طرح گشت‌های سپاه در خیابان‌ها

به گزارش ایسنا، بنا بر آنچه که تاکنون درباره جزئیات این طرح اعلام شده، قرار است با کاهش قابل ملاحظه برپایی تورهای ایست و بازرسی بسیج، گروه‌هایی ۳ الی ۵ نفره متشکل از بسیجیانی که دوره‌های آموزشی خاص را گذرانده‌اند، به صورت پیاده و سواره و بدون در اختیار داشتن اسلحه، از غروب تا طلوع آفتاب در سطح شهرهای کشور اقدام به گشت‌زنی کنند.برای نخستین بار سردار غلامحسین غیب‌پرور رئیس سازمان بسیج بیش از یک ماه پیش در یک نشست خبری کلیاتی از برپایی این گشت‌ها را اعلام کرد و گفت: در زمینه تامین امنیت کشور برادران نیروی انتظامی در این زمینه اقدامات خوبی انجام داده‌اند و ما هم به کمک آنها آمده‌ایم و بنا داریم ایست‌های بازرسی بسیج را تقلیل داده و آن را به گشت‌های محله‌ای تبدیل کنیم، چارچوب این گشت‌های محله‌ای این است که افراد اول با احراز شرایط انتخاب می‌شوند، سپس در دوره‌های آموزشی قرار می‌گیرند و با هماهنگی قوه قضاییه و نیروی انتظامی فعالیت خواهند کرد.

وی تاکید کرد: آنها مسلح نخواهند بود و به حریم خصوصی افراد وارد نخواهند شد و فقط تامین امنیت را بر عهده می‌گیرند.سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز پنج‌شنبه (۲ آذر) در نشستی خبری درباره برپایی این گشت‌ها اظهار کرد: بسیج با توجه به رویکرد جدیدی که اتخاذ کرده، مانند قبل به سمت خدمت‌رسانی به مردم حرکت می‌کند و هر کجا که یک معضل وجود داشته باشد رویکرد بسیج به سمت حل آن است. با توجه به اتخاذ رویکردهای جدید، عرصه فعالیت‌های بسیج گسترش یافته و حوزه مسائل اجتماعی را نیز شامل خواهد شد؛ حال یکی از عرصه‌های مسائل اجتماعی حوزه امنیت محلات است که بسیج می‌تواند با برقراری گشت‌های خود این امنیت را ایجاد کند.

سردار محمدرضا یزدی فرمانده سپاه حضرت محمد رسول‌الله(ص) تهران بزرگ نیز هفته قبل در جلسه شورای شهر تهران حضور یافت و از اجرای گشت‌های محله محور در سطح پایتخت خبر داد و با تاکید بر اینکه امروز حل مساله جامعه نیازمند همراهی همگان است، خاطر نشان کرد: باید از ظرفیت‌های مردمی برای حل مشکلات استفاده کنیم و اعلام می‌کنم هر کسی و دستگاهی بخواهد در زمینه حل آسیب‌های اجتماعی وارد شود، بسیج و سپاه در کنار آنها قرار خواهند گرفت. در این راستا برای ارتقای وضعیت تهران اجرای چند طرح در دستور کار داریم که یکی از این طرح‌ها ایجاد گشت‌هایی در تهران برای جلوگیری از وقوع سرقت، فعالیت اوباش و… است.

اعلام موضع درباره فعالیت گشت ‌های محلی در سطح مسئولان محدود، به حوزه نظامی‌نبوده است، علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز در خصوص برپایی این گشت‌ها اعلام موضع و تصریح کرد: چنین گشت‌هایی که منجر به کشف سلاح و مواد مخدر می‌شود، در گذشته نیز وجود داشته و توسط نیروهای بسیج مردمی انجام شده است، بنابراین این اقدامات مسبوق به سابقه بوده و بدون اشکال است.وی همچنین خاطر نشان کرد که اجرای طرح گشت ویژه سپاه به دلیل اینکه مسئله جدیدی نیست، نیازی به تایید شورای عالی امنیت ملی نیز ندارد.

اما جایگاه قانونی این گشت‌ها چیست؟ در این زمینه، بند «ب» ماده ۲۹ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۹۲ قابل ذکر است که ضابطان خاص دادگستری را این‌گونه معرفی کرده است: «مقامات و مأمورانی که به موجب قوانین خاص در حدود وظایف محول شده ضابط دادگستری محسوب می‌شوند؛ از قبیل رؤسا، معاونان و مأموران زندان نسبت به امور مربوط به زندانیان، مأموران وزارت اطلاعات و مأموران‏ نیروی‏ مقاومت‏ بسیج‏ سپاه‏ پاسداران‏ انقلاب ‏اسلامی و همچنین سایر نیروهای مسلح در مواردی که به موجب قانون تمام یا برخی از وظایف ضابطان به آنان محول ‌شود، ضابط محسوب می‌شوند.»

برپایی گشت‌های امنیتی در سطح کشور بویژه پایتخت دارای سابقه‌ای چند ده ساله است؛ نخستین گشت‌های امنیتی در زمان پیروزی انقلاب اسلامی و با مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی اجرایی شد؛ این گشت‌ها عمدتا با کارکرد امنیتی و اطلاعاتی و با هدف حفاظت از انقلاب اسلامی در برابر بازماندگان رژیم پهلوی و مبارزه با فعالیت‌های مسلحانه گروهک‌های مخالف فعالیت خود را آغاز کردند و سپس با طرح موضوع لزوم رعایت حجاب، عرصه قعالیت خود را به این زمینه تغییر و طی ماموریت‌هایی که در دهه شصت و حتی اوایل دهه هقتاد داشتند، با افرادی که بر اساس ضوابط  بد حجاب یا بی‌حجاب شناخته می‌شدند برخوردمی‌کردند.

اجرای اینگونه گشت‌های امنیتی در سطح شهرها از سوی نیروهایی نظیر کمیته یا بسیج، چه در گذشته و چه امروز که مجددا موضوع آن از سوی فرماندهان سپاه مطرح شده، انتقاداتی را نیز به همرا داشته است؛ گرچه تامین امنیت از نیازهای ضروری مردم است، اما با توجه به طرح انتقاداتی درباره اجرای طرح برپایی گشت‌های سپاه در سطح شهرها، این انتظار وجود دارد تا مسئولان مربوطه در سازمان بسیج و همچنین سپاه پاسداران علاوه بر بیان جزئیات اجرای این طرح، گزارش‌هایی مستمر از نتایج اجرای آن ارائه کنند، تا از این طریق اهمیت آن درک، و راه بر هر انتقادی بسته شود.
منبع: بهارنیوز

حمایت مطالبه‌گرانه از دولت روحانی

هادی غفاری در گفت‌وگو با  ایلنا، درباره سکوت اصولگرایان در برابر رفتارهای ساختارشکنانه احمدی‌نژاد با بیان اینکه رئیس دولت‌های نهم و دهم شخصیتی است که هیچ سابقه‌ای در انقلاب و بعد از آن و حتی در جبهه و جنگ ندارد و در حال حاضر به دنبال این است که برای خود یک چهره بسازد، گفت: در قدیم یک خان بود برای این‌که در محله خود دیده شود به عده‌ای پول می‌داد که به او فحش دهند و وقتی مردم می‌پرسیدند چه شده، می‌گفتند که به خان ناسزا گفتند. او پول می‌داد تا فحش بخورد و مطرح بشود. آقای احمدی‌نژاد هم به دنبال مطرح شدن به هر بهانه‌ای است.

وی ادامه داد: در گذشته حمایت‌های بسیار غیرمعقول، غیرعادلانه، غیرکارشناسی از سوی اصولگرایان از احمدی‌نژاد صورت گرفت و به همین خاطر او خیال کرد کسی است که می‌تواند در برابر بزرگان نظام بایستد او همواره مدعی است که اسناد و مدارکی از برخی دارد. این افراد باید جواب این اتهامات را بدهند و در برابر آنها سکوت نکنند.این فعال سیاسی اصلاح‌طلب خاطرنشان کرد: تاکنون هرچه در ارتباط با احمدی‌نژاد پاسخ داده شده یک سری اتهامات کلی بوده و کسی به طور مشخص به سخنان وی پاسخ نداده است. سابقا هم دیدیم احمدی‌نژاد در هر دوره قصد داشت یک شخصیتی را تخریب کند. یک روز دست روی آقای ناطق‌نوری می‌گذاشت و روزی دیگر مقابل آیت الله هاشمی می‌ایستاد.

غفاری با بیان اینکه هیچ کسی مناظره‌های سال ۸۸ را از یاد نمی‌برد، گفت: مردم فراموش نمی‌‌کنند شب انتخابات احمدی‌نژاد چگونه در مناظرات بی‌اخلاقی کرد.  آن شب احمدی‌نژاد به جای اینکه برنامه‌های خود را بگوید و یا عملکرد دولت موسوی را نقد کند، به حاشیه پرداخت. مسئولان نظام نه برای احمدی‌نژاد و نه هر کس دیگری که تریبونی در اختیار دارد نباید سکوت کند و باید پاسخ این افراد با منطق و استدلال داده شود.این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با اشاره به اینکه فقها در طول تاریخ حتی در برابر مرتدین خداوند با استدلال پاسخ داده‌اند، گفت: به نظرم امروز آقایان لاریجانی باید با منطق و استدلال پاسخ احمدی‌‌نژاد را بدهند.وی با اشاره به سکوت اصولگرایان، گفت:‌ به اعتقاد من اصولگرایان کاملا صحنه را باخته‌اند آنان نیروی نسوخته‌ای ندارند که خرجش نکرده باشند، لیدری هم ندارند که دارای اندیشه و فکر باشد تا همه را زیر چتر خود بگیرد. در زمانی که مرحوم مهدوی‌کنی و یا عسگراولادی در میان اصولگرایان حضور ندارند، بزرگان اصولگرا نتوانستند به وحدت برسند و جایگاه مردمی خود را از دست دادند.

غفاری تاکید کرد:‌ در انتخابات ۱۴۰۰ هم اصلاح‌طلبان با اندیشه و تفکر رشد خواهند کرد و راه خود را ادامه می‌دهند. بدون شک جریان اصلاحات یک جریان مطالبه‌گر است ما هیچ وقت به هیچ چیز قانع نمی‌شویم. البته باید بگویم که کارشکنی نمی‌کنیم و رای‌مان را هم پس نخواهیم گرفت، حمایت ما مطالبه‌گرانه و مبنی بر اندیشه اسلامی و ایرانی است. ما حمایت مطالبه‌گرانه خود از دولت روحانی را انجام می‌دهیم تا وعده‌هایی که به مردم داده شده تحقق پیدا کند.
منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های یکشنبه ۲۶ آذر

 

لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه
منبع: بهارنیوز

روزنامه اعتماد: سلبریتی ها احساساتی اند و وقتی وارد سیاست می شوند، با شتاب سرد و گرم می شوند!

روزنامه اعتماد در یادداشتی با توجه به رای مردم ونخبگان به روحانی نوشت:نخبگان مطالبه‌ای جدی از دولت روحانی داشتند و دارند. آنها خواستار عقلایی رفتار کردن دولت در هر وضع و حالی هستند.

عقلانی رفتار کردن در هر حوزه‌ای و به خصوص در حوزه سیاست در خلأ شکل نمی‌گیرد. هنگامی شما می‌توانید داعیه عقلایی رفتار کردن داشته باشید که منطق و استدلال پشت تصمیم‌های خود را در فضای تخصصی ابتدا و بعد از آن در سپهر عمومی بیان کنید.

انتقاد و استدلال مخالفان تصمیم‌گیری‌های‌تان را بشنوید. به آنها یا پاسخ دهید و دلایل مخالفان را بی‌اعتبار کنید یا بپذیرید و در تصمیم‌گیری‌ها تاثیرگذاری کنید. در آخر سر هم استدلال‌های نهایی و منطق، پشت تصمیم‌گیری‌ها و به‌خصوص تصمیم‌گیری‌هایی که با زندگی روزمره و امرار معاش مردم ربط مستقیم دارد را از طریق بازوهای اطلاع‌رسانی به سطح عمومی جامعه بیاورید. یعنی مردم بدانند که اگر قرار است تغییری در زندگی‌شان ایجاد شود، این تغییر برای چیست و به کجا می‌انجامد؟

فضایی که از پس اعلام بودجه سال ٩٧ علیه روحانی راه افتاد را از منظری که ذکر شد می‌توان بررسی کرد. این ناامیدی شتابزده از پس یک تصمیم و با توجه به انتظار عقلایی رفتار کردن دولت روحانی را به سه عامل (حداقل) می‌توان ربط داد. دوتا از این عوامل را دولت مستقیما دخل و تصرف دارد و یکی از آنها غیر مستقیم یا حداقل با ساز و کاری انتزاعی‌تر در آن دخیل است.
اول اینکه روحانی انتقادها را می‌شنود. همان‌طور که گفته بود. کسی هم برای انتقاد از او هزینه نمی‌دهد. اما گویی توجهی هم به آنها ندارد. یعنی تیم تصمیم‌گیری خود را بی‌نیاز به تامل در رابطه با انتقاد نخبگان می‌داند.

این وضعیت از هر دو سو برای روحانی ضرر است. یا نخبگان درست می‌گویند و تیم دولت باید در تصمیم‌گیری‌هایش به نظر آنها توجه کند یا اینکه دولت استدلال‌های خود را قوی‌تر می‌داند. در این صورت هم باید این استدلال‌ها را بیان کند که نشان دهد دوران تصمیم‌گیری‌های احساسی و گتره‌ای در بالاترین سطح تصمیم‌گیری یک کشور به سر آمده است.

مورد دیگر در به وجود آمدن چنین وضعیتی انتخاب افرادی در تیم دولت است که از کف مطالبات رای‌دهندگان به روحانی، بسیار دورتر و پرت‌تر هستند. این انتخاب‌ها به یکدلی بین روحانی و رای‌دهندگانش آسیب جدی‌ای وارد کرد و متاسفانه مثل اینکه رییس‌جمهور هم قصد ترمیم آن را ندارد.

اما مورد سوم که به لحاظ عینی دولت در آن تاثیری ندارد (البته بی‌تاثیر هم نیست) جایگزین شدن سلبریتی‌ها به جای نخبگان فکری است. سلبریتی قطعا نه از پیچیدگی‌های سیاست خبر دارد و نه از سازوکارهای اقتصادی. احساسی تصمیم می‌گیرد و معمولا با شتاب بسیاری سرد و گرم می‌شود. متاسفانه دایره مخاطبان این واکنش‌های احساسی امروزه به یمن شبکه‌های اجتماعی بسیار گسترده شده و اگرچه در بعضی مواقع به نفع مصلحت عمومی بوده است اما از تالی‌ فاسدهای عمیق آن نمی‌شود غافل شد.


منبع: عصرایران

پزشکیان: می‌توانم ماهانه ۵۰۰ میلیون تومان درآمد داشته باشم

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از نظام بانکی کشور تاکید کرد که متاسفانه ربوی‌ترین بانک‌ها در ایران هستند.

به گزارش مهر؛ مسعود پزشکیان بعد از ظهر شنبه در جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان اردبیل تصریح کرد: اینکه در جامعه اسلامی ۱۰ هزار میلیارد کسر شود و بگویند پول خرد است پسندیده نیست.

وی افزود: کسی که بیت المال را برداشته اینکه صرفا به زندان بیندازیم روند صحیحی نیست و چنین فردی باید محاکمه شده و پاسخگو باشد.

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در مجلس پیاده سازی سیستم داده با هدف به صفر رساندن دزدی و اختلاس دنبال می کنم، اضافه کرد: آن کسی که مشکلات بانکی را به وجود آورده می بایست پاسخگو باشد.

پزشکیان در پاسخ به سوالی در خصوص مواضع کاری و عملکرد خود ادامه داد: بنده به دنبال پول و قدرت نیستم و با حرفه پزشکی می توانم با تعرفه دولتی ماهانه۵۰۰ میلیون تومان درآمد داشته باشم.

وی تصریح کرد: هیچ کس نمی تواند اتهامی وارد سازد که بنده برای خودم یا خانواده ام کیسه ای دوخته ام و در خصوص هر موضوعی که تخصص داشته ام ابراز نظر کرده و قصد خدمت رسانی داشتم.

نماینده مردم تبریز، آذر شهر و اسکو در مجلس متذکر شد: تنها انقلابی بودن مهم نیست و باید انقلابی ماند و کسی می تواند ادعای خدمت داشته باشد که قدرت در اختیار داشته اما سواستفاده نکند.

وی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان که آیا وقایع سال ۸۸ را تقلب می داند یا نه، اضافه کرد: بنده نمی دانم تقلبی کردند یا نه اما می دانم تخلف صورت گرفته است.

پزشکیان در خصوص قبول ناگهانی برجام توسط برخی نمایندگان نیز تصریح کرد: در معاهدات بین المللی جای بحث نیست و باید یا پذیرفت و یا رد کرد.

وی تاکید کرد: برجام دستاورد بزرگی است که امروز ترامپ به دنبال پاره کردن آن است و آنهایی که در کشور مخالف برجام هستند باید در دیدگاه خود تامل کنند.


منبع: عصرایران

جواد لاریجانی: گفته شده که اگر ما برجام را نمی‌پذیرفتیم به ما حمله نظامی می‌شد

دبیر ستاد حقوق بشر گفت: از زمان شروع انقلاب ما مورد تعرضات حقوق بشری قرار گرفتیم، چرا اینقدر به ما تعرض حقوق بشری می‌شود؟ چرا عربستان سعودی، بحرین، کویت، امارات و رژیم صهیونیستی حقوق بشرشان زیر سوال نمی‌رود، اگر قائل به علت ومعلول باشیم باید آن‌ها ده برابر ما زیر سوال بروند.

به گزارش میزان، دکتر محمد جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر در همایش انعکاس موازین حقوق بشر در قوانین کیفری ایران، اولین نعمت بزرگ الهی را نعمت بودن برشمرد و اظهار داشت: نعمت بودن از نعمت‌های پنهان خداوند است؛ خدواند نعمت‌ها را اسباغی یعنی به صورت فله‌ای، عطا کرده که برخی از نعمت‌ها آشکار و برخی پنهان هستند. وجود ما ضروری نبوده، اما وجود داریم.

وی افزود: دومین نعمت بزرگ نعمت انسانیت است، ما می‌توانستیم سنگ یا درخت و یا هر چیز دیگری باشیم، اما انسان شدیم؛ صاحب نطق وارده. سومین نعمت بزرگ نعمت هدایت است، چون نطق و اراده داریم و می‌توانیم تصمیم بگیریم پس نیاز به هدایت داریم. خداوند متعال در هدایت ما مُصِر بوده است. آمدن یکصد وبیست وچهار هزار پیامبر دلیل بر این است که حتما ما باید در نعمت هدایت موفق شویم. سُمُو نعمت هدایت هم نعمت ولایت است.

محمد جواد لاریجانی در ادامه تاکید کرد: حدیثی از امام رضا (ع) نقل شده که اسلام بر پنج پایه استواراست: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت؛ و ولایت بر همه این‌ها اولویت دارد، ولایت از اصول اولیه هدایت است. مرحوم مجلسی در ذیل این حدیث ذکر می‌کند که تا به حال فکر می‌کردیم که ولایت از اصول دین است و در کنار بحث نبوت مطرح است، اما ولایت کار بسیار مهمی است و از اصول اولیه اسلام است.

وی با طرح این سوال که باید بدانیم ولایت چیست؟ تصریح کرد: معصومین علیه السلام به تفسیر ولایت را توضیح داده اند؛ ولایت چند رکن دارد، رکن اول؛ ما باید نسبت به نظام مشروع و مشروعیت نظام حساس باشیم. ما نمی‌توانیم بگوییم که به ما ربطی ندارد که چه کسی سر کار است، بسیار مهم است که چه کسی سر کار است. اهل فضل می‌دانند که در اول کتاب مکاسب بحث بر سر معایش الناس و بحث ولایت است، اگر حاکم مشروع باشد حمایتش بالکفایه واجب است و اگر نامشروع باشد هر گونه کمک به او و همکاری با او معاونت به اثم است.

مشاور رئیس قوه قضاییه در امور بین الملل، خاطرنشان کرد: شیعه از همان اول بیداری سیاسی داشته و دارد. این بیداری سیاسی با دغدغه مشروعیت شروع می‌شود، پس ما همواره باید بدانیم حکومت چه کسی را پذیرفته ایم. دوم، ملاک مشروعیت حکومت است. باید بدانیم ملاک مشروعیت ما چیست؟ ملاک مشروعیت را باید بر نهج مکتب اهل بیت (ع) بنا کنیم. البته اینکه برخی از مسئولین محترم گفتند که ملاک مشروعیت ما این است که مردم به ما رای دادند و می‌خواهیم عدالت را اجرا کنیم این ملاک مشروعیت، تبلیغاتی است. در مکتب اهل بیت (ع) ملاک مشروعیت از بحث سیطره آغاز می‌شود؛ که هیچ کسی را بر هیچ کسی سیطره نیست، جز سیطره خداوند متعال وبعد مشروعیت نبی مکرم اسلام وبعد اولیاء اسلام و بعد ولایت فقیه.

وی سومین ملاک را مصداق مشروعیت برشمرد و گفت: باید مصداق مشروعیت را بدانیم، نمی‌توانیم بگوییم ما ولایت فقیه را قبول داریم، اما حوصله نداریم ببینیم مصداقش کیست! ما باید مصداق را بدانیم و تشخیص بدهیم که این امر بسیار مهم است. برخی بعد از حضرت امام (ره) گفتند که علاقه به امام بر حسب کاریزما بود وامام برای ما جاذبه داشت، ما بر اساس علاقه مبتنی برکاریزما ولایت تشکیل نمی‌دهیم، باید بدانیم که ایشان مصداق، ولی مشروع است.

دبیر ستاد حقوق بشر با بیان اینکه چهارمین ملاک داشتن تولی و تبری است، اظهار داشت: این چهار رکن ولایت است؛ تبری مقدم بر تولی است. در زیارت جامعه می‌بینید که چگونه تبری مقدم بر تولی آمده است. این موضوع به قدری مهم است که زمانی که انسان با یک نفر بسیار دوست است، باید به دلیل این بحث ولایت از او کناره گیری کند، مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی اینگونه بود ما کارآموزی سیاسی را با ایشان انجام دادیم وعلاقه به او داشتیم، ولی بعد از فتنه و زاویه و ایستادن ایشان در برابر، ولی فقیه، ما شرعا وظیفه پیدا کردیم که از ایشان تبری بجوییم و این بسیار دردناک بود.

وی در ادامه در خصوص روایات مطرح شده در مورد ایام هفته توضیح داد و گفت: ایام هفته هر کدام برای کاری در نظر گرفته شده است؛ السبت لنا، یعنی شنبه مال اهل بیت (ع) است. باید توجه کنیم اهل بیت که بودند وچه بودند وخط اهل بیت چه بوده است. الاحد لشیعتنا، یکشنبه‌ها روزی است که باید توجه به شیعه کنیم. الاثنین لاعدائنا، دوشنبه‌ها روز دشمن شناسی است. الثلاثاء لبنی أمیه، خط بنی امیه را باید شناخت. باید بدانیم همین امروز هم این خط پابرجا است.

لاریجانی با تاکید بر اینکه چیزی که توانمندی مکتب اهل بیت (ع) را شکل می‌دهد، بصیرت است، عنوان کرد: بصیرت ریشه قرآنی دارد. این بصیرت من درآوردی نیست. فقاهت چراغ بصیرت است. در مکتب اهل بیت (ع) بصیرت من درآوردی نداریم. مدعی بصیرت باید از طریق فقاهت به سمت بصیرت برود. آن‌هایی که مدعی بصیرت هستند، ولی فقاهت را قبول ندارند، بدانند که این بصیرت اهل بیت (ع) نیست. ما در جمهوری اسلامی از این دست زیاد داشتیم. منافقینی که الان هستند دنباله مجاهدین خلق هستند؛ این‌ها آن زمان دنبال اسلام بودند، اما اسلام مارکسیستی. یک مقداری هم منبعث از آراء مرحوم بازرگان بودند که می‌گفت: اسلام مندرس وقدیمی است.

وی همچنین تصریح کرد: باید بدانیم جریان اصلاح طلب در کشور ما به چه علت به مساله فتنه رسید. اسلام، سکولار دارد؛ یعنی اسلام مربوط به بخش خصوصی زندگی است و زندگی عمومی را که شامل قضا و احکام سیاستی است باید بر اساس عرفی تنظیم کنیم. این هم خلاف مکتب اهل بیت (ع) است. عین همین حرف در دوره آقای احمدی نژاد هم باب شد. ایشان هم یک اسلام من درآوردی دارد. این هم نه با فقه سر کار دارد ونه با فقها. پس به بصیرت باید خیلی خوب توجه کرد. نکته اساسی در بصیرت این است که بدانیم کجا هستیم؟ به خصوص در بصیرت سیاسی؛ اینکه بدانیم کجا هستیم بسیار اهمیت دارد. این نقطه کلیدی است. گاهی انسان در نقطه‌ای است که تصویر نادرستی از آن وضعیت دارد و بر اساس آن تصمیم می‌گیرد. تصویر ما از وضعیت نقطه اولیه و شروع بصیرت بسیارکلیدی است. در همه امور این طور است.

دبیر ستاد حقوق بشر افزود: در مساله برجام، گفته شده که اگر ما برجام را نمی‌پذیرفتیم به ما حمله نظامی می‌شد؛ این یک بحثی است که باید بدانیم می‌شد یا نمی‌شد؟ در دوره اصلاحات هم می‌گفتند که رئیس دولت اصلاحات رای نیاورد ناطق بیاید بوش به ما حمله می‌کند، این هم یک بحث است که آیا درست است یا نادرست؟ پس تصویر درست بسیار مهم است. درمورد منبع قدرت نیز همینطور است؛ یک وقتی قدرت برای این است که حکومت سرپا باشد به هر قیمتی (من بحث آقای ظریف درباره اینکه قدرت ما مردم هستند) را به این معنا قبول دارم، اما مردم پیرو مکتب اهل بیت (ع). قدرت ما از این رو است که امروز ایران در منطقه نیرو وقدرتی است تاثیر گذار، و اینکه غرب علیرغم انتظارش و فشارهایش دید که یک نیروی توانمندی در منطقه ظهور پیدا کرده به نام جمهوری اسلامی ایران، این از کجا منبعث می‌شود؟


منبع: عصرایران

سازندگان «قائم مقام» تحریف‌گرند

گروه سیاسی: «مصطفی ایزدی» فعال سیاسی در یادداشتی به یادداشت اخیر سازندگان مستند «قائم مقام» که درباره‌ی زندگی آیت الله منتظری است، پاسخی صریح داد و آنها را سانسورچی خواند. متن ارسالی آقای ایزدی به انصاف نیوز در پی می‌آید:
سلام جناب فرج الهی عزیز. بنده چون نمی‌توانم در کانال تلگرامی مستند قائم مقام، جواب نوشته‌هایی که علیه بنده پست می‌شود را بدهم، مجبورم از طریق تلگرام شخصی جنابعالی که پژوهشگر و نویسنده فیلم هستید، پاسخ نوسندگان آن مطالب را بدهم. در آخرین نوشته از این دست، به ناروا نوشته‌اند: «اول این که ایشان (مصطفی ایزدی) ای پاسخ مستدل به روایت قائم مقام، منزل به منزل و دفتر به دفتر راه افتاده‌اند تا افراد را راضی کنند که که مصاحبه‌هاشان از مستند سانسور شود و بیرون نیاید».
ادامه‌ی دو مطلب قبلی. اولاً: بنده یک تحلیل مفصل محتوایی از فیلم را که افشاگرانه هم هست، دو سه روز بعد از دیدن فیلم برای یک ماهنامه نوشته‌ام و تقدیمشان کرده‌ام، اما چون آن ماهنامه هنوز روی کیسوسک‌ها قرار نگرفته است، اخلاقاً نمی‌توانم آن را پیش از انتشار آن مجله، منتشر کنم. به محض انتشار آن مجله، تحلیلم را در فضای مجازی منتشر می‌کنم و امیدوارم شما هم از افکار عمومی نترسید و آن را از طریق کانال اختصاصی فیلم منتشر کنید. خوشبختانه همین نوشته‌ی کوتاهتان نشان می‌دهد که چقدر تحریفگر هستید و چه بی باکانه نسبت دروغ به دیگران می‌دهید!
فیلم نامسندتان هم سر شار از این تحریفات و دروغ‌ها و البته سانسورهای فراوان است.
۱ – بنده چند ماه قبل، از دوستانم که با حاج آقا ناطق در ارتباط هستند خواسته بودند که از ایشان برای من تقاضای وقت ملاقات کنند. اتفاقاً بعد از اکران فیلم خدمتشان رسیدم. شخص حاج آقا در این دیدار موضوع فیلم را همراه همان گلایه‌ها که من نوشته‌ام و با اجازه‌ی ایشان رسانه‌ای کردم، مطرح کردند. در حین بیان گلایه‌هایشان گفتند که بخشی از این گلایه را به خود سازندگان فیلم هم گفته‌ام.
۲ – به جز همین دیدار که آغازش هیچ ربطی به فیلم شما نداشت، قدم به منزل یا دفتر هیچ یک از مخالفان آیت الله منتظری که آنان را در فیلم ظاهر کرده‌اید، نگذاشته‌ام و نخواهم گذاشت، چون آنان را قبول ندارم و اعتنائی هم به آنان نمی‌کنم. ضمناً بنده از آقای ناطق که برایشان احترام ویژه‌ای قائلم و ایشان هم به من لطف دارند، هرگز نخواستم که ایشان بروند حرف‌هایشان را پس بگیرند. خودشان گفتند دست اندرکاران فیلم به دلیل گلایه‌هایی که کرده‌ام قرار است فردا بیایند و با من مصاحبه کنند. و شما هم رفتید و عکس یادگاریتان با ایشان را منتشر کردید.
۳ – اگر توانستید اعلام کنید که من به جز دیدار با حاج آقا ناطق با کس دیگری هم صحبت کرده‌ام، کتباً می‌نویسم که شما نه تحریفگر هستید و نه دروغگو و نه خدای سانسور.
۴ – تعریف و تمجید آقای ناطق از فیلم شما معنی‌اش این نیست که صد درصد فیلم شما را قبول دارد، همچنان که در همین مصاحبه پیشنهادات و انتقادات خود درباره‌ی فیلم را هم بیان کرده‌اند. آن چه من در یادداشت دیدار با حاج آقا ناطق نوری نوشته‌ام، درست و صادقانه است.
۵ – نوشته‌اید: «جریان نزدیک به آیت الله منتظری سال‌ها تلاش کرده‌اند درهای آرشیو را ببندند…» ظاهراً شما خبر ندارید که ۶ ماه پیش فرزند آیت الله یک فایل صوتی از آن مرحوم را از آرشیو بیرون آوردند و دوستان شما چه برخوردی با ایشان کردند؟ گرفتند، بردند، محاکمه کردند و حکم چندین سال زندان برای آقازاده آیت الله منتظری که از فضلای حوزه علمیه می‌باشد، نوشتند. مثل این که در فضای سیاسی کشور نیستید؟ شما می‌توانید به پشتوانه‌ی مراکز شبه نظامی وابسته‌ی یکی از نیروهای نظامی، فیلمتان را سراسر ایران نشان دهید، اما با انتشار یک مورد آرشیوی از فقیه عالیقدر به شدت برخورد می‌شود. در نهایت هم محاکمه کنندگان دستور می‌دهند که دیگر حق ندارید در آرشیوتان را باز کنید. آن گاه توقع دارید کسی یارای مقابله با شما را داشته باشد و هزینه‌های سنگین نپردازد؟ واقعاً این گونه فکر می‌کنید؟
۶ – نوشته‌اید: مصطفی ایزدی اعتراف کرده… که در حال رفت و آمد و فضا سازی ذهنی برای مسوولان و شخصیت‌های مختلف است، چون به آقای ناطق نوری گفته است در این فیلم علاوه بر آیت الله منتظری، شما و آقای هاشمی رفسنجانی را هم تخریب کرده‌اند. (نقل به مضمون). این نظر بنده و خیلی از تماشاگران فیلم مستند قائم مقام است که معتقدند در پشت این فیلم کسانی محتوا را تدارک دیده‌اند که از مخالفان چهره‌های معتدل و محبوب هستند. اعلام این نظر چه فضاسازی برای دیگران است؟ ما اختیار این را نداریم که نظرمان را درباره‌ی محتوای فیلم به دیگران بگوییم؟ ضمناً بدانید که بنده آن قدر بیکار نیستم که راه بیفتم بروم این طرف و آن طرف که فضاسازی کنم. من حرف‌ها و نظراتم را در رسانه‌های مکتوب و مجازی منتشر می‌کنم. نتیجه: همین نقدی که بر رفتار بنده نوشته‌اید، نشان داده‌اید که چه آدم‌های تحریفگر تهمت زننده و سانسورچی هستید. حرف ما هم برای مردم همین بود که خوشبختانه شما با این نوشته‌تان دلیل ناروایی فیلمتان را آورده‌اید. آفتاب آمد دلیل آفتاب.
منبع: بهارنیوز

اصلاح‌طلبان و ساختار حاکمیت

امیر راعی‌فرد- روزنامه بهار
چندی است که راهبرد دوری از قدرت اصلاح طلبان توسط برخی افراد و گروه‌های این جریان سیاسی به‌صورت امری قطعی مطرح می گردد و حفظ فاصله فعالان سیاسی اصلاح‌طلب با هرم اصلی قدرت در ایران به عنوان یک فضیلت اخلاقی مطرح می شود. حال با توجه به تغیییرات عمده صف‌بندی‌های سیاسی در کشور و حذف و اضافه شدن گروه‌ها و افراد و جریانات موثر سیاسی، می‌توان با نگاهی انتقادی به این رویکرد برخی جریانات اصلاح طلب ورود کرد. پس از پیروزی حسن روحانی که با حمایت قاطع و کامل تمامی جریانات اصلاح طلب به وقوع پیوست، رابطه اصلاح طلبان و حاکمیت برای نخستین بار پس از وقایع ۸۸ وارد دوره‌ای تازه گردید. با روی کار آمدن روحانی، فشار اصلاح‌طلبان برای به دست آوردن کرسی‌های مدیریت کلان کشوری افزایش یافت و در دوره نخست تصدی‌گری روحانی با وضوح بیشتری نمود پیدا کرد.

عدم توفیق اصلاح طلبان در جلب نظر روحانی که پس از پیروزی در انتخابات با زبان و رفتاری متفاوت در عرصه عمومی کشور ظاهر می‌شد به گونه‌ای پررنگ باعث ناامیدی اصلاح طلبان از امکان ورود به دولت به‌صورتی حداقلی اما موثر گردید. نکته مهم در دوره نخست انتخاب حسن روحانی را باید در عدم وجود سازوکارهایی انتخاباتی میان اصلاح طلبان جهت ورود قدرتمند به عرصه رقابتی تمام قد جستجو نمود که بیشترین دلیل این ناتوانی مدیریتی را باید در فشارهای سیاسی و حبس و زندان و ایجاد محدودیت های امنیتی فعالان سیاسی اصلاح طلب، بعد از وقایع ۸۸ ریشه‌یابی نمود که این ضعف سیاسی در متمرکز کردن نیروهای عملیاتی اصلاح طلب، انتخابی جز حمایت اصلاح‌طلبان از حسن روحانی باقی نگذاشت. اما آنچه که شیرینی پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخاب اول روحانی را به کام مردم و این جریان سیاسی اصیل تلخ کرده است همانا، بی اعتنایی روحانی دوم نسبت به خواست اصلاح طلبان است.

نباید از نظر دور داشت که اصلاح طلبان در انتخابات ۹۶ با توجه به سازمان‌دهی میدانی خوب و اعتماد اجتماعی بالا امکان رقابت با حسن روحانی را در اختیار داشتند که بنا بر تصمیمات این جریان سیاسی بار دیگر سبد رای بالای اصلاح طلبان در اختیار حسن روحانی قرار گرفت. نکته مهمی که می‌تواند راهگشای دلیل مطرح شدن استراتژی دوری از قدرت اصلاح طلبان قرار گیرد را باید در زمان طرح این راهبرد جستجو کرد. طرح این استراتژی در دولت دوم روحانی و آن هم به دلیل عدم همراهی رییس دولت دوازدهم با اصلاح‌طلبان نکته ای است که نباید از نظر دور داشت. کنش سیاسی در یک کشور جهان سوم به همان ندازه که می‌تواند بی‌مفهوم و نمایشی تلقی گردد، امکان تاثیرگذاری‌های مدیریتی را نیز در خود جای می‌دهد. استراتژی عنوان شده توسط اصلاح طلبان در دوره دوم روحانی، پرتگاهی است که می تواند به قیمت از دست رفتن عقبه اجتماعی اصلاح‌طلبان تمام شود. فعالیت سیاسی با رویکرد تغییر روال‌های مدیریتی که از ابتدا توسط اصلاح طلبان مطرح می‌شده است که البته در یک دوره مشخص نیز با گرفتن نمره قبولی از جانب مردم مواجه گردیده است، تنها دلیل امکان حیات سیاسی اصلاح‌طلبان را فراهم می‌کند.

پرسش اساسی اینجاست که اگر یک جریان سیاسی بدون داشتن برنامه‌ای برای حضور در راس تصمیم‌گیری‌های حاکمیتی به فعالیت‌های حتی کم هزینه سیاسی بپردازد، چه دستاورد قابل عرضه‌ای به جامعه خواهان تغییر خود ارایه خواهد نمود؟ آیا این گونه ادعای فعالیت سیاسی که هدفی برای ورود به قدرت نداشته باشد می‌تواند در رفع گره‌های مدیریتی کشور موثر واقع شود؟ آیا با اتخاذ این روش سیاسی باز هم مردم یک جامعه خواهان تغییر باید به جریانی که نقشه راهی برای ورود به ارکان تصمیم گیر قدرت ندارد اعتماد کنند؟ شاید بتوان مدعی شد که واقعیت دلیل اتخاذ این روش و مطرح شدن آن از جانب معتمدان اصلاح طلب، بن بست دولت دوازدهم برای اصلاح‌طلبان باشد که در این صورت می‌توان اتخاذ این روش را تا حدودی پذیرا بود اما مهمترین نکته منفی در باب طرح این راهبرد در قطعی معرفی شدن این استراتژی از سوی اصلاح طلبان است.

شاید کمی دقت در نحوه اعلام و پیگیری روش دوری از قدرت اصلاح طلبان، می‌توانست از پروژه‌ای محکوم به شکست به بزرگترین پیروزی اصلاح طلبان بعد از خلف‌وعده‌های آقای روحانی تبدیل گردد. اصلاح‌طلبان همچون قبل وظیفه اصلاح روال‌‌های مدیریتی کلان کشور را که به خواست تغییر مردم نزدیک‌تر باشد برعهده دارند. آنچه از اهمیت برخوردار است را باید در وجود همیشگی ندای تغییرخواهی جامعه جستجو نمود و طرح این روش‌های سیاسی با عناوینی لایتغیر، تنها به دلسردی عقبه اجتماعی اصلاح طلبان خواهد انجامید.
منبع: بهارنیوز

این را ادبیات انقلابی می‌گویید؟!

محمد توکلی
«ترامپ فرد ابلهی است»، «ترامپ مانند گاو است، شاخ دارد اما عقل ندارد»، «وزیر خارجه انگلیس، ذاتاً عنصر پلیدی است»، «مرتیکه الدنگ آمده دو جاسوس را از دست شما نجات دهد، بگیرد و ببردشان» و…
این‌ها چند نمونه از جملاتی بود که خطیبان نماز جمعه شهرهای مشهد و تهران در نماز جمعه دیروز به کار برده‌اند. در روزهای اخیر جملات مشابه دیگری با چنین ادبیاتی را از سوی سایر مسئولان کشور هم شنیده‌ایم. به عنوان نمونه رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان، کشور انگلستان را در یک سخنرانی رسمی «کفتار پیر استعمار» می‌خواند.‌
وجه مشترک گویندگان چنین جملاتی آن است که خود را «انقلابی» می‌دانند و ظاهراً استفاده از این ادبیات تند را هم وجهی از انقلابی‌گری به حساب می‌آورند. جدا از تاثیرات منفی این ادبیات در سطح بین‌الملل و تضعیف جایگاه ایران در حوزه سیاست خارجی پرسش قابل طرح آن است که آیا چنین گفتارهایی که زننده بودن آن روشن است سبب خدشه‌دار شدن مفهوم «انقلابی‌گری» نیست؟ آیا استفاده از این ادبیات سبب آن نمی‌شود که در جامعه برخی به این نتیجه نادرست برسند که هر کس فحّاش‌تر، انقلابی‌تر!
به نظر می‌رسد که «دلواپسان» انقلاب لازم است گاهی از این وجه هم به این ماجرا نگاهی بیندازند که چنین ادبیاتی سبب ایجاد شکاف اساسی میان متن جامعه با گروهی که خود را انقلابی می‌پندارند شده است.
از طرف دیگر افرادی که در جایگاه‌هایی خاص قرار دارند می‌بایست بیش از دیگران برخی شئونات جایگاهشان را حفظ کنند. هنگامی که فردی از طریق تریبون نماز جمعه که ظاهراً برای آن قداستی هم قائل است چنین الفاظ ناهنجاری را (حتی خطاب به افرادی که دشمن خوانده می‌شوند) می‌گوید از دیگر اقشار جامعه چه انتظاری می‌توان داشت؟!
اگر بخواهیم کمی ریشه‌ای‌تر به چنین ادبیاتی بنگریم باید اساس آن را در غرب ستیزی موجود در اندیشه این حضرات جستجو کنیم. افراط در هر موضوعی سبب کنار رفتن منطق خواهد شد و این اقلیت تریبون‌دار در غرب‌ستیزی دچار افراط شده است. این تندروی سبب آن می‌شود که هر نوع گفتگو و تعامل میان ایران و کشورهای غربی با نگاهی منفی ارزیابی شود.
نکته جالب توجه در این باره آن است که دو اندیشه که یکی قائل به غرب‌ستیزی و دیگری در پی تعامل گسترده با جهان است همین چند ماه پیش به قضاوت مردم گذاشته شد و تعامل سازنده رای قاطع مردم را به خود اختصاص داد. این انتظار حداقلی وجود دارد که آنان که خود را انقلابی می‌خوانند به فرمایش بنیانگذار انقلاب عمل کرده و به جای سنگ‌اندازی‌های پیدا و پنهان در برابر منتخبان مردم میزان را رای ملت بدانند.
در پایان می‌توان این پرسش را مطرح کرد که آنان که پشت تریبون‌های امن به مسئولان سایر کشورها فحاشی می‌کنند انقلابی هستند یا کسانی که توانستند بدون لحظه‌ای اجرای قطعنامه‌های تحریمی یکایک آن را «لغو» کنند؟!
منبع: بهارنیوز

روایت فائزه هاشمی در مورد فوت پدر

به گزارش اعتماد آنلاین، «پرونده فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی در شورای عالی امنیت ملی شورای در حال بررسی است»؛ این خبری بود که محسن هاشمی سال گذشته در حالی که حدود دو ماه از فوت ناگهانی آیت الله می گذشت به هفته نامه صدا داد.پرونده ای که به گفته او علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رضا سیف اللهی، معاونش آن را بررسی می کردند. اکنون با نزدیک شدن به سالگرد فوت آیت الله هاشمی، فائزه هاشمی درباره سرنوشت این پرونده توضیح می‌دهد.او با بیان اینکه جلسه ای با حضور همه اعضای خانواده و برخی از اعضای شورای عالی امنیت برگزار شد گفت: «در این جلسه به ما اعلام کردند که بررسی نشان می دهد که در بدن پدر ۱۰ برابر حد مجاز رادیواکتیو بوده است.»او افزود: «البته اعلام کردند که در بدن مادر ۳برابر حد مجاز و در بدن خواهرم فاطمه نیز ۱ برابر حد مجاز رادیواکتیو بوده است.»فائزه هاشمی با بیان اینکه «البته به ما اعلام کردند که دلیل فوت این نبوده است» گفت: «آنها گفتند نمی دانند منشأ رادیواکتیو کجا بوده است.»فرزند آیت الله هاشمی در پاسخ به این سوال که آیا این پرونده در شورای عالی امنیت ملی بسته شد گفت: «درباره اینکه این پرونده در شورای عالی امنیت ملی بسته شده است یا خیر اطلاعی به ما ندادند اما از صحبت های اعضای شورای عالی امنیت ملی در آن جلسه اینطور بر می آمد که پرونده از نظر آنان مختومه شده است.»
منبع: بهارنیوز

پشیمانی یا تلقین پشیمانی؟

محمد لطف‌اللهی- روزنامه بهار
این روزها در فضای مجازی جریانی شکل گرفته که می‌گوید از رای خود به روحانی پشیمان است. جریانی که چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبی را همراه خود ندارد و بر تحریم انتخابات آینده تاکید می‌‍‌کند. آن‌ها اعتقاد دارند راه حل صندوق رای در جمهوری اسلامی به بن بست رسیده و باید طرحی نو در انداخت تا به اصلاحات مد نظر دست یابیم. با قاسم میرزایی نیکو، نماینده حوزه انتخابیه دماوند و فیروزکوه به گفت‌وگو نشستیم تا نظرات این چهره اصلاح‌طلب مجلس در رابطه با جریان #ماپشیمانیم را جویا شویم. این عضو فهرست امید جریان فوق را بیشتر یک بازی تبلیغاتی و جوسازی در جهت تخریب دولت دانست تا یک ابراز پشیمانی واقعی و با تاکید بر لزوم دادن زمان و فرصت کافی به دولت روحانی خواستار ارزیابی دقیق کارنامه دولت روحانی توسط نهادهای معتبر و متخصص شد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
***
*از زمان پدیدآمدن جریان اعلام پشیمانی از رای دادن در انتخابات ۱۳۹۶ تحلیل‌های زیادی در ارتباط با خواستگاه این پویش ارائه شده است. به نظر جنابعالی پویش #ماپشیمانیم تا چه میزان واقعی و مبتنی بر نظرات مردم است؟
تا زمانی که ارزیابی واقعی صورت نگیرد، حرف از پشیمانی زدن بدون استدلال و بدون منطق است. ابتدائا باید ارزیابی کاملی با استفاده از شبکه‌ها و موسسات معتبر نظرسنجی انجام شود تا بتوان به آن‌ها استناد کرد و گفت آیا پشیمان هستیم یا خیر. البته در میان مردم و دور از فضای مجازی، شرایط متفاوتی وجود دارد. بسیاری از روستاها تغییرات جدی و محسوسی را نسبت به سال ۱۳۹۲ احساس کرده‌اند و اصلا بحث پشیمانی در میانشان وجود ندارد. به نظر من این حرکت نوعی بازی رسانه ای برای مایوس کردن مردم است.

*نخبگان و چهره‌های برجسته اصلاحات چه نظری نسبت به این پویش دارند؟
 بر خلاف تبلیغات زیاد جناح مقابل، درمیان خبرگان ونخبگان سیاسی که در انتخابات ۱۳۹۶ طرفدار آقای روحانی بودند و به ایشان رای دادند، نگرانی زیادی بابت جوسازی‌ها و برخی فعالیت‌های مشکوک در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد. در جلسات خصوصی با سران اصلاحات، صحبت هایی نیز مطرح شد که این جوسازی‌ها ممکن است برای جلوگیری از به ثمر رسیدن برخی طرح‌های دولت و ابتر گذاشتن سیستم و برنامه‌ی تعیین شده بر اساس چشم‌انداز باشد تا دولت را فشل و ناکارآمد نشان دهند. نباید اسیر این جوسازی‌ها شد و مردم را به سمت ناامیدی از صندوق رای سوق داد. رئیس دولت اصلاحات نیز در جلسه ای با مشاورین خود گفته بودند که اگر نقدی نیز وجود دارد، باید آن را بررسی و مطرح کنیم اما این که جوسازی‌هایی صورت گیرد و بگویند پشیمانیم، خیر. اصلا این گونه نیست و از رایی که دادیم پشیمان نیستیم.

*این ابراز پشیمانی‌ها خواستگاه مشترکی با جریانات «عبور از خاتمی» ندارند؟ آن عبور نیز به نوعی پشیمانی از انتخاب رئیس دولت اصلاحات بود.
در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد در حالی جریان عبور از خاتمی توسط برخی تشکل‌های دانشجویی مانند تحکیم وحدت و انجمن‌های اسلامی مطرح گردید که مسائل و مشکلاتی میان مجلس ششم و دولت اصلاحات پیش آمده بود و عده‌‌ای دولت را در عمل به وظایف و تعهداتش ناکام می‌دانستند. آن‌ها اعتقاد داشتند که رئیس دولت اصلاحات که نمی‌تواند در پیش‌برد پروژه اصلاحات در ایران موفق باشد و نقش او در ایران، نقش گورباچف در شوروی است. اما امروزه می‌توان گفت جو غالب اعتدالیون واصلاح‌طلبان حامی آقای روحانی و برنامه هایشان هستند. آن‌گونه نیست که بگوییم همه چیز را باید چشم بسته پذیرفت و نقدهای اساسی نسبت به دولت نیز وجود دارد. فکر می‌کنیم باید به دولت دوازدهم و وزرا فرصت کافی داد تا با انجام برنامه‌های مدنظرشان وضعیت کشور را بهبود بخشند و نباید تسلیم  فضاسازی‌های سنگین و ناجوانمردانه‌ علیه دولت  شد.

*دلیل اصلی که این جریان مدعیست آن‌ها را پشیمان از رای دادن کرده، عدم عمل به وعده‌‌ها توسط آقای روحانی‌ست. شما تا چه مقدار رئیس جمهور را در عمل به وعده هایش صادق می‌دانید؟
در بحث انتخابات شعارها و درخواست‌های زیادی نسبت به دولت مطرح می‌گردد و تندروی‌ها و کندروی‌هایی صورت می‌گیرد که بعد از فروکش کردن فضای انتخاباتی مشخص می‌شود آن شعارها با توجه به فضای کشور که همگان از آن آگاهند، درتوان و اختیار مجموعه دولت‌ها نیست. برای مثال یکی از مطالبات سراسری در انتخابات ۱۳۹۶ رفع حصر بود. اراده‌ی وقوع این امر نیز در آقای روحانی وجود دارد و ما شاهد پیگیری‌ها و تلاش ایشان برای به ثمر رساندن این وعده هستیم اما این تصمیم‌گیری‌ها در جای دیگری اتفاق می‌‌افتد. همچنین در برخی از محورهای اقتصادی، به دلیل مسائل مربوط به برجام و شوهایی که هرروز ترامپ‌های مختلف اجرا می‌کنند از جمله همین بردن موشک به داخل سازمان ملل، برخی وعده‌ها محقق نشده است. باید توجه کرد وضعیت جهان بعد از برجام تغییر کرد. ما دیگر در آن تنگنای وحشتناک تحریم‌های همه جانبه‌ی جهانی قرار نداریم. امروزه سرمایه گذاران به دنبال امنیت و اطمینان خاطر هستند و ایران می‌تواند یکی از کشورهایی باشد که این شرایط را برای آن‌ها فراهم می‌کند. با مخدوش کردن برجام توسط آمریکا و بی اعتمادی نسبت به این کشور کمی نگرانی در باب آینده اقتصادی کشور پدید آمده اما باید دانست شرایط به گونه‌ای تغییر کرده است که دیگر نمی‌توان به وضعیت گذشته بازگشت و مردم ایران از آن شرایط حساس عبور کرده‌اند. این گونه نیست که بگوییم شعاری داده شده و دولت آن را به حال خود رها کرده است. طبیعی است که در دوران انتخابات توسط همه جریان‌ها شعارها و وعده هایی داده شده است باید به همه آنها عمل شود باید اجازه داد زمان بگذرد و درترازوی زمان به بررسی میزان عمل به وعده‌های دولت روحانی پرداخت. نظر شخصی من این است که دولت در حال پیشبرد شعارها و وعده‌های اساسی است که در زمان انتخابات به وسیله‌آن‌ها رای مردم را به دست آورده و نباید این‌گونه اسیر بازی‌های تبلیغاتی شد که دولت دوازدهم را دروغ‌گو و فراموش‌کار می‌دانند.

*پویش ما پشیمانیم معتقد است که باید با صندوق رای قهر کرد، آیا شما برای اصلاح جایگزینی جز صندوق رای می‌شناسید؟
اصلا و ابدا. اصلاحات یک پروسه و یک فرایند است. در میان مردم سئوالات و انتظارات اساسی و خاصی در رابطه با دولت وجود دارد. ما برای انجام یک پروژه کوتاه مدت به صحنه نیامده‌ایم که یک شبه نتیجه بگیریم و همه جا گلستان شود. قرار بود تا فرایندی کامل به نام اصلاحات با راهبرد اتحاد و تعامل صورت گیرد. اتحاد میان نیروهای داخل نظام و جریان اصلاحات که کشور را از تفرقه مصون سازد. باید دایره‌ی نیروهایی که می‌توانند در داخل نظام با هم همکاری کنند بزرگتر شود. در این زمینه نیز پیشرفت خوبی حاصل شده و نمونه هایی مانند علی مطهری و ناطق نوری وجو دارند که روزگاری در جناح دیگر و در تقابل با اصلاحات بودند و امروز در کنار اصلاحات قرار دارند. همچنین تعامل با کشورهای جهان برای بهبود وضعیت جهانی نظام جمهوری اسلامی ایران یک نیاز اساسی است که تیم دیپلماسی خارجی دولت به خوبی از پس این امر برآمده‌اند. اصلاح‌طلبی به معنی اخلاق، مدارا، سازش و تغییربدون خشونت است. جریانی با این ایدئولوژی مسلما به تغییری به جز از راه صندوق رای نخواهند اندیشید. اتکا به مردم تنها راه اصلاح حقیقی و آینده ساز است.
منبع: بهارنیوز

ماجرای برآشفته شدن امام از برخورد بازجویان با زندانیان ضدانقلاب/ ناگفته‌هایی از فرمان ۸ ماده‌ای امام

مجید انصاری گفت: هیچکس حق ندارد به بهانه حفظ نظام تندی و خودسری کند و به بهانه انقلابی گری هرکاری دلش خواست انجام دهد.

جماران نوشت: سی و پنجم سال قبل امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران فرمانی را صادر کردند که بعدها به«منشور کرامت انسان» لقب گرفت که خطاب آن «قوه قضاییه و ارگان های اجرایی» و موضوع آن صیانت از «حقوق مردم» بود. به بهانه سالروز صدور فرمان به سراغ حجت الاسلام والمسلمین مجید انصاری رفتیم تا نظرات و خاطرات وی را از دوره صدور این فرمان جویا شویم:

شما در زمان صدور فرمان ۸ماده ای حضرت امام در چه مسئولیت و جایگاهی قرار داشتید؟ آیا خاطره ای از قضایای آن دوران که منجر به صدور فرمان ۸ماده ای شد دارید؟

بی تردید فرمان هشت ماده ای امام که عناوین مختلفی نظیر منشور قضایی، منشور عدالت و منشور حقوق شهروندی و… به آن دادند از افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران است .

من در سال۶۱ هنگامی که این پیام صادر شد نماینده مجلس شورای اسلامی بودم. در دور اول مجلس، پس از صدور این پیام فضایی را در جامعه شاهد بودیم که بسیار امیدبخش بود و موجب شد. سال ۶۱ زمانی است که ما هنوز فاصله چندانی با پیروزی انقلاب نداشتیم و هنوز بقایا و وابستگان رژیم گذشته در برخی ادارات و دستگاه های دولتی جامعه حضور داشتند و این مساله بهانه ای بود برای برخی از نیروهای انقلابی که معتقد به شدّت و حدّت در برخورد با آنها بودند. لذا در فرآیند بازگرداندن اموال نامشروع و اموال طاغوتی ها، تندروی های زیادی در پاره ای از شهرستانها، استانها و برخی از محاکم و دادگاه ها صورت می گرفت که موجب مصادره برخی از اموالی می شد که برحق نبود. مشکل بسیار مهمی که در آن ایام فضای کلی جامعه را در برگرفته بود و به نوعی فضای ناامنی و رعب و وحشت را به وجود آورده بود اقدامات تروریستی گروهک هایی بود که به ظاهر به دنبال دموکراسی خواهی بودند اما در عمل یا وابسته به خارج بودند یا به دنبال اهداف قدرت طلبانه خود و تمامی حریم های امنیتی و حقوقی کشور را در هم شکسته بودند.

مجاهدین خلق(منافقین) تا اوایل دهه شصت که فعالیت های سیاسی و تبلیغاتی داشتند آزاد بودند و روزنامه، تریبون و تشکیلات حزبی داشتند اما از زمانی آن سازمان وارد فاز نظامی شد و علیه نظام و انقلاب دست به اسلحه برد. از جمله فعالیت های آنها می توان به انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، ترور ائمه جمعه و شهادت افراد عادی کوچه و بازار اشاره کرد که تا ۱۷هزار نفر قربانی ترورهای بی رحمانه این گروه تروریستی قرار گرفتند.

حفظ نظام از سوی امام راحل و به تبع آن مسوولان کشور به عنوان هدفی والا و مقدس در نظر گرفته شده است و همین هدف همواره توجیهی برای اعمال برخی رفتارها و محدودیت های گوناگون شده است. با عنایت به فرمان هشت ماده ای امام که در اوج جنگ و شرایط خاص داخلی کشور صادر شده، مسوولان بخش های مختلف را به چه نکته ای در این خصوص رهنمون می کنند؟

باید دید که نظام چیست و حفظ آن به چه اموری بستگی دارد؟ منظور از حفظ نظام، حفظ محتوای آن است. اگر به بهانه حفظ نظام عده ای همان ارزش ها را پایمال کنند و حقوق مردم را نادیده گیرند امام با صراحت این موضوع را رد کردند و قانون اساسی نیز با صراحت چنین موضوعی را رد می کند و اشعار می دارد که هیچکس نمی تواند به بهانه حفظ نظام، آزادی های مشروع مردم را مخدوش کند.

هیچکس حق ندارد به بهانه حفظ نظام تندی و خودسری کند و به بهانه انقلابی گری هرکاری دلش خواست انجام دهد. اتفاقا این فرمان امام در برابر همین آدم های تند انقلابی نما بود کسانی که با توجیه این که منافقین در برابر نظام اسلحه کشیدند

اینکه به نام حفظ نظام، چک سفید امضایی به یک دستگاه، وزارت خانه یا نهاد دهند که هرجا لازم دانستید شنود بگذارید چنین عملی را نه قانون و شرع، نه فرمان هشت ماده ای امام اجازه نداده است. با کمال تاسف شاهدیم به تدریج به بهانه حفظ نظام و امنیت و امثالهم، قبح اعمالی مانند شنود گذاشتن، استراق سمع که در قانون اساسی به شدت منع شده است و در قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی و جرایم رایانه ای جرم انگاری و برای آنها مجازات تعیین شده، ریخته شده است. متاسفانه این اعمال کاملا عادی شدند. من کراراً می بینم درجلسه ای وزیر، مسوول عالی رتبه قضایی، نمایندگان مجلس یا مقامات نشسته اند و به دور و بر خود نگاه می کنند آهسته یا درگوشی صحبت می کنند و می ترسند که آنجا شنود شود؛ مطمئنا این رویه خلاف موازین شرع و فرمان هشت ماده ای حضرت امام است.

من خاطره ای مهم را در این باره نقل می کنم: در سال ۶۳ و ۶۴ که ماموریتی از سوی شورای عالی قضایی به من داده شد تا گزارشی از وضع برخورد بازجویان و زندانبانان با زندانیان گروهکی تهیه کنم عمده زندانیان از کسانی بودند که عضو گروهک های ضد انقلاب بودند و مرتکب جرم شده و خطرناک بودند.

در عین حال گزارشی به امام رسیده بود که سوءرفتار و بدرفتاری هایی با آنها صورت می گیرد من نیز پیروی این موضوع، گزارش های مهمی به صورت مستند تهیه و به مسوولین نظام دادم. این گزارش ها منجر به تحولات اساسی در ساختار زندان ها و تاسیس سازمان زندان ها و مسائلی دیگر شد. از این رو وقتی من این گزارش ها را خدمت حضرت امام ارائه کردم ایشان بسیار متاثر و برآشفته شدند و دستوراتی برای حل قضایا دادند و همانطور که بارها تاکید کردند حتی در فرمان هشت ماده ای نیز آوردند که میزان حال فعلی افراد است. اینکه فردی در رژیم گذشته در یک جشن شرکت کرده یا عملی دیگر، باید دید که امروز اصلاح شده است یا خیر؟ اگر توبه کرده و آزادیش ضرری برای مردم ندارد و می خواهد زندگی عادی خود را داشته باشد شما نیز از گذشته وی بگذرید. امام فرمودند: «اگر می بینید دختران و پسرانی که فریب گروهک ها را خوردند و الان متنبه شدند و به واقعیت پلید این گروهک ها پی بردند آنها آزاد کنید» لذا ایشان هیات عفو و بخشودگی را تشکیل دادند که ۴ نفر عضو داشت. فکر می کنم چهار پنجم زندانیانی که چنین وضعی داشتند در آن ۴ سالی که بنده در سازمان زندان ها بودم به کمک شورای عالی قضایی و هیات عفو و بخشودگی، در لیست بخشودگی قرار گرفتند و آزاد شدند.

یکی از مسوولان وقت که فرد دلسوزی بود و اعتقاد داشت که باید یکسری سخت گیری های نسبت به این افراد اعمال شود برای توجیه اقدامات، خدمت حضرت رفته بود، من از کسی شنیدم که امام پس از شنیدن حرف های او گفتند: «اگر جمهوری اسلامی ایران بدست آنها ساقط شود بهتر از این است که چهره اسلام با این نوع کارهای سخت و خشن لکه دار شود»

لذا تندروی ها و برخوردهای فله ای با اشخاص و اتهام وارد کردن های بی اساس، با پیام ۸ ماده ای امام سازگاری ندارد.

دستگاه قضایی باید نظارت های درونی خود را افزایش دهد.

با توجه به گسترش فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی که بخشی از حریم خصوصی مردم محسوب می شوند و از سوی دیگر، ضرورت جلوگیری نظام از توطئه ها علیه خود، آیا راه پیشگیری، محدودیت و کنترل است یا روش های دیگری نیز وجود دارد؟

اصل پاسداری از نظام، و به خصوص امنیت کشور و امنیت روانی مردم، وظیفه ذاتی قوه قضاییه و نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی است. خوشبختانه در کشور ما در پرتوی مجموعه اقداماتی که صورت گرفته است چه اقدامات نرم افزاری در تولید قوانین مربوط و چه اقدامات سخت افزاری در وجود نهادهای مختلف، به ویژه به دلیل فداکاری مردم و پشتیبانی آنها از نظام در دوران دفاع مقدس که نقش اول را در پیروزی ما در جنگ ایفا کرد و چه پس از آن، ما امروز در شرایط مطلوبی از لحاظ امنیت در منطقه ناامن خاورمیانه قرار داریم و این نکته همواره وجود داشته است که ما همیشه در معرض دشمنی دشمانمان بوده ایم و امروز نیز هستیم.

البته باید مراقبت شود که این موضوعات موجب تندروی و تعدی از حقوق و قانون و شرع نشود. امروز در دنیا روش های پیشرفته ای برای اقدامات پیشگیرانه وجود دارد. باید با شیوه های جدید علمی و با تکیه بر مساعدت و همکاری مردم و جلب اعتماد آنها، بنیان های امنیتی خود را تقویت کنیم و بلافاصله در هر موضوعی به سراغ راه حل آخر که برخورد حذفی و بگیروببند و محدود کردن است نباشیم.


منبع: عصرایران

حمایت مشروط مجلس از خودروسازان داخلی

رییس کمیته صنعت کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفت که رییس مجلس شورای اسلامی در مراسم خطوط تولید دنا پلاس و پژو ۲۰۷ صندوق‌دار، حمایت مجلس از خودروسازان داخلی را مشروط به ارتقاء ایمنی و بهبود کیفیت خودروهای ایرانی اعلام کرد.

ولی ملکی در گفت‌وگو با ایسنا، گفت: لاریجانی در این بازدید خطاب به مدیران ایران‌خودرو حمایت‌های قانونی، برنامه‌ای و بودجه‌ای مجلس را منوط به بهبود کیفیت خودروهای داخلی غیرایمنی این شرکت کرد.

نماینده مردم مشکین‌شهر در مجلس خاطرنشان کرد: اگر کلاس خودروهای داخلی تغییر داده نشود و ایران‌خودرو و سایپا همچنان به تولید پراید و پژو ۴۰۵ و سایر خودروهای خارج از رده ادامه دهد و به سمت تولید خودروهای ایمن، با کیفیت و به‌روز حرکت نکند نمی‌توان به قابل رقابت بودن خودروهای ایرانی در بازارهای جهانی و جلب رضایت مشتریان داخلی امیدی داشت.

وی در عین حال قراردادهای جدید ایران‌خودرو و سایپا با پژو و رنو سیتروئن و سایر برندهای مطرح بین‌المللی را آغازی برای تحول در صنعت خودروسازی داخلی دانست.

ملکی از تولید مشترک پژو ۲۰۷ صندوق‌دار با طرف فرانسوی و صادرات این خودرو به بازارهای جهانی خبر داد.


منبع: عصرایران

«پشیمانی» نه؛ «نقد» آری

روزنامه بهار: با نگاهی به چند ماهی که از دولت دوازدهم می‌گذرد شاهد آن هستیم که رابطه میان دولت اعتدال و بدنه اجتماعی حامی آن دچار تنش‌هایی شده است. بخش قابل توجهی از آنان که با امید به حسن روحانی رای داده‌اند همان بدنه اجتماعی جریان اصلاح‌طلب است و مهمترین دلیل آن‌ها برای «تَکرار» نام روحانی توصیه بزرگان جریان اصلاح‌طلبی بوده است. به بیان دیگر حامیان اصلاحات به امید آنکه شاهد دولتی اصلاح‌طلب‌تر از دولت اول روحانی باشند رای خود را به نام «شیخ دیپلمات» به صندوق‌های رای ریختند.

از طرف دیگر روحانی هم در دوران تبلیغات انتخابات و حتی چند هفته پس از برگزیده شدن از سوی مردم نیز به گونه‌ای رفتار کرده بود که نوعی چراغ سبز به خواسته‌های اصلاح‌طلبانه رای دهندگان بود. اما پس از گذشت مدتی از انتخابات۹۶ آنچه در صحنه عمل رخ داد با آنچه تصور می‌شد فاصله گرفت؛ فاصله‌ای ناخوشایند که نشانگر دوری سران دولت از حامیان اصلاح‌طلبشان بود. این وضعیت که در یکصد روز اخیر ادامه‌دار بود در نهایت سبب آن شده است که بخشی از جامعه که در انتخابات۹۶ حامی روحانی بودند به اعلام پشیمانی و ندامت از حمایت خود روی بیاورند.

اعلام پشیمانی از رای و حمایت از روحانی که ابتدا از سوی چهره‌های مشهور در هنر و ورزش که به اصطلاح «سلبریتی» خوانده می‌شوند شروع شد کم کم به متن جامعه هم رسید و شاهد ایجاد جوّی از ناامیدی در اقشاری از جامعه هستیم که تا همین چند ماه پیش مشغول حمایت پر شور و نشاط از حسن روحانی بودند. در نقطه مقابل گروهی دیگر از اصلاح‌طلبان حامی دولت هم با تشکیل کمپین‌هایی در حمایت از دولت اعتدال به دنبال اثبات درستی تصمیم اردیبهشت۹۶ هستند. آنان در تلاشند تا با پاسخگویی به انتقادات گوناگونی که به عملکرد روحانی و همراهانش در دولت دوازدهم وارد می‌شود خود را نقطه مقابل نادمان از رای به روحانی قرار دهند.

با نگاهی به این صحنه می‌توان گفت که هر دو گروه بر اساس تحلیل‌های اشتباه موضع‌گیری می‌کنند. گروه اول بی توجه به پیشینه حسن روحانی و همینطور بدون در نظر گرفتن محدودیت‌هایی که ساختار سیاسی کشور به هر دولتی تحمیل می‌کند از منتخب انتخابات۹۶ انتظار رفتار و گفتاری همچون «نلسون ماندلا» را دارند! آنان تصور می‌کنند که حسن روحانی، رییس‌جمهور دوران اصلاحات است در حالی که با نگاهی گذرا به سادگی می‌توان فهم کرد که ما با یک «روحانی» اصولگرا مواجه هستیم که البته نسبت به بسیاری از هم صنف‌هایش نگاه بازتری به خصوص در حوزه مسائل سیاست خارجی دارد. در یک کلام حسن روحانی «شیخ دیپلمات» است نه فردی آزادی‌طلب و دموکراسی‌خواه. الگوی رفتاری کمپین‌های حمایتی از روحانی هم بر مبنای تحلیل درستی استوار نیست و حتی از جهاتی رفتارشان نادرست‌تر از نادمان رای به روحانی است.

با نگاهی به‌ترکیب این کمپین‌های حمایتی از رییس‌جمهور روحانی شاهد آن هستیم که کسر قابل توجهی از اعضای آن از جریان اصلاحات هستند. پرسشی که می‌توان به این بهانه مطرح کرد آن است که چرا باید اصلاح‌طلبان خود را پای حلقه محدود اعتدالی اطراف روحانی قربانی کنند؟ با نگاهی به پشت صحنه برخی تصمیمات دولت اعتدال که سبب ایجاد اعتراضات و انتقادات پرشماری از جانب مردم شده است می‌توانیم نام افرادی نظیر واعظی، نوبخت و. . . را در فرآیند اتخاذ آن‌ها مشاهده کنیم. تصمیمات خطرناک و التهاب آفرینی همچون پیشنهاد افزایش سه برابری عوارض خروج از کشور، افزایش صد در صدی نرخ حامل‌های انرژی و. . . برخی از این تصمیمات است. تصمیماتی که برخی از آن‌ها مانند افزایش قیمت بنزین همه ابعاد اقتصاد ملی را تحت‌تاثیر منفی خود قرار داده و سبب خسارت‌های جبران ناپذیری بر معیشت روزمره مردم خواهد شد.

آیا جریان اصلاحات می‌خواهد مدافع بی چون و چرای هر تصمیمی از سوی دولت باشد؟ ! به نظر می‌رسد که هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که یک جریان سیاسی به فردی که ذیل این جریان هم تعریف نمی‌شود چک سفید امضا تقدیم کند. اگر جریان اصلاحات بخواهد هر تصمیمی که از سوی دولت روحانی اتخاذ می‌شود را به طور صددرصدی تایید کند قطعا در آینده‌ای که چندان هم دور نیست با رویگردانی مردم روبرو خواهد شد. به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان باید رابطه خود با دولت اعتدال را بازتعریف کرده و توجه داشته باشند که در برخی موضوعات که نوعی دو راهی بین «مردم» و «دولت» به وجود می‌آید باید به جای رفتن به سمت دولت و قدرت در پی جلب رضایت مردم بود.
منبع: بهارنیوز

دیگران هم پاسخگو خواهند بود؟

صادق صدرایی
در روزهای اخیر لایحه تقدیمی دولت به مجلس برای بودجه ۹۷ و برخی ردیف‌های آن که شامل تخصیص بودجه‌هایی قابل ملاحظه به موسسات فرهنگی و دینی است بیش از گذشته مورد توجه رسانه‌ها و جامعه قرار گرفت.این موضوع که از طرفی نشانگر افزایش آگاهی‌های اجتماعی و مطالبه‌گری مردم از حاکمان و از طرف دیگر به دلیل شفافیت دولت و ایجاد فضایی آزادتر از گذشته در رسانه‌ها است سبب آن شد که بودجه و حواشی آن که در گذشته تنها در محافل دانشگاهی و تخصصی مورد بررسی تخصصی قرار می‌گرفت به متن جامعه برود و به تیتر اول رسانه‌ها و گپ و گفت‌های مردم در سطح جامعه تبدیل شود.

موسسه حفظ و نشر آثار بنیانگذار جمهوری اسلامی یکی از همین موسساتی بود که به دلیل دریافت بودجه دولتی مورد انتقاد قرار گرفت. واکنش سیدحسن خمینی به انتقادات و اعتراضات مردم و کارشناسان در نوع خودش جالب توجه بود. ابتدا از آن جهت که لزوم پاسخگویی به افکار عمومی برای اهل قدرت در ایران چندان مطرح نیست و اینکه فردی به انتقادات از موضوعی که به نوعی به او منتسب شده است بدون هوچی گری پاسخ دهد گامی رو به جلو است.

از طرف دیگر در پاسخ سیدحسن خمینی ما شاهد نوعی نگاه همدلانه با معترضانی هستیم که شاید گاه با بی انصافی هم با این موضوع برخورد کرده باشند. وعده مطرح شده در یادداشت او مبنی بر اینکه جزییات هزینه‌ها به زودی منتشر خواهد شد هم مهمترین بخش از جوابیه سیدحسن خمینی است. واقعیت آن است که این مهم در صورتی که اتفاق بیفتد هم شاهد ادامه پیدا کردن نقدها خواهیم بود اما کمترین فایده آن این است که پاسخگویی شفاف‌تر از گذشته به مردم را تمرین می‌کنیم. با نگاهی به لایحه بودجه شاهد آن هستیم که نهادها و موسساتی وجود دارند که چند برابر موسسه زیر نظر سیدحسن خمینی بودجه دولتی دریافت می‌کنند در عمل به هیچ جا هم پاسخگو نیستند.

این گروه از نهادها و موسسات که در اختیار چهره‌های شناخته شده جریان اصولگرا نیز قرار دارد حتی در امسال هم که شاهد افزایش نقدها به نوع هزینه کردن منابع مالی در بودجه۹۷ هستیم‌ترجیح داده‌اند سکوت کنند و یا منتقدان را با بیگانگان و مخالفان نظام سیاسی مرتبط بدانند! این همه تنها به این خاطر است که جامعه به دنبال شفافیت و پاسخگویی است؛ حال باید دید که دیگران هم مانند خمینیِ جوان برای شفاف‌سازی و پاسخگویی به مردم پیش قدم خواهند شد و یا به همان مدیریت در پستوی خود ادامه می‌دهند؟!
منبع: بهارنیوز

روایت روزنامه جوان از شکل عجیب و غریب انتخاب فیلم‌های جشنواره فجر

روزنامه جوان نوشت: با اینکه اخیراً محمد مهدی حیدریان از تلاش برای برگزاری بدون حاشیه جشنواره فیلم فجر سخن گفته‌بود و البته برخی این بی‌حاشیه‌بودن را تعبیر به اداره خنثای امور سینمایی کشورکردند، اما از همین حالا اتفاقاتی در حاشیه جشنواره فجر سی و ششم در حال رقم خوردن است که قابل تأمل است.

به تازگی پوستر جنجالی جشنواره سی و ششم در حالی رونمایی شد که از رسانه‌ها برای این مراسم دعوتی به عمل نیامده بود و این مراسم صرفاً به طور زنده از شبکه خبر پخش شده است. پخش زنده چنین مراسمی نمی‌تواند بدون هزینه باشد و اساساً هزینه کردن برای رونمایی از پوستر نمی‌تواند توجیهی داشته باشد. اگر رونمایی از پوستر جشنواره آنقدر اهمیت دارد که پخش زنده تلویزیونی برای آن در نظر می‌گیرند، پس چرا از نمایندگان رسانه‌ها برای پوشش آن دعوتی به عمل نمی‌آید.

جالب است که پوستر جشنواره حاشیه‌های زیادی را نیز به بار آورد. کپی بودن اتهامی بود که گریبان آن را گرفت. دو ماه پیش از برگزاری، انتشار بولتن مجیزگوی روابط عمومی جشنواره فجر نیز از اموری است که به نظر می‌رسد انجام آن نه حرکتی به انگیزه تقویت سینما و ارائه خدمتی به مخاطبان، بلکه صرفاً فعالیتی با هدف خوش‌خدمتی به مدیران بالادستی بوده است؛ بولتنی که یک سوم آن در مدح مدیران به رشته تحریر درآمده‌است و یک سوم دیگر به ماله‌کشی روی بحث کپی بودن پوستر جشنواره می‌پردازد.

شنیده‌های «جوان» حاکی از این است که مدل عجیب و غریبی برای انتخاب آثار جشنواره سی و ششم طراحی شده که طبق آن شورایی سه نفره فیلم‌ها را پیش از هیئت انتخاب ببینند و آثار از فیلتر آنها عبور کند تا اگر فیلمی مشکل داشته باشد، اساساً در همان مرحله حذف شود. اگر این خبر صحت داشته باشد، اتفاقی نادر در برگزاری جشنواره فجر محسوب می‌شود و این تصمیم بیش از همه تظاهر وزارت ارشاد و مدیران سازمان سینمایی به اینکه حامی فضای باز فرهنگی و آزادی بیان هستند را زیرسؤال می‌برد؛ جنجال‌هایی که برای لغو توقیف آثار مسئله‌دار طی ماه‌های گذشته انجام شد و از مجرای آن صرفاً اذهان سینماگران را از بی‌برنامگی مدیران منحرف کرد.

از این جهت جشنواره سی‌و‌ششم فجر را باید امنیتی‌ترین جشنواره پس از انقلاب اسلامی به حساب آورد، اما دوگانگی و نفاق با آنچه در پستوها در حال رقم خوردن است، چیزی است که بیش از همه می‌تواند آزار‌دهنده باشد. اگر واقعاً مدیران سینمایی وزارت ارشاد معتقدند لازم است برخی از فیلم‌های مسئله‌دار حتی به جشنواره فجر راه پیدا نکنند، فارغ از اینکه این تصمیم درست باشد یا غلط، چرا در مقابل سینماگران از ژست‌های پوپولیستی حمایت از آزادی‌بیان و فضای باز فرهنگی دست برنمی‌دارند و منافقانه رفتار می‌کنند.

تا به حال سابقه نداشته‌است، فیلمی را پیش از هیئت انتخاب افرادی ببینند و آن را حذف کنند. آیا این تصمیم با وعده رئیس سازمان سینمایی در برگزاری جشنواره‌ای بدون حاشیه ارتباط دارد. بی‌حاشیه‌بودن چقدر با خنثی بودن ارتباط معنایی دارد.

اینکه رئیس سازمان سینمایی، وزیر ارشاد و مدیران دیگر حتی ذکری از سینمای امید به میان نمی‌آوردند، چه معنایی می‌تواند داشته باشد، جز اینکه آقایان حتی از طراحی مختصات سینمای امید عاجزند و می‌خواهند ضعف و خلأ راهبردی خود در مدیریت سینمای کشور را با تکیه بر محافظه‌کاری‌های مدیریتی بپوشانند و صرفاً دوره‌ای بی‌سروصدا را پشت سر بگذرانند؛ دوره‌ای که قرار نیست از دل آن سینمایی منطبق با نیازهای جامعه ظهور پیدا کند و باز هم قرار است در بر همان پاشنه سینمای جشنواره‌ای و آثار نازل کمدی بچرخد.

کاستن از اعتبار جشنواره فیلم فجر نتیجه مدیریت محافظه‌کارانه‌ای است که سازمان سینمایی در پیش گرفته است. امسال خیلی از سینماگران گفته‌اند که رغبتی برای حضور در جشنواره فجر ندارند. این بی‌رغبتی اگر ادامه پیدا کند، دیگر جشنواره فجر انقلاب به رویدادی حاشیه‌ای و بی‌ارزش تبدیل می‌شود؛ رویدادی که پیش از این به دلیل نداشتن راهبرد مشخص و بی‌برنامگی مدیرانش از محتوا خالی شده بود، به مرور به لحاظ نام نیز اعتبار خود را از دست می دهد.


منبع: عصرایران

زیباکلام: عبور از روحانی خطاست/ سال ۸۴ تکرار خواهد شد

«امروز عبور از روحانی یعنی هموار کردن راه برای پوپولیسم و ما نباید این اشتباه را برای بار دوم تکرار کنیم.»

صادق زیباکلام، استاد دانشگاه، در سرمقاله روزنامه اعتماد نوشت: «نارضایتی از دولت آقای روحانی چه در شهرستان‌ها و چه در تهران از اوایل سال تحصیلی خیلی پررنگ بود و این را در گردهمایی‌های دانشجویی می‌دیدم. حتی در اجتماعاتی که قبل از این که دانشگاه‌ها باز شوند، در تابستان و مناسبت‌های مختلف می‌رفتم، این امر قابل مشاهده بود. با شروع سال تحصیلی نارضایتی‌ها پررنگ‌تر شد. بنده خیلی در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم برای حمایت از آقای روحانی کمپین کرده بودم. از این حیث خیلی در معرض انتقاد قرار می‌گرفتم. برخی من را متهم می‌کردند که قصد فریب رای‌دهندگان را داشته‌ام. در عین حال برخی هم معتقد بودند که صادقانه از مردم خواسته‌ام تا به آقای روحانی رای دهند و خودم هم فکر نمی‌کردم که آقای روحانی چنین عملکردی داشته باشد.

نخستین اما و اگرها، در فکر فرو رفتن‌ها و نارضایتی‌ها در جریان معرفی کابینه به وجود آمد؛ وقتی که آقای روحانی از اهل سنت، کردها و زنان در کابینه دعوت نکرد. این موج سرخوردگی آن زمان شکل گرفت. همچنین در نخستین گفت‌وگوی تلویزیونی با مردم در آبان ماه اعتراضات مردم خیلی بیشتر شد. سخنرانی آقای روحانی در تلویزیون بسیار ناامید‌کننده بود و در این گفت‌وگو آقای روحانی وارد مشکلات و مسائل واقعی و جدی جامعه نشد. این روند ادامه داشت و با وجود اعتراضاتی که صورت می‌گرفت آقای روحانی هیچ واکنشی نشان نمی‌داد.

گویی که او در مرکز این اعتراضات نبود و بسیار متکبرانه رفتار می‌کرد. به تدریج شایعاتی مطرح شد که گویی آقای جهانگیری به حاشیه رانده شده و کارهای مهم دولت به دست آقایان واعظی، نوبخت و نهاوندیان افتاده است. این مساله مطرح شد که این سه تفنگدار استاندار‌ها و وزرا را تعیین می‌کنند و آقای جهانگیری نقش کمرنگی در دولت جدید دارد. این صحبت در بین اصلاح‌طلبان مطرح شد که آقای جهانگیری چه باید بکند و باید اصلاح‌طلبان چه واکنشی در مقابل دولت داشته باشند. خیلی از اصلاح‌طلبان به سبب حمایت از دولت در معرض اتهام بودند. همچنین در میان رهبری اصلاح‌طلبان این سوال که «با روحانی چه باید کرد» طرح شد.

به موازات طرح این پرسش گفته شد که بهتر است تا آقای جهانگیری در دولت نماند چون عدم محبوبیت دولت می‌تواند برای آقای جهانگیری مضر باشد. برنامه اقتصادی آقای روحانی به گونه‌ای نبود که امید داشته باشیم تا در انتهای تونل بعد از چهار سال نوری دمیده خواهد شد. برخی اصلاح‌طلبان معتقد بودند که اگر آقای جهانگیری از دولت کنار بکشد، می‌تواند یکی از گزینه‌های جدی اصلاح‌طلبان برای ١۴٠٠باشد اما اگر در دولت بماند شانس این که نامزد جدی اصلاح‌طلبان باشد، از بین می‌رود. این بود که هشتگ عبور از روحانی و کمپین از رای به روحانی پشیمانیم مطرح شد. اصولگرایان از این مساله استقبال کردند. آنها از بحرانی که در بین اصلاح‌طلبان به وجود آمده، خوشحال بودند. دو نوع واکنش در بین اصلاح‌طلبان دیده شد. عده‌ای سیاست صبر و انتظار را در پیش گرفتند و در مقابل او سکوت کردند تا گام‌های مثبتی از سوی دولت در آینده برداشته و از ابعاد نارضایتی‌ها کاسته شود. عده‌ای دیگر از اصلاح‌طلبان می‌گفتند که باید سیاست عبور از روحانی دنبال شود. آنها معتقد بودند که اگر چه اصلاح‌طلبان از روحانی حمایت کردند اما دولت پاسخگوی شعارهایش نبوده است و دیگر دلیلی ندارد که از او حمایت شود.

من بر خلاف عده‌ای از اصلاح‌طلبان معتقدم ما باید به حمایت از او ادامه دهیم. همچنین آقای جهانگیری باید در دولت بماند. اگر چه جدا شدن آقای جهانگیری از دولت به نفع او خواهد بود و شانسش در انتخابات ١۴٠٠ از بین نخواهد رفت اما شکست آقای روحانی میخی بر تابوت دولت خواهد کوبید. اگر آقای جهانگیری جدا شود، احتمال عدم موفقیت دولت تبدیل به یقین خواهد شد و حرکت دولت به سمت دره قطعی خواهد بود. نباید بر اساس خدشه‌دار شدن اعتبار اصلاح‌طلبان سیاستی را انتخاب کرد.

شکست آقای روحانی فقط شکست او نخواهد بود بلکه این مساله به زیان منافع ملی کشور خواهد بود و کشور در نتیجه شکست آقای روحانی متضرر می‌شود. این که روحانی نتوانسته از نظر اقتصادی موفق شود باعث می‌شود تا کشور متضرر شود. همان‌طور که سیاست‌های رییس‌جمهور در سال‌های ٨۴ تا ٩٢ کشور را به عقب راند، عدم موفقیت دولت آقای روحانی باعث عدم موفقیت کشور خواهد شد. بهتر است که به جای دست شستن از روحانی تلاش کنیم تا دولت شکست نخورد.

چون در این صورت این مردم هستند که هزینه‌اش را می‌دهند. دلیل دیگر این است که اگر روحانی شکست بخورد، بر خلاف تصور خیلی‌ها راه برای آقایان لاریجانی، باهنر، ضرغامی، محسن رضایی یا قالیباف باز نمی‌شود. این تصوری است که اصولگرایان معتدل دارند. آنها سخت در اشتباه هستند. آقای روحانی اگر شکست بخورد راه برای پوپولیسمی که در سال ٨۴ ظهور کرد، باز می‌شود. در سال‌هایی که خاتمی رییس‌جمهور بود نارضایتی‌هایی به وجود آمد که نهایتا منجر شد تا پوپولیسم آقای احمدی‌نژاد پیروز شود.

اگر از روحانی عبور کنیم، همان داستان سال ٨۴ تکرار خواهد شد. این دلیل اصلی‌ای است که نباید از روحانی عبور کرد. باید به روحانی بچسبیم و تمام توان را به کار ببریم تا رییس‌جمهور را به سمت روحانی‌ای که در زمان انتخابات بود، سوق دهیم. مطالبات را مطرح کنیم. این کار خیلی دشوار است. امروز با روحانی‌ای طرف هستیم که می‌خواهد با رضایت اصولگرایان حرکت کند. نباید بگذاریم روحانی منافع سیاسی خودش را دنبال کند بلکه باید او را به سمتی بکشانیم که مطالبات مردم را برآورده کند. امروز عبور از روحانی یعنی هموار کردن راه برای پوپولیسم و ما نباید این اشتباه را برای بار دوم تکرار کنیم.»


منبع: عصرایران

روزنامه‌های شنبه ۲۵ آذر

لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه

 


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه





 



 



 



 
منبع: بهارنیوز

روحانی دیگر نیازی به رأی مردم ندارد!

گروه سیاسی- رسانه‌ها: احمد غلامی در روزنامه شرق نوشت: هنوز مدت‌زمان چندانی از دوره دوم ریاست‌جمهوری حسن روحانی نگذشته که موجی از انتقادات در شبکه‌های اجتماعی به‌‌راه افتاده است. در سطح جامعه و در گفت‌وگوی میان مردم کوچه‌وبازار نیز نقل مجالس بیش از هرچیز، انتقاد از دولت روحانی و عملکرد آن است؛ دولتی که دوره نخست خود را با مسائل و مصائب سیاست خارجی منطقه‌ای و جهانی پشت‌سر گذاشت.
 

در تمام آن چهار سال برخی صاحب‌نظران ازجمله اصلاح‌طلبان، دولت را خطاب قرار می‌دادند که برای همیشه نمی‌توان خلأ سیاست داخلی را با سیاست خارجی پُر کرد. با فروکش‌کردن مسائل منطقه، جنگ با داعش، بحران عراق و کردستان یکباره چنان فضای خالی‌ای در سیاست داخلی ایجاد شده است که مخالفان دولت می‌توانند از آن استفاده کنند.

 

حسن روحانیِ خوش‌اقبال این‌بار با بداقبالی مواجه شد و آن بداقبالی، تقارن این فضای تهی با ارائه لایحه بودجه به مجلس بود. لایحه‌ای که برای اقشار فرودست و کم‌درآمد جامعه حامل هیچ خبر خوشی نیست؛ زیرا در تبصره ١۴ ماده واحده این لایحه آمده است قریب‌ به نیمی از جمعیت یارانه‌بگیران از بودجه سال آینده حذف خواهند شد. طرح درستی یا نادرستی حذف یارانه‌ها از منظر شاخصه‌های اقتصادی، در این متن به‌کار نمی‌آید؛ اما اثر منفی این حذف، در کوتاه‌مدت بی‌تردید به وجهه مردمی دولت روحانی آسیبی جدی وارد خواهد کرد. خاصه اینکه تنها دستاورد دولت روحانی در حوزه بهداشت، طرح بیمه سلامت بود که سرنوشت خوشایندی پیدا نکرد.

 

اینک دولت روحانی با دو وضعیت مخاطره‌آمیز روبه‌رو است: خلأ سیاست داخلی و نیز نارضایتی مردم از شرایط اقتصادی که در این تقارن ناخوشایند با هم درمی‌آمیزند و سیاستی را بازتولید می‌کنند که نه به نفع دولت است و نه به سود مردم؛ درست مانند سقوط ستاره‌ها در سیاه‌چاله‌ها. ازاین‌رو، در افواه مردم این شایعه پا گرفته که روحانی در برابر جناح‌های مخالف دولت عقب‌نشینی کرده و جانب مصلحت را گرفته است. اثبات درستی یا نادرستی این شایعه از سوی دولت و حامیانش، هیچ تأثیری در احیای «مردم» ندارد؛ مردمی که با هزاران امید و آرزو پای صندوق‌های رأی رفتند و به روحانی رأی دادند. به ‌نظر می‌رسد آنچه بیش از همه مردم را سرخورده کرده، باور آنان به این نکته است که روحانی دیگر نیازی به رأی مردم ندارد! و اینک بیش از هرچیز در پی ماندن در قدرت است.

 

شاید این حرف‌و‌حدیث‌ها پایه و مبنای چندانی نداشته باشد؛ اما هرچه هست، باور مردم به دولت روحانی و فراتر از آن سیاست را خدشه‌دار کرده است. مردم احساس می‌کنند فریب خورده‌اند و هیچ‌چیز خطرناک‌تر و تاریک‌تر از این تفکر نیست که مردمی فریب خود را بپذیرند. به هر تقدیر شرایط برای دولت روحانی مطلوب نیست، بااینکه پیش از روی‌کارآمدن دوباره دولت روحانی برخی از متفکران و اقتصاددانان هشدارهایی مبنی بر امتداد وضعیت اقتصادی و رکود سیاسی داده بودند؛ اما انتقادات و جو اخیر نشان می‌دهد مردم انتظاری بیشتر داشتند. هرقدر زمان بگذرد و خلأ سیاست دامنه‌دارتر شود و اقتصاد مردم بر وفق مرادشان نباشد، وضعیت بغرنج‌تر خواهد شد.

سیاستی که از درون این بحران خلق شود، غیرقابل پیش‌بینی و چه‌بسا غیرقابل ‌کنترل خواهد بود. دولت روحانی نتوانست یا نخواست در دوره نخست، جریان‌های مؤثر فکری ازجمله روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان را حلقه واسط خود و جامعه مدنی قرار دهد. حتی اصلاح‌طلبان که نسبت به روشنفکران مستقل انگیزه بیشتری داشتند نیز در این نقش به کار نیامدند و درست‌تر آنکه به بازی گرفته نشدند. پافشاری صرف بر تنش‌زدایی و نرمال‌سازی مانع خلق «سیاست» شد. در این فضای تهی و بی‌میل به سیاست‌ورزی هرکه به میدان آمد، تنها در پی جلب منفعتی بود یا دفع ضرری. این رویکرد شاید ماحصل محافظه‌کاری افراطی است و عقب‌نشینی گام‌به‌گام دولت روحانی.
منبع: بهارنیوز

باران کوثری: هیچ‌کجا از رای‌ که به روحانی دادم ابراز پشیمانی نکردم

باران کوثری: هیچ‌کجا از رای‌ که به روحانی دادم ابراز پشیمانی نکردم بازار شاه عبدالعظیم سال۱۳۱۰ (عکس) سیاست‌گذاری بودجه‌ای فریب غیرمولدها را خورده است خداحافظی طارمی با پرسپولیس (+عکس) “آنتونیو کارارو” ؛ قدرتمند ترین تراکتور باغی جهان از ایتالیا (+عکس) نمایش فیس‌لیفت جدید “کیا رای” در کره جنوبی (+عکس) بهترین سبزیجات زمستانی احمد خاتمی: اینستاگرامم تا حالا ۲ مرتبه ریپورت شده/ انتخاب هیات اندیشه‌ورز خبرگان؛ اسفندماه/ ارائه نتیجه هیات به رهبری زلزله در هجدک کرمان/ این‌بار ۴. ۷ ریشتری میوه ای با طعم بهشت و رایحه جهنم/پرطرفدارترین کالا بعد از آیفون x در چین (+عکس)

ما و داستان روحانی/ نقد آری، پشیمانی نه  (۷۱ نظر)

۵ نکته درباره ذوق زدگی کیهان و محافظه کاران از انتقادات علیه روحانی  (۳۲ نظر)

فراموش‌خانه اصول‌گرایان؛احمدی نژاد نیامده بود جاده آسفالت کند  (۱۰ نظر)

شبی در چادر زلزله زدگان بخوابید  (۶ نظر)

گفت و گو با خانواده ٢ دانش آموز و معلمی که در حادثه واژگونی اتوبوس راهیان نور جان باختند: نیمکت های خالی « زهرا» و «فائزه»  (۵ نظر)

عذرخواهی و حلالیت طلبی علی کریمی برای رای به روحانی (عکس)  (۴ نظر)

رهبر کره شمالی: قوی ترین قدرت اتمی جهان خواهیم شد/ هر سلاحی را بخواهیم می سازیم/ روزنامه حزب حاکم: رهبر کره شمالی هر جا می رود آب و هوای آنجا خوب می شود  (۴ نظر)

بازگشت دوباره توپ برجام به زمین ترامپ  (۳ نظر)


منبع: عصرایران