پزشکیان: وضعیت دریاچه‌ی ارومیه ربطی به بودجه ندارد/ مگر آب با پول می‌آید؟

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: طبق اصول، اختلافات درونی را به کوچه و بازار نمی‌کشند.

به گزارش ایسنا، مسعود پزشکیان در حاشیه‌ی نهمین نمایشگاه مطبوعات استان آذربایجان شرقی با حضور در غرفه ایسنا، در رابطه با لغو شدن مناظره‌اش با علیرضا بیگی، اظهار کرد: امام جمعه‌ محترم با ارسال پیامکی به بنده گفت که «برگزاری این مناظره را صلاح نمی‌بینم». البته بنده هم معتقدم این روش درست نیست و طبق اصول باید اختلافات را در درون بررسی و حل کنیم.

وی با بیان این که انتخاب دکتر جبارزاده، استاندار سابق آذربایجان شرقی به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور برای استان ما نعمت است، تصریح کرد: سخنرانی یک نماینده مجلس علیه دکتر جبارزاده برازنده نیست. یک نفر از آذربایجان شرقی ارتقا یافته و به‌ جای این‌ که حمایتش کنیم، نماینده‌ای از تبریز می‌گوید که چرا جبارزاده ارتقا یافته است؟ این حرف منطقی نیست. به جای پایین کشیدن جبارزاده، برای ارتقای نفرات دیگر استان کار کنیم.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: حجت‌الاسلام آل‌هاشم این مناظره را صلاح ندانست ولی اگر در جای دیگر جلسه‌ای باشد، من حرفم را می‌زنم. سوال بپرسد، جوابش را می‌دهم. این‌که دو نماینده از یک شهر برای پایین کشیدن همدیگر تلاش کنند، به هیچ عنوان منطقی نیست.

وی در پاسخ به سوالی درباره‌ی این که آیا آمادگی حضور در مناظره را داشتید، گفت: بله، من که مشکلی ندارم. همه چیز بدیهی است. در این دولت مسیر تبریز – اهر با سرعت کار می‌شود ولی زمان آنان چطور؟ کار می‌کردند؟ شما به جاده تبریز – ارومیه، سراب – بستان‌آباد، خط ریلی میانه – تبریز و … نگاه کنید؛ همگی با سرعت کار می‌شود.

پزشکیان با بیان اینکه دولت نهم و دهم با وجود داشتن منابع مالی پروژه‌های زیرساختی را کار نکرد ولی این دولت با جیب خالی پروژه‌ها را با سرعت پیش می‌برد، گفت: ۷۵۰ میلیارد دلار پول به دست دولت نهم و دهم رسید که اگر ۱۰ میلیارد دلار از آن را به استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل اختصاص می‌دادند، هم اکنون تمامی شهرهای استان با قطار به هم وصل می‌شد. معلوم نیست از ۷۵۰ میلیارد دلار چقدر به ما پول دادند.

وی در ادامه‌ی سخنان خود با اشاره به وضعیت دریاچه‌ی ارومیه، اظهار کرد: دریاچه ارومیه چالش علمی است که باید آن را حل کنیم؛ ربطی به بودجه ندارد. مگر آب با پول می‌آید؟ اگر راه درست نرویم، هر چقدر هم پول خرج کنیم، بازهم بی‌تأثیر خواهد بود.

پزشکیان با بیان این که مسئولان برای احیای دریاچه ارومیه تلاش می‌کنند، گفت: برای احداث سد و تونل رودخانه‌ی زاب شبانه‌روزی کار می‌شود.

این نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس با گلایه از بی‌اخلاقی‌ها از سوی برخی رسانه‌ها، گفت: این جامعه به حرف‌های درست و واقعی نیاز دارد. وظیفه‌ی رسانه است که همه چیز را بیان کند ولی متأسفانه عده‌ای فقط یک بخش را می‌نویسند.

وی در پایان با اشاره به عملکرد دولت در بخش بهداشت و درمان، گفت: بیش از همه، حوزه‌ی بهداشت و درمان را نقد می‌کنم. با این حال معتقدم هیچ کس به اندازه‌ی دولت یازدهم و دوازدهم در بخش بهداشت و درمان هزینه نکرده و باید واقعیات را بگوییم.


منبع: عصرایران

انتصاب معاون وزیر صنعت

حسن یونس سینکی طی حکمی از سوی محمد شریعتمداری، وزیر صنعت، معدن و تجارت به عنوان معاون امور اقتصادی و بازرگانی وزارت صنعت معدن و تجارت منصوب شد.

به گزارش مهر، سینکی در دولت اصلاحات در ابتدا استاندار بوشهر بود و در ادامه به عنوان قائم مقام و معاونت بازرگانی داخلی فعالیت خود را ادامه داد.

وی در دولت یازدهم نیز عهده دار مسئولیت هایی بود و از این مسئولیت ها استعفا داد.

وی از جمله مدیران اقتصادی پس از جمهوری اسلامی ایران است که طی سالها فعالیت خود از زمان دولت جنگ تا به امروز هیچ گونه تخلفی در کارنامه کاری خود نداشته است.

پیش از این یدالله صادقی عهده دار این مسئولیت بود.


منبع: عصرایران

باهنر: وزرای پیشنهادی مشکلی برای رای اعتماد ندارند

دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت:بنظر می‌رسد دو وزیر پیشنهادی مشکلی برای رای اعتماد نخواهند داشت و هر ۲ وزیر رای اعتماد می‌گیرند.

به گزارش تسنیم، محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین امروز(شنبه ۶ آبان) در نشست ماهانه این تشکل، با اشاره به ۱۳ آبان و تسخیر سفارت لانه جاسوسی، گفت: در این سی و اندی سال انقلاب، زیر و بم‌های زیادی اتفاق افتاده اما روحیه مبارزه با آمریکا همچنان برقرار است.

وی افزود: آمریکا خوی استکباریش را از دست نمی‌دهد و همواره در حال توطئه است. آمریکا مخالفتش را با امام از سال ۴۲ آغاز کرد. از کودتای ۲۸ مرداد تا امروز دشمنی‌های آمریکا را دیده‌ایم.

دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب درباره افرادی که می‌گویند با آمریکا کنار بیاییم تا مشکلات حل شود، گفت: آمریکا تا زمانی که ما نباشیم، راضی نخواهد شد.

باهنر با تاکید بر اینکه خواب آمریکا برای مردم ایران تعبیر نخواهد شد، اظهار داشت: قرن، قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین است. در مسیر بیش از ۵۰ ساله نهضت اسلامی از سال ۴۲ تا امروز، این خصومت و درگیری وجود داشته و بر اقتدار نظام افزوده شده است. نه آمریکا از گذشته قدرتمندتر است و نه ما ضعیف تر شدیم.

وی درباره دو وزیر پیشنهادی علوم و نیرو، گفت: بنظر می‌رسد دو وزیر پیشنهادی مشکلی برای رای اعتماد نخواهند داشت و هر ۲ وزیر رای اعتماد را دارند اما تصمیم اصلی با مجلس و نمایندگان است.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره فعالیت‌های دوره جدید مجمع، اظهار داشت: جلسات مجمع عمومی تاکنون چند جلسه برگزار شده و جلسات کمیسیون‌ها پیگیری می‌شود. در پیوست حکم رهبری برای اعضای مجمع، یک نکته این بود که سیاست‌های کلی را تصفیه کنند. بخشی از سیاست‌های کلی نیاز به اصلاحات جزیی دارد، برخی هم کلا منتفی شده و بعضی نیز قابل ادغام هستند چون حجم سیاست‌های کلی زیاد است و نیاز به تنقیح دارد.

باهنر با بیان اینکه در اصل ۱۱۰ قانون اساسی آمده که وظیفه رهبری تعیین سیاست‌های کلی بعد از مشورت با مجمع و نظارت بر اجرای سیاست‌ها است، خاطرنشان کرد: رهبری این بخش اختیارات را قبلا به مجمع عمومی واگذار کرده بودند اما در دوره جدید این اختیارات در پیوست به شورایی راهبردی واگذار کردند که نظارت را کامل انجام دهند. در واقع اختیارات از صحن مجمع به یک گروه کوچک تر واگذار شد.

دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین با بیان اینکه مرکز تحقیقات مجمع عملا منحل شده و مطالعات راهبردی به دبیرخانه منتقل شده است، گفت: مجمع از ابعاد مختلف در حال تحول اساسی است. امید داریم که تا قبل از پایان سال اصلاح ساختارهای مجمع روشن شود.


منبع: عصرایران

عضویت سپنتا یکدفعه خلاف شد؟

عبدالرضا هاشم زایی با تاکید بر این‌که رأی مردم در جایگاه مردم سالاری نقش اساسی داشته و تاثیرات بین المللی هم دارد، اظهار داشت: در مورد مساله ای که برای عضو زرتشتی شورای شهر یزد پیش آمده و با توجه به این که اکثریت مردم مسلمان هستند و حکومت ایران مردم سالار است نباید این گونه موضوعات را بهانه‌ای در دست دیگران قرار داده و جوسازی علیه کشور ایجاد کنیم.

نماینده مردم تهران در مجلس همچنین بیان کرد: معتقدم برای این که بیش‌تر ثابت کنیم که رأی مردم تاثیرگذار است نباید به این حواشی بپردازیم که در دنیا می‌تواند اثر سوء علیه ما داشته باشد.

وی با اعتقاد به این که «هیئت رئیسه مجلس و شخص آقای لاریجانی و همچنین نمایندگان مجلس باید در مقابل این مصوبه محکم  بایستند» گفت: به نظر می‌رسد «هیئت حل اختلاف شوراها» باید نسبت به این موضوع رسیدگی کند زیرا اختلافی بین قوا وجود ندارد که در «هیئت حل اختلاف قوا» این موضوع مطرح و بررسی شود.

این نماینده مجلس یادآور شد: در رابطه با این مساله، شورای شهر قانونی برای اعضاء و منتخبین خود دارد که این قانون توسط مجلس تصویب و شورای نگهبان هم با آن موافقت کرده است و بر همین اساس انتخاباتی انجام شده و فردی با رأی مردم انتخاب شده است، البته ۴ سال قبل هم همین اتفاق افتاد اما یکباره شورای نگهبان با استناد به یکی از سخنرانی‌های امام (ره) در سال ۵۸  اعلام کرده که چون اکثریت مردم شهر یزد مسلمان هستند یک زرتشتی نمی‌تواند در سرنوشت این ها و تصمیم گیری دخالت داشته باشد.

هاشم زائی خاطرنشان کرد: چطور ۴ سال قبل خلاف نبود، یکدفعه خلاف شد؟ ضمن این که شورای شهر برای سرنوشت کشور تصمیم‌گیری نمی‌کند بلکه در رابطه با اداره شهر تصمیم می گیرد چنین استنباطی خلاف قانون است و با توجه به شرایطی که در حال حاضر در پیرامون و در دنیا وجود دارد و بسیاری علیه ما فضاسازی می کنند این مصوبه می تواند به این فضاسازی ها کمک کند. 

وی با اعتقاد به این که «این تشخیص، سلیقه‌ای است نه شرعی و قانونی» گفت: ادیان رسمی در مجلس نماینده دارند، آن هم مجلس که یکی از قوای مهم کشور است که حتی گاهی رأی یک نفر هم می‌تواند تاثیرگذار باشد اگر غیر از این باشد باید بگوییم حضور این آقایان در مجلس خلاف شرع است بنابراین مجلس باید در رابطه با این مساله محکم بایستد.
منبع: بهارنیوز

ماندگاری به کاشی نیست

محمد توکلی
خبر نصب «کاشی ماندگار» بر سر در منزل پدری رییس جمهور موجب حیرت بسیاری از حامیان و مخالفان روحانی شده است. حامیان روحانی تصور نمی‌کردند منصوبان منتخبشان در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تملق و چاپلوسی را به این حد برسانند که یکی از کاشی‌های ماندگار را بر سر در منزل پدری رییس جمهور در شهرستان سرخه، محل تولد حسن روحانی نصب کنند و مخالفان رییس جمهور نیز فکرش را هم نمی‌کردند که در دولت  روحانی که جمع با تجربه‌ها جمع است هم همچنان شاهد چنین اشتباه‌های بزرگی باشیم.

در تارنمای سازمان میراث فرهنگی درباره تعریف «کاشی ماندگار» می‌خوانیم: «بر اساس وظایف سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری جهت حفظ میراث فرهنگی ناملموس و معنوی ایران، وظیفه شناسایی و معرفی محل سکونت هنرمندان، اهالی فرهنگ، علم و دین را بر عهده دارد. شخصیت‌هایی که در قالب این طرح قرار می‌گیرند شامل چهره‌های ماندگار، شاخص و تاثیر گذار در یک رسته فرهنگی و هنری هستند که در دوره فعالیت خود مرزهای جدیدی در فرهنگ کشور‌ترسیم کرده یا در جهت حفظ و حراست از یک یا چند حوزه میراث هنری،  فرهنگی و معنوی ایران تلاش کرده‌اند»

بر مبنای این تعریف احتمالا از نگاه کارشناسان میراث فرهنگی آقای رییس جمهور جز میراث فرهنگی ناملموس و معنوی ایران هستند که از جمله چهره‌های ماندگار، شاخص و تاثیرگذار در یک رسته فرهنگی و هنری هستند! بیاییم فرض کنیم که نگاه کارشناسان این سازمان دولتی در این موضوع کاملا منطبق بر دیدگاه کارشناسی و بدون سوگیری سیاسی بوده است و اگر جناب روحانی، در جایگاه رییس جمهور هم نبودند همین اتفاق رخ می‌داد. پرسش اساسی این است که آیا در آن سازمان عریض و طویل فردی حضور نداشته است که جنبه منفی این اقدامات که سبب تخریب چهره رییس دولت خواهد شد را به حضرات تصمیم گیر یادآوری کند؟ 

بر اساس یکی از نکاتی که ذیل تعریف «کاشی ماندگار» آمده است می‌خوانیم: «با توجه به ضرورت رضایت شخصیت یا بستگان و یا مالکان محل سکونت قبلی شخصیت، تنها در صورت رضایت مالکان محل، کاشی ماندگار امکان نصب را پیدا خواهد کرد»  بر این اساس نمی‌توان این توجیه را پذیرفت که روحانی از چنین رویدادی بی خبر بوده است و همین موضوع نقد و ابهام را نسبت به این اتفاق دوچندان می‌کند که چطور ممکن است که آقای روحانی با این میزان از سوابق سیاسی نسبت به تاثیر سوء چنین رخدادی ناآگاه باشند؟!

کمی که به گذشته بازمی‌گردیم شاهد آن هستیم که در دولت سازندگی نیز چنین وقایعی که از جنس تملق بود کم نبود و به دفعات رخ می‌داد و در نهایت نیز سبب خدشه دار شدن شخصیت رییس جمهور وقت شد. با نگاهی به چنین اتفاقاتی این نگرانی وجود دارد که شباهت‌های حسن روحانی با مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی جنبه‌های منفی شخصیت هاشمی در دوران سازندگی از جمله ایجاد فضا برای متملقان را هم شامل باشد و این «کاشی ماندگار» آغازی باشد بر اشتباهات ماندگار دیگر!
منبع: بهارنیوز

مجلس به وزیرعلوم رای مصلحتی می‌دهد

روزنامه بهار: در حالی که تا پیش از معرفی کابینه دولت دوازدهم به مجلس نام علی خاکی‌صدیق برای سمت وزارت علوم به چشم می‌خورد، حسن روحانی علی‌رغم حرف و حدیث‌ها در حالی وزرای خود را اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا برای رای اعتماد راهی مجلس کرد که ظاهر انصراف خاکی‌صدیق موجب شد وزارت آموزش عالی تا زمان معرفی گزینه نهایی خود با سرپرست کار خود را در دولت دوم روحانی آغاز کند. وزارت‌خانه‌ای که در دولت اول روحانی هم با جنجالی‌ترین حواشی همراه بوده و عدم رای اعتماد به جعفر میلی‌منفرد، فخرالدین احمدی دانش‌آشتیانی و محمود نیلی احمد‌آبادی از یک سو و استیضاح رضا فرجی‌دانا از سوی دیگر، کار را برای انتخاب بهترین گزینه در این سمت در دولت دوازدهم برای روحانی سخت کرد تا در نهایت منصور غلامی را پس از بیش از دو ماه از آغاز به کار کابینه به مجلس معرفی کند.
 
با وجود این، به نظر می‌رسد غلامی که ریاست دانشگاه همدان را از سال ۹۳ بر عهده دارد و اتفاقا توسط فرجی‌دانای استیضاح‌شده به این منصب گماشته شده، نه تنها به ایده‌آل دانشگاهیان نزدیک نیست بلکه از زمان پیچیدن زمزمه‌های معرفی او به عنوان وزیر علوم، صدای دانشجویان را درآورده و قلم‌ها و بیانیه‌هایی در اعتراض به این تصمیم افراشته و صادر شده است. نشریات دانشجویی برای رساندن اعتراض خود نسبت به این انتخاب، در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهوریکارنامه غلامی را در زمینه آزادی بیان و مطبوعات و یا نحوه تعامل با نشریات دانشجویی سیاه دانسته و معتقدند این انتخاب جایی برای‌تردید در وادادگی دولت در برابر اشخاص غیرمسئول غیرپاسخگویی که کمر به شکست ایده دانشگاه امن و آزاد و مستقل بسته‌اند، باقی نمی‌گذارد. در بخشی از بیانیه فعالان دانشجویی استان همدان نیز آمده است: دلایل تنزل رتبه و جایگاه علمی دانشگاه بوعلی سینا نتیجه مدیریت آقای دکتر غلامی است که با اهداف عالی نظام و دولت تدبیر و امید همخوانی ندارد و جای بسی نگرانی است که این سبک مدیریت در جایگاه وزارتخانه به چه‌اندازه جایگاه علمی ایران را در دنیا تنزل خواهد داد. اما برخلاف جامعه دانشگاهی، رسانه‌های اصولگرا به نوعی از انتخاب غلامی حمایت کرده‌اند و همین حمایت تلویحی نیز مشخص می‌کند که انتخاب منصور غلامی در ابتدای امر و صرف‌نظر از عملکردی که خواهد داشت، تا چه‌اندازه با مشی و خواست اصلاح‌طلبان متفاوت است. درباره زوایای پیشنهاد منصور غلامی به عنوان وزیر علوم با شهربانو امانی به گفت‌وگو نشستیم. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با بیان اینکه حسن روحانی برای هماهنگی بیشتر با نظام و نهادهای مختلف تلاش کرده تا دولت معتدل‌تری را معرفی کند و به همین دلیل گرایش وزرا و کابینه به سمت و سوی اصولگرایی است، می‌گویدوزیر پیشنهادی علوم از مجلس به این دلیل رای خواهد آورد که نمایندگان بیش از این علاقه‌مند نیستند که وزارتخانه مهمی مانند وزارت علوم با سرپرستی اداره شود. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

***
* انتقاداتی که درخصوص پیشنهاد آقای غلامی به عنوان وزارت علوموجود داشته چه از طرف جبهه اصلاحات و چه از طرف تشکل‌های دانشجویی را چطور تفسیر می‌کنید؟
متاسفم که آقای روحانی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم بنا به دلایل مشهود و نامشهود بازگشایی دانشگاه‌ها را با سرپرست اداره کرد و علی‌‌رغم انتظاری که بسیاری از دانشجویان و دانشگاهیان از چهره‌‌های شناخته‌شده داشتند، به هر دلیلی آقای روحانی آقای غلامی را به مجلس معرفی کردند. طبیعتا هم در فضای رسانه و هم در شبکه‌های اجتماعی موافقین و مخالفین در ارتباط با رئیس وزارت آموزش عالی اظهار نظر کردند. اظهار نظر متفاوتی که بود این است که ایشان از نظر سیاسی یک چهره‌ شناخته‌شده در حوزه خاص سیاسی نیستند و اردوگاه خاص سیاسی را نمایندگی نکردند، درواقع گرایش سیاسی ایشان مشخص نیست.

* اما خود ایشان ادعا می‌کنند که خاستگاه اصلاح‌طلبی دارند.
شاید ما نمی‌شناسیم. در هر صورت، توضیحات آقای غلامی و دیدارها با فراکسیون‌ها و تاثیرگذاران مجلس می‌تواند در جلب اعتماد و نظر نماینده‌ها تاثیرگذار باشد.

* با وجود این حواشی، آیا آقای غلامی از مجلس رای می‌آورد؟
معتقدم آقای غلامی از مجلس به این دلیل رای خواهد آورد که نمایندگان بیش از این علاقه‌مند نیستند که وزارتخانه مهمی مانند وزارت علوم با سرپرستی اداره شود. زیرا سه ماه سرپرستی دولت دوازدهم هم به پایان می‌رسد. به همین دلیل انتظار می‌رود که آقای غلامی شرایطی را ایجاد کند که دانشجو و دانشگاه آن شرایط پویا و نشاط سیاسی و علمی خود را داشته باشد. توضیحات و دفاع آقای رئیس جمهور در روز رای‌گیری در روز یکشنبه و همین‌طور برنامه و پاسخگویی آقای غلامی هم می‌تواند در جلب نظر نمایندگان و رای نهایی آنها به برنامه‌ها و شخص ایشان تاثیرگذار باشد. در نهایت به نظر نمی‌رسد آقای غلامی رای بالایی را از مجلس بیاورد اما رای خواهد آورد. هم آقای اردکانیان وزیر پیشنهادی نیرو و هم آقای غلامی از مجلس دهم به عنوان دولتمردان باقی‌مانده از دولت دوازدهم رای خواهند گرفت.

* با وجود این فکر می‌کنید که این انتخاب خیلی با نظر و مطالبات اصلاح‌طلبان همسو نیست؟
به هر حال همه اصلاح‌طلبانبه خاطر ایران دولتی را روی کار آوردند و از ابتدا هم اعلام کردند که کاندیدایشان بدون قید و شرط آقای روحانی است. فرصتی ایجاد شد تا آقای روحانی بتواند برنامه‌های اجرانشده دولت یازدهم با شرایط سختی که کشور داشت و زحماتی که دولت در چهار سال گذشته کشیده بود پیش ببرد و اصلاح‌طلبان هم اعلام کردند که از آقای روحانی حمایت خواهند کرد. ضمن اینکه نقد منصفانه خود را خواهند داشت. بنابراین انتظار اصلاح‌طلبان این است که وعده‌های داده‌شده در ایام انتخابات، برنامه‌ ارائه‌شده از طرف رئیس‌جمهور که در سخنرانی‌های اصلاح‌ طلبان مطرح شده و در واقع میثاق‌نامه‌ای است بین مردم و دولت دوازدهم، با پشتیبانی اصلاح‌طلبان اجرایی شود.

* در دولت یازدهم هم در خصوص وزیر علوم مشکلات زیادی وجود داشت. از جمله وزایی که رای اعتماد نگرفتند و یا بعد از دوره‌ای استیضاح شدند. در نهایت با تاخیر ایجادشده و پیشنهاد آقای غلامی، آیا آقای روحانی می‌توانست گزینه نزدیک‌تری را با توجه به مطالبات اصلاح‌طلبان و مردم پیشنهاد کنند؟
آقای روحانی برای هماهنگی بیشتر با نظام و نهادهای مختلف تلاش کردند دولت معتدل‌تری را معرفی کنند. به همین دلیل گرایش وزرا و کابینه به سمت و سوی اصولگرایی است. اما اگر نیروها کارآمدتر باشند، مهم خروجی و اجرای برنامه و پاسخگویی به مطالبات است. بنابراین مهم رویکرد آقای غلامی بادولت دوازدهم است که در وزارت علوم ساحت علم محترم شمرده شود. اینکه کم‌هزینه‌ترین فعالیت علاوه بر تحصیل کردن برای دانشجویان فعالیت سیاسی باشد و این جوانان که آینده‌سازان و مدیران و رئیس‌جمهوران و وزرا وکلای آینده هستند در جایی مانند دانشگاه تمرین به تعادل رسیدن و تحمل همدیگر را تجربه کنند. امیدواریم با وعده‌هایی که آقای روحانی به مردم دادند این مطالبات تحقق پذیرد.

* این مطالباتی که در این برهه از وزیر علوم وجود دارد چیست؟
آقای روحانی در دولت یازدهم به مردم گفت که دانشجویی ستاره‌دار نخواهد شد و دانشجویان خواهد توانست انجمن‌های اسلامی خود را احیا کنند. اینکه از نهادهای صنفی و سیاسی حمایت می‌شود. می‌توان گفت فعالیت‌ها در دولت یازدهم تا حدودی قابل قبول بوده و از یک شرایط بسیار سخت رو به بهبود بوده است. اکنون هم در بعضی از دانشگاه‌ها بخشی از دانشجویان از جمله دانشجویانی که تفکر اصلاح‌طلبی دارند و در انتخابات دور دوم آقای روحانی بسیار تلاش کردند، امیدوار هستند که با آزادی‌های مدنی و سیاسی و صنفی در دانشگاه‌ها آقای غلامی بتواند این نقد بسیار مهم را پاسخ بگوید که دانشجویان علاوه بر تحصیلات بتوانند تمرین و مشق با هم زیستن و تجارب مهم دولت‌داری و خانواده‌داری یعنی آموزش‌های مهم عمومی را در دانشگاه‌ها کسب کنند و مهم‌تر از همه این فعالیت‌ها تحمل سیاسی همدیگر است. درواقع سیاسی کردن دانشگاه و نه سیاس کردن و سیاست‌زدگی دانشگاه‌ها مد نظر است. سیاسی کردن دانشجو یعنی فعالیت سیاسی و تفکر سیاسی که یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های جوانان امروز کشور است و امیدواریم آقای غلامی در عمل نشان دهد و حتما آقای رئیس‌جمهور به این وعده خود در این چهار سال عمل خواهد کرد.

* در این شرایط انتظارات از شخص وزیر علوم چیست؟
آقای غلامی می‌تواند با انتصاب زنان و مردان باتجربه به عنوان معاونین وزارت علوم و همچنین روسای دانشگاه نشان دهد که می‌تواند اصلاح‌طلب باشد. اصلاح‌طلبی غیر از اصلاح امور نیست. اصلاح‌طلبی غیر از پاسخگویی به مطالبات جامعه مخصوصا در دانشگاه، به اساتید دانشگاه و دانشجویان نیست. به اضافه اعتماد خانواده‌ها از اینکه فرزندانشان در دانشگاه به دلیل فعالیت‌های متعدد دچار مشکلات و مصائب نخواهند شد.
منبع: بهارنیوز

باهنر: روحانی حق اصلاح‌ طلبان را داد!

آقای مهندس، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب چندی پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ به ریاست آقای ناطق نوری شکل گرفت، به چه دلیل آن شورا عملا نتوانست موفق شود؟
اگر به گذشته برگردیم در هر دوره‌ای از انتخابات مشکلات و مسائلی وجود داشته که در روند حرکت‌های بعدی سعی کردیم آنها را اصلاح کنیم، قبل از انتخابات سال ،۸۴ در سال ۷۶ وحدت کاملی میان نیروهای اصولگرا شکل گرفت اما در نهایت رقیب پیروز شد. از آن دوره به بعد روی ادبیات و بعضی از رفتارهایمان تجدیدنظر کردیم بر همین اساس در شورای شهر دوم و مجلس هفتم موفق شدیم. باید بگویم که در انتخابات ۸۴ در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب نتوانستیم به تفاهم برسیم و عملا آقای احمدی‌‌نژاد تفاهم کلی را نپذیرفت و خارج از آن وارد میدان انتخابات شد.

به چه دلیل محمود احمدی نژاد به تفاهم شورای هماهنگی نیروهای انقلاب عمل نکرد؟
اگر بخواهیم خودمان را جای احمدی نژاد بگذاریم شاید برای او از این نظر که می‌خواست پیروز شود، کار درستی بود. اگر احمدی‌نژاد آن مجموعه را می‌پذیرفت، کاندیدای نهایی نمی‌شد و فرد دیگری انتخاب می‌شد و او از انتخابات باز می‌ماند. احمدی نژاد برای خود برنامه‌هایی داشت و تصور می‌کرد می‌تواند در انتخابات پیروز شود. بررسی این موضوع به بحث‌های سنگین‌تر و ریشه‌ای‌تری نیاز دارد باید ببینیم که تفاهم‌ها و ائتلاف‌های احزاب و جناح‌ها مبتنی بر مواضع ایدئولوژیک، اقتصادی و سیاسی است یا اینکه عده‌ای دور هم جمع می‌شوند و برای پیروزی تلاش می‌کنند، اگر ائتلاف از نوع دوم باشد هر کس که احساس کند در مجموعه رأی لازم را ندارد و کُلاهش پس معرکه است، نظر نهایی را نمی‌پذیرد و خارج می‌شود.

رابطه اصولگرایان با آقای ناطق نوری این روزها چگونه است؟
خاستگاه ناطق نوری از اصولگرایی است و هیچگاه از اصولگرایان جدا نمی‌شود اما در جریان دولت‌های نهم و دهم دلخوری‌هایی از مجموعه نیروهای فعال اصولگرا پیدا کرد و عملا پایش را از میدان سیاست کنار کشید. بنده همواره گفته‌ام که تلاشمان این است ناطق به میدان سیاست بازگردد، برخی برای او شرط می‌گذارند که اگر برگردد باید در جناح ما قرار گیرد، ما از این شرط و شروط‌ها نداریم. اگر وی به جریان سیاسی برگردد، از ظرفیت اصولگرایی است البته بعضی از تندروی‌ها را قبول ندارند و معتقد است کشور باید معتدل‌تر اداره شود، اما اینکه کسی فکر کند ناطق اصلاح طلب شده خیر، ‌اشتباه فکر می‌کند این را ما اصلا قبول نداریم.

رایزنی‌هایی در این زمینه با ناطق‌نوری انجام داده‌اید؟
بله مرتبا با او در تماس هستیم، آقای ناطق نوری مدت زیادی است که می‌گوید من برای ورود به میدان سیاست احساس تکلیف نمی‌کنم، تلاش ما این است که او احساس تکلیف کند و فعال سیاسی شود.

 مهم‌ترین نقد شما به آقای احمدی نژاد چیست؟
 با آ‌قای احمدی نژاد سابقه کاری زیادی داشتیم، فکر می‌کنم اشتباه استراتژیک او این بود که فکر می‌کرد به تنهایی و با تفکرات، تخصص‌ها و مواضعی که دارد، می‌تواند مملکت را اداره کند. در حالی که کشوری با جمعیتی بیشتر از ۷۰ میلیون و با این همه مسائل و دشمنان خارجی باید توسط یک سیستم اداره شود، نه اینکه کسی فکر کند انفرادی می‌تواند همه چیز را تشخیص دهد و بفهمد. فکر می‌کنم عمده اشکال او این بود که از خرد جمعی استفاده نمی‌کرد و وقتی از خرد جمعی استفاده نشود نتیجه کارها گاهی خوب و گاهی اشتباه از آب درمی‌آید و اشتباههای کوچک افرادی که در پست‌های بزرگ قرار می‌گیرند، آثار زیادی دارد، اگر در اداره یک کشور فردی کاری انجام دهد که به بن‌بست برسد کلی منابع، نیروی انسانی و وقت هدر می‌رود این موارد را از اشتباهات اصلی احمدی نژاد می‌دانم.

 به نظرتان احمدی نژاد همان پایگاه اجتماعی گذشته را دارد؟
طرفداران احمدی نژاد به طیف‌های متنوعی تقسیم می‌شوند، عده‌ای احمدی نژاد را به خاطر شعارها، رفتارهای انقلابی و تبعیت از رهبری قبول داشتند، زمانی که این‌ها زیر سوال برود، طبیعی است که بسیاری از این طرفداران ریزش پیدا می‌کنند. همین الان هم که از من می‌پرسند طرفداران احمدی نژاد وضعشان چگونه است؛ می‌گویم عده‌ای در دولت نهم با احمدی نژاد همراه بودند اما بعد از دولت نهم راهشان را جدا کردند. عده‌ای دیگر نیز تا پایان دولت دهم همراه او بودند بعد راهشان را جدا کردند و گروهی هم بعد از دولت دهم همراهش بودند اما بعضی از رفتارهایش و یا برخوردهای وی موجب ریزش تعداد زیادی از طرفدارانش شد مثل کاندیداتوری یک دفعه‌ای در انتخابات ریاست جمهوری با وجود مشورتی که با رهبری انجام داده بود و ایشان هم فرموده بودند “من مصلحت نمی‌دانم”، بعید می‌دانم او دوباره بتواند همان پایگاه اجتماعی گذشته را برای خود به وجود بیاورد.

 اخیرا چند نماینده مجلس بحث نظام پارلمانی را مطرح کردند، آیا ایجاد نظام پارلمانی ضرورت دارد؟
تکلیف نظام ریاستی و پارلمانی را قانون اساسی مشخص می‌کند. قانون اساسی به عنوان معاهده‌ای ملی‌ است که همه به آن متعهدند و تجدیدنظر در آن فرآیندی دارد که در اصل ۱۷۷ به روشنی و شفاف بیان شده است. اگر دوستانی بیایند و بحث‌هایی کنند اینها می‌توانند نظرات کارشناسی دهند اما هیچکدام از آنان تصمیم گیر نیستند، حتی مجلس، دولت و سران قوا هم در این مورد تصمیم‌گیرنده نیستند؛ اگر قرار باشد تصمیمی گرفته شود باید فرآیند اصل ۱۷۷ قانون اساسی طی شود.
مقام معظم رهبری چند سال پیش در سفر به کرمانشاه در بیاناتشان اشاره‌ای به این مقوله داشتند البته بحث این بود که قانون اساسی اصولی غیرقابل تغییر دارد و یک سری اصول هم قابل تجدیدنظر است، ایشان مثالی زدند و فرمودند کشور ما ریاستی است و یک زمانی می‌تواند پارلمانی شود. بعضی‌ها این تلقی را کردند که رهبری گرایششان به سمت نظام پارلمانی است که ایشان بعدا توضیح دادند و تبیین فرمودند و گفتند که من به عنوان یک مثالی عرض کردم، اینکه رهبری موافق یا مخالف این موضوع باشند را هنوز اظهارنظر نکرده‌اند.

بحث تشکیل مجلس دوم در کشور از سوی برخی صاحب نظران مطح شده است، نظرتان چیست؟
بنده هم موافق این هستم و معتقدم باید در کشور دو مجلس داشته باشیم، مجلسی که اکنون وجود دارد برخاسته از آ‌رای مردم در مناطق مختلف است، اصولا نمایندگان در این مجلس نمی‌توانند خیلی برای منافع ملی وقت بگذارند، بیشتر به دنبال حل مسائل منطقه‌ای، صنفی، جریانی و… هستند، به همین دلیل بخش زیادی از سیاست‌های راهبردی ملی زمین می‌ماند. مثلا در بحث اقتصاد مقاومتی اگر بخواهیم آن را به صورت دقیق و جزء به جزء اجرا کنیم، به نفع کلان مملکت است اما ممکن است در برخی از مواقع با منافع منطقه‌ای، قشری و صنفی مغایر باشد، نمایندگان اصولا چون خاستگاه‌شان آرای منطقه‌ای است و به اصطلاح دستشان زیر ساطور رأی مردم است، منافع منطقه‌ای، قشری، صنفی و حزبی در ذهنشان برجسته‌تر است. تصورم این است که مملکت حتما باید دو مجلس داشته باشد. در مورد این دو مجلس هم باید بحث صورت گیرد و نظام کشور حزبی شود. اگر قرار باشد مجلس دیگری شکل بگیرد و بدون پشتوانه‌های فکری و ذهنی عمل کند، آنگاه زیگزاگ‌های زیادی در حرکت‌ها ایجاد می‌شود.

 آقای مهندس، ۲۸ سال در مجلس فعالیت کرده‌اید، مهم ترین تفاوت این مجلس با مجلس قبلی چیست؟
فکر می‌کنم اصولا مجالس خیلی با یکدیگر فرقی نمی‌کنند، نمایندگان عموما کارهای مشخصی همچون بررسی لوایح دولت، تدوین طرح‌ و یا پیگیری مشکلات حوزه انتخابیه را انجام می‌دهند.

اخیرا آقای نوبخت اعلام کرده که سال آینده بودجه‌ها را بر اساس عملکرد دستگاه‌ها قرار می‌دهند، نظر شما در این مورد چیست؟
کار خیلی خوبی است این موضوع از مدت‌ها قبل مطرح بود اما برای اجرایش به چالش‌هایی برخوردیم. معنای بودجه عملیاتی این است که از دستگاه سوال می‌کنند که امسال با بودجه‌هایی که گرفته، چه کارهایی انجام داده است. دستگاه اعلام می‌کند که این چند کار را انجام دادم و و برای سال بعد براساس اولویت بندی‌ها به دستگاه بودجه می‌دهند، البته دستگاه‌ها زیر بار این نمی‌روند، چراکه ۹۰ درصد منابع خود را صرف پرداخت حقوق کارمندان می‌کنند، بنابراین مقاومتی صورت می‌گیرد. یکی از راه‌ حل‌های خوب برای کاهش هزینه‌های جاری همین است که بودجه عملیاتی باشد برای روشن‌تر شدن این موضوع مثالی می‌زنم فرض کنید بودجه قطاری است که چند ایستگاه دارد در یک ایستگاه می‌ایستد سه ردیف بودجه سوار می‌شوند، هر ساله این قطار از آن ایستگاه می‌گذرد اما آن سه ردیف بودجه پیاده نمی شوند با این اقدام دائم تورم بودجه‌های جاری افزایش می‌یابد و چیزی برای بودجه‌های عمرانی باقی نمی‌ماند.
 
به نظرتان آقای لاریجانی در مجلس دهم همچون دوره‌های گذشته نقش موثری دارد؟
شخصیت رئیس مجلس منهای اینکه چه کسی باشد، تاثیر گذار است. در مجلس هر نماینده‌ای از نظر حقوقی یک رأی بیشتر ندارد اما هرکسی یک حوزه نفوذ رأی دارد، این حوزه نفوذ رأی در مواقع حساس به کار گرفته می‌شود. ممکن است یک فردی حوزه نفوذ رأیش ۱۰ باشد و فرد دیگری حوزه نفوذ رأیش ۵۰ باشد، مثلا فرض کنیم یک وزیری ۹۰ درصد رأی مجلس را دارد آن زمان اگر کسی بخواهد تلاش کند این۹۰ درصد را به ۵۰ درصد برساند، معلوم نیست که موفق می‌شود یا نه. اما یک زمانی فردی ۵۵ درصد رأی دارد آن ۵ درصد را شخص رئیس مجلس با یک اشاره می‌تواند بالا ببرد یا پایین بیاورد. آقای لاریجانی نه در معرفی وزرا اما در اینکه چه کسی رأی بیاورد و چه کسی رأی نیاورد نقش و رأیش موثر بوده است.

جناب عالی همواره طرفدار تشکیل حزبی فراگیر در جریان اصولگرایی بوده‌اید، با توجه به اینکه چندین سال از این موضوع می‌گذرد، چرا هنوز حزب فراگیری در جریان اصولگرایی تشکیل نشده است؟
 تشکیل حزب لوازم خاص خود را دارد، بنده بارها گفته‌ام که به تشکیل حزب فراگیر علاقه‌مندم و تصورم این است که نظام مردم سالاری دینی در غیبت چند حزب قدرتمند آینده مبهمی دارد و مشکل پیدا می‌کند البته برای تشکیل حزب موانعی قانونی و فرهنگی نیز وجود دارد. برای روشن شدن این موضوع مثالی می‌زنم تا موانع تشکیل حزب قدتمند در بعد فرهنگی را بیشتر متوجه شوید، بسیاری از فعالان سیاسی در کشورمان می‌خواهند از منافع حزب استفاده کنند اما هزینه‌هایش را نمی‌پردازند. مثلا محمدرضا باهنر نوعی می‌خواهد در یک حوزه انتخابیه کاندیدا شود اگر اصولگرایان به کاندیداتوری باهنر برسند، خوشحال می‌شود اما اگر به کاندیداتوری فرد دیگری برسند، بنده در مقابل آن تصمیم می‌ایستم و حاضر نیستم، نظر جمع را بپذیرم این یکی از مشکلات اساسی شکل‌ گیری حزب در کشور ماست. وقتی یک نامزد انتخاباتی از طریق یک لیست وارد مجلس می‌شود بعد از آن هیچ الزامی ندارد که از نظرات آن حزب دفاع کند یا همسو شود مثلا بنا بر گفته آقای عارف ۱۴۰ نماینده از نردبان لیست امید بالا آمدند و وارد مجلس شدند اما وقتی عارف برای ریاست مجلس کاندیدا می شود ۱۰۴ نفر بیشتر به او رأی نمی‌دهند، بقیه این نماینده‌ها کجا هستند؟ این‌ها مشکلات پیش روی احزاب است.

آیا جمنا می‌تواند نقش این حزب فراگیر را بازی کند؟
جمنا حرکت خیلی خوبی است و توانست وحدت خوبی میان نیروهای اصول گرا و انقلابی به وجود آورد و خود جمنا هم ادعا ندارد که می‌خواهد حزب شود البته اشکالاتی در جمنا وجود دارد که روی آنها بحث می‌کنیم و در حال رفع شدن هستند. جمنا مدعی است که من می‌خواهم طیف اصولگرایی را دور هم جمع کنم اما تا زمانی که بحث طیفی باشد و ضابطه‌ای وجود نداشته باشد در مواردی با مشکل روبرو می‌شویم ، مثلا در همین جمنا گفتند که کاندیدای نهایی با رأی بدنه انتخاب می‌شود روز اول اسم ۲۰ کاندیدا مطرح شد رأی گیری کردند به ۱۰ نفر رسیدند، رأی گیری دیگری هم انجام شد و ۵ نفر بالا آمدند، عملا ۱۵ نفر حذف شدند.

از همان ۱۵ نفر سه نفر برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند در حالی که تفاهم این بود کسانی که در بدنه جمنا بالا نمی‌آیند، دیگر ثبت نام نکنند، منظورم از گفتن این مثال این بود که تا مقررات حزبی و تحکم وجود نداشته باشد کار به درستی پیش نمی‌رود با جبهه‌ای حرکت کردن کارها بیشتر رفاقتی، اخلاقی و کدخدا منشی است. اما انتخابات آمریکا را در نظر بگیرید از دو سال مانده به برگزاری انتخابات درون دو حزب دموکرات و جمهوری خواه رقابت‌هایی شکل می‌گیرد در نهایت هر حزب به یک کاندیدا می‌رسد و نفر دوم یا سوم نمی‌تواند زیرآبی برود و بگوید من کاندیدا می‌شوم، یعنی مقررات و قوانین مشخص دارند اما تا وقتی جبهه‌ای باشد رفاقت گونه رفتار می‌شود مثلا به دو نفر می‌گویند شما ثبت نام نکنید اما ثبت نام می‌کنند.

فعالیت‌های جبهه پیران این روزها چگونه پیش می‌رود؟
جبهه پیروان و احزاب دیگر در آستانه تحول‌اند، قانون جدیدی برای احزاب تصویب و از سوی وزارت کشور هم ابلاغ شده است. خلاصه این قانون این است که هرکسی بخواهند حزب تأسیس کند باید مجوز موقت بگیرد و شش ماه فرصت دارد که به حدی از تحزب برسد، مثلا ۳۰۰ عضو و در یک سوم استان‌ها هم دفتر داشته باشد. بعد از شش ماه اگر توانست به این حد نصاب‌ها برسد مجوز فعالیت دائم می‌گیرد اگر نتوانست منتفی می‌شود. برداشتم این است از این ۴۰۰ حزبی که وزارت کشور مجوز داده و تعداد زیادی از این مجوز‌ها کاغذی در جیب یک نفر برای روز مباداست، به نظرم از این تعداد ۳۵۰ حزب منتفی می‌شوند و نمی‌توانند شرایط قانون جدید را کسب کنند، این حرکت خوبی است. جبهه پیروان هم ۱۶ عضو دارد ممکن است برخی از این احزاب نتوانند خود را تطبیق دهند بنابراین ساختارها مقداری تغییر می‌کند.

بحث‌های انتخابات مجلس آینده چه زمانی در جبهه پیروان آغاز می‌شود؟
هنوز زود است اما آرام آرام بحث‌هایمان شکل می‌گیرند، بنده یک موضع عمومی دارم و معتقدم که در رسانه‌ها و محافل عمومی به مصلحت نیست که انتخابات از الان کلید بخورد اما در درون احزاب محافل و تشکیلات اشکالی ندارد که بحث‌ها شروع شود. ایجاد فضای زودهنگام انتخاباتی را به ضرر کشور می‌دانم چرا که ما کارهای زمین مانده زیادی داریم.

اصلاح طلبان در دوران انتخابات روحانی را از خود می‌دانستند اما اکنون به دلیل تحت تاثیر قرار نگرفتن عملکرد دولت بر آینده جریان سیاسی‌شان، خود را از دولت جدا و گاهی انتقادهایی به دولت می‌کنند، این موضوع را چگونه می‌بینید؟
توقعات آقایان اصلاح‌طلب از روحانی بسیار زیاد بود و همه توقعاتی که آنان از روحانی داشتند به کرسی ننشست، روحانی هم با مواضعی که اعلام کرد خودش را متعهد به احزاب و جریان‌های سیاسی نمی‌داند، البته گفت که مدیران را از آن ۲۴میلیون انتخاب می‌کنم که تعداد زیادی را هم از آنها منصوب کرد و بهای نسبتا خوبی به اصلاح طلبان داد. به اصلاح طلبان توصیه می‌کنم خیلی گلایه‌مند نباشند که روحانی هم توقعات ما را اجرا نکرد اصولا خاستگاه روحانی در سابقه سیاسی اصولگرایی است اما در رقابت‌ها روحانی رأی بیشتر اصلاح طلبان را به خود اختصاص داد، حق آنان را هم داده است و توقع اضافی داشتن خوب نیست.
منبع: بهارنیوز

کمالوندی: پرونده بازرسی از مراکز نظامی برای همیشه بسته و به مُهر شورای حکام مهمور شده

سخنگو و معاون امور بین الملل سازمان انرژی اتمی تاکید کرد: موضوع بازرسی از مراکز نظامی کشورمان یک بار برای همیشه بسته و به مُهر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی ممهور شده است.

بهروز کمالوندی در مصاحبه با خبرگزاری صدا و سیما، در پاسخ به این پرسش که آیا آقای آمانو زمینه ساز مطالبات غیرقانونی آمریکا برای بازرسی از مناطق نظامی ایران است، گفت: متأسفانه رویترز در این باره خبرسازی کرد و اصلاً این طور نبود که مواضع آقای آمانو اینگونه باشد، او اعلام کرد: « موضوعی به عنوان بازرسی از مراکز نظامی در برجام وجود ندارد.»

وی افزود: این موضوع نه فقط در برجام، بلکه در پروتکل الحاقی و پادمان نیز مطرح نیست،آنچه اهمیت دارد این است که در مراکزی که فعالیت های هسته ای صورت می گیرد، آژانس می تواند در خواست کند و دسترسی داشته باشد و طبعاً اگر جایی فعالیت هسته ای وجود ندارد خودبخود از موضع درخواست های آژانس خارج می شود و نه فقط، درخواست دسترسی به حوزه نظامی بلکه بسیاری حوزه های دیگر نیز شامل این رویه می شود.

کمالوندی ادامه داد: وقتی در جایی هیچگونه فعالیت هسته ای صورت نمی گیرد، دلیلی بر ورود به آنجا وجود ندارد، در سال های گذشته در رسانه های بین المللی با تبلیغات بی پایه، وانمود کردند در سایت پارچین فعالیت هایی صورت می گیرد ودر نهایت مجبور شدیم، یک بار برای همیشه به این موضوع پایان دهیم که چنین اتفاقی هم افتاد و این پرونده بسته شد و شورای حکام نیز آن را تایید کرد.

معاون سازمان انرژی اتمی افزود: برا این اساس در آن مقطع دسترسی مدیریت شده ای در حد نمونه برداری دادیم و این پرونده بسته شد پس موضوع ورود به سایت های نظامی، موضوعی انحرافی است تا بتوانند صداهای مخالفی در ایران ایجاد کنند و با مبنا قرار دادن همان صداهای مخالف، درخواستی را روی میز قرار دهند.

وی تاکید کرد: باید بسیار مراقب باشیم که گرفتار اینگونه فضاسازی های رسانه ای نشویم چون اکنون در آژانس چیزی به نام بازرسی از سایت های نظامی مطرح نیست و هیچ‌گاه نیز نخواهد بود زیرا فعالیت های هسته ای ما متمرکز بر سایت های اعلام شده است که اطلاعتش را به آژانس داده ایم.

وی گفت: بر این اساس هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهند به جاهای دیگر اعم از نظامی و غیر نظامی دسترسی داشته باشند.

آژانس وظایفش را بدون پذیرش فشارهای سیاسی انجام دهد

سخنگو و معاون امور بین الملل سازمان انرژی اتمی تاکید کرد: آژانس بین المللی انرژی اتمی وظایفش را حرفه ای، مستقل و بدون پذیرش فشارهای سیاسی به درستی انجام دهد.

بهروز کمالوندی تصریح کرد: آژانس به علت ساختارش به طور مستمر تحت فشار قرار دارد؛ شورای حکام آژانس مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد اعضای دائم دارد که بخش مهمی از بودجه این نهاد را تأمین می کند و ممکن است از طرق مختلف به آن فشار بیاورند همچنانکه امریکا با فشارهای فراوان به یونسکو، کمک هایش را به این نهاد بین المللی قطع کرد و از آن بیرون آمد.

وی این فشارها به آژانس را سیاسی دانست و افزود: انتظار ما این است که این نهاد بین المللی وظایفش را حرفه ای و مستقل به درستی انجام دهد همچنانکه به طور مستمر در جلسه با مسئولان آژانس بر این موضوع تاکید کرده ایم.

کمالوندی همچنین درباره اهداف و برنامه سفر امشب مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران گفت: ما به طور دوره ای با مسئولان آژانس دیدار و گفتگو می کنیم همچنانکه اخیراً آقای صالحی با وی دیدار داشت و در مناسبت های مختلف با مسئولان این نهاد درباره موضوعات مختلف مانند مسائل مرتبط با برجام، موضوعات پادمانی و مسائل پروتکلی دیدار و گفتگو می کنیم.
معاون سازمان انرژی اتمی با اشاره به طرح مباحث مخالف برجام از جانب هیأت حاکمه امریکا و رویدادهای مرتبط با آن افزود: سفر امشب آقای آمانو می تواند تلاشی برای تقویت برجام و بااهمیت باشد.

وی در پاسخ به اینکه مقامات کشورمان از آقای آمانو برای دفاع از حقوق هسته ای کشورمان در برابر هجمه های امریکا چه انتظاری دارند اظهار داشت: انتظار ما این است که آژانس وظایف حرفه ای اش را انجام دهد کما اینکه تاکنون انجام داده و در هشت گزارش، پایبندی کشورمان را به برجام اعلام کرده است.

کمالوندی افزود: تعهداتی را که پذیرفته ایم انجام می دهیم گرچه اجرای این تعهدات منوط به این است که طرف های مقابل هم تعهداتشان را تمام و کمال انجام دهند.

وی گفت: پس از روی کار آمدن آقای ترامپ به علت مواضعی که او اتخاذ کرد، برخی مخالفت ها در داخل امریکا و حتی در عرصه بین الملل با مواضع او و در حمایت از برجام در کشورهای مختلف و حتی در اتحادیه اروپا شکل گرفت؛ البته ما سیاست های خود را بر این اساس تنظیم نمی کنیم؛ سیاست های ما صرف نظر از حمایت های دیگر کشورها مستقل است و آنچه فکر می کنیم اصولی است انجام می دهیم.

سخنگوی سازمان انرژی اتمی افزود: خوشبختانه می بینیم که اقبال بسیار خوبی در حمایت از برجام در سطح جهانی شکل گرفته و این سبب اقدامات متناقض هیأت حاکمه امریکا شده است و مواضعشان قطعاً به خودشان نیز کمکی نمی کند.

کمالوندی با اشاره به اجرای کامل تعهدات کشورمان و تأیید هشت باره آن از جانب آژانس تاکید کرد: از طرف های مقابل، آژانس، اتحادیه اروپا و کشورهای مختلف انتظار داریم که آنها نیز تعهداتشان را انجام دهند.

وی همچنین درباره مطالبه تشدید بازرسی های هسته ای از کشورمان از جانب شماری از سناتورهای امریکایی گفت: ۱۳ سناتور چنین درخواستی را مطرح کردند، آنان ممکن است خواسته هایشان را به ذهن یا به زبان بیاورند و در این مورد ممکن است حتی آن را در قالب قطعنامه یا قانون تصویب کنند، اما آنچه اهمیت دارد این است که جمهوری اسلامی ایران سیاست های خودش را دارد.

کمالوندی افزود: در مبانی ما هیچ گاه مسأله سلاح هسته ای مطرح نبوده و نیست و ما در این خصوص فتوا داریم بنابراین، این مطالبی که بیان می شود برای فضاسازی در عرصه بین المللی است زیرا عملاً در وضعی قرار گرفته اند که نمی توانند از تبلیغات ۱۰ – ۱۲ ساله ای که روی آن کار کردند استفاده کنند.

معاون سازمان انرژی اتمی اضافه کرد: آنان سعی می کنند که فضای تبلیغاتی علیه کشورمان را در سطح رسانه ای و بین المللی احیا کنند اما تلاش بیهوده ای است.

وی اینگونه ادعاها را غیرقابل اعتنا دانست و در عین حال توصیه کرد: رسانه های ما در این خصوص روشنگری کنند که این پرونده چه مسیری را طی کرده است و اکنون در چه وضعی قرار داریم. همچنین باید بیان کنیم که بسیاری از این اتهاماتی که قبلاً مطرح بود پاک شده و کشورمان به تعهداتش پایبند بوده است همچنانکه آژانس با بازرسی های بسیار از مراکز هسته ای کشورمان هر سه ماه یک بار در هشت گزارش این پایبندی را تأیید کرده است.

مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی امشب وارد تهران می شود و صبح فردا با رئیس سازمان انرژی اتمی و برخی مقامات کشورمان دیدار و گفتگو می کند.


منبع: عصرایران

توقیف ۲ لنج خارجی در جزیره کیش/ ۷۶ نفر دستگیر شدند

فرمانده دریابانی کیش از توقیف ۲ فروند لنج صیادی حامل ۲ تن انواع ماهی و دستگیری ۱۶ نفر خدمه آنها در آبهای جزیره کیش خبر داد.

به گزارش ایرنا ، سرهنگ رحیم جهانبخش روز شنبه در جمع خبرنگاران در تشریح این عملیات افزود: نیروی دریابانی کیش شب گذشته بر اساس وظایفی که در حوزه حفاظت از آبزیان ، منابع دریایی و نظارت بر نحوه صید و صیادی عهده دارد ، موفق به توقیف ۲ فروند لنج صیادی خارجی متعلق به کشورهای همسایه در آبهای جزیره کیش شد.

وی اظهار کرد: در این عملیات یک فروند از لنج های غیرمجاز که قصد فرار از آبهای کشورمان را داشت در نهایت با هشدارهای مسلحانه نیروهای دریابانی جزیره کیش به همراه دیگر لنج صیادی توقیف شد.

فرمانده پایگاه دریابانی کیش اظهار کرد : ۲ تن انواع ماهی و آبزیان شامل برخی گونه های در حال انقراض که ممنوعیت صید دارند و مقادیر زیادی تور ریز نامرئی (منوفلامنت اسرائیلی ) کشف و ضبط شد.

سرهنگ جهانبخش ارزش ریالی ماهی های توقیف شده را ۴۰۰ میلیون ریال عنوان کرد و افزود : حفاظت از حوزه منابع آبی جزیره کیش و محیط زیست بسیار مهم است و اجازه هر گونه فعالیت غیر مجاز را نخواهیم داد.

فرمانده نیروی دریابانی تصریح کرد در سالجاری تا نون ۱۱ فروند لنج خارجی صیادی غیرمجاز در این منطقه توقیف شده که ۷۶ نفر در این ارتباط دستگیر شدند.


منبع: عصرایران

دانش و اندیشه نباید در قفس تنگ‌نظری‌ها قرار گیرد

به گزارش ایسنا، حجت الاسلام روحانی روز شنبه در پیامی به بیست‏ و ‏دومین کنگره بین‌المللی پیوند مغز استخوان آسیا و اقیانوسیه؛ میزبانی از استادان گرانقدر، پژوهشگران برجسته و پزشکان فرهیخته در این کنگره را افتخاری دیگر برای ساحت علم و حکمت در ایران اسلامی خواند و ابراز امیدواری کرد که این کنگره و سایر نشست های علمی، زمینه لازم برای تبادل اندیشه، پژوهش و دستیابی به فن‌آوری‎های نوین را برای کشورهای مختلف فراهم آورد و بهبود نظام سلامت و خدمات درمانی برای جوامع را در پی داشته باشد.
متن پیام رییس جمهور که توسط دکتر قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرائت شد، به این شرح است:

بسم ‏الله الرحمن الرحیم
 میزبانی استادان گرانقدر، پژوهشگران برجسته و پزشکان فرهیخته در بیست‏ و ‏دومین کنگره بین ‏المللی پیوند مغز استخوان آسیا و اقیانوسیه؛ افتخاری دیگر برای ساحت علم و حکمت در جمهوری اسلامی ایران است. طی سال‌های اخیر پیشرفت‌های چشمگیری در عرصه دانش و به‌ویژه علوم سلولی روی داده و دریچه‎ای نوین به روی پزشکان و پزشکی امروز گشوده است. جمهوری اسلامی ایران نیز، ضمن اتکا به سرمایه‏ های عظیم انسانی و انگیزه های برآمده از فرهنگ غنی ایرانی ـ اسلامی؛ با پیشرفت‏ های علمی جهانی همگام و به عنوان کشور پیشرو منطقه، پیشرفت‌های بالنده ای داشته است به ‌طوری‌که پیوند سلول‌های بنیادی مغز استخوان که نخستین بار در سال ۱۳۶۹ در تهران و شیراز انجام شد، امروزه در ۱۷ مرکز به بیماران ارائه می‌شود و بیش از ۹ هزار پیوند، نشان دیگری از کارنامه درخشان ایران، در این عرصه حیاتی است.

با شروع به کار دولت یازدهم و آغاز طرح تحول سلامت، پیوند مغز استخوان نیز مانند سایر خدمات صعب‌العلاج در بیمارستان‌های دولتی رایگان شد. علاوه بر آن، مراکز اهدا و بانک‌های سلولی متعددی راه‌اندازی شد که با حضور محققان و متخصصان، امکان درمان تعداد بیشتری از بیماران را فراهم می کند.آنچه در این میان اهمیت دارد و هیچگاه نباید فراموش شود این است که علوم و پژوهش، مرز نمی‌شناسد و دانش و اندیشه نباید در قفس تنگ نظری‌ها و تحت تاثیر رویدادهای دیگر به ویژه مسائل سیاسی قرار گیرد. امیدوارم این کنگره و سایر نشست های علمی، زمینه لازم برای تبادل اندیشه، پژوهش و دستیابی به فن‌آوری‎های نوین را برای کشورهای مختلف فراهم آورد و بهبود نظام سلامت و خدمات درمانی برای جوامع را در پی داشته باشد.در پایان؛ ضمن قدردانی از دست‌ اندرکاران برگزاری این کنگره ارزشمند، آرزو می کنم جامعه دانشگاهی ما از این فرصت برای ارتقای هر چه بیشتر دانش پزشکی و فرآیندهای درمانی، حداکثر استفاده را ببرد و میهمانان عزیز کنگره نیز با دستاوردهای ارزشمند علمی و خاطره‌ای ماندگار از تمدن و فرهنگ پر فروغ ایران عزیز، به کشور خود باز گردند.
حسن روحانی
رییس جمهوری اسلامی ایران
منبع: بهارنیوز

گونی های تخلفات احمدی نژاد در شهرداری

هنوز یک هفته از نشست خبری شهردار تهران و دوباره زنده شدن ماجرای هزینه‌های فاقد سند در دوران حکمرانی احمدی‌نژاد بر شهرداری تهران نگذشته بود که دیوان محاسبات نیز گزارشات جدیدی نیز از تخلفات نفتی دولت نهم و دهم منتشر کرد. براساس گزارشات دیوان محاسبات، احمدی‌نژاد محکوم به جبران مبلغ ۴ هزار و ۶۰۰ میلیارد از طریق انتقال این مبلغ به حساب‌های درآمدی شرکت ملی نفت شده است. با زنده شدن این اخبار و تخلفات، بار دیگر ابهامات مالی احمدی‌نژاد در زمان شهردار بودنش تبدیل به خبر روز رسانه‌ها شد و همه می‌خواهند بدانند که آیا شورای پنجم قصد دارد یک دهه به عقب برگردد و پرونده‌های مالی احمدی‌نژاد را بررسی ‌کند یا خیر؟

در شورای سوم زمانی که احمدی‌نژاد رئیس جمهور بود و خواهرش پروین احمدی‌نژاد بر کرسی شورا تکیه زده بود، اگرچه اصلاح‌طلبان شورای سوم، محمدعلی نجفی، معصومه ابتکار و احمد مسجدجامعی در اقلیت بودند، اما بحث ۳۲۰ میلیارد تومان هزینه‌های فاقد را مطرح کردند که بی‌نتیجه ماند. نجفی بارها اعلام کرده است در شورای سوم، این مهدی  چمران رئیس شورای شهر بود که مانع بررسی این پرونده شد. نجفی پیش از این هم در سال ۱۳۹۱، زمانی که به عنوان منتخب مردم در شورای اسلامی شهر تهران حضور داشت درباره این تخلفات میلیاردی و هزینه‌هایی که سروته آن مشخص نیست چنین گفته بود: «بخش عمده‌ای از این ۳۲۰ میلیارد تومان در مواردی غیر از موارد تعیین شده در شهرداری هزینه شده و به خصوص در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۴ و ایام قبل و بعد از انتخابات.»

بنابراظهارات نجفی یعنی احمدی‌نژاد بخشی از منابع شهرداری را صرف پیروزی در انتخابات کرده است، به گفته وی براساس گزارش رسمی حسابرس در حسابرسی‌های بین  سال‌ ۸۲ تا ۸۴ شهرداری تهران ۳۲۰ میلیارد تومان از منابع شهرداری را بدون سند و بدون اینکه در برنامه بودجه شهرداری پیش‌بینی شده باشد، هزینه کرده است. با وجود اصرارهای محمدعلی نجفی و سایر اصلاح‌طلبان شورا مهدی چمران در آن زمان عنوان کرده بود، اگر این هزینه‌ها سند نداشت که نمی‌دانستیم چقدر بوده است!

در هر حال به نظر می‌رسد؛ نجفی که هر ماه به سختی و با قرض و قوله حقوق کارکنان شهرداری که به گفته حجت‌الله میرزایی، معاون برنامه‌ریزی شهرداری تهران اکثرشان بیکار هستند، را پرداخت می‌کند، همانند رئیس شورای شهر قصد ندارد به سراغ پرونده‌های نه چندان قدیمی برود. البته شورای چهارم هم این پرونده را فراموش کرده بود، رحمت‌الله حافظی، عضو شورای شهر چهارم در این باره  به خبرنگار ایلنا گفت: «گزارش پرونده‌های فاقد سند هرگز در شورای چهارم به صورت جدی مطرح نشد، اما شورای پنجم اگر صلاح بداند می‌تواند، پرونده سال‌های گذشته را نیز بررسی کند.»

آیا طرح تحقیق و تفحص از شهرداری تهران سرانجام کلید می‌خورد؟
محمود میرلوحی، عضو شورای شهر تهران هم معتقد است از موعد این پرونده گذشته است و با اشاره به پرونده‌های مالی دیگر احمدی‌نژاد به خبرنگار ایلنا می گوید: پرونده تخلف مالی احمدی‌نژاد در زمانی که استاندار اردبیل بود هم مطرح شد، اما دیدیم به آن رسیدگی نشد و اکنون هم دیوان محاسبات اعلام کرده است؛ احمدی‌نژاد ۴۶۰۰ میلیارد تومان تخلف کرده است. شاید اگر همان سه و نیم میلیارد تومان تخلف در زمان استانداری‌اش در اردبیل پیگیری شده بود و یا حداقل  به پرونده ۳۵ میلیارد تومانی هزینه‌های فاقد سند شهرداری رسیدگی می‌شد، کار به اینجا نمی‌کشید که دیوان محاسبات از تخلف چند هزار میلیارد تومانی خبر بدهد.

وی افزود: اعضای شورای سوم شهر تهران می‌گفتند؛ اسنادی در مورد ۳۵۰ میلیارد تومان هزینه‌های فاقد سند وجود دارد که خارج از چارچوب تعیین شده هزینه شده است و اگر چیزی از این مدارک وجود داشته باشد، می‌توان مساله را پیگیری کرد. معاون اجرایی شورای شهر با تاکید بر اینکه وقتی که تخلفات در جای خود رسیدگی نمی‌شوند، روند صعودی در پیش می‌گیرد، ادامه داد: احمدی نژاد زمانی که استاندار اردبیل بود، هم همین داستان‌ها را داشت. وقتی رسیدگی نمی‌شود، نتیجه همین است و تخلفات از سه و نیم میلیارد می‌شود ۳۵ میلیارد و بعد ۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان.

معاون اجرایی شورای شهر تهران با بیان اینکه چندین گونی سند و مدرک از هزینه‌های فاقد سند در دوران تصدی احمدی نژاد بر شهرداری تهران موجود است، افزود: گفته می‌شود که چندین گونی اسناد و مدارک در مورد این پرونده وجود دارد و اگر مقامات قضایی تصمیم بگیرند، دوباره پرونده را بررسی کنند، در آن صورت همه مدارک در اختیارشان قرار خواهد گرفت.

وی افزود: به تازگی یکی از کارشناسان و مسوولان وقت شورا به من گفت، این مدارک در چندین گونی موجود است و من این سوابق را بررسی خواهم کرد، اما باز هم تاکید می‌کنم که این از مسوولیت‌های شورای پنجم و شهردار فعلی نیست، مگر آنکه مقامات قضایی بخواهند ورود کنند یا طرحی در مجلس برای تحقیق و تفحص در شهرداری تصویب شود یا آنکه خود شورا طرحی برای تحقیق و تفحص را لازم بداند.

هر چند میرلوحی صحبت از طرح تحقیق و تفحص از شهرداری می‌کند، اما چنین طرحی از عملکرد شهرداری تهران در خصوص واگذاری املاک و پروژه‌های مشارکتی در ۲۵ بهمن ماه سال گذشته رد شد. این طرح به پرونده املاک نجومی مربوط می‌شد و با وجود آنکه همراهی افکار عمومی را به همراه داشت، اما باز هم در مجلس رای نیاورد. رد شدن طرح‌های این‌ چنینی در شورای شهر نیز بی‌سابقه نیست، در زمان شورای چهارم طرح تحقیق و تفحص از سازمان املاک شهرداری تهران در جلسه غیرعلنی رای نیاورد و فقط ۱۱ نفر از اعضای شورا از طیف اصلاح‌طلبان به این طرح رای دادند.

با این حساب هر چند سابقه امیدوارکننده‌ای از تفحص در مورد شهرداری‌ها وجود ندارد، اما در چنین شرایطی و با وجود پرونده‌هایی همچون املاک نجومی دوباره مطرح کردن طرح تحقیق و تفحص از شهرداری تهران می‌تواند نقطه پایانی بر تمام ابهامات باشد.
منبع: بهارنیوز

آقازاده ها و سایه «فضل پدر»

 تاریخچه واژه آقازدگی درادبیات شفاهی و نوشتاری ایران به ویژه در حوزه سیاسی و دینی قدمتی طولانی دارد و شاید بتوان نخستین مصدایق استفاده از آن را درباره فرزندان عالمان دینی و مذهبی در ایران جستجو کرد. برداشت های مثبت و منفی از این واژه هر دو در طول دوران استفاده از آن مرسوم بوده است. گاهی منظور از لفظ «آقازادگی» برای تحسین شخصیت و کرامت شخص منتسب به مسوول یا عالمی بوده و گاهی طعن و کنایه ای برای موقعیت خاص و ممتاز او که برای دستیابی به آن هیچ کوششی نکرده است. 

مرور تاریخچه این واژه در ادبیات سیاسی ایران به ویژه طی یک دهه گذشته نشان می دهد که مقبولیت و محبوبیت آقازادگی در جامعه رو به کاهش نهاده است. هرچند تغییرات فرهنگی و برهه گذار در جامعه ایران را نمی توان از کانون توجه این کاهش محبوبیت کنار گذاشت اما شواهد نشان می دهد که ریشه و اساس این تنزل با عملکرد «آقا» و «آقازاده» رابطه مستقیم داشته است. مفهوم منفی آقازادگی در ادبیات سیاسی و اجتماعی ایران به ویژه در یک دهه گذشته اشاره به نزدیکان یا فرزندان مسوولانی دارد که با بهره جستن از موقعیت پدر یا همان نزدیکان از رانت اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی سوء استفاده کرده و به موقعیت برتر مالی و سیاسی دست یافته اند. در حقیقت وجدان عمومی، این دسته از افراد را نه تنها شایسته چنین مقامی نمی داند بلکه «آقایان» مسوول را هم به سبب مشارکت در تسهیل چنین موقعیتی برای فرزندان یا نزدیکان سرزنش می کند. این میان اما تمیز و تفاوت میان فرزندان و نزدیکانی که به سبب توانایی خود و بدون بهره جویی از نام و رانتی به موفقیتی دست می یابند، دشوار شده است. امروزه مولفه های آقازادگی و رانت و ویژه خواری به قدری درهم تنیدگی دارند که معادله موفقیت بدون رانت را برای اذهان عمومی با هزاران مجهول روبرو می کند. 

ریشه و بسترهای شکل گیری آقازادگی 
اگر بپذیریم که آقازادگی (در مفهوم منفی) پدیده ای در سیاست، اقتصاد و حتی فرهنگ ایران است، باید به واکاوی دلایل و بسترهای شکل گیری این پدیده بپردازیم. نخستین بستر ریشه گیری این پدیده به زیست تاریخی مردم ایران باز می گردد. جامعه ایران طی قرن های گذشته و بر پایه نوعی روانشناسی اجتماعی همواره مقام متافیزیکی برای حاکمان دینی و سیاسی خود قائل بوده اند و از این منظر با دیگر ملت ها به ویژه مردمان غرب تفاوت داشته اند.  مقام ماورا و گاهی فراقانونی مسوولان و حکمرانان ایرانی، در بسیاری از موارد به خانواده آنها نیز تسری کرده است. 

از این رو آقازاده های یک مقام دینی و سیاسی در بسیاری از موارد باید منش و شخصیت آقا را در رفتار و عملکرد خود مورد توجه قرار می دادند تا مقام بالای آقا در میان مردم خدشه دار نشود. در این باور تاریخی به محض تخطی آقازاده از اصول تعریف شده، هم از میزان محبوبیت آقا کاسته می شد و هم آقازاده مورد قضاوت های تند اذهان عمومی قرار می گرفت. عبور سال ها و تغییر شرایط اجتماعی گرچه در نگرش مردمان تاثیر نهاده است اما این پیش زمینه ذهنی همچنان میان قشرهای مختلف جامعه ایران حکم فرماست و از این رو حضور آقازاده ها در کنار مسوولان هرگز علامت سوالی برای مردم نبوده است.  بستر دیگری که پدیده آقازادگی را در سیاست و جامعه ایران شکل داده، رسانه ها و اصحاب قلم هستند. بی تردید برجسته سازی برخی آقازاده ها و توجه ویژه به فرزندان مسوولان و انعکاس اخبار و رفتار آنها، این شخصیت ها را که در واقع چیزی جز «فضل پدر» ندارند میان مردم به شخصیتی تراز و هم تراز پدرِ مسوول تبدیل می کند. 

کانون توجه سازی از آقازاده ها توسط رسانه ها در بسیاری از موارد آنها را به طعمه هایی برای برخی افراد تبدیل می کند تا با نزدیکی به فرزندان، پدران مسوول را در دسترس داشته باشند. نتیجه چنین دسترسی اعطای هزاران رانت اطلاعاتی و اقتصادی به افرادی خاص طی یک دهه گذشته بوده است. در شکل گیری پدیده آقازادگی شاید مهمترین عامل را در نوع برخورد «آقا» ها با آقازاده ها می توان جستجو کرد. مسوولانی که برای انجام بی اهمیت ترین تا حیاتی ترین کارهای خود تنها و تنها به فرزندان و نزدیکان خود اعتماد و اعتنا دارند و این رویه رفته رفته در ذهن و رفتار فرزندان نوعی تک محوری و خودرایی را به وجود می آورد. 

از دیگر سو اعتماد و اعتنای بیش از اندازه به نزدیکان و فرزندان به ویژه در سطح نخست قدرت، نوعی انسداد گردش نخبگان در این سطح را موجب می شود که از مهمترین عوامل عقب ماندگی در دنیای آزاد کنونی است. زمانی در صف اول هر همایش و نشستی آقازاده ها تنها به دلیل آقازاده بودن سکوت افکار عمومی شاید آخرین بستر شکل گیری پدیده آقازادگی می توان دانست. 
در بسیاری از موارد جامعه و اذهان عمومی در برابر رانت و ویژه خواری فرزند یا مقام مسوولی سکوت کرده و در برابر این ویژه خواری موضع منفعلانه داشته است. انفعال در برابر بی قانونی و رانت جویی طی دستکم ۱۰ سال گذشته آقازاده هایی را در سیاست و اقتصاد ایران پرورش داده است که تنها هنرشان نزدیکی سببی و نسبی با مسوولی بوده است اما از رهگذر این نزدیکی آسیب های فراوانی را متوجه منافع ملی ایران کرده اند. 

رسالت «آقا» ها برای حراست از آقازادگی
برابری همه افراد یک جامعه در برابر قانون و بهره گیری یکسان از موقعیت های ممتاز، نخستین اصلی است که باید در ذهن و ضمیرناخودآگاه جمعی ایرانیان نهادینه شود. تنها در این صورت است که با حضور هر فرد غیر متخصص در راس امورات تخصصی اذهان عمومی پیگیرانه در مقام پرسش بر می آید. زمانی که مسوولی به هر دلیلی در تلاش است تا فرزندان و نزدیکان خود را در مسند قدرت و مسوولیت نشاند، این افکار عمومی هستند که با اعتراض مدنی و طرح پرسش می توانند از ادامه دور باطل آقازادگی در فرهنگ ، اقتصاد و سیاست پیشگیری کنند. 

رسانه های جمعی دیگر بازوی مبارزه با بُعد منفی آقازادگی هستند. برجسته سازی حضور فراقانونی نزدیکان مسوولان بدون واهمه توقیف و وسوسه تطمیع از رسالت هایی است که رسانه های خبری و تحلیلی در مقام رکن چهارم دموکراسی موظف به انجام آن هستند. اما آنچه می تواند راهکار بنیادین مقابله با پدیده آقازادگی در ایران باشد، عزم جزم مسوولان برای رعایت قانون و عدالت در تقسیم وظایف و مسوولیت هاست. در این زمینه بیش و پیش از افکار عمومی و رسانه ها «آقا» ها هستند که باید ازشان «آقازاده» ها با تکیه بر قانون حراست کنند و این ذهنیت منفی شکل گرفته در جامعه عمومی را رفته رفته به تفکر و تصوری درست و قانونی از آقازاده ها سوق دهند. تساهل و تسامح در این عرصه در کنار بی اعتمادی مردم به مسوولان در درازمدت منافع ملی را به سبب نفوذ ناامیدی میان مردم با خطر مواجه خواهد ساخت. 
منبع: بهارنیوز

مواضع روحانی به رهبری نزدیک‌ شده است

غلامرضا مصباحی مقدم با اشاره به دیدار جامعه روحانیت با رییس‌جمهور، استقبال او از ادامه این دیدارها را نوعی دعوت از سوی روحانی قلمداد می‌کند و در برابر اینکه این استقبال به منزله بازگشت روحانی به سوی اصولگرایان به ویژه جامعه روحانیت است، بیان می‌‌کند که هیچگاه روحانی از آنها قهر و عدول نکرده است و ضمن تایید مواضع روحانی بعد از انتخابات می‌گوید که مواضعش به رهبری نزدیک‌تر شده‌ است. سخنگوی جامعه روحانیت مباررز همچنین محوریت جمنا بین اصولگرایان را رد می‌کند و تاکید دارد انتخاب رییسی به عنوان گزینه اصولگرایان در انتخابات مبتنی بر نظر جامعه روحانیت مبارز بود و همچنان حرف آخر در میان اصولگرایان را جامعه روحانیت می‌زند. در ادامه گفت‌وگوی ایلنا را با سخنگوی جامعه روحانیت مبارز می‌خوانید:

جامعه روحانیت دیدگاه خود را به دولت منتقل می‌‌کند
بعد از دیدار جامعه روحانیت مبارز با رییس‌جمهور روایت‌های متناقضی از این دیدار مطرح شد، هدف از این دیدار چه بود و چرا برخی از آقایان از جمله دبیرکل حضور نداشت؟
این نشست بنا به ابتکار جامعه روحانیت مبارزصورت گرفت؛ موضوع در جلسه جامعه روحانیت مطرح و مقررشد، هیاتی با آقای روحانی ملاقات کنند نه اینکه کل اعضاء حضور یابند. بنابراین حضورهیات به معنای حضور همه اعضاء و دبیرکل نیست و این هیات انتخاب و قرار شد هر کدام از اعضایی که حضور می‌یابند، یکی از محورهایی که مدنظر جامعه روحانیت است را با رییس‌جمهور مطرح کنند . چند نکته در این دیدارمطرح بود که یکی از آنها تبریک آغاز دوره دوم  ریاست جمهوری آقای روحانی بود، البته در دوره اول هم هیاتی از جامعه روحانیت با آقای رییس‌جمهور برای عرض تبریک دیداری با ایشان داشتند. نکته دوم این دیدار به تعبیر آقای تقوی زیارت الاخوان بود مبنی بر اینکه یک نشست دوستانه و نه رسمی برگزارشد، نکته سوم هم این بود که جامعه روحانیت مبارز همواره از روسای جمهوری که مورد تنفیذ رهبرانقلاب قرار می‌گیرند، حمایت می‌کند و وظیفه خود می‌داند در شرایطی که لازم است کمک و دیدگاه‌های خود را به دولت منتقل کند و این انتقال دیدگاه‌ها از راه  خیرخواهی برای رهبران جامعه اسلامی است. یکی از نکات دیدار رییس‌جمهور این بود که مصادف با مواضع رییس‌جمهور در مقابل لفاظی و سخنرانی بسیار سخیف ترامپ رییس‌جمهور امریکا شد، که واکنش بسیار مناسبی را نشان دادند و در این راستا حجت ‌الاسلام تقوی در دیدار جامعه روحانیت با روحانی بیان کرد که مواضع اخیر شما در برابر رییس‌جمهور امریکا قابل تقدیر و تشکر است.

برای دیدار با آقای روحانی چقدر منتظر ماندید تا درخواست شما میسر شود؟
چندان طول نکشید؛ در حاشیه جلسه دیدار با مقام معظم رهبری از طرف مجمع تشخیص مصلحت به آقای روحانی اشاره کردم که دوستان مایل به دیدار با شما هستند که ایشان هم گفتند مانعی ندارد و من این موضوع را نمی‌دانستم و مقدمات آن را فراهم می‌کنم.

پیش از این صحبتِ شما، جامعه روحانیت درخواست دیگری از رییس‌جمهور برای دیدار داشت؟
 ظاهرا آقای پورمحمدی با آقای نهاوندیان پیش از اینکه از ریاست دفتر رییس‌جمهور جابه‌جا شوند مطرح کرده بودند،‌ احتمالا مصادف با جابجایی او شده و فراموش کردند و بحث این دیدار قبل از انتخابات مطرح نبود و مربوط به بعد از آن می‌شود.

همه اعضا موافق دیدار بودند
افرادی که در جلسه حضور داشتند، از دوستان و یا همکاران  قدیمی آقای روحانی بودند، چرا دیگر اعضا حضور نیافتند؟
به تدبیر اعضای جامعه روحانیت انتخابی صورت گرفت که این افراد حضور یابند و مسئله دیگری هم مطرح نیست .

مخالفی هم برای این دیدار در جامعه روحانیت وجود داشت؟
هیچ کس؛ همه موافق این دیداربودند. آقای روحانی هم خیلی برخورد خوبی در این دیدار داشتند و از حضور دوستان استقبال کردند و در این جلسه از شهدای روحانیت مانند شهید مطهری، شهید مفتح، شهید بهشتی، شهید شاه‌آبادی ‌یاد کردند و همچنین اشاره‌ای هم  به درگذشتگان مانند مرحوم آیت الله مهدوی کنی و آیت الله هاشمی رفسنجانی داشتند مبنی بر اینکه نهاد ریاست جمهوری از زمان ریاست جمهوری حضرت آیت‌الله خامنه‌‌ای محل تشکیل جلسات جامعه روحانیت مبارز بود و زمانی هم که آیت الله هاشمی رییس جمهور بودند این جلسات ادامه یافت و اکنون هم شرایط فراهم است تا جلسات به جهت محدودیت‌های امنیتی برای رییس‌جمهور، در نهاد ریاست جمهوری ادامه پیدا کند و این به معنی استقبال و به نحوی دعوت  آقای روحانی بود که جلسات در آنجا هم برگزار شود.

روحانی هیچ‌گاه از جامعه روحانیت قهر نکرد که بخواهد برگردد
آیا می‌توانیم بگوییم این دعوت آقای روحانی به معنای بازگشت به جامعه روحانیت مبارز است ؟
ایشان هیچ گاه قهر نکرده بود که بخواهد باز گردد .

اما در جلسات هم شرکت نمی کردند…
شرکت نکردن ایشان هیچ‌گاه به معنی اینکه انگیزه‌ای برای نیامدن‌شان، مطرح نبود.

اینکه ۱۲ سال در این جلسات شرکت نکردند نمی‌تواند معنادار باشد؟
خوب است از ایشان سوال کنید،‌ برای ما عدم حضور ایشان در جلسات جامعه روحانیت معنادار  نیست، چرا که جزء بنیان‌گذاران جامعه روحانیت مبارز هستند و در اساس‌نامه آمده است که بنیان‌گذاران از اعضای دائمی هستند.

این انتظار وجود داشت که جامعه روحانیت از بنیان‌گذار خود حمایت کند ؟
آقای رییسی جزء شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است و در زمان انتخابات وقتی که آقای رییسی در یکی از جلسه‌های جامعه روحانیت مبارز شرکت و کاندیداتوری خود را اعلام کرد، دوستان هم استقبال کرده و به اتفاق آراء به ایشان رای دادند و بیانه حمایت از رییسی صادر شد و موضع بنده هم حمایت از ایشان بود.

چه زمانی آقای رییسی کاندیداتوری خود را با جامعه روحانیت مبارز مطرح کرد؟
 به محض اینکه اولین تصمیم خود را برای کاندیداتوری گرفت به ما اعلام کردند؛ بعد از اینکه جبهه مردمی اولین مجمع خود را برگزار کرد، ایشان به این نتیجه رسید که  استقبال زیادی از کاندیداتوری او وجود دارد و به جامعه روحانیت مبارز آمد و اعلام آمادگی کرد و قبل از آن بحثی مطرح نشد.

هیچ شکافی بین جامعتین در مسائل سیاسی  و مسائل اساسی نیست
قبل از انتخابات اردیبهشت بحثی مبنی بر شکاف بین جامعتین و برخی شکاف‌های درونی مطرح بود فکر نمی‌کنید عدم حضور برخی از آقایان در دیدار با آقای روحانی این فرضیه را تقویت کرد؟
هیچ شکافی بین جامعتین در مسائل سیاسی و مسائل اساسی نیست و این موضوع را تکذیب می‌کنم که شکافی بین جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین وجود داشته باشد. اختلاف‌نظرهایی وجود دارد که آن هم طبیعی است. در زمینه انتخابات هر یک از دو جامعه نشست می‌گذارند، بحث می‌کنند و به جمع بندی می‌رسند که به عرصه سیاسی ورود داشته و یا نداشته باشند. جامعه مدرسین در  نشستی که پیش از انتخابات داشت به این جمع‌بندی رسید که در این دوره ورود نکند اما در مقابل جامعه روحانیت به این جمع بندی رسیده بود که فعال وارد شود و این اختلاف‌نظر طبیعی است و این را شکاف نمی‌گویند.

مواضع روحانی به مواضع رهبری بسیارنزدیک شده و اصولگرایان همین را می‌خواهند 
در جایی مطرح کردید روحانی راه خود را از اصولگرایان جدا کرده است، با توجه به دیدار او با جامعه روحانیت و ترکیب کابینه که مورد رضایت اصولگرایان است، آیا می‌توان گفت روحانی به جمع اصولگرایان بازگشته و چرخش به سمت جناح راست داشته است؟ 
آقای روحانی، آقای روحانی است. به نظرم می‌آید  با این را شفافیت و صراحت نمی‌توان گفت که ایشان از مجموعه اصولگرایان خروج یا عدول کرده است، بلکه آنچه  که الان می توانیم بگوییم این است که رفتاری که بعد از انتخابات از خود بروز داد حاکی از آن است که مواضعش به مواضع رهبری بسیارنزدیک شده و اصولگرایان هم همین را می‌خواهند.

قبل از انتخابات با مواضع روحانی  موافق نبودید ؟
خیر. دلیل آن هم فاصله‌هایی است که ایشان گرفته بودند .

فکر نمی‌کنید برخی رفتار اصولگرایان موجب فاصله گرفتن روحانی از آنها شد؟
خیر، اینگونه تصور نمی‌کنم، من وکیل مدافع یک مجموعه بزرگ نیستم، بلکه سخنگوی جامعه‌ روحانیت مبارز هستم و آنچه نسبت به عملکرد آقای روحانی در جامعه روحانیت دارای اهمیت است، همسویی دیدگاه او با دیدگاه رهبری است و دیگر مسائل هیچ ملحوظ و مورد اهمیت و اهتمام نیست. نمی‌توانیم بگوییم روحانی مواضع خود را چگونه تنظیم می‌کند،‌ اما تصور می‌کنم که مستقل تصمیم می‌گیرد؛ از این جهت که یک ترکیبی از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان را در کابینه‌اش انتخاب کرد و ما انتقاد جدی نسبت به  ایشان در این رابطه نداشتیم.

رییس‌جمهور گاهی با دیدگاه رهبری زاویه پیدا می‌کرد
معتقدم هر رییس‌جمهوری باید از ظرفیت نخبگان و مدیران کشور و هرکس که شایسته است،‌ استفاده کند و نگاهش به همکاران جناحی نباشد؛ از این جهت انتقادی به روحانی نداریم و آنچه که مورد انتقاد بود مواضعش ‌در مسائل داخلی و بین‌المللی است که گاهی فاصله می‌گرفت، یا حداقل گاهی برداشت‌ها این بود که حضرت آقا مباحثی را می‌گویند و ایشان دیدگاه متفاوتی را اظهار می‌کند، یا به عبارت دیگه زاویه پیدا می‌کرد و در این شرایط  اینگونه مواضع رییس‌جمهور را قبول نداشتیم. البته تصور نمی‌کنم رفتار و مواضع آقای روحانی واکنشی نسبت به جریان اصولگرا باشد  لذا همیشه در اظهارات پیشگام بود و حرفی را مطرح می کرد و دیگران و احیانا برخی از اصولگرایان به آن واکنش نشان می‌دادند و اینگونه نبود که ایشان نگاه کند ببیند دیگران چه می‌کنند و چه موضعی می‌گیرند و متناسب با او به چپ یا به راست گرایش پیدا کند.

نظر شما درباره اینکه دیگر گروه‌ها که حامی روحانی بودند، مانند مجمع روحانیون مبارز با روحانی دیدار داشته باشند چیست؟
بخلی نداریم که به بخواهند چنین دیداری داشته باشند.
 
علیرغم تقاضای مکرر بزرگان ناطق نوری از حضور در جلسات جامعه روحانیت خودداری می‌کند
باتوجه به عضویت آقای ناطق نوری در جامعه روحانیت مبارز و عدم حضور در جلسات آیا دیداری برای حضور او در نشست‌های جامعه داشته‌اید؟
به صورت مکرر دیدارهای دوستانه و یا به طور رسمی و خصوصی گفت‌وگو برای حضور ایشان برگزار شده است. شخصا به دفتر ناطق نوری و در مدرسه‌ای که در شمیرانات دارند، رفته‌ام و با او درباره حضورش در جامعه روحانیت تقاضا و صحبت کرده‌ام و ‌دوستان دیگری هم با ایشان صحبت کرده‌اند. حتی گاهی در این باره در حاشیه نشست‌های مجمع تشخیص مصلحت با او گفت‌وگو شده است و آیت‌الله موحدی کرمانی با آقای ناطق نوری صحبت کرده‌اند اما اظهار علاقه و آمدن نمی‌کنند و دلیل آن را اظهار نکردند.

فکر نمی‌کنید این عدم علاقه به دلیل سکوت جامعه روحانیت مبارز در دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد است ؟
 بله و به تعبیری مبنای نیامدن آقای ناطق‌نوری عدم رضایتش از مناظره‌  انتخاباتی سال ۸۸ بود که آقای احمدی‌نژاد داشت و اینکه جامعه روحانیت مبارز در حمایت از ایشان موضع‌گیری نکرد.

ناطق نوری را یک اصولگرای بنیادی، اساسی و بدون مناقشه می‌دانم
نظرتان درباره تکرار حضور آقای ناطق در تریبون‌‌‌های عمومی مثل نماز جمعه چیست؟
بسیار خوب است که ایشان ورود پیدا کند و از این موضوع استقبال می‌کنیم، ‌لذا ناطق نوری را یک اصولگرای بنیادی، اساسی و بدون مناقشه می‌دانم و همواره هم گفته‌ام ایشان اگر به محافل و مجامع عمومی سخنرانی برگردند، بسیار خوب است.

آخرین حرف را جامعه روحانیت مبارز در انتخابات زد
در زمان انتخابات گفتید در جریان اصولگرا حرف آخر را جامعه روحانیت می‌زند،‌ اکنون فکر نمی‌کنید در سه انتخابات اخیر اصولگرایان قدری از جامعتین فاصله گرفته‌اند و شاید این مسئله عامل اصلی ناکامی‌‌های اخیر اصولگرایان شد؟ 
آخرین حرف را جامعه روحانیت مبارز در انتخابات زد و اصولگرایان هم به همان نظر جامعه برگشتند و حرف ما حمایت از آقای رییسی در انتخابات بود.

با توجه به تشکیل جمنا و بعد از آن مطرح شدن بحث نواصولگرایی، اکنون برخی اعتقاد به نواصولگرایی و جوان‌گرایی در جریان اصولگرا دارند،  آیا ناکامی اصولگرایان در عرصه سیاسی و اجتماعی دلیلش این نیست که در حال فاصله گرفتن از نهادهای سنتی و ریشه‌دار خود هستند؟
معتقدم زمانی می‌توانیم موفق باشیم که به دور از تفرقه و تشتت عمل کنیم، یقینا با تفرقه به جایی نخواهیم رسید و در مورد بحث نواصولگرایی این موضع چندان دارای اهمیت نبود که در جلسات جامعه روحانیت مطرح شود.

به قالیباف توصیه شد، کناره‌گیری کند
قالیباف بعد از انتخابات مطرح کرد قبول نداشته که باید از انتخابات  کناره‌گیری کند و او را مجبور به این کار کردند؟ خبر دارید چه صحبت‌هایی با ایشان مطرح شد؟
به صورت اجمالی خبر دارم که وقتی نظر سنجی‌ها حکایت از رشد آرای آقای رییسی و افت رای آقای قالیباف داشت، در روزهای آخر جمع‌بندی مجموعه این بود که اگر این دو با هم در صحنه بمانند، هیچ کدام رای نمی‌آورند و اگر قالیباف بماند آرای وی پایین‌تر از رییسی خواهد بود،‌ اما اگر رییسی بماند آرای قالیباف به سبد رای رییسی وارد خواهد شد، بنابراین به ایشان توصیه شد کناره‌گیری کنند.

برخی معتقدند که مردم از تریبون نماز جمعه منتظر شنیدن حرف‌های فراجناحی و وحدت آفرین هستند، قبول دارید گاهی از این تریبون حرف‌های جناحی  شنیده می ‌شود و دل آزردگی هایی را ایجاد می‌کند؟
به طورمسلم تریبون نماز جمعه باید فراگیر باشد و نباید مسائل جناحی مطرح شود، اما مصداقی برای آن ندارم.

جمنا محوریت اصولگرایان را نداشته و ندارد
در انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر اخیر، جمنا محوریت اصولگرایان را برعهده داشت اما انتقادات زیادی به آن وارد شد. آیا جمنا همچنان محوریت اصولگرایان را برعهده خواهد داشت؟ نظر جامعه روحانیت در این باره چیست؟
کسی نگفته است که جبهه مردمی محور اصولگرایان را برعهده داشته و دارد.

روسای قوای سه گانه اختلافات‌شان را در پشت تریبون‌ها مطرح نکنند
شما در یک نشست خبری از قوه قضاییه خواستار رسیدگی به پرونده محمود احمدی‌نژاد شدید. دلیل طرح این مسئله چه بود؟
در آن نشست دلایل خود را مطرح کردم و حرف جدیدتری ندارم .

یکی از مباحثی که در دیدار با آقای روحانی مطرح شد، رفع اختلافات و وحدت بیشتر در کشور بود. جامعه از مشکلاتی رنج می‌برد. جامعه روحانیت چه برنامه‌ای برای آنها دارد؟
آقای ابوترابی‌فرد در این دیدار مطرح کردند که رئیس‌جمهور می‌تواند اختلافاتی را که در کشور وجود دارد، کاهش دهد. ایشان تاکید کردند با توجه به جایگاه رئیس‌جمهور، او می‌توانند ارتباطات بیشتری را با مجلس داشته باشد و این کار می‌تواند اثر مثبتی بر وحدت میان مجلس و دولت باشد.

طی هفته‌های گذشته شاهد طرح اختلافات میان روسای قوه قضاییه و قوه مجریه بودیم…
این مسئله از تریبون‌ها مطرح می‌شود. از قضا این موضوع در آن جلسه مطرح شد و گفته شد بهتر است روسای قوای سه گانه اختلافاتشان را پشت تریبون‌ها مطرح نکرده و مسائل را بین خودشان حل کنند.

با توجه به اینکه  به طور معمول مواضع جامعه روحانیت از سوی سخنگو اعلام می‌شود  اما آقای موحدی کرمانی در سخنانی گفتند مواضع جامعه روحانیت از سوی ایشان بیان می‌شود، چه مساله‌ای موجب شد که اینگونه سخن بگویند؟
 عنوان کردند مواضع را من یا سخنگو اعلام می‌کند؛دوستان ما در آن مقطع اظهارنظرهایی کرده بودند که این شائبه وجود داشت که آن سخنان مواضع جامعه روحانیت مبازراست و به همین خاطر آقای موحدی کرمانی آن سخن را گفتند. این مصوبه جامعه روحانیت مبارز است که مواضع این تشکل را دبیرکل یا سخنگو مطرح ‌کند، بنابراین بحثی مبنی بر اختلاف نیست.
منبع: بهارنیوز

مطبوعات؛ روزگارِ نامطبوع!

احمد ابوالفتحی
حالا گذشته آن زمان که نشریات مستقل تیراژ هفتصد هزار نسخه‌ای را هم تجربه می‌کردند. حالا زمانه‌ای است که صاحب‌نظران رسانه، ناقوس مرگ رسانه‌های کاغذی را به صدا درآورده‌اند و چه صدای نامطبوعی دارد این ناقوس. مطبوعات کاغذی مستقل از بدو تولد بازوی جامعه مدنی بوده‌اند و همین حالا هم، با وجود کم‌توجهی قابل‌توجه مخاطبان بالقوه‌ای که‌ترجیح می‌دهند سرهاشان را در گوشی‌های تلفن همراه و مانیتورهای لپ‌تاپ و کامپیوتر فرو ببرند و خبر را از جهان مجازی پیگیری کنند، هنوز بخش عمده‌ای از بار جامعه مدنی را همین مطبوعات به دوش می‌کشند.

مهمترین کنش رسانه‌ای سال نودوپنج چه بود؟ به گمان من ماجرای«گورخواب‌ها». ماجرایی که اگر چه همچون بسیاری دیگر از خبرهایی که به وجدان جامعه ایرانی هجوم می‌آورند، تبی بود که به سرعت برق و باد به عرق نشست، اما در همان زمان محدود، وجدان ایرانیان را با زلزله مواجه کرد. تب‌وتابی در جامعه افکند و تا آن حد موثر واقع شد که رئیس‌جمهور را هم به واکنش وا داشت. وظیفه این اطلاع‌رسانی را چه کسانی برعهده داشتند؟ این خبر را چه کسی کشف کرد؟ کدام ساختار رسانه‌ای آن را منتشر کرد و کدام رسانه‌ها دست در دست هم دادند و پیگیر آن شدند؟ مطبوعات کاغذی؛ روزنامه‌ها. همان‌ رسانه‌هایی که کارشناسان ناقوس مرگشان را به صدا درآورده‌اند.

هنوز هم بخش عمده‌ای از وظیفه اطلاع‌رسانی حتی در فضای مجازی، برعهده روزنامه‌های کاغذی است. بسیاری از شهروندان هر صبح صفحات اول مطبوعات را در نرم‌افزارها و شبکه‌های اجتماعی بالا و پائین می‌کنند تا از نحوه چینش این صفحات، پیغام‌های رسانه‌ای را دریافت کنند. اگر خبر «گورخواب‌ها» در روزنامه‌ها با تیترهای خلاقانه و عکس‌های تاثیرگذار همراه نشده بود، آیا اثرگذاری آن خبر در حد بسیاری از خبرهایی که شاید بالقوه اثرگذارتر هم هستند، اما خلاقانه و در ظرف رسانه‌ای درست، منعکس نمی‌شوند نمی‌ماند؟ مطبوعات کاغذی مستقل، ظرف رسانه‌ای درستی برای اطلاع‌رسانی هستند. ظرفی که اگر بشکند معلوم نیست چه چیزی جای آن را خواهد گرفت.

رنگین‌نامه‌های وابسته به نهادهای قدرت و سرمایه که شاید با بهره‌گیری از رانت قدرت یا رانت وابستگی بتوانند به حیات کاغذی‌شان ادامه دهند، کارکردی برای جامعه مدنی نخواهند داشت. جامعه مدنی نیازمند مطبوعات کاغذی مستقل است، تا در یک ظرف رسانه‌ای، شامل گزارش و خبر و عکس و یادداشت و تحلیل، که خلاقانه در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند، اطلاع‌رسانی‌ای درست و اثرگذار دریافت کند. مطالب و اخبار منفردی که سردبیری مشخصی ندارند و نحوه چینش آنها کنار یکدیگر بر مبنای بخت و اقبال است، ظرف چندان مناسبی برای اثرگذاری عمیق نیستند. بر این مبنا، ناقوسِ مرگِ مطبوعات کاغذی به نوعی می‌تواند ناقوس مرگ اثرگذاری عمیق رسانه‌ای هم باشد و این به هیچ وجه به سود جامعه مدنی نیست. اگر مطبوعات یکی از ارکان دموکراسی محسوب می‌شوند، صرف اطلاع‌رسانی‌شان نیست که آنها را به چنین رکنی تبدیل کرده است. نحوه اطلاع‌رسانی‌شان هم هست. ظرف مطبوعات را به دست خودمان نشکانیم که شکستن این ظرف، شاید به بریدن سرانگشتان منجر شود.

نمایشگاه مطبوعات، می‌تواند جایی باشد برای بازاندیشی در مسئله مطبوعات کاغذی. فعالان مدنی، مردم و رسانه‌ها در چنین فضایی می‌توانند رودررو با یکدیگر سخن بگویند. از کم و کیف خواسته‌های هم مطلع شوند و به یک عزم مشترک برای پیش‌بردن جامعه مدنی دست بیابند. اگر اینگونه به نمایشگاه مطبوعات نگاه کنیم، تحریم نمایشگاه از سوی چند روزنامه بخش خصوصی که داعیه اصلاح‌طلبی هم دارند، بی‌تدبیری محض است. این رسانه‌ها با عدم حضور در نمایشگاه، مدیریت دولتی را تحریم نکرده‌اند، خود را از هم‌اندیشی با مخاطبانشان محروم کرده‌اند و این خود نمودی از اوضاع نامطبوع مطبوعات است. مطبوعاتی که تشنه مواجهه رودررو با مخاطبانشان نیستند. روزگار غریبی است! روزگارِ نامطبوع.
منبع: بهارنیوز

جهانگیری: از رسانه نباید ترسید حتی اگر زبان نقدش تند باشد

معاون اول رئیس جمهور گفت: عدم حضور روحانی در مراسم افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات به دلیل کثرت کار و مسائل واجب‌تری که در برنامه‌ها پیش آمد از من خواستند در نمایشگاه حاضر شوم.

به گزارش فارس، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در مراسم افتتاحیه بیست‌وسومین نمایشگاه مطبوعات که صبح امروز (۶ آبان ماه) در مصلی تهران برگزار شد، اظهارداشت: آقای رئیس‌جمهور همیشه مثل سال گذشته خودشان با علاقه در نمایشگاه مطبوعات حضور پیدا می‌کردند، امسال هم برنامه‌ریزی کرده بودند اما به دلیل کثرت کار و مسائل واجبتری که در برنامه‌ها پیش آمد از من خواستند در نمایشگاه حاضر شوم.

جهانگیری ادامه داد: لازم می‌دارم مراتب سپاس و تشکر دولت و رئیس‌جمهور را از یکایک اصحاب رسانه که تلاش می‌کنند فضا را برای توسعه و پیشرفت کشور محیا میکنند، تشکر کنم.

وی اضافه کرد: هم از دولتمردان و هم از شهروندان عزیز دعوت می‌کنم در این یک هفته در این میدان گفت‌وگو شرکت کنند و در جریان مسائل قرار گیرند و تلاش کنند فضا را برای گفت‌وگو در کشور مهیا‌تر شود.

جهانگیری تاکید کرد: وظیفه داریم جایگاه و نقش رسانه را در اندازه واقعی خود بشناسیم. حس هم دلی و هم نظری با رسانه‌ها پیدا کنیم، گاهی اوقات ممکن است رسانه جوری رفتار کند که ما نمی پسندیم. ما نباید از رسانه دوری کنیم، یا خدایی نکرده به رسانه هراسی روی آوریم.

معاون اول ئیس جمهور خاطر نشان کرد: از رسانه نباید ترسید با رسانه باید کار کرد حتی اگر زبان نقدش خیلی تند باشد. رسانه و مطبوعات جای گفتن، شنیدن، ارتباط و آگاهی دادن است.

جهانگیری بیان داشت: مطبوعات محل ترویج اخلاق و انصاف هستند نه میدان بی‌اخلاقی و بی‌انصافی. روزنامه مزرعه محبت است نه کشتزار نفرت. رسانه میدان دوستی است نه محل دشمنی، رسانه محل همگرایی،‌انسجام و همبستگی ملی است نه محلی برای واگرایی و جامعه ما امروز به شدت به این جهات مثبتی که در رسانه گفته می‌شود نیاز دارد.

معاون اول رئیس جمهور خاطرنشان کرد: دولت وجود رسانه‌های مستقل،‌حساس، صریح و شجاع هم به سود جامعه و دولت می‌داند. نقد رسانه‌ها بزرگترین سرمایه‌ای است که در اختیارمان قرار می‌گیرد برای اداره کشور، هر کس نتواند تحمل کند نقد رسانه‌های رسمی کشور را حتما به راه اشتباهی خواهد رفت. این اشتباه منابع کشور را هدر خواهد داد.

وی افزود: هنر مطبوعات و رسانه این است که به موقع زنگ‌ها را به صدا درآورند که مسیرهای اشتباه اصلاح شود.

جهانگیری تصریح کرد: جامعه و نظام نیازمند خبرگزاری‌های و مطبوعاتی است که مورد وثوق مردم باشد. مرجعیت سیاسی و اجتماعی در جامعه داشته باشند. دیده بشوند،‌ خریده شوند مطبوعاتی که چنین ویژگی داشته باشد مرجعیت دارد. همه به دنبال آن حرکت می‌کنند.

وی بیان داشت: اصحاب مطبوعات نیازمند امنیت روانی و شغلی هستند، ما به عنوان دولت مکلف هستیم تلاش کنیم در این راستا دولت،‌ مجلس و قوه قضاییه مهمترین وظیفه‌شان در این چارچوب این است که تلاش کنند با قانون مطبوعات در متن جامعه باشد و سعی نکنند با استفاده از قانون مطبوعات را از متن به حاشیه ببرند.

جهانگیری اضافه کرد: روزنامه‌ نگار شجاع، آگاه،‌با اخلاق و متخصص نیاز جامعه امروز ما است. اخلاق حرفه‌ای و مسئولیت اجتماعی باید در مطبوعات جدی گرفته شود. گاهی اوقات بحث می‌کنیم که مسئولیت حراست و پاسداشت اخلاق حرفه‌ای در مطبوعات برعهده کیست.

وی خاطرنشان کرد: در صنوف مهم مثل پزشکی که با جان مردم سروکار دارد مسئولیت حرفه‌‌ای پزشک برخورد با تخلفات پزشک برعهده خود پزشکان است. البته حق مردم است که به دستگاه قضایی هم مراجعه کنند ما با همین ذهنیت داریم سازمان نظام رسانه‌ای را در دولت تصویب می‌کنیم. البته این لایحه خواهد بود و بیش از یکسال تا یکسال و نیم است در کمیسیون‌های مختلف دولت بحث می‌شود. به جلسه اصلی دولت آمده و از آقای صالحی خواهش می‌کنم که آن را در اختیار دوستان مطبوعاتی قرار دهد تا اگر نظری دارند به ما منتقل کنند.

جهانگیری ادامه داد: ما مسئولین باید از محدودیت‌ها برای روزنامه‌نگاران از تعطیلی هر رسانه‌ای و بیکار شدن شاغلین در این حوزه و از زیاندهی مطبوعات و از عدم بدون اقتصادی شدن مطبوعات باید نگران باشیم.

معاون اول رئیس جمهور گفت: باید برای این موضوع چاره‌اندیشی کرد و با زیاندهی مطبوعات امکان ادامه فعالیت ندارند. باید سریعتر برای این چار‌ه‌اندیشی کرد. جوانمرگی مطبوعات به هر دلیلی اقتصادی، سیاسی، قضایی علامت توسعه نیافتگی کشور است. چگونه زمانی که گفته می‌شد مرگ و میر کودکان و نوجوانان علامت هشداردهنده بزرگی از عدم توسعه است در بعد مطبوعات باید این مساله را جدی گرفت.

وی تاکید کرد: دوام و استمرار مطبوعات اعم از تخصصی، ملی و محلی به عنوان علامت مهمی از توسعه کشور است. توسعه نیافتگی مطبوعات روی تمامی ابعاد توسعه کشور اثر خواهد گذاشت. مطبوعات هم محرک توسعه هستند، هم محصول توسعه. آن کسی که می‌تواند کمک کند ایران به سرعت توسعه پیدا کند مطبوعات هستند و اگر ایران توسعه پیدا کرد یکی از میوه‌های توسعه حتما رشد مطبوعات در کشور خواهد بود.

جهانگیری در مورد انتظارات دولت از مطبوعات بیان داشت: کشور ما در شرایط ویژه و تعیین کننده‌ای قرار دارد. هم فرصت‌ها و هم تهدیدهای مهمی پیش روی ما است، ما نیازمند درک صحیح و واقعی از منافع ملی و سرمایه‌های ملی و از فرصت‌های تاریخی پیش روی کشور هستیم. مطبوعات نهاد واسط و مهمی بین جامعه و حکومت است.


منبع: عصرایران

امیر پوردستان: اجازه بازدید از مراکز نظامی به هیچ کشوری داده نمی‌شود

جانشین فرمانده کل ارتش درباره احتمال مطرح شدن مذاکرات در موضوع موشکی توسط غرب، گفت: اجازه بازدید از مراکز نظامی به هیچ شخصیت و هیچ کشوری داده نمی‌شود.

به گزارش میزان به نقل از روابط عمومی ارتش، امیر سرتیپ احمد رضا پوردستان درباره احتمال مطرح شدن مذاکرات در موضوع موشکی توسط غرب اعلام کرد: توانمندی موشکی ما از قابلیت هایی است که به هیچ عنوان قابل مذاکره نیست.

جانشین فرمانده کل ارتش با تاکید بر اینکه ستاد کل نیروهای مسلح موضع ایران اسلامی را در حوزه دفاعی مشخص کرده است، اضافه کرد: اجازه بازدید از مراکز نظامی به هیچ شخصیت و هیچ کشوری داده نمی‌شود.

وی درباره آخرین تحولات سوریه نیز عنوان کرد: انسجام و هماهنگی بسیار خوبی در مجموعه نیروهای مسلح حاضر در سوریه و مستشاران ایرانی وجود دارد.

امیر پوردستان افزود: وقتی شرایط تکفیری ها را در سوریه مرور می کنیم، مشاهده می کنیم که تروریست‌ها در مرحله اضمحلال و عقب نشینی هستند و در ماه های آینده شاهد از بین رفتن گروهک های تروریستی در سوریه خواهیم بود.


منبع: عصرایران

نامه مطهری به ۲ فقیه شورای نگهبان

گروه سیاسی: علی مطهری نایب رئیس مجلس خطاب به شورای نگهبان در باره عضو زرتشتی شورای شهر نامه‌ای اعتراضی منتشر کرد. که در آن چنین آمده است:
 
آیت‌الله یزدی و آیت‌الله مدرسی دامت‌برکاتهما

فقهای محترم شورای نگهبان
با سلام و تحیت، به عرض می‌رساند در صحبت‌های خود درباره لغو عضویت آقای سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد، چند دلیل آورده‌اید که مخدوش به نظر می‌رسد.

در بیان دلیل اول به سخن امام خمینی(ره) در مهر ١٣۵٨ استناد کرده‌اید که فرموده‌اند اعضای شوراها باید مسلم باشند. اگر کلام امام را در ظرف زمان خودش ملاحظه کنیم به نظر می‌رسد که نگرانی ایشان از ورود کمونیست‌ها و منافقین در شوراها بوده است همچنان که این افراد و گروه‌ها در آن زمان روی تشکیل سریع شوراها تاکید داشتند. سیاق کلام امام هم همین را تایید می‌کند. ایشان می‌فرماید: «بدانید که الان دنبال اینکه اعلام شده است که شوراهای شهر را بناست تشکیل بدهند دستجاتی که مخالف با نهضت اسلام هستند و از اسلام می‌ترسند، از احکام اسلام می‌ترسند، درصدد توطئه هستند که… افرادی را که از حزب خودشان است جا بزنند به ملت… لکن همه باید در این معنا شرکت داشته باشند که مسلم باشند…» عبارت «دستجاتی که مخالف با نهضت اسلام هستند» و «افرادی که از حزب خودشان هستند»این احتمال را تقویت می‌کند که مقصود امام(ره) از عبارت «مسلم باشند» این است که از حزب توده و چریک‌های فدایی و منافقین و مانند اینها که مارکسیست بودند نباشند نه اینکه از اقلیت‌های مذهبی نباشند.

این نوع برداشت از کلام امام خمینی نوعی جمود به ظاهر الفاظ است که اخباری‌ها انجام می‌دادند و اصولیون و مجتهدان در دفاع از عقل، مبارزه سختی با آنها کردند؛ ضمن اینکه این رویه یادآور داستان برخی پیروان امام صادق علیه‌السلام است که معتقد بودند امام بعدی اسماعیل فرزند آن حضرت است، وقتی اسماعیل از دنیا رفت امام صادق برای آنکه شائبه‌ای باقی نماند آنها را دعوت کرد و فرمود ببینید اسماعیل از دنیا رفته است و روی تابوت نیز نوشته بود «اسماعیل یشهد ان لا اله الا الله و…» برخی از آن افراد بعد از آن روی تابوت میت خود می‌نوشتند: «اسماعیل یشهد…» در حالی که نام میت چیز دیگری بود. می‌گفتند ما عین امام صادق عمل می‌کنیم!

دلیل دیگرتان را به این صورت بیان کرده‌اید «اگر جایی اکثریت قریب به اتفاق‌شان مسلمان باشند، غیرمسلمان نمی‌تواند برای آنها تصمیم بگیرد.»  قاعدتا نظر به قاعده نفی سبیل دارید که خداوند راهی برای تسلط کافران – که شامل اهل کتاب نیز می‌شود – بر مسلمین قرار نداده است. به نظر می‌رسد که حضور یک شهروند زرتشتی در شورایی که اکثریت قوی مسلمان دارد، آن هم شورای شهر که وظیفه‌اش صرفا ایجاد نظم و انضباط و زیبایی و رعایت اصول شهرسازی و تصویب بودجه شهرداری آن شهر است و نه تصمیم‌گیری درباره مسیر و سرنوشت امت اسلام، مصداق قاعده نفی سبیل نیست.

او صرفا از طرف مردم مسلمان و زرتشتی وکالت در این امور دارد نه ولایت و حکومت بر سرنوشت آنها. گفته‌اید اگر کاندیداتوری این افراد آزاد باشد ممکن است در شهری که اکثریت مسلمان دارد اینها در شورای شهر اکثریت پیدا کنند؛ مطلبی که احتمال تحقق آن صفر است. در بیان دلیل سوم‌تان به اصل چهارم قانون اساسی استناد کرده‌اید که می‌گوید «کلیه قوانین و مقررات… باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است.» فرضا بپذیریم که تبصره یک ماده ٢۶ اصلاحیه قانون شوراها که کاندیداتوری پیروان ادیان الهی دیگر را مجاز شمرده است خلاف شرع است، این نحو عمل کردن فقهای شورای نگهبان که می‌گویند هر لحظه که ما احساس کنیم قانونی خلاف شرع است ابلاغ می‌کنیم و آن قانون از اعتبار ساقط است، هرکس هم اعتراض کند مخالف نظام است.

معنی حرف شما این است که قوانینی که سال‌هاست در حال اجراست و قبلا نیز به تایید شورای نگهبان رسیده است، ناگهان اعلام می‌شود که اعتبار ندارند. در این صورت فعالان اقتصادی و فرهنگی که کار خود را با این قوانین تنظیم کرده‌اند چگونه به فعالیت خود ادامه دهند. آیا این نوع رفتار ریسک سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی را بالا نمی‌برد؟ طبق این رویه، هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شویم باید ببینیم چه قوانینی از طرف شورای نگهبان مردود اعلام شده است.  تشرع و تدین و نگرانی فقهای محترم شورای نگهبان از مسوولیت الهی را درک می‌کنم که می‌خواهند قانونی که از نظر آنها خلاف شرع است، یک لحظه هم معتبر باقی نماند؛ همان طور که این تشرع و نگرانی در کلام جناب آقای جنتی در ماجرای حذف خانم مینو خالقی از مجلس دهم پس از کسب آرای لازم، مشهود بود. ایشان گفتند می‌دانیم که قانون می‌گوید پس از رای آوردن یک کاندیدا اگر سند جدیدی در باره صلاحیت او پیدا شد باید در زمان بررسی اعتبارنامه‌ها در مجلس رسیدگی شود اما چون می‌دانیم مجلس او را رد نمی‌کند خودمان رد می‌کنیم تا مسوولیت شرعی به گردن ما نباشد.

اینجا هم قاعدتا همین طور است و فقهای محترم می‌خواهند زودتر به مسوولیت الهی خود عمل کنند غافل از این که نظام امور کشور را به هم می‌ریزند و حقوقی از مردم ضایع می‌شود. البته این تشرع قابل تقدیر است اما راه اعمال آن این نیست بلکه اگر قانونی را خلاف شرع می‌دانید باید به دولت و مجلس اطلاع دهید تا آنها با ارایه لایحه یا طرح، آن را اصلاح کنند نه اینکه هر چند وقت یک بار راسا و با یک ابلاغیه، قانونی را لغو و انضباط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور را مختل کنید. معنی این کار این است که هیچ قانونی پایدار نیست و هر لحظه ممکن است لغو شود. این امر با طبیعت قانون سازگار نیست.  امیدوارم از این رویه که کیان نظام جمهوری اسلامی را تهدید می‌کند بازگردید و البته مجلس به وظیفه ذاتی خود در دفاع از ثبات قوانین و حقوق شهروندان عمل خواهد کرد.
منبع: بهارنیوز

نظر مردم یزد در مورد سپنتا نیکنام

گروه سیاسی- رسانه‌‌ها: روزنامه شهروند در گزارشی نوشت: یزدی‌ها که شهرشان نخستین شهر خشتی جهان است و به صلح‌طلبی معروند، حالا شوکه‌اند. تیر امسال یونسکو این شهر را به ‌عنوان میراث جهانی به ثبت رساند. شیرینی این خبر اما هنوز کام مردم را شیرین نکرده بود که خبر تعلیق عضویت نماینده زرتشتی در شورای شهر یزد منتشر شد. در یکی از روزهای نه چندان سرد پاییزی خبر آمد که دیوان عدالت اداری براساس ابلاغیه شورای نگهبان و شکایت یکی از جاماندگان انتخابات شورای شهر حکم تعلیق موقت سپنتا نیکنام را صادر کرده است و بعد هم آیت‌الله محمد یزدی اعلام کرد که این رأی قابل برگشت نیست. ٢٢‌هزار نفر از مردم یزد ٢٩ اردیبهشت ماه برای دومین‌بار به سپنتا نیکنام رأی دادند؛ چون از نظر آنها عملکرد او در دوره قبلی شورا قابل قبول بود.


 

حالا اما مردم یزد در حرف‌هایشان یأس هست و افسوس. می‌گویند ناراحتند از اینکه رأی داده‌اند؛ اما درنهایت انگار رأی نداده‌اند. آنها می‌گویند زرتشتی‌ها خدمات خوبی به مسلمان‌ها می‌دهند، حتی در مراسم مذهبی آنها شرکت می‌کنند؛ اما حالا نوع برخورد با عضو زرتشتی شورای شهر را درک نمی‌کنند. این جملات در تک‌تک صحبت‌های یزدی‌ها هست وقتی با «شهروند» حرف می زنند، اگر چه هیچ کدام از آنها زرتشتی نیستند اما دل و زبان آنها شده‌اند. آنها که تعدادیشان به طور اتفاقی انتخاب شده ‌اند و تلفنی با «شهروند» گفت‌وگو کردند در اینباره حرف‌های زیادی دارند.

 

فاطمه یکی از همان‌هاست که به «سپنتا نیکنام» رأی داده است؛ چون معتقد است که عملکرد او در شورای قبل قابل قبول بوده است: «در حوزه رأی‌گیری هم خیلی‌ها به او رأی دادند و بیشتر هم مسلمان بودند؛ وقتی شنیدیم تعلیق شده است؛ ناراحت شدیم اما کاری هم از دستمان بر نمی‌آید. وقتی مردم در میان چند گزینه زرتشتی به او رأی داده‌اند یعنی از او راضی بودند؛ چون فارغ از مذهب، آدمی دلسوز و پیگیر مسائل شهری بود.» او  تورگردانی است که که قبل از انتخابات، مردم را به شرکت در رأی‌گیری تشویق می‌کرد، معتقد است این‌گونه برخوردها اما باعث می‌شود که اعتماد به انتخابات کم شود: «من به‌ عنوان یک شهروند رأی دادم و به وظیفه خودم عمل کردم و حراست از آن وظیفه مسئولان است. امیدواریم نتیجه طوری رقم بخورد که انگیزه‌ام برای شرکت در رأی‌گیری از بین نرود؛ چون تعلیق کسی که مردم به او رأی داده‌اند، با دستکاری و تغییر نتیجه رأی‌گیری هیچ تفاوتی ندارد.»


عملکرد نیکنام در شورای قبل قابل قبول بود

جز «سپنتا نیکنام»، اعضای دیگر خانواده او هم سابقه حضور به ‌عنوان نماینده مردم را داشته‌اند. «کوروش نیکنام» عموی سپنتا است که قبل از اسفندیار اختیاری نماینده مردم یزد در هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی بوده است که پژوهش و نوشته‌های زیادی هم درباره تاریخ ایران و زرتشتی‌ها دارد. محمدرضا ، معلم و یکی از شهروندان یزدی است که در گفت‌وگو با «شهروند» به سابقه خانوادگی نیکنام اشاره می‌کند: «نیکنام از خانواده‌های خوشنام یزدی است و برای همه واضح است که رأی بالایی در یزد آورده است.

 

این خانواده خدمات زیادی به یزدی‌ها داده‌اند. سپنتا نیکنام هم در دوره قبلی شورا پیگیری‌های زیادی برای شفافیت در مدیریت شهری داشت اما حالا کسی که عملکرد ضعیفی در دوره قبل داشته و رأی نیاورده است از نماینده ما شکایت کرده است؛ در حالی که اگر سپنتا نیکنام هم تعلیق شود، او حتی جزو علی‌البدل‌ها هم قرار نمی‌گیرد.» او تعلیق سپنتا نیکنام را توهین به رأی خود می‌داند: «حالا که مردم دلگرم شده‌اند و مشارکت آنها در انتخابات بیشتر شده است، درست نیست که انگیزه آنها را بسوزانیم.»

 

احمد هم معتقد است که دو مورد از اقدامات اصلی سپنتا نیکنام و همراهان او در دوره قبل شورا ایجاد شفافیت در عملکرد شورا و شهرداری و در نتیجه پخش زنده جلسات رسمی شورا و به وجود‌آمدن ارتباط مستقیم آنها با مردم بوده است: «شهر یزد که در سال‌های قبل مثل یک روستای بزرگ بود، حالا با مدیریت هزینه در شهرداری تبدیل به شهری شاد، قابل‌قبول و جهانی شده است. اعضای شورای شهر توانستند همراهی عظیم‌زاده، شهردار یزد را برای تبدیل این شهر به شهری بهتر به دست آورند.»

 

ابراهیم هم که به دلیل شغلش ارتباط زیادی با زرتشتی‌ها دارد، به «شهروند» می‌گوید که آنها انسان‌های بسیار راستگو و بااخلاقی هستند و این نوع برخورد با آنها کار جالبی برای مسلمان‌ها نیست: «چرا وقتی جنگ می‌شود همه شرکت می‌کنند، وقتی انتخابات می‌شود همه باید شرکت کنند اما زمانی که باید حقوق مردم پرداخت شود، مسلمان‌ها از زرتشتی یا اقلیت‌های مذهبی جدا می‌شوند. این نوع برخورد مثل این است که از کسی کار بخواهند اما درنهایت به او حقوق پرداخت نکنند. دکوراسیون داخل ساختمان شورا تحت نظارت آقای نیکنام بود که نمادهای تاریخی را در آن قرار داده بود؛ چون بافت تاریخی برای زرتشتی‌ها خیلی مهم است. شهر ما امسال ثبت جهانی شد بنابراین باید جهانی‌تر فکر کنیم. در حالی که یکی از دلایل جهانی‌شدن این شهر وجود ادیان مختلف ازجمله دین زرتشتی است.»


زرتشتی‌ها خدمات زیادی به مسلمانان دادند


زرتشتی‌ها درسال‌های گذشته کارهای زیادی برای آبادانی شهر یزد کرده‌اند؛ مثل ساخت مدرسه، بیمارستان و حتی پارک. «پشوتن‌جی دوسابایی مارکار» یکی از کسانی بود که زمینی با وسعت ۴٠ هکتار را برای ساخت یک پارک در یزد وقف کرد؛ ‌فردی که تمام سرمایه خود را برای کمک به آبادانی شهر یزد فروخت.

کوروش نیکنام چند ‌سال قبل در افتتاحیه پارک مارکار یزد که البته حالا نامش تغییر یافته است، گفته بود که «شادروان مارکار حتی خانه خود را فروخت تا سرمایه‌ای برای آبادانی ایران به کار گیرد و زمانی که از او پرسش می‌کردند که چرا با توانمندی مالی مسیر خود را پیاده یا با اتوبوس می‌پیماید، مارکار پاسخ می‌داد اگر بتوانم حتی یک روپیه را بیشتر صرفه‌جویی و پس‌انداز کنم، برای هموطنانم در ایران مفید خواهد بود.»

 

حالا‌ هادی از دیگر شهروندان یزدی هم در گفت‌و‌گو با «شهروند» معتقد است که زرتشتی‌ها در طول تاریخ کمک زیادی به رشد یزد کرده‌اند، بیش از ۴٠ مدرسه ساخته‌اند و حتی در ساخت پارک و بیمارستان کمک‌های زیادی کرده‌اند؛ بنابراین درست نیست که از امکانات آنها استفاده کنیم و حالا که شهرمان جهانی شده به آنها بگوییم بروند دنبال کارشان: «زرتشتی‌ها آدم‌های صادقی هستند و هیچ وقت هم در کار تبلیغ دینشان نبوده‌اند و حتی انتخاب آن هم برایشان اختیاری است؛ چرا باید از نیروی انسانی آنها استفاده کنیم اما اینطور با آنها برخورد کنیم.

 

همه شوکه شده‌اند و برای ما این نوع برخورد خفت است.» او از مهاجرت زیاد زرتشتیان در سال‌های گذشته حرف می‌زند که همین بی‌مهری‌ها آن را رقم زده است: «در طول تاریخ هم خیلی به آنها ضرر خورده است، زمین‌های زیادی از آنها گرفته شده است در حالی که تعدادشان روز به روز هم کمتر می شود و بیشتر روستاهای آنها خالی شده است. کشوری که کل مردم آن زرتشتی بودند حالا کاملا خالی از آنها شده است اما آماری هم از آنها وجود ندارد و من فکر می‌کنم تعداد آنها حتی از ٣‌هزار نفر هم کمتر باشد.» این شهروند یزدی در آخر حرف‌هایش با بغض می‌گوید که شاید اینها آخرین نسل‌های زرتشتی‌ها باشند که ما آنها را می بینیم.


اگر می‌خواستند نباشد چرا صلاحیتش را تایید کردند


زرتشتیان اما در سال‌های گذشته به کشورهای دیگر مهاجرت کرده‌اند، اگرچه خیلی از آنها مانند فرشید که یک کارمند در یزد است،  معتقدند که زرتشتی‌ها جز ایران هیچ جای دیگری متصل نیستند و البته سپنتا نیکنام هم جزو همان زرتشتیانی است که به گفته مردم یزد با وجود فرصت‌های زیادی که داشته، هنوز در ایران مانده است اما حالا حتی حضورش در شورا تعلیق شده است: «اگر می‌خواستند در شورا نباشد، چرا صلاحیتش را تایید کردند.

 

شهر یزد جز این که شهری تاریخی است که به شهر صلح هم معروف است و یکی از مشخصه‌های آن هم نزدیکی مسجد جامع یزد، کنیسه‌های یهودی و آب‌انبار کلیمیان است. مردم یزد همزیستی خوبی با هم داشته‌اند و جز این با‌ آش گندم که در مراسم مذهبی یزد معروف است، دست‌پخت زرتشتی‌هاست. آنها ارادت زیادی به امام حسین(ع) دارند و «سپنتا نیکنام» جزو افرادی بود که هر ساله در مراسم عزاداری که برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد.»

 

او معتقد است که با وجود اینکه نیکنام در هیچ فهرستی قرار نداشت باز هم رأی آورد چون هیچ‌وقت نظرات تند سیاسی نداشت: «خیلی از اعضای شورای شهر در دوره قبل بودند که باز هم در انتخابات شرکت کردند اما رأی نیاوردند در حالی که نیکنام رأی بالایی آورد. الان هم مردم نگران هستند که این مسأله دستاویزی برای رسانه‌های بین‌المللی شود و این شهر تاریخی را زیر سوال ببرد. ما هنوز شادمانی جهانی شدن یزد را لمس نکرده‌ایم و جالب اینکه رئیس‌جمهوری حتی پیام تبریکی هم برای آن نفرستاد در حالی که ما توقع داشتیم یک جشن ملی برگزار شود.»


این روایت خیلی از مردم یزد و آنهایی که سپنتا نیکنام را می‌شناسند، است که سپنتا نیکنام محله به محله با مردم یزد وارد گفت‌وگو می‌شد و مشکلات آنها را می‌شنید تا در نهایت به حل آن بینجامد، اما حالا تصمیمات جدید مردم را دچار بدبینی خواهد کرد: «من رأی نداده‌ام اما این را در این چند وقت از خیلی‌ها شنیده‌ام که نیکنام جوان تحصیلکرده و باسابقه‌ای بود و نسبت به بقیه اعضا حتی آنها که مسلمان بودند جایگاه بالاتری داشت.

 

حالا هم به نظرم باید ماجرا دور از جنجال‌های سیاسی به‌صورت حقوقی حل شود.» به اعتقاد خیلی از کسانی که اصلا رأی نداده‌اند در نهایت تعلیق این عضو شورای شهر منصفانه نیست، در حالی که اگر قرار بر تغییر قانون باشد باید قبل از برگزاری انتخابات تغییر کند.


خبر شکایت و تکذیب سپنتا نیکنام


البته صبح جمعه رئیس کمیسیون اصل ٩٠ اعلام کرد که سپنتا نیکنام از رأی دیوان عدالت اداری شکایت کرده است، اما او در گفت‌وگوی کوتاهی که با «شهروند» داشت این خبر را تکذیب کرد: «حرف‌های زیادی از مهرورزی‌های مردم یزد و هموطنانمان که به من لطف داشتند، دارم اما فعلا برای جلوگیری از تغییر ماهیت این ماجرا ترجیح می‌دهم سکوت کنم تا مسأله با آرامش حل شود. بنده از حکم تعلیق شکایتی نکرده‌ام و منتظر هستم تا رأی دادگاه بدوی اعلام شود. از سوی دیگر، چون پرونده شاکی خصوصی داشته است، بنابراین ابتدا لازم است نتیجه دفاعیات فرمانداری یزد و هیأت نظارت بر انتخابات از شکایت مشخص شود.»

 

او بعد هم در کانال تلگرامی خود این پیام را منتشر کرد: «در پی انتشار اخباری مبنی بر شکایت اینجانب از رأی دیوان عدالت اداری یا شکایت به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی به اطلاع می‌رساند تا این لحظه در این زمینه اقدامی نکرده‌ام. اگرچه خود را همچنان متعهد به پاسداشت حق خود و آرای مردم شریف یزد می‌دانم، اما برای کمک به حل موضوع در آرامش و به دور از حاشیه‌سازی‌ها، منتظر رأی نهایی دادگاه بدوی دیوان عدالت اداری هستم. امیدوارم با اقدامات مجلس شورای اسلامی و دفاعیات هیأت نظارت بر انتخابات استان و فرمانداری یزد و همچنین قانونمداری دیوان عدالت اداری، این موضوع حل شود.»


واکنش‌های ادامه‌دار سیاستمداران

ماجرای سپنتا نیکنام اما در میان سیاستمداران و مسئولان هم هنوز پرواکنش است. چند روز بعد از آن‌که آیت‌الله محمد یزدی اعلام کرد که رأی شورای نگهبان درباره ممنوعیت عضویت نیکنام در شورای شهر یزد قطعی است، تعدادی از نمایندگان و سیاستمداران در این‌باره واکنش نشان داده‌اند. مصطفی میرسلیم، نامزد دوازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری یکی از این افراد است. او به تازگی در حساب توییترش نوشت که مشکل سپنتا نیکنام قابل ‌حل است: «مشکل سپنتا نیکنام (منتخب زرتشتی شورای شهر یزد) در مجمع تشخیص مصلحت قابل حل است.»
عزت‌الله ضرغامی، رئیس سابق اصولگرای سازمان صداوسیما یکی دیگر از کسانی بود که دیروز در این‌باره واکنش نشان داد و البته از سپنتا نیکنام حمایت کرد.او در کانال تلگرامی‌اش و با انتشار تصویری از سپنتا نیکنام در مورد لغو عضویت او از شورای شهر یزد نوشت: «شورای محترم نگهبان به وظیفه شرعی و قانونی خود در مورد لغو عضویت آقای سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد رأی داده است. آن را محترم بشماریم و اجازه دهیم که آنان به دور از مصلحت‌اندیشی‌های سیاسی، وظیفه‌شان را به درستی انجام دهند. تعجب من از این است که دستگاه‌های تشخیص مصلحت که خوشبختانه در کشور کم هم نیستند!

 

در تشخیص این مصلحت واضح تعلل می‌کنند؟ ضرورت احترام به افکار عمومی به‌ویژه مردم متعهد یزد (مسلمان و زرتشتی) که براساس نظامات قانونی و اعلامی قبلی به آقای سپنتا رأی داده‌اند، بهترین دلیل در تأیید عضویت آقای نیکنام در شورای شهر یزد است. به اعتقاد من حفظ حرمت و جایگاه نظام جمهوری اسلامی ایران در داخل و در سطح جهانی بالاترین مصلحت نظام است. جامعه را به سمت دوقطبی‌های کاذب سوق ندهیم و برای بوق‌های تبلیغاتی جهانی سوژه و لقمه آماده فراهم نکنیم. ضمنا مسلمان‌ها در شوراهای شهری چه تخم دو زرده‌ای برای مردم کردند که حالا یک زرتشتی نمی‌تواند؟!»


نمایندگان مجلس هم درباره این موضوع، کم‌واکنش نبوده‌اند؛ مثلا علیرضا رحیمی، نماینده اصلاح‌طلب مردم تهران و از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در یادداشتی که در کانال تلگرامش منتشر کرد، به بررسی ابعاد مختلف موضوع لغو عضویت عضو زرتشتی شورای شهر یزد پرداخت: «د‌ر یادداشت قبلی خود در این‌خصوص استدلال و تأکید داشتم که وقتی نمایندگان اقلیت‌های دینی در امر قانون‌گذاری در کشور (بلاد مسلمین) مشارکت موثر و تعیین‌کننده دارند و این مصوبات به‌طور عادی توسط شورای نگهبان بررسی و (به‌نوعی) تنفیذ می‌شود و از حیث مداخله اقلیت دینی در تصمیم‌گیری برای مسلمین طی چهار دهه قانون‌گذاری مورد ایراد و جرح فقهای شورای نگهبان قرار نگرفته است، به‌طریق اولی مشارکت اقلیت دینی در شئون شهری نیز نمی‌تواند محلی از اشکال داشته باشد.

 

در شورای ١١نفره شهر یزد یک نفر غیرمسلمان درحال تعلیق عضویت توسط مراجع رسمی قضائی و حاکمیتی است، با این استدلال که سلطه بر مسلمین روا نیست.»
از طرف دیگر، اسفندیار اختیاری، نماینده زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی خبر مهمی را در این‌باره اعلام کرده است. او گفته علی لاریجانی، رئیس مجلس، محمد جواد کولیوند، رئیس کمیسیون شوراها را مامور حل مسأله سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد از طریق رایزنی با دیوان عدالت اداری کرده و در صورتی که این مشکل حل نشود، موضوع به نشست روسای قوا ارجاع خواهد شد.

 
اسفندیار اختیاری با اشاره به اظهارات آیت‌الله یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان، مبنی بر تأیید منع فعالیت عضو زرتشتی شورای یزد، گفته است: «در مورد سخنان آیت‌الله یزدی، عضو محترم فقهای شورای نگهبان، نکاتی هم از نظر شکلی و هم از نظر محتوایی وجود دارد که می‌توان آن را مورد بحث و بررسی قرار داد.»

 

او با بیان این‌که علی لاریجانی، رئیس مجلس، به دنبال حل این مشکل است، گفته: «برای توضیح این موضوع از نگاه مجلس، به این نکته بسنده می‌کنم؛ همان‌گونه که اظهارنظر شرعی برعهده شورای محترم نگهبان است، قانون‌گذاری نیز برعهده مجلس محترم شورای اسلامی است و وظیفه اصلی نمایندگان مردم، همین قانون‌گذاری است که فصل ششم قانون اساسی به‌طور شفاف و دقیق آن را بیان کرده است.در نتیجه حذف هر تبصره‌ای از هر قانون مصوب و ابلاغ شده یا هر گونه تغییر دیگری، بدون رأی مجلس، قانون‌گذاری محسوب می‌شود و مغایر با اصول متعدد قانون اساسی کشور است.»


از طرف دیگر محمدعلی وکیلی، عضو هیات‌رئیسه مجلس شورای اسلامی درباره بررسی‌های هیات‌رئیسه مجلس در مورد ماجرای لغو عضویت سپنتا نیکنام، نماینده زرتشتی شورای شهر یزد، گفته است: «با توجه به موضع جدید فقهای شورای نگهبان ما باید مجدد موضوع را بررسی کرده و قاعدتا باید موضع جدید بگیریم.» شهیندخت مولاوردی، دستیار رئیس‌جمهوری در امور حقوق شهروندی هم با اشاره به طرح بعضی مطالب نسبت به حضور سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد گفته است: «مطالبی در این زمینه مطرح و قرار شد که من گزارش مستندی از این موضوع تهیه کنم تا دولت براساس آن در این زمینه موضع‌گیری کند.

 

به گزارش ایسنا، دستیار ویژه رئیس‌جمهوری در امور حقوق شهروندی با بیان این‌که حتما بخشی از گزارش مستندی که تهیه می‌شود راجع به تعامل با شورای نگهبان خواهد بود، درباره این‌که آیا این احتمال وجود دارد که رأی شورای نگهبان تغییر کند، گفت: در این زمینه امیدواریم و باید تعامل کنیم.»


غلامحسین کرباسچی، عضو حزب کارگزاران هم در صفحه شخصی اینستاگرامش در این‌باره نوشته است: «از مرحوم آیت‌الله بروجردی نقل شده که در بروجرد هر یهودی که از دنیا می‌رفت، ایشان مقید بود که از درِ منزل تا گورستان همراه جنازه برود که مبادا کسی به تحریک برخی نادانان به جنازه یهودی توهینی بکند. رفتار امروز برخی بزرگان با هموطنان غیرمسلمان با این سیره می‌خواند.»
منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های شنبه ۶ آبان

 

لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه




لینک روزنامه


لینک روزنامه
منبع: بهارنیوز

مردمی که به روحانی رای داده‌اند سرخورده شده‌اند

گروه سیاسی: فرارو نوشت: «ما باید مثل مردمک چشم از روحانی حمایت کنیم.» این معروف ترین جمله صادق زیباکلام در چهار سال گذشته است. دو ماه پیش این استاد دانشگاه در نامه ای به رئیس جمهور نوشت: «با چشم کبود از شما حمایت می‌کنم!» زمانی که زیباکلام این نامه را به روحانی نوشت رئیس جمهور کابینه دوم خود را معرفی کرده بود. حالا تقریبا سه ماه از آغاز دولت دوم روحانی گذشته است و زیباکلام انتقادات تند و تیزی به روحانی دارد. او معتقد است گام‌های  روحانی در این چند ماه رو به عقب بوده است. می‌گوید در این سه ماه ۲۴ میلیون نفری که به روحانی رای داده‌اند سرخورده شده‌اند. او می‌گوید حالا که روحانی رای آورده دیگر به مطالبات توجهی نشان نمی دهد. در ادامه متن گفتگوی زیباکلام و انتقاداتش به روحانی را می‌خوانید.

آن طور که پیداست چند وقتی بین آقای روحانی و اصلاح‌طلبان شکاف به وجود آمده است. شما اعتقاد دارید چنین فاصله ای به وجود آمده و فکر می‌کنید کدام سمت باعث ایجاد این شکاف بوده؟
معتقدم که مساله فقط این نیست که بین اصلاح‌طلبان و دولت آقای روحانی شکاف به وجود آمده است. من فکر می‌کنم مساله عمیق تر از این حرف‌هاست. اساسا یک سرخوردگی و یک احساس ناامیدی گسترده، نه تنها در بین اصلاح طلبان، بلکه در بین آن ۲۴ میلیونی که به آقای روحانی رای داده‌اند به وجود آمده است. من در چند ماه گذشته به استان‌های زیادی سفر کردم. در مهرماه حداقل به چند دانشگاه رفتم. دیروز دانشگاه زنجان بودم. دو روز قبل دانشگاه صنعتی اصفهان بودم. هفته قبل هم دانشگاه شهید بهشتی بودم. در همه این دانشگاه‌ها یک حالت ناامیدی زیادی بین دانشجویان می‌دیدم.
 

دانشجویان احساس می‌کنند که واقعا فاصله بین مطالبات اصلاح‌طلبان و آقای روحانی در دولت دوم او خیلی بیشتر از دولت اول شده است. در دولت اول به نظر می‌رسید که روحانی تلاش می‌کند تا پاسخ گوی مطالبات آن ۱۹ میلیونی که به او رای داده اند، باشد. اما با کمال تاسف باید بگویم آقای روحانی هیچ اصراری ندارد که پاسخگوی مطالبات این ۲۴ میلیون، دانشجویان، اصلاح‌طلبان و کسانی باشد که شبانه روز در ستادهای او فعالیت کردند. کافی است شما ببینید در دولت اول آقای روحانی چه کسانی گزینه‌های  وزارت علوم بودند و آنها را با گزینه کنونی دولت مقایسه کنید. در موضع گیری‌ها هم همینطور است. انگار آقای روحانی خیالشان راحت است که دیگر به رای مردم احتیاجی ندارد. بنابراین دست خود را از حمایت مردم شسته‌اند و اصلا و ابدا به نظر نمی‌رسد که ایشان دغدغه ای برای این ۲۴ میلیون داشته باشند.

سخنرانی‌ها و موضع گیری‌هایی که در این مدت داشتند این موضوع را به خوبی نشان می‌دهد. زمانی بود که مساله حصر از سوی رای دهندگان به او مثل دانشجویان و اصلاح‌طلبان مطرح می‌شد. اما الان ظاهرا ما حصر را فراموش کرده‌ایم و به دنبال تحقق مسائل ابتدایی‌تری هستیم. ما انتظار داشتیم در دولت آقای روحانی یک یا دو چهره خانم وزیر باشند، اهل سنت به دولت دعوت شوند و یک کرد در کابینه باشد. نه تنها این‌ها تحقق پیدا نکرد بلکه آن نفوذ و حضوری که زنان در دولت اول ایشان داشتند هم امروز از بین رفته است. در واقع نه تنها دولت دوم آقای روحانی یک گام به جلو نبوده است بلکه چند گام به عقب بوده است. تنها پاسخی که آقای روحانی دادند این بود که دست و بال من بسته است و سایر مراکز قدرت با انتخاب‌های من مخالفند.

این سایر مراکز قدرت هستند که باید بگویند این موضوعاتی که آقای روحانی مطرح می‌کند به ما ارتباطی ندارد. آقای روحانی می‌خواست وزیر زن انتخاب کند یا اهل سنت به کابینه دعوت کند یا از اقوام استفاده کند. واقعا تکلیف اصلاح‌طلبان و ۲۴ میلیون رای روشن نیست. این تجربه بسیار بدی است که یک جریان سیاسی از اعتماد واقبال عمومی استفاده کند و بعد از آوردن ۲۴ میلیون رای به مطالبات اهمیت نشان ندهد. این در حالی است که مسئولین نظام به حضور ۷۰ درصدی مشارکتی مردم بالیدند. اما ظاهرا مردم فقط در پای صندوق رای ارزش دارند. اما از فردای انتخابات این ۴۰ میلیون و خواسته‌های  آنها فراموش شدند. این یک فاجعه است. بدترین چیزی که برای نظام جمهوری اسلامی می‌تواند اتفاق بیفتد این است که اقبال عمومی و سرمایه اجتماعی از بین برود و مردم احساس کنند که فقط عدد و رقم برای انتخابات هستند.

فرمودید آقای روحانی می‌گوید من دستم بسته است. در دولت گذشته هم بعضی از بسته بودن دست آقای روحانی صحبت می‌کردند. آیا اینطور نبود؟ الان چه تفاوتی به وجود آمده است؟
من از آقای روحانی عذرخواهی می‌کنم. اما فکر می‌کنم او دارد مظلوم نمایی می‌کند. برای اینکه در مجلس نهم  شاهد بودیم که تندرو‌ها و دلواپسان خیلی تندتر در مقابل دولت ایستاده بودند. مجلس دهم خیلی بیشتر همراه است. بنابراین آقای روحانی نمی تواند بگوید من می‌خواهم وزیر زن انتخاب کنم، از اقوام استفاده کنم، یا از فرجی دانا یا توفیقی به عنوان وزیر استفاده کنم. من قبول ندارم دست و بال آقای روحانی بسته است. اما اگر هم دست و بال او بسته باشد این موضوع نمی‌شود ادامه دار باشد. اولا ایشان می‌تواند بیاید بگوید. اساسا اینکه ما بگوییم افرادی را انتخاب کرده و مراکز قدرت با این انتخاب‌ها مخالفت کرده‌اند خلاف قانون اساسی است. قانون اساسی نگفته که اگر می‌خواهید یک زن را وزیر آموزش و پرورش کنید بقیه نهادها باید با شما موافقت کنند. قانون اساسی اولین وظیفه ای که بر عهده رئیس جمهور گذاشته حفظ و صیانت از قانون اساسی است. نص صریح قانون اساسی می‌گوید انتخاب وزرا با رئیس جمهور است.  قانون از نهاد دیگری نام نبرده است.

تحلیلی که در این چند ماه وجود دارد این است که آقای روحانی به شدت به سمت اصولگرایان و آقای لاریجانی چرخش کرده‌اند. شما این چرخش را قبول دارید؟
من به دلایل این چرخش کاری ندارم. ممکن است آقای روحانی یک معامله سیاسی بلند مدت با اصولگرایان و آقای لاریجانی می‌کند.

بر سر چه چیزی؟
مثلا بر سر اینکه آقای لاریجانی از روحانی در مجلس خبرگان حمایت کند و روحانی هم از لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ حمایت کند. اما آقای روحانی سخت در اشتباه است. آقای روحانی به سرعت اعتبار و سرمایه اجتماعی خود را از دست می‌دهد. امثال من دیگر نمی توانیم برویم به چشم مردم نگاه کنیم و بگوییم بیایید به آقای روحانی یا به کسی که مثل روحانی است رای دهید. آقای روحانی یا کسانی که مثل او فکر می‌کنند متوجه نیستند که دیگر نمی توانند با آن ۴۰ میلیون رای پز بدهند. شما فقط یک بار می‌توانید به این رای ببالید. دفعه دیگری وجود ندارد.

شما همیشه می‌گفتید که اصلاح‌طلبان باید مثل مردمک چشم‌شان مراقب آقای روحانی باشند … .
همچنان هم مثل مردمک چشمم از آقای روحانی حمایت می‌کنم ولی درعین حال کاملا از ایشان انتقاد می‌کنم. مثل الان که از او انتقاد می‌کنم. من از آقای روحانی دست نشسته‌ام. من به خاطر خود آقای روحانی و اعتدال و توسعه که او آنها را نمایندگی می‌کند می‌گویم. بالاخره جریان اعتدال که نباید به آقای روحانی ختم شود. این جریان باید به عنوان یک جریان در ایران جایگاهی داشته باشد. متاسفانه برخوردی که آقای روحانی دارد اعتبار میانه روی، اعتبار مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی و اعتبار سیدمحمد خاتمی را هم از بین می‌برد.

شما به این اعتقاد ندارید که خود اصلاح‌طلبان هم در تغییر جهت و فاصله با آقای روحانی نقش داشته‌اند؟
من هیچ تندروی یا غش در معامله ای از سوی اصلاح‌طلبان نمی بینم. واقعا اصلاح‌طلبان با روحانی نهایت همکاری کردند، در حالی که کوچکترین توقعی از او نداشتند. آقای خاتمی از آقای روحانی هیچ توقعی نداشت. من شهادت می‌دهم همه کسانی که به صورت شبانه روزی برای رای آوردن روحانی تلاش کردند به‌ اندازه یک پر کاه از آقای روحانی توقع مادی یا معنوی نداشتند. اصلاح‌طلبان به جز حمایت کار دیگری نکردند. مصطفی تاج‌زاده، سعید حجاریان، ابراهیم اصغرزاده، موسوی لاری، عبدالله رمضان زاده. کدامیک از اینها از آقای روحانی پست و سمت یا توقع نابجایی درخواست کردند؟

اگر در یک معامله شرکت می‌کردند و پست و سمت می‌خواستند بهتر نبود؟
نه به نظر من اصلاح‌طلبان در نهایت اخلاق و درستی سیاسی رفتار کردند. کارشان درست بود و اگر هم الان صادق زیباکلام گلایه می‌کند به این خاطر است که می‌بینم به هر دانشگاهی که رفتم دیدم بر روی دانشجویان گرد ناامیدی پاشیده شده و می‌گویند این هم از آقای روحانی!

الان اصلاح‌طلبان باید چه کنند؟
ما با تمام وجود از آقای روحانی حمایت می‌کنیم و اگر زمان به ۲۹ اردیبهشت ۹۶ برگردد باز هم برای او  فعالیت می‌کنیم. اما در عین حال هم تند و تیزترین انتقادات را به او وارد می‌کنیم.
منبع: بهارنیوز