آزادارمکی:دانشجویِ امروز،می‌گوید بازی‌‌سیاسی ربطی به‌من ندارد

تقی آزاد ارمکی تاکید دارد: امروز جنبش دانشجویی می‌گوید کنش سیاسی وظیفه من نیست بلکه وظیفه احزاب است. نمایندگان گروه‌های راست و چپ باید بازی سیاسی راه بیندازند و به من ربطی ندارد.

به گزارش خبرآنلاین، روز ۱۶ آذر هر سال که فرا می‌رسد صحبت از ماهیت یا اصالت جنبش دانشجویی به یکی از موضوعات اصلی تحلیل ها بدل می شود. برخی می گویند جنبش دانشجویی از مبانی شکل گیری اش در سال ۳۲ عبور کرده است. برخی از اساس حیات کنونی آن را منکر می شوند و برخی نیز همچون دکتر تقی آزاد ارمکی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران معتقدند رویکرد جنبش دانشجویی از پیگیری مسائل سیاسی هزینه بر به پیگیری مسائل مدنی همچون آلودگی هوا، محیط زیست، خانواده و … تغییر کرده است.

این استاد دانشگاه می‌گوید: جنبش دانشجویی براساس تجارب گذشته خود دیگر نمی‌خواهد وارد کارهای سیاسی شود که به سرعت دچار بن‌بست هستند اما دست روی مسائل مدنی می گذارد آنقدر تکرار می کند تا اعصاب همه خرد می شود.

مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

***

*شما مدت‌های طولانی در دانشگاه‌ بودید و فعالیت های دانشگاهیان بویِژه قشر دانشجو در حوزه سیاسی را خصوصا از نگاه یک جامعه شناس رصد کرده‌اید و با جنس آن آشنا هستید. بحث  این است که فعالیت‌های سیاسی و تحرکاتی که دانشجویان از خودشان امروز نشان می‌دهند، در تفاوت با آن مبدایی که آغاز کردند و از روز ۱۶ آذر به نام جنبش دانشجویی یاد می‌شود، دورتر شده یا نزدیک‌تر؟ قوی‌تر شده یا از آن هویت اصلی خودش دور افتاده است؟

جریان جنبش دانشجویی یک جریان هم خیلی دستکاری شده است، هم به یک معنایی خیلی ایدئولوژیک است و از لحاظ مدنی نمی‌توان خیلی بحث روشن و شفافی درموردش انجام داد. خصوصا که داوران جریان دانشجویی و جنبش‌های دانشجویان بیشتر احزاب و گروه‌های سیاسی بودند. می‌توان گفت که با یک فهم سه‌گانه جریان دانشجویی در ایران روبه‌رو هستیم. یک دیدگاه برای جنبش دانشجویی حرکت‌های انفعالی متناسب با شرایط را تعریف می کند که قابل مدیریت، کنترل، نظارت و هدایت است چون تحرکات آن مقطعی، لحظه‌ای و کور بوده، جنبه هیجانی دارد  و خیلی هم خطرآفرین نیست. یک رویکرد و نگاه دیگری که وجود دارد نگاه خیلی رادیکال و ضدوضعیت موجود از آن یاد می‌کنیم که همیشه جریان دانشجویی را به عنوان یک جریان اعتراضی و حادثه‌آفرین قلمداد می‌کند که به انقلاب می‌رسد. قبل از انقلاب این بحث‌ها بود و بعد از انقلاب هم برخی گروه‌ها و جریان‌ها چنین تصوری دارند که جنبش دانشجویی جریان عبور از نظام، عبور از شرایط و رسیدن به یک شرایط جدید است. رویکرد سوم هم به نظرم رویکردی مغلوبی است که صدای زیادی ندارد و جنبش دانشجویی را جنبش مدنی قلمداد می کند که دغدغه آن دغدغه اصلاح، تقویت و رفع مشکل و معطوف به شرایط است یعنی سر به زمین دارد تا به سر به آسمان. چون نگاه دومی که از جنبش دانشجویی به مفهوم انقلاب یاد می‌کرد، در واقع می گوید این جنبش خیلی سر به هوا می‌گیرد و عصیان‌گر می‌شود.. روایت سوم که از آن به عنوان یک جریان مدنی یاد کردم، خیلی روایت مسلطی نیست. گرچه جریانات اصلاح‌طلب و چپ سعی می‌کنند که آن را جنبش مدنی قلمداد کنند ولی باز هم آن را به عنوان یک پدیده سیاسی قلمداد می‌کنند. اگر ما در این بحث نهایتا به این برسیم و ابعاد این را درآوریم احتمالا شاید بتواند کمک کند. یک سوال مهمی مطرح شد که در مورد موقعیت جنبش دانشجویی در ایران است.

به نظر من هم روایت اول و هم روایت دوم در مورد جنبش دانشجویی تقریبا دچار یک میرایی جدی شده است یعنی نه جنبش دانشجویی اتفاق لحظه‌ای و مقطعی است که تحت تاثیر شرایط قرار می گیرد چون تاریخی و پیوسته است و نه دغدغه آن دغدغه انقلاب است. اتفاقا من دانشجوی سال ۱۳۵۴ دانشگاه تهران بودم و در اغلب جریانات دانشجویی بعد از آن در دانشگاه بودم تا همین الان که معلم دانشگاه هستم این پدیده را نه اینکه خیلی خوب بشناسم ولی آن را می‌فهمم. به نظر من الان یک حرفی در ادبیات وجود دارد که می‌گویند جنبش دانشجویی دچار میرایی جدی و به یک معنای دیگر تمام شده است.

برخی دهه ۷۰ را برایش ترسیم می‌کنند و برخی آغاز دهه ۸۰ را زمان میرایی جنبش دانشجویی می‌گیرند و می‌گویند که جنبش دانشجویی در آن تاریخ ها به پایان رسید اما به نظر من جنبش دانشجویی دچار دگردیسی شده، نه آنکه به پایان رسیده باشد. در واقع زمانی می‌توانیم بگوییم جنبش دانشجویی دچار پایان شده که برایش اهداف پیش از انقلاب را تعریف می‌کنیم. اهداف پیش از انقلاب تعریف کردن همان چیزی است که در جنبش دانشجویی سال ۱۳۳۲ اتفاق افتاد یا آنکه جریان جنبش دانشجویی را در کنار مارکسیسم و سوسیالیست و جریان چپ ایرانی و حزب توده تعریف کنیم، به نظر من آن جنبش دانشجویی دچار میرایی جدی شده است ولی جنبش دانشجویی که خودش دچار دگردیسی شده و حالت‌های جدیدی پیدا کرده اتفاقا دچار میرایی نشده و درحال طی یک مسیر است. می‌خواهم بگویم جنبش دانشجویی که به لحاظ سنتی از ‌آن تعریف می‌کنیم و ضد امپریالیسم است، جهت آن دچار میرایی شده است چون ما هم از آن فضا داریم بیرون می‌آییم، آن جریان احساس می‌کند که امپریالیسم به آن معنا دچار میرایی شده است. دیگر هیچ آثاری از امپریالیسم دهه ۲۰ ایران باقی نمانده است.

امپریالیستی که از دور به واسطه نیروها و سازمان‌های متشکل‌اش در جهت تصاحب ملت و فرهنگ و سلطه‌پذیری فرهنگی عمل می‌کرده است. این مفهوم در ادبیات مارکسیستی حزب توده و در ادبیات چپ ایرانی و در مارکسیست‌های اسلامی هم به یک معنایی وجود دارد. در اسلام‌گراها هم وجود دارد تا انقلاب هم همچنان همه روی آن سوار بودند. به نظرم جنبش دانشجویی چنین چیزی را دیگر قائل نیست. به این معنا، بله، جنبش دانشجویی دچار میرایی شده ولی اگر اینطور نگاه کنیم تعریفی که جنبش دانشجویی در مورد غرب، دشمن، متجاوز و کسی که تجاوز می‌کند دارد، دچار یک تک‌دگردیسی بنیادی شده و آن را الان در فضای سیاسی به رسمیت نمی‌شناسیم.

به نظرم جنبش دانشجویی از ‌آن روایت‌های اصلی‌اش و از این نوع گفتمان عبور کرده و ما با یک ساحت جدید از جنبش دانشجویی روبه‌رو هستیم. این ساحت جنبش دانشجویی بیش از آنکه سیاسی باشد، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. در واقع اگر پدیده اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی‌تان آسیب دید تا ایدئولوژیک آن وقت هم ترکیب نیروها و هم اهداف و هم بازی‌اش متفاوت می‌شود. بعد می‌بینید که باید در جامعه پی بگیرید که فی‌الواقع مسئله یک نحله یا گروه یا مجموعه‌ای از دانشجویان دارد فقر و نابرابری می‌شود و بیش از آنکه دنبال این باشند که پولدارها را شکار کنند، ندارها را به رسمیت می‌شناسند.

در صورتی که جریان دانشجویی قبل از انقلاب در جهت شکار کردن و شناسایی پولدارها عمل می کرد. جریان دانشجویی دیروز می‌رفت که شکار کند که سرمایه‌داری چه می‌کند و متجاوزگر کیست، الان می‌خواهد ببیند آنکه ندارد کیست و مختصات زندگی اش چگونه است؟ به جای اینکه دنبال این برود که ببیند این کالای فرهنگی را چه کسی و با چه اهدافی تولید می‌کند دنبال این است که چگونه این کالا مصرف می‌شود و چه مشکلاتی با مصرف این کالای فرهنگی اتفاق می‌افتد. بعد از ‌آن ماهیتش است که بیانگر وضعیت‌ها، سرمایه‌ها و موقعیت‌های اجتماعی است. به نظرم این خیلی متفاوت از آن چیزی است که تا دیروز در مورد جنبش دانشجویی می‌گفتیم. آن زمان دانشجو دنبال آن کسی بود که دارد اعمال قدرت می‌کند، مشخصات یک آدم مستبد یا متجاوزگر را توضیح می‌داد و می‌خواست که افشایش کند و بعد هم علیه آن اقدام کند و یک هیجان اجتماعی درست کند تا بتواند با او برخورد کند. الان بیش از ‌آن سراغ اتفاقی که در جامعه افتاده می‌رود تا مختصات نظام اجتماعی و فرهنگی را بگوید تا ببیند کجاها حفره‌های نابرابری و مشکلات اجتماعی است.

در واقع خیلی ساحت مدنی پیدا کرده و به این دلیل امروز جنبش دانشجویی صدای خیلی بلند سیاسی ندارد. به همین دلیل بعضی‌ها فکر می‌کنند که جنبش دانشجویی دیگر مرده است. آن وقت عنوان می‌کنند که چون دانشگاه‌ها مدرک‌گرا شد و بچه‌ها همه دنبال مدرک هستند دارند سر همدیگر را می‌خورند. در صورتی که با اینکه در دانشگاه‌ها این گرفتاری وجود دارد ولی این نیست که دانشگاه‌ها و فقط و فقط اینطور باشد. اتفاقا مشکل اساتید ما این است که چرا دانشجویان در این سیستم رسمی وارد نمی‌شوند؟ یکی از بحث‌هایی که الان در کلاس‌های درس‌ها و نشریات دانشجویی وجود دارد این است که چرا دانشگاه نسبت به وضعیت‌های اجتماعی،‌ بی‌اعتناست یا چرا حاکمیت نظام سیاسی به این اتفاقاتی که در زندگی مردم افتاده‌، اعتنا نمی‌کند و بی‌اعتناست؟ آن وقت ممکن است در آینده یک اتفاق خیلی عجیبی در جریان زندگی ایرانی بیفتد که از آن اتفاق دیروز نیست که گروه‌های متشکلی کنش سیاسی انجام ‌دهند و یک لیدر هم دارند می‌توان آن لیدر را از دانشگاه اخراج یا با او معامله کرد و آن جریان را به سمت خود یا دیگری برد. یک جریان مدنی نهفته نگفته اعلام‌نشده‌ی کم‌صدا ولی خیلی قدرتمندی در جامعه ایرانی دارد شکل می‌گیرد که از وضعیت‌های پیشین جنبش دانشجویی درحال عبور است. ببینید! جنبش دانشجویی تا دیروز از طریق گروه‌های ذی‌نفود مثل جریان حاکم بر دولت‌ و احزاب دعوت به کنش‌های سیاسی می‌شد ولی امروز جنبش دانشجویی نسبت به اینها بی‌اعتناست. بدبینی مفرط نسبت به گروه‌ها و آدم‌های ذی‌نفوذ دارد. اینطور نیست که فلان کنشگر سیاسی یا فلان شخصیت جناح راست یا چپ عمل کند و بعد جریان دانشجو راه بیفتد. اصلا این اتفاق نمی‌افتد و اینطوری نیست.

حالا نیروی اجتماعی جدید و لیدرهایی متفاوتی از لیدرهای دیروز پیدا کرده است چون لیدرهای دیروز شعار ضدیت با امپریالیسم می‌دادند یا امروز نیروهایی که وجود دارند به مقوله زندگی و نابسامانی‌ها و گرفتاری‌های جامعه نگاه می‌کنند. مثلا یکی از تم‌هایی که دانشجویان به آن توجه می‌کنند، فقر و نابرابری، هوا، زندگی پاک و محیط زیست است که بیش از ‌آنکه پدیده حکومتی باشد دارد پدیده اجتماعی و جریان دانشجویی می‌شود. یعنی جریان دانشجویی ما بیشتر به فضا و هوای پاک و روابط سالم توجه می‌کند تا نظام سیاسی یا گروه‌های سازمان‌یافته. در صورتی که در جامعه قدرتمندی مثل فلان جامعه، گروه‌های سازمان‌یافته این مشکلات را حل می‌کنند تا جریان دانشجویی. امروز جریان دانشجویی خیلی به این موارد توجه می‌کند.

*یعنی دارد از ماهیت خودش دور می‌شود …

از ماهیت خودش دور نمی‌شود. یک تعریفی در مورد جنبش دانشجویی شد که عده‌ای بر همان اساس می‌گویند دیگر امروز نیست پس مرد! بعد می‌گویند مسیر غلط را طی کرده است. درصورتی که جنبش دانشجویی در ایران دو، سه تجربه طولانی دارد که نمی‌توان اینها را ازش گرفت چون به او کمک کرده است. یکی ماجرای خود انقلاب اسلامی است یا اتفاقاتی مثل ماجرای ۱۸تیر و ماجرای کوی دانشگاه و ماجراهای دیگری که پیش آمد، یا ماجرای احمدی‌نژاد و تعارضی که با جریان دانشجویی شکل گرفت، اینها هزینه‌ها و شوک‌ها و تجربه‌های بزرگی برای جنبش دانشجویی است. جنبش دانشجویی نمی‌خواهد وارد کارهای سیاسی شود که به سرعت دچار بن‌بست هستند. دارد می‌رود و ساحت مدنی و جریان اجتماعی انجام می‌دهد و نیروهایش به آن سمت می‌رود که به نظرم خیلی پنهان و خموش هستند.

*این مشی جدید جنبش دانشجویی مثبت است یا منفی؟ یعنی این را در آینده چطور می‌بینید؟ یک زمانی در دانشگاه‌ها، فقط نخبگان می‌رفتند الان درب دانشگاه‌ها باز است و به نظر می‌رسد که هر کسی بخواهد وارد می‌شود. انقدر عرصه ورود وسیع است که دیگر صندلی‌ها بر تعداد دانشجویان غالب هستند. واقعا کمیتی که ایجاد شده، در جهت‌یافتن این جنبش دانشجویی و حرکت‌های سیاسی و نمایندگی اتفاقات و هویت اجتماعی که می‌گویید پیدا کرده، چقدر تاثیر گذاشته است؟

اولا که دیروز نخبه نبودند که امروز پخمه باشند و این حرف غلطی است. ببینید! این از آن حرف‌ها و اتهامات مزخرفی است که به دانشگاه زده می‌شود؛ دیروز نخبه‌ها می‌آمدند و امروز پخمه‌ها می‌آیند! اصلا اینطور نیست. نخبه‌های دیروز همین امروز هم وارد دانشگاه می‌شوند. بعضی از دانشگاه‌ها، نخبه‌ها را می‌برد و بقیه، سایر آدم‌ها را می‌برد. حالا اینکه صندلی زیاد شده به خاطر سیاستهای غلط وزارت علوم بوده که نباید این کار را می‌کرد. آمد عرصه را باز کرد و حالا صندلی‌ها خالی باشد مگر چه می‌شود؟ ولی دانشگاه تهران و دانشگاه شریف و دانشگاه‌های درجه یک ما خالی نیستند و دانشگاه‌هایی نیستند که هرکسی بتواند وارد شود. هنوز بر سر رشته‌های اصلی کشور رقابت وجود دارد و خانواده‌ها هنوز هزینه می‌کنند و هنوز بهترین‌ها به دانشگاه های درجه یک می‌روند. همچنان رقابت سر کسب اشغال صندلی درجه یک برای دانشجویان نخبه وجود دارد. نکته دوم اینکه جریان دانشجویی که همه جا اتفاق نمی‌افتد و جنبش دانشجویی همه جای کشور نبوده است. جنبش دانشجویی یک پدیده شهری و برای شهرهای بزرگ است. اتفاقات حرکت دانشجویی بیشتر در دانشگاه تهران اتفاق افتاده و جاهای دیگر از آن متاثر شده‌اند. اینطور نبوده که دانشگاه کاشان، جریان دانشجویی شکل گرفته باشد و به دانشگاه‌های دیگر سرایت کند.

پس باید ببینید اتفاقات در دانشگاه‌ها اصلی چیست و نخبه‌های ایران چه می‌گویند. نخبه‌های دانشجویی ایران دیگر حوصله ندارند و می‌گویند که این روش غلط است و جواب نمی‌دهد. جواب نمی‌دهد چون هزینه کنش سیاسی زیاد است پس می گوید به من دیگر کنش سیاسی ربطی ندارد. جامعه ما یک عمر مدنی بیش از ۱۰۰ ساله دارد از لحاظ سازمان‌های مدرن برای کنش سیاسی. بعد از جریان انقلاب مشروطه، آدم‌هایی داریم که وارد مجلس می‌شوند یا رئیس دولت می‌شوند که با بازی سیاسی می‌آیند. حالا غلط یا درست وجود دارد. بالاخره یک عده می‌روند رای می‌دهند و بازی می‌کنند و حداقلش این است که یکی، دوماه این کشور برای انتخابات و رای دادن شلوغ است. به نظرم جریان دانشجویی دارد می‌گوید که این بازی، بازی من نیست و من نباید تنور سیاست را داغ کنم.

*یعنی دارد از سیاست دور می‌شود؟فاصله می گیرد…

بله، کم‌کم. معنایش از کنش سیاسی عوض می‌شود. می‌گوید این وظیفه من نیست و مال احزاب سیاسی است. نمایندگان گروه‌های راست و چپ هستند که باید بازی سیاسی را راه بیندازند و به من ربطی ندارد.

*به خاطر این نیست که شاید یک دوره خودشان بازی خورده‌اند!

بله، من گفتم که تجربه مهم سیاسی دارند و تجربه پرهزینه که بدنه دانشگاه آسیب دید و چیزی از آن درنیامد. جریان‌های سیاسی آمدند و بار جامعه مدنی می‌شوند و از این ظرفیت استفاده کردند و بعد از آن ضد همین جریان دانشجویی می‌شوند. دولت‌ها در ایران تاکنون همیشه همین طور عمل کرده‌اند؛ از درون این ماجراها درآمدند و به قدرت رسیدند و ضد جریان پیشین سرمایه خودشان شدند. هم راست‌ها و هم چپ‌ها. اصلا در جریان اصلاحات دقیقا این ماجرا اتفاق افتاد و همین دولت نمونه‌اش است. از یک بدنه مدنی آمد و در نهایت بی‌اعتنای متن مدنی دارد عمل می‌کند و کنش سیاسی انجام می‌دهد.

امروز بخش اعظم جریان دانشجویی به سمت ساحت مدنی و اجتماعی و فرهنگی می‌رود. به نظرم این اتفاقا چیزخوب و مثبتی است و اینطور نیست که فی‌الواقع یک وضعیت بد و نابهنجار اتفاق افتاده باشد و دانشجویان غیرسیاسی شده باشند. حاکمیت دارد اعلام می‌کند و هم گروه سیاسی اعلام می‌کند که ما می‌خواهیم بازی حزبی بکنیم و بازی حزبی می‌کنند. در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی ببینید که گروه‌های سیاسی به طور پنهان الی‌ماشاءالله دارند تصمیم سیاسی می‌گیرند و رفتار سیاسی می کنند. نشست‌هایی که راست‌ها یا چپ ها صبح تا شب دارند می‌گذارند که چه بکنند، هیچ به ساحت دانشجویی ربطی ندارد اما به گروه سازمان‌یافته‌شان به نام بسیج ربط دارد. یعنی دانشجویان بسیجی که دارند بازی راست را می‌کنند و اصولگرایان را دنبال می‌کنند آنها آدم‌های بخشی از آن ساحت سیاسی‌اند و دانشجو نیستند. البته دانشجوند اما کنش دانشجویی انجام نمی‌دهند و بازی سیاسی معطوفی به آن جریان سیاسی دارند. همچنان که بخشی از نیروهای سیاسی و جریان اصلاح‌طلبان که در دانشگاه وجود دارند هم بازی حزبی خودشان را انجام می‌دهند. ولی بقیه جامعه دانشجویی کجاست؟ من نمی‌گویم همه آنها که وجود دارند، مدنی هستند ولی آن بخشی از دانشجویی که ساحت فعلی دانشجویی مدنی انجام می‌دهد، از این ماجرا فاصله گرفته و سراغ بحث‌هایی رفته که از آن یاد می‌کنم.

امروز بحثی که جریان دانشجویی می‌کند، بحث اجتماعی است. دست روی ناکارآمدی ها می گذارد، ناکارامدی حوزه علم و دانشگاه را در ایران چه کسی مطرح کرد؟ دانشجویان مطرح کرده‌اند و خیلی مثال های دیگر وجود دارد. این به نظرم اتفاق خیلی خوبی است که دارد جنبش دانشجویی دارد از کنش سیاسی سازمان‌یافته فاصله می‌گیرد چون می‌داند هزینه دارد. رئیس‌جمهور هم که برود، او را هو می‌کنند و ما دیدیم و این ماجرا از قدیم وجود داشته خصوصا در زمان آقای خاتمی نشان داده شد. من نمی‌دانم برای آقای روحانی چه اتفاقی خواهد افتاد و با روحانی چکار خواهند کرد! این هو به معنای به معنای جریان دانشجویی است که شما به بخش مدنی جامعه توجه نکردید. نه اینکه من چون رادیکال یا راست یا بسیجی هستم دارم تو را هو می‌کنم.

*یعنی ممکن است جریان چپ هم باشد؟

اصلا باید این قالب‌بندی‌ها را کنار بگذاریم. جنبش دانشجویی می گوید “حاکمیت توانایی کافی برای بکارگیری ابزارها و امکانات را نداری و نتوانستی مثلا ۵ مسئله‌ مهم روی زمین مانده برای زندگی مردم مثل فقر، آلودگی، خانواده، عشق و نفرت، محیط زیست و امثالهم را حل کنی. اینها خیلی فرق می‌کند با دشمنی که لب مرز ایستاده و اسلحه در دست دارد و می‌خواهد وارد شود و ما باید آماده شویم و برویم با او بجنگیم. اینها زندگی من است که نتوانستی اینها را حل کنی” و واقعا هم نظام سیاسی ما نسبت به اینها بی‌اعتنای تمام است و جریان دانشجویی دارد به این سمت می‌رود که اتفاق خیلی خوب و مثبتی است.

*ولی قسمتی از دانشگاه‌هایی که به نظر شما در فضای سیاسی هم چندان مهم نیستند…

ولی دانشجو در آنجاها زیاد است.

*بله دانشجو در آنجا زیاد است و روی موج فضای سیاسی هم سوار می‌شوند.

نه. آنها مثل بقیه مردم‌اند. شما دارید از جریان جنبش دانشجویی حرف می‌زنید آنها آدم‌ها هستند.

*آدم‌ها هستند ولی به اسم جنبش دانشجویی آمده‌اند.

نه، اینطور نیست. ببینید! این همه استاد در این کشور داریم. اینها استاد نیستند بلکه کارمندهای دولت هستند. دکتر هم هستند و با دانشجویانشان مقاله هم چاپ می‌کنند اما استاد نیستند. کارمند دولت با استاد فرق می‌کند. شما یک سیستم آمریکایی را ببینید این همه دانشجو و استاد وجود دارد ولی مجموعه اینها تنها تعدای شان استادند و بقیه کارمندهای دولت‌اند و بروکرات‌اند. سر کلاس رفته، برگه تصحیح می‌کنند و … این که استاد نمی‌شود. من نمی‌گویم استاد یعنی روشنفکر، دانشجو هم همین است. بله ما ۵ میلیون دانشجو داریم. اگر مدرک جواب ندهد و به لحاظ فرهنگی هم اهمیت نداشته باشد این ۵ میلیون به ۵۰۰هزار نفر می‌رسند. کماکان که می‌بینیم این اتفاق دارد می‌افتد ولی یک عده‌ای در همه شرایط سر کسب صندلی‌ای که در دانشگاه تهران و دانشگاه شریف وجود دارد،‌ دعوا خواهند کرد. آن دیگر ربطی به افت علم ندارد.

باید ببینید آنها چکار دارند می‌کنند تا گستره ۵ میلیونی دانشجویی که برای فرهنگ عمومی است. یعنی جنبش دانشجویی نیست. آن فرهنگ عمومی است. اگر اینجا بحث‌تان فرهنگ عمومی باشد من قبول دارم. یا پایان علم در ایران و فروپاشی علم باشد یا گذر کردن از یک روایت خیلی  سطحی‌نگرانه از علم در ایران وجود دارد. علم یعنی مدرک، علم یعنی حرف، علم یعنی چیزهایی بدانیم. همه ۴ تا حدیث و شعر بلد باشند می‌شود علم ولی حاکمیت دارد از این عبور می‌کند و خدا را شکر. همه اینها را بلدند و همه می‌دانند مارکس و انیشتین چه کسانی هستند. ولی علم این نیست و علم یک چیز دیگر است. پس نباید به لحظه روز انتخابات توجه کنیم و بگوییم دانشجو کجاست؟ باید خیلی فاصله قبل‌تر از انتخابات و بعدتر از انتخابات را دید که جریان دانشجویی کجاست؟ آن که عموم و توده و همه آدم‌ها هستند که دارند می‌روند و متشکل ۷۰، ۸۰ درصد رای می‌دهند و رای‌های نزدیک به هم می‌دهند اما آنجا که فی‌الواقع تفکر تولید می‌کند و دارد یک فضای نقد اجتماعی می‌سازد، کجاست و کیست؟

هم حرف می‌زنند، گوش نمی‌کنند. دعوتش می‌کنند، گوش نمی‌کنند. این همه آئین‌نامه می‌نویسند اما کسی گوش نمی‌کند. این همه نظارت اما کسی گوش نمی‌کند. آن نهایت کجاست؟ آن تَهِ دانشگاه آزاد علی آباد فلان جا نیست. آن دانشجویی که آمده و دارد وقت می‌گذارد در کسب بهترین صندلی با هزینه و بعد پای آن می‌ایستد و شروع به چالش‌های اساسی در باب علم و در باب جامعه و در باب فقر و نحوه زیست و زندگی می‌کند است. فغانی که الان دانشجو می‌کشد این است که گفتم و نظام سیاسی هم به آن بی‌اعتناست.

*به نظر شما اینکه جنبش دانشجویی سر نداشته باشد، ‌ضعف نیست؟

نه، اتفاقا دوره جدید، ‌دوره سر داشتن نیست. نه جریان دانشجویی بلکه خیلی از جریانات عملی هم همینطور است یعنی اصلا سر وجود ندارد. وقتی جامعه خیلی باز شده باشد، دیگر یک کانون ندارد. در تهران یک زمانی میدان امام خمینی کانون تهران بود. الان به من بگویید کانون تهران کجاست؟ الان تهران شهر کاملا هزار کانون است یا بی‌کانون است؟ میدان هفت‌تیر، میدان امام حسین،‌ میدان آزادی و … همه اینها کانون‌هایش است و در عین حال کانون‌هایش هم نیست. در حوزه فرهنگ و دانشجویی هم یک چنین اتفاقی افتاده است. امکان اینکه شما یک لیدر شیپی خیلی مهم در این جریان پیدا کنید، نیست الا در اتفاق. اتفاق وقتی می‌افتد، به یکی در آن وسط می گویند که شما بفرمایید و شما حرف بزنید یا خودش می‌رود با فرصت‌طلبی‌اش حرفی بزند که دیده شود. عموما لیدرها فرصت‌طلب‌ترین آدم‌های حوادث سیاسی و تاریخی و علمی هستند و به نام خودشان تمام می‌کنند و جامعه حوصله اینکه مال خودش باشد را ندارد و می‌گوید آقا تو برو، مال تو.

جریان دانشجویی خصوصا جریانی نیست که لیدر داشته باشد و آدم‌های شاخصی را در آن داشته باشد. من اتفاقا اینطوری به جریان دانشجویی نگاه نمی‌کنم. جریانی که خیلی نمی‌خواهد سیاسی باشد و کنش سیاسی تند بکند و در عین حال هم دارد به سمت مدنی اجتماعی هم می‌رود و متکثر هم هست و دارد متعدد عمل می‌کند و از همه مهم‌تر به خاطر اینکه گروه‌های حوزه‌های سیاسی راست و چپ در ایران نمایندگی پیدا کرده‌اند.

*یعنی این تعریف جنبش دانشجویی دهه ۹۰ است؟

دهه ۹۰٫

*یعنی دهه ۷۰ و ۸۰ نبوده است.

۸۰ هم نه و کمی آن طرف‌ترش را نگاه کنید، خیلی به نمایندگان سیاسی گروه‌های سیاسی و حاکمیتی نزدیک‌اند و دارند نمایندگی می‌کنند ولی الان دیگر آن نمایندگی تمام و کمال وجود ندارد. نمایندگی‌ها کار خودشان را می‌کنند و بخش اعظم جریان دانشجویی دارد کار دیگری می‌کند.

*یعنی آن سرخوردگی باعث رسیدن به این مرحله شده است.

هر تجربه ای. اسمش را الزاما سرخوردگی نگذاریم. به نظر من جریان دانشجویی دیگر کنش سیاسی نمی‌خواهد. ببینید! مفاهیم امپریالیسم، غرب و استقلال الان دچار فروپاشی شده است. این چیز مهمی است درصورتی که اینها مایه‌های اساسی جریان دانشجویی قدیم بود که سیاسی‌اش می‌کرد. توجه کنید که چه اتفاقاتی در اسلامیت و ایرانیت افتاده است. اینها همان چیزهایی است که اتفاقا جریان دانشجویی بیشتر از دیگران آن را ترویج می‌دهد و خودش در آن بازیگری می‌کند. اگر این کار را نمی‌کرد آن وقت مجبور بود که گروه A و B باشد و ما بگوییم طرفداران راست یا چپ با یک جمعیت بی‌تفاوت هستیم. این به نظرم بهم ریخته و یک اقلیت راست و چپ وجود دارد و یک اکثریتی وجود دارد که حالا باید در این اکثریت صورت‌بندی نیروهای اجتماعی کرد. اینها متحد نیستند و یک صورت کاملا آدم‌های بی‌تفاوت قلمداد نمی‌شوند. چون ما راست و چپ را داشتیم و بی‌تفاوت‌های زیاد الان کم راست و چپ و یک جمعی وجود دارد که باید آن را صورت‌بندی کرد یعنی یک صورت ندارد.

آن وقت در این جریان‌هایی دارد شکل می‌گیرد و اتفاقاتی دارد می‌افتد. اتفاقا در ارتباط با این دو تا و راست و چپ هم دارد بازی می‌کند. شما دانشگاه‌ها را بروید و نگاه کنید که بسیجی‌ها و انجمن‌های اسلامی در آنجا به صورت جمعیت‌های قلیل سازمان‌یافته هستند که دو بخش از نگاه حاکمیتی را نمایندگی می‌کنند. یک جمعیت کثیری هم وجود دارد اصلا مسئله‌شان راه آنها نیست و نشریات آنها را نمی‌خوانند. نه اینکه چیزی نمی‌خوانند نه اینکه بی‌دین است اتفاقا با دین است. این نیست که از دین عبور کرده، یک جهان و فضایی دارد پی می گیرد که این را باید بیشتر رفت و روی آن تامل کرد. به نظر من سرخورده نشده و از یک چیزهایی عبور کرده است.

*یعنی بیشتر فکر می‌کند.

بله، عبور کرده و به یک موقعیت‌های جدیدی رسیده است. ببینید! یک چیز مهمی هست؛ بازیگران حوزه سیاسی در ایران دگردیسی‌هایی که اتفاق افتاده را به رسمیت نمی‌شناسند و میزان دگردیسی که خودشان دچارش شدند را هم نمی‌شناسند. یعنی کنشگران راست و چپ هنوز فکر می‌کنند سال ۱۳۵۷ است! در صورتی که خودشان دچار دگردیسی‌های اساسی شده‌اند؛ زندگی‌هایشان، رفتارهایشان، خانواده‌هایشان، ملاحظات‌شان، خواسته‌هایشان و روابط درونی‌شان. وقتی دگردیسی در خودتان را نمی‌بینند معلوم است که دگردیسی نظام اجتماعی را هم نمی‌بینند.

*آقای دکتر! این جنبش دانشجویی دچار دگردیسی شده تلاش نمی کند که وارد حاکمیت شود تا گفتمان خودش را مطرح کند؟ مثلا برود و نماینده مجلس بشود چون یک زمانی  موسوی‌خوئینی‌ها و تاجرنیا می‌گفتند که ما نماینده جنبش دانشجویی در مجلس هستیم و بعد مجلس هفتم، هشتم و نهم شد و آقای زاکانی، آقای دهقان و خانم الهیان و آقای بذرپاش آمدند و خودشان را نماینده جنبش دانشجویی در مجلس دانستند. یعنی آنها از نگاه خودشان می خواستند گفتمان جنبش دانشجویی مطرح کنند. به نظر شما این اتفاق نمی‌افتد؟

اصلا ببینید نظام سیاسی ما نظام نسبتا بسته‌ای است. خیلی نباید انتظار ورود آدم‌های خیلی متفاوت را در نظام حاکمیتی و مجلس داشته باشیم. مثلا این ۳۰ نفری که از تهران رفتند، نمایندگی کدام صدا را در مجلس دارند؟ صدای متفاوت دارند؟ یک قاعده‌هایی وجود دارد که درست هم هست و اصلا چیز خوبی است و از آن دفاع می کنم. فعل سیاسی در ایران تکلیف پیدا کرده است. این که شما منتظر نباشید که نیرویی بگوید من نماینده جریان دانشجویی هستم و بعد می‌خواهم کنش دانشجویی را در حوزه سیاسی فعال و فکر دانشجوی وارد کنم. اصلا این نیست. اصلا ماجرای دانشجو دیگر این نیست که نماینده دنبال این برود. به خاطر اینکه می‌داند تکلیف حوزه و بازی‌های سیاسی چگونه است و خودش کجاست و به همین دلیل است که یا اجبار است، یا تجربه است و یا واقعیت‌هاست ولی یک دگردیسی و تغییر مسیری صورت گرفته که دارد به آنجایی می‌رود که اتفاقا باید می‌رفت. دانشجویان دنیا چکار می‌کنند؟ مثلا دانشگاه برلن،‌ واشنگتن، کلمبیا، پاریس و همه دانشگاه‌ها را بوده‌ام و شروع سال تحصیلی‌شان را دیده‌ام. دانشجو چکار می‌کند؟ دانشجو بازی دانشگاهی می‌کند. بیش از اینکه سیاسی بازی کند، بازی مدنی می‌کند. ما داریم به آن سمت می‌رویم. روز اول که بازگشایی دانشگاه است، رئیس‌جمهور صحبت می‌کند. ۱۶ آذر هم رئیس‌جمهور صحبت می‌کند و نمایندگان گروه‌های سیاسی بانفوذ هم حرف می‌زنند و سعی می‌کنند دانشجویان را به راه خودشان ببرند. این تلاش‌ها دارد صورت می‌گیرد و با وجود این، جریان دانشجویی دارد به یک ساحت مدنی می‌رود و کنش مدنی انجام می دهد و اتفاق خوبی افتاده و دغدغه‌اش هم دغدغه نمایندگی در حوزه سیاست و حکومت نیست. همان خانم ها و آقایانی که از آنها یاد شد وقتی وارد مجلس می‌شوند دیگر آن حساسیت‌های دانشجویی را ندارند و به یک چیزهای دیگری می‌اندیشند و آن وقت به سرعت در مقابل حاکمیت یا در مقابل مردم قرار می‌گیرند و از صحنه خارج می‌شوند. در حالیکه رفته بودند آنجا کنش سیاسی را تسهیل کنند نه اینکه مقابل حاکمیت بیاستد یا به مردم، روشنفکران، تحصیلکرده‌ها، پولدارها و گروه‌های مختلف اجتماع توهین ‌کنند. من از جریان دانشجویی امروز کنش رادیکال و انقلابی را نمی‌شناسم و نمی‌بینم البته یک نکته پنهان اینجا وجود دارد که گروه‌های سیاسی دانشجویی خیلی دوست دارند که جریان دانشجویی را یا در حال میرایی قلمداد کنند و یا در یک فرآیند دگردیسی که از آن انقلاب درآید.مشکلات جنسی، درس نخواندن، بی‌اعتنایی به خانواده، گذر از انقلاب، اسلام، ‌دین، ‌فرهنگ، جامعه و امثال اینها را به پای دانشجویان ثبت می‌کنند در صورتی که قصه اینها در جای دیگری است ولی دانشجو متهم را می گیرند. من اصلا این حرف را قبول ندارم.

* به نظر شما رسانه‌های جدیدی که آمده مخصوصا در حوزه فضای مجازی چقدر می‌تواند گفتمان جنبش دانشجویی دگردیسی شده را معرفی کند …

اتفاقا راحتش کرده است. تا دیروز مجبور بود که اجازه بگیرد و بیان کند اما به او مجله نمی‌دادند درحالی که الان براحتی سایت طراحی می‌کند و شروع می‌کند به فضای مدنی درست کردن. بسیاری از اتفاقات در حوزه مدنی را اینها دارند درست می کنند. من نمی‌گویم افشاگری‌ها ولی نقدهایی که اتفاق افتاده را همین نیرو دارد انجام می‌دهد. همین نیرو دارد اعلام می‌کند و رقم می‌زند. در صورتی که دیروز باید اجازه می گرفت و به او اجازه نمی‌دادند. اینکه امروز یکباره می‌بینید که همه جا مشکل پیدا می‌کند نه اینکه مشکل مال امروز است برای این است که نیرو دارد اعلام مشکل می‌کند و تا دیروز به او اجازه نمی‌دادیم که اعلام مشکل کند. همه اینها دیروز محرمانه بود. الان دیگر هیچ چیز محرمانه وجود ندارد. تا ۵ سال پیش ۷۰ درصد مسائل محرمانه یا خصوصی بود. الان هیچ چیز خصوصی وجود ندارد. ببینید الان چقدر حساسیت به آلودگی هوا پیدا کرده‌ایم. این ماجرای ریزگردها و فشاری که است خانم ابتکار را سیبل کرده است. راست ها دوست دارند خانم ابتکار را بزنند ولی فشارها متأثر از خواست جریان راست نیست. این جریان مال اینجاست. و بهترین و زیباترین اتفاقی است که افتاده و به نظرم جامعه ایرانی از این بابت برنده همه چیز است تا بازنده. البته سیاست بازنده است و به همین دلیل هم دارد بال بال می‌زند که به نحوی فضای مجازی را مدیریت کند.می گویند جریان دانشجویی از چپگرایی شروع شده با یک دگردیسی به راست گرایی رسیده است. من قبول دارم به این معنا که این صورت بیرونی جنبش دانشجویی است. یک فردگرایی منافع فردی هر کسی دارد کار خودش را می کند. آنچه ته نشست جریان دانشجویی است نه آن موقع چپ و وابسته به روس بود و نه امروز به معنای راستگرایانه اش مدافع اقتصاد بازار آزاد است. وجه پنهانش همان تقویت جامعه مدنی است. جامعه مدنی ایران بیش از آنکه محصول کنش دولت ها باشد محصول کنش این نیروی اجتماعی است. دولت ها و گروه های سیاسی سازمان یافته چپ و راست خیلی دوست دارند که جامعه مدنی را محصول کار خودشان بدانند حال آنکه این طور نیست چون آنها بازی خودشان را هم خوب انجام ندادند. جنبش دانشجویی امروز هزینه می دهد اما نه هزینه کاری و خواسته ای که دولت یا جریان های سیاسی دنبالش هستند. مثلا یک واقعیت که وجود دارد سخت شدن زندگی است. دولت اگر به این مسئله اعتراف کند باید برود اما فضای مجازی دارد داد می زند که من زندگیم سخت شده است. دائم مسائلی از این دست را افشا می کند و درباره اش آنقدر حرف می زند تا اعصاب همه را خرُد می کند.
 


منبع: alef.ir

میرکاظمی: برجام «لباس پادشاه» است

مسعود میرکاظمی گفت: یک روز از «عالیجناب سرخپوش» صحبت می‌کردند که قتل‌های زنجیره‌ای را راه انداخته بود اما امروز او را سرلیست و لیدر می‌کنند و از او دستور می‌گیرند؛ این اعتدال است یا افراط و تفریط؟

به گزارش ایلنا، نشست دانشجوی انقلابی، رسالت‌ها و چالش‌های پیش‌رو با حضور مسعود کاظمی در پردیس علوم دانشگاه تهران برگزار شد.

مسعود میرکاظمی (وزیر اسبق نفت و بازرگانی) که در موضوع «نقش دولت در تهدیدها و فرصت‌های اقتصادی» صحبت می‌کرد، با اشاره به سالگرد روز دانشجو گفت: ایران در دوره انقلاب و پس از آن دوره سختی را سپری می‌کرد به طوری که هر روز یک توطئه علیه جمهوری اسلامی اتفاق می‌افتاد. منافقان ازسوی فرانسه و آمریکا و عربستان حمایت می‌شدند و جنایات زیادی را علیه ایران انجام می‌دادند. ما ۱۸ هزار شهید ترور داریم چطور می‌توانیم کسی که این جنایات را کرده بپذیریم و از خطایش بگذریم.


میرکاظمی با بیان اینکه نمی‌توانیم حس کنیم یک روباه و گرگ تبدیل به بره شده چراکه همه شیطنت‌ها را علیه ایران؛ آمریکا انجام می‌داد، گفت: در آخرین حربه آمریکا وقتی دید در حوزه سخت‌افزاری نمی‌تواند با ایران مقابله کند از حوزه نرم‌افزاری وارد شد و قبل از هر چیز تحریم را به شکل‌های مختلف انجام داد.


وزیر اسبق نفت و بازرگانی ادامه داد: این تحریم‌ها در دوره دفاع مقدس هم وجود داشت به طوری که حتی یک پیچ هم نمی‌توانستیم بخریم البته آن موقع هم تحریم‌ها را دور می‌زدیم اما هرچه جلوتر رفتیم تحریم‌های آمریکا علیه ایران هم هوشمندتر شد به طوری که اوج فشار تحریم در دوره ریاست جمهوری اوباما اتفاق افتاد که شامل سیستم‌های مالی، بیمه و حمل و نقل می‌شد.

 

او با بیان اینکه همه می‌دانند تحریم‌ها بی‌اثر بوده و کشور را فلج نمی‌کند،‌ گفت: باید بپرسیم چطور شد که بحث برجام پیش آمد؟ چطور شد که دقیقا همان زمانی که آمریکا اعلام کرد دیگر راهبرد سخت علیه ایران کاربرد ندارد و باید راهبرد نفوذ را به کار ببریم؛ ما به سمت برجام رفتیم؟

 

میرکاظمی ادامه داد: دشمن مرتب در حال کار است و برای افراد؛ سیستم و چگونگی برخورد با ایران برنامه دارد اینکه ما تصور کنیم آمریکا خوی درندگی‌اش را کنار گذاشته در واقع یک نگرش ساده‌لوحانه است.

 

میرکاظمی خاطرنشان کرد: اگر ما امروز بخواهیم پیشرفتی اساسی در کشور داشته باشیم باید واقعیت‌ها را ببینیم و خط امام را خوب بشناسیم اما بعضی‌ می‌خواهند این واقعیات را تحریف کنند و این بزرگترین ظلم علیه ا یران است چون ما از حمله نظامی نمی‌ترسیم بلکه خطر همین است که می‌خواهند اراده جوان ما را متزلزل کنند و بگویند اگر ما هر گرفتاری داریم به خاطر دعوا با آمریکاست.

 

وزیر اسبق نفت و بازرگانی با بیان اینکه ما ظرفیت‌های خیلی خوبی در کشور داریم و برای همین آمریکا و اروپا همیشه نسبت به ایران نظر داشته‌اند،‌ گفت: آمریکا تاریخ ۲۵۰۰ ساله و فرهنگ افتخار به شهادت را که در ایران وجود دارد؛ می‌داند و می‌گوید برای نفوذ به ایران باید به اراده‌ها نفوذ و در آن تزلزل ایجاد کرد. متاسفانه عده‌ای هم در کشورمان دارند پازل آنها را تکمیل کرده و در زمین دشمن بازی می‌کنند.

 

میرکاظمی ادامه داد: عده‌‌ای دارند این تفکر را جا می‌اندازند که هر مشکلی بخواهد در ایران حل شود راه‌حلش ارتباط با آمریکاست و وقتی این تزلزل در ذهن جوان ایرانی ایجاد شود؛ راه ورود بیگانگان به کشور باز شده است و مردم فکر می‌کنند سرنوشت‌شان در گرو سفارات انگلیس و آمریکاست همان‌طور که قبلا هم این تفکر وجود داشته است.

 

او با بیان اینکه بیش از هزار کتاب چاپ شده که به وضوح می‌گوید اقتصاد غرب در حال متلاشی شدن است، گفت: واقعیت این است که نظام سرمایه‌داری دیگر پاسخگو نیست. میزان بدهی‌های کشوری مثل آمریکا بسیار بالا رفته است. فکر می‌کنید این کشور اقتصاد خود را چگونه حفظ کرده است؟ مشخصا با زد و بند سیاسی و افراد زبون و ذلیلی که در منطقه حاکم کرده است.

 

میرکاظمی ادامه داد: حالا چنین کشوری چگونه می‌خواهد برای ما الگو شود؟ عده‌ای در ایران می‌آیند زهری را به عنوان دارو به جوانان ما پیشنهاد می‌دهند اما این جهل است و این افراد مدیریت می‌شوند که هرچه آمریکا می‌خواهد طوطی‌وار بگویند. آیا ما باید از اینها خط بگیریم؟

 

او با بیان اینکه دولت یازدهم آدرس غلطی برای اقتصاد کشور داده است، گفت: شاخص‌های اقتصادی در طول سه دهه اخیر دچار نوسان بوده است. اقتصاد ما گاهی خوب و گاهی بد بوده و این ربطی به اصلاح‌طلب یا اصولگرا بودن دولت و تحریم‌ها ندارد بلکه یک مشکل ساختاری در اقتصاد ما وجود دارد که نیازمند تحول است.

 

میرکاظمی ادامه داد: اینکه می‌گویند همه چیز ناشی از تحریم است؛ دروغ است. خیانتی بزرگتر از  این وجود ندارد که مسائل اقتصادی را برای رسیدن به صندلی ریاست وارونه جلوه دهیم. اینکه بگوییم همه مشکل‌ها به تحریم‌ها بستگی دارد آدرس غلط اقتصادی دادیم.

 

او خاطرنشان کرد: اینکه دولت در زمان انتخابات به دولت قبل هجمه وارد می‌کند که مشکلات اقتصادی ناشی از سوءمدیریت بوده اما بعد بلافاصله وقتی خودشان سر کار می‌آیند حتی آب خوردن را به تحریم گره می‌زنند؛ نشان می‌دهد تا چه حد حزبی و غیرواقعی حرکت کرده‌اند. اگر امروز شاخص‌های اقتصادی را نگاه کنیم متوجه می‌شویم دولت یازدهم آنچه را به دولت قبلی نسبت می‌داد خودش به مراتب بدترش را انجام می‌دهد.

 

وزیر اسبق نفت و بازرگانی با بیان اینکه امروز دیگر زمانه سخنرانی در زمینه اقتصاد گذشته و باید با اعداد و ارقام صحبت کرد به بیان اطلاعات آماری دولت یازدهم درزمینه میزان نقدینگی، تورم، رشد اقتصادی، هزینه‌های جاری و دیگر شاخص‌های اقتصادی پرداخت.

 

میرکاظمی ادامه داد: رئیس‌جمهور به خلاف مرتب تکرار می‌کند که ما نفت را ۲۵ دلار می‌فروشیم درحالی که دولت قبل ۱۴۰ دلار می‌فروخت؛ اما براساس اطلاعات تفریغ بودجه، متوسط قیمت فروش نفت دولت قبل ۷۹ دلار و دولت فعلی ۶۸ دلار است. این نوع صحبت کردن سیاسی‌بازی با اقتصاد و فرار از مسئولیت است.

 

او با بیان اینکه این دولت منابع در اختیار داشته و اینکه خودش را به فلجی بزند و بگوید نمی‌شود کاری کرد قابل قبول نیست. می‌گویند یارانه‌ها مصیبت است اما مصیبت اصلی گستاخی آمریکاست. وزیر امور خارجه با یک تذکر مجلس ویلچر نشین می‌شود چرا الان با بدعهدی که آمریکا انجام داده ویلچرنشین می‌شود.

 

وزیر اسبق نفت و بازرگانی تاکید کرد: یکی از مصیبت‌های اقتصادی که فعالان ما را زمین‌گیر کرده انتظار بیجا از برجام است همه فعالان اقتصادی منتظرند اتفاقی بیفتد و دلار هزار تومان شود و این موضوع رکود و بیکاری را تعمیق بخشیده در واقع یکی از مشکلات برجام به غیر از تحقیر و ذلیل کردن ایران، چهار سال انتظار فعالان اقتصادی که بیشترین ضربه را به اقتصاد ما وارد کردند.

 

میرکاظمی با بیان اینکه اگر بخواهیم مشکلات حل شود و موفق شویم باید روند سه و سال و نیمه دولت قطع شود چراکه این تیم کارآمد نیست، گفت: ماه عسل شش ماه بود که تمام شد و الان دولت به مردم پاسخ دهد. در واقع آنچه دولت وعده می‌دهد باغ گلابی است. اما باغ گلابی را این شاخص‌های اقتصادی نشان نمی‌دهد.

 

او خاطرنشان کرد: دولت یازدهم حرف از اعتدال می‌زنند اما هرچه نیروی توانمند حزب اللهی وجود داشت را از دستگاه‌ها کنار گذاشتند.

 

میرکاظمی ادامه داد: یک روز از «عالیجناب سرخپوش» صحبت می‌کردند که قتل‌های زنجیره‌ای را راه انداخته بود اما امروز او را سرلیست و لیدر می‌کنند و از او دستور می‌گیرند؛ این اعتدال است یا افراط و تفریط؟

 

او تصریح کرد: اینکه یک روز با افتخار لانه جاسوسی را تسخیر می‌کنند و روز بعدش می‌گویند پشیمانیم؛ افراط و تفریط است و افراط و تفریط سیاسی به جامعه آسیب می‌زند.

 

میرکاظمی با بیان اینکه امروز برجام شبیه لباس پادشاه شده است، گفت: شرایط را به گونه‌ای پیش بردند که اگر کسی برجام را نقد کند می‌گویند ضدانقلاب است ما انتظار داریم دولت با این بدعهدی آمریکا امروز عذرخواهی کند و بگذارد بازار و اقتصاد به سرکارش برگردد.


منبع: alef.ir

ادعای مضحک وزیر سعودی علیه ایران

«ثامر السبهان» وزیر سعودی در امور خلیج فارس در جدیدترین سخنان خود بار دیگر به یاوه گویی علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.

به گزارش مهر به نقل از پایگاه لبنانی النشره، ثامر السبهان وزیر سعودی در امور خلیج فارس بار دیگر به تکرار یاوه گویی های پیشین خود علیه ایران پرداخت.

بر اساس این گزارش، وی در این اظهارات، مدعی شده است: ایران تلاش می کند تا مشکلات خود را به خارج از مرزهای کشورش منتقل کند.

این ادعای مضحک در حالی است که سیاست های فرقه گرایانه و خصمانه خاندان سعودی در قبال ملت های مسلمان منطقه طی سالهای گذشته موجب ایجاد مشکلات داخلی فراوانی در عربستان شده است که مواجهه با بحران مالی و کسری بودجه تنها گوشه ای از این مشکلات محسوب می شوند.

وی همچنین گفت: دولت های حاشیه خلیج فارس با چالش های زیادی به ویژه در سوریه، عراق و یمن مواجه هستند.

این اظهار نظر در حالی صورت می گیرد که خاندان رژیم سعودی طی سالهای گذشته با حمایت از تروریست های تکفیری در سوریه و عراق موجبات کشتار شمار زیادی از مردم بی گناه در این کشور را فراهم آوردند. در یمن نیز از حدود ۲۰ ماه پیش، زنان و کودکان این کشور تحت شدیدترین حملات جنگنده ها و توپخانه های سعودی قرار دارند.

گفتنی است ثامر السبهان سفیر پیشین سعودی در عراق است که به دلیل دخالت های مکرر و بدون توجیه در امور داخلی این کشور، سرانجام به دنبال درخواست رسمی دولت بغداد، از عراق خارج شد.


منبع: alef.ir

واکنش لاوروف به حمله به بیمارستان نظامی حلب

وزیر خارجه روسیه به حمله به بیمارستان نظامی در حلب واکنش نشان داد.

به گزارش خبرآنلاین، مسکو معتقد است که حمله به بیمارستان نظامی در حلب یک برنامه از پیش تعیین شده بود.

سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه روز سه شنبه اظهار کرد: «ما اطمینان داریم که این اقدام از پیش برنامه ریزی شده و افرادی قصد دارند مواضع خود را در حلب حفظ کنند و از پشت پرده در خارج از کشور این برنامه را ریخته اند»


منبع: alef.ir

انتقاد علی مطهری از قوه قضاییه

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: دانشجویان امروز باید مراقب آرمان‌های انقلاب باشند و هر جا که دیدند انحرافی صورت می‌گیرد آن را فریاد بزنند.

به گزارش ایلنا علی مطهری در دانشگاه امیرکبیر با بیان اینکه مبارزه با استبداد داخلی و خارجی فقط مختص یک زمان خاص نیست، گفت: ما این عقیده را داریم که نظام جمهوری اسلامی مانند پهلوی استبدادی نیست و انتخابات نمونه همین عدم استبداد در کشور است.

وی مدعی شد:  امروز تا حدودی نشانه‌های استبداد را در برخی نهادها می‌بینیم. ما نیازمند نظارت بر نهادها و سازمان‌ها برای جلوگیری از استبداد هستیم.دانشجو باید تحولات جامعه را رصد بکند و در جای خودش فریاد بزند.

وی با یادآوری اینکه انقلاب صدر اسلام بعد از ۵٠ سال به انحراف کشیده شد و واقعه کربلا به وجود آمد،گفت: دانشجویان امروز باید مراقب ارمان‌های انقلاب باشند و هر جا که دیدند انحرافی صورت می‌گیرد آن را فریاد بزنند.

مطهری با اذعان به این مساله که برخی افراد کاسه داغ تر از آش شده‌اند،تصریح کرد: رهبر انقلاب حتی در مورد آرزوی سلامتی برای ایشان در پروازهای هواپیمایی خواهان حذف این جمله شدند اما برخی مقاومت کردند و باز هم الان استفاده می شود یا رهبری گفتند کرسی‌های ازاد اندیشی در دانشگاه‌ها برقرار شود اما الان سخنرانی ها را لغو می‌کنند مردم این‌ها را می بینند.این‌ها به نظام و جایگاه رهبری ضربه می‌زند.

فرزند شهید آیت الله مطهری گفت: من فکر می‌کنم باید مسئله حصر هر چه زودتر حل شود این نمی شود که ما هر چند وقت دور هم جمع بشویم و این صحبت رو مطرح کنیم.در حال حاضر رفع حصر جزو مطالبات بخش زیادی از جامعه ماست.ما صحبت‌هایی انجام دادیم تا وفاق ملی به وجود آید. یکی از مشکلات آزادی این افراد، نظر و عقیده برخی از مسوولان است که اگر آنها معذرت خواهی نکنند یا توبه نکنند نظام و رهبری ضربه می‌خورند. این ایرادی ندارد که برخی در مورد سال ٨٨ نظر دیگری غیر از نظر محصوران داشته باشند اما اینکه اینها ۶ سال در حصر بودند نه با قانون منطبق است نه با تعالیم دینی.

مطهری گفت: ما برنامه داریم ضمن ملاقات با رهبری و سپس دیدار با محصوران این مشکل را حل کنیم.

نماینده مردم تهران در بخش دیگری از اظهارات خود با بیان اینکه شخصی بودن حساب‌های قوه قضائیه به طور کامل تکذیب شده است، تصریح کرد: در زمان آیت الله یزدی از رهبری مجوز می گیرند که این پول‌ها برای حل مشکلات مالی قوه قضاییه سپرده‌گذاری شود. اینطور که ما تحقیق کردیم حسابها به اسم ایشان نبوده است.اما چون این حسابها شخصی بوده باعث سوال برای نماینده‌ شد که آن حاشیه‌ها را ایجاد کرد و در واقع نمایندگان فقط سوال کردند اما پاسخی که داده شد بسیار تند بود و نیاز به این همه خشونت نبود.

وی در پاسخ به سوالی درباره اعدام‌های سال ۶٧ گفت: بعد از عملیات مرصاد برخی زندانیان با مجاهدین اعلام همبستگی کردند.همان موقع این سوال پیش آمد که با این مخالفان مسلح چه برخوردی بکنیم.از امام حکم گرفتند که دقیق متن آن یادم نیست. قرار شد این افراد احضار شوند و آخرین موضع آنها را در مورد سازمان بپرسند. در نهایت قرار شد اگر این گروه سه نفره متفق القول بر این بودند که این فرد بر حمایت خود از مجاهدین اصرار دارد حکم اعدام فقهی آنها صادر شود.

وی ادامه داد: ما این را پرسیدیم که آیا این اعدام‌ها شامل دیگر گروه‌ها و نیروهای چپ بوده که گفتند چنین چیزی نبوده است . در حالی‌که برخی می‌خواستند این مسئله را به همه گروها ربط بدهند رییس جمهور آن زمان آقای خامنه‌ای جلوی این تندروی را گرفتند.

مطهری در پاسخ به سوالی در مورد حکم احمد منتظری گفت: دادگاه روحانیت مستقل است و زیر نظر قوه قضاییه نیست.ایشان یک سندی منتشر کردند که به نظر من ایرادی ندارد.چرا که مردم باید بدانند چه اتفاقی صورت گرفته است برهمین اساس معتقدم حکمی که به ایشان داده شده سنگین است.

وی درباره قتل‌های زنجیره‌ای نیز گفت:نظام با این مسئله برخورد و قبول کرد که مسولیت با خودش است مثل الان عده‌ای با این تفکر که با پیروزی خاتمی و رشد روشنفکری، نظام در خطر افتاده است سر خود عمل کردند. این تفکر تمام نظام نبود و بخشی کوچکی از آن، این اعتقاد را داشت.عاملان قتل‌های زنجیره‌ای گفتند انجام این قت‌لها برای ایجاد ترس در بقیه بوده است.

نماینده مردم تهران با بیان اینکه ما قبول داریم اسد با معترضان بد برخورد کرد،گفت: اینها هم حزب بعث هستند و ما فیلم برخورد سربازان را با مردم دیدیم و حتی من شنیدم رهبر انقلاب شخص ایشان را خطاب قرار داده و با عتاب با اسد برخورد کردند. اما داعش مورد خاصی است و اگر برخورد ما نبود آنها قصد ورود به کشور را داشتند که به نظر من در مجموع تصمیم ما در خصوص سوریه درست بود.

وی با بیان اینکه بازرگان به پیشنهاد آیت الله مطهری نخست وزیر شد و ظهر روز شهادت‌شان موافق استعفای بازرگان بودند، گفت: در واقع دولت بازرگان دوران گذار انقلاب را کم هزینه کرد و باعث شد کشورهای خارجی دست از سر انقلاب بردارند.

مطهری در جمع دانشجویان امیرکبیر گفت: قوه قضاییه هر انتقاد به خودش را که وارد نداند می‌گوید جرم است.

وی ادامه داد: کار نماینده سوال است و قرار نیست همه سوالات درست باشد همانطور که از وزرا سوال می‌شود. نمی‌توان سوال پرسیدن را تشویش، افترا و جرم بدانیم اما قوه قضاییه چون قدرت دارد با سوال کننده می‌تواند برخورد کند. من با قوه قضاییه صحبت کردم این‌ها اصلا قانون نظارت برنمایندگان را قبول ندارند اما ما ملزم به اجرای قانون حتی قانون بد هستیم. آقای صادقی هم بهتر بود فردای آن روز به دادگاه نرود اما خب ایشان استدلال داشتند که امکان سوء استفاده وجود دارد.

مطهری با اشاره به اینکه عارف نقش مهمی در مدیریت فراکسیون امید دارد، گفت: این فراکسیون فعالیت‌های مثبتی داشته الان از ٣ عضو کمیسیون شوراها ٢ نفر از فراکسیون امید هستند و در کمیسیون احزاب هر دو نفر از امید هستند تمام اینها نیازمند کارهای پشت صحنه و لابی کردن است.عارف زیاد علنی کار نمی‌کند اما فعالیت وی مثبت است.


منبع: alef.ir

فردی که مدعی پرداخت پول به شورای نگهبان برای تأیید صلاحیتش است، مدارک خود را ارائه کند

سخنگوی شورای نگهبان گفت: فردی که مدعی پرداخت پول به شورای نگهبان برای تأیید صلاحیتش است، تاکنون هیچ مدرکی ارائه نکرده است.

عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره اظهارنظر فردی که که ادعا دارد برای تأیید صلاحیتش، مبلغی از سوی شورای نگهبان از وی درخواست شده عنوان داشت: این حرف جدیدی نیست. این فرد در مجلس یک بار، این موضوع را به من گفت و من به او گفتم که مدارکت را برای ما، شورای نگهبان و مراجع قضایی ارسال کنید تا پیگیری شود.

وی افزود: از آن موقع تاکنون، شخص مورد نظر اقدامی صورت نداده است و بدون پیگیری این موضوع، حرف‌های خود را در محافل عمومی مطرح نموده است.

کدخدایی تصریح کرد: درخواست ما این است که وی مدارکش را به مراجع قضایی ارسال کند و ما هم مصر هستیم که مسئله پیگیری شود. او اگر مدعی است، مدارکش را به مراجع قضایی ارسال کند و ما هم قطعاً پیگیر موضوع هستیم.

گفتنی است؛  فردی در مجلس شورای اسلامی، روز گذشته در نشست “جنبش دانشجویی و گره کور مبارزه با مفاسد اقتصادی” در سخنانی درباره روند بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات در شورای نگهبان مدعی شده بود در دوره‌ای، به یکی از کاندیداها تماس گرفته و گفته‌اند که ۲ میلیارد تومان پول بده تا تائید صلاحیت شوی که بعداً به ۵۰۰ میلیون تومان راضی شدند.


منبع: alef.ir

ظریف وارد توکیو شد

محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان دقایقی پیش وارد توکیو پایتخت ژاپن شد.

به گزارش خبرنگار اعزامی الف به ژاپن، این سومین مقصد ظریف در سفر دوره ای او به شرق آسیا است.

وزیر خارجه ایران قرار است در توکیو در سمینار اقتصادی با حضور بازرگانان ایرانی و ژاپنی در جترو (سازمان تجارت خارجی ژاپن) شرکت کند.

همچنین ملاقات با نخست وزیر، وزیر خارجه، وزیر اقتصاد، تجارت و صنایع (متی) و رئیس سازمان تجارت خارجی ژاپن از برنامه‌های ظریف در این کشور است.

وی در مؤسسه مطالعات امور بین الملل ژاپن نیز سخنرانی خواهد کرد.


منبع: alef.ir

موسویان: آمریکا حق تحریم مجدد ندارد

عضو اسبق تیم مذاکره کننده هسته ای گفت: قدرت های جهانی و آمریکا حق ندارند تحریم های برداشته شده در چهار چوب برجام را مجددا اعمال و یا تحریمهای جدید هسته ای وضع کنند.

سید حسین موسویان عضو اسبق تیم مذاکره کننده هسته ای در گفتگو با مهر برنامه اقدام پنج مرحله ای را برای برخورد کشورمان با تمدید قانون ده ساله تحریم های آمریکا علیه ایران ارائه کرد.

وی گفت: این قانون تحریم ۱۰ ساله معروف به ایسا مربوط به سال ۱۹۹۶ است که در سال ۲۰۰۶ یکبار تمدید شده و اکنون هم کنگره آمریکا برای یک دوره ده ساله دیگرتمدید شد و  اگر همه چیز طبق برجام درست پیش رود باید این قانون تا ۷-۸ سال دیگر منقضی شود ،ایران هم پروتکل الحاقی را در مجلس تصویب کند و تحریم های تسلیحاتی هم برداشته شود. تحریمهای این قانون هم عمدتا مربوط به تحریم سرمایه گذاری شرکت های آمریکایی در صنعت نفت ایران است و موضوعات  تروریسم و حقوق بشر هم بهانه قانون است.

موسویان با اشاره به اینکه سومین نکته این است که این قانون بعد از اجرایی شدن برجام یعنی حدود یکسال است که هم بقوت خود باقی بوده، افزود: با این تفاوت که رییس جمهور آمریکا مواردی که ناقض برجام بوده را تعلیق کرده است و اکنون هم باید همین کار را انجام دهد. در این صورت تاثیری بر اجرای برجام نخواهد گذاشت.

عضو اسبق تیم مذاکره کننده هسته ای تصریح کرد: برجام صرفا در مورد تحریم های هسته ای است که از سال ۲۰۰۶ برقرار شده بود. طبق برجام ایران به وضعیت قبل از ۲۰۰۶ برمی گردد و نه ماقبل ۱۹۹۶. اما قدرت های جهانی و آمریکا حق ندارند تحریم های برداشته شده در چهار چوب برجام را مجددا اعمال کنند یا تحریمهای جدید هسته ای اعمال کنند.

وی گفت: برجام مانع امریکا و ایران و سایر قدرت ها نیست که تحریمهای جدید غیر هسته ای درسایر موضوعات مورد اختلاف مثل تروریسم و حقوق بشر علیه هم اعمال کنند.

موسویان با بیان اینکه برجام سرمایه گذاری شرکت های آمریکایی درصنعت نفت ایران را لغو نکرده است چون آن تحریم ها ماقبل بحران هسته ای بوده، تاکید کرد: اما طبق برجام، آمریکا حق ندارد قوانین داخلی خود را بگونه ای فراملی اجراء کند که مزاحم همکاری های سایرکشورها با صنعت نفت ایران گردد.

عضو اسبق تیم مذاکره کننده هسته ای ادامه داد: اکنون مسئله این است که آیا مفادی در قانون ده ساله وجود دارد که باعث اعمال مجدد تحریم های لغو شده در قالب برجام باشد یا خیر. ظاهرا از دید کارشناسان مجلس نمایندگان و سنای آمریکا تمدید قانون تحریم های مصوب ۲۰ سال پیش نقض برجام نیست. ظاهرا دولت اوباما هم کلیت این قانون را ناقض برجام نمی داند. در عین حال ممکن است دولت اوباما با تمدید این قانون موافقت کند اما اجرای برخی از قسمت هایی که مغایر تشخیص دهد را تعلیق کند به گونه ای که خدشه ای به برجام وارد نشود و آثاری بر آن مترتب نباشد.

موسویان افزود: قبلا هم ما یک چالش درمورد آزمایش موشک توسط ایران داشتیم که نهایتا و بعد از کلی مذاکره و دعوا، دوطرف بطور غیر رسمی و محترمانه پذیرفتند که آزمایش موشکی ایران نقض برجام نبوده اما قطعنامه ۱۹۲۹ را نقض کرده است با این وجود نباید خللی در اجرای برجام بوجود آید.

وی با بیان اینکه درمورد تمدید قانون تحریم ۱۰ ساله توسط کنگره آمریکا، هر گونه اقدام جمهوری اسلامی باید موکول به بعد از تصمیم دولت اوباما شود، تصریح کرد: چنانچه دولت اوباما بخش های مربوط به تحریم های هسته ای در لایحه مذکور را بلا اثر کرد که در اجرای برجام خللی وارد نخواهد شد. اما اگر دولت اوباما با اجرای کل قانون بدون هیچ تغییری موافقت کرد و هیچ بخشی از آن را تعلیق نکرد معنی آن این است که آمریکا بطور یکپارچه از دید کارشناسی حقوقی معتقد است که هیچ بخشی از این قانون نقض برجام نیست. اینجاست که اولین چالش جدی حقوقی ایران و آمریکا در مورد نحوه اجرای برجام آغاز خواهد شد.

کارشناس مسایل بین الملل ادامه داد: در این صورت پیشنهاد من یک برنامه اقدام پنج مرحله ای است. در ابتدا باید از سیاسی کردن اختلاف حقوقی به شدت پرهیز شود. از اتخاذ مواضع و شعارهایی که هیچ پشتوانه اجرایی هم نخواهد داشت نیز اجتناب شود، همه جناح های داخلی هم حواسشان باشد که جناح ضد ایران و لابی صهیونیستی_تکفیری بدنبال ایجاد یک جنجال سیاسی مصنوعی است که جمهوری اسلامی را عصبانی کرده تا اولا ایران را وادار به نقض برجام کند و ثانیا در صورت عکس العمل های ناموزون تهران، بتواند در گروه ۱+۵ مجددا اجماع علیه ایران را شکل دهد و با شروع ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا، یک سلسله اقدامات وسیع ازقبل طراحی شده را کلید بزند. آنها بدنبال راه انداختن قطار اقدامات خصمانه متقابل ایران و آمریکا هستند تا میراث اوباما را هرچه سریعتر نابود و ایران و آمریکا را وارد سیکل تقابل کرده و جشن بگیرند.

موسویان گام دوم برنامه پیشنهادی خود را اینگونه توصیف کرد: جمهوری اسلامی باید ابتدا گزارش کارشناسی حقوقی تهیه کند. برجسته ترین حقوقدانان ما باید در تهیه یک گزارش باید بسیار مستدل و قوی و محکمه پسند مشارکت داشته باشند. در غیر اینصورت موجب باخت حقوقی ایران خواهد شد که ضربه حیثیتی سنگینی بهمراه خواهد داشت.

 وی با اشاره به اینکه در مرحله سوم باید حقوق دانان تیم مذاکره کننده هسته ای ایران براساس گزارش حقوقی مذکور، رایزنی های خود را با هر شش کشور طرف قرارداد برجام بلافاصله انجام دهند، افزود: باید این کار را انجام دهند تا از نظرات کارشناسی متقابل همه کشورهای عضو گروه ۱+۵ مطلع شود. این موضوع بدان دلیل مهم است که اروپا و روسیه و چین خواهان همکاری اقتصادی ازجمله در صنعت نفت با ایران هستند. یعنی خواست ایران با خواست آنها یکی است، ایران باید کفه بین المللی پیگیری های حقوقی خود را سنگین کند.

 موسویان در تشریح گام چهارم پیشنهادیش گفت: درصورتی که اوباما بخش های مربوط به تحریم های هسته ای را لغو کرد و اروپا و چین و روسیه هم معتقد بودند که تمدید این قانون به این شکل، نقض برجام نیست و مانع روابط آنها با ایران نفت و گاز و پتروشیمی نخواهد شد، ممکن است برای ایران کافی و رضایتبخش باشد. در غیر اینصورت نظرات حقوقی کشورهای ۱+۵ نیز باید در کمیته نظارت براجرای برجام در شورای عالی امنیت ملی ایران بررسی شود. اگر قانع کننده نبود، گزارش کارشناسی حقوقی نهایی ایران باید به نحوی تکمیل شود که پاسخگوی همه استدلالات کشورهای ۱+۵ باشد.

عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان آخرین مرحله برنامه پیشنهادی خود را اینگونه خواند: نهایتا درمرحله پنجم جمهوری اسلامی شکواییه مستدل و جامع خود را به کمیته مشترکی که در برجام پیش بینی شده ارائه و از این طرق پیگیری کند.

وی در پایان خاطر نشان کرد: در این مرحله همدلی جناح های سیاسی ضروری خواهد بود. چنانچه بنا باشد که از برجام به عنوان یک ابزار کسب قدرت در دعواهای سیاسی داخلی ماقبل انتخابات ریاست جمهوری استفاده شود و در نتیجه اختلافات داخلی در مورد برجام به اوج برسد، توقع موفقیت در جبهه خارجی نباید داشت.  


منبع: alef.ir

دست راست ابوبکر البغدادی در لیبی دستگیر شد!

یکی از خطرناک‌ترین یاران ابوبکر‌ بغدادی خلیفۀ خودخواندۀ داعش، در شهرِ سِرت لیبی دستگیر شد.

العالم: یک منبع نظامی از نیروهای لیبیایی “البنیان المرصوص” اعلام کرد که ترکی البنعلی یکی از خطرناک‌ترین یاران ابوبکر بغدادی که از سرکرده های بحرینیِ داعش است، در منطقه دریایی الجیزه در شهر سِرت دستگیر شد.

این منبع تاکید کرد که البنعلی، هنگام درگیری با نیروهای دولتی لیبی در یکی از منازل منطقه دریایی الجیزه، دستگیر شد. در این درگیری، یکی از سرکرده های عراقی داعش نیز کشته شد. البنعلی در سال ۲۰۱۵ میلادی در بحرین، سلب تابعیت شد. او از ابتدای شکل گیری داعش، از بنیانگذاران این گروه تروریستی به شمار می رفت.

او به سبب سخنرانی های طایفه ای که در آن تکفیر و تنفر موج می زند، معروف است. برخی منابع فتوای جایز بودن تجاوز به زنان ایزدی در عراق را به او نسبت داده‌اند. البنعلی که ۳۲ سال سن دارد، در سال ۲۰۱۵ میلادی در شهر سِرت در حال سخنرانی در مسجد الرباط دیده شد. او در مساجد این شهر افکار گروه تروریستی داعش را رواج می‌داد.

وی همواره بین شهرهای رقۀ سوریه و سرتِ لیبی در رفت و آمد بود و قرار بود پس از کشته شدن “ابومحمد العدنانی” در حلب، جانشین او شود.

این تروریست داعشی، در اوایل سال ۲۰۱۳، برای آتش افروزی در سوریه، به تردد میان بصره و رقه مشغول بود و مدتی نیز ریاست پلیس داعش موسوم به “الحسبه” را به عهده داشت و از مردم برای ابوبکر بغدادی بیعت می گرفت.

البنعلی، با وجود سن کم، از محبوبیت بسیاری میان تکفیری های داعش برخوردار است و علتِ این مساله، سخنرانی های آتشین او در تکفیر مسلمانان و ایده های مبتنی بر دیگر کشی است.


منبع: alef.ir

روایت عجیب پسر عموی قذافی از دستگیری صدام

پسرعموی دیکتاتور سابق لیبی، روایت متفاوت و جدیدی را درباره ماجرای دستگیری صدام مطرح کرد.

العالم: “احمد قذاف الدم” هماهنگ کننده روابط مصر و لیبی در دوران پسرعمویش “معمر قذافی”، اظهار داشت: سازمان جاسوسی آمریکا پس از دستگیری صدام به مدت یک ماه کامل از او در یک ناو هواپیمابر بازجویی کرد. قذاف الدم دیروز (دوشنبه) در مصاحبه با شبکه مصری “صدی البلد” گفت: سازمان جاسوسی آمریکا پس از یک ماه بازجویی، او را به حفره ای بازگرداند که در او دستگیر شده بود.

قذاف الدم تأکید کرد، اطلاعات و اسراری دارد که بعدا آنها را منتشر خواهد کرد. قذاف الدم همچنین برخلاف ویدیوها و خبرهای منتشر شده در رسانه های دنیا درباره ماجرای دستگیری و مرگ معمر قذافی، گفت: سازمانهای اطلاعاتی غربی، برای آنکه قذافی را فردی شجاع معرفی نکنند و او را در برابر لیبیها تحقیر و تضعیف کنند، ادعا کردند که معمر قذافی قبل از مرگ در حفره ای مخفی شده بود.

وی خاطرنشان کرد که سازمان ملل به قذافی پیشنهاد خروج از لیبی را داده بود، ولی او مخالفت کرد.


منبع: alef.ir

رئیس کل دیوان محاسبات کشور: حقوق‌های نامتعارف به حساب بیت المال برگشت داده شد

عادل آذر رئیس کل دیوان محاسبات کشور گزارش کامل و مستندی را از پرونده حقوق‌های نامتعارف ارائه داد.

به گزارش ایسنا به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین‌المللی دیوان محاسبات کشور، عادل آذر در خصوص پرونده حقوق‌های نامتعارف گفت:‌ این پرونده به صورت جدی از مرداد ماه به دیوان محاسبات کشور واگذار شد که با توجه به پیچیدگی و چند وجهی بودن این پرونده، حجم فعالیت‌هایی که باید از نظر فنی، مالی، اداری و حسابرسی انجام می‌گرفت نیازمند زمان زیادی بود، اما به دلیل حساسیت مردم به این موضوع و همچنین هشدارها و مطالبات به حق مقام معظم رهبری و سران سه قوه، دیوان محاسبات رسیدگی به این موضوع را در اولویت قرار داد و در زمانی کوتاه و فشرده پرونده ۹۳ هزار نفر را بررسی و به سرانجام رساند.

رئیس دیوان محاسبات دامنه این بررسی‌ها را شامل روسای سه قوه ، سایر مقامات و مدیران وزارت خانه ها ، سازمان ها و موسسات دولتی از جمله نیروهای مسلح، وزارت اطلاعات، مجلس ، قوه قضاییه و قضات، اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها، هیات مدیره شرکتهای دولتی مندرج در قانون بودجه کل کشور و همچنین موسسات ونهادهایی که زیر نظر مقام معظم رهبری اداره می‌شوند، بیان کرد.

عادل آذر افزود: از تعداد ۳۹۷ نفر که طی گزارش اول به عنوان افراد دریافت کننده حقوق های نامتعارف مشخص شدند، تعداد ۳۹۳ نفر اقدام برای استرداد وجوه دریافتی مازاد کرده و تعداد ۴ نفر تاکنون اقدام به استرداد وجوه ننموده‌اند. بدین ترتیب تاکنون از مبلغ ۲۳۳/۶۲۷/۷۸۳/۳۵۰ ریال حقوق های نامتعارف ۹۸ درصد آن که بالغ بر ۲۲۸/۵۰۲/۳۲۹/۱۴۸ ریال می باشد به بیت المال برگشت داده شده است.

رئیس دیوان محاسبات در خصوص تمهیدات لازم برای پیشگیری از تکرار چنین پرونده هایی افزود: یکی از اقدامات باید این باشد که زمان رسیدگی به پرونده ها را کوتاه تر کنیم و چالش هایی در بحث نظامات پرداخت مانند حقوق، مزایا و تسهیلات وجود دارد که باید تلاش کنیم که تا این رسیدگی و رصدها به صورت مستمر و برخط انجام شود.

وی در ادامه با اشاره به سامانه نظارت الکترونیکی (سنا) گفت: یک سامانه نظارت الکترونیکی تحت عنوان سنا در دیوان محاسبات وجود دارد که قرار بود این سامانه به صورت برخط، هزینه کردهای حاکمیت را بررسی کند، اما فعلا این سامانه به طور کامل مستقر نیست و تلاش می کنیم آن را کامل و هوشمند کنیم.

عادل آذر گفت:‌ یکی از مطالبات ما از دولت این است که سامانه ثبت حقوق و مزایای کارکنان دولت را مستقر و ارتباط بر خط دیوان محاسبات و تمام دستگاههای نظارتی را برقرار کند. خوشبختانه با همکاری دولت و دیوان محاسبات، این موضوع در قالب یک تبصره در لایحه بودجه امسال در نظر گرفته شده است.

وی در ادامه در خصوص نقش مردم و رسانه‌ها در پیگیری حقوق های نامتعارف و پیشگیری از این موارد گفت: باید از حساسیت مردم نسبت به صیانت از بیت المال و پاسداری از ثروت ملی کشور تشکر کرد و من به عنوان فردی که متولی دستگاهی هستم که بنابر قانون نقش پاسداری از بیت المال را بر عهده دارد، از مردم عزیز، نمایندگان شریف آنان در مجلس شورای اسلامی خصوصا ریاست محترم مجلس شورای اسلامی و اصحاب رسانه، به ویژه صدا و سیما کمال تشکر و قدردانی را دارم.

عادل آذر اظهار کرد: مجددا از هشدارها، مطالبات و ارشادات مقام معظم رهبری بسیار سپاسگزارم زیرا این موضوع به ما کمک کرد که روند رسیدگی به این معظل تسریع شده و این پرونده در کوتاهترین زمان به سرانجام برسد.

رئیس کل دیوان محاسبات گفت: نتایج بررسی این پرونده نشان داد همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند، قاطبه مدیران ما که فرماندهان توسعه کشورند افراد با شرف و دست پاکی هستند و ما به عنوان فرزندان مردم در دیوان محاسبات تلاش می کنیم که ان شاء  الله  پاسخگویی مطالبات مردم و ناظرین امین آنها باشیم.


منبع: alef.ir

اژه ای:حساب‌ها در زمان آیت‌الله یزدی افتتاح شده/یک مورد هم به نام شخص رئیس قوه نیست

معاون اول قوه قضائیه در خصوص حساب‌های مالی قوه قضائیه گفت: به نام قوه قضائیه از زمان آیت الله یزدی حساب‌هایی افتتاح شده بود و از سود این پول استفاده می‌شد.

به گزارش فارس، حجت الاسلام محسنی اژه‌ای عصر امروز در نشست پرسش و پاسخی که به دعوت بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و در دانشگاه ادبیات برگزار شد در خصوص حساب های مالی قوه قصاییه گفت: به نام قوه قضاییه از زمان آیت الله یزدی حساب‌هایی افتتاح شده بود و از سود این پول استفاده می شد.

وی تصریح کرد: در همه این سالها رهبری و مسئولان موضوع را می دانستند. شش مورد در زمان آیت الله شاهرودی و آملی بوده است. یک مورد از این حساب ها به نام شخص نیست و به نام قوه قضاییه است. تنها یک مورد به نام دادگستری است.

اژه‌ای گفت: وزیر اقتصاد فعلی رسما به بانک مرکزی نامه نوشتند و اگر شما تشخیصتان این است. سود این سپرده ها که صرف شده است یک حسابرسی دقیق دارد و مورد مصرفش شفاف است و می توانیم برگ برگ این حساب ها را در رسانه ملی نشان دهیم.

وی افزود: قوه قضائیه در وضعیت بد مالی قرار دارد که در سال ۷۳دستور داده شد که از این پول سود به حسابی واریز شود و از سود آن در موارد خاص استفاده شود که مقام معظم رهبری دستور دادند که برداشت پول با رعایت قانون و ضوابط باشد.

معاون اول قوه قضائیه گفت: در آن زمان آقای نمازی وزیر اقتصاد بودند که دستور دادند که برداشت پول از این حساب باید به شورای پول و اعتبار برود اما آقای سیف معتقد بودند که نیاز نیست به شورای پول و اعتبار برود.

وی تاکید کرد: در تمام این موارد هیچ حسابی به نام شخص نیست و به نام قوه قضائیه است و فقط یک مورد به نام دادگستری است.


منبع: alef.ir

درخواست خانم صدر اعظم برای ممنوعیت روبنده

صدراعظم آلمان از ممنوعیت استفاده از روبنده در مناطقی که امکان دارد، حمایت کرد.

به گزارش فارس، «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان خواستار ممنوعیت استفاده از روبنده در اماکنی که ممکن است، شد.
مدتی است که موضوع ممنوعیت پوشش صورت در کشورهای اروپایی مطرح شده است و نروژ و سوئیس از جمله کشورهایی هستند که استفاده از روبند را ممنوع کرده‌اند.

 


منبع: alef.ir

مسئول برقراری تماس تلفنی جنجالی ترامپ با رئیس‌جمهور تایوان که بود؟

وبسایت هیل در گزارشی به تماس تلفنی جنجال‌برانگیز دونالد ترامپ با رئیس‌جمهور تایوان پرداخت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از وبسایت هیل، تماس تلفنی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، با «تسای اینگ-ون»، رئیس‌جمهور تایوان، را «باب دول» سناتور سابق جمهوری خواه ساماندهی کرده بود.

باب دول در مصاحبه‌ای اظهار کرد شرکت حقوقی وابسته به او با نماینده اقتصادی و فرهنگی چین تایپه همکاری می کند.

تماس تلفنی ترامپ با رئیس‌جمهور تایوان در روز جمعه خلاف رویه روسای جمهور پیشین آمریکا بود. سالیان سال است که آمریکا، تایوان را به عنوان یک کشور جداگانه به رسمیت نمی شناسد و درعوض سیاست “چین واحد” را درخصوص تایوان اتخاذ کرده است. چین معتقد است تایوان یکی از استان های این کشور است و آمریکا نیز همین دیدگاه را دارد.

جیمی کارتر در سال ۱۹۷۹ به طور رسمی پایان روابط دیپلماتیک آمریکا و تایوان را اعلام کرد و پکن را تنها دولت رسمی چین به حساب آورد.


منبع: alef.ir

رسوایی جدید در امارات

یک شرکت اماراتی با آلمان در زمینه ساخت کشتی و زیردریایی جنگی برای رژیم صهیونیستی همکاری می کند.العالم – فلسطین

به گزارش العالم،روزنامه یدیعوت آحارونوت روز سه شنبه نوشت: “شرکتی در ابوظبی که یک تاجر لبنانی آن را مدیریت می کند، کشتی های جنگی ساعر ۶ را برای نیروی دریایی اسرائیل می سازد.”

آحارونوت نوشت: “اسرائیل سال ۲۰۱۵ قراردادی با آلمان برای خرید ۴ کشتی جنگی با هدف حفاظت از میادین گازی دریای مدیترانه امضا کرد، که شرکت اماراتی «ابوظبی مار» به مدیریت اسکندر صفا با همکاری شرکت آلمانی «تیسِنکروپ» کشتی های درخواستی را می سازد. دفتر اسکندر صفا در بیروت است.”

این روزنامه چاپ رژیم صهیونیستی نوشت : “شرکت ابوظبی مار پس از مدتی نام خود را به «جرمن ناوال یاردز» تغییر داده است.”

بر اساس این گزارش، همکاری بین شرکت ابوظبی مار و تیسنکروپ سال ۲۰۰۹ آغاز شد، و شرکت ابوظبی مار به علت اینکه نامش عربی بود و با این نام نمی توانست به ساخت کشتی های درخواستی رژیم صهیونیستی بپردازد، نام خود را تغییر داد.

شرکت ابوظبی مار، کشتی های جنگی درخواستی رژیم صهیونیستی را در کارگاه کشتی و زیردریایی سازی “کیل ” در شمال آلمان می سازد.


منبع: alef.ir

اژه‌ای: مصوبه حصر سران فتنه به قوت خود باقی است

حجت‌الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای گفت: مصوبه حصر سران فتنه ۸۸ به قوت خود باقی است.

به گزارش فارس، حجت الاسلام محسنی اژه‌ای عصر امروز در نشست پرسش و پاسخی که به دعوت بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و در دانشگاه ادبیات برگزار شد در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان مبنی بر مبنای قانونی حصر سران فتنه بیان کرد: طبق قانون اساسی شورای امنیت ملی چنانچه تشخیص دهد موضوعی مرتبط است و مصوبه نیز مراحل قانونی خود را طی کند در آن مصوبه لازم‌الاجرا می‌شود. 

سخنگوی قوه قضاییه با اشاره به فتنه ۸۸ گفت: در زمان فتنه ۸۸ و مفاسد به بار آمده آن شورای امنیت ملی تشکیل شد و تصویب کرد که فعلاً سران فتنه در حصر باشند و محاکمه نشوند.

وی افزود: آنچه قابل توجه است این است که این مصوبه همچنان به قوت خود باقی است و قوه قضاییه معتقد است حتی در صورت تغییر مصوبه از جانب شورا به محاکمه سران فتنه بپردازد زیرا معتقدیم سران فتنه ۸۸ مرتکب جرم بزرگی شده‌اند که این مصوبه در حال حاضر لازم‌الاجرا است.

محسنی اژه‌ای ادامه داد: زمانی گفته می‌شد که مصوبه شورای عالی وجود ندارد و زمانی که ما برای اثبات آن بندها و تبصره‌های آن را بیان کردیم متهم به افشاگری شدیم.


منبع: alef.ir

خط و نشان توییتری حسن روحانی برای اوباما

رییس‌جمهور در حساب توییتر خود بخشی از سخنان امروز خود را در دانشگاه تهران درباره نقض برجام توسط آمریکارا منتشر کرد.
 



منبع: alef.ir

جلیلی: کسانی با شعار کاهش هزینه شروع کردند اما به کاهش سرمایه ها رسیدند

عضو مجمع تشخیص مصلحت بابیان اینکه اگر از شکوفایی استعدادها پاسداری کنیم به همان میزان دیوارهای تحریم ترک خواهد خورد، گفت: کسانی با شعار کاهش هزینه ها شروع کردند اما به کاهش سرمایه ها رسیدند.

به گزارش مهر، سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی که به مناسبت روز دانشجو به دانشگاه شریف رفته بود، گفت: امروز که در سالگرد ۱۶ آذر همگان به تداوم دشمنی امریکا با ملت ایران اذعان دارند، بهترین موقعیت برای ارزیابی نوع مناسبات با امریکاست.

جلیلی افزود: کسانی با شعار کاهش هزینه ها شروع کردند اما به کاهش سرمایه ها رسیدند.

وی ادامه داد: اگر سرمایه سازی تاریخی و راهبردی را هزینه معرفی کنید نتیجه آن نه کاهش هزینه بلکه سرمایه سوزی خواهد بود.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه جنگ نرم یعنی اجازه ندهند تجربه ملی جمع بندی شود تا جلوی خسارت گرفته شود، تصریح کرد: امروز همه شرایط برای جمع بندی ملی از برجام فراهم است و نباید نگران ارزیابی این سند بود.

جلیلی تاکید کرد: از اهداف نظام از پذیرش این روند، تجربه اندوزی مردمی و تاریخی بود.

وی افزود: رسانه هایی که به دنبال بزک رفتار امریکا بودند اعتراف امروز آنها، به شیطنت و کلاهبرداری امریکا برای آنها آبرو خواهد آورد، همچنان که اگر آبروی خود را به رفتار شیطنت آمیز امریکا گره بزنند، چیزی از آن باقی نخواهد ماند.

دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: با عزم ملی و یکپارچگی در مقابله با شیطنتهای آمریکا برد واقعی از آن ملت ما خواهد ما شد.

جلیلی در ادامه گفت: پیشنهاد “برجام خوانی” در کنار بررسی رفتار امریکا، جنبش دانشجویی را برای رسیدن به درک ملی از نیات امریکا کمک می کند.

عضو شورای راهبردی روابط خارجی بیان کرد: امریکای امروز همان امریکای ۴ سال قبل است، همان اوباما و کری و همان کنگره است،  همانهایی که در معامله با آنها سانتریفیوژها را برچیدیم و در راکتور اراک بتن ریختیم اما امروز ۹۹% رای علیه خود گرفتیم.

وی افزود: مهم ماهیت امریکاست، رفتار امریکا در برجام یک استثنا نیست، همین رفتار را در سایر موضوعات هم دارد. اگر مدهوش هوش قدرت طرف مقابل شدید، ابتکار عمل از دست شما خارج می شود. مهم آن است که رفتار امریکا ما را به هوش آورده باشد. امروز روز احیای نظریه انقلاب در مواجهه با امریکاست که با اتکا به خدا می توان در برابر کدخدا ایستاد و پیروز شد.

نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی گفت: امروز نزدیک به نیمی از مردم امریکا در انتخابات شرکت نکردند و کسانی که شرکت کردند به کسی رای دادند که مانیفست انتخاباتی او «امریکای فلج» بود.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: ندیدن واقعیت ها  آن است که مدهوش قدرتی شویم که به اذعان منتخب امریکا، ستون فقرات آن شکسته است. عدم واقع بینی آن است که از تحریم های فلج کننده قدرتی بترسیم که به اذعان منتخب امریکا خودش فلج است!

وی افزود: انتخابات امریکا و تحولات منطقه و جهان نشان می دهد مطالبه داخل امریکا و خارج آن از امریکا این است: «یانکی به خانه ات برگرد!»

جلیلی خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی نشان داد ملت ایران می تواند با اقتدار همچون ۴ دهه اخیر پیشرو حرکت جهانی برای مهار امریکای فلج باشد.

وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: واقعیت امروز امریکا و جهان نشان می دهد ناقوس مرگ «یک درصدی ها» به صدا در آمده است، اگرچه ۹۹% را در اختیار داشته باشند.

عضو هیات نظارت بر برجام تصریح کرد: کسانی که مفهوم یک درصد در برابر ۹۹% در امریکا را مطرح کردند نه کیهان خوانده بودند نه رجانیوز و نه فارس، فقط توانسته بودند از دیوار تبلیغات پروپاگاندای امریکا بالا بروند و نگاهی صحیح به واقعیت جهان و امریکا بیندازند. واقعیتی که امروز چنان واضح است که هم هیلاری و هم ترامپ منفعلانه می گویند صدای حرکت شما را شنیدیم!

دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی کشورمان بیان کرد: البته جریان یک درصدی یک «شبکه جهانی» است که منافع آنها به هم گره خورده است و سعی می کند با ابزار مختلف منافع خود را حفظ کند.

وی افزود: ترس امریکا از جمهوری اسلامی هویت و انسجام پیدا کردن آن ۹۹% است. همانطور که مستکبران یک جریان جهانی یک درصدی هستند ظرفیت مستضعفان هم یک ظرفیت جهانی و فراگیر است که امام در ابتدای انقلاب از آن به عنوان حزب مستضعفان یاد کرد.

جلیلی خاطرنشان کرد: مهار یک درصدی های امریکا ممکن است به شرط آن که امتداد آن جریان یک درصدی در داخل کشور به خوبی شناخته شود.

وی تاکید کرد: یک درصدی ها در داخل فراتر از جناح های موجود سیاسی به دنبال اشرافی گری، رانت خواری، تبعیض و فساد و حقوق ها و رانتهای نجومی هستند؛ رانت های نجومی از جیب ۹۹% هستند.

نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی گفت: مهم ترین ویژگی استکبار ایجاد انحصار، ویژه خواری و حفظ فاصله با دیگران است، به همین خاطر تلاش او جلوگیری از شکوفایی توانمندی های دیگران است، گاه با بتن ریختن، گاه با تحریمهای فلج کننده و از همه بدتر القای تحلیل های فلج کننده.

جلیلی خاطرنشان کرد: با فرمول های القایی امریکا نمی توان سرکشی های امریکا را مهار کرد. زمانی می توانیم از منافع و حقوق ارزشهای خود به خوبی دفاع کنیم که به شکوفایی ظرفیت های داخل کشور همت کنیم.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: هر میزان از توانمندی ها و شکوفایی استعدادها پاسداری کنیم به همان میزان در واقعیت و نه “روی کاغذ” دیوارهای تحریم و انحصار ترک خواهد خود و ان شالله فرو خواهد ریخت.

وی تصریح کرد: بدون شناخت اقلیت یک درصدی در داخل نمی توان از منافع و حقوق کشور در برابر سرکشی های یک درصدی در خارج دفاع کرد.

جلیلی گفت: صاحبان حقوقهای نجومی مدیران آرزومند زندگی اشرافی، بهره مندان رانت و انحصار و کاسبان فساد و تبعیض، نه تنها از حقوق ملت در برابر سرکشان جهانی دفاع نمی کنند، که جاده صاف کن آنها هم خواهند بود.

نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی افزود:  هر چه دیوارهای تزویر در داخل امریکا فرو می ریزد، یک درصدی های داخل کماکان به دنبال پوشاندن زشتی های او هستند، ترامپ امریکا را فلج می خواند و باز عده ای دنبال بزک امریکا هستند!

وی تاکید کرد: امروز در کنار زشتی ها و پلیدی های استکبار باید پوچ بودن و پوکی های آن را به رخ کشید.

جلیلی خاطرنشان کرد: اگر شروع انقلاب با مبارزه با سر حداقل ها بود که چرا امریکا باید حق کاپیتولاسیون داشته باشد، امروز رشد و اقتدار انقلاب در دهه چهارم به جایی رسیده است که چالش بر سر حداکثرهاست.

وی در پایان گفت: ما امروز برای رسیدن به قله ها و نه حفظ دامنه ها شهید می دهیم. امروز بر سر چالش بر سر حداکثرهاست که این دانشگاه در مرزهای علم و پیشرفت احمدی روشن ها را تقدیم می کند.


منبع: alef.ir

جزییات بازداشت تیم تروریستی کومله در عراق

اقلیم کردستان عراق تیم اعزام گروهک تروریستی موسوم به کومله کمونیستی،به کردستان سوریه را بازداشت کرد.

به گزارش سایت دیده بان، منابع خبری در شمال عراق اعلام کردند، یک تیم پنج نفره از گروهک تروریستی موسوم به کومله کمونیستی توسط نیروهای اقلیم کردستان عراق بازداشت شدند.

بر پایه این گزارش ها،این تیم پنج نفره شامل تعدادی از اعضای کمیته مرکزی گروهک کومله و پیشمرگان قدیمی این گروه می باشند.

اسامی این افراد بدین شرح است:

۱-وریا ناظری (عضو کمیته مرکزی)
۲-مهدی حسینی
۳-هیرش نه وره
۴-آرمان پویا
۵-مهدی مولانایی (از اعضای سابق منافقین و پیشمرگ کنونی کومله کمونیستی)

گزارش رسیده حاکی از آن است که؛این افراد قصد عزیمت به منطقه کردستان سوریه را داشتند که در حوالی مرز زاخو،توسط نیروهای حزب دمکرات کردستان عراق موسوم به «پارتی»،دستگیر و به مدت چهار روز در بازداشت حکومت اقلیم کردستان عراق بوده اند.

در ادامه با اطلاع ابراهیم علیزاده «سرکرده کومله کمونیستی» از موضوع،نامبرده با مسئولین ارشد اتحادیه میهنی کردستان عراق تماس گرفته و از آنها می خواهد تا برای آزادی این پنج نفر میانجیگری کرده و موجبات آزادی آنها را فراهم آورند.

در نهایت این افراد پس از گذشت ۴ روز با وساطت اتحادیه میهنی کردستان عراق و با پیگیری های گروهک تروریستی کومله کمونیستی و همچنین با دادن تعهد آزاد شده و به اردوگاه محل استقرار خود (زرگویز) بازگشتند.
 


منبع: alef.ir

ارتش سالخوردگان داعش به میدان آمدند

داعش برای جبران شکست‌های بزرگ خود در موصل و تامین نیروی انسانی خود، این بار افراد سالخورده را در عملیات‌های میدانی به خدمت گرفت.

به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه “میرر”‌ انگلیس، گروه تروریستی داعش در راستای جبران شکست‌های خود در موصل پس از جذب کودکان و زنان، این بار سالخوردگان را در عملیات‌های میدانی به خدمت گرفت.

داعش در ویدئوهایی که اخیرا منتشر کرده از چهار سالخورده در اجرای حکم اعدام فردی متهم به “کفر” استفاده می‌کند.

یکی از این اعضای سالخورده داعش ادعا می‌کند که برای گرفتن انتقام فرزندانش که در درگیری با نیروهای دولتی کشته شدند،‌ به داعش پیوسته‌اند.

 پیشتر نیز ویدئویی از داعش منتشر شد که نشان می‌داد این گروه تروریستی از کودکان برای حفظ پایگاه خود در موصل استفاده می‌کند.


منبع: alef.ir