اصلاح‌طلبان از روحانی ناامید نشده‌اند

به گفته جلایی پور اصلاح‌طلبان منتظرند تا حسن روحانی به وعده‌هایی که در انتخابات داده عمل کند و از همین رو به هیچ عنوان از روحانی ناامید نشده‌اند. جلایی‌پور البته یک راه‌حل هم برای سرعت بخشیدن به حل مشکلات کشور دارد: تقویت جامعه مدنی و همکاری نیروهای درون این جامعه با دولتی‌ها. همین است که می‌گوید: «ما اصلاح‌طلبان هم دولت پاسخگو، شفاف و حساس به مسائل جامعه می‌خواهیم و هم یک جامعه مدنی قوی و زنده می‌خواهیم تا بتوانیم به رفع مشکلات غامض جامعه بپردازیم. 




جلایی‌پور در بخش دیگری از این مصاحبه حاضر نشدن برخی چهره‌های دولتی در مراسم تشییع جنازه دکتر ابراهیم یزدی را به دلیل خارج نشدن از فضای امنیتی پیش از سال ٩٢ اعلام کرد و گفته است: «این یک علامتی است که نشان می‌دهد که ما هنوز به طور کامل از وضعیت امنیتی قبل از سال ٩٢ خارج نشده‌ایم. ببینید آقای یزدی نه‌تنها یک شخصیت شناخته شده آزادیخواه و اصلاح‌طلب بود، بلکه یکی از چهره‌های برجسته انقلاب اسلامی بود. وزیر خارجه دولت موقت بود. ادب سیاسی حکم می‌کند که چنین حضوری توسط مقامات رسمی صورت بگیرد اما اینکه چرا چنین نمی‌شود به عمل دولت موازی و فضای سال‌های ٨۴ تا ٩٢ بازمی‌گردد.

 

اخیرا برخی چهره‌های اصلاح‌طلب منتقدانه نسبت به روحانی سخن می‌گویند. به اعتقاد آنها آقای روحانی در انتخابات راهنمای چپ را زد و رای از بدنه اجتماعی گرفت اما حالا به راست چرخیده است. شما این موضع را قبول دارید؟

آقای روحانی در مبارزات انتخاباتی خیلی خوب ظاهر شد ولی بعد از انتخابات خودش مباحث را تندتر کرد. این اصلا تقاضای اصلاح‌طلبان نبود. بعد به خاطر فشارهای بعد از انتخابات آقای روحانی سعی می‌کند که فضا را آرام‌تر کند. هم با سخن و هم با عمل؛ مثل چیدن کابینه. اصلاح‌طلبان همچنان امیدوارند وعده‌هایی که روحانی در انتخابات داده عملی کند. اصلاح‌طلبان اصلا ناامید نشده‌اند. اصل به بار نشستن وعده‌هاست. اینکه چه کسی آن را اجرا کند چندان مهم نیست. از این نظر اصلاح‌طلبان ناامید نشده‌اند. مردم هم منتظر هستند که شعارها تحقق یابد.

 

اصلاح‌طلبان تا کجا باید پای‌‌روحانی بایستند؟

اصلاح‌طلبان پای حمایت از روحانی هستند تا وقتی که او دنبال تحقق وعده‌های خود است. بحث آقای روحانی در مورد اهل سنت و زنان خیلی خوب بود. برخی می‌گویند این حرف‌ها زده می‌شود اما اجرا نمی‌شود اما به نظر من اینکه رییس‌جمهور یک حرف خوبی را می‌زند خود یک عمل خوب هم هست. او می‌گوید اهل سنت مالیات می‌دهند و جوانان‌شان به سربازی می‌روند پس چرا نباید در مدیریت کشور نقش داشته باشند؟! این یکی از حرف‌های جدی اصلاح‌طلبان است که ایران را برای همه ایرانیان می‌خواستند و می‌خواهند. اصلاح‌طلبان به همین دلیل از آقای روحانی حمایت می‌کنند.

 

راهبرد اصلی اصلاح‌طلبان نسبت به دولت دوازدهم باید چگونه باشد؟

راهبرد اصلاح‌طلبان نسبت به آقای روحانی روشن است و آن حمایت و تشویق و نقد همدلانه است. در انتخابات واقعا اصلاح‌طلبان تمام قد ظاهر شده و از او حمایت کرده‌اند. الان هم آقای روحانی را تشویق می‌کنند که شعارهایی را که داده پیگیری کند. همچنین اگر لازم باشد انتقاد هم می‌کنند.

 

برکات ائتلاف با معتدلین برای جریان اصلاحات بیشتر بوده یا مشکلات و مضراتش؟

برکات آن بیشتر بوده است. مهم‌ترین مساله اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان و اصولگرایان میانه‌رو منافع ملی و حفظ و بقای ایران (در خاورمیانه لرزان) است. ائتلافی که اصلاح‌طلبان با اعتدالگرایان کردند بر سر این مساله بود. اینکه کشور از بحران بیرون بیاید. ما الان خیلی از وضعیت پیش از ۱۳۹۲ فاصله گرفته‌ایم و این به نفع کشور بوده است. ما امیدواریم با همان راهبردهای‌های حمایتی، تشویقی و انتقادی، آقای روحانی بتواند به وعده‌هایی که به مردم داده عمل کند. نیروهای جامعه مدنی نیز از فرصتی که با خروج از شرایط نیمه امنیتی و بحرانی قبل از ٩٢ به دست آمده استفاده کنند و جامعه مدنی را تقویت کنند. مشکلات کشور به همکاری نیروهای جامعه مدنی و همکاری نیروهایی که در دولت هستند نیازمند است. ما هم دولت پاسخگو، شفاف و حساس به مسائل جامعه می‌خواهیم و هم یک جامعه مدنی قوی و زنده می‌خواهیم تا بتوانیم به رفع مشکلات غامض جامعه بپردازیم.

 

با فقدان ابراهیم یزدی نهضت آزادی و جریان ملی مذهبی چه وضعیتی پیدامی‌کنند؟

مهم‌ترین سرمایه‌های این دو جریان ریشه‌دار (که ریشه آنها به پیش از انقلاب و نهضت ملی مصدق باز می‌گردد) شخصیت‌های آن بوده است. افرادی چون مرحوم بازرگان، دکتر یزدی و سحابی‌ها از شخصیت‌های برجسته آن بوده‌اند. این موضوع نقش شخصیت‌ها، در مورد این جریان‌ها حایز اهمیت است. و امروز متاسفانه این جریان ریشه‌دار یکی از سرمایه‌های شخصیتی خودشان را از دست داده‌اند. به نظر من تا بازآفرینی دوباره این شخصیت‌ها مهم‌ترین کار این است که حاملان و فعالان نهضت آزادی و ملی مذهبی خصیصه‌های ابراهیم یزدی را زنده نگاه دارند و به این شیوه راه دکتر یزدی را ادامه دهند. آقای یزدی ویژگی‌های مهمی داشت و چهار ویژگی او در زمینه جامعه سیاسی ایران اهمیت دارد.

 

اول اینکه او «ایستادگی مدنی» برای تحقق شعارهای اصلی انقلاب اسلامی داشت. او هیچگاه از انقلاب اسلامی و شعارهای اصلی آن دور نشد. در شعارهای اصلی انقلاب چهار مفهوم کانونی وجود دارد؛ استقلال، آزادی، جمهوری و اسلام. او نسبت به این چهار مفهوم و ارزش‌های کلیدی در ارتباط با انقلاب اسلامی و ایران خیلی جدی بود. او در این مورد با کسی شوخی نداشت و از اهداف بزرگ انقلاب اسلامی تا آخر دفاع کرد. دوم اینکه آقای یزدی در مورد تقویت مردمسالاری که از اهداف نظام بود، کوشا بود. او با رفتار و کردارش نشان داد که راه رسیدن به این هدف صبوری و شکوری است. او واقعا این مساله را خیلی خوب در چهار دهه اخیر نشان داد. او در این راه متحمل هزینه‌های سنگین شد. جزو شخصیت‌هایی بود که بیشترین تهمت‌ها و تهدیدها را از کیهانیان دریافت کرد. فعالیت ٧٠ ساله یزدی سرشار از صبوری و ایستادگی مدنی بود. سوم اینکه ابراهیم یزدی به عنوان یک کنشگر سیاسی و تحلیلگر بیشتر در منطقه خاکستری بود. او اهل سیاه و سفید و اهل صفر و صد کردن مسائل نبود. او جزم‌اندیش و دگم نبود. ویژگی چهارم اینکه او نشان داد که اهل گفت‌وگو، مذاکره، انعطاف و امید به آینده است و اهل طرد نیست. این چهار ویژگی اگر از سوی دوستداران نهضت تداوم پیدا کند، فقدان مرحوم یزدی تا حدودی جبران می‌شود.

 

قرابت گفتمان اصلاح‌طلبی و نیروهای سیاسی اصلاح‌طلب در حال حاضر برای پیشبرد اهداف اصلاح‌طلبی منطبق با تبار مشروطه با اعتدالگرایان باید باشد یا از جنس اصلاح‌طلبی مرحوم دکتر یزدی؟

شما به اعتدال گرایی مشروطه و اصلاح‌طلبی دکتر یزدی اشاره کردید. به نظر من این سوال شما مقداری ایراد دارد. چون اصلاح‌طلبی را در برابر اعتدال گرایی قرار داده‌اید. اعتدالگرایی یک روش فعالیت اجتماعی و سیاسی است و کوشش می‌شود که برای حل مشکلات افراط و تفریط نشود. و اصلاح‌طلبی یک فکر و یک رویکرد کلان در پاسخ به نیاز دایم جوامع امروزی به تغییرات اجتماعی است. اصلاح‌طلبان هم در روش مایل هستند که عقلایی و مبتنی بر میانه‌روی و ارزیابی هزینه و فایده‌ها حرکت کنند. از این نظر اصلاح‌طلبی با اعتدالگرایی اشتراک دارد. ولی هدف اصلاح‌طلبی روشن است و آن تقویت مردمسالاری به روش‌های قانونی، مسالمت‌آمیز و تدریجی در ایران است. لذا اصلاح‌طلبی یک جریان اساسی در تاریخ معاصر ایران است. شما می‌توانید تبار آن را از نیمه دوم قرن نوزدهم توسط امیرکبیر پیگیری کنید و در انقلاب مشروطه و نهضت ملی و انقلاب اسلامی دنبال این جریان اصلاح‌طلبی را پی بگیرید و در ٢٠ سال اخیر (پس از ۱۳۷۶) ما با یک جریان استوار اصلاح‌طلبی در ایران روبه‌رو بوده‌ایم. در این جریان ١۵٠ ساله و در این ٢٠ سال خیلی از شخصیت‌ها نقش داشته و دارند که یکی از آنها مرحوم دکتر یزدی است.

 

به نظر شما چرا هیچ یک از چهره‌های دولتی و حکومتی در مراسم تشییع دکتر یزدی حضور پیدا نکردند؟

این یک علامتی است که نشان می‌دهد که ما هنوز به طور کامل از وضعیت امنیتی قبل از سال ٩٢ خارج نشده‌ایم. ببینید آقای یزدی نه تنها یک شخصیت شناخته شده آزادیخواه و اصلاح‌طلب بود، بلکه یکی از چهره‌های برجسته انقلاب اسلامی بود. وزیر خارجه دولت موقت بود. ادب سیاسی حکم می‌کند که چنین حضوری توسط مقامات رسمی صورت بگیرد اما اینکه چرا چنین نمی‌شود به عمل دولت موازی و فضای سال‌های ٨۴ تا ٩٢ باز می‌گردد. به همان دلیلی که شخصیت‌های ایران مثل آقایان موسوی و کروبی و خاتمی تحت حصر و ممنوع‌التصویری هستند.

 

پاشنه آشیل جریان اصلاح‌طلبی آیا می‌تواند همان پاشنه آشیل فعالیت و کنش سیاسی جریان ملی- مذهبی یا نهضت آزادی باشد؟

خیر. با هم متفاوت هستند. درست است که این دو جریان از حیث اصلاح‌طلبی در طول هم قرار می‌گیرند اما تفاوت‌هایی دارند. تبار جریان نهضت آزادی و ملی – مذهبی‌ها به نهضت ملی و انقلاب اسلامی و پس از آن بر می‌گردد. بعد از انقلاب اسلامی هم مهلت به آنها داده نشد و زیر سرکوب قرار گرفتند و آنها هم نتوانستند انعطاف لازم را داشته باشند و بیشتر در معرض فشار و کنترل قرار داشتند. ولی جریان اصلاح‌طلبی که در این ٢٠ سال شاهدش بودیم تبارش از انقلاب اسلامی و مقاومت در زمان جنگ شروع می‌شود. شخصیت‌های بارزی مانند آقای موسوی، همت‌ها و باکری‌ها از این تبار بودند. تبار اصلاح‌طلبان به دوره سازندگی بازمی‌گردد. افرادی بودند که در جریان سازندگی و ساختن کشور بسیار زحمت کشیدند و تجربه کسب کرده‌اند. از همه مهم‌تر تبار اصلاح‌طلبان به آزادیخواهی و دموکراسی خواهی ٢٠ سال اخیر برمی‌گردد. این تندروها هستند که می‌خواهند انقلاب اسلامی را به حکومت اسلامی تقلیل دهند و نمی‌توانند موفق شوند. به چند دلیل که یکی از آنها حضور چهار دهه‌ای و ریشه‌ای اصلاح‌طلبان است. لذا به این تفاوت‌ها باید توجه کرد.


منبع: بهارنیوز

بعداز۴۰ سال هنوز وزیر اهل سنت نداریم

جلال جلالی‌زاده درباره کابینه دوازدهم و انتخاب افراد به عنوان وزرای مردم گفت: ابتدا باید بگویم یکی از ایراداتی که به دولت یازدهم گرفته می‌شد آن بود که وزرای آن از توان اجرایی لازم برخوردار نبودند. باتوجه به پیشینه دولت یازدهم، مردم این بار توقع داشتند که افراد شایسته، توانمند و مقتدر زمام امور را به دست بگیرند که می‌توان گفت این اتفاق تاحدی رخ داد و تا حدودی هم خیر. وی با بیان این مطلب که افراد خوش فکر، شایسته و صاحب‌نظر که در دوره‌های گذشته نیز حضور داشته‌اند، عنوان کرد: اگر به دنبال تحول و توسعه هستیم افرادی باید بر سر کار باشند که خیال مردم از هر جهت راحت باشد.

جلالی‌زاده با اشاره به این که رئیس جمهور قولی مبنی بر حضور افراد از اقوام و مذاهب مختلف در دولت را داده بود اما تاکنون آن طور که باید و شاید عملی نشده است، گفت: از آقای روحانی گله‌مند هستیم، رئیس‌جمهور منتخب یعنی رئیس‌جمهور همه ملت او باید به دور از مسائل نژادی و مذهبی افراد را معرفی کند. نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در ادامه توضیح داد: ۴۰ سال است که از انقلاب اسلامی ما می‌گذرد اما هنوز نتوانسته‌ایم یک استاندار، فرماندار و یا یک وزیر از سایر اقوام و مذاهب داشته باشیم. نگاه به مسائل کشور باید بر اساس توسعه و عدالت باشد . وی ادامه داد: آقای جهانگیری خودشان قول استفاده از ظرفیت سایر اقوام و مذاهب را دادند اما تاکنون چنین نشد. حداقل انتظار این است که  وزرا معاونان و مشاوران خود را از سایر اقوام و مذاهب انتخاب کنند. جلالی زاده تاکید کرد: آقای روحانی در آزمون بزرگی قرار دارد ایشان باید مقابل بی عدالتی ایستادگی کند و به مردم نشان دهد قصدی جز خدمت به آن‌ها ندارد.


منبع: بهارنیوز

وزیر ارتباطات: تعرفه اینترنت اصلاح می‌شود/ اگر تماشای فیلم از طریق شبکه، گران‌تر از خرید دی وی دی باشد، محتوای فاخر رشد نمی‌کند

محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات گفت: عزم ما بر اصلاح نظام تعرفه اینترنت جدی است.

محمدجواد آذری جهرمی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام با انتشار عکسی از فروش دی وی دی های سریالهای ایرانی در کنار خیابان، نوشت: وقتی نظام تعرفه گذاری اینترنت اشکال داشته باشد، نه تنها مصرف کننده آزار می بیند، بلکه تولیدکنندگان محتوای خوب ایرانی نیز باید شاهد آن باشند دسترنج آنها در پیاده رو ها و نقش زمین، توزیع شود.

وی تاکید کرد: زمانی که دیدن یک فیلم از طریق شبکه، هزینه ای بیش از هزینه دی وی دی کنار خیابانی باشد، محتوای فاخر در فضای مجازی کشور رشد نخواهد کرد.

وزیر ارتباطات: تعرفه اینترنت اصلاح می‌شود/ اگر تماشای فیلم از طریق شبکه، گران‌تر از خرید دی وی دی باشد، محتوای فاخر رشد نمی‌کند


منبع: عصرایران

بازداشت نفر دوم فساد کنتورسازی/ تعقیب قضایی نفر سوم در دستور کار سازمان بورس

یک مقام آگاه از بازداشت ح. س. که پیش از این به عنوان مجری طرح تجهیز صندوق‌های فروشگاهی اتاق اصناف فعالیت می‌کرد با قرار وثیقه ۲۰ میلیارد ریالی خبر داد.

به گزارش فارس، یک مقام آگاه با تایید خبر بازداشت ح. س. به عنوان مجری اسبق طرح تجهیز صندوق‌های فروشگاهی از سوی بازپرس پرونده شکایت سازمان بورس از ناشر کنتور سازی و برخی اشخاص دخیل در این پرونده، گفت: با احضار این شخص در روز گذشته از سوی مرجع قضایی و تفهیم اتهام به وی تحت عنوان «مشارکت در کلاهبرداری»، قرار وثیقه ۲۰ میلیارد ریالی صادر شد که به دلیل ناتوانی در تامین آن راهی بازداشتگاه اوین شده است.

در این ارتباط یک منبع مطلع دیگر در گفتگو با فارس از  ح. س. به عنوان نفر دوم پرونده کلاهبرداری کنتور سازی یاد کرد و گفت: بزودی نفر سوم این پرونده با توجه به محرز شدن زنجیره جرم‌های صورت گرفته که به اتاق اصناف منتهی می‌شود دستگیر خواهد شد.

وی درباره بازداشت یکی از سهامداران معترض در شب گذشته با نام ت.غ نیز گفت: این بازداشت ارتباطی به شکایت سازمان بورس از ناشر کنتور سازی نداشته و تنها به دلیل شکایت شرکت بورس اوراق بهادار بابت تخریب اموال در اعتراض‌های اخیر صورت گرفته که سازمان بورس برای جلب رضایت و آزادی وی تلاش خواهد کرد.

این مقام آگاه ادامه داد: با درخواست شکایت سهامداران کنتور سازی به سازمان بورس این نهاد اقدام به پیگیری قضایی این پرونده کرده و به نمایندگی از آنها به دادگاه ارایه داده است . در این ماجرا زنجیره‌ای از اشخاص مختلف در فرآیندی حساب شده دخالت داشته اند که شامل اتاق اصناف، کارگزاری آ، ناشر کنتور سازی، دو حسابرس و ح. س. بوده است.

در حال حاضر دو حسابرس ناشر کنتور سازی با تفهیم اتهام تحت عنوان معاونت در کلاهبرداری معادل حبس قرار وثیقه ۳ میلیارد ریالی صادر شده که با تامین وثیقه تا وقت تعیین دادگاه آزاد هستند.

به گفته وی نفر سوم این پرونده نیز بزودی دستگیر خواهد شد.

این منبع مطلع با اشاره به برخی حوادث رخ داده در جریان اعتراض‌های پراکنده عده‌ای از سهامداران گفت: مستندات و اطلاعات قطعی نشان می دهند جمعی ۲۰ نفره که از سوی برخی مدیران تامین مالی و فکری می‌شوند با سوءاستفاده از تجمع‌های اعتراضی به دنبال فشار روانی به سازمان بورس برای عقب نشینی از پیگیری این پرونده هستند که هم اکنون تحت تعقیب قضایی قرار گرفته‌اند.

وی تصریح کرد: در حال حاضر ۸ هزار سهامدار حقیقی و حقوقی شرکت کنتور سازی ایران  انتظار پیگیری قضایی پرونده این ناشر را دارند و سازمان بورس به نمایندگی از این اشخاص همچنان تا حصول نتیجه و جبران خسارت و اعاده حقوق سهامداران به کار خود ادامه خواهد داد.

وی افزود: در این پرونده رییس سازمان بورس دو درخواست تعقیب کیفری مجرمان و در جبران خسارت سهامداران از طریق اقدام های اقتصادی را در دستور کار مدیران خود قرار داده است. ماجرای کنتور سازی در راستای بر هم زدن نظم مالی کشور و برهم زدن اعتبار مالی کشور با تخریب وجهه بازار سرمایه و نهادهای ناظر این بازار بوده و باید همزمان با مجازات، مجرمان نسبت به جبران خسارت های وارده اقدام کنند.


منبع: عصرایران

نخست‌وزیر لهستان: نمی‌گذاریم از ما "اخاذی" شود

نخست‌وزیر راستگرای لهستان گفت که شرکای “بزرگ” کشورش در اتحادیه اروپا نمی‌توانند از ورشو برای پذیرش هزاران پناهجو طبق سیستم سهمیه‌بندی برای توزیع آنها در سراسر این بلوک “اخاذی” کنند.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری فرانسه، بئاتا شیدوا، نخست‌وزیر لهستان گفت: نمی‌توان با این تهدید که بخشی از بودجه ما در اتحادیه اروپا را به عنوان تنبیه قطع می‌کنند، از ما اخاذی کنند چرا که ما با اسکان اجباری مهاجرانی از شمال آفریقا و خاورمیانه موافق نیستیم.

دیمیتریس آوراموپولوس، کمیسیونر مهاجرت اتحادیه اروپا ژوئیه گفته بود بروکسل گام‌های حقوقی علیه جمهوری چک، مجارستان و لهستان را در دستور کار دارد.

به گفته او، این اقدام به دلیل “ناکامی آنها در انجام وظایف حقوقی برای اسکان مجدد طبق برنامه سهمیه‌بندی است.”

این سه کشور ممکن است در دادگاه عدالت اروپایی محاکمه و نهایتا جریمه شوند؛ مساله‌ای که ورشو استدلال می‌کند معادل قطع کمک‌های مالی اتحادیه اروپاست.

نخست‌وزیر لهستان گفت: اعتبارات اتحادیه اروپا و سیاست همبستگی جزو اصول اتحادیه اروپاست درست مثل آزادی در جابجایی کالا و خدمات. ما نسبت به آنها حق داریم. بنابراین تاکید داریم که معاهده‌های اتحادیه اروپا باید مورد احترام قرار بگیرد و دیکته کشورهای بزرگتر درباره سهمیه مهاجران را رد می‌کنیم.

اظهارات او در شرایطی مطرح می‌شود که انتظار می‌رود دادگاه عدالت اروپایی چهارشنبه شکایت مجارستان و اسلواکی علیه برنامه سهمیه اجباری را رد کند.

این برنامه در اوج بحران مهاجرتی اروپا در سال ۲۰۱۵ ایجاد شد. موج مردمی که از جنگ در سوریه و درگیری و فقر در خاورمیانه و بسیاری از کشورهای آفریقایی گریختند، منجر به ایجاد بزرگترین بحران مهاجرتی اروپا از جنگ جهانی دوم شد. تا ماه ژوئیه تنها ۲۴ هزار تن از ۱۶۰ هزار پناهجو شامل طرح جابجایی اتحادیه اروپا شدند و از کشورهایی مانند ایتالیا و یونان به سایر کشورهای عضو انتقال یافتند. 
 


منبع: الف

مقام آمریکایی:‌ افغانستان ویتنامی دیگر برای واشنتگن/ همکاری با ایران بهترین راه بازگشت صلح

ژنرال ‘رابرت جی گارد’ دستیار اجرایی وزیر دفاع اسبق آمریکا، راهبرد دولت ترامپ در افغانستان را ‏تکرار سیاست های ناکام پیشین کاخ سفید دانست و گفت: همکاری با کشورهای منطقه به ویژه ایران، بهترین راه حل برای صلح و ثبات ‏افغانستان خواهد بود.‏

ژنرال گارد که عضو هیات رئیسه ‘مرکز تحقیقات کنترل تسلیحات و منع غنی سازی’ در واشنگتن است، در گفت وگویی ‏اختصاصی با ایرنا از راهبرد تازه آمریکا در افغانستان شدیدا انتقاد کرد و افزود رئیس جمهوری آمریکا کمترین مشورت را با ‏وزارت دفاع این کشور و کارشناسان پنتاگون برای اعلام این راهبرد داشته است.‏

این ژنرال بازنشسته آمریکایی با اشاره به نقش منطقه ای ایران بر اهمیت گفت و گو با جمهوری اسلامی ایران برای یافتن راه حل پایان خشونت ‏ها در افغانستان تاکید و تصریح کرد: با وجود مشکلات سیاسی در روابط دوجانبه، ما باید بطور جدی نگرانی های امنیتی ایران ‏را مد نظر قرار دهیم. ما باید با دولت ایران درباره وضع افغانستان مذاکره و تلاش کنیم که با ایران به تفاهم برسیم.‏

‏**تکرار ناکامی های گذشته در افغانستان

ژنرال گارد درباره موفقیت راهبرد تازه دولت آمریکا در افغانستان ابراز تردید کرد و گفت: بر ‏اساس صحبت ترامپ، قرار است که وزیر دفاع جزییات این راهبرد را اعلام کند. ولی راستش را بخواهید من تفاوت خاصی میان ‏این راهبرد و آنچه که قبلا در افغانستان انجام دادیم، نمی بینم.‏

وی در پاسخ به اینکه آیا طرح ترامپ نقشه راهی برای خروج سربازان آمریکا از باتلاق افغانستان ارائه می دهد، گفت: من نه تنها ‏راهکاری برای خروج از افغانستان نمی بینم، بلکه برعکس، کاخ سفید با این طرح، خود را به باقی ماندن در افغانستان متعهد ‏کرده است.
مقام پیشین وزارت دفاع آمریکا ادامه داد: اگرچه خیلی ها در ایالات متحده، از جمله فرماندهان نظامی، بارها گفته اند که مساله افغانستان راه حل نظامی ندارد، اما ‏رویکرد کاخ سفید تغییر نکرده است. از طرف دیگر طالبان نمی خواهد درباره خروج نیروهای آمریکایی مذاکره کنند که این ‏موضوع عملا یک بن بست نظامی در افغانستان ایجاد کرده است.‏

‏**گزینه های اندک در افغانستان

گارد در پاسخ به اینکه چرا ترامپ و مشاورانش اصرار دارند دوباره به همان راه های گذشته بروند؟ تصریح ‏کرد: به نظر می رسد گزینه دیگری برای آمریکا وجود ندارد. اگر شما مسائل سیاسی داخلی آمریکا را در نظر ‏داشته باشید، درمی یابید که ترامپ می خواهد چهره ای قدرتمند و نظامی از خود به نمایش گذارد.

وی اضافه کرد: در این چارچوب، موضوع ‏عقب نشینی از افغانستان معنایی برای او نخواهد داشت. البته او (ترامپ) در دوران انتخابات ریاست جمهوری می گفت که باید نیروهای ‏آمریکا را از افغانستان خارج کرد، اما حالا نظرش را عوض کرده است.‏

‏**اولویت همکاری منطقه ای

دستیار اجرایی وزیر دفاع اسبق آمریکا همکاری منطقه ای را تنها راه حل عملی برای ثبات افغانستان دانست و گفت: اگرچه به ‏نظر نمی رسد که در کوتاه مدت زمینه همکاری منطقه ای وجود داشته باشد، اما مهم خواهد بود که با دیگر قدرت های منطقه برای رسیدن به یک اجماع پذیرفتنی مذاکره کنیم.

ژنرال گارد یادآور شد: با این حال، با توجه به رقابت های منطقه ای و تنش میان پاکستان و ‏هند و مخالفت پاکستان با نقش هند در افغانستان، دشوار خواهد بود که به سمت همکاری منطقه ای برویم، اما باید تلاش کنیم که ‏برای پایان دادن به خشونت ها با این کشورها مذاکره شود.

وی افزود: این مذاکرات باید طالبان را هم در برگیرد تا در نهایت طالبان در دولت ‏افغانستان حضور یابند. برخی اعضای کنگره و دولت ترامپ، این نگرانی را دارند که دعوت از طالبان به معنای توانمندسازی ‏گروه های افراطی به مانند القاعده است و ما سرانجام به همان جایی برگردیم که پیش از حملات ۱۱ سپتامبر وجود داشت. ‏

دستیار اجرایی وزیر دفاع اسبق آمریکا تاکید کرد: ما نیاز داریم که امتیاز بدهیم و در نهایت با طالبان به یک توافق دردناک برسیم. این جنگ به صورتی بی پایان ‏درآمده است که بازنده اصلی آن مردم افغانستان بوده اند. هر چند باید بگویم که به نظر می رسد که طالبان احساس می کند که روز ‏به روز در حال برتری پیدا کردن است و برای همین هم تمایلی به مذاکره نشان نمی دهد. ‏

‏**اهمیت گفت وگو با ایران

ژنرال گارد خواستار گفت وگوی دولت آمریکا با تهران درباره اوضاع افغانستان شد و تصریح کرد: پس از سقوط طالبان، ایران در ‏تشکیل دولت افغانستان به آمریکا کمک کرد و این کمک ها مثبت بود. با وجود مسایلی که با ایران داریم، یک توافق هسته ای ‏بسیار ارزشمند با آن امضا کرده ایم که می تواند زمینه ساز گفت وگو و همکاری در مسایل دیگر باشد.‏

وی افزود: ایران بر عکس آمریکا با افغانستان دارای مرزهای مشترک است و نگرانی های مشروع خود را درباره افغانستان دارد. ‏با وجود مشکلات موجود سیاسی در روابط دوجانبه، ما باید بطور جدی نگرانی های امنیتی ایران را مد نظر قرار دهیم. ما باید با ‏دولت ایران درباره وضع افغانستان مذاکره و تلاش کنیم که با ایران به تفاهم برسیم.‏

‏**حداقل مشورت با مقام های نظامی/ شباهت افغانستان به جنگ ویتنام

این مقام پیشین پنتاگون ترامپ را متهم کرد که به جای کمک گرفتن از نظر کارشناسان نظامی در وزارت دفاع بر اساس مصالح ‏سیاسی خود تصمیم گیری می کند.‏

ژنرال گارد اظهار کرد: احتمالا ترامپ با وزیر دفاع و رئیس ستاد ارتش مشورت هایی کرده بود اما اساسا تصمیم وی سیاسی و ‏در چارچوب معادلات سیاست داخلی صورت گرفته است. به نظر من این تصمیم کاخ سفید درباره افغانستان با حداقل مشورت با ‏وزارت دفاع آمریکا اعلام شد. ‏

وی اضافه کرد: من فکر می کنم پنتاگون واقعا نمی داند با افغانستان چه باید کرد. مشکل این است که وقتی به نظامیان ‏دستوری داده می شود که آن را پیاده کنند، آنها بسختی برای رسیدن به آن تلاش خواهند کرد و خیلی مشکل است که نظامیان ‏درنگ کنند و بگویند این راهبرد ما جواب نداده است.

دستیار وزیر دفاع پیشین آمریکا تاکید کرد: به نظر من افغانستان وضعی شبیه زمان جنگ ویتنام پیاده کرده است که ‏نظامیان ما نمی دانستند چه در آن کشور می گذشت. فهم ما از فرهنگ مردم افغانستان محدود است و فکر می کنیم که ‏نیروی نظامی ما می تواند حلال همه دشواری ها باشد.‏


منبع: الف

واکنش هند به آزمایش هسته ای کره شمالی

وزارت امور خارجه هند با محکوم کردن آزمایش هسته ای کره شمالی،این اقدام پیونگ یانگ را باعث برهم خوردن صلح و ثبات منطقه دانست.

به گزارش ایرنا، وزارت امور خارجه هند روز دوشنبه با صدور بیانیه ای با اشاره ای غیر مستقیم به برنامه هسته ای پاکستان و کره شمالی اعلام کرد هند همچنان نگران گسترش سلاح های هسته ای و موشکی که امنیت ملی هند را تحت تاثیر قرار داده ،است.

کره شمالی روز گذشته (یکشنبه)ششمین آزمایش اتمی خود را با موفقیت انجام داد.

پیونگ یانگ که در سال ۲۰۰۵ خود را به عنوان یک قدرت هسته ای معرفی کرد از سال ۲۰۰۶ تاکنون شش بار دست به آزمایش اتمی زده است.

هند و آمریکا چندی پیش و پس از دیدار ‘مودی’ با’ دونالد ترامپ’ در آمریکا با صدور بیانیه مشترکی اقدامات کره شمالی را محکوم کردند.
‘وی کی سینگ’ مشاور وزیر امور خارجه هند نیز چندی پیش در نشست وزرای کشورهای آ سه آن در فیلیپین ،ادامه برنامه های هستهای و موشک های بالستیک کره شمالی را تهدیدی جدی برای صلح و ثبات بین المللی دانست.

دولت امریکا در دو ماه گذشته فشار های خود بر دهلی نو برای کاهش روابط دیپلماتیک با کره شمالی را افزایش داده است.

دولت هند اعلام کرده است که در راستای تحریم های سازمان ملل علیه کره شمالی، از تامین، فروش، انتقال و یا صادرات تسلیحات و کالای مرتبط به طور مستقیم یا غیر مستقیم از هند و یا توسط اتباع این کشور به کره شمالی جلوگیری می کند.

شورای امنیت سازمان ملل در ۳۰ فروردین ،تحریم های جدیدی را علیه برنامه هسته ای و موشکی کره شمالی تصویب کرد.

در تحریم های جدید شورای امنیت سازمان ملل علیه برنامه های هسته ای و موشکی کره شمالی، نام ۳۹ فرد و ۴۲ شرکت در فهرست سیاه تحریم ها قرار گرفته است .


منبع: الف

آیا آمریکا می‌تواند پلیس جهانی باشد؟/ تشکیل کنسرسیوم قدرتهای بزرگ

هژمونی ایالات متحده امریکا توسط بازیگران قدرتمندی مانند چین، روسیه و اتحاد اروپا به چالش کشیده شده لذا برای مدیریت نظم بین الملل باید کنسرسیومی از قدرتهای بزرگ تشکیل شود.

به گزارش مهر، «گراهام فولر» استاد مطالعات ادیان در دانشگاه نیویورک و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی خاورمیانه در مقاله ای با عنوان «بی نظمی جهانی و راهکارها» که در لوبلاگ منتشر شده می گوید: هژمونی ایالات متحده امریکا توسط بازیگران قدرتمندی مانند چین، روسیه و اتحاد اروپا به چالش کشیده شده لذا برای مدیریت نظم بین الملل باید کنسرسیومی از قدرتهای بزرگ تشکیل شود. متن مقاله پیش روی شماست.

در حال حاضر بی نظمی در سیستم جهانی در حال افزایش بوده بنابراین مهمترین سوالی که مطرح می شود این است که ایالات متحده امریکا چه اقدامی می تواند در مورد آن انجام دهد؟ جهت پاسخ به سوال دو مکتب فکری وجود دارد: اولین مکتب معتقد به وجود پلیس جهانی جهت استقرار نظم و ثبات در سیستم بین الملل بوده و مکتب بعدی معتقد است که بازیگران محلی باید عهده دار استقرار نظم در منطقه خود شوند. اما هر مکتب مزایا و مضرات خود را دارد. برخی بر این باورند که سیاست توازن قدرت در میان این دو مکتب قرار می گیرد.

معمولا پلیس جهانی، قدرتمندترین و بلندپروازترین قدرت یا قدرتهای جهانی است. در طی نیم قرن اخیر ایالات متحده امریکا این نقش را بر عهده گرفته که به نظر می رسد تغییراتی قابل توجه در سیستم بین الملل در حال رخ دادن است. از پایان جنگ جهانی دوم تا سقوط اتحاد جماهر شوروی واشنگتن همراه با مسکو عهده دار برقراری نظم در سیستم بین الملل بوده که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این وظیفه بر عهده امریکا قرار گرفته است. در یک قرن گذشته بریتانیای کبیر نقش مشابه ای را داشت که مدام مورد اعتراض آلمان، فرانسه و دیگر قدرتها بود.

در حال حاضر نومحافظه کاران و طرفداران مداخله لیبرال در واشنگتن (معتقدان دموکراسی صادراتی حتی با استفاده از اسلحه) می گویند مدیریت نظم بین الملل از وظایف اخلاقی امریکا بوده که اگر رها شود جهان در معرض خطر قرا خوهد گرفت. بر این اساس آنها فهرستی از وظایف  آمریکا که رها شده را بیان می کنند: اگر امریکا سلسه کیم را در کره شمالی و اسد را در سوریه از بین برده  یا از عربستان علیه قطر حمایت کرده بود، یا اگر جهت اتمام جنگ داخلی در افغانستان نیروی بیشتری اعزام کرده و از حمله اوکراین به روسیه حمایت کرده بود و … وضعیت به گونه ای دیگر بوده و ثبات سیستم بین الملل بهتر حفظ می شد.

با مطالعه این مکتب سوالات متعددی ذهن محققان را درگیر می کند: آیا ایالات متحده آمریکا می خواهد به طور فزاینده با مداخله های نظامی و پنهانی برای سرنگونی رهبران غیردموکراتیک از خون و پول خود مایه بگذارد؟ یا صرفا برای حفظ برتری ایالات متحده؟ در تحلیل هزینه-فایده دستاورد کلی آن چه خواهد بود؟ هزینه چنین مداخله هایی تاچه میزان قابل قبول است؟ آیا پول مالیات دهندگان داخلی را نمی توان بهتر صرف کرد؟ با توجه به این واقعیت که کشورهای دیگر به طور فزاینده در پی کسب منافع و حقوق خود هستند، ایالات متحده تا چه اندازه می تواند از ظهور دیگر قدرت ها جلوگیری کند؟ امریکا چگونه می تواند به گسترش تسلیحات اتمی و غیراتمی پیشرفته در جهان که آزادی عمل آن را محدود می کند، پاسخ دهد؟

مکتب مقابل پلیس جهانی، واقعیت قدرت های جدید در حال ظهور در سراسر جهان را می پذیرد. واقعیت این است که نمی توان با ظهور آنها مقابله نموده و ما به طور فزاینده با مراکز قدرت جایگزین در سراسر جهان مواجه هستیم. چین که در طی صد سال اخیر بازیگر مهمی نبوده، امروز با قدرت بسیار زیاد به صحنه آمده و ادعای قدرت سیاسی، اقتصاد و فرهنگی گذشته خود را دارد.

چین حتی ادعای رهبری جهانی را دارد. اروپا پس از گذشت یک قرن از جنگ های خونین، سرانجام قدرت گذشته خود را به دست آورده و شاید مترقی ترین گروه را در جهان نمایندگی می کند. اروپا با در اختیار داشتن قدرت سخت و نرم بسیار، در حال حاضر احساس استقلال می کند.

روسیه نیز دارای یک دیدگاه جهانی بوده که ریشه در قرن ها اعمال قدرت گسترده در اوراسیا و جنگ سرد به عنوان یک «ابرقدرت جهانی» دارد. قدرت نظامی و دیپلماتیک بسیار زیاد آن تا حد زیادی اقتصاد ضعیف آن را تحت الشعاع قرار داده،  اما حاضر است هزینه لازم را پرداخت کند تا بخشی از بازی جهان باشد. همانند چین، روسیه نیز عاملی منفی در صحنه جهانی محسوب نمی شود. البته برخی سیاستمداران آمریکایی که مخالف سازش با هر گونه قدرت جایگزین هستند، به این دو کشور با دیدی منفی می نگرند.

علاوه بر این، جهان شاهد این واقعیت است که قدرت های متوسط بیشتر و بیشتری در منطقه های خود اعلان قدرت می کنند. امروزه این فهرست شامل هندوستان، برزیل، ژاپن، کره جنوبی، ترکیه، ایران و کانادا است که درکی قوی از منافع خود دارند.

در حال حاضر هر کشوری که پلیس جهان باشد با شمار روز افزون مشکلات مواجه بوده که بسیار بزرگتر از تواناییهایش است. بسیاری از این مشکلات وحشتناک بوده و ممکن است به قیمت جان میلیون ها انسان تمام شوند. بحران های انسانی به وفور ادامه خواهد یافت (فلسطین، یمن، سودان جنوبی، کنگو، افغانستان، عراق، سوریه، میانمار، پناهندگان جهانی ). گرم شدن جهان و تخریب محیط زیست کارخانه پناهندگان  قوی ایجاد کرده که میلیون ها گرسنه و فقیر به بار آورده است. باید گفت که مداخله های نظامی ایالات متحده امریکا جهت حل و فصل این موضوعات طراحی نمی شوند.

مداخله نظامی توسط پلیس جهانی پیامد منفی بزرگ دیگری نیز خواهد داشت: عقب ماندگی (infantilization ) سیاسی مداوم بسیاری از کشورها در جهان. مداخله نظامی ایالات متحده آمریکا به طور مداوم منجر به این خواهد شد که طرف های درگیر به جای اینکه در پی توافق با رقبای خود باشند، به توافق با واشنگتن فکر کنند. ما این امر را بارها و بارها دیده ایم و اخیرا در افغانستان، عراق، سوریه و اوکراین، جناح های سیاسی ترجیح می دهند به جای مقابله با واقعیت های محلی خود، واشنگتن را وارد منازعه کنند. امروز می بینیم که حکومت های خلیج فارس به جای برقراری ارتباط با ایران، واشنگتن و ایران را مقابل یکدیگر قرار داده اند.

سوال مهمی که اکنون مطرح می شود این است که امریکا تا کی می تواند بخشنده بوده و نظم جهانی را مدیریت کند؟ با توجه به مطالب ارائه شده باید گفت که امریکا در جهان امروز با چالش های بیشماری مواجه شده که دیگر توان مقابله با آنها را ندارد. بنابراین اگر پلیسی جهت استقرار نظم و ثبات در سیستم بین الملل مورد نیاز است قطعا کنسرسیوم قدرتهای بزرگ می تواند پاسخگو باشد. اعضای این کنسرسیوم را قدرتهای اصلی سیستم بین الملل از جمله چین، روسیه، اتحادیه اروپا و آمریکا تشکیل داده و در واقع این سه قدرت ، هژمون بودن آمریکا را به چالش کشیده اند .

سرانجام ما در مورد تاریخ چگونه فکر می کنیم؟ آیا سیستم بین الملل به سمت فرایند پیشرفت تدریجی در حرکت بوده یا یک محیط هرج و مرج گونه است که باید نظم آن توسط قدرتهای بزرگ حفظ شود؟

اگر ما باور داریم که تعارض دائمی، عنصر اساسی سیستم بین الملل است، پس وجود پلیس جهانی برای مدیریت آن لازم است.


منبع: الف

کره‌ جنوبی: پپونگ‌یانگ قصد آزمایش یک موشک قاره‌پیمای جدید را دارد

رسانه‌های کره‌ جنوبی گزارش دادند ارتش این کشور معتقد است که کره شمالی در حال آماده شدن برای پرتاب یک موشک بالستیک جدید است که احتمالا قاره پیما خواهد بود.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، خبرگزاری یونهاپ کره‌ جنوبی گزارش داد، وزارت دفاع در عین حال برآورد کرده که آزمایش هسته‌ای روز گذشته کره شمالی ۵۰ کیلوتن قدرت داشته است و این قدرتمندترین آزمایش هسته‌ای انجام شده از سوی کره شمالی محسوب می‌شود.

کره شمالی ادعا کرده که این آزمایش مربوط به یک بمب هیدروژنی بوده است.

در عین حال کره‌ جنوبی در پاسخ به آزمایش هسته‌ای کره شمالی، رزمایشی با گلوله جنگی طی امروز (دوشنبه) در ساحل شرقی خود برگزار کرد که شبیه‌سازی حمله به سایت مهم هسته‌ای کره شمالی بود.


منبع: الف

محتوای دست نوشته اوباما برای ترامپ در روز تحلیف چه بود؟

باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق آمریکا در ثانیه‌های پایانی‌ ریاست جمهوری‌اش در کاخ سفید نامه دست نوشته‌ای را خطاب به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید کشورش نوشت و آن را در پاکت نامه قرار داد.

به گزارش ایسنا، در حال حاضر محتوای این نامه که آخرین مکالمه مستقیم میان روسای جمهور چهل و چهارم و چهل و پنجم آمریکاست توسط شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان منتشر شده است.

متن کامل این نامه به صورت زیر است:

“رئیس‌جمهور محترم به خاطر پیروزی چشمگیرتان در انتخابات ریاست جمهوری به شما تبریک می‌گویم. میلیون‌ها تن از مردم و همه ما بدون درنظر گرفتن اینکه طرفدار چه حزبی هستیم به شما امید بسته‌ایم و امیدواریم در دوره تصدیتان رفاه و امنیت کشور ما توسعه یابد.
این یک پست منحصر به فرد است که هیچ طرح و برنامه مشخصی برای موفقیت در آن وجود ندارد. نمی‌دانم که توصیه‌های من می‌تواند برای شما مفید و موثر باشد یا خیر اما اجازه دهید چند نکته از هشت سالی که رئیس‌جمهور بودم را به شما اطلاع دهم.

نخست، هر دوی ما به شیوه‌های مختلف از نعمت یک فرصت بزرگ برخورداریم. هرکسی به اندازه ما خوش شانس نیست. این به ما بستگی دارد که هر کار می‌توانیم انجام دهیم تا نردبان‌های بیشتری از موفقیت برای تمامی فرزندان و خانواده‌هایی که می‌خواهند سخت کوش باشند بسازیم.

دوم، رهبری آمریکا در جهان امری ضروری و لازم است. این به ما بستگی دارد که با اقدامات‌مان نظم بین‌المللی را که از زمان پایان جنگ سرد پیوسته در حال توسعه است حفظ کنیم چراکه ثروت، امنیت و رفاه ما به آن بستگی دارد.

سوم، ما تنها برای مدتی موقت زمام امور را به دست داریم. این امر باعث می‌شود که ما محافظ و نگهبان سنت‌ها و نهادهای دموکراتیک ازجمله اجرای قانون، تفکیک قوا، حفاظت یکسان و برابر و آزادی‌های مدنی این باشیم که اجداد و نیاکانمان برای حفظ آنها مبارزه کردند و جان خود را از دست داده‌اند. بدون در نظر گرفتن کشمکش‌های روزانه سیاسی این مساله به ما بستگی دارد که ابزار دموکراسی‌مان را تا حد ممکن به اندازه‌ای که به دست ما رسیده قدرتمند نگه داریم.

و درنهایت در هجوم رویدادها و مسئولیت‌ها برای دوستان و خانواده‌تان وقت بگذارید. آنها در این مسیر پر پیچ و خم در کنار شما خواهند بود.
میشل و من برای شما و ملانیا در آغاز این مسیر پر ماجرا آرزوی بهترین‌ها را داریم و بدانید که ما همواره آماده‌ایم تا به هرشکلی که می‌توانیم در این مسیر شما را یاری کنیم.

با آرزوی موفقیت

خداحافظ

باراک اوباما”

این نامه باراک اوباما بیانگر رویکرد دوستانه و سازش باراک اوباما نسبت به جانشینش بود.

هنگامی که یکی از معاونین اوباما به کاخ سفید رفت تا پاسخ این نامه را دریافت کند کارکنان ترامپ اعلام کردند که رئیس‌جمهور به خاطر این نامه تشکر می‌کند و می‌خواهد این پیغامش به اوباما برسد.

این دو رئیس‌جمهور پس از آن دیگر ارتباط مستقیم نداشتند.

ترامپ یک هفته پس از روی کارآمدن در مصاحبه با شبکه خبری ای‌بی‌سی نیوز در رابطه با این نامه گفت: این نامه طولانی، پیچیده و متفکرانه بود و عمل به آن مدتی طول می‌کشد و من بابت این کار از اوباما تشکر می‌کنم.

در جریان این مصاحبه ترامپ این نامه را از پاکت نامه خارج کرد و نشان داد اما هرگز آن را با صدای بلند قرائت نکرد.
 


منبع: الف

نقوی حسینی: بازدید غربی‌ها از مرکز نظامی ایران "تحت هیچ شرایطی" مقدور نخواهد شد

نقوی‌حسینی گفت: ما تحت هیچ شرایطی تن به بازدید از مرکز نظامی نمی‌دهیم و ممکن نیست اجازه دهیم طرف خارجی از مراکز نظامی ما بازدید کند.

سیدحسین نقوی‌حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به برخی اظهارات مقامات آمریکایی برای بازدید از مراکز نظامی ایران، گفت: همان‌طور که مقامات ارشد دولتی و نظامی بارها گفته‌اند، مراکز نظامی ایران هیچ ارتباطی با تأسیسات هسته‌ای ندارد و از اساس با فعالیت‌های هسته‌ای ما بی‌ارتباط است.

وی با بیان اینکه مراکز نظامی در همه کشورها جزو بخش‌های سرّی محسوب می‌شوند، تصریح کرد: ما تحت هیچ شرایطی تن به بازدید از مرکز نظامی نمی‌دهیم و ممکن نیست اجازه دهیم طرف خارجی از مراکز نظامی ما بازدید کند؛ اگر آنها در بحث برجام بحثی یا موضوعی دارند می‌توانند با دیپلمات‌های ما در میان بگذارند و با آنها گفت‌‌وگو کنند، اما باید بدانند که دولتی‌ها هم گفته‌اند که مراکز نظامی ایران سرّی است و درهایش به‌روی نامحرمان همیشه بسته خواهد ماند.

نقوی‌حسینی با ابراز اینکه “بازدید غربی‌ها از مراکز نظامی ایران تحت هیچ شرایطی مقدور نخواهد شد”، گفت: یکی از همین مواردی که موجب حفظ آمادگی ما برای مقابله با تهدیدات می‌شود، داشته‌‌های نظامی و تجهیزات نظامی نیروهای مسلح است و طبیعی است که این مهم به‌صورت سرّی بماند.

سخنگوی کمیسیون امنیت‌ملی مجلس به آمریکایی‌ها توصیه کرد که به‌جای پرداختن به آرزوهای غیرممکن به تعهدات‌شان در برجام پایبند بمانند و در حوزه ممنوعه و خطوط قرمز ایران اظهارنظر نکنند.


منبع: الف

هدف آمریکا و ناتو از برگزاری رزمایش نظامی در گرجستان و اوکراین چیست؟

آمریکا و متحدانش در ناتو در حال برگزاری تمرینات نظامی در خاک گرجستان و اوکراین هستند که دقیقا جنبه ضدروسی داشته و هدف از آنها مقابله با مانورهای نظامی مشترک روسیه و بلاروس است.

به گزارش تسنیم، روزنامه «نیزاویسیمایا گازیتا» در تحلیلی نوشته است: در آستانه برگزاری مانورهای نظامی مشترک روسیه و بلاروس تحت عنوان «غرب-۲۰۱۷»، پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نه تنها حضور نیروهای نظامی خود در کشورهای منطقه دریای بالتیک را افزایش داده، بلکه در حال برگزاری مانورهایی در خاک چند جمهوری شوروی سابق است که روابط غیردوستانه ای با روسیه دارند.

روز یکشنبه (دیروز) در چارچوب این طرح، مانورهای نظامی بین المللی ناتو تحت عنوان «Agile Spirit 2017» در خاک گرجستان آغاز شد. بلافاصله بعد از پایان این مانورها، در تاریخ ۱۲ سپتامبر نیز تمرینات نظامی گسترده دیگری با عنوان «انعطاف پذیری پایدار» در خاک اوکراین آغاز خواهد شد. این مانورها در چارچوب مانورهای بین المللی ناتو تحت عنوان «Rapid Trident-2017» برگزار خواهند شد.

طبق گفته های “ویکتور موژنکو” رئیس ستادکل نیروهای مسلح اوکراین، قبل از آغاز این مانورها، برنامه استقرار راهبردی انجام می شود که هدف از آن تمرکز روی تجاوزات خارجی در جهات خطرآفرین است. 

گسترده ترین تمرینات نظامی ناتو در گرجستان و اوکراین

هر دو این تمرینات نظامی چندین سال است که در خاک گرجستان و اوکراین برگزار می شوند، ولی این مانورها در سال جاری از گستردگی بیشتری برخوردار بوده و تقریبا همزمان با مانورهای نظامی «غرب-۲۰۱۷» برنامه ریزی شده اند تا بطور دقیق پاسخی به آن باشند.

به نظر می رسد که مقامات اتحادیه اروپا نیز دقیقا با همین طرز فکر دست به کار شده و قصد دارند در تاریخ ۷-۶ سپتامبر در خاک جمهوری استونی مانورهای راهبردی ضدسایبری «EU Cybrid» را برگزار کنند. در این مانورها تمامی وزرای دفاع کشورهای عضو اتحادیه اروپا، “فردریکا موگرینی” مسئول سیاست خارجی این سازمان و “ینس استولتنبرگ” دبیرکل ناتو حضور دارند. سازمان دهندگان این مانورها، بزرگترین تهدید سایبری را از جانب روسیه و متحدان آن می بینند.

«روس هراسی» دقیقا بر جو مانورهای آمریکا و متحدانش در گرجستان که روز گذشته آغاز شد، حاکم است. در این تمرینات ۵۰۰ نیروی نظامی آمریکایی و همچنین واحدهای نظامی از کشورهای بلغارستان، رومانی، اوکراین و چند کشور دیگر حضور دارند. البته لازم به ذکر است که ارمنستان در سال جاری از شرکت در این مانورها خودداری کرده است.

وزارت دفاع آمریکا اعلام کرده که این هفتمین بار است که این تمرینات نظامی سالانه برگزار می شود. البته امسال نخستین سالی است که تفنگداران دریایی آمریکا در این مانورها شرکت دارند. پنتاگون در عین حال تاکید دارد که سناریوی این مانورها بر اساس عملیات تدافعی-تهاجمی و حمایت ازتقویت ثبات در منطقه برگزار می شوند.   

مانورهای «Agile Spirit» تا سال ۲۰۱۵ صرفا دوجانبه و تنها با حضور نظامیان آمریکا و گرجستان برگزار می شد، ولی بعد از پیوستن شبه جزیره کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ و آغاز مناقشه نظامی در دونباس اوکراین، نظامیان اوکراینی و دیگر کشورهای عضو ناتو نیز در این مانورها حضور می یابند. ضمن اینکه این تمرینات نظامی دقیقا جهت گیری ضدروسی داشته و در مناطق شمالی گرجستان انجام می شوند.

نخستین حضور تفنگداران آمریکایی در منطقه قفقاز جنوبی

تعداد کلی نظامیان شرکت کننده در این مانورها اعلام نشده است، ولی در هر صورت این نخستین بار است که یک گردان کامل از تفنگداران دریایی آمریکا در مانورهایی در منطقه قفقاز جنوبی شرکت می کنند که مسلما این خبر خوبی برای روسیه نیست.  

سرهنگ “یوری نیتکاچیف” کارشناس مسائل نظامی می گوید: «این نیروهای ویژه دقیقا به منظور اجرای عملیات نظامی در مناطق کوهستانی آموزش دیده اند که از ویژگیهای جغرافیایی گرجستان است. و زمانی که کل ارتش گرجستان، تفنگداران آمریکایی را حمایت کنند، این دیگر یک عملیات تاکتیکی نبوده، بلکه عملیاتی کاملا راهبردی تلقی می شود.»

به عقیده این کارشناس روس، دقیقا مشخص است که مانورهای امسال «Agile Spirit» برای این منظور برنامه ریزی شده است که توجه رهبران سیاسی و نظامی روسیه را از تمرکز روی فراهم سازی مقدمات برگزاری مانورهای «غرب-۲۰۱۷» منحرف ساخته و اوضاع در منطقه قفقاز جنوبی را بی ثبات جلوه دهند.

این مقام نظامی اسبق روس یادآور شده است که همین اواخر گرجستان مانورهای بین المللی دیگری تحت عنوان «Noble Partner» برگزار کرده بود که دقیقا همین هدف را در نظر داشت و در آن ۲۸۰۰ نیروی نظامی خارجی از کشورهای آمریکا، انگلیس، آلمان، ترکیه، اوکراین، اسلوونی و برخی دیگر کشورها حضور داشتند.  

ارسال علامت واضح آمریکا برای روسیه

دقیقا در آستانه برگزاری مانورهای فوق بود که “مایک پنس” معاون رئیس جمهوری آمریکا، روسیه را کشوری اشغالگر نامیده و تاکید کرد که دولت دونالد ترامپ به کشورهایی که به استقلال و تمامیت ارضی گرجستان آسیب برساننند، پاسخ قاطع خواهد داد.  

این تمایل آمریکا و متحدانش در ناتو نه تنها در جریان مانورها در خاک گرجستان، بلکه در اوکراین نیز مشخص است. در مانورهای «انعطاف پذیری پایدار» در اوکراین که تقریبا همزمان با  مانورهای «غرب-۲۰۱۷» انجام می شوند، بیش از ۲ هزار نیروی نظامی آمریکایی و سایر کشورهای عضو ناتو و متحدان  این سازمان، از جمله گرجستان، حضور دارند که در جریان آن سناریوهای مختلفی، از جمله عملیات تهاجمی، اجرا خواهند شد و به گفته مقامات نظامی اوکراینی، این تمرینات دقیقا پاسخی مناسب به مانورهای نظامی مشترک روسیه و بلاروس خواهد بود.


منبع: الف

جمالی: هیچ قانونی اجازه بازدید هیچ نهادی از تأسیسات دفاعی ایران را نمی‌دهد

عضو هیئت‌رئیسه کمیسیون امنیت‌ملی مجلس گفت: هیچ قانونی اجازه بازدید هیچ نهادی از تأسیسات دفاعی ایران را نمی‌دهد.

محمدجواد جمالی‌ عضو هیئت‌رئیسه کمیسیون امنیت‌ملی و سیاست‌خارجی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با تسنیم، در واکنش به اظهارات اخیر نماینده آمریکا در سازمان ملل مبنی بر بازدید از تأسیسات نظامی ایران، گفت: اظهارات اخیر نیکی هیلی غیرواقعی، بهانه‌جویانه و حامل این پیام از جامعه و دولت آمریکا برای مردم دنیاست که ما جنگ‌طلبیم و به هیچ عهد و پیمانی هم پایبند نیستیم.

وی بازنده اصلی و بر هم زننده برجام را آمریکا دانست و افزود: تاکنون برجام برای ما دستاوردهای چندانی نداشته که بخواهیم به آن دلگرم باشیم، اما قصد بر هم زدن و نقض آن را هم نداریم، زیرا ایران همیشه در طول تاریخ ثابت کرده که به هرگونه تعهدی پایبند است.

عضو هیئت‌رئیسه کمیسیون امنیت‌ملی مجلس خطاب به دولتمردان آمریکایی، گفت: شما بهتر است به جای اینکه منتظر این باشید که ایران برجام را نقض کند، بدانید که به هیچ‌وجه چنین اتفاقی نخواهد افتاد و این شمایید که با نقض برجام چهره‌ای به مراتب بیش از گذشته استکباری و منفورتر از خود در جامعه جهانی به نمایش می‌‌گذارید. 

جمالی با تأکید بر اینکه هیچ قانونی اجازه بازدید هیچ نهادی از تأسیسات دفاعی ایران را نمی‌دهد، اظهار داشت: گزارش‌های مستمر آژانس بیین‌المللی انرژی اتمی بر پایبندی ایران بر تعهداتش در اجرای برجام صحه گذاشته، بنابراین هیچ توجیه قانونی برای بازدید از تأسیسات نظامی ایران وجود ندارد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: آمریکایی‌ها به جای مداخله در امور کشورهای مستقل، به فکر درگیری‌ها و منازعات نژادپرستانه در کشور خودشان باشند؛ آقای ترامپ اوضاع داخلی کشورش را سامان دهد.


منبع: الف

روسیه خواستار خروج سربازان آمریکایی از افغانستان شد

یوی شوتکین گفت: تلاش آمریکا برای نابودی تروریست‌ها و ایجاد دو‌لت در افغانستان ناکام شده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، «یوی شوتکین» معاون کمیته‌ دفاعی مجلس نمایندگان روسیه گفت که باید اعتراف کرد که آمریکا در کنار اینکه برای ایجاد یک دولت وفادار به خودش در افغانستان ناکام شده است، مبارزه‌ این کشور برضد تروریسم نیز در افغانستان قابل درک نیست.

وی افزود: موضع رسمی کشورش این است که آمریکا باید همه‌ سربازانش را از افغانستان بیرون کند.

شفقنا نوشت: پس از آنکه ۲ هفته پیش دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا راهبرد نظامی‌ در قبال افغانستان و جنوب آسیا را اعلام کرد، کشور های منطقه با ابراز مخالفت در برابر استراتژی ترامپ موضع گرفتند.


منبع: الف

روزگار سپری‌شده انقلابیون سالخورده

به گزارش ایسنا، از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و پیروزی واپسین انقلاب قرن بیستم، ۳۸ سال و ۶ ماه و ۲۱ روز می‌گذرد. نظام جمهوری اسلامی حالا دوازده دولت، هشت رئیس‌جمهور، ۱۰ مجلس قانون‌گذاری و البته دو رهبر را تجربه کرده است. شرایط بحرانی ماه‌های نخست شکل‌گیری‌اش را پشت سر گذاشته، هشت سالی را به آبیاری «نهال انقلاب با خون شهیدان» گذارنده است و پیش از این‌که مجالی برای تکاندن گرد نبرد از تنش بیابد، خاک عزای رهبرش را به سر ریخته است. از سال‌های پرهیاهوی نخستین دهه عمرش چنین عبور کرده و اندک زمانی پس از رهایی از ستیز و دفاع، بیل و کلنگ «سازندگی» به دوش نهانده و راهی مناطق جنگ‌زده شده تا گامی برای جبران اوضاع پیشین برداشته باشد.
دوران سازندگی که طی شد انگار فرصتی فراهم آمد تا انقلابیون اندکی از دست‌آوردهای‌شان فاصله گیرند و با طیب خاطر، طعمش را بچشند و طبعاً به فکر اعمال «اصلاحات»ی در آن بیفتند. نتیجه، روی‌کارآمدن دولتی بود که توسعه سیاسی و توجه بیشتر به حقوق مردم در قانون اساسی را سرمشق‌ خود قرار داده بود اما ماجرای دوران اصلاحات بیشتر مصداق مَثَل «دوتا شدن آشپزان» و نتایجِ کمتر باب‌طبعش‌ شد تا شاهدی از «حلوا شدن قوره» پس از هشت سال صبوری باشد.
با آغاز دهه دوم انقلاب و گذشت شش سالی از آن، آتش کم‌فروغ اصلاحات با فوت ۱۷ میلیونی هواداران محمود احمدی‌نژاد، سرد شد و جای خود را به «مهرورزیِ عدالت‌شیفتگانِ» کم‌تجربه داد. کابینه‌ای که رئیس دولت نهم به مجلس هفتم ارائه کرد، چنان ترکیب غریبی داشت و چهره‌های معرفی‌شده چنان از کمبود سابقه در سمت‌های اجرایی قابل‌توجه در «نظام» رنج می‌بردند که برخی از حامیان «دکتر»، همچون برخی نمایندگان اصولگرای تهران در پارلمان نیز  به جدی‌ترین منتقدان وی بدل شدند.
دوران هشت ساله ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد اما از منظر دیگری، سوای آن‌چه که در سال‌های اخیر بیشتر به آن پرداخته شده (وجود مشکلات عدیده اقتصادی، بالارفتن نرخ جرایم اجتماعی، افزایش نظارت بر مطبوعات و انتشار کتاب و…) اهمیت دارد. این دوران را در تاریخ انقلاب اسلامی، می‌توان سرآغازی بر کنارزدن و به حاشیه‌راندن «نسل نخست انقلاب» دانست، یعنی همان‌هایی که از آنان با عنوان «انقلابیون ۵۷» نیز یاد می‌شود. درست است که اگر در پی ریشه‌یابی دقیق از چنین برخوردی با انقلابیون باشیم، می‌توانیم رد پای آن را در «رد صلاحیت» مهدی بازرگان در چهارمین انتخابات ریاست‌جمهوری (۱۳۶۴) بیابیم، اما آن‌چه اوضاع سال‌های اخیر را با رخدادهای مشابه در ایام ماضی، متفاوت می‌سازد بدل شدن «استثنائات» (هرچند نادرست) گذشته به «قواعد» امروز است. اگر پیش از آغاز این روند گسترده پیاده‌کردن مسافرانی که از مبداء با «قطار انقلاب» همراه بودند، می‌توانستیم فارغ از جبهه‌گیری‌های خشونت‌بار برخی گروه‌های سیاسیِ در ابتدا همراه با انقلاب و بعدها علیه آن، تنها به تعداد انگشتان یک‌دست از شخصیت‌هایی نام ببریم که دیگر انقلاب نسبتی با آنان ندارد یا حتی (در مواردی) آنان دیگر نسبتی میان خود با انقلاب نمی‌یابند، امروز یافتن «انقلابیون»ی که هنوز مُهر انقضاء بر سوابق انقلابی‌شان نخورده، کار راحتی نیست.
از دولت موقت شروع کنیم؛ ابراهیم یزدی عضو نهضت مقاومت ملی در دوران نخست‌وزیری محمد مصدق و از اعضای شورای انقلاب که جانشین سنجابی پس از استعفای وی از  وزارت امور خارجه بود و اخیراً در ازمیر ترکیه عمرش به پایان رسید، پس از پایان دوره دولت موقت، روی مسئولیت‌هایی اجرایی را که ندید، هیچ؛ در تمامی این سال‌ها کمتر توجهی به وجودش شد و این اواخر حتی چندباری هم طعم بازداشت را چشید و ظاهراً تنها پس از مرگش بود که صداوسیما هم او را به یاد آورد و به انعکاس خبر درگذشتش پرداخت و  سیلی از پیام‌های تسلیت شخصیت‌های مختلف جناح چپ و راست در بدرقه‌اش روانه شد. به نظر نمی‌رسد سرنوشت همکاران آن مرحوم (همچون علی‌اکبر معین‌فر و هاشم صباغیان) نیز تفاوت چندانی با سرنوشت وی، مهدی بازرگان، یدالله و عزت‌الله سحابی و علی‌اکبر صدر حاج سیدجوادی که همگی در شرایطی مشابه زندگی را بدرود گفتند، داشته باشد.
در دولت محمدعلی رجایی هم چهره‌هایی هستند که اکثراً از سال ۸۸، یک به یک از صحنه سیاسی ایران خارج شدند. از این میان مهمترین چهره، میرحسین موسوی وزیر خارجه آن ایام و نخست‌وزیر دوران جنگ تحمیلی و کاندیدای تاییدصلاحیت‌شده انتخابات دهم ریاست جمهوری است که حالا روزگار در حصر می‌گذراند. محمد سلامتی، وزیر کشاورزی رجایی و دبیرکل حزب منحله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی گزینه بعدی است که هم‌اکنون هیچ سمت اجرایی ندارد و کمتر صدایی از او شنیده می‌شود و در نهایت باید از بهزاد نبوی یاد کرد که در دولت‌های دوم و سوم جمهوری اسلامی معاون نخست‌وزیر در امور اجرایی و در دولت چهارم، وزیر صنایع سنگین بود؛ ریاست ستاد بسیج اقتصادی را در دوران جنگ بر عهده داشت و نائب رئیسی مجلس ششم شورای اسلامی را هم تجربه کرد و امروز پس از پایان دوران محکومیتش، صرفاً یک خانه‌نشین است.
سیدمحمد خاتمی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت سوم، چهارم و ششم و رئیس دولت‌های هفتم و هشتم هم وضعیت بهتری ندارد. او هم این روزها سرش گرم ممنوعیت‌های متعددی است که بر وی هوار می‌شود و شاید تنها دلشخوشی‌اش همان سرمایه اجتماعی‌ای باشد که در بزنگاه‌های تاریخی چون انتخابات، حرفش را می‌خرد و با وجود گلایه‌های متعدد، به کسی رای می‌دهد که خاتمی از او حمایت می‌کند. دلخوشی‌ای که البته آرام‌آرام گرمای تاییدش را به سرمای انتقاد می‌دهد و از فراکسیون امید، شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و شورای هماهنگی احزاب اصلاح‌طلب  شکایت می‌کند که یکی از پایه‌گذارانش مهدی کروبی، انقلابی دیگری است که پس از عهده‌داری مسئولیت‌های مختلف در سه دهه اخیر حالا در تجربه حصر با موسوی مشترک است و شاید مهمترین دغدغه‌اش برگزاری دادگاهی برای مشخص شدن تکلیفش باشد.
این فهرست را می‌توان با برشمردن سایر انقلابیونی که هرکدام به بهانه‌ای کنار گذاشته شده‌اند و دیگر کمتر کسی از آنان خبر دارد، ادامه داد؛ اما بی‌ربط نیست اگر اشاره‌ای کنیم به سال‌های پایانی عمر کسی که لااقل روزی «استوانه نظام» خوانده می‌شد؛ آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی که او هم این اواخر و به خصوص از رقابت‌های انتخاباتی سال ۸۴ و با وجود تاکید رهبری بر حفظ حرمت وی، بارها از سوی جریان‌های تندروی مدعی انقلابی‌گری مورد تهمت، سرزنش و توهین قرار گرفت، از امامت موقت نماز جمعه تهران کناره گرفت، عطای حضور در جلسات جامعه روحانیت را به لقایش بخشید، عدم احراز صلاحیت در انتخابات را هم تجربه کرد و در نهایت اندکی پس از درگذشت آیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی یکی دیگر از چهره‌های موثر در جریان شکل‌گیری انقلاب اسلامی، عمرش به پایان رسید و پس از مدت‌ها بار دیگر صدا و تصویرش در صداوسیما ارائه و در رثایش ساعت‌ها برنامه ضبط‌ شده، پخش شد.
گویی این سرنوشت مشترک بخشی از نسل اول انقلاب شده که مادامی که در قید حیاتند، حضورشان غنیمت شمرده نشود، از تجربیات‌شان بهره‌ای برده نشود، گوشی به سخنان‌شان سپرده نشود، از یک‌یک مسئولیت‌ها بازنشسته شوند و تنها خاک فراموشی بر نام‌شان پاشیده شود تا در روز مرگ‌شان کسانی باشند که کهنه به دست گیرند و هر کدام با ذکر گوشه‌ای از «خدمات و فضائل» آنان، کوششی جهت زدودن این غبار از خود نشان دهند.


منبع: بهارنیوز

نقد درونی جریان اصلاحات آغاز شده است

حسین کاشفی در گفت‌وگو با ایسنا درباره عملکرد اصلاح طلبان در سالهای اخیر و نقش‌آفرینی در انتخابات چند دوره گذشته اظهار کرد: اصلاح طلبان با انسجام و وحدتی که داشتند در انتخابات سال ۹۲، ۹۴ و ۹۶ دستاوردهای خوبی بدست آوردند، اما باید دائم عملکرد این جریان برای بهتر شدن مورد نقد قرار بگیرد.وی در ادامه با اشاره به اختلاف دیدگاه هایی که درباره تهیه لیست اصلاح طلبان برای انتخابات شوراها ایجاد شد، تصریح کرد: طبیعی است که وقتی کار در قالب یک جبهه انجام می‌شود اختلاف نظرهایی هم به وجود می‌آید. در قالب یک حزب هم این اختلافات ممکن است پیش بیاید یعنی در یک موضوع همه اعضا نظر خود را بگویند اما در پایان  جمع بندی که به دست آمد همه باید از آن حمایت کنند. دستیابی به این جمع بندی در قالب فعالیت جبهه‌ای مشکل تر است.

وی  ادامه داد: در جریان اصلاحات تشکیلاتی به اسم شورای هماهنگی جبهه اصلاحات وجود داشت ولی به این دلیل که همه احزاب عضو این شورا نبودند و افراد حقیقی هم در این شورا جایی نداشتند، جریان اصلاحات به این نتیجه رسید که شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان به وجود آید تا انتخابات را به صورت سراسری در همه استانها و شهرستانها سازماندهی کند که خوشبختانه عملکرد این شورا خوب بود، ولی بدان معنا نیست که از این بهتر نمی شد برنامه ریزی و عمل کرد.من معتقدم که باید دائم در جهت بهتر شدن معایب و محاسن تصمیمات و عملکرد خود را بررسی کنیم و خود را در معرض نقد قرار دهیم و حتی اگر رقیب هم نقد درستی انجام داد از آن استفاده کنیم.

وی با تاکید بر اینکه در فعالیت سیاسی باید اخلاق مداری و پایبندی به تصمیمات جمعی مدنظر باشد، گفت: در انتخابات ا خیر شوراها درجریان اصلاحات عهدشکنی‌هایی انجام شد ولی در آن حد نبود که بر کل فعالیت‌های این جریان اثر منفی بگذارد. در تهران لیست‌های دیگری مطرح شد اما لیست اصلی اصلاح طلبان مورد اقبال مردم قرار گرفت  و خود مردم تشخیص دادند کدام لیست مورد اجماع اصلاح طلبان است. به هر حال اشکالاتی به وجود آمد اما باید با نقد سازنده دنبال رفع آن اشکالات باشیم. اکنون نقد درونی عملکرد جریان اصلاحات در انتخابات اخیر آغاز شده است و مذاکره و رایزنی با کسانی که به هر دلیل اخلاق تشکیلاتی را رعایت نکرده و راه دیگری رفته‌اند آغاز شده است.کاشفی اظهار کرد: ما باید در فعالیت خود همواره صداقت و اخلاق را سرلوحه کار خود قرار دهیم و بدانیم اگر صادق نبوده و اخلاق نداشت باشیم موفق نمی شویم. جریان اصلاحات نباید فریب جایگاه‌هایی که در نهادهای حاکمیتی در این چند ساله  به دست آورده بخورند و باید دائم دنبال نقد عملکرد خود برای بهتر شدن باشد.

این فعال سیاسی اصلاح طلب همچنین در پاسخ به این پرسش که چه اتفاقی افتاده است که جریان اصلاحات به اعتدال در چند سال گذشته نزدیک شده است، اظهار کرد: به اعتقاد من اصلاح طلبی و اعتدال گرایی از یکدیگر جدایی ندارند. اصلاح طلبی گفتمانی است که در آن اعتدال، منطق، قانونمداری و اخلاق گرایی وجود دارد. اعتدال در درون گفتمان اصلاحات است و این بحث مطرح نیست که اعتدال و اصلاحات به هم نزدیک شده‌اند، این دو از یکدیگر جدا نیستند.

وی تاکید کرد: همه جوامع با افزایش تجربیات خود به این نتیجه رسیده‌اند که گفت‌وگو و حسن برخورد بهترین راه حل برای دستیابی به رشد و تعالی است که ما هم در داخل کشور خود به این نتیجه رسیده ‌ایم . به هر حال باید روندی طی می‌شد تا این تجارب به دست آید. پیش از این گفته می شد که ما اصلا به حزب در کشور نیاز نداریم اما در حال حاضر همه بر لزوم کار و خرد جمعی و کارشناسی و استفاده از احزاب تاکید دارند. چه اصلاح طلب و چه اصولگرا به این سطح از رشد فکری رسیده‌اند که باید با کار جمعی دنبال دستیابی به اهداف خود بود.کاشفی درادامه با اشاره به اینکه معمولا وقتی یک جبهه و یا یک حزب طی مراحلی و کسب تجارب مختلف و اصلاح روش‌های گذشته خود به دستاوردهای جدیدی می رسد دیگر به گذشته بازنمی‌گردد، گفت: ما باید از گذشته برای آینده درس بیاموزیم و همواره بر اخلاق مداری، برخورد صادقانه و قانون‌مداری تاکید کنیم.این فعال سیاسی اصلاح طلب در پایان اظهار کرد: جریان اصلاحات با نقد عملکرد گذشته خود روش‌های جدید متناسب با شرایط امروز کشور در پیش گرفته و در قالب یک جبهه سیاسی فعالیت می کند که شورای عالی سیاست‌گذاری نماد این فعالیت جبهه ای است. البته جریان اصلاحات همواره به نقد درونی خود نیاز دارد.


منبع: بهارنیوز

آیت‌الله هاشمی شاهرودی در عراق

به گزارش پایگاه خبری سومریه نیوز، شاهرودی آزاد سازی شهرهای موصل و تلعفر از اشغال داعش را به نخست وزیر این کشور تبریک گفت و افزود: پیروزی های پی در پی در عراق با وحدت مردم عراق، جهانیان را شگفت زده کرد و فرصت را از دشمنان این کشور گرفت. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بر حمایت کامل جمهوری اسلامی ایران از دولت عراق در نابودی تروریسم، آزاد سازی کامل سرزمین های اشغال شده از سوی داعش، تحقق آرمان های مردم آن در دستیابی به وحدت، ثبات، بازسازی و توسعه عراق تاکید کرد.

نخست وزیر عراق نیز در استقبال از آیت الله شاهرودی و هیات همراه، یکپارچگی و وحدت مردم عراق را رمز پیروزی در همه جبهه ها عنوان کرد و یادآور شد: ما همچنان با عزم، اراده، قدرت، تکیه بر مردم عراق و توان آنها در مسیر پیروزی به پیش می رویم. العبادی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: ما روزهای پیروزمند باشکوهی را سپری می کنیم که نیروهای قهرمان عراقی از گروه های مختلف با فداکاری و حمایت و پشتیبانی «آیت الله سیستانی» مرجع عالی قدر عراق، آن را رقم زده اند. وی در پایان با استقبال از هیات ایرانی و رضایت از سطح روابط بین دو کشور، از حمایت تهران از بغداد در برابر تروریسم قدردانی کرد.

هاشمی شاهرودی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران و هیأت همراه وی، پنجشنبه گذشته وارد بغداد پایتخت عراق شد.


منبع: بهارنیوز

سیر امیدواری به لیست امید و …

بابک خطی
شب پنجم اسفندماه نود و چهار است. آخرین ساعت‌های تبلیغات انتخاباتی مجلس شورا و خبرگان. میدان انقلاب نشسته کنار دست دانشگاه تهران با چشمان روشن می‌خندد و خیابان‌های منشعب از آن پر از جمعیت است. اکثریت با دانشجویان است و  هر چند از  حامیان هردو تفکر اصولگرایی و اصلاح طلبی حضور دارند اما واضحا  کفه ائتلاف و امید سنگین‌تر است. لیست امید به سرلیستی محمدرضا عارف در و دیوارها را پرکرده است و دست به دست می‌شود، بحث تنش زدایی، باز شدن بیشتر فضای سیاسی از یکسو  و مثلث ضدانگلیسی از دیگرسو داغ داغ است. 

دانشجویان -نخبه‌های جوان کشور- در حال توضیح دادن به مخالفین و تشویق مرددها هستند. انصافا کار آسانی هم نیست. مثلا توجیه حضور عجیب کاظم جلالی و بهروز نعمتی با توجه به تفکرات  سیاسی و مواضع قبلی آنان در این لیست واقعا ذکاوت می‌طلبد. از طرفی علی‌رغم سختگیری‌های تایید صلاحیت‌ها توجیه حضوربعضی از افراد با نداشتن حداقل‌های تجربه کاری و تفکری و تحصیلی لازم در لیست نیز واقعا دشوار است. 

دانشجویان و جوانان اما با تدبیر و استعداد عجیبی مخاطبین شان را راضی می‌کنند، پای صحبتشان که می‌نشینم می‌بینم که نگران وقفه در روند تنش زدایی در روند هسته‌ای و گفتگو با دنیا و توسعه فضای سیاسی هستند و به خاطر همین است که لیست امید را با تمام اشکالاتش -که خیلی زودتر و بهتر از امثال من متوجهش شده اند-بهترین گزینه موجود می‌بینند و ضعف هایش را قابل قبول می‌دانند. واقعا تحسین برانگیز و اهل اندیشه هستند. 

در ضلع شمال شرقی میدان انقلاب خانم نسبتا جوانی را می‌بینم که به سوالاتی در مورد انتخابات پاسخ می‌دهد، مثل سایر جوانان همکارش مسلط به نظر نمی‌آید، دورش هم در حال شلوغ شدن است، به ذهنم می‌رسد بروم سراغ یکی دوتا از این جوان‌های مسلط و حرفه‌ای  تا کمکش کنند که با توضیح دور وبری‌ها می‌فهمم ایشان فاطمه حسینی از نامزدهای انتخابات و جزو لیست اصلاحات است.

به خودم می‌گویم علت این عدم تسلط شاید عدم دقت کافی من به صحبت ایشان یا  خستگی ناشی از فشار انتخابات به ایشان بوده است و خیالم راحت می‌شود. اما چندی بعد و پس از انتخاب شدن اختصاص وقت متعلق به ملت ایران در نطق مجلس به مساله‌ی پدرشان صفدر حسینی در مورد قضیه حقوق نجومی که به اعتراض علی مطهری هم منجر می‌شود دوباره نگرانم می‌کند.

تابستان٩۶؛
آقای وکیلی نماینده  مجلس تمایل دارد حضور زیر سوال پسرانش در یک شرکت را با شرح رفتار دلاورانه‌ خود از  تشر زدن به آنها، بی اطلاع بودن از موضوع، صوری بودن شرکت‌ها و حقوق اندک دریافتی توجیه کند و تمام شده بداند. آقای عارف موفقیت‌های اقتصادی پسرشان را صرفا ناشی از شاگرد اول بودن در همه مقاطع تحصیلی و هر مسابقه‌ای که شرکت کرده‌اند می‌داند. خانم فلان… آقای بهمان… ؛

پاسخگویی امری همیشه ارزشمند و متعالی است اما گاهی سکوت بارها بر توجیه‌های عجیب که مخاطب خود را ساده لوح می‌پندارد شرف دارد و لازم به یادآوری است  که مردمی که با رای خود کسی را به جایی رسانده‌اند بسیار باهوشتر از این حرف‌ها هستند والبته بعضی توجیه‌های عجولانه خود مقدمه ایجاد سوال‌های جدید است. 

باز به یاد شب پنجم اسفند می‌افتم، شبی که جوانان و دانشجویان نخبه و بسیاری از مردم، با انرژی و احساس مسوولیت دور میدان انقلاب طواف فعالیت سیاسی می‌کردند میدانی که انگار برخی آن را نه میدان که سفره تصور کرده اند! دلم می‌خواهد باز پای حرف  آن جوان‌های صادق و ساعی بنشینم و بدانم حالا نظرشان چیست. برایم از چیزهای خوبی بگویند که خبر ندارم و با انرژی و دانایی شان به من  امید بدهند، امیدی از جنس شایستگی واقعی و صداقتی که دارند.


منبع: بهارنیوز

وحدت«شعاری» و مغلطه ایران برای همه ایرانیان

محمد آزاد جلالی زاده

الف» یکی از وعده های اساسی انقلاب اسلامی ۵۷ به مردمان ایران، برپایی قسط و گستردن چتر عدالت بر روی ایران زمین و برای همه ایرانیان فارغ از رنگ و نژاد و آیین و قبیله بود، برای پیشبرد بحث؛ «عدالت» را حتی اگر  تنها «عدالت توزیعی» و عدالت توزیعی را تنها ایجاد «فرصت های برابر در همه حوزه های کمی و کیفی» فرض کنیم، تا رسیدن به این آرمان، بسی فاصله ها داریم و سنگلاخ ها در پیش.

ب» اهل سنت ایران، بنا به شواهد تاریخی یکی از نجیب ترین مردمان این دیار کهن بوده اند، صفت نجابت را مؤلفه هایی دیگر همچون اعتدال، برنامه سیاسی مسالمت آمیز، دوری از خشونت در پیگیری اهداف و اعتقاد به قرائت رحمانی از دین و نیز روان شدن از پی تز «وحدت با دیگری» پوشش داده و کلیتی قابل قبول برای این عده از ایرانیان به دست آمده است. در هنگامه ای که بسیاری از اهل سنت دیگر کشورها به تبع از شرایط داخلی و خارجی، رو به سوی رادیکالیسم قهری و حذفی آورده اند، این اهل سنت ایران بودند که با حضور در پای صندوق های رای انتخابات مختلف، نشان دادند که نه به طور ذهنی و نه عملاً با تندروی های فکری و عملیاتی میانه ای ندارند.

ج» عکس مخابره شده فوق در خبرگزاری ها که اهل سنت تهران را در صف ورود به نمازخانه ای کوچک در تهران نشان می داد تا هر دسته ای چند نفره، به نوبت وارد نمازخانه شده و نماز عید سعید قربان به جای آورند، به راستی، تأسف و تألم برانگیز بود و نشان از نگاه نادرست و غیر استراتژیک عده ای در سطح تصمیم گیری را دارد که نان و نوایشان نه از ایجاد برابری و عدالت در بین همه ایرانیان که از روشن نگاه داشتن آتش کینه و عداوت در این ملک، فراهم می شود. منافع ملی درازمدت در این سرزمین ایجاب می کند که همگان اعم از تمامی فعالان سیاسی و اجتماعی تمام احزاب و گروه و دسته جات در برپایی و گسترش ذهنی و عینی این ایده که «ما فارغ از هر امری، ایرانی هستیم» به جد بکوشند.

د» کیست که نداند، وحدت و انسجام ملی برای پیشبرد اهداف استراتژیکی و تاکتیکی، اهمیت و شأن بسزایی دارد، کیست که نداند ایجاد همبستگی ملی و با هم بودن در حرکت تمام قد ملی به سوی چشم اندازی روشن چه تأثیری دارد، اما تمامی اینها و زیرمجموعه هاشان نه در سخن که بایست در کار درآید و همزمان با حاکمیت سیاسی و اجتماعی اکثریت شیعی کشور، حقوق و بایسته های انسانی و اجتماعی و اخلاقی و دینی و عرفی اقلیت نیز پاسداشته شود و گستره و توزیع امکانات و فرصت ها در بین تمامی ایرانیان، به یکسان انجام شود و چنین است که از حرکت های احتمالی و شومی که بوی تفرقه می دهند، جلوگیری می شود.

ه» در تمامی نقاطی که اهل سنت ایران در اکثریتند — همچون نقاط غربی و جنوبی کشور — ، برادران و خواهران شیعی با احداث حسینیه ها و مهدیه ها و … به رتق و فتق امور معنوی و مذهبی خویش مشغول و احدالناسی از اهل سنت به اعتراض برنخاسته که اینان بایست به مساجد و عبادتگاه ها و تکایای اهل سنت بروند و آیین خویش به جای آورند، چرا که اعتقاد بر این است که «وحدت» نیک است و مبارک، اما تا زمانی که  «کثرت» پاس داشته نشود، حرکت به سوی «وحدت» نه ناممکن و بعید، ولی بسیار دشوار خواهد بود  وبه همین سان، اگر نظم مستقر سیاسی دستان جمعیت چند میلیونی اهل سنت ایران ساکن تهران را در برپایی عبادتگه خاص خویش و اعمال و کردار عبادی باز و آزاد بگذارد، منافع کلی و دراز مدت کلی به شکل بیشینه ای تأمین خواهد شد و دیگر شاهد مخابره چنین اخبار و عکس هایی نخواهیم بود و آب به آسیاب بدخواهان این ملک ریخته نخواهدشد.


منبع: بهارنیوز