ترکان: اختلاف روحانی و جهانگیری شایعه است

«من چنین شواهدی ندارم و چنین چیزی برای من اثبات نشده است. این‌ حرف‌ها را آدم‌هایی مطرح می‌کنند که یا واقعاً مطلع نیستند و این‌ها را به صورت جار و جنجال‌های رسانه‌ای می‌خواهند مطرح کنند یا دنبال چیزی هستند که برای ما آشکار نیست.»

به گزارش ایسنا، اکبر ترکان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در گفت‌وگو با روزنامه ایران گمانه‌ها درباره تنزل جایگاه جهانگیری در دولت را رد کرد.

او گفت: «به نظر من کابینه دوازدهم همان کابینه یازدهم است و تفاوت زیادی بین این دو نیست. از نظر ظرفیت‌ها. به نظر من کابینه دوازدهم از نظر ظرفیت‌ها و توانمندی مجموعه دولت مشابه کابینه یازدهم است، زیرا کابینه، مجموع افراد و مسئولان است، نه یک یا چند فرد. وقتی می‌گویم دولت دوازدهم مانند دولت یازدهم است، منظورم همین است. یعنی وضع بانک‌ها مانند وضع بانک‌ها در کابینه یازدهم است یا وضع صندوق‌های تأمین اجتماعی نیز – تا اینجا که مشاهده می‌شود – به همین ترتیب است.»

ترکان ادامه داد: اکنون کمتر فرد مطلعی در کشور هست که متوجه این امر نباشد که در سطوح عالی، سران کشور از طریق روزنامه‌ها با هم مذاکره می‌کنند. این رخداد خوبی نیست و این نشان دهنده این است که در سطوح عالی ما نیازمند انسجام بیشتری هستیم. یک بار دیگر همه ما باید به قانون بازگردیم. به این معنی که هر یک از قوا تنها در چارچوب قانون اساسی کار خود را انجام دهند و به وظایف خود برسند. به نظر من برخی قوا بیشتر از آن که به مأموریت خودشان علاقه‌مند باشند، به سیاست خارجی علاقه‌مند هستند. اگر این طور باشد، بهتر است از ظرفیت خود در سیاست خارجی استفاده کنند زیرا نمی‌شود کسی به مأموریت مستقیم قانونی خود کمتر اهمیت بدهد تا مأموریتی که به سیاست خارجی کشور مربوط است.

به نظر می‌رسد هر کسی باید به جای خود بازگردد. اکنون در قوه مقننه می‌بینیم که نمایندگان محترم مجلس از فرط شوق و علاقه به کارهای کشور وارد کارهای اجرایی می‌شوند و می‌گویند که بخشدار فلان منطقه یا مدیرکل فلان اداره را با نظر من تعیین و انتخاب کنید یا می‌گویند فرماندار فلان شهر را با نظر من عوض کنید. این یعنی این که این آقای نماینده قصد دارد در قوه مجریه مداخله کند و برای همین می‌گوید که آدم‌ها را با نظر من انتخاب کنید و فلان فرد را با نظر من انتخاب نکنید یا اگر فلان مدیر را عوض کنید، دنیا را به هم می‌ریزند.

این شرایط به این معناست که قوه مقننه از جایگاه خود خارج و وارد حوزه‌ها و کارهای دیگر شده است. به وزیر می‌گویند فلان فرد را در فلان سمت منصوب کن و اگر وزیر این کار را نکرد، درباره یک موضوع دیگری از او سؤال می‌کنند. می‌بینیم که کسی چیزی می‌خواهد، بعد که به او نمی‌دهند، او می‌گردد و بهانه دیگری پیدا می‌کند و بر اساس همان، سؤالی از وزیر را مطرح می‌کند. این‌ها کارهای خوبی نیست و موجب اخلال در کار کشور و باعث می‌شود که هرکسی در جای خود نباشد.

به نظر می‌رسد مسئولیت قوه مجریه به این است که اختیارات این قوه نیز در دست خود او باشد. اگر قرار باشد اختیار قوه مجریه در جای دیگری استفاده شود، در این صورت این قوه نمی‌تواند مسئولیت آن را بپذیرد. یا به عکس، مثلاً می‌بینیم هواپیمایی در جایی – به هر دلیلی- تأخیری دارد، اما قوه قضائیه ورود می‌کند و مقام‌های هوانوردی آن منطقه را مورد بازخواست قرار می‌دهد. این در حالی است که این کارها قضایی نیست، بلکه کارهای اجرایی است. قوه مجریه باید به مشکلاتی از این دست رسیدگی کند، در مرحله بعد اگر تشخیص داد که جرمی واقع شده است، به قوه قضائیه ارجاع می‌دهد اما اکنون این نوع مداخلات باعث می‌شود که نظم کارهای کشور به هم بخورد.

ترکان درباره جایگاه آقای جهانگیری در دولت و شایعه تنزل جایگاهش گفت: من چنین شواهدی ندارم و چنین چیزی برای من اثبات نشده است. این‌ حرف‌ها را آدم‌هایی مطرح می‌کنند که یا واقعاً مطلع نیستند و این‌ها را به صورت جار و جنجال‌های رسانه‌ای می‌خواهند مطرح کنند یا دنبال چیزی هستند که برای ما آشکار نیست. به نظر من سطوح اشخاصی که شما اسم بردید، بالاتر از این است که با همدیگر رفتارهایی در داخل دولت داشته باشند که این رسانه‌ها منعکس می‌کنند. این حرف‌ها حدسیات سطح پایینی است که هیچ کدام‌شان به واقعیت نزدیک نیست. شواهدی دال بر وجود شرایطی که تأیید‌کننده این حرف‌ها باشد، ندیدم.


منبع: عصرایران

نوبخت: لایحه بودجه ۹۷ «۱۴ آذر» تقدیم مجلس می‌شود

سه ویژگی برای بودجه سال آینده می‌توان بیان کرد، ابتدا مبنا و مبانی تصویب بودجه هر دستگاه بر اساس قیمت تمام شده‌ای خواهد بود که دستگاه فعالیت می‌کند. این کار چند سال گذشته محاسبه شده و در پیوست ۴ قانون بودجه امسال نیز آمده است.

سخنگوی دولت از ویژگی‌های بودجه سال ۹۷ خبر داد و گفت: ۱۴ آذر لایحه بودجه سال۹۷ تقدیم مجلس می‌شود.

به گزارش ایلنا،‌ محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه درباره تحقق بودجه عمرانی در سال ۹۶ اظهار داشت: تا اول آبان ماه بالغ بر ۳۰ هزار میلیارد تومان برای طرح‌های عمرانی تخصیص بودجه صورت گرفته است.

وی افزود: این تخصیص از منابع مختلفی که قانونگذار از جمله مبالغ نفتی و اسناد خزانه در نظر گرفته، صورت گرفته است و امیدواریم که تا ماه‌های آینده در حدود ۴۴ هزار میلیارد تومان برای طرح‌های عمرانی تخصیص بودجه داشته باشیم.

رئیس سازمان برنامه، بودجه و محاسبات کشور درباره تغییر در ساختار بودجه سال ۹۷ توضیح داد: سه ویژگی برای بودجه سال آینده می‌توان بیان کرد، ابتدا مبنا و مبانی تصویب بودجه هر دستگاه بر اساس قیمت تمام شده‌ای خواهد بود که دستگاه فعالیت می‌کند. این کار چند سال گذشته محاسبه شده و در پیوست ۴ قانون بودجه امسال نیز آمده است.

سخنگوی دولت با بیان اینکه برای بودجه سال۹۶ بر اساس قانون برنامه هدف کمی در نظر گرفته شده بود، ادامه داد: این مقدار هدف با قیمت واحدی که محاسبه کردیم ضرب می‌شود و بودجه دستگاه‌ها و بخش‌ها مشخص می‌شود. ما به جای اینکه پول دستگاه‌ها را به مرکز یا وزارتخانه بدهیم به هر استان تخصیص داده می‌شود.

نوبخت توضیح داد: به طور مثال اداره کل آموزش و پرورش اردبیل در استان اردبیل قرار دارد، بنابراین لازم نیست پول را به وزارتخانه بدهیم بلکه بودجه به استان اختصاص داده می‌شود تا شورای برنامه استان با مدیریت استاندار و مدیر سازمان برنامه استان و نمایندگان تصمیم‌گیری کنند و صرفه‌جویی لازم را در نظر بگیرند.

وی اظهار داشت: بنابراین ویژگی دیگری که برای بودجه سال آینده در نظر گرفته‌ایم تمرکززدایی بودجه دستگاه‌ها است بنابراین دستگاه‌ها به صورت ملی بودجه دریافت نمی‌کنند بلکه بر اساس جغرافیا و منطقه تخصیص بودجه در نظر گرفته می‌شود.

رئیس سازمان برنامه، بودجه و محاسبات در خصوص تخصیص بودجه‌ها عنوان کرد: تخصیص بودجه در سال آینده بر اساس عملکرد و اهدافی است که در نظر گرفته می‌شود نه بر اساس وصول پول به خزانه، در روش سنتی هر مقدار پول وارد خزانه می‌شد به درصد مشخص به دستگاه‌ها پرداخت می‌کردیم که این شکل در سال آینده تغییر می‌کند.

به گزارش ایلنا به نقل از خانه ملت نوبخت با بیان اینکه لایحه بودجه سال ۹۷ یک روز زودتر یعنی ۱۴ آذر به مجلس ارسال خواهد شد، گفت: می‌توانیم بدون اینکه بودجه‌ریزی سال آینده بر مبنای عملکرد، تصویب بر پایه بودجه ریزی بر مبنای صفر و تخصیص بر پایه عملکرد خواهد بود.


منبع: عصرایران

پرهیز از گردش به راست با پرچم چپ

علیرضا رحیمی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «رفع شبهه گردش به راست توسط روحانی» به برخی تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای درخصوص دیدار اخیر رییس‌جمهوری با اعضای جامعه روحانیت مبارز پرداخت و در این رابطه نوشت: اخیراً دکتر روحانی دیداری با اعضای جامعه روحانیت مبارز داشتند که پیام روشنی از آن به خاستگاه رای آقای روحانی مخابره نشد.

وی افزود: همچنان که رییس‌جمهور آحاد مردم و گروه‌ها و تفکرات را به‌طور رسمی نمایندگی می‌کند، دیدار با اقشار و سلایق مختلف سیاسی نیز امری عادی و قابل‌انتظار از رییس‌جمهور بشمار می‌آید.

نماینده اصلاح‌طلب مردم تهران در مجلس ادامه داد: آنچه از رییس‌جمهور قابل‌انتظار نیست، تبعیض در نگاه و عملکرد نسبت به سلایق مختلف فکری در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی و مدنی است. به طریق اولی دیدار رییس‌جمهور با گروه‌های مرجع باید فارغ از تبعیض و برجستگی باشد.

عضو هیات رییسه فراکسیون امید مجلس ادامه داد: آقای روحانی در چهار سال اول ریاست‌جمهوری خود دیدار رسمی از این دست با پوشش وسیع در رسانه ملی نداشته‌اند. اگرچه به‌طور رسمی همچنان عضویت ایشان در جامعه روحانیت مبارز مخفوظ است اما رویکرد متفاوت آقای روحانی بعد از  ترک فعالیت‌های مرتبط با شورای‌عالی امنیت ملی و پرونده هسته‌ای مسیر متفاوتی را از جامعه روحانیت مبارز برای ایشان باز کرد؛ مسیری که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی خط‌شکن آن بود و پیشرو برای گام‌های بعدی.

خاستگاه اصلی رای آقای روحانی در ۹۲ و ۹۶ توده‌های میلیونی امیدوار و امیدآفرین مردم بودند که با انتخاب رویکرد اصلاحات برای آینده کشور به رویکردهای متصلب و منجمد رقیب نه گفتند و حمایت‌های بزرگانی چون آیت‌ الله هاشمی رفسنجانی و جریان‌های اصیل دلبسته به انقلاب چون مجمع روحانیون مبارز و ده‌ها حزب و گروه‌های متعدد سیاسی و مدنی توانست موفقیت دکتر روحانی را در دو کارزار پیچیده انتخابات رقم زند.

وی اضافه کرد: برای پرهیز از شائبه گردش به راست با پرچم چپ لازم است آقای روحانی دیدارهای رسمی با مجمع روحانیون مبارز و جریان‌ها و گروه‌هایی که مرجعیت تاریخی و گفتمانی بین مردم دارند و سکو و موتور موفقیت ایشان در انتخابات ۹۲ و ۹۶ بوده‌اند، داشته باشد تا توازن و جامعیت مورد انتظار از رییس‌جمهور برآورده شده و دیده شود.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس همچنین خاطرنشان کرد: دیدار رسمی با روسای جمهور سابق نیز ازجمله اقدامات مشورتی مورد انتظار است که از مسیر چنین همفکری و تعاملی می‌توان پیام واقعی همدلی را از رییس‌جمهور دریافت کرد. رحیمی در پایان نوشت: دیدار آقای روحانی با جامعه روحانیت مبارز اگرچه به یک تعبیر تجدید دیدار با دوستان قدیم است اما در کسوت رییس‌جمهوری باید امکان دیدار برای همه سلایق به‌طور رسمی فراهم شود.
منبع: بهارنیوز

بازی بقایی و گرداب بقا

امیر راعی فرد

پس از سالها، نوبت رسیدگی به تخلفاتی شده است که چه در حجم تخلف و چه در چگونگی ارتکاب آنها از سوی مدیران دولتی وقت، شاهد مواردی منحصر به فرد هستیم.با توجه به عدم اثبات قطعی اتهامات وارد شده به دولتمردان دولت احمدی نژاد و شخص ایشان، از ورود به جزییات این تخلفات حذر می‌نماییم و در راستای احترام به قانون این‌گونه اطلاع رسانی‌ها را به دستگاه قضا واگذار می‌کنیم. در میان اخبار هر روزه از کشف تخلفات جدید در دولت عدالت محور! احمدی نژاد آنچه بیش از پیش جلب نظر می‌کند واکنش‌های متهمان این پرونده‌های مالی است. متهمانی که با اتخاذ روش حمله رو به جلو، همچنان سعی در حفظ ظاهر مردمی خود دارند.آخرین پروژه از پیش طراحی شده جریان غیر ملی احمدی نژاد را می‌توان در واکنش جالب توجه بقایی جستجو کرد.

رفتار خارج از عرف بقایی در پررنگ جلوه دادن دفاعیات خود می‌تواند پروژه‌ای باشد که به تبع آن و به صورت آگاهانه نظام را در بن بست رسیدگی به تخلفات و خیانتهای مدیریتی تیم احمدی نژاد قرار دهد.حذف نفرات اصلی دولت‌های نهم و دهم از شاکله اجتماعی و سیاسی کشور که صدالبته سبب وارد آمدن زیان‌های حیثیتی عمیق بر مسئولان اداره امور کشور گردید، ایشان را در موضعی هجومی قرار داده است که این نحوه برخورد متهمان می‌تواند آبشخور اتفاقاتی جدید در اقلیم سیاسی کشور گردد.تیم رسانه‌ای محمود احمدی نژاد برای‌ترسیم چهره‌ای مظلوم از نامبرده و حلقه اصلی اطرافش، این بار نیز با طراحی نقشه‌ای جدید موفق به مطرح کردن نام ایشان شده است.

باید توجه داشت که این چیدمان ایجاد جذابیت خبری جهت بازگرداندن افراد منسوب به دولت نهم و دهم با دقتی خاص و کاملا حساب شده صورت گرفته است.تلاش همه جانبه بقایی و احمدی نژاد جهت معرفی خود به عنوان قربانیان یک رقابت سیاسی قسمتی از پازل طراحی شده توسط اتاق فکر دولت بهار است که به خوبی توسط تیم رسانه‌ای هوشمند این جریان حمایت می‌گردد. با کمی بازگشت به اتفاقات سیاسی نه چندان دور، به سادگی می‌توان به میزان مماشات دستگاه قضا با متهمان پرونده‌های مالی سنگین دولت‌های نهم و دهم پی برد.مواضع پرخاشگرانه بقایی و مشایی و احمدی نژاد، همزمان با ورود مجدد چهره‌های سرشناس جریان حامی او همچون جلیلی و بذرپاش به بدنه اجرایی و اقتصادی می‌تواند زنگ خطری باشد جهت رونمایی از یک بازی هدفمند رسانه‌ای _ مدیریتی توسط دولتمردان دولت بهار که با هدف بازگشت ایشان به فضای سیاسی کشور صورت می‌پذیرد.

حمیدرضا بقایی به عنوان یکی از ارکان موثر در طراحی و اجرای پروژه‌های مدیریتی و اقتصادی و امنیتی دولت‌های نهم و دهم، با پیروی از روش پوپولیسم سیاسی و جلب نظر مخاطبان سیاسی در جامعه با هوشمندی مثال زدنی تیم رسانه‌ای خود، توانست بار دیگر دولتمردان بهاری را بر صفحه نخست روزنامه‌ها بنشاند.نکته جالب توجه اینجاست که این پوشش خبری از سوی روزنامه‌های اصلاح‌طلب با استقبال مواجه شده است.به این معنا که اتاق فکر احمدی نژاد توانسته است با طراحی یک بازی هدفمند، اصلاح‌طلبان را‌تریبون بازگشتشان به صدر اخبار قرار دهد.محمود احمدی نژاد پس از ورود مجدانه حامیان اصلاح‌طلبان و جاری شدن ندای اصلاح‌طلبی در کشور و با توجه به سابقه ناگوار و بعضا تاسف آور برخوردهای سخت و بی‌قانون نسبت به فعالان اصلاح‌طلب در دوران زمامداری اش، محکوم به حذف شدن از فضای سیاسی کشور شده است.نکته مهم در این میان، به بن بست خوردن رابطه دوستانه اصولگرایان قدرتمند در نهاد حاکمیت با دوستان احمدی نژادی سابق شان است که بیش از پیش به حذف این جریان سیاسی کمک می‌نماید.حال با توجه ه تفاصیل مطرح شده، دولت مردان دیروز و متهمان مالی امروز در حال تلاشی مدون و برنامه‌ریزی شده جهت جلوگیری از حذف خود در میان مردم می‌باشند که صد البته در این مدل عوام فریبانه شان تا حدودی به توفیق دست یافته‌اند.
منبع: بهارنیوز

گزارشی از پرداخت‌های کلان به مداحان

گروه سیاسی: نشریه «خیمه» نوشت: گزارشی که می‌خوانید قرار است به یک سوال که در ذهن بسیاری از مردم هیاتی و البته غیرهیاتی وجود دارد پاسخ بدهد: «مداحان چقدر پول می‌گیرند؟» با این حال، پرسیدن این سوال که مداحان چقدر پول می‌گیرند، همیشه سوء تفاهم زاست پس بهتر است که در همین ابتدا، نکاتی تذکر داده شود:
 


نخست اینکه اداره کردن یک هیات که در آن افراد متفاوتی با سطوح فرهنگی مختلف شرکت می‌کنند، آن هم در هیات‌های چند هزار نفری، یقینا کار دشواری است. گرفتن پول برای این کار نیز فی نفسه ایرادی ندارد اما رد و بدل شدن پول‌های کلان و نیز حواشی توافق اقتصادی مادحین با روسای هیات‌ها که در این گزارش به هر دوی آن اشاره خواهیم کرد؛ با شانیت معنوی هیات‌های حسینی سازگار نیست و از این روز یکی از آسیب‌های مترتب بر مداحی است. از سوی دیگر نگارنده به این موضوع واقف است که مداحانی هستند که هیچ گاه برای پول، در هیاتی شرکت نکردند و ارتزاق خود را از اموری دیگر انجام می‌دهند که گل سرسبد آن‌ها، حاج منصور ارضی است. با این دو مقدمه ضروری، به سوال اصلی برمی‌گردیم. «مداحان چقدر پول می‌گیرند؟»

بگذارید برای سهولت کار، مداحان را به دو دسته تقسیم کنیم. دسته اول، مداحان مجلسی هستند یعنی مداحانی که برای مراسم خاکسپاری، ترحیم و ولیمه و نیز مراسم عروسی توسط صاحبان مجلس دعوت می‌شود. در حال حاضر نرخ یک مداح ختمی خوان در بهشت زهرای تهران بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است. البته اگر سیستم صوتی نداشته باشید؛ که عموم خانواده‌های مصیبت دیده ندارند؛ بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان نیز برای سیستم صوتی دریافت می‌شود.

مداحانی که برای مراسم ختم یا مراسم ولیمه دریافت می‌شوند بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان در بازار امروز تهران، دستمزد می‌گیرند. این مداحان ممکن است سیستم صوتی را نیز خود تامین کنند که در این صورت هزینه مجزایی برای آن دریافت می‌شود اما معمولا، به خصوص در نرخ‌های پایین، هزینه مجزایی برای رفت و آمد نیز مطالبه می‌کنند. اما مداحانی که در مراسم عروسی حاضر می‌شوند و انصافا نیز کار دشوارتری نسبت به دو دسته دیگر دارند در حال حاضر بین ۵۰۰ تا یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان دریافتی دارند.

در این میان مداحانی هم هستند که چه در مراسم عزا و چه در مراسم شادی با ادوات موسیقی حاضر می‌شوند که این مداحان بین ۵۰۰ تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دریافتی دارند. البته جامعه مداحان این دسته را به عنوان مداح به رسمیت نمی‌شناسد. اما دسته دوم، مداحان هیاتی هستند که در مراسم سوگ و شادی اهل بیت (ع) به مرثیه و منقبت‌خوانی می‌پردازند. خود این گروه به سه دسته تقسیم می‌شوند. در دسته اول مداحان آماتور و فصلی هستند که هر سال در محرم میکروفون به دست می‌گیرند. هزینه پرداختی هیات‌ها برای این افراد بسته به هنری که به خرج می‌دهند بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان برای هر شب است.
در دسته دوم مداحان نیمه حرفه‌ای قرار دارند که دارای شهرت محلی هستند. این افراد در ایام محرم برای هر شب بین ۴۰۰ هزار تومان یا یک میلیون تومان دریافتی دارند.

و در دسته سوم، مداحان حرفه‌ای قرار می‌گیرند که در یک بازه قیمتی نامتعارف از شبی ۳ میلیون تومان تا شبی ۶۰ میلیون تومان دریافتی دارند. اما این مداحان حرفه‌ای که مداحان برند و سوپر برند هستند، به جز قرارداد مالی، توافق‌های دیگری نیز با صاحبان هیات دارند که اطلاع از آن‌ها جالب است:

الف) یکی از معمول‌ترین توافق‌ها، توافق بر سر هیات همراه یا پامنبری است. در توافق مداحان برند با صاحبان هیات‌ها گفته می‌شود که این مداح، دارای ۱۰ تا حتی شاید ۴۰ پامنبری است که باید در هیات حضور پیدا کنند و اگر این مداح به شهرستانی غیر از محل اصلی هیات خود برود معمولا هزینه اقامت این افراد نیز با صاحب هیات است. البته پامنبری‌ها یکی دو نکته جالب دیگر هم دارند. یکی اینکه برخی اوقات ممکن است مداح، به دلیل وقتی که هیات همراهش برای برپایی باشکوه هیات او صرف کرده، بخشی از مبلغ دریافتی خود را به او هدیه کند و دوم اینکه در برخی اوقات، شنیده شده که مداح با هیات همراه خود، جلساتی را برای تمرین سبک‌های مختلف برگزار کرده و حتی این جلسات تمرین، در قالب یک مسافرت، مثلا با ۱۰ نفر حلقه اول هیات، انجام شده است.

ب) توافق معمول دیگر بر سر سیستم صوتی است. معمولا مداحان معروف، علاقه دارند که برای بهتر شدن عملکرد خود با سیستم‌های صوتی حرفه‌ای کار کنند و برخی از این سیستم‌ها، تا شبی ۵ میلیون تومان، هزینه اجاره دارند.

ج) مورد جالب دیگر تقاضاهای مداحان سوپر برند برای اطلاع رسانی است. در برخی توافقات با مداحان اسمی، آن‌ها می‌گویند که ما پامنبری خاص خود را داریم که باید از زمان و مکان برگزاری هیاتمان باخبر باشد پس شما باید به طور مثال ۲۰۰ بنر ۲ متر در یک متر در ۲۰۰ نقطه تهران نصب کنید.

د) نکته بعدی مثلا «پشت منبر» است. برخی مداحان بزرگ به مساله دکور هیات حساس هستند و در قرارداد توافق می‌کنند که دکور پشت منبر باید به تایید آن‌ها برسد. خوب است بدانید که برخی از این دکورهای پشت منبر تا ۱۵ میلیون تومان هزینه برمی‌دارد.

ه) و بالاخره اینکه معمولا گروه فیلمبرداری هیات نیز، با نظر مداح تعیین می‌شود و حتی سابق بر این که سی‌دی‌های مداحی رونق خوبی داشت، شنیده می‌شد که درصدی از فروش این سی دی‌ها به مداح پرداخت می‌شود.

در نظر داشته باشید که وقتی مداحان از تهران به شهرستان می‌روند؛ به همه این هزینه‌ها، باید هزینه اقامت و پذیرایی معمولا ویژه را نیز اضافه کرد. در حال حاضر استان قم و استان مازندران دو استانی هستند که هزینه بسیار زیادی بابت مداحان برند، پرداخت می‌کنند. در این میان، البته اگر قرار است که نقدی به این وضعیت صورت گیرد، خوب است که نقد، متوجه پرداخت کنندگان مبالغ نامتعارف نیز باشد. به طور مثال فردی که در حال حاضر، بالاترین مبلغ پرداختی به مداحان را دارد یعنی آن سرمایه‌دار مازندرانی که مداحی مشهور را هر سال به مازندران می‌برد و در یک سال، برای یک دهه محرم، یک ویلای نزدیک به ۷۰۰ میلیون تومانی به عنوان صله به این مداح پرداخت کرده است.
منبع: بهارنیوز

از بهزاد نبوی به جوانان اصلاح‌طلب

محمد توکلی
بهزاد نبوی، پیر عرصه سیاست که از چهره‌های ارشد جریان چپِ سابق و اصلاح طلب فعلی است و در بحران‌های مختلفی همچون فشارها بر مجلس ششم و وقایع۸۸ به خوبی نشان داده است که از بسیاری از افراد که در این سال‌ها بر کرسی‌های قدرت تکیه زده‌اند بیشتر و بهتر با اهداف جریان اصلاح‌طلبی کشور آشناست ابراز شرمندگی کرده است. او شرمنده رفتار عده‌ای است که با نام اصلاح‌طلبی سهمشان را از دولت منتخب اکثریت طلب می‌کنند. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب می‌گوید: «برخی از دوستان مطرح می‌کنند که ما زحمت کشیده‌ایم و پست و مقام به سایرین رسید. من از این برخوردها شرمنده می‌شوم و چنین اظهاراتی را وهن اصلاح‌طلبان می‌دانم. چنین اظهاراتی این تصور را ایجاد می‌کند که اصلاح‌طلبان به هدف گرفتن مزد زحمت کشیده‌اند، حال آنکه مجموعه جریان اصلاحات چون انتخاب آقای روحانی را در جهت منافع ملی و مصالح کشور و ملت می‌دانست، برای انتخابش تلاش کرد، نه به خاطر گرفتن پست و مقام. این قبیل اظهارات در واقع ضایع کردن اجر اصلاح‌طلبان است.» .

مانند چنین جملاتی را در زمان انتخاب کابینه از مصطفی تاجزاده هم شنیده بودیم. او هم همچون بهزاد نبوی در متن بحران‌های گوناگونی بوده است و با وجود تمامی فشارها که همه از آن آگاهند حتی یک گام هم از باورهای اصلاح طلبانه خود عقب ننشسته است و می‌توان به جرات گفت که با موضع گیری هایش صریح‌ترین چهره سیاسی درون نظام در این روزهاست. تاجزاده در آن ایام که انتقادات به نوع عملکرد روحانی اوج گرفته بود در گفتگویی درباره کابینه دوازدهم و نحوه انتخاب وزرا گفته بود: «اگر آقای روحانی برنامه‌های اصلاحی را با وزرای غیراصلاح‌طلب پیش ببرد من به او رأی می‌دهم و ما می‌توانیم در بیرون کمک‌حال دولت باشیم. الان جمع کثیری از اصلاح‌طلبان همین کار را می‌کنند»

هنگامی که این شکل از مواجه شدن با رییس‌جمهور روحانی را در کنار برخی اظهارات مطرح شده از سوی برخی جوانان اصلاح‌طلب قرار می‌دهیم به همان ضرب المثل شیرین ایرانی می‌رسیم که «آنچه در آینه جوان بیند /  پیر در خشت خام بیند» حقیقت آن است که امثال نبوی، تاجزاده و رهبر جریان اصلاح طلبی کشور به خوبی به این نکته واقف هستند که می‌بایست انتقادات، مطالبات و انتظارات از دولت اعتدال را اولا در سطح توانمندی‌های مقامات ارشد دولت و نوع نگاه سیاسی شان تعدیل کنند و ثانیا از افتادن در دام ناامید‌سازی که‌ترفند تندروهاست جلوگیری به عمل آورند.

آنچه در این میان لازم به به تذکر است این که علاوه بر افراد کم تجربه‌تر جریان اصلاحات که روزی حامی سینه چاک دولت هستند و روزی از «فریب روحانی» سخن می‌گویند ما با فرصت طلبانی نیز مواجهیم که به واسطه اعمال محدودیت‌های متنوع از سوی نظام سیاسی مستقر علیه چهره‌های ارشد این جریان سیاسی ریشه دار کشور ردای اصلاح طلبی بر تن کرده‌اند و گاه با سنگر گرفتن پشت نام اصلاح طلبی به دلیل آنکه منفعتی نصیبشان نشده است درصدد ضربه وارد آوردن به جریانات میانه رو و ناامید‌سازی جامعه از آینده هستند.

تفاوت اصلاح‌طلبان واقعی همچون بهزاد نبوی با دیگران آن است که آن‌ها برای انتخاب واژگان خود بیشتر از آن که به احساسات مقطعی اتکا کنند بر مبنای عقل و منطق کلمه‌های خود را انتخاب می‌کنند و برای اظهارنظرهایشان به جای نگاهی تک بعدی تمامی جوانب امور را می‌سنجند. امید است که جوانان اصلاح طلب نیز به جای تاثیر پذیرفتن از فرصت طلبان، همچون چهره‌های اصیل اصلاح طلبی کشور که بیشترین هزینه‌ها را تا به امروز برای زنده نگه داشتن آرمان‌های اصلاحات داده‌اند انتقادات و مطالبات خود را به گونه‌ای مطرح کنند که در نهایت رییس جمهور فعلی نیز همچون رییس جمهور اسبق در انتهای دولت این جمله کنایی را بر زبان نیاورد که «پس از من دیگرانی خواهند آمد و شما عملکردشان را خواهید دید» سخن آخر اینکه همانقدر که چنین مواضعی از سوی اصلاح‌طلبان شایسته تقدیر است بی‌توجهی و بی‌عملی – گاه حیرت‌انگیز- دولت منتخب اکثریت نسبت به خواسته‌های مردم هم در خور ملامت است. به نظر می‌آید که لازم است رییس‌جمهور و حلقه اول اعتدالی همراه او در هر هفته زمانی را برای مرور آنچه به مردم وعده داده‌اند اختصاص داده تا مزه شیرین قدرت سبب نسیان نشود!
منبع: بهارنیوز

در تخریب خاتمی مضایقه نکردیم

 گروه سیاسی: «گول آمریکا را خورده و در دام دشمن افتاده . پیر و فرسوده است و به آرمان های انقلاب و امام پشت کرده. سفره مردم را هم که کوچک تر کرده. سرتان را درد نیاوریم سراپا بدی است و هیچ حسنی ندارد.» این تصویر مخدوشی است که رسانه های اصولگرایان رادیکال از حسن روحانی و بسیاری از اعضای دولتش ساخته اند. خط خبری اصولگرایان افراطی برای مقابله با دولت اعتدال چیست؟ محمد مهاجری در دهه ۷۰ عضو شورای سردبیری روزنامه ای بود که تندترین حملات را نثار دولت اصلاحات می کرد. کنار دست حسین شریعتمداری می نشست و به گفته خود به همراه دیگر رسانه های اصولگرا از هیچ کاری برای تخریب دولت خاتمی مضایقه نمی کرد. چیز زیادی از روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد نگذشته بود که منتقد تند یاران مشایی شد. در روزنامه همشهری عصر سردبیر شد و آنقدر به پر و پای دولت وقت پیچید تا پس از انتشار خبری درباره سیلی زدن یکی از وزرای احمدی نژاد به مسوولی دیگر، وادار به کناره گیری شود. روانه خبرآنلاین شد و به اتقاق حسین انتظامی تیغ انتقادات خود را علیه احمدی نژادها به کار انداخت. با به قدرت رسیدن حسن روحانی هم به حامی دولت تبدیل شد. مهاجری هنوز خود را اصولگرا می داند اما معتقد است برخی دوستان اصولگرایش که احمدی نژاد را از همان دوره شهرداری اش خوب می شناختند ولی در مقابل وی سکوت کردند اکنون حداقل باید به وجدان خود پاسخگو باشند.


 اتحاد سلام و کیهان
شما از فعالان سرشناس رسانه ای اصولگرایان هستید. ۴ سال و اندی هم از روی کار آمدن روحانی می گذرد. رسانه های منتسب به اصولگرایان تندرو در این سالها چه موضعی را در قبال دولتهای یازدهم و دوازدهم اتخاذ کرده اند؟
برای پاسخ به این پرسش باید به اوایل دهه ۷۰ برگردیم. عمده انتقاداتی که رسانه ها به دولتهای جمهوری اسلامی صورت دادند از دولت دوم هاشمی شروع شد. شعار مخالف هاشمی دشمن پیغمبر است را اصولگراها درست کردند. اصولگرایان آن موقع از آنسوی بام می افتادند و الان از سویی دیگر. در دولت هاشمی تمرکز روی توسعه اقتصادی بود و چاره ای هم غیر از این وجود نداشت. سیاست های توسعه اقتصادی هاشمی چالش هایی را در جامعه ایجاد کرد و اعتراضات و انتقادات عدالت خواهانه ای را برانگیخت. این نقدها عمدتا بیشتر طرف اصولگراها بود ولی چپ های اسلامی آن موقع یا اصلاح طلبان فعلی ساکت ننشسته بودند. جناح راست و چپ آن موقع که هر دو دغدغه عدالت داشتند در حمله به هاشمی متحد شدند. روزنامه کیهان راست و سلام چپ علیه دولت مستقر شدند. این اتحاد حداقل در رابطه با سیاست های اقتصادی دولت دوم هاشمی امری مشهود و ملموس بود. هر چند هاشمی سعی کرده بود هر دو جناح راست و چپ را در دولتش شرکت دهد. مثلا هم مرتضی نبوی در کابینه ایشان بود هم افرادی که بعدا عضو موسس حزب کارگزاران شدند.

در تخریب خاتمی مضایقه نکردیم
در دولت خاتمی چه؟
در سال ۷۶ خط کشی ها خیلی پررنگ تر شد. جناح راست طرف ناطق رفت و چپ ها نیز همگی پشت خاتمی جمع شدند. در دولت خاتمی جناح بندی ها بسیار واضح و کاملا دیوار کشی شد. من هم در آن مقطع در جناح مخالف خاتمی قرار داشتم. البته جناح راستی ها هم موافق ناطق نبودند و عده ای از آنها از ری شهری حمایت کردند که رای کمی هم آورد. وی رئیس جمعیت دفاع از ارزش ها بود.

تندروها سمت ری شهری رفتند؟
خیر. آن موقع نمی شد طیف بندی کرد. افرادی مانند محمد شریعتمداری وزیر فعلی صنعت و تجارت ، عباس سلیمی نمین و احمد پورنجاتی عضو این جمعیت بودند. آنها طیفی بودند که نمی خواست راست باشد اما میلی به چپ ها هم نداشت.

و بعد از دوم خرداد ۷۶؟
جناح راست تمام تلاش و توان خود را برای تبلیغ علیه دولت به کار گرفت. راست و وجدانی بگویم ازهیچ اقدامی در تخریب دولت خاتمی مضایقه نکردیم. اگر کاری را هم نکردیم نتوانستیم.
البته دولت اصلاحات هم گاف زیاد داشت و خودشان به راحتی سوژه و گزک دست ما می دادند. این دولت از نظر کار رسانه ای هم به افراد به شدت تندروی اصلاح طلب میدان داد. نمی خواهم بگویم تعطیلی فله ای روزنامه ها در آن زمان کار درستی بود اما واقعا شورش را درآورده و شلختگی سیاسی را به حداکثر رسانده بودند.

توسعه سیاسی، سراب شد
رویکرد تند روزنامه هایی چون کیهان و رسالت باعث اخذ چنین سیاستی از سوی دولت خاتمی نشده بود؟
 خیر. خاتمی خیلی میدان دار کار رسانه ای اصلاح طلبان نبود. اصولا روش کار وی تندروانه نبود. اخیرا صادق زیباکلام جمله خوبی گفته بود: در دوره اصلاحات بسیاری از افراد تندرو به هاشمی توهین و ایشان را تخریب کردند و رییس دولت کاملا سکوت کرده بود. آن سکوت خاتمی موید و مروج آن روش افراطی و تندروانه ای بود که وجود داشت. اما با اینکه ما ۴ سال تمام توش و توان خود را برای تخریب دولت اول خاتمی گذاشتیم و تا توانستیم علیه آن شانتاژ کردیم اما در دور دوم ۲ میلیون بیشتر از دور اول آورد. این نشان می داد یا جناح اصولگرا سوراخ دعا را برای حمله به دولت گم کرده بود یا اینکه اصلاح طلبان سمبه خیلی پرزورتری داشتند. آخراستفاده ابزاری از واژه هایی چون آزادی و حقوق بشر همانطور که در غرب رای جمع می کند در ایران نیز جذاب است.  بعدها هم احمدی نژاد از شعارها استفاده کرد ولی شعار حقوق بشر را به احیای حقوق اقتصادی و اجتماعی تغییر داد و انتخابات را هم برد.

اما در دولت دوم اصلاحات به دلایل مختلف برخی رسانه های آنها تعطیل شد و خود خاتمی هم فهمید تندروی هایی که در ۴ سال نخست صورت گرفت چندان به نفع دولتش تمام نشده است. در واقع این تندروها تیشه به ریشه دولت اصلاحات هم زده بودند. در دومین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا، میزان مشارکت مردم بسیار پایین آمد. در حالیکه شعار خاتمی توسعه سیاسی بود و نخستین بروز و ظهور این شعار باید در افزایش مشارکت سیاسی مردم باشد. یعنی از قضا سرکنگبین صفرا فزود. نمی خواهم بگویم شعار توسعه سیاسی شکست خورده بود ولی در عمل رفتارهایی صورت گرفته بود که مردم توسعه سیاسی را یک سراب و آرزوی دست نیافتنی بدانند و به سمت آن نروند. رسانه های اصولگرا هم تا توانستند سوار اسب پایین آمدن نرخ مشارکت مردم در انتخابات شوراها شدند. چرا که این موضوع ظرفیت بالایی برای نقدهای جدی تر به دولت خاتمی را تقدیم آنها کرده بود.

احمدی نژاد برای رضای خدا موش نمی گرفت
در دولت نهم و دهم چه؟
در دولت احمدی نژاد به مرور صف بندی هایی در بین اصولگرایان صورت گرفت. اگر در ۸ سال اصلاحات همه اصولگرایان در مقابل خاتمی قرار داشتند در سالهای ۸۴ تا ۹۲ تمام اصولگرایان پشت او نبودند. اصولگرایان در مقطعی به خاطر شکست رقیب به صورت تاکتیکی پشت احمدی نژاد در آمدند. به عنوان فردی مطلع که آن موقع در جریان مسائل داخلی اصولگرایان بودم می گویم در همان ایام خود ما هم به شدت منتقد احمدی نژاد بودیم.سال ۱۳۸۴ احمدی نژاد لگد به زیر وحدت اصولگرایان زد. چرا که شاکله اصلی اصولگرایان گفته بودند نامزد ما لاریجانی است اما احمدی نژاد بازی درآورد. قالیباف هم وقتی دید می شود بازی درآورد بازی درآورد. دیدند دیگ در حال جوش است یک خرده نخود داخل آن ریختند و گفتند ما هم شریک.

مرحله دوم انتخابات دوقطبی شد و یک طرف هاشمی قرار داشت و طرف دیگر احمدی نژاد. حدود ۹۰ درصد اصولگرایان اعلام کردند به احمدی نژاد رای می دهند. البته همان موقع بودند اصولگرایانی که در مرحله دوم هم به ایشان رای ندادند، بعضی شان رای سفید یا به هاشمی رای دادند. احمدی نژاد با همان سیاست های دوران شهرداری خود وارد دولت شد. او در شهرداری می گفت یعنی چه مردم ونک و تجریش و بالاشهر پل عابرپیاده و پله برقی داشته باشند و مردم پایین شهر نداشته باشند. رفت سمت پایین شهر و در مشیریه هم همین ها را ساخت. در ظاهرا کار خوبی بود و هیچ کس هم نمی تواند آنرا بد بداند. اما احمدی نژاد برای رضای خدا موش نمی گرفت. او پله برقی و پل عابرپیاده را برای راحتی مردم آنجا نزد، بلکه فکر انتخابات سال ۸۴ ریاست جمهوری بود.

یادم هست. چندین ماه قبل از انتخابات سال ۸۴ ایشان را به برنامه صندلی داغ تلویزیون دعوت کردیم. آن قسمت هم هم هرگز پخش نشد. موقع ضبط یکی از همکاران گفت: آقای احمدی نژاد شما می خواهید رییس جمهور شوید. برخی کارهایتان در جهت اغفال مردم است. احمدی نژاد بسیار عصبانی شد که ابدا این جور نیست و شما چرا این حرف را می زنید. ولی همین برآشفتگی نیت واقعی وی را به ما نشان داد. بعد از رییس جمهور شدن هم تا وقتی که احمدی نژاد تعریضی به جناح اصولگرا و اصول اصولگرایی نداشت با وی مخالفتی نداشتیم. مثلا کلی شعارهای ضدآمریکایی می داد و اگر در کنار آن هم نامه ای به فلان رییس جمهور می نوشت کارش معنای خاصی پیدا نمی کرد و عدول تلقی نمی شد. در فضای رسانه ای بین سالهای ۸۴ تا ۸۶ انتقاد چندانی از سوی اصولگرایان از احمدی نژاد صورت نمی گرفت تا وقتی که روش های مشایی تا حدی رو شد.

شهر آفتاب مشایی 
مگر مشایی چطور بود؟
طیف مشایی می ترسید رازهایشان برملا شود. بحث سوء استفاده از مهدویت بود که البته پیاپی آنرا تکذیب می کردند ولی واقعا وجود داشت و مشایی در همین مایه ها بود. شخصا از افراد موثقی مواردی از مدل اعتقادی مشایی شنیدم که البته چون از من خواسته اند نقل نمی کنم. فقط یکی را بگویم که برای انتشار آن قولی ندادم. یکی از دوستانم تعریف می کرد که در زمان شهرداری احمدی نژاد در جریان ساخت پروژه شهر آفتاب، سخنرانی برگزار شده و مسوول پروژه مدعی بود که ‘شهری مدور می سازد که شمال و جنوب نداشته باشد و همه خیابان های شهر را به اینجا برساند. انشاالله امام زمان که تشریف آوردند ابتدا به شهر آفتاب می آیند و بعد به تهران می روند’. یکی از حاضران اعتراض کرد که این حرفهای بی سر و ته چیست که برزبان می آورید؟ و جلسه به هم خورد.

خط مشی سیاسی مشایی به مرور در محافل اصولگرا بر سر زبان ها افتاد اما احمدی نژاد که هنوز شهردار بود به هیچ عنوان حاضر نشد وی را از ریاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بردارد.
بعد که رییس جمهور شد هم او را رییس سازمان میراث فرهنگی کرد. به مرور برخی وزرا نسبت به رفتار مشایی با خود معترض شدند. یکی از همین وزرا برایم تعریف می کرد هر چه می خواستم با احمدی نژاد ملاقات کنم می گفتند برو پیش مشایی با ایشان صحبت کن. من گفتم ایشان که رییس جمهور نیست و من باید برخی مسائل کاری را با خود رییس جمهور در میان بگذارم. اما تلاشم بی فایده بود و خود احمدی نژاد هم به مشایی ارجاع می داد.

به نظر شما طیف احمدی نژاد واقعا به مسائل ماورایی مورد ادعای خود اعتقاد داشت یا آنرا دستاویزی برای رسیدن و ماندن در قدرت کرده بود؟
مشایی واقعا اعتقاد داشت ولی بقیه شان را نمی دانم. در ادامه کار به جایی رسید که موضوع معاون اولی مشایی پیش آمد و کار به نامه مقام معظم رهبری و استعفای برخی از وزرا کشید. بعد از مدتی اصولگرایان فهمیدند چه کلاهی سرشان رفته و از کجا دارند می خورند. در حالیکه همان سال ۸۳ معلوم بود که وی چکاره است.

از ابتدا می دانستند احمدی نژاد چطور آدمی است 
یعنی اصولگرایان همان موقع می دانستند چه خبر است؟
مهاجری: بله. اما برخی از ما کلاهمان آنقدر پایین بود که چشممان نمی دید بعضی هم می گفتیم انشاءا.. گربه است و اتفاقی نمی افتاد. این طور شد که احمدی نژاد کلاه اصولگرایان را برداشت. در حالیکه اصولگرا نبود و خودش هم بعدها این را گفت. حتی بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ رسما در محافل متعددی گفته بود اگر حمایت برخی بزرگان از من نبود رایم خیلی بیشتر بود.
البته وقتی می گویم احمدی نژاد اصولگرا نبود به این معنا نیست که در تشکل های اصولگرا حضور نداشت. چرا که عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین بود و در جمعیت ایثارگران هم رفت و آمد داشت. اما به شکلی که آقای مهدوی کنی و حتی باهنر اصولگرا بودند اصولگرا نبود و اهدافش با دیگر اصولگرایان تفاوت داشت.

جریان اصولگرایی از اواخر سال ۸۷ شروع به فضاسازی علیه دولت کرد ولی به خاطر دوقطبی شدن انتخابات ۸۸ این اختلافات کنار گذاشته شد. بعد از اینکه مقداری شور و شر فتنه ۸۸ خوابید مجددا انتقادات علیه احمدی نژاد گسترش پیدا کرد. این قضیه در سال ۹۰ تشدید شد وقتی برخی حرفهای احمدی نژاد در محافل نشان داد ایشان در حال زاویه پیدا کردن کامل با برخی اهداف نظام است.
اما این انتقادات جریان اصولگرایی همچنان حامیانه بود. چون معتقد بودند اگر این انتقادات صریح تر بیان شود جریان فتنه از آن سوءاستفاده می کند. بزرگترین خطای اصولگرایان هم این است که همیشه از بغض معاویه دست به عمل می زند نه از حب علی. این بار هم آنها برای مقابله با جریان مقابل از احمدی نژاد پشتیبانی کردند. قاطبه اصولگرایان متهمان اصلی حمایت از احمدی نژاد هستند و حداقل در پیش وجدانشان هم شده به این پاسخ دهند که چرا از وی حمایت کردند. چون از همان سال ۸۳ هم مشخص بود احمدی نژاد در چه فضایی سیر می کند و بسیاری از آدمهای باتجربه و باهوش اصولگرا همان موقع فهمیده بودند که وی چطور آدمی است.

صد درصد صدا و سیما دست اصولگرایان است
و در مورد دولت روحانی؟
مهاجری: سال ۹۲ باز فضا به سمت دوقطبی رفت و اصولگرایان و اصلاح طلبان مقابل هم قرار گرفتند. اصولگرایان که نمی توانستند روحانی را اصلاح طلب بدانند ناچار به حمایت های خاتمی و هاشمی از وی گیر دادند و از این موضع با وی در افتادند. اصولگرایان البته با خود روحانی مساله ای نداشتند زیرا وی در مقاطع مختلف اصولگرایی خود را ثابت کرده بود. بعد از ۲۴ خرداد ۹۲ جریان باخته انتخابات و بخش عمده ای از رسانه های زنجیره ای اصولگرایان مقابل دولت قد علم کردند. واقعیت این است که جریان اصولگرایی روزنامه، خبرگزاری، پایگاه خبری بسیاری داشته و دارد و در فضای مجازی نیز کاملا فعال بود و است. بسیاری از تریبون های رسمی کشور هم در اختیار اصولگرایان است. بیشتر از ۹۵ درصد بلندگوهای نمازجمعه تریبون تبلیغاتی جریان اصولگراست. صدا و سیما هم صددرصدش در اختیار اصولگراهاست. بعید هم می دانم فرد عاقلی در جریان اصولگرا باشد که منکر این واقعیت باشد.

برجام نباید به ثمر می رسید 
 و از داستان برجام شروع شد؟
مهاجری: تقریبا. گر برجام آنطوری که مد نظر روحانی بود به ثمر می رسید جریان اصولگرایی باید حداقل ۲۰ سال تعطیل می شد و به حاشیه می رفت.
این جریان که نمی توانست در مقابل این موفقیت احتمالی ساکت نشیند شروع به تبلیغات گسترده کرد البته جریان اصولگرای معتدل با اصولگرایان تندرو همراه نشد.
به طور مثال چند روز پیش هم ناطق نوری گفت که بعضی جریانات داخلی در قضیه برجام هم موضع ترامپ هستند و هر چیزی که ترامپ می خواهد را آنها بر سرزبان می آورند.
آخر می شود شما به یک نفر( ترامپ) فحش بدهید ولی با او همراهی کنید؟! البته این هم یکی از ندانم کاری های دیگر جریان اصولگراست.
در انتخابات ریاست جمهوری امسال شاهد بودیم که جریان اصولگرای افراطی با بهره بردن از مشکلات حل نشده اقتصادی جامعه توانست تا حدی اصولگرایان معتدل را نیز همراه خود کند.
این جریان دنبال قدرت گرفتن خود در سال ۱۴۰۰ است. اگر دولت موفق به حل مسائل اقتصادی نشود جریان رقیب می تواند به خوبی از این نقطه ضعف سود جوید.
بگذاریم اسم ببرم. شاهدیم که جریان وابسته به محسن رضایی در یکی دوسال اخیر به سمت اصولگرایان تندرو سوق پیدا کرده است. شما به توئیتر رضایی و سایت وی نگاه کنید شاهد تند شدن مواضع وی هستید. این روند بعد از انتخابات ریاست جمهوری امسال شدت گرفته است.
به نظرم جریان اصولگرا احتمالا از الان ختم ‘امن یجیب’ گرفته است تا دولت روحانی در هیچ پروژه اقتصادی موفق نشود. 
ضعف اقتصادی دولت هم در همه جای دنیا عامل پیروزی یا شکست در انتخابات است. دلیل موفقیت ترامپ هم در انتخابات آمریکا همین اقتصاد بود. او به آمریکاییان گفت چرا پول شما را باید مهاجرین بخورند و سخنانی از این قبیل.

صدا و سیما قابل جمع کردن نیست
اشاره نمودید که ۱۰۰ درصد صدا و سیما در دست اصولگرایان است. عملکرد این رسانه در قبال دولت روحانی چطور بوده است؟
نه صددرصد که صد و بیست درصد صدا و سیما دست جناح اصولگراست. ولی باید بگویم رییس این سازمان خیلی در این روند نقش ندارند. صدا و سیما یک سازمان عریض و طویل است که قابل جمع کردن نیست.  یک رسانه کوچک به راحتی قابل جمع کردن است و حتی رسانه های بزرگ دنیا که با یک پنجاهم نیروی انسانی صدا و سیما فعالیت می کنند هم خط و ربطشان مشخص است.اما صدا و سیما این طور نیست. البته این رسانه کوشیده همراه با جریان تندروی اصولگرا، فضا را برای تبلیغ علیه دولت روحانی مهیا کند.

دولتهای ائتلافی شکننده اند
رسانه های اصلاح طلب چه؟ موضع آنان در قبال دولت روحانی چگونه است؟
همه اصلاح طلبان امسال از نامزدی وی حمایت کردند. جریان اصلاح طلب طیفی گسترده تر و متنوع تر از اصولگرایان است. طیف اصولگرایان از معتدل شروع و به افراطی ها ختم می شود. اما جریان اصلاح طلب از یک جریان لائیک و سکولار شروع و به جریان های مذهبی مثل مجمع روحانیون و حتی متدینینی منتهی می شود که رابطه ای هم با تشکیلات اصلاح طلبان ندارند. مانند برخی رزمندگان دفاع مقدس که تعدادشان هم کم نیست.

بخشی از این طیف گسترده فقط برای این پشت سر روحانی قرار گرفتند که اصولگرایان رای نیاورند. وگرنه نه به خط مشی اعتدال روحانی اعتقاد داشتند نه فکر می کردند با برنده شدن روحانی همه مطالباتشان برآورده می شود. بهطور مشخص بخش هایی از حزب مشارکت که به خاطر نوع اعتقادشان هرگز نمی توانند با روحانی همراه باشند چرا که ذاتا تند هستند. البته چپ های تند فرق زیادی با راست های تند ندارند. شهید مطهری کاپیتالیسم و کمونیسم را دو لبه یک قیچی می داند. این را درباره چپ ها و راست های افراطی هم می توان گفت. افراطیون چپ و راست برای از بین بردن نظام و ضرر زدن به منافع ملی با یکدیگر هم افزایی دارد و تولید سینرژی می کند.

چپ های تند احساس کردند روحانی آن اصلاح طلبی که فکر می کردند نیست. البته از نظر آنها حتی خاتمی هم اصلاح طلبی که می خواستند نبود. شاید برخی گرایش های مصطفی معین در سال ۱۳۸۴ یا عبدا…نوری در سالهای دهه ۷۰ و ۸۰ را بتوان مطابق نظرات چپ ها یا اصلاح طلبان تند فعلی دانست. آنها سهم خود را از روحانی می خواهند. مثلا حزب کارگزاران سهم خود را از دولت روحانی می خواهد. حتی حزب اعتدال و توسعه هم کسانی هستند که خواهان سهم خود از دولت هستند. بسته به اینکه روحانی چقدر مطالبات آنها را برآورده کند به مخالف یا موافق دولت بدل می شوند.
الان شاهدیم که بعضی از روزنامه های تند چپ به شدت مخالف روحانی شده اند. این قضیه در مورد افرادی غیر از روحانی هم صدق می کند.

مثلا الان نجفی شهردار تهران شده است. من نه مخالف ایشان هستم نه موافق. شناختی هم از انتصابات ایشان ندارم. اما وقتی نجفی برخی از مدیران شهری سابق را ابقا می کند بخشی از جناح چپ فریاد می زند که این چه انتصابی است و قرار بود ما بیاییم همه کاره شهرداری شویم . همین هم دارد بین آنها چالش ایجاد می کند و جناح چپ در میان مدت برای حمایت از روحانی دچار تفرقه خواهد شد. چون تصور می کنند از الان باید با روحانی مخالفت کنند تا در دور بعد اصلاح طلبی به قول خودشان خالص تر و ناب تر را رییس جمهور کنند. به همین خاطر از هم اکنون تلاش دارند در انتخابات ۱۴۰۰ فضا را سمت دوقطبی کامل اصلاح طلب و اصولگرا سوق دهند. این را باید بگویم که بزرگترین موفقیت روحانی از بین بردن این دوقطبی بود.

همین الان هم بسیاری از افراد معتدل جناح اصولگرا علیرغم همه انتقاداتی که به روحانی دارند ایشان را به مراتب بهتر از اصلاح طلبان حتی معتدل می دانند.  شاید در جناح اصولگرا هیچ شخصی را پیدا نکنید که محمد رضا عارف را بر روحانی ترجیح دهد. با اینکه ممکن است بگوییم عارف فردی معتدل و اهل عقب نشینی است و روحانی اهل عقب نشینی نیست. در فضای فعلی از یک طرف اصولگرایان تند و از سویی اصلاح طلبانی که نتوانستند سهم خود را از دولت بگیرند علیه دولت موضع می گیرند. در تمام دنیا دولت های ائتلافی شکننده تر از دولت های تک حزبی هستند و هر چه روحانی به سمت سهم دهی به جناح های سیاسی پیش رود خود را بیشتر در معرض سوءاستفاده سیاسی رقبای خود قرار داده است.
البته پاشنه آشیل همه دولت های بعد از انقلاب ضعف اقتصادی کشور بوده که درباره این دولت هم صادق است. 

روحانی بسیار باهوش و امنیتی است
با این تفاسیر آینده سیاسی حسن روحانی را چگونه پیش بینی می کنید؟
روحانی در مخمصه سختی به سر می برد. در مورد برجام هم در داخل و هم از سوی ترامپ تحت فشار است. اما وی آدم بسیار باهوش، بسیار سیاستمدار و بسیار امنیتی است. برخلاف خاتمی و احمدی نژاد مولفه های قدرت را خوب می شناسد. حتی اغراق نیست اگر بگویم روحانی در برخی موضوعات از هاشمی هم باهوش تر است. خوب می داند بالانس قدرت در کجا باید صورت گیرد. هنگامی که باید به نفع محصورین شعار دهد و زمانی هم می داند که در مراسم تحلیف ریاست جمهوری، حتی اسم هاشمی را هم نباید بیاورد. این کارها فقط از یک سیاستمدار کارکشته برمی آید.

دنبال ساکت کردن روحانیت مبارز است
حرفهای غلامرضا مصباحی مقدم درباره بازگشت روحانی به جلسات جامعه روحانیت مبارز را چگونه ارزیابی می کنید؟ 
این جامعه روحانیت مبارز است که از روحانی درخواست کرده در جلساتش شرکت کند. اگر روحانی درخواست جامعه روحانیت مبارز را برای دیدار می پذیرد به خاطر ایجاد بالانس و توازن در قدرت است.
ممکن است وی احساس کرده باشد در بخشی از اصلاح طلبان نسبت به دولت ایشان عدم حمایت هایی در حال انجام است و به این وسیله می خواهد به سمت بخش دیگری از جامعه برود تا توازن ایجاد شود. البته روحانی خوب می داند که وزن و اعتبار سیاسی جامعه روحانیت مبارز بسیار کم است و این تشکل در عمل عددی نیست. همین الان اگر در تهران انتخابات برگزار کنید و بگویید این سی نفر نامزدهای جامعه روحانیت مبارز هستند قطع به یقین می گویم حتی ۵ درصد این لیست رای نمی آورد. روحانی دنبال این است که جریان اصولگرای منتقد خود را دست کم به جریانی ساکت تبدیل کند. بعضی از اعضای جامعه روحانیت که افراد تندی هستند را تبدیل به افرادی ساکت کند. این در سپهر سیاسی جامعه معنادار است و حکایت از مهره چینی خاصی دارد. حتی فکر می کنم روحانی در ادامه این روند با دیگر اصولگراها هم دیدارهای علنی یا غیرعلنی داشته باشد.

بازی سیال بین دو جناح
مصباح یزدی؟
هیچ بعید ندانید که روحانی دایره مذاکراتش را به مخالفان خود هم تسری دهد. روزی خاتمی می گفت باید مخالف را به منتقد تبدیل کنیم ولی در آن فضای تند تحقق نیافت ، حال روحانی به دنبال عملی کردن این ایده است. بسیاری از تندروها تلاش فراوانی کردند که مراجع را به سمت مخالفت با دولت بکشانند. ولی حتی اگر تک و توک مخالفتی از سوی مراجع با دولت صورت گرفته روحانی بلافاصله موضوع را جمع کرده است. روحانی با رایزنی اجازه نداده است انتقادات تند برخی مراجع ادامه پیدا کند. دو سه بار دو مرجع قم به شدت دولت را مورد حمله قرار دادند و روحانی بلافاصله نهاوندیان را به قم فرستاد. بعد از مدتی آنها هم به جرگه موافقین دولت پیوستند. در حالیکه برای احمدی نژاد رابطه با مراجع اصلا مهم نبود. به نظرم روحانی روش مذاکره و شیوه برقراری توازن در کشور را بلد است.  در حال حاضر نگرانی اصلاح طلبان این است که اگر روحانی برود رییس جمهور بعدی اصلاح طلب است یا اصولگرا؟ روحانی دارد بازی بسیار سیالی را در میانه میدان انجام می دهد. گاهی کشتی خود را به سمت اصولگرایی کج می کند و گاهی به سوی اصلاح طلبی. وی دنبال این است که در این فضا بتواند ناکامی های اقتصادی ناشی از برجام را به نحوی بپوشاند.

وزن جامعه روحانیت مبارز در حاکمیت چقدر است؟
در بخش هایی از حکومت بالاست. مثالی بزنم. شما یک وقت یک خبرنگار عادی هستید و یک وقت خبرنگاری که با نوشتن یک یادداشت در جامعه موج ایجاد می کند. در حالت دوم قطعا در چانه زنی و کسب امتیاز موفق خواهید بود. در این صورت اگر بخواهند یک تعاونی مسکن برای روزنامه نگاران راه بیندازند می گویند شما با وزیر مسکن در این باره رایزنی کن. شرکت روحانی در جلسه جامعه روحانیت مبارز برای لابی کردن با بخش های پرقدرت نظام است. اعضای این جامعه هم در شورای نگهبان نفوذ دارند هم در مجمع تشخیص مصلحت نظام و غیره. جامعه روحانیت مبارز ترکیبی است از طیف های مختلف اصولگرا.

لابی من قهاری است
برخی معتقدند با توجه به قدرتی که جامعه روحانیت در نهادهای انتصابی دارد روحانی قصد دارد با نزدیک شدن به این نهادها برخی از وعده های خارج از حوزه اجرایی را محقق کند. 
یک دیدار صرف با جامعه روحانیت مبارز نباید الان اینقدر معنادار تلقی شود.

برخی با استناد به یک سلسله از تحولات این موضوع را مطرح کرده اند که روحانی می خواهد میانه خود با جناح اصولگرا را ترمیم کند. 
نمی دانم این طور است یا نه. ولی می توانم این را بگویم که روحانی ظرفیت ایجاد این بالانس میان جریان های سیاسی و ذینفوذ را دارد. روحانی لابی من بسیار موفق و قهاری است و برای اجرایی شدن برخی از وعده های خود توان رایزنی با نهادها و مقام های انتصابی نظام را دارد.

ضربه ای کنترل شده به رییسی
شما اصولگرایی هستید که در ارتباطات خود با محافل اصولگرایی احتمالا از مسائلی مطلعید. رابطه روحانی با رهبر معظم انقلاب را چطور ارزیابی می کنید؟
بسیار خوب. روحانی یک آخوند به تمام معناست. فردی است که تمام ملاحظات لباس روحانیت را می داند. خاتمی این طور نبود. روحانی در مناظره آخر ریاست جمهوری به رییسی حمله کرد و نسبت به کارنامه وی در دادگاه ویژه روحانیت انتقادات تندی مطرح کرد. اما آیا روحانی نمی دانست که دادگاه ویژه روحانیت باید وجود داشته باشد؟ اتفاقا خوب می دانست. روحانی فقط می خواست یک ضربه به رییسی بزند تا از او سید مظلوم درست نکنند. دقیق هم می دانست میزان حمله اش باید تا کجا باشد. وی در فضای تبلیغاتی و همین طور اجرایی آدم بسیار باهوشی است.

حتی در دولت خود افرادی را استفاده کرده که جز آدمهای باتجربه حاکمیت هستند. هر کس دیگری هم جای روحانی بود اگر از اشخاصی غیر از این ها بهره می برد موفق نمی شد. روحانی تجربه چند رییس دولت قبلی را دارد و از سرنوشت میرحسین موسوی، هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد آگاه است. روحانی با هوش و ذکاوتی که دارد هرگز در دامی که روسای جمهور قبلی افتادند نخواهد افتاد. البته نمی گویم روحانی تمام نظراتش مانند نظرات رهبری است. اصلا این طور نیست. چرا که هیچ دو فرد غیرمعصومی را خدا نیافریده که یک جور فکر کنند. شخصا در این سی و چند سالی که از انقلاب می گذرد منسجم ترین، منطقی ترین ارتباط یک رییس جمهور با رهبری را در مناسبات روحانی و مقام معظم رهبری می بینم. شایعات خلاف این که در بیرون به گوش می رسد ممکن است کار جناح راست افراطی باشد که خود من هم گهگاهی آنها را می شنوم و بعضی هم شاید کار چپ افراطی باشد. رهبری در طول سالهای طولانی نشان داده اند که روی چه مسائلی حساسیت بالایی دارند و این موارد را هم بی تعارف مطرح می کنند.روحانی هم دقیقا این نقاط را می داند. بنابراین این مسائل را با مذاکره با رهبری حل می کند.

ایران پر از بهشتی نبود! 
اشاره به کابینه با تجربه روحانی کردید. این با شعار جوانگرایی ایشان در تضاد نیست؟
احمدی نژاد مگر شعار جوانگرایی و دولت عدالت محور نداد. اما کارنامه عملی اش چطور بود؟ اعضای کابینه وی افراد درجه پنجم و ششم حکومت بودند. نمی گویم چرخش نخبگان نباید وجود داشته باشد اما باید نخبگانی تربیت شده باشند که بتوانند جای نخبگان مسن را بگیرند. یادم هست وقتی آیت ا.. بهشتی شهید شد در خیابان ها شعار می دادیم « آمریکا در چه فکریه ایران پر از بهشتیه» اما واقعا این طور نبود و بهشتی یکی بود و تمام شد. همین طور مطهری و بسیاری از شخصیت های کشور. برای بسیاری اشخاص جایگزین وجود ندارد . تاریخ انقلاب ما هم آنقدر طولانی نیست که نخبه پروری کرده باشیم و البته در این زمینه ضعف داریم.
منبع: بهارنیوز

تخلفات احمدی‌نژاد در صحن علنی مجلس

غلامرضا تاجگردون با بیان این‌که کمیسیون به هیچ عنوان به مسائل مختلف، نگاه سیاسی ندارد، تصریح کرد: پرونده تخلفات دولت نهم و دهم را فارغ از مسائل سیاسی بررسی کردم. این گزارش، بر اساس کاری کاملاً فنی و مالی بوده و لازم است همه سیاسیون و رسانه‌ها از طرح این موضوع با نگاه کارشناسی و فنی استقبال کنند و به همین دلیل هم ما در کمیسیون برنامه و بودجه، گزارش دیوان محاسبات را عیناً بازنشر کردیم تا احیاناً شبهه سیاسی و جناحی مطرح نشود.

این نماینده اصلاح‌طلب مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: بر این اساس ما تصمیم گرفتیم این موضوع را به‌صورت تکلیف قانونی دربیاوریم؛ چرا که درغیر این‌صورت شبهات بیشتری پیش می‌آمد و بعضاً می‌گفتند اختلاس یا مسائلی از این دست صورت گرفته که درست نبود اما تخلفی جدی رخ داده و دیوان محاسبات نیز گزارش خود را تهیه و به کمیسیون ارائه کرده بود. وی افزود: بنابر این تصمیم گرفتیم گزارش دیوان محاسبات که به کمیسیون ارائه شده بود تا پس از بررسی به صحن برود را عیناً منتشر کنیم تا ابتدا مشخص شود کل تخلفات صورت گرفته، چه بوده تا پس از آن در صحن علنی بتوانیم در این رابطه تصمیم‌گیری کنیم.

رییس کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر این‌که آیا امکان بازگرداندن این مبلغ هنگفت ازسوی احمدی‌نژاد به خزانه دولت ممکن است، خاطرنشان کرد: واقعیت این است که چنین پول‌هایی عمدتاً بازگردانده نمی‌شود. چرا که این پول‌ها عملاً تبدیل به بنزین شده و مردم از آن استفاده کرده‌اند. اما موضوع تخلف، یک تخلف شخصی است که ازسوی شخص رییس‌جمهوری و وزیر وقت رخ داده است. تاجگردون در پاسخ به این سوال که مرجع رسیدگی به این تخلفات قوه قضاییه خواهد بود، تصریح کرد: دیوان محاسبات نیز صلاحیت رسیدگی به این پرونده را دارد و اگر ضرورت به ارجاع به قوه قضاییه احساس شد، طبیعتاً این قوه نیز می‌تواند موضوع را مورد بررسی و رسیدگی قرار دهد اما هنوز به آن مرحله نرسیده‌ایم.
منبع: بهارنیوز

«اصلاحات کارگزارانی»؛ فاجعه‌آفرین!

مهدی دادویی‌نژاد
روزنامه بهار
به عقب بر نمی‌گردیم! شعاری که طنینش بیش از هر شعار دیگری در کوی و برزن ایران پیچید و در شبکه‌های اجتماعی هشتگ و‌ترند شد، اما خیلی‌ها پنج ماه پس از شور و هیجان انتخابات چنان سرخورده شدند گویی قرار بود روحانی کشتی نجات و ساحل امن اصلاحات باشد و حال پشت‌پا زده به تمام عهد‌ها و پیمان‌ها و به اصلاحات خیانت کرده، آیا واقع ماجرا این طور است؟ آیا قرار بوده فرآیند‌های اصلاح‌طلبی اینچنین تمام هست و نیست خود را به روحانی گره بزنند؟ پاسخ سوال کاملا روشن است، خیر، روحانی تنها یک فرصت حداقلی برای فرآیند به شدت پیچیده اصلاحات در ایران است و بس. روحانی اصلاح طلب نیست، نخواهد بود و نخواهد شد همچنان که مرادش مرحوم هاشمی را نباید هیچ گاه در قالب فرآیند‌های اصلاح‌طلبی تعریف کرد اما باید از این هم نشینی‌ها و اتحادهای موقت بهره برد.

به عقب بر نمی‌گردیم یک شعار است با مفهومی عمیق و عمیقا دردناک، اینکه در ایران مهم‌ترین نزاع‌های انتخاباتی حول مفاهیمی شکل می‌گیرد که مصرح در قانون اساسی ایران و از  بدوی‌ترین حقوق هر شهروند محسوب می‌شود درنوع خود یک‌تراژدی است، در انتخابات اخیر، مناظرات انتخاباتی به دوقطبی انتخاب میان گزینه  پیاده‌رو بدون دیوار و پیاده‌رو با دیوار تبدیل شد، در کشورهایی با جامعه مدنی قوی حقوق شهروندی و آزادی‌های مصرح در قانون اساسی محل مناقشه و منازعه میان کاندیداها نیست، بطور مثال فرقی نمی‌کند‌«ترزا می» ‌سر کار باشد یا «جرمی کوربین»، آنها نمی‌توانند دعوا و دو قطبی دیوار و حصار راه بیندازند، آنها مجبورند از اقتصاد و سیاست خارجی به طور جد حرف بزنند و سیاست داخلی موضوعی حل شده و بر مبنای قانون اساسی است، با کمال تاسف اما مهم‌ترین بحث‌های انتخاباتی ایران حول محور سیاست داخلی است، کنسرت وحصار کشی!

از این فضای حداقلی انتظارات حداکثری داشتن مضحک‌ترین مسئله است، اصلاحات از روحانی چه می‌خواهد؟ ابزار تاثیرگذاری اش بر کسی که هنوز موفقیتی قائم به شخص خود نیافته چیست؟ روحانی نه سن و سالش اجازه می‌دهد و نه آن چنان دارای پرنسیب خاص خود است که جز این دوره چهار ساله امیدی به آینده داشته باشد، دلیلی برای گوش به حرف بودن دارد؟ عدم دعوت از خانواده مرحوم هاشمی آیا برای شنیدن فریاد من، حسن روحانی رییس‌جمهورم نه شبیه و جایگزین هاشمی کافی نبود؟ تلاشی شد و تَکراری گفته شد و اکثریت به روحانی رای دادند، حال چرا مایوسانه به چرخش و انتخاب‌های او نگاه می‌شود. این فرصتی جانانه برای رهایی از شهوت قدرت است که مهم‌ترین آفت اصلاح طلبی‌ست.

هوس و شهوت رسیدن به قدرت آن‌چنان در درون برخی اصلاح طلب‌نماها در حال زبانه کشیدن است که مهم‌ترین بند از مانیفست اصلاح‌طلبی را کاملا فراموش کردند، دل برخی لک زده برای دوران ۷۶ تا ۸۴، برای کلید زدن پروژه‌های عبور و خروج، برای منم نمایی‌ها.  به عملکرد شوراها و انتصاب‌ها و انتخاب لیست‌ها اگر با  استاندارد اصلاح طلبی نگاه جدی بیندازیم باید گفت زیر پوست اصلاح‌طلبی دیکتاتوری الیگارشیک و فاجعه باری  سر بر آورده است که امروز با نرسیدن به نان و نوا از سوی روحانی در حال مویه بر شعار به عقب بر نمی‌گردیم است، اگر وزیر زن قرار است فلان خانم اصلاح طلب باشد که مترجم اشغال سفارت بودند و دائم الپست و آچار فرانسه به جرات نبودنش یک موهبت است برای اصلاحات! وزیر و کارگزار مذکرش قرار است در غارت بیت المال با هر دلیل نجومی همدست باشد؟ نبودنش نجات نهال نورسته اصلاحات است. قرار است فرزندان فلان اصلاح‌طلب آسانسوری از همه موهبت‌ها بهره‌مند شوند و در نهایت گله کنند که آقازادگی تماما محدودیت است؟ در اصلاح‌طلبی  را گل بگیرند آبرومندانه‌تر است، اصلاحات با تفکرو شکل کارگزارانی فاجعه بار است، نهال اصلاحات را له می‌کند با بلدوزر سهم‌خواهی، امروز به افراد منتسب به اصلاح‌طلبان همراه روحانی اگر نگاهی شود چیزی جز کارگزاران دیده نمی‌شود. چرا؟ چون ذره‌ای برای اصلاحات هزینه نداده‌اند و نخواهند داد. به شهرداری تهران نگاه کنیم فاجعه‌بار‌تر می‌شود.

دیکتاتوری الیگارشیک کارگزاران، جایی که نفس جوانان را بریدند، بروز برخی مدعیان اصلاح‌طلبی به عنوان   اصلاح‌طلب خواست  خودشان نیست، منش ذهنی آنان اصلاحات را بر نمی‌تابد اما چاره‌ای جز اصلاح‌طلب‌نمایی هم برای آنها باقی نمانده است. چرا باید از تلاش‌ها و ممارست‌های جوانان بی نام و نشان واز جان مومن به اصلاحات برای کسانی همچون اینان که از روی درماندگی به دامان اصلاحات پناه آورده‌اند کاخ قدرت و رانت ساخته شود؟ اصلاحات چه نیازی به  این افراد دارد؟ اصلاحات بدوا باید خود را از درمانده‌ها نجات دهد بعد از روحانی توقع داشته باشد! روحانی به عقب بر نمی‌گردد، اما دلخواه اصلاح‌طلبان هم عمل نخواهد کرد. او می‌خواهد برای یک بار هم شده خودش باشد، نمی‌خواهد اصلاح‌طلبان به چشم رحم اجاره‌ای به او نگاه کنند، نمی‌خواهد او را جانشین هاشمی بدانند حتی از نوع بر حقش. اصلاح‌طلبان درنقطه غیر‌قابل برگشت قرار دارند وباید این موضوع را باور کرد و به شعار به عقب برنمی‌گردیم این تکمله را هم اضافه کنند: «حتی اگر به جلو هم نرویم!» حال جا انداختن این شعار را بر عهده آنانی بگذارند که تبحری بی‌نظیر دارند در درجا زدن و هزینه‌تراشیدن!
منبع: بهارنیوز

حاجی بابایی: اردکانیان ۲ تابعیتی بودن خود را محکم تکذیب کرد

رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس شورای اسلامی با اشاره به حضور وزیر پیشنهادی نیرو در جلسه امروز این فراکسیون گفت که اردکانیان دو تابعیتی بودن خود را تکذیب کرد.

حمیدرضا حاجی بابایی در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: « امروز دوم آبان ۹۶ ساعت ۷:۴۵ دقیقه، مجلس، جلسه فراکسیون ولایی با وزیر پیشنهادی نیرو؛ دکتر اردکانیان دو تابعیتی خود را محکم تکذیب کرد.»


منبع: عصرایران

انتقاد رییس دفتر مقام معظم رهبری از برخی رویکردهای کانالهای تلگرامی: خانواده‌ها را در خطر قرار داده

رئیس دفتر مقام معظم رهبری تاکید کرد که آمریکا همیشه علیه ما در حال توطئه بوده، اما رئیس جمهور فعلی از همه روسای قبلی بدتر است.

به گزارش ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی صبح امروز در مراسم افتتاح ۲۰۰ مسجد و مرکز فرهنگی برکت ابتدا با اشاره به ارزش بالای پیاده روی اربعین گفت: ببینید چه انقلابی در اربعین درست شده و پیش بینی می‌شود ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر فقط از ایران به کربلا بروند. در عین حال موکب‌ها در مسیر نجف تا کربلا قطع نمی‌شوند که این عشق و علاقه بسیار قابل توجه است.

وی با بیان اینکه اولین بنایی که در کره زمین گذاشته شد خانه کعبه در مسجدالحرام بود، تصریح کرد: قدمت این بنا به چند هزار سال قبل برمی‌گردد، اما آیا هر کسی توفیق ساخت مسجد را دارد؟ طبق آیه قرآن فقط و فقط کسانی این توفیق را دارند که از خدا هستند و به قیامت باور دارند.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری همچنین اظهار کرد: مسجد سکوی پرش به آسمان است و اخوت اسلامی ایجاد می‌کند. مسجد خیلی جای مهمی است.

محمدی گلپایگانی همچنین به نقش برجسته مساجد در طول تاریخ اشاره کرد و گفت که مساجد عامل پیشگیری از فساد هستند و اداره مسجد در بعد از ساخت آن نیز خیلی مهم است و باید بعد از ساخت بر آن نظارت داشت.

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: این کانال‌های تلگرامی واقعا خانواده‌ها را در خطر قرار داده و در اثر همین تبلیغات مسموم، طلاق نیز زیاد شده است و حتی شنیده‌ام چیزی مثل نهنگ آبی درست کرده‌اند.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری یادآور شد: ما در حال حاضر درگیر مسائل رئیس جمهور به ظاهر دیوانه آمریکا هستیم، هر چند ما همیشه از ناحیه آنها دشمن داشتیم اما این شرایط سابقه نداشته است.

وی افزود: امام (ره) نیز از ابتدا به خوبی لقب شیطان بزرگ را به آنها داد، چرا که آنها دائما در حال توطئه علیه ما بوده‌اند، اما این فرد از همه بدتر است.

محمدی گلپایگانی به بندهایی از بیانیه حقوق بشر وزارت خارجه آمریکا علیه ایران اشاره کرد و افزود: آنها در این بیانیه گفتند چرا نیروهای مسلح تحت امر ولی فقیه است؟ چرا مخالفین سیاسی را تحت عنوان قاچاقچی اعدام می‌کنند؟ اما آیا واقعا اینگونه است. ما حتی قاچاقچیان را نیز به راحتی اعدام نمی‌کنیم.

وی تصریح کرد: در مواد دیگری آمده، چرا از تهیه و نمایش‌ فیلم‌های مبتذل جلوگیری می شود؟ چرا دادگاه ویژه روحانیت در ایران وجود دارد؟ اما باید گفت این دادگاه در اصل صیانت از روحانیت است، چرا که خاستگاه حکومت ما روحانیت در حوزه علمیه بوده و باید از آنها مراقبت کرد.

محمدی گلپایگانی تاکید کرد: در مواد دیگری آمده که چرا برای ورود به دانشگاه تحقیق می‌شود؟ ، ما نباید تحقیق کنیم و به هر کس اجازه ورود دهیم؟

رئیس دفتر مقام معظم رهبری خاطر نشان کرد: همچنین گفته شده که چرا ناظران بین المللی در انتخابات ایران حضور ندارند؟ اما آیا در کشور خودتان حضور دارند.؟ همچنین گفته شده که چرا ارتباط جنسی با رضایت طرفین غیر قانونی است؟ اما باید گفت که همین یکی از خطرات نسل غرب است، چرا که در حال حاضر خیلی از آن‌ها حرامزاده هستنند. این‌ها مواد حقوق بشری در وزارت خارجه آمریکا است.


منبع: عصرایران

روزنامه‌های سه شنبه دوم آبان

 

لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه




لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه
منبع: بهارنیوز

اصلاح‌طلبان و تنگنای همکاری با دولت

رضا صادقیان
پس از معرفی کابینه دولت دوازدهم به مجلس شورای اسلامی و معرفی وزیران که از نگاه شماری از اصلاح‌طلبان گزینه‌هایی مطلوب به شمار نمی‌رفتند، بخش عمده‌ای از جریان اصلاح تصمیم گرفت همزمان با همراهی دولت به نقد آن نیز همت گمارد. به نظر می‌رسد شماری از نیروهای اصلاح‌طلب به جای پذیرش وضعیت خویش و تاکید بر اعتمادسازی با قسمت‌هایی از حاکمیت همزمان خواهان دو هدف هستند، هدف نخست کسب اعتماد و بازسازی خدشه‌ای است که بعد از وقایع سال ۸۸ شکل گرفت و هدف دوم انتقاد از دولت دوزادهم و نمایندگی کردن بخش‌هایی از مطالبات مردم که در انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ بتوانند از طریق سبد رای قدرت خود را شکل داده و کاندیدای اصلی جریان سیاسی مطلوب خویش را به میدان انتخابات بفرستد و رای شهروندان را به عنوان کاندیدای اصلاح‌طلب بگیرند.

همراهی بی‌چشم داشت اصلاح‌طلبان از حسن روحانی سیاستی بود که به دست آنان نوشته نشد، تقدیر در مشارکت سیاسی بود و نه بست نشستن و طرح گلایه‌های جدید و یا دمیدن در شیپور بد صدای تحریم انتخابات. به عبارتی اصلاح‌طلبان با واقعیت‌های پیرامونی در میدان سیاست و اجتماع کنار آمدند و به جای طرح مطالبات جدید و یا کوک کردن‌سازی با نوایی صرفا اصلاح‌طلبانه که گوشی برای شنیدن و مکانی برای نواختن آن فراهم نبود، از حسن روحانی حمایت کردند. جریان اصلاحات محتمل‌ترین مسیر را انتخاب کرد.

بدون شک از میان گزینه‌های انتخابات ریاست جمهوری و با توجه به کارنامه کاندیدای دیگر امکان حمایت از ابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف و میرسلیم را نداشتند، جهانگیری نیز با چراغ سبز حسن روحانی و در آخرین لحظه به میدان رقابت‌های انتخابات حاضر شده بود، پس گزینه‌ای به غیر از حمایت روحانی در میدان باقی نمی‌ماند. روحانی و جریان اصلاحات به راهی گام برداشتند که قدم زدن و برکشیدن گزینه‌ای دیگر برای هیچکدام در میان نبود، نه روحانی می‌توانست به سویی دیگر چرخ بزند و نه راهی برای اصلاح‌طلبان باقی مانده بود. واکنش‌های تند حسن روحانی به برخی رفتارهای خارج از عرف در روزهای تبلیغات به جریان مقابل و انتقادات بی‌پروای وی به بخش‌هایی از نظم موجود حکایت طی کردن ناگزیر مسیری بود که در آن قرار گرفت و برای خروج از چنین وضعیتی راهی نمی‌یافت مگر با ادبیاتی چالشی با رقیب روبرو شود و از دیوار کشی در خیابان‌ها و کارنامه غیرقابل دفاع کاندیدای ریاست جمهوری بگوید.

معرفی وزیران دولت دوازدهم و ابراز نارضایتی جریان اصلاح‌طلب از گزینه‌های اعلام شده، بخش دیگری از راه رفتن در مسیری بود که هر دو گمان می‌کردند ناگزیر از آن هستند، از همین‌رو اصلاح طلبان زبان به انتقاد گشودند و در مقابل حسن روحانی برای حفظ قدرت خویش به سوی دیگر رفت، در واقع الزامات جدید وی را برای مرتبه‌ای دیگر ناگزیر از پذیرش برخی سیاست‌ها کرد. پخش خبر شرکت کردن وی در نشست مجمع روحانیت مبارز، جلساتی که روحانی از سال ۸۴ و حتی قبل‌تر در آن شرکت نکرده بود حکایت سیاست‌ورزی در فضای واقعی دولت حسن روحانی است، دولتی که رای خویش را با توجه به مطالبات بر زمین مانده شهروندان کسب کرده ولی با درک موقعیت‌های متفاوت، برای عبود از انسدادها به انتخاب‌های دیگر رجوع می‌کند، حرکت‌هایی که باور دارد بتوان برخی از مطالبات را پاسخ داد و راه اعتماد‌سازی پیوسته با بخش‌های مختلف حاکمیت را دنبال کند. حال در تمام این گردش‌های ناخواسته و افق‌هایی که گاه به شفافیت می‌گراید، پای اصلاح‌طلبان نیز در میان است.

تنگنای ناگزیر حمایت از دولت یازدهم و همراهی با سیاست‌های اعلامی روحانی در دوره تبلیغات انتخابات دقیقا کانونی است که جریان اصلاح‌طلب می‌بایست سالم از آن خروج کند، نه با انتقاد کردن بی‌وقفه از دولت و برکشیدن کنش‌های چالشی، بلکه با همراهی بیشتر و بازی کردن در نقش تاثیرگذاران سیاسی ملموس، تاکید بر انتقاد از سیاست‌های دولت و دقت نکردن به آینده‌ای پیش‌رو ناگزیر قدرت روحانی را در دست اصولگرایان تعریف خواهد کرد. کوبیدن بر طبل نشدن‌ها، نخواستن‌ها و همراهی نکردن‌ها و نداشتن گزینه‌های مطلوب و غیرمطلوب و ارسال این پیام به شهروندان که قدرت رای آنان کم‌ جان‌تر از روزها و سال‌های گذشته شده است، نه تنها برای حسن روحانی که برای جریان اصلاحات دستاوردی به همراه نخواهد داشت.

می‌توان به شنیدن شایعات و حتی خواندن خبر نشست روحانی در مجمع روحانیت ناراحت شد، و یا اینکه اعضای مجمع روحانیت مبارز را قدرتمندانی دانست که جایگاه اعضای اصلی آن در ساختار قدرت تاثیرگذار و غیر قابل چشم پوشی است. اصلاح‌طلبان در صورتی که قید حمایت و همراهی با دولت روحانی را بزنند و به مسئله اعتماد‌سازی با حاکمیت نیز دقت نداشته باشند، فرجام خوشی در انتخابات سال ۱۴۰۰ نخواهند داشت.
منبع: بهارنیوز

تردید ندارم برجام حفظ می‌شود

به گزارش ایرنا، جانسون در سخنانش تصریح کرد که دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا از برجام خارج نشده، آن را به دور نینداخته و به تعلیق تحریم‌های هسته‌ای ایران ادامه داده است.وزیر خارجه انگلیس بابیان اینکه حفظ برجام نه‌تنها به نفع امنیت غرب بلکه به نفع مردم ایران هم خواهد بود، افزود: ایران کشوری بزرگ با ۸۰ میلیون جمعیت است که دوسوم آن‌ها زیر ۳۰ سال سن دارند. آن‌ها زنان و مردانی تحصیل‌کرده هستند، از فناوری استفاده می‌کنند و سرشار از روحیه کارآفرینی و سرمایه‌گذاری هستند. اگر بتوانیم به آن‌ها نشان دهیم که در بازار بزرگ جهانی مورد استقبال قرار می‌گیرند، در طول زمان می‌توان رابطه متفاوتی را با این نسل مدرن ایجاد کرد؛ به‌هرحال ایران یکی از تمدن‌های باستان به شمار می‌رود.وی در ادامه اشاره‌ای تاریخی به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای کرد و گفت: آمریکا نخستین کشوری بود که از بمب هسته‌ای در سال ۱۹۴۵ استفاده کرد؛ سپس شوروی سابق در سال ۱۹۴۹ بمبی را در سمیپالاتینسک منفجر کرد؛ بعد از آن ما در انگلیس در سال ۱۹۵۲ و متعاقباً فرانسه در سال ۱۹۶۰ آزمایش هسته‌ای صورت دادیم.

جانسون گفت: در آن زمان، جان اف کندی رئیس‌جمهوری وقت آمریکا پیش‌بینی کرد که ظرف ۴ سال آینده، ۱۰، ۱۵ و یا ۲۰ کشور از سلاح هسته‌ای برخوردار خواهند بود. اکنون پس از گذشت ۶۰ سال، هرچند برخی کشورها مانند هند و پاکستان به عضویت پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (آن پی تی) درنیامده اند اما هنوز شمار کشورهایی که به سلاح هسته‌ای مجهز شده‌اند ، دورقمی نشده است.وی اشاره داشت که بر اساس پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (ان پی تی)، به‌ غیر از پنج قدرت اتمی، سایر کشورها قادر خواهند بود تا از انرژی اتمی برای مقاصد صلح‌آمیز استفاده کنند.بوریس جانسون این دستاورد را نتیجه دیپلماسی انگلیس پس از پایان جنگ جهانی دوم توصیف کرد و گفت: این دیپلماسی سبب شد تا دنیا بی‌خطر و امن‌تر شود و اکنون این دوراندیشی بیش از هر چیزی نیاز است که نه‌تنها ‘ان پی تی’ بلکه یکی از توافق‌های ارزشمند، توافق هسته‌ای ایران (برجام) بایستی مورد توجه قرار گیرد.

وی در تشریح اهمیت برجام اظهار داشت: باید به یاد داشته باشیم که قبل از امضای آن در سال ۲۰۱۵، ایران به‌ اندازه‌ای سانتریفیوژ و اورانیوم غنی‌شده در اختیار داشت که تنها چند ماه تا تولید مواد لازم برای دست‌یابی به سلاح هسته‌ای فاصله داشت.جانسون به تبعات عدم توافق هسته‌ای با ایران پرداخت و گفت: صرف‌نظر از واکنش [رژیم] اسرائیل و ایالات‌ متحده آمریکا، ایران مسلح به سلاح هسته‌ای، فشار زیادی را به کشورهای همسایه‌اش وارد می‌کرد و سبب به راه افتادن مسابقه تسلیحاتی در منطقه‌ای پرتلاطم می‌شد. لذا اگر عاقل باشیم و همان خردی را که برای پیمان «ان پی تی» بکار بردیم، استفاده کنیم.. قادر خواهیم بود تا از این کابوس جلوگیری کنیم.
وزیر خارجه انگلیس در بخش دیگری از اظهاراتش نسبت به برخی رفتار ایران در منطقه ابراز نگرانی کرد، اما افزود: این بدین معنا نیست که بایستی ایران را کنار بزنیم، یا اینکه با این کشور تعامل نکنیم و به مردم آن بی‌احترامی کنیم. به‌عکس این مهم است که تلاش کنیم به مردم ایران نشان دهیم که وضعیت آن‌ها با توافق هسته‌ای و مسیر تعاملی که در آن پیشنهاد شده، بهتر خواهد بود.

وی، برجام را مدلی توصیف کرد که باید برای حل تنش‌ها با کره شمالی مورد استفاده قرار گیرد و در همین رابطه از تلاش همتای آمریکایی‌اش برای گفت‌وگو با پیونگ‌یانگ استقبال کرد.جانسون بابیان اینکه پیونگ‌یانگ با شرایط مشابه پیش از توافق هسته‌ای ایران مواجه است، افزود: کیم جونگ اون با توسعه ظرفیت‌های هسته‌ای کشورش، خطر اقدامات واکنشی و رقابتی در منطقه را افزایش داده و از این منظر تا زمانی که او این مساله را درک نکند، چاره‌ای جز افزایش فشار علیه این کشور وجود ندارد.وزیر خارجه انگلیس عنوان کرد: کره شمالی اکنون بایستی مسیر خود را تغییر دهد. اگر آن‌ها چنین کاری را صورت دهند دنیا به آن‌ها نشان می‌دهد که قادر است به روش دیپلماتیک، مانند پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و یا توافق ۱۲ ساله برجام به راه‌حل برسد.

جانسون در ادامه این سخنرانی در پاسخ به پرسشی درباره ادامه حمایت دولت انگلیس از سرمایه‌گذاری خارجی در ایران گفت: هسته مرکزی برجام که یک بده بستان در رابطه با رفتار خوب ایران در رابطه با برنامه هسته ای اش و پیشرفت اقتصادی این کشور است، تغییری نکرده و برجام از سوی رئیس جمهوری آمریکا لغو، پاره و دور انداخته نشده است. مادامی‌که ایران به توافق پایبند باشد ما باید شاهد تعاملات اقتصادی و پیشرفت باشیم.وی افزود: این مهم است که مردم ایران قادر باشند تا منافع برجام را لمس کنند و بسیار مهم است که ما به کار تجارت و سرمایه گذاری میان دو کشور ادامه دهیم.
منبع: بهارنیوز

«روز کوروش» هم مصداق بارز نفوذ شد!

گروه سیاسی: سیدمحسن علوی، یکی از نمایندگان استان فارس در مجلس مدعی شد که: پروژه هفتم آبان مصداق بارز نفوذ بوده و اهداف دیگری در پشت این مراسم نهفته است که هوشیاری مسئولان امنیتی را می‌طلبد!
 


سیدمحسن علوی در جوابیه‌ای به سایت رویداد۲۴ نوشته است: «پیرو درج مطلبی منتسب به اینجانب سید محسن علوی نماینده مجلس شورای اسلامی با عنوان برگزاری روز کورش فرصتی برای معرفی فرهنگ ملی و اسلامی بدینوسیله به استحضار میرساند مطلب درج شده، در پاسخ به سوال خبرنگار محترم آن رسانه که از نظر اینجانب مقصود اقای پارسایی نماینده محترم شیراز از طرح برگزاری همایش روز کورش چیست؟ پاسخ مذکور با عنایت به توضیحات ارائه شده از سوی جناب آقای پارسایی در جلسه مجمع نمایندگان داده شده است. لیکن در خبر انتسابی به اینجانب در آن رسانه به گونه ای مطلب درج گردیده است که نظر شخصی اینجانب بر تاکید برگزاری این همایش می باشد. این در حالی است که در پاسخ خبرنگار مبنی بر این که نظر شما در خصوص برگزاری این همایش چیست؟ صراحتا اعلام نموده ام که اینجانب حقوقدان هستم و نه متخصص امور فرهنگی و دینی لذا نمیتوانم نظری در این خصوص ارایه نمایم. علی الخصوص که در سخنرانی‌های مختلف در طول یک سال گذشته صراحتا اعلام نموده ام پروژه هفتم آبان مصداق بارز نفوذ بوده و اهداف دیگری در پشت این مراسم نهفته است که هوشیاری مسئولان امنیتی را میطلبد».

از سوی دیگر، علی اکبری نماینده شیراز در مجلس هم در گفت‌وگو با انصاف نیوز در پاسخ به پرسشی درباره این که «با توجه به نزدیکی روز کوروش، آیا احتمال تعطیلی پاسارگاد در چند روز آینده وجود دارد؟»، گفت: اگر موضوعی به امنیت ما خدشه وارد کند یا برخی بخواهند سوءاستفاده کنند، ما ترجیح می‌دهیم امنیت را اولویت قرار دهیم. وی درباره‌ی پیگیری‌های «پارسایی»، نماینده‌ی دیگر فارس جهت ثبت روز کوروش در تقویم ملی، افزود: به هر حال ایشان نیز همکار ما هستند و پیگیری‌هایی را انجام می‌دهند و در این باره بحث‌هایی را در استان مطرح کرده‌ایم که امیدواریم به نتیجه برسد.
آیا پاسارگاد تعطیل می‌شود؟!
اکبری در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که «امروز به نقل از استاندار فارس مطلبی منتشر شد که این چند روز پاسارگاد تعطیل است و میراث فرهنگی فارس در خبری اعلام کرد که کذب است، آیا پاسارگاد تعطیل است یا خیر؟»، گفت: من هم نمی‌دانم و پاسخی برای این سؤال ندارم.
اگر شعارهای ساختارشکنانه داده شود، باید مدیریت شود
این نماینده درباره‌ی این که «چرا باید این موضوع امنیتی شود، مگر کوروش مقوله‌ای امنیتی است؟»، گفت: خیر، اما اگر شعارهایی داده شود که ساختارشکنانه باشد و رفتارهای دور از شأن که لطمه به هویت و امنیت بزند، اتفاق بیفتد باید مدیریت شود.
اکبری در پرسشی مبنی بر این که «آیا این قضیه را نمایندگان فارس در مجلس با توجه به اهمیت موضوع، پیگیری می‌کنند؟»، گفت: این موضوع را شورای تأمین استان پیگیری می‌کند.
آیا کوروش برای نمایندگان فارس اهمیت دارد؟
نماینده‌ی شیراز در مجلس شورای اسلامی درباره‌ی این پرسش که «آیا قضیه کوروش برای نمایندگان اهمیت دارد؟»، گفت: هر کسی برای این مملکت خدمت کرده است، برای ما اهمیت دارد.
منبع: بهارنیوز

فقط در ظاهر عضو فراکسیون امیدند!

علی صوفی در گفت‌وگو با ایلنا، درباره لزوم تشکیل اتاق فکر در کنار فراکسیون امید و شورای شهر روستا گفت: شورای عالی سیاست‌گذاری در انتخابات  سال ۹۴ مجلس شورای اسلامی و همچنین شوراهای شهر و روستا تلاش کرد که افراد اصلح را به میدان بفرستد و سعی کرد که ارتباط خود را با نمایندگانی که از آنان حمایت کرده بود، حفظ کند.وی در ادامه تاکید کرد: شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بعداز انتخابات سعی کرد ارتباط خود را با نمایندگانی به این نهادها فرستاده حفظ کند تا بتواند مطالبات مردم را پیگیری کند بنابراین از تعدادی از آنان خواست که در شورا حضور داشته باشند که البته باید گفت چنین ساز و کاری برای نظارت بر عملکرد فراکسیون و پیگیری مطالبات کفایت نمی‌کند.این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه افزود: ابتدا مقرر شد این شورا برنامه‌هایی را برای نمایندگان تهیه کند و از آن طریق پیگیر مطالبات مردم باشد که این گونه نشد، اما وقتی قراری که گذاشته شده بود محقق نشد، اعضای آن به فکر ایجاد یک اتاق فکر افتادند که خلاء موجود را پر کند.

وی با تاکید بر این موضوع که اتاق‌فکر باید پیگیر مطالبات مردم باشد، عنوان کرد: اعضای شورای عالی سیاست‌گذاری نه تنها  باید طرح و برنامه‌هایی که مدنظر دارد به نمایندگان خود ارائه دهند بلکه باید آن‌ها مورد پیگیری و رصد قرار دهند.وزیر تعاون در دولت اصلاحات با تاکید بر این موضوع که اگر اتاق فکر وجود داشت برخی از رفتارها در جریان رأی اعتماد صورت نمی‌گرفت، گفت: ممکن است بعضی از افراد ظاهرا با فراکسیون امید باشند ولی عملا مصوبات فراکسیون را اجرا نکنند، باید نظارتی بر رفتارها باشد تا نمایندگان نتوانند تصمیماتی بگیرند که بعد از آن به کسی هم پاسخگو نباشد.صوفی تاکید کرد: اصلاح‌طلبان نقش تعیین کننده‌ای در انتخابات دارند و از سال ۹۲ تا ۹۶ سرنوشت ۵ نهاد را ( دو دوره انتخابات ریاست جمهوری،‌ مجلس شورای اسلامی،‌ مجلس خبرگان و شورای  شهر و روستا) باتوجه به اعتمادی که مردم به آنان دارند، مشخص کردند.

وی در ادامه با بیان این که همه افراد برآمده از رأی اعتماد مردم باید پاسخگو باشند، گفت: ساز و کار و تضمین مناسبی وجود ندارد تا افراد  دقیقا در چارچوب وعده‌ها، شعارها، تعهدات و میثاق نامه عمل کنند به همین دلیل است که وجود اتاق فکر لازم است.استاندار پیشین گیلان تاکید کرد: از آن جایی که این افراد مورد حمایت اصلاح‌طلبان، نمایندگان مردم در مجلس  هستند فقط می‌توان در تصمیم‌گیری‌هایشان نقش مشاور داشت و در کنارشان به مردم اطمینان داد که به فکر شما و مطالبتان هستیم .وی در ادامه با بیان این که نباید ارتباط اصلاح‌طلبان با مردم را قطع کنیم گفت: متاسفانه کسانی که از طریق جریان اصلاحات رأی آورده‌اند خودشان را پاسخگو نمی‌دانند و این وظیفه ماست که پاسخگوی مطالبات مردم باشیم و باید در مواقعی که لازم است نقادانه عمل کنیم که این امر در قالب مطالبه‌گری و اتاق فکر تا حدودی محقق می‌شود.

صوفی در پاسخ به این سوال که باتوجه به این که در کمتر از دوسال دیگر انتخابات مجلس برگزار می‌شود آیا نقد عملکرد دولت می‌تواند بر موفقیت و یا عدم موفقیت جریان اصلاحات تأثیرگذار باشد، گفت: هنگامی که قرار است ملت یک تصیمی را بگیرند، فشار آوردن بر آنان کار سختی است و پیش بردن تهدیدات علیه آنان امکان‌پذیر نیست اما وقتی که این تصمیم‌گیری محدود می‌شود و از حالت مردم بیرون می‌آید و  به نماینده مجلس ، شهردار و رئیس جمهور می‌رسد موضوع تفاوت پیدا می‌کند و می‌توان بر تصمیمات آنان اثر گذاشت.وزیر تعاون در دولت اصلاحات با تاکید بر این موضوع که فشارها نمی‌تواند رافع مسئولیت باشد، گفت: انتخاب‌شوندگان باید شجاعت لازم را در مقابل فشارها و تهدیدها از خودشان نشان دهند و  این جاست که پای نقد باز می‌شود .

وی در ادامه با اشاره به تشکیل دولت و کابینه جدید عنوان کرد: مردم به شدت در تنگنا قرار دارند و با انواع و اقسام مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند بنابراین از دولت می‌خواهند که مشکلاتشان را برطرف کند.صوفی خاطرنشان کرد: در شرایطی که مردم خواستار مطالبات خود هستند چرا به جای این که فکری به حال دغدغه آنان شود بحث‌های حاشیه‌ای  ۱۴۰۰ و اعتدال مطرح می‌شود؟وی یادآور شد: آقای رئیس‌جمهور مطرح کردند که باید بدنه دولت از ۲۴ میلیون رأی باشد اما بعد مشاهده کردیم که این گونه نشد؟ باید بگویند چرا اصلاح‌طلبان در این فرآیند کنار گذاشته شدند؟این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: باید از رئیس‌جمهور پرسید که چرا استانداران اصلاح‌طلب را کنار گذاشته‌اید؟ اصلاح طلبان باید حافظ ائتلاف و اتحاد و کار جبهه ‌ای باشند و سعی کنند اختلاف‌نظرها به انشقاق نیانجامد و آن اجماع و استراتژی واحدی که داشتند را حفظ کنند.
منبع: بهارنیوز

روزنامه اعتماد: اگراحمدی نژاد و بقایی وقتی در راس قدرت بودند محاکمه می شدند،شائبه سیاسی بودن نداشت

رییس محترم قوه قضاییه فرموده‌اند: «سراغ هرکس که اتهامی متوجه اوست می‌رویم، متهم به برخورد سیاسی می‌شویم.»

اعتماد نوشت: کاملا طبیعی است. آدمیزاد باید خیلی منصف باشد که وقتی در مظان اتهام قرار می‌گیرد دیگران را به دروغ و غرض‌ورزی متهم نکند و از آن جایی که فعلا ما با قحطی آدم منصف مواجهیم طبیعی است که اغلب کسانی که اتهامی متوجه آنهاست قوه قضاییه را به سیاسی کاری متهم کنند. اما این فقط یک سوی ماجراست.

این درست که آدمیان معمولا خود را در جای حق می‌نشانند و هرکس که به انکار آنها برخیزد را باطل اباطیل می‌دانند اما آنهایی که در قوه قضاییه نشسته‌اند نیز به اقتضای هم نوع بودن با متهمان ممکن است دچار خبط و خطا شوند.

احضار شوندگان به قوه قضاییه این قوه را به سیاسی کاری متهم می‌کنند، تا این جایش کاملا طبیعی است. به هرحال آدمیزاد باید نسبت به اتهامی که به او می‌بندند از خودش دفاع کند. قانون هم این حق را برای همه متهمان قایل شده و درست به همین دلیل است که حتی جنایتکاران حق دارند برای دفاع از خود وکیل داشته باشند.

مشکل آن جایی به وجود می‌آید که مردم به راحتی حرف کسانی را که از سوی قوه قضاییه احضار شده‌اند باور کنند. در آن صورت باید پرسید چرا؟ من البته معتقد نیستم قوه قضاییه سیاسی کار است اما معتقدم تعلل در اجرای رسیدگی به برخی اتهامات این شبهه را در اذهان عمومی تقویت می‌کند.

فی‌المثل اگر مهدی هاشمی در دهه ٧٠ که بازار شایعات درباره ایشان داغ بود و بسیاری از مردم درباره نحوه عملکرد ایشان پرسش‌های جدی داشتند به محکمه احضار می‌شد آیا کسی می‌توانست چنین شبهه‌ای را نسبت به دستگاه قضا وارد کند؟ آیا احضار مهدی هاشمی آن هم هنگامی که از همه سو مورد حمله قرار گرفته بود شائبه سیاسی کاری را در اذهان قوت نمی‌بخشید؟

همین آقای بقایی و دوستانش که امروز بی‌پروا به قوه قضاییه می‌تازند و بدترین اتهامات را متوجه ریاست این قوه می‌کنند اگر در اوج اقتدار دولت معجزه هزاره سوم به دادگاه فراخوانده می‌شدند آیا بازهم می‌توانستند این حرف‌های گستاخانه را بر زبان بیاورند؟ و تازه اگر هم چنین می‌کردند اصلا گوشی برای شنیدن می‌یافتند؟ عمل نیک هم اگر در زمان خودش انجام نشود شاید معنای دیگرگونه پیدا کند که فرمود: الامور مرهونه باوقاتها.


منبع: عصرایران

آخرین وضعیت وصیتنامه‌ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی

سیدمحمود علیزاده طباطبایی، وکیل پرونده مهدی هاشمی در گفت‌وگویی درباره آخرین وضعیت وصیتنامه‌ آیت‌الله هاشمی گفت: صالح‌ترین فرد برای اظهارنظر در این زمینه خانواده ‌آیت‌الله هاشمی و به‌خصوص مهندس محسن هاشمی است.

دنیای اقتصاد نوشت: وی گفته است:عملکرد آقای محسن هاشمی در این زمینه نیز همراه با تدبیر و عقلانیت بوده است. ایشان حتی عنوان کردند که خاطرات آیت‌الله هاشمی را بدون هماهنگی با دفتر مقام معظم رهبری منتشر نخواهند کرد. در نتیجه خانواده آیت‌الله هاشمی با تدبیر و سیاستی که در پیش گرفته‌اند مسأله وصیتنامه و خاطرات ایشان را حل خواهند کرد و در این زمینه بهتر است دیگران اظهارنظر نکنند تا وضعیت پیچیده‌تر از گذشته نشود. در این زمینه تنها مرجع نهایی اظهارنظر خانواده آیت‌الله هاشمی خواهد ‌بود.


منبع: عصرایران

چالش نهنگ آبی در ایران رخ نداده و حتی موجب خودکشی نشده است

وزیر ارتباطات گفت: سه گزارش از سند کودک و اینترنت را منتشر می کنیم که این یکی از وعده های من بوده که عملیاتی کردیم. ۱۳ آبان هم سندی در حوزه کودک منتشر می کنیم تا رویکرد کلان کشور در حوزه کودکان و نوجوانان مشخص شود.

به گزارش خبرگزاری صدا وسیما به نقل از شبکه خبر، محمدجواد آذری جهرمی در برنامه تیتر امشب شبکه خبر در تشریح طرح رجیستری اظهار داشت: ۹۵ تا ۸۰ درصد از گوشی های تلفن همراه به صورت قاچاق وارد کشور می شود که به این ترتیب حقوق مصرف کنندگان رعایت نمی شود.

او گفت: در حال حاضر، گوشی هایی که پیش از این به صورت قاچاق وارد کشور شده اند مجاز تلقی می شوند؛ تا مردم دچار مشکل نشوند.

او تاکید کرد: در بحث مبارزه با قاچاق وزارتخانه های صنعت، بازرگانی، اطلاعات و همچنین گمرک، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و سایر دستگاه ها مانند نیروی انتظامی درگیرند که باید این موضوع حل و فصل شود.

وزیر ارتباطات ادامه داد: باید در گمرک تجهیزات وارد شده را به دقت چک کنیم و ببینیم از کجا وارد می شوند و اپراتورها هم با توجه به ظرفیت های خود باید این فضا را پایش کنند تا به این ترتیب تنها به گوشی هایی خدمات دهیم که از مبادی قانونی وارد کشور شده اند.

او با اشاره به اینکه این طرح ابتدا در سال ۸۵ کلید خورد اما بعد از مدتی به شکست انجامید، تصریح کرد: تاکنون ترکیه و چند کشور دیگر طرح رجیستری را انجام دادند و اتفاقا موفق هم بودند.

جهرمی اعلام کرد: ما سناریوهای زیادی برای اجرای طرح رجیستری در نظر گرفته ایم که هماهنگی بین دستگاهی نکته بسیار مهم در اجرای درست این طرح است.

او گفت: در حال حاضر بازار غیر رسمی همین بازارهای قاچاق هستند که به طور طبیعی با اجرای طرح رجیستری دچار التهاب می شوند. البته برخی به دنبال دور زدن این طرح به شیوه های مختلف هستند تاحداکثر سود خود را حفظ کنند که تعیین قیمت های حبابی تلفن همراه از نتایج آن است.

جهرمی گفت: من اعلام کردم که مردم فعلا گوشی موبایل نخرند تا متضرر نشوند، که هشدار موجب مهار بازار و موثر واقع شد. بنای ما این است که بازار را کنترل کنیم تا با رقابتی شدن بازار و تعامل با سازندگان این امر محقق شود و به دنبال انحصاری کردن بازار موبایل در کشور نیستیم.

او در ادامه این گفتگو به شیوه های شخصی خود در برخورد با این فضا اشاره و تاکید کرد: من فرزندانم را تشویق نمی کنم که عضو شبکه های مجازی شوند، استفاده از فضای مجازی برای آنها را در حضور بزرگترها مجاز می دانم زیرا کودکان در این فضا نیازمند مراقبت هستند تا به سلامت بزرگ شوند، فضای مجازی گسترده و بی انتهاست در این فضا هم اطلاعات خوب و هم بد وجود دارد، همان طوری که در فضای حقیقی هم ما اجازه نمی دهیم که فرزندمان با هرفردی معاشرت کند.

او ادامه داد: اینکه والدین به بهانه کسب نمره بالا اجازه حضور فرزندان در فضای مجازی را می دهند احتمالا از آسیب ها و گستردگی های آن بی خبرند، من به عنوان وزیر در صورت کسب نمره خوب فرزندم، با او به ورزش می روم اما برایش گوشی موبایل نمی خرم و اجازه حضور در فضای مجازی را نمی دهم.

جهرمی تاکید کرد: این یک قانون بین المللی است که قوانینی را برای کودکان در فضای مجازی طراحی کرده اند.

او ادامه داد: تمامی کارتون هایی که از صدا و سیما پخش می شود مناسب فرزند من نیست، دلیلی وجود ندارد که فلان فیلم اکشن که برای بچه هاست و از سیمای جمهوری اسلامی هم پخش می شود را برای فرزندم مناسب تشخیص دهم.

خانواده ها باید نسبت به فرزند خود حساسیت داشته باشند و اجازه ندهند تا هرچیزی را ببیند، بشنوند و حتی در هر فضایی وارد شوند.

وزیر ارتباطات اعلام کرد: ما فردا سه گزارش از سند کودک و اینترنت را منتشر می کنیم که این یکی از وعده های من بوده که عملیاتی کردیم.
ما باید محتوایی مناسب کودکان و نوجوانان در فضای مجازی تولید کنیم، بازی های مناسب این سن هم باید تولید شود. ما می خواهیم زیرساختی ویزه کودکان تولید کنیم تا آنها در فضایی امن در این فضا ورود و استفاده کنند.

او گفت: همچنین تا ۱۳ آبان سندی در حوزه کودک منتشر می کنیم تا رویکرد کلان کشور در حوزه کودکان و نوجوانان مشخص شود.

آذری جهرمی در بخش دیگری از سخنانش به بازی نهنگ آبی اشاره و تصریح کرد: این یک چالش است که با زیرساخت فضای مجازی ۵۰ قسمت را طراحی می کنند که افراد با دیدن فیلمهای ترسناک و بعد با ارائه اطلاعات شخصی با این تیم همراهی می کنند و در نهایت در پایان طرح باید به مرگ تن دهند، از مرحله ۲۰ فرد دیگر امکان انصراف نداشته زیرا با ارائه اطلاعات شخصی مورد سوء استفاده قرار خواهند گرفت.

او گفت: این بازی در ایران ابتدا توسط مادری اطلاع رسانی شد که چند روز بعد در رسانه ها منتشر شد که توام با ترس بود، البته ترسیدن از فضای مجازی اشتباه است بلکه استفاده درست از این فضا باید در نظر گرفته شود.

جهرمی ادامه داد: امروز اخبار تکمیلی پرونده اصفهان را دریافت کردم که نشان داد خودکشی ها هیچ ربطی به این بازی نداشته است بلکه آنها به دلیل مسائل خانوادگی دست به خودکشی زده اند.

چالش نهنگ آبی در کشور ما رخ نداده و حتی موجب خودکشی در ایران نشده است اما این خطر همچنان وجود دارد، بنابراین والدین باید مواظب باشند و از کودکان خود غافل نشوند و آگاهی خود را در این عرصه بالا ببرند.

او سپس به مسئله تعرفه اینترنت در کشور اشاره و خاطرنشان کرد: ما قول دادیم در ۱۰۰ روز اول دولت نظام تعرفه اینترنت ثابت را تعریف کنیم، در همه دنیا مدل اینترنت حجمی است، اما قیمت های ما مناسب نیست و مدل حجمی در اینترنت ثابت در بسیاری از کشورهای دنیا وجود ندارد.
جهرمی ادامه داد: بسته هایی که ارائه می شود باید محتوای بومی داشته باشد.

او گفت: اپراتورها در اماکن عمومی تا سقف مشخصی می توانند خدمات رایگان ارائه کنند که هم رفاه عمومی را در پی دارد و هم برایشان نوعی تبلیغ به حساب می آید.

جهرمی ادامه داد: اپراتور همراه اول در ۱۰۰ نقطه، ایرانسل ۶۰ نقطه، آسیا تک در ۲۹ نقطه برای ارائه خدمات عمومی هدف گذاری کرده اند، این اینترنت برای رفع نیاز است و عملا نامحدود نیست که تا آخر هفته اطلاع رسانی می شود.

او تاکید کرد: وزارت ارتباطات قرار است ۱۰۰ هزار شغل در کشور راه اندازی کند که در قالب کسب و کارهای نوپا یا همان استارتاپ ها مقدور خواهد شد.


منبع: عصرایران

رییس دادگستری استان تهران: پرونده بقایی مالی است و اصلا بعد سیاسی ندارد/ افزایش حبس نازنین زاغری قطعی نیست

تصرف غیرقانونی، اختلاس، حیف میل بیت المال و اینگونه مسایل در پرونده بقایی مطرح است.

رییس کل دادگستری استان تهران با بیان اینکه پرونده بقایی ابتدا تا انتهای آن صد در صد موضوعات مالی است و اصلا بعد سیاسی ندارد، گفت:تصرف غیرقانونی، اختلاس، حیف میل بیت المال و اینگونه مسایل در پرونده ایشان مطرح است.

به گزارش عصرایران به نقل از ایسنا، رییس کل دادگستری استان تهران درحاشیه مراسم روز کارشناس دادگستری در پاسخ به این سوال که علت اختلاف نظرها در موضوع کارشناسی چیست؟ گفت: با وجود پیشرفت علم و تکنولوژی نباید شاهد اختلاف نظرها بین کارشناسان باشیم یا اختلاف نطرها باید به اندازه‌ای باشد که قابل پذیرش باشد. ما معتقدیم اغلب این اختلاف نظرها ناشی از عدم دقت و عدم جامعه نگری نسبت به موضوع کارشناسی و عدم توجه نسبت به زوایای کارشناسی و عدم شناخت نسبت به موضوع است .

وی افزود: برای مثال درباره زمین یک کارشناس با فرض کاربری مسکونی و یک کارشناس با فرض کاربری تجاری آن را کارشناسی می‌کند. امیدواریم با اهتمام کانون کارشناسان این اختلاف نظرها برطرف شود.

اسماعیلی همچنین در پاسخ به این سوال که در پرونده بابک زنجانی شاهد اختلاف نظرهای بسیاری در حوزه کارشناسی بودیم دلیل این اختلاف نظرها را چگونه ارزیابی می‌کنید، اظهار کرد: دلیل این اختلاف نظر را خود کارشناسان و صاحب نظران آن حوزه باید تبیین کنند. عدم دقت لازم و عدم شناخت از آن حوزه کارشناسی می‌تواند از جمله دلایل باشد.

اسماعیلی در پاسخ به سوال خبرنگار دیگر مبنی براینکه آیا حکم دادگاه شرکای بابک زنجانی صادر شده است یا خیر، گفت: نپرسیده‌ام که حکم صادر شده است یا خیر ولی مطمئنم برابر مقررات قانونی یا حکم صادرشده یا صادر خواهد شد. اگر هم زمان تمام شده حکم صادر شده است ولی انتشار یا ابلاغ نشده است.

وی در رابطه با سوال خبرنگار دیگری مبنی براین که مدعی شده‌اند در رابطه با خانم نازنین زاغری پرونده جدیدی تشکیل شده و حبسش به ۱۶ سال افزایش یافته است آیا چنین موضوعی صحیح است، گفت: اینکه حبس تغییر پیدا کرده است یا خیر هنوز چیزی قطعی نیست و اگر جرم جدیدی اتفاق بیفتد آن را رسیدگی می‌کنیم و برابر مقررات حکم مقتضی را صادر می‌کنیم. اگر کسی خواهان این است محکومیت پیدا نکند بهترین کار تسلیم قانون و اجتناب از ارتکاب جرم است.

اسماعیلی در ادامه در رابطه با آخرین وضعیت پرونده قائم مقام آستان قدس رضوی گفت: پرونده در دادسرا در مرحله تحقیقات مقدماتی است و متهمین متعدد دارد.

رییس کل دادگستری استان تهران همچنین در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری مبنی بر اینکه بقایی مدعی است پرونده‌اش صرفا سیاسی است آیا این موضوع صحیح است یا خیر و موضوع مالی در آن وجود دارد، بیان کرد: تمام پرونده مالی است و خیلی‌ها سعی می‌کنند وانمود کنند تحت تعقیب گرفتن آنها تحت تاثیر موضوعات سیاسی است. این پرونده ابتدا تا انتها صد در صد موضوعات مالی است و اصلا بعد سیاسی ندارد. تصرف غیرقانونی، اختلاس، حیف میل بیت المال و اینگونه مسایل در پرونده ایشان مطرح است و هیچ اتهام سیاسی وجود ندارد.

رییس کل دادگستری استان تهران در پاسخ به این سوال که خاوری قرار است بعد از سالها محاکمه شود آیا وکیل دارد، گفت : تا امروز وکیلی از ناحیه وی معرفی نشده است.


منبع: عصرایران