صالحی: ۲۰ فروردین ۹۷ از باتری اتمی رونمایی می‌شود

رئیس سازمان انرژی اتمی از رونمایی از باتری اتمی در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷ خبر داد.

به گزارش ایلنا، علی‌اکبر صالحی با بیان اینکه تولید باتری اتمی در حال حاضر در مرحله آزمایشی است، گفت: ان‌شاءالله پس از تکمیل و طی مراحل آزمایشی، امیدواریم ۲۰ فروردین ماه سال آینده از این باتری رونمایی کنیم.

وی با بیان اینکه این باتری کارایی‌های فراوان دارد، اظهار داشت: در امر سلامت و مواردی که نیاز به باتری است، طول عمر این باتری‌ها حدود ۵۰ سال است که می‌تواند در بدن انسان‌ها کاشته شود و مورد استفاده قرار گیرد.

معاون رئیس‌جمهور با بیان اینکه این پروژه به خوبی پیش می‌رود، تصریح کرد: امیدواریم به زودی شاهد استفاده از این باتری‌ها در حوزه سلامت و همین طور در موارد مورد نیاز باشیم.

صالحی درخصوص دیگر کاربردهای این باتری خاطرنشان کرد: از این باتری می‌توان در نقاط دوردست و بیابان‌ها که دسترسی به برق نیست، نیز استفاده کرد.


منبع: عصرایران

پیام تبریک جهانگیری به مناسبت روز ملی قطر

معاون اول رئیس جمهوری در پیامی به نخست وزیر قطر، فرا رسیدن روز ملی این کشور را به وی تبریک گفت.

به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی معاون اول ریاست جمهوری، متن پیام تبریک اسحاق جهانگیری به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای شیخ عبدالله بن ناصر آل ثانی
نخست وزیر و وزیر کشور دولت قطر

فرا رسیدن روز ملی قطر را به جنابعالی و مردم آن کشور صمیمانه تبریک می گویم.

امیدوارم با استفاده از توانایی ها و اشتراکات فراوان دو کشور، شاهد برداشتن گام های ارزنده ای از سوی دو طرف در جهت گسترش روزافزون روابط فیمابین در زمینه های دوجانبه و بین المللی باشیم.

از خداوند متعال سلامتی و موفقیت آن جناب و بهروزی و شادکامی مردم قطر را مسألت دارم.

اسحاق جهانگیری
معاون اول رئیس جمهوری اسلامی ایران»
به گزارش ایرنا، قطر بالاترین شاخص توسعه انسانی بین کشورهای جهان عرب را داراست. این کشور بالاترین درآمد سرانه را در جهان دارد.


منبع: عصرایران

احمدی‌نژادی‌ها حق حرف زدن دارند

مرتضی آژند
روزنامه بهار
«مردی که طبق صحبت‌های سخنگوی قوه قضائیه در یک ویدئو ۴٠ دقیقه‌ای ده‌ها دروغ و خلاف و گنده‌گویی در حرف‌هایش وجود داشت» ، «کسی که مانند لاتی هرزه‌گو می‌خواهد آدم‌ها را وادار به توقف و تماشای حرف‌هایش کند» و «شخصی که شهره است به بی‌پایه حرف زدن» همان مردی است که در کتاب معجزه هزاره سوم در موردش نوشتند؛ «در یک واقعیت عینی پدیده دکتر احمدی نژاد، هزاره سوم را غافلگیر کرد و آمار و ارقام، اطلاعات علمی و فناوری‌های تکنولوژیک در زمینه سیاسی- اجتماعی پیرامون مسائل ایران را فلج کرد». دار و دسته بصیرت دارها که دیروز احمدی نژاد را فردی فراتر از قانون، معجزه و منجی خواندند تا به مقاصد حزبی و باندیشان برسند امروز که تاریخ مصرفش را تمام شده دیدند با منحرف خواندنش قصد پاک کردن رد پایشان در آن هشت سال سیاه را دارند.

بصیرت دارانی که در آن هشت سال در سایه وجود احمدی نژاد فرصت پیدا کردند تا جریان اصلاح طلب را قلع و قمع کنند و با محصور و ممنوع و زندانی کردن لیدرهای این جریان به نیت چندین ساله شان برسند، امروز در مقابل رفتار معجزه هزاره سومشان یا سکوت با بصریت کردند، یا بصیرت‌مندانه به استفاده از روانگردان متهم‌اش می‌کنند و یا به او زبان هرزه دروغگو می‌‌گویند، البته اگرکسی در دوران مدیریت طلایی احمدی نژاد به او دروغگو می‌گفت به همین جرم زندانی‌اش می‌کردند، استفاده از کلمات روانگردان، لات و هرزه دیگر بماند.

نه رفتار احمدی نژاد امروز تغییر کرده و نه سطح بینش و بصیرت هم قطاران سابق او افزایشی داشته، فقط دیگر با هم منافع مشترکی ندارند و بر سر بخشی از ناگفته‌های دوران هشت ساله که ممکن است آینده در قدرت بودنشان را به خطر بیندازد به اختلاف رسیدند، احمدی نژاد معتقد است یک گروه خاص که آنها را در یک ویدئو ۴۰ دقیقه‌ای و صحبت‌های بست نشینی حرم عبدالعظیم خطاب قرار می‌دهد در کار دولتش اختلال ایجاد کرده و با مصادره انقلاب برای حذف او اقدام به دستگیری اطرافیانش می‌کنند، طرف دیگر نیز حرف‌های احمدی نژاد را برای دیده شدن و دروغ می‌داند که در زمان مناسب به آنها پاسخی درخور داده می‌شود.

در واقع همه‌ دعوای امروز یاران دیروز همین نبود منافع مشترک است نه بحث قانون محوری و عدالت خواهی این قضیه ضلع سومی هم دارد و آن کسانی هستند که در هشت سال مدیریت اختلاف داران امروز بیشترین آسیب‌ها را دیدند و با برچسب‌های مختلفی از صحنه سیاسی – اجتماعی کشور حذف شدند، اکثریت مردمی هم هستند که به علت تحریم‌های دوران مرد مدیریت جهانی زندگی‌شان کوچک و کوچکتر شد و هنوز هم نتوانستند یک زندگی حداقلی داشته باشند، دانشجوهایی که ستاره دار شدند، اساتیدی که اخراج شدند و همه‌ کسانی که در آن دوره ریاستشان به علت ظلم‌ها، تبعیض‌ها و. . زندگی نکردند، تنها زنده ماندند تا این روزها را به چشم ببینند و شاهد روشن شدن بخشی از حقایق و حقانیت‌ها باشند. حال که فرصتی به دست داده تا از ناگفته‌ها صحبت شود، ما باید خواهان شفاف شدن همه وقایع سالیان اخیر باشیم، حوادثی که به راحتی از تاریخ این کشور قابل حذف نیست.

تکرار ظلم است اگر بخواهیم صرفا با عذر خواهی و توبه سر و ته داستان خاتمه پیدا کند، عذرخواهی از کی، توبه از چی؟ نه عذرخواهی را قبول می‌کنیم و نه با توبه کردن از حق زندگی که از کشور گرفته شد می‌گذریم، تنها خواهان شفاف‌سازی هستیم تا معلوم شود که بر سر این خاک چه آمده است. بالاخره امروز ادعاهایی مطرح شده است، احمدی نژاد حرف‌هایی را زده، تنها نمی‌شود با دروغگو خطاب کردنش از کنار این مسائلی طرح شده گذشت بلکه باید در یک دادگاه علنی صحت و سقم حرف‌های دو طرف مشخص شود و هر کسی به سزای کارهای کرده و نکرده‌اش برسد. باید همه پاسخگوی آن سال‌ها باشند، نه اینکه تنها احمدی نژادی که دستش از قدرت کوتاه شده قربانی اعمال دیگران هم شود.

اصلاح‌طلبان هم بهتر است به جای طعنه و کنایه به احمدی نژاد و صحبت از عذرخواهی و توبه کردن اصولگرایان خواستار شفاف شدن قضایا با برگزاری یک دادگاه علنی باشند، تنها در این صورت می‌شود از ظلم‌هایی که بر کشور و این جریان رفته پرده برداشته و حقانیت خود را به اثبات برسانند. اصلاح‌طلبان نباید در این اختلاف یاران، طرف هیچ کس را بگیرند بلکه باید حالا که احمدی‌نژاد با یک کار مثبت صحبت کردن از ممنوعیت‌ها را در کشور مجاز کرده، شجاعانه خواهان برقراری عدالت با رفع محدودیت‌ها از رهبران جریانشان باشند که با کار مشترک اختلاف داران امروز محصور و ممنوع هستند.
منبع: بهارنیوز

یامین‌پور می‌تونی بری یمن!

گروه سیاسی- رسانه‌ها: حسادت مجری افراطی سیما به یمنی‌ها، واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی را برانگیخته است. روزنامه آفتاب یزد نوشت: «به یمنی‌ها حسودی می‌کنیم که توانستند خیانتکاران خود را مجازات کنند؛ کاش این فرصت برای مردم ما هم به طریق قانونی فراهم بشود.» این گزاره‌ای از سخنان وحید یامین پور، مجری اصولگرای صداوسیما در برنامه جهان‌آرا (شبکه افق) است که در واکنش به کشته شدن علی عبدالله صالح در یمن گفته است اما این سخنان با واکنش جالب مهراب قاسمخانی، نویسنده روبه‌رو شده است. این نویسنده در صفحه اینستاگرامش نوشته است: «آخی این چه تقدیر شومیه که آدم…؟ چقدر بی‌رحمه این جبر جغرافیا؟ خب این بچه هم دل داره. حسودیش میشه. حالا نتونسته سوریه به دنیا بیاد، نباید اقلا یمنی میشد؟
پ. ن: کاش یه کمپین راه بندازیم به اسم #یامین- برو- یمن که این طفلی زودتر بره این و اون و منفجر کنه، به آرزوش برسه. به جاش ما هم قول میدیم احساس فرار مغزها بهمون دست نده و دلمون واسه‌اش تنگ نشه.»
البته حسادت یامین‌پور به یمنی‌ها، واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی را نیز برانگیخته است. یکی از کاربران در این مورد نوشته است: «با این حسادتی که یامین‌پور داره، من اگه جاش بودم، یه لحظه هم درنگ نمی‌کردم و بار سفرم و برای رفتن به یمن می‌بستم.»
دیگری نوشت: «اگه واقعا این حرفش شوآف نبود، این آدم در دوره‌ای که همه به سوریه میرفتن و جانانه دفاع از مردم می‌کردند، باید میرفت چرا نرفته؟ اگه رفته چرا خبر نداریم.»
یکی دیگر از کاربران این طور گفته است: «یامین برو یمن… سوریه که نرفتی… ثواب داره نمیخواد حسودی کنی.»
کاربران دیگر نوشته‌اند: «آقای یامین‌پور بدان که با این حرف‌ها محبوب نخواهی شد»، «این همون آدمیه که آشغال میدید ذوق می‌کرد…»، «حرف‌های یامین‌پور مثل خودش… اون هم دنبال مطرح شدنه. به نظرم خیلی نباید دنبال طرح یا حتی نقد حرفهایش بود. به نظرم حرفهاش رو باید شنید و گذشت»، «کی باید یاد بگیریم تو مسایل امنیتی کشور که تخصص نداریم اظهار فضل نکنیم.»
 
منبع: بهارنیوز

رئیس دادگاه انقلاب: خاوری به پرداخت ۳ میلیون دلار جزای نقدی و ۲ حبس ۲۰ و ۱۰ ساله محکوم شد

رئیس دادگاه انقلاب گفت: محمودرضا خاوری از باب دریافت رشوه به پرداخت ۳ میلیون دلار جزای نقدی محکوم شده است.

حجت الاسلام موسی غضنفرآبادی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، با تأیید خبر صدور حکم دادگاه برای محمود رضا خاوری به صورت غیابی به تشریح جزئیات این حکم پرداخت.

وی افزود: خاوری از باب اخلال در نظام اقتصادی از سوی قاضی رسیدگی کننده به ۲۰ سال حبس و از باب دریافت رشوه حدودا به مبلغ ۳ میلیون دلار به ۱۰ سال حبس محکوم شده است.

رئیس دادگاه انقلاب تهران گفت: خاوری به پرداخت ۳ میلیون دلار پول نقد به عنوان جزای نقدی نیز محکوم شده است.


منبع: عصرایران

باهنر: نقاط ضعف ساختار جمنا باید برطرف شود/ اختیارات جهانگیری کم شده است

دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین درباره بازنگری در ساختار جبهه مردمی گفت: این حرکت در جهت وحدت اصولگرایان کار خوبی بود اما نقاط ضعفی هم داشته که باید حل شود.

به گزارش خبرگزاری آنا؛ محمدرضا باهنر دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین بعد از ظهر امروز در نشست خبری با اصحاب رسانه با اشاره یه روز دانشجو گفت: نقش دانشجویان در تحولات کشور به تلاش های این قشر در به ثمر رسیدن نهضت امام خمینی برمی گردد. نقش و اثرگذاری دانشجویان در صحنه های فرهنگی و سیاسی و استکبار ستیزی و نیز حضور در جبهه و پرخاشگری بر علیه سیاست های استکباری وجود نداشت مگر با جمله مشهور امام که فرمودند سربازان من در گهواره ها هستند.

وی افزود: امروز ما از سیاست های مسئولان آموزش عالی راضی نیستیم ، فضای شادابی و نقد های مشفقانه انطور که باید در دانشگاهها مدیریت نشده است برخی دانشجویان به این نتیجه رسیدند که سرشان را پایین انداخته و فقط درس بخوانند و برخی هم که نمی توانند این فضا را تحمل کنند مکن است به بخش امنیت ملی هدف گیری کنند بنابراین باید برای اصلاح فضای کشور، فضای نقد در دانشگاهها فراهم شود.

رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری با اشاره به حادثه زلزله غرب کشور عنوان کرد: با وجود نقدی که به مدیریت واحد وجود دارد اما در مجموع دولت، نیروهای مسلح و نهادهای امدادی سنگ تمام گذاشتند. فضای عمومی که به وجود آمد و.در کمتر از ۷۲ ساعت امداد و نجات اولیه انجام شد تلاش مجدانه ای را از سوی مسئولان نشان می دهد.

باهنر با اشاره به حرکت های غیرعاقلانه ترامپ گفت: ترامپ می خواست برگ برنده ای در برابر روسای جمهور قبلی امریکا داشته باشد. اما این حرکت در اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از آن میخ هایی است که به تابوت این رژیم غاصب کوبیده شده است. دیری نخواهد پایید که رژیمی به نام رژیم صهیونیستی در دنیا وجود نخئاهد داشت این اقدام وعده نابودی اسرائیل را سرعت می بخشد.

وی درباره بازنگری در ساختار جبهه مردمی گفت: این حرکت در جهت وحدت اصولگرایان کار خوبی بود اما نقاط ضعفی هم داشته که باید حل شود.

وی افزود: این جبهه خود یک حزب نمی تواند باشد می تواند جمع کننده باشد و اصولگرایان را به وحدت برساند. در این جبهه تلاش شد تصمیم گیری ها از پایین به بالا انجام شود اما در مسیر راه جاهایی کار مهندسی شد و باعث شد در عمل با مشکل مواجه شود.البته احساس می شد موسسین این جبهه افراد نهادی بودند که باید این مسئله اصلاح شود. مشورت‌هایی با نخبگان هم صورت می گیرد که در ساختار آن تجدید شود.

دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین درباره سازوکار احتمالی اصولگراها برای انتخابات آتی گفت: نه هنوز اتفاق جدی به وقوع نپیوسته ما هم علاقه این نداریم از حالا این فضا کلید بخورد در فضای کشور کارهای زمین مانده بسیاری وجود دارد که پاسخ گرفتن از این مطالبات خواسته مردم است.

وی درباره سفر وزیر خارجه انگلیس به تهران گفت:ما از گفتگو همواره استقبال می کنیم اما این گفتگوها شرطی دارد و اینکه طرف ها شان خود را حفظ کرده و زیاده خواهی نکنند. اگر این مذاکرات از یک طرف وارد خط قرمز ها شود به نتیجه نمی رسد ما از حضور مقامات اروپایی در تهران استقبال می کنیم اما اگر قصد دخالت در امور دارند بدانند که دوران دخالت کشوری در کشورهای دیگر گذشته است.

باهنر گفت: امیدواریم این رفت و آمد ها در جهت ارتقا روابط عالمانه و عادلانه موثر باشد.

رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری درباره ادعای سکه دادن به برخی از سوی احمدی نژاد گفت: نپرداختن به این مسائل بهتر است. یک زمانی در کشور مسئله حقوق های نجومی مطرح شد همه نهادهای نظارتی تعداد متعددی از این مورد را اعلام کردند اما نتیجه آن این بود که یک ظلم به سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم صورت گرفت. در این مورد نیز فرض کنیم ۵ سکه درست باشد ولی این تعداد در ارقام تخلف رقمی نیست این اسامی که اعلام می کنند مشخص است که با قصد و نیت چنین حرفی درباره آنها زده شده . باید دید قصد چیست اگر دنبال شریک جرم هستند راههای بهتری برای این کار هست باید توضیح دهند اموالی که در اختیار داشتند را درست استفاده کردند یا می خواهند فرافکنی کنند باید توضیح دهند درآمد نفتی چگونه هزینه شده است.

باهنر درباره اظهارات احمدی نژاد درخصوص قوه قضائیه و برخورد های دوگانه گفت: الان احساس می شود برخی حرف های این سه نفر دنبال آن است که بیایید ما را بگیرید تا از این طریق هزینه ای برای نظام بتراشند اگر مماشاتی هست هدف عدم رسیدگی نیست اگر کسی قرار باشد محکوم شود باید عادلانه باشد میوه باید برسد، متاسفانه احساس می شود این آقایان دست به کارهایی می زنند که هدفشان دستگیری انهاست.

باهنر درباره ایجاد حزب جدید از سوی علی لاریجانی گفت: مذاکراتی با بنده در این باره صورت نگرفته است. من نسبت بر آینده مردم سالاری دینی در غیبت چند حزب چارچوب دار نگران هستم . اگر این حزب که شما می گویید را شکل می دهند مشکلی ندارد اتفاقا باید مطالبه عمومی باشد. البته من فقط این نیاز را در اصولگراها نمی دانم بلکه اصلاح طلبان هم باید در این حرکت پیش روند.

وی افزود: اگر رهبران فتنه را کنار بگذاریم باید جریانات سیاسی با هم بحث کنند و در همفکری مشکلات کشور حل شود.

وی درباره اینکه گفته می شود اگر آقای جهانگیری قصد کاندیداتوری ریاست جمهوری دارد باید از دولت فاصله بگیرد گفت: خبری در این باره ندارم اما این را می دانم که اختیارات آقای جهانگیری کم شده است البته نه در حکم اما در عمل مقداری این اختیارات کم شده است.

وی درباره گزارش صد روزه دولت گفت: این صد روز گزارش با صد روز آخر دولت قبل متفاوت نیست .مطالبات مردم باید در متن بماند پ به حاشیه نرود.با وجود همه حرف ها احساس می کنیم که رونق اقتصادی و اشتغال همچنان مطالبه مردم است.

باهنر گفت: متاسفانه کمتر خانه ای هست که یک یا دو فارغ التحصیل بیکار نداشته باشد. این آماری که دادند به ذائقه مردم ننشست و پیش ران های اقتصادی دولت باید تلاش بیشتری کنند اگر بخش مسکن و پروژه های عمرانی در کشور رونق پیدا کند صدها اشتغال در کشور ایجاد خواهد شد.

رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری درباره حکم صادر شده درباره خاوری گفت: تلاش زیادی برای دستگیری خاوری شده است باید توجه داشت که پرونده های اقتصادی زیادی دانه درشت در کشور وجود دارد و قوه قضائیه نمیتواند بر اساس هیجانات رسانه ها و افکار عمومی درباره آنها حکم صادر کند. در رابطه با مفاسد اقتصادی باید یک سری فرایندها و رفتارها اصلاح شود که وزارت اقتصاد و بانک مرکزی قدم های خوبی در این زمینه برداشته اند.


منبع: عصرایران

الزامات صراحت بیشتر اروپا

داریوش احمدیان
تلاش دونالد ‌ترامپ برای از کار انداختن توافق هسته‌ای میان ایران و گروه ۵+۱ و همچنین مخالفت و اعتراض صریح و شفاف اتحادیه اروپا با این اقدام ایالات متحده موضوعی است که در ماه‌های اخیر بارها به آن پرداخته شده است. مقامات ایرانی با استقبال از مواضع کشورهای اروپایی در برابر‌ترامپ بر این عقیده‌اند که سه کشور اروپایی حاضر در مذاکرات هسته‌ای و همینطور مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می‌بایست با صراحتی بیشتر در برابر اقدامات منفی دولت‌ترامپ در اجرای مفاد برجام و رفع تحریم‌ها موضع‌گیری کرده و اعتراضات خود را به اصطلاح عملیاتی‌تر کنند.

واقعیت آن است که شکاف ایجاد شده میان آمریکا و اروپا تا همینجا هم بسیار کم نظیر بوده است و نباید و نمی‌توان به سادگی از کنار آن عبور کرد. این مهم که بر اثر اتخاذ سیاست «برد – برد» تیم سیاست خارجی دولت اعتدال حاصل شده است موضوعی است که در سال‌های گذشته که جامعه جهانی از کشورهای دوست و همراه تا رقیب و دشمن علیه ایران شده و قطعنامه‌های تحریمی را اجرا می‌کردند به مخیله بسیاری هم خطور نمی‌کرد.

اما در خصوص آنکه مقامات کشورمان خواستار صراحت و اقدامات عملی بیشتری از سوی طرف‌های اروپایی هستند باید گفت که این مسئله نیازمند الزاماتی است. دنیای امروز دنیای «بده – بستان» است و نمی‌توان در سطح بین‌الملل انتظار داشت کشوری برای رضای خدا بیشتر از وظیفه‌اش قدمی بردارد! کشورهای اروپایی زمانی بیشتر از امروز در برابر کارشکنی‌های دولت دونالد‌ترامپ خواهند ایستاد که دولت ایران مسیری را برای آغاز گفتگو‌ها درباره پرونده‌های اختلافی در حوزه‌هایی همچون حقوق بشر، مقابله با‌تروریسم، بحران منطقه و‌… بگشاید. نمی‌توان از یک‌سو انتظار ایستادن اروپا در کنار ایران در موضوع برجام و رفع تحریم‌ها را داشت و از طرف دیگر به دیگر موضوعات تنش‌زای موجود توجهی نشان نداد.

به نظر می‌آید که چه خوشمان بیاید چه نه از این واقعیت گریزی نیست که برای حفظ وضعیتی که در آن تحریم‌های پرونده هسته‌ای به واسطه برجام رفع شده است و همچنین مقابله با کارشکنی‌های دولت‌ترامپ راهی جز رفع نگرانی‌های کشورهای اروپایی در پرونده‌های اختلافی دیگر نباشد و اگر به واقع در پی آن هستیم که اتحادیه اروپا در عمل هم مقابل آمریکا بایستد باید ما هم گام‌هایی را برداریم. بدیهی است که برداشتن این گام‌ها قطعا به معنای تسلیم شدن در برابر خواسته‌های زیاده‌خواهانه طرف‌های مقابل نیست و می‌توان در موضوعات دیگر هم همچون پرونده هسته‌ای با حفظ خطوط قرمز به تنش‌زدایی پرداخت.
منبع: بهارنیوز

سرپرست دانشگاه فنی و حرفه‌ای منصوب شد

دکتر منصور غلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، روز ‌شنبه در حکمی، دکتر ابراهیم صالحی عمران را به عنوان “سرپرست دانشگاه فنی و حرفه ای” منصوب کرد.

به گزارش ایسنا، متن کامل حکم انتصابدکتر صالحی عمران به شرح زیر است:

«جناب آقای دکتر ابراهیم صالحی عمران

نظر به مراتب تعهد، تخصص و تجارب ارزنده جنابعالی در امر آموزش عالی و به موجب این حکم به عنوان سرپرست دانشگاه فنی و حرفه‌ای منصوب می‌شوید. انتظار دارد که بر اساس اهداف، سیاست‌های دولت تدبیر و امید و برنامه‌های تقدیم شده به مجلس شورای اسلامی با بهره مندی از تجربیات مفید استادان، محققان و کارشناسان محترم و جلب مشارکتدانشگاهیان و دانشجویان عزیز و همفکری با سایر مسئولان، در جهت اعتلای نظام آموزش عالی کشور و بویژه آموزش‌های مهارتی و نقش آفرینی آن در اقتصاد دانش بنیان و تحقق سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، به روز رسانی و بازنگری دوره‌های آموزشی با توجه به نیاز بازار؛ توجه به آمایش سرزمین و آمایش آموزش‌های مهارتی و فنی و حرفه‌ای، ارزیابی درونی و برونی و اعتبار سنجی و رتبه بندی مراکز، تبدیل چند مرکز به مراکز آموزش عالی بین المللی، توسعه همکاری با سایر سازمان‌های دست اندرکار آموزش مهارتی در راستای هماهنگ سازی آموزش مهارتی در سطح کل کشور گام‌های موثری بردارید.

امید است با استعانت از خداوند متعال و و اتخاذ رویکرد توام با عقلانیت و اعتدال به عنوان سیاست‌های محوری دولت تدبیر و امید و با صرفه جویی در هزینه‌ها، پرهیز از تجمل گرایی، تقویت نظم و انضباط و قانونمندی و ارتقای علمی – فرهنگی و اجتماعی آن دانشگاه در انجام وظایف محوله موفق باشید.»

به گزارش اداره کل روابط عمومی وزارت علوم، دکتر ابراهیم صالحی عمران، متولد سال ۱۳۴۳ در شهرستان آمل، فارغ التحصیل رشته برنامه ریزی آموزشی از دانشگاه باث انگلستان در سال ۲۰۰۱ و استاد پایه ۳۰ دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران است.

وی تاکنون علاوه بر تألیف و ترجمه بیش از ۱۰ کتاب، راهنمایی و مشاوره بیش از ۲۰۰ رساله دکتری تخصصی و پایان نامه کارشناسی ارشد، چاپ حدود۸۰ مقاله علمی پژوهشی در مجلات معتبر داخلی و بین‌المللی، بیش از ۶۰ مقاله در همایش‌ها و کنفرانس‌های ملی و ۲۰ مقاله در کنفرانس‌هایبین‌المللی ارائه داده است.

دکتر صالحی عمران در انجمن‌های علمی مرتبط با رشته تحصیلی خود عضویت دارد و هم اکنون رئیس انجمن آموزش عالی ایران است. وی مدیر مسئول نشریه علمی پژوهشی ” مجله آموزش عالی” و سردبیر “فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات برنامه ریزی آموزشی” و سردبیر مجله علمی “ارتباطاتو اطلاعات در تحقیقات تربیتی” نیز می‌باشد.

معاون توسعه و پشتیبانی دانشگاه مازندران، مدیر کل آموزش فنی و حرفه‌ای استان مازندران، عضو کمیته تخصصی علمی و کاربردی شورای گسترش آموزش عالی، عضو کارگروه برنامه ریزی آموزش فنی و حرفه‌ای سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، عضو شورای تحقیقات و فناوری دانشگاه جامع علمی کاربردی کشور، عضو شورای پژوهش سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای کشور، رئیس دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران، مدیرکل امور آموزشی دانشگاه مازندران، مدیر گروه علوم تربیتی، مدیر برنامه ریزی و نظارت و سنجش آموزش دانشگاه مازندران، مدیر گروه آموزشی مدیریت آموزشی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان مازندران از دیگر سوابق علمی و اجرایی وی است.

علاوه بر این دکتر صالحی عمران از دهه ۸۰ تاکنون مطالعات فراوانی در حوزه آموزش‌های مهارتی داشته‌اند به نحوی که در کارنامه اجرایی و پژوهشی وی، سهم و نقش شأن در توسعه و گسترش آموزش‌های مهارتی در کشور به چشم می‌خورد. وی دبیر و عضو کمیته علمی بیش از ۲۰ همایش ملی و بین المللی و هم چنین مجری طرح پژوهشی “آسیب شناسی مدیریت آموزش‌های مهارتی کشور و ارائه مدل مطلوب برای شورای عالی انقلاب فرهنگی” بوده است. دکتر صالحی عمران بیش از ۱۰ طرح پژوهشی در حوزه آموزش‌های عالی و مهارتی را در کارنامه خود داشته و بیش از ۱۰ بار مفتخر به کسب پژوهشگر و استاد نمونه شده است.

وی در بین صاحب‌نظران حوزه آموزش عالی و آموزش‌های مهارتی، چهره علمی شناخته شده‌ای است و تجربیات موفق وی در این حوزه‌ها، از ویژگی‌های برجسته ای است که وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در انتخاب دکترصالحی عمران به آن توجه خاص داشته‌اند.


منبع: عصرایران

اتهام‌زنی سخنگوی پایداری به اصلاح‌طلبان: دغدغه شما فقط آزادی کروبی است/ اصلا نماز می‌خوانید؟/ ماموریت دارید که جریان ارزشی را زیر سوال ببرید

سایت اعتماد آنلاین نوشت: مجید متقی‌فر سخنگوی جبهه پایداری در گفت‌وگویی خطاب به رسانه‌های اصلاح‌طلب اظهار کرد: «شما ماموریت دارید که جریان ارزشی را زیر سوال ببرید اما من ماموریت دارم درد مردم را بگویم.»

مجید متقی‌فر عنوان می‌کند فعالیت‌های جبهه پایداری با پایان یافتن عزاداری‌های اربعین معطوف به زلزله غرب کشور شده است و در عین حال به هیچ وجه هم، زیر بار خسارات وارده ناشی از مسکن مهر نمی‌رود و اتفاقا آن را تقصیر این دولت هم می‌داند.

بخش هایی از گفت‌وگوی سخنگوی جبهه پایداری را در ادامه بخوانید:

قرار بود جبهه پایداری بعد از انتخابات جلسات استانی و انتقادی برگزار کند…

الان همه اینها تعطیل شده و توجه‌ها به سمت غرب کشور (زلزله) برگشته است.

قبل از زلزله چه می کردید؟

قبل از آن هم که اربعین بود و مشغول عزاداری بودیم.

یعنی تا الان سفرهای استانی انجام نشده؟

چرا بوده اما الان همه توجه ها به زلزله برگشته. جبهه پایداری یک جریان گفتمانی است و هر زمان برای مردم مشکلی پیش بیاید باید برویم آنجا خدمت کنیم؛ حال چه ناممان مطرح شود چه نشود.

آقای متقی فر نظرتان را درباره خرابی های مسکن مهر بگویید؟

آقای رئیس جمهوری و معاون اول رفتند آنجا حرف غلط زدند.

حرف غلط زدند؟

بله. آنجا چون آنجا مسکن مهر فرونریخته و دیوارهای آن فروریخته است ولی بیمارستانی که اینها ساختند ریخته و مریض ها هم مردند.

قضیه بیمارستان درست که البته پیمانکار آن سریع بازداشت شد اما شما…

معاون اول دولت رفت آنجا بهره برداری سیاسی کند و گفت ۱۰ میلیون مسکن مهر در خطرند معلوم است که این کار سیاسی است.

پس شما که می گویید دولت سیاسی کاری کرده سیاسی کاری نکنید و وقتی درباره بیمارستان صحبت می کنید از مسکن مهر هم انتقاد کنید.

مسکن مهر اسکلتش سر جایش است.

منکر کشته های مسکن مهر می شوید؟

چند تاست؟

برخی آمارها از ۱۰۰ نفر حکایت می‌کند.

دروغ است. ۲ نفر است.

شما عکس های ساختمان‌ها را دیدید؟

بله دیدم. دیوارها فروریخته. سقف نریخته و ساختمانی که در زلزله سقفش نریزید ساختمان ایمنی است.

ساختمانی که روی گسل زلزله ساخته شده بود ایمن است؟

به هر حال الان دولت محترم سیاسی کاری کرده.

به نظر می آید شما سیاسی کار می کنید..

نه. کار شماست. شما ماموریت دارید که جریان ارزشی را زیر سوال ببرید اما من ماموریت دارم درد مردم را بگویم.

دولت قبلی که مسکن مهر را ساخت و این ویرانی را به وجود آورد و شما حامی تمام قد آن بودید عرضه دارد و دولت آقای روحانی عرضه ندارد؟

ما خودمان هم دولت قبلی را نقد کردیم…

من بالاخره متوجه نشدم شما نظرتان درباره خرابی ها مسکن مهر کرمانشاه چیست؟! یک بار می گویید ساختمان ها ایمن بودند اما الان می گویید چون دولت روحانی اینها را تحویل داده خرابی ها تقصیر روحانی است؟!

ساختمان هایی که در آن دولت ساخته شده و تحویل داده شده سالمند و مکان یابی آنها هم درست بوده…

من از روی عکس ها دیدم چون به منطق زلزله زده نرفتم اما شما که می گویید پایداری ها این مدت آنجا مشغول خدمت رسانی به مردم بودند حتما ساختمان های شخصی‌ساز کنار مسکن مهر را دیدید که سالمند.

بله بله ما آنجا رفتیم. شما چهره های خدوم آنجا را نگاه کنید که معلوم است چه ظاهری دارند و می بینید که ما هستیم و ما همه ما از متدیان و جهادیان هستیم.

بله قبول که پایداری ها همه خدوم و متدینند…

شما که قبول نمی کنید….

شما به این سوال جواب دهید اگر کل آن منطقه روی گسل زلزله بوده چرا ساختمان های شخصی ساز کنار مسکن مهر سالمند؟

تعداد کشته هایی که برای مسکن مهر به شما دادند درست نیست.

شما که به دنبال حق و حقیقت هستید چرا نمی خواهید به این سوال که چند بار آن را تکرار کردم پاسخ دهید؟

من که به هر سوالی شما بپرسید جواب نمی دهم. این سوال شما جهت دار است. شما از جریان مربوط به فتنه هستید که الان دنبال فتنه دیگری هستید. شما که جریان سالمی نیستید. شما جریان گفتمان دینی هستید؟ انقلابی هستید؟ شما ریشه‌تان آقای کروبی است، الان کجاست آقای کروبی؟ شما دغدغه تان این است که آقای کروبی از حبس دربیاید اما ما دنبال استقرار گفتمان دینی هستیم و شما مخالف این هستید. من تردید دارم، شما اصلا نماز می خوانید؟ شما انقلابی هستید؟ حجاب درستی دارید؟

تفتیش عقاید می کنید؟ نماز خواندن یا نخواندن من چه ربطی به مسکن مهر دارد؟

بله اگر نماز نخوانید به درد نظام نمی خورید. شما بی حجابی را دوست دارید.

چه ربطی به موضوع مورد بحث ما دارد؟

به انقلابی بودن و دلسوز بودن مردم ربط دارد. ما باید شما را کنترل کنیم که فتنه نکنید. شما تقارب فکری عمیق با جریان فتنه دارید. شما یک بار موسوی و کروبی را محکوم کردید؟ اصلا شما از لفظ فتنه بدتان می آید چطور ادعا می کنید که مردمی هستید؟ این وضعیت دولتی است که با فکر شما روی کار آمد. برجام ببینید چه شد؟ هواپیماها را هم که نمی دهند.

دولتی که با فکر شما روی کار آمد چه کرد؟ چرا الان نگران هواپیماها شدید؟ شما که مخالف خرید آنها بودید؟

نه ما نگران کشوریم. این مجموعه سرنوشت کشور را رقم می زند. البته ما در عهد اینها داعش را نابود کردیم. اینها مخالف جنگ با داعش بودند. در عهد اینها سوریه و عراق دست نیروهای انقلاب افتاد . شما یک بار درباره اینها زنگ نمی زنید از من بپرسید. اینها خروجی انقلاب است. خروجی آقای روحانی چیست؟ برجام، FATF،۲۰۳۰ و حقوق شهروندی.

شما با حقوق شهروندی مخالفید؟

حقوق شهرندی یک مساله وارداتی است. چرا آقای روحانی نمی گوید حقوقی اسلامی؟

چرا فکر می کنید حقوق شهروندی مخالف اسلام است؟

ما همه چیز را اسلامی دوست داریم. آقای روحانی حقوق شهروندی می گوید تا بگوید آن دو نفر (میرحسین موسوی و مهدی کروبی) از حقوق شهروندی محرومند. اینجاش فتنه است. اینها مقدمات شکل گیری فتنه جدید است و بحث و عنوان فریبنده است. خدا می گوید اینها حرف خوب می زنند اما نیتشان باطل است.

من زمانی دیگری زنگ می زنم تا درباره جبهه پایداری صحبت کنیم که دغدغه زلزله شما تمام شده باشد.

همیشه همین است. هر وقت زنگ بزنید در فضای انقلابی و اسلامی موجود سوال کنید که جواب می دهم اما انتظار نداشته باشید طوری ما را مدیریت کنید که آنطور که شما می خواهید جواب دهیم و بعد شروع کنید به تضعیف نیروهای انقلابی. این را هم مطمئن باشید اگر ما فعال نبودیم شما به ما زنگ نمی زدید. ما قوی ترین جریان گفتمانی هستیم و از پنتاگون تا اعتماد و همه احزاب باطل از ما نگران هستند. باطل از ما نگران است اما نیروهای خودی و انقلابی که نگران نیستند. وقتی دشمن از ما بدش می آید می فهمیم کار ما درست است. شما به ما فحش دهید داعش هم به ما فحش دهد. چه اشکالی دارد؟

ممنون که ما را در کنار داعش قرار دادید.

هر دو مخالفند با ما، شما با آنها و آمریکایی ها یکی هستید. وقتی شما و آمریکا علیه ما همسنگر هستید که نمی توانید انکار کنید. شما VOA را نگاه کنید اول پایداری و آیت الله مصباح را می زند، چرا ؟ اما آیا به کروبی حمله می کنند؟ به رسانه شما حمله می کنند؟ نه. چون همسو هستید. یک مقدار بیدار شوید انشالله. شما فردا نه نماینده می شوید نه چیز دیگری. به شما حقوق می دهند آدم باید حقوقش را از جایی بگیرد که ارزش داشته باشد. چرا دشمن از حرف های شما خوششان می آید اما از رسانه های ما نه؟ این علامت بدی است. موفق باشید من بروم نماز بخوانم.


منبع: عصرایران

حجاریان: کدام اصلاحات زنده‌باد؟!

گروه سیاسی: سعید حجاریان تئوریسین اصلاحات در یادداشتی به عنوان کدام اصلاحات زنده است به بازخوانی جریان اصلاحات پرداخته است. یادداشت حجاریان را می خوانید: اخیراً بار دیگر درباره «اصلاحات» و وضعیت آن مباحثی مطرح و پرسش‌هایی به‌وجود آمده است. به‌خصوص پس از آنکه اصلاح‌طلبان و اعتدالیون با یکدیگر ائتلاف کردند و دولت آقای روحانی را به‌وجود آوردند. در این زمینه پرسش‌هایی از این قبیل مطرح شد: «اصلاحات چه نسبتی با اعتدال دارد؟»، «آیا اصلاحات تبدیل به پله‌ای برای اعتدال شده است؟»، «آیا اصلاح‌طلبان از اعتدال به‌عنوان ابزاری برای خروج از انزوا استفاده کرده‌اند؟»، «اصلاح‌طلبان از مواضع خود تا چه حد عدول کرده‌اند؟» «و دست آخر اینکه از اصلاحات چه مانده است؟»
من در این مجال سعی می‌کنم به مصداق «ادل دلوک فی الدلاء» از زاویه‌ای خاص مجدداً به موضوع اصلاحات بپردازم؛ هر چند که تاکنون مقالات متعددی در این باب نوشته‌ام که شاید مشهورترین آن‌ها «زنده ‌باد اصلاحات!» باشد. اکنون شاید لازم باشد نگاهی دوباره به بخش دوم آن مقاله که معطوف به جوهر اصلاحات -که ماندگار است- انداخته شود و احیاناً نواقص‌اش برطرف شود هر چند که در اینجا مجال چندانی ندارم و بسط موضوع را به فرصت دیگر موکول خواهم کرد.
جوهر اصلاحات توسعه سیاسی با همه لوازم‌اش بود؛ مستقل از آنکه در سایر زمینه‌ها مانند اقتصاد و فرهنگ چه می‌گذشت. به هر میزان که اصلاحات از این شاقول فاصله گرفت، رنگ باخت لذا به گمان من کماکان مسائل سابق که معطوف به توسعه و نوسازی سیاسی در ایران می‌شود پابرجا هستند و همان‌ها هسته سخت اصلاحات را تشکیل می‌دهند. اما اکنون پس از گذشت قریب به سه دهه از مطرح شدن مباحث پیرامون توسعه و نوسازی سیاسی در ایرانِ پس از انقلاب می‌توان به گذشته نگاهی انداخت و بعضی از خلاء‌ها و خلل‌ها را بررسی کرد.
از ابتدا لازم بود در کنار نوسازی سیاسی به مقوله عدالت نیز پرداخته شود. غفلت از عدالت باعث شد که عده‌ای با شعارهای پوپولیستی و پخش پول به صحنه بیایند و خود را مدافع عدالت معرفی کنند؛ همان‌هایی که هیچ نسبتی با عدالت نداشتند و جز فساد دستاوردی برای کشور به ارمغان نیاورند. اساساً انقلابات در هر جای دنیا پاسخی هستند به تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها و انقلاب ایران نیز از این قاعده مستثنی‌ نبود ولی متأسفانه پس از پیروزی انقلاب هیچ‌گونه گشایش نظری و تئوری‌پردازی در این خصوص صورت نگرفت و حداکثر به مواعظ و پندهای بزرگان دینی اکتفا شد. این مهم از چشم اصلاح‌طلبان نیز دور ماند و هنوز این موضوع در بوته اجمال و ابهام باقی مانده و نزد برخی عدالت‌خواهی به کمونیسم و سوسیالیسم ترجمه می‌شود. به‌خصوص از زمان دولت سازندگی به بعد که توسعه اقتصادی محور قرار گرفت به‌کلی عدالت بحث ممنوعه شد تا آنجا که هنوز در میان اقتصاددانان به این واژه به دیده شک و تردید نگاه می‌شود.
اصلاحات در ابتدا به‌صورت نخبه‌گرایانه مطرح شد و حداکثر به‌عنوان ضمیمه‌ای بر اصلاحات اقتصادی درآمد تا بتواند ضایعات آن بُعد از توسعه را رفع و رجوع کند اما بعدها اصلاحات جامعه‌محور مطرح شد که در آن یک پایه اصلاحات در درون جامعه قرار داشت که بدون وجود یک جنبش اجتماعی نمی‌توانست کاری از پیش ببرد؛ ولی هنوز راه درازی در پیش است تا نشان دهیم چه نسبتی میان بهبودخواهی حکومتی و جنبش اجتماعی وجود دارد و چگونه می‌توان این دو مقوله را هم‌فاز کرد.

مشکل ما این بوده است که عده‌ای از اصلاح‌طلبان که به زدوبند در بالا مشغول بوده‌اند و نسبتی با پایین‌ نداشته‌اند کم‌کم از مواضع خود عدول کرده و به کانفورمیست‌هایی تبدیل شده‌اند که به هیچ اصولی‌ معتقد نیستند و هنوز هم داعیه اصلاح‌طلبی و حتی پیشتازی این امر را دارند. از طرف دیگر عده‌ای نیز در بعضی جنبش‌های اجتماعی شرکت کردند و چون نماینده‌ای از خودشان نداشتند، قدرت‌های بیگانه خود را قیم آن‌ها معرفی کردند. لذا در این میان می‌بایست به نقش حزب به‌مثابه buffer توجه داشت.
اصلاحات در محدوده خاصی باقی ماند. در انتخابات دوم خرداد بیست میلیون از مردم به صحنه آمدند که هر کدام به‌نوعی طرفدار اصلاح بودند در حالی که میسر نبود ارکان این حماسه ملی را در کوزه محدودی چون احزابِ اصلاح‌طلبِ نخبه‌گراِ جای داد. از این رو بسیاری از نیروهای علاقه‌مند به اصلاحات خارج از دایره بازی قرار گرفتند و به‌مرور سرخورده شدند. علیرغم اینکه شعار اصلاحات، «ایران برای همه ایرانیان» بود، ارتباط وثیقی میان نخبگان اعم از سیاسی و غیرسیاسی -که شاید در بعضی جاها با احزاب اصلاح‌طلب احساس همدلی نمی‌کردند- برقرار نشد. از طرف دیگر اصلاح‌طلبان اطراف آقای خاتمی نسبتاً exclusivist بودند و از جذب بخش‌های عظیمی از نخبگان و هنرمندان و اساتید دانشگاه و… غافل شدند چرا که پیشینه خط‌امامی‌شان مانع از آن می‌شد که به سمت بعضی چهره‌ها گام بردارند البته که در این میان شخص رئیس‌جمهور علیرغم آنکه در لباس روحانیت بود، متفاوت از سایرین عمل کرد.
اصلاحات دارای پایگاه اجتماعی مشخصی نبود. به این معنا که منافع گروه یا طایفه خاصی را نمایندگی نمی‌کرد و به‌نوعی گرایش تمام‌خلقی داشت. به این معنا که از کارگران و روستائیان و اقوام و طبقه متوسط جدید تا سرمایه‌داران طرفدار داشت و هر کدام از این‌ها دارای منافعی بودند که گاه در تعارض با منافع دیگری تعریف می‌شد. به همین سبب اصلاحات نتوانست در طول هشت سال گروه هدف خود یا به عبارتی پایگاه اجتماعی‌اش را تعیین و با آن ارتباط برقرار کند. شاید این مشکل را نه دولت سازندگی داشت و نه دولت معجزه هزاره سوم؛ چرا که آن دو دولت از قبل مشخص کرده بودند که منافع چه کسانی را نمایندگی خواهند کرد ولی اصلاحات بیشتر به‌دنبال منافع ملی بود و با اینکه کارنامه اقتصادی درخشانی از خود به‌ جای گذاشت اما پایگاه مشخصی نداشت و البته هنوز هم ندارد و به همین دلیل هم است که نیروهای اجتماعی که طرفدار اصلاحات بودند به این سو و آن سو می‌غلتند و اصلاحات را کم‌مایه می‌کنند.
اصلاح‌طلبان تا همین امروز نتوانسته‌اند به‌صورت حرفه‌ای عمل کنند. به بیان ساده احزاب اصلاح‌طلب غالباً از جیب خورده‌اند و کادرهای حرفه‌ای نداشته‌اند؛ کادرهایی که از حزب حقوق بگیرند، تمام‌وقت در اختیار حزب باشند و مانع از آماتوریسم حزبی شوند. بعضی احزاب که کوچک‌تر و حرفه‌ای‌تر بودند پایگاه مردمی خاصی نداشتند و احزاب بزرگتر که عمدتاً از دل دانشگاه بیرون آمده بودند کمابیش خصلت‌های انجمن‌‌های اسلامی را به‌ خود گرفته بودند که مهم‌ترین آن‌ها آماتوریسم بود لذا نه منبع مشخصی برای گذران امور جاری حزب در اختیار داشتند و نه حق عضویت کفاف مخارج را می‌داد. در نتیجه این کاستی، احزاب بدل به ستاد انتخاباتی شدند که پس از هر انتخابات موتور محرک خود را به‌صورت standby در می‌آوردند.
سیاست و اخلاق هم‌ریشه هستند و هر دو ذیل حکمت عملی قرار می‌گیرند. از این رو کسانی که کار سیاسی می‌کنند باید منش اخلاقی خود را داشته باشند. اصلاح‌طلبان گرچه بسیار خلیق بودند اما تئوری اخلاق نداشتند و در این زمینه کم‌کاری کردند و در نتیجه افراد اصلاح‌طلب به‌عنوان اسوه اخلاق به جامعه معرفی شدند، در حالی که احزاب باید با تعریف پرنسیپ‌هایی چنین نقشی را ایفا می‌کردند. یکی از مهمترین پرنسیپ‌ها نقد خود است و آن هم نقد اجتماعی و نه نقد در گوشی. متأسفانه اصلاح‌طلبان در این زمینه کوشا نبودند شاید به دلیل ترس؛ ترس از آنکه رقبایشان آن‌ها را مورد سرزنش قرار دهند. اما این امر توجیهی برای فراموشی انتقاد از خود نبوده و نیست. انتقاد از خود آن‌ هم در عرصه عمومی باعث ارتقاء منزلت می‌شود ولو آنکه دیگرانی آن را دست‌مایه تحقیر و تعییر قرار دهند.
اصلاحات اگر بتواند در زمینه‌های اخلاق، عدالت و آزادی خط قرمزهای خود را تعیین کند و از آن‌ها عدول نکند، هم می‌تواند در ائتلاف‌ها شرکت کند و هم می‌تواند با قدرت گفت‌و‌گو کند. متأسفانه در مواقعی شاهد بوده‌ایم که اصلاح‌طلبان به‌خاطر فشارها، منافع، شرایط جهانی و ائتلاف از بعضی خطوط قرمز عبور کرده‌اند؛ خطوط قرمزی که متأسفانه نوشته نشده‌اند و نمی‌توان برپایه آن‌ها کسی را بازخواست کرد ولی در وجدان مردم تصویری از آن‌ وجود دارد. به همین خاطر است که می‌بینیم در بعضی موارد مرز میان اصلاحات و سایر نیروهای اجتماعی کمرنگ می‌شود و در همین مرزها است که افراد بی‌پرنسیپ به ارتزاق و موج‌سواری مشغول‌ می‌شوند یعنی هم از برند اصلاح‌طلبی بهره می‌برند و هم از رانت استفاده می‌کنند.
معمولاً می‌گویند هر سیستم انسانی دارای چشم‌انداز، برنامه و هدف است. درون اصلاحات تا حدودی برنامه وجود داشت، تا حدودی هم به‌صورت غریزی هدف مشخص بود اما چشم‌انداز درازمدتی وجود نداشت. فی‌المثل اصلاح‌طلبان فکر نمی‌کردند ممکن است کرسی‌های شورای دوم به کلی واگذار شود یا گمان نمی‌بردند روزی دولت معجزه جایشان را بگیرد. این غفلت به این خاطر بود که گمان می‌کردند نبض جامعه را در دست دارند و چشم‌انداز سبزی در مقابل‌شان تا افق‌های دوردست گشوده است. آن‌ها غافل بودند که ارتش ذخیره بیکاران و نیروهای حاشیه‌ای قدرت گرفته‌اند و ممکن است به نواله یارانه‌ای تن به هر کاری بدهند؛ آن‌ها ندیدند که بوش در آمریکا بر سر کار آمده است و چه نگاهی نسبت به ایران دارد؛ آن‌ها ندیدند منطقه در حال میلیتاریزه شدن است؛ آن‌ها ندیدند دستگاه اطلاعات موازی در حال شکل‌گیری است و قس‌ علی هذا.
القصه، اصلاحات حال و روز خوبی ندارند ولی تنها راه رهایی کشور از معضلات همین اصلاحات است و هنوز هیچ بدیلی در مقابل آن وجود ندارد. نه کسانی که به‌دنبال قیام‌های خیابانی هستند ره به جایی می‌برند و نه کسانی که به امید ترامپ‌ نشسته‌اند و نه کسانی که به وضع موجود دل خوش کرده‌اند و سرشان را جز به علامت تأیید فرود نمی‌آورند. هیچ‌ یک از این‌ها گرهی از کار فروبسته ما نخواهند گشود؛ این کشور آفت زده است و اصلاحات تنها نیرویی است که می‌تواند به دفع آفات آن کمک کند، بدون آنکه این مریض زیر تیغ جراحی از بین برود. کسانی که با نگاه ملی به مسائل می‌نگرند و اندک دلبستگی به دین دارند و حرکت امام حسین(ع) را حرکتی اصلاحی تلقی می‌کنند باید تلاش کنند، اصلاحات اصلاح شود و به‌جای پروژه‌های «انقلاب در انقلاب» یا «انقلاب مستمر» که ره به جایی نمی‌برند، پروژه «اصلاحات در اصلاحات» یا «اصلاح مستمر» را در دستور کار قرار دهند.
 
منبع: بهارنیوز

ایران کشور مهم منطقه است

به گزارش ایرنا به نقل از تارنمای تلگراف، جانسون گفت: ایران کشور مهم در منطقه‌ راهبردی اما بی‌ثبات و متلاطم قرار دارد. این منطقه برای امنیت و رونق انگلستان اهمیت دارد.وی ادامه داد: اولین سفر من به ایران فرصتی برای گفت وگوهای بیشتر درخصوص برخی مسائل حساس از جمله چگونگی یافتن راه حلی برای پایان درگیری ویرانگر یمن و تضمین دسترسی بیشتر نهادهای امداد رسانی برای کاهش رنج شدیدی است که مردم آن کشور متحمل می‌شوند.جانسون ادامه داد: من همچنین بر تداوم حمایت انگلستان از توافق هسته‌ای تاکید و در عین حال برخی نگرانی‌های ما درخصوص فعالیت‌‌های ایران در منطقه را روشن می‌کنم.وزیر امور خارجه انگلستان ادامه داد: گرچه روابط ما با ایران از سال ۲۰۱۱ پیشرفت چشم‌گیری داشته است، با این حال این روابط همچنان سر راست نیست و برسر بسیاری از مسائل توافق وجود ندارد.وی افزود: گفت وگو، اصل کلیدی برای مدیریت تفاوت‌ها و پیشرفت در مسائلی است که اهمیت دارد، به همین سبب انتظار سفری سازنده دارم.جانسون ادامه داد: نگرانی عمیق خود را در مورد پرونده‌های کنسولی افراد دو تابعیتی ابراز و آنجا که زمینه اقدام بشردوستانه فراهم باشد، آزادی آن‌ها را پیگیری خواهم کرد .جانسون روز جعه به منظور گفت وگو با سلطان قابوس پادشاه عمان و دیگر مقام‌های این کشور، به مسقط سفر کرد. وی امروز (شنبه) وارد تهران می شود.
منبع: بهارنیوز

آیا سرانجام تک‌روی انزواست؟

روزنامه بهار: بار دیگر دونالد‌ ترامپ و بار دیگر یک تصمیم جنجالی. رییس‌جمهور ایالات متحده بر خلاف رؤسای‌جمهور پیشین آمریکا، قدس را به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل به رسمیت شناخت. این تصمیم سبب ایجاد موج اعتراضی بسیار گسترده‌ای در سراسر جهان شد. از کشورهای اسلامی تا کشورهای اروپایی و مسئولان اتحادیه اروپا، از سازمان ملل تا سیاسیونی در آمریکا؛ همه و همه نسبت به این تصمیم‌ترامپ با صدایی بلند اعتراض کرده و این اقدام را تیر خلاص دولت ایالات متحده به مذاکرات صلح دانستند. با نگاهی به واکنش‌ها به این تصمیم می‌توان گفت که تنها مقامات رژیم اسرائیل از تصمیم‌ترامپ حمایت کرده‌اند و جامعه جهانی روی خوشی به اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل نشان نداده است.

 به طور کلی می‌توان واکنش‌های مخالفت‌آمیز با این تصمیم رییس‌جمهور ایالات متحده را به دو گروه عمده تقسیم کرد. بخش اول از آن جهت به مخالفت با اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل برخاسته‌اند که اساساً موجودیتی به نام اسرائیل را به رسمیت نشناخته و هر تصمیمی که یک سوی آن جنبه حمایتی از این رژیم را داشته باشد بر‌نمی‌تابند؛ چه نطق اخیر‌ترامپ و چه مذاکرات صلح. مواضع مقامات ایران، سوریه، عراق، کره‌شمالی و… را می‌توان در این چارچوب ارزیابی کرد. گروه دوم مخالفان‌ترامپ کشورها و نهادهای بین‌المللی هستند که این اقدام را به دلیل آنکه به درستی سبب کُند شدن و یا حتی از کار افتادن تلاش‌ها برای روند سازش و مذاکرات صلح میان فلسطین و اسرائیل می‌دانند با اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل مخالف هستند.

جدا از این تفاوت به طور کلی می‌توان مخالفت‌ها با تصمیم‌ترامپ را یک مخالفت جمعی در سطح جهان ارزیابی کرد.چندی پیش که شاهد نطق دونالد‌ترامپ درباره برجام بودیم هم یک چنین وضعیتی به وجود آمد. رییس‌جمهور آمریکا در آن مقطع زمانی به دنبال آن بود که با اعلام ادعایی مبنی بر عدم پایبندی ایران به مفاد برجام شرایط را برای بر هم زدن توافق هسته‌ای میان ایران و کشورهای گروه ۵+۱ فراهم آورد اما آنچه در صحنه عمل رخ داد واکنش تند طرف‌های دیگر برجام از ایران و روسیه و چین تا سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا بود.

با نگاهی به این دو رخداد که با وجود تفاوت‌های مشخص آن در عدم همراهی جامعه جهانی با تصمیم دولت‌ترامپ با یکدیگر نقاط اشتراکی دارد شاهد اتخاذ نوعی سیاست انزواطلبانه از سوی مقامات ارشد ایالات متحده هستیم.‌ترامپ بر خلاف دولت گذشته ایالات متحده اعتقادی به اجرای تصمیمات بر اساس اجماع بین‌المللی نداشته و نوعی تکروی سیاسی را دنبال می‌کند. این در حالی است که در دنیای امروز دیگر امکان اجرای تصمیمات بدون همراه ساختن جامعه جهانی وجود ندارد. اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل از سوی دونالد‌ترامپ را می‌توان در دو سطح موضوع فلسطین و جایگاه ایالات متحده در سطح جهان ارزیابی کرد.

این تصمیم که در آینده‌ای نه چندان دور با اعلام انتقال سفارت آمریکا به قدس نیز همراه خواهد شد می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری را بر تلاش‌های جامعه جهانی برای به سرانجام رساندن مذاکرات صلح و اتخاذ سیاست «دو دولت» وارد آورد و اعتراضات جامعه جهانی در روزهای اخیر را نیز می‌توان از همین زاویه تحلیل کرد. اما سطحی دیگر از این رویداد اثرات انزواطلبی‌ترامپ بر جایگاه آمریکا در سطح جامعه بین‌الملل است. در این باره تحلیل‌گران دو دیدگاه مختلف را مطرح می‌کنند. برخی بر این عقیده‌اند که واکنش‌ها به اقدامات یکسویه‌گرایانه‌ترامپ در عمل اتفاقی را رقم نخواهد زد و به دلیل اَبَر قدرتی ایالات متحده شاهد تقابلی واقعی از سوی جامعه جهانی با آمریکا نخواهیم بود؛ در نتیجه سیاست‌های‌ترامپ تغییر محسوسی را در جایگاه مهم آمریکا در معادلات بین‌الملل ایجاد نمی‌کند.

در طرف مقابل گروهی دیگر از کارشناسان سیاست خارجی بر مبنای این نکته که جهانِ امروز جهانی بر مبنای همکاری‌های مشترک است انزواطلبی دولت دونالد‌ترامپ را سبب کاهش قدرت و نفوذ آمریکا در سطح جهان ارزیابی کرده و بر این اعتقادند که در پایان دوره چهار ساله دولت‌ترامپ شاهد کاهش محسوس قدرت آمریکا خواهیم بود.باید منتظر ماند و دید که انزوا طلبی رییس‌جمهور آمریکا چه تاثیری بر این کشور و همینطور آنچه در سطح جهان می‌گذرد خواهد گذاشت.
منبع: بهارنیوز

احمدی‌نژاد در فکر انتخابات ۱۴۰۰ است

آیت الله محسن غرویان در گفت‌وگو با  ایلنا، درباره مطالبه‌گری اصلاح‌طلبان از رئیس‌جمهور در مورد وعده‌های انتخاباتی و امور کشور گفت: معتقدم مطالبه‌گری زمان ندارد و باید همیشه وجود داشته باشد، رئیس دولت باید احساس کند که مردم پیگیر مطالبات خود هستند و آن‌ها را تعقیب می‌کنند.وی خاطرنشان کرد: آقای روحانی همیشه از نقد استقبال می‌کند و در سخنرانی اخیرشان هم بارها این نکته را گوشزد کردند که رئیس‌جمهور و دولت را نقد کنید.این مدرس حوزه علمیه قم با بیان اینکه رئیس‌جمهور باید آمادگی نقد را داشته باشند، عنوان کرد: مسئولان، دولت‌مردان و رئیس‌جمهور باید بدانند مردم همیشه پیگیر مطالبات هستند و بر رفتار نمایندگان و کسانی که انتخاب کردند تا امور اجرایی کشور را به دست بگیرند، نظارت دارند.

رئیس‌جمهور بارها تکرار کرد که مرا نقد کنید
وی در پاسخ به این که سوال عده‌ای معتقدند نقد باعث تضعیف دولت و اصلاح‌طلبانی می‌شود که از آقای روحانی حمایت کرده‌اند، گفت: اصلا چنین چیزی نیست، نقد اگر منصفانه باشد نه تنها باعث تضعیف دولت نمی‌شود بلکه راه جدیدی را پیش روی مسئولان قرار می‌دهد.غرویان تاکید کرد: رئیس‌جمهور بارها تکرار کردند که من را نقد کنید، اگر نقد نباشد که دست‌های ما بسته می‌شود و دیگر نمی‌توانیم پیگیر مطالبات خود باشیم.

برخلاف تصورات، مردم ما بسیار نقدپذیر هستند
وی با اشاره به اینکه عده‌ای نقد نمی‌کنند بلکه قصدشان تخریب و تضعیف است، عنوان کرد: نقد دولت باید عاقلانه، حکیمانه، منطقی و منصفانه باشد.این استاد مؤسسه امام خمینی افزود: من با اینکه یکی از حامیان دولت هستم اما نقدهایی را نیز دارم که به صراحت بیان میکنم و آقای روحانی بارها برای بیان این نقدها از بنده تشکر کرده‌اند. نقد باید به دور از غرض‌ورزی باشد و باید مصالح کشور در نظر بگیرد.غرویان با بیان اینکه عده‌ای می‌گویند مردم ما نقدپذیر نیستند، گفت: باور غلطی که مطرح می‌شود مردم ما نقد را نمی‌پذیرند و میانه خوبی با این امر ندارد. این طرز فکر درست نیست اتفاقا روحیه نقدپذیری مردم بسیار بالاست.

اصولگرایان باید مقابل انحراف بایستند
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در پاسخ به این سوال که چرا اصولگرایان در مقابل احمدی‌نژاد و رفتارهای او سکوت کرده‌اند، گفت: اگر اصولگرایان مانند آیت‌الله حائری شیرازی باشند، یعنی انصاف، عدالت و شفافیت  داشته باشند؛ همانند ایشان صاف و شفاف با مردم سخن بگویند و  اشتباهات گذشته خود را بیان کنند، بهتر است. این که واقعیت را نباید با مردم درمیان بگذاریم، درست نیست. از خدا که پنهان نیست از خلق خدا هم نباید پنهان باشد باید در برابر انحراف ایستاد و اگر در گذشته به ناحق از او دفاع کرده‌اند، اعتراف کنند.غرویان خاطرنشان کرد: وقتی آیت‌الله حائری شیرازی نزد مردم اعتراف می‌کند مابقی اصولگرایان هم باید همین کار را انجام دهند و در برابر انحراف ایستادگی کنند.

احمدی‌نژاد در حال زمینه‌سازی برای انتخابات ۱۴۰۰ است
وی درباره رفتارهایی که احمدی‌نژاد و یارانش انجام می‌دهند، عنوان کرد: معتقدم رفتار رئیس دولت‌های نهم و دهم در حال زمینه‌سازی برای انتخابات ۱۴۰۰ است. آنان باز هم می‌خواهند از روش حمله به بزرگان نظام و جوسازی استفاده کنند تا سوار بر یک موج بتوانند در سه سال آینده عده‌ای را با خود همراه کنند در حالیکه مردم دیگر احمدی‌نژاد را انتخاب نخواهند کرد و او با اقبال مردم مواجه نمی‌شود.غرویان تاکید کرد: مردم از این گونه چهره‌های ماجراجو دیگر خسته شده‌اند آنان امروز به دنبال عقلانیت و آرامش هستند و با کسانی که مصالح کشور را به خطر می‌اندازند، کاری ندارند.این استاد مؤسسه امام خمینی یادآور شد: انتخابات اخیر  مجلس شورای اسلامی، خبرگان و ریاست‌جمهوری نشان داد مردم ما دنبال عقل‌گرایی، منطق و جاری شدن تفکر در جامعه هستند و دیگر ماجراجویان که کشور را به خطر  می‌اندازند، انتخاب نمی‌کنند.
منبع: بهارنیوز

لغو تریبون‌های دانشجویی شایسته نیست

روزنامه بهار: تعدادی از انجمن‌های اسلامی دانشجویان که در حال شکل‌دهی به اتحادیــــه‌ی «انجمن‌های اسلامی دانشجویان پیرو  خط  امام» هستند، با صدور بیانیه‌ای به مناسبت روز دانشجو نسبت به برخی سیاست‌های دولت در دانشگاه انتقاد کردند.متن کامل این بیانیه که نسخه‌ای از آن برای روزنامه بهار ارسال شده است به شرح زیر است:
«تمام مسایل به دست دانشگاه است. یعنی این دو تا قطبِ دانشگاه و روحانی همه‌ی مقدرات مملکت در مشت اینهاست. دانشگاهی، دانشجو، چه دانشجوی قدیمی، چه دانشجوی جدید، همه مسائل توی دست اینها باید حل بشود. این‌ها قوه متفکره‌ی یک ملت هستند». صحیفه امام خمینی (ره)، ج ۸، ص ۱۴۱.
درود خداوند بر روان پاک دانشجویان شهیدی که در سال‌های سرد و سیاهِ کودتای ننگین علیه مردم، مجاهدانه بر تجلی استبداد و استکبار شوریدند و در قربانگاه‌شان با خون خود نوشتند «دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد». آری همان‌ها که امتداد مبارزه‌شان علیه ظلم و خودکامگی نشان داد اگر ایمان باشد خون بر شمشیر هم پیروز است.
جنبش دانشجویان مسلمان ایران با دستان سرخ خود به جمهوری اسلامی آریِ سبزی گفت تا بر مبنای جمهوریتِ نظام انتخابات حداکثری و آزاد برگزار شود و عصاره‌ی فضایل ملت در مجلس شورای اسلامی و دستگاه اجرایی به نمایندگی از ملت خروشان انقلابی به وظیفه‌ی خود عمل کند، نه اینکه چون قبل، فقط مشتی دست‌نشانده ادعای نمایندگی داشته باشند و بس. و برمبنای اسلامیتِ علوی روحیه ظلم ستیزی، عدالتخواهی و مکارم اخلاقی در میان جامعه مستولی شود، نه اینکه چون منش اصحاب صفین و بر مبنای اسلام اموی، قرآن بر نیزه و باران رحمت از دولتی سر قبله‌ی عالم باشد و سیل و زلزله از معصیت مردم!
دست به مبارزه با استبداد زد تا میزان، رأی ملت باشد، شعار استقلال و آزادی داد تا حکومتی تشکیل شود که اولویت خود را حفظ و مراقبت از آزادی‌های مدنی و حقوق شهروندی ولی نعمتان خود قرار دهد.
و اکنون در شصت چهارمین سالگرد گرامیداشت سه آذر اهورایی جریان دانشجویی مستقل و حق‌طلب همچنان پرچم مبارزه با جهل و انحراف و تحجر و تنگ‌نظری و خودکامگی و سرسپردگی را زمین نگذاشته است.
امروز با وجود این که بیش از چهار سال از مدت ریاست دکتر حسن روحانی بر جمهور مردم می‌گذرد، اکتفای ایشان به تمدید وعده‌ها و عدم تلاش مجدانه برای محقق ساختن خیل مطالبات بر زمین مانده‌ دانشگاهیان نگرانی این قشر را برانگیخته است. در روزگاری که هر کسی از هر گوشه‌ای عزمش را برای تضعیف جایگاه دانشگاه و کاهش اثرگذاری جریان دانشجویی جزم کرده، آیا رواست دولتی که رأی خود را بر شعارِ بهبود وضعیت دانشگاه استوار ساخته است؛ به مطالبات دانشگاهیان کم توجهی کند و به علاوه‌ی خیل وعده‌های تحقق نیافته با اعمال سیاست‌های نادرست و تبعیض‌آمیز کالبد بیمار دانشگاه را مبتلاتر نماید؟
جناب آقای روحانی!
۱- دانشگاه نه بازیچه‌ دست سیاست‌مداران است که هرگاه عده‌ای خواستند دانشجویان را به میدان حمایت از خود بیاورند و سخنان خود را از حلقوم آنها بگویند و هرگاه منافع‌شان اقتضا نکرد صدای آنها را خفه کنند. و نه عنصری خنثی و بی‌رگ است که در قبال هر آنچه در جامعه می‌گذرد سکوت کند و بی‌تفاوت از کنار آن بگذرد.
اگر جامعه‌  دانشجویی از شما وزیر علومی شجاع و کارآمد می‌خواهد برای آن است که بتواند در مقابل مطامع دیگرانی که می‌خواهند استقلال دانشگاه‌ها را زیر سئوال ببرند و یا از آن‌ها استفاده‌ ابزاری ببرند ایستادگی کند و از کیان این ساحت مقدس دفاع کند نه آنکه آن را به پشیزی بفروشد و دردم قالب تهی کند.
مطالبه‌  ما دانشجویان پیرو خط امام از وزیر علوم برخلاف دیگران، نه بر اساس معامله بر سر گزینه‌ها و سیاسی‌کاری ست و نه بر اساس سهم‌خواهی برای حلقه‌های مشاوره‌ای و نه بر اساس رانت‌خواهی ست، که بر اساس نتیجه‌ عملکرد ایشان در قبال دانشگاه است. وزیر محترم علوم می‌تواند با محافظه‌کاری و انفعال آماج انتقادات ما باشد یا با ارائه کارنامه‌ای مشحون از عملکرد مثبت و تحول، مورد تقدیر و ستایش ما قرار گیرد؛ که البته امیدواریم چنین باشد. لذا بنایی برای قضاوت زودهنگام یا تخریب افراد نداریم.
۲- سیاست دولت‌های پس از دولت مهندس موسوی و دولت شما، البته بر خلاف نص صریح قانون اساسی در قبال آموزش عالی کشور نشان دهنده‌ غلبه‌ی نگاه به دانشگاه به مثابه‌ تجارتخانه و دانشجو به‌سان کالاست. نگاهی که در قالب سیاست‌هایی چون کاهش سنوات مجاز تحصیلی، کاهش یارانه‌های رفاهی، افزایش روز افزون ظرفیت پولی دانشگاه‌ها، طرح کارورزی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و موارد مشابه دیگر آنچنان نمودار گشته است که روی بزرگترین اقطاب سرمایه‌داری دنیا را نیز سفید کرده‌ایم! تا آنجا که در حال حاضر ۸۷ درصد از دانشجویان کشور بابت تحصیل خود شهریه می‌پردازند درحالیکه این آمار در آمریکا زیر پنجاه درصد است. چگونه است که در حوزه‌های علمیه طلبه‌ها شهریه را دریافت می‌کنند اما در دانشگاه‌ها دانشجویان باید شهریه را پرداخت کنند؟ آیا منطق آقایان می‌پذیرد که حوزه‌های علمیه هم طلبه‌ پولی پذیرش کنند؟ اگر نه چطور پزشکی و مهندسی که با جان انسان‌ها در ارتباط است پولی باشد؟ خودکفایی دانشگاه‌ها باید از محل کارآمدی در آموزش و ارتباط با صنعت شکل بگیرد نه صرفاً از محل دریافت شهریه از دانشجویان! در شرایطی که اقشار فرودست جامعه به سبب شرایط نامساعد معیشتی زیر بار تأمین نیازهای اساسی خود کمر خم کرده‌اند، آیا رواست که دولت با اعمال چنین سیاست‌هایی فرصت تحصیل علم را از بخش قابل توجهی از جامعه سلب نماید؟ آیا رواست در جامعه‌ای که کارگر به جرم مطالبه‌ حقوقش شلاق می‌خورد و معلم به جرم فعالیت صنفی به زندان می‌رود و کسر عظیمی از جامعه با چالش‌ها و دشواری‌های معیشتی روبه‌روست، با اعمال چنین سیاست‌هایی تنها مسیر رشد و پیشرفت فرودستان را نیز مسدود کنیم؟
وای بر ما دانشجویان پیرو خط امام (س) که اجازه دادیم پس از حدود چهار دهه سرنوشت انقلاب اسلامی به جایی برسد که برخی درون آن نه تنها عزمی برای رفع تبعیض و نابرابری ندارند، بلکه با اعمال سیاست‌های نادرست آشکارا اندام فربه قشر مرفه را فربه‌تر و پیکر نحیف قشر فرودست را نحیف‌تر می‌سازند. ما در برابر پیر مرادمان ابراز شرمندگی می‌کنیم که عدم حضور و عدم مطالبه‌گری صریح ما سبب گشته است که گویی راه جمهوری اسلامی از راه انقلاب مستضعفین جدا شده است. ما شرمساریم که این هشدار امام (س) را قاطعانه فریاد نزدیم که: «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند. معاذاله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین (ع) سازگار نیست.»
۳- متاسفانه استمرار نگاه کالایی به دانشجو منحصر به ابعاد اقتصادی آن نمی‌شود. شاهد هستیم که جریان‌های سیاسی و غیرسیاسی خارج از دانشگاه در حالی از فعالین و تشکل‌های دانشجویی به نفع مطامع خود تغذیه می‌کنند! چگونه قابل پذیرش است که تشکل‌های دانشجویی به بنگاه‌های سیاسی تبدیل شده و فعالین دانشجویی که اساسی‌ترین هویت آن استقلال از مبادی قدرت-ثروت است، به مثابه‌ی کالای سیاسی بین گروه‌ها و جریان‌های مختلف به استخدام درآیند و مبادله شوند؟! غیرقابل پذیرش‌تر آن‌که شاهد بودیم دولت نیز تلاش می‌کند با حمایت خاص از برخی طیف‌ها یک بازوی دانشجویی برای خود جور کند و به این آسیب دامن زند! اتفاق نامبارکی که در دولت سازندگی نیز رخ داد.
تسریع در روند صدور مجوز تمامی اتحادیه‌های دانشجویی اعم از صنفی و سیاسی، خصوصاً «انجمن‌های اسلامی دانشجویان پیرو خط امام» از مطالبات اصلی فعالین دانشجویی است که باید در اسرع وقت در دستورکار وزارتین قرار گیرد. همچنین شایسته نیست در دولتی که قرار بود شعار «دانشگاه امن، نه امنیتی» و «دانشگاه پادگان نیست» را سرلوحه کار خود قرار دهد، همچنان فعالین دانشجویی به جرم انتقاد با فشار و تهدید و تحدید روبه‌رو شوند و مجدداً ستاره‌دار شوند. دولت اگر شهامت پیگیری ماجرای ۳۰۰۰ بورسیه غیرقانونی را ندارد، حداقل شایسته نیست وقتی مدعی‌ست تلاش برای ایجاد فضای آزاداندیشی در دانشگاه‌ها را در دستور کار دارد، مدیران محافظه‌کاری در دانشگاه‌ها باشند که به طرق مختلف، از سر و ته فعالیت‌های دانشجویی بزنند؛ تا جاییکه می‌بینیم به دلیل اعمال همین سیاست‌های محافظه‌کارانه، برنامه‌های دانشجویی هر ساله از محتوای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تهی‌تر شده و از انواع برنامه‌های سرگرم کننده و بی محتوا پر می‌شوند!
۴ – متاسفانه سال‌هاست که حق حضور دانشجویان منتقد در تریبون‌های مختلف کشوری به بهانه‌های مختلف سلب یا محدود شده است. همین موضوع عموم تریبون‌های دانشجویی را به تریبون‌های فرمایشی برای توجیه وضع موجود و مدیحه‌سرایی طیف‌های خاص وابسته بدل ساخته است. شوربختانه سنت حسنه‌ حضور صمیمانه‌ی رئیس‌جمهور در میان دانشجویان که به نوعی یادگار رئیس دولت اصلاحات است نیز در سال‌های پس از دولت او به مجلسی فرمایشی که در آن از قبل حاضرین دعوت و چیدمان شده‌اند تبدیل شده است. جناب آقای روحانی در این شرایط، امسال نیز چشم فعالین دانشجویی منتقد، به حضور هر ساله شما در میان دانشجویان نیز امیدوار نماند. اینکه جلسه در یکی از استان‌های محروم برگذار شود شایسته تقدیر فراوان بود لیکن لغو تریبون‌های دانشجویی آن هم هنگامی که دانشجویان درد دل‌ها، مطالبات و انتقادات یک سال خود را به امید بیان آن‌ها در این فرصت فروخورده‌اند شایسته نیست. کاش همان هنگامی که مشغول ایراد سخنان زیبایی در مورد دانشگاه و دانشجو بودید صدای دانشجویانی که بیرون از سالن فریاد می‌زدند جلسه‌ی فرمایشی نمی‌خواهند را نیز می‌شنیدید. آن‌ها به شما رأی داده بودند تا اگر دستانی برای اجرای مطالباتشان ندارید گوش‌هایی برای شنیدن صحبت‌هایشان داشته باشید اما شما آنها را هم ناامید کردید.
در پایان تاکید می‌کنیم اصول و آرمان‌هایی که مردم برای رسیدن به آنها به پیر جماران اعتماد کردند و انقلاب کردند نباید فراموش یا تضعیف شود. ما همچنان به آینده امیدواریم و معتقدیم راه اصلاح برخی روندهای ناصواب از تضارب آرا و نقد بی‌پرده‌ی مسئولین و اصحاب قدرت در تمامی سطوح می‌گذرد لذا به همین دلیل است که نقد دولت یازدهم و دوازدهم را نیز علی رغم تلاش برای پیروزی آن در انتخابات، جز وظایف ذاتی خود می‌دانیم.
منبع: بهارنیوز

صدایی که خاموش نخواهد شد

امیر راعی‌فرد- روزنامه بهار: دهه ۶۰ میلادی در فرانسه، آمریکا، آلمان و ایتالیا و بسیاری کشورهای دیگر را می‌توان به‌عنوان برجسته‌ترین کنش‌های تاثیرگذار جنبش‌های دانشجویی در سطح جهان برشمرد.جنبش‌هایی که با توجه به روحیه چپ گرای آنها، میل به تغییرات بنیادین در خواسته‌های‌شان را به وضوح می‌توان مشاهده نمود. مخالفت‌های سخت گیرانه دانشجویان با جنگ ویتنام و تبعیض نژادی و البته پافشاری بر حقوق و خواسته‌های صنفی این دوره از تاریخ جنبش دانشجویی را در زمره اصیل‌ترین ادوار جنبش‌های دانشجویی جهانی قرار داده است.

تاریخ نگاری جنبش‌های دانشجویی در سطح جهانی و ملی هر چند امریست ضروری که می‌تواند به درک روشن‌تر چرایی رفتارهای دانشجویی در زمان حال بیانجامد اما قطعا به تنهایی شرایط حصول نتایج عمل گرایانه برای شرایط کنونی جنبش دانشجویی را مهیا نمی‌سازد. جنبش اصیل دانشجویی با توجه به خصلت ذاتی دارا بودن بنیان‌های اجتماعی، همواره فارغ از خواست حاکمیت‌های مقتدر یا نامقتدر از روش‌مندی جنبش‌های اجتماعی تبعیت می‌نماید. به این مفهوم که جنبش‌های دانشجویی بدون اتکا بر خواست حاکمیت، با طرح مسایلی که ریشه در خواسته‌های اجتماعی یک جامعه دارد، خود را به عنوان موتور محرکه یک جریان منتقد اجتماعی مطرح می‌سازند. در این میان چند نکته را نباید از نظر دور داشت:

نخست این که به دلیل جنس مطالبه‌محور جنبش‌های دانشجویی، چه در ایران و چه در سایر کشورهای جهان این جنبش‌های اجتماعی بیشتر رنگ و بوی چپ‌گرایانه به خود می‌گیرد و البته چپ‌گرا بودن این حرکت‌های اجتماعی الزاما به مفهوم پذیرش تمامی الگوهای فلسفی و بنیان‌های اخلاقی جنبش‌های چپ آکادمیک نبوده و نمی‌باشد.
جنبش‌های دانشجویی به دلیل در اختیار داشتن هرم سنی مشخص و جوان بودن راهبرهای استراتژیک خود، صبر و حوصله سیاسی بسیار کمتری نسبت به فعالان حرفه‌ای عرصه‌های سیاسی دارند که این عجله حق‌مدارانه در بسیاری موارد به برخوردهای سخت و سرکوب‌های خونین حاکمیت‌های مختلف در مواجهه با جنبش دانشجویی می‌انجامد. نکته مهم دیگر که نمی‌توان از نظر دور داشت همانا ذات دوری گزیدن از قدرت متمرکز در میان فعالان جنبش دانشجویی است. به عبارت دیگر، جنبش‌های دانشجویی اصیل همیشه بر قدرت بوده اند تا اینکه با قدرت باشند.

حال با توجه به کسری زمان و نبود اقتضای مکان رویکرد اصلی بحث را بر مرکزیت چرایی تغییرات ماهوی جنبش دانشجویی ایران در سال‌های اخیر متمرکز می‌نمایم.آنچه در شروع این واکاوی نیاز به طرح دارد این است که جنبش دانشجویی همیشه وجود داشته و موجود خواهد بود. گاهی به دلیل شرایط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی با نمود و تاثیری بیشتر دارد و گاهی به همان دلایل با شرایطی متفاوت در رخوتی نسبی به حیات خود ادامه می‌دهد. جنبش دانشجویی با طرح مطالبی که ریشه‌های در هم تنیده سیاسی و فرهنگی و اجتماعی متعددی دارد، به میزان فراوانی تحت تاثیر آلایندگی‌های مدیریتی حاکمیتی قرار می‌گیرد.عدم وجود فضای باز سیاسی در دانشگاه‌ها و تزریق روحیه فردمحور در میان دانشجویان، به‌صورتی که منافع فردی از مشروعیت بیشتری در برابر منافع عمومی قرار می‌گیرد، آفتی است که بیش از دانشجویان، حاکمیت در قبال ایجاد آن مسئول خواهد بود.

این رویکرد آگاهانه حاکمیتی با توجه به تاریخ نه چندان دور برخوردهای سنگین امنیتی با فعالان دانشجویی که منجر به حبس‌های طولانی مدت و بازجویی‌های بعضا خارج از ضوابط قانونی و محدودیت‌های تحصیلی و اخراج‌های متعدد دانشجویان منتقد، منجر به ایجاد روحیه محافظه کاری در بدنه دانشجویی کشور شده است. رویکرد سلبی حاکمیت در قبال تشکلی همچون دفتر تحکیم وحدت یکی از دلایل اساسی تغییر ذائقه دانشگاه‌ها نسبت به فعالیت‌های سیاسی و مدنی بوده است.بی‌اعتمادی به فعالان سیاسی و روحیه منفعت‌طلبانه فردی که شاید بتوان آن را مولود ناخلف بی‌اصالت دنیای صنعتی لیبرالیزه شده پیرامونی نام نهاد از دیگر دلایل رخوت موجود شمرده می‌شوند.

شاید بتوان مهمترین دلیل تغییر رویکرد جنبش دانشجویی را در تغییر خواست اجتماعی جستجو نمود. آنجا که اصلاح گری سیاسی جای خود را به طاغی‌گری فردگرایانه داده است. طاغی‌گری فردگرایانه را می‌توان در معنای خاص خواست جنسی و منفعت طلبی‌های شخصی -به معنای کلی- مطالعه نمود.فنر فشرده ای که ریشه در نوعی اعتراض اجتماعی دارد و سبب زایش تمسخر‌های سیاسی حتی نسبت به زجر کشیده‌ترین افراد جامعه می‌گردد و این شکوفه‌های مسخرگی فرهنگی در جامعه بدل به واقعیتی دردناک تر از بازجویی و زندان می‌گردد. کوتاه سخن اینکه ندای جنبش‌های دانشجویی در هیچ کجای دنیا نه تنها خاموش نخواهد شد بلکه در هر دوره با توجه به خواست اجتماعی آن دوره به گونه‌های مختلف بروز خواهد نمود.
منبع: بهارنیوز

جنبش دانشجویی؛ احیاء،اغماء،انفعال

محمد توکلی

در روزهای اخیر که به ۱۶ آذر و روز دانشجو منتهی می‌شد هر کسی از زاویه‌ای به تحلیل این روز پرداخت. برخی آن را نماد استکبارستیزی نامیدند، گروهی آن را روزی برای تقابل با استبداد نامیدند، برخی این هر دو را دو روی سکه روز دانشجو خواندند، افرادی از نسبت جنبش دانشجویی با قدرت سخن گفتند، بعضی از مطالبات سیاسی و صنفی دانشجویان حرف زدند و برخی هم مراسم ۱۶ آذر را به جنگ‌های شادمانه تقلیل دادند. در ادامه و به بهانه ۱۶ آذر وضعیت جنبش دانشجویی را در سه مقطع زمانی مختلف بررسی می‌کنیم.

۱ – جنبش دانشجویی در دوران اصلاحات؛ احیاء
دوم خرداد۷۶ مقطع زمانی است که در بسیاری از موضوعات یک نقطه عطف در تاریخ سیاسی پس از انقلاب محسوب می‌شود. زمانی که جریان اصلاحات با حمایت قاطع مردم قوه مجریه را در دست گرفت و تلاشی را برای اصلاح رویه‌های نادرستی که در برخی موارد در کشور نهادینه شده بود آغاز کرد. تلاشی که با موانعی سخت، گاه مرئی و گاه نامرئی برخورد می‌کرد. تغییر نگاه به دانشگاه یکی از مصداق‌های همین اصلاح رویه‌های نادرست بود. واقعیت آن است که دولت پیش از اصلاحات فرهنگ و سیاست را در درجه دوم و سوم اهمیت قرار داده بود و به ابزارها و شیوه‌های مختلف در تلاش بود که تا آنجا که می‌شود دانشگاه‌ها، رسانه‌ها و دیگر ساحت‌های اندیشه‌ورزی تا آنجا که امکان‌پذیر است از سیاست تهی شود. پس از دو خرداد ۷۶ و با روی کار آمدن اصلاح‌طلبانی که در پی تغییر آن نگاه بودند شاهد ایجاد تغییراتی ملموس در دانشگاه‌ها بودیم. دانشگاه‌هایی که در دولت سازندگی با تابلوی «سیاست ممنوع» روبرو بودند در دوران اصلاحات به وضعیتی رسیدند که در جامعه دانشجو بودن برابر با سیاسی بودن شده بود. به طور طبیعی جنبش دانشجویی همچون فنری بود که پس از سال‌ها فشرده شدن به یکباره رها می‌شود و در چنین شرایط وقوع برخی تندروی‌ها چندان هم غیرقابل پیش‌بینی نبود اما با این وجود آن مقطع زمانی را می‌توان احیاء جنبش دانشجویی پس از یک دوره بی رونقی دانست.

۲ – جنبش دانشجویی در دوران اصولگرایان؛ اغماء
پس از انتخابات۸۴ و با برگزیده شدن نامزد جریان اصولگرا تقریبا همه این اطمینان را داشتند که با توجه به نگاه این جریان سیاسی به دانشگاه و دانشجویان باید شاهد افول جنبش دانشجویی کشور باشیم. این مقطع زمانی را می‌توان به دو دوره ۸۴ تا ۸۸ و ۸۸ تا ۹۲ تقسیم کرد. در دوره اول وضعیت دانشگاه با شیب ملایمی به سمت خنثی شدن در حرکت بود این وضعیت کمتر از آنچه تصور می‌شد باعث افول جنبش دانشجویی شد. اما پس از وقایع تلخ انتخابات۸۸ جو امنیتی – پادگانی شدیدی در دانشگاه‌ها ایجاد شد و کسر قابل توجهی از تصمیمات برای دانشگاه در جاهایی غیر از دانشگاه اتخاذ می‌شد! مقطع زمانی ۸۸ تا ۹۲ را می‌توان بدترین دوران دانشگاه در سه دهه اخیر دانست؛ دورانی که دانشجویان به دلیل آنکه به رقیب دولت مستقر رای داده بودند با برخوردهایی سخت مواجه می‌شدند و امکان تحقق و حتی مطرح ساختن خواسته‌های حداقلی‌شان هم وجود نداشت.

۳ – جنبش دانشجویی در دوران اعتدال؛ انفعال
با آغاز به کار دولت میانه‌رو حسن روحانی از تابستان۹۲ شاهد برخی تغییرات در وضعیت دانشگاه‌ها بودیم. این تغییرات که در زمان کوتاه مدیریت رضا فرجی دانا در وزارت علوم با سرعت قابل قبولی در حال پیگیری بود با استیضاح پر ماجرای وزیر علومِ محبوب جامعه دانشگاهی از سوی مجلس اصولگرا و انتخاب جانشینی ضعیف برای او از طرف دولت اعتدال با کُندی و نوعی انفعال همراه شد. جنبش دانشجویی در دوران اعتدال را می‌توان در وضعیت انفعالی و متوسط نامید. آنچه در دانشگاه‌ها می‌گذرد نسبت به دوران اصولگرایان که نمونه‌ای از آن را در این روزها در دانشگاه آزاد شاهد هستیم در وضعیتی بهتر است اما برای تحقق وعده‌های داده شده در این حوزه راهی طولانی و سخت پیش رو است که با آنچه از دولت در این بخش مشاهده می‌کنیم امید چندانی هم به تحقق آن نیست. کوتاه سخن آنکه آنچه شرحی از آن رفت نوع مواجهه اصحاب قدرت و به خصوص دولت‌ها با دانشگاه و جنبش دانشجویی بود اما حقیقت آن است که آنچه جنبش دانشجویی را مانا و زایا نگاه می‌دارد بیش و پیش از نیروهای بیرون دانشگاه اعم از دولت و سایر نهادهای قدرت، خودِ دانشجویان و جامعه دانشگاهی است. تا زمانی که اهل دانشگاه در پی تحقق آرمان‌های خود باشد هیچ قدرتی از بیرون از دانشگاه توان آن را نخواهد داشت که تیشه بر ریشه دانشگاه بزند.
منبع: بهارنیوز

ما هم حسادت می‌کنیم؛ یامینی‌پور!

صادق صدرایی- روزنامه بهار
مجری پرحاشیه شبکه افق سیما که از وقایع۸۸ به این سو با مواضع افراطی خود در برنامه‌های مختلف صداوسیما محبوب بخش سیاسی این رسانه انحصاری شده است این بار در برنامه تلویزیونی‌اش از حسادتش نسبت به مردم یمن گفته است. او با اشاره به مرگ علی عبدالله صالح می‌گوید به یمنی‌ها حسودی می‌کند که می‌توانند سیاستمداران خائن خود را از میان بردارند و امیدوار است که روزی مردم ایران هم بتوانند چنین کاری کنند.

با نگاهی به پیشینه اظهارنظرهای این مجری و اقلیت تندرو همفکر او می‌توان به راحتی حدس زد که در نگاه او مقصود از «سیاستمداران خائن» چه کسانی هستند. تفکری که برجام را «بدتر از‌ ترکمانچای» می‌خواند و آنچه پس از انتخابات۸۸ رخ داد را طراحی آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای سرنگونی نظام سیاسی تصور می‌کند بدیهی است که دست‌اندرکاران برجام (افرادی همچون روحانی، ظریف، علی لاریجانی و…) و همچنین سران اعتراضات ۸۸ (محصوران، خاتمی و…) را مصداق «سیاستمداران خائن» بداند!

پرسشی که می‌توان در خصوص آرزوی تندروها برای نیست و نابود کردن برخی سیاسیون پرسید آن است که آیا رسانه حاکمیتی کشور که بر اساس تفسیر خاص شورای نگهبان در این میدان رقیبی هم ندارد باید به صورت یکطرفه در اختیار چنین تفکر خطرناکی قرار بگیرد؟ آیا فجایعی همچون قتل‌های زنجیره‌ای که همین اندیشه‌های افراطی ریشه به وقوع پیوستن آن بوده است و هنوز دو دهه هم از آن نگذشته است برای عبرت گرفتن کافی نیست؟!

نکته دیگر در خصوص آنچه این مجری دستورات بخش سیاسی صداوسیما گفته است اینکه آیا دست‌اندرکاران پشت صحنه صداوسیما از وضعیت امروز کشورمان در منطقه و در سطح بین‌الملل بی‌خبرند؟ آیا آنان نمی‌دانند که امروز بیشتر از هر زمان دیگری به وحدت نیاز داریم؟ این شکل نفرت پراکنی‌ها آن هم از طریق رسانه‌ای که از نگاه بخش‌هایی از جامعه صدای نظام سیاسی است و آرزوی حذف بخشی از خانواده انقلاب چه نسبتی با شرایط این روزها دارد؟ مطلب آخر آنکه اگر قرار بر حسادت کردن است ما هم به خواهران و برادران افغان‌مان در کشور افغانستان حسودی می‌کنیم که با وجود شرایط سختی که سال‌هاست در آن گرفتار آمده‌اند از جهت آزادی رسانه‌ها چندین پله از ما جلوترند و حداقل صداوسیمایی انحصاری ندارند!
 
منبع: بهارنیوز

مدیرعامل سازمان آتش نشانی شهر تهران تغییر کرد

با حکمی از سوی شهردار تهران، مهدی داوری دولت آبادی بعنوان مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی شهر تهران انتخاب شد.

به گزارش فارس، محمد علی نجفی شهر تهران طی حکمی مهدی داوری دولت آبادی را بعنوان مدیرعامل این سازمان انتخاب کرد.

بیش از این سعید شریف زاده مدیرعامل سازمان آتش نشانی شهر تهران بود.

در بخشی از این حکم آمده است، نسبت به ارتقاء و بهبود سیستم ایمنی و خدمات آتش نشانی، کاهش زمان رسیدن به محل آتش سوزی و نظارت بر استانداردهای ایمنی در ساختمان‌ها اقدام شود.


منبع: عصرایران

صدور حکم در پرونده خاوری/ اموال خاوری فروخته می شود

رییس دادگاه انقلاب از صدور حکم پرونده «محمودرضا خاوری» خبر داد.

موسی غضنفرآبادی در گفت‌وگو با ایسنا گفت: شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب رای پرونده محمودرضا خاوری مدیرعامل وقت بانک ملی و از متهمان پرونده فساد بزرگ بانکی یا پرونده موسوم به سه هزار میلیاردی را صادر کرده است، البته حکم صادره، قابل واخواهی است.

وی خاطرنشان کرد: نامبرده در خصوص اتهامات مطرح شده در کیفرخواست به حبس طویل المدت، جزای نقدی و رد مال محکوم شده است. همچنین مقرر شده دادسرا اموال بدست آمده از وی را به فروش برساند تا بخشی از محکومیت وی اجرا شود.


منبع: عصرایران