نشست اصحاب رسانه با رئیس سازمان بسیج (عکس)

بلیط هواپیما ارزان

مشاغل خانگی؛ راهی برای پول درآوردن زنان خانه‌دار درخواست مطهری از رئیسی: در دادگاه “محمدرضا خاتمی” از موسوی، کروبی و احمدی‌نژاد دعوت کنید/ خط قرمز مصنوعی محصورین را بشکنید علت آتش گرفتن سینما بهمن شیراز چه بود؟ خداحافظی اینستاگرامی پژمان منتظری با استقلال دفتر مقام معظم رهبری؛ فطریه هر نفر ۸ هزار تومان درگیری محیط‌بانان با چند شکارچی متخلف/ ۲ شکارچی کشته شدند از متن تا حاشیه ماجراهای ۵ دختر ریش‌داری که در ورزشگاه جم شاهد قهرمانی پرسپولیس بودند گوگل موبوگرام را هم حذف کرد انتقاد مریل استریپ از رواج رفتارهای ضدمردانه شفر تحت فشار از سوی بنی یاس؛ تکلیفت را با استقلال مشخص کن!

مرگ بر این فوتبال!  (۲۹ نظر)

۴۰ سال پیش، روز قدس / ۴ سخنران و روشنفکران دعوت کننده چه کسانی بودند؟  (۲۰ نظر)

چرا نمی توانیم تصمیمات مان را عملی کنیم؟ روش “عدد یک” به ما کمک می کند  (۱۱ نظر)

نه حواس‌مان به زندگی‌شان بود نه مرگ‌شان  (۱۱ نظر)

تهیه‌کننده شهرزاد و ضربه او به سینمای ایران  (۹ نظر)

مهدی نصیری: بین خدای سنت و خُرمای مدرنیته سرگردان‌ایم  (۸ نظر)

داستان نجفی و ۱۵ نکته/ چرا همدلی با مقتول کمتر از قتل های دیگر است؟  (۳ نظر)

وقتی نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری مرتکب قتل شد  (۲ نظر)


منبع: عصرایران

درخواست مطهری از رئیسی: در دادگاه "محمدرضا خاتمی" از موسوی، کروبی و احمدی‌نژاد دعوت کنید/ خط قرمز مصنوعی محصورین را بشکنید

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با ارائه پیشنهادی مبنی بر حضور موسوی، کروبی و احمدی‌نژاد به عنوان مطلع در دادگاه محمدرضا خاتمی، از رئیس قوه قضاییه خواست خط قرمز مصنوعی درباره انتخابات ۸۸ و محصورین را بشکند.

به گزارش ایسنا، علی مطهری در یادداشتی با عنوان «دادگاه پر برکت» که در اختیار ایسنا قرار داد، نوشت:

«محاکمه آقای محمدرضا خاتمی به خاطر ادعای ۸ میلیون رأی تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ فرصت مغتنمی است که یک بار برای همیشه پرونده حوادث سال ۸۸ که موجب تفرقه میان بخشی از ملت و کاهش سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی شده است رسیدگی و بسته شود. پیشنهاد می‌کنم در این دادگاه از آقایان موسوی، کروبی و احمدی‌نژاد به عنوان مطلع دعوت شود تا حقیقت ماجرا روشن شود. کاری که باید در ماههای اول این حوادث انجام می‌شد یعنی محاکمه علنی متهمان این حوادث، خوب است لااقل در قالب حضور این متهمان در این دادگاه به عنوان مطلع، صورت پذیرد.

نباید گفته شود اگر فرضا ادعای آقای خاتمی ثابت شود نظام آسیب می‌بیند، بلکه نظام از پنهان‌کاری، عدم شفافیت و بحث درباره فتنه ۸۸ را خط قرمز تلقی کردن، آسیب می‌بیند. نظام هیچ‌گاه از صداقت و حقیقت‌جویی آسیب نمی‌بیند بلکه سرمایه اجتماعی آن افزایش می‌یابد.

با این اقدام یعنی حضور آن سه تن در دادگاه آقای محمدرضا خاتمی به عنوان مطلع، تکلیف محصوران نیز روشن می‌شود. از جناب آقای رئیسی، رئیس محترم قوه قضائیه می‌خواهم که این خط قرمز مصنوعی را بشکنند و کاری را که قوه قضائیه باید ۱۰ سال پیش انجام می‌داد، امروز انجام دهند.»

به گزارش ایسنا، دومین جلسه دادگاه «محمدرضا خاتمی» دبیرکل پیشین حزب مشارکت، به اتهام ادعای تقلب در انتخابات سال ۸۸، دیروز (شنبه) در شعبه ۱۰۵۷ دادگاه کارکنان دولت برگزار شد.


منبع: عصرایران

اصغرزاده:مردم دیگر به«تَکرار»خاتمی توجه ندارند

وی افزود:مردم در مقطع فعلی از سیاست‌ورزی‌های بی‌نتیجه و اینکه مورد سوءاستفاده قدرت‌طلبان قرار بگیرند، خسته‌اند.آنها از بی‌تصمیمی و پیگیرنبودن اصلاح‌طلبان کلافه‌اند؛ به‌عبارتی مردم از اصلاح‌طلبی عبور نکرده‌اند بلکه از اصلاح‌طلبان بوروکرات و رفیق گرمابه و گلستان قدرت رانتی عبور کرده‌اند.اگر اصلاح‌طلبی را به‌عنوان یک راهبرد برای تغییر وضع موجود تفسیر کنیم، هنوز هم مردم به آن باور دارند و سخنگوی واقعی این جریان یعنی آقای خاتمی هنوز هم در بین مردم اثربخش است اما به نظر می‌رسد تأکید بر سیاستی که پیش‌تر امتحان شد، چندان پاسخ‌گوی مطالبات مردم نخواهد بود.باوجود اینها جریان اصلاحات دارای سرمایه سنگین اجتماعی است که همچنان استعداد آن را دارد که مسیر کشور را اصلاح و باعث تحقق توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شود و از ایجاد تمامیت‌خواهی جلوگیری کند.نفوذ تفکر اصلاح‌طلبی در جامعه ایران آن‌قدر زیاد است که مانعی مهم برای پیشبرد پروژه بنیادگرایان داخلی، براندازان متوسل به نیروهای بیگانه و هواداران تحریم و مداخله نظامی است.
منبع: بهارنیوز

فارس: ۱۰ سال حبس برای مدیرعامل سابق فرودگاه همدان

مدیرعامل سابق فرودگاه همدان به اتهام تدلیس در معاملات به ۱۰ سال حبس محکوم شد.

به گزارش فارس، بازرسان بازرسی در جریان یک بازرسی فوق‌العاده از پروژه تطویل و بهسازی باند فرودگاه همدان در سال ۹۵، به اسنادی دست یافتند که حاکی از وقوع فساد در این پروژه بود و بر همین اساس پرونده متخلفان به مراجع ذی‌صلاح ارسال شد.

اخیراً شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر دادگستری کل استان همدان رأی قطعی محکومان را صادر کرد که بر این اساس، مدیر وقت فرودگاه همدان به اتهام تدلیس در معاملات فرودگاه همدان به مبلغ ۹.۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال، محکوم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری درجه ۵ و به اتهام ارتشاء به مبلغ ۷۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال، به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری درجه ۴ و جزای نقدی به مبلغ ۷۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال محکوم شده است.

همچنین دیگر متهم پرونده، پیمانکار پروژه باند فرودگاه همدان به اتهام پرداخت رشوه با اعمال دو درجه تخفیف نسبت به رأی دادگاه بدوی به تحمل ۱۰۰ روز حبس محکوم شد.

پرونده تخلفات دیگر متهمان این پرونده نیز به هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان وزارت راه و شهرسازی ارسال شد که آرای آن‌ها نیز صادر شده است.


منبع: عصرایران

دیدار رئیسی با وکلای دادگستری (عکس)

بلیط هواپیما ارزان

۵۰۳ اثر از ۴۸ کشور در راه دوازدهمین جشنواره فیلم‎های ورزشی ایران مهمترین منابع دریافت نمک در سبد غذایی ایرانیان/ در مصرف این اقلام احتیاط کنید (+اینفوگرافی) استراماچونی توافق با استقلال را تایید کرد تانزانیا؛ حبس در ازای استفاده از پاکت پلاستیکی من، محمدحسین میثاقی، هیچ موضعی ندارم! ادعای یک زن برزیلی: نیمار به من تجاوز کرد جزییات برپایی هفته فیلم اروپایی ۲۰۱۹ در ایران فلاحت پیشه: رابطه ایران و آمریکا میانجی‌ناپذیر است دیدنی‌های امروز؛ از سفر پاپ فرانسیس به رومانی تا اعطای دکترای افتخاری هاروارد به آنگلا مرکل قرارداد بازیکن سابق آث میلان با تراکتور فسخ شد

مرگ بر این فوتبال!  (۲۹ نظر)

۴۰ سال پیش، روز قدس / ۴ سخنران و روشنفکران دعوت کننده چه کسانی بودند؟  (۲۰ نظر)

چرا نمی توانیم تصمیمات مان را عملی کنیم؟ روش “عدد یک” به ما کمک می کند  (۱۱ نظر)

تهیه‌کننده شهرزاد و ضربه او به سینمای ایران  (۹ نظر)

داستان نجفی و ۱۵ نکته/ چرا همدلی با مقتول کمتر از قتل های دیگر است؟  (۳ نظر)

وقتی نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری مرتکب قتل شد  (۲ نظر)

کتاب هایی که کاربران “عصرایران” خوانده اند و به دیگران هم پیشنهاد می کنند / بخش ۶۰  (۱ نظر)


منبع: عصرایران

محسن رفیق‌دوست: نجفی گرفتار توطئه شده

گزوه سیاسی: محسن رفیق‌دوست درباره حواشی که برای محمدعلی نجفی رخ داد گفت: به نظرم از قبل توطئه‌ای علیه او ترتیب داده شده بود و ایشان گرفتار آن توطئه شد.
….
منبع: بهارنیوز

فلاحت پیشه: رابطه ایران و آمریکا میانجی‌ناپذیر است

فلاحت پیشه: رابطه ایران و آمریکا میانجی‌ناپذیر است

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان این که «ترامپ و تیم تندرو در دولتش به دنبال حقارت ملت ایران هستند»، گفت که رابطه ایران و آمریکا میانجی ناپذیر است و شرایطی برای مذاکره هم فراهم نیست.

به گزارش عصرایران، حشمت الله فلاحت پیشه در گفتگو با ایسنا، با اشاره به اظهارات اخیر مقامات آمریکایی به خصوص رئیس جمهور این کشور علیه ملت ایران، بیان کرد: ترامپ به شدت تحت فشار افراطیون قرار گرفته است و فکر می‌کند که شرایطی برای پیشبرد مناسبات افراطی‌اش علیه ایران فراهم کند. ترامپ و تیم تندروی آن نشان داده‌اند که به دنبال حقارت ملت ایران هستند چیزی که از سوی مردم ما پذیرفتنی نیست.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود، خاطرنشان کرد: نخست وزیر عراق هم در دیدار و گفتگو با مایک پمپئو، تاکید کرد که ایرانی‌ها آمادگی کامل برای دفاع دارند که اگر به این مرحله برسد، آمریکا پیروز نخواهد شد. پس هیچ گاه فضا را به سمت جنگ پیش نبرید. بهتر است که آمریکایی‌ها این توصیه را جدی بگیرند کما اینکه ما هم معتقدیم که این حرف‌ها برای ایجاد فضای روانی است.

فلاحت پیشه تاکید کرد که اظهارات ترامپ در توهین به ملت ایران ناشی از عصبانیتش است و از بسیاری از ضرب‌الاجل‌ها برای ملت ایران می‌گذرد، اما ملت ایران تسلیم نشدند و حتی ایرانیان خود را با شرایط جدید وفق دادند و به دستاورد‌هایی هم دست پیدا کرده‌اند. نمونه آن دو برابر شدن صادرات غیر نفتی ایران و رونق تولید است. البته که ضعف‌هایی نیز وجود دارد، ولی نتیجه نهایی آن است که ترامپ از این شرایط ناراحت است.

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با اشاره به رفت و آمد برخی از مقامات کشور‌ها به ایران، یادآور شد: نمایندگان این کشور‌ها برای میانجی‌گری به ایران می‌آیند، چون در درجه اول نگران منطقه و کشور‌های خودشان هستند. آن‌ها می‌دانند که هر گونه تنش فراگیر می‌شود پس به صورت طبیعی سعی در میانجیگری دارند.

وی خاطرنشان کرد: البته معتقد هستم که رابطه ایران و آمریکا میانجی ناپذیر است. بسیاری از مسائل و اختلاف نظرات آمریکا مشخص است و تابویی هم برای مذاکره وجود ندارد، اما شرایط مذاکره فراهم نیست.

آمریکایی‌ها در شرایط غیر واقعی حرکت می‌کنند، لذا ایرانیان تصمیم واقعی‌شان را در شرایط کنونی رو نمی‌کنند. پس وقتی این شرایط روانی را رها کنند و وارد فضای واقعی شوند تصمیمات دیگری اتخاذ می‌شود.

فلاحت پیشه در پایان با اشاره به موضع گیری برخی کشور‌های اروپایی همچون انگلیس در شرایط فعلی، گفت: این موضع گیری‌ها از سمت انگلیسی‌ها طبیعی است.

آن‌ها در سال ۲۰۰۶ یعنی زمانی که علیه لیبی تقسیم کار صورت گرفت، تضمین دادند که همراه با دولت لیبی باشند، اما همزمان در بمباران لیبی شراکت داشتند. البته که در شرایط فعلی ایرانی‌ها پخته‌تر هستند و به رغم نظرات متفاوت اگر شرایط دفاع پیش آید، همه یک دست و با هم دفاع می‌کنند.


منبع: عصرایران

واکنش ‏کیهان به برگزاری دادگاه ‎محمدرضا خاتمی: دادگاه بالاخره ‎یقه فتنه‌گران را گرفت

کیهان نوشت: دومین جلسه دادگاه «محمدرضا خاتمی» به اتهام ادعای تقلب در انتخابات سال ۸۸، دیروز در شعبه ۱۰۵۷ دادگاه کارکنان دولت به صورت علنی برگزار شد.

پس از آنکه محمدرضا خاتمی اواخر سال گذشته در یک مصاحبه ویدئویی مدعی شد در انتخابات سال ۸۸ به میزان ۸ میلیون رای تقلب شده است، از سوی دادستانی تهران احضار شد.

پس از تشکیل پرونده تاکنون دو جلسه از دادگاه محمدرضا خاتمی به صورت علنی برگزار شده است، اما محتویات جلسه دادگاه تاکنون منتشر نشده است.

اما جلسه دیروز دادگاه در حالی برگزار شد که عده‌ای از فعالان اصلاح‌طلب که شاید گمان نمی‌کردند تکرار ادعایی که غیرواقعی بودن آن پیش از این کاملاً محرز شده است و مدت‌هاست کارکرد و اثرگذاری دروغین خود را از دست داده است با برخورد جدی و بازخواست دستگاه قضایی رو‌به‌رو شود، از روز‌های گذشته منفعلانه سعی در حاشیه‌سازی و اردوکشی به جلسه دادگاه خاتمی را داشتند.

این افراد سعی داشتند با حضور خود در جلسه دادگاه، رسیدگی به ادعا‌ها و اتهامات محمدرضا خاتمی را تحت شعاع قرار دهند، هرچند موفق به این کار نشدند.

تبرئه نظام با ادعای تقلب؟!

اما محمدرضا خاتمی دیروز پس از پایان دادگاه در جمع خبرنگاران تلاش کرد از ادعای خود دفاع کند و با ژست کامل بودن دفاعیات گفته‌های پیشین خود را تکرار کرد.

وی که پیش از این با ادعای تقلب ۸ میلیونی در انتخابات عملا نظام جمهوری اسلامی را مورد اتهام بی‌پایه خود قرار داده بود، دیروز از یک سو مدعی شد «قصد دارم دامن نظام را از تقلب تبرئه کنم»! و از سوی دیگر با تکرار ادعا‌های قبلی گفت: «من با عدد و رقم به ادعای خودم که هشت میلیون است رسیده‌ام که این حداقل است.»

تکرار دروغ بزرگ

دروغ بزرگ تقلب در انتخابات که زمینه طرح آن پیش از انتخابات سال ۸۸ توسط فتنه‌گران و عوامل نفوذی یا مزدور فراهم شده بود، در همان ساعات برگزاری انتخابات کلید خورد.

ادعایی که هرچند در همان روز‌های ابتدایی طرح، اثبات دروغ بودن آن باعث ریزش شدید و اعلام برائت مردم فریب خورده و حاضر در تجمعات غیرقانونی شد، اما طی چند ماه کشور را درگیر مشکلات و هزینه‌های فراوان و تاسف‌انگیزی کرد که از جمله آن‌ها می‌توان به شهادت تعدادی از مردم بی‌گناه به دست فتنه‌گران فرصت‌طلب، ایجاد آشوب و آسیب به فضای امن جامعه، دادن فرصت سوءاستفاده به دشمنان نظام و… اشاره کرد.

هرچند با گذر هرچه بیشتر زمان، رسوایی ادعای تقلب و خسارات وارده به کشور از سوی مدعیان دروغین قانون‌مداری و اصلاحات برای مردم بیش از پیش روشن شد، اما حماسه ۹ دی و خروش سراسری مردم در دفاع از نظام پایان‌بخش این سکانس از خوش‌خدمتی وطن‌فروشان به دشمنان بود.

اما حال چه شده است که پس از اثبات دروغ‌بودن ادعای تقلب از جمله در دادگاه‌های فتنه‌گران و اذعان صریح آن‌ها به اینکه «تقلب اسم رمز آشوب بود»، و پس از آنکه خود مدعیان اصلی اصلاحات از جمله برادر جناب محمدرضا خاتمی و پرچمدار فتنه به غیرواقعی بودن تقلب و یا عدم امکان تقلب در انتخاباتی با این وسعت و ساز و کار‌های موجود اذعان و اعتراف کردند، این شخص دم از اثبات این ادعا می‌زند؟

نگاه متعجب مردم به هذیان‌گویی مدعیان اصلاحات

به راستی مردم از خود چه می‌پرسند وقتی این مواضع ملون و متناقض را از سوی سران اصلاحات می‌بینند و می‌شنوند؟

آیا از خود نمی‌پرسند این تقلب چطور ادعایی و با چه اهدافی است که یک روز سران و فعالان فتنه در آتش آن می‌دمند، یک روز آن را رد می‌کنند یا اسم رمز آشوب می‌خوانند و یک روز دیگر فردی که گویا تازه از خواب بیدار شده است دوباره ادعای تقلب می‌کند؟

آیا واکنش مردم به این هجم از هذیان‌گویی و مواضع پریشان غیر از فاصله گرفتن و انزجار است؟

حضور در انتخابات، سند رد تقلب

جا دارد جناب محمدرضا خاتمی پاسخ دهند که اگر ادعای تقلب درست بود چرا مردم هر بار در انتخابات‌های پس از سال ۸۸ با شکوه هرچه تمام‌تر و با اعتماد به نظام خود در انتخابات شرکت کرده‌اند؟

اگر ادعای تقلب درست بود چرا برادر ایشان هر بار با ارائه لیست انتخاباتی عملا با تأیید خود مردم را به شرکت در انتخابات دعوت می‌کند؟

امثال محمدرضا خاتمی و برادر وی و سران دیگر فتنه و هر آن کس که با ادعای دروغ تقلب، زمینه‌ساز آشوب، قتل انسان‌های بی‌گناه و خسارت به کشور شدند و دست‌شان در این جنایات آلوده است، باید اکنون در حال گذراندن محکومیت‌های سنگین و پاسخ به اعمال مجرمانه خود می‌بودند و حال که با رأفت و مصلحت‌اندیشی نظام اسلامی که پنجه در صورت آن کشیده بودند از مجازات و مکافات عمل خود جان سالم به در برده‌اند، نباید با تکرار یک دروغ نخ نما شده، بیش از این در توهم و هذیان دست و پا بزنند.

چه کسی پاسخگوی مردم است؟

راستی مردم یک سؤال دیگر نیز دارند و آن اینکه افرادی که با حمایت و تأیید این مدعیان و به قول خودشان بدون تقلب! کرسی‌های مسئولیت را برعهده گرفته‌اند چه در کارنامه خود دارند و آیا حالا که موقع پاسخ به عملکرد اصلاح‌طلبان در رای آوردن این افراد و مطالبه و بازخواست مردم رسیده است ادعای بی‌پایه تقلب در انتخابات ۱۰ سال قبل نوعی رد گم‌کنی و غبارآلود کردن فضا نیست؟!

ذکر این نکته نیز ضروریست که دستگاه قضا وظیفه دارد با برخورد قاطع با این مدعیان که گویا از چشم‌پوشی بر عملکرد و مواضع نادرستشان عبرت کافی نگرفته و همچنان سوءاستفاده می‌کنند، وظیفه خود در دفاع از نظام و انقلاب اسلامی را به‌طور کامل ایفا نماید.


منبع: عصرایران

بیانیه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره محور ایرانی دیدار پمپئو و مرکل

سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در پی سفر وزیر امور خارجه آمریکا به آلمان و دیدار وی با صدراعظم آلمان به برخی موارد مورد بحث درباره ایران اشاره کرد.

به گزارش ایسنا، مورکان اورتاگوس، سخنگوی وزرات امور خارجه آمریکا با انتشار تصویر بیانیه‌ای در صفحه رسمی توئیتر خود در این باره نوشت: مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان روز گذشته دیدار کرده و درباره اولویت‌های مشترک از جمله حمایت از اوکراین و خصومت روسیه رایزنی کردند.

به گفته وی، آن‌ها همچنین درباره آن‌چه «تهدید‌های در حال گسترش» حکومت ایران در منطقه علیه منافع آمریکا و لزوم مقابله با فعالیت‌های موشکی ایران و «تجاوز‌های منطقه‌ای» این کشور خوانده شده، گفتگو کردند.

به گزارش ایسنا، سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان به تازگی در واکنش به ادعای دخالت و کارشکنی ایران در منطقه از سوی جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا که گفته بود ایران در ماجرای خرابکاری در نفت‌کش‌های الفجیره دست دارد گفت:

آقای بولتون و سایر جنگ طلبان و آشوب طلبان باید بدانند که صبر راهبردی، هوشیاری بالا و آمادگی کامل دفاعی جمهوری اسلامی ایران که برخاسته از اراده ملتی بزرگ و مقاوم است، مانع تحقق خواسته‌های شوم آن‌ها برای برای ایجاد هرج و مرج در منطقه خواهد شد.

همچنین محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان اخیراً در گفتگو با شبکه العالم، روابط ایران را با همسایگانش تشریح کرده و گفت:  آغوش ما برای همه کشور‌های حاشیه خلیج فارس باز است.

متأسفانه دو، سه کشور در حاشیه خلیج فارس هستند که راه دیگری را انتخاب کرده‌اند، ما معتقدیم راهی که آن‌ها انتخاب کرده اند راه مؤثری نیست، راه خطرناکی است و بیش از همه برای خودشان خطر دارد.

ما برای این کشور‌ها هیچ‌گاه بد نخواسته ایم و هنوز هم بد نمی‌خواهیم، معتقدیم که ما همسایه هستیم و به حکم جغرافیا همواره همسایه خواهیم بود.


منبع: عصرایران

احتمال سفر وزیر دفاع ژاپن به چین

وزیر دفاع ژاپن در نظر دارد امسال به چین سفر کند؛ در صورت انجام این سفر برای اولین‌بار وزیر دفاع ژاپن در یک دهه اخیر به چین می‌رود.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، تاکشی ایوایا، وزیر دفاع ژاپن به دنبال سفر به چین است.

این سفر در دیدار وزرای خارجه چین و ژاپن در حاشیه اجلاس امنیت آسیایی (شانگری-لا) مورد توافق قرار گرفت.

در این دیدار دو طرف درباره ایجاد مکانیسمی برای جلوگیری از درگیری‌های احتمالی میان ناو‌ها و جنگنده‌های دو کشور گفتگو کردند.

بعد از این مذاکرات ایوایا در جمع خبرنگاران گفت: هر دو طرف به دنبال ارتقای همکاری‌های دفاعی هستند و در نظر دارند روابط دو جانبه را براساس درک متقابل و اعتماد تحکیم کنند.

در حال حاضر چین و ژاپن چالش‌هایی با یکدیگر در مالکیت جزایری در دریای چین جنوبی دارند.


منبع: عصرایران

ترامپ: انگلیس بی خیال توافق با اتحادیه اروپا شود

رئیس‌جمهوری آمریکا در آستانه سفرش لندن بار دیگر مواضع تند خود درباره خروج انگلیس از اتحادیه اروپا را مطرح کرد و گفت لندن بی خیال توافق با اتحادیه اروپا شود.

به گزارش ایرنا، دونالد ترامپ این اظهارات را در گفتگو با نشریه ساندی تایمز مطرح کرد و افزود: اگر انگلیس به آنچه (در توافق با اتحادیه اروپا) می‌خواهد، نرسد و نتواند به توافق منصفانه دست پیدا کند، باید بی‌خیال توافق شود.

او همچنین عنوان کرد که در این صورت انگلیس صورتحساب ۳۹ میلیارد پوندی بابت خروج از اتحادیه اروپا را هم پرداخت نخواهد کرد.

رئیس‌جمهوری آمریکا همچنین عنوان کرد: هنوز دیر نشده که دولت انگلیس به پیشنهاد او درباره شکایت از اتحادیه اروپا عمل کرده و امتیاز بیشتری در مذاکره با بروکسل به دست آورد.

وی در اظهارنظری جنجالی از نایجل فاراژ رهبر راست‌گرای حزب برگزیت تمجید و او را گزینه مناسبی برای شرکت در مذاکرات برگزیت با اتحادیه اروپا معرفی کرد.

فاراژ نخستین سیاستمدار انگلیسی بود که پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، راهی واشنگتن شد و به وی تبریک گفت. به همین خاطر هم بود که ترامپ چندی پیش گفت تمایل دارد در سفرش به لندن با فاراژ دوباره دیدار کند.

رئیس‌جمهوری آمریکا درباره ترزا می‌نیز این‌چنین گفت: “می‌دانید که او را دوست دارم. او یک سیاستمدار حرفه‌ای است. ” وی با این‌حال، روش «می» برای مذاکره با اروپا را نپسندید و گفت: به نظر من برای انگلیس سخت خواهد بود که با این روش به توافق خوبی با اتحادیه اروپا برسد. البته اتحادیه اروپا را هم نمی‌توانم مقصر بدانم، چون آن‌ها چیز زیادی برای از دست دادن نداشتند و به همین خاطر امتیاز نمی‌دادند.

او در عین‌حال اعلام کرد که آمریکا تمایل دارد تا به فاصله کمی پس از خروج رسمی انگلیس از اتحادیه اروپا، از طریق گسترش همکاری‌های اقتصادی و تجاری، خسارت برگزیت را جبران کند. وی گفت: هر دو این ظرفیت را داریم که شرکای تجاری فوق‌العاده‌ای باشیم. سطح همکاری‌های ما با انگلیس نسبت به ظرفیتی که در اختیار داریم کم است. اما خیلی فوری می‌توانیم آن را گسترش دهیم.

ترامپ بابیان اینکه آمریکا ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای برای تجارت دارد، گفت: تاکنون رئیس‌جمهوری که به اندازه من این مساله را درک کندروی کار نبوده و این فرصت برای انگلیس یک امتیاز ویژه است.

ترامپ همچنین رویکرد منفی جرمی کوربین رهبر چپ‌گرای حزب کارگر انگلیس علیه خود را یک اشتباه توصیف کرد و گفت اگر فرار باشد انگلیس از حمایت‌های نظامی و اطلاعاتی آمریکا بهره‌مند شود “فردی در جایگاه او بایستی با ما راه بیاید”

رئیس‌جمهوری آمریکا در بخش دیگری از این مصاحبه هشدار داد که موافقت دولت لندن با ورود شرکت چینی هوآوی به بازار اینترنت پرسرعت نسل پنجم انگلیس، همکاری‌های اطلاعاتی با آمریکا را به خطر می‌اندازد.

وی گفت دو کشور انگلیس و آمریکا همکاری‌های اطلاعاتی نزدیکی با یکدیگر دارند و بایستی درباره تصمیماتشان مراقبت کنند.

ترامپ گفت: “مسائل امنیت ملی بسیار مهم است و باید باهم مراقبت کنیم. انگلیس به‌خوبی این مساله را درک می‌کند”

رئیس‌جمهوری آمریکا و همسرش ملانیا قرار است فردا دوشنبه در سفری رسمی به دعوت ملکه انگلیس وارد لندن شوند. ترامپ در این سفر سه‌روزه با اعضای خانواده سلطنتی، دولت و رؤسای شرکت‌های بازرگانی دیدار خواهد کرد.

او دیروز نیز در گفتگو با نشریه سان، از ترزا می‌نخست‌وزیر مستعفی این کشور انتقاد و از جانسون وزیر امور خارجه پیشین این کشور که برای تصدی پست نخست‌وزیری نامزد شده، حمایت کرد.

ترامپ با «جالب» خواندن رقابت افراد مختلف در حزب محافظه‌کار انگلیس برای تصدی این مسؤولیت با این ادعا که همه رقبا را می‌شناسد و در این زمینه «سخت مطالعه کرده» است، گفت: فکر می‌کنم که کار بوریس (جانسون) بسیار خوب باشد. او (در این سمت) بسیار عالی خواهد بود.

جانسون تاکنون در این باره اظهارنظری نکرده، اما تعدادی از سیاستمداران انگلیس سخنان ترامپ را دخالت در امور داخلی این کشور خوانده‌اند.


منبع: عصرایران

کدخدایی: دعوت از پگاه آهنگرانی بعنوان ناظر شورای نگهبان در انتخابات مجلس

سخنگوی شورای نگهبان از پگاه آهنگرانی بازیگر سینما دعوت کرد بعنوان یکی از ناظران مردمی بر فرایند انتخابات اسفند نظارت کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، عباسعلی کدخدایی در پیامی در صفحه شخصی اش در توئیتر با اعلام این خبر نوشت: خانم آهنگرانی سوالاتی پیرامون انتخابات سال ۸۸ داشتند که تلاش کردم به آنها پاسخ دهم.

در پایان از ایشان دعوت کردم به عنوان یکی از ناظران مردمی شورای نگهبان بر فرایند انتخابات پیش رو نظارت کنند تا از نزدیک با نحوه عملکرد ناظران ما آشنا شوند.

کدخدایی: دعوت از پگاه آهنگرانی بعنوان ناظر شورای نگهبان در انتخابات مجلس


منبع: عصرایران

سیدحسن خمینی: اعتدال، راه خروج از بن‌بست‌هاست

یادگار امام با تأکید بر بُعد وحدت‌بخش انقلاب اسلامی گفت: اعتدال راه خروج از بن‌بست‌های درونی است.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی در دیدار وزیر، معاونان و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، طی سخنانی به تعریف مفهوم «زیبایی» پرداخت و تصریح کرد: یکی از این تعاریف که برگرفته از دیدگاه ارسطو است که زیبایی را به معنای «تناسب» گرفته است و تعریف دیگر، «تناسب میان شیء مدنظر و جان و روح دیگران» را به معنای زیبایی عنوان می‌کند.

وی با طرح این سوال که «ما» چگونه هستیم که تناسب با ما، موجب زیبایی یک پدیده می‌شود؟ افزود: یکی از نکات در زیبایی‌شناسی، پارادوکسیکال بودن روح ماست؛ همانند اصل وجود که می‌گوییم هم هستیم و هم نیستیم. در نگاه عرفانی عالم دارای یک وجود است و بقیه امور، انعکاس آن وجود است.

یادگار امام اظهار کرد: از همین‌رو انقلاب اسلامی یک هنر بسیار بزرگ بود زیرا جامع کثرت‌ها بود. هنر وقتی شکل می‌گیرد که کثرت‌ها به وحدت برسند. همچنین انقلاب اسلامی هنر است چرا که با روح و جان مردم در تناسب بود. انقلاب یک پا در سنت و یک پا در مدرنیته دارد؛ نه از ریشه‌های سنتی خود جدا شده و نه نگاهش به دنیا داعشی و متحجرانه است.

وی با اشاره به سخنان وزیر ارشاد در خصوص آرای امام در زمینه موسیقی، حضور زنان در جامعه و … یادآور شد: از نکاتی که بعد از رحلت امام کمتر مورد بررسی قرار گرفته تحجرستیزی امام بوده است و وزارت ارشاد چون در سنگر اول این مسیر است بیش از بقیه مورد هجمه قرار گرفته است اما باید هزینه داد.

سیدحسن خمینی افزود: انقلاب هم از استقلال دفاع می‌کند و هم از آزادی و هیچ یک را به بهانه دیگری کنار نمی‌گذارد. انقلاب هم فقرستیزی می‌کند و هم رفاه را ترویج می‌کند. همین امر به انقلاب اسلامی ارزش مضاعف می‌دهد.

وی گفت: شاید کسی با مشاهده این ابعاد مختلف از دور، آنها را تضادهای جمع‌ناشدنی بداند اما واقعیت این است که همه این امور در انقلاب وجود دارد.

یادگار امام با تأکید بر شجاعت بیان سخن علی‌رغم ملامت‌ها، تأکید کرد: همه ویژگی انقلاب در بعد وحدت‌بخشی آن است و تلاش در این راه سختی دارد اما نباید دچار خستگی شد.

وی افزود: مسیر این هدف که جمع صفات درونی را می‌خواهیم، اعتدال است و اعتدال راه خروج از بن‌بست‌های درونی است.

وی با اشاره به آیه شریفه «وَکَذٰلِکَ جَعَلناکُم أُمَّهً وَسَطًا لِتَکونوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ»، افزود: انسان باید از افراط‌گرایی به هر دو سو دوری کند زیرا ناقض بعد وحدت‌آفرین انقلاب است.

سیدحسن خمینی گفت: انقلاب را به عنوان یک هنر و امام را هنرمندی بزرگ ببینیم که بین کثرت‌ها وحدت آفرید و همین امر بود که موج بزرگ پدید آورد، رحماء بینهم و اشداء علی الکفار شد و از یک نوجوان ١٣ ساله قهرمان ساخت و انقلاب و جنگ را پیش برد.

براساس گزارش جماران، وی در پایان با بیان اینکه هر دستی که برای تشتت بلند می‌شود دست ضد انقلاب است، گفت: حفظ این انقلاب فداکاری می‌خواهد زیرا انسان در این راه شماتت می‌شنود.


منبع: عصرایران

سپاه شناورهای حامل مواد مخدر را با پهباد منهدم می کند

فرمانده پایگاه انصارالحسین منطقه چهارم نیروی دریایی سپاه شهرستان دیر گفت: سپاه همیشه در کنار مردم قراردارد و در صورت مشاهده و تردد شناورهای حامل مواد مخدر که جان و امنیت مردم را به خطر می‌اندازد، دستور داریم که به وسیله پهباد آنها را منهدم کنیم.

ناوسالار دوم پاسدار بهرام امیرنژاد شنبه شب در گفت وگو با ایرنا با بیان اینکه سپاه اجازه نمی دهند دریا جولانگاه ناامنی برای جان مردم شود افزود: سپاه در مقابله با مواد مخدر، صید غیرمجاز ترال و قاچاق سوخت در دریا با شدت برخورد می‌کند.

فرمانده پایگاه انصارالحسین منطقه چهارم نیروی دریایی سپاه شهرستان دیراظهارداشت: ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه صبح امروز نیروهای این پایگاه با دستور سردار فرماندهی منطقه و هماهنگی با مقامات قضائی با سه فروند قایق تندرو سوداگران مرگ در آب‌های ساحلی بندر دیر درگیر و با نبرد شجاعانه یک فروند از این شناورها توقیف و مقدار ۳۰۰ کیلو گرم مواد مخدر از نوع تریاک کشف و ۲ تن دستگیرو تحویل مقامات قضائی داده شد.

وی با اشاره به اینکه در این درگیری یکی از سوداگران مرگ به هلاکت رسید، اظهارداشت: همه رزمندگان پایگاه انصار الحسین منطقه چهارم نیروی دریایی سپاه در سلامت کامل بسر می‌برند و آماده اجرای ماموریت‌های بعدی هستند .

امیر نژاد از مردم شهرستان دیر بویژه صیادان خواست در صورت مشاهده موارد مشکوک نیروهای این پایگاه را در جریان قراردهند.

وی اضافه کرد: با اقدام جدی نیروی دریایی سپاه شهرستان دیر در اسفندماه سال گذشته در برخورد با شناورهای متخلف صید ترال اکنون امنیت روانی در شهرستان ایجاد شده است.

امیرنژاد گفت: سپاه بر حسب دستور سال گذشته باسرنشینان ۶ فروند شناور صیادی متخلف را که بصورت غیرمجاز به صید ترال مشغول بودند، برخورد قانونی و همه آنها را توقیف و به ساحل هدایت کرد.

فرمانده پایگاه دریایی انصارالحسین (ع) شهرستان دیرافزود: بیشتر لنج‌های ترال کننده از منطقه خاصی در مرکز استان خروجی داشتند و اگر آزاد و مرتکب تخلف در دریا شوند باز آنان را توقیف خواهیم کرد.

وی گفت: دریا متعلق به مردم و صیادان است و آنان با تلاش و زحمت زیاد رزق و روزی می‌خورند و برای حراست از زیستگاه دریایی باید اقدام جدی کنیم.

شهرستان دیر در فاصله ۲۰۰ کیلومتری جنوب استان بوشهر قراردارد.


منبع: عصرایران

انتخابات اسفندماه؛ اصلاح‌طلبان بر سر دوراهی

انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی اسفندماه سال جاری با ثبت نام داوطلبان آغاز می‌شود، اما جناح اصلاح‌طلب هنوز درباره شرکت یا عدم شرکت در این رقابت‌ها به نظر واحدی نرسیده است. معاون سیاسی وزیر کشور در دوران ریاست‌جمهوری محمد خاتمی می‌گوید اصلاح‌طلبان با موانعی مواجه شده‌اند که باعث شده “برای اولین بار” نتوانند در مورد شرکت یا عدم شرکت در انتخابات “به تصمیم قاطع” برسند.  تاج‌زاده در گفت‌وگویی با روزنامه اعتماد که متن آن امروز شنبه  منتشر شد گفته که اصلاح‌طلبان موافق با مشارکت در انتخابات دو دسته هستند یکی آنهایی که منافع‌شان ایجاب می‌کند “به هر قیمتی در قدرت بمانند” و دیگری کسانی که تحلیل اشتباهی دارند و فکر می‌کنند ماندن در قدرت می‌تواند موثر باشد. او بحث با گروه اول را بی‌فایده عنوان کرد و در مورد گروه دوم گفت: «با این افراد می‌توان بحث کرد و آنها را قانع کرد که ما نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنیم بلکه باید در انتخاباتی شرکت کنیم که مطمئن باشیم اگر لیست نامزدهای ما رای آورد، می‌تواند کاری انجام دهد.» متن این گفتگو را بخوانید: 

✅ما این روزها با تغییر نگاه‌ها و چرخش‌های سیاسی مواجه می‌شویم یعنی بعد از اینکه بعضی از اصولگرایان نگاه اصلاح‌طلبانه پیدا کردند اصلاح طلبان هم محافظه کار شدند چرا این اتفاق رخ داد؟ 
?درباره قسمت اول سوال باید بگویم بله ما با چرخش دیدگاه بیشتر در میان اصولگرایان و کمتر در میان اصلاح مواجه هستیم. با اینکه آنها (اصولگرایان) اگر چرخش نداشته باشند دستشان برای ماندن در قدرت بیشتر است و با وجود آنکه بر اساس دیدگاه اولیه خود می‌توانند به کانون قدرت نزدیک‌تر باشند اما تغییر دیدگاه را ترجیح می‌دهند. علت این است که به این نتیجه می‌رسند که اداره کشور جز با مشی اصلاحی ممکن نیست. تجربه به آنها نشان داده است که نظریات قبلی‌شان اشتباه است و دیگر نمی تواند کارساز باشد. این تغییر نگرش در همه عرصه‌ها دیده می‌شود، از سیاست خارجی (خطا بودن دشمن تراشی و بی‌توجهی به فرصت‌های جهانی‌شدن وعدم‌استفاده از شکاف‌های درونی قدرت‌ها و همچنین عدم‌تاکید بر اشتراکات میان ایران و دیگر کشورها از آمریکا و اروپا تا چین و روسیه) تا مسائل فرهنگی و مقابله با شادی و موسیقی که نتیجه‌اش را در آهنگ جنتلمن در مدارس می‌بینیم، و از شکست فیلترینگ فضای مجازی تا رسوایی نظارت استصوابی که در اثر آن تقریبا همه شایستگان حذف شده‌اند. از لحاظ اقتصادی هم به این نتیجه رسیده‌اند که سرمایه‌گذاری نیاز به ایجاد فضای امن دارد. نمی‌توان هزینه صادرات و واردات را بالا ببریم و انتظار داشته باشیم اقتصادمان شکوفا شود. در تمام کشورهایی که در ۴۰ سال گذشته (بعد از پیروزی انقلاب تا الان) توانسته‌اند جهش‌های اقتصادی داشته باشند (از چین و مالزی تا اندونزی و …) روابط مناسبی با همه کشورها برقرار کردند. بنابراین به لحاظ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی احساس کردند نگاه سابق نمی‌تواند پاسخگوی مشکلات امروز باشد لذا باید دیدگاه خود را تغییر دهند تا بتوان کشور را اداره کرد. 

✅خوب با اینکه افراد قابل توجهی به این نتیجه می‌رسند که باید تغییر ایجاد شود اما این اتفاق رخ نمی‌دهد؟ 
 ?مشکل اینجاست که همه به این نتیجه نرسیده‌اند؛ و مهمتر از آن منافع گروهی است. بسیاری می‌دانند مشکل از کجاست اما منافعشان با این تغییر سازگار نیست. مثالی می‌زنم؛ اگر همین امروز اعلام کنند انتخابات صد در صد آزاد است واقعیت آن است که بسیاری از نمایندگان و نیز مدیرانی که امور را در دست دارند تغییر خواهند کرد. فکر می‌کنید چرا هر روز دایره نظارت استصوابی تنگ‌تر می‌شود؟! برای اینکه می‌گویند اگر این نظارت نباشد کل مجلس را فلان جریان در دست خواهد گرفت. بنابراین منافعشان اقتضا می‌کند فضای سیاسی را بسته نگه دارند. از سوی دیگر چرا در آمریکا عده‌ای جنگ‌طلب هستند و عده‌ای صلح‌طلب؟! آیا نمی‌دانند جنگ چه عواقبی و عوارضی برای ملت ایران دارد؟ اگر قبل از دو دهه اخیر بود می‌گفتیم حتما نمی‌دانند اما بعد از ۱۱ سپتامبر تاثیرات مخرب جنگ را در افغانستان، عراق، سوریه، لیبی و … دیده‌اند. دلیل جنگ‌طلبی آنها منافعشان است. در امریکا نیز چنین است. اگر بخواهند صدها میلیارد دلار اسلحه در خاورمیانه بفروشند باید ضرورت خرید آن را فراهم کنند یعنی یا باید جنگ براه بیاندازند یا حداقل فضای جنگی ایجاد کنند تا این اسلحه‌ها به فروش برسد. یعنی دلاری که عربستان و دیگر شیوخ منطقه خلیج فارس از فروش نفت به دست می‌آورند عینا باید بدهند و از آمریکا اسلحه بخرند، با این تفاوت که به دنبال اسلحه، کشتار و ویرانی هم ایجاد می‌شود. بلاخره «تفنگ در دست» یعنی باید یک نفر را کشت. متاسفانه ما در دنیای سیاست فقط با عقاید مواجه نیستیم که بگوییم اینها که می‌دانند صلح بهتر از جنگ است پس چرا جنگ می‌کنند. بلکه با منافع بیشتر از عقاید مواجهیم. بسیاری از دولتمردان منافعشان در این است که فضای سیاسی کشور بسته باشد یا وارد جنگ شویم یا با بخش قابل‌ توجهی از همسایگان مشکل داشته باشیم. با این دسته نمی‌توان بحث نظری کرد که صلح بهتر از جنگ است.

بنابراین باید افکار عمومی را آنقدر آگاه کرد که کسی جرات نکند ایران را وارد جنگ کند. از سوی دیگر باید آنقدر هزینه جنگ را برای امثال بولتون بالا برد که آنها هم وارد جنگ نشوند. بنابراین چرخش دیدگاهی درمورد افرادی صدق می‌کند که می‌اندیشند و می‌خواهند بر اساس منافع ملی و درست بودن یا نبودن طرحی نظر ‌دهند. با چنین افرادی می‌توان بحث نظری کرد. می‌توان بحث کرد آیا برجام بهتر است یا خروج از برجام؟ آیا پیوستن به fatf‌ بهتر است یا بدتر؟ اما وقتی پای منافع به میان می‌آید منطق کنار می‌رود «چون غرض آمد، هنر پوشیده ماند». وقتی شما در پی منافع خود باشید دیگر منفعت مردم را نمی‌بینید و فقط به باند و گروه و … خود را می‌بینید. 

درعین حال ما اصلاح‌طلبانی داریم که محافظه‌کار شده‌اند. اما کمتر اصلاح‌طلبی داریم که به غیر اصلاح‌طلبی چرخیده باشد. از سوی دیگر امروز با فضای مجازی کسی نمی‌تواند دیکتاتوری کند حتی اگر بهترین سیستم را دیکتاتوری بداند. بنابراین از اصلاح‌طلبان کسی آن طرف نمی‌رود. درعین حال محافظه‌کار شدن برخی اصلاح‌طلبان را انکار نمی‌کنم؛ بله با شما موافقم که بخشی از اصلاح‌طلبان محافظه‌کار شده‌اند. من این را به ضرر جریان اصلاحات می‌دانم. اول به این علت که پایگاه اجتماعی‌شان را از دست می‌دهند، چراکه جامعه احساس می‌کند این‌ها هم فقط به دنبال کسب قدرت هستند و تفاوت زیادی میان این جناح و رقیبش نیست. اگر ما پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهیم هیچ‌چیز دیگری نداریم. اصلاح‌طلبان نه اسلحه دارند، نه زندان، نه حزب پادگانی و منابع ثابت مالی. تنها قدرت‌شان پایگاه اجتماعی ایشان است. نقطه ضعف دیگر محافظه‌کاری، افزون بر ریزش پایگاه مردمی، ناامید کردن مردم از اصلاحات است و این وضعیت کشور را به قهقرا می‌برد. طرف مقابل می‌گوید من هرکاری بکنم این‌ها کوتاه می‌آیند و همراهی خواهند کرد. این طرف هم اصلاح‌طلبان محافظه‌کار شده می‌گویند ما برای آنکه در قدرت بمانیم و برای مردم خدمت کنیم، باید سکوت کنیم. به نظر من اگر امروز بگویند باید از برجام خارج یا وارد جنگ شویم، آقای روحانی باید استعفا دهد. این اقدام به معنای قهر یا فرصت طلبی نیست بلکه باید خدمت رهبری برود و بگوید من نمی‌توانم وقتی جمهوری اسلامی از برجام بیرون می‌آید کارم را ادامه دهم. تاریخی را اعلام کنید که من استعفا بدهم و بلافاصله بعد از آن انتخابات برگزار شود و رئیس جمهوری بر سر کار بیاید که معتقد است می‌تواند بدون برجام کشور و اقتصادش را پیش ببرد؛ نه آنکه چون می‌خواهیم در قدرت بمانیم بشویم پرچم‌دار خروج از برجام. اگر هم پرچم‌دار نمی‌شویم بعد از خروج از برجام بمانیم و بگوییم می‌توانیم کارمان را ادامه بدهیم. این وضعیت مسوولیت‌ها را لوث می‌کند. هر سیاست ورزی چه فرد باشد چه یک مجموعه اگر پروژه و هویتی داشته باشد، حتما باید خط قرمزی داشته باشد. 

✅با این حساب باید بگوییم اصلاح‌طلبانی که دیدگاه محافظه‌کارانه در پیش گرفته‌اند در دسته بی‌هویت‌ها تعریف می‌شوند؟ 
?نه! تحلیل‌شان این است که با این نگاه می‌توانند به جامعه خدمت کنند، اما این راهبرد آنها را بی‌هویت می‌کند بدون آنکه خودشان این را بخواهند. درست مثل طرف مقابل است؛ کسی که جنگ را مثبت ارزیابی می‌کند، قصدش خیانت به کشور نیست اما نتیجه کارش می‌شود خیانت. ما گاهی کاری انجام می‌دهیم که پیامدش برای جامعه فاجعه‌بار است و خود نمی‌دانیم. ما در اصلاح‌طلبان با دو دسته مواجهیم؛ یکی افرادی که منافعشان ایجاب می‌کند اینگونه حرکت کنند. آنها می‌خواهند به هر قیمتی در قدرت بمانند و همه‌چیز را از این زاویه می‌بینند. با چنین افرادی نمی‌توان بحث کرد. اما بسیاری از اصلاح‌طلب‌ها تحلیل اشتباهی دارند و فکر می‌کنند ماندن در قدرت می‌تواند موثر باشد نه برای آنکه منتفع شوند بلکه افراد سلیم النفسی داریم که اینگونه فکر می‌کنند و معتقدند باید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کرد. با این افراد می‌توان بحث کرد و آنها را قانع کرد که ما نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنیم بلکه باید در انتخاباتی شرکت کنیم که مطمئن باشیم اگر لیست نامزدهای ما رای آورد، می‌تواند کاری انجام دهد. اگر قرار باشد چه لیست «الف» به مجلس برود چه «ب» فرق نکند، چرا باید از اعتبار اصلاح‌طلبان هزینه کنیم؟ بنابراین با دسته دوم باید بحث کرد و آنها را قانع کرد که معیارمان برای شرکت در انتخابات ایجاد تفاوت معنادار است. اگر بتوانیم تفاوت معنادار ایجاد کنیم قدم در این راه بگذاریم اما اگر نمی‌توانیم نباید وارد این بازی شویم. این دقیقا همان سرگردانی است که اصلاح‌طلبان دچار شده‌اند. یعنی اسفندماه قرار است انتخاباتی برگزار شود و هنوز جناح چپ به یک جمع‌بندی نرسیده است که آیا باید در انتخابات شرکت کرد یا خیر. حجاریان می‌گوید باید تحت شرایطی در انتخابات شرکت کرد و از سوی دیگر همان گروهی که به دنبال در قدرت ماندن هستند می‌گویند باید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کرد.  چرا اصلاح‌طلبان امروز دچار تردید شده‌اند که آیا باید در انتخابات شرکت کرد یا خیر اما در سال ۹۴ این تردید را نداشتند؟ چون هدف در سال ۹۴ این بود که تندروها کنترل مجلس را در اختیار بگیرند. چرا امروز این حرف را نمی‌زنیم؟ چون در غیاب تندروها در مجلس انتظار می‌رفت این لیست کارهای مهمی بکند اما نتوانست. دقیقا همین است. من سال ۹۴ در زندان بودم و رای دادم. ذره‌ای هم تردید نداشتم. می‌دانید چطور متوجه شدم که پیروز شدیم؟  

✅ چطور؟ 
?فردای انتخابات وقتی گوینده اخبار داشت فهرست افرادی را که در تهران رای آوردند، می‌خواند، من اکثر آنها را نمی‌شناختم؛ فهمیدم لیست ما رای آورده است. چرا که نامزدهای اصولگرا را می‌شناختم. من آن روز به لیست امید رای دادم اما امروز رای نمی‌دهم. چرا؟ چون آن زمان فقط می‌خواستیم مجلس را از دست تندورها خارج کنیم و اداره کشور را بر مدار عقلانی قرار دهیم، برجام تعمیم یابد و راه برای توسعه همه جانبه میهن باز شود. اما در این سالها تحولات مهمی چه در ایران و چه بیرون آن رخ داده که موجب شده است تردیدهای جدی در کارآمدی راهبرد جاری ایجاد شود. یکی از آنها دخالت‌های روزافزون دولت پنهان تقریبا در تمام عرصه‌هاست؛ از تغییر اسم یک خیابان تا مسائل کلانی مانند ماندن در برجام یا خارج شدن از آن کار دست نهادهای انتخابی نیست. مثلا چرا باید از صندوق ذخیره ارزی ۱۵۰ میلیون یورو به صدا و سیما داد؟ یا دخالت سپاه در عزل و نصبها. از سوی دیگر ترامپ از برجام خارج شده و راه را برای تندروها در ایران باز کرده است تا بکوشند ایران هم از برجام خارج شود و کشور در مسیر تقابل قرار گیرد. بنابراین از درون و بیرون با موانعی مواجه شده‌ایم که برای اولین بار اصلاح‌طلبان هنوز نتوانسته‌اند برای شرکت کردن یا نکردن در انتخابات به تصمیم قاطع برسند. شاید هم اجماع گذشته را در انتخابات آینده نداشته باشیم. زیرا یک عده معتقدند به هر قیمت باید در انتخابات شرکت کنیم یعنی اگر نامزدهای رده اول ما را رد صلاحیت کردند یک گام کوتاه بیاییم و اگر صلاحیت نامزدهای رده دوم را هم رد کردند، یک قدم دیگر عقب می‌رویم تا بلاخره به یک لیست برسیم. من معتقدم ما نباید به هر قیمت در انتخابات حاضر شویم یعنی اگر نامزدهای اصلی را رد صلاحیت کردند باید به مردم اعلام کنیم ما با این لیست می‌خواستیم در انتخابات شرکت کنیم اما چون نامزدهایمان رد صلاحیت شدند در انتخابات شرکت نمی‌کنیم. در این صورت مسوولیت به عهده رهبر و شورای نگهبان است. اگر کشور را خوب اداره کردند خدا پشت و پناهشان باد و همینطور ادامه دهند و اگر بد اداره کردند خواهیم گفت ما این وضع را پیش‌بینی کرده بودیم. به هر رو شرایط تغییر کرده است و دیگر نمی‌توانیم بگوییم مردم چون نمی‌خواهیم امثال رسایی در مجلس باشند بیایید به این لیست رای بدهید. امروز مردم می‌پرسند این نمایندگان قرار است برای ما چه کاری کنند و اساسا چقدر اختیار دارند تا تغییراتی ایجاد کنند؟! اگرآنها از اختیاراتی برخوردار نیستند چرا باید رای داد؟!

امروز اصلاح طلبان با یک مشکل دیگر هم دست به گریبان هستند و آن اینکه سال ۹۴ تکرار آقای خاتمی تقریبا برای جریان اصلاحات حکم معجزه داشت اما امروز حتی خود خاتمی هم می گوید دیگر با تکرار من مردم پای صندوق های رای حاضر شوند 

این دقیقا به دلیل همین مشکلی است که به آن اشاره کردم. البته که ضعف‌هایی در جریان اصلاحات مشاهده می‌شود و نمی توان آنها را نادیده گرفت اما متاسفانه بیشتر از آن باید گفت عملکرد دولت پنهان باعث شده است مردم به صندوق رای بی‌اعتنا شوند. این بی‌اعتمادی به صندوق رای است و نه این جناح یا آن جناح که خطرناک است. یعنی می گویند هرکسی انتخاب شود، در نهایت این دولت پنهان است که امور را به دست می‌گیرد. من بارها به این موضوع اشاره کرده ام که در ترکیه هر انتخاباتی برگزار شود بیش از ۸۰ درصد واجدین شرایط در آن شرکت می‌کنند. آنجا صحبت از تحریم انتخابات نیست برای آنکه مردم در یک انتخابات واقعی شرکت می‌کنند و به آن فرد یا افرادی که می‌خواهند رای می‌دهند و منتخبان از اختیارات لازم برخوردارند و اجازه دارند برنامه خود را محقق کنند. اگر عملکرد منتخبان خوب بود بار دیگر رای می‌آورند و اگر مثبت ندیدند، کنارشان می‌گذارند. متاسفانه اخیرا اردوغان در حال بر هم زدن این بازی دموکراتیک است یعنی چون در استانبول کاندیدای رقیب رای آورده به دنبال آن است که انتخابات را باطل کند تا هرطور شده، از حزب خود او شهردار انتخاب شود. اگر اردوغان این رویکرد را یکی دو بار دیگر ادامه دهد به احتمال زیاد قشرهای وسیعی از مردم دیگر در انتخابات شرکت نخواهند کرد. آنها نیز خواهند گفت اگر قرار است به هر قیمت نامزدهای حزب اردوغان امور را به دست بگیرند دیگر چه کاری است که ما رای دهیم، خودتان آن فرد را انتخاب کنید. متاسفانه این وضعیت در ایران حاکم است. وقتی مردم به هر نامزدی رای بدهند باز آقای جنتی بشود رئیس مجلس خبرگان، دیگر چرا باید در انتخابات شرکت کنند؟!

✅ البته این را هم باید گفت که بعضی مواضع اصلاح طلبان در دلسردی مردم بی تاثیر نبوده است مانند همان موضوع آقای خاتمی در جریان اعتراضات دی ماه ۹۶ یا صحبت خود شما در مورد دختران انقلاب. 
?ببینید اتخاذ مواضع غلط حتما در ریزش سرمایه اجتماعی تاثیر دارد اگرچه تعیین کننده نیست. آن زمان که مردم به لیست مورد تائید خاتمی رای میدادند آقای خاتمی را معصوم نمی دانستند. مگر قبل از آن آقای خاتمی اظهار نظر اشتباه نکرده بود؟! اما اکثریت مردم رای دادند. آیا در امریکا وقتی مردم به حزب جمهوری‌خواه یا دموکرات رای می‌دهند تصور می‌کنند آنها معصومند؟ حتما اینگونه نیست. آنها سعی می‌کنند کسی را انتخاب کنند که کمتری اشتباه را داشته است. مردم در انتخابات معصوم انتخاب نمی‌کنند بلکه کسی را انتخاب می‌کنند که به نسبت دیگران یا بهترند یا کمتر بدند. مردم هنگام رای دادن هیچ گاه فکر نمی‌کنند که قرار است یک مرجع تقلید انتخاب کنند (چون اگر شما از یک مرجع تقلید اشتباهی ببینید می‌توانید از او برگردید. در عرصه سیاست اینگونه نیست. کما اینکه سیاستمدارانی بوده‌اند که اشتباهاتی داشته‌اند اما مردم به آنها رای داده‌اند. این‌بار اگر بسیاری از مردم می‌گویند رای نمی‌دهیم برای این نیست که مثلا آقای خاتمی موضع اشتباهی گرفته، بلکه به این دلیل است که می‌گویند صندوق رای دیگر جوابگو نیست. دی ماه ۹۶ مثال خوبی است. چون وقتی مردم صندوق رای را بی تاثیر ببینند می‌گویند باید از طریق خیابان با حکومت صحبت کنیم چراکه حاکمان فقط از خیابان می‌ترسند و نه از صندوق رای. اینجا کار ما اصلاح‌طلبان سخت می‌شود برای آنکه اولا می‌خواهیم به خیابان نرسیم، نه برای آنکه تجمع و تظاهرات در خیابان حق مردم نیست. طبق قانون اساسی این حق مسلم مردم است اما بحث اینجاست که در کشورهایی مانند ایران که مناسبات دموکراتیک چندان در آن سابقه و حتی جایگاهی ندارد به خیابان آمدن مردم می‌تواند به سرعت تبدیل به خشونت شود و این خشونت می‌تواند پیامدهای وحشتناکی برای کشور داشته باشد، که نمونه‌های آن را در کشورهای منطقه دیده‌ایم. بنابراین از تظاهرات استقبال نمی‌کنیم چون یا به شدت سرکوب می‌شود و نظامی‌ها حاکم بلامنازع می‌شوند. در این صورت نفس ها را در سینه ها خفه خواهند کرد. یا تظاهرات خیابانی ادامه پیدا می‌کند و سر از هرج و مرج در می‌آورد.

صبح خیابان صحنه تظاهرات موافقین می‌شود و شب نوبت تظاهرات مخالفین خواهد بود. همین مسئله وضعیت اقتصادی را از امروز هم دشوارتر خواهد کرد. زمانی فقط از سوریه شدن می‌ترسیدیم امروز هم از سوریه شدن می‌ترسیم و هم از ونزوئلا شدن و هم ممکن است هر دو آوار بر سرمان خراب شود یعنی از یک سو آشفتگی سیاسی داشته باشیم و از سوی دیگر با افزایش مهارگسیخته قیمت‌ها مواجه شویم. اگر تورم از یک درصدی عبور کند دیگر جنسی برای فروش وجود نخواهد داشت. با این حساب تظاهرات چه فایده‌ای خواهد داشت؟ انتخابات که راهش در حال مسدود شدن است، در قانونگذاری هم اخیرا روندی ایجاد کرده‌اند که هر مصوبه‌ای باید به مجمع تشخیص مصلحت‌ نظام نیز برود و آنجا هم تائید شود. عملا شورای نگهبان دوم ایجاد کرده‌اند؛ یعنی از سد آقای جنتی که بگذریم تازه به سد آقایان رضایی و آملی لاریجانی می‌رسیم. در چنین شرایطی نمی‌توان کار مفید زیادی کرد. بنابراین اگر مردم رای نمی‌دهند یا تمایلی به رای دادن ندارند برای این مسائل است نه اینکه چرا تاجزاده فلان اظهار نظر را کرده است. بگذریم از اینکه هر اظهارنظری را یکی ممکن است بپسندد و دیگری با آن مخالف باشد. وانگهی مردمی که در سالهای ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ به نامزدهای پیشنهادی ما رای دادند فکر نمی‌کردند آنها معصوم هستند و هیچ اظهارنظر اشتباهی نکرده‌اند! فکر می‌کردند اگر این افراد انتخاب شوند می‌توانند کاری انجام دهند اما الان چون آن کار انجام نمی‌شود می‌پرسند چرا باید رای بدهیم؟ 
از سوی دیگر اگر انتخابات آزاد شود بسیاری از مردم باز به آقای خاتمی و امثال او رای خواهند داد چون می‌گویند در قیاس با دیگران بهترند. البته این هم هست که بسیاری به آلترناتیوهای دیگری معتقدند و اصلا رای نخواهند داد و معتقدند دیگرانی باید بیایند و کشور را اداره کنند. بنابراین باید جلوی بی‌خاصیت شدن انتخابات را بگیریم. یعنی باید به مردم نشان دهیم اگر قرار شد افرادی معرفی کنیم کسانی نیستند که پشت در شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت‌ نظام بمانند و اگر برای مثال ۵ برنامه ارائه کردند جامعه احساس کند این نامزدها قادرند این ۵ پروژه را به سرانجام برسانند. 

✅ آیا اصلاح‌طلبان افرادی با این مقبولیت دارند که معرفی کنند؟ 
?قطعا داریم و باید آنها را معرفی کنیم. اگر شورای نگهبان آنها را تائید کرد که لیست می‌دهیم اما اگر تائید نشدند لازم است به مردم بگوییم نامزدهای ما را تائید صلاحیت نکردند و ما کسی را نداریم که کاندیدا کنیم؛ برای دیگر نامزدها هم احترام قائلیم اما بعید می‌دانیم این افرادی که تائید شدند بتوانند کاری از پیش ببرند بنابراین ما مسولیت نمی‌پذیریم.
  
✅ یعنی شما تصور می‌کنید اگر نامزدهای اصلاح‌طلبان تائید صلاحیت شوند مردم به آنها رای می‌دهند؟ 
?ما باید شایسته‌ترین افرادمان را معرفی کنیم که اگر تائید صلاحیت شدند آنها را به مردم معرفی کنیم اگر مردم رای دادند باید تمام تلاشمان را به کار ببندیم اما اگر رای ندادند وظیفه‌مان را انجام داده‌ایم. البته تائید صلاحیت‌ آنها را یک گام به سمت دموکراسی می‌دانم. مهم این است که انتخابات آزاد شود حتی اگر نامزدهای ما رای نیاورند، اصلاحات پیروز شده است، مانند آنچه در انتخابات دور دوم شوراها اتفاق افتاد. ما افتخار می‌کنیم آزادترین انتخابات در دولت اصلاحات برگزار شد اگرچه کاندیداهای اصلاح‌طلب رای نیاوردند. ما افتخار می‌کنیم انتخاباتی آزاد برگزار کردیم که در آن صلاحیت اعضای نهضت آزادی، نامزدهای ملی/مذهبی تائید شد. بنابراین اگر انتخابات آزاد برگزار شود ما برده‌ایم؛ اصلاحات یا اصلاح‌طلبان یا هر دو. 

✅ ما از ۴۰ سال پیش هر دوره یک گروه را حذف کردیم تا اینکه به اینجا رسیده‌ایم که مردم شعار عبور از اصلاح‌طلب و اصولگرا سر می‌دهند این وضعیت قرار است تا کجا ادامه پیدا کند؟ آیا نباید تغییر را شروع کنیم که اگر وضعیت اقتصادی‌مان خوب نیست حداقل زبان خوش برای داخل داشته باشیم و یک رضایت اجتماعی ایجاد کنیم؟ 
?این مسائل را باید به آقای جنتی بگویید. من که با این موضوع موافقم و اتفاقا بسیاری از اصولگرایان هم به این نتیجه رسیده‌اند.
می‌گویند انتخابات را آزاد کنید. البته منظورم اصولگراهایی است که به فکر منافع‌شان نیستند و منافع و مصالح ملی را بر منافع جناحی ترجیح میدهند. بقیه آنها از انتخابات بسته حمایت می‌کنند و به دنبال انتخابات استصوابی هستند. شما تصور کنید انتخابات سال ۹۴ یک انتخابات کاملا آزاد بود. در آن صورت من به تمام این ۳۰ نفر رای نمی‌دادم و اسم کسانی را می‌نوشتم که آنها را توانمند‌تر می‌دانستم. شاید بسیاری این کار را می‌کردند. 
اینجا لازم می‌دانم برگشتی داشته باشم به بحث قبلی، آنجا که به اظهار نظر من درباره دختران انقلاب اشاره کردید. معتقدم به دلیل ظرفیت بالایی که نسبت به کاربرد خشونت هم در حکومت و هم در جامعه وجود دارد، همه باید محتاط‌‌ عمل کنیم. چگونگی اعمال خشونت در حکومت سرکوب اعتراضات خیابانی و محکومیت‌های سنگین قضایی است. مثلا خانم نرگس محمدی به ۱۵ سال زندان محکوم می‌شود. از سوی دیگر خشونت در جامعه را می‌بینیم که مثلا دست و سوت می‌زنند برای کشته شدن یک روحانی بدون اینکه بدانند ماجرا چیست و قاتل و مقتول چه کسانی بودند و چه سوابق و انگیزه‌هایی داشتند. همین که یک روحانی کشته شده است خوشحالی می‌کنند با این تصور که دارند انتقام از حکومت می‌گیرند. در ورزشگاه‌ها هم سطح بالایی از خشونت را مشاهده می‌کنیم. من معتقدم سیاست‌ورزی مسوولانه در شرایط فعلی باید در جهت کاهش دادن خشونت باشد، به این معنا که باید کاری کنیم هزینه سنگینی به شهروندان تحمیل نشود. به عبارت دیگر باید اقداماتی کنیم که مردم به حقوقشان برسند اما با کمترین تنش در جامعه و کمترین مجازات در حکومت. مثالی که همیشه زده‌ام نحوه مواجهه مردم با ممنوعیت ماهواره، فیلترینگ تلگرام و حجاب اجباری است. ما درمورد هرسه قانون داریم اما مردم کار خود را انجام می دهند. حکومت قانون وضع کرده که در آن داشتن ماهواره ممنوع است. درصد عظیمی از مردم نیز این قانون را نادیده گرفته و ماهواره دارند! تازه دلیل بسیاری از شهروندانی که ماهواره ندارند این نیست که چون قانون ماهواره را ممنوع کرده است آنها ماهواره ندارند بلکه مثلا دلایل مذهبی یا اخلاقی دارند و مثلا آن را برای فرزندانشان مضر می‌دانند. شما به ندرت خانواده‌ای را پیدا می‌کنید که ماهواره بخواهد، اما به دلیل آنکه قانون آن را ممنوع کرده است ماهواره تهیه نکرده باشد. اوضاع فضای مجازی هم همین است. تلگرام فیلتر شد اما هیچ فرقی با سابق نکرد و مردم کار خود را می‌کنند. درباره حجاب هم همین حکم صادق است. به نظرم باید به سمتی حرکت کنیم که موسی به دین خود باشد عیسی به دین خود. یعنی هر کس خود سبک زندگی خود را تعیین کند اما هزینه عدم رعایت حجاب را بالا نبریم. به همین علت پیشنهاد کردم وقتی یک اعتراض مدنی انجام می‌دهیم آن را در چارچوب قانون انجام دهیم تا دادگاه‌ها اجازه و امکان پیدا نکنند که یک دختر جوان را به ۱۰ سال زندان محکوم کنند و او مجبور به مهاجرت به خارج از کشور شود یا ۱۰ سال از عمر عزیزش را آن هم در بهترین دوران زندگی در گوشه زندان سپری کند. می‌تواند اعتراض خود را با شیوه‌ی دیگری انجام دهد.
  
✅ چه روشی؟ 
?در همان مقطع خانم‌هایی با حجاب به اعتراض علنی به حجاب اجباری پرداختند و گفتند ما خواهان آزادی حجاب هستیم.
  شما اعتراض فردی که خودش حجاب را انتخاب کرده است و حکومت با او همراه است را با کسی که حجاب انتخابش نیست یکی کردید. اعتراض دختری که مخالف حجاب اجباری است با حجاب یعنی مبنای اعتراضش محل اشکال است یعنی تکلیف خودش با خودش روشن نیست.
 
✅ ببینید! چرا این اعتراض عملا قطع شد؟
 ?قطع نشد. ما هنوز شاهد این اعتراضات هستیم.   به هر حال از تعداد و شدت و حدت اولیه کاسته شد. به آن دلیل که فرد معترض می‌داند اگر الان حجابش را بردارد و برود روی یک سکو یا بلندی، احتمال دارد یک حکم زندان ۱۰ ساله بگیرد. چند نفر حاضرند این هزینه را بپردازند؟! اصلا چه لزومی دارد چنین هزینه‌ی سنگینی پرداخت شود و یک دختر جوان چند سال به زندان بیفتد. فرض کنید اگر مردان بخواهند به حجاب اجباری اعتراض کنند، چگونه‌ اعتراض خواهند کرد؟ آیا فقط زنان باید اعتراض کنند؟ اتفاقا بعضی مردان هم به همان شیوه‌ دختران انقلاب اعتراض کردند اما 
بدون آنکه قانون را زیر پا بگذارند.

✅ این قیاس شما به نظرم اصلا موضوعیت پیدا نمی‌کند ما قانونی درباره حجاب برای مردان نداریم که بگوییم آنها قانون نشکستند و اعتراض کردند.
?درباره دختران چادری که اعتراض کردند چه می‌گویید؟ آنها گفتند ما به حجاب اعتقاد داریم اما با حجاب اجباری مخالفیم و حامی آزادی حجاب هستیم. با این شیوه هزینه سنگینی به معترضان وارد نمی‌شود. این روش مانند ممنوعیت نصب دیش و تجهیزات ماهواره است. می‌گوییم مردم را آزاد بگذارید. هرکسی می‌خواهد داشته باشد و هرکسی نمی‌خواهد نداشته باشد. اما مهمتر این است که شهروندان عملا از این حق خود بهره می‌برند. حال تصور کنید فردی دیش ماهواره خود را ببرد مقابل یک پاسگاه و اعلام کند که من با ممنوعیت ماهواره مخالفم. به نظرم جامعه این را نمی‌پسندد و می‌گوید می‌خواهی ماهواره داشته باشی؟ خوب برو و بخر و نصب کن. چرا تندروها را تحریک می‌کنی؟! یا اگر فردی در اعتراض به فیلتر کردن تلگرام، لگوی آن را بردارد و برود مقابل مجلس یا شورای انقلاب فرهنگی، و بگوید من با این ممنوعیت مخالفم. من اقدام چنین فردی را محکوم نمی‌کنم و م حتی از حقوق وی دفاع می‌کنم. اما معتقدم ما راه برای دور زدن فیلترینگ تلگرام داریم. خوب آن را را دنبال کنیم. وقتی ۴۰ میلیون نفر در تلگرام می‌مانند یعنی فیلتر کردن شکست خورده است. تلگرام نباید فیلتر شود اما نباید کاری کنیم که چند جوان بدون آنکه نیاز باشد، مثلا ۱۰سال زندان بروند. البته برای اینکه به زندان نرویم نباید تن به هر خفتی بدهیم، اما استقبال نمی‌کنم از زندان رفتن جوانها بدون آنکه احتیاج باشد. ما می‌توانیم راه‌های کم هزینه‌ پیدا کنیم. چندی پیش دانشجویان دانشگاه تهران به گشت ارشاد در دانشگاه و حجاب اجباری اعتراض کردند. جالب آنکه دختران معترض اعم از اینکه به اصل حجاب اعتقاد داشتند یا نه، همگی با رعایت حجاب علیه حجاب اجباری شعار دادند. موجی که جمعی کوشیدند علیه پیشنهاد من راه اندازند مقاصد سیاسی داشت و الا خود می‌دانستند که من در درون زندان با بازجوها بحث می‌کردم که باید حجاب اختیاری و آزاد باشد. ما باید جرات این را داشته باشیم حرفی را که درست می‌دانیم مطرح کنیم حتی اگر اکثریت آن را نپسندد. این ملت ۴۰ سال است که فکر می‌کند خودش باید سرنوشت خود را تعیین کند. در زمان شاه تلقی عمومی این بود که مملکت صاحب دارد و آن شاه است. خودش می‌داند آن را چگونه اداره کند. اما ۴۰ سال است که مردم احساس می‌کنند خودشان صاحب این مملکت هستند. این یک واقعیت است که ما وارد عصر جمهوریت شده‌ایم. 

✅ شما می‌گویید مردم خود را صاحب کشور می‌دانند اتفاقا وقتی همه چیز برخلاف نظر مردم می‌شود این احساس دیگر وجود ندارد و شاهد این موضوع را هم می‌توانید در حرف‌های آن پیرمرد کشاورز ببینید که به وزیر می‌گوید خودتان می‌دانید و مملکتتان.
  ?احسنت! این یادآوری خوبی بود اما این حرف پیرمرد یک معنای مهم دیگری هم دارد و آن این است که تاکنون مردم صاحب این مملکت بودند. از امروز به بعد دیگر خودتان می‌دانید. اگر این احساس را داشت که مردم هیچ‌گاه صاحب این مملکت نبودند، این سخن را به زبان نمی‌آورد. چرا می‌گوید دیگر خودتان می‌دانید و مملکتتان؟!‌ چون توجیه نیست چرا وقتی خواست مردم چیز دیگری است، دولت سیاست‌ دیگری اجرا می‌کند. این همان‌ جا و لحظه‌ای است که می‌گویم جامعه هنوز به جمع‌بندی روشنی نرسیده است که چه کار کند. رای بدهد یا نه، انقلاب بکند یا نه و …. فقط می‌داند که این وضع را نمی‌پسندد و شایسته خود و ایرانیان نیست و البته این را هم می‌داند که این وضعیت ادامه پیدا نمی‌کند. می‌داند یک اتفاقی رخ خواهد داد. این اتفاق می‌تواند سازش یا جنگ با آمریکا باشد، می‌تواند انتخابات آزاد باشد یا عفو عمومی و آزادی محصورین یا حکومت نظامی و نظامیان.
بگذارید این را هم بگویم در حالی که هم ایران تاکید می‌کند جنگ نمی‌شود و هم آمریکا چرا دنیا نگران جدی جنگ است؟! زیرا می‌داند این مقدمات می‌تواند به جنگ ختم شود. درست است امروز نه آیت‌الله خامنه‌ای و نه آقای ترامپ نمی‌خواهند جنگ رخ دهد اما همه مسائل مربوط به جنگ در دست دو رهبر نیست بلکه عوامل مختلفی می‌تواند تاثیر بگذارد. همه این‌ها را گفتم که تاکید کنم مردم احساس می‌کنند که با رای و نظرشان لج‌بازی شده است. درست مثل وقتی که آقای جنتی می‌شود رئیس مجلس خبرگان. شاید مردم در مواردی کوتاه بیایند اما وقتی احساس کنند این موضوع تبدیل به یک روال شده است، می‌گویند چرا ما رای بدهیم؟ خودتان می‌دانید و مملکتتان.

به طور کلی گرایش سیاسی ایرانیان را به سه دسته می‌توان تقسیم کرد؛ حدود ۱۵ درصد حامی جدی جمهوری اسلامی هستند و از آن دفاع می‌کنند. همین حدود حامی سر سخت این نظریه هستند که جمهوری اسلامی هر طور شده باید برود چون تا این حکومت باشد وضعیت روز به روز بدتر می‌شود. بقیه یعنی حدود ۷۰ درصد نه طرفدار این هستند که حکومت به هر قیمت باید بماند و نه حامی آن هستند که به هر قیمت باید برود. بلکه در حال رصد کردن اوضاع هستند. اگر جمهوری اسلامی پاسخگوی مطالباتشان باشد مشکلی با آن نخواهند داشت، اما اگر احساس کنند حکومت کشور را دارد به سمت جنگ سوق می‌دهد یا حلقه را آنقدر تنگ می‌کند که نفس کشیدن سخت می‌شود، ممکن است مانند کشورهای منطقه به این نتیجه برسند که بالاتر از سیاهی رنگی نیست و بگویند به سیم آخر می‌زنیم؛ هرچه بادا باد! فقط اینها بروند. ابن‌زیاد هم جایگزینشان شود ما مشکلی نداریم. همان حرفی که ما سال ۵۷ زدیم و بعد فهمیدیم اشتباه کردیم. چراکه شما در هر شرایطی باید ببینید جایگزین آن رژیمی که ساقط می‌کنید، چیست. ظالم بودن حکومت به تنهایی برای قیام علیه آن کفایت نمی‌کند چون ممکن است حکومتی ظالمتر جای آن را بگیرد، یا اساسا وضعیتی و هرج و مرجی به وجود آید که دائم حسرت بخورید و بگویید صد رحمت به آن وضعیت قبل. 

✅ آقای محبیان هم تقریبا این نظر را داشت که اگر حکومت سر به سر مردم بگذارد در نهایت مردم به دنبال آلترناتیو برای آن میگردند 
?نمی‌دانم اما می‌دانم وقتی حکومت می‌گوید مردم! اگر به این وضعیت تن ندهید کشور ما می شود سوریه و من هم می‌گویم باید مواظب باشیم ایران نباید سوریه شود، دو سخن بظاهر یکسان اما در حقیقت کاملا متفاوت میگوییم. هنگامی که صدا و سیما می‌گوید کشور می‌شود سوریه، منظورش این است که هرچه حکومت می‌گوید گوش کنید و تن به هر خفتی بدهید و دم نزنید، تا ایران سوریه نشود. من عکس آن را می‌گویم و اینکه مقصر اصلی در نابودی سوریه حکومت بود. دوم اپوزیسیون کوته‌نظری که دست به اسلحه برد و به خارجی متوسل شد و سوم دخالت بیگانگان این وضعیت را به وجود آورد. سوریه نابود شد چون اسد ابتدا نپذیرفت که قانون اساسی اصلاح شود یعنی همان کاری که بعد از ۶ سال و بعد از نابودی سوریه آن را پذیرفت. اگر همان اول به آن تن داده بود وضعیت به اینجا نمی‌رسید. اگر وضعیت سوریه به اینجا رسید به این دلیل بود که اسد حاضر نشد انتخابات آزاد برگزار کند یا تن به آزادی مطبوعات و احزاب منتقد بدهد. اگر این اصلاحات را کرده بود، سوریه نابود نمی‌شد. سوریه نابود شد چون حکومت با مردم لجبازی کرد. من در سوریه نشدن روی سخنم در درجه اول با حکومت است بعد با مردم و مخالفان جمهوری اسلامی. اگر حکومت نمی‌خواهد ایران سوریه شود فورا باید تن به اصلاحات گسترده بدهد. نه اینکه مردم باید سکوت کنند و حکومت هر بلایی خواست سر آنها بیاورد. مسلم است که این معادله و این معامله یکجا بهم می‌خورد. به بیان دیگر حکومت می‌گوید برای آنکه سوریه نشویم من هرکاری کردم، حتی اگر جنگ شد، مردم هیچ اعتراضی نکنند. من می‌گویم برای آنکه سوریه نشویم اول از همه حکومت باید تن به اصلاحات اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی بدهد. و اگر ایران سوریه بشود مقصر اول و اصلی جکومت است. بعد از آن باید ببینیم اپوزیسیون چه اشتباهی کرده است. اگر بشار اسد همین امتیازی را که امروز به مخالفان خود می‌دهد ۶ سال پیش داده بود، سوریه به این وضعیت اسفبار دچار نمی‌شد. اگر هم داعش پدید می‌آمد خود مردم سوریه با آن مقابله می‌کردند. توجه کنیم که جامعه ما به شدت ملتهب است و کاهش این التهاب در درجه اول به عهده حکومت و با انجام اصلاحات جدی در حد اصلاح قانون اساسی است. بیاییم یا رهبری را ادواری کنیم یا آن را باریاست جمهوری یکی کنیم و بگذاریم فرد منتخب اختیار لازم را برای پیشبرد برنامه خود داشته باشد. اگر خوب کار کرد چهار سال دیگر مردم به او رای می‌دهند و اگر موفق نبود کنار می‌رود و دیگری امور را به دست می‌گیرد.

شرط اجتهاد هم برداشته شود تا همه سیاستمداران بتوانند وارد عرصه انتخابات شوند. شورای نگهبان هم سر جای خود می‌ماند تا قانونی بر خلاف شرع در مجلس تصویب نشود. امروز زمان اصلاحات بزرگ است به ویژه در شرایطی که ترامپ می‌خواهد با حداکثر فشار اقتصادی مردم را به خیابانها بکشاند و بهانه لازم را برای هر نوع دخالتی در امور ایران به نام دفاع از ملت ایران به دست آورد. ما برای خنثی کردن راهبرد او و برای جلب اعتماد و رضایت و همراهی همه ایرانیان و نه فقط ۱۵ درصد حامیان جمهوری اسلامی، راه را برای مشارکت همه ایرانیان در عرصه تعیین سرنوشت باز کنیم. اگر امسال ما یک انتخابات آزاد با شکوه ۴۰ میلیونی داشته باشیم، ترامپ مجبور به تجدید نظر در سیاست شکست خورده خود خواهد شد. به او خواهند گفت تو می‌خواستی ایرانی را از درون به چالش بکشی، این ملت تهدید تو را به فرصت تبدیل کرد و همه با هم یکی شدند. پس تفاوت سخن اصلاح‌طلبانه با تبلیغات حکومتی برای پرهیز از سوریزاسیون، این است که من می‌گویم برای آنکه سوریه نشویم باید انتخابات را آزاد کنیم، فعالیت آزاد مطبوعات و احزاب و اتحادیه‌ها را به رسمیت بشناسیم، فضا را غیرامنیتی و باز کنیم، ایرانیان خارج از کشور را به ایران دعوت و سبک زندگی را آزاد کنیم و مقدمه اصلاح قانون اساسی را فراهم آوریم. اگر این اصلاحات انجام شود، دیگر نباید نگران آن باشیم که ایران سوریه خواهد شد.
  
✅ پیش بینی شما چیست چقدر این احتمال وجود دارد که حکومت به این سمت حرکت کند؟ 
?ما یا به سمت هرج و مرج خواهیم رفت به این معنا که آنقدر فضا را بسته می‌کنند که مردم به خیابانها بریزند که خدای ناکرده دیگر نمی‌توان به آن خاتمه داد؛ چون معتقد نیستیم که با ریختن در خیابانها، جمهوری اسلامی سرنگون می‌شود بلکه فقط اوضاع سیاسی و اقتصادی بدتر خواهد شد. یا به سمت انتخابات آزاد میرویم. این دو راه به عوامل زیادی از جمله به توانایی اصلاح طلبان در مدیریت امور و روندها دارد و من از این منظر از خودمان گله دارم.

✅ و فکر میکنید این بلاتکلیفی اصلاح طلبان ادامه پیدا می کند؟ 
?این را نمی‌دانم اما می‌دانم اگر میان اصلاح‌طلبان اجماعی شکل بگیرد که همزمان در مقابل توسعه‌طلبی خارجی‌ها و جنگ‌افروزان و انسداد‌طلبان داخلی منسجم و با برنامه و تدبیر بایستیم، خواهیم توانست تهدید کنونی را به فرصت بزرگی تبدیل کنیم.
 
منبع: بهارنیوز

رفیقدوست: نجفی گرفتار توطئه شده است

به گزارش خبرآنلاین، سه‌شنبه هفتم خرداد بود که همه مات و شوک زده فقط یک خبر را تکرار می‌کردند « همسر دوم محمدعلی نجفی به قتل رسید» این خبر دست به دست می‌شد و همه حواشی مربوط به ازدواج دوم تا استعفای شهردار اسبق تهران نیز در کنار آن در ذهن تداعی می‌شد. هولناک بودن این خبر وقتی به اوج رسید که تنها چند ساعت بعد از اعلام به قتل رسیدن میترا استاد، نجفی با اعتراف به این قتل بازداشت شد و حالا ویدئوها و عکس‌های منتشر شده از درون مرکز پلیس و گزارش‌های هدف‌دار صدا و سیما بود که میدان‌داری می‌کرد. البته اظهار نظرهای سیاسی هم کم نبود از غلامحسین کرباسچی از چاه ویل حرف زده بود و امام جمعه اصولگرای لواسان که از نحوه پوشش خبر قتل از سوی رسانه ملی انتقاد کرده بود. در این میان اما اظهارات محسن رفیقدوست وزیر سپاه دولت میرحسین و رئیس اسبق بنیاد مستضعفین قابل توجه است. او در پاسخ به این سوال که شما زمانی عضو هیات دولت دوران جنگ بودید و در آن کابینه وزیر دیگری هم حضور داشت به نام محمدعلی نجفی. اتفاقات اخیر چقدر برای شما تکان دهنده بود و چه حسی داشتید،او گفت: من با ایشان دوست بودم و ایشان را دوست داشتم. وزیر سپاه دولت دوران جنگ اظهار داشت: ایشان فرد بسیار اخلاقی بودند، به نظرم از قبل توطئه‌ای علیه او ترتیب داده شده بود و ایشان گرفتار آن توطئه شد. رفیقدوست تاکید کرد: آقای نجفی فردی سلیم‌النفس، خونسرد و شوخ‌طبع بود که به همه روی خوش نشان می‌دادند، لذا این حرکت حداقل از نظر من غیر قابل باور است.
منبع: بهارنیوز

تاجزاده: نباید به‌ هر قیمت در انتخابات شرکت کنیم

گروه سیاسی: مصطفی تاجزاده ، بی‌تعارف و قاطعانه از شرایط طیف متبوعش در جامعه و حملاتی که به آنها می‌شود، سخن گفت و شرح داد چرا به اصلاح‌طلبان لقب استمرارطلب یا سوپاپ نظام را داده‌اند و وزنه این طیف سیاسی در عالم سیاست ایران کجاست و چه تغییر کرده است؟
 
مصاحبه همشهری با او، محورهای مختلفی دارد اما شاید مهمترین بحث این گفتگوی ۶۰ دقیقه‌ای تشریح راهبرد انتخاباتی اصلاحات در انتخابات اسفندماه ۹۸ باشد که به‌واقع تمییزدهنده اصلاح‌طلبان حقیقی با اصلاح‌طلبان بدلی است. او در این باره چند باری بر حصول انتخابات آزاد و رفتن به سمت انتخاباتی که اصلاح‌طلبان با کاندیداهای واقعی‌شان به میدان بیایند تاکید کرد و هشدار داد که اگر غیر این باشداصلاحات آبروی باقیمانده‌اش را خرج انتخابات نخواهد کرد.
 
در نهایت وقتی از او پرسیدم اگر شروط اصلاحات پذیرفته نشد چه می کنید؟ قاطعانه جواب داد:« مسئولیت رای ندادن ما با کسانی است که مانع حضور ما شوند. البته چون مخالف خشونتیم به خانه تیمی نمی‌رویم.»
 
س- کمتر از ۹ ماه به برگزاری انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقیمانده است و از همین حالا صدای فعالیت احزاب برای ورود به این کارزار شنیده می شود، شما به عنوان یکی از چهره های صاحبنظر جریان اصلاح طلب ، آیا امیدی به حمایت مردم از فهرست انتخاباتی جریان متبوعتان دارید ؟
 
ج- انتخابات پدیده‌ای بی‌بدیل است. این نهاد مشخص می‌کند سرنوشت کشور را باید به دست چه کسانی بدهیم . اوباما در نطق اخیرش از مردم امریکا خواست جواب کسانی را که تلاش دارند مسیر ایالات متحده را تغییر دهند، در انتخابات آتی بدهند. او گفت: “من کف و سوت نمی خواهم. فقط رای بدهید.” اوباما بر اهمیت حضور هموطنانش در انتخابات در حالی تاکید می‌کند که ما در امریکا شاهد آزادی‌های سیاسی و مدنی مانند مطبوعات آزاد، احزاب منتقد، اتحادیه‌های کارگری و سنت اعتراضات دموکراتیک و حتی نافرمانی مدنی هستیم. دولت کمترین دخالت را در زندگی شخصی شهروندان دارد و بخش خصوصی در اقتصاد حرف اول را می‌زند. قوه قضائیه مستقل است و حاکمیت قانون برقرار. باوجود این در امریکا هم تنها با انتخابات می‌توان امثال بولتون جنگ‌افروز را در جای خود نشاند و صلح را پاس داشت.
 
من امریکا را مثال زدم به این دلیل که دولتش کوچک است و جامعه و نهادهای مدنی بسیار قدرتمند دارد. در ایران برعکس است. دولت –حکومت- بسیار بزرگ و درعین حال بسیار ثروتمند و مداخله‌گر است. در سوی دیگر جامعه و نهادهای مدنی ضعیف هستند. البته جامعه بشدت سیاسی است اما سازمان‌یافته نیست. مناسبات دموکراتیک نیز هنوز نهادینه نشده است و سنت اعتراضات مردمی اما آرام نداریم. در چنین جامعه‌ای انتخابات نقش بسیار مهمی در هدایت کشور دارد. این که به سوی صلح و دموکراسی و رفاه حرکت کنیم یا شبیه کره شمالی شویم م تن به فقر و استبداد و انزواطلبی بدهیم و فقط پس از مرگ همه با هم برابر شودیم.
 
این مقدمه را از این جهت گفتم که تاکید کنم هر جریان سیاسی چه در ایران و چه در هر کشور دیگر در دنیا یکی از مهمترین اقدام‌هایش حضور در انتخابات است. البته نباید همه فعالیت‌های خود را منحصر به شرکت در انتخابات بکند چرا که وظایف مهم دیگری نیز دارد.
 
س – توضیحات شما برای من ابهامی ایجاد کرد ،شما اوباما را مثال زدید و جامعه سیاسی امریکا را ، می دانیم که دو جریان سیاسی امریکا ماحصل دوتفکری هستند که به جد اختلاف نظر و دیدگاه دارند و به طبع همین نگاه وقتی روی کار می ایند مسیری که دولت امریکا در پیش می گیرد متفاوت است ، تفاوتی که برای ما هم محسوس است ، اما در ایران اینطور نیست اصلاحطلبان و اصولگرایان شعارهای متفاوتی می دهند و به وی‍ژه جریان اصلاحات با تابو شکنی و شعارهای مطلوب پشتوانه اجتماعی اش میدان دار انتخابات می شود اما حداقل ما از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تا کنون شاهد تفاوت آشکاری میان یک دولت برخاسته از جریان اصلاح طلب با یک دولت اصولگرا نبوده ایم ،حالا به نظرتان به رغم این عدم تفاوت که انتظار حامیان جریان اصلاحات بوده آیا پشتوانه اجتماعی اصلاح طلبان در انتخابات اسفندماه این دلخوشی را دارند که در حمایت از جریان متبوعشان پای صندوق رای بیایند؟
 
ج- انتخابات تنها راه چرخش مسالمت‌آمیز قدرت است. با هر مسیر غیرانتخاباتی به سمت خشونت می‌رویم یا کشیده می‌شویم. چرخش قدرت و سیاست‌ورزی یا از طریق صندوق رای و مسالمت‌آمیز است یا از طریق خیابان و درگیری و خشونت. مشابه آنچه در بسیاری از کشورهای خاورمیانه می‌بینیم و دو سه دهه طول می‌کشد که شاید به توسعه همه‌جانبه و پایدار برسند.
 
بنابر این باید همه تلاش خود را بکنیم تا صندوق رای اعتبارش را نزد مردم حفظ کند و تاثیرگذاریش محفوظ بماند. برای روشن شدن موضوع انتخابات ترکیه را مثال می زنم که معمولا مشارکت ۸۵ درصدی دارد. چرا که انتخابات مشخص می‌کند چه احزابی قدرت را باید در دست‌گیرند و کدام شعارها و برنامه ها باید دنبال شود. بگذریم از اینکه اخیرا آقای اردوغان و حزب او در صدد تداوم حاکمیت خود با روش‌های غیراخلاقی و غیردموکراتیک هستند. اما در ایران جریانی سعی دارد انتخابات را از معنای خود تهی کند‌. گاه به‌صراحت آن را اعلام می‌کنند مثلا وقتی رئیس جمهوری تغییر می‌کند، می‌گویند کسی انتظار نداشته باشد چیزی تغییر کند. سیاست‌ها همان است که بود، درحالی که مردم به امید تغییر رای می‌دهند.
 
اگر بخواهیم صندوق رای اعتبارش حفظ شود، باید راه را برای حضور همه گرایش‌ها باز کنیم. تا مثل کشورهای دمکراتیک هر حزب و یا ائتلافی پیروز شد بتواند کادرها و برنامه‌های خود را دنبال کند. تجربه مردم به ویژه بعد از انتخابات سال ۹۶ این فکر دامن‌زده که رای دادن مردم تاثیر چشمگیری در بهبود امور ندارد.
 
من هم باشما موافقم. اگر امروز انتخابات برگزار شود به احتمال زیاد بسیاری از کسانی که در سال ۹۴ رای دادند حاضر به شرکت در انتخابات نیستند. البته این حکم در شهرهای بزرگ صدق می‌کند و در شهرهای کوچک ظاهرا اینطور نیست و مردم کم و بیش مثل گذشته رای می‌دهند. ولی میزان حضور مردم درانتخابات پایان سال به عوامل زیادی بستگی دارد و از الان نمی‌توانیم بگوییم که چند درصد شرکت می‌کنند.
 
س- چه عواملی ؟
 
ج- مثلا اگر مذاکره با امریکا سر بگیرد و تحریم‌ها لغو شود، این امر بر نگاه و حضور مردم در انتخابات بسیار تاثیر خواهد گذاشت و می گویند رایشان تاثیرگذار بوده و باید همین مسیر را ادامه دهند. اما اگر مشکلات اقتصادی بیشتر شود، مردم دلسردتر می شوند و تمایلشان برای حضور در انتخابات کمتر خواهد بود .
 
س- ۶ سال از رای مردم به ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدالگراها می گذرد در این ۶ سال این ائتلاف چه ثمره ای داشته که مردم دلخوش باشند ،با خودشان بگویند مسیر انتخابات راهگشاست و بازهم پای صندوق رای بیایند؟
 
ج – ما در دولت اول روحانی دستاوردهای بسیاری داشتیم اما در یکسال گذشته همه آنها زیر سوال رفته است .اقای روحانی در سال ۹۲ با ۱۸ میلیون رای رئیس جمهور شد اما در سال ۹۶ با ۲۴ میلیون رای مجددا انتخاب شد. چرا رای او بیشتر شد؟ چون مردم راضی بودند. برای اینکه می‌دیدند وقتی روحانی آمد اوضاع اقتصادی کشور آشفته بود اما او در مدت ۴ ساله دولت یازده توانست آرامش خوبی در داخل و خارج کشور ایجاد کند.
 
س- اما دوقطبی شدن فضای انتخابات ۹۶ تاثیر گذار بود؟
 
ج- بله، اما وقتی مردم به روحانی رای دادند او را می‌شناختند، سال ۹۲ می‌توان گفت دولت روحانی هندوانه سر بسته بود اما سال ۹۶ مردم او را شناخته بودند و عملکردش معلوم شده بود. مردم دیدند کشور به تنش‌زایی درعرصه بین‌الملل پرداخت و به برجام رسید. در زمینه تحول نظام سلامت گام‌های بزرگی برداشته شد، تورم و گرانی مهار شده بود و امید می رفت که ما برجام منطقه‌ای داشته باشیم و به حل دیگر مشکلات بپردازیم. اما هم کارشکنیهای داخلی و هم آمدن ترامپ و خروج او از برجام کشور را عملا به قبل از برجام بازگرداند. با این تفاوت که به لحاظ اقتصادی همان فشار دوره احمدی‌نژاد را تحمل می‌کنیم اما به لحاظ سیاسی امریکا در انزواست و ما با جامعه جهانی همسو هستیم. به این معنا که کشورهای جهان نسبت به عهدشکنی‌های متعدد امریکا در دوره ترامپ معترضند و معتقدند او نباید صلح جهانی را به خطر بیندازد و در خاورمیانه ناامنی یا جنگ جدیدی آغاز کند. به هر حال این مردم وقتی در سال ۹۶ به روحانی رای دادند دوره ۴ ساله او را دیده بودند. از ۹۶ به بعد اما اوضاع بد شده است. حالا اگر این وضعیت بد به هر دلیلی ادامه پیدا کند بسیاری رای نخواهند داد، اما اگر فرجی حاصل شود، مردم به اثر رای خود امیدوار می‌شوند.
 
در این سال موضوع مهم دیگری در ترغیب مردم به رای دادن دخیل خواهد بود و آن این است که آیا انتخابات آزاد برگزار می‌شود یا استصوابی؟ اگر انتخابات آزاد برگزار شود و هرجریانی نامزدهای خاص خود را داشته باشند، به این معنا که کارگران، معلمان، بازنشستگان و … و نیز اصلاح‌طلبان و اصولگراها و دیگر جریانهای سیاسی کاندیداهای اصلی خود را داشته باشند، آن وقت درصد قابل توجهی از شهروندان در انتخابات شرکت خواهند کرد.
 
س- تاکنون ۱۰ دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و دوازده دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد، چنین ایده ای در ظرف فعلی سیاسی کشور خیلی آرمان خواهانه وشعار گونه نیست ؟
 
ج- چرا اما چاره‌ای نداریم و باید به سمت آن حرکت کنیم.
 
س- پتانسیلی برای پذیرش این ایده وجود دارد ؟
 
ج- اگر فشار افکار عمومی زیاد شود بلی. ما بارها دیده‌ایم وقتی جامعه بی تفاوت بوده، بسیاری ردصلاحیت شده‌اند اما زمانی که فشار زیاد شده به همان نسبت موج ردصلاحیت‌ها فروکش کرده است. اگر فشار زیاد باشد اینها – شورای نگهبان – مجبورند آقایان خاتمی و موسوی را هم تایید صلاحیت کنند.
 
س- این فشار چگونه باید منتقل شود؟
 
ج- عمدتا از طریق انتقال دو پدیده خطرناک شرایط بد اقتصادی از یک طرف و نارضایتی گسترده مردم از طرف دیگر. یعنی درحالی که ترامپ به جد به دنبال آوردن مردم به خیابان‌ها و عدم شرکت آنان در انتخابات است تا بتواند به نام دفاع از ملت ما بهانه دخالت در امور ایران را به دست آورد و ما را به سوریه یا لیبی و یا یمن و ونزوئلا تبدیل کند، جمهوری اسلامی استراتژی ترامپ را با نمایش وحدت ملی از طریق انتخابات آزاد خنثی کند.
 
تنها راهی که می‌شود به وحدت ملی رسید و نشان داد این مردم با همه نارضایتی‌های خود با دخالت خارجی مخالف‌اند، برگزاری انتخابات آزاد است. مردم وقتی بینند نامزدهای واقعی همه قشرها و صنف‌ها ، تشکل‌ها و جریان‌های معتمدشان در انتخابات حضور دارند، آنگاه حاضرند برغم همه انتقادات و اعتراضات خود درانتخابات شرکت کنند.
 
س- نگاهی که شما به حل مسائل دارید خیلی در حلقه مدیریتی ما جایی ندارد مثالش سخنان اخیر خطیب نماز جمعه تهران برای تحمل درد از سوی مردم است ، با این نگاه شما واقعا امیدی به دیده شدن ایده تان برای برگزاری انتخابات با وی‍ژگی هایی که بر شمردید دارید؟
 
ج- بله، من امیدوارم زیرا در ۴۰ سال گذشته به دلیل اینکه جامعه نیمه‌باز و نیمه بسته‌ بوده، در بزنگاههای حساس توانسته‌ایم در دقیقه ۹۰ نرمش‌های قهرمانانه از خود نشان دهیم. در جنگ، در گروگانگیری دیپلماتها و در قضیه هسته‌ای همین کار را کردیم. اگرچه این انتقاد به حاکمیت وارد است که خیلی زودتر می‌توانست نرمش کند، اما به هر حال در دقیقه ۹۰ توافق کرد. فکر می‌کنم بسیاری از ایرانیان چنین تصوری از جمهوری اسلامی دارند و می‌گویند نظام در همین شرایط و در دقیقه نود خود را با شرایط تطبیق می‌دهد و نرمش‌هایی صورت می‌گیرد.
 
من براساس همین مشکلات و نیز نارضایتی عمومی امیدوارم رهبری و شورای نگهبان به سمت برگزاری انتخابات آزاد گام بردارند. از همین حالا هم نشانه‌هایی قابل رویت است. اگر هم نشد و شورای نگهبان برغم همه فشارها تغییر رویه نداد و حتی برخی نمایندگان فعلی مجلس را هم ردصلاحیت کرد، به مردم خواهیم گفت که امکان شرکت در انتخابات را از ما گرفته‌اند. اصل برای اصلاح‌طلبان شرکت در انتخابات است، مگر آنکه مانع حضورشان شوند. پس اصلاح‌طلبان باید بیایند و کاندیداهای خود را معرفی کنند. چنانچه رد صلاحیت شدند به مردم بگویند ما نامزدی نداریم که به او رای دهیم و مسئولیت عدم شرکت ما در انتخابات با ردصلاحیت کنندگان است.
 
س- این همان انتخابات مشروطی است که دیگر چهرهای اصلاح طلب مثل سعید حجاریان از آن سخن گفته است ؟
 
ج- هنوز شروط ایشان اعلام نشده است ولی به نظر من این راهبردی است که می‌تواند موثر واقع شود. ببینید ما ۴ گزینه در این موضوع داریم .
 
اول، شرکت در انتخابات به هر قیمت است که از نظر من منتفی است اما برخی اصلاح‌طلبان به آن معتقدند و می گویند ما باید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنیم. اگر لیست اول ما را زدند سراغ لیست دوم برویم و اگر دومی را هم زدند سراغ لیست سوم و چهارم برویم. به نظر من این روش تا سال ۹۶ جواب می‌داد. اکنون نمی‌دهد.
 
دوم، واگذاری انتخابات است به این معنا که شرکت در انتخابات دیگر فایده ندارد. اصلاح‌طلبان از همین حالا خود را کنار بکشند و بگویند در انتخابات آتی شرکت نمی‌کنند حتی اگر انتخابات صددرصد آزاد برگزار شود. من این راه را نیز نمی‌پسندم زیرا جایگزین تحریم در شرایط کنونی از نظر حامیان آن، انفعال است که زیانش بیش از سود آن است.
 
سوم، تحریم انتخابات است و این که ما بعد از این در انتخابات شرکت نمی‌کنیم بلکه به خیابان‌ها می‌آییم و خواسته‌هایمان را در خیابان دنبال کنیم. این شیوه در حال حاضر ، البته به نظر من پایان اصلاحات است و نتیجه آن ایجاد هرج و مرج در کشور.
 
چهارم، حضور مشروط در انتخابات است، به این معنا که اصل بر شرکت در انتخابات است مگر اینکه خلافش ثابت شود.
 
س- این شروط کدامند؟
 
ج- هنوز شروط به طور کامل مورد توافق مدافعان این گزینه قرار نگرفته است. اصلاح‌طلبان باید حول آن شروط بحث کنند تا به توافق برسند، از نظر من مهمترین شرط ردصلاحیت نامزدهای اصلی در هر شهر و نه لزوما در سراسر کشور است، چون ممکن است در یک شهر نامزد اصلی ما را بزنند اما در شهر دیگری تاییدصلاحیت کنند. ما باید در هر شهری که کاندیدا داریم وارد رقابت شویم و در انتخابات شرکت کنیم. من موافق عدم شرکت در آن شهرها نیستم چون ما باید یک فراکسیون ولو بسیار حداقلی در مجلس داشته باشیم. اما اگر در تهران نامزدهای اصلی ما را ردصلاحیت کردند باید بگوییم در انتخابات شرکت نمی‌کنیم چون کاندیدایی نداریم و نگذاشتند ما شرکت کنیم.
 
س- در انتخابات اسفند ۹۴ – دهمین دوره مجلس شورای اسلامی – استراتژی اصلاح طلبان حضور به هر قیمتی بود؟
 
ج- بله
 
س- چه شد از آن نگاه به این نگاه رسیدید؟
 
ج- برای اینکه آن راهبرد الان جواب نمی‌دهد و اصلاح‌طلبان نه در حکومت منشا اثر جدی هستند و نه درصد عظیمی از رای‌دهندگان حضور آنها را موثر ارزیابی می‌کنند. بعد از انتخابات سال ۸۸ اقتدارگراها می‌گفتند اصلاح‌طلبان مردند.
 
ما در سال ۹۲ هم کشور را از بلبشوی آن سال نجات دادیم و هم می‌خواستیم نشان دهیم اصلاحات زنده است و اتفاقا جریان‌های دیگر رو به موت هستند .
 
ما آن زمان برای بقا می‌جنگیدیم، که هم ثبات سیاسی و آرامش اقتصادی تامین شود و هم ثابت شود اوضاع آنطور که بازجوها می‌گفتند نیست که دوره اصلاح‌طلبان تمام شده است. می‌خواستیم ثابت کنیم اصلاحات قوی‌ترین جریان سیاسی کشور است .
 
س- هنوز هم هستید؟
 
ج- اگر درست عمل کنیم و از مردم فاصله نگیریم، خواهیم بود اگر نه جریانی دیگر جایگزین ما خواهد شد.
 
س- مثلا همان مجلس دهم که شما به قیمت بقا برایش ورود کردید الان ثمره اش ابرویی برای اصلاح طلبان دارد؟
 
ج- مردم به گذشته نگاه می‌کنند، ولی به آینده رای می‌دهند.
 
س- فکر می‌کنید تجربه گذشته روی انتخاب آینده مردم تاثیری ندارد؟
 
ج- دارد، اما نگاه مردم هنگام تصمیم‌گرفتن درمورد رای دادن یا ندادن، به اوضاع در همان زمان است و اینکه کدام اقدام به سود حال و آینده آنان است؛ از دورکردن شبح جنگ از آسمان میهن و تعامل با جهانیان تا تامین رفاه و آزادی و کرامت شهروندان. البته به نامزدهای هر جناح نیز نگاه می‌کنند و اینکه آیا مرد تحقق وعده‌ها هستند یا نه و از گذشته درس گرفته‌اند یا نه؟ من هنوز هم از استراتژی اصلاح‌طلبان در انتخابات ۹۴ دفاع می‌کنم، با اینکه آن زمان زندان بودم و در تهیه لیست هیچ نقشی نداشتم. اما امروز چون شرایط عوض شده است راهبرد ما هم باید عوض شود. مثلا اگر در این دوره نمایندگان واقعی صنف‌ها و قشرهای مختلف را در لیست نامزدهای خود قرار دهیم، مردم خواهند دید راهبرد ما تغییر کرده است پس رای می‌دهند چون می‌بینند آن نامزدها می‌توانند به مطالبات آنان جامه عمل بپوشانند اما اگر همان ۳۰ نفر فعلی را معرفی کنیم بسیاری از کسانی که دور قبل رای دادند این بار رای نخواهند داد. نه اینکه اینها آدم‌های خوبی نیستند، بلکه دیگر در این شرایط نمی‌توانند کاری از پیش ببرند .برای اینکه ما الان نماینده‌ای می‌خواهیم که برود در مجلس و محکم بگوید نظامی‌ها باید به پادگان برگردند. محکم بایستد و بگوید سپاه قدس باید سیاست خارجی کشور در منطقه‌ را به وزارت خارجه واگذار کند و در آن دخالت نکند. طرح لغو نظارت استصوابی را به‌تصویب برساند. طرح شفافیت مالی را برای تمام قوا و ارگانهای کشور تصویب کند و…. اگر مردم بیینند ما چهره‌هایی را با برنامه‌های مشخصی معرفی کرده‌ایم که می‌توانند آنها را محقق کنند، در انتخابات شرکت می‌کنند و تصور می‌کنم انتخابات پر شور خواهد شد.
 
س- در انتخابات مجلس دهم هم شعارهایی مطرح کردید که در واقع همین موارد در دل آنها بود ،اما خروجی فراکسیون امیددر مجلس دهم با آن معیارها تفاوت بسیار دارد
 
ج- آن انتخابات برای بقا بود. از مردم خواستیم به لیست امید رای دهند تا لیست حزب پادگانی و جبهه طالبانی رای نیاورد. در آن رقابت با آن شعار پیروز شدیم ،الان شرایط کشور بگونه‌ای حاد شده و در عرصه بین‌المللی اتفاقاتی افتاده است که آن لیست دیگر پاسخگوی نیازهای امروز نیست اما در سال ۹۴ بود، درست مثل انتخاب روحانی در انتخابات ۹۶.
 
س- یعنی همان زمان هم میدانستید ظرفیت لیست امید همین قدر است ؟
 
ج- آن زمان که نمی‌دانستیم ترامپ می‌آید و از برجام خارج می شود. از میزان دخالت دولت پنهان نیز به اندازه امروز آگاهی نداشتیم. شرایط با سال ۷۶ کاملا فرق کرده است. ضمنا مجلسی می‌خواستیم حامی دولت و برجام باشد. اکنون اوضاع بد اقتصادی به‌دلیل تحریم های ترامپ به ما تحمیل شده است.
 
س- اما مجلس و دولت به غیر از مشکلات اقتصادی در خیلی دیگر از امور هم منفعل عمل کرده اند !
 
ج- بله اما آنها موضوعاتی نیستند که مردم را ناراضی یا ناامید کرده باشند. مردم امروز از این ناراحتند که قیمت اجناس مثل چهارسال اول روحانی رشد معقول ندارد و گاه چند برابر شده است. می‌گویند دلار ۴ هزار تومانی ۱۴هزار تومان شده و طلا هم ۴ برابر شده است. بیش از ۹۰درصد نارضایتی مردم از اوضاع اقتصادی است. اگر مشکلات اقتصادی نبود ناامیدی در کشور به این میزان نبود. شاید انتقاد می‌کردند چرا اعضای فراکسیون امید لباس سپاه بر تن کردند؟ که به عقیده من هم نباید می‌پوشیدند. اما این انتقادها در حدی نیست که مردم بخاطر آنها رای ندهند.
 
س-چرا شما مخالف لباس پاسدار پوشیدن فراکسیون امید هستید؟
 
ج- اول اینکه لزومی به این کار نبود. دوم اینکه ما در دفاع از سپاه باید مشروط عمل کنیم. سپاه در سالیان گذشته خطاهای زیادی داشته، نباید اقدام غیرقانونی و غلط ترامپ باعث شود که ما خطاهای سپاه را نادیده بگیریم. باید تصمیم ترامپ را در تروریست خواندن سپاه قاطعانه محکوم کنیم چون می‌تواند مقدمه جنگ باشد اما بگوییم انتقادهای ما به برخی عملکردهای سپاه باقی است و ما بخش مهمی از مشکلات کشور را به دلیل دخالت‌های سپاه در اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی میهن است .
 
بگوییم سپاه باید این رفتارهای غلط را اصلاح کند، نه اینکه به صورت مطلق از سپاه دفاع کنیم و جامعه از ما بپرسد پس انتقادهای شما به دولت پنهان چه شد؟ باید برای مردم پاسخ قانع‌کننده داشته باشیم. ما از سپاهی حمایت می‌کنیم که مثل ارتش به وظیفه ذاتی قانونی خود عمل می‌کند.
 
س- مسئولیت این تصمیم متوجه چه کسی است؟
 
ج- تصمیم را هر که گرفته، کار درستی نبود.
 
س- بعد از نقدهایی که به اصلاح طلبان وارد شد محمدرضا خاتمی در گفتگوی اخیرش با روزنامه همشهری عنوان کرد که اصلاح طلبان سوپاپ نظام هستند، شما با این نگاه موافقید؟
 
سوپاپ واژه مناسب و رسایی نیست. نقش مهم اصلاح‌طلبان در شرایط فعلی منطقه این است که اجازه ندهند کشور دچار آشوب داخلی و جنگ خارجی شود، دو مصیبتی که بر برخی کشورهای خاورمیانه مثل سوریه، یمن، ‌افغاستان، عراق و لیبی وارد شده است. یکی از علل عمده وضعیت مخرب مزبور این است که جریان اصلاح‌طلب زنده و پویا نداشتند که از یک طرف با مردم در ارتباط باشند و صدای هموطنان خود را بشنوند و از طرف دیگر با حاکمیت در ارتباط باشد و مهارش کنند. اگر شما تبلیغات طرفداران دخالت امریکا در ایران را بررسی کنید، می‌ببینید هدفشان تخریب و تضعیف اصلاح‌طلبان است، چرا؟ چون می‌دانند تا وقتی اصلاح‌طلبان حضور و نفوذ داشته باشند، نه جنگ داخلی صورت می‌گیرد نه جنگ خارجی به راه می‌افتد. آنها می‌دانند ترامپ به راحتی نمی‌تواند با کشوری در بیفتد که وزیر خارجه آن ظریف است، که چندین دوره نامزده جایزه نوبل شد، یا رئیس‌جمهور سابق آن منادی گفتگوی تمدن است و از دولت فعلی دفاع می‌کند. به‌همین دلیل نباید طوری عمل کنیم که گویا کل کشور معادل سپاه است. باید بگونه‌ای عمل کنیم که مسیر کشور تنها از راه انتخابات تعیین می‌شود. بنابراین اصلاح‌طلبان نقش تاریخی دارند که ایران سوریه یا لیبی نشود.
 
شما میزان خشونت در جامعه از جمله در ورزشگاهها و قتلهای اخیر ببینید، به دلایل مختلف بسیار بالاست که اگر مجال بروز یابد و فعال شود، یک وقت چشم باز می‌کنیم می‌بینیم مثل برخی کشورهای منطقه شده‌ایم. نقش اصلاحات کنترل حکومت است تا نظم سیاسی حفظ شود. به‌همین دلیل به ما می‌گویند استمرارطلب! منظورشان این است که ما استبداد را استمرار می‌دهیم. بدون توجه به اینکه ما ثبات سیاسی را استمرار می‌دهیم چون باور داریم راه نجات کشور در شرایط فعلی این است و این استمرار را به نفع ایران و مردم می‌دانیم. با این ثبات می‌توانیم به سمت انتخابات آزاد و تحقق حقوق شهروندی و… گام برداریم.
 
 س- در دعوای براندازها با اصلاح طلب ها ، آیا نقدهای آنها به اصلاحات توانسته روی نگاه پشتوانه ای اجتماعی شما به جریان اصلاحات تاثیر گذار باشد ؟
 
ج- بله، بخاطر کارشکنی‌ها در مسیر انتخابات آزاد و در راه منتخبان مردم، آنها می‌گویند از طریق انتخابات کاری از پیش نمی‌رود ، اما من معتقدم اگر چند کار اساسی صورت بگیرد، بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی مجددا به اصلاحات باز می‌گردند و امیدوار می‌شوند. به شرط آنکه از اصلاح‌طلبان برنامه عملی همراه با عزم و انسجام و صراحت ببینند. البته نمی توانیم انصار حزب‌الله یا جریان آقای مصباح را که ۱۰ تا ۱۵ درصد جامعه با آنها هفکر است، نادیده بگیریم. این جریان ۱۰ تا ۱۵ میلیون رای دارند. اصلاح‌طلبان را نیز کسی نمی‌تواند نادیده بگیرد.
 
در خود اپوزسیون هم که چند طیف هستند، علیه هم افشاگری کرده و نقاط ضعف یکدیگر را به رخ هم کشانده‌اند و بسیاری را متوجه کرده‌اند که امیدی به خارج نیست. از این طرف هم اصلاح‌طلبان از خواب خرگوشی بیدار شده‌ و فهمیده‌اند تلاش فعلی و روند گذشته جوابگو نیست و باید برنامه‌ی مناسب و حرف به روز ارائه کنند. بر این اساس اصلاح‌طلبان در دفاع از حقوق شهروندی، در زمینه دفاع از صلح و ضرورت مذاکره مشروط با امریکا باید به میدان بیایند و صریحتر از همیشه با مردم و حاکمیت حرف بزنند.
 
س- ایامی است خیلی از اصلاح طلبان روزه سکوت گرفته اند و درمقابل اوضاع منفعل عمل می کنند، این سکوت پایگاه اجتماعی اصلاحات را تهدید نمی کند؟
 
ج- من به موازنه مثبت معتقدم. باید استدلایی و دلسوزانه تبیین کرد ریشه مشکلات کجاست؟ توضیح دهیم سیاست خارجی چه تاثیر مستقیمی بر اقتصاد کشور دارد و اینکه برای سامان دادن به اقتصاد کشور باید در سیاست خارجی تجدید نظر کرد.
 
هرکس شعار می‌دهد از جیب خودش هزینه آن را بپردازد ، چرا از جیب ملت؟ اگر هم نمی‌توانند تصمیم بگیرند موضوع را به رفراندوم بگذارند و نظر ملت را جویا شوند. اگر اصلاح‌طلبان حرف دل مردم را بزنند و راه حل مناسب برای درمان دردها عرضه کنند، آن وقت مردم امیدوار می‌شوند و امید به اصلاح سیستم افزایش می‌یابد.
 
س- به نظرتان اصلاح طلبان بر سر چگونگی حضورشان درانتخابات به تفاهم میرسند و می توانند همه باهم باشند؟
 
معلوم نیست ولی امیدوارم برسند. البته در هیچ زمانی همه با هم نبودیم . در همین دو دوره اخیر که آقای خاتمی از لیست خاصی حمایت کرد، بازهم عده‌ای لیست موازی دادند. باوجود این خواهیم کوشید اصلاح‌طلبان درمورد چگونگی مشارکت در انتخابات به توافق برسند. اگر هم نرسند ممکن است به بحرانی‌ترین موقعیت خود در ۲۰ سال گذشته برسند و موقعیتی شبیه سال ۸۴ برسیم که اختلافات به ما ضربه زد.
 
س- برخلاف نگاه مشروط شما همین الان جمعی می گویند بعد از ۸۸ به زحمت به گردونه سیاست برگشته اند ودیگر حاضر نیستند به خانه برگردند؟
 
ج- قرار نیست اگر رای ندهیم در خانه بنشینیم. بلکه در جامعه مدنی فعال خواهیم بود.
 
س- به نظرتان شورای عالی اصلاح طلبان می تواند مسیر برای حصول توافق حداکثری چگونگی حضور جریان اصلاحات در انتخابات ۹۸ شود؟
 
ج- من بیشتر از تغییر آدم‌ها به اصلاح سیاست‌ها و برنامه‌ها اعتقاد دارم . اگر سیاست‌ها درست تدوین شوند، مشکلات کشور کاهش می‌یابد. تغییر آدم‌ها با تنش بیشتری همراه است. به همین دلیل حتی اگر همین آقای جنتی رییس شورای نگهبان بماند اما نظارت استصوابی لغو شود با حضور او مشکلی ندارم.
 
س- تغییر سیاست ها چگونه تعیین می شود؟
 
ج- شاید لازم شود پارلمان یا کنگره بزرگ اصلاح‌طلبان را تشکیل دهیم، یا از مردم نظرسنجی کنیم. در ضمن راههای زیادی برای اتخاذ سیاست درست در انتخابات مجلس وجود دارد که باید در مورد آنها بحث شود. مثلا آیا ما در شهرهای بزرگ یکپارچه عمل کنیم یا چگونگی ورود هر شهر به انتخابات را به خود آن شهر بسپاریم.
 
خوشبختانه اصلاح‌طلبان از این جهت هنوز ارتباطشان با جامعه کاملا قطع نشده است که مردم چیزی بخواهند و اصلاح طلبان آن را متوجه نشوند. ولی اگر خدای ناکرده تصمیم اشتباه بگیرند به این معنا که بدنه چیز دیگری بخواهد و راس چیز دیگری، جریان اصلاحات در کوتاه مدت شکست خواهد خورد.
 
س- اصلاح طلبان رسما به بحث انتخابات ورود کرده است ؟
 
ج- بله – ما در باره چگونگی حضور در انتخابات امسال در حال بحث و رایزنی هستیم.
 
س- بصورت رسانه ای نه ، به صورت جدی و هدفمند ؟
 
ج- بحث در مورد انتخابات در درون جریان شروع و جرقه‌های تغییر سیاست‌ها بعد از دی ماه ۹۶ زده شده است.
 
بعضی در جریان اصلاحات مثل من معتقدند جامعه بعد از اعتراضات ۹۶ پوست‌انداخته و تغییر کرده است اما گروهی نیز اعتراضات دی۹۶ را مثل دیگر اعتراضاتی می‌دانند که رخ داده و سپری شده است. قدر مسلم آنکه بعد از این اعتراضات ما ریزش نیرو داشته‌ایم و تردید نسبت به بهبود اوضاع و امور کشور با روند جاری به حدی بالا رفته است که آقای خاتمی می‌گوید “من اگر تکرار هم کنم دیگر مردم رای نمی‌دهند.”
 
س- این ریزش نیرو به دلیل همان مسائل اقتصادی است؟
 
ج- اصل مشکل فعلی مردم اقتصادی است اما مسائلی مانند آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، محدودیت‌های زنان و حقوق شهروندی هم در نگاه مردم به اوضاع تاثیرگذارند. ببینید ۷۰درصد منازعات کنونی جهانی در خاورمیانه است. در چنین منطقه‌ای، امنیت، رفاه و آزادی سه خواست مهم ایرانیان است. اندیشه و جریانی که بتواند این سه مطالبه را نمایندگی کند، می‌تواند امیدوار باشد در عرصه سیاست کشور حرف اول را بزند.
 
اصلاحات بالقوه چنین موقعیتی را دارد چون کادر ، تجربه و پشتوانه اجتماعی دارد ولی اگر نجنبیم، هم فرصت نجات کشور را از دست می‌دهیم و هم پشتوانه اجتماعی‌مان ریزش بیشتری خواهد کرد.
 
س- نگاه رهبر اصلاحات به استراتژی انتخاباتی این جریان چگونه است ؟
 
ج- اگر مبنا را صحبت اخیر ایشان بگذاریم باید تحولات جدی انجام دهیم، چون اگر مردم احساس تغییر نکنند، “تکرار میکنم” دیگر جواب نمی‌دهد. معنای سخن من این نیست که راهبرد قبلی اشتباه بود، بلکه مردم خواهان تغییرند و اگر تحولی صورت نگیرد بسیاری از آنان رای نخواهند داد. حتی امثال من نیز به احتمال زیاد رای نخواهیم داد. چر اکه هر که انتخاب شود، نمی‌تواند کاری از پیش ببرد.
 
س- چند درصد اصلاح طلبان مثل شما فکر می کنند؟
 
ج- نمی‌دانم اما این نگاه رو به رشد است. هر چه زمان بیشتر می‌گذرد درصد بیشتری از لزوم تحول دفاع می‌کنند چرا که می‌بینند این روند دیگر جواب نمی‌دهد. بیشتر از اصلاح‌طلبان باسابقه، حامیان آنها به این نتیجه رسیده‌اند که اگر متناسب با تحولات اجتماعی و خواست جامعه عمل نکنیم راه خود را جدا کنند.
 
س- نقش تاثیرگذار رهبر جریان اصلاحات در این بین چه خواهد بود؟
 
یک پیام به تنهایی نمی‌تواند نتیجه آرا را تعیین کند مگر آنکه زمینه اجتماعی از قبل فراهم شده باشد. البته فضای مجازی را نباید مبنا قرار گیرد، زیرا با فضای واقعی خیلی نزدیک نیست. مهم این است که وجدان عمومی احساس کند شرکت در انتخابات مفید و تعیین‌کننده است؟ من موقعی رای می‌دهم که تغییر معنادار احساس کنم. اگر ببینم نتیجه انتخاب این لیست با آن لیست فرق نمی‌کند، در انتخابات شرکت نمی‌کنم و مسئولیت شرکت نکردن هم با کسانی است که در انتخابات حاضر شده‌اند. بنابراین تکلیف من و خیلی از اصلاح‌طلبان درباره چگونگی حضور در انتخابات روشن است.
 
البته این بدان معنا نیست که بنشینیم ببینیم شورای نگهبان چگونه عمل می‌کند. باید همه زورمان را بزنیم و کمپین نه به نظارت استصوابی به راه اندازیم. یا موفق می‌شویم یا نه، اگر انتخابات آزاد برگزار شود، حتی اگر رای نیاوریم، برده‌ایم چرا که اولین و بزرگترین گام اصلاحات آزاد شدن انتخابات است.
 
بنابراین باید تلاش کنیم انتخابات غیراستصوابی و آزاد برگزار شود. اما اگر نشد، به مردم خواهیم گفت مسئولیت رای ندادن ما با کسانی است که مانع حضور ما شدند. البته چون مخالف خشونتیم به خانه تیمی نمی‌رویم. از آن طرف هم انتخابات غیرآزاد را تایید نمی‌کنیم. چون همان یک ذره آبرویی هم که نزد مردم داریم از بین می رود و فردا روز دیگر نمی‌توانیم به ویژه در شرایط سخت منشا اثر در جامعه باشیم.
 
 
منبع: بهارنیوز

خاتمی: با ماشین حساب وارد دادگاه شدم!

به گزارش ایلنا، سیدمحمدرضا خاتمی پس از برگزاری سومین جلسه رسیدگی به اتهاماتش مبنی بر نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی با حضور در جمع خبرنگاران درباره روند رسیدگی به اتهاماتش در دادگاه گفت: برای من جالب بود که صحنه دادگاه به گونه‌ای آرایش داده شده بود که دادگاه علنی بود اما از قبل بخش قابل توجهی از صندلی‌ها توسط برخی از دوستان پر شده بود و دوربین‌های فیلمبرداری که احتمالا متعلق به خود دادگاه بود، از قبل چیده شده بودند.
با ماشین حساب وارد دادگاه شده بودیم
وی ادامه داد: دادگاه عنوان علنی داشت اما بهتر از این می‌توانست برگزار شود. آقای رئیس دادگاه بسیار سعه صدر داشتند و اجازه می‌دادند دفاعیات بیان شود که این کار قابل تقدیر است اما آمدن خود آقای قطبی رئیس دادسرای فرهنگ و رسانه نشان‌دهنده آن است که دفاعیات اول ما بسیار موثر بوده است و به قول دوستی ما با ماشین حساب وارد دادگاه شده بودیم.
دستمان پر است
خاتمی افزود: بر خلاف آنچه که یک عده تصور می‌کردند که ما دستمان خالی است، دستمان پر است و دفاعیات خود را ادامه می‌دهیم.
عدم اجازه انتشار محتویات دادگاه، علنی بودن آن را زیر سوال می‌برد
وی درباره اینکه کیفرخواست براساس صحبت‌های او مبنی بر تقلب در انتخابات ۸۸ و تقلب در هشت میلیون رأی تنظیم شده است، گفت: برای هشت میلیون تقلب مستندات دقیقی وجود دارد که در بخش اول و دوم دفاعیات خود ارائه کرده‌ام اما هنوز بسیاری از ابعاد انتخابات سال ۸۸ باقی مانده است که بسیار اهمیت دارد اما همانگونه که بارها تاکید کرده‌ام شاید در شرایط فعلی کشور پرداختن به این موضوعات به صلاح نباشد اما به هر حال دادگاه تصمیمش را گرفته است، رسیدگی کند و ما هم می‌پذیریم با توجه به اینکه دادگاه گفته می‌شود علنی است. با وجود اینکه بارها اعلام شده است که دادگاه علنی است اما اجازه انتشار محتویات داده نمی‌شود که مقداری علنی بودن دادگاه را زیر سوال می‌برد.
غصه انتخابات سال ۸۸ یک غصه عمومی است
نایب رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی ادامه داد: غصه انتخابات سال ۸۸ یک غصه عمومی است. با سرنوشت همه، نه فقط افراد سیاسی بلکه جامعه گره خورده و با گذشت ۱۰ سال صلاح نیست این غصه همچنان محل دعوای بین نیروهایی باشد که در داخل کشور می‌خواهند، فعالیت کنند. این غصه باید خاتمه پیدا کند.
این دادگاه می‌تواند ختم دعواهای سال ۸۸ باشد
وی ادامه داد: از این لحاظ خوشحال هستم که این فرصت به کسانی که منتقد انتخابات ۸۸ هستند، داده می‌شود تا دیدگاه‌ها و نظراتشان را بیان کنند. معتقدم این دادگاه می‌تواند ختم دعواهای سال ۸۸ باشد به شرط آنکه انصاف در آن رعایت شود و همچنان در بر پاشنه لجاجت نچرخد و نگویند چیزی که غیر از این که ما گفته‌ایم نیست.
سعی می‌کنم فتنه واقعی را نشان دهم
خاتمی با بیان اینکه اسناد و مدارک متقنی وجود دارد، گفت: من سعی می‌کنم بر این مبنا فتنه واقعی را نشان دهم که چه چیزی بوده است. می‌خواهم دامن نظام را از موضوع تقلب تبرئه کنم و اگر فرصت شد در قسمت‌های بعدی دفاعیاتم خواهم گفت باید بررسی کنیم که چه کسانی این دام را برای نظام پهن کرده‌اند برای اینکه بزرگان ما را به اشتباه انداخته‌اند.
با عبرت از این دادگاه می‌توانیم انتخابات بهتری را برگزار کنیم
نماینده ششمین دوره مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: انتخابات سال ۸۸ تمام شده است و ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد خوب یا بد به اتمام رسیده است. نه می‌توانیم آن انتخابات را باطل کنیم و نه می‌توانیم نتایج حاصل از آن را تغییر دهیم اما باید این درس عبرتی باشد برای اینکه به قانون و آرای مردم پایبند باشیم و نخواهیم صحنه را مدیریت کنیم. وی تاکید کرد: اگر این عبرت گرفته شود جای امیدواری است با توجه به اینکه انتخابات سال آینده نزدیک است، می‌توانیم انتخابات بهتری را برگزار کنیم. آن چیزی که برای من در این میان مهم است، دفاع از حق و حقیقت است و معتقدم حق و حقیقت است که باقی می‌ماند و اگر به این دو مهم توجه کنیم هیچ‌کس ضرر نخواهد کرد. خاتمی ادامه داد: آن چیزی که در این میان بسیار حائز اهمیت است افکار عمومی است و معتقدم در فرصت مناسب افکار عمومی را در جریان آن چیزی که در این دادگاه گذشته است، قرار خواهم داد.
نه دسترسی به پشت پرده‌ای دارم و نه غیب‌گو و رمال هستم
وی در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا مبنی بر اینکه شما در دادگاه اعداد و ارقامی را ارائه کرده‌اید، آنها را از طریق چه مجاری‌ به دست آورده‌اید، گفت: در بخش اول دفاعیاتم هم عنوان کردم؛ من ادعایی ندارم و نه دسترسی به پشت پرده‌ای دارم و نه غیب‌گو و رمال هستم. هنگامی که این پرونده برایم تشکیل شد، از اقصی نقاط کشور علاقمندان و دوستان و کسانی که به دنبال این کار بودند، شواهد و مدارکی را ارسال کردند. هنگامی که به این مدارک توجه کردم، متوجه شدم همه این‌ها اسناد و مدارکی است که در رسانه‌های رسمی کشور منتشر شده و یا گزارشات مجاری قانونی مانند گزارش تفسیری شورای نگهبان و یا بیانیه‌های منتشر شده از سوی وزارت کشور است. من تمامی این‌ها را مبنا قرار دادم و اگر شما هم الان بخواهید آنها را مشاهده کنید برایتان قابل دسترسی است. البته این را بگویم که بعضی از این اسناد از سال ۹۰ و ۹۱ پاک شده است که من به آنها و همچنین پشت پرده دسترسی نداشته‌ام که بدانم واقعا چه اتفاقی افتاده است اما به نظرم آنچه که درست است، من با عدد و رقم منتشر شده از سوی مدارج رسمی توانستم ادعای خودم را به اثبات برسانم.
اگر دو میلیون تقلب هم ثابت شود موضوع عدم سلامت انتخابات سال ۸۸ به اثبات رسیده است
نایب رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: این هشت میلیون حداقل عددی است که عنوان می‌شود اما اگر واقعا سیستمی وجود داشت و تحقیق کاملی به عمل می‌آمد، مثلا نمایندگان مجلس، دولت و وزارت کشور، آنها می‌توانند این کار را انجام دهند و بگویند که عدد و رقم واقعی چقدر بوده است.
وی ادامه داد: عددی که من به آن رسیده‌ام بین هفت میلیون و خرده‌ای تا هشت میلیون است و باید بگویم برای من با وجود اینکه عددم را ثابت می‌کنم، عدد مهم نیست برای من آنچه مهم است این است که نشان دهم در این انتخابات چقدر جفا هم به مردم و هم به جمهوری اسلامی صورت گرفته است. اگر دو میلیون تقلب هم ثابت شود موضوع عدم سلامت انتخابات سال ۸۸ به اثبات رسیده است.
از رئیس دادگاه خواستم آقایان جنتی، کدخدایی ،محصولی، دانشجو و شریفی‌راد را احضار کنند
خاتمی گفت: آن چیزی که من به دست آورده‌ام ظاهر امر است مهم قصورهایی است که در انتخابات صورت گرفته است. پشت این پرده چه اتفاقاتی صورت گرفته باید روشن شود. وی در مورد اینکه در دادگاه اعلام کرده است تا شاهدانی را احضار کنند، گفت: از محضر رئیس دادگاه خواستم اعضای شورای نگهبان که در رأس آنها آقایان جنتی و کدخدایی قرار دارند و همچنین از مسئولان وزارت کشور که حداقل سه نفر هستند آقایان محصولی، دانشجو و شریفی‌راد را احضار کنند. همچنین یکسری مسئولان استانی و استاندار را بخواهند و بالاخره شخصیت‌هایی همچون آقای محسن رضایی، آقای قالیباف، آقای سلیمانی، آقای شمخانی، آقای علی لاریجانی، آقای پورمحمدی و آقای علی مطهری را که من به اسناد و مدارک آنها استناد کرده‌ام را به دادگاه احضار کنند.
منبع: بهارنیوز

دادگاه محمدرضا خاتمی علنی برگزار، اما حق انتشار جزییات آن ممنوع شد!

گروه سیاسی: مهدی محمودیان یکی از فعالان سیاسی که امروز در مقابل ساختمان دادگستری در میدان ارگ (۱۵ خرداد) تهران برای حضور در سومین جلسه دادگاه محمدرضا خاتمی، دبیرکل پیشین حزب مشارکت، حاضر شده بود در توییتی نوشت: در حالیکه می‌گویند دادگاه علنی برگزار می‌شود اما امروز فقط ۵ نفر را به دادگاه راه دادند و البته اعلام کردند هیچکس حق علنی کردن دفاعیات خاتمی را ندارد!

این دادگاه برای رسیدگی به اتهام نشر اکاذیب، به دلیل مصاحبه وی با سایت رو در رو و بیان این مطلب که در انتخابات سال ۸۸، هشت‌میلیون رای به آرا اضافه شد، صبح امروز شنبه، ۱۱ خرداد در شعبه ۱۰۵۷ مجتمع قضایی ویژه رسیدگی به جرائم کارکنان دولت، برگزار شد.  عرب سرخی، شکوری راد، تاجزاده و آذر منصوری از جمله فعالان سیاسی اصلاح طلبی بودند که در جمعیت به چشم می‌خوردند؛ در جلسه‌ی اول دادگاه به آنان و تعداد قابل توجهی از خبرنگاران نیز باوجود اینکه اجازه نداشتند دفاعیات خاتمی را در جلسه‌ی اول منتشر کنند اجازه‌ی حضور داده شده بود اما این‌بار  نتوانستند این دفعه به شغبه‌ی ۱۰۵۷ که جلسه در آن برگزار می‌شد راه پیدا کنند. به مرور و پس از حدود چهل دقیقه از ساعت نه صبح که به عنوان موعد شروع دادگاه عنوان شده بود جمعیت نیز از حضور در جلسه دادگاه ناامید و به مرور پراکنده شده و محل مجتمع قضایی را ترک کردند.

خاتمی: با ماشین حساب وارد دادگاه شدم!
​​​​​​​دستمان پُر است، سعی می‌کنم فتنه واقعی را نشان دهم

به گزارش ایلنا، سیدمحمدرضا خاتمی پس از برگزاری سومین جلسه رسیدگی به اتهاماتش مبنی بر نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی با حضور در جمع خبرنگاران درباره روند رسیدگی به اتهاماتش در دادگاه گفت: برای من جالب بود که صحنه دادگاه به گونه‌ای آرایش داده شده بود که دادگاه علنی بود اما از قبل بخش قابل توجهی از صندلی‌ها توسط برخی از دوستان پر شده بود و دوربین‌های فیلمبرداری که احتمالا متعلق به خود دادگاه بود، از قبل چیده شده بودند.
با ماشین حساب وارد دادگاه شده بودیم
وی ادامه داد: دادگاه عنوان علنی داشت اما بهتر از این می‌توانست برگزار شود. آقای رئیس دادگاه بسیار سعه صدر داشتند و اجازه می‌دادند دفاعیات بیان شود که این کار قابل تقدیر است اما آمدن خود آقای قطبی رئیس دادسرای فرهنگ و رسانه نشان‌دهنده آن است که دفاعیات اول ما بسیار موثر بوده است و به قول دوستی ما با ماشین حساب وارد دادگاه شده بودیم.
دستمان پر است
خاتمی افزود: بر خلاف آنچه که یک عده تصور می‌کردند که ما دستمان خالی است، دستمان پر است و دفاعیات خود را ادامه می‌دهیم.
عدم اجازه انتشار محتویات دادگاه، علنی بودن آن را زیر سوال می‌برد
وی درباره اینکه کیفرخواست براساس صحبت‌های او مبنی بر تقلب در انتخابات ۸۸ و تقلب در هشت میلیون رأی تنظیم شده است، گفت: برای هشت میلیون تقلب مستندات دقیقی وجود دارد که در بخش اول و دوم دفاعیات خود ارائه کرده‌ام اما هنوز بسیاری از ابعاد انتخابات سال ۸۸ باقی مانده است که بسیار اهمیت دارد اما همانگونه که بارها تاکید کرده‌ام شاید در شرایط فعلی کشور پرداختن به این موضوعات به صلاح نباشد اما به هر حال دادگاه تصمیمش را گرفته است، رسیدگی کند و ما هم می‌پذیریم با توجه به اینکه دادگاه گفته می‌شود علنی است. با وجود اینکه بارها اعلام شده است که دادگاه علنی است اما اجازه انتشار محتویات داده نمی‌شود که مقداری علنی بودن دادگاه را زیر سوال می‌برد.
غصه انتخابات سال ۸۸ یک غصه عمومی است
نایب رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی ادامه داد: غصه انتخابات سال ۸۸ یک غصه عمومی است. با سرنوشت همه، نه فقط افراد سیاسی بلکه جامعه گره خورده و با گذشت ۱۰ سال صلاح نیست این غصه همچنان محل دعوای بین نیروهایی باشد که در داخل کشور می‌خواهند، فعالیت کنند. این غصه باید خاتمه پیدا کند.
این دادگاه می‌تواند ختم دعواهای سال ۸۸ باشد
وی ادامه داد: از این لحاظ خوشحال هستم که این فرصت به کسانی که منتقد انتخابات ۸۸ هستند، داده می‌شود تا دیدگاه‌ها و نظراتشان را بیان کنند. معتقدم این دادگاه می‌تواند ختم دعواهای سال ۸۸ باشد به شرط آنکه انصاف در آن رعایت شود و همچنان در بر پاشنه لجاجت نچرخد و نگویند چیزی که غیر از این که ما گفته‌ایم نیست.
سعی می‌کنم فتنه واقعی را نشان دهم
خاتمی با بیان اینکه اسناد و مدارک متقنی وجود دارد، گفت: من سعی می‌کنم بر این مبنا فتنه واقعی را نشان دهم که چه چیزی بوده است. می‌خواهم دامن نظام را از موضوع تقلب تبرئه کنم و اگر فرصت شد در قسمت‌های بعدی دفاعیاتم خواهم گفت باید بررسی کنیم که چه کسانی این دام را برای نظام پهن کرده‌اند برای اینکه بزرگان ما را به اشتباه انداخته‌اند.
با عبرت از این دادگاه می‌توانیم انتخابات بهتری را برگزار کنیم
نماینده ششمین دوره مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: انتخابات سال ۸۸ تمام شده است و ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد خوب یا بد به اتمام رسیده است. نه می‌توانیم آن انتخابات را باطل کنیم و نه می‌توانیم نتایج حاصل از آن را تغییر دهیم اما باید این درس عبرتی باشد برای اینکه به قانون و آرای مردم پایبند باشیم و نخواهیم صحنه را مدیریت کنیم. وی تاکید کرد: اگر این عبرت گرفته شود جای امیدواری است با توجه به اینکه انتخابات سال آینده نزدیک است، می‌توانیم انتخابات بهتری را برگزار کنیم. آن چیزی که برای من در این میان مهم است، دفاع از حق و حقیقت است و معتقدم حق و حقیقت است که باقی می‌ماند و اگر به این دو مهم توجه کنیم هیچ‌کس ضرر نخواهد کرد. خاتمی ادامه داد: آن چیزی که در این میان بسیار حائز اهمیت است افکار عمومی است و معتقدم در فرصت مناسب افکار عمومی را در جریان آن چیزی که در این دادگاه گذشته است، قرار خواهم داد.
نه دسترسی به پشت پرده‌ای دارم و نه غیب‌گو و رمال هستم
وی در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا مبنی بر اینکه شما در دادگاه اعداد و ارقامی را ارائه کرده‌اید، آنها را از طریق چه مجاری‌ به دست آورده‌اید، گفت: در بخش اول دفاعیاتم هم عنوان کردم؛ من ادعایی ندارم و نه دسترسی به پشت پرده‌ای دارم و نه غیب‌گو و رمال هستم. هنگامی که این پرونده برایم تشکیل شد، از اقصی نقاط کشور علاقمندان و دوستان و کسانی که به دنبال این کار بودند، شواهد و مدارکی را ارسال کردند. هنگامی که به این مدارک توجه کردم، متوجه شدم همه این‌ها اسناد و مدارکی است که در رسانه‌های رسمی کشور منتشر شده و یا گزارشات مجاری قانونی مانند گزارش تفسیری شورای نگهبان و یا بیانیه‌های منتشر شده از سوی وزارت کشور است. من تمامی این‌ها را مبنا قرار دادم و اگر شما هم الان بخواهید آنها را مشاهده کنید برایتان قابل دسترسی است. البته این را بگویم که بعضی از این اسناد از سال ۹۰ و ۹۱ پاک شده است که من به آنها و همچنین پشت پرده دسترسی نداشته‌ام که بدانم واقعا چه اتفاقی افتاده است اما به نظرم آنچه که درست است، من با عدد و رقم منتشر شده از سوی مدارج رسمی توانستم ادعای خودم را به اثبات برسانم.
اگر دو میلیون تقلب هم ثابت شود موضوع عدم سلامت انتخابات سال ۸۸ به اثبات رسیده است
نایب رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: این هشت میلیون حداقل عددی است که عنوان می‌شود اما اگر واقعا سیستمی وجود داشت و تحقیق کاملی به عمل می‌آمد، مثلا نمایندگان مجلس، دولت و وزارت کشور، آنها می‌توانند این کار را انجام دهند و بگویند که عدد و رقم واقعی چقدر بوده است.
وی ادامه داد: عددی که من به آن رسیده‌ام بین هفت میلیون و خرده‌ای تا هشت میلیون است و باید بگویم برای من با وجود اینکه عددم را ثابت می‌کنم، عدد مهم نیست برای من آنچه مهم است این است که نشان دهم در این انتخابات چقدر جفا هم به مردم و هم به جمهوری اسلامی صورت گرفته است. اگر دو میلیون تقلب هم ثابت شود موضوع عدم سلامت انتخابات سال ۸۸ به اثبات رسیده است.
از رئیس دادگاه خواستم آقایان جنتی، کدخدایی ،محصولی، دانشجو و شریفی‌راد را احضار کنند
خاتمی گفت: آن چیزی که من به دست آورده‌ام ظاهر امر است مهم قصورهایی است که در انتخابات صورت گرفته است. پشت این پرده چه اتفاقاتی صورت گرفته باید روشن شود. وی در مورد اینکه در دادگاه اعلام کرده است تا شاهدانی را احضار کنند، گفت: از محضر رئیس دادگاه خواستم اعضای شورای نگهبان که در رأس آنها آقایان جنتی و کدخدایی قرار دارند و همچنین از مسئولان وزارت کشور که حداقل سه نفر هستند آقایان محصولی، دانشجو و شریفی‌راد را احضار کنند. همچنین یکسری مسئولان استانی و استاندار را بخواهند و بالاخره شخصیت‌هایی همچون آقای محسن رضایی، آقای قالیباف، آقای سلیمانی، آقای شمخانی، آقای علی لاریجانی، آقای پورمحمدی و آقای علی مطهری را که من به اسناد و مدارک آنها استناد کرده‌ام را به دادگاه احضار کنند.
***
شکوری راد، دبیرکل حزب اتحاد ملی دراین باره به انصاف نیوز گفت: چون دفاعیات جلسه اول دادگاه آقای خاتمی دفاعیات بسیار قوی بود، قاضی همان‌موقع هم اعلام کرد که این دفاعیات را بیرون منتشر نکنید، زیرا می‌شد فهمید کسانی از انتشار این دفاعیات نگران هستند؛ جمعیت زیادی امروز، هم از خبرنگاران و هم از افراد علاقمند آمدند که دفاعیات آقای خاتمی را بشنوند. به هرحال من به قاضی نمی‌توانم ایراد بگیرم، شاید از جایی تحت فشار قرار گرفته است. کمااینکه قبل از اینکه افرادی که تمایل داشتند در دادگاه شرکت کنند، نیمی از ده-دوازده صندلی دادگاه را پر کرده بودند و فقط اجازه دادند که آقای خاتمی ۵ نفر را با خودش به داخل ببرد. فکر می‌کنم نگرانی از این وجود دارد که این دفاعیات موجب روشن شدن ذهن مردم نسبت به حقایق انتخابات سال ۸۸ شود.
 
منبع: بهارنیوز