از ۶۹ تا ۹۶

داریوش احمدیان
در بخشی از خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی که مربوط به سال ۱۳۶۹ است از مصوباتی سخن به میان آمده که در شورای عالی محیط زیست برای رفع آلودگی هوای تهران تصویب شده است. به عبارت دیگر مسئولان محترم حداقل از سی سال پیش تا امروز مشغول رسیدگی کردن هستند تا آلودگی هوای تهران اندکی بهبود پیدا کند و آنچه در عمل رخ داده است هر روز بد‌تر از دیروز است!

علت این موضوع را باید در کجا جستجو کرد؟ آیا این نکته که منفعت عده‌ای گره خورده با آلودگی هوای کلان شهرها است علت ادامه دار شدن این معضل محیط زیستی است؟ آیا مصوباتی که به شکل سالانه اعلام می‌شود از کارشناسی کافی برخوردار نیست؟ آیا مشکل در بی توجهی مجریان این مصوبات است؟ آیا ما مردم هم مقصریم؟ به نظر می‌آید که آلودگی هوای کلان شهرها موضوعی چند بُعدی است و نمی‌توان با برجسته‌سازی بخشی از آن به دیگر وجوه آن توجهی نشان نداد. یکی از دلایل آنکه تصمیمات اتخاذ شده برای مهار آلودگی هوا، ریزگردها و سایر معضلاتی که به نوعی به محیط زیست مرتبط می‌شود به جایی نمی‌رسد آن است که مسئولان تصمیم گیر به چند وجهی بودن این موضوعات توجه کافی نشان نداده و با نگاهی به بخشی از مشکل در پی حل تمامی جوانب آن هستند.

اینکه رییس سازمان محیط زیست معتقد است در شرایط حاضر راهی جز دعا کردن برای آمدن باد وجود ندارد با وجود آنکه نشانگر عدم مسئولیت پذیری این مسئول دولتی است اما آنچنان هم سخن نادرستی نیست! معضلات محیط زیست ایران از آلودگی هوا تا خشک شدن دریاچه ها، از نابودی تالاب‌ها تا ریزگردها که راه نفش کشیدن مردم را بسته است، از نوع مواجهه با حیوانات تا شکل بهره برداری از جنگل‌ها همه و همه به وضعیتی رسیده است که در ظاهر راهی جز آنکه معجزه‌ای از آسمان آن را سامان دهد وجود ندارد.

ریشه بسیاری از مشکلات محیط زیستی در کشورمان به دوره‌ای باز می‌گردد که چندان هم از آن فاصله نگرفته ایم، زمانی که برنامه‌های سازمان حفاظت از محیط زیست از روی میز کار مدیران کنار رفت و جای آن را تصمیمات آنی بدون توجه به عواقب و تبعات آن گرفت. چهار سال و چند ماه از آن روزها می‌گذرد و ممکن است برخی معتقد باشند که پس از این مدت می‌بایست تمامی مشکلات حل شود اما واقعیت آن است که همیشه نابود کردن یک ساختار زمانی بسیار کمتر از اصلاح و برقراری مجدد آن را به خود اختصاص خواهد داد.

به نظر می‌آید که برای حل معضلاتی که گریبان محیط زیست کشورمان را گرفته است و در برخی مناطق زندگی را به کام مردم تلخ کرده است راهی جز حرکت در مسیر علمی نیست. اگر می‌بینیم که از زمانی بیشتر از سه دهه پیش تاکنون همچنان آلودگی هوا وجود دارد و مصوبات تصمیم گیران کشور نتوانسته است تغییری در آن ایجاد کند شاید لازم باشد که همان مصوبات را تغییر دهیم و با شیوه‌های مطابق علم روز آن‌ها را به مرحله اجرا برسانیم. آلودگی هوا و سایر مشکلات تنها مختص به کشورمان نیست اما تفاوت ما با سایر کشورهایی که دچار این مشکل هستند آن است که آنان تمایلی به تکرار اشتباه ندارند اما ظاهرا ما راهی جز تکرار اشتباه و اختراع دوباره چرخ نمی‌شناسیم.
منبع: بهارنیوز

واکنش نوبخت به کمپین "پشیمانم": کی رای داده بودید که الان پشیمانید؟ (فیلم)

معابر تنگ پایتخت، قاتل تهرانی‌ها می‌شود معاون وزیر بهداشت: زلزله‌زدگان کرمانشاه هنوز سرویس بهداشتی ندارند داستان «لکسوس طلایی» در تجریش تهران چیست؟ تولد بهرام بیضایی؛ بیش بمانید و در آرامش شایع‌ترین بیماری فصل سرما چیست؟ ​ارتباط مستقیم تلفنی با مدیرعامل بانک شهر افراد موفق در تعطیلات چه می‌کنند؟ توضیح محسن هاشمی درباره اظهاراتش پیرامون ۹ دی: منظورم از کنار رفتن غبار، فردی است که این روزها سرو صدا می‌کند افتتاح سومین کنفرانس شهر سایبری (عکس) نوبخت: کی تیتر زده “حمایت نوبخت از گرانی تخم مرغ”؟ (فیلم)

ای کاش کسی در دنیا متوجه این ماجرا نشود/ به دختر بچه ۱۰ ساله چه کار دارید؟!  (۳۷ نظر)

“جاخالی” دادن ایران در حمایت عملی از مسلمانان میانمار!  (۳۷ نظر)

آقای بطحایی! نگذارید بچه های ما بردگان دنیای فردا شوند  (۳۴ نظر)

جشنواره وب ایران؛ اگر تمایل دارید می توانید به عصر ایران رأی دهید (+لینک)  (۳۳ نظر)

آزادی زنان در عربستان؛ مقدمه خشونت بیشتر آل سعود در خاورمیانه  (۲۸ نظر)

پلیس تهران: دستگیری ۲۱۶ نفر در طرح مقابله با اراذل و اوباش (+عکس)  (۱۵ نظر)

اصلاح‌طلبان به هوش، اعتدال‌گرایان به گوش  (۱۲ نظر)

زندگی به سبک جدید در جامعه عربستان (+آلبوم تصویری)  (۱۱ نظر)


منبع: عصرایران

توضیح محسن هاشمی درباره اظهاراتش پیرامون ۹ دی: منظورم از کنار رفتن غبار، فردی است که این روزها سرو صدا می‌کند

رییس شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به اظهارات قبلی خود در خصوص ۹ دی گفت: منظور من از کنار رفتن غبار، شخصی است که این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده است.

به گزارش ایرنا، محسن هاشمی یکشنبه گذشته در پاسخ به سئوال خبرنگاری در خصوص حوادث ۸۸ و راهپیمایی ۹ دی گفت که باید مواظب باشیم و با بصیرت، غباری که روی این موضوع هست را کنار بزنیم تا دشمن را از دوست جدا کنیم.

محسن هاشمی تاکید کرد: امروز در وضعیتی هستیم که این غبار برطرف شده و چهره خیلی ها نیز رو شده است.

وی تصریح کرد: می توانیم نسبت به فتنه ایجاد شده با بصیرت کامل نظر دهیم و ما هم در این مسیر قرار داریم.»

محسن هاشمی روز سه شنبه در پایان جلسه شورای شهر تهران در جمع خبرنگاران افزود: منظور من از کنار رفتن غبار در صحبت های مربوط به وقایع ۸۸ و ۹ دی، شخصی است که این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده است.

وی تصریح کرد: در کانال تلگرامی خود این موضوع و مسائل مرتبط به آن را به طور کامل مطرح کردم.

* لزوم استفاده از سرمایه بخش خصوصی برای توسعه شهر

هاشمی در ادامه بر مشارکت بخش خصوصی برای رشد و توسعه شهر تاکید کرد و گفت: اگر بخواهیم تراکم و شهر فروشی را کنار بگذاریم، باید از سرمایه بخش خصوصی در مسیر توسعه شهر استفاده کنیم.

وی با اشاره به گزارش معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران در جلسه امروز شورا، افزود: باید از سرمایه بخش خصوصی در شهر تهران استفاده کنیم تا ضمن کاهش مشکلات مربوط به اعتبارات، بیش از این شاهد محدودیت و تاخیر در روند اجرای پروژه های شهری نباشیم.

هاشمی اظهار کرد: شهر تهران یک میلیون پارکینگ حاشیه معبر دارد که می‌توان با استفاده از سرمایه بخش خصوصی و نصب سیستم الکترونیکی، از این طرفیت برای درآمدزایی استفاده کرد.

به گفته وی، اگر قیمت یک ساعت توقف در این پارکینگ حاشیه ای، یک تا سه هزار تومان باشد، حدود ۵۰۰ میلیارد تومان درآمد برای شهر تهران ایجاد می شود.

رییس شورای اسلامی شهر تهران همچنین به ضرورت استفاده از فضاهای زیرسطحی به عنوان پارکینگ خودرو اشاره کرد و گفت: با استفاده از توان و ظرفیت بخش خصوصی می توان در فضای زیرزمینی، توقفگاه های مناسبی برای خودروهای شهر تهران ایجاد کنیم.

سی و سومین جلسه شورای اسلامی شهر تهران امروز برگزار و معاون فنی و عمرانی شهرداری، گزارشی از فعالیت ها، مشکلات و چالش های پیش روی این حوزه را به اعضای شورا ارائه کرد.


منبع: عصرایران

سمت‌دهی مردم به سوی نارضایتی

عادل اعطا
یکم| به اذعان بسیاری کارشناسان، دولت بیمار است. اما این بیماری قطعا خلق الساعه نبوده و حاصل دو دولت اخیر یا حتی حاصل به گفته طرفداران دولت، ناکارآمدی دولت «پایداریچی‌ها» هم نیست و بیشتر حاصل ناتوانی اکثر دولت‌های گذشته است که امروز به رئیس‌جمهور روحانی، ارث رسیده؛ یا به قولی دست پرورده همکاری همه دولت های در گذشته است. بیماری‌ای که حاصل فساد اداری و رانتی، ناکارا بودن نظام اداری، حمایت مدیران فاسد (به مدد وجود نیروهای باندی متعهد به همان مدیران فاسد) اقتصاد ورشکسته دولتی و این روزها ناآرامی های محیط زیستی بیش از پیش، تن رنجور ایران را آزرده می‌کند.
از سویی، این روزها که به مدد توانمندی «جواد ظریف» و سیاستگذاری درست «حسن روحانی» در عرصه دیپلماسی برون مرزی، در سطح بین‌الملل با تنش‌های کمتری نسبت به گذشته – علی‌الخصوص نسبت به دولت‌های نهم و دهم- روبه‌رو هستیم. خلاء حاصل از همین کاهش تنش‌های بین‌المللی، دوربین توجه مردمی را به سمت داخل چرخانده و درخواست رفاه بیشتر و برخورد با فسادهای گسترده را از جمله دغدغه‌های به حق داخلی مردم تبدیل کرده است.
دوم| وجود شبکه‌های اجتماعی از مهمترین ابزارهای پر نشاط شدن انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری، امروز تبدیل شده‌اند به ابزار حق طلبی مردم کوچه و بازار و آنانی که به روحانی رای داده اند؛ امروز مردم به آسانی خواسته‌های خود را مطرح کرده و به دنبال دریافت حقوق خود هستند. در کنار این مطالبات به حق مردمی، سوگیری‌های خاصی در پررنگ شدن بعضی مسایل و خواست‌های مردمی و تبدیل خواست‌ها به معضل‌های بزرگ دیده می‌شود؛ برای مثال این روزها در شبکه‌های اجتماعی و از زبان «شیخ اصلاحات» با هشتگ دسیسه، نقل‌هایی ویژه می‌شود که خود این، نمونه‌ای از سمت‌دهیِ تفکر مردم به سوی نارضایتی از عملکرد اصلاح طلبان شده است. از سویی دیگر، در بسیاری از پست‌هایی که این روزها در شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شود، سعی می‌شود چنین القا شود که منظور از«دسیسه گران» در کلام رئیس دوران اصلاحات، مردمی هستند که مطالبات خود را در این شبکه‌ها فریاد می‌زنند تا مردم را در مقابل اصلاح‌طلبان قرار دهند؛ همه این‌ها درحالی است که نظر شیخ اصلاحات چیزی جز همین جریان‌سازان منحرف کننده واقعیت به جعلیات در افکار مردم نبوده و نیست.
سوم| روحانی خواه ناخواه با رای این مردم و به اعتبار فراخوان اصلاح‌طلبان برای بار دوم بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده است. اما آقای روحانی باید به یاد داشته باشد که بخشی از این آرای به صندوق ریخته شده، تنها برای حمایت حزبی نبوده و بسیاری از خواست‌ها و مطالبات مردمی، لبیک گفتن رئیس‌جمهور به این خواست‌ها در شعارهای انتخاباتی بوده است که به شکل برگه رای در صندوق ریخته شده؛ پس روحانی می بایست از این مطالبات به سادگی عبور نکرده و به چنین مطالباتی رسیدگی نماید؛ و اگر در حال حاضر مشغول رسیدگی به مطالبات است گزارش این اقدامات را روز به روز منتشر نماید، تا تنش‌های حاصل از احساس ناکامی را در میان افراد جامعه کاهش دهد. به نظر می رسد لیست کردن این نیازها، اولویت‌بندی این موارد و ارائه راهکارها از ساده ترین و اثربخش‌ترین کارهایی می‌تواند باشد که بیانگر توجه دولت به خواست‌های مردم خواهد بود. اما اعضای محترم هیات دولت «تدبیر و امید» از این نکته نباید غافل بمانند که مردم در چند ماه اخیر به شدت به امید نیاز دارند. پس دولت با یک یا دو مصوبه بزرگ، تاثیرگذار و واقعی که مطالبات عمده مردم است، می‌تواند امید را به این جامعه برگرداند و به بقیه مطالبات ریز و درشت با شتابی کمتر رسیدگی کند. شاید یکی از مهمترین این مطالبات تاثیرگذار، وضعیت زیست‌محیطی و مواردی از این دست باشد! مردم منتظر خبرهای خوب و بزرگند تا امیدوار شوند.
منبع: بهارنیوز

نوبخت: سیاست دولت بر کنترل بازار است/ رییس جمهور دستور داده مشکل تخم مرغ رسیدگی و حل شود

سخنگوی دولت با تاکید بر اینکه سیاست دولت بر کنترل بازار است، اعلام کرد که رییس جمهور دستور داده مشکل افزایش قیمت تخم مرغ رسیدگی و حل شود.

به گزارش ایسنا، محمدباقر نوبخت صبح امروز در نشست خبری خود با اهالی رسانه با اشاره اینکه سیاست دولت بر کنترل بازار است، گفت: دولت همچنان بر سیاست مهار تورم تاکید دارد و مجلس انتظار دارد که دولت نسبت به اصلاح قیمت های حامل های انرژی اقدام کند.

وی افزود: دولت مگر اجازه می دهد که مردم زیر بار تورم و گرانی زندگی کنند؟ دولت خود را امسال هم مثل سالهای گذشته خود را موظف می داند در برابر تورم و افزایش نرخ ارز مقاومت کند.

نوبخت با بیان اینکه دولت به ثبات اقتصادی توجه دارد، گفت: اینکه ارزش ریال در برابر سایر ارزهای خارجی پایین بیاید موضوعی نیست که مورد قبول دولت باشد و اینکه گفته می‌شود قرار است قیمت بنزین و مواردی نظیر آن بیشتر شود، همه جزو گمانه زنی هاست

سخنگوی دولت در ادامه با اشاره به افزایش قیمت تخم مرغ در روزهای اخیر، اظهار کرد: قیمت تخم مرغ به عنوان یکی از اقلام غذایی مردم روال با ثباتی را در چهار ماهه نخست سال جاری داشته است، اما از مردادماه با توجه به کاهش تولیدات داخلی نه تنها قدرت صادرات خود را از دست دادیم بلکه مشکل آنفولانزا روی میزان تولید ما و برخی کشورها اثر سوء گذاشت.

سخنگوی دولت تاکید کرد: آنفولانزایی که ما و برخی کشورها درگیر آن شدیم باعث شد برای حفظ سلامت مردم نسبت به معدوم کردن مرغ ها اقدام کنیم و در این راستا ۲۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تن مرغ تخم گذار معدوم شد که ۱۴ تا ۲۰ درصد از نیاز ما را این میزان مرغ معدوم شده تامین می کرد و دولت نیز ۳۰ میلیارد تومان برای جبران این خسارات در سال گذشته پرداخت و امسال هم ۱۰۰ میلیارد تومان برای جبران آن پرداخت کرد.

نوبخت با اعلام اینکه رییس جمهور دستور دادند که به این موضوع رسیدگی و مشکل افزایش قیمت تخم مرغ حل شود، گفت : وزارت جهادکشاورزی نیز در این زمینه اقدامات به وقتی انجام داد، در حال حاضر مجوز واردات ۱۹ هزار تن تخم مرغ داده شده است و ۱۲۰ هزار تن دیگر نیز در حال مجوز ادامه گرفتن است و ۱۱۰ هزار تن تخم مرغ هم ترخیص شده است.

وی تصریح کرد: در چنین مباحثی است که بحث تکفیک وزارت‌خانه‌ها اهمیت پیدا می‌کند. مخصوصاً در کشور ما که کوچکترین تغییر قیمتی باعث واکنش‌های اجتماعی می‌شود، انتظار داریم مجلس محترم به این موضوع التفات کند هرچند که در هر صورت سیاست دولت کنترل تورم است و با عرضه کردن محصولات، به قیمت واردات این کار را خواهد کرد.

سخنگوی دولت ادامه داد: تورم یعنی قدرت خرید خانواده‌ها پایین بیاید یا پایین آوردن نرخ ارز باعث پایین آمدن ارزش ریال ‌شود. بله، درست است که عده‌ای همین را می‌خواهند ،اما دولت تاجر نیست و مطمئن باشید امسال هم مثل سال‌های قبل خود را برای کنترل قیمت‌ها موظف می‌داند.

نوبخت با تاکید بر اینکه همیشه انتخاب بین بد و خوب نیست و گاهی اوقات انتخاب در شرایط اضطراری صورت می‌گیرد، گفت: من هیچ‌گاه حرفی نمی‌زنم که ضمانت اجرایی نداشته باشد. این فضاسازی هایی که ایجاد کرده‌اند و می گویند دولت کنترل تورم را کنار گذاشته است، درست نیست، سیاست ما کنترل تورم است.

وی همچنین با اشاره به پیگیری مطالبات سپرده‌گذاران موسسات مالی از سوی دولت گفت: از مردم خواهش می‌کنم دقت کنند. بارها به مردم گفتند اما باز هم سپرده‌گذاری کردند. ما پیگیر مطالبات آنان بعد از جلسه روسای سه قوه هستیم و آقای رئیس‌جمهور پیگیر این مسئله هستند.

نوبخت با تاکید بر اینکه دولت در سالهای گذشته از مجوز افزایش حامل های انرژی استفاده نکرد، گفت: این در حالی است که بر اساس قانون، این اصلاح قیمت حق دولت است، اما دولت ریالی از این پول را به خزانه نیاورد و هر سال بین ده تا دوازده میلیارد تومان از محل خزانه را به درآمدهای حاصل از افزایش حامل های انرژی اضافه و یارانه های مردم پرداخت کرد ولی برای سال آینده دولت تصمیم دارد این درآمد را صرف ایجاد اشتغال کند.

سخنگوی دولت ادامه داد: برای سال آینده در نظر داریم ۱۷ هزار و ۹۰۰ میلیارد تومانی که به واحدهای تولیدی اختصاص داده بودیم را تا ۷۵ هزار میلیارد تومان افزایش دهیم که از این میزان، ۱۷ هزار میلیارد تومان آن را از محل اصلاح قیمت ها تامین می‌کنیم تا تامین اشتغال با فشار بیشتر بر مردم همراه نشود و هر رقمی که از افزایش قیمت حامل های انرژی به دست آید، حداقل ۶۰ هزار میلیارد تومان به آن اضافه می کنیم تا در بخش اشتغال استفاده شود.


منبع: عصرایران

مجلس از پاسخ وزیر کار درباره بیمه کشاورزان قانع شد

نمایندگان مجلس در جریان سوال حسن کامران از وزیر کار در خصوص بیمه کشاورزان اعلام کردند که از پاسخ وزیر قانع شده‌اند.

به گزارش ایسنا، سوال حسن کامران نماینده اصفهان از وزیر کار در خصوص علت عدم اجرای کارفرمایان کشاورزان، عدم پرداخت حقوق همسر متوفیان سنوات قبل و عزل و نصبها در جلسه علنی اصبح امروز (سه‌شنبه) مجلس ورد بررسی قرار گرفت.

پس از اظهارات نماینده سوال کننده و توضیحات وزیر نمایندگان با ۶۹ رای موافق ۱۰۳ رای مخالف و ۱۱ رای ممتنع از مجموع ۲۲۵ نماینده حاضر پاسخ‌های وزیر را قانع کننده دانستند.


منبع: عصرایران

این «پشیمانی» هزینه دارد

به گزارش ایسنا، قصه پشیمانی عده‌ای، در این روزها از  شبکه‌های اجتماعی یکی از شمشیرهای دولبه جامعه ایرانی آغاز شد. محلی که هر کس هر چه می‌خواهد دل تنگش می‌گوید. جایی که در انتخابات نقش موثری ایفا کرد و در عوض در ایجاد شایعات، شبهات و اخبار بدون منبع هم نقش انکارناپذیری دارد.
پس از آن اظهار پشیمانی موج پشیمانی‌ها آغاز شد. از کاربران عادی گرفته تا برخی سیاسیون، از ورزشکاران تا هنرمندان. سلبریتی‌ها که در زمان انتخابات بیش از آنچه توقع می‌رفت، از آن‌ها _در هر دو جناح_ استفاده شده بود این بار به نقش‌آفرینی معکوس پرداختند؛ پخش بذر ناامیدی و ابراز پشیمانی.
در این میان واکنش یکی از ورزشکاران نسبتا محبوب آتش را تندتر کرد. این فوتبالیست در صفحه اینستاگرام خود در واکنش به اظهارات رییس دفتر رییس‌جمهور که گفته بود “عوارض خارج از کشور به ندارها اختصاص می‌یابد”، این چنین نوشت:” شما که انقدر به فکر ندارها هستین که فکر نمی‌کنم نداری وجود داشته باشه!! کدوم ندارها دقیقاً؟ شما قبل از تصمیم‌گیری، مطالعه و تحقیق هم می‌کنید که می‌گین در صورت انتقادها، تجدید نظر می‌کنید!! خانواده‌های شما که اقامت جای دیگرو باید داشته باشن، که نیازی به عوارض ندارن! دیگه چیزی دیگه نبود برای کسری بودجه، گرون کنید؟ می‌ترسم برای پروازهای داخلی هم عوارض بگیرین تا بودجه ٩٨! خدایا هر چه سریع‌تر سال ١۴٠٠ رو برسون لطفاً! تن ما رگ نداره، تیغ نزن!”
این پست که با واکنش‌های مثبت و منفی زیادی مواجه شد تکمله‌ای هم داشت و این ورزشکار که در انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶ به حمایت قاطعی از حسن روحانی پرداخته بود در پست بعدی خود نوشت: “من باز عذرخواهی می‌کنم (بابت حمایتی که از پرزیدنت کردم در انتخابات که فکر می‌کردم می‌تونه کمک کنه) از تمام دوستان و هموطنان عزیز، حلال کنید. (قبل از انتخابات تهمت و فحش شنیدیم، الان هم روش) کاش می‌شد به عقب برگردیم.”
این در حالی است که همین فوتبالیست در اردیبهشت ۹۶ پیش از انتخابات در حمایت از روحانی نوشته بود:” با احترام به همه کاندیدا ها اینو در جواب کسایی زدم که از کامنت من در زیر پست دکتر، سوءاستفاده کردن و می‌کنن، اگر قرار باشه یکی رو انتخاب کنم، روحانی تا ۱۴۰۰.”
با داغ‌تر شدن موضوع علاوه بر مردم عادی و کاربران مختلف شبکه‌های اجتماعی تعدادی از هنرمندان و ورزشکاران و به اصطلاح، سلبریتی‌ها به کمپین پشیمان‌ها پیوستند. طوفانی که به راه افتادنش با یک موج بود، ولی توقفش به ساحل امنی نیاز داشت. این اتفاقات و ابراز پشیمانی‌ها در حالی اتفاق افتاد که از انتخابات اردیبهشت ۹۶ نزدیک به هفت ماه گذشته و دولت دوم روحانی حتی یک‌ساله ه نشده است، اما احساسات مردم نه به تحلیل‌ها توجهی داشت و نه به خطی که هوشمندانه از سوی برخی مخالفین دولت و حتی نظام در دست گرفته و هدایت می شد.
در این میان اما همان‌طور که آهن با آهن بریده می‌شود یک سلبریتی دیگر نیاز بود تا موج‌شکن ضربات پیاپی وارد آمده به دولت باشد. این بار یک بازیگر که در دوران انتخابات هم حامی سرسخت رییس‌جمهور بود به میدان آمد و در پاسخ به پشیمان‌ها نوشت:” من باران کوثری، هیچ‌کجا از رای‌ای که به حسن روحانی دادم ابراز پشیمانی نکردم. من رای دادم که فرصت نقد و تکرار مطالباتم رو داشته باشم. طبیعتا من هم مثل هر کس دیگه‌ای بر اساس خواسته‌ها و نیازهای خودم و توصیه‌ کسانی که قبولشون دارم کاندیدای موردنظرم رو انتخاب می‌کنم و این نه خودخواهی است نه به فکر مردم نبودن، این یعنی رییس‌جمهور بر اساس نیاز اکثریت انتخاب شود، اگر کاندیدای موردنظر شما انتخاب نشده یعنی خواسته‌هایتان در اولویت اکثریت نیست. مطمئنم نقد امثال من به این دولت اگر بیشتر از بقیه نباشد کمتر نیست، فکر می‌کنم از همین صفحه‌ی اینستاگرام هم این مشخص است. خیلی متاسفم که روند کند تحقق وعده‌های دولت این‌طور بهانه به دست صفحه‌ها و آدم‌های تندرویی داده که ما را سیبل خالی کردن خشمشان از شکست در انتخابات کرده‌اند اما من از رای‌ام پشیمان نیستم، تکرار می‌کنم رای ندادن در انتخابات ریاست‌جمهوری جزء گزینه‌های من نیست و در بین نامزدهای انتخابات ۱۳۹۶ حسن روحانی همچنان انتخاب من و نقد دولتی که به آن رای دادم حق طبیعی من است.”
این موضع  بیشتر از انتظاری بود که از یک هنرمند می رود و به مواضع سیاستمداران شبیه‌ است. کاری که بسیاری از مدعیان سیاست‌ورزی و جنگ روانی نتوانستند در روزهای ابراز پشیمانی آن را مطرح کنند. در این پست اینستاگرامی خانم بازیگر به دو نکته اساسی اشاره می‌کند. اول این‌که سیبل شدن دولت را کاری از جانب تندروهایی می‌داند که نتوانسته‌اند در مقابل روحانی به موفقیت برسند و عملا مردمانی که از سر احساسات و برای خالی نبودن عریضه هشتکی زده‌اند و مطلبی گفته‌اند را کنار می‌گذارد.
بسیاری از کسانی که هیزم به آتش این اعتراض می‌ریختند یا مخالفین دولت بودند و یا حتی اپوزیسیونی که جمهوری اسلامی را قبول نداشته‌اند و تلاش می‌کردند از این نمد برای خود کلاهی ببافند. البته نباید فراموش کرد که بسیاری از کسانی که به روحانی رای داده بودند نیز همراه این موج شده و هشتک پشیمانم می‌زدند. نکته‌ دیگری که باید  به آن توجه کرد، مطالبه‌گری است که کوثری مطرح می‌کند؛ یعنی در عین حمایت از دولت روحانی و رایی که به نفع او به صندوق ریخته شده به دور از احساسات، اشتباهات دولت برای رفع آن‌ها گوشزد و عملکرد آن منصفانه نقد شود.
بعد از این بود که کم کم هشتک #پشیمان‌_نیستم جان گرفت و برخی فعالین سیاسی هم به میدان آمدند، در واقع جرات به میدان آمدن را پیدا کردند.
عبدالله ناصری فعال سیاسی درباره این اتفاق می‌گوید: آنچه تحت عنوان کمپین پشیمانم در مورد رای به روحانی به راه افتاده، با برنامه‌ریزی جریان رادیکال صورت گرفته است. معتقدم پشت ماجرای فضای روانی که علیه دولت شکل گرفته، جریال رادیکال است که هر تلاشی را کرد تا روحانی پیروز انتخابات نشود و به اولین رییس‌جمهور تک‌دوره‌ای بدل شود. رقبا دارند زمینه‌چینی می‌کنند تا حداقل در ۱۴۰۰ گفتمان اصلاحات و روحانی پیروز انتخابات نشود.
برخی از چهره‌های نزدیک به رییس‌جمهور نیز به شدت به این کمپین واکنش نشان دادند؛ حسام‌الدین آشنا مشاور روحانی، آن را «پویش فرمایشی» نامید و تصریح کرد که این کمپین با پشتیبانی کسانی شکل گرفت که باید در مورد کارهای کرده و نکرده خود به تک تک مردم ما پاسخگو باشند. آنها ثروت و سعادت ملت را به تاراج دادند.
یکی دیگر از کسانی که به شدت به حمایت از رییس‌جمهور پرداخت و با بدبینی درباره کمپین مذکور سخن گفت کسی بود که با “تکرار” خود یکی از عوامل پیروزی روحانی و جلب نظر تعداد زیادی از رای دهندگان بود. سیدمحمد خاتمی، رییس‌جمهور اسبق ایران، موجی را که علیه دولت حسن روحانی با کمپین «پشیمانیم» به راه افتاده را  یک دسیسه و این موج را “هدفمند و برنامه‌ریزی‌شده” خواند و در جمع اعضای مجمع روحانیون مبارز کاشان تاکید کرد که از حمایت خود پشیمان نیست و همچنان بر این امر اصرار دارد.
به گفته این چند نفر این موج برنامه‌ای برای تخریب به حساب می‌آمده است. البته شاید شروع آن از یک اتفاق ساده بوده ولی ادامه یافتن و حمایت رسانه‌ای و تبلیغاتی از آن هدف‌مند و بسیار هوشمندانه بوده است.
در همین زمینه محمدجواد حق‌شناس فعال سیاسی و عضو شورای شهر تهران معتقد است: این رویکرد، رویکردی اغراق آمیز است و این سوال باید پرسیده شود کسانی که امروز اعلام پشیمانی می‌کنند، اگر به روز ۲۹ اردیبهشت برگردند، به چه کسی رای می‌دهند؟ فرض کنیم امروز ۲۹ اردیبهشت و روز برگزاری انتخابات است. سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا باید در انتخابات شرکت کنیم یا شرکت نکنیم؟ قطعا هیچ آدم عاقل و دلسوزی توصیه نمی‌کند که مردم برای تعیین سرنوشت خود در انتخابات شرکت نکنند. سوال بعدی این است از بین سه گزینه حسن روحانی، ابراهیم رییسی و مصطفی میرسلیم کدام گزینه را باید انتخاب کرد؟ آیا کسانی که امروز ابراز پشیمانی می‌کنند، در روز ۲۹ اردیبهشت به کس دیگری غیر از روحانی رای می‌دادند؟ قطعا در انتخابات ریاست‌جمهوری، رای به روحانی به مصلحت کشور و مردم نزدیک‌تر بود.
وی با اشاره به اینکه چنین فضاسازی‌هایی به نفع کشور نیست، عنوان می‌کند: در فضایی که پس از ارائه بودجه به وجود آمد، برخی چهره‌های فرهنگی، هنری و ورزشی که خیلی هم با مفاهیم سیاسی آشنا نبودند، پیشگام شده و موجی علیه دولت به راه انداختند که آثار خود را در جامعه هم گذاشت. البته دولت می‌توانست این فضا را به گونه‌ای مدیریت کند تا به این میزان مورد هجمه از سوی چهره‌های سرشناس غیرسیاسی مواجه نشود.
محمد کیانوش‌راد عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها هم با اشاره به اینکه به جای عکس‌العمل احساسی باید راه‌حل‌های اجرایی موثر برای مشکلات کشور ارائه شود، بیان می‌کند: عبور از روحانی به معنای عبور از یک روش اصلاح تدریجی برای اداره کشور است.
نکته‌ای که کیانوش‌راد به آن اشاره می‌کند دقیقا همان بزنگاهی است که به قول حق‌شناس شاید بسیاری از سلبریتی ها که چندان با سیاست آشنایی ندارند از سر احساسات زیاد به آن توجه نداشته‌اند. ورطه خطرناکی که اگر کشور به دام آن بیفتد باز ممکن است در دام کسانی گرفتار شود که عکس مار بر دیوار می‌کشند.
البته محمدصادق جوادی‌حصار عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با تاکید بر اینکه اعتراضات به روحانی نباید ما را نگران کند، می‌گوید: در دولتی آزاد و جریانی سیاسی که به راحتی حجم انتقاد را تحمل می‌کند، این حجم از انتقادات درباره دولت چندان بالا نیست. انتقاد علیه هر دولتی که انجام می‌شود آن دولت باید از آن استقبال کند و این نشانه پویایی، زنده و سیاسی بودن جامعه است.  
وی همچنین می‌افزاید: در دولتی آزاد و جریانی سیاسی که به راحتی حجم انتقاد را تحمل می‌کند، این حجم انتقاد چندان بالا نیست. اعتراضات به آقای روحانی نباید ما را نگران کند. وقتی حجم پیروزی سنگین است، حجم انتقادات نیز سنگین می‌شود. ۲۴میلیون به آقای روحانی رای دادند اگر  ۱۰ درصد این افراد نیز به فعالیت‌های دولت معترض شوند، فضای رسانه‌ای و مجازی کشور را مملو از اعتراض می‌کنند. در دولتی که ۹۰-۸۰ درصد از حامیان هنوز حمایت می‌کنند، ۱۰ درصد نیز ممکن است انتقاد کنند یا به مخالف تبدیل شوند که این امور بدیهی و طبیعی است.
هر چند بیژن مقدم به عنوان یک فعال سیاسی این انتقادات را بسیار زود می‌داند و می‌گوید: انتظار می‌رفت تا انتقادات از سوی جریان اصلاحات به دولت روحانی طی دو سال آینده آغاز شود، اما بدنه جریان اصلاحات چشم‌اندازی برای تحقق وعده‌های روحانی نمی‌بینند و انتقادات خود را آغاز کردند.
وی در ادامه با اشاره به انتقادات برخی از هنرمندان و ورزشکاران به روحانی یادآور می‌شود: وقتی که پای احساسات به جای منطق به سیاست باز شد نتیجه‌اش همین می‌شود که می‌بینیم. همه جریان‌های سیاسی برای رای‌آوری از سلبریتی‌ها استفاده می‌کنند اما اشتباه‌شان در نقطه‌ای مشخص می‌شود که آنها بر اساس احساس هوادار می‌شوند و بر اساس احساس روبروی شخص و سیاست‌هایش می‌ایستند.
مقدم همچنین خاطرنشان می‌کند: چون مبنای ریشه‌ای برای حمایت از یک سیاستمدار ندارند با وعده‌ای هوادار می‌شوند و به خاطر عوارض خروج از کشور روبرویش می‌ایستند. از سوی دیگر روحانی گفته بود وعده‌هایش در بودجه سال ۱۳۹۷ تبلور پیدا می‌کند، اما بدنه اصلاحات دید که این بودجه با جیب مردم و وعده‌های روحانی سازگار نیست به همین علت انتقادات خود را بیان کردند.
کمال‌الدین پیرمذن نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی هم با اشاره به اینکه تخریب رییس‌جمهور را نمی‌توان در زمره فعالیت‌های اصلاح‌طلبانه بر شمرد، تصریح می‌کند: تقابل نیروهای سیاسی با رییس‌جمهور را نمی‌توان اصلاح‌طلبی نامید. شکست روحانی، شکست اصلاحات و اعتدال بوده و عبور از روحانی یعنی هموار کردن راه برای پوپولیسم و بستر سازی برای جان گرفتن احمدی نژادی جدید.
با توجه به اظهارات بسیاری از شخصیت‌ها و فعالین سیاسی و کارشناسان به نظر می‌رسد در پایان ذکر دو نکته تاریخی کافی است:
۱- چند ماهی به انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۰ باقی مانده بود. برخی اصلاح‌طلبان که چهار سال قدرت را در دست داشتند خود را در اجرای پروژه‌هایشان شکست خورده می‌دیدند و سیدمحمد خاتمی را به عنوان کسی  که عقب‌تر از  اصلاحات حرکت می‌کرد، معرفی می‌کردند. پروژه عبور از خاتمی از همین جا کلید خورد. هرچند سید اصلاحات در انتخابات ۸۰ با رایی بیشتر از دوم خرداد ۷۶ به ریاست‌جمهوری رسید، اما همین مخالف‌خوانی‌ها کار را به جایی رساند که در آخرین حضورش در دانشگاه تهران همان دانشجویانی که روزگاری مهم‌ترین اهرم در به قدرت رسیدنش بودند او را هو کرده و از حمایت از او ابراز پشیمانی کردند. ندامتی که با تبلیغات گسترده تندروهای دو جناح سرخوردگی بزرگی را در جامعه ایجاد کرد و یکی از عوامل موثر در  اتفاق افتادن ندامت بزرگ‌تر یعنی افتادن در دامن پوپولیسم و مصائب هشت‌ساله کشور شد. درک شرایط زمان و بزنگاه تاریخی نکته‌ای بود که تندروهای جریان اصلاحات همواره از آن غافل بودند، خدایشان بیامرزد.
۲- بعد از شهادت امام حسین (ع) در واقعه عاشورا بسیاری از اهالی کوفه به سرکردگی سلیمان ابن صرد خزاعی نهضتی را تحت عنوان توابین به راه انداختند. توابین جماعتی بودند که از حمایت نکردن از امام حسین(ع) در محرم سال ۶۱ هجری به شدت احساس پشیمانی کرده و تنها راه جبران خطای خود را نثار خون‌شان می‌دانستند. حاضرین در نهضت توابین نماد کسانی به حساب می‌آمدند که هیچگاه اقتضای زمان خود را درک نکرده، در جایی که باید قیام می‌کردند نشستند و در زمانه قعود، برخاستند. توابین بی‌اذن امام زمان خود حضرت سجاد (ع)، دست به قیامی کور علیه امویان زده و در صحرای عین‌الورده در جنگی نابرابر تقریبا تار و مار شدند و انگشت‌شماری از آنان به کوفه بازگشتند. مردمانی که نه سکوت‌شان در زمانه قیام حسینی دردی از جامعه اسلامی دوا کرد و نه قیام‌شان در دوران سکوت امام زین‌العابدین(ع) مرحمی بر دل سوخته اهل بیت(ع) شد. درک شرایط زمان و بزنگاه تاریخی نکته‌ای بود که توابین همواره از آن غافل بودند، خدایشان بیامرزد.
منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های سه‌شنبه ۵ دی

 



صفحه اول روزنامه های سه شنبه ۵ دی

۰۵ دی ۱۳۹۶

۰:۵۰

عکس: ایرنا

۴۲ عکس
ارسال به دوستان







لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه
منبع: بهارنیوز

اعتراض کیهان به رئیس مجلس: چرا به احمدی نژاد سخت می گرفتید؟

کیهان نوشت: طبق نص صریح قانون اساسی، دولت باید از سوی خانه ملت بازخواست و هدایت شود.

اما ائتلاف مدعیان اصلاح‌طلبی و اعتدال و شبه‌اصولگرایی، تقریبا این شان نظارتی را تعطیل کرده و مجلس را به میزان زیادی از موضوعیت انداخته‌اند. چنین کارکردی در دهمین سال ریاست آقای لاریجانی، یک پسرفت حتی در مقایسه با نوع تعامل سختگیرانه تیم وی در قبال دولت نهم و دهم است. همه این ناکارآمدی‌ها، پای رئیس ‌مجلس و ائتلاف همسو با وی نوشته خواهد شد.


منبع: عصرایران

فریدون وردی‌نژاد مشاور رئیس‎دفتر روحانی شد

فریدون وردی‌نژاد مشاور رسانه ای رئیس دفتر رییس جمهور شد.

به گزارش مهر، طی حکمی از سوی محمود واعظی رییس دفتر رییس جمهور، فریدون وردی‌نژاد به عنوان مشاور رسانه ای رئیس دفتر رییس جمهور منصوب شد.

وردی‌نژاد بین سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۰ مدیریت خبرگزاری ایرنا را بر عهده داشت و در این دوران دانشکده خبر و مجموعه نشریات ایران را بنیان گذاشت. وردی‌نژاد از سال ۸۰ تا ۸۴ سفیر ایران در چین بود.

او در مذاکرات مشهور مک فارلین نماینده محسن رضایی در تیم مذاکره کننده بود.


منبع: عصرایران

وزیر آموزش و پرورش: هیچ اعتباری به منظور توزیع شیر در مدارس تخصیص نیافته

وزیر آموزش و پرورش گفت: فعلا هیچ اعتباری به منظور توزیع شیر در مدارس به وزارتخانه تخصیص نیافته است.

سید محمد بطحایی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: متاسفانه تا زمانی که اعتبارات مورد نیاز برای توزیع شیر در مدارس به وزارت آموزش و پرورش پرداخت نشود، این وزارتخانه نمی‌تواند نسبت به عقد قرارداد در این باره، اقدام کند.

وی افزود: ۲۰ میلیارد تومان اعتبار جهت توزیع شیر در مدارس باید به وزارت آموزش و پرورش پرداخت شود تا بتوان عقد قرارداد انجام داد.

وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: امیدواریم با گشایشی که در خزانه دولت اتفاق می‌افتد، اعتبارات مورد نیاز جهت توزیع شیر در مدارس ارائه شود تا بتوان نسبت به این کار اقدام کرد.


منبع: عصرایران

روابط عمومی وزارت خارجه: هیچ خودروی میلیاردی خریداری نشده

روابط عمومی وزارت امور خارجه اعلام کرد این وزارت خانه خودروی تشریفاتی جدیدی خریداری نکرده است.

به گزارش ایسنا، در بیانیه وزارت امور خارجه در این ارتباط آمده است: در پی انتشار تصاویر و اخبار شائبه برانگیز در خصوص خرید خودروهای میلیاردی توسط این وزارتخانه ضمن رد هر گونه خرید جدید خودروهای تشریفاتی جهت میهمانان خارجی رسمی کشور به آگاهی می‌رساند خودروهای تشریفاتی که تصاویر آن در فضای مجازی منتشر شد، در دولت دهم و به منظور انجام امور تشریفاتی میهمانان اجلاس سران عدم تعهد در تهران سفارش داده شد که ۳۲ دستگاه آن همان زمان تحویل و ۱۴ دستگاه باقیمانده در سال ۹۳ ترخیص شدند و پس از آن هیچ خودروی خارجی تحت هیچ عنوانی از سوی این وزارتخانه خریداری نشده است.


منبع: عصرایران

اعضای ستاد اربعین با رهبری دیدار می‌کنند

وزیر کشور با تاکید بر اینکه که اربعین نباید دولتی شود، گفت: باید زیرساخت‌های اربعین را گسترش دهیم. اعضای ستاد اربعین دیداری با رهبر انقلاب خواهند داشت و گزارشی از عملکرد خود به ایشان ارائه می‌کنند.

به گزارش ایسنا، عبدالرضا رحمانی فضلی دوشنبه در نشست ستاد اربعین حسینی با بیان اینکه امسال پیش‌بینی ما در خصوص ممانعت خروج از زائرین غیرقانونی محقق شد و نیروی انتظامی در این زمینه بسیار موفق عمل کرد اظهار کرد: ساماندهی زائرین از مبدأ را به صورت صددرصدی موفق به اجرا نشدیم هرچند که نسبت به سال قبل نظم بهتری پیدا کرده بود.

وی افزود: با استفاده از تجربیات و برنامه‌ریزی‌های انجام شده، مشکلات مراسم اربعین امسال نسبت به سال قبل کمتر شد و خدمات بیشتری در زمینه حمل‌ونقل، اقدامات انتظامی، پشتیبانی، صدور گذرنامه، ارز ارائه شد و همکاری خوبی با دولت عراق خوب داشتیم.

وزیر کشور همچنین با بیان اینکه در اربعین سال جاری خروج غیر قانونی از کشور نداشتیم، تصریح کرد: باید زیرساخـت‌ها را چندین برابر کرد و بازگشایی مرزهای جدید را در دستور کار خود قرار دهیم هرچند که از دو مرز جدید در سال جاری به دلیل عدم تأیید طرف عراقی نتوانستیم استفاده کنیم.

رحمانی فضلی افزود: در بحث زیرساخت‌ها و امکانات عملکرد خوبی را شاهد بودیم اما این زیرساخت‌ها در حد همین جمعیت است و اگر میزان جمعیت سه برابر شود به زیر ساخت‌های بیشتری نیاز داریم و باید کارهای بسیاری انجام پذیرد و برنامه‌ریزی صورت گیرد بنابراین در سال‌های آینده باید زیرساخت‌های اربعین را سه برابر کرد.

رحمانی فضلی تصریح کرد: ستاد بازسازی عتبات عالیات باید طوری کار کند که شبهه‌ای در اقدامات آن در بین مردم وجود نداشته باشد. هم‌اکنون ستاد بازسازی عتبات عالیات طرحی در خصوص ساماندهی کمک‌های مردمی ارائه کند که همه دستگاه‌ها و سازمان‌های مختلف بتوانند کمک‌های خود را در یک مسیر هماهنگ قرار دهند.

رحمانی فضلی اظهار داشت: با اینکه بیمه زائرین اربعین به دلیل عدم متولی بر گردن وزارت کشور افتاد اما به دنبال آن هستیم که در سال آینده بیمه را برعهده نگرفته و واگذار کنیم. ما معتقدیم اربعین نباید دولتی شود.

وزیر کشور با اشاره به پیشنهادی در رابطه با برگزاری همایش اربعین بین کشورهای اسلامی گفت: از این طرح استقبال می‌کنیم و موضوع خوبی است که باید دنبال شود.

رحمانی فضلی به دیدار ستاد اربعین با رهبری اشاره کرد و گفت: دست‌اندرکاران اربعین با رهبر معظم انقلاب دیدار می‌کنند و گزارشی را در این خصوص به معظم‌له ارائه خواهند کرد.


منبع: عصرایران

لاریجانی: آمریکایی ها با تروریسم بازی می کنند نه مبارزه/ از خاک ایران برای حمله به پاکستان استفاده نخواهد شد

رییس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران تروریسم را در هر نوع و شکل خود محکوم می کند، گفت:آمریکایی ها در منطقه با تروریسم مبارزه نمی کنند بلکه دارند با آن بازی می کنند.

علی لاریجانی در اسلام آباد افزود: ایران با هرگونه اقدام تروریستی از هر نوع یا شکل، مخالف است، خواه در پاکستان باشد، چه در افغانستان یا سوریه یا عراق و این را ظلمی علیه مسلمانان می داند.

وی اضافه کرد:همه می دانند که جریان های تروریستی با کمک آمریکایی ها به وجود آمدند، داعش با کمک آمریکا به وجود آمد، باید این تحلیل روشنی وجود داشته باشد که این اقدامات را چرا انجام می دهند چون می خواهند انرژی کشورهای اسلامی را از بین ببرند و این به نفع رژیم صهیونیستی است.

به گزارش ایرنا ‘ علی لاریجانی’ روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگاران در اسلام آباد افزود: ایران با هرگونه اقدام تروریستی از هر نوع یا شکل، مخالف است، خواه در پاکستان باشد، چه در افغانستان یا سوریه یا عراق و این را ظلمی علیه مسلمانان می داند.

وی اضافه کرد:همه می دانند که جریان های تروریستی با کمک آمریکایی ها به وجود آمدند، داعش با کمک آمریکا به وجود آمد، باید تحلیل روشنی وجود داشته باشد که این اقدامات را چرا انجام می دهند چون می خواهند انرژی کشورهای اسلامی را از بین ببرند و این به نفع رژیم صهیونیستی است.

رئیس مجلس شورای اسلامی برای سخنرانی در اجلاس روسای پارلمان های شش کشور جهان در موضوع ‘ راهکارها و چالش های مبارزه با تروریسم’ به پاکستان سفر کرد.

اجلاس «چالش های مقابله با تروریسم و نقش همکاری های منطقه ای» با ابتکار مجلس ملی پاکستان و حضور رئیسان مجالس شش کشور ایران، پاکستان، روسیه، افغانستان، چین و ترکیه سوم دی ۹۶ در اسلام آباد پاکستان برگزار شد.

وی با تشکر از ابتکار پاکستان در برگزاری این نشست ، گفت:این اجلاس، شروع خوبی برای پیگیری استقرار صلح و امنیت در منطقه به عنوان دغدغه همه کشورهای منطقه بود و قرار است، اجلاس بعدی در تهران برگزار شود و این مسیر که دستاورد خوبی داشت را ادامه دهیم.

رییس مجلس شورای اسلامی در این نشست خبری در پاسخ به پرسش ‘ایرنا’ در خصوص پروژه گازی ایران و پاکستان و اقدامات انجام شده برای بهبود روابط بانکی میان دو کشور نیز گفت:مذاکرات خوبی در این زمینه داشتیم، با آقای نخست وزیر و مسئولان دو پارلمان نیز موضوع در میان گذاشته شد و فکر می کنم زمینه های خوبی برای حل مسائل به وجود آمده و حل خواهد شد.

لاریجانی همچنین در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران در باره همکاری ایران و پاکستان در گوادر و چابهار نیز گفت:جمهوری اسلامی ایران، بنای همکاری با پاکستان در همه ابعاد به ویژه بندر چابهار و گوادر را دارد و رئیس جمهوری ایران نیز آن را طرح کردند، پیشنهاد قرارداد خواهرخواندگی بین این بنادر نیز مطرح شده است.

وی تصریح کرد:فکر می کنم اگر راه های ارتباطی بین این دو بندر ایجاد شود که مورد درخواست دو کشور نیز است، از این دو ظرفیت می توان برای آبادانی ایران و پاکستان استفاده کرد.

مناسبات ایران و عربستان
لاریجانی در پاسخ به پرسشی در باره پیشنهاد ایران به عربستان برای بهبود روابط و واکنش عربستان در این خصوص اظهار داشت: پیشنهاد خاصی مطرح نبوده و ایران نیز همیشه برای کشورهای اسلامی ارزش قائل بوده و معتقد به تقویت روابط برادرانه و استفاده از ظرفیت ها بوده است.

وی اضافه کرد:ایران با پاکستان و ترکیه و دیگر کشورهای اسلامی روابط دوستانه دارد و برای عربستان نیز همین را قائل است، ولی سعودی ها مسیر درستی انتخاب نکردند، مردم یمن سالها زیر بمباران هستند.آنان فقیر ولی با کرامت هستند، لذا ما این روش ها را غلط می شماریم.

رییس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به پرسش یکی دیگر از خبرنگاران مبنی بر اینکه پیشنهاد رابطه ایران با عربستان به شرط قطع روابط پنهانی ریاض با اسرائیل اظهار داشت: ایران هرگز دوست ندارد که هیچ کشور اسلامی با رژیم صهیونیستی ارتباط سیاسی و اقتصادی داشته باشد و این را به ضرر امت اسلامی می دانیم.

لاریجانی تصریح کرد:وزیرخارجه عربستان اعلام کرد که آنها به دنبال بهبود روابط با اسرائیل هستند و ما این مسئله را برای کشور بزرگی مثل عربستان سعودی مناسب نمی دانیم و این موضوع برای حیثیت خود سعودی ها مضر است.

وی با تاکید بر اینکه امیدواریم سعودی ها از تصمیم خود بازگشته و مانند همه کشورهای اسلامی یکپارچه شوند، افزود:آمریکایی ها دنبال اختلاف افکنی بین کشورهای اسلامی هستند و با این اختلاف افکنی به دنبال فروش سلاح به کشورهای اسلامی هستند.

شکست داعش
رییس مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از سخنانش در این نشست خبری در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران در باره موفقیت ایران و ترکیه و روسیه علیه تروریسم و داعش در عراق و سوریه و اینکه آیا ایران در خصوص همکاری مشترک ایران، ترکیه و روسیه در این کنفرانس به توافق رسیدند، گفت:ایران به دعوت دولت عراق به دولت عراق کمک کرد تا علیه داعش به پیروزی برسد و نیروهای عراق توانستند به داعش ضربه بزنند، البته نقش آیت الله سیستانی برای بسیج مردم علیه تروریسم بسیار مهم بود،لذا مجموع این عوامل باعث شد تا داعش از کشور عراق خارج شده و امروز عراق بدون حضور تروریست ها در حال سازندگی است.

لاریجانی اضافه کرد:در سوریه از ابتدا برداشت ما این بود که توطئه ای در حال انجام در این کشور است و دولت سوریه نیز از ایران برای کمک دعوت کرد و اوایل نیز جز ایران هیچ کشوری به سوریه کمک نکرد، بعدها مذاکراتی با روسیه انجام شد و روسیه نیز به ائتلاف ایران و سوریه پیوست، البته ماجرای تروریسم در سوریه ختم نشده است، آمریکایی ها در بخش هایی از این کشور پایگاه زدند و به تروریست ها کمک می کنند، با این حال بخش های زیادی از سوریه از دست تروریست ها آزاد شده است.

داعش و مواد مخدر در افغانستان
رییس مجلس شورای اسلامی، در باره فعالیت داعش در افغانستان و دیدگاههای ایران و پاکستان در این زمینه گفت: آنگونه که دوستان ما در پاکستان به می گویند، آنها نیز با جریان های تروریستی در افغانستان مخالفند و دولت پاکستان نیز در این کشور علیه تروریست ها مبارزه می کند.
وی واقعیت اصلی افغانستان را موضوع پیچیده ای خواند و گفت:سال ۲۰۰۱ که آمریکایی ها به افغانستان آمدند، اعلام کردند که آنها با تروریسم و اشاعه موادمخدر مبارزه می کنند، حال پس از این همه سال می توانید، ارزیابی داشته باشید که آنها در کدام هدف موفق بودند.

لاریجانی در ادامه سخنانش گفت:تولید مواد مخدر در افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا امروز، ۴۵ درصد بیشتر شده است، اگر آنها واقعا دارند با ترویسم مبارزه می کنند، چگونه است که تولید این مواد افزایش یافته است؟

عضو شورای عالی امنیت ملی ایران با بیان اینکه حدود ۴۰۰ لابراتوار در افغانستان وجود دارد که موادمخدر را تبدیل به هروئین می کند، تصریح کرد: چرا ناتو این مواضع را بمباران نمی کند و تروریسم نیز از همان سال ورود آمریکا به افغانستان تا کنون گسترش یافته است.

بازی آمریکایی ها با تروریسم
لاریجانی تاکید کرد:تصور ما این است که آمریکایی ها با تروریسم بازی می کنند و مبارزه با تروریسم باید نظیر مبارزه در عراق و سوریه باشد و این اجلاسی که در پاکستان برگزار شد که هدف آن نیز همین بود که کشورهای منطقه راهبرد مشترکی را علیه تروریسم اتخاذ کنند و این تفکر در حال قوت گرفتن است.

از خاک ایران برای حمله به پاکستان استفاده نخواهد شد
رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران گه پرسیده بود آیا ممکن است با استفاده از خاک ایران علیه پاکستان حمله شود، گفت: پاکستان کشور دوست و برادر ما است و جمهوری اسلامی ایران هرگز اجازه نمی دهد که از خاک ایران علیه کشور دوست و برادر خود استفاده شود.

لاریجانی تصریح کرد:تعجب می کنم که این مطلب در رسانه های پاکستان به نوع خاصی مطرح می شود و ایران نیز توضیحاتی درباره این موضوع به طرف پاکستانی داده است و موضوع نیز روشن است.


منبع: عصرایران

لاریجانی به تهران بازگشت

رئیس مجلس شورای اسلامی پس از سفر ۳ روزه ای که به پاکستان داشت، شامگاه دوشنبه وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد.

به گزارش ایرنا، علی لاریجانی که برای حضور و سخنرانی در نشست راهکارهای مبارزه با تروریسم سفر ۳ روزه ای به پاکستان داشت، دقایقی قبل به تهران بازگشت و مورد استقبال جمعی از نمایندگان و مدیران کل مجلس شورای اسلامی قرار گرفت.

گفتنی است، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسامی در جریان این سفر در نشست راهکارهای مبارزه با تروریسم در اسلام آباد سخنرانی کرد. همچنین وی در این سفر با رؤسای مجالس سنا و ملی پاکستان، افغانستان، روسیه، ترکیه دیدار و گفت و گو کرد.

علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، علی افراشته معاون اجرایی رئیس مجلس شورای اسلامی، حسینعلی امیری معاون پارلمانی رئیس جمهوری، حجت الاسلام سیدعلی عماد رئیس کتابخانه مجلس، سفیر پاکستان در ایران، مهدی کیایی مدیرکل فرهنگی و روابط عمومی مجلس و جمعی از مدیران مجلس شورای اسلامی از علی لاریجانی استقبال کردند.


منبع: عصرایران

چند پرسش از دادستان کل کشور

محمد توکلی
چند روز پیش بود که دادستان کل کشور از دست داشتن برخی مقامات و فرزندانشان در پرونده‌های قاچاق خبر داد. حجت الاسلام منتظری می‌گوید: «برخی مقامات و کسانی که باید دلسوزانه در عرصه باشند خودشان به‌نحوی سهم دارند یا خودشان یا فرزندانشان یا وابستگانشان در قاچاق کالا سهیم هستند.» در خصوص پرونده‌های قاچاق همواره حرف و حدیث‌های بسیاری مطرح بوده است، از اسکله‌های غیرمجاز تا کانتینرهای قاچاقی که از پیش چشمان ماموران گمرک عبور می‌کنند و سر از بازار در می‌آورند. با نگاهی به سال‌های گذشته شاهد آن هستیم که در دولت اصلاحات و همچنین در دوره ششم مجلس در چند نوبت تلاش هایی برای قانونمند کردن مبادی ورود کالا و جلوگیری از نظارت گریزی در این بخش صورت گرفت، این تلاش‌ها در دوره‌های بعد نیز از سوی اصولگرایانی که بیشتر از فعالیت سیاسی در پی مقابله با ریشه‌های فساد و ستیز با آن بودند ادامه داشت. در دولت اعتدال نیز با اعمال برخی تغییرات ساختاری در گمرک تلاش شد تا مسیر ورود کالای قاچاق مسدود شود.

با نگاهی به آمارهای رسمی در این بخش شاهد آن هستیم که که در ابتدای دولت احمدی‌نژاد میزان ورود کالای قاچاق به کشور عددی نزدیک به سه میلیارد دلار را نشان می‌داد. با آغاز دولت نهم و به مرور زمان بر اثر بی انضباطی شدید ساختاری موجود در آن بازه زمانی و همینطور تاثیر غیرقابل انکار تحریم‌ها و به وجود آمدن پدیده‌ای به نام «دور زدن تحریم» که گاهی تبدیل به دور زدن مردم می‌شد شاهد افزایش سرسام آور ورود قاچاق کالا به کشور بودیم؛ به طوری که میزان قاچاق از سه میلیارد دلار در ابتدای دولت نهم به ۲۵میلیارد دلار در پایان دولت احمدی نژاد رسید.

بنا بر همین آمارها در چهار سال و چند ماه اخیر میزان قاچاق کالا از ۲۵ میلیارد دلار به ۱۲میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است. می‌توانیم همچون رقبای رییس جمهور روحانی در انتخابات۹۶ به کل منکر آمارهای رسمی کشور شویم و از افزایش چند برابری قاچاق در این چند سال سخن بگوییم اما به نظر می‌آید در یک بررسی منطقی فعلا چاره‌ای جز اتکا به همین آمارهای رسمی نباشد. با این مقدمه نسبتا طولانی چند پرسش را از آقای دادستان مطرح می‌کنیم:

۱ـ وظیفه برخورد با مقامات و بستگان مسئولانی که در قاچاق کالا دست دارند بر عهده چه فرد و نهادی است؟
۲ـ این نکته مطرح شده درباره دست داشتن این افراد در قاچاق در چه زمانی کشف شده است و از آن زمان تا امروز چه برخوردی با آنان صورت گرفته است؟
۳ـ آیا وظیفه دادستان کل کشور اطلاع رسانی این قبیل مسائل است یا برخورد قضایی با آنان و اطلاع رسانی بر عهده دیگر دستگاه‌های درون قوه قضاییه و سایر قوا است؟
۴ـ آیا در دورانی که بنا بر آمارهای رسمی شاهد کاهش قاچاق هستیم (۱۲میلیارد دلار عدد بسیار بزرگ و فاجعه باری است و منظور از کاهش نسبت به گذشته است) بیان چنین مطالبی بدون اطلاع رسانی شفاف از چگونگی رسیدگی قضایی به این پرونده‌ها کمک به ناامید‌سازی در جامعه نیست؟
۵ـ آیا رد پای این مقامات و بستگانشان در جلوگیری و ایجاد مانع بر سر راه تلاش‌های صورت گرفته سال‌های گذشته در مسیر شفاف‌سازی مبادی ورود کالاهای قاچاق هم وجود داشته است؟
منبع: بهارنیوز

ای کاش کسی در دنیا متوجه این ماجرا نشود/ به دختر بچه ۱۰ ساله چه کار دارید؟!

کم مردم دنیا را به ایران و ایرانی خندانده اید و چهره مان را بد کرده اید؟ این رفتارها بدوی و زشت و زننده چه معنایی می دهد؟

عصر ایران؛ جعفر محمدی – آنچه در کشور ما “خبر” ، “مسأله” و گاه حتی “بحران” می شود، بعضاً چنان شرم آور و مضحک است که هر ایرانی وطن دوستی آرزو می کند که مردم دیگر کشورها، ندانند بین ما چه می گذرد!

آخرین نمونه اش، جنجالی است که برخی رسانه ها با عنوان “حضور یک دختر ایرانی بی حجاب در مسابقات ژیمناستیک مالزی” به راه انداخته اند و حتی کار به رئیس فدراسیون مربوطه و حراست و وزارت ورزش و جوانان کشیده است. حرف های رئیس فدراسیون ژیمناستیک را در این باره بخوانید:
“متاسفانه مجبور هستیم با این قضیه برخورد انضباطی کنیم و با تصمیم کمیته انضباطی کاری که باید انجام شود را به وزارت ورزش و جوانان ابلاغ خواهیم کرد. این اتفاق آنقدر منحصر به فرد است که شگفتی خود ما را نیز در بر داشته است. من فکر می‌کنم که بهتر است افراد یاد بگیرند اقداماتی را که می‌خواهند انجام دهند از حوزه‌ قانونی پیگیری کنند و بعد آن را انجام دهند.”

هر کس تیترهای بعضی رسانه ها و اظهارات رئیس فدراسیون را بخواند تصور می کند که فاجعه ای رخ داده است و کنجکاو می شود که بداند چه شده است؟

کل ماجرا این است که عکسی از یک دختر بچه ۱۰ ساله در حال انجام ورزش ژیمناستیک منتشر شده است!
حالا یک عده شایعه کرده اند که عکس در مسابقات مالزی گرفته شده و پدرش -که اتفاقاً رییس هیات ژیمناستیک شهرستان فردیس است – می گوید: مالزی نبوده، ارمنستان بوده، مسابقه رسمی نبوده بلکه تمرینی بوده در حاشیه یک سفر خانوادگی و مختلط هم نبوده بلکه در سالنی بوده که اتفاقاً فقط دختران در آن حضور داشتند.عکس را هم از داخل موبایل شخصی ام درآورده و بی اجازه منتشر کرده اند.

اصلاً مسأله این نیست که این عکس مربوط به کجاست و قضیه چه بوده است؟ دقت کنید: کل ماجرا درباره یک دختر بچه ۱۰ ساله است!

واقعاً خجالت آور نیست؟ احضار یک بچه ۱۰ ساله به کمیته انضباطی فدراسیون و ارجاع پرونده به حراست و وزارت ورزش و جوانان؟!

کم مردم دنیا را به ایران و ایرانی خندانده اید و چهره مان را بد کرده اید؟ این رفتارها بدوی و زشت و زننده چه معنایی می دهد؟ بازی کردن با روان یک کودک ۱۰ ساله ، آن هم در سطح ملی با کجای دین و انسانیت و اخلاق همخوانی دارد؟! تازه اگر اظهارات پدرش که عکس را از داخل گوشی اش درآورده و بی اجازه منتشر کرده باشند که قضیه شرم آورتر هم هست.
بد نیست گاهی وقت ها یادمان باشد که خودمان هم خانواده داریم.

کشور و از جمله همین ورزش، درگیر هزاران مشکل و مصیبت ریز و درشت است، آنگاه برخی رسانه ها و بعضی مسوولان، درگیر این هستند که یک دختر بچه ۱۰ ساله در خارج از کشور چه لباسی پوشیده است!
یکی از مصائب بزرگی که مانند طاعون بر جان ایران افتاده، واگذاشتن امور اصلی و پرداختن به موضوعات فرعی و بی اهمیت است؛ این ماجرا، فقط مشتی است نمونه خروار و خروارها!

دیگر نباید پرسید: “واقعاً به کجا می رویم؟” بلکه باید گفت:”واقعاً به کجا رسیده ایم؟!”


منبع: عصرایران

سخنگوی حوزه علمیه: بودجه حوزه‎‌های علمیه، نصف بودجه دانشگاه تهران هم نمی‌شود/ این بودجه سر سفره طلاب نمی‎رود

سخنگوی حوزه‎های علمیه با انتقاد از جریان غیرمنصفانه رسانه‎ای در خصوص بودجه‎های حوزه بیان کرد: بودجه کل حوزه‎‌های علمیه نصف بودجه دانشگاه تهران هم نیست.

به گزارش ایسنا، حجت‎الاسلام والمسلمین عباس رفعتی روز دوشنبه (۵ دی) در جمع خبرنگاران در مرکز مدیریت حوزه‎های علمیه با اشاره به حواشی بودجه‎ دولت درباره حوزه علمیه گفت: در روزهای اخیر در برخی از رسانه‌ها، جریانی به دنبال تضعیف روحانیت است و تلاش زیادی صورت گرفت که نهاد دینی را در خصوص بودجه زیرسوال ببرند.

وی اظهار کرد: البته برخی با ادبیات دلسوزانه و با شعار استقلالِ حوزه این بحث را مطرح کردند؛ مساله استقلال حوزه یک راهبرد استراتژیک مدیریت حوزه است، ولی از این واژه استقلال حوزه، برخی برداشت ناروایی داشته و دارند.

سخنگوی حوزه اظهارکرد: مطمئن هستیم که بی‌بی‌سی به دنبال استقلال حوزه به معنی صحیح نیست که دو روز پیش برنامه‌هایی پخش کرد که حوزه باید مستقل باشد و یک حاشیه‌ای بر سخن آیت‌الله یزدی داشت که این سخنان با استقلال حوزه ارتباط ندارد.

وی گفت: در رابطه با مسایل بودجه، نهادهای دینی با این شعار به شکل دلسوزانه مطالبی را مطرح می‌کنند؛ در شبکه‌های اجتماعی و خبرگزاری‌ها نباید حرفی بیان شود که در زمین دشمن باشد و در واقع بلندگوی دشمن و ضدانقلاب باشند؛ نباید استقلال حوزه را از دست بدهیم و این هجمه‌ای که صورت می‌گیرد به این خاطر است که حوزه ما مستقل است؛ حوزه مستقل است و به همین خاطر به راحتی از مشکلات دولت‌ها نیز سخن به میان آورده و نقد کرده است.

وی با ذکر این مطلب که این هجمه‎ها هزینه استقلال حوزه است، اظهار کرد: اگر بگوییم حوزه با گرفتن ۱۰ درصد بودجه‌ای که هزینه می‌کند، استقلال خود را از دست داده، قطعا اشتباه است.

وی گفت: بودجه حوزه از طریق باور مردم و اعتماد مردم شکل گرفته، ولی اینگونه نیست که نهاد حکومت دینی نباید از دولت کمکی دریافت کند؛ در ردیف بودجه دولت، کمک به حوزه انجام می‌شود، نه اینکه دولت به حوزه ردیف بودجه خاص تعریف کرده باشد؛ دولت ترکیه به نهاد روحانیت و حوزه آن کشور، چهار هزار میلیارد تومان بودجه داده است؛ بودجه دولت ملی مصر به الازهر مشخص است، ولی حوزه علمیه ما با بودجه‌های مردمی و وقف و.. اداره می‌شود.

رفعتی اظهار کرد: در دولت طاغوت بسیاری از موقوفات حوزوی به زور تملک شده است؛ اگر عایدات حوزه از موقوفات خودش به شکل کامل تامین شود، هیچ نیازی به بودجه حمایتی هم ندارد؛ برای کل حوزه‌های علمیه سراسر کشور اگر نصف بودجه یک دانشگاه مثل دانشگاه تهران ارایه شود، حاضر به گرفتن هیچ کمکی نیستیم.

وی تصریح کرد: بودجه‌ای که اعلام می‌شود، بودجه پیشنهادی است؛ از جایی که این بودجه کمکی است، مشخص نیست که مصوب شود؛ پس از تصویب، به دلیل اینکه این بودجه کمکی است، دولت نیز خود را ملزوم به تخصیص نمی‌بیند؛ گاهی ۵۰ درصد بودجه مصوب تخصیص داده شده است.

وی گفت: نکته دیگر آن است که این بودجه‌ای که در ردیف بودجه به عنوان کمک بیان شده، به طلاب اختصاص نمی‎یابد؛ در حالی که زندگی طلبه‌ها زیر خط فقر است؛ طلاب جزو قشر محروم جامعه هستند، ولی این بودجه سر سفره طلاب نمی‎رود؛ بخشی از این بودجه‌ها، عمرانی مدارس، شهرک‌ها و بخشی نیز هزینه‎ کار فرهنگی گسترده حوزویان در مسایلی است که نظام به این فعالیت های فرهنگی نیاز دارد.

حجت‌الاسلام رفعتی اظهار کرد: سرانه هزینه دولت برای دانشجویان اصلا در حد سرانه کمک به طلاب نیست؛ هزینه شهریه طلاب از وجوهات و وقف تامین می‎شود و اصلا در خصوص بودجه سرانه طلبه عنوانی در بودجه بیان نشده است.

وی گفت: جلساتی با منتقدین این موضوع نیز برگزار خواهد شد؛ یکی از شخصیت‌ها در جمع اساتید بیان کرد که این بودجه را شفاف‌سازی کنید؛ ولی اگر قرار به شفاف سازی باشد، که لازم نیز هست انجام شود، باید گفت که چند میلیارد صرف احیای کتابخانه همین شخصیت علمی شد.

سخنگوی حوزه تصریح کرد: اینکه چرا زودتر به این مساله پاسخ ندادیم به این دلیل بود که قرار نیست که به حرف نادرست پرداخته شود، زیرا به خودی خود فراموش می‌شود؛ ولی این بحث از طریق بی‌بی‌سی نیز دنبال شد و به همین خاطر به پاسخگویی مبادرت کردیم.


منبع: عصرایران

روحانیت در یک وضعیت پارادوکسیکال گیر کرده است

گروه سیاسی: خبرگزاری شفقنا در مقدمه‌ی مصاحبه با دکتر محمدامین قانعی راد نوشت: در برابر پرسش از کارکردهای روحانیت در جامعه فعلی، گذری به گذشته این نهاد می‌زند و به محبوبیت و نفوذ آنان در میان مردم اشاره می کند و با دلایل جامعه شناختی عنوان می کند که امروز قدرت و نفوذ و محبوبیت این نهاد با سابقه در ایران کاهش یافته است.
قانعی راد می گوید: روحانیت در گذشته میراث دار سرمایه فرهنگی بود و قدرت و نفوذ داشت. گمان و تصور عمومی این بود که این نهاد در تصمیم گیری ها براساس مصالح فردی، نظام قدرت و ثروت تصمیم گیری نمی کند و حکمی را صادر نمی کند و در واقع از یک پایگاه مستقلی برخوردار هستند لذا گروهی که بر مبنای منافع شخصی، گروهی، اقتصادی، سیاسی و حزبی تصمیم گیری نمی کردند در میان مردم محبوبیت داشتند. یکی دیگر از دلایل محبوبیت روحانیت در میان مردم در گذشته این بود که جامعه معمولاً در مقابل نظام سیاسی که وجود داشت دنبال یک پناهگاهی می گشت که در طی تاریخ شیعه می بینیم که ایرانیان این پناهگاه را در بخش فرهنگ جستجو می کردند.اما بعد از انقلاب اوضاع کاملاً دگرگون شد. روحانیت با اقتصاد و سیاست پیوند پیدا کردند، در وهله اول این پیوند با سیاست ایجاد شد، در وهله دوم دامن آن به اقتصاد کشیده شد و سپس همراه با آن نیز برخی از گروه های مردمی احساس کردند که بخشی از  روحانیت اگر سخنی می گوید در سخنان و موضع گیری های او مصالح نظام قدرت را مورد توجه قرار می دهد و یک جاهایی هم منافع اقتصادی دارد و از منافع اقتصادی خواسته و ناخواسته، دانسته و ندانسته حمایت می کند و پیوند او با پول پیوند عمیق تری شده بنابراین مقداری اعتماد نسبت به روحانیت کاهش یافت.
او اظهار می کند: ممکن است که امروز یک روحانی سخنی را بگوید که واقعا فرهنگی است، ولی تصور عموم مردم دگرگون شده است. همیشه روحانیت باید بین مناصب اجرایی و نفوذ فرهنگی دست به یک انتخاب بزند و مشخص کند که کدام یک از این دو را می خواهد و کدام یک از این دو برای او مطلوب تر است و به او کمک می کند که پروژه خود که پروژه دینداری و اخلاق برای جامعه هست را جلو ببرد. به نظر من روحانیت به جای تصرف قدرت می توانست به نحوی نظارت فرهنگی بر قدرت داشته باشد بدون اینکه لزوماً بخواهد آن را تصرف کند. لازم بود که روحانیت با قدرت یک رابطه دیالوگی، گفت وگویی و نظارتی از موضع فرهنگ و با حمایت مردم برقرار می کرد و شاید بر حفظ نفوذ فرهنگی خود موفق تر می شد، اما شاهدیم که در حال حاضر نفوذ فرهنگی در عمل و در زمینه های بسیاری کاهش یافته است.

بخش اول گفت وگوی خبرنگار شفقنا زندگی با دکتر محمدامین قانعی راد، جامعه شناس را می خوانید:
 * با توجه به اینکه روحانیت از دیر باز در جامعه ایران نقش پررنگی داشته چه آن زمان که در قدرت نبود و بیشتر در کسوت منتقد حکومت ها بود و چه زمانی که در عرصه های اجرایی حضور داشت و از این طریق تلاش در جهت خدمت رسانی به مردم داشته، اما بعد از گذشت چندین سال بنا بر نظر برخی از کارشناسان و همچنین اخیرا آیت الله شبیری زنجانی گویی نفوذ و محبوبیت این نهاد با سابقه در میان مردم کاهش یافته است. از نگاه جامعه شناسی آنچه در جامعه ایران دیده می شود کاهش این نفوذ و محبوبیت است یا خیر؟ 
مسایلی مانند محبوبیت، منزلت و پایگاه اجتماعی گروه های مختلف، ذاتی نیست که به طور ذاتی برخی از گروه ها از یک منزلتی برخوردار باشند و این منزلت به طور ثابت وجود داشته باشد. به نظر می آید که منزلت هر گروه اجتماعی یک نسبتی هم با نظام توزیع سایر منابع زندگی اجتماعی مانند ثروت، قدرت و دانش دارد بنابراین اینکه یک گروه اجتماعی چه مقداری در بین مردم منزلت دارد با پایگاه و جایگاه آن گروه در نظام ثروت، قدرت و دانش مرتبط است لذا یک امر نسبی و متغییر است که در طی دوره های تاریخی تغییر پیدا می کند. مهم ترین تغییری که در این زمینه پیدا شده در پایگاه روحانیت قبل از انقلاب و بعد از انقلاب به وجود آمده یعنی قبل از انقلاب روحانیت به تعبیر جامعه شناسی با زیست جهان روزمره شهروندان در بخش فرهنگی و اجتماعی در ارتباط و جزو نهاد مذهب بود و نقشی بود که این نقش توسط نهاد دین همراه با قواعد تحریف شده ای در بخش فرهنگ جامعه ایفا می شد بنابراین جایگاه روحانیت عمدتاً یک جایگاه فرهنگی بود و این جایگاه از نفوذ در جامعه نیز برخوردار بود. فرض بر این بود که روحانیت از یک دانشی برخوردار و اساساً حامل دانش است، این دانش هم کم و بیش دانش قدسی است که بر مبنای این دانش قدسی می تواند تصمیماتی بگیرد و تصمیمات مردم را ابلاغ کند و مردم هم باید از او تبعیت کنند. روحانیت خیلی در جایگاه قدرت به معنای قدرت سیاسی یا در جایگاه ثروت به معنای ثروت اقتصادی قرار نداشت، آنچه سرمایه روحانیت بود، سرمایه فرهنگی بود که این سرمایه فرهنگی مبتنی بر یک دانشی است که آن دانش هم لزوماً دانش اسرار آمیزی نبود، ولی دانش مقدسی بود، دانشی بود که از سنت دینی اسلام و در ایران هم تشیع در طی سده ها سال از صدر اسلام تاکنون متراکم شده بود و روحانیت میراث دار این سرمایه فرهنگی بود. این سرمایه فرهنگی مورد اعتماد مردم نیز قرار داشت و واقعاً از دیدگاه مردم هم سرمایه تلقی می شد، منظورم از سرمایه این است که اعتبار و وزن داشت و باید بر مبنای آن عمل می شد و تصمیم گیری صورت می گرفت بنابراین روحانیت قدرت و نفوذ داشت.
* به چه دلیل روحانیت در گذشته دارای چنین قدرت و نفوذی بودند، آنان چه چارچوب و اصولی را رعایت می کردند؟
نفوذ یک امر اجتماعی است که معمولاً گروه های مرجع می توانند بدون اینکه قدرتی داشته باشند صاحب نفوذ باشند و کلامشان در جامعه جریان پیدا کند و تعیین کننده باشد و اینها هم از این نفوذ که باز پدیده اجتماعی و فرهنگی بود برخوردار بودند یعنی نفوذ فرهنگی و اجتماعی داشتند و این امر نیز برای آنها میزانی از محبوبیت را به بار آورده بود.
گمان و تصور عمومی این بود که این نهاد در تصمیم گیری ها براساس مصالح فردی، نظام قدرت و ثروت تصمیم گیری نمی کند و حکمی را صادر نمی کند به دلیل اینکه وابستگی به نظام قدرت و ثروت نداشتند و در مقابل آن از یک پایگاه مستقلی برخوردار بودند استقلال داشتند و مبنای تصمیم گیری آنان سنت و دانش فرهنگی بود که آنان به آن تعلق داشتند بنابراین آنها افرادی بودند که بر مبنای منافع شخصی، گروهی، اقتصادی، سیاسی و حزبی تصمیم گیری نمی کردند و همین مساله نیز برای آنها یک نوع محبوبیتی را به بار آورده بود و عمدتاً این محبوبیت را داشتند.
یکی دیگر از دلایلی که آنها از محبوبیت برخوردار بودند این بود که جامعه معمولاً در مقابل نظام سیاسی که وجود داشت دنبال یک پناهگاهی می گشت که در طی تاریخ شیعه می بینیم که ایرانیان این پناهگاه را در بخش فرهنگ جستجو می کردند که به نحوی برای ایجاد توازن در مقابل زیاده خواهی های قدرت و نظام سیاسی، ایرانیان وزن دیگری ایجاد کردند، به حوزه دیگری بها دادند و برجسته کردند و مورد احترام قرار دادند که در مواقع لازم بتوانند اگر در مقابل نظام سیاسی برایشان نفرت، کدورت و دشمنی ایجاد شد در مقابل آنان گروه دیگری باشد که از محبوبیت برخوردار باشد و به او علاقه داشته باشند بنابراین مقداری دین و رهبران مذهبی هم این نقش را داشتند که محبت عمومی را به خود جلب کنند در حالی که قلمرو سیاست یک قلمرویی بود که در طی تاریخ معمولاً این قدرت سیاسی برای مردم یک قدرت متجاوز بود و در واقع به بیرون از مرزهای کشور هم آمده بود و بیشتر مرجع دشمنی و مخالفت مردم بود و در مقابل آن روحانیت بودند که یک مرجعی برای محبت و دوستی مردم بودند.
* چه اتفاقی افتاد که بعد از انقلاب اوضاع کاملاً تفاوت پیدا کرد و به جای افزایش این محبوبیت به واسطه از بین بردن قدرت سیاسی آن زمان، رفته رفته نفوذ و منزلت نهاد روحانیت قدری متفاوت شد؟ 
بعد از انقلاب اوضاع کاملاً دگرگون شد. دین و به همراه آن روحانیت و سپس نقش ها و قواعدی که در نهاد دین وجود داشت و می گفت که چگونه باید عمل کرد و پس از آن نقش هایی که در نهاد دین وجود داشت مانند نقش روحانی، مرجع و حتی مداح و انواع نقش هایی که نهاد دین داشت و دارد مانند متولیان آستان ها و کسانی که در زمینه های مختلف کار می کنند، با اقتصاد و سیاست پیوند پیدا کردند، در وهله اول این پیوند با سیاست ایجاد شد، در وهله دوم دامن آن به اقتصاد کشیده شد و سپس همراه با آن نیز برخی از گروه های مردمی احساس کردند که بعضا روحانیت اگر سخنی می گوید در سخنان و موضع گیری های او مصالح نظام قدرت را مورد توجه قرار می دهد و یک جاهایی هم منافع اقتصادی دارد و از منافع اقتصادی خواسته و ناخواسته، دانسته و ندانسته حمایت می کند و پیوند او با پول پیوند عمیق تری شده بنابراین مقداری اعتماد نسبت به روحانیت کاهش یافت که آیا روحانیت از موضع دانش سنتی و فرهنگی صحبت می کند یا از موضوع قدرت و ظرفیت های اقتصادی که از آن برخوردار است. در دست گرفتن مناصب قدرت نیز توسط این نهاد وجود داشت و ما می بینیم که در بسیاری از موارد افراد روحانی به مدیر، رئیس، نیروی امنیتی و انتظامی و اطلاعاتی و نظامی تبدیل شدند و این مناصب را اشغال کردند و حضورشان در این مناصب پر رنگ تر است، گاهی بیش از اینکه در مناصب سنتی – مذهبی حضور داشته باشند در مناصب دیوانی و دیوان سالاری و اداری حضور دارند، نقش آنان به عنوان سیاستمدار، برجسته شده و در بسیاری از موارد هم ظاهراً نقش سیاستمداران را ندارند و نقش های سنگین جانبی دارند که بر تصمیم گیری های سیاسی سنگینی می کند؛ به فرض استاندار نیستند ولی بر تصمیم گیری استاندار، فرماندار و شهردار تأثیر می گذارند در حالی که ممکن است که به عنوان امام جمعه یا نقش های دیگر باشند.
از سوی دیگر روحانیت در عرصه دانش فرهنگی از تب و تاب مصون بود، اما عالم سیاست دیگر عرصه فرهنگ نیست که در مواقعی از تب و تاب مصون باشد بنابراین پر وزن شدن بخشی از روحانیت در عالم سیاست آن هم در شرایطی که جامعه ایران بعد از انقلاب سیاست زده شده به ضرر این نهاد تمام شده است.
منظورم از اینکه می گویم جامعه ایران سیاست زده شده این است که هر فردی موضع گیری سیاسی دارد و هر فردی از نظر سیاسی احساس می کند که جایی ایستاده و با مسایلی باید موافقت و مخالفت کند و روحانیت را در مقابل خود می بیند که در مقابل همه مسایل موضع دارد. می خواهم بگویم که مثلاً در عالم قبل از انقلاب و در عالم سنتی تک تک مردم جامعه ایران در مقابل مسایلی که مرتبط با دانش فرهنگی و سنتی می شد، موضع نداشتند بنابراین می پرسیدیم و آنها می گفتند و ما هم اجرا می کردیم یعنی رابطه یک رابطه یک طرفه بود، آنها نقش نخبه را داشتند و از سوی دیگر مردم هم نقش توده داشتند، توده ای که در مقابل نخبگان خود پذیرا بود و پذیرش داشت و در واقع نخبگان را به مثابه گروه مرجع تلقی می کرد بنابراین به آنها مراجعه می کرد و نادانسته ها را از آنها می پرسید و بر مبنای آن عمل می کرد ولی در حال حاضر در شرایط پس از انقلاب بیشتر مردم خودشان را در موضع توده سیاسی قرار نمی دهند، از قضا همه مردم فکر می کنند که از نظر سیاسی موضع دارند و نیاز هم نیست که کسی از بالا به آنها بگوید، به همین دلیل است که مواقع انتخاباتی هر شهروندی برای خود موضعی دارد نه اینکه گاهی مواضع با گروه هایی از روحانیت سازگار نباشد بلکه در مواقعی سازگار است، ولی مردمی که این مواضع سازگار را دارند احساس نمی کنند که تقلید می کنند بلکه احساس می کنند که با فلان گروه روحانی همراه و هم مسیر هستند.

به هر حال بیشتر مردم، بعد از انقلاب درست یا اشتباه به تدریج خود را در موضع اجتهاد سیاسی قرار دادند و از آن سو روحانیت هم از نظر این مردم برای خود صاحب یک رأی حداکثر است که آن هم نظر خود را دارد، ولی آن نظر از نظر من برتری ندارد چون دیگر حوزه او دانش قدسیه نیست که در انحصار روحانیت باشد بلکه بحث قدرت و سیاست است که به کل جامعه برمی گردد البته بماند که ما افرادی را داریم که در جامعه نگاه قدسی نسبت به سیاست دارند بنابراین در عالم سیاست بخشی از مردم خود را مقلد سیاسی می دانند، ولی من جریان اصلی را می گویم که در شهرها و کلانشهرها وجود دارد، در شهرهای بزرگ طبقه متوسط و عموم مردم که با آنها ارتباط داریم در مواقع انتخاباتی به طور خاص و همچنین مواقع غیر انتخاباتی اکثراً یک نوع احساس اجتهاد سیاسی می کنند ولی آنها در شرایط قبل از انقلاب از نظر فرهنگی احساس اجتهاد نمی کردند؛ بنابراین خود را در موضع توده قرار می دادند، اما در حال حاضر از نظر سیاسی موضع خود را می گیرند اقدام خود را می کنند و وقتی بحث فرهنگ پیش می آید در دیدگاه این افراد روحانیت که اکنون به موضع قدرت و ثروت نزدیک شده دیگر حرف فرهنگی نمی زند و اگر حرف فرهنگی می زند باز هم از جنس سیاسی و اقتصادی است بنابراین در این زمینه هم با روحانیت به چالش بر می خیزند.
* اگر امروز بخش اعظمی از روحانیت از جنس سیاسی و اقتصادی نباشند باز هم مورد پذیرش مردم قرار می گیرند؟
ممکن است که امروز یک روحانی سخنی را بگوید که واقعا فرهنگی است، ولی تصور عموم مردم دگرگون شده است. نکته بعد این است که اولاً در تشخیص اینکه در واقعیت کدام روحانی بر مبنای مواضع سیاسی و اقتصادی سخن می گوید و کدام روحانی بر مبنای مواضع فرهنگی و دینی و دانش سنتی سخن می گوید، بسیار مشکل است و ثانیاً مورد به مورد باید بررسی و مطالعه کرد که این روحانی خاص در این سخن خاص از چه موضعی چنین سخنی را می گوید، ولی وقتی جامعه سیاسی شد و  از سوی دیگر بخشی از روحانیت آن نقش برجسته خود را در مناصب اجرایی پیدا کرد و از طرف دیگر اعتبار تصمیم گیری های سیاسی او نزد مردم کاهش پیدا کرد، خود مردم تبدیل به کنش گران و تصمیم گیرندگان سیاسی می شوند و چون نگاهشان هم یک نگاه کاملاً سیاسی است بنابراین ارزیابی آنان نسبت به مواضع فرهنگی روحانیت یک ارزیابی سیاسی خواهد بود لذا در سخنان فرهنگی خیلی به منطق فرهنگی آن توجه نمی کنند بلکه به منطق سیاسی آن توجه می کنند؛ بخشی از این مساله به این دلیل است که واقعا برخی یا بخشی از روحانیت وقتی سخن فرهنگی می گوید در پشت آن منطق سیاسی است، مردم در تجربه روزانه به این مساله برخورد کردند و دیدند که بعضی از روحانیون در ظاهر حرف فرهنگی می زند ولی در پس آن یک غرض، مقصد و هدف سیاسی نهفته است و این مساله باعث می شود که مردم را که معمولاً تعمیم پرداز هم هستند به آنجا بکشاند که از هر نوع کنش فرهنگی روحانیت نیز یک تفسیر سیاسی ارایه دهند و اینجاست که نقش روحانیت به عنوان یک کنشگر فرهنگی و حامل فرهنگ که این فرهنگ شامل اخلاق و دانش دینی هم می شود در جامعه کاهش پیدا می کند.
روحانیت این دو قطبی را در گذشته هم ایجاد می کردند و در مقابل قدرت سیاسی به قدرت فرهنگی پناه می بردند و قبل از انقلاب، مردم به دلیل قدرت فرهنگی روحانیت به او پناه می بردند حال در شرایط سیاسی این قدرت فرهنگی هم جذب قدرت سیاسی شده و با هم یکسان شدند بنابراین بخشی از روحانیت نقش خود را به عنوان پناهگاه فرهنگی نیز از دست داده یعنی احساس همدلی که مردم باید با این نهاد داشته باشند و بیشتر احساس کنند که روحانیت پناهگاه آنان هست و می توانند به روحانیت اتکا و مراجعه کنند، در بین مردم کاهش پیدا می کند و کاهش پیدا کرده است به همین دلیل است که شما در عرض سال های اخیر مراجعه مردم به روحانیت را کمتر می بینید، حتی بعضی از مردم دیگر اعتقاد ندارند که روحانیت می تواند به داد آنان برسد.

* اما برخی معتقدند نفوذ و محبوبیت روحانیت در میان مردم کاهش پیدا نکرده و عملکرد روحانیت دچار مشکل نیست بلکه مردم تنها در بخش هایی از روحانیت گله مند هستند.
گله مندی یک تعبیر خنثی تر و ملایم تری از این است که مردم از روحانیت ناراضی هستند؛ شما می توانید این مساله را با چند تعبیر بیان کنید و بگویید که مردم از روحانیت ناراضی هستند، مردم مخالف روحانیت هستند، مردم روحانیت را قبول ندارند، مردم از روحانیت گله دارند و مردم از روحانیت انتظار بیش از این دارند؛ این مراتب مختلفی است که رابطه مردم و روحانیت را می توان با واژه های مختلف صورت بندی کرد بر حسب اینکه شما متعهد باشید که یک نوع تضاد بین مردم و روحانیت در حال شکل گیری است یا یک نوع دوگانگی پیدا شده یا یک نوع فاصله در حال شکل گیری است یا یک نوع دلخوری وجود دارد، می توانید با واژگان مختلفی وضعیت را توصیف کنید.
اینکه می گویند مردم از روحانیت گله دارند به این دلیل است که معمولاً از دوست گلایه می کنند و این بدین معناست که مردم با روحانیت هیچ مشکلی ندارند ولی گلایه دارند و بیش از این انتظار دارند، ولی من براساس یک منطق تأثیر و تأثر ساختارها بر هم و وضعیتی که بر پایگاه ساختاری روحانیت می بینیم خواسته و ناخواسته این جایگاه دچار چالش شده است بدون اینکه حتی افراد و خود روحانیت نسبت به این فرایند آگاه باشند، ولی با یک فرایندی مواجه هستیم که روحانیت در حال از دست دادن نقش خود به عنوان یک پناهگاه فرهنگی است.
این نکته ای هم که گفتم در عرض چند سال اخیر ندیدیم که مردم از روحانیت در موضوعی کمک بخواهند یا به آنان مراجعه کنند تا نقش میانجی را بازی کند و حلال یک مشکل و محلل یک مساله باشد.
* این مساله نشان می دهد که بسیاری از مردم از روحانیت به گونه ای قطع امید کردند؟
گویا این نهاد دیگر نمی تواند کاری کند، گویا دیگر کاری از دست این نهاد بر نمی آید کما اینکه شما در شرایط قبل از انقلاب اگر یک روحانی فتوایی را صادر می کرد نه تنها عموم مردم بلکه خود روحانیت دیگر هم به آن فتوا احترام می گذاشتند و آن را اجرا می کردند. من به یاد دارم که در دوره آقای احمدی نژاد حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر از آیات عظام خواهشی را در نامه ای امضا شده برای او فرستاده بودند که آن هم عملی نشد در واقع می بینید که علما تبدیل می شوند به صاحبان امضا برای نامه های دسته جمعی که خودشان باید برای یک مقام سیاسی قدرتمند بنویسند که ممکن است به آن توجه شود یا نشود، همه این افراد که این نامه را  امضا کردند به عنوان آیت الله بودند و اینکه چه تغییری در نقش، قدرت و نفوذ اتفاق افتاده، پارادوکسیکال است، از یک منظر به نظر می آید که انقلاب، قدرت روحانیت را بسیار افزایش داد و از سوی دیگر به نظر می آید که انقلاب، قدرت روحانیت را فوق العاده کاهش داده است یعنی هر دو اتفاق به طور همزمان وجود دارد و دیده می شود و از نظر جامعه شناسی هم زوایای مختلف یک وضعیت را نشان می دهد، روحانیت در اوج قدرت و در عین حال روحانیت در شرایط ناکارآیی و عدم نفوذ اجتماعی قرار دارد و در یک وضعیت پارادوکسیکال این چنینی گیر کرده است.
* حضور روحانیون در عرصه های اجرایی و بعضا جناح بندی های سیاسی و حزبی می تواند راهگشای امور باشد؟ برخی ممکن است اینطور عنوان کنند که یک روحانی هم حق دارد به عنوان‌یک شهروند موضع گیری های جناحی داشته باشد یا از آن درجه از سواد برخوردار باشد که بتواند مدیر یک سازمان یا حتی کارخانه و غیره شود.
روحانیت باید به طور تاریخی انتخاب کند، همیشه روحانیت باید بین قدرت سیاسی و نفوذ فرهنگی دست به یک انتخاب بزند و مشخص کند که کدام یک از این دو را می خواهد و کدام یک از این دو برای او مطلوب تر است و به او کمک می کند که پروژه خود که پروژه دینداری و اخلاق برای جامعه هست را جلو ببرد. اگر روحانیت از موضع نفوذ فرهنگی اقدام کند، ممکن است که بتواند روی قدرت هم نفوذ داشته باشد و بر روی آن تأثیرگذار باشد. می تواند در مواقعی قدرت را به چالش بکشاند و تغییراتی را در عالم سیاست موجب شود. برخی از روحانیت می گویند که ما می خواهیم همان نفوذ فرهنگی را داشته باشیم.
* اما برخی از روحانیون معتقدند برای اینکه بتوانند نفوذ فرهنگی داشته باشند به قدرت اجرایی نیاز دارند.
این دسته از روحانیون می گویند که ما می خواهیم قواعد فرهنگی خاصی را در جامعه پیاده کنیم و تحقق ببخشیم و این نیاز هست که سیاست های خاصی در جامعه تدوین شود و سیاستمداران به سیاست های خاصی توجه کنند لذا در حوزه خانواده، رفتار فردی و اخلاق و حتی برخی از نظامات اجتماعی مانند آموزش و بانکداری یا رسانه ها و ارتباطات باید بتوانیم  به نحوی این ابزارها را در خدمت خود بگیریم تا بتوانیم نفوذ فرهنگی هم تحقق ببخشیم بنابراین تحقق بخشیدن روی نفوذ فرهنگی بدون داشتن قدرت اجرایی ممکن نیست. مخالفان این دیدگاه به آنها می گویند که شما وقتی از قدرت اجرایی شروع می کنید به یک نحوی جامعه را مهندسی فرهنگی می کنید و این دیگر نفوذ فرهنگی نیست، نفوذ فرهنگی دین یا روحانیت نیست بلکه دستکاری و اداره کردن فرهنگ است که به ظاهر ممکن است باعث رواج برخی از فرم های فرهنگی در جامعه شود، ولی ایمان به آن رفتار فرهنگی یا ایمان به هنجار فرهنگی دینی را موجب نمی شود بلکه تنها یک فرم هایی را افزایش می دهد مثلاً وقتی شما قدرت سیاسی در مدرسه دارید ممکن است که جوانان را به یک نوع حجاب و پوشش و گویش مجبور کنید ولی آنان به این مساله ایمان ندارند به همین دلیل قدرت سیاسی باعث نفوذ فرهنگی نمی شود بلکه یک نوع تکنولوژی ها و فرم های فرهنگی را گسترش می دهد که آنها هم مقداری ظاهری و کوتاه مدت هستند و عمق ندارند.

* روحانیت در کجا باید می ایستاد و تغییر مسیر نمی داد؟
به نظر من به جای تصرف مناصب اجرایی می توانست به نحوی نظارت فرهنگی بر قدرت داشته باشد بدون اینکه لزوماً بخواهد آن را تصرف کند. لازم بود که روحانیت با قدرت یک رابطه دیالوگی، گفت وگویی و نظارتی از موضع فرهنگ و با حمایت مردم برقرار می کرد و شاید بر حفظ نفوذ فرهنگی خود موفق تر می شد، اما شاهدیم که در حال حاضر نفوذ فرهنگی در عمل و در زمینه های بسیاری کاهش یافته است.
* مهم ترین خواسته و انتظاری مردم از روحانیت چیست؟ آیا پژوهشی در سطح علوم اجتماعی در دانشگاه ها نسبت به این امر شده که نتایج مشخصی نیز داشته باشد؟
پژوهش سیستماتیکی در این مورد ندیدم که بخواهم به آن اتکا کنم و بگویم که دقیقاً خواسته مردم چیست، ولی عمدتاً وقتی با عامه مردم صحبت می کنیم، می بینیم که بیشتر در مقابل اینکه روحانیت در حال به دست آوردن مواضع ثروت است و آن سادگی خود را از دست می دهد و تبدیل به یک طبقه مرفه می شود، موضع می گیرند و آن را می تواند به موضع در مقابل یک نوع نابرابری اقتصادی که منشأ آن دینداری است، تعبیر کرد. در برخوردهای روزمره ای که با عامه مردم هست و صحبت هایی با آنها می شود شما می بینید که بعضی از مردم از اینکه بخشی از روحانیت در حال سوء استفاده از موقعیت خود هستند و به این واسطه از نظر اقتصادی وضعیت برتری را در جامعه پیدا می کند ناراضی هستند و با ذکر اینکه روحانیت خانه و ماشین فلان دارند این قضیه را پر رنگ می کنند، حتی عامه مردم آنچنان که بر عنصر اقتصادی تأکید می کنند بر عنصر سیاسی توجهی ندارند.
وقتی با طبقه متوسط صحبت می کنیم که گروه های اهل دانش و فرهنگ هستند، می بینیم که آنها روی عامل سیاسی بیشتر دست می گذارند و معتقدند که بعضا روحانیت مواضع قدرت را در جامعه در انحصار خود در آورده و از این مساله گلایه دارند. منتها یک نکته که جزو پارادوکسی های است که در وضعیت کنونی وجود دارد و باید آن را در نظر گرفت این است که امروز گروه هایی از خودِ روحانیت به نحوی در بیان مطالبات مردم از روحانیت پیشگامی می کنند، این مساله شاید یکی از عواملی که وضعیت را پیچیده کرده است. در حقیقت اینطور نیست که همه روحانیت یک صدا و یک صف در یک طرف ایستادند و همه مردم هم یک صدا و یک صف در طرف دیگر ایستادند. روحانیونی داریم که امروز از این وضعیت چالش برانگیزی که روحانیت با آن مواجه شده، ناراضی است و این وضعیت را نقد می کند، از مرجع عظام تقلید گرفته تا تعداد بسیاری که در حوزه علمیه قم حضور دارند و همچنین بخشی از روحانیتی که در قدرت و جریان های سیاسی هستند از جمله در جریانات اصلاح طلب که نسبت به عملکرد و جایگاه روحانیت با مردم نقد دارند و گاهی شما می بینید که سخن آن به نحوی سخن مردم و نقد آنان نقد مردم است.
ادامه دارد…
منبع: بهارنیوز

سیدحسن خمینی: سکوت نکرده‌ام

به گزارش جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در دیدار سردبیر و اعضای تحریریه یک روزنامه، به طرح پرسشی در خصوص دلیل اقبال قاطبه ملت ایران به امام خمینی پرداخت و یادآور شد: مردم آن روزگار با احزاب، جریانات و سیاستمداران آشنایی کامل داشتند و اینگونه نبود که یکباره امام آنها را به صحنه آورده باشند، اما چگونه است در شرایطی که حتی رساله امام حق چاپ نداشت اکثریت مردم به سوی امام می روند؟ دلیل این اقبال آن است که جامعه احساس کرد امام پاسخ به دردهای تاریخی اوست و هرکس در سیمای امام پاسخ دردها و مطالبات خود همچون استقلال خواهی، آزادی خواهی، فسادستیزی و… را می یابد.وی، ورود مجدد دین به عرصه اجتماعی را از آثار مهم انقلاب اسلامی دانست و گفت: بعد از هجمه سنگین مارکسیسم به دین، خصوصا با جاذبه های عدالت طلبانه و تبلیغات وسیع، بازگشت دین به عرصه جامعه در انقلاب اسلامی رخ می دهد؛ البته دینی که انقلاب اسلامی عرضه می کند، دارای نگاهی رو به جلو و نه ایستاده در گذشته است. امام نماد دینِ ظلم ستیز ، فقر ستیز، آزادی بخش، استقلال ساز و زندگی بخش است.

یادگار امام سپس با تاکید بر اجتهاد در اندیشه امام برای پاسخ به نیازهای روز، گفت: امروز اگر قرار باشد امام و مسیر ایشان حفظ شود باید امام را به عنوان دوای درد روزگار خودمان معرفی کنیم؛ در این راستا باید ابتدا درد را بشناسیم و سپس به گونه ای در اندیشه امام اجتهاد کنیم که درد جامعه را درمان کند.وی با تاکید بر نیاز جامعه به نماد و پرچم، از میان رفتن این نمادها را مایه انشقاق در جامعه دانست و گفت: در شرایط فعلی عدم تبعیض، مبارزه با فساد، ریشه کن کردن فقر و مقابله با ظلم مهمترین مطالبات جامعه است و از همین رو امروز باید بخش فقر ستیز و فسادستیز اندیشه امام پررنگ شود.

سید حسن خمینی با تاکید بر اینکه هرچقدر نقاط وحدت را در جامعه بیشتر کنیم هویت ملی مردم تقویت شده است، تصریح کرد: یکی از نمادهای وحدت و هویت ملی امام است و بنابراین، همه باید تلاش کنیم همانطور که ایشان نماد و هویت دیروز و امروز جامعه ما هست، شخصیت ایشان نماد فردای جامعه ما هم باشد؛ امری که با توجه به اندیشه امام در خصوص تأثیر زمان و مکان در اجتهاد و بعد پویایی فقه امکان پذیر است.سید حسن خمینی، زبان، دین، مذهب و فرهنگ را عوامل عوامل اصلی وحدت خواند و تاکید کرد: ایران آنجاست که فرهنگ ایرانی حضور دارند و به همان دلیل که مولوی و ابوریحان بیرونی به رغم تولد در بخشی خارج از ایران، ایرانی هستند امیرالمومنین(ع)، امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) هم ایرانی هستند، زیرا قسمت مهمی از فرهنگ ایران را تشکیل می دهند.

وی به دست اندرکاران روزنامه توصیه کرد: مخاطب را بشناسید و آن را گم نکنید، چرا که سرمایه یک رسانه مخاطب مستقیم آن است و لذا برای بدست آوردن دل کسی که یکبار شما را می خواند مخاطب اصلی را نرنجانید و کاری نکنید که آنان دچار سردرگمی شوند.یادگار امام در این دیدار در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه دلیل سکوت شما چیست، گفت: سکوت نکرده‌ام، بلکه روش همیشگی را دارم و اگر بیان موضوعی را لازم بدانم یک لحظه در سخن گفتن تردید نمی کنم؛ اما گاهی سخن گفتن زیاد از حد سودی ندارد.
منبع: بهارنیوز