انتخابات و تصلب قدرت

رضا صادقیان
قدرت به معنای عام و به عنوان کانونی‌ترین بحث در دانش علوم سیاسی، نه تنها میل به تغییر و تحول ندارد، به دلیل حمایت شدن از سوی قانون و با ضمانت اجرایی بیش از هر امری به سوی عدم تغییر و حفظ وضع موجود میل می‌کند. در اینجا سخن از یک نقطه جغرافیایی و یا رفتار سیاسی حاکمان در بخشی مختلف جهان نیست، با این حال چنانچه بخش‌هایی از خبرها و تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی را درباره جابجایی قدرت در دولت‌های انتخابی مختلف و جابجا شدن قدرت قانونی را مدنظر قرار بدهیم، با واکنش‌های منفی و نه مثبت درباره تغییر سیاست‌ها از سوی اهل قدرت و کسانی که به گونه‌ای در تصمیم‌گیری‌های کلان دخیل بوده‌اند را شاهد هستیم.  انتخابات، خصوصا دوره تبلیغات انتخاباتی به دلیل آنکه چشم سیاست‌مداران به دست رای‌دهندگان است، خواسته یا ناخواسته به سوی جلب نظر رای دهندگان سوق داده می‌شوند.

به عبارتی راهی به غیر از همراه شدن با خواسته‌های مردم و شعارهای شهروندان برای سیاست‌مداران نیست و دوران تبلیغات انتخابات دقیقا جایی است که سیاست‌مداران به جای ایجاد کردن موج، خودشان به عنوان یک شهروند که خواهان ستاندن رای شهروندان است، در همان موج تبلیغاتی محو و به تعبیر دقیق‌تر اسیر شعارها می‌شوند. این مسئله درست، سیاست‌مداران در به راه انداختن موج و ایجاد کردن فضای پرشور در دوران انتخابات دخالت مستقیم دارند، ولی در ادامه راه آنان نیز توسط همان موج تحت تاثیر قرار می‌گیرند و بعضا سخنان و حرف‌هایی را در اجتماع‌های شلوغ‌تر بیان می‌کنند که با توجه به ساختار قدرت و در نظر داشتن بسیاری از مولفه‌های دیگر اجرا کردن آن سیاست‌ها با مخالفت‌های صریحی روبرو می‌شود.

به عنوان نمونه؛ تاکید کاندیدای اصلی اصولگرایان به بیان شعارهای اقتصادی، همراهی کردن با برخی شخصیت‌های فرهنگی، سینمایی، تیم‌های ورزشی دختران جوان و دیدار با یکی از خوانندگان زیرزمینی نمایان‌گر نزدیک شدن به خواسته‌های شهروندان است. از سویی دیگر، تندتر شدن لحن حسن روحانی در هفته دوم انتخابات و سخن گفتن درباره شام چرب، رفع حصر، درود فرستادن به رئیس دولت اصلاحات و به میان آوردن بحث دیوار کشی وسط خیابان و اشاره به رخدادهای سال ۶۰ حکایت همین رفتن به سوی مطالبات و پاسخ مثبت دادن به هر کدام از درخواسته‌های شهروندان و همراه شدن با موج تبلیغات بود.

با دور شدن از مرحله تبلیغات انتخابات و موفق شدن در کسب رای شهروندان و با فاصله گرفتن از دغدغه‌های جذب رای اکثریت و یا کسب آرای مردم با شمارگان بیشتر، سیاست‌مدار با قدرت واقعی که از سوی قانون حمایت می‌شود روبرو می‌شود. بحث فراموش کردن تصلب قدرت از سوی هر کدام از سیاسیون در دوره انتخابات و تبلیغات اساسا معنا ندارد، به راستی پای فراموشی در میان نیست، مهمتر اینکه سخن از فریب و یا ربایش رای مردم نیز بی‌معنا خواهد بود، مهترین مسئله‌ که در این نقطه قرار گرفته چنین است؛ سیاست‌مدار پس از کسب رای بیش از آنکه با چهره شهروندان روبرو باشد با صاحبان قدرت و درک بی‌واسطه الزامات قدرت همنشین می‌شود، در این مرحله رفتن به سوی در نظر گرفتن مصلحت‌ها، سیاست‌های واقعی، در نظر گرفتن سخنان شخصیت‌های تاثیرگذار دینی بیش از گذشته مورد توجه قرار می‌گیرد. بخش‌هایی از این تن دادن به تصلب قدرت معنادار است، به عبارتی شخص سیاستمدار قرار بوده با کسب رای و بازی در میدانی که بیش از این قواعد حقوقی و سیاسی آن را پذیرفته وارد کارزار کسب قدرت انتخابی شود، توقع داشتن از برهم زدن بازی و یا ماندن در دوره تبلیغات انتخابات نه تنها مفید فایده نخواهد بود، بلکه با پذیرش قانون و قواعدهای نانوشته همخوانی ندارد.

با این حال نمی‌توان به کلی از درخواست‌های مطرح شدن در دوره انتخابات توسط شهروندان چشم‌پوشی کرد. بی‌تردید بخش‌هایی از شعارها را می‌توان به عنوان شعار و قرار گرفتن در یک فضای دوقطبی ناگزیر در نظر گرفت، ولی بخش‌هایی از مطالبات مطرح شده از جمله درخواست‌هایی که به زندگی روزمره شهروندان نقش اساسی را دار هستند، نیازهای ضروری بوده و نادیده گرفتن اینگونه مسائل دور افتادن از امور بدیهی است و نقد جریان اصلاحات به سیاست‌های دولت دوازدهم تا به امروز بیشتر از چنین زاویه‌ای انجام شده است. به عبارتی نمی‌توان تمام مسائل و درخواست‌ها را با حوالت دادن به تصلب قدرت نادیده گرفت، هم آن هست و هم این.
منبع: بهارنیوز

اگر رد صلاحیت نمی‌شد…!

محمد توکلی
باز هم احمدی‌نژاد و باز هم جنجالی تازه؛ رییس‌جمهور سابق این بار با انتشار ویدئویی به سراغ تحریم‌ها رفته است و ادعاهایی را مطرح کرده که مطابق معمول گفته‌های او حاوی اتهام زنی هایی به دیگران است. ظاهرا این اخلاق ناشایست رییس دولت‌های نهم و دهم که نقطه اوج آن را در مناظره های۸۸ شاهد بودیم را پایانی نیست و هر چند وقت یکبار باید شاهد تکرار همان الگوی رفتاری خسارت بار باشیم. این بار تیر اتهام زنی‌های محمود احمدی نژاد، حسن روحانی و علی لاریجانی را نشانه رفته است. او بر این اعتقاد است که ریشه تحریم‌های بی سابقه علیه کشورمان  به سال‌های ۸۲تا۸۴  یعنی زمانی که پرونده هسته‌ای در اختیار حسن روحانی بوده است بازمی گردد و مربوط به پیش از روی کار آمدن اوست و در این اتهام زنی علی لاریجانی که در مقطع کوتاهی در دولت نهم دبیر شورای عالی امنیت ملی بود هم بی نصیب نمی‌ماند و احمدی نژاد او را مقصر به نتیجه نرسیدن مذاکرات در ابتدای دولت خود می‌داند. او در همین نطق یکطرفه به حمله به سفارت بریتانیا هم اشاره‌ای کند و روایتی خاص از آن واقعه را ارائه می‌کند. بر اساس روایت خاص آقای احمدی نژاد بخشی از مسئولان کشور و همینطور بعضی مسئولان انگلیسی از حمله به سفارت اطلاع داشته و حتی مسیر به انجام رساندن این اقدام را هموار کرده اند!  

در رد هر سه موردی که رییس جمهور سابق گفت می‌توان به تفصیل و با مستنداتی متقن سخن گفت اما آنچه بهانه‌ای برای نوشتار پیش روست نه اصل این سخنان بلکه انتقادی به افرادی است که دانسته یا ندانسته فضا را برای یکه تازی احمدی نژاد و یارانش مهیا کرده اند. واقعیت آن است که تمایل احمدی نژاد برای کاندیداتوری برای انتخابات۹۶ دقیقا به جهت پاسخگویی به نقدهایی بود که در چهار سال دولت روحانی علیه عملکرد هشت ساله او و دولتش مطرح می‌شد. او می‌خواست در مناظره‌ها همین مواردی که در ماه‌های اخیر با انتشار بیانیه‌ها و ویدئوهایی مطرح می‌کند را بیان کند اما ردصلاحیت او و حمید بقایی سبب آن شد که این طراحی احمدی نژاد در ظاهر ناکام بماند.  حال بیاییم فرض کنیم که رییس جمهور سابق در صحنه انتخابات حضور می‌یافت و تمام ادعاهایی که در ماه‌های اخیر مطرح کرده است را در همان فضای انتخاباتی بیان می‌کرد. در چنین حالتی وضعیت به کلی متفاوت می‌شد زیرا
اولا در چنان شرایطی مردم به عنوان داور اصلی این میدان به صحنه می‌آمدند و با صندوق رای نظر خود را نسبت به ادعاهای این چنینی اعلام می‌کردند و به احتمال فراوان با رای منفی به چنین نگاهی این سبک خطرناک سیاست ورزی به نقطه پایان خود می‌رسید.

و ثانیا در فضای انتخابات امکان پاسخگویی صریح و شفاف از طرف آنان که مورد اتهام قرار گرفته‌اند هم به وجود می‌آمد. رییس مجلس، رییس جمهور و دیگرانی که از تیغ تیز اتهام زنی‌های احمدی نژاد در مصونیت نیستند با توجه به «زمان حساس» بیان این سخنان از سوی رییس جمهور سابق که بیش از هر زمانی نیاز به عبور از این گونه مسائل حاشیه‌ای داریم تمایلی به پاسخگویی ندارند اما اگر رییس جمهور پیشین ردصلاحیت نشده بود و در فضای انتخابات که به طور طبیعی شرایط ملتهب است این سخنان مطرح می‌شد پاسخ لازم نیز با توجه به همان شرایط زمانی از سوی طرف مقابل بیان می‌شد. مطلب آخر نیز توجه به این نکته است که احمدی نژاد و فرقه اندک شمار همراه او بی توجه به شرایط حساس منطقه‌ای و بین المللی و نیاز روزافزون کشور به توجه به وحدت و کمرنگ شدن مسائل حاشیه‌ای و فرعی در حال حاشیه‌سازی‌های بی موقع آن هم به شکل روزانه و ساعتی هستند. مقایسه این رفتار با آنچه در برهه‌های حساس زمانی از جریانات اصلاحی شاهد بوده‌ایم نشانگر آن است که اتفاقا آنان که به ناحق مورد هجوم مدعیان دفاع از نظام قرار می‌گیرند بیشتر از امثال احمدی نژاد که در زمانی برابر با نظام دانسته می‌شدند منافع ملی را تشخیص داده و در راستای مصالح نظام سیاسی مستقر عمل می‌کنند.
منبع: بهارنیوز

چهار سناریو برای اقلیم کردستان

ابوالحسن شاکری رحیمی
شواهد گویای این است که اقدام‌های تنبیهی و «نرم» دولت عراق و دولت‌های‌ترکیه و ایران علیه منطقه کردستان پیگیری خواهد شد.  در عین حال، احتمال بروز درگیری‌های درون مرزی نیز به خصوص در کرکوک وجود دارد. همه‌پرسی جدایی کردستان از عراق با وجود مخالفت‌های گسترده در تاریخ ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ برگزار شد. با این حال، درباره وضعیت کردستان پس از همه‌پرسی هنوز نمی‌توان نظر مشخص و قاطعی عنوان کرد. با توجه به این شرایط همه احتمالات پس از همه‌پرسی کردستان موضوع این نوشتار است که به طور اختصار مورد بررسی قرار می‏‌گیرد. به طور کلی می‏‌توان چهار سناریو را برای کردستان پس از همه‌‏پرسی در نظر گرفت که در شکل زیر آمده‌اند:
۱ – سناریوی نخست:
محاصره و تحریم
یکی از مهم‌ترین پیامدهای همه‌پرسی جدایی کردستان از عراق، محاصره منطقه کردستان توسط عراق و کشورهای همسایه است. دولت عراق در پی مصوبه مجلس این کشور همه مرزهای خود با منطقه کردستان را بسته است. دولت‌های‌ترکیه و جمهوری اسلامی ایران نیز حریم هوایی خود را به روی کردستان بسته و اعلام کردند که مرزهای زمینی این کشورها با منطقه کردستان هم بسته خواهد شد. این کشورها معتقد هستند که توافق‌های مرزی و توافق‌های مربوط به عبور هواپیماها صرفاً با محوریت دولت مرکزی بغداد پابرجا خواهد بود زیرا این توافق‌ها میان دولت عراق و این دولت‌ها منعقد شده است. در همین حال، دولت عراق از کشورهای دیگر اعم از کشورهای منطقه‌ای یا فرامنطقه‌ای خواست پروازهای خود را به اربیل متوقف کنند و در عمل هیچ پروازی به فرودگاه‌های کردستان انجام نمی‌شود. سوال مهم این است چرا دولت عراق و کشورهای همسایه در نخستین واکنش به محاصره منطقه کردستان روی آوردند و پیامدهای محاصره چیست؟
۱-۱ محاصره و تحریم؛ عامل شدت گرفتن مشکلات اقتصادی عدیده در کردستان عراق
می‌‌توان یکی از مهم‌ترین دلایل روی آوردن دولت عراق و مخالفان جدایی کردستان به محاصره و تحریم را در این موضوع بیان کرد که پاشنه آشیل کردستان عراق، تنگنای ژئوپلتیکی است. کردستان عراق محصور در خشکی است و به آبهای آزاد راه ندارد. کردستان عراق میان چهار کشور‌ترکیه، ایران، عراق و سوریه قرار گرفته است. بنابراین، کردستان برای تعامل اقتصادی و به خصوص فروش نفت باید از تنگنای ژئوپلتیکی خارج شود که با توجه به مخالفت کشورهای همسایه با جدایی کردستان و واکنش آنها، خروج از این تنگنا امکان‌پذیر نیست. این تنگنای جغرافیایی سبب شدت گرفتن مشکلات اقتصادی در منطقه کردستان خواهد شد. این در حالی است که این منطقه هم‌‌اکنون نیز بدهی ۲۲ میلیارد دلاری دارد، با نرخ بالای بیکاری مواجه و در پرداخت حقوق کارمندان نیز با مشکل مواجه است؛ به نحوی که هر چند ماه یک بار حقوق کارمندان را پرداخت می‌کند. محاصره و تحریم اقتصادی سبب می‌‌شود که مشکلات اقتصادی در منطقه کردستان افزایش زیادی داشته باشد زیرا اقتصاد منطقه کردستان عمیقاً وابسته به نفت است و ۸۵ درصد درآمد آن از طریق فروش نفت به دست می‌‌آید.
۱-۲ انزوای کردستان عراق
یکی از مهم‌‌ترین پیامدهای محاصره، انزوای کردستان است. از یک سو؛ این انزوا، یک انزوای جغرافیایی خواهد بود زیرا توسط عراق و کشورهای همسایه «تحریم ارتباطی» شده است و از سوی دیگر این انزوا، دیپلماتیک خواهد بود زیرا به استثناء اسرائیل، هیچ کشوری از جدایی کردستان از عراق حمایت نکرده و حتی «آنتونیو گوترش» ، دبیرکل سازمان ملل نیز با این موضوع مخالفت کرده است. این شرایط سبب می‌‌شود که تشکیل کشور کردی مورد شناسایی کشورهای دیگر و سازمان ملل متحد قرار نگیرد؛ در حالی که شناسایی کشورها و سازمان ملل متحد یکی از مهم‌‌ترین شرط‌‌ها برای تشکیل یک کشور جدید است. بنابراین، اگر اصرار مسعود بارزانی بر تشکیل کشور کردی ادامه داشته باشد، صرفاً سبب تضعیف جایگاه کردها در نظام جهانی و انزوای دیپلماتیک کردستان عراق خواهد شد.
۲ – سناریوی دوم:
درگیری‌های پراکنده
درگیری بخش مهمی از تاریخ روابط کردها با دولت مرکزی عراق را شکل داد که ریشه اصلی آن نیز تلاش حکام عراقی برای طرد و از بین بردن هویت کردی و تقسیم آنها در شهرهای مختلف عراق بود. همین سیاست نیز سبب خیزش‌های متعدد کردها علیه دولت مرکزی بغداد شد؛ به نحوی که کردها خیزش‌‌های پراکنده‌‌ای در دهه‌‌های ۱۹۲۰، ۱۹۳۰، ۱۹۴۰، ۱۹۶۰، ۱۹۷۰و ۱۹۸۰ انجام دادند که «ملا مصطفی بارزانی» ، در هدایت و رهبری این خیزش‌‌ها نقش اساسی داشت. اکنون نیز تلاش‌ تجزیه‌طلبانه کردستان عراق بر اساس فاکتور «قوم‌محوری» انجام می‌شود و همین موضوع نیز سبب می‌شود که پیامدهای امنیتی این تلاش از جمله احتمال وقوع درگیری‌های پراکنده بیشتر باشد. الگوی قوم‌محوری در جدایی کردستان از عراق می‌تواند بازتولید خشونت در عراق را در پی داشته باشد. از آنجایی که دولت عراق اقدام به انسداد مرزها با منطقه کردستان کرده و همچنین با توجه به اینکه در مناطقی نظیر کرکوک جمعیت رنگارنگ و از هویت‌های قومی متعددی هستند، شکل‌گیری خشونت و درگیری‌های پراکنده (نه جنگ) اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد.
۳ – سناریوی سوم:
جنگ درون‌مرزی و فرامرزی
تاریخ روابط کردها با دولت عراق ضمن اینکه مملو از درگیری‌ها و خیزش‌های پراکنده است، شاهد جنگ‌های متعدد و البته شدیدی نیز است. برای مثال؛ یکی از تلخ‌ترین اتفاق‌ها برای کردها، عملیات نظامی گسترده‌‌ای با عنوان «انفال» است که در سال ۱۹۸۸ و تحت هدایت «علی حسن المجید» ، پسر عموی صدام، انجام گرفت. «علی حسن المجید» به خاطر استفاده از سلاح‌‌های بیولوژیکی و شیمیایی علیه شهرها و روستاهای کردنشین به «علی شیمیایی» معروف شد. معروف‌‌ترین حمله شیمیایی در مارس ۱۹۸۸ در حلبچه رخ داد. هدف اصلی حذف مقاومت کردها به هر شکل ممکن بود که حکومت عراق آنها را «خراب‌‌کارها» نامید که شامل همه مردهای ۱۵ تا ۷۰ سال بود. در طول عملیات انفال بیش از ۴۰۰۰ روستا تخریب، بیش از ۱۸۰ هزار نفر جان خود را از دست داده و ده‌ها هزار نفر آواره شدند. سوال این است که آیا همه‌پرسی جدایی نیز می‌تواند سبب بروز جنگ شود؟ الگوی رفتاری دولت عراق در برخورد با همه‌پرسی جدایی کردستان گویای این است که دولت مرکزی بغداد به دنبال ایجاد جنگ نیست زیرا این کشور به تازگی توانست با صرف هزینه‌های زیاد جنگ با‌تروریست‌های داعش را به پایان برساند که البته هنوز بخش‌های اندکی از عراق در اشغال ‌تروریست‌ها قرار دارد. با این حال، موضوع زمانی متفاوت خواهد شد که مقامات کرد درصدد ضمیمه کردن مناطق مورد منازعه به خصوص کرکوک به اقلیم کردستان باشند. در این صورت با توجه به اینکه مناطق مورد منازعه بخشی از منطقه کردستان نیستند و تحت کنترل دولت مرکزی بغداد قرار دارند و همچنین با توجه به اهمیت ژئوپلتیکی مناطق مورد منازعه به خصوص کرکوک که پس از بصره، بیشترین چاه‌های نفتی در این استان قرار دارد، امکان جنگ میان منطقه کردستان و دولت مرکزی بغداد افزایش می‌یابد. در همین راستا نیز طی روزهای ۱۵ و ۱۶ اکتبر درگیری‌هایی میان نیروهای پیشمرگه و نیروهای نظامی و امنیتی عراق در کرکوک رخ داد که سبب عقب‌نشینی نیروهای پیشمرگه و کنترل استان کرکوک توسط دولت مرکزی بغداد پس از سه سال شد. از این رو، می‌توان گفت تداوم تجزیه‌طلبی کردها «خشونت‌ها و درگیری‌های پراکنده درون‌مرزی» میان کردها و اقلیت‌هایی نظیر‌ترکمن‌ها را به خصوص در مناطق مورد منازعه اجتناب‌ناپذیر می‌سازد و پافشاری بر ضمیمه کردن مناطق مورد منازعه به منطقه کردستان نیز زمینه بروز «جنگ داخلی» در عراق را تقویت می‌کند. اما موضوع مهم این است که همه‌‌پرسی جدایی کردستان از عراق موضوعی صرفاً «عراقی» نیست بلکه در سطح منطقه‌‌ای و به خصوص برای کشورهای ایران،‌ترکیه و سوریه نیز حایز اهمیت است. هر یک از این کشورها همه‌‌پرسی جدایی کردستان از عراق را یک تهدید جدی می‌‌دانند. دولت رجب طیب اردوغان با داشتن دست کم ۱۵ میلیون جمعیت کرد نگران تبعات جدایی کردستان از عراق بر جمعیت کرد‌ترکیه است. جمهوری اسلامی ایران نیز علاوه بر نگرانی درباره تاثیرگذاری این همه‌‌پرسی بر جمعیت کرد، نگران این است که جدایی منطقه کردستان به تقویت نفوذ اسرائیل در منطقه کردستان و هم‌مرز شدن آن با جمهوری اسلامی ایران منجر شود. از این رو، تهران و آنکارا با قاطعیت با همه‌‌پرسی جدایی کردستان از عراق مخالفت کردند و حتی این موضوع سبب نزدیکی بیشتر دو کشور شده است؛ به نحوی که پس از برگزاری همه‌‌پرسی جدایی کردستان ابتدا «ژنرال حلوصی آکار» ، رئیس ستاد ارتش‌ترکیه و سپس «رجب طیب اردوغان» ، رئیس جمهوری‌ترکیه به تهران سفر و با مقامات نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران دیدار و گفتگو کردند که محور اصلی این گفتگوها نیز مخالفت با جدایی کردستان از عراق بود. اگرچه شکل‌‌گیری یک جنگ فرامرزی بعید به نظر می‌‌رسد، اما اگر این همه‌‌پرسی سبب عملی شدن نگرانی‌‌های داخلی‌ترکیه درباره جمعیت کرد این کشور و تحرکات پ. ک. ک علیه‌ترکیه شود و در عین حال، اگر سبب فعال شدن برخی احزاب معارض ایران مانند «کوموله» و «پژاک» شود، امکان شکل‌گیری جنگ فرامرزی علیه منطقه کردستان عراق وجود دارد.
۴ – سناریوی چهارم:
میانجی‌گری بازیگر ثالث
چهارمین سناریویی که درباره جدایی کردستان از عراق می‌توان مطرح کرد، میانجی‌گری بازیگر ثالث است. در صورتی که منطقه کردستان بر اجرایی کردن نتیجه همه‌پرسی که همان جدایی این منطقه از عراق و تجزیه این کشور است، و دولت عراق نیز بر تداوم محاصره و اقدام‌های تنبیهی خود علیه منطقه کردستان پافشاری کند، احتمال میانجی‌گری بازیگر ثالثی وجود دارد. میانجی‌گری بازیگری ثالث قطعاً با دادن امتیازهایی از سوی طرفین همراه خواهد بود. با توجه به اینکه مسعود بارزانی و دولت منطقه کردستان نیز می‌توانند از میانجی‌گری بازیگر ثالث میان اربیل و بغداد، ذینفع باشند و شاهد یک بازی «باخت-برد» به نفع عراق نباشند، گزینه مطلوب بارزانی می‌تواند در شرایط کنونی و با تداوم فشارها بر منطقه کردستان، میانجی‌گری بازیگر سوم باشد. اگرچه کشورهایی نظیر ایران،‌ترکیه، عربستان سعودی، روسیه، فرانسه، انگلیس و آمریکا برای میانجی‌گری میان منطقه کردستان و دولت بغداد اعلام آمادگی کردند، اما به نظر می‌رسد که در نهایت سازمان ملل متحد می‌تواند میانجی‌گری را انجام دهد. میانجی‌گری بازیگر ثالث می‌تواند به نتایج زیر منتهی شود:
۴-۱ دادن برخی امتیازها از طرف بغداد به اربیل و لغو نتیجه همه‌پرسی (برد-برد)
با توجه به اینکه دولت عراق و کشورهای همسایه با جدایی کردستان از عراق مخالفت کرده و جامعه‌ بین‌الملل نیز از شناسایی دولت کردی خودداری می‌کند، احتمال برگزاری مذاکره میان اربیل و بغداد با میانجی‌گری بازیگر ثالث قوت می‌گیرد که از نتایج این سناریو، تلاش طرفین برای رقم زدن نتیجه برد-برد است. این امتیازها می‌تواند شامل پرداخت بودجه عقب افتاده به اربیل، موافقت برای فروش نفت بیشتر توسط اربیل و گفتگو درباره مناطق مورد منازعه مطابق قانون اساسی عراق باشد. در مقابل؛ دولت منطقه کردستان نیز نتیجه همه‌پرسی را لغو خواهد کرد و به عنوان منطقه‌ای فدرال و بخشی از تمامیت ارضی عراق باقی خواهد ماند. احتمال وقوع این نتیجه از دل میانجی‌گری احتمالی با امکان وقوع زیاد است.
۴-۲ تعیین زمان‌بندی برای جدایی کردستان از عراق: مدل سودان- سودان
مسعود بارزانی، رئیس منطقه کردستان عراق بارها اعلام کرد که برگزاری همه‌پرسی جدایی کردستان از عراق به منزله جدایی فوری این منطقه از عراق نخواهد بود بلکه این جدایی در یک فرآیند دو یا سه ساله رخ خواهد داد. از این رو، بارزانی در فضای پساهمه‌پرسی نیز اعلام کرد که آمادگی تعلیق نتیجه همه‌پرسی برای مدت دو سال را دارد. در واقع این بازه زمانی دو یا سه ساله با هدف حل مشکلات طرفین از جمله مناطق مورد منازعه مطرح شده که در نهایت به جدایی کردستان می‌انجامد. به عبارت دیگر، طرفین برای جدایی کردستان از عراق در شرایط خاصی که از جمله آن باقی ماندن کرکوک در تمامیت ارضی عراق خواهد بود، توافق و مدل سودان-سودان را اجرا کنند.
۴-۳ توافق درباره ایجاد
سیستم کنفدرالی
یکی از مهم‌ترین نتایج میانجی‌گری میان کردها و دولت بغداد، می‌تواند حرکت کردستان به سوی کنفدرالی شدن باشد که گزینه مطلوب مسعود بارزانی نیز است. به لحاظ حقوقی دامنه اختیارات و صلاحیت‌های سیستم کنفدرالی گسترده‌تر از سیستم فدرالی است. در نظام کنفدرال هر یک از واحدهای تشکیل‌دهنده مستقل از یکدیگر عمل می‌کنند. کنفدراسیون اتحاد دولت‌های مستقل است که بنا به برخی مقاصد مشترک متحد شدند، اما از نظر حقوقی هر یک از این دولت‌ها هرگاه بخواهند حق دارند از آن بیرون آیند. حرکت در مسیر کنفدرالی شدن کردستان، اقدامی خلاف قانون اساسی عراق محسوب می‌شود زیرا مطابق قانون اساسی، نظام سیاسی این کشور، فدرال است. در واقع کنفدرالی شدن کردستان به معنای جدایی آن از عراق محسوب می‌شود و موافقت دولت عراق با آن نیز تقریباً در شرایط کنونی بعید به نظر می‌رسد.
۵- شکست همه‌پرسی و
بازگشت به قبل از آن
یکی از سناریوهای محتمل برای کردستان پس از همه‌پرسی، شکست این همه‌پرسی در اثر نتایج حاصل از الگوی رفتاری سه کشور عراق،‌ترکیه و ایران و همچنین شدت گرفتن اختلاف‌های داخلی در منطقه کردستان است. شکست همه‌پرسی به منزله شکست مسعود بارزانی، رئیس منطقه کردستان است و می‌توان انتظار داشت که وی با برکناری از ساختار قدرت در منطقه کردستان (یکی از مطالبه‌های اصلی منتقدان بارزانی نیز برکناری وی از ریاست منطقه است) ، به دلیل رفتار تجزیه‌طلبانه‌ای که علیه تمامیت ارضی عراق انجام داد تحت پیگرد قضایی دولت عراق قرار گیرد یا از کردستان خارج شود و یا اینکه با انعطاف دولت مرکزی بغداد و چشم‌پوشی از تخلفی که مرتکب شد، در منطقه کردستان بدون ورود به سیاست به زندگی خود ادامه دهد.
نتیجه‌گیری
شواهد گویای این است که اقدام‌های تنبیهی و «نرم» دولت عراق و دولت‌های‌ترکیه و ایران علیه منطقه کردستان پیگیری خواهد شد. در عین حال، احتمال بروز درگیری‌های درون مرزی نیز به خصوص در کرکوک وجود دارد. با توجه به این شرایط، می‌توان محتمل‌ترین سناریو برای کردستان پس از همه‌پرسی را «میانجی‌گری بازیگر ثالثی» عنوان کرد که مطلوب‌ترین نتیجه آن نیز برای اربیل و بغداد می‌تواند اعطای امتیاز از جانب عراق و لغو نتیجه همه‌پرسی و باقی ماندن منطقه کردستان تحت تمامیت ارضی عراق باشد که به نوعی بازی «برد-برد» است. در واقع؛ میانجی‌گری بازیگر ثالث پس از وقوع سناریوهای سه‌گانه (محاصره و تحریم، درگیری‌های پراکنده، جنگ درون‌مرزی و فرامرزی) محقق خواهد شد که می‌تواند با توجه به پیامدهای سناریوهای سه‌گانه ذکر شده منتهی به توافقی برای پایان دادن به بحران کردی در عراق شود. تحقق این سناریو به منزله اشتباه بودن برگزاری همه‌پرسی توسط دولت محلی کردستان است زیرا بی‌اعتمادی میان بغداد و اربیل در اثر این اقدام بیش از زمان قبل از برگزاری همه‌پرسی افزایش خواهد یافت.
منبع: بهارنیوز

اینها هنرنمایی‌ محض خودمان می‌باشد!

گروه سیاسی-رسانه ها: روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت: نظام جمهوری اسلامی ایران در سال‌ها و دهه‌های گذشته همواره در «شرایط حساسی» قرار داشته است که اگرچه برخی آنرا دستمایه طنز قرار می‌دهند ولی وقتی به مسائل و حوادث این قریب به چهار دهه درست دقت شود، مقطعی را سراغ نداریم که در آن حادثه‌ای و ماجرایی رخ نداده باشد. اما ایجاد «شرایط حساسی» برای نظام  در منطقه را گاه خودمان ایجاد کرده ایم. قدرت طلبی‌ها و فساد ناشی از آن آیا تخریب شخصیت‌ها و به حاشیه بردن نیروهای انقلابی کار دشمن بود؟ بی‌تدبیری در اداره امور که منجر به فسادهای چند هزار میلیارد تومانی شد، به دشمن ربطی ندارد. اینها هنرنمایی‌ محض خودمان می‌باشد و در این میان آتش زدن به باورهای نسل دوم انقلاب و بدبین کردنشان نسبت به نظام که واقعاً گناهی نابخشودنی است.

چگونه می‌توان بی‌اعتمادی ایجاد نکرد وقتی فردی که ۸سال در مسند ریاست قوه مجریه این نظام بوده، در فضای مجازی و از طریق ویدئو کنفرانس با مردم صحبت می‌کند و با طرح مواردی که متاسفانه پاسخگویی نیز برایش پیدا نمی‌شود همه را دچار تناقض فکری می‌نماید؟  می‌گوید: «حمله به سفارت انگلیس با اطلاع انگلیسی‌ها و نظام بوده و حتی رسانه ملی را متهم به پخش مستقیم این رویداد می‌نماید».  از وقایع دیگر، فساد در سایر قوا، لکه‌دار کردن چهره‌های انقلابی و زمامداران و نهادهای انقلابی و چون کسی نیز پاسخ نمی‌دهد عده‌ای از مردم باور می‌کنند و از فسادهای گسترده دوران حاکمیت خود او غافل می‌گردند. 

کار به جایی می‌رسدکه برخی از چهره‌های انقلابی و پیشرو در نهضت، از بسیاری کارها تبری می‌جویند و مرتب تکرار می‌کنند: ما نقشی نداشتیم. ما نمی‌خواستیم کار به اینجا بکشد! گویا هر کس تیشه‌ای برداشته و به ریشه‌های این درخت می‌زند این سوراخ کردن عرشه یک کشتی است که همه بر آن سوار هستند. انقلابی‌ها منزوی می‌شوند و عده‌ای غیرانقلابی و تازه به دوران رسیده، جای آنان را می‌گیرند.  چیزی که برای مسئولان نظام جمهوری اسلامی مهم و حیاتی و مسئولیت اول آنان می‌باشد، جلوگیری از پدیده رو به گسترش «ریزش باروهای باور» است.
منبع: بهارنیوز

شرایط؛ بهبودی را امید نمی‌دهد!

مرتضی آژند
وضعیت کشور در اکثر شاخص‌ها شرایط بدی را نشان می‌دهد و بدتر از آن آِینده‌ای مبهمی است که چندان امیدوارکننده به نظر نمی‌رسد. گذر از شرایط موجود و قدم گذاشتن در راه پیشرفت و توسعه نیازمند ویژگی‌هایی در داخل و خارج از کشور است که در حال حاضر چنین وضعیتی فراهم نیست. چند وقت پیش بهزاد نبوی چریک پیر عرصه سیاست ایران در یک مصاحبه‌ گفته بود: در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد ثروت کشور در اختیار سه یا چهار نهاد است، این نهادها نه قابل کنترل و نظارت هستند و نه مالیات می‌دهند و تمام اقتصاد کشور، به نوعی تحت کنترل آنهاست. دیوان محاسبات و مجلس هم حق ندارند از چنین نهادهایی حساب‌کشی کنند. این در حالی است که دولت بخش کوچکی از ثروت ملی یا تولید ناخالص ملی را در اختیار دارد و از این محل باید حقوق همه کارکنان خود، یارانه مردم و سایر هزینه‌های گوناگونش را تامین کند.

محمود سریع القلم پژوهشگر حوزه توسعه، علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران نیز در یک سخنرانی گفته بود: ۹۰ درصد سیاست خارجی کشورهای دنیا برای تولید ثروت است و ما هم باید این راه را ادامه بدهیم، امروزه شبکه‌های جهانی کار می‌کنند ما هم باید در این شبکه بتوانیم کالاهای خود را بفروشیم و برای کشور ثروت تولید کنیم اما اکنون به خاطر مسائل سیاسی و امنیتی حتی با کشورهای حوزه خلیج فارس ارتباط نداریم در حالی که می‌توانیم از این ارتباط ثروت تولید کنیم. سوئیس کشور حافظ منافع ما و عربستان شده است یعنی اینکه ما همسایه‌های خود را رها کرده ولی در کشورهای آفریقایی سرمایه‌گذاری می‌کنیم.

او گفته بود؛ تا نگاه ما به منطقه امنیتی و سیاسی باشد وضع موجود ادامه می‌یابد، اعراب خلیج فارس و اسرائیل دنبال ضعیف و فقیر نگه داشتن ایران و منزوی کردن کشور ما هستند تا از این طریق جلوی منابع مالی را بگیرند و در نهایت قدرت ملی ایران را کم کنند، در واقع روانشناسی سیاسی در خاورمیانه در کار است تا بحران ایران را زنده نگه داشته و با طولانی شدن موضوع هسته‌ای ایران دائما موضع تدافعی بگیرد. در نمونه‌ای دیگر، چندی پیش به رسم عادت همیشگی هوای خوزستان گرد و خاکی شد، بحث چرایی طولانی شدن بحران گرد و خاک در تاکسی بالا گرفت و مسافران دلیل گرد و خاک را رفتار مردم شهر می‌دانستند، استدلالشان هم این بود که وقتی برای یک لیوان چایی جلوی موکب‌ها می‌ایستند و باعث‌ترافیک می‌شوند و یا در ماشین‌ها صدای ضبطشان بلند است و می‌رقصند باید چنین اتفاق‌هایی هم بیفتد.

اگر بخواهیم بین این سه مورد و شرایط کشور ارتباط قرار کنیم چنین می‌شود که؛ سه یا چهار نهادی که ۵۰ درصد ثروت کشور را در اختیار دارند به سادگی اجازه اصلاح ساختار اقتصادی را نمی‌دهند و وضعیت اقتصادی موجود را تثبیت می‌کنند، وقتی تحت هر شرایطی منافعشان تامین می‌شود دلیلی ندارد که به اصلاح تن دهند. مگر آنکه در اصلاح ساختار جدید سهم ۵۰ درصدی آنها را تضمین شود که این دیگر اصلاح نخواهد بود. این مورد نشان می‌دهد که تا شفافیت و پاسخگویی در این بخش حاکم نشود عملا نباید انتظار رونق اقتصادی چندانی از شرایط داخلی کشور داشت.

راه دیگر برای رسیدن به رشد اقتصادی و تولید ثروت، سرمایه‌گذاریی خارجی در کشور است که با توجه به نگاه امنیتی و سیاسی که در روابط خارجی ما وجود دارد احتمالا قادر به جذب سرمایه‌ای که موتور اقتصاد کشور را به حرکت درآورد نخواهیم شد. مخصوصا با قطب‌‌بندی‌های جدیدی که در منطقه شکل گرفته (آمریکا، اسرائیل و شورای همکاری خلیج فارس- ایران، سوریه، حزب الله لبنان و روسیه) و بحران-های جدیدی که در حوزه خلیج فارس در حال رخ دادن است، نه تنها احتمال سرمایه‌گذاری کم است بلکه احتمال تحریم شدن مجدد کشور و سرگرم کردن کشور به پرونده هسته‌ای هم وجود دارد.

به نظر هم نمی‌رسد که نگاهی در کشور حاکم باشد که بخواهد تنش‌های موجود را کم کند و با اولویت‌بندی منافع ملی به دنبال ورود کشور به شبکه جهانی و جذب سرمایه باشد. صحبت‌های در مورد گرد و خاک هم سطح آگاهی و مطالبه‌گری مردم را نشان می‌دهد که اجازه می‌دهد انحصار‌طلبی داخلی در اقتصاد و نگاه سیاسی امنیتی خارجی ادامه داشته باشد، تفکری که هنوز رفتار روزمره خود را مقصر وقوع گرد و خاک و. . بداند، توانایی درک شرایط حاکم بر کشور را هم نخواهد داشت و به طبع انتظاری نیز از مسئولین ندارد، چنین نگاهی با تفکرش وضع موجود را تثبیت می‌کند و اجازه انجام هر کاری را به تصمیم‌گیران می‌دهد.

موارد دیگری هم هست که امیدواری به آینده را کمرنگ می‌کند، مثلا همین حرف درمانی که بین مسئولین رده بالا و پایین رسم شده است، فقط انتقاد می‌کنند و قول می‌دهند بدون آنکه به وعده‌هایی که می‌دهند پایبند باشند. شدت علاقه به صحبت کردن به حدی است که برخی در همه حوزه‌ها اظهار نظر می‌کنند، نمونه آن مسائل خارجی است که در یک اتفاق همه پشت‌تریبون می‌روند و نظر می‌دهند، عملا اگر هم بحرانی ایجاد نکنند وزارت خارجه را خنثی می‌کنند. قضیه به همین جا ختم نمی‌شود، گاها بعضی تصمیم‌ها گرفته می‌شود که منجر به ایجاد یک بحران جدید در کشور می‌شود، مثل قضیه سپنتا نیکنام عضو شورای شهر یزد که به حکم شورای نگهبان باید اخراج شود و باعث شده ذهن مسئولین به جای حل کردن مشکلات به آن درگیر شود یا محدودیت‌هایی که برای مردم در بازدید از پاسارگاد صورت گرفته و منجر به بیشتر شدن فاصله‌ها در کشور شد.

در صورتی که در سال‌های گذشته هم مردم از پاسارگاد دیدن می‌کردند و هم اقلیت‌های مذهبی (سپنتا نیکنام دوره قبل عضو شورای شهر یزد بود) در شوراها حضور داشتند. تنها باید امیدوار بود، نه اینکه این انتظار را داشت که بدون هیچ تغییری در روش‌ها شرایط کشور رو به بهبودی برود بلکه به اینکه شرایط حاکم بر کشور و رفتارهای جهانی درک شود و متناسب با آن در اداره کشور تغییر رویه‌ای صورت گیرد.
منبع: بهارنیوز

انتخاب مسیر درست

روزنامه بهار: برگزاری دو نشست سران قوای سه گانه کشور در دوازده روز؛ اتفاقی بی‌نظیر که نشانگر تغییر در شکل رابطه روسای قوای مجریه، قضاییه و مقننه با یکدیگر است. در دولت احمدی‌نژاد و به دلیل افزایش بی سابقه تنش‌ها میان رییس‌جمهور وقت و روسای دو قوه دیگر شاهد تعطیلی این نوع جلسات بین سران قوا و حتی تشکیل شورایی برای حل اختلاف بین قوا با حکم رهبری انقلاب بودیم. به بیان دیگر نه تنها از هماهنگی و همراهی روسای قوا که لازمه پیشرفت کشور است خبری نبود بلکه برای حل اختلافات بین‌شان یک شورا نیز تاسیس شد!اما امروز شاهد تشکیل منظم این نوع جلسات هستیم. واقعیت آن است که علت چنین نشست‌هایی علاوه بر روحیه تعاملی رییس‌جمهور روحانی به شرایط حساس کشور در این روزها هم باز می‌گردد. بدیهی است که در شرایط سخت بیشتر از هر زمانی به وحدت و همگرایی بین مسئولان ارشد کشور نیاز است و نشست سران سه قوه یکی از ابزارهایی است که می‌تواند سبب افزایش این همگرایی شود.

از طرف دیگر گلایه‌ها و اعتراضات مالباختگان موسسات مالی غیرمجاز که به شکل روشنی در جامعه قابل مشاهده است دیگر دلیلی است که سبب تشکیل جلسات منظم روسای سه قوه شده است. برخی از پرونده‌ها و معضلاتی که گریبان کشور را گرفته است همچون همین قصه پرغصه مالباختگان کاملا بین بخشی است و نمی‌توان یک قوه و یا مرکز مشخص را مقصر به وجود آمدن آن و مسئول حل‌وفصل آن دانست. درباره چنین پرونده‌هایی مسیر درست، هماهنگی میان سه قوه و توجه به این نکته است که بدون همراهی هر سه قوه با هم امکان حل چنین معضلات پیچیده‌ای وجود ندارد.وجه سوم مفید بودن چنین نشست‌هایی گفتگوی رودررو و مستقیم میان سران قوا است. واقعیت آن است که برای هر نوع اختلافی چه داخلی و چه خارجی بهترین انتخاب گفتگوی صریح و رودررو است. در ماه‌های اخیر شاهد بودیم که گفتگوهای غیرمستقیم و با زبان کنایه و اشاره برخی مسئولان نظام با یکدیگر جوّ سیاسی کشور را که می‌رفت پس از انتخابات۹۶ به یک آرامشی برسد به طور بلاوجهی ملتهب کرد. این نوع نشست‌ها در صورتی که به شکل منظم برگزار شده و در آن مطالب به طور صریح بیان شود می‌تواند از برخی التهابات بکاهد.
منبع: بهارنیوز

حریری ابزار جنگ روانی شده است

فائزه طاهری
روزنامه بهار
دو کشور عربستان و اسرائیل مدت‌هاست که به دنبال راهی برای ایجاد جنگ فرسایشی با محوریت ایران هستند و برای این هدف خود آمریکای تحت حکمرانی ترامپ و جمهوری خواهان را که برخلاف حکومت‌داری دموکرات‌ها بر ایالات متحده غیر قبل پیش بینی می‌نمایند، تحت فشار گذاشته‌اند. سعودی‌ها امروز بیش از همیشه بر آتش فتنه منطقه‌ای خود می‌دمند اما با توجه به مولفه‌های دخیل در ایجاد یک جنگ احتمالی تمام عیار میان عربستان و ایران که بسیاری از قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بر سر راه آن چون سد می مانند، در تلاشند تا جای ممکن حداقل از قدرت ایران در منطقه بکاهد. موضوعی که با دامن زدن به بحران لبنان و تلاش در جهت ایجاد بلوای سیاسی در این کشور با بازداشت سعد حریری در خاک عربستان و اتهام زنی سعودی‌ها و حامیان آنها به ایران در قائله موشک پرانی یمنی‌ها به خاک عربستان چهره جدیدی به خود گرفته است. با مهدی مطهرنیا درباره شرایط کنونی اصطکاک میان ایران و عربستان به گفت‌وگو نشستیم. این تحلیل‌گر مسائل بین‌المللی معتقد است ایران و عربستان در سرحد امکان با وجود تمام تضادها و تعارض‌های خود از جنگ اجتناب می‌کنند اما  این موضوع را هم مورد توجه قرار می‌دهد که  کنشگران همواره عقلایی عمل نمی‌کنند، در آن صورت با ایجاد حرکت نظامی در منطقه، بیشترین ضرر را کنشگران حاضر در جنگ و بیشتره بهره را کسانی خواهند برد که بروز و ظهور این جنگ‌ها را در منطقه طراحی کرده‌اند. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
***
 تنش میان ایران و عربستان در سال‌های اخیر شدت گرفته و در حال حاضر هم به نظر می‌رسد به اوج خود رسیده است. این تنش از کجا نشات گرفته و ابعاد آن چیست؟
اصطکاک میان ایران و عربستان چه از منظر سطوح اصطکاک و چه از منظر شدت و حدت ابعاد گوناگون افزایش یافته است. آنچه که این میان از اهمیت برخوردار است، آن است که عربستان نه به عنوان یک کنشگر منطقه‌ای بلکه به عنوان یک بازیگر بین‌المللی در حوزه فرامنطقه‌ای نیز در حال ایجاد نقش‌آفرینی علیه جمهوری اسلامی ایران است. به بیان دیگر، ما باید اصطکاک میان ایران و عربستان را در دو سطح نظم منطقه‌ای و نظام بین‌الملل مورد توجه قرار دهیم. در نظم منطقه‌ای رقابت ایدئولوژیک، سیاسی و اقتصادی مثلثی را تشکیل داده است که عربستان با جهت‌گیری پیش‌دستی بر آن است که زمینه‌های ارتقای سطح قدرت خود در اوضاع به‌هم‌ریخته منطقه‌ای را حاصل کرده و با بزرگنمایی تهدید ایران، پشتیبانی‌های بین‌المللی از خود را افزایش دهد. در سطح ایدئولوژیک عربستان به عنوان جغرافیای تاسیس و تکوین آیین اسلام تعریف می‌شود. مکه و مدینه معظمه در آن قرار دارد و بنابراین جایگاهی معنادار را در جغرافیای جهان اسلام به خود اختصاص داده است. از منظر جنبه سیاسی عربستان تلاش دارد تا از یک الگوی سنتی کلاسیک موجود در ارتباط با جهان اسلام در برابر دو الگوی جهان اسلام انقلابی حاکم بر تهران و اسلام مدعی اعتدال حاکم بر آنکارا، بتواند وجوهی را بازآفرینی کند که در برابر این دو الگو به عنوان الگوی برتر از منظر سیاسی در افکار عمومی منطقه مطرح شود. بنابراین در این چارچوب ما شاهد شکل‌گیری یک الگوی سیاسی پیش‌دستانه هستیم. به این معنا که عربستان تلاش می‌کند با هدایت‌های اتاق‌های فکر درونی و تحصیل‌کردگان ساختار جدید قدرت در آریستوکراسی نوین حاکم بر عربستان با هدایت اتاق‌های فکر کشورهای فرادستی به عنوان نماد حکمرانی مطلوب خود را نشان داده و از جهت دیگر پروژه جوان‌سازی رهبران جهان را با روی کار آمدن محمدبن‌سلمان رقم بزند. در این‌جا عربستان سعی می‌کند از یک سو با اصلاحات درونی که آغاز کرده است زمینه‌های ایجاد این حکمرانی مطلوب با حاکم جوان را نشان دهد و از سوی دیگر با بزرگنمایی تهدید ناشی از الگوهای رقیب به ویژه در تهران به سرکوب عناصر مخالف داخلی همت گمارد. در جنبه سوم نیز اصطکاک ایران با عربستان از جنبه اقتصادی است. ایران و عربستان دو رقیب استراتژیک در حوزه اقتصادی انرژی هستند. بنابراین یا باید به همکاری توامان بپردازند یا به رقابتی شدید در عرصه اقتصاد انرژی وارد شوند. اصطکاک‌های موجود در دو سطح ایدئولوژیک  و سیاسی که به برخوردهای سیاسی نیابتی در منطقه انجامیده است، اصطکاک استراتژیک در انرژی را با تهدید روبه‌رو ساخته و لذا تقابل اقتصادی از منظر استراتژیک نیز شدت یافته است. جدای این عوامل منطقه‌ای در سطح تحلیل دوم، ما وارد نظام بین‌الملل می‌شویم. در نظام بین‌الملل نیز ایران دارای لبه‌های اصطکاکی است که در خمیرمایه بیرونی و نخستین سطح برخورد با عربستان روبه‌رو می‌شود. زیرا عربستان در منطقه خواهان ایجاد اتحاد عربی برضد تهران با حمایت اسرائیل و با رهبری آمریکاست تا بتواند انزوای منطقه‌ای ایران را کامل کند و آن را به یک محاصره منطقه‌ای در سر حد رودررویی کشورهای فرامنطقه‌ای با ایران در لبه‌های مرزهای برخورد نظامی قرار دهد.
 قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دیگر در کجای معادله این تنش ایستاده‌اند؟
سیستم‌های امنیتی دنیا که در خلاف مصالح حاکم بر نظام مستقر بر ایران حرکت می‌کنند معتقد هستند ایران را می‌توان با دو تفسیر دید. یک اژدهای خطرناک امنیتی در قالب محور مقاومت و دیگری اختاپوسی دارای بازوان بسیار قدرتمند. دیدگاه نخست معتقد است که ابتدا باید سر اژدها را زد، یعنی مستقیما به تهران حمله کرد و دیدگاه دوم همواره بر این تاکید داشته است که باید بازوهای ایران را در منطقه و محور مقاومت قطع کرد. اکنون به نظر می‌رسد نوعی همگرایی بین این دو دیدگاه ایجاد شده است. یعنی بر آن هستند که با همزمانی روند قطع کردن بازوان ایران در منطقه زمینه‌های تلاقی با سر آن را نیز فراهم کنند. بنابراین آنچه که امروز در منطقه نگاه می‌کنیم، تلفیق این دو دیدگاه از منظر امنیتی در برخورد با تهران است که رهبری آن را آمریکا، مدیریت آ‌ن را اسرائیل و ریاست اجرایی آن را عربستان به عهده گرفته است. دکترینی که پیش از روی کار آمدن ترامپ وجود داشت، یعنی محدودسازی همکاری بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران به عنوان دو لبه یک شمشیر برنده به طرف ایران حرکت می‌کند تا بتواند دو سناریوی گلوله نقره‌ای و گلوله طلایی علیه ایران را به صورت همگن با یکدیگر پیش ببرد. گلوله نقره‌ای شلیک تحریم‌های جدید در قالب کاستا و همراه کردن جامعه بین‌المللی با این تحریم‌ها علیه ایران در ارتباط با پرونده موشکی، حمایت از ترورسیم و دخالت در منطقه و در نهایت حقوق بشر است و گلوله نقره‌ای زدن سر ایران از طریق برخورد نظامی مستقیم با بازوان و در نهایت حمله احتمالی به خود ایران است. این مراتب را می‌توان در یک استراتژی بزرگ ضد ایرانی مورد توجه قرار داد.
 ارتباط میان بحران‌آفرینی سعودی‌ها   در موضوع لبنان و رابطه این موضوع با  تنش میان ایران و عربستان چیست؟
لبنان عرصه اصلی انتقال رودررویی نیابتی ایران با کشورهای مخالف و مهندسی معکوس آن به درگیری مستقیم محسوب می‌شود. اگر درگیری در لبنان در جهت فشار بر حزب‌الله آغاز و این درگیری نظامی بار دیگر جلوه‌های خود را نشان دهد، یا اسرائیل باید آماده شکست سنگینی شود یا باید برای وضعیت پس از این دعوا و جنگ خود را آماده کرده باشد. وضعیت پس از جنگ در صورت شکست از حزب‌الله و چه پیروزی بر حزب‌الله، وضعیت هجومی نسبت به تهران از طریق تل‌آویو خواهد بود و سیگنال‌های موجود نشان‌دهنده همین است. لذا لبنان تونل مهندسی معکوس جنگ‌های نیابتی به جنگ مستقیم در برابر تهران محسوب می‌شود و از این جهت اوضاع لبنان باید به خوبی رصد شود. اینکه سعد حریری خود در عربستان و به میل خود استعفا داده باشد و یا عربستان در یک عملیات معنادار او را در تنگنا قرار داده باشد، دو شیوه عملیاتی در حوزه جنگ روانی است تا بتوان از هر دو شگرد در زمان جنگ احتمالی در لبنان استفاده کرد و سعد حریری به عنوان یک برگ در دستان سعودی‌ها کشورهای فرامنطقه‌ای هنوز قابل استفاده  باشد.
 در نهایت چه اندازه این احتمال را قوی می بینید که تنش میان ایران و عربستان در آینده نزدیک به رودررویی نظامی مستقیم منتهی شود؟
آنچه مسجل است، جنگ یک عمل عاقلانه و مورد وثوق کنشگران دارای تدبیر سیاسی نیست. اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که کنشگران همواره عقلایی عمل نمی‌کنند و در عین حال باید بپذیریم که امکان حصول یک تعارض نظامی میان ایران و عربستان نسبت به گذشته افزایش یافته است. اما این بدان معنا نیست که این رودررویی در قالب جنگ حتما به وقوع خواهد پیوست. بنابراین چند گزاره را باید جدی گرفت. یک اینکه ایران و عربستان دو کنشگر عاقل و بالغ هستند و در سرحد امکان با وجود تمام تضادها و تعارض‌های خود از جنگ اجتناب می‌کنند. دوم اینکه با وجود اصطکاک‌های موجود و شدت و حدت و گسترش سطح اصطکاک میان ایران و ریاض امکان جنگ افزایش پیدا کرده است. سومین گزاره اینکه همواره کنشگران بر اساس تدبیر و عقلانیت سیاسی عمل نمی‌کنند و آخرین گزاره اینکه ممکن است رخدادی خواسته یا ناخواسته، خودایجادشده و یا پرداخته‌شده توسط دیگران، در این میان ایجاد شود که موجب حرکت نظامی در منطقه شود. آنگاه باید گفت آنکه بیشترین ضرر را خواهد کرد کنشگرانی هستند که وارد این جنگ می‌شوند و بیشترین بهره را کسانی خواهند برد که بروز و ظهور این جنگ‌ها را در منطقه طراحی کرده‌اند.
منبع: بهارنیوز

اجازه ندهیم سپنتا رویه شود

شهیندخت مولاوردی درباره شایبه محدود شدن حق انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان گفت: تلاش ما بر این است که برای تحقق حقوقی که در منشور حقوق شهروندی به رسمیت شناخته شده و مربوط به هر فرد ایرانی فارغ از دین، مذهب و جنسیت است، ساز و کار اجرایی لازم را فراهم کنیم.

دستیار ویژه رییس‌جمهور در امور حقوق شهروندی خاطرنشان کرد: در این یک سالی که از ابلاغ منشور حقوق شهروندی گذشته سعی شده است زمینه لازم برای اجرای این ۲۲ حق که در قالب ۱۲۲ ماده مورد تاکید است، را فراهم کنیم. این حقوقدان تاکید کرد: اینکه انتظار داشته باشیم حقوقی که ملت ایران یکصد سال آن‌را مطالبه‌گری می‌کنند چندماهه محقق شود، واقع بینانه نیست.

وی با بیان اینکه یکی از سازکارهایی که باید داشته باشیم آموزش، ظرفیت‌سازی و جریان‌سازی است، گفت: فرق حقوق شهروندی با حقوق بشر این است که در حقوق بشر فقط به حقوق افراد اشاره شده اما در حقوق شهروندی به تکالیف هم اشاره شده است و تا زمانیکه مردم از حقوق و تکالیف خود آگاهی نداشته باشند کار در این زمینه ممکن نیست این آگاهی باید به وجود آید و این حقوق را ترویج کنیم و برای آنها جریان‌سازی کنیم. 

مولاوردی بیان کرد: وقتی مردم آگاه شدند چه حقوقی دارند، مطالبه‌گری را شروع می‌کنند بعد از آن دولت باید پاسخگو باشد. باید اوضاع مدیریت شود و مطالبات را مرحله به مرحله پیش ببرد. ما برنامه کلی رییس‌جمهور را داریم که فراتر از منشور حقوق شهروندی است آنجا چارچوب‌ها توسط رییس‌جمهور برای تحقق اهداف مشخص شده است. دستیار ویژه رییس‌جمهور در امور حقوق شهروندی ابراز کرد: برای ما مشخص است که مردم از چه دیدگاهی حمایت کردند و نسبت به آن اقبال داشتند. اگر به آن برنامه مراجعه کنیم، می‌بینیم که برخورد‌هایی که با اجرای حقوق شهروندی صورت می‌گیرد، باید به حداقل برسد.

وی درباره موضوع سپنتا نیکنام گفت: شورای نگهبان با تفسیری که انجام می‌دهد خود را در این مورد صالح می‌داند و طبق اصل چهارم قانون اساسی اختیارات شورای نگهبان خیلی گسترده است و مثلا قانونی که ۲۱ سال پیش تصویب و تایید شده است را می‌تواند بررسی کند. طبق نظر فقهای این شورا، شورای نگهبان می‌تواند از نظر خود برگردد.

مولاوردی با بیان اینکه از نظر ماهوی مجمع مصلحت نظام را برای این مساله داریم، گفت: در شرایطی که منطقه ما درگیر مسائل زیادی است و شرایط منطقه‌ای مانند بشکه باروت می‌ماند، نیازمند یک انسجام و همبستگی ملی هستیم باید دید این نظرات تا چه حد این امر را محقق می‌کند. در این چارچوب انتظار داریم این موضوع در مجموعه نهاد‌ها ذی‌ربط حل شود. باید با این مساله مواجه اصولی داشته باشیم که اینگونه رویه‌‌ها فراگیر نشود.
منبع: بهارنیوز

فائزه: از فشارها روی روحانی خبرداریم

به گزارش جماران، او در پاسخ به برخی انتقادها از رویکرد روحانی پس از انتخابات گفت: «ما از فشارهایی که روی آقای روحانی است، اطلاع داریم. بالاخره امورات ثابت و با یک روند پیوسته حرکت نمی‌کند، هردفعه اتفاقاتی رخ می‌دهد و دولت هم باید موضع‌گیری‌های مناسب خودش را داشته باشد. به نظر من چنین قضاوتی  فعلا زود است. هنوز زمانی از دور دوم آقای روحانی نگذشته است که بگوییم وعده‌هایش محقق نشده».او با بیان اینکه در همین مدت کوتاه فشارها بر آقای روحانی چندبرابر شده است، افزود: «این وضعیت نظر و دلخواه خود آقای روحانی نیست».هاشمی با اشاره به موضوع سپنتا نیکنام یادآور شد: «شما به همین موضوع آقای سپنتا توجه کنید، ما کجا تا به حال چنین چیزی داشته‌ایم. این تخطی از قانون تا جایی است که حتی آقای علی لاریجانی هم  به این موضوع اعتراض می‌کند، ولی متأسفانه رسما اعلام می‌کنند که شورای نگهبان هروقت احساس کند که قانونی اشتباه است، می‌تواند در آن دست ببرد، درحالی‌که ما نه در قانون اساسی و نه جای دیگری چنین چیزی را نداریم».

تصور ما از اختیارات رئیس‌جمهوری اشتباه است

او درخصوص استفاده از زنان در دولت جدید گفت: «ما می‌دانیم که وزیر زن را نگذاشتند که معرفی کند. بالاخره ریاست‌جمهوری در کشور ما طوری نیست که همه اختیارات را داشته باشد. حتی در کشورهای توسعه‌یافته سیاسی نیز رئیس‌جمهور همه اختیارات را ندارد. می‌بینیم که در این کشورها هم مثلا یک قاضی می‌تواند حکم رئیس‌جمهور را لغو کند. بنابراین به نظر من تصور ما از اختیارات رئیس‌جمهور اشتباه است. رئیس‌جمهور در کشور ما همه کارها را نمی‌تواند انجام دهد».هاشمی با بیان اینکه من اعتقاد ندارم که آقای روحانی وعده خیلی از مسائل را داد، بلکه تصور آن ایجاد شد، اظهار کرد: «روحانی در مورد بسیاری از مسائل هم حرف نزد. ما می‌دانیم که سیستم سیاسی کشور چگونه است، بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم رئیس‌جمهور خیلی از کارها را بتواند انجام دهد، اشتباه است. حالا بگوید یا نگوید، چه فرقی می‌کند؟»

 

خلأ آقای هاشمی کم‌کم خودش را نشان می‌دهد

او با بیان اینکه قضاوت در مورد بی‌وفایی و پشت‌کردن روحانی به وعده‌هایش فعلا زود است، گفت: «باید بیشتر صبر کنیم. ضمن اینکه اعتقاد دارم شرایط به‌واسطه فوت پدرم در حال تنگ‌ترشدن است. به عبارتی جناح مقابل دیگر فرد بانفوذ و تأثیرگذاری را ندارد. این روند باعث فشار به آقای روحانی خواهد شد. من معتقدم خلأ آقای هاشمی کم‌کم در حال نشان‌دادن خود است و هرچه پیش برویم بیشتر احساس می‌شود».دختر آیت‌الله هاشمی(ره) در پاسخ به سؤال دیگری در مورد محل وصیت‌نامه و دفتر گمشده پدرش گفت: «فعلا خبری ندارم». هاشمی همچنین در پاسخ به اینکه ماجرای این وصیت‌نامه و دفتر گمشده چیست، گفت: «نمی‌دانم، همه اینها حدس و گمان است».

 
منبع: بهارنیوز

حاجی: باید باب گفت‌وگو باز شود

مرتضی حاجی در گف‌وگو با ایلنا، درباره ساز و کار جدید شورای عالی سیاست‌گذاری با بیان اینکه قاعدتا باید به سمت بهبود حرکت کنیم، عنوان کرد:‌ کمیته ارزیابی گزارش خود را آماده و تحویل داده است و باید منتظر نتایج باشیم. وی در ادامه با اشاره به نحوه انتخاب افراد حقیقی و حقوقی در شورای عالی سیاست‌گذاری گفت: بحث این است که شورای عالی سیاست‌گذاری باید ترکیبی داشته باشد که نماینده کل اصلاح‌طلبان باشد و زمانی که توسعه پیدا کند این نمایندگی احراز پیدا می‌کند. برخی از شخصیت‌ها در کشور به گونه‌ای هستند که به لحاظ جایگاه اجتماعی مقبولیتی برای خودشان دارند و حتی در برخی از موارد مشاهده می‌کنیم که نفوذ آنان از احزاب بیشتر است، پس این افراد باید جایگاهی در نظام تصمیم‌گیری داشته باشند.

باید از دیدار روحانی با جامعه روحانیت خوشحال باشیم
حاجی در خصوص دیدار روحانی با جناح و جریان‌های سیاسی کشور عنوان کرد: شورای عالی سیاست‌گذاری حدود ۳ ماه پیش با آقای روحانی جلسه داشت که در آن جا صحبت‌های مطرح شد، قرار بر این شد جلسات تکرار شود. اصلاح‌طلبان مخالف اینکه رئیس‌جمهور با دیگر جناح‌های سیاسی مراوده، گفت‌وگو دیدار داشته باشد نیستند؛ هنگامی که قرار است رئیس‌جمهور کل کشور را اداره کند، باید با همه جریان‌ها ارتباط داشته باشد. وی با اشاره به دیدار جامعه روحانیت با رئیس‌جمهور ادامه داد: هیچ ایرادی ندارد رئیس‌جمهور از نظرات جناح‌های مختلف سیاسی استفاده کند و اگر واقع‌بینانه به مسائل نگاه کنیم، باید خوشحال هم باشیم که آقای روحانی با جامعه روحانیت دیدار کرده است، البته او باید با جمع‌های دیگر هم دیدار داشته باشد اما نباید صرفا با یک طرف باشد یعنی باید با اصلاح‌طلبان هم چنین دیدارهای را بگذارند.این عضو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان ادامه داد: اتفاقا باید رئیس‌جمهور، دانشمندان، اندیشمندان و افراد علمی که سمتی در دولت ندارند اما صاحب دیدگاه هستند، دیدار داشته باشد.

دیدار با رئیس‌جمهور نباید منحصر به یک جناح شود
وی تاکید کرد: باید باب گفت‌وگو باز شود، آقای روحانی و دولت این دیدارها را منحصر به اصولگرایان نکنند یعنی این نشود که هرکدام از این جناح‌ها با رئیس‌جمهور بخواهند دیدار کنند. معتقدم چکیده‌ای از دولت  باید تعیین شود و با جناح‌های مختلف به گفت‌و‌گو بپردازند و هنگامی که نیاز به تصمیم‌گیری مقام عالی است رئیس‌جمهور حضور پیدا کند.حاجی خاطر نشان کرد: اینکه شما هر ۳ ماه یک‌بار دیدار داشته باشی اما خروجی تازه‌ای بیرون نیاید به چه دردی می‌خورد؟ هنگامی باید با رئیس قوه مجریه دیدار کرد که جمع‌بندی‌های نهایی شده و نیاز به تصمیم‌گیری یک مقام عالی است.

تلویزیون باید افتخار کند که برخی از چهره‌ها را نشان دهد
مدیر مسئول روزنامه همشهری درباره شایعه ممنوع‌التصویری شهردار تهران عنوان کرد: رسانه ملی باید افتخار کند که برخی از چهره‌ها را نشان دهد، با این کار آنان مردم را که محروم نمی‌کند خودشان را محروم می‌کند، مردم به عکس‌ها و فیلم‌ها دسترسی دارند این قبیل کارها موجب ریزش مخاطب رسانه ملی می‌شود.وی درباره حضور اشخاصی مانند سید حسن خمینی و ناطق نوری پشت تریبون نماز جمعه گفت: حضور این افراد حتما به رونق نماز جمعه کمک می‌کند.
منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های یکشنبه ۲۱ آبان

 




لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه
منبع: بهارنیوز

پزشکیان: امروز حتی با یک زبان هم نمی‌توانیم آموزش‌های لازم را به دانشجویان ارائه دهیم

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی تنها راه برون‌رفت کشور از مشکلات را روش‌های خلاقانه و نوآورانه دانست و گفت: باید به این باور برسیم که برای رفع هر مشکل باید افراد متخصص آن حوزه وارد شوند.

به گزارش ایسنا، دکتر پزشکیان امروز در افتتاحیه پنجمین نمایشگاه فناوری و نوآوری ربع رشیدی با اشاره به گذشته پرافتخار ایران، افزود: ۷۵۰ سال قبل در تبریز دانشگاهی تاسیس شد که به هفت زبان زنده دنیا تدریس می‌کرد.

وی ایجاد شهرک دانشگاهی و صدور تولیدات علمی آن به اقصی‌نقاط کشور را از دیگر افتخارات این شهر نام برد و ادامه داد: امروز ما به‌گونه‌ای هستیم که حتی با یک زبان هم نمی‌توانیم آموزش‌های لازم را به دانشجویان ارائه دهیم.

پزشکیان با تاکید بر اینکه کسانی که گذشته خود را فراموش می‌کنند، نمی‌توانند آینده خود را بسازند، خاطرنشان کرد: آنچه که امروز می‌تواند ما را از بحران‌ها خارج کند، علم و دانشی است که توانایی و انگیزه پشت‌سر آن باشد.

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی تنها راه برون‌رفت کشور از مشکلات را روش‌های عالمانه، خلاقانه و نوآورانه عنوان کرد و ادامه داد: اگر امروز کشور در حوزه هسته‌ای با افتخار حرفی برای گفتن دارد، به دلیل وجود دانشمندانی است که در این عرصه مشغول به فعالیت هستند.

وی با تاکید بر اینکه باید بپذیریم حل مشکلات ما در روش‌های کارشناسانه و علمی است، تاکید کرد: ما هیچ راهی غیر از روش‌های علمی برای رفع معضلات کشور نداریم و اینکه چرا تاکنون نتوانسته‌ایم به اهداف مورد نظر برسیم، آن است که ما غیر کارشناسانه و غیرعالمانه تصمیم گرفته‌ایم.

پزشکیان با بیان اینکه ما نمی‌دانستیم و راه را نشان دادیم، اضافه کرد: اگر ما راه را می‌دانستیم، ولو آنکه دیر، ولی به مقصد مورد نظر می‌رسیدیم که در این راه باید به این باور برسیم برای هر مشکلی باید افراد متخصص آن حوزه وارد شوند.

پزشکیان با تاکید بر اهمیت جایگاه نوآوران و دانشمندان، ادامه داد: کسانی که در کشور نوآوری دارند، باید قدر آنها را بدانیم.


منبع: عصرایران

۲ یا ۳ استاندار دیگر تغییر می کنند

وزیر کشور گفت: از همه استانداران در کشور راضی هستم و تعویض استانداران در کشور به معنای عدم رضایت از آنها نیست.

عبدالرضا رحمانی فضلی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: با تغییر دو یا سه استاندار دیگر کار تغییر استانداران در دولت دوازدهم به پایان می رسد و سایر استانداران نیز به کار خود ادامه می دهند.

وی افزود: از همه استانداران در کشور راضی هستم و تعویض استانداران در کشور به معنای عدم رضایت از آنها نیست.

وزیر کشور تصریح کرد: جا به جایی استانداران باید صورت بگیرد تا تجربیات و مباحثی که استانداران در استان خود کسب کرده اند را به استان های دیگر انتقال دهند.

رحمانی فضلی خاطرنشان کرد: تعویض استانداران به منظور نارضایتی از آن ها نیست و این تغییرات انجام می گیرد تا استان های دیگر نیز از تجربیات آن ها استفاده کنند.


منبع: عصرایران

پزشکیان: امروز حتی با یک زبان هم نمی‌توانیم آموزش‌های لازم را به دانشجویان ارائه دهیم/ غیر کارشناسانه و غیرعالمانه تصمیم می گیریم

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی تنها راه برون‌رفت کشور از مشکلات را روش‌های خلاقانه و نوآورانه دانست و گفت: باید به این باور برسیم که برای رفع هر مشکل باید افراد متخصص آن حوزه وارد شوند.

به گزارش ایسنا، دکتر پزشکیان امروز در افتتاحیه پنجمین نمایشگاه فناوری و نوآوری ربع رشیدی با اشاره به گذشته پرافتخار ایران، افزود: ۷۵۰ سال قبل در تبریز دانشگاهی تاسیس شد که به هفت زبان زنده دنیا تدریس می‌کرد.

وی ایجاد شهرک دانشگاهی و صدور تولیدات علمی آن به اقصی‌نقاط کشور را از دیگر افتخارات این شهر نام برد و ادامه داد: امروز ما به‌گونه‌ای هستیم که حتی با یک زبان هم نمی‌توانیم آموزش‌های لازم را به دانشجویان ارائه دهیم.

پزشکیان با تاکید بر اینکه کسانی که گذشته خود را فراموش می‌کنند، نمی‌توانند آینده خود را بسازند، خاطرنشان کرد: آنچه که امروز می‌تواند ما را از بحران‌ها خارج کند، علم و دانشی است که توانایی و انگیزه پشت‌سر آن باشد.

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی تنها راه برون‌رفت کشور از مشکلات را روش‌های عالمانه، خلاقانه و نوآورانه عنوان کرد و ادامه داد: اگر امروز کشور در حوزه هسته‌ای با افتخار حرفی برای گفتن دارد، به دلیل وجود دانشمندانی است که در این عرصه مشغول به فعالیت هستند.

وی با تاکید بر اینکه باید بپذیریم حل مشکلات ما در روش‌های کارشناسانه و علمی است، تاکید کرد: ما هیچ راهی غیر از روش‌های علمی برای رفع معضلات کشور نداریم و اینکه چرا تاکنون نتوانسته‌ایم به اهداف مورد نظر برسیم، آن است که ما غیر کارشناسانه و غیرعالمانه تصمیم گرفته‌ایم.

پزشکیان با بیان اینکه ما نمی‌دانستیم و راه را نشان دادیم، اضافه کرد: اگر ما راه را می‌دانستیم، ولو آنکه دیر، ولی به مقصد مورد نظر می‌رسیدیم که در این راه باید به این باور برسیم برای هر مشکلی باید افراد متخصص آن حوزه وارد شوند.

پزشکیان با تاکید بر اهمیت جایگاه نوآوران و دانشمندان، ادامه داد: کسانی که در کشور نوآوری دارند، باید قدر آنها را بدانیم.


منبع: عصرایران

پیام تسلیت رهبر انقلاب به آیت‌الله مدرسی

آیت الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت والده حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمدرضا مدرسی را تسلیت گفتند.

به گزارش ایسنا، متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب مستطاب حجهالاسلام والمسلمین آقای حاج سید محمدرضا مدرسی دامت برکاته

درگذشت والده‌ی مکرّمه را به آن جناب و اخوی محترم و دیگر بازماندگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی برای آن مرحوم و بقاء سلامت و توفیق برای جنابعالی از خداوند متعال مسألت می‌نمایم.

سید علی خامنه‌ای

۲۰ آبان ۱۳۹۶


منبع: عصرایران

دیدار کمیسیونر اتحادیه اروپا با جهانگیری (عکس)

دیدار کمیسیونر اتحادیه اروپا با جهانگیری (عکس) پیام تسلیت رهبر انقلاب به آیت‌الله مدرسی تولید روزانه ۵۰ هزار تن زباله در کشور پزشکیان: رسانه‌هایی که از احمدی‌نژاد تمجید می‌کردند، مقصرند/ اگر رسانه‌ها حرف‌شان را محکم بزنند، تعطیل می‌شوند دیدار مقتدی صدر و العبادی در کربلا (+عکس) یمن: در صورت حمله به الحُدیده، نفتکش‌های عربستان را می زنیم ادعای کاردار عربستان: الحریری در بازداشت خانگی نیست “تخت‌روانچی” معاون سیاسی “روحانی” می‌شود؟ افزایش ۱۵ تا ۲۰ درصدی تعداد زوار/ کاهش ۵۰ درصدی تصادفات در ایام اربعین پرتاب موشک ناسا به یکشنبه موکول شد

۱۲ راز توسعه ژاپن، کره جنوبی و مالزی/ آیا ایران هم در مسیر توسعه است؟  (۵۳ نظر)

عربستان و استراتژی «لات بازی»  (۲۴ نظر)

رییس کمیته امداد : از ۲۵ میلیارد صدقه در ماه به هر نفر ۵ هزار تومان می‌رسد  (۱۰ نظر)

سفر به قاره سیاه؛ سرزمینی زیبا و ناشناخته  (۶ نظر)

پاتو از روی سیم بردار!  (۳ نظر)

نذری علی دایی و محمدرضا گلزار در روز اربعین (عکس)  (۱ نظر)

روش های سازمان سیا برای جاسوس و جذب دانشمندان اتمی ایران  (۱ نظر)

چهره جدید سمند چقدر تغییر کرده؟ (عکس)  (۱ نظر)


منبع: عصرایران

لزوم زایش دوباره در ۲۰سالگی اصلاحات

آرمان امیری
 «بن‌بست»، «انسداد»، «ناامیدی» ؛ این‌ها کلیدواژه‌هایی هستند که این روزها در مجامع داخی و گپ و گفت‌های سیاسی تکرار می‌شوند، هرچند بعید است به تنهایی قادر به انتقال کامل حس عمومی نسبت به فضای سیاسی کشور باشند. پرسش‌های زیادی می‌توان طرح کرد تا شاید علل این وضعیت و دغدغه فعالین مشخص شود. می‌توان از انحراف آشکار دولت نسبت به وعده‌های انتخاباتی‌اش پرسید؛ از تداوم رکود فراگیر اقتصادی، تحریم‌ها، خطرات بین‌المللی و البته سایه شوم جنگ. ما اما پرسش‌هایی کلان‌تر را‌ترجیح می‌دهیم: آیا اصلاحات به بن‌بست رسیده؟ آیا وضعیت سیاسی امروز ما نسبت به ۲۰ سال پیش (خرداد ۷۶) بهبود یافته؟
 اگر پاسخ منفی است، آیا می‌توان همچنان به همان روال گذشته از تداوم اصلاح‌طلبی دفاع کرد؟ این پرسش‌ها می‌توانستند به سادگی به بحث گذاشته شوند، اگر مورد عجیب پرونده «سپنتا نیک‌نام» پیش نیامده بود. توضیحات بیشتر را به آینده موکول خواهیم کرد؛ فعلا به همین میزان اکتفا می‌کنیم که تصمیم شورای نگهبان در پرونده سپنتا نیک‌نام، نه تنها تاریخچه اصلاحات، که حتی تاریخ نظام را نیز ورق زد و وارد مرحله جدیدی کرد. با این همه و با فاصله گرفتن از وقایع روزمره اما ریشه‌یابی و آسیب‌شناسی جریان اصلاح‌طلبی در دوران فعلی مورد توجه است و در این ارتباط ذکر برخی پیشنهادات می‌تواند در ادامه مسیر اصلاحات راهگشا باشد.
در این راه، آنچه در گام نخست نگرانی‌هایی در پی‌خواهد داشت، سوءتفاهم‌های ناشی از نقد اصلاح‌طلبی است. یک احتمال جدی وجود دارد و آن اینکه، هرگونه نقادی بنیادین جریان اصلاحات، در خطر سوءتفاهم چرخش به سمت انقلابی‌گری قرار دارد.
۱ – تقابل با انقلاب: ما نخستین سنگ‌بنای هرگونه کنش خود را در نفی انقلابی‌گری می‌دانیم. در اینجا، انقلاب نمی‌تواند در معنای تغییر قوانین (از جمله قانون اساسی) یا تغییر ساختارها و نهادهای حکومت معنا شود. ساختارها همواره در دست تغییر هستند و حتی رهبر نظام از امکان تغییر سیستم حکومتی به نخست‌وزیری سخن می‌گوید. پس تقابل اصلاح‌طلبی با انقلابی‌گری، نه در ضرورت حفظ چهارچوب‌های موجود، بلکه در شکل و شیوه عمل معنا می‌یابد. انقلاب، تحولی انفجاری بر پایه کنش‌های خشن در راستای ویرانی بنیادین ساختارهاست. در مقابل، اصلاح‌طلبی بر کنشی مستمر، گام به گام، سازنده و متداوم تاکید دارد. هدف انقلابی‌گری متلاشی ساختن کلیت ساختار و هدف اصلاح‌طلبی ایجاد تغییراتی در جزییات برای حفظ و‌ترمیم کلیت ساختار است.
۲ – در نفی جنگ و خشونت: مرام اصلاح‌طلبی، یک دستگاه فکری و عملی فراگیر است. مرزهای آن را نمی‌توان در کنش سیاست داخلی محدود کرد؛ بلکه در سیاست جهانی و حتی فراتر از سیاست، در شیوه زیست فردی نیز قابل تعمیم خواهد بود. بدین‌ترتیب، هیچ اصلاح‌طلبی نمی‌تواند برای تغییرات درونی کشور خود نسخه پرهیز از خشونت و یا انقلابی‌گری تجویز کند، اما در معادلات جهانی به حمایت از شیوه‌های خشن بپردازد. «دموکراسی برای ایران و صلح برای جهان» شاید شعاری راهبردی در توصیف این وضعیت باشد.
۳ – قداست انسان، آزادی و عدالت: اولویت و محوریت اندیشه و البته عمل ما، همواره حول محور قداست انسان، وجود و حیات‌اش، و البته شأن و کرامت‌اش خواهد بود. زیستی صلح‌آمیز در مسیر گسترش رفاه و آرامش، با تاکید بر سه عنصر «آزادی» (به عنوان گوهره والای تمایز انسانی) ، «دموکراسی» (به عنوان نماد و تبلور اجتماعی این گوهره) و البته «عدالت» ، (به عنوان ضرورتی غیرقابل اجتناب) ، سنگ بنای جامعه آرمانی ما را تشکیل می‌دهند. ما هرگز گمان نمی‌کنیم که باید در جدال کاذب و انحرافی میان «آزادی» و «عدالت» ، یکی را به پای دیگری قربانی کنیم. از نگاه ما، هیچ یک از این دو بدون دیگری محقق نخواهند شد. هرگونه تبعیض، بی‌شک غیرعادلانه و البته در تضاد با آزادی‌های انسانی است.
۴ – ایران برای همه ایرانیان: در نهایت آنکه، در تکمیل آرمان عدالت و آزادی برای تک‌تک شهروندان ایرانی، ایران سرزمین تمامی ایرانیان است و هیچ حکومتی شایسته این سرزمین نیست، مگر دولتی که پیشرفت و منافع ملی را در پیشرفت و مصلحت فردی تک‌تک شهروندان‌اش جستجو کند و با هیچ قانون تبعیض‌آمیزی میان یکپارچگی ملی ایرانیان مرزی کاذب ایجاد نکند. ضمن احترام به کرامت و برابری انسان‌ها فارغ از تمامی مرزبندی‌های سیاسی و جغرافیایی و با آرزوی صلح برای تمام جهانیان، اولویت دغدغه‌های خود را در درون مرزهای ایران‌زمین و منافع ملی ایرانیان جستجو ‌کنیم.
منبع: بهارنیوز

به نام اصلاح‌طلبان به‌کام فرصت‌طلبان!

روزنامه بهار: پیرو گزارش پیشین روزنامه «بهار» با نام «هنوز هم در بر همان پاشنه می‌چرخد» در شماره ۳۱۲ مورخ ۱۶ آبان و طرح انتقادها از عملکردها و مدیریت فراکسیون امید، در رویدادی جدید ظاهرا فکر انحلال فراکسیون بی‌خاصیت موسوم به «امید» در بین محافل اصلاح‌طلب رنگ جدی‌تر به خود گرفته است و یک نماینده ادوار مجلس، به صراحت از آقای عارف خواسته است هر چه سریع‌تر، این فراکسیون که صدمات جدی به اصلاح‌طلبان زده را منحل و به جای آن «فراکسیون اصلاح‌طلبان» را تشکیل بدهد.
هر چه از روزهای ابتدایی آغاز به کار مجلس دهم می‌گذرد انتقادات نسبت به فراکسیون امید بیشتر از گذشته افزایش می‌یابد. این انتقادات که در ابتدا در بیرون از مجلس بیشتر شنیده می‌شد حالا دیگر از سوی برخی نمایندگان اصلاح طلب مجلس که عضو این فراکسیون هستند هم مطرح می‌شود. با نگاهی به عملکرد فراکسیون امید شاهد آن هستیم که نمایندگانی که با ادعای اصلاح طلبی وارد مجلس شده و بر کرسی‌های سبز پارلمان تکیه زده‌اند نسبت به آنچه از اهداف جریان اصلاح طلبی می‌شناسیم بسیار عقب هستند و حتی در برخی موارد شاهد آن هستیم که بر خلاف آن مسیری که پیش از انتخابات وعده تحقق آن را به مردم داده‌اند حرکت می‌کنند.

برای بسیاری این پرسش به وجود آمده است که این فراکسیون مدعی اصلاح طلبی در این نزدیک به دو سال و نیم که از شروع به کار مجلس دهم می‌گذرد چه اقدام مفیدی که در راستای خواسته‌های مردم باشد را به سرانجامی رسانده است؟ آیا ما در این مدت شاهد ارائه یک طرح از سوی فراکسیون امید که منطبق بر اهداف اصلاح طلبانه باشد بوده‌ایم که گرهی را از زندگی مردم بگشاید؟ آیا این فراکسیون مدعی اصلاح طلبی که با همین ادعا هم رای مردم را از آن خود کرده است توانسته با استفاده از ابزارهای نظارتی در اختیار مجلس در راستای پاسخگو کردن دولت و سایر نهادهای قدرت قدمی بردارد؟ آیا نمایندگان فراکسیون امید به جز بیان انتقاداتی در فضای مجازی و گفتگوهای رسانه‌ای اقدامی را جهت تحقق اهداف اصلاح طلبانه‌ای که مردم به امید اجرایی شدن آن‌ها به «لیست امید» رای دادند به مرحله اجرا رسانده اند؟

با نگاهی به آنچه از عملکرد فراکسیون امید مشاهده می‌شود پاسخ هایی که می‌توان برای این پرسش‌ها یافت ناامید کننده خواهد بود و به نظر می‌رسد راهی جز انحلال فراکسیون امید پیش روی نمایندگان اصلاح طلب مجلس وجود ندارد. در همین ارتباط ناصر قوامی، نماینده پیشین مجلس و فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگویی می‌گوید: «نام هایی مثل امید و اعتدال با اتمام دولت روحانی فراموش می‌شود همان طور که نام‌های مورد نظر احمدی نژاد برای دولت اش فراموش شد. به نظر من بهترین راه این است که آقای عارف فراکسیون امید را منحل کرده و یک فراکسیون اصلاح طلبان تشکیل دهند. در این صورت مشخص می‌شود که چه کسانی به اصلاح طلبان وفادار هستند»

بخشی از این انتقادات به بی عملی فراکسیون امید به نوع مدیریت آن بازمی گردد. به عنوان نمونه شاهد آن بودیم که در موضوع رای اعتماد به وزرای پیشنهادی کابینه دوازدهم بیشتر از آن که در نوع رای دادن نمایندگانی که عضو فراکسیون امید هستند  نگاه فراکسیونی حاکم باشد هر کس بنا بر تشخیص خود عمل می‌کرد و به نوعی کارویژه فراکسیون زیر سوال رفته بود. در ریشه یابی علت انفعال قابل توجه فراکسیون امید شاید لازم است کمی هم به عقب‌تر بازگردیم؛ مثلا به اندکی پیش از انتخابات مجلس. آن هنگام که شورای نگهبان مطابق معمول تعداد زیادی از چهره‌های ارشد جریان اصلاحات را از گردونه رقابت حذف کرد و اصلاح طلبان در پیش روی خود چاره‌ای جز همراهی با اصولگرایان در برخی از شهرها و معرفی چهره هایی ناشناس که بیشتر از آن که به واقع اصلاح طلب باشند مدعی اصلاح طلبی بودند نداشتند.

همین امر سبب آن شد که امروز در مجلس با نمایندگانی روبرو باشیم که با وجود آنکه تکیه زدن امروزشان بر کرسی قدرت را به معنای واقعی کلمه تنها و تنها مدیون بزرگان جریان اصلاحات هستند از امضای یک بیانیه غیرالزام آور در اعتراض به محدودیت هایی که علیه این بزرگان ایجاد می‌شود هم ابا دارند. با دقت در عملکرد اعضای فراکسیون امید می‌توان چنین نمایندگانی را نیز در این فراکسیون مشاهده کرد. نمایندگانی که فراکسیون امید را تبدیل به فراکسیون «فرصت طلبی» کرده اند. در چنین شرایطی شاید همان راه حل مطرح شده در این روزها که به نوعی تعطیلی فراکسیون امید است راه حلی معقولی باشد. از قدیم گفته‌اند که «یکی مرد جنگی به از صدهزار» ، حکایت فراکسیون اصلاح طلبان یادآور همین ضرب المثل است. آنان لشگری حدود صد و ده نفره را با نام فراکسیون امید گردهم جمع کرده‌اند اما در زمان‌های حساس و در عمل اثری از این فراکسیون که نام اصلاح طلبی را یدک می‌کشد دیده نمی‌شود.

با انحلال فراکسیون امید و ایجاد فراکسیونی جدید که افرادی که به واقع اصلاح طلب باشند اعضای آن باشند می‌توان امیدوار بود که با هماهنگی بیشتر از گذشته شاهد اثرات ملموس‌تر نمایندگان اصلاح طلب مجلس باشیم. این موضوع از آن جهت اهمیتی دو چندان می‌یابد که زمان زیادی تا انتخابات مجلس یازدهم باقی نمانده است و به طور طبیعی مردم برای آن که اعلام موافقت خود با یک جریان سیاسی را «تَکرار» کنند باید کارنامه‌ای درخشان را از آن جریان پیش روی خود ببینند. تا به اینجا آنچه از فراکسیون امید به جای مانده است کارنامه‌ای با نمره قبولی هم نبوده است (چه برسد به کارنامه‌ای درخشان و مورد قبول مردم) از همین رو لازم است که تا بیشتر از این دیر نشده است اصلاح طلبان واقعی حاضر در مجلس مسیر خود را از آنان که برای فرصت طلبی سیاسی در فراکسیون امید حضور دارند جدا کرده و فراکسیون اصلاح طلبان را (حتی اگر تعداد اعضای آن کمتر از فراکسیون امید باشد) تشکیل دهند تا برای گلایه‌های مردم از عدم تحقق مطالباتشان پاسخی قانع کننده داشته باشند.
منبع: بهارنیوز

بادمجان؛ مقصر آن روحانی نیست

محمد توکلی
ویدئویی از یک برنامه مذهبی تلویزیونی در فضای مجازی منتشر شده است که در آن یک روحانی که ظاهرا در جایگاه کارشناس مذهبی برنامه است با استناد به روایتی ( که با ریشه یابی آن می‌توان فهمید که چندان هم معتبر نیست) سخنانی شاذ در خصوص اقرار به ولایت توسط «بادمجان» مطرح می‌کند. این سخنان که به طور طبیعی بازتاب هایی منفی را در جامعه ایجاد کرده است بار دیگر این پرسش را پیش روی ما قرار می‌دهد که برنامه‌سازی مذهبی در صداوسیما به کدام سمت و سو در حرکت است؟ آیا مسئولان این رسانه اساسا تعریف درستی از این نوع برنامه‌سازی دارند؟
با نگاهی به نمونه‌هایی از این شکل از برنامه‌ها می‌توان به این نتیجه رسید که مسئولان صداوسیما و برنامه سازان رادیو و تلویزیون در اغلب موارد برنامه مذهبی را با منبر اشتباه گرفته‌اند و تصورشان آن است که برنامه تلویزیونی و یا رادیویی که قرار است به نام برنامه مذهبی به مخاطبی که عموم جامعه هستند عرضه شود تفاوتی با منبری که شاید صد تا هزار نفر مخاطب آن باشند تفاوتی نمی‌کند. همین مسئله سبب آن می‌شود که هر چند وقت یکبار شاهد چنین اتفاقات ناخوشایندی باشیم.
این امکان وجود دارد که یک چهره مذهبی از لحاظ سطح سواد و آگاهی‌های مرتبط با دین و مذهب در جایگاه رفیعی قرار داشته باشد اما آیا این ویژگی برای حضور در یک برنامه مذهبی کافی است؟
چه بسیارند افرادی از بزرگان حوزه که به دلیل عدم شناخت رسانه و یا عدم تمایل به قرار گرفتن در چارچوب‌های متدوال برای حضور در برنامه‌های صداوسیما خودشان حضور در چنین برنامه هایی را نمی‌پذیرند، آیا می‌توانیم بگوییم که این عدم حضور آنان در صداوسیما (که به درک صحیح‌شان از تفاوت منبر و برنامه تلویزیونی بازمی گردد) نشانگر آن است که سطح سواد دینی پایین‌تری نسبت به روحانیون تلویزیونی دارند؟
به نظر می‌آید که سازندگان برنامه‌های مذهبی به یک نکته بدیهی توجه کافی نشان نمی‌دهند و آن نکته این است که برای دعوت از روحانیون برای حضور در چنین برنامه هایی می‌بایست علاوه بر دقت در سطح آگاهی‌های مذهبی از میزان درک اقتضائات رسانه و جامعه امروز از سوی آن روحانی نیز اطمینان حاصل کنند.
اگر چنین اتفاقاتی به طور استثناء رخ می‌داد شاید می‌شد از کنار آن به سادگی عبور کرد اما هنگامی که شاهد تکرار آن هستیم می‌توانیم به این نتیجه برسیم که آقایان برنامه ساز صداوسیما به دلایل گوناگون از جمله بی‌اهمیت تلقی کردن خواست و سلیقه مخاطب با الفبای برنامه‌سازی مذهبی نیز بیگانه اند.
 سخن آخر آنکه هنگامی که بخش بزرگی از روحانیت به دلیل برخوردهای جناحی و سیاسی صداوسیمایی که به نام «رسانه ملی» شناخته می‌شود از این رسانه حذف شده‌اند طبیعی است شاهد حضور افرادی باشیم که نه شرایط جامعه را می‌شناسند، نه مقتضیات رسانه را درک می‌کنند و نه نسبت به معارف دینی شناخت کافی ( در حد آنکه روایتی غیرمعتبر و بحث برانگیز را بشناسند ) ندارند.
منبع: بهارنیوز

روحانی: ناامید کردن مردم هدف آمریکاست، هوشیار باشید/ مردم سرمایه خود را به بانک‌ها و مؤسسات مورد اعتماد بسپارند

جلسه روسای قوای مجریه، مقننه و قضاییه روز شنبه به میزبانی قوه قضاییه برگزار شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهور، آیت‌الله صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه و علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی در این نشست درباره مهم‌ترین مسائل کشور و منطقه با هم گفتگو و تبادل نظر کردند.

رییس جمهور در پایان این جلسه و در جمع خبرنگاران درباره اهداف برگزاری جلسه سران سه قوه اظهارداشت: بسیاری از مسایل در دستگاه اجرایی، یا قضایی و یا مقننه مورد بررسی قرار می‌گیرند که بهم مرتبط هستند و چنانچه به طور طبیعی و عادی مورد رسیدگی قرار بگیرند، چه بسا نیازمند زمان بسیار طولانی است و این به نفع کشور نیست. لذا در جلسه روسای قوا چنین مسایل مهمی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و تصمیماتی اتخاذ می‌شود که سرعت عمل را بیشتر کند.

روحانی خاطرنشان کرد: بعضی از تصمیماتی که در سایر جلسات از جمله جلسه شورای عالی فضای مجازی نیز اتخاذ می‌شوند، نیاز است که در جلسات سران قوا در خصوص عملیاتی و اجرایی شدن آن تصمیم‌گیری شود که جزء مباحث امروز نیز بود.

رییس جمهور با بیان اینکه در جلسه امروز “امیدواری مردم کشورمان نسبت به آینده کشور، شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی” مورد تأکید قرار گرفت، گفت: همه رسانه‌ها از جمله رسانه ملی، گردانندگان فضای مجازی و تریبون‌های مختلف، باید متوجه این نکته مهم باشند که تصمیم و هدف قدرت‌های بزرگ بویژه آمریکا و آنچه در منطقه شاهدیم نسبت به ایران، نهایتاً برای این است که مردم را به آینده ناامید و کم‌امید کرده و در فعالیت‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها دچار تردید کنند؛ لذا همه باید هوشیار باشند که در زمین دشمن بازی نکرده و در این دام نیافتند.

روحانی، بررسی موضوع مالباختگان موسسات اعتباری را یکی دیگر از جلسات سران سه قوه برشمرد و گفت: در این خصوص اولاً اینکه پیش از این مجوز چنین مؤسساتی را دستگاه‌های مختلف می‌دادند، لذا اگر از این به بعد، این مؤسسات صرفاً از بانک مرکزی مجوز بگیرند و کاملاً مراقبت و نظارت شود، بخش بزرگی از مشکلات حل و فصل خواهد شد.

رییس جمهور اضافه کرد: در برخی از موارد هم مؤسساتی دچار مشکلاتی شده و مردم گرفتار شدند، از این‌رو تصمیم بر این شد که نمایندگان روسای سه قوه این مسأله را پیگیری کنند تا هر چه سریع‌تر حل و فصل شود.

روحانی گفت: اگر مؤسسات دچار مشکلاتی شدند، ضمن اینکه وظیفه داریم مشکلات مردم را برطرف کنیم؛ ‌از طرف دیگر بانک مرکزی هم محذوراتی دارد و نمی‌توان گفت که از پول بانک مرکزی برای حل این مشکلات استفاده کند. البته برای این مسایل می‌توان اعتباراتی در نظر گرفت، ضمن اینکه در این زمینه سه قوه باید با یکدیگر همکاری داشته باشند.

رییس جمهور اظهارداشت: گشایش‌هایی از جلسه قبلی سران سه قوه در این خصوص ایجاد شده و گام‌های خوبی برداشته شده است و ان‌شاء‌الله در این گام‌ها تسریع خواهد شد. برای آینده نیز باید برنامه‌ریزی‌های لازم انجام شود و مردم هم مراقبت کنند و سرمایه خود را به بانک‌ها و مؤسساتی که کاملاً معروف و مورد اعتماد هستند، بسپارند و در خصوص مؤسساتی که به ارایه سودهای بالا تشویق می‌کنند، تردید داشته باشند.

روحانی با اشاره به اینکه بحث و بررسی در مورد مسایل منطقه‌ای از دیگر مباحث جلسه امروز بود، اظهار داشت: مردم منطقه موفقیت‌های بسیار بزرگی به دست آوردند این در حالی است که در خرداد سال ۹۳، ‌شاهد بودیم که تروریست‌ها در عراق جولان داده و داعش شهر بزرگ موصل را تصرف کرد. این خطر برای کل عراق از جمله بغداد نیز متصور بود و در سوریه نیز همین شرایط جریان داشت، اما امروز مردم عراق، سوریه و لبنان با پشتیبانی ارتش‌های خود و حمایت‌های کشورهای دوست و بویژه جمهوری اسلامی ایران توانستند تقریباً از این مشکلات رهایی یابند و مسأله تروریسم در حال پایان یافتن است و دیگر شهری در اختیار داعش و تروریست‌ها نیست و در آینده نزدیک بساط اینها جمع خواهد شد.

رییس جمهور گفت: از سوی دیگر به دنبال تجزیه‌طلبی و بر هم زدن مرزهای جغرافیایی در منطقه برآمدند که در این مسیر هم ناموفق بودند. لذا امروز شاهد موفقیت‌های بزرگی در سطح منطقه هستیم و با این موفقیت‌ها طبیعی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی و اذناب آن ناراحت و عصبانی باشند.

روحانی اضافه کرد: در مسأله یمن سال‌هاست که مردم فقیر این کشور را بمباران می‌کنند و بیماری وبا شیوع پیدا کرده و مردم در قحطی و گرسنگی بسر می‌برند و فضای دریا و هوا را برای کمک به مردم این کشور بسته‌اند و این غیرقابل تحمل است.

رییس شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: شرایط امروز منطقه نشان می‌دهد که توطئه‌هایی که وجود داشت، نقش بر آب شده، لذا دنبال نقشه‌ها و توطئه‌های دیگری در منطقه هستند و مردم لازم است که در این زمینه هوشیار باشند و مسئولین هم توجه و برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام دهند.

رییس جمهور تأکید کرد: آنچه برای ثبات و امنیت منطقه لازم باشد و هماهنگی‌های ضروری در این زمینه را در جلسه سران قوا مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم.

روحانی در پایان با قدردانی از حضور مردم بزرگوار ایران در راهپیمایی عظیم و جهانی اربعین حسینی(ع)، اظهار داشت: راهپیمایی اربعین بزرگترین اجتماع جهانی است که در طول چند روز در عراق انجام می‌شود. از مردم بزرگوار ایران بخاطر عشق به اهل بیت(ع) و فداکاری در مسیر امام حسین(ع) قدردانی و از مردم و دولت عراق نیز بخاطر میزبانی از زائران ابا عبدالله(ع) سپاسگزاری می کنیم.

رییس جمهور همچنین با قدردانی از تلاش تمامی نهادها و دستگاه‌های عمومی، دولتی و مردمی بخاطر خدمتگزاری به زائران حسینی ابراز امیدواری کرد عشق مردم نسبت به اهل بیت(ع) پایدار بوده و همواره بتوان از سرمایه‌های معنوی بزرگی که از خاندان رسالت نشأت گرفته بهره‌مند گردید.


منبع: عصرایران