات «حیدری/نعمتی» ما را به نقطه‌ای رسانده که امروز بتوانیم دوش به دوش هم از جامعه مدنی، حقوق شهروندی و رفع هرگونه تبعیض سخن بگوییم.

تداوم این مسیر، تنها با از میان برداشتن ملاک‌هایی میسر است مخل برابری کامل «انسان»‌ها، در شان، کرامت و حقوق قانونی هستند؛ چه چنین ملاک‌هایی از جانب یک حکومت ایدئولوژیک وضع شود و چه از جانب اقلیت‌هایی تحت تبعیض که حالا می‌خواهند پاسخ تبعیض را با تبعیض بدهند. به باور ما، آنچه جامعه ایرانی و البته «ملت ایران» خوانده می‌شود، تابلوی رنگارنگ و هزار نقشی است که اتحاد و انسجام آن دقیقا در عین تکثرهای جزیی‌اش زیبا و قابل ستایش است و هرگونه تلاش برای پاره کردن گوشه‌ای از این اثر زیبا و تاریخی، به معنای تهاجم به کلیت زیباشناختی آن است.
منبع: بهارنیوز

از هجمه‌ و تخریب هراسی نداریم

آیت الله آملی‌لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی با اشاره به آیات شریفه قرآن، موت، حیات، نفع و ضرر را صرفاً در اختیار و قدرت حضرت حق دانست و تصریح کرد: آنچه از هر موجودی از تأثیر مشاهده می‌شود متکی به قدرت و سلطنت حق است. فهم این نکته، انسان ساز است و درک و بصیرت صحیح ایجاد می کند. رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه این عالم هر لحظه از عدم در حال پدید آمدن است، افزود: اگر انسان به این مهم توجه کند که هیچ حقیقت مستقلی جز حق مطلق وجود ندارد و همه چیز قایم به او است، وجود حق را در هر نقطه که قدرت یا تحولی وجود دارد، ظاهر خواهد دید و به معنای دقیق ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» که در بسیاری از ادعیه وارد شده  و در روایات بدان توصیه شده است، دست خواهد یافت.

آملی لاریجانی با اشاره به برخی آیات نظیر «لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار»، این دیدگاه را حاکم بر کل قرآن دانست و خاطرنشان کرد: توجه به این معنا موجب می شود که انسان هر قول و فعلی را قائم به وجود حق متعال بداند و خداوند را بر همه افعال و اقوال خود حاضر و ناظر ببیند. رئیس قوه قضاییه در ادامه سخنان خود با اشاره به سیاست های جدید آمریکا در مورد جمهوری اسلامی ایران اظهار کرد: حسب گزارشها و اخبار، آمریکایی ها بویژه در روزهای اخیر هجمه های شدیدی را علیه جمهوری اسلامی در مقام تبلیغ و عمل آغاز کرده اند و اقدامات آنها و شیطنت هایشان فقط در مقام صحبت نیست بلکه در عمل نیز تحریم هایی را بویژه علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعمال کرده اند.

آملی لاریجانی افزود: به جز دو موضوع هسته ای و برجام، اظهارات مقامات آمریکایی بیشتر حول دو محور می گردد که یکی قدرت موشکی ایران و دیگری حضور جمهوری اسلامی در منطقه است. البته هر دو موضوع پاسخ روشنی دارد که لازم است مقامات ایالات متحده به آن توجه کنند. رئیس قوه قضاییه خاطرنشان کرد: توان موشکی جمهوری اسلامی ایران برای دفاع است و قطعاً در مورد آن برجام ۲ و۳ و هیچ گونه مذاکره ای نخواهیم داشت. جمهوری اسلامی با کسب تجربیات فراوان طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی مانند حمایت های آمریکا از رژیم صدام و قراردادن ایران تحت شدیدترین ضربات موشکی، تمام تلاش خود را برای ارتقای قدرت دفاعی و توان بازدارندگی به کار خواهد بست. چرا ما باید از کمترین حق خود که حق دفاع است محروم بمانیم فقط برای اینکه آمریکا و هم پیمانانش ما را ضعیف می خواهند.

آملی لاریجانی با اشاره به حضور ایران در منطقه نیز گفت: حضور جمهوری اسلامی در منطقه به زور سرنیزه نبوده است بلکه در قلوب مردم جای دارد. علاوه براین، حضور جمهوری اسلامی در سوریه و عراق با دعوت رسمی دولتهای قانونی این کشورها بوده است و ایران در سخت ترین شرایط که هیچ کشوری از مردم این کشورها حمایت نمی کرد، با جان و مال خود برای حفاظت از مردم سوریه و عراق وارد میدان شد. رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه داعش را آمریکا خلق کرده است و حالا جمهوری اسلامی را متهم به حمایت از تروریسم می کند، خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی در منطقه جغرافیایی خود حضور دارد. شما در منطقه ما چه می کنید که از هزاران کیلومتر آن طرف تر به اینجا آمده اید و پایگاه نظامی ایجاد کرده اید؟ به بهانه برقراری امنیت وارد عراق شدید اما همه زیرساخت ها را نابود کردید و داعش را به جا گذاشتید. قصد داشتید با تبلیغات و فضاسازی، داعش را ۲۰ سال در منطقه نگه دارید اما با حمایت های مستشاری جمهوری اسلامی از جبهه مقاومت در این هدف خود ناکام ماندید و در مدتی بسیار کوتاه شاهد پاک سازی بسیاری از مناطق از لوث وجود داعش شدید.

آملی لاریجانی افزود: در افغانستان نیز به بهانه ایجاد امنیت ورود یافتید و ۱۵ سال است که در آنجا حضور دارید. هر روز یک گوشه از این کشور درگیر کشتار، قتل و غارت است. آیا افغانستان پس از حضور شما امن تر شده است؟ امروز نیز در حالی که داعش در سوریه و عراق رو به  زوال است قصد دارید این گروه تروریستی را در افغانستان تقویت کنید. شما در واقع سردمدار حمایت از تروریسم در دنیا هستید البته مردم جهان همواره این موضوع را می دانستند اما امروز با موضع گیریهای علنی، این حمایت ها آشکارتر شده است. علاوه براین خود شما در دوران رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به خلق داعش اعتراف کرده بودید و وزیر خارجه سابق آمریکا نیز در خاطرات خود به این موضوع اذعان کرده بود. رئیس دستگاه قضا با بیان اینکه منطق عقلانی و انسانی جمهوری اسلامی عامل نفوذ ایران در منطقه است، تصریح کرد: حضور ما در منطقه به کمک توپ و تانک نبوده است بلکه ما حضور مستشاری داشته ایم و به درخواست کشورها به آنها کمک کرده ایم.

آملی لاریجانی گفت: آمریکایی ها در طول این سالها خباثت های فراوانی نسبت به جمهوری اسلامی مرتکب شده اند و نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا کودتاهای زیادی به راه انداخته اند و از انقلاب های مخملی حمایت کرده اند. امروز نیز می بینیم که منفعت طلبی آنها در فروش اسلحه، به شکل بمب بر سر کودکان مردم مظلوم یمن فرود می آید. حال با چنین کارنامه سیاهی، رئیس جمهور آمریکا در سخنانی خلاف ادب و اخلاق و به دور از هرگونه تعادل روحی و فهم انسانی، «ملت بزرگ ایران را تروریست خطاب می کند» و این نشان می دهد که از وادی فهم و ادب بسیار دور است. آملی لاریجانی با بیان اینکه فشارهای دشمن موجب انسجام هرچه بیشتر مردم ما می شود، اظهار کرد: سران قوا و مسئولان کشور نیز حرفشان بسیار روشن است و مسیر خود را در مقابله با سیاستهای آمریکا تحت رهبری های داهیانه مقام معظم رهبری طی می کنند. امیدواریم مسئولان اجرایی، دولت و رئیس جمهور محترم نیز به همین شیوه در عرصه عمل نیز پاسخ های قاطعی به یاوه گویی ها و اقدامات آمریکا بدهند.

رئیس قوه قضاییه با اشاره به عملکرد اروپا و حضور نظامی برخی از کشورهای اروپایی در جنوب خلیج فارس با بیان اینکه اروپا اجازه ندارد در امور دفاعی ما دخالت کند، خاطرنشان کرد: اروپایی ها باید بدانند که اگر بخواهند با آمریکا تقسیم کار کنند، همان گونه که مقابل آمریکا ایستادیم مقابل آنها نیز خواهیم ایستاد. گره زدن برجام با امور دفاعی جمهوری اسلامی کار غلطی است و ایران زیربار آن نخواهد رفت. قطعاً مردم و مسئولان نیز مسنجم تر از گذشته تحت چارچوب های ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب حرکت خواهند کرد و نشان خواهند داد که به زیاده خواهی ها اعتنایی ندارند.

آملی لاریجانی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به روش و مسیر کار دستگاه قضایی، تصریح کرد: قوه قضاییه حسب قانون اساسی، قوانین عادی و شرع، وظایف بسیار سنگینی برعهده دارد. فصل یازدهم قانون اساسی مشتمل بر اصول ۱۵۶ به بعد این وظایف سنگین را برعهده دستگاه قضایی قرار داده است و امروز می بینیم که با حجم وسیع خدمات قوه قضاییه در چارچوب انجام وظایف قانونی، دشمن از خلأ اطلاع رسانی سوءاستفاده می کند. بسیاری از مردم نمی دانند که دستگاه قضایی با این حجم از وظایف و خدمات با کمبود امکانات روبروست و در حال حاضر حتی برای جذب یک نیروی خدماتی موانعی وجود دارد، البته در حال حاضر در چارچوب آنچه در برنامه ششم توسعه و بودجه سالانه تصویب شده استخدام هایی داریم که همین میزان موجب نو شدن دستگاه قضایی می شود. در ابتدای کار اینجانب در قوه قضاییه حدود هفت هزار قاضی داشتیم که تعدادی از آنها در واحدهای ستادی بودند، اما الان بیش از ۱۱ هزار قاضی در دستگاه قضایی مشغول به کار هستند و معتقدیم برای اتقان هرچه بیشتر آرا و همچنین تسریع در رسیدگی ها باید باز هم قاضی و نیروی انسانی جذب شود.

رییس قوه قضاییه با تاکید بر لزوم اطلاع رسانی مشکلات و کمبودهای دستگاه قضایی توسط مسئولان قوه و روسای دادگستریها، خاطرنشان کرد: برای ارزیابی کارآمدی یک دستگاه باید میزان امکانات و تلاشهای آن دستگاه را سنجید. در میان همه وظایف دستگاه قضایی، رسیدگی ها نقش برجسته ای دارد. در سالها و ماههای اخیر هجمه های عجیبی را علیه دستگاه قضایی می بینیم. قوه قضاییه به سراغ هرکس که اتهامی متوجه اوست می رود، متهم به برخورد سیاسی می شود و امروز نیز متأسفانه فضای مجازی ابزاری برای این هجمه ها و فضاسازی علیه قوه قضاییه شده است. اگر قرار باشد دستگاه قضایی به سراغ هر کس رفت متهم به سیاسی کاری شود باید قوه قضاییه را تعطیل کنیم.

آملی لاریجانی افزود: این اقدامات و فضاسازی ها نیز به یک گروه و خط سیاسی اختصاص ندارد بلکه از چپ و راست، یکی به بهانه عدالت خواهی و دیگری با عنوان امر به معروف  و نهی از منکر به قوه قضاییه می تازد. یکی اتهام مالی دارد و می گوید برخورد قوه قضاییه، سیاسی است. دیگری به دلیل فساد تحت تعقیب است و دستگاه قضایی را متهم به برخورد سیاسی می کند. رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه مسئولان قضایی باید محکم در برابر این قبیل فضاسازی های رسانه ای بایستند و منفعل نشوند، در عین حال تأکید کرد: بنیان احضارها، تعقیب ها و رسیدگی های قضایی باید شرعی، قانونی و عادلانه باشد و پس از آن محکم برای احقاق حقوق مردم بدون هیچ گونه هراسی خواهیم ایستاد و به شانتاژهای تبلیغاتی توجهی نخواهیم کرد.

آملی لاریجانی با اشاره به آیه شریفه «ان الله یدافع عن الذین آمنوا»، این وعده خداوند را قطعی دانست و خطاب به مسئولان عالی قضایی گفت: اگر تزلزلی در کار ما ایجاد شود به معنای عقب نشینی از حقوق مردم و حق الله خواهد بود. ما باید در مسیر خود محکم بایستیم و به این وعده خدا ایمان داشته باشیم که مدافع ما خواهد بود. رئیس قوه قضاییه خطاب به تخریب گران دستگاه قضایی نیز گفت: کسانی که خارج از کشور اقدام به این کار می کنند قطعاً اجیر شده‌اند و با اتصال به سرویس های جاسوسی کشورهای بیگانه بابت این هجمه ها پول دریافت می کنند. وقتی مقامات آمریکا تصریح می کنند که نظر ما تغییر نظام جمهوری اسلامی است، تردیدی در زمینه اجیر کردن افراد باقی نمی ماند.

آملی لاریجانی افزود: اما کسانی که داخل کشور دست به تخریب قوه قضاییه می زنند این توصیه مشفقانه را فراموش نکنند که اقدام آنها در امتداد کار تخریب گران خارجی است و تخریب رکنی از ارکان نظام جمهوری اسلامی به ضرر مردم و کشور تمام می شود، چه قصد این کار را داشته باشند و چه قصد نداشته باشند. دستگاه قضایی نیز باید بصیر باشد و اگر کسانی در مقام رسیدگی به پرونده شان اقدام به افترا و تخریب می کنند و با استفاده نابجا از فضای مجازی علیه قوه قضاییه انواع تهمت ها را روا می دارند، مورد برخورد قانونی قرار می گیرند تا این بساط جمع شود. مردم عزیز ما هم باید آگاه باشند که عده‌ای برای فرار از قانون و رسیدگی‌های قانونی فضاسازی می‌کنند. تخریب علیه قوه قضاییه برای قانون گریزی است. براساس این گزارش، ادامه بحث و بررسی پیرامون اصلاح موادی از قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ در دستور کار امروز مسئولان عالی قضایی قرار داشت.
منبع: بهارنیوز

امام ۴۰ سال پیش تعبیر «جناح ها» را به کار برد/ کنار هم نباشیم همه حاکمیت فرو می ریزد

فکر نکنیم اگر به بخشی از حاکمیت ضربه بزنیم بخش دیگر تقویت می شود. اگر کنار هم نباشیم همه حاکمیت فرو می ریزد.

عصر ایران- رییس جمهور روحانی امروز –دوشنبه- در مراسم چهلمین سالگرد درگذشت آیت الله سید مصطفی خمینی، اظهارداشت: شهید مصطفی خمینی شخصیتی شجاع، هوشیار و در دسترس همه بود و نقش ممتاز ایشان کنار امام در ترکیه و نجف؛ حفاظت از امام و مدیریت ارتباط با مردم و انقلابیون بود.

گزارش سخنان رییس جمهوری بر پایه آنچه در تارنمای رسمی ریاست جمهوری انتشار یافته از این قرار است: روحانی اظهار داشت: مرحوم حاج آقا مصطفی امید همه انقلابیون بود و نگرشی که نسبت به ایشان وجود داشت بر این مبنا بود که اگر روزی خدایی ناکرده امام خمینی در میان ما نباشد، فردی هست که بتواند این پرچم را بر دوش گرفته و نهضت اسلامی را به ثمر و مقصد نهایی برساند.

رییس جمهور با تأکید بر اینکه حاج آقا مصطفی تنها فرزند امام نبود و به عنوان مشاور و معاونی بزرگ و یار امام همواره در کنار ایشان بود، گفت: آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در جریان نهضت اسلامی و شکل‌گیری انقلاب جایگاه ممتاز و ویژه‌ای داشت.

روحانی با اشاره به جریانات و اتفاقات ۱۵ خرداد ۴۲، گفت: در آن روز که مردم قم از سحرگاه، از دستگیری امام مطلع شده بودند پس از طلوع آفتاب به سمت منزل امامرفتند و از آنجا پشت سر حاج آقا مصطفی سمت حرم حضرت معصومه حرکت و وارد صحن شدند که در این بین بسیاری از علما از جمله آیت‌الله مرعشی نجفی نیز حضور داشتند.

رییس جمهور ادامه داد: در آن روز صحن حرم حضرت معصومه مالامال از جمعیت بود و هیچ کس نمی‌دانست که باید برای نجات جان امام چه اقدامی را انجام داد که در این بین حضور جمعیت عظیمی از زنان پایین شهر قم که با در دست داشتن عکس امام و شعار یا مرگ یا خمینی، با شمشیر وارد صحن شدند، هیجانی را در میان مردم بوجود آورد و اصرار مردم بر این بود که اجازه بدهند از صحن خارج شده و به خیابان‌ها بریزند که در یک لحظه با اشاره دست حاج‌آقا مصطفی مردم با شعار یا مرگ یا خمینی به خیابان ریختند و با دخالت نظامی‌ها ، عده‌ای از مردم به شهادت رسیدند و آن حادثه عظیم در قم بوقوع پیوست.

روحانی خاطر نشان کرد: معتقدم اگر حادثه ۱۵ خرداد نبود، یا جان امام در خطر می‌افتاد و یا امام برای همیشه زندانی می‌شد، اما فداکاری، ایثار و حضور مردم در قم،‌تهران، ورامین و دیگر شهرها باعث شد تا رژیم احساس کند که شخصیت امام آنگونه نیست که بتوانند او را به راحتی از جامعه حذف و مردم را از وجود ایشان محروم کنند.

رییس جمهور با تأکید بر اینکه حاج آقا مصطفی در واقعه ۱۵ خرداد، نقش بسیار کلیدی و تعیین کننده داشت، افزود: اگر بگوییم تلاش، مجاهدت و فداکاری ایشان و سایر علما و مراجع، در سراسر ایران، باعث شد که جان امام حفظ شود، در این سخن هیچ اغراق و مبالغه‌ای نیست.

روحانی تصریح کرد: در سال ۴۳ نیز زمانی که امام دستگیر و همزمان با آن همه خیابان‌ها و مدارس قم، توسط نیروهای نظامی، محصور شد، این آیت‌الله سیدمصطفی خمینی بود که برای حفظ جان امام به خانه مراجع مراجعه کرد که البته پس از این اقدام وی را دستگیر کردند و در تهران به زندان انداختند. پس از آزادی وی از زندان و بازگشت او به قم، نیز حرکت بزرگی شکل گرفت.

رییس جمهور حضور حاج‌آقا مصطفی در کنار امام در دوران تبعید در ترکیه و نجف اشرف را بسیار تأثیرگذار و حائز اهمیت برشمرد و گفت: نقش ایشان در حفاظت از جان امام و حرکت و نهضت اسلامی، ممتاز بود.

روحانی افزود: آیت‌الله سیدمصطفی خمینی شخصیتی بود که دسترسی به ایشان بسیار آسان بود. ایشان شخصی متواضع و مردمدار بود و به راحتی در اجتماعات، حضور می‌یافت هر چند به ظاهر، خیلی در کنار امام حاضر نمی‌شد.

رییس جمهور افزود: آیت‌الله سیدمصطفی خمینی شخصیتی شجاع بود و با ویژگی‌هایی که این عالم بزرگوار، فقیه و مجاهد در کنار امام داشت در واقع همواره یار فداکاری برای امام راحل بود.

روحانی با بیان اینکه نهضت اسلامی در جریان خود همواره همراه با فراز و نشیب‌های فراوان بوده است، گفت: سال‌های ۴۸ و ۴۹،‌ مشکلات فراوانی در مسیر نهضت وجود داشت اما در سال‌های ۵۵ و ۵۶ شرایط آسان‌تری رقم خورد، اما در سراسر کشور، یک خفقان مطلق حاکم و نام، تصویر، نوار، رساله و نوشته‌های امام از جمله، کتاب حکومت اسلامی، ممنوع بود، به گونه‌ای که برای پخش رساله امام بر روی جلد، نام مرجع دیگر را می‌نوشتند.

رییس جمهور تأکید کرد رژیم در آن دوران تصور می‌کرد که با تبعید امام و جلوگیری از انتشار نام و نوشته‌های او می‌تواند محبت امام را از دل مردم دور کرده و بر این مبنا فکر می‌کردند که “از دل برود هر آن که از دیده رود ” اما نمی‌دانستند، تمامی این اقدامات اثر معکوس دارد و مردم دلداده راهبر این نظام اسلامی هستند و این کارهای کودکانه در راه و مسیر مردم تأثیری نخواهد گذاشت.

وی با اشاره به شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در سال ۵۶، گفت: خبر شهادت حاج آقا مصطفی در آن سال جامعه ایران را تکان داد و خبری غیرقابل باور بود که بیشتر شبیه شایعه بود.این خبر مردم راعصبانی کرد، احساس مردم این بود. حالا به اینکه واقعه شهادت و یا رحلت ایشان چگونه بوده ، کاری ندارم ، برداشت مردم این بود که حاج آقا مصطفی را شهید کرده اند و این برای مردم غیرقابل تحمل بود چرا که احساس می کردند رژیم کاری برخلاف اراده آنان کرده است.

دروحانی اظهارداشت: شهادت حاج آقا مصطفی جامعه را تکان داد؛ ترس ها فرو ریخت و عشق عمیق مردم به امام علنی و اراده و هیجان پیروزی در مردم ظهور و بروز یافته بود، در مجلس یادبودی که به مناسبت هفتم آقا مصطفی خمینی در مسجد ارک تهران برگزار شده بود، همه آمده بودند. از دانشگاهیان، مقامات سیاسی آن زمان که در احزاب مختلف فعال بودند، علما، بزرگان، خطبا، فضلای حوزه علمیه قم و بازاریان، همه آمده بودند و تمام مسجد و خیابانهای اطراف مملو از جمعیت بود.

روحانی با اشاره به اینکه مردم دیده بودند نظامی ها در آن منطقه حضور گسترده دارند و همه جا محاصره شده بود و هر کس هم احتمال می داد که بریزند، بکشند، بگیرند و ببرند، اما در دل هیچ کس ترسی نبود، تصریح کرد: شهادت حاج آقا مصطفی آغاز توفان نهضت و فشار بر رژیم بود. نمی دانم اگر این حادثه نبود این حرکت کی شروع می شد، اما این حرکت باعث شد که حوادث دی ماه قم، حوادث بهمن تبریز و آن چله های پشت سر هم ایجاد شود که رژیم را در فشار نهایی قرار داد.

رییس جمهور خاطرنشان کرد: ظاهر بعضی امور خیلی دردناک و تحملش سخت است، اما باطنش ممکن است فرج و گشایشی برای جامعه باشد. خیلی ها به این امور واقف و آگاه هستند، اما آن سخنرانی امام در مراسم ترحیم آقا مصطفی که الطاف خفیه را مطرح کرد، جایگاه جدیدی را از عظمت روح بلند امام به جامعه عرضه کرد.

روحانی گفت: ما آن سخنرانی را اولین بار با دوستان جامعه روحانیت مبارز، در منزل امام جمارانی گوش کردیم. در اثنای گوش دادن به نوار سخنرانی آنجا که امام از الطاف خفیه گفت، شهید مطهری نتوانست صبر کند و گفت ببینید این چه شخصیتی است، ببینید چه می گوید. خیلی سخنرانی عجیبی بود و نشان داد امام چه قدرت و عظمت روحی داشت.

رییس جمهور افزود: ما در عمرمان شخصیتی مثل امام ندیدیم. او حتی شاید در قرون گذشته هم استثنا بود. در ظهور چنین شخصیتهایی علم که مهم نیست، حتی شجاعت و شهامت نیز مهم نیست. این روح تربیت شده، عرفان عملی بالا، صبر و تحمل بی نظیر در تاریخ کم نظیر است. اینکه فردی فرزند عزیز و جوان خودش را که عالم و مجتهد و شخصیتی والا نیز بود، از دست بدهد، اما خم به ابرو نیاورد، خیلی مهم است.

روحانی اظهار داشت: این کار فقط از بزرگان و ائمه و انبیا ساخته است. کجا سراغ دارید که شخصیتی مثل آقا مصطفی برای نهضت اسلامی به شهادت برسند و این پدر بزرگوار وقتی در مراسم بزرگداشت او سخن گفت، نه اسمش را آورد، نه از او تعریف کرد و نه ویژگی هایش را گفت بلکه گفت این رخدادها برای همه پیش می آید، نباید جزع و فزع کرد. امام گفت ما ظاهر امور را می بینیم و به باطن امور آگاه نیستیم و این اتفاق از الطاف خفیه خداوند است.

رییس جمهور با بیان اینکه ما آن موقع درست نمی فهمیدیم منظور امام از الطاف خفیه چیست، تصریح کرد: آن زمان موج طوفان در ایران شروع شده بود و امام با هوش سرشار و عنایت حق این موج را دیده بود. امام شخصیت بی نظیر و استثنایی تاریخ بود والا مگر می شد رژیم شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله را که همه قدرتها و عمده کشورها پشت سر او ایستاده اند، سرنگون کرد.

روحانی خاطرنشان کرد: امام تنها با استبداد نجنگید، بلکه با استبداد و استعمار همزمان جنگید. امام شخصیت والایی بود که هم بتها را شکست و هم مسیر هدایت را به مردم نشان داد. امام در آن سخنرانی مفصل خود در مراسم گرامیداشت درگذشت آقا مصطفی به مسائل داخل ایران اشاره کرد و گفت این شرایط ویژه، یک گشایش است و این را نباید از دست داد. امام تاکید کرد که باید همه در کنار هم قرار بگیریم.

رییس جمهور ادامه داد: تمام آن سخنرانی امام از آغاز تا پایان، جز توصیه و تاکید بر وحدت و انسجام جامعه و اعتدال چیز دیگری نیست. امام تاکید می کند که حتی اگر بگویند عالمی در قرون گذشته به دربار شاهی رفته، او را متهم نکنید. امام گفت من هم اگر بتوانم جائری را سر راه بیاورم، درباری می شوم. امام فرمود دانشگاه از حوزه و حوزه از دانشگاه جدا نشوند، همدیگر را سرکوب نکنید و متحد باشید که با اتحاد می توانید این نهضت را به ثمر بنشانید.

روحانی با تاکید بر اینکه امروز هم باید به آن پیام امام گوش دهیم، گفت: امام در سخنرانی اش در مراسم گرامیداشت درگذشت آقامصطفی از تعبیر جناح ها استفاده می کند. عین این تعبیر را امروز می شود بیان کرد که از هم جدا نشویم و فاصله نگیریم. اختلاف نظر و سلیقه ها آنقدر زیاد نیست، ما در اصول و اهداف و در مسیر متحدیم و هدف و راه ما یکی است.

رییس جمهور اضافه کرد: آنچه باعث پیروزی امام در نهضت اسلامی شد، اول اعتماد مردم به امام بود. سرمایه اعتماد اگر از بین برود، همه چیز از بین می رود. اینکه امام این قدرت را داشت که با اعلامیه اش در نجف و پاریس کشور را به حرکت دربیاورد، ناشی از آن بود که مردم امام را به عنوان راهبر عالم ،دانا و هوشیار خویش و سیاستمداری که زبانش زبان کل ملت و قلمش قلم کل ملت است، می شناختند.

روحانی اظهار داشت: بزرگان زیادی در کشور داشتیم که مورد احترام مردم بودند ولی اعتمادی که مردم به امام داشتند، به آن اندازه به هیچ کس دیگر اعتماد نداشتند. این اعتماد و سرمایه اجتماعی و ایمان مردم بود که انقلاب را پیروز کرد. این فداکاری و ایثار مردم بود که نهضت را به پیروزی رساند.

رییس جمهور با اشاره به اینکه امروز نیز دقیقا همان شرایط را در کشور داریم، تصریح کرد: امروز در کشور، آن دیکتاتوری مستبد و آن رژیم شاهنشاهی دیگر نیست. امروز مشکل ما در کشور دیگر استبداد نیست، اما استکبار و توطئه های دشمن همچنان ادامه دارد.
دکتر روحانی با بیان اینکه البته امروز در یک جایگاه بسیار بلندی قرار گرفتیم، خاطرنشان کرد: هیچ وقت استکبار در منطقه ما از امروز ضعیف تر نبوده است. عراق، سوریه، لبنان و حتی مردم مظلوم یمن را ببینید؛ استکبار در کجا پیروز است. آیا استکبار دنبال این بود که وضعیت امروز عراق و سوریه و لبنان را شاهد باشد.

رییس جمهور گفت: اگر استکبار پیروز است پس چرا امروز به دست و پا افتاده و مرتب در کشورها می چرخند. امروز عظمت اسلام و جمهوری اسلامی و ملت ایران در منطقه از هر زمان دیگر بیشتر است. در عراق، سوریه، لبنان، شمال آفریقا و منطقه خلیج فارس کجا هست که بدون نظر ایران بشود یک اقدام سرنوشت ساز انجام داد.

دکتر روحانی جایگاه رفیع امروز جمهوری اسلامی را دستاورد آگاهی و وحدت ملت و هوشیاری و درایت رهبر معظم انقلاب اسلامی عنوان کرد و افزود: دلیل این قدرت و عظمت امروز نظام اسلامی این است که همه در کنار هم هستیم و اگر بین ما فاصله بیفتد دیگر این عظمت را شاهد نخواهیم بود.

رییس جمهور اظهار داشت: چه زمانی را سراغ دارید که رییس جمهور آمریکا حرفی بزند و همه در دنیا با او مخالفت کنند. امروز جز چند کشور کوچک و یک رژیم جعلی، حتی در درون آمریکا کسی از رییس جمهور آمریکا و حرف و راه او حمایت نمی کند.

روحانی تصریح کرد: اینکه امروز می بینیم عظمت ملت ایران از هر زمان دیگر بیشتر است، به خاطر اعتماد بین مردم و حاکمیت است. نگذارید این اعتماد صدمه بخورد. دولت، قوه مقننه، قوه قضائیه، نیروهای مسلح و در راس همه رهبری معظم انقلاب همه با هم حاکمیت کشور را تشکیل می دهیم. فکر نکنیم اگر به بخشی از حاکمیت ضربه زدیم، بخش دیگر تقویت می شود؛ نه اینگونه نیست، اگر کنار هم نباشیم همه حاکمیت فرو می ریزد.

 رییس جمهور خاطرنشان کرد: نباید اجازه دهیم سرمایه اجتماعی لطمه ببینید. اگر اشکال کوچکی هست آن را بزرگ نکنیم. رسانه های بیگانه دشمنی خودشان را دارند و کار خودشان را می کنند، اما رسانه های داخلی باید وظیفه سنگین خود را در قبال حفظ سرمایه اجتماعی احساس کرده و در مردم اعتماد بیشتری ایجاد کنند.

  روحانی با اشاره به اینکه البته مردم به نظام اعتماد دارند، گفت: ما هر قدمی برای ارتقای اعتماد مردم به نظام و کشور برداریم، خدمت به مردم، کشور و جامعه است و هر قدمی برای کم شدن اعتماد مردم به حاکمیت، کشور را در معرض خطر قرار می دهد.

 رییس جمهور اضافه کرد: نکته مهم دیگر امید به آینده است. نباید امید را خدشه دار کنیم. مسیری را که انتخاب کردیم، مسیر درست و دقیقی بوده است که موفقیتهای فراوانی نصیب ما کرده است و نباید از هیاهوی این و آن باکی داشته باشیم. ما یک توافقنامه بین المللی داریم که امروز حتی دولت جدید آمریکا بعد از ۱۰ ماه که هر روز گفته این بدترین توافق تاریخ ماست و به تعبیر او باعث شرم آمریکاست، ولی هنوز نتوانسته با آن کاری کند. این نشان عظمت ملت، تدبیر دیپلماتها و اقتدار نیروهای مسلح ماست.

 روحانی اظهار داشت: ممکن است کسی حرفی درباره تسلیحات ایران بزند. خیلی به این حرفها توجه نکنیم. تسلیحات ایران مثل تسلیحات همه کشورهای دنیاست. در جهان ما مقررات بین المللی داریم. مقررات بین المللی در این باره چه گفته است؟ ما قانون اساسی داریم. قانون اساسی ما چه گفته است؟ قانون اساسی ما می گوید تسلیحات ما باید بازدارنده باشد. ما چیز دیگری نمی خواهیم. قدرت نظامی ما باید در برابر تهدیدات بازدارنده باشد و در شرایط مبادا دفاع موثر انجام دهد.

 رییس جمهور تصریح کرد: همه دنیا همین است. کسی نمی تواند درباره قدرت نظامی کشوری دیگر که بر مبنای قانون اساسی و تدابیر و دکترین دفاعی طراحی شده است حرفی بزند. اما حالا بعضی دوست دارند با ما حرف بزنند. تشریف بیاورند با ما حرف بزنند. ببنیم کی ضرر می کند. ما از بعضی کشورها سوال می کنیم آن روز که ما مظلومانه در برابر متجاوز می جنگیدیم، شما به ما اسلحه دادید یا به متجاوز؟

 روحانی ادامه داد: ما سوال می کنیم در شرایطی که مردم ما زیر آتش توپخانه و بمباران و موشک دشمن بودند، آیا حاضر شدید نه تنها سلاح تهاجمی بلکه حتی سلاح پدافند هوایی بدهید؟ آن زمان یک توپ ضدهوایی ساخت اروپا را که متعهد به تعمیرش بودند برای تعمیر ارسال کردیم اما نه توپ را تعمیر کردند و نه حتی همان توپ معیوب و خراب را به ما بازگرداندند و گفتند که شما در حال جنگ هستید و ما نمی توانیم این کار را بکنیم. حالا آنها می خواهند با ما درباره تسلیحات نظامی حرف بزنند.

 رییس جمهور خاطرنشان کرد: طرح بحث حضور ایران در منطقه و قدرت دفاعی ایران نیز فرار به جلو است. چه کسانی در این منطقه این همه برای مردم ویرانی آوردند؟ چه کسانی عراق را ویران و به تروریست ها کمک کردند و اصلا چه کسانی اینها را بوجود آوردند؟

 دکتر روحانی گفت: حرف زیاد زده می شود. خیلی به این حرفها اعتماد نکنید. اگر روزی که لازم باشد می دانیم چه جوابی به آنها بدهیم. همیشه در برابر سخن حق ما ، جوابی ندارند که بدهند. راه ما صحیح و استوار است.

 رییس جمهور تأکید کرد: راه ما بدون شک راهی صحیح و استوار است و ما این مسیر را با قدرت ادامه خواهیم داد.

 روحانی با اشاره به اینکه به هر حال مشکلات در این مسیر پیچیده وجود دارد و ما در برابر همه مشکلات ایستاده‌ایم، گفت: تحریم،‌ ظلم به ملت ایران و اقدامی غلط، نادرست و غیرعادلانه بود، اما کاری که دولت یازدهم انجام داد این بود که این ظلم را بردارد و تحریم را بشکند.

رییس جمهور افزود: دولت یازدهم با تلاش خود در مذاکرات این ظلم را برداشته است، اما اینکه امروز بخواهند عده‌ای بگویند که همه این ظلم برداشته نشده و مثلاً ۸۵ درصد آن از بین رفته، درست نیست، چرا که ما در مذاکرات و دنیای سیاست هیچگاه صفر و صد به معنای واقعی نداریم.
دکتر روحانی تأکید کرد ما به دنبال مصالح و منافع کشورمان هستیم و هر اقدامی که در این چارچوب باشد را دنبال می‌کنیم.

رییس جمهور با بیان اینکه امروز روزی نیست که سخنانی از سوی عده‌ای گفته شود که باعث شود مردم امیدشان نسبت به آینده تضعیف شود، گفت: ما مطمئناً آینده خوبی خواهیم داشت و ملت ما در مسیر درستی حرکت می‌کند. ما در منطقه جایگاه ممتازی داریم و در زمینه برنامه‌های هسته‌ای قدم‌های درستی را برداشته‌ایم و این در حالی است که در مذاکره هیچگاه به صد در صد نمی‌رسیم، اما به اهداف مهم خود دست یافته ایم.

  روحانی با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران صنعت هسته‌ای و مسیر تحقیق و توسعه خود را حفظ کرده و ادامه می‌دهد، افزود: ما توانستیم به واسطه مذکرات حق‌مان را بازپس‌گیریم و تهمت‌ها و پرونده‌هایی را که به دروغ علیه ملت ایران بوجود آمده بود و بسیاری از تحریم‌ها را از میان برداریم.

رییس جمهور با اشاره به سخنان اخیر رییس جمهور آمریکا مبنی بر اینکه اروپایی‌ها می‌خواهند با ایران کار کنند اما ما به تنهایی در برابر ایران ایستاده‌ایم، گفت: هیچگاه استکبار تا این اندازه در منطقه ذلیل و ایران تا این اندازه قدرتمند نبوده است و لحن رییس جمهور آمریکا نشان می‌دهد که ملت ایران راه و مسیر درستی را انتخاب کردند، البته مبنای ما بر پایه تلاش، جهاد و فداکاری خودمان است و خدا هم در این راستا ما را کمک و هدایت خواهد کرد.

  روحانی با تأکید بر اینکه نباید در موفقیت آینده‌مان تردید کنیم، گفت: نباید تردید داشته باشیم که وحدت و امید به آینده امروز برای ما یک ضرورت است و به راحتی می‌توانیم در برابر مشکلات ایستادگی کرده و از آنها عبور کنیم.

رییس جمهور تصریح کرد: درود ما به روان پاک امام راحل که برای ما استقلال، عزت حاکمیت ملی، وحدت، انسجام، نابودی دیکتاتوری و استعمار و خودباوری، ایستادگی و بردباری را به ارمغان آورد و درود بر روح پاک فرزندان برومند امام حاج آقا مصطفی و حاج احمد که در راه این انقلاب فداکاری و تلاش بسیاری کردند و در جوار رحمت حق آرام گرفتند.

روحانی با بیان اینکه بیت امام راحل حق بزرگی بر گردن ملت ایران دارند، گفت: امام(ره) خود به تنهایی شخصیت بزرگی بود، اما بدون یاری، یاورانی امین همچون حاج آقا مصطفی و حاج سید احمد نمی‌توانست در این مسیر بزرگ و دشوار حرکت کند و اگر این حضور فرزندان در کنار امام نبود، نمی‌توانستیم شاهد این موفقیت‌ها باشیم.

پیش از سخنان رییس جمهور محمدعلی انصاری دبیر ستاد برگزاری همایش بزرگداشت چهلمین سالگرد شهادت آیت‌الله حاج سیدمصطفی خمینی گزارشی از اقدامات و برنامه‌های انجام شده برای برگزاری این همایش ارایه کرد.


منبع: عصرایران

رییس قوه قضاییه: برجام موشکی نخواهیم داشت/ عده‌ای برای فرار از رسیدگی‌های قانونی فضاسازی می‌کنند

رییس قوه قضاییه با تاکید بر ایستادگی دستگاه قضایی در مقابل هجمه‌ها و تخریب‌ها خطاب به مسئولان عالی قضایی گفت: بنیان احضارها و رسیدگی ها باید شرعی، قانونی و عادلانه باشد و پس از آن از هیچ گونه فضاسازی، هجمه و تخریب در فضای حقیقی و مجازی هراسی نداشته باشید و بدون توجه به شانتاژهای تبلیغاتی در مسیر احقاق حقوق مردم ثابت قدم باشید.

به گزارش ایسنا، آیت الله آملی لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی با اشاره به آیات شریفه قرآن، موت، حیات، نفع و ضرر را صرفاً در اختیار و قدرت حضرت حق دانست و تصریح کرد: آنچه از هر موجودی از تأثیر مشاهده می‌شود متکی به قدرت و سلطنت حق است. فهم این نکته، انسان ساز است و درک و بصیرت صحیح ایجاد می کند.

رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه این عالم هر لحظه از عدم در حال پدید آمدن است، افزود: اگر انسان به این مهم توجه کند که هیچ حقیقت مستقلی جز حق مطلق وجود ندارد و همه چیز قایم به او است، وجود حق را در هر نقطه که قدرت یا تحولی وجود دارد، ظاهر خواهد دید و به معنای دقیق ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» که در بسیاری از ادعیه وارد شده و در روایات بدان توصیه شده است، دست خواهد یافت.

آملی لاریجانی با اشاره به برخی آیات نظیر «لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار»، این دیدگاه را حاکم بر کل قرآن دانست و خاطرنشان کرد: توجه به این معنا موجب می شود که انسان هر قول و فعلی را قائم به وجود حق متعال بداند و خداوند را بر همه افعال و اقوال خود حاضر و ناظر ببیند.

رئیس قوه قضاییه در ادامه سخنان خود با اشاره به سیاست های جدید آمریکا در مورد جمهوری اسلامی ایران اظهار کرد: حسب گزارشها و اخبار، آمریکایی ها بویژه در روزهای اخیر هجمه های شدیدی را علیه جمهوری اسلامی در مقام تبلیغ و عمل آغاز کرده اند و اقدامات آنها و شیطنت هایشان فقط در مقام صحبت نیست بلکه در عمل نیز تحریم هایی را بویژه علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعمال کرده اند.

آملی لاریجانی افزود: به جز دو موضوع هسته ای و برجام، اظهارات مقامات آمریکایی بیشتر حول دو محور می گردد که یکی قدرت موشکی ایران و دیگری حضور جمهوری اسلامی در منطقه است. البته هر دو موضوع پاسخ روشنی دارد که لازم است مقامات ایالات متحده به آن توجه کنند.

رئیس قوه قضاییه خاطرنشان کرد: توان موشکی جمهوری اسلامی ایران برای دفاع است و قطعاً در مورد آن برجام ۲ و۳ و هیچ گونه مذاکره ای نخواهیم داشت. جمهوری اسلامی با کسب تجربیات فراوان طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی مانند حمایت های آمریکا از رژیم صدام و قراردادن ایران تحت شدیدترین ضربات موشکی، تمام تلاش خود را برای ارتقای قدرت دفاعی و توان بازدارندگی به کار خواهد بست. چرا ما باید از کمترین حق خود که حق دفاع است محروم بمانیم فقط برای اینکه آمریکا و هم پیمانانش ما را ضعیف می خواهند.

آملی لاریجانی با اشاره به حضور ایران در منطقه نیز گفت: حضور جمهوری اسلامی در منطقه به زور سرنیزه نبوده است بلکه در قلوب مردم جای دارد. علاوه براین، حضور جمهوری اسلامی در سوریه و عراق با دعوت رسمی دولتهای قانونی این کشورها بوده است و ایران در سخت ترین شرایط که هیچ کشوری از مردم این کشورها حمایت نمی کرد، با جان و مال خود برای حفاظت از مردم سوریه و عراق وارد میدان شد.

رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه داعش را آمریکا خلق کرده است و حالا جمهوری اسلامی را متهم به حمایت از تروریسم می کند، خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی در منطقه جغرافیایی خود حضور دارد. شما در منطقه ما چه می کنید که از هزاران کیلومتر آن طرف تر به اینجا آمده اید و پایگاه نظامی ایجاد کرده اید؟ به بهانه برقراری امنیت وارد عراق شدید اما همه زیرساخت ها را نابود کردید و داعش را به جا گذاشتید. قصد داشتید با تبلیغات و فضاسازی، داعش را ۲۰ سال در منطقه نگه دارید اما با حمایت های مستشاری جمهوری اسلامی از جبهه مقاومت در این هدف خود ناکام ماندید و در مدتی بسیار کوتاه شاهد پاک سازی بسیاری از مناطق از لوث وجود داعش شدید.

آملی لاریجانی افزود: در افغانستان نیز به بهانه ایجاد امنیت ورود یافتید و ۱۵ سال است که در آنجا حضور دارید. هر روز یک گوشه از این کشور درگیر کشتار، قتل و غارت است. آیا افغانستان پس از حضور شما امن تر شده است؟ امروز نیز در حالی که داعش در سوریه و عراق رو به زوال است قصد دارید این گروه تروریستی را در افغانستان تقویت کنید. شما در واقع سردمدار حمایت از تروریسم در دنیا هستید البته مردم جهان همواره این موضوع را می دانستند اما امروز با موضع گیریهای علنی، این حمایت ها آشکارتر شده است. علاوه براین خود شما در دوران رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به خلق داعش اعتراف کرده بودید و وزیر خارجه سابق آمریکا نیز در خاطرات خود به این موضوع اذعان کرده بود.

رئیس دستگاه قضا با بیان اینکه منطق عقلانی و انسانی جمهوری اسلامی عامل نفوذ ایران در منطقه است، تصریح کرد: حضور ما در منطقه به کمک توپ و تانک نبوده است بلکه ما حضور مستشاری داشته ایم و به درخواست کشورها به آنها کمک کرده ایم.

آملی لاریجانی گفت: آمریکایی ها در طول این سالها خباثت های فراوانی نسبت به جمهوری اسلامی مرتکب شده اند و نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا کودتاهای زیادی به راه انداخته اند و از انقلاب های مخملی حمایت کرده اند. امروز نیز می بینیم که منفعت طلبی آنها در فروش اسلحه، به شکل بمب بر سر کودکان مردم مظلوم یمن فرود می آید. حال با چنین کارنامه سیاهی، رئیس جمهور آمریکا در سخنانی خلاف ادب و اخلاق و به دور از هرگونه تعادل روحی و فهم انسانی، «ملت بزرگ ایران را تروریست خطاب می کند» و این نشان می دهد که از وادی فهم و ادب بسیار دور است.

آملی لاریجانی با بیان اینکه فشارهای دشمن موجب انسجام هرچه بیشتر مردم ما می شود، اظهار کرد: سران قوا و مسئولان کشور نیز حرفشان بسیار روشن است و مسیر خود را در مقابله با سیاستهای آمریکا تحت رهبری های داهیانه مقام معظم رهبری طی می کنند. امیدواریم مسئولان اجرایی، دولت و رئیس جمهور محترم نیز به همین شیوه در عرصه عمل نیز پاسخ های قاطعی به یاوه گویی ها و اقدامات آمریکا بدهند.

رئیس قوه قضاییه با اشاره به عملکرد اروپا و حضور نظامی برخی از کشورهای اروپایی در جنوب خلیج فارس با بیان اینکه اروپا اجازه ندارد در امور دفاعی ما دخالت کند، خاطرنشان کرد: اروپایی ها باید بدانند که اگر بخواهند با آمریکا تقسیم کار کنند، همان گونه که مقابل آمریکا ایستادیم مقابل آنها نیز خواهیم ایستاد. گره زدن برجام با امور دفاعی جمهوری اسلامی کار غلطی است و ایران زیربار آن نخواهد رفت. قطعاً مردم و مسئولان نیز مسنجم تر از گذشته تحت چارچوب های ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب حرکت خواهند کرد و نشان خواهند داد که به زیاده خواهی ها اعتنایی ندارند.

آملی لاریجانی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به روش و مسیر کار دستگاه قضایی، تصریح کرد: قوه قضاییه حسب قانون اساسی، قوانین عادی و شرع، وظایف بسیار سنگینی برعهده دارد. فصل یازدهم قانون اساسی مشتمل بر اصول ۱۵۶ به بعد این وظایف سنگین را برعهده دستگاه قضایی قرار داده است و امروز می بینیم که با حجم وسیع خدمات قوه قضاییه در چارچوب انجام وظایف قانونی، دشمن از خلأ اطلاع رسانی سوءاستفاده می کند.

بسیاری از مردم نمی دانند که دستگاه قضایی با این حجم از وظایف و خدمات با کمبود امکانات روبروست و در حال حاضر حتی برای جذب یک نیروی خدماتی موانعی وجود دارد، البته در حال حاضر در چارچوب آنچه در برنامه ششم توسعه و بودجه سالانه تصویب شده استخدام هایی داریم که همین میزان موجب نو شدن دستگاه قضایی می شود. در ابتدای کار اینجانب در قوه قضاییه حدود هفت هزار قاضی داشتیم که تعدادی از آنها در واحدهای ستادی بودند، اما الان بیش از ۱۱ هزار قاضی در دستگاه قضایی مشغول به کار هستند و معتقدیم برای اتقان هرچه بیشتر آرا و همچنین تسریع در رسیدگی ها باید باز هم قاضی و نیروی انسانی جذب شود.

رییس قوه قضاییه با تاکید بر لزوم اطلاع رسانی مشکلات و کمبودهای دستگاه قضایی توسط مسئولان قوه و روسای دادگستریها، خاطرنشان کرد: برای ارزیابی کارآمدی یک دستگاه باید میزان امکانات و تلاشهای آن دستگاه را سنجید. در میان همه وظایف دستگاه قضایی، رسیدگی ها نقش برجسته ای دارد. در سالها و ماههای اخیر هجمه های عجیبی را علیه دستگاه قضایی می بینیم. قوه قضاییه به سراغ هرکس که اتهامی متوجه اوست می رود، متهم به برخورد سیاسی می شود و امروز نیز متأسفانه فضای مجازی ابزاری برای این هجمه ها و فضاسازی علیه قوه قضاییه شده است. اگر قرار باشد دستگاه قضایی به سراغ هر کس رفت متهم به سیاسی کاری شود باید قوه قضاییه را تعطیل کنیم.

آملی لاریجانی افزود: این اقدامات و فضاسازی ها نیز به یک گروه و خط سیاسی اختصاص ندارد بلکه از چپ و راست، یکی به بهانه عدالت خواهی و دیگری با عنوان امر به معروف و نهی از منکر به قوه قضاییه می تازد. یکی اتهام مالی دارد و می گوید برخورد قوه قضاییه، سیاسی است. دیگری به دلیل فساد تحت تعقیب است و دستگاه قضایی را متهم به برخورد سیاسی می کند.

رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه مسئولان قضایی باید محکم در برابر این قبیل فضاسازی های رسانه ای بایستند و منفعل نشوند، در عین حال تأکید کرد: بنیان احضارها، تعقیب ها و رسیدگی های قضایی باید شرعی، قانونی و عادلانه باشد و پس از آن محکم برای احقاق حقوق مردم بدون هیچ گونه هراسی خواهیم ایستاد و به شانتاژهای تبلیغاتی توجهی نخواهیم کرد.

آملی لاریجانی با اشاره به آیه شریفه «ان الله یدافع عن الذین آمنوا»، این وعده خداوند را قطعی دانست و خطاب به مسئولان عالی قضایی گفت: اگر تزلزلی در کار ما ایجاد شود به معنای عقب نشینی از حقوق مردم و حق الله خواهد بود. ما باید در مسیر خود محکم بایستیم و به این وعده خدا ایمان داشته باشیم که مدافع ما خواهد بود.

رئیس قوه قضاییه خطاب به تخریب گران دستگاه قضایی نیز گفت: کسانی که خارج از کشور اقدام به این کار می کنند قطعاً اجیر شده‌اند و با اتصال به سرویس های جاسوسی کشورهای بیگانه بابت این هجمه ها پول دریافت می کنند. وقتی مقامات آمریکا تصریح می کنند که نظر ما تغییر نظام جمهوری اسلامی است، تردیدی در زمینه اجیر کردن افراد باقی نمی ماند.

آملی لاریجانی افزود: اما کسانی که داخل کشور دست به تخریب قوه قضاییه می زنند این توصیه مشفقانه را فراموش نکنند که اقدام آنها در امتداد کار تخریب گران خارجی است و تخریب رکنی از ارکان نظام جمهوری اسلامی به ضرر مردم و کشور تمام می شود، چه قصد این کار را داشته باشند و چه قصد نداشته باشند. دستگاه قضایی نیز باید بصیر باشد و اگر کسانی در مقام رسیدگی به پرونده شان اقدام به افترا و تخریب می کنند و با استفاده نابجا از فضای مجازی علیه قوه قضاییه انواع تهمت ها را روا می دارند، مورد برخورد قانونی قرار می گیرند تا این بساط جمع شود. مردم عزیز ما هم باید آگاه باشند که عده‌ای برای فرار از قانون و رسیدگی‌های قانونی فضاسازی می‌کنند. تخریب علیه قوه قضاییه برای قانون گریزی است.

براساس این گزارش، ادامه بحث و بررسی پیرامون اصلاح موادی از قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ در دستور کار امروز مسئولان عالی قضایی قرار داشت.


منبع: عصرایران

برای نابودی سازمانی هدیه گرفته اند!

مسعود پزشکیان در مراسم بزرگداشت روز آمار با مطرح کردن این سوال که چه میزان از تصمیمات مسئولان براساس داده‌های صحیح است گفت: اگر بخواهیم مشکل قاچاق، رشوه و زمین‌خواری را حل کنیم باید علاوه بر استفاده از مدیران کارآمد به داده‌های صحیح دسترسی داشته باشیم. وی با اشاره به اینکه سال گذشته هزینه طرح کاداک در مجلس هوا شده است گفت: اگر این سامانه به درستی عمل کند چالش زمین‌خواری به طور کامل در کشو راز بین خواهد رفت. اگر داده‌های دقیق در اختیار مسئولان کشور بود با چالش‎های اخیر پیرامون موسسات بانکی مواجه نمی‌شدیم تا مردم نتوانند به پول خود دسترسی داشته باشند.

وی ادامه داد: به صورت ناگهانی اعلام می‌شود در یک بانک ۱۰ هزار میلیارد تومان پول گم شده است این چالش نتیجه عدم دسترسی به داده‌های صحیح است. اگر آمارهای دقیق در دست داشتیم امکان ورود چنین فاجعه‌هایی وجود نداشت. نایب رئیس مجلس با اشاره به اینکه علاوه بر دسترسی به آمارهای دقیق باید از مدیران کارآمد نیز استفاده کنیم، گفت: متاسفانه شاهد بودیم مدیری که یک سازمان را نابود کرده است، در فیش حقوقی‌اش «فوق‌العاده‌های مدیریتی» پیاپی می گرفت.
منبع: بهارنیوز

مال خودسازی بیت‌المال چه ربطی به دشمن دارد؟

شایعات پرحاشیه‌ درباره مسئولان و افراد وابسته به آن‌ها همیشه برای جامعه‌ی تشنه‌ی خبرهای سیاسی، بازاری داغ داشته است. خبرهای غیررسمی این حوزه نیز به واسطه کانال‌های تلگرامی، شبکه‌های مجازی و بنگاه‌های خبری خارج از اراده دولت گوش به گوش و دهان به دهان می‌چرخد. گاه کار آنقدر بالا می‌گیرد که باور شایعات از مستنداتی که مسئولان از آنها پرده‌برداری می‌کنند، نزد عموم منطقی‌تر به نظر می‌رسد. چرا و چگونه جامعه به راحتی پذیرای شایعه می‌شود؟ آیا تمام مشکلات؛ ناشی از ولنگاری فضای مجازی‌ست؟ آیا رسانه‌های رسمی و دولتی در ارسال اخبار و اطلاعات به جامعه به درستی انجام وظیفه می‌کنند؟ کاهش مقبولیت رسانه‌های رسمی داخلی چقدر در گسترش و پذیرش شایعات در جامعه تاثیرگذار است؟ ابراهیم اصغرزاده به این پرسش‌ها پاسخ داده و از راه‌کارها و مَنِشی سخن می‌گوید که در چنین شرایطی باید پیش گرفت و بر لزوم نگاهی دوباره به ساختارهای سیاسی و مدیریتی کشور تاکید می‌کند. مشروح این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانید:

چه اتفاقی می‌افتد که جامعه شانتاژهای خبری علیه مسئولان نظام را باور می‌کند؟
زوال سرمایه اجتماعی. بگذارید از یک مثال ساده شروع کنم. می‌دانید برخی مقامات و مسئولان ایران از محیط توئیتر برای انتقال پیام استفاده می‌کنند و در آن عضوند درحالیکه توئیتر فیلتر است و دسترسی به آن در ایران غیرمجاز است. مسئولان بهتر از دیگران می‌دانند فیلترینگ هیچگاه نتوانسته مانع از دسترسی افراد به سایت‌های فیلتر شده؛ گردد با این حال همچنان برای فیلترینگ ساعت‌ها جلسه می‌گذارند و وقت صرف می‌کنند. دو هزار سال پیش مورخ یونانی، هرودت، در توصیف ایرانیان نوشت که آنها راستگویی را به فرزندان خود می‌آموزند، ولی حالا بعد از بیست و یک قرن در بخشی از جامعه، راستگویی و صداقت نوعی ساده‌لوحی تعبیر می‌گردد و در مقابل هفت‌خط بودن یا زرنگی ستایش می‌شود. واقعا چرا؟

اتفاقی که شما اسمش را شانتاژ گذاشته‌اید نوعی آفت اجتماعی است که منشاء آن فقرِ سرمایه اجتماعی است. یعنی دارایی و ثروتی از جنس احترام متقابل، حس تعلق و احساس منفعت مشترک و در یک کلام اعتماد متقابل میان مردم و مسئولان و مردم با یکدیگر که در مجامع باز دموکراتیک فراوان یافت می‌شود. در غیاب مازاد این سرمایه، سایر سرمایه‌های دیگر مانند سرمایه پولی، سرمایه انسانی و حتی سرمایه فرهنگی اثربخشی خود را از دست می‌دهد. سرمایه اجتماعی دارایی شخصی نیست و هیچ فردی به تنهایی مالک آن نیست. این سرمایه در دل شبکه‌های روابط و مجموعه هنجارهای موجود یک سیستم اجتماعی قرار دارد و باعث ارتقای سطح اعتماد و همکاری اعضای جامعه می‌شود. دکتر همایون کاتوزیان این کمبود را تاریخی می‌داند و عنوان «جامعه کوتاه مدت» برایش برگزیده تا نشان دهد جامعه ایرانی سرشار از التهاب، ناامنی و بی‌ثباتی از گذشته دور بوده است. رسم این بوده که «اصبحت امیراً و امسیت اسیراً» (صبحگاهان امیر بودم و شامگاهان، اسیر) یعنی از ثبات رفتار و برنامه طولانی مدت خبری نیست. یعنی انباشتِ آنچه سرمایه بلندمدت اجتماعی می‌نامیم، شکل نمی‌گیرد و بازده مورد انتظار را ندارد.

در شورای شهر تهران که بودم متوجه بافت اقوام ساکن محلات در کلان‌شهر تهران شدم که پازل‌گونه کنار هم زندگی می‌کنند و در درون خود از سرمایه اجتماعی متراکم بالایی برخوردارند ولی در سطح کلان‌شهر با هم مثل غریبه‌ها و کسانی که تضاد منافع دارند، رفتار می‌کنند وپتانسیل حس تعلق به تهران و حق شهر در آنها شکل نمی‌گیرد. می‌گفتند گور بابای شهرداری دزد. یک مو هم اگر از خرس بکنیم غنیمت است. این سرمایه‌های متعارض هم مثبت است هم منفی. ما برای اداره شهر نیازمند انباشت سرمایه و پتانسیلی هستیم که حس تعلق به شهر نامیده می‌شود و دارایی بسیار مهمی از روابط میان افراد است که درشرایط بحرانی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد و باعث انجام امورات آن‌ها می‌شود نه برعکس اینکه موجب غیریت‌سازی و انشعاب منافع گردد. در سطح ملی حیات این سرمایه آنگاه به خطر می‌افتد که فساد دامن‌گستر شود و ریشه اعتماد میان مردم و حکومت را بخشکاند. فساد آن سم مهلکی است که می‌تواند تاثیر هر سرمایه دیگری را از بین ببرد. مجموعه فسادهای گسترده سال‌های اخیر اعتماد عمومی را به مرزهای حداقلی رسانده است.

مرکز افکارسنجی ایسپا، دو سه سال پیش تحقیقی در مورد شاخص‌های اخلاقی شهروندان تهرانی انجام داد. نتایج تحقیق منتشره در مورد نگاه اهالی پایتخت به وضعیت صداقت و راستگویی همشهری‌هایشان بسیار ناامیدکننده بود. حدود ۷۵ درصد از تهرانی‌ها اعتقاد داشتند که تعداد افراد راستگو روز به روز کمتر می‌شود. در پرسش دیگر، حدود ۷۱درصد از شهروندان اعتقاد داشتند که در معامله نمی‌شود به حرف‌های فروشندگان اعتماد کرد. در مقابل تنها ۱۶درصد باور داشتند که فروشندگان قابل اعتمادند. این حس ناامنی را من وشما در حمل و نقل عمومی و یا ترافیک هر روزه شهر و تلاش برای یافتن یک جای پارک هم تجربه می‌کنیم. در پاسخ به پرسش سوم، کمتر از ۲۳ درصد اعتقاد داشتند که سیاست‌مداران در ایران به مردم دروغ نمی‌گویند. در مقابل نزدیک ۵۵ درصد؛ سیاست‌مداران را دروغ‌گو دانسته و بقیه نیز برای پاسخ دادن به این سوال ارزشی قائل نشدند.

فساد آن سم مهلکی است که می‌تواند تاثیر هر سرمایه دیگری را از بین ببرد. مجموعه فسادهای گسترده سال‌های اخیر اعتماد عمومی را به مرزهای حداقلی رسانده است
خب شهروندی که احساس می‌کند مقامات مدام دروغ می‌گویند، چگونه می‌تواند به بقای صداقت و راستی در جامعه امیدوار باشد. در جامعه‌ای که شوقِ غارت، اختلاس و حیف و میل ثروت ملی فراگیر شود و قبح دزدی، بی‌عدالتی، تحقیر و توهین به غیرخودی، دروغ‌گویی علنی و بی‌عفتی در زبان آنهم از سوی اشخاصی که باید الگوی جامعه باشند، از بین برود. به قول سعدی: قاضی که به رشوت بخورد پنج خیار، ثابت کند از بهر تو صد خربزه زار. نباید انتظار داشت که مردم عادی چنین روش‌هایی را ابزار رسیدن به منافع خود نکنند. در نتیجه پدیده دروغ‌گویی، شایعه‌پراکنی، یا ریاکاری به امری کاملا عمومی تبدیل می‌شود. برای مقابله با چنین پدیده‌ای زور و سانسور نه ممکن است نه مفید، تجربه هم این را ثابت کرده است. مثلا سال‌هاست که از قانون منع استفاده از گیرنده‌های ماهواره در ایران می‌گذرد مگر کسی توانسته با زور کلانتری و  کماندوها که از بیرون بام، ساختمان‌ها را تسخیر می‌کنند، قانون را اجرا کند؟!

اما هستند کسانی که اگر هم باور نکنند ولی دوست دارند چنین اتفاقاتی واقعیت داشته باشد؟
این قضاوت عجولانه است. باید بپرسید چرا برخی گزارشات خبری و اطلاعات منتشره در شبکه‌های مجازی به فوریت از طرف مسئولان تکذیب شده ولی بعد از خوابیدن هیجانات اولیه به اثبات می‌رسد. پرونده‌های بورسیه‌های تقلبی در وزارت علوم، حقوق‌های نجومی یا مثلا حیف و میل املاک نجومی که دارایی شهرداری تهران است، ماجرای آقازاده‌ها و ژن‌های خوب و صدها مورد مشابه اگر در شبکه‌های مجازی به آن پرداخته نمی‌شد فکر می‌کنید حالا حالاها توسط سازمان‌های مسئول برملا می‌گردید؟ به برخی حرف‌ها که آدرس غلط می‌دهند و دنیای ماهواره و اینترنت را مسبب انتشار شایعات و تضعیف مسئولان برمی‌شمارند توجه نکنید. آسیب‌شناسی کنید ببینید کجای کار می‌لنگد؟

خویشاوندسالاری، نوچه‌پروری و مال خودسازی بیت‌المال چه ربطی به دشمنان دارد؟ برخی دنبال راه‌حل مبنایی نیستند آن‌ها فکر می‌کنند با ارسال امواج پارازیت و اعمال فیلترینگ اوضاع روبراه می‌شود درحالی که آنها صرفا صورت مسئله را پاک می‌کنند. این روزها که پرونده‌های دولت پاکدست احمدی‌نژاد یکی یکی افشا می‌شود خودشان را دارند به کوچه علی چپ می‌زنند انگار نه انگار که زمانی برای خودسری‌هایش جیغ و هورا می‌کشیدند و او را دولت امام زمان معرفی می‌کردند. فکر نمی‌کنند خب همین فضای مجازی و همین شبکه‌های ماهواره‌ای در سرتاسر جهان هم وجود دارد و ملت‌ها از آن با آموزش کردار درست، راستگویی و اخلاق به فرزندانشان بیشترین بهره را می‌برند چرا پس در هیچ کجا با این حجم وسیع از شایعه‌پردازی، ترویج ریاکاری و دروغگویی یا به قول شما شانتاژ روبرو نیستند؟

باید بپرسید چرا برخی گزارشات خبری و اطلاعات منتشره در شبکه‌های مجازی به فوریت از طرف مسئولان تکذیب شده ولی بعد از خوابیدن هیجانات اولیه به اثبات می‌رسد
بله شبکه‌های دنیای مجازی این نقطه ضعف را دارد که به شایعات و افشاگری‌ها دامن می‌زند و حتی آن‌ها را در کنشگران اجتماعی درونی می‌کند، ولی مقصر شبکه اجتماعی نیست. باید مطالعه کرد به چه علت سیستم ایمنی جامعه دچار نقص شده است و جامعه فاقد مصونیت ذاتی و مکانیزم‌های خود ایمنی در برابر آلودگی است؟ مشکل ما اینجاست که چگونه و چرا شایعات برای مردم باورپذیر می‌شود. باید پذیرفت که پشت این واقعیت اجتماعی دلایل جدی اجتماعی و فرهنگی وجود دارد. شایعه یک نوع مکانیسم جبرانی برای ناکامی و سرخوردگی است که از شدت فشارهای درونی و روحی مردم می‌کاهد. چرا از این منظر به موضوع نمی‌نگرید؟ شایعه هم کارکرد مثبت و هم کارکرد منفی دارد. شایعه پیامی است که در میان مردم در موقعیت‌هایی رواج می‌‌یابد که مردم مشتاق آگاهی و اطلاع باشند ولی نتوانند آن را از منابع موثق دریافت کنند.

جامعه بسته، انحصار رسانه‌های جمعی و انسداد مجاری اطلاع‌رسان مستقل فضای مناسب برای گسترش شایعه می‌سازد. شایعه در جوامع فاقد دموکراسی یا جوامع در حال گذار به قاعده تصاعد هندسی بازتولید و بازپخش می‌شود. هر جامعه بسته‌ای که خطوط قرمز متعدد در آن به پنهان‌سازی و انکار حقایق منجر شود به‌‌ همان نسبت که سقوط اخلاقی و کاهش سرمایه اجتماعی را تجربه می‌کند، اشتیاق به افشاگری در او اوج می‌گیرد و به جای گذشت و ایثار، خشونت کلامی، برچسب‌زنی و انتقام مورد ستایش قرار می‌گیرد.

غریزه جمعی هر اجتماعی دسترسی به آگاهی و کشف حقیقت است و برای رسیدن به آن به دنبال منابع اطمینان‌بخش می‌رود، اگر تامین نشد سراغ منابع غیرموثق و شایعات می‌رود. شایعه به دلیل پیوند با انسان پدیده‌ای اجتماعی است که در تمام جوامع انسانی متداول است و تصور جامعه بدون وجود شایعه امری محال بنظر می‌رسد. نکته اما این است که چرا مردم به جایی می‌رسند که در پذیرش اطلاعات از منابع غیرموثق دیگر دنبال دلیل و مدرک نمی‌گردند، بلکه صرفا به شیوع و تواتر آن و اینکه همه می‌گویند بسنده مى‌‌کنند. آنچه باعث می‌شود مردم به گزارشات و آمار مسئولان و منابع رسمی کمتر اعتماد کنند فرآیندی است که موجب اعتمادزدایی از این منابع شده است.

اگر بگویید این اتفاق، شانتاژ از جانب مردم است یعنی در آن نوعی تهدید و باج‌گیری یا هوچی‌گری نهفته است که به‌نظرم عمومیت ندارد. من آنرا از جنس دروغ اجتماعی و شایعه‌پردازی واکنشی می‌دانم یعنی مکانیزمی واکنشی و دفاعی. درست است در دروغگویی، حقیقت به صورت عامدانه و آگاهانه پنهان نگاه داشته می‌شود ولی در دروغ اجتماعی و شایعه‌پردازی واکنشی لزوما خودآگاهی تا این حد وجود ندارد. اشخاص نسبت به نادرست بودن آن شک می‌کنند، اما چون نتیجه به‌نوعی برایشان مطبوع و خواستنی است نادرستی احتمالی‌اش را نادیده می‌گیرند. گاهی مردم در ناامیدی از اصلاح امور دچار سندرم توهم توطئه می‌شوند. بگذریم از کسانی که از حفظ وضع موجود سود می‌برند.

شبکه‌های دنیای مجازی این نقطه ضعف را دارد که به شایعات و افشاگری‌ها دامن می‌زند و حتی آن‌ها را در کنشگران اجتماعی درونی می‌کند، ولی مقصر شبکه اجتماعی نیست
شهروند مال‌باخته‌ای را درنظر بگیرید که تمام هستی و اندک سرمایه مادی زندگی‌اش را به صندوق و موسسه مالی سپرده که تحت نظارت همین مسئولان تابلو و عنوان و مجوز داشته است. حال درمانده و بی‌پناه به هر ریسمانی چنگ می‌زند. خب حق دارند اعتمادشان را به همه چیز از دست بدهند و هر شایعه‌ای که زمین و زمان را به‌هم ببافد،بپذیرند. سراغ دست پنهان و توطئه‌گر بیگانه هم می‌روند. خوب است به یاد بیاوریم سال‌های پایانی عمر رژیم گذشته را که در آن سرمایه اجتماعی حکومت به حداقل ممکن کاهش یافته بود. شاه مملکت که می‌گفت کورش آسوده بخواب، ما بیداریم مردم برایش چه جوک‌ها که نساختند. هر فساد و جنایتی را به شخص شاه و دربارش منسوب می‌کردند. هر تصادف در جاده و یا غرق شدن در رودخانه را به ساواک نسبت می‌دادند. بیماری دائی‌جان ناپلئونی کار، کار انگلیسی‌هاست دامن خیلی‌ها را گرفته بود.

اینکه می‌گوییم توهم توطئه نوعی بیماری است بدین معنا نیست که اساسا هیچ توطئه‌ای در هیچ موردی در کار نیست یا آنچه توطئه خوانده می‌شود همه از باب خواب و خیال است. نه، منظورم تاکید بر این است که وقتی جامعه دچار سقوط اخلاقی می‌شود دیگر کسی سراغ دلیل و مدرک یا اخبار و اسناد فابل رد و اثبات نمی‌رود بلکه با تنفر و با جانبداری عاطفی و ایدئولوژیک هر شایعه‌ای را پرورش می‌دهد. چیزی که قابل اثبات و انکار نیست. چنین رفتاری را باید بیشتر معلول دانست تا علت. عده‌ای که از وضع موجود آسیب دیده‌اند، واکنشی با ترویج شایعات شیطانی و خشونت کلامی از جریانات مسلط انتقام می‌گیرند و با تکرار در شبکه‌های زنجیره‌ای آنرا باورپذیر می‌سازند. در این نبرد نامتعارف شکست سازمان‌های رسمی ایدئولوژی‌ساز و نهادهایی که قرار است هویت یکپارچه‌ای از مردم به نمایش بگذارند از پیش قطعی و حتمی است.

چرا سطح تاثیرپذیری مردم ما از رسانه‌های معاند داخلی و خارجی روز به روز افزایش پیدا می‌کند به نحوی که یک رسانه معاند تبدیل به یکی از مهمترین رسانه‌های موثر در رویدادهای کشور می‌شود؟ چرا در انتخابات‌ها رسانه‌های بیگانه مهمترین آلترناتیو ماجرا هستند؟ چرا اقبال به کانال‌های تلگرامی غیررسمی سیر صعودی دارد و از سوی دیگر توجه به رسانه‌های داخلی با سیری نزولی مواجه می‌شود؟
انحصار رادیو تلویزیون باعث می‌شود اطلاعاتی را که مردم از این طریق بدست می‌آورند با واقعیات محیطی مقایسه کنند و در موقعیت متناقضی قرار گیرند.درنتیجه بلافاصله قضاوت می‌کنند که به آنها دروغ گفته می‌شود. وقتی رسانه‌های رسمی کارآمدی و مشروعیت خود در بیان حقایق را از دست بدهند در معرض اعتمادزدایی قرار می‌گیرند. سرمایه اجتماعی و آن احساس منفعت مشترک و اعتماد متقابل به وارونگی دچار می‌شود. وجود اینترنت و شبکه‌های ماهواره‌ای نیز به مردم اجازه می‌دهد علاوه بر شکستن انحصار رسانه رسمی، اطلاع‌رسانی قابل اعتمادتری را تجربه کنند یا لااقل چنین تصور کنند. شایعه‌سازی و دروغگویی اجتماعی که به موازات این کارزار گسترش می‌یابد را باید تابعی از ضعف استراتژی نظارت و نظام مدیریت سیاسی و فرهنگی دانست. شکاف اطلاعاتی و بی‌اعتمادی به رسانه‌های همگانی منجر به چندپارگی در شخصیت عمومی جامعه و هویت جمعی شده و شایعه‌پردازی، تزویر و دورویی، ریاکاری و دروغگویی عمومیت می‌یابد. اینجا ما با تقدس‌زدایی از مشروعیت مسئولان و موسسات نظارتی روبرو هستیم هرچند چهره‌ی لویاتانی آنها باقی می‌ماند و از طریق فرامین آمرانه اعمال می‌گردد.

وقتی رسانه‌های رسمی کارآمدی و مشروعیت خود در بیان حقایق را از دست بدهند در معرض اعتمادزدایی قرار می‌گیرند
انسداد مجاری مستقل خبررسانی، ممیزی آثار هنری و فرهنگی و پرده‌پوشی در اطلاع‌رسانی رسمی به پیدایش فرهنگ غیررسمی و فرهنگ زیرزمینی منتهی شده است. در این فرهنگ زیرزمینی مسائل اخلاقی و اجتماعی دستاویز هیجانات و شایعات و طنز می‌شود و درنهایت مسئولیت‌پذیری در جامعه برای گروهی که باید قشر تاثیرگذار باشند به مسئولیت‌گریزی تبدیل می‌شود. انرژی کاربران دراین فضاها صرف تخلیه هیجانات روحی‌شان می‌شود. رواج شوخی و خشونت کلامی و هجو بزرگان و افرادی نظیر دکتر شریعتی یا جوک‌سازی و دست انداختن مقامات نمونه‌ای است که آسیب‌دیدگان و ناراضیان از این طریق ناراحتی خود را نشان می‌دهند، و آنرا به انتقاد مستقیم ترجیح می‌دهند. گاه در جامعه رسما تظاهر به دین‌داری به صورت جمعی و الگو یافته تعریف می‌شود، مثلا مسئولان عکس‌های شرکت خود در عزاداری را منتشر می‌کنند ولی جامعه در مواجهه با آن واکنش متعارضی را بروز می‌دهد. البته رواج فرهنگ زیرزمینی علل متفاوتی دارد. علاوه بر بی‌اعتمادی به سازمان‌های رسمی، ضعف مهارت‌های زندگی اجتماعی و فقدان سنت گفتگو در سطوح مختلف میان مسئولان و مردم نقش مهمی در ایجاد شرایط مورد توجه شما ایفا می‌کند.

دشمن همیشه مشغول سر و صداست. همیشه کارش توطئه بوده است، امّا چه می‌شود که صدای دشمن شنیده می‌شود؟ بین شیوع سر و صدا و توطئه، با شنیده شدن و موثر افتادن آن فرق است. گاهی تا ده‌ها سال صدای دشمن موثر نیست، امّا ناگهان یا آرام آرام، تبدیل به یک امر موثر می‌شود.

چرا گاه صدای دشمن از صدای مسئولان بلندتر شنیده می‌شود؟
شاید تعریف مردم از دشمن با آنچه مراد شماست تفاوت دارد. به هرحال باور یا باورناپذیری مردم نسبت به مقاصد دشمن تا آنجا که به بحث ما مربوط است متاثر از میزان صداقت، صراحت و شفافیت در موضوعات حساس و حیاتی جامعه است. ببینید اگر ریاکاری و تظاهر به دین‌داری مانند رشوه دادن و رشوه‌گرفتن پذیرش عمومی پیدا کند، یعنی قبح آنرا بفهمند و در عین حال آنرا به عنوان نوعی ضرروت اجتماعی توجیه کنند، یعنی همه پارتی‌بازی، خویشاوندسالاری و دروغگویی اجتماعی را برای انجام اموراتشان طبیعی بدانند و همه هم به روی هم نیاورند، به این دلیل است که تصور می‌کنند این یک راهبرد برای حفظ موقعیت و بقای خود و برای کسب درآمد و منزلت بیشتر است. در این صورت فاجعه رخ خواهد داد و در این صورت صدای دشمن چه بلند باشد چه کوتاه شنیده می‌شود و صدای مسئولین شنیده نخواهد شد.

انسداد مجاری مستقل خبررسانی، ممیزی آثار هنری و فرهنگی و پرده‌پوشی در اطلاع‌رسانی رسمی به پیدایش فرهنگ غیررسمی و فرهنگ زیرزمینی منتهی شده است
گویا همگان درباره تزویر، دروغگویی و ریاکاری به عنوان یک استراتژی بقا باهم تفاهم کرده‌ایم. به‌عبارتی دروغ و ریا مشروعیت اجتماعی پیدا کرده است. در ساختاری که افراد با فشارهای سیاسی و اقتصادی گوناگون روبرویند، کاهش ارزش پول به صورت روزمره دارایی و اندوخته‌شان را تهدید می‌کند. والدین نگران بازداشت فرزند خود به دست گشت ارشادند. مذاکره‌کننده دیپلمات نگران است به دیاثت سیاسی متهم نشود و برچسب جاسوسی نخورد، سیاستمدار باید حرفی را بزند که مراکز قدرت خوشش بیاید. عملا سیاست فرهنگی نظام یک مسیر را می‌رود و یک سبک زندگی را ترویج می‌کند و چند متر آن‌ طرف‌تر مجموعه شرایط و نیروهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که تجربه‌های شهروندان را شکل می‌دهد، سمت و سوی دیگری را نشان می‌دهد. اگر کسانی که نقش مدیریت و نظارت بر امور اجتماعی و رفتار شهروندان را برعهده دارند خود متهم به ندانم‌کاری و ظاهرسازی شوند، قدرت مانور در تاثیرگذاری و حفظ سرمایه اجتماعی را از دست خواهند داد.

چرا مردم نسبت به مسئولان و مدیران خوش‌بینی نشان نمی‌دهند یا دست‌کم سخنان آنان را به سختی باور می‌کنند؟
احساس فریب‌خوردگی از خود فریب زیان‌بارتر است. این احساس که فکر کنیم دائما در معرض اطلاعات و آمار کذب هستیم، عاملی برای فقدان خوش‌بینی نسبت به مسئولان است. آدمی هنگامی که از کسی رودست می‌خورد تصورات منفی خود را به گونه‌‌ اغراق شده‌ای درباره او ترسیم می‌‌کند و حتی بدون هیچ دلیل هر خبر منفی را درباره او می‌پذیرد. گاهی بدبینی درمورد چنین کسی جنبه‌ انتقام‌آمیز هم پیدا می‌کند. متاسفانه جامعه‌ بی‌«گفتگو»ی ایرانی مانند پازل قومیتی کلان‌شهر تهران که قبلا به آن اشاره کردم در حال بازتولید یک ساخت نوین طوایفی و عشایری با هویت‌های متکثر و بعضاً متباین است. این نشانه‌ خوبی برای تمدن و فرهنگ ما نیست. این خود بازگشت به عقب و علامت زوال و اضمحلال فرهنگی است. مثلا اگر بخواهید کارتان راه بیافتد باید به یکی از هزارفامیل وصل باشید یا در یکی از کلنی‌های مذهبی و قومی عضویت داشته باشید. دین در حفظ چارچوب‌های اخلاقی نقش بسیار بزرگی دارد. مذهب و عرف هنوز هم می‌توانند یک جامعه را از فروپاشی اخلاقی نجات دهند یا دست‌کم سرعت آن را کاهش دهنداما مشروط به آنکه متولیان دین و اصول اخلاقی جامعه به مادیات آلوده نشده و سودجویی‌ها درون آن‌ها به محور‌های اصلی بدل نشده باشد.

گویا همگان درباره تزویر، دروغگویی و ریاکاری به عنوان یک استراتژی بقا باهم تفاهم کرده‌ایم
فامیل‌پرستی و تقسیم غنائم میان هواداران و رفقا ولو به نام دین همان بلا را بر سر جامعه می‌آورد که قبل از این بر سر سلسله‌هایی مانند ساسانیان، صفویان و پهلوی‌ها آورد. مرحوم فیض‌الاسلام در ترجمه و شرح نهج‌البلاغه می‌نویسد: از حکیم دوراندیشی پرسیدند،انقراض دولت ساسانیان را چه سبب شد؟ گفت: «ایشان افراد کوچک را به کارهای بزرگ گماشتند که از عهده آن کارها برنیامدند ومردم بزرگ را به کارهای کوچک واداشتند که به آن کارها اعتقاد ننمودند،از این رو نظام کارشان از هم گسست وجمعیت‌شان پراکنده شد.» (ترجمه وشرح نهج‌البلاغه،فیض‌الاسلام، ص۷۵۶). تردید نداشته باشید که هر نظام سیاسی باید شایسته‌سالار باشد. بخصوص نظامی که خود را میراث‌دار دین الهی می‌خواند. معیارهای پاداش‌دهی یا مجازات در جامعه بایستی اولا شفاف و روشن باشد و ثانیا درباره این معیارها توافق و اجماع جمعی در جامعه وجود داشته باشد و ثالثا دولتمردان خود نسبت به این معیارهای پاداش و مجازات ملتزم باشند.

با این تفاسیر آیا وقت آن نیست که دست به اصلاحات اساسی در شیوه مدیریتی کشور بزنیم؟ اصلاحی که به مثابه یک انقلاب درونی عمل کرده و آفات و کاستی‌ها را از دامن انقلاب بزداید؟ پاسخ اگر آری هم باشد باید پرسید چگونه؟
عقلانی شدن اقتصاد و اخلاق مدنی، قانونیت و شهروندی و آزادی و دموکراسی و باز شدن فضا و کنار گذاشتن افراد بی‌مسئولیت و بی‌فرهنگ و سپردن کارها به افراد دارای مهارت و دلسوز و توانا، براساس شایسته‌سالاری و توزیع امتیازات و تشویق‌ها بر مبنای شایستگی و صلاحیت اکتسابی و نه انتسابی می‌تواند مقدمه اصلاح اساسی باشد. باید شرایطی را فراهم کرد که افراد به صورتی واقعی اخلاق را در خود درونی کنند نه از طریق ابزار ریا و تظاهر که بیش و پیش از هر چیز به نظام‌های دینی و عرفی ضربه می‌زند. حتما شنیده‌اید فلان مداح میلیون‌ها تومان درآمد دارد و تازه هزینه‌ دارودسته‌اش هم را باید عزاداران بپردازند. یا شنیده‌اید فلان عالم دینی وجوهات می‌گیرد و دستش در کار صادرات و واردات است، یا فلان نهاد نظامی بنگاه‌داری می‌کند و فلان بنیاد واردکننده انحصاری فلان اجناس است و تازه برخی هم مالیات نمی‌پردازند. وقتی حجم اقتصاد زیرزمینی کشور یا به‌عبارتی اقتصاد پنهان به رقمی معادل سی میلیارد دلار در سال می‌رسد، چه انتظاری از اصلاحات جزیی و روبنایی دارید؟

وظیفه مبرم نظام در شرایط فعلی خارج کردن عرصه‌های سیاسی و فرهنگی از فضای امنیتی، خشکاندن زمینه‌های تحقیر و تبعیض میان آحاد شهروندان در بهره‌گیری از فرصت‌ها، شفاف‌سازی بازگرداندن نظم و دیسیپلین به اقتصاد ملتهب، شفاف‌سازی حوزه‌های خاکستری و زیرزمینی اقتصاد و کوتاه کردن دست گنگ‌ها و تبهکاران اقتصادی است. مشکلاتی که به دلیل طبیعت غیرقانونی این قبیل فعالیت‌ها به وجود می‌آید باعث به هدر رفتن منابع در سطح ملی و ایجاد اختلال و انحراف قطعی در اجرای قانون، پایه‌گذاری اقتصاد مولد، و ایجاد مانع در راه کارآمدسازی سیستم می‌شود.

وقتی حجم اقتصاد زیرزمینی کشور یا به‌عبارتی اقتصاد پنهان به رقمی معادل سی میلیارد دلار در سال می‌رسد، چه انتظاری از اصلاحات جزیی و روبنایی دارید؟
برای استمرار اصلاحات به تضمین آزادی و امنیت رسانه‌های مستقل نیاز داریم که می‌تواند بخش عمده‌ای از اعتماد آسیب دیده اجتماعی را ترمیم کند و سرمایه اجتماعی تخریب شده را افزایش و ارتقا بخشد. دولت با چالش‌های اقتصادی جدی روبروست، ارزش پول ملی در غیاب اقتصاد مولد و بی‌ثباتی ناشی از تحریم‌های مجدد امریکا در معرض سقوط آزاد قرار دارد و این خطر وجود دارد که یک جهش بزرگ در برابری ارزش ریال و دلار صورت گیرد، زمانی که بیکاری و فقر فراگیر شود و قدرت خرید مردم به شدت کاهش پیدا کند، با اعتراضات اجتماعی مواجه خواهیم گردید که دیگر به وعده‌های سرخرمن هیچ کس اعتماد نخواهند داشت. وای به روزی که اکثریت جامعه خود را قربانی سیاست‌های اقلیت غارتگر ببیند آنگاه جامعه به دو پاره «غارتگر – قربانی»تقسیم می‌شود و کسی از انتقام قربانیان در امان نخواهد ماند. کسی دیگر نه به محافظه‌کار، نه به اصلاح‌طلب و نه به میانه‌رو رحم نخواهد کرد. آنگاه خیلی زود؛ دیر خواهد بود.
منبع: بهارنیوز

نمی‌توانیم مردم خودمان را جذب کنیم

عبدالله رمضان‌زاده در یکصدوشانزدهمین نشست تخصصی ماهانه بنیاد باران که با موضوع «بررسی تحولات اقلیم کردستان عراق»در محل مرکز همایش‌های بین‌المللی رایزن برگزار شد اظهار داشت: خیلی‌های تعجب کردند از این که چرا در شهرهای کردستان ایران، مردم با اعلام نتیجه رفراندوم، شادی کردند. یعنی این سوال در ذهن خیلی‌ها مطرح شد. به این سوال خیلی کوتاه جواب می‌دهم و بعد به شرایط مناطق کردنشین ایران اشاره‌ای می‌کنم. تصور خودم این است که این اعلام شادی، یک امر طبیعی بود و اتفاقی قابل پیش‌بینی بود. حتی همه نیروهای امنیتی هم این را پیش‌بینی می‌کردند و حساسیت خاصی هم روی آن نشان ندادند. برخلاف حساسیتی که نیروهای سیاسی نشان دادند، نیروهای امنیتی نسبت به این اتفاق، حساسیتی نشان ندادند و پذیرفته بودند. درست شبیه حالتی که وقتی جمهوری آذربایجان از شوروی جدا شد، مردم ترک‌زبان ایران، اعلام خوشحالی کردند، این اتفاق هم در کردستان افتاد.

وی  افزود: تصور خودم به عنوان یک کارشناس این است که هیچ امر غیرطبیعی‌ای رخ نداده است. هم‌زبانی، هم‌مسلک بودن، مراودات معنوی، مراودات خانوادگی و پیشینه‌ای که از سرکوب کردهای عراقی وجود داشت، همه زمینه‌ای فراهم کرده بود که در کردستان ایران هم نوعی رضایت از این اتفاق نشان داده شد. نکته‌ مهم این که این رضایت در میان کردهای اهل سنت ایران بروز علنی پیدا کرد اما در میان کردهای شیعه ایران خیلی نمود علنی نداشت. دوستان ما هم معتقد بودند میان کردهای شیعه هم حساسیت و سمپاتی خاصی نسبت به این مساله وجود داشته، منتها نمود پیدا نکرده است. 

رمضان‌زاده با اشاره به اینکه ما باید چه کنیم که حداقل تاثیرات را از نتایج تحولات بیرونی نسبت به کردستان ایران داشته باشیم تصریح کرد:  من در سال ۷۶ که به کردستان رفتم و از طرف دولت  آقای خاتمی به‌عنوان استاندار منصوب شدم. من آنجا کار کرده بودم و شناختی از اقوام ایرانی داشتم. من هیچ نگرانی نسبت به این که وضعیت کردستان ترکیه یا وضعیت کردستان عراق از ایران بهتر باشد، نداشتم چون وضعیت کردستان ما از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بهتر بود. بنابراین آن طرف مرزها، جاذبه زیادی برای کردهای ما نداشت. اما تحولات ۲۰ سال اخیر، مخصوصا بعد از سقوط صدام حسین و عمران و آبادانی که در کردستان عراق اتفاق افتاد، همچنین پروژه‌های بزرگ سرمایه‌گذاری که دولت ترکیه در کردستان ترکیه به اجرا درآورد، این نگرانی را ایجاد کرده که نوعی جاذبه در بیرون مرزها نسبت به کردستان ما به وجود آمده است، مخصوصا با عدم توجهی که در ۱۵، ۱۶ سال گذشته یا بهتر بگویم در ۱۲ سال گذشته نسبت به مناطق کردنشین روا داشته شده است.

سخنگوی دولت اصلاحات ادامه داد: از لحاظ سطح توسعه‌ای، استان‌های کردنشین ما، تقریبا جزو ۷ استان آخر کشور هستند. وضع بیکاری در بالاترین میان خودش نسبت به سایر استان‌هاست. وضع مشارکت در مدیریت هم جزو پایین‌ترین سطوح کشور است. این را دوباره اشاره کنم به عنوان یکی از دستاوردهای دولت آقای خاتمی، وقتی آقای دکتر رازانی در دور دوم دولت آقای خاتمی از استان کردستان، بیرون آمدند، نزدیک به ۷۰ درصد مدیران کل استان، بومی بودند و ۹۹ درصد مدیران ادارات، بومی بودند. این وضعیت در دولت آقای احمدی نژاد تغییر کرد و رو به افول گذاشت. یعنی تعداد مدیران غیربومی افزایش پیدا کرد. تعداد مدیران بومی، مخصوصا بومی اهل سنت کاهش پیدا کرد. در کنار این، یک سری برنامه‌های توسعه‌ای هم که در دولت جناب آقای خاتمی شروع شده بود و جناب آقای دکتر ستاری‌فر به عنوان معمار توسعه موزون منطقه‌ای در کشور آن را در سند آمایش سرزمین و در برنامه چهارم دیده بودند، تقریبا به تعطیلی کشیده شد. وضع مدیریت بومی رو به افول رفت. وضعیت اقتصادی بدتر شد و برنامه‌های توسعه‌ای تقریبا در استان کردستان و در استان ایلام و در استان کرمانشاه و بخش‌های جنوبی آذربایجان غربی، کم رنگ‌تر شد.

وی با بیان اینکه آموزش عالی، تعداد نیروهای متخصص را در این مناطق مثل همه مناطق دیگر کشور بالا برده است افزود: اما مساله‌ای که مطرح بوده این است که جمعیت مناطق مرزی ما از حالت تعادل، تبدیل به جمعیت سنی می‌شود. هیچ کس سوال نمی‌کند چرا؟ فکر می‌کنند زادوولد اهل سنت یا کردهای اهل سنت بالاست. در حالی که آمار مرکز آمار، این را نشان نمی‌دهد. رشد جمعیت در کل کشور ۱٫۷ درصد بوده در سرشماری اخیر، رشد جمعیت در استان کردستان ۰٫۷ درصد بوده است. می‌خواهم بگویم این ذهنیت‌های غلط، ناشی از این اتفاق‌هایی است که می‌افتد. یعنی نرخ رشد جعیت خاص بالا نرفته است. اتفاقی که افتاده این است که جمعیت شیعه این مناطق در مرکز و سایر استان‌ها جذب می‌شوند، اما جمعیت اهل سنت در جاهای دیگر جذب نمی‌شوند و رسوب کردند در منطقه. ترکیب جمعیتی به هم خورده و این است که عده‌ای احساس می‌کنند بحران امنیتی و بحران جمعیتی پیش می‌آید. واقعیت این است که نیروهای کرد اهل سنت را در هیچ جای کشور برای ادارات دولتی و مقامات حکومتی، پذیرش نمی‌کنند. در استان‌های خودشان هم باز روند استفاده از نیروهای بومی کم‌رنگ شده است. این باعث شده نوعی نارضایتی از مدیریت عام سیاسی کشور به وجود آید. آن وضع اقتصاد است، آن وضع معیشت است، این وضعیت به کارگیری نیروهاست و چشم‌انداز آینده‌ای که بیرون از مرزها می‌بینند.

این فعال سیاسی همچنین با اشاره به اینکه این چشم‌انداز آینده بیرون از مرزها، انتظارات فزاینده‌ای ایجاد کرده که باعث شده نوعی احساس بحران در نیروهای دلسوز منطقه به وجود آید تصریح کرد:  اما فارغ از این که این مشکلات وجود دارد، اگر ما سیاست‌گذاری دقیقی در کشور داشته باشیم، من به عنوان کسی که خودم را کارشناس این امر می‌دانم و نزدیک به ۲۵ سال است که در مورد اقوام ایرانی تحقیق می‌کنم و مسایل مربوط به اقوام ایرانی را مانیتور می‌کنم، می‌توانم به ضرس قاطع بگویم که شخصا نگرانی نسبت به مسایل کردستان ایران از لحاظ امنیت ملی ندارم. ترکیب جمعیت در کردستان یا جمعیت کردهای ایرانی، ترکیب خاصی است که قابل مقایسه با کردهای ترکیه و کردهای عراق نیست. اولا دولت عراق، دولت مصنوعی تشکیل شده از اعراب و کردهاست. یعنی کردها هیچ وقت خودشان را جزئی از سرزمین عراق محسوب نکردند.  در ترکیه هم هیچ وقت هویت کردها به رسمیت شناخته نشد. تا همین چند سال پیش، جای لفظ کرد از لفظ ترک کوهی استفاده می‌شد. یعنی اگر می‌خواستند بگویند کسی کرد است، می‌گفتند او ترک کوهی است. در سوریه هم کردها تا اسم عربی بر خودش نمی‌گذاشتند، شناسنامه دار نمی‌شدند، یعنی نفی هویت می‌کردند. ما در ایران هیچ وقت از لحاظ فرهنگی و هویتی چنین مشکلی نداشتیم. از لحاظ قهرمان‌های اسطوره‌ای، کردهای هرکجای دنیا را که نگاه کنید، قهرمانانشان کاوه و کیخسرو و رستم و سهراب است. جایگاهی که مرکزشان در ایران است. شما بیشترین نامی که در میان کردهای ایرانی پیدا می‌کنید، نام‌های شاهنامه‌ای است بیشتر از هر نقطه دیگری.

وی ادامه داد: ترکیب جمعیتی کردهای ایران اینطور است که حدود ۵۵ درصد از کردهای ایرانی شیعه هستند. حدود ۴۵ درصد اهل سنت هستند، از جمعیت حدود ۶ میلیون نفر. نرخ واگرایی را اگر بخواهیم بگوییم، در میان کردهای شیعه در حد ۱ درصد یا کمتر از یک درصد محسوب می‌شود و این را در شورش‌های اول انقلاب دیدیم، در جنگ دیدیم و در میزان مشارکت کردهای شیعه در همه مسایل سیاسی کشور همگام با اکثریت ملت دیدیم. می‌ماند ۴۵ درصد اهل سنت. در میان ۴۵ درصد اهل سنت، به عنوان کسی که در آن منطقه کار کردم، زندگی کردم و دنبال تحولاتش هستم که پیگیری کنم، می‌شود گفت جمعیت واگرایی وجود دارد که حدود ۲۰ درصد از ۴۵ درصد اهل سنت است که می‌توانیم بگوییم اینها گرایشات واگرایانه دارند. از این ۲۰ درصدی که گرایشات واگرایانه دارند، حدود ۵ تا ۱۰ درصد نیروهای فعال سیاسی هستند. یک تا دو درصد هم فعال نظامی هستند و گرایشات مسلحانه دارند. این اعداد  را اگر در هم ضرب کنیم می‌شود کمتر از نیم درصد کل جمعیت کرد ایران ممکن است گرایشات خطرناکی نسبت به مسایل امنیتی داشته باشند. این است که باز به عنوان یک متخصص این امر می‌گویم نگرانی نسبت تاثیر تحولات بیرون در داخل وجود ندارد، مگر این که ما نتوانیم سیاست‌هامان را تغییر دهیم.

رمضان‌زاده همچنین خاطرنشان کرد: دقت کنید به نامه‌ای که اخیرا جناب آقای جنتی راجع به عضو شورای شهر یزد نوشتند. وقتی متوجه شدند قرار است در لیست اصلاح طلبان، یک نفر از اهل سنت قرار گیرد، این نامه را نوشتند که مانع شوند اهل سنت در تهران عضو کاندیداها شوند. این ذهنیت، ذهنیت تجزیه طلبانه است و هل دادن کسانی که گرایش واگرایانه دارند به تقویت مواضع‌شان. این یک طرف قضیه است. طرف دوم قضیه این که اگر بتوانیم کردستان ایران را قطب مناطق کردنشین دنیا کنیم، خیلی مثمرثمر خواهد بود و این کار شدنی است. خیلی هم هزینه بردار نیست. اگر در برنامه‌های توسعه‌ای ما این اتفاق بیافتد، به راحتی می‌توانیم اعلام کنیم از هیچ تحول بیرون مرزهامان احساس نگرانی نخواهیم کرد. آن وقت سیاست خارجی‌مان را نه بر مبنای سیاست داخلی، برمبنای پارامترهای خارجی می‌توانیم تنظیم کنیم.

این عضو بنیاد باران با بیان خاطره‌ای را از دوران خاتمی گفت: جمله‌ای را  خاتمی در سفرهای تبلیغاتی خودش در سال ۷۶ به کردستان گفته بودند که هیچ کس از کردها، ایرانی‌تر نیست. ما بر اساس یک مجسمه‌ و نگاره باستانی که آنجا پیدا کرده بودیم، یک مجسمه مصنوعی درست کردیم و این جمله را زیر آن نوشتیم. شما ببینید چقدر از مردم سنندج وقتی ازدواج می‌کنند پای این مجسمه می‌ایستند، عکس می‌گیرند و سنگ‌ نگاره‌هایی مثل سنگ نگاره‌های تخت جمشید را به عنوان سمبل آغاز زندگی خود در نظر می‌گیرند. ما هستیم که سیاست‌هایی غلطی را در پیش گرفتیم و نمی‌توانیم نیروهای خودمان را و مردم خودمان را جذب کنیم. اگر بتوانیم نرخ مشارکت سیاسی در مدیریت را بالا ببریم، اگر توجه اقتصادی به مناطق را در دستور کار قرار دهیم، خیلی از نگرانی‌های سیاسی هم حل می‌شود. من فقط به عنوان مثال می‌گویم. دو سفر آقای احمدی نژاد و یک سفر آقای روحانی به کردستان داشتند. دو سفر آقای احمدی نژاد و یک سفر روحانی به سمنان داشتند. مقایسه کنید، وعده‌هایی که در این دو سفر به این استان‌ها داده شده است تا مشخص شود تبعیض یعنی چه.

وی در پایان اظهار داشت: نمی‌توان به مردمی گفت که به شما نمی‌رسیم، در حکومت، شما را مشارکت نمی‌دهیم، شما را سرکوب می‌کنیم، نگاه به خارج هم نداشته باشید. اگر توانستیم نرخ مشارکت را بالا ببریم، بنده از آقای خاتمی سوال کردم، نمی‌دانم یادشان هست یا نه. گفتم اگر مدیرکل آب و فاضلاب یزد را از اهل سنت بگذارید، آب نجس می‌شود یا فاضلاب جمع نمی‌شود؟ چرا نمی‌کنید؟ چه مبنایی دارید برای نپذیرفتن نیروهای کرد اهل سنت در سایر مناطق؟ چرا وقتی می‌بینید استانداری در استان سنی نشین ما، موفق بوده با او برخورد می‌کنید؟ آقای هاشمی الان در سیستان و بلوچستان به عنوان یکی از موفق‌ترین استانداران عمل کرده است. ولی تحمل نمی‌شوند. آخرین جمله من این است که همه مساله بستگی به سیاست‌گذاری داخلی دارد و اگر سیاست‌گذاری جذاب مشارکت‌جویی داشته باشیم، نباید نگرانی از تحولات بیرون از مرزها داشته باشیم.
منبع: بهارنیوز

ترس از ردصلاحیت، مانع اعتراض نمایندگان

«هفته گذشته علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی در دیدار با اعضای شورای شهر درباره موضوع لغو عضویت سپنتا نیکنام تاکید کرده بود: این شیوه برخورد مورد قبول مجلس نیست و ورود شورای نگهبان و دیوان عدالت اداری نیز ورود به موقعی نیست. وی همچنین تصریح کرده بود، در صورت ادامه اختلاف در این خصوص بین مجلس و شورای نگهبان پرونده به شورای حل اختلاف خواهد رفت. شب گذشته نیز کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس خبر از ارسال این پرونده به شورای حل اختلاف داد.

در این باره قاسم میرزایی‌نکو، عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور و عضو هیات نظارت بر انتخابات شوراها به عصر ایران گفت که این شیوه ورود شورای نگهبان به موضوع صلاحیت این عضو شورای شهر مورد اعتراض مجلس و مخل قانون است: اگر قرار است قانونی تصویب شود یا قانونی تغییر کند، این روند نباید در لحظه یا هر لحظه باشد و شورای نگهبان نمی‌تواند در لحظه قانون جدید اعلام کند. قانون برای تغییر باید در مجلس بیاید و در مجلس بررسی شود و مجلس باید هر تغییری در قانون را تصویب کند. بعد از  مطابقت آن با شرع و قانون اساسی اصلاح مد نظر صورت بگیرد و در صورت لزوم مساله به مجمع تشخیص مصلحت نظام برود.

عضو کمیسیون شوراهای مجلس درباره مساله سپنتا نیکنام و تاکید شورای نگهبان برای لغو عضویت وی در شورای شهر یزد گفت: اقلیت‌های دینی در قانون اساسی تکلیف مشخصی دارند؛ اعم از این که حق کاندید شدن دارند و این موضوع روشن است. این شیوه برخورد شورای نگهبان در خصوص پرونده این عضو زرتشتی شورای شهر یزد خلاف قانون است و نمایندگان محترم باید متوجه این قضیه باشند و از این قضیه به سادگی عبور نکنند. با این رویه سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. اگر پس‌فردا اعلام کنند که مجلس باید تعطیل شود و دیگر لازم نیست ادامه فعالیت دهد، چه باید کرد؟

عضو هیات نظارت بر انتخابات شوراها در خصوص حیطه قانونی نظارت بر شوراها نیز گفت: تایید صلاحیت و انتخاب کاندیداها و نظارت بر تایید صلاحیت اعضای شوراهای شهر و روستا و برگزاری و همه مراحل شوراها به عهده هیات عالی نظارت بر شوراهاست که توسط مجلس انتخاب می‌شوند و هیات نظارت،  هیات عالی نظارت استان و هیات کل نظارت بر انتخابات در خصوص موضوعات شوراها همگی با نظر مجلس تشکیل می‌شود.

عضو کمیسیون شوراهای مجلس همچنین گفت: متاسفانه نمایندگان مجلس از بیان اعتراضات نسبت به این رویه‌های شورای نگهبان هراس دارند؛ چرا که از رد صلاحیت می‌ترسند و این شیوه رد صلاحیت شتری است که درِ منزل هر کسی می‌خوابد. میرزایی‌نکو خاطر نشان کرد: دخالت شورای نگهبان و اعمال نظر آنها بر اساس قانون تا زمانی است که نتایج درباره انتخابات اعلام نشده است. زمانی که تایید صندوق اعلام شد دیگر کسی نمی‌تواند آن را تغییر دهد.
منبع: بهارنیوز

دولت هر ۹ ساعت، یک بحران دارد

 “بهزاد نبوی نامی است که در تاریخ سیاست ایران با واژه شرافت پیوندی ناگسستنی دارد. شرافتی که در مقاطع مختلف با اظهارات و اقدامات وی به همگان ثابت شده است. نبوی برای بسیاری از اصلاح‌طلبان الگویی برای شیوه رفتار سیاسی است و حتی کسانی که با او موافق نیستند هم نظرات وی را محترم می‌شمارند. چریک پیر اخیرا مواضعی بسیار معتدل از خود نشان می‌دهد و گویی راه حل را در ایجاد شرایط ثبات می‌بیند. نبوی دغدغه‌ای جز بهبود شرایط ایران و هموار شدن مسیر اصلاح‌طلبی ندارد و حمایت از روحانی را متغیری مهم برای نیل به ‌این هدف می‌داند. از همین رو به روحانی برای چیدن چنین کابینه‌ای حق می‌دهد و موافق همکاری قوی با اصولگرایان است.

در شرایط فعلی و با توجه به نارضایتی‌هایی که وجود دارد، شما به چه روش سیاسی‌ای برای ایجاد تغییر و بهبود شرایط معتقدید؟
همان‌گونه که بارها در گفت‌وگو با جمع دوستان مختلف گفته‌ام برای تغییر وضع موجود به مطلوب در کشور ما مثل همه دنیا ۳ راه وجود دارد. یکی انقلاب است که از نظر من مردود و غیر قابل قبول است. راه دوم راهی است که جرج بوش در عراق پی گرفت، یعنی دخالت خارجی. امروز کمتر کسی است که دخالت خارجی برای تغییر سرنوشت کشورها را قبول داشته باشد. هیچ جای دنیا این شیوه به نتیجه مطلوب نرسیده و نمونه‌های آن در سوریه، عراق، افغانستان و یمن پیش روی ماست. راه سوم اصلاحات است. اصلاحات یعنی پذیرش اصل نظام و تلاش به منظور ایجاد تغییرات تدریجی، قانونی و مسالمت آمیز به منظور تغییر وضع موجود به مطلوب. این راهی است که به رغم ظاهر آن دشوارتر از راه‌های دیگر است. در دوره اصلاحات خود من از کسانی بودم که معتقد بودم نباید در برخی موارد کوتاه آمد، اما بعدها متوجه شدم رئیس دولت اصلاحات عاقلانه عمل کرد. به دلیل همان مواضع عاقلانه است که امروز وقتی می‌گوید «تکرار می‌کنم» مردم هوشمندانه حمایت می‌کنند. مردم پی برده‌اند که وی اصلاح‌طلب، مدافع حقوق آنان و در عین حال شخصیتی معتدل و عاقل است.

در سال‌های اخیر ارتباط نیروهای اصلاح‌طلب با اصولگرایان میانه‌رو جایگاه مهمی در استراتژی سیاسی‌شان دارد. تا چه حد این تعامل و حفظ ارتباط را کمک‌کننده می‌دانید؟
اولا باید به یک نکته مهم توجه داشت که همه طیف‌ها و جناح‌های سیاسی که دیدگاه‌هایی مشابه ما ندارند، الزاما نسبت به منافع ملی و مصالح کشور و ملت بی‌توجه نیستند. متاسفانه برخی از طیف‌ها و جناح‌های سیاسی اعم از اصولگرا یا اصلاح‌طلب، تصور می‌کنند که مخالفان سیاسی آنها نه تنها به چنین مواردی پایبندی ندارند، بلکه واجد تمام رذایل و مفاسدند. مخالفان سیاسی خود را فاسد، دزد، خائن، وابسته به بیگانه و… معرفی می‌کنند و اگر در مراکز قدرت باشند، آنان را با چنین اتهاماتی از صحنه و خصوصا مراکز قدرت خارج می‌کنند. من اصولگرایان معتدل و میانه‌رو و حتی تندروهای آنان را معتقد به منافع ملی و مصالح کشور و ملت می‌دانم؛ گرچه تندروهای این جریان به گفته امام راحل به دلیل سوء ادراک، بعضا به منافع ملی و مصالح کشور و حتی نظام بی‌توجهی می‌کنند. ثانیا به اعتقاد من اصولگرایان معتدل و میانه‌رو خصوصا پس از حوادث سال ۸۸، صف خود را از تندروها جدا کرده و در دوره آقای روحانی حداقل در زمینه سیاست خارجی و اقتصاد، از دولت حمایت می‌کنند. در زمینه سیاست داخلی هم اشتراکات زیادی با دولت و اصلاح‌طلبان دارند. موضع‌گیری‌های مجلس شورای اسلامی با تعداد قابل توجهی اصولگرای میانه‌رو و معتدل در قبال انتخابات شورا و انتخاب اعضای کمیسیون ماده ۱۰ احزاب و کمیسیون شوراها و هیات نظارت بر مطبوعات موید این اشتراکات است. به‌این ترتیب من امکان تعامل مستمر اصلاح‌طلبان با این طیف را ممکن و مفید می‌دانم.

از سوی اصلاح‌طلبان انتقادات زیادی به دولت جدید روحانی وارد شد. از سویی برخی به فشارهای موجود بر وی اشاره می‌کنند. مگر در دوره اصلاحات با آن تغییرات ملموس چنین فشارهایی وجود نداشت؟
در انتخابات اخیر برخی از نهادها علنا در مقابل آقای روحانی صف‌آرایی کردند و برخی حاشیه‌های ایجاد شده قبل از انتخابات تا دورافتاده‌ترین روستاها به شکل سازمان‌ یافته کشیده شد. به فعالیت‌های اقتصادی دولت و… حمله‌های بسیاری صورت گرفت. حتی در دوره اصلاحات هم این‌گونه اقدامات به ‌این روشنی توسط برخی مراکز قدرت از جناح مخالف حمایت نمی‌شد. شرایط امروز و فشار بر آقای روحانی با فشارها بر رئیس دولت اصلاحات متفاوت است. در آن دوره هر ۹ روز یک بحران برای دولت ساخته می‌شد، اما امروز به نظر می‌رسد برای دولت روحانی هر ۹ ساعت یک بحران ساخته می‌شود. مشکل جدیدی که در دولت اصلاحات وجود نداشت، این است که در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد ثروت کشور در اختیار ۳ یا ۴ نهاد است. این نهادها نه قابل کنترل و نظارت هستند و نه مالیات می‌دهند. تمام اقتصاد کشور، به نوعی تحت کنترل آنهاست. دیوان محاسبات و مجلس هم حق ندارند از چنین نهادهایی حساب‌کشی کنند. این در حالی است که دولت بخش کوچکی از ثروت ملی یا تولید ناخالص ملی را در اختیار دارد و از این محل باید حقوق همه کارکنان خود، یارانه مردم و سایر هزینه‌های گوناگونش را تامین کند. تا پیش از امضای برجام فروش نفت محدود و آن هم به چند کشوری که حق نداشتند در قبال نفت به ما پول بدهند بود و روابط اقتصادی خارجی کشور هم به طور کامل تعطیل بود و امکان هیچ نوع سرمایه‌گذاری خارجی در ایران وجود نداشت، که البته مورد اخیر به دلیل برخی عملکردها حتی بعد از برجام هم تقریبا حل نشده است. به جرات می‌توانم بگویم فشارهای کنونی بر دولت روحانی به مراتب بیش از گرفتاری‌های دولت اصلاحات است. گرچه در دوره اصلاحات، قوه قضائیه، نیروهای مسلح و صدا و سیما همراه و هماهنگ با دولت نبودند، ولی امروز علاوه بر همه ‌اینها بحران اقتصادی موجود نیز بیشترین فشارها را بر دولت وارد می‌کند.

برخی انتقادات به تغییر رویکرد رئیس‌جمهور پس از انتخابات است. روحانی شعارهایی اصلاح‌طلبانه سر می‌داد اما پس از انتخاب رویکرد دیگری پیش گرفت. به نظر شما چقدر این نقد وارد است؟
در انتقادات باید به واقعیت‌ها توجه کرد و امیدهای بیش از حد بسته نشود. به طور مثال اشاره می‌شود که آقای روحانی قبل از انتخابات گفته اگر به من رای زیاد بدهید تلاش می‌کنم موضوع حصر را حل ‌کنم. پرواضح است که رفع این موضوع در اختیار روحانی نیست و صرف ریاست ایشان بر شورای عالی امنیت ملی، در شرایطی که اکثریت آرا را همراه خود ندارد، برای حل مساله کافی نیست. با وجود محافظت نیروهای وزارت اطلاعات از محل زندگی محصوران، تاکنون فقط وزیر بهداشت به دلایل درمانی می‌تواند از آنان دیدار کند. در چنین شرایطی هرچند آقای روحانی چنین شعاری داده باشد، اما نمی‌توان انتظار داشت جز از طریق تعامل با مسئولان ذیربط بتواند چنین وعده‌ای را عملی کند. رفع این مشکل مطالبه‌ای مهم است و خود آقای روحانی هم مطمئنا موافق این اتفاق است.

یعنی رای مردم کمک خاصی به وی نمی‌کند؟
در دوره اصلاحات هم این انتظار مطرح می‌شد که با پشتوانه ۲۰ میلیون رای تمام مطالبات به سرعت پاسخ داده شود. در آغاز دوره ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات طی مصاحبه‌ای با روزنامه سلام به طور مستدل اعلام کردم چنین انتظاراتی غیر معقول است و طبق قانون اساسی رئیس جمهور در شرایطی که سایر نهادها و قوا نیز در برابر وی نباشند، درصد کمی از اختیارات اداره کشور را به عهده دارد، چه رسد به‌اینکه برخی از قوا و نهادها در مقابل او باشند. در این شرایط باید با تعامل کشورداری کرد.

برخی مطرح می‌کنند که در انتخاب وزرا به مطالبات اصلاح‌طلبان بی‌توجهی شده و اصولگرایان نقش بیشتری دارند. به طور مثال جایگاه زنان در کابینه کمرنگ‌تر شده و بسیاری انتظارات پاسخ داده نشد. دولت در این مورد نمی‌توانست عملکرد بهتری نشان دهد؟
در دولت اصلاحات ۹ وزیری که به آقای ناطق نوری رای داده بودند، حضور داشتند. این انتخاب بدون کوچک‌ترین فشار از سوی مرجع یا نهاد خاص و صرفا با توصیه هیاتی که در این زمینه به رئیس دولت اصلاحات مشورت می‌دادند، انتخاب شدند. جالب است بدانید در آن هیات اصلاح‌طلبان شناخته‌شده‌ای حضور داشتند. من هم چون عضو هیات بودم از نزدیک بر فرایند این تصمیم‌گیری نظارت داشتم. در کابینه دفاع مقدس هم که خود من عضو بودم، یک فراکسیون غیر رسمی وزرای چپ و یک فراکسیون وزرای راست داشتیم که تعداد وزرای راست بیشتر از وزرای چپ بود. جای تعجب است که امروز انتظار داریم آقای روحانی کابینه‌ای یکدست اصلاح‌طلب معرفی کند. ضمن اینکه آقای روحانی هیچ گاه نگفته من اصلاح‌طلبم و از اول تاکید داشت من معتدل و میانه‌رو هستم. یعنی حدی بین اصلاح‌طلب و اصولگرا. چرا توقع داریم همه وزرای او اصلاح‌طلبانی باشند که مثلا به تازگی از زندان آزاد شده‌اند؟ تا آنجا که من اطلاع دارم حتی ائتلافی با آقای روحانی صورت نگرفته که ‌ایشان نسبت به مفادش عهدشکنی کرده باشد. علت رای اصلاح‌طلبان به آقای روحانی، صرفا به دلیل مصالح کشور و نظام بوده است. در مورد ترکیب کابینه من معتقدم این کابینه از کابینه اول بهتر است. نه ‌اینکه‌ایده‌آل باشد اما به طور نسبی بهتر شده است. در حال حاضر فشار به جای چند وزیر روی کل کابینه است. روحانی می‌توانست هرکسی را معرفی کند و شاید حتی او از مجلس هم رای اعتماد بگیرد، اما این وزیر باید در کشور وزارت کند. در شرایط فعلی دولت باید طوری عمل کند که هم بتواند به اهداف خود (حتی به صورت حداقلی) جامه عمل بپوشاند و هم دچار درگیری با نهادهای مختلف نشود. یکی از انتقادات وارده به آقای روحانی در مورد کم شدن حضور زنان در دولت تغییر خانم ابتکار با آقای کلانتری است. تا جایی که من اطلاع دارم آقای کلانتری در مورد محیط زیست و حوزه آب تجربیات و مطالعات خوبی دارد و علت انتخاب او ضرورت مقابله با بحران خشکسالی بوده است. لازم به ذکر است که نه در دولت اصلاحات با ۲۰ میلیون رای و نه قبل از آن هم وزیر زن نداشتیم. فقط آقای احمدی‌نژاد یک وزیر زن داشت و هیچ دولتی هم وزیر از بین اقلیت‌ها نداشت. چرا باید از آقای روحانی که تحت فشارهای همه‌جانبه است توقع داشته باشیم که از میان خانم‌ها و اقلیت‌ها وزیر تعیین کند؟ توقعی که هیچ دولتی بعد از انقلاب نتوانسته برآورده کند؟

به طور مثال در مورد برخی وزرا مانند وزیر ارتباطات به سابقه او ایراد گرفته می‌شود یا آقای رحمانی فضلی نیرویی تماما اصولگرا شمرده می‌شود که دغدغه‌های اصلاح‌طلبانه را در وزارت کشور دنبال نمی‌کند. شما در این مورد چه نگاهی دارید؟
در مورد سابقه وزیر ارتباطات شبهاتی مطرح است و من هم برخی از آنها را شنیده‌ام که احتمال صحت آنها هم وجود دارد. مع‌الوصف ایشان در دوره آقای واعظی معاون او بود و عملکرد بسیار موفقی (به گفته کسانی که با او کار کرده‌اند) داشته است. شاید کسی مانند ایشان بتواند بهتر در مقابل فشارهایی که از سوی برخی نهادها جهت ایجاد محدودیت‌های بیشتر در فضای مجازی وارد می‌شود، ایستادگی کند. قرار نیست هرکسی که سابقه اطلاعاتی یا امنیتی داشته علیه جامعه باشد. سعید حجاریان به عنوان جانباز اصلاحات پیش‌تر معاون وزیر اطلاعات بوده و خیلی از دوستان اصلاح‌طلب دیگر ما هم اطلاعاتی بوده‌اند. ما اصلاح‌طلبیم و برانداز نیستیم که به دلیل همکاری فردی با دستگاه اطلاعاتی در نظام جمهوری اسلامی به طور کل او را زیر سوال ببریم. در دو انتخابات اخیر از این فضای مجازی که وزیر فعلی هم از مسئولان رده بالای آن بوده استفاده‌های بسیاری کرده‌ایم. اگر وزیر فعلی بتواند در برابر فشارها مقاومت کرده و این فضا را حفظ کند، بزرگ‌ترین خدمت را به مردم کرده است. در مورد وزیر کشور بعضی از دوستان به دنبال تغییر ایشان بودند، اما من مخالف و معتقد بودم در شرایط فعلی، وزیر کشور باید یک اصولگرای عاقل و معتدل باشد تا بتواند هم با مراکز و نهادهای قدرت تعاملی مناسب داشته باشد و هم اهداف دولت را در زمینه سیاست داخلی پیش ببرد. به نظر من آقای رحمانی‌فضلی واجد این شرایط است. در تعامل با مراکز و نهادهای قدرت موفق بوده و در سیاست داخلی هم برخورد مناسبی داشته است. مواضع وزارت کشور در انتخابات، در رابطه با احزاب و گروه‌ها و در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب و… مواضع قابل قبولی بوده است. حتی یک استاندار وابسته به جناح‌های تندرو منصوب نشده و تعداد قابل ملاحظه‌ای از استانداران، استانداران دوره اصلاحات بوده‌اند. همچنین در دوره دوم وزارت ایشان، شاهد تغییرات مثبتی هم در حوزه معاونت‌ها بوده‌ایم.

با این تفاسیر به نظر شما پاسخ به کسانی که برای روی کار آمدن روحانی زحمت کشیده‌اند چه خواهد بود؟
برخی از دوستان مطرح می‌کنند که ما زحمت کشیده‌ایم و پست و مقام به سایرین رسید. من از این برخوردها شرمنده می‌شوم و چنین اظهاراتی را وهن اصلاح‌طلبان می‌دانم. چنین اظهاراتی این تصور را ایجاد می‌کند که اصلاح‌طلبان به هدف گرفتن مزد زحمت کشیده‌اند، حال آنکه مجموعه جریان اصلاحات چون انتخاب آقای روحانی را در جهت منافع ملی و مصالح کشور و ملت می‌دانست، برای انتخابش تلاش کرد، نه به خاطر گرفتن پست و مقام. این قبیل اظهارات در واقع ضایع کردن اجر اصلاح‌طلبان است.
منبع: بهارنیوز

امام دل خونی از تحجر داشت

 علی لاریجانی در همایش چهلمین سالگر شهادت آیت الله مصطفی خمینی عنوان کرد: برای نسل امروز ضرورت داشت آشنایی بیشتری با ابعاد شخصیتی آیت الله مصطفی خمینی داشته باشند وقتی با من برای حضور در این مراسم تماس گرفتند، گفتند که این مراسم ۲۰ سال پیش برگزار شده است اگرچه باید زودتر این مراسم بزرگداشت برگزار می‌شد اما بعد از ۲۰ سل هم این مراسم جای تقدیر دارد.

وی افزود: من در سخنان امام که تامل می‌کنم معلوم است با دقت واژه‌ها را انتخاب می‌کردند شاید سنگین‌ترین صحبت امام درباره رژیم آمریکا بود که گفتند شیطان بزرگ. رئیس‌مجلس تاکید کرد: از مهاتیر محمد پرسیدند امام نظری دیگری درباره آمریکا دارد و گفت آمریکا مثل گاو شیرده است که ما از شیرش استفاده می‌کنیم شما شاخش را گرفتید. این حرف اشتباه بود چون یک حیوان درنده را باید اول اهلی کرد بعد از شیرش استفاده کرد.

لاریجانی تاکید کرد: یکی از روسای مجالس کشورهایی که با آمریکا مرتبط است در جلسه‌ای گفت آمریکا شیطان است. آن لحظه به ذهنم آمد امام آن زمان این را گفته بود و امروز بعد از سی و اندی یکی از روسای مجالس کشورهای دوست آمریکا این موضوع را مطرح می‌کند. وی افزود: همسر شاملو درباره زندگی او و سفر شاملو به آمریکا به عنوان مهد آزادی و دموکراسی نقل می‌کند که وی با یکی از خبرنگاران مشهور آمریکا مصاحبه داشته و گفته بود حرفی می‌زنیم که نمی‌دانم جرات پخش دارید یا خیر.  گفتند اینجا آزادی است و گفت چه ظلم‌ها در آسیا کردید و بحث از حقوق بشر می‌کنید که در کشور خودتان حقوق بشر  ندارید. می‌خواهم بگویم آنها هم که با حکومت نبودند هم این درک را داشتند که امام به اندازه صحبت می‌کرد.

رئیس‌مجلس تاکید کرد: وقتی امام می‌گوید مصطفی آینده اسلام بود باید فهم کنیم چه خصوصیاتی داشت که برای اسلام این همه ستون بود. لاریجانی خاطرنشان کرد: بعضی یاران امام همچون شهیدبهشتی، شهیدمطهری و شهدای محراب که حواریون امام بودند، به شهادت رسیده و برخی نیز هنوز در قید حیات هستند. این‌ها فدایی امام بودند و از همه هستی خود و از آبرویشان برای امام مایه می‌گذاشتند.

وی افزود: این مسئله در خاطرات مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم هست که ایشان به امام گفتند من حاضرم ختم جنگ را اعلام کنم و شما مرا محاکمه کنید اما امام بزرگوارتر از این حرف‌ها بود و به جان خریدند و آن تعبیر معروف را به کار بردند. رییس مجلس شورای اسلامی یادآور شد: شهید بهشتی هم همین‌طور بودند. شهید بهشتی وقتی در قید حیات بود، آماج تندترین انتقادات قرار می‌گرفت و نه فقط ازسوی منافقین و باند بنی‌صدر، بلکه ازسوی دوستان انقلاب نیز مورد حمله واقع می‌شد و بعضاً او را دیکتاتور می‌خوانند و حتی یکی از آن‌ها، توصیف نادرست «راسپوتین» را هم بکار برد. این فدایی بودن اینجا معنا دارد.

وی ادامه داد: وقتی فضای غبارآلودی علیه شهیدبهشتی ایجاد شده بود، بنده در رادیو تلویزیون بودم و ایشان در شورای انقلاب. فضا این‌قدر منفی بود که نمی‌گذاشتند حتی سخنرانی ایشان پخش شود. یک روز ایشان سخنرانی داشتند و به بنده گفتند با ایشان بروم و در راه صحبت کنیم و در صحبت‌هایشان همواره بر لزوم صبر و شکیبایی تاکید داشتند. لاریجانی اضافه کرد: آن روز معلوم بود عده‌ای آمده‌اند که جلسه را برهم بزنند. یک نفر از گوشه‌ای و دیگری از گوشه‌ای دیگرعلیه ایشان تهمتی مطرح می‌کرد و عملاً ۵، ۶ نفر می‌خواستند جلسه را برهم بزنند اما شهیدبهشتی صبوری می‌کرد و اجازه می‌داد حرفشان را بگویند. مرحوم مصطفی خمینی هم این‌چنین بود. این‌ها فداییونی بودند که گذشت داشتند و در پس خورشیدی که امام بود، باقی می‌ماندند تا آن خورشید بدرخشد. این‌ها گذشت داشتند و ما شاهد بودیم بسیاری مسائل را سهل می‌کردند.

وی افزود: به یاد دارم یک بار امام تعبیری بسیار سنگین علیه یک روحانی به کار برده بود که بنده نام نمی‌برم. اما آن عبارت سنگین یک زلزله سیاسی علیه آن روحانی ایجاد می‌کرد. همان شب، آقای مصطفی خمینی رفتند و صحبت کردند. حکومت یک سری فدایی می‌خواهد و وقتی یک انقلاب و نهضت زنده است که این‌گونه فداییان را داشته باشد. رییس قوه مقننه خاطرنشان کرد: نکته دوم این است که منهج این‌ها، آن بود که این وضعیت حفظ شود. امام بارها درباره روحانیت و فقه جواهری بحث می‌کرد. در سال‌های اول انقلاب که کشمکش‌هایی ایجاد می‌شد و اسلام صفوی و اسلام علوی مطرح می‌شد و برخی فکر می‌کردند کسانی که در حکومت صفوی بودند، منهج اسلام بودند و در عین حال ابوذرهایی هم هستند که اسلام را برپا می‌دارند.

وی ادامه داد: امام می‌فرمایند از ابتدای انقلاب می‌بینیم که اخلاق، فقه و احکام سیاسی‌اش را روحانیون حفظ کردند. در اسلام غنی‌ترین فقه، فقه شیعه است. زمان اول اسلام که عصر پیغمبر اسلام است و به‌دنبالش زمان ائمه اطهار، این علمای شیعه بودند که گردشان جمع می‌شدند و معارف را ترویج می‌کردند. لاریجانی اضافه کرد: می‌گویند در آن زمان طایفه‌ای از علما از مقاماتی گذشته و به بعضی سلاطین متصل شده‌اند و با این‌که می‌دیدند مردم از سلاطین جدا شده‌اند، برای ترویج اسلام به سلاطین متصل می‌شدند. آن‌ها آخوند درباری نبودند. امام می‌فرمود که به محض اینکه به گوش کسی خورد مرحوم مجلسی و شیخ بهایی با آن‌ها ارتباط داشتند، نباید فکر کنند این‌ها می‌رفتند که شاه عباس با شاه سلطان حسین به آن‌ها لطف کند. آن‌ها مجاهدت می‌کردند.

وی با قرائت بخشی از سخنان حضرت امام خمینی تاکید کرد: در چنین مدرسه‌ای که امام این‌گونه توصیف می‌کند و درباره روحانیت و شئون مختلف روحانیت سخنان بلندی مطرح می‌کنند، امام تاکید داشت که اگر قرار است اسلام پابرجا باشد، روحانیت باید جلودار باشد. رییس مجلس با اشاره به طرح موضوع منهاییون ازسوی شهیدمطهری گفت: ایشان استدلال می‌کردند که ما هم ایرادهایی به روحانیت داریم. ما می‌گوییم این درخت شته زده است و باید شته را از بین برد اما منهاییون می‌گویند باید ریشه را از بین برد.

وی ادامه داد: اولاً برداشت‌های دینی از این مسلک از عمق بیشتری برخوردار است. این افراد، خصوصیت‌شان این بود که برداشت‌هایی عمیق‌تر از دین داشتند. نکته دیگر این‌که فرهنگی که در جامعه ایجاد می‌کنند، بر محور عقلانیت بود. در آن زمان گروهی از روشنفکران تحت تاثیر ادبیات احساسی بودند و گروهی نیز برخوردی عقلانی داشتند و بعدها معلوم شد شیوه دوم است که در مقابل مشکلات تاب‌آوری دارد. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: جامعه‌ای که تفکر دینی آن از مبانی فلسفی و عقلانی برخوردار نباشد، یا دچار تحجر می‌شود یا افراطی‌گری. شما به‌خاطر دارید امام چه دل خونی از تحجر داشت. زمانی می‌گفتند استکان حاج‌آقا مصطفی را آب می‌کشیدند؛ چرا که به فلسفه می‌پردازد. این تحجر بود.

لاریجانی خاطرنشان کرد: نکته دیگر اینکه هیچ‌وقت در سنت فلسفی ما بحث تقابل عقل و وحی مطرح نبود و حتی در سنت فلسفی غرب هم در دوران باستان، این تغایر دیده نمی‌شود. این مسئله بعدها در فلسفه کانت ساماندهی شد اما در فلسفه اسلامی این تقابل و تغایر را نمی‌بینیم. وی افزود:  این نکته مهمی است که تاملات فلسفی را در جامعه رایج شود، جاری کردن آن می‌تواند عقلانیت را باز گرداند. این بدان معنی نیست که بخواهیم روحیه حماسی را نفی کنیم اگر روحیه حماسی غربال شده باشد در فکر عقلانی موفق خواهد بشد و اگر اینطور نباشد، نمی‌شود.
منبع: بهارنیوز

سید حسن خمینی در مسیر "عمو مصطفی"

سید حسن می‌تواند فقیه خاندان خمینی بعد از امام باشد. هیچکدام از نوه‌های امام در این مسیر گام بر نداشته‌اند و تنها سید حسن خمینی است که مسیر فقاهت را در پیش گرفته است.

عصر ایران؛ مصطفی داننده- امروز چهلمین سالگرد درگذشت سید مصطفی خمینی پسر ارشد امام خمینی است. رهبر فقید انقلاب، سید مصطفی را امید اسلام می‌دانست. امیدی که اما در سال ۵۶ درست یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی درگذشت.

بسیاری بر این باور بودند که سید مصطفی شبیه ترین عضو خاندان خمینی به امام بود. کسی که می‌توانست بعدها به کرسی مرجعیت شیعه تکیه بزند.

در زمانی که هر دو فرزند پسر رهبرفقید انقلاب درگذشته اند زعامت خاندان بزرگ خمینی به سید حسن خمینی رسیده است. کسی که مانند  عموی خود« آیت‌الله مصطفی خمینی» میراث دار شخصیت کاریزماتیک امام خمینی است.

سید حسن  هم از نظر چهره کاریزماتیک هم از نظر بیان و هم قدرت علمی شباهت فراوانی به پدربزرگ خود دارد. سید حسن خمینی در این سال‌ها تلاش کرد تا یک چهره علمی و حوزوی از خود بسازد. سید حسن به سرعت پله‌های ترقی را طی کرد و توانست در اوج جوانی از یک طلبه تبدیل به یکی از استادان حوزه علمیه قم شود. امروز برخی در حوزه علمیه او را ‘آیت‌الله’ خطاب می‎‌کنند و حتی بعضی از طرفدارانش به وی لقب’علامه’ داده‌اند.

سید حسن خمینی در مسیر

همین رشد علمی باعث شده است تا بسیاری سید حسن را شبیه ترین فرد از خمینی‌ها به امام بدانند. در این میان حتی بسیاری بر این باور هستند که او در فقه و مسائل حوزوی در مسیر عموی خود یعنی سیدمصطفی خمینی گام برداشته است.

تولیت حرم امام خمینی که در اوج جوانی تبدیل به یکی از اساتید حوزه علمیه قم شده است، روزهای خود را به تدریس، تعلیم و تحقیق می‌گذراند و هرچه بیشتر به جایگاه مرجعیت دینی نزدیک می‌شود. او از سال ۹۰ تدریس خارج فقه را آغاز کرده است. وی در طول دوره تحصیل خود از محضر اساتیدی چون مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی، مرحوم آیت الله سلطانی طباطبایی و مرحوم آیت الله پایانی و حضرات آیات عظام وحید خراسانی، سید موسی شبیری زنجانی، جوادی آملی، موسوی اردبیلی، محمد مؤمن، گرامی قمی، سید علی محقق داماد، میرزا یدالله دوزدوزانی،رضا استادی و یحیی انصاری شیرازی تلمذ کرده است.

سید حسن خمینی می‌تواند تبدیل به فقیه خاندان خمینی بعد از امام شود. درگذشت سید مصطفی اجازه نداد، خمینی‌ها رنگ یک فقیه دیگر را به خود ببینند. پدر سید حسن یعنی سید احمد خمینی نیز ترجیح داد در فضای بعد از انقلاب در کنار پدر باشد تا اینکه به سراغ درس و بحث برود.

حالا سید حسن می‌تواند فقیه خاندان خمینی بعد از امام باشد. هیچکدام از نوه‌های امام در این مسیر گام بر نداشته‌اند و تنها سید حسن خمینی است که مسیر فقاهت را در پیش گرفته است.

استاد جوان حوزه علمیه می‌خواهد بیت امام خمینی را احیا کند اما در این راه مشکلات فراوانی پیش روی اوست از جمله  کسانی که سعی می‌کنند به جامعه این گونه القا کنند که سید حسن تنها نام خمینی را یدک می‌کشد و نوه‌های واقعی امام کسان دیگری هستند. آنها ‘سیدحسن خمینی’ را ‘سیدحسن مصطفوی’ خطاب می‌کنند تا با این کنایه به وی بگویند وی مسئول و ادامه دهنده راه امام نیست.

در این میان البته می‌شود گفت هرچقدر او از نظر فقهی در مسیر عموی خود گام بر می‌دارد از نظر شخصیتی و رفتار شباهت فراوانی به امام موسی صدر دارد. می‌شود گفت که که سید حسن خمینی ترکیبی از امام موسی صدر و سیدمصطفی خمینی است.


منبع: عصرایران

جدال مجازی احمدی نژادی ها با رسایی/ رسایی: مفهوم زنبیل قرمز بقایی چه بود؟

روزگذشته که حمیدبقایی با زنبیل قرمز حاوی دفاعیاتش در دادگاه حاضر شد؛ این مسئله باعث جدال مجازی حمید رسایی با حامیان احمدی‌نژاد شد.

حمید رسایی در توئیتر خود نوشت: قرار دادن دفاعیات در زنبیل به معنای بی ارزشی دادگاه نیست بلکه بی ارزشی دفاعیات را تداعی می کنه! چطور این نکته را نفهمیدند!

جدال مجازی احمدی نژادی ها با رسایی/ رسایی: مفهوم زنبیل قرمز بقایی چه بود؟

دولت بهار نیز با انتشار تصویر توئیت رسایی خطاب به وی نوشت؛

اینکه رسایی هنوز دلیل استفاده حمید بقایی از زنبیل را درست نفهمیده از جنس همان نفهمیدنی است که می‎گفت چوب خشک هم در برابر حسن روحانی پیروز می‎شود!


منبع: عصرایران

صدیقه وسمقی مجددا بازداشت شد

گروه سیاسی: صدیقه وسمقی، نویسنده، شاعر و اسلام‌پژوه و سخنگوی اولین دوره شورای شهر تهران، که چند روز قبل به هنگام بازگشت به ایران در فرودگاه امام خمینی به طور موقت بازداشت اما پس از چند ساعت آزاد شده بود، روز یکشنبه پس از مراجعه به دادگاه انقلاب بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

گفته می‌ شود خانم وسمقی در سالهایی که در خارج از کشور اقامت داشت توسط دادگاه انقلاب اسلامی بصورت غیابی محاکمه و به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است. همچنین گفته می‌شود وسمقی اخیرا و به دلیل بیماری؛ بینایی خود را از دست داه است.
منبع: بهارنیوز

ایران و اروپا در سنگر برجام

به گزارش ایرنا، شکاف در اردوگاه غرب به عنوان یکی از دستاوردهای برجام برای ایران مطرح بوده و این روزها همواره برجسته تر از دیگر نتایج توافق به نظر می رسد؛ توافقی که به اتحاد یک دهه ای غرب و همچنین تهدید و تحریم آنها علیه تهران پایان داد.حال در فضای پسابرجام، ایران و اروپا روابط حسنه ای را تجربه می کنند و هر روز بر دامنه تعاملات آنها افزوده می شود. در شرایط کنونی زبان تحریم و تهدید گذشته با بهانه برنامه هسته ای ایران جای خود را به برنامه ریزی برای استفاده حداکثری از فرصت های برجام داده است.در همین عمر دو سال و اندی که از برجام می گذرد ایران و اروپا به طور قابل ملاحظه ای از ظرفیت های اقتصادی و سرمایه گذاری یکدیگر بهره گرفته اند؛ ظرفیت هایی که در یک دهه گذشته به دلیل تحریم های ضدایرانی ناشی از کارشکنی های آمریکا و قطعنامه های شورای امنیت به دست فراموشی سپرده شده بود.

** ایران و اروپا؛ همگام در اجرای برجام
برخلاف نظر برخی مخالفان توافق هسته ای که معتقدند اروپا و آمریکا با ایفای نقش پلیس خوب و بد در یک مسیر قدم برمی دارند، باید گفت که برجام راه اروپا را از ایالات متحده جدا کرد. یکی از این دلایل به سه سال گذشته اشاره دارد که در این مدت هیچ تحریم جدیدی از طرف اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب و اجرا نشد. نگاه هماهنگ ایران و اروپا به برجام و تلاش آنها برای حفظ این توافق معتبر بین المللی اما به معنی آن نیست که تهران و بروکسل در همه زمینه ها با یکدیگر همسو حرکت می کنند. برنامه موشکی ایران، تحرکات منطقه ای جمهوری اسلامی و مسائل حقوق بشری از جمله مسائل مورد اختلاف ایران و اروپا محسوب می شوند.

ایالات متحده مسائل اختلافی مذکور را به توافق هسته ای پیوند داده و در صدد ناکام گذاشتن برجام در مرحله اجرا است در حالی که ایران و اروپا این اختلافات را خارج از چارچوب برجام بررسی می کنند. ایران و گروه ۱+۵ در زمان مذاکرات نیز به این نکته پی برده بودند تنها در صورتی موفق به حل وفصل مسالمت آمیز اختلاف فرسوده هسته ای خواهند شد که بر همین مساله مشخص متمرکز شده و از بیان اختلافات دیگر اجتناب کنند.تا پیش از مذاکرات در دولت یازدهم، نزدیک به یک دهه گفت وگوهای هسته ای بین ایران و کشورهای اروپایی برقرار بود و در سال ۹۲ نیز با وجود تداوم حضور اروپایی ها در جریان مذاکرات، نماینده آمریکا هم به گفت وگوها پیوست. کشورهای اروپایی به مراتب بیش از طرف آمریکایی حامی حفظ برجام اند؛ توافقی که حاصل ۱۳ سال گفت وگوهای آنها با ایران بوده است.

از این رو قاطع ترین واکنش ها به اقدامات ضدبرجامی ترامپ در این مدت از جانب رهبران اتحادیه صورت گرفته است. علاوه بر مواضع حمایتی مکرر «فدریکا موگرینی» مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، پس از عدم تایید پایبندی ایران به برجام از سوی ترامپ، «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان، «امانوئل ماکرون» رییس‌ جمهوری فرانسه و «ترزا می» ‌نخست ‌وزیر بریتانیا با انتشار بیانیه ای، حمایت قاطع خود را از توافق هسته ای اعلام کردند.
همچنین در نشست وزیران امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا که اواخر مهرماه در لوکزامبورگ برگزار شد، اعضای حاضر بار دیگر ضرورت پایبندی همه طرف ها به توافق هسته ای را مورد تاکید قرار دادند. در چنین اوضاعی مقامات آمریکایی به ویژه شخص ترامپ، ناگزیر کانال های دیگری را برای فشار بر ایران دنبال می کنند.

** برنامه آتی آمریکا در مواجهه با ایران
همان طور دونالد ترامپ در شعارهای انتخاباتی خود وعده داده بود از هیچ تلاشی برای به بن بست کشاندن اجرای برجام کوتاهی نکرده و همچنان توافق هسته ای ایران و ۱+۵ را بدترین نوع توافق برای ایالات متحده می داند که مایه شرماری واشنگتن است. دلایلی اما وجود دارد که وی را ناچار به خروج از برجام کرده است.رییس جمهوری آمریکا با همه خصومت هایی که علیه ایران و برجام دارد در هفته های گذشته رسیدگی به پایبندی یا رد پایبندی ایران به برجام را بر دوش نمایندگان کنگره نهاد و خود از زیر این بار مسوولیت شانه خالی کرد.فشارهای داخلی از سوی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه از یک طرف و فشارهای بین المللی بر ترامپ زمینه را برای اتخاذ چنین تصمیمی از سوی ترامپ فراهم کرد تا مسوولیت و همچنین تبعات ناشی از ماندن یا خروج آمریکا از برجام دیگر متوجه شخص اول دولت ایالات متحده نباشد.

هجمه های سنگین مقامات اروپایی که برخی تاکید کرده اند حتی در صورت خروج واشنگتن از برجام به این توافق معتبر بین المللی متعهد می مانند، رفتار کاخ سفید را در مسیر تازه ای قرار داده است. به طوی که به تازگی روزنامه «وال استریت ژورنال» به نقل از «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه آمریکا نوشت: رییس جمهوری به وضوح گفته است که قصد مداخله در توافق های تجاری جاری اروپایی ها و ایران را ندارد و آمریکا در پی اختلال در روابط تجاری ایران و اروپا نیست.ناتوانی واشنگتن در خروج مستقیم از برجام و همچنین ناامیدی کاخ سفید از وادارسازی تهران به عهدشکنی، بستر را برای بکارگیری روش های دیگر به منظور اعمال فشار بر جمهوری اسلامی هموار کرده است.پیوند دادن مسائل هسته ای و غیرهسته ای در کنار وضع تحریم های غیرهسته ای یکی از این برنامه ها به شمار می رود که با هدف دلسردی ایران به نتایج توافق و دامن زدن به نارضایتی های داخلی نسبت به برجام صورت می گیرد.از دیگر برنامه های ترامپ برای مقابله با تهران، گسترش روابط با بازیگران مجاور ایران است که به باور کاخ سفید به انزوای جمهوری اسلامی منجر می شود. از این رو سفر کنونی شش روزه وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه و دیدار وی با مقامات کشورهایی چون عربستان، قطر، عراق، هند و پاکستان با این هدف صورت گرفته است.
منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های دوشنبه اول آبان

لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه

 


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه




لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه
منبع: بهارنیوز

روحانی: استبداد، مشکل ما نیست، اما استکبار همچنان هست

رییس‌جمهور در همایش چهلمین سالگرد شهادت آیت‌الله مصطفی خمینی عنوان کرد: برای مجلس بزرگداشت شخصیت بزرگ حوزوی و علمی و انقلابی ما از بیت بزرگ حضرت امام آیت‌الله سید مصطفی خمینی بعد از ۴۰ سال امروز به یاد آن روزها در اینجا گرد آمده‌ایم.  شخصیت سید مصطفی خمینی از ابعاد مختلف جای بررسی و بهره‌برداری دارد از یک طرف جایگاه شخص او به عنوان عالم فقیه، مجتهد فیلسوف، عارف انقلابی مبارز و از طرف دیگر جایگاهی که ایشان در بیت امام و نهضت اسلامی داشت، باید مورد بررسی قرار گیرد.

حجت‌الاسلام حسن روحانی افزود: مرحوم حاج مصطفی خمینی امید همه انقلابیون بود، نگاهش این بود که اگر خدایی ناکرده امام در میان ما نباشد فردی هست که بتواند این پرچم را بر دوش گیرد و نهضت را به ثمر نهایی برساند. از طرف دیگر ایشان به عنوان مشاور و معاون و یار بزرگ در کنار امام بود. آیت‌الله مصطفی خمینی تنها فرزند امام نبود، خود جایگاه ویژه‌ای داشت در انقلاب و نهضت ما هم جایگاه او ممتاز بود.روحانی یادآور شد:  در ماجرای روز ۱۵ خرداد سال ۴۲ که از سحرگاه در سراسر قم ولوله ایجاد شد، امام را دستگیر کردند، جمعیت زمان طلوع آفتاب از همه جای قم به سمت منزل امام سرازیر شدند. حاج مصطفی از منزل خارج شد و با جمعیت وارد صحن حرم حضرت معصومه شدند. برخی مدرسین و فضلا از جمله آیت الله مرعشی حضور پیدار کردند و در قسمت شرقی صحن تجمع کرده بودند.وی افزود: ایشان روی پله آخر نشستند و سخنران‌ها ایستاده سخنرانی کردند. چند نفر صحبت کردند و ماجرای شب قبل را بیان کردند. هر لحظه جمعیت بیشتر شد و کسی نمی‌دانست باید چه کند و به کجا برود. وسط این جمعیت عظیم زنان شمشیر به دست با عکس امام و با فریاد «یا مرگ یا خمینی» وارد صحن شدند، ورود زن‌ها یک هیجان را در میان همه مردم بوجود آورد و اصرار مردم از حاج مصطفی این بود که اجازه دهند مردم از صحن خارج شوند ایشان یک لحظه با دست خود به سمت درب جنوبی اشاره کرد و با اشاره او جمعیت بیرون ریخت و به سمت پل آمدند و وارد خیابان شدند.
رئیس‌جمهور تاکید کرد: شعار جمعیت یا مرگ یا خمینی بود، مقداری که نزدیک چهارراه شدیم ماشین‌های نظامی با چراغ‌های روشن و بوق‌های ممتد وارد شدند و در آنجا برخی شهید شدند که برخی از آنها از زنان بودند و آن حادثه عظیم را مردم قم آفریدند.

وی با بیان اینکه اگر حادثه ۱۵ خرداد نبود به تصور من یا جان امام در خطر بود و یا برای همیشه در زندان می‌ماند، گفت: آن فداکاری و ایثار و حضور مردم در قم و تهران و ورامین و شهرهای دیگر ایران باعث شد رژیم احساس کند شخصیت امام شخصیتی نیست که بتوانند آن را حذف کنند یا جامعه را محروم کنند. کسی که در در داستان ۱۵ خرداد نقش اساسی داشت، حاج مصطفی خمینی بود اگر بگوییم تلاش و مجاهدت او و البته سایر بزگان باعث شد جان امام حفظ شود اغراق نکردیم.روحانی با اشاره به نقش آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی در سال ۴۳ نیز اظهار داشت: در سال ۴۳ هم که امام دستگیر شد و در قم همه خیابان‌ها توسط سربازها پر شد و همه مدارس توسط نیروهای نظامی محصور شد، کسی که راه افتاد و به خانه مراجع رفت تا از جان امام حراست کند، حاج آقا مصطفی بود. ایشان را دستگیر کردند و به تهران آوردند و وقتی ایشان از زندان آزاد شد بازگشت‌شان از زندان حرکت بزرگی در قم ایجاد کرد چون ایشان مستقیما به حرم رفت و طلبه‌ها همه را خبر کردند و در راه بازگشت صحن‌ها و خیابان‌ها پر از مردم شده بود.

وی با یادآوری نقش آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی در نجف و ترکیه تصریح کرد: ماندن حاج آقا مصطفی در ترکیه و حضور او در کنار امام بسیار تاثیرگذار بود. حضورشان در نجف هم موثر بود. نقش ایشان، نقش ممتاز در حفاظت از جان امام و نقش ممتاز از حرکت اسلامی بود. شخصیتی بود که دسترسی به او آسان بود. شخصی خاکی و متواضع که خیلی راحت در اجتماعات حضور می‌یافت؛ چه در قم و چه در نجف.رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: در ظاهر خیلی در کنار امام حاضر نمی‌شد. امام معمولا حوالی نماز مغرب برای اقامه نماز به مسجد آیت‌الله بروجردی می‌رفت ولی حاج آقا مصطفی یک ساعت زودتر وارد حیاط آیت‌الله بروجردی می‌شد و روبه‌روی قبله در کنار دیوار با دیگر طلبه‌ها گعده می‌کرد.

روحانی با بیان اینکه آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی شخصیتی در دسترس همه و شجاع که همواره یک یار فداکار در کنار امام راحل بود، خاطرنشان کرد: در همه این سال‌ها نهضت اسلامی در جریان بود و فراز و نشیب داشت. سال‌های ۴۸ و ۴۹ مقداری نهضت اسلامی فراز نداشت ولی سال‌های ۵۶ و ۵۵ شرایط آسانتر شده بود ولی در سراسر کشور خفقانی حاکم بود. نام امام ممنوع بود. صدا و تصویر امام ممنوع بود. رساله امام ممنوع بود. نوشته‌های امام ممنوع بود. حتی برای پخش رساله امام نام یک نفر دیگر را روی جلد رساله‌ها می‌زدند. رژیم فکر می‌کرد امام را تبعید کرده، عکس امام را ممنوع و رساله امام ممنوع شده بود و از دل برود هرکس از دیده رود. نمی‌فهمیدند همه این کارها اثربخش نیست. مردم دلداده نهضت اسلامی و راهبر این نهضت هستند و این اعمال کودکانه در مسیر و راه مردم تاثیر نمی‌گذارد.وی با بیان اینکه سال ۵۶ خبر شهادت حاج آقا مصطفی واقعا جامعه ایران را تکان داد، ابراز داشت: این خبر اولا باور کردنی نیست از هرکس می‌پرسیدیم باورش نمی‌شد. همه فکر می‌کردیم شایعه است. بعدا این خبر مردم را عصبانی کرد. احساس مردم این بود. اینکه واقعه شهادت یا رحلت ایشان چگونه بوده، کاری ندارم. برداشت مردم شهادت حاج آقا مصطفی بود. مردم برایشان غیرقابل تحمل بود. این را مردم احساس می‌کردند.

روحانی افزود: مردم که به خیابان و صحنه آمدند همه ترس‌ها کنار گذاشته شد؛ هیچکس نمی‌ترسید نام امام را ببرد. این ترس فروریخت و اراده مردم و هیجان مردم ظهور و بروز پیدا کرد. در مسجد ارک تهران مجلس یادبودی به مناسبت هفتم حاج آقا مصطفی برگزار شد، همه بودند. از دانشگاهیان و مقامات سیاسی آن زمان که در احزاب مختلف فعال بودند، از علما و خطبا و دانشگاهیان و بازاریان، همه بودند. در حالی که مردم دیده بودند نظامیان آمده بودند و پشت بام مسجد و خیابان‌های اطراف مسجد محاصره شده بود اما همه آمده بودند؛  هیچ کس در دلش ترسی نبود.رئیس‌جمهور ادامه داد: ماجرای آقا مصطفی طوفان عظیمی را در جامعه ما به وجود آورد. من نمی‌دانم اگر این حادثه نبود این حرکت کی شروع می‌شد. این حرکت باعث شد حوادث دی ماه قم اتفاق افتاد؛ این حرکت باعث شد حوادث بهمن تبریز رخ داد؛ این حادثه رخ داد که چهله‌ها توانست رژیم را در فشار نهایی قرار دهد.

وی افزود: ظاهر برخی امور خیلی دردناک است، تحمل آن  بسیار سخت است، اما باطن آن ممکن است فرج و گشایشی باشد. امام و شخصیت و مقام او را همه می‌دانستند. اما به نظر من سخنرانی امام بعد از شهادت ایشان که الطاف خفیه را مطرح کرد، جایگاه جدیدی را از عظمت روح بلند امام نشان داد. ما در جلسه روحانیت مبارز این سخنرانی را گوش کردیم. همه اعضا بودند؛ شهید مطهری و شهید بهشتی هم بودند. ما نوار را برای اولین بار آنجا گوش کردیم. وقتی نوار گذاشته شد و همه سکوت بودند و گوش می‌کردند شهید مطهری نتوانست صبر کند وقتی امام گفت «الطاف خفیه» گفت «ببینید ببینید چه می‌گویند؟ این چه شخصیتی است.» 
روحانی با بیان اینکه این سخنرانی نشان می‌دهد امام چه قدرت روحی داشت، گفت: ما که در عمرمان شخصیتی مثل امام ندیدیم. او یک استثنا بود. شاید در قرون گذشته هم یا نبوده یا کمتر بوده؛ علم که مهم نیست. حتی شجاعت و شهامت هم مهم نیست. این روح تربیت شده و عرفان عملی بالا و ضرر و تحمل در تاریخ بی‌نظیر است. چه کسی حاضر می‌شود فرزند جوان و عالم و مجتهد خود را از دست بدهد، خم به ابرو نیاورد. این کار از بزرگان تاریخ و از اولیای خدا و انبیا و امامان معصوم ساخته است. رییس جمهور ادامه داد: یک شخصیت اینچنینی برای نهضت اسلامی فدیه شد و این پدر نه راجع به ویژگی‌های او صحبت کرد نه اسم او را برد فقط گفت نباید جزع و فزع  کرد و گفت ما ظاهر امور را می‌بینیم این حادثه از الطاف خفیه خداوند بود.

سخنرانی امام بعد از شهادت فرزندش چیزی جز وحدت و اعتدال نبود
وی گفت: آن  موقع که امام در نجف صحبت می‌کرد، موج و طوفان در ایران شروع شده بود. امام این موج را می‌دید؛  اما او شخصیتی بود که آینده را به خوبی می‌دید یا با هوش یا با عنایت امام به راحتی آینده را می‌دید. آدم خدمت امام مشرف می‌شد جمله اول را که می‌گفتی امام می‌دانست چه می‌خواهی بگویی. او گاهی با نگاه و گاهی با سکوت حرف می‌زد. شخصیت بی نظیر استثنایی در تاریخ بود وگرنه مگر می‌شد یک رژیم دو هزار ساله را سرنگون کرد؟  کسی فکر نمی‌کرد رژیمی که همه قدرت‌ها پشت او بودند، سرنگون شود. از کشورهای عرب آن زمان یکی دو کشور مخالف شاه بودند اما همه حامی او بودند؛  امام با استبداد تنها نجنگید امام با استبداد و استعمار همزمان جنگید شخصیت والایی که هم بت‌ها را شکاند هم مسیر را نشان مردم داد.رییس‌جمهور ادامه داد: این چه روح بلندی بود؟ این چه صبر و استقامتی بود؟! امام در آن سخنرانی مفصل به مسائل داخل ایران اشاره کرد و فرمود این شرایطی ویژه است و گشایشی است که نباید آن را از دست بدهیم. فرمود همه باید در کنار هم قرار بگیرید. همه آن سخنرانی حضرت امام از آغاز تا پایان، جز وحدت و اعتدال هیچ‌چیزی نیست.

وی افزود: امام به دانشگاهیان و روحانیت سفارش می‌کند که از هم فاصله نگیرند. حتی امام فرمود اگر یک روحانی در گذشته برای اینکه جاهلی را از جهل دربیاورد، به دربار رفت، به او حمله نکنید. امام فرمود حتی اگر خودم هم بدانم، ممکن است بتوانم کسی را آگاه کنم، چنین می‌کنم. امام فرمود روحانیت را متهم نکنید. امام فرمود متحد باشید.رییس دولت دوازدهم ادامه داد: امروز هم باید گوش ما، آن پیام امام را بشنوند. آن پیام و ندای امام امروز هم برای‌مان کارکرد دارد. باید در کنار هم باشیم. امام اتفاقاً در آن سخنرانی از تعبیر «جناح‌ها» استفاده می‌کند و می‌گوید جناح‌ها از یکدیگر فاصله نگیرند. همین تعبیر را امروز هم می‌توان به‌کار برد. ما در اصول و اهداف متحدیم. یکی می‌گوید اگر به سمت راست برویم، سریع‌تر به هدف می‌رسیم و دیگری می‌گوید اگر به سمت چپ برویم، سریع‌تر به هدف می‌رسیم اما هدف‌مان یکی است.

امروز دیگر استبداد، مشکل ما در کشور نیست اما استکبار همچنان وجود دارد
رییس شورای‌عالی امنیت ملی یادآور شد: این‌که امام قدرت داشت با یک اعلامیه خود در نجف و پاریس، کشور را به حرکت دربیاورد، برای این بود که مردم امام را قبول کرده بودند. امام را به‌عنوان راهبرِ عالمِ دانای هوشیار، و سیاست‌مداری که زبانش، زبان کل ملت و قلمش، قلم کل ملت ایران، پذیرفته بودند. وی افزود: بزرگان زیادی در کشورمان بودند اما اعتمادی که به امام بود، به هیچ‌کس نبود. این اعتماد و سرمایه اجتماعی بود که ما را پیروز کرد. این وحدت، فداکاری و ایثار مردم بود که ما را به پیروزی رساند.روحانی خاطرنشان کرد: امروز در کشور ما آن دیکتاتور مستبد دیگر نیست. آن رژیم شاهنشاهی دیگر نیست. امروز دیگر استبداد، مشکل ما در کشور نیست اما استکبار همچنان وجود دارد. توطئه‌های دشمن همچنان ادامه دارد.

رییس‌جمهوری با بیان این‌که البته امروز ما در یک جایگاه بسیار بلندی قرار گرفتیم، خاطرنشان کرد: هیچ‌وقت نبود که استکبار از امروز ذلیل‌تر باشد. شما لبنان، سوریه و حتی مردم مظلوم یمن را ببینید. استکبار امروز می‌خواست وضعیت عراق، سوریه و لبنان را شاهد باشد؟! چرا به دست و پا افتادند؟! چرا مرتباً در منطقه گردش کرده و این خانه و آن خانه می‌روند؟! امروز عظمت اسلام، عظمت جمهوری اسلامی از هر زمان دیگر بیشتر است. کجا هست که بدون ایران و بدون نظر ایران بتوان اقدامی سرنوشت‌ساز انجام داد. علت این مسئله نیز آگاهی و وحدت ملت ما، و هوشیاری رهبر معظم ماست. همه در کنار هم هستیم و اگر فاصله بگیریم، این وحدت نخواهد بود. چه زمانی در تاریخ اتفاق افتاده که رییس‌جمهوری آمریکا حرفی بزند و تمام دنیا مخالفت کنند. امروز جز سه، چهار کشور کوچک و یک رژیم جعلی چه کسی از امریکا حمایت کرد؟!رییس‌جمهوری با تاکید بر لزوم بیان ۲ نکته اعلام کرد: نکته اول اعتماد میان مردم و حاکمیت است. نگذارید این اعتماد برهم بخورد. دولت، نیروهای مسلح و در راس آن رهبری همه با هم حاکمیت این کشور هستیم و فکر نکنید اگر بخشی را تعضیف کنید، حاکمیت به هم نمی‌ریزد. خیر! همه با همه‌چیز به هم می‌ریزد.

روحانی یادآور شد: اگر اشکال کوچکی در کشور هست، بزرگ نکنید. رسانه‌های بیگانه که کار خود را انجام می‌دهند. رسانه‌های داخلی ما نیز باید وظیفه سنگین خود را احساس کنند و به انجام برسانند. مردم ما به نظام اعتماد دارند و هر گامی برداریم که این اعتماد بیشتر شود، خدمت است به جامعه و کشور؛ و هر قدمی که برداریم که این اعتماد کم شود، قدرت‌مان کم می‌شود.روحانی با بیان اینکه امید مردم را خدشه‌دار نکنید، اظهار داشت: مسیر ما، مسیر درست و دقیقی بوده است. ما موفقیت‌های بسیاری داشتیم. از هیاهوی این و آن ترس و باکی نداشته باشیم. توافقنامه یک بین‌المللی‌ داریم که دولت امریکا ۹ ماه است که می‌گوید این توافق باعث شرمساری ماست و آن را بدترین توافق می‌داند اما هنوز نتوانسته است علیه این توافق کاری کند. این نشان از موفقیت و عظمت ملت ما، توانمندی دیپلمات‌های ما‌ و دیگر نیروهای ماست. 

وی با اشاره به سخنان مداخله‌جویان برخی از کشورها درخصوص توان دفاعی ایران تصریح کرد: ممکن است یک نفر درباره تسلیحات و توان دفاعی ایران حرف بزند. تسلیحات ایران مانند همه دنیا است. در جهان قوانین بین‌المللی داریم که همه بر آن اساس عمل می‌کنند. نیروی نظامی ما باید بازدارنده باشد و در شرایط مبادا دفاع موثر انجام دهد. همه دنیا این گونه است. رئیس شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه کسی نمی‌تواند درخصوص قدرت نظامی یک کشور که براساس قانون اساسی و دکترین نظامی‌اش طراحی شده حرف بزند، خاطرنشان کرد: ممکن است برخی‌ها بخواهند حرف بزنند و ما مشکلی نداریم. ما هم حرف‌های زیادی داریم. ما سوال می‌کنیم آن روز که ما مظلومانه در برابر متجاوز می‌جنگیدیم اسلحه به کی دادید؟ ما می‌پرسیم در شرایطی که مردم ما زیر هدف توپخانه‌ای، موشک و بمباران دشمن بودند حاضر شدید سلاح پدافند هوایی به ما بدهید؟ توپ ضدهوایی ساخت اروپا که آنها متعهد به تعمیرش بودند برای تعمیر به اروپا ارسال کردیم. درست نکردند گفتند شما در شرایط جنگی هستید. گفتیم برگردانید گفتند نمی‌توانیم چون شما در شرایط جنگی هستید. 

کار دولت یازدهم این بود که این ظلم را از روی سر مردم برداشت و تحریم را شکست
روحانی افزود: آنها می‌خواهند درباره تسلیحات نظامی ما حرف بزنند. ما خیلی حرف داریم. بحث حضور ایران در منطقه فرار به جلو است. چه کسی منطقه را ویران کرده است؟ کی عراق را ویران کرد؟ کی تروریست‌ها را درست و از آنها حمایت کرد؟ به این حرف‌ها اعتنا نکنید. اگر روزی لازم باشد بلد هستیم چگونه جواب بدهیم. همیشه اینها در برابر سخن حق ما حرفی ندارند. راه ما، راه صحیح و استواری است. ما این مسیر را ادامه می‌دهیم. ممکن است مشکلاتی برای ما پیش بیاید؛ ما در برابر این مشکلات ایستاده‌ایم. وی با بیان اینکه تحریم ظلم به ملت ایران بوده است، ابراز داشت: تحریم کار غلط، نادرست و غیرعادلانه‌ای بوده است. کار دولت یازدهم این بود که این ظلم را از روی سر مردم برداشت و تحریم را شکست. ما ظلم را برداشتیم. ممکن است کسی بگوید این ظلم صد در صد برداشته نشده و فقط ۸۵ درصد برداشته شده است. مگر باید حتما صد در صد تحریم‌ها برداشته شود ولی اگر ۸۵ درصد برداشته شده قید آن را زد؟ باید صفر و صدی دید؟
منبع: بهارنیوز