«آزادی» در سوگ ابراهیم یزدی

محمدآزاد جلالی زاده

الف» خاطرات تاریخ سیاسی – اجتماعی معاصر را تقریباً هر  فرد یا گروه و جریانی که روایت کرده، آن را به سمت و سوی خویش کشانده و به نفع خود و دارودسته اش تفسیر کرده است. از سلطنت طلبان که هنوز هم انقلابیون را عامل ارتجاعی و بیگانه می پندارند و انقلاب را به عوامل خارجی و پشت پرده نسبت می دهند و آن را یک سازش گوادلوپی می دانند، تا مجاهدین خلق که روایت شکل گیری و دوپاره شدنشان و سپس انقلاب و انتخابات و دست بردن دوباره شان به اسلحه را به قول خود قیام به نفع خلق توصیف و تفسیر  می کنند، تا روایت اشخاصی چون بنی صدرکه حذفشان را توطئه سیستم جدید می دانند تا روایت رسمی و غالب نظم مستقر سیاسی و کتب تاریخی مدارس که یگانه عامل پیروزی انقلاب ۵۷ در ایران را روحانیت و شخص امام و وجه اسلامیّت مردم می دانند.

همه و همه انگار به جدّ یکطرفه به نزد قاضی شتافته اند؛ امّا وقتی خاطرات مبسوط ابراهیم یزدی را از وقایع معاصر ایران به مطالعه می نشینی، فارغ از نوع نگاه و سمت و سویش و حتی فارغ از آنکه خود در بطن پر التهاب انقلاب بوده، نگاه همه جانبه و فراگیر، تحلیل های هوشمندانه — و نه خام و آبکی –،گستردگی اطلاعات و اشراف بر جزییات و نیز نوعی موضع دلسوزانه و فارغ از این یا آن گروه برای ایران، مکتوبات تاریخی کم نظیری مربوط به تاریخ معاصر پدید آورده است.

ب» روایت تاریخی ست که وقتی شهید مطهری از فرانسه بازگشته بود و از او درباره سه تن پرسیده بودند، ابوالحسن بنی صدر را مغرور و مَن مَن کن، صادق قطب زاده را فعال اما کم عمق و ابراهیم یزدی را بسیار تودار معرفی کرده — نقل به مضمون — و در واقع در نهایت زیرکی تیپولوژی سیاسی افراد یاد شده را درست شناخته بود، چرا که عاقبت من من بنی صدر و فرار او اساساً  باعث تغییر جهت اساسی در کشور شد، و نهایت صادق که زیاد رفت و آمد داشت و زیاد می بافت، آن بود که همه می دانیم، اما در این میان این ابراهیم یزدی بود که تا لحظات آخر زندگی اش دبیر کل نهضت آزادی ماند و به فعالیت مسالمت آمیز در چهارچوب قانون جمهوری اسلامی پایدار. هر چند که پس از وقایع ابتدای انقلاب و سپس جنگ تحمیلی فعالیت های نهضت آزادی هم به محاق رفت و تبدیل به چیزی شد که می توان آن را «محفل» نامید اما یزدی به عنوان نماد و تمثال «نهضت آزادی» تا آخرین لحظات کنار یارانش ماند.

ج» نسل جوان تر شاید به دلیل همان توداری ذاتی ابراهیم یزدی و عدم علاقه به ایجاد هیاهو و حاشیه، ندانند که همو بود که در اوان نوجوانی به نهضت خداپرستان سوسیالیست پیوست که روایتی چپی و سوسیالیستی از اسلام ارائه می داد،  امّا از زمان دانشجویی تا آخر زندگی به نوعی «ضد چپ» ماند، از همان ایامی که دانشجو بود و با نوشته هایش بر روی تخته سیاه کلاس، دانشجویان توده ای را تحریک و وادار به بحث می کرد که به قول خودش، چپ های کم مطالعه و کم عمقی بودند تا زمانی که نهضت آزادی تشکیل شد و یزدی جز فعالان شناخته شده شاخه برون مرزی نهضت شد تا پس از فوت مرحوم مهندس بازرگان، که همه را جمع کرد تا زیر چتری واحد گرد آیند، اما مهندس سحابی خود و یارانش را چپ و یزدی و حواریونش را طرفدار راست دانست و این اتحاد شکل نگرفت، در همه وقت ها راهنمای راست را می زد و «لیبرال» منش بود، همان صفتی که در اوایل انقلاب و دهه شصت مخالفان بازرگان و نهضت از آن به عنوان «فحشی سیاسی » برای عقب راندن حریفانشان از آن استفاده می کردند.

د» ابراهیم یزدی بود که از همان ابتدا به مبارزه با استبداد رفت و مشکل استبداد ایران را در خود شخص شاه می دید؛ یزدی بود که در خارج از ایران به جدّ به دنبال هماهنگ کردن نیروهای اپوزیسیون رژیم شاه به ویژه در بین قشر جوان وتحصیل کرده بود؛ یزدی بود که فرانسه را در برابر پیشنهاد به لبنان «در اصل بعلبک» که بعضی از اطرافیان آیت الله پیشنهاد داده بودند، نشاند و امام را راضی کرد که به کشوری غربی بروند تا بتوانند بُرد رسانه ای داشته باشند، یزدی بود که یکی از استراتژیست های اصلی و منبع مورد مشورت امام در نوفل لوشاتو بود؛ یزدی بود که در پرواز انقلاب، رهبر انقلاب را راضی کرد تا زیر لباسهایش، جلیقه ی ضد گلوله بپوشد؛ یزدی بود که نزد امام رفت و دانست که دور و برش آنقدر شلوغ خواهد شد که دسترسی به وی امکان ندارد و از او تنها یک قرآن خواست و دستخطش را و سپس رفت.

یزدی بود که به جدّ پیشنهاد شرکت بازرگان در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری را داد که با مخالفت شورای مرکزی — و به ویژه  شخص مهندس سحابی — مواجه شد — و یک لحظه تصور کنیم اگر بازرگان به جای بنی صدر اولین رییس جمهور انقلاب می شد، تاریخ معاصر این مُلک چه تغییراتی می کرد–؛ یزدی بود که بعدها هر چه کرد نتوانست امام را ببیند تا سال شصت و چهار و آن هم، آخرین دیدار بود و مدت ها قبل تر از آن، نهضت آزادی ها از بازی رسمی سیاسی کنار زده شده بودند؛ یزدی بود که تا آخرین لحظات عمرش به مبارزه انتخاباتی، پارلمانی و مسالمت آمیز پایبند ماند و نه انتخاب شدن یا نشدن، بلکه نفس برگزاری انتخابات آزاد برایش مهم بود و ابراهیم یزدی بود که تحصیلاتش در علوم جدید بود، اما دغدغه دین مداری و سازش دین با دنیای مدرنش او را به سمت ترجمه کتابهایی چون خدا در ضمیر ناخودآگاه فرانکل کشاند و هیچگاه دین و سیاست را دو عرصه جدا از هم ندانست و نشناخت.

ه» با درگذشت دکتر ابراهیم یزدی، باید گفت «نهضت آزادی» تمامی اعضای اصلی بنیانگذار و مؤثر خود را از دست داده است، شخصیت های برجسته ای چونان دکتر یدالله سحابی، آیت الله طالقانی، مهندس مهدی بازرگان و کنون نیز دکتر ابراهیم یزدی که هر یک فارغ از حزب و مرامشان به شخصه یک جریان بودند و جریان ساز و این صدمه بر پیکر نحیف نهضت آزادی به راستی جدّی ست چرا که نهضت آزادی اساساً از همان اوان عمق نفوذش به وجود برجستگان حاضر در آن برمی گشت و آینده معلوم خواهد کرد که آیا نهضت آزادی های متقدم توانسته اند برای نهضت آزادی متأخر، نیرو و کادرسازی کنند یا خیر و آیا این جریان اصیل همچنان به حیات سیاسی اش ادامه خواهد داد یا نه؟

و» کنون مردی که در مورد وقایع سیاسی – اجتماعی معاصر زیاد می دانست و سیاست ورزی شریف و دلسوز — در معنای دقیق کلمه — برای این سرزمین بود، از میان ما رخت بربسته و به دیگرسو شتافته است. سیاست ورزان معمولاً فراز و نشیب بسیار دارند و ثواب و خطاهای فزون و موثرتری نسبت به بقیه افراد انجام می دهند، اما افزودن مؤلفه «شرافت» به «سیاست» کار هر کسی نیست، دکتر ابراهیم یزدی از امتحان ترکیب این دو عنصر  سرافراز بیرون آمد. خدایش بیامرزد و وی را با خوبان درگاهش محشور نماید.


منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های دوشنبه ۶ شهریور

لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه

 
 


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه









 



 



 



 



منبع: بهارنیوز

فعلا مسئولی در جمهوری اسلامی، درگذشت اولین وزیر خارجه خود را تسلیت نگفته!

گروه سیاسی: در حالیکه ۱۲ ساعت از درگذشت دکتر ابراهیم یزدی می‌گذرد هنوز هیچ‌یک از مقامات دولتی و حکومتی جمهوری اسلامی ایران، درگذشت اولین وزیر خارجه خود را تسلیت نگفته‌اند!

بهار این موضوع را به طور متناوب دنبال خواهد کرد تا مشخص شود بسیاری از مسئولان نظام همچون حسن روحانی رییس‌جمهور فعلی به دلیل دوستی‌ها سابق، و افرادی چون دکتر ظریف به عنوان اینکه اولین وزیرخارجه و هم صنف خود، دارفانی را وداع گفته آیا حاضر خواهند شد در یک اقدام اخلاقی و انسانی و فراتر از مسائل سیاسی، پیام‌های تسلیت و همدردی با بازماندگان آن مرحوم صادر کنند یا باز هم «مصلحت» دست آنان را برای این کار، بسته است. فعلا منتظر می‌مانیم و می‌بینیم!


منبع: بهارنیوز

بدرود پیر حلیم انقلاب ما

گروه سیاسی: علی نظری نماینده سابق در مجلس در یادداشتی به مناسبت ارتحال دکتر ابراهیم یزدی نوشت: ابراهیم یزدی ۸۴ ساله در غربت به دعوت حق لبیک گفت و به سرای باقی شتافت.
او از نحله روشنفکران دینی و مروج اندیشه‌های مصدق بود. در رکاب بازرگان و طالقانی نشو و نما کرد.
از نخستین بنیان‌گذاران نهضت آزادی ایران بود. مردی که در دنیای سیاست به صبوری و بردباری شهره است.
در دهه چهل، تشکیلات انجمن‌های اسلامی دانشجویی  را در اروپا و امریکا در کنار سایر هم‌رزمان بنا نهاد. بعداز تبعید بنیان‌گذار جمهوری اسلامی به ترکیه و عراق، محور مبارزات اسلام‌خواهان ایرانی در خارج از کشور گردید. آن‌چنان تدبیر و تقوایی در زندگی سیاسی از خویش بروز داد که از سوی امام خمینی مامور جمع آوری وجوهات از متدینین خارج کشور و  هم‌چنین مسئول تامین هزینه‌های انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا و آمریکا شد.

در طی۵۴ سال گذشته در ایران و آمریکا همواره درب خانه‌اش به روی همه یاران و دوستان باز بود. اهل کرامت و در سفره داری و سخاوت کم‌نظیر بود. در تمام سال‌هایی که افتخار تردد به بیت این سیاستمدار پارسا و نماد کرامت را داشتم، به جرئت قسم می‌خورم که هیچ‌گاه دکتر را در خانه خویش تنها نیافتم. یک بار به مزاح گفتم آقای دکتر منزل شما اقامتگاه دوستان است نه منزل شخصی؟ با آن تبسم منحصر به‌فرد گفت:”این رفت‌وآمدها  مربوط به الان نیست بلکه از ابتدای دهه چهل در امریکا خانه من پاتوق بچه‌های انجمن های اسلامی دانشجویان سراسر امریکا بود.”

در سال ۵۶ که شاه به دعوت کارتر به امریکا سفر کرد، وی و چمران عهده دار آن تظاهرات بی‌سابقه دانشجویان علیه شاه بودند. در همان تظاهرات معروف هم مورد ضرب و شتم پلیس ضد شورش امریکا قرار گرفت. بعدها در کنار چمران به مصر رفت و از مبارزین این کشور آموزش‌های چریکی دید. درپی خروج اجباری رهبر فقید انقلاب از عراق و سپس عزیمت به فرانسه، مشاور ارشد امام خمینی شد. به همراه هم‌رزمان در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در فرانسه ترتیب اقامت امام در نوفل لوشاتو را فراهم کردند.

به‌عنوان نماینده ویژه رهبر انقلاب در تمام مذاکرات  و ملاقات ها با مسئولان عالی‌رتبه قدرت‌های جهانی حضوری فعال داشت. هوش وافر، شخصیت دارای کاریزما و تسلط بر زبان انگلیسی از دکتر یزدی وزیر خارجه‌ای با کفایت در دستگاه انقلاب و امام در همان ماه‌های انتهایی سال ۵۷ ساخته بود. بدون شک بخش اعظم توفیقات جبهه انقلاب و پیروان امام در نوفل لوشاتو مدیون ایثار و موقعیت شناسی و چیره‌دستی دکتر یزدی در دنیای سیاست بود. در بدو ورود به ایران هم از چهره‌های اثرگذار شورای انقلاب و سپس دولت موقت بود.

در اولین دوره مجلس انقلاب اسلامی از لیست نهضت آزادی با رای بالا نمایندگی مردم تهران را برعهده گرفت. در همین مجلس در کنار بزرگانی چون بازرگان و سحابی و سایر دوستان هم‌سو اقلیت نجیب و اخلاق‌مدار پارلمان اول را تشکیل دادند. در سال‌های سخت بعد از مجلس اول صبورانه ناملایمات را تحمل کرد. دکتر همچنان در راه دفاع از دموکراسی و آزادی‌خواهی اهتمام ورزید و در مواجهه با مشکلات و نامرادی‌ها خم به ابرو نیاورد.

علی‌رغم همه آن سختی‌ها، عمری را به عنوان ناصح حکومت و دل‌سوز مردم در مقام یک فعال ملی و مذهبی از هیچ تلاشی در جهت ایجاد جامعه مدنی در ایران  و تلاش ها تحول‌خواهانه مضایقه نکرد.
زندگی سراسر از غصه ها و آلام هرگز باعث نشد ذره‌ای از حلم و صبر این پیر منصف کاسته شود.
رنج دست و پنجه کردن با بیماری سرطان هم نتوانست در عزم و روح این مسلمان راستین خللی بوجود آورد.
ما هرگاه که در گذر مشکلات سخت زمانه، به‌ویژه در دوران ۸ ساله احمدی‌نژاد دچار فترت و کسالت می‌شدیم، به منزل وی در  کوچه تورج می‌رفتیم، با زیارت ایشان روحیه می گرفتیم و  از بینش راهبردی وی نکته‌ها می‌آموختیم.

فراموش نمی‌کنم که همواره ما را تشویق به مذاکره با تندروها می کرد.او اهل تدبیر و مدارا بود. الحق که می‌توان این مرد آسمانی را از صبورترین رهبران آزادی‌خواهی ایران نامید. یزدی ۳ مقوله ارزش‌های اسلامی، منافع مردم و مصالح کشور را مقدم بر هر امر ریز و درشتی می‌دانست. سیاستمداری زبر دست و قهار که همواره رفتارهایش تبلور صداقت و صراحت بود. ارتحال این ستاره پرفروغ نحله روشنفکری دینی را به همسر مکرمه، فرزندان شریف و کلیه ارادتمندان وی و همچنین مبارزان راه آزادی تسلیت عرض می نماییم.
عاش سعیدا و مات سعیدا


منبع: بهارنیوز

ژن‌گرایی به‌جای جوان‌گرایی

سجاد خداکرمی- روزنامه بهار
حسن روحانی رئیس جمهور دولت‌های یازدهم و دوازدهم در انتخابات اخیر از همتش برای جوانگرایی در مدیریت کشور گفت، موضوعی که جدید نبود و در سال‌های اخیر بارها از سوی سیاست‌ورزان و کارشناسان عرصه سیاست مورد توجه و تاکید قرار گرفته بود اما وعده آن از سوی رئیس جمهور برخی را تا حدودی دلگرم‌تر کرد. روحانی در نهایت رئیس جمهور دولت دوازدهم شد  تا آنکه وی به مقطع معرفی وزرا برای کابینه دوازدهم رسید و وعده‌ای که مردم برایش دلگرم بودند مورد مطالبه قرار گرفت و مصادف شد با معرفی جهرمی جوان متولد سال ۶۰ شمسی که با حواشی بسیاری هم همراه شد. موضوع جوانگرایی در مدیریت کشور اما به همین جا ختم نشده و حضور بسیاری از آقازاده‌ها که پدرانشان سال ها است در شعاع مدیریتی کشور در حال گردش‌اند و بسیاری‌شان هم شعار جوانگرایی سر می‌دهند در مناسب مدیریتی جنجال ساز شده است، جنجال‌هایی که حکایت از تفاوت عمده‌ در تعریف عمومی با تعریف این مسئولین وجود دارد و نتیجه آن هم شده مسئله ورود نسل سوم از نزدیکان و وابستگان مقامات مختلف به عرصه مدیریتی کشور؛ و نمونه‌های قابل ذکر زیادی هم از این دست می‌توان سراغ گرفت که با وجود بسیاری از جوانان برجسته و کارآمد چهره خود را از پرده برون انداختند. کسانی چون دختر صفدر حسینی اصلاح طلب که توانست در نبود بزرگان و بسیاری مقدم‌تر از خود در لیست اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس قرار گیرد و یا پسر حداد عادل نماینده ادوار مجلس و از چهره‌های برجسته اصولگرا که رد پای حضورش را می‌توان در وزارت کار و بسیاری جاهای دیگر گرفت یا اخیرا فرزند بهمنی رئیس بانک مرکزی دولت احمدی نژاد که فرزندان او هم در روز‌های اخیر حاشیه ساز شدند و یا حمید رضا عارف فرزند محمد رضا عارف که حضورش در جایگاه‌های مدیریتی را به ژن خوب خانوادگی اش نسبت داد و بسیاری دیگر که از نزدیکان برخی مقامات و مسئولان هستند و در روز‌های اخیر حضور آنها در مناسب مدیریتی بسیار مورد توجه قرار گرفته، کسانی که به دلیل رانت موجود و با وجود سن کم و تجربه ناکافی برای سمت‌های مختلف از جمله شهرداری‌ها و مدیرعاملی شرکت‌های وابسته به وزارت کار و. . . شده‌اند مدیر و صاحب مسئولیت!

اوایل شهریور ماه سعید حجاریان که از وی به عنوان تئورسین جریان اصلاحات یاد می‌شود در ارتباط با نقد هایی که به روحانی برای انتخاب وزرایش می‌شود، گفت: «بضاعت روحانی در مقطع فعلی در همین حد است. چرا که ما از اول انقلاب تا به امروز کادر‌سازی نکرده ایم، اگر کادرسازی می‌کردیم الان کابینه بهتری داشتیم. خود آقای روحانی هم نیرویی بهتر از این وزرای پیشنهادی نداشت اگر داشت معرفی می‌کرد. مسئله این است که کفگیر به ته دیگ خورده است و نه کسی را باقی گذاشته‌ایم و نه نیرویی‌تربیت کرده ایم.» صحبت‌های این فعال شناخته شده اصلاحات باز هم موضوع عدم گردش نخبگان در هرم‌های مدیریتی کشور را مورد توجه قرار داد و با واکنش هایی مواجه شد. فردای انتشار سخنان تئوریسین اصلاحات یک اصلاح طلب دیگر در این ارتباط سخن گفت، غلامرضا ظریفیان که در دولت اصلاحات معاون وزیر علوم بود در واکنش به سخنان حجاریان گفت: «ما نوعی رجعت پیدا کردیم و به ساختار قدیمی و سنتی بازگشتیم و محافظه کار شدیم و همانطور که در ابتدا گفتم در گذشته و اکنون باقی ماندیم و حالا که در شرایطی هستیم که نیازمند نیروهای جدید هستیم، نمی‌توانیم افراد مناسبی پیدا کنیم. زیرا اصلا ما نیروی کارآمد‌تربیت نکردیم و حدود چهل سال با جوانان زمان انقلاب که الان زمان بازنشستگی و استراحتشان است، مدیریت کردیم.» البته این گفته‌ها منحصر به اصلاح‌طلبان نبوده و اصولگرایان نیز از این دست سخنان به زبان جاری می‌کنند که در آخرین نمونه از آن محمد رضا باهنر نماینده ادوار مجلس و از چهره‌های ارشد جریان اصولگرا روز گذشته گفت: یکی از مشکلات در کشور کادرسازی است و هیچ نهادی جز احزاب نمی‌تواند این کار را انجام دهد و این کار دانشگاه‌ها نیست.

نکات طرح شده از سوی حجاریان، ظریفیان و یا باهنر در ارتباط با عدم کادرسازی برای عهده گیری مدیریت توسط نسل جدید و گردش در مدیریت و لزوم جوانگرایی در ساختار‌های مدیریتی کشور نه تنها از سوی بسیاری از صاحب نظران و کنشگران سیاسی کشور مورد تاکید است که در خود هرم مدیریتی نیز بسیاری شعار آن را سر می‌دهند اما بسیاری از شعار‌ها در عمل به حضور وابستگان این مسئولین در مناسب مدیریتی انجامیده است. البته این نخستین بار در تاریخ پس از انقلاب نیست وبه نوعی یک روند ثابت طی سه دهه اخیر بوده است اما قاعدتا با وجود گسترش رسانه‌های و شبکه‌های اجتماعی این روزها در ابعاد مختلف اطلاع‌رسانی می‌شود و در مرکز توجهات قرار گرفته است و این شائبه را ایجاد کرده که آیا قرار است مدیریت کشور همچنان میان برخی خانواده‌ها در گردش باشد و به صورت پیوسته نسل‌های بعدی این افراد نیز وارد عرصه مدیریتی و اجرایی شوند و در نهادهای قدرتمند فعالیت داشته باشند؟ آیا منظور از جوانگرایی محدود به مسائل خانوادگی می‌شود یا عموم ملت ایران را نیز در بر می‌گیرد؟

در همین خصوص و در بازگشت به گفته‌های سعید حجاریان، صادق زیبا کلام تحلیگر مسائل سیاسی روز گذشته  با نقل بخش‌هایی از گفته‌های حجاریان عنوان کرد: من با تمام وجودم با آقای حجاریان مخالف هستم و نمی‌دانم که چرا ایشان چنین مسئله‌ای را مطرح کرده اند. چه کسی می‌گوید ما نیروی خوب، کارآمد، مدیر و مدبر نداریم؟ نه؛ مشکل جای دیگری است. مشکل ما به بخشی سیاسی و گزینشی برمی‌گردد. مشکل این جا است که ما یک سری ضوابط تنگ و محدود گزینشی داریم که هرکسی از این چارچوب عبور نکند نمی‌تواند وارد بدنه مدیریتی کشور شود و گویا فقط نزدیکان و وابستگان مسئولان چنین شرایطی دارند. اجازه دهید برایتان یک مثال ساده بیاورم. فرض کنید یک فرد متدین که مدیر، مدبر و کارآمد است، ریش خود را با تیغ می‌زند. آیا این فرد اجازه ورود به عرصه مدیریتی کلان کشور را دارد؟ خیر. اگر این مدیر همسر یا دخترش کمی حجاب‌شان با آنچه دختران و همسران مدیران فعلی دارند متفاوت باشد، اجازه ورود به بخش مدیریتی کشور را پیدا می‌کند؟ خیر!

زیبا کلام افزود: موضوع این است که ما یک سری محدودیت‌های عجیب و غریب برای گزینش‌هایمان مشخص و تعیین کردیم که خیلی‌ها نمی‌توانند از آن عبور کنند بعد می‌گوییم که شخص دیگری نیست. اما به نظر من هست. افرادی در کشور حضور دارند که نه اصلاح‌طلب هستند و نه اصولگرا اما ملاحظات اطلاعاتی و امنیتی اجازه ورود به این افراد نمی‌دهد. در تمامی موارد باید نهادهای امنیتی و اطلاعاتی ارزیابی و نظر خودشان را در خصوص مدیران و مسئولان مطرح کنند که واقعا این عجیب است. مگر در کشورهای دیگر سازمان‌های اطلاعاتی به این مسائل ورود می‌کنند؟ مثلا سی‌آی‌ای یا ام‌آی سیکس درباره انتخاب مدیران نظر می‌دهند و دخالت می‌کنند؟ لذا این باید حل شود که چرا نهادهای امنیتی باید در این مسئله ورود کنند؟ جالب است که در چنین گزینش‌هایی دقیقا آنچه که مورد توجه و معیار قرار نمی‌گیرد تجربه، دانش، کارآمدی افراد است. برای آنها مهم این است که مثلا درحوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری دور دهم حضور داشتند یا خیر؟ حجاب دختر یا همسر این فرد مناسب است یا خیر؟ خب وقتی چنین قوانینی وضع می‌کنیم معلوم است که بسیاری از افراد کارآمد نمی‌توانند وارد کابینه شوند یا در فلان منطقه شهردار شوند. تا وقتی که ما این معضل را رفع نکنیم روند به همین شکل فعلی پیش خواهد رفت که فرزندان و نوه‌ها و ندیده و. . . مسئولان آرام آرام به صرف داشتن ژن خوب در سمت‌های اجرایی قرار می‌گیرند سیستم فاسد  می‌شود و عواقب بدی برای کشور در پی خواهد داشت.

وی درپاسخ به این سؤال که زمانی ارتباط خانوادگی با مسئولان صرفا یک امتیاز محسوب می‌شد اما چه اتفاقی افتاد که امروز این افراد حضور در سمت‌های مدیریتی و اجرایی را حق خود می‌دانند، گفت: موضوع این است که هیچ دلیل اخلاق و منطقی برای اینکه این افراد بدون داشتن تجربه کافی و بدون توجه به شایسته‌سالاری بیایند و شهردار یا نماینده مجلس و. . . شوند، آنها اینگونه توجیه می‌کنند که مثلا پدر ما جنگ رفته است یا جانباز است یا اینکه طی این سال‌ها به کشور خدمت کرده و. . . . درحالی که باید به این افراد گفت پدر شما هر چه انجام داده به دلیل اعتقادات خودش بوده و برای کشورش انجام داده است و اگر فرد متدین و دین داری است که خوش‌ به حالش در آخرت به کارش می‌آید ولی این دلیل نمی‌شود که شما بدون تجربه و توانایی در سمت‌های مهم جای یک نیروی کارآمد را اشغال کنید. بنابراین حرف‌های شما از پایه و اساس اشتباه است. ادامه این روند همانطور که پیش‌تر هم اشاره کردم بسیار خطرناک است. همین الان هم بسیاری از کشورها که نظام سیاسی‌شان با ما یعنی ۴۰ سال پیش فعالیت‌شان را آغاز کردند در مدار‌ترقی قرار دارند و ما همچنان اندرخم یک کوچه‌ایم و حتی نمی‌توانیم وزیری که باب میل رئیس جمهور است و مدیر و مدبر و کارآمد است انتخاب کنیم.


منبع: بهارنیوز

ظریف درگذشت یزدی را تسلیت گفت

گروه سیاسی: وزیر امور خارجه درگذشت دکتر ابراهیم یزدی وزیر اسبق امور خارجه را تسلیت گفت.
دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در پیامی درگذشت دکتر ابراهیم یزدی را به خانواده و کلیه بازماندگان آن فقید سعید تسلیت گفته و از درگاه خداوند سبحان برای آن مرحوم رضوان و رحمت واسعه مسئلت کرد.


منبع: بهارنیوز

۸۶ سال با یار صبور انقلاب

گروه سیاسی: در شرح زندگی پر فراز و نشیب دکتر ابراهیم یزدی در ویکی پدیا چنین می‌خوانیم: (۱۳۱۰–۶ شهریور ۱۳۹۶)، فعال سیاسی ایرانی و دبیرکل نهضت آزادی ایران بود. ابراهیم یزدی در مهر ماه سال ۱۳۱۰ در یک خانواده مذهبی متوسط اهل یزد در قزوین به دنیا آمد؛ در سال ۱۳۱۶ همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و در خیابان ری پرورش یافت.تحصیلات ابتدایی را در دبستان‌های مولوی (بازارچه مُعیّر) و ادب (پشت مسجد سپهسالار)، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان دارالفنون و تحصیلات عالیه را در دانشکده داروسازی دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۲ به اتمام رسانید.

یزدی در سال ۱۹۶۱ به ایالات متحده آمریکا رفت، و مدتی طولانی به همراه همسر و ۶ فرزندش در شهر هوستون ایالت تگزاس زندگی می‌کرد. او و همسرش در سال ۱۹۷۱ شهروند ایالات متحده شدند. رسانه‌ای شدن این امر در بحبوحه انقلاب در نشریات آمریکا خبرساز شد. وی در زمان اقامتش در آمریکا، مدتی محقق علمی دانشکده پزشکی بیلور در تگزاس بود. او در هنگام تحصیل در رشته داروسازی با بخش آسیب‌شناسی و فارماکولوژی دانشگاه بیلور همکاری می‌کرد. در این مدت او تحقیقاتی در مورد سرطان کرد و مقالات پژوهشی مهمی در این زمینه در نشریات تخصصی پزشکی به چاپ رساند.

ابراهیم یزدی در خلال زندگی در آمریکا، در حالی که در دانشگاه «بیلور» درس می‌خواند به تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا، انجمن اسلامی پزشکان آمریکا و کانادا پرداخت. او مؤسس اولین مسجد شهر هوستون بود و همچنین از مؤسسان «جامعه مسلمانان هوستون» و نخستین رئیس آن بشمار می‌رود که بزرگترین سازمان اسلامی در آمریکا به‌شمار می‌آید. وی عضو هسته مرکزی بسیاری از تشکلهای دانشجویی مسلمان در آمریکا بوده‌است. تعدادی از آنان حال جزو رهبران و دولتمردان برجسته کشورهای مسلمان دنیا به‌شمار می‌روند. همانند رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی، انور ابراهیم معاون وی، حسن الترابی از دولتمردان سودان و عزالدین عراقی از فعالان دموکرات در عراق هستند. او متناوباً کلاسهای قرآن هفتگی در منزل خود برگزار می‌کرد و جزوات و کتابهای اسلامی زیادی منتشر کرده‌است.

فعالیت سیاسی پیش از انقلاب
ابراهیم یزدی فعالیت سیاسی خود را با عضویت در نهضت خداپرستان سوسیالیست شروع کرد. با شروع نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق او به سلک طرفداران نهضت ملی شدن صنعت نفت درآمد و با وقوع کودتای ۲۸ مرداد و شروع به کار نهضت مقاومت ملی به رهبری سید رضا زنجانی، عضو این نهضت شد. او در کمیته‌های دانشگاه، شهرستانها، انتشارات، سیاسی و اجرایی فعال و همچنین عضو هیئت تحریریه و ناشر روزنامهٔ «راه مصدق» بود.

در سال ۱۳۳۹ و با فعال شدن دوباره جبهه ملی (دوم) به عضویت کمیته انتخابات این جبهه درآمد. او در این سال به آمریکا مهاجرت کرد و از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۴۴ به عنوان دبیر شورای مرکزی جبهه ملی ایران، شاخه آمریکا و عضو هیئت اجرایی و مسئول تشکیلات جبهه، عضو هیئت تحریریه مجله «اندیشه جبهه» ارگان جبهه ملی فعالیت می‌کند. در زندگی نامهٔ منتشره از سوی کمیته انتخابات نهضت آزادی آمده‌است در این مسئولیت‌ها او با دکتر چمران، دکتر شایگان، دکتر نخشب همکاری می‌کرد.

با تأسیس نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۴۰ او به همراه مصطفی چمران، علی شریعتی و صادق قطب‌زاده به تأسیس شاخه‌های اروپا و آمریکای این نهضت مبادرت می‌ورزد و به عنوان رئیس شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در خارج از کشور انتخاب می‌شود. او همچنین مسئولیت انتشار ماهنامه پیام مجاهد ارگان نهضت آزادی ایران خارج از کشور را هم بر عهده داشته‌است.

او در سال ۱۳۴۴ مسئولیت رهبری سازمان مخصوص اتحاد و عمل (سماع) را بر عهده داشته‌است و با همکاری مصطفی چمران و محمد توسلی به تأسیس اولین پایگاه آموزش جنگ‌های مسلحانه ابتدا در مصر و سپس در جنوب لبنان مبادرت می‌ورزد. او در هنگام اخراج امام خمینی از عراق و امتناع دولت کویت از پذیرش امام خمینی و هیئت همراه به او پیشنهاد مهاجرت به فرانسه را می‌دهد و با همکاری صادق قطب زاده خانه‌ای در نوفل لوشاتو به این منظور تهیه می‌شود. او در این مدت از مشاورین ارشد امام خمینی بوده‌است.

ابراهیم یزدی در دوران اقامت امام خمینی در نوفل‌لوشاتو، فرانسه از مشاوران او بود.او پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به همراه امام خمینی به ایران بازگشت. در بهمن ۱۳۵۷، ابراهیم یزدی به دستور امام خمینی به عضویت نهادی مخفی به نام شورای انقلاب اسلامی ایران درآمد. خلخالی ادعا می‌کند ابراهیم یزدی بازپرس دادگاه انقلاب در زمان محاکمهٔ ژنرال‌های ارتش شاهنشاهی ایران بود و با آغاز به کار دولت موقت انقلاب به سمت «معاون نخست‌وزیر در امور انقلاب» برگزیده شد.

وی برای مدتی به عنوان سرپرست مؤسسه کیهان منصوب شد و پس از استعفای کریم سنجابی از وزارت امور خارجه ایران، به عنوان «وزیر امور خارجه دولت موقت انقلاب» معرفی شد. در دوران وزارت او، ایران از پیمان سنتو خارج شد و سپس به جنبش غیرمتعهدها پیوست. در فاصله کوتاهی پس از آغاز بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا، دولت موقت به نخست‌وزیری مهدی بازرگان در اعتراض به ناتوانی دولت و کنترل گروه‌های خودسر استعفا داد. وی سپس در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، نماینده مردم تهران در دوره اول مجلس شورای اسلامی شد، اما پس از آن، صلاحیت‌اش برای نامزدی در انتخابات دوره‌های بعدی مجلس شورای اسلامی، توسط شورای نگهبان قانون اساسی رد شد.

ابراهیم یزدی، در جلد سوم کتاب خاطراتش، در صفحه ۷۳۷ در نامه‌ای به تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۶۹ خطاب به احمد خمینی نوشته: «شما خوب می‌دانید که «برنامهٔ سیاسی و اجرایی» آقای خمینی را من تنظیم کرده و ایشان تصحیح و تنقیح نمودند، که بعدها بر طبق آن شورای انقلاب و دولت موقت… تأسیس گردید. شما به کسی این اتهامات پوچ و بی اساس را زده‌اید که طراح و مؤسس سپاه پاسداران بوده‌است، طراح و مبتکر «روز قدس» بوده‌است، طراح اصلی و اولیه برخی دیگر از نهادهای انقلاب بوده‌است» ابراهیم یزدی، تا پیش از انقلاب ایران سال‌ها به همراه خانواده‌اش در آمریکا زندگی کرد و به شهروندی ایالات متحده آمریکا درآمد. او پس از کنارگذاشته شدن از مناصب حکومتی، بارها به دلایل مختلف زندانی شد و آخرین بار از تاریخ ۹ مهر ۱۳۸۹ تا ۲۹ اسفند ۱۳۸۹ خورشیدی در زندان بود.

پس از انقلاب
ابراهیم یزدی همراه با امام خمینی از فرانسه به ایران آمد. با تشکیل شورای انقلاب، او به عضویت این شورا برگزیده می‌شود و با شروع دولت موقت مهندس بازرگان، او نخست به عنوان معاون نخست وزیر در امور انقلاب و سپس پس از استعفای کریم سنجابی از پست وزارت امور خارجه به عنوان وزیر خارجه دولت انتخاب می‌شود. او در سالهای ۵۸ و ۵۹ سرپرستی مؤسسه کیهان را بر عهده داشت.

او همراه با استعفای مهندس بازرگان از دولت کناره گیری کرد. با برگزاری انتخابات مجلس شورای ملی در این انتخابات از تهران کاندیدا شد و در دور اول انتخابات به وکالت مجلس انتخاب شد. در مجلس اول شورای ملی (اسلامی) عضو کمیسیون‌های تحقیق، امور خارجه، بهداشت و درمان و بازرگانی خارجی بوده‌است.

پس از این، صلاحیت او برای کاندیداتوری در مجلس شورای اسلامی توسط شورای نگهبان رد شده‌است. او در سالهای بعد از انقلاب در ایران زندگی کرده‌است و ریاست کمیتهٔ اجرایی، دفتر سیاسی متناوباً بر عهده داشته‌است و از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی به صورت متمادی بوده‌است. پس از فوت مهندس مهدی بازرگان، از سوی شورای مرکزی نهضت آزادی به سمت دبیر کلی نهضت آزادی برگزیده شد.

ابراهیم یزدی پیش از برگزاری اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در تهران، یک هفته بازداشت شد اما پس از آزادی برخی سران کشورها همراه با اسکورت خود در منزل وی با او دیدار کردند که بازتاب وسیعی در رسانه‌های بین‌الملل داشت و جایگاه وی را در عرصه سیاسی جهان اسلام نشان داد. همین موضوع نیز باعث شد که برغم بازداشت وی عمدتاً این بازداشت‌ها کوتاه مدت باشد، گرچه پس از اعتراضات جنبش سبز وی برای چندین ماه در بازداشت بسر برد.

ماجرای فروش جنگنده‌های F-14
وی در سمت وزیر امور خارجه وقت ایران دربارهٔ علل و عواملی که باعث شد تا دولت موقت مسئله فروش هواپیماهای فوق را مطرح کند در مصاحبه‌ای با روزنامه کیهان گفته بود: «چنان‌که می‌دانید بغیر از نیروی دریایی آمریکا هیچ کشوری هواپیمای اف- ۱۴ ندارد مگر ایران؛ و سیستم پرواز این هواپیما بسیار پیچیده‌است و حتی موشکهایی که این هواپیما حمل می‌کند هنوز آزمایش نشده و بطور کلی بکار انداختن این هواپیماها برای خود آمریکا هم بسیار مشکل است… در مورد هواپیمای اف- ۱۴ و بررسی جمیع جوانب امر چنین نتیجه گرفتیم که نمی‌توانیم هواپیمای اف – ۱۴ را نگهداریم زیرا نگهداری آنها باعث تشدید و استمرار وابستگی ما به آمریکا می‌شود» همچنین در مصاحبه دیگری با نشریه تایم گفته بود: «در مورد جنگنده‌های اف – ۱۴ ما از چندی پیش با مقامات آمریکایی وارد مذاکره شده‌ایم. هدف نهایی ما از این مذاکرات، فروش کلیه این جنگنده‌ها که شامل ابزار و آلات مربوط به این هواپیما نیز خواهد بود، می‌باشد» در جلسه مورخ ۲۱ مرداد ۵۸ شورای انقلاب، بهشتی قاطعانه با فروش هواپیماهای اف – ۱۴ به آمریکا مخالفت کرده و تأکید می‌کند که دولت موقت بدون اجازه شورای انقلاب حق چنین کاری را ندارد.

وی همچنین در چهارمین روز از تشکیل دولت موقت اعلام می‌کند که «دولت ایران یک طرفه قراردادهایش را با آمریکا فسخ کرد.» که از جمله این قرار دادها تحویل F16های خریداری شده از آمریکا بود. سپهید آذربرزین در کتاب خاطراتش تحت عنوان «فرماندهی و نافرمانی» می‌نویسد: چهارمین روز نخست وزیری بازرگان بود، مرا هم دعوت به کار کرده بود که ضمن اینکه فرمانده نیروی هوایی باشم، مشاور عالی نخست وزیر در امور دفاع و امنیت ملی هم باشم. صبح داشتم می‌رفتم اداره، دیدم که دکتر یزدی در رادیو اعلام کرد که دولت ایران تمام قراردادهایش را با دولت آمریکا فسخ کرد. بقیه که می‌شنوند چیزی نمی‌گویند و می‌گویند بارک الله! اینها نمی‌دانند که چه خبر شده، نخست وزیر هم نمی‌داند چه شده، هیچ‌کس نمی‌دانست. تلفن را برداشتم و به بازرگان گفتم که شما خبر را شنیدی؟ گفت چه خبر؟ گفتم الان یزدی اعلام کرد که دولت ایران یک طرفه قراردادهایش را با آمریکا فسخ کرد. گفتم این مسئله فقط در مورد نیروی هوایی نزدیک به ده میلیارد دلار خسارت می‌شود. حالا من در مورد نیروی زمینی و بقیه نمی‌دانم.

ماجرای اعدام امیران ارتش شاهنشاهی
پس از پیروزی انقلاب و دستگیری تعدادی از سران و مقامات امنیتی، نظامی و سیاسی پهلوی وی در کنار مهدی بازرگان برای جلوگیری از اعدام دستگیرشدگان تلاش می‌کند. و به گفته خلخالی به آنان «در باغ سبز نشان می‌داد» صادق خلخالی در این باره در خاطرات خود می‌گوید: از جمله کسانی که در همه کارها دخالت می‌کرد و بازپرس شده بود؛ ابراهیم یزدی بود که در دولت موقت اول معاون نخست وزیر و سپس وزیر امور خارجه شد.

…. ابراهیم یزدی در طبقه سوم مدرسه رفاه که من هم آنجا بودم، نصیری و رحیمی را به محاکمه کشید. آنها با وجود اینکه می‌دانستند که من از طرف امام به عنوان قاضی و حاکم شرع معرفی شده‌ام به این امر توجه نمی‌کردند، خودشان می‌بریدند و می‌دوختند و در باغ سبز نشان می‌دادند. تلویزیون هم جریان را ضبط می‌کرد و ما هم نظاره می‌کردیم. سرانجام کاسه صبرم لبریز شد و مستقیماً به خدمت امام رفتم و عرض کردم: ابراهیم یزدی می‌گوید که جزو شورای انقلاب است و نمی‌گذارد من به کارها رسیدگی کنم. او در همه کارها مداخله می‌کند و مانع کار ما می‌شود. امام فرمود: او جزو شورای انقلاب نیست و زورش هم به تو نمی‌رسد اگر آمد آنجا یقه او را بگیر! (سپس امام یقه مرا گرفت و گفت اینجوری) پس از بیانات امام من با قدرت تمام به مدرسه رفاه برگشتم. ابراهیم یزدی در کارها مداخله می‌کرد … من می‌خواستم در آن شب ۲۴ نفر را اعدام کنم. چشم همه آنها را بسته بودیم؛ اما این آقایان دائماً این پا و آن پا کردند می‌رفتند و می‌آمدند و من هم خون دل می‌خوردم.

فردای آن شب که نصیری و ناجی و رحیمی و خسروداد اعدام شدند مهندس بازرگان مصاحبه مطبوعاتی تشکیل داد و با کمال تعجب اعلام نمود: ما از وضع دادگاه‌های انقلاب کوچکترین اطلاعی نداریم. مسعود بهنود می‌گوید در شب اول انقلاب خلخالی قصد داشت ۳۰ نفر را اعدام کند که با پایداری یزدی فقط ۴ نفر اعدام شدند و در نهایت ۲۰ نفر از آنها جان به در بردند و اکنون (۱۳۹۰) هنوز سه تن از آنها زنده‌اند. خلخالی رهبران نهضت آزادی را مانع اعدام زندانیان دانسته و می‌گوید در هنگام اعدام هویدا تلفن‌های زندان اوین را قطع کرده بود تا آنان مانع از اعدام نشوند.

گفتگو با صدام حسین
یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت روز ۱۰ شهریور ۱۳۵۸ در حاشیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد در هاوانا پایتخت کوبا، با صدام حسین، رئیس‌جمهور وقت عراق دیدار و گفتگو کرد. نشریات وقت محورهای دیدار و گفتگوی یزدی با صدام را پیرامون مسائل مربوط به خوزستان، کردستان و تبلیغات مطبوعاتی دو کشور عنوان کردند و به نقل از یزدی نوشتند فضای حاکم بر کنفرانس و صراحت در بیان مسائل از جانب دو کشور رضایت‌بخش و این دیدار، سازنده بوده‌است. این دیدار با وساطت و درخواست رئیس‌جمهور الجزایر در ویلای محل اقامت صدام صورت گرفت. علاوه بر صدام حسین، سفیر عراق در سازمان ملل متحد و سعدون حمادی وزیر امور خارجه عراق نیز حضور داشتند. از ایران علاوه بر یزدی، آقایان حسین لواسانی، دکتر منصور فرهنگ و یک نفر دیگر از اعضای هیئت شرکت داشتند. یزدی ۳۵ سال پس از این دیدار، در مهر ماه ۱۳۹۳ برای نخستین بار متن کامل گفتگوی خود با صدام را منتشر کرد.

انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴
یزدی در حالی که رد صلاحیتش تقریباً قطعی دانسته می‌شد، برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۴) ثبت‌نام کرد. وی پس از ثبت‌نام گفت: «همه شهروندان باید به قانون «التزام» داشته باشند هر چند به آن «اعتقاد» نداشته باشند. ما به دنبال تغییر در ساختارهای حقیقی هستیم نه ساختارهای حقوقی… ما با ثبت‌نام خودمان بار دیگر به حاکمان فرصت می‌دهیم که راه حلی برای رفع بحران‌های موجود بیندیشند.» یزدی در فرم انتخاباتی خود، واژه «اعتقاد» را در عبارت «اعتقاد به مبانی قانون اساسی» خط زده و عبارت «التزام» را جایگزین کرده بود. با این حال، او در گفتگویی که با حسین دهباشی در برنامه خشت خام داشت، گفت که هیچ‌گاه در انتخابات ریاست جمهوری نامزد نشده‌است.

بازداشت در سال ۱۳۸۸
نهضت آزادی در جریان حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸ از معترضان به نتایج انتخابات بود و ابراهیم یزدی نیز چندین بار دستگیر شد. در تاریخ ۷ دی ۱۳۸۸ و در پی حوادث عاشورای ۱۳۸۸، مأموران امنیتی ساعت ۳ بامداد با مراجعه به منزل ابراهیم یزدی، او را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند. وی که از کهولت سن و سرطان پروستات رنج می‌برد و تحت درمان بود، نیاز به مراقبت مستمر پزشکی و درمانی داشت. در پی این اقدام جامعه اسلامی هوستون که شامل سیصد هزار نفر از مسلمانان است، در نامه‌ای به مسئولان نظام، خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط ابراهیم یزدی و دیگر مخالفان مسلمان شد. همچنین فعالان ملی-مذهبی مانند ابوالفضل بازرگان، محمد بسته‌نگار، حبیب‌الله پیمان، غلامعباس توسلی، رضا رئیس‌طوسی، عزت‌الله سحابی، هاشم صباغیان، احمد صدر حاج سید جوادی، اعظم طالقانی، نظام‌الدین قهاری و علی‌اکبر معین‌فر با ابراز نگرانی از اوضاع جسمی ابراهیم یزدی، طی نامه‌ای نوشتند «به عنوان یک امر اخلاقی و صرفاً از جهت رعایت حقوق انسانی، امکان آزادی ابراهیم یزدی را با هدف ادامه درمان او فراهم کنند.»در پی صدور اجازهٔ مرخصی، وی از زندان اوین به بیمارستان برای انجام عمل قلب باز منتقل گردید.

بازداشت در سال ۱۳۸۹
وی مجدداً در روز جمعه ۹ مهر ۱۳۸۹ به اتهام شرکت در نماز جمعه غیرقانونی بازداشت شد. ایرنا گزارش کرد که او در حین برپایی یک نماز جمعه ویژه اعضای حزب نهضت آزادی در اصفهان، به همراه هاشم صباغیان و سیدعلی اصغر غروی دستگیرشده‌است. به گفته مقامات انتظامی این نماز جمعه به اقدام فعالان فرقه وهابیت برپا شده بود. به گزارش بی‌بی‌سی به نقل از شاهدان عینی، یزدی و صباغیان در آن روز برای شرکت در مراسم ختم یکی از اعضای نهضت آزادی به شهر اصفهان سفر کرده بودند و هنگامی که برای استراحت به منزل یکی از دوستان خود رفته بودند، بازداشت شدند. رسیدگی به پرونده نمازجمعه غیرقانونی به قاضی صلواتی سپرده شده‌است و او از پذیرش وکیل ابراهیم یزدی خودداری کرده‌است. گفتنی است که او در آن زمان سالمندترین زندانی سیاسی ایران بوده‌است.

بازداشت وی با اعتراضات داخلی و خارجی روبرو شد از جمله سیصد هزار تن از مسلمانان آمریکا طی بیانیه‌ای خطاب به رهبران ایران خواستار آزادی وی شدند. همچنین بیش از ۱۳۰ روشنفکر معروف از جمله نوام چامسکی، یورگن هابرماس و اسلاوی ژیژک در نامه‌ای سرگشاده خواستار آزادی او شدند. یزدی پس از بازداشت به خانه امن وزارت اطلاعات منتقل گردید و یک بار نیز شایعه درگذشت وی منتشرشد. عزت‌الله سحابی علت دستگیری وی را اطلاعات زیاد وی پیرامون رویدادهای انقلاب می‌داند. یزدی در ۲۹ اسفند ۱۳۸۹ از زندان آزاد شد. پس از آزادی، خبرگزاری جمهوری اسلامی مدعی استعفای او از دبیر کلی نهضت آزادی شد و چندی بعد مصاحبه‌ای را به نقل از وی منتشر کرد که خانواده‌اش و رسانه‌ها بر تحمیلی و تحریف شده بودن آن تأکید کردند.

بازداشت مجدد در سال ۱۳۹۰
در پی انتشار نامه‌ای به «راشد الغنوشی» رهبر جنبش تونس و امضای نامه ۱۳۴ امضایی فعالان سیاسی خطاب به محمد خاتمی از سوی یزدی، دکتر ابراهیم یزدی در ۱۱ آبان ماه ۱۳۹۰ به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی احضار شد. پیش از این نیز بازجویان وزارت اطلاعات ساعتها از دبیر کل نهضت آزادی بازجویی کرده بودند. او در صبح ۱۱ آبان ماه ۱۳۹۰ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به سه اتهام محاکمه شد، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تأسیس و هدایت نهضت آزادی ایران. ابراهیم یزدی در دی ماه ۱۳۹۰ به هشت سال زندان محکوم شد.

انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲
او با حمایت از حسن روحانی در انتخابات ۱۳۹۲ در پاسخ به سؤال در مورد تحریم کردن انتخابات توسط او گفت: «مگر ما مفتی هستیم که فتوا بدهیم انتخابات را تحریم کنیم نهایتاً می‌توانیم بگوییم ما شرکت نمی‌کنیم.» ابراهیم یزدی طی مصاحبه ای که سال ۹۳ با وی شد گفت: «از آقای روحانی انتظار معجزه نداشتیم برای اینکه آقای روحانی وارث نابسامانی‌های بسیاری است که از دولت گذشته باقی مانده‌است.» او در مورد رابطه با آمریکا نیز گفت: «دولت در عرصه سیاست خارجی تابوی مذاکره با آمریکا را شکسته‌است. باید بگویم که در عالم سیاست نه دوست دائم و نه دشمن دائم داریم و قهر نیز تا روز قیامت معنی ندارد.»

انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶
او در این انتخابات نیز همانند انتخابات ۱۳۹۲ از حسن روحانی نامزد میانه رو حمایت کرد. او در این باره اعتقاد به جمهوری پنجم دارد و اینکه بقای همه ما به انتخاب روحانی وابسته است و هیچ آلترناتیو دیگری ندارند.

 و….. درگذشت
وی که از کهولت سن و سرطان پروستات رنج می‌برد، در سال‌های اخیر تحت درمان بود. یزدی که دی ماه سال ۱۳۹۵ قصد داشت برای انجام عمل جراحی به ایالات متحده آمریکا سفر کند، با مخالفت سفارت آمریکا برای صدور روادید مواجه شد و به علت شرایط جسمانی در شهر ازمیر ترکیه تحت عمل جراحی قرار گرفت. وی در دو هفته آخر عمرش به علت وخامت حال عمومی پس از عمل جراحی بستری بوده‌است. وی در واپسین ساعات روز پنجم شهریور ۱۳۹۶ در ازمیر، ترکیه درگذشت.

کتاب‌ها
    آخرین تلاش‌ها در آخرین روزها (گزارش تحلیلی انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷)
    مبانی ژنتیک ملکولی (انتشارات اطلاعات) (۱۳۶۴)
    تغییرات جهشی در مواد ژنتیک (۱۳۶۵)
    سه جمهوری، انتشارات جامعه ایرانیان، ۱۳۷۸
    خطی در دریا (۱۳۷۹)
    با یاد پانزدهم خرداد (۱۳۵۹)
    دو مقاله دربارهٔ اقتصاد اسلامی (۱۳۵۹)
    خاک‌های رسی و پیدایش حیات (۱۳۸۰)
    نفت در جهان اسلام (۱۳۶۵)
    هفت اسفند سخنرانی چهارتن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی (۱۳۶۰)
    مقاومت در زندان: خاطرات شادروان عباس را دنیا در سال (۱۳۴۰)
    کالبدشکافی توطئه: بررسی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (۱۳۸۱)
    دکترین امنیت ملی (۱۳۸۲)
    کامیابی‌ها و ناکامی‌های مجلس اصلاحات (۱۳۸۴)
    جنبش دانشجویی ایران، از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ (۱۳۸۳)
    یادنامه دکتر چمران
    جهان شگفت‌انگیز مغز
    روشنفکری دینی و چالشهای جدید
    دانستنی‌هایی دربارهٔ سرطان پروستات
    خدا در ناخودآگاه
    بیماری‌های قلب آدمی[۱۶]
 


منبع: بهارنیوز

یک بام و دو هوای صداوسیما

محمد توکلی
فقط کافی است یک مقام آمریکایی در یک صحبت غیررسمی از تحریم ایران سخن بگوید، آن وقت است که تمامی بخش‌های خبری و تحلیلی رسانه انحصاری صداوسیما که «رسانه ملی» خوانده می‌شود بسیج می‌شوند که به تک تک مردم ایران این خبر را برسانند و آنقدر به آن خبر بی اهمیت مطالب راست و دروغی را اضافه می‌کنند که مخاطب بخت برگشته تصور کند از فردا قرار است معیشت و زندگی عادی‌اش دچار اختلال شود.

در مقابل اگر قرارداد چند میلیون دلاری نفتی بین ایران و شرکت‌های بزرگی همچون توتال امضا شود و یا پس از چهار دهه قدم‌های ملموسی در مسیر نوسازی ناوگان فرسوده هوایی برداشته شود و یا پس از چند سال ایران به جایگاه قبلی‌اش در بازار نفت بازگردد و. . . به سختی می‌توان در گوشه‌ای از حجم اخبار اثری از آن را پیدا کرد. به‌عنوان نمونه بیاییم به بازتاب رسانه‌ای بزرگترین قرارداد وام خارجی کشورمان در پسابرجام نگاهی کنیم. قراردادی که علاوه بر وجوه اقتصادی آن که به نوعی نشان دهنده گشایش‌های اقتصادی حاصل از برجام است از جنبه سیاسی نیز بیانگر آن است که طرف‌های مختلف برجام برخلاف آرزوی دولت‌ترامپ از برجام دست نخواهند کشید و این توافق همچنان به‌عنوان یگانه راه حل برای معضل پرونده هسته‌ای ایران است.

واقعیت آن است که مسئولان دولت آمریکا‌ در زمان‌ترامپ در ابتدا تصور می‌کردند که به سادگی می‌توانند برجام را بر هم بزنند اما امروز به روشنی مشخص شده است که امکان همراهی اروپایی‌ها با ایالات متحده حداقل در این موضوع احتمالی نزدیک به صفر است. افزایش گشایش‌های برجامی و ملموس‌تر شدن آن‌ها به واسطه قراردادهای گوناگونی که در این روزها منعقد می‌شود و افزایش قابل ملاحظه جذب سرمایه خارجی نسبت به گذشته به خوبی نمایانگر این نکته مهم است که برجام بر خلاف آرزوی تندروهای آمریکا و ایران پابرجا هست و خواهد بود. انعکاس رسانه‌ای همین قرارداد بزرگ وام خارجی اخیر که در یک دهه گذشته بی نظیر بوده در سازمان سیاسی-رسانه‌ای صداوسیما به چه شکل بوده است؟

می‌توان به جرات گفت که مجموع خبرها و تحلیل‌های مرتبط با این قرارداد در یک شبانه روز به یک ساعت هم نرسید در حالی که تیم سیاسی همیشه ثابت صداوسیما اگر قرار بود الفبای فعالیت رسانه‌ای را هم رعایت کند می‌بایست با این خبر مهم نوع دیگر مواجه شد. ریشه این رفتار غیرحرفه‌ای را می‌توان در ذبح منافع ملی پای تمایلات جناحی دانست. هنگامی که اصل و اساس تصمیم‌گیری‌ها بر مبنای جناح‌گرایی باشد آن‌گاه حتی دستاوردهای آشکار توافقی که تمامی ارکان تصمیم گیری در نظام آن را تایید کرده باشند هم کتمان می‌شود.


منبع: بهارنیوز

موسوی لاری: با نظر رهبری وزیر کشور شدم/ در سال ۷۸ دانشجویان سمت پاستور حرکت نکردند این سناریو سازی بعد از حادثه بود/ لباس شخصی‌ها باعث عصبانیت و خشم دانشجویان شدند/ آیت‌الله جنتی ابتدا نتایج انتخابات مجلس ششم در تهران را قبول کرد بعد به حج رفت و نظرش برگشت

اگر دولت مسیر اصلاحات را نرود از او حمایت نمی‌کنیم/ اصول‌گرایان، جمنا را از روش اصلاح طلبان کپی برداری کردند

عصر ایران؛ مصطفی داننده- مهسا صفایی- موسوی لاری یک سیاستمدار آرام است. عضو ارشد مجمع
روحانیون بعد از دوران پر سروصدای عبدالله نوری با رای نمایندگان راست‌گرای مجلس
پنجم به وزارت کشور دولت اصلاحات رسید.

دوران وزارت کشور او با حوادث مختلفی روبرو بود
که مهم‌ترین آن حادثه ۱۸ تیر ۱۳۸۷ بود.

برگزاری انتخابات مجلس ششم در زمان او با تنش‌های
زیادی روبرو شود. اختلاف نظر شورای نگهبان و وزارت کشور دولت اصلاحات در نتایج
تهران باعث شد در آخر با نظر رهبری این انتخابات به سرانجام برسد.

موسوی لاری حالا نایب رییسی شورای‌عالی سیاست‌گذاری
اصلاح‌طلبان است. شورایی که وظیفه خط و ربط دادن‌های انتخاباتی برای اردوگاه چپ‌ها
را به عهده دارد.

او در جایگاه نایب رییسی شورای عالی سیاست گذاری اصلاح‌طلبان
از عملکرد این شورا در بستن لیست امید در انتخابات شورای شهر و روستا دفاع می‌کند و
می‌گوید مردم به خردورزی جمعی این شورا ایمان آورده‌اند.

در ادامه گفت‌وگو تفصیلی عصر ایران با وزیر کشور
دولت اصلاحات در مورد دهه ۷۰ و عملکرد شورای سیاست‌گذاری اصلاح طلبان را بخوانید:

*این روزها کشور درگیر انتخاب کابیه و رای اعتماد
مجلس به کابینه معرفی شده آقای روحانی است. به همین مناسبت شاید خالی از لطف نباشد
به چگونگی وزیر شدن خود در دولت اصلاحات اشاره کنید.

همکاری و دوستی ما با آقای خاتمی از خیلی قبل تر شروع شده
بود؛ در مجلس اول، وزارت ارشاد و بعد هم کتابخانه ملی …در طول این مدت ما با هم
بودیم. بعد از جریان اتفاقات سال ۷۶ و موفقیت آقای خاتمی، بصورت طبیعی من یکی از
افرادی بودم که به ایشان نزدیک بودم. در آن زمان شروع کار کابینه و موضوع ارتباط
با مجلس و مسائل حقوقی دولت مهم بود و اقای خاتمی به من گفتند شما معاون حقوقی
امور مجلس باشید که ارتباط با مجلس را بتوانید تنظیم کنید.

مجلس هم در آن زمان
اصولگرا بود و در راس آن آقای ناطق نوری بود و هیئت رئیسه هم همه اصولگرا بودند. منتها
همه آدم واقع نگری بودند آدم هایی بودند که مصالح ملی را هم درک می کردند و هم به آن توجه داشتند. شاید مثلا در میان چند
نفری که کارهای دیگر هم مورد مشورت او قرار می گرفت من بودم. در آن دوران وقتی
آقای نوری استیضاح شد همه ما تلاش کردیم استیضاح به نتیجه نرسد و به همین دلیل
جلسات زیادی با نمایندگان و عناصر تاثیر گذار گذاشتیم؛ منتها اکثریت مجلس به این
نتیجه رسیده بودند که آقای نوری را استیضاح کنند. وقتی بحث استیضاح مطرح شد و رای
آورد آقای خاتمی چند اسم بمن دادند و گفتند خوب است برای وزرات کشور با اینها صحبت
کنید.

موسوی لاری: با نظر رهبری وزیر کشور شدم/ در سال 78 دانشجویان سمت پاستور حرکت نکردند این سناریو سازی بعد از حادثه بود/ لباس شخصی‌ها باعث عصبانیت و خشم دانشجویان شدند/ آیت‌الله جنتی ابتدا نتایج انتخابات تهران در مجلس ششم را قبول کرد بعد به حج رفت و نظرش برگشت/ اگر دولت مسیر اصلاحات را نرود از او حمایت نمی‌کنیم/ اصول‌گرایان، جمنا را از روش اصلاح طلبان کپی برداری کردند

*اسامی خاطرتان هست؟

گفتنش ضرورتی ندارد. من با یک نفر از آنها صحبت کردم که
جوابش هم منفی بود مترصد بودم با افراد دیگری هم صحبت کنم که در روز سه شنبه ای
مجلس هم جلسه علنی داشت و من در اتاق خودم در ریاست جمهوری نشسته بودم. در آن زمان
کارهای روزمره را دنبال میکردم که آقای خاتمی تماس گرفت، به دفتر من بیایید با هم
صحبت کنیم. وقتی رفتم ایشان گفت؛ در رابطه با وزارت کشور من دیروز که ملاقات با
رهبری داشتم افراد مختلفی مطرح شد از جمله خود شما و بالاخره بعد از ماحصل گفتگوی
من با رهبری توافق شد که حضور شما برای وزارت کشور و رهبری فرمودند شما برای وزارت
کشور مناسب هستید.

برای من غیرمترقبه بود و من احساس می کردم من خیلی آشنایی با
این حوزه ندارم. گفتم اجازه بدهید با همه لطف شما، من فکر کنم تا ببینم می توانم
در این وزارتخانه با تمام گستردگی هایش کار کنم یا خیر. گفتند نمی خواهد شما می
توانید ، ما خیلی وقت است که با یکدیگر کار کرده ایم و من میدانم که شما از عهده
این مسئولیت بر می آئید. اما من باز هم در مرحله اول قبول نکردم و اجازه خواستم
فکر کنم و واقعا هم می خواستم با دوستانم مشورت کرده و ابعاد کار را بسنجم و ظرفیت
ها را ببینم که ایا واقعا می توانم این کار را انجام دهم یا خیر . بعد از آن به
اتاقم برگشتم و شروع کردم بصورت تلفنی با افرادی که با وزرات کشور سر و کار داشتند
مشورت کنم کمتر از یکساعت بعد اقای خاتمی مجددا تماس گرفت که ؛ مشورت هایت را کردی
گفتم هنوز ساعتی نگذشته.

آقای خاتمی گفتند دیگر نیاز به پرس و جو نیست، شما فرض کنید
من یکی از افراد طرف مشورت شما هستم و با من مشورت کردید و من نظرم مثبت است نامه
وزرات شما را نوشته ام و من قصد دارم در آخرین دقایقی که مجلس هنوز تعطیل نشده شما
را به مجلس معرفی کنم تا مساله وزارت کشور فیصله پیدا کند. آقای خاتمی اصرار کرد
که ممکن است مشکلاتی پیش بیاید و من دیگربعد از اصرار ایشان و مشورت با یکی دو نفر
پذیرفتم. بعد از آن نامه معرفی من بعنوان وزیر کشور از تریبون مجلس خوانده شد و در
حقیقت ما به دست انداز وزارت کشور افتادیم (با خنده).

در فاصله مانده به رای اعتماد هم من شروع به تماس و ارتباط
با نمایندگان و فراکسیون ها کردم، بویژه فراکسیون
اصولگرا که از مخالفان خیلی جدی من بودند، یعنی همان کسانی که با آقای نوری مخالف
بودند گاهی با من بیشتر مخالفت داشتند.

*استدلالشان برای این مخالفت ها چه بود؟

می گفتند فرقی بین مسیر ایشان و آقای نوری نیست، بخصوص که
تجربه ی کار در وزارت کشور ندارد و این در حالی است که آقای نوری تجربه دومش بود
. این مخالفت ها را هم اعلام کردند اما
فضای مجلس فضایی بود که حمایت هم از امثال من انجام می شد. درجلساتی که با
فراکسیون ها داشتم با جناح اکثریت اصولگرا، چشم انداز برنامه ها را اعلام کردم. به نظر خودم این کار تا حدود زیادی موثر شد. البته
خب عده ای هم بودند که به هیچ قیمتی حاضر به پذیرفتن حضور ما در دولت نبودند چه
برسد که وزارت کشور در اختیار ما باشد. به
این شکل مساله وزارت کشور مطرح شد و در نهایت هم رای اعتماد گرفتیم.

موسوی لاری: با نظر رهبری وزیر کشور شدم/ در سال 78 دانشجویان سمت پاستور حرکت نکردند این سناریو سازی بعد از حادثه بود/ لباس شخصی‌ها باعث عصبانیت و خشم دانشجویان شدند/ آیت‌الله جنتی ابتدا نتایج انتخابات تهران در مجلس ششم را قبول کرد بعد به حج رفت و نظرش برگشت/ اگر دولت مسیر اصلاحات را نرود از او حمایت نمی‌کنیم/ اصول‌گرایان، جمنا را از روش اصلاح طلبان کپی برداری کردند

*آقای ناطق نوری چگونه برخورد کردند؟

آقای ناطق نوری بسیار متین بود. ما تا آن زمان با چشم رقیب
به او نگاه می کردیم یعنی تا قبل از شروع دولت خاتمی. اما بعد از شروع کار دولت
آقای ناطق در کسوت رئیس مجلس واقعا در جهت حمایت از دولت و حفظ منافع و مصالح ملی
حرکت کرد با اینکه به دلیل همان رقابت ها ممکن بود با من خیلی مانوس هم نباشد اما
در مجلس خیلی خوب بود و هیچ حرکت مقابله ای با من نداشت. مجلس را هم به گونه ای
اداره کرد که رای من کسب شود.

*در رابطه با همان استیضاح آقای ناطق با مجلس
صحبت کرده بود و به گونه آنها را قانع کرده بود اما مثل اینکه آقای نوری در صحبت
هایش نگاه از بالا به پایین داشت و انگار به نمایندگان برخورده بود.

من این حرف را نه می توانم رد کنم نه اینکه بگویم عامل اصلی
همین بوده است. بخشی از فرمایشات آقای ناطق کاملا درست است. آقای نوری ارتباطی که
باید با نمایندگان مجلس برقرار کند نکرد.
من بعنوان معاون پارلمانی یک جلسه ای در مسجد سلمان تشکیل دادم ، تعداد زیادی از
نمایندگان مجلس را دعوت کردم. مرحوم دکتر حبیبی هم بودند. قصد من این بود که ما در
این جلسه به توانیم از شدت و حدت نظرات مخالفین کاهش دهیم اما بعد از جلسه تاثیر
گذاری آن محسوس نبود. یعنی تقریبا فرصت از دست رفته بود و یا اینکه آنها به این
جمعبندی رسیده بودند که اگر آقای نوری هم به گونه ای دیگر صحبت می کرد خیلی موثر
واقع نمی شد. بنابریان کلیت چیزی که آقای ناطق گفتند را رد نمی کنم اما تمام علت هم
نبود، بلکه خود اقای نوری هم بیش از آقای مهاجرانی با نمایندگان صحبت کرد اما آنها
دستور خود را گرفته بودند.

*آقای روحانی در مجلس نائب رئیس اول بودند نقش
ایشان چه بود؟

آقای روحانی به عنوان نماینده جریان اصولگرا وابسته به جامعه
روحانیت هستند، منتها از مجلس اول تا پنجم
هیچگاه به عنوان یک چهره ی حزبی تند مطرح نبوده است. به عبارتی گرایشش با جامعه
روحانیت بود نه با مجمع روحانیون می توان چنین گفت که آقای روحانی نماینده جامعه
روحانیت مبارز بود منتها جزو جریان آرام روحانیت بود که به دلیل شخصی رفتارهای خوبی با
مجموعه دوستان ما داشت و ما در مجلس بسیار با هم صحبت می کردیم.

  ایشان نقش آنچنانی
نه در نفی و نه در اثبات ایجاد نکرد ولی اگر بخواهیم یک نگاه از بیرون داشته باشیم
آقای روحانی عامل تشدید آن مسائل که نبود هیچ بلکه نمایندگان را هم یکجوری به آرامش
دعوت می کرد. در آن فضا نقش اصلی متعلق به فراکسیون ها بود که آقای باهنر و کوهکن در
آنجا خیلی فعال بودند. در یک نگاه کلی آقای ناطق مجلس را اداره می کرد و در کل می
توان گفت که آقای ناطق، آقای روحانی و جریان روحانیت خیلی نقشی در جلوگیری از
استیضاح آقای نوری نداشتند اما در شعله ور شدن آتش استیضاح هم نقش نداشتند.

*در دوره وزارت کشور شما اتفاق خیلی مهمی افتاد
که اگر شما می دانستید که قرار است در تیرماه ۷۸ آن رویداد اتفاق بیفتد شاید
هیچگاه وزارت را قبول نمی کردید. جریان راست ایران در حادثه ۱۸ تیر اصلاحات را
مقصر می داند شما که در متن جریان بودید و در بین دانشجویان، این حادثه را چگونه
ارزیابی می کنید؟ دست هایی در رخ دادن این حادثه دخیل بود؟

۱۸ تیر شروعش از روزنامه سلام با مدیر مسئولی آیت الله
موسوی خوئینی ها بود. نامه را منتشر کرده بود که جریان امنیتی کشور افشای ان نامه
را جرم تلقی میکرد. آنها به دادگاه شکایت کردند و دادگاه هم روزنامه سلام را توقیف
کرد. تا اینجا یک امر معمولی بود و شکایتی از یک روزنامه به دلیل مطلبش صورت گرفته
بود که دستگاه مسئول هم برای رسیدگی به
پرونده روزنامه را توقیف می کند …

*انتشار نامه وزارت اطلاعات که باعث این اتفاق
شد آیا از نظر شما هم جرم محسوب می شد؟

این قبیل مسائل در مطبوعات خیلی اتفاق می افتاد. اگر ما
بخواهیم هر نشریه ای را با روزنامه کیهان مقایسه کنیم میبینیم که روزنامه کیهان
صدها بار از این قبیل کارها انجام می دهد و برخوردی هم با آن نمی شود. علی ایحال
این قسمت کار خیلی غیر طبیعی نبود، نشریه ای شاکی خصوصی داشت و پرونده در حال
بررسی است.

موسوی لاری: با نظر رهبری وزیر کشور شدم/ در سال 78 دانشجویان سمت پاستور حرکت نکردند این سناریو سازی بعد از حادثه بود/ لباس شخصی‌ها باعث عصبانیت و خشم دانشجویان شدند/ آیت‌الله جنتی ابتدا نتایج انتخابات تهران در مجلس ششم را قبول کرد بعد به حج رفت و نظرش برگشت/ اگر دولت مسیر اصلاحات را نرود از او حمایت نمی‌کنیم/ اصول‌گرایان، جمنا را از روش اصلاح طلبان کپی برداری کردند

دانشجویان کوی دانشگاه تهران نسبت به توقیف سلام که روزنامه نو اندیش
آن زمان بود و جزو پیشگامان جریان اطلاع رسانی کشور بود واکنش نشان دادند. اما اتفاقی
که هیچوقت توجیه نمی شود نوع برخورد نیروی انتظامی با این تظاهرات دانشجویان بود.
نیروی انتظامی با خشونت رفتار کرده و دانشجویان را متاثر ساختند و اگر نیروی
انتظامی وارد نمی شد این اتفاقات پیش نمی آمد. در نهایت عده ای از دانشجویان نسبت
به مساله اعتراض داشتند و در کوی دانشگاه تظاهرات کردند، در نتیجه وقتی حرف هایشان
را می زدند مسئله تمام می شد.

به نظر من
این برخوردی که صورت گرفت برخورد قابل توجیهی نبود. البته فرمانده نیروی انتظامی هم
موضوع را به شکل دیگری مطرح کرده بود و گفته بود شب زنگ زدیم به وزارت کشور اما پاسخگو نبود. طبیعی بود وزیر کشور اطلاع
نداشت روزنامه ای توقیف، دانشجویان واکنش و نیروی انتظامی اینگونه برخورد می کند.
ضمن اینکه وقتی در یک شهری حادثه ای اتفاق می افتد ابتدا به ساکن که نمی روند سراغ
وزیر کشور، چند مقام دیگر از جمله معاون امنیتی، استاندار شورای تامین شهرستان و
استان و در نهایت شورای امنیت کشور اقداماتی انجام می دهند بنابراین حرف هایی زدند
که پایه و اساسی نداشت. بعد از کشدار شدن
حوادث به دیدن دانشجویان رفتیم. جهت گیری ما هم این بود که نگذاریم این داستان به
نوعی تقابل بین جریان دانشجویی کشور و حاکمیت منجر شود. همه موضع ما این بود که هم
دانشجویان را به آرامش دعوت کنیم و هم اینکه نیروهای امنیتی در چارچوب و ضوابط حرکت
کنند. خب چندین شب وروز اعتراضات ادامه پیدا کرد و البته عواملی هم برای سواستفاده
وارد جریان شدند …..

اینکه عده ای گفتند قرار بوده دانشجویان به سمت پاستور حرکت
کنند من تایید نمی کنم عده ای که این مساله را مطرح کردند شاید به شیوه ای دیگر
قصد بهره برداری از این جریان را داشتند. این حرف هایی است که بعد از حادثه عده ای آن را سناریو نویسی کرده اند.

*مطرح شده بود دانشجویان قصد حرکت به سمت
پاستور را داشتند و نیروهای امنیتی اعلام می کنند خیابان جمهوری خط قرمز ماست؟

اینکه بالاخره خط قرمز همه است. وقتی تظاهراتی می شود نباید
به حوزه های امنیتی کشور تعرضی شود. بالاخره همه این موضوع را قبول دارند و این
حرف ها را هم بعد از اتمام حادثه شنیدم. نیروی انتظامی اولا مسئول امنیت بود و
تمام تلاش ما این بود که نیروهای غیرمسئول وارد جریان نشوند و مشکل ادامه پیدا
نکند.

نیروی انتظامی هم انصافا منهای شب حادثه در کوی دانشگاه که بد عمل کرده بود
بقیه مراحل را مدیریت کرد و در چارچوب وظایف حرکت کرد. دانشجویان هم با نیروی
انتظامی کمتر مشکل پیدا کردند. البته بودند آدم های مساله داری که قصد ورورد به
حادثه را داشتند و باعث دامنه دار شدن اتفاق می شدند. بنابراین حادثه یک اتفاق
ابتدایی که نیروی انتظامی اشتباه کرده و
ماجرای کوی را آفریده بود. یک انتهایی
داشت که نیروی انتظامی با هدایت وزارت کشور بدون توسل به خشونت قصه را جمع کرد. یک
پایانی هم بود که سپاه وارد شد و بیشتر ناظر به برنامه های تظاهرات ۲۳ تیر شد. سپاه
و بسیج وقتی وارد جریان شدند که همه چیز تمام شده بود. یعنی مسئله تظاهرات خیابانی
مهار شده بود.

*لباس شخصی هایی هم بودند که نقش پررنگی در جریان
داشتند….

اصل جریان همان بود، یعنی دامن زدن به مساله باعث عصبانیت و
خشم دانشجویان شد.

*کمی عبور کنیم و به انتخابات مجلس ششم برسیم، در حال حاضر
هم آقای روحانی با شورای نگهبان وارد یک اشکالاتی شده اند. بر سر انتخابات وزارت
کشور زمان شما هم در رابطه با همین موضوع مشکلاتی وجود داشت و حتی انتخابت تهران
با تایید نظر رهبری انجام شد. این همه تشکیک وزارت کشور و دولت هایی که با شورای
نگهبان همسو نیستند به چه دلیل است؟

به همان دلیلی که گفتید؛ «چون همسو نیستند» همه دولت ها از
ناظر که شورای نگهبان است این انتظار را دارند که ناظر در همان حوزه نظارتی خودش
بماند و متولی امر انتخابات نشود. از نظر قانونی مجری امر انتخابات دولت و وزرات
کشور و هیئت های اجرائی سراسر کشور مثل فرمانداران و…است و نظارت بر عهده شورای
نگهبان است.

اشکال کار هم زمانی پیش می آید که ناظر احساس می کند به جای نظارت
باید مجری امر انتخابات باشد. چه در دولت
اصلاحات و چه دولت روحانی اگر اصطکاکی بوده بر سر همین مساله بوده است وگرنه مشکل
دیگری وجود نداشته است. مثلا ما با ناظرین شورای نگهبان مشکلی نداشتیم. فقط چون در
انتخابات وزارت کشور مجری بود، اما هیئت نظارت شورای نگهبان تفسیری از اصل ۹۹ قانون
اساسی ارائه کرده که حق دخالت و اجرا برای خودشان قائل شدند. این موضوع موجب مشکل
شده است و الان هم من فکر می کنم با قانون
عادی یا هرگونه تفسیر مجدد از اصل ۹۹ انتخابات به ریل سابق باز می گردد. ریل درست
هم این است که دولت مجری انتخابات است و همه ابعاد اجرا را دولت باید سامان دهد،
شورای نگهبان و هیئت نظارت هم ناظر هستند و همه موراد لازم نظارت را باید به عهده
بگیرند و در این نظارت هیچ بحثی نیست.

هیچکسی از نظارت شورای نگهبان که حق قانونی
آنها است براشفته نمیشود. یک نمونه می گویم ؛ رسیدگی به صلاحیت داوطلبان به عهده
هیئت های اجرایی است. هیئت های اجرایی باید صلاحیت ها را تایید یا ردکنند و در
نتیجه شورای نگهبان نباید راجع به صلاحیت افراد نظر دهد. به عبارتی راجع به کارکردها،
هیئت اجرایی و دولت باید نظر دهد. این که هیئت های اجرایی در رسیدگی به صلاحیت ها
درست عمل کردند یا غلط به عهده شورای نگهبان است و اگر شبهاتی در این موارد بوجود آید، مرجع رسیدگی
به شکایات شورای نگهبان خواهد بود. بنابر این شورای نگهبان زمانی باید وارد عمل
شود که تضییع حقی در اجرا شده باشد. به
نظر ما شورای نگهبان باید راجع به کار دستگاه اجرایی نظارت کند نه اینکه خودش وارد بررسی صلاحیت ها
شود. این یکی از اختلاف نظرهاست.

بطور
مثال خانم خالقی در اصفهان رای آورده بود شورای نگهبان گفت آراء این چهار نفر دیگر
که از یک صندوق هم بیرون آمده بودند همه، درست است اما آرای خانم خالقی غلط، ما
هرچه فکر کردیم که تحلیلی کنیم چگونه می شود یک صندوقی که تمام آرا از ان خارج شده
رای های افراد دیگر بی اشکال است رای یک نفرشان مشکل دارد نفهمیدیم. اگر می
خواستند بگویند ایشان صلاحیت ندارد خب باید به مجلس فرستاده می شد و مجلس صلاحیت
داوطلب بعد از انتخابات را در اعتبار نامه هایشان بررسی می کند. این ها موضوعات
اختلاف است.

موسوی لاری: با نظر رهبری وزیر کشور شدم/ در سال 78 دانشجویان سمت پاستور حرکت نکردند این سناریو سازی بعد از حادثه بود/ لباس شخصی‌ها باعث عصبانیت و خشم دانشجویان شدند/ آیت‌الله جنتی ابتدا نتایج انتخابات تهران در مجلس ششم را قبول کرد بعد به حج رفت و نظرش برگشت

*در آن سال شورای نگهبان قصد ابطال کردن صندوق های رای تهران
را داشت؟

انتخابات آن سال را باید در دو مرحله بررسی کرد. یک مرحله
روزهای اول بعد از اخذ رای و مسائل مرتبط با آن بود. برخی از اعضای شورای نگهبان
بعد از برگزاری انتخابات مجلس ششم که به صورت یکدست جریان اصلاحات در آن رای اورده
بود شاکی شدند و اعتراض کردند. به همین دلیل گفتند تعدادی از صندوق ها باید بررسی
شود.

*یکی از افراد معترض آیت الله هاشمی بود؟

خیر آقای هاشمی اعتراضی نکرد. تعدادی هم گفتند ما راجع به
اصل انتخابات اعتراض داریم ما با شورای نگهبان گفتیم یعنی چی؟ ما باید چکار کنیم؟
گفتند باید یک سوم صندوق های تهران را بازشمارری کنیم.

من گفتم در عین حال که این حرف بی سابقه است اما اشکال
ندارد شما بازشماری کنید. نکته ای که انجا تاکید کردیم این بود که اگر آقایان
معترض صندوق خاصی هستند اعلام کنند، اما آنها گفتند ما به کلیت رای گیری اعتراض
داریم. ما هم قبول کردیم و صندوق هایی بصورت رندومی انتخاب شد، از هر منطقه ۲۵
صندوق انتخاب کردیم و بازشماری انجام شد.

حدود سیصد و هفتاد صندوق بازشماری شد و یک روز در حالیکه
هنوز مشغول بازشماری صندوق ها بودند آقای جنتی با من تماس گرفت و گفت هیچ تغییر
معناداری از بازشماری آرا ندیدیم، صندوق ها هم سالم است و ما میخواهیم صحت صندوق
های تهران را اعلام کنیم. به ایشان گفتم خب ما هم که از اول گفته بودیم انتخابات
بی مشکل بوده است اگر شما مدعی بودید ادعایتان را پس گرفتید و دیگر موضوعی نداردکه خیلی هم خوب است. پس از
ان اطلاعیه تایید انتخابات توسط شورای نگهبان داده شد.

آقای علی اکبر
رحمانی کاندیدای تهران که با چند رای اختلاف با آقای هاشمی بر روی چند صندوق شکایت کرده بود، آقای دکتر
حبیبی و آقای تاجزاده و خود من از او خواستیم که شکایتش را پس بگیرد چون از نظر ما
تغییری در نتیجه رخ نمی داد. اما آقای رحمانی قبول نمی کرد، در نتیجه آقای حبیبی
گفت شورای نگهبان که از این آقا جدی تر بود اما در نهایت چیزی عوض نشد اگر ایشان
ادامه دهد ممکن است اتفاقی بیفتد و شورای نگهبان به سمت ابطال انتخابات تصمیم
بگیرد. بهر حال آقای رحمانی نپذیرفت ما هم با بازشماری ان چند صندوق درخواستی اش
موافقت کردیم، اما اقای جنتی همان موقع به حج رفت و عملا کار شورای نگهبان به بعد
از صفر ایشان موکول می شد. ما از شورای نگهبان خواستیم جلسه بگذارد و تصمیم بگیرد
تا انتخابات تهران بلاتکلیف نماند اما کسی اقدامی نکرد. بعد از بازگشت آقای جنتی
رفتند سراغ ابطال صندوق ها، با ابطال ۵۰۰ صندوق ۷۰۰هزار رای باطل شد.

بدون هیچگونه
استناد و دو دلیل موجهی البته آقای جنتی به دنبال این بود که کل انتخابات را باطل
اعلام کند که من رفتم خدمت مقام معظم رهبری و گفتم انتخاباتی که خودشان تایید کرده
بودند را دارند باطل می کنند و ظاهرا رهبری پیشنهاد دادند صندوق هایی که ابطال شده
به کنار و اصل انتخابات تایید شود.

*متوجه نشدید در حج و نبودشان چه اتفاقی افتاد که نظر آقای
جنتی برگشت؟

خیلی نظر موافقی با نتیجه به دست آمده نداشتند.

*بحث کابینه آقای روحانی مطرح شده است و بعضی می گویند
وزرایی که آقای روحانی معرفی کرده اند با جمع اعتدال همخوانی ندارند و بعضی از
وزرا تحمیلی هستند. اگر به کابینه آقای خاتمی و اعتدال نگاه کنیم متوجه می شویم که
برخی از وزرای دولت اصلاحات هم اصلاح طلب نبودند. در آن زمان، چینش کابینه بصورتی
که همفکر با رئیس دولت نباشند به چه دلیل بود، فشار یا …؟

ببینید این قیاس مع الفارق است، خط کشی هایی که امروز وجود
دارد با آن موقع به کلی فرق دارد. امروز حوادث دوران احمدی نژاد و مشکلات ۸۸ را
پشت سر گذاشته ایم. بنابراین مسائلی که امروز وجود دارد خیلی فرق دارد؛ ضمن اینکه
افرادی که شما مثال زدید با دولت همراه بودند و واژه اصلاح طلب و اصولگرا هم بعد از دولت اصلاحات بوجود آمد آن زمان فقط یک
واژه بود نیروهای خط امام».

ما را به عنوان خط امامی می‌‎شناختند و کابینه آن موقع نیز
روی اصل وفاداری به امام و خط امام که مبنای کار بود چیزی کم نداشتند. البته ممکن
است روی موارد اقتصادی، فرهنگی یا سیاسی اختلاف نظرهایی داشته باشند که این موضوع
طبیعی است اما هم جهت بودند. الان هم شاید همینظور باشد ولی خط کشی های امروز خیلی
پررنگ تر است و آقای روحانی دولت اول خود را تحت شرایط خاصی تشکیل داد و عملا هم آن
همسویی لازم که با کل جریان حامی دولت باید وجود داشته باشد، در دولت یازدهم
نبود.

در موضوعات سیاسی حتی خود روحانی
موضعگیری می کرد و بعضی از وزرایش حاضر به موضوعگیری سیاسی هم نبودند. انتظار این
بود دولت بعدی به گونه ای شکل بگیرد که آن ۲۴ میلیون رای را در نظر بگیرد و
مطالباتشان را تامین کند. اما با نگاه به ترکیبی که معرفی شده است باید گفت که در
حوزه سیاسی و اقتصادی تغییر خاصی صورت نگرفته و عملا می توان گفت دولت فعلی و قبلی
تفاوت چندانی با هم ندارد.

موسوی لاری: با نظر رهبری وزیر کشور شدم/ در سال 78 دانشجویان سمت پاستور حرکت نکردند این سناریو سازی بعد از حادثه بود/ لباس شخصی‌ها باعث عصبانیت و خشم دانشجویان شدند/ آیت‌الله جنتی ابتدا نتایج انتخابات مجلس ششم در  تهران را قبول کرد بعد به حج رفت و نظرش برگشت

*آیا نیروهای اجتماعی و سیاسی اصلاح طلب با انتخاب آقای
روحانی از خواسته های اصیل خود عبور کردند؟

درست است که خواستگاه آقای روحانی جامعه روحانیت و اصولگرا
بود اما مدت هاست که با آن جریان به یک نقطه تعارض رسیده بودند و چیزهایی که انها
دنبال می کردند مطلوب روحانی نبود. کاندیداتوری آقای روحانی به صورت فرد مستقل
صورت گرفته بود و این درست است که با جریان اصلاح طلب رایزنی نکرده بود و به عنوان
کاندیدای ما نیامده بود اما بعنوان کاندیدای اصولگرا و جامعه روحانیت هم نیامده
بود و بصورت شخص خودش و مستقل وارد صحنه شده بود.

با پیروزی در انتخابات روحانی از
نظر گفتمانی به جریان اصلاحات نزدیک شد و موضع اطلاح طلبانه را دنبال می کرد.
جریان اصلاحات هم از آقای روحانی حمایت کرد و به واقع شخص اقای روحانی تا همین
امروز از نظر پیگیری مطالبات مردم با گفتمان اصلاحات نزدیک تر است تا جریان
اصولگرا، به همین دلیل هم اصلاح طلبان روحانی را در کسوت جدید بعنوان کسی که
مطالبات مردم را از دریچه اصلاح طلبانه دنبال می کند قبول دارند و الان هم
همینگونه است.

*پس تقلیلی از خواسته ها در کار نبوده است؟

اصولا وقتی شما در شرایطی خاص قرار می گیرید ممکن است
مطالبات صد در صدی شما محقق نشود. معلوم است اگر جریان اصلاحات پرچمدار تعیین
کابینه بود قطعا یک سری مسائل که از منظر اصلاحات حائز اهمیت بیشتری هست پر رنگ تر
می شد.

آزادی‌های مطبوعاتی و سیاسی، آزادی های مشروع و مقبول اجتماعی، و….آقای
روحانی مثلا نشان داده که عرصه مناسبات بین المللی و دیپلماسی خارجی برایش اهمیت
بیشتری از مناسبات دولت ملت در داخل کشور دارد. نه اینکه بگوییم به این مساله نمی
پردازد یا قبول ندارد یا حرفی برای گفتن ندارد همه این ها هست و آقای روحانی هم
انصافا خوب عمل کرده است، ولی وقتی از دور موضوعات را ورانداز می کنی متوجه میشوی
آقای روحانی حل مشکلات بین المللی در جهت
و راستای حل مشکلات اقتصادی را در اولویت توجه می داند تا مسائل مربوط به امنیت داخلی و سیاست داخلی.

*اینکه مطالبات مربوط به سیاست داخلی تحقق پیدا نکند باعث
سرخوردگی مردمی که به روحانی رای داده اند می شود و جریان مقابل هم هدفش این است
که این سرخوردگی را مدام تذکر و یاداوری کند. برای اینکه این باعث مشکل نشود باید
چکار کرد و چطور می توان مانع این سرخوردگی شد؟

این حرف کاملا درست است حالا می خواهد جناح مقابل بگوید یا
جناح خودی. بالاخره در این انتخابات اخیر رئیس جمهوری انتخاب شد که جریان اصولگرا
صد در صد با او مخالف بودند. رئیس جمهوری که شعارها و برنامه هایش اصلاح طلبانه
بوده انتظار آن ۲۴ میلیون نفر این است که اقای روحانی در قالب همان شعارها و
برنامه ها کارهایش را پیش ببرد، اگر آقای روحانی این کار را نکند ممکن است باعث
ریزش و سرخوردگی شود. این مساله شوراها نیز صادق هست.

در اکثر شوراهای کلان شهرها
صد در صد نیروهای جریان اصلاح طلب رای اوردند و انتظار این است که شهرداری را
انتخاب کنند که با این جریان همراه باشد و برنامه هایی در سطح شهر اجرا بکنند که
با این جریان باشد. این می شود پاسخ مثبت به مطالبات مردمی که رای دادند. در تهران
و مشهد واقعا مردم یک حرکت شگفت انگیزی از خود نشان دادند در تهران متاسفانه حتی دوستان
خود ما لیست های موازی درست کردند.

کاندیداهایی که در لیست اسمشان نیامد گفتند ما کاری به این
لیست نداریم و خودمان می خواهیم مستقل بیاییم این مردم با هوشیاری تمام آن لیستی
که مورد نظر جریان اصلاح طلب بود را شناسایی و به گونه ای رای دادند که نفر اخر این
لیست امید که یک جوان ناشناخته بود با نفر اول لیست مقابل که یک چهره کاملا شناخته
شده بود و سه دوره هم نماینده و برادر شهید چمران بود، بیش از ۴۰۰ هزار رای اختلاف
و فاصله داشته باشد.

مردم رشید بودن خود را نشان دادند و انتظارشان این است که به
رای آنها توجه شود. مردم بی حساب کتاب که نیامدند رای بدهند ۴ ساعت در صف ها
ایستادند تا به آقای رئیس جمهور و شورا رای دادند انووقت اگر آنها بعد از اتمام
انتخابات بگویند من کاری به مردم ندارم این مشخص است که امر نامیون و نامبارکی
اتفاق خواهد افتاد و در صورت عدم توجه به چنین موضوعاتی ریزشی صورت می گیرد که دامن
دولت، شورا و مجلس را می گیرد.

*گمانه زنی ها بر این بود که کابینه دوم آقای روحانی با
وزرای اصلاح طلب و شناسنامه دار در این جریان بسته شود اما این اتفاق نیفتاد. در
حال حاضر سیاست اصلاح طلب ها چیست و گزینه های دیگر روی میزتان کدام است آیا سیاست
مدارا با دولتی که اگر چه برونداد مثبتی ندارد آسیب رسانی و خسارت هم به دنبال
نخواهد داشت ؟

اصلاح طلبی یک گفتمان است، اصلاح طلبان یک طیف و جریانند
اگر رئیس جمهور یا نماینده مجلس و عضو شورا انتخاب می کنند برای این است که آن
گفتمان را در جامعه تعقیب و پایدار و ریشه دار می کنند. این دو مقوله را باید از
یکدیگر جدا کرد جریان اصلاح طلبی از آقای روحانی حمایت می کند و قطعا این حمایت
مشمول روش های اصلاح طلبانه دولت است اگر دولت جایی بخواهد با روش و منش اصلاح
طلبی در تعارض باشد حتما اصلاح طلبان منتقدانه برخورد می کند. مفروض ما بر این است
دولت حتما به این مساله توجه می کند.

اینکه ما گفتیم اصلاح طلبان سهمی نمی خواهند
به این معنی بود که پست و مقامی نمی خواهند ولی حتما اطلاح طلبان حداکثر اصلاح
طلبی را می خواهند و اگر دولت نخواهد این مسیر را برود قاعدتا اصلاح طلبان از آن
روش های خلاف اصلاح طلبی حمایت نمی کنند. در هر صورت اصلاح طلبان از کلیت دولت
حمایت می کنند چون برداشت ما این است که برنامه های دولت عموما اصلاح طلبانه است
اگر جایی هم برخورد کردند که برنامه دچار مشکل بود یا مجری دچار مشکل بود با حفظ
حرمت و احترام رئیس دولت و با حفظ اصل حمایت مشی انتقادی خود را برای پیگیری
مطالباتشان دنبال می کنند.

*به نظر شما الان همین اتفاق افتاده است؟

تجربه نشان داده که اگر رئیس دولت روی برنامه ها پافشاری
داشته باشد ، برنامه ها در مسیر قرار می گیرد. مجریان هم در حال حاضر باید دقت کنندکه
بالاخره دولت نمی تواند عقبه خودش را نادیده بگیرد و این عقبه هم جریان عام اصلاح طلبی است.

*بعد از اتفاقات مقطع ۸۸ اصلاح طلبان شورای سیاستگذاری و
بعد شورای مشورتی تشکیل داده اند.

اولا اختلافات امری طبیعی است. ۷۰۰ نفر داوطلب وجود داشته هر کاری بکنید از این ۷۰۰ نفر یا
همان ۶۸۰ نفر حدود ۶۰۰ نفر حذف می شوند و خب یک تعداد می پذیرند و یک تعداد
برایشان سوال می شود. از ان ۸۰ نفر هم یک
تعدادی از انها بزرگواری می کنند انصراف می دهند، تعدادی هم به تشنج دامن می زنند.
به نظرم خیلی توجیهی ندارد. بالاخره هر کاری کنید وقتی به ۴۲ نفر رسیده ایم و بعد هم حق انتخاب را به
شورا می دهید، این یک امر طبیعی است که بنده یک کسی را بپسندم و شخص دیگری یک نفر
دیگر.

اما راجع به شورای سیاستگذاری؛ درست گفتید این شورا در مقطع
انتخابات مجلس شکل گرفت و بعد از ان ما از همه احزاب اصلاح طلب و شوراها و نماینده
هایی که در استان ها بودند نظر سنجی کردیم که کارش را تمام شده تلقی کنیم یا ادامه
پیدا کند. اجماع تمام دوستان و همکاران یعنی هم تشکل ها و هم احزاب مختلف،
ماندگاری شورا بود و البته نظرشان این بود که این شورا اصلاحاتی نیاز دارد که صورت
گرفت.

این شورا با آن اصلاحات وارد انتخابات ریاست جمهوری شد و انتخاب شوراها نیز با
ترکیب جدید شورای سیاستگذاری انجام شد. کارنامه ان هم خوب و قابل قبول است. دلیلش
این است که تشکیلات کارامد بوده، حالا سوال این است که باز هم شورای سیاستگذاری
ادامه پیدا کند یا نه . در جلسه ای که نمایندگان احزاب و تشکل ها حضور داشتند باز
هم اجماعا اعلام کردند که شورا سیاست گذاری باید باشد. دلیل اصلی هم این است که ما
عده ای را به شورا فرستادیم، عده ای به مجلس عده ای به دولت و حالا مرجعی برای
ساپورت و تماس با این ها لازم هست.

این مرجع شورای سیاستگذاری است البته باید یک
نظرخواهی دوباره شود تا نواقص آن رفع شود. در حال حاضر هم یک کارگروه گذاشتیم که
نظرات را جمع می کند و به هر نتیجه ای رسیدیم عمل می کنیم. یک اصل را ما پذیرفتیم
که هر تصمیمی می گیریم باید تصمیمی اجماعی و برامده از آرا عموم جریان اصلاح طلبی
باشد تا یکی دوماه دیگر هم این آرا جمعبندی می شود. اگر هم همین گروه ها و احزاب
گفتند ما دیگر شورای سیاستگذرای نمی خواهیم ما کار را تمام می کنیم. من فکر می کنم
آن کسی که از چنین شورایی خیلی عصبانی است جریان مقابل است جریان مقابل تصمیم گرفت از روش اصلاح طلبان کپی برداری کند
که موفق نبود.

دو ۳هزار نفر را دعوت کردند و ساختاری تعریف کردند به جایی بنام
جمنا، الان از جمنا خبری هست،خیر. ببینید وقتی یک ساختاری تعریف می شود ان ساختار
هم باید اهداف ، آرمان راهبرد و تاکتیک هایش مشخص باشد. من تلقی خودم را می گویم
طرف مقابل روی شورای سیاستگذاری خیلی حساس است برخی از دوستان ما هم به حق یا ناحق
رنجیده خاطرند ولی به هر کدامشان که میپرسیم هیچ جایگزینی برای شورای سیاتگذاری
ندارند.

یعنی شورای سیاستگذاری مسیر تکامل جریان اصلاحات است و تا قبل از ان چترفراگیری
برای گروه های اصلاح طلب وجود نداشت که همه احزاب و تشکل های اصلاح طلب را پوشش
دهد. ما بنا بر پیشنهاد شورای مشورتی، شورای سیاستگذاری را تشکیل دادیم. همه احزاب نامه نوشتند و امضا
کردند که ترکیبی وجود دارد و ممکن است نیاز به اصلاح داشته باشد. اما من به یقین
می گویم که هیچ کس از جریان اصلاح طلبی خواهان نبود شورای سیاستگذاری نیست حرف
هایی که راجع به انتخابات زده می شود ریشه ای ندارد.

چه بسا اگر در سال ۸۴ هم چنین شورایی بود و کاندیدای واحدی
از طرف ان اعلام و مشخص می شد کشور با بحران ۸ ساله روبه رو نمی شد. در نبود احزاب
قدرتمند و مستقل راهی غیر از حرکت جبهه ای و ائتلافی نیست.


منبع: عصرایران

فتاح: مجلس و دولت یارانه دهک‌های بالا را حذف کنند

از مجلس و دولت انتظار داریم در یک اقدام انقلابی در این مقطع حساس نسبت به حذف دهک‌های بالا و افزایش یارانه چند دهک پایین، اقدام کند.

رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) از مجلس و دولت خواست یارانه دهک‌های بالا را حذف کنند.

به گزارش ایسنا، پرویز فتاح که برای ارائه گزارش به نمایندگان در جلسه علنی صبح امروز (دوشنبه) مجلس حضور یافته بود، گفت: از مجلس و دولت انتظار داریم در یک اقدام انقلابی در این مقطع حساس نسبت به حذف دهک‌های بالا و افزایش یارانه چند دهک پایین، اقدام کند.

فتاح گفت: علاوه بر این اعمال معافیت مالیاتی نسبت به کسانی که به کمیته امداد کمک می کنند، بازگشت بیمه پایه مددجویان بیمه روستایی به کمیته امداد، توسعه بیمه اجتماعی و قوانین حمایتی ویژه نسبت به زنان سرپرست خانوار از دیگر خواسته‌های ما از مجلس است.

وی با بیان اینکه در سال ۹۵، ۹۷ درصد از ردیف اعتباری کمیته امداد توسط دولت پرداخت شده بود، گفت: این امر نشان می‌دهد که دولت با وجود تنگناها وظیفه‌اش را در این زمینه به درستی انجام داده است.

فتاح در ادامه، تخصیص اعتبار به مناطق محروم و مرزی را اولویت کمیته امداد عنوان و خاطرنشان کرد: در سال گذشته با حمایت مجلس و دولت موفق شدیم ۱۰ درصد آمار تحت پوشش را برای اولین بار کم کنیم که اکثرا به دلیل اشتغال و خودکفایی بوده است. همچنین در راستای چابک سازی نیروی انسانی اقدامی کردیم و اکنون کمیته امداد نسبت به دو سال قبل ۲۰ درصد کوچک‌تر شده و هزینه‌های آن کاهش یافته است و همچنین منابع، به صورت هدفمند به افراد نیازمند سوق داده شده است.

رئیس کمیته امداد امام خمینی با بیان اینکه خانواده‌های تحت پوشش کمیته امداد از دفترچه بیمه درمان برخوردارند، اضافه کرد: ما در طرح اکرام ایتام، یک میلیون حامی جذب کردیم که متوسط دریافتی هرکدام از خیرین ۱۴۰ هزار تومان است. همچنین ۱۰۰۰ میلیارد تومان وام قرض الحسنه بانکی داشتیم که هزار و صد میلیارد تومان جذب کردیم و به ۱۰۲ هزار خانواده وام اشتغال پرداخت کردیم که حداقل ۱۵ درصد طرح‌های اشتغال در سال ۹۵ بود.

وی همچنین اظهار داشت: خوشبختانه در کشور ما حول محور رسیدگی به محرومین وفاق ملی وجود دارد و اگر اختلافی هم باشد همه قوا در رسیدگی به فقرا اتفاق نظر دارند و کمیته امداد نیز خود را در تقویت این عزم ملی مسئول می‌داند. که بر همین اساس رویکرد تعامل و هم افزایی را در پیش گرفته که موثر بوده است.

فتاح با اشاره به نظارت سازمان بازرسی و دیوان محاسبات در این کمیته خاطرنشان کرد: علاوه بر آن شرکت مفید راهبر که یک شرکت تخصصی است و همچنین بازرسی رهبری ناظر ما هستند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: کمیته امداد با مرکز پژوهش‌ها و کمیسیون اجتماعی مجلس رابطه تنگاتنگی داشته و حضور ما در کمیسیون و فراکسیون‌ها در تقویت روابط نمایندگان با کمیته امداد موثر بوده است.


منبع: عصرایران

بشار اسد: اساس طرح‌ریزی‌ها علیه ما نابودی ایده مقاومت است

بشار اسد در جریان دیدار با هیئتی از جوانان عربی مقاوم تاکید کرد: ریشه طرحی‌ریزی که علیه امت عربی ما می‌شود دائما حول محور تقویت مفاهیم تسلیم شدن، کرنش کردن و نابودی تفکر مقاومت است.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه در دیدار با نمایندگان سازمان‌ها و جریان‌های سیاسی و جوانان کشورهای عربی تصریح کرد: امروز وجود جوانانی مثل شما جوانان عربی مقاوم دلیلی بر پویایی این امت، شکست خواسته‌های دشمنان و ناکامی آنها در اهداف‌شان است و شکست آنها تا زمانی که شعله مقاومت در وجدان جوانان عربی که شما نمونه مهمی از آنها هستید، روشن باشد، ادامه خواهد یافت.

بشار اسد تاکید کرد: وظیفه و مسؤولیت شما مقابل این چالش‌ها دنبال کردن ایده نحوه تغییر واقعیت و ساخت آینده است همزمان اینکه این ایده باید همراه با عمل باشد. نمی‌توان با آرزو و بستن چشم‌ها به روی واقعیت چنین تغییری را ایجاد کرد.

وی اضافه کرد: شما باید با گفت‌وگو و بحث و به جریان انداختن آن در کشورها و سازمان‌هایتان وارد عمل شوید چون گفت‌وگو اساس هر تغییر و اساس قدرت شما به عنوان جوانان است و جرات طرح هر موضوعی و کنکاش آن با هر درجه حساسیتی مانع نفوذ دشمنان در بین ما می‌شود.

این دومین دور از حضور هیئت جوانان عربی در اردوی جوانان عربی مقاوم بود که در آن جوانای از سوریه، لبنان، تونس، فلسطین، یمن و الجزائر حضور داشتند.


منبع: الف

جدیدترین خبرها از پروندهتحصیلی «حسین فریدون»

رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از جمع‌بندی پرونده تحصیلی برادر رئیس‌جمهور در هفته جاری خبر داد.

محمدمهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به آخرین وضعیت بررسی پرونده تحصیلی حسین فریدون برادر و دستیار ویژه رئیس‌جمهور در این کمیسیون، اظهار داشت: کمیته سه نفره بررسی پرونده تحصیلی آقای فریدون گزارش اولیه‌ای را ارائه کرده‌اند که مقرر شد با حضور اعضای کمیته ایراداتی که در گزارشات ارائه شده، مرتفع شود.

وی با بیان اینکه پس ار رفع ایرادات و جمع‌بندی، گزارش در کمیسیون بررسی، تعیین تکلیف و قرائت می‌شود، ادامه داد: در هفته جاری پس از رفع ایرادات گزارشات ارائه شده از سوی کمیته سه نفره، گزارش نهایی جمع‌بندی می‌شود.به گزارش تسنیم، از بهمن ماه سال گذشته کمیته‌ سه‌ نفره‌ای در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس متشکل از محمد قمی، سید محمدجواد ابطحی و کارن خانلری برای بررسی نحوه قبولی و ادامه تحصیل حسین فریدون در دوره دکتری روابط بین‌الملل پردیس بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی تشکیل شد؛ قرار بود اخیراً گزارش این کمیته در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ارائه شود.


منبع: الف

یمن؛ کشور غمگین و بی دفاع

دیروز ائتلاف عربی به حمله هوایی صبح جمعه به منطقه فج عطان که به شهادت ۱۴ یمنی از جمله ۵ کودک منجر شد، اعتراف کرد.

ائتلاف سعودی در بیانیه ای اعلام کرد که پس از بررسی تدابیر مربوط به برنامه ریزی و اجرای عملیات هوایی منطقه فج عطان جنوب صنعا، مشخص شد که خطای فنی! موجب کشتار در این منطقه شده است.

در این حملات، دو منزل که دست کم شش خانواده در آن زندگی می کردند، ویران شد و ۵ کودک از یک خانواده شهید شدند. تنها دو روز پیش از این جنایت، ائتلاف سعودی جنایت دیگری در شهر ارحب در نزدیکی پایتخت یمن مرتکب شد و در نتیجه آن ده ها نفر قربانی شدند.


حدود دو سال و نیم است که یمن درگیر چنین وضعیتی شده است. شرایط وخیم و فاجعه بار در یمن در سایه بمباران‌های ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی موجب شده که فقیرترین کشور عربی در بحرانی عمیق گرفتار شود. حملات هوایی ائتلاف نظامی عربی به قیمت از دست رفتن جان چندین هزار نفر تمام شده و ریاض در دست یابی به اهدافش موفق هم نبوده است. در این بین تحرکات القاعده و سازمان تروریستی داعش در یمن با حمایت کشورهای ائتلاف عربی به شکل بی سابقه ای افزایش یافته است.

این در حالی است که به گزارش یونیسف، به دلیل شرایط بد و بحران تامین آب در بسیاری از شهرهای این کشور حدود ۴۶۲ هزار کودک در یمن مبتلا به سوء تغذیه حاد هستند. سازمان ملل هم از حدود ۱٫۱ میلیون زن باردار که در یمن دچار سوء تغذیه هستند خبر می دهد.

به گزارش بی بی سی، سازمان ملل از کشورهای عضو نزدیک به سه میلیارد دلار تقاضای کمک برای مردم یمن کرده است، اما تنها حدود ۴۰ درصد کمک رسیده است. کمبود شدید غذا و دارو در یمن که حاصل بیش از دو سال جنگ ویرانگر در این کشور است، زندگی روزمره مردم را تحت تاثیر قرار داده است.

گفته می شود سه میلیون یمنی در زمره آوارگان داخل کشور به شمار می‌روند. تا کنون بیش از دو هزار نفر بر اثر شیوع وبا جان خود را از دست داده‌اند و ۵۴۰ هزار نفر دیگر هم مبتلا هستند. بیش از نیمی از مراکز درمانی بر اثر جنگ بسته شده‌اند یا تنها بخش‌هایی از آنها فعال هستند و این یعنی ۱۵ میلیون نفر از مردم یمن به کمک‌های پزشکی دسترسی ندارند.

کمبود غذا بسیاری از کودکان یمنی را در مقابل خطر ابتلا به وبا آسیب‌پذیر کرده است. حاصل دو سال و نیم جنگ یمن آن چیزی است که امروز سازمان ملل به طور رسمی بزرگترین بحران انسانی جهان می‌نامد.

بر اساس اطلاعیه سازمان بهداشت جهانی، وبا در بعضی مناطق یمن به سرعت شیوع یافته است. این سازمان می‌گوید روزانه حدود پنج هزار مورد جدید ابتلا در یمن ثبت می‌شود. وبا بیماری عفونی اسهالی است که با خوردن غذا یا آب آلوده به فرد منتقل می‌شود.

به دلیل جنگ داخلی طولانی در یمن، بیش از نیمی از زیرساخت‌های پزشکی در این کشور قابل استفاده نیست و شبکه آب‌رسانی و فاضلاب در حال متلاشی شدن است. این وضعیت در حالی بوجود آمده که شواهد بیانگر این است که عربستان به هیچ وجهی قصدی برای اتمام جنگ و بمباران های هر روزه خود را ندارد.

سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نیز اعلام کرده است دو سوم جمعیت یمن دچار ناامنی شدید غذایی شده و هفت میلیون نفر در مرحله چهارم یعنی تنها یک گام از قحطی (مرحله پنجم) فاصله دارند.

برگی تازه از جنایات ائتلاف سعودی در حق کودکان یمنی
هفته قبل نشریه فارین پالیسی از گزارش محرمانه سازمان ملل پرده برداشت که مربوط به نقض جدی حقوق بشر از سوی ائتلاف عربستان از طریق کشتار کودکان یمنی بود؛ مساله‌ای که نام ائتلاف را در معرض قرار گرفتن در لیست سیاه کشورهای قاتل کودکان قرار می‌دهد و موجب شده برای ممانعت از انتشار این گزارش دست به دامن آمریکا شود.

به نوشته نشریه فارین پالیسی عربستان و آمریکا با تحمیل فشار بر سازمان ملل خواستار صرف‌نظر از انتشار گزارشی هستند که قرار است در ماه جاری میلادی صادر شود. پیش‌نویس این گزارش بین‌المللی ۴۱ صفحه‌ای نشان می‌دهد که کشتار کودکان در جنگ یمن سیری گسترده دارد.

این نشریه آمریکایی با اشاره به اینکه بیش از نیمی از آسیب دیدگان در جریان حملات هوایی یمن در دوره‌ای که گزارش شامل آن می‌شود کودکان هستند که دستکم ۳۴۹ تن آنها جان خود را از دست داده و ۳۳۳ تن دیگر نیز زخمی شده‌اند به نقل از برخی منابع نوشته است، ائتلاف تحت رهبری عربستان تنها قدرت در یمن است که جنگنده و بالگردهای جنگی دارد و این امر احتمال مشارکت آن را در این جرایم بیشتر می‌کند.

فارن پالیسی افزوده ائتلاف به سرکردگی عربستان سعودی مسئول بیشترین تعداد قربانیان در صف کودکان است و جنگنده‌های سعودی اقدام به نابودی ۲۸ مدرسه در یمن کرده‌اند.

لازم به یادآوری است سال گذشته سازمان ملل در گزارش سالانه خود در مورد ناقضان حقوق کودکان به نام عربستان به عنوان مسئول ۶۰% تلفات کودکان در جنگ یمن، اشاره کرده بود. اما تنها چند روز پس از انتشار گزارش، دبیر کل سازمان در اقدامی بی‌سابقه نام عربستان را از فهرست خارج کرد.


منبع: الف

آزمون کارآمدی پس از رای اعتماد

کابینه دوازهم با تمام حاشیه ها و گمانه زنی های پیش و پس از ارائه به مجلس، با اکثریت آرای نمایندگان ملت راهی پاستور شد تا این بار نوبت به آزمون بزرگ کارآمدی مردان کابینه فرا برسد. 

سرانجام پس از هفته ها گمانه زنی در خصوص چینش کابینه دولت دوازدهم، هفته گذشته نمایندگان مجلس شورای اسلامی  با آرای بالایی مجوز ورود ۱۶ نفر از ۱۷ وزیر پیشنهادی حسن روحانی به ساختمان پاستور را صادر کردند که در این میان نام ۷ چهره جدید نیز به چشم می خورد که با احتساب معاونان دولت باید گفت که تقریبا نیمی از کابینه دولت یازدهم با تغییر مواجه شده است. به عقیده برخی کارشناسان، حسن روحانی با نگاهی فراجناحی دست به چینش وزرای دولت دوم خود زده است در مقابل برخی دیگر بر این باور نیستند با این حال رویکرد رئیس دولت دوازدهم در چنیش اعضای کابینه هر چه بود به مذاق برخی جریان های سیاسی حامی روحانی در جریان انتخابات خوش نیامد و با انتقاداتی هم مواجه شد.

در همین خصوص ناصر ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی اصولگرا در گفتگو با خبرنگار سیاسی الف پیرامون عملکرد مجلس در رای اعتماد به وزرا با انتقاد از محکم نبودن مخالفتهای نمایندگان مخالف گفت: عملکرد مجلس در رای اعتماد عمدتا مربوط است به عملکرد مخالفین وزرا و همینطور عملکرد فراکسیون ها در قسمت اول که شاهد مخالفت های محکم به همراه آمار واستدلال های دقیق برای مخالفت با وزرا عموما نبودیم برخلاف مجالس قبل مخالفین در آن حد و اندازه ای که باید باشند نبودند بطوری که اعتراض ریئس مجلس و برخی از نمایندگان را هم به همراه داشت، موافقان که موافقند در واقع قوت و غنای مجلس را باید در بیانات مخالفین تشخیص داد.

وی افزود: نکته بعد مسئله فراکسیون ها هست که در این مورد وقتی از فراکسیون صحبت می شود منظور فراکسیون امید است متاسفانه اعضای این فراکسیون هم اظهار ناراحتی کردند که رفتار برخی از اعضا فراکسیونی نبوده و آنگونه که باید عمل نکردند.

ایمانی در ادامه با نادرست خواندن کابینه فراجناحی تصریح کرد: من اساسا موضوع فراجناحی بودن کابینه دولت را قبول ندارم. قطعا هر شخصی رئیس جمهور شود از افرادی که باعث رای آوری او شده اند استفاده خواهد کرد. همانطوری هم که خود آقای رئیس جمهور گفتند، اعضای کابینه را بدون هیچگونه فشاری انتخاب کردند و از افراد با نگاه های هماهنگ نیز استفاده کردند اما اگر رئیس جمهور بخواهد از افراد با نگاه های مختلف استفاده بکند قطعا در روند کاری دولت اختلال ایجاد خواهد کرد بنابراین بنده معتقدم چینش کابینه از سوی آقای روحانی فراجناحی نبوده و نمیبایست هم اینگونه عمل می شد.

این تحلیلگر اصولگرا در ادامه تاکید کرد: اینکه گفته می شود از نهایت ظرفیت های موجود در احزاب و جناح های سیاسی استفاده بشود درست است اما نیازی نیست این ظرفیت ها الزاما در وزرا باشد میتواند در سطوح دیگری از افراد کارامد از جناح های مختلف که قادر به هماهنگ سازی خود با دولت هستند استفاده شود.

با این حال برخی نظر دیگری دارند و کابینه دولت دوازدهم را فراجناحی می دانند، حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی که همواره یکی از منتقدان دولت روحانی بوده، پس از رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی، روحانی را در عمل به تشکیل کابینه فراجناحی تاحدودی موفق خواند و گفت: «به نظر می‌رسد که وعده رئیس جمهور تا حدود زیادی عملی و  تلاش شده که کابینه دولت دوازدهم فراجناحی باشد.» وی افزود: «اشخاصی که در کابینه دولت دوازدهم حضور دارند دارای رنگ جناحی بسیار کمتری نسبت به کابینه دولت یازدهم هستند و آنهایی که تحت تأثیر جناحی خاص بوده‌اند موفق به اخذ رأی اعتماد نمایندگان مجلس نشدند.»اما در پایان بنظر می رسد آنچه که بیش از هر حاشیه و سهم خواهی های مرسوم جناحی باید مورد توجه قرار گیرد، کارآمدی وزرا و عملکرد آنها در روزهای پیش روی دولت است نه میزان وابستگی و علقه های جناحی. چرا که زمان کوتاه است و مجال برای خدمت اندک. اکنون زمان صیانت از اعتماد ملت و نمایندگانشان فرا رسیده است .


منبع: الف

ماکرون «آزادی فوری» روزنامه‌نگار فرانسوی بازداشت‌شده در ترکیه را خواستار شد

رئیس‌جمهوری فرانسه طی تماسی تلفنی با همتای ترکیه‌ای‌اش، آزادی روزنامه‌نگار فرانسوی که به اتهام تروریستی در ترکیه بازداشت شده است را خواستار شد.

به گزارش تسنیم به نقل از خبرگزاری فرانسه، «آمانوئل ماکرون» رئیس‌جمهوری فرانسه، روز یکشنبه طی گفت‌وگویی تلفنی با همتای ترکیه‌ای خود «رجب طیب اردوغان»، آزادی روزنامه‌نگار فرانسوی در ترکیه را خواستار شد.

کاخ الیزه در بیانیه‌ای اعلام کرد، ماکرون از اردوغان «بهبود شرایط بازداشت( روزنامه‌نگار)، آزادی هر چه سریع‌تر وی و بازگرداندنش به فرانسه» را خواستار شده است.

در این بیانیه آمده است: «هر دو رئیس‌جمهور بر ضرورت ادامه تماس‌ها همچنین در سطح وزرا جهت دستیابی به نتیجه‌ای سازنده در سریع‌ترین زمان، تأکید کردند.»

یکی از وکلای «لو پورو» روزنامه‌نگار فرانسوی بازداشت‌شده در ترکیه اعلام کرد که ترکیه، روز جمعه درخواست برای آزادی موکلش را رد کرد.

این روزنامه‌نگار فرانسوی به اتهام ارتباط با «گروه‌های تروریستی مسلح» در ترکیه بازداشت شده است.

پیش از این نیز، برخی گروه‌های ذی‌ربط از جمله «سازمان خبرنگاران بدون مرز» و تلویزیون «تی‌وی ۵» آزادی فوری این روزنامه‌نگار فرانسوی را خواستار شده‌اند.

نمایندگان کنسول‌ فرانسه نیز در ۱۱ آگوست برای نخستین بار با پورو دیدار کردند.


منبع: الف

واعظی: همه برجام آمریکا نیست / دولت فراجناحی است

رئیس دفتر رئیس‌جمهور با بیان اینکه دولت دوازدهم متعلق به جناح خاصی نیست، تاکید کرد: تلاش بر این بوده که هر دو دولت آقای روحانی فراجناحی باشد و شایستگان و هر کسی که مشی اعتدالی دارد از هر تفکری در دولت حضور داشته باشد.

به گزارش خبرآنلاین، محمود واعظی در برنامه نگاه یک صداوسیما اظهار کرد: بحث‌هایی درباره سهم‌خواهی از دولت مطرح شد که باید بگویم دولت یازدهم و دوازدهم که آقای روحانی تشکیل داد دولت جناحی متعلق به این حزب و آن گروه و این تفکر و آن تفکر نیست بلکه تلاش شده فراجناحی باشد و شایستگان که مشی اعتدالی دارند از هر تفکری در آن حضور داشته باشند.

اهم اظهارات رییس دفتر روحانی را به نقل از خبرگزاری ها در ادامه می خوانید؛

* این دولت نیامده که بگوید انقدر سهم به این طرف یا آن طرف می‌دهم و تلاش بر این است که همین روش در بدنه دولت و استان‌ها هم تسری پیدا کند و همه کارگزاران باید همین روش را برای اداره کشور داشته باشند. شخص رئیس‌جمهور و همکارانش همواره تاکید کردند که این دولت همه مردم ایران با هر تفکری است و مثلا حقوق شهروندی این نیست که فقط آنکه به ما رای داده از آن برخوردار باشد. نه‌تنها آنها که به ما رای داده یا نداده‌اند بلکه آنهایی که به هر دلیلی رای نداده‌اند وظیفه دولت نگاه یکسان به حقوق همه آنهاست.

*آقای روحانی همواره می‌گفتند دولت من جوان‌تر می‌شود. وقتی گفته می‌شود دولت فقط منظور آن کسانی که دور میز دولت می‌نشینند، نیست بلکه معاونین، مدیرکل‌ها، روسای سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی هم دولت به حساب می‌آیند و بنای ما این است که کل دولت را جوان کنیم. در اولین جلسه هیات دولت هم آقای رئیس‌جمهور اعلام کردند که از همه وزرا و معاونین می‌خواهم که تلاش کنند فرصتی به وجود بیاورند تا جوان‌ها بتوانند سمت‌های مدیریتی بگیرند. مثلاً اگر رئیس اداره هستند به آنها اعتماد کنند و مدیرکل شوند و اگر مدیرکل هستند به عنوان معاون انتخاب شوند.

*آقای رئیس‌جمهور به استفاده از خانم‌ها در سمت‌های مدیریتی تاکید داشتند و در دولت یازدهم اینگونه بود و ایشان تاکید دارند که در دولت دوازدهم با قوت بیشتری این کار صورت بگیرد و از وزرا و معاونین خواستند که تلاش کنند در میان معاونانشان از خانم‌ها استفاده کنند. در کابینه هم سه خانم حضور دارند. دولت قطعاً جوان خواهد شد و خود آقای رئیس‌جمهور این کار را شروع کرده تا بگوید این کار سختی نیست. اینکه برای اولین بار فردی که بعد از انقلاب متولد شده به عنوان وزیر انتخاب می‌شود یک علامت است و اگر موفق باشد به آیندگان می‌گوید که وقتی من یک دهه شصتی را آوردم شما می‌توانید تعدادش را بیشتر کنید.

*انسجام در تفکر و اندیشه و داشتن مشی اعتدالی و یک چارچوب اعتقادی، هماهنگی در عمل و خدمت و کارآمدی سه اصلی هستند که در انتخاب کابینه به آنها تکیه شد. البته اعتقاد به منویات مقام معظم رهبری، اعتقاد به قانون اساسی و خدمت به مردم هم جزء مبانی اصلی است که کسی که به این سطح می‌آید باید به آنها اعتقاد داشته باشند. همانطور که آقای روحانی گفت می‌توانستیم ۱۸ تک ستاره در هر حوزه پیدا کنیم ولی آن انسجام و هماهنگی خیلی مهم بود.

*مجموعه کابینه ۱۸ وزیر و تعدادی معاون هستند که سعی شده قوت‌های کابینه یازدهم وجود داشته باشد و ضعف‌ها به قوت تبدیل شود. به همین دلیل کابینه دوازدهم قوت و هماهنگی‌اش بیشتر است. رئیس‌جمهور هم هر کدام از آقایان را انتخاب کرد نسبت به آنها شناخت داشت. در دولت قبل ممکن بود برخی همکاران ارتباط نزدیک و برخی ارتباط دورتری داشته باشند ولی در دولت دوازدهم رئیس‌جمهور با هر کدام از همکاران ارتباط نزدیک کاری داشته که یکی از مزیت‌هاست.

*در دولت دوازدهم سیاست‌ها و خط‌مشی‌ها و نوع مدیریت رئیس‌جمهور برای اعضا روشن است و برای رئیس‌جمهور هم توانایی‌ها، نقاط قوت و ظرفیت‌ها روشن است. از طرفی با هرکدام از اعضا درباره کار مشخصشان قبلا صحبت و در حکمشان ماموریت‌ها ابلاغ شده و در دولت دوازدهم به صورت روشن همه اعضا می‌دانند اولویت‌ها چیست و چگونه باید فعالیت انجام شود.

*{در پاسخ به این سوال که چه شد از وزارت ارتباط به دفتر رئیس‌جمهور رفت} این رئیس‌جمهور است که باید تشخیص دهد چه کسانی می‌توانند در رسیدن به اهدافی که در انتخابات به مردم وعده داده کمک کنند. آقای روحانی ساختاری را برای دور دوم تنظیم کرده و با توجه به چارچوبی که ایشان تشخیص داد بهتر دید که من اگر در این مسوولیت باشم می‌توان از وزارت ارتباطات موثرتر باشم. هدف ما این است که بیشتر بتوانیم به مردم خدمت و برنامه‌های وعده‌داده شده را محقق کنیم. ممکن است من با توجه به پیشینه سی‌وچند ساله‌ای که داشتم بیشتر از وزارت ارتباطات بتوانم در این مسوولیت موثر باشم.

* آقای دکتر جهرمی معاون وزارتخانه بوده و حالا وزیر شده است. من در این ۳۸ سال هر جا که مسوول بوده‌ام تیمی کار کرده‌ام و اعتقادی به انفرادی کار کردن مسوولان ندارم و همه جا یک مجموعه هماهنگ ایجاد و تقسیم کار کرده‌ام که در وزارت ارتباطات هم همین اتفاق افتاد و اگر خدمتی شده محصول کار جمعی از مدیران از جمله بخش خصوصی بوده است.

*باید از بخش خصوصی تشکر کنم که اعتماد کردند. چهار سال پیش از بخش خصوصی خواستم که بیایند و با حمایت و اعتماد دولت سرمایه‌گذاری کنند و قول دادم هر جا وارد شوند دولت تصدی‌گری نمی‌کند. خوشحالم که اعتماد به وجود آمد و کار هماهنگی ایجاد شد. آنقدری هم که برنامه‌های آقای جهرمی را خواندم و صحبت‌های ایشان را شنیدم بنای او این است همین مشی را ادامه دهد و به همکاران وزارت ارتباطات و بخش خصوصی این اطمینان را می‌دهد که در چهار سال دوم با وضعیت بهتری کار پیش می‌رود.

*{درباره اینکه رئیس دفتر رئیس‌جمهور چقدر به رئیس‌جمهور نزدیک است و تفاوت ارتباطش با دیگران چیست}فکر می‌کنم همه همکاران کابینه به رئیس‌جمهور نزدیک هستند و با توجه به ویژگی‌های آقای روحانی که در کار دارد مثل اهمیت به نظرات کارشناسی همکاران و مشورت با سایرین که اجازه می‌دهد موافقان و موافقان نظر بدهند و نظر اکثریت جمع‌بندی می‌شود همه نزدیکان رئیس‌جمهور به حساب می‌آیند ولی به هر حال رئیس دفتر ماموریت‌هایی دارد که ممکن است متفاوت باشد.

*بر مبنای تصمیماتی که رئیس‌جمهور می‌گیرد و به موضوعاتی که به ریاست‌جمهوری می‌آید و شرایط داخلی و خارجی و حساسیت‌هایی که وجود دارد در برخی موارد این کار حساس‌تر است. سعی ما این است که به نوعی ارتباط نزدیکی بین رئیس‌جمهور با دستگاه‌های مختلف، احزاب، گروه‌ها، نهادها و مردم داشته باشیم. تلاش من این است از تجربیات دولت یازدهم استفاده کنم و بازتر برخورد کنیم و نظرات مردم شنیده شود چون اگر نظرات مردم را مرتباً دریافت نکنیم قطعا نمی‌توانیم تصمیمات خوبی بگیریم. تلاش ما این است که ارتباطات با مردم، نهادها، قوای سه‌گانه، مراجع و بخش‌های تاثیرگذار کشور خیلی نزدیک‌تر و هماهنگ‌تر باشد.

*طبیعی است وقتی همه دستگاه‌ها فعالیت می‌کنند در جاهایی هم‌پوشانی به وجود می‌آید که اگر سریعاً به آن پرداخته نشود و به جمع‌بندی مشخصی نرسیم ممکن است اختلاف‌نظرهایی ایجاد شود که رئیس‌جمهور باید وارد شود و یک نظر را انتخاب کند. دفتر رئیس‌جمهور به نوعی باید چشم و گوش رئیس‌جمهور باشد که بتواند قبل از اینکه اختلاف‌سلیقه‌ای در موضوعی خود را نشان دهد از ابتدا هماهنگی را ایجاد کند.

*وزارتخانه‌ها در بسیاری از امور نیاز به نظر رئیس‌جمهور دارند که باید سریعاً ارتباط برقرار شود. در مجموع مساله هماهنگی در کابینه از شاخصه‌هایی بود که برای رئیس‌جمهور در زمان مشورت برای انتخاب اعضای کابینه بسیار مهم بود. این یکی از مسائلی است که در موضوعاتی با آقای جهانگیری به عنوان معاون اول رئیس‌جمهور مربوط می‌شود. در کل این هماهنگی‌ها نزدیک بوده و در این دوره هم نزدیک خواهد بود و با توجه به هماهنگی و نزدیکی بین من و آقای جهانگیری کارها سریع‌تر هم انجام می‌شود.

*درباره چینش من خودم شاهد بودم که آقای رئیس‌جمهور مشورت‌های زیادی کرد و شخصیت‌های مختلفی که نظر و افرادی که تجربه این کار را داشتند و فراکسیون‌های مجلس و کمیسیون‌ها با رئیس‌جمهور مشورت کردند و پیشنهادهای مختلفی هم فرستاده شد که در نهایت جمع‌بندی صورت گرفت.

* انصافاً به صورت واقعی همه ابعاد کار در کمیسیون‌ها و فراکسیون‌های سه‌گانه بررسی شد و همه توانستند با کاندیداها بنشینند و بحث کنند. به هر حال مجلس آزاد است و دموکراسی وجود دارد که ما هم اعتقاد داریم دولت باید به نظر مردم از طریق نمایندگان احترام بگذارد که این اتفاق هم افتاد و تشکر می‌کنیم. وظیفه خودمان می‌دانیم با قوه مقننه، قوه قضاییه و همه نهادها این تعامل وجود داشته باشد چون بدون تعامل نمی‌توانیم مشکلات را حل کنیم و حل مشکلات در گرو آرامش و صمیمیت است.

*ضمن اینکه دولت بنا دارد به همه عرصه‌ها توجه ویژه کند برای ما مسائل اجتماعی، آسیب‌های اجتماعی، سیاست خارجی و ایجاد بازارهای صادراتی، مسائل فرهنگی و باورهای دینی مردم، مسائل سیاست داخلی و امنیت کشور از اولویت‌ها به حساب می‌آید که برای آنها برنامه داریم ولی بین همه اینها از موضوعات مهم مساله اقتصاد است که اولویت بیشتری داریم و برای معیشت مردم و تولید و اشتغال که شعار امسال هم هست تلاش زیادی می‌کنیم و تلاش داریم امسال اشتغال را افزایش دهیم.

*پارسال بالای ۶۰۰ هزار شغل ایجاد شد و تلاش می‌کنیم امسال و سال بعد این رقم ۱۰ تا ۱۲ درصد افزایش پیدا کند. برای ایجاد شغل باید سرمایه‌گذاری صورت گیرد که بخش داخلی و بخشی جذب سرمایه خارجی است. موضوع معیشت مردم اشتغال و رونق اقتصادی از اولویت‌های اصلی دولت دوازدهم به حساب می‌آید.

*در این جلسه بسیار خوب و مفید که خدمت مقام معظم رهبری بودیم رئیس‌جمهور به این موضوع اشاره کرد که برای رسیدن به رقم ۹۰۰ هزار شغل که در برنامه ششم تنظیم شده باید بتوانیم ۷۷۵ هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری کنیم که برای این کار باید اعتماد سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را به دست بیاوریم. همه این کار توسط دولت نمی‌تواند صورت گیرد. ما براساس بودجه و ظرفیت‌ها می‌توانیم تعهد بدهیم همان ۶۲۰ تا ۶۳۰ هزار شغل که بوده ۱۰ تا ۱۲ درصد با توجه به شرایط فعلی افزایش پیدا کند.

*تلاش می‌کنیم که سرمایه‌گذاری خارجی وارد کشور شود. به طور مثال در همین قرارداد اخیر نفتی رقم خوبی سرمایه‌گذاری شد و یا این قرارداد ۸ میلیارد دلاری با کره که خط اعتباری جدیدی به وجود می‌آورد. از طرفی با بعضی اروپایی‌ها در حال مذاکره هستیم که از خط اعتباری و فاینانس استفاده شود. امیدواریم که با این انسجام و آرامش و امنیت و نوع سیاست خارجی‌مان نگاه‌هایی که بیشتر به ایران می‌چرخد را جذب کنیم.

*اگر این سرمایه‌گذاری‌ها افزایش پیدا کند قطعا می‌توانیم به رشد ۸ درصدی که سند چشم‌انداز مشخص کرده برسیم. در سال ۹۵ کار بسیار بزرگی انجام شد و ما از این رقم بالاتر رفتیم که امیدواریم بتوانیم مقدمات را فراهم کنیم تا در پایان این چهار سال به رشد هشت درصدی ثابت برسیم. الان تا جاهایی حتی به رشد ۱۱ درصد هم رسیدیم و باید خیلی تلاش کنیم که مثلا در سال آینده به شش درصد، سال بعدش به هفت درصد و تا سال ۱۴۰۰ به رشد هشت درصد برسیم.

*رئیس‌جمهور در دوران انتخابات یک کتاب برنامه ارائه داد و از طرفی در سخنرانی‌ها، مناظره‌ها و مصاحبه‌های خود وعده‌هایی را به مردم داد. ما بنا نداریم قول و قراری با مردم بگذاریم ولی افرادی وارد کابینه شوند که براساس سلیقه خودشان رفتار کنند. وقتی همکاران آمدند اولین کاری که کردیم آن کتاب برنامه و سخنرانی‌های رئیس‌جمهور را برای بخش‌های مختلف ارسال کردیم و به آنها گفتیم که برنامه‌هایتان را بر این اساس تنظیم کنید.

*با توجه به مباحثی که در مجلس گذشت و بازخوردهای نظرات مردم و نظرات رئیس‌جمهور همه اینها جمع شد و از هر وزارتخانه و دستگاهی انتظاراتی به وجود آمد که اینها فهرست شده و به عنوان پیوست حکم برای مسوولین ارسال می‌شود و مکلف می‌شوند هر سه ماه یک بار گزارش دهند و گروهی هم در ریاست‌جمهوری اینها را بررسی می‌کنند.

*براساس اصل ۴۴ باید واگذاری صورت گیرد. در گذشته واگذاری‌هایی شده که از نظر ما درست نبوده است. قرار بوده شرکتی را کاملا به بخش خصوصی بدهیم اما از وزارتخانه‌ای گرفتیم ولی به جایی داده‌ایم که درست است دولت نیست اما شبه‌دولتی به حساب می‌آید که ما این کار را خصوصی‌سازی نمی‌دانیم. وقتی قرار است خصوصی‌سازی صورت گیرد باید کاملا در اختیار مردم و بخش خصوصی قرار گیرد.

*نهادها و ارگان‌هایی که تصدی‌گری می‌کنند رقیب مردم و بخش خصوصی هستند. در جلسه با مقام معظم رهبری هم ایشان روی این موضوع تاکید کردند که اگر قرار است خصوصی‌سازی صورت گیرد واقعا براساس اصل ۴۴ باید انجام شود. در جلسه اخیر دولت رئیس‌جمهور بر این موضوع تاکید کرد و از وزیر اقتصاد خواست تا آقای کرباسیان طرح خود را در این زمینه بیاورد که او هم گفت کمیته‌ای را برای این کار تشکیل داده‌ایم که به صورت جدی در حال کار کردن هستند. امیدوارم در برنامه صد روزه‌ای که رئیس‌جمهور ارائه می‌دهد یکی از موضوعات همین باشد.

*برجام برای ما یک هدف نیست بلکه یک بستر است. من با توجه به سابقه ۳۰ ساله‌ام در سیاست خارجی می‌دانم که آقای ظریف و همکارانش چه کار بزرگی انجام دادند. البته اگر حمایت‌ها و هدایت‌های مقام معظم رهبری، مدیریت لحظه‌ای آقای روحانی و حمایت مردم نبود قطعا این موفقیت بزرگ به وجود نمی‌آمد. باید بدانیم که این یک توفیق ملی است.

*آمریکایی‌ها قبلا بیشتر سیاسی بودند و حرف‌هایشان را می‌پیچاندند اما این آقای ترامپ کمتر سیاستمدار است و به عنوان یک بازرگان صریح‌تر حرف می‌زند و بارها گفته در این توافق کلاه سر ما رفته و اگر من بودم امضا نمی‌کردم. در هر صورت ما باید از آنچه به دست آورده‌ایم صیانت کنیم و از این بستر حداکثر استفاده را ببریم. این یک توافق دوجانبه نیست بلکه یک پیمان چندجانبه بین‌المللی است که در سازمان ملل ثبت و براساس قطعنامه ۲۲۳۱ نهادینه شده است. در اینکه آمریکایی‌ها بدعهدی می‌کنند تردیدی نیست ولی اینگونه نیست که همه برجام آمریکا باشد. آمریکایی‌ها هر چه علیه برجام صحبت می‌کنند هم در داخل آمریکا و مشخصاً میان دموکرات‌ها و هم بین دیگر کشورها خودشان را منزوی می‌کنند.

* ابتدا که آقای ترامپ آمد خیلی تند بود ولی هر چه می‌گذرد در حال فاصله گرفتن با گذشته‌اش است. فکر می‌کنم باید نشان داده شود که ایران به آنچه امضا می‌کند تا زمانی که دیگران متعهد هستند، وفادار است و باید در این قصه نشان دهد آمریکا یا از طریق عهدشکنی و سنگ‌اندازی می‌خواهد توافقاتش را بر هم بزند یا اگر نمی‌تواند از آن بیرون می‌رود که در این صورت مقابل اروپا، چین و روسیه قرار می‌گیرد. به هر حال ما با آمریکا رابطه دوجانبه نداریم ولی با اروپا و سایر کشورها داریم و همه باید از برجام صیانت کنیم.

*ما در این زمینه نگرانی نداریم و اینکه آمریکا بدعهدی کرده یا خواهد کرد، شاید طبیعی باشد. کارهای آقای ترامپ اصول و چارچوبی ندارد اما فکر نمی‌کنم اینگونه که می‌گویند مخالفند، عمل کند. دیدیم سفیرشان هم که به وین رفت ابتدا حرفی زد و بعد گفت برجام را که بررسی کردم و با رئیس آژانس حرف زدم به بسیاری از سوالات ما جواب داده شد. به هر حال او هم یک حرفی می‌زند و چیزی گفته است اما معتقدم اروپایی‌ها به صورت جدی پای برجام می‌ایستند و بنای آنها این است که این یک کار بین‌المللی بوده. اگر آمریکا هم یک دولت منطقی بود باید احترام می‌گذاشت که دولت قبلی‌اش یک توافق بین‌المللی کرده است. در هر صورت اروپایی‌ها نشان دادند با وجود همه فشار آمریکایی‌ها روی برجام می‌ایستند.

*همکاری ما آژانس و برجام شفاف است. ما بارها حتی قبل از برجام که چارچوب همکاری روشن نبود همواره اعلام کرده بودیم آنچه با امنیت ملی ما مغایر باشد را اجازه نمی‌دهیم، انجام شود. الان هم همان سیاست است. این‌گونه نیست که آمریکایی‌ها خودشان تصمیم بگیرند و اعلام کنند که باید انجام شود. براساس سازوکارها ما هیچ نگرانی‌ای نداریم و آنچه مربوط به امنیت و مسائل نظامی ما باشد چه در گذشته و چه در حال اجازه دخالت به کسی نمی‌دهیم که به اسم برجام یا هر چیز دیگری وارد این حوزه شوند.

*بنای ما در دولت این بود که در بخش‌های مختلف اصلاحاتی انجام شود. از جمله سازوکاری درباره اشتغال که منجر به توسعه اشتغال می‌شود یا اصلاح نظام بانکی که اگر این تحول صورت گیرد از نظر بخش خصوصی و رونق اقتصادی، رونق به وجود می‌آید. نظام بودجه‌ریزی هم باید اصلاح شود که در جلسه اخیر هیات دولت بحثی در این زمینه داشتیم و رئیس جمهور سازمان برنامه و بودجه را مامور کرد که به صورت جدی کار کنند تا بودجه‌ای که برای سال ۹۷ می‌خواهیم به مجلس تقدیم کنیم کاملا متفاوت باشد.

*توسعه اقتصاد انرژی، توسعه حمل‌ونقل به ویژه ریلی، کشاورزی پایدار، توسعه صادرات غیرنفتی، جذب سرمایه‌گذاری خارجی، بهسازی مدارس و دانشگاه‌ها از آموزش‌محور به مهارت‌محور، بهسازی فضای مجازی، اصلاح مدیریت آب، مقابله با فرسایش خاک و آلودگی هوا، حفاظت از جنگل‌ها، مراتع و محیط زیست، بهداشت سلامت، بهبود سطح پوشش و ارائه خدمات بیمه‌ها، آسیب‌های اجتماعی و اصلاح صندوق‌های بازنشستگی از جمله محورهایی است که در دولت دوازدهم تاکید داریم باید در آن اصلاحات صورت گیرد.

*رئیس‌جمهور در این دوره یک دستیار ویژه و یک معاون اقتصادی تعیین کردند که این به معنای بزرگ شدن دولت یا ساختار جدید نیست بلکه نشان می‌دهد در دولت دوازدهم اولویت با مسائل اقتصادی است. به هر حال مسائل مختلف اقتصادی در جاهایی باید رسیدگی و پیگیری شود و اینها ابزاری است که بتوانند به صورت جدی آن را دنبال کنند. در دولت یازدهم رئیس‌جمهور خودش ستاد اقتصادی تشکیل داد که این ادامه پیدا می‌کند و با این کار می‌خواهد به مردم و کارآفرینان نشان دهد که اولویت دولت اقتصاد بر مبنای سیاست‌های اقتصادی مقاومتی است.

* امیدوارم با کمک مردم و با حمایت‌ها و هدایت‌های مقام معظم رهبری که همواره در دولت‌های گذشته وجود داشته و در این دولت هم همین‌گونه است ما بتوانیم برای مردمی که هر چقدر هم برای آنها کار کنیم کم است، خدمتگذار خوبی باشیم.


منبع: الف

قاسمی: برای هر وضعیتی در قبال برجام آماده‌ایم / سفر اردوغان در دستورکار قرار دارد

سخنگوی وزارت خارجه ایران تصریح کرد: برای هر نوع وضعیت و هر اتفاقی در قبال برجام، از گذشته طراحی‌های لازم را انجام داده‌ایم و جای نگرانی برای ما وجود ندارد.

به گزارش فارس، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان از سفر محمدجواد ظریف به نیویورک تا اواخر شهریور به منظور حضور در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد خبر داد.

قاسمی گفت: برنامه ریزی لازم برای سفر وزیر امور خارجه به نیویورک در حال انجام است و امیدواریم در این سفر علاوه بر امور مرتبط با سازمان ملل، بتوانیم در حاشیه اجلاس دیدارها و مذاکرات خوبی با مقامات دیگر کشورها داشته باشیم.

*سفر روحانی به نیویورک در دست بررسی

وی در بخش دوم گفت‌وگویش با خبرگزاری صدا و سیما همچنین درباره احتمال سفر رئیس جمهور به نیویورک برای حضور در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت: این موضوع نیز در دست بررسی است که در صورت قطعی شدن از جانب نهاد ریاست جمهوری اطلاع رسانی خواهد شد.

*سفر سرلشکر باقری به ترکیه

سخنگوی دستگاه دیپلماسی همچنین درباره سفر اخیر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به ترکیه، این سفر را از ابتدای انقلاب تاکنون در سطح مقامات نظامی دو کشور بی سابقه یا کم نظیر دانست و افزود: این سفر نشان می‌دهد که روابط دو کشور وارد مرحله جدیدی شده است.

قاسمی اضافه کرد: سفر سرلشکر باقری نشان داد که روابط ایران و ترکیه دوران تکاملی اش را در حوزه های دیگر سپری کرده است و اکنون دو کشور می‌توانند در این سطح تعامل و رفت و آمد داشته باشند.

وی ادامه داد: در این سفر مباحث متعددی به ویژه در زمینه همکاری‌های نظامی، مسائل آموزشی و مرزی مطرح و آخرین تحولات منطقه بررسی و به ویژه درخصوص مبارزه با تروریسم و صیانت از ثبات در منطقه تبادل نظر شد.

قاسمی ابراز امیدواری کرد: در ادامه این سفر و نشست‌های آینده بین مقامات دو کشور بتوانیم روند تکاملی در روابط دو کشور را ادامه دهیم و به جایگاه بهینه دست یابیم.

*سفر اردوغان در دستورکار قرار دارد

سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین درباره برنامه سفر رئیس جمهور ترکیه به کشورمان گفت: سرلشکر باقری در آنکارا مذاکرات بسیار خوبی با آقای اردوغان درباره مسائل دوجانبه انجام داد و سفر رئیس جمهور این کشور به تهران نیز در دستور کار قرار دارد که در حال بررسی است و امیدوارم هر چه زودتر انجام شود.

وی افزود: در آینده نزدیک باید منتظر سفر آقای اردوغان به تهران باشیم و به محض اینکه شرایط و تاریخ این سفر قطعی شود اطلاع رسانی می‌کنیم.

*رایزنی‌های جابری‌انصاری در لبنان

قاسمی همچنین درباره اهداف سفر اخیر حسین جابری‌انصاری معاون عربی و آفریقای وزیر خارجه به لبنان گفت: تحولات منطقه بسیار سریع است و ضرورت دارد که با سرعت و چابکی بیشتر رایزنی‌هایمان را با کشورهای منطقه به ویژه دوستانمان انجام دهیم و مانند گذشته نیست که منتظر سفرهای رسمی با دعوت های قبلی و فاصله‌های بسیار باشیم.

وی افزود: بر این اساس هرگاه نیاز باشد و احساس کنیم مسائلی در منطقه وجود دارد و ضرور‌ها در روابط با دیگر کشورها ایجاب می کند، تماس هایمان را با کشورهای مختلف به اشکال مختلف برقرار می کنیم.

قاسمی اضافه کرد: سفر آقای جابری‌انصاری به لبنان نیز در این چارچوب بود که در ادامه سفرهای پیشین وی به منطقه انجام شد و در این سفر با بیش از ۲۰ نفر از شخصیت های مختلف لبنانی دیدار کرد.

وی سفر جابری انصاری به لبنان را بسیار سازنده دانست و ادامه داد: در آینده می توانیم آثار مثبت این سفر را در روابط دوجانبه با لبنان و حتی در عرصه مسائل منطقه ای شاهد باشیم.

*معاونت اقتصادی وزارت خارجه/تغییرات در سفارتخانه‌ها و نمایندگی‌های ایران

سخنگوی دستگاه دیپلماسی همچنین درباره اولویت برنامه‌های وزیر امور خارجه در دوره جدید مدیریتش از برنامه ریزی برای ایجاد معاونت دیپلماسی اقتصادی در این وزارتخانه خبر داد.

قاسمی تاکید کرد: با توجه به مجموعه سیاست‌های کلان کشور در حوزه اقتصادی به ویژه با توجه به اهمیت اقتصاد مقاومتی باید بتوانیم توان و ظرفیت بیشتری را در خدمت به دستگاه های اقتصاد داخلی برای ارتباطات خارجی این نهادها ایجاد کنیم.

وی افزود: به همین علت تصمیم گرفتیم با آنکه ساختارهای قبلی نیز در وزارت خارجه در حوزه اقتصادی فعال بودند معاونت اقتصادی دیپلماسی را ایجاد کنیم تا بتواند به عنوان هماهنگ و تسهیل کننده دستگاه های اقتصادی اعم از خصوصی و دولتی در ارتباط خارجی شان باشد.

قاسمی اضافه کرد: با توجه به اهمیت موضوع اقتصاد و داشتن چنین معاونتی برنامه ریزی شده است تا توانمندی سفارتخانه‌های ما در خارج از کشور نیز به تناسب ظرفیت های آن کشورها افزایش یابد.

وی ادامه داد: سفارتخانه‌های ما باید بتوانند در شناسایی ظرفیت های اقتصادی کشورها و کمک به بخش های خصوصی و دولتی برای جذب سرمایه و صادرات و نیز دریافت فناوری های لازم که در کشور وجود ندارد  وظایفشان را بهتر از گذشته انجام دهند.

سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین درباره تغییرات جدید این وزارتخانه گفت: چارت جدید این وزارتخانه از یک سال پیش در کارگروه‌های مختلف بررسی و پس از اتمام در سازمان امور استخدامی تصویب شده است و از زمان تصویب آن دو ماه فرصت داریم که آن را اجرا کنیم و تغییرات جدید تا حدود آبان ایجاد می‌شود.

قاسمی همچنین درباره تغییر سفرا و روسای نمایندگی های کشورمان در خارج از کشور در دوره جدید مدیریت محمدجواد ظریف گفت: عمده تغییرات رسمی نمایندگی‌ها در فصل تابستان ایجاد می شود و مأموریت بسیاری از سفرا و روسای نمایندگی های کشورمان در این مقطع به پایان می رسد.

وی افزود: بر این اساس در ماه های آینده تغییراتی در سفرا و روسای نمایندگی‌های کشورمان در خارج خواهیم داشت.

*برای هر اتفاقی در قبال برجام طراحی کرده‌ایم

سخنگوی وزارت امور خارجه تاکید کرد: برای هر نوع وضعیت و هر اتفاقی در قبال برجام، از گذشته طراحی‌های لازم را انجام داده ایم و جای نگرانی برای ما وجود ندارد.

بهرام قاسمی درباره زیاده خواهی آمریکا برای اعمال فشار بر آژانس بین المللی انرژی اتمی به منظور بازدید از مراکز نظامی ایران گفت: زیاده خواهی آمریکا موضوع جدیدی نیست.

وی افزود: امریکایی ها تاکنون به اشکال دیگر نیز سعی می کردند که با طرح برخی مسائل حاشیه ای و بدعهدی ها و اعمال نوعی جنگ روانی – تبلیغاتی مانع استفاده ایران از مزایای برجام شوند.

قاسمی گفت: آنان با طرح برخی مسائل غلط و حاشیه‌ای بانک‌های بزرگ جهان اعم از بانک های اروپایی، آسیایی و دیگر مناطق جهان و نیز صاحبان بنگاه های اقتصادی و تجاری را در نوعی معطلی و دلشوره نگه می دارند تا نتوانند در حوزه اقتصادی با ایران همکاری کنند یا به همکاری شان ادامه دهند.

سخنگوی دستگاه دیپلماسی افزود: با این حال خوشبختانه در شرایطی هستیم که در ماه‌های گذشته دولت ها و شرکت‌ها به رغم این تبلیغات و کارشکنی ها با ایران به عنوان کشوری باثبات، مطمئن و دارای ظرفیت های بسیار، همکاری می کنند.

وی اضافه کرد: در ماه ها و حتی در هفته های گذشته شاهدیم که در حوزه های بانکی، صنعتی و نفتی اتفاقات مثبتی بین ما و کشورهای آسیایی و اروپایی افتاده و این کارشکنی‌ها بی ثمر است.

قاسمی ادامه داد: ایران با هوشیاری کامل سعی می کند هیچ بهانه‌ای به دست بدخواهان برجام چه در آمریکا و چه در دیگر مناطق جهان ندهد با این حال برای هر نوع وضعیتی در این خصوص آماده‌ایم.

*آمریکای امروز، آمریکای دیروز نیست

سخنگوی وزارت امور خارجه خطاب به دولتمردان آمریکا تاکید کرد: آنان باید بدانند که آمریکای امروز، آمریکای دیروز نیست و دیگر نمی‌توانند مانند گذشته در قبال کشوری که در منطقه و جهان پیشتاز مبارزه با تروریسم و کمک کننده به صلح و ثبات منطقه و جهان است اتهامات بی اساس وارد کند و برای کشور ما مشکل ساز باشد.

وی گفت: کشورهای منطقه و جهان چهره واقعی جمهوری اسلامی ایران را به خوبی می‌شناسند و ایران هراسی هایی که آمریکا به آن دامن می‌زند ثمری برای دولت این کشور نخواهد داشت پس بهتر است آنان در محیطی واقع بینانه با تعقل بیشتر به مسائل منطقه و جایگاه و فرهنگ ملت ایران توجه کنند.


منبع: الف

پیکرمرحوم یزدی به ایران منتقل می شود

محمد توسلی گفت: گواهی فوت مرحوم یزدی توسط پزشکان صادر شده، اقدامات اداری در سفارت ایران در ترکیه برای بازگشت پیکر وی انجام شده و در اولین پرواز ، پیکرش به تهران بازخواهد گشت.

محمد توسلی از بستگان ابراهیم یزدی روز دوشنبه در گفت وگو با ایرنا، درباره جزییات درگذشت او در ترکیه افزود: وی روز گذشته وضعیت جسمانی مطلوبی داشت اما ناگهان منقلب شد و امکان بازگشت برای پزشکان وجود نداشت و درگذشت.
 
توسلی با اشاره به اینکه یزدی قصد داشت۱۴ شهریور به ایران بازگردد، خاطر نشان کرد: گواهی فوت یزدی توسط پزشکان صادر شده و اقدامات اداری در سفارت ایران در ترکیه برای بازگشت پیکر وی انجام شده است و در اولین پرواز به تهران، پیکرش بازخواهد گشت.
 
وی درباره زمان برگزاری مراسم خاکسپاری یزدی گفت: هنوز زمانی مشخص نشده و پس از تعیین زمان در اطلاعیه ای اعلام می شود.
 
به گزارش ایرنا، وی در دو هفته اخیر به علت وخامت حال عمومی پس از عمل جراحی بستری بوده است.
 
ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی در پی مخالفت آمریکا با صدور ویزای درمان، دی ماه سال گذشته در شهر ازمیر ترکیه تحت عمل جراحی قرار گرفت.
 
وی که زمستان سال گذشته قصد داشت برای انجام عمل جراحی به آمریکا برود، با مخالفت سفارت آمریکا برای صدور روادید مواجه شد و به علت شرایط جسمانی در ترکیه تحت عمل جراحی قرار گرفت.
 
یزدی که از کهولت سن و سرطان پروستات رنج می‌برد، در سال های اخیر تحت درمان بود.
 
ابراهیم یزدی متولد سال ۱۳۱۰ در قزوین، فعال سیاسی ایرانی و دبیرکل نهضت آزادی ایران بود.
 
وی پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران به همراه امام راحل به ایران بازگشت و به فرمان امام(ره) در بهمن ۵۷ به عضویت شورای انقلاب اسلامی ایران درآمد و با آغاز به کار دولت موقت انقلاب، به سمت معاون نخست وزیر در امور انقلاب انتخاب شد.
 
یزدی مدتی به سرپرستی مؤسسه کیهان منصوب شد و پس از استعفای کریم سنجابی از وزارت امور خارجه ایران، به عنوان وزیر امور خارجه دولت موقت انقلاب معرفی شد.


منبع: الف