چرا مقدسات خرج احمدی نژاد شد؟

گروه سیاسی: محمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاح طلب ضمن تاکید بر اینکه حق طبیعی هر شخصیت سیاسی، فرهنگی، علمی است که در دوران انتخابات و بعد از آن از یک فرد حمایت کند، گفت: مشکلی که امروز جامعه با آن درگیر شده است و امثال آقای مصباح باید به آن پاسخ دهند این است که چرا از احمدی نژاد به صورت فردی و مستقیم حمایت نکرده و نظر خود را بیان نکردند؟ به جای آن شاهد بودیم که از امام زمان و مقدسات دینی هزینه کردند.

* وقتی به آن صورت و با هزینه کردن مقدسات دینی از احمدی نژاد حمایت کردند، اکنون اعلام انحراف داشتن او به همان پشتوانه های اعتقادی آسیب می زند. به هر حال بخشی از جامعه به خاطر مصاحبه و سخنرانی های عقیدتی همین چهره ها از احمدی نژاد حمایت کردند.

* این شجاعت است که وقتی کسی انحراف پیدا می کند، حامیان او اعلام کنند که منحرف شده اما ما اعتقاد داریم که احمدی نژاد امروز منحرف نشده و از بدو ورود و شروع جریان احمدی نژاد در درون آن ها وجود داشته است.

*مبانی اعتقادی نباید پشتوانه حمایت از افراد باشد، قبلا در انتخابات مجلس هفتم نیز شاهد نقل و قول هایی از سوی برخی بودیم. در ماجرای احمدی نژاد نیز بارها به این شیوه عمل شد و همه این ها تنها به دین و اعتقادات مردم آسیب می زند. امیدواریم که آقای احمدی نژاد عبرتی باشد تا جریانات سیاسی و اعتقادی یا شخصیت های فرهنگی و مذهبی نظرات فردی خود را بیان کرده و از مسایل اعتقادی و ملی برای حمایت از افراد استفاده نکنند.

*{ آیا توجیه عدم حمایت از احمدی نژاد بعد از مشاهده انحراف او می تواند از آسیبی که با این شیوه به اعتقادات جامعه وارد می شود، بکاهد؟} من معتقد هستم که وقتی از یک فرد در ذهن جامعه یک فرد اعتقادی بسازیم، اعلام انحراف او آسیب جدی به مبانی اعتقادی مردم می زد. این توجیه نه تنها رفتار حامیان احمدی نژاد را در نظر افکار عمومی پذیرفته نمی کند بلکه آسیب بیشتری وارد می کند زیرا برای یک فرد تقدس زایی کرده و بعد با اعلام انحراف همان انسان مقدس، مخاطبان خود را به سوی بی اعتقادی سوق داده اند. در عین حال اکنون زمان گذشته و چاره ای برای جبران نیست. این اشتباه را زمانی باید انجام نمی دانند که از احمدی نژاد یک چهره مقدس می ساختند. دفاع از هر فرد سیاسی حق همه اشخاص است اما استفاده از پشتوانه های مذهبی و ملی برای حمایت از هیچ فردی پذیرفته نیست.

**{آیا شیوه مورد اشاره در حمایت از سیاسیون موجب کاهش اثرگذاری علما و چهره های شاخص مذهبی در جامعه می شود یا خیر؟} این موضوع دیگر کاملا مشخص است و نیازی به گفتن نیست.
منبع: بهارنیوز

چرا مقدسات خرج احمدی نژاد شد؟

گروه سیاسی: محمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاح طلب ضمن تاکید بر اینکه حق طبیعی هر شخصیت سیاسی، فرهنگی، علمی است که در دوران انتخابات و بعد از آن از یک فرد حمایت کند، گفت: مشکلی که امروز جامعه با آن درگیر شده است و امثال آقای مصباح باید به آن پاسخ دهند این است که چرا از احمدی نژاد به صورت فردی و مستقیم حمایت نکرده و نظر خود را بیان نکردند؟ به جای آن شاهد بودیم که از امام زمان و مقدسات دینی هزینه کردند.

* وقتی به آن صورت و با هزینه کردن مقدسات دینی از احمدی نژاد حمایت کردند، اکنون اعلام انحراف داشتن او به همان پشتوانه های اعتقادی آسیب می زند. به هر حال بخشی از جامعه به خاطر مصاحبه و سخنرانی های عقیدتی همین چهره ها از احمدی نژاد حمایت کردند.

* این شجاعت است که وقتی کسی انحراف پیدا می کند، حامیان او اعلام کنند که منحرف شده اما ما اعتقاد داریم که احمدی نژاد امروز منحرف نشده و از بدو ورود و شروع جریان احمدی نژاد در درون آن ها وجود داشته است.

*مبانی اعتقادی نباید پشتوانه حمایت از افراد باشد، قبلا در انتخابات مجلس هفتم نیز شاهد نقل و قول هایی از سوی برخی بودیم. در ماجرای احمدی نژاد نیز بارها به این شیوه عمل شد و همه این ها تنها به دین و اعتقادات مردم آسیب می زند. امیدواریم که آقای احمدی نژاد عبرتی باشد تا جریانات سیاسی و اعتقادی یا شخصیت های فرهنگی و مذهبی نظرات فردی خود را بیان کرده و از مسایل اعتقادی و ملی برای حمایت از افراد استفاده نکنند.

*{ آیا توجیه عدم حمایت از احمدی نژاد بعد از مشاهده انحراف او می تواند از آسیبی که با این شیوه به اعتقادات جامعه وارد می شود، بکاهد؟} من معتقد هستم که وقتی از یک فرد در ذهن جامعه یک فرد اعتقادی بسازیم، اعلام انحراف او آسیب جدی به مبانی اعتقادی مردم می زد. این توجیه نه تنها رفتار حامیان احمدی نژاد را در نظر افکار عمومی پذیرفته نمی کند بلکه آسیب بیشتری وارد می کند زیرا برای یک فرد تقدس زایی کرده و بعد با اعلام انحراف همان انسان مقدس، مخاطبان خود را به سوی بی اعتقادی سوق داده اند. در عین حال اکنون زمان گذشته و چاره ای برای جبران نیست. این اشتباه را زمانی باید انجام نمی دانند که از احمدی نژاد یک چهره مقدس می ساختند. دفاع از هر فرد سیاسی حق همه اشخاص است اما استفاده از پشتوانه های مذهبی و ملی برای حمایت از هیچ فردی پذیرفته نیست.

**{آیا شیوه مورد اشاره در حمایت از سیاسیون موجب کاهش اثرگذاری علما و چهره های شاخص مذهبی در جامعه می شود یا خیر؟} این موضوع دیگر کاملا مشخص است و نیازی به گفتن نیست.
منبع: بهارنیوز

اصلاح‌طلبان سکوت نمی‌کنند

محمد نعیمی‌پور درباره این که همانطور که سکوت اصولگریان در برابر احمدی‌نژاد قابل قبول نیست اصلاح‌طلبان هم نباید در برابر وعده‌های رئیس‌جمهور سکوت کنند، گفت: معتقدم اصلاح‌طلبان در برابر رئیس‌جمهور و وعده‌هایی که در زمان انتخابات داده است، سکوت نکرده‌اند. وی ادامه داد: ملاحظه کنید در همین سفر سیستان و بلوچستان که اخیرا انجام شد، اصلاح‌طلبان مطالبات خود را بیان کردند .

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: اصلاح‌طلبان مطالبات و موضوعات خود را در فازهای مختلف مطرح کرده‌اند و سکوتی هم نداشته‌اند.

وی تاکید کرد: باید مراقب باشیم تحت تاثیر احساسات و یا اقدامات نسجیده قرار نگریم، ما باید مطالبه‌گری و نقد داشته باشیم اما این موضع نباید باعث تضیف دولت روحانی و کابینه شود. نعیمی‌پور خاطرنشان کرد: نباید به با دولت گونه‌ای برخورد کنیم که نتیجه‌اش تعضیف موقعیت اصلاح‌طلبان باشد. وی در پاسخ به این سوال که چرا اصولگرایان در برابر رفتارهای ساختارشکنانه احمدی‌نژاد سکوت کرده‌اند، عنوان کرد: بهتر است اصلاح‌طلبان وارد این دیالوگ‌ها  نشوند.
منبع: بهارنیوز

اصلاح‌طلبان سکوت نمی‌کنند

محمد نعیمی‌پور درباره این که همانطور که سکوت اصولگریان در برابر احمدی‌نژاد قابل قبول نیست اصلاح‌طلبان هم نباید در برابر وعده‌های رئیس‌جمهور سکوت کنند، گفت: معتقدم اصلاح‌طلبان در برابر رئیس‌جمهور و وعده‌هایی که در زمان انتخابات داده است، سکوت نکرده‌اند. وی ادامه داد: ملاحظه کنید در همین سفر سیستان و بلوچستان که اخیرا انجام شد، اصلاح‌طلبان مطالبات خود را بیان کردند .

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: اصلاح‌طلبان مطالبات و موضوعات خود را در فازهای مختلف مطرح کرده‌اند و سکوتی هم نداشته‌اند.

وی تاکید کرد: باید مراقب باشیم تحت تاثیر احساسات و یا اقدامات نسجیده قرار نگریم، ما باید مطالبه‌گری و نقد داشته باشیم اما این موضع نباید باعث تضیف دولت روحانی و کابینه شود. نعیمی‌پور خاطرنشان کرد: نباید به با دولت گونه‌ای برخورد کنیم که نتیجه‌اش تعضیف موقعیت اصلاح‌طلبان باشد. وی در پاسخ به این سوال که چرا اصولگرایان در برابر رفتارهای ساختارشکنانه احمدی‌نژاد سکوت کرده‌اند، عنوان کرد: بهتر است اصلاح‌طلبان وارد این دیالوگ‌ها  نشوند.
منبع: بهارنیوز

دانشگاه باید رویه‌ اداره کشور را نقد کند

غلامرضا ظریفیان درباره گزارش ۱۰۰ روزه رییس‌جمهور در بخش اقدامات دولت در حوزه دانشگاه‌ها، اظهار کرد: موضع رییس‌جمهور درباره احیای روز ۱۶ آذر در دانشگاه‌ها کاملا بیان دقیقی است.۱۶ آذر نماد دفاع از آزادی، استقلال و مبارزه با زیاده‌خواهی ابرقدرت‌هاست و با وجود آنکه دولت نهم و دهم شعارهای بسیار انقلابی داده و ادعای مبارزه با استکبار داشت اما به دلیل بالا رفتن هزینه‌های برگزاری مراسم ۱۶ آذر برای دانشجویان، این مراسم رو به افول رفت.

وی افزود: در همین زمان شاهد پدیده شوم ستاره‌دار شدن دانشجویان بودیم و همین عوامل متاسفانه موجب شد که مراسم روز ۱۶ آذر در دانشگاه‌ها کمتر برگزار شود و فقط در برخی دانشگاه‌ها به صورت محدود این مراسم برگزار شد اما در دولت اول روحانی مخصوصا در سال گذشته یکی از پرطنین‌ترین برنامه‌های ۱۶ آذر را در سراسر کشور داشتیم و همه دانشجویان با سلایق مختلف سیاسی وارد صحنه شده و حتی منتقدین رییس‌جمهور با کمال آزادی و امنیت دیدگاه‌های خود را مطرح کردند. در واقع ما شاهدیم که بار دیگر مراسم ۱۶ آذر به صورت جدی احیا شد.

این عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها در بخش دیگری از اظهارات خود با بیان اینکه دانشگاه‌ها تحولات بزرگی در حوزه کارکردی سپری کرده‌اند، گفت: در یک دوره‌ای نقش دانشگاه، آموزش بود سپس به این کارکرد، تحقیقات و پژوهش هم اضافه شد و در مرحله بعد هم دانشگاه وارد عرصه کارآفرینی و ایجاد ارزش افزوده شد. امروز یکی دیگر از کارکردهای دانشگاه، فهم و درک علمی مسائل جامعه و تلاش برای حل آن مسائل از شیوه‌های علمی است. در واقع نسل چهارم دانشگاه‌ها را باید دانشگاه جامعه‌محور نامید.

ظریفیان گفت: دانشگاه حق دارد که در مسائل اجتماعی و سیاسی، جامعه را رصد کند و به نقد مشفقانه برای اصلاح رویه‌ها بپردازد. سیاست به معنای چگونگی بهتر تدبیر امور در جامعه بوده و دانشگاه باید در این حوزه هم فعال باشد. از سویی دانشگاه باید دنبال حل مسائل جامعه باشد زیرا یکی از کارویژه‌های دانشگاه، نقد رویه‌های موجود برای اصلاح آنهاست. این فعال سیاسی در پایان افزود: بنابراین باید دانشگاه بدون نگرانی از برخورد امنیتی این نقش خود را ایفا کند زیرا اگر دانشگاه بتواند این نقش خود را به خوبی ایفا کند، جامعه هم به نقدها توجه کرده و در مجموع به اصلاح رویه‌های ناکارآمد جامعه کمک می‌شود.
منبع: بهارنیوز

دانشگاه باید رویه‌ اداره کشور را نقد کند

غلامرضا ظریفیان درباره گزارش ۱۰۰ روزه رییس‌جمهور در بخش اقدامات دولت در حوزه دانشگاه‌ها، اظهار کرد: موضع رییس‌جمهور درباره احیای روز ۱۶ آذر در دانشگاه‌ها کاملا بیان دقیقی است.۱۶ آذر نماد دفاع از آزادی، استقلال و مبارزه با زیاده‌خواهی ابرقدرت‌هاست و با وجود آنکه دولت نهم و دهم شعارهای بسیار انقلابی داده و ادعای مبارزه با استکبار داشت اما به دلیل بالا رفتن هزینه‌های برگزاری مراسم ۱۶ آذر برای دانشجویان، این مراسم رو به افول رفت.

وی افزود: در همین زمان شاهد پدیده شوم ستاره‌دار شدن دانشجویان بودیم و همین عوامل متاسفانه موجب شد که مراسم روز ۱۶ آذر در دانشگاه‌ها کمتر برگزار شود و فقط در برخی دانشگاه‌ها به صورت محدود این مراسم برگزار شد اما در دولت اول روحانی مخصوصا در سال گذشته یکی از پرطنین‌ترین برنامه‌های ۱۶ آذر را در سراسر کشور داشتیم و همه دانشجویان با سلایق مختلف سیاسی وارد صحنه شده و حتی منتقدین رییس‌جمهور با کمال آزادی و امنیت دیدگاه‌های خود را مطرح کردند. در واقع ما شاهدیم که بار دیگر مراسم ۱۶ آذر به صورت جدی احیا شد.

این عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها در بخش دیگری از اظهارات خود با بیان اینکه دانشگاه‌ها تحولات بزرگی در حوزه کارکردی سپری کرده‌اند، گفت: در یک دوره‌ای نقش دانشگاه، آموزش بود سپس به این کارکرد، تحقیقات و پژوهش هم اضافه شد و در مرحله بعد هم دانشگاه وارد عرصه کارآفرینی و ایجاد ارزش افزوده شد. امروز یکی دیگر از کارکردهای دانشگاه، فهم و درک علمی مسائل جامعه و تلاش برای حل آن مسائل از شیوه‌های علمی است. در واقع نسل چهارم دانشگاه‌ها را باید دانشگاه جامعه‌محور نامید.

ظریفیان گفت: دانشگاه حق دارد که در مسائل اجتماعی و سیاسی، جامعه را رصد کند و به نقد مشفقانه برای اصلاح رویه‌ها بپردازد. سیاست به معنای چگونگی بهتر تدبیر امور در جامعه بوده و دانشگاه باید در این حوزه هم فعال باشد. از سویی دانشگاه باید دنبال حل مسائل جامعه باشد زیرا یکی از کارویژه‌های دانشگاه، نقد رویه‌های موجود برای اصلاح آنهاست. این فعال سیاسی در پایان افزود: بنابراین باید دانشگاه بدون نگرانی از برخورد امنیتی این نقش خود را ایفا کند زیرا اگر دانشگاه بتواند این نقش خود را به خوبی ایفا کند، جامعه هم به نقدها توجه کرده و در مجموع به اصلاح رویه‌های ناکارآمد جامعه کمک می‌شود.
منبع: بهارنیوز

رزمایش تیپ ویژه صابرین سپاه پاسداران (+عکس)

رزمایش شهید مدافع حرم محمدرضا الوانی تیپ ویژه صابرین نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزار شد.

تسنیم نوشت: سرهنگ رمضان ابراهیمی آتانی فرمانده تیپ ویژه صابرین در این باره گفت: در این رزمایش، عملیات‌های فراخوانی، ستون کشی عملیاتی، تاخت شبانه، کمین و ضد کمین، رزم در صحرا، اجرای آتش پشتیبانی دور و نزدیک توسط گردان ادوات و عملیات‌های ویژه تخریب تمرین شد و ناظرانی از نیروی زمینی سپاه برای رصد این فعالیت‌ها در منطقه رزمایش، تیپ صابرین را همراهی کردند و به فضل الهی در پایان از عملکرد نیروهای ویژه صابرین اعلام رضایت کردند. بحمدلله در این رزمایش هم مثل همیشه به خوبی از عهده انجام تکلیف برآمد و وظیفه خود را به نحو احسن انجام داد.

فرمانده تیپ صابرین در پایان تاکید کرد: با آمادگی همه جانبه‌ای که در نیروهای مسلح وجود دارد و توانمندی های بالایی که نیروهای واکنش سریع و تیپ‌های نیرو مخصوص از جمله تیپ ویژه صابرین در خود ایجاد کرده‌اند، دشمن خیال هرگونه تجاوز را به گور خواهد برد.


منبع: عصرایران

غرویان: اصلاح طلبان باید شرایط روحانی را درک کنند/ ناطق نوری هرگز به تفکرات جریان‌هایی مثل جمنا نزدیک نمی شود

نقدها به دولت را چندان منصفانه نمی بینم.

حجه الاسلام محسن غرویان در خصوص عملکرد روحانی تاکنون گفت: اصلاح طلبان باید شرایط دکتر روحانی را درک کنند روحانی به عنوان رئیس جمهوری این کشور در تصمیم گیری ها با توجه به مطالعات مقدماتی و مشاوره با متخصصین نزدیک به خود عمل می کنند و در این پروسه یک سری ملاحظات را نیز در نظر می گیرند.

استاد جامعه المصطفی در گفتگو با عصر ایران ادامه داد: از آنجا که تصمیم گیری رجل سیاسی در این سطح باید با در نظر گرفتن همه جوانب صورت بگیرد، فکر می کنم دکتر روحانی باید با توجه به تمام ملاحظات سعی کند جانب اعتدال را داشته باشد و به افراط و تفریط نرود. به هر حال مردم نیز نباید نا امید شوند البته من جایی برای یاس و ناامیدی نمی بینم. ما باید روند کلی را در نظر داشته باشیم ممکن است تاکتیک ها متفاوت باشد که این موضوع دلیل نمی شود ما نسبت به آینده سیاسی اصلاح طلبان یا اعتدالیون مایوس شویم و در نهایت مسیر کنونی، مسیر خوبی است.

وی افزود: باید به این موضوع نیز توجه کرد که طیف مقابل و جریان احمدی نژاد به چه روزی افتاده‌اند و چه واکنش هایی نسبت به آنها  صورت می گیرد و همین موضوع در سبک و سنگین کردن جریان های سیاسی برای داشتن یک نگاه همه جانبه و کلی اهمیت دارد.  نقدها به دولت را چندان منصفانه نمی بینم من هنوز سیگنال و شواهدی نمی بینیم که دال بر چرخیدن آقای روحانی از اصلاح طلبی به اصول گرایی باشد.

غرویان در خصوص شیخوخیت ناطق نوری در بین اصولگرایان هم گفت: اولا من اصول گرایی و اصلاح طلبی را مفاهیم مبهمی می بینم مخصوصا وقتی که می خواهیم به صورت مصداقی صحبت کنیم این ابهام بیشتر می شود. اصلاح طلبی و اصول گرایی در حال حاضر مصداق مشخصی ندارد مفاهیم علوم انسانی به طور کلی از یک ابهام ذاتی برخوردار هستند. برای مثال آقای ناطق نوری را نمی توانیم اصلاح طلب یا اصول گرا یا اعتدال گرا بدانیم. اگر احمدی نژاد مصداق اصول گرایی باشد قطعا آقای ناطق نوری در نقطه مقابل آن قرار می گیرد. پس اصول گرایی اگر به معنایی که این آقایان می گویند باشد ناطق نوری اصول گرا نیست.

این فعال سیاسی گفت: برای مثال مصداق را آیت الله رفسنجانی می گیرم من ایشان را یک اصول گرای معتدل و اصلاح طلب می دانم. یعنی هم اصول را حفظ کرد، هم اعتدال داشت و هم اصلاح طلب بود علاوه بر این نو اندیش و تحول خواه بود. به عبارتی آقای رفسنجانی همه چیز را در کنار هم داشت نه افراط می کرد و نه تفریط داشت آقای ناطق نوری نیز چنین شخصیتی دارد.

غرویان اضافه کرد: آقای ناطق نوری هرگز به تفکرات جریانی مثل گروه جمنا نزدیک نمی شوند چرا که ایشان شخصیت مستقلی دارند و همفکر آیت الله رفسنجانی هستند. از نظر روحیات هم خیلی مردمی، لوطی منش، عیار و جوانمرد است و در نتیجه خیلی در قید تشریفات ظاهری نیست. ایشان انسان خدومی است و دوست مقام معظم رهبری است ، شاگرد امام است و در نتیجه یک سری تفکرات مردمی دارد که در نتیجه این خصوصیات من فکر نمی کنم آقای ناطق نوری بتواند با جمنا رابطه و تعلقی داشته باشد. در کل می توان گفت که آقای ناطق نوری یک شخصیت اعتدال گرا است که در کنار دولت و آقای روحانی خواهد بود.


منبع: عصرایران

سفر امروز روحانی به بندر چابهار (عکس)

از سرگیری روابط دیپلماتیک آفریقای جنوبی و مراکش پس از ۱۳ سال مراکز درمانی موظف به ارائه خدمات به دارندگان دفترچه بیمه سلامت هستند بازداشت ۲ نفر در ماجرای آتش زدن در باشگاه پرسپولیس احتمال حمله پیشدستانه آمریکا به کره شمالی بیشتر شده است بازار برده فروشی و شکنجه مهاجران؛ جهنمی به نام لیبی اعتراض فنی کی روش ؛ بازیکنان در لیگ آماده نمی شود باخت هیرنفین در حضور تعویضی گوچی رکوردشکنی محمد صلاح در تاریخ لیورپول رمزگشایی از صحنه مورد اعتراض رئال مادرید (عکس) رئال مادرید مانند یک بلندگو است!

چرا از قرار گرفتن در گروه «مرگ» می‌توان خوشحال بود؟!  (۴۱ نظر)

خدای ناکرده از فحش دادن به ستاره‌های اسپانیا، پرتغال و کافو جا نمانیم  (۲۳ نظر)

هیجان فوتبال؛ احساس کاذب یا نشانی مدرن؟  (۲۳ نظر)

آقای روحانی؛ مشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید  (۱۸ نظر)

ایران در گروه مرگ / ایران، اسپانیا و پرتغال و مراکش در گروه دوم مسابقات  (۱۶ نظر)

گروه مرگی که برای ایران نعمت است  (۱۳ نظر)

سی ان ان: مجری ورزشی روس دل ایرانی ها را نشکست (+عکس)  (۱۱ نظر)

نام اصلی دهقان فداکار چه بود؟  (۱۱ نظر)


منبع: عصرایران

هیئت ایرانی برای مذاکرات حج آینده به عربستان می رود

رئیس سازمان حج و زیارت به همراه هیاتی برای مذاکرات در خصوص حج سال ۱۳۹۷، ماه آینده به عربستان سفر خواهد کرد.

به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی حج، نشست شورای برنامه ریزی وهماهنگی بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج و زیارت به ریاست حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی قاضی عسکر تشکیل و اعلام شد که مذاکرات حمید محمدی رئیس سازمان حج و زیارت با طرف سعودی درباره توافقنامه حج سال آینده دی ماه سال جاری درعربستان انجام خواهد شد.

قاضی عسکر در ادامه این جلسه از مسئولان کارگروه کمیته های آسیب شناسی، خواست تا هرچه زودتر نتایج بررسی های کارشناسی انجام شده را ارائه دهند تا در برنامه ریزی های حج سال آتی مورد استفاده قرار گیرد.

در ادامه این جلسه مرعشی رئیس و کولیوند معاون مرکز پزشکی حج و زیارت در باره نحوه فعالیت این مرکز و مشکلات و برنامه ریزی های صورت گرفته برای حج آینده گزارش دادند.

برپایه این گزارش، سرپرست حجاج ایرانی با تاکید بر ضرورت ارائه خدمات مطلوب به زائران حج تمتع، لزوم برنامه ریزی برای استفاده از امکانات پزشکی و درمانی طرف سعودی را یادآور شد.


منبع: عصرایران

نماینده مجلس: فساد ساختاری امروز بسیار گسترده شده/ عضو شورای شهر تهران: امکان کشیدن حصار در کشور وجود ندارد

همایش بزرگ روز دانشجو در دانشگاه آزاد تهران جنوب با حضور مجید فراهانی و پروانه سلحشوری به همت انجمن اسلامی این دانشگاه برگزار شد.

به گزارش ایسنا، پروانه سلحشوری نماینده مردم تهران در مجلس در این همایش گفت: لیست امید جامعه ایران دانشجویان هستند. دانشجویان نباید تنها به مراسم ۱۶ آذر اکتفا کنند. نقادی جنبش دانشجویی باید به سمتی برود که با مشکلات و معضلات جامعه مقابله کند.

این نماینده مجلس ادامه داد: متاسفانه در دانشگاه آزاد راه را برای اصلاح‌طلبان بسته‌اند اما دانشجویان نشان دادند که به هر آن چه بخواهند خواهند رسید.

سلحشوری با تبریک روز دانشجو، تصریح کرد: دانشجو در ایران مفهوم آزادگی دارد و هیچ‌گاه عرصه را به رغم مشکلات ترک نکرده و همیشه حضور فعال داشته است.

وی با اشاره به نقش پر رنگ دانشجویان در انتخابات سال ۹۶ گفت: عده‌ای سعی کردند جنبش دانشجویی از اصالت خود فاصله بگیرد اما دانشجویان چشم بینای جامعه هستند و پایدار در عرصه حضور دارند.

ریس فراکسیون زنان با ابراز خرسندی از فعال بودن دانشجویان دختر در دانشگاه تهران جنوب، افزود: در دانشگاه آزاد دانشجویان فعال دختر نمود بیشتری نسبت به دانشگاه‌های دولتی دارند.

سلحشوری با بیان این‌که نقدهای دانشجویان بسیار راهگشاست، اظهار کرد: فساد ساختاری امروز بسیار گسترده شده و هدف جنبش دانشجویی مبارزه با این فسادها است. هدر رفتن انرژی در منازعات سیاسی به سود کسانی تمام می‌شود که به این فساد دامن می‌زنند.

در ادامه مجید فراهانی، عضو شورای شهر تهران با غیر قابل انکار خواندن نقش جنبش دانشجویی در انقلاب اسلامی، گفت: مبارزه با طاغوت از داخل دانشگاه کلید خورد و بعد از انقلاب با شروع جنگ جریان دانشجویی تلاش کرد تا آرمان انقلاب را تثبیت کند. در حد فاصل سال‌های ۶۵ تا ۷۵ بحث عدالت و اختلاف طبقاتی مطرح بود، از سال ۷۶ تا ۸۶ نیز مسئله آزادی و دمکراسی مسئله اصلی جنبش دانشجویی بود.

وی ادامه داد: نقش جنبش دانشجویی در حماسه دوم خرداد بسیار قابل توجه است. از سال ۸۶ تا ۹۶ نقد پوپولیسم، عوامگرایی و جنبش ضد خشونت مسائلی بود که جنبش دانشجویی روی آن تمرکز زیادی داشت. جنبش دانشجویی بصیرت را در خشت خام می‌دید و به همین دلیل منتقد دولت نهم و دهم بود.

فراهانی نقد وضع موجود را امری راهگشا برای توسعه کشور دانست و افزود: با توجه به تعییراتی که در فضای کشور و جهان اتفاق افتاده، باید با خود بیاندیشیم که رسالت و استراتژی جنبش دانشجویی چه می‌تواند باشد. امروز هژمونی شبکه‌های مجازی و اجتماعی در همه دنیا از جمله ایران خودش را نشان داده است. در جامعه امروز تک تک افراد رسانه هستند و امکان کشیدن حصار در کشور وجود ندارد.

رییس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان با بیان این که جریان دانشگاهی باید در دهه ۹۰ برای ایجاد امید در جامعه تلاش کند، گفت: در عرصه داخلی مشکلات گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی وجود دارد. دلایل زیادی برای نا امید شدن جامعه موجود است، اما خاطرمان باشد که جنبش دانشجویی در بدترین شرایط توانسته است امید بیافریند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: عدالت طلبی، شوریدن بر هر فسادی در جامعه و دانشگاه و دفاع از آزادی توامان مجموعه‌ای از اهداف پیش‌رو هست که امیدوارم جنبش دانشجویی با توجه به این‌ها آینده بهتری را برای کشور رقم زند.


منبع: عصرایران

پاسخ شریعتمداری از هدف بعدی موشک‌های یمن و کنایه‌ها به کیهان: احتمالا الان هم دادستانی باید برود انصارالله یمن را توقیف کند!

مدیر مسئول روزنامه کیهان در مراسم تکریم «سید نظالم‌الدین موسوی» و معارفه «پیام تیرانداز»، مدیرعامل جدید خبرگزاری فارس گفت:

*شما دیدید که امروز انصارالله به ابوظبی موشک زد که البته قبلا پَر آن دامن ما را هم گرفت و ما هنوز هم نفهمیدیم اصلا به چه دلیلی توقیف شدیم.

*احتمالا الان هم دادستانی باید برود انصارالله یمن را توقیف کند به‌خاطر موشکی که زده است! اما کسی با این‌ کاری ندارد که میلیون‌ها بی‌گناه در یمن کشته شدند.

*یک موشک برای ابوظبی کم است؛ باید توازن رعایت شود، نه مثل برجام که توازن در آن رعایت نشد و همه‌چیز را دادیم و هیچ‌چیز نگرفتیم.

*کسی پرسید موشک بعدی را یمن به کجا می‌زند؟ گفتم من از کجا بدانم از خودشان بپرسید! گفت تحلیل‌تان چیست، گفتم یمن باید موشک بعدی را به ریاض بزند تا دوباره نوبت ابوظبی برسد.


منبع: عصرایران

روحانی: سال ۹۷ قدم های خوبی برای اشتغال و رفع فقر خواهیم داشت

رییس جمهور هدف دولت را توسعه استان سیستان و بلوچستان دانست و تاکید کرد که به آینده کشور بسیار امیدوار هستم و ما با وحدت و هماهنگی ملت، از همه مشکلات عبور خواهیم کرد.

به گزارش عصرایران؛ حسن روحانی عصر یکشنبه در جلسه شورای اداری استان سیستان و بلوچستان با قدردانی از مشارکت همه مردم استان برای حفظ امنیت در کنار نیروهای مسلح ، گفت: مردم ایران و استان سیستان و بلوچستان با مشارکت سیاسی در انتخابات ، جواب قاطعی به بدخواهان دادند.

روحانی ضمن ابراز خرسندی از اینکه اولین سفر کاروان تدبیر و امید به استان عزیز سیستان و بلوچستان و دیدار با مردم دلیر و قهرمان این استان بوده است، گفت: میلاد پیامبر اسلام(ص)، امام صادق(ع) و هفته وحدت را تبریک می‌گویم و از همه مردم این استان اعم از قبایل، طوایف، بلوچ‌ها و سیستانی‌ها که کاری بزرگ برای توسعه امنیت این استان انجام دادند، تشکر می‌کنم.

رییس جمهور با بیان اینکه سپاه، ارتش و نیروی انتظامی برای ایجاد امنیت در مرزها فعال بوده و در مسیر توسعه امنیت استان، نقش بسزایی دارند، گفت: اساس امنیت در اختیار مردم استان است و امنیت امروز استان حاصل اخوت و برادری میان مردم است.

روحانی با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم درباره شکرگزاری بندگان درباره نعمات گفت: ما باید در هر نعمت شکرگزار خدا و کسانی باشیم که مسئولیت انجام آن را بر عهده گرفته و از گروهی که خدمت می‌کنند، تشکر کنیم چرا که این تشکر موجب تشویق خدمتگزاران به خدمتگزاری می‌َشود.

رییس جمهور با اشاره به اینکه متأسفانه برخی از تعبیرات و گفتارهایی که این روزها در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر می‌شود، با این آیات قرآن مصداق ندارد، گفت: در جریان زلزله غرب کشور، درست است که همدلی و کمک مردم در صحنه در تسریع خدمات بسیار مؤثر بود اما بخش‌های مختلف از جمله دولت، هلال احمر، بهداشت و درمان، وزارت کشور، نیرو و نفت، اقدامات نمونه‌ای را به انجام رساندند به گونه‌ای که بیش از ۷ هزار نفر در ساعات اولیه وقوع حادثه نجات یافتند که این در کشورهای پیشرفته نیز کم‌نظیر است.

روحانی با بیان اینکه دولت در حقیقت نماینده مردم بوده و خادمان مردم جدای از دولت نیستند، گفت: همه دستگاه‌های مربوط از جمله سپاه، ارتش و هلال احمر نیز جزیی از مردم هستند و در بازدید از مناطق زلزله‌زده به روشنی خدمات ارگان‌ها، مسئولان و همدلی مردم را مشاهده کردم.

رییس جمهور با اشاره به اینکه فرایند امداد رسانی دستگاههای مختلف در مناطق زلزله زده بی سابقه بود،افزود: ما باید نسبت به این خدمات شکرگزار بوده و اگر نقص و اشکالی وجود دارد آن را انتقال دهیم.

روحانی با تجلیل از مردم استان سیستان و بلوچستان بخاطر توسعه امنیت در این منطقه و شرکت فعال آنها در مشارکت‌های اجتماعی بویژه در انتخابات سال ۹۶، گفت: مردم ایران و استان سیستان و بلوچستان با مشارکت سیاسی در انتخابات جواب قاطعی به بدخواهان و توطئه‌گری‌های آمریکا علیه ایران دادند.

رییس جمهور با بیان اینکه هدف دولت توسعه روزافزون استان سیستان و بلوچستان است، اظهار داشت: در دولت یازدهم حتماً در ارایه خدمات نقص‌هایی وجود داشته و در حد توقع مردم نتوانستیم کارها را به انجام برسانیم، اما دولت یازدهم نسبت به دولتهای گذشته بیشترین تلاش‌ها را برای توسعه استان سیستان و بلوچستان به انجام رسانده است.

روحانی با اشاره به اینکه هزینه‌هایی که برای توسعه استان سیستان و بلوچستان در دولت یازدهم انجام شده ۲٫۵ برابر نسبت به دولت دهم بیشتر بوده است، گفت: این امیدوارکننده است و هدف ما این است که باید از این استان محرومیت‌زدایی شود.

رییس جمهور با تأکید بر اینکه به آینده استان سیستان و بلوچستان بسیار امیدوار هستم، افزود: توسعه هر استان به واسطه توانمندی و توسعه نیروی انسانی در آن است و در این راستا صاحبان تجربه، نخبگان و کارآفرینان باید به میدان آمده و مسئولان از آنها در انجام امور، مشورت بگیرند.

روحانی با اشاره به حضور خود در جمع دانشجویان استان سیستان و بلوچستان و برگزاری مراسم ۱۶ آذر در این استان، گفت: بسیار خوشحالم که امسال این مراسم در جمع دانشجویان یک استان بودم و این در حالی است که می‌توانیم دیگر مراسم‌ها از جمله مراسم روز معلم و روز کارگر را نیز به جای تهران در استان‌های کشوربرگزار کنیم و باید در اینگونه مراسم‌ها هم تمرکززدایی داشته باشیم.

رییس جمهور با بیان اینکه همه استان‌های کشور باید گام‌های توسعه را یکی پس از دیگری بردارند، گفت: توسعه سیستان و بلوچستان از دانشگاه آغاز می‌شود و در این راستا باید مواد درسی دانشگاه‌های این استان با مسایل و مشکلات آن مرتبط باشد و تحقیقات مراکز تحیقاتی نیز باید متناسب با کاستی‌ها و نیازهای استان انجام شود.

روحانی با بیان اینکه یکی از تأکیدات ما به وزارت راه و شهرسازی از ابتدای دولت یازدهم بر ایجاد جاده ساحلی سواحل مکران از بندرعباس و توسعه بندر جاسک بوده، اظهار امیدواری کرد تا توسعه این بندر و اجرای این جاده در دولت دوازدهم اجرایی شود تا بتوان صادرات نفت کشور را از طریق بندر جاسک به انجام رساند چرا که این یک تصمیم استراتژیک است که صادرات نفت کشور بیرون از تنگه هرمز انجام شود.

رییس جمهور با اشاره به اینکه نیروی دریایی ارتش در کنار سواحل مکران حضور پیدا کرده و نقش ارزشمندی در راستای توسعه این سواحل و امنیت منطقه داشته، گفت: تلاش‌های نیروی دریایی ارتش در توسعه امنیت آب‌های بین‌المللی و نقش جمهوری اسلامی ایران در توسعه امنیت منطقه موجب افتخار ملت ایران است.

روحانی با بیان اینکه رزمندگان و ملت ایران نقش بسیار مهمی در مبارزه با تروریسم در منطقه داشتند، گفت: ملت ایران قدردان این تلاش‌ها بوده و از شهدای مبارزه با تروریسم بویژه شهید حججی ، بسیار باشکوه تقدیر کردند.

رییس جمهور با اشاره به اینکه ملت ایران با حضور پرشور در انتخابات و رأی خود به این دولت در واقع از خدمات دولت یازدهم قدردانی کردند، گفت: با حمایت مردم نسبت به آینده کشور، امیدواریم و مطمئنیم که از مشکلات عبور خواهیم کرد.

روحانی با بیان اینکه با نگاهی به ۴ سال گذشته در می‌یابیم که چه توطئه‌های بزرگی علیه دولت و ملت ایران بوده که پشت سر گذاشته‌ایم، اظهارداشت: نقش جمهوری اسلامی ایران در امنیت منطقه بسیار حائز اهمیت است.

رییس جمهور تصریح کرد: خیر و برکت افتتاح فاز یک طرح توسعه بندر شهید بهشتی چابهار تنها برای استان سیستان و بلوچستان و ایران نیست، بلکه برای همسایگان ما و دیگر کشورهای منطقه نیز بوده و پروژه‌ای بین‌المللی است.


منبع: عصرایران

آقای نجفی دارایی‌های تهران را اعلام کنید

حال در ماه‌های ابتدایی آغاز به کار شورای شهر جدید و شهردار جدید تهران، موضوع آسیب‌های اجتماعی و فسادهای شهری و رانت‌های قابل توجه در سیستم اداره‌ی شهر، در دوره‌ی قبل، چنان از پرده برون افتاده است که ما را بر آن داشت تا با «مراد ثقفی»، فعال مدنی و پژوهشگر سیاسی و مدیر مسوول فصلنامه‌ی «گفتگو» و همچنین مدیر «انجمن دید‌بان مدنی یک شهر» به گفت‌وگو درباره‌ی انواع فسادهای شهری و راهکارهای مقابله با آن و همچنین آسیب‌های اجتماعی عدیده‌ای که در شهر تهران قابل رویت هستند، بپردازیم؛ کسی که در تهیه‌ی لیست «شهر مردم» در انتخابات شورای شهر تهران همکاری داشت اما از اسفندماه پارسال تا دو روز پس از انتخابات در بازداشت بود! متن گفت‌وگوی انصاف نیوز با آقای ثقفی ادامه می‌آید.

مراد ثقفی در آبان ۱۳۳۶ در تهران به دنیا آمد. پدرش رضا ثقفی برادر خدیجه ثقفی همسر امام خمینی بود. وی دکترای برق-الکترونیک خود را در ۱۹۸۱ از اکول پلی تکنیک فدرال لوزان در سوئیس گرفت و پس از آن برای طی دورهٔ پست دکترا به دانشگاه یو سی ال ای در آمریکا رفت. وی هم چنین دورهٔ کارشناسی ارشد علوم سیاسی را در مدرسه عالی مطالعات علوم اجتماعی فرانسه گذرانده است. پس از بازگشت به ایران مجلهٔ گفتگو را به مدیر مسوولی پدرش، رضا ثقفی در دههٔ هفتاد پایه‌گذاری کرد. وی علاوه بر مدیر مسوولی گفتگو مدیر نشر «شیرازه کتاب ما» نیز هست.
 
شهرداری تهران مسایل بزرگ اما قابل حلی دارد
اگر شما عضو شورای شهر جدید بودید اولین اقدامتان چه بود؟
مراد ثقفی: من اولین کاری که می‌کردم، احصاء زمین‌های شهری بود؛ یعنی احصاء آن‌چیزی که مایملک شهر است، به نظر من مهم‌ترین مساله‌ای‌ است که در مرکز تمام تهدیدها و فرصت‌های شهرداری قرار دارد؛ شهرداری ثروتی دارد که این ثروت هم تهدید است و هم فرصت، اگر این ثروت شفاف و روشن شود در نتیجه تمام آن چیزی که پشت آن و بعد از این با این ثروت انجام می‌شود، قابل پیگیری و قابل نظارت است و همچنین قابل برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری است برای آن‌که وضعیت شهر بهتر شود. این چیزی است که من حتما به‌دنبالش می‌رفتم و عمومی‌اش می‌کردم، نه در ماه اول بلکه در ساعت اول.

– فکر می‌کنید اعضای شورای فعلی، چنین دغدغه‌ای دارند؟
ببینید، من همه‌ی اعضا را نمی‌شناسم؛ تعدادی از آنها را می‌شناسم و این تعدادی که من‌شناسم، به‌طور مشخص آقای اعطا و آقای میلانی، چندین‌وچند جلسه با هم داشتیم و به نظرم افراد بسیار موجهی هستند؛ تا آنجا که من اطلاع دارم، پاکدست هستند و به شورا رفته‌اند که کار جدی انجام دهند. توجهشان به مساله‌ی شهر از منظرهای مختلف، چه آقای میلانی از منظر میراث و از منظر محیط زیست و چه آقای اعطا از منظر معماری و شهرسازی، ناظر بر سه ماه پیش از انتخابات نیست. با خانم فخاری هم برای رسیدگی به کار دستفروشان جلسه داشتم  ایشان را نیز مسوول، جدی و پیگیر مطالبات عدالت‌محور یافتم. در خود شهرداری برخی معاونت‌های جدید با اشخاص مطلع و مدعی رسیدگی به امور رفاهی شهروندان آمده‌اند. حس من این است که می‌توانند و اصلا چرا نتوانند؟ همه می‌توانند، کار مشکلی نیست. البته نیروهایی هستند که حتما مقاومت می‌کنند؛ شهرداری تهران مسایل بزرگی دارد. ولی باید بتوانند و به نظرم جامعه‌ی مدنی هم به معنای رسانه‌ای آن و هم به معنای سازمآنهای مردم نهاد باید برنامه‌ی خودش را، هم بر کمک به شورا و شهرداری ، هم  بر نقد شورا و شهرداری  و هم نظارت بر شورا و شهرداری بگذارد.
 
 شهر برای پز دادن نیست
– شما مدیر انجمن «دیدبان مدنی یک شهر» هستید که یکی از اهداف آن اطلاع‌رسانی درباره‌ی عوامل و شاخص‌های سازنده‌ی یک شهر شهروند محور است؛ تعریف شما از شهر شهروند محور چیست؟
من باید چک کنم و ببینم که آیا ما چنین شعاری در انجمن دیدبان مدنی یک شهر مطرح کرده‌ایم یا خیر. چون این انجمن مشخصا کار خود را درواقع یک نوع توانمندسازی حقوقی تعریف کرده است؛ حوزه‌هایی که ما به آنها می‌پردازیم با این هدف است که در این حوزه‌ها اگر قانونی وجود دارد، اعمال شود، اگر قانون نیست، قانون‌گذاری شود و چارچوب‌های حقوقی مشخصی برای کمک‌رسانی به افراد کمتر برخوردار و حوزه‌های کمتر توجه شده‌ی شهری انجام شود. حال آن شعاری که شما گفتید را نمی‌دانم از کجا آمده.

– نه به عنوان شعار، بلکه به عنوان هدف تعریف شده است.
بله شاید یکی از اهداف باشد، اما اصل و بنیانی که ما این انجمن را بر آن ساختیم، همان است که خدمتتان گفتم؛ البته بالطبع وقتی که شما از حقوق صحبت می‌کنید، از حقوق شهروندی صحبت می‌کنید، از شهروندمداری هم صحبت‌ می‌کنید. اما در پاسخ به سوالتان به نظرم می‌آید که ما هر کار می‌کنیم برای انسان است و مردم؛ در نتیجه حال باید این را در چارچوب شهر هم تعریف کنیم. شهر متعلق به شهروند است، شهر برای پز دادن نیست. نظریه‌های متعددی درباره‌ی شهر وجود دارد. اینکه چرا شهر اصلا یک واحدی است فراتر از واحدهای دیگر و یا متفاوت با واحدهای دیگر و چرا باید به صورت خاص به آن توجه شود. من نمی‌خواهم در حال حاضر وارد این نظریه‌ها شوم که بحثمان را طولانی و پیچیده خواهد کرد.

خلاصه‌ی این مباحث آن است که شهر تلاقی منافعِ متفاوت است و شما به هیچ عنوان نمی‌توانید این منافع را تقلیل دهید به یکی، دو منفعت خاص؛ مثلا فقط اقتصادی یا فرضا جنسیتی. اما روشن است که مجموعه‌ی این منافع متفاوت، افراد را به برخوردار و کمتر برخوردار تقسیم می‌کند. در شهر این ماجرا خیلی پیچیده‌تر می‌شود؛ یعنی شما می‌توانید بگویید که افراد در شهر به پیاده یا سواره تقسیم می‌شوند؛ افراد در شهر به دارا و ندار تقسیم می‌شوند؛ افراد در شهر به کسانی که فعالیت رسمی می‌کنند و فعالیت غیر رسمی می‌کنند تقسیم می‌شوند، منظورم از غیر رسمی غیر قانونی نیست. بسیاری از این دوگانه‌ها را شما می‌توانید تعریف کنید.

علاوه بر این، شهر به هرحال، به خصوص پایتخت کشور، یک نمادی است از  اقتدار آن کشور؛ پس شهر بین نماد اقتدار و محل زندگی ما، دوگانه‌ای را به وجود می‌آورد که اصلا شبیه دوگانه‌های منفعتی‌ دیگر نیست. وقتی که شهر نماد اقتدار است ممکن است که بخواهند یک سازه‌هایی را در آن علم کنند که بتوانند این اقتدار را به نمایش گذارند؛ این سازه‌ها می‌توانند نباشند و جای آن مثلا آپارتمآنهایی با اجاره‌ی کم باشد، همان‌گونه که در اروپا وجود دارد و خب ما هیچ‌وقت به این راه نرفته‌ایم.
 
شهروندمداری به این آسانی نیست
– مثل برج میلاد و پل صدر؟
بله، به‌جای ساختن برج میلاد و پل صدر می‌توانستیم بسیاری کارهای مفیدتری برای مردم شهر بکنیم. ولی ممکن است کسی بگوید که پل صدر نشان دهنده‌ی تهران پیشرفته است و یکی بگوید که تهران پیشرفته به چه درد من می‌خورد، من تهرانی می‌خواهم که در آن به‌راحتی زندگی کنم. می‌خواهم بگویم که این دوگانه‌ها و  تناقض‌ها بسیار زیادند.

در نتیجه مساله‌ی قانون‌گذاری، مساله‌ی بسیار مهمی می‌شود؛ مثالی ساده برای شما می‌زنم، به محض اینکه ما بگوییم شهر بین پیاده و سواره تقسیم می‌شود، شما می‌گویید سواره‌ها برخوردارند و پیاده‌ها عدم برخوردار هستند، پیاده‌ها ممکن است که بخواهند پیاده‌روهای خیلی عریضی داشته باشند و سواره‌ها بخواهند که پیاده‌روها کوچک باشد. اما در همین پیاده‌روهای عریض یک‌سری مغازه‌دار داریم و یک‌سری آدمی که شاید بخواهند دستفروشی کنند، این دستفروش‌ها که جزو عدم برخوردارها هستند ممکن است که کارشان در تناقض قرار گیرد با پیاده‌هایی که خودشان هم جزو عدم برخوردارها هستند و مثال‌های متعددی از این دست. می‌خواهم بگویم که شهر از نظر تئوریک، یک واحد خیلی پیچیده‌ای است و رسیدگی به آن و آن‌چه که ما به آن شهروندمداری می‌گوییم به این سادگی نیست.گفتن شهروندمداری بسیار آسان است و در واقع تقدم دادن به شهروند در مقابل هرنوع سازوکار دیگری است. تنها امر حقیقی در شهر، شهروند است. باقی هر چه هست، ساختگی است.

زمانی‌که راجع به شهر صحبت می‌کنیم باید این ساختگی بودن در برابر آن حقیقت را ببینیم. روستا این‌گونه نیست. خود شهر هم شاید روز اولی که انتخابش کردند، مثل تهران، به دلیل وجود کوه و آب‌های زیاد و  دره‌های درجه یک و تمامی این‌ها بوده است. یا مثلا از نظر نظامی قابل دفاع‌تر بوده است و دست‌کم پشتش به کوه بوده. ولی باقی چیزها همگی در شهر ساختگی است؛ پس من می‌توانم چیزی بسازم، شما می‌توانید چیز دیگری بسازید و دیگران چیزهای دیگری. اگر شهروندمداری را به این معنا بفهمیم در آن‌صورت به نظر من قدم نخست را درست برداشته‌ایم. هیچ‌چیزی دیکته شده نیست، هیچ‌چیزی در شهر بالاتر از تصمیم خود ما وجود ندارد. همه‌ی آن‌چه که به‌نظر ما ممکن است در شهر طبیعی باشد، مثل اتوبان مدرس یا خیابان طالقانی یا پل صدر یا سازه میدان آزادی،  روزگاری نبوده‌اند و ساخته شده‌اند. پارک شهر نبوده یک روزی، برج میلاد نبوده یک روزی؛ یک عده‌ای نشسته‌اند و تصمیم گرفته‌اند که این‌ها را بسازند، این عده بر چه اساسی چنین تصمیمی گرفته‌اند؟ در واقع ما در شهر اگر به‌شکلی بخواهم بگویم که به معنای بد آن فهمیده نشود، هیچ چیز مقدسی نداریم؛ همه‌چیز در آن ساخته‌ی دست بشر است، همه چیز را خودمان ساخته‌ایم و هیچ‌کسی به ما نگفته است. به این معنا است که شهروند اهمیت پیدا می‌کند چون شهروند مرکز تمام تصمیمات شهری است. شهروند درجه یک و دو و سه نداریم. یک عده تصمیم بگیرند و یک عده زندگی و سلامت و آینده‌شان را با آن تصمیمات در خطر ببینند.


نابسامانی در تقسیم منابع مملکت، لزوما از فساد نمی‌آید
– فساد شهری و توزیع نابرابر منابع را مسبوق به کدام سابقه می‌دانید؟
اگر منظور شما از فساد، نابسامانی در تقسیم منابع است، به نظر من تعریف درستی نیست؛ نایسامانی در تقسیم منابع لزوما از فساد نمی‌آید. از مدیریت بد هم می‌آید، از تصمیمات اشتباه هم می‌آید؛ به این معنی که هرکار اشتباهی که شده است به‌خاطر فساد نبوده. می‌تواند خیلی با حسن‌نیت بوده باشد، می تواند از سوی انسان هایی بسیار معقول و منطقی و وطن‌دوست و مسلمان واقعی و این‌ها هم انجام شده باشد ولی اشتباه بوده و به تقسیم نابرابر منابع کشیده شده است.  فساد، چیز دیگری است؛ این است که افراد، منافع فردی یا جمعی یا گروهی یا باندی خود را ارجح دانسته‌اند به منافع ملی. کدام یکی از این انواع منظور شما است؟

– در حال‌حاضر شاهد همه‌ی این انواع هستیم
بله، ولی نمی‌توان همه را با هم بحث کرد؛ باید یک ‌مقدار تفکیک کنیم تا بتوانیم درست بحث کنیم.
 


– شما یکی از تاکیداتتان این بود که فساد گسترده‌ی شهری را باید جمع‌آوری کرد؛ فکر می‌کنید یک شورای شهر در عمر مدیریتی خود تا چه میزان می‌تواند به آن دست یابد؟
به نظر من بیایید بحث را از اینجا شروع کنیم که فرض را بر این بگذاریم که اراده و تمایل وجود دارد و چنین افراد خوبی که اراده‌ی مثبت هم دارند برای انجامش. حالا باید چه ابزارهایی را در اختیار بگیرند.

– خب، فرض را  همین بگیریم؛ یعنی شما فکر می‌کنید این آقایانی که انتخاب شدند با لیست اصلاح‌طلبان …
و خانم‌ها

– بله و خانم‌هایی که انتخاب شدند با این لیست، این‌ها حتی اگر لحظه‌ی اول تمایل داشته باشند که پایبند باشند، تصور می‌کنید که آیا اصلا می‎‌توانند؟ یا اینکه خود آلوده‌ی این فساد خواهند شد؟
ببینید من فکر می‌کنم ما چیزی داریم به نام سیاست‌ورزی بد؛ فکر می‌کنم شما با سوالتان دارید سیاست‌ورزی بد می‌کنید. حرف شما یک مخلوطی است از پیش‌داوری، یک نوع افشاگری پیش از موعد و یک نوع محکوم کردن و متهم کردنی که دلیل خاصی برای آن نداریم.

کلید ورود به فساد در شهرداری، مساله‌ی زمین شهری است
– البته این یک سوال است
می‌دانم، من هم به همین جهت می‌خواهم سوال را باز کنم چون به نظرم بسیار مهم است. ببینید گفتن این حرف‌ها، فقط و فقط به نظر من توی دل افراد را خالی می‌کند؛ یعنی اگر چهار نفر هم واقعا بخواهند و برنامه برایش داشته باشند، با این حرف‌هایی که شما می‌زنید توی دلشان خالی می‌شود و ممکن است بگویند که این‌ها از ابتدا ما را محکوم کرده‌اند، پس چرا زحمت بکشیم. من موافق نیستم که این کار را بکنیم. فکر من این است که ما اگر دنبال این هستیم که کاری انجام شود در وهله‌ی نخست باید خومان درباره‌ی آن نظر داشته باشیم. اصلا فرض کنیم که این افراد بر این کرسی‌ها ننشسته‌اند، اصلاح‌طلب نیز نیستند و اصلا  هیچ اتیکتی هم ندارند؛ خب، شما به این‌ها می‌گویید «چه‌کار می‌خواهید کنید» و آنها می‌گویند که «من چه‌کار باید کنم، من خودم ۱۰ درصد، ۲۰ درصد بلدم. شما چقدر بلدید؟ تهران یک اقیانوس مشکل دارد که میراث باقی مانده از شهردارهای سابق، از آقای کرباسچی تا قالیباف است که محورش همان شهرفروشی است، من چه‌کار کنم؟ من می‌خواهم که با فساد مقابله کنم، به نظر شما من چه‌کاری باید بکنم؟»

حالا ما که  بیرون از این دو نهاد مدیریتی ایستاده‌یم جوابی داریم بدهیم که او ندارد؟ اگر داریم بگوییم و اگر دیدیم کار دیگری می‌کنند، مِن‌مِن می‌کنند، اگر در جلسه‌ی خصوصی می‌گویند بله ولی پس از آن کار دیگری می‌کنند، در آن‌صورت حق داریم که کم‌کم شک کنیم، بعد آن شک را عمیق‌تر کنیم و بعد در یک لحظه بگوییم که اگر قرار بود کاری کنید، توان انجام فلان کار را داشتید، آن را انجام نداده‌اید پس نتیجه می‌گیریم که اصلا نمی‌خواهید که این کار را بکنید و یا نمی‌توانید که این‌کار را بکنید.


– بسیار خب برگردیم به مساله‌ی فساد در شهر، چکار می‌توان کرد و باید کرد؟
ببینید، ما برای فساد در شهرداری، تقریبا می‌توانیم چهار ضلع تعریف کنیم. البته این مثل هر تقسیم‌بندی انسانی دیگری قابل تغییر و قابل شک است. ولی فعلا برای حرکت پیشنهاد من این است که ما بحث مناطق، معاونت‌ها، سازمان ها و شرکت‌ها را که چهار خط تقسیم‌بندی است را تعریف کنیم؛ در این چهار خط ما سه ستون هم تعربف کنیم: قراردادها، بودجه‌ریزی که دستمزدها و استخدام‌ها نیز در آن می‌آید و سپس خریدها.

این به ما دوازده حوزه می‌دهد که ما می‌توانیم در آن بحث کنیم که فساد از کجا می‌آید. اما کلید ورود به تمام این‎‌ها مساله‌ی زمین شهری است. ببینید دولت آخر هر سال به مجلس می‌رود و می‌گوید سال آینده فلان قدر پول دارم، این پول را این مقدارش را از نفت، این مقدارش را از مالیات، از تولیدات، از فروش مایملک دولتی به‌دست می‌آورم، یعنی یک ثروتی دارم و از فلان طریق هم این پول و ثروت را خرج می‌کنم. خوب حالا چه کسی می‌داند شهرداری چه دارد؟ شما همین جایی که نشستید به فاصله‌‌ی ۵۰۰ متر، وقتی از در اینجا خارج شدید خواهش می‌کنم یک گردش ۵۰۰ متری در این منطقه بزنید. ترجیحا هم به‌طرف دانشگاه تهران بروید؛ از خود بپرسید چه مقدار از این زمین‌ها متعلق به شهرداری است؟ چه تعداد از این ساختمآنها متعلق به شهرداری است؟

اگر جایی را پیدا کردید بازگردید همین‌جا و به من بگویید که بله، ما جایی را دیدیم که نوشته بود: این ساختمان متعلق است به شهرداری تهران. از همین الان به شما می‌گویم که نخواهید دید، ولی این‌کار را بکنید. عادت کنید که در محله‌های خود این‌کار را انجام دهید و به دوستانتان هم بگویید. من به دلایلی که توضیحش از حوصله‌ی بحث خارج است و طولانی است، می‌دانم که در همین ۵۰۰ متری که اطراف ما است، شهرداری ۳ الی ۴ ساختمان دارد؛ و این غیر از زمین‌هایی است که دارد. این‌ها را به چه کسانی می‌دهد؟ در اختیار چه کسانی قرار داده است؟ این ساختمان ها جزو رانت‌های داده شده به چه کسی است؟ فردا بر سر انتخابات ستاد انتخاباتی چه کسی می‌شود؟ این‌گونه می‌توان پاسخ این سوالات را کشف کرد.

می‌خواهم بگویم که اصل و اول این راه این است که جمعی باید باشد که البته هست، یعنی چه به‌واسطه‌‌ی کاداسترهای (نقشه‌برداری ثبتی که بر اساس آن می‌توان سند مالکیت صادر کرد) قوه‌قضاییه، چه به‌واسطه‌ی بخش‌های دریافت عوارض، و سازمان املاک شهرداری.

آقای نجفی مایملک شهرداری را اعلام کنید
– به‌نظر می‌رسد که نسبت به گذشته یک مقداری در حال سامان دادن به این وضعیت هستند.
من این موضوع را نمی‌دانم، شما می‌خواهید بدانید که چه باید کرد به نظر من همین کار را باید کرد. شما در شورای شهر نشسته‌اید، شهرداری هم به‌دست شما است، در حال حاضر هر دو نهاد زیرنظر شما است؛ می‌شود از آقای نجفی خواست که، آقای نجفی مایملک شهرداری را اعلام کنید.

– شورای شهر می‌تواند این‌کار را انجام دهد؟
شورای شهر همه کار می‌تواند بکند؛ می‌تواند اعلام کند که ما می‌خواهیم، در نامه‌ای عمومی آن را بنویسد، در جلسه‌ی عمومی این موضوع را شفاف مطرح کند، زمان دهد، منطقه به منطقه پیگیری کند و به نتیجه رسد.

– اما شهردار می‌تواند این کار را نکند.
ما در حال حاضر در حال انجام این بحث هستیم که چه‌کاری باید کرد. اینکه اگر این‌کار را نکردند، چگونه باید وادارشان کرد و باید چه کرد، بحث دیگری است. چیزی که به‌نظر من تمامی شهروندان تهرانی، چون عوارض می‌دهند (البته ما به نسبت خیلی کم عوارض می‌دهیم)، باید بدانند آن است که شهر ما چه دارد؟ خیلی امر ساده‌ای است، یعنی شما هرکجای دنیای متمدن بروید، چنین چیزی وجود دارد؛ در نتیجه نقطه‌ی حرکت این است. حال اگر شما این مساله را روشن کردید، خواهید توانست آن جولی را که پیش از این گفتم پرکنید، یعنی مثلا قراردادها را باید روشن کرد؛ شهرداری چگونه مایملک خود را قرارداد می‌بندد و به شخص دیگری می‌دهد، چگونه به شخص دیگری اجاره می‌دهد، احیانا چگونه، خرید و فروش می‌کند، چگونه در اختیار می‌گذارد، مناقصه است؟ به چه صورت است؟ این نکته‌ی اول.

دوم، آن‌جاهایی است که شهرداری با این‌ها بازی می‌کند، یعنی کمیسیون ماده‌ی ۱۰۰، کمیسیون ماده‌ی ۵، شفاف کنید. اشکالی ندارد، شما تصمیم گرفته‌اید که طرح تفضیلی خوب نیست، فکر می‌کنید که اینجا می‌شود تغییر کاربری داد، خب بگویید، چرا پنهان می‌کنید؟ بگویید که ما لیست موضوع‌های تغییر کاربری را منتشر می‌کنیم. انتشار هم اینترنتی است، نیازی نیست که روی کاغذ باشد، روی اینترنت بگذارید؛ صورت‌جلسه‌ی آینده، کمیسیون ماده‌ی ۵، این ۸۰ مورد قرار است که بحث تغییر کاربری شود. آن‌وقت خواهید دید که چه می‌شود، خواهید دید که چه فشاری به مردم می‌آورند، خواهید دید که آیا فجایعی که در شمال شهر تهران اتفاق می‌افتد و در کوچه‌ای ۱۰ متری برج بیست طبقه می‌سازند، پشت سر هم اتفاق می‌افتد یا خیر؟ پس می‌خواهم بگویم که، قدم‌های مشخص و معینی وجود دارد.
 


بساز‌‍‌ و بفروش‌ها برای شهرداری شهروند یک‌بار مصرف هستند
– شما گفتید که، عوارض در تهران خیلی کم است، خیلی از کارشناسان این‎‌را مطرح می‌کنند که این عوارض شاید لازم باشد که ۲۰، ۳۰ یا حتی ۴۰ برابر شود. مثلا برای ساختمانی که یک میلیارد است و ۹۰ هزار تومان  عوارض می‌دهد، خب این‌را می‌شد خیلی بیشتر کرد، فکر می‌کنید کسی زیر بار این مساله می‌رود؟ چون این مساله‌ای است که می‌تواند تبعاتی داشته باشد، خیلی از مردم احتمال دارد که با آن مخالف باشند، بسیاری از مردمی که رای داده‌اند، می‌توانند مخالفت کنند.
اولا باید ارتباط عوارض با فساد را روشن کنیم؛ از آن‌جایی که درآمدهای مستقیم شهرداری کم است ترجیح داده که به سمت یک‎‌سری درآمد‌های دیگر رود که مستقیما به خودش پرداخت شوند نه اینکه اول برود در جیب دولت و بعد دولت به او بدهد یا ندهد. ترجیح هم داد که بهتر است با هزار هزار بساز و بفروش ارتباط برقرار کند تا اینکه با مردم ارتباط برقرار کند. این هزار بساز بفروش را به عنوان شهروند یک‌بار مصرف دیده است، تمام مشکل من این‌جاست؛ نه با بساز و بفروشی مخالفم، نه با اینکه در نهایت بخشی از درآمدها باید از این قسمت تامین شود مخالفم؛ بلکه با این یک‌بار مصرف بودنش مخالفم. یک‌بار تراکم به این‌ها می‌فروشد، پولش را می‌گیرد و می‌رود. خب این پول تمام می‌شود، به همین جهت سیکل چرخه‌ی فروش تراکم، همین‌طور بیشتر و بیشتر می‌شود و گردابی شده است که این شهر را در خود فرو برده است. در همه‌ی شهرها باید ساخت و ساز انجام شود، باید مدرن شوند، اصلا از نظر ایمنی هم بهتر است که ساخت‌وساز دائما در جریان باشد و ما امکان این‌را داشته باشیم که بافت‌های فرسوده را نو کنیم. تمامی این‌ها جای خود؛ اما یک‌بار مصرف نیست.

نکته‌ی دوم این است که افزایش عوارض برای همه یکسان نیست. مثلا به راحتی می‌توان گفت که آپارتمآنهای تا ۱۰۰ متر و یا ۱۵ سال ساخت معاف باشند. از آن به بعد طی جدولی و منحنی‌ای که افزایشش کند است این عوارض اضاف شوند. بله، برای آپارتمان ۲۰۰ متر و بالاتر و تا ۵ سال ساخت و نوساز در منطقه‌ی یک، این عوارض می‌تواند به سالی چند میلیون تومان هم برسد. عوارض در اروپا معادل یک یا دو ماه اجاره است. حال دیگر خودتان حساب کنید؛ یعنی یک خانه‌ی ۲۰۰ متری مثلا در فرمانیه اجاره‌اش ۱۵ میلیون تومان اگر هست، باید بین ۱۵ تا ۳۰ میلیون تومان هم عوارض دهد، ولی ۵۰۰ هزار تومان می‌دهد. معلوم است که نمی‌توانید کاری کنید.

همین‌طور درمورد ماشین؛ ماشین‌ها را به نسبت حجم موتور باید بگیرید دیگر، باز هم یک‌سری حجم موتورها را معاف کنید. می‌ماند یک‌سری دیگر. این‌ها به پایه‌ی رای شما لطمه که نخواهد زد هیچ، بلکه پایه‌ی رای هم برایتان ایجاد می‌کند. حتما هم یک عده داد خواهند زد که برنامه‌ها پوپولیستی است و فلان است و از این دست حرف‌هایی که درست به محض اینکه شما می‌خواهید ذره‌ای مالیات درست‌وحسابی و منطقی بگیرید، می‌زنند.

– به موضوع مالیات اشاره کردید؛ شما قبلا در یکی از صحبت‌هایتان به‌درستی مطرح کرده بودید که مالیات را دولت می‌گیرد و ربطی به شهر هم ندارد، برای این هم پیشنهادی دارید؟
خب مالیات شهر یعنی عوارض دیگر. عوارض، مالیات شهر است. ما مالیات فعالیت تجاری که می‌کنیم یا در‌آمدهایی که داریم یا هر چیز دیگر، که در ایران هیچ‌کدامش گرفته نمی‌شود، عوارض مالیات شهر است و ما باید به شهرمان مالیات بدهیم. این باید خواست ما باشد و آنها هم باید به دنبال این روند. ولی حواس هم باید جمع باشد، به محض اینکه شما مالیات گرفتید دیگر باید دائما پاسخگو و شفاف باشید، اینکار شدنی است و به این سو باید رفت، تمام دنیا به این‌سو رفته است. هیچکس حق ندارد مایملک عمومی را به آسانی و بی‌قاعده و یواشکی بفروشد. برای رفتن در این جهت قدم اول اعلام عمومی این مایملک عمومی است. خیلی هم چیز‌ عجیب و غریبی نیست؛ وضعیت فساد هم به حدی است که مسلما اگر کسی برای رفعش اراده‌ای نشان بدهد و عملا کاری بکند، هم پشتیبانی مردمی به‌دست خواهد آورد و هم پشتیبانی بسیاری از نهادهایی را که واقعا از فساد به ستوه آمده‌اند.
 


برای توجیه یک رفتار استبدادی همیشه از حاشیه‌ها استفاده می‌کنند
– به چه دلیل تخلفات خردی مانند دستفروشی و یا این‌گونه مسایل سریعا از طریق شهرداری شناسایی و برخورد می شوند ولی با تخلفات کلان برخورد جدی صورت نمی گیرد؟
اولا من دستفروشی را تخلف نمیدانم.

– اما از سوی ارگانی مانند شهرداری دستفروشی تخلف محسوب می‌شود و با آن برخورد می‌شود 
ببینید ما چیزی به نام تخلف دستفروشی نداریم، در هیچ جای قانون نیامده است که دستفروشی ممنوع است. آن چیزی که شهرداری بهانه می‌کند و به واسطه‌ی آن دستفروشی را ممنوع اعلام میکند، قانونی است به نام «سد معبر». اما همراه با آن سه زذزذذذکسانی که سرمایه‌های کمی دارند باید به آنها کمک شود، اینها وظایف حاکمیتی هستند. شما حق ندارید آن را به کس دیگری واگذار کنید و این مساله را من نمی‌گویم، این‌را تحقیق مرکز پژوهش‌های مجلس می‌گوید. شما اصلا حق ندارید این را به‌دست شرکت شهربان بسپارید. اصلا شرکت شهربان چه کسی است؟ شرکت شهربان یک وظیفه برایش تعریف شده است که با ساختمان‌سازهایی که در حین ساختمان‌سازی، سد معبر می‌کنند برخورد کند. برخورد که نمی‌کنند، در واقع برخوردش بیشتر از نوع تعامل است. فقط زورشان به همین دستفروش‌ها می‌رسد.

شب عید گفتند: «می‌خواهیم سامان‌دهی کنیم و ۵۰ مکان را در اختیار قرار دادیم ولی بقیه هر جایی باشند برخورد می‌کنیم». اولا شما حق برخورد ندارید، طبق قانون شما حق ندارید این کار را انجام دهید. می‌توانید جنس‌ها راجمع کنید و در یک فاصله‌ای پس دهید. در حال حاضر من وارد جزییات قانونی این موضوع نمی‌شوم. همه‌ی این مباحث را در سایت یک شهر می‌توانید مطالعه کنید.

اما فارغ از ماجرای برخورد، همکاران انجمن یک شهر تعداد زیادی از این مناطق به اصطلاح مجاز را بازدید کردند. یکی از آنها  وسط بیابان و دیگری در کنار اتوبان. حتی فیلم گرفته‌ایم و در گروه تلگرامی«من از دست‌فروشان هم خرید می‌کنم» گذاشته‌ایم. در تعدادی از جاهای دیگر هم بساط روی زمین و زیر باران و غیره قرار می‌گرفت. این نتیجه‌ی سپردن یک وظیفه‌ی حاکمیتی به دست یک یا دو نهادی است که اصلا وظیفه‌ای هم برای‌شان در این زمینه تعریف نشده است. ولی این دیگر وظیفه‌ی شورای شهر است، شورای شهر باید ورود کند. بگوید که من مصوبه داشته‌ام برای رسیدگی به این مسایل، این مصوبه را شما چگونه اجرایی کرده‌اید؟ درست اجرایی کرده‌اید یا خیر. نتیجه‌اش هر چه بوده، نتیجه‌ی بدی است؛ بیایید و دوباره این مصوبه را اجرا کنید. این‌ها کاملا توسط شورای شهر قابل پیگیری است و باید پیگیری شود.

چیزی که باید این‌جا به شما بگویم این است که یک قانونی وجود دارد در علوم سیاسی که شاید پاسخ به پرسش شما باشد. آن قانون می‌گوید اصولا وقتی قرار است که شما رفتار استبدادی خود را توجیه کنید، برای این که به گونه‌ای موجه جلوه کنید، همیشه از حاشیه‌ها شروع می‌کنید. به نظر من حمله به ضعیف‌ترین‌ها و طرد آنها،  چه افراد کم برخوردار باشند و چه افرادی که در جامعه مشکل پیدا کرده‌اند، یک دستگاه استبدادی شهرداری را سامان داده است. شما نمی‌توانید خانه‌ای را در خیابان طالقانی خراب کنید ولی می‌توانید با بولدوزر به محله عودلاجان روید و به بهانه‌ی اجتماع معتادان آنجا را خراب کنید. بله جمع می‌شوند، ولی با بولدوزر انداختن شما به جای دیگری می‌روند و اجتماع می‌کنند. اما این رفتارهای غیرانسانی فقط آن جامعه را هدف قرار نمی‌دهد، بلکه روش بولدوزری کار کردن را جا می‌اندازد؛ به همین جهت هم هست که باید کار را از همین‌جاها شروع کرد، از دفاع از ضعیف‌ترین‌ها و کم برخوردارترین‌ها.
 


با سواستفاده از ضعیف‌ترین‌ها برخورد بولدوزری را جا می‌اندازند
– چگونه کار کردن یک عده دستفروش جلوی مغازه‌هایی که مالیات یا حتی اجاره می‌دهند را توجیه می‌کنید؟
 ما تحقیقات جامعی انجام دادیم و حتی برای شهرداری، فرمانداری، استانداری، اصناف و وزارت رفاه، که خود سفارش‌دهنده‌ی این تحقیق  بود، (در شهرهای تهران اهواز و رشت انجام شد) و همه‌جا هم ارائه دادیم؛ اولا، به این شدتی که شما می‌گویید، نیست. بسیاری از مغازه‌دارها خوشحال هم می‌شوند که دستفروش‌ها مقابل مغازه‌شان باشند، چرا که  برای مغازه‌داران مشتری می‌آورند، اگر همان جنس را  نفروشند برایشان مشتری هم می‌آورند؛ ولی حق با شماست این مشکل وجود دارد، اما مشکل همه جا وجود دارد. شهر پر از دوگانه‌ها یا سه‌گانه‌ها و حتی چهارگانه‌هایی است که هر موضوعی را که شما روی آن دست بگذارید، مقداری ذی‌نفع دارد و مقداری ذی‌مدخل. این اتوبانها بیشتر به مغازه‌ها لطمه زده است یا دستفروش‌ها؟ این همه مال (مجتمع تجاری بزرگ) بیشتر لطمه زده است و یا دستفروشی؟ وقتی می‌گویم همیشه ضعیف‌ترین‌ها را انتخاب می‌کنید تا با سوءاستفاده از آنها برخورد بولدوزری را جا بیندازید مقصودم همین است. آیا تحقیقی انجام شده است که این مال‌ها چه آسیبی می‌زنند؟ آیا تحقیق کرده‌اید تا ببینید اتوبانها چگونه زندگی محله‌ای و مغازه‌داری محله را از بین برده‌اند؟

فکر می‌کنم در سال ۸۲ یا۸۳ قانون جدید نظام صنفی در آمد که طبق آن باید ظرف سه‌ماه آیین‌نامه‌ی اجرایی فروشندگان سیار را، حالا از فروشندگان سیار چه می‌فهمند نمی‌دانم، درست کنیم. هنوز این آیین‌نامه درست نشده است که حتی بتوان آن را نقد کرد. اوایل سال ۹۵ تقاضا کردند که آیین نامه‌ی اجرایی مراکز بزرگ فروش، که مال‌ها درآن قرار می‌گیرند، درست شود که چگونگی برخورد نظام صنفی با آنها روشن باشد. شش‌ماه بعد به راحت‌ترین وجه تنظیم شد. ساختمانی به بزرگی این مال‌هایی که می‌بینید، یک نفر می‌رود مجوز می‌گیرد و بعد خودش می‌تواند به همه مجوز دهد. با این روش‌ها حتی بچه را نمی‌توان گول زد چه رسد به محققین اجتماعی را. می‌گویند دست‌فروش‌ها جنس قاچاق می‌فروشند یا جنس خارجی می‌فروشند؛ شما به مال‌های شهر تهران بروید و به من نشان دهید که یک چیز ایرانی می‌فروشند، غیر از طلا و جواهر همه جنس‌های خارجی است. هر مجتمع جدیدی هم که باز می‌شود بیش از قبلی جنس خارجی می‌فروشد.

– یک سری از قطعات صنعتی که به نام ایرانی به فروش می‌رسد این‌ها را چینی‌ها تولید می‌کنند.
بله. یا می‌آوریم یک جایی رنگشان می‌کنیم و می‌گوییم سی درصد رنگ مهم است پس جنس ایرانی است . بله این‌ها را می‌دانم. می‌خواهم بگویم دستگاه‌هایی که اینگونه غرق در فساد هستند آن‌وقت به دستفروش گیر می‌دهند. ما نتیجه‌ی درآمد دستفروش‌ها را در سه شهر منتشر کردیم. شش ماه «آقای چیذری» داد و بیداد می‌کرد که این‌ها درآمد میلیونی دارند و عکس می‌انداختند که طرف با پرادو آمده است.

تهران برای ده درصد پولدار ساخته شده
در ذهن آقایان تهران برج میلاد می‌خواهد، دستفروش نمی‌خواهد
– آقای چیذری کیست؟
مدیر عامل شرکت شهربان. به ایشان می‌گوییم که ما آخر کار علمی کرد‌ه‌ایم ولی می‌گفتند نه، درست نیست؛ نهایتش آنهایی که فهیم‌تر بودند می‌گفتند این‌ها خوداظهاری است، می‌گفتیم، بله خود اظهاری است. امکانی برای ما پیش آمد که بر اساس سامانه‌ی وزارت رفاه وضعیت واقعی این افراد را چک کنیم. چون فقط درآمد که نمی‌گفتند. بیمه دارید یا ندارید، ماشین دارید یا ندارید و تمام. خواهش کردیم با یک سامانه‌ی وزارت رفاه چک کنند و نتیجه‌ی تحقیق ما را محک بزنند. وضع از خوداظهاری‌ها حتی بدتر بود. خب حالا که اثبات شد درست است چرا کاری نمی‌کنید؟ خب رسیدگی کنید. مگر نمی‌گویند اشتغال‌، خب اشتغال این است دیگر؛ اما نه، نه، چرا؟ چون در ذهن آقایان، تهران برج میلاد می‌خواهد، دستفروش نمی‌خواهد. می‌گوییم که بابا، پاریس دستفروش دارد و این دستفروش‌ها جزو زیبایی‌های پاریس به‌شمار می‌روند؛ لندن دستفروش دارد، نیویورک دستفروش دارد و این‌ها جزو جذابیت‌های این شهرها به حساب می‌آیند.

خب بله، تا وقتی فشار باشد، دستفروش پتویی می‌اندازد و چهارتا جنس هم روی آن می‌گذارد؛ خب این کثیف است ولی بیاییم غرفه درست کنیم و کارهایی از این دست انجام دهیم. همین حالا پایین سی تیر چند غرفه احداث شده است. ببینید که شب‌ها چه خبر می‌شود. جذابیت‌های شهر این‌هاست، چرا نمی‌کنیم؟  یک عده‌ای انتخاب کرده‌اند که تهران اتوبان دو طبقه می‌خواهد و دستفروش نمی‌خواهد. این‌جاست که می‌گویم شهر را ما خودمان می‌سازیم، یک عده‌ای انتخاب کرده‌اند که این شهر باید اتوبان دو طبقه داشته باشد، باید برج میلاد داشته باشد، باید خیابانهای عریض داشته باشد، باید قرتی‌بازی داشته باشد، باید مجتمع‌های تجاری بزرگ داشته باشد و معتاد و دستفروش و قشر آسیب دیده و اینها را نمی خواهد. تهران برای ۱۰ درصد جمعیت پولدارش ساخته شده و نه نود درصد جمعیت متوسط به پایینش. بگذریم که تجربه‌ی جهانی، شکست پل‌های اتوبانی و مال‌ها را اثبات کرده است.


وقتی طرح مساله نمی‌کنید، نمی‌توانید چیزی را حل کنید
– چند سال پیش با آقای حجاریان مصاحبه‌ای داشتیم درباره‌ی مبارزه با فساد. حرف تامل برانگیزی زد که «تهران قلمبه رانت است» برای همین است که مردم مهاجرت خیلی زیادی به تهران دارند. اگر به هر دلیلی کسی پایش به تهران رسد چه از دستفروشی چه سینما، انجام هرکاری برایش راحت‌تر است و درواقع نسبت به جایی که بوده است بهتر است. با همه‌ی این حرف‌ها، برای این چه فکری می‌شود کرد. آیا شما در نگاهتان به شهر تهران به صورت خاص، این هم وجود دارد که بشود از این رانت‌ها کم کرد؟
ببینید شهر تهران غیر از اینکه پایتخت کشور است الگوی بقیه‌ی شهر‌ها هم هست. شما هر کاری را در تهران انجام دهید به فاصله‌ی کمی بعد در کلان‌شهر‌ها و بعد در شهر‌های کوچک نیز انجام می‌شود. ما همگی به هر حال یک علقه‌های شهرستانی نیز داریم. قدیم‌تر یا جدیدتر. هروقت که به این شهرستآنها و شهرهای کوچک می رویم، می‌بینیم که در حال ساخت زیر‌گذر هستند. زیرگذر آنجا به چه درد می‌خورد، خدا می‌داند. شهر را مثل نواب به دوتکه تقسیم کرده‌اید، بچه‌هایی که خانه‌شان این طرف بود مدرسه‌شان آن‌طرف، حالا دیگر نمی‌توانند به راحتی رفت‌ و آمد کنند؛ باید تاکسی بگیرند. آخر این زیرگذر به چه دردی می‌خورد؟ حالا به شهرهای کوچک‌تر بروید، همگی دارای پل‌های روگذر و زیر‌گذر هستند. این‌ها همه الگو‌برداری از تهران است. در‌نتیجه شما اگر به این موضوعاتی که اشاره کردم در تهران رسیدگی درست کنید، می‌توانید مطمئن باشید که بقیه‌ی شهرها هم همان کار را می‌کنند.

من قصد ندارم هیچ مساله‌ای را ساده کنم اما وقتی طرح مساله نمی‌کنید مسلما نمی‌توانید چیزی را حل کنید. می‌دانید می‌خواهم چه بگویم؟ مثلا ممکن است من طرح مساله کنم که من می‌خواهم به دانشگاه بروم؛ درس می‌خوانم، آسان نیست، دانشگاه دولتی، رشته‌های خوب قبول شدن آسان نیست. خب رد می‌شوم؛ دوبار رد می‌شوم، سه‌بار رد می‌شوم. بعد می‌فهمم که باید به دانشگاه دیگری بروم، انتظاراتم را کمی پایین بیاورم، بگویم که حالا در آن دانشگاه هم خودم سعی می‌کنم بهتر درس بخوانم، استادهایش کمتر بهترند، اشکالی ندارد خودم بیشتر می‌خوانم. ولی تا زمانی که نگویید که آقا من می‌خواهم بروم و علاقه دارم به ادامه‌ی تحصیل دانشگاهی، به دانشگاه نمی‌روید که.

من می‌گویم طرح مساله کنیم و بپذیریم، و نه حرف‌های کلی، ما بپذیریم که مشکل شهر تهران چیست. ببینید، همین امروز شما باید بروید با آقای نجفی یا سایر اعضای شورای شهر مصاحبه کنید، که آقا مشکل شورای شهر تهران فروش تراکم هست یا نه؟ مشکل شهر تهران آپارتمآنهای خالی از سکنه هست یا نه؟ یعنی منجمد شدن سرمایه. مشکل شهر تهران آیا این هست که پایتخت مملکت ما، زباله‌هایش را بچه‌ی هشت ساله جمع می‌کند؟ این را قبول دارد یا ندارد؟ حالا چه می‌خواهد بکند؟

آخر افتضاح است دیگر. شما حتما دیده‌اید دیگر، به‌خصوص از وقتی که حالا شهرداری هم در حال تغییر است و نیروهای سرکوبشان کمتر می‌آیند، خب این بچه‌ها را بیشتر می‌بینید. آخر این چیست؟ برج میلاد و مجتمع‌های تجاری تجریش و نیاورانتان را ببینم یا کنار آن مال این کودکان را. من به شما پیشنهاد می‌کنم یک‌دفعه پیاده، از سر قیطریه تشریف ببرید تا برسید به خیابان نیاوران، یک مال بزرگی هم جدیدا آنجا باز شده، که البته نسبتا مال خیلی خیلی قرتی‌ای‌ نیست، البته باز هم جنس‌هایش خارجی است ولی خب جنس‌های خارجی نسبتا ارزان‌تر و در دسترس‌تر. سعی کنید پیاده این مسیر را بیایید، اولا ببینید چندین و چند بار مجبورید بیایید در خیابان و دوباره به پیاده‌رو بازگردید. اگر کالسکه‌ی بچه داشته باشید که هیچ، اصلا نمی‌توانید راه بروید. همینطور برای افراد مسن. در کنار این معضل خواهید دید که در کنار این ثروتی که آن‌طرف خیابان است، از  نوتلا‌بار و بستنی فروشی لوکس و همبرگرفروشی لوکس و میوه فروشی وی. آی. پی.  و غیره و غیره که مقابل همه‌شان ماشین‌های آخرین مدل ایستاده، در این سوی پیاده‌رو، بچه‌هایی هستند که زباله جمع می‌کنند و آنجا دپو می‌کنند. پشت درخت‌ها کیسه‌های بزرگی به حجم ۲ یا ۳ متر مکعب، بچه و جوان، با سر و وضعی کثیف. شما اگر یک‌ذره نگاهش کنید، او چشمش را در می‌برد، نگران می‌شود، می‌ترسد؛ درحالی که ما باید سرمان را از خجالت بیاندازیم پایین که چنین چیزی در شهر ما هست. خب، آقا این‌ها را قبول دارید یا نه؟ اگر نه، عکس و فیلم بیاوریم برایتان. اگر آری، چه برنامه‌ای دارید برای حل این معضلات؟ شما ندارید، ما داریم. بگوییم، انجام می‌دهید؟ اینها است گفت‌و‌گوی ما با شورای شهر و شهرداری. از شما هم خواهش می‌کنم به عنوان یک رسانه بروید گزارش عکس و فیلم تهیه کنید.


تمام زباله جمع‌کن‌ها، پیمانکار شهرداری هستند/نظارت بر کار پیمانکارها، وظیفه‌ی حاکمیتی شهرداری است
– ما روی این موضوع یک‎‌سری کار کردیم، حتی بچه‌ها به کهریزک و جایی که کارخانه‌ها و کارگاه‌های تفکیک زباله‌ها است، رفته بودند یکی از راه‌هایی که بچه‌ها در مصاحبه‌ها مطرح می‌کردند این بود که تفکیک زباله اگر از مبدا انجام شود، یک بخشی از این موضوع هم حل شدنی است؛ اما خب باز هم کار کودک که حل نمی‌شود.
نه اصلا این نیست

– مساله فراتر از این حرف‌ها است.
بله. اولا باید پرسید این بچه اصلا به چه دلیل این کار را می‌کند. اگر نگذارید که این کار را کند، کار دیگری می‌کند. مسایل اجتماعی، خیلی پیچیده است. یعنی شما اصلا نمی‌توانید به سادگی بگویید که مشکل همانی است که به چشم دیده می‌شود و راه حلش آسان است. ممکن است فقط صورت مساله را پاک کنید. گام اول شناسایی است. این پدیده چیست؟ سپس اعلام عمومی مبنی بر اینکه ما می‌خواهیم این پدیده به درستی حل شود. بعد نشان دهید، آدم بیاورید و بگویید که چه‌کار می‌خواهیم بکنیم. چگونه باید این‌کار را بکنیم. اما پیش از همه‌ی این چیزها باید مذموم بودن پدیده را بپذیرید. باید صراحتا تقصیر را ببینید و بگویید که نمی‌خواهم چنین چیزی در مملکتم باشد، نمی‌خواهم در شهرم باشد.

بعد ذی‌نفع‌ها را شناسایی کنید و دعوت کنید. ما این‌همه دانشجوی علوم اجتماعی تربیت می‌کنیم، خب این‌ها را بیاورید و به کار گیرید دیگر. ما با شورای شهر، وزارت‌خانه و همه‌ی این‌ها صحبت کردیم؛ تمام این زباله‌جمع‌کن‌‌ها، پیمانکار شهرداری هستند. همه‌شان. فهرست پیمانکاران را منتشر کنید. مبلغ قراردادشان چقدر است؟ چقدر مالیات می‌دهند؟  هر منطقه‌ی شهر را چقدر فروختید؟ چه کسی به کار پیمانکارها نظارت می‌کند؟ وظیفه است، وظیفه‌ی حاکمیتی شماست که وقتی به پیمانکار خصوصی واگذار می‌کنید، نظارت کنید و گزارش بگیرید. حق ندارید اگر خارج از قانون مملکت، آدم استخدام می‌کند، به این پیمانکار کار دهید. از این روشن‌تر دیگر نداریم؛ کار کودک زیر ۱۵ سال ممنوع است و بالای ۱۵ سال هم کار سخت نباید بکند، قانون اساسی. چرا پس جلوی چشم ما کودک ۱۰ ساله زباله جمع می‌کند؟
  
لیست پیمانکارهای شهرداری را منتشر کنید
– پیمانکارها به کودکانی که زباله‌گردی می‌کنند، کارت‌هایی را می‌دهند. برای این کارت‌ها ۳۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان می‌گیرند، یعنی باید این میزان بدهند تا بتوانند کار کنند.
بله، شما به عنوان شهردار و عضو شورای شهر که می‌گویید چنین چیزی را نمی‌خواهید، بگویید پیمانکارهایتان چه کسانی هستند؟ بنده در این‌جا از کمیسیون اجتماعی شورای شهر خواهش می‌کنم که لیست پیمانکارهای شهرداری را منتشر کند. چیزی نیست که، آیا نگرانند؟

– فکر می‌کنید که شهرداری، لیست را به شورای شهر می‌دهد؟
باید بدهد، باید این‌کار را بکند. وگرنه شهردار را به صحن شورا دعوت کنید و در جلسه‌ای عمومی از او بخواهید.

– آیا جای یک نهاد مستقل نظارتی در این میان خالی نیست؟
منظور از مستقل چیست؟ شورای شهر مستقل است، خب باید برود و بگیرد دیگر. خانم فخاری بیاید نامه‌ای بنویسد و در کانالش هم بگذارد که: من این نامه را به نام شورای شهر نوشته‌ام، رای هم گرفته‌ایم، به معاونت اجتماعی، یا هر معاونت دیگری، نمی‌دانم، که آقا لیست پیمانکارهای شهرداری را بدهید، آقای نجفی لیست پیمانکارهای شهرداری را منتشر کنید.

– به‌صورت کلی یا به‌صورت خاص؟
حالا به‌صورت خاص؛ اگر این‌کار را نکرد یادآوری کنید، اگر دوباره نکرد، بزنید صفحه‎‌ی اول این همه روزنامه‌ای که در اختیار دارید. خب کاری ندارد، ما هم بدانیم که دارید این‌کار را می‌کنید. نه اینکه شما بروید نزدشان و آنها بگویند که بله، بله باید چنین کاری بشود و هفته‌ها و ماه‌ها بگذرد و هیچ. ما الان در وضعیتی نیستیم که شورای شهر و شهرداری را محکوم کنیم. باید اول در مقام همراه و همکار آنچه را که می‌دانیم با آنها در میان بگذاریم و بخواهیم که عملاً کاری بکنند. خودمان به راه حل فکر کنیم، تقاضاهای مشخصی را مطرح کنیم، تقاضاهای‌مان را پیگیری کنیم. می‌گویید نهاد نظارتی بی‌طرف، خب خود ما هستیم دیگر، کار رسانه همین است دیگر، رکن چهارم دموکراسی رسانه است دیگر. خب این کار را انجام دهیم، از ما چه کسی بهتر؟

منتها من می‌گویم که تنها با ذهنیت افشاگری جلو نرویم، با ذهنیت کمک کردن جلو رویم و اگر نکردند آن‌وقت می‌توان افشاگری کرد. چون اگر با ذهنیت کمک کردن جلو رویم، دست ‌کمش این است که دانش آن برای خودمان باقی می‌ماند. می‌دانید، من وقتی می‌خواهم ببینم که جلوی فساد را چگونه می‌شود گرفت و می‌خواهم کمک کنم،  می‌روم و با سه‌، چهار نفر متخصص صحبت می‌کنم، یک چنین جدول‌هایی جمع می‌کنم، گره‌های فساد را شناسایی می‌کنم و بعد می‌روم به شورای شهر می‌گویم؛ اگر هم نکرد، حداقل این دانش برای من باقی مانده است.

– درست می‌گویید، ولی این مشکل وجود دارد که جرم‌ها و فسادها و تخلفات بزرگ در شهرداری دقیقا پس از افشاگری است که مورد توجه قرار می‌گیرند و رسیدگی می‌شوند. این مشکل و این سابقه وجود دارد.
به هرحال باید فاش شود؛ در رقابت‌های سیاسی هم آدم‌ها خیلی چیزها را می‌دانند. ولی خب سوال جدی هم هست که چرا صبر می‌کنید شب انتخابات این چیزها را بگویید. می‌دانید، این‌ها هم هست. اصطلاحا می‌گویند که دموکراسی حتما زاده‌ی فضیلت آدم‌ها نیست، رقابت بین گروه‌ها هم هست؛ ولی خب ما رسانه‌ها باید کار خودمان را بکنیم، سمن‌ها هم باید کار خود را بکنند. کار خودشان هم یعنی اینکه ما دانش به‌دست بیاوریم. آمدیم و یکی خواست و گفت که من این کار را می‌کنم، من به تجربه دیده‌ام که در همه‌ی دستگاه‌ها آدم‌هایی هستند که همچون ما بخواهند معضلات حل شود و فساد کمتر باشد.
 


شهر متعلق به همه‌ی شهروندان است/عامل اصلی مهاجرت به تهران  وضعیت بد شهرهای دیگر است
– شما در بحث، جایی درباره‌ی فروشنده‌های خیابانی گفتید که ۸۰ درصد آنها سابقه‌ی سکونت بیش از پنج سال را در تهران دارند و ۶۴ درصد آنها سابقه‌ی سکونت بیش از ده سال را
بله اصل مهاجرت انجام شده است.

– فکر نمی‌کنید سامان دادن و پشتیبانی از این ‌شکل مشاغل سبب بالا رفتن آمار مهاجرت به پایتخت شود؟
مهاجرت به تهران یک چیز دائمی است. یعنی شما اسنپ درست می‌کنید، مهاجرت می‌شود، شما تپسی درست می‌کنید مهاجرت می‌شود، شما سازوکار اینترنتی درست می‌کنید مهاجرت می‌شود. اما واقعیت آن است که مهاجرت به تهران تمام شده است؛ اگر مهاجرتی به تهران هست، به‌خاطر این نیست که تهران یک‌چیز جدیدی پیدا کرده، به‌خاطر این است که آن‌طرف دیگر وضعش بد شده است؛ خشک‌سالی در سیستان و بلوچستان است که مهاجرت ایجاد می‌کند نه امکانات تهران. متوجه می‌شوید چه می‌گویم.

ما در تهران کار کرده‌ایم در رشت و اهواز هم کار کرده‌ایم. رشت که سابقه‌ی تاریخی دست‌فروشی دارد؛ هرکسی شمال رفته باشد می‌داند که بالاخره در جاهایی که نزدیک مراکز تولید زراعی هستند، اصلا دست‌فروشی یک سنت تاریخی است. خب، آنجا چرا جا درست نمی‌کنند؟ چرا؟ دیدید که، فیلمی درآمد که طرف زده بود توی گوش خانم دست‌فروشی، شمال بود دیگر؛ رشت بود. این الان ده نسل است که دارد این کار را می‎‌کند. خب آنجا را درست کنید که مهاجرت هم به قول شما به تهران کمتر شود.

تهران را بگوییم اشتباه است، اهواز را چرا سازمان‌دهی نمی‌کنند؛ اهواز یک خیابان پیاده‌راه درست کرده بودند در خیابان نادری، خب دستفروش‌ها کار می‌کردند و با مغازه‌دارها هم به یک تعادل و تعاملی رسیده بودند؛ ساعت‌هایی که مغازه‌ها باز بود، آنها کار نمی‌کردند، ساعت‌هایی که مغازه‌ها بسته بود، این‌ها کار می‎‌کردند. بعد این‌را جمع کردند. به آنها گفتیم یک جای دیگر به این‌ها بدهید. رفتیم با کمک استان‌داری، که از طرح ما پشتیبانی می‌کرد، زمین بایر پیدا کردیم، دوقدمی همان‌جا که به مغازه‌دار هم ربطی نداشت، طرح‌هایی را ارائه دادیم که می‌شد بازار بسیار زیبایی برای دستفروشان درست کرد که حتی یکی از دیدنی‌های اهواز بشود. نکردند، شهرداری ایستادگی کرد و جالب آنکه استاندار عقب نشست. نشان به آن نشان که خود اهوازی‌ها چنین تجربه‌ای را سال‌های قبل با موفقیت انجام داده بودند، در محله‌ای به‌نام لشگر آباد. این محله محله‌ی فاسد اهواز بود. یعنی چه فساد جنسیتی و چه فساد مواد مخدر. ساکنان آنجا آمده‌اند کم‌کم یک‌سری مغازه‌هایی زده‌اند که جلوی خانه‌شان فلافل می‌فروشند. الان هرکسی که اهواز برود، حتما یک‌شب می‌برندش آنجا که ببیند. سرزنده است، شغل ایجاد شده است، جذابیت پیدا کرده است، اعتماد پیدا کرده است و کاملا محلی است که حتی من می‌توانم به شما بگویم که از منظر تنش‌های قومیتی که در اهواز وجود دارد، این‌را کاملا کم کرده است. اکثر کسانی که در لشگر آباد این‌کار را می‌کنند از قومیت عرب‌ها هستند و همه هم از آنها خرید می‌کنند. و فساد به کل از بین رفته است.

آمار روشن است دیگر، در کشور فرانسه که مال از ما بیشتر دارد، مغازه از ما بیشتر دارد، مغازه‌ی محلی از ما بیشتر دارد،  وضعیت اشتغال در آن ده برابر از ما بهتر است، بالای ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در حوزه‌ی فروشندگی سیار، کلمه‌ی دقیقش اگر که بخواهم ترجمه کنم این است: «فروشنده‌ی یک‌جا ننشین»، دارد ارتزاق می‌کند؛ مالیاتش را هم می‌دهد، تامین اجتماعی و بیمه‌اش را هم دارد، شهرش را هم زیبا می‌کند و شما هم اگر تشریف ببرید پاریس، حتما کسانی که آنجا هستند و سابقه‌ی زندگی دارند، به شما خواهند گفت، ببین فردا می‌رویم بازارچه‌ی محلمان خرید می‌کنیم و می‌روید و متوجه می‌شوید که چقدر این‌ها قشنگ است و چقدر در سرزنده بودن محل تاثیر دارد.

ببینید، در فرانسه خب فامیل کم است، یعنی آدم‌های مسن تنها، زیادند. شما وقتی به بازارچه‌ها می‌روید می‌بینید که این آدم‌های مسن، صبح می‌آیند و دو، سه ساعت در این بازارچه‌ها راه می‌روند، همه هم می‌شناسندشان و سلام‌وعلیک هم می‌کنند و یک زندگی انسانی پیدا می‌کنند. حالا ما هنوز خوشبختانه به آنجا نرسیده‌ایم ولی می‌رسیم؛ یعنی آدم‌های مسنی که تنها زندگی می‌کنند، این بازارچه‌ها محل شادی آنها هم هست. همین الان هم شما به بعضی پارک‌های تهران بروید، می‌بینید عصر که می‌شود، آدم‌های مسن می‌آیند و می‌نشینند. یعنی می‌خواهم بگویم این فواید را هم دارد ولی باید اراده باشد و این اراده باید ناظر بر این باشد که شهر تنها برای آن ۵ درصد، ۱۰ درصد نیست، شهر به قول شما مال همه‌ی شهروندان است.
منبع: بهارنیوز

چرا زنان در دولت روحانی وزیر نشدند؟

پروانه سلحشوری در همایش روز دانشجوی دانشگاه آزاد واحد تهران‌جنوب درباره دلیل عدم انتخاب وزیر زن در هیات دولت گفت: ما همواره این مطالبه را از آقای روحانی داشتیم و این از ابتدایی‌ترین حقوق جامعه است که زنانی که نیمی از جمعیت را تشکیل می‌دهند در مناسبات و عرصه سیاسی هم حضور داشته باشند و دارای وزیر زن باشیم. منتقد این امر بودیم و بارها درباره آن سوال کردیم و زمانی که آقای روحانی در مجلس حضور یافتند، بیان کردند که ما می‌خواستیم و نشد اما متاسفانه همچنان نفهمیدیم که چرا نشد که وزیر زن انتخاب کنند.رئیس فراکسیون زنان مجلس در پاسخ به اینکه چه نظری در مورد حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی دارید، بیان کرد: به عنوان یک زن معتقدم که ضرر تبعیض جنسیتی به جامعه برمی‌گردد. لذا هرچه جامعه دو قطبی‌تر شود ضرر آن متوجه کل جامعه خواهد شد و در رابطه با حضور زنان در ورزشگاه‌ها در کمیسیون فرهنگی مسائلی مطرح شد که بسترسازی مناسب صورت گیرد.نماینده مردم تهران در مجلس در پاسخ به اینکه دلیل محدودیت‌های سیدمحمد خاتمی چیست، گفت: شاید برای آقای خاتمی محدودیت ایجاد کنند که به جایی نرود اما آیا توانستند محدودیت ایجاد کنند که خاتمی در قلب شما نباشد؟

حضور زنان برای به قدرت رساندن مردان است
همچنین الهه کولایی نماینده دور ششم مجلس در مراسم روز دانشجو در دانشگاه یزد اظهار کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد حضور گسترده اجتماعی زنان در عرصه انتخابات‌ها هستیم، اما این حضوری توده‌ای است که تنها برای به قدرت رساندن مردان به کار می رود و خود زنان نمی‌توانند سهمی از قدرت را به دست آورند.وی اظهار کرد: امروزه تلاش همه جوامع در جهت بالا بردن شاخص‌های توسعه و سطح رفاه مردم هستند و دولت‌ها هم نمی‌توانند تصویری که از دیگر جوامع مخابره می شود را فیلتر کنند و به هرحال مردم از وضع دیگر جوامع با خبر می شوند؛ در واقع اگر دولت ها نتوانند رضایت درونی ایجاد کنند، الگوهای بیرونی عرصه ورود پیدا می کنند.

نماینده مجلس ششم شورای اسلامی گفت: در جامعه ایران هم مسئله زنان و جوانان به دلیل نیازی که به تغییر احساس می‌شود، مطرح است، اتفاقا زنان و جوانان ما نشان داده اند ظرفیت و توانایی لازم برای حضور در اجتماع را دارند اما به دلیل سیطره نگاهی که این توانایی را باور نداشته و حتی آن را انکار می کند، امکان دستیابی به جایگاه‌های بالای اجتماعی و سیاسی را پیدا نمی‌کنند.کولایی در ادامه گفت: شرایط گفته شده موجب فرار مغزها از کشور شده و در واقع سرمایه سوزی عظیمی در حال رخ دادن است. ما در طول سالیان بر روی ارتقای توانمندی‌های زنان و جوانان سرمایه‌گذاری زیادی می‌کنیم اما فرصت بهره برداری از آن را پیدا نمی‌کنیم.وی با بیان اینکه ایجاد شرایط برابر برای همه شهروندان توسط دولت حکم قانون اساسی است، گفت: به نظر می رسد باید در این زمینه به تجربه کشور‌های توسعه یافته نگاه کنیم، مخصوصا که ما نگاهی دینی به توسعه داریم و لازم است به زنان و جوانان توجهی ویژه نشان دهیم. در واقع آیا با وجود فرار نخبگان از کشور می توانیم در افق ۱۴۰۴ به قدرت برتر منطقه تبدیل شویم؟
منبع: بهارنیوز

دوگانه نحوه برخورد با دو رئیس‌جمهور سابق

فرهاد فخرآبادی- روزنامه بهار: محمود احمدی‌نژاد به رفتارهای چند مدت اخیرش ادامه می‌دهد؛ به صورت علنی روسای قوا را آماج اتهامات پیاپی قرار می‌دهدو بدون محدودیت به گوشه و کنار کشور مسافرت می‌کند اما در مقابل محدودیت‌ها برای سید محمد خاتمی روز به روز بیشتر می‌شود تا جایی‌که بازهم در هفته گذشته اجازه ملاقات او با وزرای دوران ریاست‌جمهوری‌اش داده نشد. با محمد تقی فاضل میبدی عضو جامعه محققین و مدرسین حوزه علمیه قم درباره حواشی این روزهای احمدی‌نژاد و اعمال محدودیت‌ها برای رئیس دولت اصلاحات هم کلام شدیم. فاضل میبدی اعتقاد دارد برخوردهای دوگانه با دو رئیس دولت اصلاحات و اصول‌گرا ناشی از کم‌رنگ شدن عدالت در جامعه است. او می‌گوید مشکل از ذهنیت حاکم بر کشور است و برای اصلاح شرایط باید این ذهنیت تغییر کند. اما در گوشه‌ای دیگر از حرف‌هایش  با بیان اینکه اعتماد مردم به دولت کم شده است می‌گوید در برابرتخلفات احمدی‌نژاد تنها خود او نباید پاسخگو باشد و حامیان بزرگ رئیس دولت نهم و دهم باید از مردم عذرخواهی کنند و دیگر وارد سیاست نشوند.
***
این روزها در کشور برخوردهای متفاوتی را با دو رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب و اصول‌گرای پیشین می‌بینیم. اصول‌گراها  اذعان می‌کنند که احمدی‌نژاد کلکسیونی از تخلفات است اما همچنان آزادانه به اظهار نظر و سفرهای خود ادامه می‌دهد. اما در مقابل محدودیت‌های سید محمد خاتمی ادامه دارد و شنیده می‌شود که پنجشنبه هفته گذشته برای دومین بار در ماه‌های پیشین، از حضور ایشان در نشست با وزرای سابق دولتش ممانعت شده است. علت این تناقض در برخوردها را چی می‌دانید؟
در جامعه‌ای که عدالت کم‌رنگ شده باشد، ارزش‌ها جابه‌جا می‌شود؛ خوب جای بد را می‌گیرد و بد بر جای خوب می‌نشیند. در شرایط فعلی هم چیزی که ما در کشور می‌بینیم همین است. ارزش‌های ما جابجا شده که شخصیت‌های وارسته‌ای مانند سید محمد خاتمی روز به روز محدودتر می‌شوند؛ برخی دیگر ۷ سال است بدون محاکمه در حصر هستند اما در مقابل افرادی مانند احمدی‌نژاد و یارانش باید آزادانه حرکت کنند؛ کسی ایرادی به آنها نگیرد و این آزادی باعث شود که احمدی‌نژاد و اطرافیانش به گونه‌ای فعالیت کنند و حرف بزنند که همه چیز را زیر سئوال ببرند. مشکل از ذهنیت‌هاست؛ مسبب این وضعیت ذهنیت‌های حاکم در کشور است که ایراد دارد و باید تغییر کند.
پاسخگوی این نوع رفتارها چه کسی است؟ باید تمام تقصیرها را بر گردن احمدی‌نژاد انداخت؟
تمام افرادی که طی ۸ سال حضور احمدی‌نژاد از او به هر شکل و هر تریبونی حمایت کردند در فسادهای دولت نهم و دهم شریک هستند. به ویژه کسانی که دولت او را به امام زمان متصل کردند، خواب‌های آنچنانی می‌دیدند و می‌گفتند دولت احمدی‌نژاد بهترین دولت بعد از مشروطه است امروز که حجم فساد مشخص شده است و خودشان هم قبول دارند فساد صورت گرفته است باید در برابر مردم ایران پاسخگوی این رفتارها و بی‌قانونی‌ها و بی‌اخلاقی‌ها باشند. احمدی‌نژاد با همین مقایسه‌ها و بزرگ نمایی‌های این آقایان بود که پرورش داده شد و امروز به جایی رسیده است که اینگونه برخورد می‌کند. در همان سال‌ها یادمان نرفته است که چه قدر از افراد به خاطر انتقاد از مدیریت دولت احمدی‌نژاد و حتی بیان یک کلمه که دولت احمدی‌نژاد دروغگو است زندانی شدند ولی حالا می‌بینیم همان حرف هایی که از سال‌های ۸۴ تا ۹۲ اصلاح‌طلب‌ها زدند و به خاطر آن جریمه شدند از دهان برخی اصول‌گراها خارج می‌شود و رسما اذعان می‌کنند که دولت احمدی‌نژاد کلکسیون تخلفات بوده است.
اما احمدی‌نژاد از این باب وارد شده که دستگاه قضایی کشور به او ظلم کرده است.
شما ببینید در طی این سالهایی که مدیریت کشور در اختیار احمدی‌نژاد و هم فکرهایش بود چه بر سر منابع کشور و بیت المال آوردند. در آن هشت سال چه رقم هایی از پول مردم گم شده است؟ احمدی‌نژاد زمانی که ده‌ها نفر را به جرم انتقاد از دولتش زندانی می‌کردند کجا بود؟ زمانی که فاجعه کهریزک اتفاق افتاد کجا بود که حالا دم از عدالت می‌زند. کسی دم از عدالت می‌زند که پس از فاجعه کهریزک، او در برابرش قاضی مرتضوی را تشویق کرد و به او پست‌های بالاتری در دولت داد.
نظر من بر این است که تنها نباید شخص محمود احمدی‌نژاد یا بقایی و یا مشایی پاسخگوی فسادها باشند. افرادی باید پاسخگو باشند که او را از استانداری اردبیل به شهرداری تهران و ریاست‌جمهوری رساندند. امثال کسانی که  آن زمان از احمدی‌نژاد حمایت می‌کردند باید پاسخگوی فعالیت‌های او باشند. انسان اگر اشتباهی مرتکب شد باید شهامت عذرخواهی را داشته باشند. این آقایان هم باید از مردم ایران عذرخواهی کنند. مردم قطعا با عذرخواهی کوتاه خواهند آمد اما با سکوت و رد شدن از ماجرا کنار نمی‌آیند و مسببان را نخواهند بخشید. افرادی که در راس حامیان احمدی‌نژاد بودند دیگر نباید وارد سیاست شوند چون ممکن است دوباره با تصمیم گیری‌ها و مدیریت آنها پدیده‌ای مانند احمدی‌نژاد را رو کنند و باز هم به کشور و بیت المال ضربه بزنند.
یکی از مطالبات مردم در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری دهم و به ویژه یازدهم از حسن روحانی موضوع رفع حصر بود. هر چند آقای شمخانی گفته است که حصر نداریم اما امروز برخوردها با رئیس دولت اصلاحات در همان مسیر قرار دارد و محدودیت‌ها همچنان دیده می‌شود.
حقیقتی را که باید بگویم این است که اعتماد مردم به دولت کم شده است. رفع حصر به عنوان یک درخواست جدی از سوی حامیان آقای روحانی در جریان دو انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ وجود داشت و جامعه از شخص رئیس‌جمهور انتظارهای بسیار بالاتری در این زمینه داشت. آقای روحانی باید به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی طی این پنج سالی که گذشته است فکری به حال رفع حصر می‌کرد نه اینکه امروز بعد از ۵ سال با عرض تاسف می‌بینیم که نه تنها رفع حصر صورت نگرفته است بلکه برای آقای خاتمی هم محدودویت هایی قائل می‌شوند که اصلا عادلانه نیست. این نوع برخوردها و محدودیت‌ها برای افرادی که مردم دوستشان دارند و همه آنها انسان‌های شریفی هستند باعث کمرنگ شدن اعتمادها خواهد شد. وقتی مردم می‌بییند رئیس دولت اصلاحات که در دوران مدیریت‌اش مشکلی وجود نداشته اجازه خروج از منزل را پیدا نمی کند اما از آنسو محمود احمدی‌نژاد با آن همه تخلف و اظهار نظرهای تند آزادانه حرکت می‌کند حق دارند به عدالت شک کنند.
منبع: بهارنیوز

رهبر انقلاب: بهترین نیروی انسانی در نیروهای مسلح باشد تا ملت آسیب‌ناپذیر بماند

به گزارش ایسنا، حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمانده کل قوا ظهر امروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان ارشد نیروهای مسلح و برگزیدگان جشنواره مالک‌اشتر با اشاره به خصومت‌های تمام‌نشدنی دشمنان با ملت و نظام اسلامی، مواجهه با این معارضه‌ها را در گرو ایستادگی و تقویت روزافزون توانایی‌های نیروهای مسلح خواندند و تأکید کردند: امروز نیروهای مسلح به بهترین نیروی انسانی از لحاظ فکری، عملی، عزم و اراده احتیاج دارند تا بتوانند آسیب‌ناپذیری ملت را در مقابل دشمنی‌ها حفظ کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با ابراز خرسندی از عمق‌بخشیدن به حرکت پیشرونده نیروهای مسلح در بخش نیروی انسانی با برگزاری جشنواره مالک اشتر، افزودند: لازمه پیشگامی در موفقیت‌ها، استمرار حرکت رو به جلو و بدون توقف است، بنابراین باید در هر بخش که مسئولیت و وظیفه‌ای برعهده دارید، بی‌وقفه و مستمر، کار و تلاش کنید.
ایشان، نام‌گذاری جشنواره به‌نام جناب مالک‌اشتر از فرماندهان و یاران امیرالمومنین علی علیه‌السلام را آموزنده توصیف کردند و گفتند: مالک‌اشتر در «بصیرت و شناخت صراط مستقیم»، «عزم راسخ»، «احساس مسئولیت و آمادگی برای مجاهدت»، «شجاعت و قدرت فرماندهی» و در عین حال در «معنویت، عبادت، تقوی و تواضع» برجسته و الگوست و فرماندهان نیروهای مسلح باید بیش از دیگران، این حالات و روحیات عالی را در خود تقویت کنند.
پیش از سخنان فرمانده کل قوا، سردار سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با تبریک پیروزی‌های غرورآفرین و راهبردی جبهه مقاومت، گفت: در هشتمین جشنواره مرکزی مالک اشتر، ۵۲ نفر از فرماندهان  و مسئولان رده‌های موفق نیروهای مسلح معرفی و تقدیر شدند.
منبع: بهارنیوز

در باب بزرگی نهاد دولت‌ در ایران

رضا صادقیان
بزرگ بودن دولت به معنای بزرگترین کارگزار، تنهاترین سیاست‌گذار و اولین و آخرین اجرا کننده سیاست‌های مورد مصوب خودش باعث به وجود آمدن انتقادها و نفی‌هایی از طرف جریان‌ها و شخصیت‌های زیادی شده است. مسئله‌ای که به دولت امروز و فردا بازنمی‌گردد و ریشه در ساختار بزرگ و کلان دولت‌ها دارد. سخن از دولت دوران جنگ تحمیلی، اصلاحات و دولت نهم و دهم نیست، هر کدام از دولت‌ها وظایف زیادی بر عهده داشته و دارند. با نگاهی به خبرها، مصاحبه‌ها، گفتگوهای تلویزیونی و بسیاری از یادداشت‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی منتشر شده در نشریات کشور به این نکته پی می‌بریم که در همه این نقدها مسئله دولت به عنوان مرکز ثقل انتقادها حضوری پر رنگ دارد.

در وضعیت امروز نهاد دولت و بخش‌هایی از آن در پی فهم مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هستند، بخشی از وظیفه مراکز تحقیق چنین است، تحقیقات دانشگاهی نیز، تهیه برنامه‌های توسعه و اسناد بالا دستی در بخش آموزش، بهداشت و. . . را می‌توان بخشی از وظایف این دستگاه‌ها برشمرد. همین دولت قرار است براساس همین مطالعات و رفع مشکلات جاری اقدام به سیاست‌گذاری کند. در گام بعدی همین دولت براساس سیاست‌های نوشته شده به صدور بخشنامه به حوزه‌های مختلف زیرمجموعه خودش اقدام می‌کند و همزمان نقش ناظر را نیز برعهده دارد، به عبارتی بر سیاست‌های ابلاغی‌اش نظارت می‌کند تا مانع انحراف شود. وظیفه رسیدگی به وضعیت معیشت مردم را همزمان با تمام کارهای فوق برعهده دارد. قرار است با نوشتن برنامه‌ای مشخص و مدون با در نظر گرفتن عوامل دیگر بازار را از رکود نسبی خارج و کسب و کارهای خصوصی را با دستان دولت رونق ببخشد، واردات کالاهای اساسی مردم از قبیل گندم، برنج، گوشت منجمد، قیمت نان، واردات میوه شب عید، متعادل نگاه داشتن قیمت شیر، لبنیات، شکر و خودرو و. . . را نیز انجام می‌دهد.

مهمتر اینکه پایی در فرهنگ دارد. مراقب خطوط قرمز است تا کسی از آن عبور نکند و یا اگر عبور کرد جریمه شود. اجازه پخش فیلم، اکران، مجوز کتاب، مجوز نشریات و حتی در نام‌گذاری فرزندان نیز نظارت می‌کند و صدها هزار کار دیگر که دولت سیاست‌گذار و مجری آن است. وظایف و کارگزاری دولت آنقدر زیاد است که نه تنها در امر سیاست‌گذاری موفق ظاهر نمی‌شود، نه در بخش اجرا و سرانجام کارنامه قابل قبولی برای ارایه به شهروندان نیز در دست دولت‌مردان قبلی وجود ندارد، به‌جز گلایه از سنگلاخ‌ها و ناهماهنگی‌های درون ساختار دولت. از چنین نگاهی، پاسخ دادن به نیازهای شهروندان و مطالبات بر زمین مانده، می‌توان مدعی شده تا مادامی که‌اندازه دولت بزرگ است، هیچکدام از دولت‌های آینده نیز توانایی رفع مشکلات جاری کشور را در زمان مورد نیاز نداشته باشند. 

در واقع بزرگی همین دولت باعث می‌شود که نقدها نیز افزایش پیدا کنند، روزی درباب تحقیقات انجام شده ولی نادرست و یک‌سویه درباره دولت روبرو هستیم، چند صباحی بعد با انتقادات فراوان سیاست‌گذاری‌ها و مدتی بعد با اجرا نشدن و یا نادرست اجرا شدن سیاست‌های دولت را اینجا و آنجا می‌شنویم. بزرگی چنین دولتی ناخواسته نگاه همه شهروندان را به خود جلب می‌کند، دولتی که همه‌جا حضور دارد ولی موفق به کسب رضایت مردم نیز نمی‌شود، چون بزرگ است و توانایی جابجا شدن و به موقع رسیدگی کردن به گرفتاری‌های مردم را ندارد، دولت بزرگ و چاق همیشه چند قدم و بلکه چندین کیلومتر از خواسته‌های شهروندان عقب‌تر است.

این مسئله را بهتر می‌توان در مواقعی که با حوادث طبیعی روبرو می‌شویم مشاهده کرد، جایی که خود دولتی‌ها و کارگزاران دولت به انتقاد از خودشان می‌نشینند و مشخص نیست چه اتفاقی افتاده است! نگاهی به انتقادات استاندار کرمانشاه در جریان وقوع زلزله از ارسال پیامک اقساط وام مسکن مهر مردم کرمانشاه و ناهماهنگی میان دستگاه‌های خدمت رسان از جمله سازمان آب و برق و مسئله بهداشت و. . . بهتر این مسئله را نمایان می‌سازد. در واقع وجود چنین حرف‌هایی حکایت بزرگی دولت و ناکارآمد بودن آن  است.

به نظر می‌رسد تا مادامی که سیاست‌های کلان به سوی پذیرش بخش خصوصی واقعی و نه «خصولتی» اتفاق نیفتد، حتی اگر خیرخواه‌ترین، پاک‌ترین دولت‌مردها و سالم‌ترین سیاست‌مدارها با بهترین برنامه‌های اجرایی و بهترین کارمندان باصفا و خوش برخورد و گره‌گشا (!) اهرم دولت را به دست بگیرند نتوانند کاری بیش از یک دولت فربه از پیش ببرند.
منبع: بهارنیوز

سخنگوی سپاه: هیچ الزامی برای اینکه سپاه باید خانه‌ها را در کرمانشاه بسازد نیست

سردار رمضان شریف می‌گوید:کمک‌های مردمی به سپاه نمی‌آید. مسئول اولیه بازسازی شهرهای زلزله‌زده بنیاد مسکن است. تمام کمک‌ها چه آنهایی که به این شکل ارسال می‌شوند و چه کمک‌های اعتباری برای بازسازی، همگی به دست به این بنیاد می‌رسد.

سایت اعتمادآنلاین نوشت: سردار رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران درباره دلیل بسته شدن این قرارداد می‌گوید: «سپاه در زلزله‌های گذشته کشور از بم گرفته تا ورزقان، تجربه‌های بسیار خوبی به دست آورد و عملکرد بسیار مثبتی هم داشت. مثلاً در زلزله بم با ایجاد پل هوایی بین بم و استان‌های مختلف ازجمله تهران، کرمان، اصفهان و… توانست کار بزرگی انجام بدهد. این کار در زلزله اخیر هم انجام شد و نجات مصدومان و ارسال کمک‌ها را تسهیل کرد. بنابراین می‌توان گفت که سپاه هم در حوزه امداد، نجات و آواربرداری تجربه خوبی دارد و هم در حوزه بازسازی.»

اهم اظهارات شریف به شرح زیر است:

* سپاه از توانمندی در امکانات انسانی و لوجستیکی هم برخوردار است و به همین دلیل می‌تواند در امر بازسازی از چند جهت کمک کند. اول اینکه با توجه به این امکانات فرآیند ساخت سرعت بیشتری خواهد گرفت، همچنین درنهایت ساخت‌وساز با امکانات خوب ارزان‌تر تمام خواهد شد. دولت هم تجربه خوبی در این زمینه دارد چنان‌که در زلزله ورزقان ۷ هزار واحد مسکونی به همین شکل ساخته شد. ضمن اینکه سپاه هم انگیزه زیادی برای ورود به این عرصه دارد. مجموع این دلایل باعث می‌شود که در چنین مواقعی شاهد حضور پررنگ سپاه باشیم.

*{آیا کمک‌های وعده داده‌شده از طرف نهادهای مختلف مانند ۱۲۰ هزار تن سیمانی که بنیاد مستضعفان برای بازسازی واحدهای مسکونی وعده داده، به دست سپاه خواهد رسید}:«نه ما مسئول دریافت چنین کمک‌هایی نیستیم. مسئول اولیه بازسازی شهرهای زلزله‌زده بنیاد مسکن است. تمام کمک‌ها چه آنهایی که به این شکل ارسال می‌شوند چه کمک‌های اعتباری برای بازسازی، همگی به دست به این بنیاد می‌رسد و در نهایت آنها تصمیم می‌گیرند که چقدر به هر بخش که مشغول بازسازی است اختصاص بدهند. ما صرفاً با این بنیاد وارد قرارداد شده‌ایم.»

*«هیچ الزامی درباره اینکه سپاه باید خانه‌ها را بسازد وجود ندارد. ممکن است بسیاری از مردم بخواهند خودشان خانه‌هایشان را بازسازی کنند و فقط اعتبار یا مصالح ساختمانی بخواهند. سپاه صرفاً طرف قرارداد بنیاد مسکن است. البته تجربه به ما نشان داده که معمولاً مردم با اطلاع از تجهیزات و نیروهای متخصص سپاه خودشان به این نتیجه می‌رسند که از این طریق خانه‌هایشان زودتر و باکیفیت بهتر ساخته می‌شود و داوطلبانه از سپاه کمک می‌خواهند.»

* فعلاً ما درگیر بحث اسکان موقت هستیم. بر اساس صحبت‌هایی که تا الآن انجام‌شده قرار است سپاه یازده هزار کانکس برای اسکان موقت بسازد البته ممکن است در ادامه برای افزایش این تعداد هم توافقاتی صورت بگیرد.

* تا الآن ۳۵۰ کانکس کاملاً نصب‌شده و چیزی در حدود ۳ هزار و ۵۱۳ سکو هم برای نصب کانکس‌ها ساخته‌شده است. اسکلت هزار دستگاه هم ساخته و آماده‌شده است. میزان مصالحی که برای این کار انتقال پیداکرده تاکنون برای حدود سه هزار دستگاه بوده است. در حال حاضر نزدیک به دو هزار نیرو در سه شیفت تلاش می‌کنند که تعهد داده‌شده را به‌خوبی عملی کنند. این نیروها در دو کارگاه بزرگ در تهران و یک کارگاه هم در خود منطقه مشغول هستند.

* در حال حاضر مؤسسات فنی سماوات، جوادالائمه، ولیعصر (ع)، درونان، الهانی (ع)، فاطر، حرا، نصر، نینوا، بعثت و فجر به‌طور مستقیم با قرارگاه خاتم (ص) کار می‌کنند و مشغول ساخت، انتقال و نصب کانکس‌ها هستند. تا بتوانیم به تعهدمان عمل کنیم و ظرف دو ماه سهم سپاه در سکان موقت انجام شود.

* برای این کار هماهنگی‌های زیادی لازم است ازجمله هماهنگی‌های میدانی با خود مردم چون بحث‌هایی در مورد محل قرار گرفتن کانکس، مالکیت، وراثت و… وجود دارد که این‌ها باید به‌طور هم‌زمان حل شوند.


منبع: عصرایران

وزیر آموزش و پرورش: اعلام جزئیات «آزمون استخدامی» طی هفته آتی

وزیر آموزش و پرورش از اعلام جزئیات و زمان برگزاری آزمون استخدامی آموزش و پرورش در اوایل هفته آینده خبر داد.

به گزارش ایسنا، سید محمد بطحایی در حاشیه مراسم تجلیل از خادمین نماز که در سالن اجتماعات وزارت آموزش و پرورش برگزار شد در پاسخ به پرسشی درباره زمان برگزاری آزمون استخدامی آموزش و پرورش اظهار کرد: یک کندی کار در این خصوص پیش آمده است.

وی افزود: امید است جزئیات آزمون اوایل هفته آینده مشخص و اعلام شود. هنوز زمان آن مشخص نیست و یک بخشی از اشکال ناشی از این است که برخی ظرفیت‌ها به دلیل حدنصاب نداشتن نمره خالی مانده است.

وزیر آموزش و پرورش درباره ماندگاری قهرمانان ملی در کتب درسی گفت: ریزعلی خواجوی، دهقان فداکار حذف نشده و در کتاب فارسی هست و در درس سیمای فداکاران به همراه برخی دیگر از ایثارگران و فداکاران اشاره ای هم به وی شده است.

بطحایی ادامه داد: همینطور که در تاریخ جلو می رویم مصادیق متعددی از فداکاران را در کشور شاهدیم که حقی به گردن ما دارند و به تناوب از همه فداکاران که در عرصه های مختلف از خود گذشتگی داشتند نام می بریم و خاطره‌شان را گرامی می‌داریم.

به گفته وی، آموزش و پرورش از موفق‌ترین و پر تلاش‌ترین دستگاه‌های اجرایی در برپایی نماز جماعت است که نسبت به برپایی نماز در حوزه های مختلف اداری و ستادی و مدارس اقدام می کند. امیدواریم با فراهم کردن بسترهای مناسب و رفع موانع که باعث می شود نمازگزاران رغبت کمتری به برپایی نماز جماعت داشته باشند در آینده شاهد باشکوه تر شدن نماز جماعات باشیم.


منبع: عصرایران