درباره سخنان آقای خاتمی؛ توطئه یا نقد؟

روزنامه بهار: رییس‌جمهور دوران اصلاحات که در روزهای مبارزات انتخاباتی در بهار۹۶ حمایت قاطع خود را از حسن روحانی اعلام کرده بود و بسیاری از تحلیل گران سیاسی هم رای قابل توجه روحانی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری را حاصل همین حمایت‌های او می‌دانند در واکنش به موج پشیمانی ایجاد شده از رای به روحانی و اعتراضات اخیر به عملکرد دولت اعتدال این اعتراضات را دسیسه خوانده و نسبت به آن واکنش تندی را نشان داده است. با نگاهی به ادبیات سیاسی کشور در قریب به چهار دهه اخیر شاهد آن هستیم که عباراتی همچون «توطئه»، «دسیسه» و. . . از واژگان پر تکرار میان مسئولان و تصمیم گیران کشور بوده است. این رویه که نوعی فرار از واقعیت و فرافکنی در آن دیده می‌شود را می‌توان از جهاتی بخشی از فرهنگ موجود در متن جامعه در یک بازه زمانی طولانی دانست.

به عنوان یک مثال از اینکه چنین فرهنگی لزوما به سال‌های اخیر باز نمی‌گردد می‌توانیم نقش «دایی جان ناپلئون» در یکی از سریال‌های پیش از انقلاب را به خاطر بیاوریم که ریشه تمامی اتفاقات را خارج از کشور می‌دانست و نگاهی دسیسه نگر به هر رخداد عادی داشت. به طور کلی می‌توان این نگاه به جهان سیاست را در دو سطح مورد بررسی قرار داد. بخشی از بروز چنین نگاهی میان سیاسیون به این نکته باز می‌گردد که در چهار دهه اخیر کشورمان مورد تهاجم برخی کشورهای خارجی بوده است و به طور طبیعی این تهاجم و فشارها سبب تعمیق چنین نگاه بدبینانه‌ای که ذیل «تئوری توطئه» تعریف می‌شود در میان مسئولان و سیاسیون شده است. اما سطحی عمیق‌تر در بررسی این موضوع توجه به این نکته است که فرافکنی و عدم مسئولیت پذیری تبدیل به بخشی از ویژگی‌های منفی فرهنگی جامعه ایرانی شده است. در ادامه به چند مورد از خطرات و تبعات چنین نگاهی که در سیاست کشورمان دیده می‌شود و سخنان اخیر آقای خاتمی نیز یکی از مصادیق آن می‌تواند باشد می‌پردازیم.

۱ـ نادیده گرفتن ضعف‌ها:
 هنگامی که در پی فرافکنی باشیم و علل مشکلات و ضعف‌ها را به عامل خارجی و دسیسه گر نسبت بدهیم نتیجه آن می‌شود که نقاط ضعف دیده نشود و چنین نگاهی در دراز مدت تنها سبب افزایش نقاط ضعف و عدم عبرت گرفتن از اشتباهات گذشته می‌شود.

۲ـ کلمه‌هایی تهی از معنا:
 با تکرار واژگان و عباراتی خاص که ذیل ادبیات رسمی تعریف می‌شود تنها اتفاقی که رخ می‌دهد از معنا تهی شدن بیش از پیش چنین واژگانی است. زمانی که درباره یک اعتراض ساده علیه عملکرد نادرست دولت و نقاط ضعف مشهود در کشور، معترضان دسیسه‌گر نامیده شوند و این اعتراض پروژه‌ای از سوی بیگانگان و یا رقیب دانسته شود به طور طبیعی در هنگامی  که واقعا با توطئه و دسیسه‌ای روبرو شویم نیز جامعه این واژگان را باور نخواهد کرد. بدنه اجتماعی جریانات اصلاحی و‌ترقی خواه از افرادی همچون رییس دولت اصلاحات انتظار دارند که به جای همراه شدن با ادبیات مبتنی بر دسیسه نگری و توطئه دانستن هر نوع اعتراض و انتقادی با انتقادات نسبت به عملکرد دولت همراه شود.

۳ـ  دوری از واقع‌نگری:
اصرار بر توطئه خواندن هر موضوعی که در نگاه برخی ناخوشایند است سبب آن می‌شود که پس از اندکی نوعی فرار از واقعیت‌ها شکل بگیرد. چنین اتفاقی در نهایت نوعی توهم را درباره واقعیت‌های کشور شکل می‌گیرد که نتیجه مشخص آن تنها دوری بیش از پیش یک جریان سیاسی و یا چهره‌ای مقبول در سطح جامعه از مردم خواهد شد. بنابراین این نکته که بر چشم زدن عینک دسیسه نگر در نهایت به ضرر شخصی خواهد شد که چنین ادبیاتی را مورد استفاده قرار می‌دهد دلواپسی قابل فهمی است. با نگاهی به عملکرد دو جریان سیاسی عمده کشور شاهد آن هستیم که ادبیات مبتنی بر توطئه انگاشتن چنین مسائلی بیشتر از آن که از سوی اصلاح طلبان مطرح شود سکه رایج در میان سیاسیونی بوده است که ذیل جریان اصولگرایی مشغول فعالیت هستند. چنین اظهارنظری از سوی رهبر جریان اصلاح طلبی کشور با آن که به قصد خیر و در حمایت از جریان میانه رو بوده است اما با بیان چنین ادبیاتی آنچه در عمل رخ می‌دهد تکرار همان روشی است که اصولگرایان سال‌ها مطابق آن عمل کرده‌اند و نتیجه آن تنها دوری بیشتر از پیش مردم از آنان شده است. این نگرانی وجود دارد که این نوع برخورد سبب تغییر نگاه جامعه به جریانات اصلاحی و افزایش جوّ ناامیدی موجود از جریان تحول‌خواه شود.

مطلب آخر آنکه ممکن است برخی توطئه‌ها، توهم نباشد و هنگامی که به نقد چنین ادبیاتی می‌پردازیم به معنای خوش خیالی و ساده اندیشی نیست اما آیا به واقع می‌توان چند اعتراض و انتقاد ساده نسبت به عملکرد یک دولت را مصداق دسیسه گری دانست؟ آیا اعتراضات مردمیِ ناشی از افزایش فشارهای اقتصادی توطئه است؟ آیا ناامید شدن طبقه متوسط از اجرای وعده‌های رییس جمهور روحانی در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی که سبب ایجاد شور انتخاباتی شده بود دسیسه است؟ به نظر می‌آید که به کار بردن چنین واژه‌ای در این موضوع چندان منطقی و منطبق بر واقعیات نبوده است و انتظار می‌رود که رییس جمهور دوران اصلاحات که بیشتر از هر ویژگی به اخلاق شهره است نسبت به اصلاح و توضیح به کار بردن چنین واژه‌ای که سبب رنجش بخشی از بدنه اجتماعی حامی اصلاحات شده است اقدام کنند.
منبع: بهارنیوز

به تصویر بزرگ‌تر نگاه کنیم

محمد توکلی- روزنامه بهار: در هفته‌های اخیر شاهد آن هستیم که میزان اعتراضات و انتقادات به رییس‌جمهور روحانی و دولت اعتدال افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است. نکته جالب توجه در این انتقادات هفته‌های اخیر این است که این بار دیگر خبری از «تندروها» و «دلواپسان» نیست و منتقدان و معترضان به روحانی «ظاهرا» همان کسانی هستند که چند ماه پیش در نشست‌های تبلیغات انتخاباتی مشغول هورا کشیدن برای رییس جمهور منتخبشان بودند و در شب انتخابات تا بامداد بیدار ماندند و خبر خوش پیروزی روحانی و شکست جناح تندرو آنان را به وجد آورد.

همانطور که انتظار می‌رفت سید محمد خاتمی که در جایگاه رهبری جریان اصلاحات قرار دارد بار دیگر در مقطعی حساس به میدان آمد و با تحلیلی دقیق و هوشمند از آنچه در فضای سیاسی کشور در حال رخ دادن است، نسبت به دسیسه ناامید‌سازی مردم هشدار داد و پشت پرده آنچه «موج پشیمانی از رای به روحانی» خوانده می‌شود را برای جامعه تشریح کرد. خاتمی نشان داده است که همواره در بزنگاه‌های حساس می‌تواند اقداماتی را بر اساس تحلیلی دقیق به مرحله اجرا برساند، مواضع او در انتخابات۸۸، رای او در دماوند، توصیه به انصراف عارف در انتخابات۹۲، حمایت قاطع و صریح از روحانی در انتخابات۹۶چند نمونه از اقدامات هوشمندانه این بزرگ جریان اصلاحات بوده است. اقداماتی که با بررسی تک تک آنها می‌توان هر کدام را دلیلی برای زنده ماندن جریان اصلاح طلبی در آماج حملاتی دانست که در همه این سالها علیه این جریان ریشه دار در حال اجرا بوده است.

اما چرا سیدمحمد خاتمی از دسیسه گفته است؟ آیا این نگاه ناشی از توهم توطئه است و یا این بار دیگر توطئه توهم نیست؟ با نگاهی به نادمان از رای به روحانی و البته پشت پرده آن می‌توان چهار گروه را در این بازی مشاهده کرد. جناح تندرو درون حاکمیت، مخالفان نظام سیاسی مستقر، احمدی‌نژادی‌ها، و بخشی از افرادی که در انتخابات۹۶ به روحانی رای داده اند.تیزبینی خاتمی در این جاست که بر خلاف آنچه برخی تبلیغ می‌کنند که این صدای اعتراضی صدایی از درون جامعه و حامیان جریان میانه رو است به خوبی نقش سه گروه اول را تشخیص داده و با نگاهی به تصویر بزرگتر تلاش برای ناامید‌سازی مردم و پیشمانی از رای را دسیسه نامیده است. آری، ما با یک توطئه طرف هستیم.

سه گروه تندروها، مخالفان نظام و حامیان احمدی نژاد در پی ناامید ساختن جامعه از دولت اعتدال و به طور کلی جریان میانه رو هستند. هدف جناح تندرو که‌تریبون‌های گسترده‌ای هم در اختیار خود دارد و می‌تواند بسیاری از واقعیات را وارونه جلوه دهد از ناامید ساختن جامعه آن است که می‌خواهد «اثر رای» در نگاه مردم بی اهمیت جلوه داده شود. نتیجه ناامیدی از مکانیسم رای دادن آن است که مشارکت در انتخابات کاهش پیدا خواهد کرد. با نگاهی به تجارب گذشته و دوره‌های مختلف انتخابات با قطعیت بسیار بالایی می‌توان گفت که کاهش مشارکت در انتخابات معنایی جز پیروزی تندروها ندارد؛ زیرا در چنین مشارکتی سازمان رای ثابت این جناح می‌تواند با حضور در انتخابات و در غیاب درصد بالایی از شرکت کنندگان در انتخابات به قدرت رسیدن اقلیت تندرو را سهل کند.

مخالفان نظام نیز در توهم تغییر ساختار سیاسی در کشور هستند. آنان معتقدند که افزایش ناامیدی از هر یک از قوای کشور به خصوص دولت می‌تواند سبب ناامید شدن از کلیت نظام سیاسی و تغییر جهت اعتراضات از دولت به سمت نظام شود. این نگاه سبب آن می‌شود که افرادی که از اساس اعتقادی به انتخابات نداشته و معتقد بودند که همه «سر و ته یک کرباسند» هم به یکباره از رای نداده‌ خود پشیمان شوند! با نگاهی به فضای مجازی می‌توان تاثیر این گروه را در پررنگ جلوه دادن مصنوعی ناامیدی از دولت به عینه مشاهده کرد. این اتفاق مشابه اعتراضات۸۸ است که در میان معترضانی که به دنبال حقوق مدنی خود بودند افرادی هم حضور داشتند که بدون آن که رای داده باشند شعار می‌دادند «رای مرا پس بده» ! و گروه سوم اقلیت حامی احمدی نژاد است.

آنان که همچنان او را نماد عدالت دانسته و در انتظار حضور مجدد او برای مقابله با فقر و فساد و تبعیض هستند.  آنان ناامیدی جامعه از حسن روحانی و جریان میانه رو حامی او را مقدمه‌ای برای دوباره بر سر کار آمدن «مجزه هزاره سوم» خود می‌دانند و معتقدند هر چه این ناامیدی و اعتراض بیشتر شود و افزون‌تر جلوه داده شود فضا برای تکرار دولت‌های نهم و دهم مهیا خواهد شد. درباره گروه چهارم نیز باید گفت که از این واقعیت گریزی نیست که به دلیل انفعال و برخی عقب نشینی‌های دولت اعتدال در بعضی موضوعات در چهار سال و چند ماه اخیر برخی از حامیان دولت هم ناامید و معترضند که حکایت اینان با سه گروه دیگر متفاوت است. آنان از منتخب خود اندکی صراحت می‌خواهند و معتقدند باید موانع اجرای وعده‌ها با مردم در میان گذاشته شود و اگر از ناامیدی می‌گویند بیشتر نوعی گلایه مندی از رییس جمهور منتخبشان است نه چیزی بیشتر از این. مطلب آخر آنکه برای پاسخ به این پرسش که آیا میان سه گروه جناح تندرو، مخالفان و احمدی نژادی‌ها ارتباطی سازمانی وجود دارد یا خیر باید اندکی بیشتر صبر کرد اما این یک حقیقت روشن است که اقدامات این سه گروه و رسانه‌های نزدیک به آنان با یکدیگر همپوشانی قابل توجهی دارد که در آن برای اهل دقت نشانه هایی است.
منبع: بهارنیوز

وزیر علوم: حذف کنکور به ۵ سال زمان نیاز دارد

وزیر علوم با بیان اینکه برای حذف کنکور باید الگوی جدید پذیرش در دانشگاه‌ها تعریف شود، تصریح کرد: باید ۴ تا۵ سال قبل از زمان ورود به دانشگاه، این مدل را برای دانش‌آموزان و خانواده‌ها شرح داد تا بتوانند بر اساس آن الگو جلو آیند.

منصور غلامی در گفت‌وگو با خانه ملت درباره تصمیماتش درخصوص سازمان سنجش با توجه به حواشی پیرامون برگزاری کنکور، گفت: اگرچه رئیس مجلس به مزاح از انحلال سازمان سنجش گفتند اما این شوخی پیامی در خود داشت و اینکه تصور می‌شود سازمان سنجش عامل اصلی ادامه کنکور است؛ در حالی که اینگونه نیست.

وزیر علوم با بیان اینکه سازمان سنجش در اجرای قانون برداشته شدن کنکور به خوبی جلو رفته است، افزود: اکنون برای ورود به دانشگاه ۸۵ درصد امتیازات از سوابق تحصیلی دانش‌آموزان استخراج می‌شود و آزمون سراسری در ۱۵ درصد این ماجرا دخالت دارد.

وی با بیان اینکه برخی از رشته‌های پرطرفدار شرایط خاصی دارند و باید برای پذیرش دانشجو بدون کنکور در این رشته‌ها، مدل جدیدی تعریف شود و سپس اقدام به حذف کنکور در این رشته‌ها کرد، افزود: باید الگوی جدید پذیرش در این رشته‌ها را حداقل ۴ تا۵ سال قبل از زمان ورود به دانشگاه برای دانش‌آموزان و خانواده‌ها شرح داد تا بتوانند بر اساس آن الگو جلو آمده و در رشته‌های مورد علاقه خود تحصیل کنند.

وزیر علوم، تحقیقات و فناوری همچنین سازمان سنجش را از گردش مالی چند هزار میلیاردی پیرامون کنکور بی‌نصیب خواند و گفت: این گردش مالی مربوط به کلاس‌های کنکور می‌شود و خانواده‌ها این هزینه را برای فرزندان خود قبل از ثبت نام در سازمان سنجش متقبل می‌شوند.


منبع: عصرایران

مرحوم حائری شیرازی: آیت‎الله خامنه‎ای گفت ریاست جمهوری‎ام تمام شود، می‌روم قم و آخوندی می‎کنم

آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی از مبارزان نهضت اسلامی علیه رژیم پهلوی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالانه در صحنه‌های سیاسی و علمی کشور نیز تاثیرگذار بود، او بعد از شهادت آیت‌الله دستعیب به سمت نمایندگی حضرت امام و امام جمعه شیراز منصوب شد.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: آیت‌الله حائری‌شیرازی می‌گوید: در جلسه خبرگان آیت‌الله خامنه‌ای که انتخاب شد آقای جنتی به من گفت که برویم یک سری جماران یک سر سلامتی به سید احمد آقا بدهیم. رفتیم جماران حاج سید احمد دیدیم من به او گفتم که خبرگان نظرشان آقای خامنه‌ای شد. ایشان گفت که قلب امام را شاد کردید. بعد سید احمد آقا گفت چند روز قبل پای تلویزیون با امام نشسته بودیم آقای کیم ایل سونگ و رئیس‌جمهور داشتند از گروه تشریفات سان می‌دیدند. دیدم ایشان خیلی موقر حرکت می‌کند. گفتم که نگاه کنید آقای خامنه‌ای چقدر وزین حرکت می‌کند. امام گفت هر چی فکر می‌کنم آقا سید علی آقا برای رهبری خوب است.

*{ناگفته‌ها از جلسه ۳۶ نفره پذیرش قطعنامه}: در جلسه‌ای که برای قبول قطعنامه عنوان شده بود، یک شبی مهمان آقای رئیس‌جمهور [آیت‌الله خامنه‌ای] یا جایی بودیم ایشان دم در که ایستاد، به بعضی افراد می‌گفتند شما فردا به دفتر من بیائید. ما آن روز رفتم. یادم می‌آید ۳۶ نفر شمردیم که آقای موسوی‌نخست وزیر بود با چند تا از وزرای شاخص ایشان، آقای محسن رضائی بود و فرمانده ارتش بود و چند تا دیگر از این‌ها، آقای هاشمی رفسنجانی بودند، آقای خلخالی بود، آقای محمدی‌گلپایگانی بود آقایان نمایندگان چند تا بودند مجموعاً ۳۶ نفر. آقای هاشمی هم اداره‌کننده جلسه بود، آقای خامنه‌ای هم ساکت بود. حاج احمد آقا هم آمد و روی صندلی نشست و آن پیام تاریخی امام که هنوز خوانده نشده و الان هم جزء اسناد و اسرار است را ارائه داد. من وقت گرفتم صحبت کردم گفتم اینکه ما ۸ سال در خدمت امام جنگیدیم وضع آن مشخص نیست که بر اساس غیرت ملی این کار را کردیم …. ثوابی که مردم کردند در اطاعت از امام در آن روز عید غدیر که برای او راهپیمایی کردند، از ثواب تمام مجاهداتی که کردند بیشتر بود چرا؟ برای اینکه کشته شدن اجر ندارد، اطاعت اجر دارد. خون نیست که ارزش پیدا می‌کند، معرفت است که ارزش پیدا می‌کند؛ عشق است که ارزش پیدا می‌کند

*{نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای دادم و گفتم یک نامه‌ای دارم، نگفتم هم محتوایش چیست؟ گفتم دلم می‌خواهد این را شما به امام بدهید. ایشان گفت که امام دفتر دارد بدهید به مسئولش، گفتم از باب رفاقت! تا گفتم رفاقت ایشان گرفت و روی میزش گذاشت. یک ماه کمتر یا بیشتر به خرداد ۶۸ مانده بود. وقتی این نامه را ایشان گذاشت آنجا یک دفعه به ذهنم آمد این سؤال را کردم گفتم دوره ریاست‌جمهوری تمام می‌شود. یعنی خرداد انتخابات است، شما بعد از ریاست‌جمهوری می‌خواهید چه کار کنید؟ گفت می‌آیم قم آخوندی می‌کنم.یک دفعه مثل کسی که چیزی به یادش بیاید گفت مگر اینکه امام من را نهی کند. گفت بعد از ریاست‌جمهوری اگر امام به من بگوید مسئول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان بشوید، من تردید نمی‌کنم.


منبع: عصرایران

زیدآبادی: «شریعتی» بی‌گناه است

حسام‌الدین اسلاملو- روزنامه بهار
خاطرات آقای روزنامه نگار که به چاپ سوم رسیده است با خیره شدن پسربچه‌ای در حفره‌ی قنات و افتادنش در آب آغاز می‌شود تا روایت کودکی تا هجده سالگی زیدآبادی در سیرجانِ سال‌های پر التهاب قبل و سال های ابتدایی انقلاب جریان پیدا کند.
احمد زیدآبادی بی‌نیاز از معرفی‌ست. تکاپوهای این دکترای علوم سیاسی‌ در عرصه‌های سیاست نظری و عملی و همچنین قلم فرسایی او در عرصه رسانه با همه‌ی فراز و فرودها و سختی‌ها بر کسی پوشیده نیست. خاطرات او از دهه‌های منتهی به انقلاب و سال‌های ابتدایی آن تا سال های اخیر (که در دست انتشار است) می‌تواند شانه به شانه‌ تاریخ معاصر بزند. گرچه خودش تاریخ‌نویسی را فراتر از زندگی‌نامه‌نویسی و مستلزم پژوهش می‌داند. کتاب «ازسرد و گرم روزگار» زیدآبادی از اواخر آبان‌ماه به پیشخوان کتاب فروشی‌ها رسیده است و به همین بهانه با او به گفت‌وگو نشستیم.
 پیش از «از سرد و گرم روزگار»، «دین و دولت در اسرائیل» به قلم شما روانه بازار کتاب شد و قبل از آن نیز اثر دیگری از شما منتشر نشده و در عرصه‌ نویسندگی بیشتر و تا آنجا که فرصت یافتید به روزنامه‌نگاری اشتغال داشتید تا زمانی که از فعالیت در این عرصه نیز باز داشته شدید. چه شد به فکر نوشتن زندگی‌نامه‌تان افتادید؟
پژوهش دین و دولت در اسرائیل، تز دکترایم بود. از کسانی که زندگی‌شان با تلاطماتی همراه بوده (به ویژه آدم‌های سیاسی) معمولا زندگی‌نامه‌ای چاپ می‌شود؛ یا مصاحبه می‌کنند و دیگران تنظیم می‌کنند یا خودشان می‌نویسند. معمولا این کار را در دهه‌های هفتاد و هشتاد عمرشان انجام می‌دهند که به نظر می‌آید در آن موقع دیگر حافظه‌شان کمتر یاری می‌دهد و تمرکز کمتری هم دارند. من می‌خواستم تا وقتی این خاطرات در ذهنم زنده است، بنویسم‌شان و می‌خواستم به قلم خودم باشد.
 وقتی شروع کردید، حدس می‌زدید که کل زندگی‌نامه‌تان در یک جلد جا نشود؟
طرحی بود که در زندان به ذهنم رسید و می‌دانستم که خیلی فشرده هم بنویسم، پنج جلد می‌شود.
 شما به سبب روند رویدادهای سیاسی در سال‌های اخیر بیش از گذشته شهرت یافتید. فکر می‌کردید از اولین جلد کتاب خاطراتتان، در سطح کشور استقبال شود؟
دقیقا نمی‌شود گفت در ایران چه عواملی باعث استقبال یا عدم استقبال می‌شود. با توجه به این‌که مدت زیادی بود دیگر در مطبوعات قلم نزده و از اظهارنظر محروم بودم، برایم قابل پیش‌بینی بود که کتاب مورد استقبال قرار بگیرد.
 چقدر این احتمال را می‌دادید که کتابتان مجوز نگیرد؟
احتمالش وجود داشت. دوستان این بحث را طرح می‌کردند که ممکن است مجوز ندهند. حالا یا به خاطر محتوایش یا به خاطر اسم من. اما واقعیت این است که من برای انتشار کتاب، ممنوعیت قضایی نداشتم. ممنوعیت‌هایی که برای من مادام‌العمر تلقی می‌شد، با قانون مجازات اسلامی جدید به سقف دو سال رسید و عملا سپری شد. مشکل قانونی نبود.
 «از سرد و گرم روزگار» چقدر ممیزی شد؟
به شرط یک‌سری اصلاحیه،‌ با انتشار کتاب موافقت کردند. تسامح در حیطه‌ی نشر کتاب بیشتر شده چون کتاب عملا از سبد خرید خانوار حذف شده است! الان بسیاری از بهترین کتاب‌ها سقف تیراژشان هزارتاست. با این وجود، این میزان حتی در کشور امکان توزیع هم پیدا نمی‌کند. تیراژ بعضی کتاب‌ها پانصدتاست، بعضی ۳۰۰ تا و حتا صدتا هم دیده‌ام! این تیراژِ کم چه هست که بخواهند نگران شوند و جلوگیری کنند؟!
 کلمه‌های مربوط به گویش بومی و عامیانه در جلد اول زندگی‌نامه‌تان زیاد به کار رفته. گمان نمی کنید برای مردم مناطق دیگر کشور ارتباط با این واژه‌ها دشوار باشد؟
نه. چون همه‌شان معنی شده‌اند. از قضا خیلی‌ها لذت بیشتری برده‌اند چون گرایش به خرده‌فرهنگ‌ها و اهمیت دادن به فرهنگ‌های محلی بیشتر شده است. این ویژ‌گی کتاب، خودش موقعیتی است. وقتی فضای دو دهه‌ اول زندگی‌ام در همین منطقه گذشته، روایتم خواه‌ناخواه رنگ محلی به خودش می‌گیرد. اگر می‌خواستم این رنگ را از کتابم بگیرم، توصیفاتم مصنوعی می‌شد و من دوست نداشتم.
 می‌توان بر خاطرات‌تان از ماجراها و شخصیت‌های حول محور انقلاب در این شهر، و بعد از آن، نام تاریخ انقلاب گذاشت؟
نه. در واقع دنبال تاریخ‌نگاری نبودم چون نیاز به تحقیق و پژوهش گسترده در جزییات دارد. در جلد اول که منتشر شده همه چیز را از چشم یک نوجوانی که گاهی در حاشیه ایستاده و گاهی در دل ماجرا، دیدم. خواستم آن نگاه را بازتاب دهم، بدون تغییر یا انتقال نگاه امروزم به نوجوان آن سال‌ها.
 توصیف فقر خانواده‌های غیرمَلاّک روستایی در مناطق روستایی در آن روزگاران بسیار ملموس و البته ناراحت کننده است. به نظر شما این فقر از سر این بود که قطار علم و تکنولوژی در ایران تازه حرکت کرده بود؟ یا این‌طور بود که عوام گمان می‌کنند تکنولوژی و امکانات با تغییر در قدرت به زندگی‌شان راه پیدا کرده؟ آیا اگر انقلاب اتفاق نمی‌افتاد، باز تکنولوژی به شهرهای کوچک و روستاها می‌رسید؟
اتفاقا انقلاب نتیجه‌ مستقیم بهبود وضع زندگی مردم و روند سریع مدرنیزاسیون بود. شاه اصرار بر شبهه مدرنیزاسیونی شتابزده داشت که افکار عمومی پس زد. در توسعه‌ اقتصادی هم شاه بعد از دوبرابر شدن قیمت نفت اصرار کرد که سرعت برنامه‌ هفت ساله‌ توسعه باید دوبرابر شود. این کارش را خراب کرد. ریخت و پاش مالی زیادی ایجاد کرد. ناکارآمدی طبقه‌ای شکل داد که می‌خواست در سیاست نقش داشته باشد اما شاه مستبد سیاسی بود و نمی‌خواست که فضا را باز کند. مشکل شاه افراط در روند سریع مدرنیزاسیون بود. از اوایل دهه‌ پنجاه که قیمت نفت بالا رفت، روند مدرن شدن رفته رفته به روستاها هم می‌رسید. آن روند توسعه با سرعت زیادی داشت حرکت می‌کرد و اگر ادامه می‌یافت، توسعه بسیار بیشتر از چیزی بود که تصور می‌شد. بسیاری از روستاییان و دهقان‌ها بعد از اصلاحات ارضی موقعیت خیلی خوبی پیدا کردند. صاحب زمین و ملک و املاک شدند. اما حمایت از جانب دولت برای اقشار ضعیف منجمله کارگران ساده و خانوارهای بی‌سرپرست نبود. از طرفی چون سایه‌ سنگین دولت هم روی زندگی‌ها نبود، احساس راحتی می‌کردی و این تحمل مشکلات را راحت می‌کرد.گرچه رفاه کلی همه‌ کشور در سال‌های گذشته به خاطر پیشرفت علم و تکنولوژی جهانی، بهتر شده است اما از منظر اقتصادی و بهبود امکانات زندگی همانگونه که در کتاب هم توضیح دادم، مثلا وضع روستاهای حاشیه‌‌ شهرها در دهه‌ی ۵۰ و ۶۰ تغییر چندانی نکرد.
 با این اوصاف چرا شاه به جای جلب رضایت طبقه‌ متوسط جدید و خوانین، به سمت جذب دهقان‌ها رفت؟ چه سودی برایش داشت؟
رضایت دهقان‌ها برای شاه اهمیت داشت از این جهت که در کشورهای جهان سوم یکی از دلایل شکل‌گیری انقلاب‌های دهقانی، زمینه‌ی مساعد مردم روستاها برای پذیرش چریک‌هایی بود که با دولت‌ها مبارزه‌ مسلحانه می‌کردند. در ایران به دلیل اصلاحات ارضی چنین زمینه‌ای به کلی از بین رفت. برای همین اگر چریکی می‌رفت به روستایی، که رفت، فورا روستایی‌ها تحویلش می‌دادند. اصلاحات ارضی در پیشگیری از شکل‌گیری انقلاب دهقانی که چریک‌ها دنبالش بودند، خیلی موفق بود. حتی در انقلاب هم روستایی‌هایی که در اصلاحات ارضی به دارایی رسیده بودند، بیشتر هوادار شاه بودند، هرچند که بسیاری از همان‌ها نیز هوادار خشک و خالی بودند. از میان آنها بودند کسانی که حتی دوست داشتند بیایند در حمایت از شاه تظاهرات کنند اما دیگر سیستم طوری دچار فروپاشی شده بود که نمی‌توانست از بسیج این نیروی بالفعل نیز استفاده کند.
 در آن سال‌ها فضا چگونه بود که نوجوانانی مثل شما به سینما کشیده نمی‌شدید و می رفتید مسجد؟
من از یک چندماهی قبل از انقلاب مسجدی شدم و بعد از انقلاب هم که تا چندی سینما بدان معنا مرسوم نبود. حس معنوی و مذهبی پای من را به مسجد باز کرد. مسجد پاتوقی بود برای نیروهای خواهان تغییرات. ما همه تحت تاثیر شریعتی بودیم. نمی‌شد در آن سال‌ها نقش سیاسی داشته باشی، مسجد نروی. چنان که حتا چپ‌ها و نیروهای سازمان هم به مساجد رفت و آمد داشتند، هرچند که بعدها متواری شدند.
 بسیاری از روحانیان مخالف شاه در تبعید شهرستان‌ها بودند. در کتاب هم از حضور کسانی مثل علی تهرانی در مسجد صاحب‌الزمان سیرجان یاد شده. نقش این‌ها در قطب سیاسی شدن مساجد شهرستان چه بود؟
تبعید آن‌ها اینگونه نبود که نتوانند کاری کنند و این‌ها مستقر بودند در شهرستان و هر روز منبر می‌رفتند.
 اصلا چرا آن حکومت استبدادی اجازه می‌داد تبعیدی‌ها سخنرانی کنند؟
استبداد بود ولی خب صرفا سیاسی بود آن هم با شدت و حدت در زمان های مختلف. از سوی دیگر و از ابتدا استبداد به لحاظ اجتماعی چندان نبود. کسی در مسائل اجتماعی، سایه سنگین‌ دولت را احساس نمی‌کرد. از ابتدا شاه مستبد سیاسی بود و به حوزه‌های دیگر چندان کاری نداشت. مثلا برای عروسی مردم تعیین تکلیف نمی‌کرد و از این منظرها احساس آزادی می‌کردی. بعدها با یک نوع کنترل فراگیر روبه‌رو شدیم به این معنا که قدرت با همه‌ حوزه‌ها کار داشت و سعی داشت در همه‌ حوزه‌ها از علمی و معرفتی گرفته تا سبک زندگی، نظارت کند و تک روایت ارائه بدهد.
 کمی جلوتر بیاییم. از عروسی خواهر چوپا در کتاب‌تان نوشته بودید که به عنوان اولین عروسی دارای ساز در دهه‌ی ۶۰، موجب هیجان مردم سیرجان شده بود. از این‌که در آن سال‌ها برای بسیاری چیزها از جمله برای عروسی هم سخت‌گیرانه تعیین تکلیف می شد، چه حسی داشتید؟
من احساسم را نوشتم. عروسی بدون ساز و دهل بی‌معنی شده بود.
 «چوپا» همان شخصیتی بود که بعدها دست مایه‌ طنزی برای کنایه زدن شما به روزنامه تندرو کیهان شد؟
آن مطلب بار طنزش خیلی بالا بود و باعث شد دیگر تا چند سال در طول روزنامه‌نگاری، کیهان به پر و بالم نپیچد!
 در کتاب اشاره کردید که در نوجوانی شیفته‌ شریعتی بودید و در تب و تاب روزهای انقلاب یک بار دوستی به شما کتاب «آشوب یادهای» سعیدی سیرجانی را داده و شما تا نیمه خواندید و رهایش کردید! امروز با این همه کسب تجربه نگاه‌تان به این دو شخصیت چیست؟
شأن یکسانی ندارند. شریعتی یک متفکر پرشور و خروشی است که عواطف و احساسات مخاطبانش را برمی‌انگیخت و سودای تغییرات وسیع داشت. سعیدی سیرجانی یک محقق سکولاری بود که سودای سیاست به معنای عملی‌اش نداشت. سیاست یک دوره‌ای بی‌دلیل به سراغ او رفت و در موقعیتی قرارش داد که برای دفاع از خودش موضع سیاسی بگیرد.
 فکر می‌کنید جامعه‌ ما به محقق و حرف علمی و منطقی بیشتر نیاز دارد یا حرف‌های عاطفی که شاید با واقعیت خیلی تفاوت داشته باشد؟
نمی‌شود گفت جامعه به چه نیاز دارد و به چه نیاز ندارد. جامعه یک ترکیب پیچیده و تناقض‌آمیز است و در دوره‌ای چیزی را طلب می‌کند. شور شوق هم در جای خودش برای جامعه لازم است به شرطی که رهزن عقل نشود. اگر منظورتان این است که الان من اعتقاد دارم شریعتی بی‌عیب و نقص بوده است باید بگویم که فکر نمی‌کنم بی‌عیب بوده باشد.
 نه، می‌خواهم حتی جلوتر بروم و بپرسم که رسیدن به وضع موجود، تا چه اندازه محصول تفکرات شریعتی است؟
شریعتی بی‌گناه است. بحث یک قیام بوده علیه ظلم و بی‌عدالتی. شریعتی ۴۴ سال بیشتر عمر نکرده. مجموعه‌ای از آثار را آفریده. هم می‌شود پلورالیسم را از یک سری آثارش بیرون کشید و هم یکپارچه‌گرایی را، یک سیر مطالعاتی داشته و فهمی پیدا می‌کرده و می‌گفته. متفکرانی مثل او در نظام‌های دموکرات به یک پختگی فکری می‌رسند و بعد در اواخر عمرشان آرایی مطرح می‌کنند. شریعتی اما این شانس را نداشته که زنده بماند. از دیگر سو نیز یا تحت فشار بوده یا داشته فرار می‌کرده.
تاثیر او بر من این بوده که به استفاده از خشونت گرایش پیدا نکنم. بحث و استدلال کردن را یاد گرفتم. اینکه خشونت ابزار مشروعی برای به کرسی نشاندن یک اندیشه نیست، از آموزه‌های اوست. شریعتی را برای امروز ترویج نمی‌کنم. او برای دوره‌ خودش بوده و بودش هم از نبودش بسیار مفیدتر. اگر شریعتی نبود، نوجوانی مثل من در آن دوره چه می‌خواست بخواند؟ بیش از همه یا افکار مجاهدین و حزب توده نشر داده می‌شد و یا کتاب‌های مطهری و می‌بایست میان آنها انتخاب می‌کردی. با معیارهای آکادمیک شاید شریعتی هم مثل بقیه خطا زیاد داشت، ولی روشنگرانه‌تر می‌نمود و شور و نبوغی برای جذب داشت.
 زیر سوال بردن روحانی‌پیشگی از سوی شریعتی تا چه حد به آمیختگی آن‌ها با سیاست دامن زد؟
روحانیت قبل از شریعتی هم سیاسی بود. در مشروطه یا بعدها در ملی شدن نفت که وارد مرحله‌ی دیگری شد. بحث شریعتی منابع مورد استناد آن‌‌ها و اعتمادشان بر درباریانی مثل مجلسی بود. شریعتی گرچه برای عالم دین مسئولیت اجتماعی قائل بود اما باید دقت داشت که این آگاهی را ما الان بیشتر می‌توانیم حس کنیم. چنین آگاهی در زمان شریعتی چندان وجود نداشته. یک بار به آقای عباس میلانی سرکلاس همین را گفتم. از ایشان پرسیدم آن موقع که شریعتی این بحث‌ها را مطرح می‌کرد؛ شما چه کار می‌کردید؟ مگر چهارمقاله‌ مائو را ترجمه نمی‌کردید؟ چهار مقاله‌ مائو به چه کار این جامعه می‌خورد؟ شما ماندید و تغییر موضع دادید. او زنده نماند تا تغییر موضع بدهد. می‌خواهم بگویم انداختن همه‌ تقصیرها بر گردن شریعتی منصفانه نیست. چون ما در این سال‌ها اذیت شدیم، می‌خواهیم یک مقصر پیدا کنیم و انتقام‌مان را از یک نفر بگیرم. شریعتی صادق بود، اهل انتقاد بود و با خشونت موافق نبود. اما خب افکارش در مواقعی تناقض داشت، برخی از افکارش تیزهوشانه و برخی بی‌پایه و اساس است. مثلا شریعتی غلو می‌کرد یا در عدالت اجتماعی آرمان‌هایی داشت که تحقق‌پذیر نبود.
 برگردیم به کتاب، درباره‌ جلدهای بعدی خاطرات‌تان کمی توضیح دهید.
جلد دوم، «گرمای زندگی در سرمای تهران» است. که نوشتنش تا چند هفته دیگر تمام می‌شود. روایتی چهارده ساله است از روزی که به تهران می‌روم تا سال ۷۶ که آقای خاتمی به ریاست‌جمهوری انتخاب می‌شود. سومین جلد نیز مربوط است به دوران بعد از آن تاریخ به استثنای دوران زندان و دو جلد آخر هم روایتی است از خاطرات زندان.
 باز هم نشر نی منتشر می‌کند؟
بله. ابتدا قرار بود نشر چشمه منتشر کند اما خواهان حذف بخش‌هایی از کتاب شد، مثل ماجرای جعلی بودن کسوت حاج‌آقا ماهشهری؛ چون کسی تاکنون به صورت رسمی به چنین موضوعاتی نپرداخته بود، گمان می‌کرد ساختارشکن باشد. اما نشر نی کتاب را همین‌طوری پذیرفت و اتفاقا در ممیزی هم به این بخش‌ها گیر ندادند.
منبع: بهارنیوز

مقدمه حل بحران آب

رضا صادقیان- روزنامه بهار
وضعیت بحران آب در کشور میراث ناخجسته سازه‌سازان و سدسازان است. میراثی که در اولین روزهای خود به اسم توسعه و پیشرفت و آبادانی کشور، آهسته و آرام به سویی رفت که حال به غیر از برهم زدن سیستم محیط زیست و خشک شدن زمین‌های آباد، دستاوردی دیگری نداشته است. نقش و تاثیرگذاری چنین میراث ناقصی را می‌توان در اکثر شهرهای ایران مشاهده کرد. همدان، خوزستان، اصفهان، یزد و… به طریقی گرفتار چنین بحرانی هستند.

برای حل بحران آب در شهرها و استان‌های همجوار قبل از آنکه نیاز به نامه‌نگاری و صدور بخشنامه‌های سازمانی داشته باشیم و یا تلاش کنیم کارشناسان آب و محیط زیست را در کنفرانس و یا نشستی جمع و درباره چالش‌های پیش‌رو گفتگو کنند، نیازمند سخن گفتن با عموم مردم هستیم. صد البته منظور به شیوه آقای کلانتری و با ادبیات مشابه نیست. کلام و ادبیاتی که بازگو کننده وضعیت کشور و بحران فراگیر آب و خشکسالی در نقاط مختلف کشور با تاکید به مسائل اجتماعی باشد، در واقع این تصویر باید با ادبیات متفاوت و در تصاویر مختلف به مردم نشان داده شود، بحث را نیز به یک شهر و یا کاهش چشم‌گیر آب پشت یک سد و یا تعطیل شدن کارهای کشاورزی در یک استان محدود نکنیم.

قرار بر این است که کلیت بحران و به صورت یک پازل مرتبط به مخاطب نشان داده شود، بزرگ‌نمایی مشکلات کشاورزان یک استان و نادیده گرفتن همین بحران در بخش‌های دیگر کشور، قبل از آنکه راه‌گشا باشد، تخریب کننده ذهن مخاطب خواهد بود.  اعتراض‌های شکل گرفته در برخی مناطق از جمله بندرعباس، خوزستان، اصفهان و سایر شهرها حکایت از آن دارد که گاه معترضان عامل کاهش میزان آب در زمین‌های کشاورزی خود را نه مسئله «خشک‌سالی» که «بردن آب به شهرهای دیگر» عنوان می‌کنند، در واقع باور کرده‌اند آب را عده‌ای با زد و بندهای سیاسی و یا مظلوم‌نمایی به سرقت برده‌اند.

به عبارتی و براساس تبلیغات مصیبت‌بار عده‌ای شمار قابل توجهی از کشاورزان باور کرده‌اند تمام آب شهرشان را مردم یزد و یا استانی همجوار می‌بلعند، و یا اینکه ساکنان چهارمحال بختیاری طی سال‌های گذشته باور کردند مسئله آب صرفا به حوزه آبی آنان ارتباط پیدا می‌کند. در واقع عده‌ای سودجو و کسانی که به فردای کشور اندیشه نمی‌کنند برای جلوگیری از انتقال آب به نقاط دیگر، انگشت خویش را بر روی اختلاف‌های شهرهای همجوار و قومی گذاشته‌اند و از همین طریق سعی می‌کنند سخن خود را در میان مردم باور‌پذیر کنند..برای چنین افرادی مهم نیست در عالم واقع خطوط انتقال آب میان شهرها یافت نشود و یا چنین تجهیزاتی متعلق به نفت و گاز باشد، همین‌قدر که بتوانند در این اوضاع به آشوب کم‌آبی دامن بزنند کفایت می‌کند.

واکنش شماری از فعالان محیط زیست و تجمع‌های اعتراضی حکایت برجسته شدن شکاف‌های قومی به بهانه کمبود یا نبود آب است. نوشته‌های برخی پلاکاردها دقیقا به «غیر» بودن اشاره دارد و کمتر شاهد همدردی با دیگر نقاط جغرافیایی در مسئله آب بوده‌ایم، انگار هر شهری برای خودش فعالیت می‌کند و نیم نگاهی به بخش‌های دیگر کشور و بحران بی‌آبی ندارد. ترجیح نخست سیاست‌مداران و سیاست‌گذاران می‌بایست پر کردن چنین شکافی باشد، پر کردن شکاف میان شهروندانی که مسئله آب نقش پررنگی در زندگی آنان بازی می‌کند.

حل بحران آب و استفاده از حوزه‌های آبی مشترک نیازمند تلطیف فضا میان شهروندان است. پررنگ کردن اختلاف‌های همجواری و یا دامن زدن به ذهنیت‌های منفی درباره شهرهای دیگر نه تنها منجر به حل بحران آب نخواهد شد، بلکه در عرصه عمل باعث رویارویی شهروندان خواهد شد، جنجالی که نه تنها قابل کنترل نخواهد بود، بلکه اعتماد میان شهروندان را نیز دستخوش بحران خواهد کرد. در صورتی که برای حل دشواره آب و کاهش خسارت‌های ناگزیر اجتماعی بیش از اندیشه کردن به مسائل مهندسی و صدور دستورهای اداری به بازخوردها و کنش‌های اجتماعی شهروندان دقت و راهکارهایی برای کاهش تنش میان شهروندان اندیشه گردد، در سال‌های پیش‌رو ما تنها با مشکل کم‌آبی روبرو خواهیم بود و پای چنین مسئله‌ای به «غیریت‌سازی» و یا «ستیز» شهروندان با یکدیگر ختم نخواهد شد.
منبع: بهارنیوز

عیادت سخنگوی دولت از نماینده قم (+ عکس)

محمدباقر نوبخت، از نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی که در بیمارستان بستری است، عیادت کرد.

به گزارش ایلنا، محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت، به همراه چند نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنوری نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی که در بیمارستان بستری است، عیادت کردند.

 عیادت سخنگوی دولت از نماینده قم (+ عکس)

حجت‌الاسلام ذوالنور از هفته گذشته به علت شوک عصبی ناشی از فشار کاری در بیمارستان بقیه‌الله بستری شده است.


منبع: عصرایران

آیا سمت "دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و مذاهب" حذف شده است؟

این اتفاق می تواند یک عقب نشینی بزرگ برای روحانی در حوزه حقوق شهروندی و پاسخ به مطالبات اقوام و اقلیت های مذهبی و دینی باشد.

حسن روحانی از زمان آغاز به کار در دوره جدید ریاست جمهوری در مرداد امسال تاکنون حکم دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و مذاهب را صادر نکرده است.

روحانی در دولت سابق، سمت جدیدی را با عنوان “دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت های مذهبی” ایجاد و علی یونسی را به این سمت منصوب کرد اما در دولت جدید از تمدید حکم یا صدور حکم جدید برای دوره جدید خودداری کرده است.

این اتفاق می تواند یک عقب نشینی بزرگ برای روحانی در حوزه حقوق شهروندی و پاسخ به مطالبات اقوام و اقلیت های مذهبی و دینی تلقی شود.

حضور یونسی دستیار وقت رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت ها در کنیسه یهودیان تهران
عقب نشینی بزرگ دولت روحانی/ حذفب بی سر و صدای سمت

از زمان آغاز به کار دولت جدید نیز علی یونسی در هیچ برنامه رسمی با عنوان دستیار رئیس جمهور شرکت نکرده و هیچ فعالیت رسمی با این عنوان نداشته است و تنها در روز عید آغاز سال نو کلیمی (یهودی) به یهودیان ایران تبریک گفت.

یونسی در دولت سابق به عنوان دستیار رئیس جمهوری در برنامه های مختلف از جمله برنامه های آئیینی اقوام و اقلیت های مذهب و دینی شرکت می کرد و پلی برای انتقال مطالبات و خواسته های نمایندگان اقوام و اقلیت های مذهبی و دینی و شخص اول اجرایی کشور بود.با این حال این سمت از سوی بخش هایی از اصولگرایان به شدت مورد انتقاد بود.
آیا سمت

 این در حالی است که  حسن روحانی رئیس جمهور بارها از مقامات و مسوولان دولتی خواست در زمینه رفع تبعیض میان اقوام و اقلیت ها تلاش کنند.حال از آقای رئیس جمهور باید پرسید که آیا چنین دستیاری در دولت جدید وی وجود دارد؟ اگر پاسخ مثبت است ، چرا خبر صدور حکم جدید یا تمدید آن اعلام نشده است و اگر نه، چرا این حلقه ارتباطی بلاواسطه بین اقلیت ها و رئیس جمهور، حذف شده است؟


منبع: عصرایران

تبعیض و توسعه سیاسی

جلال جلالی زاده نماینده اهل سنت مجلس ششم در کانال تلگرامی خود نوشت: همه ما در داخل مرزهای کشوری  به نام ایران زندگی می کنیم ،و نام هرملت و قومی را یدک بکشیم فعلا به نام ایرانی شناخته می شویم، پس وقتی که در داخل این چارچوب زندگی می کنیم ،در مورد مسائلی که اتفاقی افتد نمی توان بی تفاوت بود.یکی از  مقوله هایی که در چند سال اخیر در ادبیات سیاسی واجتماعی چند سال اخیر مورد توجه فعالان این حوزه ها قرار گرفته است،توسعه ی سیاسی است که این توسعه ی سیاسی دارای الزامات و موانعی می باشد که لازم است به آن ها اشاره شود. در جامعه ما خیلی از الفاظ بار معنایی خودرا از دست داده یا به نوعی دچار  آمیختگی و مشتبه شدن شده اند. در توسعه ی سیاسی  چند نکته ی اساسی به چشم می خورد که عبارت است از مشارکت آگاهانه، برابری در حقوق و  قانونمداری.

گاهی در هنگام انتخابات  به جای آزادی انتخاب  و آگاهی در  انتخاب افراد چنان احساسات غلبه پیدا می کند وهیجانات فوران می نماید  که گزینش عقلانی فراموش می شود و مردم بدون آگاهی از نیات و اهداف افراد در خدمت تامین منافع آنان قرار می گیرند. بنابراین توسعه سیاسی زمانی در جامعه ای اتفاق می افتد که هم در انتخاب نمودن و هم در انتخاب شدن  افراد آزاد باشند و نیز انتخابشان آگاهانه باشد.
مورد دوم که برابری در حقوق واز ویژگی های جامعه توسعه یافته است،یعنی اینکه هر انسانی به مثابه انسان بودن با دیگر افراد جامعه از حقوق برابر بر خوردار باشد، هیچ شخصی به سبب انتساب به قوم, مذهب، جنس و صنفی از حقوق اساسی خود محروم  نشود.

درجوامع  توسعه نیافته فرد  به سبب وابستگی به  مذهب، قوم و صنف خاصی از امتیازات خاصی برخوردار می شود و در مقابل فردی که در نقطه مقابل قرار دارد از برخی حقوق محروم می شود وبه نوعی مشمول تبعیض قرارمی گیرد. بنابراین در چنین موقعیتی افراد از استعدادهای خود محروم و از امید به زندگی بی نصیب می شوند، یعنی تبعیض بر بخشی از جامعه حاکم می شود. همان چیزی که در بحث بکار گیری و حضور اهل سنت و یا توسعه نیافتگی مناطق مرزی وبه تبع آن عدم استفاده از اقلیت های دینی و مذهبی در مناصب مختلف دیده می شود. هنگامی که بخشی از ساکنان یک کشور از بروز  و شکوفایی استعدادهایشان محروم می شوند یعنی در عین اعمال تبعیض دچار تحقیر می شوند که نمی توان با تحقیر فردی انتظار رشد و توسعه و یا همکاری و تعاون در حل مشکلات را داشت. 

در بحث سوم که قانونمداری است، لازم است قانونی وضع گردد که مورد رضایت  همه افراد جامعه باشد و همگان در مقابل قانون یکسان باشند و در زیر چتر قانون امنیت و آسایش از زندگی عادلانه برخوردار باشند و حقوق کسی در حوزه های مختلف پایمال نگردد.. پس می توانیم با بر رسی سه ویژگی فوق تشخیص دهیم که جامعه ی ما توسعه یافته است یا خیر؟

اگر یک فرد اهل سنت توانست رئیس جمهور، وزیر، استاندار، رئیس دانشگاه، دادگستری و در شوراهای مختلف عضو شود وبه نوعی مورد اطمینان قرار گیرد، می توان جامعه را توسعه یافته دانست و در غیر این صورت جر شعار و بازی با الفاظ نمی باشد. زیرا  احساس تبعیض موجب ناامیدی  وعدم علاقه به تلاش و خلاقیت  نوآوری می شود  وتوسعه نیافتگی در زمینه های مختلف اقتصادی ،اجتماعی، علمی وفرهنگی را موجب می شود. بنابراین تبعیض عامل اصلی توسعه نیافتگی در همه ابعاد آن به ویژه سیاسی است وبا نبودن ارکان توسعه سیاسی جامعه روی پیشرفت وکمال را نخواهد دید.
منبع: بهارنیوز

کرباسچی و ابطحی و زیباکلام موقع زلزله تهران چه کردند؟

روزنامه ایران نوشت: غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی که شهردار تهران هم بوده هنگام وقوع زلزله در حال مطالعه بود و بی آنکه واکنش خاصی نسبت به این مسأله نشان داده باشد، به مطالعه ادامه داده و موعد خواب هم، خوابیده است.

کرباسچی در پاسخ به این پرسش که آیا به مقاوم بودن ساختمان اطمینان داشته است، می‌گوید: این واکنش لزوماً ناشی از اطمینان به ساختمان نبود، بلکه ناشی از این باور بود که از آنچه خداوند مقدر کرده است، نمی‌توان فرار کرد.

وی درباره مقاومت ساختمان‌های تهران در برابر زلزله هم می گوید: از دهه ۷۰ و در دولت آیت‌الله ‌هاشمی رفسنجانی، معیارها و ضوابط مربوط به ساخت و ساز مقاوم در برابر زلزله تدوین و الزامی شد. این ضوابط در ابتدا ناقص بود و بتدریج با کمک اساتید دانشگاه‌ها، آیین‌نامه‌هایی همچون آیین‌نامه ۲۸۰۰ تکمیل شد. از این رو، در جاهایی که این آیین‌نامه رعایت شده باشد، مشکلی نخواهد بود، اما در ساختمان‌های قدیمی و بافت‌های فرسوده احتمال خطر وجود دارد.

کرباسچی در واکنش به گمانه‌هایی همچون بی دفاع بودن تهران در برابر زلزله هم می‌گوید: سخن گفتن درباره ناامنی تهران، تنها مردم را وحشت زده می‌کند، درحالی که باید اقدام عملی کرد. شهردار پیشین تهران معتقد است در آن نقاطی از تهران که ساختمان‌های نوساز و تحت ضوابط ساخته شده‌اند، نباید مشکلی وجود داشته باشد، هرچند هنوز بافت‌های فرسوده و کوچه‌ها و معابر باریک و تنگ هم هست که احتمال وقوع خطر را افزایش می‌دهد.
ابطحی: خانواده تا صبح در خودرو بودند

محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز و رئیس دفتر رئیس جمهوری در دوره اصلاحات بوده است. او درباره واکنش خود و خانواده به زلزله می‌گوید: در اتاق دراز کشیده و کتاب می‌خواندم، ابتدا زلزله را حس کردم، اما با دیدن ثبات لوستر، تردید کردم که زلزله هست یا نیست. اما بعد از خروج از اتاق، دیدم دخترم هم همین حس را دارد. لذا فهمیدیم زلزله است که بسیار نگران شدیم، زیرا دختر من همین اواخر فیلمی درباره زلزله دیده بود و همین او را بسیار نگران کرد.

وی با بیان اینکه لباس پوشیدیم و همه خانواده، از خانه بیرون رفتیم، اضافه می‌کند: یکی از نزدیکان ما در خوابگاه بود، تماس گرفته و ترسیده بود، به‌دنبال او رفتیم و او را سوار کردیم، بعد یک ساعتی در خودرو مقابل خانه توقف کردیم، چون نسبتاً ساختمانی در اطراف نبود. خانواده تا صبح در خودرو ماندند، اما من به خانه آمدم و پس از خواندن نماز آیات، قدری تلویزیون تماشا کردم و خوابیدم. اما خانواده، صبح به خانه آمده و بعد از خواندن نماز صبح، خوابیدند.

ابطحی هم مانند بسیاری از مردم، مجموعه‌ای از لوازم ضروری برای مواقع بحران آماده نکرده بود. وی درباره مشاهدات خود در شهر می‌گوید: بخشی از غرب تهران ترافیک سنگینی حاکم بود. مردم سعی می‌کردند خودروهای خود را در مناطقی که دیواری وجود ندارد پارک کنند.وی درباره مدیریت بحران هم اضافه می‌کند: نمی‌توانم درباره مدیریت اظهارنظر کنم، اما مدیریت رسانه‌ای خوب بود. زیرا کانال تلویزیون یا رادیو کاملاً درباره این موضوع برنامه پخش می‌کرد، هرچند بعد از مدتی حرف تازه‌ای تولید نمی‌شد، اما مردم دلگرم بودند که تلویزیون و رادیو در این زمینه فعال است و از این تلویزیون ما بعید و قابل تقدیر بود.

زیباکلام: به مقاومت خانه ام اطمینان ندارم

صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران که پس از زلزله کرمانشاه به یاری زلزله زدگان رفته بود، واکنش مشابهی نشان داد. او می‌گوید که شب حادثه، به تازگی از سفر تبریز بازگشته بود و به‌دلیل تأخیر هواپیما، ساعت ۱۱ شب به خانه رسیده بود. چون در خانه تنها بود، به آشپزخانه رفته و آب را جوشانده بود تا قهوه‌ای بخورد. وی اضافه می‌کند: در این هنگام احساس کردم که ظرف آب جوش صدا می‌دهد، ابتدا احساس کردم صدای جوشیدن آب است، اما دیدم پنجره هم تکان می‌خورد. پس از اینکه فهمیدم زلزله است، از آشپزخانه به سمت هال دویدم، بعد با خودم گفتم که اینجا هم سقف دارد، پس به سمت راهرو دویدم که متوجه شدم حضور در اینجا هم بی‌فایده است. در این هنگام دختر کوچکم از ویلای خانوادگی تماس گرفت و با گریه پرسید که چه کار کنیم؟ از خانه بیرون بیاییم یا در خانه بمانیم که از آنان خواستم درخانه بمانند تا خودم را به آنان برسانم و چون احساس می‌کردم تهران قفل و شلوغ می‌شود، بسرعت از خانه خارج شده و نزد آنان رفتم که آنجا نیز از فرط خستگی، خوابیدم.

وی در پاسخ به اینکه آیا به ایمنی ساختمان خود اطمینان دارید یا خیر، اظهار می‌کند: مطمئن هستم که سازنده، ساختمان را مقاوم نساخته است، زیرا سازنده دیگری هم این کار را نمی‌کند. زیباکلام درباره چرایی قفل شدن تهران هم این را ناشی از بی‌اعتمادی مردم به مسئولان می‌داند و اضافه می‌کند: در سال‌های جنگ مردم به رادیو گوش می‌دادند تا بدانند مسئولان چه برنامه‌ای برای آنان تدارک دیده واز آنان می‌خواهند مقابل بمباران چه کار بکنند، اما اکنون هر کس سعی می‌کند تنها خود را نجات بدهد.


منبع: عصرایران

باهنر: اسفند پارسال آیت الله جنتی به من گفت احمدی نژاد اگر کاندیدا بشود قصد فتنه دارد

روزنامه شرق با محمدرضا باهنر مصاحبه کرده است.

بخش کوتاهی از این مصاحبه را می خوانید:

آخرین‌بار کی احمدی‌نژاد را دیدید؟ در جلسات مجمع بوده؟ صحبت و گفت‌وگویی هم با هم دارید؟

بله، در مجمع این اواخر او را بیشتر می‌بینم. بیشتر هم در حد همین سلام و احوال‌پرسی است. صحبت خاصی با هم نداریم. این‌قدر که دیگر ارزش ندارد که بخواهیم بایستیم با او درباره اینکه فلان حرف را در فضای مجازی زده و شکایت کرده و… صحبت کنیم.

بقیه اعضا هم همین‌طور؟

بله، کمابیش. البته در یکی از جلسات قبل از دستور، آقای توکلی یک اعتراضی کرد، احمدی‌نژاد هم بود. گفت کجا را می‌خواهد احمدی‌نژاد بزند؟ کجا دارد می‌رود که بحث ادامه پیدا نکرد و خود احمدی‌نژاد هم پاسخی نداد. ما هم خیلی موافق بودیم که بحث ادامه پیدا نکند.

شما قبل از انتخابات گفته بودید که ما هنوز به احمدی‌نژاد نیاز داریم.

فکر می‌کنم اسفندماه بود. من حضرت آیت‌الله جنتی را در یکی از جلسات مجمع تشخیص دیدم. بعد از این بود که حضرت آقا سفارش کرده بودند که آمدن احمدی‌نژاد به مصلحت نیست. به آقای جنتی گفتم احمدی‌نژاد کاندیدا می‌شود. گفت واقعا کاندیدا می‌شود؟ گفت خبر داری؟ گفتم به‌هیچ‌وجه. فقط تحلیل دارم. آیت‌الله جنتی خیلی تعجب کرد و گفت اگر نامزد بشود یعنی به دنبال فتنه است. یادم هست آن زمان به کسی دیگر نگفتم.


منبع: عصرایران

امام جمعه موقت تهران: اگر کسی حرفی با قوا دارد در جلسات خصوصی آن را مطرح کند … نه اینکه همین‌جور حرف بزند

با بودن رهبری عادل، آگاه و فقیه گزندی نیست و مشکلی نیست.

 امام جمعه موقت تهران توصیه کرد که انتقادات به عملکرد قوای سه‌گانه در جلسات خصوصی مطرح شود و به جامعه کشانده نشود.

به گزارش ایسنا، آیت‌الله امامی کاشانی در خطبه‌های این هفته نماز جمعه تهران، گفت: نظام جمهوری اسلامی به تعبیر من «حرم» است و با این همه فداکاری‌هایی که برای این نظام شده، نباید تضعیف شود. ارکان نظام و کسانی که در راس نظام هستند نباید تضعیف شوند. به هر حال نظام و قوای سه‌گانه کار خود را انجام می‌دهند و این کار وسیع و مشکل است، مخصوصا در قوه قضاییه. به هر حال دارند این کار مشکل را اداره می‌کنند.

وی افزود: اگر کسی حرفی با قوا دارد در جلسات خصوصی آن را مطرح کند، اگر هم کافی نیست چند نفر کارشناس دعوت کند و بگوید حرف من این است نه اینکه همین‌جور حرف بزند، چه بسا حرف‌های خلاف واقع در این میان مطرح شود و چه بسا رسانه‌ها ۱۰ تا دروغ روی یک حرف خلاف واقع بگذارند که جامعه را متزلزل می‌کند، دست‌اندرکاران را دلسرد می‌کند و ملت را تکان می‌دهد و مشکل برای آنها ایجاد می‌کند، یا اینکه بخواهند کار را به ملت و جمعیت بکشانند.

امامی کاشانی یادآور شد: همه ما زیر چتر جمهوری اسلامی هستیم و رهبری نظام که ان‌شاءالله به دست امام عصر (عج) برسد فقیه‌ جامع‌الشرایطی است که همه همراه او هستند. کسانی هم که زیر این چتر کار می‌کنند در تمامی ابعاد با زحمت کار می‌کنند البته نمی‌گویم انتقادی نیست اما اگر انتقادی دارند آنها را در جلسات خصوصی مطرح کنند و به جامعه نکشانند، این کار حرف را زیاد می‌کند و آنها را به بیرون می‌برد و باعث می‌شود دشمن خوشحال شود.

امام جمعه موقت تهران گفت: با بودن رهبری عادل، آگاه و فقیه گزندی نیست و مشکلی نیست در عین حال باید متن جامعه و نظام جمهوری اسلامی و کیان کشور را حفظ کنیم. وظیفه ما حفظ کشور، نظام، ارکان نظام، قوای سه‌گانه و اهمیت دادن به آن است.

وی در بخش دیگری از خطبه‌های نماز جمعه این هفته تهران، ضمن تبریک سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی، گفت: از یک طرف خود یمن موشک دارد یا از دیگران می‌گیرد، بعد به ریاض پرتاب می‌کند، آن وقت آن مردک می‌گوید ایران این موشک را داده است این در حالی است که کارشناسان همه می‌گویند نشانه‌هایی از ایران در ساخت این موشک نیست. آنها چنین می‌گویند زیرا می‌خواهند جهان را علیه ایران بسیج کنند.

امامی کاشانی افزود: آمریکایی‌ها پول ملت سعودی را از حاکم بدبختش می‌گیرند و صرف کشتن مردم یمن می‌کنند و در کشورهای اسلامی جنگ ایجاد می‌کنند. آن وقت ترامپ می‌گوید بنا داریم خارج از مرزها صلح برقرار کنیم. آنها شعار دروغ می‌دهند و می‌خواهند فرومایه‌گی‌شان را با شعارهایشان جبران کنند. ملت ایران در برابر این حرف‌ها خوار و ذلیل شده‌اند.

امام جمعه موقت تهران با اشاره به موضوع انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به قدس، گفت: ترامپ با این ادعا دنیای اسلام را علیه خود بسیج کرده و می‌خواهد با این شیوه خودش را توجیه کند، آنها شیطان بزرگ و ضد اسلام هستند. در طرف دیگر سازمان ملل، شورای امنیت و وتو کردن آمریکا را شاهد هستیم که دنیایی پر از قساوت است.

وی با بیان اینکه آمریکا و آل‌سعود امید به داعش داشتند، بیان کرد: با این وجود و علیرغم هزینه‌هایی که آنها برای داعش انجام دادند، داعش به جهنم واصل شد و مرد. آنها می‌گفتند عراق باید تجزیه شود ولی فکر تجزیه از بین رفت و این به خاطر شجاعت‌ها، خونریزی‌ها و ایستادگی در برابر دشمن بود.

امامی کاشانی با بیان اینکه ملت ایران باید از نظر بصیرت و آشنا بودن به زمان بیدار باشند و مسائل را خوب درک کنند، گفت: جمهوری اسلامی این همه شهید داد و خون داد برای اینکه کشور رشد کند. اگر بگوییم جمهوری اسلامی حرم است، تعبیر افراطی نیست چون آنچه در جمهوری اسلامی است، اسلام، علی، فاطمه و حضرت مهدی و پیاده‌سازی اسلام است. قانون اساسی و قوایی که ما داریم هم بر این اساس است.


منبع: عصرایران

امام جمعه قم: ایستادگی در مقابل فقهای شورای نگهبان، ایستادگی در مقابل اهل بیت و خداست

در کنار آمادگی لازم برای مقابله با آسیب های بلایای طبیعی باید به صدقه و دعا برای کاهش آثار این گونه بلایا بهره مند شویم.

 امام جمعه قم، مقابله با فقهای شورای نگهبان را به مثابه مقاومت و ایستادگی در مقابل مکتب اهل بیت(ع) دانست.

به گزارش عصرایران به نقل از خبرگزاری حوزه، حجت‎الاسلام والمسلمین سعیدی ظهر امروز در مراسم نماز جمعه این هفته قم در مصلی قدس با ذکر این مطلب که قانون اساسی انقلاب اسلامی ایران، ثمره فقه اهل بیت(ع) است گفت: فقهای شورای نگهبان بر قوانین نظارت دارند.

وی افزود: در اینجا سربسته توصیه می‎کنم که قوای سه گانه و سایر نهادها، باید بدانند که حریم فقهی شورای نگهبان شعبه ای از حریم فقه اهل بیت(ع) است؛ ایستادگی در مقابل فقهای شورای نگهبان و تضعیف این شورای ایستادگی در مقابل مکتب اهل بیت و در نهایت خداوند متعال است.

امام جمعه قم یادآورشد: بر حسب کلام امام صادق(ع) وقتی فقیهی حکمی بیان می کند، نباید در مقابل این حکم ایستاد، زیرا رد کلام اهل بیت(ع) در مقام مخالفت با خدا است.

وی با اشاره به ارتحال آیت الله حائری شیرازی عنوان کرد: وفات آیت الله حائری شیرازی ضایعه بزرگی برای ملت ایران و مردم قم بود؛ مجاهدت های ایشان پیش از و پس از انقلاب نشان از تعهد و دلسوزی ایشان داشت.

وی افزود: انقلاب اسلامی ایران علی رغم فرازها و فرودها و توطئه‎های داخلی و بین المللی با وجود زیرساخت های فکری و ارزشی و رهبری های حکیمانه انقلاب، مسیر رشد و پیشرفت را در جهت رسیدن به تمدن اسلامی به پیش می رود.

حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی با ذکر این مطلب که در این مقطع باید بیش از گذشته نسبت به توطئه های آمریکا و صهیونیست‎ها باید اقدام کنیم، بیان کرد: دشمنان در مقابل مدافعان حرم شکست های کم سابقه ای بردند؛ تحریم اقتصادی آنها برای آسیب جدی رساندن به کشور راه به جایی نبرده است و در این راستا اقدام به سیاه نمایی و ایجاد جنگ روانی علیه کشور ونظام می‎کنند.

وی گفت: از دیگر سوی، القای یاس و ناامیدی نسبت به انقلاب اسلامی در راس فعالیت های دشمنان قرار گرفته است؛ تخریب روحانیت و دستگاه های حاکمیتی حافظ نظام و با روی کار آمدن غرب گرایان نوین با پوشش ناسیونالیسم ایرانی و باستان گرایی از جمله سیاست های دشمنان است؛ دشمنان به دنبال ایجاد فتنه های سخت تر علیه کشور هستند.

امام جمعه قم اظهارکرد: پیش آهنگی انقلابیون در این مقطع ضروری است؛ علی رغم مشکلات غیر قابل انکار، تنها راه برون رفت از این مشکلات، دل سپردن وعمل به هدایت های رهبر حکیم انقلاب است؛ انقلاب اسلامی همچون سایر انقلاب ها، سختی های خاص خود را دارد؛ باید با مقاومت انقلابی و اصرار بر اهداف انقلاب، توام با امید و ایمان، در مسیر امام و رهبری به تکلیف الهی خود عمل کنیم تا نصرت الهی بر کشور ما نازل گردد.

وی گفت: سوء مدیریت در برخی دستگاه‎ها تهدید جدی برای کارآمدی نظام اسلامی است؛ ساده زیستی و مردم داری و تکریم ارباب رجوع و تکیه به اقتصاد مقاومتی و تحول در چرخه مدیریت اجرایی جهت کارآمدی نظام اسلامی از مهمترین وظایف مسئولان در این عرصه است.

تولیت حرم حضرت معصومه(س) اظهارکرد: با توجه به فصل بودجه، نمایندگان مردم و دولت جمهوری اسلامی باید تلاش و وقت خود را صرف بودجه بندی کنند که مشکلات روزمره مردم حل شود و فاصله فقیر و غنی که بر خلاف پیام انقلاب ما است کم .ود.

وی با اشاره به مناسبت های هفته آینده و همچنین مناسبت‎های مرتبط به شهدا گفت: مراقب باشیم که حق رزمندگان و جهادگران راه خدا را فراموش نکنیم؛ جوانان باید نسبت به مطالعه کتاب وقتی مهتاب گم شد اقدام کنند و از شهید خوش لفظ الگوبگیرند.

حجت الاسلام والمسلمین سعیدی با اشاره به میلاد حضرت عیسی(ع) گفت: ضمن تبریک از همه مسیحیان می خواهیم که بر راه و رسم این پیامبر الهی باشند که از جمله آنها می توان به احترام و تکریم مردم است.

امام جمعه قم با اشاره به اهمیت حفظ مسایل ایمنی در شرایط بحرانی و بلایای طبیعی گفت: در کنار آمادگی لازم برای مقابله با آسیب های بلایای طبیعی باید به صدقه و دعا برای کاهش آثار این گونه بلایا بهره مند شویم.

حجت‎الاسلام والمسلمین سعیدی اظهارکرد: رعایت انصاف ازسوی کسبه و بازاریان، تلاش حوزه علمیه و نهادهای فرهنگی برای ارتقای شهر مقدس قم در تراز ام القری جهان اسلام، توجه به معماری اسلامی در این شهر مذهبی، پاکیزگی و نظافت شهر و رعایت قوانین رانندگی به خصوص موتورسواران، رعایت آداب و احکام و… باعث ارتقای این شهر مذهبی و عامل جلب رضایت حضرت معصومه(س) خواهد گشت.

وی در خطبه اول با اشاره به کاربرد کلمه فتنه در قرآن کریم گفت: یکی از معانی فتنه، امتحان است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است؛ گاهی انسان‎ها بر سردو راهی قرار می‎گیرند؛ خداوند بندگان را در انتخاب راه، آزاد گذاشته است.


منبع: عصرایران

علم الهدی: کسی حق تخریب و توهین به رئیس جمهوری را ندارد

امام جمعه مشهد گفت: رئیس جمهوری اسلامی ایران از سوی مردم انتخاب شده و به وسیله حجت امام زمان (عج) منصوب شده است لذا کسی حق تخریب و توهین به ایشان را ندارد.

آیت الله سید احمد علم الهدی در خطبه های نماز جمعه مشهد افزود: رئیس جمهوری نقد می شود و ایرادات گفته می شود اما کسی حق توهین ندارد و در خطبه های نماز جمعه نیز در صدد تخریب و توهین به مسئولان نظام نیستیم.

وی اظهار کرد: نظام جمهوری اسلامی بر مبنای آموزه های دینی و اسلامی استوار شده لذا حقوق شهروندی باید طبق معارف دین و اسلام رعایت شود.

وی گفت: حقوق شهروندی در نظام جمهوری اسلامی نباید طبق حقوق شهروندی غرب بلکه باید بر اساس آموزه های دینی و اسلامی باشد.

امام جمعه مشهد افزود: حقوق شهروندی غرب مبتنی بر لیبرالیسم است و بر اساس آموزه های این مکتب، جامعه بشری یک جامعه درندگی است که باید بیشتر خورد و چاپید و لذت برد.

وی اظهار کرد: بر اساس مکتب لیبرالیسم، عیاشی، ولنگاری، شهوت رانی و بی بندو باری آزاد است و در دنیای غرب که دم از فمنیسم می زند، شکنجه و آزار زنان، عادی و طبیعی است.

وی با بیان اینکه ایران اسلامی در حقوق شهروندی تابع غرب نیست، بلکه تابع حقوق شهروندی دینی و اسلامی است، گفت: بر اساس حقوق شهروندی اسلامی باید از اطفال یمنی و کودکان گرسنه فلسطینی دفاع کرد.

آیت الله علم الهدی افزود: زندگی و معیشت و بهره وری مردم از مجموع امکانات رشد اقتصادی، توسعه آگاهی و بینش و آموزش آزاد و تعلیم رایگان و مدیریت فرهنگی جامعه، از محورهای حقوق شهروندی مورد نظر حضرت علی (ع) به شمار می روند.

وی اظهار کرد: بر این اساس دولت باید امکانات رشد اقتصادی و بهره وری از نیروی انسانی و منابع طبیعی را به صورت عادلانه برای مردم فراهم کند و همه امکانات را در راستای افزایش سطح علم و آگاهی مردم و از بین بردن سواد و نادانی و جهالت به کار گیرد.

وی گفت: مدیریت فرهنگی جامعه باید به نحوی باشد که عناصر قدرت طلب و زورمندان نتوانند انسان های جامعه را در استخدام کامروایی و لذت ها و خوش گذارنی های خود قرار دهند.

امام جمعه مشهد افزود: تامین امنیت روانی و اجتماعی در فضای مجازی نیز از جمله حقوق شهروندی است که باید از سوی مسئولان مورد توجه کافی قرار گیرد.

وی اظهار امیدواری کرد مسئولان با بصیرت و بینش در بحران ها، گرفتاریها، سختی ها و مدیریت کشور، آنگونه که حضرت امیرالمومنین علی (ع) خواسته، حقوق شهروندی را رعایت و اجرا کنند.


منبع: عصرایران

امام جمعه ارومیه: دست از معصیت برداریم تا باران ببارد

امام جمعه ارومیه گفت: معصیت‌ها و گناهان انسانها عامل خشکسالی و کاهش نزولات آسمانی است.

به گزارش ایسنا، حجت الاسلام سید مهدی قریشی در خطبه های نماز جمعه با اشاره به اینکه اعمال و رفتار انسانها بر محیط طبیعی تاثیر دارد افزود: علل نباریدن باران، خشکسالی که مدتی است شاهد آن هستیم معصیتها، گناهمان و ظلم هایی است که در حق همدیگر روا داشته ایم لذا برای نجات از این مشکلات باید اعمالمان را تغییر دهیم، توبه و استغفار کرده و از خداوند بخواهیم باران ببارد.

نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی به زلزله های اخیر در کشور و خشکی دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: در آیات و روایات گوناگون گناه و کردار بد مردم را مستقیما عامل بلا و عذاب معرفی می کند لذا همه این بلاها هشداری است که مردم از غفلت بیدار شوند و دست از معصیت بردارند تا خداوند رحمتش را شامل حالمان کند.

حجت الاسلام قریشی ریشه مشکلات اقتصادی کشور را ظلم و معصیت عنوان کرد و گفت: باید همه دست از معصیت و گناه برداریم و منویات رهبری را نصب العین قرار دهیم تا مشکلات موجود در کشور حل شود.

نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی به ۵ دسامبر روز جهانی خاک اشاره کرد و گفت: ۹۵ درصد مواد غذایی از خاک بدست می آید این در حالیست که وضع خاک کشورمان خوب نیست و بیش از متوسط جهانی شاهد از بین رفتنش هستیم لذا لازم است مسئولین امر قبل از اینکه اوضاع بدتر شود به فکر حفاظت خاک باشند.

وی ادامه داد: باید شورای عالی خاک تشکیل و ردیف بودجه خاصی برای حفاظت خاک تعیین شود.

امام جمعه ارومیه ضمن اشاره به سالروز میلاد حضرت مسیح برتمامی مسیحیان استان این روز را تبریک عرض کرد و گفت: به تمامی پیامبران الهی معتقدیم و بین پیامبران الهی فرق قائل نیستیم.


منبع: عصرایران

نظر صادق خرازی درباره حسین انتظامی

صادق خرازی از حسین انتظامی به عنوان فردی یاد کرد که «احیاءکننده شأن و موقعیت خاص معاونت مطبوعاتی است.»

به گزارش ایسنا، در یادداشت سفیر و معاون پیشین نمایندگی ایران در سازمان ملل درباره عملکرد حسین انتظامی در معاونت مطبوعاتی آمده است:

«مدیریت حسین انتظامی از جهات مختلف قابل تقدیر است.

دوران مدیریت حسین انتظامی در معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را باید دوران احیاکننده شأن و موقعیت خاص معاونت مطبوعاتی نامید.

او در این پنج سال گذشته با تمام توان خود و با نگاه پیشرو و نوگرای خود تلاش کرد، شأن تازه‌ای به معاونت مطبوعاتی ببخشد.

بزعم اینجانب می‌توان این دوره از معاونت مطبوعاتی را دوران ‌مدرن شدن این معاونت نامید.»

حسین انتظامی چند روز قبل با توئیت مطلبی، از جایگزینی محمد سلطانی‌فر به جای او در سمت معاونت مطبوعاتی خبر داده است.


منبع: عصرایران

پاسخ رئیس کل دادگستری تهران به ادعای وکیل نازنین زاغری/ قبل از صدور حکم نمی توانیم پیش داوری و اظهارنظر کنیم

رئیس کل دادگستری استان تهران در خصوص آخرین جزئیات از پرونده نازنین زاغری که وکیلش مدعی شد موکلش احتمالاً ظرف چند هفته آینده آزاد می‌شود، گفت: نازنین زاغری دو پرونده دارد یکی پرونده محکومیت و پرونده دیگری هم در دادگاه دارد که هنوز جلسات دادگاه برگزار نشده وحکمی هم صادر نشده است.

غلامحسین اسماعیلی در گفت وگو با خبرگزاری میزان در خصوص آخرین جزئیات از پرونده نازنین زاغری که وکیلش مدعی شد موکلش احتمالاً ظرف چند هفته آینده آزاد می‌شود، گفت: هنوز جلسات دادگاه برگزار نشده وحکمی هم صادر نشده است و چون حکمی صادر نشده ما نمیتوانیم پیش داوری و اظهار نظر کنیم.

وی افزود: نازنین زاغری دو پرونده دارد یکی پرونده محکومیت و پرونده دیگری هم در دادگاه دارد که هنوز جلسات دادگاه برگزار نشده وحکمی هم صادر نشده است وچون حکمی صادر نشده است ما نمیتوانیم پیش داوری و اظهار نظر کنیم.

رئیس کل دادگستری استان تهران افزود: دادگاه متناسب با اتهامات مطروحه در پرونده و دفاعیات، حکم خواهد داد، حکم دادگاه ممکن است محکومیت باشد و ممکن است برائت باشد، اگر محکومیت باشد پیش بینی نمی‌توان کرد میزان محکومیت چقدر خواهد بود در نتیجه چه تاریخی برای ازادی این فرد پیش بینی می‌شود.

این مسئول عالی قضایی در ادامه بیان کرد: بایستی به عنوان مرجع قضایی صبر کنیم تا دادگاهی که مسئول رسیدگی به این پرونده است در موعد مقرر خود رسیدگی و حکم را صادر کند؛ آنجا است که در ارتباط با اینده این فرد اظهار نظر صریحی کرد.


منبع: عصرایران

نگران اعتراضات به روحانی نباشید

محمدصادق جوادی‌حصار اظهار کرد: انتقاد علیه هر دولتی که انجام می‌شود آن دولت باید از آن استقبال کند و این نشانه پویایی، زنده و سیاسی بودن جامعه است. وی افزود: هرچه انتقادات جدی‌تر و روان‌تر در سطح جامعه منتشر شود نشان از عمق تحمل و آزادی در جامعه سیاسی به ویژه از جانب دولت‌های مستقر دارد، این باید به فال نیک گرفته شود، اما بر افرادی که انتقاد می‌کنند باید این مسئله را وارد دانست که انتقاد بدون دلیل یا فقط به صرف انتقاد کردن و عدم درک شرایط دولت چندان خوشایند نیست. در کنار این انتقادات باید این موضوع در نظر گرفته شود که به چه میزان پیشنهاد نیز ارائه خواهند داد، دولت نیز معجزه نمی‌کند و با مردم فریبکارانه برخورد نخواهد کرد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با بیان اینکه بودجه دولت محدود است، عنوان کرد: مشخص‌ترین ویژگی بودجه این است که باید پیشنهاد دولت به مجلس باشد. دولت پیشنهاد خود را به مجلس می‌دهد، اما تصمیم‌گیر نهایی مجلس است. نمایندگان نیز پیشنهاد را می‌پذیرند و آن را رد و یا اصلاح می‌کنند. افرادی که به پیشنهاد نسبت به بودجه انتقاد دارند می‌توانند از طریق کمیسیون‌های تخصصی و نمایندگان خود در مجلس پیشنهادات خود را داده و آن‌ را پیگیری و تبدیل به اصلاحیه کنند. بنابراین اگر بنا باشد که هیچ انتقادی صورت نگیرد این نشان می‌دهد که جامعه مرده یا نسبت به بودجه و آینده کشور بی‌تفاوت است و یا فضا به قدری استبدادی است که هیچ فردی جرات انتقاد ندارد.

جوادی‌حصار با اشاره به اینکه انتقاد ساری و جاری در جامعه نشان از استقبال دولت از طرح‌ها و نظرات مردم دارد، تصریح کرد: انتقاد حق مردم، دانشگاه‌ها، دانشجویان، منتقدان دولت، احزاب و کارشناسان آشنا به بودجه و دیگر مسائل دولتی است. باید انتقاد صورت گیرد و دولت نیز با حوصله این انتقادات را بشنود. نباید از انتقاد در سطح جامعه پروا و پرهیز داشت. انتقاد برای دولت خوب است اما انتقادی که جنبه عملیاتی پیدا کند. وی افزود: آقای روحانی به دولت‌های بعد نشان داد که باید بودجه را به صورت ریز در اختیار مردم قرار داد تا آنان متوجه شوند که دریافت‌کنندگان بودجه عمومی کشور در حوزه‌های مختلف چه مجموعه‌هایی هستند و به چه میزان در عمل خود نسبت به توزیع، تخصیص و یا صرف بودجه در موارد مشخص شفافیت خواهند داشت.

این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با بیان اینکه آقای روحانی عنوان کرده که من رئیس‌جمهور همه مردم ایران هستم، گفت: اگر بنا باشد که رئیس‌جمهور راستگویی داشته باشیم باید با رقیبان هم تعامل و ارتباط وجود داشته باشد و به آن جریان‎‌ها نیز توجه شود. این که هیچ ارتباطی با این جریان‌ها وجود نداشته باشد تبدیل به انحصارطلبی می‌شود. باید غلبه با گفتمان مسلط و پیروز باشد اما حقوق جریان‌های مغلوب نیز رعایت شود. اگر جریان‌های پیروز به مجموعه‌های مغلوب انتخاباتی بی‌توجه باشند، اتفاقاتی رقم خواهد می‌خورد که دولت‌های مورد انتقاد ما رقم زدند.

جوادی‌حصار عنوان کرد: توقع مردم تغییر بوده و مردم برای تغییر رای دادند، برای تغییر در سیاست‌گذاری‌ها، رویکردهای مدیریتی و گزینش‌گری‌های سطح عالی کشور. نباید از عملکرد دولت ناامید بود. دولت شرایط خودش را دارد. امکانات و قدرت کشور نیز به گونه‌ای نیست که هر دولتی کار مطابق میل خود را انجام دهد. وی افزود: بودجه‌ای که آقای روحانی به مجلس داده می‌تواند با کار کارشناسی فراکسیون‌ها و کمیسیون‌های تخصصی مجلس و تاثیر به‌سزای فراکسیون امید خروجی نسبتا قابل قبولی داشته باشد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با بیان اینکه دولت باید از انتقاد استقبال کند، عنوان کرد: هرچه انتقادها در سطح جامعه روان‌تر، سیال‌تر و آزادانه‌تر مطرح شود، اهالی علم، سیاست، فرهنگ و اقتصاد نسبت به این مسائل با هم بحث و گفت‌وگو و یکدیگر را قانع می‌کنند. در مسائلی که جامعه، دانشگاه و حوزه نتوانستند یکدیگر را قانع کنند می‌توانند از طریق نمایندگان مجلس بررسی جدی‌تر انجام دهند و به قانون تبدیل کنند تا دولت ملزم به اجرا شود. نباید از حجم زیاد انتقاد پروا داشت، هرچه این انتقادها شفاف‌تر و روشن‌تر در سطح اجتماع مطرح شود، اثرات موثرتر و مثبت‌تری در فرایند بودجه ترسیمی و ابعاد دیگر مدیریت دولت خواهند داشت.

این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی گفت: در دولتی آزاد و جریانی سیاسی که به راحتی حجم انتقاد را تحمل می‌کند، این حجم انتقاد چندان بالا نیست. اعتراضات به آقای روحانی نباید ما را نگران کند. وقتی حجم پیروزی سنگین است، حجم انتقادات نیز سنگین می‌شود، ۲۴میلیون به آقای روحانی رای دادند اگر ۱۰درصد این افراد نیز به فعالیت‌های دولت معترض شوند، فضای رسانه‌ای و مجازی کشور را مملو از اعتراض می‌کنند. در دولتی که ۹۰-۸۰ درصد از حامیان هنوز حمایت می‌کنند، ۱۰ درصد نیز ممکن است انتقاد کنند یا به مخالف تبدیل شوند که این امور بدیهی و طبیعی است.
منبع: بهارنیوز

استاندار تهران: اگر زلزله اخیر مصدوم داشت، با توجه به ترافیک شدید، مشکل امدادرسانی جدی بود / بالگردی نداریم که بتواند در شب پرواز کند

 
استاندار تهران گفت: امدادرسانی در تهران در صورت بروز حادثه های مهم مثل زلزله نیازمند بازنگری و اصلاح جدی است.

به گزارش ایرنا، محمد حسین مقیمی پنجشنبه شب در نشست ستاد بحران استانداری تهران با بیان اینکه در صورت بروز حادثه امداد رسانی، کمک به مصدومان و انتقال آنان به بیمارستان با چالش جدی مواجه خواهد شد افزود: حادثه زلزله دیشب محک خوبی برای ستاد بحران و شناخت برخی مشکلات و چالش ها بود.

وی با اشاره به اینکه عملکرد دو کارگروه از ۱۴ کارگروه ستاد بحران در این نشست مورد ارزیابی قرار گرفت افزود: نقاط قوت و ضعف و نحوه عملکرد و نیازهای کارگروه امداد و نجات و درمان مورد بررسی قرار گرفت.

وی گفت: اورژانس هوایی، پد بالگرد، ایجاد شبکه های ریلی زیرزمینی ویژه انتقال مصدومان در هنگام وقوع زلزله اهمیت حیاتی دارد که در این زمینه مشکلات جدی داریم.

مقیمی با بیان اینکه در بخش هماهنگی های بین بخشی و نهادها با هم دچار مشکل هستیم گفت: خوشبختانه مصدومی در زلزله نداشتیم در غیر اینصورت با توجه به شلوغی و ترافیک شدید شهر مشکل امداد رسانی بسیار جدی بود.

وی گفت: بالگرد های موجود شب نمی توانند پرواز کنند و تامین نور آنان در شب نیاز به سرمایه گذاری دارد.

مقیمی گفت: برای برخی کارها دستور العمل و آموزش های لازم را نداریم ضمن اینکه مسائل روحی و روانی مواجهه با بحران هایی مثل زلزله نیز باید مورد توجه دانشگاه علوم پزشکی باشد.

وی با بیان اینکه باید برای مدیریت بحران در شهر یک دستور العمل جامع که مورد اتفاق و هماهنگی همه نهادهای مرتبط و مسئول باشد ایجاد شده و بدان عمل شود افزود: تقسیم شهر به محله های مختلف با کمک هیات های محلی و شورایاری ها یک راه کار مناسب است که به کمک این بخش بتوانیم امداد و نجات را در موقع لزوم عملیاتی کنیم.

زمین لرزه ای به بزرگی ۵٫۲ ریشتر ساعت ۲۳:۲۷ دقیقه چهارشنبه شب(۲۹ آذرماه) درعمق ۷ کیلومتری زمین در مرز استان تهران و البرز رخ داد.


منبع: عصرایران