احمدی نژاد مصداق بارز «عسس مرا بگیر»

«سال ۸۴ علیه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، سال ۸۸ علیه ناطق نوری و اصلاح‌طلبان، سال ۸۹ علیه علی لاریجانی. و حال آیت‌الله آملی لاریجانی هدف حملات محمود احمدی‌نژاد قرار گرفته است. شهردار نه چندان نام‌آشنای تهران، از رهگذر همین تاخت و تازها رئیس‌جمهوری شد و رئیس‌جمهوری ماند و می‌خواست رئیس‌جمهوری تعیین کند.

۱۲ سال پیش احمدی‌نژاد را غیر از کارکنان شهرداری تهران و معدودی از مردم پایتخت نمی‌شناختند و بر همین پایه بود که کاندیداتوری وی در میان چهره‌های صاحب‌نامی چون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف، بیشتر مایه طنز و طعنه ستادهای انتخاباتی دیگر بود. اگر چه او اعلام کرد هدفش احیای گفتمان انقلاب است اما تنها شیوه‌اش برای تعریف خود نزد افکار عمومی، یورش بردن به فرد یا افرادی بود که به مراتب ‌شأن و جایگاهی بالاتر از وی داشتند. احمدی‌نژاد در هشت سال دوران ریاست‌جمهوری، با واگویه کردن شایعات و شائبات علیه رؤسای مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی و دفتر بازرسی رهبری از تریبون‌های رسمی نشان داد برای اتهام زدن، سرِ بی‌باکی دارد و هر بار با القای این که به نمایندگی و از زبان مردم سخن می‌گوید، دوغ و دوشاب را به هم آمیخت و از آن رهگذر به اهداف سیاسی و انتخاباتی خود دست یافت و البته هیچ‌گاه هم سند و مدرکی دال بر ادعاهایش منتشر نکرد.

پر بیراه نیست اگر بگوییم با اتمام دوران ریاست‌جمهوری‌اش، هم حامیان و هم منتقدانش نفس راحتی کشیدند؛ خرسندی منتقدان برای پایان یافتن تصمیم‌گیری خلق‌الساعه، هیجانی و پر هزینه و «شو»‌های تبلیغی او بود که کشور را در عرصه داخلی با مشکلات بیشماری درگیر و در عرصه خارجی با بحران رو‌به‌رو ساخته بود. حامیان دیروز و پریروزش هم با اندک فاصله زمانی از منتقدان دریافتند پشتیبانی از احمدی‌نژاد، شرط بستن روی بازنده‌ای است که دیر یا زود از اعتبار طرفداران سیاسی‌اش خواهد کاست. حامیان سرسخت او از آن روز به بعد کوشیدند خاطره احمدی‌نژاد و حتی حضور او را به فراموشی بسپارند و امیدوار باشند حافظه افکار عمومی نیز کوتاه‌مدت باشد.

البته همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، واگذاری نهاد قدرت برای وی ساده نبود و بر همین اساس در ماه‌های پایانی دولتش تلاش کرد با حمایت از اسفندیار رحیم مشایی مدل «پوتین – مدودوف» را پیاده کند؛ پروژه‌ای که با رد صلاحیت مشایی عقیم ماند. احمدی‌نژاد از یک سال قبل برای انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶ خیز برداشته بود. او این بار کنایه‌ها و طعنه‌هایی به کار می‌برد که برخی مرجع ضمیر آن را مسئولان ارشد نظام تلقی می‌کردند. احمدی‌نژاد در نهایت با‌ وجود «نهی صریح» از کاندیداتوری، همراه با حمید بقایی در انتخابات ثبت‌ نام کرد تا به زعم خود حداقل یکی از فیلتر شورای نگهبان بگذرد اما هم او و هم بقایی رد صلاحیت شدند و احمدی‌نژاد ماند و حلقه تنگ یارانش و سودای ریاست‌جمهوری دوباره. مروری بر عملکرد وی در ۱۲ سال گذشته نشان می‌دهد در آستانه هر انتخابات، یکی از چهره‌های ارشد سیاسی قربانی تهمت‌ها و افتراهای ثابت نشده وی می‌شود. احمدی‌نژاد این بار آیت‌الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه را هدف گرفته است؛ هفته گذشته زمانی که خرد تا کلان کشور درگیر مساعدت به زلزله‌زدگان کرمانشاه بود، احمدی‌نژاد به نام حمایت از حمید بقایی، در حرم عبدالعظیم حسنی علیه رئیس قوه قضائیه مخالف‌خوانی کرد و کوشید مسیر پرونده وی را تغییر دهد. او پنجشنبه گذشته نیز ویدئویی علیه رئیس قوه قضائیه منتشر و ادعاهای خود را به زبانی دیگر واگویه کرد. فارغ از محتوای سخنان احمدی‌نژاد و صحت و سقم ادعاهای آن، این سؤال برای برخی محافل سیاسی و رسانه‌ای پیش آمد که هدف او از این حملات پی‌درپی چیست؟ به ویژه که در ماه‌های آینده انتخاباتی در راه نیست و آیت‌الله آملی لاریجانی نیز رقیب انتخاباتی نیست.

عده‌ای معتقدند تحرکات اخیر احمدی‌نژاد مصداق ضرب‌المثل «عسس مرا بگیر» است و بازداشت او در روزها و ماه‌های آینده کسی را شگفت‌زده نخواهد کرد. برخی می‌گویند او از سکوت و حاشیه‌نشینی خسته شده و می‌خواهد باز هم به متن توجه جامعه برگردد اما شاید گزینه محتمل‌تر فرار به جلوی او، برای گریز از پاسخگویی خود و حلقه اطرافیانش در محکمه‌های قضایی باشد. چه سرنوشت محمدرضا رحیمی معاون اول او برای تک‌تک اطرافیانش قابل تکرار است. به اعتقاد ناظران احمدی‌نژاد با فضاسازی علیه رئیس قوه قضائیه می‌کوشد هر حکم و محکومیتی را پیشاپیش به خصومتی شخصی با او و اطرافیانش تنزل بدهد یا با «بگم‌بگم»‌هایش تلاش کند دادگاه‌ها به صدور حکم نرسد.

نکته قابل تأمل اما دادگاه همیشه برپای افکار عمومی است که در ۵ سال گذشته در جریان ۳ انتخابات اخیر نشان داد مردم درباره احمدی‌نژاد، یارانش و مشی و مرامش تصمیم‌گیری کرده‌اند. معرکه‌گیری جدید او هم به جز انتقادات بیشتر برای او عایدی نداشت؛ چه او به این سؤال ساده پاسخ نداده است که اگر دستگاه قضایی را این چنین محل انتقاد می‌داند، چرا در هشت سال دوران ریاست‌جمهوری‌اش که برای حفظ حقوق مردم سوگند خورده بود، حرفی نزد؟

همین چند سال پیش بود که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی عضو شورای انقلاب، فرمانده جنگ، رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی، رئیس‌جمهوری دولت سازندگی، رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که «استوانه نظام» و «شناسنامه انقلاب»، مهدی، فرزندی که اتفاقاً بیش از همه دوست داشت را از انگلیس به ایران خواند و اجازه داد دادگاه به اتهاماتش رسیدگی کند؛ اتفاقاً آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم درباره روند دادرسی نقطه نظراتی داشت اما بعد از صدور حکم، به وداع با فرزند و ابراز امیدواری به آزادی او بسنده کرد تا سنگ روی سنگ بند شود.»
منبع: بهارنیوز

نقش دولت در شراکت اجتماعی

سیدچمران موسوی
امروزه باتوجه به جایگاه و اهمیت سرمایه اجتماعی در توسعه متوازن کشور و همچنین با عنایت به مسائل و مشکلاتی که این جامعه با آن مواجه است، اهتمام بر توسعه پایدار کشور و نقش و جلب مشارکت‌های اجتماعی مردم یک امر ضروری به نظر می‌رسد،«حمایت» در ذات و مفهوم لغوی، حکایت از پشتیبانی، جانبداری، طرفداری و یاری در امور جاری دارد که در سال‌های اخیر در جامعه ایران، در حیطه اجتماعی، اقتصادی و به‌ویژه در حیطه سیاسی از آن پرده‌برداری شده است؛ چه آنجایی که دولت‌های پس از انقلاب برای تشکیل و قوام خود از حمایت‌های گوناگون، ازجمله «حمایت اجتماعی» استمداد طلبیده و درخواست کمک کرده‌اند و چه همین دولت‌ها به وقت فرصت‌ها و چالش‌ها، مردم را فصل‌الخطاب «یار صمیمی خویش» قلمداد کرده‌اند.

به‌هرصورت در شرایط حال و گذشته جامعه سیاسی امروز ایران، دولت‌ها «استمدادطلبان» خوبی بوده‌اند تا بدنه اجتماعی را درگیر رخداد‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی، چه از نوع «خودخواسته» و چه از نوع «طبیعت‌زا» کنند. گاه در این میان بنا بر شرایط حاد، همین دولت‌ها از قافله «یاری‌طلبی» عقب مانده و در انتهای صف «امدادگران اجتماعی» ایستاده و بیشتر نظاره‌گر بوده‌اند. نمونه بارز این سخن، حادثه تلخ زلزله کرمانشاه است که از چند جهت قابل واکاوی و تأمل است؛ از ابتدای وقوع این طبیعت‌زای ناگوار، بنا بر اطلاع‌رسانی در قالب شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های رسمی کشور، سیل حمایت و کمک‌های مردمی به‌سوی منطقه سرازیر شد و دامنه آن به سلبریتی‌ها و سایر افراد جامعه رسوخ کرد که با استقبال بی‌نظیر، شگفتی همگان را برانگیخت.

اینکه چه عامل یا عواملی چنین حمایت گسترده‌ای را به‌دنبال داشت، ریشه در رویکرد و عملکرد دولت و سایر دست‌اندرکاران سیاسی در مواجهه با این اتفاق طبیعی دارد. به‌عبارتی، مردم ایران دریافته‌اند هر زمان که اراده آنان مبنی بر مشارکت اجتماعی توانسته فصل جدیدی از تاریخ را رقم زند خود دست‌به‌کار شده و مستقیم یا غیرمستقیم از نتایج آن بهره‌مند شده‌اند. با این «شراکت اجتماعی» است که می‌توان نقش دولت و جامعه را به تفکیک مورد توجه و بررسی قرار داد. امروزه مشارکت مردمی فقط در سرنوشت سیاسی آن‌ها خلاصه نمی‌شود که در یاری‌رسانی به آسیب‌دیدگان فیزیکی، روحی و روانی حوادث طبیعی و سایر صحنه‌های اجتماعی نیز اهمیت بالایی دارد و این نیازمند بازاندیشی در زیرساخت‌های فرهنگی، اجتماعی و از همه مهم‌تر سیاسی جامعه ازسوی دولت است، زیرا این مشارکت در میزان آگاهی و شناخت آنان از هویت و پیشینه خویش تأثیر بسزایی داشته و چنانچه این هم‌گرایی دوجانبه در جامعه و دولت حادث شود، چه‌بسا راه بر بسیاری از اصلاحات گشوده خواهد شد.

حال این پرسش که نقش دولت‌ها در جذب مشارکت‌های مردمی چیست؟ بیش از هر زمان پررنگ‌تر می‌شود. بی‌تردید مشارکت مردم در صحنه‌های اجتماعی نظیر آنچه در امدادرسانی به زلزله‌زدگان کرمانشاه انجامید، بر اثر همذات‌پنداری انسان‌دوستانه‌ای است که در مواردی ازسوی دولت مغفول مانده است. از همین رهگذر دولت موظف به پذیرش تعهدات خویش به ایفای حق مشارکت به‌عنوان اصلی‌ترین مبانی احترام به حقوق بنیادین بشری است که در این صورت هم به انتظارات خود از مردم در نقش‌آفرینی در میدان سیاست می‌رسد و هم رضایت آن‌ها را از شرکت در مدیریت جامعه فراهم می‌کند.

بدیهی است به‌طور عام، چنانچه دراین‌باره مشارکت در جنبه عمومی آن به تأیید دولت‌ها برسد، مشارکت در مفهوم گسترده‌تری شامل مشارکت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز خواهد شد و دولت‌ها را به‌عنوان «شریک» در هر کدام از مؤلفه‌های مذکور به جامعه معرفی خواهد کرد. ازاین‌رو، این مشارکت می‌تواند زمینه تبادل افکار و عقاید اجتماعی را به شاکله دولت انتقال داده و شرایط لازم برای اثرگذاری و نظارت اجتماعی بر وظایف دولت‌ها را فراهم کند. طبیعی است پیامد چنین رفتار مشارکت‌پذیرانه‌ای زمینه اعتماد و خوش‌بینی مردم را مهیا می‌کند و سبب ایجاد فضایی همدلانه میان دولت و افراد جامعه و متعاقب آن توسعه‌یافتگی سیاسی می‌شود. اینکه این تعاریف تا چه حد در جامعه فداکار ایرانی می‌تواند با اهداف و عملکرد دولت همسو باشد، بسته به نوع نگاهی است که دولتمردان ایرانی در شرایط کنونی به چنین مشارکت‌ها و حمایت‌های مردمی در هر دو صحنه اجتماعی و سیاسی دارند!
منبع: بهارنیوز

انتقاد از تشکیل پرونده برای پرستو فروهر

به گزارش ایسنا، در یادداشت علی مطهری با عنوان تشکر از نهادهای اطلاعاتی که در اختیار ایسنا قرار گرفته، آمده است: «خبردار شدیم که امسال در اول آذر، سالروز قتل وحشیانه داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری در سال ۷۷ به دست مأموران وزارت اطلاعات، به دختر آن دو مقتول مظلوم اجازه برگزاری مراسم یادبود البته صرفاً با سکوت داده اند. همین مقدار هم یک گام به پیش در جهت احترام به حقوق مردم است و جای تشکر از نهادهای اطلاعاتی دارد چرا که در سالهای گذشته این مقدار هم اجازه نمی دادند و افراد را از سر کوچه منزل آن دو مظلوم باز می گرداندند.همچنین خوشحالیم که امروز دیگر آن تفکر در میان مأموران و مسئولان اطلاعاتی ما وجود ندارد که برای حفظ نظام به زعم خودشان، هر کاری می توان انجام داد و از هر وسیله ای می توان استفاده کرد. متهمان این فاجعه در دادگاه گفته بودند ما برای اینکه سایر روشنفکران را بترسانیم این کار را انجام دادیم.ببینید چه انحرافی از اسلام در درون وزارت اطلاعات ما وجود داشت و خوشبختانه امروز تا حد زیادی ریشه کن شده است. البته اولیای دم از قاتلان آن دو گذشتند چون آنها را صرفاً ابزار دست می دانستند، ولی معلوم نیست چرا مدعی العموم که با اندک تعریضی به مقامات عالی کشور اعلام جرم می کند، در این مورد آنها را به سزای اعمال خود نرسانده است.و نیز مایه تعجب است که برای دختر آن دو مقتول مظلوم به خاطر پیگیری برگزاری مراسم یادبود پدر و مادرش در سالهای گذشته، پرونده قضایی تشکیل شده است به جای دلجویی از او بابت مصیبت و خسارت روحی و مادی که بر وی وارد کرده ایم.در هر نظام حکومتی ممکن است توسط مأمورانی که به جای کلاه، سر می آورند چنین جنایت‌هایی انجام شود، اما اولاً چنین اتفاقی از نظام اسلامی که سودای عدالت و اخلاق دارد قبیح تر است و ثانیاً مهم نوع برخورد ما با چنین اتفاقاتی است، آیا عذرخواهی و جبران خسارت کنیم یا آن را یک امر عادی و حق حکومت جلوه دهیم. در داستان ستار بهشتی که اینجانب سؤال از وزیر کشور وقت را مطرح کردم و وزیر به صحن علنی مجلس آمد، در نهایت از او خواستم که از خانواده آن مرحوم و ملت ایران و مقام رهبری عذرخواهی کند اما او حاضر نشد و این یک بیماری و انحراف از اسلام است که باید علاج شود.»
منبع: بهارنیوز

چرا در آن هشت سال حرفی نزد؟

گروه سیاسی_رسانه ها: روزنامه ایران نوشت: معرکه‌گیری جدید محمود احمدی‌نژاد هم به جز انتقادات بیشتر برای او عایدی نداشت؛ چه او به این سؤال ساده پاسخ نداده است که اگر دستگاه قضایی را این چنین محل انتقاد می‌داند، چرا در هشت سال دوران ریاست‌جمهوری‌اش که برای حفظ حقوق مردم سوگند خورده بود، حرفی نزد؟  «سال ۸۴ علیه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، سال ۸۸ علیه ناطق نوری و اصلاح‌طلبان، سال ۸۹ علیه علی لاریجانی. و حال آیت‌الله آملی لاریجانی هدف حملات محمود احمدی‌نژاد قرار گرفته است. شهردار نه چندان نام‌آشنای تهران، از رهگذر همین تاخت و تازها رئیس‌جمهوری شد و رئیس‌جمهوری ماند  و می‌خواست رئیس‌جمهوری تعیین کند.

۱۲ سال پیش احمدی‌نژاد را غیر از کارکنان شهرداری تهران و معدودی از مردم پایتخت نمی‌شناختند و بر همین پایه بود که کاندیداتوری وی در میان چهره‌های صاحب‌نامی چون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف، بیشتر مایه طنز و طعنه ستادهای انتخاباتی دیگر بود. اگر چه او اعلام کرد هدفش احیای گفتمان انقلاب است اما تنها شیوه‌اش برای تعریف خود نزد افکار عمومی، یورش بردن به فرد یا افرادی بود که به مراتب ‌شأن و جایگاهی بالاتر از وی داشتند. احمدی‌نژاد در هشت سال دوران ریاست‌جمهوری، با واگویه کردن شایعات و شائبات علیه رؤسای مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی و دفتر بازرسی رهبری از تریبون‌های رسمی نشان داد برای اتهام زدن، سرِ بی‌باکی دارد و هر بار با القای این که به نمایندگی و از زبان مردم سخن می‌گوید، دوغ و دوشاب را به هم آمیخت و از آن رهگذر به اهداف سیاسی و انتخاباتی خود دست یافت و البته هیچ‌گاه هم سند و مدرکی دال بر ادعاهایش منتشر نکرد.

پر بیراه نیست اگر بگوییم با اتمام دوران ریاست‌جمهوری‌اش، هم حامیان و هم منتقدانش نفس راحتی کشیدند؛ خرسندی منتقدان برای پایان یافتن تصمیم‌گیری خلق‌الساعه، هیجانی و پر هزینه و «شو»‌های تبلیغی او بود که کشور را در عرصه داخلی با مشکلات بیشماری درگیر و در عرصه خارجی با بحران رو‌به‌رو ساخته بود. حامیان دیروز و پریروزش هم با اندک فاصله زمانی از منتقدان دریافتند پشتیبانی از احمدی‌نژاد، شرط بستن روی بازنده‌ای است که دیر یا زود از اعتبار طرفداران سیاسی‌اش خواهد کاست. حامیان سرسخت او از آن روز به بعد کوشیدند خاطره احمدی‌نژاد و حتی حضور او را به فراموشی بسپارند و امیدوار باشند حافظه افکار عمومی نیز کوتاه‌مدت باشد.
البته همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، واگذاری نهاد قدرت برای وی ساده نبود و بر همین اساس در ماه‌های پایانی دولتش تلاش کرد با حمایت از اسفندیار رحیم مشایی مدل «پوتین – مدودوف» را پیاده کند؛ پروژه‌ای که با رد صلاحیت مشایی عقیم ماند. احمدی‌نژاد از یک سال قبل برای انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶ خیز برداشته بود. او این بار کنایه‌ها و طعنه‌هایی به کار می‌برد که برخی مرجع ضمیر آن را مسئولان ارشد نظام تلقی می‌کردند. احمدی‌نژاد در نهایت با‌ وجود «نهی صریح» از کاندیداتوری، همراه با حمید بقایی در انتخابات ثبت‌ نام کرد تا به زعم خود حداقل یکی از فیلتر شورای نگهبان بگذرد اما هم او و هم بقایی رد صلاحیت شدند و احمدی‌نژاد ماند و حلقه تنگ یارانش و سودای ریاست‌جمهوری دوباره. مروری بر عملکرد وی در ۱۲ سال گذشته نشان می‌دهد در آستانه هر انتخابات، یکی از چهره‌های ارشد سیاسی قربانی تهمت‌ها و افتراهای ثابت نشده وی می‌شود. احمدی‌نژاد این بار آیت‌الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه را هدف گرفته است؛ هفته گذشته زمانی که خرد تا کلان کشور درگیر مساعدت به زلزله‌زدگان کرمانشاه بود، احمدی‌نژاد به نام حمایت از حمید بقایی، در حرم عبدالعظیم حسنی علیه رئیس قوه قضائیه مخالف‌خوانی کرد و کوشید مسیر پرونده وی را تغییر دهد. او پنجشنبه گذشته نیز ویدئویی علیه رئیس قوه قضائیه منتشر و ادعاهای خود را به زبانی دیگر واگویه کرد. فارغ از محتوای سخنان احمدی‌نژاد و صحت و سقم ادعاهای آن، این سؤال برای برخی محافل سیاسی و رسانه‌ای پیش آمد که هدف او از این حملات پی‌درپی چیست؟ به ویژه که در ماه‌های آینده انتخاباتی در راه نیست و آیت‌الله آملی لاریجانی نیز رقیب انتخاباتی نیست.
عده‌ای معتقدند تحرکات اخیر احمدی‌نژاد مصداق ضرب‌المثل «عسس مرا بگیر» است و بازداشت او در روزها و ماه‌های آینده کسی را شگفت‌زده نخواهد کرد. برخی می‌گویند او از سکوت و حاشیه‌نشینی خسته شده و می‌خواهد باز هم به متن توجه جامعه برگردد اما شاید گزینه محتمل‌تر فرار به جلوی او، برای گریز از پاسخگویی خود و حلقه اطرافیانش در محکمه‌های قضایی باشد. چه سرنوشت محمدرضا رحیمی معاون اول او برای تک‌تک اطرافیانش قابل تکرار است. به اعتقاد ناظران احمدی‌نژاد با فضاسازی علیه رئیس قوه قضائیه می‌کوشد هر حکم و محکومیتی را پیشاپیش به خصومتی شخصی با او و اطرافیانش تنزل بدهد یا با «بگم‌بگم»‌هایش تلاش کند دادگاه‌ها به صدور حکم نرسد.

نکته قابل تأمل اما دادگاه همیشه برپای افکار عمومی است که در ۵ سال گذشته در جریان ۳ انتخابات اخیر نشان داد مردم درباره احمدی‌نژاد، یارانش و مشی و مرامش تصمیم‌گیری کرده‌اند. معرکه‌گیری جدید او هم به جز انتقادات بیشتر برای او عایدی نداشت؛ چه او به این سؤال ساده پاسخ نداده است که اگر دستگاه قضایی را این چنین محل انتقاد می‌داند، چرا در هشت سال دوران ریاست‌جمهوری‌اش که برای حفظ حقوق مردم سوگند خورده بود، حرفی نزد؟
همین چند سال پیش بود که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی عضو شورای انقلاب، فرمانده جنگ، رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی، رئیس‌جمهوری دولت سازندگی، رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که «استوانه نظام» و «شناسنامه انقلاب»، مهدی، فرزندی که اتفاقاً بیش از همه دوست داشت را از انگلیس به ایران خواند و اجازه داد دادگاه به اتهاماتش رسیدگی کند؛ اتفاقاً آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم درباره روند دادرسی نقطه نظراتی داشت اما بعد از صدور حکم، به وداع با فرزند و ابراز امیدواری به آزادی او بسنده کرد تا سنگ روی سنگ بند شود.»
منبع: بهارنیوز

دولت روحانی از مردم کناره گیری می کند؟

شرق نوشت: انگار مخالفان دولت روحانی دست از سرش برداشته‌اند، حملات آنان کاهش یافته و آرامشی موقت و نسبی دولت روحانی را فرا گرفته است. انتقادات و فشارهای مخالفان از طرق مختلف نتیجه داد و موجب شد روحانی از حق خود که همانا قدرت مردم است بگذرد و به دولت خود پناه ببرد.

با این ایده که حق هرکسی به‌اندازه قدرت او است. روحانی با ٢۴ ‌میلیون رأی حق داشت بانی تحولات اساسی در کشور شود، اما این‌گونه نشد و دولت روحانی نیز همچون دولت‌های پیشین این حق را وانهاد و به قدرت دولت روی آورد.

شاید روحانی از تجربه دولت اصلاحات هراسان بود، دولتی که تلاش کرد حتی تا پایان دوره دوم خود از توان مردم برای حل‌وفصل مشکلات استفاده کند. از همین‌رو اگرچه دولت اصلاحات از دموکراتیک‌ترین دولت‌های بعد از انقلاب بوده است، از پرتنش‌ترین آنان نیز بود. دولت اصلاحات به این دوگانه تن نداد: با مردم روی‌کارآمدن و بی‌مردم کشور را اداره‌کردن.

آیا هر دولتی روی کار آمده به تصحیح دولت قبل پرداخته و هر چیز را سر جای خودش قرار داده است؟
دولت سازندگی با ایده خصوصی‌سازی، دولتیان را دولت‌مند کرد تا با این روش اشتغال ایجاد کند و فقر را کاهش دهد. نه‌تنها چنین اتفاقی نیفتد، بلکه دولتمردان، غنی‌تر شدند و فقیران فقیرتر، و رقبای سیاسی هراسان از این دولت‌سالاری، درصدد برآمدند تا پیش از آنکه بلعیده شوند، دولت هاشمی را از پای درآورند. آنان موفق شدند، اما ماحصل این موفقیت دولت مطلوب آنان نبود و دولتی روی کار آمد که بنا داشت کار ناتمام دولت سازندگی را این‌بار نه در اقتصاد، که در فرهنگ تمام کند.

دولت اصلاحات به یمن کردار و پندار نیک رئیس آن توانست در حوزه اقتصاد از خشونت اقتصاد نئولیبرالیستی بکاهد و لیبرالیسمی آرام با بن‌مایه‌های اخلاقی را جایگزین کند. دولت اصلاحات بیش از آنکه در اقتصاد بی‌پروا باشد در فرهنگ صراحت داشت. مخالفان هاشمی از چاله به چاه افتادند زیرا مرد نه‌چندان محبوب آن زمان را با مردی محبوب طاق زده بودند که با فرهنگ‌مداری آتش به ریشه‌شان می‌زد. مخالفانِ هاشمی مخالفان خاتمی شدند، و به این فکر افتادند که برای تغییر در توازن قدرت، از تضادهای تاریخی به‌نفع خود استفاده کنند. آنان به تضاد و دوگانه‌ تاریخی فقیر و غنی دامن زدند و از دل آن دولت احمدی‌نژاد را بر کشیدند.

این دوگانه‌سازی از قضای روزگار دامن خودشان را گرفت. اینک، اصولگرایان که به تصویر خود در آینه تاریخ نگاه می‌کنند، از تدبیر خود حظ وافر می‌برند، اما شکستی که احمدی‌نژاد رقم زد، این تصویر را سراسر مخدوش می‌کند و آنان را بیش از پیش خشمگین می‌سازد. تجربه این شکست، آنان را وامی‌دارد تا با خشونت بیشتری سراغ دولت روحانی بروند. دولتی که تفکر خصوصی‌سازی با دولت هاشمی و احمدی‌نژاد همداستان است. گرچه در هیچ دولتی به‌اندازه دوره احمدی‌نژاد، «دولت» به تاراج نرفته است.

طبق آمار اتاق بازرگانی، بیشترین خصوصی-خصولتی‌‌سازی‌ها در سال ٨٨ اتفاق افتاده است، در گرماگرم حوادث آن. اینجا، تنها جایی در تاریخ ایران است که مردم حضوری غایب دارند. دولت احمدی‌نژاد نیز نتوانست مردم را در کنار خود نگاه دارد. البته با این تفاوت که او مردم را رها نکرد، مردم خودشان را از دست او نجات دادند. اما این روزها روحانی آشکارا از مردم کناره‌ می‌گیرد. زلزله کرمانشاه تجلی این کناره‌گیری و انزوا است. چرا دولتی که با آرای مردم روی کار آمده، نتوانست یکصدا آنان را بسیج کند و اشتیاق مردم را برای کمک به آسیب‌دیدگان به کنشی سیاسی تبدیل کند. گرچه اسحاق جهانگیری تلاش کرد با علنی‌کردن تلفاتِ مسکن مهر، ناکارآمدی دولتِ قبل را عیان کند. این مواجهه، نشان داد که «هیچ چیز طبیعی در بلایای طبیعی وجود ندارد» و چنان‌که دیوید هاروی معتقد است، حوادث طبیعی رویدادهایی اجتماعی و طبقاتی هستند و این حقیقت زمانی آشکار خواهد شد که اثرات یک زلزله بر طبقات پایین پدیدار می‌شود.

آیا مردم اعتمادشان را به دولت روحانی از دست داده‌اند و به انتظارش نمی‌مانند، یا اینکه دولت روحانی دنبال دردسر نیست و بر این باور است که مردم هرجا باشند دردسر زودتر به آنجا می‌رود؟ شاید دولت روحانی در تلاش است به قدرت مطمئن‌تری پناه ببرد. هرچه هست دولت روحانی بیش از گذشته از مردم کناره می‌گیرد. شاید روحانی در این انزوا به‌دنبال سیاستی کلان‌تر باشد. سیاستی مغایر با این ایده که حق هرکس به‌اندازه توان او است، توانی که نشئت‌گرفته از قدرت مردم است. آیا روحانی سال‌های پایانی را بدون استفاده از حق خود سپری خواهد کرد… ؟


منبع: عصرایران

عضو اسبق کمیسیون اصل نود: ١١ حکم قطعی علیه احمدی‎نژاد صادر شده

عضو کمیسیون اصل ٩٠ مجلس هشتم گفت: طبق اخباری که از منابع موثق به من رسیده، ۱۱ حکم قطعی علیه احمدی‎نژاد صادر شده است؛ پس بست‎نشینی فرافکنی و فرار رو به جلو است برای مبرا شدن از این اتهامات. تا امروز مکررا از احمدی نژاد خواسته شده که پاسخگوی اتهاماتش باشد.

فاضل موسوی در یادداشتی که در اختیار خبرآنلاین قرار داد، ضمن انتقاد به شیوه اعتراض احمدی نژاد و حلقه یارانش مبنی بر بست نشینی در حرم عبدالعظیم، از بدهکاری های او به مردم و دستگاه قضا سخن گفت و نوشت: احمدی نژاد باید اول فکری به حال بدهکاری اش بکند، بعد به دادخواهی بپردازد!

وی افزود: طبق اخباری که از منابع موثق به من رسیده، ۱۱ حکم قطعی علیه ایشان صادر شده است؛ پس بست‎نشینی فرافکنی و فرار رو به جلو است برای مبرا شدن از این اتهامات. تا امروز مکررا از احمدی نژاد خواسته شده که پاسخگوی اتهاماتش باشد. حالا سیستم قضایی قانونا او و یارانش را احضار کرده، آنها هم باید بروند و به سیستم قضایی پاسخگو باشند. وقتی از این کار سر باز می‎زنند، می‎توان برداشت کرد که کلا سیستم را قبول ندارند! و گرنه چه ایرادی دارد که در دادگاه حرفشان را بزنند؟

او ادامه داد: امروز به لطف رسانه‎های متعدد مجازی و حقیقی، مردم آگاهی داریم؛ این مسائلی که از سمت احمدی نژاد مطرح می شود اصلا پایه و اساس ندارد. کسی که عضو مجمع تشخیص مصلحت است می تواند بدون جنجال و با رایزنی، انتقادات خود را عنوان کند. البته اگر واقعا تخطی صورت گرفته باشد.


منبع: عصرایران

جهانگیری: تحریم‌های آمریکا توان داخلی را تقویت و تولید ملی ایران را افزایش داد

معاون اول رییس جمهور با اشاره به مناسبات مثبت و سازنده ایران و ونزوئلا بر گسترش همکاریهای تهران- کاراکاس در همه زمینه‌ها تاکید کرد.

به گزارش ایسنا، اسحاق جهانگیری ظهر امروز(جمعه) به وقت محلی در حاشیه چهارمین اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز، با تشریح اوضاع منطقه و سیاست‌های خصمانه آمریکا علیه کشورهای مستقل، تصریح کرد: باید همه کشورهای مستقل و آزادیخواه در جهت چندجانبه گرایی در جهان تلاش و همکاری کنند.

او افزوزد: تحریم‌های یک جانبه آمریکا علیه کشورهایی که سیاست مستقل از این کشور دارند به انحای مختلف اعمال می‌شود، پیامد مثبت رفتار آمریکا برای کشور ما اتکا به توان داخلی و افزایش ظرفیت تولید ملی برای رفع نیازها بوده است. شرکت‌ها و صنایع ایران در سالهای اخیر پیشرفت‌های ملموسی داشته‌اند. آمادگی داریم تا تجربیات خود را در همه زمینه‌ها در اختیار کشور دوست ونزوئلا قرار دهیم.

معاون اول رییس‌جمهور ادامه داد: تدا‌وم سیاست‌های اشتباهی که منجر به تقویت افراطی‌گری در جهان امروز می‌شود محکوم به شکست است.

نیکولاس مادورو رییس جمهور ونزوئلا نیز در این ملاقات با ابلاغ سلام گرم به رهبر معظم انقلاب و رییس جمهوری ایران، خواستار تقویت مناسبات در عرصه‌های مختلف با ایران شد و افزود: همکاری شرکتهای نفت و‌گاز دو کشور می‌تواند بسترهای خوبی برای ارتقاء سطح همکاریها فراهم کند.

وی با تشریح سیاستها و اعمال فشار کاخ سفید علیه کشورش، این سیاستها را شکست خورده دانست و از مواضع جمهوری اسلامی ایران در ایجاد ثبات در منطقه و حمایت از ونزوئلا قدردانی کرد.


منبع: عصرایران

کدخدایی خطاب به ولیعهد عربستان: یکبار از پدرت بپرس چند نفر را تاکنون به قتل رسانده/ اگر یادش باشد و بگوید، می‌توانی معنی هیتلر را بفهمی

سخنگوی شورای نگهبان در یادداشتی تلگرامی به یاوه‌گویی‌‌‌های محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان واکنش نشان داد.

به گزارش ایلنا، عباسعلی کدخدایی در یادداشتی با عنوان «یاوه‌گویی‌‌‌های جوانک آل سعود» که در کانال تلگرامی وی منتشر شده است، نوشت: شنیده شد جوانکی سبک سر که به رانت ترامپ سوار بر ارابه حکومت است و معلوم نیست نطفه‌اش چگونه و در چه رحم ناپاکی منعقد شده است و به زور پدر و اجداد ظالم و مستبد و متکی به بیگانه بر مردمشان حکمرانی کرده و چون راهزنان از همپالگی‌های قدیمی پدر اخاذی می‌کند، دهان‌آلوده کرده و جسارتی روا داشته که خود، پدر و اجداد ناپاکش را مستحق‌‌تر. معلوم است که بعد از فروپاشی ایادی و اذناب گمراه و جنایت کارشان در منطقه، این گونه زوزه کشیده و باز برای ارباب خود خوش رقصی می‌کند تا شاید بار دیگر رقص شمشیر را ارباب با او به تنهایی برگزار کند. غافل از این که تاریخ از این روسیاهان را زیاد به خود دیده است. یکبار از پدرت بپرس چند نفر را تاکنون به قتل رسانده و چه جنایاتی را مرتکب شده است. اگر یادش باشد و بگوید، می‌توانی معنی هیتلر را بفهمی. به قول ما ایرانی‌ها هیتلر نزد جنایات شما لنگ می‌اندازد. بگویید تا ترجمه کنند این ضرب‌المثل را. ما هیتلری داشتیم که تو و اجدادت را به دریوزگی کشانیده بود و البته جنایت بیشمار را در داخل هم. این مردم مقاوم پسرش را به روزی انداختند که پدرش را فراموش کرد و پدران تو نیز نتوانستند او را نجات دهند. تو از صدام سوال کن که اجداد ناپاکت چقدر به او پول دادند تا در مقابل جوانان ایران بایستد. سرنوشتش چه شد؟ امروز او را در مزبله دان تاریخ می یابید.این مردم همان مردم هستند با اراده ای قوی‌تر و مصمم هستند تا جهان را از کثافاتی مانند تو و پدرت پاک کنند. اکنون دیگر وقت تنگ است و باید دهان یاوه‌گویانی این چنین با خاک پر شود تا معلومش شود معنی هیتلر را. و آن روز چندان دور نباشد. روزی که به قول امام خمینی (ره)

دیاری از این ملحدان، باقی نماند در جهان

ایمن شود روی زمین، از جور و ظلم ظالمین

سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ


منبع: عصرایران

رفتارهای احمدی‌نژاد، دست انتقام الهی است از ما اصولگراها

گروه سیاسی: محمد مهاجری فعال سیاسی و رسانه ای اصولگرا و سردبیر سایت خبرآنلاین در توئیتی نوشت: «رفتارهای احمدی‌نژاد، دست انتقام الهی است از ما اصولگراها؛ حالا حالاها باید تاوان بدهیم بابت تحمیل او  به مردم و نظام»!

سایت خبرآنلاین، هم نوشت: همزمان با بست‎نشینی یاران محمود احمدی‌نژاد در حرم شاه عبدالعظیم (ع)، جای خالی برخی دیگر از یاران او بیش از همیشه احساس شد. همان‌هایی که پشتیبانی قوی برای رییس دولت‎های نهم و دهم محسوب می‌شدند، این روزها کنج عزلت گزیده‌اند تا شمار حامیان دولتمرد بهاری در همان چند بست‌نشین خلاصه شود.محمود احمدی‌نژاد این روزها از هر فرصتی برای رسانه‌ای شدن خود و حلقه نزدیکانش استفاده می‌کند. از بازداشت‌ حمید بقایی گرفته که برای آزادی‌اش جشن راه می‌اندازد تا برگزاری دادگاه مجدد او که پروژه بست نشینی در حرم حضرت عبدالعظیم را با بدرقه یاران گرمابه و گلستانش کلید می‌زند. او که بدون وجود هیچ مانعی همچنان به تمام فعالیت‌های خارج از عرف خود ادامه می‌دهد، و در آخرین اقدام باز هم یارانش را راهی شهر ری می‌کند، سیلی از انتقادات را هم به دنبال خود راه انداخته که در میان آن جای برخی از حامیان او خالی است.حامیانی که روزی به حمایت از گفتمان ۳ تیر برخاستند و نقش زیادی در پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات سال ۸۸ ایفا کردند، مدت‎هاست دریافته‌اند که رییس دولت‌ متبوع‌شان آنها را به قله آرزوهایشان نخواهد رساند.
 
حکم ابقای وزیر اطلاعات از سوی رهبر انقلاب، اولین جرقه جدایی حامیان سرسخت محمود احمدی نژاد را زد. خانه‌نشینی رییس دولت دهم که به تبع همین موضوع انجام گرفت، تا مدتی برخی حامیان او را در هاله‎ای از سکوت فرو برد. چهره‎هایی چون آقاتهرانی که ولایتمداری را یک اصل مهم در چارچوب فعالیت‌های سیاسی خود می‌دانستند، معترض لجاجت احمدی‌نژاد بودند. از آن پس رفتارهای احمدی‌نژاد یکی پس از دیگری، چهره اصلی او را نمایان ساخت تا بخشی از حامیان اصلی‌اش نه تنها دست از حمایت همه جانبه از او بکشند بلکه تصمیم به تشکیل جبهه‌ای بنام «پایداری» بگیرند.جبهه‌ای که در سال ۹۰ تشکیل شد، ترکیبی از دولتمردان نهم و دهم و برخی از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی بود. بیزاری از جریان انحرافی یعنی حلقه مشایی، بقایی، جوانفکر و… گرداگرد محمود احمدی نژاد، از اصول این جبهه شناخته شد تا آنها راهشان را از رییس دولت مستقر و دار و دسته‌اش جدا سازند. با این حال آنچه که آنها را همچنان دارای صفت «احمدی‌نژادی‌ها» کرد، تبدیل شدن‌شان به منتقد تند و تیز دولت حسن روحانی بود. دولتی که با روی کارآمدنش و با دیدن حجم وسیعی از خرابی‌هایی که در اثر ۸ سال مدیریت غلط ایجاد شده بود، ناچار به طرح مسائلی در ارتباط با دولتمردان گذشته بود، با تقابل جبهه پایداری‌ها روبه رو شد.

در آن روزها که تعدادی از اعضای این جبهه در پارلمان حضور داشتند اولین سنگ بنای مخالفت با تصمیمات دولت را بنا نهادند؛ از دیپلماسی روحانی بویژه مخالفت با برجام گرفته تا کارشکنی‌هایی که با رمز «فتنه» در عدم ارائه رای اعتماد به اعضای کابینه در پیش گرفتند. آنان با تمام اعتراضاتی که با نگاه موشکافانه خود به همه اقدامات دولت یازدهم داشتند، در عوض نه تنها هیچ واکنشی به اقدامات دولت قبل نداشتند بلکه به دولتمردان جدید هم معترض می‌شدند که چرا همه تقصیرات را به گردن گذشتگان می‌اندازند.پایداری‌ها اگرچه از چهره‌های فعال عرصه سیاسی بودند و از هیچ مصاحبه‌ای علیه دولت حسن روحانی خودداری نمی‌کردند، اما در برابر هرگونه اقدام محمود احمدی‌نژاد و اطرافیانش سکوت اختیار کردند. آنان به هیچ روی حاضر نبوده و نیستند که کلمه‌ای در مخالفت با مردان بهاری حرف بزنند تا مبادا در تضاد با پشتیبانی‌های گذشته‌شان باشد. هرچه هست آنان تاکنون دلیل این انفعال‌شان را اعلام نکرده‌اند و همچنان به سکوت خود ادامه می‌دهند. سکوت اعضای شاخص جبهه پایداری معلوم نیست که ناشی از به انزوا رفتن آنان به دلیل اختلافات موجود است و یا به علت برنامه‌های انتخابات آتی است که این گروه در سر می‌پروراند.
 
رفتن به انزوا
«عامل اصلی شکست‌های پیاپی اصولگرایان»، عنوانی است که به جبهه پایداری داده می‌شود. اختلافاتی که در درون این جبهه ایجاد شده بود نه تنها اعضای آن را، بلکه اصولگرایان را هم با خود به پایین کشید، تا آنان عملا جایگاهی در سیاست ایران نداشته باشند چه برسد به اینکه بخواهند در مورد اقدامات محمود احمدی‌نژاد و یاران نزدیکش اظهارنظر کنند. شاهد این مدعا، صحبت‎هایی است که از سوی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز مطرح شد که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری گفت: «در آن ائتلاف (انتخابات مجلس دهم) افرادی وارد شدند که سهم بیش از حد خواستند. این یعنی هوای نفس و سقوط. قصد داریم تا از تمام احزاب و تشکل‌های اصولگرا که جمعیت قابل توجهی دارند، دعوت کنیم تا مبادا یک گروه بگوید، چرا ما غایب بودیم. در انتخابات مجلس هم من این را گفتم اما نشنیدند. گفتم که باید همه اصولگرایان دعوت شوند اما نپذیرفتند.» این سخنان بدان معناست که اعضای جبهه پایداری بیش از اینکه خود گوشه نشینی و به انزوا رفتن را برگزیده باشند، از سوی جریان اصولگرایی کنار زده شدند.

اما این تمام مشکلات جبهه پایداری نیست. آنان خیلی زود دچار ریزش نیرو شده و ناپایداری بر جبهه پایداری سایه افکند. رسایی و کوچک‌زاده اولین کسانی بودند که از این جبهه جدا شدند و بعد از آن هم لنکرانی، حسینیان و نبویان از شورای مرکزی کنار کشیده و کمتر در جلسات حضور یافتند. با این حال آنها شانس خود را برای انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم هم محک زدند. حمایت از رییسی از جمله اقداماتی بود که این جبهه در دستور کار قرار داد و در نهایت هم چیزی جز شکست عایدش نشد.

سکوت تاکتیکی یا پارادوکسی‎کال
جبهه پایداری با شکست در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری یکبار دیگر به محاق رفت. اعضای آن به هیچ روی حاضر به نشان دادن واکنش به هیچکدام از اتفاقات سیاسی کشور نیستند. نه دیگر نقدی علیه دولت روحانی دارند و نه جمعیتی را سازماندهی می‎‌کنند که اعتراض دلواپسی‎شان بلند شود. آنها در سکوت کامل خبری بسر می‌برند و حتی قصد ندارند اظهار نظری در مورد رفتارهای خارج از اصول احمدی‌نژاد مطرح کنند.

اعضای جبهه پایداری همچنان حاضر نیستند از رای و حمایتی که در دهه ۸۰ از محمود احمد‌ی‌نژاد داشتند ابراز ندامت کنند و حتی تاکید دارند که به حمایتشان افتخار می‌کنند. این درحالی است که احمدی‎نژاد از «حامی ملت» به «حامی رفقایش» تبدیل شده و با مظلوم نمایی در قبال اتهامات قضایی آنها، به روسای قوای سه گانه می‎تازد. اعضای این جبهه همانطور که در قبال ۱۱ روز خانه نشینی احمدی‎نژاد سکوت کردند، در قبال نامزدی او برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم علی رغم توصیه رهبری نیز سکوت کردند و هم اکنون نیز در قبال اتهاماتی که او به رئیس دستگاه قضا به عنوان یکی از مسئولین منصوب رهبری می زند نیز سکوت پیشه کرده اند. سکوتی که نشانه موضع پارادوکسیکال -متناقض- آنهاست که از یکسو خود را مدافع ولایت فقیه معرفی می کنند و از سوی دیگر در چنین مقاطعی در لاک سکوت فرو می روند. چه آنکه این روزها هیچ خبری از چهره‎هایی چون آقاتهرانی، حسینیان، حائری شیرازی، روانبخش، سقای بی‎ریا و … نیست و هیچ نقدی به اظهارات اخیر احمدی نژاد و بست نشینی بقایی ندارند. حتی لیدر این جریان آیت الله مصباح یزدی هم در این موضوع و موارد برشمرده شده گذشته، سکوت پیشه کرده است.

آنچه که بیش از همه گزینه‌ها برای این سکوت محتمل است، انتخابات پیش رو و اشتیاقی است که پایداری‌ها برای به دست گرفتن دوباره پارلمان دارند. آنها تاکنون به خوبی فهمیده‌اند که حمایت از فردی که دیگر هیچ پایگاه اجتماعی در کشور ندارد، نخواهد توانست آنها را به آمال و آرزوهایشان برساند. اگر هم بخواهند به انتقاد از عملکرد او بپردازند، در واقع به معنی بر گردن گرفتن تمام خساراتی است که در یک دوره هشت ساله به کشور تحمیل شده است. با این حال نمی‌توان از یک مهم گذشت و آن اینکه اعضای این جبهه به زعم برخی از چهره‌های اصولگرا، در حال تقویت خود هستند و فعلا قصدی برای ورود به مسائل سیاسی ندارند.
منبع: بهارنیوز

عبدالله نوری: وعده‌های انتخاباتی ‏درباره زنان و جوانان و اقلیتها چه شد؟/ چرا ‏ارتقا مدیریتی زنان در ایران مشکل و مانع ‏دارد؟

وزیر کشور دولت اصلاحات گفت: امروز جریانهایی سعی ‏می‌کنند بین این اسلام و آزادی، تقابل ایجاد کنند و به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی هرچه بخواهیم ‏اسلامی‌تر شویم، باید ‏آزادی‌های مردم محدودتر شود.

به گزارش ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین عبدالله نوری در دیدار با اعضای انجمن دانشجویی فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز، با بیان اینکه با توجه به شرایط پیچیده در منطقه و تهدیداتی که به اشکال ‏گوناگون نسبت به کشور وجود دارد، وحدت و همبستگی همه نیروهای ‏سیاسی حول محور منافع ملی و قانون اساسی، بزرگترین قدرت بازدارنده در مقابل ‏تهدیدات است، گفت: قطعاً رفع حصر و محدودیت‌ها از جناب آقای کروبی، جناب آقای موسوی‏، سرکار خانم رهنورد و رئیس دولت اصلاحات موجب تقویت وحدت ملی خواهد بود.

وی افزود: شما دانشجویان می‌توانید با تشکیل کمیته‌هایی، یک ‏لیست از وعده‌ها و ‏برنامه‌های انتخاباتی رئیس جمهوری و همچنین برنامه‌هایی که وزرا با ارائه آنها از ‏‏مجلس رأی اعتماد گرفتند را تهیه و بررسی کنید که هریک از این وعده‌ها و برنامه‌ها در ‏چه وضعیتی قرار ‏دارد و به صورت مستمر، این انتظارات را مشفقانه به دولت گوشزد ‏کنید.

وزیر کشور دولت اصلاحات ادامه داد: شما باید پیوسته ‏سئوال کنید که تحقق ‏حقوق مردم در قانون اساسی به کجا رسید؟ وعده‌های انتخاباتی ‏درباره زنان و جوانان و اقلیتها چه شد؟ چرا ‏ارتقا مدیریتی زنان در ایران مشکل و مانع ‏دارد؟

نوری تاکید کرد: طبیعتاً بسیاری از کسانی که به آقای روحانی رأی نداده‌اند ‏با این وعده‌ها مخالف بوده‌اند و اگر امروز ‏هم مخالف باشند عجیب نیست اما نمی‌شود ‏جوانان و زنان و اقلیتها که به دلیل همین وعده‌ها به آقای ‏روحانی رای داده‌اند را به ‏خاطر تأمین نظر مخالفان کنار گذارد.

این فعال سیاسی اصلاح طلب یادآور شد: باید به روشنی اعلام شود که ‏ملت، بنا بر تعهداتی که شما داده‌اید به شما رأی داده‌اند ‏و ما پیگیر آن تعهدات هستیم. این ‏مطالبه‌گری مؤثر است و چنانچه مطالبات و تعهدات گوشزد نشود، دولت ‏و منتخبان مردم در مجلس و شوراها، ممکن است ‏تحت تأثیر صدای بلند مخالفان قرار گیرند و چه بسا دچار وادادگی هم بشوند.

وی افزود: مبنای انقلاب ما، هم اسلام بوده است و هم تأمین آزادی‌های مردم. اما ‏هرچه جلوتر آمدیم، جریانهایی سعی ‏کردند بین این دو، تقابل ایجاد کنند و امروز هم ‏همان جریانها به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی هرچه بخواهیم ‏اسلامی‌تر شویم، باید ‏آزادی های مردم محدودتر شود.

نوری در پایان تاکید کرد: شرکت در هر انتخاباتی مانند انتخابات ‏مجلس، ریاست جمهوری و…،صرفاً مشارکت در همان ‏انتخابات است و معنای دیگری را ‏نمی‌توان به آن نسبت داد. درباره اصل و نوع هر نظامی هم، چنانچه لازم باشد، باید مشخصاً در همان مورد، انتخابات و همه پرسی برگزار کرد.


منبع: عصرایران

ظریف حادثه مصر را به شدت محکوم کرد

وزیر امور خارجه ایران در توئیتی به زبان عربی حادثه تروریستی امروز در مصر را به شدت محکوم کرد.

به گزارش ایسنا، محمد جواد ظریف در توییتر خود نوشت: «بار دیگر دست تروریسم بُزدل به ملت عزیز مصر ضربه زد و دوباره ثابت کرد تروریسم تفاوتی میان ارزش‌های الهی و انسانی قائل نیست؛ همانطور که میان مکان‌ها حتی اگر مسجد و عبادتگاه باشد فرقی نمی‌گذارد. من این اقدام تروریستی پست را به شدت محکوم کرده و از خداوند برای شهدای این حادثه رحمت و برای مجروحان شفای عاجل مسئلت دارم.


منبع: عصرایران

امام جمعه اصفهان: آمریکا می گفت داعش ۳۰ سال دیگر هم متوقف نخواهد شد/ شکست آن معجزه بود

نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اصفهان گفت: آمریکایی ها پیش بینی کرده بودند که داعش حداقل ۳۰ سال دیگر هم متوقف نخواهد شد و شکست آن توسط نیروهای مقاومت یک معجزه بود.

به گزارش ایسنا، سید یوسف طباطبایی نژاد در خطبه های نماز عبادی سیاسی جمعه اصفهان با اشاره به شکست داعش گفت: برخی می خواستند با داعش مذاکره کنند. مگر این جماعت قاتل که هرکجا می رسد فقط کشتن را بلد است مذاکره می فهمد؟

وی ادامه داد: پیروزی بر داعش که خود آمریکا می گفت حداقل ۳۰ سال شکست آنها زمان می خواهد کار بسیار بزرگی بود. به خصوص که بسیاری از نقاط حساس کشورهای عراق و سوریه را گرفته بودند. بیرون کردن آنها نتیجه مجاهدت و فداکاری مدافعان حرم بود.

امام جمعه اصفهان گفت: سردار سلیمانی کسی است که هیچ کجای دنیا مثل او را ندارد. مردی بزرگ که با نامه ای که بعد از پیروزی بر داعش برای مقام معظم رهبری نوشت موجب غرور و عزت ایران شد. سردار سلیمانی گفته بود به زودی هیچ حکومت داعشی وجود نخواهد داشت و درست همین اتفاق افتاد و به دنیا نشان داد هیچ کار ناشدنی برای جبهه حق وجود ندارد.

طباطبایی نژاد ادامه داد: کفار هر جنایتی که از دستشان بر بیاید انجام خواهند داد. جنایات داعش در هیچ باوری نمی گنجید. اینها اگر در کشور ما نفوذ می کردند خدا می داند امروز کشور در چه وضعیتی بود. با جماعتی که هیچ عهد و پیمانی را نمی فهمند نمی شود مذاکره کرد. قرآن می گوید اگر کفار پیروز شوند هیچ دوستی و پیمانی را حفظ نخواهند کرد.

وی با اشاره به زلزله اخیر در غرب کشور گفت: حضور مقام معظم رهبری در میان زلزله زدگان برای آنها و همه کسانی که در این راه خدمت می کنند موجب امید و تشویق و دلگرمی بود. به هر حال کار ساده ای نبود که این جمعیت را در این شرایط سخت هدایت و ساماندهی کنند.

امام جمعه اصفهان گفت: مسئولین کسب تجربه کنند. برای مثال باید راهکارهایی اتخاذ می شد که چادرهای مردم زیر آب نمی رفت. احتمال بارش باران و قرار دادن چادرهای مردم در ارتفاع و پوشاندن با پلاستیک کار سخت و دور از ذهن نبود. اما همراهی همه مردم ایران بسیار دلگرم کننده بود.

طباطبایی نژاد گفت: غربی ها از روحیه زد شاهنشاهی ایرانی ها می ترسند. عربستان می ترسد فهمی که مردم ایران پیدا کردند به مردم عربستان نیز منتقل شود. امروز عربستان را آمریکا نگاه داشته است. عربستان به دستور آمریکا در یمن و دیگر نقاط دنیا جنایت می کند و ایران که واکنش نشان می دهد می گویند دخالت است.

وی افزود: بسیج یکی از الهامات به امام بود. اگر بسیج وجود نداشت امروز وضع کشور به گونه دیگری بود. سخنان مقام معظم رهبری نیز همین موضوع را نشان می دهد. بسیج مستضعفین به این معنی نیست که بسیجی ها مستضعف باشند. بلکه یعنی باید همه برای مستضعفین بسیج شوند.

امام جمعه اصفهان گفت: عقل عملی و عقل نظری متفاوت است. به همین خاطر برخی در فیزیک و شیمی پیشرفت دارند اما ایمان ندارند. هوای نفس، حب مال و ریاست عقل عملی انسان را از بین می برد. ببینید در انتخابات خودمان که ادعای مسلمانی داریم چه حرف ها و دروغ هایی گفته می شود. این نشان می دهد حب ریاست از گرگ برای دین بدتر است.


منبع: عصرایران

سردار جزایری: منتظر اشد مجازات حاکمیت امریکا به عنوان جنایتکار جنگی هستیم

معاون ستاد کل نیروهای مسلح گفت: جبهه بزرگ مقاومت تا نابودی و محو صهیونیسم و اخراج آخرین سرباز آمریکایی از منطقه به تقویت خود ادامه می‌دهد.

به گزارش ایرنا از مرکز ارتباطات و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح، سردار سرتیپ پاسدار سید مسعود جزایری ضمن تبریک غلبه جبهه بزرگ مقاومت اسلامی در برابر مزدوران جنگ نیابتی آمریکا این مطلب را بیان کرد.

وی اظهار کرد: آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل با هدف مخدوش سازی چهره تابناک اسلام عزیز نقشه شوم خود را از طریق به راه‌اندازی گروه‌های تروریستی تکفیری و بروز و ظهور جنایات دهشتناک ضدبشری و انعکاس آن به همه نقاط عالم در منطقه حساس غرب آسیا و در میان کشورهای اسلامی عملی کردند.

جزایری ادامه داد، امریکا و صهیونیسم ضمن نابودی و تضعیف شدید زیرساخت‌ها و بنیه‌های اقتصادی و اجتماعی کشورهای عراق، سوریه، افغانستان و یمن و به خاک و خون کشاندن صدها هزار انسان بی‌گناه، همه تلاش خود را برای نشان دادن چهره‌ای تاریک از اسلام عزیز به نمایش گذاشتند.

وی افزود: از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، همه توطئه‌ها و دسیسه‌های استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل در برابر انقلاب اسلامی از قبیل تجزیه کشور، کودتا، جنگ تحمیلی، تحریم‌ها از یک طرف و شکستن مقاومت اسلامی در منطقه از قبیل جنگ با حزب‌الله قهرمان، تصرف و تجزیه عراق و سوریه و سایر کشورها از طرف دیگر، همگی در اثر مقاومت و پایداری مردم و هدایت‌های رهبری انقلاب، با ناکامی و شکست مواجه شده است و این درس بزرگ تاریخی برای همه ملت‌ها و دولت‌ها است که می‌توان در برابر ظلم ظالمان ایستاد و پیروزی را از آن خود کرد.

معاون ستاد کل نیروهای مسلح، گفت: جبهه بزرگ مقاومت تا نابودی و محو صهیونیسم و اخراج آخرین سرباز آمریکایی از منطقه به تقویت خود ادامه می‌دهد.

سردار جزایری در ادامه اظهار کرد: شرط لازم و ضروری برای ایجاد آرامش، صلح و ثبات در منطقه، خروج نیروهای آمریکایی از منطقه است و این اتفاق مبارک با همدلی و همراهی مردم و دولت‌های قانونی و مشروع منطقه محقق خواهد شد.

سخنگوی ارشد نیروهای مسلح تصریح کرد: هر چند این که جنگ نیابتی تروریستی آمریکا دچار شکست و اضمحلال شده، لیکن دولت آمریکا به عنوان طراح، برنامه‌ریز و پشتیبان این جنگ ویرانگر، مسئول همه تخریب‌ها و کشتار و خسارات وارده به مردم و کشورهای مورد هدف است و ما در انتظار روزی هستیم که حاکمیت این رژیم شیطانی به عنوان جنایتکار جنگی با اشد مجازات روبرو شود.

وی اظهار امیداوری کرد: دستگاه دیپلماسی کشور در یک اقدام فعالانه با کمک سایر جوامع، کشورها و سازمان‌های مردم نهاد در عرصه بین‌الملل نسبت به محاکمه آمریکا به عنوان سردمدار اصلی جنگ و ویرانی در منطقه، همت عالی خود را بکار بندد و با توجه به اعترافات صریح مقامات رسمی آمریکا و سایر اسناد و مدارک مبین و آشکار علیه شیطان بزرگ اقامه دعوا کند.


منبع: عصرایران

مسکن مهر احمدی‌نژاد،برجام روحانی است

فائزه طاهری- روزنامه بهار: به نظـر می‌رسد ماجراهای احمدی‌نژاد و یارانش تمامی ندارد؛ یک روز با معاون اولش که در دوره‌ای محکوم و زندانی شده، پس از خروج از زندان از بی‌عدالتی‌های دستگاه قضا ناله سر می‌دهند و  روز دیگر به پیروی از حاجی میرزا آقاسی و جمال‌الدین اسدآبادی و دیگر بست‌نشینان حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی، شکایت خود از دستگاه قضا را در شرایطی که کشور در سوگ و تلاش برای ترمیم خرابی‌های زلزله است، به این حرم می‌برد. در شرایطی که این روزها داد مردم هم از مسکن مهر  بلند شده و پرونده‌های قضایی بسیار یاران دیروز و امروز او در راهروهای محکمه‌ها بالا و پایین می‌شود، بسیاری معتقدند این معرکه‌گیری‌ها فرار رو به جلو است تا بهاریون خود را از اتهامات مبرا کنند. از سوی دیگر مسکن مهر که مبدع آن دولت احمدی نژاد بود نیز در زلزله اخیر خبرساز شد و در پی آن هنگامی که جهانگیری زبان به نقد مسکن مهر گشود با واکنش تند وحید حقانیان روبرو شد، واکنشی که با هجمه های اخیر تندروهای اصولگرا علیه معاون اول دولت هم زمان شده است. این موضوعات دستمایه گفتگو با عبدالله ناصری شد.این عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه جریان احمدی نژادی‌ها به هر ترتیبی هست، تصمیم دارد خود را در ذهن‌ها نگه دارد در صورتی که حتی از دید اصولگرایان هم دیگر دوره‌اش تمام شده، همچنین بنا دارند از پاسخگویی به عملکردهایشان فرار کنند. این فعال سیاسی اصلاح طلب همچنین معتقد است جهانگیری برای انتخاب دوباره روحانی فداکاری بسیاری کرده است و این اقدام وی ممکن است برای آینده سیاسی وی هزینه ساز باشد اما در عین حال می‌گوید فارغ از هجمه‌ها به معاون اول او یکی از بهترین گذینه‌ها برای حضور در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
 
نظر شما درباره جنجال‌های اخیری که توسط آقای احمدی‌نژاد و یارانش ایجاد شده، از حمله به سران قوا تا بست‌نشینی در حرم حضرت عبدالعظیم و سفر به کرمانشاه چیست و اساسا چرا این جریان به این اقدامات دست می‌زند؟
این جریان به هر ترتیبی تصمیم گرفته خود را در ذهن‌ها نگه داشته و افکار عمومی را نسبت به خود مشغله‌دار کند و با مشغله ذهنی در تحولات سیاسی و اجتماعی نگه دارد.به عبارت دیگر این جریان نمی‌خواهد فراموش شود.اگرچه آنها در برخی از مناطق محروم یا با توجه به نوع کارکردی که در دولت‌های هشت ساله داشتند، طرفدارانی دارند اما کلا با رویکرد حاکمیت و از دید جریانات سیاسی و حتی اصولگرایی، جریان احمدی‌نژاد دیگر فراموش شده و تمام شده است.این کارهایی که می‌کنند هم از آن جنس کارهایی است که خود را نشان داده تا برخی از مسائل را تحت‌الشعاع قرار دهد.

یعنی فکر می‌کنید این کارها به نوعی فرار رو به جلو است برای اینکه نخواهند نسبت به اقداماتشان پاسخگو باشند؟
حتما بخشی از این کارها به همین دلیل است.اما بالاخره مسائلی که در ارتباط با ایشان و اطرافیانشان مطرح است، مسائل قضایی است و قوه قضاییه و دستگاه‌های ذی‌ربط آنها را بررسی می‌کند.درواقع مانند همه افراد دیگری که مسائلشان از نظر مالی بررسی می‌شود، برای این جریان هم باید این رسیدگی اتفاق بیفتد.همان‌طور که معاون اول ایشان پس از پایان دوره‌ی دولت به رفتند زندان و به پرونده ایشان رسیدگی شد، به پرونده سایر اطرفیانشان هم باید رسیدگی شود.این خواست مردم است و یک روز هم این اتفاق صورت خواهد گرفت.البته شاید دستگاه‌های حاکمیتی بنا به دلایلی فضاهای اجتماعی را به گونه‌ای می‌بینند که تاملاتی را درباره شخص احمدی نژاد داشته باشند، اما حتما حرکت‌های این‌چنینی ایشان فرار رو به جلو است و تا به گونه‌ای مسائل مربوط به هشت سال ایشان را تحت‌الشعاع قرار دهد.

نظر اصلاح‌طلبان درباره نحوه برخورد با رفتارهای احمدی‌نژادی‌ها چیست؟
ما اصلاح طلبان معتقدیم که ایشان و اطرافیان ایشان به عنوان یک جریان سیاسی باید بتوانند فعالیت قانونی و رفت‌وآمد آزادانه داشته و محدودیتی برایشان در این زمینه وجود نداشته باشد، اما رسیدگی‌های قضایی و قانونی درباره کارهای گذشته و امروز ایشان و اطرافیانشان کاملا باید مورد توجه قرار گیرد و این یک مطالبه عمومی و اجتماعی است و نباید تردیدی در آن کرد.

به نظر می‌رسد در کنار انتقادها به بست نشینی یاران احمدی نژاد، بخشی از رفتارهای جریان احمدی‌نژاد ناشی از انتقادات به دولت او برای پروژه مسکن مهر است.انتقادهایی که پس از زلزله اخیر به شدت بالا گرفت و حواشی نیز در پی داشت.
در ارتباط با بست‌نشینی پیش‌بینی می‌شد که بیش از چند روز دوام نمی‌آورد و در نهایت هم توسط خود مردم با آنها برخورد و منتفی می‌شود.همچنین رفتن احمدی‌نژاد به مناطق زلزله‌زده و سفرهای دیگر و سروصداها در چارچوب مسائل مختلف است از جمله فرار آنها از پاسخگویی به عملکردهایشان.از سوی دیگر حکومت باید رویکرد منطقی‌تری نسبت به مسکن مهر داشته باشد و با اتفاقی که در کشور رخ داد، از موضع امنیت ملی به آن نگاه کند.البته فعلا باید به جنبه عاطفی آن پرداخت تا این وضعیت سامان بگیرد اما در نهایت باید به آن رسیدگی شود.زیرا مسکن مهر برای دولت احمدی‌نژاد حکم برجام دولت روحانی را داشته و خیلی روی آن مانور و هزینه شده است.اما این زلزله نشان داد که باید مساله را امنیتی نگاه کرد.در سراسر کشور مردمی ساکن این مسکن‌ها هستند، که آرامش و امنیت روانی آنها دیگر مانند گذشته نیست.بهترین کار شاید این باشد که یک کمیته حقیقت‌یاب فارغ از گرایش‌های سیاسی گرد آیند و بهترین افراد هم شاید وزرای مسکن بعد از انقلاب هستند که گرایش‌های مختلفی دارند.آنها باید جمع شوند و در یک کمیته ارزیابی‌کننده جریان و ساخت مسکن مهر را بررسی کنند.در حال حاضر در ارتباط با مسکن مهر مسائل زیادی چه در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها مطرح می‌شود که ممکن است برخی هم فضا‌سازی باشد، اما باید به آنها رسیدگی شود.

با این همه اما وحید حقانیان در دیداری که پس از زلزله از مناطق کرمانشاه داشت، از صحبت‌های معاون اول رئیس‌جمهور درباره مسکن مهر انتقاد کردند و در کنار لعن جهانگیری لفظ کاشتن تخم لق را در این ارتباط به کار برد.چرا حقانی معاون اول رئیس‌جمهور را با این لحن مخاطب قرار داد؟
به هر صورت ایشان بعدا حرف خود را پس گرفت.به نظر می‌رسد از جای دیگری به ایشان گفته شد که باید حرفشان را پس بگیرند.جامعه خیلی این صحبت‌ها را نپسندید و اصلا دور از شان یکی از مقامات عالی و ارشد دفتر رهبری بود که چنین تعبیری به کار ببرد.به همین جهت هم ایشان به نحوی تلویحا عذرخواهی کرد.

جدای از حواشی ایجاد شده مابین آقایان حقانیان و جهانگیری بر سر این موضع، اخیرا از سوی جریان رادیکال اصولگرا نیز واکنش‌های تندی  نسبت به آقای جهانگیری دیده می‌شود.
آقای جهانگیری به عنوان یک شخصیت بزرگ و یک انسان خوش‌سابقه و مدیر توانا و قابل در صحنه‌های ارشد مدیریتی کشور تجربه خود را نشان داده و در انتخابات ۹۶ هم بالاخره فضای انتخابات توسط رقبا به گونه‌ای پیش آمد که حاصل خروجی آن پیروزی روحانی و نیز نوعی فداکاری مطلق از ناحیه آقای جهانگیری بود که به نفع آقای روحانی شد.ممکن است این موضوع برای آینده سیاسی آقای جهانگیری هزینه‌ساز بوده باشد، اما ایشان یک فداکاری مطلق برای شخص آقای روحانی کرده که در رای‌آوری ایشان موثر بوده است اما حالا باید دید شخص روحانی در دولت دوم تا چه اندازه قدرشناس این فداکاری خواهد بود.

یکی از مواردی که از طرف برخی اصلاح‌طلبان شنیده می‌شود، حضور یک اصلاح‌طلب، مانند آقای جهانگیری در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ است.با توجه به این موضوع، این احتمال وجود دارد که دلواپسان بخواهند از حالا شروع به تخریب ایشان کنند.فکر می‌کنید این سناریو چه اندازه محتمل است؟
ممکن است این اهداف مد نظر جریان دلواپس باشد.جریان رقیب رادیکال دلواپسان می‌تواند به هرکاری دست بزند، اما بدون شک اگر بخواهیم برای آینده کشور به تعداد انگشتان یک دست از افراد لایق برای احراز پست ریاست‌جمهوری نام ببریم، حتما آقای جهانگیری یکی از آنها خواهد بود.
منبع: بهارنیوز

نماینده مجلس: چه اشکالی دارد شهرداری تهران، عکس پیروزی دختران فوتسالیست را در بیلبوردهای شهر نشان دهد؟

پروانه سلحشوری نماینده مجلس در کانال تلگرامی اش نوشت:

تیم فوتسال بانوان ما در اوج اقتدار سه بر یک ایتالیا را شکست داد. این یادداشت را زمانی می نویسم که در حال بازگشت از سالن هستم. از این برد بسیار خوشحال شدم ولی متاسفانه از این ناراحت شدم که کوچکترین اطلاع رسانی در این زمینه انجام نشد. اگر یکی از تیمهای مردان مسابقه داشت، آیا فدراسیون فوتبال، یا صدا و سیما و یا سایتها و کانالهای خبری به این شکل اطلاع رسانی میکردند؟ براستی که این تبعیض تاسف بار و غم انگیز است.

روزها میگذرند، فرصت ها میسوزند، کودکان به نوجوانی و بعد به جوانی میرسند و ما این الگوهای توانمند را به جامعه معرفی نمی کنیم. فریادمان بلند است که دختران پرخاشگر شده اند، و از زنانه شدن فقر و اعتیاد صحبت میکنیم. مسئولان از روند رو به افزایش انواع آسیب های اجتماعی اظهار نگرانی میکنند. اما راه حل معضلات سخت نیستند، این ما هستیم که همه چیز را سخت کرده ایم.

چه اشکالی دارد که شهرداری تهران با بنر بزرگ عکس پیروزی دختران فوتسالیست یا هر رشته ورزشی دیگری را در بیلبوردهای شهر نشان دهد؟ چه ایرادی دارد همانطور که گریه را نشان میدهیم، شادی را هم نشان دهیم؟

جامعه ایران تشنه شادابی و نشاط است. این وظیفه صدا و سیما و سایر رسانه ها و نهادهای مرتبط است که شادی را به جامعه برگردانند. شاد بودن نباید تابو باشد.

نشان دادن ورزش زنان، که اتفاقاً با حجاب هم هستند، نباید تابو باشد. آن چیزی که باید تابو باشد، چهره کریه فقر و فساد و فحشا است. تابو باید ابتذال یک جامعه باشد، وگرنه چه انسان سالمی میتواند مخالف ورزش، هنر و فرهنگ اصیل باشد. چه دلیل قانع کننده ای می توان یافت که ورزش را ترویج و تبلیغ نکنیم، هنر اصیل و فاخر را اعتلا نبخشیم و فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی خودمان را نتوانیم به نسل جوان منتقل کنیم.

ایران کشوری است با نعمت های بیشمار که خداوند به مردمان این سرزمین عطا کرده است و جوانان میهن ما یکی از این موهبت های بزرگ هستند. جوانان را دریابیم، به آنها و استعدادهایشان ایمان بیاوریم. لیاقت جوانان ما بسیار بیشتر از آن چیزی است که ما برایشان فراهم کرده ایم.


منبع: عصرایران

آژانس تعهد ایران به برجام را تایید کرد

به گزارش ایرنا، آمانو در سخنرانی خود در آغاز نشست شورای حکام گفت: من در تاریخ ۲۹ اکتبر برای گفت وگو با رئیس جمهور روحانی و سایر مقامات دولتی به ایران سفر کردم. من (در این سفر) بر اجرای کامل تعهدات مرتبط با هسته ای تحت برنامه جامع اقدام مشترک توسط ایران تاکید کردم.آمانو افزود: من همچنین ایران را تشویق کردم که پروتکل الحاقی به توافق پادمانی که این کشور هم اکنون بطور موقتی اجرا می کند را تصویب کند.مدیر کل آژانس ادامه داد: همانطور که گزارش تازه من درباره راستی آزمایی و نظارت در ایران ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نشان می دهد، آژانس به تایید و نظارت بر اجرای تعهدات مرتبط با هسته ای ایران تحت برجام ادامه می دهد. تعهدات مرتبط با هسته ای ایران تحت برجام در حال اجرا شدن هستند.

آمانو افزود: آژانس همچنان به تایید عدم انحراف مواد هسته ای اعلام شده ایران طبق توافق پادمانی، ادامه می دهد. ارزیابی ها در ارتباط با فقدان مواد و فعالیتهای هسته ای اعلام نشده در ایران ادامه دارد.وی در پایان تاکید کرد: آژانس تا امروز به تمام مکانهایی که نیاز به بازدید داشته ایم دسترسی داشته است.

به گزارش ایرنا، نشست فصلی شورای حکام آژانس از ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه به وقت محلی (۱۳ به وقت تهران) پشت درهای بسته و با سخنرانی «یوکیا آمانو» مدیرکل آژانس آغاز شد.بررسی تازه ترین گزارش آژانس درباره نظارت و راستی آزمایی در جمهوری اسلامی ایران ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، بررسی گزارش کمیته کمک ها و همکاری های فنی، اجرای پادمان ها در جمهوری دمکراتیک خلق کره و سایر موضوعات راستی آزمایی هسته ای از جمله محورهای بحث و گفتگو در نشست شورای حکام در روزهای پنجشنبه و جمعه است.جلسه کمیته همکاری های فنی شورای حکام آژانس از روز دوشنبه این هفته آغاز شد و با نشست ماه نوامبر شورای حکام در روزهای پنجشنبه و جمعه ادامه می یابد. در جلسه روز پنجشنبه موضوع برجام هم مطرح خواهد شد و ‘رضا نجفی’ سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز سخنرانی می کند.آژانس بین المللی انرژی اتمی روز دوشنبه گذشته ۱۳ نوامبر (۲۲ آبان) با انتشار گزارش جدید فصلی برای نهمین بار پایبندی ایران را به تمامی شروط توافق هسته ای از جمله در خصوص میزان ذخیره آب سنگین، سطح غنی سازی و موجود اورانیوم غنی شده، اعلام کرد.
منبع: بهارنیوز

پزشکیان: برای تربیت نیروی انسانی آنگونه که باید سرمایه‌گذاری نکردیم

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از وجود بی عدالتی در جامعه در عین حال بر ضرورت حفظ وحدت و انسجام در کشور تاکید کرد.

به گزارش ایسنا، مسعود پزشکیان در کنگره فوق العاده انجمن اسلامی معلمان گفت: اگر بخواهیم مملکت در بخش‌های مختلف اصلاح شود باید از طریق آموزش و پرورش این کار را انجام دهیم. متاسفانه ما برای تربیت نیروی انسانی آنگونه که باید سرمایه‌گذاری نکردیم و واقعیتی که با آن مواجه هستیم بی‌عدالتی است.

وی با تاکید بر ضرورت حفظ وحدت و انسجام داخلی افزود: وحدت ما باعث شکست آمریکا و اسرائیل و همه کسانی می‌شود که نمی‌خواهند کشور ما به جایی برسد بنابراین باید دست در دست هم برای رسیدن به پیروزی و عدالت تلاش کنیم.


منبع: عصرایران

عباس عراقچی: امروز قدرت دفاعی ایران بی‌سابقه است

معاون امور حقوقی و بین‌الملل وزارت امور خارجه کشورمان با اشاره به قدرت، اقتدار و تاثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران در منطقه و افزایش محبوبیت و قدرت دفاعی کشورمان در سطح بین الملل، از تاسیس یک معاونت سیاسی و اقتصادی در راستای حمایت از سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی خبر داد.

به گزارش عصر ایران سید عباس عراقچی، معاون امور حقوقی و بین‌الملل وزارت امور خارجه کشورمان که عصر روز گذشته به میزبانی سالن همایش‌های صدا و سیما در هشتمین جشنواره تجلیل و تکریم از کارآفرینان و مدیران اشتغالزای کشور سخن می‌گفت، با ابراز اندوه و تاسف از وقوع زلزله در کرمانشاه و درگذشت تعدادی از هموطنان‌مان در این سانحه به پیروزی محور مقاومت و نابودی داعش اشاره کرد و در ادامه پیروزی‌های فرزندان این سرزمین در مقابل خبیث‌ترین گروه‌های تکفیری در بخش مهمی از منطقه خاورمیانه را تبریک گفت.

تاثیرگذاری بی سابقه ایران در منطقه

عراقچی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران در اوج اقتدار در منطقه به‌سر می‌برد، این موضوع را مورد اذعان صاحبان فکر، قلم و اندیشه خواند و افزود: در هفته‌های گذشته به این مهم توسط مقام معظم رهبری نیز اشاره شده بود. به گفته عراقچی، ایران هیچ‌گاه در طول تاریخ چه پس از انقلاب و چه حتی پیش از انقلاب به این میزان از قدرت، اقتدار و تاثیرگذاری در منطقه نرسیده بود.

او در ادامه به توانمندی‌های دفاعی کشورمان اشاره کرد و با بیان اینکه توانمندی‌های دفاعی، ثبات و امنیت داخلی در ایران هیچ گاه به این اندازه قوی نبوده است، تاکید کرد: این مسائل در منطقه پرآشوبی که در آن قرار داریم، قابل اهمیت و مورد تحسین جامعه بین‌الملل است.

افزایش محبوبیت ایران در سطح جهان

معاون امور حقوقی وزارت خارجه در ادامه به بی‌سابقه بودن محبوبیت ایران در جوامع بین‌المللی اشاره کرد و گفت: آمریکا هیچ گاه به این اندازه در مقابل ایران در انزوا قرار نگرفته بود. در حالی که رئیس جمهور آن کشور تلاش می‌کند تا توافقی را که با ایران صورت گرفته بر هم بزند و به گفته خودش این توافق بدترین و ننگین‌ترین توافق است؛ تمامی جوامع یکپارچه و یک‌صدا علیه رئیس جمهوری آمریکا و در حمایت از ایران و برجام ایستادند. بنابراین جمهوری اسلامی ایران در هیچ دوره‌ای به این اندازه از حمایت و مقبولیت بین‌المللی برخوردار نبوده است.

سیدعباس عراقچی ریشه این توانمندی‌ها را اتکا به قدرت داخلی و مردم عنوان کرد و افزود: یک کشور وقتی به اقتدار می‌رسد که قدرت آن برخاسته از درون آن و با تکیه بر مردم‌اش بوده باشد، بنابراین در این صورت است که قدرت پایدار می ماند. برای ایران نیز حفظ توانمندی‌های داخلی تضمین کننده پایداری قدرت است.

معاون امور بین‌الملل وزارت امور خارجه با بیان اینکه ایران در حوزه دفاعی متکی به توانمدی‌های نیروهای مسلح است، گفت: ابزارهای دفاعی ایران باعث شده تا دشمنان حتی از فکر تهاجم به ایران هم منصرف شوند و مطمئن باشید که این صحبت من یک شعار نیست.

عراقچی تصریح کرد: به عنوان عضوی که سال‌ها در تیم مذاکره کننده هسته‌ای حضور داشتم شهادت می‌دهم اگر توانمندی دفاعی و موشکی ایران نبود، دشمن حتما مذاکره نمی‌کرد و از طریق نظامی، توانمندی هسته‌ای کشور را مورد حمله قرار می‌داد. چه دلیلی دارد وقتی نگرانی از قدرت دفاعی ایران ندارند بیایند پای میز مذاکره و امتیاز بدهند.

این عضو ارشد مذاکره کننده هسته‌ای کشورمان با بیان اینکه توانمندی دفاعی اجازه می‌دهد تا مذاکره کنندگان با قدرت پشت میز مذاکره بنشینند اظهار کرد: اگر توان و مقاومت مردم در برابر تحریم‌های هسته‌ای نبود، نمی توانستیم به موفقیتی در مذاکرات برسیم و اگر می‌دیدند که با ادامه تحریم‌ها ایران تسلیم می‌شود، حتما روند غلط تحریم را ادامه می‌دادند.

عراقچی در ادامه به توانمندی ایران و پیشرفت‌های کشورمان در زمینه انرژی هسته‌ای اشاره کرد و گفت: ثبات، اقتدار داخلی و قدرت دفاعی و علمی همه از مواردی است که باعث موفقیت کشوری برای به‌دست آوردن منافعش در سطح بین‌المللی می‌شود.

توانمندی‌های ملی، قدرت و توان هر مذاکره‌کننده‌ای است

معاون حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه در ادامه افزود: دیپلماسی یکی دیگر از مواردی است که باید به آن اشاره کرد. دیپلماسی راه کم خطرتر و کم هزینه‌تر برای رسیدن به اهداف یک کشور است، بنابراین معمولا تا وقتی این راه وجود دارد، جوامع به راه‌های دیگر تمایلی ندارند.

البته به غیر از مواردی از جمله موضوع تروریسم و داعش که اساسا دیپلماسی در آن موضوعیت ندارد و البته دیپلماسی باید متکی به توانمندی داخلی باشد. آنچه به دیپلمات در پشت میز مذاکره توان و قدرت مذاکره می دهد (غیر از مهارت‌های فردی) توانمندی ملی است که دیپلمات با اتکا به آن مذاکره می‌کند. یک زمان آن توانمندی سیاسی است و یک موقع هم دفاعی، رسانه‌ای، علمی یا اقتصادی.

او در ادامه بیان کرد: اگر شرکتی هرچقدر توانمند نتواند تولیدات خود را در بازار به فروش رساند و آن را تبدیل به ثروت کند هر چقدر هم تولید داشته باشد موفق نیست، بنابراین نیاز به یک بازاریاب برای تبدیل قدرت به ثروت دارد که دیپلمات این کار را انجام می دهد.

انتظارات از برجام برآورده شد

عراقچی به لزوم افزایش توانمندی کشور اشاره کرد و با بیان اینکه متاسفانه ضعف‌هایی در این زمینه وجود دارد، گفت: باید این نقطه‌ضعف را از بین ببریم. معاون حقوقی وزیر امور خارجه با اشاره به مهیا شدن شرایط خوب برای کشورمان در پسابرجام، ادامه داد: البته آمریکایی‌ها بدعهدی‌هایی دارند اما در کل مشکل تحریم نداریم و باید از فرصت‌های به‌دست آمده استفاده لازم را ببریم.

معاون امور بین‌الملل وزارت خارجه کشورمان با اشاره به لغو تحریم‌های نفتی، هوایی و کشتیرانی در مورد فروش نفت ایران گفت: در حال حاضر فروش نفت ایران به سطح قبل از تحریم‌ها بازگشته است و پول نفت از مسیر بانکی در اختیارمان قرار می‌گیرد. او با اشاره به انعقاد قرارداد با توتال و خرید هواپیما از شرکت‌های بزرگ گفت: برخی انتقادات نیز در این‌باره وجود دارد که در واقع بیشتر یک اختلاف نظر است.

عراقچی با بیان اینکه انتظارات از برجام برآورده شده است، گفت: باید با عنایت به اقتصاد مقاومتی از فرصت‌های طلایی به‌وجود آمده استفاده کرد تا بتوانیم به لحاظ اقتصادی نیز توانمند شویم.

او با بیان اینکه روحیه بسیجی، تلاش و نتیجه کار را مضاعف می‌کند، این راه را مسیر سریع‌تری برای رسیدن به هدف عنوان کرد و با تقدیر از کارآفرینان کشور گفت: اتکا مذاکره کنندگان به وجود افرادی همچون کارآفرینان و تلاش‌گران در راستای توسعه اقتصادی کشور است، موضوعی که باعث می‌شود تا با قدرت از مواضع‌مان در عرصه‌های بین‌الملی دفاع کنیم.

تشکیل معاونت اقتصادی برای تسهیل کار فعالان اقتصادی در وزارت امور خارجه

این مقام مسئول در وزارت امور خارجه در ادامه در مورد آخرین اقدامات این وزارتخانه درباره رفع مشکلات فعالان اقتصادی در سطح بین‌المللی نیز گفت: اخیرا معاونت اقتصادی به ساختار این وزارتخانه اضافه شده است. او با بیان اینکه پیش‌تر سه معاونت منطقه‌ای وزارت امور خارجه شامل معاونت اروپا و آمریکا ، معاونت عربی – آفریقایی و معاونت آسیایی و اقیانوسیه بود که این ها تبدیل به معاونت سیاسی و اقتصادی شده است، گفت: یک معاونت اقتصادی هم در وزارت امور خارجه خواهیم داشت که ماموریت آن کمک به اقتصاد کشور، تسهیلات تبادلات اقتصادی کشور و ارائه خدمات به فعالان اقتصادی در عرصه بازرگانی، سرمایه‌گذاری و تولید خواهد بود.

عراقچی در پایان به ماموریت‌های کلان این معاونت اشاره کرد و گفت: ماموریت این معاونت تسهیل صادرات غیرنفتی، تسهیل در انتقال دانش فنی به کشور و تسهیل برای ارائه خدمات فنی – مهندسی و اشتغال در خارج از کشور است.

معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت کار:
دولت در اقتصاد باید نقش تسهیل‌گری داشته باشد

عیسی منصوری، معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت کار با اشاره به لزوم فراهم آوردن زمینه‌های کارآفرینی در کشور گفت: کشورها برای توسعه اقتصادی از سیاست‌های افقی همچون بهبود فضای کسب و کار و رفع موانع بر سر راه کسب و کار استفاده می‌کنند.

او که دیگر سخنران هشتمین جشنواره تجلیل و تکریم از کارآفرینان و مدیران اشتغالزای کشور بود، با بیان اینکه سیاست‌های افقی، برای ایجاد رشد اقتصادی و بهره‌وری ظرفیت ایجاد می‌کند، به لزوم توجه به ظرفیت رشته‌ها اشاره کرد و گفت: کارافرینی در کشور باید دررشته‌هایی باشد که بالاترین ظرفیت را دارند و این موضوع متاسفانه در کشور کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. در واقع بهتر است بگویم هنوز وارد این فاز نشده‌ایم. منصوری با بیان اینکه بسیاری از کشورها همچون مالزی و کره جنوبی از این روش برای اشتغال‌زایی در ایران استفاده کردند، افزود: باید از کارآفرینی در کشور حمایت کنیم که برای این کار نیازمند نظام حکمرانی هستیم.

این مقام مسئول در وزارت کار با اشاره به اینکه برای اینکه وارد حمایت اختصاصی از کارآفرین شویم نیازمند اصلاح نظام حکمرانی در کسب و کار و اشتغال هستیم، گفت: همواره به‌دنبال اجرای پروژه‌های بزرگ، همچون ساخت سد یا فرودگاه بوده‌ایم و در این شرایط به بنگاه‌های کوچک و متوسط که بیش از ۸۵ درصد از اشتغال کشور را تحت پوشش قرار می دهد، کمتر توجه کرده‌ایم که همین مساله باعث شده فرصت برای رشد کارآفرینان به‌وجود نیاید.

معاون وزیر کار درباره مصداق‌های حکمرانی غلط گفت: انعقاد قرارداد با پیمانکار و مشاور و ارائه مجوزهای بی‌رویه و تزریق پول از عوامل حکمرانی غلط است. نظام حکمرانی غلط یعنی بازیگری بازیگران دولتی و حکومتی، بنابراین چنین فضایی فرصت را می بندد، به همین خاطر برای رفع مشکلات فعلی نیازمند این هستیم که نقش دولت کمرنگ و در نهایت حذف شود. دولت باید در مواردی ورود پیدا کند که نقش تسیهل‌گری داشته باشد و در غیر این صورت حضور بی‌فایده و مخربی خواهد داشت. نقش دولت برای بهبود فضای کسب و کار در کشور این است که فرصت‌ها را بین بخش خصوصی و بین‌المل مهیا و شرایط را تسهیل کند.

البته در این شرایط باید به لزوم افزایش ظرفیت بخش خصوصی هم اشاره کرد. متاسفانه کم توجهی به استانداردها و ظرفیت کم و تعداد ناکافی بنگاه‌ها باعث شده تا بخش خصوصی نیز نتواند آن گونه که باید از شرایط استفاده کند (البته بخش بزرگی از آن به دلیل اتخاذ رویکرد غلط در گذشته بر می گردد) و حتی در صورت کاهش نقش دولت نیز بخش خصوصی ظرفیت چندانی ندارد که باید این مساله را مورد توجه قرار داد. به گفته این مقام مسوول در سال ۲۰۰۸ تعداد بنگاه متصل از ۱۲ درصد به شبکه صنعتی به ۹۶ درصد در سال ۲۰۱۱ رسیده است.

منصوری در پایان سخنان خود با اشاره به فراهم شدن زمینه حضور کارآفرینان ایرانی در بازارهای جهانی به تنگناهای اقتصادی در کشور اشاره کرد و افزود: در این فضای سخت، کارافرینانی بودند که خودشان را حفظ کردند و الگوی خوبی از بازارهای منطقه‌ای ارائه دادند.

در پایان این مراسم و بعد از ایراد سخن چند کارآفرین و فعال حوزه اقتصادی، با حضور دوباره سید عباس عراقچی و عیسی منصوری روی صحنه از کارآفرینان و مدیران اشتغالزای کشور تجلیل و تقدیر به عمل آمد.


منبع: عصرایران

عارف: در جریان اصلاحات نگرانی‌هایی در باب نارضایتی مردم وجود دارد

رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان گفت: به فکر راه اندازی نهضت پاسخ گویی در دانشگاه‌ها باشیم. مسئولین باید پاسخگوی مردم باشند.

به گزارش ایسنا، محمدرضا عارف طی سخنانی در کنگره انجمن مدرسین دانشگاه‌ها اظهار کرد: این انجمن هم یک انجمن علمی و هم یک حزب فعال است.

وی در ادامه با اشاره به پیروزی مقاومت در مبارزه با داعش گفت: باید به دولت های مسلمان منطقه برای ریشه کن شدن داعش تبریک بگوییم؛ باید از برادر ارزشمندمان قاسم سلیمانی هم تشکر کنیم که تدابیر ایشان در منطقه زبانزد همه است.

 عارف سپس تصریح کرد: همچنین باید به عزیزانمان در کرمانشاه تسلیت گفته و برای سلامتی بازماندگان دعا کنیم. از مشارکت مسئولین و مردم و همچنین حضور ارزشمند مقام معظم رهبری که روحیه خوبی به آسیب دیدگان ‌و مسئولین داد تشکر می کنیم.

وی گفت: حادثه زلزله کرمانشاه زلزله بدی بود اما لطف خدا را هم می بینیم؛ چرا که اگر صبح بود تلفات دانش آموزان را داشتیم یا اگر پیش لرزه نیامده بود تلفات بیش تر می شد. مهم ترین مسئله در زلزله بحث مدیریت بحران است. مدیریت جزیره ای آفت بزرگی برای این شرایط است. در زلزله هایی مثل بم هم آفت همین مدیریت بحران بود.

این نماینده مجلس گفت: در دولت اصلاحات بویژه در راستای جهت گیری های سیاسی که داشتیم برای مدیریت بحران هابرنامه‌های خوبی پیش رو داشتیم که سال‌ها بعد کنار گذاشته شد.

وی در همین راستا ادامه داد: بعد از زلزله بم تصمیم‌های خوبی برای وحدت فرماندهی گرفته شد که بعد از دولت اصلاحات کنار گذاشته شد. حالا برای زلزله اخیر کارگروهی در فراکسیون امید تشکیل داده و مسئولیت‌هایی به آن دادیم. یکی‌ از این مسئولیت‌ها بررسی وضعیت اتفاق رخ داده بود. بحث اسکان بازماندگان و ترمیم و بازسازی نیز ازجمله دیگر موضوعاتی است که در این کارگروه بررسی می‌شود.

عارف خاطرنشان کرد: در دوسال اخیر گفته می شود فراکسیون امید چه کارها کرده است. ما تلاش کردیم در فراکسیون امید به جد دنبال کارهای زلزله بدون رسانه ای کردنش باشیم.

وی با بیان اینکه چالش پاسخ گویی همواره یک چالش جدی بوده است گفت: در اداره مشکلات کشور مردم پیشتاز هستند؛ اما وقتی زمان پاسخ گویی مسئولین باشد آن ها کم می‌آورند. ما این موضوع را در دولت اصلاحات پیگیری کردیم که عمرش تمام شد. مسئولین باید پاسخ گوی مردم باشند و ما دانشگاهیان باید به آن بپردازیم.

عارف گفت: شاید لازم است در دانشگاه‌ها نهضت مطالبه گری راه بندازیم. جای این نهضت هم در دانشگاه‌ها است. متاسفانه آن هایی که شناختی از دانشگاه‌ها ندارند از سکوت و بی انگیزگی دانشگاه ها خوشحال هستند.

 خواهش من این است که این انجمن به چالش سکوت دانشگاه بپردازد. ما در این راستا مصوباتی هم داشته ایم که چون باور به اجرا وجود ندارد عملی نمی‌شود.

وی یادآور شد: ما عقیده داریم دانشگاه باید میدان دار تحولات اساسی کشور باشد. در هشت دهه گذشته بویژه اوج مبارزات مردمی که از دهه چهل شروع شد سراغ نداریم که دانشگاه میدان دار تحولات نباشد. دولت باید از نظرات مشورتی نخبگان دانشگاهی استفاده کند این در حالی است که این رابطه کاملا قطع است.

رئیس فراکسیون امید گفت: برنامه های مهمی الان در کشور وجود دارد. در رابطه با اجرایی شدن این برنامه ها دانشگاهیان باید کمک کنند. ما جزو اولین کشورهایی بودیم که عملکرد چشم انداز داشتیم. الان کجاییم؟ سبب خیر برای سایر کشورهای منطقه شدیم چراکه بعد از ما از ما جلو زدند. ما معتقدیم از برنامه سوم دیگر برنامه خاصی نداشتیم. واقعا چه قدر به برنامه ها و سندهای بالا دستی که داشتیم عمل کردیم.

وی با اشاره به راهبرد اصلاح طلبان برای تشکیل شورای عالی سیاستگذاری ادامه داد: ما رویکردی بر اساس خرد جمعی در دهه نود اتخاذکردیم و در انتخابات‌های ۹۲، ۹۴و ۹۶ جلو رفتیم. حالا باید به مردم برای کار بزرگی که در ۹۴ در تهران کردند پاسخ دهیم. دولت هم موظف است گام‌های ماثر و جدی برای اجرایی شدن برنامه‌هایش انجام دهد. ما نمی‌خواهیم دولت که چند ماه از عمرش گذشته را نقد کنیم اما در جریان اصلاحات نگرانی‌هایی در باب نارضایتی مردم وجود دارد. مردم انصافا سنگ تمام گذاشتند و در انتخابات شوراهای شهر و روستا شرکت کردند؛ این مشارکت‌ها مسئولیت سنگینی بر دوش ما می گذارد.

عارف سپس گفت: نباید کسی از اعضای شورا فکر کند وظیفه اصلاحات حمایت از او بوده و حالا که در شورا است رابطه‌اش را با این جریان و مردم قطع کند. فراکسیون امید و شورای شهرها باید تلاش بیشتری کنند.

وی خاطرنشان کرد: به حواشی نپردازیم، رقیب به حواشی علاقه دارند. در گام دوم به جریان اصلاحات حمله شد. در گام سوم با ۵۰ لیست جعلی که وجود داشت خواستند ما را از درون متلاشی کنند و هجمه ها به سمت مردم رفت که ای مردم شما اشتباه انتخاب کردید.

عارف همچنین گفت: چون باورمان اصلاح امور و جایگاه مردم بوده است.

بزرگترین سرمایه ما اعتماد مردم بوده است. باید در عمل این اعتماد را تایید کنیم. فراکسیون امید موظف است به مردم خدمت کند. باید کارنامه خوبی در مجلس، دولت و شوراها داشته باشیم که در گام بعدی که در ۹۸ است دوباره مردم به اعتماد کنند. در حال حاضر بیان موضوعاتی مثل انتخابات‌های ۹۸ و ۱۴۰۰ مسائل حاشیه‌ای است، در حالی که الان وظیفه ما خدمت به مردم است.

 وی در پایان با اشاره به نقش انجمن مدرسین دانشگاه‌ها گفت: این تشکل در دهه نود و انتخابات گذشته نقش کلیدی داشته که امیدواریم در ادامه مسیر هم ما را یاری کنند. الان ارزیابی‌ها و آسیب شناسی‌هایی در شورای عالی شده است. به جز احزاب رسمی از حدود ۶۰ نفر نظر سنجی شده که بتوانیم با گام‌های موثرتری پیش برویم.


منبع: عصرایران

آملی لاریجانی: هجمه به روحانیت و ارکان نظام به دلیل اقتدار نظام سیاسی جمهوری اسلامی است

رئیس قوه قضاییه با تاکید بر ضرورت فهم مجتهدانه دین توسط روحانیت برای پاسخ به شبهات در جهان امروز، گفت: روحانیت برای تبلیغ دین باید ضمن حفظ روش‌های سنتی از ابزارهای جدید رسانه‌ای نیز نهایت استفاده را ببرد.

به گزارش ایسنا، آیت الله آملی لاریجانی در همایش تخصصی صیانت از روحانیت و حوزه های علمیه که به همت دادستانی ویژه روحانیت در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی برگزار شد، به تشریح نقش روحانیت در جهان امروز پرداخت و تصریح کرد: تحصیل معرفت دینی به معنای فهم مجتهدانه دین، تبلیغ دین و شرکت در اجرای تعالیم دینی، سه وظیفه مهم روحانیت در عصر حاضر است که باید در هر سه زمینه، نقش خود را به خوبی ایفا کند.

وی با تشریح هر یک از این وظایف، به “مقوله معرفت”فهم دینی پرداخت و اظهار کرد: علما و بزرگان در عرصه های گوناگون فقه، اصول، تفسیر، حدیث و کلام، ذخایر بسیار ارزشمندی برای ما به یادگار گذاشته اند که باید از این مواریث پربها در تحصیل و توسعه معرفت دینی بهره ببریم. امروز در جهانی زندگی می کنیم که باید از اصل دین و فروعات آن دفاع کنیم زیرا برخی جریان ها در جهان امروز، دائما در حال تولید شبهات و تشکیک های جدی در زمینه های گوناگون از جمله اثبات واجب، معاد، رسالت انبیا و … هستند.

وی با بیان این‌که «توسعه ارتباطات موجب ترویج این شبهات شده و اذهان جوانان را هدف قرار داده است»، افزود: ما معتقدیم دین حق را اختیار کرده ایم و بر این اساس، فهم ما مقصور به مرزهای جغرافیایی نیست. امروز جمهوری اسلامی مورد توجه دنیاست و ما باید به تناسب جایگاه و موقعیت خطیر نظام جمهوری اسلامی، سخن برای ارائه به دنیا داشته باشیم.

رئیس قوه قضاییه با اشاره به انتشار برخی آثار در دهه ۶۰ میلادی در زمینه سکولاریسم که پیش بینی کرده بود دین در عرصه های سیاسی و سایر شئون زندگی اجتماعی دائما در حال عقب نشینی است، اظهار کرد: یکی از مروجان این دیدگاه به نام «پیتر برگر» در کتابی به نام «روح بی ماوا» پیش بینی کرده بود که در آینده نزدیک دین در زندگی اجتماعی بشر هیچ جایگاهی نخواهد داشت. این در حالی است که چند سال بعد، همین شخص مجموعه ای تدوین کرد و مقاله ای هم به رشته تحریر درآورد مبنی بر اینکه ادعاهای گذشته اش نادرست بوده و باور دینی به شکل فزاینده ای در حال توسعه و ایفاء نقش در حیات اجتماعی و سیاسی در جهان است.

وی تاکید کرد: مسلما انقلاب اسلامی در تجدید حیات دین از این جهت و دخالت آن در شئون سیاسی و اجتماعی جوامع، نقشی اساسی داشته است. تحلیلگران و پژوهشگران متعددی در دنیا در زمینه تاثیرگذاری انقلاب اسلامی در احیای تفکر دینی تحقیقاتی به انجام رسانیده اند. این امر نشان دهنده این است که امروز جمهوری اسلامی و نظام مبتنی بر دین مبین اسلام، مورد توجه دنیاست و این وظیفه روحانیت را برای پاسخ به سوالات اساسی و بنیادین پیرامون اسلام و نظام سیاسی مبتنی بر دین، سنگین تر می کند.

وی با بیان این‌که امروز انواع تشکیک ها درباره اسلام توسعه یافته است، به برخی دیدگاه ها مبنی بر عدم امکان تحقق مقولاتی نظیر «اخلاق اسلامی»، «قضای اسلامی» و … اشاره کرد و افزود: برخی معتقدند اخلاق و قضای اسلامی وجود ندارد بلکه اخلاق مسلمان ها و قضای مسلمان ها معنی دارد. تنها راه پاسخ به چنین شبهاتی، فهم مجتهدانه دین است. سال ها قبل در کشور ما نیز چنین شبهاتی القا می شد، نظیر آنچه که به عنوان مجموعه مقالات با عنوان «قبض و بسط تئوریک شریعت» انتشار یافت و متاسفانه در دوره هایی برخی افراد در جایگاه مدیریت اجرایی کشور حضور داشتند که با این دیدگاه ها همراهی می کردند. مسئول پاسخگویی به این شبهات که ذهن جوان های ما را آغشته می کند، روحانیت است؛ البته روحانیتی که به فهم مجتهدانه از دین دست یافته باشد.

آملی لاریجانی، اجتهاد حقیقی را نیازمند تحصیل برخی مقدمات دانست و گفت: این اجتهاد باید در همه زمینه ها باشد و صرفا محدود به احکام فقهی نیست بلکه در مسائل گوناگون نظری و سایر معارف دینی نیز نیازمند اجتهاد هستیم.

وی در ادامه با تشریح وظیفه دیگر روحانیت با عنوان «تبلیغ دین» خاطرنشان کرد: حسب آیات متعدد قرآن کریم مشاهده می کنیم که تبلیغ دین، وظیفه و رسالت انبیاء بوده است که در حال حاضر این وظیفه بر دوش روحانیت قرار دارد. در جهان امروز، در فضای حقیقی و مجازی نوعی فرهنگ بیگانه در قالب های مختلف از کتاب و فیلم و سریال گرفته تا سایر محصولات فکری و فرهنگی، در حال القاء و ترویج است. امروز، وسایل تبلیغ متحول شده و روحانیت معزز باید ضمن پایبندی به سنت ها و اصول، در کنار شیوه های سنتی از وسایل و ابزار جدید برای تبلیغ دین استفاده کند و در فضای مجازی و حقیقی حضوری فعال داشته باشد.

وی همچنین با تاکید بر لزوم برنامه ریزی های دقیق و هدفمند در زمینه تبلیغ دین، تصریح کرد: با تکرار مکررات و کم کاری نمی توان به تبلیغ صحیح دین پرداخت. مبلغان باید تلاش کنند که پیام خود را با نهایت جذابیت به مخاطب منتقل کنند و این امر جز با تلاش و برنامه ریزی به دست نمی آید.

رئیس قوه قضاییه با تشریح وظیفه سوم روحانیت با عنوان «شرکت در اجرای تعالیم دینی» اظهار کرد: در نظام دینی و سیاسی ما جایگاه ولایت فقیه منحصر در فقیه جامع الشرایطی که تعیین او با مکانیزم خاصی که در قانون اساسی مذکور است،انجام می پذیرد. روحانیت در برخی جایگاه های دیگر نظیر ریاست قوه قضاییه، دادستانی کل کشور، عضویت در مجلس خبرگان، عضویت در شورای نگهبان به عنوان فقیه، ریاست دیوان عالی کشور بحسب قانون اساسی باید نقش قانونی خود را ایفا کند و حتی در مورد قضاوت نیز گرچه قاضی از باب ضرورت و یا بحسب حکم اولی می تواند مجتهد نباشد اما باید قدرت فهم و استنباط احکام را دارا باشد. بنابراین روحانیت باید در برخی جایگاه های مهم در نظام سیاسی کشور ما نقش و وظیفه خود را ایفاء کند و در واقع این بار سنگینی است که بر دوش روحانیون نهاده شده است.

وی افزود: جمهوری اسلامی که با خون شهدا و مجاهدت مجاهدان و به ویژه حضرت امام خمینی (قدس الله نفسه الزکیه) تحقق یافت، امروز در دنیا و در منطقه جایگاه بسیار مهمی دارد. بی تردید می توان گفت که جمهوری اسلامی، مقتدرترین نظام سیاسی در منطقه است. همین امر موجب شده است که همواره مورد توجه و هجمه های خاص دشمنان باشد و در این میان از آنجا که روحانیت شیعه نقشی اساسی در نظام جمهوری اسلامی ایفاء می کند، طبیعی است که روحانیت همیشه هدف هجمه های دشمن باشد و مورد تخریب قرار گیرد. امروز جمهوری اسلامی در مقابل قلدرترین کشورها ایستاده و تمام محاسبات دشمن را در منطقه و جهان بر هم زده است. داعش را در منطقه درست کردند و القا کرده بودند که مبارزه با آن ۲۰ سال به طول می انجامد در حالیکه جمهوری اسلامی به یاری برادران مسلمان خود در عراق و سوریه شتافت و به این ترتیب ظرف حدود سه سال این بساط جمع شد. گرچه اگر کمک های خارجی و حمایت های بی دریغ آمریکا و برخی اذناب منطقه ای آن از داعش نبود، این بساط بسیار زودتر جمع شده بود.

وی با بیان اینکه روحانیت در هر سه وظیفه مذکور باید «فاستقم کما امرت» را نصب العین قرار دهد و ایستادگی کند، خاطرنشان کرد: هر چه استقامت بیشتر باشد، تخریب ها، توهین ها و افتراها بیشتر خواهد بود اما نباید عقب نشینی کرد زیرا خداوند وعده داده است که از مومنان دفاع خواهد کرد” ان الله یدافع عن الذین آمنوا” و مومن باید همچون کوه استوار باشد” کالجبل الراسخ”.

وی تاکید کرد: روحانیت زمانی می تواند ایستادگی کند که اصلاح درونی داشته باشد. ما برای نجات خود و ایفای وظایف سنگینمان باید در راه اصلاح خود به صورت جدی گام برداریم. نمی توانیم جوان را به حق و تقوا دعوت کنیم، در حالی که خودمان اهل حق و تقوا نباشیم. عالمی که راه اخلاق و قرب به حق را طی نکند، نمی تواند دست کسی را بگیرد.

رئیس قوه قضاییه در پایان بر لزوم شناخت و مراقبت نفس، انس با حق، ذکر موت و حسابرسی پیش از مرگ تاکید کرد و گفت:ما روحانیون باید از خود در برابر انحرافات و لغزش ها صیانت کنیم.


منبع: عصرایران