داعش زنده زنده پوست ۲۷ جوان عراقی را کند/ ارتش عراق در نزدیکی ساحل دجله

در ادامه پیشروی‌های ارتش عراق در موصل، نیروهای این کشور موفق شدند محلات «بکر دوم» «مثنی» و «زهور» را به کنترل خود درآورند و بزودی بر رودخانه دجله در مرکز شهر مشرف خواهند شد؛ در همین حال منابع عراقی از جنایت تازه داعش در کندن پوست ۲۷ جوان عراقی در موصل خبر دادند.

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «غیاث سورچی» یکی از مقامات اتحادیه میهنی کردستان عراق در موصل گفت: محله زهور بزرگترین محله موصل در سمت چپ شهر می باشد که با کنترل این محله می توان گفت سمت چپ شهر کاملا سقوط کرده است و بزودی نیروهای ارتش عراق بر رودخانه دجله برای ورود به بخش راست شهر مشرف خواهند شد.

وی افزود: گروه تروریستی و تکفیری داعش ابتدا و انتهای پلهای موجود بر رودخانه دجله را که ۵ پل می باشد منفجر کرده است و امکان تردد خودروهای نظامی از این پلها وجود ندارد و تنها نیروهای پیاده می توانند بر روی پلها تردد داشته باشند.

در حالی ارتش عراق موفق شده است، سمت چپ شهر را به کنترل خود درآورد که داعش از مردم غیرنظامی به عنوان سپر انسانی بهره می گیرد.

فرماندهان ارتش عراق گفتند: تروریستهای داعش مردم غیرنظامی را به پشت بام ها آورده و از میان آنها اقدام به تیراندازی به سوی نیروهای ارتش عراق می کنند.

سورچی در ارتباط با تعداد نیروهای داعش در موصل خاطرنشان کرد: قبل از آغاز عملیات موصل پیش بینی می شد ۶ تا ۸ هزار نیروی داعش در موصل باشند که با آغاز پیشروی ها بخش اعظم این نیروها کشته شده و اکنون نیز نیروهای داعش ۳ تا ۴ هزار نیرو بیشتر نیستند، این نیروها راهی برای فرار ندارند و یا باید تسلیم شوند و یا اینکه کشته خواهند شد.

یک مقام امنیتی در بخش اطلاعات ارتش عراق که خواست نامش فاش نشود در خصوص میزان مقاومت نیروهای تروریستی داعش گفت: داعش می کوشد از تونلهای که در سطح شهر زده است برای ضد حمله به نیروهای ارتش بهره بگیرد اما تمامی تونل هایی که به کنترل نیروهای ارتش در می آیند پر می شوند و اجازه داده نمی شود داعش از این ابزار بهره بگیرد.

گروه تروریستی و تکفیری داعش حجم زیادی تونل در شهر موصل زده است، تونل هایی که سر از منازل مردم در می آورند.

همزمان گروه تروریستی و تکفیری داعش در واکنش به پیشروی نیروهای ارتش عراق در سطح رسانه ای با بهره گیری از فضای مجازی و نشان دادن تصاویر مردم شهر موصل می کوشد شهر را آرام نشان دهد اما تغییر مکان درگیریها در این رسانه ها نشان از شکست بزرگ داعش در موصل دارد.

به گفته سعید مموزینی یک مقام دیگر کرد عراقی، داعش همزمان با این ادعاها در فضای مجازی هر روز شمار دیگری را به شیوه های مختلف قتل و عام می کند تا ترس و رعب در میان مردم ایجاد کند.

سعید مموزینی با اعلام این مطلب گفت: داعش روز شنبه برای کشتن ۲۷ جوان به اتهام جاسوسی در مقابل دیدگان مردم پوست آنها را کند.

مسئولان نظامی در شهر موصل پیش بینی می کنند ارتش عراق در کمتر از دو هفته بر تمامی محلات سمت چپ شهر موصل که مجموعا ۵۸ محله هستند سیطره خواهد یافت و با کنترل این محلات راهی سمت راست شهر خواهند شد که نسبت به سمت چپ از تراکم ساختمانی و مردمی کمتری برخوردار است.


منبع: alef.ir

حاشیه هایی خواندنی از دیدار خانواده شهدای مدافع حرم با رهبرانقلاب

جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم اهل‌بیت علیهم‌السلام روز دوشنبه اول آذرماه سال جاری با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR گزارش کاملی از دیدار این هشت خانواده با رهبر انقلاب را منتشر می‌کند.


بهش می‌آید چهار پنج ساله باشد؛ مدام تلاش می‌کند جلو برود و آخر سر هم می‌رود.
آقا می‌گوید: «بذار جلوتر بیاد اگر می‌خواد…»
می‌رود و می‌ایستد جلوی آقا؛ حرف‌هایش نامفهوم است. اطرافیانش می‌گویند می‌خواهد سلام نظامی بدهد.
– «ماشاءالله! داری چی کار می‌کنی؟ می‌خوای احترام بگذاری؟»
آقا این را می‌گوید و می‌خندد و بعد اسم کودک را می‌پرسد. کودک به‌درستی نمی‌تواند تلفّظ کند. محمدرضا؟! مادرش سریع می‌گوید معین‌رضا.

معین‌رضا با جنب‌وجوش و شیطنت‌هایش و لباس و سلام نظامی‌اش به آقا، می‌شود مطلع این دیدار؛ قبل از این کارِ معین‌رضا هر کسی مشغول خودش بود. از گوشه و کنار صدای گریه می‌آمد؛ شاید از سر دلتنگی خانواده برای شهیدشان. بعد که آقا آمدند و گفتند خانم‌ها جلوتر بیایند. بعدش هم که معین‌رضا و سلامش، اشک‌ها و لبخندها را مخلوط کرد.
 



زمانی از صداوسیما شعر و نوایی از آهنگران پخش می‌شد که با سوز و گداز می‌خواند: “مرا اسب سپیدی بود روزی * شهادت را امیدی بود روزی”. بقیه‌ی مصرع‌ها هم بوی گله داشت و حسرت تا جایی که  می‌رسید به “حبیبم قاصدی از پی فرستاد” و مژده‌ی “در باغ شهادت باز باز است”. وقتی آهنگران این شعر را بار اول می‌خوانده، پدربزرگ معین‌رضا یک جوان رعنا بوده. لابد او این مژده را باور کرده و بعدها وقتی “خبر بد” را شنیده، بند پوتینش را محکم بسته و همراه عد‌ه‌ای رفته.

خبر پر از بغض بوده: عصر روز دهم عاشورای ۶۱ سرها بر نیزه شد و بعد نوبت به خیمه‌های حرم رسید. هزار و اندی سال بعد دوباره همین اتفاق تکرار می‌شود که باز نوبت خیمه‌ها رسیده و تکفیری‌ها دارند سمت حرم می‌تازند. پدربزرگ معین‌رضا هم همراه عده‌ای می‌رود که روضه‌ها دوباره اتفاق نیفتند.

از پدربزرگ معین‌رضا و همراهانش، مانده خانواده‌ای سینه‌سوخته که البته راضی‌اند؛ عده‌ای‌شان هم امروز اینجا هستند برای دیدار. به قول برادر یکی‌شان دلتنگند و مشتاق دیدار رهبر؛ بعد هم اضافه می‌کند دلتنگ “آقا”؛ انگار دومی بیشتر به جانش می‌نشیند.
 



آقا روی درجه‌های نظامی معین‌رضا می‌زند: «ماشاءالله! چه افسری! ان‌شاءالله از افسرهای آینده‌ی اسلام بشی!«
و رو به جمع می‌گوید:
– «خیلی خوش آمدید برادران و خواهران خانواده‌ی عزیز شهید حرم؛
کسانی که داوطلبانه به این میدان می‌روند، دو سه خصوصیّت در اینها هست که ممتاز است. یکی این است که اینها غیرت و تعصب دفاع از حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) را دارند»

ا» -ذیّتش نکن؛ بذار راحت باشه.»
آقا این را خطاب به محافظی می‌گوید که سعی دارد معین‌رضا را از نزدیک آقا دور کند و ادامه می‌دهد:

– «اینهایی که می‌روند، یکی از احساسات و روحیه‌شان همین است که می‌خواهند از حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) دفاع کنند. پدرها و مادرهایشان هم همین‌طور. در اظهاراتی که یکی از مادران شهدا خطاب به حضرت زینب داشت این بود که: “من محمدحسین خودم را دادم به شما!” این خیلی باارزش است؛ آن غیرتی که نسبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) که در هر مؤمنی باید وجود داشته باشد«.

– «دوّمین خصوصیّت بصیرت است. کسانی که این بصیرت را ندارند با خودشان می‌گویند: اینجا کجا، سوریه و حلب کجا؟ این بر اثر بی‌بصیرتی است. [حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام] فرمود که فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا.»(۱) نباید منتظر ماند که دشمن بیاید داخل خانه‌ی آدم، بعد آدم به فکر دفاع از او و خانه بیفتد. دشمن را باید در مرزهای خودش سرکوب کرد.

افتخار جمهوری اسلامی، امروز این است که ما در مجاورت مرزهای رژیم صهیونیستی و بالاسر آنها نیرو داریم: نیروهای حزب‌الله یا نیروهای مقاومت یا نیروهای اَمَل. اینکه اینها این‌قدر ناراضی هستند و میگویند جمهوری اسلامی چرا دخالت میکند، به این خاطر است؛ ما امروز آنجا بالاسر اینها نیرو داریم. این خیلی افتخار بزرگی برای اسلام و جمهوری اسلامی است. جوانهایی که رفتند به سوریه و عراق و عمدتاً به سوریه، این بصیرت را داشتند. یک عده‌ای امروز اینجا نشسته‌اند در خانه و نمیفهمند که قضیه چیست.

نکته‌ی سومی که در اینها وجود دارد، شوق شهادت است. بعد از پایان جنگ تحمیلی، مایی که در جریان کار بودیم، احساس میکردیم که یک جادّه‌ی دوبانده‌ی وسیعی جلوی رویمان بود که این بسته شد؛ جادّه‌ی شهادت! مثل یک دری که ببندند. کسانی که آن موقع، جهاد و شهادت در راه خدا را دوست داشتند، دلشان را غم گرفت. این فرزندان شما غالباً کسانی هستند که آن دوره را درک نکردند؛ در اینها هم آن احساس شوق بود که بلند شدند و رفتند.

الان هم [جوانها] به من نامه مینویسند، البته من جواب نمیدهم به این نامه‌ها. مرتّب جوانها از اطراف کشور نامه [مینویسند]، التماس [میکنند]، خیال میکنند که من باید اجازه بدهم یا من باید دخالت بکنم؛ که آقا اجازه بدهید ما برویم سوریه برای جهاد. این شوقِ شهادت است و خیلی مهم است.

اگر در یک ملّتی، در یک قوم و جمعیّتی، قدرت و قوّت چشم‌پوشی از زندگی باشد، این قوم شکست‌بخور نیست. ما‌ها که گاهی اوقات در مقابل حوادث کم می‌آوریم، به خاطر این است که دودستی چسبیده‌ایم به زندگی و زیبایی‌های زندگی. زندگی یعنی چه؟ زندگی فقط نفس کشیدن خود ما نیست؛ زن و بچه و پدر و مادر ما هم زندگی است. پول و عنوان و اعتبار ما هم؛ به این چیزها چسبیده‌ایم. وقتی به این چیزها چسبیدیم، در مقابل حوادثِ سخت، کم می‌آوریم؛ اما کسانی که این قوّت و اراده در آنها هست که از زندگی چشم بپوشند، اینها بلند میشوند میروند به میدان شهادت.

بچه‌هایی که شماها دادید، چه همسران، چه فرزندان، چه پدران و مادرانشان، بدانند که واقعاً مایه‌ی افتخارند. این فقط شعار نیست؛ واقعیّت قضیّه این است. [اینها] در هر ملتی که باشند -حالا ممکن است شناخته شده نباشند برای فلان شهر، برای فلان روستا. [ممکن است کسی] مشغول یک شغل معمولی است؛ ستاره نیست، مثل بعضی‌ها که در جوامع به‌خاطر هیاهو به توهّم ستاره شدن هی دارند کار میکنند؛ اما اینها- ستاره‌ی واقعی‌اند؛ ستاره در چشم ما نیستند؛ ما که چشممان نزدیک‌بین و کوته‌بین است؛ در ملأ اعلی اینها ستاره‌اند.

خداوند ان‌شاءالله درجات آنهایی را که رفته‌اند، عالی کند. به پدر و مادر و همسران و فرزندانشان صبر و سکینه بدهد و بنده همیشه دعایم این است که خداوند ان‌شاءالله دل‌های شما را مشمول لطف و فضل و نورانیت خودش کند و به دلهای شما آرامش بدهد.»
 



نوبت رسیده به حال و احوال با خانواده‌های شهدا؛
خانواده‌ی شهیدان مجید و محمود مختاربند، اولین خانواده‌ای هستند که به آقا معرفی می‌شوند. مجید در جنگ تحمیلی شهید شده و محمود در سوریه.
برای هر خانواده‌ی شهید، برگه‌ای آماده کرده‌اند که بر روی آن، نام و عکس شهید و نیز مشخصات والدین و همسر و فرزندان شهید درج شده است و همچنین در آن ذکر شده که کدام‌یک از بستگان شهید در این جلسه حضور دارند.

» -آقای کاظم مختاربند! شما در خوزستانید یا قم؟»
این را رهبر از پدر شهیدان می‌پرسد. پدر جواب می‌دهد که اکنون ساکن شوشتر هستند. آقا با خوش‌رویی با پدر شهید احوالپرسی می‌کند و دوباره از روی کاغذ می‌خواند:
– «خانم زهرای معظمی، مادر گرامی شهیدان؛ حال شما خوبه؟»
مادر شروع به صحبت می‌کند؛ با لهجه‌ی شوشتری می‌گوید که یک شهید در جنگ داده و یک شهید در جنگ اخیر و یک اسیر که هشت سال در اسارت عراق بوده.
آقا در حق مادر دعا می‌کند که:
– «خداوند متعال شما را از اعوان و انصار نزدیک امام زمان (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف) قرار بدهد، به حقّ محمّد و آل محمّد«.
مادر ادامه می‌دهد:
– دو تا فرزند دیگر هم دارم که به فدایت حاج آقا!
» -نه؛ آنها را ان‌شاءالله خدا برایتان نگه دارد«.

آقا دوباره خطاب به محافظین می‌گوید: «کار نداشته باش به بچه؛ بذار راحت باشه!» جمله‌ای که هر چند دقیقه یک‌بار خطاب به محافظین و بستگان کودکان گفته می‌شود!

مادر دوباره ادامه می‌دهد که یک بچه‌ی دیگر داشتم که هشت سال اسیر بود! آقا می‌پرسد: «چرا نیاوردی‌شان؟» و پدر جواب می‌دهد دیگر جا نبود! آقا با خنده می‌گوید: «جا نبود؟ این همه جا!» نگاهی به مسئولان جلسه می‌کند و با لبخند به پدر می‌گوید: «خب در یک ماشین دیگر می‌آمد!»

نوبت می‌رسد به همسر شهید؛ آقا از روی برگه می‌خواند:
– «خانم منیره فخیمی، همسر گرامی شهید مجید مختاربند؛ حال شما خوبه؟»
– توفیقی بود حاج آقا که خدمتتون رسیدیم.
– «توفیق ما بود که خدمت شما رسیدیم«.
 -شما بزرگوارید. ما به فکر مظلومیت شما هستیم. متأسفانه برخی خواص متوجّه وظیفه‌شان نیستند و این شما را زجر می‌دهد. شما تحت فشار هستید.
آقا با خنده جواب می‌دهد:
– «حالا خواص را خدا ان‌شاءالله هدایت کند امّا برای مظلومیت من اصلاً غصّه نخورید؛ بنده اصلاً مظلوم نیستم. فشار [هم] که همیشه تحت فشاریم امّا الحمدلله زورشان به ما نمیرسد«.
جمع می‌خندند.

– «خانم طیّبه مختاربند، فرزند مجید مختاربند؛ سلام خانم، حال شما خوبه؟»
اسامی فرزندان شهدا به ترتیب سن نوشته شده است. فرزند بزرگ شهید مجید مختاربند می‌گوید که چهار فرزند دارد:
– دختر پانزده ساله‌ام خیلی دوست داشت که پیش شما بیاید. از من خواست از شما بپرسم چه کار کنم که برای کشورم مفید باشم؟
حالا همه به دقت به آقا نگاه می‌کنند:
– «خوب درس بخواند و در خودش این روحیه‌ی پدربزرگ را تقویت کند. اینها فردا شیرزنان آینده‌ی کشورند. کشور به این شیرزنان احتیاج دارد. خودش را بسازد«.

آقا پس از احوالپرسی با سه فرزند دیگر شهید مجید مختاربند، می‌پرسند از شهید محمود فرزندی باقی نمانده؟ که پدر و مادر می‌گویند ازدواج نکرده بود. حالا آقا به رسم همیشگی، قرآنی را به والدین شهید و قرآن دیگری را به همسر شهید هدیه می‌کند. معین‌رضا که این‌بار متوجه این اتفاق جدید شده، روبه‌روی آقا ایستاده و با بهت نگاه می‌کند. یک‌نفر معین‌رضا را بغل می‌کند که ببرد که آقا با حالتی نیمه‌عصبانی می‌گوید: «اذیّتش نکن آقا؛ بذارید باشه همین‌جا… اصلاً بذاریدش همین‌جا» و به زمین نزدیک خودش اشاره می‌کند.

دختران خانواده‌ی مختاربند هم که برای گرفتن یادگاری نزدیک می‌آیند، عبای آقا را می‌بوسند. در همین بین معین‌رضا دوباره برمی‌گردد و شروع می‌کند با میکروفون جلوی رهبر بازی کردن!
در همین شلوغی‌ها، عروس شهید مختاربند از جایش بلند می‌شود و از آقا می‌پرسد: من چه کار بکنم؟ وظیفه‌ی من چیست؟ دارم درس می‌خوانم و هنوز بچه ندارم.
تا سؤال عروس شهید تمام شد، آقا با لحنی بسیار جدی و سریع جواب دادند:
– «اوّلاً بچه‌دار بشوید؛ این یک. اینهایی که اول زندگی هی عقب می‌اندازند و می‌گویند حالا زود است، این ناشکری است. این ناشکری باعث می‌شود که خداوند یک جواب سختی به آدم بدهد«.
عروس که هنوز ایستاده، می‌گوید: آخه من دارم درسم را پیش می‌برم!
– «باشه، مشکلی نیست. من کسی را سراغ دارم که با چهار بچه درس میخواند و همه‌ی دوره‌های کارشناسی و ارشد و دکتری را گذرانده. ثانیاً درستان را بخوانید. ثالثاً زندگیتان را هرچقدر میتوانید شیرین کنید. خدا ان‌شاءالله شما را حفظتان کند. دیگر شما جوانها بهتر از دوره‌ی جوانی ما میفهمید. انقلاب خیلی به ]امثال شماها[ احتیاج دارد«.

فضای جلسه صمیمی‌تر شده و خواهر شهیدان نیز از جای خود بلند می‌شود و می‌گوید:
– من دو دختر دارم که دوقلو هستند و خیلی دوست داشتند که شما رو ببینند. امسال کنکور دارند و گفتند به آقا بگید برامون دعا کنن.
– «خدا ان‌شاءالله به هر دویشان شوهر خوب برساند و ان‌شاءالله با همدیگر عروس بشوند؛ این بهترین دعاست!«
و جمع دوباره می‌خندند.
 



پس از اتمام صحبت‌ها و تقدیم هدایا به خانواده‌ی شهید مختاربند، نوبت به برگه و خانواده‌ی بعدی می‌رسد:
– «خانواده‌ی شهیدان حصونی‌زاده، فرشاد و فرامرز از اهواز که گویا شهید فرامرز در جنگ تحمیلی شهید شده‌اند. پدر گرامی شهیدان از دنیا رفته‌اند و مادر بیمار هستند و نتوانستند بیایند. خانم زینت موالی، همسر شهید فرشاد؛ شما هستید؟ حال شما خوبه خانم؟ شهید چند ساله‌شان بود؟»
همسر شهید پس از گفتن تعارفات مرسوم می‌گوید شهید ۴۹ ساله بوده و در جنگ تحمیلی هم حضور داشته.

» -خانم زهرا حصونی‌زاده، دختر گرامی شهید؛ شما مشغول به چه کاری هستید خانم؟»
– خانه‌داری و بچه‌داری حاج آقا
» -به‌به! خیلی هم خوب»
– درسم رو هم دارم می‌خونم حاج آقا
» -پس ببینید! آدم هم میتونه درس بخونه و هم بچه‌داری کنه؛ این هم شاهد زنده‌ی حرفهای ما«!
و این را درحالی می‌گفتند که به زمین چشم دوخته‌ بودند و با دست به جمعیت خانم‌ها اشاره می‌کردند.

– «آقای نادر حصونی‌زاده، فرزند شهید؛ حال شما خوبه آقاجان؟»
و بعد فرزند بعدی

– «شما چه‌کار می‌کنید؟»
– بیکارم فعلاً
– «بیکار؟ چرا بیکار؟ بیکار نمیتوان نشستن«!
– ان‌شاءالله به‌زودی با کمک شما و بقیه کار پیدا می‌کنم، دیگه باید واسمون پدری کنین.
– «خدا ان‌شاءالله که شماها رو تحت سایه‌ی لطف خودش مشمول لطف و فضل خودش قرار بده. ما چه‌کاره‌ایم؟ ما کسی نیستیم«.
انگار رهبر می‌خواست این نکته را به فرزند شهید یادآوری کند که باید احتیاجات خود را از خدا بخواهد و نه از دیگران. و اینکه نباید چشم به راه اقدام دیگران بماند.

چند دقیقه‌ای هم طول می‌کشد که آقا قرآنی به مادر غایب و بیمار شهید بدهد و بسپارد که سلامم را به ایشان برسانید. قرآنی به همسر شهید و یادگاری به فرزندان. در دقایقی که پسران به دیده‌بوسی می‌آیند، سایر بستگان شهید هم هر کدام از یک گوشه‌ی مجلس، تقاضای انگشتر یا چفیه‌ای دارند که آقا با تلطّف، به نوبت و به کمک یکی از مسئولان به ایشان تحویل سمی‌دهند.

 



– «خانواده‌ی شهید محرم‌علی مرادخانی، از تنکابن. پدر گرامی شهید از دنیا رفته‌اند؛ مادر گرامی شهید، خانم کبری دلاوری؛ شما هستین؟ حال شما خوبه خانم؟»
– سلام حاج آقا. ما خیلی خوشحالیم که این توفیق رو داشتیم که به دیدار شما اومدیم.
– «خداوند این توفیق رو به ما بده که دل و روحمون رو به شما نزدیکتر کنیم. فرزندتون چه زمانی شهید شدند؟»
– پارسال شهید شدن. یک‌بار مجروح شد و برگشت؛ بعد رفت کربلا برای زیارت؛ دوباره از اونجا بهش گفتن که برگرد سوریه. دیگه توی فرودگاه بود که به من زنگ زد که مادر دارم میرم سوریه…

در خلال صحبت‌های آقا یک‌دفعه سه پسرِ سه – چهار ساله جلوی آقا می‌ایستند و یکی‌شان با صدای بلند می‌گوید:
– اسم من علی‌ـه!
همه‌ی صحبت‌های رهبر و مادر قطع می‌شود و آقا با خنده علی را می‌بوسد. حالا دو کودک دیگر هم خود را معرفی می‌کنند. محافظی بلند می‌شود و بچه‌ها را از زمین بلند می‌کند تا آقا آنها را ببوسد. دیگر بچه‌های حاضر در اتاق هم که این صحنه را می‌بینند، از گوشه گوشه‌ی مجلس جلو می‌آیند و آقا را همین‌جور نگاه می‌کنند تا نوبتشان شود! دیگر همه‌ی مجلس در اختیار این کودکان است که یا فرزند شهدا هستند و یا نوه‌ی شهدا و یا خواهرزاده و برادرزاده‌ی شهدا.
بعد از آخرین کودک، آقا رو می‌کنند به سمت مادر و می‌گویند:
– «خداوند ان‌شاءالله ما را با آنها محشور کند. در قیامت هم با آنها باشیم«.


» -طاهره یونسی، همسر شهید؛ خوب هستید خانم؟ چند سال با شهید زندگی کردید؟»
– ۳۳ سال حاج آقا؛ اما در اصل ۳ سال. ایشون خیلی کم توی خونه بود. ما ایشون رو زیاد نمی‌دیدیم اصلاً.
صدای همسر کمی می‌لرزد؛ انگار هم دلتنگ است و هم گلایه دارد؛ گلایه‌ای از روی محبت.
– «خداوند ان‌شاءالله به شما اجر بدهد. اگر شماها، مادرها، همسرها، اگر همراهی نمی‌کردید، اینها بدون تردید نمیتوانستند این‌جور مجاهدت کنند در راه خدا«.

نوبت به دختر شهید می‌رسد؛
» -خانم فاطمه مرادخانی؛ شما خوبید؟ شما چه‌کار میکنید؟»
– خانه‌داری و بچه‌داری حاج آقا؛ این معین‌رضا پسرمه.
صدای خنده‌ی حاضران دوباره بلند می‌شود.

روح‌الله و محمدعلی، فرزندان دیگر شهید هم با آقا احوالپرسی می‌کنند. داماد شهید هم در جمع هست. آقا با خنده می‌پرسد:
– «کوچولوتون (معین‌رضا) کجا رفت؟ دیگه از ما سیر شده؟»
و جمع دوباره می‌خندند.

موقع تحویل قرآن‌ها و یادگاری‌ها به این خانواده‌ی شهید فرا می‌رسد. روح‌الله نزدیک آقا که می‌آید، انگشتر دست آقا را طلب می‌کند و محمدعلی نیز به آقا می‌گوید:
– ما در این مدت بیکاری‌مان به دستور شما در فضای مجازی کارهای فرهنگی انجام می‌دهیم؛ دعا کنید نتیجه‌ی خوبی داشته باشد.
– «خوب است؛ فضای مجازی! منتها در آنجا غرق نشوید. در فضای مجازی اگر آدم درست وارد بشود، خوب است؛ امّا اگر برود غرق بشود، نه؛ خوب نیست. جای خطرناکی است؛ خیلی باید آدم مراقب باشد«.



 

نوبت به خانواده‌ی بعدی می‌رسد؛
– «خانواده‌ی شهید ابوذر امجدیان، از کرمانشاه. پدر شهید، آقای علی حسن امجدیان هستند؛ خوب هستید آقا؟ پسرتون چند سالش بود؟»
 -۲۹ سالش بود حاج آقا
– «شما الان کجا هستید؟»
– کرمانشاه هستیم؛ در سنقر؛ یکی از روستاهای سنقر.
– «ها! سنقر! اومدم من اونجا در ایام جنگ.»
 -بله، سفر هم آمدید چند سال پیش
و آقا در خلال صحبت‌های بعدی‌اش هم می‌گوید که سفر کرمانشاه، سفر خیلی خوبی بود.

– «مادر شهید، خانم فریده امجدیان؛ حال شما خوبه مادر؟»
مادر که در ردیف اول و جلوی آقا نشسته، به‌درستی نمی‌تواند فارسی حرف بزند. آقا می‌پرسد: «فارسی را متوجه می‌شوند؟» که می‌گوید بله. یکی از برادران شهید صحبت‌های مادر را برای آقا به فارسی می‌گوید:
– دو فرزند دیگر هم دارم که فدای شما باشه آقا.
آقا می‌گوید: «خدا حفظشان کند«.

آقا از پدر می‌پرسد که: «چرا مادر نمیتواند فارسی حرف بزند؟» و با پدر دقایقی درباره‌ی تاریخچه‌ی زبان کردی در سنقر و تفاوت‌هایش با کردی اورامانات صحبت می‌کند.
پدر ادامه می‌دهد که:
 -فرزندم هدیه‌ای بود که دادم در راه اهل‌بیت (علیهم‌السلام)؛ اگر شما امر کنید ما دو تا بچه‌ی دیگه هم داریم…
که آقا حرف پدر را نیمه‌تمام می‌گذارد:
– «نه، ما هیچ‌وقت امر نمیکنیم؛ اینها رو باید نگهشون داریم ان‌شاءالله برای آینده‌ی این نظام. این جوانها هر کدام یک جواهرند؛ خیلی قیمت دارند برای آینده‌ی نظام که ان‌شاءالله کار کنن و کشور رو بسازن و پیش ببرن«.

حالا نوبت همسر شهید، خانم مریم امجدیان است که کنار مادر شوهرش نشسته است. می‌توان به‌راحتی آثار گریه و عزاداری را در همسر شهید مشاهده کرد؛ انگار که هنوز به از دست دادن عزیزش خو نگرفته باشد. خطاب به آقا می‌گوید:
– خیلی برایمان دعا کنید. برای بی‌قراری‌هایمان.
– «خدا ان‌شاءالله بر دلهای شما صبر و سکینه‌ی خودش رو نازل کند. بله، راست میگید. من دعایم همین است. همیشه برای آرامش دلهای خانواده‌‌ی شهیدان دعا میکنم«.

عموی شهید هم از گوشه‌ی اتاق خود را معرفی می‌کند؛ مردی که روی صندلی نشسته و ۴۰ساله نشان می‌دهد؛ محکم سخن می‌گوید:
– من جانباز ۷۰درصد [جنگ تحمیلی] هستم. قسمت نشد که شهید بشم.
– «خب شما حالا هم که شهیدِ زنده‌اید؛ اشکال نداره.»
– با اینکه یک جانباز ۷۰درصد نباید کار کنه اما به‌صورت افتخاری دارم تو بیمارستان خدمت‌رسانی می‌کنم. اشکال نداره بیام جلو چفیه بگیرم و روبوسی کنم؟
» -بله، حتماً، بفرمایید«!
و عموی شهید با کمک یکی از محافظان از جا بلند می‌شود، از میان جمعیت به‌سختی عبور می‌کند و نزدیک که می‌شود، آقا با خنده می‌گوید: «دستت هم که شبیه دست منه«!
همین جمله کافی است که عموی جانباز، روی دست آقا بیفتد و به‌شدت گریه کند. حالا از گوشه و کنار اتاق، صدای گریه‌ها آرام‌آرام بلند می‌شود؛ گویی که جمع فرصتی یافته تا با گریه، به همه‌ی دلتنگی‌ها، عشق‌ها، جدایی‌ها و وصال‌ها واکنش نشان دهد.
جانباز از روی دست آقا بلند می‌شود و با گریه می‌گوید بگذار پایت را ببوسم آقاجان! و به سمت پای آقا می‌رود که این‌بار رهبر به‌سرعت خود را عقب می‌کشد: «نه، اصلاً… اگه این‌جوری باشه… نه، اصلاً، نمیگذارم«…
و محافظ، عموی شهید را بلند می‌کند و ماجرا تمام می‌شود؛ می‌رود دوباره روی همان صندلی گوشه‌ی اتاق می‌نشیند و اشک‌هایش را پاک می‌کند.

آقا قرآن مربوط به والدین را به پدر شهید می‌دهد. پیرمرد روستایی در حرف‌هایش معلوم می‌شود این روزها با دوره‌گردی امرار معاش می‌کند؛ می‌شد بگوید روزگار سخت می‌گذرد و انتظاراتی دارد؛ اگر می‌گفت با سر و روی سپید، دست‌فروشی از همیشه سخت‌تر است، کسی حتی در دلش گله هم نمی‌کرد ولی نگفت و تنها گفت:
– خیلی خیلی ممنون؛ واقعاً چند سال آرزوم بود که به دیدنتون بیام. من از خدا خیلی سپاسگزارم که این توفیق رو به من داد که…
آقا با کشیدن ابروها درهم و با خنده می‌گوید:
– «کاش یک آرزوی بهتری داشتی! این چیه آخه! چه اهمّیّتی داره؟«!
– خدا نگهت داره که پرچم رو به‌دست حضرت صاحب‌الزمان برسونی…
» -ان‌شاءالله، ان‌شاءالله»

هر کدام از بستگان شهید امجدیان از آقا، دعایی، چفیه‌ای، یادگاری‌ای می‌خواهند. دو دختر خردسال چادری هم می‌آیند جلوی آقا:
– اسم من نیایشه! خواهرزاده‌ی شهید امجدیان
 -اسم من هم نرگسه!
– «چه اسم‌های قشنگی! نرگس خانم، کلاس چندمی؟»
– سوم
رهبر، نیایش را که کوچک‌تر است می‌بوسد. مادر نرگس می‌گوید که دخترم امسال جشن تکلیف دارد. آقا هم به او یک انگشتر می‌دهد. آقا به دخترها می‌گوید:
– «ببینید انگشترها اگر اندازه‌ی دستتان نیست، همین الان کوچکترش را بدهم.» اندازه بود. دخترها با شادمانی برمی‌گردند سمت مادرهایشان.


در همین بین، یکی از گوشه‌ی مجلس آقا را صدا می‌کند؛ متوجه نشدم با چه خطابی بود؛ چیزی شبیه «حبیب آقا!» آقا سرش را برمی‌گرداند طرف صدا؛ از بستگان شهید امجدیان است؛ با همان حالت صمیمانه و روستایی به آقا می‌گوید:
– ما، هم داماد شهید بودیم و هم هم‌رزم شهید!
رهبر با خنده و بذله‌گویی می‌گوید:
– «خب، حالا چی چی میگی؟«!
– یک هدیه هم به ما بدید!
» -بله، حتماً«!
– اجازه هست بیام جلو؟
– «بله، بفرمایید«!
آقا آغوشش را برای هم‌رزم شهید باز می‌کند؛ او هم جلو که می‌رسد، خم می‌شود و در گوش آقا می‌گوید:
– ما این‌دفعه مجروح شدیم ولی نتونستیم شهادت رو درک کنیم. دعا کنین که این‌دفعه…
بغضش می‌گیرد و نمی‌تواند ادامه دهد؛ آقا می‌گوید:
» -دعا نمیکنم که شهید بشید. دعا میکنم که ان‌شاءالله موفق به جهاد در راه خدا شوید«.
 -دعا کنید که امام علی (علیه‌السلام) ما رو به‌عنوان مدافع ناموسش قبول کنه
آقا کمی چهره‌شان تغییر می‌کند؛ گویی بزرگی الفاظ، ایشان را متأثّر کرده؛ می‌گویند: «ان‌شاءالله»

 



– «خانواده‌ی گرامی شهید مهدی علی‌دوست آلانَقی؛ پدر ایشون، آقای محمدرضا علی‌دوست؛ حال شما چطوره؟ آلانق اسم مکانیه؟»

پدر که خود معمم است توضیح می‌دهد که یکی از روستاهای تبریز است. آقا که متوجه می‌شود خانواده ترک‌زبان هستند، گفت‌وگو را با زبان ترکی ادامه می‌دهد:
– «شهید چند سال داشت؟ چه زمانی شهید شد؟»
– ۲۱ سال داشت؛ تکاور بود. پارسال، سوم محرم، تو آزادسازی مناطق شیعه‌نشین حلب شهید شد.

نوبت می‌رسد به مادر شهید؛
 -آقا در نماز شب ما رو دعا کنید.
– «چشم، حتماً؛ شما هم ما رو دعا کنید. ما بیشتر از شما احتیاج داریم به دعا«.

شهید و همسر شهید هم پنج سال با هم زندگی کرده‌اند. آن پسرک موطلایی هم که ناگهان آمد جلوی آقا و گفت من علی‌ام! یادگار شهید است.

برادر شهید هم که هم‌زمان دانشجو و طلبه بود، از آقا خواست که به‌دست ایشان معمم شود و آقا نیز پذیرفت که در جلسه‌ای جداگانه این کار انجام شود.

خواهر شهید، طلبه‌ی جامعهالزهرای قم بود؛ به آقا گفت:
– بستگان و خواهران مدافعین حرم پاکستانی از دوستان من هستند و گفتند که به شما سلام برسونم.
– «در قم هستند؟ سلام من را به ایشان برسانید. آنها هم خیلی خوب کار میکنند. زینبیّون خیلی خوب میجنگند؛ خیلی خوب مجاهدت میکنند. سلام من را به پدرها و مادرها و خانواده‌هایشان برسانید.«

برادر شهید هم که برای دیده‌بوسی می‌آید جلو، از آقا می‌خواهد که به او و همسرش یک قرآن بدهند که آقا جواب می‌دهد: «قرآن را فقط به والدین و همسر شهید میدهم». پسر برمی‌گردد و می‌نشیند اما پس از چند دقیقه دوباره به آقا -که درحال دادن انگشتر به دیگر بستگان است- می‌گوید قرآن را از پدرم گرفتم! لطفاً به ایشان یک انگشتر بدهید!
آقا هم درحالی که دستش را درون عبایش می‌برد، با اخم و خنده به پسر می‌گوید: «چطور جرئت کردی قرآن رو از پدر بگیری؟» که جمع هم خندیدند.
 



– «خانواده‌ی شهید گرامی محمد بلباسی؛ پدر از دنیا رفتن. مادر، هاجر عباسی؛ خواهر شهید هم هستند«.

مادر شهید توضیح می‌دهد که علاوه بر اینکه مادر شهید است، شوهرش نیز جانباز بوده و برادرش شهید شده و برادر شوهرش نیز شهید شده؛ یعنی عمو و دایی شهید محمد بلباسی نیز در انقلاب و جنگ تحمیلی شهید شده‌اند:
– حاج آقا من چند وقت قبل از شهادت محمد، خواب دیدم که شما یک جعبه‌ای به بنده دادید و من دیدم که یک شیء زیبایی به بنده دادید و گفتید که این حق شماست؛ من فکر کردم که این برای خودم هست اما بعد شهادت محمد فهمیدم که آن برای محمد بوده. شهید خیلی به شما علاقه داشت و همیشه موقعی که صحبت‌های شما از تلویزیون پخش می‌شد، بچه‌ها رو جمع می‌کرد که صحبت‌های شما رو ببینند. خیلی دوست داشت که به دیدار شما بیاد.
آقا هم در تمام مدت چشم به زمین دوخته بودند و می‌گفتند: «سلامت باشید، زنده باشید«.

– «خانم محبوبه بلباسی، همسر گرامی شهید. من خواندم وصیّت‌نامه‌ی این شهید را که به این همسرش میگوید که اگر شما نبودی، من به این راه نمیرفتم. شما بودی که کمک کردی من به این راه بروم. این‌طوره خانم؟»
همسر شهید که گویی از تلطّف آقا جا خورده، چیزی نمی‌گوید. مادر شهید اما به زبان می‌آید که:
–  بله، همین‌طوره؛ محمد اصلاً خونه نبود و بار زندگی و بزرگ کردن چهار تا بچه، روی دوش خانومش بود.
در آغوش همسر شهید، دختر ۲۰روزه‌ی شهید قرار دارد. همسر شهید از آقا خواست که در گوش فرزندش اذان و اقامه بگوید. آقا نیز رو به جمعیت مردان گفت که بچه را از مادرش بگیرند. آقا شروع کرد در گوش راست اذان گفتن. به گوش چپ که رسید گویا نوزاد هوشیار شده بود و کم‌کم داشت تقلّا می‌کرد که رهبر آهسته‌آهسته او را تکان داد تا مجدداً آرام شود.

نوبت به تحویل قرآن‌ها و هدایا می‌رسد؛ همسر شهید به همراه سه فرزند کم‌سن و سالش پیش می‌آیند؛ همسر شهید بلباسی به آقا می‌گوید:
 -دایی شهید، شهید انقلابه؛ عموی شهید، شهید جنگه. خود شهید هم که در سوریه به شهادت رسید؛ دعا کنین که بچه‌هامون برن قدس رو آزاد کنن.
 -«دعای مجاهدت میکنم براشون«.

یکی از بستگان شهید که مسئول بسیج اساتید مازندران هست، جلوی آقا می‌آید و اظهار می‌کند که انقلاب اسلامی در دانشگاه‌ها مهجور است؛ رهبر خطاب به ایشان می‌گوید:
 -«شماها که هستین، غریب نیست دیگه! این همه استاد انقلابی. این همه دانشجوی انقلابی، دانشگاه مال شماست! چهار تا آدم ناباب هم ممکنه باشن. یک‌عده آدمهای بی‌تفاوت هستن؛ عیب نداره. وقتی یک گروه، یک مجموعه‌ی انقلابی، در دانشگاه باشن، دیگه غریب نیست. مجموعه باشید، با هم باشید، غریب نخواهید بود«.
 



دیگر معلوم است که اواخر این جلسه‌ی دو ساعته نزدیک است:
– «خانواده‌ی گرامی شهید حمیدرضا فاطمی اطهر؛ پدر شهید، آقای عبدالرضای مُمبِنی«.
آقا از پدر می‌پرسد «چرا فامیلها فرق داره؟» پدر می‌گوید بچه‌ها عوض کردند و من تنها کسی هستم که فامیلی‌ام هنوز مُمبِنی هست و شاید هم عوض کنم. آقا می‌گوید: «نه، چرا عوض کنید؟ بگذارید باشه.» و پدر می‌گوید که این نام یک قوم است. در حین همین گفت‌وگو، کودکی جلو می‌آید و روبه‌روی آقا می‌ایستد:
– میشه یه چی بهت بگم؟
» -بگو«!
– میشه یه یادگاری بهم بدی؟
– «چشم! یه یادگاری هم به ایشون بدین«!
جمعیت می‌خندند؛ وقتی آقا به کودکان انگشتر می‌دهد، همیشه به مسئولان جلسه تأکید می‌کند که دقت کنند انگشتر، اندازه‌ی دست بچه‌ها باشد؛ این‌بار هم با همان دقت پیگیر بودند.

شهید اطهر در سن ۳۷سالگی به شهادت رسیده؛ مادر شهید عنوان می‌کند:
– حمیدرضا خیلی دوست داشت از نزدیک شما رو زیارت کنه ولی نتونست.
– «خدا ان‌شاءالله نصیب ما کنه که از نزدیک شهید شما رو در قیامت زیارت کنیم«.

پس از احوالپرسی با همسر شهید اطهر، نوبت به اهدای قرآن‌ها و یادگاری‌ها می‌رسد؛ فاطمه، دختر نوجوان شهید جلو می‌آید و به آقا می‌گوید:
– میشه یه انگشتر از توی جیبتون بدین؟!
– «از کجا فهمیدین که توی جیبم انگشتر هست؟»
– دیدم از دور که داشتین می‌دادین به بقیه!
» -این انگشتر هم خدمت شما! دیگه هم تو جیبم انگشتر نیست، تموم شد«!
آقا و دختر و جمعیت با هم می‌خندند.

پسر کوچک‌تر شهید اطهر هم جلو می‌آید؛ می‌گویند مداح است و کلاس ششمی؛ از آقا می‌پرسد:
– اگر امام خمینی بود، شما ازش چی می‌خواستین؟
آقا دست پسر را می‌گیرد و به دیوار روبه‌رویش نگاه می‌کند؛ همگی گوش‌هایشان را تیز می‌کنند که آقا چه جوابی می‌خواهد بدهد. آقا بعد از کمی تأمّل می‌گوید:
– «فرق میکنه؛ اگر در سنّ شما بودم یه چیز میخواستم؛ اگر حالا بودم یه چیز دیگه میخواستم«.
– حالا فکر کنین تو سنّ من بودین!
– «بهترین چیز دعاست؛ ازش میخواستم که برام دعا کنه که بتونم مثل امام خمینی حرکت کنم. این بهترین چیزه.»
پسر که گویا انتظار چنین جوابی را نداشته، کمی سرش را پایین می‌اندازد! آقا با خنده ادامه می‌دهد: «حالا اگه انگشتر هم بخوای میدیم بهتون، حرفی نداریم!» و دوباره همه می‌خندند.




و نوبت به آخرین خانواده‌ی شهید می‌رسد:
– «خانواده‌ی گرامی شهید علیرضا قنواتی؛ مادر از دنیا رفتن؛ پدر به‌علت کسالت نیومدن؛ همسر شهید، خانم مریم آزادی؛ حال شما چطوره خانم؟ شهید چند سال داشتند؟»
– ۵۳ سال حاج آقا

آقا اسم فرزندان شهید را می‌آورند؛ پسر جوانی جلو می‌آید و می‌گوید حاج آقا ببخشید من تازه از کربلا آمده‌ام، سرما خوردم و برای همین با شما روبوسی نمی‌کنم. آقا می‌پرسد:
– «شما چه‌کار میکنید؟»
– والّا چندبار می‌خواستیم بریم اون‌ور دیگه.
– «کجا میخواستی بری؟»
– بالاخره ما رو اصلاً درست کردن برای اینکه بریم این تکفیری‌ها رو بزنیم؛ ولی حاج آقا ما رو برگردوندن.
– «کی شما رو برگردونده؟»
– ایشون ما رو برگردوندن.
» -ایشون از بستگان هستن؟»
– نه، ایشون مسئول اعزام هستن.
مسئول اعزام که در انتهای مجلس نشسته می‌گوید که ایشان فرزند شهید هستند و حاج قاسم سلیمانی دستور داده‌اند که فرزندان شهدا اعزام نشوند.
آقا این را که می‌شنود، می‌گوید: «خیلی خب؛ نروید… نروید… شما اینجا باشید برای نظام کار کنین«.

دختر شهید قنواتی نیز جلو می‌آید و چند نامه و عکس به آقا هدیه می‌کند؛ نمی‌تواند گریه‌ی خودش را کنترل کند؛ به‌سختی خود را جمع می‌کند و به آقا می‌گوید که برایش دعا کند. از آقا یادگاری نیز می‌خواهد:
 -اگر میشه این انگشتر دستتون رو هم به من بدید.
» -انگشترهام رو که دادم دیگه؛ توی دستم دیگه انگشتری ندارم«!
 -خب انگشترهای اون یکی دستتون هم هست!
» -نه، اینا دیگه برای هدیه نیست«!
و به انگشترهای دیگر راضی می‌شود و می‌نشیند.

حالا دیگر دقایق پایانی دیدار است. هر کسی از گوشه‌ای تقاضای یادگاری و چفیه و انگشتر می‌کند. گویا دیگر انگشترها و چفیه‌ها تمام شده و مابقی افراد باید بعد از خروج آقا منتظر گرفتن هدایا باشند. آقا دارد روی قاب عکس شهدایی که از طرف خانواده‌های شهدا داده شده، چیزی می‌نویسند به رسم یادگاری. پیرامون آقا کم‌کم شلوغ می‌شود. آقا بالاخره بعد از یک ساعت و چهل و پنج دقیقه از روی صندلی خود بلند شده و از اتاق خارج می‌شوند. جمعیت صلواتی می‌فرستند. همه شاداب و خندانند. گویا دیگر دلتنگی‌هایشان پایان یافته باشد. به مجاهدت‌ها می‌اندیشند؛ به بزرگ کردن این بچه‌های کوچک که جلوی رهبرشان ساعاتی بازی کردند، دراز کشیدند، دویدند و بزرگ شدند.

آن دورترها هم -نه خیلی دورتر- انتهای روضه، جور دیگری می‌شود. برای رأس و نیزه که نمی‌شود کاری کرد جز اشک؛ اما دست آتش از دامن حرم دور است و دیگر سنگ به پیشانی گنبد نمی‌نشیند. از جان‌ها سپری ساخته شده و سلام نظامی معین‌رضا‌ها را پدران و پدربزرگ‌ها رو به گنبد و بارگاه می‌دهند؛ آن‌قدر محکم و مخلص که کبوترها دوباره برگردند به صحن و سرای دختر علی.


منبع: alef.ir

سخنرانی نقوی حسینی لغو شد

سخنرانی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در در دانشگاه فرهنگیان یاسوج لغو شد.

به گزارش مهر، سخنرانی سیدحسین نقوی حسینی نماینده مردم ورامین و سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در یاسوج لغو شد.
این سخنرانی قرار بود امروز دوشنبه پانزدهم آذر ماه ساعت ۱۹:۳۰ در سالن شهید ایزدپناه پردیس استانی دانشگاه فرهنگیان یاسوج با موضوع مبارزه با فساد و اشرافی گری به دعوت بسیج دانشجویی دانشگاه های استان کهکیلویه و بویراحمد برگزار شود.
به گفته مسئولان برگزاری این جلسه، ۵ روز پیش مجوز برگزاری این سخنرانی از رئیس دانشگاه گرفته شده بود و بنرهای آن در کل شهر نصب شده بود.
دانشجویان مجوز این برنامه را از طریق ویدئوکنفرانس پنج روز پیش از رئیس دانشگاه گرفته بودند؛ چراکه رئیس دانشگاه در شهرستان یاسوج اقامت ندارد و از ابتدای سال تحصیلی نیز به دانشگاه نیامده است و جلسات دانشگاه را از طریق ویدئوکنفرانس اداره می کنند.
به گفته دانشجویان، رئیس دانشگاه حتی برگزاری حلقه های صالحین دانشجویان را نیز لغو می کند.
رئیس اداره آموزش و پرورش استان، امروز در تماس با مسئولان برگزاری این برنامه اعلام کردند که این سالن را به هیچ یک از تشکل‌های دانشجویی برای برگزاری برنامه نخواهیم داد.
آن طور که دانشجویان این دانشگاه اعلام کرده اند، به خاطر سخنرانی نقوی حسینی در مخالفت با دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش در جلسه رای اعتماد، سخنرانی وی در دانشگاه فرهنگیان – وابسته به وزارت آموزش و پرورش- لغو شده است.
 


منبع: alef.ir

نامه‌ زاکانی به رئیس جمهور در اعتراض به لغو ۳ سخنرانی

علیرضا زاکانی در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور با انتقاد از لغو سه برنامه سخنرانی اش در شهر مشهد از سوی مسئولان دولتی نوشت: دولت محترم از بیان کدام حقیقت در کلام این حقیر هراس دارد که تصمیم به خاموش کردن این صداگرفته است؟ مبارزه با مفسدان و در میان گذاشتن فساد آنان با مردم چه ضرری را متوجه دولت می‌کند که دست به برخوردهایی این‌چنین می‌زند؟

به گزارش فارس علیرضا زاکانی نماینده سابق تهران و رئیس کمیسیون بررسی برجام در مجلس نهم، نامه‌ای انتقادی خطاب به حسن روحانی رئیس جمهور پیرامون لغو سخنرانی‌هایش در مشهد مقدس نوشت.

متن کامل این نامه به شرح ذیل است:

بسمه تعالی

جناب حجت‌الاسلام روحانی

ریاست محترم جمهور

سلام علیکم

لغو سه سخنرانی این‌جانب در مشهد مقدس از سوی عوامل دولتی، هیچ پیامی جز این ندارد که کسانی در این کشور، تمایل به ایجاد یک جامعه تک‌صدایی دارند، جامعه‌ای که در آن، حامیان جریان سیاسی حاکم بر دولت، آزاد باشند تا از هر تریبونی که اراده می‌کنند، همه مرزهای شرع و قانون و اخلاق را بشکنند و اگر کسی به آن‌ها اعتراض کرد، انواع برچسب‌ها از متحجر تا تجزیه‌طلب! را به او بزنند؛ و در مقابل، صدای منتقدان، باتدبیر دولت و در سکوت مطلق، خاموش شود و مدعیان آزادی بابت این موفقیت عظیم خود که توانسته‌اند این دو رویکرد متناقض را زیر پرچم آزادی بیان جمع کنند، مسرور شده و به ملت ریشخند زنند.

اما برادر بزرگوار!

دولت محترم از بیان کدام حقیقت در کلام این حقیر هراس دارد که تصمیم به خاموش کردن این صداگرفته است؟ مبارزه با مفسدان و در میان گذاشتن فساد آنان با مردم و نخبگان چه ضرری را متوجه دولت می‌کند که دست به برخوردهایی این‌چنین می‌زند؟ این‌جانب به جد قائلم که فقر و تبعیض در این کشور ریشه‌کن نخواهد شد مگر با کوتاه شدن دست فاسدان از مناصب و فرصت‌های کشور و با همه توانم این مسیر را ادامه خواهم داد. دولت محترم اگر دغدغه اصلاح امور و بهبود وضع مردم را دارد، باید با این صدا همراه شود و بلکه بدون همراهی و همکاری و عزم دولت، این مهم تحقق‌یافتنی نیست. خاموش کردن صدای مبارزه با فساد توسط دولت، پیامی نیست که مردم را امیدوار و مفسدان را ناامید کند.

والسلام

علیرضا زاکانی

۱۵ آذرماه ۱۳۹۵

 


منبع: alef.ir

یک سال حبس و جریمه نقدی برای نرگس کلباسی

سرکنسول ایران در حیدرآباد گفت: نرگس کلباسی هم اکنون با سپردن وثیقه ملکی از بازداشت خارج شده است و باید منتظر دادگاه تجدیدنظر باشد.

حسن نوریان، سرکنسول کشورمان در حیدر آباد در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به برگزاری جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده نرگس کلباسی در شهر رایاگادا هند خاطرنشان کرد: جلسه قرائت رای دادگاه شهر رایاگادا از ایالت اوریسا هند درمورد اتهام خانم کلباسی ساعت ۲ عصر امروز (دوشنبه ۱۵ آذر) برگزار شد و متاسفانه باوجود اینکه مستندات و مدارک خاص و متقنی علیه خانم کلباسی وجود نداشت، دادگاه محلی حکم به یک سال زندان و ۳۰۰ هزار روپیه جریمه نقدی برای خانم کلباسی صادر کرد.

وی ادامه داد: متهم ردیف دوم هم که یک تبعه هندی و بومی همانجا و معاون موسسه خیریه پریشان، تحت مدیریت خانم کلباسی است، کاملا تبرئه شد.

سرکنسول کشورمان در حیدرآباد گفت: خانم کلباسی که امروز به همراه سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در حیدر آباد و وکیل طرف قرارداد سرکنسولگری در محل حضور دارند، بلافاصله با سپردن وثیقه ملکی توانستند از بازداشت خارج شوند و دادگاه به مدت یک ماه فرصت اعتراض به رای دادگاه داده است. ما بلافاصله از وکلایمان  درخواست کردیم که همانجا اعتراض به رای دادگاه را مکتوب کرده و به دادگاه ارائه بدهند.

نوریان ادامه داد: خانم کلباسی باید تا یک ماه آینده و برگزاری جلسه تجدیدنظر که در همان رایاگادا برگزار می‌شود منتظر بمانند. رایزنی‌های دیپلماتیک در سطوح مختلف در حال انجام است. سفیر محترم ایران در دهلی نو پیگیر هستند و دکتر ظریف در سفر اخیرشان به هندوستان موضوع را با مقام های رسمی وسیاسی هندوستان در میان گذاشته بودند. ما معتقد هستیم با توجه به اینکه خانم کلباسی در زمینه ناپدید شدن این کودک که گفته می‌شود هیچ نقش مستقیمی نداشته و حتی آن کودک در مجموعه تحت سرپرستی آنها نبوده است بلکه فرزند یکی از پرسنل موسسه است که خودش خواسته بوده فرزندش در اردوی تفریحی کودکان یتیم باشد و باتوجه به اینکه پدر و مادر در محل وقوع حادثه حضور داشتند بنابراین اتهامی مستقیما متوجه خانم کلباسی نباید باشد.

وی خاطر نشان کرد: این رای از نظر وکلای حقوقی رایی ناعادلانه است و امیدواریم دستگاه قضائی هندوستان در مرحله تجدید نظر به نحوی تصمیم بگیرند که حقی از این بانی نیکوکار ایرانی تضییع نشود.


منبع: alef.ir

عبدالله گل به صحنه سیاست بازمی گردد

رئیس جمهوری سابق ترکیه درباره اخبار مربوط به تلاش خود برای تشکیل حزب جدید اعلام کرد این ادعاها را تأیید نمی‌کنم اما من سیاستمداری هستم که خیلی خوب می‌دانم که چگونه حزب جدیدم را تشکیل دهم.

به گزارش تسنیم، «عبدالله گل» یازدهمین رئیس جمهوری ترکیه در مراسم افتتاح موزه‌ای به نام خود در شهر «کایسری» در یک کنفرانس خبری به سؤالات خبرنگاران پاسخ داد.

عبدالله گل با ارزیابی مسائل ترکیه و جهان به ادعاهای تشکیل حزب جدید در مقابل حزب «عدالت و توسعه» این ادعاها را تأیید نکرد، اما یک جمله قابل تأمل گفت: «این ادعاها را تأیید نمی‌کنم اما من سیاستمداری هستم که خیلی خوب می‌دانم که چگونه حزب جدیدم را تشکیل دهم.»

عبدالله گل در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا شما با «تونی بلر» نخست‌وزیر سابق انگلیس در اردن دیدار کرده‌اید، پاسخ داد: «کسانی که مرا می‌شناسند خیلی خوب می‌دانند که من یک سیاستمدار مردمی هستم. فردی هستم که به ارزش‌های ملی کشورم احترام قائل هستم، در عین حال دموکراسی، قانون و تمام ارزش‌های کشورهای غربی را خیلی خوب می‌شناسم و دیدار و مذاکره با مقامات غربی می‌تواند قدرت ترکیه را در سطح بین‌المللی افزایش دهد. اما اگر من بخواهم کار سیاسی انجام دهم و حزب جدید تشکیل دهم نیازی به حمایت کشورهای غربی و اروپایی ندارم، حمایت مردم ترکیه برای من کافی است.»

وی ادامه داد: «من کسی هستم که مقام ریاست جمهوری خود را با افتخار و سربلندی تمام کردم و بعد از تحویل مقام ریاست جمهوری به رجب طیب اردوغان، بارها گفته‌ام که قصد ندارم در حوزه سیاست فعال باشم. بعضی‌ها قصد سیاه‌نمایی نسبت به بنده دارند. من سیاستمداری هستم که خیلی خوب می‌دانم چگونه کار سیاسی کنم و حزب جدیدم را تشکیل دهم. من همان کسی هستم که زمانی که در حزب فضیلت کسی جرئت نامزدی برای ریاست این حزب را نداشت با جسارت تمام نامزد شدم و بعد از آن دوره بود که از داخل حزب فضیلت، حزب عدالت و توسعه متولد شد. در حال حاضر قصد این را ندارم که از داخل حزب عدالت و توسعه حزب جدیدی تشکیل ندهم اما این به این معنی نیست که اندیشه‌های سیاسی خودم را با رئیس‌جمهور، مقامات دولتی و مردم ترکیه مطرح نکنم. ادعاهایی که مبنی بر تشکیل حزب جدید از داخل حزب عدالت و توسعه را به بنده نسبت می‌دهند، یک سیاه نمایی از طرف دشمنان بنده است. به نظرتان دیدار بنده با تونی بلر به معنای تشکیل حزب جدید است؟ بنده به کنفرانس امنیتی در اردن به عنوان سخنران دعوت شده بودم و دیدار با مقاماتی که در آن کنفرانس حضور داشتند کاملاً طبیعی است.»

گفتنی است، شبکه تلویزیونی «آکیت تی وی Akit TV» وابسته به اردوغان در گزارشی اعلام کرد که «عبدالله گل» برای تشکیل حزب جدید خود در برابر اردوغان، رایزنی‌های خود با مقامات کشورهای غربی را آغاز کرده است و در این راستا با «تونی بلر» نخست‌وزیر سابق انگلیس در اردن دیدار داشته است.

«آکیت تی وی» در ادامه گزارش خود با اشاره به اینکه پس از استعفای «احمد داوود اوغلو» تحولات جدیدی در داخل حزب «عدالت و توسعه» در حال شکل‌گیری است، گزارش داد که عبدالله گل با یارگیری از داخل حزب عدلت و توسعه از جمله: «احمد داوود اوغلو» ، «بولنت آرینچ» ، «حسین چلیک» ، «مهمت بشیر آتالای» ، «علی باباجان» ، «مهمت شیمشک» و «محمدعلی شاهین» ، حزب جدید خود را تشکیل خواهد داد.


منبع: alef.ir

عصبانیت انگلیس از برنامه هسته‌ای کره شمالی

انگلیس به دلیل برنامه اتمی کره شمالی به شدیدترین شکل ممکن این کشور را مورد انتقاد قرار داده و خواستار تحریم‌های مالی بیشتر علیه پیونگ یانگ شده است.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری اسوشیتدپرس، مقام های دولت انگلیس گفته اند که به دلیل تداوم اقدامات و برنامه های اتمی کره شمالی، لندن نمی تواند بیش از این در مقابل برنامه ها و اقدامات تحریک آمیز و غیر منتظره این کشور تاب بیاورد و صبر کند.

متیو ریکرافت، سفیر دائم انگلیس در سازمان ملل در جریان سخنرانی در این سازمان خواستار اقدامات بیشتر برای جلوگیری از فعالیت روز افزون کره شمالی در جمع آوری پول غیرقانونی شده و برداشتن گام های محکمتر برای جلوگیری از دسترسی این کشور به پول را درخواست کرد.

وی گفت: در سال ۲۰۱۶، کره شمالی تعدادی از اقدامات غیرمنتظره تحریک آمیز شامل دو آزمایش اتمی انجام داد. امروز ما نشان دادیم که جامعه بین الملل دیگر نمی تواند از کنار این مساله به سادگی ها بگذرد. ما یک پیام واضح برای کره شمالی داریم. شورای امنیت سازمان ملل به شدت مخالف این اقدامات است و به شدیدترین  شکل ممکن در مقابل آن می ایستد.

سفیر دائم انگلیس در سازمان ملل ادامه داد: ما باید محدودیت های مالی کره شمالی را برای جلوگیری از پیشروی این کشور در انجام برنامه های اتمی اش ادامه دهیم. باید تمامی منابع تامین مالی این کشور را محدود کنیم و نگذاریم تا طرف‌های خارجی نیز این کار را انجام دهند. پیونگ یانگ راه مبارزه و تقابل را انتخاب کرده است. این روند باعث شده تا تحریم هایی بر صادرات این کشور اعمال شود. این پیامی واضح است. اگر کره شمالی به برنامه های اتمی خود ادامه دهد، با پیامدهای مالی زیادی روبرو می شود. هر راهی برای دستیابی این کشور به منابع مالی باید مسدود شود. بجای آنکه کره شمالی پولهایش را خرج برنامه های اتمی اش کند، آنها را برای مردمش و بهتر شدن اوضاع زندگی مردم خرج کند. کره شمالی باید انتخاب کند.

انگلیس خواستار تحریم های بیشتر سازمان ملل علیه کره شمالی شده و تاکید کرده این روند باید اجرایی شود “چون اقدامات پیونگ یانگ راه دیگری را برای این سازمان باقی نگذاشته است.”
 


منبع: alef.ir

صالحی: برجام را نقض کنند واکنش ایران قاطع و شدید خواهد بود/ رفتار آمریکا نامعقول است

رئیس سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه پایداری این توافق منوط به انجام تعهدات و اقدام متقابل سایر طرف‌هاست، تاکیدکرد: در صورت نقض برجام از سوی سایر طرف‌ها واکنش ایران قاطع و شدید خواهد بود.

 علی‌اکبر صالحی معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان که به منظور شرکت در کنفرانس بین‌المللی امنیت هسته‌ای که هم‌اکنون در وین در حال برگزاری است، در اتریش به‌سر می‌برد، طی سخنانی در جریان مراسم افتتاحیه این کنفرانس ضمن اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران تاکنون به تعهدات خود در چارچوب برجام عمل کرده است و شروع‌کننده نقض تعهدات نخواهد بود، اظهار داشت: متاسفانه اخیرا شاهد برخی رفتارها و اقدامات نامعقول در آمریکا هستیم.

وی با بیان اینکه پایداری این توافق منوط به انجام تعهدات و اقدام متقابل سایر طرف‌هاست، تاکیدکرد: در صورت نقض برجام از سوی سایر طرف‌ها واکنش ایران قاطع و شدید خواهد بود. 

رئیس سازمان انرژی اتمی در این سخنرانی همچنین به ارتباط موضوعی امنیت هسته‌ای با چارچوب گسترده‌تر خلع سلاح و عدم اشاعه هسته‌ای اشاره و نسبت به عدم وجود شفافیت درخصوص بیش از ۸۰ درصد مواد هسته‌ای که برای مقاصد نظامی مورد استفاده قرار می‌گیرد، اظهار تاسف کرد.

صالحی با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران از حامیان سرسخت جهان عاری از سلاح‌های هسته‌ای است، براهمیت تحقق منطقه خاورمیانه عاری از سلاح‌های هسته‌ای در همین چارچوب تاکید کرد.

وی همچنین ضمن تاکید بر جهانشمولی معاهده عدم اشاعه بر ضرورت تشدید تلاش‌ها در راستای امحای کامل سلاح‌های هسته‌ای تاکید کرد.

رئیس سازمان انرژی اتمی با اشاره به امتناع غیرقابل توجیه رژیم اسرائیل از پیوستن به معاهده ان‌پی‌تی، برنامه هسته‌ای نظامی این رژیم را مایه نگرانی جدی و تهدیدی علیه امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی دانست. 

صالحی در ادامه ضمن اشاره به تهدید حملات سایبری علیه تاسیسات اتمی و از جمله بکارگیری ویروس استاکس نت علیه کشورمان محکومیت این قبیل حملات از سوی همه کشورها را ضروری خواند و خواستار اتخاذ اقدامات و تدابیر جامع برای مقابله با این حملات شد.

وی همچنین ضمن اشاره به مخاطرات ناشی از دسترسی گروهای تبهکار و تروریست‌ها به مواد هسته‌ای و رادیو اکیتو این موضوع را مایه نگرانی و تهدیدی علیه امنیت بین‌المللی دانست و در همین چارچوب نقش گسترش فناوری‌های ارتباطی و فضای مجازی در تسهیل چنین دسترسی را مورد توجه قرارداد.

رئیس سازمان انرژی اتمی همچنین بر ضرورت حفاظت و صیانت از اطلاعات حساس مرتبط با موضوعات امنیت هسته‌ای تاکید کرد. 

صالحی در بخش دیگری از سخنرانی خود گفت: اقدامات مربوط به امنیت هسته‌ای نباید همکاری بین‌المللی در زمینه استفاده‌های صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای را تضعیف کرده یا تحت‌الشعاع قرار دهد. 

وی در خاتمه اهم اقدامات و فعالیت‌های کشورمان در زمینه تقویت امنیت هسته‌ای و همچنین همکاری‌های بین‌المللی ایران با سایر کشورها در این زمینه را تشریح کرد.


منبع: alef.ir

لغو برخی سخنرانی‌ ها به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه های کشور

برخی از جلساتی که با حضور شخصیت های سیاسی قرار بود در روز ۱۶ آذر برگزار شود لغو شده است. این در حالی است که وزیر کشور اعلام کرده بود در روز دانشجو هیچ سخنرانی لغو نخواهد شد.

لغو سخنرانی زاکانی در مشهد
یکی از مهم ترین این جلسات لغو سخنرانی علیرضا زاکانی، نماینده پیشین مجلس در دانشگاه فردوسی می باشد. به همین دلیل بود که زاکانی دست به قلم شد و نامه ای به رئیس جمهور نوشت.

زاکانی در نامه خود خطاب به رئیس جمهور نوشته است« لغو سه سخنرانی این‌جانب در مشهد مقدس از سوی عوامل دولتی، هیچ پیامی جز این ندارد که کسانی در این کشور، تمایل به ایجاد یک جامعه تک‌صدایی دارند، جامعه‌ای که در آن، حامیان جریان سیاسی حاکم بر دولت، آزاد باشند تا از هر تریبونی که اراده می‌کنند، همه مرزهای شرع و قانون و اخلاق را بشکنند و اگر کسی به آن‌ها اعتراض کرد، انواع برچسب‌ها از متحجر تا تجزیه‌طلب! را به او بزنند؛ و در مقابل، صدای منتقدان، باتدبیر دولت و در سکوت مطلق، خاموش شود و مدعیان آزادی بابت این موفقیت عظیم خود که توانسته‌اند این دو رویکرد متناقض را زیر پرچم آزادی بیان جمع کنند، مسرور شده و به ملت ریشخند زنند».

لغو سخنرانی حمید رسایی
همچنین قرار بود امروز ساعت ۱۰ صبح برنامه مناظره «حمید رسایی» مدیر مسئول هفته نامه ۹ دی و «مهدی رحمانیان» مدیر مسئول روزنامه شرق به مناسبت روز دانشجو در سالن شهید چمران دانشکده علوم پایه دانشگاه بوعلی سینای همدان برگزار شود، که به یکباره این سخنرانی لغو شد.

در این رابطه معاون فضازی مجازی و رسانه‌ای بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا اظهار داشت: دیشب پس از هفته‌ها پیگیری برای برگزاری برنامه مناظره آقایان رسایی و رحمانیان با موضوع “آزادی بیان” به ما اطلاع داده شد که این برنامه لغو شده است.

سروش بستان‌پیرا درباره دلایل این اتفاق گفت: مسئولان دانشگاه در پاسخ به پیگیری ما اعلام کردند این برنامه از سوی آقای رحمانیان لغو شده است چرا که ایشان اعلام کرده‌اند باید امروز در جلسه دادگاه خود حاضر شوند. وی افزود: این موضوع از سوی بسیج دانشجویی بررسی و مشخص شد که برای برگزاری هر دادگاه عموما دو هفته قبل به شخص مورد نظر زمان برگزاری جلسه را اطلاع می‌دهند به همین دلیل از نظر ما آقای رحمانیان به عمد این کار را انجام داده‌اند تا در جلسه امروز حاضر نشود.

معاون فضازی مجازی و رسانه‌ای بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا بیان کرد: با اطلاع بسیج دانشجویی از این موضوع ما به دنبال تبدیل کردن برنامه مناظره به برنامه سخنرانی و پرسش و پاسخ با حضور آقای رسایی بودیم که متاسفانه این اقدام با مخالفت مسئولان دانشگاه روبه‌رو شد.

لغو مناظره سلیمی نمین
همچنین امروز بنا بود مناظره عباس سلیمی نمین و ناصر آملی در دانشگاه فردوسی برگزار شود، مسئولین این دانشگاه اعلام کرده‌اند که ناصر آملی به عنوان فرد سخنران در دانشگاه مناسب نیست.
 
در این رابطه دبیر تشکیلات انجمن اسلامی دانشجویان نواندیش دانشگاه فردوسی مشهد به تشریح ابعاد عدم دریافت یک مناظره در این دانشگاه پرداخت. علی غدیری گفت: این برنامه قرار بود امروز در یکی از آمفی تئاترهای دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی برگزار شود؛ سال قبل آئین نامه‌ای تصویب شد مبنی بر اینکه سخنرانی‌ها کمتر مجوز بگیرد و عمده برنامه‌ها به سمت کرسی آزاداندیشی و مناظره برود و برنامه ما نیز در همین قالب بود و با توجه به آئین نامه موجود لغو برنامه برای ما نیز جای تعجب دارد. روز گذشته با دفتر آقای سلیمی نمین تماس گرفته و به ایشان اعلام کردیم که این برنامه قرار نیست برگزار شود.

از سوی دیگر در حالی که چندین روز قبل برخی از سایت‌های خبری و فعالان شبکه‌های اجتماعی کاشان پوستر تبلیغاتی سخنرانی «فاطمه هاشمی» را منتشر کرده بودند، صبح یکشنبه روابط عمومی دانشگاه کاشان با صدور اطلاعیه‌ای نوشت که از این سخنرانی هیچ اطلاعی ندارد.چند ساعت پس از اعلام این خبر، سایت خبری کاشان نیوز اطلاعیه ی دیگری را از دانشگاه کاشان منتشر کرد و در آن از لغو سخنرانی فاطمه صادقی در این دانشگاه خبر داد.

پیشتر مخالفان حضور صادقی در دانشگاه کاشان بخشی از سخنان او در مورد مساله حجاب را در شبکه‌های اجتماعی کاشان منتشر کرده بودند.


منبع: alef.ir

ادعای محمود صادقی/ به یکی از کاندیداها گفته‌اند ۲ میلیارد بده تا تائید صلاحیت شوی!

عضو فراکسیون امید در جمع دانشجویان این بار ادعای جدید را درباره روند تائید صلاحیت‌ها مطرح کرد.

به گزارش افکارنیوز،محمود صادقی نماینده عضو فراکسیون امید عصر امروز (دوشنبه، ۱۵ آذر) که به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه امیرکبیر حاضر شده بود، ادعای جدیدی را علیه برخی نهادهای نظام مطرح کرد.

وی در سخنان امروز خود مدعی شد:در دوره‌ای به یکی از کاندیداها تماس گرفته و گفته‌اند که ۲ میلیارد تومان پول بده تا تائید صلاحیت شوی که بعداً به ۵۰۰ میلیون تومان راضی شدندکه البته من این مطلب را به شورای نگهبان نسبت نمی‌دهم.

نماینده عضو فراکسیون امید درباره اظهارات اخیر خود درباره قوه قضائیه اظهار کرد: من به قوه قضائیه تهمت نزدم بلکه سوال کردم و در این‌باره نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه نوشتم.

صادقی با بیان اینکه ما برای اجرای دغدغه‌های رهبری انقلاب کار می‌کنیم، گفت: من  برای رهبر معظم انقلاب احترام قائلم و این برای ریا نیست. من تا آخرین قطره خونم برای مبارزه با فساد می‌جنگم و  می‌دانم رهبری هم دغدغه جدی برای مبارزه با فساد دارند اما من می‌دانم که باید قوانین به درستی اجرا شود.

عضو فراکسیون امید  با اظهار اینکه ستادهایی برای مبارزه با فساد شکل گرفته که خودشان با هم مشکل دارند، گفت: سازمان‌های عریض و طویل برای مبارزه با فساد شکل گرفته اما هرچه می‌دویم عمق این فساد کمتر نمی‌شود و عمق این فساد در نهادهای نظارتی است.


منبع: alef.ir

جزئیات توافق روسیه و آمریکا درباره پرونده حلب از زبان لاوروف

وزیر خارجه روسیه ابراز امیدواری کرد که مسکو به زودی با آمریکا به توافقی درباره حل مساله حلب و خروج تمامی افراد مسلح از این شهر دست یابد.

به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری روسیا الیوم، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در کنفرانس مطبوعاتی مشترکی با همتای فیلیپینی خود در مسکو گفت: توافق ما با آمریکا باید شامل خروج تمامی افراد مسلح از حلب باشد. با افراد مسلحی که از حلب خارج نشوند به عنوان تروریست برخورد خواهد شد.

وی افزود: کارشناسان روسی و آمریکایی به زودی برای تکمیل این توافق در ژنو گردهم خواهند آمد. بعد از تکمیل توافق آتش‌بس در حلب اعلام شده و کمک‌های بشردوستانه به این استان وارد خواهد شد.

لاوروف با اشاره به جلسه امروز شورای امنیت درباره حلب که از سوی چهار کشور ترکیه، قطر، امارات و عربستان حمایت شده، گفت: درست نیست که پیش‌نویسی برای آتش‌بس در حلب در شورای امنیت به رأی گذاشته شود چرا که این مساله با مذاکرات ما با آمریکایی‌ها مغایرت دارد. پیش‌نویس قطعنامه کنونی اقدامی تحریک آمیز است که تمامی تلاش‌ها برای حل اوضاع حلب را از بین می‌برد.

وی افزود: هرگونه آتش‌بسی در حال حاضر اوضاع افراد مسلح را تقویت خواهد کرد. آمریکایی‌ها خواهان به تأخیر انداختن دو روزه مذاکرات درباره خروج تمامی افراد مسلح از حلب شدند.

روسیه از مدت‌ها پیش تلاش می‌کرد تا بتواند با آمریکا به توافق جدی برای حل بحران حلب دست یابد اما آمریکایی‌ها تاکنون جدیت لازم را به خرج نداده‌اند. اخیرا ارتش سوریه توانست کنترل بخش اعظمی از شرق حلب را در دست بگیرد. هدف نیروهای دولتی سوریه آزادی کامل حلب است.


منبع: alef.ir

مصلحی: تحریم‌ تنها در ۳۰ درصد از مشکلات اقتصادی ما دخیل بوده است

وزیر سابق اطلاعات گفت: اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه دشمن را به وحشت انداخته است.

به گزارش ایسنا، حجت الاسلام حیدر مصلحی شب گذشته در یادواره شهدای پایگاه مسجد شهید مصطفی خمینی در قم با اشاره به جایگاه ایران در عرصه های دفاعی عنوان کرد: اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه دشمن را به وحشت انداخته است زیرا به خوبی می داند که موشک های ایران تا رژیم صهیونیستی نیز می‌رسد.

وزیر سابق اطلاعات افزود: ایران اسلامی اگر چه در تحریم به سر می برد اما با شرایط تحریم در دفاع مقدس قابل مقایسه نیست. ما در آن دوران تسحیلات پیشرفته‌ای در اختیار نداشتیم و تنها با قدرت ایمان این ملت در برابر دشمنان ایستادگی کردیم.

وی تصریح کرد: امروز انقلاب اسلامی تاثیر شگرفی در تحولات منطقه دارد و توانسته با اقتدار خود دشمنان را به زانو در بیاورد.

مصلحی خاطرنشان کرد: دشمن وقتی با همه توان و قدرت نظامی در منطقه آمد و برای نابودی کشور سوریه قد علم کرد با وجود همه توطئه‌ها و حمایت‌های سعودی‌ها از تروریست، در نهایت حرف جمهوری اسلامی به کرسی نشست و دشمن نتوانست بر تداوم ریاست بشار اسد با توجه به سخنان رهبری وقتی می فرمایند بشار باید بماند، غلبه کند.

وی اظهار کرد: در شرایطی که ایران اسلامی در سطح جهان به لحاظ اقتدار و قدرت می‌درخشد باید همه مسئولان از چنین فرصتی در جهت اعتلای انقلاب اسلامی بهره بگیرند. رئیس سازمان نشر و ارزش‌های مشارکت روحانیت بیان کرد: این اقتدار به سادگی به دست نیامده و انقلاب اسلامی هزینه های زیادی را پرداخت کرده است تا به این اقتدار دست یابیم، ما شهدای زیادی را تقدیم کرده‌ایم تا این اقتدار را به دست بیاوریم.

وی تمدید قانون داماتو را نقض برجام دانست و گفت: متاسفانه برخی مانند اوباما تصور می‌کنند که تحریم ها کشور را به زانو در می آورد در حالی که تحریم‌ها تنها در ۳۰ درصد از مشکلات اقتصادی ما دخیل بوده است.

مصلحی گفت: جوانان متخصص کشور اسلامی امروز متحمل سختی‌های زیادی شده اند تا به پیشرفت در ساخت موشک دست پیدا کنیم از طرفی به گفته غرب ما توانسته‌ایم با اقتدار خود منافع استکبار در منطقه را به خطر بیندازیم.

وی همچنین با گرامیداشت یاد و خاطره شهدا تصریح کرد: طبق آیات الهی، شهدا زنده هستند و نزد خدای متعال روزی می خورند.

وزیر سابق اطلاعات ادامه داد: وقتی شهدا خود مسیر انقلاب را هدایت می‌کنند این زنده بودن شهدا را اثبات می کند.

وی در مورد مراسم پیاده‌روی اربعین نیز خاطرنشان کرد: پس از هزاران سال از شهادت سید الشهداء شاهد جمعیت ۲۵ میلیونی در حماسه اربعین هستیم. برافراشته شدن پرچم امام حسین(ع) یکی از نشانه های ظهور است و ما می بینیم که در دنیا ندای یا حسین(ع) به گوش می‌رسد.


منبع: alef.ir

نامه‌ای زاکانی به رئیس جمهور در اعتراض به لغو ۳ سخنرانی

علیرضا زاکانی در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور با انتقاد از لغو سه برنامه سخنرانی اش در شهر مشهد از سوی مسئولان دولتی نوشت: دولت محترم از بیان کدام حقیقت در کلام این حقیر هراس دارد که تصمیم به خاموش کردن این صداگرفته است؟ مبارزه با مفسدان و در میان گذاشتن فساد آنان با مردم چه ضرری را متوجه دولت می‌کند که دست به برخوردهایی این‌چنین می‌زند؟

به گزارش فارس علیرضا زاکانی نماینده سابق تهران و رئیس کمیسیون بررسی برجام در مجلس نهم، نامه‌ای انتقادی خطاب به حسن روحانی رئیس جمهور پیرامون لغو سخنرانی‌هایش در مشهد مقدس نوشت.

متن کامل این نامه به شرح ذیل است:

بسمه تعالی

جناب حجت‌الاسلام روحانی

ریاست محترم جمهور

سلام علیکم

لغو سه سخنرانی این‌جانب در مشهد مقدس از سوی عوامل دولتی، هیچ پیامی جز این ندارد که کسانی در این کشور، تمایل به ایجاد یک جامعه تک‌صدایی دارند، جامعه‌ای که در آن، حامیان جریان سیاسی حاکم بر دولت، آزاد باشند تا از هر تریبونی که اراده می‌کنند، همه مرزهای شرع و قانون و اخلاق را بشکنند و اگر کسی به آن‌ها اعتراض کرد، انواع برچسب‌ها از متحجر تا تجزیه‌طلب! را به او بزنند؛ و در مقابل، صدای منتقدان، باتدبیر دولت و در سکوت مطلق، خاموش شود و مدعیان آزادی بابت این موفقیت عظیم خود که توانسته‌اند این دو رویکرد متناقض را زیر پرچم آزادی بیان جمع کنند، مسرور شده و به ملت ریشخند زنند.

اما برادر بزرگوار!

دولت محترم از بیان کدام حقیقت در کلام این حقیر هراس دارد که تصمیم به خاموش کردن این صداگرفته است؟ مبارزه با مفسدان و در میان گذاشتن فساد آنان با مردم و نخبگان چه ضرری را متوجه دولت می‌کند که دست به برخوردهایی این‌چنین می‌زند؟ این‌جانب به جد قائلم که فقر و تبعیض در این کشور ریشه‌کن نخواهد شد مگر با کوتاه شدن دست فاسدان از مناصب و فرصت‌های کشور و با همه توانم این مسیر را ادامه خواهم داد. دولت محترم اگر دغدغه اصلاح امور و بهبود وضع مردم را دارد، باید با این صدا همراه شود و بلکه بدون همراهی و همکاری و عزم دولت، این مهم تحقق‌یافتنی نیست. خاموش کردن صدای مبارزه با فساد توسط دولت، پیامی نیست که مردم را امیدوار و مفسدان را ناامید کند.

والسلام

علیرضا زاکانی

۱۵ آذرماه ۱۳۹۵

 


منبع: alef.ir

آیت الله آملی لاریجانی: مسئولان درباره نقض برجام تصمیم قاطع بگیرند

رئیس قوه قضائیه: مسئولان ذی‌ربط باید بدون هیچ گونه شتابزدگی تصمیمی صحیح، منطقی و قاطع در خصوص نقض برجام بگیرند.

 به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ آیت الله صادق آملی لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی مصوبه اخیر سنای آمریکا در بحث تمدید تحریم ها را نقض برجام خواند و اظهار داشت: بهانه اینکه تمدید تحریم ها، تحریم جدید نیست سخنی واهی است و این اقدام نه فقط با روح برجام بلکه با خود برجام هم در تعارض است.

وی با اشاره به اینکه آمریکا قبل از این مصوبه هم به روش های مختلف تلاش کرد مانع سرمایه گذاری شرکت های آمریکایی و غیر آمریکایی در ایران شود و به گونه ای روابط بانکی ما با دیگر کشورها را با مشکل مواجه کردند که اینها هم به نوعی نقض برجام است اما ممکن است نقض صریح محسوب نشود.

رئیس قوه قضائیه افزود: خوشبختانه همه مسئولان در بحث اخیر تمدید تحریم ها یک صدا اعلام کردند که نقض برجام صورت گرفته است و امروز باید برای پاسخ مناسب با این نقض آماده شوند.

آیت الله آملی لاریجانی با اشاره به اینکه اگر برجام اجرا می شد منافعی برای کشور داشت، گفت: این قرارداد مشترک با همین هدف امضا شد و تصمیمی عاقلانه بود به شرط اینکه همه طرف های قرارداد به آن وفا کنند نه اینکه فقط جمهوری اسلامی ایران وظایف خود را انجام دهد.
رئیس دستگاه قضا افزود: سوال کاملا معقول و منطقی پیش روی ما این است که از برجام چه چیزی و چه فوایدی برای جمهوری اسلامی ایران باقی مانده است.


منبع: alef.ir

کری: برجام توافقی دائمی است

به نوشته روزنامه هاآرتص، جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در سخنرانی خود در نشست “سابان” به گفت‌وگو با صهیونیست‌ها پرداخت و برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را سندی برای نشان دادن دوستی دولت آمریکا با رژیم صهیونیستی دانست.کری گفت: من بر این باورم که این توافق دائمی است چون اگر زمانی آن‌ها (ایرانی‌ها) به میزان ایکس بیش از ۳٫۶۷ درصد غنی‌سازی کنند ما بلافاصله مطلع خواهیم شد. اگر آن‌ها معادن اورانیوم بیش‌تری داشته باشند ما مطلع خواهیم شد چون معادن آن‌ها را رصد می‌کنیم. این‌ها مربوط به بخش ۲۵ ساله توافق هسته‌ای هستند و بعد از این دوره نیز از لحاظ بازرسی‌ها و پروتکل (الحاقی) پیشرفته آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، توافقی دائمی است.وی افزود: من شخصا اطمینان دارم که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به‌علاوه جامعه اطلاعاتی ما و وزارت دفاع ما اطمینان دارد که اگر آن‌ها دست به‌کار شوند ما مطلع خواهیم شد. در این صورت تمام گزینه‌هایی که ما امروز در اختیار داریم، در آن زمان نیز در اختیار ما قرار خواهد داشت.کری که آخرین روزهایش در سمت وزیر امور خارجه آمریکا را سپری می‌کند در بخش دیگری از سخنانش به مساله بحران سوریه پرداخت و گفت: ما آماده‌ایم تا مذاکراتی را بپذیریم که در آن انتقال قدرت وجود داشته باشد. بشار اسد (رییس‌جمهور سوریه) بخشی از این انتقال است. به طور قطع یک انتخابات در سوریه برگزار خواهد شد و مردم سوریه درباره آینده رهبری کشورشان تصمیم خواهند گرفت و آن‌چه در این مذاکرات حاصل می‌شود منوط به این است که در هفته‌ها و ماه‌های آینده چه اتفاقی درخصوص توافقات با روسیه و اسد و ایرانی‌ها رخ خواهد داد.


منبع: baharnews.ir

اولین سخنرانی روز دانشجو لغو شد

سخنرانی فاطمه صادقی پژوهشگر زنان در دانشگاه کاشان لغو شد.دبیر هیات نظارت بر انتخابات دانشگاه کاشان با ارسال نامه‌ای به دبیر انجمن اسلامی دانشجویان کاشان با برگزاری این سخنرانی مخالفت کرده است.مرتضی حیدرپور دبیر انجمن اسلامی دانشجویان کاشان در گفت و گو با خبرنگار ایلنا با تایید این خبر گفت: تمام تلاش خود را می‌کنیم که برنامه روز دانشجو را بدون حضور سخنران برگزار کنیم.فاطمه صادقی پژوهشگر علوم سیاسی و فعال حقوق زنان است. او دکترای علوم سیاسی دارد و دختر صادق خلخالی است. صادقی عضو تحریریه فصلنامه گفتگو است و سابقهٔ تدریس در دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی کرج را دارد.


منبع: baharnews.ir

جزئیات حضور روحانی در دانشگاه تهران

در همین زمینه محمد امین سلیمی عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه‌های کشور به تسنیم، گفت که این دیدار از ساعت ۹ صبح در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه برگزار می‌شود.پیشتر معاون فرهنگی دانشگاه تهران به تسنیم گفته بود که رئیس جمهور دعوت این دانشگاه را برای حضور و سخنرانی در روز دانشجو پذیرفته است.در این مراسم از دبیران و نمایندگان ۵ تشکل دانشجویی همچون تشکیلات اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، دفتر تحکیم وحدت، مجمع عدالتخواهی آرمان دانشگاه تهران و بسیج دانشجویی برای سخنرانی در حضور رئیس جمور دعوت شده است.سال گذشته رئیس‌جمهور در مراسم سالروز ۱۶ آذر دانشگاه صنعتی شریف حضور یافته بود که فرصت ندادن برای بیان اظهارنظر دانشجویان در این مراسم موجبات نارضایتی آنها را فراهم کرده بود.


منبع: baharnews.ir

بزرگترین رقیب روحانی، خود اوست

محمد رضا خاتمی روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا افزود: فارغ از شعارهای تبلیغاتی که از سوی برخی با هدف تاثیرگذاری بر انتخابات آتی ریاست جمهوری و شوراها صورت می گیرد و نباید هم به آن توجه کرد در ارکان مختلف حکومت، شخصیت های بسیار زیادی وجود دارند که منافع کشور را در نظر می گیرند و دنبال منافع جناحی خود نیستند. آنها نمی خواهند حتی به قیمت زیر پا گذاشتن منافع کشور، دولت روحانی را زمین بزنند. وی تصریح کرد: برجام یک توافق ملی و دستاورد بزرگی بوده که زیر نظر رهبری و توسط وزارت خارجه، مذاکره کنندگان، مجلس شورای اسلامی، سران سه قوه انجام شده و همه مقامات جز به جز مسائل را در نظر داشته و پیگیری کرده اند. خاتمی ادامه داد: دو طیف در خارج و داخل ایران از ابتدا مخالف برجام بوده و هستند. آنها همیشه می خواستند اثبات کنند برجام هیچ دستاوردی نداشته است و هنوز هم دنبال این کارند. طیف مخالفین داخلی برجام آنهایی هستند که انگیزه انتخاباتی دارند و می خواهند از این نمد در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده برای خود کلاهی بسازند. وی اظهار داشت: این طیف در آمریکا به تازگی با دست گرفتن دولت، کنگره و سنا قدرت پیدا کرده اند. اما باید توجه داشت دولت ترامپ پس از روی کار آمدن، دنبال لغو برجام نخواهد رفت بلکه دنبال بهانه ای است که بگوید برجام از جانب ایران نقض شده است تا تمام دنیا را پشت سر خود بسیج کند. البته ما می توانستیم از فرصت یکساله ای که از وقوع توافق تا پایان کار باراک اوباما، وجود داشت استفاده بیشتری کنیم که این کار صورت نگرفت. این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: البته درباره اینکه مصوبه اخیر کنگره آمریکا نقض برجام حساب می شود یا خیر؛ نظرات کارشناسی متفاوتی بیان شده است. اما این اجازه به دولت آمریکا داده شده که قسمت هایی از مصوبه را که ناقض برجام است ، متوقف کند. از این رو باید صبر کرد و دید که دولت اوباما چه واکنشی انجام خواهد داد. خاتمی گفت: چنانچه برجام از سوی آمریکا نقض شده باشد در خود برجام، ساز و کارهایی برای مقابله با آن وجود دارد. برجام یک قرارداد بین ایران و همه دنیا است نه ایران و آمریکا که یکی از طرفین بخواهد آن را نقض کند. نایب رییس مجلس ششم اضافه کرد: امضا کنندگان برجام هم کشورهایی دارای حق وتو هستند و ما با استفاده از توان دیپلماسی خود، در صورت نقض برجام می توانیم آمریکا را در انزوا و محکومیت قرار دهیم. از این رو نباید خود ما بگوییم می خواهیم برجام را نقض کنیم و با این کار در زمین دیگران بازی کنیم. وی تصریح کرد: برجام توانست تحریم ها را که آثار بسیار سوء و گرفتاری های زیادی برای ما داشت از سر کشور باز کند. به نظر من ارکان مختلف حکومت در همه سطوح، به هیچ وجه دنبال بازگشت مجدد تحریم ها نیستند. خاتمی به انتخابات سال آتی ریاست جمهوری هم اشاره کرده و گفت: بزرگترین رقیب روحانی در انتخابات آینده، عملکرد دولت و خود ایشان است. اگر در طول مدت باقیمانده، ایشان بتواند از یکسو نگاه ترمیمی و ارتباط بیشتر و بهتری با گروههای حامی خود و توده مردم داشته باشد و ازطرف دیگر دستاوردهای دولت خود را برای مردم تببین کند و سیاه نمایی ها و تبلیغات منفی مخالفین خود را خنثی کند؛ هیچ رقیب جدی ای در کسب دوباره پست ریاست جمهوری نخواهد داشت.این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: آقای روحانی باید هم مشکلاتی را که طی این مدت با آن مواجه بود و هم دستاوردهای دولت خود را به مردم بگوید.


منبع: baharnews.ir

گزینه نظامی ترامپ برای وزارت خارجه!

ژنرال دیوید پترائوس که یکی گزینه های رئیس جمهور جدید آمریکا، برای سمت وزارت خارجه است، ترامپ را یک عملگرای واقعی خواند.

العالم: دیوید پترائوس، ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا، در گفتگوی با شبکه ای بی سی، دونالد ترامپ یک عملگرای واقعی است و دیدار هفته گذشته اش را با رئیس جمهور منتخب در نیویورک یادآور شد.

پترائوس دوشنبه گذشته نیز از گفتگو با ترامپ خبر داده و گفته بود “ترامپ از چالش ها و فرصت های پیش رویش درک دقیقی دارد”. بر اساس گزارش ها، این ژنرال بازنشسته و رئیس سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا)، یکی از گزینه های ترامپ برای تصدی سمت وزارت خارجه است.

سوابق پترائوس
پترائوس که از فرماندهان نظامی برجسته آمریکا است و به واسطه نقشی که در تحولات عراق پس از سال دو هزار و هفت ایفا کرده شهرت و اعتبار زیادی در آمریکا پیدا کرد، توسط باراک اوباما به عنوان رئیس آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا منصوب شد. اما پس از آن که پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) کشف کرد که پترائوس برخی اسناد و مدارک محرمانه را در اختیار پائولا برادول معشوقه و زندگی‌نامه‌نویس خود قرار داده است، مجبور شد از سمتش کناره گیری کند.

پترائوس در آوریل سال دو هزار و پانزده به جرم افشای اسناد و مدارک محرمانه، دروغ گفتن به بازرسان اف بی آی و سیا  به پرداخت یکصد هزار دلار جریمه و دو سال حبس تعلیقی محکوم شد.

پترائوس  در گفتگو با ای بی سی اذعان کرد:” اظهارات من به بازرسان اف بی آی راست نبود  اما در آن زمان تصور نمی کردم که گفته های من دروغ است.”

پترائوس از ژوئن سال دو هزار و سیزده سرپرستی ” موسسه جهانی” صندوق سرمایه گذاری KKR را بر عهده دارد. این نهاد در زمینه گرایش های ژئوپلتیکی و اقتصاد کلان تحقیق می کند.

وزیر امور خارجه آمریکا که سومین مقام در دستگاه اجرایی این کشور است در واقع وجهه آمریکا در جهان محسوب می شود. وزارت امور خارجه آمریکا یک شبکه گسترده دیپلماتیک شامل هفتاد هزار دیپلمات در سرتاسر جهان را هدایت می کند و در دستگاه اجرایی آمریکا از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است به همین علت تعیین وزیر خارجه آتی آمریکا در رایزنیهای دونالد ترامپ رئیس جمهور آینده آمریکا برای تشکیل کابینه به یک نبرد تلخ پنهان تبدیل شده است.

گزینه های دیگر ترامپ برای وزارت خارجه
منابع نزدیک به تیم انتقالی دونالد ترامپ می گویند میلیاردر نیویورکی برای سپردن سکان هدایت دستگاه دیپلماسی آمریکا در دوره ریاست جمهوری خود در انتخاب میت رامنی میانه‌رو دیوید پترائوس رئیس برکنارشده پیشین آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا و همچنین باب کورکر سناتور جمهوری خواه که در میان مسئولان این حزب از احترام خاصی برخوردار می باشد، مردد است.

برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در روزهای اخیر رایزنی ها و مذاکرات محرمانه ای در  این زمینه انجام داده است.

مایک پنس معاون آتی رئیس جمهور آمریکا نیز به نوبه خود تصریح کرد ژنرال پترائوس یکی از افراد مد نظر ترامپ برای وزارت امور خارجه آمریکا است. وی همچنین در اظهارات خود به نام رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک، میت رامنی نامزد پیشین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سناتور باب کورکر و همچنین جان بولتون سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل متحد اشاره کرد.


منبع: alef.ir

سودان به عربستان زمین مجانی می دهد!

یک مسؤول سودانی اعلام کرد، به سرمایه گذاران سعودی که تمایل دارند پروژه های کشاورزی و یا دامداری در این کشور به راه بیندازند، زمین های مجانی داده می شود.

به گزارش العالم یک مسؤول سودانی اعلام کرد، به سرمایه گذاران سعودی که تمایل دارند پروژه های کشاورزی و یا دامداری در این کشور به راه بیندازند، زمین های مجانی داده می شود.

روسیا الیوم به نقل از “عبدالحمید موسی کاشا” والی استان نیل سفید در سودان نوشت: نیل سفید همه امکانات سرمایه گذاری از جمله کشاورزی و دامداری را با تسهیلات ویژه در اختیار سرمایه گذاران سعودی قرار می دهد.

وی در دیدار سرمایه گذاران سعودی افزود: نیل سفید، بسیار گسترده است؛ و می تواند تسهیلاتی عظیم مانند زمین های مجانی به سرمایه گذاران ارائه کند.

 


منبع: alef.ir