رفع فیلتر تلگرام؛ پایان یک پرونده یا آغاز حملات جدید به روحانی؟!

مردم این روحانی را می خواهند: رئیس جمهوری که پای عهدش بماند و برسر حفظ حقوق مردم بایستد، همان طور که بسته شدن فضای ارتباطی مردم را موهبت الهی ندانست و تلگرام را به مردم باز گرداند.

عصر ایران – همزمان با اوج گیری ناآرامی های اخیر در کشور ، پیام رسان تلگرام فیلتر شد. علت اعلام شده نیز کاملاً امنیتی بود: برخی کانال های تلگرامی که در آن سوی آبها مستقر هستند، مردم را تحریک به حضور در خیابان ها و درگیری با مأموران پلیس می کردند.

این البته اولین بار نبود که کاربران ایرانی، طعم فیلترینگ را می چشیدند؛ آنها پیش از این در وی چت و وایبر فعال بودند که هر دوی آنها فیلتر شد. اما این دفعه، اوضاع یک تفاوت اساسی داشت؛ ایرانی ها بعد از فیلتر شدن وی چت به سمت وایبر رفتند و با فیلتر شدن وایبر، به طور میلیونی به سمت تلگرام مهاجرت کردند؛ بعدها به طنز و جدی ، این جابجایی آنلاین، بزرگ ترین مهاجرت آریایی ها نام گرفت!
با این حال، وقتی تلگرام فیلتر شد، بخش اعظم ۴۰ میلیون ایرانی که عضواین پیام رسان بودند، ترجیح دادند با استفاده از فیلترشکن، در تلگرام بمانند و برغم تبلیغات گسترده داخلی برای عضویت درپیام رسان های وطنی، مهاجرتی انبوهی صورت نگرفت.

گذشته از برتری های فنی تلگرام بر دیگر پیام رسان های داخلی و حتی خارجی، یک فضای آمیخته با امید در این ماجرا وجود داشت که باعث می شد مردم همچنان در تلگرام بمانند و منتظر گشایش باشند: حسن روحانی پیشتر گفته بود که مخالف فیلترینگ است.

مردم می توانستند فیلتر موقت محبوب ترین پیام رسان شان را به خاطر ملاحظات امنیتی درک کنند ولی بعد از عبور از بحران چند روزه و آرام شدن اوضاع، ادامه فیلترینگ با تأکیدات شخص رئیس جمهور همخوانی نداشت؛ حتی در روزهای بعد از بحران که تلگرام همچنان در محاق فیلتر بود، روحانی دریک سخنرانی، از اراده بعضی ها برای استمرار فیلترینگ تلگرام خبر داد و آنان را به باد انتقاد گرفت.

اینک روحانی توانسته است بر مخالفان سرسخت اش غلبه کند و کاری کند که پیش از این حتی تصورش هم نمی رفت: تلگرام بر خلاف اسلافش رفع فیلتر شد.
هر چند ۴۰ میلیون ایرانی که از تلگرام استفاده می کنند، از روحانی به خاطر بازگشت پیام رسان شان سپاسگزار هستند ولی روزهای سختی برای روحانی آغاز می شود چه آن که او جبهه جدیدی را در برابر مخالفان سیاسی اش گشوده است که از قضا، بسیار هم قدرتمند هستند.

باز شدن مجدد تلگرام، روحانی و دولت او به ویژه وزیر ارتباطات اش را آماج حملات و اتهامات سنگین قرار خواهد داد؛ آنها احتمالاً بخواهند در جای دیگر، از خجالت او در آیند!
روحانی که این روزها، انتقادات گسترده ای ازسوی مردم وحتی رأی دهدگان اش، متوجه اوست، به خوبی دریافت که عافیت طلبی، امید مردم به او را برباد خواهد داد و لذا با هوشمندی و وفای به عهد، در این ماجرا طرف مردم ایستاد نه جریانی که محدودسازی، هنر اول و آخرش است و ناآرامی های اخیر را موهبتی بزرگ می دانست که بهانه لازم برای فیلترینگ تلگرام را فراهم آورده است!

البته بازی هنوز ادامه دارد و باید دید که آیا روحانی خواهد توانست در برابر فشارها دوام بیاورد و وسیله ارتباط جمعی ایرانیان راهمچنان زنده نگه دارد؟ امید که چنین شود ولی اگر زور طرف مقابل چربید، این روحانی است که باید با صراحت و شهامت، مردم را در جریان پشت پرده ها بگذارد واقعیت ها را عیان و آشکاربگوید.

مردم این روحانی را می خواهند: رئیس جمهوری که پای عهدش بماند و برسر حفظ حقوق مردم بایستد، همان طور که بسته شدن فضای ارتباطی مردم را موهبت الهی ندانست و تلگرام را به مردم باز گرداند.


منبع: عصرایران

معاون رئیس جمهور به هلند و اسپانیا می رود

علی اصغر مونسان معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان میراث ‌فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به منظور نشست با فعالان گردشگری و سرمایه‌گذاران اقتصادی به دوکشور هلند و اسپانیا سفرمی کند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت شنبه شب اعلام کرد معاون رئیس‌جمهوری در سفر به هلند ضمن حضور در نمایشگاه گردشگری اوترخت با شهرداران شهرهای اوترخت و لایدندرف دیدار و درباره زمینه‌های همکاری مشترک در حوزه گردشگری و همچنین نشست با سرمایه‌گذاران هلندی برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های گردشگری ایران دیدار و گفت‌وگو خواهد کرد.

مونسان در این سفر همچنین با رئیس نمایشگاه اوترخت دیدار و گفت‌وگو می‌کند و دو طرف راهکارهای تبادل تجارب نمایشگاهی در حوزه گردشگری را مورد بررسی قرار خواهند داد.

دیدار و مذاکره با نمایندگان شرکت‌های گردشگری و هتلداران در شهر لایدن از دیگر برنامه‌های سفر مونسان به هلند است.


منبع: عصرایران

کنایه مشاور روحانی به صداوسیما: دوستان منتظر نشسته‌اند برجام شکست بخورد

مشاور رییس‌جمهور مخالفان برجام را مورد خطاب قرار داد و گفت: دوستان منتظر نشسته‌اند یا توافق شکست بخورد و بگویند ما که گفته بودیم؛ یا ادامه پیدا کند و بگویند لابد به نفعشان بوده است.

به گزارش عصرایران؛ حسام‌الدین آشنا مشاور رئیس‌جمهور در توییتر خود نوشت:

در زمان مذاکرات رئیس جمهور و تیم آمریکایی برای راضی کردن کنگره استدلال می‌کردند که برجام ایران را ناتوان و آمریکا را توانمند می‌کند؛ دلواپسان و بخش سیاسی شده ص و س (صدا و سیما) هم با استناد به همان توجیه‌ها -که برای مصرف داخلی آمریکایی‌ها تهیه شده بود- مذاکره کنندگان ایرانی را متهم می‌کردند.

حال که رئیس‌جمهور آمریکا آن توافق را – باز هم برای مصرف داخلی- بدترین توافق برای آمریکا تلقی می‌کند و همه تلاش خود را برای خروج از آن یا ناکارآمدی آن مبذول می‌کند؛ دوستان منتظر نشسته‌اند یا توافق شکست بخورد و بگویند ما که گفته بودیم؛ یا ادامه پیدا کند و بگویند لابد به نفعشان بوده است.


منبع: عصرایران

روحانی: تمام امکانات برای کمک به خدمه نفتکش ایرانی بسیج شوند

رئیس جمهور در تماس تلفنی با وزیر کار بر ضرورت تسریع در روند امدادرسانی به خدمه نفتکش ایرانی تاکید کرد.

به گزارش تسنیم، حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور، در مکالمه تلفنی با علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی ضمن اخذ گزارش وی از آخرین وضعیت مهار آتش سوزی نفتکش سانچی تاکید کرد: تمام اقدامات و امکانات لازم برای اطلاع سریعتر از وضعیت و دسترسی به خدمه ایرانی نفتکش بسیج شود.

روحانی در تماس تلفنی با ربیعی که به نمایندگی از رئیس جمهور مامور رسیدگی به وضعیت نفتکش ایرانی و خدمه آن شده و هم اینک در چین حضور دارد، افزود: ضروری است با ادامه مذاکرات و پشتیبانی بیشتر وزارت امور خارجه، تمام نیازها و امکانات لازم برای دسترسی سریعتر و اطلاع از وضعیت خدمه نفتکش از کشورهای همجوار و تسریع همکاریهای دولت چین به کار گرفته شود.

رئیس جمهور از وزیر کار خواست ضمن ارائه مستمر و مستقیم گزارش پیگیری حادثه، اطمینان یابد که در اولین فرصت ممکن نیروهای ایرانی و چینی برای اقدامات تکمیلی و امدادی وارد نفتکش شوند.

رئیس کمیته ویژه رسیدگی به وضعیت نفتکش حادثه دیده سانچی نیز در این تماس تلفنی گزارشی را از نشست کمیته اضطراری رسیدگی به حادثه نفتکش سانچی در شانگهای چین ارائه کرد و گفت که به نمایندگی از دولت ایران از مقامهای چینی خواسته است ضمن بکارگیری تمام توان خود برای نجات دریانوردان ایرانی، در اجرای عملیات امداد و نجات بر میزان تلاشهایشان بیفزایند.

بر اساس این گزارش، روحانی در اولین روز پس از حادثه، ضمن تشکیل جلسه‌ای ویژه این حادثه دستورات لازم را به وزرای نفت، امور خارجه و راه و شهرسازی برای رسیدگی به وضعیت نفتکش حادثه دیده و پیگیری جبران خسارت های وارده و بویژه رسیدگی به خانواده خدمه ایرانی نفتکش سانچی صاد کرده بود.

همچنین علی ربیعی از سوی رئیس جمهور ماموریت ویژه یافت تا بر روند رسیدگی به این حادثه رسیدگی کند. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از روز اول ستاد رسیدگی به بحران را تشکیل داد و پس از جلسه با خانواده کارکنان ایرانی نفتکش و نیز سفرای چین و ژاپن، برای هماهنگی و مدیریت مستقیم عملیات اطفای حریق عازم چین شد.

در همین راستا ربیعی روز گذشته (جمعه) در اتاق بحران حادثه در شانگهای حضور یافته است. وزارت امور خارجه نیز با فعال ساختن تمام مسیرهای دیپلماتیک، مشغول پشتیبانی لازم است و دکتر ظریف امروز در تماس با همتای چینی خود آخرین هماهنگی ها را برای تسریع در همکاریهای طرف چینی انجام داد.

نفتکش سانچی حامل ۱۳۶ هزار تن میعانات گازی صادراتی ایران به کره جنوبی عصر شانزدهم دیماه و پس از تصادف یک کشتی باری با آن، طعمه حریق شد و عملیات برای اطفای حریق و تعیین سرنوشت ۳۲ خدمه این کشتی همچنان تداوم دارد.


منبع: عصرایران

نکوهش دو شغلی در سیاست‌نامه

اسماعیل حسین‌پور- روزنامه بهار
خواجه نظام ‌الملک وزیر توانمند و نویسنده برجسته قرن پنجم که از «دو شغلگی‌ ها» و «چند شغلگی‌ها» ناخرسند بوده، فصلی پُر و پیمان از «سیاست ‌نامه» را به نکوهش این معضل اختصاص داده است. خواجه در آغاز فصل چهل‌ و‌ یکمِ کتاب خویش آورده است:  «پادشاهان بیدار و وزیران هشیار به همه روزگار هرگز دو شغل، یک مرد را نفرموده‌اند و یک شغل، دو مرد را… از بهر آن را که چون دو شغل یک مرد را فرمایند، همیشه از این دو شغل یکی بر خلل باشد و با تقصیر [= دچار سستی و کوتاهی]» ؛ و چون نیک نگاه کنی، هر آن کس که او دو شغل دارد، همواره هر دو شغل بر خلل باشد و او مقصّر و ملامت‌ زده؛ و فرماینده [= کارفرما، مقامِ مافوق] متشکّی [= گله‌مند] و رنجور دل. . . . و هر آن گاه که وزیر بی‌کفایت باشد و پادشاه غافل، نشانش آن باشد که یک عامل [= کارگزارِ دولت، والی، حاکم] را از دیوان، دو عمل [= شغل و منصب] فرمایند یا سه و پنج و هفت؛ و امروز مردم [= شخص، فرد] هست که بی‌هیچ کفایتی که در او هست [= باشد]، دَه عمل دارد و اگر شغلی دیگر پدیدار‌اید هم بر خویشتن زند و اگر سیمش بذل باید کرد، بذل کُنَد و بدو دهند [یعنی اگر شغل تازه‌ای هم پیدا شود، باز طمع دارد که آن را هم نصیب خود کند و در این راه پول خرج می‌کند تا آن مقام هم را به او بدهند] و اندیشه‌ آن نکنند که«این مرد اهلِ این شغل هست یا نه، کفایتی دارد یا نه، در دبیری و تصرف و معاملت راهی بَرَد یا نه؛ و چندین شغل که در خویشتن پذیرفته است به سر توانَد بُرد یا نه؟» و باز مردانِ کافی [= با کفایت] و شایسته و جَلد [= زرنگ، چالاک] و معتمد و کارها‌ کرده، محروم گذاشته‌اند» . (سیرالملوک» ، به تصحیح هیوبرت دارک، صفحه ۲۱۳ و ۲۱۴) خواجه این چندشغله بودنِ مأمورانِ و کارگزاران را به بی‌کفایتیِ مقامِ بالادستِ آنان نسبت می‌دهد و با سوز دل بیان می‌کند: «و هر گاه که مجهولان [افراد شناختهِ نشده] و بی‌اصلان [= افراد بی‌ریشه و هویت‌باخته] و بی ‌فضلان را عمل فرمایند [منصب و مقام دهند]؛ و معروفان و فاضلان و اصیلان را معطل [= بی‌کار] و ضایع بگذارند و یکی را پنج شغل فرمایند و یکی را یک عمل نفرمایند، دلیل بر نادانی و بی‌کفایتی وزیر باشد. پس اگر وزیر، کافی [= باکفایت] و دانا نباشد، علامتِ آن بُوَد که زوالِ مُلک و دولت و فساد کار پادشاه می‌طلبد و بدترینِ دشمنان است، از جهتِ آنکه چون دَه عمل یکی مرد را فرمایند و نُه مرد را یک عمل نفرمایند، در آن مملکت مردمانِ معطل و محروم بیش از آن باشند که مردمِ با عمل؛ چون چنین باشد، این بیکاران همکاری کنند و باشد که این کار در توان یافت و باشد که در نتوان یافت [یعنی اگر کار بدین جا رسد، شاید بتوان آن را جبران کرد و شاید دیگر نتوان جلو آن را گرفت]» . (پیشین، صفحه ۲۲۳)
منبع: بهارنیوز

سردرگمی در تحلیل اعتراضات

روزنامه بهار: با وجود گذشت یک هفته از فضای التهابی به وجود آمده در کشور بر اثر اعتراضات مردمی در شهرهای مختلف همچنان شاهد آن هستیم که مسئولان کشور تحلیل‌های متناقضی را در خصوص ریشه‌های آنچه رخ داد مطرح می‌کنند.مسئولان دولت و رسانه‌های دولتی در تلاش هستند که با برجسته‌سازی جناح رقیب اعتراضات رخ داده را متوجه رقیب سیاسی خود کرده و علت آن را اختلافات جناحی میان تندروها و جریان میانه رو ذکر کنند.برخی دیگر از مسئولان از رییس جمهور سابق نام می‌برند و بر این عقیده‌اند که این اعتراضات زیر سر محمود احمدی نژاد است. این دسته از مسئولان که در گذشته از حامیان دولت احمدی نژاد بودند، شخصیت امروز رییس جمهور سابق و نقدهای او به برخی ارکان قدرت را نمی‌پسندند و به همین دلیل اعتراضات را هم بخشی از رفتارهای منتقدانه او نسبت به ساختار سیاسی در ماه‌های اخیر ارزیابی می‌کنند.

 در این میان احمدی نژاد و یاران او‌ترجیح داده‌اند سکوت کنند و درباره آنکه از اعتراضات اخیر چه تحلیلی دارند سخنی به میان نیاورده‌اند و حتی در خصوص برخی اتهامات که از طرف بعضی از مسئولان در این موضوع متوجه آنان شده است تا به امروز دفاعی از خود نکرده اند. از آشغال خواندن معترضان توسط خطیب نماز جمعه دیروز تهران هم که اصولا تحلیل نبود و بلکه یک توهین آشکار و سخیف ارزیابی شد که حتی عزت‌الله ضرغامی (رییس سابق صدا و سیما) را هم به واکنش واداشت تا بنویسد: «تعبیر کلی «آشغال» در مورد معترضین، مشابه خس و خاشاک هزینه ساز است. کلام غیردقیق، زمینه‌ساز فهم نادرست و بروز فتنه است.»یکی از مقامات نظامی درباره اعتراضات اخیر معتقد است که آمریکا چند هزار جوان را برای حضور در این تجمعات اعتراضی آموزش داده است تا به اهداف خود برسد. امام جمعه مشهد که انگشت اتهام به سوی او هم رفته است معتقد است تجمعات اعتراضی تا آن مقطعی که علیه سیاست‌های اقتصادی دولت باشد حتی اگر شعار «مرگ بر روحانی» هم در آن مطرح شده باشد نه تنها اشکالی ندارد بلکه «اعتراض به حق مردم» است اما ادامه اعتراضات که رنگ و بوی مطالبات سیاسی گرفته است کار آمریکا و اسرائیل بوده است. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از «برادرزن صدام» می‌گوید و دادستان کشور این اعتراضات را طراحی یک مامور ویژه CIA می‌داند. از یک کانال تلگرامی مشکوک هم در بیشتر تحلیل‌ها به عنوان نقش آفرین اصلی نام برده می‌شود تا حدی که مسئولان به این نتیجه رسیده‌اند که برای جلوگیری از فعالیت آن کانال باید پیام رسان تلگرام را به طور کامل فیلتر کنند!

همانطور که روشن است مسئولان کشور هنوز به تحلیل دقیق و همه جانبه‌ای از آنچه رخ داده است نرسیده‌اند اما تاکید و اصرار عجیبی بر مطرح ساختن نظرات و تحلیل‌های خود نسبت به اعتراضات اخیر دارند. این اصرار بر اعلام موضع از سوی مسئولان رسمی در چنین موضوعاتی از جمله مواردی است که باید برای آن فکری اساسی شود. اظهارنظرهای شتاب زده و تک بعدی از وقایع پیچیده و چند لایه‌ای همچون اعتراضاتی که در روزهای گذشته در برخی شهرهای کشور شاهدش بودیم تنها سبب آن می‌شود که شاهد به وجود آمدن تناقضات بسیاری در بین اظهارنظر مسئولان کشور باشیم که یک نمونه از آن واکنش منفی وزارت امور خارجه به اظهارات محسن رضایی درباره اعتراضات بوده است.

علاوه بر تمایل بیش از حد برخی مسئولان برای دیده شدن در رسانه‌ها و «بحران اظهارنظر» ، عدم وجود مرکز واحد اطلاع رسانی رسمی در این موضوعات و برخی ساختارهای موازی را می‌توان دو دلیل دیگر به وجود آمدن چنین تناقضات و تحلیل‌های متفاوتی دانست.این نکته بدیهی است که هر شخصیت حقیقی می‌تواند و اجازه دارد درباره مسائلی که در کشور رخ می‌دهد نظرات مختص به خود را داشته باشد اما هنگامی که آن شخصیت حقیقی به کرسی قدرت تکیه زده است و تبدیل به شخصیت حقوقی می‌شود اظهارنظرهای او بازتاب متفاوتی خواهد داشت و این انتظار وجود دارد که مسئولان کشور در موضوعاتی مانند اعتراضات اخیر به نتیجه‌ای واحد رسیده و آن را از طریق مراجع ذیربط به اطلاع مردم برسانند. این که آن نتیجه تا چه حد در جامعه مورد پذیرش قرار بگیرد یک بحث ثانوی است اما آنچه رخ داده است نشانگر آن است که ما در همان مرحله اول یعنی اطلاع رسانی صحیح دچار مشکل هستیم چه برسد به دست یافتن به تحلیلی واقعی و باورپذیر برای جامعه. 

از نگاهی دیگر شاید بتوان علت چنین اظهارنظرهایی که در بسیاری از موارد به جای آن که مکمل یکدیگر باشد سبب نقض خبر و نظر دیگری است را در این نکته جستجو کرد که آنچه در روزهای گذشته در ایران رخ داد یک اعتراض چند لایه، پیچیده و متفاوت از گذشته بود. در این اعتراض بر خلاف اعتراضات۸۸ نمی‌توان تنها مطالبات سیاسی را دید، در این اعتراض بر خلاف اعتراضات اوایل دهه ۷۰ نمی‌توان فقط شعارهای اقتصادی را شنید، در این اعتراض علاوه بر مطالبات سیاسی و اقتصادی شاهد حضور نوجوانان و جوانانی هم بودیم که مطالبه آنان در حوزه اجتماعی تعریف می‌شود و خواستار عبور از قالب‌های رسمی و اجباری در این حوزه هستند. از سوی دیگر این اعتراضات چند لایه است زیرا هنوز آغازگر، ادامه دهنده، برنامه و اهداف آن مشخص نیست و هنوز هم با وجود فروکش کردن جوّ اعتراضات هیچکس با اطمینان نمی‌تواند از پایان یافتن آن سخن به میان آورد.

بنابراین، در مواجهه با چنین اعتراضی می‌بایست با دقتی دوچندان وارد میدان شد و ظرافت‌های بیشتری را در تحلیل‌ها مورد توجه قرار داد. نمی‌توان با تعجیل و نگاهی تک بُعدی به آنچه رخ داد نگریست و به نتیجه‌ای مبتنی بر واقعیات رسید. بخشی از این تناقضات میان اظهارنظرهای مسئولان مختلف کشور از همین نکته ناشی می‌شود که از نگاه جامع نگر خبری نیست و هر یک به بخشی از آنچه رخ داده است توجه نشان می‌دهند. در نتیجه می‌توان گفت اعتراضات همه این مسائلی که در این روزها مسئولان کشور مطرح کرده‌اند بود و هیچکدام نبود!
منبع: بهارنیوز

اعتراضات و ماموریت غیرممکن؟!

محمد توکلی
در نشست روز چهارشنبه هیئت دولت، رییس‌جمهور به وزیر کشور ماموریت داده است تا ظرف یک هفته گزارش کاملی از کشته شده‌ها، بازداشت شده‌ها و آسیب دیده‌های حوادث اخیر را به او ارائه کند. این اقدام روحانی در خصوص این موضوع به خصوص اگر با موارد مشابه در گذشته‌های نه چندان دور مقایسه شود گامی رو به جلو است اما این لیوان، نیمه خالی هم دارد! تردیدی نیست که تلاش دولت برای ارائه گزارشی شفاف از کسانی که در روزهای اخیر دچار مشکلاتی شده‌اند در شرایطی که در بیشتر موارد کسی خود را پاسخگو نمی‌داند می‌تواند اندکی به شفافیت چنین مسائلی کمک کند ولی مشکل اساسی آن است که آیا نهادهای دیگر ذیربط، وزیر کشور مامور شده از سوی رییس‌جمهور را در حد پاسخگویی و ارائه گزارش می‌دانند؟

رحمانی فضلی برای تهیه چنین گزارشی می‌بایست به سراغ نهادهای امنیتی، سازمان زندان‌ها، نیروی انتظامی و قوه قضائیه برود؛ آیا این مراکز به نماینده دولت پاسخگو خواهند بود؟ تجارب گذشته همچون زمانی که رییس‌جمهور سابق در پی بازدید از زندان اوین بود و تلاشش به جایی نرسید نشانگر آن است که پاسخگو کردن سایر نهادها کار ساده‌ای نیست و شاید با وجود چنین ساختار غیرپاسخگویی نباید در انتظار گزارشی واقعی و با جزییات کامل بود. به نظر می‌آید راه رسیدن به گزارشی واقعی که ظاهرا مدنظر رییس‌جمهور است از ماموریت به یک وزیر کابینه نمی‌گذرد و می‌بایست شاهد تشکیل کمیته‌ای فراقوه‌ای می‌بودیم که در آن علاوه بر وزیر کشور نمایندگانی از قوه قضاییه و نهادهای امنیتی نیز عضو بودند.

در آن صورت می‌شد امیدوار بود که سایر دستگاه‌ها نیز به این کمیته فراقوه‌ای برای تهیه گزارشی جامع و واقعی پاسخگو خواهند بود. از طرف دیگر جای خالی مجلس نیز در این قضایای اخیر به شدت احساس می‌شود. در این روزها به جز اظهارنظرهایی از طرف چند نماینده اصلاح‌طلب شاهد یک تحرک جدی از سوی خانه ملت نیز نبودیم و انتظار می‌رود که کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به همان اندازه که به دنبال یافتن دستان بیگانگان در حوادث اخیر است نسبت به بی تدبیری‌های رخ داده هم توجه نشان دهد.مطلب آخر آنکه تهیه چنین گزارش‌هایی با همه سختی‌هایی که دارد تنها بخشی از موضوع است و هنگامی می‌توان از انجام کامل وظیفه دولت در این زمینه سخن به میان آورد که گزارش همراه با جزییات درباره کشته‌شده‌ها، بازداشت‌شده‌ها و آسیب‌دیده‌های حوادث اخیر بنا بر اصل شفافیت اطلاعات در اختیار همگان قرار بگیرد و تنها در کشوهای مسئولان کشور نباشد!
منبع: بهارنیوز

افزایش حقوق مقامات در سال ۹۷ ممنوع شد

سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه کل کشور سال ۹۷ از مصوبه امروز این کمیسیون در مورد ممنوعیت افزایش حقوق مقامات در سال ۹۷ خبر داد.

علی‌اصغر یوسف نژاد در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: براساس مصوبه کمیسیون تلفیق دولت مکلف است حقوق و مزایای مستمر گروه‌های مختلف حقوق بگیر دستگاه‌های اجرایی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده ۲۹ قانون برنامه ششم توسعه و اعضای هیئت علمی و قضات رابه گونه‌ای افزایش دهد که متوسط رشد حقوق و مزایای مستمر کارکنانی که در سال ۹۶ کمتر از ۵۰ میلیون ریال است، به صورت پلکانی نزولی، به میزان ۱۰ درصد باشد.حداکثر میزان افزایش ۱۸ درصد خواهد بود.

به گفته وی، به موجب مصوبه کمیسیون تلفیق حقوق و مزایای مستمر کارکنانی که در سال ۹۶ بیش از ۵۰ میلیون ریال است و حقوق و مزایای مستمر مقامات موضوع ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری و مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره، روسای دستگاه‌های اجرایی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده ۲۹ قانون برنامه ششم توسعه و شهرداران مراکز استانها و دریافتی اعضای شوراهای اسلامی شهر مراکز استانها در سال ۹۶ افزایش نمی یابد و هرگونه افزایش حقوق و مزایا، فوق العاده ها و کمک هزینه ها و ایجاد کمک هزینه جدید تحت هر عنوان و از هر محل ممنوع و تصرف غیرقانونی دراموال محسوب و مرتکبین مشمول مجازات مقرر در ماده ۵۹۸ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) خواهند بود.

به گزارش ایسنا، رؤسای سه قوه، معاون اول رئیس جمهور، نواب رئیس مجلس شورای اسلامی و اعضا شورای نگهبان، وزرا، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و معاونین رئیس جمهور ، استانداران و سفرا ، معاونین وزرا مشمول این مصوبه می‌شوند.


منبع: عصرایران

معاون رییس‌جمهور به اسپانیا می‌رود

سفیر ایران با اشاره به روند فزآینده تبادل گردشگر بین ایران و اسپانیا و دو برابر شدن سفر گردشگران اسپانیا به ایران به خصوص بعد از تسهیلات صدور روادید و برقراری پرواز مستقیم بین تهران و بارسلون، ابراز رضایت و خشنودی گردشگران اسپانیایی پس از سفر به ایران را یکی از مهم‌ترین نتایج تبادل گردشگر بین دو کشور و ناکامی هجمه‌های ایران‌هراسی دانست و ابراز امیدواری کرد که پرواز مستقیم به مادرید هم راه‌اندازی شود و در خدمت تسهیل سفر گردشگران دو کشور قرار گیرد.

سی و هشتمین نمایشگاه بین‌المللی گردشگری موسوم به “فیتور” ۲۷ دی تا اول بهمن در مادرید برگزار خواهد شد.

به گزارش ایسنا، محمد حسن فدائی‌فرد سفیر ایران در مادرید ضمن اعلام حضور پر رنگ و فعال کشورمان در این رخداد بین‌المللی اظهار کرد: غرفه ایران هر ساله از پربازدیدترین غرفه‌ها برای بازدیدکنندگان و فعالان صنعت گردشگری است و شرکت‌کنندگان ایرانی آخرین پیشرفت‌ها و نوآوری‌ها همراه با ظرفیت‌های همکاری را با طرف‌های خارجی مبادله می‌کنند و امسال نیز با همت سازمان میراث فرهنگی و همچنین کانون جهانگردی و اتومبیل‌رانی ۲۳ شرکت گردشگری ایرانی در فضا و محلی مناسب از نمایشگاه مادرید حضوری نمایان دارند.

هم‌زمان با برگزاری این نمایشگاه، مونسان معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به اسپانیا سفر می‌کند و با حضور در مراسم افتتاحیه نمایشگاه فیتور و بازدید از دستاوردهای سایر شرکت‌کنندگان، با مقامات اسپانیایی و برخی از همتایانشان از دیگر کشورها در مورد راه‌های گسترش همکاری‌ها در زمینه صنعت گردشگری شامل مبادله گردشگر، احداث هتل و اقامتگاه‌های تفریحی و گردشگری و سایر حوزه‌های فرهنگی و میراثی گفت‌وگو می‌کند. دیدار با اتحادیه هتل داران و تور اپراتورهای اسپانیایی از دیگر برنامه های پیش بینی شده برای رئیس سازمان میراث فرهنگی است.

سفیر ایران با اشاره به روند فزآینده تبادل گردشگر بین ایران و اسپانیا و دو برابر شدن سفر گردشگران اسپانیا به ایران به خصوص بعد از تسهیلات صدور روادید و برقراری پرواز مستقیم بین تهران و بارسلون، ابراز رضایت و خشنودی گردشگران اسپانیایی پس از سفر به ایران را یکی از مهم‌ترین نتایج تبادل گردشگر بین دو کشور و ناکامی هجمه‌های ایران‌هراسی دانست و ابراز امیدواری کرد که پرواز مستقیم به مادرید هم راه‌اندازی شود و در خدمت تسهیل سفر گردشگران دو کشور قرار گیرد.

نمایشگاه فیتور مادرید به عنوان یکی از نمایشگاه‌های اصلی و مهم صنعت گردشگری جهان در روزهای ۲۷ دی ماه لغایت اول بهمن ماه سالجاری در مساحتی به وسعت بیش از ۶۵ هزار متر مکعب و با حضور ۱۰ هزار شرکت از بیش از ۱۶۵ کشور جهان برگزار می‌شود و حدود ۲۴۵ هزار نفر از جمله ۱۳۴ هزار نفر از متخصصان بخش گردشگری از آن بازدید می‌کند.

اسپانیا با جذب ۸۲ میلیون گردشگر خارجی و کسب ۸۷ میلیارد یورو درآمد ارزی در سال ۲۰۱۷ بهترین رکورد تاریخ خود را کسب کرده و با پشت سرگذاشتن آمریکا از نظر میزان جذب گردشگر و درآمد ارزی، برای اولین بار به مقام دوم جهانی دست یافته است.


منبع: عصرایران

تحول‌خواهی به سبک روحانی

علی میرزامحمدی
حامیان مردمی در آستانه ناامیدی کامل از او بودند. آنها در باتلاق بهت و حس کلاف کننده «به بازی گرفته شدن» گرفتار شده بودند که نجات از آن به این سادگی ممکن نبود. آنها با این پرسش مواجه بودند که چگونه می‌شود مردی که چند ماه پیش، از «راه آزادی مردم ایران» سخن می‌گفت به این سادگی قافیه را باخته و میدان را به منتقدان سرسخت خود واگذار کرده است؟ ! اما دو قدم مانده به یاس، در شطرنج سیاست‌ورزی حرکت‌هایی از او به چشم می‌خورد که معنایی دیگر برای همه پیدا کرده است. حرکتهایی که زیر عنوان «تحول خواهی به سبک روحانی» می‌توان آنها را خلاصه نمود.تحول خواهی به سبک روحانی با تحول خواهی اصلاح طلبی تفاوت‌های کلیدی دارد. او با عبرت از  تجربه جریان اصلاح طلبی و اصلاحات عقیم و اجرایی نشده دهه ۷۰، تحول خواهی خود را به سبکی متفاوت به پیش می‌برد. ویژگی‌های این تحول خواهی را می‌توان در موارد زیر جستجو نمود:
الف- ابهام آفرینی مصلحتی: روحانی برای طرح مسایل کلیدی و ایجاد تحولات مورد نیاز کشور در فرصتی مناسب به فضایی مبهم نیازمند بود. فضایی که پیش بینی رفتارهای سیاسی او را بسیار دشوار کند. او این فضای مبهم را با توسل به موارد زیر خلق نموده است:
–  امتیازدهی به منتقدان و پشت کردن مصلحتی به حامیان خود
–  ایفای نقش «مطالبه گری و انتقادی» به جای «پاسخگویی».
–  بیان اظهار نظرهایی که با اظهار نظرهای پیشین او همخوانی ندارد.
ب- برچسب زدایی جناحی: روحانی برای آنکه تحول خواهی خود را در بستری مناسب پیاده کند سعی می‌کند برچسب‌های جناحی را از خود بزداید؛ چراکه به خوبی می‌داند حتی اگر تحولات پیشنهادی او به نفع همه مردم باشد با وجود این برچسب‌ها، جبهه گیری‌های جناحی مانع به ثمر نشستن آن‌ها خواهد بود.
ج- خلق پشتوانه مردمی: تحول خواهی به سبک روحانی بر خلاف تحول خواهی اصلاح طلبان  به جای حمایت نخبگان و قشر متوسط جامعه به پشتوانه مردمی اقشار مختلف متکی است. او هزینه فشار بر نهادهای دولتی، شبه دولتی و غیردولتی را به جای آنکه از ناحیه خود دولت بپردازد از ناحیه مردم می‌پردازد. او با این انفعال مصلحتی و مجبور نکردن نهادهای مختلف به پاسخگویی و نظارتهای دقیق، به دنبال ایجاد پشتوانه قوی مردمی فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی برای اصلاحات مورد نیاز کشور است.
د- تحول خواهی در بستر انفجار اطلاعات: ویژگی مهم تحول خواهی به سبک روحانی، اتکای آن به ارایه اطلاعات مناسب به حامیان مردمی برای ایجاد فضای انتقادی است. مهمترین بستر اطلاعاتی او در این میان  بودجه سال ۹۷ است که در آن برای اولین بار در تاریخ ایران برخلاف دولت‌ها و سال‌های پیشین به جای ارایه اطلاعات کلی و کلیشه‌ای از بودجه، جزئیاتی دقیق از بودجه در زمان مناسب ارائه شده است تا با حساس نمودن تعمدی مردم به ویژه جوانان، فرصت نقد و بررسی آن فراهم شود.
نتیجه اینکار آن بوده است که اکنون تصور همگانی از تدوین بودجه به عنوان سندی علمی و برنامه‌ای دلسوزانه بر اساس اولویت، عقلانیت و نیازهای کشور به زیر سوال رفته است و سیاستمداران برای اصلاح این برنامه در فشار بی سابقه‌ای قرار دارند.
ه- شفافیت طلبی: بنیان اصلی تحول خواهی به سبک روحانی «شفافیت‌طلبی» است. شفافیت طلبی نوعی محاسبه گری و حسابرسی دقیق را برای نهادهای حکومتی، در منابع مالی و شیوه مصرف آنها و تناسب بین منابع مالی صرف شده با محصولات خروجی آنها و اولویت برخورداری نهادها از بودجه و سهم آنها در این میان مد نظر دارد.
روحانی در ریشه یابی اعتراضات اخیر به شفافیت طلبی به عنوان یکی از مطالبات مردمی اشاره نمود.
و-تحول خواهی فراکابینه ای: تحول خواهی روحانی بر ظرفیت‌های کابینه قرار ندارد. این کار دلایل مهمی دارد: نخست آنکه او با کوتاه آمدن تعمدی در انتخاب بخش مهمی از انتخاب کابینه در مقابل منتقدان، به انتخاب افرادی مجبور شد که گزینه‌های بسیار قدرتمندتری از این افراد در بین احزاب و حامیان مردمی مطرح بود. کابینه جدید به هیچ وجه توان اجرای تحولات مد نظر دکتر روحانی را ندارند.
دوم اینکه او بر خلاف دولت اصلاحات، بنیان تحول خواهی خود را بر ارایه لوایح و همراهی با مجلس در تدوین طرح‌ها قرار نمی‌دهد؛ چراکه به خوبی با محدودیتهای آن آشناست. تجربه مجلس ششم برای او نشان می‌دهد که بسیاری از طرح‌ها و لوایحی از این دست توسط شورای نگهبان رد شده‌اند و یا با تداوم تنش بین مجلس و شورای نگهبان حتی در صورت تایید مجمع تشخیص مصلحت به تشدید دوقطبی شدن فضای جامعه منتهی شده است.  
سوم اینکه او برای آشکارسازی لطمات جبران ناپذیر «پروژه تضعیف قوه مجریه» که در دهه گذشته در قالب  «ایده کوچک‌سازی دولت و دولت حداقلی» و «خصوصی‌سازی ناقص» روی داده است نیازمند رویکردی فراکابینه‌ای است. وجود کابینه قوی، این آشکارسازی ضروری را تضعیف می‌کند. او با‌ترسیم جایگاه واقعی قوه مجریه برای افکار عمومی به خوبی نشان داده است که تصور عموم درباره یکته تازی دولت در عرصه‌های قدرت اقتصادی- سیاسی و حتی فرهنگی با واقعیتهای ایران تطبیق ندارد. بلکه نهادهای موازی دیگری نیز در این میان وجود دارند که حتی در برخی عرصه‌ها قدرتمندتر از دولت هستند. نهادهایی که از بودجه دولتی نیز سهمی دارند اما در محدوده نظارت و پاسخگویی دولت قرار ندارند.
تحول خواهی فراکابینه‌ای موجب می‌شود که در ارزیابی کارنامه روحانی با دشواری‌های زیادی مواجه شویم. برای قضاوت منصفانه بهتر است این پرسش را مطرح نماییم که اگر او در انتخاب کابینه و مدیران اجرایی کشور در لایه‌های مختلف، مطابق انتظارات افکار عمومی و احزاب حامی خود عمل می‌کرد چه نتایجی برای او و آینده کشور به همراه داشت. در این‌صورت به احتمال اوضاع کشور شباهت بسیار زیادی به دوره اصلاحات پیدا می‌کرد. با این تفاوت که اوضاع اقتصادی کشور بسیار بدتر از دوران اصلاحات است. از طرف دیگر حامیان جوان و دانشجویی در دهه کنونی، دغدغه هایی متفاوت از  دهه اصلاحات دارند که مهمترین آنها اشتغال، مسکن و ازدواج است.
روحانی به احتمال با شناسایی تجربه اصلاح طلبی در دهه ۷۰  نمی‌خواست آن تجربه را تکرار کند؛ چراکه در کنار دغدغه‌های متفاوت حامیان مردمی، محافظه کاران نیز برای درهم شکستن بنیان اصلاح طلبی به قدر کفایت تجربه کسب کرده اند!؟ این ویژگی‌ها در کنار ویژگی‌های اخلاقی خاص دکتر روحانی از جمله صبوری زاید الوصف که مرحوم هاشمی نیز به آن اذعان نموده بود  موجب می‌شود که تحول خواهی به سبک روحانی را با تامل بیشتری دنبال کنیم. اما نباید فراموش کنیم که او برای پیشبرد اهداف سیاسی خود، بازهم در آینده به استراتژی ابهام آفرینی مصلحتی متوسل خواهد شد. ابهامی که ارزیابی‌های متناقضی از او  به تصویر خواهد کشید!؟
منبع: بهارنیوز

تحریم ایران دیگر راحت نیست

محمد لطف‌اللهی- روزنامه بهار
پس از کش و قوس‌های فراوان در موضوع برجام میان ایران و آمریکا، دوباره به موعد امضای تمدید تعلیق تحریم‌های ایران توسط رئیس جمهور آمریکا نزدیک شده‌ایم. ترامپ که نشان داده است هیچ اقدامی حتی غیرمنطقی و ناهنجار از او بعید نیست، همواره مواضع تندی را علیه ایران اتخاذ کرده و صحبت‌های را نیز مبنی بر لزوم ایجاد تغییرات در برجام به میان آورده است. باید دید پس از حمایت‌های فردی و گروهی اروپاییان از جمله آلمان، انگلستان و فرانسه از برجام، ترامپ چه رفتاری را در قبال این قرارداد جهانی در پیش خواهد گرفت. در این راستا، بهار گفت‌وگویی با علی تاجرنیا، کارشناس سیاسی و فعال اصلاح طلب داشته است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
***
 پیش‌بینی شما از حرکت بعدی ترامپ در ارتباط با برجام چیست؟
تصور می‌کنم ترامپ مانند گذشته تعلیق تحریم‌های ایران را امضا کند. ترامپ نمی‌خواهد رفتاری انجام دهد که حمایت هم‌پیمانان اروپایی خود را نداشته باشد و از طرفی باید تلاش کند تا لابی‌های صهیونیستی و مخالفین ایران را راضی نگه دارد. به این دلایل سعی در انتخاب راه میانه خواهد کرد. راهی که در حوزه‌ی بحث‌های شعاری تند و محکم و در عمل مثل گذشته خواهد بود. بنابراین اگر برخی منتقدین داخلی که پاس گل به ترامپ می‌دهند کمی به فکر منافع ملی باشند، بهانه‌ای به آمریکا برای خروج از برجام ندهند و بعد از هر رفتار تند ترامپ فضای داخلی ایران را متشنج نکنند وضعیت برجام بهبود خواهد یافت. هرچه زمان بگذرد برخورد ترامپ با ایران معقول تر خواهد شد چون او نیاز دارد تا اروپا را تمام و کمال در کنار خود داشته باشد. شما می‌فرمایید ترامپ چون نیاز دارد تا اروپا را در کنار خود داشته باشد برخورد معقول‌تری را در قبال ایران خواهد داشت، اما شاهد بوده ایم در قضیه ای مانند خروج آمریکا از عهدنامه پاریس او رعایت هیچ کدام از قدرت‌های اروپایی را نکرد.
به هرحال ترامپ با هدف تحت فشار قرار دادن ایران از هیچ تلاشی فرو گذار نخواهد کرد. مناسبات قدرت مانند چندسال گذشته نیست. وقتی آمریکا بیانیه‌ای را بر علیه ایران به شورای امنیت می‌برد و هیچ کدام از هم پیمانان اروپایی‌اش از او حمایت نمی کنند یعنی دیگر به این راحتی‌ها نمی تواند تحریم‌های همه جانبه علیه ایران وضع کند. دیگر نمی‌ تواند با سنگ اندازی هایش مانع به فروش رفتن نفت ایران شود. این‌ها قطعا برای آمریکا درس به همراه دارد. مواضع تند و رفتارهای رادیکال باعث انزوای آمریکا و نه ایران خواهد شد. البته ایم تحلیل‌ها بر اساس تصمیم گیری‌های درست احتمالی است و ممکن است دوباره رفتارهایی از ترامپ شاهد باشیم که در چهارچوب عقل نگنجد. بدون شک اما برخورد ایشان در موضوع برجام محافظه کارانه تر و با سنجش شرایط خواهد بود.

 تا چه میزان احتمال می‌دهید که همزمان با تعلیق تحریم ها، ضرب العجلی از سوی ترامپ برای تغییر برجام داده شود؟
فکر نمی‌کنم این اتفاق بیفتد. احتمال دارد در برخی از مسائلی که به برجام مربوط نیست از جمله قابلیت‌های نظامی ایران تصمیماتی گرفته و تحریم‌هایی وضع شود اما در حوزه برجام شاهد تغییراتی نخواهیم بود.

 استراتژی ایران در مقابل ترامپ را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا این استراتژی نیازمند تغییر است؟
تا امروز دستگاه سیاست خارجی ایران رفتار مناسبی داشته و تلاش کرده تا یک جداسازی میان رفتارهای نامعقول آمریکا و رفتار بقیه‌ کشورهای دخیل در برجام انجام دهد. مسیر ما مسیر درستی است و باید همچنان به جداسازی و تفکیک قائل شدن میان اروپا و آمریکا بپردازیم. شاید برای اولین بار شاهد هستیم که منتقدین برجام رفتارهایی را انجام می‌دهند که با معیارهای منافع ملی به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. ظاهرا  برخی در داخل مایل هستند تا فشار اقتصادی و سیاسی بر دولت و مردم افزایش یابد و هربار که با رفتاری نامناسب از ترامپ و آمریکا روبرو می‌شویم این منتقدان خوشحال‌تر می‌شوند و از ابراز این خوشحالی نیز بیمی ندارند. این چراغ سبز نشان دادن‌ها از داخل کشور بر علیه برجام مطمئنا آسیب زا است و می‌تواند مانع از به ثمر رسیدن برخی منافع برجام گردد. ما در داخل کشور نیازمندیم تا یک هم صدایی در راستای استیفای حقوق ایران ایجاد کنیم.

در عین حال باید از هرگونه تنش داخلی در موضوع برجام بپرهیزیم. ما کسانی را داریم در حالی که به ترامپ فحش می‌دهند در راه دلخواه آمریکا حرکت می‌کنند و به قولی به آمریکا پاس گل می‌دهند تا بتواند برجام را نقض کند.
 چه دلایلی برای حمایت همه جانبه اروپاییان از برجام وجود دارد؟
آن‌ها خواهان روابط اقتصادی و تجاری بیشتر با ایران هستند. از طرفی آرامش و امنیتی که وجود برجام باعث شده آن‌ها را ترغیب می‌کند تا از تنش دوباره بپرهیزند و بر حفظ برجام تاکید کنند. این حمایت به میزانی است که آن‌ها حتی در مقابل آمریکا ایستاده‌اند و این امر موید سیاست خارجی اصولی جمهوری اسلامی ایران است.
منبع: بهارنیوز

کارکرد روحانیت، حکومت و مردم

علیرضا طالب‌زاده- روزنامه بهار
در کتاب‌های درسی تاریخ مدارس و دانشگاه‌ها (مثلا تاریخ ایران و جهان، سال سوم نظری، ص ۲۳۵ یا تاریخ معاصر ایران، ص ۱۳۰) در ماجرای اعلام اصول شش گانه انقلاب سفید شاه و قرار بر ملاقات آیت‌الله کمالوند با شاه برای رساندن پیام علما و توضیح خواستن از شاه و جویا شدن انگیزه او درباره برگزاری همه پرسی می‌خوانیم:
آیت الله کمالوند در ملاقات با شاه موضوع اصول شش گانه انقلاب سفید را در میان گذاشت اما شاه به جای دادن پاسخ روشن به ایشان، از علمای ایران که مانند علمای دیگر کشورها دعاگوی شاه کشورشان نیستند، شکایت کرد. آیت الله کمالوند در پاسخ اظهار داشت: «آن‌ها مأمورین رسمی دولت‌هاشان هستند و دعا کردنشان به پادشاه، روی انجام مأموریت است؛ مانند استانداران و فرمانداران ایران که دعا و نیایش و مدح و ثنای آنان برای پادشاه روی مراسم اداری است ولی علمای شیعه در تاریخ هزار ساله‌ خود هیچ گاه مأمور حکومت‌ها نبوده و نخواهند بود. باید حساب‌ها را از هم جدا کرد.» (رجبی، محمدحسین، زندگینامه سیاسی امام خمینی، ص ۲۶۳)
وقتی به این قسمت از تاریخ معاصر ایران می‌رسیم دانشجو یا دانش آموز آشنا به تاریخ معاصر و امور جاری کشور با یک شبهه و تناقض آشکار روبه رو می‌شود و مدام یک علامت سوال بزرگ در مقابل او جلوه‌گر می‌شود: چرا بعد از انقلاب و در زمانه حاضر بیشتر روحانیون دولتی شده و به خدمت حکومت درآمده‌اند و برای کاری که به خاطر آن لباس روحانیت بر تن کرده‌اند از دولت حقوق و مواجب دریافت کرده و به جهت روحانی بودنشان از امتیازاتی ویژه برخوردار می‌شوند و حتی شغل‌های اختصاصی برای آنها توسط حکومت در نظر گرفته می‌شود؟ چرا آنها مدام سنگ حکومت را بر سینه می‌زنند و به طرفداری از آن می‌پردازند؟ دانشجو و دانش‌آموز با توجیهات و توضیحات ما قانع نمی‌شود و اصرار دارد که روحانیون باید همچنان استقلال، آزادگی، وارستگی و عدم وابستگی خود به حکومت را حفظ می‌کردند و با حکومت هم‌کاسه نمی‌شدند و خود را آلوده امور دولتی نمی‌کردند.
یکی از افتخارات بزرگ روحانیون در دوران قبل از انقلاب که همواره به آن مباهات می‌کردند این بود که از حکومت‌های وقت جیره و مواجب دریافت نمی‌کردند و استقلال داشتند و همواره منتقد حکومت‌ها بودند و دولت‌های وقت هم به نوعی از آنها حساب می‌بردند چرا که از پایگاه مردمی قوی و سطح بالا برخوردار بودند و با وجهه مردمی که داشتند منشا خدمات زیادی برای مردم عادی بودند و از محبوبیت بین مردم هم برخوردار بودند. مردم هم خطی بین خود و آنها‌ ترسیم نمی‌کردند و آنها را محرم خود می‌دانستند. چرا که معمولا مدافع حقوق مردم در مقابل دولت و مسئولین بودند و سطح زندگیشان هم با مردم عادی کم و بیش یکسان بود اما به نظر می‌رسد که بعد از انقلاب، روحانیون از نقشی که در قرون‌ اخیر ایفا می‌کردند دور شده‌اند. بیشتر روحانیون در ایران به نوعی و با درجاتی به سازمان ها، نهادها و ادارات دولتی متصل هستند و در بدنه حکومت ادغام شده‌اند و برای کاری مقدس که برای آن در حوزه‌های علمیه تحصیل کرده‌اند از دولت حقوق می‌گیرند. نتیجه این عمل مدیون بودن به حکومت است. همانطور که اشاره شد اعضای این گروه به سازمانها، نهادها و ادارات دولتی متصل شده و با‌ تریبون‌های دولتی که صاحب شده‌اند سطح خود را در حد حمایت از حکومتیان، یک گروه یا جناح یا شخص پایین آورده‌ و بودجه‌های قابل توجهی برای سازمانها و نهادهایی که در آنها کار تبلیغی و مذهبی می‌کنند از دولت دریافت می‌کنند. آنها برای خود در داخل مراکز فرهنگی مانند دانشگاه‌ها، آموزش و پرورش و وزارت‌خانه‌ها دفتر و دستک دایر کرده‌اند و به نوعی به سمت اشرافی‌گری و فاصله گرفتن از سطح زندگی مردم عادی و کم رنگ شدن آن استقلال رای و اقتداری که داشتند حرکت کرده‌اند. ناگفته پیداست که وصل شدن به حکومت تبعات و عواقب زیانباری برای روحانیون دارد به طوری که شواهد و علایمشان را می‌توانیم در جامعه مشاهده کنیم.
اصولا بر اساس تجاربی که در طول این سالها کسب شده‌است می‌توان گفت که هر چیزی که دولتی شده یا سایه دولت بر سر آن بوده‌ از اهداف اصلی و نقش فعال و سازنده خود دور شده است: اقتصاد دولتی، رسانه دولتی، فرهنگ دولتی  و روحانی دولتی که از رصد کردن امور مملکت بازمانده و همان طور که اشاره شد نقش خود را به حمایت از حکومت، جناح‌ها و شخصیت‌های دولتی تنزل داده‌ است. پرواضح است کسی به ولی نعمت خود یعنی آن که به شما حق و حقوق می‌دهد خیانت نمی‌کند. نگاهی مختصر به متن خطبه‌هایی که در نماز جمعه‌های مناطق مختلف کشور ایراد می‌شود کافی است تا به مشابهت تم و محتوای آنها پی‌ببریم. یعنی ایراد خطبه در ‌تریبون‌های حکومتی به صورت ماموریتی که از بالا  دیکته می‌شود. جالب اینکه گروه اندکی از روحانیون هم که در همان نقش قبلی خود (منتقد حکومت بودن و آلوده نشدن به سیاست‌بازی) مانده‌اند عموما مغضوب شده‌اند.  گریزی از این واقعیت نیست که بخشی از روحانیت در زمان حاضر دولتی شده و‌ تریبون دولتی در اختیار دارند. همین جا ضروری است برای اجتناب از سوءتفاهم حساب روحانیونی که درست مانند مردم عادی بر اساس حقوق شهروندی به استخدام دولت درآمده‌اند یا به کسب و کاری مشغولند جدا کنیم. بحث ما بر سر امتیازاتی است که به خاطر نقش آنها و لباسشان و حمایتشان از نهاد قدرت به آنها داده می‌شود و آنها را وامدار می‌کند.
همانطور که یکی از فلسفه‌های تاسیس سمن‌ها (سازمان‌های مردم نهاد یا NGOها) استقلال و عدم وابستگی آنها به حکومت در دریافت بودجه و سایر امتیازات برای فعالیت بهتر، بی‌طرفانه و منصفانه است، سازمان‌ها و نهادهایی که روحانیون در آنها فعالیت تبلیغی و مذهبی می‌کنند باید به سیستم سمن‌ها شباهت پیدا کند. شاید بتوان اداره مکتب‌خانه‌ها در دوران مشروطیت یا قبل از آن توسط روحانیون را مثالی از این مقوله قلمداد کرد به طوری که دولت نقشی در اداره آنها بازی نمی‌کرد و این نهادهای مردمی توسط خود مردم و روحانیون اداره می‌شد.
به توجه به نقش برجسته‌ای که روحانیون در پیروزی انقلاب ایفا کردند و به نوعی خود را صاحبان انقلاب می‌دانند به نظر بعد از گذشته چهار دهه از انقلاب زمان مناسب برای ماموریت و ایفا یا نزدیک شدن به نقش اصلی‌شان و کم کردن وابستگی‌شان به حکومت و مراکز، سازمان‌ها و نهادهایی که اداره می‌کنند، فرا رسیده باشد؛ مخصوصا انتقاد روزنامه جمهوری اسلامی از بودجه حوزه‌های علمیه (نگذارید روحانیت رفوزه شود، ۲۵/۹/۱۳۹۶) و انتقاد اخیر آیت‌الله صانعی از بودجه حوزه‌های علمیه در لایحه بودجه ۹۷ (شفقنا، ۲۶/۹/۱۳۹۶) قدم‌های مثبت و تلنگری هستند برای حرکت به سمت بازیابی نقش اصلی روحانیون شیعه در جامعه و بازگشت به ارج و قرب و جایگاه قبلی. شاید بتوان نقش‌های جدیدی هم برای روحانیت به غیر از نقش اصلی‌شان یعنی تبلیغی و مذهبی تعریف کرد مانند: رصد و مبارزه با فساد اقتصادی و تبعیض و مظهر مبارزه با فساد اداری شدن، انتقاد سازنده، بی طرفانه و بدون مصلحت و ملاحظه‌کاری از حکومت هر جا که لازم است، کم کردن وابستگی خود به امور دنیوی، آوردن سطح زندگی خود به پایین‌ترین سطح زندگی مردم، رصد کار و خدماتی که در ادارات ارائه می‌شود، قبول نکردن رانت‌ها، سهمیه‌ها و امتیازات دولتی، الگو بودن مخصوصا در کردار و گفتار و دهان خود را به کلمات زشت نیالودن، هدایت و راهنمایی و آگاهی دادن به مردم در امور زیست محیطی، مطالعه و تحقیق در امور کشور و حمایت از حق و حقوق مردم.
منبع: بهارنیوز

بازگشت به قانون اساسی

امیر حسین مصلی- روزنامه بهار:
تفسیر‌های مختلفی در باب انگیزه‌های اعتراضات اخیر از سوی صاحب‌نظران مطرح می‌شود، برخی می‌گویند این تجمعات توسط مخالفان تندروی حسن روحانی سازماندهی شد و دسیسه‌ای بود که نه تنها از دست عاملانش خارج شد بلکه دامانشان را هم گرفت، برخی دیگر طبق معمول با زدن برچسب به معترضان اعتقاد دارند آنان فریب خورده‌اند و پای عوامل بیگانه و سرویس‌های جاسوسی غرب در میان است از جمله برادر زن صدام! و بعضی هم معتقدند که عملکرد ضعیف دولت یازدهم و مجلس دهم پس از انتخابات و همچنین کارشکنی بعضی از ارگان‌های مسئول در راه تحقق وعده‌های انتخاباتی باعث خشم و ناامیدی مردم شده است، در این بین شعارها و خواسته‌های عجیب و غریب و بعضا بی‌هدف برخی از معترضان نیز سردرگمی تحلیل‌گران را به دنبال داشته؛ اما ماجرا هر چه که باشد به قول نیک‌نامی، اعتراض نشانده دهنده سلامت ملت ماست و بی‌گمان مدارا با معترضان نشان از توسعه سیاسی در کشور دارد. به راستی اگر چنین فشارهایی از سوی مردم بر سر دولت‌ها و دیگر نهادهای حاکمیتی نباشد چه تضمینی وجود دارد که مسئولان وعده ها و وظایف خود در قبال مردم را به باد فراموشی نسپارند؟

درست بسان تظاهرات‌های بزرگ و کوچکی که هر چند وقت یک بار با آرامش کامل در کشورهای توسعه یافته شکل می‌گیرد. حتی شعارهای نامتعارف و هنجارشکنانه معترضان را هم باید بر مبنای محدودیت ها و ضعف احزاب و رسانه ها و همینطور اجرای سلیقه ای قانون اساسی توسط مسئولان تجزیه و تحلیل کرد و صد البته تخلیه خشم و هیجانات فروخفته مردم از نابسامانی‌های جامعه. با این همه باید به صراحت اعتراف کرد که بی‌اعتنایی به اصول مندرج در قانون اساسی کشور از جمله اصل ۲۷ آن و دوری از تجمعات آرام و مسالمت‌آمیز که رفته‌رفته روند اعتراضات را با تخریب اموال عمومی و امنیتی شدن فضا به خشونت گرایید و باعث سواستفاده کشورهای بیگانه را فراهم آورد، برای هیچ یک از آحاد جامعه خوشایند و مطلوب نبود، نه برای معترضان که مطالبات به حقشان بی‌آنکه شنیده شود و تحقق یابد به حاشیه رانده شد، نه برای تحول‌خواهان و اصلاح‌طلبان که بخش عمده‌ای از دستاوردهای مبارزات مدنی یک دهه اخیرشان از جمله گرفتن ابتکار عمل از دست نیروهای تندرو به سادگی از بین رفت با ایجاد دوباره فضای امنیتی به خصوص محدودیت اینترنت و شبکه های‌اجتماعی؛ و نه حتی برای حاکمیت بخصوص دولت که در پی حوادث اخیر تا حدی به جایگاه مقتدر و نقش تاثیر‌گذاری که پس از برجام در منطقه و جهان ایفا می‌کرد خدشه وارد شد در محافل بین‌المللی.
البته در این میان وضعیت دلواپسان داخل کشور و جنگ‌طلبان خارج از کشور کمی متفاوت است که با امنیتی شدن فضا و یاس مردم از اصلاحات و همچنین تضعیف جایگاه ایران در مجامع بین‌المللی عملا به تمام منافع و مقاصد سیاسی‌شان دست یافتند!
اکنون تنها اجرای بی‌تنازل قانون اساسی است که می‌تواند تمام این معادلات را به نفع مردم و مسئولان برهم بزند، یعنی همان بازی برد_برد که هر تهدیدی را بدل به فرصت می‌کند برای کشور! راهکاری که مسئولان از جمله رئیس‌جمهوری باید هرچه سریع تر سرلوحه کار خویش قرار دهند.
منبع: بهارنیوز

فراز و فرودهای روابط جبهه پایداری و احمدی نژاد / رسایی و کوچک زاده بخاطر احمدی نژاد از جبهه پایداری جدا شدند

برخی از اعضای جبهه پایداری به دلیل این که می خواستند در نزدیک بودن به احمدی نژاد مستقل باشند از جبهه جدا شدند.

عصر ایران – در ادبیات سیاسی ایران نام احمدی نژاد و جبهه پایداری قرابت معنایی زیادی دارد. از اواخر دولت نهم و از اوایل دولت دهم جریان ها و طیف های اصولگرا یک به یک دل از احمدی نژاد بریدند و در گوشه ای به نظاره ایستادند اما جبهه پایداری در پیدا و پنهان هنوز دل در گرو احمدی نژاد داشت . تا بدان جا که گاه و بیگاه و در بزنگاه های سیاسی و انتخاباتی زیر علم ریش سفیدان اصولگرا نیز سینه نزد. نمونه روشن آن حمایت از سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بود که وی را نزدیک ترین شمایل به احمدی نژاد می دانست. حالا اما بعد از تمام آنچه احمدی نژاد در فضای مجازی و حقیقی انجام داده حمایت از او کار راحتی نیست. سخنگوی جبهه پایداری اخیرا تاکید کرده بود که این تشکل صنمی با احمدی نژاد ندارد. این اعلام موضع رسمی سخنگو بود اما اعضاء آن هم هنوز گوشه چشمی به وی ندارند؟!

سید جواد ابطحی ، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری و نماینده اصولگرای مجلس به عصر ایران می گوید که پیش از این اعضایی همچون مهدی کوچک زاده و حمیدرسایی ، نمایندگان دور هشتم و نهم مجلس به دلیل آنکه می خواستند در اعلام موضع به احمدی نژاد آزاد باشند و به او نزدیک تر، از جبهه پایداری جدا شدند.

ابطحی در این خصوص به عصر ایران می گوید :از نظر ما آقای احمدی نژاد منشاء خدمات بسیاری بود و در کارهای انقلابی و اسلامی و احیای گفتمان انقلاب ایفای نقش خوبی داشت.

عضو فراکسیون ولایی مجلس شورای اسلامی در ادامه این مطلب افزود:در کنار این مسائل برخی موضع گیری ها و حاشیه سازی ها موجب شد تا گله مندی هایی از ایشان به وجود آید .

ابطحی ادامه داد: دوستان ما در جبهه پایداری در اواخر دولت نهم با ایشان صحبت هایی داشتند ، تصور می کنم در دولت دهم زاویه ها بین جبهه پایداری و احمدی نژاد زیاد شد.

فرازوفرودهای روابط جبهه پایداری و احمدی نژاد / رسایی و کوچک زاده بخاطر احمدی نژاد از جبهه پایداری جدا شدند

عضو شورای مرکزی جبهه پایداری همچنین می گوید: علی رغم این رویکرد کلی در جبهه پایداری برخی دوستان ما در این جبهه همچنان بر مواضع نزدیکی با احمدی نژاد پافشاری و برخی نیز به همین خاطر جبهه را ترک کردند تا بتوانند مواضع مستقلی داشته باشند مثل آقای رسایی و آقای کوچک زاده که از جبهه کنار رفتند و می خواستند مستقل تر فکر کنند.

عضو فراکسیون ولایی مجلس شورای اسلامی خاطر نشان کرد : آن ها نمی خواستند از احمدی نژاد فاصله بگیرند و کارکرد جبهه را در این خصوص قبول نداشتند.

ابطحی در ادامه گفت : گفتمان جبهه پایداری گفتمان انقلاب است و برگرفته از فراکسیون انقلاب اسلامی است که در مجلس هشتم بنیان گذاشتیم ، ما به دنبال آن هستیم تا ارزش های انقلاب و ارزش ها و اسلام و احکام آن باقی بمانند .

این نماینده اصولگرای مجلس با بیان اینکه امیدواریم احمدی نژاد به مسیر اصلی بازگردد گفت: نباید از یاد ببریم که هیچ کدام به تنهایی نمی توانیم پیام انقلاب را به دنیا برسانیم.

  عضو شورای مرکزی جبهه پایداری تاکید کرد :امروز جریانی در کشور شکل گرفته که می خواهد از اسلام عبور کند و این برای ما جای نگرانی دارد البته از آقای احمدی نژاد نیز دلخوری هایی داریم و نگران ایشان هستیم تا مباداها بروز کند.


منبع: عصرایران

مدیر خبرگزاری صداوسیما: دوربین‌های صداوسیما کجا بودند وقتی نفتکش ایرانی آتش گرفت؟!

خانواده‌ها و بسیاری از هموطنانمان که در انتظار خبری از جوانان محبوس‌شده در نفتکش ایرانی آتش گرفته هستند، انتظار دارند که صداوسیما و دیگر رسانه‌ها با تمرکز بیشتر بر این اتفاق و پرداختن به اخبار آن، تا حدودی التیام‌بخش‌ داغ آنها باشند.

به گزارش ایسنا، در شرایطی که نفتکش ایرانی پس از برخورد با کشتی باری چینی در دریای چین شرقی برای هفتمین روز همچنان در حال سوختن است، همسر یکی از مهندسین این نفتکش صبح امروز (۲۳ دی‌ ماه) با حضور در برنامه «حالا خورشید» از عملکرد صداوسیما در پوشش این حادثه تلخ گلایه کرد.

در چند روز گذشته در شبکه‌های اجتماعی همچون «توئیتر» نیز انتقادهایی درباره عملکرد صداوسیما در پوشش این حادثه ناگوار که جان ۳۰ جوان ایرانی را به خطر انداخته، مطرح شده بود که با صحبت‌های امروز همسر یکی از مهندسین این نفتکش روی آنتن زنده صداوسیما، به نقطه اوج خود رسید.

او در بخشی از سخنان خود چنین گفت که «این افراد آدم‌های عادی نبودند. مگر آنها سرمایه‌های مملکت نبودند؟ مگر آنها جانشان را برای این مملکت کف دستهایشان نگذاشتند؟ سه روز نخست صداوسیما کجا بود؟ من خودم در روزهای نخست تلویزیون را نگاه می‌کردم و می‌دیدم که در اخبار، بارش برف برایشان خبر مهمتری بود و آخرین خبر به تصادف دو نفتکش اختصاص داشت.»

«از روز چهار به بعد صداوسیما از خواب بیدار شد. اگر دوربین‌های صداوسیما می‌آمدند و خانواده‌ها را آنجا می‌دیدند و به دنیا نشان می‌دادند، شاید دلشان می‌سوخت. آنقدر صداوسیما حادثه پلاسکو را پوشش خبری داد که من خودم با هر خبری اشک ریختم و دعا کردم؛ ولی در سه روز اول این حادثه، از خبرهای این دو نفتکش خبری نبود. وقتی صداوسیما وارد عمل شد که دو خبرگزاری خارجی با ما مصاحبه کردند. به خدا نفس‌های آنها به شماره افتاده. به خدا در حق آنها کوتاهی کردند. در خبر از خسارت و بیمه کشتی نگویید! کشتی را باز هم می‌توان خرید.»

در این راستا حسن عابدینی، مدیر خبرگزاری صداوسیما در گفت‌وگویی با ایسنا اظهار کرد که «خبرنگار صداوسیما در پکن از ابتدای بروز این بحران اطلاعات زیادی را از طریق مقامات چینی و سفارت جمهوری اسلامی ایران در پکن منتقل کرده است و تمام تصاویری که رسانه‌های چینی در اختیار دارند را رصد می‌کنیم که سریعا پخش کنیم. از طرفی با خانواده‌های این افراد و افرادی که به نوعی درگیر این بحران هستند نیز صحبت شده است و هم‌اکنون هم که اخبار حضور دکتر ربیعی در چین را مخابره می‌کنند.»

روز شنبه ۱۶ دی‌ ماه یک نفتکش ایرانی با کشتی چینی در آبهای نزدیک به این کشور برخورد کرد که باعث حریق نفتکش و مفقود شدن ۳۲ پرسنل آن شد. تاکنون پیکر سه پرسنل پیدا شده است.


منبع: عصرایران

تایید ۳ خودکشی در میان بازداشتی‌های اخیر/ علی مطهری: منتظر گزارش مسئولان هستیم

نائب رییس مجلس شورای اسلامی از پیگیری موضوع خودکشی برخی از بازداشت‌شدگان حوادث اخیر خبر داد و گفت: منتظر گزارش مقامات مسئول در این ارتباط هستیم.

ایلنا نوشت: علی مطهری، در رابطه با ناآرامی‌های اخیر و اینکه آیا درخواست دیدار با بازداشت‌شدگان زندان اوین را داشته‌اید، گفت: هنوز در این باره درخواستی نداشتیم؛ ولی از مقامات مسئول درباره خودکشی بعضی بازداشت‌شدگان سوال کردیم و اطلاعاتی را گرفتیم و پیگیر قضیه هستیم.

نایب رییس مجلس شورای اسلامی در رابطه با افرادی که گفته می‌شود خودکشی کرده‎اند نیز تاکید کرد: به ما گفتند یک نفر در تهران و دونفر در شهرستان خودکشی کردند و بنا شد که گزارش دقیقی به ما بدهند که فعلا منتظر آن گزارش هستیم.


منبع: عصرایران

وزیر احمدی‌نژاد: وقتی برکنار شدم ۵۰ سجده شکر بجا آوردم/ با رییس‌جمهور اختلاف جدی داشتیم

برنامه این هفته دستخط با حضور رضا تقی‌پور عضو شورای عالی فضای مجازی و وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات به روی آنتن رفت.

به گزارش روابط عمومی برنامه دستخط، او در این برنامه ناگفته‎هایی از دوران وزارت خود در دولت محمود احمدی‌نژاد و شیوه‌ای که برای برکناری او بکار گرفته شد را مطرح کرد.

بخشی از این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

چه شد که برکنار شدید؟

حالا در آن صحبت‌های کلی اشاره‌ای شد که ما در دوره دهم در مدیریت فضای مجازی مشکل داشتیم و یکی از بحث‌های جدی بنده هم همین‌ها بود که خیلی‌ها هم توصیه می‌کردند که شما وزیر دولت هستید و علی‌القاعده نباید به این صورت با برخی مباحثی که مطرح می‌شود، مخالفت کنید منتها من احساس می‌کردم وظیفه است و یک رسالت دیگری داریم.

بحث دوم این بود که در سال‌ ۹۰ به بعد و اتفاقی که در بحث ادغام رخ داد، احساسم این بود که جایگاه این وزارت‌خانه در آن جایگاهی که باید قرار گیرد، نیست؛ از این منظر با آقای رئیس‌جمهور اختلاف نظر جدی داشتیم. ایشان بحث داشتند که ما از کار شما راضی هستیم ولی چون می‌خواهیم ادغام کنیم بنابراین باید این اتفاق رخ دهد. عرض من هم این بود که شما می‌دانید با ادغام از نظر تخصصی و هم از نظر منافع کشور مخالف هستم و بنابراین راه و تفکرات ما از هم جداست.

ادغام هم نشد؛ ادغام با وزارت راه شد و دوباره مجلس تصویب کرد و جدا شد.

بله. خوشبختانه مجلس تصمیم درست و مناسبی در آن مقطع گرفت و اگر آن تصمیم اولیه اجرایی می‌شد و تداوم می‌یافت، امروز کشور آسیب‌های زیادی را متحمل می‌شد.

از برکناری‌تان با پیامک مطلع شدید؟

با تلفن بود.

چطور بود؟ از دفتر رئیس‌جمهور یا از جای دیگر بود؟

از دفتر رئیس‌جمهور بود. جلسه شورای عالی فضای مجازی بود، البته تا جایی که به یاد دارم این جلسه خیلی تاثیرگذار نبود، جلسات قبلی بود که خیلی چالشی بود. برخی از دوستان توقع داشتند بعد از آن جلسات این اتفاق بیفتد. یعنی از جلسه بیرون می‌امدیم دوستان می‌گفتند خودتان از این امر (برکناری) استقبال کردید ولی در آن جلسه بحثی مطرح شد و من نظرات خود را بیان کردم. قدری چالش هم بود و تقریباً در همان میدان مقابل ریاست جمهوری منتظر دوستان برای خداحافظی بودیم که تماس گرفتند و برکناری ما را اعلام کردند.

به منزل رفتم بالای ۵۰ سجده شکر همان شب به جا آوردم، از اینکه همیشه دعا می‌کنیم، ورود و خروج ما را در هر کاری “صدق” قرار دهد الحمدالله چنین بود. آن چیزی که احساس می‌کردیم وظیفه ما بود انجام دادیم.

الان از آقای احمدی‌نژاد خبری دارید؟

ارتباطی نداریم. البته آن ارتباط اخلاقی در فوت اخوی ایشان داشتیم و رفتیم و به ایشان تسلیت گفتیم ولی به هر صورت، نه تنها با این اتفاقاتی که الان رخ می‌دهد موافق نیستیم، در موضوع خانه‌نشینی ایشان معمولاً وزرا و دوستان گروه گروه می‌رفتند و با ایشان صحبت‌هایی داشتند. صحبتی که من آن روز با ایشان داشتم این بود که شما با یکسری شعار وارد شدید و احساس ما هم این بود که اینها درست است. شما با شعار شهید رجایی آمدید و ما هم به این ارزش‌ها قائل هستیم و تا زمانی که پای این ارزش‌ها باشید، با شما هستیم.

جملات بعدی من این بود که به هر صورت دارایی معنوی‌مان در سایه انقلابی ماندن و پای حرف ولایت فقیه بودن است. اگر اینگونه است شما به محل خدمت برگردید و ادامه بدهید، ولی بدانید اگر غیر از این باشد ما همراه شما نیستیم. شاید اینها هم موثر بود، اردیبهشت این اتفاق افتاد و ما آذرماه خداحافظی کردیم.

سال ۸۸ مقطع سختی بود که وزیر شدید.

بله.

چطور کنترل می‌کردید؟

همانطور که عرض کردم، این تصمیمات در حوزه وزارت ارتباطات نبود. بیشتر تصمیمات در شورای عالی امنیت ملی گرفته می‌شد و اینکه ارتباطاتی که برای آسایش مردم است، در اختیار اغتشاش و آشوب و فتنه قرار بگیرد، هیچ ایرانی قبول نداشت و برنمی‌تابید.


منبع: عصرایران

صفحات اول روزنامه‌های شنبه ۲۳ دی

 




لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه

 


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه
منبع: بهارنیوز

اعتراضات مردمی اخیر دور از انتظار نبود

گروه سیاسی-رسانه‌ها: احمد غلامی در روزنامه شرق نوشت: اعتراضات مردمی روزهای اخیر دور از انتظار نبوده است؛ آن هم برای دولت روحانی که بیش از آنکه به سیاست داخلی بپردازد، درگیر مسائل جهانی و منطقه‌ای است. این درگیری موجب شده روحانی نتواند در سیاست داخلی کارایی و نقش لازم را داشته باشد.

 

از سوی دیگر سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی روحانی هم به‌گونه‌ای است که میل به سیاست‌زدایی از جامعه دارد. وزیران و حلقه دور روحانی، کارشناسان اقتصادی لیبرال و سیاسیون معتدل نیز بیشتر از روحانی در کار سیاست‌زدایی‌اند. هرچه جامعه از سیاست تهی شود، کارشناسان دولتی و جناح‌های مرتبط با دولت با هزینه کمتری در بدنه دولت جا خوش کرده و هزینه پیشنهادها و تصمیمات آنان را نه خودشان که دولت روحانی می‌پردازد. طبقه کارشناسان دولتی که از همه جناح‌های سیاسی در آن شرکت دارند، بیش از آنکه صدای مردم باشند، حافظ منافع دولت و خودشان هستند و هنگام ضرورت‌های سیاسی، کارایی لازم را ندارند و مهم‌ترین دستاوردشان پشتیبانی از دولت است؛ پشتیبانی‌ای که چندان اثری هم ندارد.

 

اعتراضات اخیر مردم نشان داد طبقه‌ای در سیاست داخلی ایران مفقود است؛ همان طبقه‌ای که در کنار اصلاح‌طلبانِ بیرون از قدرت می‌توانند محرک اصلی سیاست شده و بدون درنظرگرفتن منافع خود و طبقه‌شان صدای واقعی مردم باشند. اگر اصلاح‌طلبان به مدت دو دهه توانستند صدای مردم باشند، اینک باید یاری برسانند که طبقه دیگری از روشنفکران که بعد از انقلاب به حاشیه رانده شده‌اند، به صحنه سیاست داخلی ایران بازگردند تا وظیفه تاریخی خود را که همانا ایجاد مزاحمت برای بوروکراسی سیاسی و دولتی است، انجام دهند. اصلاح‌طلبان بیش از هرکسی می‌دانند جای خالی این روشنفکران مستقل را خواسته یا ناخواسته طبقه کارشناسان دولتی پر کرده‌اند؛ کارشناسانی که مستقل نیستند و بیش از آنکه صدای مردم باشند، صدای دولت هستند.

 

پس بدیهی است آنان پس از بروز حوادثی چون حوادث اخیر، جانب احتیاط را گرفته و بیش از هر چیز نگران منافع خود و آینده حضورشان در قدرت باشند. این کارشناسان دولتی که از همه جناح‌های سیاسی کشور در آن عضویت دارند، تمایل چندانی به حضور روشنفکران و اصلاح‌طلبان بیرون از قدرت در صحنه سیاست داخلی ندارند. ‌جای خالی روشنفکران بیش از هر زمان دیگری در سیاست ایران محسوس است؛ روشنفکرانی که می‌توانند آرایه یک جامعه سیاسی باشند یا واسطه مردم با نهادها یا مقوم حرکت‌های مردمی. با حضور این کارشناسان، دولت روحانی بیش‌ازپیش از سیاست تهی می‌شود؛ یعنی اینکه منافع و مقاصد به شفافیت و حقیقت ارجحیت پیدا می‌کند.

 

بی‌دلیل نیست که شاعری کاتالونیایی به فرزندانش گفت: «من برای نجات این سه زیسته‌ام؛ عشق، عدالت و آزادی». این معادله، معادله پیچیده‌ای نیست. چه کسی یا چه کسانی و چه‌ گروه‌های سیاسی‌ای به این سه واژه باور دارند و به آن عمل می‌کنند یا مهم‌تر از همه شرایط آنان توان عمل به این ایده‌ها را برایشان ممکن می‌سازد.
 

 در پیروی از این گفته شاعر کاتالونیایی است که جایگاه گروه‌های سیاسی در بین مردم تعین می‌یابد و دیگر فرق نمی‌کند این گروه‌ها اصلاح‌طلب باشند یا اصولگرا… . با پیروی از این ایده است که عملکرد جناح‌های سیاسی در پایبندی به این آرمان‌ها عیان می‌شود. اینها مفاهیمی هستند که اماواگر برنمی‌دارند. در اعتراضات اخیر جناح‌های سیاسی تأکید کرده‌اند که اعتراضات اخیر منشائی معیشتی دارد. بله، بخشی از حقیقت در این گفته نهفته است، اما نه همه حقیقت. کارشناسان دولتی آموخته‌اند که به شرایط موجود «نه» بگویند تا شرایط موجود را تغییر دهند. اما «نه»ی آنها «نه»ی تنها نیست با «نه ولی» همراه است. آنان از تغییر بدشان نمی‌آید اما همیشه اماواگرهایی وجود دارد که نمی‌گذارد و آن چیزی نیست جز رعایت الزامات دولت. کارشناسان دولتی بیش از آنکه به شرایط موجود اعتراض داشته و ماشین بوروکراتیک دولتی را مورد حمله و انتقاد قرار دهند، با تظاهر به اعتراض و انتقاد و ژست اپوزیسیون‌مآبانه به آن خدمت می‌کنند.

 

کارشناسان دولتی امتیاز دوگانه‌ای دارند؛ نخست در خدمت دولت‌اند و دیگر اینکه آنان فرصت دارند تا در شرایط حساس از دولت فاصله بگیرند؛ ازاین‌رو است که آنان ناگزیر می‌شوند در بیشتر مواقع از «نه ولی» استفاده کنند و محکوم‌کردنشان بیش از آنکه عمل‌گرایانه باشد، موضع‌گیری اخلاقی است.  آنان وضعیت‌های نابسامان معیشتی مردم فرودست و معضلات اجتماعی و سیاسی را اخلاقا محکوم و از توسعه آزادی و آزادی بیان به شکلی اخلاقی دفاع می‌کنند. حال آنکه همه این ایده‌ها بیش از هر چیز نیاز به اهتمام پیگیر دارد، نه توصیه‌های اخلاقی. واقع‌بینانه این است که نباید از جناح‌هایی که خط‌مشی آنان روشن و شفاف است و اذعان دارند با سازوکارهای دولتی درصدد تحول هستند، انتظاری بیش از این داشت. بعید است مردم، دانشجویان و طبقه متوسط هم بیش از این از آنان انتظار داشته باشند. آنچه کار اصلاح‌طلبان را سخت کرده، غیبت طبقه‌ای به نام روشنفکران است که نبض جامعه‌اند. باید روشنفکران را صدا زد. نباید مسئولیت آنان را به کارشناسان دولتی محول کرد.

 

خاصه آنکه روشنفکران اینک به‌لحاظ وضعیت اقتصادی و معیشتی با مردم فقیر نزدیک و چسبندگی بیشتری دارند و از سوی دیگر همچون برخی مردمِ بی‌صدا به‌ ‌حاشیه ‌رانده شده‌اند. همین خصیصه موجب شده تا آنان مردمی‌ شوند و توان آن را دارند که نگذارند توان مردم از دست برود. اعتراضات اخیر نشان داد که جریان سومی در کشور شکل گرفته است و با اینکه درخواست و مطالبات متنوعی دارند اما یک روح جمعی بر آن حاکم است؛ این مردم، مردم این کشورند و بی‌تردید دلشان برای این وطن می‌تپد و همین نکته برای دولت روحانی مهم است. روحانی با مردمی روبه‌رو است که نیازهای فوری دارند و اکنون فرصتی دست داده تا به مطالبات آنان توجه شود. روحانی کاری را باید بکند که پیش از این باید می‌کرد؛ ایجاد فضای باز سیاسی در سطوح روشنفکری و دانشگاهی و مهم‌تر از همه گوش‌فرادادن به اقتصاددانان غیرلیبرال که چندان با او همفکر و هم‌رأی نیستند و برخاسته از همین جریان روشنفکری‌اند که شرایط «حذف و ادغامی» آنان را به مردم و نیازهای واقعی‌شان نزدیک کرده است.

 

تا دیر نشده باید آنان را صدا زد، راه‌های رفته بی‌سرانجام است و انگار در این روزگار سخت، کاری هم از دست اصلاح‌طلبان برنمی‌آید. سؤال این‌روزهای مردم و صاحب‌نظران سیاسی این است که وضعیت موجود خاصه سیاست‌های ترامپ که مخالف سرسخت قدرت‌گرفتن ایران در منطقه است، فرصت آن را می‌دهد تا روحانی عاقبت‌به‌خیر ‌شود؟
منبع: بهارنیوز

پیگیرخودکشی بازداشت‌شدگان هستیم

علی مطهری در گفت‌و‌گو با  ایلنا، در رابطه با ناآرامی‌های اخیر و اینکه آیا درخواست دیدار از بازداشت‌شدگان زندان اوین را داشته‌اید،گفت: هنوز در این باره درخواستی نداشتیم؛ ولی از مقامات مسئول درباره خودکشی بعضی بازداشت‌شدگان سوال کردیم و اطلاعاتی را گرفتیم و پیگیر قضیه هستیم.نایب رییس مجلس شورای اسلامی در رابطه با افرادی که گفته می‌شود خودکشی کردند، تاکید کرد: به ما گفتند یک نفر در تهران و دونفر در شهرستان خودکشی کردند و بنا شد که گزارش دقیقی به ما بدهند که فعلا منتظر آن گزارش هستیم.

اغلب بازداشتی‌ها واقعا قصد اغتشاش نداشتند

از سوی دیگر، یک عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با تاکید بر اینکه بسیاری از بازداشتی‌های اعتراضات اخیر واقعا قصد اغتشاش نداشتند، اظهار کرد:‌ در صورتیکه این افراد وابستگی به گروهک‌های منافق و کشورهای خارجی نداشته باشند قطعا آزاد خواهند شد.


مصطفی میرسلیم درباره اعتراضات اخیر و بازداشت تعدادی از جمله دانشجویان در حواشی این اعتراضات، اظهار کرد: ماجراجویی از ویژگی‌های موجود در جوانان است و بسیاری از افرادی که در جریان اعتراضات اخیر بازداشت شده‌اند، واقعا قصد اغتشاش نداشتند. این عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی همچنین تصریح کرد:‌ دستگاه قضا قطعا سریعا به وضعیت افراد بازداشت شده در جریان اعتراضات اخیر رسیدگی خواهد کرد و تعداد زیادی از آنها به زودی آزاد خواهند شد.

 
منبع: بهارنیوز