جانشین فرمانده سپاه قدس: دشمنان پای خود را از گلیم‌شان دراز نکنند/ آمریکایی‌ها فهم درستی ندارند/ آنها مثل حیوان وحشی به منطقه ما حمله کردند

جانشین فرمانده سپاه قدس با تاکید بر اینکه دشمنان نظام و انقلاب مواظب باشند که پای خود را از گلیم‌شان دراز نکنند، گفت: ‌جنگ سوریه را خود آمریکا راه انداخت و چهار هزار سلاح وارد سوریه کرد.

به گزارش تسنیم، سردار اسماعیل قاآنی عصر امروز در مراسم یادواره سردار شهید محمدعلی الله‌دادی و شهدای تیپ ادوات لشکر ۴۱ ثارالله و ۲۳ شهید شهر پاریز در محل حسینیه قمر‌بنی‌هاشم پاریز اظهار داشت: حضور در محفل و محضر نورانی شهدا در شهر پاریز و حضور در جمع خانواده‌های شهدای گرانقدرمان توفیقی است که نصیبمان شده است.

وی با بیان اینکه این یادواره به حضور همرزمان شهید و خانواده‌های معظم شهدای ادوات لشکر ۴۱ ثارالله مزین است افزود: برای همه ما توفیق حاصل شد که میهمان شهدا باشیم.

جانشین فرمانده سپاه قدس لشکر ۴۱ ثارالله را کانون پرورش دلیرمردان عنوان کرد و افزود: رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله از این خطه شهید پرور در دوران هشت سال دفاع مقدس و در عملیات‌های متعدد اثبات کردند که چگونه حامیان ولایت هستند.

وی با اشاره به اینکه مردم این خطه دلیرپرور در دوران دفاع مقدس پای دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی ایستادند خاطر نشان کرد: مردم شهرستان سیرجان و شهر پاریز در استمرار دلیر مردان دفاع مقدس پای کار نظام، انقلاب و ولایت ایستادند و سند زرین این پای کار ایستادن سردار الله دادی است.

سردار قاآنی مجلس شهدا را جلسه عزت و سرافرازی عنوان کرد و افزود: هیچ مرگی با شرافت‌تر از شهدا وجود ندارد و جایگاه شهدا ما تنها به حدود شخصی خودشان نیست و امروز ما در مملکتی زندگی می‌کنیم که انقلاب و دفاع از آن بر پایه اسلام بوده و خواهند ماند.

وی با اشاره به نقشه‌های استکبار جهانی برای جلوگیری از حرکت انقلاب اسلامی عنوان کرد: ابر قدرت‌های دنیا چه خطرات و توطئه‌های بزرگی را علیه ما اجرا کردند و به برکت شهدا موفق نشدند و این تهدیدات برای ما تبدیل به فرصت شد.

جانشین فرمانده سپاه قدس ترس از آمریکا را نتیجه کوته نظری برخی افراد در کشور خواند و ابراز داشت: آمریکا هر کاری خواسته کرده و دیگر هیچ راهی ندارد.

وی با اشاره به رشادت شهدا در چهار دهه انقلاب اسلامی تصریح کرد: این تعارف نیست وقتی می‌گوییم مقام شهدا عالی است و کوتاهی ما مسئولان بر مقام شهدا خدشه وارد نمی‌کند و رشاد این شهدا نمود پیدا خواهد کرد.

سردار قاآنی با اشاره به شور شوق نسل سوم انقلاب برای دفاع از حرم تصریح کرد: آمریکایی‌ها فهم درست ندارند و گرنه با ملت ایران درگیر نمی‌شدند.

وی با بیان اینکه دشمنان نظام، مسلمانان و بچه شیعه را نمی‌شناسد گفت: وقتی دشمنان این را نمی‌فهمند در موقع ضربه‌زدن برای ما افتخار کسب می‌کنند.

جانشین فرمانده سپاه قدس اقتدار ملت را تثبیت شده خواند و افزود: همه عقلای دشمن فهمیدند تهدید ایران نتیجه ندارد و دیگر زمان آن گذشت که با جمهوری اسلامی مثل اوایل انقلاب برخورد کرد و همه این سر و صداها برای جلوگیری از شتاب ملت است.

وی همه تلاش‌ها برای مذاکرات را جلوگیری از بحث موشکی و توسعه منطقه‌ای عنوان کرد و افزود: می‌خواهند با دو سلاح تهاجمی ما مقابله و ملت را خلع سلاح کنند.

سردار قاآنی با تاکید بر اینکه دشمنان نظام و انقلاب مواظب باشند که پای خود را از گلیمشان دراز نکنند عنوان کرد: جنگ سوریه را خود آمریکا راه انداخت و چهار هزار سلاح وارد سوریه کرد.

وی در واکنش به اظهارات آمریکا در خصوص ماندن در سوریه گفت: مقامات آمریکایی زیاده‌خواه هستند که چنین حرف‌هایی می‌زنند خودشان داعش را به وجود آوردند حالا می‌خواهند علنی در سوریه بمانند.

جانشین سپاه قدس خاطر نشان کرد: آمریکا بعد از یازده سپتامبر مثل یک حیوان وحشی به منطقه ما حمله کرد و ملت بی‌دفاع افغانستان و عراق چه گناهی کردند؟

سردار قاآنی عنوان کرد: در آینده خود مقامات آمریکایی خواهند نوشت که آمریکاهایی در این زمینه چه خود‌زنی‌ها کردند.


منبع: عصرایران

تکذیب اجبار زندانیان به مصرف یک قرص

گروه سیاسی: در پی انتشار مطالبی از سوی برخی افراد مبنی بر اجبار بازداشت شدگان به خوردن برخی قرص‌ها، روابط عمومی سازمان زندان‌ها طی اطلاعیه‌ای ضمن تکذیب و رد این ادعای واهی، طرح مطالبی از این دست را مصداق نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی دانست و اعلام کرد: 

اشخاص مطرح کننده این دروغ و تهمت بزرگ را در اسرع وقت و در دادسرای عمومی و انقلاب تهران تحت تعقیب قانونی قرار خواهد داد.

ضمناً خلاصه‌ای از اقدامات مرتبط با مسائل بهداشتی و درمانی که به عنوان خدمات این سازمان به تمامی محکومان و متهمان در بدو ورود به تمامی زندان های کشور ارائه می‌شود به شرح ذیل به استحضار مردم شریف ایران اسلامی می رسد: تمامی زندانیانی که وارد زندان می‌شوند پرسشنامه‌هایی را جهت تشکیل پرونده شخصیت تکمیل می‌کنند که یکی از بخش‌های آن مربوط به شناسنامه بهداشتی و سلامت آنان است.

در این فرآیند به هیچ وجه در مبادی ورودی به زندانیان دارویی ارائه نمی‌شود و چنانچه در یک فرد زندانی بیماری خاصی تشخیص داده شود فرد مذکور به واحد بهداری زندان و یا در صورت نیاز به مراکز بهداشتی و درمانی سطح شهر اعزام می شود. مجدداً تاکید می شود مطالب منتشر شده در این خصوص کذب بوده و انتشار دهندگان آن برابر مطلب صدر این اطلاعیه تحت تعقیب کیفری قرار خواهند گرفت.
منبع: بهارنیوز

تکذیبیه دیگر درباره هویت یک جسد در اراک

گروه سیاسی: رییس دادگستری استان مرکزی گفته است که جسد کشف شده در اراک ربطی به ناآرامی‌های اخیر ندارد و متعلق به یک فرد معتاد است.

در حالیکه  در برخی از رسانه‌ها گزارش‌هایی از کشف جسد شهاب ابطحی‌زاده از معترضان بازداشت شده در اراک در نزدیکی منزلش منتشر شده؛ قاسم عبداللهی، رئیس کل دادگستری استان مرکزی گفته است: “جسد کشف شده در حاشیه شهر اراک ارتباطی با ناآرامی های اخیر ندارد و این فرد به دلیل تزریق مواد مخدر جان باخته است.”
به گزارش ایرنا، عبداللهی افزود: “بلافاصله جسد وی به پزشکی قانونی اراک اعزام و عملیات کالبدشکافی انجام که در نهایت فوت به دلیل تزریق مواد مخدر تایید شد. پیکر وی روز یکشنبه هفته جاری به خانواده وی تحویل و در آرامستان اراک به خاک سپرده شد.”
منبع: بهارنیوز

نامه رئیس دفتر سیاسی حماس به مقام معظم رهبری

بی‌شک ایران با هدایت‌های بزرگوارانه رهبر معظم انقلاب اسلامی، برتری بزرگی در تقویت مجاهدین و ریشه‌دار کردن گزینه مقاومت و مبارزه در فلسطین داشته و خواهد داشت.

رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین در نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب اسلامی از حمایت‌های ملت ایران و هدایت‌های رهبر انقلاب اسلامی از جنبش مقاومت قدردانی و تأکید کرد.

به گزارش عصر ایران به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در نامه‌ای به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به ابعاد توطئه بزرگ استکبار علیه قدس و ملت فلسطین با هدف سرنگون‌کردن غزه به‌عنوان قلعه مقاومت و پایان دادن به مبارزه علیه رژیم اشغالگر و عادی‌سازی روابط حکام وابسته منطقه با آن، از حمایت‌های ملت ایران و هدایت‌های رهبر انقلاب اسلامی از جنبش مقاومت قدردانی و تأکید کرد: ما با شروع انتفاضه خروشان مردمی در داخل کرانه باختری و قدس، به اذن خداوند توطئه طاغوتِ عصر (ترامپ) و حاکمان نفاق در پایتخت‌های دور و نزدیک را در پایان دادن به مسئله فلسطین، خنثی خواهیم کرد.

آقای هنیه در این نامه با اهدای سلام فرماندهان و مجاهدان جنبش حماس و همه مردم فلسطین به رهبر انقلاب اسلامی و ملت ایران، از ایرانیان به‌ عنوان مردمی اصیل که در کشوری با ثبات، مقاوم و استکبارستیز زندگی می‌کنند، یاد کرده و افزوده است: تمامی مردم پایدار فلسطین مواضع ثابت و ارزشمند جمهوری اسلامی در مسئله فلسطین و قدس و حمایت از مقاومت مردمی فلسطین با انواع کمک‌ها را، می‌ستایند.

در این نامه به دسیسه‌های بزرگ و خطرناکی که علیه امت اسلامی و به‌ویژه قدس شریف در جهت نابود کردن پایه‌های مقاومت در جریان است، اشاره و افزوده شده است: اگر چه این توطئه‌ها از گذشته برای ما واضح بود، اما در ماه‌ها و روزهای اخیر با کنفرانس ریاض و سخنان ترامپ که ایران، حزب‌الله و حماس را دشمنان صف‌کشیده‌ خود خواند و بر نگرش صهیونیستی‌اش در مسئله قدس به‌ عنوان پایتخت یهود تأکید کرد، این حقیقت آشکارتر از قبل شده است.

آقای هنیه در ادامه با برشمردن بخشی از آلام مردم فلسطین و محاصره و تحریم همه‌جانبه دارویی، پزشکی و اقتصادی علیه ساکنان غزه با هدف ایجاد بحران انسانی و تضعیف مهم‌ترین قلعه مقاومت، گفته است: آمریکا و برخی حاکمان شکست‌ خورده درصددند به مسئله فلسطین و مقاومت در مقابل رژیم اشغالگر پایان دهند تا رهبرانی که برای رضایت آمریکا و اسرائیل لَه‌لَه می‌زنند، بتوانند روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی و برملا کنند و در مقابل، با جهت‌دادن دشمنی‌ها به سمت ایران و تحریک تعصبات شیعه و سنی، قطب‌نمای امت اسلامی را منحرف سازند.

رئیس دفتر سیاسی حماس در این نامه، اعلام پایتختی قدس برای رژیم صهیونیستی از جانب آمریکا را گامی در جهت برداشتن موانع از راهِ حکام منطقه برای هم‌پیمانی عربی- اسرائیلی و خلع سلاح مقاومت دانسته و خطاب به رهبر انقلاب اسلامی افزوده است: بنده به نقش بزرگ حضرتعالی در هدایت جمهوری اسلامی و فرماندهان مؤمن آن برای رویارویی با پروژه تمام‌کردن مسئله فلسطین و همچنین به بیاناتتان برای خیزش امت و پرهیز از پرتگاهی که حاکمان نفاق و توطئه به آن‌سو سوق می‌دهند، ایمان عمیق دارم.

در ادامه نامه از حضور ایران در کنار فلسطین در مراحل دشوار و عمل به وظیفه اسلامیِ حمایت از مقاومت، قدردانی و گفته شده است: بی‌شک ایران با هدایت‌های بزرگوارانه رهبر معظم انقلاب اسلامی، برتری بزرگی در تقویت مجاهدین و ریشه‌دار کردن گزینه مقاومت و مبارزه در فلسطین داشته و خواهد داشت.

آقای هنیه راه خنثی‌کردن توطئه جاری علیه فلسطین و مسئله قدس را انتفاضه خروشان مردمی در داخل کرانه باختری و قدس خوانده و افزوده است: ما این تصمیم را با حضور مردم خود در داخل و خارج حمایت خواهیم کرد تا تصمیم طاغوت عصر یعنی ترامپ در توطئه بزرگی که در پایتخت‌های دور و نزدیک برای پایان دادن به مسئله فلسطین به‌ویژه نماد دینی آن یعنی قدس ایجاد کرده است، خنثی شود و به اذن خداوند هرگز اجازه نخواهیم داد این توطئه تحقق یابد.


منبع: عصرایران

آیت‌الله شبیری زنجانی: در ملاقات اول از هاشمی خوشم نیامد/ احمدی‌نژاد خیلی از حد خود خارج می‌شد

اول که با آقای هاشمی ملاقات داشتم از ایشان خوشم نیامد، اما تجربه کرده‌ام هرگاه با کسی که در نگاه اول از او خوشم نیامده است و بعد با هم رفیق شده‌ایم آن رفاقت دوام داشته است

 آیت الله شبیری زنجانی: اختلاف آقای هاشمی با احمدی‌نژاد به صورت ریشه‌ای بود و احمدی‌نژاد به آقایان توهین و جسارت کرده بود و خیلی از حد خود خارج می‌شد

به گزارش ایران،  آیت‌الله سیدجعفر شبیری زنجانی فرزند آیت‌الله سیداحمد زنجانی(ره) از مبارزان پیش از انقلاب، استاد حوزه و دانشگاه و مشاور عالی رئیس قوه قضائیه در گفت‌وگو با جماران، به بیان ماجرای آشنایی رهبر معظم انقلاب و مرحوم آیت‌الله هاشمی و همچنین خاطراتی از روزهای مبارزه پرداخته است. یکی از نکات مهم در گذشته آیت‌الله شبیری زنجانی که برادر آیت‌الله العظمی سید موسی شبیری زنجانی از مراجع تقلید است، اولین دیدار و آشنایی رهبر معظم انقلاب و آیت‌الله هاشمی در منزل اجاره‌ای ایشان در کربلاست. بخش‌هایی از این گفت‌وگو در ادامه می‌آید.

این موضوع و خاطره در منزلی که ما برای اقامت در بین الحرمین گرفته بودیم، روی داد. به همراه آقای هاشمی و برخی از دوستان به کربلا رفته بودیم. من اولین باری که وارد صحن امام حسین(ع) می‌شدم، در صحن متوجه شدم که آقای خامنه‌ای از صحن روبه‌رو تشریف می‌آورند. آخرین باری هم که ایشان را ملاقات کرده بودم، ۱۳ روز پیش از آن بود و قرار نبود که من به کربلا بیایم. تا مرا دیدند گفتند چه زمانی آمده‌اید من در جواب‌شان گفتم تازه آمده‌ایم. گفتم موقعیت خوبی است که با بعضی از دوستان که از ایران آمده‌ایم آشنا شوید، به منزلی که در کربلا گرفته بودیم، رفتیم. آقایان هاشمی و ربانی املشی و شیخ محمد هاشمیان و چند نفر دیگر در منزل ما بودند. در آن جلسه این چند نفر با هم آشنا شدند و از آن به بعد آقای خامنه‌ای و هاشمی دوستی زیادی با هم پیدا کردند. آشنایی این بزرگواران در آنجا اتفاق افتاد.

در زمان ریاست جمهوری آقا، زمانی که چگونگی سفر رفتنم را برایشان نقل کردم، فرمودند بسیار جالب است و تا به حال جریان این سفر را بازگو نکرده بودید. بعد از نقل داستان فرمودند «آیا می‌دانید در این سفر مسبب آشنایی من با آقای هاشمی شدید؟ اول که با آقای هاشمی ملاقات داشتم از ایشان خوشم نیامد، اما تجربه کرده‌ام هرگاه با کسی که در نگاه اول از او خوشم نیامده است و بعد با هم رفیق شده‌ایم آن رفاقت دوام داشته است» و بعد فرمودند «شما نیز جزو آن افراد هستید.» (می‌خندد)

در زمانی که مقام معظم رهبری رئیس جمهوری بودند من با خود فکر کردم وقتی آقای اردبیلی کنار بروند فعالیت‌هایی کنیم که آقای هاشمی رئیس دیوان عالی کشور شوند. روال این گونه بود که امام، دادستان و رئیس دیوان را باید معرفی می‌کردند من فکر کردم که آقای هاشمی را به عنوان رئیس دیوان عالی کشور به امام پیشنهاد دهم. بعد متوجه شدم که گفتند آقای هاشمی رقت قلبی دارند و می‌گویند نمی‌توانم مثلاً حکم اعدام را تأیید و امضا کنم از این جهت متوجه شدم نه نمی‌شود واقعاً هم این گونه بود. شما می‌دیدید که خیلی مواقع در نماز جمعه گریه‌شان می‌گرفت.

اختلاف آقای هاشمی با احمدی‌نژاد به صورت ریشه‌ای بود و احمدی‌نژاد به آقایان توهین و جسارت کرده بود و خیلی از حد خود خارج می‌شد. کارهای مثبتی هم انجام داده بود اما آقای هاشمی دیدگاه‌های متفاوتی برای خود داشتند ولی آنچه مهم بود، برخلاف آنکه بعضی افراد کوشش می‌کردند که بین مقام معظم رهبری و ایشان اختلاف بیندازند ایشان تا پایان عمر خود هرگز با آقا اختلاف اساسی پیدا نکردند.

من خود دو جلسه با هاشمی صحبت کردم و صریح گفتم عده‌ای مخالفان آقا کنار شما و عده‌ای مخالفان شما کنار آقا هستند، مبادا زمانی شما با هم رو در رو قرار گیرید. ایشان در پاسخ گفتند نه هرگز ممکن نیست و تعبیرشان این بود که من رهبر را علاوه بر اینکه مانند برادر دوست دارم ایشان رهبرمان هستند و از لحاظ شرعی ایشان را واجب الاطاعه می‌دانم. به ایشان گفتم موارد اختلاف نظرهایتان را با آقا صحبت نمی‌کنید؟ گفتند آن هم وظیفه شرعی ماست. بالاخره آنچه به نظرم مصلحت می‌رسد، صلاح مملکت را طبق وظیفه‌مان، وظیفه داریم با رهبرمان صحبت کنیم و صحبت و بحث می‌شود اما در نهایت اگر اختلاف نظر باقی ماند نظر ایشان باید اجرا شود. من حتی گفتم می‌خواهید راجع به شما با آقا صحبت کنم. گفتند خیر، ضرورت ندارد ما خود هر دو هفته‌ یکبار با ایشان جلسه داریم و از نزدیک ایشان را می‌بینیم.

آقای هاشمی بخش بزرگی از جامعه را حفظ می‌کرد. حتی جاهایی نصیحت و راهنمایی و تذکراتی به مسئولان رده بالا می‌کردند. من به یاد دارم در جریان آیت‌الله شیخ نمر که حکم اعدام‌شان صادر شده بود تنها کسی که به نظر می‌رسید، بتواند اقدام کند، ایشان بود. در سفری که به عربستان رفته بودند، احترام زیادی برای ایشان قائل بودند. به یاد دارم، برادر بزرگوارمان (آیت‌الله سیدموسی شبیری زنجانی) آقازاده هایشان را به تهران فرستاده بودند با هم خدمت آقای هاشمی رسیدیم. آنجا پیغام اخوی را آقازاده‌ها رساندند که اگر می‌شود شما اقدامی کنید که ایشان اعدام نشوند.

آقای هاشمی در معذوریتی بودند. گفتند من دوست ندارم که با این مسئولان عربستان تماس بگیرم اما در عین حال از طرفی برای جلوگیری از اعدام این عالم بزرگوار گفتند من از طریقی اقدام می‌کنم. اینکه از چه طریقی من متوجه نشدم. اقدام آقای هاشمی باعث شد که در آن زمان شیخ نمر اعدام نشوند و به تأخیر افتاد و توانستند جلو حکم صد درصد حتمی شده را بگیرند و بعدها متأسفانه ایشان را اعدام کردند


منبع: عصرایران

تنها ۱۶ رییس مجلس به تهران آمدند

گروه سیاسی: سیزدهمین اجلاس مجالس کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی درحالی با سخنرانی رییس‌جمهور و رییس مجلس افتتاح شد که به گزارش ایرنا از میان ۵۴ کشور عضو این سازمان تنها ۱۶ رییس مجلس به تهران آمده‌اند؛ همچنین این اجلاس دو روزه با حضور ۱۴ نایب‌رییس و روسای گروه‌های دوستی پارلمانی و نمایندگان پارلمان‌های کشورهای اسلامی برگزار می‌شود درمجموع ایران تا عصر چهارشنبه میزبان هیات‌های پارلمانی از ۴۴ کشور مسلمان است. این اجلاس در شرایطی برگزار می‌شود که تعدادی از اعضای سازمان کنفرانس اسلامی به‌دلیل قطع روابط دیپلماتیک یا اختلافات سیاسی به تهران نیامدند.

روزنامه ایران در این باره نوشت: جمهوری‌اسلامی ایران روابط خود را با کشورهای اسلامی بر مبنای مودت و رأفت اسلامی تعریف می‌کند. ما هیچ کشور اسلامی‌ را رقیب خود نمی‌دانیم و معتقدیم حتی با کشورهایی که با آنها اختلاف نظر داریم، می‌توانیم بر مبنای احترام متقابل، گفت‌وگو و همکاری کنیم.»این اشاره رییس‌جمهور را می‌توان در امتداد سخنرانی وزیر امورخارجه در دومین کنفرانس امنیتی تهران قلمداد کرد، جایی که محمدجواد ظریف از اثرات تخریبی رقابت‌های تسلیحاتی در منطقه گفت و مفهوم منطقه قدرتمند را در برابر قدرت فائقه منطقه‌ای مطرح کرد.

اگرچه حسن روحانی پیش‌تر از لزوم پیشقدم شدن عربستان‌سعودی برای حل‌وفصل اختلافات سخن گفته بود اما با توجه به صحبت‌های دیروز او و دکترین امنیت منطقه‌ای ارائه شده توسط ظریف، به نظر می‌رسد شرایط برای آغاز گفت‌وگوهای منطقه‌ای از طرف ایران دستکم در حد مواضع اعلامی در حال فراهم شدن است. درهمین‌راستا یک منبع آگاه در وزارت امورخارجه احتمال میانجیگری کشور ثالث میان ایران و عربستان برای آغاز گفت‌وگوها را جدی دانست، پیش‌تر در دهه ۶۰شمسی عمان به‌عنوان میانجی عامل برقراری مجدد روابط دو کشور پس از حدود ۱۰ سال تیرگی و ۲ سال قطع رابطه شد.

روابط سیاسی و تجاری ایران و عربستان رسما از ۱۳ دی‌ماه ۹۴ همزمان با حمله به سفارتخانه و کنسولگری این کشور در تهران به صورت یکجانبه از طرف عربستان قطع شد، به دنبال این اتفاق تعداد دیگری از کشورهای عرب منطقه نیز با ایران قطع رابطه کردند. اگرچه روابط دو کشور در دوره‌های زمانی مختلف فراز و نشیب‌های فراوانی داشته است اما طی سال‌های اخیر این شکاف میان ایران و عربستان در منطقه بسیار عمیق‌تر و جدی‌تر شده است. به نظر می‌رسد دو کشور برای حل مسائل و اختلافات راه دشواری را در پیش دارند، عربستان ایران را به پیگیری سیاست‌های توسعه‌طلبانه در منطقه مبتنی‌بر فرقه گرایی شیعی متهم می‌کند و در برابر آن از احیای ناسیونالیسم عربی سخن می‌گوید و ایران هم عربستان را به ایجاد ناآرامی و حمایت از گروه‌های تروریستی برای انجام عملیات در ایران متهم می‌کند، بحران یمن، اعتراضات مردمی بحرین، جنگ داخلی سوریه، مسائل عراق و رابطه عربستان با اسراییل و مسائل امنیتی همگی سرنوشت این رابطه را در ابهام فرو می‌برند و به نظر می‌رسد با توجه به اثرگذاری کشورهای دیگر بر روابط طرفین گفت‌وگوهای دوجانبه مسیری بسیار دشوار را در پیش خواهد داشت.
 

 
منبع: بهارنیوز

نامه علم الهدی درباره اعتراضات

گروه سیاسی: حجت الاسلام سید احمد علم الهدی؛ نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی با ارسال نامه ای به دبیر شورای عالی امنیت ملی به اتهام دخالت در اغتشاشات مشهد واکنش نشان داد و خواستار ریشه یابی دقیق حوادث اخیر مشهد شد. در این نامه آمده است:


 

به استحضار می رساند مدتی بعد از تجمع اعتراض آمیز تنی چند از مردم در ۷ دیماه ۹۶ در میدان شهدای شهر مقدس مشهد و اغتشاشات در قالب آن از بعضی که بعضا افراد مسئول در نظام هستند اتهاماتی مبنی بر نقش اینجانب در این ماجرا اظهار شد.

در سال های اخیر و در پی سوء مدیریت مسئولان ذیربط بر فضای رسانه ای کشور بارها آماج اتهامات واهی و تخریب شخصیت قرار گرفتم که در راستای اهداف اسلام و انقلاب باکی نداشته و ندارم. لکن مورد اخیر با هدف تشویش اذهان عمومی و گمراه ساختن افکار مردم از حقایقی است که امروز بر ملت مسلمان ایران می گذرد و لذا وظیفه خود می دانم نکاتی را به جهت توجه و تظلم به حضرتعالی که نماینده مقام معظم رهبری در بالاترین نهاد امنیتی کشور هستید عرض کنم.

۱. برخی شخصیت های سیاسی با سکنا در فضای رقابت های انتخاباتی تلاش می کنند اینگونه القاء کنند که شروع این تحرکات از مشهد بوده است. در حالیکه شواهد متعددی وجود دارد که این موج اعتراضات از تهران آغاز شد و اخیرا مقام عالی دادستان کل کشور نیز به آن اذعان کرد.

۲. اینجانب در روز این تجمعات در سفر سبزوار بودم و به محض بازگشت با استفصار از استاندار محترم خراسان رضوی و مسئولین امنیتی و انتظامی استان گزارشاتی دریافت کردم که کاملا منطبق بر بیانات مقام معظم رهبری در ۱۹ دی بود و برای همه فصل الخطاب قرار گرفت.

۳. شاید بعضی در این روزها بجای ریشه یابی این تجمعات و اعتراضات و حل آن ها نسبت به سند سازی در جهت اهداف سیاسی حزب یا جریان سیاسی خود مشغول باشند که لازم است آن نهاد عالی امنیتی بطور دقیق نسبت به ریشه ها و عوامل اغتشاشات هفتم دیماه مشهد تحقیق و تفحص نموده و به ملت شریف ایران گزارش دهد.
منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های پنج‌شنبه ۲۸ دی

 


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه
منبع: بهارنیوز

رئیس سازمان پدافند غیرعامل: نرم‌افزارهای موبایل ۱۶ مورد اطلاعات شخصی ما را بیگانگان می‌دهند/ تلگرام به دنبال براندازی نظام بود

رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور گفت: آمریکایی ها به دنبال اشغالگری سایبری بوده و می خواهند با ایجاد تغییرات گسترده اجتماعی و فروپاشی جوامع توسط فناوری اطلاعات و ارتباطات، دیگر ملت ها را تحت سیطره خود قرار دهند.

به گزارش ایرنا، سردار غلامرضا جلالی چهارشنبه شب در همایش «فضای مجازی؛ فرصت ها و تهدیدها» در مدرسه علمیه دارالشفاء قم با بیان این که منشاء تهدیدها علیه کشورمان آمریکاست که با تغییر رئیس جمهورهای این کشور، این رویکرد خصمانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تغییر نخواهد کرد، اظهار داشت: شبکه های اجتماعی فقط یک پیام رسان نبوده و با ارائه خدمات گسترده، جزیی ترین مسائل زندگی انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهند.

وی با اشاره به این که با نصب نرم افزارها روی گوشی های هوشمند بیش از ۱۶ اطلاعات شخصی ما با رضایت کامل و کاملا خارج از اراده ما در اختیار بیگانگان قرار می گیرد، خاطرنشان کرد: امروز دشمنان از هر مسیری برای جاسوسی و جذب اطلاعات استفاده می کنند و بسیاری از تجهیزات الکترونیکی هوشمند، قابل کنترل بوده و اطلاعات را به خارج از کشور ارسال می کند.

جلالی، حجم اطلاعات به دست آمده از مردم توسط فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را بسیار وسیع و حجیم دانست و گفت: اگر این حجم وسیع از اطلاعات در اختیار دشمن باشد، به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بر ما مسلط می شوند و می توانند در برهه های حساس کشور از جمله انتخابات به شدت تاثیرگذار بوده و در موضوع های گوناگون در جامعه موج آفرینی کنند.

وی با بیان این که فضای مجازی در کنترل و پایش دشمن است و آنها از این طریق شناختی عمیق نسبت به جامعه پیدا می کنند که شاید خودمان از آنها بی اطلاع باشیم، تصریح کرد: غربی ها در حوزه های اقتصادی نیز ورود پیدا کرده و با اتکا به همین اطلاعات حجیم، شبکه های کارآفرین در کشورمان طراحی می کنند که حوزه های مختلفی را تحت تسلط خود داشته باشند.

جلالی با اشاره به طراحی پول اینترنتی از جمله گرام و بیت کوین توسط غربی ها، خاطرنشان کرد: اگر بیت کوین وارد کشورمان شده و مسئولان تمهیدهای لازم برای مقابله با آن را فراهم نکرده باشند، حدود ۵۰ میلیارد دلار از کشورمان خارج شده و ضربه سنگینی به اقتصاد وارد می شود.
وی عضویت بیش از ۴۰ میلیون ایرانی در شبکه تلگرام را یک فاجعه دانست و گفت: مثلث شکل گرفته در آشوب های اخیر، یک ضلع آن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بود، یک ضلع دیگر فضای مجازی و ضلع سوم دشمنان قسم خورده ایران اسلامی بودند و در این قضایا تلگرام بسیار نقش آفرین بوده و منافقان را برای ضربه زدن به نظام اسلامی سازماندهی می کرد.

رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور با اشاره به نقشه شوم دشمنان در آشوب های اخیر، محوریت این عملیات را منافقان دانست و گفت: دشمنان در ابتدا فقط به دنبال فراخوان مردم بودند و قرار بود پس از آن همه مخالفان را مسلح کرده و آنگاه به دنبال براندازی نظام باشند و در این میان تلگرام وظایف خود را برای فراخوان و تهییج مردم به نحو احسن انجام می داد.

وی با بیان این که فیلتر کردن تلگرام همچون آب روی آتش بود و عناصر ضد انقلاب نیز به سرعت دستگیر شدند، اظهار داشت: شبکه تلگرام به دنبال بسیج کردن مردم علیه نظام اسلامی، آموزش آشوبگری و اغتشاش، راه انداختن عملیات روانی سیاه و مخرب علیه نظام، واگذاری تمام اطلاعات مردم به دشمنان و هدایت جامعه برای براندازی نظام بود.

جلالی با بیان این که با توجه به پابرجا بودن مشکلات معیشتی مردم و کنترل نکردن فضای مجازی، امکان تکرار آشوب های اخیر وجود دارد، گفت: امروز ۹۷ درصد از ارتباطات فضای مجازی و بیش از دو سوم حجم ترافیک اینترنت کشور در اختیار تلگرام قرار گرفته است، در صورتی که شبکه پیام رسان سروش به خوبی قابل استفاده است و تمامی کاربران و این امکانات باید در اختیار اینگونه شبکه های مجازی بومی قرار گیرد.

تجمع های صنفی مسالمت آمیز چندی پیش در کشور با تحریک دشمنان و سوء استفاده عوامل فریب خورده داخلی منجر به بروز ناآرامی در چند شهر شد که با هوشیاری ملت، مسئولان و نیروهای انتظامی و امنیتی، در کوتاه ترین زمان توطئه دشمنان اسلام شکست خورد.

وی با بیان این که فقط ۳۳ هزار شغل در تلگرام ایجاد شده است و بزرگنمایی این آمار مشکلی را از کشور برطرف نمی کند، گفت: باید شبکه های اجتماعی را بومی سازی کنیم و بدون تردید با وجود پیشرفت های عظیم در کشورمان، برای انجام این کار موانع علمی نداریم و اگر اراده کنیم انجام خواهد شد، اما متاسفانه حمایت لازم صورت نمی گیرد.

رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور در پایان خاطرنشان کرد: اگر امروز به مدیریت فضای مجازی در کشورمان توجه نکنیم، ایران اسلامی اشغال می شود و استقلال و حاکمیت کشور را از دست می دهیم، از این رو بر اساس قاعده نفی سبیل بر ما واجب است که در این جهت گام های مثبت و موثری برداشته و شبکه ملی اطلاعات را هرچه سریعتر راه اندازی کنیم و انحراف از این مسیر گناهی نابخشودنی است.


منبع: عصرایران

محمد علی ابطحی:جریان اصلاح طلب یک جریان انقلاب‌گر نیست/ معترض و منتقد باید مورد حرمت و نه اهانت قرار گیرد

محمد علی ابطحی در خصوص تعابیر استفاده شده از سوی برخی اصلاح طلبان در مورد اعتراضات مردم گفت: به کار بردن تعابیر تند برای کسانی که اعتراض کردند و اعتراض شان را با صدای بلند هم گفتند، از بدترین اتفاقات سیاسی است که می تواند تظاهرات و اعتراض های برحق و مسالمت آمیز را به سمت خشونت ودرگیری سرعت ببخشد. 

عضو مجمع روحانیون مبارز در گفت‌وگو با “عصر ایران” ادامه داد: مدت‌هاست درادبیات رایج سیاسی بد اخلاقی موج می زند. در بعد از حوادث خیابانی اخیر این بد اخلاقی در به کار گیری تعبیرات تند در جناح های مختلف اوج گرفت. سخنان جدید آقای خاتمی اصلاح کاربری ادبیات سیاسی  وهشدار اخلاقی و سیاسی در استفاده از تعابیر نفرت آفرین نسبت به معترضین بود.

وی ادامه داد: از جریاناتی که همیشه با بکارگیری الفاظ زشت که ادبیات جاری شان چنین است که بگذریم، در اردوگاه اصلاح طلبی اعتراض پذیرفته ترین منش اصلاح طلبی است. بعضی بیانیه های اصلاح طلبانه و یا اظهار نظر شخصیت های اصلاح طلب در مورد حوادث دی ماه ۹۶ نیز از تعابیری استفاده شده بود که رنگ اصلاح طلبی نداشت. خیلی ها تصور می کردند که این تعابیر در مورد معترضین صورت گرفته است که نقد سخت خود را متوجه اصلاح طلبان کردند.

این سیاستمدار اصلاح طلب خاطرنشان کرد: گرچه به صورت کلی به عنوان اصلاح طلب معتقدم که جریان اصلاح طلبی با حرکت های خیابانی، تخریب و آتش زدن اموال عمومی سازگاری ندارد و جریان اصلاح طلب یک جریان انقلابگر نیست. اما ادبیات سخن گفتن با معترضان و مخالفان نباید خشونت و نفرت جدید بیافریند.

وی ادامه داد: اگر به آرشیو مراجعه کنید رئیس دولت اصلاحات در سخنانش در روز تحلیف در مجلس شورای اسلامی با صدای بلند خطبه حضرت امیر را خواند که با زبانی که با جباران صحبت می کنید با من حرف نزنید. و از قول حضرت علی ادامه داد:لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّهٌ لاَ یُؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِیِّ غَیْرَ مُتَتَعْتِع. یعنی امتی که ضعیف نتواند حقش را بدون لکنت زبان از قوی بگبرد مورد تقدس قرار ندارد. این سخنان از بان رئیس جمهوری در روز اول رسمی شدن ریاست جمهوری اش جوهر اصلاحات بود.

ابطحی افزود: صدای اعتراض باید شنیده شود و مهمتر اینکه معترض و منتقد باید مورد حرمت و نه اهانت قرار گیرد. این روح تاکیدی است که در سخنان مستقیم رئیس دولت اصلاحات در حوادث اخیر مطرح شد. شاید کسی این روش را راه حل نداند اما اصلاح طلبی دارای این مفهوم است. این جریان با هر میزان که توانایی دارد می خواهد جامعه را از درون اصلاح کند و حتی اگر توان این کار را نداشته باشد باز هم نمی تواند در چارچوب اصلاح طلبی پیشنهاد خشونت و یا انقلاب بدهد.

معاون پارلمانی رئیس دولت اصلاحات اضافه کرد: کاملا منطقی خواهد بود کسانی این مبنای اصلاح از درون را نپذیرند و مسیر دیگری را برای خود انتخاب کنند. و یا از اصلاحات عبور کنند. صد البته عبور از اصلاحات به معنای بازگشت به جریان متحجر و یا اصولگرا و یا معجزه قرن نیست که خوشحالی کنند. در جریان اعتراضات خیابانی ٩۶ توانستند پایگاه اصلاح طلبی را در جامعه تضعیف کنند.

ابطحی با اشاره به اینکه: جریاناتی مانند اصولگرایی و جبهه پایداری می خواهند بر این موج سوار شوند تا این اعتراضات را به یک حرکت داخلی و مخالفت با دولت تبدیل کنند تاکید کرد: تعابیر تندی که برای این اعتراضات از سوی افراد اصلاح طلب یا اصولگرا به کار برده شده بود نیز  طبیعی است که جامعه را دچار سو برداشت کند. نباید این الفاظ برای اعتراضات برحق مردم استفاده می شد و این کار از سوی هر جناحی تقبیح می شود.

وی در پایان در رابطه با خبرکشته شدن بعضی از بازداشت شدگان در زندان هم گفت: قوه قضاییه می گوید فردی که درزندان خودکشی کرده، معتاد بوده است، بر فرض همینطور بوده که می گویند، معتاد، یا جنایتکار و چاقوکش بوده است اما همان معتاد هم از حقوق شهروندی برخوردار است و مسئولیت جان زندانی در هر صورت به عهده دستگاه قضایی است. در زندان نباید چنین اتفاقاتی بیفتد. اگر می خواهند که مردم اعتمادشان به قوه قضاییه بیشتر شود باید فیلم خودکشی او را پخش کنند. همچنین راههای مختلفی را که این امکان خودکشی را میسر و فراهم کرده بود را نشان دهند. در نهایت هم رئیس آن زندان که پیشگیری لازم را انجام نداده، باید توبیخ شود.


منبع: عصرایران

چرا مردم پاسخگو نیستند؟!

همه چیز جابجا شده است ناظر، مجری و مجری ناظر شده. منتقد، متصدی شده و متصدی، منتقد شده است. مطالبه‌گر هم که بعضی وقت‌ها و به دلایلی شاید از روی اجبار ولی نعمت خوانده می‌شود، فقط حق اعتراض دارد که البته شرایط آن فراهم نیست

اعتدال- محمدجواد بربریان

این روزها که کشور وارد شرایط پسا اعتراض‌ها و یا اغتشاشات شده است، یک جابه‌جایی هم صورت گرفته است، مسئولان اعم از فعلی و گذشته در حال انتقاد از شرایط موجود اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بین‌المللی و … هستند و رسانه‌ها به جای انتقاد فقط منتقل کننده این اظهارات انتقادها. البته مسئولان بر یک نکته هم تأکید دارند که اعتراض و نه انتقاد هدفمند به سوی مسولان حق مردم است، ولی آنچه یافت نمی‌شود شرایط و زمینه‌های اعتراض سالم و قانونی است. کم لطفی نشود مقداری هم اعتراض‌ها را از اغتشاشات تفکیک می‌کنند.

امروزه رئیس جمهور مستقر انتقاد می‌کند، رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه، معاونین محترم آنها، نمایندگان مجلس، وزراء و … انتقاد می کنند تا جایی که شهردار ۱۲ ساله قبلی تهران هم انتقاد دارد. رئیس جمهور پیشین که هیچ اپوزیسیون شده. کار به جایی رسیده که استانداران و فرمانداران و فرماندهان و … هم انتقاد می‌کنند و همه را از دم تیغ انتقاد می‌گذرانند. به هر حال همه و همه کسانی که در این ۳۸ سال مسئولیت داشته‌اند نسبت به شرایط موجود اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی انتقاد دارند. معاون رئیس جمهور از ناکارآمدی یا بی‌انگیزگی برخی مدیران سخن می‌راند و خواستار کناره گیری آنها می شود، مسئولان دستگاه قضایی از فسادهای اقتصادی و اداری می نالند درحالی خود مسولیت مهمی در این راستا دارند، مجلس که هیچ، به هر زمین و زمان انتقاد دارد کافی است پای مصاحبه با آنها بنشینی انگار نه انگار قانون را خود نوشته اند. سیاسیون، جای خود دارند چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا می‌کنند و رقیب خود را می‌نوازند. کاندیداهای ریاست جمهوری که هنوز در شرایط انتخابات به سر می‌برند، ائمه جمعه، جماعات را که نگو، همه را مقصر می‌دانند و مطالبه‌گری می‌کنند و خود را مبرا از همه تصمیم گیری‌ها و تصمیم سازی‌ها. همه چیز جابجا شده است ناظر، مجری و مجری ناظر شده. منتقد، متصدی شده و متصدی، منتقد شده است. مطالبه‌گر هم که بعضی وقت‌ها و به دلایلی شاید از روی اجبار ولی نعمت خوانده می‌شود، فقط حق اعتراض دارد که البته شرایط آن فراهم نیست که فاصله آن تا اغتشاشات به مانند تماشاگر و تماشاگرنما به اندازه یک تار موی است. در شرایطی هم، بستگی به عینک ما دارد.

جمهوری اسلامی در طول عمر خود یعنی ۳۸ سال، قطعاً دستاوردهای بسیاری داشته است هر چند این دستاوردها ذی‌قیمت و گرانبها بوده و هست، اما از یک سو پاسخگو مطالبات مردم نیست از سوی دیگر از سوی مسئولان درست بیان نمی‌شود. بعضا هم دفاع بدی می‌شود، به نحوی که ضعف‌ها را فقط به گردن استکبار جهانی و آمریکا می‌اندازند و یا به گردن رقبای داخلی که به نظر و یا بیان آنها خطرناک‌تر از دشمن هم هستند، می‌افتد تا توجیهی باشد به ناکارآمدی مسئولان و نه جمهوری اسلامی.

پرواضح است که در این ۳۸ سال جناح‌ها و گروه‌های چندی از چپ تا راست، اصولگرا تا اصلاح‌طلب بر مسند قدرت بوده‌اند و برای این کشور، مردم و جامعه تصمیم‌گیری و تصمیم سازی کرده‌اند و امروز کسی نمی‌تواند و نباید شانه از مسئولیت خالی کند. نمی‌شود کسی ۸ سال نفر دوم کشور باشد و اکنون نقش اپوزسیون را بازی کند در حالی که وقتی در مسند قدرت بود همه جا و شرایط کشور و جامعه را گل و بلبلی می دانست. کسی که چندین دوره نماینده مجلس بوده یا وزیر و استاندار و … بوده اکنون نمی‌تواند فقط نقش منتقد را بازی کند و همه را مسئول بداند الی خودش را.

شرایط امروز جامعه، خوب یا بد و بهتر است بگویم، جامعه‌ای که با مشکلات عدیده اما رو به توسعه و پیشرفت و امیدوارکننده روبه روست، ماحصل عملکرد همه خودمان است. اما در این چند هفته اخیر مسئولان فعلی و قبلی به نحوی برخورد کردند که گویا آن کس که باید پاسخگوی مطالبات و مشکلات باشد، خود مردم و معترضین هستند. والا که مسئولان خود منتقد هستند و مسئولیتی نداشته اند. چندی بعد مسئولان سول خواهند کرد؛ چرا مردم پاسخگو نیستند؟!.


منبع: عصرایران

وزارت بهداشت: ادعای قصور پزشکی در مورد آیت‌الله هاشمی شاهرودی غیرمسئولانه و خلاف است

تمام اقداماتی که در خارج از کشور و در مدت اقامت این مقام محترم سیاسی انجام شده است، با همان کیفیت و تاثیر در داخل کشور قابل انجام بوده و توصیه وزارت بهداشت این است که اطرافیان ایشان سیر مراحل درمانی را اطلاع رسانی نمایند.

سخنگوی وزارت بهداشت قصور در رسیدگی به بیماری یکی از مقامات سیاسی کشور که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است را اظهار نظری غیر مسئولانه و خلاف عنوان کرد و گفت: در روند درمان بیماری ایشان هیچگونه کوتاهی صورت نگرفته است

به گزارش ایسنا، ایرج حریرچی گفت: از ابتدا در جریان جزئیات درمان این مقام سیاسی کشور بودیم و اقدامات و توصیه های کاملا علمی و مطابق آخرین پیشرفت‌های روز دنیا در داخل کشور برای ایشان انجام شده است.

سخنگوی وزارت بهداشت تاکید کرد؛ البته تبعیت از توصیه های پزشکی جزو اختیارات بیماران است و در صورت عدم قبول توصیه های درمانی و یا تعویق در انجام دستورات پزشکی توسط بیمار، قاعدتا مسئولیتی را متوجه پزشک یا تیم پزشکی معالج نمی کند.

وی افزود: تمام اقداماتی که در خارج از کشور و در مدت اقامت این مقام محترم سیاسی انجام شده است، با همان کیفیت و تاثیر در داخل کشور قابل انجام بوده و توصیه وزارت بهداشت این است که اطرافیان ایشان سیر مراحل درمانی را اطلاع رسانی نمایند تا سوء تفاهم پیش آمده رفع شود و از پزشکان معالج خبره و عالی مقام ایشان در داخل کشور هم تقدیر و تشکر به عمل آید.

سخنگوی وزارت بهداشت در پایان ضمن گلایه از سازمان نظام پزشکی و جامعه پزشکی گفت؛ این همکاران باید بر اساس وظیفه صنفی خود، از جایگاه علمی، تخصص و تعهد پزشکان ایرانی به نحو مقتضی حمایت و دفاع نمایند.


منبع: عصرایران

افشاگری؛ فقط قالیباف مقصر نیست

روزنامه بهار: افشاگری شهردار تهران درباره میراث به جای مانده از شهردار سابق در یکی دو روز اخیر زیر سایه حادثه تلخ رخ داده برای «نفتکش سانچی» قرار گرفت و آن طور که باید و شاید مورد توجه رسانه‌های کشور قرار نگرفته است. نجفی در گزارش تکان دهنده خود به اعضای شورای شهر تهران تلاش کرده است تا آنچه از دوران دوازده ساله حضور جریان اصولگرا در مدیریت شهری به جای مانده است را برای نمایندگان مردم در پارلمان شهری ارائه کند. همانطور که قابل پیش بینی بود این گزارش با واکنش منفی نزدیکان سیاسی و رسانه‌ای محمدباقر قالیباف مواجه شده است، به طوری که آنان این گزارش مستند را اتهام‌زنی و سیاه نمایی دانسته اند. در ادامه به سه نکته به بهانه ارائه این گزارش افشاگرایانه از سوی شهردار تهران خواهیم پرداخت.

۱ـ فقط قالیباف مقصر نیست!
با نگاهی به دوران دوازده ساله حضور قالیباف در شهرداری تهران شاهد آن هستیم که اکثریت شورای شهر تهران نیز در اختیار جریان سیاسی حامی آقای شهردار بوده است. وظیفه نظارتی شوراهای شهر را می‌توان مهمترین بُعد وظایف این نهاد نسبتا تازه تاسیس که از عمر آن کمتر از بیست سال می‌گذرد دانست. پرسش اساسی آن است که آیا می‌توان بر مبنای گزارش نجفی، تنها شهردار سابق را مورد انتقاد قرار داد و یا می‌بایست به این نکته توجه داشت که این حجم از تخلف که بخش هایی از آن به تازگی منتشر شده است تنها حاصل خطاهای مدیران ارشد شهرداری در بازه زمانی ۸۴ تا ۹۶ نیست و باید ریشه این موضوع را در سهل گیری و سیاست بازی شورای شهری دانست که نتوانسته و یا نخواسته است به وظیفه نظارتی خود عمل کند. هنگامی که موضوع مهم نظارت در یک ساختار مدیریتی به حاشیه رانده می‌شود به طور طبیعی  فسادآور بودن قدرت خود را نشان خواهد داد. شاید لازم باشد که به همان میزان که شهردار سابق مورد اعتراض قرار می‌گیرد به اعضای وقت شورای شهر نیز توجه لازم نشان داده شود. آنان نیز باید پاسخگوی وضعیت امروز شهرداری تهران باشند. وضعیتی که در آن موضوع شفافیت مالی آن طور که شایسته بود مورد توجه قرار نمی‌گرفت و قراردادهای مالی پر حرف و حدیثی منعقد شده است که بخش هایی از آن در گزارش اخیر شهردار تهران به نمایندگان مردم در شورای شهر آمده است.
از طرف دیگر با توجه به آنچه شرح آن رفت این امکان وجود دارد که امروز هم که شاهد یکدستی نسبی در مدیریت شهری هستیم چنین اتفاقاتی رخ دهد. در نتیجه اعضای شورای شهر تهران می‌بایست با نگاهی جدی به آنچه در مدیریت شهری پایتخت در دوازده سال حضور اصولگرایان رخ داد از این امر مراقبت کنند که شاهد تکرار همان موضوعات این بار در زمانی که اصلاح طلبان مدیریت شهری را به دست گرفته‌اند نباشیم.

۲ـ اشتباه روحانی
حضور محمدعلی نجفی در شهرداری تهران شباهتی هم با حضور رییس جمهور روحانی در قوه مجریه دارد. هر دو وارد میدانی شدند که پیش از حضور آن‌ها با وضعیت ناهنجاری دچار شده بود که مهمترین شباهت آن بی انضباطی مالی و عدم شفافیت بود. شهردار تهران بر خلاف رییس جمهور در تلاش است تا هر آنچه از گذشتگان به جا مانده است را با زبانی صریح و شفاف به مردم و اعضای شورای شهر تهران اطلاع دهد. او از این موضوع ابایی ندارد که برخی رسانه‌ها یا مراکز خاص به تهدید او روی بیاورند و یا برای ادامه عمر مدیریتی‌اش مشکلات و موانعی را ایجاد کنند. اما در نقطه مقابل حسن روحانی با مصلحت سنجی هایی نابجا آن طور که لازم بود وضعیت دولت را در حوزه‌های مختلف در ابتدای کار خود برای مردم تشریح نکرد و به چند کنایه و سخن غیرمستقیم اکتفا کرد. شاید بتوان یکی از دلایل عدم ملموس بودن تغییر شرایط اقتصادی و سیاسی نسبت به تابستان۹۲ را در همین موضوع دانست که رییس دولت نتوانست و یا نخواست با زبانی صریح شرایط آن زمان را برای مردم بگوید. به بیان دیگر ما از نقطه آغاز دولت بی خبریم و تنها وضعیت موجود را با وضعیت مطلوب مقایسه می‌کنیم که نتیجه آن افزایش نارضایتی خواهد بود، در حالی که اگر وضعیت نقطه آغاز به خوبی تشریح شده بود امروز جامعه هم با امید بیشتری به دنبال وضعیت مطلوب بود زیرا می‌دانست که کشور از چه فجایع اقتصادی و سیاسی عبور کرده است.

۳ـ نقش قوه قضاییه
گزارش شهردار تهران درباره تخلفات مدیریت شهری در دوران قبل از خود گام اول برای برخورد با مفاسد و تخلفات است، گام‌های بعدی ورود قاطع دستگاه قضایی به این موضوع خواهد بود. شاید چنین گزارش هایی سبب ایجاد تنش هایی در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور شود اما وارد شدن قوه قضاییه به رسیدگی به پرونده‌های مورد اشاره در گزارش محمدعلی نجفی می‌تواند فضا را از تنش‌های سیاسی به سمت و سویی حرکت دهد که در آن بررسی حقوقی و قضایی و برخورد قاطع با افرادی که متخلفند جایگزین‌های و هوی سیاست زده و فرار از پاسخگویی می‌شود. باید منتظر ماند و دید که واکنش مسئولان قضایی به گزارش شهردار تهران از میراث قالیباف چه خواهد بود.
منبع: بهارنیوز

نامه «محسن مخملباف» به تاج‌زاده

به گزارش انصاف نیوز، در ابتدای این نامه آمده است: دوست بسیار گرانقدر و عزیزم، آقاى مصطفى تاجزاده! همواره شما را به عنوان انسانى شریف، مبارز، معتدل، و پر جرات ستایش کرده‌ام، اما حقیقت‌جویى مرا وامى دارد که به نقد سخنان شما در تحلیل حوادث اخیر برآیم و این نامه را برایتان بنویسم.
مخملباف با انتقاد به موضع تاجزاده در ویدئوی منتشر شده، که در آن به گفته‌ی او اصلاحات و شرکت در انتخابات «وحی منزل» و روندی هدایت شده برای همه‌وقت و همه‌جا دانسته شده، گفت: در ویدئوى منتشره درباره حوادث اخیر همچون پیش، با استناد به این که باید جلوى سوریه‌اى شدن ایران را گرفت، بر تداوم شیوه اصلاحات اصرار ورزیده‌اید. در ویدئوى مزبور استدلال کرده‌اید که افغانستان بعد از دخالت غرب به جایى نرسیده، چرا که نیمى از افغانستان امروزه در دست طالبان است.

تاجزاده‌ی عزیز! اگرحکومت طالبان حکومت بدى بود، و حمله بین المللی باعث شد نیمى از افغانستان از دست طالبان آزاد شود، چرا نتیجه مى‌گیرید که چون همه‌ی افغانستان امروز از دست طالبان آزاد نیست، پس آن آزاد شدن از اصل بى فایده بوده است! مگر براى نجات افغانستان از دست طالبان، راه دیگرى هم در آن زمان موجود بود؟ اگر موجود بود، چرا حکومت ایران و دولت اصلاحات با آن حمله همراه شدند؟! و چرا آن زمان اصلاح طلبان نه تنها لب به اعتراض نگشودند که در تعیین دولت بعد از حمله در افغانستان سخت فعال و همکار غرب بودند؟

دوست عزیز! ابتدا به یاد آوریم زیستن در حکومت طالبان را. مگر فراموش کرده‌اید در دوره‌ی چندین ساله‌ی حکومت بدوى طالبان، زنان در خانه‌ها زندانى بودند. زنان به طور مطلق از درس خواندن منع مى‌شدند. زنان اجازه‌ی خروج از خانه را نداشتند، مگر در زیر برقع و تنها به شرط همراهى یکى از محارم خود. مردان باید ریش بلند مى‌گذاشتند و مردم در ملاء عام روزانه شلاق مى‌خوردند و گاه سنگسار مى‌شدند. کل کشور تلویزیون نداشت. رادیوى شریعت فقط یکى دو ساعت برنامه داشت و تنها اخبار پیروزى طالبان و اجراى احکام قضایى را اعلام مى‌کرد. مردم در فقر و فلاکت زندگى مى‌کردند. کشور در قحطى بود. (من به شخصه در سفرى که مخفیانه به افغانستان دوران طالبان داشتم، با چشم خودم شاهد مرگ ٢٠ هزار نفر از همان قحطى‌زدگان بودم، و همان مرگ‌ها باعث شد فیلم سفر قندهار را بسازم.) در افغانستان دوره‌ی طالبان امید به زندگى به حداقل خود رسیده بود. چهار میلیون «پشتون» از ناامیدى به پاکستان مهاجرت کرده بودند و سه میلیون «هزاره» از سر ناچارى آواره‌ی ایران شده بودند. صدها کیلومتر بیابان و تپه و کوه بین ایران و افغانستان پر بود از جنازه‌ی زن و بچه‌ی مردمى که از ترس مرگ به دست طالبان، پاى پیاده به سوى ایران گریخته بودند.

براى شما آن دوره‌ی سیاه طالبان بهتر بود یا امروز که علیرغم همه‌ی مشکلات نیمى از افغانستان آزاد است؟ امروز زنان در نیمى از افغانستان به مدرسه و دانشگاه مى‌روند. حداقل در نیمى از افغانستان مردم در خیابان شلاق نمى‌خورند و حداقل نیمى از مردم دیگر در خطر سنگسار نیستند. کشور افغانستان انواع کانال‌هاى آزاد رادیو و تلویزیون را دارد، کانال‌هایى که مردم ایران هنوز آرزوى داشتن یکى از آنها را دارند. مخملباف با طرح اتهام دخالت ایران در افغانستان و حمایت از طالبان، ایران را مسوول بعضى از ناامنى‌هاى درون افغانستان خواند و افزود: مگر جز این است که رهبر قبلى طالبان، در حالى که از سفر به ایران بر مى‌گشت، مورد حمله هوایى غرب واقع شد و کشته شد؟ او براى کدام هماهنگى به سفر ایران آمده بود؟ تاجزاده عزیز طالبان ابتدا از طرف پاکستان حمایت مى شد، اما امروزه به جز پاکستان، از طرف ایران و روسیه هم حمایت مى شود.

مصطفى عزیز! من یک هفته در دوران طالبان در افغانستان بوده‌ام و دو سال هم بعد از فروپاشى طالبان در افغانستان زیسته‌ام و همه چیز را با چشم خود قبل و بعد از حمله شاهد بوده‌ام. افغانستان امروز به هیچ وجه قابل مقایسه با دوران طالبان نیست. افغانستان همسایه‌ی ایران است، یک سفر چند روزه به آنجا بروید و با مردم آنجا هم کلام شوید، و براى آنها توضیح بدهید که خطا کرده‌اند که با طالبان جنگیدند، بایستى در حکومت طالبان اصلاحات مى‌کردند و افغانستان را از دست طالبان از طریق اصلاحات آزاد مى‌کردند. به آنها آموزش بدهید که لااقل آن نیمه‌ی دیگر افغانستان را به شیوه‌ی اصلاحات از دست طالبان آزاد کنند. تا ببینید مردم افغانستان جواب شما را چه مى دهند…

مشکل ناامنى امروز افغانستان از کجاست؟
بیش از صد سال پیش، بین افغانستان و هند، بر سر تعیین مرز اختلاف بود. انگلیس‌ها، نیمى از پشتونستان را که متعلق به افغانستان آن روز بود، در اختیار هند قرار دادند و قرار شد بعد از صد سال، آن بخش به افغانستان پس داده شود. (١٨٩٣) حدود پنجاه سال بعد از این قرار داد، که به قرارداد خط دیورند معروف است، بخشى از سرزمین هند (پاکستان امروزى) از هند جدا شد، (١٩۴٧) و آن قسمتى از سرزمینى که متعلق به افغانستان بود، درون همین پاکستان امروزى واقع شد. اکنون پاکستان نمى گذارد افغانستان روى امنیت را ببیند، چرا که در این صورت باید نیمى از کشور خود را به افغانستان پس دهد. (همانگونه که هنگ کنگ از انگلیس گرفته شد و به چین پس داده شد.) هیچ سیاستمدارى نیز در افغانستان امروز جرات آن را ندارد تا در این زمینه با پاکستان معامله کند، و مثلا از خیر زمین بگذرد و امنیت بگیرد. سازمان امنیت پاکستان هم طالبان را به عنوان نیروهاى خودش حمایت مى‌کند و نیمى از افغانستان را با جنگ چریکى طالبان اشغال کرده تا افغانستان طلب نیمى از سرزمین پاکستان را در سر نپروراند و به ناامنى خود مشغول باشد.اما دوست عزیز حالا چرا باید کشور افغانستان با این مشکلات پیچیده‌ی ارضى، مثالى شود در استدلال شما، که انگار ما باید به اصلاحات بى‌خاصیت ادامه بدهیم تا مبادا دچار طالبانیسم شویم.

مصطفى عزیز!
مخملباف با طرح این ادعا که حاکمیت با نپذیرفتن اصلاحات، انقلاب داخلى و یا حمله خارجى را به ایران تحمیل مى‌کند گفت: شما از اصلاحات چنان ایدئولوژى‌اى ساخته‌اید که اگر در زمان جنگ دوم جهانى هم بودید، با جنگیدن نیروهاى خارجى با هیتلر هم مخالفت مى‌کردید و مى‌گفتید بهتر است هیتلر را از طریق اصلاحات سر به راه بیاوریم. دوست عزیز اصلاحات و انقلاب و حمله از بیرون، فقط سه راه براى تغییر یک وضعیت است. متاسفانه این راه را ملت‌ها انتخاب نمى کنند، بلکه این دیکتاتورها هستند که آن را به جوامع بشرى تحمیل مى‌کنند. پس گناه آن را به گردن ملت نیندازیم.
وی با طرح این اتهام که ایران درحمله به افغانستان با امریکا همکاری داشته است گفت: تاجزاده‌ی عزیز! من در زمان تصمیم حمله‌ی امریکا به افغانستان، به دلیل سفرهاى مربوط به اکران فیلم سفر قندهار، نزدیک هزار مصاحبه با مطبوعات بین‌المللى در مورد افغانستان و از جمله مخالفت با حمله‌ی امریکا داشته‌ام. استدلال من این بود که دمکراسى را نمى‌شود با حمله‌ی خارجى به جایى صادر کرد. اما آرام آرام متوجه شدم حکومت ایران که اعلام مى‌کند آمریکا حق استفاده از آسمان ما را براى حمله به افغانستان ندارد، خود شریک حمله‌ی امریکا به افغانستان است.
اگر جزییات آن را نمى‌دانید از دوست بسیار عزیز و مشترکمان جناب آقاى «امین‌زاده» بپرسید که معاون وزارت امورخارجه‌ی ایران در زمان حمله‌ی امریکا به ایران بود و معاون محترمش آقاى «یعقوبى» که مسوول هماهنگى‌هاى مربوطه با آمریکا در این زمینه بود.

دوست عزیز نمى‌شود دولت اصلاحات در زمانى که در قدرت قرار داشت، در حمله‌ی امریکا، همسو با آن […]، به دلیل مصالح ملى شرکت کند، و حالا که در قدرت نیست، از حمله‌ی امریکا انتقاد کند. وی با بیان این ادعا که دولت اصلاحات و کل حکومت در آن زمان با عملکرد امریکا در منطقه همسو بودند تا اینکه «بوش اعلام کرد که ایران محور شرارت است» و باعث ترس حاکمیت ایران و جمع کردن بساط اصلاحات شد، گفت: زمان در ملاقاتى که من با آقاى خاتمى هشت ماه قبل از پایان دوره‌ی دوم ریاست جمهورى‌شان داشتم از زبان خود ایشان شنیدم که: “در قضیه‌ی حمله‌ی آمریکا به افغانستان، کل حکومت ایران با آنها همکارى داشتیم. چرا که مردم افغانستان از شر دیکتاتورى طالبان رها مى‌شدند، و ایران ما هم از شر دشمنى وحشى خلاص مى‌شد. در آن ایام همه چیز در داخل و خارج براى اصلاحات ما و گفتگوى تمدنها داشت خوب پیش مى‌رفت، تا اینکه بوش اعلام کرد که ایران محور شرارت است و باعث شد حکومت ایران بترسد و آماده‌ی دفاع در مقابل حمله‌ی احتمالى آمریکا شود.

من البته در آن زمان براى راضى کردن آقاى خاتمى براى استعفا نزد ایشان رفته بودم. در آن جلسه به ایشان عرض کردم: «مردم فکر مى‌کنند ما هنرمندان همیشه شما را مى‌بینیم و توسط ما براى شما پیغام مى‌فرستند، نمى‌دانند که براى همین یک ملاقات چند ماه در انتظار بوده‌ام. مردم مى‌گویند که حالا که نمى‌توانید اصلاحات را پیش ببرید، اقلا استعفا بدهید تا اصل اصلاحات بدنام نشود. شاید یک روزى بشود در آینده با همین اصلاحات کارى کرد.» آقاى خاتمى گفتند: «این حرف‌ها را من هم شنیده‌ام. البته باور ندارم که این حرف همه‌ی مردم باشد. ولى واقعیتش این است که من بارها استعفا داده‌ام، این استعفاها بعدها در خاطراتم چاپ خواهند شد. حتى آقاى خامنه‌اى هم خاطرات مى‌نویسند و در خاطرات ایشان هم معلوم خواهد شد که من استعفا داده‌ام. اما هرگاه استعفاى من جدى شد، پاى مداخله‌ی خارجى در میان آمد و من چون نمى‌خواهم اسباب دخالت خارجى در ایران شوم، استعفایم را پس گرفتم.»
«اصلاحات شما، عین اصلاحات «امان‌اله خان» در افغانستان، چنان با دوز ضعیف وارد بدن حاکمیت … شد، که براى [آن] تبدیل به یک واکسن پیشگیرى شد، و بدتر از آن، باعث بقاى [این ویژگی] شده و دیگر بعید است … از اصلاحات ایران تاثیرى بپذیرد…»

مخملباف مدعی شد: این نکته را نیز باید مد نظر داشت که پیش از حمله‌ی آمریکا به افغانستان، طالبان با حمله‌ی به کنسولگرى ایران در مزار شریف، ایران را تا مرز تلافى و حمله به افغانستان پیش برده بودند. در آن زمان مسوولیت حمله یا عدم حمله به افغانستان، توسط آقاى خامنه‌اى بر عهده‌ی رییس جمهور وقت، آقاى خاتمى گذاشته شد، که خوشبختانه ایشان به دلایل مختلف، از جمله جلوگیرى از کشتار دو ملت، از حمله به افغانستان سر باز زد.
در سال ٢٠٠١حمله‌ی غرب به طالبان، علیرغم نظر روشنفکران دنیا و ایران، از جمله خود من، دلایل دنیاپسندى داشت، و در ابتدا هم موفق بود. در واقع وقتى غرب حمله کرد، طالبان با فرمان پاکستان عقب نشینى کرد و تا مدتى افغانستان امن بود. اما با بى‌کفایتى‌هاى بعدى آمریکا، این حمله نیمه موفق از آب درآمد. بخشى از این بى‌کفایتى از این قرار است که آمریکا براى مبارزه با تروریسم به پاکستان پول مى‌داد، و پاکستان همه ى آن پول را خرج تجهیز و ارسال دوباره‌ی گروه‌هاى تروریستى طالبان به افغانستان مى‌کرد و بدینوسیله پاکستان نیمى از افغانستان را ذره ذره پس گرفت. خلاصه‌ی حرف شما در آن ویدیو این است: حالا که نیمى از افغانستان هنوز در دست طالبان است، پس آزادى افغانستان بیهوده بود. دوست عزیز! یعنى بهتر بود هنوز همه‌ی افغانستان دست طالبان مى‌بود؟!

و اما سوریه:
وی با انتقاد از نقش ایران در سوریه و مسوول دانستن ایران روسیه در فجایع و جنایات کشور گفت: مصطفى عزیز! چه کسى جز ایران و روسیه پشت «اسد» ایستاد و سوریه را به مثالى وحشتناک تبدیل کرد؟ یک بازیگر سورى که دوست من است و در لندن پناهنده است به من گفت: براى گرفتن ویزا یک ماه در صف بودم. یک روز خمپاره‌اى به خیابانى که صفى در آن تشکیل شده بود اصابت کرد و تعداد زیادى از ما کشته و زخمى شدند، اما هیچکس صف ویزا را ترک نکرد. حتى زخمى‌ها که خون از آنها جارى بود، در صف ماندند. چرا که این تنها راه زنده ماندن همه‌ی ما بود.
مخملباف با بیان این ادعا که «مصطفى عزیز! مردم سوریه در پى جنبش سبز ما و در پى بهار عربى، به‌پا خواستند و خواسته‌اى جز دمکراسى نداشتند. اگر اسد اول‌بار تظاهرات مسالمت آمیز آنها را به توپ نمى‌بست، اگر [ایران]، پشت اسد نایستاده بود، اکنون سوریه مثال من بود براى شما، که ببین سوریه به چه روزگار آزادى دست یافته است»، می‌نویسد که اما به اعتقاد او مسوولان این مثال را معکوس کردند «تا امروز از زبان شما گفته شود دخالت خارجى، یعنى سوریه‌اى شدن ایران، و ما فراموش مى کنیم که آن خارجى، کسى جز حکومت داخلى ایران … نیست». خلاصه کردن و نتیجه‌گیرى در مورد سوریه را از طریق پرسیدن سوال به خود شما واگذار مى کنم. آیا براى آن که سوریه، سوریه‌اى نشود، بهتر بود مردم سوریه از جنبش سبز و جنبش بهار عربى در تونس متاثر نمى‌شدند و به خیابان نمى‌ریختند و تا ابد با اسد مى‌سوختند و مى‌ساختند؟

وی با مقصر دانستن مردم ایران و سکوتشان در برابر آنچه او دخالت ایران در سوریه می‌خواند علت اصلی «سوریه‌ای» شدن سوریه را دخالت نیروهای خارجی چون ایران دانست و گفت: یا اینکه بهتر بود نیروهاى خارجى که مهم‌ترین اش حکومت ایران است، در کار آن مردم دخالت نمى کردند؟ اگر منظور شما دومى است، گناه مردم سوریه چیست؟ این گناه من و شما و مردم ایران است که سکوت کرده ایم و از خاموش بودن خود در مقابل اقدامات ایران در سوریه، احساس عذاب وجدان نمى‌کنیم، و مردم بیچاره‌ی سوریه را به مثالى تبدیل کرده‌ایم براى سوریه‌اى نشدن ایران خودمان. او با طرح این اتهام که حکومت سوریه با حمایت ایرن برای سرکوب مردم سوریه از بمب شیمیایی استفاده می‌کند، گفت: ما ساکتیم و فقط از رنج آنها نتایج اصلاح طلبانه مى‌گیریم.
مردم جهان و ما، آمریکا را در جنگ ویتنام مقصر و جنایتکار دانستیم، و ملت سوریه هم ما ایرانیان را مقصر و جنایتکار فروپاشى کشور خود مى‌دانند.

اصلاح طلبان غیر از استفاده از واژه‌ی سوریه براى کشاندن مردم پاى صندوق‌هاى راى، هیچ‌گاه از ملت سوریه، از این بابت عذرخواهى نکرده‌اند. من به خلاف آنها، بعد از نمایش هر فیلم خودم در سالن‌هاى سینما در سراسر دنیا، از این بابت از آنها عذر مى‌خواهم. که در این فاجعه همه‌ی ما ایرانیان به سهم خود مقصریم و روزى باید به آنها جوابگو باشیم. کتاب دبستانى نسل بعدى کودکان سورى، از نام ایرانى به عنوان دشمن یاد خواهد کرد و بر ما نفرین خواهد فرستاد. وی با انتقاد از سخن رهبری مبنی بر شرکت همه‌ی ملت در انتخابات، حتی آنها که با حکومت مخالفت دارند، نوشت که از نظر او این حرف که در چنین انتخاباتی شرکت کنیم تا نظام اسلامى را حتى اگر مخالفش هستیم، بیمه کنیم و الا خارجى حمله مى کند و ایران مثل سوریه مى شود، معناى مضحکى دارد.

و اما تونس:
از تونس گفته‌اید و اینکه اسلامگرایان در تونس انحصار طلبى نکردند و همگان را در قدرت شریک کردند، در نتیجه امروز تونس به آزادى نسبى رسیده است. من به تونس سفر کرده‌ام و با طرفداران همه‌ی احزاب در تونس در این رابطه گفتگو کرده‌ام. ملیون مى‌گفتند: وقتى اسلامى‌ها قدرت را در دست گرفتند، ابتدا شروع کردند به نقد مردم و اینکه هر کارى را دوست نمى‌داشتند، مى گفتند: “این کار شما مردم تونس، اسلامى نیست.” ملیون هم مى گفتند: “کار شما اسلامى‌ها هم تونسى نیست.” پس به خلاف استدلال شما، دمکراسى نسبى امروز تونس، فقط به انصاف و مداراى مذهبیون به قدرت رسیده بر نمى‌گردد، که به ائتلاف ملیون هم بر مى‌گردد که جلوى مذهبى‌ها کوتاه نیامدند. پیروزى دمکراسى در تونس، از همه مهم‌تر به دستاوردهاى مثبت رژیم قبلى بر مى‌گردد. حاکمان قبلى سه میراث براى مردم تونس باقى گذاشته بودند: اول سطح قابل قبولى از سلامتى براى همه. یعنى بهداشت رایگان و با کیفیت. شما در تونس مردمى کج و کوله ناشى از نبود امکانات سلامتى نمى‌دیدید. مردم در مریضى، حکومت گذشته را حامى خود مى‌دیدند. دومین دستاورد حکومت قبلى، زبان فرانسه بود. این مردم دو زبانه شدند و گرفتار استبداد تک زبانى ما ایرانى‌ها نشدند که دریاى فکرى‌شان از دو رودخانه‌ی عربى و فرانسوى شکل مى‌گرفت و سوم آزادى زنان بود. که بدون آزادى زن، آزادى جوامع ناممکن است.

مخملباف درباره‌ی وضعیت زنان در تونس نوشت: هنرمندان و حکومت تونس هزاران تابو را در رابطه با زنان شکسته بودند و زن رها شده از قیود سنت و مذهب، به این راحتى سر در اسارت استبداد دینى جدید نمى‌داد. در تونس کسى چادر را به زور از سر آنها نکشیده بود تا دیگرى به زور بر سرشان کند. آنها در یک پروسه‌ی فرهنگى به این رهایى از حجاب رسیده بودند. من بسیارى از دختران جوان هنوز محجبه را دیدم که با مردان دست مى‌دادند و روبوسى مى‌کردند و در کنار آنها فیلم‌هاى سانسور نشده را در سینماها تماشا مى‌کردند.

وی با انتقاد از نقش روحانیون پس از انقلاب و مقایسه‌ی آن با تونس نوشت: «بورقیبه» و «بن على» در تونس، سپاه ملاها را براى ملت باقى نگذاشتند، تا آنها را تحمیق و تحقیر و استثمار کنند و بن على در هنگام انقلاب آنقدر مقاومت نکرد تا مخالفینش ادامه دهنده‌ی خشونت بى‌انتهاى بعد از انقلاب او باشند.
مصطفى عزیز! همه موفقیت انقلاب قبلى تونس را به اخلاق زاهدانه یا اصلاح طلبانه‎ی رهبران مذهبى آن نمى‌توان تقلیل داد. که به اتحاد وطن پرستان و وجود اتحادیه‌های مستقل و انصاف حکومت قبلى و حساسیت و آگاهى مردم تونس هم باید مربوط دانست. مردم تونس همین امروز، انقلاب هفت سال قبل خود را با انقلابى دیگر محافظت مى‌کنند. اتفاقى که در بعد از انقلاب ایران همواره از آن ممانعت شده است. وی با انتقاد دوباره از نقش روحانیون پس از انقلاب این ادعا را بیان کرد که «روحانیون در زمان شاه قرار بود سپاه مبارزه‌ی او با کمونیسم در جنگ سرد باشند».

مخملباف با بیان این ادعا که حضور روسیه در ایران کودتایی خزنده است، گفت: تاجزاده‌ی عزیز! ترامپ خودپرست و نامتعادل است، اما آیا پوتین […] ، سالم است و منافع ایران را در نظر دارد؟ دوست عزیز آیا ترامپ خارجى است و پوتین داخلى؟ آنچه شما از آن مى‌ترسید سوریه‌اى شدن ایران است. آنچه من بر آن معترض‌ام، سوریه‌اى کردن سوریه و کودتاى خزنده‌ی روسیه در ایران است. او با طرح این ادعا که اصلاحات بی فایده است درصورت ادامه‌ی این روند تحمیل راه حل پر مصیبت حمله خارجی یا خشونت انقلابی بر کشور و ملت بر گردن مسوولین است گفت: من همچنان امریکا را باعث کودتاى ٢٨ مرداد و استبداد بعدى آن در ایران تا زمان انقلاب ۵٧ مى‌دانم. ترامپ را آدمى از نظر روانى نامتعادل مى‌دانم و امیدوارم هرچه زودتر به دست مردم آمریکا عوض شود. همچنان با حمله‌ی خارجى مخالفم، و حمله‌ی دولت‌هاى خارجى را به قصد کمک به دمکراسى در ایران نمى‌دانم. […] آنقدر، بر [روند موجود] اصرار مى کنند که لاجرم با خشونت انقلاب و یا حمله‌ی خارجى‌هاى منفعت طلب عوض خواهد شد. در این صورت، تحمیل راه حل پر مصیبت حمله خارجی یا خشونت انقلابی بر کشور و ملت، مسوولیت [آنهاست] و مسوولیت اصلاح طلبان بلاتکلیف، نه مردم جان به لب رسیده‌ی ایران.
منبع: بهارنیوز

تازه‌ترین خبر محمود صادقی از بازداشتی‌ها

گروه سیاسی: یک نماینده اصلاح‌طلب مجلس می‌گوید: یکی از کسانی که در زندان فوت کرد، از خوراندن قرص به زندانیان خبر داده بود.

محمود صادقی، گفت: یکی از زندانیانی که اخیرا در زندان فوت کرد، در تماس با خانواده خود گفته بود که زندانیان به خوردن قرص‌هایی مجبور شده‌اند که حال آن‌ها را بد می‌کرده است.

صادقی در توییتر خود نوشته است: «طبق اعلام بستگان یکی از بازداشت‌شدگان که در زندان فوت کرد، او طی چند تماس با خانواده‌اش اظهار داشته مسئولان او و دیگر بازداشتی‌ها را مجبور به خوردن قرص‌هایی می‌کردند که حال‌شان را بد می‌کرده…»
منبع: بهارنیوز

زیباکلام: فعلا دزدنبودن کفایت می‌کند!

‍ گروه سیاسی: صادق زیباکلام  درباره افشاگری اخیر محمدعلی نجفی در مورد حجم وسیع تخلفات صورت گرفته در دوره شهرداری قالیباف گفت:  یکی از بزرگ‌ترین مشکلات، معضلات و بدبختی‌های جمهوری اسلامی ایران این است که در آن پاسخگویی وجود ندارد و این تنها در خصوص آقای قالیباف صدق نمی‌کند.

وی در گفتگو با سایت رویداد۲۴به تعدادی از ویژگی‌های شهردار سابق اشاره کرد و گفت: ۱۲ سال پیش که محمدباقر قالیباف به‌عنوان شهردار تهران وارد ساختمان بهشت شد، پرسنل آن نزدیک به ۳۵ هزار نفر بود این رقم پس از تحویل شهرداری تهران به محمدعلی نجفی نزدیک به ۸۰ هزار نفر شد که در ماه‌های آخر با آن‌ها قرارداد رسمی نوشتند تا کنار گذاشته نشوند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه افزود: قالیباف نزدیک به سه یا چهار هزار نفر را به‌عنوان مبلغ مذهبی یا مداح به استخدام مترو درآورد که در ایستگاه‌ها مسائل شرعی را برای مردم توضیح دهند. این در حالی است که اگر کسی با مترو یک‌بار مسافرت کرده باشد، به‌خوبی می‌داند مترو سواران به دلیل ازدحام تنها به فکر فرار از آن هستند، بنابراین آخرین جایی که نیاز به تبلیغ دینی در آن حس می‌شود، مترو است.

زیباکلام در این رابطه تأکید کرد: زمانی که قالیباف به شهرداری وارد شد میزان بدهی آن کم بود، اما پس از خروج او نزدیک به ۷۵ هزار میلیارد تومان بدهی دارد، همچنین لیست حقوقی شهرداری تهران ماهیانه ۵۵۰ میلیارد تومان است، درحالی‌که برای بودجه سالیانه محیط‌زیست کشور حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته می‌شود. شهرداری تهران حتی میلیاردها تومان از بودجه شهر تهران را صرف راهپیمایی اربعین کرده است.

وی در این خصوص یادآور شد: مشکل اساسی این است که بخش‌های انتصابی نظام به‌هیچ‌وجه پاسخگو نیستند و تنها پاسخگویی در بخش انتخابی وجود دارد. به عبارتی دیگر آقای قالیباف به این دلیل موفق شد این کارها را انجام دهد که انتصاب شورایی بود که اعضای آن با ۷۰ یا ۸۰ یا ۱۰۰ هزار رأی به آن ورود پیداکرده بودند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب اضافه کرد: آقای قالیباف، مهندس چمران یا اعضای شورای شهر در این رابطه مقصر نیستند، بلکه تقصیر به گردن افرادی مانند زیباکلام‌ها است که در انتخابات شرکت نکردند و شورای شهر را تقدیم اصولگراهایی کردند که کمترین فایده را داشتند. امروز به‌جرات می‌توان گفت مهم‌ترین وجه مثبت شرکت در انتخابات اردیبهشت‌ماه این بود که متوجه شدیم چه فجایعی درنتیجه مدیریت اصولگراها بر شهرداری و شورای شهر وارد آمده است؛ بنابراین مادام که پاسخگویی در جمهوری اسلامی وجود نداشته باشد این مسئله به تکرار درخواهد آمد.

زیباکلام دراین‌باره که اکنون‌که افراد انتخاب‌شده بارأی مردم بر سرکار آمدند، زمان رسیدگی قانونی کارهای افرادی که در پشت نقاب انقلابی گری و ارزشی بودن پنهان‌شده بودند، فرانرسیده، تأکید کرد: قطعاً زمان این مسئله فرارسیده است، اما رسیدگی‌کننده باید مجلس باشد که متأسفانه شاهد هستیم شورای نگهبان با نظارت استصوابی اجازه نمی‌دهد افرادی که درد مردم و کشور را دارند وارد آن شوند و به‌صورت قطره‌چکانی تعدادی با این ویژگی را مجوز ورود به خانه ملت می‌دهد، بنابراین هیچ چاره‌ای جز تقویت بخش‌هایی از نظام که بارأی مردم تقویت می‌شوند را نداریم.

وی درباره نقش قوه قضائیه افزود: قوه قضائیه نهاد انتصابی است که از آن هیچ انتظاری نمی‌توان داشت. زمانی که پلاسکو آتش گرفت در ابتدا قوه قضائیه مطرح کرد که مالکان ساختمان مقصر هستند و باید پاسخگو باشند. چند ساعت بعد متوجه شد که بنیاد مستضعفان مالک است، دیگر هیچ اشاره‌ای به آن نکرد و در کل قضیه به فراموشی سپرده شد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب دراین‌باره که کسانی که با نقاب انقلابی‎گری و ارزشی جلو می‌روند، می‌توانند به‌نظام و اسلام ضربه وارد کنند، مطرح کرد: زمانی مردم برای رأی به انقلابی‌ها و ارزشی‌ها صف می‌بستند. لیستی به نام ائتلاف شکل‌گرفته بود که از حزب جمهوری اسلامی، روحانیت مبارز، جامعه مدرسین، انجمن اسلامی دانشجویی و موتلفه و مردم هم به اعتبار اینکه آن‌ها متدین هستند که واقعاً هم بودند، رأی خود را به همین نام داخل صندوق می‌انداختند.

زیباکلام همچنین گفت: متأسفانه در ایرانِ امروز، به‌قدری فساد زیاد شده که دیگر انقلابی و ارزشی بودن ملاک تمایز مسوولان نیست و تنها دزد نبودن به‌عنوان یک ویژگی کفایت می‌کند. دلیل آن این است که کارنامه‌ مسوولان به شکلی است که هرروز خبرهای خوبی از آن به بیرون درز پیدا نمی‌کند که این عامل خود سبب ریزش اعتماد عمومی از دین و مذهب و نظام می‌شود.
منبع: بهارنیوز

برجام و نئو دلواپسان وطنی!

محمد توکلی
با نگاهی به تحلیل‌های گوناگونی که به بهانه دو ساله شدن اجرای توافق هسته‌ای میان ایران و ۵+۱ در روزهای اخیر مطرح شده است شاهد آن هستیم که گروه تازه‌ای به مخالفان سابق برجام اضافه شده اند؛ گروه «نئودلواپسان»  به طور کلی تا پیش از این ما شاهد دو گروه عمده مخالف برجام بودیم. تندروهای خارجی که رژیم اسرائیل، عربستان و‌ترامپ و همراهان سیاسی او در ایالات متحده سه ضلع مثلت آن بودند و تندروهای داخلی که خود را «دلواپس» نامیده و بر این عقیده بودند که برجام بدتر از‌ترکمانچای است.

گروه اول برجام را توافقی خسارت بار برای آمریکا و منطقه توصیف می‌کند و معتقد است مذاکره کنندگان ایران با زیرکی توانسته‌اند طرف‌های مقابل را فریب داده و کلاهی بزرگ بر سر آنان بگذارند و گروه دوم این عقیده را مطرح می‌کند که نه تنها توافق هسته‌ای به سود ایران نیست بلکه سبب کاهش اعتبار منطقه‌ای و جهانی ایران شده است و تحریم‌ها را نیز افزایش داده است! نکته طنزآمیز ماجرا آن است که این دو گروه، خصمانه‌ترین مواضع را نیز نسبت به یکدیگر دارند اما در این موضوع که باید برجام را پاره کرد به توافق رسیده اند؛ توافقی که حاصل تندروی است.  وجه مشترک این دو گروهِ به شدت دور از یکدیگر در اظهارنظر و اعمال نظر، حرکت بر مدار افراط است. هر دو گروه سیاست «برد –  برد» را برنمی تابند و میز مذاکره را برابر با تسلیم و وقت تلف کردن می‌دانند.

پرسش اساسی این است که دولت ایران می‌بایست با این دو گروه چه کند؟ به نظر می‌رسد تیم سیاست خارجی دولت اعتدال مسیر برخورد با طراحی گروه اول برای کنار گذاشتن برجام را یافته است و با نزدیکی بیشتر از گذشته با اتحادیه اروپا و سایر طرف‌های برجام به دنبال افزایش هزینه خسارت وارد آوردن به توافق هسته‌ای از سوی تندروهای خارجی است اما با تندروهای داخلی باید چه کرد؟ به نظر می‌آید که با بخشی از این طیف که در رسانه‌ها و‌تریبون‌های عمومی به اظهارنظر می‌پردازند نباید هیچ کاری داشت و تجارب گذشته نشان داده است که این گروه هر چه بیشتر از نظرات خود درباره اصل مذاکره و نتیجه حاصل از آن بگویند کمتر با اقبال عمومی روبرو می‌شوند اما درباره بخش دیگری از همین طیف تندرو در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام سیاسی نقش آفرین هستند اوضاع شکل دیگری است.

دولت منتخب اکثریت می‌بایست در برابر این گروه به شدت ایستادگی نشان داده و اجازه ندهد که آنان با ارائه اطلاعات نادرست به جامعه و تصمیم گیران، حاکمیت را در چگونگی تصمیم گیری در خصوص برجام دچار خطای محاسباتی کنند. اما در یک سال اخیر گروه سومی نیز به مخالفان برجام افزوده شدند که می‌توان نام آنان را «نو دلواپس» نهاد. این گروه با مذاکره موافق است، حتی با طیف میانه رو درون حاکمیت هم مخالفتی ندارد و رای خود را به نام حسن روحانی به صندوق‌های رای ریخته است اما نسبت به چگونگی مصرف منابع حاصل از برجام پرسش‌ها و ابهام هایی دارد. این گروه با مبنا قرار دادن اعدادی عجیب و غریب و در بیشتر اوقات غیرواقعی به عنوان منابع حاصل از توافق هسته‌ای این پرسش را مطرح می‌کند که آیا این منابع مالی عظیم برای ایران مصرف شده است و یا نه؟ برخی شعارها در تجمعات اعتراضی اخیر نیز ناظر بر همین پرسش و ابهام است.

«نو دلواپسان» نسبت به کلیت نظام سیاسی در همه این سال‌ها و به مرور بی اعتماد شده‌اند و امروز مخالف برجام هستند زیرا معتقدند که سود برجام به جیب ایرانیان نرفته است. این که چنین دیدگاهی تا چه حد مبتنی بر واقعیت است مجالی دیگر می‌طلبد اما از این واقعیت گریزی نیست که بخشی از جامعه چنین دیدگاهی دارد. حال باید با آنان چگونه مواجه شد؟ به نظر می‌رسد دو موضوع اعتمادسازی و افزایش میزان شفافیت کلید حل این مسئله تازه است. دولت روحانی می‌بایست با کمک سایر ارکان قدرت با اقداماتی اعتمادساز این اعتماد از دست رفته به خصوص پس از انتخابات۸۸ را بازگرداند و از طرف دیگر با اتخاذ همان مسیر شفافیتی که در بودجه۹۷ شاهدش بوده‌ایم با گزارش هایی دقیق جامعه را از چگونگی هزینه منابع مالی حاصل از برجام مطلع سازد. این مهم سبب افزایش همراهی متن جامعه با دولت خواهد شد؛ همراهی که جهت اجماع‌سازی میان مسئولان برای تعمیم الگوی برجام در حل و فصل سایر مسائل ضرورتی انکارناپذیر است.
منبع: بهارنیوز

صفحات اول روزنامه‌های امروز ۲۷ دی

 







لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه

 


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه





 



 



 



 
منبع: بهارنیوز

فیلم خبرگان ۶۸ چگونه منتشر شد؟

 گروه سیاسی- رسانه‌ها: روزنامه ایران نوشت: قسمت دیگری از فیلم جلسه روز ۱۴ خرداد سال ۶۸ مجلس خبرگان منتشر شد و همراه آن باز هم این سؤال مطرح است که فیلم‌های آرشیوی مهمی که در اختیار صدا و سیما بوده‌اند، چگونه از این مجموعه خارج شده‌اند؟ هر چند حسین دهباشی، سازنده فیلم تبلیغاتی حسن روحانی در سال ۹۲ در توئیتی که روز ۱۹ دی‌ماه منتشر کرد، نوشت این فیلم برخلاف برخی ادعاها هر چند در اینترنت موجود نبوده اما در کتابخانه‌های ملی، مجلس و دانشگاه تهران همیشه در دسترس بوده. این بدان معناست که عموم مردم می‌توانستند به این فیلم مهم دسترسی داشته باشند. با این وجود روز ۲۴ دی‌ماه، حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری در توئیتر خود تلویحاً نوشت که این فیلم به عنوان قسمتی از آرشیو ملی ایران تنها در اختیار صدا و سیما بوده است. البته آشنا توئیت خود را به بهانه پخش مستندی از صدا و سیما درباره مجلس خبرگان نوشته بود اما از توئیت او می‌شد این برداشت را داشت که این فیلم‌ها جز در صدا و سیما، در اختیار دیگران نبوده است. آشنا تأکید کرده بود: «برنامه دیشب درباره مجلس خبرگان ضرورت اینکه آرشیوهای سازمان صدا و سیما تحت پوشش قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات قرار بگیرد را صدچندان روشن‌تر کرد. آرشیوهای سازمان سرمایه ملی است؛ حیف است که رسانه‌های فرامرزی یا برنامه‌های خاص از آن بهره‌مند بوده ولی مردم از آن بی‌خبر بمانند.»
 

مستندسازی شبکه های ماهواره ای با آرشیو صدا و سیما
این اما اولین باری نیست که موضوع خروج آرشیوهای صدا و سیما از این مجموعه و قرار گرفتن آن در اختیار شبکه‌های خارجی مطرح می‌شود. پیش‌تر در مهرماه سال ۹۳ هم این موضوع به شکل پررنگی مطرح شده بود؛ زمانی که شبکه ماهواره‌ای
«من و تو» مستندی از تاریخچه سلطنت پهلوی اول و دوم و روند شکل‌گیری انقلاب اسلامی منتشر کرد. مستندی که حتی برخی از تصاویر استفاده شده در آن، تعجب خانواده پهلوی را هم فراهم آورد. این تصاویر آن طور که در آن زمان گفته شده بود، همگی متعلق به آرشیو صدا و سیمای ایران بوده‌اند که معلوم نبود چگونه، چه زمانی و از طریق چه کسانی در اختیار برنامه‌سازان این شبکه قرار گرفته بودند. قضیه تا جایی جدی شد که خبرگزاری تسنیم به عنوان رسانه‌ای همسو با صدا و سیما در یادداشتی با عنوان «درهای آرشیو صدا و سیما را باز کنید»، به انتقاد از این موضوع پرداخت. انتقادی مبنی بر آنکه چرا سازمان صدا و سیما آرشیو پر و پیمان و غنی خود را در دسترس برنامه‌سازان قرار نمی‌دهد یا با سنگ‌اندازی و کاغذبازی، شرایطی پدید می‌آورد تا این امکان در اختیار کمتر کسی باشد.

نویسنده یادداشت با اشاره به پخش مستندهای «رضا شاه» و «انقلاب ۵۷» به این مسأله پرداخته بود که در ساخت آنها قطعاً از آرشیو قوی تصویری استفاده شده است. نکته مهم اما جایی بود که نویسنده از دسترسی این شبکه ماهواره ای به بایگانی محرمانه صدا و سیما سخن به میان آورد و در یک افشاگری بی‌سابقه، از محکومیت عاملان آن نیز خبر داد. در این پاراگراف از یادداشت ۳ سال پیش تسنیم می‌خوانیم: «سؤال مهمی که با دیدن «انقلاب ۵۷» به ذهن هر فیلمسازی می‌رسد، این است که این آرشیو قوی چگونه جمع‌آوری شده است؟ فیلم‌هایی که اکثراً در صدا و سیما با عنوان محرمانه آرشیو شده‌اند و هر مستندساز داخلی (حتی از نوع انقلابی) هم نمی‌تواند به آن دسترسی پیدا کند، به یکباره سر از شبکه های ماهواره ای درمی‌آورد. البته این سؤال با دستگیری چند نفر از افرادی که این آرشیو را در اختیار شبکه‌های خارجی قرار داده بودند، پاسخ داده شد.» در واقع از چند ماه قبل از پخش مستندهای یک شبکه ماهواره ای، این شایعه که شبکه یادشده از طریق عاملی نفوذی موفق به ارتباط با یکی از کارکنان صدا و سیما شده و با پرداخت مبلغی کلان، بخش‌های مهمی از آرشیو قدیمی این سازمان را خریداری کرده است، بشدت داغ بود. مسأله‌ای که ابعاد گسترده آن جایی در میان اخبار منتشر شده از سوی صدا و سیما نداشت و به صورت رسمی هم در هیچ رسانه‌ای به آن پرداخته نشد تا آنکه خبرگزاری تسنیم آن را تأیید کرد.

وقتی مدیرکل آرشیو صدا و سیما تا سر حد بازداشت پیش رفت
این ماجرا اما آنقدرها هم کش پیدا نکرد و برای بیش از یک سال و نیم تقریباً از یادها رفت. تا اردیبهشت سال ۹۵؛ یعنی همان زمانی که تیم تازه به جام جم آمده «محمد سرافراز»، به حواشی جدی برخورد کردند که در نهایت منجر به استعفای او شد. در همان مقطع یعنی روز سوم اردیبهشت سال ۹۵ بود که  امیر تاجیک، مدیر وقت شبکه مستند نامه‌ای سرگشاده خطاب به عزت‌الله ضرغامی، رئیس سابق صدا و سیما نوشت و به موضوع خروج آرشیو صدا و سیما از سازمان اشاره کرد. بهانه نگارش این نامه انتقاد عزت‌الله ضرغامی به حذف شبکه‌هایی بود که در دوره مدیریت خود ساخته بود. در قسمتی از نامه سرگشاده تاجیک به ضرغامی آمده بود: «علاوه بر همه اینها، جنابعالی درخصوص آرشیو سازمان و پخش تصاویر محرمانه از شبکه‌های معاند اظهار نظر کرده بودید که هیچ تصویری از آرشیو خارج نشده است. سؤال اینجاست که چرا مدیرکل اسبق آرشیو تا سر حد بازداشت پیش رفت و تنها به دلیل واسطه‌گری شما بازداشت نشد؟ و چرا دو نفر از کارشناسان زیرمجموعه ایشان بازداشت شده، در دادگاه حضور یافتند و محکوم به حبس شدند؟ اینکه اظهر من الشمس است که تصاویر تلویزیون در شبکه‌های معاند و در قالب برنامه‌های مختلف به نمایش درمی‌آید و شما تنها به تکذیب بسنده می‌کنید.» اشاره تاجیک به حجت‌الاسلام محمدیان بود، کسی که در مهرماه سال ۹۲ با حکم ضرغامی مدیریت آرشیوها و کتابخانه‌های صدا و سیما را برعهده گرفت. درست بعد از انتصاب او به این سمت بود که بحث استفاده از آرشیو محرمانه صدا و سیما، نه در شبکه‌های خارجی بلکه در مستندهایی علیه دولت و رئیس جمهوری تازه به پاستور رسیده مطرح شد.

پرسه مخالفان داخلی دولت در میان آرشیو محرمانه جام جم
دو مستند «من روحانی هستم» و «مصاف» به فاصله کمی تولید و پخش شدند و وجه اشتراک هر دوی آنها به جز حمله به دولت و رئیس‌جمهوری، استفاده پررنگ و با فراغ بال از تصاویر آرشیوی صدا و سیما بود. هر چند در مورد استفاده از آرشیو صدا و سیما در مستند اول یعنی «من روحانی هستم» هیچ گاه توضیحی رسمی و علنی داده نشد اما محمد توکلی، تهیه‌کننده و همچنین محمدرضا تاجدین، نویسنده مستند دوم یعنی «مصاف» در برخی گفت‌و‌گوهای‌شان با رسانه‌های داخلی به صراحت گفته بودند که برای تهیه مستند ضد دولت از تصاویر آرشیوی صدا و سیما استفاده کرده‌اند. این در حالی بود که هویت سازندگان «من روحانی هستم» تاکنون مشخص نشده است و هویت کارگردان این فیلم که نامش  «معصومه نبوی» ذکر شده نیز هنوز احراز نشده است. البته باید یادآوری کرد که روز ۲۵ خردادماه همان سال، یعنی کمتر از دو ماه بعد از نامه مدیر شبکه مستند به عزت‌الله ضرغامی، سعید قاسمی از مخالفان سرسخت دولت هم در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، از نفوذ در سازمان صدا و سیما و خارج کردن آرشیو این مجموعه سخن گفت. 

قاسمی تأکید کرده بود: «من این نکته را در صدا و سیما گفتم مبنی بر اینکه یک نفر نفوذی در آرشیو اصلاً این موارد را به مموری تبدیل نکرده است، یعنی کسی که در آرشیو بود، کاست‌ها را تبدیل نمی‌کرد و آنها را بایگانی کردند و بردند. وقتی که این را مطرح کردم، از روی شرمندگی گفتند که این طور نبوده است، پس این آرشیو چگونه سر از بی‌بی‌سی درآورده است؟ مستندات فرح و اشرف کامل دست آن طرف است. من از شما خواهش می‌کنم که از مسئولان قبلی صدا و سیما مطالبه کنید. آنقدر بی‌بی‌سی این مستند را جالب کار کرده است که اگر جملات شاه را برداریم که مربوط به انقلاب سفید شاه و مردم است، به مردم نشان دهیم و بگوییم این جملات از کیست، نمی‌توانند حدس بزنند که این جملات شاه است.»

وقت پاسخگویی صدا و سیما
اکنون و بعد از آنکه تا اینجا دقایقی از جلسه مهم مجلس خبرگان رهبری در روز ۱۴ خردادماه سال ۶۸ در دو قسمت توسط برخی خبرنگاران خارج از کشور منتشر شده، باز هم این سؤال پیش می‌آید که آرشیو صدا و سیما چرا و چگونه در اختیار شبکه‌ها و خبرنگاران خارجی قرار می‌گیرد. این سؤال آنجا اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که منتشرکنندگان این فیلم‌ها مدام با تبلیغات خود در پی ایجاد جذابیت برای کار خویش و تعلیق مخاطبان‌شان هستند. بعد از انتشار قسمت اول از فیلم جلسه مهم خبرگان رهبری برای تعیین جانشین حضرت امام (ره) و رأی آنها به رهبر معظم انقلاب، عباس سلیمی نمین، تحلیلگر اصولگرا طی یادداشتی اشاره‌ای تلویحی به همین موضوع داشت و نوشت: «یک دهه است آزادسازی قاعده‌مند و تدریجی، اسناد دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را نیز شامل شده است، اما گویا بنا نیست از چنین امتیازی برای افزایش شناخت جامعه بهره منطقی گرفته شود، کما اینکه در مورد اسناد به دست آمده از دوران پهلوی (پدر و پسر) نیز کم و بیش این چنین شد. فراهم کردن زمینه دسترسی عموم به اسناد و خارج کردن آن از انحصار سازمان‌های تولیدکننده و صاحب سند بعد از ۳۰ سال، هر ساله کنجکاوی قشر جوان را برمی‌انگیزد و اهل نظر را با تاریخ پیوندی مستحکم می‌زند.»

حتی شاهد علوی، خبرنگار مقیم امریکا که فیلم‌های مربوط به جلسه ۱۴ خرداد سال ۶۸ مجلس خبرگان را منتشر کرده، بعد از انتشار فیلم اول به شبکه ماهواره ای گفت که این فیلم‌ها را از طریق یک منبع در ایران دریافت می‌کند. هر چند توضیحات بیشتری درباره منبع خود نداد. او اکنون هم گفته در روزهای آینده باز هم به کار خود در انتشار این فیلم‌ها ادامه خواهد داد. در شرایطی که صدا و سیما طی سال‌ اخیر و به دنبال هشدارهای رهبر معظم انقلاب درباره بحث «نفوذ»، برنامه‌های متعددی در این خصوص ساخته و نقش نصیحت کننده نهادهای دیگر در این زمینه را برعهده گرفته است، با اتفاقات اخیر باید خود نیز پاسخگوی سؤالات متعددی درباره نفوذ شبکه‌های خارجی به ساختار اداری‌اش باشد که تا اینجا قسمتی از مهم‌ترین آرشیوهای محرمانه این سازمان از کشور خارج و توسط رسانه‌های خارجی منتشر شده‌اند.
منبع: بهارنیوز

نمی‌شود با بهشت و جهنم مردم کار نداشت

حجت الاسلام محسنی اژه ای در همایش ناجا و تمدن نوین اسلامی گفت: همه ما باور داریم که آفریده ای هست و آفریننده ای. جهان هستی و آفرینش دارای نظم و انضباط خاص و هدفی است. وی افزود: همچنین قبول داریم که آفریننده جهان هستی علیم، رحیم و رحمان است و می دانیم که اشرف آفرینندگان انسان است و انسان به واسطه تفکر و تعقلش از سایر مخلوقات ممتاز است.

اژه ای با بیان اینکه انسان به دلیل همین تفکر و تعقل می تواند در سایر اجزای هستی تصرف کند و با استعداد و ظرفیتی که خدا در او نهاده به اعلی علیین صعود کند یا به اسفل السافلین سقوط کند، گفت: باور داریم که دین اسلام، دین جامع، کامل و کافی برای رسیدن انسان به قله سعادت است. وی تاکید کرد: دین اسلام، دینی به هم پیوسته است و همه اجزای آن از یک روح برخوردار است و این دین جامع و کامل اگر به آن عمل کنیم، ما را به اعلی علیین می رساند و مانع سقوط ما می شود.

وی با بیان اینکه ۴ دهه قبل انقلابی در ایران به وقوع پیوست که رهبر آن اسلام شناسی بود که مراتبی از کمالات عالی را طی کرده بود، گفت: آیا پایه گذاری نظام اسلامی کفایت می کند؟ اژه ای پاسخ داد: نظام اسلامی کارگزار متناسب با این نظام را می خواهد. وقتی می تواند مفید و موثر باشد که دولتمردان و کارگزارانی با بینش همین انقلاب اسلامی عهده دار اجزای آن باشند.

سخنگوی قوه قضائیه تاکید کرد: اگر چنانچه کارگزاران نظام اسلامی، بینششان اسلامی نبود و با بینش انقلاب اسلامی مغایرت داشت، یعنی بینش آنها التقاطی بود و کسری داشت، نمی توانند نظام اسلامی را محقق کنند. معاون اول قوه قضائیه گفت: نظام اسلامی ما مبتنی بر لااله الا الله است. هم جذب دارد و هم دفع. هم سلب و هم ایجاب دارد. هم شمشیر و هم کتاب دارد و در مقابل ظلم و ظالم می ایستد.

اژه ای گفت: اگر ظالم قابل اصلاح نباشد، او را مجازات می کند و در مقابل مظلوم خشوع و خضوع و مهربانی دارد. هم لا دارد و هم الا الله. هم کفر به طاغوت دارد و هم ایمان به الله. یعنی یکسویه نیست. معاون اول قوه قضائیه اضافه کرد: اگر کارگزاران نظام اسلامی با این بینش باشند، یعنی همه اسلام و اسلام جامع در همه ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نیروی انتظامی را ببینند، این نظام می تواند اقشار مختلف جامعه را به سمت سعادت و کمال ببرد.

اژه ای گفت: این حرف و اعتقاد که دولت اسلامی کاری به جهنم و بهشت مردم ندارد، کاملا غلط است. اینکه نمی خواهد به زور مردم را به بهشت ببرد، به یک معنا کاملا غلط است. وی تصریح کرد: وظیفه دولت اسلامی این است که بستر را برای رشد همه فضائل اخلاقی آماده کند. انسانها به سوی سعادت و کمال بروند و هدایت و تربیت شوند، موانع سر راه رسیدن به سعادت و زندگی مطلوب رفع شود.

اژه ای افزود: اگر با گفتن و تذکر و اقدامات نرم، موانع رفع نشد لازمه اش این است که با اقدامات سخت تری موانع برداشته شود. باید موانع رسیدن به سعادت انسانی از مسیر حکومت اسلامی برداشته شود. سخنگوی قوه قضائیه با اشاره به هدف جمهوری اسلامی گفت: هدف جمهوری اسلامی این است که کل جامعه، اسلامی شود و از این منظر می توان تمدن نوین متصف به اسلامی بودن پایه گذاری کرد. با بینشِ بخشی نگری نمی توان به تمدن اسلامی رسید.

وی با تقدیر از نیروی انتظامی گفت: نیروی انتظامی مخلص، جهادگر و به فکر آینده است. البته این به این معنا نیست که نقطه ضعف ندارد. باید تمام ضعف ها را برطرف کرد. سخنگوی دستگاه قضا با طرح این سوال که نیروی انتظامی چگونه می تواند ما را به سمت تمدن نوین اسلامی ببرد، گفت: در وهله اول باید ببینیم نظم و انضباط در دین جامع و کامل اسلام چه جایگاهی دارد. قطعا نقش و اهمیت امنیت و نظم در دین اسلام، جایگاه رفیع و مهمی است که همه باید برای ایجاد آن اهتمام و سرمایه گذاری کنند.

وی گفت: اسلام برای برقرارکنندگان نظم و امنیت ارزش والایی قائل است و برای کسانی که سد راه امنیت می شوند، مجازات بزرگی در نظر گرفته است. سخنگوی قوه قضائیه با اشاره به نقش دوم نیروی انتظامی گفت: بحث دوم همین ماموریت هایی است که در قانون اساسی برای نیروی انتظامی تعریف شده است. کدام دستگاه را سراغ دارید که با همه سطوح کشور سر و کار داشته باشد و با همه اقشار جامعه مرتبط باشد. انسان از زمانی که متولد می شود تا لحظه مرگ با نیروی انتظامی سر و کار دارد.

وی تصریح کرد: حال این سوال مطرح است که آیا کسی که در این حوزه عمیق، فعال و گسترده حضور دارد، چه نقشی می تواند ایفا کند. قطعا کمک او بسیار موثر و تاثیرگذار است. اژه ای افزود: امروز نیروی انتظامی پویا و مورد اعتماد است اما اگر بخواهیم به آن مقصد عالی برسیم، یعنی تمدن نوین اسلامی آن هم در دوران جاهلیت مدرن، نباید به این ها بسنده کنیم و نباید به داشته هایمان راضی باشیم. ما راه طولانی را در پیش داریم.
منبع: بهارنیوز